Leit-Und Streitbegriffe, Monika Kirloskar-Steinbacj, Gita Dhrampal-Frick &

You might also like

Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 12

‫مشخصات کتابشناختی مقاله‪:‬‬

‫_ ‪Brodbeck, Karl-Heinz.(2012). Neoliberalismus. In: Interkulturalitätsdebatte‬‬


‫& ‪Leit- und Streitbegriffe, Monika Kirloskar-Steinbacj, Gita Dhrampal-Frick‬‬
‫‪Minou Fiele (Hg.). Verlag Karl Alber: München. 280-286.‬‬

‫نئولیبرالیسم‬

‫کارل هاینتس برودبک‬

‫گرفت‪:‬‬ ‫شکل‬ ‫ِگ‬


‫ِر‬ ‫هون‬ ‫هانس‬ ‫توسط‬ ‫‪1952‬‬ ‫سال‬ ‫در‬ ‫مفهوم‬ ‫این‬
‫«نئولیبرالیسم اقتصادی‪ ،‬یکی از مهمترین‪ ،‬حتی شاید قوی‪-‬‬
‫ترین و موثرترین جریانهای اندیشهای ذیل اقتصاد کالن در‬
‫این جریان پاسخی است به‬ ‫(‪1.)Honegger 1925: 12‬‬ ‫عصر حاضر است»‬
‫از‬ ‫سرخوردگی‬ ‫و‬ ‫بازار‬ ‫در‬ ‫فزاینده‬ ‫دولتی‬ ‫مداخلههای‬
‫سوسیالیسم‪ .‬در سالهای دهه سی قرن بیستم‪ ،‬در میانه بحران‬
‫گرد‬ ‫نئولیبرال‬ ‫اقتصاددانان‬ ‫از‬ ‫گروهی‬ ‫جهانی‪،‬‬ ‫اقتصاد‬
‫آمدند که پس از سال ‪ 1945‬در آلمان ذیل عنوان «اقتصاد‬
‫اجتماعی بازار» و در بریتانیای کبیر در قالب مارگارت‬
‫تاچر و در ایاالت متحده آمریکا به شکل رونالد ریگان ظهور‬
‫ً به اقتصاد و سیاست گلوبال‬ ‫کردند و این جریان نهایتا‬
‫‪،2008‬‬ ‫سال‬ ‫اقتصادی‬ ‫و‬ ‫مالی‬ ‫بحران‬ ‫زمان‬ ‫از‬ ‫انجامید‪.‬‬
‫نئولیبرالیسم به یکی از چالشیترین مفاهیم اقتصاد سیاسی‬
‫تبدیل شده است و نشانههایی ار پایان دوره نئولیبرال‬
‫(‪2.)Stiglitz 2008‬‬ ‫ظاهر شده است‪« :‬نئولیبرالیسم همین بود!»‬

‫مکاتب و اقسام نئولیبرالیسم‬

‫تجربه سرمایهداری مبتنی بر اقتصاد آزاد در قرن نوزدهم‪،‬‬


‫بر شکل یافتن نئولیبرالیسم موثر بود‪ .‬نظریه سنتی این‬

‫‪1 H. Honegger, volkswirtschaftliche Systeme der Gegenwart, Karlsruhe 1925.‬‬


‫‪2 J. Stiglitz, „Das war΄s, Neoliberalism“, Financial Times Deutschland, 16.7.2008.‬‬
‫سرمایهداری را توجیه نمیکرد‪ .‬بحرانهای اقتصادی‪ ،‬محرومیت‪-‬‬
‫فراگیر‪،‬‬ ‫و‬ ‫اجتماعی‬ ‫اقتصادی‬ ‫فقر‬ ‫اجتماعی‪،‬‬ ‫های‬
‫انحصارگرایی و مسائل مربوط به بانکهایی که قدرت مطلق‬
‫داشتند‪ ،‬در این نوع از سرمایهداری پیشبینی نشده بودند‪.‬‬
‫با این وجود بنیانگذاران نئولیبرالیسم‪ ،‬نقد مارکسیسم به‬
‫سرمایهداری را به شدت رد میکردند و امکان منطقی گونهای‬
‫سوسیالیسم عملی و موثر را پیشاپیش انکار میکردند‪ .‬با‬
‫این وجود بحران اقتصادی جهان پس از ‪ 1929‬از حیث سیاسی به‬
‫تقویت شوروی و نیز ایجاد دولتهای تمامیتخواه در اروپا‬
‫روزولت در ایاالت متحده‬ ‫اقتصادی‪3‬‬ ‫انجامید‪ ،‬برنامه توسعه‬
‫آمریکا و بسط نظریه جان ماینراد کینز انجامید‪ .‬نظریه‬
‫کینز مدل قدیمی مداخله دولت در اقتصاد را نقد میکرد‪.‬‬
‫کینز تمایل درونی و ذاتی بازارها به تعادل و موازنه را‬
‫خیال باطل میدانست و مداخالت دولتی برای کنترل تقاضای‬
‫اقتصاد را به چالش میکشید‪ .‬کینز در سال ‪ 1926‬در مقالهای‬
‫وی می‪-‬‬ ‫گفت‪4.‬‬ ‫از پایان آزادی مطلق سیاسی در اقتصاد سخن‬
‫خواست به واسطه کنترل گلوبال اقتصاد‪ ،‬عملکرد بازارها را‬
‫حفظ کند و به دولت وظایفی کامالً جدید و نیز وظایفی‬
‫حق‬ ‫تضمین‬ ‫اصل‬ ‫از‬ ‫وظایف‬ ‫این‬ ‫که‬ ‫میدهد‬ ‫نسبت‬ ‫اجتماعی‬
‫مالکیت و امنیت ملی‪ ،‬آنچنانکه در لیبرالیسم کالسیک به‬
‫عنوان وظیفه دولت تعریف شده بود‪ ،‬فراتر میرفتند‪.‬‬

‫نه تنها امور سیاسی‪ ،‬بلکه مخالفت با کینز و برنامه‬


‫نئولیبرالیسم‬ ‫شکلگیری‬ ‫بر‬ ‫که‬ ‫بود‬ ‫روزولت‬ ‫اقتصادی‬
‫تأثیرگذار بود‪ .‬یک سال پس از انتشار کتاب کینز تحت‬

‫‪3 New Deal‬‬


‫‪4 J. M. Keynes, „Essays in Persuasion“, in: The Collected Writing of John Maynard Keynes, Vol. IX, Cambridge‬‬
‫‪1972, S. 272-294.‬‬
‫در آمریکا کتاب مبانی‬ ‫لیپمن‪6‬‬ ‫عنوان نظریه عمومی‪ ،5‬والتر‬
‫را چاپ کرد‪ .‬روپکه در درآمدی به نسخه آلمانی‬ ‫خوب‪7‬‬ ‫جامعه‬
‫آن نوشت که این کتاب «از طریق ترجمههایش تأثیر خیلی‬
‫زیاد و قدرتمندی در این طرف و آن طرف اقیانوس اطلس می‪-‬‬
‫صورتهای‬ ‫و‬ ‫امکانات‬ ‫به‬ ‫مربوط‬ ‫مباحث‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫گذارد‬
‫می‪-‬‬ ‫را‬ ‫انگیزهها‬ ‫مفیدترین‬ ‫و‬ ‫متنوعترین‬ ‫نئولیبرالیسم‬
‫دهد»‪8.‬‬

‫در آگوست ‪ 1938‬گروهی از اقتصاددانان در پاریس دور هم جمع‬


‫شدند تا در باب نظریات لیپمن بحث کنند که از جمله آنها‬
‫رایموند آرون‪ ،9‬لوئیس بندین‪ ،10‬فردریش آگوست فون هایک‪،11‬‬
‫لودویگ فون میزس‪ ،12‬میشائل پوالنی‪ ،13‬ژاک روف‪ ،14‬الکساندر‬
‫روستوو‪ ،15‬ویلهلم روپکه‪ ،16‬لوئیس روگییر‪ ،17‬و غیره بوند‪.‬‬
‫و‬ ‫(‪18)ebd.: 299‬‬ ‫میداند‬ ‫لیبرالیسم»‬ ‫«مصلح‬ ‫را‬ ‫خود‬ ‫لیپمن‬
‫لیبرالیسم مبتنی بر آزادی مطلق را نقد میکند و نقش نظم‪-‬‬
‫دهندگی دولت در بازارها را الزم میبیند‪.‬‬

‫‪5 General Theory‬‬


‫‪6 Walter Lippmann‬‬
‫‪7 Principles of the Good Society‬‬
‫‪8 W. Lippmann, Die Gesellschaft freier Menschen, Bern 1945.‬‬
‫‪9 Raymond Aron‬‬
‫‪10 Louis Bandin‬‬
‫‪11 Friedrich August von Hayek‬‬
‫‪12 Ludwig von Mises‬‬
‫‪13 Michael Polani‬‬
‫‪14 Jacques Rueff‬‬
‫‪15 Alexander Rüstow‬‬
‫‪16 Wilhelm Röpke‬‬
‫‪17 Louis Rougier‬‬
‫‪18Lippmann, Die Gesellschaft.‬‬
‫عقاید لیپمن توسط عدهای از نئولیبرالیستهای متقدم مانند‬
‫روستوو‪ ،‬روپکه و روگییر و دیگران دنبال شد‪ ،‬اما برخی‬
‫مانند فون هایک و میزس‪ ،‬از اصول لیبرالیسم قدیمی در باب‬
‫این‬ ‫بین‬ ‫در‬ ‫اختالفات‬ ‫این‬ ‫میکردند‪.‬‬ ‫دفاع‬ ‫آزاد‬ ‫بازار‬
‫اقتصادادانان خیلی زود در همان کنفرانس پاریس آشکار شد‪.‬‬
‫روستوو معتقد بود که جای هایک و میزس در موزه است‪ ،‬در‬
‫حالیکه این دو در پشت هر گونه اقدام و تدبیر دولتی‪،‬‬
‫(‪19.)vgl. Mirowski/ Plehwe 2009: 49ff.‬‬ ‫«سوسیالیسم» را احساس میکردند‬
‫در آلمان برنامه نئولیبرالها بارها به عنوان «راه سوم»‬
‫سوسیالیسم‬ ‫و‬ ‫مطلق‬ ‫آزادی‬ ‫بر‬ ‫مبتنی‬ ‫سرمایهداری‬ ‫میان‬
‫سوسیال‬ ‫اقتصاد‬ ‫مفهوم‬ ‫در‬ ‫سوم‬ ‫راه‬ ‫این‬ ‫میشد‪،‬‬ ‫فهمیده‬
‫تجلی یافت‪.‬‬ ‫بازار‪20‬‬

‫با یقین اقتصاد سوسیال بازار را به‬ ‫ارهارد‪21‬‬ ‫لودویگ‬


‫عنوان نئولیبرالیسم تفسیر میکند‪« :‬مرا به طور کلی جزء‬
‫نئولیبارلها دستهبندی میکنند و به نظر میرسد که این‬
‫در نئولیبرالیسم‪ ،‬بازار کامالً‬ ‫(‪22.)Erhard 1988: 861‬‬ ‫درست باشد»‬
‫آزاد گذاشته نمیشود اما از طریق سیاست رقابت‪ ،‬عملی و‬
‫تأثیرگذار میشود‪ .‬ارهارد به تکمیل اجتماعی بازار‪ ،‬چنان‪-‬‬
‫چه بعدها به کرات اینگونه تفسیر شد‪ ،‬باور نداشت‪ :‬بازار‬
‫در مقام سیستم رقابت خود بهترین سیاست سوسیال میتواند‬
‫باشد‪ .‬ارهارد از هایک طرفداری میکند ( ‪vgl., Mirowski/ Plehwe ebd.,‬‬

‫با این وجود این اختالفات‪ ،‬بنیانگذاران اقتصاد‬ ‫‪23.)107‬‬

‫اجتماعی بازار در این تشخیص مشترک بودند که بازار نیاز‬

‫‪19 P. Mirowski/D. Plehwe (ed.), Die Road from Mont Pelerin: The Making of the Neoliberal Thought Collective,‬‬
‫‪Cambridge, Mass./London 2009.‬‬
‫‪20 die soziale Marktwirtschaft‬‬
‫‪21 Ludwig Erhard‬‬
‫‪22 L. Erhard, Gedanken aus fünf Jahrzenten, Reden und Schriften, Düsseldorf/Wien/New York 1988.‬‬
‫‪23 Mirowski/Plehwe, The Road.‬‬
‫به کنترلی پیوسته و دائمی دارد تا به واسطه مونوپول و‬
‫این چارچوب‬ ‫تغییر ماهیت ندهد‪ .‬بنابراین‬ ‫موانع رقابت‬
‫جدید‬ ‫نقشی‬ ‫آلمانی‬ ‫نئولیبرالیسم‬ ‫در‬ ‫اقتصاد‬ ‫نظم‬ ‫یعنی‬
‫یافت‪ .‬در نسبت با اندیشههای والتر اویکن‪ ،24‬این شکل از‬
‫نیز‬ ‫نظم)‬ ‫–‬ ‫(لیبرالیسم‬ ‫لیبرالیسم‬ ‫ُ‬
‫اردو‪-‬‬ ‫لیبرالیسم‬
‫شد‪25.‬‬ ‫خوانده‬

‫اما در مقابل در انگلستان این تأثیر هایک بود که بیش از‬


‫همه قابل تشخیص و توجه بود‪ .‬کتاب او با عنوان «راه‬
‫که در سال ‪ 1944‬چاپ شده بود‪ ،‬بعدها بنا به‬ ‫بندگی»‪26‬‬

‫هایک‬ ‫شد‪27.‬‬ ‫اعتراف خود خانم تاچر به کتاب مقدس وی تبدیل‬


‫اندیشه ساخت و آرایش عقالنی نظم اقتصادی را کنار گذاشت و‬
‫یک نظریه نا‪ -‬عقالنیتگرا در باب بازارها و قوانین و اخالق‬
‫آن بسط داد (‪ 28.)vgl., Brodbeck 2001, 2009‬در نظر وی تالش برای‬
‫ً بزرگی بود‪ .‬لذا‬‫طراحی و ساخت عقالنی جامعه خطای واقعا‬
‫بعدها وی به نحو فزایندهای به موضع رادیکال میزس نزدیک‬
‫شد که هیچ نقصی در سرمایهداری مبتنی بر آزادی مطلق‬
‫بازار نمیدید و سیاست مبتنی بر رقابت را به عنوان سرکوب‬
‫بازارها‪ ،‬رد کرد‪.‬‬

‫تأثیر هایک در ایاالت متحده آمریکا در ابتدا بسیار ناچیز‬


‫و محدود به دانشگاه شیکاگو بود‪ .‬اما جهان آکادمیک با‬
‫پذیرش و جذب نظریه کینز‪ ،‬که عناصری نئوکالسیک در خود‬
‫داشت‪ ،‬غلبه یافت‪ .‬مشاورین ارشد رئیسجمهوران ایاالت متحده‬

‫‪24 Walter Eucken‬‬


‫‪25 Vgl. die Beiträge in: M. S. Aßländer/P. Ulrich (Hrsg.), 60 Jahre Soziale Marktwitschaft, Bern/Stuttgart/Wien‬‬
‫‪2009.‬‬
‫‪26 Road to Serfdom‬‬
‫‪27 F. A. Hayek, Der Weg zur Knechtschaft, München 1976.‬‬
‫‪28 K. –H. Brodbeck, „Die fragwürdigen Grundlagen des Neoliberalismus. Wirtschaftsordnung und Merkt in‬‬
‫‪Hayeks Theorie der Regelselektion“, Zeitschrift für Politik, 48, 2001, S. 49-71; ders. „Was heißt eigentlich‬‬
‫‪„Marktsgehorsam“?, in: Aßländer/Ulrich, 60 Jahre, S. 45-67.‬‬
‫پل‬ ‫سولو‪،‬‬ ‫روبرت‬ ‫توبین‪،‬‬ ‫(جیمز‬ ‫بودند‬ ‫کینز‬ ‫مکتب‬ ‫پیرو‬
‫ساموئلسون و دیگران)‪ .‬بعد از اولین شوک در قیمت نفت در‬
‫و تا‬ ‫وودز‪29‬‬ ‫سال ‪ ،1973‬و از هم پاشیدن نظام پولی برتون‪-‬‬
‫حدودی دو نرخی شدن نرخ تورم در ایاالت متحده آمریکا و‬
‫اروپا که نتیجه آن بود‪ ،‬تأثیر مکتب شیکاگو افزایش یافت‪.‬‬
‫این صورت از نئولیبرالیسم آمریکایی را میتوان با مکتب‬
‫ُردو‪ -‬لیبرالها بر نقش‬
‫یکی پنداشت‪ .‬اگرچه ا‬ ‫پول‪30‬‬ ‫اصالت‬
‫ارز ثابت تأکید میکردند‪ ،‬اما سیاست رقابت را در کانون‬
‫قرار میدادند‪ .‬نماینده برجسته مکتب شیکاگو یعنی میلتون‬
‫فریدمن‪ ،31‬مانند هایک هرگونه سیاست رقابت را به عنوان‬
‫مداخلهگری دولت در اقتصاد رد میکرد و به جای آن سیاست‬
‫پول را محوریت میبخشید‪ .‬بانکهای مرکزی باید کامالً مستقل‬
‫ً از قواعد سادهای پیروی کنند‪ .‬کلیدواژه‬ ‫باشند و صرفا‬
‫بود و لذا‬ ‫ثبات»‪32‬‬ ‫محوری نئولیبرالیسم آمریکایی «نظریه‬
‫بازارها باید در همه حوزهها به نحو خودبنیاد‪ ،‬ثابت عمل‬
‫کنند‪ .‬اختالالت به واسطه جریان خود بازار به وجود نمی‪-‬‬
‫آیند‪ ،‬بلکه نتیجه تالش دولتها برای هدایت بازارها است‪.‬‬
‫بر این اندیشه مبتنی‬ ‫سرمایه‪33‬‬ ‫نظریه مدرن اقتصادی بازار‬
‫است و مبنای لیبرالی کردن بازارهای سرمایه جهانی و نظام‬
‫بانک جهانی پایان قرن بیستم شد‪.‬‬

‫نئولیبرالیسم به عنوان برنامه سیاسی‬

‫سهم‬ ‫نیز‬ ‫اقتصادی‬ ‫نظریه‬ ‫در‬ ‫نئولیبرال‬ ‫اقتصاددانان‬


‫بسط‬ ‫را‬ ‫اتریش‬ ‫اقتصادی‬ ‫مکتب‬ ‫پول‬ ‫نظریه‬ ‫میزس‬ ‫داشتند‪.‬‬

‫‪29 Bretton- Woods- Währungssystem‬‬


‫‪30 Monetalism‬‬
‫‪31 Milton Friedman‬‬
‫‪32 Stabilitätsthese‬‬
‫‪33 Finanzmarkt‬‬
‫بیشتری داد‪ .‬هایک نظریهای در باب ارزش فرآیند پردازش‬
‫را‬ ‫پول‪35‬‬ ‫را صورتبندی کرد‪ .‬فریدمن نظریه مقداری‬ ‫معرفت‪34‬‬

‫ارائه کرد و توصیههای سیاسی خود را از آن استخراج کرد‪.‬‬


‫بنابراین نئولیبرالیسم باید پیش از هر چیز به عنوان یک‬
‫برنامه سیاسی تفسیر شود‪ .‬کینز در بخش پایانی کتاب نظریه‬
‫عمومی بر تأثیر نظریههای اقتصادی بر سیاست تأکید کرد‪.‬‬
‫هایک نیز مصرانه بر این اندیشه تأکید میکرد‪ .‬وی در راه‬
‫بردگی اقتصاددانان ملیگرای آلمانی را علت بسط تمامیت‬
‫دولت‬ ‫به‬ ‫آنها‬ ‫که‬ ‫چرا‬ ‫میداند‬ ‫(توتالیتاریسم)‬ ‫خواهی‬
‫اولویت و تقدم میدادند و اندیشههای اصیل لیبرال مکتب‬
‫را سرکوب می‪-‬‬ ‫اسمیت)‪36‬‬ ‫اسکاتلند (آدام فرگوسن و آدام‬
‫کبیر‬ ‫بریتانیای‬ ‫در‬ ‫همه‬ ‫از‬ ‫بیش‬ ‫اندیشه‬ ‫این‬ ‫کردند‪.‬‬
‫پذیرفته شد‪ .‬بسیاری نکات مربوط به منش و رهیافت شکاکانه‬
‫و منفی مدیریت تاچر نسبت به اروپای قارهای را با توجه‬
‫به این مطلب میتوان فهمید‪.‬‬

‫در ایاالت متحده آمریکا نیز تأثیر محوری مکاتب اندیشهای‬


‫بر سیاست مورد بررسی قرار گرفت‪ .‬ادوارد برنایز‪ ،‬پدر‬
‫که‬ ‫کرد‬ ‫صورتبندی‬ ‫را‬ ‫اندیشه‬ ‫این‬ ‫مدرن‪،‬‬ ‫عمومی‬ ‫روابط‬
‫و‬ ‫دموکراسیهای عمومی نمیتوانند در هماهنگی با لوازم‬
‫شرایط اقتصادی عمل کنند‪ .‬بنابراین نیازمند گزینهای دیگر‬
‫هستند‪ ،‬یعنی «دولت پنهان»‪ ،‬که باور عمومی یعنی عالئق‬
‫اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد‪ .‬در آلمان کارل اشمیت‬
‫اندیشهای مرتبط با این موضوع را نمایندگی کرد‪ .‬به نظر‬
‫وی دموکراسیها ناتوانند از اینکه در بحرانها همچنان به‬

‫‪34 Wissensverarbeitung‬‬
‫‪35 Quantitätstheorie des Geldes‬‬
‫‪36 E. Ferguson, Essay on the History of Civil Society, London 1782; A. Smith, An Inquiry into the Nature and‬‬
‫‪Causes of the Wealth of Nations, R. H. Campbell/A. S. Skinner (ed.), Oxford 1979 (1776).‬‬
‫هایک در فرازهای متعددی از کتاب‬ ‫کنند‪37.‬‬ ‫نحو موثر عمل‬
‫خود‪ ،‬به صورت تأییدگرایانهای از اشمیت نقل قول کرد‪.‬‬

‫که در سال ‪ 1947‬با همکاری عدهای از‬ ‫پلرین‪38‬‬ ‫انجمن مونت‬


‫دانشمندان در سوییس تأسیس شد‪ ،‬در ادامه توانست با کمک‬
‫رسانههای تأثیرگذار و نیز تصمیمسازان حوزه سیاست‪ ،‬به‬
‫نحو نظاممندی اندیشههای نولیبرال را اشاعه دهد ( ‪vgl. Walpen‬‬
‫حقیقتی‬ ‫بهرسمیتشناختن‬ ‫انجمن‬ ‫این‬ ‫خاص‬ ‫ویژگی‬ ‫‪39.)2004‬‬

‫دوگانه بود‪ :‬هدف سیاسی واقعی آزادسازی اقتصاد از تأثیر‬


‫بارمسئولیت‬ ‫و‬ ‫دولتی‬ ‫کنترل‬ ‫و‬ ‫اتحادیهها‬ ‫و‬ ‫سندیکاها‬
‫بود‪ ،‬اما خود را در سطح‬ ‫اجتماعی‪40‬‬ ‫پرهزینه دولت رفاه‬
‫برابر‬ ‫در‬ ‫«آزادی»‬ ‫از‬ ‫انتزاعی‬ ‫صورتی‬ ‫ظاهر‬ ‫در‬ ‫عمومی‪،‬‬
‫‪41.)Mirowski/Plehwe‬‬ ‫(‪ebd.: 440f.‬‬ ‫بود‬ ‫کرده‬ ‫معرفی‬ ‫تمامیتخواهی‬
‫نئولیبرالیسم‪،‬‬ ‫نمایندگان‬ ‫اکثر‬ ‫برای‬ ‫تعیینکننده‬ ‫معیار‬
‫که‬ ‫بود‪،‬‬ ‫بازارها‬ ‫آزادی‬ ‫بلکه‬ ‫نبود‪،‬‬ ‫دموکراتیک‬ ‫آزادی‬
‫اما آزادی به‬ ‫بود‪42.‬‬ ‫البته این مستلزم تبعیت از بازار‬
‫این معنا را یک دیکتاتور هم میتواند تضمین کند‪ ،‬در حالی‪-‬‬
‫که شاید دموکراسی نتواند این نوع از آزادی‪ ،‬یعنی آزادی‬
‫بازار را حفظ کند‪ .‬بنابراین ناروا خواهد بود اگر مفهوم‬
‫نئولیبرال از «آزادی» را به معنای سیاسی تفسیر کنیم‪.‬‬
‫ِ هایک‪ ،‬یعنی میزس (‪ )1927: 45‬فاشیسم را به خاطر اینکه‬
‫استاد‬
‫اقتصاد بازار را نجات داده بود‪ ،‬تحسین کرد‪:‬‬

‫‪37 C. Schmitt, Der Begriff des Politischen, Berlin 1996.‬‬


‫‪38 Mont Pelerin Society‬‬
‫‪39 B. Walpen, Die offenen Feinde und ihre Gesellschaft. Eine Hegemonietheoretische Studie zur Mont Pelerin‬‬
‫‪Society, Hamburg 2004.‬‬
‫‪40 Sozialstaat‬‬
‫‪41 Mirowski/Plehwe, The Road.‬‬
‫‪42 Vgl. Brodbeck, „Was Heißt“.‬‬
‫نمیتوان انکار کرد که فاشیسم و تمامی‬
‫از‬ ‫سرشار‬ ‫دیکتاتوری‪،‬‬ ‫مشابه‬ ‫تالشهای‬
‫برترین مقاصد است‪ ،‬و نمیتوان انکار کرد‬
‫که مداخله این تالشها در یک چشمبرهمزدن‪،‬‬
‫داد‪43.‬‬ ‫شیوه رفتار تمدنی اروپا را نجات‬

‫نقد نئولیبرالیسم‬

‫بازار‬ ‫گونهای‬ ‫بر‬ ‫مبتنی‬ ‫نئولیبرالیسم‬ ‫نخستینی‬ ‫ایده‬


‫است‪ .‬این ایده را میتوان با تصویری طرحشده‬ ‫سازمندشده‪44‬‬

‫توسط هایک و روگییر بر اساس استعاره سیستم حملو نقل‬


‫‪45.)Mirowski/Plehwe‬‬ ‫(‪2009: 49f.; Hayek 1976: 85f.‬‬ ‫فهمید‬ ‫ماشینها‪،‬‬
‫نئولیبرالیسم یک هرج و مرج نیست که در آن همه ماشینها‬
‫نقشه‬ ‫یک‬ ‫نئولیبرالیسم‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫حرکت‬ ‫گزافی‬ ‫صورت‬ ‫به‬
‫اقتصادی نیست که برای تمام ماشینها‪ ،‬راهها و مقاصد آنها‬
‫را تعیین کرده باشد‪ ،‬بلکه نقشهای است که قواعد حملونقلی‬
‫را مصوب میکند که در چارچوب آن‪ ،‬همه رانندگان آزادانه‬
‫ً به واسطه‬‫مقصد خود را تعیین میکنند‪ .‬اوالً نتایج دائما‬
‫اینجا‬ ‫در‬ ‫میکنند‪.‬‬ ‫تغییر‬ ‫بازسازماندهیها‪،‬‬ ‫و‬ ‫ابداعات‬
‫قواعد همواره اموری ثانوی هستند‪ .‬نتایج خالقانه قابلپیش‪-‬‬
‫بینی نیستند و عالوهبر این‪ ،‬قوانین نیز در مقیاس گلوبال‪،‬‬
‫بازارها‬ ‫این‬ ‫اغلب‪،‬‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫گردش‬ ‫در‬ ‫«خالقانه»‬ ‫شکل‬ ‫به‬
‫بلعکس‬ ‫نه‬ ‫و‬ ‫میکنند‬ ‫دیکته‬ ‫را‬ ‫قواعد‬ ‫سیاست‬ ‫که‬ ‫هستند‬
‫ً‬
‫ثانیا تهیه و تدارک توانایی مالی برای‬ ‫‪46.)Brodbeck‬‬ ‫(‪2009: 63f.‬‬

‫سرمایهگذاری توسط بخش سرمایه و بخش بانکی بسیار قوی‬


‫کنترل میشوند‪ ،‬این بخش فراتر از قوانین ّ‬
‫ملی عمل میکند و‬

‫‪43 L. Mises, Liberalismus, Jena 1927.‬‬


‫‪44 geordnet‬‬
‫‪45 Mirowski/Plehwe, The Road; Hayek, Der Weg.‬‬
‫‪46 Brodbeck, „Was Heißt“.‬‬
‫تحت تأثیر خود قرار میدهد‪ .‬در‬ ‫سوداگرانه‪47‬‬ ‫بازارها را‬
‫مقابل‪ ،‬هیچ قاعدهای به شکل گلوبال به اجرا در نمیآید‪.‬‬
‫ً‬
‫ثالثا میزس و هایک ناکامی بازار که در مواجهه با مشکالت‬
‫اقتصادی‪ ،‬به تدریج به وجود میآیند را نادیده میگیرند و‬
‫ً تشخیص و‬‫مداخله دولتی را در اینجا رد میکنند‪ .‬رابعا‬
‫آسیبشناسی محوری هایک و مکتب شیکاگو از یک خطای اندیشه‪-‬‬
‫شرکتهای‬ ‫به‬
‫ای بنیادین رنج میبرد‪ 48:‬بازارها همیشه‬
‫ً «فینفسه» وجود‬‫اقتصادی وابسته هستند‪ .‬یک بازار ذاتا‬
‫ً ناشی از مداخله دولتی‬‫ندارد‪ .‬اینکه بحرانها را صرفا‬
‫را به عنوان یک برنامه طرح کنیم‪،‬‬ ‫تنظیمزدایی‪49‬‬ ‫بدانیم و‬
‫خودش نوعی مداخله است‪ .‬این مطلب که بازارها چگونه خود‬
‫را توسعه میدهند‪ ،‬امری قابلپیشبینی نیست‪ .‬این هدف که‬
‫ً در سطح گلوبال به‬
‫جلو مداخالت دولتی گرفته شود‪ ،‬یقینا‬
‫شکل موفقیتآمیزی محقق شده است‪ ،‬اما نتایح و پیامدهای آن‬
‫مشکوک هستند‪.‬‬

‫این نظریه هایک که یک اقتصاد آزاد میتواند در صورتهای‬


‫اقتدارگرای دولت هم وجود داشته باشد‪ ،‬از حیث عملی در‬
‫سال ‪ 1973‬در کودتای آگوستو پینوشه در شیلی‪ ،‬که فریدمن به‬
‫او مشورت میداد‪ ،‬تأیید شد؛ همانگونه که در تغییر و‬
‫تحوالت چین نیز تأیید شد‪ .‬برنامه نخستینی نئولیبرالیسم‪،‬‬
‫یعنی اصالح لیبرالیسم‪ ،‬به طور کلی رها شد و ایجاد دوباره‬
‫ً آزاد جای آن‬
‫یک سرمایهداری گلوبال مبتنی بر بازار مطلقا‬
‫واقعی‪ ،‬که در مرکز توجه‬ ‫نظم‪50‬‬
‫را گرفت‪ .‬به جای یک سیاست‬
‫ُردو‪ -‬لیبرالیسم (نظم‪ -‬لیبرالیسم) آلمانی بود‪ ،‬بانکهای‬
‫ا‬
‫مرکزی بسیار قوی به وجود آمدند که از هر گونه کنترل‬

‫‪47 spekulativ‬‬
‫‪48 Vgl. Brodbeck, „Die Fragwürdigen“.‬‬
‫‪49 Deregulierung‬‬
‫‪50 Ordnungspolitik‬‬
‫ً در پی این هدف‬
‫دموکراتیک شانه خالی میکنند و عمدتا‬
‫هستند که توان مالی الزم برای بازارهای سهام و بازارهای‬
‫پیشتر کنترل ملی رقابت در سال‪-‬‬ ‫اقتصادی را تهیه کنند‪.‬‬
‫های دهه هفتاد قرن بیستم‪ ،‬به خاطر فرآیند جهانیسازی‬
‫شکست خورد‪ ،‬سیاست پولی مبتنی بر مکتب اصالت پول‪ ،‬پس از‬
‫شروع قرن آشکارا در ایجاد بحرانهای مالی موثر بود‪ .‬بانک‪-‬‬
‫های مرکزی به طور کلی قواعد سیاست مکتب اصالت پول را‬
‫کنار گذاشتند‪ ،‬اما این مسأله نه تنها جلو بحرانها را‬
‫نگرفت‪ ،‬بلکه در عوض تمایل به نقلوانتقال سرمایه گلوبال‪-‬‬
‫شده به طور شدیدی ترویج شد‪.‬‬

‫نظریه ثبات درونی بازارها‪ ،‬حتی کارکرد تثبیتگر سوداگری‪،‬‬


‫که هایک و فریدمن آن را نمایندگی میکردند‪ ،‬اغلب خود را‬
‫و‬ ‫غیرقابلدفاع‬ ‫امری‬ ‫عنوان‬ ‫به‬ ‫بازارها‪،‬‬ ‫مالی‬ ‫بخش‬ ‫در‬
‫به‬ ‫تاریخی‬
‫فاجعهآمیز نشان داد‪ .‬بنابراین با نگاه‬
‫ً به عنوان جنبشی‬‫نئولیبرالیسم متأخر‪ ،‬میتوان آنرا عمدتا‬
‫که از دهه ‪ 1980‬در خدمت این بوده‬ ‫کرد‪51،‬‬ ‫ایدئولوژیک توصیف‬
‫که نهادها و موسسات دولت رفاه اجتماعی را از طریق خصوص‪-‬‬
‫سازی بازارهای سرمایه‪ ،‬به سوی تالش برای رسیدن به سود‬
‫بیشتر هدایت کند و تأثیرات سندیکاها و اتحادیهها و نیز‬
‫تنظیم بازارها را کاهش دهد و لذا پایه و اساسی مشروع را‬
‫شاخههای‬ ‫دیگر‬ ‫بر‬ ‫سرمایه‬
‫برای سلطه گلوبال بازارهای‬
‫ً تمامی دولتها این تنظیم‪-‬‬
‫اقتصاد تدارک ببیند‪ .‬تقریبا‬
‫زدایی نئولیبرال را در فرآیندی گلوبال و فرافرهنگی به‬
‫اجرا درآوردند‪ .‬میتوان سوداگریای که به واسطه آن در سطح‬
‫جهان ایجاد شد‪ ،‬قدرت فوقالعاده نظام بانکی و بحرانهای‬
‫ضدانقالبی‬ ‫نگاه‬ ‫این‬ ‫نتیجه‬ ‫عنوان‬ ‫به‬ ‫آنرا‬ ‫از‬ ‫ناشی‬
‫نولیبرال دانست‪ .‬در برابر این وضعیت در سراسر جهان‪،‬‬

‫‪51 Stiglitz, „Das War΄s“.‬‬


‫نظریه‬ ‫وجود‬ ‫این‬ ‫با‬ ‫اما‬ ‫یافت‪،‬‬ ‫گسترش‬ ‫سیاسی‬ ‫مقاومتی‬
‫اقتصادی به سختی خود را درگیر این میکند که به این‬
‫تجارب بپردازد‪.‬‬

‫کارل‪ -‬هاینتس برودبک‪ ،‬استاد اقتصاد سیاسی‪ ،‬آمار و فنون‬


‫خالقیت در مدرسه عالی تخصصی وورتسبورگ و مدرسه عالی‬
‫مونیخ‪52‬‬ ‫سیاست‪،‬‬

‫‪52 LARL-Heinz BRODBECK, Professor, Volkswirtschaftslehre, Statistik und Kreativitätstechniken,‬‬


‫‪Fachhochschule Würzburg, Hochschule für Politik, München‬‬

You might also like