Possibility of Sadrite Epistemology

You might also like

Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 22

‫درآمدی بر‬

‫فلسفه علم وجودی مالصدرا‬


‫محمد بیدهندی∗‬

‫چکیده‬
‫هدف این مقاله بررسی امکان ارائه علمشناسی صدرایی در راستای مکاتبی است که در حوزه للفو ه علوم‬
‫نظریهپرداهی کرد اند‪ .‬حکمت متعالیه با الهوا اه مموزه هوای قورمن کوریم س سوننان معصوزمین(ع) س بوه‬
‫پشتزانه للف ه مشاء س اشراق س همچنین عرلوان س کو اسو می تزانفوته اسوت نوزمسریهوایی در حوزه‬
‫سجزدشناسی س انفانشناسی س رسششناسی ارائه کند که چنانچه به درستی تبیین شزد میتزاند منجر بوه‬
‫تزلید جهان بینی شزدکه بهساسطه من بتزان نظریههای علمی مزجزد را تزجیه س تبیین کرد س حتی مبنوای‬
‫ایجاد نظریههای بزرگ علمی قرار داد‪ .‬بررسی م اهیمی اه قبیل هور انتزلزییوص صودراییا ماهیوت علوما‬
‫تأسیل به مثابه یص رسشا نحز عبزر اه ظزاهر به بزاطن اموزرا تبیوین نفوبت انفوان س جهوان س بواهتعری‬
‫م هز انفان س حقیقت س نفبت من دس بهسیژ براساس دس اصل حرکت جزهری س اتحاد عالم س معلز نوزعی‬
‫خاص اه علمشناسی را نشان داد که به کلی با منطق تصگ تاری دگماتیفم س همچنین شکاکیت ناشوی اه‬
‫هرمنزتیص جدید مت است استا تزجه به اصل تشکیص در سجزدشناسی صدرایی س مفاسقت علم با سجوزد س‬
‫بهر مندی اه تأسیل به مثابه یص "رسش" در شناخت الیههای منتل یص شی س حذف شکاف بین عوالم س‬
‫معلز (انفان س جهان)ا مجزه لهمهای متعدد س منتل اه حقیقت ساحد را به گزنهای لوراهم مویمسرد کوه‬
‫برخ ف للف ههای علم رایج به شکاکیت س نفبیت مذمز منتهی نمیگردد‪.‬‬

‫واژههای کلیدی‬
‫م صدراا للف ه علما انفانا حقیقتا تأسیلا رسششناسی‬

‫‪Email: Bidhendimohammad@yahoo.com‬‬ ‫∗ دانشیار دانشکد ادبیات س علز انفانی دانشگا اص هان‬


‫تاریخ پذیرش‪93/6/10 :‬‬ ‫تاریخ ارسال‪93/1/17 :‬‬
‫فصلنامه راهبرد‪/‬سال بیست و سوم‪/‬شماره ‪ /71‬تابستان ‪ /1393‬صص ‪195-216‬‬
‫‪ 196‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫جستارگشایی‬
‫نظوریهوا رنجوزر س مسوی پوذیر‬ ‫تاریخ علم بشری به همان میزان که اه جز اندیشیهوا س تنو‬
‫گردید ؛ به همان میزان س بلکه بیشتر اه من اه نفوبیتگرایوی س منارشویز لکوری شوکایت دارد‪.‬‬
‫تصزیری که اه "انفان" س "جهان" س نفبت من دس س لراتر اه منا تعری ی که اه "حقیقوت" ارائوه‬
‫شد؛ همینه نفبیتگرایی س شکاکیت را رسهبهرسه لراهمتر نمزد است‪ .‬لرس کاستن مدموی در حود‬
‫یص شیء درعرض سایر اشیاء س ترسیم تقابل بین انفان به عنزان لاعل شناسا س جهان بهعنوزان‬
‫متعلق شناسایی س تحدید «حقیقت» در شبکه تنص ال اظ س گزار ها ریشوه در ت کور ارسوطزیی‬
‫دارد‪ .‬چالشهای پیش رسی همین ت کر بزد که مرا مرا در مغرب همین مباحث شناختشناسی‬
‫کرد که جایی برای مباحوث سجزدشناسوی کوه محوزر اصولی‬ ‫س رسش شناسی را به قدری پررن‬
‫للف ه استا باقی نگذاشت‪.‬‬
‫در سلزک لکری اندیشمندان مفلمان بهسیژ ل س ه س حکمای بزرگی مانند ابزنصر لوارابی‬
‫س ابنسینا س هکریای راهی س بعدها امثال شیخ اشراق س خزاجوهنصیرطزسوی س در اداموه حکموا س‬
‫لیلفزلان حکمت متعالیه که در رأس منها م صدرای شیراهی قرار داردا بوه خوزبی مویتوزان اه‬
‫شد ا م حظه‬ ‫همان ابتدا ت ش برای رلع نقیصه مذکزر را که اه للف ه ارسطز سارد جهان اس‬
‫نمزد‪ .‬ابزنصرلارابی (‪ )257-339‬مؤسس للف ه اس می بوا تأسوی اه تعلیموات اسو می بوهسیوژ‬
‫ممزه های شیعی همینه ایجاد یص للف ه سجزدی اشتدادی را مهیا ساخت‪ .‬ابنسینا براساس این‬
‫سیر سجزدی ت ش هیادی نمزد س در بفویاری اه موزارد اه قبیول مباحوث الهیواتی تزانفوت بوه‬
‫نزمسریهای بیبدیل دست یابد‪ .‬براهین سجزدشناختی س عط تزجه به حقیقت سجزد بوه جوای‬
‫م هز سجزد س تمایز متالیزیکی سجزد س ماهیوت بوه جوای تموایز م هوزمی سجوزد س ماهیوت در‬
‫للف ه ارسطز س نظایر این مزارد اه شاهکارهای للف ه سینزی محفوزب مویگوردد کوه بعودهوا‬
‫تزسط امثال تزماس اکزیناس (‪ )1225-1274‬سارد للف ه مغرب همین شد‪ .‬البتوه ابونسوینا در‬
‫بفیاری اه مزارد مانند مفئله تبیین رابطه انفان س عالم س علت س معلزل س ن س س بدن نتزانفوت‬
‫اه لضای للف ه ارسطزیی بیرسن مید س همچنوان در شوکاف بوین ایون دسگانوههوا گرلتوار مانود‪.‬‬
‫«ابنسینا اندیشه را اصلیترین ص ت ن س انفانی دانفت‪ .‬اس با انتفواب اندیشوه بوه ات ن وسا‬
‫گرلتار تمایز میان ن س س بدن شد که این تمایز در نهایت منجر به گففوت سجوزدی انفوان اه‬
‫عالوم می شزد‪ .‬اه این رسا در للف ه ابن سیناا معرلت انفان به مزجزدات به معورلت حصووزلی س‬
‫‪197‬‬ ‫شمار ه تاد س یکم‪ /‬سال بیفت س سز ‪ /‬تابفتان ‪1393‬‬

‫با ساسطه تقلیل مییابد‪ .‬ابن سینا برای گذر اه این ثنزیت س ارائه تبیین تاه اه رابطه میان ن س س‬
‫بدنا ت ش بفیاری کرد؛ اما این مهم در للف ه سی بهطزر کامل تحقق نیالت‪.‬‬
‫للف ه اشراق نیز با تمایز عمیقتر دیگری میان جزهر غاسق س جزهر نوزرانی مزاجوه اسوت‪.‬‬
‫تمایز بین جزهر غاسق س جزهر نزرانی در للف ه اشراق «ن س»ا جزهری نزرانی شمرد میشزد‬
‫س به همین دلیل مدرِک ات خزیش است‪ .‬اه ایون رسا ن وس هویس نفوبت اتوی بوا اشویاء س بوا‬
‫مزجزدات مادی بهعنزان جزاهر غاسق س ظلمانی ندارد س تنها میتزاند به صزر مثالی منها معرلت‬
‫داشته باشد؛ هیرا منچه ظلمانی است به هیس سجه نمیتزاند متعلِّق علم شزد‪ .‬در نتیجوها شوکاف‬
‫میان انفان س عالم مادی در للف ه اشراقا جدیتر به نظر میرسد (همانیها س اکبریوانا ‪1388‬ا‬
‫در شکل س هیئت للفو ه سجوزدی اشوتدادی‬ ‫ص ‪ . )15‬ثمر این سلزک للف ی در جهان اس‬
‫صدرایی ظهزر یالت‪ .‬للف های که شوکل تکامولیالتوه للفو ه اشوراق س للفو ه مشواء قلموداد‬
‫میگردد‪ .‬خط سیر سجزدی ماهزی نگا کردن به اشیاء س تزجه به جنبه انتزلزییص علم س اثبوات‬
‫مرات اشتدادی در همه اطزار سجوزد ممیوز للفو ه صودرایی اسوت‪ .‬در ایون للفو ه حقیقوت‬
‫سمرات است لهم اه حقیقت نیز سمرات است س مدمی تنها با کف کماالت س ارتقاء سجوزدی‬
‫است که میتزاند به مرات باالتری اه ادراک س شناخت نائل مید‪ .‬در حکمت صدرایی با تکیوه بور‬
‫دس اصل اصیل حرکت جزهری س اتحاد عاقل س معقزل به شکل ماهرانهای تنواظر سجوزدی مد س‬
‫عالم تبیین شد استا بهگزنهای که مرات هفتی س مرات سجزدی مدمی با یکودیگر متنواظر س‬
‫احکا هر مرتبه اه عالم با مرتبه سجزدی مدمی ساهگار است‪ .‬در نتیجه این تبیین سجزدی اسوت‬
‫که دریالتهای منتل س متعدد اه حقیقت ساحد امضاء میشزد س نه تنهوا اه دگماتیفوم لکوری‬
‫لاصله میگیرد؛ اه نفبیگرایی مطلق س هرمنزتیص لجوا گفوینتهای کوه بوه عود ثبوات س بوه‬
‫شکاکیت مذمز منتهی شد نیز متمایز میگردد‪.‬‬
‫براساس مبانی مذکزر میتزان مدعی للف ه علم اشتدادیا للف ه اخ ق اشتدادی س للف ه‬
‫دین اشتدادی س نظایر این للف ههای مضاف شد که در ایون مقالوه بوه ارائوه مقودمات الگوزی‬
‫"للف ه علم اشتدادی" خزاهیم پرداخت‪ .‬بیتردید صزرتبندی س تنفیق جهوانبینویهوایی کوه‬
‫بتزاند با نظریههای علمی مهم ساهگار باشد س یا مبنا برای نظریههای جدید گرددا گامی لراتر اه‬
‫را س رسش خزد علم است‪ .‬نگارند معتقد است للف ه اس می س بهسیژ للف ه متعالیه مویتزانود‬
‫‪ 198‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫در پیشرلت تزسعه علم به معنای ساقعی کلمه س بهخصزص در ارائه انزاع نزینی اه ت فویر علموی‬
‫نقش به سزایی ای ا کند س بعدها دانه کالی برای مسیاب لیلفزلان علم لراهم مسرد‪.‬‬
‫برای مشنایی با للف ه علم سجزدی اشتدادی باید دیدگا های م صودرا را حوزل م واهیمی‬
‫چزن تأسیلا هر اسنتزلزییص صدراییا ماهیت علما انفانشناسی صدراییا نحز عبزر اه ظوزاهر‬
‫به بزاطن امزرا نفبت میان انفان س جهان س نفبت میان انفوان س حقیقوت (سحودت یوا کثورت‬
‫لهمها اه حقیقت) را مزرد بررسی قرار دهیم‪.‬‬

‫‪ .1‬هستیشناسی تأویلی مالصدرا‬


‫هفتیشناسی تأسیلی در اینجا به نحز ای اه ت کر للف ی س معنزی اط ق میگردد کوه اه بورای‬
‫هر سجزدیا سجزد دیگری قائ ل است س معتقد است در جهان هیس چیز درست همان نیفت کوه‬
‫به نظر میرسد‪ .‬بدین معنا که "حقیقت" به هیس سجه به صزرت تما س کمال جلز خارجی پیدا‬
‫نمیکندا بلکه هر نمزدی متضمن بزدی استا هر ظاهریا باطنی دارد س عمل تأسیول یوا ت فویر‬
‫باطنی س معنزی به معنی رلتن اه ظاهر به باطن س نیل به حقیقت هر چیزی (کشو المحجوزب)‬
‫است‪.‬‬
‫هفتی شناسی تأسیلی که حکمت متعالیه م صدرا نمزنه بارهی اه من است‪ .‬نحز ای اه ت کر‬
‫است که در من حقیقت سجزد س نه م هز سجزدا محزریت دارد‪ .‬در هفتیشناسوی توأسیلی بوین‬
‫کتاب ن س (انفان) س کتاب تکزین (عالم) س کتاب تدسین (قرمن) تطابق س هماهنگی کامل سجزد‬
‫داشته س مرات سجزدی هریص متناظر با دیگری بزد س احکا هریص دربارۀ دیگری جاری استا‬
‫بهگزنه ای که انکشاف س علم به مرات هفتی س عزالم سجزدی در گرس انکشاف س علم بوه مراتو‬
‫سجزدی خزد انفان است‪ .‬در هفتیشناسی تأسیلیا حقیقت به معنوی مطابقوت (صودق) مرتبوه‬
‫ضعی س ناقص اه حقیقت قلمداد گردید س حقیقتا به مثابه انکشاف مرات هفتی تلقی شد س‬
‫رابطه حقیقت با عالم س مد به صزرت دقیقی تبیین گردید است‪.‬‬
‫نکته مهم منکه سحدت سجزدا تشکیص سجزدا اشتداد سجزدی س استکمال جزهری مزرد نظر‬
‫م صدراا تصزیر خاصی اه معرلت س علوم ارائوه مویدهود کوه علوم را جنبوه اسنتزلزییوص (س نوه‬
‫اپیفتمزلزییص) میبنشد‪ .‬اس بنا بر اصالت سجزد س هم چنین اصل تقد سجزد بر ماهیتا اثبوات‬
‫میکند که همه مثار س خزاص اه سجزد که حقیقتی باطنی استا نشئت میگیورد‪ .‬چوزن سجوزدا‬
‫حقیقت ساحدِ مشکّصِ سمرات استا ص اتی چزن حیواتا علوما اراد ا قودرت س لعولا اسصوالی‬
‫‪199‬‬ ‫شمار ه تاد س یکم‪ /‬سال بیفت س سز ‪ /‬تابفتان ‪1393‬‬

‫هفتند که منشأ منها حقیقت سجزد است‪ .‬سجزد اه لحاظ شدت س ضوع دارای مراتو منتلو‬
‫است بنابراینا اه لحاظ این مثار نیز مرات منتل خزاهد داشت‪.‬‬
‫اه نظر اسنتزلزییا در من هر هفتی که م صدرا ترسیم نموزد ا قوزیتورین س شودیدترین‬
‫مرتبه سجزدیا حضرت حقا جل س اع میباشد که اصل س منشوأ تموا مراتو سجوزدی دیگور‬
‫محفزب میگردد‪ .‬بدین معنا که مرات سجزدی دیگرا چیزی جز تجلیات س تشوؤنات اس ننزاهود‬
‫بزد‪ .‬در مقابلا ضعی ترین س ناقصترین مرتبه اه مرات سجزدی نیزا عالم ماد است که اه من به‬
‫دنیا یاد میکنند‪ .‬در هفتیشناسی م صدرا میان لاعل شناسا (انفان) س متعلّق شناسایی (عوالم‬
‫س مرات من) اتحاد س یگانگی سجزد دارد(‪ )1‬س اساساً علم س شناسوایی چیوزی جوز محصوزل ایون‬
‫اتحاد که اه من به اتحاد عالم س معلز یادشد ا ننزاهد بزد‪ .‬اه منجوا کوه ادراک س شوعزر انفوانیا‬
‫غالباً بر پایه تجربیات رسهمر س دنیزی قرار داردا طبیعی است که ادراک س حتی پوذیرش عوزالم‬
‫سجزدی باالترا به ساسطه این نزع ادراک س شوعزرا کواری دشوزار س در برخوی موزارد غیورممکن‬
‫می نماید‪ .‬م صدرا معتقد است شهزد س معرلت حقیقت سجزد س بواطن اموزر بوه کلوی اه طریوق‬
‫تجربه رسهمر س علز اکتفابیا قابل حصزل نیفت‪ .‬اس معتقد است باید در انفوان یوص مگواهی س‬
‫شعزر کام ً مت است بیدار شزد تا بتزاند اه ظزاهر اشیاء به باطن منها سیر نمزد س عوزالم برتور اه‬
‫عالم ماد را مشاهد نماید‪ .‬این در حالی است که در للف ه ابنسینا معرلت انفان به مزجزدات‬
‫(‪)2‬‬
‫به هدف حصزلی س با ساسطه تقلیل مییابد‪.‬‬
‫در للف ه م صدرا سیر اه ظاهر به باطن س دستیابی به الیههای عمیوقتور علوم س معرلوتا‬
‫رسشی است که اه من به تأسیل یاد شد است‪ .‬در این نحز اه ت کر"تأسیل" یوا "ت فویر بواطنی"‬
‫که تزضیح من خزاهد ممدا به مثابه یص رسش تلقی گردید که به کمص من باطن امزر به ساسطه‬
‫ظاهر من شناخته میشزد س امکان نیل به حقیقت هر چیزی تحقق پیدا مویکنود‪ .‬در ایون نگوا‬
‫انفان به عنزان مزجزدی که ماهیت معینی نداردا در سیر تکاملی خزد میتزاند با مرات هفتی‬
‫متحد گردد س به عالم عقلی شبیه عالم عینی بدل گردد در این صزرت است که حسّ تأسیول در‬
‫اس شکزلا شد س با مشاهد حقیقت هفتی س مرات من در درسن خزد به لهوم "حقیقوت" نایول‬
‫خزاهد ممد‪.‬‬
‫‪ 200‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫‪ .2‬تأویل به مثابه یک روش‬


‫«تأسیل» یکی اه اصلیترین لرمیندهای ت کر انفان است‪ .‬لیلزن در سونت یهوزدیا اسریگونس س‬
‫اگزستین در سنت مفیحی س ابن عربی س م صدرا در سنت اس می اه جمله نمایندگان برجفته‬
‫ت کر تأسیلی هفتند‪ .‬کلمه «تأسیل» اه ریشه اسل س به معنای رجزع س در باب ت عیول بوه معنوای‬
‫برگرداندن است‪ .‬معانی س تعاری منتل ی اه تأسیل ارائه شد است‪ .‬عد ای تأسیول را بوه معنوای‬
‫ت فیر گرلتهاند س گرسهی دیگر گ ته اند تأسیل معنایی اسوت کوه منوال بوا ظواهر ل و‪ .‬باشود‪.‬‬
‫م صدرا معتقد است معانی بلندی که برای لهم انفانهای عادی غیرقابل تحمل استا در قرمن‬
‫کریم به صزرت مثالا تمثّل پیدا کرد که احتیاج به تعبیر س تأسیل دارد‪ .‬سی در ادامه مویگزیود‪:‬‬
‫«س کذلص قیل‪ :‬انّ التأسیل کله یجری مجری التعبیر»‪ .‬ابن عربی نیز معتقد است هر چوه انفوان‬
‫در این دنیا میبیندا به منزله رؤیاست که نیاهمند تأسیل است‪« :‬س کما قال علیوهالفو ‪ :‬النواس‬
‫نیا ا لا ا ماتزا انتبهزاا نبّه علی انه کل ما یرا االنفان لی حیاته الدنیا انما هز بمنزلهًْ الرؤیا للنائم‬
‫خیالا ل بد من تأسیله» (ابن عربیا ‪1375‬ا ص ‪.)159‬‬
‫م صدرا در هفتیشناسی خزد بر من است که هر چیز ع س بر ظاهر خوزدا دارای بواطنی‬
‫است؛ بهگزنهای که ظاهر س باطنا دس مرتبه اه مرات یص شیء محفزب میگردند‪ .‬سی ت فیر را‬
‫مربزط به ظاهر امزر س تأسیل را مربزط بوه بواطن اموزر مویدانود‪ .‬در اندیشوه م صودراا هرگزنوه‬
‫شناختی که تزجه به باطن امزر نداشته باشدا سطحی س غیرساقعی قلمداد میگوردد‪ .‬م صودرا اه‬
‫تأسیل بهعنزان کلیدی برای کش القهای پنهان هفتی است اد کرد است‪ .‬اس بورای هور چیوز‬
‫تأسیلی قائل است س خاستگا این برداشت خزد را چیزی جز قرمن کریم نمیداند‪.‬‬
‫در اندیشه صدراییا تحلیل «ریشه س بنیاد» س رسشوی کوه بوا من بوه اصوط ش اه شواخههوا‬
‫میتزان به سزی ریشهها رهفپار شدا به صزرت ماهرانهای تقریر شد اسوت‪ .‬ایون رسش در نوزد‬
‫م صدراا «تأسیل» نا دارد که مبتنی بر پیشانگار های هیر است‪.‬‬
‫ال ) همه چیز همان نمزدهای ظاهری نیفت‪ .‬اه برای هر ظاهریا باطنی است‪.‬‬
‫است‪ .‬هر مرتبهای نفبت به مادسن خزد باطن س نفبت به مالزق خوزد‬ ‫ب) هفتی سمرات‬
‫ظاهر محفزب میگردد‪.‬‬
‫پ) حقیقت سمرات است س تمامیت من دسترسپذیر نیفتا چزن در عین حال که چهر‬
‫مینمایدا در پرد لرس میرسد‪.‬‬
‫‪201‬‬ ‫شمار ه تاد س یکم‪ /‬سال بیفت س سز ‪ /‬تابفتان ‪1393‬‬

‫ت) انفان ظاهر س باطنی دارد که ظاهر اس دنیا س باطن اس مخرت است‪.‬‬
‫ث ) انفان به عنزان یگانه مزجزدی کوه دارای ماهیوت خاصوی نبوزد س هموزار بوه سوزی‬
‫حقیقت م تزش استا در سیر تکاملی خزد (براساس حرکت جزهری) س با اتحاد با مرات هفوتی‬
‫(براساس قاعد اتحاد عاقل س معقزل) میتزاند اه ظاهر عبزر کرد س به باطن برسد‪.‬‬
‫ج) قرمن که با حقیقت انفان س حقیقت عالم متحد استا دارای ظاهر س بواطنی اسوت کوه‬
‫ظاهر من اه سنخ ال اظا معانی س عبارت است س باطن من حقیقت عینی خارجی است‪.‬‬
‫چ) ع س بر قرمن کریم بهعنزان یص متن دینیا انفان س عالم نیز تأسیلپذیر هفتند‪.‬‬
‫ش) قرمن کریما صرلاً یص پدید هبانی نبزد ا بلکه مفاسی با عالم هفتی اسوت (بور هموین‬
‫اساس تأسی ت قرمنی م صدراا به شدت متأثر اه مبانی هفتیشناختی اسست)‪.‬‬
‫خ) ایجاد حس تأسیلا چیزی نیفت که صرلاً اه طریق علز اکتفابی بوه دسوت میودا بلکوه‬
‫منزط به طی س رهای چهارگانهای است که در سیر تکاملی لرد تحقق مییابد‪.‬‬
‫شناخت م صدرا اه سجزد بهسیژ اه سجزد مدمیا تأثیر مفوتقیمی بور ت فویر س تأسیول اس اه‬
‫قرمن س دیگر متزن دینی داشته است‪ .‬در اندیشه م صدرا قرمن صرلاً یص لرمینود هبوانی نیفوت‬
‫بلکه در عمیقترین معنا قرمن س سجزد مفاسق یکدیگر هفتند‪ .‬بر همین اسواس مویتوزان گ وت‬
‫تأسی ت م صدرا همگی اه سنخ تأسیل سجوزدی اسوت کوه نواظر بور سجوزد س مراتو من اسوت‪.‬‬
‫م صدرا با حس تأسیلی خزد با تل یق سنتهای منتلو ک مویا للفو یا عرلوانی س ت فویریا‬
‫اندیشه تزانمندی را سامان بنشید که تزان مهمزدن م اهیم عرضهشود در عصور کنوزنی را بوه‬
‫نحزی شایفته داراست‪ .‬اس با به کار گرلتن رسش تأسیل س بیان احکا س شرایط منا لهم حقیقوت‬
‫للف ه س الهیات محدسد نکرد س با اصالت دادن به بواطن اموزرا همینوه پوزیش س‬ ‫را در قال تن‬
‫ملرینندگی را ایجاد کرد‪ .‬م صدرا با طرد قشریگری که بر پذیرش منطوق توصگ تواری تأکیود‬
‫داردا لهمهای منتل اه حقیقت را اه طریق رخنه در باطن امزر رسمیت بنشید‪.‬‬
‫نکته قابل تأمل در هفتیشناسی تأسیلی م صدرا این است که سی میوان تأسیول درسوت س‬
‫نادرست تمایز قائل است‪ .‬تأسیل درست من است که با ظاهرا تنالی س ناسواهگاری نداشوته باشود‪.‬‬
‫م صدرا با اعتقاد به م همه میان ظاهر س باطنا معتقد است اصالت ظاهر نباید خدشهدار گوردد؛‬
‫چرا که اگر ظاهر مزرد نظر نبزدا پس به طزر مثال نزسل قرمن بدین صزرت که در دسوت مورد‬
‫استا امری عبث میبزد‪ .‬البته به نظر میرسد م صدرا مو ک معتبور س رسشونی بورای تمییوز س‬
‫‪ 202‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫ت کیص تأسیل درست اه نادرست ارائه نداد باشدا هیرا صرف ساهگاری یا عد ساهگاری با ظواهر‬
‫در بفیاری اه مزارد خزد نیاهمند م ک س معیار دیگری است‪ .‬با این حال سی معتقد است باطنا‬
‫اصل س ظاهر اساسا است‪ .‬بدین معنا که اگر ظاهر نبزدا عبزر به باطن س حقیقوت اشویاء ممکون‬
‫نبزد‪ .‬اه این رس متن چیزی است که میباید اه من برگذشت‪ .‬سجزد متنا بفیار اساسی استا هیرا‬
‫اگ ر متن نبزدا برگذشتنی در کار نبزد س اما در متن ماندن س اه من برنگذشتن س گرلتار پزسوت س‬
‫ظاهر بزدن به معنای را بفتن بر حضزر معانی بلندی است که در لراسزی من متن نه ته است‪.‬‬
‫هنر تأسیل همین است که با ح ‪ .‬ظاهر به معانی نه ته در پس پرد متن پی میبورد‪ .‬بنوابراین‬
‫تأسیلی که ظاهر را درهم میشکند س متن را نادید انگاردا نزعی لجا گفینتی ایجاد میکند که‬
‫(‪)3‬‬
‫در اندیشه صدرایی جایگاهی ندارد‪.‬‬
‫م صدرا تنها سجزد را اصیل س منشأ اثر س من را مبنا س اساس همه قزاعد للفو ی س مفوائل‬
‫الهی دانفته است‪ .‬سی علیرغم این که در بفیاری اه مزارد در چوارچزب متالیزیوص سونتی بوه‬
‫طرش مباحث س نظریات للف ی میپورداهدا سلوی غ لوت اه سجوزد س محوزر قورار دادن مزجوزد س‬
‫ماهیت را نزعی انحراف در تاریخ للف ه تلقی نمزد است‪ .‬م صدرا مانند هایودگر بوه لیلفوزلان‬
‫قبل اه ارسطز اهتما بیشتری نشان میدهد س منان را صاحبان معرلت حقیقی میداندا هیرا ایون‬
‫لیلفزلان لهم سجزد س حقیقت را در علز حصزلی منحصر ننمزد ا بلکه طریق ساقعی شناخت را‬
‫حضزر در محضر سجزد دانفته س حقیقت را انکشاف سجزد تلقی مینمزد اند‪.‬‬
‫در هفتیشناسی تأسیلی م صدرا(‪ )4‬علم بوه سجوزد س مراتو من اه طریوق نوزع خاصوی اه‬
‫شهزدا قابل حصزل استا گرچه این سنن به معنای ن ی استدالل عقلی دربوار معنوای سجوزد‬
‫نیفت‪ .‬عین سنن م صدرا در این بوار چنوین اسوت‪« :‬لوالعلم بهوا اموا أن یکوزن بالمشواهد ًْ‬
‫الحضزریهًْ أس باالستدالل علیها بآثارها س لزاهمهوا لو تعورف بهوا اال معرلوهًْ ضوعی هًْ» (م صودراا‬
‫‪1383‬ا ص ‪. )62‬م صدرا سجزد را حقیقت ساحدی میداند که دارای مرات س درجوات متعودد س‬
‫متکثر است س بر همین اساسا معتقد است هور حقیقتوی اعوم اه انفوانا جهوان س قورمن دارای‬
‫مرات س درجاتی است که یص به یص با هم متناظر س متطابق هفتند‪ .‬م صدرا دربار انفان نیوز‬
‫بهعنزان تنها مزجزدی که حد سجزدی خاصی ندارد س میتزانود در هموه عوزالم هفوتی حضوزر‬
‫داشته باشد س همه عزالم هفتی در درسن اس تحقق داردا قائل بوه مراتو س عزامول سوهگانوه‪.1 :‬‬
‫(‪)5‬‬
‫است‪.‬‬ ‫حس س احفاسا ‪ .2‬خیال س مثال س ‪ .3‬عقل س لزق مثال‬
‫‪203‬‬ ‫شمار ه تاد س یکم‪ /‬سال بیفت س سز ‪ /‬تابفتان ‪1393‬‬

‫‪ .3‬تبیین نسبت وجودشناسی و تأویل‬


‫را‬ ‫تزجه م صدرا به کارکرد ممتاه تأسیل بزد که دیدگا هوای منتلو مزجوزد در دنیوای اسو‬
‫(اهل شریعتا اهل ک ا اهل للف ها اهل عرلان س‪ )...‬به صزرت ماهرانهای با هوم جموع نموزد س‬
‫درهم ممینت س ثابت کرد که چنین نیفت که را رسیدن به حقیقت در تیزل یکی اه دیدگا هوا‬
‫باشد‪ .‬در ساقع م صدرا با این امتزاج دستگا سیژ ای را بنا نهاد که مناطبوان بیشوتری بوه خوزد‬
‫جل کرد س قلمرسهای سسیعتری را مبیاری نمزد‪.‬‬
‫این نحز جهانبینی س انفانشناسی چه تأثیری در لهم م صدرا اه تأسیل داشته است؟ بوه‬
‫تعبیر دیگرا م صدرا در ت فیر س تأسیل قرمن س دیگر متزن دینی تا چوه انوداه متوأثر اه نگورش‬
‫خاص خزد به سجزدا جهان س انفان است؟ م صدرا براساس تصزیری که اه مرات سجزدی عوالم‬
‫س انفان ارائه نمزد ا مرات س درجاتی برای قرمن کریم قائل شد س ظاهر من را با ظواهر انفوان س‬
‫ظاهر عالم تطبیق داد س معتقد است مادامی که انفان تنها اه حزاس ظاهری کمص بگیورد س در‬
‫عالم ماد س محفزسات منحصر باشدا لقط میتزاند اه ظاهر جفومانی قورمن بهور منود گوردد س‬
‫درک باطن قرمن اه این طریقا غیرممکن است‪ .‬در نظر م صدرا گرچه قورمن حقیقوت ساحودی‬
‫استا اما مانند انفان س عالما سمرات است س در هر مرحله اه مراحل مثال س عالم ماد به شکل‬
‫مناس من مرحله تحقق دارد‪ .‬کاملترین مرتبه منا نزری است کوه در بواالترین مراتو عوزالم‬
‫هفتی سجزد دارد س ناهلترین مرتبه من همان ال اظ س کلماتی است که در عالم حس س مواد در‬
‫دسترس ما انفانها قرار دارد‪ .‬م صدرا تأسیل را مرتبه تکامل یالته ت فیر تلقی نمزد س ت فویر‬
‫را مربزط به ظاهر س تأسیل را مربزط به باطن میداند‪ .‬برای لهم س ت فیر قرمن باید همانگزنه که‬
‫قرمن کریم اه عالم عقزل به عالم ن زس س مثال س سپس به عالم مادی ناهل شد س ایون حقیقوت‬
‫ساحد با مرات س عزالم سجزدی تعین پیدا کرد ا م فر نیز باید ننفت به ت فیر معنای ظواهری‬
‫بپرداهد س اه طریق حزاس ظاهری س علز حصزلی معنای ال اظ س عبارت قرمن را دریالت نماید س‬
‫سپس برای لهم س درک بطزن س اعماق قرمن با تص یه باطن س استمداد اه حزاس درسنی س کش‬
‫س شهزد به عزالم باالتر س ر نماید س بدین صزرتا به تأسیل امزر نائل مید‪.‬‬
‫م صدرا به ساسطه تصزیری که اه انفان ارائه داد ا انفان را تنها مزجزدی میدانود کوه در‬
‫بدس پیدایش دارای ماهیت معین استا سلی در ادامه سیر تکامل خزد هرگز محودسد بوه ماهیوت‬
‫معینی نیفت‪ .‬بر همین اساسا معتقد است مدمی به حکم اصل حرکت جزهریا پیزسته ارتقواء‬
‫‪ 204‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫سجزدی پیدا میکندا اه عالم ماد عبزر کرد س با سیر در عزالم برتر (به حکم اصل اتحاد عوالم س‬
‫معلز )ا با عزالم س مرات سجزدی متحد میگردد س اه این طریق است که میتزاند بوه دریالوت س‬
‫الهی نائل مید‪.‬‬ ‫لهم مرات عالی عالم هفتی س ک‬
‫م صدرا در عین حال که در ت فیر س تأسیل قرمن تزجه به ال اظ س ظزاهر قرمن س جنبههای‬
‫ادبی س هنری من را اله میداند س استنراج احکا لقهی س حقزقی س نظایر اینها را ناشی اه تودبر‬
‫س مطالعه در همین ظزاهر عبارات میداندا معتقد است بفند کردن به ال اظ س عبارات ظواهری‬
‫قرمنا برای جفتجزی معانی ظاهری س نکات ادبیا چیزی جز پائین مسردن قرمن توا سوطح یوص‬
‫اثر ادبی محض ننزاهد بزد‪ .‬بنابراین در نظا لکری م صدراا ت ش برای نیل بوه معوانی مواسراء‬
‫ظزاهر که اه طریق ت فیر ل ظی غیرممکن استا یص ضرسرت است‪ .‬یص م فر ناگزیر اسوت بوه‬
‫تأسیل میات س عبارات قرمن بپرداهد س با سرسد به الیههای عمیوق س بطوزن قورمن تو ش کنود توا‬
‫معنای تاه تر س عالیتری اه قرمن کریم به دست مسرد‪ .‬صرلاً خداسند متعوال س معصوزمین(ع) کوه‬
‫مصداق باره انفان کامل هفتندا تأسیل کل قرمن را میدانند‪ .‬انفانهای دیگر نیوز در اثور ارتقواء‬
‫سجزدی س اتحاد با عزالم برتر س به کمص مکاش ها اشراق س عقل رسوته اه محودسدیتهوای عوالم‬
‫ماد ا میتزانند در مزاردی به تأسیل صحیح میات قرمنی نائل میند‪ .‬سی رسیدن بوه بواطن اموزر را‬
‫در تزان هر کس نمیداندا بلکه داشتن استعداد اتیا علز لدنی س عد سابفتگی به دنیا س لذایذ‬
‫من را اه شرسط اله این کار میداند‪ .‬بدیهی است م صدرا هر تأسیلی را صحیح نمیداند س چنین‬
‫(‪)6‬‬
‫تأسیلی نباید منالی با ظاهر عبارات س میات باشد‪.‬‬
‫مطلبی که اله است در اینجا به من اشار کنیما تطبیقی است کوه م صودرا میوان عوالما‬
‫قرمن س انفان برقرار نمزد است‪ .‬سی در مزارد عدیود ای به تطبیوق این سوه ساقعیت کوه اه من‬
‫با عنزان کتاب یاد میکندا پرداخته س معتقد است که حقیقت تأسیل چیزی جز انطبواق س ایجواد‬
‫مزاهنه میان انفانا عالم س قرمن نیفت‪ .‬سی بر همین اساس اه طرلی غایت للف ه را تبدیلشدن‬
‫انفان به عالم عقلی مشابه عالم عینی دانفته س اه طرف دیگر به جهت انطبواق قورمن بوا عوالم س‬
‫مد ا انکشافِ مرات ِ عالم س بزاطن قرمن را در گرس انکشافِ مرات ِ سجزدیِ خزدِ لرد دانفته است‪.‬‬
‫تزجه به ماهیت خاص انفان س مرات من س همچنوین نفوبت ایون مراتو بوا عوزالم س درجوات‬
‫است‪.‬‬ ‫سجزدی در مفئله "شناخت" اه ممیز های اصلی علمشناسی صدرایی‬
‫‪205‬‬ ‫شمار ه تاد س یکم‪ /‬سال بیفت س سز ‪ /‬تابفتان ‪1393‬‬

‫م صدرا هرگز به عنزان یص م فر به ت فیر متزن بفند نکرد ا بلکوه بوا شوناخت مراتو‬
‫هفتی س عزالم سجزدی س همچنین مرات سجزد مدمیا ضرسرت تأسیل س عبزر اه ظاهر به باطن را‬
‫به صزرت کلی مطرش نمزد است‪ )7(.‬م صدرا در خصزص این که چرا برخی اه الراد بوا بواطن س‬
‫تأسیل قرمن منال ت کرد س چنین پنداشتهاند که قرمن مانند هر کتواب دیگوری دارای ال واظ س‬
‫معانی ظاهری س مشنص است س تجاسه اه این ظاهرا جایز نیفتا(‪ )8‬بوه ت صویل سونن گ توه س‬
‫سپس به ابطال نظریه منان پرداخته است‪ .‬م صدرا در خصزص اینکه چرا برخی لقط به معنوای‬
‫ظاهری قرمن اکت ا نمزد س برای قرمن جز معانی س ت اسیر محدسدی که تزسط برخوی م فوران‬
‫مشهزر مانند ابن عباس س دیگران کر شد ا معانی دیگری قائل نیفتندا دس دلیل کر مویکنود‪:‬‬
‫دلیل ننفت غلبه احکا ظاهری برای این سنخ اه الراد س عود تزانوایی ایشوان اه لهوم س درک‬
‫بزاطن س اسرار قرمن است‪ .‬دلیل دس استناد این گرس به حدیث مشهزر‪« :‬من لفّر القورمن برأیوه‬
‫للیتبزّء مقعد من النار» س عد دریالت معنای صحیح من است‪ .‬م صدرا معتقد اسوت کوه نهوی‬
‫ت فیر به رأی هرگز به معنای عد تدبر س تعمق در میات قرمن نیفت‪ .‬سی در اینجا به رسایتی اه‬
‫اما علی(ع) اشار میکند که لرمزد‪« :‬اال ان یؤتی اهلل عبداً لهما لی القرمن» س هم چنین سونن‬
‫من حضرت دربار ت فیر سزر لاتحه که لرمزدند‪« :‬لز شئت ألسقدت سبعین بعیوراً مون ت فویر‬
‫لاتحهًْ الکتاب» س سپس نتیجه میگیرد که اگر میات قرمنی صرلاً معنوای ظواهری بوزدا در ایون‬
‫صزرت معنای سننان یادشد چه میتزانفت باشد‪ .‬سی در ادامه اشار میکند بوه موزردی کوه‬
‫پیامبر اکر (ص) میه شری ه «بفم اهلل» را بیفت مرتبه تکرار نمزد س ایون را دلیول بور تودبر در‬
‫معانی متعدد س متکثر این میه دانفتهاند‪ .‬م صدرا با کر این رسایات س چند موزرد دیگور نتیجوه‬
‫میگیرد‪« :‬لهذ األمزر تدل علی أن لی لهوم معوانی القورمن مجوال رحو س متفوع بوالنا لو ن‬
‫المنقزل من ظاهر الت فیر لیس منتهی اإلدراک لیه» (م صدراا ‪1375‬ا ص ‪.)71‬‬
‫سپس در معانی ت فیر به رأیا تحلیل دقیقتری ارائه داد س میگزید‪ :‬ت فیر به رأیی که اه‬
‫من نهی شد ا منظزر ترک استنباط در لهم س اکت ا به ظاهر عبارات یا امری غیور اه ایون اسوت‪.‬‬
‫صزرت اسل به دالیلی چند باطل است که به چند مزرد اشار میکنیم‪.‬‬
‫دلیل اسل اینکه اگر لهم س استنباط اه میاتا مشرسط س محودسد بوه شونیدن اه پیوامبر(ص)‬
‫بزدا در این صزرت اله میممد اکثر منچه صحابه س تابعین اه جمله ابن عباسا عبداهللابنمفعزد‬
‫‪ 206‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫س نظایر اینها گ تهاندا نظر شنصی منان س مصداق ت فیر به رأی باشدا بهسیژ که سننان منها در‬
‫بفیاری اه مزارد با یکدیگر قابل جمع نیفت‪.‬‬
‫دس اینکه صوحابه در ت فویر برخوی اه میوات اخوت ف نموزد س اظهارنظرهوای منتلو س‬
‫متضادی داشته اند که قابل جمع نیفتند س پیداست که این ت اسویرِ منتلو ا تمامواً من چیوزی‬
‫نیفت که اه پیامبر(ص) شنید باشندا هیرا پیامبر(ص) هرگز در خصزص یص میه استنباطهوای‬
‫متضاد ارائه نمیداد‪.‬‬
‫سز ا استناد م صدرا به میه شری ه «لعلمه الذین یفتنبطزنه منهم» اسوت کوه داللوت بور‬
‫استنباط س لهم اشناص دارد؛ به گزنهای که هر کفی به انداه قوزت لهوم س گفوتر علوم خوزد‬
‫میتزاند اه میات قرمنی استنباط داشته باشد‪.‬‬
‫م صدرا در ادامها برداشت خزد را اه ت فیر به رأیی که اه من منع شود ا بیوان مویکنود س‬
‫اظهار میدارد که‪ :‬نهی سارد در این حدیث میتزاند دس سجه داشته باشد‪ :‬اسلا منظزر اه ت فیر به‬
‫رأیا این باشد که شنص در یص مفئله دارای رأی س نظری شنصی بوزد س خزاسوت لوردی اس‬
‫این باشد که نظر س رأی خزد را اثبات کند س بنابراین مطابق رأی خوزد بوه تأسیول س ت فویر میوه‬
‫بپرداهد‪ .‬دس ا در ت فیر س لهم قرمن صرلاً به دانش عربیت خزد اکت ا نمزد س استنباط معوانی را‬
‫لقط منحصر به این حزه بداند‪ .‬در این صزرتا طبیعی است کوه در بفویاری اه موزارد مرتکو‬
‫(‪)9‬‬
‫سزء لهم خزاهد گردید‪.‬‬
‫نهایت منکه م صدرا با صراحت تما رسش تأسیل را پذیرلته س من را بوه تموا اموزر تعمویم‬
‫داد است‪ .‬همان طزر که گذشتا سی با اسوتناد بوه سوننی اه پیوامبر اکور (ص) کوه لرموزد‪:‬‬
‫«الناس نیا ل ا ماتزا انتبهزا»ا چنین اظهار میدارد که‪« :‬هر چه انفان در عالم دنیا میبیندا به‬
‫منزله رؤیای شنص خزاب س در ساقع نزعی خیال است که باید به ناچار تأسیل گردد س به اصول س‬
‫ریشه من ارجاع داد شزد»‪ .‬براساس این بینشا همان طزر که رؤیا دارای معوانی پشوت پورد س‬
‫نیاهمند تعبیر س تأسیل استا تما امزری که در این عالم تحقق دارد نیز دارای اصول س ریشوهای‬
‫در عزالم مالزق حفی است که برای دریالت س بیان من حقایقا راهی جز تأسیول سجوزد ننزاهود‬
‫داشت‪ .‬تأم ت تأسیلی م صدرا در متن هفتی که شامل سه کتاب تکزینا تدسین س ن وس اسوت‬
‫س ت ش در جهت تطبیق میان این سه کتاب س بیان هماهنگی میان منهاا اه اهمیت ممتاه تأسیل‬
‫در هفتیشناسی تأسیلی م صدرا حکایت میکند‪ .‬تأسیل سجزدی مزرد نظور م صودرا عبوارت اه‬
‫‪207‬‬ ‫شمار ه تاد س یکم‪ /‬سال بیفت س سز ‪ /‬تابفتان ‪1393‬‬

‫تطبیق میاتا کلمات س حرسف کتاب قرمنی با میاتا کلمات س حرسف ملاقی س کتابالون س اسوت‪.‬‬
‫با تزجه به اسصاف تأسیل سجزدی مزرد نظر م صدراا نتایج هیر حاصل میشزد‪:‬‬
‫ال ) سجزدا حقیقت اصیل س ساحدی است که دارای مرات س درجات است‪ .‬ب) الهمه سجزد‬
‫درجات س مرات طزلیا سجزد ظاهر س باطن در هر امری است‪ .‬پ) بواطن هور اموریا حقیقوت س‬
‫اصل من را تشکیل میدهد‪ .‬ت) حقیقت س اصل هر چیزی در ساقع همان تأسیل من است‪.‬‬
‫ث) مدمیمیتزاند به باطن س حقیقت امزر که همان تأسیل منهاستا دست یابد‪.‬‬
‫ج) انفان تنها مزجزدی است که قابلیت ارتقاء سجزدی دارد‪.‬‬
‫چ ) ارتقاء سجزدی انفان س نیل به بزاطن امزر اه طریق دس قاعد اصویل حرکوت جوزهری س‬
‫اتحاد عاقل س معقزلا قابل تبیین است‪.‬‬
‫ش) مطابق اصل حرکت جزهریا انفان در سلزک معنزی س بواطنی خوزدا تکامول سجوزدی‬
‫یالته س براساس قاعد اتحاد عاقل س معقزلا متناس با درجات سجزدی خزد با مراتو سجوزدی‬
‫هفتی س بزاطن قرمنی متحد میگردد‪.‬‬
‫خ) تنها با اتحاد با سجزد س مرات من است که انفان میتزاند حقیقت س ملکزت اشویاء را در‬
‫درسن خزد مشاهد نمزد س به منها علم س معرلت پیدا کند‪.‬‬
‫د) طی این مراحل سجزدیا بدسن تهذی ن س س تزکیه باطنا مقدسر س میفزر ننزاهد بزد‪.‬‬
‫) در تأسیل سجزدیا حقیقت س باطن انفانا عالم س قرمن به سجزدی ساحد مزجوزد اسوت س‬
‫تغایر س دسگانگی منها ظاهری س م هزمی خزاهد بزد‪.‬‬
‫ر) «تأسیل سجزدی» صدرایی س «هرمنزتیص» به معنای اصزل س مبانی ت فویری کوه صورلاً‬
‫یص لرمیند هبانی استا دس مقزله کام ً مجزا هفتند‪.‬‬
‫م صدرا خزد مدعی است که با طی مراحل س اس ار چهارگانوه معنوزیا تزانفوته بوه مودد‬
‫عنایت الهی اه ظزاهر امزر عبزر کرد س به مشاهد باطن امزر نائل میود‪ .‬بویتردیود اس بوه شوکل‬
‫ماهرا نه س بفیار بدیعا تزانفته کی یت سیر باطنی س نحز امکان س نیل به باطن امزر را به کموص‬
‫اصزل للف ی خزد به سیژ دس اصل اصیل حرکت جزهری س اتحاد عاقل س معقزل تبیین س تحلیل‬
‫عق نی نماید‪ .‬اس با کش مزاهنه میان ظاهر س باطن س محفزس س معقزل تزانفته با کلیود تأسیول‬
‫اه ظاهر امزر گذشته س به کش باطن س حقیقت اشیاء نائل مید‪ .‬تأمل در هفتیشناسی م صودرا‬
‫س تأکید بر محزرهایی که در باال کر شدا نشان میدهد که م صودرا اه تأسیول بوه عنوزان یوص‬
‫‪ 208‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫رسش در کش س تبیین بفیاری اه امزر است اد نمزد س به نیکزترین سجوه کوارکرد ممتواه ایون‬
‫رسش را در معنای خاص خزد به سیژ در ت فیر س تأسیول میوات قورمن س سوننان معصوزمین(ع)‬
‫(‪)10‬‬
‫است‪.‬‬ ‫اثبات نمزد‬

‫‪ .1-3‬نسبت انسان و جهان‬


‫نفبت میان «انفان» س «جهان»ا نزد م صدرا به لهم بهتر موا اه للفو ه علوم سجوزدی اس مودد‬
‫میرساند‪ .‬در انفانشناسی م صدرا که به شودت متوأثر اه عرلوان اسو می اسوتا انفوان تنهوا‬
‫مزجزدی است که دارای ماهیت مشنص س معین نبزد س همزار به سزی لعلیتها س امکانهای‬
‫بی نهایت که در پیش رس داردا م تزش س منکش است‪ .‬م صدرا اه طریوق کشو س شوهزد س بوه‬
‫کمص اصزل للف ه متعالیه به سیژ دس اصل حرکت جزهری س اتحاد عاقل س معقزل در پی تبیین‬
‫نفبت انفان با عالم برممد است‪ .‬در هفتیشناسی م صدراا لورض انفوان بودسن عوالم س عوالم‬
‫بدسن انفان امری غیرممکن مینماید‪ .‬سی معتقود اسوت انفوان س مراتو سجوزدی اس متنواظر س‬
‫مطابق با عالم س مرات سجزدی من است؛ به گزنهای که احکا هر یص در خصزص دیگری صدق‬
‫میکند‪ .‬م صدرا در تبیین نفبت انفان با عالم به شدت متأثر اه محویالودینابونعربویا چهور‬
‫برجفته عرلان اس می است‪ .‬م صدرا به تبع محیالودین سوعی مویکنود عوالمداری انفوان را‬
‫بهگزنهای مطرش کند که اساساً لرض انفان منهای عوالم س عوالم منهوای انفوان منت وی گوردد‪.‬‬
‫بنابراین میتزان گ ت اسالًا تبیین نفبت انفان با عالم در اندیشه م صدرا با صبغه عرلوانی س نوه‬
‫للف ی صزرت پذیرلته س ثانیاًا انفان مزرد نظر در اینجاا انفان کامول اسوتا هیورا تنهوا انفوان‬
‫کامل است که به درجهای اه ارتقاء سجزدی نائل ممد که حقایق عینیه سجزدا جزس ات اس س بوه‬
‫مثابه اعضاء س جزارش اس میباشد‪ .‬م صدرا در نفبت میان انفان س عالم معتقد است‪:‬‬
‫ال ) میان کتابهای تکزین (عالم)ا تدسین (قرمن) س ن س (انفوان) مطابقوت کامول برقورار‬
‫است‪.‬‬
‫ب) همانگزنه که قرمن دارای ظاهر س باطنی استا انفان س عالم نیز دارای ظواهر س بواطنی‬
‫هفتند س باطن هر چیزی حقیقت من چیز است که اه طریق تأسیل میتزان به من دست یالت‪.‬‬
‫پ) ظاهر انفان در دنیا س باطن اس در مخرت است‪ .‬هر چه در دنیاستا اصول س حقیقوت من‬
‫در مخرت است س هر چه در این دس عالم استا نمزنهای در عالم انفانی دارد‪.‬‬
‫‪209‬‬ ‫شمار ه تاد س یکم‪ /‬سال بیفت س سز ‪ /‬تابفتان ‪1393‬‬

‫ت) مرات س درجات عزالم سجزدی به گزنهای متناظر س مطابق با مراتو س درجوات سجوزد‬
‫انفان است که احکا هر یص در خصزص دیگری صادق است‪.‬‬
‫ث) انفان در بدس پیدایشا ماهیت معینی نداردا اما در اثر سلزک معنوزی خوزد مویتزانود‬
‫متناس با استکمال سجزدی خزیشا با مرات س عزالم سجزد متحد گردد‪.‬‬
‫ج) مشاهد س انکشافِ مرات ِ سجزد س عزالمِ هفتی در گرسی مشاهد س انکشاف درسنی لورد‬
‫است‪.‬‬
‫چ) غایت اس ار اربعه س سلزک معنزی در حکمت متعالیه صدراییا تبدیل انفان بوه عوالمی‬
‫عقلی شبیه عالم عینی است‪.‬‬
‫ش) انفان کامل که مظهر جمیع ص ات جمال س کمال استا تما مراحل س عوزالم سجوزدی‬
‫را سیر نمزد س با حقایق عینی س خارجی متحد است‪.‬‬
‫خ) اتحاد با حقایق عینی س خارجی لراتر اه من چیوزی اسوت کوه در قاعود اتحواد عاقول س‬
‫معقزل مزرد نظر است‪.‬‬
‫(‪)11‬‬
‫د) حذف ثنزیت میان هن س عین (انفان س عالم) مهمترین الهمه اتحاد باالست‪.‬‬
‫اکنزن میتزانیم ادعا کنیم که م صدرا در بحث اه نفبت «انفان» س «جهان» خیلی پیشتر‬
‫اه جنبش پدیدارشناسی در غربا دست به نزمسری هد است‪ .‬میدانیم که در سونت متالیزیوص‬
‫غرب تا پیش اه ظهزر پدیدارشناسیا برای تبیین رابطه انفان با عالم در عمل معرلتا اه الگوزی‬
‫رایج سنتی سزی و ابژ است اد میشد‪ .‬بر پایه این الگز که مبتنی بور تحلیول رایوج اه سواختار‬
‫سجزدی انفان س ارتباط سی با عالم استا عالم اسلین بوار اه طریوق معرلوت س بوه ساسوطه من بور‬
‫انفوان گشوزد میشوزد س انفوان پویش اه منا هیووس نفبتووی بوا عالووم نوودارد‪ )12(.‬در ایوون‬
‫تبیین‪ -‬به ناچار‪ -‬انفان به سزی س اشیاء به ابژ های صرف تقلیل مییابد س شکالی عمیوق میوان‬
‫این دس ایجاد می شزد‪ .‬هایدگر معتقد است پیشینه است اد اه الگوزی یادشود در تبیوین رابطوه‬
‫انفان با عالما به سرتاسر سونت دیرپوای متالیزیوص غورب بواهمیگوردد‪ .‬اه ایون رسا سی تواریخ‬
‫متالیزیص اه ال طزن تا نیچه را تاریخ پیدایش س گفترش سزبژکتیزیفم میداند‪.‬‬
‫اه نظر هایدگرا متالیزیص غربی ‪ -‬که اصزالً بر م هز جزهر مبتنی است‪ -‬انفان را بهعنزان‬
‫جزهری در کنار سایر جزاهر مزرد مطالعه قرار میدهد‪ .‬البته جزهری که دارای نزعی تمایز اتی‬
‫با جزهر دیگر است (من تمایز اتی همان اندیشه یا لزگزس است)‪ .‬هایدگر معتقد است این نگا‬
‫‪ 210‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫به انفان س تبیین سجزدی سی با است اد اه مقزله جزهرا نزعی بدلهمی است که در کول سونت‬
‫للف ی غرب به چشم میخزرد‪ .‬این نگا غلط در دسر جدید س در للفو ه دکوارت بوه اسج خوزد‬
‫میرسدا هیرا دکارت میان انفان به عنزان جزهر اندیشمند س عالم بهعنزان جزهر دارای امتودادا‬
‫تمایزی اتی س شکالی عمیق ایجاد کرد‪ .‬اه این رسا دکارتا انفان دکارتی را انفوان بودسن عوالم‬
‫میداند‪.‬‬
‫البته با ظهزر پدیدارشناسیا به خصزص در للف ه هایدگرا ما بوا تبیوین جدیودی اه نقوش‬
‫انفان در عمل معرلت مزاجه میشزیم؛ تبیینی که بر پایه منا ساختار سجزدی انفوان نوه تنهوا‬
‫مانعی برای سصزل به اشیاء لی ن فه ننزاهد بزدا بلکه اشیاء لین فه لقوط بوه ساسوطه سواختار‬
‫سجزدی انفان مشکار می شزند‪ .‬همچنوین شوکل دیگوری اه ایون تبیوین را در للفو ه م صودرا‬
‫میتزان جفتجز کرد؛ چرا که اه دیدگا م صدرا نیز سجزد انفان در عمل معرلت چیزی لراتر اه‬
‫لزش س ید یا میینهای است که صزر اشویاء در من مرتفوم شوزد‪ .‬نقوش سجوزد انفوان در عمول‬
‫معرلتا همانا مشکارساهی س پرد گشایی است‪ .‬اه نظر م صودرا نقوش انفوان در عمول معرلوت‬
‫صرلاً نزعی مشکارساهی است کوه در پرتوز منا شویء منگزنوه کوه هفوتا خزیشوتن را ظواهر‬
‫میساهد‪ .‬انفان چیزی اه خزد بر اعیان تحمیل نمویکنود‪ .‬اس بوه دلیول سواختار س نحوز خواص‬
‫سجزدی خزدا اجاه میدهد که اشیاء منگزنه که هفتندا خزیشتن را بنمایانند(‪( )12‬هموانیهوا س‬
‫اکبریانا ‪1388‬ا صص ‪.)15-17‬‬

‫‪ .2-3‬نسبت انسان و حقیقت‬


‫نفبت میان «انفان» س «حقیقت» اه نکات مهوم دیگور در لهوم للفو ه علوم اشوتدادی اسوت‪.‬‬
‫م صدرا معتقد است‪:‬‬
‫ال ) حقیقت هر امری صرلاً همان نمزدهای ظواهری نیفوتا بلکوه اه بورای هور ظواهریا‬
‫باطنی س اه برای هر چیزیا حقیقتی است تا به «حقیقهًْ الحقایق» منتهوی گوردد‪ .‬اساسواً تأسیول‬
‫چیزی جز سیر اه ظاهر بوه بواطن (حقیقوت اشویاء) نیفوت (م صودراا ‪1360‬ا ج ‪6‬ا ص ‪289‬؛‬
‫م صدراا ‪1375‬ا ص ‪.)169‬‬
‫است‪ .‬به گزنهای که هر مرتبهای نفبت به مادسن خوزد‬ ‫ب) حقیقت امری ساحد س سمرات‬
‫باطن س نفبت به مالزق خزد ظاهر محفزب میگردد‪.‬‬
‫‪211‬‬ ‫شمار ه تاد س یکم‪ /‬سال بیفت س سز ‪ /‬تابفتان ‪1393‬‬

‫پ ) حقیقت به معنای انکشاف سجزد است که این انکشاف س ظهزر به کموص حوس تأسیول‬
‫صزرت میگیرد‪.‬‬
‫ت) حقیقت به معنای مطابقت ‪-‬که رهآسرد منطق ارسطزیی است ‪ -‬همان صدق اسوت کوه‬
‫سص قضیه بزد س در شبکه ال اظ س م اهیم قرار میگیرد‪ .‬این معنای حقیقت یکی اه معانی من‬
‫س مرتبه ناهل س رقیق حقیقت اصیل میباشد‪.‬‬
‫ث) حقیقت به عنزان یص کل قابل دسترسی نیفتا چه اه سیژگیهای مهم منا این اسوت‬
‫که در عین حال که چهر مینمایدا در پرد لرس میرسد‪.‬‬
‫ج ) م صدرا در عین حال که در لضای منطق ارسوطزییا حقیقوت بوه عنوزان مطابقوت را‬
‫بهعنزان سص قضیه صادق میپذیردا اما ضمن بیان معانی حقا تصوریح مویکنود کوه حقیقوت‬
‫تما اشیاءا خداسند متعال است‪.‬‬
‫چ) حقیقت امری درسنی است به گزنهای که حقیقت منهای انفانا معنا س م هز محصولی‬
‫ندارد‪ .‬دیدگا م صدرا در خصزص انکشاف سجزد س مرات من س نیل بوه حقیقوتا بوا تزجوه بوه‬
‫ماهیت انفان قابل لهم است‪ .‬در این دیدگا ا انفان تنها مزجزدی است که ماهیت معین نودارد‬
‫س همزار به سزی حقیقت م تزش است‪.‬‬
‫ش) انکشاف سجزد س نیل به حقیقت اه طریق منطق ارسوطزیی س اه طریوق م واهیم س علوز‬
‫اکتفابی غیرممکن است‪.‬‬
‫خ) میان باطنگرایی س هنگرایی ت است بفیار است‪ .‬در این دیدگا کفانی هفوتند کوه اه‬
‫طریق تص یه باطن س تهذی ن س حقایقی را کش میکنند که اه طریوق دیگور کشو شودنی‬
‫نیفت‪ .‬این تزجه به باطن به معنای درسنگرایی نیفت که لرد رابطه خزد را با خارج قطع کورد‬
‫باشدا بلکه میخزاهد به صزرت عمیقتر اه جای دیگر با بیرسن خزد رابطه برقرار کند‪.‬‬
‫د) نظرگا م صدرا دربار نفبت مدمی بوا حقیقوتا بوا پوذیرش منطوق توصگ تواری س یوا‬
‫نیفت‪..‬‬ ‫مشرسعیت تنها یص منطق قابل جمع‬
‫لیض کاشانی شاگرد س داماد م صدرا بر تکثر لهمها اه حقیقت ساحد س صحت منها تصوریح‬
‫میکند‪ ...« :‬انّ لکل معنی من المعانی حقیقهًْ س رسحاً س له صوزر ًْ س قالو س قود یتعودد الصوزر س‬
‫القزال لحقیقهًْ ساحد ‪ ...‬س مما کر یظهر سوب اخوت ف ظوزاهر ا یوات س االخبوار الوزارد لوی‬
‫اصزل الدین س لص النها مما خزط به طزائ شتّی س عقزل منتل ه لیج ان یکلّوم کول علوی‬
‫‪ 212‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫قدر لهمه س مقامه س مع هذا لالکول صوحیح غیور منتلو مون حیوث الحقیقوهًْ س ال مجواه لیوه‬
‫اص ً»(‪( )13‬لیض کاشانیا ج اسلا صص ‪ .)31-32‬در عین حال باید متذکر شزیم که ایون کثورت‬
‫حقیقت به نفبیگرایی معرلتی منتهی ننزاهد شدا هیورا در بواب اکتشواف حقیقوتا م صودرا‬
‫اعتقاد دارد که منبع شناخت لراتری به نا شهزد عرلانی (با منشأیت قل ) سجزد دارد که نزعی‬
‫سراء اکتشاف عقلیه است که هنجیر نفبیت لهم را میگفلد س مفتقیماً اه منبعی کوه بور هموه‬
‫حقایق عالم لیزیکی س ماسراء من محیط استا کف معرلت مینماید (ان اهلل یحزل بین المورء س‬
‫قلبه)‪ .‬این منبع شناخت در ت کر تحلیلی‪ -‬پزهیتیزیفتیا مردسد س در ت کر همینهگرایوی مغ وزل‬
‫یا مفکزت ماند است‪ .‬تزضیح منکه م صدرا معتقد است انفوانهوای کامول در مراحول نهوایی‬
‫معرلتا اه طریوق شوهزد عرلوانی س سق عارلانوه س در سوایه عنایوت خداسنودا پورد نفوبیت را‬
‫میگفلند س میتزانند به همه حقایقی که عقل س دیگر منابع معرلت اه دسترسی بوه منهوا عواجز‬
‫هفتندا نائل شزند‪ .‬م صدرا اعتراف میکند که بفیاری اه معارف خزد را به ساسطه الطاف الهوی‬
‫س کش س شهزدی ن فانی که خداسند به اس عنایت کرد ا به دست مسرد اسوت‪ .‬معوارلی کوه توا‬
‫پیش اه منا نتزانفته بهسسیله استدالل س برهان به منها دست یابودا اموا بوهساسوطه الاضوه انوزار‬
‫ملکزتی خداسند (به منزله الاضهکنند همه معارف)ا اه منها مگا شد است‪ .‬به عقیود م صودرا‪:‬‬
‫«لمرتبهًْ مکاش اتهم (اکابر العرلاء) لزق مرتبهًْ البوراهین لوی الواد ًْ الیقوین‪ .‬لالبرهوان الحقیقوی‬
‫التنال الشهزد الکشو ی لیقوین لالبرهوان الحقیقوی ال تنوال الشوهزد الکشو ی»‪ .‬سی مضوالاً‬
‫میگزید‪ ...« :‬لالکاملزن (أیالعارلزن) علمزا الحقائق علماً ال یطرد علیوه ریو لهوم» (م صودراا‬
‫‪1361‬ا ص ‪.)40‬‬

‫فرجام‬
‫گرچه لیلفزلان تاکنزن بفیار مجدانه در حل مفئله علم ت ش کرد اند س در ت فویر س تحلیول‬
‫چگزنگی تزلید س رشد معرلت بشری نظریههای گزناگزنی را ارائه داد اند؛ بیتردید هنزه ابهامات‬
‫س نارساییهای لراسانی دامنهگیر این نظریههاست که اله است را حل من را در انق بی بنیوادین‬
‫در حزه های سجزدشناسی س انفانشناسی س رسششناسی علز جفتجز کرد‪ .‬بوا نادیود گورلتن‬
‫الیههای اصلی هفتی س تأکید صرف بر حزه لیزیکوال س منحصور کوردن علوز صورلاً در علوز‬
‫تجربی س حفی نمیتزان به چالشهای پیش رسی لیلفزلان علم پاسخ داد‪ .‬شواید تزجوه برخوی‬
‫لیلفزلان غربی مانند گادامر به للف ههای شرقی را نیز در همین راستا بتزان تزجیه کرد‪.‬‬
‫‪213‬‬ ‫شمار ه تاد س یکم‪ /‬سال بیفت س سز ‪ /‬تابفتان ‪1393‬‬

‫للف ه اس می بهسیژ للف ه متعالیه صدرایی‪ -‬همانطزر گذشت‪ -‬در پرتز هفوتیشناسوی‬
‫تأسیلی خزد س نگا اشتدادی به سجزد س حقیقت س لهم اه حقیقتا نزعی اه علمشناسوی سجوزدی‬
‫را عرضه میکند که به سهم خزد میتزاند هم در تبیین س ت فیر نظریههای بزرگ علموی م یود‬
‫التد س هم مبنای تزلید نظریههای علمی جدیود ساقوع شوزد‪ .‬منچوه در ایون مقالوه ممود اسوتا‬
‫میتزاند لتح بابی برای تدسین س عرضه للف ه علم اشتدادی محفزب گردد‪.‬‬

‫پانوشتها‪:‬‬
‫(‪ )1‬یکی اه مهمترین سجز تمایز للف ه غرب س للف ه اس می در همین دسگانهانگواریهوایی اسوت کوه در للفو ه‬
‫اس می در پرتز مفئله تزحید حلسلصل شد است‪ .‬در للف ه دکارت بوهسیوژ س بعودها در کانوت س دیگوران‬
‫ثنزیت بین لاعل شناسا س متعلَّق شناسایی س همینطزر ثنزیت بوین ن وس س بودن س نوزمن س لنوزمن س عوالم‬
‫طبیعت س ماسراء طبیعت س نظایر اینها همینهساه شکاکیت س نفبیت در لهم شد است‪.‬‬
‫(‪ )2‬برای تزضیح بیشتر رجزع شزد به (بیدهندیا ‪1383‬ا پ)‬
‫(‪ )3‬در تأسیل سجزدی م صدرا نقش پیشلرضها س پیشدانفتههای م فر س مؤسّل س همچنین توأثیر عنصور لاصوله‬
‫همانی که در هرمنزتیص جدید نقش بفیار مهمی ای ا میکندا چندان مزرد تزجه قرار نگرلته است‪.‬‬
‫(‪ )4‬برای تزضیح بیشتر رجزع شزد به‪( :‬اعزانی س بیدهندیا ‪.)1382‬‬
‫(‪. )5‬برای تزضیح بیشتر رجزع شزد به‪( :‬بیدهندیا ‪.)1387‬‬
‫(‪ )6‬دیدگا های مرحز ع مه طباطبایی در این خصزص چنین است‪:‬‬
‫‪ -‬تأسیل جنبه سجزدشناختی دارد‪.‬‬
‫‪ -‬تأسیل در قرمن همان حقیقت عینی س خارجی قرمن است‪.‬‬
‫‪ -‬حقیقت چیزی نیفت که در لباس ال اظا معانی س م اهیم تنزل پیدا کند‪.‬‬
‫‪ -‬سرمنشأ تما معارف دینی س کت مسمانی همان حقیقت عینی س خارجی است‪.‬‬
‫‪ -‬من حقیقت عینی س خارجی لی ن فه قابل تعقل س ادراک برای بشر معمزلی نیفت‪.‬‬
‫‪ -‬من حقیقت در لباس عربیت س قرائت تجلی کرد به گزنهای که برای بشر معمزلی قابل مطالعه س تدبر باشد‪.‬‬
‫‪ -‬سقتی من حقیقت در قال ال اظ س معانی ظهزر کندا به ناچار دارای مزارد متشابه خزاهد بزد‪.‬‬
‫‪ -‬تبیین این نظرگا بدسن داشتن مبانی عرلانی س للف ی غیرممکن است‪.‬‬
‫‪ -‬تما قرمن (محکمات س متشابهات)ا تأسیل دارد‪.‬‬
‫برای تزضیح بیشتر رجزع شزد به‪( :‬بیدهندیا ‪.)1385‬‬
‫(‪ )7‬با تزجه به مرات پیشگ تها شباهتهایی میان دیدگا های م صدرا س مارتین هایدگر در امر ت فویر س تأسیول س‬
‫به سیژ اینکه هر دس حقیقت را به مثابه انکشاف سجزد تلقی نمزد س برداشت سنتی اه حقیقوت را بوه عنوزان‬
‫مطابقت عین س هنا ناقص س ناکالی دانفتهاندا سجزد دارد؛ با این حال در موزارد متعوددیا تغوایر دارنود‪ .‬اه‬
‫قبیل‪:‬‬
‫‪ 214‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫‪ -‬جهانی که در نگا هایدگر با دقت تحلیل س تعری شد ا در نظر م صدرا دارای مراتو طوزلی س الیتنواهی‬
‫بزد س ناهلترین مرتبه من همین جهان مادی س لیزیکی استا اما هایدگر ابزاب قدس را الاقل در عضر حاضور‬
‫به رسی بشر بفته میبیند‪.‬‬
‫‪ -‬م صدرا در نظا للف ی خزد هم به ت فیر هفتی س مرات من س هم به ت فیر انفوان پرداختوها در حوالی‬
‫که هایدگر به سیژ در ت کر متقد خزدا ت فیر داهاین را مقدمه ت فیر هفتی قرار داد است‪.‬‬
‫‪ -‬م صدرا س هایدگر در مبناا اساس س مقصد با یکودیگر اخوت ف دارنود‪ .‬م صودرا در مغواها انفوان را میینوه‬
‫شناخت هفتی قرار نداد ا بلکه اه خزد سجزد مغاه نمزد س در پایان نیز برخ ف هایدگر تأسیول هموه چیوز را‬
‫در عالم مخرت میداند‪.‬‬
‫‪ -‬م صدرا س هایدگر در رسش با هم اخت ف دارندا هیرا م صدرا هوم چنوان در چوارچزب متالیزیوص سونتی‬
‫سنن میگزید س حتی ت ش میکند کش س شهزدهای خزد را برهانی نماید؛ در حالی که هایدگر به کلوی اه‬
‫متالیزیص سنتی لاصله گرلته س به پدیدارشناسی هرمنزتیص رسی مسرد است‪.‬‬
‫‪ -‬م صدرا در ت فیر س تأسیل هفتی بیشترین بها را به کش س شهزد داد ؛ بوه گزنوهای کوه اساسواً شوناخت‬
‫باطن امزر را جز اه طریق شهزد س مشاهد ممکن نمیداندا اما در عین حالا اهمیت عقل س تعمو ت عق نوی‬
‫را نیز نادید نگرلته است‪ .‬اس معتقد است حکیم همین که به مشاهد حقیقت نائل ممدا باید بوه مرتبوه عقول‬
‫م اهیم عقلی س للف ی تعری س تبیین نمایدا اما به نظر مویرسود هایودگر‬ ‫باهگردد س منچه را دید ا برحف‬
‫در شناخت سجزد چندان بهایی برای عقل للف ی قائل نبزد س حتی من را منال ت کر اصویل مویدانود‪ .‬بور‬
‫همین اساس به شعر و با تعری خاص خزد و رسی مسرد است‪.‬‬
‫‪ -‬دیدگا های للف ی سجزدشناختی هایدگر در باب لهما تطابق اندکی با ت فیر س تأسیل متزن داردا در حالی‬
‫که ت فیر س تأسیل متزن در اندیشه م صدرا کام ً متأثر اه سجزدشناسی س انفانشناسی اسست‪.‬‬
‫‪ -‬م صدرا س هایدگر هر دس قایل به برداشتهای متعدد اه یص حقیقت (س در اینجا اه یوص موتن) هفوتندا بوا‬
‫این ت است که م صدرا برداشتهای متعدد اه قرمن را ناشی اه دس چیز میداند‪ :‬یکی تعدد س کثورت الیوههوا س‬
‫بطزن قرمن (س دیگر متزن دینی) س دیگری درجات سجزدی متعدد م فران س نزری که متناس بوا من درجوه‬
‫سجزدی اه جان خداسند به من لرد الاضه میگردد‪ .‬در حالی که هایدگر قرائوتهوای متعودد س برداشوتهوای‬
‫متکثر اه یص متن را ناشی اه پیشلرضها س پیشدانفتههای م فر میداند‪.‬‬
‫‪ -‬م صدرا در ت فیر س تأسیل متزن دینی عنصر همانمنودی س تواریخمنودی را بوه صوزرت مفوتقیم دخالوت‬
‫نمیدهد؛ در حالی که هایدگر در حصزل لهم س ت فیرا هموان منودیا تواریخمنودی س لاصوله هموانی را مهوم‬
‫میداند‪.‬‬
‫‪ -‬م صدرا در ت فیر س تأسیل اسالًا مؤل محزر س در پی دستیابی به قصد س نیت مؤل اسوت س ثانیواًا انتنواب‬
‫معنا اه پیش خزد س تحمیل معنای دلنزا بر متن را ت فیر به رأی س نارسا میداند س به هموین دلیول منوال‬
‫هرگزنه نفبیگرایی در ت فیرهای دینی است؛ در حالی که در نزد هایدگر س پیرسان اسا بی تزجهی به قصود س‬
‫‪215‬‬ ‫شمار ه تاد س یکم‪ /‬سال بیفت س سز ‪ /‬تابفتان ‪1393‬‬

‫نیت مؤل ا ت فیر به رأیا نفبیگرایی در ت فیرا عد دسترسی به لهم صحیح س عینی متنا نبوزد معیوار س‬
‫م ک رسشن برای لهم متزن س‪...‬پذیرلته شد است (بنگرید به‪ :‬بیدهندیا (‪.)1387‬‬
‫(‪ )8‬برخی اه دانشمندان اهل سنت اه قبیل قاضی عبدالجبار معتزلیا ابن تیمیها محمدحفین هبی س نظوایر اینهوا‬
‫ادعای ظهرا بطنا تنزیل س تأسیل را دربار قرمن امری بی اساس س ساخته س پرداختوه شویعیان دساهد اموامی‬
‫دانفتهاند ( هبیا (‪1396‬ق)ا ج ‪2‬ا ص ‪.)27‬‬
‫(‪ )9‬برای تزضیح بیشتر رجزع شزد به‪( :‬بیدهندیا ‪1383‬ا ب)‪.‬‬
‫(‪ )10‬پیداست «رسش» در اینجا به معنای خاص خزد به کار رلته س با منچه در نظر دکارت س بعد اه اس مطورش شود ا‬
‫ت است ماهزی دارد‪ .‬منظزر اه رسش در اینجا یص نزع تزانایی خاص س به تعبیر دیگور یوص نوزع حوس درسنوی‬
‫است که در اثر ارتقاء سجزدی س انکشاف درسنی لرد برای سی حاصل میگردد‪ .‬به گزنهای که لرد قوادر اسوت‬
‫به ساسطه این رسش اه ظاهر امزر عبزر نمزد س به مشاهد س انکشاف حقیقت س باطن امزر نائل مید‪ .‬ایون نوزع‬
‫رسش در حزه علز حصزلی معنا نداشته س منتص قلمرسی علز حضزری است‪ .‬بدیهی است ایون معنوای اه‬
‫رسش انحصار تزلید علم س معرلت را در رسشهای رایج ن ی مویکنودا نوه اسوت اد اه رسشهوای رایوج‪ .‬بورای‬
‫تزضیح بیشتر رجزع شزد به‪( :‬بیدهندیا ‪.)1383‬‬
‫(‪ )11‬برای تزضیح بیشتر رجزع شزد به‪( :‬بیدهندیا ‪1383‬ا پ)‪.‬‬
‫این تنزیت س شکاف عمیق بین سزی س ابژ بزد که مباحث گفوترد شوناختشناسوی س رسششناسوی را بوه‬
‫ارمغووان مسرد س بووه تعبیوور دیگوور للف و ه را اه حوود خووزد کووه سجزدشناسووی اسووت تنووزل داد س در مباحووث‬
‫شناختشناسی س رسششناسی خ صه نمزد‪ .‬برجفوته نمووزدن جایگووا س نقوش رسش در شنوواخت نیووز اه‬
‫همینجا نمزد پیدا کردا هیرا در این نگا عالم چیزی غیر اه انفان است س لذا انفان در پی کشو رسشهوایی‬
‫برای شناخت عالمی است که اه اس لاصله دارد‪ .‬در للف ه سجزدی صدرایی طورش مباحوث شوناختشناسوی س‬
‫رسششناسی به جهت نزع تبیین نفبت مد س عالم معنا س م هز دیگری به خزد گرلته است‪.‬‬
‫(‪ )12‬تزجه به نقش مگاهی انفان در عمل معرلت اشیاء در حزه های منتل رسهالوزسنتور شود اسوت‪ .‬در لیزیوص‬
‫کزانتز بزد که به نقش مگواهی انفوان در شوناخت جهوان بورای ننفوتین بوار تزجوه شود‪ .‬طورش مباحوث‬
‫هرمنزتیکی س تکیه بر ت اسیر م فرمحزر س همچنین پیدایش پژسهشهای کی ی س تکیه بر عاملیت انفوان در‬
‫اینگزنه پژسهشها نتیجه این اقدا است‪.‬‬
‫(‪ )13‬برای تزضیح بیشتر رجزع شزد به‪( :‬بیدهندیا ‪.)1384‬‬

‫منابع فارسی‬
‫ابراهیمی دینانیا غ محفین (‪)1379‬ا ماجرای فکری و فلسفی در جهان اسالما چواپ اسلا تهوران‪ :‬انتشوارات‬
‫طرش نزا ج ‪.3‬‬
‫ابن عربیا محیالدین (‪)1375‬ا فصوص الحکما شرش س تحقیق سید ج لالدین مشتیانیا تهران‪ :‬شرکت انتشوارات‬
‫علمی س پژسهشی‪.‬‬
‫‪ 216‬درممدی بر للف ه علم سجزدی م صدرا‬

‫اعزانی غ مرضا س محمد بیدهندی (‪)1382‬ا "بررسی س تحلیل هفتیشناسی تأسیلی م صدرا"ا مجله مطالعاا و‬
‫پژوهشهای دانشکده ادبیا و علوم انسانی دانشگاه اصفهانا شمار های ‪ 34‬س ‪.35‬‬
‫بیدهندی محمد (‪1383‬ال )ا "بوررسی س تحلیول معناشناسی تأسیول س اعتبوار معرلتوی من در اندیشوه م صودرا"ا‬
‫نامه مفیدا شمار ‪.41‬‬
‫_________ (‪1383‬ب)ا _بررسی برخی تأم ت تأسیلی م صدرا در کتاب س سنت"ا مجلاه رردناماه صادراا‬
‫شمار ‪.38‬‬
‫_________ (‪1383‬پ)ا _بررسی س تحلیل نفبت انفان با عالم در للف ه م صودرا"ا فصلنامه اندیشه دینای‬
‫شیرازا شمار ‪.11‬‬
‫_________ (‪)1384‬ا _بررسی نفبت انفان با حقیقت در اندیشه م صدرا"ا مجله رردنامه صدراا شمار ‪.40‬‬
‫_________ (‪_ )1385‬هرمنزتیص س تأسیل اه نگا ع مه طباطبایی س مارتین هیودگر"ا مجله رردنامه صادراا‬
‫شمار ‪.46‬‬
‫_________ (‪)1387‬ا _بررسی تطبیقی تأسیل م صدرا س هرمنزتیص هیودگر"ا مجله رردنامه صادراا شومار‬
‫‪.53‬‬
‫_________همانیها س اکبریان (‪)1388‬ا _نقش سجزدی انفان در معرلت بشری"ا مجله معرفت فلسفیا‬
‫سال ه تما شمار دس ‪.‬‬

‫هبیا محمدحفین (‪ 1396‬ق)ا التفسیر و المفسرونا چاپ دس ا بیرست‪ :‬دار احیاء التراث العربی‪.‬‬
‫طباطباییا محمدحفین (‪)1372‬ا المیزان فی تفسیر القرآنا چاپ پنجما تهران‪ :‬انتشارات دارالکتاب االس میه‪.‬‬
‫لیض کاشانی (بی تا)ا تفسیر الصافیا چاپ اسلا بیرست‪ :‬مؤسفهًْللمطبزعات‪.‬‬
‫م صدراا (‪)1360‬ا تفسیر القرآن الکریما تصحیح محمد خزاجزیا قم‪ :‬نشر بیدار‪.‬‬
‫____ (‪)1361‬ا ایقاظ النائمینا تهرانا مؤسفه مطالعات س تحقیقات لرهنگی‪.‬‬
‫____ (‪)1370‬ا شرح اصول کافیا تصحیح محمد خزاجوزیا چواپ اسلا تهوران‪ :‬مؤسفوه مطالعوات س تحقیقوات‬
‫لرهنگی‪.‬‬
‫_____(‪)1375‬ا مفاتیح الغیبا تصوحیح محمود خزاجوزیا چواپ اسلا تهوران‪ :‬مؤسفوه مطالعوات س تحقیقوات‬
‫لرهنگی‪.‬‬
‫_____ (‪)1383‬ا األسفار األربعها تصحیح غ مرضا اعزانیا تهران‪ :‬بنیاد حکمت اس می صدرا ا ج ‪.1‬‬
‫هانری کربن (‪)1373‬ا تاریخ فلسفه اسالمیا ترجمه جزاد طباطباییا تهران‪ :‬انتشارات کزیر‪.‬‬

You might also like