جمع بندی کتابها

You might also like

Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 14

‫کار عملی درس نظریه ها‬

‫(فصل پست مدرن)‬

‫استاد دکتر هاجر ترکان‬

‫گرد آورندگان‬
‫مهدی محققی حور‬
‫محسن فالحتی‬
‫فهرست‬
‫صفحه‬ ‫عنوان‬

‫پست مدرنیسم ‪1 .....................................................................................................................................................‬‬


‫معاني چندگانه ‪1 ....................................................................................................................................................‬‬
‫دوران جدید ‪2 .......................................................................................................................................................‬‬
‫دوران تكوین ‪3 ......................................................................................................................................................‬‬
‫اندیشه پست مدرن و پایان مدرنیته ‪5 ...........................................................................................................................‬‬
‫پنج مسئله مهم پست مدرنیسم ‪5 ..................................................................................................................................‬‬
‫وضعیت پست مدرن‪6 .............................................................................................................................................‬‬
‫پست مدرنیسم فرهنگی‪7 ..........................................................................................................................................‬‬
‫نسبی گرایی فرهنگی ‪8 ............................................................................................................................................‬‬
‫مصرف محوری ‪8 .................................................................................................................................................‬‬
‫زوال عاطفه ‪8 .......................................................................................................................................................‬‬
‫مفروضه های بنیادی مشاوره پست مدرن ‪8 ..................................................................................................................‬‬
‫نظریه های مشاوره روان درمانی پست مدرن ‪9 .............................................................................................................‬‬
‫راهبردهای مداخله ای پست مدرن ‪9 ...........................................................................................................................‬‬
‫آینده مشاوره و رواندرمانی پست مدرن ‪10 ...................................................................................................................‬‬
‫منابع‪11 ............................................................................................................................................................. :‬‬
‫پست مدرنیسم‬
‫پست مدرنیسم دوره ي جديدي است كه همه مولفه هاي دوره مدرن ونیز دوران سنت را به نقد مي كشد‪.‬فرهنگ پست مدرن فرهنگ رسانه ها ودنیاي مجازي است‬

‫كه درآن‪ ،‬قطعیت فرهنگي از بین مي رود وسطحي نگري رسانه اي‪،‬امكان تفكر وتعقل عمق را از كنش گران اجتماعي مي گیرد نظريات پست مدرنیسم در بازار‬

‫انديشه ي جامعه ما به شدت در حال افزايش است(دهباني پور‪،‬خرم پور‪،1395،‬ص‪.)1.‬‬

‫اينكه از زمان رواج اصطالح پست مدرنیسم سه دهه میگذرد اما نحوه ي گسترش آن در عرصه ي فرهنگ سرگذشتي نسبتا پیچیده دارد‪ .‬صرف نظر از اينكه اين‬

‫اصطالح قبال چند بار به صورتپراكنده به كار رفته بود ‪ ،‬پست مدرنیسم عمدتا به عنوان مقوله اي دانشگاهي و مرتبط با تحوالت خاصي در عرصه ي ادبیات و علوم‬

‫انساني آغاز شد اما خیلي زود به اصطالحي توصیفي براي انواع تغییرات مطرح شده در عرصه فرهنگ و جامعه ي معاصر تبديل شد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬يک استدالل اين‬

‫بود كه مردم ديگر به پیشرفت تكنولوژيک اعتقادي ندارند و از آنجايي كه اعتقاد به پیشرفت تكنولوژيک به يک دوراهي مشخص تاريخي مدرنیستي ‘تعلق دارد‪ ،‬تصور‬

‫بر اين بود كه اصطالح پست مدرنیسم مي تواند عصر جديد ما را‪ ،‬كه عصرسرخوردگي و ناامیدي است‪ ،‬به نحو شايسته ايتوصیف كند‪ .‬در هر حال‪ ،‬پست مدرنیسم تا‬

‫اواسط دهه ي ‪1980‬به شكلي در آمد كه بعضي مواقع مي شد آن را به عنوان اصطالحي مبهم و كلي براي هر چیز به كار برد(وارد‪،1383،‬ص‪.)14.‬‬

‫تا اواسط دهه ي هشتاد‪ ،‬پست مدرنیسم اغلب در بسیاري از حوزه ها (مانند معماري‪ ،‬سیاست ياادبیات ) در برنامه هاي هنري راديو‪ ،‬ساعتهاي فرهنگي آخر شب‬

‫تلويزيون و ضمیمه هاي مردمپسند روزنامه هاي يكشنبه بحث و بررسي مي شد‪ .‬آنچه در اين مباحث مطرح مي شد غالبا تالش براي يافتن معناي احتمالي واژه اي‬

‫همچون پست مدرنیسم يا ردكردن صريح آن بود‪ .‬طرفدارانديدگاه دوم بر اين عقیده بودند كه پست مدرنیسم شعار روز دهن پركني است كه تاريخ مصرفآن به زودي‬

‫به پايان خواهد رسید( وارد‪،1383،‬ص‪. )14.‬‬

‫امروزه بحث هاي داغ و احساساتي جاي خود را به ارزيابي و سنجش خردمندانه داده است‪ .‬دربرخي حوزه ها ( مثال در دنیاي هنر ‪ )،‬به نظر مي آيد اين واژه‪ ،‬البته نه‬

‫ضرورتا‪ ،‬و مباحثي كه به آن ارتباط دارد‪ ،‬رفته رفته آگاهانه به دست فراموشي سپرده مي شود‪ ،‬در حالیكه مباحث نظريه ي پست مدرن در دنیاي غرب با رشته هاي‬

‫علوم انساني كامال تنیده و تلفیق شده است بنابراين كمي اغراق مي توان گفت كه پست مدرنیسم بر اين نكته تأكید دارد كه بهبخشي از گفت وگوي روزمره تبديل‬

‫شده است( وارد‪،1383،‬ص‪.)14.‬‬

‫معاني چندگانه‬
‫پست مدرنیسم به معناي دقیق كلمه يک مكتب فكري نیست؛ جنبش فكري يكپارچه اي هنیست كه هدف يا زاويه ديد مشخصي داشته باشد و نظريه پرداز يا‬

‫سخنگوي واحدي نیز ندار‪ .‬اين امر ناشي از آن است كه تقريبا همه ي رشته ها‪ ،‬از فلسفه و مطالعات فرهنگي گرفته تا جغرافي و تاريخ هنر‪ ،‬آرائي در زمینه ي پست‬

‫مدرنیسم مطرح كرده اند‪ .‬در هر حوزه‪ ،‬كتاب ها و نشريات ادواري با زاويه ي ديد خاصي در مورد پست مدرنیسم منتشر شده اند و هر يک از اين حوزه ها آن را به‬

‫شیوه ي خود تعريف كرده اند ‪.‬خالصه اين كه‪ ،‬پست مدرنیسم به سرعت فراگیر شده است‪ .‬با در نظر گرفتن كثرت رشته ها و ارجاعات پست مدرنیسم‪ ،‬معاني آن‬

‫زياد شده و همه ي اينها به طور كلي به جاي روشن كردن آن‪ ،‬ماهیتش را مبهم تر كرده اند‪ .‬مشكل از اينجا ناشي میشود كه معناي پست مدرنیسم در يک حوزه‬

‫لزوما با معناي آن در حوزه ي ديگر همخواني و سازگاري ندارد( وارد‪،1383،‬ص‪،.)14.‬‬

‫بنابراين در حال حاضر پست مدرنیسم مفهومي است پیچیده و مشكل؛ عجیب اينكه پس مدرنیسم از يک طرف در فرهنگ عامه ( پسند ) به چشم مي خورد و از‬

‫‪1‬‬
‫طرف ديگر در مجالت و كتب دانشگاهي‪ . ،‬موضوعي بحث انگیز است‪.‬جوامع پسامدرن با كاركرد هاي مبتني بر اطالعات‬

‫‪،‬مشخص میشوند كه محركهاي انسان شناسي را تولید مي كنند از اين رو‪،‬زندگي در اطالعات بیش از حد اطالعات به يک واقعیت روزمره خسته كننده تبديل‬

‫میشود(مامزر‪،1399،‬ص‪.)2.‬‬

‫برخي از حوزه ها از پست مدرنیسم خسته شده اند‪ ،‬برخي به آن عادت مي كرده و بعضي آن را میانبري كامال تثبیت شده براي تغییرات اجتماعي و فرهنگي میدانند‪.‬‬

‫در عین حال برخي حوزه ها همچنان درباره ي سودمندي پست مدرن ترديد دارند ‪.‬حتي در گفت وگوهاي روزمره بین افرادي كه معموال در مورد موضوعات سیاسي‬

‫يا اجتماعي اظهارنظر میكنند پست مدرنیسم چندين كاربرد دارد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬پست مدرنیسم را مي توان به مثابه ي يک اصطالح مبهم براي توصیف هر ساخته‬

‫ي معاصر بشر به كاربرد كه تا حدي عجیب و غريب بنمايد‪ .‬از اين هم مبهم تر‪ ،‬آن را مي توان همچون عنواني كلي براي دوره ي تاريخي فعلي ما به كار برد‪ .‬اين‬

‫واقعیت را نیز در نظر داشته باشید كه معناي پست مدرنیسم دقیقا در حوزه هايي ( مثل نقد ادبي )كه خود منشأ پست مدرنیسم بوده اند بررسي شده است و به نظر‬

‫مي رسد تنها چیزي كه قطعیت دارد اين است كه پي بردن به ماهیت پست مدرنیسم آسان نیست( وارد‪،1383،‬ص‪.)14.‬‬

‫يک اصطالح انعطاف پذير‬


‫ممكن است اين تصور براي شما ايجاد شود كه مي توانیم پست مدرنیسم را بر هر چیزي كه بخواهیم اطالق كنیم‪ ،‬و شايد اين نكته تا اندازهاي حقیقت داشته باشد‪.‬‬

‫ما میتوانیم پست مدرنیسم را به چند صورت تعريف كنیم‪:‬‬

‫‪ -‬وضعیت فعلي جامعه‪.‬‬

‫‪ -‬مجموعه نظراتي كه در تالشند اين وضعیت را تعريف كرده يا توضیح دهند‪.‬‬

‫‪ -‬سبكي هنري با رويكردي در ساخت چیزها‪.‬‬

‫‪ -‬واژه اي كه در متون متفاوت براي در بر گرفتن جنبه هاي مختلف همه ي موارد فوق به كار مي رود ‪.‬‬

‫تعاريف فوق تنها چهار برداشت دربارهي ماهیت پست مدرنیسم است‪ .‬ممكن است برداشت هاي ديگري نیز وجود داشته باشد‪ .‬البته عمال جدا كردن اين رويكردها از‬

‫يكديگر كار چندان ساده اي نیست‪.‬بهترين كار اين است كه به جاي تالش براي ارائه ي تعريفي جامع از پست مدرنیسم آن را به عنوان مجموعه اي از ديدگاههاي‬

‫متعدد در مورد اوضاع و شرايط فعلي در نظر بگیريم‪ ،‬يعني اينكه پست مدرنیسم را مجموعه اي از مفاهیم و مباحث بدانیم نه يک چیزخاص‪.‬‬

‫دوران جديد‬
‫پست مدرنیسم انعطاف پذيري زيادي دارد‪ ،‬اما بي معنا نیست و پي بردن به معناي آن نسبتا آسان است‪ .‬البته پست مدرنیسم همچنان معاني ضمني خاصي دارد از‬

‫قبیل ابهام و پیچیدگي و نخبه گرايي‪ ،‬كه ظاهرا همیشه به واژه هايي مربوط مي شوند كه داراي خاستگاه به اصطالح روشنفكرانه اند‪ .‬اگر چه نظريه هاي مربوط به‬

‫پست مدرنیسم اغلب به صورت بسیار انتزاعي بحث مي شوند‪ ،‬پست مدرنیسم میتواند به همان اندازه به موضوعات بسیار ملموس و عیني تر نیز‬

‫بپردازد( وارد‪،1383،‬ص‪.)14.‬‬

‫چند موضوع مشخص وجود دارند كه در اشكال متفاوت پست مدرنیسم پیوسته مطرح مي شوند و از اين عبارتند‪:‬‬

‫‪2‬‬
‫‪ -‬بر اين اشاره دارند كه جامعه‪ ،‬فرهنگ و سبک زندگي امروز با صد‪ ،‬پنجاه يا حتي سي سال پیش تفاوت چشمگیري دارد‪.‬‬

‫‪ -‬به اموري ملموس از قبیل توسعه ي رسانه هاي همگاني‪ ،‬جامعه ي مصرفي و فن آوري اطالعات مي پردازند‪.‬‬

‫‪ -‬بر اين اشاره دارند كه انواع پیشرفتهاي فوق بر درک ما از امور انتزاعي تر مانند معنا‪ ،‬هويت و حتي واقعیت تأثیر مي گذارند‪.‬‬

‫‪ -‬بر اين نكته تأكید دارند كه روش هاي قديمي تحلیل‪ ،‬ديگر مفید نیستند و براي درک اوضاع عصر حاضر بايد رويكردها و واژه هاي تازه اي ايجادكرد‪.‬‬

‫دوران تكوين‬
‫دوران شكوفايي پست مدرنیسم دو دهه ي گذشته بوده است مدرنیسم از مدت ها قبل وجود داشته است‪ .‬در واقع‪ ،‬اصطالح پست مدرنیسم چند نمونه مجزاي اولیه‬

‫داشت كه نوعي دوران تكوين براي آن به حساب مي آمد قبل از بررسي اين نمونه ها‪ ،‬بهتر است به ياد داشته باشیم كه نبايد اين نمونه ها را قطعي و نهايي بدانیم‪.‬‬

‫در غیر اين صورت‪ ،‬چن ین تصوري گاه شما را به بن بست میكشاند‪ ،‬زيرا معناي قبلي پست مدرنیسم با معناي فعلي آن مطابقت ندارد‪ .‬پس از بیان اين نكته بهتر‬

‫است به سه نمونه ي زير توجه كنیم‪ .‬اين نمونه ها به شكل جالبي با گونه هاي امروزي پست مدرنیسم همپوشاني دارند‪ .‬همانطور كه خواهیم ديد اين نمونه ها تا‬

‫حدي پیش درآمد اصطالحات و مباحث پست مدرنیسمهاي جديدتر و توسعه يافته تر هستند‪ .‬تالشهاي مورخان در يافتن نخستین كاربرد اصطالح پست مدرنیسم تا‬

‫به حال بي نتیجه بوده است اما كاربردهاي اولیه آن به شرح زيراست( وارد‪،1383،‬ص‪:.)14.‬‬

‫دهه ي ‪1870‬‬

‫نقاش انگلیسي به نام جان واتكینز چاپمن از اصطالح پست مدرنیسم براي توصیف تابلويي استفاده كرد كه آن را از تابلوهاي هنرمندان امپرسیونیست فرانسوي از‬

‫قبیل كلود مونه و اوگوست رنوآر پیشروتر مي دانست‪ .‬آثار هنرمندان امپرسیونیست به عنوان آخرين نمود دوران مدرن‪ ،‬يعني مدرن ترين هنر مدرن‪ ،‬شناخته شده‬

‫بود‪ .‬در نظر چاپمن‪ ،‬منظور از پست مدرنیسم هنر جديدي (پسا امپرسیونیستي ) است كه از امپرسیونیسم پا فراتر گذاشته تا جلوه هاي زودگذر و كوتاه طبیعت‬

‫رابارنگ تسخیركند‪.‬‬

‫سال‪1917‬‬
‫در اين سال‪ ،‬نويسنده اي آلماني به نام رودولف پانويتس از انسانهاي پست مدرن نیهیلیست بي اخالق جديدي سخن به میان آورد كه از ارزش هاي ريشه دار و‬

‫قديمي تمدن مدرن اروپا گسسته است‪.‬‬

‫سال‪1957‬‬

‫برنارد روزنبرگ مورخ فرهنگي آمريكايي‪ ،‬شرايط جديد زندگي در جامعهي آن زمان را پست مدرن نامید‪ .‬استدالل او اين بود كه تغییرات مهم اجتماعي و فرهنگي‬

‫در حال وقوع هستند‪ .‬اين تغییرات عبارت بودند از افزايش سیطره ي فن آوري و رشد فرهنگ توده اي در چارچوب همساني جهاني‪ .‬كار روزنبرگ و توين بي و‬

‫ديگران به خوبي نشان میدهد كه كاربردهاي اولیهي پست مدرنیسم همیشه با نحوه ي استفاده ي امروزي آن منطبق نیست‪ .‬آنها تغییر ارزشها و شرايط جامعه را به‬

‫‪3‬‬
‫طور موثريدر نتیجه ي گسترش صنعت مي دانستند‪ .‬استفاده ي آنها از اصطالح پست مدرن در توصیف گسترش صنعت‪ ،‬هم تخصصي بود و هم مي توانست باعث‬

‫سردرگمي شود‪ .‬تخصصي بود‪ ،‬زيرا مي خواست توجه ما را به تفاوت بین جهان معاصر با جنبه هاي سیاسي‪ ،‬اقتصادي و فلسفي عصر مدرن جلب كند‪ ،‬و مي توانست‬

‫باعث سردرگمي شود‪ ،‬زيرا دوره ي انتقال از يک عصر به عصر ديگر (تقريبا از اواخر قرن نوزدهم تا اوايل قرن بیستم ) معموال بیشتر به عنوان دوره مدرنیته مشهور‬

‫بود‪.‬‬

‫مدرنیته و عصر روشنگري‬


‫برخي از پیشگامان پست مدرن دربارهي جامعه اي سخن مي گفتند كه وارد مرحله ي جديدي مي شد‪ .‬آنها ادعا مي كردند ما در دوره اي از تاريخ به سر مي بريم‬

‫كه ويژگي هاي جديدش آن را از هر دوره ي ديگري متمايز مي كند‪ .‬بخصوص اينكه قرار بود اين دوره با عصر مدرن يعني دوران پیش از خود متفاوت باشد‪ .‬مورخان‬

‫موشكافانه ويژگي هاي عصر مدرن و تاريخ دقیق آغاز و پايان آن را‪:‬با روش هاي متفاوتي توصیف كرده اند‪ ،‬اما غالبا عصر مدرن را با ويژگي هاي زير مي شناسند‪:‬‬

‫‪ -‬پیشرفت‬

‫‪ -‬خوش بیني‬

‫‪ -‬عقالنیت‬

‫‪ -‬جوست وجوي شناخت مطلق در علم‪ ،‬فن آوري‪ ،‬جامعه و سیاست‪.‬‬

‫‪ -‬اين ايده كه شناخت خود واقعي‪ ،‬يگانه پايه ي همه ي شناخت هاي ديگر است‪.‬‬

‫در بحث هاي مربوط به پست مدرنیسم‪ ،‬ارزش هاي فوق اغلب آرمان عصر روشنگري نامیده مي شوند‪ .‬به عبارت ديگر‪ ،‬اين آرمانها مربوط به عصر خردگرايي‬

‫(روشنگري) بودند كه از اروپاي قرن هفدهم و هجدهم سرچشمه گرفتند و به سرعت تفكر غربي را تحت تأثیر قرار دادند‪ .‬همان طور كه فهرست باال نشان میدهد‪،‬‬

‫آرمان هاي اولیه ي عصر روشنگري شامل جست وجوي عقالني و اعتقاد به پیشرفت بود‪ .‬اين آرمانها از يک طرف‪ ،‬جست وجوي عقالني را اصل راهنماي همه ي‬

‫شناختها میدانستند و از طرف ديگر معتقد بودند كه صرفا پیشرفت از طريق روش هاي عقلي است كه مي تواند دنیايي آكنده از نظم‪ ،‬امنیت‪ ،‬درک اجتماعي و شادي‬

‫به وجود آورد(وارد‪،1383،‬ص‪.)14.‬‬

‫بر اساس تعريف توين بي از اين اصطالح‪ ،‬شايد اغراق باشد اگر عصر مدرن را پروژهاي جداگانه ي بدانیم‪ .‬با وجود اين‪ ،‬فلسفه ي كلي اين دوره بر طبق اين باور‬

‫تعريف مي شود كه پیشرفت جامعه از طريق كمال تدريجي انسان ( افزايش خودشناسي و روش منسجم عقالني) بدست مي آيد‪ .‬جنبه ي مثبت اين تفكرمتفكران‬

‫اين سنت‪ ،‬كانت‪ ،‬هگل و ولتر هستند كمک به تقويت حقوق بشر در جهان است كه در نهايت به انقالب فرانسه و اعالمیه ي حقوق بشر امريكا انجامید و جنبه ي‬

‫منفي اين تفكر آن است كه متفكران عصر روشنگري با اعتقاد به اينكه ارزش هاي آنها بايد در سراسر جهان پیاده شود متكبرانه اروپا را پیشرفته ترين و‬

‫روشنفكرترين بخش جهان مي دانستند‪ .‬آنها اروپا را متمدن تر از بقیه ي جهان مي ديدند و در نتیجه اين تفكر خطرناک به وجود آمد كه ديگر كشورها و نژادها را‬

‫بايد استعمار و استثمار يا اصالح كرد‪ .‬بعضي از تعابیر اولیه ي پست‪-‬مدرنیسم زوال اين ارزشها را نشان داده يا كامال از آنها بريده اند‪ .‬اين به اصطالح زوال يا بريدن از‬

‫ارزش ها‪ ،‬بخش مهمي از مباحث امروزي درباره ي پست مدرنیسم را هم تشكیل مي دهد‪ .‬اغلب استدالل مي شود كه جامعه ي امروزي اين آرمانها را فراموش كرده‬

‫است‪ .‬جامعه ي پست مدرن در تقابل آشكار با ويژگي هاي عصر مدرن‪ ،‬كه در باال ذكر شد‪ ،‬اغلب بدبینانه با ويژگي هاي زير شناخته مي شود‪:‬‬

‫‪4‬‬
‫‪ -‬مصرف بي رويه‬

‫‪ -‬بدبیني‬

‫‪ -‬عدم عقالنیت‬

‫‪ -‬ناامیدي و سرخوردگي از ايده ي شناخت مطلق‬

‫موضوع وقتي پیچیده تر مي شود كه توجه داشته باشیم در نتیجه ي اين به اصطالح ويژگي هاي فراگیر مقطع فعلي تاريخ‪ ،‬اومبرتو اكو‪ ،‬نظريه پرداز فرهنگي و رمان‬

‫نويس ايتالیايي‪ ،‬بازگشتي را در عصر ما به سمت نگرشهاي قرون وسطي مشاهده كرده است ‪.‬از طرف ديگر‪ ،‬بسیاري از متفكران پست مدرن به جاي آنكه از انحطاط‬

‫عصر روشنگري اظهار تأسف كنند به صورت جدي در صدد به چالش كشیدن مفروضات آن بوده اند و يا زوال ظاهري آن را جشن گرفته اند (وارد‪،1383،‬ص‪)14.‬‬

‫انديشه پست مدرن و پايان مدرنیته‬

‫مدرنیته‬
‫كتاب هاي بسیاري انديشه پست مدرن از زبان اروپايي به زبان فارسي ترجمه شده است‪.‬‬

‫وجود انديشه هاي قبلي نمي گذارند انديشه ي نو اي كه به وجود آمده است پذيرفته شوند كه بیان اينها را به بت تشبیه كرده است كه همانگونه كه انسان ها‬

‫مدرنیته را در مقابله قرون وسطي به دلیل داشتن شیوه و فكر جديد و تكامل يافته تر از دوران پیش دانستند بايد پست مدرن هم اينگونه عمل كند‪(.‬به گونه اي يک‬

‫نظام مطلق را برا علم در نظر مي گیرد كه انعطافي ندارد‪( ).‬داوري اردكاني‪))1391( ،‬‬

‫توضیح احمالي از مدرنیته ک شروع آن چگونه بوده است و راهیابي آن به كشور هاي ديگر میتواند چه پیامدهايي داشته باشد يعني چون اين مدرنیته براساس‬

‫فرهنگ اروپايي است در فرهنگ جديد اشكال ايجاد میكند و بايد قبل از ورود جوانب آن در نظر گرفته شود و از طرفي هم بیان كننده ي اين است كه نمیتوان‬

‫مقداري از علم جديد را قبول كرد و مقداري نه و بايد كامل باشد تا جوابگو باشد و خواه ناخواه يكسري تغییر در علمي كه هست ايجاد مي شود و نمیتواند از اين‬

‫تغییرات دوري كند‪( .‬داوري اردكاني‪))1391( ،‬‬

‫پست مدرن‬

‫انديشه ي پست مدرن دو تاريخ دارد كه ابتدا مدرن و پست مدرن با سقراط و سوفسطايیان آغاز شده است‪.‬‬

‫دوم پست مدرن از زمان آغاز مدرنیته يعني از رنسانس در زمان منتني و شكسپیر آغاز میشود و در قرن نوزدهم در تفكر كي بیكگارد و نیچه و بخصوص در آثار‬

‫شاعران و نويسندگان غربي و روسي جلوه هاي بارزي پیدا میكند‪.‬‬

‫تعرف پست مدرن‪:‬انديشه ي پست مدرن بر خالف آنان كه نظمي مطلق براي همه ي زمان ها و مكان ها قائل اند يا تجدد را دائمي و رو به تكامل مي انگارند به‬

‫دوران هاي تاريخي يا به تاريخ ها و سرآمدن ها آغاز شدن ها قائل است (داوري اردكاني‪))1391( ،‬‬

‫پنج مسئله مهم پست مدرنیسم‬


‫از پنج مسئله اصله پست مدرنیسم چهار مورد سلبي و انتقادي‪ ،‬و يک مورد ايجابي میباشد‪.‬پست مدرنیسم عمدتا چهار مسئله را نقد میكند‪:‬‬

‫‪5‬‬
‫‪«-1‬حضور» )‪(perezent‬يا نمايش در مقابل بازنمايي و ساختار‬

‫‪« -2‬ذات» )‪(origik‬در مقابل پديدار‬

‫‪« -3‬وحدت» )‪(unity‬در مقابل كثرت‬

‫‪« -4‬تعالي هنجارها» )‪(transcendence of morms‬و ازشها در مقابل انضمامي بودن آنها‬

‫‪ -5‬و در بعد ايجابي مدرنیسم از خالل مفهوم «غیريت سازنده» )‪ )constitutive otherness‬تحلیلي از پديدار ارائه میدهد‪ (.‬الرنس كوهان وهمكاران ‪)2019‬‬

‫وضعیت پست مدرن‬


‫اگرچه به نظرمیرسدکه مفاهیم مدرنیسم ومدرنیته فاقدمعنای مشخصی هستند؛پس پست مدرنیسم وپست مدرنیته نیز؛اگرنه بیشتر؛دست کم همان قدر‬
‫نارسایند‪ .‬فقدان صراحت این واژه ها شاید کامال باواقعیت های متغیر وپیچیده ای هستند ؛همخوانی داشته باشد‪(.‬اسمارت؛‪۱۳۸۹‬؛ص‪)۲۲۰‬‬

‫برای روشن کردن مسایل ومضامین اصلی بحث پیدایش احتمالی شکل های پست مدرن زندگی؛کار لیوتارمیتواند نقطه شروع مناسبی باشد‪.‬لیوتار در‬
‫گزارشی درباره ی وضعیت درحال تغییر معرفت در توسعه یافته ترین جوامع ؛که ان رابرای وزارت علوم ایالت کبک تهیه کرده بود؛چنین توضیح میدهد‬
‫که واژه پست مدرن <بیانگر وضعیت فرهنگ ماپس از دگرگونی هایی است که از پایان سده ی نوزدهم تابه حال قواعدبازی را درعلم ؛ادبیات؛وهنرها‬
‫عوض کرده اند>‪.‬دگرگونی اصلی مورد نظر لیوتار؛دگرگونی در روش مشروعیت بخشیدن به شکل های معرفت است‪.‬پیدایش وضعیت پست مدرن‬
‫معرفت؛وباورنداشتن فراروایت ها از نظر لیوتار نتیجه فرایند پیچیده توسعه ی اقتصادی واجتماعی وفرهنگی است‪.‬فرایندی که سه عامل بران حکم‬
‫میراند‪.‬عامل اول به توسعه فنون وفناوری های پسا صنعتی در دوره ی پس از جنگ جهانی دوم مربوط میشود(اسمارت؛‪۱۳۸۹‬؛ص‪.)۲۲۱‬‬

‫دومین عامل تجدید حیات شیوه ی تولید سرمایه داری به شکل <ازنوتجدید شده ای است که بدیل کمونیستی راحذف کرده وبهره مندی فردی از کاالها‬
‫وخدمات را تثبیت کرده است‪ .‬بنابه استدالل لیوتار این تاثیرفقط درحضور عامل سوم امکان پذیر بوده است ؛یعنی بذرهای مشروعیت زدایی وهیچ انگاری‬
‫که در ذات روایت های کویر سده ی نوزدهم نهفته بود>‪.‬لیوتار استدالل میکند که دگرگونی های تکنولوژیک پسا صنعتی هم برپژوهش علمی وهم بر‬
‫نحوه ی کسب اموزش وطبقه بندی؛دسترسی وبهره برداری از اموزش تاثیر گذاشته است (بری اسمارت ؛پاییز‪۱۳۸۹‬؛ص‪.)۲۲۲‬‬

‫به گفته لیوتار بحران مشروعیتی که برمعرفت علمی تاثیرمی گذارد؛ونشانه های ان از پایان سده ی نوزدهم به این سو در حال تراکم وافزایش است‬
‫؛زاییده ی تکثیر تصادفی علوم نیست بلکه خود این امر معلول پیشرفت فناوری وگسترش سرمایه داری است‪.‬این بحران بازنمود امحای درونی اصل‬
‫مشروعیت معرفت است‪.‬فرایند امحا ونابودی در درون بازی اندیشه ورزی در جریان است‪.‬وبا سست شدن تاروپودشبکه دایره المعارفی که هرعلم باید‬
‫جای خود را در ان بیابد؛دست اخرهمه ی علوم ازاین قید وبند رها میشوند(بری اسمارت ؛پاییز‪۱۳۸۹‬؛ص‪.)۲۲۳‬‬

‫به طور خالصه ؛لیوتاراستدالل می کند که یک گذاره تجویزی میتواند درست باشد؛ امانمیتوان نتیجه گرفت که گذاره تجویزی دیگری که مقدمه ان است‬
‫حقیقی یامنصفانه است‪.‬باتوجه به تمایز میان خرد نطری وعملی ؛ومطابق باان ؛مجموعه قواعد متفاوتی که مناسب وصالحیت راتعریف میکنند؛نتیجه‬
‫میگیریم که علم هیچ رسالت خاصی برای نظارت وسرپرستی بازی عمل ندارد‪ ...‬بنابراین راه برای جریان مهم پست مدرنیته باز است ‪:‬علم به بازی‬
‫مختص به خود می پردازد؛علم قادر نیست به سایر بازی های زبانی مشروعیت ببخشد‪( .‬اسمارت؛‪۱۳۸۹‬؛ص‪)۲۲۴-۲۲۵‬‬

‫مشروعیت زدایی از فراروایت ها ورواج یافتن معیار بازده اجرایی ؛دوجنبه ی بهم پیوسته ی وضعیت پست مدرن معرفت را تشکیل می دهند ‪ .‬بااین حال‬
‫ازنظرلیوتار؛جنبه ی سومی هم وجود دارد که درستی وکفایت عملکرد بهینه را به عنوان مدل مشروعیت علم زیر سوال می برد‪ .‬استدالل مخالف این‬
‫است که<علم به وسیله ی پوزیتیویسم بازده ؛گسترش نمیابد>؛ وهمچنین از طریق تعقیب مستقیم بازده اجرایی نیز رشد نمی کند‪.‬بلکه علم ازطریق ابداع‬

‫‪6‬‬
‫ضد مثال ؛ویا<جستجو در پی یک معما ومشروعیت بخشیدن به ان با قواعد تازه ای دربازی های بحران اوری >توسعه می یابد؛این قواعد تازه از‬
‫گفتمانی مشتق می شوند که نسبت به خود علم درون ذاتی است (اسمارت؛‪۱۳۸۹‬؛ص‪.)۲۲۶‬‬

‫برخالف نظریه پردازانی که برثبات نظام ها ومشروعیت ازطریق عملکرد تاکید می کنند؛لیوتار توضیح می دهد که علم در وضعیت پست مدرن اش‬
‫باچیزهای مثل عدم تعین ؛محدودیت های کنترل دقیق؛تضاد های ناشی از اطالعات ناقص ؛وقایع ناگهانی ومعما های عملی ‪...‬وبانظریه پردازی درباره ی‬
‫تکامل خود به منزله ی فرایندی نا پیوسته ؛ناگهانی ؛تصحیح ناپذیر ؛ومعما یی سر وکاردارد (اسمارت؛‪۱۳۸۹‬؛ص‪.)۲۲۷‬‬

‫درجای جای بحث لیوتار از وضعیت پست مدرن معرفت؛توجه انتقادی به نظم فعلی وتوسعه ی ان اعیان می شود‪.‬چشم انداز کنترل تکنولوژیک متن و‬
‫زمینه ها ؛تفرعن وگردنکشی تصمیم گیرندگان؛خطراتی که توسعه ی تخیلی معرفت راتهدید می کند؛ واین امکان که <رایانه ایی شدن جامعه> موجب‬
‫تقویت کارایی کنترل وتنظیم خواهد شد؛همگی مورد انتقاد لیوتار قرار دارند؛اما نه از موضع مخالفتی که نوید دهنده ی رهایی‬
‫باشد‪(.‬اسمارت؛‪۱۳۸۹‬؛ص‪)۲۲۷-۲۲۸‬‬

‫لیوتار سه معنای واژه ی پست مدرن را از هم تمییز می دهد‪.‬نخست این واژه دارای معنای زیبایی شناختی است که طبق ان پست مدرنیسم برای اشاره به‬
‫تحوالتی که در هنرها ؛معماری ؛ونقاشی رخ داده به کار گرفته می شود‪.‬دومین معنای این واژه باقدری تفصیل در بررسی وضعیت فعلی معرفت بیان شده‬
‫است‪.‬سومین واخرین معنای این واژه ؛ ازجنس دیگری است‪.‬این معنا ؛واگنشی است به داللت های سیاسی پایان اوانگاردیسم ؛ازبین رفتن نقش قانون‬
‫گذارانه ی روشن فکران ؛سقوط روایت های کویر رهایی وپیشرفت ؛ومساله ی فقدان ماوایی امن وزمینی سخت برای بنا ساختن تفکر وسیاست مخالف‪.‬‬
‫خالصه ؛دراین معنا؛پست مدرن نشانگر تالش برای حفظ امکان مخالفت وانتقاد ازطریق درک پست مدرنیسم به منزله ی سیاست مقاومت‬
‫است(اسمارت؛‪۱۳۸۹‬؛ص‪.)۲۲۸-۲۲۹‬‬

‫پست مدرنیسم فرهنگی‬


‫فرهنگ پست مدرنیسم‪ ،‬دربرگیرندهي شقاق و چندپارگي‪ ،‬خودمرجعي‪ ،‬بینامتني‪ ،‬لودگي‪ ،‬تقلید‪ ،‬مونتاژ و اختالط اشكال است (باومن‪ )۱۹۹۲ ،‬و در اين فرهنگ‪ ،‬همه‬

‫چیز را مي توان شوخي تلقي كرد‪ .‬در مقاله حاضر‪ ،‬پست مدرنیسم فرهنگي از تركیب پنج بعد مورد تأكید در تعاريف و نظريه هاي مختلف (سیالیت روابط‪،‬‬

‫بازانديشي‪ ،‬نسبي گرايي فرهنگي‪ ،‬زوال عاطفه و مصرف محوري) به دست آمده است‪ .‬سطح سنجش اين متغیر فاصله اي بوده و سؤاالت در قالب طیف لیكرت نمره‬

‫گذاري شده اند‪ .‬گويه هاي اين متغیر در جدول شمارهي يک قابل مشاهده است‪.‬‬

‫پست ها‪ ،‬عرف بدن و شیوه هاي درمان مي پردازد و تحوالت در اين كانون را معطوف به آينده و تحوالت آني مي داند (گیدنز‪ .)۱۱۲ :۱۳۷۸ ،‬براي عملیاتي كردن‬

‫اين متغیر‪ ،‬گويه هايي درباره ي آزادي افراد در تغییر دادن ظاهر خود‪ ،‬نگرش افراد به تعیین سرنوشت فرد به دست خود او و نیز گونه هايي دربارهي تجر بھي‬

‫شخص و ‪ -‬پرسیده شاند‪ .‬براي اين بعد شش گو به طراحي و در قالب طیف لیكرت نمره گذاري شده است سبالیت روابط باومن در كتاب اعشق سیال‪ ،‬سیالیت و تا‬

‫پايداري خارق العادهي پیوندهاي انساني‪ ،‬احساس امني حاصل از اين تاپايداري و امیال متضاد ناشي از اين احساس مبني بر تحكیم پیوندها و در عین حال بس ته‬

‫نگه داشتن آنها را مورد توجه قرار مي دهد (باومن‪ .)۱۰ :۱۳۸۶ ،‬براي عملیاتي كردن اين متغیر‪ ،‬گويه هايي دربارهي دوستي هاي زودگذر‪ ،‬اعتقاد به تكراري شدن‬

‫دوستان و آشنايان‪ ،‬اعتقاد نداشتن به ازدواج هاي دائم و روابط سرد و گذرا با ديگران‪ ،‬طراحي گرديد‪ .‬براي اين بعد نیز شش گو به طراحي و در قالب طیف لیكرت‬

‫نمره گذاري شده است ‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫نسبی گرايی فرهنگی‬
‫بر اساس نسبي گرايي فرهنگي‪ ،‬خوب و بد خواندن مسائل پر بابهي يک مالک كلي صحیح نیست‪ ،‬بلكه معیارهاي درست و نادرست يا نیک و بد بايد در بافت و‬

‫زمینه هايي كه ظهور مي يابند ارزيابي شوند (قرايي‪ .)۱۶۲ :۱۳۸۸ ،‬براي عملیاتي كردن اين متغیر‪ ،‬گريه هايي درباره ي تساهل و مداراي فرهنگي با ديگر فرهنگ ها‬

‫و احترام و ارزش قائل شدن براي فرهنگ هاي ديگر‪ ،‬پرسیده شد‪ .‬براي سنجش اين بعد تیز شش گونه در نظر گرفته شده و در قالب طیف لیكرت نمره گذاري‬

‫گرديده است ‪.‬‬

‫مصرف محوری‬
‫مصرف محوري عبارت است از اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و دارايي هاي مادي براي عملیاتي كردن اين متع‪ ،‬گروه هايي در باردي عالقه مندي به‬

‫خريد روزانهي لباس‪ ،‬اثاث منزل‪ ،‬لذت بردن از خريد و نظاير آن پرسیده شد‪ ،‬تعداد گويه هاي اين بعد نیز شش سؤال بوده كه در قالب طیف لیكرت نمره گذاري‬

‫شده است‪.‬‬

‫زوال عاطفه‬
‫يكي از ويژگي هاي جامعه ي پست مدرنیسم زوال عالقه يا هرگونه تأثر است‪ .‬در جهان پست مدرنیسم‪ ،‬از خود بیگانگي جاي خود را به چند بار گي داده است‪ .‬از‬

‫آن جا كه جهان و زوال عاطفه يكي از ويژگي هاي جامعه ي پست مدرنیسم زوال عالقه با هرگونه تأثر است‪ .‬در جهان پست مدرنیسم‪ ،‬از خود بیگانگي جاي خود را‬

‫به چند پارگي داده است‪ .‬از آن جا كه جهان و انسان هاي آن چند باره گشته اند‪ ،‬تأثیري كه باقي مي ماند‪ ،‬تصويري بي ريشه و غیر شخصي است‪ .‬براي عملیاتي‬

‫كردن اين متغیر‪ ،‬گويه هايي در قالب طیف لیكرت (كامال مخالف‪ ،‬كامال موافق) طراحي شد‪ .‬تعداد گويه هاي اين بعد‪ ،‬شش گربه و سطح سنجش آن نیز فاصله اي‬

‫بوده است ( دهباشي پور‪ ،‬خرم پور‪ ،۱۳۹۵،‬ص‪)۶۵ .‬‬

‫مفروضه های بنیادی مشاوره پست مدرن‬


‫مشاوره و رواندرماني پست مدرن بر سه فرض اساسي و به منظور روشن سازي جنبه هاي جدلي‪ ،‬متقابل و معني دار انسان شكل گرفته و به شیوه ي نظام مندي‬

‫رشد و توسعه يافته است‪ .‬نخستین مفروضه مشاوره پست مدرن اين است كه افراد و خانواده ها سیستم هاي خود نظم ده هستند كه خود – احیاگر و خود – ارجاع‬

‫مي باشند(كاپل‪ .)1985،‬به اين معني كه احساس و نگرش ما نسبت به خود ما‪ ،‬در ارتباط با ديگران به كمک يک نظام بازخورد دوراني باز شكل میگیرد‬

‫(استنبرگر‪ .)1991،‬همچنین ديدگاه ما در مورد افراد از طريق مشاركت در زمینه هاي متعدد اجتماعي و در گستره زمان شكل گرفته (ايوي‪ ،)2000،‬و ديدگاههاي‬

‫اجتماعي ما به وسیله مشاركت ما در تجارب پیچیده ارتباطي پايدار و از طريق اين بافتها به وجود مي آيد(ريكازيو‪ .)1997،‬دوم اينكه‪ ،‬دانش انسانها از خود وخودهاي‬

‫اجتماعي وجهان ريشه در فرايندهاي سمبلیک سازمان يافته شخصي و اجتماعي دارد‪ .‬زبان وضعي و عارضي است و فعاالنه تجارب جديدي را خلق و به وجود آورده و‬

‫بر آنچه به عنوان واقعیت ادراک مي شود‪ ،‬اثر مي گذارد‪ .‬بنابراين واقعیت نسبي و قابل تغییر است و بازتاب سازه هاي شخصي و هم اجتماعي است‬

‫(لیدن‪.)1989،‬سوم اينكه‪ ،‬ساختارها به لحاظ ريخت شناسي دستخوش تحوالت كلي و نا معلومي است كه متاثر از سازمانهاي متعددي است كه بر ساختارهاي‬

‫اجتماعي ‪ ،‬تقسیم قدرت و افزايش سرمايه ها اثر گذار است‪.‬‬

‫‪8‬‬
‫نظريه های مشاوره روان درمانی پست مدرن‬
‫سه حوضه در مشاوره و روان درماني پست مدرن ظهور نموده است كه عبارتند از‪ :‬سازه گرايي‪ ،‬سازه گرايي اجتماعي و باز‪ -‬سازگرايي‪ .‬درحالي كه هريک از اين حوزه‬

‫ها از ديگري نشات گرفته است‪ ،‬اما مي توان هريک را به لحاظ نقطه نظراتي كه در مفروضات اولیه ي خود دارند‪ ،‬از ديگري متمايز كرد‪ .‬يک تفاوت مربوط به سطوح‬

‫واقعیت است(براي مثال درون رواني‪ ،‬تعامل‪ ،‬بافتي)‪ ،‬كه هر يک مي تواند مبنايي براي آسیب شناسي رواني يا سالمت رواني‪ ،‬يا هدفي براي ارزيابي و يا مداخله‬

‫تعريف شود(ريگازيو ديگیلیو‪ .)1997،‬اين تفاوتها مي تواند ما را در شناخت روشهايي ياري دهد كه زمینه تحقیقات و روشهاي تحقیقي بهتر مناسب تري در مورد‬

‫مراجع است ‪( .‬كیمیايي ‪ ،1388 ،‬ص ‪)56‬‬

‫راهبردهای مداخله ای پست مدرن‬


‫اغلب الگوهاي پست مدرن مشاوره‪ ،‬با توجه به رويكرد كلي و يكپارچه اي كه به درمان دارند‪ ،‬يكسري فنون و چارچوب هاي درماني پیشنهاد مي دهند كه تلفیقي از‬

‫ساير رويكردهاي درماني است‪ .‬براي مثال كلي شماري از راهبردهاي اساسي همچون مجموعه اي از شبكه ها ‪ ،‬تعبیر و تفسیر‪ ،‬چرخه تجربه و چرخه خالقیت معرفي‬

‫كرده است‪ .‬كلي اين روشها را براي كمک به مراجع به منظور روشن سازي معاني كه به رفتار‪ ،‬احساس و شناخت هايشان نسبت مي دهند ‪ ،‬به كار مي برد‪ .‬كلي‬

‫همچنین توضیح مي دهد كه چگونه مداخله هاي سنتي ايفاي نقش‪ ،‬يادداشت كردن ‪ ،‬تحلیل رويا ‪ ،‬تداعي آزاد‪ ،‬تعیین تكلیف و مشابه آن‪ ،‬مي تواند براي كمک به‬

‫مراجعان تا تفسیرهاي متعددي از سطوح آگاهي داشته باشند‪ ،‬بكار رود‪( .‬كیمیايي ‪ ،1388 ،‬ص ‪)56‬‬

‫همچنین ايوي و ريكازيو ديگیلیو ارزيابي زبانشناختي فردي و جمعي را مطرح ساخته اند كه درمانگران مي توانند از ژآن براي ساختارهاي فرهنگي و مشاوره اي‬

‫حساس رشدي بكار برند‪ .‬به عالوه‪ ،‬آنها طرح واره ي طبقه بندي فرانظري ارائه داده اند كه به جاي رويكردها ونظريه هاي سنتي بكار گرفته مي شود‪ .‬مشاوران و‬

‫رواندرمانگران مي توانند از اين زمینه براي سازماندهي رويكردها و راهبردهاي سنتيِ‪ ،‬ضمن جستجوي تغییرات رشدي‪ ،‬باز‪ -‬سازه گرايي چند فرهنگي و تغییرات‬

‫زمینه اي نظام دار در طرح درمان استفاده نمايند‪( .‬كیمیايي ‪ ،1388 ،‬ص‪)57‬‬

‫به نظر مي رسد كه روشهاي متعددي براي كمک به مراجعان به كار مي رود تا تضادهايي كه سازه ها را به شدت انعطاف ناپذير مي سازد آشكار نمايد‪.‬‬

‫گادانو(‪ )1995‬فني سینمايي براي مراجعان به كار برد تا تجارب مشابه را از چندين ديدگاه مختلف نشان دهد‪ .‬براي مثال‪ ،‬ممكن است او مراجع را به صورت آهسته‬

‫و گام به گام و با خلق مجدد يک نزاع زنشويي يا يک سرزنش را از طريق يكسري صحنه ها قبل از اينكه هر يک از آنها بخواهند هیجان خاصي را نشان دهند‪،‬‬

‫حركت دهد(ني مییر ‪ .)1998 ،‬همچنین آنود(‪ )1996‬نشان داده كه چگونه تكرار تصاوير مي تواند به منظور تحلیل حكايتهاي شخصي و نمايشنامه هاي خیالي كه‬

‫خارج از آگاهي مراجع است‪ ،‬مورد استفاده قرار گیرد‪.‬گردن و افران(‪ )1997‬از حركات و حالتها به عنوان تماشاگراني خارجي براي برقراري گفتگو تعاملي ساختاري با‬

‫مراجعان وبه منظور برانگیختن ديدگاههاي جديد و گسترش ديدگاه آنها نسبت به موقعیتها استفاده مي نمايند‪ .‬شجره نامه اجتماعي(ايوي و ديگران‪ .)1997،‬ابزار‬

‫ديگري كه مي تواند براي روشن سازي حكايتهاي مراجع به كار رود‪ .‬بعالوه‪ ،‬راهبردهاي سوالي‪ ،‬استداللي و گفتماني متعددي وجود دارد كه مشاوران مي توانند به‬

‫كمک آن مراجعان را در روشن سازي موضوعاتي همچون نحوه ي معني بخشي(فريدمن و كامبز‪ ،)1996،‬خود‪ -‬توصیفي (دارانت و كوالسكي‪،)1993،‬‬

‫اعتراض(دشازر‪ ،)1991،‬مطیع ساختن علم(وايت و اپستین‪ ،)1990،‬اانعكاس(آدامیز‪-‬وست كت‪ ،‬دافرن واسترن‪،)1993،‬برجسته سازي داستانها(دروري‪،‬وينزلد و‬

‫‪9‬‬
‫مونک‪ ،)2000،‬و كمكهاي مثبت (ايوي‪ )1971،‬ياري دهند‪ .‬اين فنون ومداخله ها مي تواند مراجعان را در رشد ‪،‬بازبیني و بازسازي هويت هاي فردي و جمعي جديد‬

‫ياري دهد‪( .‬كیمیايي ‪ ،1388 ،‬ص ‪)57‬‬

‫آينده مشاوره و رواندرمانی پست مدرن‬


‫اكنون حوضه مشاوره و رواندرماني بر سر اين دو راهي است كه در آينده چه تاثیري بر جامعه خواهد داشت‪ .‬اين حركت ناگزير به سمت مرحله اي است كه در آن‬

‫نظريه ها و هم تحقیقات صاحب نظران پذيرفته اند كه به منظور همراهي بیشتر با مراجعان مختلف بازتر عمل كنند‪ .‬در پاسخ به اين نیاز فزاينده و براي ارائه مشاوره‬

‫اي حساس نسبت به فرهنگ‪ ،‬اكنون شماري از محققان‪ ،‬نويسندگان و درمانگران مي دانند كه نظريه هاي سنتي مطرح‪ ،‬بوسیله شاخص هاي غربي‪ ،‬اروپايي‪،‬‬

‫آمريكايي و چارچوب هاي فردگرايانه به ظهور رسیده است(دآندريا‪،2000،‬سو و ديگران‪ .) 1993،‬به لحاظ تاريخي‪ ،‬فرهنگ متاثر از خانواده‪ ،‬جامعه‪ ،‬اجتماع‪ ،‬نسل‪،‬‬

‫سیاست و سازمان هايي است كه به دلیل استخراج داده ها از بافتینادرست به دست فراموشي سپرده شده است‪ .‬عالوه بر اين ‪،‬تمركز مشاوره و درمان بر كمک به‬

‫والدين و خانواده هاست تا به جاي درک و اثر گذاري بر متغیرهاي بافتي مختلف‪ ،‬باآن سازگار شوند(ريكازيو ديگیلیو وايوي‪.)1995،‬‬

‫پست مدرن بابرتري عقالني جهان غرب از طريق چالش با فرضیه ها و باورهاي مربوط به نظريه هاي روانشناختي مدرن ‪ ،‬ديدگاه هاي مذهبي و مباني سیاسي كه در‬

‫آن وجود دارد به مقابله برخاسته است(دآندريا‪ ،2000،‬گرگن ‪ 1994،‬؛سكستن و گريفین‪.)1997،‬گرچه جهان پست مدرن معرف پیچیدگي و ارائه ديدگاههاي‬

‫متعددو طرح سوالهاي جديدي است‪ ،‬همچنین بیانگر فرصتهاي متعددي براي ساختن آينده از طريق الگوهاي راهبردي گذشته است‪ .‬اين الگوها مي تواندراهنماهايي‬

‫براي توجه بیشتر به اهمیت شخص‪ ،‬خانواده باشد كه وقتي مراجع به دنبال خدمات ما است‪ ،‬مورد ارزيابي قرار گرفته و در درمان او مورد استفاده قرارگیرد(ريكازيو‬

‫ديگیلیو وديگران‪ .)1997،‬رويكرد پست مدرن مفاهیم سنتي اختالل را به چالش كشیده است كه در تغییر اشكال قالبي تابلوي سالمت روان مشخص مي شود‪.‬پست‬

‫مدرن از تشخیص هاي معمول ‪ DSM-IV‬كه مربوط به تعامالت محیطي است و هم از پديده اي فرهنگي بر ظهور نشانه شناسي اثرگذار بوده است‪ ،‬فاصله گرفته و‬

‫تالش خود را بر نشانه شناسي هايي همچون نژاد پرستي‪ ،‬فقر و فشارها متمركز كرده است‪ .‬سرانجام ‪ ،‬نظريه هاي پیشرفته مشاوره‪ ،‬نیازمند پايه هايي قوي تجربي و‬

‫مبتني برعمل خواهد بود كه سازه گرايیژ‪ ،‬عمل گرايي و روش شناسي را به يكديگر متصل نمايدو تالش براي تكمیل مدارک و پژوهش هاي تجربي و بالیني كه‬

‫ديدگاه پست مدرن را حمايت نمايد‪،‬فقط اخیرا شروع به ظهور نموده است‪( .‬كیمیايي ‪ ،1388 ،‬ص‪)57‬‬

‫‪10‬‬
‫منابع‪:‬‬
‫داوري اردكاني‪ ،‬رضا (‪ . )1391‬انديشه پست مدرن ‪ .‬تهران‪ :‬انتشارات سخن‬

‫اسمارت‪ ،‬بري(‪)1389‬شرايط مدرن ‪ :‬مناقشه هاي پست مدرن ‪،‬ترجمه حسن چاوشیان‪ ،‬تهران ‪ :‬كتاب آهه‪.‬‬

‫وارد‪ ،‬گلن (‪ )1384‬پست مدرنیسم‪ ،‬ترجمه قادر فخررنجبر‪ ،‬ابوذركرمي ‪ ،‬تهران‪ :‬نشر ماهي‬

‫دهبانیپور ‪ ،‬رضا ‪ ،‬خرمپور‪ ،‬ياسین (‪ .)1395‬بررسي مؤلّفه هاي پستمدرنیسم و عوامل مرتبط با آن ‪ .‬فصلنامه ي مطالعات توسعه ي اجتماعي‪ -‬فرهنگي ‪53-،(4)4‬‬

‫‪77‬‬

‫كسايي ‪ ،‬سید علي (‪ )1388‬مشاوره و روان درماني پست مدرن ‪ .‬فصلنامه تازه هاي روان درماني ‪54-53 ،15‬‬

‫‪Brendan Canavan, Claire McCamley(2018). The passing of the postmodern in pop? Epochal consumption and marketing‬‬
‫‪from Madonna, through Gaga, to Taylor, http://www.elsevier.com‬‬

‫‪Hanna Mamzer, The attractiveness of polar regions as the zones of silence, http://www.journals.elsevier.com‬‬

‫‪11‬‬

You might also like