991101finalversionno 4

You might also like

Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 24

‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫آنچه در این شماره میخوانید‬

‫آنچه در این شماره می خوانید‬


‫فهرست مطالب‬
‫پیشگفتار ‪1...........................................................................................................................‬‬
‫شماره می خوانید‬
‫‪3...........................................................‬‬ ‫سخن اول ‪ ................................‬آنچه در این‬
‫‪................................‬‬

‫به بهانه نو شدن ‪3.....................................................................................................................‬‬

‫مسافر عاشق ‪4........................................................................................................................‬‬


‫آنچه در این شماره می خوانید‬
‫نقد عکس ‪8...........................................................................................................................‬‬

‫پنج ایده برای عکاسی از بهار ‪12 ......................................................................................................‬‬

‫پیست ‪15 ............................................................................................................................‬‬

‫تکنولوژی ‪16 .........................................................................................................................‬‬

‫نگارگری ایرانی‪ ،‬تاریخ مصور ‪17 .......................................................................................................‬‬

‫‪1‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫پیشگفتار‬

‫امیدی به آمدنش نبود‪.‬‬


‫بهاار نمیخواسااات کاه بیاایاد‪ .‬من اماا پیشااا تر این قول را داده بودم‪ ،‬چنادتاایی عکس بگیرم برای ماادرب رگ از نوروزخوان محا‬
‫بگیرم‪ ...‬نوروزخوان اماا امروز هم نیااماده بود‪ .‬شاااایاد هم گرفتاار این ویروس لعنتی شاااده بود کاه نیااماده بود‪ .‬چنادتاایی از محا‬
‫پیگیرش شدند‪ .‬پرسوجو که کردند پیدایش نکردند‪.‬‬
‫گفتم‪«:‬نیست که بیاید»‪.‬‬
‫گفت‪«:‬حاال مانده تا تیر در کردن»‪.‬‬
‫نگاهش کردم‪ .‬در دل گفتم امید کیلویی چند؟‪ ...‬بعد خورشاید را دیدم در چشمهایش‪ .‬آن دایره سرخ نقش بسته بر برق سفیدی‬
‫و تباهی چشامهایش داشات پشات پلکهای پفکرده مادرب رگ کمکم محو میشاد‪ .‬چشامها از همانجا روی ایوان خانه باال به‬
‫انتظار نوروزخوان زل زده بودند همچنان به در آهنی زنگزده حیاط‪ .‬با خودم گفتم یعنی توی این خانه بیصااح کسای نیسات‬
‫چند قلم رنگ بپاشد روی این در لعنتی؟!‪ ...‬خودم به خودم خندیدم‪.‬‬
‫حیاط سایمانی خالی و تنها با چند لکه و خوردگی میرساید به پایین در زنگ زده‪ .‬لکهها چند شاهر جدا افتاده و دور شاده از هم‬
‫بودناد انگاار‪ .‬من زودتر اآمده بودم برای عکااسااای‪ .‬داییهاا و خاالاههاا هر کادام از یاک جاای این فالت بیآب و علف قرار بود قبا از‬
‫تحوی ساال برساند اینجا‪ .‬مادرب رگ چشام در انتظار همگی داشات‪ .‬انتظار دیگری نبود‪ .‬خورشاید که از لبه شایشاه لن پرید‬
‫آسامان دیگر تاریک شاد و شاهرهای فالت خشاک فرو غلتیدند در ظلمات شا ‪ .‬دسات بر زانو زد تا بلند شاود‪ .‬بعد رو به من کرد و‬
‫گفت الاق میرفتی شهر از حاجی فیروزها چی ی ثبت میکردی‪ .‬گفتم‪«:‬شهر؟»‬
‫نورهای م احم شهر جایی در دوردست در تاریکی‪ ،‬آسمان کبودی را زرد و بیروح و م احم کرده بود‪ .‬گفتم‪:‬‬
‫«آمدم از نوروز خوانتان عکسی ثبت کنم»‪.‬‬
‫کاسااه برنج را برداشاات و بیحرف رفت ساامت اتاق‪ .‬هر سااال تا ل پرش میکرد میداد به نوروزخوان مح به نیت داییها و‬
‫خالهها‪ .‬گفت‪:‬‬
‫امسال خیر نکرد این زمین بیمروت‪ .‬میبینی یکی دو پیمانه بیشتر نیست‪.‬‬
‫رو به ساامت در ایسااتاد‪ .‬چی ی انگار زیر ل زم مه میکرد‪ .‬بعد تا لرزش ل ها تمام شااد ساار را ساامت زمین زیر پایش چپ و‬
‫راست تکانتکان داد و آهی کشید و گفت‪:‬‬
‫این مردک نیامد سهمش را ببرد امسال‪ .‬تو هم که از هیچ بهتر چی ی نصیبت نشد‪.‬‬
‫رسیده بود به در اتاق که چرخید و گفت‪ «:‬این جانورها سر و کلهشان کی پیدا میشود؟»‬
‫گفتم‪« :‬نفرمایید ع ی خانم»‪.‬‬
‫گفت‪« :‬هندوانههایت را خودت نوشجان کن‬
‫گفت‪« :‬سالی که نکوست از بهارش پیداست»‪.‬‬
‫بعد به در زل زد‪ .‬چشمها آخرین تالشهایشان را کردند‪ .‬پلکها که خوابیدند بر هم در اتاق باز شد و رفت داخ ‪.‬‬
‫نوروزخوان مح اصالً نیامد‪ .‬اصالً نیامد که نیامد‪.‬‬
‫داییها آمدند بعد خالهها رساایدند‪ .‬بعدتر مادرب رگ بدون کاسااه میآمد مینشا سا ت ل ایوان‪ .‬من هم نماندم‪ .‬همان کردم که‬
‫مادرب رگ گفته بود‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫راسااات گفته بود آن شاا ‪ .‬زمین بیمروت‪ .‬کجا بود امید! کجا بود نان و آب و زر و سااایم! پشااات یکی از چهار راهها دیدمش‬
‫نوروزخوان محا را‪ .‬اول کاه نشااانااختمتش زوم کاه کردم خودش فهمیاد آماد ن دیاکتر تاا داد و قاال کناد و نگااارد تاا بگیرم‪.‬‬
‫ن دیکتر که شاد قاب صاورتش پیدا شاد و آن دساتبند ساب ی که همیشاه میبسات دور مچ چپش‪ .‬شاک فلسافه وجودی انساان‬
‫اسات همیشاه‪ .‬پرسایدم منمن که کرد شاناختمش‪ .‬سایاه ساوخته و دایره به دسات و قرم پوش‪ .‬جی های خالیاش را که نشاان‬
‫داد فهمیدمش‪ .‬حاجی فیروز کاسااابی میکرد تا نانش باشاااد و آب و برق‪ .‬امان از این زمین بیمروت‪ .‬ساااکوت کردم‪ .‬خودش‬
‫خواست‪ .‬نوروزخوان مح امسال هم نیامد‪.‬‬

‫محمدجعفر حکیمی‬

‫‪3‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫سخن اول‬

‫به بهانه نو شدن‬


‫سارا بخشی‬

‫تا حاال براتون پیش اومده صااحبت و کالم کساای براتون گیرا باشااه؟‪ ...‬وقتی حرف میزنه‪ ،‬حس میکنی‪ ،‬اونچه که میگه رو با‬
‫گوشت و پوستش تجربه کرده و عصارهش رو داره بهت منتق میکنه‪.‬‬
‫معموالً آدمهایی که دنیادیده و باتجربهن این قدرت کالم رو دارن‪ .‬حتی در بین شااعرا هم یه بررساای کنی‪ ،‬میبینی یه شاااعری‬
‫مث حضرت سعدی اشعارش عامیانهتر و کاربردیتره نسبت حضرت حافظ‪.‬‬
‫سعدی بسیار اه سفر و دیدن دنیا بوده و این مسئله جهانبینی او رو متفاوت از حافظ میکرده است و به تبع اون‪ ،‬جنس کالم‬
‫و اشعار قاب فهمتره‪.‬‬
‫ب رگان دیگهای هم از سفر و اثرگااریش بر زندگی‪ ،‬بهبود و ارتقاء خلق وخوی هر فردی سخن گفتن‪.‬‬
‫مدتی پیش با دوساتی صاحبت میکردیم و از تأثیر سافر در زندگی آدمها میگفتیم‪ .‬یهو رو کرد بهم و گفت‪« :‬کاش خدا سافر رو‬
‫برای همه واج میکرد‪...»...‬‬
‫یکی از زیباترین فص ها برای گشتوگاار و بهخصوص برای طبیعتگردی‪« ،‬بهار»ه‪ .‬از قدیماالیام هم ایرانیها با نو شدن طبیعت‬
‫برنامه سافر میچیدن و خیلیها به دل طبیعت میزدن‪ .‬البته در دو ساال اخیر بهخاطر شایو ویروس کرونا این پرساهها کمتر‬
‫شده‪.‬‬

‫اینبار نوشاادن و طراوت طبیعت بهونهای شااد تا درباره عکاساای از طبیعت و ساافر سااخن بگیم‪ .‬چندتا تکنیک برای عکاساای‬
‫بیاموزیم‪ ...‬نقدهای عکسهای طبیعت رو مرور کنیم‪ ...‬به دنیای لن های کنون سفر کنیم‪ ...‬ایران رو از نگاه فریدلی بشناسیم‪ ...‬در‬
‫دل تاریخ مسافر بشیم و به تماشای نگاره بنشینیم‪ ...‬دست آخر با داستانی همراه شویم‪.‬‬

‫‪4‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫«ترومن» در کرمان مشغول به کار شد‪ .‬در آن پروژه شخصی‬


‫مسافر عاشق‬
‫بنام حساي شاري ي متصادی عکاسای «اصا چهار» بود و‬
‫سارا بخشی‬
‫نیکول گااهی در خشااااککردن عکسهاا کمکش میکرد؛‬
‫همانجا بود که عالقهاش به عکاسی شکوفا شد‪.‬‬ ‫برای تحصایالت فرزندانش به کانادا رفت و مقیم آنجا شادند‬
‫پس از مدت کمی‪ ،‬با اصارار‪ ،‬از آقای شاریفی خواسات اجازه‬ ‫اما خودش دلش آنجا بند نشااد و به ایران برگشاات‪ .‬خانواده‬
‫دهد با دوربین عکاسی کند‪ .‬ابتدا مخالفت کرد و گفت‪ :‬اا تو‬ ‫موافق تصاامیم او نبودند اما خودش میگفت‪« :‬من در ایران‬
‫عکاسی بلد نیستی‪.‬‬ ‫باه دنیاا آمادهام‪ ،‬همینجاا زنادگی میکنم و دوسااات دارم‬
‫حرف او را قبول داشااات ولی قول داد کاه یااد بگیرد‪ .‬او هم‬ ‫همینجا بمیرم»‪.‬‬
‫سارانجام یک دساتگاه دوربین فانوسای زايس ايكون با یک‬ ‫فرزاد هاشااامی اعکااس طبیعت در گفتوگویی دربارهی او‬

‫حلقه فیلم اورتوکروماتیک گورت در اختیارش گااشت‪.‬‬ ‫گفت‪« :‬از سااال ‪ 7۰‬با آژانس «ساافیر» همکاری داشاات و‬

‫پادرش وقتی عالقا نیکول را باه عکااسااای دیاد‪ ،‬یاک دوربین‬ ‫عکسهاایش را در اختیاار آژانس گاااشاااتاه بود‪ .‬او آنقادر باه‬

‫برایش خرید و او با خیالی راحتتر‬ ‫‪ ۳۵‬ميليمتری آرگو‬ ‫ایران عالقهمند بود که هر ماه برای عکاسی به یک منطقه از‬
‫کشااور ساافر میکرد‪ .‬او از عکاسااان دو میلتی بود و با اینکه‬
‫مشغول عکاسی شد‪.‬‬
‫خانوادهاش در کانادا زندگی میکردند‪ ،‬همیشاه برای عکاسای‬
‫بارها با دوچرخه‪ ،‬همراه دوستانش به اطراف کرمان میرفتند‬
‫به ایران میآمد‪ .‬وقتی به او میگفتیم باید برای عکاساای به‬
‫و او عکاساای میکرد‪ .‬بعدش خسااته به تاریکخانه کوچکی‬
‫ساافرهای خارجی برود ناراحت میشااد و دوساات داشاات‬
‫کاه برای خودش آمااده کرده بود‪ ،‬برمیگشااات و عکسهاا را‬
‫عکااسااای از نقااط مختلف ایران در برنااماههاای او گنجااناده‬
‫ظاهر میکرد‪.‬‬
‫شود‪ ...‬فریدنی عاشق کویر بود»‪.‬‬
‫خودش تعریف میکند‪« :‬یک روز به دفتر پدرم در ادارة اص‬
‫چهاار رفتم‪ .‬عکس رنگی امام اده دهساااتاان ااختیارآباد‪18 ،‬‬ ‫نيكول فريدني در زمساتان ‪1314‬در شایراز متولد شاد‪ .‬از‬

‫کیلومتری کرماان رو روی می ش دیادم‪ .‬گفتم‪ :‬این عکس‬ ‫دوساالگی به اصافهان رفتند و دبساتان را در مدرسا شاا‬
‫رو من گرفتم‪ .‬گفات‪ :‬ناه‪ ،‬این عکس رو یاه آمریکاایی گرفتاه و‬ ‫واقع در محلاه جلفاا گااراناده و ساااپس باا خاانواده باه‬ ‫عباا‬
‫باه من داده کاه روی می م بااارم‪ .‬گفتم‪ :‬یقین دارم کاه این‬ ‫تهران آمدند‪.‬‬
‫عکس را من گرفتم‪ .‬این دوربین مناه؛ از همین زاویاه‪ ،‬همین‬ ‫در ‪14‬ساااالگی باه کرماان رفتناد و پادرش در طرح معروف‬
‫موقع روز‪ ،‬خودم با دوچرخه رفتم‪.‬‬
‫کشاااوی می ش رو باز کرد و تمام عکسهایی که من گرفته‬
‫بودم و چاپ شده بودن رو بیرون اورد و به من داد‪.‬‬
‫با ولع اونها رو نگاه کردم و بهسرعت‪ ،‬به خونه رفتم و اونها‬
‫رو به مادرم نشون دادم‪.‬‬
‫روز بعاد هم تماام عکسهاا رو باه دبیرساااتاان بردم و باه مادیر‬
‫دبیرسااتان‪ ،‬آقای مهي ‪ ،‬نشااون دادم و گفتم‪ :‬اینها رو من‬
‫گرفتم‪ .‬او هم اجازه و دسااتور داد که اونها رو روی پن زیر‬
‫ویترین تاابلو اعالناات دبیرساااتاان در معرش تمااشاااا بااارم‪.‬‬
‫شااادی و احساااس اقنا من از دیدن بچههایی که از ساار‬
‫وکاول هام باااال مایرفاتان تااا عاکاسهااا را تاماااشااااا کانان‬

‫‪5‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫توصایف ناپایر بود اما وقتی به فرآیند چاپ و ظهور رنگی‪ ،‬اساالید‪ ،‬دارو و ساایر مقوالت این فن فکر میکردم‪ ،‬درمییافتم هنوز‬
‫خیلی فاصله دارم»‪.‬‬
‫باهمنظور یاادگیری بیشاااتر باه تهران آماد و باه مغاازه آگفاا رفات‪ .‬روی دیوار آنجاا عکسهاای خودش را دیاد‪ .‬از آقاای مااریي ‪ ،‬کاه‬
‫نمایندة «آگفا» در ایران بود‪ ،‬پرسید‪:‬‬
‫ا چه کسی این عکسها رو گرفته؟‬
‫ا تو او رو نمیشناسی‪ ...‬کارش خیلی خوب و تمی ه‪.‬‬
‫ا کجاست؟‬
‫ا اینجا نیست‪.‬‬
‫ا من پسر فالنیم و این عکسها را من در کرمان گرفتهم‪ .‬نمونههاش هم با فیلم‪ ،‬پیش خودمه‪.‬‬
‫ا میای اینجا کار کنی؟‬
‫بعد از آن‪ ،‬مرتباً با فیلم کداکروم عکاسی کرد و آنها را برای ظهور با پست به آلمان میفرستاد‪.‬‬
‫او بیشاتر عکسهایش را با دوربین قطع متوسا میگرفت‪ .‬با اینکه در ساالهای آخر عمرش تکنولوژی دیجیتال به بازار آمده‬
‫بود ولی باز ترجیح میداد به صورت آنالوگ عکاسی کند‪.‬‬
‫درمورد پدیدة جدید هنر عکاساای ادیجیتالیشاادن بر این‬
‫بااور بود کاه عکااسااای دیجیتاالی نمیتواناد جاای عکااسااای باا‬
‫دوربیانهااای مکااانیاکی را بگیرد‪ .‬او معتقااد بود برای بهتر‬
‫معرفیکردن این هنر زمان الزم اساات و پشااتکار و صاابر هر‬
‫کاری مشااکالتی دارد و در عکاساای این مشااکالت دوچندان‬
‫اسااات ماانناد برخورد باا ماأموران امنیتی و‪ ...‬اماا در جواب باایاد‬
‫خونسردی پیشه کرد‪.‬‬
‫در مجمو ‪ ،‬نو دوربین را زیاد مهم نمیدانسات و معتقد بود باید ساعی کرد بدون ساهپایه عکس گرفت و برای نتیج بهتر از‬
‫این هنر باید زیاد سفر کرد‪.‬‬
‫نیکول از کار جوانان امروزی راضای بود‪ .‬میگفت‪« :‬اول باید خوب دید بعد عکاسای کرد و دوربین مهم نیسات‪ .‬اسااتید هم این‬
‫قدر لفظ منم را به کار نگیرند و به دیگران هم فرصت خودنمایی بدهند و در عم ثابت کنند»‪.‬‬
‫او آنقدر بهدنبال عالقه خود رفت تا در عکاسای صااح سابک شاد‪ .‬عکاسای که روایت شاخصای خود را در عکاسای از طبیعت‬
‫بهدست آورده و بس داده است‪.‬‬
‫در مورد این سابک شاخصای میتوان گفت «بکر بودن» یکی از ویژگیهای اصالی آثار اوسات؛ زیرا نیکول با سافر به مکانهایی‬
‫که کمتر دیده شادهاند یا کمتر در کانون توجه قرار گرفتهاند‪ ،‬توانسات مجموعه تصااویری را از این مکانها به ثبت برسااند که‬
‫شاید فاقد نظیر دیگری باشند‪.‬‬
‫نکته دیگر عالقه وافر و تساال زیاد او در عکاساای ساایاهوساافید بود‪ .‬او با درجات مختلف خاکسااتری یک بازی ماهرانه انجام‬
‫میداد که نتیجه آن به خلوص رسایدن جوهر منظره میشاد‪ .‬درحالیکه رنگ به مثابه عنصاری خیرهکننده و جابکننده‪ ،‬به‬
‫کناری گااشته میشود‪ .‬این تنالیتههای خاکستری هستند که به منظره‪ ،‬کیفیتی فوقبشری میدهند‪.‬‬
‫هر چند کتابهایی که تاکنون از آثار او به چاپ رسایده اسات بیشاتر کارهای رنگی او را شاام میشاود اما قدرت و تأثیرگااری‬
‫آثار سیاهوسفیدش چنان است که هر بینندهای را مبهوت خود میسازد‪.‬‬
‫او در مصااحبهای ارائه عکسهای رنگی را بیشاتر در جنبه اقتصاادی آن دانساته و از تمای شاخصای خود به عکاسای سایاهوسافید‬
‫صحبت میکند؛‬

‫‪6‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫رضاي ميری در مراسامی که بهمنظور ب رگداشات او برگ ار‬ ‫هرچند آثار رنگی او را از ساکه نمیاندازد اما پنجره جدیدی‬
‫شد‪ ،‬میگوید‪:‬‬ ‫را رو بهسوی قدرت این عکاس میگشاید‪.‬‬
‫امروز میبینم تأکید اکثریت بر این اسات که نیکول عکاسای‬ ‫هیچگاه هنگام ظهر عکاساای نمیکرد و بهترین فصاا برای‬
‫حرفاهای در زمینا طبیعات اسااات اماا من میگویم طبیعات‬ ‫عکاسای را پایی ‪ ،‬بهار و زمساتان میدانسات‪ .‬عقیده داشات‬
‫بخشای از مجموع کارهایی اسات که او در هم زمینهها در‬ ‫یاک عکااس خوب‪ ،‬باایاد بتواناد از یاک حلقا ‪ 36‬تاایی‪18 ،‬‬
‫رشات عکاسای صاورت داده اسات‪ .‬نیکول عکاسای جامع در‬ ‫فریم خوب عکاسی کند‪.‬‬
‫هم رشاتههای تخصاصای اسات‪ .‬بالهگویی و شاوخطبعی و‬ ‫ساایمون آیوازیان انوازنده گیتار کالساایک و عکاس درباره‬
‫حاضااارجوابی و طن پردازی او را هرگ در شاااخی دیگری‬ ‫دوسااات قادیمیاش میگویاد‪« :‬من باا نیکول فریادنی حادود‬
‫ندیدهام»‪.‬‬ ‫‪ 3۰‬سااافر باه کویرهاای ایران داشاااتم‪ ...‬یکی از ویژگیهاای‬
‫منير ساالطااني‪ ،‬همسااار و همکاارش هم دربااره نیکول‬ ‫عکاسی نیکول‪ ،‬توجه به آبوهوا و نور بود‪.‬‬
‫اینچنین گفته اسات‪« :‬عشاق و دوساتی همان پدیدهای اسات‬ ‫او خیلی خوب میدانسااات که چه فواااا و زاویهای را برای‬
‫که ما با آن زندگی میکنیم‪ .‬به آنچاه عشاااق میورزی و هر‬ ‫گرفتن عکس انتخااب کناد‪ .‬خیلی وقاتهاا‪ ،‬وقتی باهصاااورت‬
‫آنچه را که دوسات میداری ج یی از زندگی توسات‪ .‬نیکول‬ ‫جمعی به طبیعت میرفتیم و عکس میگرفتیم‪ ،‬حتی کسای‬
‫نی به عکاساای عشااق میورزد‪ ،‬آن را دوساات دارد و با آن‬ ‫کاه پاا جاای پاای نیکول میگاااشااات و از هماان زاویاه عکس‬
‫زندگی میکند‪ .‬دلم میخواهد آنچه که واقعاً وصااف اوساات‬ ‫میگرفت‪ ،‬عکسهایش شااابیه او نمیشاااد‪ .‬فریدنی در کار‬
‫بگویم؛ اوییکاه برای عکسهاایش حتی گریساااتاه‪ ،‬روزی کاه‬ ‫البراتواری هم آدم بسیار دقیق و خاصی بود‪.‬‬
‫که بخشی از نگاتیوهای سالهای پیشش غرق در آب بودند‪.‬‬ ‫عع ری هم دربااره او بر این عقیاده بوده اسااات کاه‬ ‫عباا‬
‫ااه ده کردم عشاااقش را باه‬
‫وقتی او را در آن حاال مشااا ا‬ ‫زندگی او معموالً از دو حال خارج نبوده اسااات یا در سااافر‬
‫عکسهایش دریافتم‪ .‬او چنان میگریساات که گویی ع ی ی‬ ‫بوده یا به سفر میاندیشید که به کجا برود‪.‬‬
‫را از دسات داده اسات‪ .‬واقعاً هم همینطور بود زیرا او بیشاتر‬ ‫فص لی و حتی چه سااعتی‬
‫او میدانساته در چه تاریخی‪ ،‬چه ا‬
‫با عکسهایش زندگی کرده بود و آنها برای او ع ی بودند»‪.‬‬ ‫به کدام نقط ایران ساافر کند تا ارمغانهایی خوب به همراه‬
‫فریدنی عالقهمند به اشعار موالنا بود و اصالً عالقهای به شعر‬ ‫داشاته باشاد‪ .‬نیکول به هر ترتی و وسایلهای که شاده خود‬
‫نو نداشت‪ .‬ورزش مورد عالقهاش دوچرخهسواری بود‪.‬‬ ‫را باه دامن طبیعات میکشاااااناد‪ .‬بهترین شااااادیهاا و‬
‫نیکول به موسایقی اصای و شاعر فارسای آشانا بوده و به آن‬ ‫دلانگی ترین نغمهها از طبیعت به او منتق میشد‪.‬‬
‫عشااق میورزیده اساات‪ .‬یکی از دوسااتانش در جایی گفته‬
‫اسات‪« :‬تمام مدتی که در سافر یا در خانه بوده اسات حتی‬
‫یک بار نشاده غیر از موسایقی اصای ایرانی موسایقی دیگری‬
‫بشنوم»‪.‬‬
‫او باا عالقاه باه آنهاا گوش می داده و باه خوبی اشاااعاار را باه‬
‫خاطر داشاته و هنگام شانیدن آنها را زم مه می کرده است‪.‬‬
‫هنرمنادان محبوب او زنادهیااد شاااجریاان و مرحوم محمود‬
‫خوانسااری بودند و شایخ اج ‪ ،‬ساعدی‪ ،‬شااعر مورد عالقهاش‬
‫بود‪.‬‬
‫در مسااافرتها نیکول و همساارش منیراساالطانی ‪ ،‬مخالف‬
‫اقاامات در هتا بودناد و ترجیح میدادناد در مااشاااین یاا در‬
‫چادر اقامت میکردند‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫نیکول تصاامیمگیری در مورد انتخاب بهترین کار را خیلی مشااک میداند‪ .‬او معتقد اساات بهترین ساافرهایش ساافر به هند‪،‬‬
‫افغانساتان‪ ،‬پاکساتان و نپال بوده‪ .‬یکی از حُسانهای قاب توجه این عکاس حافظه عجی او و شاناخت راههای کویر بوده اسات‪.‬‬
‫او به قدری کورهراهها‪ ،‬کوهها و دشتهای ایران و مناطق کویری را میشناخت که همراهان او نگرانی نداشتند‪.‬‬
‫برای عکاسی کویر‪ ،‬اگر عکاس‪ ،‬به راهها آشنایی نداشته باشد‪ ،‬خیلی سخت است‪.‬‬

‫نیکول آنقدر ایران را دوست داشت که با وجود بیماریاش و شدت گرفتن آن‪ ،‬حاضر نبود برای درمان به خارج از کشور برود؛‬
‫چون نگران بود آنجا از دنیا برود و خارج از ایران دفن شاود‪ .‬در نهایت هم ساالهای پایانی عمرش را در همین کشاور گاراند‬
‫و به آرزویش رسید و همین جا هم به خاک سپرده شد‪.‬‬
‫او با وجود اینکه از اقلیتهای ماهبی بود برای عکاساای به حرم امامرضااا ا میرفت و میگفت‪« :‬میروم زیارت تا برای کارم‬
‫انرژی بگیرم»‪.‬‬
‫از آثاار وی مجموعاه عکس هاای منااظر طبیعی ایران در کتاابی باا عنوان «منااظر طبیعی ایران» و همچنین مجموعاه عکسهاای‬
‫بناهای دیدنی شهر ی د در کتابی مج ا چاپ شده است‪.‬‬

‫‪8‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫فوااهای تاریک و خالی پشات ساوژه به ایجاد حس اضاطراب‬


‫نقد عکس‬
‫کماک میکان د‪ .‬نور تیر الباهالی درختاان اگاه نبود بهتر‬
‫کوروش ی دانی‬
‫میشاااد‪ .‬نوی موجود در عکس باعث ایجاد حس تشاااویش‬
‫میشود که در نهایت به همان اضطراب میرسد‪.‬‬
‫به نظرم اگه بهجای سااوژه اراه و درختان‪ ،‬یک نفر با ردای‬
‫بلند و حجابی بر صاورت توی این عکس بود آنوقت میشاد‬
‫گفت‪ ،‬عکس مرموز و پر وحشاتی اسات اما واقعاً جال اسات‬
‫که ترکی در چنین حالوهوایی بیشاتر به جای اینکه حس‬

‫عکاس‪ :‬مرضیه توفیقی‬


‫شادی و سرور دهد‪ ،‬حس اضطراب و ترس را بر بیننده غال‬
‫میکند‪ .‬یعنی جو محی بر سوژه غلبه کرده است‪ .‬مخصوصاً‬
‫نحوه نورهای موجود که نمی اش ود گفت غیرعمد بوده اسات‪.‬‬
‫بلکه با سااردی دارد‪ ،‬حس ترس رو القا میکند و انگار ما رو‬
‫به یک ساااختار وحشاات دعوت میکند‪ .‬این حالت یکجور‬ ‫عکسای سااده با المانهای کم اسات ولی درعینساادگی زیبا‬
‫حس ترس و بیاعتمادی رو القا میکند‪.‬‬ ‫دارد‪ ،‬هم از لحاظ بصری و هم از لحاظ معنا‪ .‬گ های ری که‬
‫پ‪.‬ن‪ :‬این قوایه هم میتواند صاادق باشاه که تفسایرهایی که‬ ‫تقریباً در یک کمپوزیسایون مواج قرار گرفته اسات‪ ،‬بر روی‬
‫از عکس میشود و پیامهایی رو که عکس یه مخاط منتق‬ ‫زمینه فلو که میتواند بهساب وجود عمقمیدان کم دوربین‬
‫میکند‪ ،‬ممکنه مدنظر عکاس نبوده باشد‪.‬‬ ‫باشاااد یا ویرایش‪ .‬هر چه هسااات ترکی زیبایی را بهوجود‬
‫آورده است‪.‬‬
‫گا هاای ری یااس و همخوانی عاالی رناگ باکگراناد و‬
‫فورگراند‪ ،‬نشاان از وجود زیبایی در تصاویر دارد؛ زیبایی که‬
‫شااید دیگر نیسات! که اگر بود میشاد گفت جهان امروز زیبا‬
‫اساات‪ .‬امتداد نگاه که در بین گ ها گاه گم میشااود و گاه‬
‫بهم میرسااد‪ .‬سااایهای که وجود دارد‪ ،‬انگار که امروز فق‬
‫سایهای بر جای مانده است و از زیبایی فق ظاهری‪.‬‬
‫سااایهای که در امتداد با المان وجودی یک خ مواج را به‬
‫وجود آورده که به تنهایی حس سااقوط را به نهن میآورد‪.‬‬
‫اگر آن را در کناار قساااماتهاای پر رناگ زمیناه عکس قرار‬
‫دهیم که مانند پلهای ن ولی از سامت چپ تصاویر به سامت‬
‫راسااات آن قرار دارد‪ ،‬حس ن ول و پاایین رفتن زیباایی را‬
‫نشان میدهد‪.‬‬
‫عکاس‪ :‬ملیکا سادات مهاجرانی‬

‫باه هماه دالیا نکر شاااده باه نظر من این عکس نشاااان از‪،‬‬
‫ازبینرفتن زیبااییهاای کوچاک امروز و باه جاای ماانادن‬
‫ظاهری از تظاهرات امروزی را دارد‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫عکاس‪ :‬مژگان محمدی‬


‫این عکس شاام چند پالن اسات زمین کویری‪ ،‬بوتهها و گیاهان که در پایه صاخرههای قرار دارند و البته ابرهایی مواج‪ ،‬صاخره و‬
‫بر روی آن و آسمان‪.‬‬
‫این عکس در وهله اول با توجه به کمبودن عناصاار بصااری آن اعدم حواشاای و اینکه چینش پالنهای آن ترتی وجود دارد‬
‫اطبیعت و عکاس و‪ ...‬دساتبهدسات هم دادهاند که ترکی بندی اساتوار ولی سااده به مخاط ارائه کند ‪ .‬عکس ساادهای برای‬
‫مخاط محساوب میشاود و مخاط میتواند بهسارعت با عکس رابطه برقرار کرده و به هدف عکس و نقطه تأکید عکس برساد‪.‬‬
‫االبته این ساادهبودن معنی بیارزشبودن عکس نیسات بلکه نکته قوت این عکس محساوب میشاود که میتواند مخاط را در‬
‫مرتبه اول جاب و سپس اجازه کنکاش و جستجو آگاهانه در این اثر هنری بدهد از مواردی که به این عکس کمک کرده است‪:‬‬
‫ا ترکی بندی این عکس شبه تقارن در محور عمودی است‪.‬‬
‫ا خطوطی که در تقسیمبندی افقی اثر دیده میشود با تقسیمبندی پالنهای عکس منطبق هستند و این حرکت چشم مخاط‬
‫به درون عکس کمک بسیاری میکند‪.‬‬
‫ا خطوطی که در تقسیمبندی افقی اثر دیده میشود خطوط منحنی هستند که یک سب حرکت روان چشم در کادر میشوند‪.‬‬
‫اا همچنین خ محنی و محدبی که جداکننده پالن صخره و آسمان است‪ ،‬به ارزرش بصری گیاهان کمک شایانی کرده است و‬
‫بر نقطه تأکید بودن صخره داللت دارد‪.‬‬
‫مورد دیگری که در این عکس به چشام میخورد بافت اسات‪ .‬همجواری بافت صاخرهها‪ ،‬بوتهها و ابرها‪ .‬بافت صاخرهها و ابرها در‬
‫آسمان که در این عکس دیده میشود قاب توجه است‪.‬‬
‫حرکت چشام از پایین کادر به سامت باال‪ ،‬به عبارتی از خشاک و رسایدن به گیاهانی که بیشاتر آنها هم مقهور خشاکی شادهاند و‬
‫ساپس ایساتایی صاخرهها و خشاونت موجود در نات سانگ و حرکت رو به باالی چشام تا رسایدن به درخت اساتوار و سارساب ‪،‬‬
‫نشانی است از امید‪...‬‬

‫‪10‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫فواااای درامااتیاک‪ ،‬هماه چی خوب و پیونادی باهساااب ی و‬


‫آسمان آبی است‪.‬‬
‫لباس یکدسات صاورتی شاکوفهها با فواای اطرافش ترکی‬
‫مناسااابی دارد؛ چی یکه اغل یا بهکار گرفته نمیشاااود یا‬
‫نتیجه خاصی ندارد‪.‬‬

‫عکاس‪ :‬علی برتاک‬


‫رناگهاای اج ای مختلف عکس تقریبااً باهصاااورت کااما در‬
‫خادمات هماناد‪ .‬یاک عکس خوب کاه منهاای رناگهاایش‬
‫حکاایات دیگری خواهاد داشااات و باهراحتی نمیتوان از خیر‬
‫این توازن گاشت‪.‬‬
‫عنااصااار مختلفی در عکس حواااور دارناد کاه عکااس در‬
‫صااورتیبودن خاص شااکوفهها و نبود ابرها‪ ،‬تواااد رنگهای‬
‫بهکارگیری آنها خوب عم کرده اسااات‪ .‬زمین خشاااک و‬
‫موجود باههمراه ترکیا بنادی مثلثی همگی یاک همگونی‬
‫برف خورده به وساعت تقریباً زیاد‪ ،‬درختهایی بلند‪ ،‬جادهای‬
‫خوبی تشکی دادهاند‪.‬‬
‫که پُر است از برگ‪ ،‬آسمانی با ابرهای تیره و‪...‬‬
‫ترکیا بنادی این عکس هم در عین ناامتعاارف بودن باه نظر‬
‫بنده مناسا و هوشامندانه بوده اسات‪ .‬همین که در جهت‬
‫القای مفهوم از ترکی بندی کالساایک و خطوط دو سااومها‬
‫بهره نجساته اسات‪ ،‬خود امتیاز ب رگی اسات‪ .‬قراردادن درخت‬
‫در میانه تصاویر برای اعمال توجه بیشاتر به ساوژه اصالی هم‬
‫از نکات مثبت آن اساات‪ .‬گر چه به نظر شاای قساامت باال‬
‫جاده طبیعی اسااات و حفظ آن باعث شاااده تقارن منحنی‬
‫کمپوزیسایون مثلثی حفظ شاود‪ ،‬اما به نظر بنده ترازشادن‬
‫آن به نفع عکس بود‪.‬‬
‫تم رنگی انتخابی و ساچوره پایین‪ ،‬حس ساردی‪ ،‬خشاونت و‪...‬‬
‫را به مخاط القا میسازد‪ .‬حسی که با دیدن دقیقتر عناصر‬
‫عکس تشادید میشاود‪ .‬ازمین برفخورده‪ ،‬آسامانی با ابرهای‬
‫تیره و روشان و‪ . ...‬چنین عکسهایی شابیه آرایه اساتعاره در‬
‫ادبیات هساتند‪ ،‬با اینکه به نظر عکسای اسات از یک منظره‬
‫امااا ت أویلی خااص دارناد‪ ،‬مفهومی خااص را منتقا میکنناد و‬
‫به نوعی نگارشاای شاااعرانه از پدیدههای طبیعی محسااوب‬
‫میشاوند‪ .‬عناصار شاخصایت میگیرند‪ ،‬طوریکه بیننده در‬
‫عکاس‪:‬‬

‫یک لحظه نگران سارنوشات درخت میشاود‪ ،‬لحظهای دیگر‬


‫بر پایداری و اساتقامت او آفرین میگوید و به برفهای روی‬
‫درختان اطراف‪ ،‬نقش خودشااان را برای نشاااندادن فوااای‬ ‫زمین حس خوبی ندارد‪ .‬مانند حسای که با دیدن یک انساان‬
‫اطراف بسایار خوب بازی میکنند‪ .‬در عکس وجود این راه و‬ ‫شارور پیدا میکند‪ .‬همه اینها باعث میشاود داساتانی برای‬
‫درختاان یاک حسااای ایجااد میکناد کاه گویی باا وجود آنهاا‬ ‫بیننده شااک بگیرد که کمابیش نقاط اشااتراکی با داسااتان‬
‫عکس قاب شده است‪.‬‬ ‫بینندگان دیگر دارد‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫را در مورد شااااهکاار ادبیاش‬ ‫وقتی کاه عاان اشااتااي با‬ ‫با اینکه کادر عمودی اساات اما بهخوبی حس وسااعت فوااا‬
‫سؤال پیچ میکنند‪ ،‬شگفتزده میگوید‪:‬‬ ‫منتقا میشاااود‪ .‬کالً عکس اتفااقاات خوبی دارد‪.‬حصااااری‬
‫«من نمیدانم این چاه غوغاایی اسااات کاه برپاا شاااده و این‬ ‫هسات و بیش از آنکه حصاار باشاد یک حس تملک و امنیت‬
‫اس ؤالها چیسات!‪ ...‬من فق بهساادگی‪ ،‬یک داساتان نوشاتهام‬ ‫دارد‪ .‬عناصاار موجود در جای خوبی از کادر قرار گرفتهاند و‬
‫و اکنون این همه تفسیر!»‬ ‫یک اثر متفاوت از عکسهای مرساومِ از طبیعت تولید شاده‬
‫اماا دیگران گماان میکنناد کاه هنرمناد باایاد مطلقااً باداناد کاه‬ ‫اینگوناه عکسهاا در یاک باا باا آالچیغ و‬ ‫اسااات‪ .‬اغلا‬
‫چاه کرده و تنهاا اوسااات کاه میتواناد هماه چی را در مورد‬ ‫دیوارهاای آجری گرفتاه میشاااود کاه کمکم تبادیا باه یاک‬
‫اثرش بگویاد‪ .‬حاال آنکاه یاک اثر هنری میتواناد خاالق‬ ‫اپیدمی حالبهمزن شده است‪.‬‬
‫آفرینندة خود نی باشااد‪ .‬یک اثر هنری میتواند به صاااح‬ ‫فق مسئله من‪ ،‬مقداری با کچلیهای چمنهاست‪.‬‬
‫اثر نی بسا درس بیاموزاند و پیام برساند‪.‬‬
‫چنین نیسات که هنرمند از باال مسال بر اثر خود بنشایند و‬
‫آن را چون کاال صادر کند‪ .‬اثر هنری‪ ،‬برجوشیده از سرشاری‬
‫شاااورهاا و انگی شهاا و دردهاا و نیاازهاا و ابهاامهاای وجودی‬
‫یکپارچه اسات که چشامبهراه خود نشاساته و هر بار خود را‬
‫خوشاامد میگوید و بهقول فیلساوفی ب رگ‪ :‬شارارههای خود‬
‫را باز مینوشد‪.‬‬
‫این عکس به نظر حقیر یک شاااهکار هنری اساات در بازی‬

‫عکاس‪ :‬فرناز دباغیان‬


‫نور و رناگ و موجودی کاه برای دوساااتاداران طبیعات و‬
‫حیااتوحش ایران ج خااصترین و زیبااترین اسااات ماارال‬
‫ایرانی‪.‬‬
‫آثااری بودهاناد کاه از ضااامیر‬ ‫شااااهکاارهاای هنری اغلا‬
‫ناخودآگاه هنرمند و آنچه که در او شاااکلی از غری ه گرفته‪،‬‬
‫برون تراویدهاند‪.‬‬
‫تماام دانش و تجرباهای کاه هنرمناد در طی فعاالیاتهاای‬
‫هنریاش میاناادوزد‪ ،‬زمااانی میرسااااد کااه بااا وجود او‬
‫درمیآمی د و یکپارچه میشااود و به یک معنا میتوان گفت‬
‫خودب هخودی عما میکناد‪ .‬یعنی چنین نیسااات کاه‬
‫کاه ا‬
‫هنرمناد دقیقااً آگااه بااشاااد و از بیرون بر خود بنگرد کاه چاه‬
‫میکند و چه میخواهد و چه باید بشاود‪ .‬دیگر همه چی در‬
‫اوساات و او نیاز ندارد که یک ناظر بیرونی بر رفتارهای خود‬
‫بگمارد‪.‬‬
‫کساای را تصااور کنید که در ابتدای آموزش رانندگی‪ ،‬هم‬
‫حواسش را متمرک بر کار خود میکند و هدفش را در پیش‬
‫رو میگاارد و با این همه‪ ،‬امکان خطایش بساایار اساات اما‬
‫همین شااخی‪ ،‬وقتی که راننده شااد حواسااش به ه ار چی‬
‫دیگر اسات اما دسات و پا و نگاهش درسات میدانند که چه‬
‫باید بکنند‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫نور‪ :‬استفاده از نور تمام آن چی ی است که در عکاسی‬ ‫پنج ایده برای عکاسی از بهار‬
‫وجود دارد‪ .‬نحوه تابش نور از طریق گلبرگ میتواند ج ئیات‬ ‫نویسنده‪Simon Bond :‬‬

‫خوبی به شما بدهد‪ ،‬زیرا نور خورشید تمام بافتهای گ را‬ ‫مترجم‪ :‬مریم مقدمسمیرا‬
‫دربرمیگیرد‪ .‬همچنین میتوانید از خرده نور استفاده کنید‪،‬‬ ‫بهار رستاخیر برجسته طبیعت است و این تغییر در فص ‪،‬‬
‫اگر برگی را که به خودی خود روشن شده‪ ،‬مشاهده کنید‬ ‫یک زمان جادویی برای عکاسی است‪ .‬بدیهی است که این‬
‫میتوانید عکس خوبی بگیرید‪.‬‬ ‫مقاله مربوط به مناطقی با آبوهوای معتدل جهان است که‬
‫چهار فص از جمله بهار دارند‪ .‬بهار همراه با شکوفایی گ ها‬
‫و رشد شاخههای برگ است و این تغییر چشمگیر در دنیای‬
‫طبیعی به شما این امکان را میدهد که بهعنوان یک عکاس‬
‫داستان یک مکان را از نو تعریف کنید‪ ،‬درست همانطور که‬
‫طبیعت برای یکسال دیگر دوباره شرو میشود‪ .‬بنابراین‬
‫عکاس‪ :‬مریم مقدم‬

‫بیایید برخی از ایدههای عکاسی بهاری را بررسی کنیم تا به‬


‫شما کمک کنیم از فص بهتر استفاده کنید‪.‬‬

‫‪ - 2‬پهنه وسيعیری را در عكاسي بهاری خود‬ ‫‪ - 1‬روی عزئيات دقيقیر یمرکز کنيد‬
‫بگنجانيد‪.‬‬
‫شما در بهار قادر به عکاسی از گ های زنگولهای‪ ،‬گ نرگس‬
‫عکاسی از ن دیک و با کادر بسته‪ ،‬بهویژه در مورد عکسهای‬ ‫یا شکوفههای گیالس هستید‪ .‬این عکسهایی که میتوانید‬
‫و‬ ‫گ ها بسیار وسوسهبرانگیر است ولی تکههای پرگ‬ ‫از ج ئیات گ ها بگیرید‪ ،‬میتوانید بخش مهمی از مجموعه‬
‫مناطقی که درختان شکوفهای زیادی دارند میتوانند عکاسی‬ ‫شما باشد‪ .‬حتی اگر از گ ها عکاسی نمیکنید! شاید زمانی‬
‫شگفتانگی از بهار را ایجاد کنند‪.‬‬ ‫در یک جشنواره بهاری باشید که عکاسی از ج ئیات در آن‬
‫مهم باشد‪.‬‬
‫بههمینترتی ‪ ،‬گرفتن عکس از زیباییهای طبیعت بهار از‬
‫یک موقعیت مرتفع‪ ،‬بخشی جداییناپایر از توالی عکسهایی‬ ‫موارد زیر چند ایده است که ممکن است به شما در بهبود‬
‫است که در چنین ایامی میگیرید‪ .‬اگر بهدنبال عکسهای‬ ‫عکاسی بهاری کمک کند‪:‬‬
‫بهاری گ گلی هستید‪ ،‬میتوانید برای اف ایش شانس‬
‫بوکه‪ :‬عکسهای بوکه و ج ئیات بهخوبی در کنار هم قرار‬
‫موفقیت خود به موارد زیر توجه کنید‪:‬‬
‫میگیرند‪ ،‬مخصوصاً وقتی از گ ها عکس میگیرید‪.‬‬
‫پيشبيني کنيد‪ :‬منظور از پیشبینی صرف ًا بررسی‬ ‫سادهترین راه برای دستیابی به این هدف‪ ،‬عکاسی از یک گ‬
‫وضعیت هوا نیست‪ ،‬بلکه پیشبینی شکوفه است! چه در ژاپن‪،‬‬ ‫در پیشزمینه و سایر گ ها در پسزمینه است‪ .‬سپس با‬
‫واشنگتن یا هر جای دیگر از جهان منتظر گ های فصلی‬ ‫استفاده از یک دیافراگم ب رگ باید به یک پسزمینه نرم‬
‫باشید‪ ،‬باید بدانید برای این روزها فق یک دوره اوج وجود‬ ‫خوب دست پیدا کنید‪ .‬این در شرای ‪ ،‬لن های ماکرو یا‬
‫دارد‪.‬‬ ‫لن های پرایم با دیافراگم ب رگ بهتر عم میکنند‪.‬‬

‫یرکيببندی پادشا است‪ :‬همانطور که در همه‬ ‫الگوها‪ :‬طبیعت پر از الگوهای خوب است‪ .‬بنابراین از این‬
‫عکسهای منظره‪ ،‬ترکی بندی خوب بهترین نتیجه را به‬ ‫به نفع خود استفاده کنید‪ .‬با تکرار گ ها یا گلبرگها روی‬
‫شما میدهد‪ ،‬اکنون عنصر بهار را نی دارید که میتوانید در‬ ‫زمین افتاده‪ ،‬میتوان الگوی خوبی ایجاد کرد‪ .‬به تناوب‪ ،‬در‬
‫عکس خود بگنجانید‪.‬‬ ‫میتوانند با الگویی ایدهآل‬ ‫جشنهای بهاری‪ ،‬تصاویر اغل‬
‫برای عکاسی تهیه شوند‪.‬‬

‫‪13‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫زمينه اضافي‪ :‬هرچند موضو اصلی عکس شما شکوفههای گ باشد که نشاندهنده بهار است‪ .‬با این حال‪ ،‬عناصر دیگری مانند‬
‫ساختمانهایی که مخصوص منطقه خاص هستند‪ ،‬میتوانند زمینه بیشتری به عکس شما اضافه کند‪.‬‬

‫‪ - ۳‬چند عكس پریر بگيريد!‬

‫بهار میتواند یک زمان واقعاً محبوب برای «عکاسی پرتره» باشد‪ .‬حیات دوباره و زمینههای شگفتانگی با هم ترکی میشوند و این زمان‬
‫را به زمان خاصی برای کارهای پرتره تبدی میکنند‪ .‬خواه از خود عکاسی کنید‪ ،‬یا از افراد دیگر فرصتهای کافی برای عکاسی پرتره‬
‫وجود دارد‪.‬‬

‫‪ :Photoshoot‬مدلها و زوجها دقیقاً به همان اندازه که عکاسان برای گرفتن عکسهای زیبا از پسزمینههای طبیعی سفر میکنند‪،‬‬
‫سفر میکنند‪.‬‬

‫افراد ديگر‪ :‬عکسهایی از افرادی که از بهار لات میبرند میتواند عالی باشد‪ .‬با گرمشدن هوا و لاتبردن از زندگی در پارک‪ ،‬بین‬
‫مردم‪ ،‬احتمال عکسهای خیابانی بیشتر میشود‪ .‬نمونههای معمولی ممکن است شام افرادی باشد که در م ار گلدار قدم میزنند‪ ،‬یا‬
‫شاید از خود عکس میگیرند‪.‬‬

‫سل ي‪ :‬آخر اینکه همیشه از خودتان عکس بگیرید‪ ،‬همه به یک عکس پروفای جدید برای بهار احتیاج دارند!‬

‫عکاس‪ :‬کوروش ی دانی‬

‫‪ -4‬چيزهای خالقانهای را امتحان کنيد‪.‬‬

‫عکاسی بهاری موضوعی گسترده است‪ .‬در حقیقت‪ ،‬هر نو عکاسی که وجود دارد را کم و بیش دربرمیگیرد‪ .‬موضوعی که در تمام موارد‬
‫ثابت است این است که شما بهطور خاص از بهار عکس میگیرید‪.‬‬

‫استفاده از تکنیکهای آزمایشی بیشتر میتواند راهی عالی برای بهمریختن تکرارها باشد‪ .‬بنابراین چه چی ی را میتوانید امتحان کنید؟‪...‬‬
‫موارد زیر فق چند نمونه از ایدهها برای خالقیت است‪:‬‬

‫مسيرهای روش ‪ :‬غیرمعمول نیست که شاخ و برگهای بهاره در کنار جاده رشد میکنند‪ .‬این فرصتی عالی برای عکس گرفتن از‬
‫مسیرهای روشنایی اتومبی و شام شکوفههای بهاری بهعنوان بافت است‪.‬‬

‫‪14‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫انكسار‪ :‬توپ کریستال یک وسیله همهکاره است که باید در کیسه داشته باشید و مطمئناً میتوانید از آن در بهار برای تهیه چند عکس‬
‫خالقانه استفاده کنید‪.‬‬

‫عکاس‪ :‬عبدالرضا باقیان‬


‫یاری حرکت‪ :1‬در یک روز پر باد‪ ،‬قرار دادن دوربین روی سهپایه برای گرفتن حرکت گیاهان متحرک میتواند یک عکس انت اعی خوب‬
‫ایجاد کند‪ .‬برای این کار باید چندین ثانیه در معرش دید باشید‪ ،‬تا این حرکت را بگیرید‪.‬‬

‫‪ - ۵‬عشنوار های بهاری‬

‫نشانههای دیگر بهار جشنوارهها و اعیاد ماهبی است که در این زمان برگ ار میشود‪ ،‬این رویدادها بسته به اینکه در کجای دنیا باشید‬
‫متفاوت خواهد بود‪ .‬همه آنها فرصت عکاسی را ارائه میدهند‪ ،‬باز هم با زندگی بیجان‪ ،‬پرتره یا عکسهایی که صحنههایی از جشنوارهها‬
‫را به تصویر میکشد‪.‬‬

‫در آسیا‪ ،‬جشنوارههای چشمگیری مانند جشنواره ژاپن ‪ Setsuban‬وجود دارد که پایان زمستان و آغاز بهار را جشن میگیرد‪ .‬شاید‬
‫هم تعطیالت عیدپاک با سنتهای همراه با آن‪ ،‬به شما ن دیکتر باشد‪ .‬به هر حال این وقایع‪ ،‬هر دو داستان تجدید زندگی را بازگو‬
‫میکنند‪ ،‬موضوعی قدرتمند برای بهار‪.‬‬

‫وقت رفتن و لاتبردن از هوای تازه بهار است‪ .‬دوست دارید چگونه عکاسی بهاری خود را انجام دهید؟‪ ...‬آیا این فق به معنای گ و‬
‫طبیعت است‪ ،‬یا موارد دیگری در مورد بهار وجود دارد که از عکاسی لات میبرید؟‬

‫شاید قبالً بارها از بهار عکس گرفتهاید‪ ،‬پس چطور اینبار یک سبک عکاسی متفاوت را امتحان کنید؟‬

‫برگرفته از‪:‬‬
‫‪https://digital-photography-school.com/five-ideas-spring-photography/‬‬

‫‪Motion blur 1‬‬ ‫‪15‬‬


‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫پیست‬

‫بوی بهار قشنگ پیچیده توی هوا‪ .‬درختهای دور پیست شکوفه زدن حسابی و دلم غنچ میره از دیدنشون‪.‬‬
‫میگم‪« :‬دوچرخه میخوام‪».‬‬
‫میگی‪« :‬دیوونه شدی؟!‪ ...‬با این کفشا مگه میشه خره؟»‬
‫میخندم و چند دقیقه بعد هر دومون تو پیستیم؛ کنار تو کاری نشد نداره برام‪.‬‬
‫میگم‪« :‬تند نریا‪ .‬من دندهمنده حالیم نیست‪».‬‬
‫میگی‪« :‬این یک‪ ...‬اینم دو»‬
‫نمیزارم حرفت رو تموم کنی میگم‪« :‬بیخیال » و راه میافتم‪.‬‬
‫میخوام جلوتر از تو باشام تا فرصات تماشاا داشاته باشای‪ .‬تماشاای من توی پیچ جاده روی دوچرخه‪ ،‬بین شاکوفهها‪ ،‬درسات وقتی‬
‫شال افتاده از سرم و موهام توی باد حرکت میکنه‪ .‬درست مث یک تابلوی نقاشی‪ .‬مث یک عکس حرفهای‪ .‬محکم دو سرفرمون‬
‫رو چسبیدم ولی هی چپ و راست میشه‪.‬‬
‫به سارباالیی که میرسایم تمام عواالت پام رو حس میکنم و با تمام زورم رکاب رو فشاار میدم‪ .‬ولی حاال تو جلوتری یکم‪ .‬فق‬
‫هر وقت دوچرخهای میاد از بغلم رد بشاه پات رو شا میکنی و عق رو نگاه میکنی؛ این رو دوسات دارم‪ .‬میرسایم به پیچ دوم‪.‬‬
‫فرمونم بیشاتر چپ و راسات میشاه و وای مامان وای مامان گفتنم شارو میشاه‪ .‬وایمیساتی ولی همین که جاده صااف میشاه تنم‬
‫رو میکشام باال و تند و تند پا میزنم که ازت جلو بیفتم‪ ،‬اینبار بیخیال منظرة بهاری میشام که از خودم میشاه برات بساازم و‬
‫فق پا میزنم‪.‬‬
‫میگی‪« :‬وایستا خله جلوت سراشیبیه»‪ .‬دیر شده و من تو سراشیبیم‪ .‬رکاب از زیر پام در میره‪ ...‬انگار به هیچجا وص نیست‪.‬‬
‫داد می نی‪« :‬صدف دندتو عوش کن»‪.‬‬
‫میگم‪« :‬پام»‪.‬‬
‫پاشاانه کفشاام گیر میکنه تو شااکاف رکاب‪ ،‬پام رو میکشاام و میافتم زمین‪ ...‬میرساای بهم‪ ...‬دوچرخه رو از روی پاهام بر‬
‫میداری‪ ...‬خدا رو شکر میکنم که کسی پشتمون نیست و ما رو تو این قاب نمیبینه‪ .‬ابروهات شک یک هشت گشاد شده‪.‬‬
‫میگی‪« :‬نگفتم!‪ ...‬آخه کدوم خری با این کفش ‪.»...‬‬
‫درد دارم‪ ...‬مانتوم خاک خالیه‪ ...‬بلندم میکنی و دوتایی باهم خاکها رو میتکونیم‪.‬‬
‫میگی‪« :‬پیاده برمیگردیم‪».‬‬
‫کفشام رو میکنم و سوار دوچرخه میشم باز‪.‬‬
‫میگی‪« :‬با توام!»‬
‫راه افتادم‪ ...‬داد میزنی‪« :‬کفشات روانی!»‬
‫داد میزنم‪« :‬میتونی برشون دار»‪.‬‬
‫اینبار که پا میزنم‪ ،‬ساار دوچرخه دیگه کمتر تکون میخوره‪ ،‬افتادم تو جاده صااافی‪ ،‬دسااتهام رو ول میکنم و چشاامهام رو‬
‫میبندم‪ ...‬مسات هوا شادم‪ ...‬فرمون چپ و راسات تندی میشاه و تا میام بگیرمش ول میشام روی زمین دوباره‪ ...‬بد افتادم‪ ...‬سارم‬
‫درد میکنه‪ ...‬چرخ دوچرخه هنوز داره میچرخه و صادا میده‪ ...‬خبری از تو نیسات‪ ...‬میخوام داد ب نم و صادات کنم اما صادام‬
‫درنمیاد‪ .‬همونجا روی آسفالت میشینم و زل میزنم به آخرین پیچ پیست و به تصویر آخری که قراره از ما بسازه فکر میکنم‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫تکنولوژی‬
‫نویسنده‪Mark Wilson :‬‬
‫مترجم‪ :‬ادی ع ی ی توکلی‬

‫آنچه که مشااخی اساات همچنان دامنه انتخاب وساایعی از‬ ‫طبق گ ارشها شارکت کان اخیراً تولید تعدادی از لن های‬
‫لن هاای ‪ EF‬و ‪ EF-S‬وجود دارد و نی باایاد خااطرنشاااان کرد‬ ‫ماانات ‪ EF‬خود را متوقف نموده اسااات و در این حاالا تأکیاد‬
‫که لن هایی که از رده خارج شاادهاند‪ ،‬طراحی و تولیدشااان‬ ‫کرده کاه این حرکات باه معنی رهااکردن این ماانات قادیمی‬
‫حاداقا باه ‪ 14‬ساااال قبا برمیگردد‪ .‬در این لیسااات تنهاا‬ ‫دوربینهای ‪ DSLR‬نیست‪.‬‬
‫برخی از لن هاای ساااری ‪ EF-S‬جلا توجاه میکنناد کاه باه‬ ‫چندی پیش شاایعاتی منتشار شاد مبنی بر اینکه این شارکت‬
‫نظر میرسد فعالً جایگ ینی برای آنها وجود ندارد‪.‬‬ ‫چند لن دیگر از ساری ‪ EF‬و ‪ EF-S‬را به لیسات توقف تولید‬
‫مانند همیشاه حقیقت ماجرا میانهروی شارکت کانن اسات؛ از‬ ‫اضاافه کرده اسات‪ .‬لیساتی که میتواند نشااندهنده حرکت‬
‫طرفی بادونشاااک تمرک خود را بر روی لن هاایام انات ‪RF‬‬ ‫ساریعتر از پیش کانن بهساوی تغییر تمرک از لن های ‪ EF‬به‬
‫معطوف داشااته اساات که امروزه گ ینههای قاب تأملی در‬ ‫مانت ‪ RF‬دوربینهای میرورلس باشد‪.‬‬
‫هنگام خرید هساااتند و از طرفی همچنان به ساااری ‪ EF‬و‬ ‫زمانی که از کانن در مورد این شایعات سؤال شد‪ ،‬پاسخ داد‪:‬‬
‫مصرفکنندگان آن وفادار است‪.‬‬ ‫«ماا همچناان مجموعاهای متنو از لن هاای ‪ EF‬را موجود‬
‫گرچاه لن هاای اعالم شاااده همچناان باه وفور در باازار یاافات‬ ‫داریم و به تولید و بازاریابی آنها به جهت رفع نیاز مشتریان‬
‫میشاااوند اکه این خود میتواند از دالی توقف تولید آنها‬ ‫ادامه خواهیم داد‪».‬‬
‫بااشاااد ‪ .‬از مجمو ‪ 4‬لن ی کاه لن ی کاه باهظااهر در ساااال‬ ‫بااینحال نمایندگی این شااارکت در مصااااحبه با ‪Inside‬‬
‫‪ 2۰21‬تولید آنها متوقف خواهد شد تنها یک لن ا ‪Canon‬‬ ‫‪ Image‬اینگونه پاساخ گفته اسات‪« :‬طی دو ساال گاشاته‪،‬‬
‫‪ EF 35mm F/2 USM‬در سااایت رساامی این شاارکت‬ ‫شارکت بر روی سااخت لن های ‪ RF‬و گساترش امکانات برای‬
‫موجود اسااات و ساااه لن دیگر ‪EF 300mm F/2.8 IS‬‬ ‫اف ایش قدرت خالقیت در مشتریان سری ‪ R-System‬بوده‬
‫‪ EF 400mm F/4 DO USM II ، USM II‬و ‪EF‬‬ ‫اسااات اماا تعهاد ماا نسااابات باه پشاااتیباانی لن هاای ‪EF‬‬
‫‪ 500mm F/4L IS USM II‬همگی ناموجود هستند‪.‬‬ ‫خدشاهناپایر اسات‪ .‬درسات اسات که کانن اخیراً برخی لن ها‬
‫بناابراین باا اینکاه ساااری لن هاای ‪ EF‬و ‪ EF-S‬همچناان تنو‬ ‫را از خ تولید خارج نموده اسااات اما این صااارفاً به معنی‬
‫بیشاتری نسابت به لن های مانت ‪ RF‬دارند‪ ،‬گ ینههای قاب‬ ‫بهینهسازی این سری است و نه رهاکردن آن»‪.‬‬
‫انتخااب رو باه کااهش اسااات و جهاتگیریهاا باه سااامات‬ ‫کانن همچنین اضااافه کرد‪« :‬لن هایی که تولید آنها متوقف‬
‫دوربینهای میرورلس خواهد بود‪.‬‬ ‫شادهاند‪ ،‬لن هایی هساتند که چند ورژن از آنها عرضاه شاده‪،‬‬
‫یا لن هایی که تکنولوژی جدیدتری از آن عرضاه شاده اسات‬
‫برگرفته از‪:‬‬ ‫و یا آنهایی که در حجم بسیار کم تولید میشدند‪ .‬در سری‬
‫‪https://www.techradar.com/news/canon-explains-why-its-‬‬
‫‪ EF‬هنوز گ یناههاای قاابا انتخااب زیاادی برای خاالقاان آثاار‬
‫‪discontinued-some-ef-lenses-for-its-dslrs‬‬
‫هنری وجود دارد و در کنار آن ساار ‪ RF‬در حال گسااترش‬
‫تنو خود است»‪.‬‬

‫‪17‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫نگارگری ایرانی‪ ،‬تاریخ مصور‬


‫کشاورز‬

‫«نگارگری ایرانی» که گاهی آن را به اشاتباه «مینیاتور» نی مینامند‪ ،‬در ابتدا برای مصاورسااختن کتابهای مختلف اادبی‪،‬‬
‫تاریخی‪ ،‬علمی از آن اساتفاده میشاد‪ .‬بیشاک «هنر نگارگری» که تصاویرهایی از فواای بهشات را در نظر مجسام میکند‪،‬‬
‫انس ان دارد‪ .‬عالم از نظر نگارگران مسالمان ایرانی جلوهای از آفرینش حق‬
‫نقش ویژهای در بازگشاایی حیات ظاهری و باطنی ا‬
‫بوده که الزمه شناخت آن را انس مداوم و همسخنی و معاشرت باطنی با مظاهر طبیعت میدانستند‪.‬‬
‫مجموعه تاریخ نگارگری ایران با فراز و نشاای هایش در عصاار درخشااان تیموری کمال یافت و با ظهور کمالالدي بهزاد‪،‬‬
‫دستاوردهای پیشین به ثمر رسید و مکت «نگارگری اسالمی» ایران رقم خورد‪.‬‬
‫تاریخچه نقاشی ایرانی انگارگری به دو بخش قب از اسالم و پس از اسالم تقسیم میشود‪.‬‬
‫تحوالت هنر تصویری در الگوی ایران از پیش از تاریخ آغاز شد‪ .‬از همآمی ی سنتهای تصویری چنده ار ساله الگوی ایرانی‬
‫عصر هخامنشی به وجود آمد‪.‬‬
‫این الگو طی چند قرن زیر موج یونانیمآبی پوشاایده بود اما در زمان ساااسااانیان از نو رخ نمود و در شاارای اجتماعی و‬
‫عص ر ویژگیهای جدیدی کسا کرد‪ .‬میراث سااساانیها و آسایای میانه به دوره اساالمی اپس از اساالم رساید و‬
‫فرهنگی این ا‬
‫بر جریان هنر تصویری ایران انگارگری تا زمان سلجوقیان تأثیر گااشت‪.‬‬
‫اوج و اعتالی هنر نگارگری ایرانی را باید در دوران پس از اسالم جستوجو کرد‪.‬‬
‫در طول ساده هفتم و هشاتم ایرانزمین ساهبار‪ ،‬مورد حمله اشاغالگران و ویرانکننده مغوالن قرار گرفت‪ .‬در ساال ‪ 615‬ق‪.‬‬
‫چنگيزخان مغول به ایران حمله کرد و تا ساال ساال ‪ 619‬ق‪ .‬به طول انجامید‪ .‬هالکوخان به ساال ‪ 654‬ق‪ .‬به سامرقند و‬
‫ایران لشااکر کشااید و سااهسااال بعد با حمله به بغداد‪ ،‬موج انقراش حکومت عباساایان شااد‪ .‬در اواخر سااده هشااتم با‬
‫لشاکرکشایها مکرر یيمور بسایار از شاهرهای ب رگ و آباد ایران‪ ،‬ویران و نقاشایهای دیواری و درون بناها از بین رفتند و‬
‫ه ار نسخه خطی و مصور در آتشسوزی کتابخانهها از بین رفتند‪.‬‬
‫نخستین تکپیکرهها و رقعهها بهدست استاد کمالالدي بهزاد که دارای وجهمشترک املکوت ایرانی اند ترسیم شد‪.‬‬

‫مكایب نگارگری و ويژگيهای هر مكتب‪:‬‬


‫مكتب بغداد اعباسی ‪ :‬در این دوره ایران توس عباسیان و امویان‬
‫اداره میشده است‪ .‬نگارگریها در این دوره فاقد هویت ایرانی هستند‪.‬‬
‫دوران تیموری یاا هرات باه سااااده نهم‬ ‫مكتاب هرات‪ :‬مکتا‬
‫هرات‬ ‫برمیگردد‪ .‬یکی از نساااخاههاای قاابا اهمیات در مکتا‬
‫«مجمعالتواریخ» حافظ ابرو مربوط به ‪ 828‬ق‪ .‬است‪.‬‬
‫نگاارههاای مجمعالتواریخ دارای ترکیا بنادی ساااااده کاه در آن‬
‫پیکرههاای ب رگ آدمهاا در امتاداد و مقاابا هم‪ ،‬روی پسزمیناه‬
‫آسمان قرار گرفتهاند‪ .‬با درهمآمی ی تجارب هنرمندان شیراز‪ ،‬بغداد‬
‫و تبری در دوران جالیری مکت هرات پایهگااری شد‪.‬‬

‫‪18‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫از ویژگیهای نگارههای نساخه کلیلهودمنه میتوان به فوای‬ ‫از جمله هنرمندان این دوره که در کارگاه کتابخانه سلطنتی‬
‫خیااالپردازانااه اساااورئااال ظرافاات قلمگیری و طراحی‬ ‫آن دوران فعالیت داشاتند‪ ،‬حاجعلي مصاور امير شااهي‬
‫واقعگرایانه حیوانات اشاااره کرد‪ .‬دیگر نسااخهای که در این‬ ‫سابزواری‪ ،‬سايداحمد نقاش‪ ،‬قوامالدي صاحا ‪ ،‬موالنا‬
‫از اهمیات بااالیی برخوردار اساااات‪« ،‬معراجنااماه»‬ ‫مکتا‬ ‫عع ر یبريزی هستند‪.‬‬
‫ميرحيدر مربوط به سال ‪ 84۰‬ق‪ .‬است‪.‬‬ ‫شاکوفایی مکت هرات در این دوره تحت تأثیر روند طبیعی‬
‫اگر بخوایم نگاارههاای مکتا هرات را باا مکتا همزماان خود‬ ‫مصورسازی مکت های تبری ‪ ،‬بغداد و شیراز بود‪.‬‬
‫نگارههای مکت شایراز مقایساه کنیم‪ ،‬میتوان گفت این آثار‬ ‫نگاره دیگری که در این دوره قاب اهمیت بوده نساااخههای‬
‫صاحنههای پرتحرکتری نسابت به نگارههای مکت شایراز‬ ‫نگاره «کلیلهودمنه» در ‪ 833‬ق‪ .‬و شاااهنامه بايسانقری به‬
‫دارند‪ .‬چون از ترکی بندیهای متقارن در این نگارهها کمتر‬ ‫تاریخ ‪ 833‬ق‪ .‬بود‪.‬‬
‫اساااتفااده شاااده اسااات‪ .‬پیکرههاا‪ ،‬رناگآمی ی‪ ،‬توجاه باه‬ ‫از ویژگیهای این نگاره اشاااهنامه بایساانقری رنگآمی ی‬
‫جا ئیاااتپردازی دقیاق در طراحی مناااظر و معماااریهااا‪،‬‬ ‫غنی عناصار طبیعت‪ ،‬اساتفاده از آبی الجورد یا طالیی برای‬
‫رنگگااری لطیفتری در مکت هرات به چشم میخورد‪.‬‬ ‫رنگ آساااماان‪ ،‬بوتههای رنگاارنگ‪ ،‬شاااکوفههای روشااان و‬
‫بعد از فوت شااهر و به سالطنت رسایدن سالطانحساي‬ ‫درختان پر از برگ قلمگیری و طراحی اساتادانه صاخرهها با‬
‫باايقرا فعاالیاتهاای فرهنگی و ادبی در ‪ 911‬ق‪ .‬باه اوج‬ ‫بافت اسفنجی و بهکارگیری نقوش ت یینی در معماری است‪.‬‬
‫رسید‪.‬‬
‫از قرن چهارم به بعد‪ ،‬اولین نشااانههای ایرانی نگارگری بروز‬
‫پیدا میکند‪ .‬و در طی پنج قرن شخصیت خاص خود را پیدا‬
‫میکند که در مکت هرات جلوهگری و چشامنوازی میکند‪.‬‬
‫از ویژگیهاای آثاار این دوران میتوان باه ترکیا بنادیهاای‬
‫متقارن اشاره کرد‪.‬‬
‫مكتب یبريز اساده هشاتم ‪ :‬آخرین ایلخانانی که به اساالم‬
‫گرایش پیدا کردند و تسلیم فرهنگ و تمدن ایرانی شدند‪.‬‬
‫باهدلیا کااردانی و تجرباههاایی کاه در اداره امور داشاااتناد‪،‬‬
‫فعاالیاتهاای علمی فرهنگی رونق قاابا توجهی گرفات‪.‬‬
‫هاشااورهای متأثر از شاایوه تانگ چینی‪ ،‬تصااویرسااازیهای‬
‫خیالی‪ ،‬قرینهسازی‪ ،‬تواد رنگی است‪.‬‬
‫در کتاب «جامعالتواریخ» که در مجمو بیسات نساخه از آن‬
‫به فارسی و عربی تهیه و مصور شده است‪ ،‬نسخهای از کتاب‬
‫«شااهنامه فردوسای» که به «شااهنامه دموت» شاهرت دارد‪،‬‬
‫میتوان ویژگیهای این دوره و کت را مشاهده کرد‪.‬‬
‫در این مکتا باا پرداخاتهاای طبیعاتگراناه‪ ،‬پیکرههاا بلناد‬
‫قامت با لباسهای چینخورده و حرکات و رفتارهای واقعنما‬
‫و بهکارگرفتن رنگهای تیره و روشااان‪ ،‬ایجااد حجمنمایی و‬
‫اسااتفاده از خطوط قوی نقاشاای ایرانی که تحت تأثیر حمله‬

‫‪19‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫میتوان از اساااتااد‬ ‫از هنرمنادان برجساااتاه این مکتا‬


‫نظاامالادي ساالطاان محماد‪ ،‬آقااميرک‪ ،‬ميرمصااور‪،‬‬
‫مظ رعلي‪ ،‬خواعاهعبادالصااماد‪ ،‬خواعاهعبادالعزيز‪،‬‬
‫شيخمحمد‪ ،‬عبدالوهاب و‪ ...‬نام برد‪.‬‬
‫از نساخههای با اهمیت این‪ ،‬دوران شااهنامه فردوسای اسات‬
‫که در آن زمان از طرف شاا طهماساب به سالطانساليمان‬
‫دوم هدیه داده شد‪.‬‬
‫مكتب قزوي (نیمه دوم ساده دهم ‪ :‬شاا اساماعي دوم‬
‫برخی از نگاارگران تبری ‪ ،‬مشاااهاد و شااایراز رو برای احیاا‬
‫کتابخانه سالطنتی به ق وین آورد و نساخهای از شااهنامه را‬
‫به آنها سااافاارش داد‪ .‬در این دوره بهدلیا کوتاهبودن دوره‬
‫سالطنت شااهاساماعی دوم و دوران حکومت برادر نابینایش‬
‫محماد خادابناد باه دالیا وجود ناابسااااماانیهاا و تهادیادات‬
‫عثمانیها و ازبکها کارگاههای مصااورسااازی از رونق افتاد‪.‬‬
‫باههمیندلیا هنرمنادان باا قبول سااافاارشهاای کمه یناه و‬ ‫مغول و نقاشااای شااارق دور بوده را نمایش میدهد اما این‬
‫اجرای طراحیهای خاص و نقاشاای سااادهتر و موضااوعاتی‬ ‫ویژگیها تا اواخر سااده هشااتم کمرنگ میشااوند؛ در اواخر‬
‫عامیانه و سااادهتر روی آوردند که همین امر پایه و اساااس‬ ‫این سااده لطافت و پختگی هنر ایرانی جای خود را بهخوبی‬
‫تجربیات هنرمندان مکت اصفهان شد‪.‬‬ ‫باز میکند‪.‬‬
‫ق وین تهیاه شاااده‬ ‫از نساااخاههاای مهمی کاه در مکتا‬ ‫مكتب یبريز در دوران صا ويه (در سادة دهم ‪ :‬این دوره‬
‫«شااهنامه قوام» که امروزه متعلق به موزه رضاا عباسی است‪.‬‬ ‫تأثیر زیادی به شاهرهای ق وین‪ ،‬مشاهد گااشات و ساپس به‬
‫که به خ قوامالدي محمد شيرازی در ‪ 1۰۰۰‬ق‪ .‬کتابت‬ ‫هرات‪ ،‬اصفهان‪ ،‬شیراز و‪ ...‬اثرگااری کرد‪.‬‬
‫شاده و نساخهای از «شااهنامه قاسامی» که ميرزاقاسا به‬ ‫ا ت أثیرات این دوره از مرزهاای ایران هم گااشااات تاا در اواخر‬
‫سابک شااهنامه شااهاسماعی دوم در ‪ 1۰۰۰‬ق‪ .‬ساخته است‪.‬‬ ‫دوران تیموری به بخارا‪ ،‬ترکیه و هند نفون کرد و هنر نقاشی‬
‫نساخه مهم دیگر‪« ،‬احسان الکبار» که روایت زندگی حوارت‬ ‫را در این نواحی تاا چناد دهاه تحات تاأثیر هنرمنادان ایرانی‬
‫و ائمه پرداخته است‪.‬‬ ‫رسولاص‬ ‫قرار داد‪.‬‬
‫مكتب اص ا هان (ساااده یازدهم ‪ :‬در اواخر ساااده یازدهم‬ ‫آثاار این دوره اوج هنر عاارفااناه نگاارگران ایرانی در پرداخات و‬
‫پاایتخات از ق وین باه اصااافهاان انتقاال پیادا کرد و اکثر‬ ‫ترسااایم صاااحنههایی که ج با ادراک معنوی هنرمندان از‬
‫هنرمنادان باه اصااافهاان روی آوردناد‪ .‬در این مکتا عالوه بر‬ ‫جهان حاص نمیشود‪ ،‬به نمایش میگاارد‪.‬‬
‫نقااشااای دیوارنگااری برای ت یین عماارت و کااخهاا انجاام‬ ‫از ویژگیهاای آثاار این دوره میتوان طراحی در این دوره باا‬
‫میگرفت‪ .‬در این دوران بهدلی رواب تجاری و ساایاساای با‬ ‫حاالاتهاای مختلف باا پوشاااشهاای رنگین‪ ،‬ترکیا بنادیهاا‬
‫کشاااورهاای اروپاایی و انتقاال ارامناه باه جلفاای اصااافهاان‬ ‫اساتادانه‪ ،‬ت یین بناهای معماری با نقوش هندسای و گیاهی‪،‬‬
‫ویژگیهای هنر غربی به هنر ایرانی راه یافته بود‪.‬‬ ‫رناگهاای چشااامنواز‪ ،‬منظرهپردازیهاای خیاالانگی باا گا و‬
‫از جملاه هنرمنادان هلنادی کاه در آن دوران در این دوره و‬ ‫بوتههای رنگین‪ ،‬درختان پر شکوفه‪ ،‬آسمان الجوردی و مر‬

‫وان‬ ‫مکتا مشاااغول باه فعاالیات بودناد میتوان ناام لوکاا‬ ‫هایی با پرهای رنگی بر روی شاخه درختان اشاره کرد‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫ژان هلندی ژول ایونانیتبار لوکار و فيليپ انج نام برد‪.‬‬


‫در این دوره عالوه بر دربار ساافارشهایی از ساامت تجار و متمولین به هنرمندان نقاش داده میشااد‪ .‬همین موضااو باعث‬
‫رواج رقعهسااازی گردید‪ ،‬در رقعهسااازی از رنگ کمتری اسااتفاده میکردند یا کار را با طراحی به پایان میرساااندند که با‬
‫ه ینه کمتری به پایان میرسید‪ .‬عموماً پسزمینهها را با چند شاخ و برگ بدون رنگآمی ی ت یین میکردند‪.‬‬
‫موضاوعات در رقعهساازی عموماً ترسایم پیکر شااه ادگان‪ ،‬نجبا‪ ،‬زن و مردی جوان‪ ،‬یا به صاورتی تکی نشاساته یا ایساتاده اجرا‬
‫میشد‪.‬‬
‫از هنرمندان این دوره میتوان به رضاا عباساي با اموا معروف ارقم کمینه رضا عباسی از میان شاگردان ایشان میتوان به‬
‫محمدقاس ‪ ،‬محمديوسف‪ ،‬محمدعلي یبريزی‪ ،‬افض الحسيني و معي مصور اشاره کرد‪.‬‬
‫از آثار مهم این دوره میتوان به نقاشایهای کتاب «عالمآرای» شاا اساماعيلي که متعلق به موزه رضاا عباسای اسات اشااره‬
‫کرد‪ .‬این کتاب به شرح زندگی و جنگهای شا اسماعي اول اشاره کرده است‪.‬‬
‫مكتب شايراز اساده هشاتم ‪ :‬در جنوب ایران در منطقه فارس بهدلی برکنار ماندن از تاختوتازهای مغول نگارگری ایرانی‬
‫بر اساااس ساانتهای تاریخی نقاشاای ایرانی ادامه پیدا میکند‪ .‬ترکی بندیهای دایرهوار ااسااپیرال‪ ،‬حل ونی و پیکرهها‬
‫سااترگنما‪ ،‬ساااختارها قرینه‪ ،‬اسااتفاده از رنگهای خالیتر و ت یینات بیشااتری بهچشاام میخورد‪ .‬این ویژگیها را در‬
‫نقاشیهای نسخه «مونساالحرار» اب بدر عاعرمي در حدود سال ‪ 741‬ق‪ .‬میتوان یافت‪.‬‬
‫مكتب شايراز (در ساده نهم‪ /‬شایراز ‪ :)2‬در اوای ساده نهم ق‪ .‬نوادگان تیمور در فارس پایه تجدیدحیات نگارگری شایراز را‬
‫دوباره فراهم کردند‪.‬‬
‫در این دوره نگارههای یکی از مهمترین نساخههایی که برای اساكندراسلطان سااخته شاد به اسام جنگ «اسکندرسلطان» و‬
‫نگارههای شاهنامهای که برای ابراهي سلطان فرزند شاهرخ تهیه شد‪ .‬قاب توجهترین آثار درنیمه اول سده نهم هستند‪.‬‬
‫بهدلی اینکه برخی از هنرمندان این دوره از سامرقند و هرات به شایراز آمده بودند‪ ،‬تجربههای خود را با نقاشای بومی شایراز‬
‫درآمیختناد‪ .‬باههمیندلیا آثاار این دوره پختگی بیشاااتری نسااابات باه گااشاااتاه دارد‪ .‬از جملاه ویژگیهاای آثاار این دوره‬
‫ترکیا بنادیهاای متقاارن دقیقتر‪ ،‬رناگهاا روشااانتر و اساااتفااده از نقوش ت یینی و طراحی مااهراناهتر پیکرههاا و قلمگیری‬
‫ظریفتر صخرهها است‪.‬‬
‫درنیماه دوم ساااده نهم آثاری همچون «خاوراننامه» به تاریخ‬
‫‪ 882‬ق‪ .‬اسااات ویژگیهاای اثر خااوراننااماه از نظر رناگآمی ی‬
‫غناایی خااص دارد‪ .‬ترکای بنادیهاا همچناان متقاارن‪ ،‬ابرهاای‬
‫ت یینی باا دنباالاه کوچاک‪ ،‬پسزمیناه طالیی باا نقوش گیااهی و‬
‫طرز طراحی پیکرهها شاکوفایی مکت نگارگری در شایراز را در‬
‫اواخر سده نهم نشان میدهد‪.‬‬
‫مكتاب عاليرياان‪ :‬بین فااصااا ساااقوط ایلخااناان مغول تاا باه‬
‫قادرت رسااایادن تیموریاان خاانادان جالیریاان از موقعیتی مهم‬
‫برخوردار بودناد‪ ،‬بیش از نیم قرن از اح دود ‪ 74۰‬الی ‪ 813‬ق‪.‬‬
‫حاکمیت خودشان را از بغداد تا تبری به انجام برسانند‪.‬‬
‫اواخر ساااده هشاااتم ازماان هجوم مجادد مغوالن باه رهبری‬
‫تیمور فرصااات و زماانی طالیی بود برای تلفیق شااایوههاای‬

‫‪21‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫در تصا ویرهای کتاب جوامعالتواریخ ا‪1314‬م‪ .‬تبری شاایوه‬


‫نقطهای و ضااربدری پرداز بهکار رفته اساات‪ .‬در تصااویرهای‬ ‫نگارگری غرب و جنوب ایران‪.‬‬
‫شااهنامه دموت ا‪ 731‬ق‪ 133۰.‬م‪ .‬از پرداز خطی و نقطهای‬
‫اسااتفاده شااده اساات‪ .‬محمد سايا قل در قرن چهاردهم‬ ‫انواع یرکيببندیها در نگارگری سنتي ايراني‪:‬‬

‫میالدی در آثاارش از پرداز نقطاهای و خطی اساااتفااده کرده‬ ‫در نگارگری ساانتی ایرانی کلمهای با نام پرسااپکتیو وجود‬

‫اساااات‪ .‬در قرن نهم ا‪ 15‬م‪ .‬در آثاار اساااتاادانی مثا‬ ‫ندارد‪ ،‬چون بر این باور بودند که این تصاویر محدود به زمان‬

‫کماالالادي بهزاد و شااااگردانش انوا شااایوه پرداز دیاده‬ ‫و مکان خاصای نیساتند و نمایی از بهشات برین و عالم خیال‬
‫را دارند‪ .‬در نگارگری هشت نو ترکی بندی وجود دارد‪:‬‬
‫میشود‪.‬‬
‫ترکیا بنادی اوریا ‪ ،‬دایرهای‪ ،‬چناد ساااطح‪ ،‬حل ونی یاا‬
‫انوا متفاوت پرداز در آثارنقاشااان چینی‪ ،‬ژاپن‪ ،‬هند و غرب‬
‫اسااپیرال‪ ،‬متراکم‪ ،‬متقاطع و غیر متقاطع‪ ،‬ساااده و متقارن‪،‬‬
‫وجود دارد‪ .‬در این بین هادف نقااشاااان ایرانی ازا ب هکااربردن‬
‫مقامی و مثلثی‪.‬‬
‫پرداز با دیگر هنرمندان متفاوت بود‪.‬‬
‫این ترکای بنادیها در آثار متفااوت و در مکاات و دورانهای‬
‫نقاش اروپایی و شاارق دور میخواهد بدون آنکه اثر قلمو بر‬
‫مختلف به چشام میخورند که گاهی در یک اثر از چند نو‬
‫روی تصاویر دیده شاود به ساایه روشان دسات پیدا کند اما‬
‫ترکی بندی استفاده شده است‪.‬‬
‫نقاشااان ایرانی میخواهند نقطههای پرداز در اثرشااان دیده‬
‫شود‪.‬‬ ‫پرداز‪:‬‬

‫در نقاشاایهای ایرانی نقطههای پرداز درحالیکه سااطح را‬ ‫یکی از شایوههای پوشااندن ساطح با رنگ برای جلوههای نور‬

‫میپوشاانند‪ ،‬با درشات و ری شادن خود احسااسای از تجلی نور‬ ‫در آثارگ و مر او نگارگری استفاده از «پرداز» است‪.‬‬

‫در ببیننده ایجاد میکنند تا عالوه بر نورپردازی‪ ،‬احسااسای‬ ‫اساااتفااده از این شااایوه رناگآمی ی در نخساااتین آثاار‬

‫از ریتم و تکرار در بیننده ایجاد کنند‪.‬‬ ‫کتابنگاری پس از مغول دیده میشود‪.‬‬

‫نقطاههای بیشاااماار پرداز انبوهی غیرقاب شاااماارش درون‬ ‫امروزه پرداز به ساه دساته پرداز خطی‪ ،‬پرداز خ و نقطه و‬

‫شااکلی واحد به حساااب میآیند که میتوانند بیان نمادین‬ ‫پرداز نقطهای تقسیمبندی میشود‪.‬‬

‫کثرت در دل وحدت باشااند و دلی ارتباط بیشااتر اینگونه‬


‫آثار با مفهومهای عرفانی است‪.‬‬

‫‪22‬‬
‫شماره جهارم‪ /‬اردیهشت ‪1400‬‬ ‫گاهنامه آگراندیسور‬

‫مديرمسئول‪ :‬محمدعع ر حكيمي‬


‫سردبير‪ :‬سارا بخشي‬
‫ص حه آرا‪ :‬مري مقدمسميرا‬
‫ويراستار‪ :‬سارا بخشي‬
‫عكس روی علد‪:‬‬

‫‪23‬‬

You might also like