2nd. Letter

You might also like

Download as docx, pdf, or txt
Download as docx, pdf, or txt
You are on page 1of 7

‫نامه دوم محسن مخملباف به مصطفی تاجزاده‪ :‬استبداد دینى برانداختنى است‬

‫تاجزاده عزیز!‬
‫حقیقت‪ ،‬آینهای بود که از آسمان به زمین افتاد و شکست‪ ،‬هر کس تکهای از آن‬
‫را برداشت‪ ،‬خود را در آن دید و پنداشت حقیقت تنها در دست اوست‪ .‬در حالى که‬
‫حقیقت پیش همگان پخش بود‪.‬‬
‫گفتگو‪ ،‬این آینه های شکسته را در کنار هم مى گذارد‪ ،‬تا حقیقت متکثرتری‬
‫نمایان شود‪ .‬مبنای فلسفی دمکراسی نیز جز هم نشینی این آینهها نیست‪.‬‬
‫اگر گفتگو‪ ،‬با معیارهاى گفتگوى صحیح‪ ،‬که حقیقت جویى‪ ،‬شنیدن سخن یکدیگر‪،‬‬
‫شخصى نکردن‪ ،‬متهم نکردن یکدیگر‪ ،‬پاسخ شفاف دادن به سواالت مطرح شده‪ ،‬تحریف‬
‫نکردن حرف یکدیگر و به حاشیه نکشاندن بحث است‪ ،‬به گفتمان همه ما تبدیل‬
‫شود‪ ،‬و شنوندگان‪ ،‬به جاى هو کردن و هورا کشیدن‪ ،‬سخنان را بشنوند و استدالل‬
‫برتر را بپذیرند‪ ،‬تاریخ ما ورق خواهد خورد‪.‬‬
‫دوست عزیزم مصطفى!‬
‫در غیابت به احترام آن که اهل گفتگوهستى‪ ،‬تمام قد مى ایستم‪ .‬چرا که اگر‬
‫گفتگو خاموش شود‪ ،‬سوءتفاهم و فریب و خشونت به صدا درخواهند آمد‪ ،‬و مى شود‬
‫همانکه اکنون شده است‪ .‬قصد من و شما به یقین مچ انداختن نیست‪ ،‬تا نتیجه اش‬
‫تنها این باشد که در این بحث چه کسى برد و چه کسى باخت‪ .‬که هر دوى ما سرما‬
‫خورده زمستان یک استبدادیم و در جستجوى راهى براى خروج از این بن بست سیاه‬
‫ملى‪.‬‬
‫با خشونت انقالب و حمله خارجى مخالفم‬
‫مصطفى گرامى! علیرغم آن که با روشنى در نامه خود اعالم کردم‪:‬‬
‫“من همچنان امریکا را باعث کودتاى ‪ ٢٨‬مرداد و استبداد بعدى آن در ایران تا‬
‫زمان انقالب ‪ ۵٧‬مى دانم‪ .‬ترامپ را آدمى از نظر روانى نامتعادل مى دانم و‬
‫امیدوارم هرچه زودتر به دست مردم آمریکا عوض شود‪ .‬همچنان با حمله خارجى‬
‫مخالفم‪ ،‬و حمله دولت هاى خارجى را به قصد کمک به دمکراسى در ایران نمى‬
‫دانم‪ .‬اما دیگر باور هم ندارم حکومت ایران اصالح پذیر باشد‪ .‬خامنهاى آنقدر‬
‫از ترس یا لجاجت‪ ،‬بر استبداد دینى اصرار مى کند که الجرم با خشونت انقالب و‬
‫یا حمله خارجى هاى منفعت طلب عوض خواهد شد‪ .‬در این صورت‪ ،‬تحمیل راه حل پر‬
‫مصیبت حمله خارجی یا خشونت انقالبی بر کشور و ملت‪ ،‬مسئولیت اوست‪ ،‬و مسئولیت‬
‫اصالح طلبان بالتکلیف‪ ،‬نه مردم جان به لب رسیده ایران‪”.‬‬
‫اما متاسفانه شما جورى سخن مرا نقد کردید‪ ،‬که خوانندگان از نامه شما چنین‬
‫نتیجه گرفتند که انگار من با انقالب خشن داخلى‪ ،‬حمله خارجى و سوریهاى شدن‬
‫موافقم‪ .‬حال آنکه من گفته بودم خامنهاى و تداوم اصالحات ناکارآمد‪ ،‬الجرم ما‬
‫را به سوى این فرجام بد مى برد‪ .‬اگر نمى خواهید به این فرجام بد دچار‬
‫شویم‪ ،‬به سهم خود اصالحات را اصالح کنید‪.‬‬
‫دیکتاتورها انقالب را تحمیل مى کنند‬
‫مهندس بازرگان گفته بود‪“ :‬شاه رهبر انقالب ایران بود‪ .‬چون با اصالح‬
‫ناپذیرىاش مردم را به سوى انقالب هدایت کرد‪ ”.‬من هم مى گویم‪“ :‬خامنهاى رهبر‬
‫انقالب بعدى است‪ .‬چون او با اصالح ناپذیرى اش مردم را به انقالبى خشن هدایت‬
‫مى کند‪ .‬و با ایجاد ناامنى در خاورمیانه‪ ،‬اسباب حمله خارجىها به ایران مى‬
‫شود‪ ”.‬از این کالم روشن من‪ ،‬نیت خوانى خالف واقع‪ ،‬و متهم کردن گوینده به‬
‫معنایى کامال بر عکس آنچه گفته است‪ ،‬خارج از قواعد گفتگوى صحیح است‪.‬‬
‫درعین حال هیچ به سوال روشن من پاسخ ندادید که اگر حمله خارجی به طور مطلق‬
‫بد است‪ ،‬چرا دولت اصالحات‪ ،‬به همراه سپاه پاسداران در حمله به افغانستان با‬
‫آمریکا مشارکت کرد؟‬
‫مصطفاى عزیز!‬
‫نگرانىات را از احتمال کشیده شدن ایران به خشونت انقالب‪ ،‬حمله خارجى و جنگ‬
‫داخلى در مىیابم‪ .‬من هم چون شما نگران خشونتم‪ ،‬از آن باالتر در تکاپوى‬
‫جلوگیرى از خشونت بودهام‪ .‬در هفتهاى که ایران در آتش جنبشى به حق مى سوخت‪،‬‬
‫ضمن همراهى و تایید این جنبش با شکوه‪ ،‬تمام تالشم را کردم تا فیلم سینمایى‬
‫“پرزیدنت” که چهار سال پیش آن را در نقد خشونت دیکتاتورها و انقالبهاى خشن‬
‫ساخته ام‪ ،‬از بى بى سى فارسى پخش شود‪.‬‬
‫به خالف نظر شما‪ ،‬که همه آنها که در رسانه هاى خارج از ایران کار مى کنند‬
‫را خشونت طلب مىدانید‪ ،‬من چنین نظرى ندارم‪ .‬به عنوان نمونه‪ ،‬مسئولین‬
‫برنامه آپارات بى بى سى با همان نگرانىهاى من و شما‪ ،‬پنج بار فیلم پرزیدنت‬
‫را براى مخاطبان ایرانى‪ ،‬در همان هفته جنبش در ایران پخش کردند‪ ،‬تا‬
‫نگذارند میوه انقالب مردم جان به لب رسیده را آفت خشونت بخشکاند‪ .‬تجربهها‬
‫به ما آموخته است انقالبى که با خشونت پیروز شود‪ ،‬براى بقاى خود چاره اى جز‬
‫خشونت نخواهد داشت و آن وقت مى شود همین جمهورى اسالمى‪.‬‬
‫ایرانیان به دنبال خشونت نیستند‬
‫مى دانیم که شما اصالح طلبان به دنبال سوریهسازى نیستید‪ ،‬اما به من بگو‬
‫کدام حزب‪ ،‬گروه‪ ،‬سازمان و چهره ملى شناخته شده ایرانى که خواهان سرنگونی‬
‫استبداد دینى است و ایران را بدون ولی فقیه مىخواهد‪ ،‬به دنبال سوریهاى‬
‫کردن ایران بوده و یا حتی کمتر از آن‪ ،‬خواستار اعتراضات خشونت آمیز مردم‬
‫شده است؟ از آنس و‪ ،‬حتى بدنه سپاه و بسیج و روحانیت نیز به دنبال سوریهاى‬
‫کردن ایران نیستند‪ ،‬چرا که ایران کشور آنها هم هست‪ .‬و در چنان شرایطى زن و‬
‫بچه خودشان هم در خطر مىافتند‪ .‬ایران سرزمین همه ماست‪ .‬خامنهاى هم که‬
‫سوریه را سوریهاى کرد‪ ،‬ساکن ایران بود و خیالش از بیت و خانواده اش جمع‬
‫بود‪ .‬حتى فرماندهان سپاه او بیشتردیگران را به سوریه برده اند‪ ،‬تا این که‬
‫واقعا خودشان در جنگ شرکت کنند‪ .‬آنها انهدام سوریه را براى اسد مدیریت‬
‫نظامى و مالى مى کنند‪ .‬سربازان آنها بیشترحزب اله لبنان و سپاه فاطمیون از‬
‫افغانستانى هاى مهاجر ایرانند‪ .‬و جمعى از جوانان بىشغل براى گذران زندگى‬
‫خانواده فقیر خویش‪ ،‬تحت عنوان مدافعین حرم به قتلگاه فرستاده مىشوند‪ .‬واال‬
‫سردار سلیمانى فاتح چند جنگ‪ ،‬چرا تاکنون از دماغش هم خون نیامده؟! هربار‬
‫که قیافهاش را مى بینى‪ ،‬انگار همین االن از حجله دامادى برگشته! او اگر در‬
‫یک صحنه جنگ غیر واقعى سینمایى هم شرکت داشت‪ ،‬قیافه اش داغان تر بود و‬
‫باالخره یک خراشى به یک جایش وارد شده بود‪ .‬مصطفى جان! فرماندهان سپاه دیرى‬
‫است کاسب شدهاند و دشمنى و دوستىشان را منافع هر روزشان تعیین مى کند‪.‬‬
‫دوست عزیزم!‬
‫شما ارزش و بار کلمات را مى دانید‪ ،‬چرا به جاى آن که به وسعت اعتراضات‬
‫اخیر اشاره کنید و بگویید در بیش از هفتاد شهر ایران مردم به خیابانها‬
‫ریختند‪ ،‬تا آزادى را از کف استبداد باز پس بگیرند‪ ،‬با گفتن این که آنها‬
‫تنها “متعرضین چند ده هزار نفره بودند”‪ ،‬بزرگى مردم جان به لب رسیده را‬
‫نادیده مىگیرید و تحقیرشان مى کنید؟!‬
‫معترضین با ایثار جان خویش‪ ،‬حق اعتراض را به نظام استبداد دینى تحمیل‬
‫کردند‪ .‬مىگویى حکومت در برخورد با اینها عقالنیت به خرج داد و قیام این‬
‫جوانان را درونى خواهد کرد‪ .‬سرکوب و کشتن حداقل بیست و چند نفر و دستگیرى‬
‫چهارهزار نفر اسمش عقالنى برخورد کردن است؟ مگر استبداد دینى‪ ،‬جنبش اصالحات‬
‫و جنبش سبز را درونى کرد که جنبش جان به لب رسیدگان را درونى کند؟ مهندس‬
‫بازرگان که محبوب هر دوى ماست مى گفت‪“ :‬حق گرفتنى است! نه دادنى‪ ”.‬خالصه‬
‫حرف جنبش اخیر هم این بود “رژیم والیت فقیه برانداختنى است و نه اصالح‬
‫شدنى”‪.‬‬
‫رفیق ارزشمندم!‬
‫زمان را فراموش نکن‪ .‬کندى حل مسایل‪ ،‬مردم خسته از استبداد و اصالحات را به‬
‫خشم و خشونت بیشترمى کشاند‪ .‬اگر در سال ‪ ٨٨‬اوضاع رو به بهبود مى رفت‪ ،‬خشم‬
‫مردم تخلیه مى شد‪ ،‬اما اکنون هم خزانه دولت به واسطه اختالسها خالى است‪ .‬هم‬
‫جیب ملت‪ .‬مردم روز به روز خسته تر و خشمگین تر مى شوند‪ .‬در سال ‪ ٨٨‬مردم‬
‫اینقدر خشمگین نبودند‪ .‬آنها با راه پیمایى سکوت به خیابان آمده بودند‪ ،‬اما‬
‫اکنون با فریاد و خشم بازگشته اند‪ ،‬اگر دو سال دیگر نظام استبداد دوام‬
‫بیاورد‪ ،‬زلزله ى تغییر‪ ،‬ویرانگرتر از گذشته خواهد بود‪.‬‬
‫همانطور که آقاى خاتمى این روزها گفتند‪“ :‬حوادث اخیر ناشى از اعتراض مردم‬
‫و بى اعتمادى آنها به همگان از جمله به اصالح طلبان است‪ ”.‬این مردم بى‬
‫اعتماد شده‪ ،‬معترض و به خشم آمده را اگر با زندان و اعدام و شکنجه‬
‫بترسانند‪ ،‬و اگر با سوریهاى شدن بترسانید‪ ،‬ممکن است تا مدتى میخکوب ترس‬
‫شوند‪ ،‬اما اگر امیدشان را به همین فریاد خشمگین در خیابان نیز از دست‬
‫بدهند‪ ،‬دیگر حتى خدا هم حریف آنها نیست و استبداد دینى را بدجورى فرو‬
‫خواهند ریخت‪ .‬گفتى به دنبال مقصر نباش‪ .‬نیستم مصطفى جان‪ .‬مقصرین معلومند‪.‬‬
‫اما اگر علت را نیابیم‪ ،‬چگونه به دنبال راه رهایى بگردیم؟‬
‫مصطفى جان!‬
‫از معجزه گفتگو سخن مى گویى‪ .‬معجزه گفتگوى چه کسى با چه کسى؟ مگر خامنهاى‬
‫حاضر شد با موسوى و کروبى سخن بگوید؟ آن که اسلحه دارد با زبان گلوله با‬
‫مردم سخن مى گوید‪ .‬براى همین مردم بعد از چهل سال ناامید شدهاند و به‬
‫خیابان ریختهاند‪ .‬تازه آن که گرسنه است‪ ،‬اول نان مى خواهد‪ .‬جوان فارغ‬
‫التحصیل دانشگاه و اصال هر جوانى بیکارى‪ ،‬اول کار مى خواهد‪ .‬نقش اجتماعى‬
‫مىخواهد‪ .‬اجازه عاشق شدن و تشکیل خانواده مى خواهد‪ .‬زن ایرانى اول رهایى‬
‫از حجاب اجبارى را مى خواهد‪ .‬اقلیت هاى دینى‪ ،‬اجازه دیندارى مدل خود را مى‬
‫خواهند‪ .‬براى اینها گفتگو چه معجزه اى مى کند؟ تازه مگر ولى فقیه‪ ،‬با‬
‫درخواست خاتمى مبنى بر آشتى ملى موافقت کرد‪ ،‬که با مغضوبین و محرومین‬
‫ایران گفتگو کند؟‬
‫مردم اصرار دارند جنگ سوریه و یمن‪ ،‬آموزش طالبان براى تروریسم در‬
‫افغانستان و ارسال پول و تجهیزات ایرانى به حزب اله لبنان متوقف شود و‬
‫هزینه هاى راه اندازى جنگ در کشورهاى دیگر زیر نام بودجه دفاعى کشور‪ ،‬صرف‬
‫زندگى مردم همین کشور شود‪ .‬با توقف ناامنى در خاورمیانه از سوى حکومت‬
‫ایران‪ ،‬تحریم هاى جهانى برداشته شود و اقتصاد ایران شکوفا شود‪ .‬گفتگوى من‬
‫و تو و ما نیز‪ ،‬در نهایت باید راهى عملى براى درد و نیاز و رویاى مردم‬
‫بیابد‪.‬‬
‫من شهروندم‪ ،‬نه سیاستمدار‬
‫من به عنوان یک شهروند سخن مى گویم‪ ،‬نه یک سیاستمدار‪ .‬مصطفى جان! متوقع‬
‫بودم‪ ،‬شما هنرمندان محترم اما خاموش ایران را هم به مشارکت در سرنوشت‬
‫جامعه دعوت کنید و از آنها بخواهید که سخنى بگویند‪ .‬چرا که هر کدام از‬
‫آنها بر بخشى از جامعه ایران موثرند و سیمرغ وار مى توانند جامعه را به‬
‫سمت آزادى هاى فردى و اجتماعى پرواز دهند‪ .‬نه این که تلویحا بگویید تو‬
‫هنرمندى‪ ،‬سیاست را به ما سیاستمداران کارکشته واگذار‪.‬‬
‫دموکراسی معادل انتخابات نیست‪ .‬رژیم ایران اقتدارگرای انتخاباتی است‪.‬‬
‫شما دموکراسى را معادل انتخابات مىگیرید‪ .‬مگر هیتلر از دل انتخابات مردم‬
‫آلمان بیرون نیامد؟ دمکراسى منهاى رعایت موازین حقوق بشر مى شود آلمان‬
‫هیتلرى‪ .‬مى شود خمینى بعد از رفراندوم جمهورى اسالمى‪ .‬مى شود احمدى نژاد‬
‫بیرون آمده از انتخابات مهندسى شده‪ .‬از مردم مى خواهید روى انتخابات آزاد‬
‫تمرکز کنند‪ .‬مگر ولى فقیه و استبداد دینى چنین اجازه اى را مى دهند؟! حتى‬
‫اگر به فرض محال‪ ،‬انتخابات آزاد هم اتفاق بیفتد‪ ،‬آنکه برنده شد‪ ،‬مى تواند‬
‫قدرت را به نفع خودش اعمال کند‪ .‬مگر آنکه ملزم به رعایت موازین حقوق بشر‬
‫باشد‪ .‬و این دومى در هیچ حکومت دینىاى ممکن نیست‪.‬‬
‫شما مىگویید ایران رژیم نیمه دمکراتیک نیمه استبدادى است‪ .‬مصطفى جان‪ ،‬این‬
‫یک غلط مصطلح شده است‪ .‬این رژیم دیکتاتورى و تمامیت خواه توامان است‪ .‬شاه‬
‫که دیکتاتور بود‪ ،‬دیگر به نیمه زندگى خصوصى ایرانیان کارى نداشت‪ .‬اما این‬
‫رژیم دیکتاتور و تمامیتخواه‪ ،‬حتى به عشق و نحوه پوشیدن و خوردن و خوابیدن‬
‫مردم هم کار دارد‪ .‬این رژیم نیمهدمکراتیک نیست‪ ،‬اقتدارگراى انتخاباتى است‪.‬‬
‫رژیم اقتدارگرا انتخابات را صرفا برای استحکام پایههای خود بکار مى برد و‬
‫هرگز نمیگذارد اداره امور کشور بدست صاحبان اصلی آن یعنی مردم و‬
‫نمایندگانشان بیفتد‪ .‬اختال ف اصلی من و تو همین است‪ .‬با انتخابات‪ ،‬جمهوری‬
‫اسالمی اصالح نمیشود‪ .‬فقط استبداد دینی استمرار مى یابد و شما و همفکرانتان‬
‫با شرکت بی قید و شرط در انتخابات محدود ومهندسى شده با نظارت استصوابی‪،‬‬
‫نقشی جز استمراراستبداد دینی ایفا نکرده اید‪.‬‬
‫دوست حبس کشیده ام!‬
‫در شگفتم شما که خود به خاطر اعتراض به آزاد نبودن انتخابات و مداخله‬
‫شورای نگهبان زندانی شدهای‪ ،‬چطور باز هم از “دموکراسی انتخاباتی” سخن‬
‫میگویی و حال وعده استقرار “دموکراسی اعتراضی” را میدهی‪ ،‬بدون آنکه یادی‬
‫به احترام از شهدا و بازداشت شدگان همین اعتراضات اخیر کرده باشی‪.‬‬
‫مصطفى جان! چگونه از داشتن “دموکراسی انتخاباتی”حرف میزنی اما حتی یک بار‬
‫اشاره نمیکنی که در تمام این سالها هیچ کس اجازه نامزد شدن نیافته‪ ،‬مگر‬
‫آنکه از فیلتر شورای نگهبان گذر کرده باشد و شورای نگهبان هیچ کس را تایید‬
‫نکرده‪ ،‬مگر آنکه به وفاداری کامل او به ولی فقیه و جمهوری اسالمی اطمینان‬
‫یافته باشد‪ .‬شما که شعار ایران برای ایرانیان سر دادهاید‪ ،‬بگو کجا و کی به‬
‫یک حزب یا فرد سکوالر‪ ،‬یک حزب مخالف غیر حکومتى و یا یک منتقد نظریه والیت‬
‫فقیه‪ ،‬حتى در دوره اى که خاتمى در قدرت بود‪ ،‬اجازه فعالیت دادهاند که حال‬
‫آنها را به جرم مسالمت آمیز رفتار نکردن نقد مى کنید؟ و حاکمیت هم آنها را‬
‫محاکمه میکند و مجرم میانگارد؟ از جمله اختالفات مبنایی من با اصالح طلبان‬
‫این است که جمهوری اسالمی با اصل والیت مطلقه فقیه‪ ،‬نه قابل اصالح است‪ ،‬نه‬
‫دموکراسی پذیر‪ .‬والیت مطلقه فقیه را تنها باید از فضای سیاسی و قانون اساسی‬
‫ایران حذف کرد‪ .‬و چون با راى و انتخابات و اصالحات نمى شود‪ ،‬پس باید از‬
‫طریق تظاهرات و اعتصابات و مخالفت هاى مدنى و تحریم انتخابات آن را بر‬
‫انداخت‪.‬‬
‫اصالحات اول باید خودش را اصالح کند‬
‫اگر از گاندى و ماندال حرف مى زنید‪ ،‬پس روش همانها را بروید‪ .‬روش آنها بسیج‬
‫همه مردم و متقاعد کردن آنها براى یک حرکت همگانى است‪ .‬از قبیل مخالفت‬
‫مدنى‪ ،‬تظاهرات خیابانى وسیع‪ ،‬اعتصابات سراسرى و همکارى نکردن با رژیم در‬
‫هر زمینه ممکن تا به زانو در آوردن آن‪ .‬قبل از آن که کار از دست عقالى مردم‬
‫در برود و خامنه اى با رفتارش‪ ،‬انقالبى خشن و یا حمله خارجى را به مردم‬
‫تحمیل کند‪ ،‬اصالحات را اصالح کنید‪.‬‬
‫دو دهه اصالح طلبى اثبات کرد که ره به جایی نبرده اید‪ .‬بیاید و منصفانه و‬
‫صادقانه خودتان را نقد کنید‪ .‬اصالح إصالحات‪ ،‬یعنی إقرار به ناکارآمدى إصالحات‬
‫درون حکومتی‪ ،‬و اعتراف به اصالح ناپذیری جمهوری اسالمی و رژیم مبتنی بر والیت‬
‫فقیه‪ ،‬و اصالح ناپذیرى روش و منش خمینی و زمامداری خامنه ای‪ .‬اگر راه و روش‬
‫خود را اصالح نکنید‪ ،‬به زودى ملت اصالح طلبى را به عنوان یک آزمایش بیست سال‬
‫شکست خورده‪ ،‬از صحنه سیاسی کشور حذف خواهد کرد‪.‬‬

‫جمهورى اسالمى ضد همه ادیان است‬


‫انقالب اسالمی خشن ایران‪ ،‬کلیمى هاى ایران را به اسرائیل فراری داد‪( .‬اکنون‬
‫‪ ٣۵٠‬هزار کلیمى ایرانى در اسرائیل زندگى مى کنند‪ .‬خیلى از آنها آرزوى‬
‫زیستن در ایران را دارند‪ ).‬بعد حکومتىها گفتند همه یهودىها جاسوس‬
‫اسرائیلاند‪ .‬حکومت اسالمى مسیحیان را تحت کنترل قرار داد و اگر کسی از‬
‫خشونت حکومت جمهورى اسالمى آخوندى‪ ،‬به رویاى مسیح مهربان پناه برد‪ ،‬او را‬
‫به زندان انداختند و بعضى را اعدام کردند‪ .‬حکومت اسالمى زرتشتیها را به‬
‫گوشهای راند‪ ،‬و حتی اگر مردم شهری مثل یزد‪ ،‬به یک نامزد زرتشتی شورای شهر‬
‫خود رای دادند و او را برگزیدند‪ ،‬بی هیچ شرمساری رای آنان را باطل کردند و‬
‫انتخاب آنان را مغایر اسالم دانستند‪ .‬بهاییها را که بدتر از همه‪ ،‬داغ ودرفش‬
‫کردند (‪٧٠٠‬هزار بهایى در ایران زندگى مى کنند‪ ).‬مونا‪ ،‬دختر شانزده ساله‬
‫بهایى و بیش از دوصد نفر از بهاییان را فقط به جرم آن که حاضر نشدند‬
‫مسلمان شوند اعدام کردند‪ .‬منتخبین جامعه بهایی را به زندانهای طویل المدت‬
‫انداختند و برخى را اعدام کردند‪ .‬جوانان بهایی را در کل از ورود به‬
‫دانشگاه محروم کردند و ناچارشان کردند که از این مملکت بروند و بعد گفتند‬
‫آنها جاسوس اسرائیل و غرباند و از کشور فرارى شدند‪ .‬بهاییان را نه تنها به‬
‫مشاغل دولتی راه ندادند‪ ،‬که اگر کاسبی شخصى پیشه کردند‪ ،‬دکانهای آنها را‬
‫بستند‪ .‬حکومت متشرع اسالمى‪ ،‬دراویش را به اوین انداختند‪ .‬حکومت شیعى‬
‫افراطى‪ ،‬سنی هاى ایران را به حاشیه راند و به آنجا اجازه داشتن مسجد و‬
‫اقامه نماز جمعه در تهران و مشهد و… نمیدهد… اما رهبران اصالحات علیرغم‬
‫چهل سال ظلم استبداد دینى‪ ،‬در سخن خود همچنان از عدم منافات حکومت دینى و‬
‫جمهوری اسالمی با دمکراسی حرف زدهاند و مىزنند‪ .‬آیا این همه شواهد و قرائن‬
‫برای اصالح ناپذیری جمهوری اسالمی کافی نیست؟!‬
‫جمهورى اسالمى در ایران‪ ،‬طالبان در افغانستان‪ ،‬داعش در بخشى از عراق و‬
‫سوریه‪ ،‬به مردم دنیا در سه آزمایش جداگانه ثابت کردند‪ ،‬حکومت دینى با‬
‫دمکراسى و حقوق بشر سازگار نیست‪.‬‬
‫برادر بسیار عزیزم!‬
‫بگذار بحث را شیرین کنم‪ .‬خاطرم هست در پنج سالگى ام‪ ،‬یک روز برادرم گرسنه‬
‫به خانه آمد‪ ،‬آن روز ما جز نان خشک غذایى در خانه نداشتیم‪ .‬برادرم دو لایر‬
‫کار کرده بود‪ .‬با او به خیابان رفتیم و آن دو لایر را سکنجبین خریدیم و به‬
‫خانه برگشتیم‪ .‬برادرم بر کاسه سکنجبین آب فراوان ریخت و نان خشک ها را‬
‫درون شربت ریختیم و تا آخر خوردیم‪ ،‬اما هنوز سیر نشده بودیم‪ .‬برادرم‬
‫دوباره بر آن چند قطره شربت باقیمانده در کاسه‪ ،‬آب فراوانى ریخت و دوباره‬
‫نان هاى خشک را در کاسه شربت خیالى ریختیم و خوردیم‪ .‬شربت دیگر شیرینى‬
‫نداشت‪ ،‬اما ما با خاطره سکنجبین هنوز دلخوش بودیم‪.‬‬
‫مصطفى جان!‬
‫اکنون از اصالحات نیز جز خاطرهاى شیرین باقى نمانده است‪ .‬شیرینى اولیه این‬
‫خاطرات بر مى گردد به بیست سال پیش‪ .‬زمانى که خاتمى هشت سال بود از وزارت‬
‫ارشاد و فرهنگ استعفا داده بود‪ .‬چرا که نخواسته بود در سانسور کتابها و‬
‫توقیف فیلمها از جمله “نوبت عاشقى” و “شبهاى زاینده رود” ساخته خود من‬
‫شریک باشد‪ .‬در آن هشت سال به گفته خودش روزگار خوبى داشت‪ .‬مشغول کتاب‬
‫خواندن بود‪ .‬اگر چه ایران به تاریکخانه اشباح تبدیل شده بود‪ .‬یک روز پیش‬
‫خودش فکر کرد‪ ،‬حاال که شوراى نگهبان همه را رد صالحیت مى کند‪ ،‬خوب است او که‬
‫معمم است‪ ،‬کاندیداى ریاست جمهورى شود‪ .‬نه به این خاطر که میل به قدرت‬
‫داشت‪ .‬نه به این خاطر که باور داشت راى مى آورد‪ .‬تنها به خاطر این که او‬
‫معمم بود و شوراى نگهبان در آن زمان هنوز نمى توانست روحانیون را رد صالحیت‬
‫کند‪ .‬خاتمى پیش خودش فکر کرد اگر من کاندیدا شوم‪ ،‬شاید یک میلیون رأى دگر‬
‫اندیشان به نام من در صندوق ها ریخته شود‪ ،‬و حکومت جمهورى اسالمى حساب کار‬
‫دستش بیاید و بداند یک میلیون دگر اندیش در ایران وجود دارد‪ .‬او به هیچ‬
‫وجه فکر نمى کرد یک روز از خواب برخیزد و ببیند بیست میلیون راى آورده و‬
‫رییس جمهور ایران شده است‪ .‬بى آنکه حزبى یا گروه و دار و دسته اى داشته‬
‫باشد‪( .‬نقل قول باال قریب به مضمون‪ ،‬آنچه از خاتمى شخصا شنیدم‪ ).‬ابتدا‬
‫ترسید‪ .‬حتى صدایش در اولین سخنرانى بعد از انتخابش به ریاست جمهورى از این‬
‫مسئولیت سنگین مى لرزید‪ .‬اما هرچه بود شانه اش را گذاشت الى در این‬
‫تاریکخانه اشباح‪ ،‬تا از بیرون نورى بر این تاریکخانه بتاباند و مردم‬
‫بدانند در اینجا چه مى گذشته و چه مى گذرد‪ .‬آن شانه ى الى در تاریکخانه‬
‫استبداد‪ ،‬اصالحات نام گرفت‪ ،‬و آن نور که بر این تاریکخانه مى تابید‪ ،‬جنبش‬
‫مطبوعاتى دوم خرداد نامیده شد‪.‬‬
‫اصالحات با ریاست جمهورى خاتمى عزتمندانه شروع شد‪ .‬یارانش مردم را به فشار‬
‫از پایین کشاندند و خود خاتمى از باال به چانه زنى مشغول شد‪ .‬احمد بورقانى‬
‫رفیق نازنین من و تو و یکى از یاران خاتمى‪ ،‬آنقدر مجوز انتشار روزنامه‬
‫داد‪ ،‬که هر روزنامه اى را امروز بستند‪ ،‬فردا دوتا جایش سبز شد‪ .‬خاتمى را‬
‫زیر توپخانه اتهام گرفتند‪ .‬وفا کرد و مالمت کشید و خوش بود‪ .‬که در طریقت او‬
‫کافرى بود رنجیدن‪ .‬از هیچکس هیچگاه شکایت نکرد‪ ،‬و مساله اصالحات را شخصى‬
‫نکرد‪ .‬از این بابت او هنوز قهرمان ملى است‪ .‬چهار سال بعد‪ ،‬خاتمى مجلس و‬
‫دولت را هم در اختیار گرفت‪ .‬اما کارى آن چنان که باید از پیش نبرد‪ .‬چرا که‬
‫از سویى تهدید بوش بود براى حمله به ایران‪ ،‬و از طرفى خاتمى نه میل به‬
‫قدرت داشت‪ ،‬و نه اهل جنگ بود‪ .‬او طبع مهربان و اهل گفتگویى داشت‪ ،‬و دشمنان‬
‫او‪ ،‬بوش و خامنه اى‪ ،‬هیچ کدام اهل گفتگو نبودند‪ .‬همانگونه که خصوصیات‬
‫روانى خامنه اى‪( ،‬سوء ظن و خود شیفتگى و تعصب دینى) علت اصلى رفتار‬
‫مستبدانه او بود‪ ،‬خصوصیت مالیمت بیش از حد خاتمى هم علت رفتارهاى ناکارآمد‬
‫او شد‪.‬‬
‫خاتمى عاشق گاندى بود‪ ،‬اما مثل گاندى مردم را به خیابان نمى کشید‪ .‬هى‬
‫تهدید کرد و خط قرمز گذاشت‪ ،‬اما وقت انجامش که شد‪ ،‬عقب نشست و خامنه اى‬
‫جلو آمد تا رسیدیم به اینجا که مردى که با دو بار تکرار راى مردم‪ ،‬دو قوا‬
‫از قواى سه گانه مملکت را در اختیار داشت‪ ،‬اکنون خودش ممنوع التصویر است‪.‬‬
‫در هر دوره ازانتخابات‪ ،‬کاندیداها از اصالح طلبى‪ ،‬به نیمه اصالح طلبى و یک‬
‫کمى اصالح طلبى و انشاله اصالح طلب است کمرنگ شدند‪ .‬خواستهاى اصالح طلبان‬
‫نیز‪ ،‬از آزادى فکر و سخن و مطبوعات‪ ،‬به تقاضاى آزادى چند زندانى اصالح طلب‬
‫تقلیل یافت‪ .‬هر بار به بهانه اى‪ ،‬آبى از سوى استبداد در کاسه شربت اصالحات‬
‫ریخته شد و شما پذیرفتید و پذیرفتید تا مبادا ایران سوریه اى شود‪ ،‬و چنین‬
‫بود که از آن شیرینى اولیه اصالحات‪ ،‬جز خاطره اى چون شربت سکنجبین دوران‬
‫کودکى من به یاد نماند مصطفاى عزیزم!‬
‫“راستى خاتم فیروزه بو اسحاقى‬
‫خوش درخشید ولى دولت مستعجل بود”‬
‫در حقیقت اصالحات بعد از آن چند سال اول هرگز پیش نرفت‪ ،‬که در خود فرو رفت‬
‫و افسرده و ناکارآمد شد‪ .‬من حضورى به آقاى خاتمى عرض کردم‪“ :‬جامعه مدنى‪،‬‬
‫بدون جرأت مدنى محال است‪ .‬به ویژه بدون جرات رهبران جنبش مدنى!”‬
‫تسلیم به باال‪ ،‬ترساندن پایین؟!‬
‫سیاست اصالحات زمانى فشار از پایین و چانه زنى از باال بود‪ .‬اکنون سیاست‬
‫اصالحات شده است تسلیم به باال‪ ،‬و ترساندن پایین‪ .‬شما با ترس مردم را به‬
‫انتخابات مى کشانید‪ ،‬نه با عشق و امید‪ .‬اول مى گفتید‪“ :‬راى بدهیم تا احمدى‬
‫نژاد بر سر کارنیاید‪ ،‬حاال مى گویید‪“ :‬راى بدهیم تا ایران سوریه اى نشود‪”.‬‬
‫عزیز برادر! ترس فلج کننده است‪ ،‬نه حرکت آفرین‪.‬‬
‫اکنون دیگر اصالحات نقشى جز شرکت در انتخابات ندارد‪ .‬آن هم با کاندیداهایى‬
‫چون رى شهرى و درى نجف آبادى‪ ،‬که هر دو وزیر اطالعات بوده اند‪ .‬اولى مسئول‬
‫ترور مخالفین جمهورى اسالمى در خارج از کشور‪ ،‬دومى یکى از مسئولین قتل هاى‬
‫زنجیره اى در داخل کشور‪ .‬اصالحات اگر همین گونه ادامه یابد‪ ،‬کاندیداهاى‬
‫اصالحات در دور آتى مى رسند به شریعتمدارى کیهان و محسنى اژه اى قوه‬
‫قضاییه‪ .‬چرا که تفسیر اصالح طلبان از اصالحات‪ ،‬از نظر استراتژى‪ ،‬تقلیل یافته‬
‫است به شرکت بى قید و شرط در انتخابات‪ .‬و از نظر هدف‪ ،‬تقلیل یافته است به‬
‫سوریه اى نشدن ایران‪ .‬و نه این استراتژى‪ ،‬نه آن هدف‪ ،‬دردى از هزار درد بى‬
‫درمان این ملت دوا نمى کند‪.‬‬
‫خالصه کنم‪ :‬اصالحات فرصت هایى که با تکرار راى اکثریت به دست آورده بود را‬
‫سوزاند‪ ،‬و در تجربه اجتماعى به بخشى از مردم‪ ،‬که من هم جزو آنها هستم‪،‬‬
‫نشان داد که اصالحات ناکارآمد است‪.‬‬
‫اصالحات در آزمایش اجتماعى شکست خورد‬
‫مردم دانشمند نیستند‪ ،‬اما به شیوه دانشمندان عمل می کنند‪ .‬راه حل یک مساله‬
‫را به آزمایش می گذارند‪ .‬اگر آن راه حل جواب داد‪ ،‬ادامه می دهند‪ .‬اگر جواب‬
‫نداد‪ ،‬راه حل دیگری را می جویند‪.‬‬
‫اما اصالح طلبان مثل دانشمندانى هستند که فقط یک آزمایش را بلدند‪ ،‬و آن هم‬
‫شرکت در انتخابات است‪ .‬اگر چند بار هم این آزمایش جواب ندهد‪ ،‬باز می‬
‫گویند‪“ :‬یکبار دیگر شرکت در انتخابات را چون قبل آزمایش می کنیم‪ ”.‬مردم به‬
‫خیابان آمده هم مى گویند “اصالح طلب‪ ،‬اصولگرا‪ ،‬دیگه تموم ماجرا‪ ”.‬چرا که به‬
‫قول آقاى خاتمى به همه جریانات بى اعتمادند‪ .‬دوست من! اصالحات یک استراتژى‬
‫است‪ ،‬شما از آن یک ایدئولوژى و حقیقت غیر قابل انکار ساخته اید‪.‬‬
‫سیاست خارجى اصالح طلبان‪ ،‬اخالق گرایانه و بشر دوستانه نیست‬
‫امروزه جهانى ترین تعریف مورد قبول اخالق این است‪:‬‬
‫“آنچه بر نفس خویش مپسندى نیز بر نفس دیگرى مپسند”‬
‫آیا من و تو دوست داشتیم در یمن زندگى مى کردیم و به خاطر جنگ قدرت بین‬
‫عربستان و ایران‪ ،‬فرزندانمان وبا بگیرند؟ اگر نه‪ ،‬چرا باید یک میلیون نفر‬
‫در یمن از جنگ پنهان و آشکار خامنه اى و بن سلمان وبا بگیرند؟! اگر نه‪،‬‬
‫چرا اصالح طلبان سکوت کرده اند؟ اصالح طلبان مخالف حمله خارجى به ایران‪ ،‬چرا‬
‫مخالف جدى حمله ایران‪ ،‬به داخل سرزمین هاى دیگران نیستند؟ چون هنوز بچه من‬
‫و تو و ایرانیان وبا نگرفته اند؟! چون هنوز بچه هاى ما در دریا غرق نشده‬
‫اند؟ نگوییم ایران در یمن دخالت ندارد‪ .‬دم خروس شان هم هویدا شده دیگر‪.‬‬
‫روى اینترنت فیلم طائب را لطفا ببین که براى پاسداران سخنرانى مى کند و از‬
‫ارسال کشتى موشک براى یمن و قصدشان براى حمله موشکى به جده و اقامه نماز‬
‫جماعت در مدینه مى گوید‪.‬‬
‫اگر حمله خارجى به ایران بد و مصیبت بار است‪ ،‬چرا حمله خارجى ایران به‬
‫داخل سوریه و یمن‪ ،‬ارسال تروریسم به داخل افغانستان‪ ،‬از نظر شما حمله‬
‫خارجى براى آن کشورها نیست؟ اگر هست‪ ،‬چرا سکوت کرده اید؟ همین چند روز پیش‬
‫والى والیت فراه افغانستان‪ ،‬دوباره در بى بى سى اعالم کرد‪ ،‬طالبان در ایران‬
‫دوره مى بینند و براى حمله به این استان بر مى گردند و مین هاى پیشرفته‬
‫روسى را که با آفتاب منفجر مى شوند‪ ،‬براى مردم ما کار مى گذارند‪ .‬شما این‬
‫اخبار را نمى دانید؟ یا به عنوان یک انسان به آنها حساس نیستید؟ سکوت اصالح‬
‫طلبان در مقابل این همه تجاوز ایران به کشورهاى دیگر آیا رفتارى اخالقى‬
‫است؟ بنى آدم “سعدى” اعضاى یک پیکر بودند‪ .‬در نگاه اصولگرایان‪ ،‬بنى آدم‬
‫خودى و غیر خودى شدند‪ .‬در نگاه اصالح طلبان‪ ،‬بنى آدم تنها ایرانیان اند و‬
‫بس؟ سورى و یمنى و افغانستانى بنى آدم نیستند؟! مهاجرین افغانستانى در‬
‫ایران که براى گرفتن ویزا و اقامت و یافتن کار در جمع سپاه فاطمیون به جنگ‬
‫سوریه فرستاده مى شوند و اخیرا اعالم شد دو هزار نفر آنها در سوریه کشته‬
‫شدند‪ ،‬بنى آدم نیستند؟! بیش از نیم میلیون نفر که در سوریه با دخالت ایران‬
‫و دیگران مردند‪ ،‬و ده میلیون سورى که از کشور خود آواره شدند‪ ،‬بنى آدم‬
‫نیستند؟! آیا این سکوت و همراهى‪ ،‬اصالح طلبى است‪ ،‬یا ذبح حقیقت به دست‬
‫مصلحت؟‬
‫روش حتی االمکان مسالمت آمیز‪ ،‬یا مطلقا مسالمت آمیز؟‬
‫تاجزاده عزیز‬
‫گاندى مورد قبول ما و شما‪ ،‬مردم را از به خیابان آمدن باز نمى داشت‪ ،‬تا‬
‫مبادا به خشونت‪ ،‬حتى از طرف طرفدارانش بکشد‪ .‬او با آنکه مى دانست این‬
‫تظاهرات از سوى دشمن و گاه از سوى مردم‪ ،‬به خشونت کشیده مى شود‪ ،‬مردم هند‬
‫را به خیابان مى آورد‪ .‬ضمنا گاندى در پى اصالح انگلیس نبود‪ .‬او در پى اخراج‬
‫آنها بود‪ .‬مى خواست سرزمین هند را از استعمار انگلیس پس بگیرد‪ .‬همانگونه‬
‫که مردم ما مى خواهند ایران را از استبداد دینى وابسته به روسیه پس‬
‫بگیرند‪ .‬گاندى مبارزات غیر خشونت آمیز خودش را در حد شرکت در انتخابات‬
‫نمایشى انگلیس تقلیل نمى داد‪ .‬او وسیع ترین تظاهرات خیابانى را راه مى‬
‫انداخت‪ .‬او محصوالت انگلیسى را تحریم مى کرد‪ .‬او اعتصاب سراسرى راه مى‬
‫انداخت‪ .‬کارهایى که اصالح طلبان بیست سال است نکرده اند‪.‬‬
‫ماندالى مورد قبول شما هم از شکم مادرش چون مسیح بیرون نیامده بود‪ .‬او یک‬
‫سال قبل از دستگیرى اش رهبر گروه مسلحى بود که مراکز رژیم آپارتاید را بمب‬
‫گذارى مى کردند و تعدادى را کشتند‪ .‬من رفتار خشن او را در آن سال ها تایید‬
‫نمى کنم‪ ،‬اما شما هم آن بخش از زندگى او را طورى منکر نشوید تا اسطوره بى‬
‫عیبى از او بسازید‪ ،‬و جوانان خشمگین ما را زیر نام او به نقد کشید که چرا‬
‫از شانزده سالگى ماندال نیستند‪ ،‬و مثال چرا براى دفاع از جان خود‪ ،‬چکى به‬
‫گوش آن که اسلحه به رویشان کشیده است‪ ،‬زده اند‪.‬‬
‫ماندالى بزرگ در زندان که بود‪ ،‬به تئورى مبارزات مدنى رسید‪ .‬اما او در همان‬
‫زندان‪ ،‬علیرغم باور به مبارزات بى خشونت‪ ،‬همه دنیا را به تحریم رژیم نژاد‬
‫پرست دعوت کرد‪ .‬آیا اصالح طلبان که الگویشان ماندالست‪ ،‬حاضرند دنیا را دعوت‬
‫به فشار بر سپاه پاسداران کنند؟ تا اموال مردم ایران را ندزدند و در سوریه‬
‫و افغانستان به آتش و بمب تبدیل نکنند و بر سر زن و بچه مردم نریزند؟ اگر‬
‫این بمب ها را دولت دیگرى بر سر مردم ایران مى ریخت‪ ،‬شما اصالح طلبان‪ ،‬علیه‬
‫حکومت آنها تقاضاى تحریم بین المللى نمى کردید؟! مصطفى عزیز رفتار اصالح‬
‫طلبان به ویژه در حوزه بین الملل اخالقگرایانه نیست‪.‬‬
‫عبور از استبداد به این مهلکى‪ ،‬با روش مطلقا مسالمت آمیز ناممکن است‪ .‬اما‬
‫عبور نسبتا مسالمت آمیز و کم هزینه‪ ،‬همانگونه که گاندى و ماندال انجام‬
‫دادند‪ ،‬ممکن است‪ .‬به شرط آن که شما اصالح طلبان‪ ،‬اول روش خود را کارآمد و‬
‫اخالقى کنید‪ .‬آقاى خاتمى گفته بودند یک شبه نمى شود این مملکت را اصالح کرد‪،‬‬
‫اما به ما نگفته بودند بیست ساله هم نمى شود‪ .‬بیست سال عدم موفقیت در اصالح‬
‫رژیمى اصالح ناپذیر‪ ،‬که با یک انقالب یک سال و چند ماهه به قدرت رسیده‪،‬‬
‫هزینه زیادى را بر این ملت تحمیل کرده‪ .‬این ناامیدى از تغییر ناپذیرى رژیم‬
‫ایران را‪ ،‬روش ناکارآمد و غیر اخالقى اصالح طلبان به این مردم تحمیل کرده‬
‫است‪.‬‬
‫دوست عزیز!‬
‫زمانى مهندس بازرگان در مجلس گفته بود‪ ”:‬من نه مشروبخوارم‪ ،‬نه قمارباز‪.‬‬
‫اگر شنیدید گفتند در یک جیبم عرق بود و در یک جیبم ورق‪ ،‬به من ربطى‬
‫ندارد‪ ”.‬من هم پیش از این گفته ام و باز اینجا به روشنى مى گویم “نه طرفدار‬
‫خشونت انقالبى ام‪ ،‬نه طرفدار حمله خارجى‪“ .‬اگر کسى حرف مرا به خشونت داخلى‬
‫و حمله خارجى تعبیر کرد‪ ،‬به من ربطى ندارد‪.‬‬
‫مصطفى جان!‬
‫سخن آخرم این که اگر مى خواهید استبداد دینى استمرار یابد‪ ،‬همین راهى را‬
‫بروید که بیست سال با اصالحاتتان رفته اید‪ .‬اما اگر مى خواهید به رهایى از‬
‫استبداد دینى‪ ،‬دمکراسى و حقوق بشر برسید‪ ،‬باید راه تازه اى را بیابید‪ .‬و‬
‫یادمان نرود‪ ،‬این راهى است که همه ایرانیان با هر مرامى در یک همفکرى و‬
‫گفتگوى ملى شفاف باید بیابند و نه تنها شما‪.‬‬
‫با مهر و احترام‬
‫محسن مخملباف‬
‫لندن‪ ٢٨ ،‬ژانویه ‪٢٠١٨‬‬

You might also like