Professional Documents
Culture Documents
Khlash FSL Hai Aol Ta Chharm Komar Understanding Language Teaching
Khlash FSL Hai Aol Ta Chharm Komar Understanding Language Teaching
Khlash FSL Hai Aol Ta Chharm Komar Understanding Language Teaching
زبان مجموعه ای از نشانه هاست .هر نشانه را یک فرم و هدفی که منتقل میکند را معنا مینامیم .انسان بوسیله برقراری ارتباط
بین Formو Meaningبا دیگران به تعامل و گفتگو میپردازد .چراغ راهنمایی و رانندگی مثال خوبی برای درک رابطه بین
فرم و معناست .وقتی چراغ به فرم قرمز در بیاید معنایش این است که نباید حرکت کرد .حال همین معنا وقتی با فرم های
مختلف همراه شود معانی متفاوتی خواهد داشت.
: Language as a System )1در این دیدگاه به زبان همانند یک نظام منسجم نگریسته میشود که برای درک بهتر آن باید به
سراغ اجزای آن یعنی آواشناسی( ،)Phonologyواج شناسی ( ،)Morphologyصرف ( )Syntaxو نحو( )Semanticsرفت .تمام
این اجزا در کنار هم ماهیتی یکپارچه به اسم زبان را برایمان تداعی میکنند .در این رویکرد بیشتر از آنکه به Meaningتوجه کنیم،
تمرکزمان را روی Formمیگذاریم.
:Language as a Discourse)2در این دیدگاه زبان وسیلهایست که بواسطه آن قادر خواهیم بود تا بصورت مکتوب یا شفاهی به
بحث و گفتگو و تعامل با دیگران بپردازیم و درباره ا بعاد مختلف معنایی صحبت کنیم؛ در نتیجه هدف از گفتمان ،پردازش بیشتر به ابعاد
معنایی زبان یا همان Meaningاست.
Discourse: An instance of spoken and written language that has describable internal
relationships of form and meaning.
: Language as an Idelogy)3این دیدگاه اشاره میکند که زبان فراتر از راهکاری ارتباطی است و باید به آن به چشم یک
ماهیت ایدئولوژیک و فلسفی نگاه شود .انسان با استفاده از زبان تمامی ایدههای خود را مطرح میکند ولی مواقعی هم هستند که خود
مقولهس زبان یک ایدئولوژی و ماهیت قابل بحث میشود .ایدئولوژی یک کانسپت عمیق تر و فراگیرتر از گفتمان است.
چامسکی
زبانشناسی که زبان را از رویکرد نخست مطالعه میکرد؛ یعنی آن را بصورت یک نظام هدفمند بررسی میکرد .چامسکی تعدادی نظریه
مهم در خصوص زبان دارد که بترتیب عبارتند از :
- Theory of Novelty/ Generativism : All adult speakers of a language are able to
produce an infinite amount of sentences out of finite elements.
- Theory of Mentalism/ Innateness: Much of human behaviour including language, is
biologically determined.
- Theory of Universal Grammar: All languages in the world share some common rules
and principles. The difference between languages is because of difference in their
parameters.
)Downloaded by Me Me (vahdat.rounia@gmail.com
lOMoARcPSD|4110891
) جزو مشهورترین منتقدان چامسکی بودند که بیان میداشت زبان یک دانش درونی درHalliday, Austin , Hymes( این سه نفر
از این. وسیله ای برای تعامل و ارتباط با دیگران است، مایکل هلیدی بیان کرد که زبان عاوه بر چیزی که چامسکی میگوید.افراد است
: بیان کرد که عبارتند ازMetafuntion رو برای زبان سه نوع کاربرد یا
. زبان وسیله ای برای بیان احساسات و افکار آدمی و نیز راهکاری برای گفتگو درباره پدیده های مختلف است: Ideational )1
گفتار و صوت است، سوم مایکل هلیدی تمام اشکال مختلف زبان اعم از نوشتارMetafunction درText منظور از: Textual)3
. را به سرانجام رسانده و عملی کندInterpersonal دوم یعنیMetafuntion که آدمی را قادر میسازند تا
منظور چیست؟. تعریف میکندMeaning Potential Concept مایکل هلیدی زبان را بعنوان: سوال
How to do things کتابی به اسم1692 رسید که در سالAustin بعد از هلیدی نوبت به فیلسوف و زبانشناسی به اسم
که جوابشWhat do we do with language : در این کتاب یک سوال مهم مطرح کرد. نوشتwith words
. و بعد در تمام کتاب آن را توضیح دادSpeech Acts میشد
- Speech Acts: Everyday activity of informing, instructing, ordering, threatening and
….that we do with language
. = هرآنچه به زبان میآوریم یا مینویسیمLocution)1 . دارای سه قسم استSpeech Act هر،طبق توضیحات آستین
=تاثیری که حرف یا نوشته ما روی محیط یاPerlocution )3 = منظور و هدفمان از به زبان آوردن یا نوشتن آن وIllocution)2
: را در نظر بگیریدOpen the Window به طور مثال جمله.افراد میگذارد
Locution: Open the Window Illocution: We want the window to be opened Perlocution:
Somebody opens the window.
نظریات چامسکی را به چالش،Competence رسید که بواسطه مطرح کردن مقولهDell Hymes نوبت به،بعد از آستین
.بکشد
Competence (Chomsky) : Underlying knowledge of language.
Competence (Hymes) : Underlying knowledge of language + ability to use it.
Performance: Actual use of language.
Downloaded by Me Me (vahdat.rounia@gmail.com)
lOMoARcPSD|4110891
1) Setting( )مکان و زمان تعامل با دیگران. 2) Participants()افرادی که با آنها تعامل میکنیم. 3) Ends)(اهداف گفتگو
5) key: manner, tone oral/written ; formal/informal
4)Acts ( )فرم و محتوایی که به زبان می آید. 5) Instrumentality (غیررسمی بودن/متن بودن یا رسمی/)گفتاری.
form, content, sequence
باعث بهCompetence مطرح شدن مقوله. نامید که اولین حرف کلمات باا استSPEAKING هایمز به اختصار مدل خود را
گفت؟ نظریهCommunicative Competent وجود آمدن این سوال شد که به چه کسی باید در حوزه یادگیری زبان به اصطاح
پرد ازان مختلفی در این باره صحبت کردند و گفتند که داشتن دانش ارتباطی به معنای آن است که هر شخصی که از زبان استفاده میکند
. استSwain وCanale طرح زیر منسوب به دو دانشمند به اسم.باید یک سری شرایط به خصوص را رعایت کند
این است که تمامی زبانشناسان نام برده در باا تاش کرده اندWiddowson به عقیدهCompetence *مشکل تمامی مدل های
.تا مقوله بسیار پیچیده ای چون زبان را به زیرشاخه هایی که ممکن است هرکدام شان نواقص خود را داشته باشند تقسیم کنند
Downloaded by Me Me (vahdat.rounia@gmail.com)
lOMoARcPSD|4110891
فصل دوم نگاهی گذرا به برخی از فعل و انفعاات ذهن آدمی که در نهایت منجر به یادگیری زبان میشوند دارد .در ابتدای درس تعریفی از
inputارائه میشود :
Oral/written materials of target language to which language learners are exposed to.
یک inputباید دو ویژگی مهم داشته باشد = Availability )1 .داده زبانی باید توسط خود یادگیرندگان کشف شود یا توسط معلم در
اختیارشان قرار گیرد =Accessiblity)2داده زبانی باید توسط دانش آموزان تشخیص داده شود و آن ها بتوانند این داده را بعنوان یک
inputبپذیرند و روی آن کار کنند.
همه ی ما به سه طریق در معرض داده های زبانی ( )Linguistic Inputهستیم : Interlanguage input )1 .به داده های زبانی
گفته میشود بواسطه تعامل با دیگران بین یکدیگر رد و بدل میکنیم .چیزی که از زبان فرد Aبیرون می آید واکنشی را در فرد Bدر پی
خواهد داشت و برعکس : Simplified Input)2 .به داده زبانی گفته میشود که اقشار مختلف جامعه با آن صحبت میکنندNon )3 .
: simplified Inputزبان تخصصی که برای درک آن نیازمند دانش مربوط به آن هستیم .به طور مثال دروس تخصصی رشته های
دیگر که برای ما قابل فهم نیستند.
طبق توضیح ، Schmidtیک inputبه دایل مختلفی توسط انسان دریافت میشود:
1) Product view: intake is a subset of input, before the input is processed by learners.
2) Process view: intake is what comes after psycholinguistic procesing
دیدگاه نخست اشتباه است چون تفاوتی میان intake , inputقائل نیست .در نتیجه تعریفی که میتوانیم از Intakeارائه دهیم طبق
رویکرد دوم خواهد بود:
Intake: An abstract entity of learner language that has been fully or partially processed by
learners.
Languages are best learned before puberty,after which everyone faces constraints in
development of language.
)Downloaded by Me Me (vahdat.rounia@gmail.com
lOMoARcPSD|4110891
: سه نوع دیدگاه متفاوت نسبت به نظریه قبل دارند،زبان شناسان و صاحب نظران
2. There is a critical period but it is confined not only to foreign accents, but also to grammar.
3. Sensitivity to language learning does not fade away after puberty and continues years after
puberty.
) باشد که در نوع اول اندکDebilitative( ) یا منفی و مخربFacilitative( یا اضطراب میتواند مثبت و سازندهAnxiety
.اضطراب برای موفقیت فرد در یادگیری زبان نیاز است و در نوع دوم اضطراب بیش از حد مانع یادگیری فرد خواهد بود
Tactical Factors: Learner's awareness of his/her capabilities to cope with language learning
difficulties. This includes 1) Learning Strategies 2)Communicative Strategies
Learning Strategies: Actions that we do to overcome and learn, obtain, retrieve and
memorize something.
=فکرکردن درباره فرآیند یادگیریMetaCognitive )1 . قسم هستند3 استراتژیهای یادگیری شامل،طبق نظر آکسفورد و روبین
= تاثیر احساساتSocial/Affective )3 برای یادگیری... نت نویسی و،= استفاده از روش هایی مثل خاصه برداریCognitive)2
.و تجربیات شخصی فرد در یادگیری مسائل
. بعنوان مهمترین شاخصه های احساسی در امر یادگیری هستندMotivation وAttitude دو فاکتور
Attitude: One's evaluative response to a person, thing or phenomenon. It is one's beliefs and
thoughts about something else. It can be individual and social. Two external forces shape
one's attitue 1) Environment (politics,culture,society) and 2)Pedagogy (classrooms, books,
teachers).
Motivation: What makes us keep going and doing something. It is 1)Intrinsic (Integrative)
2)Extrinsic (Instrumental)
انجام میدهیم و پاداشی که در ازای انجام، به معنای آن است که کاری را صرفاً برای آنکه دوست داریمintegrative انگیزه درونی یا
. کارهایی که این چنین انجام میشوند برای آدمی لذت بخش هستند.دادنش کسب میکنیم درونی است
Downloaded by Me Me (vahdat.rounia@gmail.com)
lOMoARcPSD|4110891
انگیزه بیرونی یا Instrumentalزمانی رخ میدهد که ما برای رسیدن به یک هدف ،کاری کنیم .مثاً برای استخدام در یک شرکت،
نیازمند یادگیری زبان انگلیسی باشیم .نوع سوم از انگیزه ها Achievement Motivationنام دارد که زمانی رخ میدهد که انسان
بخواهد نسبت به سطح فعلی خود پیشرفت کند و به اهداف وااتری دست یابد.
بیان میکند که برای یادگیری ،نیازمند آن هستیم که در معرض اطاعات و دانشی خارجی قرار گیریم .شامل دو مورد است
= Language Knowledge)1دانش هر شخص درباره زبانی که با آن صحبت میکند و زبان های دیگری که میخواهد یاد بگیرد
= Metalanguage Knowledge)2دانش هر شخص درباره ماهیت زبان و اینکه خود زبان مقوله ایست که نیازمند بحث و گفتگوی
بسیار است.
This include the global, national, social, cultural, political, economic and family contexts.
این خصوصیات با تعامل با یکدیگر ،داده زبانی را تبدیل به intakeمیکنند .حال برای شکل گیری دانش جدید در ذهن نیازمند پروسه ای
هستیم که Structuringنام دارد .تعریف کومار از این واژه:
Structuring: Complex process that governs the establishment of mental representations of
the target language.
بعد از یادگیری ،اگر زبان را بصورت مکتوب یا شفاهی به دیگران عرضه کنیم در واقع در حال به نمایش گذاشتن Outputزبان هستیم.
این برونداد زبانی دارای سه ویژگی مهم است:
Functions of Output
یادگیرنده به هنگام استفاده از زبان متوجه اشکاات خود میشود تا در آینده برطرفشان کند 1) Noticing Function:
یادگیرنده به هنگام استفاده از زبان از آزمون و خطا استفاده میکند تا درست صحبت کند 2)Hypothesis-Testing Funtion:
یادگیرنده بهنگام استفاده از زبان به آن فکر میکند و ساختاری را انتخاب میکند که برای بیان 3)Metalinguistic Funtion:
مقصودش مناسب تر باشد.
)Downloaded by Me Me (vahdat.rounia@gmail.com
lOMoARcPSD|4110891
تا به اینجای کار متوجه تفاوت بین input, intake , outputشدیم .در فصل سوم باید یاد بگیریم که چطور باید inputرا به دانش
آموز تدریس کرد .آنچه مهم است این نکته میباشد که inputزبان باید برای یادگیرنده availableو accessibleباشد .تعریف این
دو واژه در فصل قبل وجود دارند input modification .فرآیندی است که باعث میشود inputما ویژگی های باا را داشته باشد.
Input Modificationسه نوع دارد Form and meaning based)3 Meaning based)2 Form based)1 .
خاصه :یادگیرندگان را در معرض inputای قرار بدیم که توجهش روی آموزش فرم های زبانی هست! مثل کاری که در روش
Audiolingualانجام میشه .دانش آموزانی که در این شیوه تربیت میشوند Accuracyباایی در تولید زبان دارند.
Input modification is based on formal and structural properties of language so that the focus
of language instruction is on language forms. Form based input modification has 2 norms
A: Product Oriented: This treats grammar as a product that can be analyzed, codified and
presented.
B: Process Oriented: This trats grammar as a network of systems to be interacted with rather
than an objectified body of structures.
Consciousness Raising: Deliberate attempt to draw the learners' attention to the formal
processes of their L2 in order to increase the degree of explicitness required to promote L2
development.
همانطور که از نامش پیداست ،روش تدریس های مبتنی بر این رویکرد میکوشند تا دانش آموزانی تربیت کنند که توجه بیشتری به بخش
معنایی زبان داشته اند و دانش آموزانی که در این شیوه تربیت میشوند بسیار Fluentخواهند بود .به راحتی صحبت میکنند ولی چون
توجه زیادی به فرم زبان نداشته اند ممکن است از گرامری استفاده کنند که مبهم است!
استیون کراشن یکی از صاحبنظران این حوزه بیان کرد که انسان زمانی زبان میآموزد که آن را بفهمد .در نتیجه از مفهومی تحت عنوان
Comprehensible Inputیا نظریه i+1نام برد I .در این نظریه به inputاشاره دارد و 1+به معنای آنست که داده زبانی که در
اختیار یادگیرنده قرار میگیرد باید کمی از سطح فعلی سواد زبانی دانش آموز بااتر باشد تا آن دانش آموز به سبب برانگیخته شدن حس
کنجکاوی اش با زبان کلنجار رفته و آن را بصورت طبیعی یاد بگیرد .اگر inputدر سطح مبتدی باقی بماند یادگیری چندانی رخ نخواهد
داد .اگر i+2,3باشد مسئله برای دانش آموز دشوار خواهد شد و اگر i-1باشد هیچ چیز جدیدی یاد نخواهد گرفت.
I+1(input) hypothesis: Comprehensible input is the one that is slightly above the currenct
level of learner's competence.
)Downloaded by Me Me (vahdat.rounia@gmail.com
lOMoARcPSD|4110891
تحقیقات نشان داد که هیچکدام از دو رویکرد قبلی برای تدریس زبان مناسب نیستند و دانش آموزانی موفق ترند که فرم و معنا را در کنار
. روی کار آمدform and meaning based نوع سوم یعنیinput modification در نتیجه.هم بیاموزند
وCurriculum تفاوت بین، کتاب اشاره میکند که یکی از مهمترین نکاتی که در حوزه روش تدریس باید بدانیم،بعد از این مباحث
. این دو واژه عمدتاً به جای هم بکار میروند ولی بصورت تخصصی تعاریف متفاوتی دارند. استSyllabus
. Specified procedures)2 Clarified goals)1 ویژگی مهم داشته باشد2 یک سیابس خوب در حوزه آموزش زبان باید
) مسیر و هدف آموزش زبان مشخص شود2 )چارچوب آموزشی مشخص گردد1 یک سیابس باید باعث شود تا،Breen طبق توضیحات
(توضیحات تکمیلی.) به معلمان دیگر درباره عملکرد هر کاس گزارش دهد4 )روش مناسب برای عملکرد دانش آموزان مشخص شود3
) کتاب87 در باای صفحه
٧۶
دو نوع سیابس میتواند در روش تدریس مورد بررسی و استفاده قرار، بیان کرد که به صورت کلی1689 ) در سالWilkins( ویلکینز
=زبان بصورت کلی عرضه شود و تاAnalytic)2 = بررسی زبان بصورت جزئی و حرکت از جزئیات به سوی کلیاتSynthetic)1 گیرد
.جای ممکن از پردازش به جزئیات خودداری شود
Learnablity Hypothesis: States that learners can benefit from classroom instruction only
when they are psycholinguistically ready for it.
Teachability Hypothesis: Predicts that instruction can only promote language acquisition if
the interlanguage of the L2 learner is close to the point when the structure to be taught is
acquired in the natural setting so that sufficient processing prerequisites are developed.
بیان1696 در سالKelly ،)Grouping( ) و دسته بندی آنGradation( برای تعیین ترتیب اینکه چه چیزی ابتدا باید تدریس شود
(ابتداRegularity)2 . ) (تدریس از آسان به سختComplexity)1 . کرد که باید زبان را با در نظر گرفتن این سه فاکتور آموزش داد
). (ابتدا مواردی تدریس شوند که کاربردی تر هستندProductivity)3 . )قوانین تدریس شوند و سپس استثنائات
: ) چنین بیان میکند کهMackey( مک کی، input درباره میزان دشواری یک
It is impossible to teach the whole language. We should teach according to item frequency,
range and availability.
Downloaded by Me Me (vahdat.rounia@gmail.com)
lOMoARcPSD|4110891
technique, approach, method, practice, از جمله.واژه های متعددی برای توصیف روش های تدریس بکار میروند
روش تدریس را به، در یک دسته بندی کلی1693 ادوارد آنتونی شخصی بود که در سال. procedure, tactic, strategy ,….
.سه بخش تقسیم کرد
1. Lack of precise formulation of the framework, because the distinction of these three is not
clearly delineated.
طرح این. طرحی که آنتونی ارائه کرده بود را اصاح کردند و در غالبی جدید ارائه کردند1672 جک سی ریچاردز و تئودور راجرز در سال
: طرح زیر توسط ریچاردز و راجرز مطرح شد. در تعریف شان نبودMethod دو نفر نیز از سه اصطاح تشکیل شده بود ولی دیگر خبری از
Approach: Assumption, beliefs and theories about nature of language and nature of
its teaching and learning.
Design:Specified the relationship of theories of language and learning to both the
form and function of instructional materials and activities in instructional setting.
Procedure: Actual moment to moment classroom activities.
نواقص مدل ریچاردز و آنتونی
Downloaded by Me Me (vahdat.rounia@gmail.com)
lOMoARcPSD|4110891
مسئله ابهام آمیز دیگری که در آموزش زبان وجود دارد این است که روش تدریس های بسیاری وجود دارند و بایدد آن هدا را طبدق قواعدد
خاصی مرتب نمود .به طور کلی سه نوع دسته اصلی برای روشهای تدریس زبان وجود دارد.
: Language-Centered Methods .1روشهایی که زبان و فرم های زبانی محوریت اصلی آن هاست .تدریس گرامر ،لغات و
الگوهای زبانی در راس اهداف آموزشی قرار دارد .توجه زیادی به معنا نمیشود و زبان بصورت additiveو linearبه یادگیرنده عرضه
میشود .یعنی معلم هر جلسه که به کا س میرود یک نکته گرامری یا زبانی به دانش آموزان یاد میدهد و در جلسه بعد مطلبی را در ادامه
آنچه جلسه قبل گفته بود توضیح میدهد .روش Audiolingualنمونه ای از این سبک تدریس است.
: Learner-Centered Methods.5روشتدریس هایی که مبتنی بر نیاز یادگیرندگان هستند و آن ها را برای برقراری ارتباط
های کامی موفق در جامعه آماده میکنند .روش CLTنمونه ای از این روش تدریس هاست که در طی آن دانش آموزان در کنار فرم
های زبان ،یاد میگیرند که چطور برای رساندن معانی مختلف باید از آن فرم ها استفاده کرد .در این روش ها فرم و معنا در کنار یکدیگر به
دانش آموز عرضه میشوند .دو اصطاح مهم در این نوع روش تدریس ها وجود دارد که عبارتند از : Notionsماهیت های انتزاعی
همچون زمان ،مکان ،فاصله ،صحبت درباره آزادی و ......و : Functionsماهیت هایی از جمله درخواست کردن از دیگران ،پرسیدن
آدرس ،سام و ا حوالپرسی و . ...روش های این مدل مبتنی بر سیابسی هستند که مایکل هلیدی تحت عنوان Notional-
Functional Syllabusمطرح کرد.
: Learning- Centered Methods .8روش تدریس هایی که مبتنی بر پردازش های ذهنی یادگیرندگان هستند .در این روش
تدریس ها اعتقاد بر آنست که زبان زمانی فراگرفته میشود که توجهی به آن نشود .این بدان معناست که یادگیرنده بدون داشتن هیچگونه
استرسی از زبان استفاده کند تا مقصود خویش را بیان نماید .دو روش قبلی Linearبودند ولی این روش nonlinearاست یعنی طرح
از پیش آماده شده ای در اختیار یادگیرندگان قرار نمیگیرد و الگوی مشخصی جهت تدریس وجود ندارد ،در عوض معلمان باید شرایطی
فراهم کنند که دانش آموزان در محیطی سرشار از فعالیت های Meaningfulبه آزمون و خطای زبان بپردازند و در این راه هیچ مانعی
پیش رویشان نباشد ،چرا که محوریت اصلی این نوع روش تدریس ها «یادگیری» است و نه «زبان»! روش Natural Apprachنمونه
ای از این سبک تدریس هاست.
فصل های 8و 9و 8کتاب درسی به جزئیات هر کدام از این سه روش میپردازند.
)Downloaded by Me Me (vahdat.rounia@gmail.com