Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 1

‫بزرگ او به‌شمار می‌رود‪ .

‬برخی از همین متون اشاره می‌کنند که کیخسرو آتش‬


‫و آتشکد ‌ه آذرگشسب را برجای همین بتکده نشانده است‪ .‬به همین سبب او را‬
‫نــــجست"‬
‫َ‬ ‫"چیـــچست"تا ُ‬
‫"خ‬ ‫َ‬ ‫از‬
‫"فروزنده‌ فرخ آذرگشسب" نان می‌نهند و کندن بتکد ‌ه چیچست که شاهنامه آن‬
‫را "دژ بهمن" و جایگاه جادوان و پرخاش اهریمن می‌داند‪ ،‬از خویشکاری‌های‬
‫دریاچه اورمیه به روایت اساطیر ایرانی‬ ‫«اورمیه» و نـــــــه‬
‫در برخی از بیت‌های شاهنامه به جای واژه چیچست‪ ،‬واژه‌ی "خنجست" به‬
‫ویژه اوست‪.‬‬
‫ارومــــــــــیه!‬
‫کار رفته است‪ .‬به گفته برخی شاهنامه‌پژوهان این دگرگون شده همان واژه‌ی‬ ‫فرشید ابراهیمی‬
‫چیچست است‪ .‬از آن جمله است داستان گریختن افراسیاب از دست هوم‪:‬‬ ‫"چیچست" در متن‌های باستانی ایرانی نام دریاچ ‌ه ارومیه (رضائیه) است‪ .‬این نام‬
‫خروشان و نوحه‌کنان چون زنان‬ ‫ ‬ ‫زکوه اندر آوردمش تازیان ‬ ‫در زبان اوستایی به گونه "چئچسته" به معنی تابان و درخشان آورده شده و شاید‬ ‫با آن که اهالی شهر زیبای اورمیه‪ ،‬در گویش دلنشین آذری‪ ،‬نام‬
‫دل و جانم از جستن او بخست‬ ‫بر این جایگه بر ز چنگم بجست ‬ ‫سبب این نامگذاری نمک موجود در این دریاچه باشد که از راه‌های دور برای‬ ‫شهر خود را "اور َمیَه" می‌نامند‪ ،‬اما متاسفانه همچنان رسانه‌های‬
‫بگفتم بتو راز چونان که هست‬ ‫در این آب خنجست پنهان شدست‬ ‫انسان عصر باستان خود را درخشان و زیبا جلوه‌گر می‌ساخت‪.‬‬ ‫ملی و مردمی ما نام این شهر ایرانی را به اشتباه "ارومیه"!‬
‫در جایی دیگر از شاهنامه‪ ،‬هوم با کمند در گرد دریای خنجست می‌گردد و گودرز‬ ‫در متن‌های اوستایی (و به ویژه یشت‌ها) نام این دریاچه به همراه سه صفت‬ ‫می‌خوانند‪.‬‬
‫او را می‌بیند و در شگفت می‌ماند‪:‬‬ ‫«ژرف»‪« ،‬پهن» و «دورکرانه» نیز آورده شده است‪.‬‬ ‫امیدواریم از خود نپرسید که حال چه فرقی می‌کند؟ اورمیه یا‬
‫نوان بر لب آب بر مستمند‬ ‫ ‬ ‫به چشم آمدش هوم با آن کمند‬ ‫در یکی از دفترهای باستانی "یشت‌ها" (ستایش‌ها) (گوش یشت)‪" ،‬هو ِم پارسا"‪،‬‬ ‫ارومیه؟! چرا که همواره این بی‌تفاوتی‌ها و ناآگاهی‌های ماست که‬
‫پرستنده را دیگان خیره دید‬ ‫همان گونه آب را تیره دید ‬ ‫از ایزد د ُروسپ (=ایزد نگهبان چارپایان) درخواست می‌کند که کامیاب شود تا‬ ‫اعتماد به نفس جامع ‌ه ما را از از میان می‌برد! تا هنگامی که هنوز‬
‫ز دریای خنجست گیرد شکار‬ ‫ ‬ ‫به دل گفت کین مرد پرهیزگار‬ ‫افراسیاب تورانی را به بند بکِشد و نزد کیخسرو ببرد تا کیخسرو در کنار دریای‬ ‫از پیشینه این دریاچه باستانی و چگونگی و معنای نام آن آگاه‬
‫به دیدار ازو مانده اندر شگفت‬ ‫نهنگی مگر ُدم ماهی گرفت ‬ ‫"چیچست" پهناور او را ُبکشد‪ .‬و به موجب متن "ارت یشت" (یکی دیگر از‬ ‫ِ‬ ‫نیستیم‪ ،‬چگونه می‌توانیم فرهنگ پاسداری از آن را پیدا کنیم؟!‬
‫این اساطیر کهن مجموعه‌ا‌ی از تصورات گمشده‌ای است که تنها بخشی از‬ ‫بخش‌های یشت‌ها) همین درخواست را نیز کیخسرو خود از ارتِ نیک (ایزد‬ ‫چه نیک است هنگامی که هر ایرانی بداند‪:‬‬
‫ریشه‌های معنایی سازند‌ه آن بر ما روشن است‪ .‬به همین روی به ناچار بخش‌هایی‬ ‫ارت‪-‬ایزد راستی) می‌کند و همچنان یادآور می‌شود که کشتن افراسیاب پلید‬ ‫پیشوند "اور" به معنی شهر به جز در واژه‌ اورمیه‪ ،‬در دیگر نام‬
‫از آن را بازمی‌سازیم‪ .‬نه چیچست‪ ،‬ژرف‌آب پهناور اوستایی‪ ،‬حوض یا برکه است‬ ‫می‌باید در کنار دریاچه اورمیه (چیچست) انجام گیرد‪.‬‬ ‫شهرها همچو پایتخت باستانی سومر یعنی "اور" و همچنین در‬
‫که افراسیاب درآن پنهان شود‪ ،‬و نه پناه گرفتن یکی از آدمیان میرنده در آب و‬ ‫در متن باستانی بندهش (آفرینش‌ها) که به زبان پارسی میانه (پهلوی) نوشته‬ ‫واژه‌ "اورامان" (هورامان در کردستان) و"اورشلیم" شایسته‬
‫تیره شدن آب خنجست از تاریک او با تصورات امروزین مردم همساز و هماهنگ‬ ‫شده آمده که دریاچه‌ چیچست در آتورپاتکان (آذربایجان) است‪ .‬آب آن گرم و‬ ‫بررسی است‪.‬‬
‫است‪ .‬آیا در عصر حاضر نیز ما با تصورات امروزین خود این اساطیر نخستین را‬ ‫شور است و هیچ جانوری در آن زیست نمی‌کند‪ .‬بُنش (=سرچشمه‌اش) به دریای‬
‫دگرگون خواهیم ساخت؟‬ ‫فراخکرد پیوسته است‪.‬‬
‫آیا آیندگان و فرزندان ما‪ ،‬دریاچه اورمیه را بار دیگر خواهند دید؟! تا با پندارهای‬ ‫همچنین در متن پهلوی "گزیده‌های زادسپرم" چنین می‌خوانیم که‪ :‬چیچست‪،‬‬
‫باستانی پیرامون آن را با جهان‌بینی‌های خود پیوند زنند؟!‬ ‫دریاچه‌ای ژرف‪ ،‬نمکین آب‪ ،‬بی‌تازش و بی‌بدی‪ ،‬بر بارش (=ساحل) آذرگشنسب‬
‫پیروزمند نشیند‪.‬‬
‫برابر با متن‌های ایرانی گویا در کنار دریاچه چیچست (اورمیه) بتکده‌ای وجود‬
‫منابع‪:‬‬
‫‪ -‬اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی‪ ،‬رحیم عفیفی‪ ،‬توس‪.1374 ،‬‬
‫‪ -‬پژوهشی در اساطیر ایران‪ ،‬مهرداد بهار‪ ،‬توس‪.1362 ،‬‬ ‫داشته که کیخسرو آن را ویران می‌سازد و در نوشته‌های پهلوی این از کارهای‬
‫دریاچه ارومیه در زمان پر آبی ‪ /‬افشین بختیار‬

‫‪23‬‬ ‫‪22‬‬

‫‪IRANATRAVEL‬‬
‫ایرانـــامسافر‬
‫‪IRANATRAVEL‬‬
‫ایرانـــامسافر‬

You might also like