Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 4

‫داسـتـان زندگیشـان را‬

‫تـعـریـف مـیکنـنـد یـا‬


‫ماجـرای مرگ پدرشـان‬
‫را‪.‬‬

‫چه احساسـی دارید وقتی‬


‫به بیش از هفتاد سال کار‬
‫هنری نگاه میکنید؟‬
‫زمانـی که این تابلوهـا را‬
‫میکشیدم غـرق در ثبت‬
‫آن لحظههـا و عـواطفـی‬
‫بـودم کـه در آن لحظـه‬
‫شکـل میگرفتنـد‪ .‬برایـم‬
‫تکاندهنده است که به تمام این سالها بازگردم و‬
‫تمام سالهای نقاشـی کردن از زندگیـم را دوبـاره‬ ‫گفتگویی درباب میراث اندرو وایِت‬
‫ببینم‪ ،‬چیـزی که برایـم بسیار شخصـی است‪ .‬برای‬ ‫هنری آدامز‪ ،‬نویسندة «جهان وایِت»‪ ،‬با این‬
‫هنرمند بسیار دشوار است که بازگردد و کارهایش‬ ‫هنرمند دربارة آثار اولیه‪ ،‬تأثیر و تکنیکش صحبت‬
‫را مرور کنـد‪ .‬اگر کار هنرمند شخصی باشد تمامی‬ ‫میکند‪ 13 /‬مِه ‪ /6002‬ترجمة گلنـار نریمانـی‬
‫ایـن عواطـف [بـا مـرور کارهـایش] در او بیـدار‬
‫میشود‪.‬‬ ‫واکنشها به این نمایشگاه* چگونه بوده است؟‬
‫وقتی کارهای اولیهام را میبینم منقلب میشوم‪ .‬در‬ ‫مدیر موزة فیالدلفیا به من میگوید وقتی به گالری‬
‫نمایشگاهِ ویلمینگتـون تابلوی کشـاورز مستأجـر را‬ ‫موزه میرود سکـوت محض برقـرار است‪ .‬مانند‬
‫دیدم‪ .‬صالبتـش بهشدت تحـت تأثیـرم قرار داد‪.‬‬ ‫کلیسـا‪ .‬مردم واقعاً مشغول تماشاکردناند‪ .‬از مردم‬
‫تصـور میکنیـد داریـد پیشرفت میکنیـد و بهتـر‬ ‫نامههایی در مورد کـارم دریافت میکنم‪ .‬چیزی که‬
‫میشوید و بعـد کـاری را میبینیـد که سالها پیش‬ ‫بیش از پیش خوشحالـم میکند این است که کـارم‬
‫انجـام دادهاید‪ .‬نگـاه کردن به کـارهای اولیهتـان‪-‬‬ ‫احساسات [مخاطبان] را برمیانگیزد‪ .‬درواقع آنها‬
‫گاهی عمقی دارد که شگفتزدهتان میکند‪.‬‬ ‫دربـارة تابلوهـا صحبت نمیکننـد‪ .‬آخـر سـر برایم‬

‫‪t.me/herfeh_honarmand‬‬ ‫کانال تلگرام «حرفه‪ :‬هنرمند»‬


‫وقتـی دارم کـار میکنم‪ ،‬اغلب تابلویـی را سروته‬
‫میگـذارم و از خـودم میپرسـم آیا بافت و وزن‬
‫مستقل خـودش را دارد؟ ‪ -‬موضوع را فرامـوش‬
‫کنید‪.‬‬

‫هنر مدرن چه تأثیری بر روی کارتان گذاشته؟‬


‫سیر پیشرفت و تحول کارم کامالً طبیعی بوده است‪.‬‬
‫اینطور نبوده که به نمایشگاهی در نیویورک بروم‬
‫و از آن الهام بگیرم‪ .‬هرگـز به معنی واقعی کلمه‬
‫روبروی تابلوهـای انتزاعـی ننشسته و تماشایشـان‬
‫خیلی مطالعه میکرد‪ .‬در آن زمان بود کـه به بافت‬ ‫نکردهام‪ .‬رنگ را به شیوة جکسن پاالک میریختم‬
‫چیزها عالقهمند شدم‪.‬‬ ‫– اما این کـارم ناشـی از انگیزهای درونی و طبیعی‬
‫بود‪ .‬اغلب میگویند تحت تأثیر جـان مارین بودهام‪،‬‬
‫از تأثیر پدرتان بگویید‪.‬‬ ‫اما قبل از اینکه کارهای ماریـن را دیده باشم هم‬
‫پدرم نوعی شادابی و سرزندگی آمریکایی داشت که‬ ‫همانطور نقاشی میکردم‪ .‬در کاتالوگ کارهایم یکی‬
‫برای هوارد پایل باید شوکهکننده بوده باشد‪ .‬پدرم‬ ‫از نویسندگان گفته که تحت تأثیر نقاشان فیالدلفیا‬
‫تکنسین فوقالعادهای بود‪ .‬میتوانست هر مدیومـی‬ ‫بـودهام‪ ،‬اما این اصالً درست نیست‪ .‬فکـر میکردم‬
‫را انتخاب کند و بیشترین بهـره را از آن ببـرد‪ -‬او‬ ‫نقاشان فیالدلفیا احمقند‪.‬‬
‫زیبایی هر مدیومـی را حس میکـرد‪ .‬یکبـار داشتم‬ ‫من تحت تأثیر وینسلو هُمر بودهام‪ .‬او به من یاد داد‬
‫نقاشی آبرنگـی از چنـد درخـت میکشیـدم‪ .‬طرح‬ ‫با آبرنگ راحتتر باشم و آزادانهتر کار کنم‪.‬‬
‫بسیار دقیقی کشیده بودم و داشتم داخل طرحها را‬
‫رنگ میکردم‪ .‬پدرم آمد باالی سرم و نگاهش کرد‬ ‫اولین منابع الهام کارتان چه بوده؟ اولین تأثیرها را‬
‫و گفـت‪« ،‬انـدی‪ ،‬بایـد خـودت را آزاد کنـی»‪ .‬بعد‬ ‫از کجا گرفتید؟‬
‫قلمویی برداشـت و آن را در رنـگ زد و حرکتـی‬ ‫وقتی جوان بودم زیاد با خودکـار طراحی میکردم‪.‬‬
‫منحنـی و گردشـی به قلمو داد‪ .‬من در آن روز از‬ ‫به کارهای دورِر نگـاه میکردم و به کارهای معلم‬
‫چند دقیقـه تماشای کـارِ پدرم بسیار بیشتـر از هر‬ ‫پدرم‪ ،‬هوارد پایـل‪ ،‬یعنی کسـی کـه بر روی دورِر‬
‫چیز دیگری تا آن زمان آموختم‪.‬‬

‫‪t.me/herfeh_honarmand‬‬ ‫کانال تلگرام «حرفه‪ :‬هنرمند»‬


‫میکنید کمی بیشتـر روی آن کـار کنیـد‪ .‬آبرنگ‬ ‫کارهای آبرنگ قلمخشکتان (درایبراش) جزئیات‬
‫مدیوم بسیـار گولزننده و خطرناکـی است‪ .‬اگر از‬ ‫باورنکردنی دارند‪ .‬چطور به این کیفیت میرسید؟‬
‫ابتدا تصمیم بگیریـد که درایبراش کار کنید نتیجه‬ ‫من تحت تأثیـر آبرنگهای آلبرشت دورر بـودم‪.‬‬
‫بسیـار بـیروح و مُـرده مـیشـود‪ .‬ایـن تکنیـک‬ ‫عاشق کار خرگوشش بودم‪ ،‬و سر گوزن با آن تیری‬
‫خودبهخود اتفاق میافتد‪.‬‬ ‫که از چشمش رد شـده بود‪ .‬بعضـی از آنها‪ ...‬خب‪،‬‬
‫من دورر را بزرگتـرین نقـاش آبرنگ حیوانـات‬
‫بیتردید معروفترین تکه نقاشی شما آن سبزهزارِ‬ ‫میدانم‪ .‬کارهایش باعـث شد متوجـه شوم آبرنگ‬
‫تابلوی جهان کریستینا است‪.‬‬ ‫میتواند امکانات بسیار بیشتری داشته باشد‪.‬‬
‫زمانی که داشتم جهان کریستینا را نقاشی میکردم‬ ‫تابـلوهـای درایبـراش را بـرای اینـکه درایبراش‬
‫ساعتها بر روی علفها مینشستم و کـار میکردم‬ ‫بکشم شـروع نمیکنـم‪ .‬اتفاقـات اینطور نمیافتـد‪.‬‬
‫و به تدریج احساس کـردم که واقعاً آن بیرون در‬ ‫سـاختـاری خیـس در زیـر کـار وجـود دارد‪ .‬بـعد‬
‫آن چمنزارم‪ .‬در بافـت کـار غرق شده بـودم‪ .‬یادم‬ ‫صخـرهای یـا شاخـة درختـی را میبینیـد و سعـی‬

‫‪t.me/herfeh_honarmand‬‬ ‫کانال تلگرام «حرفه‪ :‬هنرمند»‬


‫موقعیت خودتان را در جهان هنر معاصر چطور‬ ‫میآید که به چمنزار رفتم و تکهای خاک یعنی‬
‫ارزیابی میکنید؟‬ ‫تکـهای از زمین را کندم و آن را کنـار سهپایهام‬
‫در فیلمی از ارول فلین به نام شاهین دریا دیالوگ‬ ‫گذاشتم‪ .‬درواقع روی تابلو کار نمیکردم‪ ،‬روی خودِ‬
‫بسیار جالبی وجود دارد‪ .‬او طناب را بریده و یکی از‬ ‫زمین کار میکردم‪.‬‬
‫کاپیتانها که متوجـه شده اشکـالی در کـار است‬
‫میگویـد‪« :‬هوا دارد تغییـر میکنـد‪ .‬بایـد از اینجـا‬ ‫عجیب است که تمپراهای شما‪ ،‬که بسیار هم‬
‫برویم»‪ .‬معلـوم میشود که ایـن جمالت را ویلیـام‬ ‫واقعگرایانه به نظر میرسند‪ ،‬جلوی موضوع یعنی‬
‫فاکنر نوشته است‪.‬‬ ‫در برابر سوژه کشیده نشدهاند بلکه از روی تخیّلند‪.‬‬
‫فکر میکنم اوضاع و جو تغییر کـرده‪ .‬واقعاً اینطور‬ ‫تـمپراهـا را اغـلـب در آتلیـه میکشـم‪ ،‬هـرچنـد‬
‫فکر میکنم‪ .‬تغییرات اندک است‪ ،‬امـا واقعاً دارد‬ ‫شاهبلوطهای برشته را بیرون از آتلیه کشیدم‪ .‬یادم‬
‫اتفاق میافتد‪.‬‬ ‫میآید با کلود رِینس – بازیگـر – حرف میزدم‪ ،‬و‬
‫لینکلـن کریستیـن [بنیانگذار بالـة شهر نیویورک]‬ ‫او به من گـفت که از همسرش میخواهـد هر سه‬
‫چندین بـار برایم نوشتـه‪« :‬به کارت ادامـه بده‪ .‬تو‬ ‫چهار روز یکبـار به تماشای اجراهایش بیاید و به او‬
‫خیلی جلو هستی»‪ .‬من دوست دارم فکر کنم آنقدر‬ ‫بگـوید که بـازیش اغراقشده است یا نـه‪ .‬خودش‬
‫عقب ماندهام که جلو هستم‪.‬‬ ‫میگفت‪« :‬همسرم پای مرا به حقیقت برمیگرداند»‪.‬‬
‫همهمان وقتی کاری را مدتی انجام میدهیم تمایل‬
‫پانوشت‪:‬‬ ‫داریم فرمالیزهاش کنیـم‪ .‬گاهـی احسـاس میکنـم‬
‫*این مصاحبه به بهانه نمایشگاه وایِت با عنوان «خاطره و‬
‫تکنیکـم دست باال را دارد‪ .‬آنگـاه نیاز دارم که به‬
‫جادو» (‪ )memory and magic‬در موزه هنر فیالدلفیا در‬
‫حقیقت بازگردم‪.‬‬
‫جوالی سال ‪ ٦٠٠٢‬انجام شده است‪.‬‬
‫تصویر اول‪:‬‬
‫اندرو وایِت‪ ،‬باد از جانب دریا‪ ،7491 ،‬تمپرا روی تخته‪91 ،‬‬ ‫سادگی کارهایتان اغلب کیفیتی شرقی دارد‪ ،‬مثل‬
‫در ‪ 1٠‬سانتیمتر‬ ‫نقاشی قلموی ژاپنی‪.‬‬
‫تصویر دوم‪:‬‬ ‫من هرگز نقاشی ژاپنی را مطالعه نکردم‪ .‬این کیفیت‬
‫اندرو وایِت‪ ،‬کشاورز مستأجر‪74٢7 ،‬‬
‫بایـد بـه درون کـارم خـزیده باشـد‪ .‬امـا ژاپنـیها‬
‫تصویر سوم‪:‬‬
‫مهمتـرین مشتریهایـم هستنـد‪ .‬به نظـر میرسـد‬
‫اندرو وایِت‪ ،‬جهان کریستینا‪ ،7491 ،‬تمپرا بر تخته‪ 1٦ ،‬در‬
‫‪ 7٦7‬سانتیمتر‬ ‫کیفیت خالص و ابتدایی کارهایم را دوست دارند‪.‬‬

‫‪t.me/herfeh_honarmand‬‬ ‫کانال تلگرام «حرفه‪ :‬هنرمند»‬

You might also like