Download as rtf, pdf, or txt
Download as rtf, pdf, or txt
You are on page 1of 48

‫خواص ميوه ها و‬

‫غذاها در‬
‫درمان بيماريها‬
‫حسام الدين‬
‫درويش‬
‫‪http://ketabmajjani.b‬‬
‫‪/logfa.com‬‬
‫آويشن‬
‫‪ .1‬امام كاظم )ع(‪ :‬داروى امير مؤمنان آويشن بود‪ .‬او مى فرمود‪:‬‬
‫آويشن موجب رويش پرز در معده مى شود؛ همانند پرز پارچه‬
‫مخمل )‪.(1‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬چهار چيز‪ ،‬چشم را جل مى دهد؛ سودمند‬
‫هستند و هيچ ضررى ندارند‪ :‬آويشن و نمك كه با هم باشند و سياه‬
‫دانه و گردو كه با هم خورده شوند‪ ،‬سياه دانه و گردو‪ ،‬بواسير را‬
‫ريشه كن مى كنند‪ ،‬بادهاى بدن را خارج مى گردانند؛ رنگ پوست‬
‫را زيبا مى كنند؛ معده را مقاوم مى سازند و موجب گرمى كليه ها‬
‫مى گردند‪.‬‬
‫سياه دانه و نمك نيز‪ ،‬بادها را از قلب بيرون مى كنند؛ گرفتگى هاى‬
‫عروقى و عصبى را برطرف مى نمايد؛ بلغم را مى سوزانند؛ منى‬
‫را زياد مى كنند؛ نفس را خوشبو مى سازند؛ موجب نرمى معده مى‬
‫گردند؛ بوهاى بد را از دهان مى برند و آلت تناسلى را سفت و‬
‫محكم مى كنند)‪.(2‬‬
‫‪ .3‬آويشن ‪ ،‬معده را شست وشو مى دهد)‪.(3‬‬
‫اسفند‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬هر كس به مدت چهل روز‪ ،‬در ابتداى صبح ‪ ،‬يك‬
‫مثقال اسفند حل شده در آب بخورد‪ ،‬نور حكمت در دلش روشن مى‬
‫گردد و از هفتاد و دو بيمارى كه كمترين آنها جذام است ‪ ،‬ايمن مى‬
‫شود‪(4).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬اسفند كه مى رويد‪ ،‬بر بوته و برگ و دانه ى آن ‪،‬‬
‫فرشته اى گماشته مى شود و همراه آن است تا زمانى كه به دست‬
‫آن كسى كه بايد برسد‪ ،‬مى رسد و يا خرد مى گردد‪ .‬در ريشه و‬
‫شاخه هاى آن رازى نهفته است و در دانه آن ‪ ،‬درمان هفتاد و دو‬
‫درد وجود دارد ‪ .‬با اسفند و كندر معالجه و درمان كنيد‪(5).‬‬
‫‪ .3‬امام على )ع(‪ :‬ريشه اسفند‪ ،‬مايه علج ديوانگى است و شاخه آن‬
‫‪ ،‬درمان هفتاد و دو نوع بيمارى است ‪(6).‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬بر هر ريشه اى اى از اسفند كه در زمين فرو‬
‫مى رود و بر هر شاخه اى از آن كه بال مى رود‪ ،‬فرشته اى‬
‫گماشته شده است تا زمانى كه خشك شود يا به سرنوشت ديگرى‬
‫دچار گردد‪ .‬شيطان از خانه اى كه اسفند در آن است ‪ ،‬هفتاد خانه‬
‫دور مى گردد ‪ ...‬پس از آن غافل نگرديد‪(7).‬‬
‫‪ .5‬يكى از پيامبران ‪ ،‬از ترسو بودن امت خود به درگاه خداوند‬
‫شكوه كرد‪ .‬خداوند وحى فرمود‪)) :‬به امت خود فرمان بده كه اسفند‬
‫بخورند‪ .‬اسفند‪ ،‬موجب افزايش شجاعت در مرد مى گردد((‪(8).‬‬
‫انار‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬هر كس يك انار بخورد‪ ،‬تا چهل روز شيطانِ خود‬
‫را به خشم در آورده است ‪(9).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬ميوه ها صد و بيست گونه هستند كه مهمترين‬
‫آنها‪ ،‬انار است ‪(10).‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪ :‬هر كس انارى را به طور كامل بخورد‪ ،‬خداوند‬
‫قلب او را تا چهل شب ‪ ،‬نورانى مى كند‪(11).‬‬
‫‪ .4‬پيامبر )ص(‪ :‬انار بخوريد‪ ،‬هر دانه اى كه از آن در معده قرار‬
‫مى گيرد‪ ،‬تا چهل روز قلب را نورانى مى كند و شيطان را بيرون‬
‫مى راند‪(12).‬‬
‫‪ .5‬امام على )ع(‪ :‬هر دانه انارى كه در معده جاى مى گيرد‪ ،‬موجب‬
‫زنده دلى و نورانى شدن نفس مى گردد و شيطان وسواس را تا چهل‬
‫شب ‪ ،‬ضعيف مى گرداند‪(13).‬‬
‫‪ .6‬امام صادق )ع(‪ :‬چهار چيز‪ ،‬مزاج را معتدل مى كند‪ :‬انار‬
‫سورا)‪ ،(14‬بنفشه ‪ ،‬كاسنى و خرماى نارسى كه پخته شود‪(15).‬‬
‫‪ .7‬امام صادق )ع(‪ :‬هر كس قبل از خواب ‪ ،‬انار بخورد‪ ،‬جانش تا‬
‫صبح در امان است ‪(16).‬‬
‫‪ .8‬انار بخوريد كه هر گرسنه اى آن را بخورد‪ ،‬سير مى گردد و‬
‫هر سيرى آن را بخورد‪ ،‬غذايش گوارا مى گردد‪(17).‬‬
‫‪ .9‬يزيد بن عبدالملك نوفلى نقل مى كند‪ :‬نزد امام صادق رفتم ‪.‬‬
‫انارى در دست ايشان بود‪ .‬به غلم خود دستور داد تا انارى هم به‬
‫من بدهد‪ .‬سپس فرمود‪)) :‬شريك شدن در هيچ چيز همانند شريك‬
‫شدن در خوردن انار‪ ،‬براى من ناخوشايند نيست ((‪ .‬حضرت پس‬
‫از خوردن انار‪ ،‬حجامت كرد و به من هم فرمود كه حجامت كنم ‪.‬‬
‫من هم حجامت كردم ‪ .‬دوباره حضرت دستور داد تا انار بياورند‪.‬‬
‫سپس فرمود‪ :‬هر مؤ منى كه انار را به صورت كامل بخورد‪،‬‬
‫خداوند شيطان را تا چهل روز از فروغ قلبش دور مى سازد‪ .‬اگر‬
‫دو انار بخورد تا صد روز دور مى گرداند؛ اگر سه انار بخورد‪،‬‬
‫خداوند‪ ،‬شيطان را تا يك سال از فروغ دل او دور مى سازد‪ .‬و اگر‬
‫خداوند شيطان را براى يك سال از فروغ دل كسى دور كند‪ ،‬او‬
‫ديگر گناه نمى كند‪ .‬و اگر كسى گناه نكند به بهشت مى رود‪(18).‬‬
‫‪ .10‬امام كاظم )ع(‪ :‬هر كس در روز جمعه ‪ ،‬در حال ناشتا يك انار‬
‫بخورد قلبش تا چهل روز نورانى مى گردد؛ اگر دو انار بخورد‪ ،‬تا‬
‫هشتاد روز؛ و اگر سه انار بخورد‪ ،‬تا صد و بيست روز‪ .‬همچنين ‪،‬‬
‫وسوسه شيطان از او دور مى گردد‪ ،‬و كسى كه وسوسه شيطان از‬
‫او دور گردد‪ ،‬ديگر گناه نمى كند و كسى كه گناه نكند‪ ،‬وارد بهشت‬
‫مى گردد‪(19).‬‬
‫‪ .11‬امام صادق )ع(‪ :‬انار شيرين بخوريد كه هر دانه اى از آن كه‬
‫در معده قرار مى گيرد‪ ،‬بيمارى اى را ريشه كن مى كند و شيطان‬
‫وسواس را دور مى گرداند‪(20).‬‬
‫‪ .12‬امام رضا )ع(‪ :‬خوردن انار شيرين ‪ ،‬منى را زياد مى كند و‬
‫فرزند را زيبا مى گرداند‪(21).‬‬
‫‪ .13‬امام عسكرى )ع(‪ :‬پس از حجامت ‪ ،‬انار شيرين بخوريد كه‬
‫خون را زياد مى كند و موجب تصفيه آن مى گردد‪(22).‬‬
‫‪ .14‬در نزد امام صادق )ع(‪ :‬سخن از انار شيرين به ميان آمد‪.‬‬
‫فرمود‪ :‬انار ملس )ترش و شيرين ( با درون بدن ‪ ،‬سازگارتر است ‪.‬‬
‫)‪(23‬‬
‫‪ .15‬امام رضا )ع(‪ :‬آب انار ملس بخور كه نيرو بخش است و خون‬
‫را زنده مى كند‪(24).‬‬
‫‪ .16‬پيامبر )ص(‪ :‬انار را با پوست سفيد داخلى آن بخوريد كه‬
‫شست و شو دهنده ى درون است ‪(25).‬‬
‫‪ .17‬صعصعة بن صوحان نزد امير مؤ منان رفت ‪ .‬حضرت‬
‫مشغول خوردن شام بود‪ .‬امام به او فرمود‪ )) :‬نزديك بيا و شام‬
‫بخور((‪ .‬صعصعه گفت ‪)) :‬شام خورده ام ((‪ .‬امام ‪ ،‬نصفه انارى را‬
‫كه در كنارش بود‪ ،‬شكست و تكه اى از آن را به او داد و فرمود‪:‬‬
‫))آن را با پوست سفيد داخلى اش بخور كه زردى دندان و بدبويى‬
‫دهان را از بين مى برد و نفس انسان را پاك مى كند‪(26).((.‬‬
‫‪ .18‬امام صادق )ع(‪ :‬انار را با پوست سفيد داخلى اش بخوريد كه‬
‫معده را شست و شو مى دهد و ذهن را قوى مى گرداند‪(27).‬‬
‫انجير‬
‫‪ .1‬براى پيامبر )ص( ظرفى پر از انجير آورده شد‪ .‬حضرت به‬
‫ياران خود فرمود‪ :‬بخوريد كه اگر بنا بود ميوه اى بهشتى را نام‬
‫ببرم ‪ ،‬همين ميوه را نام مى بردم ؛ چرا كه ميوه اى بى هسته است‬
‫)و ميوه بهشتى ‪ ،‬هسته ندارد(‪ .‬انجير بخوريد كه بواسير را ريشه‬
‫كن مى كند و براى نقرس )‪ ،(28‬سودمند است ‪(29).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬انجير بخوريد خواه تازه و خواه خشك ‪ .‬قدرت‬
‫جنسى را افزايش مى دهد؛ بواسير را ريشه كن مى كند و براى‬
‫نقرس و سردمزاجى ‪ ،‬مفيد است ‪(30).‬‬
‫‪ .3‬امام على )ع(‪ :‬خوردن انجير‪ ،‬موجب نرم شدن گرفتگى ها مى‬
‫گردد و براى بادهاى قولنج ‪ ،‬سودمند است ‪ .‬در روز فراوان‬
‫بخوريد و در شب ‪ ،‬كم ‪(31).‬‬
‫‪ .4‬امام رضا )ع(‪ :‬انجير بوى بد دهان را مى برد‪ .‬استخوان و فك‬
‫را محكم ميكند؛ موجب رويش مو مى گردد؛ درد را از بين مى برد‬
‫و با وجود آن ‪ ،‬نياز به هيچ دارويى نيست ‪ .‬انجير‪ ،‬شبيه ترين چيز‬
‫به گياهان بهشت است ‪(32).‬‬
‫‪ .5‬پيامبر )ص(‪ :‬هركه دوست دارد رقت قلب پيدا كند‪ ،‬انجير‬
‫بخورد‪(33).‬‬
‫انگور‬
‫‪ .1‬امام صادق )ع(‪ :‬پس از طوفان نوح كه آب فروكش كرد و‬
‫استخوان مرده پديدار شد و حضرت نوح آن صحنه را ديد‪ ،‬آه و‬
‫فغان سر داد و بسيار اندوهگين شد‪ .‬خداوند به او وحى فرستاد‪:‬‬
‫))اين كارى است كه تو خود با خود كردى و آنان را نفرين‬
‫نمودى ((‪ .‬نوح گفت ‪)) :‬پروردگارا! من از تو آمرزش مى طلبم و‬
‫به درگاه تو‪ ،‬توبه مى كنم ((‪ .‬خداوند به او وحى فرمود‪)) :‬انگور‬
‫سياه بخور تا غم و اندوهت از بين برود((‪(34).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬انگور را دانه دانه بخور تا خوشمزه و گواراتر‬
‫گردد‪(35).‬‬
‫‪ .3‬پيران كهن سال و كودكان خردسال ‪ ،‬انگور را دانه دانه مى‬
‫خورند‪ .‬كسانى هم كه گمان مى كنند سير نخواهند شد‪ ،‬سه دانه و‬
‫چهار دانه مى خورند‪ .‬اما تو دو‪ ،‬حبه دو حبه بخور كه پسنديده است‬
‫‪(36).‬‬
‫حوك (‬ ‫بادروج ) َ‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬حوك ‪ ،‬سبزى پيامبران است ‪ .‬گويا مى بينم كه در‬
‫بهشت روييده است ‪(37).‬‬
‫‪ .2‬امام على )ع(‪ :‬نزد پيامبر‪ ،‬از حوك كه همان بادروج است ‪،‬‬
‫سخن به ميان آمد‪ .‬فرمود‪)) :‬سبزى من و پيامبران پيش از من‬
‫است ‪ .‬من آن را دوست دارم و مى خورم ((‪(38).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬نزد پيامبر‪ ،‬دوست داشتنى ترين نان خورش ‪،‬‬
‫سركه بود و دوست داشتنى ترين سبزى ‪ ،‬حوك بود‪(39).‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬امير مؤ منان علقه زيادى به بادروج داشت ‪).‬‬
‫‪(40‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬حوك سبزى پيامبران است و داراى هشت‬
‫ويژگى است ‪ :‬هضم را سريع مى سازد؛ گرفتگى رگ هاو مجراها‬
‫را باز مى كند؛ آروغ را خوشبو مى سازد؛ دهان را خوشبو مى‬
‫كند؛ غذا را لذيذ مى گرداند؛ بيمارى را بيرون مى كشد؛ بدن را‬
‫نسبت به جذام ‪ ،‬ايمن مى كند؛ و اگر در درون انسان جاى بگيرد‪،‬‬
‫از همه بيمارى ها جلوگيرى مى كند‪(41).‬‬
‫‪ .6‬مردى كه با امام كاظم )ع( هم غذا شده بود‪ ،‬نقل مى كند‪ :‬امام‬
‫بادروج خواست و فرمود‪)) :‬من دوست دارم غذا را با آن آغاز‬
‫كنم ؛ چرا كه گرفتگى رگ ها و مجراها را باز مى كند غذا را لذت‬
‫سَبل )‪ (42‬را از بين مى برد‪ .‬هنگامى كه غذا را‬ ‫بخش مى سازد؛ ُ‬
‫با آن شروع مى كنم ‪ ،‬از خوردن هيچ چيز ابايى ندارم و از هيچ‬
‫مرض و ضررى نمى ترسم ((‪.‬‬
‫وقتى غذا تمام شد‪ ،‬ديدم حضرت در ميان سفره ‪ ،‬به دنبال برگ هاى‬
‫بادروج مى گردد‪ .‬امام كاظم از آنها مى خورد و به من هم مى داد و‬
‫مى فرمود‪ :‬غذايت را با آن تمام كن تا آنچه را كه خورده اى ‪ ،‬هضم‬
‫كند‪ ،‬آنچه را كه خواهى خورد‪ ،‬لذت بخش گرداند؛ سنگينى پس از‬
‫غذا را از بين ببرد و آروغ و بوى دهان را خوشبو گرداند‪(43).‬‬
‫بادمجان‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص( در خانه جابر بود كه برايشان بادمجان آوردند‪.‬‬
‫پيامبر شروع به خوردن كرد‪ .‬جابر گفت ‪)) :‬بادمجان ‪ ،‬حرارت زا‬
‫است ((‪ .‬پيامبر فرمود‪)) :‬اينچنين نيست ‪ .‬اين نخستين گياهى است‬
‫كه به خداوند ايمان آورد‪ .‬آن را در آتش بپزيد و به آن روغن بزنيد‬
‫و نرمش كنيد كه بر حكمت انسان مى افزايد((‪(44).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬بادمجان بخوريد كه درد را از بين مى برد و‬
‫در آن هيچ دردى نيست ‪(45).‬‬
‫‪ .3‬بورانى بادمجان بخوريد كه شفا است و از پيسى ايمن مى‬
‫گرداند‪ .‬بادمجان سرخ شده در روغن نيز چنين است ‪(46).‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬بادمجان براى سودا مفيد است و به صفرا نيز‬
‫زيانى نمى رساند‪(47).‬‬
‫‪ .5‬امام سجاد )ع( در حالى كه چشم درد داشت ‪ ،‬بادمجان سرخ شده‬
‫در روغن مى خورد‪ .‬به ايشان عرض شد‪)) :‬چطور بادمجان مى‬
‫خوريد در حالى كه حرارت زا است و همچون آتش مى باشد؟((‪.‬‬
‫فرمود‪)) :‬پدرم از جدم نقل كرد كه فرموده است ‪ :‬بادمجان از پيِه‬
‫زمين است و در هر چيزى كه قرار گيرد آن را خوشبو مى‬
‫گرداند((‪(48).‬‬
‫‪ .6‬امام صادق )ع(‪ :‬در فصل خرماچينى ‪ ،‬بادمجان زياد بخوريد كه‬
‫دواى هر درد است ؛ زيبايى صورت را بيشتر مى گرداند؛ رگ ها‬
‫را نرم مى كند و آب كمر را افزايش مى دهد‪(49).‬‬
‫‪ .7‬امام رضا )ع(‪ :‬بادمجان در فصل گرما‪ ،‬سرد است و در فصل‬
‫سرما‪ ،‬گرم مى باشد‪(50).‬‬
‫‪ .8‬بادمجان ‪ ،‬دربردارنده همه مزه ها و طعم ها است ؛ بى زيان‬
‫است ؛ با همه طبايع ‪ ،‬سازگار است ؛ مناسب حال پير و جوان است‬
‫و در گرمى و سردى اش ‪ ،‬معتدل و ميانه مى باشد‪(51).‬‬
‫باقل‬
‫پيامبر )ص(‪ :‬غذاى عيسى تا پيش از اين كه به آسمان برده شود‪،‬‬
‫باقل بود‪ .‬او تا آن زمان ‪ ،‬چيزى را كه به وسيله آتش ‪ ،‬دگرگون‬
‫شده باشد‪ ،‬نخورد‪(52).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬باقل از بين برنده بيمارى است و در آن هيچ‬
‫بيمارى نيست ‪(53).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬خوردن باقل‪ ،‬استخوان ساق را محكم مى كند‪،‬‬
‫مغز را توانا مى سازد و خون تازه توليد مى كند‪(54).‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬باقل را با پوستش بخوريد كه معده را پاك مى‬
‫گرداند‪(55).‬‬
‫برنج‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬برنج در ميان غذاها‪ ،‬همچون رئيس در ميان گروه‬
‫است ‪(56).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬برترين غذاهاى اهل دنيا و آخرت ‪ ،‬گوشت است و‬
‫پس از آن ‪ ،‬برنج مى باشد‪(57).‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪ :‬برنج خوب دارويى است ؛ سرد و سالم و به دور‬
‫از هر بيمارى مى باشد‪(58).‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬برنج ‪ ،‬خوب غذايى است ‪ .‬ما آن را براى‬
‫بيماران خود نگاه مى داريم ‪(59).‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬از جانب شما‪ ،‬هيچ چيزى دوست داشتنى تر از‬
‫برنج و بنفشه براى ما نمى آيد‪ .‬يك بار من از درد سختى رنج مى‬
‫بردم كه به من الهام شد برنج بخورم ‪ .‬گفتم آن را تهيه كردند و‬
‫خوردم ‪ .‬و خداوند به واسطه آن ‪ ،‬درد مرا از بين برد‪(60).‬‬
‫به‬
‫‪.1‬پيامبر )ص(‪ :‬خوردن به ‪ ،‬تيرگى چشم را از بين مى برد‪(61).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص( ‪ :‬خوردن به ‪ ،‬اندوه دل را زايل مى كند‪(62).‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪ :‬به بخوريد كه دل را جل مى دهد‪.‬خداوند هيچ‬
‫پيامبرى را به رسالت بر نگزيد مگر اين كه ِبه بهشتى را به او‬
‫خوراند‪ .‬و نيروى چهل مرد را به او داد‪(63).‬‬
‫‪ .4‬پيامبر )ص(‪ِ :‬به موجب آرامش قلب مى گردد؛ بخيل را‬
‫سخاوتمند مى كند‪ ،‬و ترسو را شجاع مى گرداند‪(64).‬‬
‫‪ .5‬پيامبر )ص(‪ :‬به بخوريد كه ذهن را قوى مى كند؛ اندوه را از‬
‫دل مى برد و فرزند را زيبا مى سازد‪(65).‬‬
‫‪ .6‬پيامبر )ص(‪ :‬به ‪ ،‬رنگ پوست را صفا مى دهد و فرزند را زيبا‬
‫مى سازد‪(66).‬‬
‫‪ .7‬امام على )ع(‪ :‬خوردن به ‪ ،‬توان مرد را زياد مى كند و ضعفش‬
‫را برطرف مى نمايد‪(67).‬‬
‫‪ .8‬امام رضا )ع(‪ :‬پيامبر‪ِ ،‬به را دوست داشت ‪ .‬بهى را به ايشان‬
‫هديه دادند‪ .‬حضرت آن را با ضربه دست ‪ ،‬تكه تكه كرد و هم خود‬
‫خورد و هم به كسانى كه در حضورش بودند‪ ،‬داد و فرمود‪ِ :‬به‬
‫بخوريد كه قلب را جل مى دهد و اندوه سينه را از بين مى برد‪).‬‬
‫‪(68‬‬
‫‪ .9‬امام على )ع(‪ :‬خوردن به ‪ ،‬قلب ضعيف را قوى مى كند و‬
‫موجب شستشوى معده مى گردد‪(69).‬‬
‫‪ .10‬امام صادق )ع(‪ :‬به شيرين را با دانه اش بخور كه ضعف را‬
‫از بين مى برد؛ معده را خوشبو مى كند و آن را پاك مى گرداند‪).‬‬
‫‪(70‬‬
‫‪ .11‬به بخوريد كه عقل و جوانمردى را افزايش مى دهد‪(71).‬‬
‫‪ .12‬پيامبر )ص(‪ِ:‬به را ناشتا بخوريد تا حقد و كينه ى درون را از‬
‫بين ببرد‪(72).‬‬
‫‪ .13‬امام على )ع(‪ :‬روزى نزد پيامبر رفتم ‪ .‬بهى در دست ايشان‬
‫بود‪ .‬پيامبر از آن به مى خورد و به من هم مى داد و مى فرمود‪:‬‬
‫))اى على ! بخور كه اين هديه ى خاوند به من و تو است ‪ .‬من همه‬
‫ى لذت ها را در آن يافتم ((‪ .‬سپس پيامبر فرمود‪)) :‬اى على ! هر‬
‫كس سه روز در حالت ناشتا به بخورد‪ ،‬ذهنش صفا مى يابد؛‬
‫درونش مملو از علم و بردبارى مى گردد و از مكر شيطان و لشكر‬
‫شيطان ‪ ،‬محفوظ مى گردد((‪(73).‬‬
‫‪ .14‬امام صادق )ع(‪ :‬هر كس در حالت ناشتا به بخورد‪ ،‬نطفه اش‬
‫پاكيزه مى گردد و فرزندش زيبا مى شود‪(74).‬‬
‫‪ .15‬پيامبر )ص(‪ :‬به زنان باردارتان ِبه بدهيد تا فرزندانشان خوش‬
‫اخلق گردند‪(75).‬‬
‫‪ .16‬پيامبر )ص(‪ :‬بوى پيامبران ‪ ،‬بوى ِبه است و بوى حوريان‬
‫بهشتى ‪ ،‬بوى مورد)‪ (76‬است و بوى فرشتگان ‪ :‬بوى گل سرخ‬
‫است و بوى دخترم فاطمه ى زهرا‪ ،‬بوى ِبه و مورد و گل سرخ‬
‫است ‪(77).‬‬
‫‪ .17‬پيامبر )ص(‪ِ :‬به بخوريد و به يكديگر هديه بدهيد كه چشم را‬
‫جل مى دهد و موجب رويش دوستى و مودت در قلب مى گردد‪).‬‬
‫‪(78‬‬
‫‪ .18‬زن حامله ‪ِ ،‬به بخورد تا فرزندش خوشبو و خوش رنگ گردد‪.‬‬
‫)‪(79‬‬
‫پنير‬
‫‪ .1‬پنير بخوريد كه خواب آور است و غذا را هضم مى كند‪(80).‬‬
‫‪ .2‬پنير خوش خوراكى است ؛ كام را تازه مى كند؛ دهان را خوشبو‬
‫مى گرداند؛ غذاى قبلى را هضم مى كند؛ اشتها را براى غذاى بعدى‬
‫بيشتر مى كند‪ .‬هر كس در ابتداى ماه ‪ ،‬پنير بخورد‪ ،‬اميد است كه‬
‫خواسته اش برآورده گردد‪(81).‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪ :‬هم پنير بيمارى زا است و هم گردو؛ اما اگر با هم‬
‫خورده شوند‪ ،‬درمان مى گردند‪(82).‬‬
‫‪ .4‬پيامبر )ص(‪ :‬هر زن باردارى ‪ ،‬خربزه و پنير بخورد‪ ،‬فرزندش‬
‫زيبا و خوش اخلق مى گردد‪(83).‬‬
‫‪ .5‬پيامبر )ص( خيار را با نمك مى خورد و خربزه را با پنير‪).‬‬
‫‪(84‬‬
‫‪ .6‬پيامبر )ص(‪ :‬ده چيز موجب فراموشى مى گردد‪ :‬خوردن پنير‬
‫و‪(85). ...‬‬
‫‪ .7‬مردى درباره ى خاصيت پنير پرسيد امام صادق )ع( فرمود‪:‬‬
‫))ضرر دارد و سودى ندارد((‪ .‬شب كه شد‪ ،‬آن مرد نزد امام صادق‬
‫)ع( رفت و ديد در سفره ى حضرت ‪ ،‬پنير هست ‪ .‬گفت ‪:‬‬
‫))قربانتان گردم ! صبح كه درباره ى پنير سؤ ال كردم ‪ ،‬فرموديد‬
‫كه ضرر دارد و سودى ندارد‪ .‬حال بر سر سفره ى خودتان پنير‬
‫مى بينم ((‪ .‬امام فرمود‪ :‬خوردن پنير در صبح ‪ ،‬زيان بار است ؛‬
‫اما در شب ‪ ،‬مفيد و سودمند است ‪(86).‬‬
‫پياز‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬هرگاه وارد شهرى وبازده شديد و از آلوده شدن به‬
‫وبا ترسيديد‪ ،‬پياز آن شهر را بخوريد‪ .‬پياز چشم را جل مى بخشد؛‬
‫مو را صاف و روشن مى كند؛ آب كمر را مى افزايد؛ لذت جماع را‬
‫بيشتر مى كند؛ آفتاب سوختگى و سياهى صورت را از بين مى برد‬
‫و خستگى را برطرف مى نمايد‪(87).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬پياز‪ ،‬تب را از بين مى برد‪(88).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬پياز‪ ،‬دهان را خوشبو مى سازد؛ لثه را‬
‫استحكام مى بخشد؛ توان جنسى را افزايش مى دهد و بلغم را از بين‬
‫مى برد‪(89).‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬پياز‪ ،‬دهان را خوشبو مى كند؛ پشت را قوى‬
‫مى سازد و پوست را نرم و لطيف مى كند‪(90).‬‬
‫پيه‬
‫‪ .1‬امام على )ع(‪ :‬پيه ‪ ،‬به اندازه ى خود‪ ،‬بيمارى را از بدن بيرون‬
‫مى راند‪ .‬بهترين چيزى كه مردم ‪ ،‬خود را با آن درمان مى كنند‪،‬‬
‫روغن حيوانى و خواندن قرآن است ‪(91).‬‬
‫‪ .2‬امام على )ع(‪ :‬در نزد پيامبر‪ ،‬سخن از گوشت و پيه به ميان‬
‫آمد‪ .‬پيامبر فرمود‪ :‬هر تكه پيه و گوشتى كه در معده قرار مى گيرد‪،‬‬
‫در جاى آن شفا جايگزين مى شود و بيمارى از آن خارج مى گردد‪.‬‬
‫)‪(92‬‬
‫‪ .3‬از امام صادق )ع( در مورد جمله پيامبر كه فرموده است ‪:‬‬
‫))هر كس پيه بخورد‪ ،‬به همان اندازه ‪ ،‬بيمارى را از بدن بيرون‬
‫مى كند((‪ ،‬سؤ ال شد‪ .‬امام صادق )ع( فرمود‪)) :‬منظور‪ ،‬پيه گاو‬
‫است ((‪(93).‬‬
‫‪ .4‬مردى نزد امام صادق )ع( رفت و گفت ‪)) :‬دخترم اسهال دارد و‬
‫نحيف و لغر شده است ((‪ .‬امام فرمود‪)) :‬چرا به او برنج نمى دهى‬
‫؟ چهار ‪ -‬پنج تكه سنگ را در كنار آتشى قرار بده و برنج را در‬
‫ديگى بريز و بگذار خوب بپزد‪ .‬مقدارى چربى تازه ى قلوه گاه را‬
‫در ظرفى بريز و سنگ هاى داغ را درون آن بينداز و درب آن را‬
‫بگذار و آن ظرف را خوب تكان بده تا چربى ها آب شود؛ البته‬
‫مواظب باش كه بخار آن خارج نشود‪ .‬هنگامى كه چربى آب شد و‬
‫برنج پخت ‪ ،‬چربى آب شده را روى برنج بريز و به بيمار بده ((‪).‬‬
‫‪(94‬‬
‫تخم مرغ )‪(95‬‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬يكى از پيامبران از ضعف و ناتوانى خود‪ ،‬به‬
‫درگاه خداوند شكوه كرد‪ .‬خدا او را به خوردن تخم مرغ دستور داد‪.‬‬
‫)‪(96‬‬
‫‪ .2‬امام على )ع(‪ :‬يكى از پيامبران به خداوند شكوه كرد كه زاد و‬
‫ولد در ميان قومش كم شده است ‪ .‬خداوند به او دستور داد مردم را‬
‫به خوردن تخم مرغ سفارش كند‪ .‬مردم به دستور او عمل كردند و‬
‫زاد و ولد در ميانشان فراوان شد‪(97).‬‬
‫‪ .3‬امام باقر )ع(‪ :‬هر كس صاحب فرزند نمى شود‪ ،‬تخم مرغ‬
‫بخورد و فراوان هم بخورد كه زاد و ولد را افزايش ‍ مى دهد‪(98).‬‬
‫‪ .4‬نزد امام صادق )ع( از تخم مرغ سخن به ميان آمد فرمود‪ :‬تخم‬
‫مرغ غذاى سبكى است ‪ .‬ميل به گوشت را از بين مى برد و‬
‫ضررهاى گوشت را هم ندارد‪(99).‬‬
‫‪ .5‬شخصى به امام صادق )ع( عرض كرد‪)) :‬من كنيزهاى زيادى‬
‫مى خرم و دوست دارم بر آنان ‪ ،‬توانايى داشته باشم ((‪ .‬حضرت‬
‫فرمود‪)) :‬پياز را ريز كرده و در روغن سرخ كن ‪ .‬سپس تخم مرغ‬
‫را در ظرفى بشكن و بر آن ‪ ،‬كمى نمك بپاش و بر روى پياز داغ‬
‫بريز و تفت بده و آن را بخور((‪(100).‬‬
‫آن مرد مى گويد‪)) :‬من اين كار را انجام دادم و از آن پس ‪ ،‬هرگاه‬
‫قصد آميزش با كنيزان را مى كردم ‪ ،‬بر آن توانايى داشتم ((‪).‬‬
‫‪(101‬‬
‫‪ .6‬امام كاظم )ع(‪ :‬هر كس تخم مرغ و پياز و روغن بخورد‪ ،‬توان‬
‫جنسى اش افزوده مى گردد‪(102).‬‬
‫‪ .7‬مردى از كمى فرزند شكوه كرد‪ .‬امام كاظم )ع( فرمود‪ :‬از‬
‫خداوند‪ ،‬طلب آمرزش كن و تخم مرغ و پياز بخور‪(103).‬‬
‫‪ .8‬پيامبر )ص(‪ :‬خوردن گوشت با تخم مرغ ‪ ،‬توان جنسى را‬
‫افزايش مى دهد‪(104).‬‬
‫‪ .9‬امام صادق )ع(‪ :‬يكى از پيامبران ‪ ،‬از كمى فرزند‪ ،‬به خداوند‬
‫شكوه كرد‪ .‬خداوند فرمود‪ :‬گوشت با تخم مرغ بخور‪(105).‬‬
‫‪ - 10‬امام كاظم )ع(‪ :‬هر كس گوشت با تخم مرغ بخورد‪ ،‬استخوان‬
‫فرزندش درشت مى گردد‪(106).‬‬
‫‪ .11‬امام صادق )ع(‪ :‬زرده ى تخم مرغ ‪ ،‬سبك است و سفيده اش‬
‫سنگين ‪(107).‬‬
‫‪ .12‬حمران بن اعين نقل مى كند كه به امام صادق )ع( گفتم ‪:‬‬
‫))برخى از مردم مى گويند كه زرده ى تخم مرغ ‪ ،‬سبك تر از‬
‫سفيده آن است ((‪ .‬امام فرمود‪)) :‬دليلشان چيست ؟((‪ .‬گفتم ‪)) :‬آنان‬
‫مى گويند كه َپر مرغ ‪ ،‬از سفيده آن به وجود مى آيد و استخوان و‬
‫پى آن ‪ ،‬از زرده ى تخم مرغ ((‪ .‬حضرت فرمود‪)) :‬اما پر‪ ،‬سبك‬
‫ترين اجزاى مرغ است ((‪(108).‬‬
‫‪.13‬على بن محمد بن اشيم مى گويد‪ :‬نزد امام رضا )ع( از كندى‬
‫گوارش غذا شكوه كردم ‪ .‬حضرت فرمود‪)) :‬زرده تخم مرغ‬
‫بخور((‪ .‬به دستور حضرت ‪ ،‬عمل كردم و مفيد واقع شد‪(109).‬‬
‫‪ .14‬امام صادق )ع(‪ :‬سه چيز است كه انسان را لغر مى كند‪...‬‬
‫مداومت بر خوردن تخم مرغ و ماهى و شكوفه خرما‪(110).‬‬
‫‪ .15‬امام رضا )ع(‪ :‬مداومت بر خوردن تخم مرغ ‪ ،‬سبب پيدايش‬
‫كك مك در صورت مى شود‪(111).‬‬
‫‪ .16‬زياد خوردن تخم مرغ و مداومت بر آن ‪ ،‬موجب بيمارى‬
‫طحال و سپرز مى شود و در سر معده ‪ ،‬بادهايى را ايجاد مى كند‪.‬‬
‫زياد خوردن تخم مرغ آب پز‪ ،‬موجب تنگى نفس و نفس بريدگى مى‬
‫شود‪(112).‬‬
‫‪ .17‬امام صادق )ع(‪ :‬اگر دو طرف تخم پرنده اى يكسان باشد‪،‬‬
‫خورده نمى شود و حرام است و اگر دو طرفش همسان نبود و‬
‫همانند تخم مرغ بود‪ ،‬خوردنش حلل است ‪(113).‬‬
‫ترب‬
‫‪ .1‬امام صادق )ع(‪ :‬ترب ‪ ،‬بلغم را از بين مى برد و مغزش ‪ ،‬هضم‬
‫كننده است و برگش ‪ ،‬ادرارآور مى باشد‪(114).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬ترب بخور كه سه خاصيت دارد‪ :‬برگش ‪،‬‬
‫بادهاى بدن را از بين مى برد؛ مغزش ادرار را به جريان مى اندازد‬
‫و بيخش ‪ ،‬بلغم را ريشه كن مى كند‪(115).‬‬
‫ترنج‬
‫‪ .1‬ميوه را در اول فصلش بخور‪ .‬بهترين ميوه ‪ ،‬انار و ترنج است‬
‫و بهترين گياه خوشبو‪ ،‬گل سرخ و بنفشه مى باشد‪(116).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬ترنج بخوريد كه دل را نورانى مى كند‪ .‬مغز را‬
‫توانا مى سازد‪(117).‬‬
‫‪ .3‬عبدال بن ابراهيم جعفرى نقل مى كند كه امام صادق )ع(‬
‫فرمود‪)) :‬پزشكان شما در مورد ترنج ‪ ،‬چه دستورى مى دهند؟((‪.‬‬
‫گفتم ‪)) :‬مى گويند آن را قبل از غذا بخوريد((‪ .‬امام فرمود‪)) :‬اّما‬
‫من توصيه مى كنم آن را پس از غذا بخوريد((‪(118).‬‬
‫‪ .4‬ابراهيم بن عمر يمانى نقل مى كند كه به امام صادق )ع( گفتم ‪:‬‬
‫))مردم مى گويند كه خرودن ترنج در حالت ناشتا بهتر است ((‪.‬‬
‫امام فرمود‪)) :‬اگر پيش از غذا خوب باشد‪ ،‬پس از غذا نيز خوب‬
‫است و بلكه بهتر و پسنديده تر مى باشد((‪(119).‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬ترنج را پس از غذا بخوريد كه خاندان‬
‫محمد)ص( چنين مى كنند‪(120).‬‬
‫‪ .6‬امام رضا )ع(‪ :‬خوردن ترنج در شب ‪ ،‬موجب كج شدن چشم‬
‫مى گردد و لوچى به جاى مى گذارد‪(121).‬‬
‫‪ .7‬امام باقر )ع(‪ :‬ترنج سنگين است ‪ .‬هرگاه خورده شد‪ ،‬نان خشك‬
‫بخوريد كه آن را از معده هضم مى كند‪(122).‬‬
‫‪ .8‬ابوبصير مى گويد‪ :‬مهمانى داشتم كه هوس ترنج و عسل كرد‪.‬‬
‫برايش حاضر كردم ‪ .‬خود نيز با او خوردم ‪ .‬سپس نزد امام صادق‬
‫رفتم ‪ .‬جلوى ايشان ‪ ،‬سفره ى غذا بود‪ .‬به من فرمود‪)) :‬نزديك بيا و‬
‫بخور((‪ .‬گفتم ‪)) :‬قبل از اين كه پيش شما بيايم ‪ ،‬ترنج و عسل‬
‫خورده ام ‪ .‬و از بس زياد خوردم ‪ ،‬احساس سنگينى مى كنم ((‪.‬‬
‫حضرت صدا زد‪)) :‬اى غلم ! پيش كنيز برو و به او بگو كمى از‬
‫آن نان ها كه در تنور خشك مى كند‪ ،‬برايمان بفرستد((‪.‬‬
‫آن نان آورده شد و حضرت به من فرمود‪)) :‬از اين نان خشك بخور‬
‫كه ترنج را هضم مى كند((‪ .‬من آن را خوردم و بلند شدم و انگار‬
‫چيزى نخورده بودم ‪(123).‬‬
‫‪ .9‬ابراهيم بن حسن جعفرى نقل مى كند كه امام صادق )ع( به‬
‫ياران خود فرمود‪)) :‬به من بگوييد كه پزشكانتان در مورد ترنج ‪،‬‬
‫چه دستورى به شما مى دهند؟((‬
‫يكى از ياران گفت ‪)) :‬اى پسر رسول خدا! آنان به خوردن پيش از‬
‫غذا سفارش مى كنند((‪.‬‬
‫امام فرمود‪)) :‬هيچ چيز زيان بارتر از خوردن آن پيش از غذا نيست‬
‫و هيچ چيز سودمندتر از خوردن آن پس از غذا نيست ‪ .‬حتما مرباى‬
‫آن را هم بخوريد كه بوى آن در درون انسان ‪ ،‬همچون بوى مشك‬
‫است ((‪(124).‬‬
‫‪ .10‬امام رضا )ع(‪ :‬پيامبر خدا بسيار علقمه مند بود كه به ترنج‬
‫سبز و سيب سرخ نگاه كند‪(125).‬‬

‫تره‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬تره در ميان سبزى ها همانند نان در ميان غذاها‬
‫است ‪(126).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬تره بخور كه داراى چهار خاصيت است ‪:‬‬
‫دهان را خوشبو مى سازد؛ بادهاى بدن را از بين مى برد؛ بواسير‬
‫را ريشه كن مى كند و اگر كسى بر خوردن آن مداومت داشته باشد‪،‬‬
‫از بيمارى جذام ‪ ،‬ايمن مى گردد‪(127).‬‬
‫‪ .3‬يكى از خادمان امام كاظم مريض شد‪ .‬امام حال او را پرسيد‪.‬‬
‫ى طحال گرفتار شده است ((‪ .‬فرمود‪)) :‬سه روز‬ ‫گفتند‪)) :‬به بيمار ِ‬
‫به او تره بخورانيد((‪ .‬به او تره دادند و بيمارى اش بهبود يافت ‪).‬‬
‫‪(128‬‬
‫‪.4‬موسى بن بكر مى گويد‪ :‬امام كاظم )ع( در كنار كشتزار‪ ،‬تره مى‬
‫چيد و در آب مى شست و مى خورد‪(129).‬‬
‫‪ .5‬در خراسان ‪ ،‬امام رضا )ع( را ديدند كه در باغى ‪ ،‬تره مى‬
‫چيند و مى خورد‪ .‬به ايشان گفتند‪)) :‬ممكن است آلوده باشد((‪.‬‬
‫فرمود‪)) :‬چيزى از آلودگى به آن نمى چسبد‪ .‬اين سبزى براى‬
‫درمان بواسير‪ ،‬سودمند است ((‪(130).‬‬
‫‪ .6‬يحيى بن سليمان مى گويد‪ :‬در خراسان ‪ ،‬امام رضا)ع( را ديدم‬
‫كه در باغى ‪ ،‬مشغول خوردن تره بود‪ .‬به ايشان گفتم ‪)) :‬قربانتان‬
‫گردم ! مردم مى گويند كه هر روز‪ ،‬يك قطره بهشتى بر روى‬
‫كاسنى مى ريزد((‪ .‬حضرت فرمود‪)) :‬اگر روزى يك قطره بهشتى‬
‫بر روى كاسنى مى ريزد‪ ،‬تره دائما در آب بهشت ‪ ،‬غوطه ور است‬
‫((‪ .‬گفتم ‪)) :‬ولى پاى تره ‪ ،‬كود مى ريزند و آلوده است ((‪ .‬فرمود‪:‬‬
‫))چيزى از كود‪ ،‬به آن نمى چسبد((‪(131).‬‬
‫‪ .7‬امير مؤ منان )ع(‪ ،‬تره را با نمك نيمه كوبيده مى خورد‪(132).‬‬
‫تره تيزك )شاهى (‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬هر كس بعد از نماز عشاء)‪ ،(133‬شكمش را با‬
‫تره تيزك پر كند‪ ،‬آن شب در حالى به خواب مى رود كه جانش با‬
‫جذام ‪ ،‬دست و پنجه نرم مى كند‪(134).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬خوردن تره تيزك در شب ‪ ،‬موجب پيسى مى‬
‫گردد‪(135).‬‬
‫‪ .3‬خدمتكار امام كاظم )ع( مى گويد‪ :‬هر وقت كه امام كاظم ‪،‬‬
‫دستور خريد سبزى مى داد‪ ،‬مى فرمود تره تيزك بيشترى خريده‬
‫شود‪ .‬ايشان مى فرمود‪)) :‬چقدر نادان هستند كسانى كه مى گويند‪:‬‬
‫تره تيزك در يكى از دره هاى جهنم مى رويد‪ .‬در حالى كه خداوند‬
‫مى فرمايد‪ :‬هيزم جهنم ‪ ،‬از انسانها و سنگها تشكيل مى شود‪ .‬پس‬
‫چگونه در آنجا سبزى مى رويد((‪(136).‬‬
‫تلبينه )‪(137‬‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬تلبينه ‪ ،‬دل را آرام مى كند و برخى اندوه ها را‬
‫برطرف مى نمايد‪(138).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪)) :‬اگر قرار بود چيزى از مرگ جلوگيرى كند‪ ،‬آن‬
‫چيز تلبينه بود((‪(139).‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪ :‬حتما تلبينه ى ناخوشايند سودمند را بخوريد‪ .‬سوگند‬
‫به آن خدايى كه جان محمد در دست او است ‪ ،‬اين غذا شكم را‬
‫شستشو مى دهد‪ ،‬همان گونه كه آب ‪ ،‬چرك را از صورت مى برد‪).‬‬
‫‪(140‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬تلبينه ‪ ،‬غم را از دل غمگين مى زدايد همان‬
‫گونه كه انگشتان ‪ ،‬عرق را از پيشانى پاك مى كنند‪(141).‬‬
‫چغندر‬
‫‪ .1‬امام صادق )ع(‪ :‬خوردن چغندر‪ ،‬بدن را در برابر جذام ايمن مى‬
‫كند‪(142).‬‬
‫‪ .2‬امام كاظم )ع(‪ :‬چغندر‪ ،‬رگ جذام را از بين مى برد و هيچ چيز‬
‫براى سينه پهلو‪ ،‬سودمندتر از چغندر نيست ‪(143).‬‬
‫‪ .3‬امام رضا )ع(‪ :‬به بيمارانتان ‪ ،‬برگ چغندر بدهيد كه درمان‬
‫است و هيچ مرضى در آن نيست و هيچ زيانى ندارد و خواب بيمار‬
‫را آرام مى كند‪(144).‬‬
‫‪ .4‬امام رضا )ع(‪ :‬چغندر‪ ،‬عقل را استحكام مى بخشد و خون را‬
‫تصفيه مى كند‪(145).‬‬
‫‪ .5‬چغندر‪ ،‬گياه خوبى است ؛ در حواشى بهشت مى رويد؛ شفاى‬
‫همه دردها در آن است ؛ عصب را محكم مى كند؛ خون را زياد مى‬
‫كند و استخوان را درشت مى سازد‪(146).‬‬
‫خربزه‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬خربزه بخوريد كه داراى ده ويژگى است ‪:‬‬
‫گرسنگى را برطرف مى سازد؛ تشنگى را مرتفع مى كند؛ برطرف‬
‫كننده ى چربى و دارارى خاصيت پاك كنندگى است ؛ خوشبو كننده‬
‫است ؛ مثانه را شست و شو مى دهد؛ شكم را مى شويد؛ آب كمر را‬
‫زياد مى كند؛ قدرت جنسى را افزايش مى دهد؛ سردى مزاج را از‬
‫بين مى برد؛ رنگ پوست را روشن مى سازد‪(147).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬نياز به ميوه را با خربزه برآورده كنيد كه ميوه ى‬
‫بهشت است و در آن ‪ ،‬هزار بركت و هزار رحمت وجود دارد و‬
‫خوردنش دواى هر درد است ‪(148).‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪ :‬نياز به ميوه را با خربزه جبران كنيد كه آب آن‬
‫رحمت است و شيرينى آن ‪ ،‬از شيرينى بهشت مى باشد‪(149).‬‬
‫‪ .4‬براى پيامبر‪ ،‬خربزه اى از طائف آوردند‪ .‬پيامبر آن را بوييد و‬
‫بوسيد و فرمود‪ :‬خربزه را به دندان بكشيد‪ .‬خربزه از زيورهاى‬
‫زمين است و آبش از رحمت خداوند و شيرينى اش از بهشت مى‬
‫باشد‪(150).‬‬
‫‪ .5‬پيامبر )ص(‪:‬هر زن باردارى خربزه بخورد‪ ،‬نوزادش خوش رو‬
‫و خوش خو مى گردد‪(151).‬‬
‫‪ .6‬امام على )ع(‪ :‬خربزه همانند پيه زمينى است )‪ ،(152‬نه بيمارى‬
‫دارد و نه عارضه ‪(153).‬‬
‫‪ .7‬امام صادق )ع(‪ :‬خربزه ‪ ،‬سنگ را در مثانه ذوب مى كند‪).‬‬
‫‪(154‬‬
‫‪ .8‬امام صادق )ع(‪ :‬خربزه بخوريد كه ده ويژگى در آن جمع‬
‫است ‪ :‬همانند پيه زمينى است و درد و عارضه اى در آن نيست ؛‬
‫غذا است ؛ سيراب كننده است ؛ ميوه است ؛ خوشبو است ؛ برطرف‬
‫كننده ى چربى و داراى خاصيت پاك كنندگى است ؛ نان خورش‬
‫است ؛ قدرت جنسى را افزايش مى دهد؛ مثانه را مى شويد‪ ،‬و‬
‫ادرار آور است ‪(155).‬‬
‫‪ .9‬پيامبر )ص(‪ :‬خوردن خربزه پيش از غذا‪ ،‬شكم را كامل شست و‬
‫شو مى دهد و بيمارى را ريشه كن مى سازد‪(156).‬‬
‫‪ .10‬امام رضا )ع(‪ :‬خوردن خربزه در حالت ناشتا‪ ،‬بدن را فلج مى‬
‫كند كه از آن به خدا پناه مى برم ‪(157).‬‬
‫‪ .11‬پيامبر )ص(‪ :‬خربزه را به دندان بكش و آن را قطعه قطعه‬
‫نكن ‪ .‬خربزه ميوه اى است خوش و خجسته كه مايه ى پاكى دهان‬
‫است و تقدس بخش دل ‪ .‬دندان ها را سفيد مى كند؛ خداوند را‬
‫خوشنود مى گرداند؛ بويش از عنبر‪ ،‬آبش از كوثر‪ ،‬گوشتش از‬
‫فردوس ‪ ،‬لذتش ‍ از بهشت ‪ ،‬و خوردنش عبادت است ‪(158).‬‬
‫خرفه‬
‫ُ‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬خرفه بخوريد كه موجب زيركى مى گردد‪ .‬اگر‬
‫تنها يك چيز عقل را زياد كند‪ ،‬همان خرفه است ‪(159) .‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬روزى پيامبر بر زمين داغ و بسيار گرمى پا‬
‫گذاشت و پاى مباركش سوخت ‪ .‬براى تسكين درد‪ ،‬پاى خود را بر‬
‫روى خرفه گذاشت و سوزش آن از بين رفت ‪ .‬از آن پس ‪ ،‬رسول‬
‫خدا خرفه را دوست داشت و مى فرمود‪)) :‬خرفه ‪ ،‬چه گياه پر‬
‫بركتى است ((‪(160).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬بر روى زمين ‪ ،‬گياهى والتر و سودمندتر از‬
‫خرفه نيست ‪ .‬خرفه سبزى فاطمه زهرا است ‪(161).‬‬
‫خرما‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬خرماى َبرنى )‪ ،(162‬آب ستون فقرات را افزايش‬
‫مى دهد‪(163).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬خرماى برنى بخوريد كه خستگى را برطرف مى‬
‫كند؛ در سرما‪ ،‬گرمى مى بخشد؛ در گرسنگى ‪ ،‬سير مى كند و هفتاد‬
‫و دو نوع شفا در آن است ‪(164).‬‬
‫عجوه )‪ (165‬از بهشت آمده و درمان زهر است ‪.‬‬ ‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪َ :‬‬
‫)‪(166‬‬
‫‪ .4‬امام على )ع(‪ :‬خرما بخوريد كه درمان دردها است ‪(167).‬‬
‫‪ .5‬پيامبر )ص(‪ :‬خرماى برنى ‪ ...‬پشت را قوى مى كند؛ توان‬
‫جنسى را بال مى برد؛ قدرت بينايى و شنوايى را افزايش مى دهد؛‬
‫انسان را به خدا نزديك مى كند؛ از شيطان دور مى سازد؛ غذا را‬
‫هضم مى كند؛ بيمارى را از بين مى برد؛ دهان را خوشبو مى كند‪).‬‬
‫‪(168‬‬
‫‪ .6‬امام صادق )ع(‪ :‬خرماى برنى ‪ ...‬بيمارى زا نيست ؛ هيچ زيانى‬
‫ندارد؛ بلغم را از بين مى برد؛ معده را سبك مى كند و موجب‬
‫گوارش ‍ مى گردد‪(169).‬‬
‫‪ .7‬در فصل گرما‪ ،‬مردى مهمان امام صادق )ع( بود‪ .‬پس از اين‬
‫كه غذا خورده شد‪ ،‬خرما آوردند‪ .‬مرد گفت ‪)) :‬قربانتان گردم !‬
‫فصل ‪ ،‬فصل خوردن ميوه و انگور است ((‪ .‬امام فرمود‪)) :‬بخور‬
‫كه اين روش پيامبر خدا است ((‪(170).‬‬
‫‪ .8‬پيامبر )ص(‪:‬بهترين سحرى براى مؤ من ‪ ،‬خرما است ‪(171).‬‬
‫‪ .9‬پيامبر )ص(‪ :‬كسى كه روزه بوده ‪ ،‬با خرما افطار كند‪ ،‬و اگر‬
‫خرما نبود‪ ،‬با آب روزه اش را بگشايد‪(172).‬‬
‫‪ .10‬پيامبر )ص(‪ :‬در آخرين ماه حاملگى ‪ ،‬به زن خرما دهيد تا‬
‫فرزندش ‪ ،‬صبور و پاكدامن گردد‪(173).‬‬
‫‪ .11‬به زنانى كه وضع حمل كرده اند‪ ،‬خرماى تازه بدهيد‪ ،‬و اگر‬
‫نبود‪ ،‬هر خرماى ديگرى كه بود‪ ،‬بدهيد‪ .‬هيچ درختى در نزد‬
‫خداوند‪ ،‬گرامى تر از درخت خرما نيست كه مريم دختر عمران در‬
‫زير آن نشست )و زايمان كرد(‪(174).‬‬
‫‪ .12‬امام صادق )ع(‪ :‬در دوران زايمان ‪ ،‬به زنانتان خرماى َبرنى‬
‫بدهيد تا فرزندانتان زيبا گردند‪(175).‬‬
‫‪ .13‬امام على )ع(‪ :‬كام كودكانتان را با خرما باز كنيد‪ .‬پيامبر با‬
‫حسين ‪ ،‬چنين كرد‪(176).‬‬
‫خيار‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬خيار بخوريد كه خداوند تبارك و تعالى ‪ ،‬درمان‬
‫هر دردى را در آن قرار داده است ‪(177).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬هرگاه خيار مى خوريد‪ ،‬آن را از ته بخوريد كه‬
‫بركتش بيشتر است ‪(178).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬پيامبر‪ ،‬خيار را با نمك مى خورد‪(179).‬‬
‫‪ .4‬عبدال بن جعفر مى گويد‪ :‬پيامبر را ديدم كه خرما را با خيار‬
‫مى خورد‪(180).‬‬
‫روغن حيوانى‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬هر كس يك لقمه چرب شده به روغن حيوانى‬
‫بخورد‪ ،‬به همان مقدار‪ ،‬مرض از تنش بيرون مى رود‪ .‬گوشت گاو‪،‬‬
‫درد است و روغن آن شفا است و شيرش درمان ‪ .‬هيچ چيز همانند‬
‫روغن گاوى كه وارد بدن مى شود‪ ،‬سودمند نيست ‪(181).‬‬
‫‪ .2‬امام على )ع(‪ :‬گوشت گاو‪ ،‬درد است و شيرش شفا است و‬
‫روغنش درمان ‪ .‬پيه آن نيز به اندازه خود‪ ،‬درد را بيرون مى ريزد‪.‬‬
‫بهترين چيزى كه مردم با آن درمان مى كنند‪ ،‬روغن گاو است ‪).‬‬
‫‪(182‬‬
‫‪ .3‬امام رضا )ع(‪ :‬هر كه مى خواهد از درد نشيمنگاه ايمن گردد و‬
‫بادهاى بواسير به او زيانى نرساند‪ ،‬هفت خرماى َهيرون )‪ ،(183‬با‬
‫روغن گاو بخورد و به بيضه هاى خود جيوه بمالد‪(184).‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬از آنچه كه وارد بدن مى شود‪ ،‬هيچ چيز‬
‫سودمندتر از روغن حيوانى نيست ؛ اما من آن را براى افراد پير‪،‬‬
‫ناخوشايند مى دانم ‪(185).‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬وقتى كسى به پنجاه سالگى رسيد‪ ،‬اگر شب‬
‫هنگام روغن حيوانى خورد‪ ،‬به بستر نرود‪(186).‬‬
‫زردك )هويج وحشى (‬
‫‪ .1‬امام صادق )ع(‪ :‬زردك ‪ ،‬از قولنج و بواسير ايمن مى گرداند و‬
‫توان جنسى را افزايش مى دهد‪(187).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬خوردن زردك موجب گرمى كليه ها و راستى‬
‫آلت مى گردد‪(188).‬‬
‫‪ .3‬داود بن فرقه مى گويد‪ :‬نزد امام صادق )ع( رفتم ‪ .‬مقدارى‬
‫زردك مقابل ايشان بود‪ .‬امام ‪ ،‬زردكى به من داد و فرمود‪:‬‬
‫))بخور((‪ .‬گفتم ‪)) :‬دندان آسياب ندارم ((‪ .‬فرمود‪)) :‬كنيز‬
‫دارى ؟((‪ .‬گفتم ‪)) :‬آرى ((‪ .‬فرمود‪)) :‬به او بگو زردك را برايت‬
‫آب پز كند‪ .‬سپس آن را بخور((‪(189).‬‬
‫زيتون‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬زيتون ‪ ،‬مسواك خوبى است و از درختى مبارك‬
‫است ‪ .‬دهان را خوشبو مى كند و جرم دندان را مى برد‪ .‬زيتون ‪،‬‬
‫مسواك من و پيامبران پيش از من است ‪(190).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬زيتون ‪ ،‬منى را زياد مى كند‪(191).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬زيتون ‪ ،‬بادهاى بدن را بيرون مى راند‪(192).‬‬
‫‪ .4‬پيامبر )ص(‪ :‬روغن زيتون بخوريد و بدنتان را با آن چرب كنيد‬
‫كه از درخت مباركى است ‪(193).‬‬
‫‪ .5‬پيامبر )ص(‪ :‬سينه پهلو را با ُقسط)‪ (194‬دريايى و روغن‬
‫زيتون ‪ ،‬درمان كنيد‪(195).‬‬
‫‪ .6‬پيامبر )ص(‪ :‬روغن زيتون را بخوريد و بدن را با آن چرب‬
‫كنيد كه براى درمان بواسير‪ ،‬سودمند است ‪(196).‬‬
‫‪ .7‬پيامبر )ص(‪ :‬روغن زيتون بخوريد و بدنتان را با آن چرب كنيد‬
‫كه درمان هفتاد نوع درد است كه جذام ‪ ،‬يكى از آنها است ‪(197).‬‬
‫‪ .8‬روغن زيتون ‪ ،‬روغن خوبان و نان خورش برگزيدگان است ‪.‬‬
‫در آن بركت نهاده شده است و دو بار در پاكى غوطه خورده است ‪.‬‬
‫)‪(198‬‬
‫‪ .9‬امام صادق )ع(‪ :‬خوردن قاووت با روغن زيتون ‪ ،‬موجب‬
‫روييدن گوشت در بدن مى شود؛ استخوان را محكم مى كند؛ پوست‬
‫را لطيف مى سازد و قدرت جنسى را افزايش مى دهد‪(199).‬‬
‫‪ .10‬امام صادق )ع(‪ :‬اگر در بدن شما‪ ،‬جوش و دمل به وجود آمد‪،‬‬
‫آن را ببنديد و با روغن زيتون يا روغن حيوانى درمان كنيد‪(200).‬‬
‫سنا)‪(201‬‬ ‫َ‬
‫شبَرم )‪ (202‬حذر كنيد كه طبعى بسيار سرد‬ ‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬از ِ‬
‫سنا مصرف كنيد و با آن مداوا كنيد‪ .‬اگر بنا بود‬
‫است ‪ .‬به جاى آن ‪َ ،‬‬
‫چيزى مرگ را دور كند‪ ،‬سنا آن را دور مى كرد‪(203).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬اگر مردم مى دانستند در سنا چه چيزى نهفته‬
‫است ‪ ،‬هر مثقال آن را در برابر دو مثقال طل به دست مى آوردند‪.‬‬
‫اين گياه ‪ ،‬بدن را از لك و پيس ‪ ،‬پيسى ‪ ،‬جذام ‪ ،‬ديوانگى ‪ ،‬فلج شدن‬
‫و لقوه ايمن مى كند‪(204).‬‬
‫سركه‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬سركه ‪ ،‬خوب نان خورشى است ‪(205).‬‬
‫‪ .2‬امام على )ع(‪ :‬سركه ‪ ،‬خوب نان خورشى است ؛ اخلط را از‬
‫غليان مى اندازد؛ صفرا را خاموش مى كند و موجب زنده دلى مى‬
‫گردد‪(206).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬سركه ‪ ،‬كرم هاى شكم را مى كشد و دهان را‬
‫استحكام مى بخشد‪(207).‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬سركه ‪ ،‬عقل را استحكام مى بخشد‪(208).‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬نان خورش كردن سركه ‪ ،‬شهوت زنا را از‬
‫بين مى برد‪(209).‬‬
‫‪ .6‬پيامبر )ص(‪ :‬در خانه اى كه سركه باشد‪ .‬اهلش فقير نمى شوند‪.‬‬
‫)‪(210‬‬
‫‪ .7‬پيامبر )ص(‪ :‬بهترين سركه ‪ ،‬سركه ى شراب است ‪(211).‬‬
‫‪ .8‬امام كاظم )ع(‪ :‬سركه ى شراب ‪ ،‬لثه را محكم مى كند‪(212).‬‬
‫‪ .9‬امام صادق )ع(‪ :‬ما غذا را با سركه شروع مى كنيم ‪(213).‬‬
‫‪ .10‬مردى خدمت امام رضا )ع( بود وقتى غذا آوردند‪ ،‬بر سر‬
‫سفره ‪ ،‬نمك و سركه بود‪ .‬امام ‪ ،‬غذا را با سركه آغاز كرد‪ .‬مرد‬
‫گفت ‪)) :‬قربانتان گردم ! به ما فرموده ايد كه غذا را با نمك آغاز‬
‫كنيم ((‪.‬‬
‫حضرت فرمود‪)) :‬اين هم مثل آن است ‪ .‬سركه ذهن را قوى مى كند‬
‫و عقل را زياد مى گرداند((‪(214).‬‬
‫سنجد‬
‫‪ .1‬امام على )ع( تب داشت ‪ .‬پيامبر به ديدن او رفت و او را به‬
‫خوردن سنجد سفارش كرد‪(215).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬گوشت سنجد‪ ،‬موجب رويش گوشت ‪،‬‬
‫استخوانش )‪ (216‬موجب رويش استخوان ‪ ،‬و پوستش موجب‬
‫رويش ‍ پوست است ‪ .‬علوه بر اين ‪ ،‬كليه ها را گرم مى كند؛ معده‬
‫را پاكسازى مى كند؛ از بواسير و خروج غير ارادى ادرار‬
‫جلوگيرى مى كند؛ ساق پا را قوى مى سازد و جذام را از بين مى‬
‫برد‪(217).‬‬
‫سيب‬
‫امام على )ع(‪ :‬سيب بخوريد كه معده را پاكسازى مى كند‪(218).‬‬
‫امام صادق )ع(‪ :‬سيب ‪ ،‬خوش بو كننده ى معده است ‪(219).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬سيب ‪ ،‬موجب گشايش معده مى گردد‪ .‬سيب‬
‫بخوريد كه حرارت بدن را پائين مى آورد؛ درون را سرد مى كند و‬
‫تب را از بين مى برد‪(220).‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬به تبداران خود سيب بدهيد كه هيچ چيزى‬
‫سودمندتر از سيب نيست ‪(221).‬‬
‫‪ .5‬اگر مردم مى دانستند چه چيزى در سيب نهفته است ‪ ،‬بيماران‬
‫خود را به غير آن درمان نمى كردند‪ .‬سيب ‪ ،‬سودمندترين چيز‬
‫براى قلب است و آن را شست و شو مى دهد‪(222).‬‬
‫‪ .6‬مردى از سرزمين وبازده ‪ ،‬نامه اى به امام صادق )ع( نوشت و‬
‫از اوضاع آنجا خبر داد‪ .‬امام در جواب نوشت ‪)) :‬سيب بخور((‪ .‬او‬
‫انجام داد و عافيت يافت ‪(223).‬‬
‫‪ .7‬شخصى به امام صادق )ع( گفت ‪)) :‬اگر كسى از ما مريض‬
‫شود‪ ،‬پزشكان او را به پرهيز‪ ،‬توصيه مى كنند((‪ .‬امام فرمود‪)) :‬اما‬
‫ما خاندان پيامبر‪ ،‬به جز خرما از چيز ديگرى پرهيز نمى كنيم و با‬
‫سيب و آب سرد‪ ،‬درمان مى كنيم ((‪(224).‬‬
‫‪ .8‬درست بن ابى منصور مى گويد‪ :‬در يك روز تابستانى ‪ ،‬نزد امام‬
‫صادق )ع( رفتم ‪ .‬ظرفى پر از سيب سبز جلوى حضرت بود‪.‬‬
‫گفتم ‪)) :‬فدايت شوم ! مردم از اين بدشان مى آيد‪ .‬شما چگونه مى‬
‫خوريد؟((‪ .‬فرمود‪)) :‬شب گذشته ‪ ،‬تبدار شدم ‪ .‬كسى را فرستادم آن‬
‫را تهيه كرد و برايم آورد و از آن خوردم ‪ .‬سيب ‪ ،‬تب را ريشه كن‬
‫مى كند و حرارت بدن را پايين مى آورد((‪.‬‬
‫وقتى نزد خانواده خود بازگشتم ‪ ،‬آنان تبدار بودند‪ .‬به آنان سيب دادم‬
‫و تب آنها‪ ،‬ريشه كن شد‪(225).‬‬
‫‪ .9‬امام كاظم )ع(‪ :‬سيب براى چند چيز سودمند است ‪ :‬زهر‪ ،‬افسون‬
‫‪ ،‬ديوانگى ناشى از جّنيان اهل زمين و بلغمى كه چيره شده است ‪.‬‬
‫هيچ چيزى ‪ ،‬زودتر از سيب ‪ ،‬اثربخش نيست ‪(226).‬‬
‫‪ .10‬پيامبر )ص(‪ :‬سيب را ناشتا بخوريد كه شست و شو دهنده معده‬
‫است ‪(227).‬‬
‫‪ .11‬پيامبر )ص(‪ :‬چهار چيز بر عمر انسان مى افزايد‪ ...:‬و‬
‫خوردن سيب در سحرگاهان ‪(228).‬‬
‫‪ .12‬امام باقر )ع(‪ :‬هر گاه خواستى سيب بخورى ‪ ،‬ابتدا آن را بو‬
‫كن و سپس بخور كه اگر چنين كنى ‪ ،‬همه دردها و عارضه ها از‬
‫بدنت بيرون مى رود و هر آنچه از جانب ارواح )‪ (229‬پديد آمده‬
‫است ‪ ،‬آرام مى گيرد‪(230).‬‬
‫‪ .13‬در هفته اول ‪ ،‬عروس را از خوردن شير‪ ،‬سركه ‪ ،‬گشنيز‪ ،‬و‬
‫سيب ترش باز دار‪ .‬زيرا رحم را نسبت به آوردن بچه ‪ ،‬عقيم و‬
‫سرد مى سازد‪ ...‬و قاعدگى زن را قطع مى كند و موجب بيمارى‬
‫اش مى شود‪(231).‬‬
‫‪ .14‬زياد قندى مى گويد‪ :‬با برادرم به مدينه رفته بوديم كه ديديم‬
‫مردم ‪ ،‬خون دماغ مى شوند و پس از دو روز مى ميرند‪ .‬برادر من‬
‫نيز گرفتار خونريزى بينى شد‪ .‬نزد امام كاظم )ع( رفتم و خواستار‬
‫دارويى شدم ‪ .‬امام فرمود‪)) :‬به برادرت سيب بخوران ((‪ .‬به او‬
‫سيب دادم و خونريزى اش قطع شد‪(232).‬‬
‫سير‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬سير بخوريد و با آن مداوا كنيد كه درمان هفتاد‬
‫درد است ‪(233).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬يا على ! سير بخور‪ .‬اگر من با فرشته هم سخن‬
‫نمى شدم ‪ ،‬سير مى خوردم ‪(234).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬پيامبر فرمود‪)) :‬هر كس سير خورد‪ ،‬به مسجد‬
‫ما نزديك نشود((؛ اما نفرمود كه سير حرام است ‪(235).‬‬
‫‪ .4‬امام رضا )ع(‪ :‬هر كه مى خواهد بادهاى درد آور‪ ،‬دامنگيرش‬
‫نشود‪ ،‬هفته اى يك بار سير بخورد‪(236).‬‬
‫شكر‬
‫‪ .1‬امام صادق )ع( از بشير پرسيد‪)) :‬بيمارانتان را با چه چيزى‬
‫مداوا مى كنيد؟(( بشير گفت ))با اين داروهاى تلخ ((‪ .‬امام فرمود‪:‬‬
‫))اگر كسى از شما مريض شد‪ ،‬كمى شكر سفيد را بساب و بر روى‬
‫آن آب سرد بريز و به مريض بده ‪ .‬خدايى كه درمان را در تلخى‬
‫قرار داده است ‪ ،‬مى تواند درمان را در شيرينى هم قرار بدهد‪).‬‬
‫‪(237‬‬
‫‪ .2‬امام كاظم )ع(‪ :‬براى تب ‪ ،‬ده درهم )‪ (238‬شكر را در آب سرد‬
‫بريزيد و ناشتا بخوريد‪(239).‬‬
‫‪ .3‬ابراهيم جعفى مى گويد‪ :‬نزد امام صادق )ع( رفتم ‪ .‬پرسيد‪:‬‬
‫))چرا رنگت پريده است ؟((‪ .‬گفتم ))دچار تب ِربع شده ام (()‬
‫‪ .(240‬حضرت فرمود‪)) :‬شكر را بساب و در آب حل كن و آن را‬
‫در حال ناشتا و همچنين در ابتداى شب بخور((‪ .‬آن كار را انجام‬
‫دادم و ديگر آن تب برنگشت ‪(241).‬‬
‫‪ .4‬مردى از وبا شكوه كرد‪ .‬امام صادق )ع( فرمود‪ :‬سليمانى بخور‪،‬‬
‫اولين كسى كه شكر درست كرد‪ ،‬سليمان بن داود بود‪(242).‬‬
‫‪ .5‬امام كاظم )ع(‪ :‬نيشكر‪ ،‬گرفتگى هاى عروقى و عصبى را‬
‫برطرف مى كند و هيچ گونه درد و زيانى در آن نيست ‪(243).‬‬
‫‪ .6‬امام كاظم )ع(‪ :‬سه چيز است كه هيچ گونه زيانى ندارد‪ :‬انگور‬
‫رازقى ‪ ،‬نيشكر‪ ،‬سيب لبنانى ‪(244).‬‬
‫‪ .7‬امام رضا )ع(‪ :‬شكر طبرزد)‪ ،(245‬بلغم را به طور كلى از بين‬
‫مى برد‪(246).‬‬
‫‪ .8‬امام باقر )ع(‪ :‬شكر طبرزد‪ ،‬براى هفتاد بيمارى مفيد است و بلغم‬
‫را ريشه كن مى كند‪(247).‬‬
‫شلغم‬
‫‪ .1‬امام صادق )ع(‪ :‬شلغم بخوريد و بر خوردنش مداومت داشته‬
‫باشيد‪ .‬در هر كس ‪ ،‬رگى از جذام )‪ (248‬است ‪ .‬اين رگ را با‬
‫شلغم از بين ببريد‪(249).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬در هر كس ‪ ،‬رگى از جذام وجود دارد‪ .‬شلغم‬
‫را در فصل آن بخوريد تا اين رگ از بين برود‪(250).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬شلغم را در فصل آن بخوريد تا هر دردى را‬
‫از بدنتان خارج سازد‪(251).‬‬
‫شنبليله‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬حتما شنبليله بخوريد‪ ،‬اگر چه به قيمت طل فروخته‬
‫شود‪(252).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬با شنبليله درمان كنيد‪ .‬اگر امت من مى دانستند كه‬
‫چه سودى برايشان دارد‪ ،‬با آن مداوا مى كردند‪ ،‬اگر چه به قيمت‬
‫طل بود‪(253).‬‬
‫‪ .3‬امام كاظم )ع(‪ :‬براى درمان باد شابكه )‪ (254‬و حاّم)‪ (255‬و‬
‫سردى موجود در مفاصل )‪ ،(256‬يك مشت شنبليله و يك مشت‬
‫انجير خشك در آب ‪ ،‬خيس كن و در ديگ بجوشان ‪ .‬سپس آن را‬
‫صاف كن و بگذار سرد شود و يك روز در ميان بخور‪(257).‬‬
‫شير‬
‫‪ .1‬امام على )ع(‪ :‬نوشيدن شير‪ ،‬درمان هر دردى به جز مرگ است‬
‫‪(258).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬شير بخور كه هم موجب رويش گوشت در بدن‬
‫مى شود و هم استخوان را محكم مى كند‪(259).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬براى گلودرد‪ ،‬چيزى همانند نوشيدن شير‪ ،‬مفيد‬
‫نيست ‪(260).‬‬
‫‪ .4‬پيامبر )ص(‪ :‬خداوند براى هر دردى كه فرستاده ‪ ،‬درمانى قرار‬
‫داده است و در شير گاو‪ ،‬درمان همه ى دردها است ‪(261).‬‬
‫‪ .5‬شير گاو بخوريد كه درمان هر دردى است ؛ چرا كه گاو‪ ،‬هر‬
‫نوع گياهى را مى خورد‪(262).‬‬
‫‪ .6‬امام على )ع(‪ :‬شير گاو‪ ،‬دارو است ‪(263).‬‬
‫‪ .7‬ابوالبلد مى گويد‪ :‬در نزد امام باقر‪ ،‬از ناراحتى معده ام شكوه‬
‫كردم ‪ .‬فرمود‪)) :‬چرا شير گاو نمى نوشى ‪ .‬آيا تا كنون شير گاو‬
‫نوشيده اى ((‪ .‬گفتم ‪)) :‬آرى ؛ بارها نوشيده ام ((‪ .‬فرمود‪)) :‬به‬
‫نظرت شير گاو چطور است ؟((‪ .‬گفتم ‪)) :‬به نظر من ‪ ،‬معده را‬
‫شست و شو مى دهد؛ موجب مى شود كه اطراف كليه را پيه‬
‫بپوشاند و اشتها را زياد مى كند((‪ .‬امام فرمود‪)) :‬اگر فصلش بود‪،‬‬
‫با هم به بندرگاه َينُبع مى رفتيم تا شير گاو بخوريم ((‪(264).‬‬
‫‪ .8‬پيامبر )ص(‪ :‬شير شتر‪ ،‬درمان بيمارى َذِرب )‪ (265‬است ‪).‬‬
‫‪(266‬‬
‫‪ .9‬يحيى بن عبدال مى گويد‪ :‬نزد امام صادق بودم كه چند پياله‬
‫برايمان آوردند‪ .‬حضرت فرمود‪)) :‬اين سر شير الغ است كه آن را‬
‫براى يكى از بيمارانمان گرفته ايم ‪ .‬هر كس مى خواهد‪ ،‬بخورد((‪).‬‬
‫‪(267‬‬
‫‪ .10‬هر كس كه آب كمرش دگرگون شده است و نطفه اش منعقد‬
‫نمى شود شير و عسل برايش مفيد است ‪(268).‬‬
‫‪ .11‬امام كاظم )ع(‪ :‬هر كسى مى خواهد ماست بخورد و از‬
‫خوردن ماست ‪ ،‬ضررى به او نرسد‪ ،‬پس از آن سياهدانه بخورد‪).‬‬
‫‪(269‬‬
‫شيرينى‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬مؤ من ‪ ،‬دلنشين است و دلنشينى را دوست دارد‪،‬‬
‫و شيرين است و شيرينى را دوست دارد‪(270).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬در درون مؤ من ‪ ،‬گوشه اى است كه فقط با‬
‫شيرينى پر مى شود‪(271).‬‬
‫‪ .3‬امام على )ع(‪ :‬پيامبر‪ ،‬هيچگاه عطر و شيرينى را رد نمى كرد‪).‬‬
‫‪(272‬‬
‫‪ .4‬امام كاظم )ع(‪ :‬ما خاندانى هستيم كه شيرينى را دوست داريم ‪).‬‬
‫‪(273‬‬
‫‪ .5‬امام كاظم )ع(‪ :‬ما و شيعيان ما از شيرينى سرشته شده ايم و‬
‫شيرينى را دوست داريم ‪(274).‬‬
‫عدس‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬عدس بخوريد كه قلب را رقيق مى كند؛ اشك را‬
‫زياد مى كند و هفتاد پيامبر آن را تقديس كرده اند‪(275).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬پيامبر در جاى نماز خود نشسته بود كه مردى‬
‫نزد ايشان رفت و گفت ‪)) :‬اى پيامبر! با اين كه من زياد در محضر‬
‫شما مى نشينم از شما مطالب فراوانى مى شنوم ‪ ،‬اما نه رّقت قلب‬
‫پيدا مى كنم و نه اشك مى ريزم ((‪ .‬پيامبر فرمود‪)) :‬عدس بخور كه‬
‫رّقت قلب مى آورد و اشك را زياد مى كند((‪(276).‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪ :‬يكى از پيامبران ‪ ،‬از سنگ دلى قوم خود‪ ،‬به‬
‫خداوند شكوه كرد‪ .‬خداوند به او وحى فرمود‪)) :‬به قوم خود دستور‬
‫بده عدس بخورند‪ .‬عدس ‪ ،‬رّقت قلب مى آورد؛ اشك چشم را جارى‬
‫مى كند؛ تكبر را از بين مى برد و غذاى خوبان است ((‪(277).‬‬
‫عسل‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬عسل درمان است ‪(278).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬با دو چيز‪ ،‬خود را درمان كنيد‪ :‬عسل و قرآن ‪).‬‬
‫‪(279‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪ :‬براى زنى كه تازه زاييده است ‪ ،‬درمانى همانند‬
‫خرما نيست ‪ ،‬و براى كسى كه مريض است ‪ ،‬درمانى همانند عسل‬
‫نيست ‪(280).‬‬
‫‪ .4‬پيامبر )ص(‪ :‬خداوند‪ ،‬بركت را در عسل قرار داده است ‪.‬‬
‫درمان دردها در آن است و هفتاد پيامبر براى آن طلب بركت از‬
‫خداوند كرده اند‪(281).‬‬
‫‪ .5‬امام على )ع(‪ :‬فرد بيمار‪ ،‬به هيچ چيزى بهتر از نوشيدن عسل ‪،‬‬
‫مداوا نمى شود‪(282).‬‬
‫‪ .6‬امام على )ع(‪ :‬عسل ‪ ،‬شفاى هر دردى است و هيچ دردى در آن‬
‫نيست ‪ .‬بلغم را كم مى كند و دل را جل مى دهد‪(283).‬‬
‫‪ .7‬امام على )ع(‪ :‬خوردن عسل به همراه خواندن قرآن و جويدن‬
‫ُكندر‪ ،‬بلغم را از بين مى برد‪(284).‬‬
‫‪ .8‬پيامبر )ص(‪ :‬عسل ‪ ،‬نوشيدنى خوبى است ؛ قلب را محافظت‬
‫مى كند و كينه را از بين مى برد‪(285).‬‬
‫‪ .9‬پيامبر )ص(‪ :‬عسل درمانى است كه باد بدن را و تب را از بين‬
‫مى برد‪(286).‬‬
‫‪ .10‬پيامبر )ص(‪ :‬درمان در نيشتر حجامتگر است و نوشيدن‬
‫عسل ‪(287).‬‬
‫‪ .11‬پيامبر )ص(‪ :‬اگر در اين داروهايتان خيرى باشد‪ ،‬در نوشيدن‬
‫عسل و نيشتر حجامتگر و داغ آتش است ؛ البته من داغ كردن را‬
‫دوست ندارم و امت خود را از داغ كردن ‪ ،‬باز مى دارم ‪(288).‬‬
‫‪ .12‬عامر بن مالك مى گويد‪ :‬به خاطر تبى كه داشتم ‪ ،‬شخصى را‬
‫نزد پيامبر فرستادم و از ايشان دارويى خواستم ‪ .‬پيامبر برايم ظرفى‬
‫عسل فرستاد‪(289).‬‬
‫‪ .13‬امام كاظم )ع(‪ :‬عسل ‪ ،‬شفاى هر درد است ؛ البته اگر آن را‬
‫از موم جدا كنى ‪(290).‬‬
‫‪ .14‬عامر بن طفيل ‪ ،‬به عنوان پيشكش ‪ ،‬اسبى براى پيامبر فرستاد‬
‫و به ايشان نوشت ‪)) :‬در بدنم دبيله )‪ (291‬به وجود آمده است ‪.‬‬
‫برايم دارويى بفرست ((‪ .‬از آنجايى كه عامر هنوز مسلمان نشده‬
‫بود‪ ،‬پيامبر اسبش را برگرداند‪ ،‬اما مشكى از عسل برايش فرستاد و‬
‫فرمود‪)) :‬با اين درمان كن ((‪(292).‬‬
‫‪ .15‬امام باقر )ع(‪ :‬پزشكى عرب ‪ ،‬در هفت چيز است ‪ :‬نيشتر‬
‫حجامتگر‪ ،‬شياف ‪ ،‬حمام ‪ ،‬دارو در بينى ريختن ‪ ،‬استفراغ كردن ‪،‬‬
‫نوشيدن عسل و داغ كردن ‪ .‬و چه بسا نوره هم بر آن ها اضافه‬
‫شود‪(293).‬‬
‫‪ .16‬امام كاظم )ع(‪ :‬مردم به چيزى بهتر از كشيدن خون و خوردن‬
‫عسل مداوا نمى گردند‪(294).‬‬
‫‪ .17‬امام رضا )ع(‪ :‬درمان هر دردى در عسل مى باشد‪ .‬اگر در‬
‫حالت ناشتا‪ ،‬يك انگشت از آن خورده شود‪ ،‬بلغم را قطع مى كند؛‬
‫صفرا را مى ُبرد؛ از سودا جلوگيرى مى كند؛ كندذهنى را از بين‬
‫مى برد‪ ،‬و اگر همراه با كندر خورده شود‪ ،‬حافظه را قوى مى كند‪).‬‬
‫‪(295‬‬
‫‪ .18‬هر كسى مى خواهد در زمستان از سرماخوردگى ايمن گردد‪،‬‬
‫هر روز سه لقمه عسل همراه با موم بخورد‪(296).‬‬
‫‪ .19‬چند روز به طور مرتب ‪ ،‬از امام هادى )ع( در مورد درمان‬
‫تب سؤ ال مى شد‪ .‬حضرت فرمود‪ :‬مقدارى عسل و سياه دانه را با‬
‫هم مخلوط كنيد و هر روز‪ ،‬سه انگشت از آن بخوريد‪ .‬هر دوى‬
‫اينها مبارك هستند و تب را ريشه كن مى كنند‪(297).‬‬
‫‪ .20‬امام هادى )ع(‪ :‬بهترين چيز براى تبى كه دو روز در ميان مى‬
‫گيرد و رها مى سازد‪ ،‬اين است كه در روز تب ‪ ،‬فالوده )‪(298‬‬
‫عسلى كه زعفران زيادى دارد‪ ،‬خورده شود و آن روز‪ ،‬چيز ديگرى‬
‫خورده نشود‪(299).‬‬
‫عّناب‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬عناب ‪ ،‬تب را از بين مى برد‪(300).‬‬
‫‪ .2‬ابوالحصين مى گويد‪ :‬چشم هايم سفيد شده بود و چيزى را نمى‬
‫ديدم ‪ .‬تا اين كه امير مؤ منان را در خواب ديدم و گفتم ‪)) :‬سرورم !‬
‫چشم هايم به وضعى كه مى بينى دچار شده است ((‪ .‬فرمود‪:‬‬
‫))عّناب را نرم كن و به چشمت بكش ((‪ .‬من هم عّناب را با هسته‬
‫اش نرم كردم و مثل سرمه ‪ ،‬به چشم هايم كشيدم ‪ .‬پس از آن ‪ ،‬چشم‬
‫هايم بينا شد‪(301).‬‬
‫‪ .3‬برترى عناب بر ديگر ميوه ها‪ ،‬همانند برترى ما بر ديگر مردم‬
‫است ‪(302).‬‬
‫قارچ‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬قارچ از گياهان بهشت است و آب آن براى درد‬
‫چشم ‪ ،‬مفيد مى باشد‪(303).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬قارچ از همان غذايى است كه خداوند براى بنى‬
‫اسرائيل نازل كرد‪ .‬قارچ ‪ ،‬شفايى براى چشم است ‪(304).‬‬
‫‪ .3‬امامه مى گويد‪ :‬امام على )ع( در ماه رمضان ‪ ،‬نزد من آمد‪.‬‬
‫مقدارى خيار و خرما و قارچ آورديم و ايشان خورد‪ .‬حضرت ‪،‬‬
‫قارچ را دوست داشت ‪(305).‬‬
‫قاووت )‪(306‬‬
‫‪ .1‬امام باقر )ع(‪ :‬قاووت چه پر بركت است ‪ .‬اگر در حال سيرى‬
‫خورده شود‪ ،‬موجب گوارش و هضم غذا مى گردد و اگر در حال‬
‫گرسنگى خورده شود‪ ،‬موجب سيرى مى گردد و در سفر و حضر‪،‬‬
‫توشه ى خوبى است ‪(307).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬قاووت ‪ ،‬باعث رويش گوشت مى گردد و‬
‫استخوان را محكم مى كند‪(308).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬به فرزندانتان در خردسالى ‪ ،‬قاووت بدهيد كه‬
‫باعث رويش گوشت مى شود و استخوان را محكم مى گرداند‪).‬‬
‫‪(309‬‬
‫‪ .4‬زنى به همراه پسرش نزد امام صادق )ع( رفتند‪ .‬امام صادق‬
‫پرسيد‪)) :‬چرا فرزندت نحيف و لغر است ؟((‪ .‬زن گفت ‪)) :‬او‬
‫بيمار است ((‪ .‬امام فرمود‪)) :‬به او قاووت بده كه گوشت مى روياند‬
‫و استخوان را محكم مى سازد((‪(310).‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬هر كس چهل روز قاووت بخورد‪ ،‬بازوانش پر‬
‫توان مى گردد‪(311).‬‬
‫‪ .6‬امام صادق )ع(‪ :‬خوردن قاووت با روغن ‪ ،‬پوست را لطيف مى‬
‫كند و بر توان جنسى مى افزايد‪(312).‬‬
‫‪ .7‬امام صادق )ع(‪ :‬قاووت را سه بار بشوييد و شكم فرد تبدار را با‬
‫آن پر كنيد‪(313).‬‬
‫‪ .8‬امام صادق )ع(‪ :‬قاووت ‪ ،‬موجب از بين رفتن اخلط از بدن و‬
‫بلغم از معده مى گردد و هفتاد بل را دور مى كند‪(314).‬‬
‫‪ .9‬امام كاظم )ع(‪ :‬قاووت خشك و آبگوشت گاو‪ ،‬پيسى را از بين‬
‫مى برند‪(315).‬‬
‫‪ .10‬ابوهاشم جعفرى مى گويد‪ :‬در محضر امام رضا)ع( بودم كه‬
‫به شدت تشنه شدم ‪ ،‬اما هيبت امام مانع از اين شد كه خواستار آب‬
‫شوم ‪ .‬خود امام آب خواست و مقدارى خورد و به من فرمود‪:‬‬
‫))بخور كه آبى سرد و گوارا است ((‪ .‬من آن را خوردم ‪ ،‬اما پس‬
‫از اندك زمانى ‪ ،‬دوباره به شدت تشنه شدم ‪ .‬امام دستور داد كه آب‬
‫و قاووت و شكر بياورند‪ .‬و به من فرمود‪)) :‬قاووت را مرطوب كن‬
‫و روى آن شكر بپاش ((‪ .‬بعد از اين كه دستور حضرت را انجام‬
‫دادم ‪ ،‬فرمود‪)) :‬بخور كه عطش را برطرف مى كند((‪(316).‬‬
‫‪ .11‬سيف تمار مى گويد‪ :‬يكى از دوستان ما در مكه ‪ ،‬دچار سينه‬
‫پهلو شد‪ .‬خدمت امام صادق )ع( رفتم و به ايشان اطلع دادم ‪.‬‬
‫فرمود‪)) :‬به او قاووت جو بدهيد((‪ .‬ما فقط دو روز به او قاووت جو‬
‫داديم و او خوب شد‪(317).‬‬
‫‪ .12‬امام صادق )ع(‪ :‬قاووت عدس ‪ ،‬تشنگى را از بين مى برد؛‬
‫معده را تقويت مى كند؛ درمان هفتاد درد است ؛ صفرا را خاموش‬
‫مى كند و درون را سرد مى سازد‪(318).‬‬
‫‪ .13‬امام صادق )ع( در مسافرت از قاووت جدا نمى شد و اگر يكى‬
‫از خادمانش دچار غليان خون مى شد‪ ،‬به او مى فرمود‪ :‬قاووت‬
‫عدس ‍ بخور كه موجب فروكش كردن خون مى شود و حرارت بدن‬
‫را پايين مى آورد‪(319).‬‬
‫‪ .14‬يكى از اصحاب امام صادق )ع( دچار اسهال شد‪ .‬امام ‪،‬‬
‫قاووت برنج تجويز كرد‪ .‬او خورد و خلص شد‪(320).‬‬
‫‪ .15‬امام صادق )ع(‪ :‬مدت دو سال بود كه بيمار بودم ‪ .‬خداوند‬
‫استفاده از برنج را به من الهام فرمود‪ .‬گفتم آن را تهيه كردند و‬
‫شستند و خشك كردند و بر روى آتش ‪ ،‬بريان كردند‪ .‬مقدارى از آرد‬
‫آن را به صورت قاووت مصرف كردم و مقدار ديگر را آش كرده‬
‫و خوردم و بيماريم مرتفع شد‪(321).‬‬
‫‪ .16‬امام صادق )ع(‪ :‬براى دفع سموم بدن ‪ ،‬چيزى سودمندتر از‬
‫قاووت سيب سراغ ندارم ‪(322).‬‬
‫‪ .17‬ابن بكير مى گويد‪ :‬سالى در مدينه ‪ ،‬خون دماغ شدم ‪ .‬دوستانم‬
‫به امام صادق )ع( اطلع داده و خواستار دارويى شدند‪ .‬امام‬
‫فرمود‪)) :‬به او قاووت سيب بدهيد((‪ .‬قاووت سيب خوردم و‬
‫خونريزى بينى ام قطع شد‪(323).‬‬
‫‪ .18‬احمد بن محمد مى گويد‪ :‬هر گاه كسى در خانه ى ما‪ ،‬دچار‬
‫مارگزيدگى يا عقرب گزيدگى مى شد‪ ،‬امام مى فرمود‪)) :‬به او‬
‫قاووت سيب بدهيد((‪(324).‬‬
‫‪ .19‬سه كف دست قاووت خشك در حالت ناشتا‪ ،‬بلغم و اخلط را‬
‫خشك مى كند و چيزى از آن ها بر جاى نمى گذارد‪(325).‬‬
‫‪ .20‬سويق خشك در حالت ناشتا‪ ،‬حرارت بدن را پائين مى آورد و‬
‫خلط را آرام مى كند؛ اما اگر با روغن مخلوط گردد‪ ،‬ديگر چنين‬
‫اثرى را ندارد‪(326).‬‬
‫كاسنى‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬كاسنى ‪ ،‬بهترين سبزى است ‪(327).‬‬
‫‪ .2‬امام على )ع(‪ :‬كاسنى بخوريد كه هر صبح ‪ ،‬قطره اى از بهشت‬
‫بر روى آن مى نشيند‪ .‬هر گاه خواستيد آن را بخوريد‪ ،‬قطره هاى آن‬
‫را نتكانيد‪(328).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬هر كس قبل از خوابيدن ‪ ،‬هفت برگ كاسنى‬
‫بخورد‪ ،‬به خواست خداوند‪ ،‬آن شب از قولنج در امان است ‪(329).‬‬
‫‪ .4‬كاسنى بخور كه آب مرد را زياد مى كند و فرزند را نيكو مى‬
‫گرداند‪ .‬كاسنى ‪ ،‬گرم و ُملّين است و موجب مى گردد بيشتر‬
‫فرزندانى كه به دنيا مى آيند‪ ،‬پسر باشند‪(330).‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬شما گمان مى كنيد كه كاسنى سرد است ؛ اما‬
‫اين گونه نيست و آن معتدل است ‪ .‬برترى آن بر ديگر سبزى ها‪،‬‬
‫همانند برترى ما بر ديگر مردمان است ‪(331).‬‬
‫‪ .6‬امام رضا )ع(‪ :‬كاسنى ‪ ،‬درمان هزار درد است ‪ .‬هر دردى كه‬
‫درون انسان باشد‪ ،‬توسط كاسنى ريشه كن مى شود‪(332).‬‬
‫كاهو‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬كاهو بخور كه خواب آور است و غذا را هضم مى‬
‫كند‪(333).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬كاهو بخوريد كه خون را تصفيه مى كند‪).‬‬
‫‪(334‬‬
‫‪ .3‬امام رضا )ع(‪ :‬بهترين سبزى ها‪ ،‬كاسنى و كاهو است ‪(335).‬‬
‫كباب‬
‫‪ .1‬موسى بن بكر مى گويد‪ :‬روزى امام كاظم مرا ديد و فرمود‪:‬‬
‫))چرا زردرو شده اى ؟((‪ .‬گفتم ‪)) :‬تب ‪ ،‬مرا رنجور كرده‬
‫است ((‪ .‬فرمود‪)) :‬گوشت بخور((‪ .‬من هم به دستور حضرت‬
‫گوشت خوردم ‪ .‬پس از يك هفته ‪ -‬در حالى كه هنوز صورتم زرد‬
‫بود ‪ -‬امام كاظم مرا ديد و فرمود‪)) :‬مگر به تو نگفتم گوشت‬
‫بخور(( گفتم ‪)) :‬از همان روزى كه فرموديد‪ ،‬چيزى جز گوشت‬
‫نخورده ام ((‪ .‬فرمود‪)) :‬نه ‪ ،‬آن را كباب كن بخور((‪ .‬هفته ديگر كه‬
‫به نزد ايشان رفتم و حضرت مشاهده كرد كه خون به صورتم‬
‫بازگشته است ‪ ،‬فرمود‪)) :‬حال خوب شد((‪(336).‬‬
‫‪ .2‬امام باقر )ع(‪ :‬خوردن كباب ‪ ،‬تب را مى برد‪(337).‬‬
‫كدو‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬كدو بخوريد كه عقل را زياد مى كند و مغز را‬
‫بزرگ مى گرداند‪(338).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬كدو بخور‪ .‬هر كس كدو بخورد‪ ،‬اخلقش خوب و‬
‫چهره اش شاداب مى گردد‪ .‬كدو غذاى من و پيامبران پيش از من‬
‫است ‪(339).‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪ :‬كدو بخوريد كه اگر چيزى سبك تر از كدو بود‪،‬‬
‫خداوند آن را براى برادرم يونس مى روياند‪ .‬هر گاه خورش درست‬
‫مى كنيد‪ ،‬كدوى زيادى در آن بريزيد كه مغز و عقل را زياد مى‬
‫كند‪(340).‬‬
‫‪ .4‬پيامبر )ص( به كدو علقه داشت و به زنان خود مى فرمود‪:‬‬
‫وقتى غذا درست مى كنيد‪ ،‬كدوى زيادى در آن بريزيد‪(341).‬‬
‫‪ .5‬پيامبر )ص(‪ :‬اگر خواستيد چيزى بپزيد‪ ،‬كدوى زيادى در آن‬
‫بريزيد كه دل غمگين را شاد مى كند‪(342).‬‬
‫‪ .6‬مردى به امام صادق )ع( گفت ‪ :‬شنيده ام كه امير مؤ منان‬
‫فرموده است ‪ :‬كدو بخوريد كه مغز را افزايش مى دهد((‪ .‬امام‬
‫صادق )ع( فرمود‪)) :‬آرى ؛ من نيز مى گويم براى درد قولنج خوب‬
‫است ((‪(343).‬‬
‫كرفس‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬كرفس ‪ ،‬سبزى پيامبران است ‪(344).‬‬
‫سع و يوشع بن نون بوده‬
‫‪ .2‬كرفس بخوريد كه غذاى الياس ‪َ ،‬ي َ‬
‫است ‪(345).‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص( به امام حسين فرمود‪ :‬فرزندم ! كرفس بخور كه‬
‫سبزى پيامبران است و مردم از آن ‪ ،‬غافل گشته اند‪ .‬كرفس ‪ ،‬غذاى‬
‫خضر و الياس بود‪ .‬كرفس ‪ ،‬انسداد عروق را مى گشايد؛ موجب‬
‫تيزى و زيركى مى شود؛ حافظه را تقويت مى كند و ديوانگى و‬
‫جذام و پيسى و ترس را برطرف مى كند‪(346).‬‬
‫‪ .4‬پيامبر )ص(‪ :‬كرفس بخوريد كه اگر چيزى باشد كه عقل را زياد‬
‫مى كند‪ ،‬همان كرفس است ‪(347).‬‬
‫ُكنُدر‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬كندر بخوريد‪ .‬همان گونه كه انگشت ‪ ،‬عرق را از‬
‫پيشانى پاك مى كند‪ ،‬كندر نيز حرارت را از قلب زائل مى كند؛‬
‫پشت را محكم مى گرداند؛ عقل را زياد مى كند؛ ذهن را قوى مى‬
‫سازد؛ چشم را جل مى دهد و فراموشى را از بين مى برد‪(348).‬‬
‫‪ .2‬كندر به بدنتان بماليد تا زنانتان از شما لذت بيشترى مى برند‪).‬‬
‫‪(349‬‬
‫‪ .3‬پيامبر )ص(‪ :‬سه چيز‪ ،‬حافظه را زياد مى كند‪ :‬كندر‪ ،‬مسواك و‬
‫خواندن قرآن ‪(350).‬‬
‫‪ .4‬امام على )ع(‪ :‬جويدن كندر‪ ،‬دندان ها را محكم مى كند‪ ،‬بلغم را‬
‫رفع مى كند و بوى دهان را از بين مى برد‪(351).‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬كندر بخور كه به دل ‪ ،‬شجاعت مى بخشد و‬
‫فراموشى را از بين مى برد‪(352).‬‬
‫‪ .6‬امام رضا )ع(‪ :‬زياد كندر بخوريد و آن را در دهان نگه داريد و‬
‫خوب بجويد‪ .‬جويدن آن براى من ‪ ،‬دوست داشتنى تر است ‪ .‬كندر‬
‫بلغم را از معده مى شويد و معده را پاك سازى مى كند و عقل را‬
‫قوى مى گرداند و غذا را گوارا مى سازد‪(353).‬‬
‫‪ .7‬پيامبر )ص(‪ :‬به زنان باردار خود‪ ،‬كندر دهيد تا عقل كودكان‬
‫زياد گردد‪(354).‬‬
‫‪ .8‬امام رضا )ع(‪ :‬به زنان باردار خود‪ ،‬كندر دهيد كه اگر كودك ‪،‬‬
‫پسر باشد‪ ،‬بيدار دل و عالم و شجاع مى گردد و اگر دختر باشد‪،‬‬
‫خوش ‍ خو و خوش رو مى شود و به خاطر بدن متناسبش ‪ ،‬نزد‬
‫همسرش دوست داشتنى تر مى گردد‪(355).‬‬
‫گردو‬
‫‪ .1‬امام على )ع(‪ :‬خوردن گردو در اوج گرما‪ ،‬حرارت درون را‬
‫بال مى برد و جوش هايى در بدن پديد مى آورد‪ .‬اما خوردن آن در‬
‫زمستان ‪ ،‬كليه ها را گرم مى گرداند و سرما را دفع مى كند‪(356).‬‬
‫گلبى‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬گلبى ‪ ،‬موجب زنده دلى مى شود‪(357).‬‬
‫‪ .2‬امام على )ع(‪ :‬گلبى ‪ ،‬قلب را جل مى دهد و دردهاى درون را‬
‫تسكين مى بخشد‪(358).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬گلبى ‪ ،‬معده را شست و شو مى دهد و آن را‬
‫تقويت مى كند و همچون ِبه مى باشد‪ .‬خوردن آن بعد از غذا‪ ،‬بهتر‬
‫از خوردنش در حالت ناشتا است ‪ .‬كسى كه اندوهى در دل دارد‪ ،‬آن‬
‫را پس از غذا بخورد‪(359).‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع( به مردى كه در قلبش احساس ناراحتى مى كرد‪،‬‬
‫فرمود‪ :‬گلبى بخور‪(360).‬‬
‫گوشت‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬بهترين غذاى اهل دنيا و آخرت ‪ ،‬گوشت است و‬
‫پس از آن ‪ ،‬برنج مى باشد‪(361).‬‬
‫‪ .2‬امام على )ع(‪ :‬گوشت بخوريد كه موجب رويش گوشت در بدن‬
‫مى شود‪(362).‬‬
‫‪ .3‬خوردن گوشت ‪ ،‬صورت را زيبا مى كند و اخلق را نيكو مى‬
‫سازد‪(363).‬‬
‫‪ .4‬پيامبر )ص(‪ :‬هنگام خوردن گوشت ‪ ،‬دل انسان ‪ ،‬شاد مى گردد‪.‬‬
‫)‪(364‬‬
‫‪ .5‬پيامبر )ص(‪ :‬خوردن گوشت با تخم مرغ ‪ ،‬توان جنسى را بال‬
‫مى برد‪(365).‬‬
‫‪ .6‬امام على )ع(‪ :‬گوشت بخوريد كه موجب رويش گوشت مى‬
‫گردد‪ .‬گوشت بخوريد كه جلبخش چشم است ‪(366).‬‬
‫‪ .7‬امام على )ع(‪ :‬گوشت بخوريد كه اخلق را نيكو مى سازد؛‬
‫صفابخش رنگ است و شكم را كوچك مى كند‪(367).‬‬
‫‪ .8‬امام باقر )ع(‪ :‬خوردن گوشت ‪ ،‬قدرت شنوايى ‪ ،‬قدرت بينايى و‬
‫قدرت بدن را زياد مى كند‪(368).‬‬
‫‪ .9‬امام صادق )ع(‪ :‬هر كس چهل روز خوردن گوشت را ترك كند‪،‬‬
‫بداخلق مى گردد‪(369).‬‬
‫‪ .10‬امام عسكرى )ع(‪ :‬اگر قدرت و توان بدنى مى خواهى گوشت‬
‫بخور‪(370).‬‬
‫‪ .11‬پيامبر )ص(‪ :‬حضرت نوح به خاطر ضعيف بودن بدنش ‪ ،‬به‬
‫درگاه خداوند شكوه كرد‪ .‬خداوند به او وحى فرستاد كه گوشت را با‬
‫شير بپز و بخور كه من قدرت و بركت را در آن دو قرار داده ام ‪).‬‬
‫‪(371‬‬
‫‪ .12‬پيامبر )ص(‪ ،‬مردى بسيار چاق را ديد و از او پرسيد‪:‬‬
‫))غذايت چيست ؟((‪ .‬گفت ‪)) :‬در منطقه زندگى من ‪ ،‬غله نيست ‪.‬‬
‫به همين جهت ‪ ،‬گوشت و شير مى خورم ((‪ .‬پيامبر فرمود‪)) :‬دو‬
‫چيز را كه موجب رويش گوشت در بدن مى شود‪ ،‬در يك جا جمع‬
‫كرده اى ((‪(372).‬‬
‫‪ .13‬امام على )ع(‪ :‬هر كس ضعيف شد‪ .‬گوشت با شير بخورد‪).‬‬
‫‪(373‬‬
‫‪ .14‬امام صادق )ع(‪ :‬گوشت با شير‪ ،‬نان خورش پيامبران است ‪).‬‬
‫‪(374‬‬
‫‪ .15‬پيامبر )ص(‪ :‬گوشت شتر بخوريد‪ .‬اين گوشت را فقط مؤ‬
‫منانى كه مخالف يهود هستند‪ ،‬مى خورند؛ البته يهودى كه دشمنان‬
‫خدا هستند‪(375).‬‬
‫‪ .16‬خوردن گوشت شتر‪ ،‬اشتهاى زياد به گوشت را كم مى كند‪).‬‬
‫‪(376‬‬
‫‪ .17‬پيامبر )ص(‪ :‬شير و روغن گاو را بخوريد و از گوشت آن‬
‫حذر كنيد‪ .‬چرا كه شير و روغنش درمان است و گوشتش بيمارى‬
‫است ‪(377).‬‬
‫‪ .18‬گوشت گاو‪ ،‬موجب درد است و شيرش درمان ‪ .‬و گوشت‬
‫گوسفند‪ ،‬درمان است و شيرش موجب درد‪(378).‬‬
‫‪ .19‬پيامبر )ص(‪:‬خداوند از هر مجموعه ‪ ،‬چيزى را برگزيد‪ ...‬و‬
‫از گوسفندان ‪ ،‬ميش را‪(379).‬‬
‫‪ .20‬امام صادق )ع(‪ :‬هر كس در قلب يا بدنش ضعفى ديد‪ ،‬گوشت‬
‫ميش با شير بخورد كه هر نوع درد و بيمارى از بدنش بيرون مى‬
‫رود‪ ،‬بدنش قوى مى گردد و لثه اش محكم مى شود‪(380).‬‬
‫‪ .21‬سعد مى گويد‪ :‬به امام كاظم گفتم ‪)) :‬خانواده من گوشت ميش‬
‫نمى خورند(( فرمود‪)) :‬چرا؟((‪ .‬گفتم ‪)) :‬چون مى گويند گوشت‬
‫ميش ‪ ،‬سودا و سردرد و ديگر دردها را تحريك مى كند((‪ .‬فرمود‪:‬‬
‫))اگر در نظر خداوند‪ ،‬چيزى ارزشمندتر از ميش بود‪ ،‬آن را فداى‬
‫اسماعيل مى كرد((‪(381).‬‬
‫‪ .22‬امام كاظم )ع(‪ :‬به فرد تبدار‪ ،‬گوشت كبك بخورانيد كه ساق پا‬
‫را قوى مى كند و تب را مى برد‪(382).‬‬
‫حبارى )‪ (383‬اشكالى ندارد‪.‬‬ ‫‪ .23‬امام كاظم )ع(‪ :‬خوردن گوشت ُ‬
‫براى بواسير و درد كمر خوب است و مرد را براى آميزش زياد‬
‫كمك مى كند‪(384).‬‬
‫‪ .24‬امام على )ع(‪ :‬در ميان پرندگان ‪ ،‬غاز همچون گاوميش است‬
‫و مرغ همانند خوك ‪(385).‬‬
‫‪ .25‬در نزد عمر‪ ،‬سخن از گوشت به ميان آمد‪ .‬عمر گفت ‪:‬‬
‫))بهترين گوشت ‪ ،‬گوشت مرغ است ((‪ .‬حضرت على )ع( فرمود‪:‬‬
‫))اين چنين نيست ‪ .‬مرغ ‪ ،‬خوك پرندگان است ‪ .‬بهترين گوشت ‪،‬‬
‫گوشت جوجه مرغ است كه تازه سر از تخم در آورده باشد((‪).‬‬
‫‪(386‬‬
‫‪.26‬پيامبر )ص(‪ :‬هر كه مى خواهد خشمش كم گردد‪ ،‬گوشت‬
‫َكبَكنجير)‪ (387‬بخورد‪(388).‬‬
‫‪ .27‬هر كه از بيمارى روحى رنج مى برد و غم و اندوه بسيار‬
‫دارد‪ ،‬گوشت كبكنجير بخورد‪(389).‬‬
‫‪ .28‬امام صادق )ع(‪ :‬هر كس غم و اندوهى دارد و علتش را نمى‬
‫داند‪ ،‬گوشت كبكنجير بخورد كه به خواست خداوند‪ ،‬اندوهش از بين‬
‫خواهد رفت ‪(390).‬‬
‫‪ .29‬امام باقر )ع(‪ :‬گوشت مرغ سنگخوار مبارك است ‪ .‬پدرم به آن‬
‫علقه داشت و اگر كسى يرقان مى گرفت ‪ ،‬پدرم دستور مى داد تا‬
‫گوشت آن را كباب كنند و به او بدهند كه بسيار سودمند است ‪).‬‬
‫‪(391‬‬
‫‪ .30‬امام كاظم )ع(‪ :‬گوشت ماهى بخوريد كه اگر بدون نان بخوريد‬
‫كفايت مى كند و اگر با نان بخوريد‪ ،‬گوارا مى باشد‪(392).‬‬
‫‪ .31‬امام صادق )ع( خرمايى خواست و ميل كرد و فرمود‪ :‬ميلى به‬
‫خرما نداشتم ‪ ،‬اما چون ماهى خورده بودم ‪ ،‬آن را خوردم ‪ .‬هر كس‬
‫در شب ‪ ،‬ماهى بخورد و پس از آن چند خرما يا كمى عسل نخورد‪،‬‬
‫رگ فلج در بدن او‪ ،‬تا صبح مى جنبد‪(393).‬‬
‫‪ .32‬امام رضا )ع(‪ :‬بهتر است تخم مرغ و ماهى را با هم نخورى ‪.‬‬
‫هر گاه اين دو در يك جا جمع شوند‪ ،‬موجب قولنج و بواسير و دندان‬
‫درد مى شوند‪(394).‬‬
‫‪ .33‬پيامبر )ص(‪ :‬مداومت بر خوردن ماهى تازه ‪ ،‬گوشت بدن را‬
‫ذوب مى كند‪(395).‬‬
‫‪ .34‬امام على )ع(‪ :‬كمتر ماهى بخوريد؛ چرا كه گوشت بدن را آب‬
‫مى كند‪ ،‬بلغم را زياد مى گرداند و َنَفس را سنگين مى سازد‪(396).‬‬
‫‪ .35‬امام على )ع(‪ :‬از مداومت بر خوردن گوشت ماهى بپرهيزيد‬
‫كه بدن را مبتل به سل مى كند‪(397).‬‬
‫‪ .36‬امام باقر )ع(‪ :‬ماهى براى پرده ى چشم ‪ ،‬بد است ‪(398).‬‬
‫لوبيا‬
‫امام صادق )ع(‪ :‬لوبيا‪ ،‬بادهاى درون بدن را بيرون مى كشد‪).‬‬
‫‪(399‬‬
‫ماش‬
‫‪ .1‬مردى مى گويد‪ :‬از امام رضا )ع( در مورد َبَهك )‪ (400‬پرسيدم‬
‫‪ .‬فرمود‪)) :‬مقدارى ماش تازه را در فصل برداشت آن بردار و‬
‫همراه برگش بكوب و فشار بده تا آبش گرفته شود‪ .‬آن آب را در‬
‫حالت ناشتا بخور و بر قسمت بهك زده بمال ((‪(401).‬‬
‫‪ .2‬مردى نزد امام كاظم )ع( از بهك شكوه كرد‪ .‬امام به او فرمود‬
‫كه ماش را بپزد و آب آن را در غذاى خود بريزد‪(402).‬‬
‫ُمشكك )‪(403‬‬
‫‪ .1‬امام صادق )ع(‪ :‬مشكك را به دندان بگيريد كه دهان را خوشبو‬
‫مى كند و توان جنسى را بال مى برد‪(404).‬‬
‫‪ .2‬امام كاظم )ع(‪ :‬هر كس مشكك را بر نشستنگاه خود بمالد و پس‬
‫از خوردن غذا‪ ،‬دندانش را با مشكك بشويد‪ ،‬نه در دهانش توليد‬
‫بيمارى مى شود‪ ،‬و نه مبتل به بواسير مى گردد‪(405).‬‬
‫‪ .3‬ابراهيم بن نظام مى گويد‪ :‬دزدها مرا گرفتند و در دهانم ‪ ،‬فالوده‬
‫ى داغ ريختند كه دهانم كامل سوخت ‪ .‬سپس دهانم را با يخ پر‬
‫كردند كه بر اثر آن ‪ ،‬دندان هايم سست شد‪ .‬پس از مدتى امام‬
‫رضا)ع( را در خواب ديدم و از مسئله پيش آمده ‪ ،‬شكوه كردم ‪.‬‬
‫امام فرمود‪)) :‬از مشكك استفاده كن تا دندان هايت محكم گردد‪.‬‬
‫پس از اندك زمانى كه حضرت را به خراسان مى بردند‪ ،‬به استقبال‬
‫ايشان رفتم و عرض حال كردم و جريان خواب را به ايشان گفتم ‪.‬‬
‫حضرت فرمود‪)) :‬در بيدارى نيز تو را به آن سفارش مى كنم ((‪.‬‬
‫من هم آن را به كار بستم و دندان هايم به حالت قبلى خود بازگشت ‪.‬‬
‫)‪(406‬‬
‫مويز‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬مويز بخوريد كه خلطهاى درون را از غليان مى‬
‫اندازد؛ بلغم را آرام مى كند؛ عصب را قوى مى سازد؛ رنجورى را‬
‫برطرف مى نمايد و موجب خوش قلبى مى گردد‪(407).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬مويز بخوريد كه ‪ ...‬موجب خوش خلقى مى گردد؛‬
‫دل را پاك مى كند و غم و اندوه را از بين مى برد‪(408).‬‬
‫‪ .3‬ظرفى سرپوشيده براى پيامبر آوردند‪ .‬پيامبر‪ ،‬سرپوش آن را‬
‫برداشت و فرمود‪ :‬با نام خدا بخوريد كه مويز‪ ،‬خوردنى خوبى است‬
‫؛ عصب را قوى مى سازد؛ لغرى ناشى از بيمارى را زائل مى‬
‫كند؛ موجب فروكشى خشم مى گردد؛ سبب خوشنودى خداوند مى‬
‫شود؛ دهان را خوشبو مى سازد و رنگ رخسار را صاف و روشن‬
‫مى گرداند‪(409).‬‬
‫‪ .4‬امام على )ع(‪ :‬مويز‪ ،‬قلب را استحكام مى بخشد؛ بيمارى را از‬
‫بين مى برد؛ حرارت بدن را پائين مى آورد و دل را پاك مى كند‪).‬‬
‫‪(410‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬اگر قحطى به شما رو كرد‪ ،‬خود را با اندكى‬
‫مويز‪ ،‬سير كنيد‪(411).‬‬
‫‪ .6‬پيامبر )ص(‪ :‬هر كس بر خوردن مويز در حالت ناشتا مداومت‬
‫داشته باشد‪ ،‬فهم و حافظه و ذهن قوى ‪ ،‬روزى اش مى گردد و از‬
‫بلغمش كاسته مى شود‪(412).‬‬
‫‪ .7‬امام رضا )ع(‪ :‬هر كس مى خواهد حافظه اش قوى گردد‪ ،‬هر‬
‫صبح در حالت ناشتا‪ ،‬هفت مثقال مويز بخورد‪(413).‬‬
‫‪ .8‬امام على )ع(‪ :‬هر كس در ابتداى روز‪ ،‬بيست و يك عدد مويز‬
‫سرخ بخورد‪ ،‬خداوند هر بيمارى و ناخوشى را از او دور مى كند‪).‬‬
‫‪(414‬‬
‫‪ .9‬هر كس در حالت ناشتا‪ ،‬بيست و يك مويز سرخ بخورد‪ ،‬هيچ‬
‫چيز ناخوشايند در بدنش نخواهد ديد‪(415).‬‬
‫‪ .10‬خوردن بيست و يك عدد مويز سرخ در هر صبح و در حالت‬
‫ناشتا‪ ،‬هر بيمارى ‪ -‬به جز بيمارى مرگ ‪ -‬را دور مى كند‪(416).‬‬
‫نان‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬خداوندا! به نان ما بركت بده و بين ما و آن جدايى‬
‫مينداز‪ .‬اگر نان نبود‪ ،‬نه مى توانستيم روزه بگيريم ‪ ،‬نه مى توانستيم‬
‫نماز بخوانيم و نه مى توانستيم ديگر واجبات پروردگارمان را به‬
‫انجام رسانيم ‪(417).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬بهترين غذاى شما‪ ،‬نان است ‪(418).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬تن آدمى بر نان استوار است ‪(419).‬‬
‫‪ .4‬پيامبر )ص( تا زمانى كه به ديدار پروردگار شتافت نانى جز‬
‫نان جو نخورد‪(420).‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬اگر خداوند چيزى را بهتر از نان جو مى‬
‫دانست ‪ ،‬آن را غذاى پيامبران قرار نمى داد‪(421).‬‬
‫‪ .6‬برترى نان جو بر نان گندم ‪ ،‬همانند برترى ما بر ديگر مردم‬
‫است ‪ .‬همه ى پيامبران براى كسى كه نان جو بخورد‪ ،‬دعا كرده اند‬
‫و براى او خواستار بركت شده اند‪ .‬نان جو در هر شكمى كه جاى‬
‫گيرد همه ى دردها از آن بيرون مى رود‪ .‬نان جو‪ ،‬غذاى پيامبران‬
‫و خوبان است ‪ .‬خداوند‪ ،‬غذاى پيامبران را چيزى جز نان جو‪ ،‬قرار‬
‫نداده است ‪(422).‬‬
‫‪ .7‬امام صادق )ع(‪ :‬به كسى كه شكم درد دارد‪ ،‬نان برنج بدهيد كه‬
‫سودمندترين چيز است ؛ معده را پاك مى كند و درد را برطرف مى‬
‫كند‪(423).‬‬
‫‪ .8‬تنها چيزى كه از صبح تا شب در درون انسان باقى مى ماند‪،‬‬
‫نان برنج است ‪(424).‬‬
‫‪ .9‬براى كسى كه سل دارد‪ ،‬هيچ چيزى سودمندتر از نان برنج‬
‫نيست ‪(425).‬‬
‫‪ .10‬امام صادق )ع(‪ :‬نان ارزن ‪ ،‬هيچ ثقل و سنگينى ندارد و اگر‬
‫با شير خورده شود‪ ،‬براى معده ‪ ،‬نرمتر و سودمندتر است ‪(426).‬‬
‫نخود‬
‫‪ .1‬امام صادق )ع(‪ :‬نخود براى كمر درد سودمند است ‪(427).‬‬
‫‪ .2‬نادر خادم مى گويد‪ :‬امام كاظم )ع( قبل و بعد از غذا‪ ،‬نخود پخته‬
‫مى خورد‪(428).‬‬
‫نمك‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬خداوند به موسى وحى كرد كه غذا را با نمك ‪،‬‬
‫شروع كن و با نمك به پايان برسان ‪ .‬نمك ‪ ،‬درمان هفتاد درد است‬
‫كه كمترين آن دردها‪ ،‬ديوانگى ‪ ،‬جذام ‪ ،‬پيسى ‪ ،‬گلودرد‪ ،‬دندان درد‬
‫و دل درد مى باشد‪(429).‬‬
‫‪ .2‬پيامبر )ص(‪ :‬هر كس پيش و پس از خوردن هر چيز‪ ،‬نمك‬
‫بخورد خداوند تبارك و تعالى سيصدوسى بل را از او دور مى كند‬
‫كه كمترين آن ‪ ،‬جذام است ‪(430).‬‬
‫‪ .3‬امام باقر )ع(‪ :‬عقربى پيامبر را نيش زد‪ .‬پيامبر فرمود‪)) :‬خدا تو‬
‫را لعنت كند كه برايت هيچ فرقى ندارد كه مؤ من را نيش بزنى يا‬
‫كافر را((‪ .‬سپس مقدارى نمك خواست و بر جاى نيش عقرب ماليد‬
‫و دردش ساكت شد‪.‬‬
‫اگر مردم مى دانستند كه چه چيزى در نمك وجود دارد‪ ،‬ديگر به‬
‫دنبال پادزهرى نمى رفتند‪(431).‬‬
‫‪ .4‬امام على )ع(‪ :‬هر كس غذا را با نمك شروع كند‪ ،‬هفتاد درد و‬
‫دردهاى ديگرى كه جز خداوند‪ ،‬كسى از آنها خبر ندارد‪ ،‬از او دور‬
‫مى گردد‪(432).‬‬
‫‪ .5‬امام صادق )ع(‪ :‬هر كس بر اولين لقمه ى غذايش نمك بپاشد‪،‬‬
‫كك مك صورت او از بين مى رود‪(433).‬‬
‫‪ .6‬امام صادق )ع(‪ :‬بنى اسرائيل ‪ ،‬غذاى خود را با سركه شروع‬
‫مى كردند و با همان به پايان مى رساندند؛ اما ما با نمك شروع مى‬
‫كنيم و با سركه به پايان مى بريم ‪(434).‬‬
‫هليم‬
‫‪ .1‬پيامبر )ص(‪ :‬جبرئيل نزد من آمد و مرا به خوردن هليم سفارش‬
‫كرد تا پشتم قوى گردد و براى بندگى پروردگارم ‪ ،‬توانا گردم ‪).‬‬
‫‪(435‬‬
‫‪ .2‬امام على )ع(‪ :‬هليم بخوريد كه تا چهل روز‪ ،‬موجب نشاط‬
‫عبادت مى گردد‪ .‬هليم از غذاهايى است كه براى پيامبر فرستاده‬
‫شد‪(436).‬‬
‫‪ .3‬امام صادق )ع(‪ :‬پيامبر از درد پشت ‪ ،‬به درگاه خداوند شكوه‬
‫كرد‪ .‬خداوند او را به خوردن هليم دستور داد‪(437) .‬‬
‫‪ .4‬امام صادق )ع(‪ :‬يكى از پيامبران ‪ ،‬به خاطر ضعف و ناتوانى و‬
‫كم شدن قدرت جنسى به درگاه خداوند شكوه كرد‪ .‬خداوند او را به‬
‫خوردن هليم دستور داد‪(438).‬‬
‫‪ .5‬امام كاظم )ع(‪ :‬هليم ارزن ‪ ،‬غذايى سبك و بدون عارضه است ‪.‬‬
‫همراه شير‪ ،‬سودمندتر و در معده ‪ ،‬نرم تر مى باشد‪(439).‬‬
‫آلو‬
‫‪ .1‬مردى به امام باقر )ع( شكوه كرد كه صفرايش به غليان درآمده‬
‫و نزديك است كه او را ديوانه كند‪ .‬امام فرمود‪ :‬با آلو آن را از بين‬
‫ببر‪(440).‬‬
‫‪ .2‬امام صادق )ع(‪ :‬خوردن آلو در حالت ناشتا‪ ،‬صفرا را از بين‬
‫مى برد‪ ،‬اگر چه بادهاى درون را تحريك مى كند‪(441).‬‬
‫‪ .3‬ارزق بن سليمان مى گويد كه از امام صادق )ع( در مورد آلو‬
‫پرسيدم ‪ .‬فرمود‪ :‬براى صفرا مفيد است و مفاصلى را نرم مى كند؛‬
‫اما زياد نخور كه در مفصل هايت بادهايى را بر جا مى گذارد‪).‬‬
‫‪(442‬‬
‫‪ .4‬زياد قصدى مى گويد‪ :‬نزد امام كاظم )ع( ظرف آبى بود و در‬
‫آن ‪ ،‬چند آلوى سياه قرار داشت كه ابتداى فصل چيدنش ‍ بود‪.‬‬
‫حضرت فرمود‪ :‬حرارت بدنم بال رفته و آلوى تازه به حرارت را‬
‫پائين مى آورد و صفرا را فرو مى نشاند‪ .‬آلوى خشك نيز خون را‬
‫آرام مى كند و دردهاى بى درمان را از تن بيرون مى راند‪(443).‬‬
‫‪ .5‬از آلوى مانده غافل نشويد؛ چرا كه زيانش رفته و سودش مانده‬
‫است و آن را به صورت پوست كنده بخوريد كه براى صفرا‪،‬‬
‫حرارت بال و افروختگى ناشى از حرارت ‪ ،‬سودمند است ‪(444).‬‬

You might also like