Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 15

...1...

...2...
‫جلسـه دوم‬
‫احکـام روزه « ‪» 2‬‬

‫در ادامه مباحث روزه‪ ،‬كه در جلسه پيش به بررسي بخش اول اين مباحث پرداختيم كه عبارت‬
‫بود از معنا و مفهوم روزه‪ ،‬انواع روزه و شرايط وجوب روزه‪ ،‬و بحث پاياني جلسه پيش‪ ،‬به‬
‫بررسي مبطالت روزه پرداخته شد‪.‬‬
‫در اين جلسه‪ ،‬در ادامة‌ مباحث مبطالت‪ ،‬بعضي از احكام آن باقي مانده بود كه ابتدائ ًا به بيان‬
‫آن‌ها پرداخته مي‌شود و سپس به اين موضوع پرداخته مي‌شود كه آيا قصد مفطِ ر‪ ،‬مفطِ ر هست‬
‫يا نه؟ و بخش پاياني اين بحث‪ ،‬راه‌هاي ثابت شدن اول ماه است كه از ‪ 5‬طريق‪ ،‬انسان‬
‫مي‌تواند به اول ماه بودن اين ماه پي ببرد كه با ثبوت اول ماه‪ ،‬وجوب روزه در اول ماه رمضان‬
‫و حرمت روزه با مشخص شدن اول ماه بعد از ماه رمضان (ماه شوال) و عيد فطر مشخص‬
‫مي‌شود كه به بررسي راه‌هاي ثابت شدن اول ماه در بخش پاياني اين درس پرداخته شده‬
‫است‪.‬‬
‫موارد استحبابي پرهيز از مبطالت روزه براي فردي كه روزه نيست‬
‫براي شش نفر مستحب است در ماه رمضان اگرچه روزه نيستند از كارهايي كه روزه را‬
‫باطل مي‌كنند اجتناب نمايند‪.‬‬
‫اول؛ مسافري كه در سفر كاري كه روزه را باطل مي‌كند انجام داده‪ ‌،‬پيش از ظهر به‬

‫‪...1...‬‬
‫وطنش رسيده است يا به جايي كه قصد عشره دارد‪ .‬گفتيم كه اگر شخص مسافر بعد از‬
‫ظهر بيايد روزه بر او واجب نيست‪ .‬اگر پيش از ظهر به وطنش برسد و كاري كه روزه را‬
‫باطل مي‌كند انجام داده باشد باز روزه بر او واجب نيست‪ .‬اين فرد مستحب است كه تا شب‪،‬‬
‫از كارهاي كه روزه را باطل مي‌كن اجتناب كند‪.‬‬
‫دوم؛ مسافري كه بعدازظهر به وطنش يا به جايي كه مي‌خواهد ‪ 10‬روز را در انجام بماند‪،‬‬
‫برسد‪ .‬اين هم مستحب است از كارهايي كه روزه را باطل مي‌كند اجتناب كند‪.‬‬
‫سوم؛ مريضي كه پيش از ظهر خوب شده است و كاري كه روزه را باطل مي‌كند انجام داده‬
‫است اين هم مستحب است اجتناب بكند از مبطالت روزه‪.‬‬
‫چهارم؛ مريضي كه بعد ازظهر خوب شده است‪.‬‬
‫پنجم؛ خانمي كه در بين روز از خون حيض يا نفاس پاك شده است‪.‬‬
‫ششم؛ كافري كه در روز ماه رمضان مسلمان شده است‪ .‬شخص كافر اگر در روز مسلمان‬
‫بشود روزة آن روز بر او واجب نيست ولي مستحب است از كارهايي كه روزه را باطل مي‌كند‬
‫اجتناب كند‪.‬‬

‫چند مسئله درباره مبطالت روزه‬


‫اول؛ اينكه مبطالت ‪ 9‬گانه‌اي كه بيان شد غير از بقاي بر جنابت تا اذان صبح ‪ ،‬زماني سبب‬
‫بطالن روزه مي‌شود كه از روي عمد و اختيار باشد‪ .‬اما در صورتي كه سهواً يا بدون قصد انجام‬
‫بشود سبب بطالن روزه نمي‌شود و در اين مسئله فرقي بين اقسام روزه از واجب و مستحب‬
‫نيست‪.‬‬

‫‪...2...‬‬
‫پس اگر يك نفر از روي غفلت يا سهواً آب بخورد‪ ،‬غذا بخورد‪ ،‬در حالي كه فراموش كرده‬
‫است روزه است روزه‌اش باطل نمي‌شود‪.‬‬
‫دومين نكته؛ اينكه در صورتي كه انسان مبطالت را عمداً انجام دهد چه عال ِم باشد چه جاهل‬
‫مقصر باشد‪ ،‬همة فقهاء به اتفاق مي‌فرمايند كه روزه باطل است‪.‬‬
‫و اما در جاهل قاصر اختالف است كه حضرت امام(ره) مي‌فرمايند بنا بر احتياط واجب اگر‬
‫فرد جاهل قاصر باشد و عمداً روزه‌اش را باطل بكند اين‌جا روزه باطل خواهد بود‪.‬‬
‫ال عرض كرديم فرق است‪ .‬اگر چيزي‬ ‫سوين نكته؛ اينكه بين اجبار و اكراه‪ ،‬همان‌طور كه قب ً‬
‫به زور در گلوي روزه‌دار بريزند يا سر او را به زور در آب فرو ببرند كه اين معناي اجبار است‬
‫روزه باطل نمي‌شود‪.‬‬
‫ولي اگر او را مجبور كنند كه روزه خود را باطل بكند مث ً‬
‫ال به او بگويند اگر غذا نخوري‬
‫ضرر مالي يا جاني به تو مي‌زنيم‪ ،‬و اين فرد براي جلوگيري از ضرر چيزي بخورد كه به آن‬
‫مي‌گوييم اكراه‪ ،‬در اين صورت روزة او باطل خواهد بود‪.‬‬
‫نكته چهارم؛ شخص روزه‌دار نبايد جايي برود كه مي‌داند به زور چيزي در گلوي او مي‌ريزند‬
‫يا مجبورش مي‌كنند كه خودش روزة خود را باطل بكند‪.‬‬
‫خب حاال اگر قصد رفتن كرد‪ ،‬يا بعد از رفتن‪ ،‬چيزي به خوردش ندادند و كاري نكردند كه‬
‫روزه‌اش باطل بشود مي‌فرمايند روزه صحيح است و اشكالي ندارد و چنانچه از روي ناچاري‬
‫كاري كه روزه را باطل مي‌كند انجام مي‌دهد روزه‌اش باطل مي‌شود‪.‬‬
‫ولي اگر چيزي در گلويش بريزند حضرت امام(ره) مي‌فرمايند باطل شدن روزة او محل‬
‫اشكال است‪ .‬پس نبايد جايي برود كه او را مجبورش كنند كه روزه‌اش را باطل بكند ولي اگر‬

‫‪...3...‬‬
‫رفت و باطل نكردند كه هيچي؛ ولي اگر رفت و چيزي در گلويش ريختند اين‌جا مي‌فرمايند‬
‫كه بطالن روزه محل اشكال است‪ .‬يعني بنا بر احتياط واجب قضاي آن روزه را بجا بياورد‪.‬‬
‫نكته پنجم؛ اينكه اگر كسي قصد بكند كه روزه نباشد يا از اول نيت روزه نكند روزه‌اش باطل‬
‫خواهد بود و بايد قضاي آن روز را بگيرد‪.‬‬
‫ولي اگر قصد بكند كه يكي از كارهايي كه روزه را باطل مي‌كند انجام دهد‪ ،‬اين‌جا مي‌فرمايند‬
‫كه اختالف است و حضرت امام(ره) مي‌فرمايند روزه باطل نخواهد بود‪.‬‬
‫پس قصد مبطل باطل كنندة روزه نيست‪ .‬قصد مفطِ ر باطل‌كننده روزه نيست‪.‬‬
‫يك نفر كه روزه است تصميم مي‌گيرد برود عمداً آب بخورد با اينكه مي‌داند روزه است‪ ،‬ولي‬
‫قبل از خوردن پشيمان بشود مي‌گويد ول كن‪ ،‬برويم و روزه را ادامه بدهيم‪ .‬در اين صورت‬
‫مي‌فرمايند روزه باطل نشده است‪.‬‬

‫حكم روزه‌خواري عمدي در ماه رمضان‬


‫اگر كسي عمداً روزه خودش را باطل بكند اين دو حالت دارد يا بدون عذر شرعي روزه را باطل‬
‫كرده است يا با عذر شرعي روزه را باطل كرده است‪.‬‬

‫حكم روزه‌خواري عمدي در ماه رمضان بدون عذر شرعي‬


‫اگر بدون عذر شرعي روزه‌اش را باطل كرده است دو حالت براي او تصور مي‌شود‪ :‬يا وجوب‬
‫روزه را منكر است يا وجوب روزه را منكر نيست‪ .‬اگر بدون عذر شرعي روزهاش را باطل كرده‬
‫است و منكر وجوب روزه هم هست مي‌فرمايند از آنجايي كه وجوب روزه از ضروريات دين‬

‫‪...4...‬‬
‫است و كسي كه منكر آن بشود مرتد محسوب مي‌شود حاال يا به صرف انكار مرتد است يا‬
‫حاال اگر انكارش برگردد به انكار خدا و رسول‪،‬؛ يا به توحيد يا به نبوت و به اين‌ها بگردد در‬
‫آن صورت مرتد مي‌شود كه از نظر امام اين دومي است؛ در اين صورت مي‌فرمايند كه اگر‬
‫شخص مرتد ملي باشد يك حكم دارد اگر فطري باشد حكم آن كشتن است كه به دستور‬
‫حاكم شرع‪ ،‬واجب القتل است كه احكام آن در بحث ارتداد بيان شده است‪.‬‬
‫حاال اگر يك نفر بدون عذر شرعي روزه‌اش را باطل كرده است اما منكر وجوب نيست اين‬
‫دو حالت دارد‪ :‬يا تظاهر به روزه‌خواري كرده است يا تظاهر به روزه‌خواري نكرده است‪ .‬اگر‬
‫تظاهر به روزه خواري نكرده باشد اگر با حالل افطار كرده است در آن صورت بايستي كه‬
‫قضاي آن روز را بگيرد و كفاره هم بر او واجب مي‌شود هم قضا و هم كفاره‪ .‬كسي كه بدون‬
‫عذر شرعي با حالل افطار كرده است ولي تظاهر به روزه‌خواري نكرده است و منكر وجوب‬
‫هم نيست در اين صورت هم قضا و هم كفاره بر او واجب مي‌شود‪.‬‬
‫البته بعضي از مبطالت را در آن اختالف است‪ .‬حضرت امام(ره) مي‌فرمايند كه اگر كسي‬
‫از مبطالت‪ ،‬عمداً آن‌ها را انجام بدهد بدون اظهار روزه‌خواري‪ ،‬بدون تظاهر به روزه‌خواري‬
‫اين‌جا قضا و كفاره بر او واجب است ّال در مورد قي كردن‪ .‬كه اگر كسي عمداً قي بكند‬
‫كفاره بر او واجب نيست‪ .‬البته بعضي‌ها عالوه بر قي كردن‪ ،‬درباره اماله هم مي‌فرمايند كفاره‬
‫واجب نيست بعضي‌ها فرمودند قي‪ ،‬ارتماس‪ ،‬اماله و دروغ بستن به خدا و پيامبر كفاره واجب‬
‫نمي‌شود‪.‬‬
‫بعضي‌ها هم براي خواب سوم به بعد براي شخصي كه جنب بوده است مي‌فرمايند كه كفاره‬
‫الزم هست‪ .‬بعضي‌ها مي‌فرمايند كفاره الزم نيست‪ .‬كه حضرت امام(ره) جز آن فقهايي است‬
‫كه مي‌فرمايد كفاره الزم نيست‪ .‬و اين در كفاره‌اش اختالف است‪ .‬حاال اگر يك نفر به چيز‬

‫‪...5...‬‬
‫ال حرام باشد مثل شراب و زنا‪ ،‬خورد مال غصبي‪،‬‬‫حرامي روزه خود را باطل بكند چه چيز اص ً‬
‫فرو بردن مالي كه حرام است يا به جهتي حرام شده باشد مثل نزديكي كردن با همسر در‬
‫حال حيض‪ ،‬در اين صورت مي‌فرمايند بنا بر احتياط واجب در مواردي كه با حرام افطار كرده‬
‫است بايستي كه كفارة جمع بدهد‪ .‬هم يك بنده آزاد كند اگر هست؛ دو ماه پي در پي روزه‬
‫بگيرد و شصت فقير را سير كند و به هر كدام يك ُمد طعام بدهد‪.‬‬
‫خب حاال اگر كسي تظاهر به روزه‌خواري كند در حالي كه منكر وجوب روزه نيست اينجا‬
‫مي‌فرمايد اين‌جا عالوه بر كفاره‪ ،‬حاكم شرع بايد او را تعزير و تنبيه بكند‪ .‬در ماه رمضان يكي‬
‫از واجبات اين است ولو اينكه فرد روزه هم نيست تظاهر به روزه‌خواري نكند‪ .‬كه اين باعث‬
‫تعزيز مي‌شود‪.‬‬
‫و اگر مجدداً بعد از تعزير تظاهر به روزه‌خواري كرد در مرتبه دوم تعزير مي‌شود و در مرتبه‬
‫سوم مي‌فرمايند كه حكم او اعدام است‪ .‬اگرچه حكم احتياط آن است كه در مرحله چهارم اين‬
‫حكم در رابطه با او جاري بشود‪.‬‬

‫‪...6...‬‬
‫حكم روزه‌خواري عمدي در ماه رمضان با عذر شرعي‬
‫اگر يك نفر با عذر شرعي افطار بكند يعني مجوز شرعي براي افطار داشته باشد مثل كسي‬
‫كه پيرمردي است كه روزه گرفتن برايش حرجي است يا خانمي كه حامله است و بچه شير‬
‫مي‌دهد‪ .‬اين‌ها مجوز دارند‪ .‬اين‌ها وضعيت قضا و كفاره‌شان چطور است؟ اگر كسي با عذر‬
‫شرعي روزه‌اش را خورده است در بعضي از موارد نه قضا دارد نه كفاره‪ .‬در بعضي موارد هم‬
‫قضا دارد و هم كفاره‪ .‬البته كفاره‌اي كه مي‌گوييم كفارة ُمد طعام است كه عرض خواهيم كرد‪.‬‬
‫در بعضي از موارد فقط قضا واجب است و در بعضي از موارد فقط بايستي كفاره بدهد و قضا‬
‫واجب نيست‪.‬‬

‫‪ -1‬مواردي كه قضا و كفاره بر فرد واجب نمي‌شود‬


‫اگر كسي به واسطه مريضي يا حيض يا نفاس روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن‬
‫ماه رمضان از دنيا برود الزم نيست روزه‌هايي كه نگرفته است براي او قضا كنند اگرچه‬
‫مستحب است‪.‬‬
‫ال عرض كرديم كه جويدن غذا براي بچه و پرونده‪ ،‬و چشيدن غذا و مانند اين‌ها كه‬ ‫قب ً‬
‫معمو ًال حلق نمي‌رسد روزه را باطل نمي‌كند‪ .‬اين‌جا هم اگر اتفاق ًا به حلق برسد مي‌فرمايند‬
‫كه روزه باطل نيست و قضا و كفاره ندارد‪.‬‬
‫ولي اگر انسان از اول بداند به حلق مي‌رسد چنانچه فرو رود روزه‌اش باطل مي‌شود و‬
‫بايستي قضاي آن روز را بگيرد و كفاره هم بر او واجب است‪.‬‬
‫‪ -‬اگر ديوانه عاقل بشود واجب نيست روزه‌هاي زماني كه ديوانه بوده است قضا بكند‪.‬‬

‫‪...7...‬‬
‫‪ -‬اگر كافر مسلمان بشود واجب نيست روزه‌هاي وقت كفرش را قضا بكند ولي اگر يك‬
‫مسلماني كافر بشود بازدوباره مسلمان بشود روزه‌هايي كه در زمان كفر و ارتداد نگرفته‬
‫است بايستي كه قضا بكند‪ .‬اگر در ماه رمضان بعد از اينكه تحقيق كرد يقين مي‌كند كه‬
‫صبح نشده است و كاري كه روزه را باطل مي‌كند انجام بدهد و بعد معلوم شود كه صبح‬
‫بوده است اين‌جا قضا بر گردن او نخواهد بود‪ ،‬كفاره هم ندارد‪.‬‬
‫اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو ببرد يا براي وضو مزمزه بكند و بي‌اختيار آب‬
‫فرو برود قضا بر او واجب نخواهد بود‪.‬‬

‫‪ -2‬مواردي كه قضا و كفاره بر فرد واجب مي‌شود‬


‫اگر فردي از ‪ 9‬چيزي كه جزء مبطالت روزه است اگر عمداً انجام بدهد بايد قضاي آن روزه‬
‫ال عرض كرديم كه در بعضي از مواردش اختالفي است مثل‬ ‫را بگيرد و نسبت به كفاره هم قب ً‬
‫قي كردن كه حضرت امام(ره) مي‌فرمايد كفاره ندارد و در بعضي از مواردش اتفاقي است‪ .‬اگر‬
‫كسي به واسطه پيري نتواند روزه بگيرد يا براي او مشقت داشته باشد روزه بر او واجب نيست‬
‫ولي در صورت دوم كه مشقت دارد بايد براي هر روز يك ُمد طعام كه تقريب ًا ده سير است‬
‫بايد به فقير بدهد‪.‬‬
‫كسي كه به واسطه پيري روزه نگرفته است اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگيرد با اينكه‬
‫در ماه رمضان بر او واجب نبوده است مي‌فرمايند بنابر احتياط واجب‪ ،‬روزه‌هايي را كه نگرفته‬
‫است بايد قضايش را بجا بياورد‪ .‬اگر انسان مرضي دارد كه زياد تشنه مي‌شود‪ ،‬مريضي استثقاء‬
‫و نمي‌تواند تشنگي را تحمل كند و براي او مشقت دارد روزه بر او واجب نيست‪ .‬ولي در صورت‬
‫دوم كه مشقت دارد بايد براي هر روز يك ُمد طعام به فقير بدهد و احتياط واجب است كه‬

‫‪...8...‬‬
‫بيشتر از مقداري كه ناچار است از آب نياشامد و اگر بتواند بعداً روزه بگيرد مي‌فرمايند با اينكه‬
‫بر او واجب نبوده است بنا بر احتياط واجب قضاي اين روزه را بگيرد‪.‬‬
‫خانمي كه وضع حمل او نزديك است و روزه براي حملش ضرر دارد باز روزه بر او واجب‬
‫نيست و بايد براي هر روز يك ُمد طعام بدهد و اگر روزه براي خودش ضرر دارد روزه بر او‬
‫واجب نيست و بنا بر احتياط واجب بايستي كه براي هر روز يك ُمد طعام به فقير بدهد و در‬
‫هر دو صورت‪ ،‬روزه‌هايي را كه نگرفته است بايستي قضا كند چه براي خودش ضرر داشته‬
‫باشد چه براي حملش‪.‬‬
‫پس روزه در رمضان براي اين خانم واجب نيست‪ .‬يك ُمد طعام به عنوان كفاره بايد بدهد‬
‫ولي قضا را هم بايد بگيرد و همچنين خانمي كه بچه را شير مي‌دهد و شيرش كم است‬
‫همانطور كه عرض كرديم اين‌جا اگر روزه براي بچه‌اي كه شير مي‌دهد ضرر دارد روزه واجب‬
‫نيست ولي قضا واجب است و براي هر روز هم بايد يك مد طعام بدهد‪ .‬ولي اگر براي خودش‬
‫ضرر دارد روزه واجب نيست بنابر احتياط واجب يك مد طعام را بدهد بعداً بايد قضاي اين‬
‫روزه‌ها را كه نگرفته است بگيرد‪.‬‬
‫اگر در ماه رمضان به واسطه عذري روزه نگيرد و بعد از ماه رمضان عذرش برطرف شود و‬
‫تا رمضان سال بعد قضاي روزه را نگيرد بايد روزه را قضا كند و براي هر روزه يك مد كفاره‬
‫هم بدهد كه كفاره تأخير است‪ .‬البته اين در صورتي است كه غير مريضي باشد‪.‬‬
‫پس اگر يك نفر مسافر بود در ماه رمضان و روزه نگرفت و در يازده ماه بعدي هم قضاي آن‬
‫روزه‌ها را نگرفت‪ ،‬اين قضاها را بايد بگيرد و يك مد كفاره هم بايد بدهد‪.‬‬
‫اگر كسي بواسطه ندانستن مسئله كاري كه روزه را باطل مي‌كند انجام بدهد چنانچه‬
‫مي‌توانسته مسئله را ياد بگيرد بنا بر احتياط واجب كفاره بر او الزم است و اگر نمي‌توانسته‬

‫‪...9...‬‬
‫ال ملتفت مسئله نبوده است ولي يقين داشته است كه فالن چيز روزه را باطل‬‫ياد بگيرد يا اص ً‬
‫نمي‌كند‪ .‬مث ً‬
‫ال يقين داشته است كه سر زير آب بردن ربطي به روزه ندارد در اين صورت كفاره‬
‫بر او واجب نيست و اگر كسي به گفتة ديگري كه مي‌گويد مغرب شده افطار كند و بعد معلوم‬
‫شود مغرب نبوده است قضا و كفاره بر او واجب مي‌شود‪.‬‬
‫ولي اگر خبردهنده عادل بوده فقط بايد قضاي آن روز را بگيرد‪.‬‬

‫‪ -3‬مواردي كه تنها قضاي روزه بر فرد واجب مي‌شود‬


‫اگر در روزة واجب معيني مثل روزه رمضان از نيت روزه گرفتن برگردد روزه باطل است‪ .‬يك‬
‫نفر روزه را گرفته و در وسط روز قصد مي‌كند كه ديگر روزه نباشد يا مردد مي‌شود كه روزه‬
‫باشد يا نه؟ در اين صورت مي‌فرمايد روزه باطل است ولي كفاره ندارد و همچنين اگر كسي‬
‫نيت روزه نكند يا در نيت روزه ريا بكند در اين موارد فقط قضا واجب است و كفاره واجب‬
‫نيست به شرط اينكه چيزي نخورد و مبطالت ديگري هم انجام ندهد‪.‬‬
‫اگر بواسطه ندانستن مسئله‪ ،‬كاري را انجام داد كه روزه را باطل مي‌كند اگر نمي‌توانسته ياد‬
‫ال ملتفت نبوده‪ ،‬در اين صورت كفاره واجب نيست و بايستي قضا را بگيرد‪.‬‬ ‫بگيرد يا اص ً‬

‫اگر جنب در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد‬
‫فقط بايستي قضاي روزه‌هايي كه با حالت جنابت گرفته است بجا بياورد‪.‬‬
‫اگر كسي در شب جنب باشد همانطور كه قب ً‬
‫ال عرض كرديم بخوابد و از خواب دوم يا سوم‬
‫يا بيشتر بيدار نشود در اين صورت قضا بر او واجب است ولي كفاره ندارد‪.‬‬

‫‪. . . 10 . . .‬‬
‫حائض و نفسا‪ ،‬در زمان حيض در ماه رمضان‪ ،‬در حال حيض يا نفاس‪ ،‬روزه‌هايي كه نگرفتند بايد‬
‫قضا بكنند‪ .‬پس بين نماز و روزه فرق است‪ .‬نمازهايي كه در ايام‌هاي حيض و نفاس خوانده نمي‌شود‬
‫قضا ندارد اما روزه‌ها قضا دارد‪.‬‬
‫در ماه مبارك رمضان اگر كسي بدون اينكه تحقيق كند صبح شده يا نه‪ ،‬كاري كه روزه را باطل‬
‫كند اگر انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده است در اين صورت مي‌فرمايند كه بايستي قضاي آن‬
‫روز را بجا بياورد و كفاره بر او واجب نيست‬
‫و موارد ديگري هم هست كه فقط قضا واجب است‪ .‬كه مي‌توانيد به رساله‌ها مراجعه كنيد‪.‬‬

‫‪ -4‬مواردي كه تنها كفاره بر فرد واجب مي‌شود‬


‫اگر پيرمرد و پيرزن روزه گرفتن برايشان مشقت داشته باشد اين‌ها مجوز دارند كه روزه نگيرند ولي‬
‫بايستي براي هر روز يك مد طعام به فقير بدهند‪ .‬ولي اگر بعداً توانستند بگيرند با اينكه واجب نبوده؛‬
‫ولي بنا بر احتياط واجب بايد – در صورت توانايي‪ -‬قضاي روزه‌هايي را كه نگرفته‌اند را بگيرند‪.‬‬
‫كسي كه مرضي دارد كه زياد تشنه مي‌شود همانطوري كه قب ً‬
‫ال عرض كرديم يعني استسقاء‪ .‬اين‌ها‬
‫اگر روزه برايشان مشقت داشته باشد مي‌فرمايند كه براي هر روز يك مد طعام بدهند و اگر بعداً‬
‫توانستند بگيرند بنا بر احتياط واجب قضا بكنند‪.‬‬
‫اگر يك نفر بواسطه مريضي روزه رمضان را نگيرد دو حالت دارد‪ :‬يا اين مريضي‌اش تا ماه رمضان‬
‫بعدي ادامه پيدا مي‌كند يا در اين وسط‌ها خوب مي‌شود! اگر خوب شد بايد قضا را بگيرد ولي اگر تا‬
‫ماه رمضان بعدي اين مريضي ادامه پيدا كرد در اين صورت مي‌فرمايند كه قضاي روزه بر او واجب‬
‫نيست و براي هر روزي كه بخاطر مريضي نگرفته است يك مد طعام بايستي به فقير بدهد‪.‬‬

‫‪. . . 11 . . .‬‬
‫راه‌هاي اثبات اول ماه رمضان و شوال‬
‫‪ -1‬اول ماه به پنج چيز ثابت مي‌شود اول اينكه خود انسان ماه را ببيند اگر خودش ماه را ديد كه‬
‫فردا مي‌شود رمضان كه بايستي روزه بگيرد و با ديدن ماه شب آخر رمضان‪ ،‬با ديدن ماه فردايش‬
‫مي‌شود اول شوال كه عيد فطر است و روزه گرفتن حرام خواهد بود‪.‬‬
‫‪ -2‬از مواردي كه به واسطه آن ماه ثابت مي‌شود عده‌اي كه از گفته آنان انسان يقين پيدا مي‌كند‬
‫بگويد ماه را ديده‌ايم و همچنين هرچيزي كه به واسطة آن مالك يقين فرد است از طريقي كه براي‬
‫انسان حاصل بشود‪ .‬يك مسئله‌اي اينجا داريم كه اول ماه با پيشگويي منجمين حاصل نمي‌شود‬
‫ولي اگر انسان از گفته آن‌ها يقين پيدا كند بايستي كه عمل كند يعني عمل به يقين الزم است‬
‫اگرچه با پيش‌گويي ثابت نمي‌شود كه اول ماها ست‪.‬‬
‫‪ -3‬از مواردي كه بواسطه آن ثابت شود اول ماه است اين است كه دو نفر عادل بگويند كه در شب‬
‫ماه را ديده‌اند ولي اگر صفت ماه را بر خالف يكديگر بگويند يا شهادت‌شان خالف واقع باشد مثل‬
‫اينكه بگويند داخل دايره ماه طرف افق بوده است‪ -‬در صورتي كه بايد برعكس باشد‪ -‬اول ماه ثابت‬
‫نمي‌شود‪ .‬اما در تشخيص بعضي از خصوصيات با همديگر اختالف داشتند مثل اينكه يكي بگويد ماه‬
‫بلند بوده و ديگري بگويد بلند نبود‪ ،‬اين اشكالي ندارد و اين اختالف در خصوصيات باعث نمي‌شود‬
‫به حرف آن‌ها اعتماد نكنيم‪.‬‬
‫‪ -4‬از راه‌هاي ثابت شدن اول ماه اين است كه از اول ماه شعبان كه براي مشخص شده و ثابت‬
‫شده است كه اول ماه شعبان است اگر سي روز بگذرد مي‌توانيم يقين كنيم كه ماه رمضان داخل‬
‫شده است و اگر سي روز از ماه رمضان بگذرد مي‌توانيم بگوييم كه اول ماه شوال ثابت شده است‪.‬‬
‫‪ -5‬اين است كه حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است‪ .‬حكم حاكم باعث ثبوت اول ماه خواهد‬
‫بود‪ .‬اگر حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است و كسي هم كه تقليد از او نمي‌كند بايد به حكم او‬

‫‪. . . 12 . . .‬‬
‫عمل نمايد‪ .‬ولي اگ يك نفر مي‌داند كه حاكم شرع اشتباه كرده است در اين صورت نمي‌تواند به‬
‫حكم او عمل كند‪.‬‬
‫مطلب بعدي اينكه‪ ،‬بلند بودن ماه يا دير غروب كردنش دليل نمي‌شود كه شب قبل‪ ،‬شب اول ماه‬
‫بوده است‪ .‬نمي‌شود از اين بگوييم كه خب چون امشب ماه دير غروب كرد يا خيلي باال بود معلوم‬
‫مي‌شود كه ديشب اول ماه بوده است‪.‬‬
‫اگر در يك شهري اول ماه ثابت شود براي مردم شهر ديگري فايده ندارد مگر آنكه آن دو شهر‬
‫نزديك هم باشند يا انسان بداند كه هم‌افق هستند يعني افق‌شان يكي است‪.‬‬
‫روزي را كه انسان نمي‌داند آخر رمضان است يا اول شوال‪ ،‬بايد حكم رمضان بر آن بار بكند يعني‬
‫بايد روزه بگيرد پس تا يقين نكرده كه رمضان تمام شده و اول شوال است بايد حتما روزه بگيرد‪.‬‬
‫ولي اگر پيش از مغرب بفهمد اول شوال بوده در حالي كه روزه گرفته‪ ،‬مي‌فرمايند كه حتم ًا بايد‬
‫افطار كند‪.‬براي اينكه يك وقت بعداً مشكلي پيش نيايد و كسي بخواهد احتياط بكند اين است كه‬
‫روزي را كه شك دارد آخر رمضان است يا اول شوال‪ ،‬براي اينكه گرفتار نشود مي‌تواند آن روز را به‬
‫ال يك چيزي بخورد يا يك چيزي بنوشد‬ ‫مسافرت برود و كاري كه در سفر روزه را باطل مي‌كند مث ً‬
‫و بعد برگردد اگر بعداً مشخص شد كه اول شوال بوده كه هيچ عيد است و نبايد روزه مي‌گرفته و‬
‫نگرفته است! ولي اگر معلوم بشود كه آخر رمضان بوده‪ ،‬چون سفر رفته و چيزي خورده چيزي بر‬
‫او نيست اال قضاي آن روز‪.‬‬
‫پس از آن طرف روزي را كه شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان‪ ،‬بايد بنا را بگذارد بر اينكه‬
‫آخر شعبان است‪ .‬پس نمي‌توانيم به قصد رمضان روزه بگيرد‪ .‬پس اگر خواست روزه بگيرد قصد‬
‫روزه استحبابي مي‌كند كه بعداً اگر معلوم شد رمضان بوده اين روزه‌اش از رمضان حساب خواهد شد‪.‬‬

‫‪. . . 13 . . .‬‬

You might also like