Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 87

‫ساختمانهای گسسته‬

‫‪Discrete Mathematics‬‬
‫فصل چهــارم‬
‫مجموعه های مرتب‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪1‬‬


‫فصل چهــارم‬
‫مجموعه های مرتب‬

‫‪ .1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬


‫‪ .2‬مشبکه ها‬
‫‪ .3‬جبر بول‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪2‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫• رابطه ‪ R‬در مجموعه ‪ A‬را ترتیب جزئی گوییم هر گاه‪:‬‬


‫– بازتابی‬

‫– ضد متقارن‬

‫– و متعدی باشد‬

‫• مجموعه ‪ A‬را به همراه ترتیب جزئی ‪:R‬‬


‫– مجموعه با ترتیب جزئی گفته و‬

‫– آنرا با )‪ (A, R‬نمایش می دهند‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪3‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪‬مثال – فرض کنید ‪:‬‬


‫• ‪ S‬مجموعه ای دلخواه‬
‫• و )‪( A = P(S‬مجموعه زیر مجموعه های ‪)S‬‬
‫• در اینصورت )‪ ،(A, ‬یک مجموعه با ترتیب جزئی است‪.‬‬

‫;‪A ⊆ A for any set A‬‬


‫;‪ if A ⊆ B and B ⊆ A then A = B‬‬
‫‪and if A ⊆ B and B ⊆ C then A ⊆ C.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪4‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪‬مثال – فرض کنید ‪:‬‬


‫• ‪ Z+‬مجموعه اعداد صحیح و مثبت‬
‫• و ≤ ‪ ،‬رابطه کوچکتریا مساوی در ‪ Z+‬باشد‬
‫• در این صورت )≤ ‪ (Z+,‬یک مجموعه با ترتیب جزئی است‪.‬‬
‫• و همچنین )≥ ‪(Z+,‬‬

‫;‪A ≤ A for any A‬‬


‫;‪ if A ≤ B and B ≤ A then A = B‬‬
‫‪and if A ≤ B and B ≤ C then A ≤ C.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪5‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪‬مثال – فرض کنید ‪:‬‬


‫• ‪ Z+‬مجموعه اعداد صحیح و مثبت‬
‫• و | ‪ ،‬رابطه بخش پذیری باشد‪.‬‬
‫• در این صورت )| ‪ (Z+,‬یک مجموعه با ترتیب جزئی است‪.‬‬

‫;‪A | A for any A‬‬


‫;‪ if A | B and B | A then A = B‬‬
‫‪and if A | B and B | C then A |C.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪6‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪‬مثال – فرض کنید ‪:‬‬


‫• ‪ Z+‬مجموعه اعداد صحیح و مثبت‬
‫• و < رابطه کوچکتر از باشد‪.‬‬
‫• در این صورت )< ‪ (Z+,‬یک مجموعه با ترتیب جزئی نیست‪.‬‬

‫;‪A > A for any A‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪7‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬قضیه‪:‬‬
‫• اگر ‪ R‬یک ترتیب جزئی در ‪ A‬باشد‬
‫• و ‪ R-1‬رابطۀ وارون ‪ R‬باشد‬
‫• می توان نشان داد که ‪ R-1‬نیز یک ترتیب جزئی است‪.‬‬

‫‪ ‬مجموعه با ترتیب جزئی )‪ (A, R-1‬را دوگان )‪(A, R‬‬


‫‪ ‬و ‪ R-1‬را دوگان ‪ R‬می گویند‪.‬‬
‫‪ ‬معروف ترین ترتیب های جزئی‬
‫‪‬روابط ≤ و ≥ در مجموعه اعداد حقیقی هستند‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪8‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫‪ ‬اگر ) ≤ ‪ (A,‬یک مجموعه با ترتیب جزئی باشد‬
‫• عناصر ‪a‬و‪ b‬را قابل مقایسه می گوییم‬
‫• هر گاه ‪ a ≤b‬یا ‪ b ≤a‬باشد‪.‬‬

‫‪ ‬لزومی ندارد که هر دو عضو از عناصر‪ ،‬قابل مقایسه باشند‪.‬‬


‫• بطور مثال در مجموعه با ترتیب جزئی )|‪، (Z+,‬‬
‫• عناصر مثالً ‪2‬و‪ 7‬قابل مقایسه نیستند‬
‫• زیرا نه ‪ 7|2‬و نه ‪2|7‬‬

‫‪ ‬اگر هر زوج از عناصر یک مجموعۀ با ترتیب جزئی‪ ،‬قابل مقایسه باشند‬


‫• آنرا مجموعه کامالً مرتب‬
‫• و ترتیب جزئی را ترتیب کامل گویند و مجموعه ‪ A‬را یک زنجیر می گویند‪.‬‬
‫• )≤ ‪ (Z+,‬یک زنجیر است‪.‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪9‬‬
‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫‪ ‬اگر‬
‫) ≤ ‪ (A,‬و‬ ‫•‬
‫) ≤ ‪(B,‬‬ ‫•‬
‫دو مجموعه با ترتیب جزئی باشند‬ ‫•‬
‫در آنصورت ) ≤ ‪ (AxB,‬نیز‬ ‫•‬
‫یک مجموعه با ترتیب جزئی است‬ ‫•‬
‫که در آن ترتیب جزئی بصورت زیر تعریف شده است‬ ‫•‬
‫)’‪ (a,b) ≤(a’,b‬اگر ’‪ a ≤a‬در ‪ A‬و ’‪ b ≤b‬در ‪ B‬باشد‪.‬‬
‫• دقت کنید که نماد ≤ به عنوان سه ترتیب جزئی متفاوت به کار رفته است‪.‬‬

‫• اما در هر لحظه می توان مشخص نمود که کدام یک مورد نظر است‪.‬‬


‫• ترتیب جزئی ≤ برای حاصل ضرب دکارتی را ترتیب جزئی حاصل ضرب گویند‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪10‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫ترتیب قاموسی‬

‫‪ ‬یک ترتیب جالب دیگر در ‪AxB‬‬


‫• که با ‪ ‬نمایش داده می شود‬
‫• و بصورت زیر تعریف می شود‪:‬‬
‫)‪ (a’,b’)  (a,b‬اگر ’‪ a <a‬یا (’‪ a=a‬و’‪) b ≤b‬‬
‫• این ترتیب را‪ ،‬ترتیب قاموسی می نامند‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪11‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫ترتیب قاموسی‪...‬‬

‫‪ ‬فرض کنید‬
‫‪( A=R‬مجموعه اعداد حقیقی)‬ ‫•‬
‫ترتیب جزئی بکار رفته همان رابطه متعارف ≤ باشد‪.‬‬ ‫•‬
‫در اینصورت ‪ R2=RxR‬یک ترتیب قاموسی را بدست می دهد‪.‬‬ ‫•‬
‫که توسط آن صفحه بوسیله ترتیب قاموسی‪ ،‬کامالً مرتب شده است‪.‬‬ ‫•‬

‫‪p3‬‬
‫‪p1‬‬ ‫‪p2‬‬
‫‪x‬‬

‫‪x = x1‬‬ ‫‪x = x2‬‬

‫‪p2  p3, p1  p2 , p1  p3‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪12‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫ترتیب قاموسی‪...‬‬

‫• ترتیب قاموسی را به سهولت می توان برای حاصل ضرب دکارتی‬


‫• ‪ A1xA2x…xAn‬به صورت زیر گسترش داد‪.‬‬
‫)‪(a1,a2,…,an)  (a’1,a’2,…,a’n‬‬
‫اگر و تنها اگر‪:‬‬
‫‪a1 < a’1‬‬
‫‪a1 = a’1 , a2 < a’2‬‬
‫‪a1 = a’1 , a2 = a’2 , a3 < a’3‬‬
‫‪.‬‬
‫‪.‬‬
‫‪.‬‬

‫‪a1 = a’1 , a2 = a’2 , an-1 = a’n-1 , an < a’n‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪13‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫نمودار هاس‬

‫• قضیه ‪ -‬گراف سودار یک ترتیب جزئی‪ ،‬دارای هیچ دوری به طول بزرگ تر از یک نیست‪.‬‬

‫• فرض کنید‬
‫‪ A‬یک مجموعه متناهی باشد‪،‬‬ ‫•‬
‫می دانیم گراف سودار‪ ،‬برای تمام راس ها دارای حلقه می باشد‪.‬‬ ‫•‬
‫برای سادگی‪ ،‬همه حلقه ها را از گراف سودار حذف خواهیم کرد‪.‬‬ ‫•‬
‫و همه یالهای بوجود آمده توسط‪ ،‬رابطه متعدی را حذف می نماییم‪.‬‬ ‫•‬
‫و قرار داد می کنیم که جهت همه یالها به سمت باال باشد‪.‬‬ ‫•‬
‫‪c‬‬ ‫دوایر رئوس را نیز با نقطه نمایش می دهیم‪.‬‬ ‫•‬
‫‪c‬‬
‫‪c‬‬

‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬

‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬


‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪14‬‬
‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫نمودار هاس‬

‫‪ ‬مثال ‪ -‬فرض کنید‬


‫} ‪A = { 1, 2, 3, 4, 12‬‬ ‫•‬
‫و ترتیب جزئی‪ ،‬رابطه بخش پذیری در ‪ A‬باشد‪.‬‬ ‫•‬
‫به عبارت دیگر ‪ ،‬اگر ‪ ، a, b  A‬آنگاه ‪ a≤b‬اگر و تنها اگر ‪a|b‬‬ ‫•‬
‫نمودار هاس را با ترتیب جزئی رسم کنید‪.‬‬ ‫•‬

‫‪12‬‬ ‫‪12‬‬

‫‪4‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪3‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪15‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫نمودار هاس‬

‫‪ ‬مثال ‪ -‬فرض کنید‬


‫}‪S = { a, b, c‬‬ ‫•‬
‫)‪A = P(S‬‬ ‫•‬
‫نمودار هاس )‪ (A, ‬را رسم کنید‪.‬‬ ‫•‬
‫داریم‪A = { , {a}, {b}, {c}, {a, b}, {a,c}, {b, c}, {a, b, c} } :‬‬ ‫•‬
‫}‪{a,b,c‬‬

‫}‪{b,c‬‬ ‫}‪{a,b‬‬
‫}‪{a,c‬‬

‫}‪{b‬‬
‫}‪{c‬‬ ‫}‪{a‬‬

‫‪‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪16‬‬
‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫نمودار هاس‬

‫‪ ‬نمودار هاس یک مجموعه متناهی با ترتیب کامل همواره بصورت زیر می باشد‪.‬‬

‫‪e‬‬

‫‪d‬‬

‫‪c‬‬

‫‪b‬‬

‫‪a‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪17‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫نمودار هاس‬

‫‪ ‬مثال – مجموعه با ترتیب جزئی زیر مفروض است‪:‬‬


‫• ) | ‪( {2, 3, 5, 30, 60, 120, 180, 360},‬‬
‫• نمودار هاس این مجموعۀ با ترتیب جزئی و دوگان آن را رسم کنید‪.‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪360‬‬

‫‪30‬‬ ‫‪120‬‬ ‫‪180‬‬

‫‪60‬‬ ‫‪60‬‬

‫‪30‬‬
‫‪180‬‬ ‫‪120‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬


‫‪360‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪18‬‬
‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫ترتیب توپولوژیکی‬

‫‪ ‬اگر ‪ A‬یک مجموعه با ترتیب جزئی ≤ باشد‬

‫‪ ‬بعضی مواقع الزم است تا ترتیب کاملی مثل ‪ T‬برای مجموعه ‪ A‬پیدا کنیم‪.‬‬

‫‪ ‬بطوریکه صرفاً گسترشی از ترتیب جزئی داده شده باشد‪.‬‬

‫‪ ‬به عبارت دیگر اگر ‪ a≤b‬آنگاه ‪bT a‬‬

‫‪ ‬به این فرآیند‪ ،‬یافتن ترتیب توپولوژیکی گفته می شود‪.‬‬

‫‪ ‬بطور مثال زمانی که بخواهیم داده های یک مجموعه متناهی با ترتیب جزئی را وارد‬
‫کامپیوتر نماییم‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪19‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫ترتیب توپولوژیکی‬

‫‪ ‬مثال – یک ترتیب توپولوژیکی برای مجموعه با ترتیب جزئی با نمودار هاس زیر ارائه دهید‪.‬‬

‫‪f‬‬ ‫‪f‬‬ ‫‪f‬‬

‫‪e‬‬ ‫‪g‬‬ ‫‪g‬‬ ‫‪f‬‬

‫‪d‬‬ ‫‪e‬‬ ‫‪c‬‬


‫‪e‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪e‬‬ ‫‪g‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪g‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪b‬‬
‫‪c‬‬
‫‪c‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪a‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬
‫‪ ‬مالحظه می شود که برای برای یک مجموعه با ترتیب جزئی‪،‬‬
‫‪ ‬ترتیب های توپولوژیکی متنوعی موجود است‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪20‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫يكريختي )‪(Isomorphism‬‬
‫‪ ‬فرض کنید ‪:‬‬
‫)≤ ‪ (A,‬‬
‫)’≤ ‪ (A’,‬‬
‫‪ ‬دو مجموعه با ترتیب جزئی بوده و‬
‫’‪ f : A  A‬‬
‫‪ ،f ‬یک تناظر یک به یک بین ‪ A‬و ’‪ A‬باشد‪.‬‬
‫‪ ‬تابع ‪ f‬را یک تابع یکریخت از )≤ ‪ (A,‬به )’≤ ‪ (A’,‬خواهیم گفت هرگاه‪:‬‬
‫‪ ‬برای هر ‪ a, b  A‬داشته باشیم‪:‬‬
‫‪ a ≤b‬اگر و تنها اگر )‪f(a) ≤’ f(b‬‬

‫‪ ‬اگر یک تابع یکریختی میان دو مجموعه با ترتیب جزئی باشد‪،‬‬


‫‪ ‬در اینصورت خواهیم گفت که آن دو یکریخت (ایزومورف) هستند‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪21‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫یکریختی‬
‫‪ ‬فرض کنید ‪:‬‬
‫‪ A = Z+ ‬و‬
‫‪ ≤ ‬ترتیب جزئی کوچکتر یا مساوی متعارف در ‪ A‬باشد‪.‬‬
‫‪ A’ ‬مجموعه اعداد صحیح زوج و مثبت و‬
‫‪ ≤’ ‬ترتیب جزئی کوچکتر یا مساوی متعارف در ’‪ A‬باشد‪.‬‬
‫‪ ‬نشان دهید که‬
‫‪ f: A A’ ‬تعریف شده بوسیله ‪f(a)=2a‬‬
‫‪ ‬یک تابع یکریختی از )≤ ‪ (A,‬به )’≤ ‪ (A’,‬است‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪22‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫یکریختی‬
‫‪ ‬جواب‪:‬‬
‫‪ f ‬تابع یک به یک است‪.‬‬
‫‪ ‬زیرا اگر )‪ f(a) = f(b‬آنگاه ‪ 2a = 2b‬و لذا ‪ a = b‬است‪.‬‬
‫‪ f ‬پوشا هم هست‪.‬‬
‫‪ ‬زیرا اگر ‪ c  A‬در اینصورت برای عضوی مانند ‪ a  Z+‬داریم ‪ c=2a‬و بنابراین )‪c= f(a‬‬
‫‪ f ‬همه جا تعریف شده نیز هست‪.‬‬
‫‪ ‬بنابراین یک تناظر یک به یک است‪.‬‬
‫‪ ‬فرض کنید ‪ a,b‬دو عضو از ‪ A‬باشند آنگاه واضح است که‬
‫‪ a ≤b ‬اگر و تنها اگر ‪2a ≤’ 2b‬‬
‫‪ ‬لذا ‪ f‬یک تابع یکریختی است‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪23‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫یکریختی‬
‫‪ ‬اصل تناظر‬
‫‪ ‬فرض کنید ’‪ f : AA‬یک تابع یکریختی از‬
‫‪ ‬مجموعه با ترتیب جزئی )≤ ‪ (A,‬به مجموعه با ترتیب جزئی )’≤ ‪ (A’,‬باشد‪.‬‬
‫‪ B  A ‬و )‪B’ = f(B‬در اینصورت ‪:‬‬

‫‪ ‬اگر عناصر ‪ B‬نسبت به یکدیگر و یا نسبت به دیگر عناصر‪ A‬دارای یک خاصیتی باشند و بتوان این‬
‫خاصیت را بطور کامل توسط ≤ تعریف نمود‪ ،‬در اینصورت عناصر ’‪ B‬نیز باید دارای همان خاصیت‪،‬‬
‫تعریف شده به وسیله ’≤ باشند‪.‬‬

‫‪ ‬از اصل تناظر نتیجه می شود که دو مجموعه با ترتیب جزئی متناهی و یکریخت‪ ،‬نمودارهای هاس‬
‫همسان دارند‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪24‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫یکریختی – اصل تناظر‬

‫}‪{a,b‬‬ ‫‪ ‬مثال‬
‫‪6‬‬
‫‪ ‬فرض کنید ‪:‬‬

‫}‪{a‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪A = { 1, 2, 3, 6} ‬‬


‫}‪{b‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪ ≤ ‬رابطه بخش پذیری باشد‬
‫‪ ‬و } }‪A’ = P( {a, b} ) = {ф, {a}, {b}, {a, b‬‬
‫‪ф‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ ‬و رابطه ’≤ رابطه ‪ ‬باشد‪.‬‬
‫‪ ‬اگر ’‪ f:AA‬را بصورت زیر تعریف نماییم ‪:‬‬
‫‪f(1) = ф‬‬ ‫}‪f(2) = {a‬‬ ‫}‪f(3) = {b‬‬ ‫}‪f(6) = {a, b‬‬
‫‪ f ‬یک تناظر یک به یک است‪.‬‬
‫‪ ‬اگر هر برچسب ‪ a A‬در نمودار هاس را با )‪ f(a‬جایگزین نماییم‪ ،‬شکل دیگر بدست می آید‪.‬‬
‫‪ ‬بنابراین ‪ f‬یک تابع یکریختی است‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪25‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬بعضی از عناصر در یک مجموعهْ با ترتیب جزئی از اهمیت ویژه ای برخوردارند‪.‬‬

‫‪ ‬فرض کنید که )≤ ‪ (A,‬یک مجموعه با ترتیب جزئی باشد‪.‬‬

‫‪ ‬عضو ماگزیمال ‪:‬‬


‫‪ ‬عنصری مانند ‪ ،a A‬را یک عضو ماگزیمال گوییم اگر برای هیچ عضو ‪с  A‬‬
‫رابطه ‪ a ≤ c‬برقرار نباشد‪.‬‬

‫‪ ‬عضو مینیمال ‪:‬‬


‫‪ ‬عضوی مانند ‪ ،a A‬را یک عضو مینیمال گوییم اگر برای هیچ عضو ‪с  A‬‬
‫رابطه ‪ c ≤ a‬برقرار نباشد‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪26‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬اگر )≤ ‪ (A,‬یک مجموعه با ترتیب جزئی باشد‪.‬‬

‫‪ ‬و )≥ ‪ (A,‬دوگان آن باشد‪.‬‬

‫‪ ‬آنگاه ‪ ،a A‬یک عضو ماگزیمال )≤ ‪ (A,‬است‪ ،‬اگر و تنها اگر ‪ a‬یک عضو مینیمال‬
‫)≥ ‪ (A,‬باشد‪.‬‬

‫‪ ‬آنگاه ‪ ،a A‬یک عضو مینیمال )≤ ‪ (A,‬است‪ ،‬اگر و تنها اگر ‪ a‬یک عضو ماگزیمال‬
‫)≥ ‪ (A,‬باشد‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪27‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪ ‬مجموعه با ترتیب جزئی با نمودار هاس زیرمفروض است‪،‬‬

‫‪ ‬عناصر ماگزیمال و مینیمال آن را بدست آورید‪.‬‬


‫‪a1‬‬ ‫‪a2‬‬
‫‪a3‬‬

‫‪b1‬‬ ‫‪b2‬‬

‫‪ ‬عناصر ماگزیمال ‪a1,a2,a3 :‬‬


‫‪ ‬عناصر مینیمال ‪b1,b2,b3 :‬‬
‫‪b3‬‬
‫‪ ‬هیچ خطی بین ‪ b2,b3‬وجود ندارد پس هیچکدام از‬
‫روابط ‪ b2 ≤b3‬و ‪ b3 ≤b2‬برقرار نیست‪.‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪28‬‬
‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪ ‬فرض کنید ‪ A‬مجموعه اعداد حقیقی و مثبت با ترتیب جزئی متعارف ≤ آنگاه‬

‫‪ ‬صفر یک عضو مینیمال و‬

‫‪ ‬عضو ماگزیمال وجود ندارد‪.‬‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪ ‬فرض کنید ‪ A‬مجموعه اعداد صحیح با ترتیب جزئی متعارف ≤ ‪ ،‬آنگاه‬

‫‪ ‬نه عضو مینیمال و‬

‫‪ ‬نه عضو ماگزیمال وجود ندارد‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪29‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬قضیه‬
‫‪ ‬فرض کنید )≤ ‪ (A,‬یک مجموعه با ترتیب جزئی متناهی باشد‪،‬‬

‫‪ ‬در اینصورت ‪ A‬دست کم یک عضو ماگزیمال و یک عضو مینیمال دارد‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪30‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬تعریف ‪ -‬بزرگترین عضو‬


‫‪ ‬عنصر ‪ ،a A‬بزرگترین عضو ‪ A‬خوانده می شود‬

‫‪ ‬هرگاه برای هر ‪ x A‬داشته باشیم ‪:‬‬

‫‪x≤a‬‬

‫‪ ‬تعریف ‪ -‬کوچکترین عضو‬


‫‪ ‬عنصر ‪ ،a A‬کوچکترین عضو ‪ A‬خوانده می شود‬

‫‪ ‬هرگاه برای هر ‪ x A‬داشته باشیم ‪:‬‬

‫‪a≤x‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪31‬‬
‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪ ‬فرض کنید}‪ S={a, b, c‬و )‪A=P(S‬‬
‫‪ (A, ) ‬مجموعه با ترتیب جزئی می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬تهی کوچکترین عضو و‬
‫‪ S ‬بزرگترین عضو می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬قضیه‬
‫‪ ‬یک مجموعه با ترتیب جزئی‪ ،‬حداکثر دارای‬
‫‪ ‬یک بزرگترین عضو و‬
‫‪ ‬یک کوچکترین عضو می باشد‪.‬‬
‫‪ ‬بزرگترین عضو را در صورت وجود با ‪( I‬با نام عضو واحد) و‬
‫‪ ‬کوچکترین عضو را با ‪( O‬با نام عضو صفر) نمایش میدهند‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪32‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬تعریف ‪ -‬کرانه باالیی )‪(Upper Bound‬‬

‫‪ ‬مجموعه با ترتیب جزئی ‪ A‬و زیر مجموعۀ ‪ B‬از آن مفروض است‬

‫‪ ‬یک عضو ‪ ،a A‬کرانه باالیی ‪ B‬خوانده می شود‬

‫‪ ‬هرگاه برای هر ‪ b B‬داشته باشیم ‪:‬‬

‫‪b≤a ‬‬

‫‪ ‬تعریف ‪ -‬کرانه پایینی )‪(Lower Bound‬‬

‫‪ ‬مجموعه با ترتیب جزئی ‪ A‬و زیر مجموعۀ ‪ B‬از آن مفروض است‬

‫‪ ‬یک عضو ‪ ،a A‬کرانه پایینی ‪ B‬خوانده می شود‬

‫‪ ‬هرگاه برای هر ‪ b B‬داشته باشیم ‪:‬‬

‫‪a≤b ‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪33‬‬
‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬مثال ‪ -‬مجموعه با ترتیب جزئی }‪ {a, b, c, d, e, f, g, h‬با نمودار هاس زیرمفروض است‪،‬‬

‫‪ ‬همه کرانهای باالیی و پایینی را برای زیر مجموعه های زیر پیدا کنید‪.‬‬
‫‪h‬‬
‫‪B1 = { a, b} ‬‬
‫‪f‬‬ ‫‪g‬‬ ‫‪B2 = {c, d, e} ‬‬

‫‪d‬‬ ‫‪e‬‬ ‫‪ B1 ‬دارای هیچ کرانه پایینی نیست‪ .‬چون ‪a ≤ b‬‬


‫‪c‬‬ ‫برقرار نیست‬
‫‪ ‬کرانه های باالیی آن ‪c, d, e, f, g, h‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬

‫‪ ‬کرانه های باالیی ‪f, g, h : B2‬‬


‫‪ ‬کرانه های پایینی آن ‪a, b, c :‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪34‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬یک زیر مجموعۀ ‪ B‬از یک مجموعه با ترتیب جزئی‪ ،‬ممکن است‬

‫‪ ‬کرانه باالیی یا پایینی (در ‪ )A‬داشته باشد و یا نباشد‪.‬‬

‫‪ ‬از طرف دیگر یک کرانه باالیی یا پایینی برای ‪ B‬ممکن است‬

‫‪ ‬عضو خود ‪ B‬باشد و یا نباشد‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪35‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬تعریف ‪ -‬کوچکترین کرانه باالیی )‪(LUB - Least Upper Bound‬‬


‫‪ ‬مجموعه با ترتیب جزئی ‪ A‬و زیر مجموعۀ ‪ B‬از آن مفروض است‬
‫‪ ‬عضو ‪ ،a A‬کوچکترین کرانه باالیی ‪ B‬خوانده می شود‪،‬هرگاه‬
‫‪ ‬اوال ‪ a‬یک کران باالیی برای ‪ B‬باشد و‬
‫‪ ‬ثانیاً اگر ’‪ a‬نیز یک کرانه باالیی دیگر برای ‪ B‬باشد ‪ ،‬آنگاه‬
‫‪a ≤ a’ ‬‬

‫‪ ‬تعریف ‪-‬بزرگترین کرانه پایینی )‪(GLB - Greatest Lower Bound‬‬


‫‪ ‬مجموعه با ترتیب جزئی ‪ A‬و زیر مجموعۀ ‪ B‬از آن مفروض است‬
‫‪ ‬عضو ‪ ،a A‬بزرگترین کرانه پایینی ‪ B‬خوانده می شود‪،‬هرگاه‬
‫‪ ‬اوال ‪ a‬یک کران پایینی برای ‪ B‬باشد و‬
‫‪ ‬ثانیاً اگر ’‪ a‬نیز یک کرانه پایینی دیگر برای ‪ B‬باشد ‪ ،‬آنگاه‬
‫‪a’ ≤ a ‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪36‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬مثال ‪ -‬مجموعه با ترتیب جزئی }‪ {a, b, c, d, e, f, g, h‬با نمودار هاس زیرمفروض است‪،‬‬

‫‪ ‬کوچکترین کرانهْ باالیی و بزرگترین کرانه پایینی را برای زیر مجموعه های زیر پیدا کنید‪.‬‬
‫‪h‬‬
‫‪B1 = { a, b} ‬‬
‫‪f‬‬ ‫‪g‬‬ ‫‪B2 = {c, d, e} ‬‬

‫‪d‬‬ ‫‪e‬‬ ‫‪ ‬چون ‪ B1‬دارای هیچ کرانه پایینی نیست‪ .‬لذا دارای‬
‫بزرگترین کرانه پایین نیز نخواهد بود‪.‬‬
‫‪c‬‬
‫کرانه های باالیی آن ‪c, d, e, f, g, h‬‬ ‫‪‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬ ‫آنگاه ‪LUB = c‬‬ ‫‪‬‬
‫کرانه های باالیی ‪ ، f, g, h : B2‬چون ‪ f, g‬قابل مقایسه‬ ‫‪‬‬
‫نیستند‪ ،‬پس دارای ‪ LUB‬نیست‪.‬‬
‫کرانه های پایینی آن ‪ a, b, c :‬پس ‪GLB=c‬‬ ‫‪‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪37‬‬


‫‪-1‬مجموعه های با ترتیب جزئی‬
‫عناصر خارجی مجموعه های با ترتیب جزئی‬

‫‪ ‬يك زير مجموعه ‪ ،B‬حداكثر دارای يك ‪ GLB‬و يك ‪ LUB‬مي باشد‪.‬‬

‫‪ ‬تکنیکی جهت مشخص نمودن ‪ LUB‬و ‪ GLB‬از روی نمودار هاس‬


‫‪ LUB ‬نخستین راس قابل دسترس از طریق مسیرهای رو به باالست‪.‬‬
‫‪ GLB ‬نخستین راس قابل دسترس از طریق مسیرهای رو به پایین است‪.‬‬

‫‪11‬‬ ‫‪ ‬برای نمودار هاس زیر‪:‬‬


‫‪10‬‬ ‫‪ LUB,GLB ‬را برای }‪ B={6, 7, 10‬بدست آورید‪.‬‬
‫‪9‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬
‫‪ ‬با پیمایش راسهای ‪6‬و‪7‬و‪ 10‬رو به باال‪ ،‬نخستین راس قابل‬
‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫دسترس ‪ 10‬می باشد‪ ،‬پس ‪LUB=10‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪ ‬با پیمایش راسهای ‪6‬و‪7‬و‪ 10‬رو به پایین‪ ،‬نخستین راس قابل‬
‫دسترس ‪ 4‬می باشد‪ ،‬پس ‪GLB=4‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪38‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫‪ ‬تعریف ‪ -‬مشبکه‬
‫‪ ‬یک مشبکه‪ ،‬مجموعه ای با ترتیب جزئی مانند )≤ ‪ (L,‬است که در آن‬

‫‪ ‬هر زیر مجموعۀ شامل دو عنصر مانند }‪ {a, b‬دارای‬

‫‪ ‬یک ‪ LUB‬و یک ‪ GLB‬باشد‪.‬‬

‫‪ LUB{a, b} ‬را با ‪ a v b‬نمایش داده و وست ‪ a, b‬خواهیم خواند‪.‬‬

‫‪ GLB{a, b} ‬را با ‪ a Λ b‬نمایش داده و رسند ‪ a, b‬خواهیم گفت‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪39‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪ ‬فرض کنید که ‪ S‬یک مجموعه و )‪L=P(S‬‬

‫‪ ‬دیدیم که ‪ ‬یک ترتیب جزئی است‪.‬‬

‫‪ ‬اگر ‪ A, B‬دو عضو ‪ L‬باشند ( زیر مجموعه هایی از ‪ )S‬در اینصورت‬

‫‪ ‬وست ‪ A, B‬برابر اجتماع آنها یعنی ‪A  B‬‬

‫‪ ‬و رسند آنها برابر اشتراك آنها یعنی ‪ A  B‬است‪.‬‬


‫‪ ‬بنابراین ‪ L‬یک مشبکه است‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪40‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪ ‬مجموعه باترتیب جزئی )|‪ (Z+,‬یک مشبکه است‪.‬‬

‫‪ ‬که در آن رسند ‪ a, b‬برابر با بزرگترین مقسوم علیه مشترك آنها است‪a Λ b = GCD(a, b) :‬‬

‫‪ ‬و وست ‪ a, b‬برابر با کوچکترین مضرب مشترك آنها است‪a V b = LCM(a, b) :‬‬

‫‪ GCD – Greatest Common Divisor‬‬


‫‪ LCM – Least Common Multiple‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪41‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪ ‬فرض کنید که ‪ n‬یک عدد صحیح و مثبت و‬

‫‪ Dn ‬برابر با مجموعه تمامی مقسوم علیه های ‪ n‬باشد‪.‬‬

‫‪ Dn ‬یک مشبکه تحت رابطه بخش پذیری می باشد‪.‬‬

‫‪ ‬نمودار هاس برای ‪ n=20 , n=30‬در زیر رسم شده است‪.‬‬


‫‪30‬‬
‫‪20‬‬ ‫‪D20 = { 1, 2, 4, 5, 10, 20 } ‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪10‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪D30 = { 1, 2, 3, 5, 6, 10, 15, 30 } ‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪10‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪5‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪42‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫‪ ‬کدام یک از نمودارهای هاس زیر‪ ،‬معرف یک مشبکه هستند‪:‬‬


‫‪d‬‬
‫‪f‬‬ ‫‪g‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪e‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪e‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪c‬‬

‫‪d‬‬
‫‪c‬‬ ‫‪b‬‬
‫‪a‬‬
‫‪a‬‬ ‫(ب)‬
‫(د)‬ ‫‪b‬‬ ‫‪a‬‬
‫‪c‬‬ ‫(الف)‬
‫‪e‬‬ ‫‪f‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪e‬‬
‫(ج)‬ ‫‪d‬‬ ‫‪e‬‬
‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪ f v g‬وجود ندارد‬ ‫‪b‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪b‬‬
‫‪c‬‬
‫‪f‬‬ ‫‪g‬‬
‫‪( a‬و) ‪ b v c‬وجود ندارد‬ ‫‪a‬‬
‫(ز)‬ ‫‪a‬‬ ‫(ه)‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪43‬‬
‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫‪ ‬مشبکه و دوگان آن‬


‫‪ ‬فرض کنید )≤ ‪ (L,‬یک مجموعه ای با ترتیب جزئی و‬

‫‪ (L, ≥ ) ‬دوگان آن باشد‪.‬‬

‫‪ ‬در اینصورت اگر )≤ ‪ (L,‬مشبکه باشد‪ ،‬آنگاه‬

‫‪ ‬دوگان آن یعنی ) ≥ ‪ (L,‬نیز یک مشبکه خواهد بود‪.‬‬

‫‪ ‬قضیه‬
‫‪ ‬اگر )≤ ‪ (L1,‬و )≤ ‪ (L2,‬دو مشبکه باشند‪ ،‬در اینصورت‬

‫‪ (L, ≤) ‬نیز یک مشبکه است‪.‬‬

‫‪ ‬که در آن ‪L= L1 x L2‬‬

‫‪ ‬و ترتیب جزئی ≤ در ‪ L‬همان ترتیب جزئی حاصل ضرب است‪.‬‬


‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪44‬‬
‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪ L1, L2 ‬دو مشبکه بصورت زیر هستند‪.‬‬

‫‪ L= L1 x L2 ‬یک مشبکه بصورت زیر خواهد شد‪:‬‬

‫‪I2‬‬
‫‪I1‬‬ ‫)‪(I1, I2‬‬

‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬ ‫)‪(O1, I2‬‬


‫)‪(I1, a‬‬ ‫)‪(I1, b‬‬

‫‪O2‬‬
‫‪O1‬‬
‫)‪(O1, a‬‬ ‫)‪(O1, b‬‬
‫‪L1‬‬ ‫‪L2‬‬ ‫)‪(I1, O2‬‬

‫)‪(O1, O2‬‬
‫‪L‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪45‬‬
‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫‪ ‬زیر مشبکه‬
‫‪ ‬فرض کنید )≤ ‪ (L,‬یک مشبکه باشد‬

‫‪ ‬زیر مجموعه ناتهی ‪ S‬از ‪ L‬را زیر مشبکه برای ‪ L‬گوئیم‪ ،‬هرگاه‬

‫‪ ‬به ازای هر ‪ a, b S‬عناصر ‪ a V b‬و ‪( a Λ b‬که در ‪ L‬تعیین می شوند)‬

‫‪ ‬در مجموعه ‪ S‬نیز قرار داشته باشند‪.‬‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪ ‬مشبکه )| ‪ (Dn,‬زیر مشبکه )| ‪ (Z+,‬است‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪46‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪I‬‬
‫‪ ‬مشبکه ‪ L‬در شکل زیر مفروض است‪،‬‬
‫‪e‬‬
‫‪c‬‬
‫‪f‬‬ ‫‪ ‬کدام یک از شکل های زیر‪ ،‬یک زیر مشبکه از ‪ L‬هستند‪.‬‬

‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬
‫‪I‬‬ ‫‪I‬‬
‫)‪(L‬‬ ‫‪O‬‬
‫‪e‬‬ ‫‪f‬‬ ‫‪e‬‬ ‫‪f‬‬
‫‪c‬‬

‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬


‫‪a‬‬ ‫)‪(Sb‬‬
‫‪b‬‬ ‫‪O‬‬
‫)‪(Sc‬‬
‫)‪(Sd‬‬ ‫‪O‬‬
‫‪a v b Sc‬‬ ‫‪a Λ b Sb‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪47‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫‪ ‬مشبکه های یک ریخت‬


‫‪ ‬فرض کنید ‪ f : L1  L2‬یک تابع یکریختی‬

‫‪ ‬از )≤ ‪ (L1,‬به )≤ ‪ (L2,‬باشد‪.‬‬

‫‪ ‬در اینصورت ‪ L1‬مشبکه است‪ ،‬اگر و تنها اگر ‪ L2‬یک مشبکه باشد‪.‬‬

‫‪ ‬در حقیقت اگر ‪ a, b L1‬آنگاه‬

‫‪ f(a V b) = f(a) V f(b) ‬و‬

‫‪f(a Λ b) = f(a) Λ f(b) ‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪48‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫خواص مشبکه ها (‪)1‬‬

‫‪ a ≤ a v b ‬و ‪ a v b( b ≤ a v b‬کوچکترین کرانه باالیی برای ‪ a, b‬است)‬

‫‪ ‬اگر ‪ a ≤ c‬و ‪ b ≤ c‬آنگاه ‪a v b ≤ с‬‬

‫‪ a Λ b ≤ a ‬و ‪ a Λ b( a Λ b ≤ b‬بزرگترین کرانه پایینی برای ‪ a, b‬است)‬

‫‪ ‬اگر ‪ c ≤ a‬و ‪ c ≤ b‬آنگاه ‪c ≤ a Λ b‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪49‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬

‫خواص مشبکه ها (‪ – )2‬اگر ‪ L‬یک مشبکه باشد‪ ،‬آنگاه برای هر ‪ a, b, c‬داریم‪:‬‬

‫‪ a v b = b ‬اگر و تنها اگر ‪a ≤ b‬‬

‫‪ a Λ b = a ‬اگر و تنها اگر ‪a ≤ b‬‬

‫‪ a Λ b = a ‬اگر و تنها اگر ‪a v b = b‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪50‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬
‫خواص مشبکه ها (‪ - )3‬اگر ‪ L‬یک مشبکه باشد‪ ،‬آنگاه برای هر ‪ a, b, c‬داریم‪:‬‬

‫خاصیت شرکت پذیری‬ ‫خاصیت خود توانی‬


‫‪a v (b v c) = (a v b) v c ‬‬ ‫‪ava=a ‬‬
‫‪aΛa=a ‬‬
‫‪a Λ ( b Λ c ) = (a Λ b) Λ c ‬‬
‫خاصیت جابجایی‬
‫خاصیت جذبی‬ ‫‪avb=bva ‬‬
‫‪a v (a Λ b) = a ‬‬ ‫‪aΛb=bΛa ‬‬

‫‪aΛ(avb)=a ‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪51‬‬


‫مشبکه ها‬-2

)4( ‫خواص مشبکه ها‬


:‫ آنگاه‬a ≤ b ‫ اگر‬

avc≤bvc 
aΛc≤bΛc 

a v b ≤ c ‫ اگر و تنها اگر‬b ≤ c ‫ و‬a ≤ c 

c ≤ a Λ b ‫ اگر و تنها اگر‬c ≤ b ‫ و‬c ≤ a 

:‫ آنگاه‬c ≤ d ‫ و‬a ≤ b ‫ اگر‬

avc≤bvd 

aΛc≤bΛd 

H.R Imanikia 52
‫‪-2‬مشبکه ها‬
‫مشبکه های ویژه‬

‫‪ ‬تعریف – مشبکه محدود‬

‫‪ ‬مشبکه ‪ L‬را محدود گوییم‪ ،‬هر گاه‬

‫‪ ‬دارای بزرگترین عضو ‪ I‬و کوچکترین عضو ‪ O‬باشد‪.‬‬

‫‪ ‬مثال – مشبکۀ )| ‪ (Z+,‬یک مشبکه محدود نیست‪.‬‬

‫‪ ‬زیرا اگرچه کوچکترین عضو آن برابر یک است‪،‬‬

‫‪ ‬ولی دارای بزرگترین عضو نیست‪.‬‬


‫‪ ‬مثال – اگر ‪ S‬یک مجموعه متناهی باشد در اینصورت‬

‫‪ ‬مشبکۀ )⊆ ‪ (P(S),‬یک مشبکه محدود است‪.‬‬

‫‪ ‬وکوچکترین عضو آن تهی و‬


‫‪ ‬بزرگترین عضو آن خود ‪ S‬می باشد‪.‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪53‬‬
‫‪-2‬مشبکه ها‬
‫مشبکه های ویژه‬

‫‪ ‬اگر ‪ L‬یک مشبکه محدود باشد‪ ،‬آنگاه برای هر ‪ a L‬داریم‪:‬‬

‫‪O≤a≤I ‬‬

‫‪aΛO=O ‬‬

‫‪avO=a ‬‬

‫‪aΛI=a ‬‬
‫‪avI=I ‬‬

‫‪ ‬تعریف – مشبکه را پخش پذیر گوییم‪ ،‬هر گاه به ازای هر ‪ a, b, c‬از ‪ L‬روابط زیر برقرار باشد‪:‬‬
‫‪a Λ (b v c) = (a Λ b) v (a Λ c) ‬‬
‫‪a v (b Λ c) = (a v b) Λ (a v c) ‬‬
‫‪ ‬اگر ‪ L‬پخش پذیر نباشد‪ ،‬آنرا پخش ناپذیر می نامیم‪.‬‬

‫‪ ‬تحقیق خاصیت پخش پذیری یک مشبکه‪ ،‬کار ساده ای نیست‪.‬‬


‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪54‬‬
‫‪-2‬مشبکه ها‬
‫مشبکه های ویژه‬

‫تعریف – مشبکه را پخش پذیر گوییم‪ ،‬هر گاه به ازای هر ‪ a, b, c‬از ‪ L‬روابط زیر برقرار باشد‪:‬‬

‫)‪ a Λ (b V c) = (a Λ b) V (a Λ c‬‬

‫)‪ a V (b Λ c) = (a V b) Λ (a V c‬‬

‫‪ ‬اگر ‪ L‬پخش پذیر نباشد‪ ،‬آنرا پخش ناپذیر می نامیم‪.‬‬

‫‪ ‬تحقیق خاصیت پخش پذیری یک مشبکه‪ ،‬کار ساده ای نیست‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪55‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬
‫مشبکه های ویژه‬

‫مشبکه ‪ L‬پخش ناپذیر است‪،‬‬

‫‪ ‬اگر و تنها اگر شامل زیر مشبکه ای یکریخت با یکی از مشبکه های زیر باشد‪.‬‬

‫‪I‬‬ ‫‪I‬‬

‫‪c‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬


‫‪b‬‬ ‫‪c‬‬
‫‪b‬‬

‫‪O‬‬ ‫‪O‬‬
‫(الف)‬ ‫(ب)‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪56‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬
‫مشبکه های ویژه‬

‫‪ ‬نشان دهید که مشبکه (الف) زیر پخش ناپذیر است‪.‬‬


‫‪ ‬این مشبکه‪ ،‬دارای یک زیر مشبکه بصورت شکل (ب) است‪ ،‬بنابراین پخش ناپذیر است‪.‬‬

‫‪I‬‬

‫‪I‬‬

‫‪c‬‬
‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪e‬‬
‫‪e‬‬

‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬
‫‪b‬‬
‫‪O‬‬
‫(ب)‬ ‫‪O‬‬
‫(الف)‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪57‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬
‫مشبکه های ویژه‬

‫‪ ‬تعریف متمم ‪ -‬فرض کنید که ‪ L‬یک مشبکه محدود‪،‬‬

‫‪ ‬دارای بزرگترین عضو ‪ I‬و‬

‫‪ ‬کوچکترین عضو ‪ O‬باشد‪.‬‬

‫‪ ‬اگر ‪ aL‬باشد‪،‬‬

‫‪ a‘  L ‬را متمم ‪ a‬گوییم هر گاه ‪:‬‬

‫‪aa’ = O ‬‬

‫‪a v a’ = I ‬‬

‫‪ ‬از این تعریف معلوم است که ‪:‬‬

‫‪I’ = O, O’ = I ‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪58‬‬
‫‪-2‬مشبکه ها‬
‫مشبکه های ویژه‬

‫‪ ‬مثال ‪ -‬هر عضو مشبکۀ )‪ (P(S), ‬دارای یک متمم است‪.‬‬

‫‪ ‬زیرا اگر )‪ ،AP(S‬آنگاه متمم آن‪ ،‬یعنی ‪ A‬دارای این خاصیت است‪.‬‬

‫‪AA=S‬‬

‫‪A A=‬‬

‫‪ ‬در مشبکه های زیر هر عضو دارای متمم است‪.‬‬


‫‪I‬‬ ‫‪I‬‬
‫‪ ‬عنصری مانند ‪ c‬دارای دو متمم(‪ )a, b‬است‪.‬‬
‫‪c‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪b c‬‬
‫‪b‬‬
‫‪(O‬ب)‬ ‫‪O‬‬
‫(الف)‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪59‬‬


‫‪-2‬مشبکه ها‬
‫مشبکه های ویژه‬

‫‪ ‬در مشبکه های زیر داریم‪:‬‬


‫‪ ‬هر عضو در ‪ D30‬دارای متمم منحصر بفردی است‪.‬‬

‫‪ ‬اما در ‪ D20‬عناصری مانند ‪ 2, 10‬دارای متمم نیستند‪.‬‬


‫‪ ‬عضوی نیست که وست آن با ‪ 2‬برابر بزرگترین عضو(‪ )20‬بشود‪.‬‬
‫‪30‬‬

‫‪20‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪10‬‬
‫‪15‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪10‬‬

‫‪2‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪5‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫مشبکه ‪D30‬‬ ‫مشبکه ‪D20‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪60‬‬
‫‪-2‬مشبکه ها‬
‫مشبکه های ویژه ‪ -‬متمم‬

‫‪ ‬یک عضو مانند ‪ a‬در یک مشبکه ممکن است ‪:‬‬


‫‪ ‬دارای یک متمم (منحصر بفرد) باشد‪.‬‬

‫‪ ‬دارای متمم نباشد‬

‫‪ ‬دارای بیش از یک متمم باشد‬

‫‪ ‬اما در یک مشبکه محدود و پخش پذیر‬

‫‪ ‬اگر یک متمم برای عضوی باشد‪ ،‬آنگاه‬

‫‪ ‬این متمم منحصر بفرد است‪.‬‬

‫‪ ‬مشبکۀ )≤ ‪ (L,‬را متمم دار گوییم‪ ،‬هر گاه محدود بوده و هر عضو آن متمم داشته باشد‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪61‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫نوع خاصی از مشبکه ها‬

‫‪ ‬فرض کنید‬

‫‪ S ‬یک مجموعه دلخواه و )‪L=P(S‬‬

‫‪ ‬آنگاه )‪ (L, ‬یک مشبکه است‪.‬‬

‫‪ ‬این مشبکه دارای ویژگیهای متنوعی است که‬

‫‪ ‬مشبک های معمولی فاقد آن هستند‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪62‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫نوع خاصی از مشبکه ها‬

‫‪ ‬مثال‬
‫‪ ‬اگر }‪ S = {a, b, c‬و }‪ T = {2, 3, 5‬باشد‬

‫‪ ‬آنگاه مشبکه های )‪ (S, ‬و )‪ (T, ‬یکریخت هستند‪.‬‬

‫‪ ‬در حقیقت‪ ،‬یک تابع یکریختی بصورت زیر از ‪ S‬به ‪ T‬وجود دارد‪.‬‬
‫}‪f({a}) = {2‬‬ ‫}‪f({b}) = {3‬‬ ‫}‪f({c}) = {5‬‬

‫}‪f({a, b}) = {2, 3‬‬ ‫}‪f({b, c}) = {3, 5‬‬ ‫}‪f({a, c}) = {2, 5‬‬

‫}‪f({a, b, c} = {2, 3, 5‬‬ ‫}‪f() = {‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪63‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫نوع خاصی از مشبکه ها‬

‫‪ ‬میتوان به این نتیجه رسید که برای هر … ‪ n=0, 1, 2,‬فقط یک نوع مشبکه بصورت )‪ (S, ‬است که‬

‫‪ ‬مستقل از عناصر ‪ S‬بوده و فقط به مقدار ‪ n‬بستگی دارد‪ .‬تعداد عناصر این مشبکه برابر ‪ 2n‬است‪.‬‬

‫‪ ‬تمامی این زیر مجموعه ها را با رشته هایی از ‪ 0‬و ‪ 1‬نمایش میدهیم‪.‬‬

‫‪111‬‬
‫}‪{2, 3, 5‬‬
‫}‪{a, b, c‬‬
‫‪110‬‬ ‫‪011‬‬
‫‪101‬‬ ‫}‪{2, 3‬‬
‫}‪{2, 5} {3, 5‬‬
‫}‪{a, b‬‬ ‫}‪{a, c} {b, c‬‬

‫‪100‬‬ ‫}‪{2‬‬
‫‪001‬‬ ‫}‪{a‬‬
‫‪010‬‬ ‫}‪{3‬‬ ‫}‪{5‬‬ ‫}‪{c‬‬
‫}‪{b‬‬

‫‪000‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬


‫‪B3‬‬ ‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪64‬‬
‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫نوع خاصی از مشبکه ها‬

‫‪ ‬تعریف – جبر بول‬

‫‪ ‬یک شبکه متناهی را جبر بول گوییم‪،‬‬


‫‪ ‬هرگاه به ازای یک عدد صحیح و مثبت ‪n‬‬

‫‪ ‬یکریخت با ‪ Bn‬باشد‪.‬‬

‫‪ ‬بنابراین ‪ D6, D30‬نیز جبر بول هستند‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪65‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫نوع خاصی از مشبکه ها‬

‫‪ ‬قضیه – قاعده جایگزینی برای جبر بول‬


‫‪ ‬فرض )≤ ‪ (T,‬یک جبر بول باشد‪.‬‬
‫‪ x, y, z ‬سه عضو دلخواه در آن‬
‫‪ I, O ‬بزرگترین و کوچکترین عضو آن‬
‫‪ A, B, C ‬سه زیر مجموعه دلخواه از مجموعۀ ‪S‬‬
‫‪ ‬در اینصورت هر ویژگی برای عناصر دلخواه از )‪(P(S), ‬‬
‫‪ ‬را می توان با جایگزین کردن ‪ v‬به جای ‪ ‬و ‪ ‬به جای ‪ ‬و ≤ به جای ‪‬‬
‫‪ ‬عینا به همان ویژگی برای عناصر دلخواه از )≤ ‪ (L,‬منتقل نمود‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪66‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫خواص ‪ 14‬گانه مشبکه )‪ (P(S), ‬و جبر بول‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪67‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫خواص ‪ 14‬گانه مشبکه )‪ (P(S), ‬و جبر بول‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪68‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫خواص ‪ 14‬گانه مشبکه )‪ (P(S), ‬و جبر بول‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪69‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫خواص ‪ 14‬گانه مشبکه )‪ (P(S), ‬و جبر بول‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪70‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬

‫‪ ‬برای اثبات اینکه مشبکه ای جبر بول نیست‬

‫‪ ‬کافی است‪ ،‬نشان دهیم که یکی از این خواص چهارده گانه را ندارد‪.‬‬
‫‪ ‬مثال – نشان دهید که مشبکه زیر‪ ،‬یک جبر بول نیست‪.‬‬
‫‪ ‬عناصر ‪ b, c‬هر دو متمم ‪ f‬هستند‪،‬‬
‫‪I‬‬
‫‪ ‬اما بنا به خاصیت ‪ ،11‬در جبر بول‪،‬‬
‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬ ‫‪f‬‬ ‫‪ ‬هر عنصر باید دارای متمم منحصر بفردی باشد‬
‫‪b‬‬
‫‪ ‬پس مشبکه مزبور یک جبر بول نیست‪.‬‬
‫‪a‬‬
‫‪e‬‬

‫‪O‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪71‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬

‫‪ ‬برای اثبات اینکه مشبکه ای جبر بول می باشد‬

‫‪ ‬می توان نمودار هاس آنرا بررسی نمود‪ ،‬و یا اینکه‬


‫‪ ‬یک تابع یکریختی بین آن و ‪ Bn‬و یا )‪ (P(S), ‬ایجاد کرد‪.‬‬

‫‪ ‬جبر بول ‪ B1‬را با ‪ B‬نمایش خواهیم داد‪.‬‬

‫‪ B ‬تنها شامل دو عضو ‪ 0, 1‬است‪.‬‬

‫‪ Bn ‬را می توان بصورت جمالتی از ‪ B‬نوشت‪.‬‬


‫‪ ‬برای هر عدد صحیح ‪ Bn ،n>=1‬مساوی ‪ n‬بار حاصل ضرب ‪ B‬در خودش خواهد بود‪.‬‬

‫‪ ‬که در آن ترتیب جزئی در ‪ ،BxBx…xB‬همان ترتیب جزئی حاصل ضرب است‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪72‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫توابع بولی‬

‫‪ ‬تابع بولی‬
‫‪ ‬تابع ‪ f : BnB‬را که دامنۀ آن ‪ Bn‬و برد آن مجموعه }‪ B = {0, 1‬است‪.‬‬
‫‪ ‬یک تابع بولی را می توان بصورت یک تابع ‪ n‬متغیره )‪ f(x1,x2,…,xn‬از ‪ Bn‬به ‪ B‬در نظر‬
‫گرفت‪.‬‬
‫‪ ‬اگر برای تمام ‪n‬تایی های ‪ x=(x1, x2, …, xn)Bn‬مقادیر ‪ f‬را در جدولی فهرست‬
‫نماییم‪ ،‬جدول درستی را بدست خواهیم آورد‪.‬‬

‫‪x1‬‬ ‫‪X2‬‬ ‫‪x3‬‬ ‫)‪f(x1, x2, x3‬‬


‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪x1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪x2‬‬
‫‪f‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬
‫)‪f(x1,x2,…,xn‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪xn‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪73‬‬
‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫چند جمله ای ها ( عبارات) بولی‬

‫‪ ‬اهمیت توابع‬

‫‪ ‬تعیین خروجیهای الزم برای یک مدار‬

‫‪ ‬به ازای مقادیر مختلف ورودی‬


‫‪ ‬هر ‪ xi‬می تواند نمایش یک ورودی باشد (با قابلیت حمل دو ولتاژ)‬

‫‪ ‬تعیین توابعی مانند ‪ ،f:BnB‬تنها ملزومات یک مدار را فهرست می کند‪.‬‬

‫‪ ‬و اطالعاتی در مورد نحوه طراحی نمی دهد‪.‬‬

‫‪ ‬یکی از روشهای با اهمیت برای تولید توابع بولی‪ ،‬استفاده از چند جمله ای های بولی‬
‫میباشد‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪74‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫چند جمله ای ها ( عبارات) بولی‬

‫‪ ‬عبارت بولی‪ -‬فرض کنید }‪ {x1, x2,…, xn‬مجموعه ای از ‪ n‬متغیر بولی باشد‬

‫‪ ‬یک چند جمله ای بولی )‪ P(x1, x2,…, xn‬روی ‪ n‬متغیر بولی بصورت بازگشت ی زیر تعریف می شود‪:‬‬
‫‪x1, x2,…, xn .1‬چند جمله ای های بولی هستند‪.‬‬

‫‪ .2‬نمادهای ‪ 0, 1‬چند جمله ای های بولی هستند‬

‫‪ .3‬اگر )‪ P(x1, x2,…, xn‬و )‪ Q(x1, x2,…, xn‬دو چند جمله ای بولی باشند‪،‬‬

‫‪ .1‬در اینصورت عبارات)‪ P(x1, x2,…, xn) V Q(x1, x2,…, xn‬و‬

‫‪ P(x1, x2,…, xn)  Q(x1, x2,…, xn) .2‬نیز چند جمله ای های بولی هستند‪.‬‬

‫‪ .4‬اگر )‪ P(x1, x2,…, xn‬یک چند جمله ای بولی باشد‪ ،‬آنگاه ’)‪ P(x1, x2,…, xn‬نیز چند جمله ای بولی خواهد‬
‫بود‪.‬‬
‫‪ .5‬هیچ چند جمله ای بولی دیگری روی متغیرهای بولی ‪ ،x1, x2,…, xn‬غیر از چند جمله ای های حاصل از اعمال‬
‫قواعد چهارگانه فوق وجود ندارد‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪75‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫چند جمله ای ها ( عبارات) بولی‬

‫‪ ‬مثال – عبارات زیر‪ ،‬عبارات بولی روی متغیرهای بولی ‪ x, y, z‬هستند‪.‬‬

‫‪ P1(x, y, z) = (x v y)  z‬‬

‫)‪ P2(x, y, z) = (x v y’)  (y  1‬‬

‫) )‪ P3(x, y, z) = (x v (y’  z)) v (x  (y  1‬‬

‫) )‪ P4(x, y, z) = (x v (y v z’))  ((x’  z)  (y’ v 0‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪76‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫چند جمله ای ها ( عبارات) بولی‬

‫‪ ‬مثال – جدول درستی تابع بولی ‪ f: B3B‬متناظر با عبارت بولی زیر را تشکیل دهید‪.‬‬

‫)))‪ P(x, y, z) = ((x  y) v (x v (y’  z‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬ ‫‪z‬‬ ‫‪(x‬‬ ‫‪‬‬ ‫)‪y‬‬ ‫‪V‬‬ ‫‪(x‬‬ ‫‪v‬‬ ‫’‪)y‬‬ ‫‪‬‬ ‫))‪z‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ ‬مرحله‬ ‫‪1‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪77‬‬
‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫چند جمله ای ها ( عبارات) بولی‬

‫‪ ‬نمایش نمادین عبارات بولی‬


‫‪ ‬اگر ‪ x, y, z‬متغیرهای بولی دلخواهی باشند‪.‬‬

‫‪ ‬عبارات بولی پایه ‪ x v y‬و ‪ x  y‬و ’‪ x‬بصورت زیر خواهد شد‪.‬‬

‫‪Not‬‬ ‫نه‬ ‫گیت ( دریچه)‬

‫‪x‬‬
‫‪xy‬‬ ‫‪AND‬‬ ‫و‬ ‫گیت ( دریچه)‬
‫‪y‬‬

‫‪x‬‬ ‫یا‬ ‫گیت ( دریچه)‬


‫‪xvy‬‬ ‫‪OR‬‬
‫‪y‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪78‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫چند جمله ای ها ( عبارات) بولی‬

‫‪ ‬مثال – جدول درستی تابع بولی ‪ f: B3B‬متناظر با عبارت بولی زیر و نمودار منطقی آنرا تشکیل دهید‪.‬‬

‫)(’‪ P(x, y, z) = ((x  y) v (y  z‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬ ‫‪z‬‬ ‫‪(x‬‬ ‫‪‬‬ ‫)‪y‬‬ ‫‪V‬‬ ‫‪(y‬‬ ‫‪‬‬ ‫))'‪z‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪ ‬مرحله‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪79‬‬
‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫چند جمله ای ها ( عبارات) بولی‬

‫‪ ‬نمودار منطقی‬
‫)(’‪ P(x, y, z) = ((x  y) v (y  z‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪xy‬‬
‫‪y‬‬

‫)‪P(x, y, z‬‬

‫’‪y  z‬‬
‫’‪z‬‬
‫‪z‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪80‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫طراحی مدارها‬

‫تعریف ‪:‬‬

‫‪ ‬اگر ‪ ،f:BnB‬آنگاه )‪ S(f‬را بصورت زیر تعریف می نماییم‪:‬‬


‫} ‪S(f) = { b  Bn | f(b)=1‬‬

‫‪ ‬قضیه ‪ :‬اگر ‪ f, f1, f2‬سه تابع بولی از ‪ Bn‬به ‪ B‬باشند در این صورت ‪:‬‬

‫‪ ‬اگر )‪ S(f) = S(f1)  S(f2‬آنگاه ‪:‬‬

‫‪ o‬برای همه ‪ b  Bn‬خواهیم داشت ‪f(b) = f1(b) V f2(b) :‬‬

‫‪ ‬اگر )‪ S(f) = S(f1)  S(f2‬آنگاه ‪:‬‬

‫‪ o‬برای همه ‪ b  Bn‬خواهیم داشت ‪f(b) = f1(b) Λ f2(b) :‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪81‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫طراحی مدارها‬

‫مثال ‪:‬‬

‫‪ ‬فرض کنید دو تابع ‪ f1, f2‬از ‪B2‬به ‪ B‬بوسیله دو عبارت بولی زیر تعریف شده باشند‪:‬‬
‫’‪E1(x,y) = x‬‬

‫’‪E2(x,y) = y‬‬

‫‪ ‬جدول درستی این دو تابع بصورت زیر می باشد‪:‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬ ‫)‪f1(x, y‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬ ‫)‪f2(x, y‬‬


‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪82‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫طراحی مدارها‬

‫مثال ‪ :‬ادامه‬

‫‪ ‬فرض کنید تابع ‪ f‬از ‪B2‬به ‪ B‬تابع بولی با جدول درستی زیر باشد‪:‬‬

‫} )‪S(f1) = { (0,0), (0,1‬‬

‫} )‪S(f2) = { (0,0), (1,0‬‬

‫)‪S(f) = { (0,0), (0,1), (1,0) } = S(f1)  S(f2‬‬


‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬ ‫)‪f(x, y‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫بنابراین ‪:‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪f = f1 V f2‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬
‫’‪f = x’ V y‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪83‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫طراحی مدارها‬

‫‪ ‬بیان توابع بولی بصورت عبارات بولی ( طراحی مدارها)‬


‫‪ ‬می توان هر تابع بولی ‪ Bn‬به ‪ B‬را بصورت یک عبارت بولی بیان کرد‪.‬‬

‫‪ ‬مثال – برای تابع بولی ‪ f: B3  B‬با جدول درستی زیر‪ ،‬عبارت بولی را بدست آورید‪.‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬ ‫‪z‬‬ ‫)‪f(x, y, z‬‬


‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫} )‪S(f) = { (0, 1, 1), (1, 1, 1‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬
‫)‪E(x, y, z) = E(0, 1, 1) v E(1, 1, 1‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫)‪E(x, y, z) = (x’  y  z) v (x  y  z‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫= )‪(x’  y  z) v (x  y  z) = (x’ v x)  (y  z‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1  (y  z) = y  z‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪84‬‬
‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫طراحی مدارها‬

‫‪ ‬لیترال – به یک متغیر بولی و یا متمم آن گفته میشود‪.‬‬

‫‪ ‬کمینه ( مینترم) – یک جملۀ کمینه روی ‪ n‬متغیر بولی ‪،x1, x2, …, xn‬‬

‫‪ ‬عبارت بولی ‪ x1  x2  …  xn‬است‪ ،‬که در آن‬

‫‪ ‬هر لیترال ‪ xi‬یا برابر متغیر بولی ‪ xi‬است و یا‬

‫‪ ‬برابر متمم آن ’‪ xi‬است‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪85‬‬


‫‪-3‬جبــر بـــول‬
‫طراحی مدارها‬

‫‪ ‬شکل نرمال فصلی )‪(dnf – disjunctive normal form‬‬

‫‪ ‬یک عبارت بولی روی ‪ n‬متغیر بولی ‪،x1, x2, …, xn‬‬

‫‪ ‬را بصورت ‪ dnf‬گوییم‪ ،‬هرگاه بصورت وست هایی از جمالت کمینه روی ‪n‬‬
‫متغیر بولی مزبور باشد‪.‬‬

‫‪ ‬بنابراین میتوان‬
‫‪ ‬هر تابع بولی ‪ f: Bn  B‬و در نتیجه‪،‬‬

‫‪ ‬هر عبارت بولی را با استفاده از جدول درستی آن بصورت یک ‪ dnf‬نوشت‪.‬‬

‫‪H.R Imanikia‬‬ ‫‪86‬‬


‫جبــر بـــول‬-3
‫طراحی مدارها‬

.‫ بنویسید‬dnf ‫ را بصورت یک‬x  (y v z’) ‫ عبارت بولی‬


x  (y v z’) = (x  y) v (x  z’)
x y z f(x, y, z)
= [(x  y)  (z v z’)] v [(x  z’)  (y v y’)] 0 0 0 0 0
0 0 1 0 1
= [(x  y  z) v (x  y  z’)] v [(x  z’  y) v (x  z’  y’)]
0 1 0 0 2
= (x  y  z) v (x  y  z’) v (x  z’  y) v (x  z’  y’) 0 1 1 0 3
= (x  y  z) v (x  y  z’) v (x  y’  z’) 1 0 0 1 4
1 0 1 0 5
= (4, 6, 7)
1 1 0 1 6
1 1 1 1 7

‫ها برای تجزیه و تحلیل مدارهای منطقی و نیز برای مقایسۀ هم ارز بودن آنها بسیار‬dnf 
.‫سودمند است‬
H.R Imanikia 87

You might also like