Professional Documents
Culture Documents
هخامنشیان
هخامنشیان
هخامنشیان ( ۵۵۰ - ۳۳۰پیش از زادروز) نام دودمانی پادشاهی در ایران پیش از اسالم است .پادشاهان این دودمان از
پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» میرساندند ,که سرکردهٔ خاندان پاسارگاد از خاندانهای پارسیان بودهاست.
هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین
پادشاه ماد فرو ساخت و سپس گرفتن لیدیه و بابل ،پادشاهی هخامنشیان تبدیل ,به شاهنشاهی بزرگی شد .از این رو
.کوروش بزرگ را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی میدانند
به پادشاهی رسیدن پارسیها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجستهٔ تاریخ باستان است .اینان دولتی ساختند که
دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود در آورد .شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ
[]۱
جهان میدانند ,.پذیرش و بردباری دینی از ویژگیهای امپراتوری هخامنشی به شمار میرفت.
فهرست مندرجات
]نهفتن[
کشور و سرزمین
پارسها مردمانی از ایل آریایی بودند که نمایان نیست از چه زمانی به فالت ایران آمدهاند .آنان از ایل آریایی پارس یا
پارسواش بودند که در سنگنوشتههای آشوری از سده نهم پیش از زادروز مسیح ،نام آنان دیده میشود .پارسها
همزمان با مادها به بخشهای باختری ایران سرازیر شدند و پیرامون دریاچه ارومیه و کرمانشاهان جای گرفتند ,.با
.ناتوانی دولت ایالم ،نفوذ خاندان پارس به خوزستان و بخشهای مرکزی فالت ایران گسترش یافت
تاریخ ایران
ایالمیان برای نخستین بار در سالنامههای آشوری سلمانسر سوم در سال ۸۳۴پ.م ،نام
خاندان «پارسوا» در جنوب و جنوب باختری دریاچه ارومیه برده شدهاست.
تاریخ ایران پیش از اسالم برخی از پژوهشگران مانند ,راولینسن بر این ایده هستند ,که مردم پارسواش
ماد همان پارسیها بودهاند ,.تصور میشود خاندانهای پارسی پیش از این که از میان
درههای کوههای زاگرس به سوی جنوب و جنوب خاوری ایران بروند ،در این
هخامنشیان سرزمین ،ایست کوتاهی نمودند ,و در حدود ۷۰۰سال پیش از زادروز در بخش
پارسوماش ،روی دامنههای کوههای بختیاری در جنوب خاوری شوش در
سلوکیان
سرزمینی که بخشی از کشور ایالم بود ،جای گرفتند .از سنگنوشتههای آشوری
اشکانیان چنین بر میآید که در زمان شلمنسر ( ۷۲۱-۷۱۳پ .م) تا زمان پادشاهی
آسارهادون ( ۶۶۳پ .م) ،پادشاهان یا فرمانروایان پارسوا ،پیرو آشور بودهاند.
ساسانیان پس از آن در زمان فرورتیش ( ۶۵۵-۶۳۲پ .م) پادشاهی ماد به پارس چیرگی
.یافت و این دولت را پیرو دولت ماد نمود
تاریخ ایران پس از اسالم
افشاریان
زند
قاجار
مهمترین سنگنوشته هخامنشی از دید تاریخی و نیز بلندترین ,آنها ،سنگنبشته بیستون بر دیواره کوه بیستون است.
سنگنوشته بیستون بسیاری از رویدادها و کارهای داریوش یکم را در نخستین سالهای فرمانرواییاش که سختترین
سالهای پادشاهی وی نیز بود ،به گونهای دقیق بازگو میکند .این سنگنوشته عناصر تاریخی کافی برای بازسازی
.تاریخ هخامنشیان را داراست
به درستی که با باشندگی (وجود) فراوانی بنمایههای میانرودانی ،مصری ،یونانی و التین نمیتوان با تکیه بر آنها
تبارشناسی درستی از خاندان هخامنشی ،از هخامنش تا داریوش را به دست آورد .برای همین نوشتار سنگنوشته
بیستون زمان مناسبی را در اختیار تاریخنگار میگذارد که در آن شاه شاهان ،نوشته بلند خود را با تایید دوبارهٔ
خویشاوندیش با خاندان شاهنشاهی پارسیان آغاز میکند و به آرامی پیشینیان خود را نام میبرد :ویشتاسپ ،آرشام،
آریارمنه ،چیشپش و هخامنش .این تبارشناسی به شوندهای (دالیل) گوناگون زمانهای درازی نادرست دانسته شده بود.
زیرا در این سیاهه (فهرست) نام دو نفر از شاهان هخامنشی که پیش از داریوش فرمانروایی میکردند ,،یعنی کوروش
.بزرگ و کمبوجیه یکم به چشم نمیخورد
همین جریان موجب شدهاست که مفسران سنگنوشته نسبت به نوشتارهای سنگنوشته داریوش با شک و دو دلی نگاه
کنند ,و او را غاصب پادشاهی هخامنشیان بدانند ,که با نوشتن این سنگنوشته تالش داشتهاست برای مشروعیت بخشیدن
.به پادشاهی خود از نگاه آیندگان ،تبارنامهی خود را دستکاری کند
بر اساس نوشتههای هرودوت ،گلنوشتهٔ نبونید ،,پادشاه بابل ،بیانیهٔ کورش بزرگ (استوانه کورش) ،کتیبه ,بیستون
داریوش یکم ،و سنگنوشتههای اردشیر دوم و اردشیر سوم هخامنشی ،ترتیب شاهان این دودمان تا داریوش یکم ،چنین
.بودهاست( :الزم به گفتن است درستی این جدول از هخامنش تا کوروش بزرگ جای تردید است)
هخامنش
چیشپش یکم ۱
کمبوجیه یکم ۲
کورش یکم ۳
چیشپش دوم ۴
با بررسی کلی هم ٔه بنمایهها میتوان به این گونه نتیجه گرفت .در یکچهارم نخست سده ششم پ.م ،چیشپش ،پسر
هخامنش فرمانروایی پارس را به پسر بزرگترش آریارامنه داد ،در حالی که پسر کوچکترش ،کوروش یکم به
فرمانروایی انشان گماشته شد .پس از مرگ آریارامنه ،پسر وی آرشام جایگزین وی شد ولی پس از کوروش یکم،
پسرش کمبوجیه یکم و پس از او نیز پسر وی کوروش دوم جانشین او شد .این رویدادها در میانهٔ سده ششم پیش از
.زادروز به رخ داد
در این دوران ،کوروش بزرگ توانست مادها را به پیروی خود در آورد و به افتخار و ثروت دست یابد .چندی پس،
کوروش بزرگ بخشهای بزرگی از سرزمینهای خاورمیانه را به تصرف خود در آورد .پس از او نیز کمبوجیه راه
.پیروزیهای پدرش را ادامه داد و بر گستره شاهنشاهی هخامنشی افزود
پس از مرگ کمبوجیه تاج شاهنشاهی به داریوش از شاخه فرعی هخامنشی میرسد .آنچه به دیده راستین میرسد ،این
است که داریوش در زمان زندگی پدر و پدربزرگش (آرشام پدربزرگش یا پسرش ویشتاسب ،پدر داریوش) ،و با
همرایی آنها ،پادشاهی را به دست گرفت .چرا که در زمان ساخت کاخ داریوش در شوش در آغاز فرمانروایی وی ،بر
.اساس آگاهیهای گلنوشتههای یافته از پی ساختمانها ،این دو زنده بودند
هخامنش
شاه پارس
شاه پارس *
کمبوجیه اول
آرسام
فرماندار *
فرماندار پارس *
انشان
گئومات
داریوش یکم کمبوجیه دوم آرتیستون آتوسا
بردیای
خشایارشا
شاه ایران
اردشیر یکم
شاه ایران
خشایارشای
سغدیانوس داریوش دوم Arsites پروشاتB Bagapaios
دوم
کوروش کوروش
اردشیر دوم آمستریس اوستانوس
کوچک
چهارم
داریوش
ارشک پروشات دوم Oxathres
سوم
استاتیرای
سوم
شاه مقدونیه و
ایران شاهدخت
در سال ۵۵۳پ.م .کوروش بزرگ ،هم ٔه پارسها را بر علیه ماد برانگیخت .در جنگ بین لشکریان کوروش و ماد،
چندی از سپاهیان ماد به کورش پیوستند و در نتیجه سپاه ماد شکست خورد .پس از شکست مادها ،کورش در پاسارگاد
.شاهنشاهی پارس را پایهگذاری کرد ،پادشاهی او از ۵۵۹-۵۳۹پ.م .است
کورش بزرگ که پادشاهی ماد را به دست آورد و برخی از استانها را به وسیله نیروی نظامی پیرو خود ساخت ،همان
.سیاست کشورگشایی را که هووخشتره آغاز نموده بود ،ادامه داد
کورش بزرگ دارای دو هدف مهم بود :در باختر تصرف آسیای صغیر و ساحل دریای مدیترانه که همهٔ جادههای
.بزرگی که از ایران میگذشت به بندرهای آن میرسید و از سوی خاور ،تأمین امنیت
در سال ۵۳۸پ.م .کورش بزرگ پادشاه ایران ،بابل را شکست داد و آن سرزمین را تصرف کرد و برای نخستین بار
در تاریخ جهان فرمان داد که هر کس در باورهای دینی خود و انجام آیین دینی خویش آزاد است ،و بدینسان کورش
بزرگ قانون سازگاری بین دینها و باورها را پایهگذاری کرد و منشور حقوق بشر را بنیان نهاد .کورش به یهودیان
.دربند در بابل ،امکان داد به سرزمین یهودیه باز گردند که شماری از آنان به ایران کوچ کردند
نام سرزمینهای وابسته ،در سنگنوشتهای در آرامگاه داریوش که در نقش رستم میباشد ،به تفصیل این گونه
آمدهاست : ماد ،خووج (خوزستان) ،پرثوه (پارت) ،هریوا (هرات) ،باختر ،سغد ،خوارزم ،زرنگ ،آراخوزیا (رخج،
افغانستان جنوبی تا قندهار) ،ثتهگوش (پنجاب) ،گنداره (گندهارا) ([[کابل ،پیشاور) ،هندوش (سند) ،سکاهوم ورکه
(سکاهای فرای جیحون) ،سگاتیگره خود (سکاهای تیزخود ،فرای سیحون) ،بابل ،آشور ،عربستان ،مودرایه (مصر)،
ارمینه (ارمن) ،کتهپهتوک( ,کاپادوکیه ،بخش خاوری آسیای صغیر) ،سپرد (سارد ،لیدیه در باختر آسیای صغیر) ،یئونه
(ایونیا ،یونانیان آسیای صغیر) ،سکایه تردریا (سکاهای آن سوی دریا :کریمه ،دانوب) ،سکودر (مقدونیه) ،یئونهتکبرا
(یونانیان سپردار :تراکیه ،تراس) ،پوتیه (سومالی) ،کوشیا (کوش ،حبشه) ،مکیه (طرابلس باختر ،برقه) ،کرخا
(.کارتاژ ،قرطاجنه یا کاریه در آسیای صغیر)
در اثر شورش ماساژتها که یک ایل ایرانیتبار و نیمهبیابانگرد و تیرهای از سکاهای آن سوی رودخانه سیردریا
بودند ،مرزهای شمال خاوری شاهنشاهی ایران مورد تهدید قرار گرفت .کورش بزرگ ،کمبوجیه را به عنوان شاه بابل
برگزید و به جنگ رفت و در آغاز پیروزیهایی به دست آورد .تاریخنویسان یونانی در داستانهای خود مدعی شدهاند
که ملکه ایرانیتبار ماساژتها ،تهمرییش[ ]۲او را به درون سرزمین خود کشاند و کورش در نبردی سخت ،شکست
خورد و زخم برداشت و بعد از سه روز درگذشت و اینکه پیکر وی را به پاسارگاد آوردند و به خاک سپردند ,.پس از
.مرگ کوروش بزرگ ،فرزند بزرگتر او کمبوجیه به شاهنشاهی رسید
پادشاهی کمبوجیه
تمدنهای باستانی آسیای غربی
هیتیها ،لیدیه
امپراتوریها /شهرها
ایالمیان – شوش
هوریها – میتانی
کاسیها – اورارتو
گاهشماری
شاهان سومر
شاهان ایالم
شاهان آشور
شاهان بابل
شاهان ماد
شاهان هخامنشی
زبان
خط میخی
آرامی – هوری
سومری – اکدی
زبان مادی
ایالمی
اساطیر میانرودان
انوما الیش
نیبیرو
بر اساس یکی از داستانها ،کمبوجیه ،هنگامی که قصد لشگرکشی به سوی مصر را داشت ،از ترس توطئه ،دستور
کشتن برادرش بردیا را داد .در راه بازگشت کمبوجیه از مصر ،یکی از موبدان دربار به نام گئومات مغ ،که به بردیا
مانند بود ،خود را به جای بردیا گذاشته و پادشاه خواند .بر اساس یکی دیگر از داستانها ،گئومات مغ با آگاهی از این
.که بردیا کیست ،وی را کشته و سپس چون هممانند بردیا بود ،به تخت پادشاهی نشست
کمبوجیه با شنیدن این خبر در هنگام بازگشت ،یک شب و به هنگام بادهنوشی خود را با خنجر زخمی کرد که بر اثر
.همین زخم نیز درگذشت ( ۵۲۱پ .م).
کمبوجیه در بازگشت از مصر مرد .ولی برخی دلیل مرگ وی را بیماری و برخی دیگر توطئه خویشاوندان میدانند ,اما
روشن است که وی در راه بازگشت از مصر مردهاست ولی شوند (دلیل) آن تا کنون ناگفته به جای ماندهاست .پس از
.مرگ کمبوجیه کسی وارث پادشاهی هخامنشیان نبود
بر اساس گفتهای کوروش بزرگ ،در بستر مرگ ،بردیا را به فرماندهی استانهای خاوری شاهنشاهی ایران گماشت.
کمبوجیه دوم ،پیش از رفتن به مصر ،از آنجا که از احتمال شورش برادرش میترسید ،دستور کشتن بردیا را داد .مردم
از کشته شدن او خبر نداشتند و در سال ۵۲۲پ .م .شخصی به نام گوماته مغ خود را به دروغ بردیا و شاه ایران نامید.
چون مردم بردیا دوست داشتند و به پادشاهی او راضی بودند و از سویی هیچ کس از راز کشتن بردیا آگاه نبود ،دل از
پادشاهی کمبوجیه برداشتند ,و پادشاهی بردیا (گئوماتا) را با جان و دل پذیره شدند و این همان خبرهایی بود که در
سوریه به گوش کمبوجیه رسید و سبب خودکشی او شد .برخی از تاریخنگاران نیز ،کشته شدن بردیا را کار گئومات
.میدانند
در نوشتارهای تاریخی از وی به عنوان بردیای دروغین یاد شدهاست .در کتیبه بیستون نزدیک کرمانشاه ،گوماتهی مغ
زیر پای داریوش بزرگ نشان داده شدهاست .داریوش شاه که از سوی کورش بزرگ به فرمانداری مصر برگزیده شده
.بود ،پس از دریافتن این رخداد به ایران میآید و بردیای دروغین را از پای درآورده ،به تخت مینشیند
داریوش بزرگ (داریوش یکم) ( ۴۸۶-۵۴۹پ .م ).سومین پادشاه هخامنشی (پادشاهی از ۵۲۱تا ۴۸۶پ .م .).فرزند
.ویشتاسپ (گشتاسپ) بود .ویشتاسپ ،فرزند ارشام و ارشام پسر آریارمنا بود
ویشتاسپ پدر او در زمان کورش ،ساتراپ (استاندار) پارس بود .داریوش در آغاز پادشاهی با دردسرهای بسیاری
روبرو شد .غیبت کمبوجیه از ایران چهار سال به درازا کشیده بود .گئومات مغ هفت ماه خود را به عنوان بردیا ،برادر
کمبوجیه بر تخت نشانده و بینظمی و هرج و مرج را در کشور گسترش داده بود .در بخشهای دیگر کشور هم کسان
دیگر به دعوی اینکه از دودمان شاهان پیشین هستند ,،پرچم استقالل برافراشته بودند .گفتاری که از زبان داریوش در
کتیبه ,بیستون از این رویدادها آمده ،جالب است و سرانجام همه به کام او پایان یافت .داریوش این پیروزیها را در همه
:جا نتیجهٔ خواست اهورامزدا میداند ,،میگوید
هرچه کردم به هر گونه ،به خواست اهورامزدا بود .از زمانی که شاه شدم ،نوزده جنگ کردم .به خواست اهورامزدا «
لشکرشان را درهم شکستم و ۹شاه را گرفتم ...سرزمینهایی که شوریدند ،دروغ آنها را شوراند .زیرا به مردم دروغ
گفتند .پس از آن اهورامزدا این کسان را به دست من داد و با آنها چنان که میخواستم ،رفتار کردم .ای آنکه پس از این
شاه خواهی بود ،با تمام نیرو از دروغ بپرهیز .اگر اندیشه کنی :چه کنم تا کشور من سالم بماند ،دروغگو را نابود
...».کن
پزشکی به نام دموک دس که در دستگاه اریتس بود و دربند به زندان داریوش افتاده بود ،هنگامی که زخم پستان آتوسا
دختر کورش و زن داریوش را درمان میکرد ،او را واداشت که داریوش را به لشکرکشی به سرزمین یونان ترغیب
کند .باید خاطرنشان ساخت که این پزشک ،یونانی بود و داریوش او را از بازگشت به کشورش محروم کرده بود.
دموکدس به ملکه گفته بود که خود او را بهعنوان راهنمای گرفتن یونان به داریوش بشناساند و بگوید که شاه با داشتن
چنین راهنمایی ،به خوبی میتواند بر یونان چیره شود .این پزشک یونانی خود را به همراه گروهی از پارسیان به یونان
رساند و در آنجا به خالف خواستهٔ داریوش ،در شهر کرتن که میهن راستین او بود ،ماند و دیگر به ایران نیامد و گروه
.پارسی که برای آشنا شدن با وضع یونان و فراهم کردن زمینهٔ گرفتن آن دیار رفته بود ،بینتیجه به میهن بازگشت
داریوش پس از فرو نشاندن شورشهای درونی و سرکوبی یاغیان ،دستگاههای کشوری و دیوانی منظمی درست کرد
که براساس آن هم ٔه کشورها و استانهای پیرو شاهنشاهی او بتوانند با یکدیگر و با مرکز شاهنشاهی مربوط و از دیدگاه
.سازمان اداری هماهنگ باشند
لشکرکشی داریوش به اروپا :در زمانهای گوناگون تاریخی ایلهای آریایی سکاها در بخشهای گوناگون سرزمین
کناره دانوب ،در مرکز اروپا امتداد داشت ،جای گرفته بودند .به طور کلی از دید شهرنشینی
ٔ پهناوری که از ترکستان تا
.در پایهٔ پایینی بودهاند
هرودت در گفتار یورش داریوش به سکاییه نوشتهاست که سکاها از جنگ با او دوری کردند و به درون سرزمین خود
پس کشیدند و چون بیابان پهناوری در پیش پای آنها بود ،آن قدر داریوش را بهدنبال خود کشیدند ,که او از ترس پایان
خوراک بر آن شد به ایران برگردد .اما با اینکه در این یورش ،پیروزی شاهانهای به دست نیاورد ،سکاها را برای
.همیشه از یورش به ایران و ایجاد دردسر برای مردم شمال این آب و خاک منصرف ساخت
گرفتن هند :داریوش متوجه پنجاب و سند شد .در سال ۵۱۲پ .م .ایرانیان از رود سند گذشتند و بخشی از سرزمین هند
را گرفتند .داریوش فرمان داد تا کشتیهایی بسازند و از راه دریای عمان به پنجاب و سند بروند .این دو سرزمین
زرخیز و پرثروت برای ایران آن روز بسیار مهم بود .این چیرگی پارسیان در تاریخ هند ،آغاز دوران تازهای گردید و
.سرنوشت هند را دگرگون ساخت
داریوش جانشین خود را برگزید و هنگامی که آخرین تدارکات خود را برای جنگ مصر و یونان میدید ,پس از ۳۶سال
پادشاهی درگذشت .این رویداد در سال ۴۸۶پ .م .بودهاست .آرامگاه داریوش یکم در چهار هزار و پانصد متری تخت
.جمشید ،در نقش رستم است
در زمان او مرزهای سرزمینهای شاهنشاهی ایران از یک سو به چین و از سوی دیگر به درون اروپا و آفریقا
.میرسید
ریچارد ن .فرای ضمن گفتگو در پیرامون اوضاع اقتصادی دوران هخامنشی مینویسد« :باجها و مالیاتهای
شاهنشاهی هخامنشی بسیار فراوان بود .چنین مینماید که حقوق بندر و باج بازار و عوارض دروازه و راه و مرز به
گونههای فراوان ،و باج چهارپایان و جانوران خانگی که گویا ده درسد بود ،و همچنین باجهای دیگری ،برجای بود .شاه
در نوروز ،پیشکش میگرفت و هر گاه سفری میکرد ،رنجی بیشتر بر مردم تحمیل میشد .بیشتر این پیشکشها و
بهره
باجهای گوناگون به گون ٔه پول و یا کاال پرداخته میشد .بیگاری برای ساختن و ترمیم راهها و ساختمانهای مورد ٔ
همهٔ مردم ،و مانند ,آنها به دست شهربانان و شاه بر مردم به فراوانی تحمیل میشد .پس چنین مینماید که زندگی برای
مردم عادی بسیار دشوار بود .هزینههای همگانی محلی را ،با باجهای مخصوص آن محل انجام میدادند ،زر و سیم
چون سیلی گران به صندوقهای شاه میریخت .هنوز سخنی از ساختمانها و معدنها و تأسیسات آبیاری شاه نگفتهایم که
».درآمدهای کالن داشت .بیشتر طالهای گرد آمده به هنگام جنگ و یا همچون پیشکشی به مصرف میرسند
زمان ماندگاری شاهنشاهی هخامنشی ۲۲۰ ،سال بود .فرمانروایی آنان در قلمرو شاهنشاهی – به خصوص در آغاز –
موجب گسترش کشاورزی ،تامین بازرگانی و حت تشویق پژوهشهای علمی و جغرافیایی نیز بودهاست .پایههای
اخالقی این شاهنشاهی نیز به ویژه در دورهٔ کسانی مانند کورش و داریوش بزرگ متضمن احترام به باورهای مردم
پیرو و پشتیبانی از ناتوانان در برابر نیرومندان بودهاست ،از دیدگاه تاریخی جالب توجهاست .بیانیه نامور (معروف)
.کوروش در هنگام پیروزی بر بابل را ،پژوهشگران یک نمونه از پایههای حقوق مردم در دوران باستان برشمردهاند
هخامنشیان ۲۲۰سال (از ۵۵۰پیش از زادروز تا ۳۳۰پیش از زادروز) بر بخش بزرگی از جهان شناختهشده آن روز
از رود سند تا دانوب در اروپا و از آسیای میانه تا شمال خاوری آفریقا فرمان راندند .شاهنشاهی هخامنشی به دست
.اسکندر مقدونی برافتاد
جستارهای وابسته
امپراطوری ایران
فهرست ساتراپیهای هخامنشیان
سنگنبشتههای هخامنشی
تاریخ سیاسی هخامنشیان
اقتصاد هخامنشیان
سکههای هخامنشی
فهرست بزرگترین امپراتوریهای جهان
بنمایه
تاریخ شاهنشاهی هخامنشی -دکتر خنجی
مرتضی راوندی :تاریخ اجتماعی ایران( .جلد ۵۲۷-۳۷۹ - )۱
ریچارد ن .فرای ،میراث ایران ،ترجمه مسعود رجب نیا
پانویس
.رضاییان ,فرزین .هفت رخ فرخ ایران .چاپ ابیانه ،انتشارات دایره سبز1. ↑ ۵۳ ،۱۳۸۶ ،
.: F. Altheim und R. Stiehl, Geschichteبرای نام راستین ایرانی این ملکه و ریشهشناسی آن نگا ↑ 2.
Mittelasiens im Altertum (Berlin, I970).pp. 127-8