Download as doc, pdf, or txt
Download as doc, pdf, or txt
You are on page 1of 13

‫دانشگاه غیر انتفاعی مارلیک‬

‫نام استاد ‪ :‬جناب آقای احمدی‬

‫نام محقق ‪ :‬آرزو امینی‬

‫موضوع تحقیق ‪ :‬سیمون بولیوار‬

‫پاییز ‪88‬‬
‫بسم ال الرحمن الرحیم‬
‫فهرست‬

‫فهرست‬ ‫عنوان‬

‫مقدمه‬

‫زندگی‬

‫مبارزات‬

‫سوگند در مونته ساکروه‬

‫جنگ تا پای مرگ‬

‫مرگ‬
‫مقدمه‪:‬‬

‫سیمون خوزه آنتونیو دلسانتیسمیا ترینیداد بولیواردی ݒالسیوس ݒونته ݒلنکو) ‪simon‬‬

‫‪((Jose Antonio de la Palacios Ponte Blanco Santisima Trinrdad Bolivar y‬‬

‫ملقب به سیمون بولیوار ‪ ،‬مبارز و قهرمان ملی آمریکای لتین در ‪ 24‬ژوئن ‪ 1783‬در‬

‫کاراکاس ونزوئل به دنیا آمد ‪.‬بولیواردرشکل گیری نخستین جمهوری در ونزوئل نقش موثری‬

‫ایفا کرد‪ .‬حکومتی که فرجامی جز شکست زود هنگام در برابر سازو کار حاکم بر نظام سرمایه‬

‫نداشت ‪.‬‬

‫بولیوار ݒس از این تجربه ‪،‬جمهوری بزرگ کلمبیا را متشکل از کشورهای کلمبیا ‪ ،‬ونزوئلو‬

‫اکوادور آزاد را تشکیل داد و درفصلی دیگر از رزم تحت رهبری او کشورهای کنونی ونزوئل‬

‫‪ ،‬کلمبیا ‪،‬ݒاناما ‪ ،‬اکوادور و بولیوی به استقلل خود از سلطه استعماری اسݒانیا نایل آمدند و‬

‫قسمتی از سرزمین پرو نیز به دلیل نام اوبولیوی خوانده شد ‪ .‬اندیشه های ضد امپرلیاستی‬

‫بولیوار از او چهره ای بی بدل در روند مبارزات مردم آمریکای لتین ترسیم کرده است‪ .‬به‬

‫رغم نگاه انتقادی مارکس به برخی از خطوط اصلی اندیشه بولیوار او تصریح می کند که تحت‬

‫مقاله » سیکلوپدیا « بولیوار قرارداشته است ‪ .‬بولیوار سرانجام در ‪ 17‬دسامبر ‪ 1830‬براثر‬

‫ابتلبه بیماری سل درسانتامارتادگران کلمبیا ‪ ،‬که اکنون درخاک کلمبیا قراردارد در سن ‪47‬‬

‫سالگی درگذشت ‪.‬‬


‫به دنبال جنگ های داخلی در بولیوی از سال ‪ 1850‬به بعد ‪ ،‬حکومت مرکزی در این کشور با‬

‫کشورهای همسایه از دست داد‪ .‬درسال ‪ 1879‬و در جنگ بولیوی وشیلی که به جنگ پاسیفیک‬

‫)‪ (War of the Pacific‬مشهور است ‪ ،‬بولیوی بیش از چندین هزار کیلومتر مربع از خاکش‬

‫را از دست داد ‪ .‬در جنگ بولیوی و برزیل در سال ‪ 1903‬نیز ‪ ،‬بولیوی منظقه کائوچوخیز‬

‫آکره )‪ (Acre‬را به برزیل واگذار کرد‪.‬همچنین به دنبال جنگ وبی ثباتی سیاسی در جریان‬

‫جنگ چاکو)‪ (Chaco War‬از آن پاراگوئه شد ‪.‬‬

‫درسال ‪ 1965‬جنبش چریکی انقلبی از کشور کمونیستی کوبا برخاست که هوای کمونیستی و‬

‫مارکسیستی نمودن چندین کشور آمریکای لتین را از جمله بولیوی را در سر داشت ‪ .‬به دنبال‬

‫کمکهای نظامی و اطلعاتی آمریکا ‪ ،‬در ‪ 8‬اکتبر ‪ 1967‬عاملن طراحی حمله به قصد‬

‫سرنگون کردن حکومت بولیوی به رهبری ارنستوگوارا بیش از انجام هرگونه اقدامی‬

‫غافلگیر ‪ ،‬دستگیر و سپس کشته شدند‪ .‬پس از یک رشته کودتاهای نظامی پی در پی از زمان‬

‫برقراری حکومت نظامی در سال ‪ 1964‬در بولیوی ‪ ،‬سر انجام در سال ‪ 1982‬حکومت به‬

‫دست غیر نظامیان افتاد و هرنان سیلس زوازو ) ‪ (Siles Zuazo Hernan‬به عنوان رئیس‬

‫جمهور انتخاب شد ‪ .‬در این زمان بولیوی مرتبا در حالت تعطیلی به علت رکود شدید اقتصادی‬

‫قرار داشت و در این دوره به کشوری با پایین ترین درآمد سرانه در بین کشورهای آمریکای‬

‫جنوبی تبدیل شد‪.‬‬


‫زندگی‬

‫بولیوار در خانواده ای اشرافی به دنیا آمد ‪ .‬اجدادش ازماموران برجسته و عالی رتبه کشور‬

‫وااسپانیا وابسته به خاندان سلطنتی پادشاهی اسپانیا بودند‪ .‬خاندان وی درآن زمان از‬

‫ثروتمندترین خانواده های اسپانیایی بوده اند‪.‬‬

‫والدین سیمون چهارفرزند داشتند که کوچکترین آنها سیمون بود ‪.‬وی در سه سالگی پدر و در نه‬

‫سالگی مادر خود را از دست داد‪.‬‬

‫سرپرستی او را عمویش به عهده گرفت ولی پرستار وی هیپولیتا در دوران کودکی تاثیری‬

‫عمیق بر او به جا گذاشت ‪ .‬سیمون این کنیز سیاه پوست را که سیصد پزو ارزش داشت هرگز‬

‫از یاد نبرد‪.‬‬

‫وقتی بزرگ شد اورا به دست کشیشها و معلمان خصوصی سپردند‪ .‬مهمترین این معلمان‬

‫شخصی بود به نام سیمون رودریگس وی چشم و گوش سیمون را باز کرد و به او فهماند که‬

‫دنیا در حال تغییر و تحول است ‪ .‬از آزادی ‪ ،‬برادری ‪ ،‬مساوات سخن می گفت ‪.‬بولیوار از‬

‫ثروتمند ترین و با اهمیت ترین خانواده های کاراکس محسوب می شد‪ .‬زیرا هر کس میدانست‬
‫که اولین عضو این خانواده از ماورای دریاها به ونزوئل آمده و از طرف فیلیب دوم بادشاه‬

‫اسپانیابه سمت قاضی بزرگ شهر انتخاب شده بود‪.‬‬

‫متصرفات آمریکایی پادشاه اسپانیا بر طبق قوانین باستانی آن سرزمین به عنوان مستعمره در‬

‫نظر گرفته نمی شد ‪ ،‬بلکه به منزله قسمتی از خاک اسپانیا بود و توسط پادشاه و کلیسا به‬

‫سرزمین اصلی مربوط می شد ‪ .‬نایب السلطنه هایی که از طرف پادشاه به طرز دیکتاتوری‬

‫حکومت می کردند اغلب مردانی فعال و با پشتکار بودند‪.‬‬

‫موقعی که سیمون بولیوار در پانزده سالگی به خارج از کشور مسافرت کرد ‪ ،‬دیگر سرزمین‬

‫آمریکارا ملک وسیعی نمیدانست که به او وچند ثروتمند دیگراز آبا و اجداد اسپانیایی به ارث‬

‫رسیده باشد ‪ .‬اگرچه هنوز مهر اسبانیا را به دل داشت ‪،‬خودرا اسبانیایی نمی دانست ‪ .‬همچنین‬

‫عقاید معلمش وی را بیدار و فعال کرده بود و بیشتر به فکر آزادسازی ونزوئل بود‪.‬‬

‫بولیوار در سال ‪ 1801‬با ماریا ترسادل تورو ازدواج کرد وبه کشور خود ونزوئل بازگشت ‪،‬‬

‫اما با گذشت کمتر از یکسال از بازگشت همسرش بر اثر ابتل به بیماری تب زرد مرد و‬

‫بولیوار پس از سه سال اقامت در ونزوئل در سال ‪ 1804‬به اروپا رفت ‪.‬‬


‫مبارزات‬

‫مبارزه جدی استقلل طلبانه مردم ونزوئل برای آزادی در ‪ 1810‬آغاز گشت و فرمادهی آنرا‬

‫جنرال میراندا به عهده داشت ‪ .‬او از بولیوار دعوت به همکاری و پیوستن به سپاه مبارز‬

‫آزادیخواه ونزوئل با درجه سرگردی کرد‪ .‬بولیوار به این سپاه آزادی طلب پیوست ‪ .‬از آوریل‬

‫‪ ، 1810‬کلنل بولیواربه یکی از رهبران عمده جنبش آزادیبخش ونزوئل تبدیل شد‪ .‬با این حال ‪،‬‬

‫در ژوئن سال ‪ 1821‬بود که سیمون بولیوار پس از پیروزی در کارابویو توانست اسپانیایی ها‬

‫را از خاک ونزوئل بیرون راند‪ .‬از آن پس ‪ ،‬سیمون بولیوار تلش خود را معطوف آزاد کردن‬

‫سایر مستعمرات اسپانیا در قاره آمریکای جنوبی کرد‪ .‬جنگ در پس جنگ ‪ .‬بولیوار موفق شد‬

‫جمهوری بزرگ کلمبیا را متشکل از کشورهای کلمبیا ‪ ،‬ونزوئل و اکوادور آزاد تشکیل دهد‪.‬‬
‫سوگند در مونته ساکرو ‪:‬‬

‫بولیوار طی مراجعتی که به اروپا داشت روزی به مونته ساکرو‪ ،‬یکی از رتبه های شمالی شهر‬

‫رم رفتند ‪ .‬مونته ساکروه مکان مقدسی به شمار می آمد ‪.‬زیرا در اینجا بود که طبقه فقیررم قدیم‬

‫آزادی را به عنوان حق مسلم خود اعلم کرد ‪.‬‬

‫بولیوار در آنجا در پیشگاه خداوند و با حضوردوستش سوگند خورد که تا کشورش را از قیدظلم‬

‫و ستم اسپانیا آزاد نکند ‪ ،‬آرام نگیرد‪.‬‬

‫او به گفته خودایمان داشت ‪.‬در پاریس و میلن دیده بودکه چگونه مردم از یک امپراتور‬

‫استقبال کرده وبه افتخارش جشنها ترتیب میدهند‪ .‬اما به نظر او این مطلب چندان جاذبه ای‬

‫نداشت‪.‬وی به نحوی دیگر نه به عنوان فاتح بلکه به عنوان نجات بخش و آزاد کننده بر ناپلئون‬

‫پیشی خواهد گرفت‪.‬‬

‫مدتها طول کشید تا سیمون بولیوار عشق و عدالت شدیدی را که خود به استقلل کشورش داشت‬

‫در مردم هم پدید آورد ‪ .‬با این حال ‪ ،‬وضع روشن نبود ‪ .‬آتش اختلف در سرتاسر کشور زبانه‬

‫می کشید تا جایی که اعضای یک خانواده در مقابل یکدیگر صف آرایی می کردند‪.‬‬


‫افکارعمومی در نوسان بود و هر لحظه از دسته یا جمعیتی پیروی می کرد که بخت پیروزی‬

‫بیشتری داشت ‪.‬‬

‫جنگ تا پای مرگ‬

‫بولیوار با گذرنامه ای که دشمنان ازروی ترحم به او داده بودند به خواری از کاراکس رانده‬

‫شده بود ‪ .‬کاراکس به او عنوان » آزادی بخش « داد ‪ .‬این عنوان در نظر بولیوار ارزش‬

‫مخصوصی داشت و همیشه مایل بود آن را بشنود‪ .‬با اینهمه پیوسته اعلم می کرد که آزاد‬

‫کنندگان حقیقی ‪ ،‬همان سربازان ارتش او هستند‪ .‬سلح او در این نبرد فوق العاده ‪ ،‬دردرجه‬

‫اول سرعت و سپس ایجاد وحشت و ترس بود‪ .‬با ایجاد ترس و وحشت راه خودرابه درون‬

‫شهر ها می گشود و همین کار شیوه تبلیغاتی او بود‪ .‬درتمام مدت جنگ هردو طرف بی رحمیها‬

‫و قساوت های شدیدی از خود نشان دادند‪ .‬مونتورده به جای آنکه طرح دوستی با ساکنان‬

‫شهرها بریزد ‪ ،‬دستور میداد خانه کسانی را که مظنون به جمهوریخواهی بودند آتش بزنند و‬

‫سربازان او حق داشتند که بدون کسب دستور مخصوص زندانیان را تیرباران کنند‪ .‬خط مشی‬

‫او بخصوص علیه کرئولهای ثروتمند بود زیرا این دسته درنهضت جمهوریخواهی نقش رهبری‬

‫به عهده داشتند ‪.‬‬


‫در مقابل این خشونت و کینه حیوانی ‪ ،‬بولیوار سیاست خود را چنین اعلم کرد ‪ »:‬جنگ تا پای‬

‫مرگ « هر اسپانیایی که به خاطر این آرمان مقدس با عوامل ظلم و زور مبارزه نکند و تمام‬

‫امکانات خود را به نحو موثری علیه دشمن به کار نبرد ‪،‬خائن محسوب میشود ‪ ،‬و سرانجام‬

‫توسط جوخه آتش تیرباران خواهد شد‪.‬‬

‫بولیوار حتی از مونتورده هم پا را فراتر نهاد و اشخاص بی طرف را نیز تهدید به مرگ کرد ‪.‬‬

‫می گفت ‪:‬‬

‫» اسپانیایی ها ‪ ،‬شما حتی اگر بی طرفی هم اختیار کنید کشته خواهید شد ‪ .‬راهی نیست جز‬

‫آنکه فعالنه برای آزادی آمریکا کوشش کنید ‪«.‬‬

‫دست کم یک مورد را میتوان مثا ل آورد که پس ازتصرف لگوایرا‪ ،‬بولیوار فرمان اعدام‬

‫‪ 800‬زندانی را صادر کرد ‪ .‬این زندانیان که عده شان از نگهبانان بیشتر بود ‪ ،‬سر به شورش‬

‫گذاشته بودند ‪ .‬در روزهایی که هنوز مسلسل وارد عمل نشده بود و گازاشک آور اختراع نشده‬

‫بود ‪ ،‬غلبه یک جمعیت بر معدودی نگهبان امر ساده ای می نمود ‪.‬فرماندهی زندان از بولیوار‬

‫کسب تکلیف کرد ‪ .‬جواب خیلی ساده و صریح بود‪:‬‬

‫» فورا تمام زندانیان اسپانیایی را که در قسمتهای مختلف زندان هستند بدون استثنا تیرباران‬

‫کنید « این در واقع بود معنای جنگ در ونزوئل‪.‬‬


‫مرگ‬

‫بولیوار در ‪ 17‬دسامبر سال ‪ 1830‬در نزدیکی شهر سانتامارتا در کلمبیا به علت ابتل به‬

‫بیماری سل درگذشت ‪ .‬مجسمه او سوار بر اسب پس از مرگش ساخته و در شهر لیما پایتخت‬

‫پرو بر پا شد‪.‬‬

‫هم اکنون تندیس او در بسیاری از شهرهای جهان برپاست ‪.‬‬


‫منابع‬

‫_ویت ریچ آرنولد ‪ ،‬ترجمه نورال حسن پور ‪ ،‬سیمون بولیوار آزادیبخش بزرگ‬

‫اینترنت‬ ‫_‬

You might also like