Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 59

‫‪‬‬

‫_________________________________________________‬

‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬


‫‪ ‬د‪‬א ‪ ‬دو ‪ ‬رد ‪‬ل א ‪‬אدی‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬

‫سرور منگل‬
‫قسمت دوم‬

‫امپریالیزم باالترین مرحلٔه سرمایه داری‬

‫یاداشت‬
‫‪ ۵‬جون ‪٢٠٠٨‬‬

‫غرض اینکه برای خواننده ای محترم سوال ایجاد نگردد‪ ،‬که چرا قبل از عنوان اصلی‪» ،‬قسمت‬
‫دوم« )ا( نوشته شده است ؟ باید گفت که ؛ از مدتیست که نوشته های در زمینه های اقتصاد ـ‬
‫سیاسی‪ ،‬بخصوص به نقش دولت وبازار آزاد در توسعه اقتصادی ـ اجتماعی را آماده نشرساخته‬
‫ام‪ ،‬اما اصالحات وبازخوانیهای کوچکی هنوز باقی دارد و آماده نشر نیست مجموعه کامل را بطور‬
‫قسمت ها ی اول‪ ،‬دوم‪ ،‬سوم‪ ...‬الی اخیر‪ ،‬به نشر خواهم سپرد‪ .‬زیرا بحران مالی ـ اقتصادی امریکا‬
‫که دامنگیرکشورهای صنعتی سرمایه داری گردیده وامریکا را به »رکود اقتصادی« رانده‬
‫وکشورهای غربی ودرحال توسعه راکه هنوز هم آزاد سازی وخصوصی سازی را بپایان نرسانده‬
‫اند‪ ،‬به اجرای "مقررات نظارتی" بربازارمالی توسط دولتها وبانکهای مرکزی واداشته است‪ .‬این‬
‫بحران ارکان مالی ـ اقتصادی کشور های ثروتمند مثل گروه ‪ - 8‬منفی روسیه را بلرزه در آورده‬
‫است‪ .‬بحران مالی باعث رکود اقتصادی‪ ،‬تورم‪ ،‬بلند رفتن هزینه های زندگی وورشکستگی بانکها‬
‫وبازار های مالی گردیده و بطور وحشتناکی زندگی صدها ملیون انسان را به فقر تحدید نموده‬
‫است‪ .‬عامل بحران ومرکز آن امریکا است واز آنجا به سراسر جهان وبه سایر رشته ها ومناطق‬
‫وکشور هاسرایت نموده‪ ،‬که در اروپا باعث آغاز اعتصابات وتظاهرات دربرابر قیمت مواد سوخت‬
‫ودرکشور های فقیرکمبود وبلندبودن قیمت مواد غذائی‪ ،‬ملیون هاانسان را به به گرسنگی تحدید‬
‫نموده است‬

‫عنوان " امپریالیزم باالترین مرحله سرمایه داری " که مربوط میگردد‪ ،‬به اثر معروف و‪ .‬ای‪ .‬لینن‬
‫رهبر انقالب اکتوبر واولین بانی دولت طراز جدید اتحاد جماهیر اشتراکیه شوروی سوسیالیستی‬
‫که بر اتحاد کارگران‪ ،‬دهقانان وسربازان دردولت شوراها که حزب کمونست بلشویکها آنرا رهبری‬
‫میکرد بنا یافته بود مربوط است‪ .‬این اثرکه درنیمه اول سال ‪ ١٩١۶‬نوشته شده ودراغاز سال‬
‫‪ ١٩١٧‬درپترسبورگ تحت عنوان »امپریالیزم به مثابه مرحله نوین سرمایه داری« بچاپ رسید‪.‬‬
‫لنین برمقدمه متن ترجمه فرانسوی والمانی آن امیدواری نشان میدهد‪ ،‬که بانوشته این اثر "‬
‫ماهیت اقتصادی امپریالیزم که بدون بررسی آن‪ ،‬فهم چگونگی جنگ کنونی وسیاست کنونی‬
‫بهیچوجه ممکن نیست‪ " .‬تکیه دارد‪ .‬البته از آن زمان )جنگ جهانی اول امپریالیستی( وپایان آن‬
‫تغیرات فاحشی در جهانخوارگی وجنگ طلبی وگندیدگی امپریالزم بوقوع پیوسته که باعث‬
‫جنگ دوم جهانی امپریالیستی ـ فاشیستی علیه دولت شوراها گردید از ختم جنگ دوم جهانی‬
‫بشریت مترقی تشکیل بالک کشورهای سوسیالیستی وجنبش های آزادیبخش دارای راه مستقل‬
‫رشداقتصادی را با همکاری وپشتیبانی اتحاد شوروی وکشورهای سوسیالیستی پایه نهادند‪ .‬از‬
‫سقوط اتحاد شوروی وکشور های بلوک سوسیالیستی وختم جنگ سرد‪ ،‬امپریالیزم دوباره‬
‫بدوران رونق وهژمونی سرمایه داری وبازار آزاد وخصوصی سازی وتنفر ازسوسیالیزم‪ ،‬وروکرد‬
‫های سلطه طلبانه آن در جهان باعث آن گردید که بسیاری از احزاب وسازمانها ی مترقی‬
‫ودموکراتیک به هژمونی امریکا وسرمایه داری درحمایت ازپیروزی بازار آزاد به رهبری امپریالیزم‬
‫امریکا بحیث بانی حقوق بشرودموکراسی‪ ،‬هرچه بیشترتن دهند هموار ساخت‪ .‬وامریکا بخود حق‬
‫داد به امور داخلی کشور ها ومردمان مداخله نماید وعملیاتی نظامی تجزیه طلبانه دریوگوسالویا‬
‫وبوسنی‪ ،‬جنگ درافغانستان‪ ،‬عراق باعث توسعه پایگاه های نظامی وپیشرفت ناتو بطرف جنوب‬
‫وشرق اسیا واروپا گردید‪ .‬برای درک نقش »دولت امریکا« وسازمانهای بین المللی مثل بانک‬
‫جهانی‪ ،‬صندوق بین المللی پول وسازمان بین الملل وسازمانهای جانبی آن همه در رابطه‬
‫تنگاتنگ واندام واربا وال استریت ودولت امریکا از سیاستهای خصوصی سازی وآزاد سازی غرض‬
‫تامین سلطه نظامی ـ مالی امریکا حمایت وحساب می برند‪ .‬سلسله نوشته ها ی اقتصاد ـ‬
‫سیاسی غرض توضیح بیشتر نقش دولت وبازار آزاد وبخش خصوصی در توسعه اقتصادی ـ‬
‫اجتماعی را تحت عنوان »دولت وتوسعه اقتصادی‪ «...‬نیاز دیدم که به بحث بگذارم‪ .‬البته درتمامی‬
‫این نوشته ها نقش ایالت متحده برای تضعیف کردن نقش دولت وتحکم برنقش بازار وبخش‬
‫خصوصی در سراسر جهان‪ ،‬وکشور های در حال توسعه وفقیر وبخصوص افغانستان‪ ،‬عراق‪ ،‬پاناما‪،‬‬
‫کلمبیا وکشور های آسیای میانه‪ ،‬گرجستان‪ ،‬آذربایجان واوکرائین ودولت های اروپای شرقی‪...‬‬
‫وغیره تحت عنوان امداد وبازسازی وایجاد دولت های دموکراتیک‪ ،‬به تاسیس وحمایت از دولت‬
‫های چور‪ ،‬چپاول وغارت گر دست زده اند‪ .‬اینکه عنوان قسمت دوم این نوشته ها امپریالیزم‬
‫انتخاب گردیده‪ ،‬این نه به معنی توضیح " امپریالیزم به مثابه باالترین مرحله سرمایه داری "‬
‫است‪ ،‬بلکه خواسته ام نقش امروزی امریکا ومتحدان آنرا بحیث جهانخواران بشریت که خود در‬
‫گیر بحران درمانده اند وروز تا روز درمانده تر ودرمانده تر میگردند‪ ،‬وبه جهان خوارگی‪ ،‬جنگ‪،‬‬
‫سلطه گرائی نظامی‪ ،‬پوسیدگی‪ ،‬گندیدگی وماهیت ضد انسانی آن توجه را جلب کنم‪ .‬بخصوص در‬
‫افغانستان که در اوایل ودر حواشی "کنفرانس بن " نوشته بودم که وعده های کمک به بازسازی‬
‫توسط امریکا به سرابی می ماند که هرقدربه آن نزدیک گردید ناپدید ترمیگردد وهم دولت‬
‫امریکا با نشان دادن دالر‪ ،‬محتاجان را اغوا وتحریص میکند ودالر ها را دوباره بجیب دیگربا سود‬
‫آن باز میگردانند‪ .‬نصیب مردمان وکشور های فقیر ودرحال توسعه ازاین "بازسازی " بجزء سیاه‬
‫روزی‪ ،‬فساد‪ ،‬گرسنگی بیکاری‪ ،‬مواد مخدر وناسازی چیزی دیگری نیست‪.‬‬

‫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫ــــــــــــــــ‬

‫)ا( ــ درتمام متون جائیکه این عالمت »« است بمعنی حروف برجسته‪ ،‬از طرف اینجانب بکار‬
‫گرفته شده است‪ .‬وکلمات وجمالت میان عالمت " " از جائی دیگری اقتباس شده است‪.‬‬

‫دولت ایاالت متحدٔه امریکا بمفهوم ـ ـ "لیننیستی امپریالیزم" یک قرن قبل‬


‫اینجا منظور ازعنوان کردن امپریالیزم بمفهوم مرحله ای از سرمایه داری وتاراجگری استعماری‬
‫آنست‪ .‬اینکه درپایان تراژیدی سقوط اتحادشوروی سوسیالیستی‪ ،‬دربین روشنفکران کشورهای‬
‫درحال رشد واحزاب وسازمانهای ترقیخواه که معتقد بموجودیت استعمار وامپریالیزم بودند وراه‬
‫رهائی بشر را از قید استعمار واستثماروامپریالیزم در انتخاب راه رشد ی که متکی بر شگوفائی‬
‫نیروهای مولده وتوزیع عادالنه ثروت می دانستند ودراین راه دوش بدوش کشورهای‬
‫سوسیالیستی وطبقه کارگرجهانی واحزاب مترقی مدافع منافع زحمتکشان در دفاع از صلح‬
‫وترقی ورفاه اجتماعی قرار داشتند‪ ،‬بیک بارگی باسقوط اتحادشوروی این محیط وفضای مبارزه‬
‫جویانه ً‪ ،‬حق طلبانه وعدالت خواهانه جای خودرا به گرایش وسیع تسلیم طلبانه در برابرهجوم‬
‫نیرومند وپیروز مند امپریالیزم وسرمایه داری داد‪ .‬واکثرا احزاب وشخصیت های انقالبی که درراه‬
‫توده های زحمتکش با دانش مارکسیستی ـ کمونیستی آراسته وبا مشعل رهگشای آن چنان‬
‫روحی از مبارزه جوئی را پرورش داده بودند که قید وزندان وشکنجه ومرگ نتوانسته خللی در‬
‫آن وارد کند‪ .‬اما به یک بارگی چه شد که این تابش از فروغ باز ماند وحاله ای از سیائی ودود‬
‫وتاریکی آنرا در برابراین نسلی که همه شاهد نبرد سهمگین آن بودیم‪ ،‬بزانودر آمدند ؟ وآن‬
‫آرمانهای بلند وانسانی را بگذشته سپردند وبسرمایه سرتعظیم واکرام پائین آوردند‪ .‬بدترین‬
‫وزشت ترین نمون ًه این سرافگندگی وپشت کردن به گذشت ًه تاریخی در کشورما افغانستان ونسل‬
‫ما وپیش کسوتان این مبارزه ودربین بهترین فرزندان نیاز ومبارزه ونخبه گانی که از همه دراین‬
‫راه متقبل قربانی ومحرومیت شدند‪ ،‬روی داده است‪ .‬قابل یاددهانی واکثرا مورد سوال است که‬
‫کمبود ونقصان در هدفهای وراه های مطروح ًه بود ؟ یا اینکه درعقاید‪ ،‬افکار‪ ،‬کاروپیکار این‬
‫رهروان راستین چرابه یکبارگی خلل وارد گردید ؟ وده ها سوال دیگریکه هنوزجواب نیافته‬
‫‪،‬کسی هم حاضر نیست به نارسائیها واشتباهات خود با جسارت انگشت گذارد وسواالت ومعضل‬
‫مبارزه ً امروز راخط روشن بکشد‪ .‬تا سواالت گذشته به برسی گرفته شود‪ .‬مفاد این ارزیابی از‬
‫زیان آن بطور بارزی افزون تراست‪ .‬البته ناگفته نماند که عده ای دراین زمینه تالش نموده اند تا‬
‫چیزی را از گذشته به بیان نقد جانبدار)مشمئیزکننده ومنفی( ویاتمجید وبطورزننده ای بی نقد‬
‫ونقص ارائه داده و به این کار پرداخته اند که جائی شکرش باقی است‪ .‬البته اینکاربیشترمستلزم‬
‫کارجمعی‪ ،‬گروه ازرفقا ودوستان را طلب میکند که تنها بحیث مشاهد وناظرنه‪ ،‬بلکه اشتراک‬
‫کننده این دوران کوتاه تاریخ کشورما بودند که برای اولین بارتمامی اقشارو طبقات جامعه را‬
‫چنان دگرگون ومتحول ساختند که نقش آن تا هنوزهم زدودنی نیست‪ .‬این افراد بحیث‬
‫کارشناسان تاریخ‪ ،‬جامعه شناس‪ ،‬فلسفه واقتصاد‪ ،‬مناسبات بین الملل وملی‪ ،‬قومی ومذهبی‪،‬‬
‫فرهنگی وغیره درسطوح باالئی وپائینی حزبی ودولتی تعدادشان کم نبود‪ ،‬می توان بیک تفاهم‬
‫رفیقانه وبه ابتکاردراین عرصه کار را آغاز کرد‪ .‬بااین تمهید قصد ندارم به آنچه هنوز نشده‪ ،‬با‬
‫چندسطرمحدود وکوتاه آنرا بعهده بگیرم‪ ،‬صرف غرض راهبرد که دراین نوشته در برابر خود‬
‫قرارداده ام می افزایم که ؛ نارسائی ها درکار وپیکارما ویاران ودوستان ما انگاه رخنه باز کرد‬
‫وغالب شد که شوروی در برابر توطئه ای شکست خورد وماهم در افغانستان شکسته شدیم‪،‬‬
‫چنان شکسته شدیم که با گذاشتن میدان وسرنوشت مبارزه به سیاه ترین نیروهای تاریخ‪ ،‬کمتر‬
‫از یک ونیم دهه متالسی ومتواری شدیم‪ ،‬تا اینکه با فاجعه ‪11‬سپتمبر سرنوشت این کشورویرانه‬
‫وجنگ زده بدست مدعیان بین المللی حقوق بشر‪ ،‬دموکراسی وبازسازی رقم خورد‪ ،‬واعضای‬
‫)حزب وطن‪ .‬د‪ .‬خ‪ .‬ا‪ (.‬در وجود ده هاحلقه وحزب وسازمان متفرق دوباره سر باال کرد ودرقلب‬
‫عده ای آفتاب »سرمایه« و”بازارآزاد« وبرگشت امپریالیزم بداد خواست شان بطورروشن راه‬
‫بازکرده است‪ ،‬که هرچی سریع ترمیخواهند کشتی شکسته شانرا با دست های نظامیان امریکائی‬
‫وناتوبسواحل مقصود فراهم آورند‪ .‬هدف از توضیحات مختصر‪ ،‬یاد دهانی در حد مجاز است که‬
‫تاراجگری استعماری وامپریالیستی بپایان نرسیده ودر ماهیت تاراجگری وجنگ افروزی‬
‫واشغالگری سرمایه ودولت های امپریالیستی تغیری نیآمده‪ ،‬بلکه حریص تر‪ ،‬زور مند تر ونظامی‬
‫تر ووحشیانه تر به اشغال کشور ها وتاراج ثروتها وفرهنگهامی پردازد‪ .‬سرمایه داری که به باال‬
‫ترین مرحله یعنی »امپریالیزم«‪ ،‬که درآن با تشخیص وارزیابی علمی برای بار اول توسط و‪ .‬ای‬
‫لنین صورت گرفت‪ ،‬نشان داده شد که دیگر سرمایه داری با رشد عظیم صنایع وپروسه فوق‬
‫العاده سریع تمرکز تولید در بنگاه های بزرگی که دائما در حال توسعه است از شاخص ترین‬
‫خصوصیات سرمایه داریست‪ ...‬رشد نموده است‪ .‬و‪.‬ای‪ .‬لنین در کتابی تحت عنوان " امپریالیزم‬
‫باالترین مرحله سرمایه داری " شاخص های عمده وجدیدی از سرمایه داری راکه بمرحله‬
‫باالترین رشد خود رسیده‪ ،‬در وجود ؛ ــ " تمرکز تولید وانحصار ها " بحیث مشخصه )‪ (1‬سرمایه‬
‫داری کشورهای عمده اروپائی مثل المان‪ ،‬انگلستان‪ ،‬فرانسه وامریکا مورد نظراست که در آنها‬
‫تمرکز وانحصارسرمایه‪ ،‬انحصاردرتولید واستخدام نیروی کاروتصرف منابع مواد خام دراین‬
‫کشورها )المان‪ ،‬انگلستان‪ ،‬فرانسه وامریکا( و " رشد عظیم صنایع وپروسه فوق العاده سریع‬
‫تمرکز تولید در بنگاه های بزرگی که دائما در حال توسعه است تمرکز تولید وانحصاریکی از‬
‫شاخص ترین خصوصیات سرمایه داریست‪ ...‬از یک صدم مجموع بنگاه ها بیش از سه چارم کل‬
‫نیروی بخار وبرق را در اختیاردارند ! ‪ 2، 97‬ملیون بنگاه کوچک )دارای تا ‪ 5‬کارگر مزدور( که ‪91‬‬
‫در صدتعداد کل بنگاه را تشکیل میدهند فقط ‪ 7‬در صد نیروی بخاروالکتریک را در اختیاردارند‪...‬‬
‫یک چند ده هزاربنگاه کالن همه چیز وملیونها بنگاه کوچک هیچ چیز‪ " .‬ونتیجه میگیرد که ؛ "‬
‫تولید جنبه اجتماعی بخود میگیرد ولی تملک کماکان جنبه خصوصی خودرا حفظ میکند ـ‬
‫وسایل اجتماعی تولیدکماکان درمالکیت عده قلیلی از افراد باقی می ماند‪ .‬رقابت آزادکه بطور‬
‫ظاهری مورد قبول است‪ .‬در همان حدود عمومی خود باقی می ماند وستمگری معدودی صاحبان‬
‫انحصارات بر باقی اهالی صد ها بار شاق تر ومحسوس تروتوان فرسا تر میگردد‪ (2) " .‬بدنباله می‬
‫افزایند ؛ " انحصارـ آخرین کالم در قانون تکامل سرمایه داری است‪ .‬ولی اگر مانقش بانکهارا‬
‫درنظر نگیریم‪ ،‬تصورات مادر باره نیروی واقعی وماهیت انحصار های معاصربسی نارسا‪ ،‬ناقص‬
‫وکمتراز واقع خواهد بود‪ 2 .(3) .‬ــ تحت مبحث " بانکها ونقش نوین آن ها " به تفصیل به این‬
‫نقش که بانکها " قسمت اعظم وسایل تولیدومنابع مواد خام در یک عده کشورها را در‬
‫اختیارمیگیردوعدهً ازاین میانجی های ساده به مشتی صاحب انحصارـ یکی از پروسه های رشد‬
‫سرمایه داری ورسیدن به مرحله امپریالیزم سرمایه داری است‪ .‬وهم بحران سال ‪ 1900‬راکه هم‬
‫تمرکز صنایع وهم امور بانکی رابمیزانی بس عظیمی تسریع کرد‪ .‬قرن بیستم نقطه تحولی است‬
‫که در آن سرمایه داری قدیم به سرمایه داری نوین وسیادت سرمایه بطورکلی به سیادت سرمایه‬
‫مالی تبدیل می شود‪ 3 .(4) " .‬ــ "سرمایه مالی والیگارشی مالی" ‪ :‬مشخصه عمده دیگری راکه‬
‫و‪ .‬ای‪ .‬لینن برای باالترین مرحله سرمایه داری مشخص میسازند عبارت است ازسرمایه مالی‬
‫وسیادت این سرمایه است‪ .‬لنین تحت عنوان فوق چار کشوراز ثروتمندترین کشورهای سرمایه‬
‫داری که تقریبا هریک از ‪ 100‬ــ ‪ 150‬ملیارد فرانک اوراق بها داردر اختیار دارند ازدیگران‬
‫متمایز اند‪ .‬ازاین چار کشوردوکشور ازکهن سال ترین کشورهای سرمایه داری واز لحاظ‬
‫مستعمرات غنی ترین آنها هستند‪ .‬که عبارت اند از انگلستان وفرانسه ودوکشور دیگر از لحاظ‬
‫سرعت تکامل ومیزان بطورتوسعه انحصارهای سرمایه داری در تولیداز کشورهای سرمایه داری‬
‫پیشرو میدانند که عبارت اند از ایالت متحده امریکا والمان‪ .‬این چار کشورمجموعا ‪ 479‬ملیارد‬
‫فرانک یعنی تقریبا ‪ 80‬در صدسرمایه مالی جهانی را دراختیار دارند وبقیه جهان به نحوی ار انحاء‬
‫نسبت به این کشورها یعنی بانکدارهای جهانی وچار ستون سرمایه مالی جهان نقش‬
‫بدهکاروخراجگذاررا بازی میکنند )‪ 4 .(5‬ــ صدور سرمایه ‪ :‬صدور کاال مشخصه سرمایه داری‬
‫سابق بود که درآن رقابت آزاد تسلط کامل داشت‪ .‬صفت مشخصه سرمایه داری نوین که در آن‬
‫سیادت با انحصارها است صدور سرمایه بجای کاال اهمیت کسب میکند‪ .‬انگلستان که مقدم از‬
‫همه بکشور سرمایه داری مبدل شد‪ ،‬مقارن نیمه قرن نزدهم با معمول داشتن بازرگانی آزادمدعی‬
‫ایفای نقش »کارگاه تما م جهان« یعنی تحویل دهنده مصنوعات بهمه کشورهای گردید که‬
‫میبایست در عوض ‪،‬وی رااز لحاظ مواد خام تامین نمایند‪ .‬این موقعیت در ربع آخرقرن نزدهم به‬
‫اثر سیاست های حمایت های گمرکی کشورهای دارنده مواد خام از خود دفاع کردند متزلزل‬
‫گردیدواین کشور ها نیز بکشورهای سرمایه داری مبدل شدند‪ .‬در قرن بیستم اتحاد انحصار های‬
‫سرمایه داران درتمام کشور های سرمایه داری واز آنجمله در محدودی از غنی ترین کشور های‬
‫پیشرو »سرمایه اضافی«عظیمی بوجود آمد‪ .‬واین سرمایه بمصرف ارتقای زراعت وبهبود سطح‬
‫زندگی دهاقین واهالی وترقی نمیتوانست بمصرف برسد زیرا باید سود سرمایه را سرمایه دار‬
‫تامین نماید‪) .‬در صورت بمصرف رسیدن این سرمایه غرض ارتقای سطح زندگی توده های کشور‬
‫معین‪ ،‬موجب تنزیل سود سرمایه داران میگردید( بلکه به مصرف ترقی سود از طریق صدور‬
‫سرمایه به خارجه یعنی کشورهای عقب مانده خواهد رسید‪ .‬زیرا دراین کشور ها سطح سود باال‬
‫است )سرمایه کم است(‪ ،‬بهای زمین اندک است ‪،‬دستمزدهاپائین اند ومواد خام ارزان‪ .‬این زمینه‬
‫هایست که صدور سرمایه را فراهم می سازدوعد ًه کشورهای عقب مانده به دایر ًه سرمایه داری‬
‫داخل شده اند‪) .‬احداث خطوط آهن ‪،‬زمینه های دایر نمودن صنعت فراهم شده‪ ،‬وسه‬
‫کشورانگلیس‪ ،‬فرانسه والمان که به ترتیب از سال ‪ 1862‬ــ ‪ 1914‬حجم صدور سرمایه انگلیس‬
‫از ‪ 3.6‬ملیار فرانک به ‪ 75‬ملیارد فرانک صدفیصد واز فرانسه از ‪ 0‬به ‪ 60‬ملیار فرانک‪.‬المان از ‪0‬‬
‫به ‪ 44‬ملیارد فرانک سال ‪ 1914‬باال رفته است‪ .‬این صدور در آغاز قرن بیستم توسعه عظیم یافته‬
‫است‪ .‬قاره های جهان که سرمایه های خارجی میان آنها )بطور تقریب تقسیم شده است‬
‫)درحدود سال ‪ 1910‬به ملیارد فرانک(‬

‫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫ــــــــــــــــ‬

‫انگلستان فرانسه المان جمعا اروپا ‪ 45 18 23 4‬امریکا ‪ 51 10 4 37‬آسیا‪ ،‬افریقاوآسترلیا ‪8 29‬‬


‫‪ 44 7‬جمع کل ‪ 140 35 35 70‬و‪.‬ای‪ .‬لنین به اهمیت عظیم مستعمرات برای کشور های‬
‫امپریالیستی توجه نموده می افزایند که ‪ " :‬در فرانسه سرمایه خارجی بطور عمده در اروپا ومقدم‬
‫برهمه در روسیه )دست کم ده ملیارد فرانک( بکار انداخته شده‪ ،‬ضمنا این سرمایه بطور عمده‬
‫عبارت است از سرمایه استقراضی ‪،‬ووامهای دولتی ‪،‬نه سرمایه ای که در بنگاه های صنعتی بکار‬
‫رفته باشد‪ .‬امپریالیزم فرانسه را برخالف امپریالیزم مستعمراتی انگلستان می توان امپریالیزم‬
‫تنزیل بگیر نامید‪ .‬در المان نوع سومی مشاهده می شود ‪ :‬مستعمرات آن وسیع نیست وسرمایه‬
‫ای راکه در خارجه بکار انداخته بین اروپا وامریکا بطور کامال موزونی تقسیم شده است‪ .‬ودر قبال‬
‫هر صدور سرمایه شرایطی را نیز برکشور های فقیر تحمیل می نمایند‪ .‬کشور های صادر کننده‬
‫سرمایه‪ ،‬جهانرا به معنای مجازی کلمه ‪،‬بین خود تقسیم کردند‪ .‬ولی سرمایه مالی به معنای‬
‫حقیقی کلمه‪ ،‬جهان را تقسیم نموده است‪ 5 .‬ـــ " تقسیم جهان بین اتحادیه های سرمایه داران‬
‫" ‪ :‬اتحادیه های انحصاری سرمایه داری‪ ،‬کارتل ها‪ ،‬سندیکا ها وتراست ها قبل از همه بازار‬
‫داخلی را بین خود تقسیم می نمایندوتولید کشوررا کم یا بیش به تصاحب خود در می آورند‬
‫وبازار داخلی ناگزیر با بازار خارجی مربوط می شود‪ .‬بطور مثال )شرکت جنرال الکتریک(‪ .‬ایی‪.‬‬
‫گی از ‪ 175‬تا ‪ 200‬شرکت )مطابق سیستم " اشتراک "( سیادت داردومبلغ کل سرمایه تحت‬
‫اختیار وی به یک ملیارد ونیم می رسد‪ .‬وهمچنان تجدید تقسیم در صنعت نفت بین شرکت‬
‫تراست نفت راکفلر امریکا با شل انگلیسی وهالندی در سراسر جهان‪ 6 .‬ـــ و‪.‬ای‪ .‬لینن مشخصه‬
‫" تقسیم جهان بین دول معظم " ‪ :‬را مورد بررسی گرفته می نویسند ‪ " :‬تقسیم قطعی جهان‬
‫منظور از قطعی دراین نیست که”تجدید تقسیم« امکان پذیر نیست‪ ،‬منظور از قطعی اینست که‬
‫سیاست استعماری کشورهای سرمایه داری تصرف اراضی اشغال نشده در سیاره ما »بپایان‬
‫رسانده است«‪ .‬جهان برای نخستین بار کامال تقسیم شده است وبعدازاین باید »فقط« تجدید‬
‫تقسیم شودیعنی ازدست یک »صاحب« بدست دیگری برسد نه اینکه از بی صاحبی به دست‬
‫»صاحبی« بیفتد "‪ " ...‬سرمایه مالی در کلیه مناسبات اقتصادی وکلیه مناسبات بین المللی آن‬
‫چنان نیروی بزرگ می توان گفت قاطعیست که حتی قادر است دولت هائی راهم که از کامل‬
‫ترین استقالل سیاسی برخوردارند تابع خود سازندوواقعا تابع می سازد‪...،.‬ولی بدیهیست برای‬
‫سرمایه مالی از همه”راحت تر« واز همه پر فایده تر”آن چنان« تابع نمودنی است که با از دست‬
‫رفتن استقالل سیاسی کشور هاوملل تابعه توام باشد‪ " ...(6) " .‬هر قدر تکامل سرمایه داری‬
‫عالی تر باشد‪ ،‬هر اندازه کمبود مواد خام شدید تر احساس شود‪ ،‬هر اندازه رقابت وتالش برای‬
‫دست یابی به منابع مواد خام تمام جهان حاد تر باشد به همان اندازه نیز مبارزه درراه بدست‬
‫آوردن مستعمرات شدیدتر است‪ " (7) ..." .‬سرمایه مالی وسیاست بین المللی مربوط به آن که‬
‫شامل مبارزه ی دول معظم درراه تقسیم اقتصادی وسیاسی جهان است ‪،‬یک سلسله »شکلهای‬
‫انتقالی« وابستکی دولتی بوجود می آورد صفت مشخصه ای این دوران تنهاوجود دو گروه اصلی‬
‫از کشورها یعنی گروه کشور های مستعمره دار وگروه مستعمرات نیست‪ ،‬بلکه وجود شکل های‬
‫گوناگونی از کشور های وابسته نیز هست که در صورت ظاهر استقالل سیاسی دارند ولی عمال در‬
‫دام وابستگی مالی ودیپلوماتیک گرفتار اند " )‪ .(8‬وهم چنان سایر مشخصه های اساسی‬
‫امپریالیزم راکه عبارت اند از ‪ 7 :‬ــ امپریالیزم بمثابه مرحله خاصی از سرمایه داری‪ 8 .‬ــ طفیلی‬
‫گری وگندیدگی سرمایه داری‪ 9 .‬ــ انتقاد از امپریالیزم‪ 10 .‬ــ مقام تاریخی امپریالیزم )‪(9‬‬
‫جنگ جهانی دوم ونقش دولتها و‪ .‬ای‪ .‬لینن که اثرش تحت عنوان " امپریالیزم باال ترین مرحله‬
‫سرمایه داری " به نیمه اول سال ‪ ١٩١۶‬تعلق دارد‪ ،‬مشخصه های شناخت ازامپریالیزم را به‬
‫استنتاجهای مشخصی ازباالترین مرحله سرمایه داری که دروجود تمرکز تولید وانحصار‪،‬‬
‫تمرکزسرمایه دروجود بانکها که وظیفه صدور سرمایه وسیادت وحکمروائی سرمایه مالی را تامین‬
‫می نماید خصیصه های اند که نشان میدهد سرمایه داری وارد مرحله از طفیلی گری وگندیدگی‬
‫گردیده ‪،‬تقسیم جهان بین اتحایه های سرمایه داران ودول معظم بپایان رسیده واین بدان معنی‬
‫نیست که برتقسیم مجدد جهان نزاع بین کشور های سرمایه داری بوقوع نمی پیندد‪ ،‬بلکه نزاع‬
‫برسرتقسیم مجدد جغرافیای جهانی برطبق قانون زور را ضروری و حاکم میداند‪ .‬لنین خاطر‬
‫نشان میسازد که هر بحرانی بخصوص بحران اقتصادی تمایل به تمرکزوانحصار را شدید تر‬
‫میسازد‪ ،‬بحران های ‪ 1873‬وبحران ‪1900‬در تاریخ انحصارهای نوین نقش نقطه تحول را بازی‬
‫کرده است‪ .‬یکی از بارزترین شاخص سرمایه داری رشد عظیم صنایع وپروسه فوق العاد سریع‬
‫تمرکز تولید در بنگاه های بزرگی که دائما درحال توسعه است میباشد‪ .‬درستی تیزسهای داهیان ًه‬
‫و‪.‬ای‪ .‬لنین در جنگ اول بین المللی امپریالیستی برسر تقسیم جهان و انقالب اکتوبردرپایان‬
‫جنگ امپریالیستی که برسر تقسیم مجدد نه تنها اروپا‪ ،‬بلکه افریقا وآسیا بین دولتهای معظم‬
‫امپریالیستی در گرفته بود درحلقه ضعیف زنجیر امپریالیستی شکسته شد وبپیروزی انقالب‬
‫سوسیالیستی اکتوبرانجامید‪ .‬در پایان جنگ بین المللی اول انقالب سوسیالیستی برای اولین‬
‫باردریک کشورعقب مانده سرمایه داری‪ ،‬حاکمیت بدست حزب کمونیست‪ ،‬پیش آهنگ طبقه‬
‫کارگرروسیه از طریق استقرارحاکمیت به شوراهای کارگران‪ ،‬دهقانان وسربازان که در نوع خود‬
‫شکلی جدیدی ازحاکمیت دموکراتیک توده ای بود بپیروزی رسید‪ .‬سیستم مستعمراتی شگاف‬
‫عظیم برداشت ونهضت استقالل طلبانه کشورهای مستقل‪ ،‬تعین راه رشد جدید اقتصادی وبیرون‬
‫رفت ازعقب مانی قرون را درسرخط وظایف دولتهای نو به استقالل رسیده قرار داد‪ .‬نقش دول‬
‫مستقل وآزاد درتعین سرنوشت مستقل شان از قید امپریالیزم واستعماروهم تعین راه رشد‬
‫اقتصادی پالن شده وآگاهانه را باال برد‪ .‬که در پایان جنگ بین المللی دوم بدون استثنی تمام‬
‫کشورهای جهان به نقش دولت بجای آزادی بازار وتجارت تمکین کردند‪ ،‬دولتهای اروپای غربی‬
‫غرض بیرون رفت از خرابیهای جنگ دوم والتیام زخمها‪ ،‬ویرانی‪ ،‬بیکاری ‪،‬گرسنگی‪ ،‬کمبود مواد‬
‫خوراکی‪ ،‬صحی وسایرخدمات وکاالها درسطح نازل وحتی هیچ بود‪ ،‬کنترول دولت بر تمام شئون‬
‫زندگی از آنجمله بر تولید وتوزیع ومصرف را بشدت بوجود آورد‪ ،‬که طی کمتر از ده سال دولتهای‬
‫کشورهای اروپائی توانستند نابسامانیهای جنگ امپریالیستی را سازمان دهندوسطح زندگی توده‬
‫های وسیع جامعه را از لحاظ تامین معیشت‪ ،‬غذا‪ ،‬مسکن ‪،‬کار‪ ،‬بیمه ها تعلیم وتربیه مجانی وغیره‬
‫تامین وبر سرراه رشد امروزی قرار بدهند‪ .‬دولتهای اروپائی نظم جدید اقتصادی معاصر رامدیون‬
‫دولتها واحزاب سیاسی دارای برنامه های سوسیالیستی وکمونستی‪ ،‬توده عظیم وفعال مردم‬
‫ورهبران خردمند وقوی بعداز جنگ اند که بشاردیدگی بازارتکیه نکردند ونقش دولتها وبرنامه‬
‫ریزیهای دولتی را هم در تولید وهم توزیع آن را بعهده گرفتند وجوامع رفاه رادرپایان دودهه به‬
‫اجرا درآوردند وایاالت متحده قبل از جنگ جهانی دوم وبعداز بحرانهای اضافه تولید درپایان‬
‫جنگ بین المللی اول ودوم بطور پیهم از ابزاردولت در تمام امورتولید وتوزیع بهره برده وکنترول‬
‫دولتی بر اقتصاد وبازار را مرعی میدارد‪ .‬دولت از طریق وضع تعرفه های کمرگی‪ ،‬سبسیدیهای‬
‫دولتی‪ ،‬کنترول برواردات وغیره‪ ،‬به امر بازار وقعی نگذاشته‪ ،‬باعث رونق اقتصادی گردید‪ .‬کشور‬
‫های آسیا ‪،‬افریقا وامریکای وسطی وجنوبی که جدیدا به استقالل رسیده بودند‪ .‬دولتهای که با‬
‫انقالب های توده ئی راه رشد وتوسعه اقتصادی راباهمکاری اتحادشوروی وبرنامه های‬
‫سوسیالیستی باسیستم پالنگذاری متمرکزیا تحت شعار " تقویت سکتور دولتی پالن گذاری‬
‫شده " با انتخاب راه رشد مستقل وحفظ نقش بازار آزاد توسعه را یاری رساندند‪ .‬این دولتها‬
‫بخوبی درک کردند که از آنجائیکه بقای سیاسی وآرامش داخلی هردولت؛ اغلب برحسب‬
‫اصطالحات اقتصادی بیان می شود‪ ،‬دولتها نمی توانند مسئولیت تحول اقتصادی را بعهده نگیرند‬
‫وهم چنان این دولتها میدیدند که همواره پیوندی بین موفقیت اقتصادی وتوان جنگی وجود‬
‫داشته است وشکست اقتصادی در نهایت به معنای افول موقعیت جیوپلیتیک بوده است‪ .‬اکنون‬
‫نقش اقتصادی دولتها از حصول به اهداف نظامی هم فراتر رفته وسرچشمه مشروعیت دولت‬
‫است‪ .‬یعنی فقط اهداف کالسیک یعنی بقای نظامی ونظم داخلی دیگر نه کافی است ونه به تنها‬
‫ئی مطرح است ‪،‬بلکه دخالت در تحول اقتصادی از الزامات اساسی است‪ .‬زیرا دخالت در فرآیند‬
‫انباشت سرمایه است که دیگر نمی توان ثروت آفرینی را فقط تابع طبیعت وبازارحساب کرد‪.‬‬
‫کشور داری کار آمد که امروزبمیان آمده‪ ،‬تشویق کار آفرینی وتسهیل ظرفیت سازی برای ارتقای‬
‫تولید داخلی ورشد نیروهای مولده وهم ظرفیت سازی برای کاال های جدید )غرض بازار داخلی‬
‫وهم صادرات( به دخالت پیچیده تری در امور مردم وبازار نیاز دارد‪ .‬زیرا تنها وفاداری خواستن‬
‫ازمردم وواداشتن آنهابه رفتار های درست کافی نیست‪ .‬بلکه نقش تحولی دولت به ظرفیت‬
‫بیشتری نیاز دارد‪ .‬همینکه دولت در فرآیند انباشت سرمایه دخالت کنددیگر نمی تواند مشکالت‬
‫اقتصادی را به آسانی بگردن طبیعت وبازار آزاد بیاندازد‪ .‬به هیچصورت نمی توان نابرابری ناشی‬
‫ازروابط بازار را طبیعی وقانع کننده دانست‪ .‬درهر صورت دولت مسئول محرومیت وتعدی‬
‫شناخته می شود‪ .‬یا بعبارت دیگردخالت دولت در منازعات مربوط به توزیع ورفاه حالت واضح‬
‫تری پیدا میکند‪ .‬اگر بطور مثال قرارباشد انکشاف وتوسعه زراعت را بعداز سالهای جنگ بین‬
‫اروپای شرقی واروپای غربی بطور کلی بمقایسه بگیریم وعامل مداخله دولت یا بازارآزاد را دراین‬
‫توسعه بطور مشهود رد یابی نمائیم به یقین به این نتیجه خواهیم رسید که در هردو نوع توسعه‬
‫مداخله دولت نقش اساسی داشته است نه طبیعت بازار آزاد‪ .‬اروپای شرقی که سیستم زراعتی‬
‫تحت پالن دولتی ومالکیت عامه بر زمین بطورکامل بدست دولت دلیل برعدم ابتکار زارعان‬
‫وعدم تحرک بازار بر ناتوانی تخصص زارعان اروپای شرقی در تولید غالت گواهی میدهد‪ ،‬زیرا‬
‫کنترولهای کاری وبوروکراتیک دولت در حدی ابتکارزارعان اروپای شرقی را فلج میساخت‪.‬‬
‫امابرعکس دست مداخله گران ًه دولتهای اروپای غربی بادادن امتیازات تخنیکی وکریدت های‬
‫زراعی )تخنیک ‪،‬تخم بذری‪ ،‬ادویه وتهیه آب وخریداری محصوالت با نرخهای امتیازی( غرض‬
‫تقویت وحمایت زارعین آنان را کمک نمودند‪ .‬دست مداخله دولت وکنترول در هردو سیستم‬
‫کشور های اروپای شرقی وغربی وجود داشت‪ .‬اولی دارای مزیت کمتر ودومی مزیت بیشتررا بار‬
‫آورد‪) .‬مقایسه تنها از لحاظ بوجود آوردن مزیت از نوع مداخله دولت در زراعت مطمح نظر است‬
‫نه نوع مالکیت یا بازاروغیره( زارعان اروپای غربی که آزادی سیاسی بیشتری داشتند‪ ،‬زراعت را‬
‫بسوی تولیدات محصوالتی به پیش بردند وبا تحوالت فن آوری وافزایش بهره وری سازگار‬
‫ساختند‪ .‬اینجا تنهابهره وری بخاطر کسب سود بیشتر وانباشت سریعترسرمایه مطرح یا مطلوب‬
‫نیست‪ .‬بلکه تسهیل دستیابی به اهداف اجتماعی ورفاهی به مفهوم فراگیر آن که با توسعه الزم‬
‫است مورد نظر است‪ .‬قصد آن نیست که به بحث بمیزان دخالت دولت ها پرداخته شود‪ ،‬بلکه الزم‬
‫است بجای آن نه به میزان‪ ،‬بلکه عکس آن به نوع مداخله دولت که دارای سیستم مداخله جو‬
‫است یا لبرال است در هردو بنوعی این مداخله حضور دارد‪ .‬یعنی در جهان معاصر کناره جوئی‬
‫ومداخله دولت راه های جانشین همدیگر نیستند‪ ،‬بلکه مداخله دولت مفروض وحتمی است نه‬
‫میزان مداخله دولت مطرح است بلکه عکس آن مسئله جدی واساسی نوع مداخله است که‬
‫دولت بدان دست می یازد‪ .‬اجمال ساده نقش دولتهای افغانی درتوسعه در ساختار سلسله مراتب‬
‫جهانی که بطور عادی تغیر پذیر نیستند‪ ،‬بلند پروازی وصدقه خواهی‪ ،‬بدون ظرفیت دولتی‬
‫وقابلیت دولت راه بمنزل نمی برد‪ .‬بلکه برعکس کشور راببازار مصرفی جهانی ودولت را در‬
‫وابسته گی سرمایه جهانی بخدمت میگیرد‪ .‬مثال خوبی آن افغانستان در دوره های تاریخی‬
‫متفاوتی که به تحول اقتصادی روی آورده)البته بطور محدود وابتدائی درسیاستهای دولتهای‬
‫وقت منعکس است( اگر مبداء وآغازین این تحول را دردوره دوم سلطنت امیر شیر علی خان‬
‫‪ 1868‬م که دراین دوره لشکری به اصول جدیدوچند مکتب عصری واولین اخباربنام " شمس‬
‫النهار" از چاپ خارج شد‪ .‬امیر به تشکیل کابینه وصدراعظم که در آن وزیر مالیه ووزیرخزاین نیز‬
‫پیش بینی شده بود دست زد‪ .‬کارخانه های توپ سازی وتفنگ سازی کابل وهرات دایر گردید‪" .‬‬
‫غالم محمد غبار" تحت عنوان " ریفرم وتحول " دورهً زمامداری شاه امان الله را بدو دوره اول‬
‫ــ از ‪ 1919‬تا ‪.1924‬م که از حمایت مردم برخورداروموفقانه به پیش میرفت تقسیم کرده‬
‫ومرحله دوم ریفرم که از‪ 1927‬تشدید شده بود در تضاد با ادارهً ضعیف‪ ،‬فاسد ونا کار آمد دولتی‬
‫که " غبار " علت اغتشاش را " در سوء اداره دولت وبی کفایتی مامورین دولتی " دانسته که "‬
‫هر امر حیاتی ومقدسی رارا بارشوتخواری وخیانت ملوث میکردند وهرریفرمیرا به شکل‬
‫منفورومستکره‪ ،‬درنزدملت تمثیل می نمودند‪ .‬چون شاه ودولت از حمایت وپشتیبانی مردم‬
‫خودمحروم وتنها شدند ‪،‬آن وقت دشمن خارجی از این عدم رضایت عمومی مردم سوء استفاده‬
‫کرده واقلیت های ارتجاعی ومسلوب الحقوق که به دشمن دولت وریفورم مبدل شده بودندوارد‬
‫صحنه گردیدند‪ ،‬در نتیجه دولت سرنگون گردید‪ .(10)" .‬مرحله اول ریفرم های شاه امان الله‬
‫مطابق با منافع اکثریت قاطع مردم ودایر کردن رابطه مستقیم دولت ومردم عمل میکرد ودست‬
‫های چند گانه عامالن وفئودالهای محلی ودولتی را درجمع آوری مالیات ومالیات جنسی‪ ،‬حواله‬
‫غله‪ ،‬آذوقه رسانی اجباری در رباطها‪ ،‬اجاره داری جمع آوری مالیات دولتی‪ ،‬واسطه بودن فئودال‬
‫وملک بین مالیه گیرنده ومالیه دهنده‪ ،‬تشکیل قریه داری‪ ،‬اخذمالیات مواشی شمارنشده‪ ،‬کار‬
‫اجباری وبیگار‪ ،‬تکسهایمتعددبازار از پیشه وران وامثال آن ‪،‬همه رالغو نمود‪ .‬مالیات اراضی نقدی‬
‫معین شد‪ ،‬وتمام افراد مالیه دهنده مستقیما وبدون مالحظه خان وملک با دفاتر مالی دولت‬
‫مربوط گردید " )‪ (11‬ومکتبی برای حصول مالیات دایر وفارغان آن بکار های مالی گماشته شدند‪.‬‬
‫گمرکات متعدد داخلی لغو شد‪ ،‬تجارت تسریع گردیدوشرکت های تجاری یکی درپی دیگری به‬
‫فعالیت آغاز کرد وباعث ظهور وتراکم سرمایه برای ورود صنایع وتاسیس راه های اهن‪ ،‬تلیفون‬
‫تلگراف وستیشن های برقی در اکثر والیات تحت ساختمان قرار گرفت‪ .‬دولت توانست در‬
‫معامالت تجاری با کشور های شوروی‪ ،‬جرمنی وپولند ودایر کردن واستفاده ازمعادن الجورد‬
‫بدخشان‪ ،‬نفت هرات فابریکه ذوب آهن وانکشاف معادن آهن ذغال ‪،‬گوگرد ‪،‬سرب سنگ ریشه‪،‬‬
‫ابرک ‪،‬تباشیر‪ ،‬مرمر‪ ،‬گل سفید وتهیه رنگها پروگرام را روی دست گرفت‪ .‬تنظیم اداره جنگالت‪،‬‬
‫تنظیم وتزئید نسلهای حیوانات مثل اسپ وقره قل وپیله وری روی دست گرفته شد‪ .‬بطور خالصه‬
‫‪ :‬درنتیجه این ریفرم ها عایدات دولت نسبت به سابق بیشتر از دوبرابر وساالنه از)‪ 80‬ملیون(‬
‫روپیه به )‪ 180‬ملیون( روپیه ارتقا نمود‪ .‬با پیگیری این ریفرم ها سطح تولیدات داخلی ارتقا نمود‬
‫که باعث تنزیل نرخها مواد اساسی غذائی در شهرها وثبات روپیه افغانی دربرابر کلدار هندی شد‬
‫وزمینه برای توسعه امور فرهنگی عرضه خدمات دولتی مجانی وارزان فراهم گردید‪.(12) .‬‬
‫وبهمین ترتیب به بحث دولت ومردم در کتاب " افغانها وتمدن " سایت اریائی بقلم سرور منگل‪.‬‬
‫به این بحث بطور مختصر پرداخته شده که هرتحول وانکشاف اقشار وطبقات مختلف مردم را‬
‫بسمت حمایت ازتحول ویا درسمت مخالف با آن بر می انگیزاند‪ .‬دولت بحیث سکاندار تحول باید‬
‫نه تنها بر تحول‪ ،‬بلکه جنبشی را که براه انداخته باید برآن احاطه وحمایه داشته باشد‪ ،‬درغیر آن‬
‫این جنبش در خود انگیخته شده‪ ،‬به گورکن آفریده خود تبدیل می گردد‪ .‬نه تنها تاریخ کشور‬
‫ما‪ ،‬بلکه تاریخ کشور ها وانقالبهای جهان بر آن گواهی دارد‪ .‬همانطوریکه کارل مارکس میگوید ‪:‬‬
‫که سرمایه داری گور کن خودرا می آفریند‪ ،‬پرولتاریای که با تولید اجتماعی سرمایه داری‪ ،‬بحیث‬
‫نیروئی گردانند ًه چرخ تولید سرمایه داری وتولید ارزش اضافی است‪ ،‬بهمان اندازه از استفاده‬
‫ومصرف نعمات که خود مولد آنست‪ ،‬محروم است واز هرنیروئی دیگری در براندازی نظام سرمایه‬
‫داری مبتنی بر استثماردر پیشاپیش قرار دارد‪ .‬این طبقه بطور ماهیوی وپیگیر انقالبی ومنحدم‬
‫کننده مناسبات فرتوت سرمایه داری است‪ ،‬اما زمانیکه سرمایه داری با حیل وتدابیر به خواست‬
‫های اقتصادی واجتماعی این طبقه از طریق رخنه کردن درصفوف آن واستخدام روشنفکران‬
‫ونظریه پردازن محافظه کار ولبرال مربوط به سرمایه داری را بنوعی بکار میگیرند واز ریفرمهای‬
‫تقلیل ساعات کار‪،‬ازیاد مزدها ودایر کردن بیمه ها وکوپراتیف های تعاونی وغیره بخواستهای آنان‬
‫بطور ناگزیرجواب مثبت میدهند وبا نوآوریهای تخنیکی وسازماندهی نیروی کار بشدت‬
‫استثماردر زمان کار الزم می پردازند ودر نتیجه‪ ،‬نیروی انقالبی این طبقه را مهاروبه تسلط‬
‫خویش بکار میگیرند‪ .‬عده ای از دولت ها ونظریه پردازان تحول طلب معتقد اند که وجود دولت‬
‫محکم ومنظبت دارای قدرت عمل پلیسی وعسکری قوی‪ ،‬به اصالحات وتحول اقتصادی بخوبی‬
‫می تواند روی آورد وآنرا سازمان دهد واداره نماید‪ .‬دولت توسعه گرا بدون نیروهای منظبت‬
‫پولیسی وانضباط محکم که با توسعه همراه است میسر ومقدور نیست که نمونه های دررژیمهای‬
‫قبل وبعداز جنگ بین المللی دوم در آسیا افریقا واروپای شرقی وبخصوص دوران حکومت سردار‬
‫محمد داود خان در تطیسق پالنهای پنجساله اول ودوم وسوم براین پایه تکیه داشتند وتحول‬
‫وتوسعه را قسما سازمان دادند‪ .‬این دولت ها بر تجربه گذشته معتقد بودند که هر تحولی با آغاز‬
‫خود نیروهای را به جنبش وهستی بر می انگیزاند که در نتیجه خود دولت وراس آنرا مورد هجوم‬
‫قرار میدهد ‪،‬ودولت باید توانائی دفاع از تحول را ونیروهای راکه برانگیخته است باید بر آن احاطه‬
‫داشته باشد‪ .‬این نظریه بیشتر متکی به دکتاتوری دولت مقتدرکه تحول وتوسعه را هدف قرار‬
‫داده وهر نوع جنبش وآشوب هارا از طریق سرکوب جواب میدهد‪ .‬اما نوع دیگری دولتهای اند که‬
‫تحول وتوسعه توام باجنبش توده های وسیع واحاطه بر خواستهای این جنبش وبا استفاده‬
‫واحاطه از دینامیزم جنبش برانگیخته شده ‪،‬سوال تحول وتوسعه را به پیش می برد‪ .‬این نوع‬
‫دولت ها وادراه چیان‪ ،‬کار آمدی خودرا بحیث رهبران تحول طلب وموفق به نمایش میگذارند‪).‬که‬
‫درجایش مورد بحث است‪ .(.‬دولت امروزی افغانستان فاقد هرنوعی کار آمدی است وهنوزبسوال‬
‫بازسازی وتمرکز اینهمه دارائی وادعا های کشور های جهانی هنوز هیچ راهبردی نداردوحتی آن‬
‫هستی که طی چندین دهه کار بطی دولت های ماضی وهمکاریهای بین المللی بخصوص طی‬
‫پالنهای اول ودوم وقسما سوم پنجساله شالوده آن ریخته شده بود وازجنگهای تنظیمی وچور‬
‫وچپاول قوماندانها در امان مانده بود در کوتاه مدت طی کمتر از ‪7‬سال اخیر است که دریک‬
‫چپاول ساده ‪ 1200‬تصدی انتفاعی در سکتور دولتی را بطورغیر قانونی وغیرمجاز از دارائیهای‬
‫عامه رابریدند وبه سکتور خصوص واگذار شدند که طی این چپاول ودستبرد به دارائیهای عامه‬
‫اضافه از چارصد هزار)‪ (400.000‬نیروی کارفنی وماهراز امتیاز کار دولتی به بازار بیکاری ریخته‬
‫شدند‪ .‬ووزیر مالیه بسوال خبرنگار بی بی سی که پرسیده بود‪ ،‬که گفته می شود‪ ،‬که فروش‬
‫تصدیهای دولتی بدون موجودیت قانون یا فرمان آقای رئیس جمهور کرزی وبدون مزایده بفروش‬
‫رسیده است ؟ وزیر مالیه آقای "احدی " بجواب گفته بودند که انتظار به قانون وفرمان ومزاحده‬
‫ائتالف وقت است باید این تصدی ها شرش از سرما کم می شد که شد‪ .‬در آینده کوشش خواهد‬
‫شد که ارزش تصدیهای باقی مانده توسط خبرگان ارزیابی وبعدا بفروش رسانده شوند‪) .‬چور‬
‫وچپاول دارائیهای عامه‪ .‬سرور منگل سایت آریائی تاریخ‪ .(....‬بارها کارشناسان افغانی وبین‬
‫المللی‪ ،‬مسئوالن دولتی افغانستان وسازمانهای بین المللی به این نتیجه رسیده اند‪ ،‬که کمک‬
‫هاوپول های که بنام بازسازی )ملیارد ها دالر( به افغانستان سرازیر گردیده‪ ،‬باعث تغیری در‬
‫زندگی مردم افغانستان نشده‪ ،‬بلکه برعکس حاصل آن فقر گسترده تر‪ ،‬بیکاری‪ ،‬فحشاوفساد‬
‫بیشتر‪ ،‬اعتیادورونق مواد مخدر‪ ،‬شیوع امراض دامنگیرمیلیونها انسان گردیده ودرعکس آن به‬
‫عده ً ای زمینه فراهم شده که در زمانی کوتاهی از چور وچپاول دارائیهای عامه به میلیونرهای‬
‫واقعی منطقه وجهانی تبدیل گردند‪ .‬سازمان ملل گاه گاهی خودرا درچهره مسئول واداره امور‬
‫ظاهر میسازد واز فساد اداری دولت شکایت سر میدهد وتوصیه های را نیز گاه گاهی به مطبوعات‬
‫ارائه میدهد‪ ،‬اما اینکه مسئوالن حقیقی بازسازی افغانستان ازطریق »بازار آزاد« در پس پرده‬
‫اصطالح " جامعه جهانی " واداره دولت افغانستان وفساد اداری آن وملل متحد خودرا پنهان‬
‫میسازند هر افغان ساده می فهمد که باز سازی افغانستان با برنامه بانک جهانی در خدمت امریکا‬
‫تحت نام بازار آزاد‪ ،‬هنوز به نظام چور وچپاول ادامه می دهد‪ .‬ملل متحد هنوزهم با بی کفایتی که‬
‫از نافهمی ناشی نمیگردد وبا بد فهمی اعتراف می نمایند که گویا ‪ " :‬اینهمه توجه به بازسازی‬
‫معطوف بوده وتوجه الزم به وضعیت انسانی نشده "‪ .‬به عقیده »کای ایده«‪ ،‬فرستاده سازمان ملل‬
‫برای افغانستان در گفتگوی با نماینده بی بی سی‪ ،‬انتقاد نمود که ‪" :‬پول های زیادی از پول کمک‬
‫شده به افغانستان‪ ،‬دوباره به کشورهای خارجی منتقل شده وبه ظرفیت سازی در افغانستان کمتر‬
‫پرداخته می شود "‪ .‬به عقیده تاج محمد اکبر استاد پوهنتون کابل وکارشناس اقتصادی ‪" :‬‬
‫اجرای عملیه کمک ها به یک سنت وسیع تجاری تبدیل گردیده‪ ،‬تا آنکه دولت برای اجرای این‬
‫کمکها پرواگرام واحد ووسیعی را روی دست نگیرد‪ ،‬شکایات فساد اداری شدت بیشتر خواهد‬
‫یافت " )بی بی سی ‪6‬جون ‪ .(٢٠٠٨‬پایان جنگ سرد یا پایان امیدهای توسعه با سقوط‬
‫اتحادشوروی وکشورهای سیستم سوسیالیستی جهانی ‪،‬رسانه های غربی وکار آگاهان‬
‫ازتوانمندی وبرتری نظام سرمایه داری وموفقیت های آن درعرصه های علم‪ ،‬تخنیک‪ ،‬مالی ـ‬
‫اقتصادی‪ ،‬نظامی‪ ،‬اطالعاتی یکصدا خبر دادند وبسیاری از روشنفکران وتوده های مردم بدان‬
‫گوش شنوا داشتند وبه روکرد های آزاد سازی وخصوصی سازی‪ ،‬تحت هدایت ووعده های دولت‬
‫امریکا وموسسات وابسته به آن مثل بانک جهانی وصندوق بین المللی پول نه تنها دولتهای قاره‬
‫های آسیا وافریقا را بدام انداختند‪ ،‬بلکه به سیستم جهانی سازی توام با ایدیالوژی نولبرالیزم‬
‫سرمایه داری را به باور گرفتند ودر زمانی کوتاهی تحت شعار خصوصی سازی وآزاد سازی به‬
‫تاراج دارائیهای عامه که دربخش دولتی متمرکزوفعال بود دستبرد زدند ودرکمتر از یک دهه همه‬
‫ای این هستی را بتاراج بردند‪ .‬اولین کشوری که در معرض این تاراج وچپال قرار گرفت روسیه‬
‫وجمهوریهای آزادشده از اتحا د شوروی وبدرجه بعدی اروپای شرقی بودند‪ .‬درافغانستان وعراق‬
‫بطور وحشیانه عمل کردند وحتی کشورهای اروپای غربی که اکثرا در آنها بخشی ازموسسات‬
‫عامه در اختیار دولت قرارداشت ومنظور ازاین موسسات نه منفعت وسود‪ ،‬بلکه خدمت به سطح‬
‫رفاه اجتماعی وتقویت طبقات اجتماعی آسیب پذیراز لحاظ حداقل معیشت‪ ،‬خوراک‪ ،‬مسکن‪ ،‬دوا‬
‫وداکترمواد سوخت وپست واطالعات جمعی ترانسپورت وحمایت از خانواده های دارای فرزندان‬
‫وحمایت از زنان را بتاراج بردند‪ .‬نه تنها این بودجه ها را بمصارف بلندپروازانه دولتها تخصیص‬
‫یافت‪ ،‬بلکه تصدیهای آن به بخش خصوصی بفروش رسید‪ .‬که اینک رونق این دولتها بپایان‬
‫رسیده واغاز زوال آن سر رسیده است‪ .‬این دولتها وزمامداران سیاسی فرصت طلب چه در غرب‬
‫وچه در کشورهای اروپای شرقی وآسیا وافریقا )دولتهای امریکای التین یک دهه قبل این چپاول‬
‫وتاراج را تجربه کرده بودند وبا انزجارازامریکا وبانک جهانی وصندوق بین المللی پول وتوصیه ها‪،‬‬
‫وعده ها و پرواگهای آزادسازی وبازار آزاد انها را این یک دهه است در حال راندن وبیرون کردن‬
‫از کشور های شان اند‪ .‬با آنهم اکثرا دولتهای دارای برنامه اقتصادی ـ اجتماعی مرکزی اروپای‬
‫شرقی وکشور های آزادشده از شوروی به تجربه منفی التینیها به حقارت دیدند وتحت شعار های‬
‫نئو لبرالی امریکا ووعده های بانک جهانی وصندوق بین المللی پول روی آوردند وتجربه‬
‫التینیهارا دوباره تکرارودر همان جائی استاده اند که ده سال قبل التینیها ایستاده بودند‪ (.‬به‬
‫استثنی چین وهندوستان وچند نمونه دیگر که به برنامه های خود با مقاومت در برابر فشار های‬
‫دولت امریکا ادامه دادند وامروز از همه بطور مصئون به رشد اقتصادی خود ادامه میدهند‪ .‬سایر‬
‫دولتها به یگانه قدرت نظامی تحت رهبری ایاالت متحده امریکا وموسسات مالی واقتصادی آن‬
‫دل وطمع بستند‪ ،‬امروز در آستانه ای بحران های تباه کننده ای قرار دارند که دست هیچ ناجی‬
‫بدادشان نخواهد رسید‪ ،‬بدا اینکه وقتی خود ناجیها نتوانند برای خود کاری کنند چه رسد به‬
‫پیروان آن‪ .‬جهانی سازی توام با عملیات نظامی وسیستم های اشغال مناطق وکشورها تحت‬
‫رهبری امریکا در جریان جنگ سرد بطور محدود وپوشیده با سیستم حمایت های نظامی ـ‬
‫اقتصادی ومالی گسترده همراه گردید وبودجه های نظامی تسلیحات نظامی گسترده ترشد‪ ،‬در‬
‫پایان جنگ سرد انتظارمیرفت سیستم حمایت های اقتصادی ـ مالی کشور های درحال توسعه‬
‫افزوده گردد و تسلیحات نظامی وبودجه ها وتولید انبار های سالحهای کشتار جمعی روبه کاهش‬
‫رود‪ ،‬برخالف روبه توسعه رفت‪ .‬امپریالیزم امریکا به سپر دفاعی حماوی بیشتری نیاز پیدا کرد‬
‫ودشمنان جدیدی از درون خانواده های خودش در حاله ای از ابهامات در سراسر جهان با اعالن‬
‫جنگ نا مرئی در برابرتروریزم اسالمی وقوای شرودولت های شیطانی را براه انداخت‪ ،‬ودراین کار‬
‫زار توانست در زیرسایه ای فاجعه یازده سپتمبر‪ 2001‬همه کشورهای سرمایه داری وسایر کشور‬
‫هارا درمبارزه با ترور یزم بدور خود فراخواند‪ .‬وجنگ جهانی را باتروریزم اعالم داشت‪ .‬زمینه های‬
‫مقدماتی این جنگ جهانی درعملیات علیه یوگوسالوی وتجزیه آن در استرا تیژی پنتاگون‬
‫وعملیات ناتووپالن ذینفع ساختن کشورهای اروپائی غربی عضوناتورا به متحدین اجباری خود‬
‫بدنبال داشت‪ .‬متالشی شدن اتحاد شوروی که بنیاد آن بربورکراسی فرسوده دولتی ونظامی‬
‫ریخته شده بود‪ ،‬مورد تهاجم دولت امریکا ومتحدان غربی آن قرار گرفت‪ ،‬تحت برنامه آزاد سازی‬
‫وخصوصی سازی ده ها هزار متخصص مالی‪ ،‬بانکی ملیارد ها دالرپول غرض ازبین بردن ارزش پول‬
‫ملی روسیه )روبل( به بازار های مالی این کشوربدست سفته بازان خصوصی قرار گرفت‪ .‬دوران‬
‫زمامداری " رئیس جمهورایلسین " دوران چوروچپاول دارائیهای عامه دولتی تحت نام خصوصی‬
‫سازی که مافیای تاراجگرسرمایه داری با تاراج دارائیهای عامه دربخش دولتی مواضع قدرت را‬
‫تحکیم بخشیدند‪ .‬روسیه طی کمتر از یک دهه به قیمت فقر‪ ،‬بیکاری‪ ،‬گرسنگی ومتالشی شدن‬
‫اقتصاد موسسات بزرگ تولیدی وزراعتی کشوری متکی بخود بیک کشورمحتاج مواد غذائی‬
‫وغرق در قروض مالی کشور های امریکا والمان گردید‪ .‬اضافه از نیم ملیون دانشمند شوروی‬
‫)اکثرا دانشمندان علوم طبیعی( از کشور به خارج مهاجر شدند وعالوه برآن بهترین سپورتمین‬
‫ها متخصصان وداکتر ‪،‬نرس وکدر های تخنیکی را در نظر باید گرفت‪ .‬مافیا وباند ساالری‪ ،‬دزدی‬
‫وآدم کشی وبی امنیتی به تمام ادارات نظامی وامنیتی تکیه ومسلط گردید‪ .‬کشور های اروپای‬
‫شرقی نیز بحرانی کمتر از روسیه را از سر نگذشتانده اند‪ .‬به انتظار داخل شدن به بهشت سرمایه‬
‫داری دولتهای اینکشورها خودرا به دولتهای وابسته به امریکا وچند کشور اروپای غربی تبدیل‬
‫نمودند وتا امروز به در اتحادیه اروپا وناتو به انتظار نشسته اند‪ .‬وهم کشورهای مستقل شده از‬
‫اتحاشوروی سابق کمتراز یک دهه به امید داخل شدن به بهشت سرمایه داری وامریکا را تجربه‬
‫کردند‪ .‬امریکا موفق گردیده در عده ای از این کشور های مانند اوکرائین وگرجستان رژیم های‬
‫دست نشانده را تقویت نمایند‪ .‬امپریالیزم امریکا ما ورا از ساحه عمل نیروهای ناتو که رهبری آن‬
‫بدست پنتاگون است‪ ،‬ساحه نصب راکت های درتحت نام سپردفاعی از خطر ایران وتروریزم در‬
‫پولند وچک واوکرائین علیه محدود کردن وبیش از بیش منزوی کردن روسیه بکار میگیرند‪.‬‬
‫عملیات تروریستی چیچن ها بحیث جنبش های آزادیخواهی تحت حمایت ایاالت متحده قرار‬
‫دارد‪ .‬ایاالت متحده به روسیه بحیث امپراطوری درحال احیا شدن می بیند‪ .‬شعار یا به بدنبال ما‬
‫)امپریالیزم امریکا وناتو( یامحوکامل توان اقتصادی ونظامی روسیه ومنزوی ساختن آن از منابع‬
‫سر شارنفت وگازدر قدم نخست دریای خزر‪ .‬سوال اساسی در برابر روسیه ً که به شدت با‬
‫خصوصی سازی ولبرازاسیون بازار وداخل شدن به بازار جهانی در تالش است ورسیدن بدان‬
‫بدون جلب حمایت امریکا هنوز میسر نیست‪ ،‬آیا زمامداران کرملین خواهند توانست این رضایت‬
‫را فراهم آورندوبحیث جیره خوار امپریالیزم امریکا سهمی ازاین خوان داشته باشند‪ ،‬یا اینکه‬
‫مستقل تر عمل خواهند کرد وعدم سازگاری با امپریالیزم امریکا وهمکاری وسازگاری بیشتر با‬
‫چین وهندوستان وایران وسایر کشور های منطقه واروپای غربی وشرقی‪ ،‬دست امپریالیزم امریکا‬
‫را درباجگیری وحساب پس دهی چه درمنطقه وجهان محدود خواهد کرد‪ ،‬یا برعکس آن‪ .‬بازهم‬
‫امپریالیزم امریکا امپریالیزم معاصرامریکا که منبع تمام جنگها ومنازعات منطقوی وملی‬
‫وبحرانهای منطقوی وکشوری رابه یکطرف جنگ سرد‪ ،‬بالک کشورهای شوروی واروپای شرقی‬
‫وابسته میدانست‪ ،‬طوریکه دیده شد با فروپاشی شوروی و" بالک شرق" نه آن صلح نوید داده‬
‫شده میسر گشت ونه هم آن وعده های جنت سرمایه های امپریالیستی به تحقق رسید‪ ،‬بلکه‬
‫برعکس وضع جهان متشج تر وایاالت متحده امریکا بحیث یگانه قدرت نظامی ـ اقتصادی که‬
‫ماشین عظیمی از تبلیغات رسانه ئی وتیلویزنی را دور خود جمع نموده وبه توجهی اهداف خود‬
‫می پردازد وخودرا در حاله ای ازتقدس وحامی حقوق بشر ودموکراسی به تحمیل مستقیم‬
‫حکومتهای وابسته از لحاظ سیاسی وهم بطورغیرمستقیم در وابسته گی قرار میدهد‪ .‬این کشور‬
‫ها دیگرکشور های مستعمره مربوط به امپریالیزم استعماری گفته نمی شوند‪ ،‬بلکه بحیث کشور‬
‫های مستقل )شبه استعماری( در قیمومیت خود قرار میدهد‪ .‬یعنی دراین مرحله امپریالیزم‬
‫کشور های عقب افتاده را دیگر نیاز مند به سرمایه های صادراتی کشور های متروپول نکرده‪،‬‬
‫بلکه برای ایجاد تسهیال ت ضروری کشورهای عقب افتاده را تابع به اشکال وام های دراز مدت‬
‫ویا کمک های بالعوض مصرفی نموده ‪،‬منابع مواد خام وبازاراین کشورهارا دراختیار خود‬
‫قرارمیدهد‪ .‬نقش سازمان بین المللی پول‪ ،‬بانک جهانی وسایر نهاد های سیاسی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬مالی‬
‫وتجارت جهانی وغیره غرض تضمین نیاز های امپریالزم خدمت می نمایند‪ .‬بدین طریق توسط این‬
‫نهاد ها وکمک ها به تقویت بازار آزاد ووابستگی قشر مرفه در دستگاه دولتی وطبقه ای از‬
‫سرمایه داران وموسسات مالی وبانکی وابسته بخود را بحیث زیربنای اقتصادی در خدمت‬
‫بازارکاال های کشور های سرمایه داری امپریالیستی قرار میدهند‪ .‬سرمایه داری که طی اضافه از‬
‫دو ونیم قرن بردست آوردهای عظیم بشریت‪ ،‬علمی ـ تخنیکی وتمدن‪ ،‬فرهنک وبار آوری اقتصاد‬
‫وشگوفائی استعداد های بشری واستفاده لجام گسیخته از طبیعت تکیه زده است ‪،‬هنوز نتوانسته‬
‫است برفقر‪ ،‬گرسنگی وامراض گوناگون صدها ملیون انسانهای قاره های امریکا‪ ،‬آسیا‪ ،‬افزیقا‬
‫واروپا غلبه نماید‪ .‬تولید نعمات مادی ونیاز های انسانی بطور همگانی واجتماعی وبوفور وکثرت‬
‫تولید میگردد‪ ،‬اما انحصارآن در ید سرمایه داری غرض بدست آوردن سوداز طریق فروش‪ ،‬باعث‬
‫محرومیت وفقر صدهاملیون انسانهای کره زمین شده است‪ .‬خالی تولید وتوزیع هرچه‬
‫بیشترتضادونا همآهنگی غیرعادالنه بین دارندگان ونا داران را وسیع تر ساخته است‪ .‬یک تحقیق‬
‫در مورد توزیع ثروت ودارئیهای مالی جهان که بنام تحقیق ویدر)( انجام یافته است‪ ،‬نشان‬
‫میدهد که " دو در صد )‪ (% 2‬افراد در جهان بیش از نیمی از دارائیهای جهانی را بتصرف دارند "‬
‫واز تمام مزیت های زندگی خوب وباشکوه برخوردار اند‪ .‬وهم طبق این تحقیق نشان داده می‬
‫شود که ده در صد )‪ (% 10‬ثروتمندترین افراد جهان ‪ 85‬در صد )‪ (% 85‬دارائیهای جهان رادر‬
‫تصاحب دارند )قرار این تحقیق معیارثروت تنها به دالر سنجش شده وداشتن )‪ 2161‬دالر( کافی‬
‫است که درجمله نیمه ثروتمند جهانی قرار گرفت واینکه در ردیف ده‪ %‬ثروتمندترین مردمان‬
‫دنیا قرار داشتن حداقل به ‪ 61‬هزاردالرنیازاست وبه اینترتیب برای بیش از یک فیصد ثروتمند‬
‫ترین مردمان ‪ 500‬هزار دالردر نظر است‪ (.‬توزیع ثروت جهانی بسیار نابرابر تروشوکه آورتر از‬
‫توزیع در آمد جهانی بوده واشکال تصاحب دارائیهای مالی‪ ،‬حسابهای پس انداز‪ ،‬خرید اسهام‪،‬‬
‫منابع مواد خام‪ ،‬طال ودیگر اشکال دارائیها مالی بطورسرسام آوری بطرف کشور های غربی نیم‬
‫کره شمالی بیشتر گروه هفت در حال انتقال است‪ .‬طبق این تحقیق سهم کل مردمان افریقا‪،‬‬
‫آسیا‪ ،‬امریکای التین وکشور های آن بطور قابل مالحظه ای روز تا روزدر تقسیم ثروت پائین تر از‬
‫جمعیت های شان در حال کاهش است‪ .‬در تحقیق بطور ساده در مورد نابرابری ثروت گفته می‬
‫شود که ‪ " :‬هنگامیکه یک نفراز یک گروه ده نفری نود ونه در صداز کلچه را بر می دارد ونه‬
‫نفردیگر یک در صد باقی مانده کلچه سهیم می شوند " نمایانگرنابرابری توزیع ثروت است در‬
‫حالیکه صاحبان اصلی وآفریننده گان حقیقی ثروت اکثریت توده های عظیم کشورهای این قاره‬
‫ها اند که به اثرکار وزحمت آنان این ثروت بدست آمده است‪ .(13) .‬جهانی سازی تحت اداره‬
‫پنتاگون ودالریزاسیون برهبری وال استریت وبانک جهانی وصندوق بین المللی پول روز تا روز‬
‫به اهرم فشاروتسلط نظامی ومالی امپریالیزم امریکا برجهان باشعارهای لیبراسیون‪ ،‬آزادسازی‬
‫وخصوصی سازی حاکمیت زور وسرمایه راتحکیم می بخشد‪ .‬دالرامریکائی بحیث معیارارزش همه‬
‫اشیا وخدمات وپول های ملی اقتصاد کشور ها را بوابسته گی هرچی بیشتراقتصاد های کشور ها‬
‫سرمایه جهانی وابسته ساخته واین بدین معنی است که حجم صادرات واردات بطور همواره‬
‫ودایمی درحال افزایش است وجهانی سازی بخصوص شامل حوزه مبادالت مالی است وآنهم‬
‫مختص بپولهای است که شدیدا ارزش آنها زیر شالق دالر امریکائی تعین میگردد‪ " .‬جهانی‬
‫سازی "بمعنی دالر ساالری امپریالیستی است که ارزش همه اشیا وخدمات وپول های ملی به این‬
‫مقیاس معادل میگردند‪ .‬بدین لحاظ نیز است که بحران اخیر درحوزه دالر)بحران وام مسکن‬
‫امریکا( نه تنها در محدوده امریکا باقی مانده‪ ،‬بلکه بر تمامی سیستم مالی جهان ضربه خودرا‬
‫وارد ساخته است‪ ،‬وبخصوص برتورم نرخ موا د اصلی غذائی بشدت تاثیرانداخته وهزینه های‬
‫مصرفی خانواده ها در سراسرجهان به فیصدیهای بلندی باال رفته است‪ .‬اوپک بلند رفتن بهای‬
‫نفت را به ‪ 200‬دالراخطار کرده است‪ .‬اطالعات جمعی که در کنترول شدید کشورهای سرمایه‬
‫داری پیشرفته در راس امریکا قرار دارد‪ ،‬بشدت میکوشند جلو پخش اطالعاتی راکه بضررکشور‬
‫ها وخانواده های ملیونی طبقه متوسط وپائین امریکائی واروپائی به اثربحران مالی امریکا وارد‬
‫آمده وسطح زندگی را طی این دوسال بشدت پائین انداخته است پرده پوشی ودر استطار نگاه‬
‫دارند‪ " .‬لوموند دیپلماتیک " در شماره اخیر مارچ )‪ (03.25 .08‬بقلم " فریدریک لوردن " تحت‬
‫عنوان " بحران های مالی ای که هیچ درسی از آنها گرفته نمی شود " توجه را به بحرانهای‬
‫سالهای ‪٢٠٠٧، 2000 ،1997، 1987‬جلب نموده می نویسد ‪ " :‬مسیر روزانه صعود ونزول ارزش‬
‫ها در بورس که غیر قابل فهم به نظرمی آیندودر رگبار مداوم اطالعاتی آژانس های خبری مالی‬
‫محو می شوند تنها در میانه مدت است که تصویری ازویژگی های بحران واز جمله پا برجائی اش‬
‫در زمان رابه دست می دهد‪ .‬یاران سیستم که با عجله بر بی ضرری این حوادث تاکید‬
‫میکنندوبازگشت به وضعیت عادی ازهمین تابستان آینده را وعده می دهندبی شک سرخواهند‬
‫خورد‪ ،‬نوشته های آنها باقی می مانندوبحران نیز‪ " .‬همانجا بدنباله می افزایند ‪ " :‬دالیل جدی‬
‫برای ادامه بحران وجود دارد‪ .‬زیراآنهائی که آنرا بمثابه یک نا کارآئی بی اهمیت وگذارای بازار می‬
‫انگارنددالیل اقلی پیدایش اش را به فراموشی سپرده اند ‪ :‬انباشت جنون آمیز لشکر خانواده های‬
‫فاقد توانائی پرداخت‪ ،‬در چنبره سنگین ترین نوع وام ‪ :‬وام مسکن با ضمانت ملکی‪ .‬ماده‬
‫ریزت)نرخ بهره ای بسیار اندک برای دوسال اول پیشنهاد می شود وسپس بهره ای با نزخ کامل‬
‫برای ‪ 28‬سال باقی مانده‪ ،‬آنهم با ضمانت ملکی( قرار دادهای وام که در آغاز معجزه آسا باعث‬
‫جذب توده مشتری ها شد وقیمت مسکن را به اوج رساندوبه همراه آن در آمد های نجومی داللی‬
‫ومشتقات آنرا سبب گشت‪ ،‬در حرکتی برگشتی مانند نوعی عدالت پایداراینک تبدیل به بدبختی‬
‫ونکبت سرمایه داری مالی گشته است‪ .‬اینک سرمایه داری مالی که فوریت وضرورت لحظه برایش‬
‫اهمیت دارد باید با »عقب ماندگی« وسابقه خانواده های مقروضی کنار بیایدکه نمیتوان‬
‫شرشانرامانند یک بدهکار معمولی تراز گردن حساب باز کرد‪ .‬سررسید ریزت در ماه های مارچ‬
‫واپریل ‪ ٢٠٠٨‬به اوج خود می رسد‪) ،‬که رسیده است( یعنی ضرورت باز پرداخت وام ها‪ ،‬خانواده‬
‫ها را در وضعیت عدم پرداخت قرارمیدهد‪ .(14) " .‬بحران گسترده در پی بحرانها مراکز مالی‬
‫امریکا واداره چیان قصر سفید بشدت میکوشند از پخش اطالعات بحران مالی امریکا ومصیبت‬
‫های ناشی ازآن‪ ،‬که دیگر مرز های مالی وبانکی امریکا را درنوریده وجهانی شده است جلو‬
‫بگیرند وبجای آن بطور پیهم اخبار اطمینان دهنده ئی را ببازار های مالی جهان‪ ،‬شرکت ها‬
‫وکمپنی های مالی وصنعتی وجامعه بشری ارائه دارند یعنی اینکه اخباریکه شرایط را عادی‬
‫وخوب نشان میدهد‪ ،‬با آنهم اثرات منفی ببار می آورد‪ .‬صندوق فدرا ل امریکا )فید( طی کمتر از‬
‫شش ماه اول سال ‪ ٢٠٠٨‬م‪ .‬چندین باراست نرخ بهره هایش را پائین آورده وتا سطح یک در صد‬
‫)‪ (%1‬واز اینطریق میکوشند دالر های نقدی به بانک های خصوصی تزریق کنند که از آنجمله‬
‫دروسط ماه مارچ )‪ 14‬مارچ ‪ ٢٠٠٨‬م( " بیراسترنز" پنجمین بانک سرمایه گذاری " وال استریت‬
‫" که ابتدا به احتمال خطرسقوط‪ ،‬بانک مرکزی سرمایه الزم را غرض جلوگیری از سقوط بانک‬
‫مذکوراز طریق بانک " جی پی مورگان چیس "طی ‪ 24‬ساعت به اختیار وی خواهند گذاشت‪.‬‬
‫فردای آن‪ " ،‬آلن شوارتز " رئیس بیراسترنزبا چشم پوشی از بحران اعالم داشت که ‪" :‬‬
‫بیراسترنزهدف شایعات زیادی در خصوص سرمایه اش بوده‪ ،‬ما تالش کردیم بااینشایعات مقابله‬
‫کنیم وحقیقت ودروغ را مشخص کنیم امادر میانه این شایعات ظرف ‪ 24‬ساعت گذشته سرمایه ما‬
‫بشدت آفت کرده است " وی افزود ‪ " :‬ما این گام را برداشته ایم تا اعتماد بازار را ترمیم کنیم‬
‫ودرعین حال با تقویت سرمایه مان به جریان عادی معامالت خود کمک کنیم‪) " .‬بی بی سی‪14.‬‬
‫مارچ ‪ (15) .(٢٠٠٨‬وبیراسترنز یک روز درمیان )‪ 16‬مارچ ‪ ٢٠٠٨‬م " در معرض ورشکستگی‬
‫کامل قرار گرفت وفروش خودرا به بانک امریکائی " جی پی مورگان چیس " به ‪ 236‬ملیون‬
‫دالراعالم داشت وبانک مرکزی امریکا برای خریداری بیراسترنزحداقل ‪ 30‬ملیارد دالر در اختیار‬
‫جی پی مورگان قرار داد ه واین اقدام غرض برقراری اعتماد مجدد در نظام مالی وبانکی امریکا‬
‫انجام شده است‪ .‬این نمونه برازنده بحران مالی که همانا‪ ،‬و‪.‬ای‪ .‬لینن آنرا " گندیدگی باالترین‬
‫مرحله سرمایه داری " نامیده است بطور پیهم وبطور ادواری اتفاق می افتد ونیاز بمداخله دولتها‬
‫ونظارت بر بازارسرمایه داری را که همیشه آفت پذیر است در دستور روز قرار میدهد‪ .‬حکومت‬
‫آقای گوردن براون که سالها متخصص مالی واقتصادی دولت انگلیسی بود در اغاز حکومت اش‬
‫خالف پرنسیپ های بازار تصمیم به ملی کردن یکی از بانکهای بزرگ بنام " نورتن راک " گرفت‪.‬‬
‫گرچه بظاهر اینکارتنها انتقال کوتاه مدت این بانک به بخش دولتی است اما با ید توجه داشت‬
‫بقول فریدریک لوردون ‪ :‬این "‪ ...‬در سرزمین مارگارت تاچر است که این دخالت دولتی صورت‬
‫می پذیرد‪ .‬هدف از این کار در درجه اول جذب قروض است که پیش ازاین نیز با ذخایر دولتی‬
‫تضمین شده وتعهدی معادل ‪ 55‬ملیارد پوند )‪ 72‬ملیارد یورو(برای دولت بوجود آورده بودند‪ " .‬به‬
‫این ترتیب براساس اصل قدیمی دولتی کردن قروض وپاک سازی وخصوصی سازی سودها می‬
‫توان بانک را مجدا به بخش خصوصی واگذار کرد‪ .‬در اکثرکشورهای سرمایه داری مدعیان بازار‬
‫آزاد از دولت بحیث ابزار ووسیله بهره برده واین بهره گیری از دولت های خودی فراتر رفته‬
‫بسوی صندوق های دولتی کشور های اسیا وخاور میانه نیز دراز است‪ .‬ازطریق فداکاری وهمکاری‬
‫های از منابع دولتی به بخش های خصوصی‪ ،‬دولت المان نیزبرای نجات بانک ای‪ .‬کا‪ .‬بی‪ ،‬امریکا‬
‫برای " سیتی گروپ " و" مریل لینچ " به این شیوه عمل متوسل شده است‪ .‬ریشه توفانهای مالی‬
‫اخیردرماهیت نظام بازاروآزادی آن از قید هرگونه مقررات نهفته است‪ .‬نظر کوتاه وبسیار فشرده‬
‫به سیر اخباری بحران مالی امریکا که هنوز سیر صعودی خودرا می پیماید باتمهید کوتاه ازتوسعه‬
‫این بحران که نه اولی است ونه هم آخری خواهد بود که امریکا ونظام سرمایه داری جهانی را گام‬
‫بگام به تنگنا می کشد وبه پوسیدگی درمان ناپذیر مبتال ساخته زمینه های انهدام آنرا فراهم می‬
‫سازد‪ .‬طوریکه در باال دیده شد قدرتمند ترین بانک نیویورک مثل بانک " بیراسترنز" در قلب‬
‫اقتصادی امریکا که پنجمین بانک سرمایه گذاری وال استریت است نتوانست با کمک بانک‬
‫مرکزی امریکا وجی پی مورگان چیس که بیش از یک تریلیون دالر دارائی دارد‪ ،‬جلو سقوط اش‬
‫را بگیرد‪ .‬بانک مرکزی وجی پی مورگان اعالم نموده بودند که طی ‪ 24‬ساعت بودجه الزم‬
‫بیراسترنزرا تهیه میدارند و‪ 30‬ملیارد دالربه این منظور طی ‪ 24‬ساعت بانک جی‪ .‬پی مورگان از‬
‫بانک مرکزی اخذ داشت‪ ،‬اما کار بجائی نرسید ونتیجه بانک مذکور که در معرض ورشکستگی‬
‫قرار داشت در یک چشم بهم زدن به قیمت ‪ 236‬میلیون دالروآنهم از کیسه بانک مرکزی توسط‬
‫بانک مورگان چیس خریداری شد‪ .‬پرداخت ‪ 2‬دالربرای هر سهم بیراسترنز بمعنی آنست که جی‬
‫پی مورگان چیس سهام رقیب خودرا درحدود ‪ 93‬در صدکمتر از ارزشش در پایان روز جمعه ‪16‬‬
‫مارچ می خرد‪ .‬ادامه دامنه دار بحران مالی امریکا نه تنها به امریکا محدود نمانده‪ ،‬بلکه بسرعت‬
‫هرچه تمامتر دامن کشورهای اروپائی حوزه دالر ویورو راگرفته است‪ .‬اخبار اول اپریل ‪ ٢٠٠٨‬خبر‬
‫از ضرر ‪ 19‬ملیارد دار بانک سوئیسی در سه ماه اول سال را در حالی میدهد که گزارش دویچه‬
‫بانک طی این مدت )سه ماه اول سال ‪ (٢٠٠٨‬از ضرر ‪ 4‬ملیارد خبر میدهد وهم چند بانک مهم‬
‫انگلیسی در آستانه افالس قرار دارند‪ .‬بهتر است بطور فشرده بحران مالی امریکا را که دیگر‬
‫جهانگیر شده وسطح استخدام نیروی کار‪ ،‬سطح تولید ونیرو های مولده را دچار رکود ساخته وبه‬
‫سرمایه های تولیدی سرایت نموده‪ ،‬رشد تولیدی وتولید را ترمزمی نماید‪ .‬بطور اخباری‬
‫واختصارنظرانداخته‪ ،‬عاری از دلچسپی نخواهد بود‪ .‬بحران مالی امریکا دررسانه های خبری‬
‫سپتمبر ‪ ٢٠٠۶‬م‪ .‬تحت رهنمود »بانک جهانی« که اعضای آن به ‪ 177‬کشور جهان می رسد‪،‬‬
‫گزارشی را توسط »بنگاه مالی« خویش که عضویت تمام اعضای بانک جهانی را احتوا میکند‪ ،‬به‬
‫هدف »آزاد سازی اقتصادی« و زمینه سازی غرض »توسعه بخش خصوصی« و »رفع موانع بر سر‬
‫آزادسازی وخصوصی سازی اقتصاد« در مورد ‪ 175‬کشور جهان ارائه داده است‪ .‬دراین گزارش‬
‫شرایط ‪ 175‬کشور جهان از نظر سهولت فعالیت های اقتصادی بخش خصوصی طبقه بندی وبرای‬
‫هر کشور امتیازاتی در زمینه امکان آغاز فعالیت‪ ،‬کسب مجوز‪ ،‬استخدام نیروی کار‪ ،‬ثبت دارائی‬
‫وکسب اعتبار مالی توسط موسسات خصوصی منظور شده است‪ .‬مقر این نهاد مالی بین المللی‬
‫بانک جهانی نیز مانند سایر نهاد های بین المللی مالی واقتصادی در واشنگتن امریکا مستقراست‪.‬‬
‫در ظاهر امرهدف این نهاد بین المللی تامین اعتبار مالی برای طرح های بخش خصوصی در کشور‬
‫های درحال توسعه‪ ،‬کمک به شرکت های خصوصی این کشور ها برای کسب اعتبار مالی در بازار‬
‫های بین المللی وارایه مشورت وخدمات فنی به موسسات خصوصی ودولت ها در زمینه شرایط‬
‫بخش خصوصی وافزایش رشد اقتصاد ملی عنوان شده است‪ .‬اما درحقیقت راه را برای جهانی‬
‫سازی وتسلط سرمایه ولیبراسیون تجارت وبازار وحذف مقررات در امور زراعی وصنعتی‪ ،‬طبق‬
‫قواعدسازمان تجارت جهانی وبانک جهانی دامن زده وبازمیسازد‪ .‬در رده بندی کشورهائیکه به‬
‫این توصیه ها گوش فرا داده ومقررات واجرآت را درسمت های آزادسازی اقتصادی وخصوصی‬
‫سازی پایه گذاری نموده اند‪ ،‬گرجستان درصدر جدول مورد توجه است وکشورهای گانا وتانزانیا‬
‫در لست ده کشوری ازجمله ‪ 175‬کشورجهانی قرار میگیرند که در آزاد سازی اقتصادبیشترین‬
‫موفقیت ها راکسب کرده اند‪ .‬سنگاپور‪ ،‬زیالند جدید‪ ،‬ایاالت متحده‪ ،‬کانادا‪ ،‬هانکانگ وانگلستان‬
‫به ترتیب لست برای فراهم آوری زمینه ها وشرایط غرض توسعه بخش خصوصی دارای مزیت‬
‫های مقدم شمرده می شوند‪ .‬گزارش در حالیکه توجه جدی به کشور های حوزه نفت وگازآسیای‬
‫میانه داردوکشور گرجستان را بحیث آوانگارد خصوصی سازی وآزاد سازی قلمداد می کند ‪،‬در‬
‫اروپای شرقی بکشورهای رومانیا وکروشیا توجه نموده وکشورمکزیک را با تصویب قانون جدید‬
‫بازار بورس مورد اعتماد سرمایه گذاران دانسته وصربستان بخاظر مقررات گمرکی جدید‬
‫وگرجستان بخاطر قانون کارجدید مورد ستایش اند‪ .‬افغانستان درمیان اینهمه کشورها در رده‬
‫‪ 163‬ام قرار میگیرد که هنوز نتوانسته با اینهمه چور وچپاول وفروش دارائی های عامه ومالکیت‬
‫های دولتی بخصوصی سازی‪ ،‬وآزادسازی کامل اقتصاد تا سطح انارشی‪ ،‬لجام گیسختگی بی بند‬
‫وبار بازارآزاد وگمرکات‪ ...‬وحتی خصوصی سازی قوای امنیتی هنوز رضانیت اداره کنندگان بین‬
‫المللی را فراهم سازد‪ .‬درطی سرا پای این گزارش از کشور ها بطور مکرروپیهم خواسته می شود‬
‫که در آزاد سازی وخصوصی سازی اقتصادهرچه بیشتر برای کاال های کشور های صنعتی از طریق‬
‫تجارت آزاد وحذف تعرفه های گمرکی وازبین بردن سبسیدیها بغرض ثبات بازار وحمایت مولدین‬
‫داخلی ومصنوعات صادراتی راه را باز سازند‪ .‬بنگاه مالی بانک جهانی تهیه کننده گزارش طی این‬
‫گزارش کوشیده است‪ ،‬که کشور های عضورا )‪ 177‬کشور( به تسهیالت فعالیت های بخش‬
‫خصوصی وآزاد سازی اقتصادی وتحمیل شرایط خود وادار ساخته‪ ،‬که به ایجاد رقابت وتشدید آن‬
‫تحت نام اصالحات در میان بسیاری کشور ها مورد حمایت است‪ .‬اینکه بنگاه مالی بین المللی چه‬
‫راهبرد های را برای رشد اقتصادی وجلوگیری ازفقرروز افزون این کشورهای به اصطالح کشور‬
‫های درحال توسعه وکشور های آسیا وافریقا وکشورهای مستقل از اتحاد شوروی سابقه ارائه‬
‫میدارند ؟ غرض هرچه سریعترپیوستن به حلقه بازار آزاد و آزادسازی وخصوصی سازی را که تا‬
‫هنوز بطور کامل بسر نرسانده اند‪ .‬باتوصیه ها وتطمیع های حاکمان دولتی وشرکت تکنوکراتان‬
‫دولتی وسرمایه دالل خصوصی که درچپاول به دارائیهای عامه در سکتور دولتی راهبرد مشترک‬
‫دارند‪ ،‬در پیوند وتحت حمایت سلطه امپریالیستی ودر نتیجه راه گشائی وایجاد سهولت ها برای‬
‫ورود اینکشور ها درحلقه زنجیرسرمایه امپریالیستی را کار سازی میکنند‪ .‬به تعقیب نشر گزارش‬
‫فوق " بنگاه مالی جهانی " مربوط به " بانک جهانی " وزرای دارائی چند کشورعمده تمویل‬
‫کنندگان این بانک جهانی در نشست سپتمبر ‪ ٢٠٠۶‬خویش هشدار در ارائه کمک های مالی‬
‫بکشورهای که سیاست ها وتوصیه های مورد نظر این بانک جهانی را رعایت نمی کنندوبفساد‬
‫آغشته اند‪ .‬این هشدار باشها درحالی صادر میگرددکه بانک جهانی وصندوق بین المللی پول از‬
‫سالیان متمادی به اعتراض ها وانتقاد کشورهای فقیر ودرحال توسعه که ازتحمیل شرایط خود‬
‫بکشور های فقیر ودرحال توسعه که با وضع این کشور ها سازگار نیست شکایت دارند از طرف‬
‫بانک جهانی وصندوق بین المللی پول بعداز سالیان متمادی انتظار اینکشورها در اجالس فوق‬
‫حاضر گردید تا پاره ئی اصالحات را در سیستم رای گیری خود بوجود آورند‪ ،‬اما با آنهم مطابق‬
‫تغیرات قبول شده در سیستم رای بانک جهانی وصندوق بین المللی پول چین ‪،‬کره جنوبی‪،‬‬
‫مکسیکو وترکیه از قدرت اثری گذاری بیشتری برخوردار میگردند با آنهم از قدرت رای کمتری‬
‫حتی از کشورهای کوچکی چون بلژیک وهالند برخوردارا ند‪ .‬سایر کشور های امریکای التین‬
‫وخاورمیانه هنوز شاکی ومعترض باقی مانده اند‪ .‬نشست بانک جهانی وصندوق بین المللی پول به‬
‫علت اعتراضات باسیاست های این دو نهاد مالی جهانی در سنگاپوربا آنکه دولت سنگاپور اجازه‬
‫برپائی تظاهرات خیابانی را مسدود نموده بود اما با آنهم اعتراض کنندگان باسیاستهای مالی این‬
‫موسسات مالی درجزیره باتام اندونیزی جمع آمدند واعتراض نمودند‪ .‬وضع در سازمان تجارت‬
‫جهانی از سالیان درازی به اینطرف بین کشورهای فقیرودرحال توسعه کشورهای آسیا‪) ،‬منفی‬
‫جاپان‪ ،‬آسترلیا( کشور های افریقائی وامریکای وسطی وجنوبی وکشورهای مهم صنعتی جهان‬
‫امریکا واروپای غربی متشنج باقی مانده وطی این سال ها کشورهای مهم صنعتی جهان برراه کار‬
‫های تحارتی خود تاکید دارند ومیخواهند برکشور های فقیر ودر حال توسعه آنرا بطور یکسان‬
‫تحمیل نمایند به این دلیل نه تنها درجلسات ساالنه این سازمان بین المللی‪ ،‬بلکه عمال در‬
‫انتخاب راه وموازین تجارت جهانی شگاف بین منافع دیکته شده کشور های صنعتی جهان‬
‫وکشور های در حال توسعه وفقیرعمیق تر میگردد که جلسات سازمان تجارت جهانی را مکررا به‬
‫ناکامی مواجه ساخته است‪ .‬به موازات لیبراسیون تجارت وحذف مقررات در امور زراعی وصناعی‪،‬‬
‫طبق قواعد سازمان تجارت جهانی‪ ،‬میخواهند به انفجارهای اجتماعی در کشورهای مثل چین‬
‫وآنعده کشور هائیکه هنوزبقواعد این سازمان تن در نداده اند اقدام نمایند‪ .‬واشنگتن با کمک "‬
‫صندوق بین المللی پول " کشور های امریکای التین را ملزم کرده تا دالر رابه مثابه " پول ملی "‬
‫بپذیرند‪ .‬در پنج کشور امریکای التین اکوادور‪ ،‬ارجنتاین ‪،‬پاناما‪ ،‬السالوادور وگواتیماال‬
‫دالرامریکائی بحیث پول ملی تحمیل شده است‪ .‬رهنمود های تحمیلی صندوق بین المللی پول به‬
‫عنوان نمونه در کلمبیا به نابودی صنایع پیشه وری وزراعی کشور منجر شده است‪ .‬هدف ازعنوان‬
‫کردن جنگ با تروریزم ومداخله در امور داخلی کشورها ومستعمره ساختن کشور های مستقل را‬
‫خواه از طریق نظامی‪ ،‬خواه باتحمیل " اصالحات " اقتصادی ویرانگر‪ ،‬به کشور هائی در خدمت‬
‫بازار آزاد می خواهند تبدیل کنند‪ .‬بطور کلی جنگ و" آزاد سازی اقتصادی وبازار" تسلط بال‬
‫منازع امپراطوری امریکا رانه تنها برکشور های آسیائی وافریقائی تامین میکند‪ ،‬بلکه تمامی قاره‬
‫ها را در بر می گیرد‪) .‬بشمول اروپا( غول های نفتی امریکائی عالوه برسازمان همکاری کشورهای‬
‫تولید کننده نفت )اوپک( بلند پایه ترین مقام های برنامه ریزی عملیات نظامی‪ ،‬اطالعاتی تصمیم‬
‫گیرنده سیاست گذاری ها ی امریکا را در دولت بوش درخدمت منافع خویش دارند‪ " .‬از میان ده‬
‫شرکتی که از فعالیت های جنگ طلبانه بوش حمایت میکند یا از بخش نفتی اند یادر شرکت های‬
‫نفتی سهامدارند‪ ." .‬امریکا تحت نام مبارزه با تروریزم وسیع ترین نیروی نظامی را بعد از جنگ‬
‫دوم جهانی با استفاده از ماشین جنگی خویش غرض توسعه وتحکیم نفوذ به آسیای مرکزی‬
‫وخاور میانه به شبه قاره هند وخاور دوراز طریق افغانستان وخلیج فارس وعراق توسعه داده‬
‫است‪ .‬افغانستان بدلیل استراتیژیک باداشتن مرزهای مشترک با کشور های آزاد شده از شوروی‬
‫سابق‪ ،‬ایران‪ ،‬چین‪ ،‬هند‪ ،‬پاکستان را بهم وصل میسازد وامریکا بخاطر این منطقه که کامال اتومی‬
‫است )روسیه‪ ،‬چین‪ ،‬هند‪ ،‬پاکستان وقزاقستان(در نظر دارد افغانستان را به پایگاه دایمی و هم در‬
‫جمهوری های سابق شوروی ازبکستان‪ ،‬قزاقستان‪ ،‬تاجکستان وقرقیزستان پایگاه های نظامی‬
‫ایجاد نماید‪ .‬هدف استراتیژیک غولهای نفتی کنترول منطقه وبخصوص کنترول محاذن نفتی‬
‫آذربایجان وداالنهای مختلف عبور لوله های نفت وگاز آذربایجان وسواحل دریای خزر را حراست‬
‫مینمایند‪ .‬بقول میشل شودوفسکی کتاب »جنگ وجهانی شدن« " بحران جهانی اقتصاد که قبل‬
‫ازوقایع یازدهم سپتمبر شروع شده بود درپیوند عمیق با ایجاد نظم نوین جهانی‪ ،‬نظمی که آزادی‬
‫بازاررا هدف قرار داده است " وهمراه است با ورشکستی موسسه های دولتی‪ ،‬باالرفتن تعداد‬
‫بیکاران‪ ،‬نزول سطح زندگی در سراسر جهان از جمله اروپای غربی وامریکای شمالی وبروز قحطی‬
‫در کشور های درحال رشد‪ ،‬موجد جنگ وگرایش به حکومتی اقتدار گرا شده است‪ .‬در تراز‬
‫بحران کنونی عواقبی به مراتب وخیم تراز بحران ‪ 1930‬دارد‪ .‬جنگ نه تنهامنجر به افول‬
‫اقتصاداجتماعی به نفع موسسات صنعتی ـ نظامی شده بلکه روندفروپاشی دولت های اجتماعی‬
‫ورفاه رادر اکثر کشورهای غربی تسریع کرده است‪ ...‬مشروعیت دادن به سیستم جهانی بازار‬
‫آزادمی تواندراه رابرای موج جدیدی از هرج ومرج اقتصادی وخصوصی سازی موسسات دولتی‬
‫وتاسیسات زیر بنائی دولت هموار نماید‪) .‬بیمارستان ها‪ ،‬برق‪ ،‬شاهراه ها‪ ،‬آب وفاضالب ها‬
‫‪،‬رادیووتلویزیون دولتی‪ ،‬سیستم های تعلیمی وتربیتی و‪ ...‬غیره(‪ .‬وزیر خزانه داری امریکابا‬
‫خوشنودی از وضع مالی امریکا در سال ‪ ٢٠٠۵‬م‪ .‬که رشد سه درصد داشته است وکسری راکه‬
‫قصر سفید در ابتدای این سال پیش بینی کرده بودکه طی این سال به ‪ 427‬ملیارد برسد به ‪319‬‬
‫ملیارد دالر کاهش یافته است‪ .‬جان اسنو وزیر خزانه داری امریکاکاهش این کسررابیش از انتظار‬
‫ستوده بود وبه سیاستهای اقتصادی متعلق میدانست که به اثر آن ملیونهاشغل ایجاد گردیده ودر‬
‫نتیجه درآمدهای مالیاتی افزایش داشته وبهبود شرایط اقتصادی را نوید میدهد اعالم کرد‪ .‬در‬
‫حالیکه درهمین سال ‪ ٢٠٠۵‬دولت امریکا که قبالبه بودجه هزینه های اجتماعی تحت عنوان‬
‫دوران جنگ با تروریزم‪ ،‬دستبرد زده بود‪ ،‬درهمین سال رونق اقتصادی امریکا بقول وزیر دارئی‬
‫امریکا " جان اسنو " برای بازسازی خرابیهای طوفان کاترینا به ازدیاد کسر بودجه متوصل شدند‪.‬‬
‫در حالی که مطبوعات ورسانه هااز گفتار های اطمنان بخش بوش ووزیردارائی وسایر نهاد های‬
‫دولتی وبین المللی مالی از " کاهش کسر بودجه " و" رونق اقتصادی " وهم چنان که "‬
‫کسرتجاری امریکا قابل دوام نیست " مطبوعات پربود‪ ،‬طشت رسوائی دولت بوش با حادثه طوفان‬
‫کاترینا ازهم پاشید‪ ،‬ورسوا شد‪ .‬این دولت غول مالی‪ ،‬مصارف پیش بینی شده اجتماعی همچون‬
‫حوادث را قبال بلعیده بود وبرای بازی غرض جلوگیری ازابرو ریزی متوصل به تدابیر مالی غرض‬
‫باز سازی شدند‪ .‬اینکه رئیس جمهور بوش مکررا طی این سال )‪ ٢٠٠۵‬و‪ (٢٠٠۴‬برای رفع کاهش‬
‫کسر بودجه تالش نموده وتعهد به " تقویت نرخ برابری دالر" وهم بی اعتنائی به کسر تجارتی‬
‫امریکا که گویا قابل دوام نیست ؛ به انواع وسایل وذرایع از بحران اقتصادی ومالی امریکا که‬
‫بشدت آغاز گردیده بود‪ ،‬اذهان بین المللی ومحافل اقتصادی وبازار های مالی را منحرف میساخت‬
‫که اعتراض وهشدار بزرگترین ودومین ثروتمند جهانی بلند شد وی طی نامه ای به سهامداران‬
‫شرکت اش "برکشایرهاتاوی" هشدار داد " که کسری تراز تجاری امریکا که سال پیش ‪672‬‬
‫ملیارد دالر بود )سال ‪ ٢٠٠۴‬م(‪ ،‬سبب اتکای مفرط به سرمایه گذاری خارجی در امریکا شده‬
‫است "‪ .‬وی عقیده دارد " این سرمایه گذاری می تواند بر اقتصاد امریکا سلطه بیاندازد‪ " .‬وی می‬
‫افزاید ‪ " :‬سایر کشور ها وشهروندان شان تاکنون از حدود ‪ 3‬هزار ملیارد سرمایه گذاری امریکا‬
‫بهره می برند‪ " .‬وی اعتراف می نماید که " ‪ 22‬ملیارد دالر ارز خارجی شرکت در کشورهای‬
‫مختلف بشکل ارز خارجی نه دالر چیزی از وطن پرستی وی را نمی کاهد‪ " .‬این ملیاردر‪ 74‬ساله‬
‫امریکا از کسر تراز تجاری امریکا می ترسد که ممکنست به ارزش دالر فشار بیآورد‪ .‬وی تصریح‬
‫میدارد که ‪ " :‬اقتصاد ایاالت متحده امریکا از »مشکالت ساختاری ریشه دار« رنج میکشد که اگر‬
‫اصالح نشوند‪ ،‬سبب افزایش بیشتر کسری تراز تجاری وکسری بودجه خواهند شد"‪ .‬دومین‬
‫ملیاردر جهانی آقای " بافت " در مقایسه با وضع دهه ای ‪ 1930‬وسالهای بعداز‪ ٢٠٠۵‬را هشدار‬
‫داده بود که " بسیاری امریکائیها ناگزیر خواهند شد بخش زیادی از در آمد های آینده شانرا رابه‬
‫خارجیان بپردازند‪ " .‬وی گفته بود ‪ " :‬این دقیقا همان مقصدی است که سیاستهای تجاری مان‬
‫که از حمایت جمهوریخواهان ودموکراتها برخوردار است‪ ،‬مارا به آنجا خواهد برد‪) " .‬تفاوت‬
‫تجارت خارجی امریکا در سال ‪ ٢٠٠۴‬به ‪ 671‬ملیاردو ‪ 700‬ملیون دالربود که تا آنوقت باالترین‬
‫رقم در تاریخ اقتصادی این کشور را نشان میداد‪ (.‬در جون سال ‪ ٢٠٠۵‬م‪ .‬آقای بوش به تعین "‬
‫برنانکی " بحیث نامزد جدید ریاست بانک مرکزی امریکا گفت ‪" :‬این عضو سابق هیات مدیره‬
‫بانک مرکزی رئیسی »برجسته« برای قدرتمند ترین بانک مرکزی دنیا خواهد بود " )اخبار بی بی‬
‫سی ‪ 24‬اکتوبر ‪ .(٢٠٠۵‬وی نیز اظهار داشته بود که ‪ " :‬تمام توانم را درکنار همکارانم در بانک‬
‫مرکزی بکار خواهم گرفت تا استقرار‪ ،‬شگوفائی وثبات اقتصادی امریکا راتضمین کنم‪ .‬اولین‬
‫اولویت من ادامه سیاستها واستراتیژیهای سیاست گذاری عصر گرینسپن )رئیس پیشین بانک(‬
‫خواهد بود " )همانجا بی بی سی ‪ 24‬اکتوبر ‪ .(٢٠٠۵‬با انتصاب وی یکسره بازار های مالی با‬
‫استقبال مواجه شد واز کلماتی چون " بهترین فرد با کفایت "‪ " ،‬اقتصاددان "‪ " ،‬صاحب اعتبار‬
‫دربازار مالی " ‪،‬وغیره را نثار ش کردند‪ .‬اما " جان تیرنی " در بانک مرکزی المان از این انتصاب‬
‫برنانکی به عنوان رئیس کل جدید بانک مرکزی امریکا نا رضایتی نشان داد وگفت " من ازانتصاب‬
‫برنانکی به عنوان رئیس کل جدیدبانک مرکزی امریکا نگران هستم‪ .‬وی به آنچه بوش می خواهد‪،‬‬
‫خیلی نرمش نشان میدهد‪.‬از وقتی که وی رئیس مشاوران اقتصادی شده‪ ،‬بوش اورا درمشت اش‬
‫دارد‪) " .‬همانجا(‪ .‬سازمان تجارت جهانی در نوامبر ‪ ٢٠٠۵‬م‪.‬به اصطالح به تقاضای پس از ‪ 12‬سال‬
‫مذاکره‪ ،‬غرض عضویت عربستان سعودی لبیک گفته‪ ،‬که در نتیجه بزرگترین صادر کننده نفت‬
‫جهان را طی سی روزبحیث یکصدو چهل ونهمین عضو سازمان تجارت جهانی پذیرفتند‪ .‬رسانه‬
‫ها از رونق بازار بورس به بلندترین حد آن وبه چشم انداز اقتصادی این کشور خوشبین شدند‪،‬‬
‫یکی از بانکهای تجارتی سعودی اعالم داشت که طی سالجاری ‪ ٢٠٠۵‬در آمد نفتی اضافه از ‪163‬‬
‫ملیارد دالرخواهد داشت وگروه مالی "سامبا " اعالم داشت که میانگین قیمت نفت خام عربستان‬
‫در سال ‪ ٢٠٠۵‬به ‪ 51‬دالر می رسد که ‪ 45‬فیصداضافه از سال گذشته است‪ .‬عضویت در سازمان‬
‫تجارت جهانی مایه نگرانی برخی از چهره های محافظه کار ریاض گردیده زیرا آنان میدانند‬
‫وناگزیر اند تمام مقررات این نهاد مالی را بپذیرندوبخشهای از اقتصاد خویش را که بشدت‬
‫کنترول میکردند باید آزاد سازند‪ .‬که شامل آن واردات تمام انواع کاالهای هرزه تجاری کشورهای‬
‫غربی است که به بازارهای اینکشورراه می یابند‪ ،‬باید آنرا بپذیرند وهم به توصیه های ویرانگر این‬
‫سازمان غرض آزاد سازی اقتصاد ‪،‬بازار وتجارت آزاد گوش فرا دهند‪) .‬که فلم‪ ،‬ویدو فیلم ها‬
‫ومجالت سکسی‪ ،‬نوشابه های الکلی‪ ...‬وغیره را نیز شامل اند‪ (.‬بانک جهانی درگزارش ساالنه‬
‫خویش )‪ ٢٠٠۶‬م( که طی آن " چشم انداز اقتصاد جهان " را منتشر ساخت وکارشناسان این‬
‫بانک با دالیل متعددی کوشیده اند که رشد متوسط اقتصاد جهان را درسال ‪ ٢٠٠۶‬به ‪ 3.9‬در صد‬
‫باالتر ازقناعت نشان بدهند که از رقم ‪ 3.5‬درصد که رشد ‪ 0.4‬در صد را نشان میدهندباالتراست‬
‫که آنهم به رشد نسبتا سریعتر کشور های در حال توسعه تعلق گرقته است‪ .‬کارشناسان این‬
‫بانک با دالیل متعددی عوامل رشد اقتصادی جهان را در پیروی از سیاست های مناسب پولی‬
‫بخصوص در پائین بودن نرخ بهره‪ ،‬پائین بودن نرخ تورم وافزایش پس انداز ها در تعداد از کشور‬
‫های صادر کننده نفت وهم کشور های اروپائی به اثر آزاد سازی بیشتراقتصادمیداند‪ .‬بانک جهانی‬
‫ضمنا هشدار میدهد که " ممکنست روند رشدسریع اقتصاد جهان به نقطه اوج خود نزدیک شده‬
‫امکان کاهش آن وجود داشته باشدبه خصوص اینکه احتمال می رودبرخی عوامل ادامه رشد‬
‫اقتصاد جهانی را به مخاطره اندازد‪ .‬در جمله این عوامل بخصوص به احتمال تضعیف بازار مسکن‬
‫در کشور های پیشرفته اشاره میکند‪ " .‬ومی افزاید ‪ " :‬چنین تحولی می تواند رکود در سایر‬
‫بخش های اقتصادی رادر پی داشته باشد که به نوبه خود‪ ،‬از طریق کاهش تقاضا برای واردات مواد‬
‫خام از کشور های در حال توسعه ‪،‬بر اقتصاد این گروه کشور ها نیز تاثیری کاهنده بگذارد‪)" .‬از‬
‫بی بی سی‪.‬اپریل ‪ .(٢٠٠٧‬میشل شوسودوفسکی در کتاب " جنگ وجهانی شدن" تحت عنوان‬
‫»طراحان نظامی تصمیم گیران واقعی اند !« می نویسد ‪ " :‬استراتژیستهای نظامی دولت امریکا‪،‬‬
‫پنتاگون وسازمان سیا تنظیم سیاست خارجی امریکا را به عهده گرفته اند تا " نظم نوین جهانی‬
‫" را محقق سازند‪ .‬آن ها نه تنها با سازمان اتالنتیک شمالی ناتو ـ بلکه با رهبران صندوق بین‬
‫المللی پول‪ ،‬بانک جهانی وسازمان تجارت جهانی ارتباطی ارگانیک واندام وار دارند‪ .‬موسسات‬
‫مالی بین المللی نظیر صندوق بین المللی پول که در واشنگتن مستقر هستند ودر ارتباط‬
‫تنگاتنگ با وال استریت وصاحبان مجتمع های نظامی وصناعی امریکا قرار دارند‪ ،‬اکنون دکترین‬
‫مداوای اقتصادی کشور های در حال رشد وجمهوری های سابق شوروی را دیکته میکنند‪ " .‬این‬
‫سیستم به دستگاه واقعی قدرت متکی است‪ ،‬یعنی بانکها وموسسه های مالی بین المللی‪ ،‬شرکت‬
‫های صنعتی ـ نظامی وسازندگان اسلحه‪ ،‬غول های نفتی‪ ،‬موسسات بیوتکنولوژیک شرکت ها که‬
‫تولیدات مرکب دارند وموسسات خبری که یا سازنده خبرویا قالب کننده خبربرای انحراف افکار‬
‫عمومی هستند‪ ،‬پایه های قدرت وتصمیم گیری را در واشنگتن تشکیل میدهند ! " در جای دیگر‬
‫این کتاب تحت عنوان »بحران اقتصادی جهانی« مشخصه ای بحران اقتصادی را اینطور بیان‬
‫میدارد ‪ " :‬بحران اقتصاد جهانی که همراه است با ورشکستی موسسه های دولتی‪ ،‬باالرفتن تعداد‬
‫بیکاران‪ ،‬نزول سطح زندگی در سراسر جهان از جمله اروپای غربی وامریکای شمالی وبروز قحطی‬
‫در کشور های در حال رشد‪ ،‬موجد جنگ وگرایش به حکومت اقتدار گرا شده است‪ " " .‬در تراز‬
‫بین المللی بحران کنونی عواقبی به مراتب وخیم تر از بحران ‪ 1930‬دارد‪ .‬جنگ نه تنها منجر به‬
‫افول اقتصاد اجتماعی به نفع موسسات صنعتی ـ نظامی شده بلکه روند فروپاشی دولت های‬
‫اجتماعی ورفاه را در اکثرکشور های غربی تسریع کرده است‪ .‬پنج روز قبل از حلمه تروریستی به‬
‫مرکز تجارت جهانی‪ ،‬رئیس جمهور بوش به پیش بینی پیامبر گونه ای دست زد‪ .‬وی در ‪ 6‬سپتمبر‬
‫‪ 2001‬اعالم کرد ‪ " :‬بار ها گفته ام تنها در زمان جنگ ورکود فعالیت های اقتصادی یا مواقع‬
‫اضطراری است که می توان پول مربوط به تامین اجتماعی را مصرف نمود‪ .‬من واقعادر گفتار خود‬
‫صادقم ! " ودر پایان این عنوان کوتاه نتیجه میگیرد ‪ ..." :‬در حقیقت مشروعیت دوباره دادن به‬
‫تقویت " دفاع ملی " وتوجه به دخالت های نظامی امریکا در کشور های مختلف جهان است‪ .‬هم‬
‫زمان به جای تولید کاال های مورد نیاز جامعه‪ ،‬تولیدات نظامی افزایش می یابد که به بهای نادیده‬
‫گرفتن احتیاجات مردم سودسرشاری را به کمپانی های نظامی سرازیر میکند‪ " " .‬دولت بوش با‬
‫این کمک ها به شرکت های صنعتی ـ نظامی نمی تواند سیر صعودی بیکاری راکه هم اکنون‬
‫امریکا با آنروبروست از میان بر دارد‪ .‬برعکس این جهت گیری اقتصاد امریکا صد ها ملیارد دالر‬
‫سودرا نصیب تنها چند شرکت خواهد کرد‪ .(16) " .‬امپراطوری امریکا با حمله تروریستی یازده‬
‫سپتمبربه برج های مرکز تجارتی امریکا " جنگ نوین "را تحت نام مبارزه با تروریزم که با آغاز‬
‫حمله واعالن جنگ با افغانستان بود وهم پیمانان ناتو نیز از آن حمایت کردند‪ .‬این جنگ همزمان‬
‫با رکود اقتصادی جهانی آغاز گردیده‪ ،‬رکودی که امروز در تمام شئون زندگی جامعه بشری به فقر‬
‫ملیونها تن انجامیده است ودستآورد های بشرراکه طی قرون بدست آمده با خطر نابودی مواجه‬
‫ساخته است‪ .‬بنگاه های مالی وال استریت‪ ،‬شرکتهای بزرگ نفتی امریکائی ـ انگلیسی‪ ،‬تولید‬
‫کنندگان امریکائی ـ انگلیسی اسلحه ستونهای محوری امپراطوری را تشکیل میدهند که بدنبال‬
‫تصرف مرزهای های جدید اقتصادی‪ ،‬خواه از طریق نظامی‪ ،‬خواه باتحمیل " اصالحات " اقتصادی‬
‫ویرانگر‪ ،‬در کشور های درخدمت بازار آزاد اند‪ .‬برای غول های صنعتی امریکا " جنگ بمثابه یک‬
‫عملیات سود آور" است که بقول " شودوسوفسکی " نویسنده کتاب »جنگ وجهانی شدن« "‬
‫میلیتاریزاسیون ودالریزاسیون دوستون " امپراطوری " امریکا راتشکیل میدهند‪ " .‬که وی طرح‬
‫موسوم به " برنامه کلمبیا "که مصارف آن توسط کمک نظامی امریکا تامین می شود پایه‬
‫میلیتاریزاسیون در منطقه " آندین "در امریکای جنوبی میداند که هدف آن رشد " مبادله‬
‫آزادتجاری "ودالریزاسیون منطقه است که تحت رهنمود های تحمیلی صندوق بین المللی پول‬
‫انجام می شود‪ .‬همان شرکت های نفتی امریکائی ـ انگلیسی )شورون‪ ،‬بریش پترولیوم واکسون(‬
‫سیاست خارجی امریکا را به بهانه مبارزه با مواد مخدروجنگ با تروریزم‪ ،‬سیاست میلیتاریزه‬
‫کردن منطقه ودر واقع حفاظت از لوله های نفت وگازومنافع سرشار مالی حاصله از مواد مخدر که‬
‫به ملیارد ها دالر می رسد را توجیهی می نماید‪ .‬خلیج فارس ‪،‬آسیای میانه وافغانستان را‬
‫بمحوراین میلیتاریزاسیون انتخاب نموده اند‪ .‬از نظر " ژوزف نومی " رئیس " چیس انرژی " یکی‬
‫ازخدمت گذاران استراتیژی "جنگ وجهانی شدن "‪ ،‬که شوسودوفسکی از آن در کتاب خود‬
‫"جنگ وجهانی شدن " درپایان قسمت دوازدهم اینطور نقل قول میکند ‪ " :‬یازدهم سپتمبر‬
‫وجنگ در افغانستان حوادث خوبی نبودند‪ ،‬گرچه کاری بدی انجام شد‪ .‬اگر ایاالت متحده حضور‬
‫خودرادر منطقه حفظ کند‪ ،‬احتماالیک نعمت خواهد بودبرای همه‪ ،‬والبته برای کشور های آسیائی‬
‫نعمتی بزرگتر ! چراکه‪ ،‬برای اقتصاد نفتی منطقه اکنون در قرن جدید‪ ،‬یک مرز نوین شکل گرفته‬
‫است وافغانستان جزئی از این مرز خواهد بود‪) " .‬جنگ وجهانی شدن میشل شوسودوفسکی‬
‫ترجمه جعفر پویا از سایت راه توده(‪ " .‬طفیلی گری وگندیدگی سرمایه داری " که شاخصه ای‬
‫مهم امپریالیزم معاصرنیز است‪ ،‬بدون جنگ‪ ،‬کشتاربراه اندازی منازعات بین دولتها ومردمان‬
‫وازآن طریق رسیدن به منابع مواد انرژی وخام وبازارها قادر به ادامه حیات نیست‪ .‬بمثابه‬
‫داراکوالیست که همه روزه به نوشیدن خون تازه برای بقایش نیاز دارد‪ .‬بازهم می توان از بحران‬
‫امپریالیزم حرف زد؟ سرمایه داری معاصر با بحران عمیقی که با جنگ جهانی اول وانقالب‬
‫اکتوبروجنبشهای آزادیبخش آغازگردیده وباظهورفاشیزم بحیث مظهرازامپریالیزم سرمایه داری‬
‫که جنگ دوم جهانی را بربشریت بخصوص برکشور شوراها تحمیل کرد)اضافه از ‪ 50‬ملیون کشته‬
‫وباعث ویرانی ‪،‬انهدام صدها شهروتاسیسات تولیدی ورفاهی وغیره گردید(‪ .‬پایان جنگ جهانی‬
‫دوم با انحالل فاشیزم درعده ای از کشور های سرمایه داری‪ ،‬ایجاد بالک کشور های‬
‫سوسیالیستی ومتحده‪ ،‬تاسیس دولت های جدید با برنامه های جدیدی اقتصادی پالن شده‬
‫دولتی که متکی بررشد سریع نیرو های مولده وایجاد ظرفیت های صنعتی وبازاروهم بلند بردن‬
‫سطح رفاه اجتماعی توده های ملیونی این کشورها را دردستور روز قرار داده بودند ودر اروپای‬
‫غربی دولتهای رفاه اجتماعی که بیشتر متکی بودند به تامین رفاه وتعین حداقل مزد در برابر کار‬
‫مساوی‪ ،‬تامین صحت ومسکن وسایر احتیاجات اولیه زندگی وهم تامین نظارت دولتی براهرم‬
‫های اقتصادی وتجاری ونظارت بربازار وگردش سرمایه وسطح رفائی خانواده ها وطفل ومادر از‬
‫دست آوردهای است که زحمتکشان جهان در کشور های متعدد علیه لجام گیسختگی سرمایه‬
‫داری وبازار در پایان جنگ دوم وچار دهه پس ازآن بسود بشریت ادامه وتعمیم یافت‪ .‬کشور های‬
‫سوسیالیستی درعرصه های اقتصادی ـ تخنیکی ورفائی سیستم از نظامهای را بوجود آوردند که‬
‫تجارب آن برای تمامی دوران امروز وآینده بشریت از دستآورد های است که نمی توان آنرا نادیده‬
‫گرفت‪ .‬پایان وپس ازجنگ بین المللی دوم عالوه برفروپاشی سیستم استعماری وپیدایش بلوک‬
‫کشور های سوسیالیستی وکشورها ی مستقل دارای انتخاب راه رشد مستقل وظهوراحزاب‬
‫سوسیالیستی در ارکه قدرت کشور های سرمایه داری باعث دگر گونیهای عمیقی در روابط میان‬
‫قدرتهای بزرگ روی داد‪ .‬که " دومه نیکولوسوردو " در”بحثی در باره مقوله امپریالزم« تحت‬
‫عنوان" یک امپراطوری غول آسا " چنین می نویسند ‪ " :‬جنگ امپریالیستی مورد نظر لینن که‬
‫میان قدرتهای امپریالیستی در می گرفت‪ ،‬هدفش این بود که مناطق نفوذ براساس تناسب جدید‬
‫نیروهای قدرتهای امپریالیستی )که خودنتیجه رشد نا موزون کشور های نامبرده بود( از نوتعین‬
‫شوند‪» " .‬ولی امروز ما شاهد تالش آشکار ایاالت متحده امریکا برای ایجاد یک دولت جهانی‬
‫هستیم که باید زیر فرمان مطلق امریکا باشد‪ .‬این اما یک پدیده کامال تازه ای است‪ «.‬ومی افزاید‬
‫‪ " :‬تردیدی نیست که هیتلر نیز در گذشته‪ ،‬وقتی که خواب تسخیر یک شبه اتحاد شوروی رامی‬
‫دید ومتعاقب با آن تسلیم بریتانیای کبیر را پیشگوئی می کرد که می بایست راه را برای پیدایش‬
‫اروپائی گوش به فرمان هموار کند‪ ،‬که حاضر باشد ایاالت متحده را به شکست وتسلیم وادارد‪،‬‬
‫آرزوی سلطان بی رقیب جهان بودن را در سر می پروراند‪ .‬لیکن این یک توهم بیمارگونه گذارا‬
‫بود واز همان آغاز برپاهای چوبین ایستاده بود‪ " " .‬امروز اماایاالت متحده امریکا با ناو های‬
‫جنگی وپایگاه های خود همه جا حضور دارد ودر سایه برتری فوق العاده نظامی خود با صراحت‬
‫وحق بجانبی روز افزون در هر گوشه جهان مداخله میکند تا خواست های خودرا به خلق های‬
‫دیگر تحمیل کند‪ " .‬وی بسوال امکان رویاروئی بالقوه کشورهای امپریالیستی با امپراطوری‬
‫ایاالت متحده‪ ،‬یا در گیری میان قطب های امپریالیستی محتمل خواهد بود وی به استناد به "‬
‫کائو تسکی " و" نگرشی " که از " اولترا امپریالیزم " سخن رانده اند بپاسخ می پردازد ‪ " :‬به نظر‬
‫آن دو فقط وقتی میتوان از امپریالیزم سخن راند که رقابت میان قدرت های بزرگ سرمایه داری‬
‫بدرجه ای از حدت رسیده باشد که یک رویا روئی مسلحانه حداقل امکان بالقوه پیدا کند‪ " " .‬اما‬
‫شرایط واقعی از چیزی دیگری حکایت میکند ‪ " :‬دردوران جنگ سردایاالت متحده امریکا‬
‫توانسته بود کلیه کشور های سرمایه داری را زیر سر کردگی خود متحد کند‪ .‬علیرغم این‬
‫امپریالیزم از میان نرفته بود ‪ " :‬در سال ‪ 1956‬ایاالت متحده امریکا با استفاده ازبحران کانال‬
‫سوئز انگلستان وفرانسه را از خاور میانه بیرون راند‪ .‬انگلستان وفرانسه که خودرا در برابر‬
‫»متحد«خوداز آن شوی اقیانوس اطلس بسیار ضعیف می دیدند‪ ،‬بدون مقاومتی جدی جا خالی‬
‫کردند وبر یکی از مهمترین وسنتی ترین مناطق نفوذ خود چشم پوشیدند‪ " .‬وی نتیجه میگیرد‬
‫که ‪ " :‬پس از خاتمه جنگ سرد تناسب نیروها به نفع هرچه بیشتر ایاالت متحده امریکا تغییر‬
‫یافت ولی امپریالیزم کماکان از میان نرفت‪ .‬بلکه برعکس ! استدالل لینن در برابر کائو تسکی‬
‫امروز بیش از پیش معنی پیدا میکند‪) " .‬بحثی در باره مقوله امپریالیزم‪ .‬دومه نیکولوسوردو‪.‬‬
‫ترجمه ش‪ .‬م‪ .‬بهرنگ‪ .‬سایت راه توده(‪ .‬امپریالیزم بمفهوم "میراث خواراستعمار" نه تنها جانشین‬
‫ساده استعمار ومستعمرات آنست‪ ،‬بلکه در عکس آن‪ ،‬چنان تمرکز از سرمایه مالی را برجهان‬
‫مسلط ساخته که ‪ 200‬خانواده‪ % 80 ،‬سرمایه جهان را اداره میکند‪ ،‬تمرکز ومداخله در وجود‬
‫بانکهای که درسطح بین المللی ساحه عمل دارند وتوسط سیاست گذاریهای دولت های‬
‫امپریالیستی حمایت میگردند مانند صندوق بین المللی پول‪ ،‬بانک جهانی و‪ ...‬که رابطه ای‬
‫تنگاتنگ با وال استریت وبانک مرکزی امریکا داشته ودر راستای آن عمل میکند‪ .‬بانکها که‬
‫سرمایه پولی غیر فعال را به سرمایه فعال یعنی سود آور تبدیل میسازد ودرپهلوی رول میانجی‬
‫وواسطه به تمرکز میپردازند‪ .‬ازآغاز سال ‪ ٢٠٠٧‬ام به اینطرف وبخصوص بعدازجنوری‬
‫‪٢٠٠٨‬امسال رکود اقتصادی امریکاوکشورهای غربی که ازسال ‪ 2002‬به اینطرف سربلند نموده‬
‫وروز بروزوضع مالی واقتصادی جهانرا تیره وتار ساخته است‪ ،‬بشدت دستپاچه ساخته است‪ .‬طی‬
‫مدت شش ماه بانک مرکزی امریکا بطور غیر منتظره نرخ بهره راکه چندمین بار است پایان آورده‬
‫وبه بانکها ی درحال ورشکستی از کیسه دولت)توده های مردم( کمک میگردد تا از انحالل شان‬
‫جلوگیری نمایند‪ .‬این تصامیم بانک مرکزی امریکا خارج ازروال قانونی کارکه معموالبرای تصمیم‬
‫گیری درباره نرخ بهره تشکیل می شود اتخاذ شده ومطمئنانشانه نگرانیهای است که چشم‬
‫اندازرکود اقتصادی امریکارا بیان میکند‪ .‬دولت بوش به تدابیری متوسل گردیده‪ ،‬تا هرچه‬
‫سریعترجلواین بحران گرفته شود‪ .‬درطی هفته آخرجنوری ‪ ٢٠٠٨‬به اینطرف چندین با رنرخ‬
‫بهره‪ ،‬در امریکا را پائین آورده اند وطی این مدت صدها ملیارد دالرازمالیاتها را به امید بهبودی‬
‫اقتصاد کشوربه بانکها وشرکت ها بخشیده اند‪ .‬اما سرمایه گذاران ومتخصصین اقتصادی ومالی‬
‫موثریت این تدابیر را زیر سوال برده اند‪ .‬بانک مرکزی امریکا )فدرال رزرو( وبانک مرکزی‬
‫انگلستان‪ ،‬بانک مرکزی اروپاوبانکهای مرکزی سوئیس وکانادا در اتخاذ تدابیر اضطراری به رهبری‬
‫بانک مرکزی امریکاشتافته اند‪ 11 .‬مارچ ‪ ٢٠٠٨‬بانک مرکزی امریکااعالم داشت که اوراق قرضه‬
‫معادل ‪ 200‬ملیارد دالررا برای‪ 28‬روزدر اختیار نهادهای مالی قرار میدهد‪ .‬این مبالغ عالوه بر پول‬
‫های است که قبل از این در سال گذشته وآغاز این سال چندین بار ببازار های مالی پمپ گردیده‬
‫است واروپا نیز ازاین روش پیهم بهره می برد وتحت فشار امریکا قرار دارد‪ .‬بتاریخ ‪ 17‬مارچ‬
‫‪ ٢٠٠٨‬خبرگذاریهااز خریداری بانک »بیراسترنز« که پنجمین بانک بزرگ در بازار وال استریت‬
‫نیورک بود خبردادند که ‪ :‬بانک مرکزی امریکا برای خرید بیراسترنز وبرعهده گرفتن تعهدات‬
‫مالی این بانک سرمایه گذاری دست کم ‪ 30‬ملیارد دالراعتبار در اختیار جی پی مورگان چیس‬
‫قرارداده است‪ .‬بانک جی پی مورگان چیس که هزینه خریداری این بانک را از بانک مرکزی‬
‫امریکا دریافت میدارد تنها ‪ 2‬دالربرای هرسهام بانک بیراسترنزخواهد پرداخت این بمعنای آنست‬
‫که بانک جی پی مورگان سهام رقیب خودرا در حدود ‪ 98‬درصدکمتر از ارزشش درپایان چند روز‬
‫خریداری می نماید‪ .‬با آنکه جی پی مورگان چیس بیش از یک تریلیون دارائی دارد ‪،‬وجوه‬
‫پرداخت را از بانک مرکزی دریافت میدارد‪ .‬این وضع در طی مدت چار روزاز ‪ 14‬مارچ ‪ ٢٠٠٨‬که‬
‫هنوزمسئوالن بانکهای امریکائی امیداوار بودند که بطور اضطراری ماموریت نجات بیراسترنزرامی‬
‫توانند رهبری نمایندوجی پی مورگان در تالش بود تاراهی برای حمایت بلند مدت این پنجمین‬
‫بانک سرمایه گذاری بزرگ در وال استریت است و‪ 85‬سال از بانکهای قدرتمند امریکائی بوده راه‬
‫عالج بیابد که نیافت وطعمه بحران گردید وبانک جی پی مورگان در ‪ 17‬مارچ‪ ٢٠٠٨‬آنرا بلعید‪.‬‬
‫کارشناسان امور مالی وبانکی به این باور اند که این تنها بانک بیراسترنزنخواهدبود که به انحالل‬
‫می رود‪ ،‬شرایط بدتر از آنست که کارشناسان قیاس میکنند سرنوشت بقیه بانکها وبازار ها نیز در‬
‫معرض خطر است‪» .‬هنری پلسون«‪ ،‬وزیر دارائی امریکا اذعان کرده که ‪ " :‬اقتصاد امریکاشدیدابه‬
‫هم ریخته ودر حال رکود است " )بی بی سی ‪ 18‬مارچ‪ .(.‬نگرانی در مورد آینده اقتصاد جهان‬
‫وشرایط نامساعد بازار های مالی باعث شده است که سرمایه گذاران برای حفظ ارزش دارائی خود‬
‫به سرمایه گذاری در زمینه های امن تر از جمله خرید کاال های مانند نفت وطال روی آورندکه‬
‫درنتیجه بهای نفت خام بطور سرسام آوری باال رفته است وقیمت طالدر بازار فلزات قیمتی بحد‬
‫بی سابقه باالتر از‪ 1032‬دالربرای هراونس )‪ 31.1‬گرم( رسیده‪ .‬کارشناسان امورسواالت مختلف‬
‫ومتعددی را مطرح می سازنداز قبیل چرا ناگهان سقوط به این شدت رخ داده است ؟ چه عاملی‬
‫باعث آغاز سقوط شد ؟ آیا رکود اقتصادی امریکا برسایر کشور های جهان تاثیر خواهدداشت ؟‬
‫آیا این رکود اقتصادی مداوا پذیر است ؟ یا اقتصاد امریکا را از پا می اندازد ؟ آیا امریکادچار رکود‬
‫مطلق خواهدشد یاخیر؟ وصدها سوال دیگر که کارشناسان وخبرگان امور اقتصادی ومالی وبانکی‬
‫در صدد یافتن جواب به آن اند‪ ،‬اما بحران راه را همه روزه بر این کشور ها تنگ تر ساخته‬
‫وبسرعت بسایر عرصه ها سرایت نموده است‪ .‬شواهدی که عالج ناپذیری این رکود اقتصادی را‬
‫عمیق تر می سازد‪ ،‬از همه اولترریشه در ماهیت نظام امپریالیستی وبازارآزاد نئولبرالیستی دارد‬
‫وسیاست های افراطی ونظامیگرانه ای جورج بوش رئیس جمهورامریکاهرچه بیشتر آنرا عالج‬
‫ناپذیر ساخته است‪ .‬سیاستهای افراطی وضدونقیض وتجاوزکارانه جورج بوش که باتسط ومداخله‪،‬‬
‫بی بند وباری نظامی امریکا ومستعمره سازی دوبار ًه جهان همراه است هرچه بیشتروضع داخلی‬
‫امریکا را بیک انفجار قریب الوقوع نزدیک ساخته است‪ .‬ضریب بیکاری وهزینه بلند زندگی‬
‫خانواده ها باعواید خانواده هاکه به اثرتورم وبلندی قیمت ها وبه باز پرداخت دیون خانواده ها‬
‫فوق العاده آسیب رسانده است‪ ،‬تطابق ندارد‪ ،‬حتی گفته می شود که طبقه نسبتامرفه امریکائی‬
‫به طبقه متوسط ومتوسط به طبقه پائین بطرزی شدیدی در حال نزول است وکشورهای اروپای‬
‫غربی وشرقی ازاین امر مستثنی نبوده هرچه بیشترطبقه متوسط اینکشورهابه طبقه پائین سقوط‬
‫نموده وبر طبقه ای فقرای جامعه متمدن غربی بسرعت افزوده میگردد‪ .‬در ایاالت متحده امریکا‬
‫هزینه گاز ونفت اضافه از چار برابرطی چند ماه اخیرسال ‪ ٢٠٠٧‬واوایل ‪ ٢٠٠٨‬بلند رفته است‪.‬‬
‫با کاهش مالیاتها برسرمایه وپائین آوردن نرخ بهره از طریق فشاربر بانک مرکزی‪ ،‬دولت بوش این‬
‫بانک را بارها وادار ساخته تا به اصطالح غرض تحرک بازار نرخ بهره را پائین آورد وهم ملیارد ها‬
‫دالربه اقتصاد بازاراز طریق بانکها بدون در نظر داشت انفالسیون وتورم نرخها پمپ گردیده است‪،‬‬
‫وهم اقتصاد جنگی امریکا به صدها ملیارد دالراضافی برای اهداف نظامیگرانه امریکادر سراسر‬
‫قاره های آسیا وافریقا وامریکا نیاز دارد‪ .‬پنتاگون خواستار ‪ 190‬ملیارد دالری تامین بودجه برای‬
‫جنگ عراق وافغانستان شده بود که باعث جنجال شدید بین نمایندگان دومجلس ورئیس‬
‫جمهوربوش گردیده بود کنگره ازخروج تدریجی قوا ازعراق پشتیبانی می نمود که باتحدید‬
‫ویتوی بوش مواجه گردیدند‪ .‬بعدازجنجالهای شدید‪ ،‬سنا مصوبه ‪ 122‬ملیارد دالر بودجه ـ عمدتا‬
‫برای تامین عملیات جنگی درعراق وافغانستان را تصویب کرد )که از آنجمله ‪ 8‬ملیارد مصارف‬
‫جنگ افغانستان را شامل است‪ ،(.‬اما عالوه بر آن کنگره به رئیس جمهور دستور میدهد تا ظرف‬
‫‪ 120‬روز پس از تصویب الیحه‪ ،‬تخلیه نیروها ازعراق را آغاز کند‪ .‬هم چنان ناتو کمبودمنابع‬
‫درجنگ افغانستان را مکررا اخطارنموده‪ ،‬فرماندار ناتو جنرال دن مک نیل میگوید که ‪ " :‬این‬
‫جنگی است که با کمبود منابع روبروست‪ ،‬دراین جنگ به مانورهای بیشتر نظامی نیاز است‪ ،‬به‬
‫هوا پیما های بیشتر‪ ،‬اطالعات بیشتر ومراقبت بیشتر نیاز است‪) " .‬بی بی سی ‪ (08.06.03‬این‬
‫جنرال امریکائی تاکید دارد که اگر قرار است برنامه مبارزه باشورشها با دقت به اجرا گذاشته‬
‫شود‪ ،‬افغانستان به چهار صد هزارسرباز نیاز دارد " )همانجا( بحران انرژی بحران انرژی که یکی‬
‫از اندامهای بحران اقتصاد جهانی است که سیاستهای اقتصادی سود جویانه غولهای صنایع‬
‫تولیدجنگ ابزارها وغولهای نفتی امریکائی ومالی کشورهای غربی آنراازکیس ًه مردمان‬
‫سراسرجهان تامین می نمایند وغرض تامین سلطه برجهان ومنابع ودولتهای آن با تحمیل بودجه‬
‫های بلند نظامی واستفاده بی حد‪ ،‬بی مرز وتصرف وبکار گیری بی بند وبارمنابع انرژی وتخریب‬
‫طبیعت تحت نام بازار آزاد وجهانی سازی اجباری وتجارت آزاد که سرنوشت قیمتها را برای‬
‫مصرف کنندگان آن تنها عرضه وتقاضا تعین می نماید‪ ،‬خالصه می نمایند‪ .‬گزارشگر اقتصادی بی‬
‫بی سی " انتونی روبن " در ماه فبروری ‪ ٢٠٠٨‬پرسشی را خواسته تحت عنوان ‪» :‬کسی میداند‬
‫بهای نفت چرا این اندازه باال رفته است ؟« را جواب دهد وی سر خط ارزیابی خویش از بازار های‬
‫نیویورک که به روز ‪ 20‬فبروری ‪ " ٢٠٠٨‬رکورد تازه ‪ 101‬دالر و‪ 32‬سنت در بشکه را ثبت کرد "‬
‫آغاز مینماید وسواالت ونقل وقول های متعددی از کار شناسان ومسئوالن وحوادث را سرهم‬
‫بندی نموده ودوباره از خوانندگان می پرسد ؟ " کدام یک درست است ؟ " ودوباره به نقل قول ها‬
‫می پردازندومی نویسند که ‪ " :‬برخی میگویند افزایش بها به دلیل احتمال کاهش تولید توسط‬
‫کارتل نفتی اوپک است‪ .‬سایرین میگویند این وضع ناشی از نگرانی در مورد قطع همکاری‬
‫ونزویال با شرکت های نفتی غرب است وبرخی انفجار دوشنبه در یک پاالیشگاه بزرگ نفتی در‬
‫ایالت تگزاس امریکا را جرقه ای می دانند که به افزایش شدید منجر شد‪" .‬وزود نتیجه میگیرد‬
‫اینکه ‪ " :‬اما حقیقت اینست که افزایش بها می تواند از دالیل کامالمتفاوتی سرچشمه گیرد‪.‬‬
‫"درتحت عنوان »دالیل زیربنائی« از " جان هال"از شرکت مشاوره انرژی " جان هال اسوستیش‬
‫" نقل قول نموده می افزایند ‪" :‬چرا روز سه شنبه اتفاق افتاد ؟ )منظور از سه شنبه عبارت است‬
‫ازپایان روز ‪ 19‬فبروری ‪ ٢٠٠٨‬یکروز قبل از نرخ ‪101‬دالر و‪ 32‬سنت که در باال از آن یاد گردید‪(.‬‬
‫واقعیت اینست که کسی واقعا نمی داند موضوع چیست یا اینکه اوضاع بکدام سمت می رود‪." .‬‬
‫)همانجا ‪ 22‬فبروری ‪ ٢٠٠٨‬بی بی سی( وباردیگر در سطر دیگر عین سوال را بترتیبی دیگری‬
‫تکرار می نمایند ‪ " :‬بنابراین چه چیزی است که باعث باال وپائین شدن قیمت نفت می شود ؟ "‬
‫واز قول " مارک لوئیس از شرکت مشاوران بازار انرژی می نویسند ‪ :‬مساله به دالئل زیر بنائی‬
‫مربوط می شود‪ " .‬و" دالیل زیر بنائی یعنی عواملی که عرضه وتقاضای نفت اثر می گذارند‪.‬‬
‫"واین تقاضا رادر رشد اقتصادی چین وهند وهم بیم رویاروئی امریکا وایران می تواند عرضه را‬
‫مختل کند‪ .‬وآقای " لوئیس " ریاکارانه اعتراف به نفهمی می نمایند که ‪ " :‬واقعا ما نمی دانیم‬
‫ومشکل است که اطالعات مربوط به شالوده ها به آسانی در دسترس نیست " )همانجا(‪ ،‬منظور از‬
‫" شالوده ها " منظورازوقوع حوادثی است مثل قتل" خانم بی نظیر بوتو" سیاست مدار پاکستانی‬
‫وآزمایش موشکی کوریای شمالی وعدم دسترسی به احصائیه های مصرفی چین وهم نقش‬
‫صندوق های سرمایه گذاریهای حفاظت شده )هایدگ فوند( یا هوسرانی یک مبادله کننده بازار‬
‫نفت وغیره مربوط میدانند‪ .‬آقای لوئیس می افزایند ‪ " :‬ما واقعا نمی دانیم که این شالوده ها در‬
‫هر لحظه از زمان چگونه رفتار میکنند‪ ".‬زیرا " بازارها بدنبال نشانه هایی هستند که شالوده ها‬
‫می فرستند‪ .‬برخی از آنها بی ربط هستند‪ ،‬برخی غلط هستند ‪،‬برخی هم بی معنی هستند‪ ،‬اما‬
‫بهر حال روی قیمت اثر میگذارند‪) " .‬همانجا(‪ .‬اقتصاد دانان که در خدمت غول های نفتی قرار‬
‫دارند عوامل افزایش قمیت نفت )نفت وسایرمحصوالت انرژی‪ ،‬گاز وذغال سنگ‪ (...‬را به‬
‫دوکتگوری تقسیم نموده اند که اولی را دالیل " زیربنائی وبنیادی " می نامند که برعرضه‬
‫وتقاضای بازارمتکی بوده وباالی آن تاثیر مستقیم دارد‪ .‬وقیمت هارا تغیرمیدهد بطور مثال ازدیاد‬
‫تقاضای روز افزون کشورها بمصرف انرژی‪ ،‬بخصوص رشد اقتصدی نزدیک به ‪ 8‬در صد چین وهند‬
‫که مصرف کننده گان وارداتی منابع نفتی اند بیشتر مورد توجه است‪ .‬عامل دوم رابه اساسات‬
‫متکی میدانندکه هرروز در جهان اتفاق می افتد‪ ،‬که کالهبرداران مالی وبانکی ازاین به اصطالح "‬
‫شالوده " ها استفاده نموده‪ ،‬با بازی قیمت ها در بازار های بورس وتجارت دارائی های مالی را به‬
‫تاراج می برند‪ .‬در مورد اول که افزایش تقاضا وپائین بودن عرضه نفت باعث بلند رفتن‬
‫دوامدارقیمت ها گردیده‪ ،‬تنها مقصرین در درجه اول رشد اقتصادی چین وهندوستان نشانه‬
‫گرفته شده است وبعدا کشور های درحال توسعه که روز تا روز مصرف مواد نفتی شان روبه‬
‫توسعه است‪ .‬بطور یقین تقاضای جهانی روبه توسعه بمواد نفتی بطور روز افزون با صنعتی شدن‬
‫وتوسعه شهرها وراه ها وارتباطات وبخصوص در کشورهای آسیائی وافریقائی وامریکای وسطی‬
‫وجنوبی درهمآهنگی با توسعه ورشد توسعه می یابد‪ ،‬این پدیده نه تنها در مصرف مواد نفتی‬
‫صادق است بلکه در سایرعرصه های زراعی وصنعتی نیز این تقاضا باال می رود‪ .‬کشور های در‬
‫حال توسعه‪ ،‬تنها مصرف کننده نیستند‪ ،‬بلکه رشد تولیدی این کشور ها نیز درحال توسعه است‪.‬‬
‫اغلب این کشور ها اند که با رشد پیهم تولیدی خویش به باال بردن عرضه وتنزیل قیمت ها‬
‫دربازار جهانی‪ ،‬مردمان جهان را خدمت میکنند‪ .‬کشور های درحال توسعه بخش بزرگ از‬
‫کاالهای مصرفی ارزان را در بازار جهانی عرضه میدارند‪ .‬زمین ومنابع ونیروی کار ارزان این‬
‫کشورها در یک رفت وبرگشت سرمایه غولهای انحصاراتی‪ ،‬سودبیشتر وارزش اضافی بیشتر را بر‬
‫میگرداند‪.‬این خبرگان در خدمت انحصارات توجه ومالمتی صعود قیمت های نفتی را بر تقاضای‬
‫کشور های در حال توسعه می اندازند‪ .‬به این استدالل کشورهای روبه توسعه یا باید توسعه را‬
‫متوقف سازند وبحیث کشور نیمه مستعمره ومستعمره وجیره خوار در حلقه منافع انحصاری‬
‫کشورهای سرمایه داری امپریالیستی خودرابند سازند‪ ،‬یا اینکه در صورت خالف به عواقب‬
‫سیاستهای تحدید آمیز بالکاد وتحریم وسایر سرزنشهای کشور های صنعتی در راس امریکا‬
‫وبانک جهانی وصندوق بین المللی پول خودرا آماده سازند‪ .‬در حالیکه حقیقت رشد وتوسعه‬
‫کشورها باعث ازدیاد تولیدات وعرضه ارزان آن دربازار های ملی وبین المللی شده وبه تنزیل‬
‫قیمت ها یاری می رساند‪ .‬رشد کشور های درحال توسعه از ‪ 3‬ــ ‪ 8‬فیصد ساالنه را نشان میدهد‪،‬‬
‫اماازیاد قیمت ها درباز نفت طی یکسال صد در صد بوده است‪ .‬این خبرگان سودهای بزرگ غول‬
‫های نفتی وصرف بودجه های عظیمی تسلیحاتی را که به کیسه صنایع نظامی می ریزند از کجا‬
‫تمویل می نمایند‪ .‬امپریالیزم امریکا بانشر بی بندوباری دالروصرف در هزینه های نظامی هم سطح‬
‫استخدام را متضرر می سازدوهم هزینه های زندگی نه تنها امریکائیان ومردمان سراسر جهان را‬
‫بسود کمپنیهای نفتی ونظامی متضرر ساخته است‪ .‬کشور های پیشرفته وصنعتی دراستفاده بی‬
‫بند وبارانرژی وتسلط این کشور ها برمنابع اساسی انرژی وسیاستهای سود جویانه وجنگ طلبانه‬
‫غول های نفتی ونظامی مربوط است‪ .‬تقلیل عرضه که به اثر بحرانهای منطقه ئی به سرعت تولید‬
‫وانتقاالت نفت گاه گاهی صدمه میزند‪ ،‬ناشی از سیاست های نظامیگرانه وتهاجمی امریکا برعراق‬
‫وافغانستان وتشنج با ایران‪ ،‬ونزویال ‪،‬خشونت های نائیجریا وتهاجم اخیرترکیه علیه کرد های‬
‫شمال عراق زمینه های اند که خطوط انتقال نفت ومراکز آنرا با مشکالت مواجه میسازد که در‬
‫مرکز آن امریکا قرار دارد‪ .‬قیمت نفت بطور پیهم ودوامداراز یک دهه به اینطرف در صعود سریع‬
‫بوده وازسال ‪ 2002‬به اینطرف چار برابر شده است وطی چار ماه اول ‪ ٢٠٠٨‬قیمت نفت ‪ 40‬فیصد‬
‫افزایش را نشان میدهد که این افزایش روزافزون قیمت نفت فشارفراوان بر اقتصاد های مصرف‬
‫کننده بخصوص در جهان سوم وارد کرده وازآن قشر های کم در آمد بشدت متضرر ونگران‬
‫گردیده اند‪ .‬تحلیلگران بانک سرمایه گذاری گلدمن ساک پیش بینی کرده که ممکنست قیمت‬
‫نفت در خالل شش ماه آینده از ‪ 150‬تا ‪ 200‬دالر برسد‪ ،‬وهم " سازمان اطالعات انرژی "‬
‫)موسسه دولتی امریکائی( طی گزارشی خبر از افزایش تولید نفت وتقاضای بیشتر بدان هم‬
‫دراقتصاد امریکا وجهان نموده می افزایند که اقتصاد امریکا الی سال ‪ 2030‬وابسته به انرژی نفت‬
‫وگاز وذغال سنگ باقی خواهد ماند‪ .‬تقاضا برای نفت طی این مدت از میزان ‪ 20‬تا ‪ 21‬ملیون‬
‫بشکه در روز به ‪ 25‬ملیون بیش بینی می نماید‪ ،‬اما تولید داخلی امریکا از ‪ 5.1‬ملیون بشکه به‬
‫‪ 6.4‬ملیون بشکه طی ده سال اینده باسرمایه گذاریهای بیشتر خواهد بود‪ .‬این ارقام گویای‬
‫آنست که اقتصاد امریکا روز تا روز وابسته به نفت کشورهای خارجی بوده وغول های نفتی را‬
‫برآن وا میدارد تا هرچه بیشتر مناطق ومراکز تهیه وتولید انرزی نفتی را در ساحه ای منافع‬
‫حیاتی خویش تضمین نمایند‪ ،‬این بدان معنی است که لشکر کشی های امریکا بمناطق وکشور‬
‫های جهانی وادامه جنگها هرچه بیشترامریکا را به زور آزمائیهای بیشتردر برابر ملتها وکشور ها‬
‫ومنافع این کشور ها قرار میدهد‪ .‬تولید ومصرف روزانه نفت جهانی‪ ،‬وامریکا بحیث کشور نفت‬
‫خوارواینکه غول های نفتی امریکا از طریق کارتل اوپیک چقدرنفت جهان را در اختیار دارند‬
‫وبطور رسمی شامل لست تولید این کارتل است وغول های نفتی امریکا در کشور های خلیج‬
‫بخصو ص عراق‪ ،‬کویت وقطر وهم چنان مکزیک وعده ای دیگری از کشور ها در حیطه مستقم‬
‫نظامی ـ سیاسی امریکا به تولید سیاه وفروش آن یا انتقال آن به ذخایرعظیم دست می یازند‪ .‬از‬
‫جمله روزانه ‪ 90‬ملیون بشکه تولید نفت جهانی طی سال ‪ ٢٠٠۶‬سهم امریکا در آن ‪ 5.1‬ملیون‬
‫بشکه درروزاست )تولید داخلی امریکا( وبرعکس میزا ن تقاضا ومصرف داخلی امریکا از ‪ 20‬تا‬
‫‪ 21‬ملیون بشکه در روز باالتر می باشد‪ ،‬این بدان معنی است که امریکا ‪ 18‬فیصد نفت را تولید‬
‫اما یک ثلث نفت جهانی را بمصرف می رساند وناگفته نباید گذاشت که در حدود ‪ 80‬فیصد نفت‬
‫جهانی را در اختیار خود دارد‪ .‬بطور بسیار ساده فهمیده می شود که بحران مالی امریکا نه تنها‬
‫در حدود امریکا یک بحران مالی است‪ ،‬بلکه این بحران اقتصاد امریکا را سالها است که از بیخ‬
‫وبن متزلزل ساخته وبحران نفت‪ ،‬بحران های بیکاری‪ ،‬تورم‪ ،‬بلند رفتن قیمت های مواد خوراکی‬
‫ودر نتیجه بلند رفتن هزینه های زندگی وفقیر شدن توده های ملیونی وفقر وگرسنگی صد ها‬
‫ملیون انسانهای افریقائی‪ ،‬آسیائی وامریکای وسطی وجنوبی را تشکیل میدهد‪.‬این مرحله ای‬
‫ازیک فاز فرسودگی وگندیدگی امپریالیزم است که از طریق زور گوئی از کیسه فقرا وتوده های‬
‫صدها ملیونی کشور های سرمایه داری وکشور های جهان سوم تغذیه می نمایند ودولت های زور‬
‫گو امپریالیستی از طریق زور وسر نیزه به ثروت آفرینی به غول های سرمایه تحت شعار بازار آزاد‬
‫خدمت می نمایند‪ .‬همانطوریکه قبال گفته آمد‪ ،‬کمبود نقدینگی در بازار های مالی جهان‬
‫وکسرتجاری وبودجه امریکا عامل بحران مالی معرفی گردیده است وامریکا تحت این پوشش به‬
‫صد ها ملیارد دالر ببازار های مالی جهان تزریق می نماید وسلطه غول های مالی را بر جهان‬
‫تامین میسازد‪ .‬تحت پوشش جنگ با تروریزم تحت نام سیستم های دفاعی به تحکیم وتقویت‬
‫پایگاه ها یش درسراسرجهان بشمول اروپا پرداخته وتوان قدرت تهاجمی امریکا از هوا‪ ،‬بحر‬
‫وخشکه وفضای خارجی هیچ نوع مانع ورقیبی را نمی شناسد‪ ،‬امریکا توان آنرا دارد که در‬
‫سراسر کره ارض هر جائی راکه خواسته باشد در ظرف چند ساعت می تواند نابود سازد‪ .‬دکتورین‬
‫نظامی اداره امریکا تالش برای ایجاد یک دولت جهانی دارد که باید تحت فرمان مطلق امریکا‬
‫باشد وبرای اینکار امروزایاالت متحده امریکا با ناو های جنگی وپایگاه های نظامی خود درهمه جا‬
‫حضور دارد ودر حمایت برتری فوق العاده وبی رقیب نظامی سیاسی اقتصادی خویش باصراحت‬
‫وحق بجانبی در هرگوشه جهان مداخله میکند تا خواستهای خودرا بدیگر خلقهای جهان تحمیل‬
‫نماید‪ .‬تاثیررکود اقتصادی امریکا درروند نزولی درگام نخست اقتصادکشورهای دونر امریکا‬
‫ومعامله داران واقتصادسراسر جهان تاثیر خواهدداشت‪ .‬ضریب بیکاری رشدوامنیت شغلی پائین‬
‫خواهد رفت‪ .‬انفالسیون ورکود بازار‪ ،‬بلندرفتن قیمت ها‪ ،‬فقر توده های ملیونی را در پی دارد‪.‬‬
‫تاثیر عمده آن برصندوقهای تقاعد وبیمه های صحی وغیره خواهدبود‪ .‬شرکتها یکی درپی دیگر‬
‫به اثر کاهش سهام که باعث کاهش سود میگردد ورشکست ومتضرر می شوند که در نتیجه‬
‫پرداخت های مالیاتی وعوارض گمرکی رابدولت کاهش میدهد ودولت ناگزیر میگردد نیاز های‬
‫مصرفی خودرا ازطریق وراه دیگر تامین نماید که فشار این همه سیاستها برمردم عادی ومالیات‬
‫دهنده گان ومصرف کنندگان به شدت وارد میگردد‪ .‬تمام این رویدادها در حالی صورت گرفته که‬
‫بانک جهانی در گزارش خوشبینانه سال ‪ ٢٠٠٧‬خویش درباره اقتصادکشور های مختلف جهان‬
‫وپیش بینی تحوالت سالجاری وسال آینده میالدی راخوشبینانه ارزیابی کرده نرخ متوسط رشد‬
‫اقتصادی در کشور های پیشرفته رابا افزایش قیمت درحد ‪ 3.1‬در صدارائه داده است‪ .‬کارشناسان‬
‫بانک جهانی خوشباورانه یکی از عوامل رشداقتصاد جهانرا درسال گذشته پیروی از سیاست های‬
‫مناسب پولی‪ ،‬بخصوص در پائین بودن نرخ بهره ارزیابی کرده است‪ .‬آنچه که امریکا دیکته میکند‪.‬‬
‫کارشناسان به این نظر متفق اند که همه مشکالت از زمانی آغاز شد که شمار خانواده های کم در‬
‫آمدکه قادر بپرداخت وام مسکن خود نبودند‪ ،‬بطرز بی سابقه ای بحران افزایش یافت‪.‬‬
‫»کریستیانولر«‪ ،‬کارشناس اقتصادی موسسه تحقیقاتی " پیشرفت برای امریکا "می گوید که "‬
‫ادامه بحران بخش مسکن وموسسات اعتباری بخاطر ناتوانی خانواده ها در پرداخت اقساط‬
‫بدهیهای بانکی دورنمای اقتصادی امریکارا تیره کرده است‪ .‬ما بطور قطع روزهای سختی رااز نظر‬
‫اقتصادی درپیش رو داریم‪ .‬هنوز مشخص نیست آیااین بمعنی بروز رکوداقتصادی است یانه ؟ ما‬
‫دچارعدم توازن اقتصادی هستیم وبهاییکه برای آن خواهیم پرداخت‪ ،‬کند شدن آهنگ اقتصادی‬
‫امریکا‪ ،‬بروز رکودیاهردوی آنها است " بگفت ًه آقای ولر ‪ " :‬متوازن نبودن رشد درآمدخانواده های‬
‫طبقه متوسط امریکابا میزان تورم در شش سال گذشته یکی ازعلت های اصلی مشکالت‬
‫اقتصادی است‪ .‬مشکل اصلی اقتصاد امریکا در چند سال گذشته‪ ،‬رشد ضعیف بازار کار بوده‬
‫است‪ .‬دراین سالها شاهد این بوده ایم که دستمزدها رشد نداشته اندومزایای بسیاری از کارکنان‬
‫شرکت هاوموسسات مانند حق بیمه وباز نشستگی قطع شده است‪ .‬تحمیل این هزینه ها‬
‫برخانواده ها‪ ،‬قدرت مالی آنها را کاهش داده وبسیاری از آنهارا بدهکار کرده است‪ .‬مشکل اصلی‬
‫همین است که مصرف کنندگان بدهکار شده اندوقدرت خرید ندارند‪) " .‬بی بی سی ‪.(03.08 24‬‬
‫سیر صعودی قیمت نفت اقتصاد کشورهای مصرف کننده را بطور فزاینده ای تحت فشار قرار داده‬
‫است وباعث نا آرامی های گسترده اجتماعی گردیده است‪ ،‬بخصوص در سراسر اروپا موج از‬
‫اعتصابات واعتراضات به قیمت بلند نفت که بخشی از آن عبارت ازمالیات های بلند دولتی نفت بر‬
‫مصرف کنندگان آنست‪ .‬بلند رفتن بهای نفت وسوخت در امریکا خدمات ملیونها کسبه کار‬
‫وخدمات شرکت های خورد وبزرگ را در حال ورشکستکی قرار داده‪ .‬کشور های اروپا‬
‫وکمیسیون اروپائی اذعان دارد که نمی تواند دراین زمینه کاری را به انجام رساند وکشور های‬
‫اروپائی را آزاد گذاشته تا هر کشور بطور آزاد میزان مالیات هارابرنفت اش تعین نماید‪ .‬کشور های‬
‫عربی حاشیه خلیج که دوران طالئی را پشت سر میگذارانند‪ ،‬کمپنی های غربی برای جذب‬
‫ومصرف پول های این سالطین بهشت های ساختمانی وشهرهای رویائی را راه اندازی نموده اند‪ .‬با‬
‫آنهم بلندی کرایه ومواد غذائی وبیمه صحی برای اهالی ومهاجرانی که برای کار به این حاشیه‬
‫دنیا آمده اند‪ .‬متحمل سخت ترین فشاراند‪ .‬دولت چین وهند بر قیمت مواد نفتی کنترول دولتی‬
‫را مرعی داشته به قیمت معینی عرضه میدارند ودولت بخشی از صعود قیمت را سوبسیدی می‬
‫نماید‪ .‬این دودولت بزرگ آسیائی میکوشند هرچه بیشتر به ذخایر مطمئن اسیای میانه بطریق‬
‫مستقیم نزدیک گردند وبا روسیه داخل معامالت نیک تجاری باشند‪ .‬عراق بزرگترین تولیده‬
‫کننده نفت سرنوشت آن بدست نظامیان وکمپنی های نفتی سپرده شده با انحالل سیستم دولتی‬
‫وکنترول وحسابدهی درتولید نفت وفروش نفت کامال از میان برداشته شده است‪ .‬دولت بطور‬
‫بنده وار درتاراج وچپاول نفتی از کمپنیها های نفتی واز نظامیان وسیاست مداران امریکائی‬
‫حساب می برند وتوده های مردم در زیر آوار های جنگ واتهام القاعده زیر بمت وتانکهای‬
‫امریکائی له می شوند‪ .‬ایران بحیث بزرگترین تولید کننده دیگر نفت‪ ،‬نفت مورد استفاده داخلی‬
‫اش تحت سهمیه بندگی شد ید قرار دارد زیرا هنوز نمی تواند برای مصرف داخلی اش نفت را‬
‫تصفیه وپاکسازی نماید‪ .‬نائیجریا یکی دیگر ازتولید کنندگان وعرضه کنندگان نفت است که ‪59‬‬
‫‪ %‬عواید آن در مصرف بودیجه ملی واریز میگرددو‪ %41‬باقی ببانک مرکزی بحیث ذخیره روز‬
‫مبادا نگهداری میگردد‪ .‬در حالیکه ذخیره بانکی اینکشور به ‪ 12‬ملیارد دالررسیده ودولت‬
‫نائیجریا پول کافی برای توسعه وسرمایه گذاری وبهبود زندگی دارد‪ .‬اما مردم اینکشوردرفقر‪،‬‬
‫بیماری وفقدان وکمبود بیمارستانها ومکاتب وتجهیزات وکمبود خدمات شهری گرفتار اند‪ ،‬زیرا‬
‫به توصیه های بانک جهانی وصندوق بین المللی پول این ذخایربرای پرداختهای بی بند‬
‫وباروارادات که ازبرکت ازاد سازی برنائیجریا تحمیل می شود کار آمد دارد‪ .‬روسیه متکی به منابع‬
‫خود وشرکت ها به نرخ ثابت مواد نفتی را عرضه میدارد‪ .‬ودولت روسیه توانست با عواید از این‬
‫منبع به استقرار نظام وپرداخت دیون به کشورهای غربی از زور گوئی وقلدرمنشی این کشور ها‬
‫واحمال فشار های آنها بکاهد‪ .‬اگر وضع بدین منوال ادامه یابد‪ ،‬روسیه دوباره در آینده نه چندان‬
‫دوربا اتخاذ سیاست های عاقالنه به روش های حمایت ازمنافع منطقوی وجهانی اش‪ ،‬بحیث‬
‫کشوری دارای قدرت نظامی ومنابع ونفوس مستعد به کارودارای تکنولوژی هستوی ومدرن نه‬
‫بحیث یکی از اقمار امپریالیزم امریکا‪ ،‬بلکه درعکس آن‪ ،‬بحیث مهارکننده وکشور لگام زن‬
‫امپریالیزم امریکا‪ ،‬امریکا را به زادگاهش برخواهند گشتاند‪ .‬ونیزویال کشور دیگری نفتی در‬
‫امریکای وسطی است که رئیس جمهور انقالبی آن‪ " ،‬چاویز" از این اهرم صادراتی برای تحکیم‬
‫قدرت حزب وخودش در سراسر امریکای التین بهره میگیرد وامریکارا دچار چالش های نیز‬
‫نموده است‪ .‬گسترش بحران مواد سوخت باعث موج اعتصابهادر سراسر اروپا گردیده است ! روسا‬
‫وکارگذاران اتحادیه های کار گری اروپا که یوغ تراستها وکارتل های صنعتی وتولیدی را بگردن‬
‫گرفته اند‪ ،‬دراین روز های هفته اخیرماه می ‪ ٢٠٠٨‬بطور پیهم ناظراعتصابات گسترد ًه ای‬
‫دربخش های صنعت ماهیگیری وترانسپورت زمینی موتر های باربری دراروپا‪ ،‬ودرعده ای از‬
‫کشورهای جهان بوده که در حال گسترش به سراسراروپا وجهاندیده می شود‪ .‬با بلند رفتن نرخ‬
‫مواد غذائی دامن ًه این نارامیها روز تا روز گسترده تر وفراختر میگردد وکار آمدی دولتها را زیر‬
‫سوال برده است‪ .‬از قول رسانه های خبری که با حداکثر کوشش میخواهند ‪،‬ازپخش وسیع اخبار‬
‫این وقایع در رسانه های خبری جلوگیری کنند‪ ،‬با آنهم اخبارآن بشدت انتشار وتمام الیه های‬
‫اجتماعی جوامع کشور های جهان را در بر گرفته است‪ .‬ایاالت متحده امریکا که سلطان بالمنازع‬
‫نفت جهانی است وکنترول بر ‪ %80‬ذخایر تولیدی جهانی دارد و سالطین نفتی آن میخواهند‬
‫ازطریق بلند رفتن سرسام آور قیمت های نفت ومواد سوخت درسود های اشتراک کند که به اثر‬
‫سیاست های اضافه ازسه دهه ای اخیر نظامی سازی سیستم ایاالت متحده امریکا در سراسر‬
‫جهان تحت نام "گلوبالیزم " )جهانی سازی( به کیسه غول های نظامی امریکا ریخته می شود‪،‬‬
‫سهم ببرد تنها پدیده ای بلند رفتن قیمت نفت نیست که جهان را به لرزه در آورده با بلند رفتن‬
‫قیمت نفت‪ ،‬بلند رفتن سرسام آور مواد غذائی وسقوط وحشتناکی هزینه های زندگی طبقات‬
‫پائین ومتوسط جوامع ثروتمند وکشورهای درحال توسعه رامتضررساخته است‪ .‬فقروگرسنگی‬
‫فزاینده کشور های فقیر روز تاروز مردم جهان والیه های مختلف اجتماعی مردم را برای تعین‬
‫سرنوشت شان بحرکت وا میدارد‪ " .‬جمیس‪.‬ک‪ .‬گالبرایت " )‪ (17‬در شماره نهم سال ‪ ٢٠٠٣‬تحت‬
‫عنوان »نظم جهانی‪ «...‬پنج سال قبل در باره آینده بحران امریکا وموقعیت آن چنین سوالی را‬
‫مطرح می سازد ‪ " :‬آیا وا قعیت امروز امریکا )موقعیت سال ‪ ٢٠٠٣‬نه امروز(‪ ،‬تفاوتی با انگلستان‬
‫سالهایی ‪ 44‬ــ ‪ 45‬دارد؟ آیا در آنجا‪ ،‬همان افراط در تعهد نظامی ؛ همان فرسودگی قابلیت های‬
‫صادراتی وبرتری پولی در زمانی طوالنی )که دیگر به نظر می رسد زیر سوال رفته است( وهمان‬
‫توهمات در مورد دخالت در صحنه بین المللی را مشاهده نمی کنیم ؟ البته اعضای شورای جنگ‬
‫واشنگتن‪ ،‬این تصور را ندارندکه امپراطوری شان‪ ،‬ازلحاظ مالی‪ ،‬بر زمینی سست تکیه دارد‪ .‬بااین‬
‫وجود‪ ،‬حتی درامریکا‪ ،‬یک تغیر سیاسی هنوز به نظر امکان پذیرمی آید ؛ تغییری که حاصل از‬
‫دست دادن توهم عمومی نسبت به اهداف این سیاست است‪ .‬مردم امریکا‪ ،‬لزوما ‪،‬مردمانی جنگ‬
‫طلب نیستند ومیزان صبرشان‪ ،‬درمورد عملیات نظامی‪ ،‬بستگی به هزینه ای نظامی آن دارد‪.‬‬
‫آنهایقنا ترجیح میدهندکه ارتش این کشور‪ ،‬به نقشی عمدتا دفاعی برگردد ؛ تا شرایط رابرای‬
‫بازسازی اقتصادی‪ ،‬برپایه های صلح طلبانه ودر چارچوب باز سازی شده ای توافق های امنیتی‬
‫دسته جمعی مهیا کند‪ .‬در این صورت‪ ،‬نباید توانائی های آنها برای فعال کردن ذخیره ها دراین‬
‫جهت‪ ،‬با موانعی از سوی محافل مالی بین المللی مواجه شوند " )‪ .(18‬قرار اخبار خبری بی بی‬
‫سی )‪» (30 .٢٠٠٨.05‬گسترش موج اعتصاب ها در اروپا« توام باتظاهراتی که در اعتراض به‬
‫صعود سرسام اور مواد سوختی بخصوص نفت در کشور های مختلف اروپا شروع شده است‪ ،‬دامنه‬
‫ای ان هرروز گسترده تر میگردد‪.‬دراین روز تمام قایق های ماهیگیری در سراسر سواحل پرتگال‬
‫هم چنان دربندرگاه ها لنگر انداخته بودند‪ .‬در اسپانیا هفت هزار ماهیگیر تظاهراتی رادربرابر‬
‫وزارت زراعت کشور در مادرید بر پا داشتند‪ .‬ماهیگیران فرانسوی نیز چندین هفته است به اتفاق‬
‫همقطاران خود در بلژیک وایتالیا در حا اعتراض به سیر صعودی بهای سوخت اند‪ .‬در اوایل این‬
‫هفته رانندگان کامیون در انگلستان وهالنددر تظاهرات مشابهی شرکت داشتند‪ .‬به ادامه‬
‫اعتصاب رانندگان موتر های باربری بلغاریا‪ ،‬طی دوروز اخیر)از‪ 28‬می ‪ (٢٠٠٨‬به اینطرف‬
‫رانندگان سرویس های مسافربری در سراسر کشور به اعتصاب یک ساعته دست زدند‪ .‬تظاهر‬
‫کنندگان واعتصاب کنندگان خواستا رکمک های فوری به صنعت ماهیگیری ونیز افزایش یارانه‬
‫ها شده اند‪ .‬بی بی سی در پایان خبر می افزاید که ‪ " :‬مشکالت ناشی از افزایش نگران کننده‬
‫بهای نفت به ماهیگیران ورانندگان کامیونها در اروپا محدود نمی شود واین معضل اقتصادی‬
‫کشور های غنی وفقیر جهان را بطور فزاینده تحت فشار قرار داده است‪ .‬بنزین در بسیاری از‬
‫کشور ها به کاالیی خارج از توان خرید تبدیل شده وخطر اعتصابها ونا آرامی های اجتماعی در‬
‫بسیاری از کشور ها بیک واقعیت تبدیل شده است‪) ".‬همانجا( کمیسیون اروپا که هنوز بجزء‬
‫ازبیانه ای منفی که درآن به " خواستها ی یارانه وکمک " جواب رد داده وضمنادربرابر خواستها‬
‫انعطاف پذیری را الزم میداند هنوز کاری را از پیش نبرده است‪ .‬بحران مالی امریکا که آنرا تحت‬
‫نام " بحران وام مسکن " خالصه می نمایند‪ ،‬گرانی نرخ مواد غذائی‪ ،‬قیمت باالی نفت ومواد‬
‫سوخت خانواده های طبقه متوسط امریکا را دچاربحران شدید هزینه های مصرفی ساخته‬
‫وتوانائی پرداختهارا محدود نموده است تعداد مراجعین برای اخذ امداد به مراکز خیریه در طی‬
‫این چند ماه ‪ % 25‬افزایش داشته وکارکنان مراکز غذائی میگویند که بسیاری از مراجعین جدید‬
‫این مراکز کارمندان وکارگران طبقه متوسط جامعه هستند وافراد تحصیل کرده زیادی دربین آنها‬
‫دیده می شود‪ .‬مدیر بانک غذادر الس انجلس میگوید که " در الس انجلس از هرده نفر‪،‬‬
‫یکنفرباتهیه غذابرای خودواعضای خانواده اش مشکل دارد‪ .‬شاهد این هستیم که این افراد زیر‬
‫فشار زیادی هستند‪ ".‬وی می افزاید که " گرانی از دوجهت به فعالیت مراکز خیریه آسیب زده‬
‫است ‪ :‬افزایش بهای مواد غذائی وسوخت بر اقتصاد خانواده ها فشار آورده وهم باعث شده تا از‬
‫میزان کمک های مردم به مراکز خیریه وبانک های غذا کاسته شود‪)".‬بی بی سی جون ‪(٢٠٠٨‬‬
‫دیده می شود که انتظارات مردم از تدابیر دولتها وسیاست های بلند پروازانه ای نظامی دولت‬
‫بوش تحت نام " رسالت امریکا در جهان " در نزد مردم آن به پایان رسیده وآنها دیگر به انتظار‬
‫دولت جدید دموکراتها یا جمهوریخواها ن نه خواهند ماند وبه خیابانها خواهند ریخت وآنچه راکه‬
‫دولت وقوای امنیتی امریکا انتظار ندارد‪ ،‬مردم خشم آگین همه چیز را بر هم خواهد زد‪ .‬دولت‬
‫ابزارخدمت به غولهای نظامی وشرکتهای نفتی که بقول " میشل شوسودوفسکی " نویسنده‬
‫کتاب »جنگ وجهانی شدن« بحران اقتصادیکه قبل ازوقایع یازدهم سپتمبر شروع شده بود‪،‬‬
‫عمیقا در پیوند با ایجاد نظم نوین جهانی است‪ .‬نظمی که آزادی بازاررا هدف قرار داده است‪....‬‬
‫پنج غول نظامی امریکا )الکهید‪ ،‬نورتهوپ گرومان‪ ،‬ژنرال دینامیک‪ ،‬بوئینگ وری تهون( کلیه‬
‫مبالغ ومنابع تخصیص داده شده به تولیدات مصارف اجتماعی را درجهت مونتاژهای زنجیره‬
‫نظامی کانالیزه کرده اند‪) " .‬این عالوه برتخصیص های پیش بینی شده نظامی درسیستم تحت نام‬
‫"سیستم دفاعی امریکا" وجنگ باتروریزم‪ ،‬عراق وافغانستان وسراسر جهان که صد ها ملیارد‬
‫دالرمتجاوز است سرازیر گردیده است(‪ .‬وبدنباله میخوانیم ‪ " :‬الکهید مارتین بزرگ ترین‬
‫تولیدکننده اسلحه در امریکا قسمت عظیمی ازپرسنل وبودجه بخش تجارتی واجتماعی خودرا‬
‫کاهش داده تا بتواند هرچه بیشتر اسلحه های پیشرفته از جمله هوا پیما های شکاری اف ‪22‬‬
‫تولید کند‪ .‬بهای هریک از این هواپیما ها ‪ 85‬ملیون دالراست‪ .‬درهمین راستا کمپانی بوئینگ‬
‫‪ 200‬ملیارد دالراز وزارت دفاع امریکا برای تولید هوا پیما های ج‪.‬اس‪.‬اف‪.‬در یافت میکند‪.(19)".‬‬
‫همچنان درقسمت هفتم کتاب »جنگ وجهانی شدن« اثرمیشل شوسودوفسکی تحت عنوان‬
‫»آذربایجان« پس از تفصیل استراتیژی نظامی ونفتی واشنگتن تحت نام " استراتیژی جاده‬
‫ابریشم " که تشکیل حکومت های دست نشانده را در مسیر خط های لوله های نفتی‪ ،‬اتحاد های‬
‫نظامی مثل " گوام " وغیره را ایجا می نماید‪ .‬هدف این استراتیژی در خدمت غول های نفتی تا‬
‫کنترول مخاذن نفتی آذربایجان وداالنهای عبور لوله های نفت از باکوبه سوپسا در گرجستان وارد‬
‫واز آنجا توسط کشتی های نفتی به ترمینال پیودونی در نزدیکی ادیسه سواحل بحیره سیاه به‬
‫اوکرائین صادر می شود‪ .‬دوکشور گرجستان واوکرائین عضو اتحادیه گوام اند‪ .‬ترمینال پیودنی در‬
‫ادیسه نفت وارداتی توسط خط لوله وژبا که از اسلواکی‪ ،‬مجارستان وجمهوری چک می گذرد وبه‬
‫جنوب وارد می شود‪ .‬گسترش ناتو به این منظوردر شرق اروپا عالوه بر سایر وظایف این خط را‬
‫حفاظت ومابقی در اروپای غربی تحت پوشش نظامی کشور های عضو ناتو قرار دارد‪ .‬شرکت های‬
‫نفتی امریکائی ـ انگلیسی وغول های نفتی "توتال الف فینا " که شریک شرکت نفتی ایتالیائی‬
‫بنام " ای‪.‬آن‪.‬ای " است وکنسرسیوم نفتی فرانسوی ـ بلژیکی وسایر کمپنی های نفتی اروپائی‬
‫وروسی وایرانی برسر کنترول ذخایر نفت قزاقستان ودریای خزر که باید از طریق بحیره سیاه‬
‫وبالکان به اروپای غربی که در اختیار شرکت های نفتی امریکائی ـ انگلیسی است‪ ،‬سهم خودرا‬
‫باال ببرند برسر رقابت اند وشرکت های امریکائی وانگلیسی تالش دارند تا شرکت نفتی فرانسه‬
‫وایتالیا را از سرمایه گذاری درنفت ایران جلوگیری کند‪ ،‬سایر کشور های اروپائی مثل المان‬
‫باسهم گیری فعال خویش در عملیات افغانستان وناتو دربالکان وروابط تنگاتنگ با کشور های‬
‫اروپای شرقی وروسیه می خواهند امریکائیهاوانگلیسها را راضی سازندتا به سهم شان در این‬
‫ذخایر وحوزه انتقال آن را برسمیت بشناسند‪ .‬اینکه چرا به این سرعت درسالهای اخیر قیمت‬
‫نفت سیر صعودی سرسام آوری را پیموده‪ ،‬متخصصان وکارشناسان دالیل وموجبات فراوانی همه‬
‫روزه بیان میدارند بفردای آن این انگیزه های ومشخصه های باال رفتن قیمت نفت را فراموش‬
‫میکنند‪ .‬عامل اصلی بلند رفتن قیمت نفت بحران مالی امریکا که دیگر همه گیرشده وبه بحران‬
‫اقتصادی تورم دالروقیمت مواد غذائی وبلندرفتن هزینه های زندگی صد ها ملیون انسانهای قاره‬
‫امریکا‪ ،‬آسیا اروپا وافریقا گردیده است‪ .‬در مرکزاین سیاست ها جهانخوارگی امپریالیزم امریکا‬
‫وموسسات مالی قرار داشته که باسیاست های جهانی سازی سلطه گرایانه ای نظامی امریکا‬
‫وسیاست های نولبیرالیستی غرض کنترول بر سراسر کره ارض وبخصوص کشورهای دارای منابع‬
‫بزرگ وبازارکه در اسیا روسیه‪ ،‬چین‪ ،‬هندوستان ودیگران اند‪ ،‬با این سیاست هاازدر مقابله بپا می‬
‫ایستند‪ .‬وهم چنان کشور های اتحاد اروپا وتقویت حوزه یورو وتضعیف نسبی حوزه دالری‬
‫درجهان و خطربیرون شدن عده ای از کشورهای امریکای التین نه تنها از حوزه دالری ونفتی‪،‬‬
‫بلکه بطور کامل در حال فاصله گرفتن از سیاستهای لجام گسیخته وناکام بازار آزاد که بتوصیه‬
‫های امریکائی وبانک جهانی وصندوق بین المللی پول در همنوائی با وال استریت اجرا میگردید‬
‫دیده می شوند‪ .‬اضافه از سه دهه استراتیژی جهانی سازی توام با کنترول نظامی جهان وجهانی‬
‫سازی دالر بحیث پول ملی کشورها در سیاست های واشنگتن به شدت وتوسط عملیات نظامی به‬
‫پیش برده می شود‪ ،‬بخصوص دهه ای اخیرزعامت بوش پسرکه دوران پیامبر گانگی اش به پایان‬
‫می رسد با لجاجت ودروغ وفریب علیه اذهان عامه کشوربه پیش رانده است‪ .‬هیچ‬
‫تقدیرودسـتآوردی را غیر ازبحرا ن وورشکستگی خانواده های امریکائی وبحران جهانی‬
‫وورشکستگی کامل اعتبار دولتهای که بر خط بازار آزاد وآزاد سازی وعدم مداخله دولت در‬
‫اقتصاد تاکید دارند‪ ،‬نمی توان تعین کرد‪ .‬بزرگترین کشور های بازار آزاد مثل امریکا وانگلستان‬
‫درجریان شش ماه اول سال ‪ ٢٠٠٨‬به صدها ملیارد دالر وپوند استرلنگ را از کیسه ریزرف های‬
‫بانک مرکزی از طریق بانکها ببازار تزریق می نمایند وناگزیر گردیده اند‪ ،‬نرخ بهره بانکی راپائین‬
‫بیآورند وقسمتی از مالیاتها را ببخشند وعده ای از بانکها وموسسات مالی که ورشکست شده اند‬
‫دوباره توسط دولت خریداری وبفالعیت های شان درسکتور دولتی باز گردانده می شوند‪.‬‬
‫بطوریقین پس از جبران خسارات وارده وترمیم دوباره از کیسه دولت وعامه به بخش خصوصی باز‬
‫گردانده خواهندشد‪ .‬بازهم موج تازه ای از اعتصابها در حالی که خبر گذاریها ‪،‬اخباراعتصابها‬
‫وتظاهرات را دررسانه های اطالعاتی بطور محدود ومقید تحت کنترول پخش می نمایند بدنبال‬
‫اعتصابهای قایق رانهای فرانسه‪ ،‬انگستان‪ ،‬پرتگال وفرانسه وایتالیا وکامیون رانان بلغاریائی وسایر‬
‫کشور های اروپائی ختم نگردیده که موج تازه وشدید تری ان باردیگر از اسپانیا ده هزار کامیون‬
‫ران برای مدت نامعین به اعتصاب پیوسته اند‪ .‬روز یکشنبه ‪ 8‬جون ‪ ٢٠٠٨‬اضافه از ‪ 90‬هزار‬
‫کامیون ران دراسپانیا دست از کار کشیدند ودر فرانسه نیز آغاز گردیده وگفته می شود که‬
‫بسرعت سرسام آوری به سایر بخش ها وموتر های باری سرایت نموده درحالی که زمان انتقاالت‬
‫حاصالت زراعی است این اختالل نه تنها توانهای بزرگ مالی را به اقتصاد کشور های اروپائی‬
‫وبلند رفتن بازهم نرخ مواد غذائی خواهد داشت‪ .‬ماهیگیران اسپانیائی که قبال به اعتصاب دست‬
‫زده بودند‪ ،‬گفته می شود به اعتصاب کامیونرانان ملحق خواهند شد‪ .‬هنوز دولتها هیچنوع تدابیر‬
‫پیش گیری کننده ای را خبر نمی دهند وقیمت نفت همه روزه بطور سرسام آوری باال می رود وبه‬
‫بشکه ای باالتر ا ز‪ 139‬دالررسیده است‪ ،‬بلندی روز افزون قیمت نفت هم مصرف کنندگان وهم‬
‫صاحبان صنایع وتجارت را ضربهً شدید اقتصادی زده است‪ .‬ارجنتاین که یکی از کشورهای تولید‬
‫کننده مواد زراعی محسوب می شود ودرتحت برنامه آزادسازی بازار‪ ،‬ارجنتاین بحیث کشور‬
‫نمونه ئی در" حوزه دالریزاسیون وال استریت وبانک مرکزی امریکا " قرار دارد‪ " .‬وال استریت "‬
‫وبانک مرکزی امریکا موسوم به " ذخیره فدرال امریکا "سیاست های پولی ومالی عده از این‬
‫کشور های امریکای التین رازیر نظر گرفته وتمام ساختارهزینه های عمومی بطور کامل در‬
‫اختیارطلبکاران امریکائی قرار دارد‪ .‬دستمزد ها بطور دائمی درحال نزول اند برنامه های اجتماعی‬
‫از هم پاشیده شده اند وقشر های وسیع از مردم اینکشورها‪ ،‬بخصوص ارجنتاینیها به ورطه فقر‬
‫سقوط نموده اند‪ .‬در ارجنتاین صنایع پیشه وری وزراعی نابود گردیده‪ ،‬نحو مصرف هزینه های‬
‫عمومی بطور کامل در اختیار صاحبان سرمایه امریکائی است‪ .‬دستمزد ها سقوط کرده‪ ،‬برنامه‬
‫های اجتماعی بفراموشی سپرده شده اند واکثریت مردم به ورطه فقر غلطیده اند‪ .‬به اثر فشار‬
‫تحمیل شده بر زارعین‪ ،‬زارعان تصمیم گرفته اند که اعتصاب شش روزه خودرا در اعتراض به‬
‫افزایش مالیاتها ادامه دهند‪ .‬هرروز موج های تازه اعتصاب وتظاهرات ده ها هزار زارع در سراسر‬
‫ارجنتاین در حال توسعه است‪ .‬در حالیکه در روم ‪ 3‬جون ‪ ٢٠٠٨‬سران کشور های جهان به پاسخ‬
‫یابی وتدابیربه بحران مواد غذائی وباال رفتن قیمت های آن چاره می اندیشند‪ ،‬موج اعتصابها‬
‫وتظاهرات از امریکای وسطی وسواحل اروپای غربی تا اروپای شرقی بطورهمه گیر در حال‬
‫گسترش است‪ .‬به احتمال قوی که دولت هابرای یافتن راه حلها ورفع مشکالت ناشی ازبحران‬
‫ذوجوانب جهانی که از امریکا سربیرون کرده‪ ،‬به آسانی راه حلی نخواهند یافت ودامنه بحران‬
‫دامنگیرسیاست های آزاد سازی بازارولبراسیون گردیده دولتها ناگزیر خواهند بود تا دوباره به‬
‫برنامه های اصالحاتی وحمایت ازسطح زندگی توده های وسیع مردم برای بقایای شان روی آورند‪.‬‬
‫بحران مالی امریکا که براقتصاد امریکا وجهان بسرعت گسترش یافته وداخل تمام عرصه های‬
‫مالی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬تجاری وتولیدی گردیده وده ها موسسه مالی ـ بانکی‪ ،‬تجاری واقتصادی امریکا‬
‫را بورشکستی سوق داده است‪ .‬این بحران باعث سقوط هزینه های مصرفی وباعث عدم پرداخت‬
‫قروض قسطی خانواده های امریکائی ببانکها شده وبه امریکای شمالی‪ ،‬التینی ها‪ ،‬اروپائی ها‪،‬‬
‫افریقائی ها وآسیائی بشدت تاثیرات ناگوار داشته است‪ .‬قیمت مواد غذائی‪ ،‬کرایه ها‪ ،‬سوخت‬
‫برق‪ ،‬آب وبدرفت وپرداخت های به انواع بیمه ها از آنجمله بیمه صحی خانواده ها‪ ،‬بیکاری‬
‫روزافزون وپائین آمدن سطح دالروغیره در کشور های غنی‪ ،‬سطح زندگی طبقه متوسط‬
‫کشورهای غنی رابه طبقه پائین نزول داده وطبقات اجتماعی پائین تر زحمتکشان وطبقه‬
‫کارگروخورده مالکین را به سطح فقر وناداری رانده است‪ .‬به اثرسیاستهای سه دهه ای‬
‫اخیربخصوص از سیاست های خصوصی سازی موسسات دولتی ولبرا سیون بازاروورشکست‬
‫سازی‪ ،‬خصوصی سازی موسسات دولتی در امریکا وکشورهای اروپائی وسراسر جهان تحت چماق‬
‫تهاجم سیاست های نظامی گرانه ای دولت امریکا وکشور های اقمار امریکا که بر سراسر جهان‬
‫تحمیل میگردد ناشی گردیده است‪ .‬صندوق بین المللی پول قبل از اجالس ساالنه اش گزارشی‬
‫در واشنگتن انتشار داده‪ ،‬که درآن بطور آشکارخالف توصیه های سابق این صندوق‪ " ،‬مقرارت‬
‫سهل دولتها ونظارت ناکافی بانکها را سبب وضعیت کنونی دانسته‪ ،‬می افزاید که ‪ " :‬باوجود‬
‫مداخله بی سابقه بانک مرکزی امریکا وبانکهای مرکزی سایر کشور ها‪ ،‬بازار های مالی هنوز تحت‬
‫فشار اند‪ " .‬این کزارش امریکا را کانون بحران معرفی نموده وهم سایر کشور های صنعتی را‬
‫نیزمقصر میداند وکشور های در حال توسعه که اقتصادشان روبه رشد است تا کنون عموما‬
‫انعطاف پذیری نشان داده اند‪) ".‬بمعنی اینکه هم بازار آزاد وهم از اهرم های کنترول کننده دولت‬
‫بهره برده اند‪ .‬آقای بوش با طرح مغرورانه ای که از طرف کارمندان عالیرتبه بانک مرکزی امریکا‬
‫بمشوره کارگزاران مالی وال استریت‪ ،‬بانک جهانی وصندوق بین المللی پول تهیه دیده شده بودبا‬
‫تبختراعالم داشت ‪" :‬این طرح مجموعه ای ازتدابیر اقتصادی برای تزریق پول به جامعه وافزایش‬
‫توان خرید خانوده ها است مانند یک " امپول تقویتی" اقتصاد امریکا را سرپا نگه خواهد داشت‬
‫" طوریکه دیده شد حتی یک روز هم نتوانست جرقه ای امیدی به قلب بازار های مالی جهان‬
‫وارد سازد‪ ،‬در همانروزی که ‪ 150‬ملیارد دالر را بدنبال ‪ 200‬ملیارد قبلی از طریق بانک مرکزی‬
‫ببازار ها تزریق کردند وهم بانک مرکزی اروپا ‪ 500‬ملیارد دالر‪ ،‬بانک مرکزی انگلستان ‪10‬‬
‫ملیاردپوندوبانکهای کانادا وسوئیس عربستان سعودی وسایر بانکهای مرکزی تحت فشار امریکا‬
‫یکی درپی دیگرهرکدام بنوبه ای خود به این عملیه صدها ملیارد دالررا به کیسه های مالی‬
‫خصوصی تحت این نام تزریق کردند‪ .‬نتیجه همان بود که امروز می بینیم‪ ،‬بازار ها عکس العمل‬
‫مثبت نشان ندادند‪ ،‬نرخ مواد غذائی بطور سرسام آوری باال رفت وقیمت نفت با سرعت هرچه‬
‫بیشتر بطرف صعود در حرکت است‪ .‬ونظم نوین جهانی که تحت شالق نظامی ومالی امریکا به‬
‫پیش برده می شود در حال ازهم پاشی وناکامی مطلق قرار دارد‪ .‬مطابق اخبار )‪ 12‬اپریل ‪(٢٠٠٨‬‬
‫مقامات هشت کشور صنعتی جهان موسوم به )گروه ‪ (8‬در واشنگتن برطرحی تواق وتعهد کردند‬
‫تا »نظارت بیشتربرشرکت های مالی اعمال کنند ودر معامالت بین المللی شفافیت بیشتری ایجاد‬
‫گردد‪ .‬رئیس صندوق بین المللی پول برای مقابله با معضل کمبود اعتباردر بازار های مالی جهان‬
‫لزوم مداخله دولتها را ضروری دانست‪ .‬بقول صندوق بین المللی پول ضرر های ناشی از بحران‬
‫وام مسکن در امریکا وسایر کشورها طی تخمین سه ماه اول سال ‪ ٢٠٠٨‬به تریلیون دالر رسیده‬
‫است‪ .‬سوال جدی این است که این ضرر ها ازکدام کیسه ها تامین میگردد ؟ آیا واقعا این ضررها‬
‫را تراست ها وکا رتل های خصوصی می پردازد‪ ،‬یااز کیسه بانکهای مرکزی ریزرو دولتی که‬
‫ازوجوه مالیه دهند گان ومنابع عامه تهیه گردیده است ؟ پرداخته می شود؟ تنها به لطف افزایش‬
‫بهای نفت‪ ،‬سود شرکتهای نفتی بی‪ .‬پی ورویال داچ شل در سه ماهه اول سال به ترتیب آتی ثبت‬
‫است ‪ :‬سود شرکت ‪ ----------------‬شـل = ‪ 7.800‬ملیون دالر‪ " " .‬بی پی )بریتش پترولیم( ‪= -‬‬
‫‪ 6.588‬ملیون دالر‪ .‬بطور سرسام آوری از سه ماه اول سا ل‪ ٢٠٠٧‬در فیصدیهای بسیار بلندی‬
‫قرار دارند‪ .‬عالوه برآن‪ ،‬سود سهام هرکدام در بازار های بورس بخصوص بازار بورس لندن ارتقای‬
‫بلندی را نشان میدهد‪) .‬دریک روز ‪ .(%5‬این سود شرکت ها درحالی تامین میگردد که بلند‬
‫رفتن قیمت نفت بطور سرسا آوری براقتصاد های جهان بخصوص مصرف کنندگان آن سایه ای‬
‫مرگبار گسترده وکارتل نفتی اوپک تحت کنترول مستقیم امریکا قیمت آنرا در جریان امسال‬
‫باالتر از ‪ 200‬دالر دربشکه هشدار داده است‪ .‬ایاالت متحده که کارتل ها وشرکتهای نفتی آن‬
‫تقریبا برتمامی ذخایر ومنابع نفتی جهان بطور مستقیم ویا غیر مستقیم کنترول ونظارت دار د‬
‫ازاین سود ها بهره می برند‪ .‬در گذشته های دوران رونق امریکا دولت از نفت مالیه ای پائینی‬
‫دریافت میداشت وجامعه امریکائی با اصراف در سوخت موادنفتی عادت دارد‪ .‬امروز با صعود‬
‫قیمت های نفت وسایر پرداخت ها براهالی وخانواده های امریکائی زندگی رابشدت دشوار ساخته‬
‫وکارد به استخوان این جامعه رسیده است‪ .‬سیاستهای احزاب جمهوریخواه ودموکرات روز تا روز‬
‫مورد تنفرومخالفت امریکائیان قرار میگیرد وجامعه از این سیاست مداران فاصله میگیرد‪ .‬مشکل‬
‫اصلی اقتصاد امریکا رشد ضعیف بازار کار‪ ،‬بیکاری‪ ،‬نرخ پائین دستمزد ها وهم مزایای زیادی که‬
‫در سابق بکارکنان شرکت ها وموسسات مانندحق بیمه وبیمه تقاعد تادیه میگردید قطع گردیده‬
‫‪،‬انفالسیون باالباعث تورم قیمتها گردیده وتوان خرید خانواده های مصرف کننده رابشدت نابود‬
‫ساخته است‪ .‬بلند رفتن تدریجی قیمت بهره طی دوسال ‪ 5.25‬در صد‪ ،‬پرداخت اقساط قروض‬
‫مسکن برای اکثر خانواده هارامشکل ساخته وبانکها طی این دوسال اخیر اکثرخانه های‬
‫مقروضین خویش را به حراج گذاشته اند‪ .‬دولت درجریان امسال طی ‪ 4‬ماه اول سال ‪٢٠٠٨‬‬
‫چندین بار قیمت بهره را پائین آورده وصدها ملیارد دالررا به بازار تزریق و”مقررا ت نظارت‬
‫بربخش های مالی امریکا« که این مقررات برعکس روال بازار آزاد‪ ،‬نظارت وکنترول بانک مرکزی‬
‫ودولت را برتمام وکلیه انواع فعالیت های موسسات مالی واقتصادی وشرکت های بیمه تامین‬
‫میکند‪ .‬وزیر دارائی امریکا مطمئن است که " تحت این مقررات دولت مسئولیت دارداطمینان‬
‫حاصل کند که نظام مالی بطور موثر تحت مقررات است‪ " .‬وی آقای پالسون )وزیر دارائی آقای‬
‫بوش( متیقن است ومی فرمایند که ‪" :‬مابایدومی توانیم ساختاری داشته باشیم که برای جهانی‬
‫که امروزدر آن زندگی میکنیم طراحی شده باشد‪ .‬یک ساختار انعطاف پذیرتر ‪،‬ساختاری که بهتر‬
‫خودرابا تغییروتحوالت تطبیق دهد‪ ،‬ساختاریکه به ما اجازه دهد به طورموثرتری با اختالالت‬
‫اجتناب نا پذیر بازار برخورد کنیم‪ ،‬ساختاری که سرمایه گذار ومصرف کننده را بهتر محافظت‬
‫خواهد کرد‪) " .‬از بیانات هنری پالسون وزیر خزانه داری امریکا‪ 31.‬مارچ ‪ ٢٠٠٨‬بی بی سی‪ .(.‬به‬
‫این ترتیب وضع کشور های در حال توسعه وکشور های فقیر بدتر از آنست که در مورد آن گفتگو‬
‫گردد‪ ،‬وبطور پیهم این کشورها از طرف بانک جهانی وصندوق بین المللی پول ودولت امریکا‬
‫تحت فشارآزاد سازی بازار‪ ،‬خصوصی سازی وعدم مداخله دولت اند‪ .‬بدنبال نشست ‪ 12‬اپریل‬
‫‪ ٢٠٠٨‬مقامات هشت کشور صنعتی جهان موسوم به )گروه ‪ (8‬در واشنگتن که بر طرحی توافق‬
‫وتعهد کردند تا نظارت بیشربرشرکت های مالی اعمال کنند‪ ...‬ولزوم مداخله دولتها رابرای مقابله‬
‫با معضل کمبود اعتباردر بازارهای جهان ضروری دانستند‪ .‬اینک در سایه بحران نفت )‪ 8‬جون‬
‫‪ (٢٠٠٨‬وزرای انرژی هشت کشور صنعتی جهان در جاپان در حالی باهم دیدار مینمایند که‬
‫تاثیرات سوء قیمت نفت بحیث یکی از زنجیره های بحران‪ ،‬تمامی اقتصاد جهانی را فرسوده‬
‫ساخته است‪ .‬نشست کشورهای صنعتی که متمرکز است برافزایش عرصه وتقویت منابع‬
‫جایگزین انرژی وسایر مسائل‪ .‬یک روز قبل )شنبه ‪ (08.06.07‬پنج کشور مصرف کننده نفت‬
‫امریکا‪ ،‬چین‪ ،‬جاپان‪ ،‬هند وکوریای جنوبی از کشورهای تولید کننده نفت خواستند تولیدرا‬
‫افزایش دهند‪ .‬وضمنا وزیر انرژی نفت امریکا " ساموئل بادمن" ضمنا گفت که " این برای کشور‬
‫های تولید کننده نفت منفعتی ندارد که شاهد مشکالت اقتصادی امریکا باشند‪ .‬آنهابه ما بعنوان‬
‫موتور مهم فعالیت اقتصاد جهانی وابسته هستند‪) " .‬اخبار ‪ 8‬جون ‪ .(٢٠٠٨‬این کشورها‬
‫نتوانستند با تقاضا های ضدونقیض امریکا که معتقد است که پرداخت یارانه های دولتی سوختی‬
‫که در کشور های در حال توسعه غرض تقویت تولیدات وحمایت از صنایع داخلی و حمایت از‬
‫طبقات پائین جامعه است توافق کنند‪ .‬بر خالف پائین بودن بهای نفت در امریکا که اتباع به‬
‫اصراف دراین مصرف عادت کرده اند امریکا به هندوستان وچین وسایر کشورها ی درحال توسعه‬
‫فشار می آورد تا از طریق برداشتن یارانه ها به به تنزیل مصارف نفتی بپردازند‪ .‬وزیر انرژی امریکا‬
‫بطور یکجانبه معتقد است که یارانه های چین وهندوستان در مواد انرژی باعث ازدیاد تقاضا وباال‬
‫رفتن مصرف انرژی وسطح قیمت ها شده است‪ .‬این بمعنی آنست که این کشورها رشد وتوسعه‬
‫اقتصادی کشور وزندگی مردمان خویش را قربانی زندگی مجلل واصراف گرانه ای امریکائی‬
‫نمایند‪ .‬نمایندگان چین وهند به تقاضای امریکا جواب منفی داده اند که آنها نمی توانند‬
‫ازپرداختن این یارانه ها که به ثبات اجتماعی ـ سیاسی کمک نموده شهروندان شان را محروم‬
‫سازند وهم شهروندان شان توانائی پرداخت این هزینه ها راکه توسط بازار آزاد تعین میگردد‪،‬‬
‫ندارند‪ .‬ایاالت متحد امریکا بطور پیهم واز طریق سازمانهای بین المللی ومالی در اختیارش بطور‬
‫پیگیر می کوشد تا فشار این بحران را در راستای که برستون فقرات مالی واقتصادی امریکا وارد‬
‫گردیده واز آن توده های عظیم ملیونی امریکا اعتقاد وامید خودرا به سیاست مداران‬
‫جمهوریخواه ودموکرات روز تا روز از دست میدهند ودولت های صنعتی نیمکره شمالی وکشور‬
‫های درحال توسعه نیزاز اقتصاد امریکا واز حمایت های سیاستهای امریکائی روبه فاصله گرفتن‬
‫اند‪ .‬هم چنان حوزه های بازارهای دالر بشدت طی این شش ماه اول سال ‪ ٢٠٠٨‬جای وارزش‬
‫ومقام خودرا بپول ها ومعادل های دیگری در جهان داده است‪ .‬بطور مثال طال ونفت ویورو‪ ،‬ین‬
‫جاپانی وسایر پول ها در تبادله بازار های مالی جاهای با اعتبارومطمئن تری را کسب می نمایند‪.‬‬
‫هنوزمعامالت تجارت جهانی‪ ،‬معامالت بازار های مالی وکاالئی وبانکها ارزشها وسنجش های‬
‫خودرا به سختی به قیمت های دالری که بشدت آسیب پذیروبسوی ورشکستی روان است با بی‬
‫اعتمادی انجام میدهند امپریالیزم خالف ادعای آن به نقش دولت نیاز دارد همانطوریکه بین‬
‫دولت وجامعه پیوند های وجود دارد وهردو به پیدایش همدیگر کمک وهمدیگر را متقابال یاری‬
‫می رساند‪ ،‬دستگاه دولتی مستحکم ومنسجم باعث تسهیل سازماندهی رشد نیروهای تولیدی‪،‬‬
‫رفاه اجتماعی‪ ،‬تمرکز وبکار گیری سرمایه وسازماندهی سرمایه صنعتی واجرای پروژه های‬
‫اقتصادی ونظارت بر داد وستد داخلی وتجارت بین المللی وبازار‪ ...‬راغرض توسعه یاری واداره‬
‫مینماید‪ .‬در قسمت های قبل دیده شد که سرمایه داری تجاری غرض تامین وفراهم آوری سود‬
‫تجاری نیاز به نظم تجاری وبازاروراه های انتقاالتی وضمانت های پولی وغیره داشت وبدون وجود‬
‫دولت نمی توانست آنرا انسجام وعملی سازد‪ .‬دولتها ی فئودالی که غرض تامین هزینه های‬
‫نظامی ومجلل خویش‪ ،‬مصارف آنرا بر رعایا وتجارتحمیل یا از طریق استعمار گری وچور وچپاول‬
‫وراه های دیگر تامین هزینه می نمودند این دولتها که در برابر اهداف سود جویانه تجاری وبعدا‬
‫سرمایه داری صنعتی مانع بزرگی بود‪ .‬سرمایه داری برای آزادی بازاراز قید مقررات ونظام های‬
‫دولتی خواست مجموعه نظام دولتی را در اختیار منافع خویش به تصرف بگیرد‪ .‬توام با انقالبهای‬
‫بورژوازی در اروپای غربی نظام دولتی کهن در زیر لوای شعار آزادی سرنگون ونظام دولتی جدید‬
‫که از سرمایه داری مبتنی بر استثمار کار مزدوری واستعمارگری قاره ها وکشورها برای تامین‬
‫مواد خام ونیروی کار ارزان وبازار فروش کاال های تولید سرمایه داری بهره می برد‪ ،‬جائی خودرا‬
‫بدولت نیرومند ومنسجم استعماری مثل دولت بریتانیای کبیرواداره مستعمرات وسیع در قاره‬
‫های آسیا‪ ،‬افریقا وامریکا واسترلیا داد وآنرا تامین ونظم بخشید‪ .‬اینکه اقتصاددانان بورژوازی به‬
‫پایان نقش دولت وآزادی بازارتکیه دارند خود متوجه بوده اند که هیچگاهی به اصل نظریه‬
‫"امتیازات مقایسوی " مبادالت آزاد " داویدریکاردو" تمکین نداشته اند وبطور دایمی واستواراز‬
‫نقش های دولت در تنظیم بازاروسوداگری ‪،‬رشد نیروهای مولده وتولید وهم ازنقش سرکوب‬
‫گردولت بحیث ژاندارم علیه جنبش های کارگری واجتماعی داخلی وسرکوب مستعمراتی‬
‫کشورها وجنبش های آزادیخواهان ًه مردمان استفاده برده اند‪ .‬امروز دولت امپریالیستی امریکا‬
‫وشرکای آن بحیث میراث خوار استعمار‪ ،‬در اجرای همان نقش ناظر بر اوضاع بین المللی بحیث‬
‫پلیس جهانی اما نه بیطرف بلکه تابع منافع سرمایه داری بزرگ‪ ،‬کارتل ها وتراست های سرمایه‬
‫داری ومنافع آن عمل میکند‪ .‬در گذشته این نقش بردوش کشور های استعماری مثل بریتانیای‬
‫کبیر‪ ،‬هسپانیه‪ ،‬فرانسه وجرمنی قرار داشت‪ .‬در پایان جنگ اول بین المللی وبخصوص بعدازآنکه‬
‫ایاالت متحده امریکا با مداخله دولت‪ ،‬بحران اقتصادی را پشت سر گذاشت‪ ،‬دولت امریکا بحیث‬
‫یکی از قوی ترین ومقتدر ترین اقتصاد ها ودولتهای های امپریالیستی درعرصه جهانی ظهورکرد‬
‫وسایر دولتهای استعماری را یکی در پی دیگراز قاره ها وکشور ها در زیر شعارآزادی ودموکراسی‬
‫بیرون راند وخود بر منابع مواد خام وبازار ها تسلط را تحکیم نمود‪ .‬این حاکمیت منافع تراست ها‬
‫وکارتل های امریکائی بجائی رسیده که دیگر مرز وکشور وهویت مذهبی‪ ،‬رنگ‪ ،‬قاره ومرز‬
‫کشوری را برسمیت نمی شناسد‪ ،‬بهر جائیکه رغبت کرد سرنوشت دولتها وحاکمیت کشور ها را‬
‫بهر ترتیبی شده‪ ،‬از طریق گماشتگان خویش یا مستقما در اختیار میگیرد ودرنقش پلیس‪،‬‬
‫ژاندارم ومحاکم بین المللی حضور دارد‪ .‬گستردگی پایگاه های امریکائی وناتووشبکه های‬
‫استخبارتی نظامی سیا وپنتاگون به ایاالت متحده این امکان را میدهد که بشمول کشور های‬
‫اروپائی‪ ،‬آسیائی‪ ،‬افریقا وامریکا هر جا که خواسته باشد بطور مستقیم به عملیات نظامی موفقیت‬
‫آمیزدست بزند ویا اوضاع رادرمنطقه یا بین کشور ها ونظامها به سود خود دگر گون سازد ودر‬
‫پایان بحیث برگزیده ای آسمانی تحت شعار تامین صلح‪ ،‬باز سازی ودموکراسی یا بقولی " هر‬
‫زهری ماری " که وی در زراد خانه نظامی اش تجویز نماید‪ ،‬بخورد دولتها ومردمان میدهد‪ .‬نمونه‬
‫های آن نه تنها افغانستان وعراق معاصر‪ ،‬بلکه در امریکای وسطی وجنوبی کشور های افریقائی‬
‫وعربی‪ ،‬آسیا واروپا فراوان است‪ .‬تجزیه یوگوسالویا وادامه تشنجات کشور های بالکان‪ ،‬نشانه‬
‫گیری ایران‪ ،‬سوریه وکوریای شمالی بحیث کشور های شرارت دنباله اهداف توسعه طلبانه وسلطه‬
‫جویانه امپریالیستی دولت نظامی ایاالت متحده است‪ .‬سازمان نظامی ناتووسازمان ملل وشورای‬
‫امنیت وسایر سازمانهای بین المللی ومنطقوی از منافع وهدایات ایاالت متحده بطورمستقیم‬
‫حساب می برند‪ .‬در آخرین بیانه ای عفو بین الملل در زیر پوشش " انتقاد از امریکا ")منظور‬
‫دولت امریکا است(‪ " ،‬به دلیل آنچه عمل نکردن به »مسئولیت رهبری اخالقی« )‪ (20‬این کشور‬
‫در جهان نامیده انتقاد نموده است‪ .‬طی این تازه ترین گزارش ساالنه سازمان عفوبین الملل )‪28‬‬
‫مه می ‪ ٢٠٠٨‬بی بی سی( در موارد نقض حقوق بشر‪ 150‬کشور را فهرست کرده است ‪،‬که‬
‫شهروندان ‪ 81‬کشور جهان مورد بدرفتاری وشگنجه قرار میگیرند ومردمان ‪ 54‬کشوربصورت نا‬
‫عادالنه محاکمه می شوند ودر ‪ 77‬کشور جهان آزادی بیان وجود ندارد‪ .‬سازمان عفوبین الملل از‬
‫جمل ًه اینکشور ها به ایاالت متحده نیزانگشت انتقاد گرفته و امریکا را " برای عمل نکردن به‬
‫مسئولیت بالقوه رهبری اخالقی جامعه جهانی " وهم بخاطر حمایت از پرویز مشرف رئیس جمهور‬
‫پاکستان در زمان اعالم وضع اضطراری که تصمیم به اخراج قضات ومحدود کردن رسانه ها وهم‬
‫به سبب دایر نمودن زندان گوانتانامو مورد ایراد ومالمت قرارمیدهد‪ .‬جالب ترین موضوع گزارش‬
‫سازمان عفوبین الملل توجه به نقش ایاالت متحده به " عنوان بزرگ ترین ابر قدرت در جهان که‬
‫توانائی تعین معیار های رفتاری سایر حکومت ها را دارد واین کشوردر سالهای گذشته به عنوان‬
‫کشوری بی اعتنا به قوانین بین المللی شهرت یافته است‪" .‬باید نقش نظارت گر خودرا توسعه‬
‫دهد‪).‬بی بی سی ‪ 28‬می ‪ .(٢٠٠٨‬اینجا ارتباط به موضوع ؛ سه مسئله در مورد سردمداری امریکا‬
‫بحیث دولت سلطه گستر جهانی برازنده ومورد توجه است ‪ :‬اول ــ اینکه در این گزارش به "‬
‫امریکا بحیث بزرگترین ابر قدرت در جهان که توانائی تعین معیارهای رفتاری سایر حکومت ها را‬
‫دارد‪ " .‬همان نقش ژاندارم بین المللی را واگذار میکند که " در تعین معیار های رفتاری حکومت‬
‫ها " و" عمل نکردن بمسئولیت های بالقوه رهبری اخالقی جامعه جهانی " مورد مالمت وانتقاد‬
‫قرارمیگیرد‪ .‬دوم ــ گزارش بطور کشدار ومریز انتقاد وتوصیف از نقش جهانی دولت چین چه در‬
‫معامالت تجاری واقتصادی با کشور های جهان وهم فروش اسلحه بکشور های که به اصطالح‬
‫نامطلوب اند وباید تحت تحریمات قرار گیرند نه تنها همکاری چین را به حمایت از امریکا جلب‬
‫می نماید‪ ،‬بلکه این گزارش بطور روشن وواضح چین را دعوت به همکاری با هژمونی دولت امریکا‬
‫بر جهان می نماید سوم ــ گزارش سازمان عفوبین الملل عالوه برآنکه دولت ایاالت متحده را‬
‫تحت نام " مسئولیت های اخالقی " به عنوان " بزرگترین ابر قدرت جهانی " به " عمل نکردن به‬
‫مسئولیت بالقوه رهبری جامعه جهانی " بمالمت میگیرد‪ ،‬ودولت چین را با متهم بودن به ادامه‬
‫سانسور رسانه ها وپیگرد مخالفان ونقض تحریم های بین المللی به عده ای از کشور ها مثل‬
‫سودان‪ ،‬نائیجریا‪ ،‬برما‪ ،‬وزیمبا به وادامه دولت خود کامه وهم ارسال اسلحه وادامه تجارت با عده‬
‫ای از کشورها‪ ،‬با همه این نقض ها وتخلفات از نورمهای این سازمان‪ ،‬آنرا بهمکاری با این هژمونی‬
‫دولت امپریالیستی تحریک می نماید‪ .‬این سازمان بخوبی واقف است که دولت چین که رهبری‬
‫دولت آن بدست حزب کمونیست چین است ودر راه شگوفائی ورشد اقتصادی کشوروبهبود‬
‫زندگی توده ها گامهای بلند را برداشته است‪ .‬با اینکه این سازمان بخوبی میداند که دولت توده‬
‫ئی چین با هژمونی دولت امپریالیستی امریکا برجهان از محتوی در تضاد است با آنهم چین‬
‫رابهمکاری بدولت امپریالیستی امریکا می طلبد و آنرا را ترغیب می نماید تا از هرم های فشار نه‬
‫حمایت ازعده ای رژیم ها ودولت ها از ایاالت متحده پیروی نماید‪ .‬دراین گزارش بطور پیهم‪،‬‬
‫تاکید بر هژمونی امریکا برجهان وبه حاشیه بردن این همه مصیبت های ناشی از تجاوزات وجنگها‬
‫وکشتار های بیرحمانه در سرزمینهای بیگانه علیه ساقط ساختن رژیمها ونظامها نادیده گرفته می‬
‫شود وهم ایجاد‪ ،‬توسعه پایگاه ها وشبکه های استخباراتی وماهواره ئی که حق حاکمیت وآزادی‬
‫مردمان را نادیده میگیرد‪ ،‬دراین گزارش مسکوت است‪ .‬آیا این سخنان وبیانه ها وانتقادات از‬
‫بلند پایه ترین مقامات بین المللی مثل »سازمان عفوبین الملل« بطور آشکارتخلف از نورم های‬
‫قبول شده بین المللی که حق حاکمیت دولتها ومردمان را محفوظ میداند نیست ؟ آیا همچو بیانه‬
‫ها وترغیب هاحمایت یکجانبه از نقش ژاندارم وپلیسی بین المللی امریکا را حمایت و پشتیبانی‬
‫قرار نمی دهد ؟ به این ترتیب در گزارش های بلند باالی سازمانهای بین المللی‪ ،‬از سازمان ملل‬
‫وشورای امنیت آن تا سازمانهای جانبی آن بترتیب کم وبیش که مجری سیاستهای ایاالت متحده‬
‫امریکا اند‪ ،‬به سلطه گرائی وزور گوئی ایاالت متحده بر سراسر جهان سر تعظیم فرود کردن‬
‫وحمایت از آن است‪ .‬سازمان های جهانی مثل سازمان تجارت جهانی ‪،‬سازمان جهانی پول وبانک‬
‫جهانی‪ ...‬ودیگران‪ ،‬در راستای منافع بزرگ سرمایه داری امریکا که در وجود دولت سلطه گرای‬
‫جهانی ونظامی امریکا متمرکز است این منافع را حمایت وتوجیهی می نمایند‪ .‬درپایان جنگ‬
‫جهانی دوم‪ ،‬دولت امریکا بحیث مقتدرترین اقتصاد ودولتی که بربزرگترین قدرت نظامی‬
‫وسالحهای کشتار جمعی واستعمال بی باکانه ای آن مجهز بود در عرصه قدرتهای جهانی نه تنها‬
‫ظهور کرد ‪،‬بلکه این قدرت را در اروپا وآسیا وافریقا به آزمایش وعمل در آورد‪ .‬وهم درپایان این‬
‫جنگ بود که به اثر پا فشاریهای دولت انگلیس وشهرت نظریه های اقتصادی " جان کنز"مشاور‬
‫اقتصادی سلطنت بریتانیا که غرض خروج از بحران اقتصادی مشهور به اضافه تولید ‪1932‬‬
‫سازمان جهانی پول وبانک جهانی را بوجود آوردند وجان کنزبرای دوران پس از جنگ توجه به‬
‫نظامی داشت که در آن دولت های بزرگ مجبور نباشند‪ ،‬رعایت های توافق تجاری را مافوق‬
‫پیشرفت های اجتماعی وبخصوص فراهم آوری کار برای همه قرار دهند وی داد وستد آزاد را‪ ،‬در‬
‫هم زیستی با یک نظام محافظوی می دیدکه از طریق نهاد های مالی بین المللی تامین گردند‪ .‬به‬
‫نظریه جان کنز ــ که اقتصاد انگستان بشدت مدیون وزیر بار قروض امریکا که به آزادی تام‬
‫اقتصادی وطال بحیث معیار ایده آل پرداختها عمل میکرد قرار داشت وامورمالی که بوسیله‬
‫سرمایه داران ثروتمند اداره میگردید وبجزسود های عظیم مالی )آنهم طال( بچیزی اهمیت نمی‬
‫دادند‪ ،‬تنها می خواستند تا پرداختها ودیون بزمان معین آن پرداخت گردد اینکه باچه قیمت ؟‬
‫اصال برایشان مطرح نبود‪ .‬در پایان جنگ‪ ،‬کشورهای داخل جنگ جهانی دوم بخصوص اروپای‬
‫شمالی واتحاد شوروی واروپای شرقی که با ویرانی‪ ،‬کمبود نیروکاروکسر شدید توان پرداختها زیر‬
‫بار کمرشکن تخصیص هزینه ها به تولیدات نظامی قرار داشتند‪ .‬راه بیرون رفت برای دولت‬
‫شوروی که بوعده های ایاالت متحده ورئیس جمهور روزولت غرض بازسازی اتحادشوروی بعداز‬
‫جنگ نظر داشت‪ ،‬یکسره ناکام ماند‪ .‬شورویها ومتحدین شرقی آن توانستند که با پیروی ازیک‬
‫مدل ابتکاری پالن دولتی متمرکز وسوسیالیستی تحت نظارت شدید دولت شوروی‬
‫سوسیالیستی وکشورهای عضو شورای اقتصادی کمیکان یا )سییف( که "ربل کلیرنگ " و" دالر‬
‫کلیرنگ " رابحیث پول در معامالت تجاری )پولهای غیر قابل رویت( قبول کردند‪ .‬اتحا شوروی‬
‫وکشورهای عضو اتحادیه اقتصدی کمیکان توانستند در زمانی کوتاهی بر ویرانیهای جنگ فایق‬
‫آیند کشور ها وشهر هاواقتصاد بازسازی گردید رشد نیروهای مولده تامین شد‪ .‬تربیه کدرفنی ـ‬
‫تخنیکی وعلمی توجه جدی مبذول وبسطح رفاه خانواده ها از لحا ظ غذا‪ ،‬مسکن‪ ،‬دوا‪،‬‬
‫داکتروبسترتوزیع عادالنه خانه به زحمتکشان شهروده تامین آب وبرق وراه ها اعمار مکاتب‬
‫وکودکستانها وشیر خوار گاه ها وپرورشگاه ها وزایشگاه ها بسطح سراتاسری برای همه در نظر‬
‫گرفته شد‪ .‬اتباع کشور های سوسیالیستی از بیمه های صحی وبیمه بازنشستگی ساعات‬
‫کارورخصتی های باحداقل با ‪ 25‬روزاستراحتگاهی تقریبا مجانی برای همه تامین گردید‪ .‬در‬
‫عرصه تکنولوژی ودست آورد های علم وفن‪ ،‬اولین انسان شوروی به فضای خارجی قدم گذاشت‪.‬‬
‫دولت شوروی ومتحدین آن بچنان سنگری برای کشور های که جدیدا به استقالل رسیده وراه‬
‫های رشد مستقل اقتصادی رابا همکاریهای اقتصادی ـ تخنیکی اتحادشوروی به پیش می بردند‬
‫واز مزیت های اقتصاد رهبری شده تحت پالن دولتی سود می جستند‪ ،‬یکی هم دولت شاهی‬
‫افغانستان بود که طی دو ونیم پالن پنجساله توانست به تقویت وتجهیزقوای مسلح واستحکام‬
‫وثبات نظام بپردازد که درپناه آن زیربنای حداقل مادی جامعه اعمار شد وانباشت سرمایه‪،‬‬
‫اقتصاد وتجارت رونق گرفت‪ ،‬زندگی خانواده های شهری از حالت بدوی به شهری رونق یافت‪.‬‬
‫)‪ .(21‬اما اروپای غربی به برکت نظریه های جان کنزغرض تعادل وامهای این کشورها که لزوما به‬
‫موعد باید پرداخت میشد وقروض جدید سرازیر میگردید‪ ،‬دولت ایاالت متحده تحت شرایطی و‬
‫تامین امتیازاتی بیشماری برای خود )که حتی برای کنز قابل قبول نبود(‪ ،‬تاسیس بانک جهانی‬
‫وصندوق جهانی پول را پذیرفت‪ ،‬اما با آنهم شرایط چنان دشوار بودکه انگلستان نمی توانست‬
‫تحت آن به اخذ قروض بیشتر تن بدهد‪ .‬افسانه هجوم شوروی به اروپای غربی وآغاز جنگ سرد‬
‫وهم نمونه های رونق اقتصادی وسیاسی سوسیالیستی شوروی‪ ،‬رشد نیروهای مولده آن وتوان‬
‫اقتصادی ونظامی متکی بخود این کشور پهناور وعقبمانده وجنگ زده‪ ،‬به عاملی تبدیل گردید تا‬
‫طرح پالن مارشال که کامال یک پالن تقویت نظامی کشور های اروپای شمالی در حمایت ناتو بود‪،‬‬
‫منجر به باز سازی بعداز جنگ وایجاد اصالحات ضروری دموکراتیک در کشور های اروپای غربی‬
‫گردید‪ .‬دولت امریکا نزدیک به پایان جنگ تجاوزگرانه بر ویتنام به برنامه سیاسی داخلی تحت‬
‫عنوان " نیو دیل" ‪) 1964‬شیوه جدید( برنامه اصالحات اجتماعی جامعه بزرگ راطراحی کرد که‬
‫تحت آن ‪ :‬امنیت اجتماعی‪ ،‬تنظیم بیمه های صحی ‪،‬کمک به مسکن‪ ،‬کمک به آموزش وپرورش‬
‫وترویج سیستم خریداری به اقساط وغیره را مورد حمایت دولت قرار داد این تحول ساختاری‬
‫جدید در نظام اجتماعی باعث تحولی درعادات مصرفی وخرید خانواده ها شده وامریکا را به‬
‫حیث پیشتازونمونه دربرابرسایر کشور های اروپای غربی قرار داد به اینترتیب زمانی کوتاهی‬
‫کافی بود تا این مودل درستی وسالمتی خودرا نشان بدهد ودرپی آن هجوم سرمایه مالی‬
‫وموسسات مالی وبانکهای تجاری برتری های خودرا کسب کردندووضع رابحالت اولی بعداز جنگ‬
‫جهانی برگشتاندند‪ .‬تاریخ اقتصادی کشور ها بیانگر این اصل است که بدون وضع قوانین محدود‬
‫کننده تجاری‪ ،‬تامین انباشت وسمت دهی سرمایه ها وحمایت از مولدان داخلی وتولیدات آنان‬
‫دست یابی به پیشرفت وصنعتی ساختن کشورهای پیشرفته میسرنبود‪ .‬کشور های پیشرفته‬
‫بدون دست انسجام دهنده ای رهبری دولت به این پیشرفت دست نیافته اند کشور های‬
‫پیشرفته ازقبیل امریکا‪ ،‬انگلستان‪ ،‬فرانسه ‪،‬المان‪ ،‬جاپان‪ ،‬کوریای جنوبی ‪،‬چین وهندوستان‬
‫وسایر کشور های در حال توسعه ویا فقیرمثل افغانستان به برنامه ریزی دولتی ودست کنترولی‬
‫دولت براقتصاد کشوراز نیاز های درجه یک شان بوده است‪ .‬تحت حمایت دولتی‪ " ،‬ایاالت متحده‬
‫امریکا از قرن‪ 19‬الی اوایل قرن ‪ 20‬توانست به باالترین نرخ رشداقتصادی جهان با تعرفه گمرکی‬
‫در حدود ‪ %50‬بعدها در عین مخالفت ظاهری با حمایت گرائی رونالد ریگن واردات موتر‪ ،‬فوالد‪،‬‬
‫شکروپارچه را محدود کردودولتش عوارض گمرکی بر واردات موتورسیکلیت های بزرگ را‬
‫بمنظورحمایت از کارخانه هارلی دیویدسون یازده )‪ (11‬برابر کرد‪.‬وفشارش را بر جاپان برای باال‬
‫بردن ارزش پولش ادامه داد تقریبا همانند جورج دبلیوبوش که اکنون فشاری رابرچین واردمیکند‬
‫" )‪ .(22‬مبانی نظریه کنزی براین اصل بنا است ؛ برای اینکه کشور توسعه یابد ‪،‬می بایستی با‬
‫سعی در کاهش اضافات تجاری‪ ،‬کشور خودرا ملزم به تولید کار برای همه بکند‪ ،‬این امربا کمک‬
‫سرمایه گذاری های متناسب با احتیاجات داخلی وازطریق صندوق جهانی تامین شود‪ .‬اما‬
‫سیاستهای صندوق جهانی پول وبانک جهانی بجای این شیوه برخورد کنزی‪ ،‬وام به اختیار‬
‫کشورهای تحت شرایط اکید که تقاضای داخلی را سرکوب می نمایند‪ .‬این نوع وامها بجای انکه‬
‫قرضه باشد ابزاری است برای جلب رضایت قرضه دهندگان که در انتظار موقعیت مناسب تری‬
‫برای سرمایه گذاری در جای دیگری هستند‪ .‬به این ترتیب روشن وقابل تاکید است که در عمل‬
‫سیاست داخلی امریکابر پایه اصول نظریه جان کنزاستوار بوده وسیاستهای امریکا را سمت داده‬
‫است‪ .‬بحران اخیر مالی امریکاکه سالها است بر اقتصاد امریکا سایه انداخته است‪ .‬دولت امریکا‬
‫تحت رهبری جمهوریخواهان ودموکراتان در مرکز توجه به سیاستهای خارجی وتامین منافع‬
‫وسود های عظیم کمپنی های سالح سازی ونظامی وکنترول بر مناطق وکشورهای نفتی تعین‬
‫استراتیژی دولت رابه پنتاگون وسازمان سیا سپرده اند تا " نظم نوین جهانی " راتحقق‬
‫بخشند‪.‬دراین راستا سازمان پیمان انتالنیک شمالی ـ ناتو رهبران صندوق بین المللی پول‪ ،‬بانک‬
‫جهانی وسازمان تجارت جهانی باهم همکار وارتباط ارگانیک دارند‪ .‬موسسات مالی بین المللی‬
‫مثل صندوق بین المللی پول که در ارتباط تنگاتنگ با وال استریت وصاحبان مجتمع های نظامی‬
‫وصنعتی امریکا دارد ودکتورین مداوای اقتصادی کشور های در حال رشد وفقیر وجمهوریهای‬
‫سابق شوروی واروپای شرقی را دیکته میکنند‪ ،‬بقول میشل شوسودوفسکی " جنگ وجهانی‬
‫شدن" ‪ " :‬این سیستم به دستگاه واقعی قدرت متکی است‪ ،‬یعنی بانکهاوموسسه های مالی بین‬
‫المللی‪ ،‬شرکت های صنعتی ـ نظامی وسازندگان اسلحه‪ ،‬غول های نفتی‪ ،‬موسسات‬
‫بیوتکنولوژیک شرکت های که تولیدات مرکب دارند )نظامی وغیر نظامی( وموسسات خبری که‬
‫یا سازنده خبر ویا قلب کننده خبر برای انحراف افکار عمومی هستند‪ ،‬پایه های قدرت وتصمیم‬
‫گیری را در واشنگتن تشکیل میدهند ! " )‪ .(23‬میشل شوسودوفسکی معتقداست که " بحران‬
‫جهانی اقتصادی "که قبل از وقایع یازدهم سپتمبر شروع شده بود‪ "،‬عمیقا در پیوند با ایجاد نظم‬
‫نوین جهانی دارد‪ ،‬نظمی که آزادی بازاررا هدف قرارداده است‪.‬از "بحران آسیا در سال ‪1997‬‬
‫ماشاهد سقوط بازار های ملی هستیم‪)".‬منظوراز تاراج نقدینگی کشورهای مثل اندونیزی‪،‬‬
‫کوریای جنوبی وتایلند سفته بازها درجریان بحران مالی آسیائی بامعامالت کالهبرداری بورسی‬
‫ظرف چند ماه بیش از صدملیارد دالر نقدینگی از ذخایر بانک های مرکزی رابه صندوق های‬
‫خصوصی غرب توسط الشخوران مالی ربوده وانتقال گردید‪ (.‬اقتصاد های ملی یکی بدنبال دیگر‬
‫ی فرو می پاشند‪ .‬بعضی کشور ها مانند ترکیه وارجنتاین به طور کامل به دست طلبکاران بین‬
‫المللی افتاده اند ومردم این کشور ها در فقر فرورفته اند‪ " .‬بحران اقتصاد جهانی که همراه است‬
‫با ورشکستی موسسه های دولتی‪ ،‬باال رفتن تعداد بی کاران‪ ،‬نزول سطح زندگی در سرتا سر‬
‫جهان ازجمله اروپای غربی وامریکای شمالی وبروز قحطی در کشور های در حال رشد‪ ،‬موجد‬
‫جنگ وگرایش به حکومت اقتدار گرا شده است‪ ...‬وروند فروپاشی دولت های اجتماعی ورفاه را‬
‫در اکثر کشور های غربی تسریع کرده است‪ .‬همزمان به جای تولید کاال های مورد نیاز جامعه‪،‬‬
‫تولیدات نظامی افزایش می یابد که به بهای نادیده گرفتن احتیاجات مردم سود سر شاری را به‬
‫کمپانیهای نظامی سرازیر میکند ")همانجا(‪ .‬استراتیژیست های نظامی امریکا فکر نمی کنند که‬
‫توسعه نظامی امریکا رابرقاره ها وکشور های جهان‪ ،‬با سر بلند کردن همچو بحران های مالی‬
‫واقتصادی متوقف کنند‪ .‬زیرا آنان بخوبی میدانند که با مرجع بودن دالربحیث پول همگانی‬
‫وجهانی به امریکا اجازه میدهد وتاامروز هم چنین بوده که امریکائیها زندگی راحت خودرا‬
‫علیرغم کسر های بودجوی عظیم ادامه بدهند واحساس مصونیت واصراف نمایند‪ .‬آنان تشخیص‬
‫کرده اند که بااشغالگری نظامی واقتصادی ـ مالی مناطق وکشورها وتامین سلطه نظامی‪ ،‬مالی بر‬
‫ثروت ها ومنابع این کشور هامی توانند به آسودگی اقائی خودرا حفظ وبچپاول بیشتربپردازند‬
‫وبی خبر از آنکه این چپاولگری وتاراج برمردمان امریکا وهم برجهانیان باالخره پایانی خواهد‬
‫داشت یاخیر ؟ آنگاه است که به سیستم کنزی اتخاذ تدابیرکنترولی وبه اجرای برنامه های‬
‫سیاست داخلی اقتصادی می افتند ومداخله دولت وبانک مرکزی وسایراهرم هارا در عمل مجاز‬
‫میدانند وبدان عمل میکنند‪ .‬که در جریان شش ماه اول امسال ‪ ٢٠٠٨‬در برابر بحران مالی‬
‫ازهمین شیوه استفاده شده‪ ،‬دولت بوش صدها ملیارد دالررا از طریق بانک مرکزی به بازار بدون‬
‫در نظر داشت تاثیر آن برقیمت ها پمپ نموده است وتدابیری از قبیل ؛ کاهش نرخ بهره ‪،‬کاهش‬
‫مالیاتها ونظام کمکی دولت بمنظور تشویق خانواده ها بمصرف‪ ،‬قروض قسطی در زمینه های‬
‫مسکن‪ ،‬بهداشت‪ ،‬آموزش وپرورش وکمک به ایام تقاعد وغیره را به ترتیبی قابل اجرا ووعده‬
‫میدهند‪ .‬که در شعار های انتخاباتی دموکراتها بخصوص در شعار" بارک اوباما " کاندیدای سیاه‬
‫پوست جوان دموکرات امریکائی برازنده است که میگوید »به تغییرباور دارم«‪ ،‬انتخاب سیاستهای‬
‫را به پیش کشیده‪ ،‬که به عقیده ایشان امریکا را نه تنها از بحران‪ ،‬بلکه به شگوفائی دوباره طی ده‬
‫سال سمت خواهد داد‪ .‬در مرکزاین سیاست ها توجه بیشتربه سیاستهای داخلی وبلند بردن‬
‫سطح در امد خانواده ها واصالح سیستم های بیمه وکمک به خانواده هاوتامین بیشتر هزینه های‬
‫اجتماعی واز سرگیری مداخالت دولت درنظم تجارت وتولید وغیره است‪ .‬اقتصاد بازارآزاد امریکا‬
‫هر گاهی که بسالمت خود نیاز داشته به مداخله دولت برمبانی نظریات کنز یا سایر اقتصاد دانان‬
‫که مداخله در امور اقتصادی را ضروری میدانند تجویز نموده اند‪ .‬این بار مریضی مهلکتر ودست‬
‫وپاگیر تر از سابق چهره می نماید که در بی اعتباری سیستم مالی امریکا وورشکستهای پی یاپی‬
‫بانکها وبازار های بورس واعتبار دالر بحیث پول جهانی بشدت لطمه وارد نموده وبانکها در حال‬
‫تعدیل کردن وتعویض ذخایر خویش به پول های دیگر وجنس طال ونفت اند وبا کسر بودجه‬
‫وانفالسیون وبلند رفتن سرسام آور هزینه های زندگی خانواده های امریکائی وملیارد بخشی های‬
‫" بوش " به کمپنی ها وبانکها وبلندپروازی های نظامی نه تنها اقتصاد امریکا را بزانو در آورده‬
‫وبطور کامل ملیتاریزه شده وتوان کاریابی آن به حداقل خود رسیده است‪ .‬امروز دیگر! امریکا‬
‫بحیث کشوری پناهگاه مالی برای دخول سرمایه های خارجی پناهگاه مصئون شمرده نمی شود‪.‬‬
‫ایالت متحده با اهستگی وآرام اقتداری را که در گذشته برای خویش تامین نموده بود به پایان‬
‫می رساند‪ .‬روزی فرا می رسد که دیکر ایاالت متحده امریکا نتواند آنهمه ثروت آفرینی راکه در‬
‫ماضی وامروز از سراسر جهان به آن کشور سرازیر است بیشتر از این تامین نماید‪ .‬زمانی که‬
‫جریان سرازیر شدن این ثروت جهانی به ایاالت متحده بپایان میرسد‪ ،‬دیگر وحدت ایالت متحده‬
‫دریک دولت مرکزی فدرال نیز زیر سوال است ؟ وقتا که ایاالت متحده ازتقسیم ثروت بی پایان‬
‫جهانی که به این کشور سرازیر میگردد‪ ،‬خودرا بی نصیب بیابند‪ ،‬دیگر زوال وجدائی این ایاالت‬
‫مقدور میگردد وتبادله آزاد باردیگر بین این ایاالت برمبانی منافع وسیاستهای داخلی وخارجی‬
‫مستقل هر یک از ایاالت متشکله )بحیث دولت مستقل وجداگانه( عمل خواهد کرد وهریک‬
‫ایالت برتمرکز منافع داخلی اش هرچه بیشتربحیث دولت های مستقلی در جغرافیای جهانی‬
‫احتمال ظهور دارند ومفهوم کشوری بنام ایاالت متحده امریکا زیر سوال برده می شود‪ ،‬آنوقت‬
‫است که دیگر مقام ژاندارم جهانی وسلطه جوئی امریکائی بپایان می رسد ودیری نخواهد بود که‬
‫بشریت با متالشی شدن این امپراطوری وهویت تاریخی آن به تاریخ مراجعه خواهند کرد‪.‬‬

‫پایان بخش دوم‬


‫سرور منگل ‪ ٩‬جون ‪٢٠٠٨‬‬

‫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬

‫)‪ (1‬ــ " امپریالیزم باالترین مرحله سرمایه داری "‪ .‬و‪ .‬ای‪ .‬لینن‪ .‬سایت راه توده‪ " .‬نشرات توده‬
‫" )‪ (2‬ــ همانجا‪ .‬ص‪ 13 .‬ــ ‪ (3) .14‬ــ همانجا‪.‬ص‪ (4) .19.‬ــ همانجا‪.‬ص‪(9 ،8 ،7 ،6 ،5) .25 .‬‬
‫ــ همانجا‪ .‬بترتیب ازصفحات ‪ 8‬ــ ‪ (10) .13‬ــ افغانستان در مسیر تاریخ‪ .‬غالم محمد غبار‪ .‬ص‪.‬‬
‫‪ (11) .789‬ــ همانجا‪ .‬ص‪ (12) .790 .‬ــ اقتباس ازافغانستان در مسیر تاریخ غالم محمد غبار‪ .‬از‬
‫ص‪ 789 .‬ــ ‪ (13) .826‬ــ اقتباس از سایت " اصالت " تحت عنوان "سرمایه های کنونی را کیها‬
‫اداره میکند ؟ " ترجمه ‪ :‬شمشاد‪ (14) .‬ــ ص‪ 2.‬لوموند دپلوماتیک‪ .‬شماره آخر مارچ سال ‪٢٠٠٨‬‬
‫م‪ .‬بفارسی‪.‬ویب سایت راه توده‪ (15) .‬ــ اکثرا مطالبی خبری ازویب سایت خبری بی بی سی‬
‫اعتبار داده شده است وغرض سهولت در همانجا به تاریخ خبر اشاره شده ضرورت به پاورقی‬
‫دیده نشده است‪ (16) .‬ــ جنگ‪.‬جهانی شدن فصل اول‪ (17) .‬ــ رئیس هیئت مدیره انجمن‬
‫اقتصاددانان متحدبرای کاهش تسلیحات نظامی‪ ،‬مدیر کاوش در موردبی عدالتی در دانشگاه‬
‫تکزاس واستاددانشگاه تکزاس ومحقق در انستیتوی اقتصاد " لیوی "‪ (18) .‬ــ لوموند‬
‫دپلوماتیک شماره نهم سال ‪.٢٠٠٣‬ویب سایت راه توده‪ (19) .‬ــ جنگ وجهانی شدن‪ (20) .‬ــ‬
‫غرض پیشتر معلومات مراجعه گردد به پالنهای اول ودوم وسوم افغانستان تالیف زیاست پالن‬
‫وزارت پالن افغانستان وقسمت سوم این نوشته‪ (21) .‬ـــ لوموند دپلوماتیک شماره‪ 5.‬ص‪.‬اول‬
‫نو‪.‬شته سرگی حلیمی‪ (22) .‬ــ جنگ وجهانی شدن فصل اول‪ .‬ص‪ (23) .5 .‬ــ از نویسنده است‪.‬‬

‫نوت‪ :‬تبصرٔه کوتاه بر اجالس گروه ‪٨‬‬

‫اجالس گروه ‪ 8‬صنعتی ترین کشورها‪ ،‬امریکا‪ ،‬جاپان‪ ،‬المان‪ ،‬فرانسه‪ ،‬انگستان‪ ،‬ایتالیا‪ ،‬کانادا‬
‫وروسیه تحت نام الودگی محیط زیست ووضعیت اقتصاد جهانی در تدابیر امنیتی شدیدی دور از‬
‫انظار ورسانه های خبری در جزیر ًه هوکایدوتحت شعار فریبنده ای جلوگیری از گرمایش زمین‬
‫وغذا دایر گردید‪ .‬این اجالس در حالی دایر می گردد که زمامدار امریکائی جورج بوش هنوزاز‬
‫وضع ناهنجا اقتصادی امریکا برای گفتن چیزی ندارد وفریب کارانه می خواهد‪ ،‬با تکیه بر تشنج‬
‫وزورگوئی جهانیان را متقاعد سازد که گویا که این وی )مسترجورج دبلیوبوش( است که بکمک‬
‫به توده های فقیر افریقا می شتابد‪ ،‬تا آنها را از فقرکشنده ومرگ نجات بدهد‪ .‬اکونومیست‬
‫درمورد بانک جهانی وصندوق بین المللی پول وابسته به وال استریت ودولت امریکا نوشته بود ‪:‬‬
‫" آنها در باره دولتها به قضاوت می نشینندواز توان مالی خویش برای تاثیر گذاری برسیاست‬
‫اقتصادی در تعدادی از کشور های در حال توسعه استفاده میکنند‪ .(1) " .‬نشست گروه ‪ 8‬که‬
‫تعهدات اجرائی ندارد وهیچ کشوری ملزم به اجرای تصامیمات آن نیست‪ ،‬برنگرشی مشترکی‬
‫توافق کردند که برنصف کردن میزان آلودگی تولیده تا سال ‪ 2050‬تاکید داشت وکشورهای گروه‬
‫‪ 8‬از کشورهای درحال توسعه مثل برازیل‪ ،‬چین‪ ،‬هند ‪،‬مکزیک ‪،‬افریقای جنوبی وغیره مصرانه‬
‫خواستند تا آلودگیهای خودرا تا ‪ 80‬در صد کاهش دهند‪ .‬اما احساس اینکشور ها دربرابرگرفتن‬
‫مسئولیت مسئله ای است که مسبب آن غرب بوده این تقاضا را نپذیر فتند‪ .‬دراین اجالس عالوه‬
‫برمسئله آلودگی که باعث گرمایش زمین دانسته شده‪ ،‬افزایش قیمت مواد سوخت‪ ،‬مواد غذائی‬
‫ووضع تحریمها بر زیمبابه نیز مطرح بود‪ .‬اجالس گروه ‪ 8‬دربیانیه نهائی‪ ،‬نسبت به توانائی‬
‫اقتصادی خود درعبور از مقطع دشوارکنونی مشروط بر اینکه تمامی کشور های جهان همچنان به‬
‫تجارت آزاد متعهد باقی بمانندامیدواری نشان داد‪ .‬اجالس بطورتلویحی کشور های در حال‬
‫توسعه را عامل مصرف بیشتر مواد سوخت ومصرف مواد غذائی وآلودگی زمین دانسته‪ ،‬ازاین‬
‫کشور ها بطور تلویحی خواسته میشود‪ ،‬تا یارانه های کمکی را برمواد سوخت ومواد غذائی مورد‬
‫ضرورت توده های کم در آمد بر دارند وازسیاستهای حمایوی وآزاد گذاشتن تبادله ارز وتجارت‬
‫آزاد راباسیاست های نرخ برابری پولهای ملی کشور ها در برابر ارز خارجی باز بگذارند‪ ،‬تا‬
‫کشورهای صنعتی وموسسات مالی " الشخوران " آن طبق توصیه های بانک جهانی وصندوق بین‬
‫المللی پول ارز های ذخیروی کشور های در حال توسعه را وبخصوص در گام نخست مازاد‬
‫ارزتجاری را دریک چشم بهم زدن غارت نمایند‪ .‬این اجالس با تظاهرات گسترده وعکس العمل‬
‫های منفی رسانه ها در سراسر جهان مثل سالهای گذشته بدرقه گردید‪ .‬از همه بیشترقابل توج ًه‬
‫روزنامه ها واطالعات جمعی تشریفات خاص وتدابیر امنیتی وسیع ومصارف سنگین صدها ملیون‬
‫دالری این اجالس بود‪ ،‬که با اهداف آن در مغایرت کامل قرار داشت‪.‬‬

‫سرور منگل‬

‫‪ ١٠‬جوالی ‪٢٠٠٨‬‬

‫ادامه دارد‬
‫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬
‫ــــــــــــــــ‬

‫)‪ (1‬ــ نقل از کتاب »جهانی کردن فقر وفالکت« گرد آورندهومترجم دکتور احمد سیف‪.‬‬

You might also like