Professional Documents
Culture Documents
2 درس یک-1
2 درس یک-1
اسم من اسماعیل است.سالها پیش,اهمیتی ندارد چه مدت پیش,از آنجاکه پولی در جیب نداشتم
وچیز موردعالقه ی خاصی هم در ساحل توجهم را جلب نمیکرد فکر کردم در دریا های
اطراف دریانوردی کنم و اقیانوس های جهان را ببینم.این شیوه ای بود که هنگام وضع
روحی بد با استفاده از آن روحیه ام را باال میبردم.به آرامی سوار کشتی میشدم.جای تعجبی
ندارد.همانگونه که شاید آگاه باشید تقریبا به درجاتی همه ی انسان ها هر از چند گاهی همین
احساس مرا نسبت به اقیانوس دارند.
وقتی که به دریانوردی میروم این کار را به شکل یک دریانورد ساده انجام میدهم.سپس آنها
به خاطر زحماتی که میکشم به من دستمزد میدهند,اما هیچ وقت نشنیده ام که به هیچ
مسافری حتی یک تک پنی بپردازند.ازانجا که اغلب در کشتی های بازرگانی این کار را
انجام میدادم این بار به خودم قبوالندم که به یک سفر شکار نهنگ بروم.کشتی های بزرگ
شکار نهنگ حس کنجکاوی مرا برمی انگیخت.دریاهای خروشان دوردست که نهنگ ها با
جثه ی عظیم در آن غلت میخورند خطرات شکار هزاران منظره و صدای دوردست همه
مرا برای این کار ترغیب میکرد.بابراین یکی دو پیرهن اضافی برداشتم.کیفم را زیر بغلم
زدم و به سمت کیپ هورن و اقیانوس آرام حرکت کردم.
وقتی که شنبه شب به شهر شکار نهنگ نیوبدفورد رسیدم و هنگامی که فهمیدم قایق مسافری
کوچک پیش از رسیدن من حرکت کرده ناامید شدم.به گونه ای که چاره ای غیر از آن نبود
که تا دوشنبه ی بعد برای رفتن به آن مکان صبر کنم(چون که در نظر داشتم با کشتی
ننتاکت حرکت کنم ).شبی طوفانی تیره و تار و فوقالعاده سرد بود.کسی را در نیوبدفورد
نمیشناختم.تنها چند سکه ی نقره در جیبم بود.درحالی که در وسط خیابان با کیفی آویزان از
روی شانه ام ایستاده بودم,به خودم گفتم اسماعیل هرجا که میروی حتما قیمت ها را بپرس
اما زیاد هم وسواس به خرج نده.