a banking perspective

‫از ديدگاه بانك‬  

a behavioral approach
‫ ديدگاه رفتاري‬/ ‫رويكرد‬  
a corporate bond interest rate
‫نرخ بهره اوراق قرضه شركتهاي معتبر‬  
a descriptive approach
‫ روش توصيفي‬/‫رويكرد‬  
a formula approach
‫روش مبتني بر فرمول‬  
a historical perspective
‫ديدگاه تاريخي‬  
a legal approach
‫ ديدگاه قانوني‬/‫رويكرد‬  
a private economy
‫اقتصاد خصوصي‬  
a statement of basic accounting theory
‫بيانيه تئوري بنياد حسابداري‬  
a structural approach
‫ ديدگاه ساختاري‬/‫رويكرد‬  
a systems framework
‫چارچوب سيستمي‬  
a tax approach
 ‫‪  ‬رويكرد ‪ /‬ديدگاه مالياتي‬
‫)‪aaa (ameriacn accounting association‬‬
‫‪  ‬انجمن حسابداري (حسابدارن ) آمريكا‬
‫‪abacus‬‬
‫‪  ‬چرتكه‬
‫‪abandonment of assets‬‬
‫‪  ‬واگذاري (كنارگذاري) دارائيها‬
‫‪abandonment of operations‬‬
‫‪  ‬توقف با تعطيلي عمليات‬
‫‪abate‬‬
‫‪  ‬تخفيف دادن پايين آوردن‬
‫‪abatement‬‬
‫‪  ‬تخفيف دادن كاهش‬
‫‪abbreviation‬‬
‫‪  ‬مخفف عالمت اختصاري اختصار‬
‫‪abc analysis‬‬
‫‪  ‬طبقه بندي اقالم موجودي بر اساس ارزش نسبي آنها‬

‫)‪abc (activity based costing‬‬

‫‪  ‬هزينه يابي بر مبناي فعاليت‬

‫‪abeyance‬‬
 ‫‪  ‬تعليق بالتكليفي‬

‫‪ability to pay theory‬‬

‫‪  ‬تئوري قدرت پرداخت‬

‫‪ability to service debt‬‬

‫‪  ‬قدرت پرداخت (اصل و فرع) بدهي‬

‫)‪abm ( activity based management‬‬

‫‪  ‬بر مبناي فعاليت مديريت‬

‫‪abnormal earnings‬‬
‫‪  ‬سودهاي غير عادي سود غير متعارف‬

‫‪abnormal performance index‬‬

‫‪  ‬شاخص عملكرد غير عادي‬

‫‪abnormal rate of return‬‬

‫‪  ‬نرخ بازده غير عادي‬

‫‪abnormal return‬‬
‫‪ (  ‬بازده غير متعارف (غير عادي‬

‫‪abnormal spoilage‬‬
‫‪  ‬ضايعات غير عادي‬
above average risk
‫ريسك باالتر از متوسط‬  

above par
‫بيش از ارزش اسمي‬  

above the line

‫بيش از حد متعارف‬  

abrogation of agreement
‫فسخ يا لغو قرارداد‬  

absence of causal connection

‫نبود علت و معلولي رابطه‬  

absolute priority
‫ مطلق‬/ ‫اولويت كامل‬  

absolute risk aversion

‫ريسك گريزي مطلق‬  

absolute value
‫قدر مطلق ارزش مطلق‬  

absorption costing
 ‫‪  ‬هزينه جذبي نام ديگر هزينه يابي كامل‬

‫‪absorption costing full costing income‬‬

‫‪ (  ‬سود هزينه يابي جذبي (هزينه يابي كامل‬

‫‪abstract‬‬
‫‪  ‬مفهوم انتزاعي خالصه چكيده‬

‫‪abstract of title‬‬
‫‪  ‬سند مالكيت‬

‫‪abusive tax shelter‬‬

‫‪  ‬سپر مالياتي نامشروع طفره رفتن از پرداخت ماليات‬

‫‪academic circles‬‬
‫‪  ‬محافل دانشگاهي‬

‫‪academy of accounting historians‬‬

‫‪  ‬آكادمي (فرهنگستان) مورخين حسابداري‬

‫‪accelerated depreciation‬‬
‫‪  ‬استهالك سريع (تسريعي‬

‫‪accelerated depreciation methods‬‬

 ‫(روشهاي استهالك سريع (تسريعي‬  

accept reject approach

‫روش (رويكرد) قبول يارد‬  

acceptable audit risk ( aar)

‫ريسك قابل پذيرش حسابرسي‬  

acceptable quality level ( aql)

‫سطح قابل قبول كيفيت‬  

acceptable risk of assessing control risk too low (aracr)

‫ريسك قابل پذيرش برآورد ريسك كنترل در سطح بسيار پايين‬  

acceptable risk of incorrect acceptance (aria)

‫ريسك پذيرش نادرست‬  

acceptable risk of incorrect rejection (arir)

‫ريسك رد نادرست‬  

acceptance and continuation of clients

‫پذيرش و حفظ (تداوم كار با ) صاحبكاران‬  

access controls
‫كنترلهاي دسترسي‬  
accommodation endorsement
‫ظهرنويسي دوستانه‬  

accommodation note
‫برات دوستانه‬  

accompanied notes
‫( يادداشتهاي پيوست (همراه‬  

accompanying invoice
‫فاكتور ضميمه صورتحساب پيوست‬  

accompanying notes
‫يادداشتهاي پيوست (همراه‬  

according to ... ...

...‫ بر اساس‬... ‫مطابق با‬  

account
‫حساب‬  

account analysis method

‫روش تجزيه و تحليل حسابها‬  
account certification
‫تصديق حساب تعيين صحت و سقم حساب‬  

account executive
‫متصدي حساب‬  

account format
‫شكل حساب به شكل حساب‬  

account group
‫گروه حساب‬  

account heading
‫ عنوان حساب‬/ ‫سرفصل‬  

account payable
‫حساب پرداختني‬  

account receivable
‫حساب دريافتني‬  

account title and explanation

‫عنوان و شرح حساب‬  

account with treasury capital budget

 ‫‪  ‬جاري با خزانه بودجه سرمايه اي‬

‫‪account with treasury operating budget‬‬

‫‪  ‬جاري با خزانه بودجه جاري‬

‫‪accountability‬‬
‫‪  ‬مسئوليت پاسخگويي پاسخگويي‬

‫‪accountable‬‬
‫‪  ‬پاسخگو مسئول‬

‫‪accountancy‬‬
‫‪ (  ‬حسابداري( اصطالح انگليسي ها‬

‫‪accountant‬‬
‫‪  ‬حسابدار‬

‫‪accountants' liability‬‬
‫‪(  ‬مسئوليت حقوقي حسابدارن (حسابرسان مستقل‬

‫‪accounting‬‬
‫‪  ‬حسابداري‬

‫‪accounting allocations‬‬
‫‪  ‬تخصيص هاي حسابداري‬
accounting as a current economic reality
‫حسابداري بعنوان يك واقعيت اقتصادي‬  

accounting as a multiple paradigm science

‫حسابدراي بعنوان يك دانش چند الگويي‬  

accounting as an ideology
‫( حسابداري بعنوان يك مكتب (ايدئولوژي‬  

accounting bases
‫مباني حسابداري‬  

accounting beta
‫بتاي حسابداري‬  

accounting changes
‫تغييرات حسابداري‬  

accounting curriculum
‫برنامه آموزشي حسابداري‬  

accounting cycle
‫چرخه حسابداري دوره عمل حسابداري‬  
accounting data
‫اطالعات (داده هاي) حسابداري‬  

accounting earnings
‫سود (عايدات) حسابداري‬  

accounting earrings based plans

‫طرحهاي (پاداش و حقوق و مزاياي) مبتني بر وسد حسابداري‬  

accounting education change commission (aecc)

‫كمسيون ايجاد تحول در نظام آموزشي حسابداري‬  

accounting english
‫زبان تخصصي حسابداري‬  

accounting entity assumption

‫فرض شخصيت حسابداري‬  

accounting equation
‫معادله حسابداري‬  

accounting estimate
‫برآورد حسابداري‬  

accounting firm
 ‫‪  ‬موسسه حسابرسي موسسه ارائه دهنده خدمات حسابداري و حسابرسي‬

‫‪accounting for changing prices‬‬

‫‪  ‬حسابداري تغيير قيمتها‬

‫‪accounting for income taxes‬‬

‫‪  ‬حسابداري ماليات بردرآمد‬

‫‪accounting for leases‬‬

‫‪  ‬حسابداري اجاره ها‬

‫‪accounting for pension plans‬‬

‫‪  ‬سحابداري طرحهاي بازنشستگي‬

‫‪accounting for replacement investments‬‬

‫‪  ‬حسابداري سرمايه گذاريهاي جايگزيني‬

‫‪accounting gimmicks or tricks‬‬

‫‪  ‬ترفندها يا حيله هاي حسابداري‬

‫‪accounting graduate‬‬
‫‪  ‬فارغ التحصيل حسابداري كارشناس حسابداري‬

‫‪accounting guidelines‬‬
 ‫‪  ‬رهنمودهاي حسابداري‬

‫‪accounting hall of fame‬‬

‫‪  ‬تاالر تنديس چهره هاي شاخص و ماندگار حسابداري‬

‫‪accounting higher education‬‬

‫‪  ‬آموزش عالي حسابدار ي تحصيالت تكميلي حسابداري‬

‫‪accounting historians‬‬
‫‪  ‬مورخين (تاريخدانان ) حسابداري‬

‫‪accounting history‬‬
‫‪  ‬تاريخچه (پيشينه تاريخي) حسابداري‬

‫)‪accounting information system (ais‬‬

‫‪  ‬سيستم اطالعاتي حسابداري‬

‫‪accounting measurement scales‬‬

‫‪  ‬مقياسهاي اندازه گيري (سنجش) حسابداري‬

‫‪accounting phd scholar‬‬

‫‪ .  ‬دانشجوي دوره دكتراي تخصصي حسابداري‬

‫‪accounting practice‬‬
‫‪  ‬شيوه عمل (كار) حسابداري حرفه حسابداري‬
‫)‪accounting principles board (apb‬‬
‫‪  ‬هيات تدوين اصول حسابداري‬

‫‪accounting process or cycle‬‬

‫‪  ‬فرايند (يا چرخه) حسابداري‬

‫‪accounting professionals‬‬
‫‪  ‬حسابداري حرفه اي‬

‫‪accounting pronouncements‬‬
‫‪  ‬نشريات حسابداري‬

‫)‪accounting rate of return (arr‬‬

‫‪  ‬نرخ بازده حسابداري نرخ بازده دفتري‬

‫‪accounting records‬‬
‫‪  ‬سوابق حسابداري اسناد و مدارك حسابداري‬

‫)‪accounting research bulletins (arb‬‬

‫‪  ‬بولتن هاي پژهشي حسابدراي بولتين بولتن هاي تحقيقات حسابداري‬

‫)‪accounting research studies (ars‬‬

‫‪  ‬مطالعات‪ j‬پژوهشي حسابداري‬
‫‪accounting software‬‬
‫‪  ‬نرم افزارهاي حسابداري‬

‫‪accounting standard setting bodies‬‬

‫‪  ‬نهادهاي (مراجع) تدوين استانداردهاي حسابداري‬

‫)‪accounting standards executive committee (acsec‬‬

‫‪  ‬كميته اجرايي استانداردهاي حسابداري‬

‫‪accounting system‬‬
‫‪  ‬سيستم حسابداري‬

‫‪accounting terminology‬‬
‫‪ (  ‬اصطالحات حسابداري آشنايي با اصطالحات‪ j‬حسابداري (اصطالح شناسي‬
‫حسابداري‬

‫‪accounting terms‬‬
‫‪  ‬اصطالحات تخصصي حسابداري‬

‫‪accounting theory‬‬
‫‪  ‬تئوري حسابداري‬

‫‪accounting treatment‬‬
‫‪  ‬نحوه عمل حسابداري روش حسابداري‬
accounting vocabulary
‫ حسابداري‬j‫لغات و اصطالحات‬  

accounts
‫حسابها‬  

accounts code
‫كد حسابها‬  

accounts payable
‫حسابهاي پرداختي‬  

accounts payable ledger

‫دفتر معين حسابهاي پرداختي‬  

accounts payable master file

‫پونده اصلي حسابهاي پرداختي‬  

accounts payable trial balance

‫تراز آزمايشي (جدول سني) حسابهاي پرداختي‬  

accounts receivable
j‫( حسابهاي دريافتي (مطالبات‬  

accounts receivable balance related audit objectives

 ‫‪  ‬اهداف حسابرسي مربوط به مانده حسابهاي دريافتني‬

‫‪accounts receivable turnover‬‬

‫‪  ‬گردش حسابهاي دريافتي گردش مطالبات‬

‫‪accreditation‬‬
‫‪  ‬اعتبار سنجي‬

‫‪accredited‬‬
‫‪  ‬معتبر داراي اعتبار نامه مجاز‬

‫‪accretion‬‬
‫‪  ‬افزايش ارزش رشد ‪ /‬نمو طبيعي‬

‫‪accretion‬‬
‫‪  ‬افزايش بازده ناشي از تخفيف (كسر) اوراق قرضه‬

‫‪accrual basis accounting‬‬

‫‪  ‬حسابداري تعهدي‬

‫‪accrual accounting‬‬
‫‪  ‬حسابداري تعهدي‬

‫)‪accrual accounting rate of return (aarr‬‬

 ‫‪ (  ‬نرخ بازده حسابداري (تعهدي‬

‫‪accrual basis‬‬
‫‪  ‬مبناي تعهدي برمبناي تعهد‬

‫‪accrual method‬‬
‫‪  ‬روش تعهدي‬

‫‪accruals‬‬
‫‪  ‬اقالم تعهدي اقالم تحقق يافته اما پرداخت نشده‬

‫‪accrued estimated warranty costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي معوق برآوردي تضمين محصول‬

‫‪accrued expense‬‬
‫‪  ‬هزينه تحقق يافته اما ثبت نشده (پرداخت نشده) هزينه معوق‬

‫‪accrued interest‬‬
‫‪(  ‬بهره معوق بهره تحقق يافته اما ثبت نشده (پرداخت نشده‬

‫‪accrued interest on note payable‬‬

‫‪  ‬بهره معوق (تحقق يافته) سند پرداختي‬

‫‪accrued liabilities‬‬
‫‪  ‬بدي هاي معوق بدهي هاي تحقق يافته اما پرداخت نشده‬
‫‪accrued liability‬‬
‫‪  ‬بدهي پرداخت نشده بدهي معوق‬

‫‪accrued payroll expenses‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي معوق حقوق و دستمزد‬

‫‪accrued revenue‬‬
‫‪  ‬درآمد معوق درآمد تحقق يافته اما دريافت نشده‬

‫‪accumulate‬‬
‫‪  ‬انباشتن جمع آوري كردن‬

‫‪accumulated benefit obligation‬‬

‫‪  ‬تعهد (بدهي) مزاياي انباشته‬

‫‪accumulated depreciation‬‬
‫‪  ‬استهالك انباشته‬

‫‪accumulated depreciation of equipment‬‬

‫‪  ‬استهالك انباشته تجهيزات‬

‫‪accumulated losses‬‬
‫‪  ‬زيانهاي انباشته‬
accumulated postretirement benefit obligation
‫بدهي مزاياي انباشته بعد از بازنشستگي‬  

accuracy
‫صحت‬  

acid test ratio

‫نسبت آني نسبت سريع‬  

acknowledgement
‫تصديق اعالم وصول‬  

acquired company
‫( شركت تحصيل شده (خريداري شده‬  

acquiring company
‫(شركت تحصيل كننده (خريدار‬  

acquisition
‫ از طريق خريد‬j‫تحصيل تصاحب‬  

acquisition and payment cycle

‫چرخه تحصيل (خريد) و پرداخت‬  

acquisition and retirements

 ‫تحصيل و كنارگذاري‬  

acrs ( accelerated cost recovery system)

‫ سريع بهاي تمام شده‬j‫سيستم بازيافت‬  

act of bankruptcy
‫قانون ورشكستگي‬  

acting partner
‫شريك فعال‬  

active management
‫مديريت فعال‬  

activity
‫فعاليت‬  

activity based coast abc system

‫سيستم هزينه يابي بر مبناي فعاليت‬  

activity based budgeting abb

‫بودجه بندي بر مبناي فعاليت‬  

activity based costing abc system

‫سيستم هزينه يابي بر مبناي فعاليت‬  
‫‪activity based management abm‬‬
‫‪  ‬مديريت بر مبناي فعاليت‬

‫‪activity analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل فعاليتها‬

‫‪activity attributes‬‬
‫‪  ‬مشخصات‪( j‬نشانه هاي )فعاليت‬

‫‪activity capacity‬‬
‫‪  ‬سطح گنجايش فعاليت‬

‫‪activity center‬‬
‫‪  ‬مركز فعاليت‬

‫‪activity drivers‬‬
‫‪  ‬عوامل ايجاد فعاليت عوامل وقوع فعاليت محركهاي فعاليت‬

‫‪activity elimination‬‬
‫‪  ‬حذف فعاليت‬

‫‪activity flexible budgeting‬‬

‫‪  ‬بودجه بندي انعطاف پذير فعاليتها‬
‫‪activity formal‬‬
‫‪  ‬چارچوب (ساختار) فعاليت شكل (قالب) فعاليت‬

‫‪activity inventory‬‬
‫‪  ‬فهرست فعاليتها‬

‫‪activity output measure‬‬

‫‪  ‬معيار ستانده فعاليت‬

‫‪activity productivity analysis‬‬

‫‪  ‬تجزيه و تحليل قدرت بهره وري (اثربخشي ) فعاليتها‬

‫‪activity ratios‬‬
‫‪  ‬نسبتهاي فعاليت نام ديگر نسبتهاي كارآيي و گردش‬

‫‪activity reduction‬‬
‫‪  ‬كاهش فعاليت‬

‫‪activity selection‬‬
‫‪  ‬انتخاب (برگزيدن) فعاليت‬

‫‪activity service‬‬
‫‪  ‬فعاليت خدماتي‬

‫‪activity service‬‬
 ‫‪  ‬فعاليت خدماتي‬

‫‪activity sharing‬‬
‫‪  ‬تقسيم فعاليتها مشاركت در فعاليتها سهيم شدن در فعاليتها‬

‫‪activity variance‬‬
‫‪  ‬انحراف فعاليت‬

‫‪actual annual rate of return‬‬

‫‪  ‬نرخ بازده واقعي ساالنه‬

‫‪actual casts‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي واقعي‬

‫‪actual cost system‬‬

‫‪  ‬سيستم هزينه يابي واقعي‬

‫‪actual costing‬‬
‫‪  ‬هزينه يابي واقعي‬

‫‪actual factory overhead‬‬

‫‪  ‬سربار واقعي كارخانه‬

‫‪actual fixed costs‬‬

 ‫‪  ‬هزينه هاي ثابت واقعي‬

‫‪actual production and cost data‬‬

‫‪  ‬اطالعات واقعي توليد و هزينه ها‬

‫‪actual retirement of bonds‬‬

‫‪  ‬باز خريد واقعي اوراق قرضه‬

‫‪actual volume‬‬
‫‪  ‬حجم واقعي‬

‫‪actual warranty costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي واقعي تضمين محصول‬

‫‪ad hoc‬‬
‫‪  ‬موقت موردي با توجه به موقعيت خاص‬

‫‪ad hoc discount‬‬

‫‪  ‬تخفيف موردي تخفيف موقت‬

‫‪ad hoc needs‬‬

‫‪  ‬نيازهاي موقت ‪ /‬موردي‬

‫‪ad valorem‬‬
‫‪  ‬بر اساس ارزش ‪ /‬قيمت درصد ارزش يا قيمت‬
‫‪add‬‬
‫‪  ‬اضافه مي شود‪.‬‬

‫)‪added value(value added‬‬

‫‪  ‬ارزش افزوده‬

‫‪additional fund needed‬‬

‫‪  ‬وجوه اضافي مورد نياز‬

‫‪additional paid in capital‬‬

‫‪  ‬صرف سهام سرمايه پرداخت شده مازاد بر ارزش اسمي‬

‫‪additions‬‬
‫‪  ‬ملحقات ‪ /‬اضافات‬

‫‪adequate disclosure‬‬
‫‪  ‬افشاي كافي‬

‫‪adjunct account‬‬
‫‪  ‬حساب الحاقي‪ j‬حساب ضميمه‬

‫‪adjustable rate preferred‬‬

‫‪  ‬سهام ممتاز با نرخ سود متغير‬
‫‪adjusted beta‬‬
‫‪  ‬بتاي تعديل شده‬

‫‪adjusted cost of goods sold‬‬

‫‪  ‬بهاي تعديل شده كاالي فروش رفته‬

‫‪adjusted trial balance‬‬

‫‪ (  ‬تراز آزمايشي تعديل شده (اصالح شده‬

‫‪adjusting journal entries‬‬

‫‪  ‬ثبتهاي (روزنامه اي) تعديلي (اصالحي) ثبتهاي اصالحي دفتر روزنامه‬

‫‪adjusting entry‬‬
‫‪ (  ‬ثبت تعديلي (اصالحي‬

‫‪adjusting journal entries‬‬

‫‪  ‬تعديل ‪ /‬اصالح ثبتهاي دفتر روزنامه اصالحات پيشنهادي حسابرسان‬

‫‪adjustments and eliminations‬‬

‫‪  ‬تعديل (اصالحات) و حذفيات‬

‫‪administrative costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي اداري‬

‫‪administrative department‬‬
 ‫واحد اداري‬  

administrative expense budget

‫بودجه هزينه هاي اداري‬  

administrative staff
‫كاركنان اداري ستاد اداري ستاد مديريتي‬  

administrative working papers

)‫كاربرگهاي عمومي (اداري‬  

admission by investing in the partnership

‫ ورود از طريق سرمايه گذاري در شركت‬/‫پذيرش‬  

advance payment prepayment

‫پيش پرداخت‬  

advance pricing agreement

‫قرارداد قيمت گذاري سلف‬  

advance rent
‫پيش دريافت (پرداخت ) اجاره‬  

advanced accounting
‫حسابداري پيشرفته‬  
advanced commissions
‫ كميسيون پيش دريافت شده‬/ ‫پيش پرداخت كارمزد حق الزحمه‬  

advanced financial accounting

‫حسابداري مالي پيشرفته‬  

advanced from customers

‫پيش دريافت از مشتريان‬  

advanced management accounting

‫حسابداري مديريت پيشرفته‬  

advanced manufacturing environment

‫شرايط (محيط) پيشرفته توليد‬  

advances to employees
‫پيش پرداخت به كاركنان‬  

advances to unconsolidated subsidiaries

‫پيش پرداخت به واحدهاي فرعي تلفيق نشده‬  

advantages and disadvantages

‫مزايا و معايب‬  
‫‪adverse opinion‬‬
‫‪  ‬اظهار نظر مردود نظر مردود گزارش حسابرسي مردود‬

‫‪adverse selection‬‬
‫‪(  ‬گزينش نامناسب انتخاب نادرست (نامطلوب‬

‫‪adverse selection phenomenon‬‬

‫‪  ‬پديده انتخاب نادرست ‪ /‬گزينش نامناسب‬

‫‪advertising budget‬‬
‫‪ (  ‬بودجه تبليغات (تبليغاتي‬

‫‪advising bank‬‬
‫‪  ‬بانك ابالغ كننده بانك اطالع دهنده‬

‫‪advocates‬‬
‫‪  ‬طرفداران حاميان مبلغان‬

‫‪affidavit‬‬
‫‪  ‬سوگند نامه اقرارنامه با قيد سوگند‬

‫‪affiliate‬‬
‫‪  ‬واحد وابسته‬

‫‪affiliated company‬‬
 ‫شركت وابسته‬  

affiliation structure
‫ساختار وابستگي‬  

after tax nominal return

‫بازده اسمي بعد از (كسر) ماليات‬  

after tax cost of capital

j‫هزينه سرمايه بعد از (كسر) ماليات‬  

after sale services costs

‫هزينه هاي خدمات پس از فروش‬  

after tax real return

‫بازده واقعي بعد از (كسر) ماليات‬  

aged trial balance

‫جدول سني بدهكاران‬  

agency costs
‫هزينه هاي نمايندگي‬  

agency costs opposed by lenders

 ‫‪  ‬هزينه هاي نمايندگي تحمل شده از سوي وام دهندگان‬

‫‪agency fund‬‬
‫‪  ‬حساب مستقل وجوه وصولي به نمايندگي از ساير سازمانها‬

‫‪agency problem‬‬
‫‪  ‬مساله (مشكل ) نمايندگي‬

‫‪agency theory‬‬
‫‪  ‬تئوري نمايندگي نظريه كارگزاري‬

‫‪agent‬‬
‫‪  ‬نماينده كارگزار عامل مباشر‬

‫‪aggregate‬‬
‫‪  ‬انباشته مجموع‬

‫‪aggregate market‬‬
‫‪  ‬مجموع بازار‬

‫‪aggressive current asset strategy‬‬

‫‪  ‬استراتژي متهورانه داراييهاي جاري‬

‫‪aggressive current liability strategy‬‬

‫‪  ‬استراتژي متهورانه بدهيهاي جاري‬
‫‪aggressive financial strategy‬‬
‫‪  ‬استراتژي مالي متهورانه‬

‫‪aggressive growth‬‬
‫‪  ‬رشد متهورانه‬

‫‪aggressive reporting‬‬
‫‪  ‬گزارشگري متهورانه‬

‫‪aggressive stocks‬‬
‫‪  ‬سهامي كه تغييرات آنها بيش از تغييرات متوسط بازار است‬

‫‪aging of debtors‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل زماني (سني) حسابداري دريافتني ‪ /‬بدهكاران تهيه جدول سني‬
‫بدهكاران‬

‫‪agreed upon procedures‬‬

‫‪  ‬روشهاي (دستورالعمل هاي) توافقي‬

‫‪agreed upon procedures engagement‬‬

‫‪  ‬رسيدگي بر مبناي روشهاي توافقي‬

‫‪agreement‬‬
‫‪  ‬قرارداد موافقتنامه تفاهم نامه‬
‫‪agreement by arbitration‬‬
‫‪  ‬توافق با حكميت‬

‫‪aicpa professional standards‬‬

‫‪  ‬استانداردهاي حرفه اي انجمن حسابداران رسمي آمريكا‬

‫‪algebraic method‬‬
‫‪ (  ‬روش رياضي (جبري‬

‫‪algorithm‬‬
‫‪  ‬روش انجام كار ‪ /‬حل مساله‬

‫‪all inclusive approach‬‬

‫‪  ‬رويكرد جامع روش همه شمول‬

‫‪all share index‬‬

‫‪  ‬شاخص كل سهام‬

‫‪allied company‬‬
‫‪  ‬شركت وابسته‬

‫‪allocated joint costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي مشترك تخصيص يافته‬
allocating indirect costs
‫تخصيص هزينه هاي غير مستقيم‬  

allocation
‫( تخصيص (هزينه هاي غير مستقيم‬  

allocation of the preliminary judgment about materiality

‫قضاوت اوليه درباره سطح اهميت‬  

allocationally efficient market

‫ كارا مي باشد‬، ‫بازاري كه از لحاظ تخصيص سرمايه‬  

allotment
‫تخصيص تخصيص اعتبار‬  

allotment period
‫دوره تخصيص‬  

allowance for doubtful accounts

‫ذخيره مطالبات مشكوك الوصول‬  

allowance for returns

‫ذخيره برگشتيها‬  

allowance for sales returns

 ‫ذخيره برگشتيهاي فروش‬  

allowance for sampling risk

‫حداكثر ريسك قابل قبول نمونه گيري‬  

allowance for sampling risk (asr), precision

‫( حداكثر ريسك قابل قبول نمونه گيري (دقت‬  

allowance for uncollectible accounts

‫ذخيره حسابهاي (مطالبات) غير قابل وصول‬  

allowance method
‫روش ذخيره گيري‬  

allowed time
‫زمان مجاز‬  

alpha
j‫ضريب آلفا‬  

alpha risk
‫ريسك آلفا‬  

alternate procedures
 ‫روشهاي متفاوت‬  

alternative hypotheses
‫فرضيه هاي جايگزين‬  

alternative minimum tax (amt)

‫حداقل بديل مالياتي‬  

alternative procedures
‫رويه هاي مختلف روشهاي متفاوت‬  

alternatives identification
‫شناسايي راهكارهاي موجود شناسايي بديلها‬  

amend
‫اصالح كردن‬  

american accounting association (aaa)

‫انجمن حسابداري (حسابداران ) آمريكا‬  

american assembly of collegiate schools of business

(aacsb)
‫انجمن دانشكده هاي بازرگاني آمريكا‬  

american institute of certified public accountants (aicpa)

 ‫‪  ‬انجمن حسابداران رسمي آمريكا‬

‫‪american put option‬‬

‫‪  ‬گواهينامه اختيار فروش و يا عدم فروش آمريكايي‬

‫‪american stock exchange ase‬‬

‫‪  ‬بورس سهام آمريكا‬

‫ء ‪amortization‬‬
‫‪  ‬انقضاء دارايي هاي نامشهود‬

‫‪amortization of capitalized costs‬‬

‫‪  ‬انقضاي مخارج سرمايه اي شده استهالك مخارج منظور شده به حساب دارايي‬

‫ء ‪amortization of goodwill‬‬
‫‪  ‬انقضاء سرقفلي‬

‫‪amortized cost‬‬
‫‪  ‬بهاي منقضي شده ‪ /‬مستهلك شده‬

‫‪an analogy‬‬
‫‪  ‬تمثيل قياس‬

‫‪an ethical approach‬‬

‫‪  ‬رويكرد ‪ /‬ديدگاه اخالقي‬
‫‪an independent body‬‬
‫‪  ‬نهاد مستقل‬

‫‪analysis of variance anova‬‬

‫‪(  ‬تجزيه و تحليل واريانس (نوعي روش تحليل آماري‬

‫‪analysis schedule‬‬
‫‪  ‬كاربرگ تجزيه و تحليل جدول تجزيه و تحليل‬

‫‪analytical deductive‬‬
‫‪  ‬تحليلي قياسي‬

‫‪analytical data‬‬
‫‪  ‬اطالعات تحليلي‬

‫‪analytical mind‬‬
‫‪  ‬ذهن تحليلگر‬

‫‪analytical procedures‬‬
‫‪  ‬بررسيهاي تحليلي روشهاي تحليلي‬

‫‪analytical procedures risk apr‬‬

‫‪  ‬ريسك بررسي هاي (روشهاي ) تحليلي‬
‫‪analytical test‬‬
‫‪  ‬آزمون تحليلي‬

‫‪analyze‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل كردن‬

‫‪analyzing disbursements‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل پرداختهاي نقدي‬

‫‪analyzing profitability‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل سودآوري‬

‫‪anchoring‬‬
‫‪  ‬تكيه و اعتماد به اطالعات تاريخي‬

‫‪annual approach‬‬
‫‪  ‬روش (رويكرد) ساالنه‬

‫‪annual audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي ساالنه‬

‫‪annual audit fee‬‬

‫‪  ‬هزينه ‪ /‬حق الزحمه حسابرسي ساالنه‬

‫‪annual contract‬‬
 ‫قرارداد ساالنه‬  

annual coupon payment

‫پرداخت بهره ساالنه‬  

annual coupon rate

‫نرخ بهره ساالنه‬  

annual depreciation
‫استهالك ساالنه‬  

annual dividend growth rate

‫نرخ رشد ساالنه سود سهام‬  

annual general meeting(agm)

‫( مجمع عمومي عادي ساالنه (صاحبان سهام‬  

annual insurance expense

‫هزينه بيمه ساالنه‬  

annual net present value approach (anpv)

‫روش ارزشي فعلي خالص ساالنه‬  

annual net sales

 ‫‪  ‬خالص فروش ساالنه‬

‫)‪annual percentage rate (apr‬‬

‫‪  ‬درصد ساالنه نرخ بهره ‪ /‬بازده ساالنه‬

‫‪annual premium‬‬
‫‪  ‬حق بيمه ساالنه ‪ /‬پاداش ساالنه‬

‫‪annual report‬‬
‫‪  ‬گزارش ساالنه‬

‫‪annuity‬‬
‫‪  ‬سالواره قسط السنين مستمري ساالنه اقساط مساوي ساالنه‬

‫‪annuity due‬‬
‫‪  ‬قسط مساوي قابل پرداخت ‪ /‬دريافت در اول دوره‬

‫‪anomalies‬‬
‫‪  ‬موارد خالف قاعده استثنائات نابهنجاريها‬

‫‪anomaly‬‬
‫‪  ‬مورد استثنا نابهنجاري مورد خالف قاعده‬

‫‪ant dilutive security‬‬

‫‪  ‬اوراق بهادار ضد تقليل‬
anti trust laws
‫قوانين ضد انحصار‬  

appendix
‫ضميمه پيوست‬  

applicability of information
‫كاربرد اطالعات‬  

applicable laws and regulations

‫( قوانين و مقررات موضوعه (آمره‬  

application controls
‫كنترلهاي كاربردي‬  

application form
‫فرم درخواست كار نمونه درخواست‬  

applied overhead
‫سربار جذب شده‬  

applying overhead to production

‫جذب (تخصيص) سربار به توليد‬  
appraisal cost
‫هزينه (مخارج) ارزيابي‬  

appraisal or valuation services

‫خدمات ارزيابي و ارزشگذاري‬  

appraised value
‫ارزش كارشناسي‬  

appreciation
‫افزايش ارزش قدرداني‬  

appropriation
‫تخصيص سود‬  

appropriation of retained earnings

‫تخصيص سود انباشته‬  

approve
‫ تاييد كردن‬/ ‫تصويب‬  

approved list
‫فهرست تاييد شده فهرست مجاز‬  

approximate yield to maturity aytm

 ‫‪  ‬نرخ بازده تقريبي تا تاريخ سررسيد‬

‫‪approximated net realizable value at split off allocation‬‬

‫‪  ‬تخصيص بر مبناي ارزش خالص بازيافتني برآوردي در نقطه تفكيك‬

‫‪arbitrage‬‬
‫‪  ‬آربيتراژ كسب سود از محل خريد و فروش همزمان يك دارايي‬

‫‪arbitrage pricing theory apt‬‬

‫‪  ‬تئوري قيمت گذاري آربيتراژ‬

‫‪arbitrage pricing theory apt‬‬

‫‪ ) (  ‬تئوري قيمت گذاري اربيتراژ‬

‫‪arbitrary allocation process‬‬

‫‪  ‬فرايند تخصيص اختياري‬

‫‪arbitrary allocation process‬‬

‫‪  ‬فرايند تخصيص اختياري‬

‫‪arbitration‬‬
‫‪  ‬داوري ‪ /‬حكميت‬

‫‪arbitration‬‬
‫‪  ‬داوري ‪ /‬حكميت‬
‫‪area franchise‬‬
‫‪  ‬حق االمتياز فروش منطقه اي‬

‫‪area franchise‬‬
‫‪  ‬حق االمتياز فروش منطقه اي‬

‫‪arithmetic mean‬‬
‫‪  ‬ميانگين حسابي ميانگين ساده‬

‫‪arithmetic mean‬‬
‫‪  ‬ميانگين حسابي ميانگين ساده‬

‫‪arm's length exchange‬‬

‫‪  ‬مبادله (معاوضه)عادي مبادله (معاوضه) در شرايط متعارف‬

‫‪arm's length exchange‬‬

‫‪  ‬مبادله (معاوضه) عدي مبادله (معاوضه) در شرايط متعارف‬

‫‪arm's length transaction‬‬

‫‪  ‬معادله (مبادله) عادي معامله در شرايط متعارف‬

‫‪arm's length transaction‬‬

‫‪  ‬معادله (مبادله) عادي معامله در شرايط متعارف‬
art
‫هنر‬  

art
‫هنر‬  

article
‫ قرارداد) مقاله‬/ ‫ماده (قانون‬  

article
‫ قرارداد) مقاله‬/ ‫ماده (قانون‬  

articles of association
‫اساسنامه شركتنامه‬  

articles of association
‫اساسنامه شركتنامه‬  

articles of incorporation
‫اساسنامه شركتنامه‬  

articles of incorporation
‫اساسنامه شركتنامه‬  

articles of partnership
 ‫‪  ‬شركتنامه اساسنامه شركت ‪ /‬شراكت تضامني‬

‫‪articles of partnership‬‬
‫‪  ‬شركتنامه اساسنامه شركت ‪ /‬شراكت تضامني‬

‫‪articulation of financial statements‬‬

‫‪  ‬همبستگي صورتهاي مالي به يكديگر‬

‫‪articulation of financial statements‬‬

‫‪  ‬همبستگي صورتهاي مالي به يكديگر‬

‫‪artificial person‬‬
‫‪  ‬شخص (شخصيت) حقوقي‬

‫‪artificial person‬‬
‫‪  ‬شخص (شخصيت) حقوقي‬

‫…‪as of‬‬
‫‪ …  ‬در تاريخ ‪ ...‬به تاريخ ‪...‬‬

‫‪as of… ... ...‬‬

‫‪ …  ‬در تاريخ‪ ...‬به تاريخ‪...‬‬

‫‪asked or ask price‬‬

 ‫‪  ‬قيمت پيشنهادي قيمت عرضه شده‬

‫‪asked or ask price‬‬

‫‪ ) (  ‬قيمت پيشنهادي قيمت عرضه شده‬

‫‪assembly line‬‬
‫‪  ‬خط مونتاژ‬

‫‪assembly line‬‬
‫‪  ‬خط مونتاژ‬

‫‪assertions‬‬
‫‪  ‬ادعاها اظهارات‬

‫‪assertions‬‬
‫‪  ‬ادعاها اظهارات‬

‫‪assessing risk exposure‬‬

‫‪  ‬برآورد آسيب پذيري در برابر ريسك‬

‫‪assessing risk exposure‬‬

‫‪  ‬برآورد آسيب پذيري در برابر ريسك‬

‫‪assessment measures‬‬
‫‪  ‬معيارهاي ارزيابي‬
‫‪assessment measures‬‬
‫‪  ‬معيارهاي ارزيابي‬

‫‪assessment of control risk‬‬

‫‪  ‬ارزيابي (برآورد) ريسك كنترل‬

‫‪assessment of control risk‬‬

‫‪  ‬ارزيابي (برآورد) ريسك كنترل‬

‫‪assessments‬‬
‫‪  ‬آراي صادره دادگاه ها اظهار نظرها عوارض ويژه‬

‫‪assessments‬‬
‫‪  ‬اراي صادره دادگاه ها اظهار نظرها عوارض ويژه‬

‫‪asset‬‬
‫‪  ‬دارايي‬

‫‪asset‬‬
‫‪  ‬دارايي‬

‫‪asset allocation‬‬
‫‪  ‬تخصيص دارايي (سرمايه)‬

‫‪asset allocation‬‬
 ‫‪  ‬تخصيص دارايي (سرمايه)‬

‫‪asset based financing‬‬

‫‪  ‬وام رهني تامين مالي از طريق وثيقه گذاشتن دارايي ها‬

‫‪asset based financing‬‬

‫‪  ‬وام رهني تامين مالي از طريق وثيقه گذاشتن دارايي ها‬

‫‪asset class‬‬
‫‪  ‬نوع دارايي طبقه ‪ /‬گروه دارايي‬

‫‪asset class‬‬
‫‪  ‬نوع دارايي طبقه ‪ /‬گروه دارايي‬

‫‪asset liability method‬‬

‫‪  ‬روش دارايي ‪ /‬بدهي‬

‫‪asset liability method‬‬

‫‪ /  ‬روش دارايي ‪ /‬بدهي‬

‫‪asset revaluation‬‬
‫‪  ‬تجديد ارزيابي دارايي‬

‫‪asset revaluation‬‬
 ‫‪  ‬تجديد ارزيابي دارايي‬

‫‪asset surrendered‬‬
‫‪  ‬دارايي و اگذار شده‬

‫‪asset surrendered‬‬
‫‪  ‬دارايي و اگذار شده‬

‫‪assets turnover‬‬
‫‪  ‬گردش دارايي ها‬

‫‪assets turnover‬‬
‫‪  ‬گردش دارايي ها‬

‫‪assigning receivables‬‬
‫‪  ‬واگذاري كردن مطالبات‪ / j‬گرو گذاشتن مطالبات‬

‫‪assigning receivables‬‬
‫‪  ‬واگذار كردن مطالبات ‪ /‬گرو گذاشتن مطالبات‬

‫‪assignment‬‬
‫‪  ‬تسهيم تكليف‬

‫‪assignment‬‬
‫‪  ‬تسهيم تكليف‬
‫‪assistants‬‬
‫‪  ‬كارآموزان دستياران‬

‫‪assistants‬‬
‫‪  ‬كارآموزان دستياران‬

‫‪association‬‬
‫‪  ‬انجمن وابستگي موسسه ارتباط شراكت‬

‫‪association‬‬
‫‪  ‬انجمن وابستگي موسسه ارتباط شراكت‬

‫‪assumed discount rate‬‬

‫‪  ‬نرخ تنزيل فرضي‬

‫‪assumed discount rate‬‬

‫‪  ‬نرخ تنزيل فرضي‬

‫‪assumptions‬‬
‫‪  ‬مفروضات فرضها پيش فرضها‬

‫‪assumptions‬‬
‫‪  ‬مفروضات فرشها پيش فرضها‬
‫‪assurance‬‬
‫‪  ‬اطمينان دهي اطمينان بيمه‬

‫‪assurance‬‬
‫‪  ‬اطمينان دهي اطمينان بيمه‬

‫‪assurance services‬‬
‫‪  ‬خدمات اطمينان دهي‬

‫‪assurance services‬‬
‫‪  ‬خدمات اطمينان دهي‬

‫‪asymmetric information‬‬
‫‪  ‬عدم دسترسي يكسان به اطالعات اطالعات نامتقارن‬

‫‪asymmetrical information‬‬
‫‪  ‬اطالعات نامتقارن‬

‫‪at par‬‬
‫‪  ‬عندالمطالبه‬

‫‪at par‬‬
‫‪  ‬به ارزش اسمي‬

‫‪at seller's option‬‬

 ‫‪  ‬به اختيار ‪ /‬انتخاب فروشنده‬

‫‪at the money‬‬

‫‪  ‬به قيمت بازار‬

‫‪attendance‬‬
‫‪  ‬حضور‬

‫‪attendance book‬‬
‫‪  ‬دفتر حضور و غياب‬

‫‪attention directing techniques‬‬

‫‪  ‬شيوه هاي جلب توجه‬

‫‪attest audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي اعتبار دهي نام ديگر حسابرسي مستقل‬

‫‪attest function‬‬
‫‪  ‬خدمات گواهي دهي خدمات اعتبار دهي‬

‫‪attest function‬‬
‫‪  ‬خدمات گواهي دهي خدمات اعتبار دهي‬

‫‪attestation‬‬
‫‪  ‬اعتبار دهي گواهي دهي‬
attestation engagement
‫قرارداد خدمات اعتبار دهي‬  

attestation services
‫خدمات اعتبار دهي‬  

attorney at law
‫وكيل حقوقي‬  

attribute
‫مشخصه ويژگي صفت‬  

attribute based costing abc ii

‫(هزينه يابي بر مبناي ويژگي (صفت‬  

attribute sampling
‫( نمونه گيري بر مبناي صفت (مشخصه‬  

attributes of the combining companies

‫ويژگيهاي شركتهاي تركيب شونده‬  

audit
‫حسابرسي‬  
‫‪audit ability‬‬
‫‪  ‬قابليت رسيدگي قابل حسابرسي بودن‬

‫‪audit activity‬‬
‫‪  ‬فعاليت (خدمات) حسابرسي‬

‫‪audit adjustment‬‬
‫‪  ‬ثبت اصالحي حسابرسي‬

‫‪audit adjustments‬‬
‫‪  ‬تعديالت (اصطالحات ) حسابرسي‬

‫‪audit assurance‬‬
‫‪  ‬اطمينان حسابرسي‬

‫‪audit assurance‬‬
‫‪  ‬اطمينان دهي حسابرسي‬

‫‪audit brief‬‬
‫‪  ‬توجيه گذوه حسابرسي‬

‫‪audit committee‬‬
‫‪ (  ‬كميته حسابرسي (كميته اي متشكل از اعضاي غير موظف هيات مديره‬

‫‪audit committee charter‬‬

 ‫‪  ‬آيين نامه (منشور) كميته حسابرسي‬

‫‪audit cycle‬‬
‫‪  ‬چرخه حسابرسي‬

‫‪audit decision aids‬‬

‫‪  ‬چك ليستهاي راهنماي حسابرسي‬

‫‪audit failure‬‬
‫‪  ‬عدم موفقيت حسابرسي در دستيابي به اهداف ناكامي حسابرسي قصور‬
‫حسابرسي‬

‫‪audit files‬‬
‫‪  ‬پرونده هاي حسابرسي‬

‫‪audit firm‬‬
‫‪  ‬موسسه حسابرسي‬

‫‪audit instructions‬‬
‫‪  ‬دستورالعملهاي حسابرسي‬

‫‪audit literature‬‬
‫‪  ‬ادبيات حسابرسي‬

‫‪audit of historical financial statements‬‬

 ‫‪  ‬حسابرسي صورتهاي مالي تاريخي‬

‫‪audit period‬‬
‫‪  ‬دوره حسابرسي‬

‫‪audit plan‬‬
‫‪  ‬طرح جامع حسابرسي‬

‫‪audit practice‬‬
‫‪  ‬عمل ‪ /‬روال كار حسابرسي‬

‫‪audit procedures‬‬
‫‪  ‬روشهاي رسيدگي حسابرسي‬

‫‪audit program‬‬
‫‪  ‬دستورالعمل جامع رسيدگي حسابرسي برنامه حسابرسي‬

‫‪audit programme‬‬
‫‪  ‬دستورالعمل هاي تفصيلي رسيدگي هاي حسابرسي برنامه حسابرسي‬

‫‪audit report‬‬
‫‪  ‬گزارش حسابداري‬

‫‪audit risk‬‬
‫‪  ‬ريسك حسابرسي‬
‫‪audit risk model‬‬
‫‪  ‬مدل ريسك حسابرسي‬

‫‪audit sampling‬‬
‫‪  ‬نمونه گيري در حسابرسي‬

‫‪audit software‬‬
‫‪  ‬نرم افزارهاي حسابرسي‬

‫‪audit standards‬‬
‫‪  ‬استانداردهاي حسابرسي‬

‫‪audit techniques‬‬
‫‪  ‬تكنيك هاي حسابرسي‬

‫‪audit terms‬‬
‫‪  ‬اصطالحات تخصصي حسابرسي‬

‫‪audit test‬‬
‫‪  ‬آزمون حسابرسي‬

‫‪audit trail‬‬
‫‪  ‬زنجيره عطف حسابرسي‬
‫‪audit voucher‬‬
‫‪  ‬سند حسابرسي شده‬

‫‪audit working papers‬‬

‫‪  ‬كاربرگهاي (مجموعه شواهد) حسابرسي‬

‫‪audit year‬‬
‫‪  ‬سال مورد حسابرسي‬

‫‪audited‬‬
‫‪  ‬حسابرسي شده‬

‫‪audited financial statements‬‬

‫‪  ‬صورتهاي مالي حسابرسي شده‬

‫‪audited voucher‬‬
‫‪  ‬سند حسابرسي (رسيدگي) شده‬

‫‪auditee‬‬
‫‪  ‬واحد مورد رسيدگي واحد مورد حسابرسي‬

‫‪auditing around the computer‬‬

‫‪  ‬حسابرسي پيرامون رايانه‬

‫‪auditing guidelines‬‬
 ‫‪  ‬رهنمودهاي حسابرسي‬

‫‪auditing process‬‬
‫‪  ‬فرايند حسابرسي‬

‫‪auditing standards‬‬
‫‪  ‬استانداردهاي حسابرسي‬

‫‪auditing through the computer‬‬

‫‪  ‬حسابرسي دروني سيستمهاي رايانه اي‬

‫‪auditing with technology‬‬

‫‪  ‬حسابرسي به كمك رايانه‬

‫‪auditor business risk‬‬

‫‪  ‬ريسك تجاري حسابرس‬

‫‪auditor's association‬‬
‫‪  ‬ارتباط حسابرسي‬

‫‪auditor's deep pockets‬‬

‫‪  ‬مسئوليت مالي حسابرسان‬

‫‪auditor's opinion‬‬
‫‪  ‬نظر (اظهار نظر ) حسابرسي‬
‫‪auditor's recommendations‬‬
‫‪  ‬پيشنهادات حسابرسان‬

‫‪auditors report‬‬
‫‪  ‬گزارش حسابرس‪ /‬حسابرسان‬

‫‪auditor's standard unqualified report‬‬

‫‪  ‬گزارش مقبول استاندارد حسابرسي‬

‫‪auditors unqualified report‬‬

‫‪  ‬گزارش حسابرسي مقبول‬

‫‪authentication value of the audit‬‬

‫‪  ‬ارزش تصديق كنندگي حسابرسي‬

‫‪authoritative guidelines‬‬
‫‪  ‬رهنمودهاي قاطع ‪ /‬آمرانه‬

‫‪authority‬‬
‫‪  ‬مرجع ذي صالح مقام صالحيت دار مجوز حيطه اخيتار اقتدار نهاد تصميم‬
‫گيرنده‬

‫‪authority for payment‬‬

‫‪  ‬مجوز پرداخت‬
‫‪authorization‬‬
‫‪  ‬صدور مجوز اعطاي مجوز تصويب‬

‫‪authorization of stock‬‬
‫‪  ‬تصويب (اجازه) انتشار سهام‬

‫‪authorized capital nominal capital‬‬

‫‪  ‬سرمايه مجاز سرمايه ثبت شده‬

‫‪authorized signers‬‬
‫‪  ‬صاحبان امضاهاي مجاز‬

‫‪autocorrelation‬‬
‫‪ (  ‬همبستگي پيامي (مستمر‬

‫)‪automated bond system (abs‬‬

‫‪  ‬سيستم خودكار خريد و فروش اوراق قرضه‬

‫‪automation‬‬
‫‪  ‬ماشيني كردن مكانيزه كردن‬

‫‪autonomy‬‬
‫‪  ‬استقالل آزادي عمل‬

‫‪availability‬‬
 ‫‪  ‬در دسترس بودن آماده بودن‬

‫‪available for sale‬‬

‫‪  ‬آماده براي فروش‬

‫‪available for sale securities‬‬

‫‪  ‬اوراق بهادار آماده براي فروش‬

‫‪average accumulated expenditures‬‬

‫‪  ‬ميانگين مخارج انباشته‬

‫‪average cost‬‬
‫‪  ‬ميانگين هزينه متوسط بهاي تمام شده‬

‫‪average cost procedure‬‬

‫‪  ‬روش ميانگين هزينه روش متوسط بهاي تمام شده‬

‫‪average cost retail‬‬

‫‪  ‬متوسط بهاي خرده فروشي‬

‫‪average depreciation rate‬‬

‫‪  ‬متوسط (ميانگين) نرخ استهالك‬

‫‪average invested capital‬‬

 ‫‪  ‬ميانگين سرمايه گذاري متوسط داراييهاي سرمايه گذاري شده‬

‫‪average number of shares outstanding‬‬

‫‪  ‬ميانگين تعداد سهام در جريان ‪ /‬در تملك صاحبان سهام‬

‫‪average payment period‬‬

‫‪  ‬متوسط دوره پرداخت‬

‫‪average sampling interval‬‬

‫‪  ‬متوس (ميانگين) فاصله نمونه گيري‬

‫‪average tax rate‬‬

‫‪  ‬متوسط نرخ ماليات‬

‫‪average waiting time‬‬

‫‪  ‬متوسط زمان انتظار‬

‫‪avoidance of takeover‬‬
‫‪  ‬احتراز (اجتناب) از تصاحب ‪ /‬بلعيده شدن شركت‬

‫‪avoiding costly mistakes‬‬

‫‪  ‬اجتناب ‪ /‬احتراز از اشتباهات پرهزينه‬

‫‪axioms‬‬
‫‪  ‬اصول متعارف اصوب بديهي و پذيرفته شده‬
‫‪baby bonds‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه كم ارزش‬

‫‪bachelor‬‬
‫‪  ‬داراي مدرك كارشناسي‬

‫‪back charges‬‬
‫‪  ‬پرداخت مخارج انجام شده‬

‫‪back flush costing‬‬

‫‪  ‬هزينه يابي معكوس هزينه يابي از انتها به ابتدا هزينه يابي دير هنگام‬

‫‪backdoor financing‬‬
‫‪  ‬تامين مالي غير مستقيم تامين مالي از طرق غير متعارف‬

‫‪backlog depreciation‬‬
‫‪  ‬استهالك پس مانده‬

‫‪backlog reporting‬‬
‫‪  ‬گزارشگري مقادير پس مانده‬

‫‪backup and recovery system‬‬

‫‪  ‬سيستم پشتيباني و بازيافت‬

‫‪bad debt expense‬‬

 ‫‪  ‬هزينه مطالبات سوخت شده‬

‫‪bad debt reserve‬‬

‫‪  ‬اندوخته (ذخيره) مطالبات‪ j‬سوخت شده ‪ /‬مشكوك الوصول‬

‫‪bad debts allowance account‬‬

‫‪  ‬حساب ذخيره مطالبات مشكوك الوصول‬

‫‪bailout payback‬‬
‫‪  ‬دوره بازيافت ‪ /‬نجات سرمايه‬

‫‪balance of account‬‬
‫‪  ‬مانده حساب توازن حساب‬

‫‪balance per bank statement‬‬

‫‪  ‬مانده (طبق) صورتحساب بانك‬

‫‪balance per books‬‬

‫‪  ‬مانده (طبق) دفاتر شركت‬

‫‪balance related audit objectives‬‬

‫‪  ‬اهداف حسابرسي مربوط به مانده حسابها‬

‫‪balance sheet‬‬
 ‫ترازنامه صورت وضعيت مالي‬  

balance sheet account

‫( حسابهاي ترازنامه (اي‬  

balance sheet audit

‫(حسابرسي ترازنامه (اي‬  

balance sheet equation

‫معادله ترازنامه‬  

balance sheet statement of financial position

‫ترازنامه صورت وضعيت مالي‬  

balanced scorecard approach

‫روش ارزيابي متوازن‬  

band interest expense

‫هزينه بهره اوراق قرضه‬  

bank collection
‫وصوليهاي بانك‬  

bank confirmation
‫تاييديه بانك‬  
‫‪bank deposits‬‬
‫‪  ‬سپرده هاي بانكي‬

‫‪bank discount basis‬‬

‫‪  ‬مبناي تنزيل بانك‬

‫‪bank discount rate method‬‬

‫‪  ‬روش نرخ تنزيل بانكي‬

‫‪bank drafts‬‬
‫‪  ‬حواله هاي بانكي‬

‫‪bank loans‬‬
‫‪  ‬وامهاي بانكي‬

‫‪bank reconciliation‬‬
‫‪  ‬صورت مغايرت حسابهاي بانكي صورت مغاير بانكي‬

‫‪bank service charge‬‬

‫‪  ‬هزينه (كارمزد) خدمات بانك‬

‫‪bank statement‬‬
‫‪  ‬صورتحساب بانك‬
‫‪banker's acceptance‬‬
‫‪  ‬استاندارد تضمين شده بانكي‬

‫‪banker's bill‬‬
‫‪  ‬برات ‪ /‬حواله بانكي‬

‫‪bankrupt‬‬
‫‪  ‬ورشكسته‬

‫‪bankruptcy‬‬
‫‪  ‬ورشكستگي‬

‫‪bankruptcy risk‬‬
‫‪  ‬ريسك ورشكستگي‬

‫‪bar chart‬‬
‫‪  ‬نمودار ستوني‬

‫‪bargain purchase option‬‬

‫‪  ‬اختيار خريد به قيمتي ارزانتر از قيمت جاري بازار اختيار خريد مذاكره اي‬

‫‪barriers to entry‬‬
‫‪(  ‬موانع ورود (به بازار‬

‫‪base inventory‬‬
 ‫‪(  ‬موجودي پايه (مبنا‬

‫‪base pay‬‬
‫‪  ‬حقوق پايه‬

‫‪base period‬‬
‫‪(  ‬دوره پايه (مبنا‬

‫‪base stock method‬‬

‫‪  ‬روش موجودي كاالي پايه‬

‫‪base year‬‬
‫‪(  ‬سال پايه (مبنا‬

‫‪base year costs‬‬

‫‪(  ‬هزينه هاي سال پايه (مبنا‬

‫‪bases for stratification‬‬

‫‪  ‬مباني طبقه بندي كردن‬

‫‪basic assumptions‬‬
‫‪  ‬مفروضات بنيادي فرضيات‪ j‬مبنا‬

‫‪basic concepts‬‬
 ‫‪  ‬مفاهيم بنيادي‬

‫‪basic cost terms‬‬

‫‪  ‬اصطالحات اساسي ‪ /‬بنيادي هزينه‬

‫)‪basic earnings per share (beps‬‬

‫‪  ‬سود اوليه (پايه) هر سهم‬

‫‪basic elements‬‬
‫‪ (  ‬عناصر اصلي (اساسي يا بنيادين‬

‫‪basic equation‬‬
‫‪ (  ‬معادله اصلي (اساسي‬

‫‪basic of accounting‬‬
‫‪  ‬مبناي حسابداري‬

‫‪basic period‬‬
‫‪  ‬دوره مبنا ‪ /‬پايه‬

‫‪basic point‬‬
‫‪ (  ‬نقطه مبنا (پايه‬

‫‪basic premises‬‬
‫‪  ‬مفروضات بنيادي‬
‫‪basic risk‬‬
‫‪ (  ‬ريسك پايه (مبنا‬

‫‪basic terminology‬‬
‫‪ (  ‬اصطالحات بنيادين ( اصلي يا اساسي‬

‫‪basket lump sum purchase‬‬

‫‪  ‬خريد دسته جمعي داراييها خريد مجموعه اي از دارايي ها به صورت يكجا‬

‫‪basket purchase‬‬
‫‪  ‬خريد دسته جمعي داراييها خريد مجموعه اي از دارايي ها به صورت يكجا‬

‫‪batch level drivers‬‬

‫‪  ‬محرك هاي هزينه در سطح دسته (گروه) محصول‬

‫‪batch level cost‬‬

‫‪  ‬هزينه در سطح دسته اي (گروهي) از محصوالت‬

‫‪batch processing‬‬
‫‪  ‬پردازش دسته اي‬

‫‪bear market‬‬
‫‪  ‬بازاركم رونق بازار رو به افوال‬

‫‪bearer bonds‬‬
 ‫‪  ‬اوراق قرضه بي نام‬

‫‪beating the market‬‬

‫‪  ‬غلبه بر بازار (كسب بازده) بيش از بازده متعارف بازار‬

‫‪beginning balance‬‬
‫‪  ‬مانده اول دوره مانده در ابتداي دوره‬

‫‪beginning cash balance‬‬

‫‪  ‬مانده وجه نقد در ابتداي دوره مانده اول دوره وجه نقد‬

‫‪behavioral accounting‬‬
‫‪  ‬حسابداري رفتاري‬

‫‪behavioral accounting research‬‬

‫‪  ‬تحقيقات رفتاري حسابداري تحقيقات‪ j‬حسابداري رفتاري‬

‫‪behavioral approach‬‬
‫‪  ‬روش (رويكرد) رفتاري‬

‫‪behavioral considerations‬‬
‫‪  ‬مالحظات رفتاري‬

‫‪behavioral implications‬‬
 ‫‪  ‬بازتابهاي رفتاري‬

‫‪behavioral research‬‬
‫‪  ‬تحقيقات رفتاري‬

‫‪bell shaped curve‬‬

‫‪  ‬منحني متقارن منحني زنگوله اي شكل‬

‫‪below par‬‬
‫‪  ‬كمتر از ارزش اسمي‬

‫‪benchmark portfolio‬‬
‫‪ (  ‬پرتفوليوي الگو(معيار‬

‫‪benchmarking‬‬
‫‪  ‬الگوربرداري الگو گزيني تعيين معيار سنجش و قضاوت‬

‫‪beneficial interests‬‬
‫‪  ‬حقوق انتفاعي‬

‫‪benefit years of service approach‬‬

‫‪  ‬روش (رويكرد) دوره انتفاع ‪ /‬سنوات خدمت‬

‫‪benefits provided ranking‬‬

‫‪  ‬اولويت بندي بر مبناي ارائه خدمات‬
‫‪best efforts basis‬‬
‫‪  ‬فروش (عرضه) اوراق بهادار بر مبناي نهايت تالش‬

‫‪best fitting line‬‬

‫‪  ‬بهترين خط برازنده‬

‫‪beta stationary‬‬
‫‪  ‬ثابت بودن ضريب بتا‬

‫‪bibliography‬‬
‫‪  ‬كتابنامه ‪ /‬كتابشناسي فهرست كتابهاي مرتبط ماخذ شناسي‬

‫‪bid ask spread‬‬

‫‪  ‬اختالف قيمت خريد و فروش‬

‫‪bid bond‬‬
‫‪  ‬ضمانتنامه شركت در مناقصه يا مزايده‬

‫‪bid price‬‬
‫‪  ‬قيمت پيشنهادي خريد‬

‫‪big board‬‬
‫‪  ‬بوس (سهام) نيويورك‬
‫‪bill of lading‬‬
‫‪  ‬بارنامه سند حمل كاال‬

‫‪bill of materials‬‬
‫‪  ‬صورت مواد برگ درخواست مواد‬

‫‪binding constraint‬‬
‫‪  ‬محدوديت الزام آور‬

‫‪binomial option pricing model‬‬

‫‪  ‬مدل دو جمله اي قيمت گذاري اختيار معامله‬

‫‪bird in the hand argument theory‬‬

‫‪  ‬نظريه (استدالل) پرنده در دست‬

‫‪blank confirmation form‬‬

‫‪ (  ‬فرم تاييديه خالي (سفيد‬

‫‪blank endorsement‬‬
‫‪  ‬ظهرنويسي بدون قيد شرط ظهرنويسي سفيد مهر‬

‫‪blank or zero balance confirmation‬‬

‫‪  ‬تاييديه خالي يا بدون درج مانده حساب‬

‫‪block sample selection‬‬

 ‫‪ (  ‬انتخاب نمونه به صورت خوشه اي (مقطعي‬

‫‪blue chip company‬‬

‫‪  ‬شركت مقتدر و معتبر‬

‫‪blue sky laws‬‬

‫‪  ‬قوانين ايالتي حمايتي از حقوق سرمايه گذاران‬

‫‪blueprint for fraud‬‬

‫‪  ‬طرح تقلب‬

‫‪board of director's‬‬
‫‪  ‬هيات مديره‬

‫‪board of trustees‬‬
‫‪  ‬هيات امنا‬

‫‪bond‬‬
‫‪  ‬قرضه‬

‫‪bond refunding decision‬‬

‫‪  ‬تصميم جايگزيني اوراق قرضه‬

‫‪bond carrying amount‬‬

‫‪  ‬ارزش دفتري اوراق قرضه‬
‫‪bond conversion‬‬
‫‪  ‬ديل اوراق قرضه‬

‫‪bond discount amortization‬‬

‫‪  ‬امضاي كسر اوراق قرضه‬

‫‪bond pricing‬‬
‫‪  ‬قيمت گذاري اوراق قرضه‬

‫‪bond rating‬‬
‫‪  ‬رتبه بندي (تعيين درجه يا كيفيت) اوراق قرضه‬

‫‪bond swapping‬‬
‫‪  ‬معاوضه اوراق قرضه‬

‫‪bond swapping‬‬
‫‪  ‬معاوضه اوراق قرضه‬

‫‪bonds payable‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه پرداختي‬

‫‪bonds payable premium‬‬

‫‪  ‬صرف اوراق قرضه پرداختني‬
bonus
‫جايزه پاداش‬  

bonus plan hypothesis

‫نظريه (فرضيه) طرح پاداش‬  

bonus plans
‫طرح هاي پاداش‬  

book to market
‫ارزش دفتري به قيمت بازار‬  

book keeping
‫دفترداري‬  

book value
‫ارزش دفتري‬  

book value method

‫روش ارزش دفتري‬  

book value of a plant asset

‫( ارزش دفتري (دارايي ثابت مشهود‬  

book value of the equity

 ‫ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام‬  

book value per share

‫ارزش دفتري هر سهم‬  

book value per share of common

‫ارزش دفتري هر سهم عادي‬  

books of original entry

‫دفاتر فانوني‬  

boom market
‫بازار پررونق بازار داغ‬  

borrower
‫استقراض كننده‬  

boston stock exchange (bse)

‫بورس سهام بوستون‬  

bottleneck
‫گلوگاه تنگنا‬  

bottom line
 ‫‪  ‬سطر آخر نتيجه نهايي‬

‫‪bottom up forecasting‬‬
‫‪  ‬پيش بيني بر مبناي از پايين به باال‬

‫‪boundary of opportunity set‬‬

‫‪  ‬حد و مرز مجموعه فرصتهاي سرمايه گذاري‬

‫‪branch bank accounts‬‬

‫‪  ‬حسابهاي بانكي شعبه‬

‫‪branch books‬‬
‫‪  ‬دفاتر شعبه‬

‫‪branch inventory‬‬
‫‪  ‬موجودي كاالي شعبه‬

‫‪branch operation‬‬
‫‪  ‬عمليات شعبه‬

‫‪brand names‬‬
‫‪  ‬نامهاي تجاري‬

‫‪breach of contract‬‬
‫‪  ‬نقض قراردا د‬
break even point
‫نقطه سربه سر‬  

break even time (bet)

‫زمان سربسر‬  

break even chart

‫نمودار نقطه سربسر‬  

breath of market
‫عمق بازار‬  

broker
‫كارگزار‬  

brokerage fees
‫حق الزحمه كارگزاري‬  

brought forward ...

... ‫نقل از صفحه‬  

budget
‫بودجه‬  
budget amendment
‫اصالح بودجه‬  

budget committee
‫كميته بودجه‬  

budget deficit
‫كسري بودجه‬  

budget director
‫مدير بودجه‬  

budget execution
‫اجراي بودجه‬  

budget manual
‫دستورالعمل بودجه راهنماي بودجه‬  

budget slush
‫ سري‬/ ‫بودجه مخفي‬  

budget surplus
‫مازاد بودجه‬  

budget variance
 ‫‪  ‬انحراف بودجه‬

‫‪budgetary accounts‬‬
‫‪  ‬حسابهاي بودجه اي‬

‫‪budgetary control principle‬‬

‫‪  ‬اصل كنترل بودجه اي‬

‫‪budgetary slack‬‬
‫‪  ‬متغير مجازي بودجه اي‬

‫‪budgeted‬‬
‫‪  ‬بودجه شده‬

‫‪budgeted balance sheet‬‬

‫‪  ‬ترازنامه بودجه شده‬

‫‪budgeted cost‬‬
‫‪  ‬هزينه (بهاي تمام شده) بودجه شده‬

‫‪budgeted income statement‬‬

‫‪  ‬صورت سود و زيان بودجه شده‬

‫‪budgeted overhead‬‬
‫‪  ‬سربار بودجه شده‬
budgeting
)‫بودجه بندي (ريزي‬  

budgeting gamesmanship
‫شگرد بودجه بندي‬  

budgeting procedures
‫( روشهاي (رويه هاي) بودجه بندي (ريزي‬  

build mission
‫ ايجاد‬/ ‫رسالت كاشت‬  

building acceptance
‫پروانه ساختمان‬  

building hand over

‫تحويل ساختمان‬  

building modification costs

‫مخارج تعديالت ساختمان‬  

building permission
‫پروانه ساختمان‬  
bull market
‫بازار پررونق‬  

business administration
‫مديريت بازرگاني‬  

business combination
‫تركيب بخاري‬  

business cycle indicators

‫شاخص هاي چرخه تجاري‬  

business day
‫روزكاري روزغير تعطيل‬  

business enterprise
‫( واحد تجاري (انتفاعي‬  

business entity
‫( واحد تجاري (انتفاعي‬  

business environment
‫محيط تجاري‬  

business failure
 ‫ناتواني در پرداخت اصل و فرع تعهدات (بدهيها) شكست تجاري‬  

business failure
‫شكست تجاري‬  

business function costs

‫هزينه هاي انجام فعاليت تجاري‬  

business functions for the sales and collection

‫فعاليتهاي تجاري چرخه فروش و وصول مطالبات‬  

business intelligence (bi) system

‫( ) سيستم هوشمند تجاري‬  

business law
‫قانون تجارت‬  

business process reengineering (bpr)

‫( )مهندسي مجدد فرايند تجاري‬  

business reengineering
‫مهندسي مجدد تجاري‬  

business relations
 ‫‪  ‬روابط تجاري‬

‫‪business risk‬‬
‫‪  ‬ريسك تجاري‬

‫‪business unit‬‬
‫‪ (  ‬واحد تجاري (انتفاعي‬

‫‪business valuation‬‬
‫‪  ‬تعيين ارزش واحد تجاري‬

‫‪business value added activity‬‬

‫‪  ‬فعاليت ارزش افزوده تجاري‬

‫‪buyback agreement‬‬
‫‪  ‬موافقتنامه (قرارداد) خريد (بيع) متقابل‬

‫‪by laws‬‬
‫‪  ‬آئين نامه ها‬

‫‪by product‬‬
‫‪  ‬محصول فرعي فرآورده جانبي‬

‫)‪c.r (credit‬‬
‫‪ ( .  ‬بستانكار (بس‬
‫‪calculation‬‬
‫‪  ‬محاسبه حساب كردن‬

‫‪calculator‬‬
‫‪  ‬ماشين حساب‬

‫‪call features‬‬
‫‪  ‬ويژگي هاي بازخريد‬

‫‪call for tenders‬‬

‫‪  ‬دعوت به مناقصه دعوت به همكاري‬

‫‪call option‬‬
‫‪  ‬اختيار خريد ( و ياعدم خريد) اوراق بهادار‬

‫‪call premium‬‬
‫‪  ‬صرف بازخريد‬

‫‪call price‬‬
‫‪  ‬قيمت بازخريد‬

‫‪call privilege‬‬
‫‪  ‬امتياز بازخريد‬

‫‪call provision‬‬
 ‫شرط بازخريد‬  

callability risk
‫ريسك قابليت بازخريد‬  

callable
‫قابل بازخريد‬  

callable at the option of the corporation

‫ اختيار شركت‬/ ‫قابل بازخريد به انتخاب‬  

callable bonds
‫اوراق قرضه قابل بازخريد‬  

callable preferred stock

‫سهام ممتاز قابل بازخريد‬  

cancelability
‫قابل فسخ بودن‬  

canceled checks
‫چكهاي باطل شده‬  

cancellation
 ‫‪  ‬فسخ‬

‫‪capacity‬‬
‫‪  ‬ظرفيت‬

‫‪capacity costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي مربوط به ظرفيت‬

‫‪capital acquisition repayment cycle‬‬

‫‪  ‬چرخه تحصيل سرمايه و بازپرداخت‬

‫‪capital asset‬‬
‫‪  ‬دارايي سرمايه اي دارايي ثابت دارايي بلند مدت‬

‫)‪capital asset pricing model (capm‬‬

‫‪  ‬مدل قيمت گذاري دارايي سرمايه اي‬

‫‪capital budgeting‬‬
‫‪  ‬بودجه بندي سرمايه اي بودجه بندي پروژه هاي بلند مدت سرمايه گذاري‬

‫‪capital charge‬‬
‫‪  ‬مخارج سرمايه هزينه سرمايه‬

‫‪capital commitments‬‬
‫‪  ‬تعهدات سرمايه اي‬
capital expenditures
‫مخارج سرمايه اي‬  

capital expenditures budget

‫بودجه مخارج سرمايه اي‬  

capital formation
‫تشكيل سرمايه‬  

capital formation gain or loss

‫سود يا زيان تشكيل سرمايه‬  

capital investment decisions

‫تصميمات سرمايه گذاريهاي بلند مدت‬  

capital lease
‫اجاره سرمايه اي اجاره بلند مدت‬  

capital maintenance
‫حفظ (نگهداشت) سرمايه‬  

capital maintenance approach

‫روش حفظ (نگهداشت) سرمايه‬  
‫‪capital maintenance measure‬‬
‫‪  ‬معيار حفظ سرمايه‬

‫‪capital market disorders‬‬

‫‪  ‬اختالالت (بي نظمي هاي) بازار سرمايه‬

‫)‪capital market line (cml‬‬

‫‪  ‬خط بازار سرمايه‬

‫‪capital markets‬‬
‫‪  ‬بازارهاي سرمايه‬

‫‪capital projects fund‬‬

‫‪  ‬حساب مستقل پروژه هاي عمراني حساب مستقل پروژه هاي سرمايه گذاري‬
‫بلند مدت‬

‫‪capital rationing‬‬
‫‪  ‬جيره بندي سرمايه‬

‫‪capital stock certificate book‬‬

‫‪  ‬دفتر ثبت مالكيت سهام سرمايه‬

‫‪capital structure theory‬‬

‫‪  ‬تئوري (نظريه) ساختار سرمايه‬
‫‪capital uses‬‬
‫‪  ‬مصارف سرمايه‬

‫‪capitalization criteria‬‬
‫‪  ‬معيارهاي سرمايه اي كردن‬

‫‪capitalization guidelines for expenditures‬‬

‫‪  ‬رهنمودهاي سرمايه اي كردن (به حساب دارايي منظور كردن) مخارج‬

‫‪capitalization of income method of valuation‬‬

‫‪  ‬ارزشگذاري بر مبناي روش سرمايه اي كردن سود‬

‫‪capitalization rate‬‬
‫‪  ‬ضريب سرمايه اي تلقي نمودن تنزيل سرمايه‬

‫‪capitalization under uncertainty‬‬

‫‪  ‬سرمايه اي كردن در شرايط عدم اطمينان ‪ /‬ريسك‬

‫‪capitalization weighted market index‬‬

‫‪  ‬شاخص مبتني بر ميانگين موزون ارزش بازار سهام‬

‫‪capitalize‬‬
‫‪  ‬به حساب دارايي بردن سرمايه اي كردن‬

‫‪capitalize a cost‬‬
 ‫‪  ‬سرمايه اي تلقي كردن مخارج به حساب دارايي بردن مخارج‬

‫‪capitalized costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي (مخارج) سرمايه اي تلقي شده‬

‫‪capitalized lease‬‬
‫‪  ‬اجاره سرمايه اي شده اجاره سرمايه اي بلند مدت‬

‫‪caption‬‬
‫‪  ‬عنوان سرفصل‬

‫‪career opportunity‬‬
‫‪  ‬فرصت شغلي‬

‫)‪carriage and insurance paid to (cip‬‬

‫‪  ‬پرداخت كرايه حمل و بيمه كاال تا مقصد‬

‫)‪carriage paid to (cpt‬‬

‫‪  ‬پرداخت كرايه حمل كاال تا مقصد‬

‫‪carry forward working paper‬‬

‫‪  ‬كاربرگ انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪carrying costs‬‬
 ‫‪  ‬هزينه هاي نگهداري‬

‫‪carrying value‬‬
‫‪  ‬ارزش دفتري ارزش انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪carrying value book value‬‬

‫‪  ‬ارزش دفتري ارزش انتقالي به دوره بعد‬

‫‪carrying value of bond‬‬

‫‪  ‬ارزش دفتري اوراق قرضه‬

‫‪cash‬‬
‫‪  ‬وجه نقد‬

‫‪cash account‬‬
‫‪  ‬حساب وجه نقد‬

‫‪cash acquisition‬‬
‫‪  ‬تحصيل نقدي‬

‫‪cash audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي وجوه نقد‬

‫‪cash basis‬‬
‫‪  ‬مبناي نقدي‬
cash basis accounting
‫حسابداري نقدي‬  

cash budget
‫بودجه وجوه نقد‬  

cash count
‫شمارش وجوه نقد‬  

cash cycle
‫چرخه وجوه نقد‬  

cash disbursements journal

‫دفتر روزنامه پرداختهاي نقدي‬  

cash discount period

‫دوره استفاده از تخفيف نقدي‬  

cash discounts
‫تخفيفات نقدي‬  

cash distribution plan

‫طرح توزيع وجوه نقد‬  
‫‪cash distribution schedule‬‬
‫‪  ‬جدول توزيع وجوه نقد‬

‫‪cash dividends payable‬‬

‫‪  ‬بود سهام (نقدي) پرداختني‬

‫‪cash effect of transaction‬‬

‫‪  ‬نقدي معامله ‪ /‬مبادله‬

‫‪cash equivalents‬‬
‫‪  ‬مبادلهاي وجه نقد‬

‫‪cash flow‬‬
‫‪  ‬جريان نقدي جريان وجوه نقد‬

‫‪cash flows‬‬
‫‪  ‬جريان هاي نقدي‬

‫‪cash flows from financing activities‬‬

‫‪  ‬جريانهاي نقدي حاصل از فعاليتهاي تامين مالي‬

‫‪cash in flows‬‬
‫‪  ‬جريانهاي ورودي وجه نقد‬

‫‪cash on hand‬‬
 ‫‪  ‬وجودي وجه نقد صندوق‬

‫‪cash out flows‬‬

‫‪  ‬جريانهاي خروجي وجه نقد‬

‫‪cash overdraft‬‬
‫‪  ‬برداشت نقدي‬

‫‪cash position‬‬
‫‪  ‬وضعيت نقدينگي‬

‫‪cash receipts journal‬‬

‫‪  ‬دفتر روزنامه دريافتهاي نقدي‬

‫‪cash remitted to home office‬‬

‫‪  ‬وجه نقد حواله ‪ /‬ارسال شده به اداره مركزي‬

‫‪cash short and over‬‬

‫‪ (  ‬كسري و اضافه موجودي صندوق (وجه نقد‬

‫‪cash squeeze‬‬
‫‪  ‬مشكل نقدينگي‬

‫‪cash surrender value‬‬

 ‫‪  ‬ارزش نقدي قابل بازيافت‬

‫‪cash up approach‬‬
‫‪  ‬روش غير مستقيم روش مغايرت گيري‬

‫‪cashier‬‬
‫‪  ‬صندوقدار صندوق‬

‫‪casts to account for‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي قابل تخصيص‬

‫‪catch basis accounting‬‬

‫‪  ‬حسابداري نقدي‬

‫‪category‬‬
‫‪  ‬گروه طبقه‬

‫‪causal factors‬‬
‫‪  ‬عوامل علي عوامل علت و معلولي‬

‫‪causality‬‬
‫‪  ‬رابطه عليت‬

‫‪cause and effect diagram‬‬

‫‪  ‬نمودار علت و معلول‬
cause and effect relationship
‫رابطه علت و معلولي‬  

ceiling price
‫قيمت سقف قيمت حد باال نام ديگر ارزش خالص بازيافتني‬  

center for research in security prices (crsp)

‫( مركز مطالعات قيمت اوراق بهادار (واقع در دانشگاه شيكاگو آمريكا‬  

centralization
‫تمركز گرايي‬  

centralized decision making

‫تصميم گيري متمركز‬  

certainty equivalent wealth

‫ميزان ثروت در شرايط بدون ريسك‬  

certainty of information
‫ اطمينان پذيري اطالعات‬/ ‫قطعيت‬  

certificate of deposit
‫گواهي سپرده گذاري‬  

certificate of incorporation
 ‫گواهي ثبت شركت گواهي تاسيس‬  

certificate of indebtedness
‫گواهي دين سند وام‬  

certificate of merit
‫لوح تقدير تقدير نامه‬  

certificate of practical completion

‫گواهي پايان (تكميل) كار‬  

certified accountant
‫حسابدار مستقل حسابدار رسمي‬  

certified checks
‫ تضمين شده‬/ ‫چكهاي تاييد شده‬  

certified information systems auditor (cisa)

‫حسابرسي رسمي سيستمهاي اطالعاتي‬  

certified internal auditor (cia)

‫حسابرسي رسمي داخلي‬  

certified management accountant (cma)

 ‫حسابدار رسمي مديريت‬  

certified public accountant (cpa)

‫حسابدار رسمي حسابرسي مستقل‬  

cessation of learning
‫توقف يادگيري‬  

chain store
‫فروشگاه زنجيره اي‬  

chairperson of the board

‫رئيس هيات مديره‬  

challenge exercise
‫تمرين چالشي‬  

change in accounting estimate

‫تغيير در برآوردهاي حسابداري‬  

change in accounting principle

‫تغيير در اصل (اصول) حسابداري‬  

change in equity
‫تغيير در حقوق مالكيت‬  
‫‪change in reporting entity‬‬
‫‪  ‬تغيير در شخصيت گزارشگري واحد اقتصادي‬

‫‪chaos theory‬‬
‫‪  ‬نظريه (تئوري) آشوب‬

‫‪chapter summary‬‬
‫‪  ‬خالصه فصل‬

‫‪character‬‬
‫‪  ‬خصوصيات اخالقي شخصيت‬

‫‪character classification‬‬
‫‪  ‬طبقه بندي بر مبناي خصوصيات‪ j‬اخالقي‬

‫‪characteristic line‬‬
‫‪  ‬خط مشخصه‬

‫‪charge off‬‬
‫‪  ‬به حساب هزينه منظور كردن حذف دارايي‬

‫‪charitable contributions‬‬
‫‪  ‬كمكهاي خيريه مشاركتهاي نيكوكارانه‬
chart of accounts
‫فهرست (نمودار) حسابها‬  

charter
‫منشور اساسنامه آيين نامه‬  

chartered accountant
‫( حسابدار رسمي (انگلستان‬  

chartered association of certified accountants (caca)

‫انجمن حسابداران خبره انگلستان‬  

chartist
‫متخصص رسم نمودار‬  

chattel mortgage
‫رهن اموال منقول‬  

check (cheque)
‫چك‬  

checking account
‫حساب جاري‬  

chi square test

 ‫‪  ‬آزمون كاي به توان دو‬

‫‪chief accountant‬‬
‫‪  ‬حسابدار ارشد حسابدار كل‬

‫)‪chief executive officer (ceo‬‬

‫‪  ‬مدير عامل‬

‫)‪chief financial officer (cfo‬‬

‫‪  ‬مدير ارشد مالي معاونت مالي‬

‫‪chief operating officer‬‬

‫‪  ‬مدير ارشد عملياتي‬

‫‪choice criterion‬‬
‫‪  ‬معيار انتخاب‬

‫‪choice theory‬‬
‫‪  ‬تئوري (نظريه ) انتخاب‬

‫‪chronological records‬‬
‫‪ (  ‬اسناد و مدارك زماني (تهيه شده برحسب زمان‬

‫)‪cia (certified internal auditor‬‬

‫‪  ‬حسابرسي داخلي خبره حسابرس رسمي داخلي‬
‫‪cia adapted‬‬
‫‪  ‬اقتباس شده از آزمون حسابرسان رسمي داخلي آمريكا‬

‫)‪cima (certificate in management accounting‬‬

‫‪  ‬گواهينامه رسمي حسابداري مديريت‬

‫)‪cincinnati stock exchange (cse‬‬

‫‪  ‬بورس سهام سين سيناتي‬

‫‪circulating capital‬‬
‫‪  ‬سرمايه در گردش سرمايه جاري‬

‫)‪cisa (certified information system auditor‬‬

‫‪  ‬حسابرس رسمي سيستمهاي رايانه اي اطالعاتي‬

‫‪claim on assets‬‬
‫‪  ‬ادعا بر داراييها‬

‫‪claim on income‬‬
‫‪  ‬ادعا بر سود‬

‫‪claimant‬‬
‫‪  ‬مدعي شاكي‬
claims
‫ادعاها‬  

clarity
‫شفافيت‬  

classes of inventories
‫انواع مختلف موجودي كاال طبقات مختلف موجودي كاال‬  

classes of transactions in the sales and collection cycle

‫گروه معامالت چرخه فروش و وصول مطالبات‬  

classical variables sampling

‫نمونه گيري سنتي بر اساس متغيرها‬  

classification error
‫اشتباه (خطاي) طبقه بندي‬  

classification error
‫اشتباه ناشي از طبقه بندي اقالم‬  

classified balance sheet

‫ترازنامه طبقه بندي شاه‬  

clean draft
 ‫برات بدون قيد و شرط‬  

clean report
‫( گزارش مقبول (حسابرسي‬  

clean surplus theory

‫تئوري مازاد خالص‬  

cleaning of the site

‫برچيدن كارگاه‬  

clearance certificate
‫برگ تصفيه حساب گواهي ترخيص‬  

clearinghouse
‫اتاق پاياپاي‬  

clerical accuracy
‫صحت محاسباتي‬  

client
‫مشتري صاحبكار‬  

client business risk

 ‫‪  ‬ريسك تجاري صاحبكار‬

‫‪closed end fund‬‬

‫‪ (  ‬صدوق مشترك سرمايه گذاري با سرمايه محدود (ثابت‬

‫‪closed end investment company‬‬

‫‪  ‬شركت سرمايه گذاري با سرمايه محدود )ثابت)‬

‫‪closely held corporation‬‬

‫‪  ‬شركت سهامي خاص‬

‫‪closing the books process‬‬

‫‪  ‬فرآيند بستن حسابها و دفاتر‬

‫‪closing balance‬‬
‫‪  ‬مانده آخر دوره‬

‫‪closing day‬‬
‫‪  ‬روز بستن حسابها آخرين روز دوره حسابداري‬

‫‪closing entries‬‬
‫‪  ‬ثبتهاي بستن حسابها‬

‫‪closing the accounts‬‬

‫‪  ‬بستن حسابها‬
‫)‪cma (certified management accountant‬‬
‫‪  ‬حسابدار رسمي مديريت‬

‫‪cma adapted‬‬
‫‪  ‬اقتباس شده از آزمون حسابداران رسمي مديزيت امريكا‬

‫‪co ownership‬‬
‫‪  ‬مالكيت مشاع ‪ /‬مشترك‬

‫‪code of conduct‬‬
‫‪  ‬آئين رفتار و كردار حرفه اي‬

‫‪code of ethics‬‬
‫‪  ‬آئين رفتار حرفه اي‬

‫‪code of professional conduct‬‬

‫‪  ‬آئين رفتار حرفه اي‬

‫‪codependency‬‬
‫‪  ‬وابستگي متقابل‬

‫‪codification approach‬‬
‫‪  ‬رويكرد ‪ /‬ديدگاه قانوني‬
coding the books
‫كدبندي كردن دفاتر‬  

coefficient of correlation
‫ضريب همبستگي‬  

coefficient of determination
‫ضريب تعيين (تشخيص‬  

coefficient of nondetermination
‫ضريب عدم تعيين (تشخيص‬  

coefficient of nondetermination
‫ضريب عدم تعيين (تشخيص‬  

coefficient of variation (cv)

‫(ضريب تغيير(ات‬  

coincident indicators
‫شاخص هاي همزمان‬  

collateral trust bonds

‫اوراق قرضه اماني رهني‬  

collectability
 ‫قابليت وصول‬  

collection from customers

‫وصولي از مشتريان‬  

collection method
‫روش وصول‬  

collection policy
‫سياست وصول مطالبات‬  

collusion
‫همدستي تباني‬  

collusive pricing
‫قيمت گذاري تباني شده‬  

columnar journal
‫دفتر روزنامه چندستوني‬  

combined financial statements

‫صورتهاي مالي تركيبي‬  

combined leverage
‫اهرم مركب‬  
‫‪combining contracts‬‬
‫‪  ‬ادغام كردن قراردادها‬

‫‪comfort letter‬‬
‫‪  ‬تاييديه حسابرس مستقل نامه اطمينان دهي‬

‫‪commander theory‬‬
‫‪  ‬تئوري مديريت نظريه سلسله مراتب‬

‫‪commercial credit‬‬
‫‪ (  ‬اعتبار تجاري (بازرگاني‬

‫‪commercial paper‬‬
‫‪  ‬سند تجاري سند بازرگاني‬

‫‪commission‬‬
‫‪  ‬حق الزحمه كارمزد كميسيون‬

‫‪commission rate‬‬
‫‪  ‬درصد كميسيون درصد حق الزحمه‬

‫‪commitment‬‬
‫‪  ‬تعهد‬
‫‪commitment fee‬‬
‫‪  ‬هزينه بهره مانده اعتباراستفاده نشده‬

‫‪commitments‬‬
‫‪  ‬تعهدات‬

‫‪committed cost‬‬
‫‪  ‬هزينه ‪ /‬مخارج تعهد شده‬

‫‪committed fixed expenses‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي ثابت تعهد شده‬

‫)‪committee on accounting procedures (cap‬‬

‫‪  ‬كميته تدوين روشهاي حسابداري‬

‫‪commodity bond note‬‬

‫‪  ‬اراق قرضه ‪ /‬اسناد منتشره به پشتوانه موجودي كاال‬

‫)‪common body of knowledge (cbk‬‬

‫‪  ‬مجموعه اي از دانش متعارف‬

‫‪common cost‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي عمومي هزينه مشترك‬

‫‪common factor‬‬
 ‫‪  ‬عامل مشترك‬

‫‪common fixed expenses‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي ثابت عمومي هزينه هاي ثابت مشترك‬

‫‪common law‬‬
‫‪  ‬عرف حقوقي‬

‫‪common sense‬‬
‫‪  ‬عقل سليم درك عمومي‬

‫‪common size balance sheet‬‬

‫‪  ‬ترازنامه همگن شده ترازنامه هم مقياس‬

‫‪common size statements‬‬

‫‪ (  ‬صورتهاي مالي هم مقياس (همگن شده‬

‫‪common stock‬‬
‫‪  ‬سهم عادي‬

‫)‪common stock equivalents (cses‬‬

‫‪  ‬معادلهاي سهام عادي‬

‫‪common stock valuation‬‬

 ‫‪  ‬تعيين ارزش سهام عادي‬

‫‪common stock valuation‬‬

‫‪  ‬تعيين ارزش سهام عادي‬

‫‪commonly controlled companies‬‬

‫‪  ‬شركتهاي تحت كنترل مديريت واحد‬

‫‪communicating the results‬‬

‫‪  ‬گزارشگري نتايج انتقال نتايج‬

‫‪communication skills‬‬
‫‪  ‬مهارتهاي ارتباطي‬

‫‪companies under common management‬‬

‫‪  ‬شركتهاي تحت مديريت مشترك ‪ /‬واحد شركتهاي زير نظر مديريت واحد‬

‫‪company‬‬
‫‪  ‬شركت‬

‫‪company accounts‬‬
‫‪  ‬صورتهاي مالي شركت اصطالح (انگليسي) حسابهاي شركت‬

‫‪company promoter‬‬
‫‪  ‬موسس شركت بنيانگذار شركت‬
company's acts
‫قانون شركتها‬  

comparability
‫قابليت مقايسه مقايسه پذيري‬  

comparable
‫قابل مقايسه‬  

comparative analysis
‫تجزيه و تحليل مقايسه اي‬  

comparative balance sheet

‫ترازنامه مقايسه اي‬  

comparative financial statements

‫صورتهاي مالي مقايسه اي‬  

comparative negligence
‫سهل انگاري دو طرفه قصور متقابل‬  

compare
‫مقايسه كردن‬  

comparison schedule
 ‫‪  ‬كاربرگ مقايسه اي جدول مقايسه‬

‫‪compatible accounting information systems‬‬

‫‪  ‬سيستمهاي اطالعاتي حسابداري سازگار‬

‫‪compensated absences‬‬
‫‪  ‬ذخيره بازخريد مرخصي كاركنان‬

‫‪compensating balance‬‬
‫‪  ‬مانده جبراني‬

‫‪compensation‬‬
‫‪  ‬حقوق ومزايا جبران خدمات‬

‫‪compensation expense‬‬
‫‪  ‬هزينه تخفيف تشويقي هزينه حقوق و مزايا‬

‫‪compensation strategy‬‬
‫‪  ‬استراتژي حقوق و مزايا استراتژي جبران خدمات‬

‫‪compensatory controls‬‬
‫‪  ‬كنترلهاي جبراني‬

‫‪compensatory evidential matter‬‬

 ‫ جبران كننده‬/ ‫شواهد جبراني‬  

compensatory plan
‫طرح جبران خدمات‬  

competence of evidence
‫قابل قبول بودن شواهد‬  

competent evidential matter

)‫شواهد قابل قبول (قابل اطمينان‬  

competing hypotheses
‫فرضيه هاي رقيب‬  

competing theories
‫تئوري هاي رقيب‬  

competitive bidding
‫مناقصه رقابتي‬  

competitive tendering from an open list

‫مناقصه عمومي‬  

competitive tendering from selected list

‫مناقصه محدود‬  
compilation of financial statements
‫تهيه و تنظيم صورتهاي مالي‬  

compilation services
‫خدمات تهيه و تنظيم صورتهاي مالي‬  

complementary services
‫خدمات مكمل‬  

complete audit
‫حسابرسي جامع (كامل) رسيدگي كامل‬  

complete market
‫ كارآ‬/ ‫بازار كامل‬  

completed contract method

‫روش تكميل قرارداد روش كار تكميل شده‬  

completed performance method

‫روش تكميل عملكرد‬  

completeness
‫كامل بودن تماميت‬  
completing the engagement checklist
‫تكميل كردن چك ليست كنترلهاي داخلي‬  

completion of the work

‫تكميل كار‬  

complex capital structure

‫ساختار پيچيده سرمايه‬  

compliance audit
‫حسابرسي رعايت‬  

compliance error
‫اشتباه رعايت‬  

compliance test
‫آزمون رعايت‬  

compliance testing
‫آزمون رعايت نام ديگر آزمون كنترلها‬  

compliance with
... ‫ انطباق با‬... ‫رعايت‬  

component of business
 ‫‪  ‬بخشي از واحد تجاري‬

‫‪component percentage‬‬
‫‪  ‬درصد حزء به كل‬

‫‪composite contribution margin‬‬

‫‪  ‬حاشيه فروش مركب ‪ /‬كل‬

‫‪composite depreciation‬‬
‫‪  ‬استهالك گروهي دارايي هاي غير مشابه‬

‫‪compound amount‬‬
‫‪  ‬مجموع اصل و فرع وام مبلغ انباشته‬

‫‪compound financial instrument‬‬

‫‪  ‬اوراق بهادار مالي دوگانه ‪ /‬مركب‬

‫‪compound interest‬‬
‫‪  ‬بهره مركب‬

‫‪compound interest method‬‬

‫‪  ‬روش بهره مركب‬

‫‪compounding‬‬
‫‪  ‬انباشتن فرايند محاسبه بهره مركب فرايند انباشته بهره وري بهره‬
compounding of interest
‫دفعات محاسبه بهره در سال انباشته بهره‬  

compounding period
‫دوره انباشتن بهره روي بهره دوره محاسبه بهره مركب‬  

comprehensive accounting dictionary

‫فرهنگ جامع حسابداري‬  

comprehensive audit
‫حسابرسي جامع‬  

comprehensive basis of accounting

‫مبناي جامع حسابداري‬  

comprehensive income
‫سود جامع‬  

comprehensive income statement

‫صورت سود و زيان جامع‬  

comprehensive management dictionary

‫فرهنگ جامع مديريت‬  
‫‪comprehensive recognition‬‬
‫‪  ‬شناسايي جام‬

‫‪comprehensive reconciliation‬‬
‫‪  ‬مغايرت گيري جامع‬

‫‪compustat‬‬
‫‪  ‬بانك اطالغاتي رايانه اي اوراق بهادار و صورتهاي مالي شركتهاي سهامي عام‬
‫در آمريكا‬

‫‪computation‬‬
‫‪  ‬محاسبه‬

‫)‪computed upper exception rate (cuer‬‬

‫‪  ‬حد باالي ضريب انحراف محاسبه شده باالترين حد محاسبه شده ضريب‬
‫انحراف‬

‫)‪computer assisted audit techniques (caat‬‬

‫‪  ‬فنون حسابرسي به كمك رايانه‬

‫)‪computer aided design (cad‬‬

‫‪  ‬طراحي به كمك رايانه‬

‫)‪computer aided manufacturing (cam‬‬

‫‪  ‬توليد به كمك رايانه‬
computer assisted audit
‫حسابرسي به كمك رايانه‬  

computer assisted trading system (cats)

‫سيستم خريد و فروش به كمك رايانه‬  

computer integrated manufacturing (cim) system

‫سيستم توليد هماهنگ با كامپيوتر‬  

computer audit
‫حسابرسي رايانه‬  

computer audit programme

‫برنامه حسابرسي رايانه اي‬  

computer centre audit

‫حسابرسي مركز رايانه‬  

computer fraud
‫قلب رايانه اي‬  

computer integrated manufacturing (clm)

‫توليد كنترل شده از طريق رايانه‬  
computer software costs
‫هزينه هاي نرم افزارهاي رايانه اي‬  

computerized accounting system

‫سيستم حسابداري رايانه اي‬  

concentration banking
‫نظام بانكداري متمركز‬  

conceptual framework
‫چارچوب نظري ساختار مفهومي‬  

conceptual framework project

‫پروژه چارچوب نظري‬  

concern
‫دغدغه واحد اقتصادي‬  

concluding remarks
‫نتيجه گيري‬  

concurrent engineering
‫مهندسي همزمان‬  

condensed balance sheet

 ‫( ترازنامه فشرده (خالصه شده‬  

conditional receivable payable

‫ پرداختني هاي مشروط‬/ ‫مطابات‬  

conference method
‫روش برگزاري همايش‬  

confidence index
‫شاخص اطمينان‬  

confidence interval
‫فاصله اطمينان‬  

confidence level
‫سطح اطمينان ضريب اطمينان‬  

confidential
‫محرمانه‬  

confidential information
‫اطالعات محرمانه‬  

confidentiality
 ‫‪  ‬رازداري محرمانه بودن‬

‫‪confidentiality principle‬‬
‫‪  ‬اصل رازداري ‪ /‬محرمانه بودن اطالعات صاحبكار‬

‫‪confirm‬‬
‫‪  ‬تائيد كردن‬

‫‪confirmation‬‬
‫‪  ‬تاييديه‬

‫‪confirmation request‬‬
‫‪  ‬درخواست تاييديه‬

‫‪conflict of interest‬‬
‫‪  ‬تضاد منافع‬

‫‪conflicting objectives‬‬
‫‪ (  ‬اهداف متناقض (متضاد‬

‫‪confrontation strategy‬‬
‫‪  ‬استراتژي مواجهه‬

‫‪congeneric merger‬‬
‫‪  ‬ادغام واحدهاي اقتصادي فعال در زمينه هاي مختلف تجاري‬
‫‪conglomeration‬‬
‫‪  ‬ادغام نامتجانس (ناهمگن) مجتمع‬

‫‪connecting affiliated relationship‬‬

‫‪  ‬رابط واحدهاي فرعي وابسته‬

‫‪consequences‬‬
‫‪  ‬پيامدهاي اقتصادي‬

‫‪conservatism‬‬
‫‪  ‬محافظ كاري احتياط‬

‫‪conservative current asset strategy‬‬

‫‪  ‬راهبرد‪ /‬استراتژي محافظه كارانه در مورد داراييهاي جاري‬

‫‪conservative current liability strategy‬‬

‫‪  ‬راهبرد‪ /‬استراتژي محافظه كارانه در مورد بدهيهاي جاري‬

‫‪conservative estimation‬‬
‫‪  ‬برآورد محافظه كارانه تخمين محتاطانه‬

‫‪conservative growth‬‬
‫‪  ‬رشد محافظه كارانه‬

‫‪conservative strategy‬‬
 ‫‪  ‬استراتژي محافظه كارانه‬

‫‪conservative valuation‬‬
‫‪  ‬ارزشگذاري محافظه كارانه‬

‫‪conservative view‬‬
‫‪  ‬ديدگاه‪ /‬نگرش محافظه كارانه‬

‫‪conservative working capital strategy‬‬

‫‪  ‬راهبرد‪ /‬استراتژي محافظه كارانه در مورد سرمايه در گردش‬

‫‪consideration paid‬‬
‫‪  ‬مابه ازاء پرداختي‬

‫‪consignee‬‬
‫‪  ‬حق العمل كار‬

‫‪consignment‬‬
‫‪  ‬حق العمل كاري فروش كاالي اماني‬

‫‪consignor‬‬
‫‪  ‬آمر‬

‫‪consistency‬‬
 ‫ثبات رويه يكنواختي‬  

consistency principle
‫اصل ثبات رويه‬  

console
‫اوراق قرضه مادام العمر‬  

consolidated accounts
‫( صورتهالي مالي تلفيقي (اصطالح انگليسي ها‬  

consolidated balance sheets after acquisition

‫ترازنامه تلفيقي پس از تحصيل‬  

consolidated entities
‫واحدهاي تلفيقي‬  

consolidated financial statements

‫صورتهاي مالي تلفيقي‬  

consolidated income statement

‫صورت سود و زيان تلفيقي‬  

consolidated net assets

‫خالص دارايي هاي تلفيقي‬  
consolidated net income
‫سود خالص تلفيقي‬  

consolidated quotations system

‫سيستم يكپارچه تعيين قيمت (خريد و فروش) اوراق بهادار‬  

consolidated statement of cash flows

‫صورت جريانهاي نقدي تلفيقي صورت تلفيقي جريانهاي نقدي‬  

consolidated statements
‫صورتهاي (مالي) تلفيقي‬  

consolidated tax return

‫اظهارنامه مالياتي تلفيقي‬  

consolidation
‫تلفيق‬  

consolidation at acquisition
‫تلفيق در مقطع (تاريخ) تحصيل‬  

consolidation policy
‫سياست (خط مشي) تلفيق‬  
consolidation procedures
‫رويه هاي (روشهاي ) تلفيق‬  

consolidation techniques
‫تكنيك هاي تلفيق‬  

consolidation theories
‫تئوريهاي (نظريه هاي ) تلفيق‬  

constant
‫كامل ثابت پارامتر متغير ثابت‬  

constant dollar accounting

‫حسابداري بر مبناي دالر (لاير) ثابت‬  

constant gross margin percentage (nrv) method

‫روش ارزش خالص بازيافتني مبنتني بر درصد ثابت سود ناخالص‬  

constant gross margin percentage method

‫روش درصد ثابت سود ناخالص‬  

constant growth
‫رشد ثابت‬  

constant growth model

 ‫مدل مبتني بر رشد ثابت‬  

constant marginal utility

‫مطلوبيت نهايي ثابت‬  

constant purchasing power

‫قدرت خريد ثابت‬  

constant purchasing power

‫قدرت خريد ثابت‬  

constant term
‫ عامل ثابت‬/ ‫متغير‬  

constraining principles
‫اصول محدود كننده‬  

constraint
‫محدوديت عامل محدود كننده‬  

constraint set
‫مجموعه محدوديت‬  

construct validity
‫اعتبار ساختاري‬  
‫)‪construction in progress (cip‬‬
‫‪  ‬پيمان در جريان ساخت ساختمان در جريان تكميل‬

‫‪construction contracts‬‬
‫‪  ‬قراردادهاي پيمانكاري‬

‫‪construction defects‬‬
‫‪  ‬نقايص پيمان نقايص ساختماني‬

‫‪construction in process‬‬
‫‪ (  ‬پيمان (ساختمان) در جريان تكميل (ساخت‬

‫‪construction management‬‬
‫‪  ‬مديريت پيمان‬

‫‪constructive approach‬‬
‫‪  ‬رويكرد سازنده‬

‫‪constructive fraud‬‬
‫‪  ‬معادله تقلب تقلب ساختگي‬

‫‪constructive gains and losses‬‬

‫‪  ‬سود و زيانهاي (غير عملياتي) ساختگي‬
constructive retirement of bonds
‫ ابطال تصنعي اوراق قرضه‬/ ‫بازخريد‬  

constructive retirement of preferred stock

‫ ابطال تصنعي سهام ممتاز‬/‫بازخريد‬  

consumable life
‫عمر مفيد عمر قابل بهره برداري‬  

consumer price index (cpi)

‫شاخص قيمت مصرف كننده‬  

consumption ratio
‫نسبت مصرف‬  

contemplated total volume

‫حجم كل توليد مورد انتظار‬  

contemporary cost accounting system

‫ صنعتي معاصر‬/ ‫سيستم حسابداري بهاي تمام شده‬  

contemporary responsibility accounting

‫حسابداري سنجش مسئوليت معاصر‬  

contemporary theory
 ‫‪(  ‬تئوري معاصر (نوين‬

‫‪content validity‬‬
‫‪  ‬اعتبار محتوايي‬

‫‪contents in brief‬‬
‫‪  ‬چكيده فهرست مندرجات خالصه فهرست مطالب‬

‫‪contingencies‬‬
‫‪  ‬رويدادهاي احتمالي‬

‫‪contingency‬‬
‫‪  ‬احتمالي اقتضايي‬

‫‪contingent fees‬‬
‫‪  ‬حق الزحمه مشروط حق الزحمه احتمالي‬

‫‪contingent immunization‬‬
‫‪  ‬مصون سازي احتمالي ‪ /‬مشروط‬

‫‪contingent liability‬‬
‫‪  ‬بدهي احتمالي بدهي مشروط‬

‫‪contingent loss‬‬
 ‫‪  ‬زيان احتمالي ز يان مشروط‬

‫‪contingent pay‬‬
‫‪  ‬پرداخت احتمالي (حق الزحمه) مشروط‬

‫‪contingently issuable common shares‬‬

‫‪  ‬سهام عادي قابل انتشار مشروط‬

‫‪contingently issuable shares‬‬

‫‪ (  ‬سهام قابل انتشار مشروط (احتمالي‬

‫‪continued loss‬‬
‫‪  ‬زيان مستمر‬

‫‪continuing auditor‬‬
‫‪  ‬حسابرسي دائم‬

‫‪continuing franchise fee‬‬

‫‪  ‬حق الزحمه دائم حق االمتياز فروش‬

‫‪continuing investment‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاري مستمر‬

‫‪continuing operations‬‬
‫‪  ‬عمليات مستمر‬
continuity assumption
‫فرض تداوم فعاليت‬  

continuous audit
‫حسابرسي مستمر‬  

continuous budgeting
‫بودجه بندي مستمر‬  

continuous improvement
‫بهبود مستمر‬  

continuous improvement standard cost

‫هزينه استاندارد بهبود مستمر‬  

continuous life
‫عمر دائم عمر نامحدود‬  

continuous market
‫بازار مستمر‬  

continuous pricing function

‫كاركرد قيمت گذاري مستمر‬  
continuous replenishment
‫تجديد مستمر‬  

contra account
‫حساب متقابل حساب كاهنده‬  

contra asset
‫حساب كاهنده دارايي حساب متقابل دارايي‬  

contra claim
‫ادعاي متقابل‬  

contra equity approach

‫روش كاهنده حقوق صاحبان سهام‬  

contra memorandum accounts

‫طرف حسابهاي انتظامي‬  

contract documents
‫ اسناد و مدارك قرارداد‬/ ‫مستندات‬  

contract interest rate

‫نرخ بهره قرارداد‬  

contract manufacturer
 ‫‪  ‬توليد كنده قرارداد مجري پيمان‬

‫‪contract on a cost plus fee basis‬‬

‫‪  ‬قرارداد مبتني بر بهاي تمام شده باضافه درصدي حق الزحمه‬

‫‪contract period‬‬
‫‪  ‬دوره ‪ /‬طول مدت قرارداد‬

‫‪contract sum‬‬
‫‪  ‬كل‪ /‬مجموع قرارداد‬

‫‪contract terms‬‬
‫‪  ‬شرايط قرارداد‬

‫‪contract vendor‬‬
‫‪  ‬فروشنده قرارداد‬

‫‪contract works‬‬
‫‪  ‬كارهاي پيمان‬

‫‪contracting costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي (تنظيم يا عقد) قرارداد‬

‫‪contractor‬‬
‫‪  ‬پيمانكار‬
‫‪contractual agreement‬‬
‫‪  ‬توافق قراردادي‬

‫‪contractual obligations‬‬
‫‪  ‬تعهدات قراردادي‬

‫‪contractual restrictions‬‬
‫‪  ‬محدوديت هاي قراردادي محدوديت هاي مبتني بر شرايط ‪ /‬مفاد قراردادها‬

‫‪contractual rights‬‬
‫‪  ‬حقوق مالكانه قراردادي‬

‫‪contributed capital‬‬
‫‪  ‬سرمايه پرداخت شده‬

‫‪contributed capital in excess of par‬‬

‫‪  ‬سرمايه پرداخت شده مازاد بر ارزش اسمي صرف سهام‬

‫‪contribution in kind‬‬
‫‪  ‬آورده غير نقدي سرمايه گذاري غير نقدي‬

‫‪contribution income statement‬‬

‫‪  ‬صورت سود و زيان تهيه شده بر اساس روش حاشيه فروش‬
contribution margin
‫حاشيه فروش‬  

contribution margin income statement

‫صورت سود و زيان تهيه شده بر اساس روش حاشيه فروش‬  

contribution margin per unit

‫حاشيه فروش هر واحد محصول‬  

contribution margin percentage

‫درصد حاشيه فروش‬  

contribution margin ratio (cmr)

‫نسبت حاشيه فروش‬  

contribution margin variance

‫انحراف (مغايرت) حاشيه فروش‬  

contribution per unit

‫حاشيه فروش هر واحد محصول‬  

contributions
‫آورده ها سرمايه پرداخت شده مشاركتها‬  

contributory negligence
 ‫‪  ‬سهل انگاري متقابل‬

‫‪control‬‬
‫‪  ‬كنترل‬

‫‪control account‬‬
‫‪(  ‬حساب كنترل (كنترلي‬

‫‪control activities‬‬
‫‪  ‬فعاليتهاي كنترلي‬

‫‪control chart‬‬
‫‪  ‬نمودار كنترل‬

‫‪control costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي كنترل كنترل هزينه ها‬

‫‪control environment‬‬
‫‪  ‬محيط كنترلي ‪ /‬كنترل‬

‫‪control factor unit‬‬

‫‪  ‬واحد (عامل) كنترل‬

‫‪control limits‬‬
 ‫‪  ‬محدوديتها كنترلي محدود كنترل‬

‫‪control objectives‬‬
‫‪  ‬اهداف كنترلي ‪ /‬كنترل‬

‫)‪control risk (cr‬‬

‫‪  ‬ريسك كنترل‬

‫‪control risk matrix‬‬

‫‪  ‬ماتريس ريسك كنترل‬

‫‪control total‬‬
‫‪  ‬جمع كنترل‬

‫‪controllability‬‬
‫‪  ‬قابليت كنترل‬

‫‪controllable costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي قابل كنترل‬

‫‪controllable variance‬‬
‫‪  ‬انحراف قابل كنترل‬

‫‪controller‬‬
‫‪  ‬مدير امور مالي كنترولر‬
controlling
‫كنترل‬  

controlling interest
‫حق كنترل سهامداران حاكم‬  

controversial issues
‫موضوعات جنجالي مباحث بحث برانگيز‬  

conventional approach
‫(رويكرد مرسوم روش سنتي (متداول‬  

conventional retail
‫ سنتي‬/ ‫خرده فروشي مرسوم‬  

conventional retail inventory method

‫روش سنتي خرده فروشي‬  

conversion
‫تبديل‬  

conversion cost
‫بهاي (هزينه) تبديل‬  

conversion costs
 ‫هزينه هاي تبديل‬  

conversion of debt to equity

‫( به سرمايه (مثال اوراق قرضه يا مشاركت به سهام‬  

conversion of foreign currencies

‫ اقالم ارزي‬/ ‫تبديل ارزها‬  

conversion premium
‫صرف تبديل‬  

conversion privilege
‫امتياز تبديل‬  

conversion to equity method

‫ ارزش ويژه‬/ ‫روش تبديل به سهام‬  

convertibility risk
‫ريسك قابليت تبديل‬  

convertible
‫قابل تبديل‬  

convertible bonds
 ‫اوراق قرضه قابل تبديل‬  

convertible debt
‫بدهي قابل تبديل‬  

convertible into common stock

‫قابل تبديل به سهام عادي‬  

convertible preferred stock

‫سهام ممتاز قابل تبديل‬  

convexity
‫تحدب‬  

cooking the books

‫حساب سازي كردن‬  

cooperative
‫تعاوني‬  

copyright
‫حق نشر حق تاليف‬  

core competencies
‫نقاط قوت كليدي‬  
‫‪core objective‬‬
‫‪  ‬هدف اصلي‬

‫‪corner portfolio‬‬
‫‪  ‬بهترين سرمايه گذاري مجموه پرتفوي بهينه پرتفوي گوشه‬

‫‪corporate bonds‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه شركتهاي سهامي‬

‫‪corporate charter‬‬
‫‪  ‬اساسنامه شركت سهامي‬

‫‪corporate debt securities‬‬

‫‪  ‬اوراق بهادار بدهي شركتهاي سهامي‬

‫‪corporate dividend policy‬‬

‫‪  ‬سياست تقسيم شود شركت سهامي‬

‫‪corporate finance‬‬
‫‪  ‬مديريت مالي شركتهاي سهامي‬

‫‪corporate financial structure‬‬

‫‪  ‬ساختار مالي شركتهاي سهامي‬
‫‪corporate governance‬‬
‫‪  ‬مديريت ‪ ،‬كنتر و نظارت بر امور شركت‬

‫‪corporate income tax‬‬

‫‪  ‬ماليت بر درآمد شركت‬

‫‪corporate insiders‬‬
‫‪  ‬افراد داخل شركت ‪ /‬افرادي كه به اطالعات داخلي شركت دسترسي دارند‬

‫‪corporate joint venture‬‬

‫‪  ‬مشاركت خاص سهامي سرمايه گذاري مخاطره آميز در قالب يك شركت‬
‫سهامي‬

‫‪corporate loans‬‬
‫‪  ‬وامهاي شركت‬

‫‪corporate minutes‬‬
‫‪  ‬صورتحساب شركت‬

‫‪corporate secretary‬‬
‫‪  ‬دبير ‪ /‬منشي شركت‬

‫‪corporate social accounting‬‬

‫‪  ‬حسابداري سنجش مسئوليت اجتماعي شركتهاي سهامي‬
corporation
‫شركت سهامي‬  

corrected cash balance

‫مانده اصالح شده وجه نقد‬  

correcting entries
‫ثبتهاي اصالحي‬  

corrective actions
‫اقدامات اصالحي‬  

corrective controls
‫كنترلهاي اصالح كننده‬  

correlation
‫همبستگي‬  

correlation analysis
‫تجزيه و تحليل همبستگي‬  

correlation coefficient
‫ضريب همبستگي‬  

corresponding documents
 ‫‪  ‬مستندات مربوط‬

‫‪corresponding figures‬‬
‫‪  ‬ارقام مشابه ‪ /‬متناظر‬

‫‪corridor approach‬‬
‫‪  ‬روش يا رويكرد دهليز رويكرد باريكراه‬

‫‪corroborating evidence‬‬
‫‪  ‬شواهد مكمل شواهد تاييد كننده‬

‫‪corroborating evidential matter‬‬

‫‪  ‬شواهد تاييد كننده شواهد مكمل‬

‫‪corruption‬‬
‫‪  ‬ارتشاء‬

‫‪cost‬‬
‫‪  ‬بهاي تمام شده هزينه‬

‫‪cost plus method‬‬

‫‪  ‬روش بهاي تمام شده باضافه درصد معيني سود‬

‫‪cost recovery method‬‬

 ‫‪  ‬روش بازيافت بهاي تمام شده‬

‫‪cost to cost method‬‬

‫‪  ‬روش هزينه به هزينه‬

‫‪cost accounting‬‬
‫‪  ‬حسابداري بهاي تمام شده حسابداري صنعتي‬

‫‪cost accounting controls‬‬

‫‪ (  ‬كنترلهاي حسابداري بهاي تمام شده (صنعتي‬

‫‪cost accounting information‬‬

‫‪ (  ‬اطالعات حسابداري بهاي تمام شده (صنعتي‬

‫‪cost accounting records‬‬

‫‪ (  ‬اسناد و مدارك حسابداري بهاي تمام شده (صنعتي‬

‫)‪cost accounting standards board (casb‬‬

‫‪ (  ‬هيات تدوين استانداردهاي حسابداري بهاي تمام شده (صنعتي‬

‫‪cost accounting system‬‬

‫‪  ‬سيستم حسابداري بهاي تمام شده سيستم حسابداري صنعتي‬

‫‪cost accumulation‬‬
‫‪  ‬گردآوري (انباشت) هزينه‬
‫‪cost accuracy‬‬
‫‪  ‬صحبت بهاي تمام شده‬

‫‪cost advantage‬‬
‫‪  ‬مزيت بهاي تمام شده مزيت هزينه اي‬

‫‪cost allocation‬‬
‫‪  ‬تخصيص هزينه‬

‫‪cost allocation base‬‬

‫‪  ‬مبناي تخصيص هزينه‬

‫)‪cost and freight (c&f‬‬

‫‪  ‬بهاي تمام شده و هزينه كرايه حمل‬

‫‪cost assignment‬‬
‫‪  ‬تسهيم هزينه‬

‫‪cost avoidance‬‬
‫‪  ‬اجتناب از هزينه‬

‫‪cost based prices‬‬

‫‪  ‬قيمتهاي مبتني بر بهاي تمام شده‬
‫‪cost behavior‬‬
‫‪  ‬رفتار هزينه‬

‫‪cost behavior pattern‬‬

‫‪  ‬الگوي رفتار هزينه‬

‫‪cost benefit analysis‬‬

‫‪  ‬تجزيه و تحليل هزينه منفعت‬

‫‪cost benefit approach‬‬

‫‪  ‬روش تجزيه و تحليل هزينه منفعت‬

‫‪cost center‬‬
‫‪  ‬مركز هزينه‬

‫‪cost consciousness‬‬
‫‪  ‬آگاهي از هزينه هشياري از هزينه‬

‫‪cost control system‬‬

‫‪(  ‬سيستم كنترل هزينه (بهاي تمام شده‬

‫‪cost driver‬‬
‫‪  ‬محرك هزينه عامل ايجاد (وقوع) هزينه موجد هزينه‬

‫‪cost driver analysis‬‬

 ‫‪  ‬تجزيه و تحليل محرك (هاي) هزينه‬

‫‪cost effective‬‬
‫‪  ‬مقرون به صرفه اقتصادي‬

‫‪cost elements‬‬
‫‪ (  ‬عناصر بهاي تمام شده (هزينه‬

‫‪cost estimation‬‬
‫‪  ‬برآورد (تخمين) هزينه (بهاي تمام شده)‬

‫‪cost flow‬‬
‫‪  ‬جريان گردش بهاي تمام شده ‪ /‬هزينه‬

‫‪cost flow assumptions‬‬

‫‪  ‬مفروضات جريان گردش هزينه‬

‫‪cost formula‬‬
‫‪ (  ‬فرمول هزينه (بهاي تمام شده‬

‫‪cost hierarchy‬‬
‫‪  ‬سلسله مراتب هزينه‬

‫‪cost incidence‬‬
 ‫‪  ‬انجام (تحمل) هزينه رخداد (وقوع) هزينه‬

‫‪cost incurred‬‬
‫‪  ‬هزينه متحمله هزينه انجام شده بهاي تمام شده متحمله‬

‫‪cost indifference point‬‬

‫‪ (  ‬نقطه بي تفاوتي بهاي تمام شده (هزينه‬

‫‪cost leadership‬‬
‫‪ (  ‬رهبري هزينه (بهاي تمام شده‬

‫‪cost management‬‬
‫‪ (  ‬مديريت هزينه (بهاي تمام شده‬

‫‪cost management information system‬‬

‫‪  ‬سيستم اطالعاتي مديريت هزينه ‪ /‬بهاي تمام شده‬

‫)‪cost management system (cms‬‬

‫‪  ‬سيستم مديريت هزينه ‪ /‬بهاي تمام شده‬

‫‪cost measurement‬‬
‫‪ (  ‬اندازه گيري هزينه (بهاي تمام شده‬

‫‪cost method‬‬
‫‪  ‬روش بهاي تمام شده‬
‫‪cost minimization‬‬
‫‪ (  ‬حداقل كردن هزينه (بهاي تمام شده‬

‫‪cost object‬‬
‫‪  ‬موضوع هزينه‬

‫‪cost of acquisition‬‬
‫‪  ‬بهاي تمام شده تحصيل‬

‫‪cost of bank loans‬‬

‫‪  ‬هزينه وامهاي بانكي‬

‫‪cost of borrowing‬‬
‫‪  ‬هزينه استقراض‬

‫‪cost of capital‬‬
‫‪  ‬هزينه (بهاي تمام شده) سرمايه‬

‫‪cost of goods available for sale‬‬

‫‪  ‬بهاي تمام شده كاالي آماده براي فروش‬

‫‪cost of goods sold‬‬

‫‪  ‬بهاي تمام شده كاالي فروش رفته‬

‫‪cost of living index‬‬

 ‫‪  ‬شاخص هزينه زندگي‬

‫‪cost of long term debt‬‬

‫‪  ‬هزينه بدهي بلند مدت‬

‫‪cost of production report‬‬

‫‪  ‬گزارش هزينه توليد‬

‫‪cost of quality‬‬
‫‪  ‬هزينه كيفيت‬

‫‪cost of resource usage‬‬

‫‪  ‬هزينه مصرف منابع‬

‫‪cost of unused activity‬‬

‫‪  ‬هزينه فعاليت مصرف نشده‬

‫‪cost of work certified‬‬

‫‪  ‬بهاي تمام شده (هزينه) كار تاييد شده‬

‫‪cost per purchase order‬‬

‫‪  ‬هزينه (بهاي تمام شده) هر بار سفارش خريد‬

‫‪cost per unit‬‬

 ‫‪  ‬بهاي تمام شده هر واحد محصول هزينه هر واحد محصول‬

‫‪cost plus contract‬‬

‫‪  ‬قرارداد اماني قرارداد مبتني بر بهاي تمام شده باضافه درصدي سود‬

‫‪cost plus fixed fee contract‬‬

‫‪  ‬قراراداد مبتني بر بهاي تمام شده باضافه حق الزحمه ثابت‬

‫‪cost pool‬‬
‫‪  ‬مركز هزينه مخزن هزينه‬

‫‪cost prediction‬‬
‫‪  ‬پيش بيني بهاي تمام شده ‪ /‬هزينه‬

‫‪cost predictions‬‬
‫‪  ‬پيش بيني اقالم بهاي تمام شده پيش بيني هزينه‬

‫‪cost presentation‬‬
‫‪  ‬نحوه ارائه ‪ /‬انعكاس هزينه‬

‫‪cost reconciliation‬‬
‫‪  ‬مغايرت گيري هزينه‬

‫‪cost reduction‬‬
‫‪  ‬تقليل هزينه كاهش بهاي تمام شده‬
‫‪cost saving‬‬
‫‪ (  ‬صرفه جويي در بهاي تمام شده (هزينه‬

‫‪cost structure‬‬
‫‪ (  ‬ساختار هزينه (ساختار بهاي تمام شده‬

‫‪cost system‬‬
‫‪  ‬سيستم هزينه يابي سيستم بهاي تمام شده‬

‫‪cost tables‬‬
‫‪  ‬جداول هزينه‬

‫‪cost to be capitalized‬‬
‫‪ (  ‬مخارجي كه بايد سرمايه اي شود (يعني به حساب دارايي منظور شود‬

‫‪cost tracing‬‬
‫‪  ‬رديابي هزينه‬

‫)‪cost volume profit (cvp‬‬

‫‪  ‬هزينه حجم سود‬

‫‪cost volume profit (cvp) analysis‬‬

‫‪  ‬تجزيه و تحليل رابط بين هزينه حجم سود‬
cost volume profit graph
‫نمودار رابطه هزينه حجم سود‬  

cost without fee contract

‫قرارداد مبتني بر بهاي تمام شده بدون حق الزحمه‬  

cost, insurance and freight (cif)

‫ بيمه و كرايه حمل تا بندر مقصد‬،‫قيمت كاال‬  

costing system refinement

‫اصالح سيستم هزينه يابي‬  

costs domestic traveling

‫هزينه هاي مسافرات داخلي‬  

costs advertisement
‫هزينه هاي تبليغات‬  

costs annual bonus

‫هزينه هاي پاداش ساالنه‬  

costs bank commission

‫هزينه هاي كارمزد بانك‬  

costs child allowance

 ‫‪  ‬هزينه هاي حق اوالد‬

‫‪costs cleaning‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي نظافت‬

‫‪costs electricity‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي برق‬

‫‪costs entertainment‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي پذيرايي‬

‫‪costs launch & canteen‬‬

‫‪  ‬هزينه ناهار و رستوارن ‪ /‬آبدارخانه‬

‫‪costs of quality‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي كيفيت‬

‫‪costs printed matters‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي تكثير و صحافي جزوه‬

‫‪costs subsequent to acquisition‬‬

‫‪  ‬مخارج بعد از تحصيل‬

‫‪costs to date‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي (مخارج) انجام شده تا به اين تاريخ‬
‫‪costs traveling to abroad‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي مسافرت خارجي‬

‫‪counter claim‬‬
‫‪  ‬ادعاي متقابل‬

‫‪counterbalancing errors‬‬
‫‪  ‬اشتباهاتي كه يكديگر را خنثي مي كنند اشتباهات موازنه اي‬

‫‪counterparty risk‬‬
‫‪  ‬ريسك طرف مقابل‬

‫‪coupon payment‬‬
‫‪  ‬پرداخت بهره‬

‫‪coupon rate‬‬
‫‪  ‬نرخ بهره‬

‫‪covariance‬‬
‫‪  ‬كوواريانس‬

‫)‪cpa (certified public accountant‬‬

‫‪  ‬حسابدار رسمي حسابرس مستقل‬
‫‪cpa adapted‬‬
‫‪  ‬اقتباس شده از آزمون حسابداران رسمي آمريكا‬

‫‪cpa uniform examinations‬‬

‫‪  ‬آزمونهاي سراسري حسابداران رسمي آمريكا‬

‫‪cpa vision process‬‬

‫‪  ‬فرايند تجسم نقش حسابرسان مستقل‬

‫‪cpa web trust services‬‬

‫‪  ‬خدمات اطمينان دهي حسابرسان مستقل ‪ /‬حسابداران رسمي در اينترنت‬

‫‪credit‬‬
‫‪  ‬بستانكار نسيه اعتباري‬

‫‪credit balance‬‬
‫‪  ‬مانده بستانكار مانده اعتبار‬

‫‪credit card sales‬‬

‫‪  ‬فروش از طريق كارت اعتباري‬

‫‪credit department‬‬
‫‪  ‬دايره (واحد) اعتبارات‬

‫‪credit management‬‬
 ‫‪  ‬مديريت اعتبارات‬

‫‪credit manager‬‬
‫‪  ‬مدير اعتبارات‬

‫‪credit memo‬‬
‫‪  ‬اعالميه بستانكار‬

‫‪credit memorandum or credit memo‬‬

‫‪  ‬اعالميه بستانكار‬

‫‪credit policy‬‬
‫‪  ‬سياست اعتباري‬

‫‪credit standing‬‬
‫‪  ‬وضعيت اعتبار‬

‫‪credit terms‬‬
‫‪  ‬شرايط اعتبار دهي‬

‫‪creditor‬‬
‫‪  ‬اعتبار دهنده بستانكار‬

‫‪creditors‬‬
 ‫بستانكاران اعتبار دهندگان‬  

creditors' subsidiary ledger

‫دفتر معين بستانكاران‬  

creditors sundry
‫بستانكاران متفرقه‬  

criminal liability for accountants

‫ مدني حسابداران (حسابرسان‬/ ‫ جزائي‬/ ‫( مسئوليت كيفري‬  

critical perspective research

‫تحقيقات انتقادي‬  

critical event
‫( رويداد اصلي (حياتي‬  

critical event theory of revenue recognition

‫تئوري رويداد اساسي شناسايي درآمد‬  

critical path
‫مسير بحراني‬  

critical success factors

‫عوامل اصلي (حياتي) موفقيت‬  
‫‪cross check‬‬
‫‪  ‬آزمون محاسبات كنترل متقابل‬

‫‪cross foot‬‬
‫‪  ‬جمع افقي‬

‫‪cross of market‬‬
‫‪  ‬پهنه بازار گستردگي بازار‬

‫‪cross reference‬‬
‫‪  ‬عطف متقابل‬

‫‪cross sectional analysis‬‬

‫‪  ‬تجزيه و تحليل مقطعي‬

‫‪crosscheck‬‬
‫‪  ‬كنترل متقابل‬

‫‪cumulative‬‬
‫‪  ‬انباشته جمع شونده‬

‫)‪cumulative abnormal return (car‬‬

‫‪  ‬بازده انباشته غير عادي‬
cumulative average time
‫ميانگين زمان انباشته‬  

cumulative average time learning model

‫مدل يادگيري مبتني بر ميانگين زمان انباشته‬  

cumulative dividends
‫( سود سهام جمع شونده (انباشته‬  

cumulative effect
‫اثر انباشته‬  

cumulative effect of accounting changes

‫اثر انباشته تغييرات حسابداري‬  

cumulative effect of change in accounting principles

‫اثر انباشته تغيير در اصول حسابداري‬  

cumulative effect type accounting change

‫ از نوع اثر انباشته‬/ ‫تغيير حسابداري داراي‬  

cumulative preferred stock

‫سهام ممتاز با سود جمع شونده‬  

cumulative time
 ‫‪  ‬زمان انباشته‬

‫‪cumulative voting system‬‬

‫‪  ‬سيستم راي گيري تجمعي‬

‫‪currency appreciation‬‬
‫‪  ‬افزايش قدرت خريد واحد پولي افزايش نرخ ارز‬

‫‪currency depreciation‬‬
‫‪  ‬كاهش نرخ ارز كاهش قدرت خريد واحد پولي‬

‫‪currency risk‬‬
‫‪  ‬ريسك ارز ريسك ناشي از كاهش قدرت خريد واحد پولي‬

‫‪currency risk management‬‬

‫‪  ‬مديريت ريسك ارز‬

‫‪current accruals‬‬
‫‪(  ‬بدهيهاي جاري ناشي از هزينه هاي تحقق يافته (ولي پرداخت نشده‬

‫‪current asset‬‬
‫‪  ‬دارايي جاري‬

‫‪current catch up approach‬‬

‫‪  ‬روش جاري‬
‫‪current cost‬‬
‫‪  ‬هزينه جاري ارزش جاري‬

‫‪current cost financial statements‬‬

‫‪  ‬صورتهاي مالي مبتني بر بهاي ‪ /‬ارزشهاي جاري‬

‫‪current cost system of accounting‬‬

‫‪  ‬سيستم حسابداري مبتني بر بهاي ‪ /‬ارزشهاي جاري‬

‫‪current exit value‬‬

‫‪ (  ‬ارزش جاري خروجي (فروش‬

‫‪current file‬‬
‫‪  ‬پرونده جاري‬

‫‪current fund‬‬
‫‪  ‬حساب مستقل وجوه اعتبارات جاري وجوه عمومي‬

‫‪current input prices‬‬

‫‪  ‬ارزشهاي ورودي جاري‬

‫‪current issues in accounting‬‬

‫‪  ‬مباحث جاري در حسابداري‬
current issues in auditing
‫مباحث جاري در حسابرسي‬  

current liability
‫بدهي جاري‬  

current market price

‫قيمت جاري بازار‬  

current market value exit value

‫( ارزش جاري بازار (ارزش خروجي‬  

current maturing portion of long term debt

‫حصه جاري بدهي بلند مدت‬  

current notes payable

‫اسناد پرداختني جاري‬  

current operating concept

‫مفهوم عمليات جاري‬  

current operating performance

‫نتايج عملكرد (عملياتي) جاري‬  

current operating performance approach

 ‫ رويكرد نتايج عمليات جاري‬/ ‫روش‬  

current period approach

‫روش دوره جاري‬  

current portion
‫حصه (سهم )جاري‬  

current portion of long term debt

‫حصه (سهام) جاري بدهي بلندمدت‬  

current practices
‫رويه هاي جاري شيوه هاي كنوني‬  

current rate
‫نرخ جاري‬  

current rate method

‫روش نرخ جاري‬  

current ratio
‫نسبت جاري‬  
current replacement cost
‫ارزش جاري جايگزيني بهاي جاري جايگزيني‬  

current reproduction cost

‫بهاي جاري توليد مجدد‬  

current resources
‫منابع جاري‬  

current unrestricted fund

‫حساب مستقل جاري نامحدود‬  

current value accounting

‫حسابداري مبتني بر ارزشهاي جاري‬  

current yield
‫بازده جاري‬  

current yield coupon yield

‫( بازده جاري (بهره‬  

current-concurrent method
‫روش جاري غير جاري‬  

currently attainable standards

 ‫‪  ‬استانداردهاي درحال حاضر قابل دستيابي‬

‫‪currently reported net income‬‬

‫‪  ‬سود گزارش شده كنوني ‪ /‬جاري گزارش جاري سودخالص‬

‫‪custodian‬‬
‫‪  ‬امين سرپرست نماينده مجاز‬

‫‪custom duties‬‬
‫‪  ‬عوارض گمركي تعرفه هاي گمركي‬

‫‪custom made‬‬
‫‪  ‬سفارشي‬

‫‪customer support costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي ارائه خدمات پس از فروش به مشتري‬

‫‪customer advances‬‬
‫‪  ‬پيش دريافت از مشتريان‬

‫‪customer costing system‬‬

‫‪  ‬سيستم هزينه يابي مشتري‬

‫‪customer life cycle costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي چرخه عمر مشتري‬
‫‪customer response time‬‬
‫‪  ‬زمان واكنش (پاسخ) مشتري‬

‫‪customer service‬‬
‫‪  ‬خدمات پس از فروش‬

‫‪customer value‬‬
‫‪  ‬ارزش (براي) مشتري‬

‫‪customer's agreement‬‬
‫‪  ‬موافقت‪ j‬مشتري‬

‫‪cut off‬‬
‫‪  ‬مقطع گيري زماني انقطاع زماني‬

‫‪cut off bank statement‬‬

‫‪  ‬صورتحساب مقطعي بانك‬

‫‪cut off date‬‬

‫‪  ‬تاريخ انقطاع (مقطع گيري) زماني‬

‫‪cut off error‬‬

‫‪  ‬اشتباه مقطع گيري زماني‬
‫‪cut off statement‬‬
‫‪  ‬صورتحساب مقطعي‬

‫‪cut off test‬‬

‫‪  ‬ازمون انقطاع زماني‪ /‬مقطع گيري زماني‬

‫‪cut off verification‬‬

‫‪  ‬رسيدگي مقطعي‬

‫‪cutoff misstatements‬‬
‫‪  ‬تحريفات مقطع گيري زماني‬

‫‪cutoff tests‬‬
‫‪  ‬آزمونهاي مقطع گيري زماني‬

‫‪cycle approach‬‬
‫‪ (  ‬روش چرخه (معامالت‬

‫‪cycle time‬‬
‫‪  ‬زمان چرخه‬

‫‪daily posting‬‬
‫‪  ‬نقل روزانه‬

‫‪damage‬‬
 ‫‪  ‬عيب لطمه آسيب صدمه‬

‫‪damaged goods‬‬
‫‪  ‬كاالي آسيب ديده كاال(هاي) صدمه ديده‬

‫‪damaged merchandise‬‬
‫‪  ‬كاالي صدمه ديده كاالي معيوب‬

‫‪data‬‬
‫‪  ‬داده هاي خام (پردازش نشده) اطالعات‬

‫‪data draft‬‬
‫‪  ‬برات مدت دار‬

‫)‪data envelopment analysis (dea‬‬

‫‪  ‬تحليل پوششي اطالعات‬

‫)‪data flow diagram (dfd‬‬

‫‪  ‬نمودار جريان ‪ /‬گردش اطالعات‬

‫‪data literate‬‬
‫‪  ‬متخصص اطالعات (داده پردازي‬

‫‪data set‬‬
 ‫‪  ‬بانك اطالعاتي مجموعه داده ها‬

‫‪data transfer controls‬‬

‫‪  ‬كنترلهاي انتقال اطالعات‬

‫‪database‬‬
‫‪  ‬بانك اطالعاتي‬

‫‪database management systems‬‬

‫‪  ‬سيستم هاي مديريت بانك اطالعاتي‬

‫‪date of declaration‬‬
‫‪  ‬تاريخ اعالم سود سهام‬

‫‪date of order‬‬
‫‪  ‬تاريخ سفارش‬

‫‪date of payment‬‬
‫‪  ‬تاريخ پرداخت‬

‫‪date of practical completion‬‬

‫‪  ‬تاريخ پايان كار‬

‫‪date of record‬‬
‫‪  ‬تاريخ تعيين ‪ /‬شناسايي سهامداران مشمول سود‬
dating and reissuance
‫ انتشار مجدد‬/ ‫تاريخ گذاري و صدور‬  

day of the week effect

‫اثر روز خاص هفته‬  

day order
‫سفارش روزانه‬  

day to day expenditures

‫( مخارج روزمره (روزانه‬  

day to day operations

‫عمليات روزمره‬  

day's sales in receivables

‫متوسط فروش نسيه روزانه‬  

dead heading pay

‫هزينه اياب و ذهاب‬  

dead weight
‫وزن خالص‬  

dealer
 ‫‪  ‬معامله گر‬

‫‪dealers' spread‬‬
‫‪  ‬بازده معامله گران‬

‫‪death of a partner‬‬
‫‪  ‬فوت شريك‬

‫‪debenture‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه تضمين نشده‬

‫‪debenture bonds‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه تضمين نشده‬

‫‪debit‬‬
‫‪  ‬بدهكار‬

‫‪debit balance‬‬
‫‪  ‬مانده بدهكار‬

‫‪debit entry‬‬
‫‪  ‬ثبت بدهكار‬

‫‪debit memo‬‬
 ‫‪  ‬اعالميه بدهكار‬

‫‪debit memorandum or debit or debit memo‬‬

‫‪  ‬اعالميه بدهكار‬

‫‪debt equity ratio‬‬

‫‪  ‬نسبت بدهي به حقوق صاحبان سهام‬

‫‪debt extinguishment‬‬
‫‪  ‬بازخريد ‪ /‬تصفيه بدهي‬

‫‪debt financing‬‬
‫‪  ‬تامين مالي از محل استقرارض تامين مالي از طريق انتشار اوراق بدهي‬

‫‪debt holders‬‬
‫‪  ‬اعتبار دهندگان بستانكاران دارندگان اوراق بدهي‬

‫‪debt instruments‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار بدهي ابزارهاي بدهي اسناد بدهي‬

‫‪debt ratio‬‬
‫‪  ‬نسبت بدهي‬

‫‪debt refunding‬‬
‫‪  ‬جايگزيني اوراق بدهي‬
‫‪debt restructure‬‬
‫‪  ‬تجديد ساختار بدهي‬

‫‪debt securities‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار بدهي‬

‫‪debt service fund‬‬

‫‪  ‬حساب مستقل تامين مالي و بازپرداخت ديوان بلندمدت‬

‫‪debt versus equity‬‬

‫‪  ‬بدهي در مقابل سرمايه‬

‫‪debtor‬‬
‫‪  ‬بدهكار‬

‫‪debtors‬‬
‫‪  ‬بدهكاران‬

‫‪debtors control account‬‬

‫‪  ‬حساب كنترل بدهكاران‬

‫‪debtors' subsidiary‬‬
‫‪  ‬دفتر معين بدهكاران‬
decentralization
‫تمركز زدايي عدم تمركز‬  

decentralized decision making

‫تصميم گيري غير متمركز‬  

decentralized organizations
‫سازمانهاي غير متمركز‬  

decision criterion
‫( معيار تصميم (گيري‬  

decision guidelines
‫رهنمودهاي تصميم گيري دستورالعمل هاي تصميم گيري‬  

decision making
‫تصميم گيري‬  

decision model
‫مدل تصميم گيري‬  

decision model approach

‫ مدل تصميم گيري‬/ ‫رويكرد‬  

decision relevance of information

 ‫‪  ‬مربوط بودن اطالعات در تصميم گيري‬

‫)‪decision support systems (doss‬‬

‫‪  ‬سيستم هاي تسهيل كننده فرايند تصميم گيري‬

‫‪decision usefulness‬‬
‫‪  ‬مفيد بودن تصميم گيري سودمندي در تصميم گيري‬

‫‪decision usefulness approach‬‬

‫‪  ‬رويكرد‪ /‬ديدگاه سودمندي براي تصميم گيري‬

‫‪decision variable‬‬
‫‪ (  ‬متغير تصميم (گيري‬

‫‪declaration date‬‬
‫‪  ‬تاريخ اعالم ‪ /‬تصويب‬

‫‪decline stage‬‬
‫‪  ‬مرحله تنزل قيمت‬

‫‪declining balance method‬‬

‫‪  ‬روش مانده نزولي‬

‫‪decrease in stock‬‬
 ‫‪  ‬كاهش در موجوديها‬

‫‪decreasing trend‬‬
‫‪  ‬روند نزولي‬

‫‪deduct‬‬
‫‪  ‬كسر مي شود‬

‫‪deductive approach‬‬
‫‪  ‬رويكرد ‪ /‬روش قياسي‬

‫‪deductive reasoning‬‬
‫‪  ‬استدالل قياسي‬

‫‪deep discount or zero coupon bonds notes‬‬

‫‪  ‬اوراق قرضه ‪ /‬اسناد بدون بهره يا با تخفيف هنگفت‬

‫‪default free bonds‬‬

‫‪  ‬اوراق قرضه بدون ريسك نكول ناتواني در پرداخت‬

‫‪default premium‬‬
‫‪(  ‬صرف عدم پرداخت بدهي صرف نكول (ناتواني در پرداخت‬

‫‪default risk‬‬
‫‪  ‬ريسك نكول ريسك ناتواني در پرداخت ريسك عدم پرداخت‬
‫‪defaulted notes‬‬
‫‪  ‬اسناد نكول شده اسناد سوخت شده‬

‫‪defeasance provision‬‬
‫‪  ‬شرط ابطال شرط فسخ‬

‫‪defect‬‬
‫‪  ‬عيب‬

‫‪defective‬‬
‫‪  ‬معيوب‬

‫‪defective product‬‬
‫‪  ‬محصول (كاالي) معيوب‬

‫‪defective units‬‬
‫‪  ‬واحدهاي معيوب‬

‫‪defensive stocks .‬‬

‫‪  ‬سهام تدافعي سهام مقاوم سهامي كه تغييرات قيمت آنها از تغييرات متوسط بازار‬
‫كمتر است‪.‬‬

‫‪deferrals‬‬
‫‪  ‬انتقال بخشي از دريافتها يا پرداختهاي نقدي گذشته به دوره جاري يا آتي انتقالي‬
‫به دوره هاي آتي‬
‫‪deferred annuity‬‬
‫‪  ‬اقساط مساوي معوق اقساط انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪deferred charges‬‬
‫‪  ‬مخارج انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪deferred compensation‬‬
‫‪  ‬حقوق و مزاياي انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪deferred credits‬‬
‫‪  ‬درآمدهاي انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪deferred debt issue costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي انتقالي (به دوره هاي آتي) انتشار اوراق بدهي‬

‫‪deferred gain‬‬
‫‪  ‬سود غير عملياتي انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪deferred gross profit‬‬

‫‪  ‬سود ناويژه (ناخالص) انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪deferred method‬‬
‫‪  ‬روش انتقال به دوره هاي آتي‬
‫‪deferred revenue‬‬
‫‪  ‬درآمد انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪deferred tax‬‬
‫‪  ‬ماليات انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪deficit‬‬
‫‪  ‬زيان انباشته مازاد هزينه ها بر درآمدها كسري‬

‫‪defined benefit plan‬‬

‫‪  ‬طرح (بازنشستگي) با مزاياي معين‬

‫‪defined contribution plan‬‬

‫‪  ‬طرح (بازنشستگي) با سهم مشاركت معين‬

‫‪definitely determinable liability‬‬

‫‪  ‬بدهي قطعي بدهي معلوم و مشخص‬

‫‪definition of terms‬‬
‫‪  ‬تعريف اصطالحات‪j‬‬

‫‪deflation‬‬
‫‪  ‬تورم زدائي‬

‫‪degree of correspondence‬‬
 ‫درجه (ميزان) انطباق‬  

degree of financial leverage (dfl)

‫درجه اهرم مالي‬  

degree of focus
‫درجه تمركز‬  

degree of operating leverage (dol)

‫درجه اهرم عملياتي‬  

degree of total leverage

‫درجه اهرم كل‬  

delay in payment
‫تاخير در پرداخت‬  

delayed costing
‫هزينه يابي با تاخير نام ديگر هزينه يابي معكوس‬  

delayed recognition
‫شناسايي با تاخير‬  

delegation of responsibility
 ‫‪  ‬تفويض مسئوليت‬

‫‪delinquent taxes‬‬
‫‪  ‬مالياتهاي معوق‬

‫‪delist‬‬
‫‪  ‬حذف عضويت در بورس از فهرست خارج كردن‬

‫)‪delivered at frontier (daf‬‬

‫‪  ‬تحويل كاال در مرز‬

‫)‪delivered duty paid (ddp‬‬

‫‪  ‬تحويل كاال در محل مقرر در مقصد با ترخيص و باپرداخت حقوق و عوارض‬
‫گمركي‬

‫)‪delivered duty unpaid (ddu‬‬

‫‪  ‬تحويل كاال در محل مقرر در مقصد بدون ترخيص و بدون پرداخت حقوق و‬
‫عوارض گمركي‬

‫)‪delivered ex quay (deq‬‬

‫‪  ‬تحويل كاال روي اسلكه در بندر مقصد‬

‫)‪delivered ex ship (des‬‬

‫‪  ‬تحويل كاال روي عرشه كشتي در بندر مقصد‬

‫‪delta‬‬
 ‫‪  ‬دلتا‬

‫‪demand deposit‬‬
‫‪  ‬سپرده ديداري سپرده كوتاه مدت سپرده عندالمطالبه‬

‫‪demand pull inflation‬‬

‫‪  ‬تورم ناشي از افزايش تقاضا‬

‫‪demand pull inventory system‬‬

‫‪  ‬سيستم موجودي كاالي مبتني بر كشش تقاضا‬

‫‪denominator‬‬
‫‪  ‬مخرج كسر‬

‫‪denominator level‬‬
‫‪  ‬سطح مبنا سطح فعاليت عادي مخرج كسر‬

‫‪departmental fixed costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي ثابت دايره‬

‫‪departure from ... ... ...‬‬

‫‪  ‬عدول از ‪ ...‬تخطي از ‪ ...‬عدم رعايت ‪...‬‬

‫‪dependent variable‬‬
‫‪  ‬متغير وابسته‬
‫‪dependent variable costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي متغير وابسته‬

‫‪depletion‬‬
‫‪  ‬كاهش (استهالك) منابع طبيعي هزينه تهي شدن منابع طبيعي‬

‫‪deposit in transit‬‬
‫‪  ‬سپرده بين راهي وجوه در راه‬

‫‪deposits‬‬
‫‪  ‬سپرده ها ودايع‬

‫‪depreciable assets‬‬
‫‪  ‬داراييهاي استهالك پذير‬

‫‪depreciable cost‬‬
‫‪  ‬بهاي تمام شده مشمول استهالك بهاي تمام شده استهالك پذير‬

‫‪depreciation‬‬
‫‪(  ‬استهالك (دارايي هاي ثاب و بلند مدت مشهود‬

‫‪depreciation base‬‬
‫‪  ‬مبناي استهالك‬
depression
‫ركود اقتصادي‬  

deprival value
‫ارزش فقدان ارزش جبراني‬  

depth of market
‫عمق بازار‬  

derivative financial instruments

‫اوراق بهادار (مالي) مشتقه‬  

derivative instruments and hedging activities

‫اوراق بهادار مشتقه و فعاليتهاي مقابله با ريسك‬  

derivative securities
‫اوراق بهادار مشتقه‬  

derivatives
‫اوراق بهادار مشتقه‬  

descriptive approach
‫روش (رويكرد) توصيفي‬  

design
 ‫طراحي طرح‬  

design of products services or processes

‫طراحي محصوالت خدمات يا فرايندها‬  

designed in costs
‫هزينه هاي طراحي داخلي‬  

desirability
‫مطلوبيت‬  

detailed audit
‫حسابرسي (تفصيلي) جامع‬  

detailed drawings
‫نقشه هاي تفصيلي‬  

detailed income statement

‫صورت سود و زيان تفصيلي‬  

detailed project
‫طرح تفصيلي‬  

detection risk
 ‫‪  ‬ريسك عدم كشف تحريفات‬

‫‪detective controls‬‬
‫‪  ‬كنترلهاي كشف كننده كنترلهاي تشخيص دهنده‬

‫‪deterioration‬‬
‫‪  ‬وخيم تر شدن وخامت سير نزولي طي كردن‬

‫‪determinable current liabilities‬‬

‫‪  ‬بدهيهاي جاري قابل تعيين‬

‫‪determinable liabilities‬‬
‫‪  ‬بدهيهاي قابل تعيين‬

‫‪development stage enterprise‬‬

‫‪  ‬واحد تجاري در مرحله قبل از بهره برداري‬

‫‪deviation‬‬
‫‪  ‬انحراف مغايرت‬

‫‪deviation rate‬‬
‫‪  ‬ضريب انحراف ضريب مغايرت‬

‫‪diagonal matrix‬‬
‫‪  ‬ماتريس قطري ‪ /‬مورب‬
difference estimation
‫برآورد تفاضلي‬  

different fiscal periods

‫دوره هاي مالي متفاوت‬  

differential cost
‫هزينه (بهاي تمام شده) تفاضلي‬  

differentiation
‫تمايز ايجاد تماز مشتق گيري‬  

dilemma
‫معضل بالتكليفي برسر دوراهي ماندن‬  

diluted earnings per share (deps)

‫سود تقليل يافته هر سهم‬  

dilution
‫تقليل كاهش‬  

dilution effects of conversion

‫آثار تقليل دهندگي تبديل‬  

dilution of ownership
 ‫كاهش (تقليل) سطح ماليكت‬  

dilutive securities
‫(اوراق بهادار تقليل دهنده (سود هر سهم‬  

diminishing marginal utility

‫مطلوبيت نهايي نزولي‬  

direct access
‫دسترسي مستقيم‬  

direct allocation method

‫روش تخصيص مستقيم‬  

direct approach
‫روش (رويكرد) مستيم‬  

direct cost
‫هزينه مستقيم‬  

direct cost of a cost object

‫هزينه مستقيم موضوع هزينه‬  

direct costing
 ‫‪  ‬هزينه يابي مستقيم نام ديگر هزينه يابي متغير‬

‫‪direct costing approach‬‬

‫‪  ‬روش (رويكرد) هزينه يابي مستقيم‬

‫‪direct costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي مستقيم‬

‫‪direct costs of acquisition‬‬

‫‪  ‬مخارج ‪ /‬هزينه هاي مستقيم تحصيل‬

‫‪direct costs of acquisition‬‬

‫‪  ‬مخارج مستقيم تحصيل‬

‫‪direct effect illegal acts‬‬

‫‪  ‬اعمال غير قانوني داراي اثر مستقيم‬

‫‪direct estimation‬‬
‫‪  ‬برآورد مستقيم‬

‫‪direct financial interests‬‬

‫‪  ‬منافع مالي مستقيم‬

‫‪direct financing lease‬‬

‫‪  ‬اجاره (از نوع) تامين مالي مستقيم‬
‫‪direct fixed expenses‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي ثابت مستقيم‬

‫‪direct holdings‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاريهاي مستقيم‬

‫‪direct inventory reduction method‬‬

‫‪  ‬روش كاهش مستقيم ارزش موجودي كاال‬

‫‪direct labor‬‬
‫‪  ‬دستمزد مستقيم نيروي كار مستقيم‬

‫‪direct labor budget‬‬

‫‪  ‬بودجه دستمزد مستقيم بودجه نيروي كار مستقيم‬

‫)‪direct labor hours (dlh‬‬

‫‪  ‬ساعات كار متسقيم‬

‫‪direct manufacturing labor costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي دستمزد مستقيم توليد‬

‫‪direct material usage budget‬‬

‫‪  ‬بودجه مصرف مواد مستقيم‬
direct materials
‫مواد مستقيم‬  

direct materials budget

‫بودجه مواد مستقيم‬  

direct materials costs

‫هزينه هاي مواد مستقيم‬  

direct materials inventory

‫موجودي مواد مستقيم‬  

direct method
‫روش مستقيم‬  

direct payment
‫پرداخت مستقيم‬  

direct projection (estimate) of misstatement

‫برآورد مستقيم تحريف‬  

direct substantive tests

‫آزمونهاي محتوا‬  

direct taxation act

 ‫قانون مالياتهاي مستقيم‬  

direct test of account balances

‫آزمون مستقيم مانده حسابها‬  

direct test of final balances

‫( آزمون مستقيم مانده حسابهاي نهايي (مانده هاي نهايي‬  

direct tracing
‫رديابي مستقيم‬  

direct variable cost

‫هزينه متغير مستقيم‬  

direct write down method

‫روش تقليل مستقيم‬  

direct write off method

‫روش حذف مستقيم‬  

directed sample selection

‫انتخاب جهت دار (هدفمند) نمونه‬  

disadvantages
 ‫معايب ايرادات‬  

disaggregation of income tax expense

‫تفكيك هزينه ماليات بردرآمد‬  

disagreements
‫موارد عدم توافق‬  

disbursement
‫پرداخت نقدي‬  

disclaimer of opinion
‫عدم اظهار نظر‬  

disclosure
‫افشاء‬  

disclosure checklist
‫فهرست كنترل موارد افشاء‬  

disclosure principle
‫اصل افشاء‬  

disclosure requirements
‫الزامات افشاءگري‬  
discontinued operations
‫عمليات متوقف شده‬  

discount
‫تخفيف كسر تنزيل‬  

discount on a bond
‫كسر (تخفيف) اوراق قرضه‬  

discount factor
‫عامل تنزيل‬  

discount on bonds payable

‫كسر (تخفيف) اوراق قرضه پرداختني‬  

discount on stock
‫كسر (تخفيف) سهام‬  

discount rate
‫نرخ تنزيل‬  

discounted cash flows (dcf)

‫جريانهاي نقدي تنزيل شده تنزيل جريانهاي نقدي‬  

discounted future earnings

 ‫تنزيل سودهاي آتي‬  

discounting
‫تنزيل كردن‬  

discounting a note payable

‫تنزيل (كردن) سند پرداختي‬  

discounting a note receivable

‫تنزيل (كردن) سند دريافتني‬  

discounting model
‫مدل تنزيل كردن‬  

discounting notes receivable

‫تنزيل (كردن) اسناد دريافتني‬  

discrepancy
‫اختالف مغايرت‬  

discrete loss
‫زيان غير مستقيم‬  

discrete view approach

 ‫‪ (  ‬ديدگاه (نگرش يا رويكرد) مجزا (مستقل‬

‫‪discretionary cost‬‬
‫‪  ‬هزينه تحت كنترل هزينه اختياري‬

‫‪discretionary fixed expenses‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي ثابت تحت كنترل هزينه هاي ثابت اختياري‬

‫‪discretionary order‬‬
‫‪  ‬سفارش تحت كنترل سفارش اختياري‬

‫‪discriminant analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل تمايز دهنده‬

‫‪discussion memorandum‬‬
‫‪  ‬گزارش تبديل نظر‬

‫‪dishonor of a note‬‬
‫‪  ‬نكول سند واخواست كردن سند‬

‫‪dishonored notes receivable‬‬

‫‪  ‬اسناد دريافتني نكول (واخواست) شده‬

‫‪disintermediation‬‬
‫‪  ‬واسطه زدايي حذف واسطه گرايي‬
‫‪dispersion‬‬
‫‪  ‬پراكندگي‬

‫‪display decision‬‬
‫‪  ‬تصميم گيري درخصوص محل انعكاس ‪ /‬نمايش تصميم گيري درباره محل‬
‫گزارش‬

‫‪disposal date‬‬
‫‪  ‬تاريخ واگذاري تاريخ فروش‬

‫‪disposition of variances‬‬
‫‪  ‬بستن انحرافات‬

‫‪disputes‬‬
‫‪  ‬مناظرات مذاكرات‬

‫‪dissertation‬‬
‫‪  ‬رساله پايان نامه تز‬

‫‪dissimilar assets‬‬
‫‪  ‬دارايي هاي غير مشابه‬

‫‪dissolution‬‬
‫‪  ‬فرآيند تصفيه (انحالل) شركت‬
distortion
‫تحريف‬  

distributable income
‫سود قابل توزيع‬  

distributed data processing

‫ پردازش اطالعات توزيعي‬/ ‫پردازش اطالعات پراكنده‬  

distribution
‫توزيع‬  

distribution cost
‫هزينه توزيع‬  

distribution to owners
‫پرداختي به مالكان توزيع بين مالكان‬  

distributional effects
‫آثار توزيعي‬  

disturbance term
‫عامل مزاحم عامل خطا‬  

diversification
 ‫‪  ‬تنوع بخشيدن متنوع سازي ايجاد تنوع‬

‫‪diversification across industry‬‬

‫‪  ‬تنوع بخشي در حوزه صنعت‬

‫‪diversified portfolio‬‬
‫‪  ‬پرتفوي متنوع مجموعه (سرمايه گذاري) متنوع‬

‫‪diversified portfolios‬‬
‫‪  ‬پرتفوي هاي متنوع مجموعه سرمايه گذاريهاي متنوع‬

‫‪divestiture‬‬
‫‪  ‬تبديل سرمايه گذاريها به وجه نقد‬

‫‪dividend‬‬
‫‪  ‬سود سهام‬

‫‪dividend decision‬‬
‫‪  ‬تصميمات مربوط به تقسيم سود‬

‫‪dividend discount model‬‬

‫‪  ‬مدل تنزيل (گردن) سود سهام‬

‫‪dividend growth method‬‬

‫‪  ‬مدل مبتني بر رشد سود سهام‬
‫‪dividend irrelevance theory‬‬
‫‪  ‬تئوري (نظريه) نامربوط بودن سود سهام‬

‫‪dividend payout ratio‬‬

‫‪  ‬نسبت سود تقسيمي نسبت پرداخت سود سهام‬

‫‪dividend per share payout ratio‬‬

‫‪  ‬نسبت پرداخت سود نقدي هر سهم‬

‫‪dividend preferences‬‬
‫‪  ‬اولويت هاي سود سهام‬

‫‪dividend price ratio‬‬

‫‪  ‬نسبت سود نقدي هر سهم به قيمت بازار هر سهم نسبت بازده نقدي سود سهام‬

‫‪dividend puzzle‬‬
‫‪  ‬معماي سود سهام‬

‫‪dividend rate‬‬
‫‪  ‬نرخ سود سهام‬

‫‪dividend yield‬‬
‫‪  ‬بازده (نقدي) سود سهام‬
‫‪dividends‬‬
‫‪  ‬سود سهام‬

‫‪dividends declared‬‬
‫‪  ‬سود سهام اعالم شده‬

‫‪dividends in arrears‬‬
‫‪(  ‬سود سهام معوق سود سهام اعالم نشده (پرداخت نشده‬

‫‪dividends payable in stock‬‬

‫‪  ‬سود سهمي پرداختني‬

‫)‪dividends per share (dps‬‬

‫‪  ‬سود تقسيمي هر سهم سود نقدي (يا پرداخت شده) هر سهم‬

‫‪division of cpa firms‬‬

‫‪  ‬بخش موسسات حسابرسي‬

‫‪doctrines‬‬
‫‪  ‬عقايد نظريات‬

‫‪document‬‬
‫‪  ‬سند مدرك‬

‫‪documentary evidence‬‬
 ‫‪  ‬شواهد مستند‬

‫‪documentation‬‬
‫‪  ‬مستند سازي‬

‫‪dollar value retail lifo‬‬

‫‪  ‬روش خرده فروشي اولين صادره از آخرين وارده ريالي ‪ /‬دالري‬

‫)‪dollar unit sampling (dus‬‬

‫‪  ‬نمونه گيري بر اساس واحد پولي‬

‫‪dollar value retail lifo method‬‬

‫‪  ‬روش خرده فروشي اولين صادره از اولين وارده ريالي ‪/‬دالري‬

‫‪dollar weighted return‬‬

‫‪  ‬بازده ريالي ‪ /‬دالري‬

‫‪donated asset‬‬
‫‪(  ‬دارايي اهدا شده (اهدائي‬

‫‪donated assets‬‬
‫‪  ‬داراييهاي اهدا شده‬

‫‪donated capital‬‬
 ‫سرمايه اهدا شده‬  

donated stocks
‫سهام اهدا شده سهام اهدايي‬  

donated treasury stock

‫سهام خزانه اهدا شده‬  

donor
‫اهداء كننده‬  

donor imposed conditions

‫شرايط تحميلي توسط اهداء كننده‬  

dormant member of director

‫عضو غير موظف هيات مديره‬  

double auction
‫حراج‬  

double counting
‫احتساب (شمارش)مضاعف‬  

double declining balance (ddb) depreciation

‫استهالك مانده نزولي مضاعف‬  
double declining balance (ddb) depreciation method
‫روش استهالك مانده نزولي مضاعف‬  

double declining balance method

‫روش مانده نزولي مضاعف‬  

double entry accounting system

‫سيستم حسابداري ثبت دو طرفه‬  

double taxation
‫ماليات مضاعف‬  

dow jones industrial average (djia) index

‫شاخص متوسط (ميانگين) صنعتي داوجونز‬  

dow theory
‫تئوري نظريه داو‬  

down payment
‫پيش قسط پيش پرداخت‬  

down trend
‫روند نزولي‬  
‫‪downside risk‬‬
‫‪  ‬ريسك كاهش قيمت ريسك تنزل‬

‫‪downstream costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي مرتبط با فروش داراي توسط شركت اصلي به واحدهاي فرعي‬

‫‪dr. debit‬‬
‫‪ (  ‬بدهكار (بد‬

‫‪draft at sight‬‬
‫‪  ‬برات عندالمطالبه برات ديداري‬

‫‪drawee‬‬
‫‪  ‬گيرنده برات‬

‫‪drawer‬‬
‫‪  ‬صادر كننده برات امضاء كننده برات‬

‫‪drawings‬‬
‫‪  ‬برداشتها‬

‫‪driver analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل عوامل ايجاد (محركهاي) هزينه‬

‫‪driver tracing‬‬
 ‫‪  ‬رديابي محركهاي هزينه‬

‫‪drivers‬‬
‫‪  ‬محركها‬

‫‪du pont model‬‬

‫‪  ‬مدل دو پانت‬

‫‪dual dated audit report‬‬

‫‪  ‬گزارش حسابرسي با تاريخ گذاري دوگانه‬

‫‪dual dating‬‬
‫‪  ‬تاريخ گذاري دوگانه‬

‫‪dual pricing‬‬
‫‪  ‬قيمت گذاري دوگانه‬

‫‪dual pricing arrangement‬‬

‫‪  ‬توافق (برنامه) قيمت گذاري دوگانه‬

‫‪dual pricing solution‬‬

‫‪  ‬راه حل قيمت گذاري دوگانه‬

‫‪dual purpose sampling‬‬

‫‪  ‬نمونه گيري دو منظوره‬
‫‪dual purpose test‬‬
‫‪  ‬آزمون دو منظوره‬

‫‪dual rate method‬‬

‫‪  ‬روش دو نرخي‬

‫‪due diligence‬‬
‫‪  ‬دقت عمل سخت كوشي جديت‬

‫‪due diligence‬‬
‫‪  ‬ارزيابي ‪ /‬رسيدگي ويزه‬

‫‪due from other funds‬‬

‫‪  ‬بدهي ساير حسابهاي مستقل طلب از ساير حسابهاي مستقل‬

‫‪due process procedure‬‬

‫‪  ‬فرآيند چند گانه تدوين استانداردهاي حسابداري مالي‬

‫‪due professional care‬‬

‫‪  ‬دقت و مراقبت حرفه اي‬

‫‪due to other funds‬‬

‫‪  ‬بدهي به ساير حسابهاي مستقل‬
‫‪due to other governmental units‬‬
‫‪  ‬بدهي به ساير سازمانهاي دولتي‬

‫‪dummy variables‬‬
‫‪(  ‬متغيرهاي مجازي (مصنوعي‬

‫‪dumping‬‬
‫‪  ‬عرضه بيش از حد محصول به بازار به منظور پايين آوردن قيمت‬

‫‪durability‬‬
‫‪  ‬دوام ماندگاري‬

‫‪duration‬‬
‫‪  ‬مدت ‪ /‬دوره انتظار‬

‫‪duration of the work‬‬

‫‪  ‬مدت زمان انجام كار‬

‫‪dysfunctional behavior‬‬
‫‪  ‬رفتار غير حرفه اي‬

‫‪dysfunctional decision making‬‬

‫‪  ‬تصميم گيري غير حرفه اي‬

‫‪early deliberations‬‬
 ‫‪  ‬تبادل نقطه نظرات اوليه‬

‫‪early exercise‬‬
‫‪  ‬استفاده از اختيار خريد(فروش)‪ ،‬سهم پيش از تاريخ سررسيد آن‬

‫‪early retirement of debt bonds‬‬

‫‪ (  ‬بازخريد‪ /‬ابطال زودتر از موعد بدهي(اوراق قرضه‬

‫‪earned capital‬‬
‫‪  ‬سرمايه تحصيل شده‬

‫‪earned surplus‬‬
‫‪  ‬مازاد تحصيل شده‬

‫‪earning potential‬‬
‫‪  ‬توان بالقوه كسب درآمد‬

‫‪earning power‬‬
‫‪  ‬توان كسب سود قدرت تحصيل سود‪ /‬درآمد‬

‫‪earning process‬‬
‫‪  ‬فرآيند كسب درآمد‪ /‬سود‬

‫‪earnings‬‬
 ‫عايدات سود‬  

earnings before interest and tax (ebit)

‫سود قبل از(كسر) بهره و ماليات‬  

earnings management
‫مديريت سود‬  

earnings per share (eps)

‫سود هر سهم‬  

earnings price ratio

‫(نسبت سود(هر سهم) به قيمت(هر سهم‬  

earnings process
‫فرآيند كسب سود‬  

ease of formation
‫( سهولت تشكيل(تأسيس‬  

ease of transferability of ownership

‫سهولت انتقال مالكيت‬  

easement
‫ ساده بودن‬/‫سهولت‬  
econometric models
‫مدلهاي اقتصاد سنجي‬  

economic approaches
‫رويكردهاي(روشهاي) اقتصادي‬  

economic concept of income

‫مفهوم اقتصادي سود‬  

economic development accounting

‫حسابداري توسعه اقتصادي‬  

economic downturn
‫ركود اقتصادي‬  

economic earning
‫سود اقتصادي‬  

economic efficiency
‫كارآيي اقتصادي‬  

economic enterprise
‫واحد اقتصادي‬  

economic entity
 ‫واحد اقتصادي شخصيت اقتصادي‬  

economic function
‫كاركرد اقتصادي‬  

economic good
‫كاالي اقتصادي‬  

economic indicators
‫شاخصهاي اقتصادي‬  

economic order quantity (eoq)

‫( مقدار سفارش اقتصادي(مقرون به صرفه‬  

economic produce runs (epr)

‫مقدار توليد اقتصادي‬  

economic rate
‫نرخ اقتصادي‬  

economic rationality
‫منطق اقتصادي‬  

economic resources
 ‫‪  ‬منابع اقتصادي‬

‫‪economic risk‬‬
‫‪  ‬ريسك اقتصادي‬

‫‪economic substance‬‬
‫‪  ‬محتواي اقتصادي‬

‫‪economic unit‬‬
‫‪  ‬واحد اقتصادي‬

‫‪economic unit concept‬‬

‫‪  ‬مفهوم واحد اقتصادي‬

‫)‪economic value added (eva‬‬

‫‪  ‬ارزش افزوده اقتصادي‬

‫‪economic value of the firm‬‬

‫‪  ‬ارزش اقتصادي واحد تجاري‬

‫‪economically reworked‬‬
‫‪  ‬واحدهاي مشمول دوباره كاري‬

‫‪economics of regulation‬‬
‫‪  ‬اقتصاد قوانين و مقررات‪ /‬اصول اقتصادي نظارت‬
‫‪economics of scale‬‬
‫‪  ‬صرفه جويي در مقياس‬

‫‪economics of the audit‬‬

‫‪  ‬اصول اقتصادي حسابرسي‬

‫‪economy‬‬
‫‪  ‬اقتصادي صرفه جويي و صالح اقتصادي مقرون به صرفه‬

‫‪economy and efficiency audit‬‬

‫‪  ‬حسابرسي صرفه اقتصادي و كارآيي‬

‫‪editor in chief‬‬
‫‪  ‬سردبير‬

‫‪effective advertising‬‬
‫‪ (  ‬تبليغات موثر(اثربخش‬

‫‪effective audit‬‬
‫‪  ‬رسيدگي موثر(اثر بخش) حسابرسي اثر بخش‬

‫‪effective cost of debt‬‬

‫‪ (  ‬هزينه موثر استقراض(بدهي‬
‫‪effective date‬‬
‫‪  ‬تاريخ موثر تاريخ قطعي تاريخ الزم االجرا‬

‫‪effective rate of interest‬‬

‫‪  ‬نرخ موثر(واقعي) بهره در بازار نرخ بهره رايج در بازار‬

‫‪effectiveness‬‬
‫‪  ‬اثر بخشي ميزان دستيابي به اهداف‬

‫‪effectiveness efficiency and economy 3es audit‬‬

‫‪  ‬حسابرسي اثربخشي‪ ،‬كارايي و صرفه اقتصادي نام ديگر حسابرسي عملياتي‬

‫‪effectiveness measures‬‬
‫‪  ‬معيارهاي اثر بخشي‬

‫‪efficiency‬‬
‫‪  ‬كارآيي ميزان دستيابي به اهداف با حداقل هزينه‬

‫‪efficiency measures‬‬
‫‪  ‬معيارهاي كارآيي‬

‫‪efficiency variance‬‬
‫‪  ‬انحراف كارآيي‬

‫‪efficient audit‬‬
 ‫‪  ‬حسابرسي كارآ حسابرسي كمترين هزينه و در كوتاهترين زمان‬

‫‪efficient capital market‬‬

‫‪  ‬بازار كارآ‬

‫‪efficient market model‬‬

‫‪  ‬مدل بازار كارآ‬

‫)‪efficient markets hypothesis (emh‬‬

‫‪  ‬فرضيه بازارهاي كارآ‬

‫‪efficient markets paradigm‬‬

‫‪  ‬نظريه بازارهاي كارآ‬

‫‪efficient portfolio‬‬
‫‪  ‬پرتفوي كارآ مطلوبترين مجموعه سرمايه گذاري‬

‫‪efficient set frontier‬‬

‫‪  ‬مجموعه(مرز) كارآ‬

‫‪efficient set theorem‬‬

‫‪  ‬نظريه(اصل) مجموعه كارآ‬

‫‪effort‬‬
‫‪  ‬تالش‬
either gain or loss
‫يا سود يا زيان‬  

elastic demand
‫تقاضاي با كشش‬  

elasticity of yield to maturity

‫كشش پذيري بازده تا تاريخ سررسيد‬  

election of officers
‫انتخاب مديران‬  

electronic internet commerce

‫( تجارت الكترونيكي(اينترنتي‬  

electronic commerce
‫تجارت الكترونيكي‬  

electronic data interchange (edi)

‫تبادل الكترونيكي اطالعات‬  

electronic fund transfer (eft)

‫انتقال الكترونيكي وجوه‬  
‫‪electronic transfer of data‬‬
‫‪  ‬انتقال الكترونيكي اطالعات‬

‫‪eligible‬‬
‫‪  ‬سزاوار مستحق واجد شرايط‬

‫‪elimination of non value added operations‬‬

‫‪  ‬حذف عمليات فاقد ارزش افزوده‬

‫‪embezzlement‬‬
‫‪  ‬اختالس استفاده نامشروع از داراييها‬

‫‪emerging debt instruments‬‬

‫‪  ‬ابزارهاي جديد بدهي اوراق بهادار بدهي نوظهور‬

‫)‪emerging issues task force (eitf‬‬

‫‪  ‬كميته بررسي مسائل و موضوعات اضطراري‬

‫)‪emerging issues task force (eitf‬‬

‫‪(  ‬كميته بررسي موضوعات اضطراري(نوظهور‬

‫‪emerging markets‬‬
‫‪  ‬بازارهاي نوپا بازارهاي نوظوهور بازارهاي در حال توسعه‬

‫‪emerging stock markets‬‬

 ‫بازارهاي نوظهور سهام بازارهاي نوپاي سهام‬  

emphasis of matter paragraph

‫بند تأكيد بر موضوع(مطلب) خاص‬  

empirical evidence
‫شواهد تجربي‬  

empirical results
‫نتايج تجربي‬  

employee employer relationship

‫رابطه كارمندي و كارفرمايي‬  

employee fraud
‫تقلب كارمندان‬  

employee incentive compensation plans

‫طرحهاي تشويقي خريد سهام توسط كاركنان‬  

employee quality
‫كيفيت كاركنان‬  

employee stock ownership plan (esop)

 ‫‪  ‬طرح مالكيت كاركنان در سهام‬

‫‪employee time sheet‬‬

‫‪  ‬برگ ثبت اوقات ورود و خروج كاركنان‬

‫‪employer‬‬
‫‪  ‬كارفرما‬

‫‪empowerment‬‬
‫‪  ‬اختيار‬

‫‪enacted marginal tax rate‬‬

‫‪  ‬نرخ نهايي ماليات بر درآمد‬

‫‪encumbrances‬‬
‫‪  ‬تعهدات قطعي نشده‬

‫‪encyclopedia of accounting systems‬‬

‫‪  ‬دايره المعارف سيستم هاي حسابداري‬

‫‪end product‬‬
‫‪  ‬محصول نهايي‬

‫‪end user computing‬‬

‫‪  ‬محاسبات كار بر نهايي‬
‫‪ending finished goods inventory budget‬‬
‫‪  ‬بودجه موجودي كاالي ساخته شده پايان دوره‬

‫‪ending inventory‬‬
‫‪  ‬موجودي(كاالي) پايان دوره‬

‫‪ending inventory valuation‬‬

‫‪  ‬تعيين ارزش موجودي پايان دوره‬

‫‪ending market price‬‬

‫‪  ‬قيمت نهايي بازار‬

‫‪endogenous variable‬‬
‫‪  ‬متغير درونزا‬

‫‪endorsed note payable‬‬

‫‪  ‬سند پرداختي ظهرنويسي شده‬

‫‪endorsement‬‬
‫‪ (  ‬ظهرنويسي(اسناد‬

‫‪endowment fund‬‬
‫‪  ‬حساب مستقل وجوه موقوفه‬
‫‪endpoint costing‬‬
‫‪  ‬هزينه يابي معكوس هزينه يابي با تأخير‬

‫‪engagement letter‬‬
‫‪  ‬قرارداد موافقتنامه تفاهمنامه‬

‫‪engagement planning‬‬
‫‪  ‬برنامه ريزي كار‬

‫‪engagement risk‬‬
‫‪  ‬ريسك پروژه حسابرسي‪ /‬ريسك حسابرسي‬

‫‪engineered cost‬‬
‫‪  ‬هزينه اندازه گيري شده هزينه مهندسي‬

‫)‪engineering change order (eco‬‬

‫‪  ‬مهندسي تغييرات سفارشي‬

‫‪engraving and printing costs‬‬

‫‪  ‬مخارج چاپ و انتشار‬

‫‪enterprise‬‬
‫‪  ‬واحد تجاري واحد اقتصادي بنگاه اقتصادي‬
‫‪enterprise fund‬‬
‫‪  ‬حساب مستقل انتفاعي‬

‫‪enterprise net income‬‬

‫‪  ‬سود خالص واحد اقتصادي‬

‫‪enterprise performance‬‬
‫‪  ‬عملكرد واحد اقتصادي‬

‫‪entitle to ... ...‬‬

‫‪  ‬مستحق به‪ ...‬سزاوار‪...‬‬

‫‪entity‬‬
‫‪  ‬واحد تجاري واحد اقتصادي‬

‫‪entity equity‬‬
‫‪  ‬حقوق‪ /‬ارزش ويژه واحد اقتصادي‬

‫‪entity theory‬‬
‫‪  ‬تئوري(نظريه) واحد اقتصادي‬

‫‪entropy‬‬
‫‪  ‬بي نظمي نابساماني‬

‫‪entry value‬‬
 ‫ارزش ورودي‬  

environmental constraints
‫محدوديتهاي محيطي‬  

epistemology
‫معرفت شناسي شناخت شناسي‬  

equal weighted
‫درصد سرمايه گذاري مساوي در هر سهم‬  

equal weighted marker index

‫شاخص بازرا با وزن مساوي‬  

equilibrium expected return

‫بازده مورد انتظار تعادلي‬  

equilibrium point
‫نقطه تعادلي‬  

equilibrium price
‫قيمت تعادلي‬  

equity
 ‫‪  ‬حق مالكانه ارزش ويژه حق مالكيت‬

‫‪equity in subsidiary realized income‬‬

‫‪  ‬حق مالكيت در سود تحقق يافته واحد فرعي‬

‫‪equity instrument‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار سرمايه اي ابزار سرمايه اي‬

‫‪equity interest‬‬
‫‪  ‬حقوق صاحبان سهام‪ /‬حق مالكانه‬

‫‪equity method‬‬
‫‪  ‬روش ارزش ويژه‬

‫‪equity method for investments‬‬

‫‪  ‬روش ارزش ويژه سرمايه گذاريها‬

‫‪equity method investment‬‬

‫‪  ‬سرمايه گذاري بر مبناي روش ارزش ويژه‬

‫‪equity premium‬‬
‫‪  ‬صرف سهام‬

‫‪equity securities‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار سرمايه اي اوراق بهادار مبين حق مالكانه‬
equity swap
‫معاوضه سهام‬  

equity theories
‫تئوريهاي مربوط به حقوق صاحبان سهام‬  

equity theory
‫تئوري عدالت نسبي تئوري ارزش ويژه‬  

equivalent production schedule

‫جدول معادل آحاد توليد‬  

equivalent units
‫معادل آحاد توليد‬  

equivalent units of output

‫معادل آحاد توليد‬  

equivalent units of production

‫معادل آحاد توليد‬  

equivalent yield
‫بازده معادل‬  
error
‫اشتباه سهوي خطا‬  

error cause identification

‫شناسايي علت(علل) اشتباه‬  

error correction
‫اصالح(تصحيح) اشتباه‬  

error costs
‫هزينه هاي اشتباهات‬  

error term
‫عامل خطا‬  

errors
‫اشتباهات سهوي‬  

essentials of investments
‫اصول سرمايه گذاريها‬  

estimated cost of disposal

‫( هزينه برآورده شده واگذاري(فروش‬  

estimated cost to complete

 ‫‪  ‬هزينه برآوردي تكميل‬

‫‪estimated economic life‬‬

‫‪  ‬عمر مفد اقتصادي برآورد شده عمر مفيد برآوردي‬

‫‪estimated economic useful life‬‬

‫‪  ‬عمر مفيد اقتصادي برآوردي‬

‫‪estimated factory overhead‬‬

‫‪  ‬سربار پيش بيني شده‪ /‬برآورد شده كارخانه‬

‫‪estimated items‬‬
‫‪  ‬اقالم برآوردي‬

‫‪estimated liability‬‬
‫‪  ‬بدهي برآوردي‬

‫‪estimated machine hours‬‬

‫‪  ‬ساعات كار بودجه شده ماشين آالت‬

‫‪estimated net realizable value‬‬

‫‪  ‬ارزش خالص بازيافتي برآوردي‬

‫‪estimated net realizable value (nrv) method‬‬

‫‪  ‬روش ارزش خالص بازيافتي برآوردي‬
estimated population exception rate (eper)
‫ضريب انحراف برآوردي جامعه‬  

estimated product warranties

‫هزينه هاي برآوردي تضمين محصول‬  

estimated residual value

‫ارزش باقيمانده(اسقاط) برآوردي‬  

estimated revenue
‫در آمد برآوري‬  

estimated uncollectible delinquent taxes

‫مالياتهاي معوق غير قابل برآوري‬  

estimated useful life

‫عمر مفيد برآوري‬  

estimated warranty obligations

‫بدهيهاي( تعهدات) برآوري تضمين محصول‬  

ethical behavior
‫رفتار اخالقي رفتار مبتني بر ارزشهاي اخالقي‬  
‫‪ethical dilemma‬‬
‫‪  ‬معضل اخالقي بالتكليفي اخالقي‬

‫‪ethics‬‬
‫‪  ‬اصول اخالقي اخالقيات‪j‬‬

‫‪ethics rulings‬‬
‫‪  ‬آراي صادره درباره آيين نامه رفتار حرفه اي‬

‫‪eurobonds‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه خارجي‬

‫‪eurodollar certificate of deposit‬‬

‫‪  ‬گواهي سپرده خارجي‬

‫‪eurodollar deposit‬‬
‫‪  ‬سپرده خارجي‬

‫‪european audit findings‬‬

‫‪  ‬ارزيابي يافته هاي حسابرسي‬

‫‪european option‬‬
‫‪  ‬برگ اختيار معامله اروپايي‬

‫‪evaluation criteria‬‬
 ‫‪  ‬معيارهاي( ضوابط ) ارزيابي‬

‫‪event‬‬
‫‪  ‬رويداد رخداد حادثه‬

‫‪evidence‬‬
‫‪  ‬شواهد‬

‫‪evidence mix‬‬
‫‪  ‬تركيب شواهد‬

‫‪evidential matter‬‬
‫‪  ‬شواهد‬

‫‪evolution‬‬
‫‪  ‬تكامل تدريجي سير تكاملي‬

‫‪evolutionary process‬‬
‫‪  ‬فرايند تكامل تدريجي‬

‫‪ex ante‬‬
‫‪  ‬آينده پيش بيني شده‬

‫‪ex distribution date‬‬

 ‫‪  ‬تاريخ توزيع سود سهام‬

‫‪ex dividend date‬‬

‫‪  ‬تاريخ شناسايي سهامداران مشول سود‬

‫‪ex post‬‬
‫‪  ‬گذشته تاريخي‬

‫‪ex post alpha‬‬

‫‪  ‬ضريب آلفاي تاريخي‬

‫‪ex post facto‬‬

‫‪  ‬گذشته تاريخ‬

‫‪ex post selection bias‬‬

‫‪  ‬اوريب ناشي از انتخاب نمونه از دوره يا دوره هاي گذشته‬

‫‪ex rights‬‬
‫‪  ‬سهام فاقد حق تقدم خريد‬

‫‪ex rights date‬‬

‫‪  ‬تايخ انفضاي مهلت استفاده از حق تقدم خريد‬

‫)‪ex works (exw‬‬

‫‪  ‬تحويل كاال در محل كارخانه‪ /‬انبار فروشنده‬
‫‪exaggerated value‬‬
‫‪  ‬ارزش بيش از واقع اظهار شده‬

‫‪examination‬‬
‫‪  ‬رسيدگي بررسي‬

‫‪examine‬‬
‫‪  ‬مرود بررسي قرار دادن رسيدگي كردن‬

‫‪excavation‬‬
‫‪  ‬خاكبرداري‬

‫‪except for concept‬‬

‫‪  ‬مفهوم به "استثناي"‬

‫‪exception rate‬‬
‫‪  ‬ضريب استثناء‬

‫‪excess allocated to identifiable net assets‬‬

‫‪  ‬مازاد تخصيص يافته به خالص داراييهاي قابل شناسايي‬

‫‪excess present value index‬‬

‫‪  ‬شاخص مازاد ارزش فعلي شاخص فعلي اضافي‬
‫‪excess return‬‬
‫‪  ‬بازده اضافي بازده مازاد‬

‫‪exchange gain‬‬
‫‪  ‬سود مبادله سود( غير عملياتي) معاوضه‬

‫‪exchange loss‬‬
‫‪  ‬زيان مبادله زيان( غير عملياتي) معاوضه‬

‫‪exchange of common shares stocks‬‬

‫‪  ‬معاوضه( مبادله) سهام عادي‬

‫‪exchange of dissimilar assets‬‬

‫‪  ‬معاوضه داراييهاي غير مشابه‬

‫‪exchange rate‬‬
‫‪  ‬نرخ معاوضه( مبادله) نرخ ارز‬

‫‪exchange risk‬‬
‫‪  ‬ريسك ارز‬

‫‪exclusive right‬‬
‫‪  ‬حق انحصاري‬

‫‪execution‬‬
 ‫‪  ‬اجراء‬

‫‪executive summary‬‬
‫‪  ‬چكيده خالصه مفيد خالصه مديريتي‬

‫‪executory costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي اجرايي‬

‫‪exercise‬‬
‫‪  ‬قيمت توافقي قيمت قابل اعمال‬

‫‪exhibit‬‬
‫‪  ‬شكل‬

‫‪existence‬‬
‫‪  ‬وجود‬

‫‪existence or occurrence‬‬
‫‪(  ‬وجود يا رخداد( وقوع‬

‫‪exit interview‬‬
‫‪ (  ‬تبادل نظر نهايي( با صاحبكار در حسابرسي عملياتي‬

‫‪exogenous variable‬‬
‫‪  ‬متغير برون زا‬
‫‪expansion‬‬
‫‪  ‬توسعه كمي رشد و گسترش‬

‫‪expatriate‬‬
‫‪  ‬به تفضيل بيان كردن‬

‫‪expectations gap‬‬
‫‪  ‬فاصله( شكاف) انتظارات‬

‫‪expectations hypothesis‬‬
‫‪(  ‬نظريه انتظارات( عقاليي‬

‫)‪expected value (ev‬‬

‫‪  ‬ميانگين ارزش( مقدار) مورد انتظار‬

‫‪expected activity level‬‬

‫‪  ‬حجم مورد انتظار فعاليت سطح فعاليت مورد انتظار‬

‫‪expected annual capacity‬‬

‫‪  ‬ظرفيت مورد انتظار ساالنه‬

‫‪expected error‬‬
‫‪  ‬خطاي مورد انتظار‬
expected exit value
‫ارزش خروجي مورد انتظار‬  

expected misstatement
‫تحريف مورد انتظار‬  

expected monetary value

‫ارزش پولي مورد انتظار‬  

expected opportunity loss (eol)

‫زيان مورد انتظار فرصت از دست رفته‬  

expected postretirement benefit obligations

‫تعهد( بدهي) مورد انتظار مزاياي بعد از باز نشستگي‬  

expected rate of occurrence

‫ رخداد ضريب رخداد مورد انتظار‬/‫ضريب وقوع‬  

expected return (er)

‫بازده مورد انتظار‬  

expected return vector

‫بردار بازده مورد انتظار‬  

expected standard
 ‫‪  ‬استاندارد مورد انتظار‬

‫‪expected yield to maturity‬‬

‫‪  ‬بازده مورد انتظار تا تاريخ سررسيد‬

‫‪expendable fund‬‬
‫‪  ‬حساب مستقل وجوده قابل مصرف‬

‫‪expenditures applicable to prior years‬‬

‫‪  ‬مخارج متسري به سالهاي قبل مخارج سنواتي‬

‫‪expense‬‬
‫‪  ‬هزينه دوره هزينه‬

‫‪expense account analysis‬‬

‫‪  ‬تجزينه و تحليل حسابهاي هزينه‬

‫‪experience curve‬‬
‫‪  ‬منحني تجربه‬

‫‪expert‬‬
‫‪  ‬كارشناس متخصص خبره‬

‫‪expert reliance‬‬
 ‫‪  ‬اتكا بر نظر تخصص كارشناس‬

‫‪expiration date‬‬
‫‪  ‬تاريخ انقضاء‬

‫‪expired cost‬‬
‫‪  ‬بهاي منقضي شده‬

‫‪explain and predict‬‬

‫‪  ‬شرح و پيش بيني‬

‫‪explanatory paragraph‬‬
‫‪  ‬بند توضيحي گزارش حسابرسي‬

‫‪explanatory variables‬‬
‫‪ (  ‬متغيرهاي توضيحي( مستقل‬

‫‪explicit contracts‬‬
‫‪  ‬قراردادهاي صريح‬

‫‪explicitly‬‬
‫‪  ‬به صورت صريح صريحا ً صراحتا ً‬

‫‪export sales‬‬
‫‪  ‬فروشهاي صادراتي‬
‫‪exposure draft‬‬
‫‪  ‬متن پيش نويس متن پيشنهادي‬

‫‪expropriation‬‬
‫‪  ‬مصادره سلب مالكيت‬

‫‪extend‬‬
‫‪  ‬تمديد كردن افزايش دادن دامنه‬

‫‪extendable notes‬‬
‫‪  ‬اسناد قابل تمديد‬

‫‪extended audit scope‬‬

‫‪  ‬دامنه تفصيلي حسابرسي‬

‫‪extended value chain‬‬

‫‪  ‬زنجيره گسترش يافته ارزش‬

‫‪extent of information dissemination‬‬

‫‪  ‬حجم انتشار اطالعات دامنه توزيع اطالعات‬

‫‪external audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي مستقل‬

‫‪external auditor‬‬
 ‫‪  ‬حسابرس مستقل‬

‫‪external auditor's opinion‬‬

‫‪  ‬نظر حسابرس مستقل‬

‫‪external constraints‬‬
‫‪  ‬محدوديتهاي خارجي‬

‫‪external decision makers‬‬

‫‪  ‬تصميم گيرندگان برون سازماني تصميم گيرندگان خارج از واحد تجاري‬

‫‪external document‬‬
‫‪  ‬مستندات خارج از واحد‬

‫‪external failure costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي عيب و نقص خارجي‬

‫‪external linkages‬‬
‫‪  ‬پيوندهاي‪ /‬روابط‪ /‬ارتباطات خارجي‬

‫‪external validity‬‬
‫‪  ‬اعتبار بروني‬

‫‪extinguishment of debt‬‬
 ‫‪  ‬تسويه( باز پرداخت) بدهي‬

‫‪extra works‬‬
‫‪  ‬كارهاي جديد‪ /‬فوق العاده‬

‫‪extraordinary gain‬‬
‫‪  ‬سود( غير عملياتي) غير مترقبه سود فوق العاده‬

‫‪extraordinary items‬‬
‫‪  ‬اقالم غير مترقبه‬

‫‪f.o.b. shipping point‬‬

‫‪  ‬فوب مبدا‬

‫‪face amount‬‬
‫‪  ‬مبلغ اسمي‬

‫‪face value‬‬
‫‪  ‬ارزش اسمي‬

‫‪face value of bond‬‬

‫‪  ‬ارزش اسمي اوراق قرضه‬

‫‪facilities‬‬
‫‪  ‬تاسيسات تسهيالت رفاهي‬
‫‪facility level activities‬‬
‫‪  ‬فعاليتهاي سطح كارخانه‬

‫‪facility sustaining costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي مرتبط با سطح كارخانه‬

‫‪factor‬‬
‫‪  ‬عامل‬

‫‪factor analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل عاملها‬

‫‪factor beta‬‬
‫‪  ‬ضريب بتاي عامل‬

‫‪factor loading‬‬
‫‪  ‬شناسايي و تعيين ضرايب عوامل‬

‫)‪factor loading model (flm‬‬

‫‪  ‬مدل شناسايي و تعيين ضريب عوامل‬

‫‪factor model‬‬
‫‪  ‬مدل عاملي‬
‫‪factor risk‬‬
‫‪  ‬ريسك عامل‬

‫‪factor risk premium‬‬

‫‪  ‬صرف ريسك عامل‬

‫‪factoring‬‬
‫‪  ‬فروختن مطالبات به موسسه وصول طلب‬

‫‪factoring accounts receivable‬‬

‫‪  ‬فروش حسابهاي دريافتي واگذار كردن حسابهاي دريافتي به موسسات وصول‬
‫كننده طلب‬

‫‪factory burden‬‬
‫‪  ‬سربار كارخانه هزينه هاي ثابت كارخانه‬

‫‪factory burden costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي سربار كارخانه‬

‫‪factory overhead costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي سربار كارخانه‬

‫‪factory supplies‬‬
‫‪  ‬ملزومات مصرفي كارخانه‬
factory supplies inventory
‫موجودي ملزومات مصرفي كارخانه‬  

faf financial accounting foundation

‫بنياد حسابرسي مالي‬  

fail to deliver
‫ناتواني در تحويل‬  

failure costs
‫هزينه هاي عيب و نقص‬  

fair market value

‫ارزش متعارف بازار‬  

fair price function

‫كاكرد تعيين قيمت منصفانه‬  

fair value mark to market method

‫( روش ارزش متعارف(تعديل با ارزش بازار‬  

fair value recovery criterion

‫معيار بازيافت ارزش متعارف‬  

fairness
 ‫مطلوبيت‬  

father son grandson relationship

‫رابطه پدر پسر نوه‬  

fault
‫تقصير‬  

favorable variance
‫(انحراف مطلوب(مساعد‬  

feasible region
‫ناحيه(منطقه) موجه‬  

feasible set
‫مجموعه طرح هاي توجيه پذير‬  

feasible set
‫مجموعه موجه‬  

feasible solution
‫ راه حل موجه‬/‫جواب‬  

features quality of design

 ‫‪(  ‬مشخصات(كيفيت‪ j‬طراحي‬

‫‪feed back‬‬
‫‪  ‬بازخورد‬

‫‪feed back value‬‬

‫‪  ‬ارزش بازخورد‬

‫‪fidelity bond‬‬
‫‪  ‬وجه الضمان سپرده جبران خسارت دريافت تضمين از كاركنان‬

‫‪fiduciary funds‬‬
‫‪  ‬حساب مستقل وجوه اماني‬

‫‪field‬‬
‫‪  ‬رشته زمينه حوزه‬

‫‪field auditor‬‬
‫‪  ‬حسابرس متخصص در يك صنعت خاص‬

‫‪field experiments‬‬
‫‪  ‬تجربيات(آزمايشات) ميداني‬

‫‪field studies‬‬
‫‪  ‬مطالبات‪ j‬ميداني‬
‫‪field work‬‬
‫‪  ‬اجراي عمليات رسيدگي‬

‫‪field work standards‬‬

‫‪  ‬استانداردهاي اجراي عمليات رسيدگي‬

‫‪fifo costing method‬‬

‫‪ (  ‬روش هزينه يابي اولين صادره از اولين وارده(فايفو‬

‫‪fifo method of process costing‬‬

‫‪  ‬روش اولين صادره از اولين وارده در هزينه يابي مرحله اي‬

‫‪figure‬‬
‫‪  ‬رقم(عدد) شكل‬

‫‪file‬‬
‫‪  ‬پرونده‬

‫‪file integrity‬‬
‫‪  ‬اصالت پرونده‬

‫‪fill or kill order‬‬

‫‪  ‬انجام يا ابطال سفارش‬
filter rules
‫قواعد فيلتر‬  

final account
‫حساب قطعي‬  

final audit
‫حسابرسي نهايي‬  

final certificate
‫گواهي تحويل قطعي‬  

final payment
‫ نهايي‬/‫پرداخت قطعي‬  

final report
‫گزارشات نهايي‬  

final statement
‫ نهايي‬/‫صورتحساب قطعي‬  

final take over acceptance

‫تحويل قطعي صورت وضعيت قطعي‬  

finance director
 ‫مدير امور مالي‬  

finance vice president

‫معاونت مالي معاون امور مالي‬  

financial accounting
‫حسابداري مالي‬  

financial accounting and reporting

‫حسابداري و گزارشگري مالي‬  

financial accounting foundation (faf)

‫بنياد حسابداري مالي‬  

financial accounting information

‫اطالعات حسابداري مالي‬  

financial accounting information system

‫سيستم اطالعاتي حسابداري مالي‬  

financial accounting series

‫مجموعه نشريات حسابداري مالي‬  

financial accounting standards advisory council (fasac)

 ‫‪  ‬شوراي مشورتي استاندارهاي حسابداري مالي‬

‫)‪financial accounting standards board (fasb‬‬

‫‪  ‬هيأت تدوين استانداردهاي حسابداري مالي‬

‫‪financial analyst‬‬
‫‪  ‬تحليلگر مالي‬

‫‪financial analysts' federation‬‬

‫‪  ‬فدراسيون تحليلگران مالي‬

‫‪financial asset‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار دارايي مالي‬

‫‪financial audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي مالي نام ديگر حسابرسي مستقل‬

‫‪financial breakeven‬‬
‫‪  ‬نقطه سربسر مالي‬

‫‪financial breakeven point‬‬

‫‪  ‬نقطه سربسر مالي‬

‫‪financial budget‬‬
‫‪  ‬بودجه مالي‬
financial condition
‫وضعيت(شرايط) مالي‬  

financial controls
‫كنترلهاي مالي‬  

financial distress
‫مشكالت مالي التهاب مالي‬  

financial economists
‫اقتصاددانان مالي‬  

financial engineering
‫مهندس مالي‬  

financial excerpts
‫نكات برگزيده مالي‬  

financial flexibility
‫انعطاف پذيري مالي‬  

financial forecast
‫پيش بيني مالي‬  

financial health
 ‫سالمت مالي‬  

financial highlights
‫نكات برجسته مالي نكات مهم مالي‬  

financial history
‫پيشينه مالي تاريخچه مالي‬  

financial implications
‫بازتابهاي مالي پيامدهاي(تبعات) مالي‬  

financial incentive
‫انگيزه مالي‬  

financial incentives
‫حقوق و مزاياي مالي‬  

financial index
‫شاخص مالي‬  

financial innovation
‫نوآوري مالي ابداع مالي‬  

financial institutions
 ‫‪  ‬نهادهاي مالي موسسات مالي‬

‫‪financial instrument‬‬
‫‪  ‬ابزار مالي ورقه بهادار مالي‬

‫‪financial interest‬‬
‫‪  ‬منافع مالي‬

‫‪financial intermediary‬‬
‫‪  ‬واسطه مالي‬

‫‪financial internal control‬‬

‫‪  ‬كنترلهاي داخلي مالي‬

‫‪financial investment‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاري در اوراق بهادار(داراييهاي مالي) سرمايه گذاري مالي‬

‫‪financial leverage‬‬
‫‪  ‬اهرم مالي‬

‫‪financial leverage multiplier‬‬

‫‪  ‬ضريب اهرم مالي‬

‫‪financial manager‬‬
‫‪  ‬مدير امور مالي مدير مالي‬
financial market
‫بازار مالي‬  

financial planning models

‫مدلهاي برنامه ريزي مالي‬  

financial position
‫وضعيت مالي‬  

financial press
‫نشريات مالي‬  

financial productivity measure

‫معيار(سنجش) بهره وري مالي‬  

financial projections
‫پيش بيني هاي مالي‬  

financial regulation
‫ نظارت مالي‬/‫آيين نامه‬  

financial reporting
‫گزارشگري مالي‬  
financial reporting and changing prices
‫گزارشگري مالي و تغيير سطح قيمتها‬  

financial risk
‫ريسك مالي‬  

financial scandal
‫رسوايي مالي‬  

financial slacks
‫منابع مالي‬  

financial statement
‫صورت مالي‬  

financial statement
‫صورتهاي مالي‬  

financial statement assertions

‫ادعاهاي(مندرج در) صورتهاي مالي‬  

financial statement cycles

‫چرخه هاي مربوط به صورتهاي مالي‬  

financial statement disclosure checklist

 ‫‪  ‬فهرست موارد افشار در صورتهاي مالي‬

‫‪financial statements audit‬‬

‫‪  ‬حسابرسي صورتهاي مالي نام ديگر حسابرسي مستقل‬

‫‪financial well being‬‬

‫‪  ‬سالمت مالي رفاه مالي‬

‫‪financier‬‬
‫‪  ‬كارشناس امور مالي تأمين كننده مالي‬

‫‪financing activities‬‬
‫‪  ‬فعاليتهاي تأمين مالي‬

‫‪financing activity‬‬
‫‪  ‬فعاليت تأمين مالي‬

‫‪financing and obligation‬‬

‫‪(  ‬تأمين مالي و تعهد(بدهي‬

‫‪financing consequences‬‬
‫‪  ‬پيامدهاي تأمين مالي‬

‫‪financing costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي تأمين مالي‬
‫‪financing decision‬‬
‫‪  ‬تصميم تأمين مالي‬

‫‪findings‬‬
‫‪  ‬يافته ها نتايج حاصله‬

‫‪fineness‬‬
‫‪  ‬دقت ظرافت‬

‫‪finished goods inventory‬‬

‫‪  ‬موجودي كاال(هاي) ساخته شده‬

‫‪finite uniformity‬‬
‫‪  ‬يكنواختي محدود‬

‫‪firm‬‬
‫‪  ‬موسسه واحد تجاري واحد اقتصادي شركت قطعي‬

‫‪firm commitment‬‬
‫‪  ‬تعهد قطعي‬

‫‪firm purchase commitments‬‬

‫‪  ‬تعهدات قطعي خريد‬
firm size
‫اندازه شركت‬  

firm's capital structure

‫ساختار سرمايه نخستين‬  

first derivative
‫مشتق مرتبه اول‬  

first in, first out (fifo)

‫(اولين صادره از اولين وارده(فايفو‬  

first in, first out (fifo) inventory costing method

‫هزينه يابي موجودي كاال به روش اولين صادره از اولين وارده‬  

first in, first out (fifo) process costing method

‫روش هزينه يابي مرحله اي اولين صادره از اولين وارده‬  

first mortgage
‫رهن دست اول‬  

first quarter
‫سه ماه اول فصل اول‬  

fiscal entity
 ‫‪  ‬شخصيت مالي واحد مالي‬

‫‪fiscal period‬‬
‫‪  ‬دوره مالي‬

‫‪fiscal year‬‬
‫‪  ‬سال مالي‬

‫‪fisher rate‬‬
‫‪  ‬ضريب‪ /‬نرخ فيشر‬

‫‪fitness for use‬‬

‫‪  ‬مناسب براي استفاده‬

‫‪fixed asset‬‬
‫‪  ‬دارايي ثابت‬

‫‪fixed assets‬‬
‫‪  ‬دارايي هاي ثابت‬

‫‪fixed assets master file‬‬

‫‪  ‬پرونده اصلي دارايي هاي ثابت‬

‫‪fixed cost‬‬
 ‫‪  ‬هزينه ثابت‬

‫‪fixed cost per unit‬‬

‫‪  ‬هزينه ثابت واحد محصول‬

‫‪fixed costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي ثابت‬

‫‪fixed costs per unit‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي ثابت هر واحد محصول‬

‫‪fixed exchange rates‬‬

‫‪  ‬نرخهاي ثابت ارز‬

‫‪fixed income securities‬‬

‫‪  ‬اوراق بهادار با درآمد(سود) ثابت‬

‫‪fixed interval sampling‬‬

‫‪  ‬نمونه گيري با فاصله ثابت‬

‫‪fixed interval selection‬‬

‫‪  ‬انتخاب نمونه با فاصله ثابت‬

‫‪fixed overhead budget variance‬‬

‫‪  ‬انحراف بودجه سربار ثابت‬
fixed overhead spending variance
‫انحراف مصرف سربار ثابت‬  

fixed overhead standard

‫استاندارد سربار ثابت‬  

fixed overhead volume variance

‫انحراف حجم سربار ثابت‬  

fixed price contract

‫قرارداد مقطوع‬  

flat yield
‫بازده هموار‬  

flexibility in presentation
‫انعطاف پذيري در نحوه ارائه‬  

flexible budget
‫بودجه انعطاف پذير‬  

flexible budget variance

‫انحراف بودجه انعطاف پذير‬  
‫)‪flexible manufacturing system (fms‬‬
‫‪  ‬سيستم انعطاف پذير توليد‬

‫‪float‬‬
‫‪  ‬چكهاي در جريان وصول‬

‫‪floating exchange rates‬‬

‫‪  ‬نرخهاي ارز شناور‬

‫‪floating prime rate‬‬

‫‪  ‬نرخ بهره شناور‬

‫‪floating rate‬‬
‫‪ (  ‬نرج شناور(متغير‬

‫‪floating rate loan‬‬

‫‪(  ‬وام با نرخ بهره شناور(متغير‬

‫‪floor price‬‬
‫‪  ‬قيمت كف نام ديگر حد پايين يا ارزش خالص بازيافتني منهاي سود ناخالص‬
‫متعارف‬

‫‪floor trader‬‬
‫‪  ‬داد و ستدكنندگان تاالر بورس‬
‫‪flotation costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي انتشار اوراق بهادار‬

‫‪flow chart‬‬
‫‪  ‬نمدگر نمودار گردش عمليات‬

‫‪flow concept‬‬
‫‪  ‬مفهوم جاري‬

‫‪flow lines‬‬
‫‪  ‬خطوط راهنما‬

‫‪flow of costs‬‬
‫‪  ‬جريان گردش هزينه ها‬

‫‪flow of goods‬‬
‫‪ (  ‬جريان گردش كاال(محصول‬

‫‪flowchart‬‬
‫‪  ‬نمودار جريان گردش عمليات نمودگر‬

‫‪fob destination‬‬
‫‪  ‬فوب مقصد‬

‫‪fob origin‬‬
 ‫فوب مبدا‬  

follow up
‫پيگيري‬  

following the crowd

‫تبعيت از عامه‬  

foot
‫جمع عمودي‬  

footing
‫جمع عمودي‬  

footing test
‫امتحان جمع عمودي‬  

footnote disclosures
‫موارد افشار در يادداشتهاي پيوست صورتهاي مالي‬  

for profit organizations

‫سازمانهاي انتفاعي‬  

for the year ending ended

 ‫‪) (   ‬‬

‫‪force major‬‬
‫‪  ‬قوه قهريه‬

‫‪forecasts‬‬
‫‪  ‬پيش بيني ها‬

‫‪foreclose‬‬
‫‪  ‬توقيف‪ /‬ضبط كردن ملك رهني‬

‫‪foreclosed assets‬‬
‫‪  ‬داراييهاي توقيف‪ /‬ضبط شده‬

‫‪foreclosure‬‬
‫‪  ‬توقيف يا ضبط داراييهاي در رهن‬

‫‪foreclosure‬‬
‫‪  ‬توقيف‪ /‬ضبط ملك رهني سلب حق مالكيت‬

‫‪foreign currency rate‬‬

‫‪  ‬نرخ ارز‬

‫)‪foreign corrupt practices act (fcpa‬‬

‫‪  ‬قانون منع ارتشا در فعاليتهاي بازرگاني خارجي‬
foreign corrupt practices act of 1977
‫ قانون منع ارتشا در فعاليتهاي بازرگاني خارجي‬1977  

foreign currency
‫ارز واحد پول خارجي‬  

foreign currency transactions

‫معامالت(مبادالت) ارزي‬  

foreign investors
‫سرمايه گذاراي خارجي‬  

foreign operations
‫ مبادالت خارجي‬/‫عمليات‬  

foreign return
‫بازده خارجي‬  

foreign subsidiaries
‫واحدهاي فرعي خارجي‬  

foreign trade zones

‫مناطق آزاد تجاري خارجي‬  
‫‪foreign transactions‬‬
‫‪  ‬معامالت(مبادالت) خارجي‬

‫‪foreknowledge‬‬
‫‪  ‬آگاهي‪ /‬دانش قبلي‬

‫‪forensic audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي قضايي‬

‫‪forensic auditors‬‬
‫‪  ‬حسابرسان امور قضايي‬

‫‪foreseeable loss‬‬
‫‪  ‬زيان قابل پيش بيني‬

‫‪foreseeable users‬‬
‫‪  ‬استفاده كنندگان قابل پيش بيني‬

‫‪foreseen user‬‬
‫‪  ‬استفاده كننده پيش بيني شده‬

‫‪forfeit‬‬
‫‪  ‬جرمه بستن‪ /‬كردن‬

‫‪forfeiture‬‬
 ‫‪  ‬جريمه غرامت‬

‫‪form over substance‬‬

‫‪  ‬رجحان شكل بر محتوا‬

‫‪formal acceptance‬‬
‫‪  ‬پذيرش رسمي‬

‫‪forms or levels of market efficiency‬‬

‫‪  ‬شكلهاي مختلف(سطوح)كارآيي بازار سرمايه‬

‫‪forward contract‬‬
‫‪  ‬قرارداد سلف‬

‫‪forward exchange transactions‬‬

‫‪  ‬معامالت پيش فرض ارز‬

‫‪forward looking information‬‬

‫‪  ‬اطالعات آينده نگر‬

‫‪forward rate‬‬
‫‪  ‬نرخ سلف‬

‫‪four big‬‬
‫‪  ‬چهار موسسه بزرگ حسابرسي در دنيا چهار غول حسابرسي در دنيا‬
‫‪four column‬‬
‫‪  ‬چهار ستوني‬

‫‪four variance approach‬‬

‫‪  ‬روش(رويكرد) چهار انحرافي‬

‫‪fourth market‬‬
‫‪  ‬بازار دست چهارم‬

‫‪fractional share warrants‬‬

‫‪  ‬گواهينامه هاي حق خريد پاره سهم‬

‫‪fractional year depreciation‬‬

‫‪  ‬استهالك بخشي از سال‬

‫‪franchise‬‬
‫‪  ‬حق االمتياز فروش‬

‫‪franchise tax‬‬
‫‪  ‬ماليات بر حق االمتياز فروش‬

‫‪franchisee‬‬
‫‪  ‬دريافت كننده حق االمتياز فروش‬
‫‪franchises licenses‬‬
‫‪  ‬حق االمتياز انحصاري فروش‬

‫‪franchisor‬‬
‫‪  ‬واگذارنده‪ /‬اعطا كننده حق االمتياز فروش‬

‫‪fraud‬‬
‫‪  ‬تقلب‬

‫‪fraud risk assessment‬‬

‫‪  ‬برآورد ريسك تقلب‬

‫‪fraud risk factors‬‬

‫‪  ‬شاخص هاي ريسك تقلب‬

‫‪fraudulent financial reporting‬‬

‫‪  ‬گزارشگري مالي فريبكارانه‬

‫)‪free alongside ship (fas‬‬

‫‪  ‬تحويل كاال در كنار كشتي‬

‫)‪free carrier (fca‬‬

‫‪  ‬تحويل كاال در محل مقرر به حمل كننده‬

‫‪free exchange rates‬‬

 ‫‪  ‬نرخهاي ارز آزاد‬

‫‪free from state regulation‬‬

‫‪  ‬مبرا(معاف) از مقررات دولتي‬

‫‪free lunch‬‬
‫‪  ‬پذيرايي رايگان‬

‫‪free markets‬‬
‫‪  ‬بازارهاي آزاد بازارهايي كه از سيطره قوانين و مقررات نظارتي‪ ،‬آزاد‬

‫‪free of charge‬‬
‫‪  ‬رايگان بدون هزينه‬

‫‪free rider‬‬
‫‪  ‬سواري رايگان‬

‫‪freedom from bias‬‬

‫‪ (  ‬رعايت بيطرفي عاري از تمايالت جانبدارانه(يكسويه‬

‫‪freedom from bias‬‬

‫‪  ‬پرهيز از جانبداري عاري از تمايالت جانبدارانه‬

‫‪freight allowance‬‬
 ‫‪  ‬ذخيره كرايه حمل‬

‫‪freight in‬‬
‫‪  ‬كرايه حمل كاالي خريداري شده حمل به داخل‬

‫‪freight out costs‬‬

‫‪  ‬مخارج حمل كاالي فروخته شده هزينه هاي حمل به خارج‬

‫‪fresh start measurement‬‬

‫‪  ‬اندازه گيري ابتدا به ساكن‪ /‬اوليه‬

‫‪front end loading‬‬

‫‪  ‬شناسايي زودرس‬

‫‪full fledged liability‬‬

‫‪  ‬بدهي تضمين شده‬

‫‪full absorption costing‬‬

‫‪  ‬هزينه يابي جذبي كامل‬

‫‪full accrual method‬‬

‫‪  ‬روش تعهدي كامل‬

‫‪full consolidation‬‬
‫‪  ‬تلفيق كامل‬
‫‪full cost method‬‬
‫‪  ‬روش هزينه يابي كامل روش بهاي تمام شده كامل‬

‫‪full costing‬‬
‫‪  ‬هزينه يابي كامل نام ديگر هزينه يابي جذبي‬

‫‪full costing approach‬‬

‫‪  ‬روش(رويكرد) هزينه يابي كامل جذبي‬

‫‪full disclosure principle‬‬

‫‪  ‬اصل افشاي كامل‬

‫‪full investigation‬‬
‫‪  ‬پي جويي كامل‬

‫‪full product costs‬‬

‫‪  ‬كل هزينه هاي مرتبط با محصول‬

‫‪full time members‬‬

‫‪  ‬اعضاي تمام وقت‬

‫‪functional audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي فعاليتهاي حوزه خاص‬

‫‪functional basis split‬‬

 ‫‪  ‬تقسيم كار براساس وظايف‬

‫‪functional classification‬‬
‫‪  ‬طبقه بندي براساس وظايف‬

‫‪functional currency‬‬
‫‪  ‬ارز فعال‬

‫‪functional fixation‬‬
‫‪  ‬ثبات عملكرد‬

‫‪fund accounting‬‬
‫‪ (  ‬حسابداري حسابهاي مستقل نام ديگر حسابداري دولتي(يا سازمانها و‬
‫موسسات غيرانتفاعي‬

‫‪fund balance‬‬
‫‪  ‬مانده حساب مستقل‬

‫‪fund balance sheet‬‬

‫‪  ‬ترازنامه حساب مستقل‬

‫‪fund equity‬‬
‫‪  ‬ارزش ويژه حساب مستقل‬

‫‪fund received from head office‬‬

 ‫‪  ‬وجوه دريافتي از دفتر مركزي‬

‫‪fund trial balance‬‬

‫‪  ‬تراز آزمايشي حساب مستقل‬

‫‪fund types‬‬
‫‪  ‬انواع صندوق مشترك سرمايه گذاري انواع حسابهاي مستقل‬

‫‪fundamental analysis‬‬
‫‪ (  ‬تجربه و تحليل بنيادي(اصولي‬

‫‪fundamental concepts‬‬
‫‪  ‬مفاهيم بنيادي‬

‫‪fundamentalists‬‬
‫‪  ‬طرفداراي(معتقدين به) نظريه تجزيه و تحليل بنيادي اصول گراديان‬

‫‪fundamentals‬‬
‫‪  ‬اصولي مباني‬

‫‪fundamentals of managerial finance‬‬

‫‪  ‬مباني(اصول) مديريت مالي‬

‫‪funded status‬‬
‫‪  ‬تأمين وجوه شده‬
‫‪funds flow statement‬‬
‫‪  ‬صورت گردش وجوه‬

‫‪furniture and fixtures‬‬

‫‪  ‬اثاثه و منصوبات‬

‫‪future futures contract‬‬

‫‪  ‬قراردادهاي سلف‬

‫‪future cash flows‬‬

‫‪  ‬جريانهاي نقد آتي جريان هاي آتي وجه نقد‬

‫‪future option‬‬
‫‪  ‬اختيار خريد و يا عدم خريد قراردادهاي سلف‬

‫‪future service potential‬‬

‫‪  ‬خدمات بالقوه آتي‬

‫‪future trends in accounting‬‬

‫‪  ‬روندهاي آتي(در) حسابداري‬

‫‪future value‬‬
‫‪(  ‬ارزش آتي(آينده‬
‫‪future value of a deferred annuity‬‬
‫‪  ‬ارزش آتي اقساط مساوي انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪future value of a single amount‬‬

‫‪  ‬ارزش آتي مبلغ(مقدار) واحد‬

‫‪future value of an annuity due‬‬

‫‪  ‬ارزش آتي اقساط قابل دريافت‪ /‬پرداخت در اول دوره‬

‫‪future value of an ordinary annuity‬‬

‫‪  ‬ارزش آتي اقساط مساوي قابل دريافت‪ /‬پرداخت در آخر دوره‬

‫‪fuzzy logic‬‬
‫‪  ‬منطق فازي(عدم قطعيت)‬

‫‪gaap generally accepted accounting principles‬‬

‫‪  ‬اصول پذيرفته شده حسابداري‬

‫‪gaap guide‬‬
‫‪  ‬راهنماي اصول پذيرفته شده حسابداري‬

‫‪gaap practice manual‬‬

‫‪  ‬راهنماي عملي‪ /‬حرفه اي اصول پذيرفته شده حسابداري‬

‫‪gaas generally accepted auditing standards‬‬

 ‫‪  ‬استانداردهاي پذيرفته شده حسابرسي‬

‫‪gaas guide‬‬
‫‪  ‬راهنماي استانداردهاي پذيرفته شده حسابرسي‬

‫‪gaas practice manual‬‬

‫‪  ‬راهنماي عملي‪ /‬حرفه اي استانداردها پذيرفته شده حسابرسي‬

‫‪gain contingency‬‬
‫‪  ‬سود( غير عملياتي) احتمالي‬

‫‪gain on sale of assets‬‬

‫‪  ‬سود( غير عملياتي) حاصل از فر وش داراييها‬

‫‪gain or loss on disposal‬‬

‫‪  ‬سود يا زيان( غير عملياتي) ناشي از واگذاري‪ /‬فروش‬

‫‪gains‬‬
‫‪  ‬سودهاي غير عملياتي‬

‫‪gains contingencies‬‬
‫‪  ‬سودهاي احتمالي‬

‫‪gasb governmental accounting standards board‬‬

 ‫‪  ‬هيات تدوين استانداردهاي حسابرسي دولتي‬

‫‪general accountant‬‬
‫‪  ‬حسابدار كل حسابرس ديوان محاسبات‬

‫)‪general agreement on tariffs and trade (gatt‬‬

‫‪ (  ‬موافقنامه عمومي تعرفه و تجارت( گات‬

‫‪general audit objectives‬‬

‫‪  ‬اهداف عمومي حسابرسي‬

‫‪general authorization‬‬
‫‪  ‬تصويب عمومي‬

‫‪general cash account‬‬

‫‪  ‬حساب وجه نقد عمومي‬

‫‪general conditions of contract‬‬

‫‪(  ‬شرايط عمومي پيمان(قرارداد‬

‫‪general contractor‬‬
‫‪  ‬پيمانكار عمومي‬

‫‪general controls‬‬
‫‪  ‬كنترلهاي عمومي‬
general definition
‫ عمومي‬/‫تعريف كلي‬  

general fixed asset account group

‫گروه حساب داراييهاي ثابت‬  

general journal
‫دفتر روزنامه عمومي‬  

general ledger
‫دفتر كل‬  

general ledger accounts

‫حسابهاي دفتر كل‬  

general long term debt account group

‫گروه حساب بدهيهاي بلند مدت عمومي‬  

general negligence
‫سهل انگاري عمومي‬  

general obligation bond

‫اوراق قرضه شهرداريها‬  

general partnership
 ‫شركت تضامني با مسئوليت نامحدود‬  

general price level accounting

‫حسابداري تغييرات سطح عمومي قيمتها حسابداري تورمي‬  

general purchasing power concept of capital maintenance

‫مفهوم قدرت خريد عمومي حفظ سرمايه‬  

general purpose external financial reporting

‫ منظوره‬/‫ عمومي‬/)‫گزارشهاي مالي( برون سازماني‬  

general purpose financial statements

‫ همه منظوره‬/‫صورتهاي مالي عمومي‬  

general purpose financial statements

‫صورتهاي مالي اساسي صورتهاي مالي عمومي‬  

general reserve
‫اندوخته عمومي‬  

general revenue
‫درآمد عمومي‬  

general rule
 ‫قاعده كلي قاعده عمومي‬  

general standards
‫استانداردهاي عمومي‬  

general survey
‫پژوهش كلي‬  

general terms
‫شرايط عمومي‬  

general terms of contract

‫(شرايط عمومي قرارداد( پيمان‬  

general treasurer
‫خزانه دار كل‬  

general treasury administration

‫مديريت خزانه داري كل‬  

generality approach
‫ ديدگاه كلي نگري‬/‫رويكرد‬  

generalizability
‫تعميم پذيري‬  
generalized audit software (gas)
‫نرم افزار عمومي حسابرسي‬  

generally accepted accounting principles (gaap)

‫اصول پذيرفته شده حسابداري‬  

generally accepted auditing standards (gaas)

‫استاندارد هاي مبتني بر ميانگين‬  

geometric mean return

‫بازده مبتني بر ميانگين هندسي‬  

glamour stock
‫سهام پرجاذبه زرق و برق‬  

global economy
‫اقتصاد جهاني‬  

globalization
‫جهاني شدن‬  

glossary
‫واژه نامه‬  
goal
‫هدف‬  

goal congruence
‫همسويي اهداف هماهنگي اهداف‬  

goal oriented
‫هدف گرا‬  

going concern assumption

‫فرض تداوم فعاليت‬  

going out of existence

‫منحل شدن عدم تداوم فعاليت‬  

going public
‫تبديل به سهامي عام شدن‬  

golden handcuffs
‫دستبندهاي طاليي‬  

golden parachute
‫چتر نجات طاليي‬  

good business reasons for issuing

 ‫‪  ‬داليل تجاري مناسب براي انتشار‬

‫‪good faith duty‬‬

‫‪  ‬با حسن نيت كامل‬

‫‪good faith gesture‬‬

‫‪  ‬صداقت‪ /‬حسن نيت ظاهري‬

‫‪good in process inventory‬‬

‫‪  ‬موجودي كاالي در جريان ساخت‬

‫‪good nits‬‬
‫‪  ‬آحاد( واحدهاي) سالم محصول‬

‫‪good will‬‬
‫‪  ‬سرقفلي‬

‫‪goodness pf fit‬‬
‫‪  ‬مناسب بودن برازش نيكويي برازش‬

‫‪goods in transit‬‬
‫‪  ‬كاالهاي بين راهي كاال(هاي) در راه‬

‫‪goods on consignment‬‬
‫‪  ‬كاال(هاي) اماني‬
gordon's dividend valuation model
‫مدل ارزشيابي مبتني بر سود سهام مدل گوردن‬  

government audits
‫حسابرسيهاي دولتي‬  

governmental accounting
‫حسابداري سازماني غير انتفاعي حسابداري دولتي‬  

governmental accounting standards

‫استانداردهاي حسابداري دولتي‬  

governmental accounting standards board (gasb)

‫هيأت تدوين استانداردهاي‬  

governmental auditing
‫حسابرسي دولتي‬  

governmental funds
‫حسابهاي مستقل وجوه دولتي‬  

grade
‫درجه امتياز رتبه‬  
graduate accounting admission tests
‫آزمونهاي كارشناسي ارشد حسابداري‬  

graduate management admission test (gmat)

‫آزمون كارشناسي ارشد مديريت‬  

grant date
‫تاريخ اعطا‬  

grant in aid
‫كمك باال عوض دولتي‬  

grants
‫كمك هاي بالعوض‬  

gray area
‫ وضعيت مبهم‬/‫ مورد مبهم وضع‬/‫حوزه مبهم نكته‬  

greater than expected

‫بيشتر از حد مورد انتظار‬  

gross margin
‫سود ناخالص‬  

gross margin method

 ‫روش سود ناخالص‬  

gross margin percentage

‫درصد سود ناخالص‬  

gross national product (gnp)

‫توليد ناخالص ملي‬  

gross pay
‫حقوق ناخالص پرداخت ناخالص‬  

gross profit gross margin

‫سود ناخالص‬  

gross profit method

‫روش سود ناخالص‬  

group assignments
‫تكاليف گروهي‬  

group depreciation
‫استهالك گروهي(دسته جمعي) داراييها‬  

growth companies
 ‫‪  ‬شركتهاي در حال رشد‬

‫‪growth rate‬‬
‫‪  ‬نرخ رشد‬

‫‪growth stage‬‬
‫‪  ‬مرحله رشد‬

‫‪growth stock‬‬
‫‪  ‬سهام(شركتهاي) در حال رشد‬

‫‪guarantee‬‬
‫‪  ‬تضمين محصول‬

‫‪guaranteed bond‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه تضمين شده‬

‫‪guaranteed residual‬‬
‫‪  ‬ارزش باقيمانده(اسقاط) تضمين شده‬

‫‪guideline‬‬
‫‪  ‬رهنمود دستورالعمل‬

‫‪hand over of site‬‬

‫‪  ‬تحويل محل كارگاه‬
‫‪handbook of internal accounting controls‬‬
‫‪  ‬راهنماي كنترلهاي داخلي حسابداري‬

‫‪handling charges‬‬
‫‪  ‬مخارج(هزينه هاي) جابجايي‪ /‬نقل و انتقال‬

‫‪haphazard sample selection‬‬

‫‪  ‬انتخاب نمونه به صورت نامنظم‬

‫‪hard copy‬‬
‫‪  ‬نسخه چاپي‬

‫‪hardware‬‬
‫‪  ‬سخت افزار‬

‫‪hardware controls‬‬
‫‪  ‬كنترلهاي سخت افزاري‬

‫‪harmonization‬‬
‫‪  ‬هماهنگ سازي يكسان سازي‬

‫‪harmonization of accounting standards‬‬

‫‪  ‬يكسان سازي استانداردهاي حسابداري‬
‫‪harvest mission‬‬
‫‪  ‬رسالت برداشت‪ /‬نتيجه گيري‬

‫‪hash total‬‬
‫‪  ‬جمع درهم‬

‫‪head note‬‬
‫‪  ‬سربرگ‬

‫‪heading‬‬
‫‪  ‬عنوان سرفصل‬

‫‪headquarter‬‬
‫‪  ‬اداره‪ /‬دفتر مركزي‬

‫‪health care cost‬‬

‫‪  ‬هزينه خدمات درماني بهداشتي‬

‫‪health care organizations‬‬

‫‪  ‬سازمانهاي خدمات درماني‬

‫‪health care plan‬‬

‫‪  ‬طرح خدمات درماني‬

‫‪hedger‬‬
 ‫‪  ‬ابزار مقابله با ريسك‬

‫‪hedging‬‬
‫‪  ‬مقابله با ريسك مصون سازي در برابر ريسك‬

‫‪hidden quality costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي پنهان كيفيت‬

‫)‪hierarchy of (gaap‬‬
‫‪  ‬سلسله مراتب اصول پذيرفته شده حسابداري‬

‫‪hierarchy of accounting qualities‬‬

‫‪  ‬سلسله مراتب ويژگيهاي كيفي اطالعات حسابداري‬

‫‪hierarchy of activities‬‬
‫‪  ‬سلسله مراتب فعاليتها‬

‫‪high quality audit‬‬

‫‪  ‬حسابرسي با كيفيت باال‬

‫‪high tax council‬‬

‫‪  ‬هيئت حل اختالف تجديد نظر‬

‫‪high tech companies‬‬

‫‪  ‬شركتهاي داراي قدرت تكنولوژي باال شركتهاي با فناوري باال‬
‫‪high yield bonds‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه داراي بازده زياد‬

‫)‪highest in, first out (hifo‬‬

‫‪  ‬اولين صادره از باالترين قيمتهاي وارده‬

‫‪historical background‬‬
‫‪  ‬پيشينه تاريخي تاريخچه‬

‫‪historical input price‬‬

‫‪  ‬قيمت‪ /‬ارزش ورودي تاريخي‬

‫‪hold mission‬‬
‫‪  ‬رسالت داشت‪ /‬نگهداري‬

‫‪holding period yield‬‬

‫‪  ‬بازده دوره نگهداري‬

‫‪holistic view‬‬
‫‪  ‬ديدگاه‪ /‬نگرش كل نگرانه‬

‫‪housing allowance‬‬
‫‪  ‬كمك هزينه مسكن‬
‫‪hypotheses‬‬
‫‪  ‬فرضيه هاي قابل آزمون‬

‫‪ideal standards‬‬
‫‪(  ‬استانداردهاي مطلوب(ايده آل‬

‫‪identifiable assets test‬‬

‫‪  ‬آزمون دارايي هاي قابل شناسايي‬

‫‪identification stage‬‬
‫‪  ‬مرحله شناسايي‬

‫‪idiosyncratic risk‬‬
‫‪  ‬ريسك قابل حذف نام ديگر ريسك غير سيستماتيك ريسك منحصر به شركت‬

‫‪idle capacity‬‬
‫‪  ‬ظرفيت راكد بالاستفاده‬

‫‪idle capacity‬‬
‫‪  ‬ظرفيت راكد‪ /‬بالاستفاده‬

‫‪idle cash‬‬
‫‪  ‬وجه نقد راكد وجه نقد بالاستفاده‬

‫‪idle time‬‬
 ‫‪  ‬زمان تلف شده نيروي انساني يا ماشي آالت زمان بالاستفاده‬

‫‪if converted method‬‬

‫‪  ‬روش تبديل مشروط‬

‫‪illegal acts‬‬
‫‪  ‬اعمال(فعاليت هاي) غيرقانوني‬

‫‪illiquid assets‬‬
‫‪  ‬داراييهاي غيرسيال‬

‫‪illustration‬‬
‫‪  ‬مثال تشريحي‬

‫‪illustrative problem‬‬
‫‪  ‬مسأله تشريحي‬

‫‪immaterial items‬‬
‫‪  ‬اقالم بي اهميت‬

‫‪immediate recognition‬‬
‫‪  ‬شناسايي فوري‬

‫‪immediately‬‬
 ‫‪  ‬بالفاصله فوراً‬

‫‪immovable property‬‬
‫‪  ‬اموال غيرمنقول‬

‫‪immunization‬‬
‫‪  ‬مقابله با ريسك مصون سازي‬

‫‪impaired assets‬‬
‫‪  ‬دارايي هاي زيان‪ /‬آسيب ديده‬

‫‪impairment‬‬
‫‪  ‬زيانديدگي كاهش ارزش‬

‫‪impairment of assets‬‬
‫‪  ‬زيانديدگي دارايي ها كاهش ارزش دارايي ها‬

‫‪impairment of value‬‬
‫‪  ‬آسيب ديدگي ارزش زيانديدگي ارزش‬

‫‪imperfect competition‬‬
‫‪  ‬رقابت ناقص‬

‫‪implementation considerations‬‬
‫‪  ‬مالحظات مربوط به اجرا و پياده سازي‬
implicit guarantee
‫تضميني ضمني‬  

implicitly
‫مستند(پوشيده) ضمني تلويحي‬  

implied interest rate

‫نرخ ضمني بهره‬  

implied return
‫بازده ضمني‬  

imposed budget
‫بودجه تحميلي‬  

imprest account
‫حساب تنخواه گردان اعتبار متغير‬  

imprest payroll account

‫حساب مستقل حقوق و دستمزد‬  

imprest petty cash fund

‫حساب مستقل تنخواه گردان‬  

imprest system
 ‫‪  ‬سيستم تنخواه گردان‬

‫‪improvement betterment‬‬
‫‪ (  ‬بهبود(بهسازي‬

‫‪improvements other than building‬‬

‫‪ (  ‬بهسازي هاي غير از تأسيس(ساخت‬

‫‪imputation‬‬
‫‪  ‬برآورد نرخ بهره‬

‫‪imputed costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي منتسب‬

‫‪imputed interest‬‬
‫‪  ‬بهره منتسب‬

‫‪in charge accountant‬‬

‫‪  ‬سرپرست گروه حسابرسي حسابدار‪ /‬حسابرس مسئول‬

‫‪in all material respects‬‬

‫‪  ‬از كليه جهات با اهميت‬
‫‪in charge auditor‬‬
‫‪  ‬حسابرس مسئول كار‬

‫‪in the money option‬‬

‫‪  ‬نوعي گواهينامه اختيار خريد يا فروش سهام كه در آن قيمت مورد توافق كمتر‬
‫از قيمت بازار سهام باشد‬

‫‪incentive plans‬‬
‫‪  ‬طرح هاي انگيزشي برنامه هاي حقوق و مزايا‬

‫‪incentives‬‬
‫‪  ‬طرحهاي انگيزشي‬

‫‪incidental costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي اتفاقي‬

‫‪incidental transactions‬‬
‫‪  ‬معمالت اتفاقي‪ /‬جانبي‪ /‬فرعي‬

‫‪income applicable to common stock‬‬

‫‪  ‬سود متعلق به سهام عادي‬

‫‪income applicable to senior securities‬‬

‫‪  ‬سود متعلق به اوراق بهادار اولويت دار‬
income as a predictive device
‫سود بعنوان ابزار پيش بيني‬  

income before extraordinary items

‫سود قبل از اقالم غير مترقبه‬  

income bond
‫(اوراق قرضه درآمدي(مبتني بر سود‬  

income determination models

‫مدلهاي تعيين سود‬  

income from continuing operations

‫سود حاصل از عمليات مستمر‬  

income measurement
‫اندازه گيري سود‬  

income recipients
‫دريافت كنندگان سود‬  

income smoothing
‫هموار سازي سود‬  
income statement
‫صورت سود و زيان‬  

income statement accounts

‫حسابهاي صورت سود و زيان‬  

income summary
‫خالصه سود و زيان‬  

income tax
‫ماليات برآمد‬  

income tax acts

‫ برآمد‬j‫قوانين ماليات‬  

income tax disputes

‫دعاوي ماليات برآمد‬  

income tax return

‫اظهار نامه مالياتي‬  

incoming auditor
‫( حسابرس جديد(آتي‬  

incoming auditor
 ‫حسابرس جانشين‬  

incompatible duties
‫( وظايف ناسازگا( متداخل‬  

incompatible functions
‫( وظايف ناسازگار( متداخل‬  

incompatible to ... ...

...‫ ناسازگار با‬...‫مغاير با‬  

incomplete application of the equity method

‫كاربرد ناقص روش ارزش ويژه‬  

incomplete data
‫اطالعات ناقص‬  

incomplete equity method

‫روش ارزش ويژه ناقص‬  

incorporation process
‫فرايند تاسيس يك شركت سهامي‬  

increasing marginal utility

‫مطلوبيت نهايي صعودي‬  
increasing trend
‫روند فزاينده روند صعودي‬  

incremental or base line budgeting

‫بودجه بندي تفاضلي يا پايه اي‬  

incremental allowance
‫ فزاينده‬/‫ذخيره تفاضلي‬  

incremental analysis
‫تجزيه و تحليل تفاضلي‬  

incremental approach
‫روش تفاضلي‬  

incremental borrowing rate

‫نرخ نهايي( تفاضلي) استقراض‬  

incremental cash flows

‫( جريانهاي نقدي فزاينده( تفاضلي‬  

incremental common cost allocation method

‫روش تفاضلي تخصيص هزينه هاي مشترك‬  
incremental cost
‫هزينه تفاضلي‬  

incremental information content

‫محتواي اطالعات فزاينده‬  

incremental revenue
‫درآمد تفاضلي‬  

incremental separate costs

‫هزينه هاي تفاضلي جداگانه‬  

incremental unit time learning model

‫مدل يادگيري زمان تفاضلي هر واحد محصول‬  

indefinite life
‫عمر نامحدود‬  

indenture
‫سند( قرار داد) انتشار اوراق قرضه‬  

independence
‫استقالل‬  

independence in appearance
 ‫استقالل ظاهري‬  

independence in fact
‫استقالل واقعي‬  

independence standards board

‫هيات تدوين استانداردهاي استقالل‬  

independent audit
‫حسابرس مستقل نام ديگر حسابرس مالي‬  

independent auditor
‫حسابرس مستقل‬  

independent auditors' report

‫گزارش حسابرسان مستقل‬  

independent checks
‫كنترلهاي مستقل‬  

independent project
‫ پروژه مستقل‬/‫طرح‬  

independent projects
 ‫‪  ‬طرح( پروژه هاي) مستقل‬

‫‪independent registrar‬‬
‫‪  ‬سازمان مستقل كنترل كننده سهام‬

‫‪independent review‬‬
‫‪  ‬بررسي مستقل‬

‫‪independent variable‬‬
‫‪  ‬متغير مستقل‬

‫‪index‬‬
‫‪  ‬شاخص‬

‫‪index fund‬‬
‫‪  ‬صندوق سرمايه گزاري در سهام شاخص‬

‫‪index model‬‬
‫‪  ‬مدل شاخص مدل مبتني بر شاخص‬

‫‪indexation‬‬
‫‪  ‬شاخص گذاري شاخص بندي‬

‫‪indifference curve‬‬
‫‪  ‬منحني بي تفاوتي‬
‫‪indifference point‬‬
‫‪  ‬نقطه بي تفاوتي‬

‫‪indirect approach‬‬
‫‪  ‬روش(رويكرد) غيرمستقيم‬

‫‪indirect consequences‬‬
‫‪  ‬آثار‪ /‬پيامدهاي غيرمستقيم‬

‫‪indirect cost‬‬
‫‪  ‬هزينه غيرمستقيم‬

‫‪indirect costs of a cost object‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي غيرمستقيم موضوع هزينه‬

‫‪indirect damage‬‬
‫‪  ‬آسيب غيرمستقيم‬

‫‪indirect effect illegal acts‬‬

‫‪  ‬اعمال غيرقانوني داراي تأثير غيرمستقيم‬

‫‪indirect financial interest‬‬

‫‪  ‬منافع مالي غيرمستقيم‬
indirect holding
‫سرمايه گذاري(مالكيت) غيرمستقيم‬  

indirect labor
‫دستمزد(نيروي كار) غيرمستقيم‬  

indirect manufacturing costs

‫هزينه هاي غيرمستقيم توليد‬  

indirect materials
‫مواد غيرمستقيم‬  

indirect method
‫روش غيرمستقيم‬  

individual retirement account

‫حساب بازنشستگي فردي‬  

individually or in the aggregate

‫به تنهايي يا در مجموع‬  

individuals
‫افراد‬  

inductive approach
 ‫روش(رويكرد) استقرايي‬  

inductive reasoning
‫استدالل استقرايي‬  

industrial development bond (idb)

‫( اوراق قرضه توسعه صنعتي(صنايع‬  

industrial engineering method

‫روش مهندسي صنايع‬  

industrial value chain

‫( زنجيره ارزش صنايع(صنعتي‬  

industry audit guides

‫رهنمودهاي(دستورالعملهاي) حسابرسي صنايع‬  

industry average
‫ميانگين صنعت شاخص صنعت‬  

industry peculiarities
‫خصوصيات صنعت‬  

industry practices
‫رويه هاي صنعت‬  
‫‪industry segment‬‬
‫‪  ‬بخش صنعت‬

‫‪industry specific rules‬‬

‫‪  ‬مقررات‪/‬قواعد مختص صنعت‬

‫‪inefficient portfolio‬‬
‫‪ (  ‬پرتفوي غيركارآ(غير بهينه‬

‫‪inelastic‬‬
‫‪  ‬بي كشش‬

‫‪inelastic demand‬‬
‫‪  ‬تقاضاي بي كشش‬

‫‪inflated inventory‬‬
‫‪  ‬موجودي متورم شده گزارش موجودي كاال به قيمتي بيش از واقع‬

‫‪inflation‬‬
‫‪  ‬تورم‬

‫‪inflation hedge‬‬
‫‪  ‬مقابله با تورم مصون سازي در مقابل تورم‬
inflation indexed security
‫اوراق بهادار شاخص بندي شده با سطح تورم‬  

influential organizations
‫( سازمانهاي ذي نفوذ(تأثرگذار‬  

information
‫اطالعات‬  

information and communication

‫اطالعات و گزارشگري‬  

information asymmetry
‫عدم تقارن اطالعات عدم دسترسي يكسان به اطالعات‬  

information attributes
‫ خواص اطالعات‬/‫ويژگيهاي‬  

information benefit ve. cost

‫منافع اطالعات در مقابل هزينه آن‬  

information center
‫مركز اطالعات‬  

information content
 ‫مضمون(بار) اطالعاتي محتواي اطالعاتي‬  

information content of dividends hypothesis

‫فرضيه محتواي اطالعاتي سود سهام‬  

information content of earnings

‫محتواي(مضمون) اطالعاتي سود‬  

information economic theory

‫تئوري(نظريه) اقتصادي بودن اطالعات‬  

information hypothesis
‫فرضيه(نظريه) اطالعات‬  

information overload
‫استفاده از اطالعات زياد‬  

information risk
‫ريسك اطالعات‬  

information technology (it)

‫فن آوري اطالعات‬  

information theory
 ‫‪  ‬نظريه‪ /‬تئوري اطالعات‬

‫‪infrastructure costs‬‬
‫‪  ‬هزينه يابي زيربنايي‬

‫‪infrequent in occurrence‬‬
‫‪  ‬وقوع(رخداد) غيرمكرر‬

‫‪infringement‬‬
‫‪  ‬تخطي از شرايط قرارداد نقض مفاد قرارداد‬

‫‪ingredients of primary qualities‬‬

‫‪  ‬عناصر تشكيل دهنده ويژگيهاي كيفي اوليه‬

‫‪inherent limitations‬‬
‫‪  ‬محدوديت هاي(نارساييهاي) ذاتي‬

‫)‪inherent risk (ir‬‬

‫‪  ‬ريسك ذاتي‬

‫‪initial direct costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي مستقيم اوليه‬

‫‪initial investment‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاري اوليه‬
initial margin requirement
‫اعتبار اوليه مورد نياز‬  

initial public offering (ipo)

‫عرضه(انتشار) عمومي اوليه اوراق بهادار‬  

initial purchase price

‫قيمت خريد اوليه‬  

initial sample size

‫تعدادنمونه اوليه حجم اوليه نمونه‬  

initial wealth
‫ثروت اوليه‬  

input controls
‫كنترلهاي ورودي‬  

input oriented principles

‫اصل متمركز بر داده ها‬  

input output coefficients

‫ضرايب داده ستاده‬  

input tradeoff efficiency

 ‫‪  ‬كارآيي تعادل(توازن) داده‬

‫‪inquiry‬‬
‫‪  ‬پرس وجو‬

‫‪inquiry of the client's attorney‬‬

‫‪  ‬پرس وجو از وكيل حقوقي صاحبكار‬

‫‪inseparability‬‬
‫‪  ‬عدم تفكيك پذيري‬

‫‪inseparable from‬‬
‫‪  ‬غير قابل تفكيك از ‪..‬‬

‫‪inside information‬‬
‫‪  ‬اطالعات داخلي‪ /‬محرمانه‪ /‬خصوصي‬

‫‪insider‬‬
‫‪  ‬فردي كه به اطالعات محرمانه(داخلي) دسترسي دارد(مثل مديران)‬

‫‪insolvency‬‬
‫‪  ‬عدم توانايي در پرداخت بدهيها ورشكستگي‬

‫‪insolvency‬‬
 ‫‪  ‬ناتواني در ايفاي تعهدات‬

‫‪insourcing‬‬
‫‪  ‬تأمين از داخل‬

‫‪inspect‬‬
‫‪  ‬بازرسي كردن بررسي كردن بازديد كردن‬

‫‪inspection‬‬
‫‪  ‬بازديد بررسي بازرسي‬

‫‪inspection point‬‬
‫‪  ‬نقطه بازرسي‪ /‬كنترل‬

‫‪inspection time‬‬
‫‪  ‬زمان بازرسي‪ /‬كنترل‬

‫‪installation audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي مركز كامپيوتر‬

‫‪installation costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي نصب و راه اندازي‬

‫‪installation fee‬‬
‫‪  ‬حق الزحمه‪ /‬هزينه نصب‬
installations
‫تأسيسات‬  

installment
‫قسط نصب كارگذاري‬  

installment liquidation
‫انحالل تدريجي‬  

installment method
‫روش فروش اقساطي روش تدريجي‬  

installment method of accounting

‫روش حسابداري فروش اقساطي‬  

institute of chartered accountants in scotland (icas)

‫انجمن حسابداران خبره اسكاتلند‬  

institute of chartered accountants of england and wales

(icaew)
‫انجمن حسابداران خبره انگلستان و ويلز‬  

institute of internal auditors (iia)

‫انجمن حسابرسان داخلي‬  
institute of management accountants (ima)
‫انجمن حسابداران مديريت‬  

institution to commence
‫دستور به آغاز كار‬  

institutional investors
‫ موسسات سرمايه گذاري‬/‫نهادهاي‬  

insurance demand auditing

‫تقاضاي بيمه اي براي حسابرسي‬  

insurance hypothesis
‫ نظريه بيمه‬/‫فرضيه‬  

insurance prepaid
‫پيش پرداخت بيمه بيمه پيش پرداخت شده‬  

insurance registrar
‫دفتر ثبت بيمه‬  

intangible assets
‫داراييهاي نامشهود‬  

integer programming
 ‫‪  ‬برنامه ريزي عدد صحيح‬

‫‪integral view approach‬‬

‫‪  ‬ديدگاه(نگرش يا رويكرد) مكمل‬

‫‪integrated accounting software‬‬

‫‪  ‬نرم افزار يكپارچه‪ /‬جامع حسابداري‬

‫‪integrated approach‬‬
‫‪  ‬روش‪ /‬رويكرد جامع‪ /‬يكپارچه‬

‫‪integrated test facility‬‬

‫‪  ‬امكان آزمون همگام‬

‫‪integration perspective‬‬
‫‪  ‬نگرش مكمل‬

‫‪intellectual capital‬‬
‫‪  ‬سرمايه معنوي‬

‫‪intelligent systems‬‬
‫‪  ‬سيستم هاي هوشمند‪ /‬خبره‬

‫‪inter fund transfers‬‬

‫‪  ‬نقل و انتقاالت داخلي وجوه انتقاالت بين حسابهاي مستقل‬
‫‪interactive qualities‬‬
‫‪  ‬ويژگيهاي كيفي تعاملي‬

‫‪intercept‬‬
‫‪  ‬عرض از مبدأ عامل ثابت‬

‫‪intercept parameter‬‬
‫‪  ‬عامل ثابت عرض از مبدأ‬

‫‪intercompany loans‬‬
‫‪  ‬وامهاي فيمابين شركتهاي عضو گروه‬

‫‪intercompany receivables and payables‬‬

‫‪  ‬دريافتنيها و پرداختينيهاي فيمابين شركتهاي عضو گروه‬

‫‪interest‬‬
‫‪  ‬حق مالكيت منافع بهره‬

‫‪interest bearing note‬‬

‫‪  ‬سند بهره دار‬

‫‪interest bearing notes‬‬

‫‪  ‬اسناد بهره بردار‬
interest coverage ratio
‫نسبت پوشش بهره‬  

interest during construction

‫ ساخت‬/‫بهره طي احداث‬  

interest method of amortization

‫روش انقضاي مبتني بر نرخ بهره‬  

interest on deposits
‫ سود تضمين شده سپرده گذاريها‬/‫بهره سپرده ها‬  

interest on inventory loon

‫بهره وام موجودي كاال‬  

interest on the projected benefit obligation

‫بهره بدهي پيش بيني مزايا‬  

interest payable
‫بهره پرداختي‬  

interest period
‫دوره مشمول بهره‬  

interest rate implicit in the lease

 ‫‪  ‬نرخ بهره ضمني اجاره‬

‫‪interest rate parity‬‬

‫‪  ‬دوگانگي نرخ بهره‬

‫‪interest rate risk‬‬

‫‪  ‬ريسك ناشي از نوسان نرخ بهره‬

‫‪interest sensitive stocks‬‬

‫‪  ‬سهام حساس به تغييرات نرخ بهره در بازار‬

‫‪interested parties‬‬
‫‪  ‬گروههاي ذي نفع‪ /‬ذي عالقه‬

‫‪interim audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي ضمني حسابرسي ميان دوره اي‬

‫‪interim financial information‬‬

‫‪  ‬اطالعات مالي ميان دوره اي‬

‫‪interim financial statements‬‬

‫‪  ‬صورتهاي مالي ميان دوره اي‬

‫‪interim period‬‬
 ‫‪  ‬دوره سه ماهه دوره ضمني‬

‫‪interim quality performance report‬‬

‫‪  ‬گزارش ميان دوره اي كيفيت عملكرد‬

‫‪interim quality standards‬‬

‫‪  ‬استانداردهاي كيفيت ميان دوره اي‬

‫‪interim reporting‬‬
‫‪  ‬گزارشگري ميان دوره اي‬

‫‪interim reporting requirements‬‬

‫‪  ‬الزامات گزارشگري ميان دوره اي‬

‫‪interim reports‬‬
‫‪  ‬گزارشات ميان دوره اي‬

‫‪intermediate accounting‬‬
‫‪  ‬حسابداري ميانه حسابداري سطح مياني‬

‫‪intermediate cash flows‬‬

‫‪  ‬جريان هاي نقدي ميان دوره اي‬

‫‪intermediate product‬‬
‫‪  ‬محصول مياني‬
internal accounting controls
‫كنترلهاي داخلي حسابداري‬  

internal accounting standards

‫استانداردهاي بين المللي حسابداري‬  

internal administrative control

‫كنترل داخلي اداري‬  

internal audit services

‫خدمات حسابرسي داخلي‬  

internal auditing
‫حسابرس داخلي‬  

internal auditing
‫حسابرس داخلي‬  

internal consistency
‫ هماهنگي دروني‬/‫انسجام‬  

internal constraints
‫محدوديت هاي داخلي‬  
internal control
‫كنترل داخلي‬  

internal control checklist

‫ فهرست كنترلهاي داخلي‬/‫چك ليست‬  

internal control components

‫عناصر تشكيل دهنده كنترلهاي داخلي‬  

internal control instruction

‫دستورالعمل كنترلهاي داخلي‬  

internal control questionnaire

‫پرسشنامه كنترلهاي داخلي‬  

internal control system

‫سيستم كنترل داخلي‬  

internal control weakness

‫ نقاط ضعف كنترلهاي داخلي‬/‫ضعف‬  

internal controls
‫كنترلهاي داخلي‬  

internal controls structure

 ‫‪  ‬ساختار كنترلهاي داخلي‬

‫‪internal decision makers‬‬

‫‪  ‬تصميم گيرندگان درون سازماني تصميم گيران داخلي‬

‫‪internal documents‬‬
‫‪  ‬اسناد و مدارك‪ /‬مستندات داخلي‬

‫‪internal failure costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي عيب و نقص داخلي‬

‫‪internal linkages‬‬
‫‪  ‬روابط‪ /‬ارتباطات داخلي‬

‫)‪internal rate of return (irr‬‬

‫‪  ‬نرخ بازده داخلي‬

‫‪internal revenue agents‬‬

‫‪  ‬مميزين مالياتي شعب وصول ماليات‬

‫)‪internal revenue serive (irs‬‬

‫‪ (  ‬وزارت دارايي(آمريكا‬

‫‪internal service fund‬‬

‫‪  ‬حساب مستقل خدمات و تداركات داخلي‬
internal use software
‫نرم افزار ايجاد شده براي مصارف داخلي‬  

internal validity
‫اعتبار دروني‬  

internal verification
‫تبيين دروني‬  

internalization
‫نهادينه ساختن‬  

internally efficient market

‫بازار درونا ً كارآ‬  

international accounting standards committee (iasc)

‫كميته تدوين استانداردهاي ببين المللي حسابداري‬  

international investing
‫سرمايه گذاري بين المللي‬  

international management accounting practice statement

(imaps)
 ‫بيانيههاي حرفه اي بين المللي حسابداري مديريت‬  

international managerial finance

‫مديريت مالي بين الملل‬  

international organization of securities commissions

(ioscs)
‫سازمان‬  

international standards on auditing (isa)

‫استانداردهاي بين المللي حسابرسي‬  

interpolation
‫درون يابي(واسطه يابي) كردن‬  

interpretations
‫تفاسير‬  

intersegment sales
‫فروش بين بخشها‬  

interval sampling
‫نمونه گيري فاصله اي‬  

interval scale
 ‫‪  ‬مقياس فاصله اي‬

‫‪intervening variables‬‬
‫‪  ‬متغيرهاي مداخله گر‪ /‬مزاحم‬

‫‪intra vires‬‬
‫‪  ‬در محدودي‪ /‬داخل اختيارات‪ j‬قانوني‬

‫‪intraperiod tax allocation‬‬

‫‪  ‬تخصيص ماليات بين اقالم صورتهاي مالي‬

‫‪intrinsic value‬‬
‫‪  ‬ارزش ذاتي‬

‫‪intrinsic value of an option‬‬

‫‪  ‬ارزش ذاتي برگ اختيار معامله‬

‫‪introduction‬‬
‫‪  ‬مقدمه معرفي موضوع‬

‫‪introduction stage‬‬
‫‪  ‬مرحله مقدماتي‬

‫‪introductory paragraph‬‬
 ‫‪  ‬بند مقدمه‬

‫‪inventoriable costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي انبارشدني هزينه هاي محصول‬

‫‪inventoriable product costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي محصول‪ /‬انيارشدني‬

‫‪inventory‬‬
‫‪  ‬موجودي كاال‬

‫‪inventory and warehousing cycle‬‬

‫‪  ‬چرخه موجودي كاال و انبارداري‬

‫‪inventory completion tests‬‬

‫‪  ‬آزمون هاي تكميل موجود كاال‬

‫‪inventory cost‬‬
‫‪  ‬هزينه‪ /‬بهاي تمام شده موجود كاال‬

‫‪inventory costing‬‬
‫‪  ‬هزينه يابي موجودي كاال‬

‫‪inventory holding profits gains‬‬

‫‪  ‬سود حاصل از نگهداري موجودي كاال‬
‫‪inventory management‬‬
‫‪  ‬مديريت موجودي كاال‬

‫‪inventory management policies‬‬

‫‪  ‬سياستهاي مديريت موجودي كاال‬

‫‪inventory obsolescent‬‬
‫‪  ‬از مد افتادگي موجودي كاال نابايي موجودي كاال‬

‫‪inventory price tests‬‬

‫‪  ‬آزمون هاي قيمت موجود كاال‬

‫‪inventory pricing methods‬‬

‫‪  ‬روشهاي قيمت گذاري موجودي كاال‬

‫‪inventory profit‬‬
‫‪  ‬سود موجودي كاال‬

‫‪inventory taking methods‬‬

‫‪   ‬روشهاي تعيين موجودي كاال روشهاي موجودي گيري روشهاي انبارگرداني‬

‫‪inventory turnover‬‬
‫‪  ‬گردش موجودي كاال‬

‫‪investee‬‬
 ‫‪  ‬شركت‪ /‬واحد سرمايه پذير سرمايه پذير‬

‫‪investigate‬‬
‫‪  ‬تحقيق و تفحص كردن بررسي كردن‬

‫‪investigation‬‬
‫‪  ‬رسيدگي بررسي تحقيق و تفحص‬

‫‪investing activities‬‬
‫‪  ‬فعاليتهاي سرمايه گذاري‬

‫‪investment‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاري‬

‫‪investment adviser‬‬
‫‪  ‬مشاور سرمايه گذاري‬

‫‪investment advisory firms‬‬

‫‪  ‬موسسات ارائه دهنده خدمات مشاوره سرمايه گذاري‬

‫‪investment analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل سرمايه گذاري‬

‫‪investment analyst‬‬
 ‫‪  ‬تحليلگر سرمايه گذاري‬

‫‪investment banker‬‬
‫‪  ‬بانك سرمايه گذار‬

‫‪investment cash flows‬‬

‫‪  ‬جريانهاي نقدي سرمايه گذار‬

‫‪investment center‬‬
‫‪  ‬مركز سرمايه گذار‬

‫‪investment committee‬‬
‫‪  ‬كميته سرمايه گذار‬

‫‪investment company‬‬
‫‪  ‬شركت سرمايه گذاري‬

‫‪investment credit‬‬
‫‪  ‬اعتبار سرمايه گذاري تخفيف سرمايه گذاري‬

‫‪investment decision‬‬
‫‪  ‬تصميم سرمايه گذاري‬

‫‪investment environment‬‬
‫‪  ‬محيط سرمايه گذاري‬
‫‪investment guidelines‬‬
‫‪  ‬رهنمودهاي سرمايه گذاري‬

‫‪investment in bonds‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاري دراوراق قرضه‬

‫‪investment income‬‬
‫‪  ‬درآمد‪ /‬سود حاصل‪ j‬از سرمايه گذاري‬

‫)‪investment opportunities schedule (ios‬‬

‫‪  ‬جدول فرصتهاي سرمايه گذاري‬

‫‪investment policy‬‬
‫‪  ‬خط مشي‪ /‬سياست سرمايه گذاري‬

‫‪investment process‬‬
‫‪  ‬فرآيند سرمايه گذاري‬

‫‪investment style‬‬
‫‪  ‬سبك سرمايه گذاري‬

‫)‪investment tax credit (itc‬‬

‫‪  ‬تخفيف‪ /‬مزاياي مالياتي سرمايه گذاري خاص‬
‫‪investment value‬‬
‫‪  ‬ارزش سرمايه گذاري‬

‫‪investments by owners‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاري توسط مالكان‬

‫‪invoice‬‬
‫‪  ‬سياهه فاكتور‬

‫‪invoice confirmation‬‬
‫‪  ‬تأييد فاكتور‪ /‬سياهه‬

‫‪involuntary conversion‬‬
‫‪  ‬تبديل غيرارادي‬

‫‪irregular gains‬‬
‫‪  ‬درآمدهاي(غيرعملياتي) غيرمكرر‬

‫‪irregular items‬‬
‫‪  ‬اقالم غيرمعمول‪ /‬غيرمكرر‬

‫‪irregular losses‬‬
‫‪  ‬زيانهاي(غيرعملياتي) غيرمكرر‬

‫‪irregularities‬‬
 ‫‪  ‬سوء جريانات‪ j‬تخلفات‬

‫‪irrevocable‬‬
‫‪  ‬غير قابل بازيافت برگشت پذير‬

‫‪isoexpected return line‬‬

‫‪  ‬خط بازده مورد انتظار يكسان‬

‫‪january effect‬‬
‫‪  ‬اثر ماه ژانويه‬

‫‪jargon‬‬
‫‪  ‬اصطالح خاص يك رشته‪ /‬حرفه‪ /‬صنعت‬

‫‪job‬‬
‫‪  ‬كار سفارش شغل‬

‫‪job cost record‬‬

‫‪  ‬سابقه‪ /‬كارت هزينه‪ /‬بهاي تمام شده سفارش‬

‫‪job cost sheet‬‬

‫‪  ‬برگ هزينه‪ /‬بهاي تمام شده سفارش‬

‫‪job cost systems‬‬

‫‪  ‬سيستم هاي هزينه يابي سفارش كار‬
‫‪job costing record‬‬
‫‪  ‬سابقه‪ /‬كارت هزينه يابي سفارش كار‬

‫‪job order cost sheet‬‬

‫‪  ‬برگ هزينه سفارش كار‬

‫‪job order costing system‬‬

‫‪  ‬سيستم هزينه يابي سفارش كار‬

‫‪joint account‬‬
‫‪  ‬حساب مشترك‬

‫‪joint audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي(رسيدگي) مشترك‬

‫‪joint cost‬‬
‫‪  ‬هزينه مشترك‬

‫‪joint process‬‬
‫‪  ‬فرآيند مشترك‬

‫‪joint products‬‬
‫‪  ‬محصوالت مشترك‬
‫‪joint stock companies‬‬
‫‪  ‬شركتهاي سهامي تضامني‬

‫‪joint venture‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاري مشترك اوليه سرمايه گذاري مخاطه آميز مشاركت مخصوص‬

‫‪journal‬‬
‫‪  ‬مجله دفتر روزنامه‬

‫‪journal entry‬‬
‫‪  ‬ثبت دفتر روزنامه‬

‫‪journal of accountancy‬‬
‫‪  ‬مجله حسابداري‬

‫)‪journal of cost management (jcm‬‬

‫‪  ‬مجله مديريت هزينه‪ /‬بهاي تمام شده‬

‫‪journalization‬‬
‫‪  ‬ثبت در دفتر روزنامه‬

‫‪judgmental method of risk adjustment‬‬

‫‪ (  ‬روش قضاوتي(تعديل ريسك‬

‫‪judgmental sampling‬‬
 ‫‪  ‬نمونه گيري قضاوتي نام ديگر نمونه گيري غيرآماري‬

‫‪junior auditor‬‬
‫‪  ‬كارورز حسابرسي‬

‫‪junk bonds‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه بنجل اوراق قرضه ريسك باال‬

‫)‪just in time (jit‬‬

‫‪  ‬بموقع‬

‫‪just in time (jit) costing‬‬

‫‪  ‬هزينه يابي بموقع‬

‫‪just in time (jit) philosophy‬‬

‫‪  ‬فلسفه بموقع‬

‫‪just in time (jit) production‬‬

‫‪  ‬فرآيند توليد بموقع‬

‫‪just in time (jit) purchasing‬‬

‫‪  ‬خريد بموقع‬
‫‪just in time manufacturing system‬‬
‫‪  ‬سيستم توليد بموقع‬

‫‪justice and fairness‬‬

‫‪  ‬عدالت و انصاف‬

‫‪kaizen‬‬
‫‪ (  ‬بهبود مستمر كايزن(اصطالح ژاپني‬

‫‪kaizen budgeting‬‬
‫‪  ‬بودجه بندي كايزن‬

‫‪kaizen costing‬‬
‫‪  ‬هزينه يابي كايزن(اصطالح ژاپني) هزينه يابي بر مبناي بهبود مستمر‬

‫‪kanban‬‬
‫‪  ‬نوعي روش انبارداري ژاپني كه در آن از سيستم «بموقع» استفاده مي شود‬

‫‪kanban system‬‬
‫‪  ‬نوعي روش انبارداري ژاپني كخ در آن از سيستم«بموقع» استفاده ميشود‬

‫‪keep or drop decision‬‬

‫‪  ‬تصميم به توقف يا ادامه‬

‫‪key controls‬‬
 ‫‪  ‬كنترلهاي كليدي‬

‫‪key features‬‬
‫‪ (  ‬مشخصات‪ j‬اصلي ويژگيهاي مهم(كليدي‬

‫‪key items‬‬
‫‪  ‬اقالم كليدي‬

‫‪key point‬‬
‫‪  ‬نكته كليدي نكته مهم‬

‫‪key sources of information‬‬

‫‪  ‬منابه اصلي‪ /‬كليدي اطالعات‬

‫‪key success factors‬‬

‫‪  ‬عوامل كليدي(اصلي) موفقيت‬

‫‪key terms‬‬
‫‪(  ‬اصطالحات مهم(كليدي‬

‫‪key variable‬‬
‫‪ (  ‬متغير كليدي(اصلي‬

‫‪key variables‬‬
 ‫‪ (  ‬متغيرهاي كليدي(اصلي‬

‫‪kiting‬‬
‫‪  ‬حساب به حساب كردن وجوه از طريق چك كاله به كاله كردن‬

‫‪labor efficiency variance‬‬

‫‪  ‬انحراف كارآيي دستمزد‪ /‬نيروي كار‬

‫‪labor mix variance‬‬

‫‪  ‬انحراف تركيب دستمزد‬

‫‪labor rate variance‬‬

‫‪  ‬انحراف نرخ دستمزد‬

‫‪labor time record‬‬

‫‪  ‬كارت اوقات كار كاركنان كارت ساعات كاركرد كاركنان‬

‫‪labor unions‬‬
‫‪  ‬اتحاديه هاي كارگري‬

‫‪laboratory experiments‬‬
‫‪  ‬تجربيات آزمايشگاهي‬

‫‪lagging indicators‬‬
‫‪  ‬شاخص هاي تأخيري‬
‫‪lambda‬‬
‫‪  ‬ضريب الندا‬

‫‪landscaping‬‬
‫‪  ‬محوطه سازي كردن‬

‫‪language of business‬‬
‫‪  ‬زبان تجارت زبان واحد تجاري‬

‫‪lapping‬‬
‫‪  ‬كاله به كاله كردن‬

‫‪lapping of accounts receivable‬‬

‫‪  ‬كاله به كاله كردن حسابهاي دريافتي‬

‫‪lapse of stock option‬‬

‫‪  ‬انقضاي مهلت استفاده ار برگ اختيار معامله سهم‬

‫‪large capitalization stocks large caps‬‬

‫‪   ‬سهام شركتهايي كه ار ارزش بازار بااليي برخوردارند سهام شركتهاي بزرگ‬

‫‪large stock dividend‬‬

‫‪  ‬سود سهمي زياد‬

‫‪last day of field work‬‬

 ‫‪  ‬آخرين روز اجراي عمليات رسيدگي‬

‫‪last in first out (lifo) inventory costing method‬‬

‫‪  ‬هزينه يابي موجوديها به روش صادره از آخرين وارده اولين‬

‫)‪last in, first out (lifo‬‬

‫‪  ‬اوليه صادره از آخرين وارده اليفو‬

‫‪law of diminishing return‬‬

‫‪  ‬قانون بازده نزولي‬

‫‪lawyer's letter‬‬
‫‪  ‬تأييديه وكيل حقوقي‬

‫‪lawyer's letter‬‬
‫‪  ‬درخواست تأييديه وكيل‬

‫‪lead schedule‬‬
‫‪  ‬كاربرگ اصلي‬

‫‪lead time‬‬
‫‪  ‬مدت زمان بين دادن سفارش و دريافت كاالي مربوطه زمان انتظار دريافت‬
‫كاالي سفارش داده شده‬

‫‪lead time‬‬
 ‫‪  ‬فاصله زماني بين انجان سفارش دريافت سفارش مدت زمان تحويل سفارش‬

‫‪leading indicators‬‬
‫‪  ‬شاخص هاي پيشرو‬

‫‪learning curve‬‬
‫‪ (  ‬منحني يادگيري(اثر يادگيري‬

‫‪learning exponent‬‬
‫‪  ‬توان يادگيري‬

‫‪learning objectives‬‬
‫‪  ‬اهداف آموزشي ياديگري اهداف آموزشي‬

‫‪lease‬‬
‫‪  ‬اجازه‬

‫‪lease agreement‬‬
‫‪  ‬قرارداد اجاره‬

‫‪lease agreements‬‬
‫‪  ‬قراردادهاي اجاره‬

‫‪lease inception date‬‬

‫‪  ‬تاريخ شروع اجاره‬
‫‪lease liability‬‬
‫‪  ‬بدهي اجاره‬

‫‪lease prepayment‬‬
‫‪  ‬پيش پرداخت اجاره‬

‫‪lease receivable‬‬
‫‪  ‬اجاره دريافتي‬

‫‪lease term‬‬
‫‪  ‬مدت اجاره‬

‫‪lease terms‬‬
‫‪  ‬شرايط اجاره‬

‫‪leased property‬‬
‫‪  ‬اموال‪ /‬دارايي مورد اجاره ملك استيجاري‬

‫‪leasehold improvement‬‬
‫‪  ‬بهسازي اموال استيجاري‬

‫‪leasing versus buying‬‬

‫‪  ‬اجاره در مقابل خريد‬
least squares regression analysis
‫تجريه و تحليل رگرسيون حداقل مربعات‬  

ledger
‫دفتر كل‬  

left over capacity

‫ظرفيت باقيمانده ظرفيت مازاد ظرفيت خالي‬  

left side
‫سمت چپ‬  

legal capital
‫سرمايه قانوني‬  

legal counsel
‫شوراي حقوقي‬  

legal entity
‫ شخصيت حقوقي‬/‫شخص‬  

legal fees
‫ مخارج حقوقي‬/‫هزينه هاي قانوني‬  

legal inspectors statutory examiners checklist

 ‫‪  ‬چك ليست بازرس قانوني‬

‫‪legal letter‬‬
‫‪  ‬تاييديه حقوقي‬

‫‪legal liability‬‬
‫‪  ‬مسوليت حقوقي‪ /‬قانوني‬

‫‪legal representation‬‬
‫‪  ‬تاييديه(وكيل‪ /‬مشاور) حقوقي‬

‫‪legal requirements‬‬
‫‪  ‬الزامات قانوني‬

‫‪legal reserve‬‬
‫‪  ‬اندوخته قانوني‬

‫‪legal restrictions‬‬
‫‪  ‬محدوديتهاي قانوني‬

‫‪lender‬‬
‫‪  ‬قرض دهنده وام دهنده‬

‫‪lending institutions‬‬
‫‪  ‬موسسات اعطاكننده تسهيالت مالي موسسات وام دهنده‬
less than …
... ‫… كمتر از‬  

less than expected

‫كمتر از حد مورد انتظار‬  

lessee
‫مستأجر اجاره كننده‬  

lessor
‫موجر اجاره دهنده‬  

letter of credit (lc)

‫اعتبار اسنادي‬  

letter of engagement
‫قرارداد‬  

letter of engagement
‫قرارداد حسابرسي‬  

letter of representation
‫تاييديه مديران‬  
letter of representation
‫تاييديه مديريت‬  

level of aggregation
‫ ميزان تجميع‬/‫سطح‬  

levels of market efficiency

‫سطوح كارآيي بازار‬  

leveraged buyout (lbo)

‫تصاحب از طريق استقراض‬  

leveraged lease
‫اجاره اهرمي‬  

liabilities
‫بدهيها‬  

liability
‫مسوليت بدهي‬  

liability scrip dividends payable

‫بدهي سود سهام پرداختي‬  

liability representation
 ‫‪  ‬تاييديه بدهي‬

‫‪liability to group companies‬‬

‫‪  ‬بدهي به شركتهاي عضو گروه‬

‫‪liability to parent company‬‬

‫‪  ‬بدهي به شركت مادر‪ /‬اصلي‬

‫‪liability to subsidiaries‬‬
‫‪  ‬بدهي به شركتهاي فرعي‬

‫‪lien‬‬
‫‪  ‬حق تصرف وثيقه حق وصول طلب‬

‫‪life cycle budgeting‬‬

‫‪  ‬بودجه بندي بر مبناي چرخه عمر محصول‬

‫‪life cycle‬‬
‫‪  ‬دوره حيات چرخه عمر‬

‫‪life cycle cost management‬‬

‫‪  ‬مديريت هزينه چرخه عمر(دوره حيات) محصول‬

‫‪life cycle costing‬‬

 ‫‪  ‬هزينه يابي چرخه عمر محصول‬

‫‪life cycle costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي چرخه عمر محصول‬

‫‪lifo liquidation‬‬
‫‪  ‬تصفيه اليفو‬

‫‪lifo valuation allowance‬‬

‫‪  ‬ذخيره اولين صادره از آخرين وارده‪ /‬اليفو ارزشيابي‬

‫‪likely error‬‬
‫‪  ‬خطاي احتمالي اشتباه محتمل‬

‫‪limit order‬‬
‫‪  ‬سفارش محدود‬

‫‪limit order book‬‬

‫‪  ‬دفتر سفارشات محدود‬

‫‪limit price‬‬
‫‪  ‬قيمت محدود‬

‫‪limitation of ratio analysis‬‬

‫‪  ‬محدوديتهاي تجزيه و تحليل نسبتهاي مالي‬
limitation on scope
‫محدوديت در دامنه رسيدگي‬  

limited assurance
‫اطمينان محدود‬  

limited liability
‫مسوليت محدود‬  

limited liability company

‫شركت با مسوليت محدود‬  

limited liability partnership (llp)

‫شركت تضامني با مسوليت محدود‬  

limited life
‫عمر محدود‬  

limited open end mortgage bond

‫اوراق قرضه با رهن محدود‬  

limited partnership
‫شركت تضامني با مسوليت محدود‬  
line and staff relations
‫روابط صفي و ستادي‬  

line and staff responsibility

‫مسوليت صفي و ستادي‬  

line employee
‫كارمند صفي‬  

line management
‫مديريت صفي‬  

line managers
‫مديران صفي‬  

line of credit
‫حد اعتبار‬  

line position
‫ جايگاه صفي‬/‫پست‬  

line responsibility
‫مسوليت صفي‬  

linear cost function

 ‫‪  ‬تابع هزينه خطي‬

‫‪linear programming‬‬
‫‪  ‬برنامه ريزي‪ /‬برنامه نويسي خطي‬

‫‪linearity‬‬
‫‪  ‬رابطه خطي‬

‫‪liquid assets‬‬
‫‪  ‬داراييهايي كه قدرت نقدينگي بااليي دارند داراييهاي سيال‬

‫‪liquidating a partnership‬‬
‫‪  ‬انحالل شركت تضامني‬

‫‪liquidation‬‬
‫‪  ‬انحالل‬

‫‪liquidation dividend‬‬
‫‪  ‬سود سهام انحالل‬

‫‪liquidation in installments‬‬
‫‪  ‬انحالل تدريجي‬

‫‪liquidation value‬‬
‫‪  ‬ارزشهاي انحالل‬
‫‪liquidator‬‬
‫‪  ‬مدير امور تصفيه مدير انحالل‬

‫‪liquidity‬‬
‫‪  ‬نقدينگي‪ /‬قدرت نقدشوندگي‬

‫‪liquidity preference premium theory‬‬

‫‪  ‬تئوري(صرف) رجحان نقدينگي‬

‫‪liquidity premium‬‬
‫‪  ‬صرف نقدينگي‬

‫‪liquidity ratios‬‬
‫‪  ‬نسبتهاي نقدينگي‬

‫‪list of prices‬‬
‫‪  ‬فهرست قيمتها‬

‫‪listed security‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار‪ /‬سهم(شركت) پذيرفته شده در بورس‬

‫‪listing of non cash investment and financing activities‬‬

‫‪  ‬فهرست فعاليتهاي سرمايه گذاري و تأمين مالي غيرنقدي‬
literature review
‫بررسي ادبيات موضوعي‬  

loading in branch inventory

‫سود تحقق نيافته موجودي كاالي شعبه‬  

loan impairments
‫كاهش ارزش وام زيان دهي وام‬  

loans receivable
‫وامهاي دريافتي‬  

loans to employees
‫وام پرداختي به كاركنان‬  

local currency
‫ داخلي واحد پول محلي‬/‫ارز محلي‬  

locked in costs
‫ ثابت‬/‫هزينه هاي تعهد شده‬  

logical reasoning
‫استدالل منطقي‬  

london inter bank offered rate (libor)

 ‫نرخ بهره بين بانگي لندن‬  

long form auditor's report

‫گزارش تفصيلي حسابرسي‬  

long form auditor's report

‫گزارش حسابرسي تفصيلي‬  

long lived assets

‫داراييهاي بلندمدت‬  

long lived intangible assets

‫دارايي هاي نامشهود بلندمدت‬  

long range performance report

‫گزارش عملكرد بلندمدت‬  

long run
‫بلند مدت‬  

long term asset

‫دارايي بلندمدت‬  

long term borrowings

 ‫‪  ‬قراردادهاي بلندمدت ساختماني‪ /‬قراردادهاي پيمانكاري‬

‫‪long term contracts‬‬

‫‪  ‬قراردادهاي بلندمدت‬

‫‪long term financing‬‬

‫‪  ‬تامين مالي بلند مدت تامين مالي از محل منابع بلند مدت‬

‫‪long term investment‬‬

‫‪  ‬سرمايه گذاري بلندمدت‬

‫‪long term investments‬‬

‫‪  ‬سرمايه گذاريهاي بلندمدت‬

‫‪long term liabilities‬‬

‫‪  ‬بدهيهاي بلندمدت‬

‫‪long term liability‬‬

‫‪  ‬بدهي بلندمدت‬

‫‪long term monetary assets‬‬

‫‪  ‬دارايي هاي بلندمدت پولي‬

‫‪long term note payable‬‬

‫‪  ‬اسناد پرداختي بلندمدت‬
‫‪long term solvency‬‬
‫‪  ‬قدرت پرداخت تعهدات بلندمدت‬

‫‪long term strategic financial plans‬‬

‫‪ (  ‬برنامه هاي مالي بلندمدت(راهبردي‬

‫‪long term variable cost‬‬

‫‪  ‬هزينه متغير بلند مدت‬

‫‪loss‬‬
‫‪  ‬زيان‬

‫‪loss carried forward‬‬

‫‪  ‬زيان انتقال يافته به دوره هاي آتي‬

‫‪loss carryback‬‬
‫‪  ‬زيان انتقالي به دوره هاي قبل زيان دهي به دوره هاي گذشته‬

‫‪loss carryfoward‬‬
‫‪  ‬زيان انتقلي به دوره هاي آتي زيان قابل انتقال به دوره هاي آينده‬

‫‪loss constraints‬‬
‫‪  ‬محدوديتهاي زياني‬

‫‪loss contingency‬‬
 ‫‪  ‬زيان احتمالي‬

‫‪loss from discontinued operations‬‬

‫‪  ‬زيان حاصل از عمليات متوقف شده‬

‫‪loss gain on repossession‬‬

‫‪  ‬زيان(سود) ناشي از تملك مجدد‬

‫‪loss of scale‬‬
‫‪  ‬نبود مقياس‬

‫‪loss on residual value guarantee‬‬

‫‪  ‬زيان حاصل از تضمين ارزش اسقاط‪ /‬باقيمانده‬

‫‪losses‬‬
‫‪  ‬زيانها‬

‫‪lost discount‬‬
‫‪  ‬تخفيف از دست رفته‬

‫‪lost revenue‬‬
‫‪  ‬درآمد از دست رفته‬

‫‪low load fund‬‬

 ‫‪  ‬صندوق سرمايه گذاري با سرمايه اندك‬

‫‪low p e stocks‬‬
‫‪  ‬سهامي كه ضريب قيمت به سود پايين دارند‬

‫‪lower level management‬‬

‫‪  ‬مديريت سطح(رده) پايين‬

‫‪lower of cost or market (lcm) rule‬‬

‫‪  ‬قاعده اقل بهاي تمام شده يا بازار‬

‫‪lump sum contract‬‬

‫‪ (  ‬قرارداد گروهي(دستته جمعي‬

‫‪lump sum sales‬‬

‫‪  ‬فروش دسته جمعي‪ /‬يكجا‬

‫‪lump sun appropriations‬‬

‫‪  ‬اعتبارات كلي تخصيص هاي كلي‪ /‬يكجا‬

‫‪machine hours‬‬
‫‪ (  ‬ساعات كار ماشين(آالت‬

‫‪machine paced work environment‬‬

‫‪  ‬محيط كاري سرمايه بر‬
machinery
‫ماشين آالت‬  

macro political risk

‫ريسك سياسي در سطح كالن‬  

macroeconomic factors
‫عوامل اقتصاد كالن متغيرهاي كالن اقتصادي‬  

macroeconomics
‫اقتصاد كالن‬  

macrovariable model (mvm)

‫مدل متغير كالن‬  

main body
‫متن اصلي‬  

main body of financial statements

‫متن اصلي صورتهاي مالي‬  

main contract
‫قرارداد اصلي‬  
main contractor
‫پيمانكار اصلي‬  

main product
‫محصول اصلي‬  

maintenance costs
‫هزينه هاي تعمير و نگهداري‬  

maintenance of physical capital

‫( حفظ سرمايه فيزيكي(مادي‬  

maintenance period
‫دوره تعمير و نگهداري‬  

maintenance personnel
‫كاركنان واحد تعمير و نگهداري‬  

major customer
‫ عمده‬/‫مشتري اصلي‬  

major defects
‫ عمده‬/‫نواقص اصلي‬  

major repair or extraordinary repair

 ‫‪  ‬تعمير اساي يا تعمير فوق العاده‬

‫‪majority equity holders‬‬

‫‪  ‬سهامداران‪ /‬صاحبان سهام اكثريت‬

‫‪majority shareholders‬‬
‫‪  ‬سهامداران اكثريت‬

‫‪majority shareholders‬‬
‫‪  ‬سهامداران‪ /‬صاحبان سهام‪ /‬اكثريت‬

‫‪majority voting system‬‬

‫‪  ‬سيستم راي گيري تجمعي‬

‫‪make or by decision‬‬
‫‪  ‬تصميم به ساخت يا خريد‬

‫‪maker of a note‬‬
‫‪  ‬صادركننده سند‬

‫‪malpractice‬‬
‫‪  ‬قصور حرفه اي تخلف حرفه اي‬

‫‪management accounting‬‬
‫‪  ‬حسابداري مديريت‬
management accounting guidelines (mags)
‫رهنمودهاي حسابداري مديريت‬  

management accounting information

‫اطالعات حسابداري مديريت‬  

management assertions
‫ اظهارت(كتبي) مديريت‬/‫ادعاهاي مديريت‬  

management audit
‫حسابرسي مديريت نام ديگر حسابرسي عملياتي‬  

management buyout
‫خريد سهام شركت توسط مديريت‬  

management by exception
‫مديريت بر مبناي استثناء‬  

management by objective (mbo)

‫مديريت بر مبناي اهداف‬  

management consulting services

‫خدمات مشاوره مديريت‬  
management control system (mcs)
‫سيستم كنترل مديريت‬  

management discussion and analysis

‫ مديريت‬j‫تجزيه و تحليل و توضيحات‬  

management fraud
‫ مديران‬/‫تقلب مديريت‬  

management information system (mis)

‫سيستم اطالعات مديريت‬  

management integrity
‫ صالحيت اخالقي مديريت‬/‫ درستكاري‬/‫صداقت‬  

management letter
‫نامه مديريت‬  

management performance audit

‫حسابرسي عملكرد مديريت نام ديگر حسابرسي عملياتي‬  

management representation
‫ ادعاي مديريت‬/‫اظهاريه‬  

management representation or assertions

 ‫اظهارات(يا ادعاهاي) مديريت‬  

management representation letter

‫ مديريت‬/‫تاييديه مديران‬  

management style
‫ مديريتي‬/‫سبك مديريت‬  

management's discussion and analysis

‫تجريه و تحليل و نقطه نظرات مديريت‬  

managerial accounting
‫حسابداري مديريت‬  

managerial compensation
‫حقوق و مزاياي مديريت‬  

managerial economics
‫اقتصاد مديريت‬  

managerial finance
‫مديريت مالي‬  

managerial functions
 ‫وظايف مديريت‬  

mandated audit
‫ الزامي‬/‫حسابرسي اجباري‬  

mandatory redemption
‫بازخريد اجباري‬  

manner of combining interests

‫روش تركيب منافع‬  

manufacturer
‫توليدكننده شركت توليدي‬  

manufacturing sector companies

‫شركتهاي تولدي شركتهاي بخش توليد‬  

manufacturing accounting
‫حسابداري توليد‬  

manufacturing accounts
‫حسابهاي توليد‬  

manufacturing cell
‫واحد توليد بخش توليدي‬  
manufacturing company
‫شركت توليدي‬  

manufacturing cycle efficiency (mce)

‫كارآيي چرخه توليد‬  

manufacturing lead time

‫مدت زمان مورد نياز براي توليد‬  

manufacturing overhead
‫ ساخت‬/‫سربار توليد‬  

manufacturing overhead allocated

‫سربار تخصيص يافته توليد‬  

manufacturing overhead costs

‫هزينه هاي سربار توليد‬  

manufacturing plant
‫كارخانه توليدي‬  

manufacturing resource planning (mrp)

‫برنامه ريزي منابع توليدي‬  
manufacturing sites
‫كارخانه هاي توليدي‬  

manufacturing vice president

‫ معاونت توليد‬/‫معاون‬  

margin
‫حاشيه اعتبار‬  

margin of safety ms
‫ حاشيه اطمينان‬/‫حاشيه ايمني‬  

margin purchase
‫ نسيه‬/‫خريد اعتباري‬  

marginal learning curve model

‫مدل منحني يادگيري نهايي‬  

marginal rate of return

‫نرخ بازده نهايي‬  

marginal rate of substitution

‫نرخ نهايي جانشيني‬  

marginal tax rate

 ‫‪  ‬نرخ نهايي ماليات‬

‫‪marginal time model‬‬

‫‪  ‬مدل زمان نهايي‬

‫‪marginal utility‬‬
‫‪  ‬مطلوبيت نهايي‬

‫‪mark up‬‬
‫‪  ‬افزايش قيمت فروش حاشيه فروش‬

‫‪markdown‬‬
‫‪  ‬كاهش قيمت فروش‬

‫‪markdown cancellation‬‬
‫‪  ‬لغو كاهش قيمت فروش‬

‫‪marked or marking to the market‬‬

‫‪  ‬تعديل با قيمت(ارزش) بازار‬

‫‪market‬‬
‫‪  ‬بازار‬

‫‪market index‬‬
‫‪  ‬شاخص بازار‬
‫‪market maker‬‬
‫‪  ‬بازار ساز‬

‫‪market oriented enterprise activities‬‬

‫‪  ‬فعاليتهاي موسسات اقتصاد بازار‬

‫‪market share variance‬‬

‫‪  ‬انحراف سهم بازار‬

‫‪market size variance‬‬

‫‪  ‬انحراف اندازه بازار‬

‫‪market value method for investments‬‬

‫‪  ‬روش ارزش بازار سرمايه گذاريها‬

‫‪market based research‬‬

‫‪  ‬تحقيقات مبتني بر بازار سرمايه‬

‫‪market beta‬‬
‫‪  ‬ضريب بتاي بازار‬

‫‪market capitalization‬‬
‫‪  ‬ارزش جاري(بازار) سهام ارزش جاري سرمايه بازار‬
market capitalization rate
‫نرخ تنزيل بازار سهام‬  

market conditioning
‫اثرگذاري بر بازار‬  

market demand potential

‫تقاضاي بالقوه بازار‬  

market discount function

‫ نقش تنزيل بازار‬/‫تابع تنزيل بازار كاركرد‬  

market efficiency
‫كارآيي بازار‬  

market expectation theory of the term structure

‫تئوري انتظارات بازار ساختار زماني نرخ بهره‬  

market failure
‫ نارسايي بازار قصور بازار‬/‫شكست‬  

market for management labor

‫بازار خدمات مديران حرفه اي‬  

market order
 ‫‪  ‬سفارش بازار نظم بازار‬

‫‪market overreaction‬‬
‫‪  ‬واكنش(عكس العمل) بيش از حد بازار نسبت به ‪...‬‬

‫‪market portfolio‬‬
‫‪  ‬پرتفوي بازار مجموعه سرمايه گذاريهاي بازار‬

‫‪market risk‬‬
‫‪  ‬ريسك بازار نام ديگر ريسك سيستماتيك يا غير قابل حذف‬

‫‪market risk premium‬‬

‫‪  ‬صرف ريسك بازار‬

‫‪market risk return function‬‬

‫‪  ‬تابع ريسك بازده بازار‬

‫‪market segmentation theory‬‬

‫‪  ‬تئوري(نظريه) بخش بندي بازار‬

‫‪market share‬‬
‫‪  ‬سهم بازار‬

‫‪market size‬‬
 ‫‪  ‬اندازه بازار‬

‫‪market size variance‬‬

‫‪  ‬انحراف اندازه بازار‬

‫‪market timing‬‬
‫‪  ‬تعيين موقعيت زماني بازار‬

‫‪market value‬‬
‫‪  ‬ارزش بازار‬

‫‪market value method‬‬

‫‪  ‬روش ارزش بازار‬

‫‪marketability‬‬
‫‪  ‬قابليت خريد و فروش‬

‫‪marketable debt security‬‬

‫‪  ‬اوراق بهادار بدهي قابل خريد و فروش‬

‫‪marketable securities‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار قابل خريد و فروش اوراق بهادار معامالتي‬

‫‪marketing‬‬
‫‪  ‬بازاريابي‬
marketing expense budget
‫هزينه بازاريابي بودجه‬  

marketing or selling costs

‫هزينه بازاريابي يا فروش‬  

marketing vice president

‫ معاونت بازاريابي‬/‫معاون‬  

marking
‫تعديل عالمت گذاشتن‬  

markowitz model
‫مدل تك شاخصي مدل ماركويتز‬  

markup
‫افرايش قيمت فروش‬  

markup cancellation
‫لغو افزايش فروش‬  

mass production
‫توليد انبوه‬  

master budget utilization

 ‫‪  ‬استفاده از بودجه جامع‬

‫‪master of accounting‬‬
‫‪  ‬كارشناس‪ /‬كارشناس ارشد حسابداري‬

‫‪master of business administration‬‬

‫‪  ‬كارشناس‪ /‬كارشناس ارشد مديريت بازرگاني‬

‫‪master standing data file controls‬‬

‫‪  ‬كنترلهاي پرونده اصلي و اطالعات پاتيا‬

‫‪matching‬‬
‫‪  ‬تطابق‬

‫‪matching principle‬‬
‫‪  ‬اصل تطابق اصل مقابله هزينه هاي هر دوره با در آمدهاي همان دورهه‬

‫‪material‬‬
‫‪  ‬باهميت عمده ماده‬

‫‪material effect‬‬
‫‪  ‬اثر بااهميت تأثير عمده‬

‫‪material impact‬‬
 ‫‪  ‬تأثير عمده‪ /‬بااهميت‬

‫‪material in amount‬‬
‫‪  ‬مبلغ باهميت باهميت از لحاظ مبلغ رقم عمده‬

‫‪material misstatement‬‬
‫‪  ‬تحريف عمده تحريف بااهميت‬

‫‪material misstatements‬‬
‫‪  ‬تحريفات بااهميت تحريفات عمده‬

‫‪material on site‬‬
‫‪  ‬مصالح‪ /‬مواد پاي كار‬

‫‪material price variance‬‬

‫‪  ‬انحراف قيمت مواد‬

‫‪material quantity variance‬‬

‫‪  ‬انحراف مقدارمواد‬

‫‪material requisition from‬‬

‫‪  ‬برگ درخواست مواد‬

‫‪material returned to store‬‬

‫‪  ‬مواد برگشت داده شده به انبار‬
material weakness
‫ضعف با اهميت نقاط ضعف عمده‬  

material weakness in internal control

‫ضعف بااهميت در كنترلهاي داخلي‬  

materiality
‫اهميت‬  

materiality concept
‫مفهوم اهميت‬  

materiality constraint
‫محدوديت اهميت‬  

materially misstated
‫بطور بااهميت تحريف شده تحريف عمده‬  

materials handling costs

‫ جابجايي مواد‬/‫هزينه هاي نقل و انتقال‬  

materials inventory
‫موجودي مواد‬  
materials mix variance
‫انحراف تركيب مواد‬  

materials price variance

‫انحراف قيمت مواد‬  

materials purchased
‫مواد خريداري شده‬  

materials requirements planning (mrp)

‫برنامه ريزي نيازهاي مواد اوليه‬  

materials requisition record

‫برگ درخواست مواد‬  

materials usage variance

‫انحراف مصرف مواد‬  

materials used
‫ مصرف شده‬/‫مواد مصرفي‬  

materials yield variance

‫انحراف بازده مواد‬  

mathematical accuracy
 ‫‪  ‬صحت محاسباتي‪ /‬رياضي‬

‫‪mathematical structure‬‬
‫‪  ‬ساختار رياضي‪ /‬محاسباتي‬

‫‪maturity date‬‬
‫‪  ‬تاريخ سررسيد وعده سررسيد‬

‫‪maturity stage‬‬
‫‪  ‬مقطع تاريخ سررسيد وعده سررسيد‬

‫‪maximum‬‬
‫‪  ‬حداكثر بيشترين‬

‫‪maximum capacity‬‬
‫‪  ‬حداكثر ظرفيت‬

‫‪maximum transfer price‬‬

‫‪  ‬باالترين قيمت انتقالي‬

‫‪mean‬‬
‫‪  ‬ميانگين متوسط‬
mean per unit measurement
‫اندازه گيري(برآورد) ميانگين هر واحد‬  

measurement
‫اندازه گيري سنجش‬  

measurement attributes
‫خاصه هاي اندازه گيري‬  

measurement cost
‫هزينه اندازه گيري‬  

measurement date
‫تاريحخ اندازه گيري‬  

measurement process
‫فرايند ندازه گيري‬  

measures of risk aversion

‫معيارهاي ريسك گريزي‬  

measuring unit
‫واحد اندازه گيري‬  

mechanical accuracy test

 ‫‪  ‬آزمون صحت مكانيكي‬

‫‪median‬‬
‫‪  ‬ميانه‬

‫‪medium size‬‬
‫‪  ‬متوسط‬

‫‪medium of exchange‬‬
‫‪  ‬وسيله مبادله‬

‫‪medium size entities‬‬

‫‪  ‬واحدهاي اقتصادي متوسط‬

‫‪member corporation‬‬
‫‪  ‬شركت عضو‬

‫‪member organization‬‬
‫‪  ‬ثبت بصورت يادداشت‬

‫‪mental attitude‬‬
‫‪  ‬نگرش ذهني بيطرفنه استقالل راي‬

‫‪menu‬‬
‫‪  ‬فهرست‬
merchandise inventory
‫موجود كاالي بازرگاني‬  

merchandise returned to home office

‫كاالي برگشتي به اداره مركزي‬  

merchandising company
‫شركت بازرگاني‬  

merchandising operations
‫ فعاليت بازرگاني‬/‫عمليات‬  

merchandising sector companies

‫شركتهاي(بخش) بازرگاني‬  

merger
‫جذب ادغام‬  

merging audit evidence

‫ادغام شواهد حسابرسي‬  

merit pay
‫كارانه‬  
method
‫روش‬  

method of accounting for treasury stock

‫روش حسابداري سهام خزانه‬  

method of least squares

‫روش حداقل مربعات‬  

method of measurement
‫روش اندازه گيري‬  

method of neglect
‫روش اغماض‬  

methods of accounting for treasury stock

‫روش هاي حسابداري سهام خزانه‬  

methods of allocation
‫روشهاي تخصيص‬  

micro political risk

‫ريسك سياسي در سطح خرد‬  

microeconomics
 ‫اقتصاد خرد‬  

middle level management

‫مديريت سطح(رده) مياني‬  

middle management
‫مديريت سطح مياني‬  

miller modigliani (mm) approach

‫ ديدگاه ميلرو موديلياني‬/‫روش‬  

min max method

‫روش حداقل حداكثر‬  

mineral reserves
‫ذخاير معدني‬  

minimum initial investment

‫حداقل سرمايه گذاري اوليه‬  

minimum lease payments

‫حداقل پرداختي هاي اجاره حداقل اقساط اجاره‬  

minimum liability
 ‫‪  ‬حداقل بدهي‬

‫‪minimum transfer price‬‬

‫‪  ‬حداقل‪ /‬كمترين قيمت انتقالي‬

‫‪minimum variance set‬‬

‫‪  ‬مجموعه اي از پرتفوي هايي كه با توجه به نرخ بازده مورد انتظار خود‪،‬‬
‫كمترين ريسك را دارند‬

‫‪minor defects‬‬
‫‪  ‬نواقص جزئي‬

‫‪minor works‬‬
‫‪  ‬كارهاي جزئي‬

‫‪minority interest‬‬
‫‪  ‬حقوق سهامداران اقليت منافع اقليت‬

‫‪minority interest income‬‬

‫‪  ‬سود سهامداران اقليت‬

‫‪minority stock holders‬‬

‫‪  ‬سهامداران جزء سهامداران اقليت‬

‫‪minority stockholders‬‬
 ‫‪  ‬سهامداران‪ /‬صاحبان سهام اقليت سهامداران اقليت‬

‫‪minutes book‬‬
‫‪  ‬دفتر ثبت صورتلجلسات‬

‫‪misapplication‬‬
‫‪  ‬بكارگيري نادرست اجراي نادرست‬

‫‪misapplication office expenses‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي متفرقه اداري‬

‫‪misclassification‬‬
‫‪  ‬طبقه بندي نادرست‬

‫‪misinterpretation‬‬
‫‪  ‬تفسير نادرست سوء تفسير‬

‫‪misleading financial statements‬‬

‫‪  ‬صورتهاي مالي گمراه كننده‬

‫‪mispriced security‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار درست قيمت گذاري نشده‬

‫‪missing documents‬‬
‫‪  ‬اسناد و مدارك مفقود شده فقدان اسناد و مدارك‬
‫‪missing links‬‬
‫‪  ‬حلقه هاي مفقوده‬

‫‪mission statement‬‬
‫‪  ‬بيانيه رسالتها و اهداف‬

‫‪misstated items‬‬
‫‪  ‬اقالم تحريف شده‬

‫‪misstatement bounds‬‬
‫‪  ‬حدود باال و پايين تحريف حد و مرزهاي تحريف‬

‫‪misstatements‬‬
‫‪  ‬تحريفات‬

‫‪misstatements of facts‬‬
‫‪  ‬سوء تفاهم درك نادرست‬

‫‪mix‬‬
‫‪  ‬تركيب مخلوط مختلط‬

‫‪mix variance‬‬
‫‪  ‬انحراف تركيب‬
mixed cost
‫هزينه مركب هزينه مختلط‬  

mixed cost formula method

‫روش فرمول هزينه مختلط‬  

mode
‫مد‬  

modern auditing
‫حسابرسي نوين‬  

modern investment theory

‫تئوري نوين سرمايه گذاري نظريه جديد مجموعه‬  

modern portfolio theory

‫تئوري نوين پرتفوي نظريه جديد مجموعه سرمايه گذاري‬  

modification of terms
‫تعديل شرايط‬  

modified accelerated cost recovery system (macrs)

‫سيستم تعديل شده بازيافت سريع تمام شده بهاي‬  

modified accrual basis

 ‫مبناي تعهدي تعديل شده‬  

modified auditor's report

‫گزارش تعديل شده حسابرسي‬  

modified cash basis

‫مبناي نقدي تعديل شده‬  

modified duration
‫مدت زمان تعديل شده انتظار‬  

modified historical cost accounting system

‫سيستم بهاي تمام شده تاريخي تعديل شده‬  

modified treasury stock method

‫روش تعديل شده سهام خزانه‬  

module
‫بخش قسمت واحد‬  

monetary assets
‫دارايي هاي پولي‬  

monetary assets and liabilities

 ‫دارايي ها و بدهي هاي پولي‬  

monetary assumption
‫فرض واحد پولي فرض ثبات واحد پولي‬  

monetary current assets

‫داراييهاي جاري پولي‬  

monetary current liabilities

‫بدهي هاي جاري پولي‬  

monetary incentives
‫انگيزه هاي پولي‬  

monetary liabilities
‫بدهيهاي پولي‬  

monetary measure allocation

‫تخصيص براساس معيار پولي‬  

monetary nonmonetary method

‫روش پولي غيرپولي‬  

monetary unit assumption

‫فرض(ثبات) واحد پولي‬  
monetary unit sampling
‫نمونه گيري براساس واحد پولي‬  

monetary unit sampling (mus)

‫نمونه گيري براساس واحد پولي‬  

money laundry
‫پول شويي‬  

money market funds

‫وجوه بازار پول‬  

money market loans

‫وامهاي كوتاه مدت‬  

money markets
‫بازارهاي پول‬  

monitoring expenditures
‫هزينه هاي نظارت‬  

monitoring value
‫ارزش نظارتي‬  

monopolistic competition
 ‫رقابت انحصاري‬  

monopolistic position
‫موقعيت انحصاري‬  

monopoly
‫انحصار‬  

monthly physical count

‫شمارش فيزيكي ماهانه انبارگرداني ماهانه‬  

monthly rent
‫اجاره ماهانه‬  

moral hazard
‫خطر اخالقي‬  

moral hazard phenomenon

‫پديده خطر اخالقي‬  

mortgage
‫وثيقه رهن‬  

mortgage bond
 ‫‪  ‬اوراق قرضه رهني‬

‫‪mortgage note payable‬‬

‫‪  ‬سند پرداختي رهني‬

‫‪most likely error‬‬

‫‪  ‬اشتباه(خطاي) بسيار محتمل‬

‫‪motivation‬‬
‫‪  ‬انگيزه‬

‫‪move time‬‬
‫‪  ‬زمان انتقال زمان حركت‬

‫‪movement‬‬
‫‪  ‬گردش جابجايي‬

‫‪moving average‬‬
‫‪  ‬ميانيگن متحرك‪ /‬متغير‬

‫‪moving average method‬‬

‫‪  ‬روش ميانگين متحرك‪ /‬سيار‬

‫‪multi step income statement‬‬

‫‪  ‬صورت سود و زيان چند مرحله اي‬
‫‪multicollineaity‬‬
‫‪  ‬وابستگي متغيرهاي مستقل به يكديگر‬

‫‪multifactor model‬‬
‫‪  ‬مدل چند عاملي‬

‫)‪multinational corporation (mnc‬‬

‫‪  ‬شركت فرامليتي شركت(سهامي) چند مليتي‬

‫‪multinational firm‬‬
‫‪  ‬شركت چند مليتي‬

‫‪multiple period quality trend report‬‬

‫‪  ‬گزارش روند كيفيت چند دوره اي‬

‫‪multiple choice questions‬‬

‫‪  ‬سواالت(پرشسهاي) چند گزينه اي‬

‫‪multiple growth model‬‬

‫‪  ‬مدل مبتني بر رشد چندگانه‬

‫‪multiple regression‬‬
‫‪ (  ‬رگرسيون چندگانه(چند متغيره‬
multiple services
‫خدمات چندگانه‬  

multiple step format

‫شكل چند مرحله اي‬  

multiplied by ...
... ‫ضربدر‬  

multiproduct firm
‫شركت چند محصولي‬  

multipurpose testing
‫آزمون چند منظوره‬  

multistage sampling
‫نمونه گيري چند مرحله اي‬  

municipal bonds
‫اوراق قرضه شهرداري‬  

mutual agency
‫ دو جانبه‬/‫نمايندگي متقابل‬  

mutual fund
 ‫‪  ‬صندوق مشترگ سرمايه گذاري‬

‫‪mutually exclusive projects‬‬

‫‪  ‬طرح هاي مانعه الجمع طرح هاي سرمايه گذري ناسازگار‬

‫‪myopic behavior‬‬
‫‪  ‬رفتار كوته بينانه‬

‫)‪nafta (north american free trade agreement‬‬

‫‪  ‬موافقتنامه تجارت آزاد آمريكاي شمالي‬

‫‪naïve investors‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاران مبتدي سرمايه گذاران كم اطالع‬

‫‪naked debenture‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه بدون تضمين‪ /‬بدون وثيقه‬

‫‪name of security‬‬
‫‪  ‬نام ورقه بهادار‬

‫‪names of stockholders‬‬
‫‪  ‬اسامي سهامداران‬

‫‪narrative‬‬
 ‫كتبي شرح نوشته‬  

national accounting
‫حسابداري ملي‬  

national association of accountants (naa)

‫انجمن ملي حسابداران‬  

national association of securities dealers (nasd)

‫انجمن ملي معامله گران اوراق بهادار‬  

national association of securities dealers automated

quotations (nasdap)
‫انجمن ملي سيستم قيمت گذاري خودكار معامله گران اوراق بهادار‬  

national auditing practices

‫ رويه هاي حسابرسي ملي‬/‫قواعد‬  

national auditing standards

‫استانداردهاي ملي حسابرسي استانداردهاي حسابرس ملي‬  

national income
‫درآمد ملي‬  

national market system nasdaq (nms)

 ‫سيستم بازار ملي‬  

natural expense classification

‫طبقه بندي طبيعي هزينه ها‬  

natural resources wasting assets

‫( منابع طبيعي(دارايي هاي اتالف پذير‬  

natural sciences
‫علوم طبيعي‬  

negative assurance
‫اطمينان سلبي‬  

negative confirmation
‫تأييديه منفي‬  

negative goodwill
‫سرقفلي منفي‬  

negative social value

‫ارزش اجتماعي منفي‬  

neglected firm effect

‫ اغماض شده‬/‫اثر شركت لحاظ نشده‬  
‫‪negligence‬‬
‫‪  ‬سهل انگاري‬

‫‪negotiated static budget‬‬

‫‪  ‬بودجه ثابت مذاكره اي‬

‫‪negotiated transfer price‬‬

‫‪  ‬قيمت انتقالي مذاكره اي‬

‫‪neither gain nor loss‬‬

‫‪  ‬نه سود و نه زيان‬

‫‪net of tax display‬‬

‫‪  ‬نمايش بصورت«خالص پس از كسر ماليات»‬

‫‪net asset value‬‬

‫‪  ‬ارزش دارايي خالص ارزش خالص دارايي‬

‫‪net assets‬‬
‫‪  ‬خالص داراييها‬

‫‪net identifiable assets‬‬

‫‪  ‬خالص داراييهاي قابل شناسايي‬
‫‪net income‬‬
‫‪  ‬سود خالص سود ويژه‬

‫‪net income or loss‬‬

‫‪  ‬سود(يا زيان) خالص‪ /‬ويژه‬

‫‪net income available to common stockholders‬‬

‫‪  ‬سود خالص قابل توزيع به صاحبان سهام عادي سود خالص متعلق به‬
‫سهامداران عادي‬

‫‪net income to residual holders‬‬

‫‪  ‬سود خالص متعلق به دارندگان حقوق باقيمانده‪ /‬نهايي‪ /‬مازاد‬

‫‪net loss‬‬
‫‪  ‬زيان خالص‪ /‬ويژه‬

‫‪net markdowns‬‬
‫‪  ‬خالص كاهش قيمت فروش‬

‫‪net markups‬‬
‫‪  ‬خالص افزايش قيمت فروش‬

‫‪net method‬‬
‫‪  ‬روش خالص‬
‫‪net of income taxes‬‬
‫‪  ‬خالص از ماليات بر درآمد‬

‫‪net of tax display‬‬

‫‪  ‬نمايش(انعكاس) خالص پس از كسر ماليات‬

‫‪net operating loss‬‬

‫‪  ‬خالص زيان عملياتي‬

‫‪net pay‬‬
‫‪  ‬دريافتي‪ /‬پرداختي خالص حقوق پس از كسر كسورات‬

‫)‪net present value (npv‬‬

‫‪  ‬ارزش فعلي خالص‬

‫‪net proceeds‬‬
‫‪  ‬عايدات خالص‬

‫‪net profit‬‬
‫‪  ‬سود خالص‬

‫‪net purchases‬‬
‫‪  ‬خريدهاي خالص‬
‫)‪net realizable value (nrv‬‬
‫‪  ‬ارزش خالص بازيافتني ارزش خالص قابل تحقق‬

‫‪net realizable value less normal profit margin‬‬

‫‪  ‬ارزش خالص بازيافتني منهاي سود ناخالص متعارف‬

‫‪net realizable value method‬‬

‫‪  ‬روش ارزش خالص بازيافتني‪ /‬قابل تحقق‬

‫‪net relevant cost‬‬

‫‪  ‬خالص هزينه مربوط‬

‫‪net sales‬‬
‫‪  ‬فروش(هاي) خالص‬

‫‪net working capital‬‬

‫‪  ‬خالص سرمايه در گردش‬

‫‪network‬‬
‫‪  ‬شبكه‬

‫‪neutrality‬‬
‫‪  ‬بيطرفي عاري از تمابالت جانبدارانه‬

‫‪new product development time‬‬

 ‫‪  ‬زمان ايجاد محصول جديد‬

‫‪new york stock exchange (nyse) index‬‬

‫‪  ‬شاخص بورس سهام نيويورك‬

‫‪news releases‬‬
‫‪  ‬نشريات خبري‬

‫‪next audit notes‬‬

‫‪  ‬كاربرگ نكات حسابرسي‬

‫‪next year‬‬
‫‪  ‬سال آينده‬

‫‪no growth model‬‬

‫‪  ‬مدل بدون رشد‬

‫‪no par shares‬‬

‫‪  ‬سهام فاقد ارزش اسمي‬

‫‪no effect‬‬
‫‪  ‬بدون تأثير‬

‫‪no limit order‬‬

‫‪  ‬سفارش نامحدود‬
nominal dollar accounting
‫حسابداري براساس دالر اسمي‬  

nominal dollar concept of capital maintenance

‫حفظ سرمايه براساس مفهوم دالر اسمي‬  

nominal influence
‫ غير موثر‬/‫نفوذ اسمي‬  

nominal return
‫بازده اسمي‬  

nominal scale
‫مقياس اسمي‬  

non audit services

‫خدمات غير حسابرسي‬  

non interest bearing notes

‫اسناد بدون بهره‬  

non interest bearing note

‫سند بدون بهر‬  
non controllable costs
‫هزينه هاي غير قابل كنترل‬  

non convertible preferred stock

‫سهام ممتاز غير قابل تبديل‬  

non cumulative preferred stock

‫سهام ممتاز بدون سود انباشته‬  

non expendable trust fund

‫حساب مستقل وجوه اماني غير قابل مصرف‬  

non market risk

‫ريسك غير سيستماتيك ريسك قابل حذف‬  

non operating income

‫ درآمد غيرعملياتي‬/‫سود‬  

non pecuniary benefits

‫مزاياي غير مالي‬  

non recurring items

‫اقالم غيرتكراري‬  

non refundable
 ‫غير قابل استرداد‬  

non sampling risk

‫ريسك غير نمونه گيري‬  

non statistical sampling

‫نمونه گيري غيرآماري‬  

non value added activities

‫فعاليتهاي فاقد ارزش افزوده‬  

non value added cost

‫مخارج فاقد ارزش افزوده‬  

non value added operations

‫عمليات فاقد ارزش افزوده‬  

non volume related drivers

‫محركهاي غير مرتبط با حجم‬  

noncancelable lease agreement

‫قرارداد اجاره غيرقابل فسخ‬  

noncash compensation
 ‫حقوق و مزاياي غيرنقدي‬  

noncash expenses
‫هزينه هاي غيرنقدي‬  

noncash transactions
‫مبادالت غيرنقدي‬  

noncompensatory plan
‫طرح غير جبراني‬  

noncompliance
‫عدم رعايت عدم انطباق‬  

noncontrollable variance
‫انحراف غيرقابل كنترل‬  

nonconvertible preferred stock

‫سهام ممتاز غير قابل تبديل‬  

noncost methods
‫روشهاي غير بهاي تمام شده‬  

noncounterbalancing errors
‫اشتباهات غير متوازن‬  
noncurrent liability account
‫حساب بدهي غيرجاري‬  

nondiscounting model
‫مدل غيرتنزيل‬  

noninventoriable period costs

‫مخارج غيرقابل منتسب به موجودي كاال مخارج دوره‬  

nonlinear cost functions

‫توابع غيرخطي هزينه‬  

nonmonetary exchange
‫معاوضه غيرپولي‬  

nonmonetary items
‫بدهي غيرپولي‬  

nonnegligent performance
‫ اجراي غير سهل انگارانه‬/‫عملكرد‬  

nonproduction costs
‫مخارج غيرمرتبط با توليد‬  

nonprofit or not for profit entities

 ‫واحدهاي غيرانتفاعي‬  

nonpublic companies
‫شركتهاي غيرسهامي عام‬  

nonreciprocal transfer
‫انتقال غيرمتقابل‬  

nonroutine decisions
‫تصميمات غير روزمره‬  

nonsampling errors
‫اشتباهات غير نمونه گيري‬  

nonsampling risk
‫ريسك غير نمونه گيري‬  

nonsatiation
‫اشباع ناپذيري‬  

nonstatistical sampling
‫نمونه گيري غيرآماري‬  

nonsufficient fund (nsf) check

 ‫چك بالمحل‬  

nonunit based activity cost drivers

‫محركهاي هزينه فعاليت مبتي بر غير واحد محصول‬  

nonvalue added activities

‫فعاليتهاي فاقد ارزش افزوده‬  

nonvalue added costs

‫مخارج فاقد ارزش افزوده‬  

nonvoting
‫فاقد حق راي‬  

nonvoting shares
‫سهام فاقد حق راي‬  

nopar value stock

‫سهام بدون ارزش اسمي‬  

normal activity level

‫سطح فعاليت عادي‬  

normal balance of account

‫مانده عادي حساب‬  
normal costing
‫هزينه يابي عادي‬  

normal costing system

‫سيستم خهزينه يابي عادي‬  

normal distribution
‫توزيع عادي‬  

normal operating cycle

‫چرخه عادي عمليات‬  

normal operating range

‫دامنه عادي عملياتي‬  

normal profit margin

‫سود ناخالص عادي‬  

normal rate of return

‫نرخ بازده عادي‬  

normal utilization
‫بهره برداري عادي‬  
normative theories
‫( تئوريهاي هنجاري(دستوري‬  

not applicable (na)

‫مورد ندارد‬  

not for profit organizations

‫سازمانهاي غيرانتفاعي‬  

not sufficient funds (nsf)

‫چكهاي باالمحل چكهاي الوصول‬  

note
‫يادداشت سند‬  

note payable
‫سند پرداختي‬  

note receivable
‫سند دريافتي‬  

notes of meetings
‫صورتجلسات‬  

notes receivable
 ‫اسناد دريافتي‬  

notes receivable discounted

‫اسناد دريافتني تنزيل شده‬  

notes to the financial statements

‫يادداشتهاي پيوست صورتهاي مالي‬  

notional profit
‫سود ظاهري‬  

null hypothesis
‫فرضيه صفر‬  

number of authorized shares

‫تعداد سهام مجاز براي انتشار‬  

number of listed companies in

... ‫تعداد شركتهاي پذيرفته شده(عضو) در‬  

number of strata
‫تعداد طبقه بنديها‬  

numerator
 ‫‪  ‬صورت كسر‬

‫‪of goods manufactured‬‬

‫‪ (  ‬بهاي تمام شده كاالي ساخته شده (توليد شده‬

‫‪operating activities‬‬
‫‪  ‬فعاليتهاي عملياتي‬

‫‪paid in capital‬‬
‫‪  ‬سرمايه پرداخت شده‬

‫‪paid in capital in excess of par‬‬

‫‪  ‬سرمايه پرداخت شده مازاد بر ارزش اسمي صرف سهام‬

‫‪paper assets‬‬
‫‪  ‬داراييهاي مالي اوراق بهادار‬

‫‪par value‬‬
‫‪  ‬ارزش اسمي‬

‫‪par value method‬‬

‫‪  ‬روش ارزش اسمي‬

‫‪par value of bond‬‬

‫‪  ‬ارزش اسمي اوراق قرضه‬
par value of stock
‫ارزش اسمي سهام‬  

par value per share

‫ارزش اسمي هر سهم‬  

par value per stock

‫ارزش اسمي هر سهم‬  

par value theory

‫تئوري ارزش اسمي‬  

paradigm
‫الگوي فكري پاردايم‬  

parallel simulation
‫شبيه سازي موازي‬  

parallel testing
‫آزمون موازي‬  

parameter
‫عامل ثابت پارامتر‬  

parent company concept

 ‫ تئوري شركت اصلي‬/‫مفهمو‬  

parent company theory

‫ اصلي‬/‫تئوري شركت مادر‬  

parent subsidiary relationship

‫رابطه اصلي فرعي‬  

pareto analysis
‫تجزيه و تحليل اصل پارتو‬  

pareto principle
‫اصلي پارتو‬  

partial productivity
‫ نسبي‬/‫بهره وري ناقص‬  

partial productivity measurement

‫ نسبي‬/‫اندازه گيري بهره وري ناقص‬  

partial recognition
‫ نسبي‬/‫شناسايي ناقص‬  

partial year
 ‫بخشي از سال‬  

partially participating preferred stock

‫سهام ممتاز با مشاركت جزئي در سود باقيمانده‬  

participating
‫مشاركتي‬  

participating budgeting
‫بودجه بندي مشاركتي‬  

participating certificate
‫گواهي مشاركت‬  

participating clause
‫شرط حق مشاركت در سود اضافي‬  

participatory budget
‫بودجه مشاركتي‬  

partner
‫شريك‬  

partner drawing accounts

‫حسابهاي برداشت شركا‬  
partnership
‫شركت تضامني‬  

partnership accounting
‫حسابداري شركتهاي تضامني‬  

partnership agreement
‫موافقتنامه شركت تضامني‬  

partnership dissolution
‫انحالل شركت تضامني‬  

partnership financial statement

‫صورتهاي مالي شركت تضامني‬  

partnership liquidation
‫انحالل شركت تضامني‬  

passage of title
‫انتقال مالكيت‬  

passive investment
‫سرمايه گذاري غيرفعال‬  
‫‪passive management‬‬
‫‪  ‬مديريت غيرفعال‬

‫‪password‬‬
‫‪  ‬اسم رمز‪ /‬كلمه رمز‬

‫‪password control‬‬
‫‪  ‬كنترل با اسم رمز‬

‫‪patent‬‬
‫‪  ‬حق اختراع‬

‫‪pattern of cost allocation‬‬

‫‪  ‬الگوي تخصيص هزينه‬

‫‪pay off matrix‬‬

‫‪ (  ‬ماتريس عايدات(بازده ها‬

‫‪payback‬‬
‫‪  ‬برگشت سرمايه‪ /‬بازيافت سرمايه گذاري‬

‫‪payback method‬‬
‫‪  ‬روش دوره بازيافت سرمايه گذاري‪ /‬برگشت سرمايه‬

‫‪payback period‬‬
 ‫‪  ‬دوره برگشت سرمايه‪ /‬دوره بازيافت سرمايه گذاري‬

‫‪payee of the note‬‬

‫‪  ‬دريافت كننده وجه سند گيرنده سند‬

‫‪payment on account‬‬
‫‪  ‬پرداخت علي الحساب‬

‫‪payoff table‬‬
‫‪  ‬جدول عايدات‬

‫‪payoffs‬‬
‫‪  ‬عايدات بازده ها‬

‫‪payout ratio‬‬
‫‪  ‬نسبت پرداخت سود سهام‬

‫‪payroll‬‬
‫‪  ‬ليست حقوق و دستمزد‬

‫‪payroll accounting‬‬
‫‪  ‬حسابداري حقوق و دستمزد‬

‫‪payroll and personnel cycle‬‬

‫‪  ‬چرخه حقوق و دستمزد كاركنان‬
‫‪payroll entries‬‬
‫‪  ‬ثبتهاي حقوق و دستمزد‬

‫‪payroll master file‬‬

‫‪  ‬پرونده اصلي حقوق و دستمزد‬

‫‪payroll register‬‬
‫‪  ‬دفتر ثبت حقوق و دستمزد‬

‫‪payroll system‬‬
‫‪  ‬سيستم حقوق و دستمزد‬

‫‪peanut butter costing‬‬

‫‪  ‬هزينه يابي يكنواخت‬

‫‪pecking order‬‬
‫‪  ‬به ترتيب اولويت‬

‫‪peer review‬‬
‫‪  ‬بررسي همپيشگان‬

‫‪penalty‬‬
‫‪  ‬جريمه‬
‫‪pending lawsuits‬‬
‫‪  ‬دعاوي حقوقي در شرف طرح دعاوي حقوقي در جريان‬

‫‪penetration pricing‬‬
‫‪  ‬قيمت گذاري زيركانه‬

‫‪penny stocks‬‬
‫‪  ‬سهام كم ارزش سهام كم بنيه‬

‫‪pension‬‬
‫‪  ‬بازنشستگي‬

‫‪pension gains and losses‬‬

‫‪  ‬سود و زيانهاي صندوق بازنشستگي‬

‫‪pension liability‬‬
‫‪  ‬بدهي بازنشستگي‬

‫‪pension plan‬‬
‫‪  ‬طرح بازنشستگي‬

‫‪per annum‬‬
‫‪  ‬ساالنه‬

‫‪percent of sales method‬‬

 ‫روش درصد فروش‬  

percentage statutory depletion

‫ تهي شدن منابع طبيعي‬/‫درصد(قانوني) استهالك‬  

percentage change in (ebit)

j‫درصد تغيير در سود قبل از كسر بهره و ماليات‬  

percentage of completion method

‫روش درصد تكميل كار روش درصد پيشرفت كار‬  

percentage of credit sales

‫درصد فروشهاي نسيه‬  

percentage of ending accounts receivable

‫درصد حسابهاي دريافتني پايان دوره‬  

perfect markets
‫ كارا‬/‫بازارهاي كامل‬  

perfect negative correlation

‫همبستگي منفي كامل‬  

perfect positive correlation

 ‫همبستگي مثبت كامل‬  

perfection standard
‫( استاندارد كامل(ايده آل‬  

perfectly competitive market

‫بازار رقابت كامل‬  

perfectly divisible commodity

‫ قابل تفكيك‬/‫كاالي كامالً بخش پذير‬  

perfectly positively correlated

‫همبستگي كامالً مثبت‬  

performance
‫عملكرد‬  

performance audit
‫حسابرسي عملكرد‬  

performance bond
‫ضمانتنامه انجام تعهدات‬  

performance budget
‫بودجه عملياتي‬  
performance evaluation
‫ارزيابي عملكرد‬  

performance gap
‫شكاف عملكرد‬  

performance measurement
‫ اندازه گيري عملكرد‬/‫معيار سنجش‬  

performance options
‫ عملكرد‬/‫گزينه هاي اجرا‬  

performance reports
‫گزارشات عملكرد‬  

performance withholdings
‫كسور وجه الضمان سپرده حسن انجام كار‬  

period cost
‫هزينه دوره مخارج جاري‬  

period for remedying defects

‫دوره رفع نواقص‬  
periodic compensation
‫حقوق و مزاياي ادواري‬  

periodic costs
‫ هزينه هاي دوره‬/‫مخارج ادواري‬  

periodic inventory method

‫روش ادواري موجود كاال‬  

periodic inventory system

‫سيستم ثبت ادواري موجوديها‬  

periodicity
‫فرض دوره مالي‬  

periodicity assumption
‫فرض دوره مالي‬  

perishability
‫فسادپذيري‬  

perishable goods
‫كاالي فاسدشدني‬  

perks
 ‫مزاياي جانبي‬  

permanent accounts
‫حسابهاي دائمي‬  

permanent file
‫پرونده دائمي‬  

peroration
‫تسهيم به نسبت كردن‬  

perpetual inventory master file

‫پرونده اصلي ثبت دائمي موجودي كاال‬  

perpetual inventory method

‫روش ثبت دائمي موجودي كاال‬  

perpetual inventory system

‫سيستم ثبت دائمي موجوديها‬  

perquisites
‫مزاياي جانبي‬  

personal financial statement

‫انفرادي‬/‫صورتهاي مالي فردي‬  
personnel
‫( كاركنان(حرفه اي‬  

personnel records
‫سوابق كاركنان‬  

personnel secondments
‫مأموريت كاركنان‬  

persuasive criterion
‫معيار متقاعدكننده‬  

persuasiveness of evidence
‫متقاعدكننده بودن شواهد‬  

pervasive constraint
‫محدوديت فراگير‬  

pervasive principles
‫اصول فراگير‬  

petty cash
‫تنخواه گردان‬  
petty cash fund
‫حساب مستقل تنخواه گردان‬  

phantom profit
‫سود موقت‬  

phase out period

‫دوره توقف تدريجي دوره گذر‬  

phases of the audit process

‫مراحل مختلف فرآيند حسابرسي‬  

philadelphia stock exchange (pse)

‫بورس سهام فيالدلفيا‬  

philosophy of auditing
‫فلسفه حسابرسي‬  

physical capital maintenance concept

‫مفهوم حفظ سرمايه فيزيكي‬  

physical examination
‫بازديد يا بررسي عيني‬  

physical flow of inventory

 ‫گردش فيزيكي موجودي كاال‬  

physical flow schedule

‫جدول گردش فيزيكي‬  

physical inventory count

‫شمارش فيزيكي موجودي كاال انبارگرداني‬  

physical measure method

‫روش اندازه گيري فيزيكي‬  

physical measurement allocation

‫تخصيص بر مبناي اندازه گيري فيزيكي‬  

physical representation of population

‫وجود عيني جامعه آماري‬  

physical representative of population

‫معرف فيزيكي جامعه‬  

physical units method

‫روش آحاد فيزيكي‬  

piecemeal acquisition
 ‫‪  ‬تحصيل تدريجي تحصيل گام به گام‬

‫‪piecemeal opinion‬‬
‫‪  ‬اظهار نظر ناقص‬

‫‪pilot study‬‬
‫‪  ‬مطالعه مقدماتي‬

‫‪pilot testing‬‬
‫‪  ‬آزمون محدود‪ /‬مقدماتي‬

‫‪placement decision‬‬
‫‪  ‬تصميم جايابي تصميم گيري در خصوص محل انعكاس‬

‫‪plaintiff‬‬
‫‪  ‬شاكي‬

‫‪plan sponsor‬‬
‫‪  ‬مجري طرح متولي طرح حامي طرح‬

‫‪planned detection risk‬‬

‫‪  ‬ريسك برنامه ريزي شده عدم كشف‬

‫‪planning‬‬
‫‪  ‬برنامه ريزي‬
‫‪planning materiality‬‬
‫‪  ‬برنامه ريزي اهميت در حسابرسي‬

‫‪planning memorandum‬‬
‫‪  ‬كاربرگ برنامه ريزي‬

‫‪plant assets‬‬
‫‪  ‬داراييهاي ثابت فيزيكي داراييهاي ساكن‬

‫‪plant layout‬‬
‫‪  ‬ساختار كارخانه‬

‫‪plant rearrangement‬‬
‫‪  ‬جابجايي ماشين آلت تجديد آرايش ماشين آالت‬

‫‪pledge‬‬
‫‪  ‬گروگذاري‬

‫‪pledging‬‬
‫‪  ‬گروگذاري رهن گذاشتن‬

‫‪pledging accounts receivable‬‬

‫‪  ‬گرو گذاشتن حسابهاي دريافتني‬

‫‪pledging of receivables‬‬
 ‫گروگذاري مطالبات‬  

plotting the data

‫ترسيم داده ها بر روي نمودار‬  

point and figure chart (pfc)

‫نمودار نقطه و شكل‬  

point estimate
‫برآورد نقطه اي‬  

point foreword
‫كاربرگ نكات حسابرسي‬  

point of view
‫نقطه نظر ديدگاه‬  

political costs
‫مخارج سياسي‬  

political insurance
‫بيمه سياسي‬  

political risk
 ‫‪  ‬ريسك سياسي‬

‫‪politicalization of standard setting‬‬

‫‪  ‬جريان سياسي تدوين استانداردها‬

‫‪pool rate‬‬
‫‪  ‬نرخ مركز هزينه‬

‫‪pooled approach‬‬
‫‪  ‬روش اتحاد منافع روش يگانه روش متمركز‬

‫‪pooled investments‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاريهاي متمركز‬

‫‪pooling of interests method‬‬

‫‪  ‬روش اتحاد منافع‬

‫‪population‬‬
‫‪ (  ‬جامعه(آماري‬

‫‪population of interest‬‬
‫‪  ‬جامعه آماري مورد نظر‬

‫‪portfolio construction‬‬
‫‪  ‬تشكيل پرتفوي ايجاد مجموعه سرمايه گذاري‬
‫‪portfolio manager‬‬
‫‪  ‬مدير پرتفوي‬

‫‪portfolio performance evaluation‬‬

‫‪  ‬ارزيابي عملكرد مجوعه سرمايه گذاري‬

‫‪portfolio return‬‬
‫‪ (  ‬بازده پرتفوي(مجموعه سرمايه گذاري‬

‫‪portfolio revision‬‬
‫‪  ‬بازنگري در پرتفوي‬

‫‪portfolio theory‬‬
‫‪  ‬تئوري پرتفوي نظريه مجموعه سرمايه گذاري‬

‫‪portfolio turnover rate‬‬

‫‪  ‬ضريب گردش مجموعه سرمايه گذاري‬

‫‪positive accounting research‬‬

‫‪  ‬تحقيقات توصيفي‪ /‬اثباتي حسابداري‬

‫‪positive accounting theory‬‬

‫‪  ‬تئوري اثباتي حسابداري‬
‫‪positive confirmation‬‬
‫‪  ‬تاييديه مثبت‬

‫‪positive signal‬‬
‫‪  ‬عالمت‪ /‬پيغام مثبت‬

‫‪positive theories‬‬
‫‪ (  ‬تئوري هاي اثباتي(توصيفي‬

‫‪post deduct costing‬‬

‫‪  ‬هزينه يابي تأخيري هزينه يابي معكوس هزينه يابي ديرهنگام‬

‫‪post audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي حين اجراي طرح حسابرسي عملياتي پروژه ها‬

‫‪post balance sheet events‬‬

‫‪  ‬رويدادهاي بعد از تاريخ ترازنامه‬

‫‪post balance sheet period‬‬

‫‪  ‬دوره بعد از تاريخ ترازنامه‬

‫‪post closing trial balance‬‬

‫‪  ‬ترازنامه آزمايشي اختتامي تراز آزمايشي پس از بستن حسابها و انجام ثبتهاي‬
‫تعديلي‬
post dated checks
‫چك مدات دار‬  

post implementation costs

‫( مخارج بعد از اجرا(پياده سازي‬  

post investment audit

‫حسابرسي بعد از سرمايه گذاري‬  

post manufacturing costs

‫هزينه هاي بعد از توليد‬  

post purchase costs

‫هزينه بعد از حريد‬  

posterior probabilities
‫احتماالت پسين‬  

posting
‫نقل از دفتر روزنامه به دفتر كل‬  

postulate
‫ فرض بديهي‬/‫اصل‬  

potential
 ‫بالقوه‬  

potential conflict of interest

‫تضاد منافع بالقوه‬  

potential interest
‫ منافع بالقوه‬/‫بهره بالقوه‬  

potential investors
‫سرمايه گذارران بالقوه‬  

potential liability
‫بدهي بالقوه‬  

potentially dilutive securities

‫اوراق بهادار بالقوه تقليل دهنده‬  

practical activity level

‫سطح فعاليت علمي‬  

practical capacity
‫ظرفيت علمي‬  

practical standards
 ‫‪  ‬استانداردها علمي‪ /‬كاربردي‬

‫‪practicality‬‬
‫‪  ‬قابليت كاربرد علمي بودن‬

‫‪practitioner‬‬
‫‪  ‬حرفه اي‬

‫‪pragmatic‬‬
‫‪  ‬تئوريهاي عملگرا تئوريهاي كاربردي‬

‫‪pre audit‬‬
‫‪  ‬قبل از حسابرسي‬

‫‪preacquisition dividends‬‬
‫‪  ‬سود سهام قبل از تحصيل‬

‫‪preacquisition earnings‬‬
‫‪  ‬ذخيره هاي احتياطي‬

‫‪precedent‬‬
‫‪  ‬رويه قضايي‬

‫‪preceding costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي قبلي‬
predatory pricing
‫قيمت گذاري غارتگرانه‬  

predecessor auditor
‫حسابرسي قبلي‬  

predetermined overhead application rate

‫نرخ از پيش تعيين شده جذب سربار‬  

prediction measures
‫معيارهاي پيش بيني‬  

predictive value
‫ارزش پيش بيني‬  

predictor
‫عامل پيش بيني‬  

preemptive right
‫حق تقدم در خريد حق تقدم خريد سهام‬  

preference as to assets in the event of liquidation

‫اولويت در دريافت داراييها به هنگام انحالل شركت‬  
‫‪preference as to dividends‬‬
‫‪  ‬اولويت در دريافت سود سهام‬

‫‪preferential timeseter‬‬
‫‪  ‬حق تقدم(يا اولويت) در پرداخت‬

‫‪preferred habitat theory‬‬

‫‪  ‬تئوري زيستگاه ممتاز‬

‫‪preferred portfolio‬‬
‫‪  ‬مجموعه سرمايه گذاري ارجح پورتفوي ارحج سبد سرمايه گذاري ارحج‪/‬‬
‫ممتاز‬

‫‪preferred stock‬‬
‫‪  ‬سهام ممتاز‬

‫‪prejudice‬‬
‫‪  ‬پيشداوري‬

‫‪preliminary computer system examination‬‬

‫‪  ‬رسيدگي مقدماتي به سيستمهاي كامپيوتري‬

‫‪preliminary control evaluation‬‬

‫‪  ‬ارزيابي مقدماتي سيستم كنترلهاي داخلي‬
preliminary judgment about materiality
‫قضاوت اوليه درباره سطح اهميت‬  

preliminary planning procedures

‫ مقدماتي‬/‫روشهاي برنامه ريزي اوليه‬  

preliminary stage costs

‫مخارج مرحله مقدماتي‬  

preliminary study
‫مطالعه مقدماتي‬  

preliminary system examination

‫رسيدگي مقدماتي به سيستم‬  

preliminary views
‫ نقطه نظرات اوليه‬/‫ديدگاهها‬  

premium
‫صرف حق بيمه‬  

premium on common stock

‫صرف سهام عادي‬  
prepaid expense
‫پيش پرداخت هزينه‬  

prepaid taxes
‫پيش پرداخت ماليات‬  

prepayment
‫پيش پرداخت‬  

prepayment advance payment

‫پيش پرداخت‬  

prepayment current year

‫پيش پرداخت سال جاري‬  

prepayment prior years

‫پيش پرداخت سنواتي‬  

prescriptive approach
‫روش تجويزي‬  

present fairly
‫مطلوبيت ارائه‬  

present value (pv)

 ‫ارزش فعلي‬  

present value index

‫شاخص ارزش فعلي‬  

present value interest factor (pvif)

‫عامل بهره ارزش فعلي‬  

present value of a single amount

‫ارزش فعلي مبلغ واحد‬  

present value of an ordinary annuity

‫ پرداخت در پايان دوره‬/‫ارزش فعلي اقساط مساوي قابل دريافت‬  

present value of deferred annuity

‫ارزش فعلي اقساط مساوي به دوره هاي آتي‬  

present value of expected cash flows

‫ارزش فعلي جريانهاي نقدي مورد انتظار‬  

presentation
‫نحوه ارائه‬  

presentation and disclosure

‫نحوه ارائه و افشا‬  
‫‪presents fairly‬‬
‫‪  ‬به نحو مطلوب نشان مي دهد‬

‫‪presents fairly concept‬‬

‫‪  ‬مفهوم به نحو مطلوب نشان مي دهد‬

‫‪president‬‬
‫‪  ‬مدير عامل‬

‫‪pretax accounting income‬‬

‫‪  ‬سود حسابداري قبل از كسر ماليات‬

‫‪pretax yield‬‬
‫‪  ‬بازده قبل از كسر ماليات‬

‫‪prevention costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي پيشگيري‬

‫‪preventive controls‬‬
‫‪  ‬كنترلهاي پيشگير‬

‫‪previous department cost‬‬

‫‪  ‬بهاي تمام شده دايره قبلي‬
previously recognized
‫قبالً شناسايي شده‬  

price adjustment
‫تعديل قيمت‬  

price discrimination
‫تمايز قيمت‬  

price earning ratio (pe) ratio

‫نسبت قيمت بازار هر سهم به سود هر سهم‬  

price earnings multiple approach

‫روش ضريب قيمت به سود‬  

price earnings ratio

‫نسبت قيمت هر سهم به سود هر سهم‬  

price elasticity of demand

‫كشش پذيري قيمت تقاضا‬  

price fixing
‫تثبيت قيمت‬  

price floor
 ‫حد پايين قيمت قيمت كف‬  

price fluctuation risk

‫ريسك ناشي از نوسان قيمت‬  

price gauging
‫سنجش قيمت تخمين قيمت‬  

price impact
‫اثر قيمت‬  

price index
‫شاخص قيمت‬  

price protection
‫مصونيت قيمتي‬  

price relative
‫قيمت نسبي‬  

price standard
‫استاندارد قيمت‬  

price taker
 ‫‪  ‬قيمت پذير‬

‫‪price variance‬‬
‫‪  ‬انحراف قيمت‬

‫‪price volume variance‬‬

‫‪  ‬انحراف حجم قيمت‬

‫‪price weighted market index‬‬

‫‪  ‬شاخص مبتني بر ميانگين موزون قيمت اوراق بهادار‬

‫‪primary‬‬
‫‪  ‬اوليه‬

‫‪primary audit objective‬‬

‫‪  ‬هدف اصلي‪ /‬اوليه حسابرسي‬

‫‪primary market‬‬
‫‪  ‬بازار اوليه‬

‫‪primary offering‬‬
‫‪  ‬عرضه اوليه اوراق بهادار‬

‫‪primary quality‬‬
‫‪  ‬كيفيت اوليه ويژگي كيفي اوليه‬
primary user groups
‫گروه هاي اوليه استفاده كننده‬  

prime costs
‫هزينه هاي اوليه‬  

principal
‫ اصلي‬/‫مالك عمده‬  

principal agent relationship

‫رابطه مالك و مدير رابطه ارباب و رعيت رابطه نمايندگي‬  

principal auditor
‫حسابرسي اصلي‬  

principles
‫اصول‬  

principles of accounting
‫اصول حسابداري‬  

principles of auditing
‫اصول حسابرسي‬  

principles of consolidation
 ‫اصول تلفيق‬  

principles of managerial finance

‫اصول مديريت مالي‬  

prior period adjustment

‫تعديل دوره قبل تعديل سنواتي‬  

prior probabilities
‫احتماالت پيشين‬  

prior service cost

‫هزينه خدمت سنوات قبل‬  

priority incremental budget

‫بودجه تفاضلي اولويت ها‬  

private accountant
‫حسابدار خصوصي‬  

private accounting
‫حسابداري خصوصي‬  

private bodies
 ‫‪  ‬نهادهاي خصوصي‬

‫‪private contracting‬‬
‫‪  ‬انعقاد قراردادهاي خاص‬

‫‪private placement‬‬
‫‪  ‬عرضه خصوصي سهام‬

‫‪private securities litigation reform act‬‬

‫‪  ‬قانون اصالحيه پيگرد قانون اوراق بهادار بخش خصوصي‬

‫‪privately owned corporations‬‬

‫‪  ‬شركتهاي سهامي خاص‬

‫‪privileged information‬‬
‫‪  ‬اطالعات ممتاز‬

‫‪privity‬‬
‫‪  ‬رابطه حقوقي‬

‫‪pro forma amounts‬‬

‫‪  ‬مبالغ پيش بين شده‬

‫‪pro forma data‬‬

‫‪  ‬اطالعات(دادهاي) فرضي‪ /‬پيش بيني شده‬
‫‪pro forma effects of retroactive application‬‬
‫‪  ‬آثار فرضي بكاريگيري مبتني بر تسري به دوره هاي قبل‬

‫‪pro forma invoice‬‬

‫‪  ‬صورتحساب موقت پيش فاكتور‬

‫‪pro forma statements‬‬

‫‪ (  ‬صورتهاي مالي پيش بيني شده(فرضي‬

‫‪pro formats‬‬
‫‪ (  ‬صورتهاي مالي فرضي(يا پيش بيني شده‬

‫‪probabilistic forecasting‬‬
‫‪  ‬پيش بيني مبتني بر احتماالت‬

‫‪probabilistic sample selection‬‬

‫‪  ‬انتخاب نمونه براساس احتماالت آماري‬

‫‪probability‬‬
‫‪  ‬احتمال وقوع‬

‫‪probability distribution‬‬
‫‪  ‬توزيع احتمال‬
probability of bankruptcy
‫احتمال ورشكستگي‬  

probability proportion to size sample selection (pps)

‫انتخاب نمونه به روش احتمال متناسب با اندازه‬  

probable
‫محتمل‬  

probity audit
‫حسابرسي صحت‬  

problem delineation
‫(تشريح و بيان موضوع(مسأله‬  

procedural (executional) activities

‫فعاليتهاي اجرايي‬  

procedural to obtain an understanding

‫روشهاي كسب شناخت‬  

procedural to obtain an understanding of internal control

‫روش هاي كسب شناخت از كنترلهاي داخلي‬  
‫‪proceeds from… ...‬‬
‫‪ …  ‬عايدات حاصل از‪...‬‬

‫‪process‬‬
‫‪  ‬فرايند مرحله‬

‫‪process benchmarking‬‬
‫‪  ‬الگوگزيني فرايند مقايسه فرايند با الگوي برگزيده‬

‫‪process cost systems‬‬

‫‪  ‬سيستمهاي هزينه يابي مرحله اي‬

‫‪process costing principles‬‬

‫‪  ‬اصول هزينه يابي مرحله اي‬

‫‪process costing system‬‬

‫‪  ‬سيستم هزينه يابي مرحله اي‬

‫‪process improvement‬‬
‫‪  ‬بهبود فرايند‬

‫‪process innovation‬‬
‫‪  ‬نوسازي فرايند‬

‫‪process map‬‬
 ‫تصوير فرايند‬  

process productivity
‫بهره وري فرايند‬  

process productivity analysis

‫تجزيه و تحليل بهره وري فرايند‬  

process quality yield

‫بازده كيفيت فرايند‬  

process value analysis

‫تجريه و تحليل ارزش فرايند‬  

processing controls
‫كنترلهاي پردازشي‬  

processing time
‫زمان پردازش‬  

procontract works
‫كارهاي قبل از قرارداد‬  

producing department
 ‫دايره توليدي نام ديگر دايره عملياتي‬  

product or process level cost

‫هزينه سطح محصول يا فرايند‬  

product complexity
‫پيچيدگي محصول‬  

product contribution margin

‫حاشيه فروش محصول‬  

product cost
‫بهاي تمام شده محصول‬  

product cost cross subsidization

‫يارانه دهي به هزينه محصول‬  

product costing methods

‫روشهاي هزينه يابي محصول‬  

product diversity
‫تنوع محصول‬  

product financing arrangement

‫قرارداد تأمين مالي محصول‬  
‫‪product level sustaining activities‬‬
‫‪  ‬فعاليتهاي نگهداري سطح محصول‬

‫‪product level drivers‬‬

‫‪  ‬محركهاي سطح محصول‬

‫‪product life cycle‬‬

‫‪  ‬چرخه حيات محصول دوره عمر محصول‬

‫‪product line‬‬
‫‪  ‬خط توليد‬

‫‪product line margin‬‬

‫‪  ‬حاشيه فروش خط توليد‬

‫‪product master‬‬
‫‪  ‬محصول عمده يا اصلي مارك محصول‬

‫‪product overcosting‬‬
‫‪  ‬هزينه يابي بيش از واقع محصول‬

‫‪product undercosting‬‬
‫‪  ‬هزينه يابي كمتر از واقع محصول‬
product variety
‫تنوع محصول‬  

production
‫توليد‬  

production budget
‫بودجه توليد‬  

production denominator level

‫سطح فعاليت توليد‬  

production denominator volume

‫حجم فعاليت توليد‬  

production line rearrangement costs

‫ خط توليد‬j)‫مخارج تجديد آرايش(جابجايي‬  

production or use method

‫روش توليد يا مصرف‬  

production overhead
‫سربار توليد‬  

production report
 ‫گزارش توليد‬  

production scheduling
‫زمانبندي توليد تهيه جدول زماني توليد‬  

production volume variance

‫انحراف حجم توليد‬  

productive capacity
‫ظرفيت مولد ظرفيت توليدي‬  

productive output
‫آحاد توليد‬  

productive processing time

‫زمان پردازش توليد‬  

productivity
‫بهره وري‬  

productivity measurement
‫ سنجش بهره وري‬/‫اندازه گيري‬  

profession
 ‫حرفه‬  

professional bodies
‫نهادهاي حرفه اي‬  

professional constituencies
‫تشكيالت حرفه اي سازمانهاي حرفه اي‬  

professional corporation
‫( شركت سهامي حرفه اي(تخصصي‬  

professional influence
‫نفوذ حرفه اي‬  

professional investors
‫سرمايه گذاران حرفه اي‬  

professional money manager

‫مديريت حرفه اي پول‬  

professional reputation
‫شهرت حرفه اي‬  

professional responsibilities
‫مسوليتهاي حرفه اي‬  
professional silence
‫رازداري حرفه اي سكوت حرفه اي‬  

professional skepticism
‫ترديد حرفه اي‬  

professionalism
‫حرفه گرائي‬  

profession's position
‫جايگاه حرفه موقعيت حرفه‬  

profile measurement
‫سنجش وضعيت موجود‬  

profit
‫سود‬  

profit and loss account

‫حساب سود و زيان‬  

profit and loss sharing ratios

‫نسبتهاي تقسيم سود و زيان‬  

profit center
 ‫مركز سود‬  

profit linked productivity measurement

‫اندازه گيري بهره وري وابسته به سود‬  

profit margin
‫سود ناخالص‬  

profit maximization
‫حداكثرسازي سود‬  

profit on uncompleted contract

‫سود پيمان تكميل نشده‬  

profit oriented enterprises

‫واحدهاي تجاري انتفاعي‬  

profit seeking
‫سودطلبي انتفاعي‬  

profit seeking enterprises firms

‫واحدهاي اقتصادي انتفاعي‬  
profit sharing
‫تقسيم سود‬  

profit volume graph

‫نمودار رابطه سود و حجم‬  

profitability index (pi)

‫شاخص سودآوري‬  

profitability ratios
‫نسبتهاي سودآوري‬  

program me analysis techniques

‫فنون تجزيه و تحليل برنامه‬  

program me audit
‫حسابرسي اثربخشي برنامه‬  

program me compilation
‫تدوين برنامه‬  

program audit
‫حسابرسي برنامه‬  

program budget
 ‫‪  ‬بودجه برنامه اي‬

‫‪program budgeting‬‬
‫‪  ‬بودجه بندي برنامه اي‬

‫‪program flowchart‬‬
‫‪  ‬نمودار گردش عمليات برنامه‬

‫‪program payment‬‬
‫‪  ‬پرداخت در ازاي درصد پيشرفت كار‬

‫‪program trading‬‬
‫‪  ‬داد و ستد براساس برنامه‬

‫‪programmed delivery dates‬‬

‫‪  ‬برنامه زمانبندي شده تحويل محصول به مشتريان‬

‫‪project‬‬
‫‪  ‬پروژه طرح‬

‫‪project audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي پروژه‬

‫‪project performance cost variance‬‬

 ‫‪  ‬انحراف هزينه عملكرد‪ /‬اجراي پروژه‬

‫‪project schedule‬‬
‫‪  ‬جدول زمانبندي شده اجراي پروژه‬

‫‪projected annual income‬‬

‫‪  ‬سود‪ /‬درآمد برآورده شده ياالنه‬

‫)‪projected benefit obligation (pbo‬‬

‫‪  ‬بدهي مزاياي پيش بيني شده‬

‫‪projected error‬‬
‫‪  ‬خطاي تعميم يافته‬

‫‪projected misstatement‬‬
‫‪  ‬تحريف پيش بيني شده‪ /‬تعميم يافته‬

‫‪projection financial‬‬
‫‪  ‬گزارشهاي مالي فرضي‬

‫‪projections‬‬
‫‪  ‬پيش بيني ها‬

‫‪promised yield to maturity‬‬

‫‪  ‬بازده وعده داده شده تا تاريخ سررسيد‬
promising investment opportunities
‫فرصتهاي نويدبخش سرمايه گذاري‬  

promissory note
‫سفته برات‬  

promote
‫تبليغ كردن ترفيع كردن‬  

promoter
‫موسس بنيانگذار‬  

promotion costs
‫مخارج هزينه هاي تبليغات‬  

proof of cash
‫صورت مغايرت بانكي چهار ستوني‬  

proof of cash receipts

‫صورت مغايرت دريافتهاي نقدي‬  

property dividend
‫سود سهام غيرنقدي‬  

property dividends payable

 ‫سود سهام پرداختني غيرنقدي‬  

property rights approach

‫روش حقوق مالكيت‬  

property tax
‫ماليات بر اموال‬  

property, plant and equipment (ppe)

‫ ماشين آالت و تجهيزات‬،‫اموال‬  

proponents
‫طرفداران حاميان‬  

proportional method
‫روش نسبي‬  

proportional performance method

‫روش عملكرد نسبي‬  

proportionate ...
 ‫‪  ‬متناسب با‪...‬‬

‫‪proportionate or prorate consolidation‬‬

‫‪  ‬تلفيق نسبي‬

‫‪proprieary accounts‬‬
‫‪  ‬حسابهاي سرمايه اي‬

‫‪proprieary funds‬‬
‫‪  ‬حسابهاي مستقل وجود سرمايه اي‬

‫‪proprieary theory‬‬
‫‪  ‬تئوري مالكيت انفرادي‬

‫‪proprietorship‬‬
‫‪  ‬واحد اقتصادي تك مالكي مالكيت انفرادي موسسه تك مالكي‬

‫‪pros and cons‬‬

‫‪  ‬نقاط قوت و ضعف‪ /‬جنبه هاي مثبت و منفي‬

‫‪prospect theory‬‬
‫‪  ‬تئوري چشم انداز تئوري مشتري احتمالي‬

‫‪prospective approach‬‬
‫‪  ‬روش تسري به دوره هاي آينده‬
prospective basis
‫تسري به دوره هاي آينده‬  

prospective financial information

‫اطالعات مالي برآوردي‬  

prospective financial statements

‫صورتهاي مالي برآوردي‬  

prospectus
‫آگهي پذيره نويسي‬  

protective role
‫نقش حفاظتي‬  

protest fee
‫ اعتراض‬/‫حق الزحمه واخواست‬  

provision
‫ذخيره شرط‬  

provision for accrued expenses

‫ذخيره هزينه هاي معوق‬  
provision for bad debts
‫ذخيره مطالبات مشكوك الوصول‬  

provision for foreseeable losses

‫ذخيره زيانهاي قابل پيش بيني‬  

provision for loan losses

‫ذخيره زيان هاي وام‬  

provision for staff termination benefits

‫ذخيره مزاياي پايان خدمت كاركنان‬  

provision for vested benefits

‫ذخيره مزاياي قطعي‬  

provisional hand over

‫تحويل موقت‬  

provisional monthly statement

‫صورت وضعيت موقت ماهانه‬  

provisional take over acceptance

‫تحويل موقت‬  

proximate cause
 ‫‪  ‬علت مستقيم‬

‫‪proxy‬‬
‫‪  ‬وكالتنامه جايگزين‬

‫‪proxy fight‬‬
‫‪  ‬جمع آوري وكالتنامه‬

‫‪proxy statements‬‬
‫‪ (  ‬برگه هاي درخواست وكالتنامه(جهت انتخاب اعضاي هيأت مديره‬

‫‪proxy variables‬‬
‫‪  ‬متغيرهاي جايگزين‬

‫‪prudence‬‬
‫‪  ‬دورانديشي احتياط‬

‫‪prudent person concept‬‬

‫‪  ‬مفهوم شخص دورانديش و محتاط‬

‫‪pseudo participation‬‬
‫‪  ‬مشاركت كاذب‬

‫‪public‬‬
‫‪  ‬عامه جامعه دولتي‬
‫‪public accounting‬‬
‫‪  ‬حسابداري حرفه اي‬

‫‪public company‬‬
‫‪  ‬شركت سهامي عام‬

‫‪public good‬‬
‫‪  ‬كاالي عمومي‬

‫‪public information‬‬
‫‪  ‬اطالعات در دسترس عموم اطالعات عمومي‬

‫)‪public oversight board (pob‬‬

‫‪  ‬هيأت ناظر بر فعالتهاي شركتهاي سهامي عام‬

‫‪public trust fund‬‬

‫‪  ‬حساب مستقل وجوه اماني عمومي‬

‫‪public utility companies‬‬

‫‪  ‬شركتهاي عام المنفعه شركتهاي توليدكننده‪ /‬ارائه دهنده‪ /‬كاال يا خدمات عمومي‬

‫‪publicity and attention‬‬

‫‪  ‬كسب و شهرت و جلب افكار عمومي‬
publicly available information
‫اطالعات عمومي اطالعات قابل دسترسي براي عموم‬  

publicly held corporation

‫شركت سهامي عام‬  

pull system
‫سيستم كششي‬  

purchase allowance
‫تخفيف خريد‬  

purchase commitment losses

‫زيان هاي ناشي از تعهدات خريد كاال‬  

purchase commitments
‫تعهدات خريد‬  

purchase costs
‫هزينه هاي خريد‬  

purchase cutoff test

‫آزمون انقطاع زماني خريد‬  

purchase discounts
 ‫تخفيفات خريد‬  

purchase discounts not taken

‫تخفيفات استفاده نشده خريد‬  

purchase journal
‫دفتر روزنامه خريدها‬  

purchase order
‫سفارش خريد‬  

purchase order lead time

‫زمان تحويل سفارش خريد‬  

purchase requisition
‫درخواست خريد‬  

purchase return
‫برگشت از خريد‬  

purchase returns and allowances

‫برگشتيها و تخفيفات خريد‬  

purchased goodwill
 ‫‪  ‬سرقفلي خريداري شده‬

‫‪purchased preacquistion earnings‬‬

‫‪  ‬سود خريداري شده قبل از تحصيل‬

‫‪purchasing cost‬‬
‫‪  ‬بهاي تمام شده خريد‬

‫‪purchasing department‬‬
‫‪  ‬دايره خريد‬

‫‪purchasing power gains and losses‬‬

‫‪  ‬سود و زيانهاي ناشي از قدرت خريد‬

‫‪purchasing power loss‬‬

‫‪  ‬زيان ناشي از كاهش قدرت خريد پول‬

‫‪purchasing power risk‬‬

‫‪  ‬ريسك ناشي از قدرت خريد‬

‫‪pure discount security‬‬

‫‪  ‬اوراق بهادار با تخفيف هنگفت‬

‫‪push down accounting‬‬

‫‪  ‬حسابداري تعديل ارزش دفتري شركت فرعي‬
‫‪push system‬‬
‫‪  ‬سيستم فشاري‬

‫‪put call parity‬‬

‫‪  ‬دوگانگي حق‪ /‬اختيار فروش و خريد اوراق بهادار‬

‫‪put option‬‬
‫‪  ‬گواهينامه اختيار فروش و يا عدم فروش سهام‬

‫‪pv chart‬‬
‫‪  ‬نمودار رابطه بين سود و حجم‬

‫‪pyramiding‬‬
‫‪  ‬هرم بندي‬

‫‪quadratic function‬‬
‫‪  ‬تابع درجه دو‬

‫‪quadratic utility function‬‬

‫‪  ‬تابع مطلوبيت از نوع درجه دو‬

‫‪qualification‬‬
‫‪ (  ‬شرط(حسابرسي‬
qualified accountant
‫حسابدار خبره‬  

qualified opinion
‫نظر مشروط‬  

qualifying assets
‫داراييهاي واجد شرايط‬  

qualifying language
‫عبارت شرطي بند شرط گذاري حسابرسي‬  

qualifying language
‫عبارت مشروط‬  

qualitative factors
‫عوامل كيفي‬  

quality
‫كيفيت‬  

quality assurance
‫اطمينان از كيفيت‬  

quality audit
 ‫حسابرسي با كيفيت‬  

quality control
‫كنترل كيفيت‬  

quality factors
‫عوامل كمي‬  

quality of accounting income

‫كيفيت سود حسابداري‬  

quality of conformance
‫كيفيت انطباق‬  

quality of design
‫كيفيت طراحي‬  

quality of earnings
‫كيفيت سود‬  

quality product service

‫ خدمت با كيفيت‬/‫كحصول‬  

quality review
‫بررسي كيفيت‬  
quality standard
‫استاندارد كيفيت‬  

quality variance
‫انحراف كيفيت‬  

quantifiability
‫ اندازه گيري‬/‫قابليت سنجش‬  

quantity schedule
‫جدول مقداري تولي‬  

quarterly financial statements

‫ فصلي‬/‫صورتهاي مالي سه ماهه‬  

quasi experimental
‫ نيمه تجربي‬/‫شبه تجربي‬  

quasi rent
‫شبه بهره‬  

quasi reorganization
‫شبه تجديد سازمان‬  
quasi tax effect
‫اثر شبه مالياتي‬  

questionable transactions
‫ سوال برانگيز‬/‫ مبادالت مشكوك‬/‫معمالت‬  

questioned costs
‫هزينه هاي مشكوك‬  

quick or acid test ratio

‫( نسبت سريع(آني‬  

quiz
‫آزمون كوتاه خودآزمايي‬  

r squared
‫آر به توان دو‬  

raider
‫متهاجم‬  

random access
‫دسترسي تصادفي‬  

random diversification
 ‫‪  ‬متنوع ساختن تصادفي‬

‫‪random error term‬‬

‫‪  ‬خطاي تصادفي‬

‫‪random number table‬‬

‫‪  ‬جدول اعداد تصادفي‬

‫‪random sample‬‬
‫‪  ‬نمونه تصادفي‬

‫‪random sampling‬‬
‫‪  ‬نمونه گيري تصادفي‬

‫‪random selection‬‬
‫‪  ‬انتخاب تصادفي‬

‫‪random variable‬‬
‫‪  ‬متغير تصادفي‬

‫‪random walk or random walk model‬‬

‫‪ (  ‬گردش تصادفي ( مدل تغييرات تصادفي قيمت اوراق بهادار‬

‫‪ranking approach‬‬
 ‫روش رتبه بندي‬  

rate
‫نرخ نسبت ضريب‬  

rate of interest
‫نرخ بهره نرخ سود تضمين شده‬  

rate of return
‫نرخ بازده‬  

rate of return on common stockholder’s equity

‫نرخ بازده حقوق صاحبان سهام‬  

rate of return on net sales

‫نرخ بازده فروش خالص‬  

rate of return on plant assets

‫نرخ بازده دارييهاي ثابت‬  

rate of return on total assets

‫نرخ بازده مجموع دارييها‬  

ratio
‫نسبت نرخ‬  
ratio analysis
‫تجزيه و تحليل نسبتهاي مالي‬  

ratio estimation
) ‫ نسبي‬/ ‫برآورد نرخ ( نسبت‬  

ratio examination
‫ نرخ‬/ ‫بررسي نسبت‬  

ratio scale
‫مقايس نسبي‬  

rational economic behavior

‫رفتار عقالئي ( معقول ) اقتصادي‬  

raw and in process (rip) inventory account

‫حساب موجودي مواد خام و در جريان ساخت‬  

raw materials inventory

) ‫موجودي مواد خام ( اوليه‬  

reacquisition
‫تحصيل مجدد باز خريد‬  

reading in management accounting

 ‫‪  ‬مجموعه مقاالت حسابداري مديريت ( خواندنيهاي حسابداري مديريت )‬

‫‪real after fax return‬‬

‫‪  ‬بازده واقعي پس از ماليات‬

‫‪real assets‬‬
‫‪  ‬داريي هاي واقعي ‪ /‬فيزكي ‪ /‬مشهود‬

‫)‪real estate investment trust (reit‬‬

‫‪  ‬صندوق سرمايه گذاري در امالك و مستغالت‬

‫‪real investment‬‬
‫‪  ‬سرمايه گذاري واقعي سرمايه گذاري در دارايي هاي مشهود‬

‫‪real rate of return‬‬

‫‪  ‬نرخ بازده واقعي‬

‫‪real return‬‬
‫‪  ‬بازده واقعي‬

‫‪realizable value of accounts receivable‬‬

‫‪  ‬ارزش بازيافتي ( قابل تحقق ) حسابهاي دريافتي‬
realization
‫تحققق درآمد قابليت تبديل به وجه نقد‬  

realized capital gain or loss

‫سود يا زيان تحقق يافته سرمايه‬  

realized gross profit

‫سود ناخالص تحقق يافته‬  

realized or realizable
‫تحقق يافته يا قابل تحقق‬  

realized value approach

‫روش ارزش تحقق يافته‬  

rearrangement and relocation costs

‫مخارج تجديد آرايش و جابجائي‬  

reasonable assurance
) ‫اطمينان معقمل ( منطقي‬  

reasonably possible
‫ممكن منطقي‬  

receivable from affiliates

 ‫‪  ‬مطالبات‪ j‬از واحدهاي فرعي وابسته‬

‫‪receivable turnover ratio‬‬

‫‪  ‬نسبت گردش مطالبات‬

‫‪receivables‬‬
‫‪  ‬دريافتنيها ( مطالبات‪) j‬‬

‫‪receiving report‬‬
‫‪  ‬گزارش دريافت‬

‫‪receiving reports‬‬
‫‪  ‬گزارش هاي دريافت‬

‫‪recessionary periods‬‬
‫‪  ‬دوره هاي ركود اقتصادي‬

‫‪reciprocal allocution method‬‬

‫‪  ‬روش تخصيص متقابل ( نام ديگر روش تخصيص رياضي يا جبري )‬

‫‪reciprocal method‬‬
‫‪  ‬روش متقابل‬

‫‪reclassification entry‬‬
 ‫‪  ‬ثبت تجديد طبقه بندي اصطالحات‪ j‬طبقه بندي‬

‫‪recognition‬‬
‫‪ (  ‬شناخت ( شناسائي‬

‫‪recognition realization‬‬
‫‪(  ‬شتاسايي درآمد ( تحقق درآمد فروش‬

‫‪reconciliation‬‬
‫‪  ‬مغايرت گيري‬

‫‪reconciliation method‬‬
‫‪  ‬روش مغايرت‬

‫‪reconciliation of consolidated net income to operating‬‬

‫‪cash flows‬‬
‫‪  ‬مغايرت گيري ( تطبيق ) خالص تلفيقي با جريانهاي نقدي حاصل از سود‬
‫عمليات‬

‫‪record‬‬
‫‪  ‬ثبت سابقه مدرك‬

‫‪redistributed cost‬‬
‫‪  ‬هزينه تخصيص داده شده دوباره‬

‫‪reduced profit method‬‬

 ‫‪  ‬روش تقليل سود‬

‫‪reducing balance method‬‬

‫‪  ‬روش مانده نزولي‬

‫‪reference transaction‬‬
‫‪  ‬معامله‪/‬مبادله مورد اشاره مبادله اوليه‬

‫‪refund‬‬
‫‪  ‬وباره تأمين مالي كردن جايگزين كردن تأمين مالي استرداد وجوه‬

‫‪refundable deposits‬‬
‫‪  ‬سپرده‌هاي قابل استرداد‬

‫‪refunding‬‬
‫‪  ‬دوباره تأمين مالي كردن جايگزين كردن تأمين مالي‬

‫‪refusal to accept the work‬‬

‫‪  ‬خودداري از پذيرش كار‬

‫‪regional brokerage firm‬‬

‫‪  ‬موسس كارگزاري منطقه اي‬

‫‪regional competitive market-marker‬‬

‫‪  ‬بازار ساز رقابتي منطقه‌اي‬
‫‪registered agent‬‬
‫‪  ‬بورس منطقه‌اي‬

‫‪registrar‬‬
‫‪  ‬دفتر ثبت سهام‬

‫‪registration analysis‬‬
‫‪  ‬جزيه و تحليل شرايط (تقاضاي) پذيرش‬

‫‪registration fees‬‬
‫‪  ‬هزينه‌هاي ثبت‬

‫‪registration statement‬‬
‫‪  ‬تقاضاي پذيرش در‬

‫‪regularity audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي رعايت قوانين و مقررات موضوعه‬

‫‪regulated economy‬‬
‫‪  ‬اقتصاد تحت كنترل اقتصاد تحت نظارت‬

‫‪regulated markets‬‬
‫‪ (  ‬بازارهاي تحت نظارت ( كنترل شده‬
regulations
‫مقررات‬  

regulatory agencies
‫نهادهاي نظارتي‬/‫مراجع‬  

regulatory authorities
‫مراجع (نهادهاي) نظارتي‬  

reinvestment assumption
‫فرض سرمايه گذراري مجدد‬  

reinvestment of fund
‫سرمايه گذاري مجدد وجوه‬  

reinvestment rate risk

‫ريسك نرخ سرمايه‌گذاري مجدد‬  

related fields
‫ رشته‌هاي وابسته‬/‫زمينه‌هاي‬  

related party
‫اشخاص (شخص) وابسته‬  

related party transaction

 ‫معامله با اشخاص واسته‬  

related services
‫( خدمات مرتبط (وابسته‬  

relational structure
‫ساختار نسبي‬  

relative risk
‫ريسك نسبي‬  

relative risk aversion

‫ريسك گريزي نسبي‬  

relative sales value method

‫روش ارزش نسبي فروشي‬  

relative strength
‫قدرت نسبي‬  

released dates
‫تاريخ‌هاي انتشار‬  

released questions
 ‫سئواالت منتشر شده‬  

relevance
‫مربوط بودن تناسب‬  

relevance of evidence
‫مربوط بودن شواهد‬  

relevant costing
‫هزينه‌يابي مربوط‬  

relevant costs
‫مخارج مربوط‬  

relevant information
‫اطالعات مربوط‬  

relevant range
‫دامنه مربوط‬  

relevant revenues
‫درآمدهاي مربوط‬  

reliability of evidence
‫قابل اتكاء بودن شواهد‬  
‫‪reliability of financial reporting‬‬
‫‪  ‬قابل اتكاء بودن گزارشگري مالي‬

‫‪reliability period‬‬
‫‪  ‬دوره قابليت اتكا‬

‫‪reliability strategy‬‬
‫‪  ‬استراتژي اتكا‬

‫‪reliabity‬‬
‫‪ (  ‬قابليت اتكا (قابل اعتماد بودن‬

‫‪remaining service life‬‬

‫‪  ‬عمر مفيد باقي‌مانده‬

‫‪remanufacturing costs‬‬
‫‪  ‬مخارج‪ /‬هزينه هاي قبل از تولي‬

‫‪remote likely‬‬
‫‪  ‬احتماالً بعيد‬

‫‪remoteness‬‬
‫‪ (  ‬عدم دسترسي مستقيم (دورافتادگي‬
removal of the site installations
‫برچيدن كارگاه‬  

rendering of services
‫ارائه خدمات‬  

rent of office building

‫اجاره ساختمان اداري‬  

rent receivable
‫اجاره دريافتني‬  

rental revenue
‫درآمد اجاره‬  

reorder point
‫نقطه تجديد سفارش‬  

reorganization plan
‫طرح تجديد سازمان‬  

repair and maintenance costs

‫مخارج تعمير و نگهداري‬  

repeal
 ‫‪  ‬لغو كردن‬

‫‪reperformance‬‬
‫‪  ‬اجراي (انجام) مجدد‬

‫‪reperformance checks‬‬
‫‪  ‬كنترلهاي مربوط به اجراي مجدد‬

‫‪replacement‬‬
‫‪  ‬جايگزيني تعويض‬

‫‪replacement cost‬‬
‫‪  ‬مخارج جايگزيني (تعويض) هزينه‌ تعويض يا جايگزيني‬

‫‪replacement cost accounting‬‬

‫‪  ‬حسابداري بهاي جايگزيني‬

‫‪replacement cost information‬‬

‫‪  ‬اطالعات بهاي جايگزيني‬

‫‪replacement cost method‬‬

‫‪  ‬روش بهاي جايگزيني‬

‫‪replacement value‬‬
‫‪  ‬ارزش جايگزني‬
report auditor’s
‫گزارش حسابرسي مستقل‬  

report deficiencies
‫نارسائي هاي گزارش‬  

report format
‫شكل (ساختار) گزارش‬  

reportable
‫قابل گزارش‬  

reportable earnings
‫سود قابل گزارش‬  

reportable operating segment

‫بخش عملياتي قابل گزارش‬  

reportable segment
‫بخش قابل گزارش‬  

reporting comprehensive income

‫گزارشگري سود جامع‬  
reporting conventions
‫قواعد گزارشگري مالي‬  

reporting currency
‫واحد پول گزارشگري‬  

reporting deadline
‫مهلت ارسال گزارش‬  

reporting requirements
‫الزامات گزارشگري‬  

representation letter
‫تأئيديه (گواهينامه) مديران‬  

representational faithfulness
‫( انعكاس واقعيت (صداقت در ارائه‬  

representative sample
‫نمونه معرف جامعه‬  

repurchase agreement
‫قرارداد باز خريد‬  

repurchase offer
 ‫پيشنهاد باز خريد‬  

request for direct payment

‫( درخواست پرداخت فوري (مستقيم‬  

required
‫الزامي مطلوب است‬  

required rate of return (rrr)

‫ مورد مطالبه‬/‫نرخ بازده مطلوب‬  

requirements
‫كل تأمين مالي مورد نياز‬  

requirements
‫الزامات نيازها‬  

requisition statement
‫تقاضاي پذيرش‬  

requisition statement
‫صورت درخواست‬  

resale price method

 ‫روش قيمت فروش مجدد‬  

research and development (r&d)

‫تحقيق و توسعه‬  

research and development costs

‫مخارج تحقيق و توسعه‬  

research and development expense budget

‫بودجه مخارج تحقيق و توسعه‬  

research approaches
‫روشهاي تحقيق‬  

research design
‫طرح تحقيق‬  

research findings
‫يافته‌هاي تحقيق‬  

research limitations
‫محدوديتهاي تحقيق‬  

research method
‫روش تحقيق‬  
‫‪research methodology‬‬
‫‪  ‬روش شناسي تحقيق‬

‫‪research staff‬‬
‫‪  ‬ستاد تحقيقاتي كاركنان واحد پژوهش اندوخته تعهدات قطعي نشده سنواتي‬

‫‪reserve for inventory‬‬

‫‪  ‬ذخيره موجودي كاال‬

‫‪reserve for uncollected taxes‬‬

‫‪  ‬ذخيره‬

‫‪reserve recognition accounting‬‬

‫‪  ‬ماليتهاي وصول نشده حسابداري شناسائي ذخاير‬

‫‪resident engineer‬‬
‫‪  ‬مهندس فني مقيم‬

‫‪residual salvage value‬‬

‫‪  ‬ارزش باقي مانده ارزش اقساط‬

‫‪residual beneficiaries‬‬
‫‪ (  ‬ذينفعان نهائي(باقيمانده‬

‫‪residual equity‬‬
 ‫‪  ‬حقوق باقيمانده‬

‫‪residual equity theory‬‬

‫‪  ‬تئوري حقوق باقي مانده‪ /‬نهايي‪ /‬مازاد‬

‫‪residual income‬‬
‫‪  ‬سود باقيمانده‪ /‬نهايي‬

‫‪residual interest‬‬
‫‪  ‬منافع باقيمانده ‪ /‬نهايي‬

‫‪residual owners‬‬
‫‪  ‬مالكان نهايي‬

‫‪residual standard deviation‬‬

‫‪  ‬انحراف معيار باقيمانده‬

‫‪residual term‬‬
‫‪  ‬خطاي باقيمانده‬

‫‪residual theory of dividends‬‬

‫‪  ‬تئوري سود سهام باقيمانده‬

‫‪resource drivers‬‬
 ‫محركهاي منابع‬  

resource spending
‫مصرف منابع‬  

resource usage
‫مصرف منابع‬  

resources
‫منابع‬  

resources supplied
‫منابع تأمين شده‬  

resources supplied in advance of usage

‫منابع تأمين شده قبل از مصرف‬  

responsibility accounting
‫حسابداري‬  

responsibility accounting system

‫سنجش مسئوليت سيستم حسابداري سنجش مسئوليت‬  

responsibility center
‫مركز مسئوليت‬  
responsibility report
‫گزارش مسئوليت‬  

responsible party
‫ پاسخگو‬/‫طرف مسئول‬  

restatement of financial statement

‫تجديد ارائه صورتهاي مالي‬  

restoration
‫بازيافت استرداد ترميم‬  

restricted cash
‫وجه نقد محدود شده‬  

restricted fund
‫حساب مستقل (وجوه) محدود شده‬  

restricted retained earnings

‫سود انباشته محدود شده‬  

restricted stock
‫سهم غير قابل معامله‬  
restrictive covenants
‫شرايط محدود كننده‬  

restructuring charges
‫مخارج تجديد ساختار‬  

retail credit
‫اعتبار خرده فروشي‬  

retail inventory method

‫روش خرده فروشي موجودي كاال‬  

retained earnings
‫سود انباشته‬  

retained earnings appropriations

‫تخصيص سود انباشته‬  

retention money ( performance withholding)

‫سپرده حسن انجام كار‬  

retention ratio
‫نسبت اندوخته كردن سود‬  

retirement benefits
 ‫‪  ‬مزاياي بازنشستگي‬

‫‪retirement fund‬‬
‫‪  ‬ندوق بازنشستگي‬

‫‪retirement of treasury stock‬‬

‫‪  ‬خزانه ابطال سهام‬

‫‪retrieval expenditure‬‬
‫‪  ‬مخارج بازيابي‬

‫‪retroactive approach‬‬
‫‪  ‬به دوره‌هاي گذشته روش عطف بماسبقروش‪ /‬رويكرد تسري‬

‫‪retroactive approach‬‬
‫‪  ‬دوره‌هاي قبل (عطف بماسبق) روش تسري به‬

‫‪retroactive basis‬‬
‫‪  ‬بر مبناي تسري به دوره‌هاي قبل‬

‫‪retroactive effect type accounting change‬‬

‫‪  ‬تغيير حسابداري از نوع اثر انباشته (تسري به دوره‌هاي قبل)‬

‫‪return generating process‬‬

‫‪  ‬فرآيند ايجاد بازده‬
‫‪return of capital‬‬
‫‪  ‬بازگشت سرمايه‬

‫‪return on capital‬‬
‫‪  ‬بازده سرمايه‬

‫)‪return on equity (roe‬‬

‫‪(  ‬بازده ارزش ويژه (بازده حقوق صاحبان سهام‬

‫)‪return on investment (roi‬‬

‫‪  ‬بازده سرمايه گذاري‬

‫)‪return on total assets (roa‬‬

‫‪  ‬بازده مجموع دارائيها‬

‫‪returnable deposits‬‬
‫‪  ‬سپرده‌هاي‪/‬ودايع قابل استرداد‪ /‬برگشت‬

‫‪returns and allowances‬‬

‫‪  ‬برگشتيها و تخفيفات‬

‫‪revaluation‬‬
‫‪  ‬تجديد ارزيابي‬
revenue
‫درآمد‬  

revenue bond
‫اوراق قرضه مبتني بر درآمدهاي خاص‬  

revenue center
‫مركز درآمد‬  

revenue driver
‫عامل ايجاد درآمد‬  

revenue expenditure
‫مخارج جاري‬  

revenue from sales

‫ از فروش‬j‫درآمد حاصل‬  

revenue generating activities

‫فعاليت‌هاي درآمدزا‬  

revenue principle
‫اصل شناسائي درآمد‬  

revenue producing life

 ‫مدت زمان درآمدزائي‬  

revenue realization
‫اصل تحقق درآمد‬  

revenue recognition
‫شناسايي درآمد‬  

revenue recognition alternatives

‫روشهاي مختلف شناسائي درآمد‬  

revenues
‫درآمدها‬  

revenues collected in advance

‫پيش دريافت درآمد‬  

reverse stock split

‫تجزيه معكوس سهام‬  

reversing entry
‫ثبت معكوس‬  

review
 ‫بررسي مرور‬  

review for subsequent events

‫بررسي رويدادهاي بعد از تاريخ ترازنامه‬  

review of financial statement

‫بررسي صورتهاي مالي‬  

review of historical financial statement

‫بررسي صورتهاي مالي تاريخي‬  

review of working papers

‫برسي كاالبرگهاي حسابرسي‬  

review services
‫خدمات بررسي صورتهاي مالي‬  

revised contract price

‫قيمت تجديدنظر شده قرارداد‬  

revised judgment about materiality

‫قضاوت دوباره درباره سطح اهميت‬  

revolution in corporate finance

‫انقالب در مديريت مالي شركتهاي سهامي‬  
‫‪revolution in financial reporting‬‬
‫‪  ‬انقالب در گزارشگري مالي‬

‫‪revolving fund‬‬
‫‪  ‬ساب مستقل اعتبارات جاري حساب تنخواه گردان وجوه در گردش‬

‫‪reward to variability ratio‬‬

‫‪  ‬نسبت بازده به ريسك‬

‫‪reward to variability ratio trynor ratio‬‬

‫‪ (  ‬نسبت بازده به ريسك (نسبت ترينور‬

‫‪rework‬‬
‫‪  ‬دوباره كاري‬

‫‪reworked unites‬‬
‫‪  ‬واحدهاي دوباره كاري شده‬

‫‪right‬‬
‫‪  ‬حق‬

‫‪right on‬‬
‫‪  ‬با حق تقدم‬
‫‪right side‬‬
‫‪  ‬سمت راست‬

‫‪rights and obligation‬‬

‫‪  ‬حقوق مالكانه و تعهدات‬

‫‪rights offering‬‬
‫‪  ‬عرضه گواهينامه حق تقدم خريد سهام‬

‫‪rigid uniformity‬‬
‫‪  ‬يكنواختي مطلق‬

‫‪risk‬‬
‫‪  ‬ريسك احتمال متفاوت بودن نتيجه واقعي با نتيجه مورد انتظار‬

‫‪risk adjusted return‬‬

‫‪  ‬بازده تعديل شده ريسك‬

‫‪risk analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل ريسك‬

‫‪risk assessment‬‬
‫‪  ‬برآورد‪/‬ارزيابي ريسك‬
risk averse investor
‫سرمايه گذار ريسك پذير‬  

risk avertor
‫ريسك گريز‬  

risk focused approach

‫روش مبتني بر ريسك‬  

risk free borrowing

‫استقراض بدون ريسك‬  

risk free lending

‫وام دهي بدون ريسك‬  

risk free rate interest

‫نرخ بهره بدون ريسك‬  

risk index
‫شاخص ريسك‬  

risk indicators
‫شاخصهاي ريسك نشانگرهاي ريسك‬  

risk indifferent
 ‫بي‌تفاوت به ريسك‬  

risk loving investor

‫سرمايه گذار بي‌تفاوت‬  

risk of assessing control risk too high

‫ريسك برآورد ريسك كنترل در سطحي بسيار باال‬  

risk of assessing control risk too low

‫يسك برآورد ريسك كنترل در سطحي بسيار پايين‬  

risk of incorrect acceptance

‫ريسك پذيرش نادرست‬  

risk of incorrect acceptance beta risk

‫ريسك پذيرش نادرست نام ديگر ريسك بتا‬  

risk of incorrect rejection alpha risk

‫ريسك رد نادرست‬  

risk of overreliance
‫ريسك اتكاي بيشتر از واقع‬  

risk of underreliance
 ‫‪  ‬ريسك اتكاي كمتر از واقع‬

‫‪risk premium‬‬
‫‪  ‬صرف ريسك‬

‫‪risk return trade off‬‬

‫‪  ‬توازن بين ريسك و بازده‬

‫‪risk seeking investor‬‬

‫‪  ‬سرمايه گذار ريسك پذير‪/‬سرمايه گذار ريسك طلب‬

‫‪risk structure‬‬
‫‪  ‬ساختار ريسك‬

‫‪risk structure of interest rates‬‬

‫‪  ‬ساختار ريسك نرخ‌هاي بهره‬

‫‪risk tolerance‬‬
‫‪  ‬قدرت تحمل ريسك توان ريسك پذيري‬

‫‪riskless portfolio‬‬
‫‪  ‬مجموعه سرمايه گذاري بدون ريسك پرتفوي بدون ريسك‬

‫‪rival hypotheses‬‬
‫‪  ‬فرضيه‌هاي رقيب‬
‫‪rolling budget‬‬
‫‪  ‬بودجه چرخشي بودجه مستمر‬

‫‪rotational tests‬‬
‫‪  ‬آزمون چرخه‌اي‬

‫‪round lot‬‬
‫‪  ‬معامالت صد سهمي‬

‫‪rounding off‬‬
‫‪  ‬روند كردن‬

‫‪royalty‬‬
‫‪  ‬حق امتياز‬

‫‪royalty agreement‬‬
‫‪  ‬قرارداد حق االمتياز‬

‫‪royalty free‬‬
‫‪  ‬حق امتياز‬

‫‪rule of conduct‬‬
‫‪  ‬آيين رفتار حرفه‌اي‬
rules of debit and credit
‫قواعد بدهكار و بستانكار‬  

runs test
‫آزمون تغيير قيمت‬  

safeguarding of assets
‫ محافظت از داراييها‬/‫نگهداري‬  

safety stock
‫ذخيره احتياطي‬  

sale leaseback
‫فروش و اجاره مجدد‬  

sales agency
‫نمايندگي فروش‬  

sales and collection cycle

‫چرخه فروش و صوليهاي نقدي‬  

sales budget
‫بودجه فروش‬  

sales commissions
 ‫‪  ‬كميسيون فروش كارمزد فروش‬

‫‪sales discount‬‬
‫‪  ‬تخفيف فروش‬

‫‪sales discounts‬‬
‫‪  ‬تخفيفات فروش‬

‫‪sales force‬‬
‫‪  ‬نيروي فروش‬

‫‪sales forecast‬‬
‫‪  ‬پيش بيني فروش‬

‫‪sales journal‬‬
‫‪  ‬دفتر روزنامه فروش‬

‫‪sales mix‬‬
‫‪  ‬تركيب فروش‬

‫‪sales mix variance‬‬

‫‪  ‬انحراف تركيب فروش‬

‫‪sales on account‬‬
‫‪  ‬فروش نسيه‬
sales on approval
‫فروش از طريق تأييد يا تصويب‬  

sales price variance

‫انحراف قيمت فروش‬  

sales return and allowance

j‫برگشت از فروش و تخفيفات‬  

sales revenue
‫درآمد فروش‬  

sales rype lease

‫روش نسبت فروش به توليد‬  

sales to production ratio method

‫روش درآمد و فروش‬  

sales value at split off allocation

‫تخصيص بر مبناي ارزش فروش در نقطه تفكيك‬  

sales value at split off method

‫روش ارزش فروش در نقطه تفكيك‬  
sales value at split off method
‫روش ارزش فروش در نقطه تفكيك‬  

sales volume variance

‫انحراف حجم فروش‬  

sales volume variance

‫انحراف حجم فروش‬  

sales with recourse

‫روش با حق مراجعه‬  

sample
‫نمونه‬  

sample exam
‫آزمون نمونه نمونه آزمون‬  

sample examinations
‫آزمون هاي نمونه نمونه امتحانات‬  

sample mean
‫ميانگين نمونه‬  

sample variability
 ‫‪  ‬تغيير پذيري‪/‬پراكندگي نمونه‬

‫‪sample variance‬‬
‫‪  ‬واريانس نمونه‬

‫‪sampling distribution‬‬
‫‪  ‬توزيع نمونه گيري‬

‫‪sampling error‬‬
‫‪  ‬خطاي نمونه گيري‬

‫‪sampling interval‬‬
‫‪  ‬فاصله نمونه گيري‬

‫‪sampling plans‬‬
‫‪  ‬طرحهاي نمونه گيري‬

‫‪sampling risk‬‬
‫‪  ‬ريسك نمونه گيري‬

‫‪sampling unit‬‬
‫‪  ‬واحد نمونه گيري‬

‫‪saving and loans‬‬

 ‫‪  ‬موسسات‬

‫‪saving deficit economic units‬‬

‫‪  ‬واحدهاي اقتصادي داراي كمبود پس انداز‬

‫‪saving surplus economic units‬‬

‫‪  ‬واحدهاي اقتصادي داراي مازاد پس انداز واحدهاي اقتصادي داراي پس انداز‬
‫اضافي‬

‫‪savings‬‬
‫‪  ‬پس اندزارها صرفه جويي ها‬

‫‪scapegoat‬‬
‫‪  ‬سپر بال‬

‫‪scarce resources‬‬
‫‪  ‬منابع كمياب‬

‫‪scattergraph‬‬
‫‪  ‬نمودار پراكندگي‬

‫‪scatterplot method‬‬
‫‪  ‬روش ترسيم نمودار پراكندگي‬

‫‪schedule of prices‬‬
 ‫‪  ‬چداول فهرست قيمتها‬

‫‪school of thought‬‬
‫‪  ‬مكتب فكري‬

‫‪scientific method‬‬
‫‪  ‬روش علمي‬

‫‪scientific method of inquiry‬‬

‫‪  ‬روش علمي تحقيق كاوش به روش علمي‬

‫‪scientific revolution in accounting‬‬

‫‪  ‬انقالب علمي در حسابداري‬

‫‪scope‬‬
‫‪  ‬دامنه رسيدگي‬

‫‪scope limitation‬‬
‫‪  ‬محدوديت در دامنه رسيدگي‬

‫‪scope paragraph‬‬
‫‪  ‬بند دامنه رسيدگي‬

‫‪scrap‬‬
‫‪  ‬مواد قراضه ضايعات مواد‬
‫‪scrap material‬‬
‫‪  ‬مواد قراضه ضايعات مواد‬

‫‪scrip dividend‬‬
‫‪  ‬سود تعهد شده سهام‬

‫‪scrip issue‬‬
‫‪  ‬انتشار سود سهمي‬

‫‪seasonal markets‬‬
‫‪  ‬بازارهاي فصلي‬

‫‪seasonal variation‬‬
‫‪  ‬تغييرات فصلي‬

‫‪seat‬‬
‫‪  ‬عضو بورس‬

‫‪sec independence rules‬‬

‫‪  ‬مقررات كميسيون بورس و اوراق بهادر درخصوص استقالل حسابرسان‬

‫‪second derivative‬‬
‫‪  ‬مشتق مرتبه دوم‬
second quarter
‫سه ماهه دوم فصل دوم‬  

secondary audit objective

‫هدف ثانويه حسابرسي‬  

secondary distribution
‫توزيع ثانويه‬  

secondary market
‫بازار ثانويه‬  

secondary offering
‫عرضه ثانويه اوراق بهادر‬  

secondary qualities
‫ويژگي هاي كيفي ثانويه‬  

secondary reserve
‫اندوخته هاي پنهان‬  

sector
‫بخش‬  

sector selection
 ‫انتخاب بخش مورد نظر‬  

secured creditors
‫بستانكار وثيقه دار‬  

secures borrowing
‫استقراض مطمئن تامين مالي ثضمين شده‬  

securities and exchange commission (sec)

‫كميسيون بورس و اوراق بهدار‬  

securities exchange
‫بورس اوراق بهادار‬  

securities exchange act of 1934

‫ قانون بورس اوراق بهدار سال‬1934  

securities investor protection corporation (sipc)

)SIPC(‫شركت حمايت از سرمايه بهادار‬  

securitizations
‫داراييهاي تبديل به اوراق بهادار شده‬  

security
 ‫‪  ‬ورقه بهادار ايمني‬

‫‪security analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل اوراق بهادار‬

‫‪security analyst‬‬
‫‪  ‬تحليل گر اوراق بهادار‬

‫‪security dealers‬‬
‫‪  ‬معامله گران اوراق بهادار‬

‫‪security market‬‬
‫‪  ‬بازار اوراق بهادار‬

‫)‪security market line (sml‬‬

‫‪  ‬خط بازار اوراق بهادار‬

‫‪security selection‬‬
‫‪  ‬انتخاب اوراق بهادار گزينش سهم‬

‫‪segment‬‬
‫‪  ‬قسمت بخشي از واحد اقتصادي‬

‫‪segment information‬‬
‫‪  ‬اطالعات مربوط به قسمتها‪/‬بخش‬
segment margin
‫حاشيه فروش بخش تجاري‬  

segment of the business

‫بخشي از واحد تجاري‬  

segregated goods
‫كاالهاي متمايز‬  

selected financial data

‫اطالعات مالي منتخب‬  

selecting accounting principle

‫انتخاب اصول حسابداري‬  

selecting reportable segments

‫انتخاب بخشهاي قابل گزارش‬  

selectivity
‫قابليت انتخاب‬  

self test problems

‫مسائل خود آزمايي‬  
self actualization
‫خودشكوفايي‬  

self checking number

‫عدد خودآزما‬  

self constructed assets

‫داراييهاي‬  

self esteem
‫عزت نفس‬  

self evaluation
‫خود ارزيابي‬  

self liquidating cycle

‫چرخه گردش وجوه نقد دوره تبديل داراييهاي جاري به وجه نقد‬  

self regulation
‫نظارت برخود خود نظارتي‬  

self testquestions
‫سواالت خود آزمايي‬  

sell at best
 ‫‪  ‬فروش به باال رفتن (مطلوب ترين) قيمت ممكن‬

‫‪sell or process further‬‬

‫‪  ‬فروش يا پردازش بيشتر‬

‫‪seller lessee‬‬
‫‪  ‬فروشنده اجاره كننده‬

‫‪selling division‬‬
‫‪  ‬بخش‪/‬دايره فروشنده‬

‫‪selling group‬‬
‫‪  ‬گروه فروشنده‬

‫‪semantic content‬‬
‫‪  ‬محتواي معنايي‬

‫‪semantic interpretation‬‬
‫‪  ‬تفسير محتوايي معنايي‬

‫‪semantical level‬‬
‫‪  ‬در سطح معاني (ارتباط با واقعيت هاي اقتصادي)‬

‫‪semester‬‬
‫‪  ‬نيمسال تحصيلي‬
semi finished goods
‫كاال(هاي) نيمه تكميل‬  

semiannual compounding
‫محاسبه بهره بصورت هر شش ماه يكبار‬/‫انباشت‬  

semistrong form market efficiency

‫شكل نيمه قوس كارآيي بازار‬  

senior claims
‫ادعاهاي اولويت دار‬  

sensitivity
‫حساسيت‬  

sensitivity analysis
‫تجزيه و تحليل حساسيت‬  

separable costs
‫هزينه هاي قابل تفكيك‬  

separate legal entity

‫شخصيت حقوقي جداگانه‬  
separating mixed costs
‫تفكيك هزينه هاي مختلط‬  

separation perspective
‫ديدگاه تفكيك‬/‫رويكرد‬  

separation theorem
‫قضيه تفكيك‬  

sequence of working paper entries

‫توالي ثبتهاي كاربرگها‬  

sequential or step method

‫روش متوالي يا مرحله اي‬  

sequential allocation method

‫روش تخصيص متوالي يا مرحله اي‬  

sequential sampling
‫ متوالي‬/‫نمونه گيري دنباله اي‬  

sequential tracking
‫رديابي متوالي يا مرحله اي‬  

serial bond
 ‫اوراق قراضه سريال‬  

serial bonds or notes

‫اوراق قرضه يا اسناد سريال‬  

serial correlation
‫همبستگي پياپي‬  

serial correlation in return

‫همبستگي متوالي (پياپي و مستمر) بازده ها‬  

serial independence
‫استقالل پياپي‬  

service
‫خدمت‬  

service center
‫مركز خدمات‬  

service company
‫شركت خدماتي‬  

service cost
 ‫هزينه خدمات‬  

service department
‫دايره خدماتي‬  

service department costs allocation

‫تخصيص هزينه دواير خدماتي‬  

service industries
‫صنايع خدماتي‬  

service revenue
‫درآمد خدمات‬  

service sector companies

‫فعاليت خدماتي‬  

service sustaining costs

‫مخارج حفظ و نگهداري خدمات‬  

service time
‫دوره انتفاع رساني عمر مفيد كاركرد دوره خدمات‬/‫زمان‬  

service transactions
‫مبادالت خدماتي‬  
setting accounting police
‫تدوين سياستهاي حسابداري‬  

settle or settlement price

‫قيمت تصفيه‬  

settlement date
‫تصفيه‬/‫تاريخ حل و فصل‬  

setup costs
‫هزينه هاي تنظيم و راه اندازي‬  

shadow price
‫قيمت سايه‬  

share certificate
‫گواهينامه مالكيت سهام ورقه سهم‬  

share premium
‫صرف سهام‬  

share the wealth agreement

‫قرار داد سهيم شدن در ثروت‬/‫توافق‬  

shared opinion
 ‫‪  ‬اظهار نظر مشترك‬

‫‪shareholders capital stock master file‬‬

‫‪  ‬پرونده اصلي تعداد سهام صاحبان سام‬

‫‪sharpe ratio‬‬
‫‪  ‬نسب شارپ‬

‫‪shipments from home office‬‬

‫‪  ‬كاالهاي دريافتي از مركز كاالهاي ارسالي از اداره مركزي‬

‫‪shipments to branch‬‬
‫‪  ‬كاالهاي ارسالي به شعبه‬

‫‪shirking‬‬
‫‪  ‬شانه خالي كردن از مسئوليت‬

‫‪shopping for principles‬‬

‫‪  ‬دنبال حسابرس مورد دلخواه گشتن دنبال اصول مناسب حسابداري گشتن‬

‫‪shore sale‬‬
‫‪  ‬فروش استقراضي‬

‫‪short form auditors report‬‬

 ‫‪  ‬گزارش كوتاه حسابرسي‬

‫‪short presentation‬‬
‫‪  ‬ارائه كوتاه گزارش كوتاه‬

‫‪short run‬‬
‫‪  ‬كوتاه مدت‬

‫‪short term auditors report‬‬

‫‪  ‬گزارش حسابرسي كوتاه‬

‫‪short term bank debt‬‬

‫‪  ‬بدهي كوتاه مدت بانكي‬

‫‪short term financing‬‬

‫‪  ‬تأمين مالي از محل منابع كوتاه مدت تأمين مالي كوتاه مدت‬

‫‪short term investments‬‬

‫‪  ‬سرمايه گذاريهاي كوتاه مدت‬

‫‪short term liquidity‬‬

‫‪  ‬نقدينگي كوتاه مدت‬

‫‪short term notes payable‬‬

‫‪  ‬اسناد پرداختني كوتاه مدت‬
‫‪shrinkage‬‬
‫‪  ‬كاهش فرايند محصول توليد بدليل آبرفتگي تبخير انقباض و ‪...‬‬

‫‪shut down costs‬‬

‫‪  ‬مخارج توقف عمليات‬

‫‪sickness benefit‬‬
‫‪  ‬دستمزد ايام بيماري‬

‫‪sight bill‬‬
‫‪  ‬برات ديداري‬

‫‪sight partner‬‬
‫‪  ‬شريك غير فعال‬

‫‪sigmicant assumptions‬‬
‫‪  ‬مفروضات‬

‫‪signaling theory hypothesis‬‬

‫‪  ‬تئوري‪/‬فرضيه اطالع رساني‬

‫‪signature card‬‬
‫‪  ‬كارت امضا‬
significant
‫عمده قابل توجه معني دار‬  

significant influence
‫نفوذ قابل توجه‬  

significant noncash transactions

‫مبادالت عمده غير نقدي‬/‫معامالت‬  

significant variance
‫قابل توجه‬/‫انحراف عمده‬  

similar assets
‫داراييهاي مشابه‬  

simple capital structure

‫ساختار ساده سرمايه‬  

simple interest
‫بهره ساده‬  

simple linear
‫خطي ساده‬  

simple regression
 ‫‪  ‬رگرسيون ساده‬

‫‪simplex method‬‬
‫‪  ‬روش سيمپلكس‬

‫‪simultaneous engineering‬‬
‫‪  ‬مهندسي همزمان‬

‫‪single rate method‬‬

‫‪  ‬روش تك نرخي‬

‫‪single step format‬‬

‫‪  ‬شكل تك مرحله اي‬

‫‪single step income statement‬‬

‫‪  ‬صورت سود وزيان تك مرحله اي‬

‫‪sinking fund‬‬
‫‪  ‬حساب مستقل بازپرداخت اوراق قرضه وجوه استهالكي‬

‫‪site preparation‬‬
‫‪  ‬تدارك كارگاه تجيهز كارگاه‬

‫‪site supervision‬‬
 ‫‪  ‬سرپرستي كارگاه‬

‫‪size effect‬‬
‫‪  ‬اثر اندازه شركت‬

‫‪size hypothesis‬‬
‫‪  ‬نظريه (فرضيه) اندازه شركت‬

‫‪slack variable‬‬
‫‪  ‬متغير مجازي‪/‬مصنوعي‬

‫‪slope‬‬
‫‪  ‬ضريب زاويه شيب‬

‫‪slope coefficient‬‬
‫‪  ‬ضريب زاويه شيب خط‬

‫‪slow moving inventory‬‬

‫‪  ‬عامل ضريب زاويه‬

‫‪slow moving inventory‬‬

‫‪  ‬موجودي كم گردش‪/‬كم تحرك‬

‫‪small firm effect‬‬

‫‪  ‬رسيدگي‪/‬پي جويي محدود‬
‫‪small stock dividend‬‬
‫‪  ‬سود سهمي كم‪/‬اندك‬

‫‪smoothing hypothesis‬‬
‫‪  ‬نظريه (فرضيه) هموار سازي سود‬

‫‪snapshot‬‬
‫‪  ‬عكس تصوير فوري‪/‬لحظه اي‬

‫‪social audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي مسئوليتهاي اجتماعي‬

‫‪social security premium‬‬

‫‪  ‬حق بيمه سازمان تأمين اجتماعي‬

‫‪social security tax‬‬

‫‪  ‬ماليات تأمين اجتماعي‬

‫‪socializing process‬‬
‫‪  ‬فرآيند واگذاري صنايع و واحدهاي دولتي به عموم‬

‫‪society of management of canada‬‬

‫‪  ‬انجمن حسابداران مديريت كانادا‬

‫‪socio economic factors‬‬

 ‫‪  ‬عوامل اجتماعي و اقتصادي‬

‫‪software‬‬
‫‪  ‬نرم افزار برنامه نرم افزاري‬

‫‪software development‬‬
‫‪  ‬ايجاد برنامه هاي نرم افزاري‬

‫‪sole proprietorships‬‬
‫‪  ‬موسسات تك مالكي واحدهاي تك مالكي‬

‫‪solicitation‬‬
‫‪  ‬رايزني روشهاي جلب مشتري‬

‫‪solutions manual‬‬
‫‪  ‬راهنماي حل مسائل‬

‫‪solvency‬‬
‫‪  ‬قدرت پرداخت تعهدات‬

‫‪solvency ratios‬‬
‫‪  ‬نسبتهاي سنجش قدرت پرداخت تعهدات‪/‬بدهيها‬

‫‪sound financial policy‬‬

 ‫‪  ‬سياست مالي مناسب‬

‫‪source documents‬‬
‫‪  ‬مسندات مرجع اسناد و مدارك اوليه‬

‫‪source of cash‬‬
‫‪  ‬منبع وجه نقد‬

‫‪source of evidence‬‬
‫‪  ‬منبع شواهد‬

‫‪sources of cash‬‬
‫‪  ‬منابع وجوه نقد‬

‫‪sources of equity‬‬
‫‪  ‬منابع تامين سرمايه منابع ارزش ويژه‬

‫‪sources of financial information‬‬

‫‪  ‬منابع اطالعات مالي‬

‫‪sources of resources‬‬
‫‪  ‬ماخذ منابع محل تامين منابع‬

‫‪sources of u.s.gaap‬‬
‫‪  ‬منابع و ماخذ اصول پذيرفته شده حسابداري آمريكا‬
special purpose report
‫گزارش ويژه‬  

special assessment fund

‫حساب مستقل عوارض مخصوص‬  

special assessments
‫عوارض مخصوص‬  

special assignments
‫تكاليف مخصوص تسهيالت خاص‬  

special circumstances
‫( شرايط خاص (ويژه‬  

special committee on assurance services

‫كميته ويژه خدمات اطمينان دهي‬  

special committee on assurance services

‫كميته ويژه خدمات اطمينان دهي‬  

special journal
‫دفتر روزنامه اختصاصي‬  
‫‪special offering or bid‬‬
‫‪  ‬پيشنهاد مناقصه مزايده خاص‬

‫‪special order decision‬‬

‫‪  ‬تصميم گيري دربارهسفارش خاص‬

‫‪special production issues‬‬

‫‪  ‬مباحث ‪ /‬موضوعات خاص توليد‬

‫‪special purpose funds‬‬

‫‪  ‬حسابهاي مستقل خاص وجوه نگهداري شده براي اهداف خاص‬

‫‪special revenue fund‬‬

‫‪  ‬حساب مستقل درآمدهاي اختصاصي‬

‫‪special sales order‬‬

‫‪  ‬سفارش فروش خاص‬

‫‪special situations‬‬
‫‪  ‬حاالت ‪ /‬وضعيتهاي خاص موارد خاص‬

‫‪special terms for sub contracts‬‬

‫‪  ‬شرايط خاص قراردادهاي دست دوم‬

‫‪special terms of contact‬‬

 ‫ پيمان‬/ ‫شرايط خاص قرارداد‬  

special topics
‫موضوعات خاص مباحث ويژه‬  

specialist
‫كارشناس متخصص‬  

specialized accounting principles

‫اصول خاص حسابداري اصول حسابداري مختص صنايع خاص‬  

specific authorization
‫تصويب خاص‬  

specific identification
‫شناسايي ويژه‬  

specific performance method

‫روش عملكرد معين‬  

specific purpose financial statements

‫صورتهاي مالي تهيه شده براي مقاصد خاص‬  

specific unit cost method

‫روش بهاي تمام شده هر واحد شخص‬  
‫‪specification analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل مشخصات‪j‬‬

‫‪specificity approach‬‬
‫‪  ‬رويكرد ‪ /‬ديدگاه ‪ /‬روش جزئي نگري‬

‫‪speculative demand for money‬‬

‫‪  ‬تقاضاي سوداگرانه (براي) پول‬

‫‪speculative grade bonds‬‬

‫‪  ‬اوراق قرضه با ريسك باال‬

‫‪speculative motive‬‬
‫‪  ‬انگيزه سفته بازي‬

‫‪speculator‬‬
‫‪  ‬سفته باز‬

‫‪spin off‬‬
‫‪  ‬تقسيم سهام شركت فرعي بين سهامداران شركت اصلي‬

‫‪split off point‬‬

‫‪  ‬نقطه تفكيك‬
‫‪split rate‬‬
‫‪  ‬ضريب تجزيه‬

‫‪spoilage‬‬
‫‪  ‬ضايعات‬

‫‪spoiled units‬‬
‫‪  ‬واحدهاي ضايع شده‬

‫‪spontaneous financing‬‬
‫‪  ‬تامين مالي بدون برنامه ريزي قبلي‬

‫‪spot exchange transaction‬‬

‫‪ (  ‬معامله تحويل فوري ارز (در يك روز‬

‫‪spot market‬‬
‫‪  ‬بازار نقد بازار فوري‬

‫‪spot price‬‬
‫‪  ‬قيمت روز‬

‫‪spot rate‬‬
‫‪  ‬نرخ روز‬

‫‪spreadsheet‬‬
 ‫‪  ‬صفحه گسترده‬

‫‪staff departments‬‬
‫‪  ‬دواير ستادي‬

‫‪staff functions‬‬
‫‪  ‬توابع ستادي‬

‫‪staff management‬‬
‫‪  ‬مديريت كاركنان مديريت ستادي‬

‫‪staff managers‬‬
‫‪  ‬مديران ستادي‬

‫‪stage of completion‬‬
‫‪  ‬مرحله تكميل‬

‫‪stage payments‬‬
‫‪  ‬پرداختهاي مرحله اي‬

‫‪stagflation‬‬
‫‪  ‬ركود اقتصادي توام با تورم‬

‫‪stakeholders‬‬
 ‫‪  ‬ذينفعان‬

‫‪stand alone common cost allocation method‬‬

‫‪  ‬روش تخصيص مستقل هزينه اي مشترك‬

‫‪stand alone risk‬‬

‫‪  ‬ريسك منحصر بفرد ريسك مستقل‬

‫‪stand by equipment‬‬
‫‪  ‬تجهيزات آماده استفاده تجهيزات ذخيره تجهيزات آماده بهره برداري‬

‫‪standard‬‬
‫‪  ‬استاندارد‬

‫‪standard & poor's 500 composite average‬‬

‫‪  ‬متوسط شاخص پانصد شركت برتر‬

‫‪standard bank confirmation form‬‬

‫‪  ‬شكل استاندارد تايييه بانك‬

‫‪standard bill of materials‬‬

‫‪  ‬فرم استاندارد درخواست مواد‬

‫‪standard cost‬‬
‫‪  ‬هزينه استاندارد‬
‫‪standard cost card‬‬
‫‪  ‬كارت هزينه استاندارد‬

‫‪standard cost records‬‬

‫‪  ‬كارتهاي ‪ /‬سوابق هزينه استاندارد‬

‫‪standard cost sheet‬‬

‫‪  ‬برگ هزينه استاندارد‬

‫‪standard cost system‬‬

‫‪  ‬سيستم هزينه يابي استاندارد‬

‫‪standard cost system journal entries‬‬

‫‪  ‬ثبتهاي دفتر روزنامه سيستم هزينه يابي استاندارد‬

‫‪standard costing‬‬
‫‪  ‬هزينه يابي استاندارد‬

‫‪standard deviation‬‬
‫‪  ‬انحراف معيار‬

‫‪standard deviation of the random error term‬‬

‫‪  ‬انحراف معيار خطاي تصادفي‬
standard error of alpha
‫خطاي استاندارد ضريب آلفا‬  

standard error of beta

‫خطاي استاندارد ضريب بتا‬  

standard error of the estimate

‫خطاي استاندارد برآورد‬  

standard error of the estimated coefficient

‫خطاي استاندارد ضريب برآوردي‬  

standard hours allowed

‫ساعات مجاز استاندارد‬  

standard industrial classification manual

‫راهنماي طبقه بندي استاندارد صنايع‬  

standard input
‫ داده استاندارد‬/ ‫وروردي‬  

standard opinion
‫اظهار نظر استاندارد‬  

standard overhead application rate

 ‫نرخ استاندارد جذب سربار‬  

standard quantity allowed

‫مقدار استاندارد مجاز‬  

standard quantity of materials allowed

‫مقدار استاندارد مواد مجاز‬  

standard report
‫گزارش استاندارد‬  

standard setting process

‫فرايند تدوين استاندارد‬  

standard time
‫زمان استاندارد‬  

standard unqualified audit report

‫گزارش حسابرسي مقبول استاندارد‬  

standardized unexpected earnings

‫سود استاندارد غير مورد انتظار‬  

standards for accreditation

‫استانداردهاي اعتبار سنجي‬  
‫‪standards revision‬‬
‫‪  ‬بازنگري در استانداردها تجديد نظر در استانداردها‬

‫‪standby agreement‬‬
‫‪  ‬قرارداد تضمين فروش محصول‬

‫‪start up costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي بهره برداري‬

‫‪starting capital‬‬
‫‪  ‬سرمايه اوليه‬

‫‪stated fraction‬‬
‫‪  ‬نسبت معين ‪ /‬تعريف شده‬

‫‪stated interest rate‬‬

‫‪  ‬نرخ بهره معين ‪ /‬تعريف شده‬

‫‪stated value‬‬
‫‪  ‬ارزش اعالم شده‪ /‬تعريف شده‬

‫‪stated value method‬‬

‫‪  ‬روش ارزش اعالم شده‪ /‬تعريف شده‬
statement of cash flows
‫صورت جريانهاي نقدي‬  

statement of changes in equity

‫صورت تغييرات در حقوق صاحبان سهام‬  

statement of changes in net assets

‫صورت تغييرات در خالص داراييها‬  

statement of changes in owner's equity

‫صورت تغييرات در حقوق مالكان‬  

statement of concepts
‫بيانيه مفاهيم‬  

statement of earnings
‫ سود‬/ ‫صورت عايدات‬  

statement of financial accounting concepts (sfac)

‫بيانيه مفاهيم حسابداري مالي‬  

statement of financial position

‫صورت وضعيت مالي نام ديگر ترازنامه‬  

statement of owner's equity

 ‫صورت حقوق مالكانه‬  

statement of results of operations

‫صورت نتايج عملكرد صورت نتايج عمليات‬  

statement of retained earnings

‫صورت سود (زيان) انباشته‬  

statement of stockholder's equity

‫صورت حقوق صاحبان سهام‬  

statement on management accounting standards (smas)

‫بيانيه استانداردهاي حسابداري مديريت‬  

statements on auditing standards (sass)

‫بيانيه هاي استانداردهاي حسابرسي‬  

statements on standards for accounting and review

service (ssars)
‫بيانيه هاي ايستانداردهاي خدمات حسابداري و بررسي صورتهاي مالي‬  

statements on standards of attestation engagements

(ssaes)
‫بيانيه هاي استانداردهاي خدمات اعتباردهي‬  
states
‫وضعيتها حاالت‬  

states of nature
‫وضعيتها حاالت‬  

static budget
‫بودجه ثابت‬  

statistical analysis
‫تجزيه و تحليل اماري‬  

statistical inferences
‫استنباطهاي آماري‬  

statistical process control (spc)

‫كنترل آماري فرآيند‬  

statistical quality control procedures

‫روشهاي كنترل كيفيت آماري‬  

statistical sampling
‫نمونه گيري آماري‬  

status quo
 ‫وضع موجود‬  

statutory audit
‫حسابرسي قانوني‬  

statutory deductions
‫كسورات قانوني‬  

steady state phase

‫ پايداري‬/ ‫مرحله ثبات‬  

steering committee
‫كميت ناظر و هدايت كننده‬  

step down allocation method

‫روش تخصيص پله اي نزولي‬  

step allocation method

‫روش تخصيص پله اي‬  

step by step acquisition

‫تحصيل گام به گام تحصيل تدريجي‬  

step cost function

‫تابع هزينه پله اي‬  
‫‪step costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي پله اي‬

‫‪step fixed‬‬
‫‪  ‬ثابت پله اي‬

‫‪step fixed cost‬‬

‫‪  ‬هزينه ثابت پله اي‬

‫‪step method‬‬
‫‪  ‬روش پله اي‬

‫‪step variable‬‬
‫‪  ‬هزينه متغير پله اي‬

‫‪step variable cost‬‬

‫‪  ‬هزينه متغير پله اي‬

‫‪stepped fixed costs‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي ثابت پله اي‬

‫‪steward‬‬
‫‪  ‬نماينده مباشر‬
stewardship function
‫ سرپرستي‬/ ‫وظيفه مباشرتي‬  

stochastic process risk

‫ريسك فرايند تصادفي‬  

subscription contract
‫قرار داد پذيره نويسي‬  

subscription receivable
‫سهام پذيره نويسي شده دريافتني‬  

subsequent events
‫رويدادهاي بعد از تاريخ ترازنامه‬  

subsequent period
‫دوره بعد از تاريخ ترازنامه‬  

subsidiary
‫شركت فرعي‬/‫واحد‬  

subsidiary ledger
‫دفتر معين‬  

substance over from

 ‫رجحان محتوا بر شكل‬  

substantial completion
‫تكميل عمده‬  

substantial doubt
‫ترديد اساسي‬  

substantially all test

‫آزمون اكثريت‬  

substantiate
‫اثبات كردن‬  

substantive analytical procedures

‫روشهاي تحليل محتوايي‬/‫بررسيهاي‬  

substantive approach
‫ رويكرد محتوايي‬/‫روش‬  

substantive error
‫خطاي محتوايي‬/‫اشتباه‬  

substantive evidence
 ‫شواهد محتوايي‬  

substantive procedures
‫روشهاي محتوايي‬  

substantive strategy
‫راهبرد محتوايي‬  

substantive tests
‫آزمونهاي محتوا‬  

substantive tests of transactions

‫آزمون محتواي معامالت‬  

substitute good
‫جايگزين‬/‫كاالي جانشين‬  

substitution method
‫روش جايگزين‬  

successful auditor
‫حسابرس جانشين‬  

successful efforts concept

‫مفهوم‬  
sufficiency of evidence
‫كافي بودن شواهد‬/‫كفايت‬  

sufficient
‫كافي‬  

sum of the years digits

‫مجموع ارقام سنوات‬  

summarized financial statements

‫صورتهاي مالي خالصه شده‬  

summary
‫چكيده‬/‫خالصه‬  

summary and conclusion

‫خالصه و نتيجه گيري‬  

sundries
‫اقالم متفرقه‬  

sundry
‫متفرقه‬  

sundry debtors
 ‫‪  ‬بدهكاران متفرقه‬

‫‪sunk cost‬‬
‫‪  ‬هزينه از دست رفته هزينه غير قابل بازيافت‬

‫‪sunrise industry‬‬
‫‪  ‬صنعت روبه رشد‬

‫‪sunset industry‬‬
‫‪  ‬صنعت روبه افول‪/‬زوال‬

‫‪superior information‬‬
‫‪  ‬اطالعات برتر‬

‫‪supervisory responsibilities‬‬
‫‪  ‬مسئوليتهاي نظارتي‪/‬سرپرستي‬

‫‪supervisory body‬‬
‫‪  ‬نهاد نظارتي‬

‫‪supplemental appropriation‬‬
‫‪  ‬اعتبارات مصوب اضافي اعتبار مكمل‬

‫‪supplemental schedule‬‬
 ‫جدول مكمل‬  

supplementary data
‫اطالعات مكمل‬  

supplementary information
‫اطالعات مكمل‬  

suppliers of funds
‫تأمين كنندگان وجوه‬  

supplies
‫ملزومات مصرفي‬  

supplies inventory
‫موجودي ملزومات مصرفي‬  

supply chain management (scm)

‫مديريت زنجيره عرضه‬  

supply to sell schedule

‫جدول تداركات فروش‬  

support department
‫دايره پشتيباني نام ديگر دايره خدماتي‬  
supporting documents
‫اسناد و مدارك پشتوانه‬  

supporting schedule
‫جدول پشتوانه‬  

supporting schedule working papers

‫كاربرگهاي جدول پشتوانه‬  

surplus
‫مازاد‬  

surplus receipts
‫مازاد دريافتها دريافتنيهاي مازاد‬  

surplus variable
‫متغير مازاد‬  

surrogate
‫جايگزين متغير جايگزين‬  

survey research
‫تحقيقات پيمايشي‬  
surviving company
‫واحد اقتصادي ذي حيات‬/‫شركت باقيمانده‬  

survivorship principle
‫اصل بقا‬  

suspense account
‫حساب معلق‬  

sustainable earnings
‫سود پايدار‬  

sustainable growth rate

‫نرخ رشد پايدار‬  

sweetener
‫عامل جذب كننده سرك‬  

synchronous management
‫مديريت همزمان‬  

synchronous tracking
‫رديابي همزمان‬  

syntactical level
 ‫‪  ‬در سطح ساختاري (قواعد و تعاريف)‬

‫‪system‬‬
‫‪  ‬سيستم نظام‬

‫‪system analyst‬‬
‫‪  ‬تحليلگر سيستم‬

‫‪system and program amendment controls‬‬

‫‪  ‬كنترلهاي اصالح برنامه و سيستم‬

‫‪system audit‬‬
‫‪  ‬حسابرسي سيستم‬

‫‪system based audit‬‬

‫‪  ‬حسابرسي مبتني بر سيستم كنترلهاي داخلي‬

‫‪system control objectives‬‬

‫‪  ‬اهداف كنترل سيستم‬

‫‪system testing controls‬‬

‫‪  ‬كنترلهاي آزمون سيستمها‬

‫‪system testing techniques‬‬

 ‫‪  ‬تكنيك هاي آزمون سيستم‬

‫‪systematic and rational allocation‬‬

‫‪  ‬تخصيص سيستماتيك‪/‬منظم‬

‫‪systematic risk‬‬
‫‪  ‬ريسك سيستماتيك نام ديگر ريسك غير قابل حذف‪/‬نام ديگر ريسك بازار‬

‫‪systematic sample selection‬‬

‫‪  ‬انتخاب نمونه به صورت سيستماتيك‪/‬منظم‬

‫‪systematic sampling‬‬
‫‪  ‬نمونه گيري سيستماتيك‪ /‬منظم‬

‫‪systematic uncertainty‬‬
‫‪  ‬ابهام‪/‬عدم قطعيت منظم ريسك سيستماتيك‬

‫‪systems control evaluation‬‬

‫‪  ‬ارزيابي كنترل سيستمها‬

‫‪systems development‬‬
‫‪  ‬ايجاد و شكل گيري سيستمها توسعه سيستمها‬

‫‪systems development control‬‬

‫‪  ‬كنترلهاي مربوط به ايجاد‪/‬توسعه سيستمها‬
‫‪systems evaluation‬‬
‫‪  ‬ارزيابي سيستمها‬

‫‪systems implementation‬‬
‫‪  ‬اجرا و پياده سازي سيستمها‬

‫‪systems records‬‬
‫‪  ‬اسناد و مدارك سيستمها‬

‫‪systems review‬‬
‫‪  ‬بررسي سيستمها‬

‫‪t account t‬‬

‫‪ (  ‬حساب تي (حساب به شكل‬

‫‪tactical cost analysis‬‬

‫‪  ‬تجزيه و تحليل تاكتيكي هزينه‬

‫‪tactical decision making‬‬

‫‪  ‬تصميم گيري تاكتيكي‬

‫‪tactical planning‬‬
‫‪  ‬برنامه ريزي تاكتيكي‬

‫‪tag‬‬
 ‫برچسب‬  

tagging and tracing

‫الصاق برچسب و رديابي‬  

tailor made
‫سفارشي‬  

tainting
‫ناخالصي‬  

take home pay

‫حقوق خالص دريافتي‬  

taken as a whole
‫به عنوان يك مجموعه واحد‬  

takeover
‫ تسلط‬/ ‫ قبظه‬/ ‫تصاحب‬  

tangible products
‫محصوالت مشهود‬  

target capital structure

 ‫‪  ‬ساختار سرمايه هدف ساختار مطلوب سرمايه‬

‫‪target cost‬‬
‫‪  ‬هزينه هدف بهاي تمام شده مدنظر‬

‫‪target firm‬‬
‫‪  ‬شركت هدف‬

‫‪target net income‬‬

‫‪  ‬سود خالص هدف ‪ /‬مورد توقع‬

‫‪target price‬‬
‫‪  ‬قيمت هدف‬

‫‪target return on investment‬‬

‫‪  ‬بازده سرمايه گذاري هدف‪ /‬مورد توقع‬

‫‪tariff‬‬
‫‪  ‬تعرفه‬

‫‪tax accounting‬‬
‫‪  ‬حسابداري مالياتي‬

‫‪tax advantages‬‬
‫‪  ‬مزاياي مالياتي‬
‫‪tax authorities‬‬
‫‪  ‬مراجع ‪ /‬مقامات مالياتي‬

‫‪tax avoidance‬‬
‫‪  ‬احتراز از ماليات‬

‫‪tax benefit of depreciation‬‬

‫‪  ‬منافع مزاياي مالياتي استهالك‬

‫‪tax court‬‬
‫‪  ‬دادگاه مالياتي‬

‫‪tax deductions‬‬
‫‪  ‬كسورات مالياتي‬

‫‪tax deductive expenses‬‬

‫‪  ‬هزينه هاي قابل قبول مالياتي‬

‫‪tax deferred income‬‬

‫‪  ‬سود‪ /‬درآمد مشمول ماليات انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪tax evasion‬‬
‫‪  ‬فرار از ماليات‪j‬‬
‫‪tax exempt bond‬‬
‫‪  ‬اوراق برضه معاف از ماليات‬

‫‪tax exempt income‬‬

‫‪  ‬سود معاف از ماليات‬

‫‪tax free‬‬
‫‪  ‬معاف از ماليات ‪ /‬بدون ماليات‪j‬‬

‫‪tax free economy‬‬

‫‪  ‬اقتصاد بدون ماليات‬

‫‪tax loopholes‬‬
‫‪  ‬راههاي گريز از ماليات‬

‫‪tax loss carryback‬‬

‫‪  ‬ماليات زيان انتقالي به دوره هاي گذشته‬

‫‪tax loss carryforward‬‬

‫‪  ‬ماليات زيان انتقالي به دوره هاي آتي‬

‫‪tax planning strategies‬‬

‫‪  ‬راهبردهاي برنامه ريزي مالياتي‬

‫‪tax ramifications‬‬
 ‫‪  ‬بازتابهاي مالياتي‬

‫‪tax rate changes‬‬

‫‪  ‬تغييرات نرخ ماليات‪j‬‬

‫‪tax relief‬‬
‫‪  ‬معافيت مالياتي‬

‫‪tax saving‬‬
‫‪  ‬صرفه جويي مالياتي‬

‫‪tax shield of depreciation‬‬

‫‪  ‬سپر مالياتي استهالك‬

‫‪tax subsidy‬‬
‫‪  ‬يارانه مالياتي‬

‫‪tax treatment‬‬
‫‪  ‬روش مالياتي‬

‫‪taxable income‬‬
‫‪  ‬سود مشمول ماليات‬

‫‪taxable municipal bond‬‬

‫‪  ‬اوراق قرضه مشمول ماليات شهرداري‬
taxation brackets
‫طبقات مالياتي‬  

taxes collected in advance

‫پيش دريافت ماليات‬  

taxes paid in advance

‫پيش پرداخت ماليات‬  

taxes payable
‫مالياتهاي پرداختني‬  

taxes receivable current

‫مالياتهاي دريافتني جاري‬  

taxes receivable delinquent

‫مالياتهاي دريافتني معوق‬  

taxpayer
‫مودي مالياتي‬  

technical analysis
‫تجزيه و تحليل فني‬  
technical bulletins
‫خبرنامه هاي فني‬  

technical contracts
‫ فني‬/ ‫قراردادهاي تخصصي‬  

technical description
‫توضيح فني‬  

technical efficiency
‫كارايي فني‬  

technical know how

‫دانش فني‬  

technical management
‫مديريت فني‬  

technical specifications
‫ فني‬j‫مشخصات‬  

teeming and lading

‫كاله به كاله كرن‬  

temporal method
 ‫‪  ‬روش موقت‬

‫‪temporary accounts‬‬
‫‪  ‬حسابهاي موقت‬

‫‪temporary difference‬‬
‫‪  ‬اختالف ‪ /‬تفاوت موقت‬

‫‪tender acceptance period‬‬

‫‪  ‬دوره قبول پيشنهادات شركت در مناقصه‬

‫‪tender conditions‬‬
‫‪  ‬شرايط مناقصه‬

‫‪tender documents‬‬
‫‪  ‬اسناد مناقصه‬

‫‪tender offer‬‬
‫‪  ‬پيشنهاد خريد پيشنهاد شركت در مناقصه‬

‫‪term bonds‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه بلند مدت‬

‫‪term bonds or notes‬‬

 ‫‪  ‬اوراق قرضه يا اسناد بلند مدت‬

‫‪term loan‬‬
‫‪  ‬وام بلند مدت‬

‫‪term loan agreement‬‬

‫‪  ‬قرارداد وام بلند مدت‬

‫‪term structure‬‬
‫‪  ‬ساختار زماني‬

‫‪term structure of interest rates‬‬

‫‪  ‬ساختار زماني نرخهاي بهره‬

‫‪term to maturity‬‬
‫‪  ‬مدت زمان تا تاريخ سر رسيد‬

‫‪terminal cash flow‬‬

‫‪  ‬جريانهاي نقدي نهايي‬

‫‪terminal wealth‬‬
‫‪  ‬ثروت نهائي‬

‫‪terms of reference‬‬
‫‪  ‬حيطه اختيارات‪j‬‬
‫‪terms of sale‬‬
‫‪  ‬شرايط فروش‬

‫‪test‬‬
‫‪  ‬آزمون‬

‫‪test check‬‬
‫‪  ‬رسيدگي آزمايشي‬

‫‪test data‬‬
‫‪  ‬اطالعات آزمايشي ‪ /‬فرضي‬

‫‪test data approach‬‬

‫‪  ‬روش آزمون اطالعات‬

‫‪test deck‬‬
‫‪  ‬اطالعات فرضي‬

‫)‪test of details risk (tdr‬‬

‫‪ (  ‬ريسك آزمون جزئيات (مانده حسابها‬

‫‪tests of controls‬‬
‫‪  ‬آزمون روشهاي كنترلي آزمون (هاي) كنترلها‬
‫‪tests of details of balances‬‬
‫‪  ‬آزمون (هاي) جزئيات مانده حسابها‬

‫‪the accounting review‬‬

‫‪  ‬بررسيهاي حسابداري نام يكي از مجله هاي علمي و پژوهشي حسابداري‬
‫درآمريكا‬

‫‪the activity approach to income measurement‬‬

‫‪  ‬رويكرد فعاليت در اندازه گيري سود‬

‫‪the age of stagnation‬‬

‫‪  ‬عصر ركود اقتصادي‬

‫‪the capital market approach‬‬

‫‪  ‬رويكرد ‪ /‬ديدگاه بازار سرمايه‬

‫‪the constraining theory‬‬

‫‪ (  ‬تئوري محدوديت (ها‬

‫‪the contractual approach view of income‬‬

‫‪  ‬سود از ديدگاه رويكرد قراردادي‬

‫‪the founder of portfolio theory‬‬

‫‪  ‬بنيانگذار نظريه مجموعه سرمايه گذاري‬
the international scene
‫عرصه بين المللي‬  

the mathematics of finance

‫رياضيات (مديريت ) مالي‬  

the most likely outcome

‫محتمل ترين نتيجه‬  

the rise and fall of management accounting

‫ظهور و سقوط حسابداري مديريت‬  

the search for principles

‫درجستجوي اصول‬  

the sponsoring organizations

‫سازمانها ي حامي‬  

the value added concept of income

‫مفهوم ارزش افزوده سود‬  

the worst case

‫ مورد‬/ ‫بدترين حالت‬  

theology of jumping the gun

 ‫‪  ‬نگرش انجام زودتر از موعد اقدامات پيشگيرانه‬

‫‪theoretical activity level‬‬

‫‪ (  ‬سطح فعاليت تئوريكي (اسمي‬

‫‪theoretical capacity‬‬
‫‪ (  ‬ظرفيت اسمي (تئوريكي‬

‫‪theoretical framework‬‬
‫‪  ‬چارچوب نظري‬

‫‪theoretical structure‬‬
‫‪ (  ‬ساختار تئوريك (نظري‬

‫‪theory of constraints‬‬
‫‪  ‬تئوري (نظريه) محدوديتها‬

‫‪theory of the firm‬‬

‫‪  ‬نظريه واحد اقتصادي تئوري بنگاه‬

‫‪theory verification‬‬
‫‪ (  ‬تبيين تئوري (نظريه‬

‫‪third market‬‬
 ‫‪  ‬بازار دست سوم‬

‫‪third party‬‬
‫‪  ‬شخص ثالث‬

‫‪third party beneficiary‬‬

‫‪  ‬ذينفع ثالث شخص ثالث ذينفع‬

‫‪third party guarantor‬‬

‫‪  ‬تضمين كننده شخص ثالث‬

‫‪threats and opportunities‬‬

‫‪  ‬تهديدها و فرصتها‬

‫‪three variance approach‬‬

‫‪  ‬روش (رويكرد) سه انحرافي‬

‫‪threshold for recognition‬‬

‫‪  ‬مرزشناسايي آستانه شناسايي‬

‫‪throughput‬‬
‫‪  ‬مايه التفاوت‪ j‬درآمد حاصل از فروش و هزينه هاي مواد كاالي فروش رفته‬

‫‪throughput time‬‬
‫‪  ‬زمان عملكرد‬
tick mark
‫عالمت تيك‬  

tight budget
‫بودجه سخت‬  

time value time premium

‫( ارزش زماني (صرف زمان‬  

time weighted return

‫بازده مبتني بر زمان‬  

time adjusted rate of return

‫( نرخ بازده تعديل شده (برحسب زمان‬  

time and motion study

‫مطالعه زمان و حركت‬  

time budget
‫بوجه زماني‬  

time budget pressure

‫فشار بودجه زماني‬  
time consuming
‫وقت گير زمان بر‬  

time deposit
‫سپرده بلند مدت‬  

time diagram
‫نمودار (سير)زمان‬  

time driver
‫محرك زمان‬  

time horizon
‫افق زماني‬  

time line
‫خط زمان خط سير زمان‬  

time period concept

‫مفهوم دوره زماني‬  

time ticket
‫برگه اوقات كاركد‬  

time value
 ‫‪  ‬ارزش زمان (زماني)‬

‫‪time value of money‬‬

‫‪  ‬ارزش زماني پول‬

‫‪timecard‬‬
‫‪  ‬كارت اوقات كار‬

‫‪timeline‬‬
‫‪  ‬خط زمان‬

‫‪timeliness‬‬
‫‪ (  ‬بموقع (بودن‬

‫‪timeliness timely‬‬
‫‪ (  ‬بموقع (بودن‬

‫‪timely information‬‬
‫‪  ‬اطالعات به موقع (بهنگام)‬

‫‪times interest earned ratio‬‬

‫‪  ‬نسبت تعداد دفعات تحقق بهره‬

‫‪timetable‬‬
‫‪  ‬جدول زمانبندي شده جدول زماني‬
‫‪timing‬‬
‫‪  ‬تعيين موقعيت زماني زمانبندي‬

‫‪timing difference‬‬
‫‪  ‬اختالف زماني‬

‫‪timing errors‬‬
‫‪  ‬اشتباهات زماني‬

‫‪title deed‬‬
‫‪  ‬سند مالكيت‬

‫‪tolerable error‬‬
‫‪  ‬خطاي قابل تحمل اشتباه قابل اغماض‬

‫)‪tolerable exception rate (ter‬‬

‫‪  ‬ضريب استثناي قابل تحمل ‪ /‬قابل اغماض‬

‫‪tolerable misstatement‬‬
‫‪ (  ‬تحريف قابل تحمل (قابل اغماض‬

‫‪tolerable rate‬‬
‫‪  ‬ضريب قابل تحمل‬
top down forecasting
‫پيش بيني از سطح باال به پايين‬  

top flight training program

‫برنامه آموزشي درجه يك‬  

tort
‫صدمه آسيب ضرر و زيان‬  

tort law
‫قوانين شبه جرم‬  

total overall sales variance

‫انحراف كل فروش‬  

total assets turnover

‫گردش مجموع داراييها‬  

total budget variance

‫انحراف كل بودجه‬  

total contribution margin

‫حاشيه فروش كل‬  

total costs accounted for

 ‫كل هزينه هاي تخصيص يافته‬  

total costs to account for

‫كل هزينه هاي قابل تخصيص‬  

total direct labor mix variance

‫انحراف كل تركيب دستمزد مستقيم‬  

total direct labor yield variance

‫انحراف كل بازده دستمزد مستقيم‬  

total direct materials mix variance

‫انحراف كل تركيب مواد مستقيم‬  

total direct materials yield variance

‫انحراف كل بازده مواد مستقيم‬  

total expected value for a project

‫( كل ارزش مورد انتظار (پروژه‬  

total leverage
‫اهرم كل‬  

total materials variance

 ‫انحراف كل مواد‬  

total overhead variance

‫انحراف كل سربار‬  

total portfolio risk

‫كل ريسك مجموعه سرمايه گذاري ريسك كل پرتفوي‬  

total preventive maintenance

‫كل تعميرات پيشگيرنده‬  

total prime costs

‫ جمع هزينه هاي اوليه‬/ ‫كل‬  

total product
‫ توليد‬/ ‫كل محصول‬  

total productive efficiency

‫كل كارآيي توليد‬  

total productivity measurement

‫اندازه گيري (سنجش) بهره وري كل‬  

total project approach

‫روش (رويكرد) كل پروژه‬  
total quality control
‫كنترل كيفيت جامع‬  

total quality management (tqm)

‫مديريت كيفيت جامع‬  

total risk
‫كل ريسك ريسك كل‬  

total sales quantity variance

‫انحراف كل مقدار فروش‬  

total sales mix variance

‫انحراف كل تركيب فروش‬  

total stockholders equity

‫جمع (كل) حقوق صاحبان سهام‬  

total units to account for

‫كل آحاد قابل محاسبه‬  

total utility
‫مطلوب كل‬  

total variance
 ‫انحراف كل‬  

tracing
‫رديابي كردن‬  

tractability
‫قابليت رديابي‬  

trade accounts payable

‫حسابهاي پرداختني تجاري‬  

trade accounts receivable

‫حسابهاي دريافتني تجاري‬  

trade discounts
‫ تجاري‬j‫تخفيفات مقداري تخفيفات‬  

trade in value
‫ارزش معاوضه اي‬  

trade ins valuation

‫تعيين ارزش معاوضه‬  

trade notes payable

 ‫‪  ‬اسناد پرداختني تجاري‬

‫‪trade off theory‬‬

‫‪  ‬تئوري (نظريه )توازن‬

‫‪trade receivables‬‬
‫‪  ‬مطالبات‪( j‬دريافتني هاي ) تجاري‬

‫‪trade volume‬‬
‫‪  ‬حجم داد و ستد گردش معامالت‬

‫‪trademark trade name‬‬

‫‪ (  ‬عالمت تجاري (نام تجاري‬

‫‪trademarks, trade names, or brand‬‬

‫‪  ‬عالئم تجاري‪ ،‬نامهاي تجاري‪ ،‬يا نشان تجاري‬

‫‪trading on the equity‬‬

‫‪  ‬اهرم كردن سرمايه بهره آوري روي سرمايه‬

‫‪trading securities‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار معامالتي‬

‫‪traditional approach‬‬
‫‪  ‬روش (رويكرد) سنتي‬
traditional budget
‫بودجه سنتي‬  

traditional cost system

‫سيستم هزينه يابي سنتي‬  

traditional costing systems

‫سيستم هاي هزينه يابي سنتي‬  

traditional operation control system

‫سيستم سنتي كنترل عمليات‬  

traditional performance measures

‫معيارهاي سنتي سنجش عملكرد‬  

traditional production systems

‫سيستم هاي سنتي توليد‬  

traditional responsibility accounting

‫حسابداري سنتي سنجش مسئوليت‬  

traditions and innovations

‫روشهاي سنتي و روشهاي نوين‬  
‫‪transaction‬‬
‫‪  ‬مبادله تجاري معامله‬

‫‪transaction costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي داد و ستد هزينه هاي انجام معامله‬

‫‪transaction flow‬‬
‫‪  ‬جريان مبادله ‪ /‬معامله‬

‫‪transaction related audit objectives‬‬

‫‪  ‬اهداف حسابرسي مربوط به مبادالت ‪ /‬معامالت‬

‫‪transaction risk‬‬
‫‪ (  ‬ريسك مبادله (معامله‬

‫‪transaction stream‬‬
‫‪ (  ‬جريان (عبور) مبادله (معامله‬

‫‪transaction trail‬‬
‫‪  ‬زنجيره عطف ‪ /‬مسير معامله‬

‫‪transaction walk through‬‬

‫‪  ‬درونكاوي معامله آزمون شيوه انجام معامله‬

‫‪transactional approach‬‬
 ‫روش (رويكرد) معامالتي‬  

transactions approach
‫( روش (رويكرد) معامالت (معامالتي‬  

transactions approach to income measurement

‫رويكرد معامالتي در اندازه گيري سود‬  

transactions cycle
‫چرخه معامالت‬  

transactions demand for money

‫تقاضاي معامالتي (براي) پول‬  

transactions in foreign currency

‫ مبادالت ارزي‬/ ‫معامالت‬  

transactions walk through

‫ مبادالت آزمون شناخت مبادالت‬/ ‫ازمون درونكاوي معامالت‬  

transfer of ownership test

‫ازمون انتقال مالكيت‬  

transfer price
 ‫‪  ‬قيمت انتقال‬

‫‪transfer pricing‬‬
‫‪  ‬قيمت گذاري انتقالي‬

‫‪transfer pricing dilemma‬‬

‫‪  ‬معضل قيمت گذاري انتقالي‬

‫‪transfer pricing problem‬‬

‫‪  ‬مشكل تعيين قيمت انتقالي مساله قيمت گذاري انتقالي‬

‫‪transfer time‬‬
‫‪  ‬زمان انتقال‬

‫‪transferred in cost‬‬
‫‪  ‬هزينه انتقالي از دايره قبل هزينه انتقالي به دايره‬

‫‪transferred in costs‬‬
‫‪  ‬هزينه هاي انتقالي از دايره قبل هزينه هاي انتقالي به دايره‬

‫‪transfers agent‬‬
‫‪  ‬نماينده (مسئول) نقل وانتقال مالكيت سهام‬

‫‪transfers of financial assets‬‬

‫‪  ‬نقل و انتقاالت دارايي هاي مالي‬
translation
‫ تبديل‬/ ‫تسعير‬  

translation adjustment
‫تعديل ناشي از تسعير ارز‬  

translation gains and losses

‫سود و زيانهاي ناشي از تسعير ارز‬  

transportation costs
‫مخارج حمل‬  

transportation in
‫حمل به داخل‬  

transportation in costs
‫مخارج حمل به داخل هزينه هاي حمل كاالي خريداري شده‬  

treasurer
‫مسئول خزانه (داري) خزانه دار‬  

treasury bill
‫اسناد خزانه‬  

treasury bond
 ‫اوراق قرضه خزانه‬  

treasury note
‫سند خزانه‬  

treasury officer
‫مسئول خزانه داري مدير خزانه‬  

treasury shares
‫سهام خزانه‬  

treasury stock
‫سهام خزانه‬  

treasury stock approach

‫روش (رويكرد) سهام خزانه‬  

treasury stock method

‫روش سهام خزانه‬  

treasury stock transactions

‫ مبادالت سهام خزانه‬/ ‫معامالت‬  

trial and error method

 ‫‪  ‬روش آزمون (آزمايش ) و خطا‬

‫‪trial balance‬‬
‫‪  ‬تراز آزمايشي مانده آزمايشي‬

‫‪triangulation‬‬
‫‪  ‬انجام يك تحقيق از زواياي مختلف‬

‫‪trigger points‬‬
‫‪  ‬نقاط آمادگي‬

‫‪true false questions‬‬

‫‪  ‬سواالت درست غلط‬

‫‪true no par stock‬‬

‫‪  ‬سهام فاقد ارزش اسمي‬

‫‪trust fund‬‬
‫‪  ‬حساب مستقل وجوه اماني‬

‫‪trustee‬‬
‫‪  ‬موسسه امين امانتدار‬

‫‪truth‬‬
‫‪  ‬حقيقت‬
turn of the month effect
‫اثر تعويق ماه‬  

turnover
‫گردش‬  

two bin system

‫سيستم دوكارتي‬  

two stage assignment process

‫فرايند تسهيم دو مرحله اي‬  

two variance approach

‫روش (رويكرد) دو انحرافي‬  

type s of evidence
‫نوع (انواع) شواهد‬  

type of opinion
‫نوع اظهار نظر‬  

types of bonds
‫انواع اوراق قرضه‬  
types of market efficiency
‫انواع كارايي بازار سرمايه‬  

types of services
‫انواع خدمات‬  

types of stock
‫انواع سهم‬  

types of test
‫انواع آزمونها‬  

ultimate risk
‫ريسك نهايي‬  

ultra vires
‫خارج از اختيارات قانوني‬  

unabsorbed cost
‫هزينه (بهاي تمام شده) جذب نشده‬  

unadjusted
‫تعديل نشده اصالح نشده‬  

unadjusted misstatement worksheet

 ‫‪  ‬كاربرگ تحريفات اصالح نشده‬

‫‪unadjusted trial balance‬‬

‫‪ (  ‬تراز ازمايشي اصالح نشده (تعديل نشده‬

‫‪unallocated appropriations‬‬
‫‪  ‬اعتبارات مصوب تخصصي نيافته‬

‫‪unamortized debt discount‬‬

‫‪  ‬كسر منقضي (مستهلك) نشده اوراق بدهي ‪ /‬اوراق قرضه‬

‫‪unamortized premium on bonds payable‬‬

‫‪  ‬صرف منقضي نشده اوراق قرضه پرداختي‬

‫‪unanimity principle‬‬
‫‪  ‬اصل يگانگي آراء و عقايد اصل وحدت نظر‬

‫‪unappropriated surplus‬‬
‫‪  ‬مازاد تخصيص نيافته‬

‫‪unasserted claims‬‬
‫‪  ‬دعاوي احتمالي‬

‫‪unaudited‬‬
‫‪  ‬حسابرسي نشده‬
‫‪unbiased expectations theory‬‬
‫‪  ‬تئوري (نظريه) انتظارات نااوريب‬

‫‪unbiasedness‬‬
‫‪  ‬بيطرفي عدم داشتن تمايالت جانبدارنه عدم سوگيري ‪ /‬سودار بودن‬

‫‪uncertainties‬‬
‫‪  ‬ابهامات‬

‫‪uncertainty‬‬
‫‪  ‬عدم قطعت عدم اطمينان ابهام‬

‫‪uncertainty principle‬‬
‫‪  ‬اصل ابهام‬

‫‪unchanged‬‬
‫‪  ‬بدون تغيير‬

‫‪uncollectible account expense‬‬

‫‪  ‬هزينه حسابهاي غير قابل وصول‬

‫‪uncollectible accounts allowance‬‬

‫‪  ‬ذخيره حسابهاي الوصول ذخيره مطالبات غير قابل وصول‬
unconditional receivable payable
‫ پرداختني غير مشروط‬/ ‫دريافتني‬  

underabsorbed indirect over head costs

‫( كسر جذب هزينه هاي غير مستقيم (سربار‬  

underallocated indirect overhead costs

‫( كسر جذب هزينه هاي غير مستقيم (سربار‬  

underapplied indirect overhead costs

‫( كسر جذب هزينه هاي غير مستقيم (سربار‬  

underapplied overhead
‫كسر جذب سربار‬  

underaudit
‫كمتر از حد نصاب رسيدگي (حسابرسي ) كردن‬  

underestimate
‫كمتر از واقع برآورد نمودن‬  

underlying accounting data

‫اطالعات اوليه حسابداري‬  

underlying assumptions
 ‫‪  ‬مفروضات بنيادي (اساسي) مفروضات زيربنا‬

‫‪underpriced security‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار (سهم) كمتر از واقع قيمت گذاري شده‬

‫‪understandability‬‬
‫‪  ‬قابل فهم بودن قابليت درك داشتن قابليت فهم‬

‫‪understatement‬‬
‫‪  ‬گزارش كمتر از واقع ارائه كمتر از واقع‬

‫‪understatement of ending inventory‬‬

‫‪  ‬ارائه (گزارش) كمتر از واقع موجودي پايان دوره‬

‫‪undervalued security‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار كمتر از واقع ارزشگذاري شده‬

‫‪underwriter‬‬
‫‪  ‬تعهد كننده فروش اوراق بهادار‬

‫‪underwriting syndicate‬‬
‫‪  ‬اتحاديه تضمين كننده فروش اوراق بهادار‬

‫‪undeveloped land‬‬
 ‫‪  ‬زمين باير‬

‫‪undistributed investee earnings‬‬

‫‪  ‬سود توزيع شده نشده واحد سرمايه پذير‬

‫‪unearned interest revenue‬‬

‫‪  ‬درآمد تحقق نيافته بهره‬

‫‪unearned items‬‬
‫‪  ‬اقالم تحصيل نشده ‪ /‬تحقق نيافته‬

‫‪unearned revenue‬‬
‫‪  ‬درآمد تحصيل نشده ‪ /‬تحقق نيافته‬

‫‪unemployment compensation‬‬
‫‪  ‬مستمري بيكاري‬

‫‪unencumbered allotment‬‬
‫‪  ‬اعتبار تخصيص يافته تعهد نشده‬

‫‪unencumbered appropriation‬‬
‫‪  ‬اعتبار مصوب تعهد نشده‬

‫‪uneven cash flows‬‬

‫‪ (  ‬جريانهاي نقدي نابرابر (نامساوي يا غير يكنواخت‬
unexpected allotment
‫اعتبار تخصيص يافته هزينه نشده‬  

unexpected quarterly earnings

‫سود فصلي غير منتظره‬  

unexpected rate of inflation

‫نرخ تورم غير منتظره‬  

unexpected transfer of wealth

‫انتقال غير منتظره ثروت‬  

unexpended appropriation
‫اندوخته مصرف نشده‬  

unexpired cost
‫بهاي منقضي نشده‬  

unfavorable events
‫ نامطلوب‬/ ‫رويدادهاي (حوادث يا رخدادهاي) نامساعد‬  

unfavorable variance
‫( انحراف نامطلوب (نامساعد‬  
‫‪undervalued security‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار كمتر از واقع ارزشگذاري شده‬

‫‪underwriter‬‬
‫‪  ‬تعهد كننده فروش اوراق بهادار‬

‫‪underwriting syndicate‬‬
‫‪  ‬اتحاديه تضمين كننده فروش اوراق بهادار‬

‫‪undeveloped land‬‬
‫‪  ‬زمين باير‬

‫‪undistributed investee earnings‬‬

‫‪  ‬سود توزيع شده نشده واحد سرمايه پذير‬

‫‪unearned interest revenue‬‬

‫‪  ‬درآمد تحقق نيافته بهره‬

‫‪unearned items‬‬
‫‪  ‬اقالم تحصيل نشده ‪ /‬تحقق نيافته‬

‫‪unearned revenue‬‬
‫‪  ‬درآمد تحصيل نشده ‪ /‬تحقق نيافته‬

‫‪unemployment compensation‬‬
 ‫‪  ‬مستمري بيكاري‬

‫‪unencumbered allotment‬‬
‫‪  ‬اعتبار تخصيص يافته تعهد نشده‬

‫‪unencumbered appropriation‬‬
‫‪  ‬اعتبار مصوب تعهد نشده‬

‫‪uneven cash flows‬‬

‫‪ (  ‬جريانهاي نقدي نابرابر (نامساوي يا غير يكنواخت‬

‫‪unexpected allotment‬‬
‫‪  ‬اعتبار تخصيص يافته هزينه نشده‬

‫‪unexpected quarterly earnings‬‬

‫‪  ‬سود فصلي غير منتظره‬

‫‪unexpected rate of inflation‬‬

‫‪  ‬نرخ تورم غير منتظره‬

‫‪unexpected transfer of wealth‬‬

‫‪  ‬انتقال غير منتظره ثروت‬

‫‪unexpended appropriation‬‬
‫‪  ‬اندوخته مصرف نشده‬
‫‪unexpired cost‬‬
‫‪  ‬بهاي منقضي نشده‬

‫‪unfavorable events‬‬
‫‪  ‬رويدادهاي (حوادث يا رخدادهاي) نامساعد ‪ /‬نامطلوب‬

‫‪unfavorable variance‬‬
‫‪ (  ‬انحراف نامطلوب (نامساعد‬

‫‪unguaranteed residual value‬‬

‫‪  ‬ارزش اسقاط ‪ /‬باقي مانده تضمين نشده‬

‫‪uniform cpa examination‬‬

‫‪  ‬ازمون سراسري حسابداران رسمي‬

‫‪uniform probability distribution‬‬

‫‪  ‬توزيع احتمالي يكنواخت‬

‫‪unique risk‬‬
‫‪  ‬ريسك مختص شركت نام ديگر ريسك غير سيستماتيك نام ديگر ريسك قابل‬
‫حذف‬

‫‪unit level cost‬‬

‫‪  ‬هزينه (مرتبط با) هر واحد محصول‬
‫‪unit based activity drivers‬‬
‫‪  ‬محركهاي فعاليت مبتني بر واحد محصول‬

‫‪unit cost‬‬
‫‪  ‬هزينه هر واحد محصول بهاي تمام شده هر واحد محصول‬

‫‪unit level activities‬‬

‫‪  ‬فعاليتهاي (مرتبط با ) هر واحد محصول‬

‫‪unit level drivers‬‬

‫‪  ‬محركهاي (مرتبط با) هر واحد محصول‬

‫‪unit lifo‬‬
‫‪  ‬اليفوي واحدي روش اولين صادره از آخرين وارده مبتني بر واحد‬

‫‪units of production activity method‬‬

‫‪ (  ‬روش آحاد توليد (فعاليت‬

‫‪units of production uop depreciation method‬‬

‫‪  ‬روش استهالك آحاد توليد‬

‫‪units of work performed method‬‬

‫‪  ‬روش آحاد كار انجام پذيرفته‬

‫‪units on hand‬‬
 ‫ موجود‬/ ‫واحدهاي در اختيار‬  

units started and completed

‫آحاد اقام به توليد و تكميل شده‬  

unleveled beta coefficient

‫ضريب بتاي شركت بدون بدهي‬  

unleveled firm
‫شركت بدون بدهي‬  

unlimited liability
‫مسئوليت نامحدود‬  

unlimited life
‫عمر نامحدود‬  

unlimited personal liability

‫مسئوليت تصامني نامحدود مسئوليت شخصي نامحدود‬  

unprofitable contract
‫قرارداد (پيمان يا پروژه ) غير سودآور‬  

unqualified audit report with explanatory paragraph or

modified wording
 ‫‪  ‬گزارش مقبول با بند توضيحي يا گزارش تعديل حسابرسي شده‬

‫‪unqualified opinion‬‬
‫‪  ‬اظهار نظر مقبول‬

‫‪unqualified report‬‬
‫‪  ‬گزارش حسابرسي مقبول‬

‫‪unquoted securities‬‬
‫‪  ‬اوراق بهادار بدون قيمت مظنه بازار‬

‫‪unrealized capital‬‬
‫‪  ‬سرمايه تحقق نيافته‬

‫‪unrealized capital gain or loss‬‬

‫‪  ‬سود يا زيان تحقق نيافته تغييرات سرمايه‬

‫‪unrealized holding gains and losses‬‬

‫‪  ‬سود و زيانهاي غير عملياتي تحقق نيافته حاصل از نگهداري‬

‫‪unrealized intercompany profit‬‬

‫‪  ‬سود تحقق نيافته فيمابين شركتهاي عضو گروه‬

‫‪unrecognized prior service cost‬‬

‫‪  ‬هزينه شناسايي نشده خدمات سنوات قبل‬
‫‪unrecorded liabilities‬‬
‫‪  ‬بدهيهاي ثبت نشده‬

‫‪unrelated industries‬‬
‫‪  ‬صنايع غير مرتبط‬

‫‪unrestricted fund‬‬
‫‪  ‬حساب مستقل نامحدود‬

‫‪unseasoned offering‬‬
‫‪  ‬عرضه غير معتبر اوراق بهادار‬

‫‪unsecured loans‬‬
‫‪  ‬وامهاي تضمين نشده‬

‫‪unsystematic risk‬‬
‫‪  ‬ريسك غير سيستماتيك نام ديگر ريسك قابل حذف نام ديگر ريسك تنوع پذير‬

‫‪unsystematic uncertainty‬‬
‫‪  ‬ابهام ‪ /‬عدم قطعيت نامنظم ريسك غير سيستماتيك‬

‫‪unused capacity‬‬
‫‪  ‬ظرفيت بال استفاده‬

‫‪unusual fluctuations‬‬
 ‫نوسانات غير عادي‬  

unusual in nature
‫ماهيت غير عادي‬  

unusual or infrequent items

‫اقالم غير عادي يا غير مكرر‬  

updating
‫به روز كردن روز آمد كردن‬  

upper error limit

‫حد باالي اشتباه‬  

upper level management

‫مديريت رده عالي‬  

upper limit on misstatement

‫حد باالي تحريف‬  

upstream sale
‫فروش از واحدهاي فرعي به شركت مادر‬  

usage variance
 ‫‪  ‬انحراف مصرف‬

‫‪useful life‬‬
‫‪  ‬عمر مفيد‬

‫‪user specific qualities‬‬

‫‪  ‬ويژگيهاي كيفي مختص استفاده كننده‬

‫‪user's needs‬‬
‫‪  ‬نيازهاي استفاده كنندگان‬

‫‪uses of resources‬‬
‫‪  ‬مصارف منابع‬

‫‪usury‬‬
‫‪  ‬ربا خواري‬

‫‪utility‬‬
‫‪  ‬مطلوبيت‬

‫‪utility function‬‬
‫‪  ‬تابع مطلوبيت‬

‫‪utility of wealth function‬‬

‫‪  ‬تابع مطلوبيت ثروت‬
‫‪utility program‬‬
‫‪  ‬برنامه مطلوبيت‬

‫‪utility theory‬‬
‫‪  ‬تئوري مطلوبيت‬

‫‪vacation pay‬‬
‫‪  ‬حقوق ايام مرخصي‬

‫‪vale of work certified‬‬

‫‪  ‬ارزش كار تأييد شده‬

‫‪valuation‬‬
‫‪  ‬تعيين ارزش ارزشيابي ارزشگذاري‬

‫‪valuation allowance‬‬
‫‪  ‬ذخيره ارزشيابي‬

‫‪valuation methodology‬‬
‫‪  ‬روش شناسي تعيين ارزش روش ارزشگذاري‬

‫‪valuation model‬‬
‫‪  ‬مدل تعيين شده ارزش مدل ارزشگذاري‬
valuation or allocation
‫لرزشيابي يا تخصيص‬  

value
‫ارزش‬  

value added activity

‫فعاليت ارزش افزوده‬  

value added costs

‫هزينه هاي ارزش افزوده‬  

value added standard

‫استاندارد ارزش افزوده‬  

value based management

‫مديريت مبتني بر ارزش‬  

value chain
‫زنجيره ارزش‬  

value chain analysis

‫تجزيه و تحليل زنجيره ارزش‬  

value chart
 ‫‪  ‬نمودار ارزش‬

‫)‪value engineering (ve‬‬

‫‪  ‬مهندسي ارزش‬

‫‪value for money audit‬‬

‫‪  ‬حسابرسي عملياتي حسابرسي اثر بخشي‪ ،‬كارآيي و صرفه اقصادي‬

‫‪value in exchange‬‬
‫‪  ‬ارزش مبادله ‪ /‬معاوضه‬

‫‪value judgment‬‬
‫‪  ‬قضاوت مبتني بر ارزشهاي اخالقي‬

‫‪value line composite index‬‬

‫‪  ‬شاخص جامع وليوالين‬

‫‪value relative‬‬
‫‪  ‬ارزش نسبي‬

‫‪value stock‬‬
‫‪  ‬سهام ارزشي‬

‫‪value weighted market index‬‬

‫‪  ‬شاخص مبتني بر ميانگين موزون ارزش سهام‬
‫‪valuing securities‬‬
‫‪  ‬تعيين ارزش‌ اوراق بهادار‬

‫‪variability of returns‬‬
‫‪  ‬تغييرپذيري بازده‌ها نوسان بازده‌ها‬

‫‪variable budget‬‬
‫‪  ‬بودجه متغير نام ديگر بودجه انعطاف پذير‬

‫‪variable cost‬‬
‫‪  ‬هزينه متغير‬

‫‪variable cost percentage‬‬

‫‪  ‬درصد هزينه‬

‫‪variable cost plus pricing‬‬

‫‪  ‬قيمت گذاري بر مبناي هزينه متغير باضافه درصد معيني سود‬

‫‪variable cost ratio‬‬

‫‪  ‬نسبت هزينه‬

‫‪variable costing‬‬
‫‪  ‬هزينه يابي متغير نام ديگر هزينه يابي مستقيم‬
variable costs
‫هزينه‌هاي متغير‬  

variable costs per unit

‫هزينه‌هاي متغير هر واحد محصول‬  

variable factory overhead costs

‫هزينه هاي سربار متغير در كارخانه‬  

variable growth model

‫مدل مبتني بر رشد متغير‬  

variable income securities

‫اوراق بهادار با درآمد(سود) متغير‬  

variable of interest
‫متغيرهاي مورد نظر متغيرهاي مورد مطالعه‬  

variable overhead efficiency variance

‫انحراف كارآيي سربار متغير‬  

variable overhead spending variance

‫انحراف مصرف ( هزينه ) سربار متغير‬  

variable overhead standard

 ‫‪  ‬استاندارد سربار متغير‬

‫‪variable pricing policy‬‬

‫‪  ‬سياست قيمت گذاري متغير‬

‫‪variable rate‬‬
‫‪  ‬ضريب متغير نرخ متغير‬

‫‪variable sampling‬‬
‫‪  ‬نمونه گيري بر اساس متغيرها‬

‫‪variable selling and administrative costs‬‬

‫‪  ‬هزينه‌هاي متغيرهاي فروش و اداري‬

‫‪variance‬‬
‫‪  ‬واريانس انحراف مغايرت‬

‫‪variance analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل انحراف ‪/‬انحرافات‬

‫‪variance covariance matrix‬‬

‫‪  ‬ماتريس واريانس كوواريانس‬

‫‪variance disposition‬‬
 ‫‪ (  ‬بستن (به صفر رساندن) انحراف (انحرافات‪j‬‬

‫‪variance investigation‬‬
‫‪  ‬بررسي (تجزيه و تحليل) انحرافات‪j‬‬

‫‪velocity of money‬‬
‫‪  ‬سرعت گردش پول‬

‫‪vendors’ invoice‬‬
‫‪  ‬صورتحساب فروشنده فاكتور فروشنده‬

‫‪vendors’ statement‬‬
‫‪  ‬فاكتور فروشنده صورتحساب فروشنده‬

‫‪verifiability‬‬
‫‪  ‬قابل حسابرسي بودن قابليت تاييد يارد قابليت رسيدگي‬

‫‪verifiable data‬‬
‫‪ (  ‬اطالعات قابل رسيدگي (قابل حسابرسي‬

‫‪verification‬‬
‫‪  ‬بررسي تبيين‬

‫‪verify‬‬
‫‪  ‬بررسي صحت و سقم تبيين كردن برسي بمنظور تاييد يا رد كردن‬
‫‪vertex‬‬
‫‪  ‬راس اوج‬

‫‪vertical analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل عمودي‬

‫‪vertical integration‬‬
‫‪  ‬ادغام عمودي‬

‫‪vertical merger‬‬
‫‪  ‬ادغام عمودي‬

‫‪vested‬‬
‫‪  ‬اعطا شده قطعي‬

‫‪vested interests‬‬
‫‪  ‬منافع‪/‬حقوق اعطايي‪ /‬قطعي شده‬

‫‪vice chairman‬‬
‫‪  ‬نائب رئيس هيأت مديره‬

‫‪vice president of finance‬‬

‫‪  ‬معاون ‪ /‬معاونت مالي معاون امور مالي‬
violation of laws and government regulations
‫نقض قوانين و مقررات دولتي‬  

vision
‫پنداره بينش‬  

vision statement
‫بيانيه پنداره‌ها‬  

vocational training
‫آموزش حرفه‌اي‬  

voice in management
‫نفوذ در هيأت مديره‬  

volume of shares traded

‫حجم سهام داد و ستد شده حجم معامالت سهام‬  

volume variance
‫انحراف حجم‬  

voluminous data information

‫(اطاعات حجيم ( زياد‬  

voluntary disclosure
 ‫‪  ‬افشا(گري) اختياري‬

‫‪voting bond‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه با حق راي‬

‫‪voting by proxy‬‬
‫‪  ‬رأي‌دهي وكالتي اعطاي حق رأي به مديران‬

‫‪voting stock‬‬
‫‪  ‬سيهام با حق راي سهام داراي حق راي‬

‫‪vouch‬‬
‫‪  ‬بررسي اسناد و مدارك اوليه سندرسي كردن‬

‫‪voucher‬‬
‫‪  ‬دفتر اسناد هزينه‬

‫‪voucher register‬‬
‫‪  ‬سيستم سند هزينه‬

‫‪vouchers payable‬‬
‫‪  ‬اسناد پرداختي‬

‫‪vouching‬‬
‫‪  ‬سندرسي‬
‫‪wages payable‬‬
‫‪  ‬دستمزدهاي پرداختني‬

‫‪walk through test‬‬

‫‪  ‬آزمون درونكاوي ( سيستم ) مبادالت‪ /‬معامالت آزمون شناخت سيستم‬

‫‪warehouse receipt loans‬‬

‫‪  ‬وامهاي رهني ( با گروه گرفتن موجودي كاال )‬

‫‪warning‬‬
‫‪  ‬عالئم هشدار دهنده‬

‫‪warrant‬‬
‫‪  ‬گواهينامه حق خريد سهم‬

‫‪warrants payable‬‬
‫‪  ‬حواله هاي پرداختي‬

‫‪warranty maintenance period‬‬

‫‪ (  ‬دوره تضمين ( تعمير و نگهداري‬

‫‪warranty cost allowance‬‬

‫‪  ‬ذخيره هزينه تضمين محصول‬
‫‪warranty expense‬‬
‫‪  ‬هزينه تضمين محصول‬

‫‪warranty works‬‬
‫‪  ‬كارهاي تضميني‬

‫‪waste‬‬
‫‪  ‬تلف شدن اتالف‬

‫‪watered stock‬‬
‫‪  ‬سهام كم مايه سهام رقيق‬

‫‪weak currency‬‬
‫‪  ‬واحد پولي ضعيف ارز ضعيف‬

‫‪weak from market efficiency‬‬

‫‪  ‬شكل ضعيف كارايي بازار‬

‫‪wealth position‬‬
‫‪  ‬ميزان ثروت‬

‫‪wealth producing activities‬‬

‫‪  ‬فعاليت‌هاي ايجاد كننده ثروت فعاليت در آمدزا‬

‫‪wear and tear‬‬

 )‫فرسودگي (استهالك‬  

weekend effect
‫اثر پايان هفته‬  

weight factor
‫عامل وزن معيار اهميت‬  

weighted average process costing method

‫روش ميانگين موزون هزينه‌يابي مرحله‌اي‬  

weighted average contribution margin

‫ميانگين موزون حاشيه فروش‬  

weighted average cost method

‫روش موزون بهاي تمام شده‬  

weighted average cost of capital (wacc)

‫ميانگين موزون هزينه سرمايه‬  

weighted average interest rate

‫ميانگين موزون نرخ بهره‬  

weighted average method

 ‫‪  ‬روش ميانگين موزون‬

‫‪weighted average method of process costing‬‬

‫‪  ‬روش ميانگين موزون هزينه يابي مرحله اي‬

‫‪weighted average number of shares of common stock‬‬

‫‪outstanding‬‬
‫‪ (  ‬ميانگين موزون تعداد سهام عادي در جريان ( تملك صاحبان سهام‬

‫‪well being‬‬
‫‪  ‬رفاه آسايش‬

‫‪well paid‬‬
‫‪  ‬حقوق مكفي‬

‫‪what if analysis‬‬
‫‪  ‬تجزيه و تحليل‌گر‪ ...‬آنگاه ‪...‬‬

‫‪whistle blowers‬‬
‫‪  ‬رسوا كنندگان‬

‫‪white knight‬‬
‫‪  ‬شركت ناجي شركتي كه شركت ديگري را از خطر تصاحب‪ j‬يا بلعيده شدن‬
‫توسط شركتهاي ديگر نجات مي دهد‬

‫‪whole life cost‬‬

 ‫‪  ‬هزينه مادام العمر‬

‫‪wholesale markets‬‬
‫‪  ‬بازارهاي عمده فروشي‬

‫‪wholesale price index‬‬

‫‪  ‬شاخص قيمت عمده فروشي‬

‫)‪wide area network (wans‬‬

‫‪  ‬شبكه‌هاي گسترده‬

‫‪wind up‬‬
‫‪  ‬منحل كردن‪ /‬شدن‬

‫‪windfall gains‬‬
‫‪  ‬سودهاي (غير عملياتي) بادآورده‬

‫‪winding up order‬‬
‫‪  ‬حكم انحالل‬

‫‪winding up petition‬‬
‫‪  ‬تقاضاي‪ /‬درخواست انحالل‬

‫‪window dressing‬‬
‫‪  ‬حساب آرايي كردن‬
‫‪with collar workers‬‬
‫‪  ‬كارمندان اداري‬

‫‪with divided date‬‬

‫‪  ‬تاريخ مشمول سود سهام‬

‫‪with recourse‬‬
‫‪  ‬با حق رجوع‪/‬مراجعه با حق جبران غرامت‪ /‬زيان‬

‫‪withdrawal of a partner‬‬
‫‪  ‬خروج ( كناره گيري ) شريك‬

‫‪withheld income tax‬‬

‫‪  ‬ماليات بر درآمد تكليفي‬

‫‪withholding tax‬‬
‫‪  ‬ماليات تكليفي‬

‫‪without recourse‬‬
‫‪  ‬بدون حق رجوع مراجعه بدون حق جبران غرامت‪ /‬زيان‬

‫‪work certified‬‬
‫‪  ‬كار تأييد شده كار گواهي شده‬
work in process
‫كار (كاالي) در جريان ساخت‬  

work in process control account

‫حساب كنترل كاالي در جريان ساخت‬  

work in process file

‫پرونده‌هاي كاالي در جريان ساخت‬  

work in process inventory

‫موجودي كاالي در جريان ساخت‬  

work in process inventory

‫موجودي كاالي در جريان ساخت‬  

work in progress inventory

‫موجودي كاالي در جريان ساخت‬  

work measurement
‫كار سنجي‬  

work measurement method

‫روش كار سنجي‬  

work orders
 ‫سفارشات كاري‬  

work papers for consolidation

‫كاربرگهاي تلفيق‬  

work sheet
‫كار برگ‬  

working capital
‫سرمايه در گردش‬  

working capital cycle

‫چرخه سرمايه در گردش‬  

working capital management

‫مديريت سرمايه در گردش‬  

working days per year

‫روزهاي كاري در هر سال‬  

working files
‫پرونده‌هاي حساب‌رسي‬  

working papers
 ‫‪  ‬كاربرگ‌هاي حساب‌رسي‬

‫‪working trial balance‬‬

‫‪  ‬كار‌برگ نهايي‬

‫)‪world trade organization (wto‬‬

‫‪  ‬سازمان تجارت جهاني‬

‫‪writ of entry‬‬
‫‪  ‬حكم تملك مجدد‬

‫‪write off of bad debts‬‬

‫‪  ‬حذف مطالبات‪ j‬سوخت شده‬

‫‪writing down allowance‬‬

‫‪  ‬ذخيره كاهش ارزش‬

‫‪written‬‬
‫‪  ‬كتبي مكتوب‬

‫‪written down value‬‬

‫‪  ‬ارزش تقليل يافته‬

‫‪written narrative of the system‬‬

‫‪  ‬شرح نوشته سيستم كنترلهاي داخلي توضيح نوشتاري سيستم كنترلهاي داخلي‬
‫‪written promise‬‬
‫‪  ‬تعهد‪ /‬وعده كتبي‬

‫‪written representations‬‬
‫‪(  ‬اظهارات كتبي (مكتوب‬

‫‪written request‬‬
‫‪ (  ‬در خواست كتبي (مكتوب‬

‫‪x axis‬‬
‫‪  ‬محور افقي‬

‫‪y axis‬‬
‫‪  ‬محور عمودي‬

‫‪yankee bonds‬‬
‫‪  ‬اوراق قرضه بانكي ‪ /‬آمريكايي‬

‫‪yardstick‬‬
‫‪  ‬معيار سنجش مقياس اندازه گيري‬

‫‪year end adjustments‬‬

‫‪  ‬تعديالت ( اصطالحات ) پايان سال مالي‬
year end audit
‫حسابرسي پايان سال‬  

year subsequent to acquisition

‫سال بعد از تحصيل‬  

yearly allowance
‫مقرري ساالنه‬/‫ذخيره‬  

yield
‫بازده‬  

yield curve
‫منحني (نرخ ) بازده‬  

yield gap
‫اختالف بازده‬  

yield premium
‫صرف بازده‬  

yield ratio
‫نسبت بازده‬  

yield spread
 ‫‪  ‬اختالف بازده‬

‫‪yield structure‬‬
‫‪  ‬ساختار بازده‬

‫‪yield to call‬‬
‫‪  ‬بازده تا تاريخ باز خريد‬

‫)‪yield to call (ytc‬‬

‫‪  ‬بازده تا تاريخ باز خريد‬

‫‪yield to maturity‬‬
‫‪  ‬بازده تا تاريخ سر رسيد‬

‫‪yield to redemption‬‬
‫‪  ‬بازده تا تاريخ باز خريد‬

‫‪yield variance‬‬
‫‪  ‬انحراف ( وارياس ) بازده‬

‫‪yo-yo stock‬‬
‫‪  ‬سهم متزلزل ‪ /‬ثبات‬

‫‪zero balance account‬‬

‫‪  ‬حساب بدون مانده‬
zero base budgeting
‫بودجه بندي بر مبناي صفر‬  

zero beta portfolio

‫پر تفوي داراي بتاي صفر‬  

zero cost
‫بدون بها رايگان‬  

zero coupon security bonds

‫اوراق قرضه تضمين شده بدون بهره‬  

zero defects
‫بدون عيب و نقص‬  

zero growth
‫بدون رشد‬  

zero growth model

‫مدل بدون رشد‬  

zero growth model

‫مدل بدون رشد‬  
‫‪zero growth stocks‬‬
‫‪  ‬سهام فاقد رشد‬

‫‪zero sum game‬‬

‫‪  ‬بازي بدون برد و باخت‬

‫‪zero-defect policy‬‬
‫‪  ‬سياست مبني بر به صفر رساندن عيب و نقص‬