Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 67

‫روش تحقيق و پایان نامه نویسی‬

‫تهيه و تنظيم‬
‫فاضل حسامي‬
‫‪98‬‬

‫‪1‬‬
‫بسماهلل الرحمن الرحيم‬
‫رئوس مطالب‪:‬‬

‫‪ ‬آشنائی با تحقيق (و سایر مفاهيم مرتبط) و تفاوت آن با تأليف آشنا شویم؛‬


‫‪ ‬انتخاب عناوین کارآمد و مناسب؛‬
‫‪ ‬چگونگی طرح سواالت تحقيق؛‬
‫‪ ‬انواع روش تحقيق؛‬
‫‪ ‬فرآیند و مراحل تحقيق؛‬
‫‪ ‬شروع خوب یک تحقيق؛‬
‫شناسائی منابع مورد نياز خود؛‬ ‫‪‬‬

‫‪ ‬پيشگيری از انجام کارهای تکراری؛‬


‫ساختیافتگی و انسجام تحقيق و گزارش علمی؛‬ ‫‪‬‬
‫منابع‪:‬‬

‫پيمایش در تحقيقات اجتماعی؛ دی‪.‬ای‪.‬دواس؛ ترجمه هوشنگ نایبی؛ تهران؛ نشرنی ‪.1376‬‬ ‫‪.1‬‬

‫روشهای تحقيق در علوم اجتماعی( ج‪ 1‬و ‪)2‬؛ ارل ببی؛ ترجمه رضا فاضل؛ تهران؛ سمت ‪.1381‬‬ ‫‪.2‬‬

‫تحليل محتوا‪ :‬روش شناسی؛ کلوس کریپندوزف؛ ترجمه هوشنگ نایبی؛ تهران؛ نشرنی ‪.1383‬‬ ‫‪.3‬‬

‫نحوه انجام تحقيقات اجتماعی؛ ترز ال بيکر؛ ترجمه هوشنگ نایبی؛ تهران؛ نشرنی‪.1386‬‬ ‫‪.4‬‬

‫راهنمای سنجش و تحقيقات اجتماعی؛ دلبرت سی ميلر؛ ترجمه هوشنگ نایبی؛ نشر نی ‪.1380‬‬ ‫‪.5‬‬
‫ادامه منابع‪:‬‬

‫روش تحقيق در علوم اجتماعی؛ س‪.‬ا‪.‬موزرـ ج‪.‬کالتون؛ ترجمه کاظم ایزدی؛ تهران؛ انتشارات کيهان‪.1374‬‬ ‫‪.6‬‬

‫تحليل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی؛ او‪.‬آر‪.‬اچ؛ ترجمه نادر ساالرزاده اميری؛ تهران دانشگاه عالمه‬ ‫‪.7‬‬
‫طباطبایی‪.1373‬‬
‫طراحی پژوهشهای اجتماعی؛ نورمن بليکی؛ ترجمه حسن چاوشيان؛ تهران؛ نشر نی‪.1384‬‬ ‫‪.8‬‬

‫مقدمهای بر روش تحقيق در علوم انسانی؛ محمدرضا حافظ نيا؛ تهران؛سمت‪.1380‬‬ ‫‪.9‬‬

‫‪ .10‬روش تحقيق در علوم اجتماعی؛ ریمون کيوی و لوک وان کامپنهود؛ عبدالحسين نيکگهر؛ تهران؛ نشر توتيا‪،1370‬‬
‫تحقيق یا تأليف‬

‫تحقيق به اثر علمی و یا گزارشی گفته میشود که‬


‫مسأله محور باشد‪ .‬به همين دليل مراحل و‬
‫فرآیند خاصی دارد‪ .‬در حاليکه تأليف مسأله‬
‫محور نيست و رنگ و بوی آن بيشتر متمایل به‬
‫نوشتههایی است که آن مراحل و محتوا را‬
‫ندارد‪.‬‬
‫دالیل ضرورت تحقيق‪:‬‬

‫معلومات ما کم است‪.‬‬
‫خواستهها و تمايالت انسانها براي‬
‫مجهوالت ما زياد است‪.‬‬
‫کشف واقعيتهااز روي کنجکاوي و ضرورتها‬
‫در اطراف ما موضوعات زياد است‪.‬‬

‫ناتواني اکثر انسانها در دستيابي به‬


‫واقعيتها و حقايق‬ ‫توسعه دانش بشري‬
‫از راههاي غير عادي(وحي‪ ،‬شهود و ‪)...‬‬

‫حافظ نيا؛ صص ‪14-13‬‬


‫تعریف تحقيق‪:‬‬

‫‪ ‬عملي منظم که منجر به پاسخهايي براي سؤالهاي مورد نظر‬


‫ميشود‪.‬‬
‫‪ ‬فعاليت منظم و مدون که هدف آن کشف و گسترش دانش و‬
‫حقيقت است‪.‬‬
‫‪ ‬تحقيق علمي عبارت است از تالش کاوشگرانهاي که با آداب‬
‫خاصي به طور نظام يافته با هدف کشف مجهولي به منظور‬
‫گسترش قلمرو معرفتي نوع بشر و يا پاسخ به نيازي انجام شده و‬
‫شناخت حاصل از آن مصاديق و مابهازاي خارجي داشته باشد‪.‬‬
‫ویژگیهای تحقيق علمی‪:‬‬

‫عيني بودن و داشتن ما بازاء خارجي (قابليت نشان دادن آن)‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫تحقيقپذيري با توجه به مقدورات و امکانات موجود و ممکن‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫بهره مندي از روش متناسب با موضوع‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫رعايت تخصصها‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫نظم در تمام مراحل و پيوستگي بين آنها‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫دقت در جمعآوري اطالعات‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫استفاده از منابع علمي معتبر‪.‬‬ ‫‪.7‬‬
‫تتبع و پيگيريهاي محققانه‪.‬‬ ‫‪.8‬‬
‫عاري بودن از داوريهاي اخالقي محقق‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫دقت در تحليل اطالعات گردآوري شده‪.‬‬ ‫‪.10‬‬
‫توسعه معرفت بشري در جهت کشف‪ ،‬توصيف‪ ،‬فهم‪ ،‬تبيين‪ ،‬پيشبيني علمي‪،‬‬ ‫‪.11‬‬
‫مداخله و تغيير‪ ،‬ارزشيابي و ارزيابي تأثير‪.‬‬
‫نورمن بليکي ص ‪/23‬س‪ .‬ک‪ .‬موزر و ج‪ .‬کالتون‬ ‫جرأت علمي و نوآوري‪.‬‬ ‫‪.12‬‬
‫انواع تحقيق بر اساس غایت و هدف‪:‬‬

‫بنيادي‪ :1‬در راستاي توسعه و گسترش نظريهها و مباني و اصول کلي نظري با قطع نظر از‬ ‫‪‬‬
‫کاربردهاي آن در زندگي عيني و واقعي است‪.‬‬
‫توسعهاي‪ :‬عمدتاً تجربي است و به تحقيقاتي گفته ميشود که در راستاي تطبيق تحقيقات‬ ‫‪‬‬
‫بنيادي با موضوعات و مسائل مورد نياز است‪ .‬به نوع آوري يا بهبود روشها‪ ،‬مکانيزمها‪،‬‬
‫مدلها و محصوالت و نتايج منجر ميشود‪.‬‬
‫کاربردي‪ :2‬تحقيقاتي است که در صدد حل مشکالت خاص و روزمره و نيازهاي عيني و‬ ‫‪‬‬
‫واقعي است‪.‬‬

‫‪-1‬ال بيکر ص‪/78‬دلبرت ميلر ص ‪/18-17‬نورمن بليکي ص ‪73‬‬


‫‪ -2‬بيکر ص ‪ /78‬ميلر ص ‪17‬و ‪ / 20‬بليکي ص ‪73‬‬
‫انواع تحقيق بر اساس ماهيت و روش‪:‬‬

‫فقهی‬

‫پیمایش‬ ‫تاریخی‬ ‫نظری و ذهنی‬

‫جامعه آماری‬
‫آزمایش‬ ‫تفسیری‬
‫انسانی و کنشگران‬

‫مطالعه موردی‬ ‫کمی‬ ‫روش تحقیق‬

‫جامعه آماری اسناد‬


‫تحلیل محتوا*‬ ‫و آثار‬

‫روش دلفی‬
‫تجربی و عینی‬

‫منبع داده و جامعه‬


‫گرندد تئوری‬ ‫آماری انسانی و‬
‫کنشگران‬

‫مردمنگاری‬
‫کیفی‬

‫تحلیل محتوا*‬
‫منبع داده و جامعه‬
‫آماری اسناد و آثار‬
‫تحلیل گفتمان‬
‫آغاز مناسب‪:‬‬
‫الف) پرهيز از عوامل آشفتگی؛‬

‫انتخاب عنوان در ظاهر جذاب اما دست نايافتني‪.‬‬ ‫‪.1‬‬

‫کتاب زدگي‪.‬‬ ‫‪.2‬‬

‫انتخاب روش نامناسب در مراحل گردآوري و تحليل‬ ‫‪.3‬‬


‫دادهها‪.‬‬
‫گردآوري اطالعات غير مفيد‪.‬‬ ‫‪.4‬‬

‫استفاده از کلمات دهن پرکن‪ ،‬به ظاهر جذاب‪ ،‬غلط انداز‬ ‫‪.5‬‬
‫و در عين حال مبهم و ناکارآمد‪.‬‬
‫ب) توصيههای ایجابی؛‬

‫انتخاب قلمرو موضوعي مناسب‪.‬‬ ‫‪.1‬‬


‫تنظيم يک پرسش آغازين‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫انجام مطالعه اکتشافي بمنظور رسيدن به يک‬ ‫‪.3‬‬
‫عنوان‪.‬‬
‫انتخاب منابع مفيد‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫انتخاب روش مناسب گردآوري اطالعات‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫انتخاب روش مناسب تحليل دادهها‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫ارکان تحقيق‬
‫طرح تحقيق ‪PROPOSAL‬‬ ‫◼‬
‫اطالعات گردآوری شده‬ ‫◼‬

‫تحليل اطالعات در قالب فصلبندی‬ ‫◼‬

‫نتيجهگيری نهائی‬ ‫◼‬

‫منابع دست اول‬ ‫◼‬


‫ارکان طرح تحقيق‬
‫عنوان‬ ‫◼‬
‫مسأله‬ ‫◼‬
‫سؤالها‬ ‫◼‬
‫هدف و یا اهداف‬ ‫◼‬
‫ادبيات)چارچوب مفهومی) و پيشينه تحقيق‬ ‫◼‬
‫مبانی و چارچوب نظری تحقيق‬ ‫◼‬
‫فرضيه و یا فرضيهها در صورت لزوم‬ ‫◼‬
‫روش تحقيق‬ ‫◼‬
‫منابع انتخاب موضوع و عنوان‪:‬‬

‫تجارب و عاليق شخصي‪.‬‬ ‫‪‬‬


‫جستجو‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫استفاده از تجارب ديگران خصوصاً اساتيد و محققين به‬ ‫‪.1‬‬
‫وسيله مصاحبه و گفتگوهاي حضوري‪.‬‬
‫تحقيق و نوشتههاي ديگران (آثار مکتوب)‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫اعالن نيازها (سمينارها‪ ،‬کنفرانسها‪ ،‬مراکز و مؤسسات‬ ‫‪.3‬‬
‫و‪)...‬‬
‫نحوه تحقيقات اجتماعي صص ‪108-100‬‬
‫عالقة پژوهشگر‬ ‫‪1‬‬

‫بديع بودن‬ ‫‪2‬‬

‫پژوهش پذير بودن‬ ‫‪3‬‬

‫اهميت و اولويت‬ ‫‪4‬‬


‫شرايط‬
‫انتخاب‬
‫توانايي پژوهشگر‬ ‫‪5‬‬
‫عنوان‬
‫منابع مادي‬ ‫‪6‬‬

‫منابع اطالعاتي‬ ‫‪7‬‬

‫به صرفه بودن‬ ‫‪8‬‬


‫فرآيند رسيدن به عنوان تحقيق‬

‫تعيين قلمرو موضوعی (عالئق‪ ،‬راهنمائیهای دیگران و‪)...‬‬ ‫◼‬

‫مطالعه اکتشافی اوليه‬ ‫◼‬

‫دستیابی به یک عنوان تحقيق‬ ‫◼‬

‫مطالعه اکتشافی نهائی‬ ‫◼‬

‫شفاف سازی عنوان‪ ،‬قلمرو‪ ،‬مبانی‪ ،‬مفاهيم‪ ،‬منابع و ‪...‬‬ ‫◼‬


‫مطالعه اکتشافی اوليه‬
‫تعيين يک قلمرو موضوعی بر اساس عالئق‪ ،‬تجربه دانشی‬ ‫◼‬
‫و آموزشی(در فرآيند تحصيل بصورت شخصی و يا توصيه‬
‫استاد)‬
‫جستجو در باره نخبگان و صاحب نظران آن موضوع‬ ‫◼‬
‫علمی و يافتن منابع و متونی در آن زمينه‬
‫مرور اجمالی منابع آن قلمرو موضوعی و يافتن عناوينی‬ ‫◼‬
‫برای تحقيق‬
‫شفاف سازی اوليه و سپس انتخاب عنوان تحقيق‬ ‫◼‬
‫تدوين عنوان تحقيق‬

‫‪ .1‬در قالب يك عبارت؛‬

‫‪ .2‬حتی المقدور کوتاه و اجتناب از كلمات زائد و توضيحی و يا بیتأثير؛‬

‫‪ .3‬آزمون پذيری و يا قابليت ارزيابی؛‬

‫‪ .4‬ريشه داشتن در علم مربوطه؛‬

‫‪ .5‬محدود( ماهيتي‪/‬زماني‪/‬مكاني‪ /‬جامعه آماري) و نقطه زن؛‬

‫‪ .6‬مسأله محور و اولويت دار‬


‫سؤالهاي تحقيق‬
‫سؤال آغازین‪ :‬تعيين قلمرو موضوعی‬ ‫◼‬

‫سؤال اصلی‪ :‬معادل عنوان تحقيق و ناظر به کل تحقيق‬ ‫◼‬

‫سؤالهای فرعی‪ :‬تجزیه سؤال اصلی و تيتر فصلها‬ ‫◼‬

‫سؤالهای محتوایی‪ :‬تجزیه هر یک از سؤالهای فرعی‬ ‫◼‬


‫ويژگيهاي مشترک انواع سؤالها‬
‫پرهيز از مفهوم شناسي‬ ‫‪.1‬‬
‫پرهيز از سؤالهاي مربوط به فصل اول(کليات تحقيق)‬ ‫‪.2‬‬
‫پرهيز از سؤالهاي «آيائي»‬ ‫‪.3‬‬
‫پرهيز از سؤالهاي دو جنبه و يا بيشتر‬ ‫‪.4‬‬
‫روشن‪ ،‬صريح و شفاف‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫عملي بودن با توجه به زمان‪ ،‬امکانات‪ ،‬دانش و تخصص‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫عاري بودن از داوريهاي اخالقي و سوگيريهاي ايدئولوژيک‪.‬‬ ‫‪.7‬‬
‫حتي المقدور کوتاه و اجتناب از توضيح واضحات و قيود‬ ‫‪.8‬‬
‫توضيحي‪.‬‬
‫سوال اصلی‬

‫پرهيز از سوال کليشه ای با حفظ ارکان و محتوای عنوان در‬


‫قالب و ساختاری متفاوت و حاکی از تأمل اندوخته محقق‬
‫سواالت فرعي‬
‫زير مجموعه سوال اصلی‬ ‫◼‬

‫برگرفته از تجزيه سوال اصلی و يا تجميع سواالت‬ ‫◼‬


‫محتوائی‬
‫داشتن معيار و مقسم واحد‬ ‫◼‬

‫قسيم همديگر‬ ‫◼‬


‫فرآيند سؤالهاي محتوائي‬
‫تهيه دفترچه کالسور ‪ 60‬صفه ای‬ ‫◼‬
‫بارش سؤال‬ ‫◼‬
‫یادداشت هر سوال در یک ورق‬ ‫◼‬
‫باز خوانی اوليه‬ ‫◼‬
‫چينش(عقب و جلو کردن سواالت) و ترتيب منطقی(استقرائی‪-‬‬ ‫◼‬
‫قياسی)‬
‫بازخوانی مجدد و حذف و اضافه‬ ‫◼‬
‫گروه بندی‬ ‫◼‬
‫برجستهسازی سؤال اصلی در هر گروه‬ ‫◼‬
‫انتخاب سؤال اصلی هر گروه بعنوان سؤالهای فرعی تحقيق‬ ‫◼‬
‫دومين مرحله؛ مطالعه اکتشافی مرحله دوم؛‬
‫‪ -1‬خواندن منابع‬

‫مطالعه کتابها و منابع مختلف باعث آشنايي با ابعاد‬


‫مختلف عنوان ميشود و زواياي جديدي براي محقق‬
‫باز ميکند‪ .‬اين مرحله باعث ميشود که محقق با‬
‫اطالع و آگاهي بيشتري وارد تحقيق شود و در‬
‫صورت لزوم به گزينشهايي دست بزند و احياناً‬
‫عنوان‪ ،‬روش‪ ،‬منابع و ‪ ...‬تحقيق خود را بازبيني مجدد‬
‫کند‪.‬‬
‫در اين مرحله نميبايست وقت زيادي را به مطالعه‬
‫اختصاص داد‪.‬‬
‫‪ 1-1‬معيارهای انتخاب منابع‬

‫‪ ‬متناسب با پرسش اصلي‪.‬‬


‫‪ ‬گزينش منابع و پرهيز از منابع تکراري و شبيه به هم‪.‬‬
‫‪ ‬انتخاب منابعي که مباني تحليلي داشته باشند‪.‬‬
‫‪ ‬منابعي که گرايشهاي متفاوت را مطرح کرده و باعث‬
‫توسعه چشم انداز باشد‪.‬‬
‫‪ 1-2‬منابعی برای کمک در انتخاب منابع‬

‫‪ .1‬راهنمايي و مشاوره با صاحب نظران‪ ،‬اساتيد‪ ،‬مراکز و‬


‫مؤسساتي که به نوعي با موضوع سروکار دارند‪.‬‬
‫‪ .2‬مراجعه به نمايههاي مطبوعات‪ ،‬گزارشها و مصاحبهها‪.‬‬
‫‪ .3‬مجالت تخصصي ‪ :‬جديدترين نقطه نظرات را دارد‪.‬‬
‫کتابشناسي موجود در مقاالت‪.‬‬
‫‪ .4‬منابع و مأخذ موجود در آخر کتابها‪.‬‬
‫کتابخانههاي الکترونيک و شبکه اينترنت‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫‪1 -3‬چگونه بخوانيم‬

‫‪ ‬انتخاب بخشهاي مرتبط با عنوان‬


‫‪ ‬چکيده نويسي و خالصه کردن بصورت گزارههاي‬
‫صريح و مرتبط‬
‫‪ ‬استفاده از جداول و نمودارها در خالصه نويسي‪.‬‬
‫‪ ‬مقايسه نتايج به دست آمده‪.‬‬
‫‪-2‬مصاحبه‬
‫در مرحله اکتشافي عالوه بر مطالعه‪ ،‬مصاحبه نيز بسيار مفيد‬
‫است زيرا‪:‬‬
‫باعث تکميل نقايص منابع خواندني ميشود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬

‫چشماندازها و مطالب نانوشته معلوم ميگردد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬

‫باعث صرفه جويي در وقت و امکانات ميشود‪.‬‬ ‫‪.3‬‬

‫برخي ابهامها که خود محقق نيز نميدانست‪ ،‬روشن‬ ‫‪.4‬‬


‫ميشود و راههايي براي ابهام زدايي پيشنهاد ميگردد‪.‬‬
‫‪ 2-1‬با چه کسانی مصاحبه کنيم‪.‬‬

‫اساتيد‪ ،‬محققان و کارشناسان مرتبط با موضوع‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫کساني که به هر نحو ممکن است با موضوع مرتبط بوده و يا هستند‪ (.‬مثالً‬ ‫‪‬‬
‫اگر تحقيق ما راجع به برخي خانوادهها است با چند نفر از اعضا آن‬
‫خانوادهها گفتگو کنيم‪).‬‬
‫‪ 2-2‬چگونه مصاحبه کنيم‪.‬‬

‫کم گويي و بيشتر شنيدن مگر در مواردي که دخالت محقق در کنترل‬ ‫‪‬‬
‫مصاحبه ضرورت پيدا کند‪ .‬مثالً احساس شود که مصاحبه از موضوع‬
‫خود فاصله گرفته باشد‪.‬‬
‫ايجاد فضايي آرام و به دور از دغدغههايي که ممکن است بر محيط اثر‬ ‫‪‬‬
‫کند و مثالً احساس عدم امنيت و ‪ ...‬پديدار شود‪.‬‬
‫ثبت و ضبط گفتگوها با توجه به شرايط و امکانات موجود‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫سومين مرحله؛ طرح نظری مسأله تحقيق‬
‫فاز اول‪ :‬بيان مسأله تحقيق‬

‫توجه به اينکه مسأله در واقع مشکل و معضلهاي است که محقق‬


‫تشخيص داده و الزم است مسأله بودن آن را براي ديگران نشان‬
‫دهد‪ .‬مسأله )‪ (problem‬است و سؤال )‪(question‬نيست‪.‬‬
‫محقق براي آنکه ذهن خود را نسبت به موضوع منسجم سازد‪،‬‬
‫بايد قادر باشد که در اطراف موضوع و عنوان منتخب خود‬
‫توضيحات کافي بدهد‪ .‬بعالوه آنکه مفروض آن است که ديگران‬
‫در جريان موضوع تحقيق نيستند بنابراين ميبايست به ابعاد‬
‫موضوع بپردازد تا خواننده را در فضاي تحقيق قرار دهد‪.‬‬
‫در بيان مسأله محقق هرآنچه را که براي تشريح ابعاد موضوع مفيد‬
‫و يا الزم ميداند ميآورد‪.‬‬
‫نماي کلي و ساختار بيان مسأله‬
‫حرکت از سؤال آغازین به عنوان مقدمه‬ ‫◼‬
‫قيفی که سر آن را توجيه پاسخهای محتمل به سؤال آغازین و‬ ‫◼‬
‫تحليل و ارزیابی آنها و برجسته ساختن بهترین و صحيحترین‬
‫پاسخها را در بر میگيرد‬
‫بدنه آنرا برجسته کردن زوایای تحليلی سؤال اصلی و پاسخهای‬ ‫◼‬
‫محتمل به سؤالهای فرعی و محتوائی و تحليل آن پاسخها بشکلی‬
‫که از یک سو مسأله بودن آن و از سوئی دیگر قلمرو‪ ،‬ابعاد و‬
‫اضالع آن برای خواننده ملموس گردد(بدون اشاره به آنکه اینها‬
‫سوالهای اصلی و یا فرعی تحقيق ميباشند)‪.‬‬
‫بهتر است قالب مطالب توضيحی و تحليلی باشد و نه استفهامی‪.‬‬ ‫◼‬
‫انتها و خروجی قيف اشاره کردن به نقطه ثقل و مرکزیت تحقيق به‬ ‫◼‬
‫عنوان مسأله و گره اصلی تحقيق است‪.‬‬
‫باز بيان سوال اصلی تحقيق و برجسته کردن آن‪.‬‬ ‫◼‬
‫محتوای بيان مسأله‬

‫‪ .1‬مقدمه‬
‫‪ .2‬ويژگيهاي مسأله‬
‫‪ .3‬ابعاد يا گستردگي مسأله‬
‫‪ .4‬شرايط محيطی و ارتباط با محيط مسأله‬
‫‪ .5‬عوامل احتمالي بروز مسأله‬
‫‪ .6‬نتايج حل مسأله‬
‫‪ .7‬پيامدهاي ناشي از عدم حل مسأله‬
‫‪ .8‬چگونگي حل محتمل مسأله‬
‫مرور پيشينه تحقيق‪:‬‬

‫بررسي پيشينه تحقيق و کارهاي انجام شده به منظور تأمين‬


‫برخي ويژگيهاي تحقيق علمي و نيز استفاده از نتايج بدست‬
‫آمده در تحقيقهاي قبلي به منظور آشنايي با ابعاد مختلف‬
‫موضوع‪ ،‬مفاهيم‪ ،‬مؤلفهها‪ ،‬چارچوبهاي نظري و چند و‬
‫چون تحليلهاي کارهاي گذشته‪.‬‬
‫در بررسي پيشينه‪ ،‬ما ضمن معرفي کارهاي انجام گرفته‪،‬‬
‫نوآوريهاي کار خود را نشان داده و نسبت تحقيق خود را با‬
‫تحقيقهاي قبلي در معرض ديد خوانندگان قرار ميدهيم تا‬
‫از کارهاي تکراري و مشابه پيشگيري شود و عالوه بر آن‬
‫زمينههاي ارزيابي و مقايسه را براي مخاطبان فراهم کنيم‪.‬‬
‫کیفیت یافتن پیشینه‪:‬‬

‫مطالعه اکتشافی نهائی‪:‬‬ ‫‪.1‬‬

‫خواندنی‬ ‫•‬

‫مصاحبهای‬ ‫•‬

‫گردآوری و طراحی میدان و شبکه مفاهیم و واژگان(توجه به مفاهیم مترادف‬ ‫‪.2‬‬


‫و مخالف)‬
‫ساختاربندی مفاهیم و واژگان یافت شده و در بعضی تحقیقات متغیرها‬ ‫‪.3‬‬

‫(بصورت تک واژه و ترکیبی)‬ ‫‪.4‬‬

‫جستجوی مفاهیم و واژگان(شبکه مفاهیم) در بانکهای اطالعاتی‬ ‫‪.5‬‬

‫مرور یافتهها و تنظیم نوع رابطه محتوای آنها با تحقیق حاضر‬ ‫‪.6‬‬

‫ارزیابی یافتهها از نظر ارزش علمی و ذخیرهسازی آنها‬ ‫‪.7‬‬


‫ادامه پیشینه‪ :‬بانکهای‬
‫اطالعاتی‬
‫کتابخانهها(سنتی و دیجیتال)‬ ‫‪.1‬‬

‫همایشها و نشستهای علمی‬ ‫‪.2‬‬

‫مقاالت مانند نور مگزو یا پرتال علوم انسانی و ‪...‬‬ ‫‪.3‬‬

‫تحقیقات سفارشی مراکز‬ ‫‪.4‬‬

‫پایاننامهها و رسالهها‬ ‫‪.5‬‬

‫‪...‬‬ ‫‪.6‬‬
‫ادامه پیشینه‪:‬ساختار ارائه‬

‫معرفی کتابشناختی اثر مرتبط با تحقیق بگونهای که معلوم شود چه نوع‬ ‫‪.1‬‬
‫اثری است و توسط چه کسی و چه موقع و در کجا تولید و چاپ شده است؛‬
‫کجاهای اثر مورد نظر مرتبط به این تحقیق است و چرا؛‬ ‫‪.2‬‬

‫نشان دادن موارد قابل استفاده؛‬ ‫‪.3‬‬

‫نسبت و رابطه اثر یافت شده با تحقیق محقق فعلی به منظور نشان دادن‬ ‫‪.4‬‬
‫نوآوریها؛‬
‫نشان دادن نقدها و اشکاالت محتمل؛‬ ‫‪.5‬‬

‫نشان داده نوآوریهای این اثر نسبت به تحقیقات قبلی‬ ‫‪.6‬‬


‫ضرورت تحقیق‬

‫ضرورت تحقیق یعنی آنکه محقق بتواند نشان دهد انجام این‬
‫تحقیق ضرورت دارد‪ .‬بنابراین محقق نباید بین ضرورت انجام این‬
‫تحقیق و تاریخچه موضوعی و اهمیت آن که این نوع موضوعات‬
‫میبایست مورد توجه محققین باشد و‪ ...‬خلط کند‪.‬‬
‫محقق میبایست پس از آنکه مسأله تحقیق را روشن ساخت و‬
‫معلوم شد که مسائل و مشکالتی در این بین وجود دارد و پیشینه‬
‫تحقیق را مرور نموده و معلوم شد که در تمام و یا زوایایی از مسأله‬
‫کار علمی شایستهای انجام نشده و خأل علمی وجود دارد پس این‬
‫تحقیق ضرورت پیدا میکند‪.‬‬
‫فاز سوم‪ :‬بيان مفاهيم و متغيرها ‪:‬‬
‫مفهوم و متغير دو عنصر هستند که در اغلب تحقيقات‪ ،‬حضور دارند‪ .‬در‬
‫هر تحقيقي يکي از حساسترين اقدامات تعريف صحيح و مناسب از‬
‫اين دو عنصر مي باشد‪.‬‬
‫تفاوت بين مفهوم و متغير در يک تحقيق شايد بسيار ظريف باشد‪ .‬منظور‬
‫از مفهوم آن عنصري از تحقيق است که محقق فقط قصد تعريف آن را‬
‫دارد تا مقصودش را از آن واژه يا مفهوم معلوم کند و خود ويا‬
‫ديگران به بي راهه نروند و نه اندازهگيري آن‪.‬‬
‫متغير عنصري است که داراي حاالت متفاوت در تحقيق است و محقق با‬
‫اصول و روشهاي خاص خود‪ ،‬آن را اندازه گيري ميکند تا به سؤالهاي‬
‫خود پاسخ دهد‪.‬و ديگران بر اساس تعريفي که محقق ارائه ميکند‬
‫درک مشخصي از آن داشته باشند‪.‬‬
‫متغير با توجه به ويژگيهاي تحقيق به روش تجربي دو گونه تعريف‬
‫بدست ميدهيم‪ .‬تعريف شرحي و تعريف عملي و اين دو تعريف را‬
‫در مورد هر دو عنصر بايد ارائه کرد‪.‬‬
‫تعریف شرحی و عملياتی‪:‬‬

‫در تحقيق براي مفاهيم و متغيرها با دو گونه از تعريف روبرو هستيم‪.‬‬


‫لغوي‪:‬عمدتا از لغت نامهها‪ ،‬دائره المعارفها‬ ‫تعاريف‬
‫تعاريف اصطالحي‪ :‬اصطالح علمي از کتابهاي مرجع آن علم‪ ،‬کت ب‬
‫درسي و‪ ...‬اقتباس ميشود که معموال از مطالع ات و نظري هه اي موج ود‬
‫نشات ميگيرد و با بياني علمي ارائه شده‪ .‬بديهي است در هنگ ام تعري ف‬
‫ذکر منبع مورد استفاده ضرورتي اجتناب ناپذير است‪.‬‬
‫تعاريف عملي‪ :‬که به طور مشخص بر عهده محقق قرار دارد محقق ب ه‬
‫بيان شاخصها و نمودهاي عيني و ملموس که از اين عنصر در اين تحقي ق‬
‫خ اص م د نظ ر دارد‪ ،‬ميپ ردازد‪ .‬بن ابراين تع اريف عملي اتي بيش تر در‬
‫تحقيقهاي تجربي و ميداني کاربرد دارد‪.‬‬
‫تعریف متغير‬

‫متغير مشخصه يک عنصر‪ ،‬پديده‪ ،‬موجود زنده و يا هر چيزي است‬


‫که قابليت تغيير داشته و ميتواند مقادير‪ ،‬گونهها و جلوههاي‬
‫مختلفي را بپذيرد‪ .‬آنچه اهميت دارد آنکه بايد دقت شود‬
‫متغيرهاي هر تحقيق خاص همان تحقيق است و اينگونه نخواهد‬
‫بود که همه آنچه در يک مطالعه بعنوان متغير حضور دارند براي‬
‫ساير تحقيقها هم الزم است بنابراين هر متغيري عليرغم مشابه‬
‫بودن عنوانش از يک مطالعه به مطالعه ديگر ممکن است متفاوت‬
‫ال متغير تمکن مالي در يک تحقيق به يک معناست و در‬ ‫باشد‪ .‬مث ً‬
‫تحقيق ديگر به معنايي ديگر‪.‬‬
‫تعریف هدف‪:‬‬

‫"هدف نقطهاي است که محقق به وسيله تحقيق قصد‬


‫رسيدن بدان را دارد تا به تحليل‪ ،‬روشنگري و داوري‬
‫بپردازد"‪ .‬بنابراين "مقصود و منظور نهايي از تحقيق را‬
‫نيز هدف دانستهاند‪”.‬‬
‫چنانچه اهداف يک تحقيق بخوبي نوشته شود محقق در‬
‫مييابد که نياز به چه نوع اطالعاتي دارد و از چه‬
‫راههايي بايد به جستجوي آنها بپردازد و اين خود‬
‫راهگشاي نحوه انجام تحقيق نيز خواهد بود‪.‬‬
‫انواع هدف‪:‬‬

‫"هدف کلي” آنچه محقق در پايان مطالعه قصد رسيدن بدان را‬ ‫‪‬‬
‫دارد‪".‬هدف کلي" معموال در يک جمله قابل فهم صريح و رسا و‬
‫مختصر بيان ميشود که براي خواننده گويا و قابل فهم است‪.‬‬
‫"اهداف جزئي يا اختصاصي” از تقسيم يا شکستن "هدف کلي" به‬ ‫‪‬‬
‫اجزاي کوچکتر بدست ميآيند‪ .‬اهداف جزئي راه رسيدن به "هدف‬
‫کلي" را قدم به قدم مشخص مينمايد‪.‬‬
‫تنظيم اهداف چنانچه به خوبي صورت بپذيرد بر متمرکز ساختن مطالعه‬ ‫‪‬‬
‫به جنبههاي اساسي آن وجلوگيري کردن از جمعآوري اطالعاتي که به‬
‫آنها نياز وجود ندارد‪ ،‬تاکيد ميکند‪.‬‬
‫خصوصيات هدف‪:‬‬

‫تنظيم اهداف برای یک مطالعه تحقيقی باید بر اساس مالکهای‬ ‫‪‬‬


‫مشخص صورت پذیرد که مهمترین آنها عبارتند از‪:‬‬
‫اهداف قابل حصول باشند‪ .‬بدین شکل که مقصود و منظور محقق‬ ‫‪‬‬
‫را بطور کامل برساند و توانایی مطالعه‪ ،‬بررسی‪ ،‬سنجش و ‪...‬‬
‫موضوع را داشته باشد‪.‬‬
‫اهداف صریح و روشن بيان شوند (هيچگونه ابهامی در هدف قابل‬ ‫‪‬‬
‫قبول نيست) باید مشخص شود که دقيقا چه چيزی باید تحقيق‬
‫شود‪.‬‬
‫اهداف باید قابل سنجش‪ ,‬اندازهگيری و ارزیابی باشند‪ .‬تحقيق‬ ‫‪‬‬
‫علمی به شکلی است که سنجش و ارزیابی را متناسب با روشهای‬
‫خاص خود ممکن میسازد‪.‬‬
‫فرضيه‪:‬‬

‫قدرت تصور در انسان يکي از ويژگيهاي مهم ميباشد اين‬


‫قدرت به فرد امکان ميدهد تا در مورد موضوعات مختلف‬
‫بيانديشد‪ ،‬حدس بزند‪ ،‬تصوير ذهني ايجاد کند و راه‬
‫حلهاي مختلف پيشنهاد کند‪.‬‬
‫در تحقيق‪ ،‬محقق در صدد آن است حول يک موضوع‪ ،‬سؤال‪،‬‬
‫مسئله و يا مشکل از اين قدرت تصور و حدس ذهني براي‬
‫تدوين يک يا چند فرضيه براي نتيجه تحقيق استفاده کند‪.‬‬
‫از اين رو فرضيه يک حدس علمي است که پس از تحقيق‬
‫اثبات يا رد ميشود‪ .‬به عبارت ديگر فرضيه را راه حل‬
‫پيشنهادي و محتمل محقق براي مسئله تحقيق و يا نتيجه‬
‫تحقيق دانسته اند‪.‬‬
‫مالکهای فرضيه خوب‪:‬‬
‫◼ روشن‪ ،‬معين و مشخص(خوب فهميده شود)‬
‫کوتاه و مختصر‬ ‫◼‬
‫قابليت اندازهگيري(در تجربي) و ارزيابي (در نظري)‬ ‫◼‬
‫متناسب با چارچوبها و مباني نظري تحقيق‬ ‫◼‬
‫مرتبط با عنوان و موضوع تحقيق‬ ‫◼‬
‫نکته مهم‪:‬‬

‫‪ ‬در مطالعات و تحقيقات تبييني(علت و معلولي) و‬


‫تجربي به طور اصولي نيازمند به داشتن فرضيه‬
‫هستيم و اين يک الزام منطقي و روششناختي است‪،‬‬
‫ليکن در مطالعاتي که صرفا به صورت توصيفي‬
‫انجام ميشوند وجود فرضيه ضرورتي ندارد‪ .‬در‬
‫اينگونه موارد از سواالت مهم براي تدوين آنچه‬
‫بايد مورد ارزيابي و تحقيق قرار گيرد استفاده‬
‫مينمائيم‪.‬‬
‫چارچوب نظری‬
‫در هر تحقيقي تحليل و پردازش اطالعات به اشکال مختلف‬
‫صورت ميگيرد‪ .‬هرگونه تحليل و پردازشي نيازمند آن است که بر‬
‫اساس يک الگو و قالب صورت گيرد‪ .‬قالب پردازش اطالعات‪،‬‬
‫همانند يک دستگاه تحليلي و معرفتي است که ميتواند براي‬
‫تحقيقهاي متعددي کاربرد داشته باشد‪.‬‬
‫چارچوبهاي نظري‪ ،‬به تناسب موضوع‪ ،‬هدف و روش معلوم‬
‫ميگردد‪ .‬اگر چارچوبهاي تحليلي از قبل وجود داشته باشند‪،‬‬
‫محقق ميتواند از آنها کمک بگيرد( اين کار بهتر است) در غير‬
‫اينصورت الزم است خود چارچوب سازي کند‪.‬‬
‫چارچوبها مباني نظري هستند که به محقق کمک ميکنند تا يافته‬
‫هاي خود را به شکل قابل قبول گردآوري و سپس تحليل کند‪.‬‬
‫روش تحقيق‬
‫وقتي پرسش اصلي و پرسشهاي فرعي‪ ،‬اهداف و ‪ ....‬معلوم گشت‬ ‫•‬
‫نوبت بدان ميرسد که محقق روش تحقيق خود را به شکل روشن و‬
‫شفاف بيان کند و به گونه اي طرح کند که ديگران نيز از انتخاب او‬
‫حمايت کنند‪.‬‬
‫تحقيقها ممکن است نظري و يا تجربي باشد‪.‬‬ ‫•‬
‫هريک از اين دو‪ ،‬روشهاي خاصي از تحليل اطالعات را ميطلبد‪.‬‬ ‫•‬
‫گردآوري اطالعات نيز روشها و تکنيکهاي خاصي دارد که ميبايست‬ ‫•‬
‫محقق بدانها مسلط و در قسمت بيان روش‪ ،‬توضيح دهد‬
‫با توجه به موارد ياد شده محقق ميبايست چرائي انتخاب روش خود را‬ ‫•‬
‫به ديگران نشان داده و آن را تحليل نمايد‪.‬‬
‫ادامه روش تحقيق‬
‫• نشان دادن نوع اطالعاتی که محقق به آنها نياز دارد‬
‫• اين اطالعات در کدام منابع و مصادر و يا جامعه آماری يافت‬
‫میشود‪.‬‬
‫• شاخص ارزيابی اطالعات مفيد از غير مفيد چه چيزهايی‬
‫است؟‬
‫• روائی و اعتبار اطالعات(چگونگی ارتباط اطالعات گردآوری‬
‫شده با تحقيق و اعتماد به آنها) در ظاهر مفيد چگونه سنجيده‬
‫میشود و با چه معيارهايی میتوان آنها را سنجش و ارزيابی‬
‫کرد‪.‬‬
‫• اطالعات مفيد گردآوری شده چگونه چينش و تحليل میشود‪.‬‬
‫تکنيک و چگونگی گردآوری اطالعات‬

‫بسته به آن که‪:‬‬
‫• هدف‪ ،‬فرضيه ها و روش تحقيق ما کدام است‬
‫• اطالعات مورد نياز ما در کجاست‬
‫• چه شرايطي بر محيط منابع اطالعاتي ما مسلط است ‪...‬‬
‫ميبايست روشي را براي گردآوري اطالعات برگزينيم‪.‬‬
‫اين تکنيکها ميتواند پرسشنامه‪ ،‬مصاحبه‪ ،‬مشاهده و ‪ ....‬باشد‪.‬‬
‫‪‬ما نوعاً به کارهاي کتابخانه اي ميپردازيم بنابراين مهمترين‬
‫ابزار گردآوري اطالعات در اين دسته‪ ،‬فيشهاي تحقيقاتي‬
‫است‪.‬‬
‫طرح تحقيق‪:‬‬

‫آنچه تاکنون بيان شد‪ ,‬حاکي از طراحي عملياتي تحقيق (نقشه‬


‫تحقيق) است که طرح تحقيق‪ Proposal‬ناميده ميشود‬
‫ساختار عينی تحقيق‬
‫ساختار تحقيق کامال میبايست با سؤال اصلی‪ ،‬و سؤالهای فرعی و‬ ‫•‬
‫محتوائی همخوانی داشته باشد‪.‬‬
‫پاسخ سؤال اصلی در کل تحقيق نهفته است‪.‬‬ ‫•‬
‫فصل و يا فصلهای مقدماتی و کليات به فراخور محتوای آنها‪.‬‬ ‫•‬
‫علی االصول پاسخ سؤالهای فرعی در کليت هر يک از فصلهای تحقيق‬ ‫•‬
‫که بعد از کليات میآيند‪.‬‬
‫محتوا و بدنه هر فصل را پاسخهای استداللی به سؤالهای محتوائی ذيل‬ ‫•‬
‫هر سؤال فرعی تشکيل میدهد‪.‬‬
‫سؤالهای فرعی در قالب عبارتها‪ ،‬تيترها و عناوين اصلی درون هر فصل‬ ‫•‬
‫میباشد‪.‬‬
‫نتيجهگيری نهائی که ترکيب نتيجهگيریهای هر فصل است‪.‬‬ ‫•‬
‫منابع و کتابشناسی‬ ‫•‬
‫کل تحقيق از ابتدا تا انتهاء در راستای پاسخگوئی به سؤال اصلی است‪ .‬در فصلهای مقدماتی و کليات مباحث زمينهای و نقشه راه بيان میشود و در فصلهای اصلی به فرازهای سؤال اصلی‪.‬‬

‫منابع و مصادر تحقيق‬ ‫نتايج و دستاوردها‬ ‫فصل سوم(پاسخ تفصيلی سؤال‬ ‫فصل دوم(پاسخ تفصيلی سؤال فرعی‬ ‫فصل اول(پاسخ تفصيلی سؤال فرعی‬ ‫کليات تحقيق(‪)2‬‬ ‫کليات تحقيق(‪)1‬‬
‫به ترتيب الفبائی‬ ‫فرعی سوم)‬ ‫دوم)‬ ‫اول)‬

‫قرآن و نهج البالغه و‬ ‫جمعبندی نتايج و‬ ‫مقدمه‪ :‬گزارش خيلی مختصر از‬ ‫مقدمه‪ :‬گزارش خيلی مختصر از نتايج‬ ‫مقدمه‪ :‬چشمانداز فصل با عنايت به‬ ‫چارچوب‬ ‫بيان مسأله‬
‫صحيفه در ابتدا و‬ ‫دستاوردهای هر يک از‬ ‫نتايج و دستاوردهای فصل قبل‬ ‫و دستاوردهای فصل قبل‬ ‫سؤالهای محتوائی ذيل سؤال فرعی اول‬ ‫مفهومی و نظری‬ ‫سؤالهای تحقيق‬
‫بدون شماره قرار‬ ‫فصلهای تحقيق که پاسخ‬ ‫چشمانداز فصل با عنايت به‬ ‫چشمانداز فصل با عنايت به سؤالهای‬
‫میگيرند‪.‬‬ ‫تفصلی و تحليلی به سؤال‬ ‫سؤالهای محتوائی ذيل سؤال فرعی‬ ‫محتوائی ذيل سؤال فرعی دوم‬ ‫روش تحقيق‬ ‫پيشينه‬
‫‪.1‬‬ ‫اصلی است‬ ‫سوم‬ ‫ضرورت‬
‫‪.2‬‬
‫‪.3‬‬
‫‪.4‬‬
‫عنوان‪ 1‬برگرفته از سؤال محتوائی‬ ‫عنوان‪ 1‬برگرفته از سؤال محتوائی‬ ‫عنوان‪ 1‬برگرفته از سؤال محتوائی اول‬
‫اول از فرعی سوم‬ ‫اول از فرعی دوم‬ ‫از فرعی اول‬
‫عنوان‪ 2‬برگرفته از سؤال محتوائی‬ ‫عنوان‪ 2‬برگرفته از سؤال محتوائی‬ ‫عنوان‪ 2‬برگرفته از سؤال محتوائی دوم‬
‫دوم از فرعی سوم‬ ‫دوم از فرعی دوم‬ ‫از فرعی اول‬
‫عنوان‪ 3‬برگرفته از سؤال محتوائی‬ ‫عنوان‪ 3‬برگرفته از سؤال محتوائی‬ ‫عنوان‪ 3‬برگرفته از سؤال محتوائی سوم‬
‫سوم از فرعی سوم‬ ‫سوم از فرعی دوم‬ ‫از فرعی اول‬
‫عنوان‪ 4‬برگرفته از سؤال محتوائی‬ ‫عنوان‪ 4‬برگرفته از سؤال محتوائی‬ ‫عنوان‪ 4‬برگرفته از سؤال محتوائی‬
‫چهارم از فرعی سوم‬ ‫چهارم از فرعی دوم‬ ‫چهارم از فرعی اول‬

‫خالصه و نتايج فصل‬ ‫خالصه و نتايج فصل‬ ‫خالصه و نتايج فصل‬


‫اشارهای به چشم انداز فصل بعد‬ ‫اشارهای به چشم انداز فصل بعد‬
‫ساختار هرفصل‬

‫• مقدمه‪ :‬چشم انداز فصل با اشاره به سؤالهای محتوايی آن‬


‫فصل نسبت به فصل اول اما در فصلهای بعدی ابتدا‬
‫اشارهای به خالصه و نتيجه فصل قبل و سپس چشمانداز‬
‫فصل جاری با اشاره به سؤالهای محتوائی‪.‬‬
‫• بدنه فصل‪ :‬با عنايت به پاسخهای مفصل و مستدل و مستند‬
‫به سؤالهای محتوايی بر اساس چينش قبل‪.‬‬
‫• نتيجه و چکيده هر فصل‪.‬‬
‫تحقيق‪:‬‬
‫اصلی با توجه به ويژگیها و خصايص ياد شده‬ ‫طرح پرسش‬‫مراحل‬
‫مطالعه اكتشافی‬
‫مصاحبههاي اكتشافی‬ ‫خواندن‬
‫طرح نظري مسأله تحقيق‬
‫ساخت مدل و قالب تحليل‬ ‫مبانی نظري‬ ‫بيان مساله‬
‫روشوتحقيق‬
‫سوالهاي تحقيق‬ ‫فرضيهها‬ ‫بيان مفاهيم‬
‫معرفی روشهاي تحقيق‬
‫گردآوري اطالعات‬
‫انتخاب ابزار گردآوري اطالعات‬
‫تحليل اطالعات گردآوري شده‬
‫نتيجه گيري‬
‫چکيده‬

‫• چکيده تحقيق آخرين کاری است که محقق انجام ميدهد‪.‬‬


‫• در چکيده میبايست اشارهای به بيان مسأله ‪ ،‬سؤال اصلی‬
‫تحقيق‪ ،‬روش گردآوری و تحليل دادهها مبتنی بر مبانی و‬
‫چارچوب نظری تحقيق و دستاوردها و نتايج تحقيق شود‪.‬‬
‫• چکيده در ابتدای تحقيق قبل از فهرست مطالب و يا بعد از‬
‫آن قرار میگيرد‪.‬‬
‫کليدواژهها‪:‬‬

‫• کليد واژهها‪ ،‬واژگانی هستند که بيشترين کاربرد را در‬


‫تحقيق دارند بگونهای که میتوانند معرف آن در جستجو‬
‫باشند‪ .‬گليد واژهها الزاما مفاهيمی نيستند که در عنوان‬
‫تحقيق آمده باشند‪.‬‬
‫• به طور معمول در هر تحقيق بين ‪ 10-6‬کليدواژه میتواند‬
‫وجود داشته باشد‪.‬‬
‫گردآوری اطالعات‬

‫با توجه به پرسش اصلي‪ ،‬اهداف‪ ،‬سؤاالت تحقيق‪ ،‬چارچوب‬


‫مفهومي و نظري‪ ،‬تکنيک و ابزار گردآوري اطالعات‪ ،‬اطالعات‬
‫الزم و مورد نياز از منابع متناسب و مورد نظر گردآوري ميشود‬
‫تا در جاي خود براساس سؤاالت تحقيق و فرضيهها(در صورت‬
‫لزوم استفاده از آن) تحليل و نتايج آن ارائه گردد‪.‬‬
‫تحليل اطالعات‬
‫یکی از مراحل اصلی تحقيق است‪ .‬در این مرحله بر اساس‬
‫اطالعات گردآوری شده‪ ,‬در راستای پاسخهای تحليلی و‬
‫استداللی به سؤالها و یا آزمون فرضيات تحقيق در قالب ساختار‬
‫پيشبينی شده در طرح تنظيم میشود‪.‬‬
‫در واقع همه مراحل قبل بدین منظور طراحی و سپری شده تا‬
‫تحليل اطالعات به شکل کامالً دقيق و علمی صورت پذیرد‪.‬‬
‫تحليل اطالعات ممکن است در چند فصل‪ ،‬بخش و فراز ‪ ...‬در‬
‫قالب مقاله‪ ،‬پایان نامه‪ ،‬گزارش و یا کتاب عرضه گردد‪.‬‬
‫محقق میبایست توجه داشته باشد که تحليل اطالعات میبایست‬
‫در راستای اهداف تحقيق باشد‪.‬‬
‫نکات قابل توجه در همه مراحل‪:‬‬

‫• رعایت اصول و قواعد دستوری و نگارشی‪.‬‬


‫• استفاده از مفاهيم و واژگان علمی و تخصصی متناسب با‬
‫موضوع‪.‬‬
‫• حفظ انسجام درونی مباحث و نسبت به کل تحقيق‪.‬‬
‫• رعایت اصول اخالقی و امانتداری‪.‬‬
‫• رعایت اصول پینوشت نویسی و ارجاعات با توجه به‬
‫شيوههای معمول و پذیرفته شده‪.‬‬
‫• اجتناب از نقل قولهای مستقيم غير ضروری و طوالنی‪.‬‬
‫ضمایم‪:‬‬

‫• در هر تحقيقی به فراخور خود ممکن است مستندات و‬


‫ضمایمی الزم داشته باشد‪ .‬این ضمایم ممکن است نقشهها‪،‬‬
‫عکسها‪ ،‬دستنوشتهها‪ ،‬پرسشنامه و ‪ ...‬باشد‪ .‬بهتر است محقق‬
‫برای اتقان کار خود این موارد را به تحقيق خود ضميمه کند‪.‬‬
‫• ضمایم در انتهای گزارش تحقيق قرار میگيرد‪.‬‬
‫مشکالت و موانع‪:‬‬

‫• در تحقيق ممکن است موانعی در پيش روی محقق‬


‫وجود داشته باشد‪ .‬قاعدتاً برخی از آنها از قبل برای‬
‫محقق روشن بوده است‪ .‬به هرحال بهتر است محقق در‬
‫پایان به موانع و مشکالت‪ ,‬اشاره نماید‪.‬‬
‫• اشاره به موانع و مشکالت میتواند برای دیگر محققين‬
‫رهگشا بوده و توجيه عالمانه برخی نقایص و‬
‫کاستیهای تحقيق باشد‪.‬‬
‫• بيان موانع و مشکالت ممکن است خود موضوع ساز‬
‫بوده و تحقيقهای دیگری را پيشنهاد کند‪.‬‬
‫پيشنهادات‪:‬‬

‫• سرانجام هر تحقيقی ممکن است به کشف‬


‫پيشنهادهایی ختم شود‪.‬‬
‫• این پيشنهادها میتواند موضوعات تحقيقی جدید‬
‫و یا روشهایی در باره همان موضوعات باشد‪.‬‬
‫فيشبرداری‬
‫• فيشنویسی دستی‬
‫• فيشنویسی ماشينی‬
‫‪ .1‬نرمافزارهای عمومی‬
‫▪ ‪OneNote‬‬
‫▪ ‪(Word‬به وسيله ‪ headding‬کردن و تيتر دادن)‬

‫‪ .1‬نرمافزارهای خاص فيشنویسی‬

You might also like