Professional Documents
Culture Documents
توشه راه نجات
توشه راه نجات
آيا براستی وبا توجه به آنچه که شنيده ای ومی شنوی وآنچه که خوانده
ای ومی خوانی،وآنچه که ديده ای ومی بينی،هنوز برايت ثابت نشده
است،که سفر طولنی ،از همه سفرها طولنی تر ،در پيش داری؟
وزندگی ای،نه مانند زندگی اين دنيا که هم اکنون سرگرم آنی،موقت ونا
پايدار،بلکه پايدار ودائمی،در انتظار تو است؟ وشايد که هر لحظه،آن
سفر شروع،وآن زندگی به استقبالت آيد؟!.
می دانم،که می دانی ويقين داری ،که بايد به آن سفر بدون بازگشت
بروی،وآن زندگی ابدی را شروع کنی .اما آيا براستی توشه سفر را
فراهم کرده ای ؟ کلبه محقری را برای آن زندگی،بی ناپايداری ساخته
ای؟ يا مانند زندگی اين جهانت که در پيری به خانه محقر فقيری دست
يافته ای،آن هم ،با هزاران قرض پر سود وربا،برای آن جهانت،در چنين
انتظار هستی؟ ای انسان .ای دوست .که از همه خود مانيها خود مانی
تر،واز همه دوستها دوست تر،الحق اشتباه می کنی،در آن جهان وام
نمی دهند .سود وربا نمی خورند .فقط آن توشه وکوله بار خودت
است،که بدادت می رسد واز تنگنا بدرت می آورد .آن هم اگر بتوانی به
منزلش رسانی وکوله باری ديگر وسنگين تر را،بدنبال خودت يدک
نکشی وبچاهت کشاند.
ای مسکين .بخدا سوگند .سفر هولناک است وراه سفر سخت .روز
روز وحشتناکی است .طبيعت حالت عادی را از دست داده است،ترس
سراپای هر انسان را فرا گرفته ونمی داند چه بر سرش می آيد .آنقدر
َ
ن قوا َرب ّك ُ ْ
م إِ ّ س ات ّ ُ
می داند که در انتظار سر نوشتی استَ } :يا أي َّها الّنا ُ
ت َ ل كُ ّ م ت ََروْن ََها ت َذ ْهَ ُ ساع َةِ َ َزل َْزل َ َ
ضعَ ْ ما أْر َ ضعَةٍ ع َ ّ
مْر ِل ُ م ي َوْ َ
ظي ٌ
يٌء ع َ ِ
ش ْ ة ال ّ
مل ََها{ ]الحج [2 -1: ح ْ
ل َم ٍح ْ
ت َل َذا ِضع ُ ك ُ ّ وَت َ َ
روزی حضرت عائشه صديقه رضی الله عنها سخت گريست .حضرت
رسول اکرم صلی الله عليه وسلم پرسيد :چرا گريه می کنی؟ در جواب
گفت :به ياد آتش جهنم افتادم .آيا روز قيامت اهل خانه ات را به ياد
می آوری؟ حضرت رسول اکرم صلی الله عليه وسلم فرمودند " :در
سه موضع) محل( کسی از کسی ياد نمی کند .وقتی که نامه عمل به
پرواز در آيد .وقتی سنجش عمل خير و شر شروع شود .وقتی که
گذشتن از پل صراط شروع می شود".
آنچه که مسلم است مراحل سخت روز قيامت،که انسان تنها است
وهمراهی جز تقوای دنيا،که توشه سفر او است،ندارد،همان سه مرحله
است .پس از گذشت آن سه مرحله دوستان،پدر ومادر وفرزندان،زن و
شوهر و ..به جستجوی همديگر می افتند.
المان ،به انتظار فردا منشين .از همين امروز شروع کن تدارک توشه
قيامت را .فردا دير است،شايد به فردا نرسی،يا فردا به تو نرسيد
ومجال جولن را به تو ندهد .اشتباههای گذشته را هر فردايی در انتظار
فرداهای ديگر تکرار نکن .اگر اينچنين کنی شايد هر گز به آن فردا
نرسی که توشه راهت را فراهم سازی .احتمال اينکه سفر شروع
شود،نزديک است .مگر نمی شنوی که هر روز در اطرافت،منادی ندا را
سر می دهد،که فلنی به سفر رفت.
ای بيچاره .چاره،داشتی خودت را بيچاره کردی .خودت خوب خوب می
دانی که سفر در پيش داری وبايد توشه راه آن را تدارک کنی .ومی
دانی تدارک آن مانع کارهای ديگرت نمی شود وراه کارهای ديگرت را
نمی گيرد وضرری به آنها وارد نمی کند .وجودت را بطور کلی وقف
انجام کارهای دنيايت کرده ای،مثل اينکه به فکرت نمی رسد ،که
خواهی نخواهی بايد به اين سفر بروی،حتی به اندازه سفر،دو الی سه
ساعته ای که به کوه،يا به گردش وصحرايی می روی،برای آن،خود را
آماده نمی کنی .آب را با خودت می بری شايد در راه تشنه گشتی.نان
وغذا را می بری،باين احتمال که گرسنه شوی .تنقلت وميوه را بر می
داری که اگر خسته شدی تغيير ذائقه ای دهی واستراحتی کنی وبا
خوردن آنها خستگی را برطرف نمايی وتمدد اعصابی وتجديد قوايی
کنی .براستی اين سفر کوچک چند ساعته مهم است يا سفر طولنی
ای که در بی زمان صورت می گيرد شايد به صدها هزار سفری که در
زمان صورت می گيرد،بطول انجامد ،براستی سفر کوه) (...وقت زياد
را می گيرد،يا سفر کوه ابديت؟
ای دوست،يک راهنمائيت می کنم،بيا ومردی کن .تا پيک سفر حلقه در
خانه ات را نکوبيده وزنگ آن را به صدا در نياور ده است،در خانه
وخانواده ولوله وهلهله به پا نکرده است ،مي تواني كمي ،خيلی کم به
اندازه یکدهم از وقت یوميه خودت را به بندگی وراز ونياز،در پيشگاه
پروردگارت،پروردگار بی نيازت اختصاص دهی.