از جمله تعالیم حضرت بهاءالله تعدیل معیشت است. طبقات ناس مختلفند، بعضی در نهایت غنا هستند، بعضی در نهایت فقر. یکی در قصر بسیار عالی منزل دارد، یکی سوراخی ندارد. یکی انواع طعام در سفره اش حاصل است و دیگری نانی خالی ندارد، قوت یومی ندارد. لذا اصلاح معیشت از برای بشر لازم، نه آنکه مساوات باشد. بلکه اصلاح لازم است و الا مساوات ممکن نیست، نظام عالم به هم می خورد، نظم عالم چنین اقتضاء می نماید که طبقات باشد، نمی شود بشر یکسان باشد زیرا در خلقت متفاوتند. بعضی در نهایت درجه ی عقل و هوشند و بعشی در درجه ی متوسط و بعضی به کلی از عقل محرومند.حال آیا ممکن است نفسی که درجه ی اعلای عقل را دارد با نفسی که هیچ عقلی ندارد مساوی باشد؟ لهذا مسئله ی مساوات مستحیل است. اما آنچه هست این است که اغنیاء رحم به فقرا کنند اما به میل خودشان نه مجبورا. اگر مجبورا باشد فائده ای حاصل نگردد. نه آنکه به جبر باشد بلکه به موجب قانون عمومی هر کس تکلیف خود را یداند. جائز نیست که بعضی در نهایت غنا باشند و بعضی در نهایت فقر. باید اصلاح کرد و چنان قانونی گذارد که از برای کل ایجاد وسعت و رفاهیت نماد. نه یکی به فقر مبتلا باشد و دیگری در نهایت غنا. مثلا شخصی غنی که منتهی غنا را دارد نگذارد که شخصی دیگر منتهی فقر را داشته باشد. مراعات او را بکند تا او هم راحت باشد. این را باید به قوانین اجرا کرد. اغنیاء باید زیادی مال خود را به فقراء انفاق نمایند و همچنین قوانین مملکتی طور باید باشد که به موجب شریعت الله هرگونه آسایش داشته باشد. امر تعدیل معیشت بسیار مهم است و تا این مسئله تحقق نیابد، سعادت برای عالم بشر ممکن نیست.
از جمله تعالیم حضرت بهاءالله تعدیل معیشت است. طبقات ناس مختلفند، بعضی در نهایت غنا هستند، بعضی در نهایت فقر. یکی در قصر بسیار عالی منزل دارد، یکی سوراخی ندارد. یکی انواع طعام در سفره اش حاصل است و دیگری نانی خالی ندارد، قوت یومی ندارد. لذا اصلاح معیشت از برای بشر لازم، نه آنکه مساوات باشد. بلکه اصلاح لازم است و الا مساوات ممکن نیست، نظام عالم به هم می خورد، نظم عالم چنین اقتضاء می نماید که طبقات باشد، نمی شود بشر یکسان باشد زیرا در خلقت متفاوتند. بعضی در نهایت درجه ی عقل و هوشند و بعشی در درجه ی متوسط و بعضی به کلی از عقل محرومند.حال آیا ممکن است نفسی که درجه ی اعلای عقل را دارد با نفسی که هیچ عقلی ندارد مساوی باشد؟ لهذا مسئله ی مساوات مستحیل است. اما آنچه هست این است که اغنیاء رحم به فقرا کنند اما به میل خودشان نه مجبورا. اگر مجبورا باشد فائده ای حاصل نگردد. نه آنکه به جبر باشد بلکه به موجب قانون عمومی هر کس تکلیف خود را یداند. جائز نیست که بعضی در نهایت غنا باشند و بعضی در نهایت فقر. باید اصلاح کرد و چنان قانونی گذارد که از برای کل ایجاد وسعت و رفاهیت نماد. نه یکی به فقر مبتلا باشد و دیگری در نهایت غنا. مثلا شخصی غنی که منتهی غنا را دارد نگذارد که شخصی دیگر منتهی فقر را داشته باشد. مراعات او را بکند تا او هم راحت باشد. این را باید به قوانین اجرا کرد. اغنیاء باید زیادی مال خود را به فقراء انفاق نمایند و همچنین قوانین مملکتی طور باید باشد که به موجب شریعت الله هرگونه آسایش داشته باشد. امر تعدیل معیشت بسیار مهم است و تا این مسئله تحقق نیابد، سعادت برای عالم بشر ممکن نیست.
از جمله تعالیم حضرت بهاءالله تعدیل معیشت است. طبقات ناس مختلفند، بعضی در نهایت غنا هستند، بعضی در نهایت فقر. یکی در قصر بسیار عالی منزل دارد، یکی سوراخی ندارد. یکی انواع طعام در سفره اش حاصل است و دیگری نانی خالی ندارد، قوت یومی ندارد. لذا اصلاح معیشت از برای بشر لازم، نه آنکه مساوات باشد. بلکه اصلاح لازم است و الا مساوات ممکن نیست، نظام عالم به هم می خورد، نظم عالم چنین اقتضاء می نماید که طبقات باشد، نمی شود بشر یکسان باشد زیرا در خلقت متفاوتند. بعضی در نهایت درجه ی عقل و هوشند و بعشی در درجه ی متوسط و بعضی به کلی از عقل محرومند.حال آیا ممکن است نفسی که درجه ی اعلای عقل را دارد با نفسی که هیچ عقلی ندارد مساوی باشد؟ لهذا مسئله ی مساوات مستحیل است. اما آنچه هست این است که اغنیاء رحم به فقرا کنند اما به میل خودشان نه مجبورا. اگر مجبورا باشد فائده ای حاصل نگردد. نه آنکه به جبر باشد بلکه به موجب قانون عمومی هر کس تکلیف خود را یداند. جائز نیست که بعضی در نهایت غنا باشند و بعضی در نهایت فقر. باید اصلاح کرد و چنان قانونی گذارد که از برای کل ایجاد وسعت و رفاهیت نماد. نه یکی به فقر مبتلا باشد و دیگری در نهایت غنا. مثلا شخصی غنی که منتهی غنا را دارد نگذارد که شخصی دیگر منتهی فقر را داشته باشد. مراعات او را بکند تا او هم راحت باشد. این را باید به قوانین اجرا کرد. اغنیاء باید زیادی مال خود را به فقراء انفاق نمایند و همچنین قوانین مملکتی طور باید باشد که به موجب شریعت الله هرگونه آسایش داشته باشد. امر تعدیل معیشت بسیار مهم است و تا این مسئله تحقق نیابد، سعادت برای عالم بشر ممکن نیست.