Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 14

‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫اصول و مبانی مدیریت‬


‫دکتر رفعت محبی فر‬
‫نیمسال دوم ‪99-93‬‬

‫فصل اول‬
‫کلیات‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫سازمان چیست ؟‬
‫بيشتر مردم عضو يك سازمان هستند مثل دانشكده ‪ ،‬تيم ورزشي‪ ،‬يك گروه موسيقي‪ ،‬يك سازمان مذهبي و‪...‬‬
‫كه به طور رسمي و بعضي به طور غير رسمي عضو يك سازمان مي باشند‪.‬‬
‫تعاریف مختلف از سازمان‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ -‬سازمان عبارت است از دسته بندي و گروه بندي افراد در قالب هاي نظام يافته به گونه اي كه مساعي‬
‫هماهنگ شده آنها در يك محيط متغير به صورت وسيله اي براي نيل به هدفهاي سازماني درآيد ‪.‬‬
‫‪ -‬سازمان عبارتست ازالگويي منظم و عقالئي از روابطي كه بين تعداد زيادي از افراد ( كه وظايف پيچيده و‬
‫متعددي را انجام مي دهند و كثرت تعداد آنها به حدي است كه نمي توانند با هم در تماس نزديك باشند )‬
‫به منظور رسيدن به هدفهاي مشترك برقرار مي شود ‪.‬‬
‫‪ -‬سازمان عبارتست از فرايندي نظام يافته از روابط متقابل افراد براي دست يافتن به هدفهاي معين ‪.‬‬
‫‪ -‬ريچارد ال دفت ‪ :‬سازمان ‪ )1‬يك نهاد اجتماعي است ‪ )2‬كه مبتني بر هدف است ‪ )3‬ساختار آن به صورتي‬
‫آگاهانه طرح ريزي شده است و داراي سيستم هاي فعال و هماهنگ است و سر انجام ‪ )4‬با محيط خارجي‬
‫ارتباط دارد ‪.‬‬
‫‪ -‬سازمان از افراد ورابطه اي كه با يكديگر دارند تشكيل مي شود ‪.‬هنگاميكه افراد براي انجام وظايفي ضروري‬
‫در جهت تامين هدفها با يكديگر روابط متقابل بر قرار مي كنند ‪ ،‬سازمان به وجود مي آيد ‪.‬‬
‫عناصر تشكیل دهنده سازمان ‪ -:‬افراد‬
‫‪ -‬روابط متقابل‬
‫‪ -‬نظام بخشيدن به روابط‬
‫‪ -‬هدفهاي مشخص‬
‫‪ -‬اعظاي سازمان ها براي دست يافتن به هدفهاي فردي‬
‫‪،‬حصول هدفهاي مشترك سازماني را دنبال مي كنند ‪.‬‬
‫سازمان‬
‫يك سامانه نظام مند كه گروهي از افراد را براي وصول به يك هدف خاص گرد هم آورده و به تالش واداشته است‪.‬‬
‫مكاني كه مديران در آن كار مي كنند‪.‬‬

‫ویژگی هاي مشترك سازمان ‪:‬‬

‫وجه تمایز افراد سازمان ‪:‬‬


‫کارکنان عملیاتی‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫افرادي كه مستقيما وظيفه و يا كاري را شخصا انجام مي دهند و مسئول سرپرستي و نظارت بر كار ديگران‬
‫نيستند‪.‬‬
‫مدیران‬
‫افرادي كه عملكرد ديگران را هدايت مي كنند‪.‬‬

‫فلسفه وجودي ( علل وجودي ) سازمانها ‪:‬‬


‫‪ -‬سازمانها به جامعه خدمت ميكنند‪ :‬نهاد هاي اجتماعي هستند و منعكس كننده ارزشها و نياز هاايي اناد كاه از‬
‫نظر فرهنگي پذيرفته شده اند ‪.‬‬
‫‪ -‬سازمانها ما را در راه تامين هدفها ياري ميدهند ‪.‬‬
‫‪ -‬سازمانها جرياني از دانش و آگاهي ارائه مي كنند‪ :‬سازمان هايي مثل دانشگاه ‪ ،‬موزه ‪ ،‬بنگاه هاي اقتصاادي از‬
‫آن جهت ضروري اند كه ي توانند بخش بزرگي از دانشي را كه جامعه اندوخته و ثبت نماوده را حفان نمايناد ‪.‬‬
‫سازمان ها بدين گونه به دانش استمرار مي بخشند و بين نسل هاي گذشته‪ ،‬حال و آينده پل مي زنند و ارتبااط‬
‫برقرار مي كنند‪.‬‬
‫‪ -‬سازمانها مسير شغلي ما را تعيين مي كنند‪ :‬يكي از منابع ارتزاق كاركنان هستند‪.‬بيشتر افراد تمايال دارناد كاه‬
‫براي تعيين مسير شغلي خود در بنگاه هاي اقتصادي يا شركت ها و سازمان هايي در پي فرصت هايي مي باشند‪.‬‬
‫اگر اداره امور سازمان ها مورد توجه باشد‪ ،‬نقش مديران به عنوان يك منبع مهم تامين نيازمندي هاي اجتمااعي‬
‫آشكار مي شود‪ .‬سازمان ها به مدير نياز دارند و مديران مي توانناد نقاش حيااتي در هار جامعاه داشاته باشاند‪.‬‬
‫پيچيدگي فزاينده جامعه ‪ ،‬پيشرفت علم و تكنولوژي و به تبع آنها افزايش نيازمندي ها و گساترش ساازمان هاا‪،‬‬
‫ايجاب مي كند كه از مديران كار مد در اداره امور سازمان ها استفاده شود زيرا عملكرد معقول مديران موجب بقاء‬
‫و رشد سازمان مي شود و براي جامعه ثمر بخش است ( پاريزي )‪.‬‬

‫مدیریت چیست ؟‬
‫تعاریف مختلف مدیریت ‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ -‬مديريت عبارتست از فرايندي براي حل مسائل مربوط به تامين هدفهاي سازماني به نحاو مطلاوب از طريا‬
‫استفاده موثر و كارآ مد از منابع كمياب در يك محيط در حال تغيير ( كريتنر)‬
‫‪ -‬مديريت عبارتست از انجام عمليات براي حصول به هدف يا هدفهاااااااي از بايش تعياين شاده ‪ ،‬از طريا‬
‫هدايت وتلفيااا مساعي افراد‬
‫‪ -‬مديريت عبارتست از نيل به هدف يا هدفهاي موسسه با صرف حداقل هزينه وزمان‬
‫‪ -‬مديريت را ميتوان علم و هنر متشكل و هماهنگ كردن و رهبري و كنترل فعاليت هاي گروهاي باه منظاور‬
‫حصاول به هدف يا هدفهاي مشترك خاص تعريف كرد ‪.‬‬
‫‪ -‬مديريت عيارتست از استفاده مناسب از منابع مادي و انساني به منظور دست ياافتن باه هادفهاي موسساه از‬
‫طري انجااااام عمليات مربوط به برنامه ريزي‪،‬سازماندهي‪،‬هماهنگي‪،‬رهبري وكنترل با توجه به عوامل محايط‬
‫فرهنگي موسسه‬
‫‪ -‬مديريت عبارتست از علم وهنر يافتن و به كار گماردن شايسته ترين افراد‪،‬تلقي مساعي فكري و جسمي آنان‬
‫و همااهنگ كردن اين مساعي در جهت هدف يا هدفهاي مورد نظر موسسه‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫‪ -‬مديريت عبارتست از تامين هدف يا هدفهاي سازمان با حداكثر نتايج و حاداقل مسااعي ازطريا اساتفاده از‬
‫وسايل و تكنيك هاي پيشرفته و مناسب برنامه ريزي‪،‬سازماندهي‪،‬هماهنگي‪،‬رهبري وكنترل در چارچوب محايط‬
‫فرهنگي و خل وخوي اجتماعي‬
‫‪ -‬مديريت عبارتست از تامين حد اكثر نتايج با حداقل مساعي به نحوي كه حداكثر رفاه و رضايت خاطر را باراي‬
‫كاركناان و هم براي كار فرمايان فراهم كند و بهترين خدمات و يا مرغوبترين كاالها را به مشتريان و ياا عاماه‬
‫مردم ارائه دهد ‪.‬‬
‫‪ -‬مديريت هنر انجام دادن كارها به وسيله ديگران است( ماري پاركر فالت) ‪.‬‬
‫‪ -‬مديريت فرايندي است از برنامه ريزي‪،‬سازماندهي‪،‬رهبري وكنترل تالشهاي اعضاي سازمان و ماورد اساتفاده‬
‫قرار دادن سااير منابع سازماني براي رسيدن به هدفهاي مشخص يا اعالم شده سازمان(استونر) ‪.‬‬
‫در مقايسه تعاريف سازمان و مديريت ‪ :‬روي هدف هاي سازماني و همچنين هادف هااي فاردي و گروهاي در‬
‫سازمان تاكيد شده است ‪.‬‬
‫نقش اساسي مديران ‪ ،‬تامين هدف هاي سازماني از طري توجه و ارضاي نياز مندي ها و هدف هااي فاردي و‬
‫گروهي كاركنان است ‪ .‬ضمن آنكه تامين رضايت خاطر ارباب رجوع و جامعه نيز جلب رضايت خاطر كارفرمايان ‪،‬‬
‫دولت و حفن و بقاء و رشد سازمان از ديگر مسائل مهمي است كه مديران در هر سازمان بايد به آنهاا براردازد (‬
‫پاريزي )‪.‬‬

‫در مقایسه تعاریف سازمان و مدیریت ‪:‬‬


‫در ارتباط با هدف هاي سازماني و همچنين هدف هاي فردي و گروهي در سازمان تاكيد شده است ‪.‬‬
‫نقش اساسي مديران ‪ ،‬تامين هدف هاي سازماني از طري توجه و ارضاي نياز مندي ها و هدف هاي فردي و گروهي‬
‫كاركنان است ‪ .‬ضمن آنكه تامين رضايت خاطر ارباب رجوع و جامعه نيز جلب رضايت خاطر كارفرمايان ‪ ،‬دولت و حفن و‬
‫بقاء و رشد سازمان از ديگر مسائل مهمي است كه مديران در هر سازمان بايد به آنها برردازد ‪.‬‬

‫فعالیتهاي فرآیند مدیریت‬


‫فرآیند مدیریت‪ :‬برنامه ريزي‪ ،‬سازماندهي‪ ،‬رهبري‪ ،‬كنترل‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫برنامه ریزي‬ ‫•‬


‫– شامل تعريف اهداف‪ ،‬تدوين استراتژي و توسعه برنامه هاي عملياتي است‪.‬‬
‫سازماندهی‬ ‫•‬
‫– شامل تعيين آنچه بايد انجام شود‪،‬‬
‫– چگونه انجام شود و‬
‫– چه كسي آنرا انجام دهد‪.‬‬
‫رهبري‬ ‫•‬
‫– هدايت و ايجاد انگيزه در كليه ذينفعان‪ ،‬گزينش مسيرهاي ارتباطي اثربخش با ذينفعان و رفع تعارض‬
‫ها‬
‫کنترل‬ ‫•‬
‫– فرآيند مونيتور كردن عملكرد‪،‬‬
‫– مقايسه آن با اهداف و‬
‫– اصالح مغايرتهاي تشخيص داده شده‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫سطوح سازمانی‬

‫‪ ‬مدیران ارشد ‪ : Top Managers‬در باالترين نقطه سازمان و يا نزديك به آن ‪.‬مسئول تصميم گيري‬
‫در مورد اهداف و جهت گيري هاي سازمان و نيز اجراي سياست هايي هستند كه بر همه اعضاي سازمان تاثير‬
‫مي گذارند ‪ .‬معاون ‪ /‬رئيس ‪ /‬رئيس افتخاري دانشگاه ‪ /‬مدير كل ‪ /‬مدير عامل ‪/‬رئيس هيئت مديره‬
‫‪ ‬مدیران میانی ‪ :Middle Managers‬بين مدير عملياتي ( سرپرست ) و مدير ارشد ؛ بر ساير مديران‬
‫و احتماال برخي كاركنان عملياتي مديريت مي كنند و مسئوليت تبديل اهداف تعيين شده توسط مدير ارشد را‬
‫به جزئيات دارند ‪ .‬مدير گروه ‪ /‬مسئول پروژه ‪ /‬رئيس واحد ‪ /‬مدير منطقه ‪ /‬رئيس دانشكده ‪ /‬مدير بخش‬
‫‪ ‬مدیران عملیاتی ‪ :‬سرپرست ؛ مسئول هدايت فعاليت هاي روزانه كاركنان عملياتي‬
‫‪ ‬کارکنان عملیاتی ‪First-Line Managers‬‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫مدیران خط مقدم‬ ‫•‬


‫– سرپرستاني كه مسئول هدايت روزبروز و چهره به چهره عملكرد كاركنان عملياتي هستند‪.‬‬
‫مدیران میانی‬ ‫•‬
‫– مديران موجود بين مديران خط مقدم و مديران ارشد‬
‫مدیران ارشد‬ ‫•‬
‫– مديراني كه مسئوليت اتخاذ سياستها و تصميماتي را برعهده دارند كه كل سازمان را تحت تاثير قرار داده و‬
‫عملكرد كل سازمان را هدايت مي كنند‪.‬‬

‫تاریخچه مدیریت‬
‫مدیریت در تمدنهاي باستانی‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ -‬از آغاز زندگي گروهي انسان براي بدست آوردن غذا‪ ،‬مسكن و دفاع در برابر دشمنان‬
‫سومریها ‪ :‬با اختراع خط در ‪ 0555‬سال قبل از ميالد مسيح‪ ،‬ضوابطي براي نگهداري سواب به منظاور اعماال‬ ‫‪-‬‬

‫كنترل در مديريت به وجود آوردند‪.‬‬


‫ساختن اهرام سنگی در مصر ‪ :‬نشانه آن است كه در آن زمان افرادي در برنامهريزي‪ ،‬سازماندهي و كنترل كوشش‬ ‫‪-‬‬

‫كردهاند‪.‬‬
‫قوانین حمورابی پادشاه بابل ‪ :‬به دفاع از مالكيت خصوصي‪ ،‬امور بازرگاني‪ ،‬خانواده ومسائل مربوط به كاار (تعياين‬ ‫‪-‬‬

‫حداقل دستمزد) پرداخته است‪.‬‬


‫قوم یهود ‪ :‬حضرت موسي رهبر و مديري توانا بوده كه در وضع قاوانين‪ ،‬ساازماندهي‪ ،‬انتخااب افاراد شايساته‪،‬‬ ‫‪-‬‬

‫آموزش و اعمال روابط انساني‪ ،‬اقدامات مؤثري داشتهاند‪.‬‬


‫چینیها ‪ :‬از جمله آثار چو ‪ Chow‬و منسيوس ‪ Menceus‬نشان دهنده آن است كاه ماردم چاين باه بعضاي از‬ ‫‪-‬‬

‫اصول مديريت مثل سازماندهي‪ ،‬برنامهريزي‪ ،‬رهبري و كنترل آگاه بودهاند‪.‬‬


‫یونانیان ‪ :‬نوع جديدي از حكومت محلي را به وجود آوردند كاه در آن تباادل آزاداناه افكاار و انديشاه تشاوي‬ ‫‪-‬‬

‫ميشد‪.‬‬
‫سقراط فیلسوف یونانی‪ :‬به جهان شمول بودن اصول مديريت تأكيد كرده‬ ‫‪‬‬
‫افالطون ‪ :‬در كتاب جمهوريت به اصل تخصص و تقسيم كار اشاره دارد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫هم مديريت و ساازماندهي ماورد توجاه باوده از جملاه كاوروش پادشااه هخامنشاي باراي‬ ‫در ایران باستان ‪،‬‬ ‫‪-‬‬
‫برنامهريزي اهميت خاصي قائل بوده است‪.‬‬
‫رومیها ‪ :‬چگونگي و يافتن مؤثرترين راه براي سازماندهي و كنترل امرراطوري روم مورد توجه آنها بوده است‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫مدیریت در این دوران ‪:‬‬
‫ا در مرحله تجربه آزمايش و خطا بوده ‪.‬‬
‫ا هيچگونه تئوري خاص و يا تبادل افكار و تجربه وجود نداشته است‪.‬‬
‫ا انديشه مديريت وجود داشته ولي به صورت خام و پرورش نيافته بوده است‪.‬‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫ا مديريت به عنوان يك مقولة خاص تا زمان سقراط و افالطون مورد بحث قرار نگرفته بود‪.‬‬

‫مدیریت در تمدنهاي قرون وسطی‪:‬‬ ‫‪‬‬


‫ا هم زمان با سقوط امرراتوري روم‪ ،‬اروپاي غربي در يك دورة طوالني فئودالي به سر ميبرد و به قرون تارياك‬
‫ياد ميشود كه دانش و معرفت پيشرفت بسيار كندي داشته است‪.‬‬
‫ا در همين دوران در مشرق زمين خصوصاً در ايران چهرههاي درخشاني مثل فاارابي و غزالاي نوشاتههااي باا‬
‫ارزشي در زمينه چگونگي اداره امور كشور و مديريت از خود باقي گذاشته اند‪.‬‬
‫در اين دوران انديشه هاي مديريت پيشرفت قابل توجهي نداشته و صرفاً به عنوان پلاي باين دوره باساتاني و‬
‫عصر روشنگري محسوب ميشود‪.‬‬
‫مدیریت در عصر انقالب صنعتی‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫ا وقوع انقالب صنعتي در انگلستان در بين سالهاي ‪ 1055‬تا ‪1070‬‬
‫ا تسري آن به ساير كشورهاي اروپاي غربي‬
‫ا ظهور نسل جديدي از مديران آشنا با مسايل و شيوههاي خاص عصر مزبور‬
‫ا مهمترين خصوصيات اين دوره ‪:‬‬
‫‪ 1‬ا پيشرفت تكنولوژي و استفاده از ماشين در توليد‬
‫‪ 2‬ا توليد انبوه‬
‫‪ 3‬ا توزيع انبوه و داد و ستد انبوه و توسعه بازارهاي فروش در نتيجه افزايش مصرف‬
‫‪ 4‬ا مهاجرت به شهرها و گسترش شهرنشيني‬
‫‪ 0‬ا استفاده از مواد انرژي زاي فسيلي مانند زغال‪ ،‬گاز و نفت‬
‫‪ 6‬ا تغيير ساختار خانواده از خانوادههاي بزرگ سنتي به خانوادههاي كوچك (هستهاي) با كارايي بيشتر‪.‬‬
‫‪ 0‬ا همگاني شدن آموزش به منظور پرورش نيروي انساني مورد نياز جامعه عصر صنعتي‬
‫‪ 7‬ا پيدايش شركتهاي سهامي بزرگ به صورت مؤسسات دائمي‬
‫‪ 9‬ا تفكيك مديريت از مالكيت در مؤسسات بزرگ‬
‫‪ 15‬ا گسترش فعاليتهاي دولت و پيدايش وزارتخانهها و سازمانهاي مختلف دولتي‪.‬‬
‫به دنبال تحوالت و تغيرات ناشي از انقالب صنعتي‪ ،‬موضوعهاي زير از طرف علما مورد توجه قرار گرفت‪:‬‬
‫ا آدام اسميت ‪ : Adam Smitte‬در كتاب ثروت ملل موضوع تقسيم كار‬
‫ا در آثار چارلز بابيج ‪ : Charles Babbag‬از پيشگامان اختراع ماشينهاي محاسبه ا معروفترين اثر او با عناوان‬
‫صرفهجويي صاحبان صنايع در سال ‪.1732‬‬
‫ا دانيل مك كالم ‪ : Daniel C.Mc Callum‬در برقراري سيستم گزارشدهي و كنترل تأكيد مايكارد‪ .‬در ماورد‬
‫تهيه شرح وظايف و مسئوليت هر يك از افراد اقدام كرد‪ .‬در مؤسسهاي كه كار ميكارد (راه آهان) ياك نماودار‬
‫سازماني تهيه كرد‪.‬‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫ا هنري تاون ‪ :Henry P. Towne‬از پيشگامان مديريت علمي در ‪ 1705‬روشهاي كارآماد ماديريت را باهطاور‬
‫منظم به كار برد‪.‬‬
‫مقاله »مهندس به عنوان يك اقتصاددان« را ارائه كرد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫مشوق تيلور شد تا به بررسي مديريت علمي برردازد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫در به وجود آوردن محيط مناسب جهت كاربرد روشهاي علمي در مديريت نقش اساسي داشت‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫طرح »مشاركت كاركنان در منافع شركت« براي نظام پرداخت دستمزد را ارائه كرد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫ا جوزف وارتن ‪ : Joseph Wharton‬در سال ‪ 1771‬يكي از توليد كنندگان امريكايي بود كه با اهداي ‪ 1555‬دالر‬
‫به دانشگاه پنسيلوانيا جهت تأسيس دانشكدهاي براي آموزش در زمينه مديريت اقدام نمود‪.‬‬
‫پس از ‪ 1771‬مد يريت به عنوان يك رشته تحصيلي خاص و مستقل در آمد و از اواخر قرن ‪ 19‬مديريت علمي‬
‫به صورت مستقل مطرح شد‪.‬‬

‫* علت مطالعه تئوريهاي مدیریت) ‪: ) Theory‬‬


‫چارلز هندي ‪ :‬تئوري گذشته‪ ،‬حال‪ ،‬آينده را به ما نشان مي دهد و رابطه بين ‪ 2‬يا چند متغير اسات كاه باه اثباات‬
‫رسيده باشد‪.‬‬
‫فرض‬ ‫آزمايش‬ ‫اثبات‬ ‫تئوري‬
‫‪ -‬تئوري‪ ،‬مجموعه اي منسجم از مفروضاتي است كه توجيه كنندة رابطه بين دو يا چند واقعيات قابال مشااهده‬
‫باشند‪.‬‬
‫ا تئوري بيان كننده مجموعهاي از مفاهيم يا فرضيه هايي است كه به صاورت سيساتماتيك ارتبااط متقابال باا‬
‫يكديگر دارد و ميتوان بر آن اساس پديدهاي را پيشبيني و آن را توجيه كرد ( داوري و جمشيدي )‪.‬‬
‫ا تئوري هاي مديريت مانند نقشه و يا الگوهايي هستند كه بنابه ضارورت شاكل و فارم ظااهري ساازماني‪ ،‬راه‬
‫حلهايي را براي ما روشن ميسازند ( پرهيزگار )‪.‬‬

‫علل مطالعه تئوري ها‪:‬‬


‫‪ 1‬ا تئوريها ما را در امر تصميمگيري هدايت ميكنند و به افراد كمك ميكنناد تاا فراينادها را درك نمايناد و‬
‫طب آن بتوانند راه حل يا ش علمي و مؤثر را انتخاب كنند‪.‬‬
‫در نتيجه ميتوان تئوريهاي مختلف را در شرايط مختلف بكار برد‪.‬‬
‫‪ 2‬ا تئوريها به ديدگاهي كه ما از سازمان داريم‪ ،‬شكل ميدهند ‪:‬‬
‫مطالعه تئوريهاي مديريت باعث مي شود تا بتوانيم به منشاء برخي از نظراتي كه در باره ساازمان و افاراد درون‬
‫آن داريم پي ببريم‪.‬‬
‫‪ 3‬ا تئوريها ما را از محيط سازماني آگاه مينمايند ‪:‬‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫با مطالعه تئوريهاي مختلف در مييابيم كه هر يك از اين تئوريها نتيجه يا محصول ميحط خود است‪.‬‬
‫‪ 4‬ا تئوريها يكي از منابع ارائه عقايد و نظرات جديد هستند ‪:‬‬
‫تئوري ها اين امكان را براي ما به وجود مي آورند تا شرايط و اوضاع روزمره را از ديدگاه ديگري مورد توجه قارار‬
‫دهيم‪.‬‬
‫هيچ تئوري كلي نمي تواند تصوير كاملي ارائه نمايد و به صورت تنها تئوري حاكم در يك رشاته علماي در آياد‪.‬‬
‫بلكه هنر نظريه پردازان رشته مديريت در اين است كه با توجه به نيازها و شرايط موجاود‪ ،‬اصاول مختلاف را از‬
‫تئوريهاي گوناگون ميگيرند‪ ،‬يعني به روش اقتضايي عمل ميكنند‪.‬‬
‫به بيان ديگر مطالعه روند تاريخي مكاتب مديريت به ما نشان ميدهد كه ‪:‬‬
‫ا به منظور ادارة مؤثر سازمانهاي توليدي‪ ،‬صنعتي‪ ،‬خدماتي و اداري چه مطالعاتي انجام شده است‪.‬‬
‫ا يافتههاي اين مطالعات چه بودهاند‪.‬‬
‫ا كاربرد يافتههاي مكاتب مديريت در سازمانها چه اثري داشته است‪.‬‬
‫ا در زمان حال‪ ،‬روند مطالعات مديريت در چه جهتي است‪.‬‬
‫ا در ايران تا چه حد از يافتههاي مطالعاتي و پژوهشها استفاده شده است‪.‬‬

‫جایگاه تئوري و اهمیت آن در مدیریت‪:‬‬ ‫‪‬‬


‫‪ 4 )1969( Vonmiler‬فرايند را مطرح مينمايد براي شيوههاي عمل مديران‪:‬‬
‫‪ 1‬ا شما ميتوانيد طرز كار و عمل مديران را مالحظه كرده‪ ،‬مطاب آن عمل كنيد ‪.‬‬
‫مشاهده اعمال‬ ‫عمل‬
‫‪ 2‬ا ميتوانيد اعمال مديران را مالحظه و طرز عملي كه به گمان شما مناسبتر است را انتخاب و عمل كنيد‪.‬‬

‫اعمال‬ ‫حدس و گمان‬ ‫عمل‬


‫‪ 3‬ا مي توانيد براساس مشاهدات و تجربيات خود به اصول مشخصي دست پبدا كرده و مطاب آن عمل كنيد‪.‬‬
‫اعمال‬ ‫حدس و گمان‬ ‫اصول مشخص‬ ‫عمل‬
‫‪ 4‬ا ميتوانيد بر اساس تجربيات خود‪ ،‬با استفاده از تئوريهاي خاصي به اصولي كليت دارد رسيده و مطااب آن‬
‫عمل كنيد (در حقيقت اين اصول) اصول مديريت است‪.‬‬
‫اعمال‬ ‫حدس و گمان‬ ‫تئوري‬ ‫اصول‬ ‫عمل‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫* سیر تحول تئوريهاي مدیریت‪:‬‬


‫‪ 1‬ـ سه مكتب فكري شناخته شده مدیریت ‪:‬‬
‫‪ 1‬ا مكتب كالسيك ‪:‬‬
‫ا تئوري مديريت علمي ( تيلور‪ ،‬گانت‪ ،‬گيلبرت)‬
‫ا تئوري كالسيك سازمان ( فايول ‪ ،‬ماكس وبر)‬
‫‪ -‬تئوريهاي دورة انتقال (مردمي شدن سازمانها) ‪ :‬ماري پاركرفالت‪ ،‬چستربارنارد‬
‫‪ 2‬ا مكتب رفتاري (نهضت روابط انساني)‬
‫‪ 3‬ا مكتب كمي (رياضي) يا مكتب علم مديريت يا پژوهش عملياتي‬
‫‪ 9‬ـ دورة تكامل مدیریت ‪:‬‬
‫‪ 1‬ا نگرش سيستمي‬
‫‪ 2‬ا نگرش اقتضايي‬
‫‪ 3‬ا نهضت نوين روابط انساني‬

‫مروري بر مكاتب مدیریت‪:‬‬ ‫‪‬‬


‫پيشرفت مديريت تا انقالب صنعتي هماهنگ و محسوس نبود‪.‬‬
‫ا در سال ‪ 1006‬آدام اسميت ‪ :‬محسنات تقسيم كار‬
‫ا در سال ‪ 1732‬چارلز بابيج ‪ :‬موضوع اختالف در مهارت و نقاش آن در تعياين مقادار دساتمزد و مفااهيمي از‬
‫مهندسي صنعتي را مطرح كرد‪.‬‬
‫ا در سال ‪ 1921‬هنري تا ون ‪ :‬مقاله مهندس به عنوان ياك اقتصااد دان را نوشات و در نتيجاه تاا آن زماان‬
‫نويسندگان مختلف مطالب مختلفي نوشته ولي به طور مدون آنچه كه انجام شده مربوط به تيلور است ( جاسبي‬
‫)‪.‬‬

‫اواخر قرن ‪ 19‬ودر اوایل قرن بیستم ‪:‬‬


‫ا گسترش بازارهاي مصرف‪.‬‬
‫ا رشد روز افزون صنايع‪.‬‬
‫ا ماشيني شدن كارها و جايگزيني ماشين به جاي نيروي انساني‪.‬‬
‫ا توجه روزافزون به بازدهي‪ ،‬كارايي و سودآوري و اهميت مسأله كنترل و تنظيم عوامل توليد‪.‬‬
‫ا با وجود اين تغييرات كاركنان ابزارهاي كار را بر اساس سليقه و شرايط خود انتخاب ميكردند‪.‬‬
‫ا سرعت ماشينها به ميل ماشين كاران بود‪.‬‬
‫ا يادگيري حرفهاي تابع نظم خاصي نبود‪.‬‬
‫ا سرپرستان از قدرت زيادي برخوردار بودند و در تمام زمينهها مثل انتخاب كارگران‪ ،‬طاول مادت اساتراحت در‬
‫محيط كار‪ ،‬امور انضباط و رفع اختالفات‪ ،‬انفصال و اخراج كاركنان رأساً تصميم ميگرفتند‪.‬‬
‫ا مديران بدون راهنماي آموزشي بر اساس ذوق و سليقه خود عمل ميكردند‪.‬‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫ا روابط بين مديريت و كاركنان مشخص نبود و بيشاتر ماديران از روش ديكتااتوري باراي اداره اماور اساتفاده‬
‫ميكردند‪.‬‬
‫ا استانداردهاي توليد به صورت نظري و بدون توجه به شرايط تعيين ميشد‪.‬‬
‫ا استعدادهاي كاركنان بدون در نظر گرفتن شرايط شغلي و به طور تصادفي به كار گرفته ميشد‪.‬‬
‫ا ضوابط تشويقي براي عملكرد شغلي مطلوب وجود نداشت‪.‬‬
‫ا عدم برقراري نظام صحيح دستمزد و ترفيعات و پاداش‪.‬‬
‫ا از يك طرف حداكثر فشار به كاركنان براي افزايش توليد و از طرف ديگر لطمه وارد كردن كاركنان به سيستم‪.‬‬
‫در اين شرايط مهندس جواني به نام فردريك وينس لوتيلور مكتبي را در مديريت پايه ريزي كرد به ناام ماديريت‬
‫علمي ( پاريزي )‪.‬‬

‫* مكتب مدیریت علمی‪Scientific Management )1511-1911( :‬‬


‫تئوري مديريت علمي بر اثر مشاهده و مطالعه منظم امور مربوط به توليد و تجزيه و تحليل چگونگي انجام كار‬
‫در سطح كارگاه پديد آمد و از يك سلسله فنون مانند مطالعه حركت‪ ،‬مطالعه زمان‪ ،‬برنامهريزي و كنتارل تولياد‪،‬‬
‫طراحي نحوه استقرار ماشين آالت و افراد در كارگاه‪ ،‬دستمزد تشويقي‪ ،‬مديريت امور پرسنلي و مهندسي نياروي‬
‫انساني كه همگي بر »كارايي« و »توليد« تأكيد دارند‪ ،‬استفاده ميشد‪.‬‬
‫ا نهضت مديااريت علمااي از اواخاار قاارن نوزدهم بااا مطالعات مهندس جوان به نام فاردريك وينسلوتيلور‬
‫‪ Frederick W.Taylor‬در امريكا آغاز شد‪.‬‬
‫ا تيلور تحقيقات خود را بر اساس مطالعه زمان و توليد گذاشت ( پاريزي )‪.‬‬
‫به جاي روش سنتي‪ ،‬حركت كارگران را در كارخانه توليد فوالد بر حسب زمان مورد تجزيه و تحليل و بررسي‬
‫قرار داد‪ .‬كارها را به بخشها و اجزاي مختلف تقسيم نمود‪ ،‬كارفرمايان را تشوي كرد به كارگران پربازده دستمزد‬
‫بيشتري برردازد يا دستمزد آنان را با نرخي متفاوت پرداخت كنند‪ .‬نرخهاي متفاوت با روشي دقي محاسبه و بار‬
‫مبناي سود بيشتر پرداخت ميشد كه اين را به نام طرح »سيستم نرخ متفاوت« ناميد‪.‬‬
‫ا اقداماتي در جهت بهبود كار و كارگران ارائه داد‪ .‬افزايش دستمزد كارگران بين ‪ 75‬تا ‪ ،%155‬كاهش ساعات كار‬
‫روزانه از ‪ 15/0‬ساعت به ‪ 7/0‬ساعت و … در نهايت اقدامات وي موجب افزايش بسايار زيااد تولياد‪ ،‬باازدهي و‬
‫بهرهوري شد‪ .‬ولي با وجود اين كار‪ ،‬كارگران و اتحاديههاي كارگري به مخالفت برخاستند ( استونر )‪.‬‬

‫و »اصول مديريت‬ ‫ا تيلور در دفاع از نظرات خود در دو كتاب به نامهاي »مديريت كارگاه‪«shop management‬‬
‫علمي« ‪ ، The Principles of S.M‬فلسفه خود را بر ‪ 4‬اصل بنا نهاد‪:‬‬
‫‪ -1‬مدیریت ؛ باید علمی باشد‪ ( .‬بهترين راه انجام كار )‬

‫‪ -9‬انتخاب کارکنان باید اساس علمی داشته باشد ‪ .‬گزينش كاركنان به روش علمي‪ ،‬به گونهاي كه به هر كارگر‬
‫مسئوليت كاري را كه براي او مناسبتترين است واگذار كرد‪( .‬انتخاب شايسته ترين فرد (‬

‫‪ -3‬آموزش و تربیت کارکنان باید جنبه علمی داشته باشد ‪( .‬آموزش بهترين روش انجام كار )‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫‪-4‬ایجاد رابطهاي صمیمی و دوستانه بین نیروهاي کار و مدیریت‪ .‬تيلور بر اين باور بود كه مديريت و نيروي كار از‬
‫نظر بهرهوري و افزايش توليد نوعي منافع مشترك دارند‪( .‬كار و مسئوليت بايد بطور مساوي بين مديران و كاركنان تقسيم شود‪) .‬‬

‫ا تيلور بر اين باور بود كه مديريت و نيروي كار از نظر بهرهوري و افزايش توليد ناوعي مناافع مشاترك دارناد(‬
‫استونر )‪.‬‬

‫مكانیسم یا روش اجراي اصول مدیریت ‪ ( :‬با استفاده از روشهاي زير بايد اصول مديريت علمي را بكار برد)‬
‫‪ 1‬ا بررسي و اندازهگيري زمان دقي هر جزء كار و تعيين نحوة انجام آن‬
‫‪ 2‬ا تخصصي كردن كارها در سازمان و ايجاد سرپرستيهاي جداگانه‬
‫‪ 3‬ا استاندارد كردن كليه ابزارها در مسائل كار و تعيين بهترين شيوه استفاده از آنها‬
‫‪ 4‬ا تهيه شرح وظايف هر يك از كاركنان‬
‫‪ 0‬ا تنظيم سيستم پرداخت حقوق و دستمزد متناسب با كيفيت كاركنان ( جاسبي )‪.‬‬

‫ا ا بااه طااور خالصااه تيلااور اعتقاااد داشاات كااه مااديريت بايااد باار پايااه پاانج مفهااوم يااا پاانج اصاال زياار‬
‫پايه گذاري شود ( پاريزي )‪:‬‬
‫‪ ‬تحقي‬
‫‪ ‬استاندارد‬
‫‪ ‬برنامهريزي‬
‫‪ ‬كنترل‬
‫‪ ‬همكاري‬

‫*هنري گانت ‪)1919-1511( : Henry L.Gantt‬‬


‫ا كنار گذاردن سيستم نرخ متفاوت (چون ايجاد انگيزه نميكرد)‪.‬‬
‫ا نظر جديدي ارائه كرد ‪ :‬هر كارگري وظيفه محوله را در روز بخصوصي انجام ميداد پاداش مايگرفات و اگار‬
‫سرپرستي كارگر خود را وادار مي كرد كه طب استاندارد كار كند يك پاداش مايگرفات‪ .‬و اگار هماه كاارگران‬
‫وظايف خود را به موقع در پايان روز انجام ميدادند بازهم پاداش ديگري دريافت ميكردند‪.‬‬
‫ا عقيده گانت اين بود كه ايجاد انگيزه در سرپرست يا سركارگر موجب ميشود كه آنها كارگران را باراي انجاام‬
‫كارهاي بهتر آموزش دهند‪.‬‬
‫ا نمودار گانت ‪ :‬پيشرفت هر كارگر بر روي يك نمودار رسم ميگرديد‪ .‬طب استاندارد با خط ساياه‪ ،‬پاايينتار از‬
‫استاندارد با خط قرمز مشخص ميشد‪ .‬اين نمودار براي برنامهريازي و ارزياابي پيشارفت كارهاا و برناماهريازي‬
‫هزينهها مورد استفاده قرار ميگيرد‪.‬‬
‫اصول و مبانی مدیریت‪ -‬دکتر رفعت محبی فر‪ -‬بخش ‪1‬‬

‫خانواده گیلبرت ‪:TheGilbrettis‬‬


‫(‪ )1767-1924‬فرانك گيلبرت و (‪ )1707-1902‬ليليان گيلبرت در نهضت مديريت علمي بخش مهمي داشتند‪.‬‬
‫ا اين دو در تحقيقات خود به دو موضوع حرکت و خستگی توجه زيادي نمودند (آنها توانستند با حذف هر حركتي‪،‬‬
‫از ميزان خستگي كاركنان بكاهند)‪.‬‬
‫ا فرانگ گيلبرت از خشت زني شروع كرد و متوجه شد كارگران خشت زن ‪ 3‬نوع حركت دارند‪:‬‬
‫‪ 1‬ا آموزش دادن به كارگران‬
‫‪ 2‬ا داشن سرعت در كار‬
‫‪ 3‬ا تنظيم سرعت كار خود از روي ميل و اراده بر اساس آن‬
‫ا اين دو براي ارتقاء پيشرفت كارگران طرح سه وضعيت گيلبرت را ارائه كردند‪:‬‬
‫‪ 1‬ا يك كارگر ميتواند كار كنوني خود را انجام دهد‪.‬‬
‫‪ 2‬ا خود را براي مقام و پست باالتر آماده سازد‪.‬‬
‫‪ 3‬ا جايگزيني را براي خود تربيت كند و هر سه كار را به صورت همزمان انجام دهد‪.‬‬
‫تربيت جايگزين برا خود‬ ‫انجام کار کنونی‬ ‫آماده شدن براي پست و مقام باالتر‬

‫نقاط قوت تئوري مدیریت علمی ‪:‬‬


‫ا موجب به وجود آمدن يك روش منطقي براي حل مسائل سازماني شده است‪.‬‬
‫ا توانسته است سنگ بناي تخصصي شدن يا حرفهاي شدن مديريت را بر زمين بگذارد‪.‬‬

‫محدودیتهاي تئوري مدیریت علمی ‪:‬‬


‫ا با تأكيد بر توليد و بهرهوري باعث شده مديران در صدد استثمار كارگران و مشتريان برآيند‪.‬‬
‫ا اين الگو نتوانسته تمايالت انسان را از نظر رضايت شغلي و نيازهاي اجتماعي گروه تأمين كند ( استونر )‪.‬‬

You might also like