اسلام به ذات خود ندارد عیبی

You might also like

Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 85

‫‪1 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...

‬‬

‫مؤلف‪:‬‬
‫خلی الرحمنخباب‬
‫ل‬
‫‪2 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫مؤلف‪:‬‬

‫خلیل الرحمن خباب‬


‫‪3 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫مش‬
‫خصات کتاب‬

‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی‪!...‬‬ ‫‪:‬‬ ‫‪ ‬اسم کتاب‬


‫خلیل الرحمن خباب‬ ‫‪:‬‬ ‫‪ ‬مؤلف‬
‫اول‬ ‫‪:‬‬ ‫‪ ‬نوبت چاپ‬
‫پاییز ‪7931‬‬ ‫‪:‬‬ ‫‪ ‬تاریخ چاپ‬
‫‪ 7111‬جلد‬ ‫‪:‬‬ ‫‪ ‬تیراژ‬
‫دارالعلوم عالی انصار ‪ -‬هرات ‪ -‬گازرگاه‬ ‫‪:‬‬ ‫‪ ‬ناشر‬

‫حق چاپ برای مؤلف محفوظ است‪.‬‬

‫تهیه شده توسط گروه پژوهشی ستاره قرآن‬

‫ایمیل‪starahquran@gmail.com :‬‬
‫تلگــرام‪t.me/starahquran :‬‬ ‫فیسبوک‪fb.com/starahquran :‬‬
‫‪4 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬
‫‪5 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫تقدیم به‪:‬‬
‫پدر و مادر عزیز و مهربانم‬

‫استاتید گرامی و دلسوزم‬

‫و تمام کسانیکه برای پیشرفت و ترقی اسالم همت میگمارند‬

‫و همواره با مجاهدت خستگی ناپذیر مردم را به سوی حق فرا میخوانند‪.‬‬


‫‪6 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬
‫‪7 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬
‫فهرست‬
‫‪1‬‬
‫‪.‬‬

‫مقدمه ‪.......................................................................‬‬
‫‪.‬‬

‫‪9‬‬ ‫بخش اول ‪............................................................................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪5‬‬ ‫انحطاط و عقبماندگی مسلمین ‪.............................................‬‬


‫و‬ ‫‪.‬‬

‫‪6‬‬ ‫علتهای عقبماندگی ‪.......................................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪7‬‬ ‫علت اول‪ :‬نبودن وحدت و اخوت در بین مسلمین ‪.............................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪9‬‬ ‫علت دوم‪ :‬جاری نبودن احکام و قوانین الهی ‪..................................‬‬


‫‪.‬‬

‫علت سوم‪ :‬درست اداء نکردن اوامر و فرایض الهی ‪11 .............................‬‬
‫‪.‬‬

‫علت چهارم‪ :‬زیاد شدن علم و کم شدن عمل ‪11 .................................‬‬


‫‪.‬‬

‫علت پنجم‪ :‬دلبستگی مسلمین به دنیا ‪17 .........................................‬‬


‫‪.‬‬

‫علت ششم‪ :‬پیادهشدن نقشههای مخرب توسط دشمنان اسالم ‪19 ..................‬‬
‫‪.‬‬

‫علت هفتم‪ :‬به وجود آمدن اسباب مخرب توسط دشمنان اسالم ‪66 ................‬‬
‫‪.‬‬

‫علت هشتم‪ :‬دوستی عدهای از مسلمین با دشمنان اسالم ‪11 .......................‬‬


‫‪.‬‬

‫علت نهم‪ :‬وارد شدن گرگان با لباس گوسفند ‪11 ...................................‬‬


‫‪.‬‬

‫علت دهم‪ :‬نبودن تمرکز فکری و مشورتی ‪16 ......................................‬‬


‫‪.‬‬

‫علت یازدهم‪ :‬نبودن شیرمردان پیشین ‪13 ..........................................‬‬


‫‪.‬‬

‫علت دوازدهم‪ :‬نبودن محبت با اهّٰلل‪ ‬و با رسولاهّٰلل‪16 ........................ ‬‬


‫‪.‬‬

‫علت سیزدهم‪ :‬امراء و رهبران ناالیق ‪11 ...........................................‬‬


‫‪.‬‬ ‫‪.‬‬

‫علت چهاردهم‪ :‬فراموش شدن جهاد ‪16 ..........................................‬‬


‫‪.‬‬

‫علت پانزدهم‪ :‬عدم توجه به جوانان ‪55 ...........................................‬‬


‫‪.‬‬

‫علت شانزدهم‪ :‬به کار نگرفتن توانمندیها ‪51 .....................................‬‬


‫‪.‬‬

‫علت هفدهم‪ :‬بیحجابی خواهران ‪53 ............................................‬‬


‫‪.‬‬

‫تلخیص بخش اول ‪66 ...........................................................‬‬


‫‪.‬‬ ‫‪.‬‬ ‫‪.‬‬
‫‪8 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫‪69‬‬ ‫بخش دوم ‪.............................................................................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪65‬‬ ‫راههای پیشرفت و ترقی ‪.........................................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪65‬‬ ‫چه کسانی میتوانند در جامعه مؤثر واقع شوند؟ ‪.................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪65‬‬ ‫علماء و طالب ربانی ‪...................................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪67‬‬ ‫امراء و حکام ربانی ‪......................................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪63‬‬ ‫مادران موفق ‪...........................................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪69‬‬ ‫تودهی مردم ‪.............................................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪69‬‬ ‫چه راهکارهایی سبب پیشرفت و ترقی امت اسالمی میگردد؟ ‪.....................‬‬
‫‪.‬‬

‫‪75‬‬ ‫ایمان کامل و اتباع شریعت ‪..............................................‬‬


‫ّ‬
‫‪.‬‬

‫‪71‬‬ ‫تمسک به حبل اهّٰلل ‪......................................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪76‬‬ ‫صداقت در دینداری و تعاون با یکدیگر ‪...................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪71‬‬ ‫دوری از اختالفات ‪......................................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪71‬‬ ‫خالصه و فشردهی راههای پیشرفت و ترقی ‪.......................................‬‬


‫‪.‬‬

‫‪76‬‬ ‫منابع و مآخذ ‪..................................................................‬‬


‫‪.‬‬
‫‪1 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫مقدمه‬
‫ٰ‬
‫وعلی آله وأصحابه ومن وااله‬ ‫والسالم ٰ‬
‫علی رسولاهّٰلل‬ ‫الحمدهّٰلل ّ‬
‫والصالة ّ‬

‫امابعد!‬
‫امروزه اگر اوضاع و احوال مسلمانان عالم را مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم‪ ،‬متوجه میشویم‬
‫که از هرسو آتش ظلم و ستم زبانه میکشد و فریاد استتااثهی مظلومتان ستکوت زمتان را متی‬
‫شکند؛ چنانکه در فلسطین‪ ،‬افاانستان‪ ،‬عراق و سایر کشورهای اسالمی میبینیم کته کودکتان‬
‫معصوم در مقابل دیدگان پدر و مادر کشته میشوند‪ ،‬زنانیکه به آنها هتک حرمتت متیشتود‪،‬‬
‫ُ َ‬ ‫َْ‬ ‫َ‬
‫بِّقت ِل ِّْ‬
‫ت‪ 1.‬و مادری‬ ‫ي ذن ٍ‬
‫مادریکه جنازهی نوزاد شیرخوارش را بر دستگرفته فریاد میزند‪ :‬بِأ ِِّ‬
‫ِّتنْق ُِمِّم َِّناِّإ ََّّلِّأَ ْن َ‬
‫ِّآم َّناِّبِآيَاتِ ِّ‬
‫ََ َ‬
‫که بین جسد شوهر و فرزندانش ایستاده این آیه را زمزمه میکند‪ :‬وما‬
‫ِ‬
‫َرب ِ َنا‪« 2.‬جرم ما به جز اسالم و ایمان چیزی دیگر نیست»‪.‬‬
‫متأسفانه با این وجود مسلمانان عصر حاضر طوری زندگی میکنند که گویا هیچ مسئولیتی‬
‫بر دوش ندارند و از مظلومیت مسلمانان فلسطینی‪ ،‬عراقی‪ ،‬افاانی و سایر کشورهای اسالمی هیچ‬
‫غم و اندوهی به خود راه نمیدهند و اگر خبری برسد که در فالن کشور اسالمی‪ ،‬مسلمانی به طور‬
‫َ‬
‫ج ُع ِّ‬
‫ون‪‬‬ ‫مظلومانه شهید شده‪ ،‬نهایت غمخواریشان این است که میگویند‪ :‬إنَّاِّ ِ ٰ ِّ َّ َ ْ َ‬
‫لِلِِِّإَوناِّإَِلهِِّرا ِ‬ ‫ِ‬
‫و نمیدانند علت مظلومیت آنها چیست؟‬
‫چندین سال است که با دیدن حوادث و عملکردهای بیاساس و بیبند و بار جامعه‪ ،‬همیشه‬
‫فکر و ذهنم مرا وادار مینمود تا این رساله را تألیف نمتایم و در درونتم رغبتتی متبهم و ستم‬
‫احساس میکردم و نمیتوانستم بر آن چیره شوم؛ گویا فردی برای تألیف این موضوع مترا وادار‬
‫میساخت‪ .‬البته اگر از خودم و از خردم نظرخواهی میکردم و بر تجارب‪ ،‬تواناییها و کفایتت‬
‫ً‬
‫هاییکه نویسندگان دارند اعتماد میکردم‪ ،‬حتما از اقدام به چنین عملی خودداری مینمودم و‬
‫ّ‬
‫به کلی از چنین اندیشهای منصرف میشدم‪ ،‬یا شاید اگتر ایتن موضتوع را بتا یکتی از علمتای‬
‫ً‬
‫اندیشمند و نویسندگان بزرگوار در میان میگذاشتم‪ ،‬قطعا برایم پیشنهاد متیکردنتد کته از فترو‬
‫رفتن در چنین کارزاری علمی و فکری ‪ -‬که بستگی به سرنوشت مسلمانان دارد ‪ -‬ختودداری و‬
‫‪2 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫صرف نظر نمایم؛ ولی شدت احتیاج مسلمانان به این موضوع و همچنین سهلانگاری برختی‬
‫نویسندگان در نگاشتن این موضوع‪ ،‬مرا مجبور به نوشتن کرد‪ .‬این تقدیر الهی بوده و هر آنچته‬
‫را که او بخواهد ناگزیر همان میشود‪.‬‬
‫اگرچه علمای زیادی در ارتباط به انحطاط مسلمین‪ ،‬رسالهها و مقاالتی نوشتهاند‪ ،‬ولی هتر‬
‫یک از آنها در مورد احوال و حوادث زمان خودشان صحبت نمودهاند و انحطاط این زمان بتا‬
‫زمانهای قبل فرق زیادی دارد‪ .‬همچنین بربریت و وحشیگری این زمان به مراتتب شتدیدتر و‬
‫خطرناک تر از بربریت زمان آنها میباشد‪.‬‬
‫کتابیکه هم اکنون روی دست دارید‪ ،‬به نام «اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪ »!...‬شتامل‬
‫موضوعاتی در مورد انحطاط و عقبماندگی مسلمین میباشد؛ چرا مسلمانان همیشه شکست‬
‫میخورند و رو به ّ‬
‫تنزل هستند و چه باعث شده که آنها به بتدبختیهتای فتراوان و گونتاگونی‬
‫گرفتار شدهاند و چگونه میتوانند از این لجنزار و باتالق ضاللت بیرون بیایند؟!‬
‫آنچه که جمع آوری شده به دو بخش تقسیم میشود‪:‬‬
‫در بخش اول؛ از انحطاط و عقبماندگی مسلمین و علتهای آن بحث میشود‪.‬‬
‫در بخش دوم؛ راههای پیشرفت و ترقی بیان میگردد‪.‬‬
‫از اهّٰلل سبحانه و تعالی مسألت دارم که این خدمت کوچک و ناچیز بنده را به بارگاه اقتدس‬
‫خودش بپذیرد و باعث بیداری مسلمانان دهد‪ .‬همچنین ناگفته نماند که هیچ بندهای عاری از‬
‫خطاء لفظی و یا اشتباهی سرزده باشد از عمتوم خواننتدگان‬
‫ِ‬ ‫اشتباه و خطا نیست و اگر از بنده‬
‫[اعم از علمای بزرگوار‪ ،‬طالب گرامی و محصلین عزیز] میخواهم آن را به سمع بنده برسانند‪.‬‬

‫(خلیل الرحمن خباب) والیت رهات ‪ ۹۱‬سرطان ‪۹۹۱۱‬‬


‫‪3 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫بخش اول‪:‬‬

‫‪ ‬انحطاط و عقبماندگی مسلمین‬


‫‪ ‬علتهای عقبماندگی‬
‫‪4 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬
‫‪5 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫انحطاط و عقبماندگی مسلمین‪:‬‬


‫هزار و چهار صد سال اندی قبل‪ ،‬زمانیکه دنیا در گردابهای ضاللت و گمراهتی و در امتواج‬
‫زنده نموده بودند‪ ،‬در اثر تندبادهای‬ ‫متالطم کفر و شرک فرو رفته بود و دین پاکی را که انبیاء‬
‫مهیب و طوفانهای گمراهکننده ناپدید شده بود و انسانها در لجنزار گناه و معصیت و در باتالق‬
‫کفر و شرک فرو رفته بودند‪ .‬تاریکی و ضاللت از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب دنیا را فترا‬
‫ّ‬
‫گرفته بود که ناگهان نور وحدانیت و رسالت از بین کوههای مکه سر به فلک کشیده با شفافیت‬
‫کامل طلوع نمود و شب تاریک را به صبح روشن تبدیل نمود‪ .‬بتها و اهریمنها را از بین برده‬
‫عالم جدیدی را برافراشت‪ .‬همچنین نداهای قومگرایی و شیطانی را دور انداخته و بته جتایش‬
‫الفت‪ ،‬محبت‪ ،‬مودت‪ ،‬بذر اخوت و برادری را در میان قلبها کاشت و با نظام عالی و مقتتدر‬
‫خود‪ ،‬راه موفقیت را بر اساس تقوا ترسیم نمود و تفاوت رنت‪ ،،‬لبتاس و‪ ...‬را زیتر ستؤال بترد‪.‬‬
‫باآلخره در طی بیست و سه سال دنیا را با این کاربردهای مهم و مفیدش از لبهی پرتگاه جهتنم‬
‫نجات داده به باغ پر ثمر ایمان تبدیل نمود‪.‬‬
‫الزم به تذکر است که حامل این رسالت‪ ،‬گوهر پاک حضرت محمتد مصتطفی‪ ‬بتود؛ آن‬
‫شخصیتیکه همراه با یاران دلیر خود تمام سعی و تالش خود را برای رسانیدن دین به گوشههای‬
‫دنیا به کار بردند‪ ،‬تا در نهایت این دین به دست ما رسید‪.‬‬
‫البته در ابتدا دین اسالم به همان شکوه و عظمت خود باقی بود‪ ،‬ولی بعدها دشمنان اسالم با‬
‫دسیسه و نقشههای مخربشان سرنوشت مایان را ‪ -‬که به خواب غفلت فرو رفته بودیم ‪ -‬واژگون‬
‫و خمیده ساختند‪.‬‬
‫همچنین ناگفته نماند که عقبماندن یا پیشرفتکردن‪ ،‬صفت دین نیست‪ ،‬بلکه صفت اهل‬
‫دین [مسلمانها] است و این عقب ماندن و ّ‬
‫تحول زمانی انجام میگیرد که مستلمین در رفتتار‬
‫خود تحول ایجاد کنند؛ چنانکه اهّٰلل متعال میفرماید‪:‬‬
‫َّ ٰ َ َ ُ َ ُ َ َ ْ َ َّ ُ َ ُ َ َ ْ ُ‬
‫‪1‬‬
‫سهِ ْمِّ‪.ِّ...‬‬
‫واِّماِّبِأنف ِ‬‫الِلَِّّلِّيغ ِّيِّماِّبِقو ٍمِّحَّتِّيغ ِّي‬
‫‪ِّ...‬إِنِّ ِّ‬
‫«اهّٰلل‪ ‬حال و وضع هیچ قومی را تاییر نمیدهد مگر اینکه آنان احوال خود را تاییر دهند»‪.‬‬
‫‪6 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫در این مورد میفرماید‪:‬‬ ‫عالمه اقبال الهور‬


‫جمعیتتتت کفتتتر از پریشتتتانی ماستتتت‬ ‫آبادی میتتخانه ز ویرانتی متاستتت‬
‫‪1‬‬
‫هرعیب که هستت از مستلمانی ماستت‬ ‫استتالم بتته ذات ختتود نتتدارد عیبتتی‬
‫علتهای عقبماندگی‪:‬‬
‫ً‬
‫هر زمان فردی مریض شود و پیش طبیب برود‪ ،‬فورا از او میپرسد‪ :‬جناب دکتر! علت بیماریام‬
‫چیست؟ دکتر پس از معاینه و فهمیدن مرض به تداوی شروع مینماید‪ .‬حاال با دیتدن و توجته‬
‫به اوضاع وخیم و ناگوار مسلمانان‪ ،‬به این نتیجه میرسیم و درمییابیم که دور افتادن و عقتب‬
‫ماندن ما یک نوع مریضی است و بر ما الزم است که بدانیم چرا عقب ماندهایتم و علتت ایتن‬
‫بیماری چیست؟!‬
‫مهمتر از همه این است که بیماری بدن نظر به از دست دادن سر جزئی است؛ زیرا عقیده و‬
‫ایمان به منزلهی سر در بدن است و اگر عضوی سر نداشت‪ ،‬گویا چیزی ندارد‪ .‬و انسانیکه هر‬
‫چقدر از ثروت و عزت و جمال و کمال برخوردار باشد‪ ،‬ولی ایمان به خدا نداشت و عقیدهاش‬
‫سالم و مستحکم نباشد‪ ،‬هیچ ارزشی ندارد‪.‬‬
‫الزم به بیان است که امروزه در جامعهی اسالمی کسی نیست که عقب ماندنش را بر عهتده‬
‫ً‬
‫بگیرد و اگر برای فردی در مورد انحطاط چیزی گفته شود‪ ،‬فورا میگوید‪ :‬این به من ربطی ندارد‪،‬‬
‫مربوط به مالها میشود‪ ،‬اما آنها نمیدانند که دین فقط بترای مالهتا نیستت‪ ،‬بلکته بترای همته‬
‫است؛ چنانکه اهّٰلل متعال میفرماید‪:‬‬
‫َ َ‬ ‫َ‬ ‫َ َ َٰ َّ َ ۡ َ‬ ‫َ‬ ‫َ َ ٓ َ ۡ َ ۡ َ َ َّ َ‬
‫ِّكآفَّةِِّّل َّ‬
‫ِلن ِ ِّ َ‬
‫‪2‬‬
‫اسَِّّل َِّي ۡعل ُمونِّ‪.٢٨‬‬ ‫ِنِّأك َِّ‬
‫ثِّٱنلَّ ِ‬ ‫شّيِّاِّ َونذِيرِّاِّولك ِّ‬
‫اسِّب ِ‬ ‫‪‬وماِّأرسلنَٰكِّإَِّل‬
‫«[ای پیامبر!] ما تو را برای جملگی مردمان فرستادهایم تا مژده رسان و بیم دهنده باشی‪ ،‬و لیکن‬
‫اکثر مردم بیخبرند [و همگانیبودن ّ‬
‫نبوت تو را باور نمیدارند]»‪.‬‬
‫به گفتهی قرآن کسانیکه این سخنان بیهوده را بر زبان میآورند‪ ،‬چیزی نمیدانند‪.‬‬
‫بنده چند علت عقب ماندگی را جمع آوری نمودم که در ذیل بیان میگردد‪:‬‬
‫‪7 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫علت اول‪ :‬نبودن وحدت و اخوت در بین مسلمین‪:‬‬


‫در حقیقت اتحاد و یکپارچگی رمز موفقیت و پیروزی هرجامعه است و علت اینکه مسلمانان‬
‫ّاولیه همواره موفقیت به دست میآوردند‪ ،‬وحدت و اخوتشان بود؛ زیرا اهّٰلل متعال آنها را بته‬
‫سبب یکپارچگی و مستقیم بودن در اعمالشان کمتک متینمتود؛ چنتانکته فتردی از موالنتا‬
‫عبدالحمید(حفظه اهّٰلل) پرسید‪« :‬چرا اهّٰلل‪ ‬فرشتههای بدری را به کمک مظلومان فلسطینی‪ ،‬عراقی‬
‫و افاانی نمیفرستد‪ ،‬مگر آنها مسلمان نیستند؟»‬
‫موالنا جواب داد‪« :‬بلی! آنها مسلمان هستند ولی اعمال اصحاب بدر در میان آنان نیست»‪.‬‬
‫اگر وحدت رمز موفقیت و پیروزی نمیبود‪ ،‬چرا خداوند‪ ‬مسلمانان را در آیات متعددی‬
‫امر به وحدت نموده است؟ چنانکه میفرماید‪:‬‬
‫َ َْ ُ َْ ٰ َ ً ََ ََ ُ‬
‫‪1‬‬
‫اِّوَّلِّتف َّرقوا‪....‬‬‫الِلَِّجِيع‬
‫واِِّبب ِلِّ ِّ‬
‫صم ِ‬ ‫‪‬واعت ِ‬
‫«و [ای مسلمانان!] همگي به ریسمان [ناگسستني] خدا چن‪ ،‬زنید و پراکنده نشوید»‪.‬‬
‫َ َ‬ ‫َ ؤ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫همچنین پیامبر‪ ‬میفرماید‪َ « :‬ت َتر ی ؤ‬
‫الم ِتؤمن َ‬
‫ین ِفتي ت َتر ؤاح ِم ِه ِم َوت َتو ماد ِه ِم َوت َعتاط ِف ِه ِم ک َمثتل‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬
‫ِ‬
‫‪2‬‬
‫الح َّمی»‪.‬‬ ‫الج َسد إ َذا ِاش َت َکی ؤع ِض ًوا َت َد َاعی َل ؤه َسائ ؤر َج َسدهِ ب َّ‬
‫الس َهر َو ؤ‬ ‫َ‬
‫ِ‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ ِ‬
‫«مؤمنان را در شفقت و مهربانی با یکدیگر مانند اعضای یكپیکر مییابی؛ اگر عضتوی از آن‬
‫به درد آید‪ ،‬سایر اعضاء بیقرار میگردد و تب مینماید»‪.‬‬
‫شعر معروف از شیخ سعدی شیرازی‪:‬‬
‫کتته در آفتتترینش ز یتتک گوهرنتتد‬ ‫بنتتتی آدم اعضتتتای یتتک دیگرنتتد‬
‫دگتتتر عضتتتوها را نمانتتتد قتتترار‬ ‫چتتو عضتتوی ب ته درد آورد روزگتتار‬
‫متأسفانه امروزه اختالفات فکری و مذهبی در بین جامعهی اسالمی به شدت جریان دارد و‬
‫هر لحظه جامعه را با تهدید بیشتری مواجه میسازد‪ .‬همچنین برتری یک خانواده بر خانوادهی‬
‫دیگر و یک قوم بر قوم دیگر و تکه پاره نمودن انسان به وسیلهی انسان و تقسیم شتدن انستانیت‬
‫به واحدها و نژادهای گوناگونکه همدیگر را چون حیوان درنده شکار میکننتد‪ ،‬در کشتورهای‬
‫اسالمی عادی شده است‪.‬‬
‫‪8 ‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫آری! زمانیکه مسلمانان از اجتماع متحد خود و از اخوت و صمیمیت دوری جستند‪ ،‬قوم‬
‫پرستی‪ ،‬نژادپرستی و نظامهای بشری‪ ،‬سیستم زندگیشان را مختل نموده در بین قلوبشان حاکم‬
‫شد و به گروهها و نظامهای گوناگونی متفرق شدند و به دنبتال قتومگرایتی راه افتادنتد و از راه‬
‫مستقیم اهّٰلل متعال فاصله گرفتند؛ آن راهیکه اهّٰلل‪ ‬خودش ترسیم نموده و معرفی کرده است‪:‬‬
‫َ ُ ْ َ َّ ُ‬ ‫ُ ْ َ‬ ‫ُّ َ َ َ َ‬ ‫َ َ َّ َ َ َ ِ ُ ْ َ ً َ َّ ُ ُ َ َ َ َّ‬
‫اك ْمِّبِههِِّ‬
‫ص ِّ‬ ‫ِّع ْن َ‬
‫ِّسبِيلِهِِّذل ِكمِّو ِّ‬ ‫واِّالس ُبلِّف َتف َّرقِّبِكم‬ ‫ِّوَّلِّتتب ِ ُع‬ ‫اِِّصاِطِّمستقِيماِّفاتبِعوه‬
‫‪‬وأنِّهذ ِ‬
‫َ َ َّ ُ ْ َ َّ ُ َ ‪1‬‬
‫ون‪.‬‬
‫لعلكمِّتتق ِّ‬
‫«این راه مستقیم من است از آن پیروی کنید و از راههای [باطل] پیروی نکنید که شما را از راه خدا‬
‫پراکنده میسازد‪ .‬اینها چیزهایی است که خدا شما را به آن توصیه میکند تا پرهیزگار شوید»‪.‬‬
‫وقتیکه مسلمانان به راههای باطل روان شدند‪ ،‬اهّٰلل‪ ‬هم آنها را به سبب اعمالشان مورد‬
‫ّ‬
‫گرفت خویش قرار داد و بر آنها یهود و نصارا را مسلط کرد و اینطور شد که به انواع بدبختیها‬
‫مبتال گردیدند‪ ،‬همانند اهلکتاب [بنیاسرائیل] که زمانی از دستورات الهتی سترپیچی کردنتد‪،‬‬
‫ّ‬
‫اهّٰلل متعال حکومت ظالمی چون فرعون را بر آنها مسلط نمود‪.‬‬
‫برادر عزیز!‬
‫ً‬
‫تا هنوز دیر نشده؛ اگر تو واقعا خیرخواه امتاسالمی هستی و دوستدار یکپارچگی‪ ،‬وحدت‬
‫و اخوت آن میباشی‪ ،‬پس تا آنجا که میتوانی برای متحد نمودن این امت زیر پترچم حتق‪ ،‬و‬
‫بازگردانیدن آن به دوران پیامبر‪ ،‬از لحاظ عقیده‪ ،‬شریعت و اخالق سعی و تالش بیشتر نما‪.‬‬
‫‪9‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫علت دوم‪ :‬جاری نبودن احکام و قوانین الهی‪:‬‬


‫عالمه سیدقطب شهید در تعریف جاهلیت میفرماید‪« :‬جامعهایکه در آن احکام و قوانین‬
‫‪1‬‬
‫اهّٰلل‪ ‬جاری و حکمفرما نباشد‪ ،‬جاهلیت محسوب میشود»‪.‬‬
‫جاری نبودن احکام و قوانین الهی باعث میشود که گناه و معصیت در جامعه بیشتر انجام‬
‫بگیرد‪ .‬به طور مثال جاری نمودن حد زنا یکی از حدود الهی است؛ چنانکه اهّٰلل‪ ‬میفرماید‪:‬‬
‫ِّج ْ َ‬
‫ِلةٍِّ‪....‬‬ ‫ِّواحِدِّمِنْ ُه َماِّمِئَ َة َ‬ ‫َّ َ ُ َ َّ َ ْ ُ ُ َّ‬
‫واُِّك َ‬ ‫‪‬الزانِيةِّوالز ِاِنِّفاج ِِل‬
‫‪2‬‬
‫ٍ‬
‫«هر یك از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید ‪.»...‬‬
‫اگر این حکم جاری شود‪ ،‬دیگر در جامعه کسی پیدا نمیشود که جرأت انجامش را داشته باشد‪.‬‬
‫وقتی در جامعه گناه و معصیت زیاد شود‪ ،‬باعث بدبختی آن میگردد‪ .‬الزم بته تتذکر استت کته‬
‫جاری بودن احکام الهی نه تنها سبب نجات جامعه از معصیت میشود‪ ،‬بلکه ستبب وحشتت‬
‫افکنی در قلوب دشمنان اسالم نیز خواهد گشت؛ چنانکه مستر گالدستون نخست وزیر وقت‬
‫انگلیس در سال ‪1336‬م در حالیکه نسخهای از قرآن را در دست داشت‪ ،‬در پارلمان بریتانیا به‬
‫اعضای مجلس چنین گفت‪« :‬تا هنگامیکه این کتاب در دست مسلمانان قرار داشتته باشتد و‬
‫‪3‬‬
‫احکامش در بین آنها جاری شود‪ ،‬ما اسقرار و آرامشی در این کشور نخواهیم داشت!!»‪.‬‬
‫دشمنان اسالم اینگونه از جاری بودن احکام الهی میترسند‪ ،‬ولی مسلمانان به اهمیت آن‬
‫پی نمیبرند و از وجود چنین اسلحهای کفر شکن بیخبرند‪ .‬متأسفانه در جامعهی امتروزی نته‬
‫ّ‬
‫تنها احکام الهی جاری نمیشود‪ ،‬بلکه عدهای از حکام‪ ،‬بزرگان و علمای دین‪ ،‬با گرفتن رشوت‬
‫احکام الهی را به دیدهی اغماض نگریسته به آسانی از آن عبور میکنند‪ .‬اهّٰلل‪ ‬چنین اشخاص‬
‫متمرد از شریعت را سخت هشدار داده میفرماید‪:‬‬‫ّ‬
‫َ‬ ‫َ ًََ َ ً ََ ْ َْ َْ ُ ْ َ َََْ ُٰ َُ َ َ ُ ْ َ‬ ‫ََ َْ َُ‬
‫‪4‬‬
‫الِلِّفأولئِكِّه ُمِّالَكف ُِر ِّ‬
‫ون‪.‬‬ ‫اِتِّثمناِّقل ِيًلِّومنِّلمَِّيكمِّبِماِّأنزلِّ ِّ‬
‫‪‬وَّلِّتشَتواِّبِآي ِ‬
‫«و آیات مرا به بهای ناچیز دنیا [همچون رشوه‪ ،‬جاه و مقام] نفروشید و هترکس بتر آنچته کته‬
‫خداوند نازل کرده است حکم نکند‪ ،‬او و امثال او بیگمان کافر هستند»‪.‬‬
‫‪11‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫َ‬ ‫َ َ َّ ْ َ ْ ُ َ َ َ ٰ ُ َ ُ َ َ ُ َّ‬
‫‪1‬‬
‫الِلِّفأ ْولئِكِّه ُمِّالظال ُِم ِّ‬
‫ون‪.‬‬ ‫‪ِّ...‬ومنِّلمَِّيكمِّبِماِّأنزلِّ ِّ‬
‫«‪ ...‬و کسیکه به آنچه خداوند‪ ‬نازل کرده است حکم نکند آنها ستمگرند»‪.‬‬
‫َ َ َّ ْ َ ْ ُ َ َ َ َ ٰ ُ َ ُ َ َ ُ ْ َ ُ َ‬
‫‪2‬‬
‫الِلِّفأ ْولئِكِّه ُمِّالفاسِق ِّ‬
‫ونِّ‪.‬‬ ‫‪ِّ...‬ومنِّلمَِّيكمِّبِماِّأنزلِّ ِّ‬
‫«‪ ...‬و کسیکه به آنچه خداوند‪ ‬نازل کرده است حکم نکند‪ ،‬آنها ّ‬
‫متمرد هستند»‪.‬‬
‫ّ‬
‫اهّٰلل متعال حکامیکه بر خالف حکمش عمل میکنند را با الفاظ کافر‪ ،‬ظالم و فاسق توصتیف‬
‫ً‬
‫نموده‪ .‬در اینجا قابل ذکر است که عملنکردن به حکم الهی اگر عمدا از روی توهین و سرکشی‬
‫باشد‪ ،‬آن فرد به گفتهی اهّٰلل‪ ‬کافر و اگر عملنکردن به احکام الهتی از روی نتادانی و ضتعف‬
‫ایمان باشد‪ ،‬او از جملهی ظالمین و فاسقین است‪.‬‬
‫در جامعهی امروزی اگر کسی از فرمان یک امیر سرپیچی کند‪ ،‬کمترین مجتازات او دو یتا‬
‫چهارسال زندان است‪ ،‬در حالیکه او یک بنده است‪ .‬پس خوب دقت کنید نافرمانی از کسیکه‬
‫او پادشاه زمین‪ ،‬آسمان‪ ،‬دنیا‪ ،‬آخرت و تمام جهان است‪ ،‬چه سرانجامی در پی خواهد داشت؟‬
‫نتیجه میگیریم وقتی احکام الهی جاری نشود‪ ،‬از چند جهت‪ ،‬چندگناه صورت می گیرد؟!‬
‫‪ -1‬از طرف زانی و سارق‪ ،‬زنا و دزدیکه گناه کبیره هستند‪ ،‬صورت میگیرد‪.‬‬
‫‪ -6‬از طرف حاکم و عالم‪ ،‬نافرمانی از دستور اهّٰلل‪ ‬که آن یا منجر به کفر فرد میشتود‪ ،‬یتا بته‬
‫فسق او‪ .‬همچنینگناهان دیگر را مانند رشوه و‪ ...‬نیز مرتکب میشوند‪.‬‬
‫ً‬
‫این را هم بدانید که انجام هرگناهی‪ ،‬زمینهی گناه دیگری را فراهم میکند؛ مثال‪ :‬العیاذ باهّٰلل‬
‫کسیکه زنا کند‪ ،‬بعد از آن به سبب ترس از مردم یا خود و یا دختر زنا شده را به قتل میرستاند‪.‬‬
‫پس با وجود اینکه در جامعه اسالمی چنین گناهان بزرگی صورت میگیرد‪ ،‬چطور امید نصرت‬
‫از جانب اهّٰلل متعال را داشته باشیم‪.‬‬
‫برادر عزیز!‬
‫ّ‬
‫اگر خواهان کمک از جانب اهّٰلل عزوجل و دوستدار دین و ملت مسلمان هستیم‪ ،‬پس از حاال‬
‫توبه کنیم‪ ،‬هرچند که گناه کردهایم‪ ،‬اهّٰلل‪ ‬میبخشد‪ .‬و روش عدالت و حکومتت پیتامبر‪ ‬و‬
‫اصحاب دلیر ایشان که مانند ستارگان درخشان هستند؛ به خصوص خلفای راشدین و باالخص‬
‫‪11‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫صاحب عدالت و احسان امیرالمؤمنین عمر بن خطاب‪ #‬را سرمشق زندگی خود قرار دهیم تا‬
‫باشد که مورد رحم و مرحمت اهّٰلل‪ ‬قرار بگیریم‪.‬‬
‫علت سوم‪ :‬درست اداء نکردن اوامر و فرایض الهی‪:‬‬
‫اداء نمودن اوامر و فرایض اهّٰلل‪[ ‬همچتون نمتاز‪ ،‬روزه‪ ،‬زکتات‪ ،‬حت و‪ ]...‬رمتز موفقیتت و‬
‫تقرب به ذات اقدس الهی میباشد‪ .‬قابل ذکر است که ایتن عبتادات وقتتی متیتوانتد‬‫وسیلهی ّ‬
‫سبب ّ‬
‫تقرب به اهّٰلل متعال گردد که به طور درست و صحیح انجام داده شود‪ .‬طریقهی اداء نمودن‬
‫صحیح فقط این نیست که لباس و محل نماز از نگاه ظاهری پاک باشد‪ ،‬بلکته قبتل از آن الزم‬
‫است که از لحاظ باطنی نیز پاک باشد‪.‬‬
‫به طور مثال یکی از شرایط نماز پاک بودن بدن است؛ این پاک بودن فقتط شترط در ظتاهر‬
‫نیست‪ ،‬بلکه قبل از پاک بودن ظاهر بدن‪ ،‬الزم است که باطن بتدن پتاک باشتد؛ یعنتی انستان‬
‫مسلمان باید خود را ابتدا از خوردن حرام پاک نماید؛ زیرا انسانیکه نماز بخواند ولی آغشتته بته‬
‫حرام باشد‪ ،‬نمازش قابل قبول نیست‪ ،‬هرچند که لباس و بدنش در ظاهر پاک باشد؛ در حقیقت‬
‫این فرد مانند همان َمشکی است که داخلش مملو از نجاست‪ ،‬ولی اطرافش پاک باشد‪.‬‬
‫اهّٰلل متعال دربارهی نماز میفرماید‪:‬‬
‫َّ َ َٰ َ َّ َّ َ َٰ َ َ ۡ َ َٰ َ ۡ َ ۡ َ ٓ َ ۡ َ‬ ‫َ‬
‫‪1‬‬
‫ِّوٱل ُمنكرِِِّۗ‪....‬‬‫‪ِّ...‬أق ِ ِمِّٱلصلوةَِّۖإِنِّٱلصلوةِّتنَهِّع ِنِّٱلفحشاءِ‬
‫ّ ً‬
‫«و نماز را برپادار! مسلما نماز انسان را از گناهان و کارهای ناپسند‪ ،‬باز میدارد»‪.‬‬
‫دکتر مصطفی خرمدل در تفسیر این آیه مینگارد‪:‬‬
‫ِؤ َ‬ ‫َِ َ‬
‫«مراد از (الف ِحش ِآء) کارهای بسیار زشت و پلشت همچون زنا و‪ ...‬و مراد از (المنکر) زشتت‪،‬‬
‫ِ ّ‬
‫ناپسند و کارهایی است که شرائع آسمانی و عقلهای ستالم آن را نپستندیده و از آن متنفرنتد‪،‬‬
‫‪2‬‬ ‫ؤ‬ ‫ؤ‬
‫همچون کشت و کشتار و فساد و تباهی»‪.‬‬
‫از آیهی فوق فهمیده میشود که نماز انسان را از فحشاء و منکرات بازمیدارد‪ .‬ولی متأسفانه‬
‫وقتیکه در جوامع کنونی متظاهر به اسالم نظر افکنیم‪ ،‬متوجه میشویم که فحشاء و منکرات به‬
‫‪12‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫اوج خود رسیده‪ ،‬اما در دید مردم عادی به نظر میرسد‪ .‬پس چرا عباداتمتان متانع ایتنگونته‬
‫عوامل منکر و قبیح نمیشود؟! در اینجا فقط دو جواب باقی میماند‪:‬‬
‫ً‬
‫‪ -1‬مسلمانان اصال نماز نمیخوانند؛ این جواب درست نیست؛ زیرا اکثر آنها پایبند نماز بوده‬
‫و سر وقت اداء مینمایند و حتی در بین انسانها کسانی وجود دارند که شب را با ّ‬
‫تهجد و روز‬
‫را با روزه گرفتن سپری میکنند‪ .‬پس این جواب درست نبوده و اهانتی برای آنهایی استت کته‬
‫پایبند نمازند‪.‬‬
‫ً‬
‫‪ -6‬فرمودهی خدا اشتباه است ‪ -‬العیاذ باهّٰلل ‪-‬؛ این جواب کامال نادرست و باور داشتن بته آن‬
‫کفر است‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬الزم است تا بدانیم مشکل و معضل اصلی چیست و چرا عبادات ما هیچتتأثیری‬
‫بر وجود ما نمیگذارد؟!‬
‫آری! علت اصلی این است که ما نمازها را به طور درست و صحیح اداء نمیکنیم‪.‬‬
‫مسلمانان امروزی هزاران گناهیکه باعث خوردن حرام میشود [همچون رشوت‪ ،‬سترقت‪،‬‬
‫باجگیری‪ ،‬بااوت و‪ ]...‬را انجام میدهند‪ .‬این نماز چطور میتوانتد بتا شتکم مملتو از حترام‬
‫تأثیرگذار باشد؟!‬
‫همینطور عبادات دیگری چون روزه‪ ،‬زکات‪ ،‬ح و‪ ...‬زمانیکه از مال حرام انجام گیترد‪،‬‬
‫هیچتأثیری بر وجودمان نخواهد گذاشت‪.‬‬
‫در جوامع کنونی سه گروه وجود دارد‪:‬‬
‫‪ -1‬کسانیکه فکر و ذکرشان دنیا است و از عبادات الهتی هتیچخبتری ندارنتد؛ دیتن مقتدس‬
‫اسالم این گونه افراد را نمیپسندد؛ چنانکه اهّٰلل‪ ‬میفرماید‪:‬‬
‫َ ِ ْ َ َ ِّ ‪1‬‬
‫ق ‪.‬‬
‫ِِّفِّاآلخِرةِّمِنِّخًل ٍِّ‬ ‫ُّ ْ َ َ َ َ ُ‬ ‫‪ِّ...‬فَم َنِّانلَّ ِ َ َ ُ ُ َ َّ َ َ‬
‫اِِّفِّادلنياِّوماَِّل ِ‬
‫اسِّمنِّيقولِّربناِّآت ِن ِ‬ ‫ِ‬
‫«از میان مردم کسانياند که ميگویند‪ :‬خدایا! به ما در دنیا عطاء کن‪ ،‬در حتالیکته در آخترت‬
‫هیچ بهرهای ندارند»‪.‬‬
‫‪13‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬
‫ً‬
‫‪ -6‬کسانیکه همیشه مشاول عبادات هستند و از دنیا خبری ندارند و دنیا را کامال برخود حرام‬
‫دانسته در گوشهای خود را مشاول عبادت نمودهاند و نمیدانند که دین در چته وضتعیتی قترار‬
‫دارد؛ اسالم این دسته از افراد را نیز نمیپسندد؛ چنانکه اهّٰلل‪ ‬میفرماید‪:‬‬
‫َ َ َ َ َ َ‬
‫كِّم َِن ُّ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬
‫ِّادلنيَاِّ‪« 1....‬ای پیامبر! حصهات را از دنیا فراموش مکن»‪.‬‬ ‫صيب‬
‫‪ِّ...‬وَّلِّتنسِّن ِ‬
‫‪ -1‬انسانهایی هستند که هم عبادت میکنند‪ ،‬هم به فکر دین هستند و از دنیا نیز بهره میبرند؛‬
‫یعنی اینها همچون کشتی در روی آب [که دنیا باشد] سفر میکنند و از آن استفاده مینمایند‪،‬‬
‫ولی آن آب به داخل کشتی نمیآید؛ یعنی محبت دنیا در قلبشان جای نمیگیترد‪ .‬ایتن گتروه‬
‫مورد پسند اسالم قرار دارد و اهّٰلل‪ ‬برایشان اجر و پاداش وعده نموده؛ چنانکته متیفرمایتد‪:‬‬
‫ُ ْ َ َٰٓ َ‬
‫هكِّل َ ُه ۡ‬ ‫َ َ َ َ َ َ َ َ َ َّ‬ ‫ِّٱدل ۡن َي َ‬ ‫ِّر َّب َنا ٓ َ‬ ‫َ ۡ ُ َّ َ ُ ُ‬
‫همِّ‬ ‫اِّح َس َنةِِّّ َو ِ ِّ‬
‫فِّٱٓأۡلخِرةِِّحسنةِِّّوق ِناِّعهذا ِِّّٱنلهارِِّ‪ ٢٠١‬أولئ ِ‬
‫ِّءات َِناِِّف ُّ‬
‫ِ‬
‫ول َ‬ ‫‪‬ومِنهمِّمنِّيق‬
‫ۡ‬ ‫ْ‬
‫َّ َ َ ُ َ ٰ‬ ‫َ‬
‫‪2‬‬
‫يعِّٱۡل َِسا ِ ِّ‪.٢٠٢‬‬ ‫لِلِّ ََس ُ‬
‫واِّ ِّوٱ ِّ ِ‬ ‫ن ِصيبِِّّمِماِّكسب ِّ‬
‫«و برخی از آنان میگویند‪ :‬پروردگارا! در دنیا به ما نیکي رسان و در آخرت نیز به ما نیکی عطاء‬
‫فرما و ما را از عذاب آتش نگاهدار‪ .‬اینان از دسترن خود بهرهمند خواهند شتد و ختدا ستریع‬
‫الحساب است»‪.‬‬
‫در جامعهی امروزی گروه سوم به ندرت پیدا میشود؛ به دلیل اینکه مسلمانان امروزی یتا‬
‫به دنیا دلبستهاند و یا فقط عبادت را پیشه اختیار کردهاند و در گوشههای مستاجد راه عزلتت را‬
‫ّ‬
‫وضعیت دین خبر ی ندارند‪ .‬زمانیکه مستلمانان ایتن دو روش را کورکورانته‬ ‫در پیشگرفته و از‬
‫اختیار نمودند‪ ،‬دشمنان اسالم بزرگترین سرمایههای اسالم را به یاما بردند‪ .‬و مستلمانان نیتز‬
‫اقتدار و پیشرفتشان را از دست دادند‪.‬‬
‫این مبحث را چنین بیان نموده‪:‬‬ ‫عالمه اقبال الهوری‬
‫نازهتتا انتتتدر نتتتیازش بتتود‪ ،‬نیستتتت‬ ‫ال إلتته انتتتدر نمتتتازش بتتود‪ ،‬نیستتتت‬
‫جتتتتلوه ای در کائنتتتتات او نمتتتتاند‬ ‫نتتور در صتتتتوم و صتتتتالة او نمتتتتاند‬
‫بتتر متتترادش متتتهر متته گردیتتده استتت‬ ‫سجدهای کز وی زمتین لرزیتده استت‬
‫در هتتتوا آشتتتفته گتتتردد همچتتتو دود‬ ‫ستتن‪ ،‬اگتتر گیتترد نشتتان آن ستتجود‬
‫‪14‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫انتدر او جز ضعف پیری هیتتچ نیستت‬ ‫این زمان جزسر به زیتری هتیچ نیستت‬
‫‪2‬‬
‫این گنتاه اوستت یتا تقصتیر ماستت؟‬ ‫آن شتتکوه ربتتی ا علتتی‪ 1‬کجاستتت؟‬
‫العجتتب ثتتم العجتتب ثتتم العجتتب‬ ‫صتتتاحب قتتترآن بتتتی ذوق و طلتتتب‬
‫برادران عزیز!‬
‫اگر خواهان بازگشت دوبارهی آن قدرت و شکوه اسالم در سرزمینهای متان هستتیم‪ ،‬بایتد از‬
‫مخفیگاهیکه برای عبادت ساختهایم بیرون شویم و دل خود را از دنیا پاک نموده پتای ختود را‬
‫محکم و استوار بگذاریم‪ ،‬تمام سعی و تالشمان را به خرج داده با مجاهدتی خستگی ناپذیر‪،‬‬
‫با تحمل هرنوع محرومیت و ناکامی برای مردم بفهمانیم که این نحوهی عمل مهمل‪ ،‬بیمفهوم و‬
‫بیخاصیت دین نیست؛ این ظواهر بیماز‪ ،‬توخالی و دور از معنی‪ ،‬آن دینی نیست که پیامبر‪‬‬
‫به عنوان آخرین‪ ،‬کاملترین و جامعترین برنامهی آسمانی برای جهانیان عرضه داشته است‪.‬‬
‫علت چهارم‪ :‬زیاد شدن علم و کم شدن عمل‪:‬‬
‫اهّٰلل‪ ‬در مورد مقام و جایگاه علماء میفرماید‪:‬‬
‫ُ ۡ َ َّ َ ُ ُ ْ ۡ ۡ َ َ َ َ‬ ‫َ ۡ َ ٰ َّ َ َ َ ُ ْ‬
‫لِلِّٱَّلِينِّءامنواِّمِنكمِّوٱَّلِينِّأوتواِّٱلعِلمِّدرج َٰ ٖۚ‬
‫تِّ‪....‬‬ ‫‪ِّ...‬يرفعِ ِّٱ ِّ‬
‫‪3‬‬

‫«خداوند‪ ‬باال میبرد مقام کسانی را که از شما ایمان آوردهاند وکسانیکته بترای آنهتا علتم‬
‫داده شده است‪ ،‬از جایگاه و مقام باالیی برخوردارند»‪.‬‬
‫در مورد جایگاه علم و علماء آیات و احادیث متعددی وارد شده‪ ،‬همچنین در ارتباط به آن‬
‫ؤ‬
‫رسالهها و کتابهای زیادی تألیف شده است‪ ،‬پس به کتب فضائل مراجعه فرمایید‪.‬‬
‫الحمدهّٰلل در جامعهی امروزی تعداد علماء روز به روز افزایش پیدا میکند و سالیانه از هتر‬
‫مدرسهی اسالمی‪ 4‬حدود پنجاه الی صد نفر سند فارغالتحصیلی را به دستت متیآورنتد‪ .‬امتا‬
‫‪15‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫متأسفانه از بین این همه فارغالتحصیل افراد اندکی هستند که در راه پیشرفت و ترقی دیتن کتار‬
‫ِ‬
‫کنند؛ زیرا اکثر آنها پس از فراغت در گوشهای یا مصروف امامت میشتوند و یتا فقتط وقتت‬
‫خود را وقف تدریس میکنند و جرأت این را ندارند که باالی منبر نشسته سخن حق را بر زبتان‬
‫آورند‪ .‬شاید به نظر خودش علت این گوشهنشینی این باشد که متدت زیتادی زنتده بمانتد تتا‬
‫علم علماء نیاز دارد‪ ،‬در حتالیکته ایتن‬
‫دیگران را تربیت نماید و به خود مارور باشد که دین به ِ‬
‫علم علماء‬
‫فکر حیلهی شیطان و تأثیر نقشههای دشمنان اسالم است؛ زیرا همانگونه که دین به ِ‬
‫نیاز دارد‪ ،‬به خون آنها نیز نیاز دارد؛ زیرا علماء به عنوان پیشتازان عرصتهی مقاومتت معرفتی‬
‫میشوند و ملت زمانی حرکت میکند که آنها از خود ّ‬
‫تحرک نشان دهند‪.‬‬
‫از زمانی که علماء فقط در مدارس مشاول خدمت شده و از بذل جان و ختون ختود در راه‬
‫دین بخل ورزیدند‪ ،‬ملت بیچاره نیز ره آنها را در پیش گرفته و همه بته دام بتدبختیهتا گرفتتار‬
‫شدند‪ .‬سرمایههای بزرگ دینیشان به یاما رفت و نتوانستند از خود دفاع کننتد‪ .‬اگتر از همتان‬
‫ابتدا علمای بزرگوار مانند ابوبکر صدیق‪ ‬ندای «أيَنَقَصََالدَيَنََوَأنَاَحَيَ» را ستر متیدادنتد و‬
‫برای متحد نمودن ملت کوشش میکردند‪ ،‬نه تنها قدرت‬ ‫همانند سلطان صالحالدین ایوبی‬
‫دفاع از اسالم را پیدا مینمودند‪ ،‬بلکه میتوانستند اسالم را به دور ترین نقاط جهان برسانند‪.‬‬
‫در جوامع کنونی علماء سه حالت دارند‪:‬‬
‫‪ -1‬علم را میآموزند و فقط به فکر رهایی خود از عذاب خدا هستند؛ اسالم این گروه را نمتی‬
‫رساندن دین برای‬ ‫هستند و از آنجاییکه دعوت انبیاء‬ ‫پسندد؛ ز یرا علماء جانشین انبیاء‬
‫همه بود‪ ،‬پس علماء نیز مسئولند که دین را برای همه برسانند‪ .‬همچنین اهّٰلل متعال انستانهتا را‬
‫امر میکند که خود و خانوادهیتان را از عذاب الهی نجات دهید؛ چنانکه میفرماید‪:‬‬
‫ْ‬ ‫ً ُ‬
‫ُ ْ َ َ ُ‬
‫ود َهاِّانلَّ ُ‬ ‫َ‬
‫ُ َ ُ ْ َ ْ‬ ‫ُ َ‬ ‫َّ‬ ‫َ‬
‫اۡل ِ َاَج َارِّةُِّ‪« 1...‬ای مؤمنان! خود و‬ ‫اس َ‬
‫ِّو ِّ‬ ‫ِّوأهل ِيكمِّناراِّوق‬‫ِّآم ُنواِّقواِّأنفسكم‬
‫ِين َ‬‫‪‬يَاِّأ ُّي َهاِّاَّل َ‬

‫خانوادهیتان را از آتشی بر کنار دارید که افروزینهی آن انسانها و سن‪،‬ها است ‪.»...‬‬


‫این آیه داللت بر این دارد که یک انسان نباید هدفش فقط نجات خودش باشد‪ ،‬بلکه به فکر‬
‫دیگران بودن نیز بر او الزم است‪.‬‬
‫‪16‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫‪ -6‬برخی علم را میآموزند و به دیگران نیز میرسانند‪ ،‬اما خود عمل نمیکند؛ این گروه را نیتز‬
‫اسالم نمیپسندد؛ چنانکه اهّٰلل‪ ‬میفرماید‪:‬‬
‫ُ‬ ‫َ َ ْ ُ ُ َ َّ َ ْ َ َ َ َ َ ُ‬
‫‪1‬‬
‫نس ْونِّأنف َسك ِّْمِّ‪....‬‬ ‫‪‬أتأمرونِّانلاسِّبِال ِبِِّوت‬
‫«آیا مردم را به نیکوکاری فرمان میدهید و خود را فراموش میکنید ‪.»...‬‬
‫‪ -1‬برخی علم میآموزند‪ ،‬ابتدا خود عمل میکنند و بعد به دیگران میرسانند؛ همینگروه مورد‬
‫ٰ‬ ‫َ‬
‫پسند الهی قرار دارد و آیهی گذشته‪ :‬يَ ْرفعِ ِّ ِّ‬
‫الِلِّ‪ ...‬هم در مورد همین گروه است؛ ایتن گتروه‬
‫میتواند به صورت درست در جامعه مؤثر واقع شود؛ زیرا با این عملکترد در حقیقتت دعتوت‬
‫‪2‬‬
‫عملی را انجام دادهاند‪.‬‬
‫یکی از برادران جماعة التبلیغ در سخنرانیاش‪ ،‬داستان یکی از ستفرهای ختود را ایتنگونته‬
‫تعریف نمود‪« :‬به یکی از کشورها رفتیم و در مسجدی مشاول مشوره بودیم که مترد کهنستالی‬
‫وارد شد و پس از اینکه دو رکعت نماز خواند‪ ،‬نزد ما آمده بر ما سالم داد و نشست‪ .‬متا نمتی‬
‫فهمیدیم که این فرد کیست‪ ،‬تا اینکه خود را معرفی نمود که هم خودش و هم همسترش شتیخ‬
‫الحدیث هستند و فرزندانشان همگی [اعم از پسر و دختر] حافظ و عالم بودند‪ .‬شیخ گفتت‪:‬‬
‫در اینجا حدود چندین سال است که دعوت میکنم‪ ،‬الحمدهّٰلل افراد زیادی مسلمان شدند‪.‬‬
‫روی ما جوانی آمد و شیخ فرمود‪ :‬ایتن‬
‫ما همراه با شیخ بیرون رفتیم و در همین اثناء از پیش ِ‬
‫جوان تازه مسلمان شده است‪ .‬جوان آمده بر ما سالم کرد و با هتم صتحبت کتردیم‪ .‬او بستیار‬
‫خوشحال شد و فرمود‪ :‬اهّٰلل خیرتان دهد که از افاانستان به دیدن ما آمدهایتد‪ .‬در همتین لحظته‬
‫ناگهان با خشم گریبانم را گرفت و با زبان خودش صحبت نمود در حالیکه من نمیفهمیتدم‪،‬‬
‫وقتی از ترجمان پرسیدم که چه میگوید؟ فرمود‪ :‬میگوید که باید روز قیامت در محضر خداوند‬
‫جوابم را بدهید‪ .‬من گفتم برادر جان! ما در حق شما چه بدی روا داشتهایم که جتواب دهتیم؟‬
‫فرمود‪ :‬چرا این همه سال که مستلمان بودیتد‪ ،‬متا را از نعمتت استالم و کلمته گفتتن محتروم‬
‫ساختید؟»‪.‬‬
‫‪17‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫آری! هرگاه علماء گوشهنشینی و رهبانیت را اختیار و از علم خود برای تدریس و یا امامت‬
‫فقط استفاده کنند‪ ،‬جامعه به بدبختی دچار میشود‪.‬‬
‫برادران عزیز!‬
‫ِ‬
‫وقتیکه ده یا دوازده سال عمر خود را وقف خواندن نموده و در راه تدریس و آمتوختن علتم از‬
‫خود تالش فراوان به خرج میدهیم‪ ،‬زحمات این همه سال را نباید به باد فنا بدهیم‪ ،‬بلکه بایتد‬
‫به فکر اسالم باشیم؛ به فکر جوانان باشیم تا دشمنان اسالم گمراهشان نکنند‪.‬‬
‫تیزتر ِنه پا به میتتدان عمتتل‬ ‫ای که میداری کتابش در بال‬
‫علت پنجم‪ :‬دلبستگی مسلمانان به دنیا‪:‬‬
‫ؤ ؤ ِ ؤ َ ؤ َ ِ ََ َ َ َِ ؤ ِ َ َ ََ َ ِ َ َ َ ؤ َ َ ِ َ َ ََ َ‬
‫وشك ا مم أن تداعی علیکم کما تداعی ا کلة ِإلتی قصتع ِتها فقتال‬
‫َ‬ ‫رسولاهّٰلل‪ ‬میفرماید‪« :‬ی ِ‬
‫َّ‬ ‫َ‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫َقائ ٌل‪َ :‬وم ِن ق َّلة َن ِح ؤن َی ِو َمئذ َقال‪َ « :‬بل أن ؤت ِم َی ِو َمئذ کث ٌیر َولکنک ِم غث ٌاء کاثاء َّ‬
‫َ‬ ‫ؤ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ؤ‬ ‫ؤ‬ ‫َّ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫َ‬
‫الس ِیل َول َین َزع َّن الل ؤه ِم ِن‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ٍِ ِ‬ ‫ٍِ‬ ‫ِ ِ ٍ‬ ‫ِ‬
‫َ‬ ‫َ‬ ‫ؤ‬ ‫ؤ ؤ َ ؤ م ؤ ؤ ِ َ َ َ َ ِ ؤ ِ َ َ َ ِ َ َّ َّ ؤ ؤ ؤ ؤ ؤ ِ َ ِ َ َ َ َ َ ٌ َ ِ َ ؤ َ َّ‬
‫وبکم الوهن» فقال ق ِائتل‪ :‬یتا رستولاللته ومتا‬ ‫ِصدو ِر َع َدوکم المهابة ِمنکم ولیؤق ِِذفن الله ِفي قل ِ‬
‫ُّ ِ َ‬ ‫ِ‬
‫‪1‬‬
‫ال َوه ؤن قال‪ « :‬ؤح ُّب الدن َیا َوک َر ِاه َیة ال َم ِو ِت»‪.‬‬
‫«نزدیك است که امتان [غیر مسلمانان] همدیگر را برای تاراج کردن شما دعوت نمایند؛ همان‬
‫گونه که مردم همدیگر به کاسهی غذا دعوت میکنند‪ .‬کسی پرسید‪ :‬آیا این از جهت کم بودن ما‬
‫است؟ آنحضرت‪ ‬فرمود‪« :‬نه! بلکه شما در آن روز بسیارید و لیکن مثتل خاشتار روی آب‬
‫سیل پراکنده میباشید‪ .‬اهّٰلل‪ ‬خوف شما را از قلوب دشمنان تان میبردارد و در دلهای شتما‬
‫وهن میاندازد‪ .‬پرسیدند‪ :‬وهن چیست؟ گفت‪« :‬محبت دنیا و ناپسند دانستن مرگ»‪.‬‬
‫سخنی را که رسولاهّٰلل‪ ‬هزار و چهار صد سال قبل گفته بود‪ ،‬اآلن در حتال وقتوع استت و‬
‫امت اسالمی با وجود اینکه جمعیتشان از همه بیشتر است‪ ،‬اما بازهم به زیرسلطهی غربیها‬
‫قرار دارند و روز به روز توسط آنها شکنجه میشوند و از هرسو آتش ظلم و ستم زبانه میکشد‬
‫و فریاد استااثهی مظلومان عالم سکوت زمان را میشکند‪ .‬مسلمانان به جرم ایمان در هرگوشه‬
‫و کنار و مخروبهها افتادهاند و داد و فاان میزنند و نداهای استااثهی خود را سر میدهند‪ ،‬ولی‬
‫متأسفانه کسی نیست که جواب آنان را لبیک بگوید ‪. ...‬‬
‫‪18‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫پس ای برادر و خواهرمسلمانم! فقط برای یک لحظه هم که شده‪ ،‬با خودمان فکر کنیم کته‬
‫این همه ظلم برای چیست؟ آیا پدران ما همان کسانی نبودند که از شجاعت آنها شیطانهتای‬
‫جنی و انسی فرار میکرد‪ .‬آیا پدران ما همانکسانی نبودند که دشمنان اسالم از ترس آنان شبها‬
‫نمیتوانستند آرام بخوابند؟ با وجود اینکه تعدادشان خیلی اندک بود! و آیا ما فرزندان کسانی‬
‫نفری‬
‫نیستیم که درغزوهی سرنوشت ساز بدر ‪ 111‬نفر با چند شمشیر و چندتا نیزه‪ ،‬لشکر هزار ِ‬
‫تعلیم دیدهی قر یش را با آن همه امکانات و مهماتشان شکست دادند؟!! باید بفهمیم علت‬
‫چیست که در آن زمان کفار از ترس مسلمانان شبها نمیتوانستند به آرامی بخوابند‪ ،‬ولی امروزه‬
‫برعکس‪ ،‬به پیش روی مسلمان زن و فرزند‪ ،‬خواهر و مادرش مورد تجتاوز قترار متیگیترد و بته‬
‫ناموسش هتک حرمت میشود‪ ،‬اما او جرأت این را ندارد که مانع از بین رفتن ناموس خود شود‪.‬‬
‫مسلمانان صدر اسالم‪ ،‬با خود سالحهای ثقیله و خفیفهی امتروزی را نداشتتند‪ .‬حتتی در‬
‫اکثر غزوات تعداد شمشیرهایشان به یک چهارم حصهیشان نمیرسید‪ .‬اما به علت مملوبودن‬
‫قلوبشان از نور ایمان و قرآن‪ ،‬از هیچ حکومتی نمیهراسیدند و مانند پهلوانی در نبردهتا متی‬
‫شتافتند‪ّ .‬اما زمانیکه مسلمانان امروزی دل به دنیا بستند و بزدل و ترسو شدند و خونشتان از‬
‫دین خدا و امت محمد‪ ‬باارزشتر شد‪ ،‬خداوند آنها را به سبب اعمال ناشایستهیشان مورد‬
‫گرفت خویش قرار داده عبرتی برای عبرت پذیران قرار داد‪ .‬و این سنت الهی است که هیچ یتک‬
‫از امت های گذشته از عرش عزت خویش فرو نیفتادند و از لوح وجود محتو نگردیدنتد‪ ،‬مگتر‬
‫پس از اینکه از سنن الهی سرپیچی و نافرمانی کردند‪ ،‬اهّٰلل متعال هم آنان را گرفتار عذاب نمود‪.‬‬
‫رفته رفته یاد حق را از دلتش گتم متیکنتد‬ ‫حب دنیتا آدمتی را ختوک بتی دم متیکنتد‬
‫هتتر کتته تتترکش کتترد او در راحتتت استتت‬ ‫مصطفی گفته است که دنیا ستاعت استت‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫کته دنیتتا ستتر بتته ستتر انتتدوه و درد استتت‬ ‫بتتته دنیتتتا دل مبنتتتدد هرکتتته متتترد استتتت‬
‫کتته دوران بتتا عزیزانتتت چتته کتترده استتت‬ ‫بتتته گورستتتتان گتتتذر کتتتن تتتتا ببینتتتی‬
‫‪19‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫علت ششم‪ :‬پیادهشدن نقشههای مخرب توسط دشمنان اسالم‪:‬‬


‫بزرگترین علت انحطاط مسلمانان عصر حاضر‪ ،‬پیادهشدن نقشههای مخرب از طرف دشمنان‬
‫اسالم است‪ .‬مخربترین نقشه‪ ،‬نقشهی جن‪ ،‬فکری است که با این روش توانستهاند پیروزی‬
‫های زیادی به دست آورند‪.‬‬
‫«جن‪ ،‬فکری به جنگی گفته میشود که در آن صلیبیها برای از بین بتردن مظتاهر زنتدگی‬
‫تمسک به اسالم و آنچه مربوط به عقیدهی اسالمی از قبیل‬‫اسالمی و نیز بازداشتن مسلمانان از ّ‬
‫‪1‬‬
‫فکر‪ ،‬اندیشه‪ ،‬فرهن‪ ،‬و آداب و رسوم میشود‪ ،‬وسایل و ابزار غیر نظامی به کار می برند»‪.‬‬
‫زمانیکه صلیبیها در جن‪،‬های متتوالی نظتامی علیته مستلمانان ناکتام ماندنتد و غیتر از‬
‫شکست و نکبت ثمرهی دیگری به دست نیاوردند‪ ،‬دست به همچون کاری زدند‪.‬‬
‫بنیانگذار جن‪ ،‬فکری و اولین کسیکه مردم را به همچون روشی مؤثر و کارآمتد فراخوانتد‬
‫(لویس نهم) پادشاه فرانسه بود‪ .‬او در جن‪،‬های صلیبی به دست مسلمانان اسیر شد و مدتی را‬
‫در زندان منصورهی مصر سپری کرد و بعد در مقابل فدیه آزاد گردید‪ .‬او در طتول متدتیکته در‬
‫زندان بود به این موضوع میاندیشید که چگونه میتوان مسلمانان را شکست داد؟ او در متورد‬
‫روش جدیدی‪ ،‬غیر از رویارویی نظامی زیاد فکر نمود و باآلخره به این نتیجه رسید که پیروزی بر‬
‫مسلمانان با رویارویی نظامی امکانپذیر نیست‪ ،‬بلکه قبل از هر چیزی با عقیده و فرهن‪،‬شتان‬
‫ّ‬
‫مسیحیت اعالم کرد‪« :‬اگر‬ ‫باید جنگید‪ .‬اینجا بود که هنگام بازگشت به پاریس خطاب به دنیای‬
‫میخواهید مسلمانان را شکست دهید‪ ،‬فقط همراه ستالح بتا آنهتا نجنگیتد؛ چتون شتما در‬
‫جن‪،‬های نظامی با شکست مواجه شدید‪ .‬آری! با عقیدهیشان بجنگید؛ زیرا راز پیتروزی و‬
‫‪2‬‬
‫موفقیت مسلمانان در عقیدهیشان نهفته است»‪.‬‬
‫دشمنان اسالم پس از آغاز جن‪ ،‬فکری‪ ،‬توانستند بزرگترین ضر بات را به دین اسالم وارد‬
‫نمایند و بزرگترین حکومت اسالمی [همچون خالفت عثمانی و‪ ]...‬را شکست دهند‪ .‬در این‬
‫میان بزرگترین مراحل جن‪ ،‬فکری مرحلههای استعمار‪ ،‬استشراق و تنصیر است کته اینهتا را‬
‫تهاجمات فکری و فرهنگی نیز مینامند‪.‬‬
‫‪21‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫مرحلهی اول‪ :‬استعمار‬


‫تاریخ اشکال مختلف آن را در رن‪،‬ها و صورتهای مختلف برای ما بیان کردهاست‪ .‬استعمار‬
‫ؤ‬
‫را عربها تعبیر به استحمار [االغساز ی] مینمایند و برخی استعمار را استحماق [احمقسازی]‬
‫میگویند‪ .‬خالصه استعمار آن را میگوید که دشمنان اسالم برای جاهل ساختن مردم سعی و‬
‫تالش میکنند تا مسلمین نتوانند به واقعیتهای دینی دست یابند و سعی میکنند تا ایمان را در‬
‫ّ‬
‫وجود امت اسالمی خشک کنند و آنها را به لذات زود گذر دنیا مشاول سازند تا دیگر به فکر‬
‫پیشرفت و ترقی نباشند‪.‬‬
‫همچنین در جوامع اسالمی عدهای را به نام متفکر روشنفکر رویکار میآورند که با تشکیل‬
‫حرکتها و نهضتهای به ظاهر ترقیخواه و اصالحطلب‪ ،‬تالش میکنند که موجودیت شرعی‬
‫استعمارگران را ثابت نمایند‪.‬‬
‫همچنین نقشهی دیگر استعمارگران‪ ،‬دامنزدن به اختالفات مذهبی مسلمانان و ایجاد تفرقه‬
‫در میان آنان است تا بدین وسیله بتوانند اندیشهی وحدت امت اسالمی را تضعیف نموده در میان‬
‫آنان شکاف و دو دستگی ایجاد کنند‪ .‬آنها توانستند حکومت بزرگیکه در انتدلس [استپانیای‬
‫فعلی] بود را از بین ببرند‪ .‬حکومت اندلس آنقدر پیشرفت و ترقی داشت کته دنیتای کفتر از آن‬
‫همیشه وحشتزده بود؛ علت این بود که اندلسیها با وجود اینکه مسلمان بودند‪ ،‬از قدرتهای‬
‫روحی‪ ،‬جسمی و اقتصادی نیز برخوردار بودند‪ .‬آنان کسانی بودند که روزهای عمر شان را سته‬
‫تقسیم کرده بودند؛ بعد از نماز صبح تا ظهر درسهای دینی را میآموختند‪ ،‬بعد از نماز ظهر تا‬
‫نماز عصر به آموزش فنون و یادگیری لسانها و روشهای زمان خود میپرداختند و بعد از نماز‬
‫عصر تا نماز مارب خود را برای جهاد آماده میکردند [چون شمشتیر زنتی‪ ،‬تیرانتدازی‪ ،‬است‬
‫سواری و‪ ...‬را میآموختند]‪ .‬یکی از نشانههای بزرگ اندلس قصرالحمراء است که بزرگتترین‬
‫مسجد و محل درس بود‪ ،‬ولی امروزه تبدیل به موزه شده است‪.‬‬
‫ّ‬
‫عالمه مفتی محمدتقی عثمانی(حفظه اهّٰلل) میفرماید‪« :‬من در مساجد بزرگ دنیا نماز خوانتدم‬
‫کسی به من تعجب نکرد‪ ،‬به جز در قصرالحمراء که همه به من با دیدهی تعجب نگریستند و با‬
‫خود میگفتند که این فرد چه کار میکند»‪.‬‬
‫‪21‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫وقتیکه دشمن متوجه شد نمیتواند اندلسیها را با تاکتیکهای نظامی شکست دهد‪ ،‬جن‪،‬‬
‫فکری را به کار برد و ابتدا اختالفاتجزئی را در بین آنان انداخت؛ به طور مثال یکی میگفت‪:‬‬
‫س‪ ،‬اصحاب کهف سیاه است و یکی میگفت زرد‪ .‬چنانکته امتروزه ایتنچنتین اختالفتات‬
‫دامنگیر جوامع ما نیز شدهاست؛ یک عالم میگوید‪ :‬در نماز دستها را باید سر سینه بسته شود‬
‫و دیگر ی میگوید‪ :‬باید به زیر ناف بسته شود و همدیگر را وهابی و بدعتی مینامند‪.‬‬
‫دشمنان اسالم به خاطر گسستن وحدت و یکپارچگی مسلمین نامها و گروههای متعددی‬
‫را در بین آنها انداخته [همچون تروریست‪ ،‬القاعده‪ ،‬دهشتگر و‪ ]...‬و بتا استتفاده از چنتین‬
‫نامهایی اسالم را دین وحشت به جهانیان معرفی میکنند‪.‬‬
‫یکی از نقشههای شوم استعمار این است که همیشه شعار میدهند‪ :‬دین از سیاستت جتدا‬
‫است‪ .‬آنها همواره تبلیغ میکنند که «سیاستت» یعنتی دروغ و نیرنت‪« ،‬دیتن» یعنتی عفتت‪،‬‬
‫سالمتی و راستی؛ پس دین با سیاست سروکاری ندارد‪ ،‬در حالیکه اسالم آمده تا تمام نظامهای‬
‫دنیا را اداره کند و برای مردم این را بفهماند که سیاست تابع دین است و به همین علت بود کته‬
‫مسلمانان اولیه توانستند تمام دنیا را زیر سیطرهی خود در آورده برای همه امنیت و آرامش‪ ،‬رفاه‬
‫و آسایش‪ ،‬سرافرازی و سربلندی‪ ،‬مجد‪ ،‬شرف و عزت را به ارماان بیاورند‪.‬‬
‫آر ی! استعمارگران از بزرگترین و خطرناکترین دشمنان اسالم است و آنها توانستند توسط‬
‫‪1‬‬
‫این مرحله خالفت عثمانی را به وسیلهی یکی از فرزندانش [آتاتورک]‪ ،‬سرنگون سازند‪.‬‬
‫مرحلهی دوم‪ :‬استشراق [خاورشناسان]‬
‫شرقشناسی به فعالیتهایی گفته میشود که شرق یا هر آنچه که خارج از محدودهی اروپاست‬
‫محور اصلی آن میباشد‪ .‬اما از لحاظ علمی و اصطالحی‪ ،‬استشراق به پژوهشهای آ کتادمی‬
‫و علمی اطالق میگردد که در آن غربیان جوانتب مختلتف مشترق زمتین را [اعتم از عقیتده‪،‬‬
‫ِ‬
‫شریعت‪ ،‬فرهن‪ ،،‬تمدن‪ ،‬تار یخ‪ ،‬زبان‪ ،‬آداب و رسوم] بررسی میکنند‪ .‬هدف اصلی این گروه‬
‫تخریب چهرهی زیبای اسالم و تحریف حقایقدینی مسلمانان و نیز از بینبردن آثار و زیباییهای‬
‫آنان است‪.‬‬
‫‪22‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫بزرگترین روشهای کاری خاورشناسان قرار ذیل است‪:‬‬


‫‪ -1‬تضعیف روح اخوت و برادری در بین مسلمانان و ایجاد اختالف و تفرقه در بین کشورهای‬
‫اسالمی و ملتهای مسلمان‪.‬‬
‫ّ‬
‫‪ -6‬احیای زبانها و لهجههای محلی برای کمرن‪ ،‬کردن زبان فصیح عربی [که در واقع حلقهی‬
‫ّ‬
‫ارتباطی جهان اسالم بهشمار میآید] و احیای زبانهای ملی غیر عربی در مقابل زبان قرآن‪.‬‬
‫‪ -1‬تحقیق و پژوهش در آداب و رسوم مسلمانان به منظور دستیابی بر نکات ضعف آنان و سوء‬
‫استفاده از آنها در صورت نیاز و یادگیری زبانها و فرهن‪،‬های ملتهای مسلمان برای ارتباط‬
‫سریع و آسان با آنها‪.‬‬
‫‪ -1‬تجلیل از غرب و ّ‬
‫معرفی آن به عنوان منجی ملتهای ضعیف و مسلمانان‪.‬‬
‫‪ -5‬تحقیر مسلمانان و ضعیف جلوهدادن آنها با این شبههافکنیکته مستلمانان ضتعیف‪ ،‬بتی‬
‫فرهن‪ ،،‬جاهل و بیسواد هستند و هرگز نمیتوانند برای ادارهی امور سیاسی‪ ،‬نظامی‪ ،‬اقتصادی‬
‫و آموزشیشان از غرب بینیاز باشند‪.‬‬
‫‪ -6‬تأویل جهاد و تحریف معنای واقعی آن به خاطر از بین بردن روحیهی جهاد و مقاومتت از‬
‫میان مسلمانان‪.‬‬
‫‪ -7‬اظهارنظر دربارهی اسالم و برگزاری سیمینارها و ایراد سخنرانی و ارائهی بحثهای علمتی‬
‫به نام اسالم‪.‬‬
‫ّ‬
‫حقانیت آئین مقدس اسالم و ایجاد شک در مورد زبان و ادبیات‬ ‫‪ -3‬ایجاد شک و تردید در مورد‬
‫عرب‪ ،‬فقه اسالمی و نیز انتقاد کردن از ائمهی بزرگوار آن‪.‬‬
‫‪ -9‬احیای آثار باستانی خاورزمین و تجلیل از تاریخ پیش از اسالم [چون نوروز و‪.]1...‬‬
‫‪23‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫مرحلهی سوم‪ :‬تنصیر [تبشیر]‬


‫تنصیر به حرکتی اطالقداده میشود که صلیبیهای متجاوز برای مسیحیکردن ملتهای جهان به‬
‫‪1‬‬
‫ویژه مسلمانان آن را تأسیس کردهاند‪ .‬اما برای اغواکردن و فریبدادن مردم آن را تبشیر مینامند‪.‬‬
‫در واقع اهداف آنها همان اهداف خاورشناسان است‪ ،‬ولی به مراتب مؤثرتر است‪ .‬برختی‬
‫نقشههاییکه آنان دارند قرار ذیل است‪:‬‬
‫‪ -1‬مسیحیکردن مسلمانان و خارجکردن آنان از دین پاک و مقدس اسالم و داخل نمتودن بته‬
‫دین تحریف شدهی مسیحیت که آن را با روشهای گوناگونی پیش می برند‪.‬‬
‫سه روش بزرگشان مثلث سه زاویهی زیر است‪:‬‬
‫* زن؛ زنهای فاحشه ی خود را برای فریب جوانان‪ ،‬به نام عاشتقی و‪ ...‬و مستیحی ستاختن‬
‫دختران مسلمان میفرستند؛ چنانکه هم اکنون در افاانستان یکی از دخترانشتان را بته عنتوان‬
‫معرفی نمودند و معلوم نیست که این زن چه فکری در سر دارد‪.‬‬‫بانوی یک کشور اسالمی ّ‬
‫* زر؛ مراد از زر‪ ،‬مال و ثروت پوچ و بیارزش دنیا است که به وسیلهی آن مردم را بته راههتای‬
‫ّ‬
‫مسیحیت دعوت مینمایند‪.‬‬ ‫منحرف کشانده در نهایت به‬
‫* زور؛ همچون به تاراج بردن اموال مسلمانان‪ ،‬چپاول و غارت نمودن سرزمینهای استالمی‬
‫که با اینکارشان مسلمانان را مجبور به مسیحی شدن مینمایند‪.‬‬
‫‪ -6‬متردد کردن مسلمانان و انداختن شک و تردید دربارهی اسالم عزیتز؛ دشتمن در مرحلتهی‬
‫اول کوشش میکند تا مسلمان را از اسالم خارج نماید و اگر در اینکار موفق نشد‪ ،‬سعی میکند‬
‫که شک و تردید را در قلبش بیاندازد‪.‬‬
‫همانگونه که دربارهی خاورشناسان گفته شد که آنها چهرهی اسالم را با نامهای گونا گون‬
‫تحریف مینمایند‪ ،‬این گروه هم به وسیلهی این نامها‪ ،‬در قلوب مسلمین تردید ایجاد میکنند‪.‬‬
‫‪ -1‬دورکردن مسلمانان از اسالم؛ آنها اگر در دو مرحلهی اول موفق نشوند‪ ،‬این روش را به کار‬
‫میگیرند و تمام تالش خود را به خرج میدهند تا به هر نحوهی ممکن‪ ،‬یک مسلمان را از دیتن‬
‫اسالم دور کنند و از آن یک مسلمان ظاهری بسازند؛ مسلمانیکه پایبند احکام شرعی [چتون‬
‫‪24‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫نماز‪ ،‬روزه‪ ،‬زکات‪ ،‬ح و‪ ]...‬نیست‪ ،‬مسلمانیکه در ادای وظایف شرعیاش سست و ضعیف‬
‫عمل مینماید‪ ،‬مسلمانیکه احکام شرعی برایش ّ‬
‫اهمیت و ارزشی ندارد‪ ،‬مسلمانیکه قائل بته‬
‫إلتزام مسائل شرعی در زمینههای فرهنگی‪ ،‬اخالقی‪ ،‬اجتماعی و‪ ...‬نیست‪ ،‬مسلمانیکته هتیچ‬
‫ِ‬
‫گونه ارتباطی با منابع اصلی دین [قرآن و سنت] ندارد و در هر چیز از غترب تقلیتد متینمایتد‪.‬‬
‫خالصه مسلمانیکه در شناسنامه و پاسپورت مسلمان‪ ،‬امتا از لحتاظ فکتر‪ ،‬فرهنت‪ ،،‬اختالق‬
‫آداب و غیره منه زندگیاش مسیحی و اروپایی باشد‪.‬‬
‫‪ -1‬تأسیس مکاتب و مدارس به نام اسالم و اختالط ذکور و اناث؛ آنان مکاتب‪ ،‬مدارس و مراکز‬
‫تعلیماتی را به نام اسالم بنا میکنند‪ ،‬ولی در آنجا فقط کتابهای مستیحیت و آمتوزش فکتر‪،‬‬
‫ً‬
‫فرهن‪ ،،‬آداب و رسوم‪ ،‬زبان و‪ ...‬افکار و کردار آنها تدریس میگردد‪ .‬و فرضا اگر دروس دینی‬
‫باشد درسهای اختالفات جزئی و عبادات نفلی خوانده میشود‪ .‬ولی از دروس جهاد‪ ،‬سیاست‬
‫و احکام بزرگ اسالم خبری نیست‪.‬‬
‫همچنین بزرگترین هدف شوم آنان‪ ،‬اختالط دختر و پسر است‪ .‬عدهای مسلمانان ضعیف‬
‫العقل و نادان دنبال غربیها روان هستند و فکر نمیکنند دختریکه در خانهی خود از شر شیطان‬
‫ّ‬
‫های جنی و انسی در امان نیست‪ ،‬چطور میتواند در کالس درسی نزد آن همه جتوان در امتان‬
‫باشد؟ و اگر این سخن برایشان گفته شود‪ ،‬میگویند‪ :‬شما مالها بدگمان و بدبین هستید‪ ،‬ما با‬
‫هم همکار و یا مثل خواهر و برادر هستیم؛ پس این اختالط ما اشکالی ندارد!!‪..‬‬
‫کدام شریعت همکارها و خواهرخوانده و برادرخواندهها را َمحرم دانسته است که شما محرم‬
‫ً‬
‫میدانید؟ اگر از حقوق بشر میگوئید‪ ،‬سخن شما کامال مردود است؛ زیرا حقوق بشر ساختهی‬
‫دست غرب است که نه تنها ما آن را شریعت نمیدانیم‪ ،‬بلکه معتقد به آن را کافر اعالن مینماییم‪.‬‬
‫آیا خداوند‪ ‬نمیدانست که همچون قانونی را بنا کند؟! پس تأسیس همچون قانون و باور به‬
‫آن یعنی اینکه‪« :‬خدایا تو نمیدانستی من بهتر میدانم» است‪.‬‬
‫بدون تردید دین مقدس اسالم‪ ،‬یک دین واقعگرا و حقیقتنگر است و میداند که هرچنتد‬
‫جامعه از لحاظ اخالق و ایمان به سطح باالیی برسد‪ ،‬بازهم باید َدور آن را با احکام و رهنمودهای‬
‫خاص‪ ،‬حفاظ کشید تا از سقوط در منجالب گناه و معصیت‪ ،‬فساد و تباهی محفتوظ بمانتد‪.‬‬
‫اینجاست که به خاطر خشکاندن ریشه و جرثومهی فتنه و فساد و نیز به ختاطر پتیشگیتری از‬
‫‪25‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫وسوسههای پلید شیطانیکه هرلحظه ممکن استت ارزشهتای اخالقتی و آداب اجتمتاعی را‬
‫ً‬
‫بازیچهی خود قرار دهد‪ ،‬از اختالط مردان و زنان شدیدا بر حذر داشته و آن را ممنوع قرار داده‬
‫است؛ چنانچه اهّٰلل‪ ‬در مورد زنا میفرماید‪:‬‬
‫ْ‬ ‫َ‬
‫‪َ ‬وَّل َِّتق َربُواِّالزِنَا‪« 1....‬شما به زنا نزدیک نشوید»‪.‬‬
‫در این آیه اهّٰلل متعال انسانها را نه تنها از زنا باز میدارد‪ ،‬بلکه آنها را از نزدیکشدن به زنا نیز‬
‫ممانعت میکند؛ زیرا یکی عواملیکه باعث انجام زنا میشود‪ ،‬اختالط زن و مرد است‪ .‬چنانکه‬
‫رسولاهّٰلل‪ ‬میفرماید‪:‬‬
‫‪2‬‬
‫«هیچ زن و مردی خلوت نکنند که سومیشان شیطان است»‪.‬‬
‫‪ -5‬تحریف مقدسات دینی؛ دشمنان اسالم تمام زحمات و تالشهای خود را به خرج میدهند‬
‫تا مقدسات دینیمان [همچون قرآنکریم‪ ،‬احادیث گوهر بار رسولاهّٰلل‪ ‬و غیره کتب و رستایل‬
‫دینی] را تحریف نموده و برای جامعه بدنمایی کنند‪ ،‬تا مسلمانان را از آنها دور نمتوده گمتراه‬
‫سازند‪ .‬به طور مثال امروزه چقدر احادیث موضوعی و غیرصحیح در بین مسلمانان وجود دارد‬
‫و روافض ‪ -‬که همانا همپیمانان یهود و نصارا هستند ‪ -‬چقدر احادیث دروغینی ستاختهانتد و‬
‫نسبت آن را به پیامبر‪ ‬میدهند‪ .‬حتی این انسانهای خبیث و تحریتفگتر‪ ،‬دستت درازی بته‬
‫تحریف قرآن کریم نیز نمودهاند‪.‬‬
‫در کتاب جن‪ ،‬فکری یک مبحث با عنوان «تبشیر در افاانستان» آمده که اینگونه بیان شده‬
‫است‪« :‬مبشرین سه منفذ خاص دارند و همیشه از آن در ملتهای جهان نفوذ میکنند‪:‬‬
‫‪ -1‬فقر ‪ -6‬بیسوادی ‪ -1‬بیماری‬
‫آری! آنها همیشه از این سه کانال در ملتهاییکه از فقر‪ ،‬بیسوادی و بیماری رن میبرند‪،‬‬
‫نفوذ کرده و به بهانهی کمکرسانی‪ ،‬آموزش علم و سواد‪ ،‬اقدام بته تأستیس متدارس و مراکتز‬
‫علمی‪ ،‬بیمارستانها و مراکز بهداشتی و درمانی مینمایند‪ .‬حتی اقدام به تأسیس مراکز آموزشی‬
‫خاص نمودهاند تا در آنها فرزندان مسلمان را آموزش دهنتد و از ایتن طریتق اعتمتاد متردم را‬
‫‪26‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫جلب خود نموده فرزندان آنها را به این نوع مراکز میکشانند و سپس به نشتر افکتار و عقایتد‬
‫ّ‬
‫مسیحیت میپردازند‪.‬‬
‫ملت افاانستان با توجه به اینکه سالها مشاول جهاد و مبارزه با اشاالگران بوده و همواره‬
‫با نتای و پیامدهای سخت این جن‪،‬ها از قبیل هجرت‪ ،‬آوارگی‪ ،‬کشتار‪ ،‬تخریب مراکز علمی‪،‬‬
‫ّ‬ ‫ً‬
‫نابودی اراضیکشاورزی و‪ ...‬بوده است‪ ،‬کامال آماده بود تا مبشرین از این اوضتاع نابستامان‬
‫افاانستان سوء استفاده نموده و از سه طریق مذکور در میان ملت مظلوم و ستمدیده رخنه کنند‬
‫و به نشر افکار و اعتقادات خود بپردازند‪.‬‬
‫برای همین است که امروزه بیش از ‪ 65‬مؤسسه اروپایی درحال حاضر تحت عنوان کمکهای‬
‫‪1‬‬
‫بشر دوستانه مشاول کار و فعالیت در افاانستان میباشند»‪.‬‬
‫این مؤسسهها آ نقدر روی افکار مردم تأثیر نهاده است که عدهای از مردم نادان میگویند‪:‬‬
‫«اینها [غربیها] از برخی مسلمانان [مجاهدین] بهترند»‪.‬‬
‫برادر عزیز!‬
‫ّ‬
‫اگر خواهان این هستیکه دشمنان بیدین و درنده نتوانند به اهداف پلیدشان برسند و مسلمانان‬
‫از این بیشتر مورد ظلم قرار نگیرند‪ ،‬همیشه آماده باش و زیر تأثیر غربیها مترو‪ ،‬فریتبشتان را‬
‫َ َ َ‬ ‫َ ََ ُ‬
‫َ‬
‫ونِّل ْو َمةَِّّلئ ِ ٍِّم‪ 2.‬داخل نمتا‪ !..‬و از‬ ‫مخور‪ ،‬همیشه استوار باش و خود را به زیر آیهی ‪َ ‬وَّلَِّياف‬
‫ََ ْ َ‬ ‫َ‬ ‫ََ ْ‬ ‫َ َّ‬
‫جملهی کسانی باش که ‪‬أذِلةِّلَعِّال ُم ْؤ ِمن َ‬
‫ِنيِّأع َِّز ٍةِّلَعِّالَكف ِِر َِّ‬
‫ين‪ 3.‬هستند‪.‬‬ ‫ٍ‬
‫علت هفتم‪ :‬به وجود آمدن اسباب مخرب توسط دشمنان اسالم‪:‬‬
‫دشمنان اسالم به خاطر از بین بردن دین مقدس اسالم‪ ،‬نه شب خواب دارند و نه روز؛ همیشه‬
‫همچون گرگی در کمین هستند که بتوانند به هدف شوم خود –که همانا نابودی اسالم است – برسند‪.‬‬
‫آنان در این راستا هرگونه اسباب و وسایل را به کار میبرند‪ .‬امروزه اسباب مخرب آنان در جوامع‬
‫کنونی به شدت در حال پیشروی و تأثیرگذاری است و مسلمانان با وجود تتأثیرات آن‪ ،‬متوجته‬
‫‪27‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫نمیشوند و از آن اسباب استفاده نیز میکنند و حتی در استفادهی برخی آلهها و اسباب مخرب‬
‫الزم حتمی میدانند‪.‬‬
‫آنان معتاد شدند و آن را به خود ِ‬
‫موالنا عبدالعلی خیرشاهی(حفظه اهّٰلل) در یکی از سخنرانیهای خود میفرمود‪« :‬یک کارشناس‬
‫امریکایی در تلویزیون میگفت‪ :‬اآلن دو آلهی بسیار مخرب برای از بینبردن اسالم به وجود آمده‪:‬‬
‫‪ -1‬ؤبمبهای شیمیایی و اتمیکه دشمنان اسالم آن را برای تخریب بالد و سرزمینهای اسالمی‬
‫به کار میبرند‪.‬‬
‫‪ -6‬مبایل‪ ،‬کامپیوتر و تلویزیون؛ در اصل اینها حصهای از جن‪ ،‬فکری است که باعث از بین‬
‫رفتن ناموس شده و وقت مسلمانان را ضایع میگرداند؛ حتی در جوامع امتروزی آنقتدر ایتن‬
‫اسباب مخرب جوانان را جذب نمودهکه تمام وقت خود را صرف تماشایش مینمایند»‪.‬‬
‫هر کدام از این ابزار‪ ،‬ضررهای خاصی دارد که در ذیل بیان میگردد‪:‬‬
‫‪ ‬تلویزیون‬
‫قطعکنندهی حیاء‪ ،‬عفت و ناموس مسلمان و همچنان قطع کنندهی ریشههای مهر و محبت از‬
‫بین جامعه و حتی از فامیلها است‪ .‬تلویزیون در حقیقت همچون کاردی است که به وسیلهی‬
‫آن حیاء قطع کرده میشود؛ چونکه شبکههای تلویزیونی‪ ،‬محل نشر و پخش فیلمهای مبتذل‪،‬‬
‫زنان رقاصه و فاحشه است‪ .‬وقتیکه جوان مسلمان آن را ببیند‪ ،‬شیطان و نفسش بر او غالب می‬
‫ً‬
‫شود و نهایتا به فساد اخالقی کشیده میشود‪.‬‬
‫تلویزیون همچون شمشیر ّبرندهای است که توسط آن مهر‪ ،‬محبت و رشتههای قرابت بریده‬
‫میشود؛ زیرا این آلهی مخرب‪ ،‬محل پخش سریالها و فیلمهایی است که مردم برای دیدن آن‬
‫لحظه به لحظهی وقت خود را در انتظار سپری میکنند و مصروف دیدن برنامههای آن هستند؛‬
‫طوریکه جوانی تعریف میکرد‪« :‬از روزی که یک سریال جدیدی شروع شده من در اتاق خود‬
‫مصروف تماشای آن هستم و در طول یک هفته با پدرم حتی یک کلمه هم حرف نزدهام»‪.‬‬
‫این وسیلهی شیطانی آنقدر تأثیراتی در جامعهی اسالمی به بارآورده که هر روز از هرخانه دود‬
‫تیرهاش ظاهر میشود‪ ،‬ولی ما هنوز هم متوجه نمیشویم‪.‬‬
‫‪28‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫ای خواهر گرامی!‬


‫متوجه باشکه غربیها اینچنین وسیلههای مخربی به وجود آوردهاند تا پردهی حجابت –که همانا‬
‫قلعهی زندگیات است‪ -‬را از بین ببرند و میخواهند تو را از راه و روش مادران عزیزمان امهات‬
‫المؤمنین به خصوص گل سر سبد شان حضرت عایشۀ صدیقه‪ #‬منحرف سازند‪ .‬پس تتو بتا‬
‫زیب و زینت کثیف دنیا مارور و متکبر مشو!‬
‫ای خواهر گرامی!‬
‫آیا میدانیکه تو بنیانگذار نسل بالندهی جوان و فرزندان غیور اسالم و همچون مدرسهای برای‬
‫فرزندان مسلمین هستی؟ آیا میدانستیکه جامعهی اسالمی به تربیتدادن تو نیاز دارد؟ از همین‬
‫حاال تمام سعی و تالشت را بکن و همچون حضرت سمیه و خنساء و سایر زنهای سلحشور‬
‫صدر اسالم‪ #‬فرزندانی را برای جامعه تقدیم نما که باری دیگر نهضت و ّ‬
‫تحول در جامعتهی‬
‫اسالمی ایجاد نمایند‪.‬‬
‫‪ ‬مبایل‬
‫مبایل وسیلهای است که توسط آن بزرگترین گناهان انجام میگیرد و این آله سبب فساد جامعهی‬
‫امروزی شدهاست‪ .‬همانا شروع ارتباطات نامشروع جامعه نیز توسط همین آلهی مخرب صورت‬
‫میگیرد و برنامههاییکه توسط آن بارگیری میشود [همچون فیسبوک‪ ،‬اینترنت و‪ ]...‬محل فساد‬
‫و باعث تضییع وقت میشود و بسا از جوانان به استفادهی آن معتاد شدهاند‪ .‬قطع نظر از اینها‬
‫چقدر باعث مصرف مالی نیز میشود‪.‬‬
‫اگرچه این وسیله در ظاهر کوچک به نظر برسد‪ ،‬ولی خطرات آن همانند بمب خطرناک است‬
‫که تمام نقشههای دشمنان اسالم را پیاده میکند و سبب از بین رفتن ناموس‪ ،‬شتأن و شتوکت‬
‫مسلمانان میگردد‪ .‬این آله وسیلهی پخش ساز و سرنا و لهو و لعب است‪ .‬خطراتیکه این وسیله‬
‫به وجود میآورد بسیار زیاد است؛ از قبیل بیماریهای فکر‪ ،‬اعصاب‪ ،‬قلب‪ ،‬چشم‪ ،‬روح‪ ،‬روان‬
‫و‪ ...‬خالصه این وسیله تمام سیستمهای بدن را مختل مینماید‪.‬‬
‫دشمنان اسالم این آلهی مخرب را به وجود آوردهاند تا جوان ما را به هوسهای دنیا و گوش‬
‫دادن به سازهاییکه باعث غضب اهّٰلل متعال میشود‪ ،‬مشاول سازند‪ .‬از روزیکه این وسیله بته‬
‫وجود آمده‪ ،‬جوانان ما درس و تحصیل را کنار گذاشهاند و به دست هر فرد بته جتای تستبیح و‬
‫‪29‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫حمد اهّٰلل‪ ، ‬این وسیله قرار گرفته‪ .‬حتی کودکان هم به این بال گرفتار شدهاند؛ چنانکه یکی از‬
‫دوستان تعریف میکرد که‪« :‬پسری هفت یا هشت ساله به پدرش گفته‪ :‬پدرجان! شبها خوابم‬
‫نمیآید برایم مبایل بخرید که تا به زیر لحاف فیلم نگاه کنم»‪.‬‬
‫کودکانیکه در سن یادگیری درس و تعلیم قران عظیم الشأن قرار دارند و به جای اینکه فکر‬
‫و ذهنشان در حالت تعلیم قرآنکریم باشد و به این درس محبت ِبورزند‪ ،‬تمام حواسشان گرفتار‬
‫این مبایل و کامپیوتر و‪ ...‬شده است‪.‬‬
‫الزم به ذکر است که استفاده از مبایل‪ ،‬کامپیوتر و‪ ...‬زمانی حرام است که از آن در کارهای حرام‬
‫ً‬
‫استفاده گردد و اما زمانیکه از آنها استفادهی درست شود [مثال همراه این ابزار کتابهای دینی‬
‫مطالعه شود و به نعتها و تواشیح اسالمی‪ ،‬آیات قرآن عظیم الشأن و سخنان بزرگان دین گوش‬
‫ً‬
‫داده شود]‪ ،‬در این صورت کامال جائز میباشد‪.‬‬
‫جوانان عزیز!‬
‫بیدار و هوشیار باشید که این دشمنان حیوان صفت همیشه در کمین از بین بردن عقیده و ایمان‬
‫من و تو هستند و روز به روز برای رسیدن به این هدف شوم خود وسایل و ابزار مخرب زیادی را‬
‫به وجود میآورند‪ .‬غربیها وسایل و ابزار دیگر ی نیز به وجود آوردند که مخرب ترین آنها قرار‬
‫ذیل است‪:‬‬
‫‪ ‬مواد مخدر‬
‫چون هروئین‪ ،‬تریاک‪ ،‬کوکائین‪ ،‬چرس و‪ ...‬اینها اسبابی است که باعث بیحسی‪ ،‬رختوت و‬
‫سستی انسانها گردیده و در نهایت سبب اعتیاد‪ ،‬جنون و اختالالت عصبی میگردد‪.‬‬
‫مواد مخدر جوامع بشری را به اوج بدبختی رسانیده است که از هر سو ندای بیزاریاش بته‬
‫گوش میرسد‪ .‬واردات و صادرات این مواد در اکثر کشورهای اسالمی توسط دشمنان استالم‬
‫صورت میگیرد و در این راستا دولتهای فاسق مسلمان نیز دست همکاری میدهند‪ ،‬اگرچهکه‬
‫در رسانهها‪ ،‬با نقشههای دروغین مردم بیچاره را فریب میدهند‪.‬‬
‫این مواد خانمانسوز آنقدر بر جوامع امروزی اثر گذاشته که زنان نیز به این بال گرفتار شدهاند‪.‬‬
‫این عامل خطرناک باعث مشاجرات و اختالفات بین ختانوادههتا شتده و مهتر‪ ،‬محبتت‪،‬‬
‫صمیمیت و اوقات گرم خانواده را تلخ میسازد‪ .‬حتی بسا اوقات در نهایت باعث واقعشدن طالق‬
‫‪31‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫ّ‬
‫فضای جهنمی‬
‫ِ‬ ‫بین زن و شوهر میشود‪ .‬خالصه فرد معتاد آرامش خانواده را سلب نموده آن را به‬
‫تبدیل مینماید‪ .‬این مواد با پول هنگفتی به دست میآید و فرد معتاد برای به دست آوردنش گرفتار‬
‫گناهان زیادی [همچون دزدی‪ ،‬راه زنی و‪ ]...‬میشود و به این ترتیب فرد معتاد نه تنها آرامش را‬
‫از خانواده سلب میکند‪ ،‬بلکه باعث ناآرامی یک جامعه نیز میگردد‪.‬‬
‫‪ ‬تألیف کتاب و رساله‪ ،‬پخش مجالت و روزنامه به نام اسالم‬
‫در جوامع امروزی کتابها و رسالههای نشرشده توسط دشمنان اسالم زیاد است و از آنجاییکه‬
‫ً‬
‫به نام اسالم نشر و پخش میشود‪ ،‬مسلمانها متوجه نمیشوند‪ .‬این کتابهتا اکثترا بته ختاطر‬
‫تحریف نمودن دین مقدس اسالم و گسترش دین منسوخ شدهی مسیحیت‪ ،‬و زنده نمودن رسوم‬
‫جاهلی آن میباشد‪ .‬همچنان مجالتی را که آنها به نشر میرسانند همهی آنها از حقوق بشر‪،‬‬
‫قومپرستی‪ ،‬نژادپرستی و‪ ...‬سخن میگوید و به وسیلهی این مجالت و روزنامههتا تتالش متی‬
‫کنند تا نظامهای سوسیالیسم‪ ،‬کاپیتالیسم‪ ،‬امپریالیسم‪ ،‬فمنیسم و‪ ...‬را زنده نمایند‪.‬‬
‫ً‬
‫اسباب و آلههای مخرب دشمنان اسالم بسیار ز یاد است‪ ،‬مثال اگر از میکروفونیکه به وسیلهی‬
‫آن دعوت و سخنرانیهای بیداری اسالمی انجام میگیرد‪ ،‬استفادهی درست نشود آن هم یتک‬
‫آلهی مخرب است‪.‬‬
‫برادر عزیز!‬
‫مراقب و بیدار باش! و بدانکه این دشمنان وحشی به سبب ضرباتیکه از مسلمین صدر اسالم‬
‫خوردهاند تا قیام قیامت نمیگذارند تو با آرامش زندگی کنی‪ .‬همانگونه که در ابتدای اسالم بتا‬
‫مسلمانان چنین رفتاری میکردند‪ .‬اما وقتیکه مسلمانان صدر اسالم به پای خود ایستاد شدند و‬
‫ُّ‬
‫علیه آنها شمشیرهای خود را با قوت ایمان و توکل به اهّٰلل متعال کشیدند آنگاه بود کته فتتح و‬
‫پیروزی قدمهایشان را میبوسید‪.‬‬
‫ای مسلمان!‬
‫اگر خواهان اقتدار‪ ،‬شوکت‪ ،‬پیروزی و بلندمرتبگی هستی‪ ،‬پس به مثل آنها سر پای خود ایستاد‬
‫ِ‬
‫شو و جواب دشمنان اسالم را طوری بده که دیگر هرگز جسارت رویارویی با تو را نداشته باشند‪.‬‬
‫َْ َ‬ ‫َْ‬ ‫َ َ‬ ‫َ‬
‫هو َنِّ‪« ...‬ای‬
‫هت ُمِّاأ ْعل ْ‬ ‫واِّوَّلَِّتْ َزنُه َ‬
‫واِّوأن ُ‬ ‫این وعدهی پروردگار است؛ چنانکه میفرماید‪َ  :‬وَّلِّتَه ُن َ‬
‫ِ‬
‫مسلمانان! سست نشوید و اندوهگین نگردید و شما بلند مرتبه هستید»‪.‬‬
‫‪31‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫بلی! اهّٰلل‪ ‬هزار چهار صد سال قبل این مژده را برای مسلمانان دادهاست‪ .‬اما در اینجا قید‬
‫ْ ُ ُْ ْ ُ ْ‬
‫ِّمؤ ِمن َِّ‬
‫ِني‪ 1.‬داشتن ایمان کامل است‪.‬‬ ‫ّ‬
‫مهمی وجود دارد و آن هم ‪...‬إِنِّكنتم‬
‫اۡلاتِ ِّ‬ ‫َّ‬
‫واِّالص ِ َ‬ ‫ْ ُ ْ َ َ ُ‬
‫ِّآم ُنواِّمِنكم ِّوع ِمل‬ ‫الِل ِّ َّاَّل َ‬
‫ِين َ‬ ‫ٰ‬
‫همچنین اهّٰلل‪ ‬در جای دیگری میفرماید‪َ  :‬و َع َد ِّ ُِّ‬
‫ِ‬ ‫َ َ ْ َ ْ َ َّ ُ ْ ْ َ‬
‫ِّو ََلُبَد َِنلَّ ُهمِّْ‬
‫ِيِّارتَ ََضِّل َ ُه ْم َ‬ ‫َ َ ْ َ ْ َ َ َّ َ ْ َ ْ ْ َ َ ُ َ َ َّ َ ُ ْ َ ُ ُ َّ‬
‫ِّاَّل ْ‬ ‫ِن قبل ِ ِهمِّوَِّلمكَِنِّلهمِّدِينهم‬ ‫ِين م ِّ‬
‫ف اَّل ِّ‬‫ض كما استخل ِّ‬ ‫ِف اأ ْر ِ ِّ‬‫ليستخل ِفنه ِّم ِ ِّ‬
‫َ‬ ‫َ‬ ‫ُ‬ ‫ُْ‬ ‫َ‬ ‫َ‬
‫ْ َْ َ ْ ْ ًْ َ ُُْ َ‬
‫‪2‬‬
‫ْشكون ِِِّبِّشيْئًاِّ‪....‬‬
‫مِنِّبعدِِّخوف ِ ِهمِّأمناِّيعبدون ِِنَِّّلِّي ِ‬
‫«خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند‪ ،‬وعده میدهد که‬
‫ً‬
‫قطعا آنان را در زمین جایگزین خواهد کرد؛ همانگونه که پیشینیان را جایگزین قبل از خود کرده‬
‫ً‬
‫است‪ .‬همچنین آئین ایشان را که براي آنان پسندیده حتما پابرجا و برقرار خواهد ساخت‪ ،‬و نیز‬
‫ّ‬ ‫خوف آنان را به ّ‬
‫امنیت و آرامش مبدل میسازد‪ .‬مرا میپرستند و چیزی را انبازم نمیگردانند ‪.»...‬‬
‫دلیل هشتم‪ :‬دوستی عدهای از مسلمین با دشمنان اسالم‪:‬‬
‫دشمنان اسالم تنها به نقشهها و حمالت خود اکتفا نمیکنند‪ ،‬بلکه بتا فریتب دادن عتدهای از‬
‫مسلمانان ضعیف اإلیمان و غالم قرار دادن آنها‪ ،‬حمالت داخلی را راه اندازی مینمایند و با‬
‫استفاده از همین مزدورانشان نقشههای خود را به آسانی پیاده مینمایند‪.‬‬
‫آری! دشمنان اسالم توسط مال پوچ و بیارزش دنیا و بنیادهای دروغینشان به نام کمکهای‬
‫خیریه و‪ ...‬خود را به مسلمانان به عنوان یک دوست خیرخواه نزدیک میکنند و مسلمانان غافل‬
‫از اینکه آنها چه فکری به سر دارند‪ ،‬برایشان دست دوستی دراز میکنند‪ .‬وقتی این خبر در بین‬
‫جامعه گسترش پیدا کرد‪ ،‬انسانهای فقیر برای به دست آوردنش به شدت به آن رجوع مینمایند‪.‬‬
‫وقتیکه دشمنان اسالم دل مردم را به دست بیاورند‪ ،‬شروع به طرحریزی نقشههای خود کرده در‬
‫نهایت مردم را به سوی مذاهب الحادی خود دعوت مینمایند‪.‬‬
‫با تأسف زیاد! امروزه اکثر کسانیکه با دشمنان اسالم دوست هستند؛ بزرگتان و مستئولین‬
‫جامعه از قبیل‪ :‬رئیس جمهور‪ ،‬رهبر‪ ،‬فرماندهان و‪ ...‬میباشند؛ چنانکه در تلویزیون‪ ،‬رهبر یک‬
‫کشور اسالمی اعالم نمود و گفت‪« :‬من انتقام سر بازان امریکایی را از مجاهدین خواهم گرفت»‪.‬‬
‫‪32‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫همچنین همین رهبر کودن سربازان نجس امریکاییکه به توسط یک شیرمرد مسلمان کشتته‬
‫شده بود را شهید اعالن نموده است‪.‬‬
‫وقتیکه هدف و فکر یک رهبر مسلمان گرفتن انتقام کفار باشد‪ ،‬پس از مردم فقیر و بیچاره چه‬
‫گالیهای داشته باشیم‪.‬‬
‫امروزه با دیدن اوضاع و أحوال ناگوار جهان‪ ،‬همیشه به یاد عمر بتن خطتاب‪ ‬و ستلطان‬
‫میافتیم؛ زیرا این دو بزرگوار همان کسانی بودند که بیت المقدس را بتا‬ ‫صالح الدین ایوبی‬
‫دادن خون خود از دست دشمنان بیدین گرفتند‪ ،‬ولی متأسفانه در این زمان انسان پست فطرت‬
‫و فرومایهای به جای آن شیرمردان در بیت المقدس رهبری میکنتد کته هتدف وی‪ ،‬دو دستتی‬
‫تقدیم نمودن بیت المقدس برای دشمنان صالح الدین است‪.‬‬
‫این چه نوع مسلمانی است که حتی دشمنان اسالم را برادر خود میدانند‪ ،‬در حالیکه اهّٰلل‪‬‬
‫به پیامبر‪ ‬و مسلمانان هشدار داده میفرماید‪:‬‬
‫َّ‬ ‫َ َ ْ َ ْ َ َ ْ َ ْ َ ُ ُ َ َ َّ َ َ َ َ َّ‬
‫‪1‬‬
‫ىِّح ََّّتِّتتب ِ َعِّمِلتَ ُه ْمِّ‪....‬‬ ‫‪‬ولنِّترَضِّعنكِّاَلهودِّوَّلِّانلصار‬
‫«یهود و نصارا هرگز از تو راضی نخواهند شد‪ ،‬مگر اینکه از آنان پیروی کنی‪.»...‬‬
‫پس چطور آنها را دوست خود میدانند؟ این سخنشان از دو وجه خالی نیست‪:‬‬
‫‪ -1‬یا اینکه دربارهی دوستیشان دروغ میگویند‪ ،‬درحالیکه دروغ گناه کبیره است و برای یک‬
‫رهبر مسلمان شایسته نیست که دروغگو باشد‪.‬‬
‫‪ -6‬یا اینکه دربارهی دوستیشان راست میگویند و این سخنشان وقتی امکان پذیر میشود که‬
‫آنها هم کیش هم باشند‪.‬‬
‫هدفم از بیان وجهها این است که همهی ما میدانیم رهبران در حقیقت زمامداران مردم هستند‬
‫و به هرگونه حرکت کنند‪ ،‬مردم هم همانگونه حرکت میکنند‪ .‬و وقتی یک رهبر با دشمنان اسالم‬
‫دوست شود و کارهای زشت آنها را نادیده گیرد‪ ،‬مردم نیز به دنبال وی روان میشود و در ایتن‬
‫میان غدهی سرطانی و فاسد شده که سبب فساد سایر اعضاء میگردد رهبران ناالیق است‪ .‬پس‬
‫در این میان مردم هم مسئولیتی دارند و آن بازداشتن رهبر از کارهای زشتتش استت؛ چنتانکته‬
‫‪33‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫تی َجم ٌ‬‫َ‬ ‫ؤ َّ َ ِ‬ ‫َ َ ؤ ؤ َ َ ٌ َ َ َ ٌ َ َ ِ ََ َ َ ِ ؤَ م َ َ َِ َ‬


‫یتع‬ ‫ِ‬ ‫ه‬‫و‬ ‫تة‬
‫ِ‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ه‬
‫ِ‬ ‫رسولاهّٰلل‪ ‬میفرماید‪« :‬ستکون هنات وهنات فمن أراد أن یفرق أمر ِ‬
‫تذ‬‫ه‬
‫َ ً َ ِ َ َ ‪1‬‬ ‫َ ِ‬
‫اضر ؤبوهؤ ب َّ‬
‫الس ِی ِف ک ِائنا من کان»‪.‬‬ ‫ف ِ ِ‬
‫«به زودی شاهد بالها و سختیها خواهید بود؛ کسیکه بخواهد امت اسالمی را پس از اینکه‬
‫یكجا و یكپارچهاند متفرق سازد –هرکس که باشد‪ -‬او را با شمشیر بزنید»‪.‬‬
‫برادر عزیز!‬
‫متوجه باشکه همیشه در مقابل هر گویندهی حق‪ ،‬یک دعوتکننده به باطل وجود داشته؛ چنانکه‬
‫نمرود و در مقابل رسولاهّٰلل‪ ‬ابوجهل و ابولهب‬ ‫فرعون و در مقابل ابراهیم‬ ‫در مقابل موسی‬
‫نصارای فعلی از نسل همان‬
‫ِ‬ ‫وجود داشتند و این وضع تا روز قیامت ادامه دارد و بدانکه یهود و‬
‫ابوجهل و ابولهب است که هرگز دوست مسلمان نشده و نخواهد شد‪.‬‬
‫علت نهم‪ :‬وارد شدن گرگان با لباس گوسفند‪:‬‬
‫در تمام اعصار و جوامع انسانهای جنایتکار زیادی از نام پاک اسالم استفاده نموده به مقامهای‬
‫بلندی رسیدند‪ .‬در صدر اسالم اینگونه انسانها را با نام «منافق» میشناختند و آیات زیادی در‬
‫ارتباط به نقشهها و کارهایشان نازل شده و همچنین مقام آنها در روز قیامت از مقام کفار هم‬

‫بدتر و عذابشان شدیدتر ذکر شدهاست‪ .‬اما بعد از زمان صحابه‪ #‬اینها به گروهها و فرقه ِ‬
‫های‬
‫زیادی تبدیل شدند‪ .‬اینها به مانند منافقین ادعای مصلح بودن در روی زمین را دارند‪ ،‬ولی در‬
‫حقیقت همان مفسدین فیا رض هستند؛ چنانکه اهّٰلل متعال در موردشان چنین میفرماید‪:‬‬
‫َّ‬ ‫َ َ ٓ َّ ُ ۡ ُ ُ ۡ ُ ۡ ُ َ َ َ‬ ‫َ‬ ‫َ َ َ ُ ۡ َ ُ ۡ ُ ْ ۡ َ ِ َ ُ ٓ ْ َّ َ َ ۡ‬
‫ِّولَٰكِنَِّّلِّ‬ ‫ِّم ۡصل ُِحونِّ‪ ١١‬أَّلِّإِنهمِّهمِّٱلمفسِ دون‬
‫اَِّن ُن ُ‬ ‫ِِّفِّٱأۡرضِّقالواِّإِنم‬
‫سدوا ِ‬
‫‪ِ‬إَوذاِّقِيلِّلهمَِّّلِّتف ِ‬
‫َ‬ ‫ۡ‬
‫‪2‬‬
‫يَش ُع ُرونِّ‪.١٢‬‬
‫«هنگامیکه به ایشان گفته شود‪ :‬در زمین فساد و تباهی نکنید‪ ،‬گویند‪ :‬ما اصتالح گرانتی بتیش‬
‫نیستیم (‪ )11‬هان! ایشان بیگمان فسادکنندگاناند و لیکن پی نمیبرند»‪.‬‬
‫هر فرقهای از اینها ضربات بزرگ و مهلکی را به دین اسالم و مسلمانان وارد کتردهانتد کته‬
‫بزرگترین دستههای آنان روافض میباشد‪ .‬آنان نیز به چندین فرقه تقسیم شدهاند که یکی از آن‬
‫فرقهها روافض صفوی میباشد؛ آنها به رهبری شاه اسماعیل صفوی آنقدر ضربات مهلکی بر‬
‫‪34‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫دین اسالم وارد نمودهاند که هیچملت کفری تا به حال اینکار را انجام ندادهاست‪ .‬آنها کسانی‬
‫سنی مذهبان ّ‬‫ّ‬
‫تبرا کنند و به ابوبکر‪ ،‬عمر و عثمان‪ #‬لعنتت‬ ‫بودند که مردم را امر میکردند تا از‬
‫بفرستند و اگر کسی اینکار را قبول نمیکرد او را با حالت مفتضحی به قتل میرسانیدند‪ ،‬به فامیل‬
‫و خانوادهاش هتک حرمت میکردند‪ .‬آنها مساجد اهلسنت را یا تخریب و یا تبدیل به طویله‬
‫ّ‬
‫جتوان زیبتا روی تبریتزی را‬
‫ِ‬ ‫مینمودند‪ .‬آنها برای نمایش پیروزی و تسلط بر تبریز دوازده پسر‬
‫انتخاب کرده به دربار بردند و شاه به همهی آنها تجاوز کرد‪ .‬آنها شکم زنان باردار را میدریدند‬
‫و جنینشان را به جرم اسالم به قتل میرساندند‪ .‬در خالل چند روز در تبریز بیست هزار مسلمان‬
‫را کشتند‪ .‬هرکس در شیراز‪ ،‬گیالن و باداد به خلیفههای سهگانه لعنت نمیفرستاد او را سالخی‬
‫میکردند و با اذیت و آزار به قتل میرسانیدند‪.‬‬
‫گروهی از صفویان به فرماندهی مردی به نام «قلی جان» به سمت هرات گسیل شدند‪ .‬مردم‬
‫هرات که جنایات صفویها و قزلباشان را شنیده بودند‪ ،‬راه چاره را بر این دیدند کته داوطلبانته‬
‫تسلیم قزلباشان شوند‪ ،‬تا شاید از تجاوز و کشتار برهند‪ .‬قلی جان پس از آنکه شهر را به دست‬
‫گرفت‪ ،‬علماء و اعیان را به مسجد جامع فراخواند‪ .‬او در مسجد به قاضیالقضات هرات دستور‬
‫داد که شیعه شود و بر فراز منبر رفته ّ‬
‫تبرا کند و بر ابوبکر‪ ،‬عمر و عثمان‪ #‬لعنت بفرستد و حکم‬
‫ّ‬
‫کفر سنیها را صادر نماید‪ .‬قاضیالقضات بیچاره که نمیتوانست چنین دستوری را اجابت کند‪،‬‬
‫در همانجا در کنار منبر به دست قزلباشان به شتهادت رستید‪ .‬شتکمش را دریدنتد و امعتاء و‬
‫احشاءش را به پای منبر ریختند و در نهایت جسدش را با جسد حافظ زین الدین [مفتی اعظم‬
‫‪1‬‬
‫هرات] و همراه اجساد چندتن دیگر از بزرگان و اعیان هرات در میدان شهر به آتش کشیدند»‪.‬‬
‫جنایات صفویان آنقدر زیاد است که تاریخ اشکال مختلف آن را در رن‪،‬هتا و صتفحات‬
‫مختلف بیان نموده و نمیتوان همه را در اینجا بیان نمود‪.‬‬
‫قابل ذکر است که بدانیم چنین دولت ظالم چگونه از صفحهی تاریخ برچیتده شتد؛ آری!‬
‫دولت صفویه که پس از دو قرن خونریزی و ریشهکن نمودن علم و ادب از صفحهی هستی ایران‬
‫و به شهادت رساندن میلیونها انسان‪ ،‬لکهی ننگی را بر تاریخ ایران رقم زد و هویتت اصتلی و‬
‫‪35‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫چهرهای واقعی روافض و دشمنی پنهانی آنها را هویدا ساخت و در سال ‪1766‬م توسط یکی‬
‫از قبایل افاان از صفحهی وجود برچیده شد؛ از آنجتاییکته متردم افاانستتان شتکنجههتای‬
‫ً‬
‫وحشتناک صفویان را به جان خریدند‪ ،‬ولی مذهب شیعه را جبرا نپذیرفتند‪ ،‬همیشه همچون شیری‬
‫در پی انتقامگرفتن از صفویان ظالم و خونخوار بودند‪ .‬امیرویس‪ ،‬اولین سردار افاانی بود که بر‬
‫صفویها تاخت‪ .‬او پس از یک سال دار فانی را وداع گفت‪ .‬پس از او فرزندش امیر محمود راه‬
‫پدر را ادامه داده به سختی با صفویان در افتاد‪ 1.‬تا اینکه در نهایت موفق شدند هسته‪ ،‬ریشته و‬
‫جرثومهی آنان را از بیخ و بنیاد بر کنند‪.‬‬
‫در عصر حاضر و کنونی هم صفویه ظهور کرده و تاریخ پدرانشان را زنده ساختهاند‪ .‬آنها در‬
‫لباس اسالم به جن‪ ،‬با اسالم پرداختهاند و همچون حیوانی درنده و خونآشام به جان مسلمانان‬
‫در افتادهاند‪ .‬آنها در سوریه‪ ،‬عراق و کشورهای دیگر دست به انواع و اقسام عملیات تروریستی‬
‫زده و تا به امروز بیش از‪ 555‬هزار مسلمان را در سوریه به شهادت رساندهاند و در عراق آمار کشته‬
‫های آنان بیحد و حصر است‪ .‬آنها هر نوع جنایت را در حق اهل سنت مظلوم روا میدارند‪.‬‬
‫به زنان پاکدامن و عفیف تجاوز مینمایند‪ .‬در زندانها به پسران جوان تجاوز میکنند‪ .‬بچههای‬
‫شیرخواره را در برابر دیدگان پدر و مادر شان به برق میدهند و به نوع فجیعی به قتل میرسانند‪.‬‬
‫مساجد را منهدم و ویران میسازند‪ .‬مسلمانان را زنده به گور میکنند و به آنها تلقین مینمایند‬
‫تا به خدا بودن بشار نجس اقرار کنند‪ .‬ولی مسلمانان با اسالم خود زنده به گور میشوند تا کفار‬
‫این آرزویشان را با خود به گور ببرند‪.‬‬
‫آنانیکه اینقدر جور و ظلم میکنند‪ ،‬همان کسانی هستند که دست به دست بزرگان یهودی‪،‬‬
‫مسیحی و کمونیست نهادهاند و دوشادوش آنها راه میروند و در کشتن مسلمانان بیپناه گویی‬
‫سبقت را از آنان ربودهاند‪ .‬در جامعهی امروزی گروههای زیادی همچون صفویان رافضی بتا‬
‫لباس اسالم ظاهر شدهاند تا امت اسالمی را به ویرانی بکشانند‪.‬‬
‫آری! روافض همان کسانیاند که حضرت حسین‪ ‬را به شهادت رسانیدند و امروزه ادعای‬
‫محبت آن را میکنند‪ ،‬آری! اینها همان کسانی هستند که همیشه از داخل به قلب مستلمانان‬
‫‪36‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫خنجر میزدند‪ ،‬ولی هیچکس متوجه نمیشد‪ .‬آنان –العیاذ بااهّٰلل– ابوبکر صدیق و عمر فاروق‪$‬‬
‫را ولدالزنا میخوانند و به امالمؤمنین عایشۀ صدیقه& سخنان بیجا و زشتی را نسبت میدهند‪.‬‬
‫آری! اینها همان کسانی هستند که دشمنیشان نسبت به اسالم از یهود و نصارا هم بدتر و‬
‫سرسخت تر است‪.‬‬
‫برادر عزیز!‬
‫ببینکه نسل صفویان به خاطر شکست اجدادشان‪ ،‬امروزه برای گرفتن انتقام آمدهاند‪ .‬آیا تو این‬
‫همه شکنجهایکه صفویان علیه اجداد من و تو به خاطر اسالم روا داشتهاند را فراموش میکنی؟‬
‫این را بدان کسیکه باید به خاطر اسالم انتقام بگیرد و برای از بین بردن خرافات و جایگزینی اسالم‬
‫ناب به جای آن تالش کند‪ ،‬آن تو هستی‪ ...‬برخیز برادرم همانگونه که پدرانمان برای اولینبار آنها‬
‫را از صفحهی تار یخ برچیدند‪ ،‬من و تو هم باید راهشان را ادامه دهیم و درسی برای فرزندان صفویه‬
‫بدهیم که تا روز قیامت نتوانند کلمهی انتقام را به زبان بیاورند‪.‬‬
‫علت دهم‪ :‬نبودن تمرکز فکری و مشورتی‪:‬‬
‫یکی از عوامل بزرگ و اساسی و یکی از مهمترین علل انحطاط و شکست مسلمانان‪ ،‬نبودن تمرکز‬
‫فکری و مشورتی است‪ .‬در این مبحث به دو موضوع اشاره میشود‪:‬‬
‫‪ -1‬تمرکز فکری؛ این‪ ،‬سبب پیدایش راههای بهتر برای استواری است‪ .‬البته تمرکز فکری وقتی‬
‫میتواند در جامعه مؤثرتر واقع شود که با مورد بعدی پیوند بخورد‪.‬‬
‫‪ -6‬تمرکز مشورتی؛ عملکرد فکر یک انسان به منزلهی یک ریشته است‪ ،‬از دو فرد مانند دو رشته‬
‫و اما عملکرد فکر یک جمعیت به منزلهی ریسمان مستحکم و ناگسستنی است که هیچکس قادر‬
‫به قطع کردنش نیست‪ .‬اگر تمرکز فکری و مشورتی چیز مهمی نمیبود‪ ،‬چرا اهّٰلل متعال پیتامبر‪‬‬
‫را امر به چنین کاری مینمود؛ چنانکه میفرماید‪:‬‬
‫َْ‬
‫‪َ ِّ...‬و َشاوِ ْر ُه ْم ِِِّفِّاأ ْمرِِّ‪...« 1....‬و در کارها با آنان مشورت کن ‪.»...‬‬
‫همچنین در جایی دیگر میفرماید‪:‬‬
‫َ ُُْ ْ ُ‬ ‫َ‬
‫ورىِّبَيْنَ ُه ْمِّ‪ ...« 2....‬و کارها را با مشورت در بین خود انجام میدهند ‪.»...‬‬
‫ِّش َ‬ ‫‪ِّ...‬وأمرهم‬
‫‪37‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫به راستی مسلمانانیکه میخواهند فهم درست و عمیق از اسالم داشته باشند‪ ،‬الزم است که‬
‫ً‬
‫با هم ارتباط برقرار کنند تا اینکه همدیگر را یاری رسانند؛ زیرا اکثرا کارها در اسالم به صتورت‬
‫فردی تصور نمیشود و عمل فردی کافی نیست و کار به جایی نبرده و فایدهی درستی هم ندارد‪.‬‬
‫پس الزم و ضروری است که کار به صورت گروهی و دسته جمعی انجام یابد‪ .‬مسلمانان بایتد‬
‫یکدیگر را به خاطر اهّٰلل‪ ‬دوست داشته و همنشین هم باشند و در قضایای مشکل با هم تفاهم‬
‫و مشورت داشته باشند‪ ،‬اگرچه طرز نظرشان مختلف باشد؛ زیرا هیچ مسلمانی نمیتواند بدون‬
‫تفاهم و مشورت کار درستی را انجام دهد‪.‬‬
‫اگر مسلمانان امروزی برای انجام امور‪ ،‬با همدیگر مشوره نماینتد و تمرکتز فکتری داشتته‬
‫باشند‪ ،‬میتوانند به موفقیتهای زیادی دست یابند‪ .‬ولی متأسفانه جوانان عصر حاضر به جای‬
‫اینکه در ارتباط به پیشرفت و ترقی دین فکر کنند‪ ،‬تمام فکر و اهدافشان را برای به دست آوردن‬
‫مال دنیا‪ ،‬کارهای خالف‪ ،‬به دست آوردن خواهشات نفسانی‪ ،‬زنان فاحشه و رقاصه‪ ،‬تماشتای‬
‫فیلمها‪ ،‬سریالها‪ ،‬و غیره برنامههای مبتذل موبایلها و تلویزیونها به کار میبرند‪.‬‬
‫وقتیکه جوان مسلمان فیلمهای مبتذل و‪ ...‬را میبیند‪ ،‬هیجانی میشود؛ شب و روز به فکر‬
‫زنهای فاحشه میافتد؛ چنانکه در کشور ایران‪ ،‬جوانی سریالی را می بیند‪ ،‬به یکی از بازیگران‬
‫آن سریال عالقهمند شده از پدرش میخواهد که با فروش گوسفندانش هزینهی سفر وی را تأمین‬
‫کند تا آن دختر را پیدا نماید‪ ،‬اما پدرش با اینکار مخالفت میکند‪ .‬وقتی جوان متوجه میشود که‬
‫خانوادهاش حاضر به فروش گوسفندان نیستند‪ ،‬با خوردن قرص اقدام به خود کشی مینماید‪.‬‬
‫جوان عزیز‪ ،‬برادرم!‬
‫بیا ساز و سرود‪ ،‬لهو و لعب و دیدن فیلمهای مبتذل را کنار بگذار به فکر دین باش!! به خدا قسم!‬
‫اگر علماء‪ ،‬جوانان و دولتمردان امروزی با هم مشوره کنند‪ ،‬به راههایی دست پیدا خواهند کرد‬
‫که باعث موفقیتشان در دین و دنیا خواهد شد‪.‬‬
‫پس برادرم مکن‪ ،‬دست از این فسادها بردار! نشود که فردای قیامت کفار در جهنم طعنه دهند‬
‫و بگویند‪« :‬در دنیا ما نگذاشتیم به آسودگی زندگی کنید و حاال هم با ما در آتش میسوزید؟!!‬
‫‪38‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫چنانکه بهشتیان از جهنمیان چنین سؤال میکنند‪:‬‬


‫وض َ‬ ‫َ ُ َّ َ ُ ُ‬ ‫ك ِّنُ ۡطع ُِِّم ِّٱلۡم ۡسك َ‬
‫ََۡ َ ُ‬ ‫ِن ِّٱل ۡ ُم َصل َ‬ ‫َ ُ ْ َ َ ُ‬ ‫َ‬ ‫َ َ َ َ ُ‬
‫ِّم َعِّ‬ ‫ِني ِّ‪ ٤٤‬وكناَِّن‬ ‫ِ‬ ‫ِني ِّ‪ ٤٣‬ولم ِّن‬ ‫ِِّف ِّ َسق َر ِّ‪ ٤٢‬قالوا ِّل ۡم ِّنك ِّم َِّ‬
‫اِّسلكك ۡم ِ ِّ‬ ‫‪‬م‬
‫َّ‬
‫ِّٱلشفِع َ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ۡ‬ ‫َ‬ ‫َ‬
‫َّتِّأتىَٰنَاِّٱَلَق ُ‬ ‫َ‬ ‫ُ‬ ‫َّ‬ ‫ُ‬ ‫ٓ‬ ‫َۡ‬
‫ِنيِّ‪ ٤٧‬ف َماِّتنف ُع ُه ۡمِّشفَٰ َعة َٰ‬ ‫ِينِّ‪َ ٤٦‬ح َّ َٰٓ‬ ‫ُ َۡ‬ ‫َ‬ ‫ٱۡلائ َ‬
‫ِنيِّ‪.٤٨‬‬ ‫ضنيِّ‪ِّ٤٥‬وكناِّنك ِذ ِّبِيو ِمِّٱدل ِ‬ ‫ِ ِ‬
‫‪1‬‬

‫«چه چیزهایی شما را به دوزخ کشانده است؟ (‪ )16‬میگویند‪[ :‬در جهان] از زمرهی نمازگزاران‬
‫نبودهایم (‪ )11‬و به مستمند خورار نمیدادهایم (‪ )11‬و ما پیوسته با باطلگرایان [هتمنشتین و‬
‫همصدا میشدهایم و به کارهای بیهوده با آنان] فرو میرفتهایم (‪ )15‬و روز سزا و جزای [قیامت]‬
‫را دروغ میدانستهایم (‪ )16‬تا مرگ به سراغمان آمد (‪ )17‬دیگر شفاعت و میانجیگر ی شفاعت‬
‫کنندگان و میانجیگران برایشان سودی نمیبخشد (‪.»)13‬‬
‫برادر عزیزم!‬
‫باید من و تو به فکر دین باشیم و خود را در راه آن قربان کنیم؛ زیرا این دین نیست که به من و تو‬
‫نیاز داشته باشد‪ ،‬بلکه من و تو به آن نیاز داریم‪ ،‬این ما نیستیم که به دین عزت میبخشیم‪ ،‬بلکه‬
‫این دین است که به من و تو عزت میبخشد‪ .‬و اگر از دین فاصله بگیریم‪ ،‬خوار و ذلیل و پست‬
‫و بیآبرو خواهیم شد و این ذلت و خواری فقط در آخرت نیست‪ ،‬بلکه در دنیا هم به نزد متردم‬
‫بیارزش میشویم‪.‬‬
‫علت یازدهم‪ :‬نبودن شیرمردان پیشین‪:‬‬
‫هر زمانکه صفحات تاریخ را ورق میزنیم متوجه کسانی میشو یم که صفحات تاریخ را با خون‬
‫خود رنگین ساختهاند‪ ،‬با شیرانی برمیخوریم که زندگی خود را وقف رسانیدن دین به نسل آینده‬
‫نمودند و با جانفشانیهای خود دنیا را به حیرت آوردند‪ .‬و آنها کسانی نیستند به جز پروانگان شمع‬
‫َ‬
‫رسالت و دلباختگان رهبر بشریت و علمبرداران پرچم توحید که به نام صحابه‪ #‬یاد میشوند‪.‬‬
‫آری! آنها فرشتگان زمیننشینی هستند که برای پیشرفت و ترقی دین‪ ،‬بزرگترین تکالیف و‬
‫مشقتها را متحمل شدند‪ .‬کسانی هستند که دشمنان اسالم هنوز هم از شنیدن نامشان لرزه بر‬
‫اندامشان میافتد؛ زیرا آنها کسانی هستند که هرگاه از طرف دشمنان اسالم شکنجه میشدند‬
‫تا از دین اسالم برگردند‪ ،‬نه تنها از دین اسالم بر نمیگشتند و تسلیم نمیشدند‪ ،‬بلکه همیشه در‬
‫‪39‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫زیر شکنجه ندای «احدٌ َاحدٌَ» را سرمیدادند و وقتیکه شهید میشدند با ندای «فزتَوربَالكعبة»َ‬
‫جان خود را به حق تسلیم میکردند‪ .‬تا حدی رسیده بود که دشمنان اسالم از شکنجهکردن و به‬
‫شهادت رسانیدن آنها خسته شده و حیران به حال خود مانده بودند که با آنان چه کار کنند‪.‬‬
‫سخن فقط از زمان صحابه‪ #‬نیست؛ زیرا عدهای ادعا مینمایند که شجاعت صحابه‪ #‬به‬
‫دلیل آمادهسازی توسط رهبر بشریت بوده و حاال که آنحضرت‪ ‬در میان ما نیست‪ ،‬دیگر مانند‬
‫صحابه کسی پیدا نمیشود‪ .‬البته بنده قبول دارم که حماسهآفرینیهای شیرمردان صدر اسالم به‬
‫علت آمادهسازیهای بزرگترین معلم تاریخ بود‪ ،‬ولی باید این را هم بدانیم که رسولاهّٰلل‪ ‬و آن‬
‫معلم بزرگ‪ ،‬با استفاده از علم بزرگ [قرآن عظیم الشأن] مردم را راهنمایی نمتوده و آمتاده متی‬
‫ساخت‪ .‬آیا پس از درگذشت رسولاهّٰلل‪ ‬آن کتاب باقی مانده یا خیر؟! آیا آماده سازی توسط‬
‫قرآن‪ ،‬فقط در توان آنحضرت‪ ‬بوده [یعنی کسی دیگری نمیتواند از آن استفاده کند؟] این حرف‬
‫اشتباه است؛ زیرا بعد از درگذشت رسولاهّٰلل‪ ‬و حتی بعد از زمان صحابه‪ #‬شیرمردان زیادی‬
‫وجود داشتند که به خاطر دین اسالم تالش مینمودند‪ .‬به طور مثال یکی از آن شیرمردان‪ ،‬سلطان‬
‫محمد فاتح ‪ ،‬فاتح قسطنطنیه یا استانبول امروزی میباشد؛ شهری استراتژیکه رسولاهّٰلل‪‬‬
‫برای فاتح آن مژدههای فراوانی داده بود‪.‬‬
‫از زمان حضرت امیر معاویه‪ ‬تا قرن هشتم‪ ،‬بسیاری از سران حکومتها کوشش کردند تا‬
‫این قرعهی رسولاهّٰلل‪ ‬را به نام خود ثبت کنند‪ ،‬اما نتوانستند‪ ،‬تا اینکه سلطان محمد بیست و‬
‫چهارساله حرکت کرد‪ ،‬در میان راه این جوان شب مهمانی فردی میشود‪ .‬در هنگام خواب متوجه‬
‫میشود که در اتاق قرآنکریم گذاشته است‪ ،‬بلند میشود تا صبح به عبادت میپردازد که مبادا به‬
‫قرآن بیاحترامی شود‪ .‬صبح میزبان آمد دید که چشمهایش قرمز شده و اشک میبارد‪ .‬پرسید‪:‬‬
‫«چرا نخوابیدی؟» فرمود‪« :‬چطور میتوانستم در محضر قرآن عظیم الشأن بخوابم»‪ .‬این جتوان‬
‫بود که خود را به قلب سپاه زد و قسطنطنیه و استانبول را زمینهی قلمرو اسالم و مسلمین گرداند‪.‬‬
‫جوان دیگری به نام سلطان صالح الدین ایوبی ؛ آن شیرمردیکه وقتی شنید یکی از سران‬
‫صلیبی به مسلمانان اعالم نموده است‪« :‬ای مسلمانان! شما بروید که ما به شما حمله نموده تمام‬
‫سرزمینهایتان را ّ‬
‫تصرف میکنیم و بعد خودم میآیتم قبتر پیامبرتتان را نتبش و بتازمیکتنم و‬
‫‪41‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫استخوانهایش را به آتش میکشانم»‪ .‬زمانیکه این صدای رعدآسا به گوش صالح الدین رسید‪،‬‬
‫بیقرار شد و ندا بر کشید که «أينقصَالدينَوأناَحيَ؟!» آیا دین ناقص شتود [و بته رستولاهّٰلل‪‬‬
‫توهین شود] در حالیکه من زنده هستم؛ به واهّٰلل قسم! دوست نداشتم خونریزی ایجاد شتود‪،‬‬
‫ولی تا زمانیکه این کافر را به جهنم نفرستم‪ّ ،‬‬
‫تبسم بر لبانم نقش نخواهد بست»‪ .‬بتا ایتن نیترو‬
‫بلند شد و هنگامیکه در جن‪ ،،‬لشکر آنهتا را شکستت داد‪ ،‬آن کتافر را گرفتت و خوابانتد و‬
‫فرمود‪« :‬أليَومََانتَقَمََ َل ِحَمَدَ» امروز انتقام رسولاهّٰلل‪ ‬را میگیرم‪.‬‬
‫آری! اینها جوان بودند‪ ،‬شیرمرد بودند‪ .‬متأسفانه نبودنشان چقدر تأثیراتی بر روی جامعهی‬
‫امروزی به وجود آورده که دشمنان اسالم‪ ،‬در وقت حیاتشان جرأت کار اندکی را نداشتتند و‬
‫ً‬
‫اگر حمله میکردند و یا سخنی اشتباهی میگفتند‪ ،‬فورا جوابشان داده میشد‪.‬‬
‫به راستی که امروز مسلمانان چقدر نیازمند کسی هستند که باورشان را به خویشتن‪ ،‬اعتماد‬
‫شان را به گذشته و امیدشان را به آینده بازگرداند و چقدر نیازمند کسی هستند که ایمانشان را به‬
‫دینیکه تنها اسمی از آن دارند و از حقیقتش چیزی نمیدانند و به جای شناخت و تحقیق از طریق‬
‫ارثی به آن گرویدهاند‪ ،‬به آنان بازگرداند و با تالشهای خستگی ناپذیر خود‪ ،‬انسانها را از فترو‬
‫رفتن در لجنزار معصیت و نافرمانی اهّٰلل متعال نجات دهد‪.‬‬
‫الزم به ذکر است که پیروزی و شکست مختص به رهبران و شیرمردان پیشین نیست‪ ،‬بلکه هر‬
‫مسلمانیکه خود را در راه دین محکم و استوار بگرداند و از احکام و فرامین اهّٰلل‪ ‬به طریقهی‬
‫أحسن پیروی کند‪ ،‬میتواند همچون شیرمردان گذشته‪ ،‬اسالم را به پیتروزی برستاند و پتوزهی‬
‫دشمنان اسالم را به خا ک آلوده و یکسان نماید؛ زیرا کسیکه در راه دین اسالم کوشش کند‪ ،‬او‬
‫از جملهی حزب اهّٰلل متعال به شمار میرود و اهّٰلل متعال او را کمک نموده و در مقابل دشمن پیروز‬
‫میگرداند؛ چنانکه در مورد صحابه‪ #‬میفرماید‪:‬‬
‫ُ ٓ ُّ َ َ ۡ َ ٓ َّ ٰ َ َ َ ُ َ ُ َ َ ۡ َ ُ ْ ٓ ُ َ َ ٓ ُ َ‬ ‫َّ َ ُ َ ۡ ُ ۡ ُ َ ٰ ۡ‬
‫ِّءابَا َءه ۡمِّأ ۡوِّأ ۡب َنا َءه ۡمِّأ ِّۡ‬
‫وِّ‬
‫لِلِّورسوَلۥِّولوَِّكن ٓوا َ‬ ‫لِلِِّ َوٱَلَ ۡو ِمِّٱٓأۡلخ ِِرِّي َوادونِّمنِّحادِّٱ ِّ‬ ‫ونِّ ِّب ِٱ ِّ‬
‫َت ِّد قومِّا يؤمِن ِّ‬ ‫َّلِّ ِ‬ ‫‪ِّ ‬‬
‫ۡ‬ ‫َ‬ ‫ۡ‬ ‫َ‬ ‫َّ‬ ‫ُ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫ۡ‬
‫ِفِّقُلُوبه ُِّمِّٱۡل َ‬ ‫َ‬ ‫َ َ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬
‫ۡ َ َٰ َ ُ ۡ ۡ َ َ َ‬
‫نِّ َوأيَّ َدهمِّب ِ ُروحِِّّم ِۡن ُِّهَِّۖ َو ُي ۡدخِل ُه ِّۡمِّ َجنَٰتَِِّّترِيِّمِنَِّتت َِهاِّ‬ ‫يمَٰ َِّ‬ ‫بِّ ِ ِّ ِ ِ ِ‬ ‫كِّك َت َ ِّ‬ ‫ّيت ُه ِّۡمِّأ ْو َٰٓلئ ِ ِّ‬ ‫إِخونه ِّمِّأ ِّوِّعشِ‬
‫َ‬ ‫ۡ‬ ‫ۡ‬ ‫ُ‬ ‫ٰ‬ ‫َّ‬ ‫ٓ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ٰ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ُ‬ ‫ۡ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫ُ‬ ‫ۡ‬ ‫َ‬ ‫ٰ‬ ‫ۡ َۡ َ‬
‫‪1‬‬
‫ونِّ‪.٢٢‬‬ ‫ُ‬
‫لِلِِّه ُِّمِّٱل ُمفل ِح ِّ‬ ‫نِّح ِۡز َ ِِّّٱ ِّ‬
‫َّلِّإ ِ ِّ‬ ‫كِّح ِۡز ُ ِّ ٱ ِّ‬
‫لِلِِِّّۚأ ِّ‬ ‫ِّ‬
‫ْ‬ ‫ُ‬
‫واِّعن ِّهِّأو َٰٓلئ ِ ِّ‬ ‫لِلِّعن ُه ِّۡمِّ َو َرض ِّ‬ ‫َضِّٱ ُِّ‬ ‫ٱأن َه َٰ ُِّرِّخَٰ ِِل َِّ‬
‫ِينِّف َ‬
‫ِيهاِِّّ َر ِ َِّ‬
‫‪41‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫«[ای پیامبر!] مردمانی را نخواهی یافت که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند‪ ،‬ولی کسانی‬
‫را به دوستی بگیرند که با خدا و پیامبرش دشمنی ورزیده باشند‪ ،‬هرچند که آنان پدران‪ ،‬یا پسران‪،‬‬
‫یا برادران و یا قوم و قبیلهی ایشان باشند‪ .‬چراکه مؤمنان‪ ،‬خدا بر دلهایشان رقم ایمان زده است‬
‫و با نفخهی ربانی خود یار ی داده و تقویتشان کرده است و ایشان را به باغهای بهشتی داخل‬
‫میگرداند که از زیر آنها رودبارها روان است و جاودانه در آنجا میمانند‪ .‬خدا از آنان خوشنود‬
‫ً‬
‫و ایشان هم از خدا خوشنودند‪ .‬اینان حزب اهّٰلل اند‪ .‬هان! حزب اهّٰلل قطعا پیروز و رستگار است»‪.‬‬
‫نکتهای قابل ذکر است که رهبر نباید به خاطری شکست خوردنش در برخی اوقات‪ ،‬مأیوس‬
‫ً‬
‫و ناامید شود؛ زیرا آن یک امتحان الهی است تا معلوم شود‪ ،‬آیا این شخص واقعا دوستدار دین‬
‫مقدس اسالم است؛ یا مثل گروههای افراطی تنها هدفش استفاده از نام اسالم میباشد؟ باید وی‬
‫آمادهی چنین امتحاناتی باشد و باید درک کند که دین اسالم به سادگی و آسانی به دست نیامده‬
‫است؛ چون شیرمردان گذشته در راه رسانیدن دین‪ ،‬خونهای زیادی دادند و مشکالتی زیادی را‬
‫ً‬
‫متحمل شدند‪ ،‬تا دین به ما رسید‪ .‬این مطلب را فرمودهی اهّٰلل‪ ‬کامال واضح میسازد؛ چنانکه‬
‫ۡ َ‬ ‫ُ ْ َ َ‬
‫ِّوَلَ ۡعل َم َّنِّٱلك َٰ ِذب َ‬ ‫َّ‬
‫ٰ‬ ‫َ‬ ‫ََ‬ ‫َ‬ ‫َّ‬ ‫َ‬ ‫َ‬
‫میفرماید‪َ  :‬ول َق ۡدِّف َت َّناِّٱَّل َ‬
‫‪1‬‬
‫نيِّ‪.٣‬‬‫ِ‬
‫ِينِّ َص َدقوا َ‬ ‫ِينِّمِنِّق ۡبل ِ ِه ۡمَِّۖفل َي ۡعل َم َّنِّٱ ُِّ‬
‫لِلِّٱَّل َ‬

‫«ما کسانی را که قبل از ایشان بودند آزمایش کردهایم‪ ،‬آخر باید خداوند مشخص نماید که چته‬
‫کسانی راست میگویند و چه کسانی دروغ؟»‪.‬‬
‫در حقیقت یک رهبر در راستای تالش و زحمت‪ ،‬باید مانند یک مورچه باشد؛ که هرچند در‬
‫هنگام باال رفتن به دیوار یا خودش و یا آذوقهاش بیفتد‪ ،‬بازهم ناامید نمیشود و به تالش خود ادامه‬
‫میدهد تا به هدفش برسد‪.‬‬
‫برادر عزیز!‬
‫نباید من و تو اینقدر ناامید باشیم‪ ،‬باید تمام تالشمان را به کار ببریم‪ ،‬تا اینکه امت اسالمی از‬
‫فاجعه و بدبختی نجات یابد و باید خود را به دین اسالم استوار نماییم تا به پیروزی برسیم ‪. ...‬‬
‫‪42‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫علت دوازدهم‪ :‬نبودن محبت با اهلل‪ ‬و با رسولاهلل‪:‬‬


‫محور اصلی پیروزی مسلمانان پیشین‪ ،‬داشتن محبت کامل با اهّٰلل‪ ‬و با پیامبر‪ ‬بوده؛ زیرا این‬
‫محبتورزیشان همیشه آنها را وادار به کارهای بزرگی میساخت که عقل و فکر انسان نمیتواند‬
‫درست ّ‬
‫تصور کند که چطور توانستند به چنین موفقیتهایی دست یابند‪.‬‬
‫در حدیث آمده است که کسی میتواند حالوت و لذت ایمان را بچشد که با اهّٰلل و رسولش‬
‫محبت داشته باشد؛ چنانچه انس بن مالک‪ ‬از پیامبر‪ ‬روایت میکند که آنحضرت‪ ‬فرمود‪:‬‬
‫َِ‬ ‫ؤ‬ ‫َ‬ ‫ؤ َ‬ ‫َ ِ ؤ َ َّ‬ ‫َ َ‬ ‫َ‬ ‫ؤ‬ ‫َ َ ٌ‬
‫«ثالث َم ِن ک َّن ِف ِیه َو َجد َحال َوة ِاإل َیم ِان‪ :‬أن َیکون الل ؤه َو َر ؤسول ؤه أ َح َّب ِإل ِی ِه ِم َّما ِس َواه َما َوأن ؤی ِح َّب‬
‫َّ‬ ‫ِ َِ ِ َ َ‬ ‫ؤِ َ‬ ‫الم ِر َء َال ؤیح ُّب ؤه إ َّال ل َّله َو َأ ِن َی ِک َرهَ َأ ِن َی ؤع َ‬
‫‪1‬‬
‫ود ِفي الکفر ک َما َیک َرهؤ أن ؤیقذف ِفي الن ِار»‪.‬‬ ‫ِ ِ ِ ِ‬
‫َ‬
‫ِ‬
‫«سه گروه میتوانند حالوت و مزهای ایمان را بچشند‪ -1 :‬کسیکه اهّٰلل و رسولش را از همه بیشتر‬
‫دوست بدارد‪ -6 .‬کسیکه فردی را به خاطر رضای اهّٰلل‪ ‬دوست بدارد‪ -1 .‬کسیکه پس از ایمان‬
‫آوردن‪ ،‬آنقدر از کفر متنفر باشد؛ چنانکه از افتادن به آتش متنفر است»‪.‬‬
‫آری! علت پیشرفت مسلمانان صدر اسالم‪ ،‬داشتن آ گاهی آنان از حالوت ایمان بتود کته‬
‫آنان را وادار به فداکاریها مینمود‪ .‬ولی زمانیکه مسلمانان امروزی از محبتت اهّٰلل و رستولش‬
‫فاصله گرفتند و دل به دنیا بستند‪ ،‬به این بدبختیها مبتال شدند‪.‬‬
‫در جوامع کنونی انسانهای زیادی وجود دارند که ادعای داشتن محبت با اهّٰلل و رسولش را می‬
‫نمایند‪ ،‬ولی زمانیکه به اعمال‪ ،‬رفتار و روش زندگی آنان نظری کوتاهی افکنیم‪ ،‬متوجه میشویم‬
‫ً‬
‫که ادعایشان کامال بیمفهوم بوده و قلوبشان از همچون محبتی آ گاهی ندارد‪.‬‬
‫َ‬
‫پس این عواطف و احساسات سست و نفسهای سرد‪ ،‬نه از حق حمایت میکند و نه شرافتی‬
‫را حفظ مینماید‪ .‬اهّٰلل‪ ‬مردانی را که به اصالح دینشان همت می گمارند و تالش مینمایند‪،‬‬
‫َ َُ ُ َ‬ ‫ُ ُّ ُ ْ َ ُ ُّ َ ُ َ َّ َ َ ْ ُ ْ َ َ َّ َ َ ْ َ‬
‫حبونه ِّأذِل ٍة ِّلَع ِّالمؤ ِمن ِني ِّأعِز ٍة ِّلَع ِّالَكف ِرِين ُِّياهِدون ِ‬
‫ِِّفِّ‬ ‫اینگونه توصیف میکند‪َِّ ... :‬يِبهم ِّوي ِ‬
‫ٰ ََ ََ ُ َ َ َ َ‬
‫ونِّل ْو َمةَِّّلئ ِ ٍمِّ‪« 2....‬خداوند دوستشان میدارد و آنان هم خدا را دوست می‬ ‫الِلِّوَّلَِّياف‬
‫يلِّ ِّ‬ ‫َ‬
‫سب ِ ِ‬
‫دارند‪ .‬نسبت به مؤمنان نرم و فروتن بوده و در برابر کافران سخت و نیرومندند‪ .‬در راه خدا جهاد‬
‫میکنند و به تالش میایستند و از سرزنش هیچ سرزنش کنندهای هراسی به خود راه نمیدهند»‪.‬‬
‫‪43‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫متأسفانه درجامعهی امروزی محبت مسلمانان به حدی کاهش یافته است که هنگامی نتام‬
‫مبارک رسولاهّٰلل‪ ‬گرفته میشود‪ ،‬بر آنحضرت‪ ‬درود نمیفرستند‪ ،‬در حالیکته آنحضترت‪‬‬
‫چنین انسانی را بخیل نامیدهاند و یا اگر درود بفرستند هم خیلی به عجله چنین میگویند‪« :‬صلَ‬
‫ً‬
‫سلم»‪ .‬اینکه واقعا بیانصافی در حق آنحضرت‪ ‬میباشد‪.‬‬
‫آیا شخصیکه تمام مشکالت و مشقتها را متحمل شد تا این دین عظیم را برای من و شما‬
‫برساند‪ ،‬مستحق چنین چیزی است؟! آیا من و شما به جز درود فرستادن چه چیزی را میتوانیم‬
‫به آنحضرت‪ ‬هدیه کنیم؟! پس چرا این جفا را در حق آنحضرت‪ ‬مینماییم؟؟‬
‫پادشاه ایران وقتی نزدیک قبر جمشید‪ 1‬رفت و بعد از زیارت و طواف‪ ،2‬در برابر قبر جمشید‬
‫ایستاده گفت‪« :‬ای جمشید! ای رهبر و سرور من! به راحتی و آرامش بخواب و نگران مباشکه‬
‫راه تو را پیش گرفته و آن را دوباره زنده خواهم نمود»‪.‬‬
‫عجیب است! آیا تا به امروز یکی از ما در برابر روضهی مبارک رسولاهّٰلل‪ ‬ایستتاده چنتین‬
‫پیمانی بسته است؟! و یا چنین گفته است که «یا رسولاهّٰلل ! و ای رحمة للعالمین! به آرامتش‬
‫بخواب و هیچ نگران امت مباش! زیرا تا زمانیکه خون در بدن دارم از دین و امتت دفاع میکنم!‬
‫گرچه که در این راه هزار بار بمیرم و دوباره اهّٰلل متعال مرا زنده نماید‪ ،‬باز هم آمادهی کشته شدن‬
‫در این راه هستم ‪.»...‬‬
‫آری! ما با رسولاهّٰلل‪ ‬محبت واقعی نداریم و در راه دفاع از دین اسالم و امت هیچ اقدامی‬
‫نمیکنیم‪ ،‬در حالیکه صحابه‪ #‬در غزوات خود را سپر آنحضرت‪ ‬میکردند و از هر سو تیر و‬
‫َ‬
‫نیزه بر بدنشان اصابت میکرد‪ ،‬ولی تا زمانیکه نفس در بدن داشتند‪ ،‬دست از دفاع بر نداشتته‬
‫نمیگذاشتند که یک تیر هم به آنحضرت‪ ‬اصابت کند‪ .‬دشمنان اسالم حیران بودند و میگفتند‪:‬‬
‫«محمد برای اصحابش چه داده که به خاطر او و دینش اینقدر از خود و ختانوادهیشتان متی‬
‫گذرند»‪ .‬اما نمیدانستد که سبب این از خودگذشتگی آنها داشتن آ گاهی از حالوت ایمان بود‪.‬‬
‫فقدان محبت با اهّٰلل‪ ‬سبب انحراف از راه حق بوده و چه بسا به کفر آشکار منتهی میشود‪.‬‬
‫‪44‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫اهّٰلل متعال در ارتباط به مشرکین چنین میفرماید‪:‬‬


‫َ َ ْ َ َ َّ َ َ َ ُ ْ ْ َ َ َ‬
‫هر ْونِّ‬
‫ٰ‬
‫الِلِّ‪ِّ...‬ولوِّيرىِّاَّلِينِّظلمهواِّإِذِّي‬
‫بِّ ِّ‬ ‫ِنِّدونِّ ٰ ِّ َ َ ً ُ ُّ َ ُ ْ َ ُ‬
‫ُ‬ ‫َ َ ُ‬
‫نِّي َّتخِذِّم‬ ‫‪َ ‬وم َِنِّانلَّ ِ‬
‫الِلِّأنداداَِّيِبونهمِّكح ِ‬ ‫ِ‬ ‫اسِّم‬
‫ْ َ َ َ َ َّ ْ ُ َّ َ ٰ َ ً َ َ َّ ٰ َ ُ ْ َ‬
‫‪1‬‬
‫ِيدِّال َعذا ِِّ‪.‬‬
‫الِلِّشد‬
‫لِلَِّجِيعاِّوأنِّ ِّ‬
‫العذا ِّأنِّالقوةِّ ِّ‬
‫«برخی از مردم کسانی هستند که غیر از خدا خدا گونههایی برمیگز ینند و آنان را همچون خدا‬
‫دوست میدارند ‪ ...‬آنانیکه ستم میکنند‪ ،‬اگر میشد عتذابی را مشتاهده نماینتد کته هنگتام‬
‫[رستاخیز] میبینند‪[ ،‬میفهمند که] قدرت و عظمت همه از آن خدا است و خدا دارای عذاب‬
‫سختی است»‪.‬‬
‫برادر عزیز!‬
‫اگر خواهان اقتدار‪ ،‬شکوه‪ ،‬سربلندی و سرافرازی هستی‪ ،‬خالصانه خدا را عبادت کن و هرچیز‬
‫را از او بخواه و به جایی محبت ورزیدن به دنیای پوچ و بیارزش‪ ،‬با خالقت و رهبر بزرگتوارت‬
‫محبت داشته باش! و اگر این محبت را پیشه کنی‪ ،‬اهّٰلل‪ ‬تو را سربلند و سرفراز میگرداند و به‬
‫اعلی علیین میرساند‪!...‬‬
‫علت سیزدهم‪ :‬امراء و رهبران ناالیق‪:‬‬
‫یک امیر و یک رهبر میتواند باعث پیشرفت‪ ،‬ترقی و سربلندی یک جامعه گردد؛ به شرط اینکه آن‬
‫رهبر روش رهبری خود را بر طریقهی رهبری رسولاهّٰلل‪ ،‬خلفای راشدین‪ #‬و دیگر شتیرمردانی‬
‫و‪ ...‬بنا نهد‪.‬‬ ‫چون‪ :‬عمر بن عبدالعزیز‪ ،‬سلطان صالح الدین ایوبی‪ ،‬سلطان محمود زنگی‬
‫پس از فروپاشی امپراطوری مقتدر عثمانی‪ ،‬جهان اسالم با فراز و نشیبهای بسیاری مواجه‬
‫شد و حالتی نابابی را به خود گرفت و از آن به بعد مقامهای بلندپایهی حکومت‪ ،‬عهدهداری خود‬
‫را به عنوان یک چوکی قدرت پنداشته همیشه برای این تالش کردند که قدرت و دارایی خود را بته‬
‫رخ مردم بکشانند و به توسط مال بیارزش دنیا هرنوع فساد اخالقی را برای ارضاء نفوس خبیث‬
‫خود به کار ببرند‪.‬‬
‫از آنجاییکه استخدام امراء و رهبران فاسق و ناالیق‪ ،‬یکی از نقشههای مخرب دشمنان اسالم‬
‫است‪ ،‬در اکثر انتخابات کشورها‪ ،‬نمایندگان شان با لباس دوستی حضور دارند و اگر فردیکته‬
‫‪45‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫زیردستشان است به حکومت نرسد‪ ،‬انتخابات را به تعویق میاندازند تا به هدف شوم خود که‬
‫‪1‬‬
‫همانا نابودی اسالم و مسلمین است‪ ،‬برسند‪.‬‬
‫رهبرانیکه دوستی با دشمنان اسالم دارند‪ ،‬یگانه هدفشان دست یافتن به مال پوچ دنیا است‬
‫و هیچ اقدامی جهت خدمت به رعیت نمینمایند‪ .‬خالصه اینکه این رهبر از ابتدا تا آخر عمر‪،‬‬
‫خود مختار و غیر مسئول بوده‪ ...‬او از تمام قیود‪ ،‬بندها و مسئولیتها خود را آزاد میداند و در‬
‫مقابل هیچ نیرو و قدرتی پاسخگو نیست‪ .‬چنین فردی به اقتضای عقیدهی خود ظالم‪ ،‬خائن و‬
‫ً‬
‫طبیعتا مارض‪ ،‬ماده پرست و ابن الوقت خواهد بود‪.‬‬
‫در حقیقت او تنها مالک پرورش جسم خود است و هرطور بخواهد از آن استفاده میکند و‬
‫هدف اصلی چنین فردی‪ ،‬تنها خدمت به خواهشات نفستانی و بترآورده ستاختن ضتروریات‬
‫حیوانیاش بوده و حتی در مواقعیکه برای ملت و کشورش تالش میکند‪ ،‬تنها به خاطر برآورده‬
‫شدن ضروریات زندگی فردی خودش است‪ ،‬نه دیگران‪.‬‬
‫رهبریکه همیشه به فکر خوشحالی و خوشگذرانی باشد‪ ،‬چگونه میتواند دین را به قدرت‬
‫و شکوه رسانده و به دین خدمت نماید و از امت اسالمی دفاع کند‪.‬‬
‫عدهای از رهبران امروزی ا ّدعا میکنند که دوستی ما با برادرانخارجی به نفع اسالم و مسلمین‬
‫است؛ زیرا آنها از لحاظ اقتصاد و‪ ...‬برای ما کمک میکنند و برای به پیروزی رستانیدن یتک‬
‫حکومت به مالیات هنگفتی نیاز پیدا میشود‪ .‬اما استاد محمدقطب ا ّدعایشان را یک ادعای‬
‫واهی و پوچ دانسته در پاسخ آن چنین نگاشته است‪« :‬مسلمانان به خوبی میدانند که دین مقدس‬
‫‪2‬‬
‫اسالم تا کنون به ضرورتهای اقتصادی سرفرود نیاورده و تا ابد هم نخواهد آورد»‪.‬‬
‫اسالم همانند ماشین و یا کشتی است و امراء همانند همان راننده و ناخدا هستند‪ .‬اگر آنها‬
‫افرادی صالح و نیکوکار باشند‪ ،‬صادقانه خدمت و عادالنه حکومت نمایند‪ ،‬آن زمان است که‬
‫اسالم و مسلمین به درستی پیشرفت نموده شکوه و عظمت را به دست میآورند و اگر آنان افرادی‬
‫فاسق‪ ،‬فاجر و فسادکار باشند‪ ،‬باعث واژگون شدن سرنوشت ملت مسلمان میشوند‪.‬‬
‫‪46‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫الزم به ذکر است که ملتها نیز در تعیین امراء شریک هستند‪ .‬پس جرم از هردوطرف میباشد؛‬
‫زیرا اگر تودهی مردم رأی خود را به یک رهبر الئق و صالح بدهند و آن را به ریاست بپذیرند و فریب‬
‫امراء خائن را نخورند‪ ،‬آنگاه پیروزی قدمهایشان را بوسه میزند‪.‬‬‫سخنان و وعدههای دروغین ِ‬
‫ّ‬
‫امراء فاسق را به ریاست قبول کنند‪ ،‬به ذلتیکه دارند باقی مانده و بلکته‬
‫ولی اگر مردم رهبران و ِ‬
‫افزایش نیز پیدا میکند‪.‬‬
‫حاال سؤال ایجاد میشود که رهبر خوب و بد چگونه شناخته میشود و ما از کجا بدانیم که‬
‫خوب کیست و بد کیست؟! جایی نگرانی نیست؛ زیرا اهّٰلل متعال جواب این سؤال را داده است‬
‫چنانکه میفرماید‪:‬‬
‫َََْ َ ْ َ‬ ‫ْ ْ‬ ‫َّ َ َ َ َ َّ َ َ َ َ‬ ‫ِّاأَ ْر ِضِّأَقَ ُ‬
‫ْ‬
‫اِّع ِنِّال ُمنك ِّرِِّ‪....‬‬ ‫ِّوأ َم ُرواِّبِال َمع ُر ِ‬
‫وفِّون ِّهو‬ ‫امواِّالصًلةِّوآت ُواِّالزَكة‬ ‫ِِّف‬ ‫َّ َّ َّ ُ ْ‬ ‫َّ َ‬
‫‪1‬‬
‫‪‬اَّلِينِّإِنِّمكناهم ِ‬
‫«کسانی هستند که هرگاه در زمین ایشان را قدرت بخشیم‪ ،‬نماز را برپا میدارند و زکات را میپردازند‬
‫و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند ‪.»...‬‬
‫برادر عزیز!‬
‫وقتی رأی خودت را به رهبری میدهی‪ ،‬دقت کن که این فترد کیستت؟ از کجاستت؟ هتدف از‬
‫حکومتش چیست؟ خودسرانه رأیت را به هر تبهکاری مده تا پشیمان شده حسرت نخوری ‪!...‬‬
‫علت چهاردهم‪ :‬فراموش شدن جهاد‪:‬‬
‫َّ‬ ‫َ‬ ‫ؤ‬ ‫َ‬ ‫ؤَِ ؤ ََ ِ ِ َ ِ‬
‫رسولاهّٰلل‪ ‬میفرماید‪« :‬ذروة سن ِام ِاإلسالِم ال ِجهاد ِفي س ِبیل الل ِه» ‪« :‬بزرگترین قلهی استالم‬
‫‪2‬‬
‫ِ‬
‫جهاد در راه خدا است»‪.‬‬
‫به وسیلهی این فریضهی دینی بود که مسلمانان قبلی‪ ،‬پرچم اسالم را در شرق و غرب عالم‬
‫بر افراشته کردند‪ .‬این امر از باالترین و مهمترین عملهایی است که قرب و نزدیکی اهّٰلل متعال را‬
‫در پی دارد و همچنین این عمل از بارزترین عبادتها بوده که سبب فرق بین مسلمان و منتافق‬
‫نیز میگردد‪ .‬این فریضهی مهم و اساسی برای بلند شدن کلمهی «الإله إالاهّٰلل» مشروع شتده و‬
‫راهی برای دعوت عموم مردم میباشد‪.‬‬
‫‪47‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫جهاد تنها یک عمل نیست‪ ،‬بلکه جهاد عزت و عظمت را به بار میآورد‪ .‬جهاد سبب حفظ‬
‫ناموس‪ ،‬غیرت و مجد امت اسالمی میگردد‪ .‬هر زمانیکه این فریضهی مهم در جوامع اسالمی‬
‫مورد عمل قرار گیرد‪ ،‬هیچگاه دشمنان اسالم جرأت پیدا نمیکنند که بینی مسلمانی را ختونین‬
‫کنند؛ ولو اینکه آن مسلمان از لحاظ جسمی ضعیفترین باشد‪.‬‬
‫اهمیت جهاد آنقدر زیاد است که اهّٰلل‪ ‬در بسی از آیات قرآن هرگاه که از ایمتان تعریتف‬
‫نموده‪ ،‬جهاد هم شامل میباشد [یعنی جهاد هم یکی از اجزای تعریف ایمان است‪ ].‬چنانکته‬
‫ِِّفِّ‬ ‫ِّو َأنْ ُف ِ ْ‬
‫اه ُدواِّبهأَ ْم َوالِه ْم َ‬
‫ٰ َ َ ُ ِ ِ ُ َّ َ ْ َ ْ َ ُ َ َ َ‬
‫ِّآم ُنواِّ ِّب ِ ِّ‬
‫ِين َ‬ ‫َّ َ ْ ُ ْ ُ َ َّ‬
‫ِّاَّل َ‬
‫سه ِهم ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫الِلِِّورسوَلِّثمِّلمِّيرتابواِّوج‬ ‫میفرمایتد‪ :‬إِنماِّالمؤمِنون‬
‫ُ َ ‪1‬‬ ‫ٰ ُ َ َ ُ‬
‫ِّه ُم َّ‬ ‫َ‬
‫ون‪.‬‬
‫ِّالصادِق ِّ‬ ‫الِلِِّأولئِك‬
‫يلِّ ِّ‬
‫سب ِ ِ‬
‫ّ‬
‫«مؤمنان [واقعی] تنها کسانیاند که به خدا و پیامبرش ایمان آوردهاند‪ ،‬سپس هرگز شك و تردیدی‬
‫به خود راه ندادهاند و با مال و جان خویش در راه خدا به تالش ایستادهاند و به جهاد برخاستهاند‪.‬‬
‫آنان از جملهی راستگویان اند»‪.‬‬
‫ٰ ُ َ َ‬ ‫َ‬ ‫َ َ َ ُ‬ ‫َّ َّ َ َ ُ َ َّ َ َ َ‬
‫الِلِِّأولئِهكِّ‬
‫يلِّ ِّ‬ ‫و در جایی دیگر میفرماید‪ :‬إِنِّاَّلِينِّآمنواِّواَّلِينِّههاج ُرواِّوجاههد ِ‬
‫واِِّفِّسهب ِ ِ‬
‫ٌ ‪2‬‬ ‫الِلِّ َغ ُف ٌ‬
‫ورِّ َرح ِّ‬
‫ِيم‪.‬‬
‫ٰ‬ ‫َْ ُ َ َ َْ َ ٰ‬
‫الِلِِّ َِّو ُِّ‬
‫تِّ ِّ‬ ‫يرجونِّرْح‬
‫«کسانیکه ایمان آوردهاند و کسانیکه هجرت نمودهاند و در راه خدا جهاد کردهاند‪ ،‬آنان رحمت‬
‫خدا را امید میدارند و خداوند آمرزنده و مهربان است»‪.‬‬
‫در ارتباط به فضیلت جهاد آیات و احادیث زیادی وارد شده است‪ .‬اما در اینجا هدف بیان‬
‫نمودن فضایل آن نیست‪ ،‬بلکه در اصل یگانه چیزی که باید مورد بررسی قرار بگیرد ایتن استت‬
‫که ترک جهاد چه تأثیرات منفی در جامعه به وجود میآورد؟‬
‫ِ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ِ‬ ‫ِ َ ََ ِ ؤ ََِ‬ ‫َ َ‬
‫رسولاهّٰلل‪ ‬میفرماید‪ِ « :‬إذا ت َب َای ِع ؤت ِم ِبال ِعین ِة َو أخذت ِم أذناب البقر و ر ِضتیت ِم ِبتالزرع و ت َترکت ؤم‬
‫ؤ‬ ‫َ‬ ‫ِ‬ ‫َّ‬ ‫ؤ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬
‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َّ َ َّ َ َ ؤ ؤ ًّ َ ِ ؤ‬ ‫ِ‬
‫ؤ ِ ‪3‬‬
‫ال ِج َه َاد َسلط الل ؤه عل ِیک ِم ذال ال َینزع ؤه َح َّتی ت ِر ِج ؤعوا ِإلی ِد ِینکم»‪.‬‬
‫ِ‬
‫«آنگاه که شما مسلمانان معامله عینه کردید و ؤدم گاو را گرفتید [توجه مفرط به کار دنیوی] و به‬
‫کشاورز ی خرسند شدید و جهاد در راه اهّٰلل را ترر کردید‪ ،‬خداوند ذلت و پستی را بر شما چیتره‬
‫‪48‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫میگرداند و آن را از شما دور نخواهد کرد تا وقتیکه به دینتان [پیروی از رسولاهّٰلل‪ ‬و جهاد در‬
‫راه اهّٰلل‪ ]‬برگردید»‪.‬‬
‫ترک جهاد سبب خواری و ذلت میگردد؛ زیرا جهاد سبب حفظ قدرت و ناموس مسلمین‬
‫است‪ .‬مسلمانان ّاولیه با وجود اینکه در زمانشان جهاد فرض کفایه بود‪ ،‬اما باز هم همیشه در‬
‫نبردها مانند پهلوانی وارد میشدند و ندا سر میدادند‪:‬‬
‫ُ َ ْ‬ ‫ْ‬ ‫َّ ْ‬ ‫َ‬ ‫َْ َ‬
‫ىِّاۡل ْسنيَ ِِّ‬
‫ني‪ِّ 1....‬‬ ‫‪ِّ...‬هلِّت َر َّب ُصونِّبِناِّإَِّلِّإِح َد‬
‫«‪ ...‬آیا دربارهی ما مسلمانان جز دو فرجام نیک چه چیزی را انتظار دارید! [یا پیروز ی در دنیا و‬
‫یا شهادت در آخرت] ‪.»...‬‬
‫آنان همیشه آمادهی هرنوع جانفشانی در راه دین اسالم بودند‪ .‬اهّٰلل ذوالجالل هم برای آنان‬
‫به سبب سعی و تالششان‪ ،‬پیروزی و فتوحات بزرگی را نصیب نمود‪.‬‬
‫متأسفانه زمانیکه مسلمانان از جهاد ‪ -‬با وجود اینکه در این زمان جهاد کردن فرض عتین‬
‫است ‪ -‬فاصله گرفتند و بزدل و ترسو شدند‪ ،‬دشمنان اسالم قدرت قلبی پیتدا کردنتد و هرنتوع‬
‫ظلمیکه از دستشان میآمد علیهشان روا داشتند و مسلمانان آنقدر ضعیف و ذلیل شده که‬
‫حتی نمیتوانند از ناموس خود دفاع کنند‪.‬‬
‫امروزه از هرکن زندان ندای استااثهی مظلومان بلند است که ای مسلمانان! به داد ما برسید‪ .‬ما‬
‫را از چنگال دشمنان وحشی نجات دهید‪ .‬ولی گوش شنوایی برای این آوازها و نداها وجود نتدارد‪.‬‬
‫آری! مسلمانان امروزی جهاد را کنار گذاشتند و هشدار الهی را فراموش کردند که میفرماید‪:‬‬
‫ٰ َ ۡ ُ ۡ َ ۡ َ َ َ َ َ َ ٓ َ ۡ ۡ َ َٰ َّ َ َ ُ ُ َ َ ٓ‬ ‫َ َ َ ُ ۡ َ َُ ُ َ‬
‫ِّر َّب َنهاِّ‬ ‫ٱلرجا ِل ِّوٱلن ِساءِِّوٱلوِلد ِن ِّٱَّلِين ِّيقولهون‬ ‫ِن ِ‬
‫لِلِّوٱلمستضعفِني ِّم ِّ‬ ‫يلٱ ِّ‬ ‫ون ِِّف َ‬
‫ِّسب ِ ِِّ‬ ‫‪‬وماِّلكم َِّّلتقَٰت ِل ِ‬
‫ّياِّ‪2.٧٥‬‬ ‫َّ ُ َ‬
‫نكِّنَ ِص ً‬ ‫َّ‬ ‫َلاِّ َِّو ۡ‬
‫ٱج َعلِّنلَاِّمِنِّدل‬ ‫نك َ‬
‫ِّو ِِّ‬
‫َّ ُ َ‬ ‫َّ‬ ‫ِِّٱلظال ِ ِمِّأ َ ۡهلُ َه َ‬
‫اِّو ۡ‬
‫ٱج َعلِّنلَاِّمِنِّدل‬
‫َ ۡ ۡ َ ۡ َ َٰ ۡ َ ۡ َ َّ‬
‫أخ ِرجناِّمِنِّه ِذهِِّٱلقرية‬
‫«چرا باید در راه خدا و [نجات] مردان و زنان و کودکان درمانده و بیچارهای نجنگید که میگویند‪:‬‬
‫«بارالها! ما را از این شهر و دیار یکه ساکنان آن ستمکارند خارجساز و از جانب خود سرپرست‬
‫و حمایتگر ی برای ما پدیدآور و از سوی خود یاور ی برایمان قرار ده»‪.‬‬
‫‪49‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬
‫ً‬
‫البته همهی مسلمانان امروزی کامال از جهاد فاصله نگرفتهاند؛ زیرا شیرمردان زیادی وجود‬
‫دارند که همیشه جهاد میکنند و شعارهای کوبندهای علیه دشمنان اسالم دارند‪ ،‬ولی متأسفانه در‬
‫بین آنان نیز انسانهای وجود دارند که از نام پاک جهاد استفادهی سوء مینمایند و سبب شدند‬
‫که مردم جامعه از مجاهدین نیز نفرت پیدا کنند؛ زیرا برخی از آنها به خاطر خشم و برخی هم‬
‫برای انتقام و برخی دیگری هم از روی تعصب میجنگند‪ .‬حتی در جامعهی امروزی کسانی را‬
‫سراغ داریم که به خانوادهی خود پیشنهاد کردند تا برایش زن دهند‪ ،‬وقتیکه خانوادهی آنان توان‬
‫پرداخت مهریه را نداشتند و این پیشنهاد را رد کردند‪ ،‬آنها هم به جهاد بر آمدند تتا ختانواده از‬
‫کشته شدنشان بترسند و برای شان زن دهند و کسانی هم وجود داشتتند کته بته علتت فترار از‬
‫‪1‬‬
‫پرداخت بدهی و قرض خود به جهاد رفتند‪.‬‬
‫ابو موسی اشعر ی‪ ‬میگوید‪« :‬مردی‪ ،‬نزد پیامبر‪ ‬آمد و گفت‪« :‬ای رسولخدا! جهاد در‬
‫راه خدا چیست؟ زیرا برخی از ما به خاطر خشم و برای انتقام و برخی هم از روی تعصب متی‬
‫جنگند» رسولاهّٰلل‪ ‬به سویش نگاه کرد و فرمود‪« :‬هرکس به خاطر سرافرازس دینخدا بجنگد‪،‬‬
‫‪2‬‬
‫این جن‪ ،‬جهاد در راه خداست»‪.‬‬
‫در جامعهی امروزی ا کثر مردم سؤاالت و شبهاتی وارد میکنند و میگویند‪« :‬ما با کی جهاد‬
‫کنیم؛ زیرا هیچ کافری در کشور خود نمی بینیم؟!»‪.‬‬
‫باید در جواب آنان گفت‪:‬‬
‫«هرگاه حکما و امراء به ترک نماز و واجبات روی آوردند و در میان مردم بر اساس کتاب و نظام‬
‫اسالمی حکومت نکردند و مردم را به جانب اصول اجتماعی خود و مذاهب الحادی کفرآمیز‬
‫ّ‬
‫متحول کردن امت اسالمی از عقاید ختود بته عقایتد‬ ‫و گمراهکننده دعوت نمودند‪ ،‬یا در مسیر‬
‫جدید به فعالیت پرداختند؛ مبارزه با آنها واجب است تا زمانیکه فتنه و آشوب از بین بترود و‬
‫‪3‬‬
‫حکومت از [آن] خدا شود‪.»...‬‬
‫‪51‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫چنانکه اهّٰلل متعال میفرماید‪:‬‬


‫ُ ُ ُّ ٰ‬ ‫َ َ ُ ُ ْ َ َّ َ َ ُ َ ْ َ ٌ َ ُ َ‬
‫‪1‬‬
‫ِينُِّك ُهِّ ِ ِّ‬
‫لِلِِّ‪....‬‬ ‫ِّويَكونِّادل‬ ‫‪‬وقات ِلوهمِّحَّتَِّّلِّتكونِّف ِتنة‬
‫«و با آنان پیکار کنید تا فتنهای باقی نماند و دین خالصانه از آن خدا گردد ‪.»...‬‬
‫برادر عزیز!‬
‫آیا دوستداری روز قیامت پیامبر‪ ‬چهرهی مبارک خود را از تو برگرداند و بگوید‪« :‬برو دور شو!‬
‫چرا آن دینیکه من و یارانم با آنهمه مشقت به تو رسانیدیم را ندیدهگرفتی و از آن دفاع نکردی؟»‪.‬‬
‫علت پانزدهم‪ :‬عدم توجّه به جوانان‪:‬‬
‫در زمان جاهلیت [قبل از اسالم] معیار و مالک برتری افراد برچهارچیز استوار بود که یکی از آنها‬
‫مسن بودن و شیخوخیت بود؛ یعنی در آن زمان جوانان ارزش و جایگاهی نداشتند و کسی بته‬ ‫ّ‬
‫آنان میدان نمیداد و آنان را سادهلوح‪ ،‬جاهل و احمق میدانستند‪ .‬اما زمانیکه اسالم عزیز آمد‪،‬‬
‫ّ‬
‫بر این تفکرات فاسد خط بطالن کشید و با انتخاب حضرت علی‪ ‬به عنوان نخستین نوجوان‬
‫مسلمان‪ ،‬به جهانیان اعالم نمود که تنها پیرمردها حق اظهار نظر در جامعه را ندارند‪ ،‬بلکته هتر‬
‫نوجوانی همچون علی بن ابیطالب‪ ‬میتواند آزادانه از خورشید اسالم پرتو روشنایی بگیترد‬
‫و از اقیانوس بیکران محمدی‪ ‬آب حیات بنوشد‪.‬‬
‫با لفظ «فتی» [جوان] یاد‬ ‫اهّٰلل متعال از بتشکن بزرگ تاریخ ادیان حضرت ابراهیم خلیل‬
‫میکند و میفرماید‪:‬‬
‫ُ ‪2‬‬
‫ِيم‪.‬‬ ‫اِّف ًَّتِّي َ ْذ ُك ُر ُه ْم ُِّي َق ُال َ ُ‬
‫َِّلِّإِب ْ َراه ِّ‬
‫َ ُ َ َْ َ‬
‫‪‬قالواِّس ِمعن‬
‫«گفتند‪ :‬جوانی از [مخالفت با] بتها سخن میگفت که به او ابراهیم میگویند»‪.‬‬
‫همچنین در مورد اصحاب کهف‪ ،‬آن جوانان قهرمانیکه در مقابل دقیانوس پادشاه ظالم وقت‬
‫ایستادگی کردند‪ ،‬چنین میفرماید‪:‬‬
‫َّ ُ ْ ْ َ َ ُ َ ْ َ ْ َ ُ ْ ُ‬ ‫ٌ‬
‫‪3‬‬
‫ِّه ًدى‪.‬‬ ‫‪‬إِنهمِّف ِتيةِّآمنواِّبِرب ِ ِهمِّوزِدناهم‬
‫«آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم»‪.‬‬
‫‪51‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫خالصه اینکه رسول معظم اسالم‪ ‬در زندگی ‪ 61‬سال نبوتشان برای جوانان چنان جایگاهی‬
‫قایل شدند که هیچقانون و شریعتی تا به حال قایل به آن نشده و تا قیامت هم نخواهد شد‪.‬‬
‫اگر نگاه گذرا و مرور کوتاه بر تاریخ سراسر افتخار و ارزشمند اسالم داشته باشیم‪ ،‬متوجه می‬
‫بدو تولد خویش تا کنون‪ ،‬به ویژه در عصر طالیی رستول‬
‫شویم و درمییابیم که اسالم عزیز از ِ‬
‫اکرم‪ ‬و خلفای راشدین‪#‬؛ توسط رشادتها‪ ،‬حماسه آفرینیها‪ ،‬ابتکارات و خالقیتهای‬
‫جوانان رشد و ّ‬
‫نمو نموده است؛ زیرا دوران جوانی دوران خونگرمی و دست و پنجه نرمکردن با‬
‫ناهنجار یهای گوناگون زندگی است‪ .‬دوران قوت و قدرت است‪ .‬دورانی است که اگر از آن به‬
‫شکل درست و صحیح استفاده شود و احساسات دینی در آن ایجاد کرده شود‪ ،‬ستبب بر پتایی‬
‫نهضتها و حرکتهای غیر قابل ّ‬
‫تصور اسالمی میشود‪.‬‬
‫در واقع وجود احساسات دینی در کودکان و نوجوانان‪ ،‬نتیجهی پرورش صتحیح و تربیتت‬
‫درست والدین و اولیای آنان است‪ .‬اگر والدین و اولیا به جای ضایعکردن کودکان در قالب محبت‬
‫و دوستیهای بیمورد و بیاساس و مهربانیهای نابجا‪ ،‬از همان ابتدا مراقب وضعیت دینی آنان‬
‫باشند و احساسات پاک دینی را در آنان ایجاد کنند‪ ،‬این احساسات پاک در سنین باال جزء عادات‬
‫شان قرار میگیرد و آنان را در جهت درست راهنمایی میکند‪.‬‬
‫ولی متأسفانه از ابتدا ما به حرکات نامطلوب کودکان به این بهانه که کودک هستند‪ ،‬اهمیت‬
‫نمیدهیم و با اغماض و چشمپوشی از کنار چنین حرکتهایی میگذریم‪ .‬حتی بسا اوقتات از‬
‫فرط محبت در برابر آن حرکتها شادمانی میکنیم و با این تصور کته در بتزرگستالی اصتالح‬
‫خواهند شد‪ ،‬خود را فریب میدهیم‪ .‬حال آنکه در سنین باال همان عادات و خصلتهاییکته‬
‫بذر و دانهی آن در آغاز زندگی کاشته شده بود‪ ،‬به ثمر خواهند رسید‪ .‬در حقیقت ما با این عمل‬
‫تخم حنظل میکاریم و توقع داریم هندوانه برداشت کنیم‪ّ ،‬اما چنین چیزی غیر ممکن است‪.‬‬
‫اگر مایل هستید عادات و خصلتهای خوب در فرزندانتان پیدا شود و آنان به امور دین توجه‬
‫داشته باشند و به مبانی دینی عمل نمایند‪ ،‬از آغاز زندگی آنان را عادت دهید تا انجام این کارها‬
‫را تمرین کنند‪ .‬تا اینکه در آینده ثمر نیکی بدهند‪ .‬چنانکه صحابه‪ #‬چنین کردند و چنان شدند‪.‬‬
‫ّ‬
‫طفولیت تا هنگام وفات‬ ‫در جامعهی امروزی به تربیت جوانان درست ّ‬
‫توجه نمیشود‪ .‬آنها از‬
‫در خانهها نگهداری میشوند و از آنها صرف برای کارهای خانه استفاده میشود‪ .‬وقتی کسیکه‬
‫‪52‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫در داخل خانه زندگی کند و از جامعه آ گاهی نداشته باشد‪ ،‬چطور احساسات دینی در او پیدا می‬
‫شود؟! لذا برای تربیهی درست فرزندان باید آنها را برای آموزش علوم دینی به مدارس اسالمی‬
‫فرستاده شود تا از دین آ گاهی یابند؛ به خاطر اینکه بر هر جوان مسلمان الزم و ضروری است‬
‫که اسالم را همانگونه که شایسته است‪ ،‬بشناسند و دین مقدس اسالم از جوانان خواهان ایتن‬
‫است که به آن بینش درستی داشته باشند؛ زیرا که دشمنان اسالم تالش میکنند تا اسالم را برای‬
‫جهانیان بدجلوه دهند و از احکام آن چیزهای مهم را بکاهند‪ 1.‬و اگر جوانیکه از دین آ گاهی‬
‫نداشته باشد‪ ،‬به دامهای شیطانی آنان گرفتار شده به بدبختی مواجه میشود‪ .‬اما این آ گاهی در‬
‫مورد اسالم به این معنی نیست که ما از دانشجوی طب‪ ،‬انجینری‪ ،‬مهندسی و‪ ...‬بخواهیم کته‬
‫دروس خود را رها کند و خودش را به مطالعهی تفسیر‪ ،‬حدیث و فقه فارغ نماید‪ .‬بلکه هدف از‬
‫شناخت درست اسالم این است که مسایل مهم و اولیهی اسالم را دانسته و بر آنها عمل نموده‬
‫به دیگران نیز برساند؛ زیرا فارغ بودن برای مطالعهی کتب دینی‪ ،‬برای عمتوم خواننتدگان ّ‬
‫میستر‬
‫نیست و دین مقدس اسالم هم ّ‬
‫تبحر و آ گاهی در امور دینی را برای تمام افراد امت اسالمی واجب‬
‫ُ‬ ‫ْ َ َّ ً َ َ َ َ َ‬ ‫َ َ ْ ْ َ‬
‫ِنُِّكِّ‬
‫ِ‬ ‫نگردانیده است؛ چنانکه اهّٰلل متعال میفرماید‪َ  :‬و َماَِّكنِّال ُمؤمِنُون ِ‬
‫َِّلَنف ُِرواِّكآفةِّفل ْوَّلِّنف َرِّم‬
‫َ ُ ُ ْ َ ْ َ ُ ْ َ َ َ ُ ْ َ ْ ْ َ َ َّ ُ ْ َ ْ َ ُ َ ‪2‬‬ ‫ْ َ ْ ُ ْ َ َ ٌ َ َ َ َّ ُ ْ‬
‫ون‪.‬‬ ‫ِينِّو َِلنذِرواِّقومهمِّإِذاِّرجعواِّإَِل ِهمِّلعلهمَِّيذر ِّ‬
‫ِِّفِّادل ِ‬
‫َِّلتفقهوا ِ‬ ‫ف ِرق ٍةِّمِنهمِّطآئِفة ِ‬
‫ّ‬
‫«مؤمنان را نسزد که همگی بیرون بروند‪ .‬باید که از هرقوم و قبیلهای عدهای بروند تا با تعلیمات‬
‫اسالمی آشنا گردند و هنگامیکه به سوی قوم و قبیلهی خود برگشتند آنان را بترسانند تا خودار ی‬
‫نمایند»‪.‬‬
‫وقتیکه جوان مسلمان از دین درست آ گاهی نداشته باشد و با کافری رو به رو شود و آن کافر‬
‫هرنوع چرند و سخنان بیهوده را در مورد دین بگوید‪ ،‬جوان بیچاره به علت نا آ گاهی قبول میکند‬
‫و نفهمیده گول او را خورده به دام شیطانیاش گرفتار میشود‪ .‬متأسفانه جوانان امروزی آنقدر‬
‫مصروف زرق و برق دنیا شدهاند که از احکام و مسایل دین هیچآ گاهی ندارنتد‪ .‬بتزرگتترین‬
‫مشکلیکه باعث مصروفساختن جوانان به دنیا شدهاست‪ ،‬مهریههای سنگینی است که پدرها‬
‫‪53‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫برای دختران خود گذاشتهاند و با اینکار نمیدانند که هم باعث مصروفساختن جوانان به دنیا‬
‫میشوند و هم دختر خود را بدبخت میکنند‪.‬‬
‫پیرمردی هشتاد ساله از دختری دوازده ساله خواستگاری نمود‪ ،‬در ابتدا پدرش ایتن ازدواج‬
‫را رد میکرد‪ ،‬اما وقتیکه آن پیرمرد پیشنهاد میکند که حدود هجده لک افاانی به عنوان مهریته‬
‫میدهم‪ ،‬پدرش قبول میکند‪ .‬وقتیکه پیرمرد دختر را به خانهی خود میبرد‪ ،‬پس از مدتی دختر از‬
‫پیرمرد میخواهد که به خانهی پدرش برود‪ ،‬پیرمرد برایش میگوید‪« :‬همان لحظهایکه متن بته‬
‫پدرت هجده ل‪ ،‬پیشنهاد کردم و او قبول نمود پدرت را خریدم و همان هجده لک پدر توست‬
‫و تو دیگر حق نداری اسم پدرت را در نزد من بگیری! ‪.»...‬‬
‫جوانان زیادی را خاطر دارم که برای به دست آوردن همسر‪ ،‬درس و تحصیل را کنار گذاشته‬
‫به کشورهای همسایه برای کارکردن رفتهاند‪ .‬پدران ما نمیدانند که آن جوان بیچاره پس از اینکه‬
‫به کشورهای همسایه برای به دست آوردن مهریه میرود‪ ،‬چه بالیی بر سرش میآید که آیا او زنده‬
‫معینی میگذارند و معلوم نیست‬ ‫برمیگردد یا نه؟ و برخی از پدرهای بیانصاف برای مهریه وقتی ّ‬
‫جوان مسلمان به این زودی آنقدر پول را از کجا به دست بیاورد‪ .‬پدر خوشحال است که دختر‬
‫خود را با پول زیادی داده است و از آن پول با ّ‬
‫مسرت و خوشحالی استفاده میکند‪ ،‬ولی نمیداند‬
‫که دختر خود را به نکاح در نیاورده‪ ،‬بلکه همچون بردهای فروخته و خبر ندارد که آن پول حالل‬
‫است یا حرام؟!‪.‬‬
‫امروزه دختران یهودی از یکسو و نصرانی از سوی دیگر چنین اعالن میکنند‪« :‬هرکس از دین‬
‫محمد بیرون شده به دین من داخل شود‪ ،‬من حاضرم بدون هیچ مهریهای با او ازدواج کنم»‪ .‬اما‬
‫پدران ما برای به دست آوردن مال پوچ و بیارزش دنیا دست به چه کارهای ناجایزیکه نمیزنند‪.‬‬
‫علت شانزدهم‪ :‬به کار نگرفتن توانمندیها‪:‬‬
‫از بزرگترین علل انحطاط مسلمین به کار نگرفتن تواناییهاست‪ .‬امت اسالمی با وجود اینکه‬
‫از تواناییهای زیاد و واالیی برخوردار است‪ ،‬اما از آنها استفادهای درست نمیکند؛ یعنی تمام‬
‫نیروهای خود را برای جبران آنچه که در دوران خواب و غفلت از دست داده و نیز برای پیوستن‬
‫به کاروان پیشرفت جهانی به کار نمیگیرند‪ .‬در حالیکه برای دست یافتن به ترقی و بازگشتن به‬
‫شکوه و قدرت قبلی نیاز به تالشهای چند برابر و کوششهای فراوان است‪.‬‬
‫‪54‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫اهّٰلل متعال انسانها را امر به آمادگی و به کار بردن تواناییها نموده میفرماید‪:‬‬
‫ُ‬ ‫ٰ‬
‫الِلِِّ َو َع ُد َّوكمِّ‪....‬‬
‫ِّع ْد َّوِّ ِّ‬
‫َْ ْ ُ ْ ُ َ‬
‫ونِّبهِ َ‬ ‫اِّاستَ َط ْعتُمِّمِنِّقُ َّوةٍ َ‬
‫ِّومِنِّرِبَ ِ‬ ‫مِّم ْ‬‫‪َ ‬وأَع ُِّدواِّْل َ ُه َّ‬
‫اطِّاۡلي ِلِّترهِب ِ‬
‫‪1‬‬

‫«برای [مبارزه با] آنان تا آنجا که میتوانید نیروی [مادی و معنوی] و [از جمله] اسبهای ورزیده‬
‫آماده سازید‪ ،‬تا با آن دشمن خدا و دشمن خویش را بهراسانید ‪.»...‬‬
‫در عصر کنونی متأسفانه امت اسالمی نه نصف‪ ،‬نه یک چهارم‪ ،‬نه یک پنجم‪ ،‬بلکه حتی یک‬
‫دهم نیروی خود را به کار نمیگیرند‪ .‬مثال آنان همانند کسی است کته بته خانتهاش دزد آمتده‬
‫سالح هم دارد‪ ،‬اما از سالح خود برای مانعشدن از سرقت اموالش استفاده نمیکند و در نهایت‬
‫دزد به راحتی آنچه را که بخواهد به سرقت میبرد‪.‬‬
‫بزرگترین توانمندیهاییکه مسلمانان به کار نمیبرند‪ ،‬قرار ذیل است‪:‬‬
‫‪ )7‬به کار نبردن توانمندیهای عقلی‪:‬‬
‫اهّٰلل‪ ‬برای نشاندادن مقام رفیع عقل در دین اسالم‪ ،‬علت پیروزی مسلمانان بر دشمنان مشرک و‬
‫َ َ َ َّ َ‬ ‫َ َ َ َ‬
‫یهودی را در این میداند که دشمنان اسالم «ق ِو ٌم ال َی ِعل ؤمون» و «ق ِو ٌم ال َی َتفک ؤرون» بودند‪ .‬پس نبایتد‬
‫انتظارداشت که مسلمانان امروزی پیروز شوند؛ زیرا آنان نه در آیات مشهود خداوند [در کتاب‬
‫َ‬ ‫َ َِ‬
‫هستی] تد ّبر مینمایند و نه در آیات قرآن‪ ،‬در حالیکه اهّٰلل متعال آنها را برای «ق ِو ٌم َیفق ؤهتون» و‬
‫َ َ‬ ‫َ‬
‫«ق ِو ٌم َی ِعل ؤمون» نازل کرده است‪.‬‬
‫ِ ِ‬
‫قابل تعجب است امتیکه اولین آیهی نازل شده در کتابش « ِإق َرأ» [بخوان] است‪ ،‬خواندن را‬
‫دوست ندارد و زمانی هم که بخواند‪ ،‬سعی نمیکند آن را خوب بفهمد و اگر آن را هم بفهمد‪،‬‬
‫خوب به کار نمیگیرد و اگر به آن هم عمل کرد‪ ،‬سعی نمیکند که ادامه دهد!!‬
‫‪ )۲‬به کار نبردن توانمندیهای عملی‪:‬‬
‫اهّٰلل‪ ‬ما را آفریده تا عمل کنیم و عالوه بر آن ما را آفریده تا بیازماید که کدامیک از ما بهتر کار‬
‫میکنیم؛ چنانکه میفرماید‪:‬‬
‫َ ً‬ ‫َ‬ ‫َ‬
‫‪َ ...‬لَبْلُ َو ُك ْمِّأيُّ ُ‬
‫ك ْمِّأ ْ‬
‫ح َس ُنِّع َم ِّ‬
‫ًل ‪ِّ 2....‬‬ ‫ِ‬
‫«‪ ...‬تا شما را بیازماید که کدامتان‪ ،‬کارتان بهتر و نیکوتر خواهد بود ‪.»...‬‬
‫‪55‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫مسلمان مؤظف است تا آخرین لحظهی زندگی تا حدتوان تالش کند؛ چنانکه رسولاهّٰلل‪ ‬می‬
‫َ ِ‬ ‫ِ‬ ‫اع َأ ِن ال َی ؤق َ‬
‫وم َح َّتی َیار َس َها ف َلیار ِس َها»‪:1‬‬
‫َّ َ َ َ َ َ ؤ َ َ ٌ َ ِ َ َ َ‬ ‫ِ َ‬
‫فرماید‪« :‬إن ق َام ِت الساعة وفي ی ِد أح ِدکم ف ِسیلة ف ِإن استط‬
‫ِ‬ ‫ِ‬
‫«اگر قیامت فرا رسید و یکی از شما نهالی در دست داشت و میدید که به انتدازهی کاشتتن آن‬
‫نهال وقت دارد‪ ،‬آن را بکارد»‪.‬‬
‫در اسالم کارکردن عبادت و جهاد است و فرقی ندارد اینکار برای دین باشد یا دنیا؛ به شترط‬
‫اینکه نیت خیر باشد و حدود الهی رعایت شود‪ .‬ولی امروزه متأسفانه امت اسالمی از نظر کار و‬
‫تولید در سطح پایینی قرار دارد‪ ،‬اما از لحاظ پرحرفی و مجادله از تمام ملتهای دیگر پیشرفتهتر‬
‫است‪ .‬ما زیاد حرف میزنیم و کمتر عمل میکنیم‪ .‬بیشتر کارهایی را که انجام میدهیم‪ ،‬غیرمهم‬
‫است‪ .‬و کارهای مهم را نادیده میگیریم‪.‬‬
‫هر روزه نگاه میکنیم دعوتگری تازهای پیدا شده و سخنرانی میکند‪ ،‬اما هرچند که سخنگو‬
‫بیشتر میشود‪ ،‬به همان اندازه عمل کاهش مییابد‪ .‬به نظر شما چرا؟ آیا به خاطر این است که ما‬
‫به خوب حرف زدن عادت کردهایم‪ ،‬ولی به کار خوب انجام دادن عادت نداریم؟ یا نه‪ ،‬ما حرف‬
‫میزنیم و انتظار داریم دیگران کار را انجام دهند؟ و یا به خاطر این است که ما طرح میدهیم و‬
‫نقشه میکشیم و دیگر پیگیری نمیکنیم که چه به سر نقشهی ما آمد؟‪..‬‬
‫طنین هشدار الهی را متوجه شوید که از سخن بیعمل چگونه بر حذر میدارد‪:‬‬
‫َ ٰ َ َُ ُ ْ َ َ َۡ ُ َ‬ ‫ََُ َۡ‬ ‫َ َٰٓ َ ُّ َ َّ َ َ َ ُ ْ َ َ ُ ُ َ َ َ َ ۡ ُ َ‬
‫ِّماَِّّلتف َعل ِّ‬
‫ون‪ِّ 2.‬‬ ‫ِّمقتًاِّعِندِّٱ ِّ‬
‫لِل ِِّأنِّتقولوا‬ ‫ِّماَّلتف َعلونِّ‪٢‬كب‬ ‫‪‬يأيهاِّٱَّلِينِّءامنواِّل ِمِّتقولون‬
‫«ای مؤمنان! چرا سخنی میگو یید که خودتان برابر آن عمل نمیکنید؟ اگر سخنی را بگو یید و‬
‫خودتان برابر آن عمل نکنید‪ ،‬موجب کینه و خشم عظیم خدا میگردد»‪.‬‬
‫ّ‬
‫شاید یکی از اسرار نزول تدریجی قرآنکریم این باشد که در مدت بیست و سه سال نازل شد‬
‫تا به این صورت به مؤمنان فرصت دهد که کلمات نازل شدهی قرآن را به عمتل صتالح و یتک‬
‫زندگی زنده و گویا تبدیل نمایند؛ تا جاییکه امالمؤمنین عایشۀ صدیقه&‪ ،‬رسولاهّٰلل‪ ‬را با این‬
‫َ َ ؤ ؤؤ ِؤ َ‬
‫‪3‬‬
‫عبارت توصیف میکند که‪« :‬کان خلق ؤه الق ِرآن» «خلق و خوی رسولاهّٰلل‪ ‬قرآن بود»‪.‬‬
‫‪56‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫در مورد یاران رسولاهّٰلل‪ ‬مینگارند‪:‬‬ ‫استاد سیدقطب شهید‬


‫«هرکدام از آنها قرآنی بودند که راه میرفتند»‪.‬‬
‫‪ )9‬به کار نبردن توانمندیهای اقتصادی‪:‬‬
‫ما از قدرت اقتصادی خود استفاده نمیکنیم و آن را درست بهکار نمیگیریم‪ ،‬درحالیکه در بهترین‬
‫سرزمینهای الهی‪ ،‬از نظر موقعیت و حاصلخیزی زندگی میکنیم؛ سرزمینیکه در آن سرمایههای‬
‫زیادی پراکنده است‪ ،‬ولی ما از سرمایههای خود بهرهبرداری نمیکنیم‪ .‬زمین خود را شخم نمی‬
‫زنیم و از معادن و مواد خام استخراج شده‪ ،‬وسایل مورد نیاز خود را برآورده نمی سازیم ‪. ....‬‬
‫وضعیت غالب ما این است که ما تنها مصرف کنندهایم نه تولید کننده‪ .‬وارد کنندهایم‪ ،‬ولی‬
‫ً‬
‫اصال اهل صنعت و ساخت و ساز نیستیم‪ .‬چیزهایی را هم که تولید میکنیم‪ ،‬احتیاج چندانی بته‬
‫آنها نداریم و حتی تولید وسایلی را که به آنها احتیاج ضروری و مبرم داریم‪ ،‬نادیده میگیریم و در‬
‫مورد آنها اهمال و تنبلی به خرج میدهیم‪ّ ،‬اما از طرف دیگر به داشتن ماشینهای آخرین سیستم‬
‫جهانی فخر میکنیم‪ ،‬در حالیکه خودمان از تولید یک دوچرخه عاجزیم!! آری! جای هیچ نوع‬
‫ّ‬ ‫ّ‬
‫تعجبی نیست که با وجود داشتن بزرگترین زمینهای زراعتی‪ ،‬ملت ما زیر خط گرسنگی و فقر‬
‫هستند‪ ،‬مادامیکه ما از حفر چاه برای کشاورزی ناتوانیم و فقط منتظر باران آسمانیم‪.‬‬
‫این وضع تا زمانی است که ما برای خود کار و تالش نکنیم و به کشورهای اروپایی و غرب‬
‫زده‪ ،‬بشتابیم و ترجمان آنها شویم‪ .‬به قول عالمه اقبال الهوری ‪:‬‬
‫ّ‬
‫که تقدیرش بدستت ختویش بنوشتت‬ ‫ختتتدا آن ملتتتتی را ستتتروری داد‬
‫کتته دهقتتانش بتترای دیگتتران کشتتت‬ ‫بتته آن ملتتت ستتر و کتتاری نتتدارد‬
‫اگر این وضع ادامه یابد‪ ،‬عاقبت کارما مانند کسانی خواهد شد که براثر ظلم و نافرمانی از اهّٰلل متعال‪،‬‬
‫منطقهیشان بر سرشان ویران شد‪ .‬چنانکه اهّٰلل‪ ‬وضعیت و حال آنان را اینگونه بیان میکند‪:‬‬
‫َ َ‬ ‫ۡ‬ ‫َ ۡ َ َ ۡ َ ۡ َ َٰ َ َ َ َ َ َ َ َ َ ٌ َ َ َٰ ُ‬ ‫َ ََ‬
‫يد‪ِّ 1‬‬ ‫ئِّ ُّم َع َّطلةِِّّ َوق ۡ ِّ‬
‫صِّ َّمشِ ٍِّ‬ ‫لَعِّع ُروش َِهاِّ َوب ِ ِّ‬
‫َهِّخاوِي ِّةِّ ِّ‬
‫‪‬فكأيِنِّمِنقري ٍةِّأهلكنهاِّو ِِهِّظال ِمةِِّّف ِ ِّ‬
‫«چه بسا شهرها و آبادیهاییکه آنجاها را نابود کردهایم و به سبب ستمگر ی [ساکنانشان] فرو‬
‫تپیده و برهم ریخته است و چاههاییکه بیاستفاده رها گشتته استت و کتاخهتای برافراشتته و‬
‫استوار یکه بیصاحب و مترور مانده است»‪.‬‬
‫‪57‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬
‫ً‬
‫اینکه واقعا جای تعجب‪ ،‬تأسف و ناراحتی است که هنوز هم سرباز دیگرانیم‪ .‬با وجودیکه می‬
‫توانیم غالت و مایحتاج کشاورزی خود را از زمینهای وسیع خود به دست بیاوریم و تأمین کنیم‬
‫‪ )۴‬به کار نبردن توانمندیهای عددی‪:‬‬
‫ما مسلمانان با اینکه بیشتر از هزار میلیون جمعیت داریم‪ ،‬ولی هرکدام در راهی جدا از دیگری‬
‫حرکت میکنیم‪ .‬نور هدایت الهی را گم کردیم و تاریکیهای ضاللت ما را دسته دسته نموده و‬
‫از این طریق دستهای از ما به راست و دیگر به چ متمایل شدند‪ .‬دستهای به شرق و دستهای به‬
‫غرب گراییدند و تحذیر و هشدار اهّٰلل سبحانه و تعالی را فراموش کردهایم که میفرماید‪:‬‬
‫ِّع َ‬ ‫ُ‬
‫ك ۡم َ‬ ‫َ َّ ُ ُ َ َ َ َّ ُ ْ ُّ ُ َ َ َ َ َّ َ‬ ‫ُ ۡ َ‬ ‫َ َ َّ َ َ َ‬
‫نِّسبِيلِهِۦِّ‪ِّ 1....‬‬ ‫‪‬وأنِّهَٰذاِّصِ ر َٰ ِِطِّمستقِيمِّاِّ ِّفٱتبِعوهَِّۖوَّلِّتتبِعواِّٱلسبلِّفتفرقِّب ِ‬
‫«این راه‪ ،‬راه مستقیم من است از آن پیروی کنید و از راههای [باطلیکه شما را از آن نهی کردهام]‬
‫پیروی نکنید که شما را از راه خدا [منحرف و] پراکنده میسازد»‪.‬‬
‫تفرق کثرت را ضعیف میکند‪ ،‬همانگونهکه اتحاد کمی و کمبودی‬‫متفرق شدیم‪ ،‬درحالیکه ّ‬ ‫ما ّ‬
‫ّ‬
‫را جبران و آن را به قوت نیرومند و طاقتفرسایی مبدل میسازد‪.‬‬
‫یاد روزهاییکه قبل از ما شیر مردانی وجود داشتند و همیشه مردم را به سوی وحدت فرا می‬
‫خواندند و با این تالشهایشان اسالم را روز به روز گسترش میدادند‪.‬‬
‫سیدجمال الدین افاانی زمانی به هندوها گفته بود‪« :‬اگر این جمعیت چند میلیونی شما مگس‬
‫شوند و َد ِر گوش انگلیسیها ِوز ِوز کنند‪ ،‬گوشهای آنها را کر و پاره میکنند»‪!!.‬‬
‫ّ‬ ‫ً‬
‫آیا واقعا عجیب نیست! که ما در گذشه مردم را درس تمدن میدادیم‪ ،‬ولی امروزه به حال خود‬
‫ماندهایم و راهی برای پیروزی نمیتوانیم پیدا کنیم‪ .‬این برای چیست؟!!‬
‫‪ )۵‬به کار نبردن توانمندیهای روحی‪:‬‬
‫اسالم عزیز باور دارد که نیروی روحی انسان‪ ،‬نیروی گرانبهایی است و در زندگی بشر تأثیر بسزایی‬
‫بوده و سپس راز بزرگواری خود ماست؛‬ ‫دارد‪ .‬این همان نیرویی است که ابتدا راز کرامت انبیاء‬
‫اَجد َِّ‬
‫ِين‪« 2.‬پس آنگاه‬ ‫س ِ‬ ‫وا ْ َ َُلۥ َ َٰ‬ ‫ََ‬
‫وح فق ُع ِّ‬
‫ت فِي ِّهِ مِن ُّر ِ ِّ‬
‫ََ ۡ‬ ‫َ َ‬
‫چنانکه اهّٰلل متعال میفرماید‪ :‬فإِذا َس َّو ۡيتُ ُهۥ َونفخ ُ ِّ‬
‫که او را پیراسته و آراسته کردم و از روح خود در او دمیدم‪ ،‬در برابرش به سجده افتید»‪.‬‬
‫‪58‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫اگر به این نیرو ّ‬


‫توجه بیشتر ی شود و در تربیت آن کوشش بیشتری مبذول گردد‪ ،‬اثرش در اجتماع‬
‫کمتر از سایر عوامل نبوده‪ ،‬بلکه در پارهای اوقات از همهی عوامل مؤثرتر میباشد‪.‬‬
‫اگر در اوراق تاریخ نگرشی داشته باشیم‪ ،‬متوجه مصداق چنین حقیقت معجزه آسایی متی‬
‫ّ‬
‫شویم؛ به طور مثال حضرت ابوبکر صدیق‪ ‬در زمان خالفتش با همان روحیهی قوی در برابر‬
‫کسانیکه از اسالم مرتد شده بودند‪ ،‬ایستادگی کرد و بیدرن‪ ،‬به سرکوبی آنان شتافت‪ ،‬در صورتی‬
‫که در ابتداء اکثر مسلمانان حتی حضرت عمر فاروق‪ ‬اقدامش را تأیید نمیکردند‪.‬‬
‫ّ‬
‫الزم است بررسی کنیم که صدیق اکبر‪ ‬در این لحظهی حساس به چه نیرویی اعتماد کرد؟‬
‫به نیروی مادی‪ ،‬یا به نیروی اقتصادی‪ ،‬یا فقط به نیروی بشر ی؟‬
‫به طور یقین در این جن‪ ،‬این نیروهای فاقد روحیهی معنوی‪ ،‬مایهی شکست وی میشدند‪.‬‬
‫ولی آن روحیهی معنوی عجیب ابوبکر‪ ‬بود که او را با خدایش مرتبط ساخت و از پروردگارش‬
‫در این اقدام یار ی جست و همان روحیه رابطی بود که نیروی افکار مردم را به یک نیروی مادی و‬
‫اقتصاد ِی بینظیر تبدیل نمود؛ به همین دلیل است که اسالم عزیز به نیروی روحی ارزش بیشتر ی‬
‫قایل است؛ زیرا دین مقدس اسالم هرگز نمیخواهد فرصتهای معجزه آسا ِی بشریت بتدون‬
‫استفاده بماند و نیروهای اندوختهی انسان به سادگی به هدر برود‪ ،‬بلکه شعارش همیشه این است‬
‫که همواره باید رو به پیش رفت؛ بنابر این مسلمان هرگز مجبور نیست برای تنظیم شئون اقتصادی‬
‫به راه کمونیستی و نظامهای کفری دیگر بپردازد و سپس آن نیرو و قدرتیکه از اصول اخالقی و‬
‫روحی برانگیخته میگردد را رایگان از دست دهد‪.‬‬
‫علت هفدهم‪ :‬بیحجابی خواهران‪:‬‬
‫اهّٰلل‪ ‬برای مصون ماندن زنان مسلمان‪ ،‬از دست انسانهای فاسق و مشخص شدن آنها از زنان‬
‫َ َٰٓ َ ُّ َ َّ ُّ ُ َ ۡ َ َٰ َ‬
‫جكِّ‬ ‫ب قل ِأزو ِ‬ ‫يأيها ٱنل ِ ِّ‬
‫بدکار‪ ،‬حجاب را برای آنان فرض گردانیده است؛ چنانکه میفرماید‪ِّ  :‬‬
‫َّ َ َٰ َ َ ۡ َ َٰٓ َ ُ ۡ َ ۡ َ َ َ ُ ۡ َ ۡ َ َ َ َ ٰ َ ُ‬ ‫َ َ‬ ‫َََ َ َ َ ٓ ُۡ ۡ َ ُۡ َ َ َ‬
‫ِّجلَٰبِيب ِ ِهنِّذل ِكِّأدِنِّأنِّيعرفنِّفًلِّيؤذينَِّۗوَكنِّٱ ِّ‬
‫لِلِّغفورِّاِّ‬ ‫ِّعل ۡي ِه َّنِّ ِمن‬‫وبنات ِكِّون ِساءِِّٱلمؤ ِمن ِنيِّيدنِني‬
‫َّرحِيمِّاِّ‪« 1.٥٩‬ای پیامبر! به همسران و دختران خود و به زنان مؤمنان بگو که رداهای خود را جمع‬
‫‪59‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫و جور بر خویش فرو افکنند‪ .‬تا اینکه [از زنان بیبندوبار و آلوده] دست کم باز شناخته شوند و‬
‫اذیت و آزار [اوباش] قرار نگیرند‪ .‬خداوند آمرزنده و مهربان بوده و هست ‪.»...‬‬ ‫در نتیجه مورد ّ‬
‫متأسفانه یکی از عوامل بزرگیکه جوامع کنونی را به شدت تهدید و وضعیت آن را مختل می‬
‫نماید‪ ،‬بیحجابی و بدحجابی خواهران است‪ .‬این بیحجابی آنقدر تأثیرات منفی روی افکار مردم‬
‫جامعه وارد نموده که عدهای از انسانهای بیخرد و نادان در گوشه و اطراف پیدا شده و حجاب‬
‫اسالمی را زندان زن قلمداد میکنند‪ .‬ولی آنها به آیات ّ‬
‫متبرکهی الهی هیچ توجه نمیکنند تا بدانند‬
‫ً‬
‫حکمت و فلسفهی فرض شدن حجاب چیست؟ که آیا حجاب واقعا زندان است؟‬
‫آیات قبلی‪ ،‬بیانگر بزرگترین حکمتهای حجاب میباشد‪:‬‬
‫اول‪ :‬حجاب سبب مشخصشدن زن پاکدامن از زن بیبند و بار و بدکار میشود؛ حجاب برای‬
‫ً‬
‫ما مشخص میکند که کدام زن واقعا مسلمان بوده و در مقابل احکام الهی سر تعظیم فرود می‬
‫آورد و کدام زن ّ‬
‫متمرد از احکام الهی میباشد‪.‬‬
‫دوم‪ :‬حجاب سبب حفاظت زن مسلمان از انسانهای اوباش میشود؛ زیرا در جوامع امروزی‬
‫انسانهای بدبختی وجود دارند که همیشه به دنبال ناموس مردم می گردند‪ .‬تا مثل گرگی حملته‬
‫کنند و عفت و ناموس مردم را به تاراج ببرند‪.‬‬
‫ً‬
‫مثال‪ :‬اگر دوخواهر از کوچهای عبور کنند‪ ،‬درحالیکه یکی از آنان باحجاب و دیگری بیحجاب‬
‫باشد و از رو به روی آنان مرد فاسقی ظاهر شود؛ به نظر شما کدام یکی از این دو خواهر بیشتر در‬
‫معرض خطر است‪.‬‬
‫آن بدبختیکه ادعای زندانبودن حجاب را میکند‪ ،‬به این مطلب فکر نمیکند که خودش هم‬
‫همیشه در زندان زندگی میکند؛ زیرا برای هرفردی زیستن در داخل چهاردیواری [به نام سرا یا خانه]‬
‫طبیعی است‪ .‬پس به نظر شما خانهایکه آن فرد همیشه در آن زندگی میکند‪ ،‬زندان نیست؟! شاید‬
‫آن فرد ادعای این را کند که ما اطراف خانه را برای محافظت از آمدن دزدها‪ ،‬گرگها‪ ،‬س‪،‬ها و‬
‫جانوران وحشی دیگر دیوار میکنیم که به ما حمله نکند یا از ما چیزی را به سرقت نبرد و‪...‬‬
‫این را بدانید خانهایکه شما را از دزدها نجات میدهد اسمش زندان نیست‪ ،‬چطور امکان‬
‫دارد حجابیکه زن مسلمان را از دست گرگها و س‪،‬هاییکه در کمین از بینبردن عفت و ناموس‬
‫مسلمان است‪ ،‬نجات میدهد‪ ،‬نامش زندان باشد‪.‬‬
‫‪61‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫اهّٰلل‪ ‬در آیهی دیگری ترک حجاب را یک عادتجاهلی قلمداد نموده میفرماید‪:‬‬
‫ُۡ َ‬ ‫ب َجِّٱلۡ َ‬ ‫ُ َّ َ َ َ َ َّ ۡ َ َ‬
‫ِّت َ ُّ‬ ‫‪َ ‬وقَ ۡر َنِِّف ُ‬
‫جَٰهِل َِّيةِِّٱأ َٰ‬
‫ولِّٰۖ‪ِّ 1.....‬‬ ‫ِّبيُوت ِكنِّوَّلِّتبجن‬ ‫ِ‬
‫ّ‬
‫جاهلیت پیشین ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید»‪ِّ .‬‬ ‫«و در خانههایتان بمانید و همچون‬
‫ّ‬
‫جاهلیتی است که قبل ار اسالم در دنیا رای بوده‪ .‬این الفاظ اشاره به‬ ‫«مراد از جاهلیت اولی‪ ،‬آن‬
‫این دارد که پس از این‪ ،‬جاهل ّیت دیگری خواهد آمد که در آن بیحجابی و بیحیایی گسترده می‬
‫‪2‬‬
‫جاهلیت امروز است که در همه جا مشاهده میگردد»‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫شود و شاید آن‬
‫در صدر اسالم زنها آنقدر با عفت و پاکدامن بودند که حتی از ؤمردهها شرم میکردند‪ .‬ولی‬
‫افسوس زنان امروزی نه فقط از مردهها‪ ،‬بلکه حتی از زندهها هم حیا نمیکنند‪ .‬با دیدن این وضعیت‬
‫جاهلیت فرا رسیده؛ چنانکه عالمه سیدقطب شهید در‬ ‫ّ‬ ‫وخیم جامعه‪ ،‬متوجه میشویم که آن‬
‫ّ‬ ‫ُ‬
‫ِك َِّّنِّ‪ ...‬مینگارند‪« :‬‬ ‫تفسیر آیهی‪َ  :‬وقَ ۡر َنِِّف ُ‬
‫ِّب ُيوت‬
‫جاهلیت بته دورهی ختاص و زمتان معینتی‬ ‫ِ‬
‫اختصاص ندارد‪ ،‬بلکه این حالتی است اجتماعی و بهگونهی مشخص دارای اندیشههای مشخص‬
‫برای زندگی است‪ .‬امکان دارد این حالت و این نحوهی اندیشه در هر زمانی و در هرجایی به وجود‬
‫جاهلیت است‪ .‬با ّ‬
‫توجه بدین مقیاس‬ ‫ّ‬ ‫آید و هرجا که چنین حالتی پدید آمد؛ همان حالت دلیل بر‬
‫ّ‬
‫جاهلیتیکه‬ ‫ّ‬
‫جاهلیت کور ی هستیم؛‬ ‫و بدین معیار میفهمیم و درک میکنیمکه ما اکنون در دورهی‬
‫‪3‬‬
‫ّ‬ ‫احساس ناهنجار و جهانبینی حیوانیدارد و در شناخت ّ‬
‫بشریت به پایینترین پله فروافتادهاست»‪.‬‬
‫ّ‬
‫جاهلیت پیش از اسالم‬ ‫ّ‬
‫جاهلیت فعلی نسبت به اولی خطرناکتر باشد؛ زیرا در‬ ‫من فکر میکنم‬
‫زنها بیحجاب از خانهها بیرون میشدند و افعال ضداخالقی برایشان عادی شده بود و کارهای‬
‫خارج از خانه را هم زنان میکردند‪ .‬نکتهی مهم این است که زنها در آن زمان با وجود آنهمه سعی‬
‫و تالش خود‪ ،‬هیچارزش و جایگاهی نداشتند‪ .‬ولی متأسفانه در جامعهی امروزی‪ ،‬قطع نظر از به‬
‫اوج رسیدن فسادهای اخالقی‪ ،‬تمام کارهای خانه را زنان به عهدهی مردها سپردهاند و کارهای‬
‫بیرونی را خود انجام میدهند و اگر در این باره مرد بیچاره چیزی بگوید وای به حال آن مرد می‬
‫‪61‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫شود؛ زیرا سخن به حقوق بشر میرسد و رسانههای شیطانی این خبر را برای جهانیان پخش می‬
‫نمایند که فالن مرد در حق همسر خود بیعدالتی کرده است‪.‬‬
‫اساس و شالودهی این بدبختیها‪ ،‬تقلید کورکورانهی زنان از نظامهای کفری [همانند نظام‬
‫های دموکراسی‪ ،‬بشردوستی‪ ،‬فمنیسم و‪ ]...‬است؛ زیرا این نظامهای شرور در تمامی کشورها در‬
‫ً‬
‫حال پیشرفت است و از آنجاییکه در ظاهر آزادی نماست‪ ،‬اکثرا مردم نادان به آن گرایش پیتدا‬
‫کردند و از آن پیروی مینمایند و خواهر مسلمان هم از آنها تقلید نموده به دنبالشان روان است‪.‬‬
‫چنین تقلیدی را نن‪ ،‬بشر دانسته میفرماید‪:‬‬ ‫عالمه اقبال الهوری‬
‫عریان بنمودست چو حیوان بدن ختود‬ ‫آن نن‪ ،‬بشر بین کته زنتد دم ز تجتدد‬
‫بنموده به تقلید غلتط پیتروی از « ؤمتد»‬ ‫پیچیده سر ازحکتم ختدا کترده تمترد‬
‫خواهر مسلمان نمیداند و به فکر این نیست که با اینکار خود‪ ،‬خنجر به قلب پاک و نازنین‬
‫رسولاهّٰلل‪ ‬میزند و به این فکر نیست که روز قیامت به میدان محشر‪ ،‬وقتی در محضر امهتات‬
‫المؤمنین‪ #‬حاضر شود چه جواب میدهد‪.‬‬
‫‪62‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫تلخیص بخش اول‪:‬‬


‫در این بخش انحطاط مسلمانان و علتهای آن بیان شد که چه عواملی باعتث عقتب مانتدن‬
‫مسلمانان گردیدهاست‪ .‬در این بخش ما به نکات زیادی برخوردیم که فشردهی آن قرار ذیل است‪:‬‬
‫مودت و برادری از بین مسلمین برداشته شده و در عوض کینه‬‫در عصر حاضر عاطفه‪ ،‬محبت‪ّ ،‬‬
‫و باض‪ ،‬عداوت و دشمنی‪ ،‬قلوب آنان را تسخیر نموده است‪.‬‬
‫قلبهای آنها آنقدر بیرحم شده است که ریختن خون برایشان عادی شده و هیچارزشی‬
‫برای همدیگر قایل نیستند‪ .‬آنها از اجرای احکام الهی فاصله گرفتند و در ادای فرایض و اوامر‬
‫عوض محبت با اهّٰلل متعال و رسولاهّٰلل‪ ،‬دلبستگی به دنیای‬
‫اهّٰلل‪ ‬سستی و کاهلی نمودند و در ِ‬
‫پوچ و بیارزش پیدا کردند و همیشه به فکر جمعآوری مال دنیا شدند و هوسهای نفسانی و شیطانی‬
‫روند و طریقهی زندگیشان را فرا گرفت و آن را مختل نمود‪ .‬زمامشان به دست مردم فاسق و رهبران‬
‫ناالیق افتاد و از بذل جان و مال در راه اهّٰلل متعال بخل ورزیدند و ارزشهای ایمانی و اخالقی را‬
‫ّ‬
‫انسانیت به رن‪ ،‬و لباس است به خود‬ ‫نادیده گرفته و به مقدسات دین بدبین شدند و به فکر اینکه‬
‫ؤ‬
‫مارور شدند‪ .‬یکی را عرب و دیگری را عجم‪ ،‬یکی را افاان و دیگری ترک‪ ،‬یکی را سیاه پوست‬
‫و دیگری سفید پوست‪ ،‬یکی را وهابی و دیگری را مبتدع و بدعتکار و‪ ...‬قلمداد نمودند‪ .‬این‬
‫اعمال سبب قسوت قلوب آنان گردید همانگونه که قلوب اهل کتاب سخت گردیده بود‪:‬‬
‫ۡ َۡ‬ ‫َ‬ ‫َ ۡ َ َٰ َ َ َ َ ۡ َ َ َ ۡ َ َ ُّ َ ۡ َ َّ َ ۡ َ َ َ‬ ‫ُ َّ َ َ ۡ ُ ُ ُ ُ‬
‫اَج ُرِّم ِۡن ُهِّٱأن َهَٰ ُرِّ‬
‫ارةِِّل َما َِّي َتف َِّّ‬ ‫ِنِّٱۡل ِاَج‬
‫ِإَونِّم ِّ‬ ‫َه كٱۡل ِاَجارةِِّأوِّأشدِّقسوةِِّّ ِّ‬ ‫وبكم ِم ۢنِّبعدِِّذل ِكِّف ِ ِّ‬ ‫ت قل ِّ‬‫‪‬ث ِّم قس ِّ‬
‫َ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ٰ‬ ‫ٰ‬ ‫ۡ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ۡ‬ ‫َّ‬ ‫ٓ‬ ‫ۡ‬ ‫ۡ‬ ‫ۡ‬ ‫َ‬ ‫َّ‬ ‫َّ‬ ‫َ‬ ‫َّ‬
‫‪1‬‬
‫ِل ع َّما ت ۡع َملونِّ‪.٧٤‬‬ ‫لِلَِِّۚۗ َو َماِّٱ ُِّ‬
‫لِل بِغَٰف ٍِّ‬ ‫ِإَون مِن َها ل َما َي ۡهب ِ ُ ِّ‬
‫ط مِن خش َي ِّةِ ٱ ِّ‬ ‫ج مِن ُِّه ٱل َما ُِّء ِّ‬‫ُ‬
‫ق ف َيخ ُر ِّ‬‫ِإَون م ِۡن َها ل َما يشق ُِّ‬
‫َ‬ ‫ِّ‬
‫«پس از آن دلهای شما سخت شد‪ ،‬همچون سن‪ ،‬یا سخت تر از سن‪ .،‬پتارهای از ستن‪،‬هتا‬
‫است که از آن نهرها میجوشد و پارهای از آنها است که میشکافد و آب از آن بیرون میآیتد و‬
‫پارهای از آنها است که از ترس خدا فرو میریزد و خدا از آنچه میکنید بیخبر نیست»‪.‬‬
‫ّ‬
‫وقتیکه مسلمانان مشاول خوشگذرانی با لذات زودگذر دنیا و اختالفات در بین همدیگر‬
‫بودند‪ ،‬دشمنان اسالم از این فرصت استفاده نموده عزیزترین سرمایهها را به تاراج بردند‪.‬‬
‫‪63‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫بخش دوم‪:‬‬

‫‪ ‬راههای پیشرفت و ترقی‬


‫‪64‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬
‫‪65‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫راههای پیشرفت و ترقی‪:‬‬


‫ً‬
‫طوفانیکه برخاست ما را با گرد و غبار یکسان کرد و دچار امراض ناگواری نمود که در ظاهر کامال‬
‫العالج است و همگی پس از مدتها متوجه شدیم که به چنین مرض شدیدی مبتال شدهایم‪.‬‬
‫حاال همهی ما به حال خود ماندهایم که برای تداوی پیش کدام پزشک برویم؟ چگونته تتداوی‬
‫نماییم؟ آیا مرض ما آنقدر حاد است که نیاز به ّ‬
‫جراحی دارد یا نته؛ کته فقتط از دارو استتفاده‬
‫کنیم؟! و اگر ّدومی باشد پس از چه دارویی استفاده نماییم؟! زیرا در اثر طوفان ز یاد‪ ،‬چشمهای‬
‫ما از نور افتاده و داروها را نمیتوانیم درست تشخیص دهیم‪.‬‬
‫پس بر ما الزم و ضروری است تا در جستتجوی داروی اصتلی باشتیم‪ ،‬تتا از ایتن حالتت‬
‫ناگواری نجات یابیم و قبل از فهمیدن راههای پیشرفت و ترقی الزم است بدانیم که‪:‬‬
‫چه کسانی میتوانند در جامعه مؤثّر واقع شوند؟‬
‫ّ‬
‫آری! این مطلب بسیار مهم است که چه کسانی میتوانند در جامعه مؤثر واقتع شتوند و کتدام‬
‫گروه از پزشکان و متخصصان‪ ،‬توان درمان کردن این امراض را دارند‪.‬‬
‫ّ‬
‫انسانهاییکه میتوانند در جامعه مؤثر واقع شوند‪ ،‬عبارت اند از‪:‬‬
‫‪ ‬علماء و طلّاب ربّانی‬
‫ّ‬
‫این قشر از همهی اقشار مؤثرتر خواهد بود؛ به شرط اینکه در کنار علم‪ ،‬عمل هم داشته باشند‪.‬‬
‫ً ّ‬
‫علت تأثیر زیاد آنها برای همه واضح و کامال مشخص است؛ این قشر همیشه مصروف تدریس‪،‬‬
‫تعلیم و عبادت الهی هستند و این اعمال سبب ّ‬
‫تقرب بیشتر آنان به اهّٰلل متعال میشود‪.‬‬
‫ّ‬
‫اگر علماء و طالب بزرگوار‪ ،‬از علمیکه دارند استفادهی درست نمایند و به آن عمل نموده به‬
‫دیگران برسانند و در بین افراد جامعه کالس بگذارند و تمام توان و تالشهای خود را به کار برده‬
‫این روش را مداوم و مستمر به پیش بگیرند‪ ،‬میتوانند بزرگترین نهضتها را بر پا نمایند‪.‬‬
‫شاید سؤالی ایجاد شود که در جوامع کنونی یا در گذشته علمای زیادی وجود داشتند و تالش‬
‫های بیاندازهای نمودند‪ ،‬اما باز هم موفقیت را به دست نیاوردند‪.‬‬
‫در جواب باید گفت‪ :‬عوامل عدم موفقیت و عدم استمرار این تالشها و حرکتها این است‬
‫که دستاندرکاران این عرصه از معنویت‪ ،‬اخالص و حرارت قلب کمتری برخوردار بودند کته‬
‫ً‬
‫طبیعتا دین اسالم با چنین معنویتهای سرد سروکاری ندارد‪.‬‬
‫‪66‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬
‫ً‬
‫اگر علماء و طالب تالش نمایند تا سخنان اهّٰلل و رسولش را برای مردم برسانند‪ ،‬قطعا عدهی‬
‫زیادی خواهند پذیرفت‪.‬‬
‫از بزرگترین راههای پیشرفت دعوت علماء‪ ،‬صبر و استقامت در راستای دعوت و داشتتن‬
‫وقتتی‬ ‫ترحم‪ ،‬شفقت و رفتار نیک با بندگان الهی و حس خیرخواهی است؛ چنانکه انبیاء‬
‫حالت بد مردم را مشاهده میکردند‪ ،‬دلشان به حال آنها میسوخت و آرزوی آنان از صمیم قلب‬
‫اصالح بندگان اهّٰلل‪ ‬بود؛ همانگونه که آرزوی قلبی یک پدر شفیق و مربی دلسوز‪ ،‬این است‬
‫که فرزندانش هدایت شده و به سعادت دنیا و آخرت نایل گردند؛ لذا یک مبلغ و یک دعوتگر‬
‫باید نسبت به مردم فوق العاده شفیق و مهربان باشد و در مقابل مشکالتیکه متحمل میشود‪،‬‬
‫را نادان و ابله میگفتند‪ .‬ولی ببینید که چگونه با‬ ‫صبر و استقامت داشته باشد‪ .‬چنانکه هود‬
‫َ َ َ‬ ‫َ َ َ َ َ‬
‫ِب َسفاهةِِّّ َولَٰك ِ ِّ‬
‫ِِنِّ‬ ‫ال يَٰق ۡو ِِّم ل ۡي َ ِّ‬
‫س ِ ِّ‬ ‫مهربانی جواب قوم را میدهد‪ ،‬قرآنکریم اینگونه تعریف میکند‪ :‬ق ِّ‬
‫ِنيِّ‪.٦٨‬‬ ‫ك ۡمِّنَاصِ ٌحِّأَم ٌ‬
‫ُ َ ُ ُ ۡ َ َٰ َ َٰ َ َ َ َ ۠ َ ُ‬
‫تِّر ِّبِّوأناِّل‬ ‫َر ُسولِِّّمِنِّ َّر ِِّّ ۡٱل َعَٰلَم َ‬
‫نيِّ‪ ٦٧‬أبل ِغكمِّرِسل ِ‬
‫‪1‬‬
‫ِ‬ ‫ِ‬
‫گفت‪ :‬ایقوم من! من ابله نیستم‪ ،‬بلکه من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم (‪)67‬‬ ‫«هود‬
‫من احکام و اوامر پروردگار خویش را به شما میرسانم و من ناصحی امین برای شما هستم»‪.‬‬
‫َ َ‬
‫هال َِّي َٰ َق ۡ‬
‫هو ِمِّ‬ ‫همچنین نوح را به گمراهی متهم میکنند‪ ،‬ولی در جواب چنین میگوید‪ :‬ق‬
‫ُ َ ُ ُ ۡ َ َٰ َ َٰ َ َ َ َ َ ُ‬ ‫ِِنِّ َر ُسولِِّّمِنِّ َّر ِِّّ ۡٱل َعَٰلَم َ‬ ‫َ َ َ َ‬ ‫َ‬
‫‪2‬‬
‫نص ُحِّلك ۡمِّ‪....‬‬ ‫تِّر ِّبِّوأ‬
‫نيِّ‪ ٦١‬أبل ِغكمِّرِسل ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ل ۡي َس ِِِّبِّضلَٰلةِِّّ َولَٰك ِ ِّ‬
‫«نوح گفت‪ :‬ایقوم من! هیچگونه گمراهی در من نیست و دچار سرگشتگی هم نیستم‪ .‬ولی‬
‫ّ‬
‫مأموریتهای پروردگارم را به شما ابتالغ‬ ‫من فرستادهای از سوی پرودرگار جهانیانم (‪ )61‬من‬
‫میکنم و شما را پند و اندرز میدهم ‪.»...‬‬
‫ً‬
‫قرآن عظیمالشأن احوال رسولاهّٰلل‪ ‬را مکررا ذکر کرده است که آنحضرت‪ ‬چنان نسبت به‬
‫امت دلسوزی داشتند و غصه میخوردند که گاهی از فرط غم و اندوه به ستوه میآمدند‪:‬‬
‫َّ ۡ َ َ َ َّ َ ُ ُ ْ ۡ‬ ‫َ َّ َ‬
‫‪3‬‬
‫واِّ ُمؤ ِمن َِّ‬
‫ِنيِّ‪.٣‬‬ ‫َّلِّيكون ِّ‬ ‫‪‬ل َعلك َِّبَٰخِعِِّّنفس ِّ‬
‫كِّأ ِّ‬
‫«انگار میخواهی از غم و اندوه اینکه آنان ایمان نمیآورند‪ ،‬خویشتن را نابود کنی»‪.‬‬
‫‪67‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫‪ ‬امراء و حکام ربّانی‬


‫از آنجاییکه زمام مردم در دست این گروه قرار دارد‪ ،‬میتوانند آنان را در هر سمت و جهتیکته‬
‫ً‬ ‫ً‬
‫بخواهند هدایت کنند؛ چون اکثرا مردم تحت فرمان آنها کار مینماینتد و اکثترا بته ایتن فکتر‬
‫هستند که شاید هر کار و کردهای این رهبر درست است‪.‬‬
‫البته یک رهبر همانگونه که میتواند در جامعه مفید واقع شود‪ ،‬میتواند که مضرتر از دیگران‬
‫نیز باشد‪ .‬اگر آن رهبر به راههای منحرف روان شود‪ ،‬اینکار برای جامعه عادی میشود و میگویند‬
‫اگر اینکار درست نمیبود‪ ،‬چرا آن رهبر انجام داد‪.‬‬
‫در جوامع امروزی رهبرانی زیادی وجود دارند که جز خوردن و خوابیدن چیزی را نمیدانند‪.‬‬
‫حتی رهبرانی وجود دارند که درست حرف زدن را هم نمیدانند‪.‬‬
‫امراء و حکامیکه سبب پیشرفت اسالم میشوند این انسانهای تنبل و خودخواه نیستند‪ ،‬بلکه‬
‫رهبران و امرایی است که در جامعه احکام الهی را جاری نمایند و درتمامی عرصهها بایستی عدالت‬
‫داشته باشند‪.‬‬
‫عجیب است! اگر نگاهی بر قرون گذشته بیفکنیم‪ ،‬در مییابیم کته رهبتران پیشتین چگونته‬
‫ً‬
‫زندگی مینمودند؛ مثال‪ :‬رسولاهّٰلل‪ ‬هم پیامبر بودند و هم فرماندهی لشکری کته تعتدادش در‬
‫هنگام وفات آنحضرت‪ ‬هزاران نفر بود‪ .‬همچنین بزرگترین شهرها [همچون مکتۀ مکرمته و‬
‫مدینۀ منوره] در تحت امارت ایشان بود‪ ،‬میتوانستند از بهترین لباس‪ ،‬بهترین پوشاک استتفاده‬
‫کنند‪ .‬ولی زمانیکه از دنیا رفتند‪ ،‬داراییشان برای درآوردن زرهی ایشان از ِگرو کفایت نمیکرد‪.‬‬
‫عالمه سیدابوالحسن ندوی در مورد یاران رسولاهّٰلل‪ ‬میفرماید‪« :‬آنان نمونههای کامل از‬
‫جمع دین و دنیا بودند‪ .‬از یک سو امامانی بودند که با مردم نماز میگزاردند و از آن سو قاضیانی‬
‫بودند که در دعاوای مردم با عدل و علم قضاوت مینمودند‪ ،‬امانتدارانی بودند بر اموال و دارایی‬
‫های مسلمانان‪ ،‬فرماندهانی بودند جهت فرماندهی سپاهیان و رموز جن‪ ،‬و جهاد و امرایی بودند‬
‫ً‬
‫که امور شهرها را شخصا اداره و حدود الهی را اجرا میکردند‪.‬‬
‫هریکی از آنان در یکلحظه‪ ،‬متقی و پرهیزگار‪ ،‬مجاهد و قهرمان‪ ،‬قاضی فهمیده و فقیه مجتهد‪،‬‬
‫‪1‬‬
‫امیر با اراده و سیاستمدار با تجربه بودند»‪.‬‬
‫‪68‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫فردی بود که در ابتدا با ناز و نعمت زندگی میکرد‪ .‬می توان گفت کته‬ ‫عمر بن عبدالعزیز‬
‫زندگی او مانند یک شاهزاده بود‪ .‬حتی سیرتنگاران میگویند‪« :‬در ابتدا [قبل از خالفتش] لباس‬
‫های هزار درهمی هم مورد پسند وی قرار نمیگرفت‪ ،‬اما زمانیکه به عنوان خلیفه بر اریکهی قدرت‬
‫نشست‪ ،‬لباسهای چهار و یا پن درهمی را هم برای خودش گرانقیمت میپنداشت»‪.‬‬
‫هدف بیان نمودن زندگینامهی عمر بن عبدالعزیز نیست‪ ،‬بلکه مرور چنین مواردی برای ما‬
‫میآموزد که یک رهبر باید چگونه حکومت کند و چگونه امانتداری را پیشه کند و از کجا میتواند‬
‫مانند یک خلیفهی عادل در جامعه خدمت نماید‪.‬‬
‫‪ ‬مادران موفق‬
‫مادران موفق میتوانند فرزندان شجاع و سلحشوری را برای جامعهی اسالمی تقدیم نمایند‪ ،‬تا‬
‫سبب رشد و ترقی دین مقدس اسالم گردند‪.‬‬
‫اگر احساسات دیندار ی و انجام اعمال نیک در بانوان پیدا شود‪ ،‬این احساس آ ثار بسیار مثبت‬
‫بدو تولد تا سنین رشد‬
‫و مفیدی برای فرزندان مسلمین به ارماان خواهد آورد؛ زیرا تربیت آنان از ِ‬
‫و بلوغ به دست مادر است‪ .‬اگر مادران در تالش این باشند که احساسات دینی را برای فرزندان‬
‫خود سرزنده نگهدارند‪ ،‬این اعمال همانند بذری میشود که در کشتزار زندگی آنان کاشته شده‬
‫و امید حاصلخیزی مفید برای جامعهی اسالمی میگردد‪ .‬اما متأسفانه امروزه فرزندان از ابتدا‬
‫در محیطی پرورش داده میشوند که رن‪ ،‬دینی ندارد؛ لذا با دین آشنا نمیشوند‪ .‬یا اینکه اگتر‬
‫به نحوی آشنا شوند‪ ،‬خیلی کمرن‪ ،‬خواهد بود‪ .‬هرگاه فرزندان در چنین محیطی تربیت شوند‪،‬‬
‫ً‬
‫نتیجهی آن چه میشود؟ این امر کامال روشن است‪.‬‬
‫آری! مادران در راستای تربیت درست فرزندان و زندهنمودن احساسات دینی در آنها‪ ،‬نقش‬
‫بسزا و مهمی دارند؛ چنانچه یکی از دانشمندان گفته است‪« :‬زنیکه با دستانش گهوارهی کودکی‬
‫‪1‬‬
‫را تکان میدهد‪ ،‬در واقع کرهی زمین را میجنباند»‪.‬‬
‫همچنین شاعر مصر ی حافظ ابراهیم چه زیبا سروده است‪:‬‬
‫ِ‬ ‫َِ َ ِ َ َ ِ ًَ َ ِ َ‬ ‫ٌ ََِ َ َ‬ ‫ؤ ِ‬
‫أعتتددت شتتعبا ط َّیتتب ا عتتر ِاق‬
‫َ ‪2‬‬
‫ا ُّم َمد َر َستتتة ِإذا أعتتتد ِدت َها‬
‫‪69‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫«مادران برای جامعه مانند مدارسی هستند که انسانها را تربیت میکنند‪ ،‬اگر ختود شایستته و‬
‫نیکو تربیت شوند‪ ،‬مردمی اصیل و پاکی را میپرورانند»‪.‬‬
‫‪ ‬تودهی مردم‬
‫اگر در جوامع کنونی تودهی مردم دست به دست هم داده افکار و اهداف خود را یکی کنند‪ ،‬هیچ‬
‫ّ‬
‫ملتی جرأت مقاومت در برابر آنان را پیدا نخواهد کرد‪ .‬حتی این قدرت مستمر و همیشگی خواهد‬
‫شد‪ .‬به این شرط که اتحاد به خاطر دین باشد‪ ،‬نه احیای تعصبات قومی‪ ،‬نژادی و‪...‬‬
‫زمانی ماولها بزرگترین قدرت دنیا را داشتند؛ حتی در ظاهر خود را مسلمان ّ‬
‫معرفتی متی‬
‫کردند‪ .‬اما فسادها و خونریزیهاییکه به بارآوردند‪ ،‬نشان داد که آنان مسلمان نبودند‪ ،‬بلکته از‬
‫نام زیبای دین استفادهی سوء میکردند و در نهایت طوری شکست خوردند که امروز اثری هم‬
‫از آنها باقی نمانده است‪.‬‬
‫چه راهکارهایی سبب پیشرفت و ترقی امت اسالمی میگردد؟‬
‫‪1‬‬ ‫َ‬ ‫َ ِ ؤ ِ َ َ َ ِ ؤ َّ َّ َ َ ِ َ َ َ َّ َ‬
‫آخر ه ِذهِ ا م ِة ِإال ما أصلح أولها» ‪« :‬آخر این امت‬
‫امام مالک بن انس میفرماید‪« :‬لن یص ِلح ِ‬
‫اصالح نمیشود‪ ،‬مگر به همان چیزیکه اولش [صحابه‪ ]#‬اصالح شد»‪.‬‬
‫وقتیکه مسلمانان با بهکاربردن راهکارهای زیادی نتوانستند به موفقیت دست پیدا کنند‪ ،‬همگی‬
‫به این معتقد شدند که آخر این دین اصالحپذیر نیست‪ ،‬مگر با آن ایمانیکه اولش را اصالح کرد‪.‬‬
‫امروزه ما با همان وضعی رو به رو هستیم که مسلمانان صدر اسالم رو به رو بودند؛ جمعیت‬
‫اندک بودند و با بزرگترین امپراطور یهای تاریخ رو به رو شدند‪ ،‬از طرف راست امپراطور ی ایران‬
‫و از طرف چ امپراطور ی روم که نیروی هردو از نظر افراد‪ ،‬ثروت‪ ،‬آمادگی‪ ،‬فنونجنگی‪ ،‬سیاست‬
‫لشکر ی و کشور ی به اندازهی از قدرت مسلمانان زیادتر بود که به هیچ وجهی قابل مقایسه نبود‬
‫و با وجود این همه فرق‪ ،‬بازهم معجزهی اسالم نمایان شد؛ یک معجزهی شگفتانگیز تاریخی‬
‫بود؛ زیرا این عدهی اندک با وجود فقدان وسایل بر امپراطور ی کسر ی و قیصر پیروز شدند و در‬
‫مدت کمتر از نیم قرن به عمر هردو امپراطور ی پایان دادند و زمام هردو کشور بزرگ جهان را بتر‬
‫دست گرفتند و قدرت خود را در عالم پهناور اسالمی از شبه جزیرهی عربستان گرفته تا آخرین‬
‫‪71‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫نقطهی آسیا و افریقا گسترش دادند؛ بنابر این باید دید که این پیشرفت معجزهآسا چگونه انجام‬
‫گرفت؟ همهی عقاید و تفسیرهای مادی و اقتصادی نیز چنین قدرتی ندارند تا بیان کنند که این‬
‫ترقی اعجازآمیز چگونه به وجود آمد؟؟‪.‬‬
‫بزرگترین علتهای پیشرفت و ترقی آنان قرار ذیل است‪:‬‬
‫‪ ‬ایمان کامل و اتباع شریعت‬
‫یگانه راه این هدف مقدس ایمان است‪ .‬در جوامع کنونی ممکن است کسانی از روی دلسوز ی و‬
‫اخالص و یا از روی خیانت و شکستن روحیهی مسلمانان بگویند‪« :‬درعالم و عصرحاضر هرکار ی‬
‫را با سالح و ابزار میتوان پیش برد»‪ .‬اما کو و کجاست آن سالح تا بتوانیم با دشتمن رو بته رو‬
‫شویم و او را به زانو درآوریم؟!‬
‫احتیاج ما در درجهی اول به اسلحه نیست؛ تنها سالح نمیتواند ما را بینیاز سازد‪ .‬آیا شاهد‬
‫ماجرای ملت ایتالیا در جن‪ ،‬جهانی دوم نبودیم که آنها دارای سریعترین‪ ،‬مدرنترین‪ ،‬کشندهترین‬
‫و پیشرفتهترین سالحها بودند و با این وصف هرگز روی پیروز ی را به خود ندیده و در هیچ میدانی‬
‫ّ‬
‫پایدار ی نکردند‪ .‬سربازان ایتالیایی همیشه از سنگر فرار میکردند و در مقابل دریافت ذلت اسیر ی‬
‫همان سالحهای مدرن خود را دو دستی تقدیم دشمن مینمودند‪ .‬واضح است که ساز و بترگ‬
‫جنگی آنان ناقص نبود‪ .‬ولی چرا این ملت با وجود این همه وسایل و امکانات شکست خوردند؟!‬
‫آری! علت اصلی شکست ملت ایتالیا این بود که آنها به کسر بودجهی ایمان دچار شده و‬
‫معنویت خود را از دست داده بودند‪ .‬درک این مطلب برای همه واضح است که داشتن ایمتان‬
‫کامل باعث پیروزی انسان در دنیا و آخرت میشود‪.‬‬
‫اگر امروزه وضعیت ناگواری فعلی افاانستان را با زمان شکست روسهای متجاوز مقایسه‬
‫ً‬
‫نماییم‪ ،‬این مسئله کامال روشن میشود؛ در آن زمان افاانستان نظر به عالم ظاهر‪ ،‬از هر جهت‬
‫ضعیف بود؛ نه امکانات مالی درستی داشت‪ ،‬نه وسایل و ابزار جنگی‪ ،‬از سویی هم مدتها بود‬
‫در اثر قتل و کشتارهای وحشیانهی روسها تعدادشان رو به کاهش بود‪ ،‬ولی از آنجاییکه آنها‬
‫دارای سالح ایمان بودند‪ ،‬توانستند روسیه را تا ابد رو سیاه بگردانند‪.‬‬
‫‪71‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫‪ ‬تمسّک به حبل اهلل [ریسمان نا گسستنی اهلل متعال]‬


‫هر قوم و ملتیکه به ریسمان الهی چن‪ ،‬بزند و به گفتههای اهّٰلل متعال عمل نماید‪ ،‬سربلندی و‬
‫رستگاری در دنیا و آخرت نصیبشان میگردد و هرقومیکه به آن چن‪ ،‬نزند‪ ،‬از آن فاصله گرفته‬
‫و از دستورات الهی سرپیچی کند‪ ،‬یا در دنیا و آخرت و یا در آخرت فقط؛ خوار و ذلیل میگردد‪.‬‬
‫در امتهای پیش از اسالم نیز کسانیکه به ریسمان محکم الهی چن‪ ،‬زدهاند‪ ،‬بته پیتروزی‬
‫میفرماید‪:‬‬ ‫رسیدند‪ .‬چنانکه اهّٰلل متعال در مورد قوم موسی‬
‫َ ُ َ‬ ‫َ َ ۡ ُ َ ُ َّ َ ۡ ُ َ ۡ‬
‫ِۦِّي ۡعدِلونِّ‪ِّ 1.١٥٩‬‬ ‫ٱۡلَق َ‬
‫ِّوبِه‬ ‫ونِِّّب ِ ِ‬ ‫‪‬ومِنِّقو ِمِّم َٰٓ‬
‫وَسِّأمةِِّّيهد ِّ‬
‫گروهی بودند که بهسوی حق رهنمود میکردند و به حق دادگر ی مینمودند»‬ ‫«درمیان قوم موسی‬
‫ّ‬
‫همچنان عالمه سیدقطب شهید میفرماید‪:‬‬
‫َف َمتتت َاذا َیضتتت ِی ؤر َر َک ِیتتت ؤد َ‬
‫الع ِب ِیتتت ِد‬ ‫ا‬ ‫َإذا ؤک ِنتتت َت بتتتاهّٰللَ ؤم ِس َت ِعصتتت ً‬
‫م‬
‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬
‫«هنگامیکه به [ریسمان] اهّٰلل‪ ‬چن‪ ،‬بزنی‪ ،‬هیچکس توان رسانیدن ضرر به تو را ندارد»‪.‬‬
‫تمسک به قرآن و ستنت‬ ‫تمسکاتیکه سبب پیشرفت و ترقی مسلمانان میگردد‪ّ ،‬‬ ‫از مهمترین ّ‬
‫است؛ چنانکه رسولاهّٰلل‪ ‬میفرماید‪:‬‬
‫َ‬ ‫َ‬ ‫َّ‬ ‫َ‬ ‫ؤ‬ ‫ِ‬ ‫َ‬ ‫ُّ‬ ‫َ َ‬ ‫َ ِ ؤ ؤ َ‬
‫‪2‬‬
‫«ت َرکت ِفیک ِم أ ِم َر ِی ِن ل ِن ت ِضلوا ما تمسکتم ِب ِهما ِکتاب اهّٰللِ وسنة ن ِبی ِه»‪.‬‬
‫م‬ ‫ؤ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ِ‬ ‫َّ‬ ‫َ‬ ‫َ‬
‫«در میان شما دو چیز را به یادگار گذاشتم‪ ،‬اگر به آن دو تمسك جویید هرگز گمراه نمیشوید‪:‬‬
‫‪ -1‬کتاب اهّٰلل [قرآن عظیم الشأن] ‪ -6‬سنت رسولاهّٰلل‪.»‬‬
‫میفرماید‪:‬‬ ‫همچنین عالمه اقبال الهوری‬
‫نیست ممکن جز به قرآن زیستن‬ ‫گر همی خواهی مسلمان زیستن‬
‫اگر مسلمانان امروزی مانند صحابه‪ #‬و شیرمردان قر ون گذشته‪ ،‬دست به دست هم بدهند‬
‫و ّ‬
‫تمسک به قرآن و سنت را در زندگی خود پیاده کنند‪ ،‬دوباره همان شکوه را به دست میآورند‪.‬‬
‫‪72‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫‪ ‬صداقت در دینداری و تعاون با یکدیگر‬


‫هنگامیکه رسولاهّٰلل‪ ‬دارفانی را وداع گفتند‪ ،‬مردم با حضرت ابوبکر صدیق‪ ‬بیعت نموده از‬
‫او خواستند تا موعظه فرماید‪ .‬صدیق اکبر‪ ‬بلند شد و پس از حمد و ثنتای الهتی در ادامتهی‬
‫‪1‬‬
‫صحبتش چنین فرمود‪ ...« :‬راستگویی کمال امانت و دروغگویی کمال خیانت است ‪.»...‬‬
‫این فرموده‪ ،‬بیان یك برنامه و استراتژی مهم از سوی ابوبکر صدیق‪ ‬بود که برپایهی آن‪ ،‬صدق‬
‫و راستی‪ ،‬اساس تعامل حکومت و مردم قرار میگرفت و بر ایجاد فضا ِی مورد اطمینان در میان‬
‫حاکمیت و مردم تأثیر مهمی مینهاد و منجر به این میشد که ؤپلهای ارتباطی مردم و حاکمیت‬
‫استوار و قابل اعتماد گردد‪.‬‬
‫آری! صداقت و امانتدار ی‪ ،‬مودت و دوستی‪ ،‬تعاون و همکار ی‪ ،‬خلوص و بیغل و غش‬
‫بودن‪ ،‬از جملهی شاخصههای بزرگ و اساسی ایمان است و از بزرگترین محورهایی است که‬
‫باعث پیروزی صحابه‪ #‬گردید‪.‬‬
‫مسلمانان امروزی ّ‬
‫متفرق هستند‪ ،‬در حالیکه خیر اسالم در وحدت است‪ .‬از یکدیگر دور و‬
‫جدا هستند‪ ،‬درحالیکه نفعشان و خیر اسالم در این است که با هم وحدت‪ ،‬تعاون و همکار ی‬
‫داشته باشند‪ .‬اگر مسلمانان امروزی همانند شیرمردان صدر اسالم مطیع و دوست همدیگر باشند‪،‬‬
‫پیروزی و شکوه باری دیگر قدمهایشان را بوسه خواهد زد‪ .‬همچنین این تعاون و همکاری بسیار‬
‫بهتر از آن است که مطیع و دوست استعمارگران باشند‪ .‬تعاون و همیار ی‪ ،‬کمک و یار ی رساندن‬
‫به همدیگر در مواقع نیاز و در کارهای خیر میباشد‪ ،‬نه کارهای شر و فساد؛ چنانکه اهّٰلل متعال به‬
‫تعاون امر نموده میفرماید‪:‬‬
‫َ َ َ َ ُ ْ َ َ ۡ َ َّ ۡ َ َٰ َ َ َ َ َ ُ ْ َ َ ۡ‬
‫ِّٱۡلثۡ ِم َ ۡ ُ ۡ َ‬
‫ِّوٱلعدو َٰ ِ ٖۚ‬
‫نِّ‪ِّ 2....‬‬ ‫ىَِّۖوَّلِّتعاونواِّلَع ِ‬ ‫‪ِّ...‬وتعاونواِّلَعِّٱل ِبِِّوٱتلقو‬
‫ّ‬
‫«و [همواره] در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید! و [هرگز] در راه گناه و تعدی همکاری‬
‫ننمایید!»‪.‬‬
‫‪73‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫اگر شما به چند نفر کمک کنید‪ ،‬با این کمک شما آنها درک میکنند و عاطفهیشان نسبت‬
‫به مسلمین بیشتر میشود و آنان هم به چند فرد دیگر کمک خواهند کرد‪ .‬چه این کمک شان به‬
‫خاطر تشکر از کمک کنندهی اولی [که شما هستید] باشد و یا به خاطر احساس و عاطفهاش‪.‬‬
‫ً‬ ‫ّ‬
‫تصور کنید مثال شما به دو نفر کمک کردید و آن دو نفر هرکدام به دو نفر دیگر کمک کنند چند‬
‫نفر میشود؟ معلوم است دو ضرب دو‪ ،‬چهار میشود و اگر این چهار نفر‪ ،‬هرکدام به دو نفر کمک‬
‫متحول خواهد شتد و در جهتان‬ ‫کند چند نفر میشود؟ آری! اگر اینکار سلسله پیدا کند‪ ،‬دنیا ّ‬
‫خورشید تازهای طلوع خواهد نمود‪.‬‬
‫‪ ‬دوری از اختالفات‬
‫یکی از اعمالیکه سبب پیروزی مسلمانان در صدر اسالم شد وحدت‪ ،‬همبستتگی و دوری از‬
‫اختالفات بود‪ .‬اگر تاریخ اسالم را مورد بررسی قرار دهیم میبینیم یاران پیامبر‪ ‬با اینکه هرکدام‬
‫از یک گوشهی دنیا بودند‪ ،‬ولی بازهم طوری زندگی میکردند که گویا برادر خونی هم هستتند؛‬
‫چنانکه قرآن کریم حالت آنها را اینگونه حکایت میکند‪:‬‬
‫ُّ َ َّ َّ ُ ُ ٰ َ َّ َ َ َ ُ ٓ َ َّ ٓ ُ َ َ ۡ ُ َّ ُ َ َ ٓ‬
‫ْحا ُءِّبَيۡ َن ُه ۡمَِّۖ‪ِّ 1....‬‬ ‫‪ُّ‬ممدِِّّرسولِّٱلِلِِّّوٱَّلِينِّمعهۥِّأشِداءِّلَعِّٱلكفارِِّر‬
‫«محمد‪ ‬فرستادهی خدا است و کسانیکه با او هستند در برابر کافران سرسخت و نستبت بته‬
‫یکدیگر دلسوز و مهربانند ‪.»...‬‬
‫اسالم عزیز در اولین روزگارش؛ صهیب رومی‪ ،‬بالل حبشی‪ ،‬سلمان فارسی و ابوبکر عربی‪،‬‬
‫قریشی‪ #‬را زیر یک پرچم [الإله إالاهّٰلل محمد رسولاهّٰلل] در آغوش کشید‪ ،‬تبعیض و تعصب قوم‪،‬‬
‫نژاد‪ ،‬رن‪ ،،‬وطن‪ ،‬قبیله و‪ ...‬را پایان داد و آفتاب اسالم در هر روستا‪ ،‬شهر‪ ،‬قبیله و خانه درخشید‪.‬‬
‫حاال نگاه کنید رسولاهّٰلل‪ ‬و کسیکه اینچنین شیرمردانی را در مکتب اسالم آموزش داده‪،‬‬
‫ٌ‬
‫اه ِل َّیة» ‪:2‬‬ ‫َ ِ َ َ َ َ ِ َ َ َ م َّ َ ِ ؤ َ َ َ َّ َ ِ َ ِ َ ؤ َ َ َّ َ ِ َ ؤ ؤ َ‬
‫چه میفرماید‪« :‬من قاتل تحت رای ٍة ِعمی ٍة‪ ،‬یدعو ِإلی عص ِبی ٍة‪ ،‬أو یاضب ِلعص ِبی ٍة‪ ،‬ف ِقتلته ج ِ‬
‫«هرکس زیر پرچمیکه هدفش معلوم نیست‪ ،‬بمیرد و به خاطر قوم و خویش خشمگین شود و یا‬
‫به سوي طائفیت و قومگرایی دعوت نماید‪ ،‬مرگش جاهلی خواهد بود»‪.‬‬
‫‪74‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫اینگونه بود که ّ‬
‫تصور نژادپرستی و قومگرایی و زبانپرستی با تمام اقسام و انواعش سرنگون‬
‫شد و از هم پاشید و از همان زمان وطن مسلمان تنها سرزمینیکه در آن زندگی میکند نبود‪ ،‬بلکه‬
‫در هر سرزمینیکه میتواند احکام دین خود را عملی نماید و در هر جاییکه باشد همانجا وطن‬
‫و سرزمین اوست‪.‬‬
‫مسلمانان امروزی هم اگر از این اختالفات ‪-‬که یکی را تاجیک دیگری را افاان‪ ،‬یکی را عرب‬
‫دیگری را عجم‪ ،‬یکی را بدعتی و دیگری را وهابی نام نهادهاند– دوری نمایند و صادقانه دست به‬
‫دست هم دهند‪ ،‬همان فتح مبین و سروریت باز میآید‪...‬‬
‫خالصه و فشردهی راههای پیشرفت و ترقی‪:‬‬
‫از آنجاییکه در اسالم فقط یك قانون وجود دارد و آن قانون الهی است و بس‪ .‬و دین اسالم دینی‬
‫است که در مسیر تکامل حرکت مینماید و تالش و کوشش را تنها وسیلهی دستیابی به خیر و برکت‬
‫و پیشرفت مادی و معنوی معرفی میکند و با دگرگونی شرایط‪ ،‬اوضاع و احوال زمان و تاییر مکان‬
‫قابل انطباق است و پاسخگوی نیازهای فطر ی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬سیاسی و به طور خالصه‬
‫پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی بشر ی است‪ ،‬مسلمانان باید تنها به آن ّ‬
‫تمسکجسته و احکام‪،‬‬
‫فرایض‪ ،‬آداب و رسوم آن را در زندگی خود به شکل درست و صحیح اجرا نمایند‪.‬‬
‫از آنجاییکه دین اسالم‪ ،‬دینی است که دلها را با رابطهی برادر ی‪ ،‬برابر ی‪ ،‬الفت و محبت بتا‬
‫هم نزدیك میسازد و آن را پیوند میدهد‪ .‬صداقت‪ ،‬امانت‪ ،‬اتحاد‪ ،‬همکار ی و صمیمیت را در‬
‫جامعه به وجود میآورد و ؤبخل‪ ،‬حسادت‪ ،‬کینه و بدگمانی را از درونها میزداید‪ .‬با ظالمتان‪،‬‬
‫جنایتکاران‪ ،‬منافقان و ریاکاران به مبارزه برخاسته و از نیکوکاران‪ ،‬مخلصان و خدمتگذاران به‬
‫عنوان دوستان خدا یاد میکند‪ .‬ارزشهای پوچ‪ ،‬توخالی و بیارزشی افتخار به آباء و اجداد‪ ،‬ثروت‪،‬‬
‫مقام‪ ،‬منزلت‪ ،‬رن‪ ،‬و نژاد و همه افتخارات را از اعتبار انداخته تنها فضتیلت‪ ،‬تقتوی‪ ،‬ایمتان و‬
‫اخالص را مالر کرامت و شرافت قرار داده است‪ ،‬باید مستلمانهتا بتا همتدیگر ماننتد بترادر‬
‫زندگی کنند‪ ،‬از رن‪ ،‬و پوست‪ ،‬عرب و عجم‪ ،‬افاانی و عربی و‪ ...‬قومگرایی و نژادگراییها فاصله‬
‫بگیرند و در مقابل دشمنان‪ ،‬تند و سرسخت باشند و همیشه با متحدان مسلمان خود دست به‬
‫دست هم داده بر علیه کفار‪ ،‬منافقین‪ ،‬ظالمین و‪ ...‬جنایتکاران و تبهکاران مانند یهود و نصارا‪،‬‬
‫‪75‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫خوارج و روافض بجنگند؛ تا هسته‪ ،‬ریشه و جرثومهی آنها را از زمین بردارند و برکنند و به ظلم‬
‫و فساد خاتمه بخشند‪.‬‬
‫یکی از اساسیترین راههای پیشرفت و ترقی‪ ،‬شناساندن دین مقدس اسالم بترای جهانیتان‬
‫است؛ زیرا یهود و نصارا و همدستانشان دین اسالم را در دنیا خشن جلتوه دادنتد کته ستبب‬
‫اعراض عدهی زیادی گردیده است‪ .‬البته قبل از اینکه اسالم را برای دیگران معرفی کنتیم‪ ،‬الزم‬
‫ً‬
‫است که اول از خود و بعدا از فامیل خود آغاز کرده و تا حدیکه میتوانیم قوانین پاک اسالم را‬
‫باالی خود و فرزندان خود عملی کنیم‪ ،‬فرایض و واجبات دینیکه در مقابل فرزندان خود داریم‬
‫آن را درست انجام دهیم‪ ،‬اطفال خود را قرآن تعلیم داده احکام دین اسالم را به آنها به شتکل‬
‫درست بیاموزانیم‪.‬‬
‫ما باید همانگونهکه برای تهیهی نان و لباس برای اطفال خود عرق میریزیم و زحمت متی‬
‫کشیم‪ ،‬باید برای تربیت دینی آنها نیز کوشش و عرقریزی بیشتری کنیم؛ زیرا طفل برهنه و گرسنه‬
‫غذا و لباس پیدا میکند‪ ،‬ولی اگر طفل ما بیدین بزرگ شد‪ ،‬آنگاه همان طفل هم خود و هم پدر‬
‫و مادر مسلمان خود و هم محیط و جامعه را به تباهی میکشاند و اگر این وضع ادامه پیدا کرد‪،‬‬
‫در آخرت در مقابل خداوند عالمیان روی سیاه خواهیم شد‪.‬‬
‫پس بیایید همه با هم در قدم اول جهاد با خود و با فامیل خود کنیم و خود را از دین و قوانین‬
‫ً‬
‫پاک آن آ گاه سازیم و بعدا اطفال خود را به دین اسالم رهنمایی نموده و در آموختن قرآن به آنها‬
‫سعی و کوشش کنیم و به آنها بفهمانیم که این است راه فالح و رستگار ی واقعی‪ ،‬تا باشد روز ی‬
‫از همین کودکان ما قهرمانان پاک اسالم چون [ابوبکرصدیق‪ ،‬عمر فاروق‪ ،‬عثمان غنی و علتی‬
‫مرتضی‪ ]#‬پیدا شوند‪ ،‬تا از ذکر نامشان تمام دشمنان اسالم به لرزه افتند‪.‬‬

‫هب امید سربلندی و سر افرازی اسالم و مسلماانن‬


‫وَصَلَى اللَّهُ تَعَالی عَلَى خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ وَصَحْبِهِ أَجْمَعِیْنَ‬
‫‪76‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫منابع و مآخذ‬
‫القرآن الکریم‬ ‫‪‬‬
‫تفاسیر‬ ‫‪‬‬
‫تفسیر نور‪ ،‬مؤلف‪ :‬دکتر مصطفی خرم دل‬
‫تفسیر فی ظالل القرآن‪ ،‬مؤلف‪ :‬عالمه سیدقطب شهید‬
‫تفسیر معارف القرآن‪ ،‬مفتی حممدشفیع عثمانی مترجم‪ :‬موالنا حممد یوسف حسین پور‬
‫تفسیر أضواء البیان‪ ،‬مؤلف‪ :‬عالمه حممد األمین بن حممد املختار الشنقیطی‬
‫کتب احادیث‬ ‫‪‬‬
‫صحیح البخاری‪ ،‬مؤلف‪ :‬حممد بن امساعیل البخاری‬
‫صحیح مسلم‪ ،‬مؤلف‪ :‬أبواحلسین مسلم بن حجاج بن مسلم القشیری النیسابوری‬
‫سنن أبیداود‪ ،‬مؤلف‪ :‬أبوداود سلیمان بن أشعث‬
‫سنن إبن ماجة‪ ،‬مؤلف‪ :‬إبن ماجة أبوعبداهلل حممد بن یزید القزوینی‬
‫مسند امحد‪ ،‬مؤلف‪ :‬أبوعبداهلل أمحد بن حممد بن حنبل‬
‫موطأ إمام مالک‪ ،‬مؤلف‪ :‬مالک بن أنس بن مالک بن عامر األصبحی املدنی‬
‫کتب تاریخ‬ ‫‪‬‬
‫البدایة والنهایة‪ ،‬مؤلف‪ :‬أبوالفداء إمساعیل بن عمر بن کثیر القرشی‬
‫کتب متفرقه‬ ‫‪‬‬
‫ماذا خسرالعامل بإحنطاط املسلمین؟!!‪ ،‬مؤلف‪ :‬عالمه سید أبواحلسن علی احلسن الندوی‬
‫مفهوم جاهلیت واصول گرایی مذهبی ـ سیاسی در اندیشۀ سیدقطب‪ ،‬مؤلف‪ :‬گل سخن شهری‬
‫هل حنن مسلمون؟‪ ،‬مؤلف‪ :‬حممدقطب‬
‫واقعنا املعاصر‪ ،‬مؤلف‪ :‬حممدقطب‬
‫اسالم و نابسامانیهای روشنفکران‪ ،‬حممدقطب – مترجم‪ :‬حممد علی عابدی‬
‫جنگ فکری‪ ،‬مؤلف‪ :‬یحیی حممد الیاس – مترجم‪ :‬عبیداهلل براهوئی‬
‫جنایات صفویان‪ ،‬مؤلف‪ :‬عبدالرمحان مصلح‬
‫آنچه که هر جوان باید بداند‪ ،‬مؤلف‪ :‬عبداهلل ناصح علوان – مترجم‪ :‬مولود مصطفایی‬
‫اسالم و بزرگداشت زن‪ ،‬مؤلف‪ :‬حممد مجیل زینو ‪ -‬مترجم‪ :‬حممّدگل گمشادزهى‬
‫‪77‬‬ ‫اسالم به ذات خود ندارد عیبی ‪!...‬‬

‫آبادیمیـخاهن ز وریانی ماست‬


‫جمعیت کفر ز رپـشیانی ماست‬
‫اـسالم هب اات ودد ددا دد عیبی‬
‫ره عیب هک هست از مسلمانی ماست‬
‫«عالهماقبال الهددی دحمهاهلل»‬

You might also like