Professional Documents
Culture Documents
راهبرد های تمرین تا اجرا برای نوازندگان
راهبرد های تمرین تا اجرا برای نوازندگان
ذهنی
مطالعه موردیshostakovich fantastic dance Op.1 No.1 :
استاد
دکتر حمید عسکری
پژوهش و نگارش
هانی نیاطبری
پاییز 1398
چکیده
از حدود سال 1985که تمرین های ذهنی برای نوازندگان مورد استفاده و پژوهش قرار گرفت،
تمرین قطعات برای ساز های مختلف ارائه شد که هرکدام
ِ روش ها و تحلیل های گوناگونی برای
بر بخش های مشخصی از اجرای یک قطعه پرداخته= اند و عمده آن ها برروی دشیفر ،حفظ و
کنترل اضطراب اجرا= بود .پژوهش های پیشین نشان داد که توانایی شنیداری در توانایی حفظ
قطعات به طور قابل توجهی موثر است .از طرفی ،نتایج دیگر تحقیق ها نشان داد که ترکیب
تمرین= های ذهنی و فیزیکی نتایج بهتری از انجام هرکدام از این تمرین= ها به طور جداگانه دارد،
تمرین تکنیک ،صدادهی و
ِ= بر آن شدیم تا با ترکیب این روش تمرین ذهنی و فیزیکی ،روشی برای
آزمون خود-
ِ حفظ را ارائه دهیم .قبل از شروع پژوهش شرکت کنندگان یک پرسش نامه پیش
آزمونی مربوط به :میزان= توجه به نقش ذهن در کنترل عضالت ،شفافیت تصویر= های ذهنی،
شفافیت صداهای ذهنی ،پویایی تصویرها و صداهای ذهنی ،توانایی= شنیداری و تجربه تمرین
مشابه .در انتها رابطه= معناداری میان نتایج پیش آزمون و کیفیت اجرای نهایی یافت نشد .اما
رابطه مدت زمان تجربه= نوازندگی رابطه= مستقیمی با ایجاد تصاویر ذهنی واضح و دست یابی
سریع تر به بخش تمرین= شده داشت.
کلمات کلیدی :روش تمرین= موسیقی ،تمرین= ذهنی ،نوازندگی پیانو ،روش تمرین=
مقدمه
یافتن روش تمرینی مناسب و بهینه در هر مکتبی همواره دغدغه استادان و هنرجویان موسیقی به
خصوص دانشجویان موسیقی که باید در زمان نسبتا کوتاه حجم زیادی از قطعات را آماده کنند،بوده و
هست .از زمان انتخاب تا زمان اجرای قطعات نوازندگان با مشکالت متفاوت در سطح های مختلف مانند
حفظ کردن قطعات ،کنترل انرژی و تمرکز هنگام اجرای طوالنی مدت ،تسلط بر مشکالت تکنیک های
جدید ،کسب سرعت ،تفسیر مناسب و کنترل اضطراب اجرا رو به رو میشوند .معموال نوازندگان با
افزایش ساعت های تمرین به همراه ساز و استفاده از تمرین هایی که برای غلبه بر مشکالت تکنیکی
طراحی شده اند سعی در بهبود اجرای خود دارند .اما از آنجایی که روش تمرین و حجم انتخابی تمرین
برای هر دوره تمرین برای هرفرد در زمان های مختلف متفاوت است ،به نتایج یکسانی برای قطعات
مختلف دست پیدا نمی کنند و گاهی نتیجه تمرین ها از انتظارات بسیار فاصله دارد .از طرفی ،با افزایش
ناگهانی زمان تمرین ،حتی نوازندگان حرفه ای نیز در اثر خستگی های تمرین های فیزیکی و نشستن زیاد
و تکرار حرکات تکنیکی( به خصوص حرکات ریز) دچار آسیب های فیزیکی میشوند(بلکی ،استون و
تيرنان ،1999،به نقل از اکبری،1395،ص .)2نظریه پردازان فرایند های یادگیری(Köhler,1925,
)Tolman,1934,As cited in Coffman,1990بر این باورند که تمرین های فیزیکی مبتنی بر آزمون و خطا
برای رفع مشکالت تکنیکی ضروری نیستند .و میتوان از روش های ذهنی و تصویر سازی برای این منظور
استفاده کرد .از نظر ) Stewart L. Ross(1985تمرین ذهنی به معنی اجرای ادراکی (ذهنی) یک مهارت ،که
فرد به تنهایی و بدون حرکت دادن عضله های بدن انجام میدهد میباشد .این روش در مباحث ورزشی به
خصوص ورزش های بسکتبال ،ژیمناستیک ،والیبال و گلف برای دستیابی بهتر و سریعتر به مهارت ها نیز
بسیار مورد توجه بوده و گفته می شود که یک ورزشکار معمولی بدون در نظر گرفتن توانایی ذهن ،تنها
نیمی از توانایی های خود را درک میکند (Ostrander,Schroeder1979,as cited in Ahmad
. ) sheikh,1994,P.201در حقیقت اشتباه مشترک نوازندگان با ورزشکاران تحلیل نکردن اولین اشتباه آنان
میباشد ( )Rubin-Rubson(1941,As cited in Coffman,1990).)Stewart L. Ross, 1985اولین پژوهش گر
موسیقی بود که تاثیر تمرین های ذهنی را بر اجرای از حفظ قطعات موسیقی بررسی کرد و بیان داشت
که پُرآموزی( 1تکرار تمرین های ذهنی به منظور ثبت در حافظه عضالنی) ،به طور قابل توجهی موثر تر
از تکرار تمرین های فیزیکی مشابه است.در کتاب ها و مقاله ها از گذشته تا به امروز پژوهش های
مختلفی برای تمرین های ذهنی ارائه شده که هرکدام بر یک سری جنبه های تمرین تاکید داشته اند ،اما
عمده آن ها برروی شیوه حفظ قطعه و کنترل اضطراب صحنه در هنگام اجرا پرداخته اند .در این پژوهش
سعی خواهیم کرد تا با توجه به نقش ذهن در کنترل عضو ها و عضالت بدن و روش های هدایت ذهن ،و
ترکیب روش های تمرینی معمول نوازنده با تمرین های ذهنی ،راهکار های تمرینی مبتنی بر ذهن را ارائه
کنیم و بررسی کنیم که آیا این روش تفاوت معنا داری با روش های پیشین دارد یا خیر.
1
Overlearning
پیشینه پژوهش
.1در پژوهش Coffman(1990) 80دانشجو یا فارغ التحصیل موسیقی که ساز اصلی آنها یک ساز شستی
دار نبود بهصورت داوطلبانه مورد آزمایش قرار گرفتند.این افراد به 8گروه تقسیم شدند-1.تمرین
فیزیکی با حضور صدا -2تمرین فیزیکی بدون حضور صدا -3تمرین ذهنی به همراه شنیدن و دیدن نت -4
تمرین ذهنی بدون شنیدن صدا (این 2گروه اجازه حرکت دادن انگشتان خود را نداشتند) -5ترکیب
تمرین های ذهنی و فیزیکی در حضور صدا 6-ترکیب تمرین فیزیکی و ذهنی بدون حضور صدا -7گروه
بدون تمرین با شنیدن صدای نت -8گروه بدون تمرین بدون شنیدن صدای نت (این 2گروه یک متن
درباره دشیفر خواندند) در نتایج پژوهش تفاوت معنا داری میان گروه های تمرین فیزیکی و ترکیب تمرین
فیزیکی و ذهنی مشاهده نشد و حضور یا عدم حضور صدا نیز تاثیر قابل توجهی ایجاد نکرد .همچنین گروه
تمرین دهنی بطور قابل توجهی بهتر از گروه بدون تمرین بودند.
Stewart L. Ross(1985) .2پژوهشی برروی 30نوازنده ترومبون کولیس دار با بازه سنی 18تا 29سال
با میانگین سنی 22سال انجام داد .شرکت کنندگان به 5گروه .1تمرین تمام فیزیکی .2تمرین تمام
دهنی . 3تمرین ذهنی با حرکت های شبیه سازی شده کشویی (مشابه حرکت واقعی بر روی ساز) .4
تمرینات ترکیبی ذهنی و فیزیکی .5گروه بدون تمرین.از گروه اول خواسته شد بطور فیزیکی 3بار
قطعه را تمرین کنند .دستورالعمل گروه دوم مانند گروه اول بود با این تفاوت که آن ها بطور ذهنی
تمرین می کردند و حق استفاده از عضالت را نداشتند .عالوه بر این به شرکت کنندگان اجازه داده شد تا با
سرعت دلخواه تمرین کنند اما تحت هیچ شرایطی از ابتدا تا انتهای هر تمرین توقف نکنند .گروه سوم
دست ها را در حالت نگه داشتن ترومبون قرار داده و بطور ذهنی تمرین میکردند و جا به جایی های
متناسب با هر نت را در همان حال انجام می دادند .گروه چهارم یک تمرین ذهنی میان دو تمرین فیزیکی
داشتند و گروه اخر هیچ تمرینی نداشتند .در انتها گروه چهارم با ترکیب تمرین ذهنی و فیزیکی توانستند
باال ترین امتیاز و گروه بدون تمرین کمترین امتیاز را کسب کردند.
.3در پژوهش( 16 )Highben & Palmer، 2004پیانیست در آزمایشی شرکتت داده شدندن تا تاثیر
تمرینات ذهنی با بازخورد های حرکتی و شنیداری در اجرای از حفظ قطعات نوشته شده در سبک باروک
بررسی شود .شرکت کنندگاه به چهار گروهِ .1تمرین فیزیکی .2تمرین ذهنی با بازخورد شنیداری .3
تمرین ذهنی با بازخورد حرکتی .4گروه بدون تمرین .تقسیم شدند .در نتایج کلی گروهی که تمرین
فیزیکی بهترین نتیجه را داشتند اما با مقایسه توانایی های شنیداری شرکت کنندگان و نتایج آن ها
مشخص شد که افرادی که دارای توانایی شنیداری بهتری بودند در تمرین های ذهنی موفق تر هستند .تا
جایی نتایج که گروه تمرین ذهنی با بازخورد حرکتی که داراری توانایی شنیداری باالیی بودند با گروه
تمرین فیزیکی با توانایی شنیداری باال تفاوت معنی داری نداشتند.
در این پژوهش با در نظر گرفتن این فرض که ریشه تمرین و مشکالت تکنیکی ،درست شکل نگرفتن
حرکات و انگشت گذاری های مناسب می باشد تمرین هایی ارائه خواهد شد تا ابتدا ذهن را نسبت به
اجزای مختلف قطعه آماده کرده و سپس به اجرا پرداخته شود.
روش پژوهش
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین های ذهنی در ترکیب با تمرین های فیزیکی برروی اجرای از
ی دانشگاه هنر تهران ،با تجربه
حفظ یک قطعه ناآشنا میباشد.در این پژوهش 3دانشجوی دخترِ اهنگساز ِ
2تا 5سال نوازندگی پیانو با میانگین سنی 22سال شرکت کردند .برای این پژوهش 4جلسه تمرینی
درنظر گرفته شده بود تا کل قطعه .Shostakovich fantastic dance Op.1 No 1که مجموعا شامل 31
میزان می باشد را از حفظ اجرا کنند.این قطعه شامل بخش های تکرار شونده هست که میتواند به عنوان
معیاری از توانایی مشابهت یابی و حافظه مورد بررسی قرار گیرد.
شرکت کنندگان این قطعه را قبال تمرین نکرده و نشنیده بودند .قبل از شروع هر جلسه ،رضایت شرکت
کنندگان به عنوان شرط شروع مورد سوال قرار میگرفت .برای هر جلسه تمرین 45دقیقه در نظر
گرفته شده بود 1 .شرکت کننده قبل از شروع جلسه دوم با بیان اینکه این روش تمرین انرژی زیادی نیاز
دارد ،اعالم داشت تمایلی به ادامه همکاری ندارد 2.شرکت کننده دیگر به دلیل فشردگی کار و زمان 1 ،و
2جلسه شرکت کردند.
در ابتدای جلسه اول با استفاده از پرسشنامه ای 5گزینه ای میزان توجه به نقش ذهن در کنترل عضالت،
شفافیت تصویر های ذهنی ،شفافیت صداهای ذهنی ،پویایی تصویرها و صداهای ذهنی ،توانایی شنیداری و
تجربه تمرین مشابه را سنجیدیم.
در ابتدای جلسه اول از شرکت کننده ها خواسته شد تا قطعه را به 3یا 4قسمت با توجه به فرم کلی،
تنوع تکنیک ها و تکرار ها تقسیم کنند ،تا در هرجلسه یکی از آن بخش ها تمرین و حفظ شوند .تمام
شرکت کننده ها قطعه را به 3بخش تقسیم کردند ،میزان های 1تا 8بخش اول ،میزان های 9تا 11
بخش دوم و از میزان 12تا انتها به عنوان بخش سوم قطعه انتخاب شدند .سپس از آنها خواسته شد تا
با هرروشی که راحت هستند تمرکز کنند ،سپس از آن ها خواسته شد تا زمانی که بتوانند نبض ،دمای
انگشتان و یک احساس لمس روی انگشتان را احساس کنند به تمرکز ادامه دهند.
روش تمرین تکنیک
از شرکت کنندگان خواسته شد تا 2میزان ابتدایی بخش اول که دارای فیگور های ریتمیک یکسان هستند
را ابتدا از لحاظ حرکت فاصله ها و سپس ،ریتم تجسم کنند .در مرحله بعد با استفاده از ضربه دست
راست 2میزان اول را تقلید کنند.بعد از این دو مرحله خواسته شد تا همین مراحل را از حفظ
ِ ریتم دست
و بدون نگاه کردن به نت قطعه انجام دهند و نقاطی که مشکل دارند را مشخص کنند .سپس هماهنگی
ریتم دست راست و دست چپ را با ضربه های دست تقلید کردند .سپس از آن ها خواسته شد تا دوباره
تمام 2میزان را در ذهن تصویر سازی کرده و کیفیت آن را با تجسم ابتدای جلسه مقایسه کنند .اگر
قسمتی از قطعه از هرلحاظ مشکل داشت فرایند هایی که معرفی شد را با توجه به نیاز تکرار میکردند تا
تصویر کامل و واضحی از لحاظ صدا و حرکت انگشتان بدست آید.
برای میزان سوم خواسته شد تا قسمت های تکرار شونده را ابتدا شناسایی و سپس حذف کرده تا
تصویر ساده تری از آن بدست آید و فقط اولین فیگور را از لحاظ ریتم تجسم کنند .در مرحله بعد انگشت
گذاری مناسب را تعیین کرده و حرکت انگشتان با انگشت گذاری تعیین شده تجسم شد .در این مرحله به
شرکت کنندگان اجازه داده شد تا برروی ساز حرکت های تجسم شده را امتحان کنند .برای اجرای آکورد
دست چپ ابتدا حواسته شد تا کلید های مربوط به آن را روی پیانو تعیین کرده و حالت دست روی آن ها
را پیدا و سپس تجسم کنند تا جایی که بتوانند کلید های دیگر پیانو که مربوط آکورد نیستن را از توجه خود
خارج کنند .برای اجرای پرش ،از آن ها خواسته شد تا نت "فا" در ابتدای میزان را اجرا کرده و در حالی
ضرب دوم را به شیوه ای که در مرحله قبل توضیح داده شد بدونِ که آن را نگه داشته اند کلید های آکوردِ
توجه به ریتم تجسم کنند .برای مرحله بعد اجرای فیگور ریتمیک دست راست با دهان و اجرای نت ضرب
اول و تجسم آکورد ضرب دوم در زمان صحیح و در ادامه انجام پرش بدون فشار دادن کلید ها .زمانی که
این مراحل بدون انقباض بدن و درگیری و عجله ذهنی انجام شدند به اجرای عادی از روی نت و از حفظ
بخش ها پرداخته میشود .در انتها خواسته میشود تا یک بار دیگر بخش را به طور کامل در ذهن اجرا کنند
و سپس تفاوت های تکنیکی اجرا شده و تجسم شده را تعیین کرده تا تجسمی نزدیکنر به حرکات واقعی
را داشته باشند .در طی تجسم ها اگر انقباض یا حرکت اضافی در بدن بوجود میآمد فرایند تا زمان رهایی
بدن متوقف میشد .در آخر از آن ها خواسته میشد تا تفاوت اجرای ذهنی در ابتدای جلسه با اجرای ذهنی
و فیزیکی در انتهای جلسه را شرح دهند.
برای موزیکالیته قطعه از شرکت کنندگان خواسته شد تا خواسته و انتظار خود از قطعه و کیفیت صدا،
شدت صدا و جمله بندی های آن در قسمت های مختلف تعیین کرده و هرکدام را از لحاظ نوع صدادهی
تجسم کنند .برای بخش هایی که تجسم مناسب شکل نمیگرفت از تجسم ساز های ارکستر برای ایجاد
تضاد صدایی واضح تر استفاده می شد و اگر همچنان در نوع صدادهی مشکلی وجود داشت به شرکت
کننده اجازه داده می شد تا با پیانو به صورت محدود صدادهی را امتحان کرده تا تصور اولیه مورد نیاز
شکل گیرد .این دست مشکل ها بیشتر در ابتدای جمله ،نقطه اوج و انتهای جمله به وجود میآمد .به
خصوص برای اخرین نت دست راست میزان ،2که باید با تاکید اجرا شود تمام شرکت کنندگان مشکل
تجسم آکسان را داشتند که برای این منظور از آن ها خواسته شد تا از تجسم صدای هورن به جای صدای
پیانو برای آن نت استفاده کنند .برای موارد مشابه در شروع جمله ها و اوج جمله ها از تجسم صداهای
ساز های زهی ،فلوت و کالرینت استفاده شد.
نتیجه
در این پژوهش با در نظر گرفتن این فرض که ریشه تمرین و مشکالت تکنیکی ،درست شکل نگرفتن
حرکات و انگشت گذاری های مناسب در ذهن می باشد ،تمرین هایی ارائه شد تا ابتدا ذهن را نسبت به
اجزای مختلف قطعه آماده کرده و سپس به اجرا پرداخته شود .با توجه به اینکه هیچ یک از شرکت
کنندگان به طور کامل در جلسه های تعیین شده شرکت نکردند نتایج صرفا در رابطه با 1جلسه تمرین
ذهنی بیان میشود.
-1باتوجه به این که 66درصد شرکت کنندگان توانستند نیازمندی های جلسه اول را به طور کامل ،یعنی
اجرای از حفظ و با تمپوی نزدیک به اجرایی ،براورده کنند ،میتوان نتیجه گرفت که این روش به میزان
قابل توجهی سرعت یادگیری یک قطعه ناآشنا را افزایش میدهد.
- 2رابطه معنا داری میان نتایج پیش-آزمون خود سنجشی در رابطه با میزان شفافیت و پویایی تصاویر با
توانایی تجسم سریعتر و واضح تر تصاویر و صداهای مربوط به قطعه یافت نشد .البته این نتیجه میتواند
ناشی از خطا در بیان میزان شفافیت و پویایی تصاویر در پیش آزمون باشد که میتواند در پژوهش های
آینده با روش های دیگر مانند استفاده از دستگاه های نوروفیدبک مورد سنجش قرار بگیرد.
- 3نوازندگانی که تجربه بیشتری در نوازندگی داشتند ،مستقل از نتایج پیش-آزمون ،به مراتب نتایج بهتر و
سریع تری داشتند.
- 4فقط یک شرکت کننده تجربه تمرین ذهنی داشت ،به همین دلیل امکان ارزیابی نتایج با این مورد وجود
ندارد.
- 5توانایی شنیداری شرکت کننده ها در سرعت حفظ کردن آن ها تاثیر مستقیم داشت که این مورد با
نتایج پژوهش ( )Highben & Palmer، 2004مطابقت داشت.
-6در بررسی هایی که از شرکت کنندگان خواسته می شد تا در یافتن و تقسیم بخش های مشابه داشته
باشند ،شرکت کنندگان بخش های مشابه را به عنوان تکرار و عناصر تکراری تشخیص نمیدادند که این
عامل باعث ایجاد ترس از حجم قطعه و فیگور های ریتمیک میشد( مانند فیگور های دست راست در
میزان سوم) .که با انجان تمرین های داده شده این دست احساس ها رفع شده و احساس راحتی ناشی
از برخورد با یک موضوع آشنا و تکراری جایگزین آن شد.
- 7یک شرکت کننده اعالم داشت که این روش انرژی زیادی نیاز دارد و تمایل به ادامه این روش ندارد.
- 8شرکت کنندگان اعالم کردند که نمیتواتند این روش را برای قطعات دیگر به صورت فردی درک کرده
و انجام دهند.
- 9از جمله مشکالتی که در طی این تمرین ها برطرف شد ،اجرای قطعه با انگشت گذاری هایی غیر از
انگشت گذاری هایی که به عنوان انگشت گذاری مناسب تعیین میکنند بود ،به طوری که اگر انگشت
گذاری های مناسب را ابتدا در ذهن تثبیت می کردند هم از نظر حفظ و هم از نظر صدادهی مشکالت آن ها
کامال رفع میشد.
- 10شرکت کنندگان عمدتا پیش از تمرین ذهنی خواسته های معیین و مشخصی از قطعه نداشتند و اجرا
و تمرین آن ها به صورت همزمان جنبه های زیادی را در بر می گرفت که سرعت دست یابی به نتایج نهایی
را طوالنی می کرد که با تقسیم بندی خواسته ها و دسته بندی آن ها در ذهن به سرعت بیشتری در کسب
نتیجه دست پیدا کردند.
منابع
بررسی میزان شیوع و علل اختالالت عضالنی اسکلتی اندام فوقانی در،) 1395( ، پگاه،اکبری-1
پایاننامه کارشناسی،1393 دانشجویان رشته موسیقی گرایش نوازندگی پیانو دانشگاه های تهران سال
. دانشگاه هنر تهران،ارشد
Don D, Coffman, 1990, Effects of mental practice, physical practice, and knowledge of results on piano -2
.performance, JRME, Volume 38, Number 3,P: 187-196
Highben Zebulon, Palmer Caroline,(winter 2004), Effects of Auditory and Motor Mental Practice in -3
Memorized Piano Performance, Bulletin of the Council for Research in Music Education, No. 159, P:58-
.65
Rubin-Rubson, Grace,(1941), studies in the psychology of memorizing piano music, VI: a comparison -4
of two forms of mental rehearsal and keyboard overlearning, the journal of educational psychology, P:
.593-602
Sheikh, Anees A,(1994), Imagery in Sports and Physical Performance, Baywood Publishing Company, -5
.Inc, P:201-229
Stweart L, Ross,(1985), The effectiveness of mental practice in improving the performance of College -6
Trombonists, JRME, Volume 33, Number 4, P: 221-230