Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 217

>

‫ل‬ ‫غ‬ ‫ش‬ ‫جه‬ ‫ا‬ ‫م‬


‫حدود جاز و ه ی‬‫م‬
‫ح‬‫م‬ ‫ص‬ ‫ص‬ ‫تخ‬ ‫هنم‬ ‫م‬ ‫ست لع‬
‫الزامات ‪ ،‬د ورا ل اه و ر وداهی ی ر ز ال ت ط و كار‬
‫ی‬ ‫م‬ ‫س‬ ‫ك‬ ‫م‬

‫مركز سالمت محیط و كار‬

‫ژپوهشکده محیط زیست‬


‫‪ -‬عنوان گايد الين‪ :‬حدود مجاز مواجهه شغلی‬
‫‪ -‬كد الزامات ‪2323232-3031-1 :‬‬
‫‪ -‬تعداد صفحات‪212 :‬‬

‫مركز سالمت محیط و كار‪:‬‬


‫تهران‪-‬خیابان حافظ تقاطع جمهوری‪ -‬وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی‪-‬مركز سالمت محیط و كار‬
‫تلفن‪ ،321-66030606 :‬دورنگار‪321-66030710 :‬‬
‫‪www.markazsalamat.ir‬‬

‫پژوهشكده محیط زیست دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی درمانی تهران‪:‬‬
‫تهران – میدان انقالب‪ -‬خیابان كارگر شمالی‪ -‬نرسیده به بلوار كشاورز‪ -‬پالك ‪ 1270‬طبقه هشتم‬
‫تلفن‪ ،321-77807088 :‬دورنگار‪321-77807087 :‬‬
‫‪http://IER.tums.ac.ir‬‬
‫مجری طرح بازنگری ویرایش سوم‪:‬‬
‫دكتر رستم گلمحمدی‪ ،‬دانشیار گروه مهندسی بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی همدان‬

‫اعضای كمیته های علمی بازنگری ویرایش سوم به ترتیب حروف الفبا‪:‬‬
‫‪ .1‬دكتر معصومه احمدی زاده‪ ،‬عضو هیئت ممتحنه و ارزشیابی رشته بهداشت حرفه ای‬
‫‪ .2‬دكتر حسن اصیلیان‪ ،‬استاديار گروه بهداشت حرفه ای و محیط‪ ،‬دانشگاه تربیت مدرس‬
‫‪ .0‬دكتر تیمور اللهیاری‪ ،‬استاديار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی ارومیه‬
‫‪ .7‬دكتر شهناز باكند‪ ،‬استاديار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی‬
‫‪ .2‬دكتر ابوالفضل برخورداری‪ ،‬دانشیار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی يزد‬
‫‪ .6‬دكتر عبدالرحمن بهرامی‪ ،‬استاد گروه مهندسی بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی همدان‬
‫‪ .0‬دكتر محمد پورمهاباديان‪ ،‬دانشیار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی تهران‬
‫‪ .7‬مهندس مهین حق شناس‪ ،‬كارشناس ارشد بهداشت حرفه ای‪ ،‬مركز سالمت محیط و كار‬
‫‪ .8‬دكتر علی خوانین‪ ،‬دانشیار گروه بهداشت حرفه ای و محیط‪ ،‬دانشگاه تربیت مدرس‬
‫‪ .13‬دكتر ابوالفضل ذاكريان‪ ،‬استاديار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی تهران‬
‫‪ .11‬دكتر حسن صادقی نائینی‪ ،‬استاديار گروه طراحی صنعتی‪ ،‬دانشگاه علم و صنعت‬
‫‪ .12‬مهندس فاطمه صادقی‪ ،‬كارشناس ارشد بهداشت حرفه ای‪ ،‬مركز سالمت محیط و كار‬
‫‪ .10‬دكتر علی صفری‪ ،‬استاديار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی قزوين‬
‫‪ .17‬مهندس محمد جواد عصاری‪ ،‬مربی گروه مهندسی بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی همدان‬
‫‪ .12‬مهندس محسن علی آبادی‪ ،‬مربی گروه مهندسی بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی همدان‬
‫‪ .16‬دكتر ايرج علیمحمدی‪ ،‬استاديار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی تهران‬
‫‪ .10‬مهندس فرين فاطمی‪ ،‬كارشناس ارشد بهداشت حرفه ای‪ ،‬مركز سالمت محیط و كار‬
‫‪ .17‬دكتر فرشید قربانی‪ ،‬استاديار گروه مهندسی بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی همدان‬
‫‪ .18‬دكتر مهدی قاسم خانی‪ ،‬دانشیار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی تهران‬
‫‪ .23‬دكتر حسین كاكويی‪ ،‬استاد گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی تهران‬
‫‪ .21‬دكتر فريده گلبابايی‪ ،‬استاد گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی تهران‬
‫‪ .22‬دكتر رستم گلمحمد ی‪ ،‬دانشیار گروه مهندسی بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی همدان‬
‫‪ .20‬دكتر محمود محمديان‪ ،‬دانشیار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی مازندران‬
‫‪ .27‬دكتر مجید معتمدزاده‪ ،‬دانشیار گروه مهندسی بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی همدان‬
‫‪ .22‬دكتر محمدرضا منظم‪ ،‬دانشیار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی تهران‬
‫‪ .26‬دكتر كاظم ندافی‪ ،‬دانشیار گروه بهداشت محیط‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی تهران‬
‫‪ .20‬دكتر پروين نصیری‪ ،‬استاد گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی تهران‬
‫‪ .27‬دكتر احمد نیک پی‪ ،‬استاديار گروه بهداشت حرفه ای‪ ،‬دانشگاه علوم پزشكی قزوين‬
‫فهرست‬
‫‪1‬‬ ‫مستندات قانونی‬
‫‪3‬‬ ‫مقدمه‬

‫بخش اول‬
‫‪7‬‬ ‫حدود مجاز مواجهه شغلی با عوامل شیمیایی‬

‫‪7‬‬ ‫مقدمه‬
‫‪8‬‬ ‫حدود مجاز مواجهه‬
‫‪9‬‬ ‫متوسط وزنی‪ -‬زمانی (‪)OEL-TWA‬‬
‫‪9‬‬ ‫حد مجاز شغلی كوتاه مدت (‪)OEL-STEL‬‬
‫‪11‬‬ ‫حد مجاز شغلی سقفی (‪)OEL-C‬‬
‫‪11‬‬ ‫محدودههای نوسان‬
‫‪11‬‬ ‫مقایسه حد مجاز مواجهه شغلی ‪ TWA‬و ‪ STEL‬با حد مجاز مواجهه شغلی سقفی‬
‫‪13‬‬ ‫حدود مجاز مخلوط مواد شیمیایی‬
‫‪13‬‬ ‫تغییرات در شرایط و برنامه های كاری‬
‫‪13‬‬ ‫كاربرد حدود مجاز مواجهه برای شرایط محیطی غیرمعمول‬
‫‪11‬‬ ‫برنامه های كاری غیرمعمول‬
‫‪17‬‬ ‫واحدهای ‪OEL‬‬
‫‪18‬‬ ‫نمادها‬
‫‪18‬‬ ‫شاخص بیولوژیكی مواجهه )‪(BEI‬‬
‫‪19‬‬ ‫سرطان زایی‬
‫‪19‬‬ ‫بخار و كسر قابل تنفس )‪(IFV‬‬
‫‪19‬‬ ‫ایجاد حساسیت‬
‫‪11‬‬ ‫پوست‬
‫‪11‬‬ ‫عالئم و حروف مخفف‬
‫‪13‬‬ ‫روش استفاده از جدول حدود مجاز مواجهه شغلی‬
‫‪88‬‬ ‫مثالهای حد مجاز شغلی برای مخلوطها‬
‫‪99‬‬ ‫‪References‬‬

‫بخش دوم‬
‫‪98‬‬ ‫حدود مجاز شاخصهای بیولوژیكی مواجهه‬

‫‪98‬‬ ‫پایش بیولوژیك‬


‫‪97‬‬ ‫شاخصهای بیولوژیكی مواجهه‬
‫‪97‬‬ ‫ارتباط ‪ BEI‬با ‪OEL‬‬
‫‪98‬‬ ‫جمع آوری نمونه‬
‫‪99‬‬ ‫مقبولیت نمونه ادرار‬
‫‪99‬‬ ‫ضمانت كیفی‬
‫‪111‬‬ ‫نمادهای مالحظات‬
‫‪111‬‬ ‫كاربرد ‪BEIs‬‬
‫‪118‬‬ ‫اعالم تغییرات در دست بررسی )‪(NIC‬‬
‫‪119‬‬ ‫‪References‬‬

‫بخش سوم‬
‫‪111‬‬ ‫حدود مجاز مواجهه شغلی )‪ (OEL‬با عوامل فیزیكی محیط كار‬

‫‪111‬‬ ‫مقدمه‬
‫‪111‬‬ ‫تعاریف‬
‫‪111‬‬ ‫آكوستیك‬
‫‪111‬‬ ‫مادون صوت و اصوات با دامنه فركانس پائین‬
‫‪113‬‬ ‫فراصوت‬
‫‪119‬‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی با صدا‬
‫‪118‬‬ ‫صدای پیوسته یا نوبتی‬
‫‪119‬‬ ‫الگوی مكمل جهت ارزیابی مواجهه با صدا‬
‫‪111‬‬ ‫صدای ضربهای یا كوبهای‬
‫‪113‬‬ ‫ارتعاش‬
‫‪113‬‬ ‫‪ -1‬مواجهه موضعی بدن با ارتعاش‬
‫‪118‬‬ ‫ارتعاش دست‪ -‬بازو از نوع پیوسته‪ ،‬منقطع‪ ،‬ضربهای یا كوبهای‬
‫‪131‬‬ ‫‪ - 1‬ارتعاش تمام بدن‬
‫‪131‬‬ ‫نكات مهم‬
‫‪138‬‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی )‪ (OEL‬پرتوهای یونساز‬
‫‪111‬‬ ‫میدانها و پرتوهای غیر یونساز‬
‫‪111‬‬ ‫میدانهای مغناطیسی پایا‬
‫‪111‬‬ ‫میدانهای مغناطیسی با فركانسهای ‪ 31 KHz‬و كمتر از آن (زیر فركانس رادیوئی)‬
‫‪111‬‬ ‫شدت جریان تماسی‬
‫میدانهای الكتریكی پایا و میدانهای الكتریكی با فركانس ‪ 31 KHz‬و كمتر از آن (زیرفركانس‬
‫رادیوئی)‬

‫‪11111‬‬
‫‪111‬‬ ‫پرتوهای رادیوفركانس و ماكروویو‬
‫‪119‬‬ ‫محدودیت های مواجهه‬
‫‪191‬‬ ‫نكاتی در مورد روش اندازهگیری امواج مایكرویو و رادیوفركانسی‬
‫‪191‬‬ ‫حدود مجاز مواجهه با پرتو فرا بنفش )‪(UV‬‬
‫‪191‬‬ ‫مقادیر توصیه شده‬
‫‪197‬‬ ‫حدود مجاز مواجهه با پرتو فرو سرخ )‪(IR‬‬
‫‪198‬‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی لیزر‬
‫‪199‬‬ ‫گروه بندی لیزرها‬
‫‪199‬‬ ‫روزنه محدود‬
‫‪199‬‬ ‫اندازه منبع و ضریب تصحیح ‪CE‬‬
‫ضرایب تصحیح ‪ CB ,CA( C,B,A‬و ‪)CC‬‬
‫‪181‬‬ ‫پرتوگیری پالسی مكرر (‪)RPE‬‬
‫‪189‬‬ ‫روشنایی‬
‫‪171‬‬ ‫حدود مجاز مواجهه شغلی تنشهای دمایی‬
‫‪171‬‬ ‫الف‪ -‬تنش گرمایی‬
‫‪171‬‬ ‫ارزیابی و كنترل تنش دمایی‬
‫‪181‬‬ ‫ب ـ تنش سرمایی‬
‫‪181‬‬ ‫مقدمه‬
‫‪189‬‬ ‫ارزیابی و نظارت‬
‫‪187‬‬ ‫برنامه كار‪ -‬استراحت توأم با گرم شدن بدن‬
‫‪191‬‬ ‫ضرورت های پایش محیط كار‬
‫‪191‬‬ ‫‪References‬‬

‫بخش چهارم‬
‫‪191‬‬ ‫حدود مجاز در ارگونومی‬
‫‪191‬‬ ‫آسیبهای اسكلتی – عضالنی مرتبط با كار )‪(MSDs‬‬
‫‪199‬‬ ‫راهبردهای كنترل‬
‫‪198‬‬ ‫عوامل غیر شغلی‬
‫‪197‬‬ ‫بلندكردن بار‬
‫‪198‬‬ ‫دستورالعمل استفاده از جداول حدود مجاز بلندكردن بار‬
‫‪113‬‬ ‫‪References‬‬
‫پیشگفتار‬
‫نیروی كار ماهر در كشور گرانبهاترين سرمايه در تحقق اهداف توسعه پايدار بوده و ارتقاء سالمت اين‬
‫عزيزان از طريق تأمین محیط كار سالم‪ ،‬از اهم اهداف وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی به‬
‫شمار میرود‪.‬‬
‫همگام با توسعه واحدهای صنعتی در كشور و كشف و كاربرد دهها هزار نوع ماده شیمیايی با خواص‬
‫فیزيكی‪ ،‬شیمیايی و فیزيولوژيكی مختلف و بكارگیری بسیاری از دستگاهها و ماشینآالت صنعتی‪،‬‬
‫محیطهای كاری به انواع آاليندههای شیمیايی و فیزيكی آلوده میگردند‪ .‬همچنین در بسیاری از‬
‫مناطق گرمسیر كشور گرمای طاقت فرسای اقلیمی در فصول گرم سال‪ ،‬به همراه گرمای ناشی از‬
‫فرايندهای گرمازا شاغلین را به خطر ابتال به استرسهای گرمايی تهديد مینمايد‪ .‬مواجهه شاغلین با‬
‫عوامل خطر فوق االشاره احتمال میزان ابتالء به بیماريهای شغلی و نوپديد را افزايش خواهد داد‪ .‬برای‬
‫دستیابی به يک توسعه پايدار بايد با عوارض ناخواسته ناشی از اين عوامل زيانبار مبارزه نمود تا شاغلین‬
‫از محیط كار سالم برخوردارگردند‪ .‬در اين راه اولین گام تفريق محیطهای كاری سالم و ناسالم از‬
‫يكديگر بر اساس معیارهايی تحت عنوان "حد مجاز مواجهه شغلی" است تا محیط های كاری كه‬
‫احتمال بروز بیماری را در بین شاغلین افزايش میدهند‪ ،‬شناسايی گردند‪ .‬مسلم است با حمايتهای‬
‫قانونی نظیر مواد ‪ 72‬و تبصره ‪ 1‬ماده ‪ 86‬قانون كار‪ ،‬بندهای ‪ 11 ،2‬و ‪ 16‬ماده ‪ 1‬قانون تشكیالت و‬
‫وظايف وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی و ماده ‪ 13‬آيین نامه اجرايی بند (‪ )2‬جزء (ب) ماده‬
‫واحده قانون اصالح تبصره (‪ )2‬الحاقی ماده (‪ )06‬قانون اصالح مواد (‪ )02‬و (‪ )00‬و تبصره ماده (‪)06‬‬
‫قانون تأمین اجتماعی مصوب ‪ 1027‬و الحاق دو تبصره به ماده ‪ 06‬مصوب ‪ – 1001‬مصوب ‪–1073‬‬
‫مصوب هیئت وزيران در جلسه مورخ ‪ 1072/12/26‬در تشخیص مشاغل سخت و زيان آور‪ ،‬كه وزارت‬
‫بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی را مكلف به تدوين معیارهای تحت عنوان حدود مجاز مواجهه‬
‫شغلی نموده است‪ ،‬اين حركت سرعت بیشتری در اجرا خواهد يافت‪.‬‬
‫برای تحقق مراتب فوق الذكر و از آنجا كه همگام با پیشرفتهای علمی و مطالعات اپیدمیولوژيک‬
‫انسانی و تحقیقات بر روی حیوانات آزمايشگاهی‪ ،‬مقادير حدود مجاز مواجهه شغلی نیز با تغییر‬
‫روبروست وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی اقدام به تدوين‪ ،‬به روز رسانی و ابالغ مجموعه‬
‫حاضر تحت عنوان "حدود مجاز مواجهه شغلی عوامل زيان آور محیط كار" كه آخرين نسخه آن در‬
‫سال ‪ 1072‬ويرايش شده نموده است و كلیه كارفرمايان و مديران اجرايی كارگاهها و واحدهای شغلی‬
‫كه دارای عوامل مخاطره آمیز خارج از حدود مجاز مزبور هستند موظفند با استفاده از روشهای مناسب‬
‫فنی‪ ،‬مهندسی و مديريتی عوامل بیماريزای محیط كار را حذف يا كنترل نمايند‪.‬‬
‫امید است كه با بكارگیری مجموعه حاضر كه حاصل زحمات ‪ 27‬نفر از اساتید دانشگاه و محققین‬
‫كشور میباشد و در سال ‪ 1083‬در طی نشستهای متعدد اين اعضاء دركمیتههای فنی تخصصی‬
‫مربوطه تنظیم شده‪ ،‬شاهد محیط كار سالم جهت كارگران عزيز و زحمتكش كشور باشیم‪.‬‬

‫دكتر وحید دستجردی‬


‫وزیر بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مستندات قانونی‬
‫مستندات قانونی تدوين و كاربرد حدود مجاز مواجهه شغلی به شرح ذيل می باشد‪:‬‬

‫‪ .1‬ماده ‪ 58‬قانون کار‬


‫برای صیانت نیروی انسانی و منابع مادی كشور رعايت دستورالعملهايی كه از طريق شورای عالی‬
‫حفاظت فنی و بهداشت كار (جهت تأمین حفاظت فنی) و وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی‬
‫(جهت پیشگیری از عوارض و بیماریهای شغلی و تأمین بهداشت كار‪ ،‬كارگر و محیط كار) تدوين می‬
‫شود‪ ،‬برای كلیه كارگاهها‪ ،‬كارفرمايان‪ ،‬كارگران و كارآموزان الزامی است‪.‬‬

‫‪ .2‬تبصره ‪ 1‬ماده ‪ 69‬قانون کار‬


‫وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی مسئول برنامه ريزی‪،‬كنترل‪ ،‬ارزشیابی و بازرسی در زمینه‬
‫بهداشت كار و درمان كارگری بوده و موظف است اقدامات الزم را در اين زمینه بعمل آورد‪.‬‬

‫‪ .3‬بندهای ‪ 11 ،2‬و ‪ 19‬ماده ‪ 1‬قانون تشکیالت و وظایف وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش‬

‫پزشکی‬
‫الف) بند ‪ :1‬تأمین بهداشت عمومى و ارتقاء سطح آن از طريق اجرای برنامههاى بهداشتى مخصوصاً‬
‫در زمینه بهداشت محیط‪ ،‬كنترل و نظارت بهداشتى بر سموم و مواد شیمیايى‪ ،‬مبارزه با بیماريها‪ ،‬بهداشت‬
‫خانواده و مدارس‪،‬آموزش بهداشت عمومى‪ ،‬بهداشت كار و شاغلین با تأكید بر اولويت مراقبتهاى‬
‫بهداشتى اولیه‪ ،‬به ويژه بهداشت مادران و كودكان با همكارى و هماهنگى دستگاههاى ذيربط‪.‬‬
‫ب) بند ‪ :11‬تعیین و اعالم استانداردهاى مربوط به‪:‬‬
‫خدمات بهداشتى‪ ،‬درمانى‪ ،‬بهزيستى و دارويى‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫مواد دارويى‪ ،‬خوراكى‪ ،‬آشامیدنى‪ ،‬آرايشى‪ ،‬آزمايشگاهى‪ ،‬تجهیزات‪ ،‬ملزومات و مواد مصرفى‬ ‫‪‬‬

‫پزشكى و توان بخشى‪.‬‬


‫بهداشت كلیه مؤسسات خدماتى و تولیدى مربوط به خدمات و مواد مذكور در فوق‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫ج) بند ‪ :18‬تعیین ضوابط مربوط به ارزيابى‪ ،‬نظارت و كنترل بر برنامهها و خدمات واحدها و مؤسسات‬
‫آموزشى و پژوهشى‪ ،‬بهداشتى ‪ -‬درمانى و بهزيستى و انجام اين امور براساس استانداردهاى مربوطه‪.‬‬
‫طبق مستندات قانونی فوق و با هدف حفظ و ارتقاء سطح سالمت جسمی و روانی نیروی انسانی كار‬
‫و بهداشتی نمودن محیطكار و نهايتاً حفظ سالمت محیط زيست الزم است كه مشاغل و فرآيند تولید‪،‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫به نحوی طراحی و مورد بهره برداری قرارگیرند كه میزان عوامل زيانآور محیط كار از حدود مجازی‬
‫كه از طرف وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی تعیین گرديده‪ ،‬تجاوز نكند‪( .‬در روند پیشگیرانه‬
‫مالحظات فنی بايد از مرحله طراحی محیطهای كاری مورد توجه قرارگیرند‪ .‬مجموعه حاضر براساس‬
‫تكالیف قانونی وزارت بهداشت و شرح وظايف مركز سالمت محیط وكار‪ ،‬تهیه گرديده و به تأيید و‬
‫امضاء وزير محترم بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی رسیده است‪ .‬لذا رعايت حدود مجاز مواجهه‬
‫شغلی مندرج در آن برای كلیه كارفرمايان‪ ،‬كارگران و كارآموزان كارگاهها الزامی است‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مقدمه‬
‫دستیابی به سالمت حق اساسی آحاد جامعه از جمله كارگران و كاركنان مشاغل مختلف است‪ .‬رشته‬
‫بهداشت حرفهای به منظور تأمین اين حق اساسی در جهت حركت به سمت عددالت اجتمداعی و حفدظ‬
‫كرامت اقشار زحمتكش جامعه فعالیت مینمايد بهداشت حرفهای علم و فندی اسدت كده بدا پدیش بیندی‪،‬‬
‫شناسايی‪ ،‬ارزيابی و كنترل عوامل مخاطره زای شغلی در جهدت تدأمین‪ ،‬حفدظ و ارتقداء بداالترين سدطح‬
‫سالمت جسمانی‪ ،‬روانی و اجتماعی كاركنان تمام مشاغل تالش میكندد‪ .‬مسدئولیت نظدارت بدر اجدرای‬
‫برنامه ها و طرح های بهداشت حرفه ای در محیطهای كاری كشور به عهده مركز سالمت محیط و كار‬
‫وزارت بهداشت و درمان میباشد و از مهم ترين سیاست های اصلی بهداشت حرفدهای در ايدران تحقدق‬
‫اهداف عالی بهداشتی اشاره شده در قانون اساسی كشور و تأمین‪ ،‬حفظ و ارتقاء سطح سالمت وكیفیت‬
‫نیروی انسانی جهت دستیابی به توسعه پايدار مندرج در سدند ششدم اندداز توسدعه فرهنگدی‪ ،‬اقتصدادی و‬
‫اجتماعی كشور و نقشه جامع علمی بخش سالمت میباشدد‪ .‬طبدق بدرآورد‪ ،‬در ايدران حددود ‪ 16‬میلیدون‬
‫كارگر در ‪ 2‬میلیون واحد شدغلی در حدال فعالیدت هسدتند كده از ايدن تعدداد‪ 72 ،‬درصدد نیدروی كداری‬
‫خدماتی‪ 03 ،‬درصد در بخش كشاورزی و ‪ 22‬درصد در بخشهای صنعتی شاغل هستند كه به شكل های‬
‫مختلف در معرض عوامل زيان آور بهداشتی ناشی از فعالیت كاری قرار دارند‪ .‬تدوين حدود مجاز ملی‬
‫برای آلودهكننده های محیط كار امری الزم و اجتناب ناپذير است به نحوی كه دسدت انددركاران علدوم‬
‫بهداشتی و صاحبان صنايع و كاركنان را تا آنجا كه ممكن است راهنمايی نمدوده و ضدوابط مشدخص و‬
‫واحدی را برای كنترل عوامل زيان بار محیط كار در اختیار آنان قرار میدهد‪.‬‬
‫در سال ‪ 1007‬به منظور صیانت از سالمت شاغلین‪ ،‬وزارت بهداشت با جلب مشاركت گروهی از‬
‫متخصصین بهداشت حرفهای كشور و برمبنای منابع علمی معتبر بین المللی و در نظر گرفتن مالحظات‬
‫بومی اقدام به تدوين حدود تماس شغلی عوامل زيانآور محیط كار نموده است‪ .‬در طول دهه های‬
‫گذشته مراكز و سازمانهای قانونی و تحقیقاتی متعددی در كشورهای مختلف‪ ،‬حدود مجاز مواجهه‬
‫شغلی را به صورت راهنما و كتاب ارائه نمودهاند كه عمدتاً در كشورهای مختلف دنیا مورد پذيرش‬
‫قرار گرفته و يا مبنايی برای تدوين استاندارد ملی بوده است‪ .‬حدود قانونی مواجهه با عوامل زيان آور‬
‫بايستی ضمن حفاظت كارگران‪ ،‬آنقدر سخت گیرانه نباشد كه صنايع را از روند اصلی تولید و رقابت در‬
‫عرصه های جهانی باز دارد‪.‬‬
‫پس از تعیین و ابالغ حدود مجاز مواجهه شغلی پس از دورههای زمانی مشخص به داليلی از جمله‬
‫تغییر قوانین بینالمللی يا ملی‪ ،‬دعاوی قضايی‪ ،‬تقاضای جامعه‪ ،‬تغییر و اصالح فرايندهای تولید و سطح‬
‫فناوری‪ ،‬اهمیت روز افزون معضالت جهانی از جمله مسائل زيستمحیطی‪ ،‬ارتقاء سطح دانش و‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مهارتهای علمی در زمینه روشها و تكنیکهای آزمايشگاهی‪ ،‬ارتقاء سطح تكنیک های آماری مورد‬
‫استفاده به ويژه در مطالعات اپیدمیولوژيک‪ ،‬افزايش ارتباطات و تبادل اطالعات در بعد جهانی‪ ،‬تفاوت‬
‫ها در قابلیت تحمل ريسک و سهولت دسترسی به نتايج دادههای مربوط به حدود مجاز مواجهه شغلی‬
‫ساير كشورها‪ ،‬الزم است كه اين حدود مورد بازنگری قرارگرفته و به روزرسانی شوند‪ .‬بررسیها نشان‬
‫میدهد حدود مجاز مواجهه شغلی با عناوين متنوع در كشورهای مختلف در دوره های زمانی بین ‪ 0‬الی‬
‫‪ 2‬سال بازنگری میشوند‪ .‬باتوجه به الزم االجرا بودن حدود مجاز مواجهه شغلی تدوين شده در ايران بر‬
‫مبنای ماده ‪ 72‬قانون كار در محیطهای كاری كشور و استفاده از آن توسط كارشناسان‪ ،‬متخصصین و‬
‫محققین به عنوان معیار قضاوت و تصمیمگیری درخصوص شرايط بهداشتی محیط كار‪ ،‬اهمیت به روز‬
‫رسانی آن دو شندان میگردد‪ .‬ويرايشهای قبلی منتشر شده اين حدود مجاز در كشور مربوط به سال‪-‬‬
‫های ‪ 1007‬و ‪ 1072‬بوده است و اينک ويرايش سوم آن تدوين و ارائه میگردد‪.‬‬
‫به منظور اجرای اين طرح در گدام نخسدت كمیتده تددوين حددود مجداز و اسدتانداردهای بهداشدت‬
‫حرفه ای با عضويت متخصصین و افراد خبره و باسابقه با رعايت سهم نسدبی تخصصدهای مدورد نیداز بده‬
‫پیشنهاد مجری طرح و تأيید مركز سالمت محیط و كار تشكیل گرديد‪ .‬وظیفده كمیتده مدذكور ارائده راه‬
‫كارهای كلی تدوين حدود مجاز مواجهه شغلی و تأيید و پیشدنهاد آن بده مركدز سدالمت محدیط و كدار‬
‫وزارت بهداشت می باشد‪ .‬در زير مجموعه كمیته مذكور‪ ،‬شهار كار گروه عوامل شیمیايی‪ ،‬سم شناسدی‬
‫و نشانگرهای زيستی‪ ،‬عوامل فیزيكی و ارگوندومیكی تشدكیل گرديدد‪ .‬در هدر كدارگروه تعدداد اعضداء‬
‫متناسب با تعداد عوامل زيان آور مستلزم بازنگری يا اضافه شدن‪ ،‬فراوانی عوامل در محدیط كدار‪ ،‬میدزان‬
‫كاربرد‪ ،‬تعداد كارگران در مواجهه‪ ،‬قابلیت دسترسی بده اطالعدات علمدی در مدورد عامدل مدورد نظدر و‬
‫وجود يا عدم وجود حدود مجاز شغلی بدرای آن عامدل‪ ،‬مشدخص شدد‪ .‬اعضدای كارگروههدای مدذكور‬
‫شامل اعضای هیئت علمی با رشته های مرتبط دانشگاهی‪ ،‬نمايندگانی از كارشناسان و بازرسان بدا تجربده‬
‫وزارت بهداشت بوده است‪ .‬مجری طرح تحت نظارت مركدز سدالمت و محدیط كدار وظیفده راهبدری و‬
‫هماهنگیهای الزم بین كارگروه ها و جمع بندی نتايج كار آنها را عهده دار بوده است‪.‬‬
‫تدوين حدود مجاز مواجهه با عوامل مخاطره زا بايد اساسداً منطبدق بدر پژوهشدهای فراگیدر و مسدتمر‬
‫باشد‪ .‬اما اغلب محدويتهای تحقیقداتی و مالحظدات اجرايدی ايدن اجدازه را نمدیدهدد كده بدا موضدوع‬
‫رويكردی كامالً پژوهش محور داشت‪ .‬تجربیات كشورهای پیشدرو و سدازمانهای فراملیتدی نیدز بده طدور‬
‫مطلق منطبق و متكی بر پژوهشهای خود آنان نیست بلكه با بهره گیری از نتايج كار محققدین در سراسدر‬
‫دنیا و تجربیات میدانی و اجرايی و با در نظر گرفتن مالحظات محلی حدود مجاز را بدرای عوامدل زيدان‬
‫آور تدوين و منتشر میكنند‪ .‬بدين جهت كمیته تدوين و بازنگری در حدود مجاز مواجهه شغلی در سال‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪ 1083‬تحت نظارت مركز سدالمت محدیط و كدار وزارت بهداشدت تصدمیم گرفدت كده بدا رعايدت سده‬
‫رويكرد‪ :‬اقتباس‪ ،‬پژوهش محوری و اجماع علمی صاحب نظران به بازنگری حدود مجاز مواجهه شدغلی‬
‫بپردازد‪ .‬در هر حال پايه اصلی تدوين ويرايش جديد با رعايت قالدب اصدلی ويدرايشهدای قبلدی كتداب‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلی بوده است‪.‬‬
‫پس از تشكیل كمیته مشترك علمدی و تعیدین كارگروههدا‪ ،‬جلسده تدوجیهی و راهنمدايی بدرای آنهدا‬
‫تشكیل شد و براساس نظر كمیته مشترك‪ ،‬حدود مجاز مواجهه شغلی ) ‪ (OEL‬جديدد كشدوری بدا در‬
‫نظر گرفتن موارد زير تدوين گرديد‪:‬‬
‫‪ - 1‬در نظر گرفتن كتاب "حدود تماس شغلی" ويرايش دوم‪ ،‬انتشار سال ‪.1072‬‬
‫‪ - 2‬اسددتفاده از راهنمددا و فهرسددت آخددرين حدددود مجدداز شددغلی سددازمانهای ‪،NIOSH ،ACGIH‬‬
‫‪ ،OSHA‬استانداردهای اتحاديه اروپا و حدود مجاز كشورهای ژاپن و روسیه‪.‬‬
‫‪ - 0‬استفاده از منابع علمی نو و معتبر بینالمللی و نتايج آخرين مطالعات در كشورهای ديگر‬
‫‪ - 7‬استفاده از نتايج مطالعات و پژوهشهای انجام شده در كشور‬
‫‪ - 2‬استفاده از پايگاههای اطالعات معتبر بینالمللی‬
‫‪ - 6‬در نظر گرفتن شرايط اقتصادی‪ ،‬فناوری‪ ،‬اجتماعی و راهبردهای مصوب باالدستی كشور‬
‫‪ - 0‬در نظر گرفتن وسعت و خصوصیات جامعه كارگری در مواجهه با عامل زيان آور‬
‫‪ - 7‬در نظر گرفتن پیمانها و قوانین ملی و بینالمللی مرتبط‬
‫كتاب حاضر تحت عنوان "حدود مجاز مواجهه شغلی"‪ ،‬میتواند بده عندوان راهنمدا بدرای تدأمین‬
‫سالمت شاغلین مورد استفاده متخصصین بهداشت حرفهای قرارگیرد‪ .‬بنا براين اسدتفاده و تفسدیر حددود‬
‫مجاز مزبور محدود به كسانی است كه دانش الزم را برای آنها آموخته باشند و از محدوديتهدايی كده‬
‫ممكن است در حاالت مختلف عملی پديد آيد آگاهی داشته و بتوانندد تفسدیر صدحیحی از تطدابق ايدن‬
‫حدود مجاز با آلودگی محیط كار بدست آورند‪ .‬مطالعه اسناد و مداركی كده بدر پايده آن حددود مجداز‬
‫وضع گرديده میتواند راهنمای خوبی در اين زمینه باشد‪ .‬جهت استفاده از اين كتاب مقدمه هر بخش را‬
‫بدقت مطالعه و در موارد ضروری با متخصصین مربوطده مشدورت نمايندد‪ ،‬بدديهی اسدت كده مسدئولیت‬
‫عواقبی كه از كاربرد غیر صحیح اين حدود مجاز بوجود آيد و يا احیانداً مربدوط بده حداالت اسدت نايی و‬
‫بسیار نادر باشد به عهده كمیته تدوين اين حدود نخواهد بود‪ .‬كمیته تدوين حدود مجاز و استانداردهای‬
‫بهداشت حرفهای كتاب معیارهای «حدود مجاز مواجهه شغلی» را هر دو سال يكبار مطابق با مقتضیات و‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Occupational Exposure Limits‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫اولويتهای كشوری مورد تجديد نظر قرار می دهد‪ ،‬لذا كلیه اسناد و مدارك بدست آمده در ارتباط بدا‬
‫تأيید يا رد موارد اعالم شده در كمیته مورد بررسی قدرار خواهدد گرفدت و در صدورت تأيیدد در شدا‬
‫بعدی ملحوظ خواهد شد‪ .‬رعايت حدود مجاز اعالم شده در اين كتاب برآوردی از وضعیتی اسدت كده‬
‫در آن شرايط اختالل فیزيولوژيک يا بیماری مشهودی برای شاغلین در محدوده های اعالم شده حادث‬
‫نگردد‪ .‬لیكن بايد توجه داشت كه شرايط جسمانی و زمینه های فردی شاغلین متفداوت مدیباشدد و ايدن‬
‫حدود بیان كننده مرز حقیقی بین سالمت و خطر نمیباشد به همین منظور در اغلب مدوارد حدد مراقبدت‬
‫نیز تعريف گرديده است‪ .‬به نظر میرسد اگر شاغلین روزانه ‪ 7‬ساعت و ‪ 73‬ساعت كار هفتگی با حددود‬
‫اعالم شده مواجهه داشته باشند برای يک دوره كاری سالمت آنان تأمین میگردد‪.‬‬
‫كتاب بازنگری شده حاضر‪ ،‬حاصل يک سال كار مداوم و پیگیر اعضاء كمیته هدای علمدی مدرتبط‬
‫بوده است كه به جامعه متخصصین و شاغلین پر تالش كشور تقديم میگردد‪ .‬امید اسدت مدورد توجده و‬
‫عنايت خداوند متعال قرار گیرد‪ .‬از كلیه همكاران محترم استدعا داريم كه نظرات اصالحی و پیشدنهادی‬
‫خود را به دبیرخانه كمیته تدوين حدود مجاز و استانداردهای بهداشت حرفه ای مستقر در مركز سالمت‬
‫محیط و كار‪ ،‬وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی ارسال نمايند‪.‬‬

‫كمیته تدوین حدود مجاز و استانداردهای بهداشت حرفه ای‬


‫اسفند ‪1391‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫بخش اول‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلی با عوامل شیمیایی‬

‫مقدمه‬
‫در اين فصل حدود مجاز مواجهه تعیین شده عوامل زيان آور شیمیايی به همراه مطالب تكمیلی مفید‬
‫جهت بیان بهتر واژههای اختصاصی و تعاريف و كاربرد هر يک از آنها ارائه میشود‪ .‬حد مجاز مواجهه‬
‫بايستی توسط كارشناسان و متخصصان بهداشت حرفهای مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬اين حدود با هدف‬
‫ارزيابی و كنترل مخاطرات محیط های كاری تعیین شده است و نبايد در موارد ديگر م ل ارزيابی و‬
‫كنترل آلودگی هوای مناطق شهری‪ ،‬روستايی يا زيست محیطی مورد استفاده قرارگیرند‪ .‬همچنین از اين‬
‫حدود نبايد برای برآورد پتانسیل سمیت مواجهههای مداوم و بی وقفه يا دوره های كاری طوالنی مدت‬
‫استفاده نمود‪ .‬از ديگر موارد ممنوعیت استفاده از حدود مجاز برای اثبات يا رد وجود يک عارضه يا‬
‫بیماری در افراد است‪ .‬حد مجاز مواجهه شغلی تعیین شده برای عوامل شیمیايی بسته به نوع حد‪ ،‬تعاريف‬
‫و كاربردهای ويژه دارد‪ .‬انتظار میرود با تأمین شرايط مناسب و اعمال اقدامات كنترلی در محیطهای‬
‫كاری به طوری كه منجر به كاهش مواجهه شاغلین با عوامل شیمیائی با غلظت كمتر از حدود مجاز‬
‫مواجهه آنها گردد‪ ،‬اثرات سوء كوتاه مدت و بلند مدت ناشی از اين عوامل در شاغلین ايجاد نگردد‪ .‬به‬
‫داليل مختلف از جمله تفاوت در حساسیت و آسیب پذيری افراد‪ ،‬ممكن است بخش كوشكی از‬
‫شاغلین در اثر مواجهه با مقادير معادل و يا حتی كمتر از حد تعیین شده دشار عوارض جزئی‪ ،‬بیماری يا‬
‫عارضه جدی و تشديد يا پیشرفت عوارض و بیماريهای قبلی شوند‪ .‬در اين موارد‪ ،‬متخصص طب كار‬
‫بايستی اين گروه از افراد را شناسايی و تحت مراقبت ويژه قرار دهند‪ .‬بنابراين هرشند مالحظات كافی‬
‫برای تدوين اين حدود مجاز اعمال شده است اما بايد در نظر داشت كه حدود اعالم شده مرز قطعی بین‬
‫ايمنی و خطر مواجهه شغلی با مواد شیمیايی نمیباشد و همواره بايد جانب احتیاط را مراعات نمود و‬
‫عقل و منطق حكم میكند كه غلظت تمام آاليندههای هوای محیط كار در پايین ترين سطح ممكن‬
‫كنترل شود‪.‬‬
‫عالوه بر حساسیتهای فردی عوامل ديگری نیز میتواند در تماس با غلظتهای برابر يا كمتر از حد‬
‫تماس شغلی در بروز اثرات سوء بر سالمتی مؤثر باشد كه از آن جمله میتوان خصوصیات ارثی و‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مادرزادی‪ ،‬سن‪ ،‬عادات فردی‪ ،‬استعمال سیگار‪ ،‬مواد مخدر‪ ،‬درمانهای دارويی و مواجهههای قبلی با‬
‫مواد شیمیايی را نام برد‪ .‬استعمال دخانیات میتواند سیستمهای بدن را در برابر مواد سمی تضعیف نموده‬
‫و نیز باعث تشديد اثرات بیولوژيک مواد شیمیايی موجود در محیط كار شود‪.‬‬
‫منابع اصلی كه در تعیین حد مجاز مواجهه شغلی مورد استفاده و استناد قرار گرفتهاند عبارتند از‪:‬‬
‫اطالعات حاصل از تجارب محیط كار كشوری‪ ،‬مطالعات تجربی بر روی انسان‪ ،‬حیوانات و يا تركیبی‬
‫از منابع مذكور‪ ،‬استفاده از حدود مجاز برخی از كشورها و سازمانهای معتبر‪ .‬بر اين اساس مبنای تعیین‬
‫حد مجاز شغلی برای مواد شیمیايی مختلف متفاوت است و بعالوه در تعیین آن برای برخی مواد‬
‫پیشگیری از بیماری يا عارضهای خاص مورد نظر بوده و در مواردی نیز حاالتی نظیر‪ :‬تحريک‪ ،‬تخدير‪،‬‬
‫آزاردهندگی و استرسزايی مبنا و پايه تعیین حد مجاز شغلی قرارگرفتهاند‪ .‬در ضمن در تدوين اين‬
‫حدود سعی شده است كه عالوه بر اثرات و عوارض عوامل شیمیايی‪ ،‬شرايط و محدوديتهای فنی‪،‬‬
‫اقتصادی و قابلیتهای اجرائی نیز در نظر گرفته شوند‪.‬‬
‫به دلیل تفاوت های موجود در كیفیت و كمیت اطالعات مورد استفاده برای تعیین حد مجاز‬
‫مواجهه شغلی مواد مختلف‪ ،‬ارقام تعیین شده دارای دقت يكسانی نیستند‪ .‬لذا جهت تعیین مقدار دقیق‬
‫حد مجاز مواجهه بايد جديدترين و مطمئنترين مستندات و اطالعات مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬اين‬
‫موضوع بايد همواره به اطالع مسئولین ذيربط در مركز سالمت محیط و كار وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و‬
‫آموزش پزشكی رسانده شود تا در بازنگریهای بعدی حدود مجاز مواجهه شغلی مورد استناد قرار‬
‫گیرد‪.‬‬

‫حدود مجاز مواجهه‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلی با عوامل شیمیايی در سه گروه‪ )1 :‬متوسط وزنی ‪ -‬زمانی ‪)2‬حد مواجهه‬
‫شغلی كوتاه مدت ‪ )0‬حد مجاز مواجهه سقفی با كاربردهای گوناگون و مكمل ارائه شده است‪ .‬برای‬
‫اك ر عوامل‪ ،‬حد متوسط وزنی زمانی به تنهايی يا همراه با حد مجاز مواجهه شغلی كوتاه مدت ارائه شده‬
‫است‪ .‬برای برخی از مواد نظیرگازهای محرك نیز فقط حد مجاز مواجهه سقفی كاربرد دارد‪ .‬اگر میزان‬
‫مواجهه شاغلین از هر يک از سه حد ارائه شده فزونی يابد احتمال مخاطرات شغلی ناشی از آن ماده‬
‫شیمیايی وجود خواهد داشت‪ .‬بنابراين زير بنای هر برنامه ارزيابی عومل شیمیايی محیط كار‪ ،‬تعیین نوع‬
‫حد مجاز مواجهه شغلی آن و انتخاب روش پايش متناسب با آن حد می باشد‪.‬‬
‫در مواردی كه حدود مجاز مواجهه دو عامل شیمیايی با هم برابر باشند‪ ،‬ضرورتاً به معنی اثرات‬
‫يكسان يا مشابه آنها نیست بلكه ممكن است هر يک از آنها اثرات كامالً متفاوتی از همديگر داشته‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫باشند‪ .‬اگرشه حدود مجاز ار ائه شده در اين بخش برای غلظت مواد شیمیايی در هوا می باشد اما برای‬
‫برخی از آنها ممكن است مواجهه پوستی نیز امكانپذير باشد (به مبحث تعاريف و نمادها رجوع شود)‪.‬‬

‫متوسط وزنی‪ -‬زمانی‪)OEL-TWA(1‬‬


‫عبارت است از متوسط غلظت مجاز ماده شیمیايی در ‪ 7‬ساعت كار روزانه و ‪ 73‬ساعت كار در هفته‬
‫به طوری كه مواجهه مستمر و روز به روز با اين مقدار تقريباً در كلیه كارگران باعث ايجاد عارضه‬
‫نامطلوبی نگردد مشروط بر آنكه فاصله زمانی بین پايان ‪ 7‬ساعت كار و شروع مجدد آن كمتر از ‪16‬‬
‫ساعت نباشد و در اين مدت با همان مواد شیمیايی يا عوامل تشديد كننده اثرات آنها مواجهه نداشته‬
‫باشند‪ .‬گمان میرود دستگاههای دفاعی بدن بتوانند سموم حاصل از ‪ 7‬ساعت كار را دفع و يا بوسیله‬
‫پديدههای بیولوژيكی خن ی نمايند‪ .‬بايستی در نظر داشت كه اگرشه در برخی از موارد محاسبه غلظت‬
‫متوسط هفتگی (بدون در نظر گرفتن روزهای كاری) ممكن است مناسب باشد‪ ،‬اما حدود تعیین شده با‬
‫شرط ‪ 7‬ساعت كار روزانه می باشد و بايستی متوسط غلظت روزانه با حدود تعیین شده مورد مقايسه قرار‬
‫گیرد‪.‬‬

‫حد مجاز شغلی کوتاه مدت‪)OEL-STEL( 1‬‬


‫عبارت است از حد مجاز مواجهه میانگین وزنی ‪ -‬زمانی ‪12‬دقیقهای با يک عامل شیمیايی است كه‬
‫در هیچ زمانی از يک شیفت كاری نبايد غلظت آن عامل از اين حد بیشتر باشد حتی اگر میانگین‬
‫مواجهه ‪ 7‬ساعته شاغلین كمتر از حد ‪ OEL-TWA‬باشد‪ OEL-STEL .‬غلظتی از يک عامل شیمیايی‬
‫است كه اعتقاد بر اين است كه كارگران می توان برای كوتاه مدت با غلظتهای كمتر از آن بطور مداوم‬
‫مواجهه داشته باشند بدون آنكه عوارضی زير را ايجاد كند‪:‬‬
‫‪ )1‬تحريک‬
‫‪ )2‬آسیبهای بافتی مزمن يا غیر قابل برگشت‬
‫‪ )0‬اثرات سمی وابسته به نرخ دز‬
‫‪ )7‬خواب آلودگی‪ ،‬به حدی كه باعث ايجاد حادثه شده‪ ،‬و يا عكس العملهای فرد را برای دور شدن‬
‫از عامل حادثه ساز مختل ساخته و يا كارايی وی را كاهش دهد‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Time Weighted Average‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Short Term Exposure Limit‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫اگر ‪ OEL-TWA‬بیشتر از حد مجاز باشد‪ ،‬لزوماً ‪ OEL-STEL‬قادر به حفاظت شاغلین از اثرات‬


‫مذكور نخواهد بود‪ STEL .‬برای آن دسته از مواد شیمیايی توصیه شده است كه عالوه بر اثرات سمی‬
‫مزمن دارای اثرات حاد شناخته شده نیز هستند و اثرات سمی حاد ناشی از تماس كوتاه مدت با‬
‫غلظت های باالی آنها در انسان يا حیوان گزارش شده باشد‪ .‬با اين وجود‪ ،‬ممكن است حد مجاز ‪OEL-‬‬
‫‪ STEL‬يک حد كامالً مستقل و مجزا باشد‪ .‬زمان مواجهه شغلی با غلظتهای بین ‪ TWA‬تا ‪ STEL‬نبايد از‬
‫‪ 12‬دقیقه تجاوز نمايد‪ ،‬اين دوره زمانی مواجهه ‪ 12‬دقیقهای میتواند حداك ر تا ‪ 7‬مرتبه در طول ‪7‬‬
‫ساعت كار مداوم تكرار شود مشروط بر آنكه فاصله بین دو دوره ‪ 12‬دقیقهای كمتر از ‪ 63‬دقیقه نباشد‪.‬‬
‫درصورتیكه اثرات بیولوژيكی مشاهده شده ناشی از مواجهه با عوامل شیمیايی با زمانهای متفاوت‬
‫تضمین كننده باشند‪ ،‬میتوان مدت زمان ‪ 12‬دقیقه را تغییر داد‪.‬‬

‫حد مجاز شغلی سقفی‪)OEL-C( 1‬‬


‫عبارت است از غلظتی از ماده شیمیايی كه مواجهه شغلی بیش از آن حد حتی برای يک لحظه نیز‬
‫مجاز نیست‪ .‬اگر سنجش لحظهای ماده شیمیايی برای مقايسه با ‪ OEL-C‬امكانپذير نباشد‪ ،‬نمونه برداری‬
‫بايد در يک حداقل زمان كافی انجام شود تا مواجهه معادل يا بیشتر از حد سقفی تشخیص داده شود‪.‬‬
‫برای برخی مواد مانند گازهای محرك فقط ‪ TLV-C‬كاربرد دارد و برای ساير مواد میتوان‬
‫برحسب اثرات فیزيولوژيک آنها از يک يا دو حد مجاز استفاده نمود‪ .‬اعتقاد بر اين است كه حدود‬
‫مجاز مبتنی بر تحريكات فیزيكی نبايد كم اهمیت تر از حدود مجاز مبتنی بر آسیب های فیزيكی تلقی‬
‫شود‪ .‬شواهد روزافزونی نشانگر آن است كه تحريک ممكن است شروع كننده‪ ،‬افزايش دهنده يا تسريع‬
‫كننده اثرات بهداشتی زيانآور از طريق بر همكنش با ساير عوامل شیمیايی يا بیولوژيک يا از طريق‬
‫مكانیسمهای ديگر باشد‪ .‬نكته مهم آن است كه هرگاه غلظت ماده شیمیايی در هوای محیط كار از يكی‬
‫از ‪ 0‬حد مذكور تجاوز نمايد امكان ايجاد مخاطره برای افراد وجود خواهد داشت‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫محدودههای نوسان‬
‫تعداد ك یری از مواد شیمیايی كه ‪ OEL-TWA‬برای آنها معین شده است به دلیل عدم وجود‬
‫اطالعات كافی سم شناسی‪ ،‬فاقد ‪ OEL-STEL‬هستند‪ .‬محدوده های نوسان در اين موارد مورد استفاده‬
‫قرار می گیرند‪ .‬در صورتی كه میانگین غلظت مواجهه هشت ساعته كارگران با اين مواد كمتر از ‪OEL-‬‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Ceiling Value‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Excursion Limits‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪ TWA‬آنها باشد‪ ،‬نوسان كوتاه مدت غلظت مواجهه بیشتر از حد مجاز آنها بايد كامالً كنترل شود‪ .‬از‬
‫آنجا كه تجربیات سم شناسی و بهداشت صنعتی داليل و شواهد مشخصی برای تعیین مقادير مجاز‬
‫افزايش (‪ )OEL-TWA‬ارائه نمیدهند لذا هر فرآيندكاری بايد به قدر كافی كنترل شده باشد تا نوسان‬
‫غلظت در آن در حدود قابل قبول انجام شود و حداك ر نوسان پیشنهاد شده نیز بايد مرتبط با نوساناتی‬
‫كه غالباً در فرآيند واقعی صنعت مورد نظر اتفاق می افتد باشد‪.‬‬
‫نوسانات غلظت مواجهه شاغلین میتواند تا ‪ 0‬برابر ‪ OEL-TWA‬برای حداك ر ‪ 03‬دقیقه در خالل‬
‫يک روز كاری باشد بهشرطی كه میانگین مواجهه كارگر بیشتر از ‪ OEL-TWA‬نباشد‪ .‬تحت هیچ‬
‫شرايطی دامنه نوسانات مواجهه كارگر حتی برای يک لحظه هم نبايد از ‪ 2‬برابر ‪ OEL-TWA‬تجاوز‬
‫كند‪.‬‬
‫رويكرد اصلی در تعیین حداك ر حد نوسانات پیشنهادی در مورد يک عامل شیمیايی با میزان‬
‫تغییرپذيری معمول مشاهده شده در فرايندهای صنعتی واقعی صنعتی است‪ .‬مطالعه بر روی تعداد زيادی‬
‫از تحقیقات و بررسی های بهداشت صنعتی انجام شده نشانگر اين بوده است كه مقادير مواجهه كوتاه‬
‫مدت عموماً دارای توزيع لگ نرمال ‪( 1‬لگاريتمی نرمال) هستند‪.‬‬
‫با وجود آنكه مباحث كامل تئوری و ويژگیهای توزيع لگ نرمال فراتر از اهداف اين بخش است‬
‫لذا فقط توصیف مختصری از واژه های مهم ارائه شده است‪ .‬در توزيع لگ نرمال‪ ،‬بايد از میانگین‬
‫هندسی و انحراف معیار هندسی استفاده نمود‪ .‬در اين توزيع شاخص تمايل مركزی عبارت از آنتی‬
‫لگاريتم میانگین لگاريتم مقادير نمونهها است‪ .‬اين توزيع دارای شولگی‪ 2‬بوده و میانگین هندسی آن‬
‫(‪ )mg‬همیشه كوشكتر از میانگین حسابی است به مقداری كه بستگی به انحراف معیار هندسی (‪)sdg‬‬
‫دارد‪ .‬در توزيع لگ نرمال‪ ،‬انحراف معیار هندسی‪ ،‬معادل آنتی لگاريتم انحراف معیار لگاريتم مقادير‬
‫نمونه است‪ .‬در اين توزيع ‪ %67/26‬مقاديرنمونه ها‪ ،‬بین ‪ sdg / mg‬و ‪ sdg ×mg‬قرار میگیرند‪.‬‬
‫اگر مقادير مواجهه كوتاه مدت در يک شرايط معین دارای انحراف معیار هندسی ‪ 2‬باشد‪ % 2 ،‬از‬
‫كل مقادير‪ ،‬فراتر از ‪ 0/10‬برابر میانگین هندسی خواهند بود‪ .‬اگر در فرايندی تغییر پذيری بیش از اين‬
‫مقدار باشد آن فرآيند تحت كنترل مناسب نبوده و بايد اقدامات الزم برای كنترل شرايط كار اعمال‬
‫شود‪ .‬اساس پیشنهاد حد نوسان برای دسته ای از مواد شیمیايی كه دارای (‪ )OEL-TWA‬هستند ولی‬
‫‪ STEL‬ندارند نیز بر اين مسئله استوار است‪.‬‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Lognormally Distributed‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Skewed‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫رويكرد اصلی اين بخش ساده سازی مفهوم توزيع لگ نرمال غلظت است اما در هر حال بهتر است‬
‫توسط متخصصین بهداشت حرفهای مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬در صورتی كه نوسانات مواجهه در حدود‬
‫پیشنهاد شده حفظ شوند‪ ،‬انحراف معیار هندسی مقادير اندازهگیری شده غلظت نزديک ‪ 2‬خواهد بود و‬
‫اهداف مورد نظر حاصل خواهد شد‪ .‬شنانچه در برخی از محیطهای كاری انحراف معیار هندسی بیشتر‬
‫از ‪ 2‬بوده و توزيع داده ها مشخص باشد‪ ،‬شنانچه ريسک اثرات زيانبار بهداشتی حاصل از آن ماده‬
‫افزايش نیافته باشد‪ ،‬توصیه میشود كه حدود نوسان مربوط به آن محیط كار بر اساس دادههای موجود‪،‬‬
‫اصالح شود‪ .‬در صورتیكه اطالعات سم شناسی برای تعیین ‪ OEL-STEL‬يا ‪ OEL-C‬يک ماده شیمیايی‬
‫موجود باشد‪ ،‬اين حدود نسبت به حد نوسان اولويت خواهند داشت‪.‬‬

‫مقایسه حد مجاز مواجهه شغلی ‪ TWA‬و ‪ STEL‬با حد مجاز مواجهه شغلی سقفی‬
‫يک ماده شیمیايی ممكن است دارای ويژگیهای سم شناسی خاصی باشد كه نیازمند استفاده از‬
‫‪ OEL-C‬به جای حد نوسان ‪ OEL-TWA‬يا ‪ OEL-STEL‬باشد‪ .‬مقداری از غلظت مواجهه با يک ماده‬
‫كه می تواند برای كوتاه مدت از حد مجاز مواجهه ‪ TWA‬تجاوز كند بدون آنكه آسیبی به سالمت‬
‫شاغل وارد نمايد بستگی به عواملی زيادی دارد كه عبارتند از‪ :‬ماهیت آالينده‪ ،‬امكان ايجاد مسمومیت‬
‫حاد در مواجهه با غلظتهای زياد حتی در كوتاه مدت‪ ،‬احتمال اثرات تجمعی و تعداد دفعات و طول‬
‫مدت زمان مواجهه با غلظت های باال‪ .‬هنگام تصمیمگیری در مورد وجود يا عدم وجود وضعیت‬
‫مخاطره آمیز بايد كلیه موارد فوق را درنظر گرفت‪ .‬اگرشه غلظت میانگین وزنی زمانی آاليندههای‬
‫هوابرد (‪ ، )TWA‬روشی بسیار موفق و عملی برای تطبیق با حدود مجاز است اما در موارد خاصی‪ ،‬اين‬
‫تطبیق ممكن است نامناسب باشد‪.‬‬
‫حد مواجهه شغلی د سقف (‪ :)TLV -C‬عبارت است از مرز معینی كه غلظت نبايد از آن حد بیشتر شود‬
‫و برای گروهی از مواد استفاده میشود كه غالباً اثرات آنی داشته و ‪ TLV‬براساس اثرات اختصاصی آنها‬
‫تعیین میشود در حالیكه حد تماس شغلی متوسط سنجش زمانی (‪ )TLV -TWA‬حدی است كه بطور‬
‫مشروط نوسان مقادير باالتر از ‪ TLV‬را مجاز میسازد زيرا در طی زمانی كه متوسط سنجش‬
‫زمانی(‪ )TWA‬آن تعیین میشود غلظت ماده میتواند به باالتر يا پايین تر از ‪ TLV‬نوسان نمايد‪ ،‬مشروط‬
‫بر آنكه مقادير كمتر از ‪ TLV‬مقادير باالتر از آن را جبران نمايد‪ .‬متوسط سنجش زمانی را میتوان برای‬
‫يک روز كاری و در برخی موارد نیز برای يک هفته كاری محاسبه نمود‪ ،‬البته رابطه بین ‪ TLV‬و نوسان‬
‫مجاز قاعده ای است كه در برخی موارد كاربرد ندارد زيرا مجاز بودن نوسان غلظت به باالتر از ‪ TLV‬به‬
‫عواملی بدين شرح بستگی دارد‪ :‬ماهیت آالينده‪ ،‬آيا آالينده در غلظتهای زياد حتی در كوتاه مدت‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫ايجاد مسمومیت می نمايد يا خیر؟‪ ،‬آيا اثرات آالينده تجمعی است يا خیر؟ و باالخره تعداد دفعات و‬
‫طول مدت زمانی كه غلظتهای باال در آن اتفاق میافتد‪ .‬لذا بايد توجه داشت كه روش نمونهگیری‬
‫برای تعیین انواع حدود مجاز (‪ )TWA-STEL-C‬متفاوت است‪ .‬بطور م ال برای تعیین حد تماس شغلی‬
‫سقف (‪ )C‬میتوان از يک نمونهگیری كوتاه مدت و مختصر استفاده نمود ولی برای تعیین حد ‪ TWA‬به‬
‫تعداد كافی نمونه در يک شیفت يا يک دوره كامل كاری نیاز است‪.‬‬

‫حدود مجاز مخلوط مواد شیمیایی‬


‫در استفاده از حدود مجاز مواجهه در ارزيابی مخاطرات بهداشتی ناشی از مواجهه همزمان با دو يا‬
‫شند ماده شیمیايی‪ ،‬بايد مالحظات ويژهای در نظر گرفته شوند‪ .‬در ضمیمه (ه) اين بخش‪ ،‬بطور مختصر‬
‫اين مالحظات و روشهای محاسباتی مربوط به آن همراه با م الهايی ارائه شده است‪.‬‬

‫تغييرات در شرايط و برنامه هاي كاري‬

‫کاربرد حدود مجاز مواجهه برای شرایط محیطی غیرمعمول‬


‫زمانی كه شاغلین در شرايط دما و فشار با تفاوت قابل توجهای با وضعیت نرمال دارد(‪( )NTP‬دمای‬
‫‪ 22°c‬و فشار ‪ )063 mmHg‬با آاليندههای هوا مواجهه دارند‪ ،‬بايد در مقايسه نتايج نمونه برداری با‬
‫حدود مجاز مواجهه دقت نمود‪ .‬برای آئروسولها‪ ،‬غلظت مواجهه ‪( TWA‬محاسبه شده از حجم نمونه‬
‫بدون تصحیح شرايط دما و فشار) بايد مستقیماً با حدود مجاز مواجهه تعیین شده مقايسه شود‪ .‬برای‬
‫گازها و بخارات‪ ،‬گزينه های مختلفی برای مقايسه نتايج نمونه برداری هوا با حدود مجاز مواجهه وجود‬
‫دارد‪ .‬يک روش ساده به اين ترتیب است كه‪:‬‬
‫‪0‬‬
‫الف‪ -‬غلظت مواجهه بر حسب واحدهای جرم بر حجم ( ‪ )mg/m‬بدون تصحیح شرايط دما و فشار‬
‫تعیین شود‬
‫‪0‬‬
‫ب‪ -‬شنانچه واحد حد مجاز آالينده برحسب ‪ mg/m‬يا ساير واحدهای جرم بر حجم نبود‪ ،‬واحد آن به‬
‫‪ mg/m0‬تبديل شود‪ .‬در رابطه تبديل واحدها‪ ،‬حجم يک مول از گاز ‪ 27/7‬لیتر لحاظ شود‪.‬‬
‫ج‪ -‬نتیجه اندازهگیری غلظت با حد مجاز با واحدهای يكسان مقايسه شود‪.‬‬
‫در مقايسه نتايج نمونهبرداری تحت شرايط جوی غیرمعمول با حدود مجاز‪ ،‬شندين پیش فرض‬
‫درنظر گرفته میشود‪ .‬يكی از اين فرضیهها اين است كه حجم هوای استنشاقی شاغل در يک روز كاری‬
‫تحت شرايط دما و فشار متوسط محیط در مقايسه با شرايط استاندارد‪ ،‬شندان تفاوتی ندارد‪ .‬يک فرض‬
‫ديگر برای گازها و بخارات آن است كه دز جذب شده با فشار نسبی تركیب استنشاق شده مرتبط است‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫نتايج نمونه برداری حاصله تحت شرايط غیرمعمول را نمیتوان به سهولت با حدود مجاز تدوين شده‬
‫مقايسه نمود‪ .‬شنانچه شاغلین در مواجهه با فشارهای خیلی زياد يا خیلی كم باشند‪ ،‬بايستی مراقبت شديد‬
‫در اين مقايسه ها اعمال شود‪.‬‬

‫برنامه های کاری غیرمعمول‬


‫كاربرد حدود مجاز برای برنامههای (زمان بندی) كاری بسیار متفاوت با شرايط معمول ‪ 7‬ساعت‬
‫كار روزانه و ‪ 73‬ساعت هفتگی‪ ،‬نیازمند تحلیل خاصی به منظور حفاظت از شنین شاغلینی در مقايسه با‬
‫شاغلین با برنامه زمان بندی كاری معمول است‪ .‬هفته های كاری كوتاه به شاغلین اين اجازاه را می دهد‬
‫تا شغل (های) ديگری داشته باشند كه در آن شغل ممكن است مواجهههای مشابه داشته باشند كه در‬
‫نتیجه علیرغم اينكه حتی در هیچ يک از مشاغل مواجهه بیشتر از حد مجاز نبوده اما در مجموع مواجهه‬
‫فرد بیش از حد مجاز باشد‪.‬‬
‫مدلهای رياضی متعددی برای تحلیل برنامههای زمانبندی كاری غیرمعمول ارائه شده است‪.‬‬
‫برحسب اصول سم شناسی‪ ،‬هدف كلی آنها شناسايی دزی است كه اطمینان حاصل نمود كه پیک بار‬
‫بدنی‪ 1‬روزانه يا هفتگی از آنچه كه در طی يک شیفت ‪ 7‬ساعته روزانه و ‪ 2‬روز در هفته رخ می دهد‪،‬‬
‫تجاوز نمیكند‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫مدل ديگر نشان دهنده برنامه زمان بندی غیرمعمول‪ ،‬مدل بريف و اسكاال می باشد‪ .‬اين مدل حد‬
‫مجاز را متناسب با افزايش زمان مواجهه و كاهش زمان بهبود‪ 0‬يا زمان بازگشت (زمان بدون مواجهه)‪،‬‬
‫كاهش می دهد‪ .‬اين مدل معموالً برای برنامههای زمان كار بیشتر از ‪ 7‬ساعت روزانه يا بیشتر از ‪73‬‬
‫ساعت هفتگی مورد استفاده قرار میگیرد‪ .‬اين مدل نبايد برای تحلیل مواجهههای بسیار زياد تحت‬
‫شرايطی كه مدت زمان مواجهه خیلی كوتاه است مورد استفاده قرار گیرد (به عنوان م ال مواجهه ‪ 7‬برابر‬
‫‪ OEL-TWA‬در ظرف مدت ‪1‬ساعت و در باقی زمان شیفت كاری هیچ مواجههای نباشد)‪ .‬در اين رابطه‬
‫بايد حدود نوسان يا ‪ OEL-STEL‬برای جلوگیری از كاربرد نامناسب اين مدل برای شیفتها يا دوره‬
‫های مواجهه بسیار كوتاه مدت‪ ،‬مورد استفاده قرار گیرند‪.‬‬
‫در مدل بريف و اسكاال به اين واقعیت توجه شده است كه در هر روزكاری ‪ 12‬ساعته‪ ،‬مواجهه با‬
‫يک عامل شیمیايی ‪ %23‬بیش از يک شیفت كاری ‪ 7‬ساعته در شرايط مشابه میباشد و دوره بازتوانی و‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Peak Body Burden‬‬

‫‪2-‬‬ ‫‪Brief and Scala Model‬‬

‫‪0-‬‬ ‫‪Recovery Time‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫سم زدايی بدن نسبت به آن عامل ‪ %22‬كمتر از شیفت ‪ 7‬ساعته است (دوره سم زدايی از ‪ 16‬ساعت به‬
‫‪ 12‬ساعت كاهش می يابد)‪ .‬همچنین در اين مدل به اين نكته توجه شده است كه تكرار مواجهه طی‬
‫روزهای كاری در بعضی موارد ممكن است فشار زيادی را بر مكانیسمهای سم زدايی بدن وارد نمايد تا‬
‫جائی كه اين احتمال وجود داردكه تجمع سموم در ارگانهای هدف هر ماده روی دهد‪ .‬اين مسئله اغلب‬
‫باعث میشودكه علیرغم وجود محدوده ايمنی برای مقادير ‪ ،OEL‬مصونیت در مقابل سمیت مواد در‬
‫شیفتهای غیرمعمول كاهش يابد‪.‬‬
‫برای بكارگیری مدل بريف و اسكاال در مواجهههای غیرمعمول ابتدا يک فاكتور يا ضريب كاهش‬
‫روزانه و يا هفتگی با استفاده از روابط زير محاسبه شده و سپس اين ضريب در اعداد اعالم شده بعنوان‬
‫‪ OEL-TWA‬ضرب شده تا ‪ OEL‬اصالح شده بدست آيد (مطابق رابطه زير)‪:‬‬

‫‪( × OEL-TWA‬ضريب كاهش روزانه يا هفتگی) = ‪ OEL‬اصالح شده‬

‫اگر ساعات كار روزانه بیش از ‪ 7‬ساعت باشد از رابطه زير استفاده میشود‪:‬‬

‫)‪8 (24  hr‬‬


‫= ‪(RF‬ضريب كاهش روزانه)‬ ‫‪‬‬
‫‪hr‬‬ ‫‪16‬‬
‫در رابطه فوق‪ hr ،‬ساعات كار روزانه است‪.‬‬

‫اگر ساعات كار هفتگی بیش از ‪ 73‬ساعت باشد از رابطه زير استفاده میشود‪:‬‬

‫)‪40 (168  hr‬‬


‫=‪( RF‬ضريب كاهش هفتگی)‬ ‫‪‬‬
‫‪hr‬‬ ‫‪128‬‬
‫در رابطه فوق‪ hr ،‬ساعات كار هفتگی می باشد‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مثال‬
‫در صورتی كه ‪ OEL-TWA‬يک ماده شیمیايی معادل ‪ 23 ppm‬باشد‪ ،‬در يک شیفت كاری روزانه‬
‫معادل ‪ 13‬ساعت اين حد به ‪ 02 ppm‬و در يک شیفت ‪ 12‬ساعته به ‪ 22 ppm‬كاهش میيابد‪.‬‬
‫نكته‪ :‬شنانچه هم ساعات كار روزانه و هم ساعات كار هفتگی خارج از حالت تعريف شده باشد (م الً‬
‫فرد ‪ 13‬ساعت در روز و ‪ 23‬ساعت در هفته كار كند) بايد با هر دو رابطه ضريب كاهش را محاسبه و‬
‫فاكتور كاهش كوشكتر (روزانه يا هفتگی) را بكار برد‪ .‬بطوركلی با درنظر داشتن نقاط قوت و ضعف‬
‫مدل بريف و اسكاال موارد زير در كاربرد اين مدل توصیه میشود‪:‬‬
‫الف‪ -‬در مواردی كه ‪ OEL‬بر مبنای اثرات سیستمیک (حاد و مزمن) مواد شیمیايی است‪ ،‬فاكتور‬
‫كاهش ‪ OEL‬بايد به كار برده شود و ‪ OEL‬كاهش يافته به عنوان ‪ OEL-TWA‬درنظر گرفته شود‪.‬‬
‫ب‪ -‬در مورد ساعات كاری غیر معمول‪ ،‬محدودههای نوسان نیز (به قسمت محدوده های نوسان مراجعه‬
‫كنید) میبايست تصحیح گردند‪ .‬برای اين كار ضريب نوسان برای حدود ‪ OEL‬طبق رابطه زير كاهش‬
‫می يابد‪:‬‬
‫‪EF = (EF(7)-1) RF + 1‬‬
‫‪ :EF‬ضريب نوسان‬
‫)‪ :EF(7‬مقادير ضريب نوسان مربوط به حد مجاز ‪ 7‬ساعته‬
‫‪ :RF‬ضريب كاهش ‪OEL‬‬

‫ج‪ -‬تكنیک های فوق برای نوبتهای كاری ‪ 27‬ساعته (نظیر زير دريائی ها‪ ،‬سفینه های فضايی يا ساير‬
‫محیطهای مشابه كه كار و زندگی در يک محل انجام می شود) عملی نمیباشد زيرا در اين موارد‬
‫اصوالً ‪ OEL‬كاربرد ندارد‪.‬‬
‫د‪ -‬اين تكنیكها برای فرايندهای كاری كمتر از ‪ 0‬تا ‪ 7‬ساعت در روز و يا كمتر از ‪ 73‬ساعت در هفته‬
‫كاربرد ندارد‪.‬‬
‫ه‪ -‬اين مدل به اين نكته توجه دارد كه مقادير ‪ RF‬برای ‪ OEL‬هايی میتواند بكار رود كه برحسب‬
‫میانگین وزنی زمانی (‪ )TWA‬ارائه شده باشند و با مقادير نوسان میانگین و نیز مقادير مجاز نوسان درنظر‬
‫گرفته شود‪.‬‬
‫و‪ -‬مقادير ‪ RF‬برای ‪ OEL‬هايی میتواند بكار رود كه دارای ‪ OEL‬سقفی باشند (در جدول حدود‬
‫آستانه مواجهه با كد ‪ C‬مشخص شدهاند)‪ ،‬مگر وقتی كه كد ‪ C‬منحصراً به علت تحريک حسی‬
‫(‪ )sensory irritation‬تخصیص يافتدده بدداشد زيرا در اين موارد آستانه پاسخهای تحريكی احتماالً با‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫افزايش ساعات كار رابطه خطی نداشته و نیازی به اصالح ‪ OEL‬وجود ندارد‪ .‬اينگونه موارد از طريق‬
‫مراجعه به ستون مبنای تعیین حد مجاز مواجهه در جدول حدود مجاز مواجهه شغلی قابل مشاهده است‪.‬‬
‫كاربرد مدل بريف و اسكاال آسانتر از مدلهای بسیار پیچیده مبتنی بر كنشهای فارماكوكینتیكی‬
‫است‪ .‬كاربرد اين مدلها معموالً مستلزم دانستن نیمه عمر هر ماده و برخی از مدلها نیازمند دادههای‬
‫بیشتری است‪ .‬مدل ارائه شده ديگر در اين موارد‪ ،‬مبتنی بر استفاده از روش هابر برای محاسبه حدود‬
‫مواجهه تعديل شده است‪ .‬اعداد تعیین شده با اين روش نزديک به اعداد حاصل از مدلهای‬
‫فیزيولوژيكی فارماكوكینتیكی می باشند‪.‬‬
‫به دلیل آنكه ‪ OEL‬تعديل شده‪ ،‬از سوابق و مشاهدات بلند مدت گذشته شاغل بهره نبرده است لذا‬
‫در آغاز استفاده از اين حد تعديل شده‪ ،‬نظارت پزشكی شاغلین توصیه میشود‪ .‬حتی اگر يک مدل‬
‫نشانگر مواجهه شاغل در حدود مجاز باشد‪ ،‬بايستی از مواجهههای غیرضروری اجتناب شود‪ .‬مدلهای‬
‫رياضی نبايد برای تعديل مواجهههای بیشتر از حد ضرورت مورد استفاده قرار گیرند‪.‬‬

‫واحدهای ‪OEL‬‬

‫حدود مجاز مواجهه شغلی با مواد شیمیايی بر حسب ‪ ppm‬يا ‪ mg/m0‬ارائه میشود‪ .‬يک ماده‬
‫شیمیايی استنشاق شده ممكن است به شكل گاز‪ ،‬بخار يا آئروسول باشد‪.‬‬
‫گاز‪ :‬ماده شیمیايی است كه مولكولهای آن در فضايی كه در آن محبوس شدهاند (م ل سیلندر يا‬
‫مخزن)‪ ،‬به طور آزاد تحت شرايط دما و فشار نرمال حركت میكند‪ .‬فرض می شود كه گازها هیچ‬
‫شكل يا حجمی ندارند‪.‬‬
‫بخار‪ :‬فاز گازی يک ماده شیمیايی است كه در شرايط نرمال دما و فشار به شكل مايع يا جامد است‪.‬‬
‫میزان بخار متصاعد شده يک ماده شیمیايی بصورت فشار بخار بیان می شود و تابعی از دما و فشار است‪.‬‬
‫آئروسل‪ :‬سوسپانسیونی از ذرات جامد يا قطرات مايع در يک گاز است‪ .‬انواع آئروسل ها عبارتند از‪:‬‬
‫غبار‪ ،‬مسیت‪ ،‬دمه‪ ،‬مه‪ ،‬لیف‪ ،‬دود و مه دود‪ .‬آئروسلها ممكن است با رفتار آئرودينامیكی و محل (های)‬
‫ته نشینی آنها در سیستم تنفسی انسان متمايز شوند‪.‬‬
‫حدود مجاز آئروسولها معموالً بر حسب مقدار جرم ماده شیمیايی در حجم هوا (‪ )mg/m0‬اظهار‬
‫میشوند‪ .‬واحد حدود مجاز گازها و بخارات معموالً بر حسب قسمت در میلیون حجمی (‪ )ppm‬آالينده‬
‫در هوا يا ممكن است بر حسب ‪ mg/m0‬باشد‪ .‬برای سهولت كاربران‪ ،‬وزن مولكولی هر يک از تركیبات‬
‫شیمیايی برای تبديل واحد آنها در جداول حدود مجاز نیز ارائه شده است‪ .‬با توجه به آنكه حجم مولی‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫هوا در شرايط ‪ NTP‬معادل ‪ 27/72‬لیتر می باشد‪ ،‬روابط تبديل واحدهای ‪ ppm‬و ‪ mg/m0‬گازها و‬
‫بخارات در شرايط ‪ NTP‬عبارت است از‪:‬‬

‫‪0‬‬ ‫‪27 72‬‬

‫يا‬

‫‪0‬‬
‫‪27 72‬‬

‫زمان تبديل واحد مقادير ارائه شده بصورت عنصری برای تركیبات مختلف يک عنصر‪ ،‬وزن‬
‫مولكولی آن عنصر بايستی به جای وزن مولكولی كل تركیب در رابطه مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬در‬
‫تبديل واحدها برای مواد با وزن مولكولی متغیر‪ ،‬وزن مولكولی مناسب بايد برآورد يا فرض شود‪.‬‬

‫نمادها‬
‫‪1‬‬
‫)‪(BEI‬‬ ‫شاخص بیولوژیکی مواجهه‬
‫نماد ‪ BEI‬مربوط به شاخصهای بیولوژيكی مواجهه است و در زمانی كه اين شاخص برای يک‬
‫ماده شیمیايی تدوين شده باشد‪ ،‬مورد استفاده قرار میگیرد‪ .‬سه زيرگروه برای اين نماد اضافه شده است‪.‬‬
‫اين سه زيرگروه به كاربران كمک میكند تا تشخیص دهند اين نمادها فقط مربوط به آفت كشهای‬
‫بازدارنده استیل كولین استراز يا ايجاد كننده مت هموگلوبین میباشند‪ .‬اين سه زيرگروه عبارتنداز‪:‬‬
‫‪ :BEIA‬به شاخص بیولوژيكی مواجهه برای آفت كشهای مهاركننده استیلكولیناستراز مراجعه شود‪.‬‬
‫‪ :BEIM‬به شاخص بیولوژيكی مواجهه برای ايجاد كنندههای مت هموگلوبین مراجعه شود‪.‬‬
‫‪ :BEIP‬به شاخص بیولوژيكی مواجهه برای هیدروكربنهای آروماتیک شند حلقه ای )‪ (PAHS‬مراجعه‬
‫شود‪.‬‬
‫برای ارزيابی مواجهه كلی اين مواد از منابع مختلف از جمله پوست‪ ،‬گوارش يا مواجهه غیرشغلی‬
‫بايستی پايش بیولوژيكی انجام شود‪ .‬برای اطالع از شاخص بیولوژيكی مواجهه اين مواد به فصل مربوطه‬
‫مراجعه شود‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Biological Exposure indices‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪1‬‬
‫سرطان زایی‬
‫سرطان زا عاملی است كه باعث ايجاد يک تومور خوش خیم يا بدخیم می شود‪ .‬شواهد سرطان د‬
‫زايی از مطالعه های سم شناسی‪ ،‬اپیدمیولوژی و مكانیكی حاصل میشود‪ .‬نمادهای مختلف توسط‬
‫سازمانهای و مراكز علمی معتبر برای نشان دادن قابلیت سرطان زايی عوامل مختلف ارائه شده است‪ .‬در‬
‫اين بخش از نمادهای ارائه شده توسط مجمع دولتی متخصصان بهداشت صنعتی آمريكا‪ )ACGIH( 2‬كه‬
‫با حرف ‪ A‬همراه با اعداد ‪ 1‬تا ‪ 2‬كه نشانگر درجه سرطان زايی مواد است استفاده شده است‪ .‬طبقه بندی‬
‫و تعاريف مربوط به نمادهای مختلف سرطان زايی در ضمیمه الف به طور مفصل ارائه شده است‪.‬‬

‫‪3‬‬
‫)‪(IFV‬‬ ‫بخار و کسر قابل تنفس‬
‫اين نماد زمانی استفاده میشود كه يک ماده فشار بخار كافی برای بودن در هر دو فاز ذرهای و‬
‫بخار را با نسبت معنیداری از دوز در غلظت ‪ OEL-TWA‬داشته باشد‪ .‬هنگام تعیین ‪ ،IFV‬نسبت غلظت‬
‫بخار اشباع‪ )SVC( 7‬به ‪ OEL-TWA‬درنظر گرفته میشود‪ .‬اين نماد به طور معمول برای موادی با نسبت‬
‫‪ SVC/OEL‬بین ‪ 3/1‬و ‪ 13‬مورد استفاده قرار میگیرد‪.‬‬
‫كارشناس بهداشت حرفهای بايد هر دو فاز ذره و بخار را هنگام انتخاب تكنیک نمونهبرداری برای‬
‫بررسی مواجهه با آاليندههای ناشی از شرايط زير را در نظر بگیرد‪:‬‬
‫الف‪ -‬عملیاتهای اسپری كردن‬
‫ب‪ -‬فرايندهايی كه تغییرات دما روی حالت فیزيكی ماده اثرگذار است‬
‫ج‪ -‬در مواردی كه بخش عمدهای از بخار در داخل ذرات ماده ديگر حل می شود يا بر روی آن جذب‬
‫می شود م ل تركیبات محلول در آب در محیطهای مرطوب‬

‫ایجاد حساسیت‬
‫نماد حساسیت اشاره به قابلیت يک ماده برای ايجاد حساسیت است كه توسط مطالعات انسانی و‬
‫حیوانی اثبات شده است‪ .‬اين نماد داللت بر اين ندارد كه حساسیت يک اثر مهم در تعیین ‪ OEL‬داشته‬
‫است يا حساسیت تنها عامل تعیین كننده ‪ OEL‬بوده است‪ .‬اگر دادههای مربوط به حساسیت زايی‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Carcinogenicity‬‬

‫‪2-‬‬ ‫‪American Conference of Governmental Industrial Hygienist‬‬

‫‪0‬‬ ‫‪- Inhalable Fraction and Vapor‬‬

‫‪7-‬‬ ‫‪Saturated Vapor Concentration‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫موجود بود از آنها با دقت در پیشنهاد حد مجاز يک ماده استفاده شود‪ .‬برای موادی كه مبنای تعیین حد‬
‫مجاز آنها‪ ،‬حساسیت زايی بوده است به معنای آن است كه انتظار میرود با رعايت اين حد‪ ،‬از ايجاد‬
‫حساسیت در شاغلین حفاظت خواهد شد‪ .‬اين حدود مجاز برای حفاظت از شاغلینی كه قبالً به آن ماده‬
‫حساسیت پیدا كردهاند‪ ،‬در نظر گرفته نمیشود‪.‬‬
‫در محیطهای كاری‪ ،‬مواجهه با عوامل حساسیت زا ممكن است از طريق تنفسی‪ ،‬پوستی و ملتحمه‬
‫رخ دهد‪ .‬از طرفی عوامل حساسیت زا باعث واكنشهای تنفسی‪ ،‬پوستی و ملتحمه ای میشوند‪ .‬در حال‬
‫حاضر اين نماد‪ ،‬بین حساسیت اعضای مختلف تمايز قائل نشده است‪ .‬عدم استفاده از اين نماد به معنی‬
‫فقدان قابلیت يک ماده برای حساسیت زايی هم نیست بلكه ممكن است نشانگر شواهد علمی اندك يا‬
‫ناكافی باشد‪.‬‬
‫حساسیت زايی اغلب از طريق يک مكانیسم ايمونولوژيكی رخ میدهد و نبايد با شرايط يا‬
‫اصطالحات ديگر مانند بیش فعالی‪ ،‬استعداد يا حساسیت داشتن‪ ،‬اشتباه گرفته شود‪ .‬در ابتدای مواجهه با‬
‫يک عامل حساسیت زا ممكن است هیچ پاسخی مشاهده نشود و يا پاسخ اندكی مشاهده شود‪ .‬با اين‬
‫وجود زمانی كه يک فرد دشار حساسیت ناشی از مواجهه با آن عامل شد‪ ،‬مواجهه های بعدی میتواند‬
‫باعث پاسخ های شديد حتی در مواجهه با غلظت های كم (كمتر از ‪ )OEL‬شود‪ .‬اين واكنش ها ممكن‬
‫است حیات يک فرد را تهديد كند و میتواند دارای آغاز سريع يا تأخیری باشد‪ .‬شاغلینی كه به يک‬
‫عامل خاص حساس شدهاند‪ ،‬ممكن است به عوامل ديگری كه از لحاظ ساختار شیمیايی مشابه عامل‬
‫اصلی است‪ ،‬يک واكنش مقطعی نشان دهند‪.‬كاهش مواجهه با عوامل حساسیت زا و تركیبات با ساختار‬
‫مشابه با آنها معموالً شیوع واكنشهای آلرژيک را در افراد حساس شده كاهش میدهد‪ .‬برای برخی از‬
‫افراد حساس شده‪ ،‬اجتناب كامل از مواجهه با عامل حساسیت زا و تركیبات مشابه آن تنها راه حل‬
‫پیشگیری از پاسخهای ايمنی خاص میباشد‪.‬‬
‫مواد شیمیايی با قابلیت حساسیت زايی مشكالت خاصی را در محیط كار ايجاد میكنند‪ .‬مواجهه با‬
‫اين مواد از طريق تنفسی‪ ،‬پوستی و ملتحمه بايد از طريق اقدامات كنترلی فرايند يا حفاظت فردی كاهش‬
‫يابد‪ .‬آموزش افرادی كه با اين مواد كار میكنند بخصوص آموزش در مورد اثرات بالقوه بهداشتی آنها‪،‬‬
‫روش های حمل ايمن آنها و اطالعات مربوط به شرايط اضطراری نیز ضروری میباشد‪.‬‬

‫پوست‬
‫نماد پوست برای موادی بكار می رود كه سهم قابل توجهی از جذب آنها از طريق جلدی‪ ،‬غشاهای‬
‫مخاطی و ششمها در اثر تماس با بخارات‪ ،‬مايعات و جامدات‪ ،‬انجام میشود‪ .‬هرجا كه مطالعات پوستی‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫نشانگر آن باشد كه جذب پوستی قادر به ايجاد اثرات سیستمیک بهدنبال مواجهه است‪ ،‬نماد پوست‬
‫بايستی برای آن عامل مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬نماد پوست هشداری برای كارشناسان بهداشت حرفهای‬
‫است مبنی بر اينكه ممكن است مواجهه بیش از حد مجاز بهدنبال تماس با مايع يا آئروسول ها رخ دهد‬
‫حتی در شرايطی كه مواجهههای هوابرد كمتر از حد مجاز است‪.‬‬
‫نماد پوست نبابد برای مواد شیمیايی كه باعث تحريک پوستی میشوند به كار رود‪ .‬البته اين نماد‬
‫ممكن است همراه با نماد حساسیت برای موادی استفاده شود كه بهدنبال مواجهه جلدی باعث ايجاد‬
‫حساسیت تنفسی میشوند‪ .‬با وجودی كه نماد پوست ممكن است برای مواد شیمیايی استفاده نشده باشد‬
‫اما كارشناسان بهداشت حرفهای بايد بدانند كه عوامل متعددی هستند كه ممكن است پتانسیل جذب‬
‫پوستی يک ماده را كه قابلیت ورود جلدی آن كم است را افزايش دهد‪ .‬برخی از مواد می توانند به‬
‫عنوان يک حامل عمل كنند بطوريكه وقتی بر روی پوست قرار میگیرند يا با يک ماده ای مخلوط می‪-‬‬
‫شوند‪ ،‬می توانند میزان انتقال مواد را به داخل پوست افزايش دهند‪ .‬عالوه بر اين وجود برخی از شرايط‬
‫جلدی نیز می تواند بر روی میزان ورود مواد از طريق پوست يا زخم تأثیرگذار باشد‪.‬‬
‫افزودنیهای موجود در محلولها و يا مخلوطها میتوانند بطور قابل مالحظهای قابلیت جذب پوستی را‬
‫افزايش دهند‪ .‬هرشند برخی مواد میتوانند سبب تحريک يا التهاب و يا حساسیت پوستی در شاغلین‬
‫گردند‪ ،‬ولی اين خصوصیات در ارزيابیهای مربوط به لزوم يا عدم لزوم ذكر نماد پوست دخیل نبودهاند‬
‫ولی در هر حال ضايعات پوستی بطور قابل مالحظهای سبب افزايش جذب از راه پوست میگردند‪.‬‬
‫زمانی كه اطالعات كمی در ارتباط با جذب پوستی گازها و بخارات و مايعات توسط شاغلین‬
‫وجود داشته باشد‪ ،‬پیشنهاد می شود كه مجموع يافتههای حاصل از مطالعات بر روی بیماريهای جلدی‬
‫حاد و مطالعات در زمینه تماسهای مكرر پوستی بر روی حیوانات و انسانها‪ ،‬همراه با قابلیت جذب مواد‬
‫شیمیايی‪ ،‬در تصمیم گیری برای نمادگذاری پوست مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬بطوركلی شنانچه يافتههای‬
‫موجود نشان دهنده جذب قابل توجه ماده شیمیايی از طريق دستها و ساعدها در طی ساعات كار روزانه‬
‫بخصوص برای مواد شیمیايی دارای ‪ OEL‬پايین باشد‪ ،‬بايد از نماد پوست استفاده شود‪ .‬بر پايه يافتههای‬
‫حاصل از سمیت حاد بر روی حیوانات در مورد مواد شیمیايی كه دارای ‪ LD23‬نسبتاً كم (‪mg/kg 1333‬‬

‫يا كمتر) باشند‪ ،‬بايد نماد پوست بكار برده شود‪.‬‬


‫در مواردی كه ماده شیمیايی به سهولت از پوست نفوذ می كند (مواد با ضرايب جزئی اكتانول‪-‬آب‬
‫باال) و در مواردی كه برون يابی اثرات سیستمیک حاصل از روشهای ديگر مواجهه نشانگر آن باشد كه‬
‫جذب جلدی ممكن است در سمیت مهم باشد‪ ،‬بايستی نماد پوست در نظر گرفته شود‪ .‬نماد پوست برای‬
‫مواد شیمیايی كه باعث اثرات تحريک يا خورندگی بدون سمیت سیستمیک شوند‪ ،‬بكار نمیرود‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مواد شیمیايی دارای نماد پوست و ‪ OEL‬كم ممكن است مشكالت خاصی را در فرايندهايی كه‬
‫غلظت آن ماده در هوا زياد باشد ايجاد كند اين مشكل زمانی قابل توجه ويژه است كه سطح وسیعی از‬
‫پوست برای طوالنی مدت در مواجهه با آن باشد‪ .‬در شنین شرايطی ممكن است احتیاطهای ويژهای‬
‫برای پیشگیری يا كاهش و يا قطع تماس پوستی الزم باشد‪.‬‬
‫برای تعیین نسبت سهم تماس پوستی به كل مقدار ورود سم به بدن بايد از روشهای پايش‬
‫بیولوژيكی استفاده نمود‪ .‬فصل شاخصهای بیولوژيكی مواجهه حاوی تعدادی از شاخصهای بیولوژيكی‬
‫پذيرفته شده میباشد و به عنوان ابزار تكمیلی در هنگام ارزيابی تماس كلی كارگر با ماده شیمیايی مورد‬
‫نظر بكار میرود‪ .‬مشاهده نماد پوست برای ماده شیمیايی مورد نظر‪ ،‬هشداری است كه نشان میدهد‬
‫نمونه برداری هوا به تنهايی برای تعیین قطعی میزان مواجهه كافی نیست و بر اقداماتی كه برای حفاظت‬
‫كامل كارگر در مقابل جذب پوستی الزم است‪ ،‬تأكید مینمايد‪.‬‬

‫عالئم و حروف مخفف‬


‫‡ ‪ :‬كانديد تغییر حد مجاز‬
‫‪ :A‬سرطان زايی (ضمیمه الف)‬
‫‪ :C‬حد مجاز سقفی‬
‫‪ :D‬خفگی آور ساده‬
‫‪ :E‬حد مجاز صرفاً برای ذرات فاقد آزبست و دارای سیلیس بلورين كمتر از ‪ 1‬درصد‬
‫‪ :F‬الیاف قابل استنشاق‪ :‬دارای طول بزرگتر از ‪ 2µm‬و نسبت طول به قطر بیشتر از ‪ 0‬كه با روش فیلتر‬
‫غشائی نمونهگیری و با میكروسكو فاز كنتراست با بزرگنمايی ‪ 733-723‬شمارش میشوند‪.‬‬
‫‪ :G‬با نمونه گیر داالن ته نشینی عمودی مخصوص پنبه (كتان) اندازهگیری شود‪.‬‬
‫‪ :H‬فقط آئروسول‬
‫‪ :I‬ذرات قابل تنفس (ضمیمه ج)‬
‫‪ :IFV‬بخار و كسر قابل تنفس‬
‫‪ :J‬شامل تركیبات استئارات فلزات سمی نمیباشد‪.‬‬
‫‪ :K‬نبايد جرم ذرات قابل استنشاق بیشتر از ‪ 2 mg/m0‬باشد‪.‬‬
‫‪ :L‬بايستی با كنترل محیط مواجهه شاغل از طريق كلیه روشها تا حد ممكن كاهش يابد‪.‬‬
‫‪ :M‬طبقه بندی انجام شده اشاره به اسید سولفوريک موجود در میستهای اسیدی قوی معدنی دارد‪.‬‬
‫‪ :O‬نمونه برداری با روشی كه بخار را جمعآوری نمیكند‪ ،‬انجام شود‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪ :P‬كاربرد محدود به شرايطی است كه مواجهه با آئروسول قابل صرفنظر است‪.‬‬


‫‪ :R‬ذرات قابل استنشاق (ضمیمه ج)‬
‫‪ :T‬ذرات توراسیک (ضمیمه ج)‬
‫‪ :V‬بخار و آئروسول‬

‫روش استفاده از جدول حدود مجاز مواجهه شغلی‬


‫در ويرايش حاضر جدول حدود مجاز مواجهه شغلی سعی شده است با ساختار بندی ساده و حذف‬
‫مطالب تكراری و دارای اهمیت كمتر‪ ،‬امكان استفاده از آن را برای كاربران تسهیل و تسريع نمايد‪.‬‬
‫شیدمان مواد شیمیايی بر اساس حروف الفبای انگلیسی مشهورترين نام آنها می باشد‪ .‬در ضمن سعی‬
‫شده برخی از اسامی مترادف مشهور مواد شیمیايی نیز در ستون نام مواد شیمیايی اضافه شود‪ .‬در صورت‬
‫مشكوك بودن به نام فارسی يک تركیب با كنترل معادل انگلیسی و وزن مولكولی ارائه شده در ستون‬
‫بعدی‪ ،‬می توان از صحیح بودن نام ماده شیمیايی اطمینان حاصل نمود‪ .‬در ستون اول اين جدول كه‬
‫شماره گذاری رديفی مواد شیمیايی است می تواند در تدوين گزارشها و دعاوی حقوقی برای پیشگیری‬
‫از اشتباهات تفسیری مورد استفاده قرار گیرد‪.‬‬
‫ستون حدود مجاز نیز برای هر سه نوع حدود مجاز ‪ STEL ،TWA‬و ‪ Ceiling‬طراحی شده است‪.‬‬
‫در مواردی كه ستون مربوط به هر يک اين حدود برای مادهای خالی می باشد به معنی فقدان آن نوع از‬
‫حد مجاز می باشد‪ .‬در استفاده از اعداد حدود مجاز ارائه شده بايستی دقت نمود كه برخی از آنها همراه‬
‫با عالمت يا حرف مخفف خاصی هستند كه معانی هريک از آنها در بخش قبلی و ضمايم انتهای اين‬
‫بخش‪ ،‬ارائه شده است‪.‬‬
‫ستون نمادها و مبنای تعییین حد مجاز نیز معرف اجمالی نوع اثرات و مالك تدوين حد مجاز برای‬
‫هريک از مواد شیمیايی می باشد‪ .‬اين ستون ها بطور خاص در ارزيابی مخلوط تركیبات مختلف بايد‬
‫مورد توجه ويژه قرار گیرند‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫فهرست حدود مجاز مواجهه شغلی عوامل زيان آور شیمیايی محیط كار‬
‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‡ استالدئید‬
‫‪A7‬‬ ‫‪C 22 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪77/32‬‬ ‫‪1‬‬
‫دستگاه تنفسی و ششم‬ ‫‪Acetaldehyde‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫اسید استیک‬
‫تنفسی و ششم؛ تأثیر بر‬ ‫‪-‬‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪13ppm‬‬ ‫‪66‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪Acetic acid‬‬
‫عملكرد ريوی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫انیدريد استیک‬
‫‪A7‬‬ ‫‪0 ppm‬‬ ‫‪1ppm‬‬ ‫‪132/32‬‬ ‫‪0‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Acetic anhydride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی و ششم؛ اختالل‬ ‫‪A7‬‬ ‫‡ استون‬
‫‪023ppm‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪27/32‬‬ ‫‪7‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی؛‬ ‫‪BEI‬‬ ‫‪Aceton‬‬
‫اثرات خونی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫استون سیانو هیدرين‬ ‫‪2‬‬
‫دستگاه تنفس؛ سردرد؛‬ ‫پوست‬ ‫‪C2 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪27/13‬‬ ‫‪Acetone cyanohydrin ,as‬‬
‫هیپوكسی و سیانوز‬ ‫‪CN‬‬

‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫پوست‬ ‫استونیتريل‬


‫‪-‬‬ ‫‪23ppm‬‬ ‫‪71/32‬‬ ‫‪6‬‬
‫دستگاه تنفس‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Acetonitrile‬‬
‫استو فنون‬
‫سوزش ششم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪123/12‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪Acetophenone‬‬
‫‪ -2‬استیل آمینو فلورن‬
‫تحريک و سوزش ششم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪220/20‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪2-Acetylamino flourene‬‬
‫استیلن‬
‫خفگی‬ ‫خفگی آور ساده (‪)D‬‬ ‫‪26/32‬‬ ‫‪8‬‬
‫‪Acetylene‬‬
‫تترا برمید استیلن‬
‫تحريک و سوزش‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪072/0‬‬ ‫‪13‬‬
‫‪Acetylene Tetrabromide‬‬
‫اسید استیل سالیسیلیک‬
‫سوزش ششم و پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪173/12‬‬ ‫(آسپیرين) ‪Acetylsalicylic‬‬ ‫‪11‬‬
‫‪acid‬‬
‫سوزش ششم و قسمت‬
‫پوست‬ ‫آكرولئین‬
‫فوقانی دستگاه تنفس؛‬ ‫‪C 3/1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪26/36‬‬ ‫‪12‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Acrolein‬‬
‫ادم وآمفیزم ريوی‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫پوست‬ ‫آكريل آمید‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/30mg/m0(IVF‬‬ ‫‪01/37‬‬ ‫‪10‬‬
‫مركزی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Acrylamide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست‬ ‫اسیدآكريلیک‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪02/36‬‬ ‫‪17‬‬
‫دستگاه تنفسی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Acrylic acid‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫مركزی؛ تحريک‬ ‫پوست‬ ‫آكريلونیتريل‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪20/32‬‬ ‫‪12‬‬
‫قسمت تحتانی دستگاه‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Acrylonitrile‬‬
‫تنفسی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫اسید آديپیک‬
‫دستگاه تنفسی؛ اختالل‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪176/17‬‬ ‫‪16‬‬
‫‪Adipic acid‬‬
‫سیستم اعصاب خودكار‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫آديپونیتريل‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪137/13‬‬ ‫‪10‬‬
‫و تحتانی دستگاه تنفسی‬ ‫‪Adiponitrile‬‬
‫حساسیت‬ ‫آالكلر‬
‫هموسیدروزيس‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪1 mg/m0(IVF‬‬ ‫‪268/7‬‬ ‫‪17‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Alachlor‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫پوست‬ ‫)‪mg/m0(IVF‬‬ ‫آلدرين‬
‫مركزی؛ آسیب های‬ ‫‪-‬‬ ‫‪076/80‬‬ ‫‪18‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪3/32‬‬ ‫‪Aldrin‬‬
‫كبدی وكلیوی‬
‫گازهای هیدروكربن های‬
‫حساسیت های قلبی؛‬
‫آلیفاتیک؛ آلكانها (‪)C1-C7‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫متفاوت‬ ‫‪23‬‬
‫‪Aliphatic hydrocarbon‬‬
‫مركزی‬
‫]‪gases, Alkane [C1-C7‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست‬ ‫آلیل الكل‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪27/37‬‬ ‫‪21‬‬
‫دستگاه تنفسی و ششم‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Allyl alcohol‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫مركزی؛ آسیب های‬ ‫پوست‬ ‫آلیل كلريد‬
‫‪2ppm‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪06/23‬‬ ‫‪22‬‬
‫كبدی و كلیوی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Allyl choloride‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬


‫آلیل گلیسیديل اتر‬
‫دستگاه تنفسی؛ درماتیت‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪177/17‬‬ ‫‪20‬‬
‫‪Allyl glycidyl Ether‬‬
‫سوزش ششم و پوست‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫آلیل پروپیل دی سولفید‬
‫حساسیت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪177/16‬‬ ‫‪27‬‬
‫دستگاه تنفسی و ششم‬ ‫‪Allyl propyl disulfide‬‬
‫پنوموكونیوزيس؛‬
‫فلز آلومینیوم و‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫)‪1mg/m0(R‬‬ ‫‪26/87‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫تركیبات نامحلول آن‬ ‫‪22‬‬
‫دستگاه تنفسی؛ سمیت‬ ‫متفاوت‬ ‫‪Aluminum metal and‬‬
‫عصبی‬ ‫‪insoluble compounds‬‬

‫سرطان كبد و م انه‬ ‫پوست‬ ‫‪ -7‬آمینو دی فنیل‬


‫‪-‬‬ ‫‪168/20‬‬ ‫‪26‬‬
‫‪A1‬‬ ‫‪7-Amino diphenyl‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬

‫سردرد؛ تهوع؛ اختالل‬


‫‪ -2‬آمینو دی فنیل‬
‫سیستم اعصاب‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪81/11‬‬ ‫‪20‬‬
‫‪2-Amino dipheny‬‬
‫مركزی؛ سرگیجه‬
‫‪ -2‬آمینو پیريدين يا‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪81/11‬‬ ‫‪-2‬پیريديل آمین‬ ‫‪27‬‬
‫مركزی‬
‫‪2-Aminopyridine‬‬
‫آمیترول‬
‫اثرات تیروئیدی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪77/73‬‬ ‫‪28‬‬
‫‪Amitrol‬‬
‫آسیب ششم؛ تحريک‬
‫آمونیاك‬
‫قسمت فوقانی دستگاه‬ ‫‪-‬‬ ‫‪02 ppm‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪10/03‬‬ ‫‪03‬‬
‫‪Ammonia‬‬
‫تنفسی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دمه كلريد آمونیوم‬
‫‪-‬‬ ‫‪23 mg/m0‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪20/23‬‬ ‫‪Ammonium chloride‬‬
‫‪01‬‬
‫دستگاه تنفس و ششم‬
‫‪fume‬‬
‫پوست؛‬ ‫پرفلورو اكتانوات آمونیوم‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/31 mg/m0‬‬ ‫‪701‬‬ ‫‪Ammonium‬‬
‫‪02‬‬
‫‪A0‬‬
‫‪Perfluorooctanoate‬‬
‫سولفامات آمونیم‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13mg/m0‬‬ ‫‪117/10‬‬ ‫‪00‬‬
‫‪Ammonium sulfamate‬‬
‫استات آمیل نرمال‬
‫تحريک و سوزش‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪103/17‬‬ ‫‪07‬‬
‫‪n-Amyl acetate‬‬
‫اسات آمیل نوع دوم‬
‫تحريک و سوزش‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪122 ppm‬‬ ‫‪103‬‬ ‫‪02‬‬
‫‪sec-Amyl acetate‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫ترت‪ -‬آمیل متیل اتر‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪132/2‬‬ ‫‪tert-Amyl methyl Ethere‬‬
‫‪06‬‬
‫مركزی؛ آسیب جنینی‬
‫)‪(TAME‬‬
‫‪BEI‬؛‬
‫آنیلین‬
‫مت هموگلوبینی‬ ‫پوست؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪80/12‬‬ ‫‪00‬‬
‫‪Aniline‬‬
‫‪A0‬‬
‫؛‬
‫ارتو‪ -‬آنیزيدين‬
‫مت هموگلوبینی‬ ‫پوست؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪120/12‬‬ ‫‪07‬‬
‫‪o-Anisidine‬‬
‫‪A0‬‬
‫؛‬
‫پارا‪ -‬آنیزيدين‬
‫مت همو گلوبینی‬ ‫پوست؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪120/12‬‬ ‫‪08‬‬
‫‪p-Anisidine‬‬
‫‪A7‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫آنتی موآن و تركیبات آن‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪121/02‬‬ ‫‪Antimony and‬‬
‫‪73‬‬
‫دستگاه تنفسی و پوست‬
‫‪compound, as Sb‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫همولیز؛ آسیب كلیوی؛ تحريک‬ ‫هیدريد آنتی موآن‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1ppm‬‬ ‫‪127/07‬‬ ‫‪71‬‬
‫قسمت تحتانی دستگاه تنفسی‬ ‫‪Antimony hydride‬‬
‫سرطان ريه؛‬ ‫تری اكسید آنتی موآن‬
‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪281/2‬‬ ‫‪72‬‬
‫پنوموكنیوزيس‬ ‫‪Antimony trioxide‬‬
‫آنتو؛ (آلفا) نفتیل تیوكاربامید‪،‬‬
‫پوست‬
‫اثرات تیروئیدی؛ تهوع‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/0 mg/m0‬‬ ‫‪232/20‬‬ ‫‪ANTU‬‬ ‫‪70‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪α-Naphthyl thio‬‬
‫‪carbamide‬‬
‫آرگون‬
‫خفگی‬ ‫خفگی آور ساده (‪)D‬‬ ‫‪08/82‬‬ ‫‪77‬‬
‫‪Argon‬‬
‫الیاف قابل استنشاق پارا آرامید‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 f/ml‬‬ ‫‪p-Aramid respirable‬‬
‫‪72‬‬
‫‪fibres‬‬
‫آرسنیک و‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪07/82‬‬
‫سرطان ريه‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/31 mg/m0‬‬ ‫تركیبات معدنی‬ ‫‪76‬‬
‫‪A1‬‬ ‫متفاوت‬ ‫‪Arsenic and inorganic‬‬
‫‪compound, as As‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫آرسین‬
‫و عروق محیطی؛ اختالل‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/332 ppm‬‬ ‫‪00/82‬‬ ‫‪70‬‬
‫‪Arsine‬‬
‫كلیوی وكبدی‬
‫پنوموكونیوزيس؛‬ ‫تمام اشكال آزبست‬
‫‪A1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 f/cc(F‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪77‬‬
‫سرطان ريه؛ مزوتلیوم‬ ‫‪Asbestos, all forms‬‬
‫دمه آسفالت (قیر) برحسب‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫آئروسل محلول در بنزن‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪78‬‬
‫دستگاه تنفسی و ششم‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Asphalt(Bitumen)fume,‬‬
‫‪as benzene-soluble‬‬
‫‪aerosol‬‬
‫تشنج سیستم اعصاب‬ ‫آترازين‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2mg/m0‬‬ ‫‪216/36‬‬ ‫‪23‬‬
‫مركزی‬ ‫‪Atrazine‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫حساسیت‬ ‫متیل آزينفوس‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/2mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪010/07‬‬ ‫‪21‬‬
‫استراز‬ ‫؛‬ ‫‪Azinphos-methyl‬‬
‫‪A7‬‬
‫آزو دی كربن آمید‬
‫حساسیت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0mg/m0‬‬ ‫‪1mg/m0‬‬ ‫‪116/37‬‬ ‫‪22‬‬
‫‪Azodicarbonamide‬‬
‫سوزش پوست؛ ششم و‬
‫باريم و تركیبات محلول آن‬
‫دستگاه گوارش؛ تونوس‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪100/03‬‬ ‫‪Barium and soluble‬‬
‫‪20‬‬
‫عضالت‬ ‫‪compound, as Ba‬‬

‫پنوموكونیوزيس‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13mg/m0‬‬ ‫‪200/70‬‬ ‫سولفات باريم‬ ‫‪27‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫‪Barium sulfate‬‬

‫سوزش قسمت فوقانی‬


‫دستگاه تنفسی؛ آسیب‬
‫حساسیت‬ ‫بنومیل‬
‫به بیضه و دستگاه تولید‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1mg/m0‬‬ ‫‪283/02‬‬ ‫‪22‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Benomyl‬‬
‫م ل مردان؛ آسیب‬
‫جنینی‬
‫‪BEIp‬؛‬ ‫بنزو (آلفا) آنتراسن‬
‫سرطان پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪227/03‬‬ ‫‪26‬‬
‫‪A2‬‬ ‫‪Benz[α]anthrancene‬‬
‫‪BEI‬؛‬
‫بنزن‬
‫سرطان خون‬ ‫پوست؛‬ ‫‪2/2 ppm‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪07/11‬‬ ‫‪20‬‬
‫‪Benzene‬‬
‫‪A1‬‬
‫پوست؛‬ ‫بنزيدين‬
‫سرطان م انه‬ ‫‪-‬‬ ‫‪177/20‬‬ ‫‪27‬‬
‫‪A1‬‬ ‫‪Benzidine‬‬
‫سرطان‬ ‫‪BEIp‬؛‬ ‫بنزو (بتا) فلورانتن‬
‫‪-‬‬ ‫‪222/03‬‬ ‫‪28‬‬
‫‪A2‬‬ ‫‪Benzo[b]fluoroanthene‬‬
‫‪BEIp‬؛‬ ‫بنزو (آلفا) پیرن‬
‫سرطان‬ ‫‪-‬‬ ‫‪222/03‬‬ ‫‪63‬‬
‫‪A2‬‬ ‫‪nzo[a]pyrene‬‬
‫سوزش قسمت فوقانی‬
‫پوست‬ ‫بنزو تری كلريد‬
‫دستگاه تنفسی؛ ششم و‬ ‫‪C3/1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪182/23‬‬ ‫‪61‬‬
‫‪A2‬‬ ‫‪Benzotrichloride‬‬
‫پوست‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كلريد بنزوئیل‬
‫‪A7‬‬ ‫‪C 3/2 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪173/20‬‬ ‫‪62‬‬
‫دستگاه تنفسی و ششم‬ ‫‪Benzoyl chloride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پراكسید بنزوئیل‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪272/22‬‬ ‫‪60‬‬
‫دستگاه تنفسی و پوست‬ ‫‪Benzoyl Peroxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫استات بنزيل‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪123/17‬‬ ‫‪67‬‬
‫دستگاه تنفسی‬ ‫‪Benzyl acetate‬‬
‫بنزيل بوتیل فتاالت‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪62‬‬
‫‪Benzyl butyl phthalate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫كلريد بنزيل‬
‫دستگاه تنفسی‪ ،‬ششم و‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪126/27‬‬ ‫‪66‬‬
‫‪Benzyl chloride‬‬
‫پوست‬
‫حساسیت بريلیوم؛‬ ‫پوست؛‬
‫‪3/33332‬‬ ‫بريلیم و تركیبات آن‬
‫بیماری مزمن ناشی از‬ ‫‪A1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪8/31‬‬ ‫‪60‬‬
‫‪mg/m‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪Beryllium and‬‬
‫بريلیوم (بريلیوزيس)‬ ‫حساسیت‬ ‫‪compounds, as Be‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫بی فنیل‬
‫عملكرد ريوی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪127/23‬‬ ‫‪67‬‬
‫‪Biphenyl‬‬
‫بیس (‪ -2‬اتیل هگزيل) فتاالت‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪083/26‬‬ ‫)‪Bis(2-ethylhexyl‬‬ ‫‪68‬‬
‫‪phthalate‬‬
‫بیس (كلرو متیل) اتر‬
‫سرطان زايی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/331 ppm‬‬ ‫‪117/86‬‬ ‫‪03‬‬
‫‪Bis(chloromethyl) ether‬‬
‫بیس (‪ -2‬دی متیل آمینو اتیل)‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫اتر‬
‫دستگاه تنفسی‪ ،‬ششم و‬ ‫پوست؛‬ ‫‪3/12 ppm‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪163/26‬‬ ‫‪01‬‬
‫‪Bis (2-‬‬
‫پوست‬ ‫)‪dimethylaminoethyl‬‬
‫)‪ether (DMAE‬‬
‫بیسموت تلوريد‬
‫تركیب غیر منقوط‬
‫‪0‬‬ ‫تركیب منقوط با سلنیم‬
‫آسیب ريوی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m‬‬ ‫‪733/70‬‬ ‫‪02‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪Bismuth Telluride‬‬
‫‪Undoped‬‬
‫‪Se-doped as Bi2Te0‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫تركیبات بورات؛ معدنی‬


‫‪A7‬‬ ‫‪6 mg/m0‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬ ‫‪Borate compounds,‬‬
‫‪00‬‬
‫تنفسی‬
‫‪Inorganic‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اكسید بور‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪68/67‬‬ ‫‪07‬‬
‫دستگاه تنفسی و ششم‬ ‫‪Boron oxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫تری برمید بور‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪223/20‬‬ ‫‪02‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Boron tribromide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تری فلوريد بور‬
‫دستگاه تنفسی؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪C 1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪60/72‬‬ ‫‪06‬‬
‫‪Boron trifluoride‬‬
‫پنومونیت‬
‫بروماسیل‬
‫اثرات تیروئیدی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪261/11‬‬ ‫‪00‬‬
‫‪Bromacil‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫بروم‬
‫و تحتانی دستگاه‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪128/71‬‬ ‫‪07‬‬
‫‪Bromine‬‬
‫تنفسی؛ آسیب ريوی‬
‫سوزش قسمت فوقانی‬
‫پنتا فلوريد بروم‬
‫دستگاه تنفسی؛ ششم و‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪107/82‬‬ ‫‪08‬‬
‫‪Bromine pentafluoride‬‬
‫پوست‬
‫آسیب كبدی؛ تحريک‬ ‫برموفرم‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪228/00‬‬ ‫‪73‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی و‬ ‫‪Bromoform‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫ششم‬
‫آسیب های كبدی و‬ ‫‡ ‪ -1‬برمو پروپان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪122/88‬‬ ‫‪71‬‬
‫جنینی؛ سمیت اعصاب‬ ‫‪1- Bromopropane‬‬
‫سرطان‬ ‫‪1‬و‪ -0‬بوتادين‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪27/83‬‬ ‫‪72‬‬
‫‪1،0-Butadiene‬‬
‫همه ايزومرهای بوتان‬
‫مشاهده گازهای هیدروكربن های آلیفاتیک‪ :‬آلكانها (‪)C1-C7‬‬ ‫‪70‬‬
‫‪Butane, all isomers‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ان_ بوتانول‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪07/12‬‬ ‫‪77‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪n-Butanol‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫بوتانول نوع دوم‬
‫تنفسی اختالل سیستم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪07/12‬‬ ‫‪72‬‬
‫‪sec-Butanol‬‬
‫اعصاب مركزی‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫بوتانو ل نوع سوم‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪07/12‬‬ ‫‪76‬‬
‫مركزی‬ ‫‪tert-Butanol‬‬
‫اثر روی وزن بدن‬
‫همه ايزومرهای بوتن ها‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪223 ppm‬‬ ‫‪26/11‬‬
‫ايزو بوتن‬ ‫‪70‬‬
‫تنفسی و اثر روی وزن‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪223 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪Butene, all isomers,‬‬
‫بدن‬ ‫‪Isobutene‬‬

‫‪ -2‬بوتوكسی اتانول‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪BEI‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪117/10‬‬ ‫‪2-Butoxyethanol‬‬ ‫‪77‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪A0‬‬
‫)‪(EGBE‬‬
‫‪ -2‬بوتوكسی اتیل استات‬
‫همولیز‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪163/2‬‬ ‫‪78‬‬
‫‪2-Butoxyethyl acetate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪123 ppm‬‬ ‫بوتیل استات نرمال‬
‫‪-‬‬ ‫‪116/16‬‬ ‫‪83‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪n-Butyl acetate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫بوتیل استات نوع دوم‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪116/16‬‬ ‫‪81‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪sec-Butyl acetate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی تنفسی و‬ ‫بوتیل استات نوع سوم‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪116/16‬‬ ‫‪82‬‬
‫ششم‬ ‫‪tert-Butyl acetate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫حساسیت‬ ‫بوتیل آكريالت نرمال‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪127/10‬‬ ‫‪80‬‬
‫تنفسی؛ ششم و پوست‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪n-Butyl acrylate‬‬
‫سردرد؛ تحريک‬
‫بوتیل آمین نرمال‬
‫قسمت فوقانی تنفسی و‬ ‫پوست‬ ‫‪C 2 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪00/17‬‬ ‫‪87‬‬
‫‪n-Butylamine‬‬
‫ششم‬
‫هیدروكسی تولوئن بوتیل دار‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪2 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪223/07‬‬ ‫‪82‬‬
‫‪Butylated‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪hydroxytoluene‬‬

‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫بوتیل كرومات نوع سوم‬


‫تنفسی و پوست‬ ‫پوست‬ ‫‪C3/1 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪203/22‬‬ ‫‪tert-Butyl chromates, as‬‬ ‫‪86‬‬
‫‪CrO0‬‬

‫حساسیت‬ ‫بوتیل گلیسیديل اتر نرمال‬


‫آسیب سیستم تولید م ل‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0 ppm‬‬ ‫‪103/21‬‬ ‫‪n-Butyl glycidyl ether‬‬
‫‪80‬‬
‫پوست‬
‫)‪(BGE‬‬
‫سردرد؛تحريک قسمت‬ ‫بوتیل الكتات نرمال‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪176/18‬‬ ‫‪87‬‬
‫فوقانی تنفسی‬ ‫‪n-Butyl lactate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫بوتیل مركاپتان نرمال‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪23/18‬‬ ‫‪88‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪n-Butyl mercaptan‬‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫ارتو بوتیل فنول نوع دوم‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪213/22‬‬ ‫‪133‬‬
‫تنفسی‪ ،‬پوست و ششم‬ ‫‪o-sec Butylphenol‬‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬
‫پارا بوتیل تولوئن نوع سوم‬
‫تنفسی و ششم؛ تهوع‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪177/17‬‬ ‫‪131‬‬
‫‪p-tert-Butyl toluene‬‬

‫‪BEI‬؛ ‪A2‬‬
‫‪-‬‬
‫‪3/31mg/m0‬‬ ‫‪112/73‬‬ ‫كادمیوم و تركیباتش‬
‫آسیب های كلیوی‬ ‫)‪0(R‬‬ ‫‪Cadmium‬‬
‫‪132‬‬
‫‪BEI‬؛ ‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/332mg/m‬‬ ‫متفاوت‬
‫‪and compounds, as Cd‬‬
‫كربنات كلسیم‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪7 mg/m0(R‬‬ ‫‪133/38‬‬ ‫‪130‬‬
‫‪Calcium carbonate‬‬
‫كرومات كلیسم‬
‫سرطان ريه‬ ‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/331mg/m0‬‬ ‫‪126/38‬‬ ‫‪137‬‬
‫‪Calcium chromate‬‬
‫سیانید كلسیم‪ ،‬بصورت سیانید‬
‫‪-‬‬ ‫پوست‬ ‫‪C 2 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪82/11‬‬ ‫‪132‬‬
‫‪Calcium cyanide, as CN‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫سیانامید كلسیم‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪73/11‬‬ ‫‪136‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Calcium cyanamide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫هیدروكسیدكلسیم‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪07/13‬‬ ‫‪130‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪Calcium hydroxide‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اكسید كلسیم‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪26/37‬‬ ‫‪137‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Calcium oxide‬‬

‫سیلیكات كلسیم؛ غیر فیبروزی‬


‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫)‪0 (E‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m‬‬ ‫‪-‬‬ ‫مصنوعی‬ ‫‪138‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Calcium silicate‬‬
‫‪Synthetic nonfibrous‬‬
‫سولفات كلسیم‬
‫پاره شدن تیغه بینی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪106/17‬‬ ‫‪113‬‬
‫‪Calcium sulfate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪0 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪122/20‬‬ ‫كافور‪ ،‬مصنوعی‬ ‫‪111‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی و ششم؛ فقدان‬ ‫‪Camphor, synthetic‬‬

‫حس شامه‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كاپروالكتام‬
‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪2 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪110/16‬‬ ‫‪112‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Caprolactam‬‬
‫پوست ؛‬ ‫كاپتافول‬
‫سوزش پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪078/36‬‬ ‫‪110‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Captafol‬‬
‫حساسیت؛‬ ‫كاپتان‬
‫سوزش پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪033/63‬‬ ‫‪117‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Captan‬‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬
‫حساسیت‬
‫استراز؛ آسیب سیستم‬ ‫كارباريل‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/2 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪231/23‬‬ ‫‪112‬‬
‫تولید م ل مردان؛ آسیب‬ ‫‪Carbaryl‬‬
‫‪A2‬‬
‫جنینی‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫؛‬ ‫كاربوفوران‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪221/03‬‬ ‫‪116‬‬
‫استراز‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Carbofuran‬‬
‫دوده‬
‫برونشیت‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪110‬‬
‫‪Carbon black‬‬
‫دی اكسید كربن‬
‫خفگی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪03333 ppm‬‬ ‫‪2333 ppm‬‬ ‫‪77/31‬‬ ‫‪117‬‬
‫‪Carbon dioxide‬‬
‫حساسیت؛‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫دی سولفید كربن‬
‫‪ A7‬؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪06/17‬‬ ‫‪118‬‬
‫محیطی‬ ‫‪Carbon disulfide‬‬
‫‪BEI‬‬
‫مونوكسید كربن‬
‫كربوكسی هموگلوبین‬ ‫‪BEI‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪27/31‬‬ ‫‪123‬‬
‫‪Carbon monoxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تترابرمید كربن‬
‫تنفسی؛ ششم و پوست؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/0 ppm‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪001/62‬‬ ‫‪121‬‬
‫‪Carbon tetrabromide‬‬
‫آسیب كبدی‬
‫پوست؛‬ ‫تتراكلريد كربن‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪120/77‬‬ ‫‪120‬‬
‫‪A2‬‬ ‫‪Carbon tetrachloride‬‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬
‫فلوئوريد كربونیل‬
‫تنفسی؛ آسیب‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪66/31‬‬ ‫‪127‬‬
‫‪Carbonyl fluoride‬‬
‫استخوانی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست‬ ‫كاتكول‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪113/11‬‬ ‫‪122‬‬
‫تنفسی و ششم؛ درماتیت‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Catechol‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫سلولز‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫نامشخص‬ ‫‪126‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Cellulose‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪178/82‬‬ ‫هیدروكسید سزيم‬ ‫‪120‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Cesium hydroxide‬‬

‫پوست‪:‬‬ ‫كلردان‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪738/73‬‬ ‫‪127‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Chlordane‬‬
‫تشنج سیستم اعصاب‬ ‫پوست‪:‬‬ ‫كامفن كلره‬
‫‪1mg/m0‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪717/33‬‬ ‫‪128‬‬
‫مركزی؛ آسیب كبدی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Chlorinated camphene‬‬
‫جوش آكنه مانند؛‬ ‫ارتو دی فنیل اكسايد كلره‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪000/33‬‬ ‫‪o-Chlorinated diphenyl‬‬
‫‪103‬‬
‫آسیب كبدی‬
‫‪oxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كلر‬
‫‪A7‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪03/81‬‬ ‫‪101‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Chlorine‬‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫دی اكسید كلر‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/0 ppm‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪60/76‬‬ ‫‪102‬‬
‫تنفسی؛ برونشیت‬ ‫‪Chlorine dioxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫تری فلوريد كلر‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 3/1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪82/76‬‬ ‫‪100‬‬
‫تنفسی و آسیب ريوی‬ ‫‪Chlorine trifluoride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كلرواستالدئید‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪70/23‬‬ ‫‪107‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Chloroacetaldehyde‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كلرواستون‬
‫پوست‬ ‫‪C 1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪82/20‬‬ ‫‪102‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Chloroacetone‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪ -2‬كلرواستوفنون‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪127/28‬‬ ‫‪106‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪2-Chloroaceto phenone‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كلرواستیل كلرايد‬
‫پوست‬ ‫‪3/12 ppm‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪112/82‬‬ ‫‪100‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Chloroacetyl chloride‬‬
‫كلرو بنزن‬
‫آسیب های كبدی‬ ‫‪A0‬؛ ‪BEI‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪112/26‬‬ ‫‪107‬‬
‫‪Chlorobenzene‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ارتوكلرو بنزيلیدن‬
‫پوست‬
‫تنفسی ؛ حساسیت‬ ‫‪C3/32 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪177/61‬‬ ‫مالونونیتريل‬ ‫‪108‬‬
‫‪A7‬‬
‫پوستی‬ ‫‪o-Chlorobenzylidene‬‬
‫‪malononitrile‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫كلرو برمو متان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪128/08‬‬ ‫‪173‬‬
‫مركزی؛ آسیب كبدی‬ ‫‪Chlorobromomethane‬‬
‫اختالل سیستم مركزی؛‬
‫كلرو دی فلورو متان‬
‫خفگی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪06/70‬‬ ‫‪171‬‬
‫‪Chlorodifluoromethane‬‬
‫حساسیت قلبی‬
‫كلرو دی فنیل (‪72%‬كلر)‬
‫آسیب كبدی تحريک‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪266/23‬‬ ‫‪Chlorodiphenyl‬‬ ‫‪172‬‬
‫ششمی كلرانس‬
‫)‪(72% chlorine‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست‪:‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪027/73‬‬ ‫كلرو دی فنیل (‪27%‬كلر)‬ ‫‪170‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی؛ آسیب كبدی؛‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Chlorodiphenyl‬‬
‫)‪(27% chlorine‬‬
‫جوش آكنه مانند‬
‫آسیب كبدی؛ آسیبهای‬
‫كلروفرم‬
‫جنینی؛ اختالل سیستم‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪118/07‬‬ ‫‪177‬‬
‫‪Chloroform‬‬
‫اعصاب مركزی‬
‫بیس (كلرومتیل) اتر‬
‫سرطان ريه‬ ‫‪A1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/331 ppm‬‬ ‫‪117/76‬‬ ‫‪172‬‬
‫‪bis (Chloromethy) ether‬‬
‫سرطان ريه‬
‫كلرو متیل متیل اتر‬
‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪73/23‬‬ ‫‪176‬‬
‫‪Chloromethyl methyl‬‬
‫‪ether‬‬

‫‪-1‬كلرو‪ -1-‬نیتروپروپان‬
‫سوزش ششم؛ آسیب‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪120/27‬‬ ‫‪1-Chloro-1-‬‬ ‫‪170‬‬
‫ريوی‬
‫‪nitropropane‬‬
‫‪-1‬كلرو‪ -7 -‬نیتروبنزن‬
‫‪-‬‬ ‫پوست‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪120/22‬‬ ‫‪1-Chloro-7-‬‬ ‫‪177‬‬
‫‪nitrobenzene‬‬
‫كلرو پنتا فلورو اتان‬
‫حساسیت قلبی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪127/70‬‬ ‫‪Chloropenta‬‬
‫‪178‬‬
‫‪fluoroethane‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كلروپیكرين‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪176/08‬‬ ‫‪123‬‬
‫تنفسی؛ آسیب ريوی‬ ‫‪Chloropicrin‬‬
‫‪-1‬كلرو‪ -2-‬پروپانول و‬
‫پوست؛‬ ‫‪-2‬كلرو‪ -1-‬پروپانول‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪87/27‬‬ ‫‪121‬‬
‫‪A7‬‬ ‫& ‪1-Chloro-2-propanol‬‬
‫‪2-Chloro-1-propanol‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫بتا‪-‬كلروپرن‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪77/27‬‬ ‫‪122‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Β-Chloroprene‬‬
‫آسیب سیستم تولید م ل‬ ‫‪-2‬كلروپروپاينیک اسید‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪137/20‬‬ ‫‪120‬‬
‫مردان‬ ‫‪2-Chloropropionic acid‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫ارتوكلرو استايرن‬
‫‪-‬‬ ‫‪02 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪107/63‬‬ ‫‪127‬‬
‫مركزی؛ نوروپاتی‬ ‫‪o-Chlorostyrene‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ارتو كلرو تولوئن‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪126/28‬‬ ‫‪122‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪o-Chlorotoluene‬‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫پوست؛ ‪A7‬؛‬ ‫كلروپیريفوس‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪023/20‬‬ ‫‪126‬‬
‫استراز‬ ‫‪BEIA‬‬ ‫‪Chlorpyrifos‬‬
‫سرطان ريه‬ ‫‪A1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫كرومات حاصل از فرآوری‬ ‫‪120‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫سنگ معدنی كرومیت‬
‫‪Chromite ore processing‬‬
‫‪(Chromate), as Cr‬‬
‫كروم و تركیبات معدنی آن‬
‫‪Chromium & inorganic‬‬
‫‪compounds, as Cr‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫تركیبات فلزی و كروم سه‬
‫متفاوت‬
‫تنفسی و پوست‬ ‫‪A7‬‬ ‫ظرفیتی‬
‫‪Metal and Cr III‬‬
‫‪compounds‬‬
‫‪127‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪A1‬؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬ ‫تركیبات كروم شش ظرفیتی‬
‫تنفسی و سرطان‬ ‫‪BEI‬‬ ‫محلول درآب‬
‫‪Water- soluble Cr VI‬‬
‫‪compounds‬‬

‫سرطان ريه‬ ‫‪A1‬‬


‫متفاوت‬ ‫تركیبات كروم شش ظرفیتی‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/31 mg/m0‬‬
‫نامحلول درآب‬
‫‪Insoluble Cr VI‬‬
‫‪compounds‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كلريد كرومیل‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/322 ppm‬‬ ‫‪127/82‬‬ ‫‪128‬‬
‫تنفسی و پوست‬ ‫‪Chromyl chloride‬‬
‫‪BEIp‬؛‬ ‫كرايزن‬
‫سرطان‬ ‫‪-‬‬ ‫‪227/03‬‬ ‫‪163‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Chrysene‬‬
‫اثر روی وزن بدن؛‬
‫حساسیت‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫سیترال‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪2 ppm (IVF‬‬ ‫‪122/27‬‬ ‫‪161‬‬
‫تنفسی؛‬ ‫‪Citral‬‬
‫‪A7‬‬
‫آسیب ششمی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كلوپیدال‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪182/36‬‬ ‫‪162‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Clopidol‬‬
‫غبار ذغال سنگ‬
‫‪3/7 mg/m‬‬ ‫)‪0 (R‬‬ ‫‪Coal dust‬‬
‫سرطان و فیبروز ريه‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪160‬‬
‫آنتراسیت)‪(Anthracite‬‬
‫سرطان و فیبروز ريه‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/8 mg/m0 (R‬‬ ‫‪-‬‬
‫بیتومینوس (‪)Bituminous‬‬
‫مواد فرار قیر قطران ذغال‬
‫‪0‬‬ ‫سنگ به صورت آئروسل‬
‫‪BEIp‬؛‬ ‫‪3/2 mg/m‬‬
‫سرطان‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪167‬‬
‫‪A1‬‬ ‫محلول در بنزن‬
‫‪Coal tar pitch volatiles‬‬
‫‪as benzene soluble‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫‪aerosol‬‬
‫‪BEI‬؛‬ ‫كبالت‬
‫آسم؛ عملكرد ريوی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪27/80‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪3/32 mg/m‬‬ ‫و تركیبات معدنی آن‬ ‫‪162‬‬
‫اثرات میوكارديال‬ ‫متفاوت‬ ‫‪Cobalt and inorganic‬‬
‫‪Compounds; as Co‬‬
‫آسیب ريوی‬ ‫كربونیل كبالت‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪071/87‬‬ ‫‪166‬‬
‫آسیب طحال‬ ‫‪Cobalt carbonyl, as Co‬‬
‫آسیب ريوی‬
‫هیدروكربونیل كبالت‬
‫ادم ريوی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪101/87‬‬ ‫‪Cobalt hydrocarbonyl,‬‬
‫‪160‬‬
‫‪as Co‬‬

‫مس ‪Copper‬‬
‫محرك؛ اثرات‬ ‫دمه ‪Fume‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪60/22‬‬ ‫‪167‬‬
‫گوارشی؛ تب دمه فلزی‬ ‫‪0‬‬ ‫غبار و میست ها‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 mg/m‬‬
‫‪Dust and mist as Cu‬‬
‫برونشیت؛ بیسینوزيس؛‬ ‫غبار پنبه خام‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (T‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪Cotton dust, raw,‬‬
‫‪168‬‬
‫عملكرد ريوی‬
‫‪untreated‬‬
‫‪BEIp‬؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫كومافوس‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/32 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪062/7‬‬ ‫‪103‬‬
‫استراز‬ ‫‪Coumaphos‬‬
‫پوست‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫همه ايزومرهای كروزول‬
‫‪-‬‬ ‫)‪23 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪137/17‬‬ ‫‪101‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Cresol, all isomers‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫كروتون آلدئید‬
‫‪C3/0 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪03/38‬‬ ‫‪102‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Crotonaldehyde‬‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫‪BEIA‬؛‬ ‫كروفومات‬ ‫‪100‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪281/01‬‬
‫استراز‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Crufomate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی؛ ششم و پوست؛‬ ‫كومن‬ ‫‪107‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪123/18‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪Cumene‬‬
‫مركزی‬
‫تحريک ششمی و‬ ‫سیانامید‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪72/37‬‬ ‫‪102‬‬
‫پوستی‬ ‫‪Cyanamide‬‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫سیانوژن‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪22/37‬‬ ‫‪106‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Cyanogen‬‬
‫ادم ريوی؛ تحريک‬
‫كلريد سیانوژن‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‪،‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪C3/0 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪61/77‬‬ ‫‪100‬‬
‫‪Cyanogen Chloride‬‬
‫ششم و پوست‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫سیكلو هگزان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪77/16‬‬ ‫‪107‬‬
‫مركزی‬ ‫‪Cyclohexane‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫سیكلوهگزانول‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪133/16‬‬ ‫‪108‬‬
‫مركزی و ششم‬ ‫‪Cyclohexanol‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫سیكلو هگزانون‬
‫‪23 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪87/17‬‬ ‫‪173‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Cyclohexanone‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫سیكلوهگزن‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪033 ppm‬‬ ‫‪72/17‬‬ ‫‪171‬‬
‫‪Cyclohexene‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫سیكلوهگزيل آمین‬


‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪88/10‬‬ ‫‪172‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Cyclohexylamine‬‬
‫پوست؛‬ ‫سیكلونیت‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪222/26‬‬ ‫‪170‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Cyclonite‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫سیكلو پنتادين‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪02 ppm‬‬ ‫‪66/13‬‬ ‫‪177‬‬
‫‪Cyclopentadiene‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬


‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست؛‬ ‫سیكلو پنتان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪633 ppm‬‬ ‫‪03/10‬‬ ‫‪172‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪Cyclopentane‬‬
‫مركزی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫سی هگزاتین‬
‫تنفسی؛ تاثیر روی وزن‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪072/16‬‬ ‫‪176‬‬
‫‪Cyhexatin‬‬
‫بدن؛ اثرات كلیوی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪ 7-2‬دیكلروفنوكسیاستیک‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13mg/m0‬‬ ‫‪227/37‬‬ ‫‪170‬‬
‫تنفسی و پوست‬ ‫اسید (‪)2،7-D‬‬
‫ددت‬
‫اثرات كبدی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1mg/m0‬‬ ‫‪027/23‬‬ ‫‪Dichlorodiphenyl‬‬
‫‪177‬‬
‫‪trichloro ethane‬‬
‫تشنج سیستم اعصاب‬
‫دكابوران‬
‫مركزی ؛‬ ‫پوست‬ ‫‪3/12 ppm‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪122/01‬‬ ‫‪178‬‬
‫‪Decaborane‬‬
‫كاهش قوه ادراكی‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫پوست؛‬ ‫دمتون‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/32 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪227/07‬‬ ‫‪183‬‬
‫استراز‬ ‫‪Demeton‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫دمتون –اس‪ -‬متیل‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/32 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪203/0‬‬ ‫‪181‬‬
‫استراز‬ ‫‪Demeton-S-methyl‬‬
‫‪A7‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫حساسیت‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫الكل دی استون‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪116/16‬‬ ‫‪182‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Diacetone alcohol‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫ديازينون‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/31 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪037/06‬‬ ‫‪180‬‬
‫استراز‬ ‫‪Diazinon‬‬
‫‪A7‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ديازومتان‬
‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪72/73‬‬ ‫‪187‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Diazomethane‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫دی بوران‬
‫تنفسی و سردرد‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪20/68‬‬ ‫‪182‬‬
‫‪Diborane‬‬

‫‪ -2‬ان‪ -‬دی بوتیل آمینو اتانول‬


‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪100/28‬‬ ‫‪2-N-Dibutylamino‬‬ ‫‪186‬‬
‫تنفسی و ششم‬
‫‪ethanol‬‬
‫م انه ؛ تحريک قسمت‬ ‫دی بوتیل فسفات‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪2 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪213/21‬‬ ‫‪187‬‬
‫فوقانی تنفسی و ششم‬ ‫‪Dibutyl phosphate‬‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬
‫دی بوتیل فنیل فسفات‬
‫پوست‬
‫استراز؛ تحريک قسمت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/0 Ppm‬‬ ‫‪276/26‬‬ ‫‪Dibutyl phenyl‬‬
‫‪188‬‬
‫فوقانی تنفسی‬ ‫‪phosphate‬‬

‫آسیب بیضه؛ تحريک‬


‫دی بوتیل فتاالت‬
‫قسمت فوقانی تنفسی و‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪207/07‬‬ ‫‪233‬‬
‫‪Dibutyl phthalate‬‬
‫ششم‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫پوست؛‬ ‫اسید دی كلرواستیک‬
‫تنفسی و ششم؛ آسیب‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪127/82‬‬ ‫‪231‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Dichloroacetic acid‬‬
‫بیضه‬
‫تهوع؛ اختالل سیستم‬ ‫دی كلرو استیلن‬
‫‪A0‬‬ ‫‪C3/1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪87/80‬‬ ‫‪232‬‬
‫اعصاب محیطی‬ ‫‪Dichloroacetylene‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫ارتو دی كلرو بنزن‬
‫تنفسی و ششم؛ آسیب‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪170/31‬‬ ‫‪230‬‬
‫‪o-Dichlorobenzene‬‬
‫كبدی‬
‫تحريک و سوزش ششم‬ ‫پارا دی كلرو بنزن‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪170/31‬‬ ‫‪237‬‬
‫و آسیب كلیوی‬ ‫‪p-Dichlorobenzene‬‬
‫سرطان م انه وتحريک‬ ‫پوست؛‬ ‫‪ 0‬و‪ -0‬دی كلرو بنزيدين‬
‫‪-‬‬ ‫‪220/10‬‬ ‫‪232‬‬
‫ششم‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪0،0-Dichloro benzidine‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/332 ppm‬‬ ‫‪127/88‬‬ ‫‪1‬و‪ -7‬دی كلرو‪ -2 -‬بوتن‬ ‫‪236‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪A2‬‬ ‫‪1،7-Dichloro-2-butene‬‬
‫دی كلرو دی فلوئورو متان‬
‫حساسیت های قلبی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪123/81‬‬ ‫‪230‬‬
‫‪Dichlorodifluoro‬‬
‫‪methane‬‬
‫‪1‬و‪ -0‬دی كلرو‪ 2 -‬و ‪ -2‬دی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫متیل هیدانتوئین‬
‫_‬ ‫‪3/7 mg/m0‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪180/30‬‬ ‫‪237‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪1،0-Dichloro-2،2-‬‬
‫‪dimethyl hydantoin‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی و ششم؛ آسیب‬
‫‪1‬و‪ -1‬دی كلرو اتان‬
‫كلیوی وكبدی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪87/80‬‬ ‫‪238‬‬
‫‪1،1- Dichloroethane‬‬

‫‪1‬و‪ -2‬دی كلرو اتیلن؛ همه‬


‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪86/82‬‬ ‫ايزومرها‬ ‫‪213‬‬
‫مركزی سوزش ششم‬
‫‪1,2 -Dichloro ethylene‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫دی كلرو اتیل اتر‬
‫‪13 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪170/32‬‬ ‫‪211‬‬
‫تنفسی و ششم؛ تهوع‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Dichloroethyl ether‬‬

‫دی كلرو فلوئورو متان‬


‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪132/82‬‬ ‫‪Dichloromonofluoro‬‬
‫‪212‬‬
‫‪methane‬‬

‫كربوكسی هموگلوبینی؛‬
‫‪A0‬‬ ‫دی كلرو متان‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪77/80‬‬ ‫‪210‬‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪Dichloromethane‬‬
‫مركزی‬
‫‪1‬و‪ -1‬دی كلرو‪ -1 -‬نیترواتان‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪170/86‬‬ ‫‪1،1- Dichloro-1-‬‬ ‫‪217‬‬
‫تنفسی‬
‫‪nitroethane‬‬
‫پوست؛‬ ‫‪1‬و‪ -0‬دی كلرو پروپن‬
‫آسیب های كلیوی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪113/87‬‬ ‫‪212‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪propene 1،0- Dichloro‬‬
‫‪2‬و‪ -2‬دی كلرو پروپانیک‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اسید‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪172/80‬‬ ‫‪216‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪2،2- Dichloro propionic‬‬
‫‪acid‬‬
‫دی كلرو تترا فلوئورو اتان‬
‫تأثیر بر عملكرد ريوی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪103/80‬‬ ‫‪210‬‬
‫‪Dichlorotetrafluoro‬‬
‫‪ethane‬‬
‫دی كلرووس‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫پوست؛‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪223/87‬‬ ‫‪217‬‬
‫‪Dichlorvos‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫استراز‬ ‫‪A7‬‬
‫حساسیت؛‬

‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫‪A7‬‬ ‫دی كروتوفوس‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/32 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪200/21‬‬ ‫‪218‬‬
‫استراز‬ ‫حساسیت؛‬ ‫‪Dicrotophos‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی سیكلو پنتادين‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪102/21‬‬ ‫‪223‬‬
‫و تحتانی تنفسی و ششم‬ ‫‪Dicyclopentadiene‬‬
‫دی سیكلو پنتاديل آهن‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13mg/m0‬‬ ‫‪176/30‬‬ ‫‪221‬‬
‫‪Dicyclopentadienyl iron‬‬
‫آسیب كبدی؛ اثرات‬
‫سیستم تولید م ل؛‬
‫پوست؛‬ ‫ديلیدرين‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪073/80‬‬ ‫‪222‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Dieldrin‬‬
‫مركزی‬

‫سوخت ديزل بصورت‬


‫پوست؛‬ ‫)‪0 (IVF‬‬
‫درماتیت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 mg/m‬‬ ‫متفاوت‬ ‫هیدروكربن های كل‬ ‫‪220‬‬
‫‪A0‬‬
‫‪Diesel fuel as total‬‬
‫‪Hydrocarbons‬‬
‫پوست؛‬ ‫دی اتانول آمین‬
‫آسیب كبدی و كلیوی‬ ‫)‪1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪132/17‬‬ ‫‪227‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Diethanolamine‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫پوست؛‬ ‫دی اتیل آمین‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪00/17‬‬ ‫‪222‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Diethylamine‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬


‫‪ -2‬دی اتیل آمینو اتانول‬
‫تنفسی؛ تشنج سیستم‬ ‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪110/18‬‬ ‫‪226‬‬
‫‪2-diethylamino ethanol‬‬
‫اعصاب مركزی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی اتیلن تری آمین‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪130/10‬‬ ‫‪220‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Diethylene triamine‬‬
‫دی(‪-2‬اتیل هگزيل) فتاالت‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪083/27‬‬ ‫)‪Di(2- ethylhexyl‬‬ ‫‪227‬‬
‫تنفسی‬
‫‪phthalate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی و اختالل سیستم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪033 ppm‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪76/10‬‬ ‫دی اتیل كتون‬ ‫‪228‬‬
‫اعصاب مركزی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪222/20‬‬ ‫دی اتیل فتاالت‬ ‫‪203‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Diethyl phthalate‬‬

‫سرطان زائی‪ ،‬سوزش‬ ‫دی اتیل سولفات‬


‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪127/17‬‬ ‫‪201‬‬
‫پوست‬ ‫‪Diethyl sulphate‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬


‫تنفسی؛ اختالل سیستم‬ ‫دی فلوئوريد برمو متان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪238/70‬‬ ‫‪202‬‬
‫اعصاب مركزی؛ اثرات‬
‫كبدی‬
‫دی ايزو دسیل فتاالت‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪776/66‬‬ ‫‪200‬‬
‫‪Diisodecyl phthalate‬‬
‫دی ايزو نونیل فتاالت‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪717/61‬‬ ‫‪207‬‬
‫‪Diisononyl phthalate‬‬
‫تحريک و سوزش‬
‫پوست و ششم؛ اثرات‬
‫دی گاليسیديل اتر‬
‫سیستم تولید م ل در‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/31 ppm‬‬ ‫‪103/17‬‬ ‫‪202‬‬
‫‪Diglycidyl ether‬‬
‫مردان‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی ايزو بوتیل كتون‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪172/20‬‬ ‫‪206‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Diisobutyl ketone‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی ايزو پروپیل آمین‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪131/18‬‬ ‫‪200‬‬
‫تنفسی؛ آسیب ششمی‬ ‫‪Diisopropylamine‬‬
‫پوست؛‬ ‫ان؛ ان ‪ -‬دی متیل استامید‬
‫آسیب كبدی و آسیب‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪70/12‬‬ ‫‪N,N-Dimethyl‬‬
‫‪207‬‬
‫جنینی‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪acetamide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی متیل آمین‬
‫‪A7‬‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪72/37‬‬ ‫‪208‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Dimethylamine‬‬
‫بیس (‪-2‬دی متیل آمین و‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست‬ ‫اتیل) اتر؛ ‪DMAEE‬‬
‫‪3/12 ppm‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪163/26‬‬ ‫‪273‬‬
‫تنفسی؛ ششم و پوست‬ ‫‪Bis (2-Dimethyl‬‬
‫‪aminoethyl) ether‬‬
‫پوست؛‬
‫دی متیل آنیلین‬
‫مت هموگلوبینی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪121/17‬‬ ‫‪271‬‬
‫‪Dimethylaniline‬‬
‫‪BEIM‬‬
‫سرطان بینی؛ تحريک‬ ‫پوست؛‬ ‫دی متیل كاربامیل كلرايد‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/332 ppm‬‬ ‫‪130/27‬‬ ‫‪Dimethyl carbamoyl‬‬
‫‪272‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‬ ‫‪A2‬‬
‫‪chloride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی متیل دی سولفید‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪87/2‬‬ ‫‪270‬‬
‫تنفسی؛ اختالل سیستم‬ ‫‪Dimethyl disulfide‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫اعصاب مركزی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی اتیل اتوكسی سیالن‬
‫‪-‬‬ ‫‪1/2 ppm‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪137/23‬‬ ‫‪277‬‬
‫تنفسی و ششم؛ سردرد‬ ‫‪Diethylethoxysilane‬‬
‫پوست؛‬
‫دی متیل فرمامید‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪00/38‬‬ ‫‪272‬‬
‫‪Dimethylformamide‬‬
‫‪BEI‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫‪1‬و‪ -1‬دی متیل هیدرازين‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/31 ppm‬‬ ‫‪63/12‬‬ ‫‪276‬‬
‫تنفسی؛ سرطان بینی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪1،1-Dimethyl hydrazine‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی متیل فتاالت‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪187/18‬‬ ‫‪270‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Dimethylphthalate‬‬
‫پوست؛‬ ‫دی متیل سولفات‬
‫سوزش پوست و ششم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪126/13‬‬ ‫‪277‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Dimethyl sulfate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی متیل سولفید‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪62/17‬‬ ‫‪278‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Dimethyl sulfide‬‬
‫مت هموگلوبینی‬ ‫كلیه ايزومرهای دی نیترو بنزن‬
‫پوست‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/12 ppm‬‬ ‫‪167/11‬‬ ‫‪Dinitrobenzene,all‬‬
‫‪223‬‬
‫آسیب ششم‬
‫‪isomers‬‬
‫دی نیترو ‪ -‬ارتو‪-‬كروزول‬
‫متابولیسم پايه‬ ‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪187/10‬‬ ‫‪221‬‬
‫‪Dinitro-o-cresol‬‬
‫‪0‬و‪ -2‬دی نیترو‪ -‬ارتو –تولوئن‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪222/16‬‬ ‫‪222‬‬
‫‪0،2-Dinitro-o-toluamide‬‬
‫پوست؛‬
‫اختالالت قلبی؛ اثرات‬ ‫دی نیترو تولوئن‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪172/12‬‬ ‫‪220‬‬
‫سیستم تولید م ل‬ ‫‪Ditnitrotoluene‬‬

‫پوست؛‬ ‫‪1‬و‪ -7‬دی اكسان‬


‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪77/13‬‬ ‫‪227‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪1،7-Dioxane‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫دی اكساتیون‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪726/27‬‬ ‫‪222‬‬
‫استراز‬ ‫‪Dioxathion‬‬

‫‪1‬و‪ -0‬دی اكسوالن‬


‫اثرات خونی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪07/37‬‬ ‫‪226‬‬
‫‪1،0-Dioxolane‬‬
‫آسیب كبدی و كلیوی؛‬ ‫دی فنیل آمین‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13mg/m0‬‬ ‫‪168/12‬‬ ‫‪220‬‬
‫اثرات خونی‬ ‫‪Diphenylamine‬‬
‫پنتا اكسید دی فسفر‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪171/82‬‬ ‫‪227‬‬
‫‪Diphosphorus pentoxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی پروپیل كتون‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪117/73‬‬ ‫‪228‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Dipropyl ketone‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫پوست؛‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫‪A7‬‬
‫‪3/2 mg/m0‬‬
‫تنفسی؛ آب مرواريد‬ ‫‪-‬‬ ‫دی كوات‬
‫متفاوت‬ ‫‪263‬‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫پوست؛‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪0 (R‬‬ ‫‪Diqaut‬‬
‫‪3/1mg/m‬‬
‫تنفسی؛ آب مرواريد‬ ‫‪A7‬‬

‫دی سولفیرام‬
‫اتساع عروق؛ تهوع‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪286/27‬‬ ‫‪261‬‬
‫‪Disulfiram‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫دی سولفتون‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/32mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪207/07‬‬ ‫‪262‬‬
‫استراز‬ ‫‪Disulfoton‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ديورون‬


‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪200/13‬‬ ‫‪260‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Diuron‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دی وينیل بنزن‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪103/18‬‬ ‫‪267‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Divinybenzene‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دودسیل مركاپتان‬
‫حساسیت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪232/37‬‬ ‫‪262‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Dodecyl mercaptan‬‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬
‫پوست؛‬
‫تنفسی و آسیب كبدی‬ ‫اندو سولفان‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪736/82‬‬ ‫‪266‬‬
‫وكلیوی‬ ‫‪Endosulfan‬‬

‫آسیب كبدی و اختالل‬


‫پوست؛‬ ‫اندرين‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪073/80‬‬ ‫‪260‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Endrin‬‬
‫و سردرد‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫انفلوران‬
‫مركزی و اختالالت‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪02 ppm‬‬ ‫‪177/23‬‬ ‫‪267‬‬
‫‪Enflurane‬‬
‫قلبی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫پوست؛‬ ‫اپی كلرو هیدرين‬
‫تنفسی؛ اثرات سیستم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪82/20‬‬ ‫‪268‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Epichlorohydrin‬‬
‫تولید م ل در مردان‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كوين‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1mg/m0‬‬ ‫‪020/01‬‬ ‫‪( EPN‬فلوتوالنیل)‬ ‫‪203‬‬
‫استراز‬

‫اتان‬
‫مشاهده گازهای هیدروكربن های آلیفاتیک ؛ آلكانها (‪)C1-C7‬‬ ‫‪201‬‬
‫‪Ethane‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪76/30‬‬ ‫اتانول‬ ‫‪202‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Ethanol‬‬

‫تحريک و سوزش‬
‫‪-‬‬ ‫‪6 ppm‬‬ ‫‪0 ppm‬‬ ‫‪61/37‬‬ ‫اتانول آمین‪Ethanolamine‬‬ ‫‪200‬‬
‫پوست و ششم‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫اتیون‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/32 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪077/77‬‬ ‫‪207‬‬
‫استراز‬ ‫‪Ethion‬‬

‫‪ -2‬اتیل هگزيل كلروفرمات‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪182/0‬‬ ‫‪2-Ethylhexyl‬‬ ‫‪202‬‬
‫‪chloroformate‬‬
‫آسیب سیستم تولید م ل‬ ‫پوست‬ ‫‪ -2‬اتوكسی اتیل استات‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪83/12‬‬ ‫‪206‬‬
‫در مردان؛ آسیب جنینی‬ ‫‪EBI‬‬ ‫‪2-Ethoxyethyl acetate‬‬
‫آسیب سیستم تولید م ل‬ ‫پوست‬ ‫‪ -2‬اتوكسی اتیل استات‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪102/16‬‬ ‫‪200‬‬
‫مردان‬ ‫‪EBI‬‬ ‫‪2-Ethoxyethyl acetate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اتیل استات‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪733 ppm‬‬ ‫‪77/13‬‬ ‫‪207‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Ethyl acetate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی و ششم؛ اختالل‬ ‫اتیل آكريالت‬
‫‪A7‬‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪133/11‬‬ ‫‪208‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی؛‬ ‫‪Ethyl acrylate‬‬
‫حساسیت پوستی‬
‫تحريک و سوزش‬
‫اتیل آمین‬
‫پوست و ششم؛ آسیب‬ ‫پوست‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪72/37‬‬ ‫‪273‬‬
‫‪Ethyl amine‬‬
‫ششمی‬
‫اتیل آمیل كتون‬
‫ايجاد سمیت اعصاب‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪127/21‬‬ ‫‪271‬‬
‫‪Ethyl amyl ketone‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی و آسیب كلیوی‬
‫‪A0‬‬ ‫اتیل بنزن‬
‫(نفروپاتی)؛ اختالل‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪136/16‬‬ ‫‪272‬‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪Ethyl benzene‬‬
‫بخش حلزونی گوش‬
‫میانی‬
‫آسیب كبدی و اختالل‬ ‫پوست؛‬ ‫اتیل برومايد‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪137/87‬‬ ‫‪270‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Ethyl bromide‬‬
‫‡ اتیل ترت‪ -‬بوتیل اتر‬
‫(واكنش ريوی و آسیب‬
‫(‪)-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪132/17‬‬ ‫‪Ethyl tert-butyl‬‬ ‫‪277‬‬
‫بیضه)‬
‫(‪ether)ETBE‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫اتیل بوتیل كتون‬
‫‪-‬‬ ‫‪02 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪117/18‬‬ ‫‪272‬‬
‫مركزی؛ سوزش پوست‬ ‫‪Ethyl butyl ketone‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫و ششم‬
‫پوست؛‬ ‫اتیل كلرايد‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪67/22‬‬ ‫‪276‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Ethyl chloride‬‬
‫اتیل كلروفرمات‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪137/22‬‬ ‫‪270‬‬
‫‪Ethyl chloroformate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اتیل سیانوآكريالت‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪122/12‬‬ ‫‪277‬‬
‫تنفسی و پوست‬ ‫‪Ethyl cyanoacrylate‬‬
‫اتیلن‬
‫خفگی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪27/32‬‬ ‫‪278‬‬
‫‪Ethylene‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫پوست؛‬ ‫اتیلن كلرو هیدرين‬
‫مركزی؛ آسیب كبدی‬ ‫‪C 1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪73/22‬‬ ‫‪283‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Ethylene chlorohydrin‬‬
‫و كلیوی‬
‫پوست؛‬ ‫اتیلن دی آمین‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪63/13‬‬ ‫‪281‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Ethylen diamine‬‬
‫پوست؛‬ ‫اتیلن دی برومايد‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪170/77‬‬ ‫‪282‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Ethylene dibromide‬‬
‫آسیب كبدی ؛ تهوع‬ ‫اتیلن دی كلريد‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪87/86‬‬ ‫‪280‬‬
‫‪Ethylene dichloride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪C 133‬‬ ‫اتیلن گلیكول‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪62/30‬‬ ‫‪287‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫)‪mg/m0 (H‬‬ ‫‪Ethylene glycol‬‬
‫اتساع عروق و سردرد‬
‫اتیلن گلیكول دنیتريت‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪122/36‬‬ ‫‪282‬‬
‫‪Ethylene glycol dinitrate‬‬

‫سرطان؛ اختالل سیستم‬ ‫اتیلن اكسايد‬


‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪77/32‬‬ ‫‪286‬‬
‫اعصاب مركزی‬ ‫‪Ethylene oxide‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫پوست؛‬ ‫اتیلن ايمین‬
‫مركزی؛ آسیب كبدی‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪70/37‬‬ ‫‪280‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Ethylen imine‬‬
‫و كلیوی‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫اتیل اتر‬
‫مركزی تحريک‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪733 ppm‬‬ ‫‪07/12‬‬ ‫‪287‬‬
‫‪Ethyl ether‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‬
‫(تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‡ اتیل فرمات‬
‫(‪)-‬‬ ‫(‪)-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪07/37‬‬ ‫‪288‬‬
‫تنفسی و ششم)‬ ‫‪Ethyl formate‬‬
‫‪ -2‬اتیل هگزانويیک اسید‬
‫اثرات ناقص الخلقه زايی‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫)‪2 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪177/27‬‬ ‫‪033‬‬
‫‪2-Ethylhexanoic acid‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اتیلیدن نوربونن‬
‫_‬ ‫‪C 2 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪123/18‬‬ ‫‪031‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Ethylidene norbornene‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫اتیل مركاپتان‬
‫مركزی؛ تحريک‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪62/10‬‬ ‫‪032‬‬
‫‪Ethyl mercaptan‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اتیل مورفولین نرمال‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪112/17‬‬ ‫‪030‬‬
‫تنفسی؛ آسیب ششمی‬ ‫‪N-Ethylmorpholine‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اتیل سیلیكات يا تترا اتوكسی‬
‫تنفسی و ششمی؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪237/03‬‬ ‫سیالن‬ ‫‪037‬‬
‫آسیب كلیوی‬ ‫‪Ethyl silicate‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫فنامیفوز‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/32mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪030/73‬‬ ‫‪032‬‬
‫استراز‬ ‫‪Fenimiphos‬‬

‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫فن سولفوتیان‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/31 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪037/02‬‬ ‫‪036‬‬
‫استراز‬ ‫‪Fensulfothian‬‬

‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫فنیتروتیون‬


‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪200/20‬‬ ‫‪030‬‬
‫استراز‬ ‫‪Fenitrothion‬‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫فنوبوكارب‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪230/20‬‬ ‫‪037‬‬
‫استراز‬ ‫‪Fenobucarb‬‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬
‫پوست؛‬
‫استراز‬ ‫فنتیون‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/32 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪207/07‬‬ ‫‪038‬‬
‫‪Fenthion‬‬

‫اختالل سیستم اعصاب‬


‫فربام‬
‫مركزی تأثیر روی وزن‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪716/23‬‬ ‫‪013‬‬
‫‪Ferbam‬‬
‫بدن آسیب طحال‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫غبار فرو واناديوم‬
‫‪-‬‬ ‫‪0 mg/m0‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪011‬‬
‫و تحتانی تنفسی و ششم‬ ‫‪Ferrovanadium dust‬‬
‫آسم؛ برونشیت؛‬
‫غبار آرد‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫حساسیت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪012‬‬
‫‪Flour dust‬‬
‫تنفسی‬
‫آسیب استخوانی‬ ‫‪A7‬‬ ‫فلوئوريدها‬
‫‪-‬‬ ‫‪2/2 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬ ‫‪010‬‬
‫فلوئوروزيس‬ ‫‪BEI‬‬ ‫‪Fluorides, as F‬‬
‫فلوئور‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪07‬‬ ‫‪017‬‬
‫‪Fluorine‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی و تحريک ششم‬
‫و پوست‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫فونوفوس‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/31 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪276/02‬‬ ‫‪012‬‬
‫استراز‬ ‫‪Fonofos‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪A2‬‬ ‫فرم آلدئید‬


‫‪C3/0 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪03/30‬‬ ‫‪016‬‬
‫تنفسی و تحريک ششم‬ ‫حساسیت‬ ‫‪Formaldehyde‬‬
‫تحريک ششم و پوست‬
‫فرمامید‬
‫و آسیب كبدی و‬ ‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪72/37‬‬ ‫‪010‬‬
‫‪Formamide‬‬
‫كلیوی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اسید فرمیک‬
‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪76/32‬‬ ‫‪017‬‬
‫تنفسی؛ ششم و پوست‬ ‫‪Formic acid‬‬
‫فتالید‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪201/81‬‬ ‫‪018‬‬
‫‪Fthalide‬‬
‫پوست؛‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫فورفورال‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪86/37‬‬ ‫‪023‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Furfural‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫فورفوريل الكل‬


‫پوست‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪87/13‬‬ ‫‪021‬‬
‫تنفسی و تحريک ششم‬ ‫‪Furfuryl alcohol‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫گالیم آرسنید‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/3330 mg/m0 (R‬‬ ‫‪177/67‬‬ ‫‪022‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Gallium arsenide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫بنزين‬
‫تنفسی و ششم؛ اختالل‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪033 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪020‬‬
‫‪Gasoline‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫تتراهیدريد ژرمانیوم‬
‫اثرات خونی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪06/60‬‬ ‫‪027‬‬
‫‪Germanium tetrahydride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫گلوتارآلدئید‬
‫تنفسی؛ ششم و پوست؛‬ ‫‪A7‬‬ ‫فعال و غیر فعال‬
‫‪C3/32ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133/11‬‬ ‫‪022‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫حساسیت‬ ‫‪Glutaraldehyde,‬‬
‫‪activated and‬‬
‫مركزی‬ ‫‪inactivated‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‡ میست گلیسرين‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪82/38‬‬ ‫‪026‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Gllycerin mist‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫گلیسیدول‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪07/37‬‬ ‫‪020‬‬
‫تنفسی؛ ششم و پوست‬ ‫‪Glycidol‬‬
‫‪A7‬‬ ‫گالی اكزال‬
‫متاپالزی حنجره‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪27/37‬‬ ‫‪027‬‬
‫حساسیت‬ ‫‪Glyoxal‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫برونشیت؛ اثرات ريوی‬ ‫گردغبار غالت‬
‫‪0‬‬ ‫(جو دو سر؛ گندم)‬
‫و تحريک قسمت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪7 mg/m‬‬ ‫نامشخص‬ ‫‪028‬‬
‫فوقانی تنفسی‬ ‫‪Grain dust‬‬
‫)‪(oat, wheat, barley‬‬
‫گرافیت(همه اشكال جز فیبر‬
‫)‪0 (R‬‬ ‫گرافیت)‬
‫پنوموكونیوزيس‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪003‬‬
‫‪Graphite (all forms‬‬
‫)‪except graphite fibres‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی و ششم؛ آسیب‬ ‫هافنیم و تركیبات آن‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪107/78‬‬ ‫‪Hafnium and‬‬
‫‪001‬‬
‫كبدی‬
‫‪compounds, as Hf‬‬

‫آسیب كبدی؛ اختالل‬


‫هالوتان‬
‫سیستم اعصاب مركزی؛‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪170/08‬‬ ‫‪002‬‬
‫‪Halothane‬‬
‫اتساع عروق‬
‫هلیم‬
‫خفگی‬ ‫خفگی آور ساده (‪)D‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪000‬‬
‫‪Helium‬‬
‫هپتاكلر و‬
‫پوست؛‬ ‫‪0‬‬
‫‪000/02‬‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 mg/m‬‬ ‫هپتاكلر اپوكسید‬ ‫‪007‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪078/73‬‬ ‫‪Heptachlor and‬‬
‫‪Heptachlor epoxide‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫كلیه ايزومرهای هپتان‬
‫مركزی و تحريک‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪733 ppm‬‬ ‫‪133/23‬‬ ‫‪002‬‬
‫‪Haptane, all isomers‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‬
‫اثرات پورفیرين؛ آسیب‬
‫پوست؛ اختالل سیستم‬ ‫پوست؛‬ ‫هگزوكلرو بنزن‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/332 mg/m0‬‬ ‫‪207/07‬‬ ‫‪006‬‬
‫اعصاب مركزی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Hexachlorobenzene‬‬

‫پوست؛‬ ‫هگزا كلرو بوتادين‬


‫آسیب كلیوی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪263/06‬‬ ‫‪000‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Hexachlorobutadiene‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫هگزا كلرو سیكلو پنتادين‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/31 ppm‬‬ ‫‪202/02‬‬ ‫‪007‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Hexachlorocyclo‬‬
‫‪pentadiene‬‬
‫پوست؛‬ ‫هگزا كلرو اتان‬
‫آسیب كلیوی و كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪206/07‬‬ ‫‪008‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Hexachloroethane‬‬
‫آسیب كبدی و‬ ‫هگزا كلرو نفتالن‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪007/07‬‬ ‫‪073‬‬
‫جوشهای شبه آكنه‬ ‫‪Hexachloro naphthalene‬‬
‫آسیب بیضه؛ آسیب‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪166/32‬‬ ‫هگزا فلوئورو استون‬ ‫‪071‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫كلیوی‬ ‫‪Hexafluoroacetone‬‬

‫هگزا فلوئورو پروپیلن‬


‫آسیب كلیوی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪123/32‬‬ ‫‪072‬‬
‫‪Hexafluoropropylene‬‬
‫حساسیت ؛ تحريک‬ ‫هگزا هیدروفتالیک انیدريد؛‬
‫‪C 3/332‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی؛‬ ‫حساسیت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪127/10‬‬ ‫كلیه ايزومرها‬ ‫‪070‬‬
‫)‪mg/m0 (IVF‬‬
‫پوست و ششم‬ ‫‪Hexahydrophthalic‬‬
‫‪anhydride, all isomers‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫هگزا متیلن دی ايزوسیانات‬
‫تنفسی؛ حساسیت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/332 ppm‬‬ ‫‪167/22‬‬ ‫‪Hexamethylene‬‬
‫‪077‬‬
‫سیستم تولید م ل‬ ‫‪diisocyanate‬‬

‫سرطان قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫هگزا متیل فسفرآمید‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪108/23‬‬ ‫‪Hexamethyl‬‬
‫‪072‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪A0‬‬
‫‪phosphoramide‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫پوست‬ ‫هگزان نرمال‬
‫مركزی و نوروپاتی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪76/17‬‬ ‫‪076‬‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪n-Hexane‬‬
‫عمومی؛ سوزش ششمی‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫كلیه ايزومرهای هگزان بجز‬
‫مركزی؛ تحريک‬
‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪76/17‬‬ ‫هگزان نرمال‬ ‫‪070‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی و‬ ‫‪Hexane, isomer, other‬‬
‫ششم‬ ‫‪than n-Hexane‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪1‬و‪ -6‬هگزان دی آمین‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪116/21‬‬ ‫‪077‬‬
‫تنفسی و پوست‬ ‫‪1،6-Hexanediamine‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪ -1‬هگزان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪77/16‬‬ ‫‪078‬‬
‫مركزی‬ ‫‪1-Hexane‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫هگزيل استات نوع دوم‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪177/21‬‬ ‫‪023‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪sec-Hexyl acetate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫هگزيلن گلیكول‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 22 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪117/10‬‬ ‫‪021‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Hexylene glycol‬‬
‫سرطان قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫هیدرازين‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/31 ppm‬‬ ‫‪02/32‬‬ ‫‪022‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Hydrazine‬‬
‫هیدروژن‬
‫خفگی‬ ‫خفگی آور ساده (‪)D‬‬ ‫‪1/31‬‬ ‫‪020‬‬
‫‪Hydrogen‬‬
‫ترفنیل های هیدروژنه‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪271/33‬‬ ‫‪Hydrogenated‬‬
‫‪027‬‬
‫‪terphenyls‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫برومید هیدروژن‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 2 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪73/82‬‬ ‫‪022‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Hydrogen bromide‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كلريد هیدروژن‬
‫‪A7‬‬ ‫‪C 2 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪06/70‬‬ ‫‪026‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Hydrogen chloride‬‬
‫سیانید هیدروژن و نمكهای‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫سیانید‬
‫تنفسی؛ تهوع؛ سردرد؛‬ ‫پوست‬ ‫‪C 7/0ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪20/30‬‬ ‫سیانید هیدروژن‬ ‫‪020‬‬
‫اثرات تیروئیدی‬ ‫‪Hydrogen cyanide‬‬
‫نمكهای سیانید‬
‫پوست‬ ‫‪C 2 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫متفاوت‬
‫‪Cyanide salts‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی‪ ،‬تحتانی‪ ،‬پوست‬ ‫پوست‬ ‫فلوئوريد هیدروژن‬
‫‪C 2 ppm‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪23/31‬‬ ‫‪027‬‬
‫و ششم؛‬ ‫‪EBI‬‬ ‫‪Hydrogen fluoride, as F‬‬
‫فلوروزيس‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پروكسید هیدروژن‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1ppm‬‬ ‫‪07/32‬‬ ‫‪028‬‬
‫تنفسی‪ ،‬پوست و ششم‬ ‫‪Hydrogen peroxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫سلنید هیدروژن‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪73/87‬‬ ‫‪Hydrogen seleninde, as‬‬
‫‪063‬‬
‫تنفسی و ششم؛ تهوع‬
‫‪Se‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫سولفید هیدروژن‬
‫تنفسی؛ اختالل سیستم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪07/37‬‬ ‫‪061‬‬
‫‪Hydrogen sulfide‬‬
‫اعصاب مركزی‬
‫حساسیت‬ ‫هیدرو كینون‬
‫تحريک و آسیب ششم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪113/11‬‬ ‫‪067‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Hydroquinone‬‬
‫‪ -2‬هیدروكسی پروپیل‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫آكريالت‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪103/17‬‬ ‫‪062‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫حساسیت‬ ‫‪2-Hydroxypropyl‬‬
‫‪acrylate‬‬
‫آسیب كبدی‬
‫ايندن‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪116/12‬‬ ‫‪066‬‬
‫‪Indene‬‬

‫ادم ريه؛ پنوموكونیوزيس؛ فرسايش‬ ‫اينديم و تركیبات آن‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪78‬‬ ‫‪Indium & compounds,‬‬
‫‪060‬‬
‫دندان؛ ضعف و بیقراری‬
‫‪as In‬‬
‫كم كاری تیروئید؛‬
‫يد و يديدها‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪A7‬‬ ‫)‪3/1ppm(V‬‬ ‫)‪3/31 ppm(IVF‬‬ ‫متفاوت‬ ‫يد ‪Iodine‬‬
‫تنفسی؛ كم كاری‬ ‫‪067‬‬
‫تیروئید تحريک قسمت‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/31 ppm(IVF‬‬ ‫متفاوت‬ ‫يديدها ‪Iodides‬‬
‫فوقانی تنفسی‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫يودوفرم‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/6 ppm‬‬ ‫‪080/07‬‬ ‫‪068‬‬
‫مركزی‬ ‫‪Iodoform‬‬
‫اكسید آهن‬
‫پنوموكنیوزيس‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪2 mg/m0 (R‬‬ ‫‪128/03‬‬ ‫‪003‬‬
‫‪Iron oxide‬‬
‫ادم ريه؛ اختالل سیستم‬ ‫پنتا كربونیل آهن‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪3/1ppm‬‬ ‫‪186/83‬‬ ‫‪Iron pentacarbonyl, as‬‬
‫‪001‬‬
‫اعصاب مركزی‬
‫‪Fe‬‬
‫نمک های محلول آهن م ل‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬ ‫سولفات؛ كلريد؛ نیترات و ‪...‬‬ ‫‪002‬‬
‫تنفسی و پوست‬
‫‪Iron salts, soluble, as Fe‬‬
‫الكل ايزوآمیل يا الكل‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪122 ppm‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪77/12‬‬ ‫ايزوپنتیل‬ ‫‪000‬‬
‫تنفسی و ششم‬
‫‪Isoamyl alcohol‬‬
‫ايزوبوتانول‬
‫تحريک پوست و ششم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪07/12‬‬ ‫‪007‬‬
‫‪Isobutanol‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫ايزوبوتیل استات‬
‫تنفسی و ششمی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪123 ppm‬‬ ‫‪116/16‬‬ ‫‪002‬‬
‫‪Isobutyl acetate‬‬

‫اتساع عروق خونی؛‬ ‫‪A0‬‬ ‫ايزو بوتیل نیتريت‬


‫)‪C 1 ppm (IVF‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪130/12‬‬ ‫‪006‬‬
‫مت هموگلوبینی‬ ‫‪Isobutyl nitrite‬‬
‫ايزوفلوران‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪177/2‬‬ ‫‪000‬‬
‫‪Isoflurane‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫الكل ايزواكتیل‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪103/20‬‬ ‫‪007‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Isooctyl alcohol‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی و ششم؛ اختالل‬
‫سیستم اعصاب مركزی؛‬ ‫ايزوفورون‬
‫‪A0‬‬ ‫‪C 2 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪107/21‬‬ ‫‪008‬‬
‫خستگی؛ ضعف و‬ ‫‪Isophorone‬‬
‫بیقراری‬

‫حساسیت سیستم‬ ‫ايزوفورون دی ايزوسیانات‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/332 ppm‬‬ ‫‪222/03‬‬ ‫‪073‬‬
‫تولید م ل‬ ‫‪Isophorone diisocyanate‬‬
‫‪ -2‬ايزو پروپوكسی اتانول‬
‫اثرات خونی‬ ‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪137/12‬‬ ‫‪071‬‬
‫‪2-Isopropoxy ethanol‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫ايزو پروپیل استیک‬
‫تنفسی و ششمی؛ اختالل‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪132/10‬‬ ‫‪072‬‬
‫‪Isopropyl acetate‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ايزوپروپیل آمین‬
‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪28/37‬‬ ‫‪070‬‬
‫تنفسی و آسیب ششمی‬ ‫‪Isopropylamine‬‬
‫ايزوپروپیل كلروفرمات‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪122/22‬‬ ‫‪077‬‬
‫‪Isopropyl chloroformate‬‬
‫پوست؛‬ ‫ايزوپروپیل آنیلین نرمال‬
‫مت هموگلوبینی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪102/21‬‬ ‫‪072‬‬
‫‪N-Isopropylaniline‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ايزو پروپیل اتر‬
‫‪-‬‬ ‫‪013 ppm‬‬ ‫‪223 ppm‬‬ ‫‪132/10‬‬ ‫‪076‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Isopropyl ether‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ايزو پروپیل گاليسیدل اتر‬
‫‪-‬‬ ‫‪02 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪116/17‬‬ ‫‪Isopropyl glycidyl ether‬‬
‫‪070‬‬
‫تنفسی و ششم؛ درماتیت‬
‫)‪(IGE‬‬
‫ايزوپروتیوالن‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪283/7‬‬ ‫‪077‬‬
‫‪Isoprothiolane‬‬
‫كائولن‬
‫پنوموكونیوزيس‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪2 mg/m0 (E,R‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪078‬‬
‫‪Kaolin‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫كروزن‪ /‬سوخت های جت‬
‫پوست؛‬ ‫)‪0 (P‬‬
‫تنفسی و پوست؛ اختالل‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 mg/m‬‬ ‫متفاوت‬ ‫برحسب بخار هیدروكربن كل‬ ‫‪083‬‬
‫‪A0‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪Kerosene/Jet fuels, as‬‬
‫‪total hydrocarbon vapor‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی و ادم ريه‬ ‫كتن‬
‫‪-‬‬ ‫‪1/2 ppm‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪72/37‬‬ ‫‪081‬‬
‫‪Ketene‬‬

‫‪230/23‬‬ ‫سرب‬
‫اختالالت سیستم‬
‫‪0‬‬ ‫و تركیبات معدنی آن‬
‫اعصاب محیطی و‬ ‫‪A0‬؛ ‪BEI‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 mg/m‬‬ ‫‪082‬‬
‫مركزی؛ اثرات خونی‬ ‫‪Lead and inorganic‬‬
‫متفاوت‬ ‫‪compounds as Pb‬‬
‫كرومات سرب؛ به عنوان‬
‫آسیب سیستم تولید م ل‬ ‫‪A2‬؛ ‪BEI‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 mg/m0‬‬ ‫‪020/22‬‬
‫سرب‬
‫در مردان و اثرات ناقص‬ ‫‪080‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪Lead shromat as Pb‬‬
‫زايی؛ انقباض عروق‬ ‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/312 mg/m‬‬
‫به عنوان كروم ‪as Cr‬‬
‫آسیب كبدی؛ اختالل‬
‫پوست؛‬ ‫لیندان‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪283/72‬‬ ‫‪087‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Lindane‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫هیدريد لیتیم‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/322 mg/m0‬‬ ‫‪0/82‬‬ ‫‪082‬‬
‫تنفسی؛ پوست و ششم‬ ‫‪Lithium hydride‬‬
‫هیدروكسید لیتیم‬
‫‪-‬‬ ‫‪1mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪20/82‬‬ ‫‪086‬‬
‫‪Lithium hydroxide‬‬
‫مشاهده گازهای هیدروكربن های آلیفاتیک؛ آلكانها (‪)C1-C7‬‬ ‫گاز مايع (‪)L.P.G‬‬ ‫‪080‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫‪Liquified petroleum gas‬‬
‫‪0‬‬ ‫اكسید منیزيم‬
‫‪-‬‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m‬‬ ‫‪73/02‬‬ ‫‪087‬‬
‫‪Magnesium oxide‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫ماالتیون‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪003/06‬‬ ‫‪088‬‬
‫كولین استراز‬ ‫‪Malathion‬‬

‫حساسیت سیستم‬ ‫‪A7‬‬ ‫مالئیک انیدريد‬


‫‪-‬‬ ‫)‪3/31 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪87/36‬‬ ‫‪733‬‬
‫تولید م ل‬ ‫حساسیت‬ ‫‪Maleic anhydride‬‬
‫‡ منگنز‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪27/87‬‬ ‫و تركیبات معدنی آن‬
‫(‪)-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪731‬‬
‫مركزی‬ ‫متفاوت‬ ‫‪Manganese, and‬‬
‫‪inorganic compound, as‬‬
‫‪Mn‬‬
‫منگنزسیكلوپنتا دينیل تری‬
‫تحريک پوست؛ اختالل‬ ‫كربونیل‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪237/13‬‬ ‫‪732‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪Manganese‬‬
‫‪cyclopentadienyl‬‬
‫‪tricarbonyl, as Mn‬‬
‫مپرونیل‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪268/07‬‬ ‫‪730‬‬
‫‪Mepronil‬‬

‫اختالالت سیستم‬ ‫‪233/28‬‬ ‫جیوه ‪Mercury‬‬


‫پوست‬
‫اعصاب مركزی و‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫متغیر‬ ‫تركیبات آلكیل‬
‫‪3/30 mg/m‬‬ ‫‪3/31 mg/m‬‬
‫محیطی؛ آسیب كلیوی‬ ‫‪Alkyl compounds‬‬

‫پوست‬ ‫تركیبات آريل‬


‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫متغیر‬ ‫‪737‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪Aryl compounds‬‬
‫مركزی؛ آسیب كلیوی‬

‫پوست؛‬ ‫اشكال معدنی و عنصری‬


‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪0‬‬
‫متغیر‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/322 mg/m‬‬ ‫‪Elemental and inorganic‬‬
‫‪A7‬‬
‫مركزی و آسیب كلیوی‬ ‫‪forms‬‬
‫‪BEI‬‬

‫تحريک ششم و قسمت‬


‫مزيتیل اكسايد‬
‫فوقانی تنفسی؛ اختالل‬ ‫‪-‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪87/17‬‬ ‫‪732‬‬
‫‪Mesityl oxide‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫اسید مت آكريلیک‬
‫تحريک پوست و ششم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪76/38‬‬ ‫‪736‬‬
‫‪Methacrylic acid‬‬
‫گازهای هیدروكربن های آلیفاتیک را ببینید؛ آلكانها (‪)C1-C7‬‬ ‫متان ‪Methane‬‬ ‫‪730‬‬
‫پوست؛‬ ‫متانول‬
‫سردرد و آسیب ششم‬ ‫‪223 ppm‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪02/37‬‬ ‫‪737‬‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪Methanlol‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫‪A7‬‬ ‫متومیل‬
‫‪-‬‬ ‫‪2/2 mg/m0‬‬ ‫‪162/23‬‬ ‫‪738‬‬
‫كولین استراز‬ ‫‪Methomyl‬‬
‫آسیب كبدی؛ اختالل‬ ‫متوكسی كلر‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪072/62‬‬ ‫‪713‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪Methoxychlor‬‬
‫‪ -2‬متوكسی اتانول‬
‫اثرات خونی و اثرات‬ ‫پوست؛‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪06/38‬‬ ‫‪2-Methoxyethanol‬‬ ‫‪711‬‬
‫سیستم تولید م ل‬ ‫‪BEI‬‬
‫)‪(EGME‬‬
‫‪ -2( -2‬متوكسی اتوكسی)‬
‫اتانول‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪123/12‬‬ ‫‪712‬‬
‫)‪2-(2-Methoxy ethoxy‬‬
‫‪ethanol‬‬
‫‪ -2‬متوكسی اتیل استات‬
‫اثرات خونی و اثرات‬ ‫پوست؛‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪117/10‬‬ ‫)‪(EGMEA‬‬ ‫‪710‬‬
‫سیستم تولید م ل‬ ‫‪BEI‬‬ ‫‪2-Methoxyethyl acetate‬‬
‫(‪ -2‬متوكسی متیل اتوكسی)‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫پروپانول‬
‫تنفسی و ششم؛ اختالل‬ ‫پوست‬ ‫‪123 ppm‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪177/23‬‬ ‫‪717‬‬
‫‪(2-Methoxymethyl‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫‪ethoxy) propanol‬‬
‫سوزش ششم؛ آسیب‬ ‫‪ -7‬متوكسی فنول‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪127/12‬‬ ‫‪712‬‬
‫پوست‬ ‫‪7-Methoxyphenol‬‬
‫سوزش ششم؛ اختالل‬ ‫‪ -1‬متوكسی‪ -2 -‬پروپانول‬
‫‪-‬‬ ‫‪123 ppm‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪83/12‬‬ ‫‪716‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪1-Methoxy-2-propanol‬‬
‫‪ -2‬متوكسی پروپیل استات‬
‫پوست‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪102/16‬‬ ‫‪2-Methoxypropyl‬‬ ‫‪710‬‬
‫‪acetate‬‬
‫سردرد؛ تحريک قسمت‬
‫متیل استات‬
‫فوقانی تنفسی و ششم؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪223 ppm‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪07/37‬‬ ‫‪717‬‬
‫‪Methyl acetate‬‬
‫آسیب عصب ششم‬
‫اختالل سیستم‬
‫متیل استیلن‬
‫اعصاب مركزی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪73/30‬‬ ‫‪718‬‬
‫‪Methyl acetylene‬‬

‫اختالل سیستم‬ ‫مخلوط متیل استیلن پروپادين‬


‫‪-‬‬ ‫‪1223 ppm‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪73/30‬‬ ‫‪Methyl acetylene-‬‬
‫‪723‬‬
‫اعصاب مركزی‬
‫‪propadiene mixture‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬
‫متیل آكريالت‬
‫تنفسی؛ ششم و پوست؛‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪76/38‬‬ ‫‪721‬‬
‫‪Methyl acrylate‬‬
‫آسیب ششم‬ ‫حساسیت‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫پوست؛‬ ‫متیل آكريلونیتريل‬
‫مركزی؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪60/38‬‬ ‫‪722‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Methyl acrylonitrile‬‬
‫سوزش ششم و پوست‬
‫سوزش ششم؛ اختالل‬ ‫متیالل‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪06/13‬‬ ‫‪720‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪Methylal‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫متیل آمین‬
‫‪-‬‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪01/36‬‬ ‫‪727‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪Methyl amine‬‬
‫تحريک ششمی و‬ ‫متیل ان‪ -‬آمیل كتون‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪117/17‬‬ ‫‪722‬‬
‫پوست‬ ‫‪Methyl n-amyl ketone‬‬
‫مت همو گلوبینی و‬
‫پوست‬ ‫متیل آنیلین نرمال‬
‫اختالل سیستم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪130/12‬‬ ‫‪726‬‬
‫‪N-Methyl aniline‬‬
‫اعصاب مركزی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫متیل برومايد‬
‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪87/82‬‬ ‫‪720‬‬
‫تنفسی و پوست‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Methyl bromide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫متیل ترت بوتیل اتر‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪77/10‬‬ ‫‪727‬‬
‫تنفسی؛ آسیب كلیوی‬ ‫‪Methyl-tert-butyl ether‬‬
‫نوروپاتی محیطی؛‬ ‫پوست‬ ‫متیل ان‪ -‬بوتیل كتون‬
‫‪13 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪133/16‬‬ ‫‪728‬‬
‫آسیب بیضه‬ ‫‪BEI‬‬ ‫‪Methyl n-butyl ketone‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫مركزی؛ آسیب كلیوی‬
‫پوست؛‬ ‫متیل كلريد‬
‫وكبدی؛ آسیب بیضه؛‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪23ppm‬‬ ‫‪23/78‬‬ ‫‪703‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Methyl chloride‬‬
‫اثرات ناقص الخلقه‪-‬‬
‫زايی‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪A7‬‬ ‫متیل كلروفرم‬
‫‪723 ppm‬‬ ‫‪023 ppm‬‬ ‫‪100/72‬‬ ‫‪701‬‬
‫مركزی و آسیب كبدی‬ ‫‪BEI‬‬ ‫‪Methyl chloroform‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫متیل ‪ -2‬سیانوآكريالت‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪111/13‬‬ ‫‪702‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Methyl 2-cyano acrylate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی؛ اختالل سیستم‬ ‫متیل سیكلو هگزان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪733 ppm‬‬ ‫‪87/18‬‬ ‫‪700‬‬
‫اعصاب مركزی؛ آسیب‬ ‫‪Methyl cyclohexane‬‬
‫كلیوی وكبدی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫متیل سیكلو هگزانول‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪117/18‬‬ ‫‪707‬‬
‫تنفسی و ششمی‬ ‫‪Methyl cyclohexanol‬‬
‫ارتو‪ -‬متیل سیكلوهگزانون‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست‬ ‫‪02 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪112/10‬‬ ‫‪702‬‬
‫‪o-Methycyclo hexanone‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی و ششمی؛ اختالل‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫‪ -2‬متیل سیكلو پنتادينیل منگنز‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫تری كربونیل‬
‫مركزی؛ آسیب ريه؛‬ ‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪217/13‬‬ ‫‪706‬‬
‫‪2-Methylcyclo‬‬
‫اثرات كبدی و كلیوی‬ ‫‪pentadienyl manganese‬‬
‫‪tricarbonyl, as Mn‬‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫پوست؛‬ ‫متیل دمتون‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/32 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪203/03‬‬ ‫‪700‬‬
‫كولین استرلز‬ ‫‪Methyl demeton‬‬
‫حساسیت های سیستم‬ ‫متیلن بیس فنیل ايزوسیانات‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/332 ppm‬‬ ‫‪223/26‬‬ ‫‪Methylene bisphenyl‬‬
‫‪707‬‬
‫تولید م ل‬
‫)‪isocyanate (MDI‬‬
‫‪7‬و‪ -7‬متیلن بیس‬
‫مت هموگلوبینی‬ ‫پوست؛‬ ‫(‪ -2‬كلرو آنیلین)‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/31 ppm‬‬ ‫‪260/10‬‬ ‫‪708‬‬
‫سرطان م انه‬ ‫‪A2‬‬ ‫‪7،7-Methylene bis‬‬
‫)‪(2-Chloroaniline‬‬
‫حساسیت سیستم‬ ‫متیلن بیس (‪ -7‬سیكلو هگزيل‬
‫تولید م ل؛‬ ‫ايزوسیانات)‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/3332 ppm‬‬ ‫‪262/02‬‬ ‫‪773‬‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫‪Methlene bis (7-cyclo-‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪)hexylisocyanate‬‬
‫پوست؛‬ ‫‪7‬و‪ -7‬متیلن دی آنیلین‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪187/26‬‬ ‫‪771‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪7،7- Methylene dianiline‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی؛ اختالل سیستم‬ ‫متیل اتیل كتون‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪033 ppm‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪02/13‬‬ ‫‪Methyl ethyl ketone‬‬
‫‪772‬‬
‫اعصاب مركزی و‬
‫)‪(MEK‬‬
‫محیطی‬
‫تحريک پوست و ششم؛‬ ‫متیل اتیل كتون پروكسايد‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 3/2 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪106/27‬‬ ‫‪770‬‬
‫آسیب كبدی و كلیوی‬ ‫‪Methyl ethyl ketone‬‬
‫‪proxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫متیل فرمات‬
‫‪-‬‬ ‫‪123 ppm‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪63/32‬‬ ‫‪777‬‬
‫و تحتانی تنفسی و ششم‬ ‫‪Methyl formate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫پوست؛‬ ‫متیل هیدرازين‬
‫تنفسی و ششم؛ سرطان‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/31ppm‬‬ ‫‪76/30‬‬ ‫‪772‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪Methyl hydrazine‬‬
‫ريه؛ آسیب كبدی‬
‫آسیب ششم؛ اختالل‬ ‫متیل يديد يا يدومتان‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪171/82‬‬ ‫‪776‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪Methyl iodide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪117/23‬‬ ‫متیل ايزو آمیل كتون يا‬ ‫‪770‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی و ششم؛ اختالل‬ ‫هگزانون‬
‫سیستم اعصاب‬ ‫‪Methyl isoamyl ketone‬‬

‫مركزی؛ آسیب كبدی و‬


‫كلیوی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫متیل ايزوبوتیل كاربینول‬
‫تنفسی و ششم؛ اختالل‬ ‫پوست‬ ‫‪73 ppm‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪132/17‬‬ ‫‪777‬‬
‫‪Methyl isobutyl carbinol‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪A0‬‬ ‫متیل ايزو بوتیل كتون‬
‫تنفسی؛ سرگیجه و‬ ‫‪02 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪133/16‬‬ ‫‪778‬‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪Methyl isobutyl ketone‬‬
‫سردرد‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫متیل ايزوسیانات‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪20/32‬‬ ‫‪723‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Methyl isocyanate‬‬
‫آسیب های جنینی‬ ‫متیل ايزو پروپیل كتون‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪76/17‬‬ ‫‪721‬‬
‫وجنین؛ سمیت جنینی‬ ‫‪Methyl isopropyl ketone‬‬
‫متیل مركاپتان‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪77/11‬‬ ‫‪722‬‬
‫‪Methyl mercaptan‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫پوست؛‬ ‫متیل مت آكريالت‬
‫تنفسی و ششم؛ اثرات‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪133/10‬‬ ‫‪720‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Methyl methacrylate‬‬
‫روی وزن؛ ادم ريه‬
‫‪ -1‬متیل نفتالین و‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫‪ -2‬متیل نفتالین‬
‫پوست؛‬
‫تنفسی؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪172/2‬‬ ‫‪1- Methyl naphthalene‬‬ ‫‪727‬‬
‫‪A7‬‬
‫آسیب ريه‬ ‫‪and 2-Methyl‬‬
‫‪naphthalene‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫متیل پاراتیون‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪260/2‬‬ ‫‪722‬‬
‫كولین استراز‬ ‫)‪3/32 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪Methyl parathion‬‬

‫واكنش ريوی؛ تحريک‬ ‫متیل پروپیل كتون‬


‫‪-‬‬ ‫‪123 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪76/10‬‬ ‫‪726‬‬
‫ششم‬ ‫‪Methyl propyl ketone‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫متیل سیلیكات‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪122/22‬‬ ‫‪720‬‬
‫تنفسی آسیب ششم‬ ‫‪Methyl silicate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫آلفا‪ -‬متیل استايرن يا‬
‫تنفسی آسیب كلیوی؛‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪117/17‬‬ ‫‪-2‬فنیل پروپن‬ ‫‪727‬‬
‫آسیب تولیدم ل در زنان‬ ‫‪α-Methyl styrene‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست‬ ‫متیل وينیل كتون‬
‫‪C 3/2 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪03/13‬‬ ‫‪728‬‬
‫تنفسی و ششم؛ اختالل‬ ‫حساسیت‬ ‫‪Methyl vinyl ketone‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫آسیب كبدی؛ اثرات‬ ‫متری بوزين‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪217/27‬‬ ‫‪763‬‬
‫خونی‬ ‫‪Metribuzin‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫موين فوس‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/31 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪227/16‬‬ ‫‪761‬‬
‫كولین استراز‬ ‫‪Mevinphos‬‬

‫میكا‬
‫پنوموكنیوزيس‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪0 mg/m0 (R‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪762‬‬
‫‪Mica‬‬
‫روغن معدنی به است ناء‬
‫سیاالت فلزكاری خالص‪ ،‬با‬ ‫‪760‬‬
‫تصفیه خوب‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬
‫‪-‬‬ ‫با تصفیه متوسط و ضعیف‬
‫تنفسی‬ ‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪Mineral oilexcluding‬‬
‫‪metal working fluids :‬‬
‫‪-Pure,highly & severely‬‬
‫‪refined‬‬
‫‪-Poorly & mildly‬‬
‫‪refined‬‬
‫مولیبدن‬

‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/2 mg/m0 (R‬‬ ‫تركیبات محلول‬


‫‪82/82‬‬ ‫تركیبات نامحلول و فلزی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪767‬‬
‫)‪0 (R‬‬ ‫‪Molybdenum, as Mo‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0 mg/m‬‬ ‫‪Soluble compounds‬‬
‫‪Metal and insoluble‬‬
‫‪compounds‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫اسید مونو كلرو استیک‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/2 ppm(IVF‬‬ ‫‪87/2‬‬ ‫‪762‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Monochloroacetic acid‬‬

‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫مونوكروتوفوس‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/32 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪220/16‬‬ ‫‪766‬‬
‫كولین استراز‬ ‫‪Monocrotophos‬‬

‫آسیب ششم ؛ تحريک‬ ‫پوست؛‬ ‫مورفولین‬


‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪70/12‬‬ ‫‪760‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Morpholine‬‬

‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫‪A7‬‬ ‫نالد‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪073/08‬‬ ‫‪767‬‬
‫كولین استراز‬ ‫حساسیت؛‬ ‫‪Naled‬‬

‫اثرات خونی؛ تحريک‬


‫پوست؛‬ ‫‡ نفتالن‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪127/18‬‬ ‫‪768‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪Naphthalene‬‬
‫وششم؛ آسیب ششم‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫بتا‪ -‬نفتیل آمین‬
‫سرطان م انه‬ ‫‪A1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪170/17‬‬ ‫‪703‬‬
‫‪β-Naphathylamine‬‬

‫گاز طبیعی‬
‫مشاهده گازهای هیدروكربن های آلیفاتیک ؛ آلكانها (‪)C1-C7‬‬ ‫‪701‬‬
‫‪Natural gas‬‬
‫التكس الستیک طبیعی به‬
‫عنوان پروتئین های حسايت‬
‫حساسیت های سیستم‬ ‫پوست‬ ‫‪0‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/331 mg/m‬‬ ‫متفاوت‬ ‫زای قابل تنفس‬ ‫‪702‬‬
‫تولید م ل‬ ‫حساسیت‬
‫‪Natural rubber latex as‬‬
‫‪inhalable‬‬
‫‪allergenic protein‬‬
‫نئون‬
‫خفگی‬ ‫خفگی آور ساده (‪)D‬‬ ‫‪23/17‬‬ ‫‪700‬‬
‫‪Neon‬‬
‫نیكل‬
‫‪Nickel, as Ni‬‬
‫درماتیت؛‬ ‫عنصر نیكل‬

‫پنوموكنیوزيس‬ ‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1/2mg/m0‬‬ ‫‪27/01‬‬ ‫تركیبات معدنی محلول‬

‫آسیب ريه؛ سرطان‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1mg/m‬‬ ‫‪0‬‬


‫متفاوت‬ ‫تركیبات معدنی نا محلول‬ ‫‪707‬‬
‫بینی‬ ‫‪A1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2mg/m‬‬ ‫‪0‬‬
‫متفاوت‬ ‫تركیبات گوگرد دار نیكل‬
‫‪0‬‬ ‫‪-Elemental Soluble‬‬
‫سرطان ريه‬ ‫‪A1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1mg/m‬‬ ‫‪273/18‬‬ ‫‪inorganic compounds‬‬
‫سرطان ريه‬ ‫‪-Insoluble inorganic‬‬
‫‪compounds‬‬
‫‪-Nickel subsulfide‬‬

‫نیكل كربونیل‬
‫پنومونیت شیمیائی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪103/00‬‬ ‫‪702‬‬
‫‪Nickel carbonyl‬‬
‫آسیب گوارشی؛‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫نیكوتین‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪162/20‬‬ ‫‪706‬‬
‫مركزی؛ اختالالت‬ ‫‪Nicotine‬‬
‫قلبی عروقی‬

‫نیتراپايرين‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪23mg/m0‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪203/80‬‬ ‫‪700‬‬
‫‪Nitrapyrin‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬


‫تنفسی وششم؛‬ ‫اسید نیتريک‬
‫‪-‬‬ ‫‪7 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪60/32‬‬ ‫‪707‬‬
‫فرسايش دندان‬ ‫‪Nitric acid‬‬

‫هیپوكسی؛ سیانوز؛‬
‫اكسید نیتريک‬
‫نیتروز‪ /‬هموگلوبین؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪03/31‬‬ ‫‪708‬‬
‫‪Nitric oxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی‬

‫مت هموگلوبینی‬
‫پوست؛‪A7‬‬ ‫پارا نیترو آنیلین‬
‫آسیب كبدی؛ سوزش‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0 mg/m0‬‬ ‫‪107/12‬‬ ‫‪773‬‬
‫‪p-Nitroaniline‬‬
‫ششم‬

‫پوست؛‪A0‬‬ ‫نیترو بنزن‬


‫مت هموگلوبینی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪120/11‬‬ ‫‪771‬‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪Nitrobenzene‬‬

‫پوست؛‪A0‬‬ ‫پارا نیترو كلرو بنزن‬


‫مت هموگلوبینی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪120/26‬‬ ‫‪772‬‬
‫‪p-Nitrochloro benzene‬‬

‫‪ -7‬نیترو دی فنیل‬
‫سرطان م انه‬ ‫پوست؛‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪188/23‬‬ ‫‪770‬‬
‫‪7-Nitrodiphenyl‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی؛ اختالل سیستم‬ ‫نیترواتان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪02/30‬‬ ‫‪777‬‬
‫اعصاب مركزی؛‬ ‫‪Nitroethane‬‬
‫آسیب كبدی‬

‫نیتروژن‬
‫خفگی‬ ‫خفگی آور ساده (‪)D‬‬ ‫‪17/31‬‬ ‫‪772‬‬
‫‪Nitrogen‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‡ دی اكسید نیتروژن‬


‫‪A7‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪0 ppm‬‬ ‫‪76/31‬‬ ‫‪776‬‬
‫و تحتانی تنفسی‬ ‫‪Nitrogen dioxide‬‬

‫مت هموگلوبینی؛‬ ‫تری فلوئوريد نیتروژن‬


‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪01/33‬‬ ‫‪770‬‬
‫آسیب كبدی و كلیوی‬ ‫‪Nitrogen trifluoride‬‬

‫نیتروگلیسرين يا نیتروگلیكول‬
‫اتساع عروق‬ ‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪200/38‬‬ ‫‪777‬‬
‫‪Nitroglycerin‬‬

‫آسیب تیروئیدی؛‬
‫نیترو متان‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪61/37‬‬ ‫‪778‬‬
‫‪Nitromethane‬‬
‫تنفسی؛ آسیب ريه‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪ -1‬نیترو پروپان‬
‫تنفسی و ششم؛ آسیب‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪78/38‬‬ ‫‪783‬‬
‫‪1-Nitropropane‬‬
‫كبد‬
‫آسیب كبدی؛ سرطان‬ ‫‪ -2‬نیترو پروپان‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪78/38‬‬ ‫‪781‬‬
‫كبد‬ ‫‪2-Nitropropane‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫آسیب كبدی؛ سرطان‬
‫ان‪ -‬نیترو سوديمتیل آمین‬
‫كبدی و كلیوی‬ ‫پوست؛‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪77/37‬‬ ‫‪782‬‬
‫‪N-Nitrosodimethyl‬‬
‫‪amine‬‬

‫پوست؛‬ ‫نیترو تولوئن‪ ،‬كلیه ايزومرها‬


‫مت هموگلوبینی‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪100/10‬‬ ‫‪780‬‬
‫‪Nitrotoluene, all isomers‬‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪1mg/m0(I‬‬ ‫‪122/16‬‬ ‫‪ -2‬نیترو‪ -‬ارتو‪ -‬تولوئیدين‬ ‫‪787‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫اكسید نیتروز‬
‫مركزی؛ اثرات خونی؛‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪77/32‬‬ ‫‪782‬‬
‫‪Nitrous oxide‬‬
‫اثرات جنینی‬
‫(اختالل سیستم‬ ‫‡ نونان‪ ،‬كلیه ايزومرها‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫(‪)127/26‬‬ ‫‪786‬‬
‫اعصاب مركزی)‬ ‫‪Nonane, all isomers‬‬
‫اكتا كلرو نفتالن‬
‫آسیب كبدی‬ ‫پوست‬ ‫‪3/0 mg/m0‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪730/07‬‬ ‫‪780‬‬
‫‪Octachloro naphthalene‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اكتان‪ ،‬كلیه ايزومرها‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪033 ppm‬‬ ‫‪117/22‬‬ ‫‪787‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Octane, all isomers‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تتروكسید اوسمیوم‬
‫تنفسی؛ سوزش ششم و‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/3336 ppm‬‬ ‫‪3/3332 ppm‬‬ ‫‪227/23‬‬ ‫‪Osmium tetroxide, as‬‬
‫‪788‬‬
‫پوست‬ ‫‪Os‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اسید اگزالیک‬


‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪83/37‬‬ ‫‪233‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪Oxalic acid‬‬
‫پارا‪ ،‬پارا‪ -‬اگزی بیس (بنزن‬
‫اثرات‬ ‫سولفونیل هیدرازيد)‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1mg/m0‬‬ ‫‪026/33‬‬ ‫‪231‬‬
‫ناقص الخلقه زايی‬ ‫‪p,p- Oxybis‬‬
‫‪(benzene sulfonyl‬‬
‫)‪hydrazide‬‬
‫سردرد؛ ادم ريه؛‬
‫دی فلوريد اكسیژن‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪C 3/32 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪72‬‬ ‫‪232‬‬
‫‪Oxygen difluoride‬‬
‫تنفسی‬
‫ازن‬
‫‪Ozone‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪77‬‬
‫كار سنگین‬
‫عملكرد واكنشی ريوی‬ ‫‪Heavy work‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪3/37 ppm‬‬ ‫كار متوسط‬
‫‪-‬‬
‫‪230‬‬
‫‪Moderate work‬‬
‫‪3/1 ppm‬‬ ‫كار سبک‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬
‫‪Light work‬‬
‫بار كار سنگین‪ ،‬متوسط يا‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬
‫سبک (كمتر از ‪ 2‬ساعت)‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫‪Light moderate or light‬‬
‫)‪)workloads (≤2 hours‬‬
‫پارا استامول‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13mg/m0‬‬ ‫‪121/10‬‬ ‫‪237‬‬
‫‪Paracetamol‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دمه واكس پارافین‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪232‬‬
‫تنفسی؛ تهوع‬ ‫‪Paraffin wax fume‬‬
‫پاراكوآت‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬
‫‪3/2 mg/m0‬‬
‫آسیب ريوی‬ ‫‪220/17‬‬ ‫بصورت كاتیون‬ ‫‪236‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (R‬‬
‫‪Paraquat, as cathion‬‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫)‪0 (IVF‬‬ ‫پاراتیون‬
‫پوست؛‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 mg/m‬‬ ‫‪281/20‬‬ ‫‪230‬‬
‫استراز‬ ‫‪Parathion‬‬
‫ذرات (نامحلول يا كم‬
‫محلول)كه در جای ديگر‬
‫ضمیمه ب را مشاهده كنید‬ ‫مشخص نشدهاند‬ ‫‪237‬‬
‫‪Particles (insoluble or‬‬
‫‪poorly soluble) not‬‬
‫‪otherwise specified‬‬
‫تشنج و اختالل سیستم‬ ‫پنتا بوران‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/312 PPM‬‬ ‫‪3/332 ppm‬‬ ‫‪60/10‬‬ ‫‪238‬‬
‫اعصاب مركزی‬ ‫‪Pentaborane‬‬
‫آسیب كبدی؛ جوشهای‬ ‫پنتا كلرو نفتالین‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪033/73‬‬ ‫‪213‬‬
‫شبه آكنه‬ ‫‪Pentachloronaphthalene‬‬
‫پنتا كلرو نیترو بنزن‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪282/06‬‬ ‫‪Pentachloronitrobenzen‬‬
‫‪211‬‬
‫‪e‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫پوست؛‬
‫تنفسی و ششم؛ اختالل‬ ‫پنتاكلروفنول‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪266/02‬‬ ‫‪212‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪Pentachlorophenol‬‬
‫‪BEI‬‬
‫و قلبی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پنتا آريتريتول‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪106/12‬‬ ‫‪210‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Pentaerythriol‬‬
‫نوروپاتی (آسیب‬ ‫پنتان‪ ،‬كلیه ايزومرها‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪633 ppm‬‬ ‫‪02/12‬‬ ‫‪217‬‬
‫اعصاب) محیطی‬ ‫‪Pentane, all isomers‬‬
‫سمیت اعصاب و اختالل‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬ ‫‪2‬و‪ -7‬پنتان دی ان‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪133/12‬‬ ‫‪212‬‬
‫‪2،7-pentanedione‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پنتیل استات‪ ،‬كلیه ايزومرها‬


‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪103/23‬‬ ‫‪216‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Pentyl acetate, all‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫‪isomers‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پركلرو متیل مركاپتان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪172/70‬‬ ‫‪Perchloromethyl‬‬
‫‪210‬‬
‫تنفسی و ششم‬
‫‪mercaptan‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی و تحتانی؛‬ ‫فلوئوريد پركلريل‬
‫‪-‬‬ ‫‪6 ppm‬‬ ‫‪0 ppm‬‬ ‫‪132/76‬‬ ‫‪217‬‬
‫مت هموگلوبینی؛‬ ‫‪Perchloryl fluoride‬‬
‫فلوئورزيس‬
‫اسید پرفلرورو اوكتانوئیک‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/332 mg/m0‬‬ ‫‪717/30‬‬ ‫‪218‬‬
‫‪Perfluorooctanoic acid‬‬
‫پرفلوئورو بوتیل اتیلن‬
‫اثرات خونی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪276/1‬‬ ‫‪223‬‬
‫‪Perfluorobutyl ethylene‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پر فلوئورو ايزو بوتیلن‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 3/31 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233/37‬‬ ‫‪221‬‬
‫تنفسی؛ اثرات خونی‬ ‫‪Perfluoroisobutylene‬‬
‫پرسولفات ها بصورت‬
‫‪0‬‬ ‫پرسولفات‬
‫تحريک پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m‬‬ ‫متفاوت‬ ‫‪222‬‬
‫‪Persulfates, as‬‬
‫‪Persulfate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫پوست؛‬
‫تنفسی؛ آسیب ريه؛‬ ‫فنول‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪80/11‬‬ ‫‪220‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪Phenol‬‬
‫‪BEI‬‬
‫مركزی‬
‫تحريک پوستی‬
‫فنوتیازين‬
‫وگیرنده های نوری‬ ‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪188/26‬‬ ‫‪227‬‬
‫‪Phenothiazine‬‬
‫ششمی‬
‫ان‪ -‬فنیل‪ -‬بتا‪ -‬نفتیل آمین‬
‫سرطان‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪218/28‬‬ ‫‪222‬‬
‫‪N-Phenyl-beta-‬‬
‫‪naphthylamine‬‬
‫ارتو فنیلین دی آمین‬
‫كم خونی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪137/32‬‬ ‫‪226‬‬
‫‪o-Phenylene diamine‬‬
‫آسیب كبدی و تحريک‬ ‫متا فنیلین دی آمین‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪137/32‬‬ ‫‪220‬‬
‫پوستی‬ ‫‪m-Phenylene diamine‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫پارا فنیلین دی آمین‬
‫تنفسی و حساسیت‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪137/32‬‬ ‫‪227‬‬
‫‪p-Phenylene diamine‬‬
‫پوستی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫فنیل اتر‪ ،‬بخار‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪103/23‬‬ ‫‪228‬‬
‫تنفسی و ششم؛ تهوع‬ ‫‪Phenyl ether,Vapor‬‬
‫فنیل گلیسیديل اتر‬
‫آسیب بیضه‬ ‫پوست؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1ppm‬‬ ‫‪123/10‬‬ ‫‪203‬‬
‫‪Phenyl glycidyl ether‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫‪A0‬‬
‫حساسیت‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫مركزی؛ تحريک ششم‬ ‫فنیل مركاپتان‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1ppm‬‬ ‫‪113/17‬‬ ‫‪202‬‬
‫و پوست‬ ‫‪Phenyl mercaptan‬‬

‫درماتیت؛ اثر روی خون‬


‫فنیل فسفین‬
‫و بیضه‬ ‫‪-‬‬ ‫‪C 3/32ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪113/13‬‬ ‫‪200‬‬
‫‪Phenylphosphine‬‬

‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫‪3/32‬‬ ‫فورات‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪263/73‬‬ ‫‪207‬‬
‫استراز‬ ‫)‪mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪Phorate‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬


‫فسژن‬
‫تنفسی؛ ادم ريه؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1ppm‬‬ ‫‪87/82‬‬ ‫‪202‬‬
‫‪Phosgene‬‬
‫آمفیزم ريه‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫فسفین‬
‫تنفسی؛ سردرد؛ اختالل‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1ppm‬‬ ‫‪3/0 ppm‬‬ ‫‪07/33‬‬ ‫‪206‬‬
‫‪Phosphine‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اسید فسفريک‬
‫‪-‬‬ ‫‪0 mg/m0‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪87/33‬‬ ‫‪200‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪Phosphoric acid‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫فسفر (زرد)‬
‫و تحتانی تنفسی؛ آسیب‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪120/82‬‬ ‫‪207‬‬
‫)‪Phosphorus(yellow‬‬
‫كبدی‬
‫اكسی كلريد فسفر يا‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪120/02‬‬ ‫تری كلريد فسفريل‬ ‫‪208‬‬
‫تنفسی‬
‫‪Phosphorus oxychloride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پنتا كلريد فسفر‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪237/27‬‬ ‫‪Phosphorus‬‬
‫‪273‬‬
‫تنفسی و ششم‬
‫‪pentachloride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پنتا سولفید فسفر‬
‫‪-‬‬ ‫‪0 mg/m0‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪222/28‬‬ ‫‪271‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Phosphorus pentasulfide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫تری كلريد فسفر‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪100/02‬‬ ‫‪272‬‬
‫تنفسی ششم و پوست‬ ‫‪Phosphorus trichloride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪A7‬‬ ‫انیدريد فتالیک‬
‫تنفسی ششم و پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪177/11‬‬ ‫‪270‬‬
‫حساسیت‬ ‫‪Phthalic anhydride‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫متا فتالودی نیتريل‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪2 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪127/17‬‬ ‫‪277‬‬
‫تنفسی ششم و پوست‬ ‫‪m-Phthlodinitrile‬‬
‫پیكلورام‬
‫آسیب كبدی و كلیوی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪271/77‬‬ ‫‪272‬‬
‫‪Picloram‬‬
‫حساسیت های پوستی؛‬ ‫اسید پیكريک‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪228/11‬‬ ‫‪276‬‬
‫درماتیت؛تحريک ششم‬ ‫‪Picric acid‬‬
‫پیندون‬
‫انعقاد‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪203/22‬‬ ‫‪270‬‬
‫‪Pindone‬‬
‫سوزش پوست و ششم؛‬ ‫‡دی هیدروكلريد پی پرازين‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫(‪)128/32‬‬ ‫‪Piperazine‬‬
‫‪277‬‬
‫حساسیت پوستی ؛ آسم‬
‫‪dihydrochloride‬‬

‫پیپريدين‬
‫‪-‬‬ ‫پوست‬ ‫‪1ppm‬‬ ‫‪72/12‬‬ ‫‪278‬‬
‫‪Piperidine‬‬

‫پالتین‬
‫‪Platium‬‬
‫آسم؛ تحريک قسمت‬ ‫فلز‬
‫‪182/38‬‬
‫فوقانی تنفسی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪Metal‬‬ ‫‪223‬‬
‫متفاوت‬
‫آسم؛ تحريک قسمت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/332 mg/m‬‬ ‫‪0‬‬ ‫نمكهای محلول‪ ،‬بصورت‬
‫فوقانی تنفسی‬ ‫پالتین‬
‫‪Soluble salts, as Pt‬‬
‫پنوموكونیوزيس؛‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫پلی وينیل كلرايد‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪1 mg/m0 (R‬‬ ‫متفاوت‬ ‫‪Polyvinyl chloride‬‬
‫‪221‬‬
‫تنفسی؛ تغییرعملكرد‬
‫)‪(PVC‬‬
‫ريوی‬
‫عملكرد ريوی؛ عالئم‬ ‫سیمان پرتلند‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪1 mg/m0 (E,R‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪222‬‬
‫تنفسی؛ آسم‬ ‫‪Portland cement‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫هیدروكسید پتاسیم‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 2 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪26/13‬‬ ‫‪220‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪Potassium hydroxide‬‬
‫مشاهده گازهای هیدروكربن های آلیفاتیک ؛ آلكانها (‪)C1-C7‬‬
‫پروپان‬
‫‪227‬‬
‫‪Propane‬‬

‫پروپان سولتون‬
‫سرطان‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪122/17‬‬ ‫‪222‬‬
‫‪Propane sultone‬‬
‫ان‪ -‬پروپانول (ان‪ -‬پروپیل‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪63/38‬‬ ‫الكل)‬ ‫‪226‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪n- Propanol (n- Propyl‬‬
‫)‪alchol‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪A7‬‬ ‫‪ -2‬پروپانول يا ايزوپروپانول‬
‫تنفس و ششم؛ اختالل‬ ‫‪733 ppm‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪63/38‬‬ ‫‪220‬‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪2-Propanol‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫تحريک پوست؛ آسیب‬ ‫الكل پروپارژيل‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪26/36‬‬ ‫‪227‬‬
‫كبدی و كلیوی‬ ‫‪Propargyl alchol‬‬
‫سرطان پوست؛ تحريک‬ ‫بتا‪ -‬پروپیول استون‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪02/36‬‬ ‫‪228‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‬ ‫‪β-Propiolactone‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پروپیون آلدئید‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪27/1‬‬ ‫‪263‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Propionaldehyde‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اسید پروپیونیک‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪77/37‬‬ ‫‪262‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪Propionic acid‬‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫‪A0‬؛‬ ‫پروپوكسور‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪238/27‬‬ ‫‪260‬‬
‫استراز‬ ‫‪Propoxur‬‬
‫پروپرانول ال‬
‫‪-‬‬ ‫‪6 mg/m0‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪228/07‬‬ ‫‪267‬‬
‫‪Propranolol‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ان‪ -‬پروپیل استات‬
‫‪-‬‬ ‫‪223 ppm‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪132/10‬‬ ‫‪262‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪n-Propyl acetate‬‬
‫خفگی و تحريک‬ ‫پروپیلن‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪72/37‬‬ ‫‪266‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‬ ‫‪Propylene‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪A7‬‬ ‫پروپیلن دی كلريد‬
‫تنفسی؛ اثر روی وزن‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪112/88‬‬ ‫‪260‬‬
‫حساسیت‬ ‫‪Propylene dichloride‬‬
‫بدن‬
‫سردرد ؛ اختالل سیستم‬ ‫پروپیلن گلیكول دی نیترات‬
‫پوست‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪166/38‬‬ ‫‪Propylene glycol‬‬
‫‪267‬‬
‫اعصاب مركزی‬
‫‪dinitrate‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪A7‬‬ ‫اكسید پروپیلن‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪27/37‬‬ ‫‪268‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫حساسیت‬ ‫‪Propylene oxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پوست؛‬ ‫پروپیلن ايمین‬
‫‪3/7 ppm‬‬ ‫‪3/2ppm‬‬ ‫‪20/38‬‬ ‫‪203‬‬
‫تنفسی؛ آسیب كبدی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Propylene imine‬‬
‫ان‪ -‬پروپیل نیترات‬
‫تهوع؛ سردرد‬ ‫‪73 ppm‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪132/38‬‬ ‫‪201‬‬
‫‪n-Propyl nitrate‬‬
‫آسیب كبدی؛ تحريک‬ ‫‪072‬‬ ‫پیرتروم‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪202‬‬
‫قسمت تنفسی تحتانی‬ ‫(میانگین)‬ ‫‪Pyrethrum‬‬
‫تحريک پوست؛ آسیب‬
‫پیريدين‬
‫كبدی وكلیوی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪08/13‬‬ ‫‪200‬‬
‫‪Pyridine‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫پیريدافنتیون‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪073/00‬‬ ‫‪207‬‬
‫‪Pyridaphenthion‬‬
‫تحريک ششم؛ آسیب‬ ‫كینون‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪137/38‬‬ ‫‪202‬‬
‫پوست‬ ‫‪Quinone‬‬
‫رزورسینول‬
‫سوزش ششم و پوست‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪113/11‬‬ ‫‪206‬‬
‫‪Resorcinol‬‬

‫فلزات؛ تحريک قسمت‬ ‫‪132/81‬‬ ‫روديوم‬


‫‪A7‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪Rhodium‬‬
‫فوقانی تنفسی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 mg/m‬‬ ‫متفاوت‬
‫تركیبات نامحلول و فلزی‬
‫نامحلول ها؛ تحريک‬ ‫‪Metal and insoluble‬‬
‫‪200‬‬
‫قسمت تنفسی تحتانی؛‬ ‫‪compounds‬‬
‫‪A7‬‬ ‫تركیبات محلول‬
‫آسم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/31 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬
‫‪Soluble compounds‬‬

‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫‪A7‬‬ ‫رونل‬


‫‪-‬‬ ‫)‪2 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪021/20‬‬ ‫‪207‬‬
‫استراز‬ ‫‪Ronnel‬‬
‫آالينده های حاصل از تجزيه‬
‫حرارتی روزين در زمان لحیم‬
‫حساسیت پوستی‬
‫حساسیت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪NA‬‬ ‫كاری (كولوفونی)‬ ‫‪208‬‬
‫درماتیت؛ آسم‬
‫‪Rosin core solder‬‬
‫‪thermal decomposition‬‬
‫)‪Products colophony‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫روتنون (تجاری)‬
‫تنفسی و ششم؛ اختالل‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪081/71‬‬ ‫‪273‬‬
‫)‪Rotenone (commercial‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫سلنیم و‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪0‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m‬‬ ‫‪07/86‬‬ ‫تركیبات آن بصورت سلنیم‬ ‫‪271‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Selenium and‬‬
‫‪compounds‬‬
‫هگزا فلورايد سلنیم‬
‫ادم ريوی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪182/86‬‬ ‫‪Selenium hexafluoride,‬‬
‫‪272‬‬
‫‪as Se‬‬
‫تحريک سیستم‬ ‫سزون‬
‫‪A0‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪037/01‬‬ ‫‪270‬‬
‫گوارشی‬ ‫‪Sesone‬‬
‫فیبروز و سرطان ريه‬
‫سلیس؛ كريسستالی‪ ،‬آلفا‬
‫)‪0 (R‬‬ ‫كوارتز و كريستوبالیت‬
‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/322 mg/m‬‬ ‫‪63/38‬‬ ‫‪277‬‬
‫‪Silica, Crystalline-α-‬‬
‫‪Quartz and cristobalite‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫)‪2/7 mg/m0 (R‬‬ ‫سیلیس بی شكل‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪63/38‬‬ ‫‪272‬‬
‫‪6 mg/m0‬‬ ‫‪Silica amorphous‬‬

‫كاربید سیلیكون‬
‫‪73/13‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪Silicon carbide‬‬
‫غیر الیافی‪Non-fibrous‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪13 mg/m0 (I,E‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪276‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0 mg/m‬‬ ‫)‪0 (R,E‬‬
‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫الیافی (شامل الیاف سبیلی‬
‫تنفسی‬ ‫‪3/1‬‬
‫شكل)‪Fibrous‬‬
‫مزوتلومیا؛ سرطان‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫تترا هیدريد سیلیكون‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪02/12‬‬ ‫‪270‬‬
‫تنفسی و پوست‬ ‫‪Silicon tetrahydride‬‬
‫نقره ‪Silver‬‬
‫آرژيری‬
‫فلزی‪ ،‬غبار و دمه‬
‫(تجمع رنگدانه ها در‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪130/70‬‬ ‫‪Metal, dust & fume‬‬
‫بافتها)‬ ‫تركیبات محلول‪ ،‬بصورت‬ ‫‪277‬‬
‫نقره‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/31 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬
‫‪Soluble compounds as‬‬
‫‪Ag‬‬
‫آزيد سديم‬
‫اختالل قلبی و آسیب‬
‫‪62/32‬‬ ‫بصورت آزيد سديم‬
‫ريوی‬ ‫‪3/28mg/m0‬‬ ‫‪As Sodium azide‬‬
‫‪A7‬‬
‫‪C‬‬ ‫‪-‬‬ ‫بصورت بخار اسید هیدرا‬ ‫‪278‬‬
‫‪-‬‬
‫زوئیک‬
‫‪A7‬‬
‫‪C 3/11ppm‬‬
‫‪As Hydrozoic acid‬‬
‫‪vapour‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫بی سولفیت سديم‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪137/30‬‬ ‫‪283‬‬
‫تنفسی‪ ،‬پوست و ششم‬ ‫‪Sodium bisulfate‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫فلوئورو استات سديم‬
‫مركزی و قلبی عروقی؛‬ ‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 mg/m0‬‬ ‫‪133/32‬‬ ‫‪281‬‬
‫‪Sodium fluoroaccetate‬‬
‫تهوع‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫هیدروكسید سديم‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 2 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪73/31‬‬ ‫‪282‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪Sodium hydroxide‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی‬ ‫متا بی سولفیت سديم‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪183/10‬‬ ‫‪280‬‬
‫‪Sodium metabisulfite‬‬

‫نشاسته‬
‫درماتیت‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪287‬‬
‫‪Starch‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫استئارات ها‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬ ‫‪282‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪Stearates‬‬
‫تحريک پوست و ششم؛‬
‫آسیب كلیوی؛ تهوع؛‬ ‫حالل استودارد‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪173/33‬‬ ‫‪286‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪Stoddard solvent‬‬
‫مركزی‬
‫كرومات استرونسیوم‬
‫سرطان‬ ‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/3332 mg/m0‬‬ ‫‪230/63‬‬ ‫‪Strontium chromate, as‬‬
‫‪280‬‬
‫‪Cr‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫استركنین‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/12 mg/m0‬‬ ‫‪007/73‬‬ ‫‪287‬‬
‫مركزی‬ ‫‪Strychnine‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫مركزی؛ نوروپاتی‬ ‫‪A7‬‬ ‫مومنومر استايرن‬
‫‪73ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪137/16‬‬ ‫‪288‬‬
‫محیطی؛ تحريک‬ ‫‪BEI‬‬ ‫‪Styrene, monomer‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‬
‫سوبتیلیزين ها‬
‫آسم؛ تحريک قسمت‬ ‫‪C 3/33336‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫بصورت آنزيم فعال بلوری‬ ‫‪633‬‬
‫تحتانی و فوقانی تنفسی‬ ‫‪mg/m0‬‬
‫‪Subtilisins as crystalline‬‬
‫‪active enzyme‬‬
‫سوكروز‬
‫فرسايش دندان‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪072/03‬‬ ‫‪631‬‬
‫‪Sucrose‬‬
‫متیل سولفو متورون‬
‫اثرات خونی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪067/07‬‬ ‫‪632‬‬
‫‪Sulfometuron methyl‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم كولین‬ ‫سولفوتپ‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪022/03‬‬ ‫‪630‬‬
‫استراز‬ ‫(‪Sulfotep)TEDP‬‬

‫واكنش ريوی؛ تحريک‬ ‫دی اكسید سولفور‬


‫‪A7‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪67/30‬‬ ‫‪637‬‬
‫قسمت تحتانی تنفسی‬ ‫‪Sulfur dioxide‬‬
‫هگزا فلوئوريد گوگرد‬
‫خفگی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪176/30‬‬ ‫‪632‬‬
‫‪Sulfur hexafluoride‬‬
‫اسید سولفوريک‬
‫واكنش ريوی‬ ‫)‪A2 (M‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/2 mg/m0 (T‬‬ ‫‪87/37‬‬ ‫‪636‬‬
‫‪Sulfuric acid‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫سولفور مونوكلريد‬
‫‪C 1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪102/30‬‬ ‫‪630‬‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست‬ ‫‪Sulfur monochloride‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پنتا فلوئوريد گوگرد‬


‫‪C 3/31 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪227/11‬‬ ‫‪637‬‬
‫تنفسی؛ آسیب ريه‬ ‫‪Sulfur pentafluoride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫تترا فلوريد گوگرد‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 3/1 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪137/30‬‬ ‫‪638‬‬
‫تنفسی وششم؛آسیب ريه‬ ‫‪Sulfur tetrafluoride‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫سولفوريل فلوئوريد‬
‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪132/30‬‬ ‫‪613‬‬
‫مركزی‬ ‫‪Sulfuryl fluoride‬‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫سولپروفوس‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪022/70‬‬ ‫‪611‬‬
‫كولین استراز‬ ‫‪Sulprofos‬‬

‫الیاف های شیشه مصنوعی‬


‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪1‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫فايبرگالس رشته ای پیوسته‬
‫تنفسی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬
‫‪(Synthetic vitreous‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫)‪fibers‬‬
‫الیاف پشم شیشه‬
‫تنفسی‬
‫‪A0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪(Glass Wool fibers‬‬
‫‪-‬‬ ‫الیاف پشم سنگ‬
‫‪A0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪(Rock wool fibers‬‬ ‫‪612‬‬
‫‪-‬‬ ‫الیاف پشم سرباره‬
‫‪A0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪(Slag wool fibers‬‬
‫‪-‬‬ ‫فايبرگالسهای خاص‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪(Special purpose glass‬‬
‫‪1‬‬ ‫)‪fibers‬‬
‫‪-‬‬
‫الیاف نسوز سرامیكی‬
‫فیبروز ريه؛ واكنش‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪3/2‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪(Refractory Ceramic‬‬
‫‪-‬‬ ‫)‪fibers‬‬
‫ريوی‬
‫‪2‬و‪7‬و‪ -2‬تری كلروفنوكسی‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫استیک اسید (‪)2،7،2-T‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪222/87‬‬ ‫‪610‬‬
‫مركزی‬ ‫‪2،7،2-Trichloro phenoxy‬‬
‫‪acetic acid‬‬
‫تالک‬
‫‪Talc‬‬
‫‪A7‬‬ ‫)‪2 mg/m0 (E,R‬‬ ‫فاقد آزبست‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪containing no asbestos‬‬ ‫‪610‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪fibres‬‬
‫‪A1‬‬ ‫حد مجاز‬ ‫دارای آزبست‬
‫‪-‬‬
‫‪-‬‬
‫آزبست(‪)K‬‬ ‫‪containing asbestos‬‬
‫‪fibres‬‬
‫تلوريم و تركیباتش بصورت‬
‫تلوريم به است ناء تلوريد‬

‫بوی بد دهان‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪120/6‬‬ ‫هیدروژن‬ ‫‪617‬‬


‫‪Tellurium and‬‬
‫‪compounds, as Te,‬‬
‫‪excluding hydrogen‬‬
‫‪telluride‬‬
‫هگزا فلوريد تلوريم‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪271/61‬‬ ‫‪618‬‬
‫‪Tellurium hexafluride‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی‬
‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫تمفوس‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪1 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪766/76‬‬ ‫‪623‬‬
‫كولین استراز‬ ‫‪Temephos‬‬

‫پوست؛‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫تربوفوس‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/31mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪277/72‬‬ ‫‪621‬‬
‫كولین استراز‬ ‫‪Terbufos‬‬

‫اسید ترفتالیک‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪166/10‬‬ ‫‪622‬‬
‫‪Terephthalic acid‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ترفنیل ها‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 2 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪203/01‬‬ ‫‪620‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Terphenyls‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪1‬و‪1‬و‪2‬و‪ -2‬تترابرمواتان‬
‫تنفسی و ششم؛ ادم ريه؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/1 ppm (IVF‬‬ ‫‪072/03‬‬ ‫‪1،1،2،2,-Tetra‬‬ ‫‪627‬‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪bromoethane‬‬
‫‪1‬و‪1‬و‪1‬و‪ -2‬تتراكلرو‪2-‬‬
‫آسیب كبدی و كلیوی؛‬
‫و‪ -2‬فلوئورو اتان‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪230/70‬‬ ‫‪622‬‬
‫‪1،1،1،2-Tetra chloro- 2،2‬‬
‫مركزی‬
‫‪difluoroethane‬‬
‫‪1‬و‪1‬و‪2‬و‪ -2‬تتراكلرو‪ 1-‬و‪-2‬‬
‫آسیب كبدی و كلیوی؛‬
‫فلوئورو اتان‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪230/70‬‬ ‫‪626‬‬
‫‪1،1،1،2-Tetra chloro- 1،2‬‬
‫مركزی‬
‫‪difluoroethane‬‬
‫‪1‬و‪1‬و‪2‬و‪ -2‬تتراكلرواتان‬
‫پوست؛‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪160/76‬‬ ‫‪1،1،2،2-Tetra‬‬ ‫‪620‬‬
‫‪A0‬‬
‫‪chloroethane‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫تترا كلرو اتیلن يا پركلرواتیلن‬
‫‪A0‬؛ ‪BEI‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪162/73‬‬ ‫‪627‬‬
‫مركزی‬ ‫‪Tetrachloroethylene‬‬
‫تترا كلرو نفتالن‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪262/86‬‬ ‫‪628‬‬
‫‪Tetrachloromethane‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫پوست؛‬ ‫تترا اتیل سرب‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪020/72‬‬ ‫‪603‬‬
‫مركزی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪Tetraethyl lead, as Pb‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫تترا اتیل پیرو فسفات‬
‫پوست؛‬
‫‪-‬‬ ‫)‪3/31 mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪283/23‬‬ ‫‪Tetraethyl‬‬
‫‪601‬‬
‫مركزی‬
‫‪pyrophosphate‬‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫تترا فلوئورو اتیلن‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪133/23‬‬ ‫‪602‬‬
‫كولین استراز‬ ‫‪Tetrafluoroethylene‬‬
‫‪1‬و‪1‬و‪1‬و‪ - 2‬تترا فلورو اتان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪132/30‬‬ ‫‪600‬‬
‫‪1،1،1،2-tetra‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫‪fluoroethane‬‬
‫آسیب كبدی و كلیوی؛‬ ‫پوست؛‬ ‫تتراهیدروفوران‬
‫‪133 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪02/13‬‬ ‫‪607‬‬
‫سرطان كبدی و كلیوی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪Tetrahydrofuran‬‬

‫نمک های فسفونیوم تتراكیس‬


‫(هیدروكسی متیل)‬
‫‪Tetrakis‬‬
‫كاهش وزن بدن؛‬ ‫)‪(hydroxymethyl‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪phosphonium salts‬‬
‫كلريد فسفونیوم تترا كیس‬
‫مركزی؛ اثرات كبدی‬
‫(هیدروكسی متیل)‬
‫‪A7‬‬ ‫‪602‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪183/26‬‬ ‫‪Tetrakis‬‬
‫)‪(hydroxymethyl‬‬
‫‪phosphonium chloride‬‬
‫سولفات فسفونیوم تترا كیس‬
‫(هیدروكسی متیل)‬
‫‪Tetrakis‬‬
‫حساسیت؛‬ ‫)‪(hydroxymethyl‬‬
‫‪0‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m‬‬ ‫‪736/26‬‬ ‫‪phosphonium sulfate‬‬
‫‪A7‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫تترا متیل سرب‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/12 mg/m0‬‬ ‫‪260/00‬‬ ‫‪606‬‬
‫مركزی‬ ‫‪Tetramethyl lead, as Pb‬‬
‫سردرد؛ تهوع؛ تشنج‬ ‫تترا متیل سوكسینو نیتريل‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪106/23‬‬ ‫‪Tetramethyl‬‬
‫‪600‬‬
‫سیستم اعصاب مركزی‬
‫‪succinonitrile‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تترا نیترو متان‬
‫تنفسی و ششم؛ سرطان‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/332 ppm‬‬ ‫‪186/37‬‬ ‫‪607‬‬
‫‪Tetranitromethane‬‬
‫قسمت فوقانی تنفسی‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫تتريل‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1/2 mg/m0‬‬ ‫‪270/12‬‬ ‫‪608‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Tetryl‬‬
‫تالیم و تركیباتش‪ ،‬بصورت‬
‫نوروپاتی محیطی؛‬ ‫‪237/00‬‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 mg/m0‬‬ ‫تالیوم‬ ‫‪673‬‬
‫آسیب گوارشی‬ ‫متفاوت‬ ‫‪Thallium and‬‬
‫‪compounds, as Tl‬‬
‫‪7‬و‪ -'7‬تیوبیس (‪ -6‬ترت‪-‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫بوتیل‪ -‬متا‪-‬كروزول)‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪027/22‬‬ ‫‪671‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪7،7'-Thiobis (6-tert-‬‬
‫)‪butyl-m-cresol‬‬
‫تحريک قسمت پوست‬ ‫اسید تیوگلیكولیک‬
‫پوست‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪82/12‬‬ ‫‪672‬‬
‫و ششم‬ ‫‪Thioglycolic acid‬‬
‫كاريد تیونیل‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪117/87‬‬ ‫‪670‬‬
‫‪Thionyl chloride‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫تنفسی‬

‫تاثیر در وزن بدن؛ اثرات‬


‫‪A7‬‬ ‫‪3/32‬‬ ‫تیرام‬
‫خونی‬ ‫‪273/77‬‬ ‫‪677‬‬
‫حساسیت‬ ‫)‪mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪Thiuram‬‬

‫پنوموكونیوزيس (يا‬
‫استانوزيس)‬ ‫قلع‬
‫‪Tin‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪117/68‬‬
‫‪-‬‬
‫فلزی‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬ ‫تركیبات معدنی و اكسیدی‬
‫بجز هیدريد‬ ‫‪672‬‬
‫‪Oxide & inorganic‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪compounds, except tin‬‬
‫پوست؛‬
‫‪hydride‬‬
‫تنفسی و ششم؛ تهوع؛‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬
‫‪A7‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫متفلوت‬ ‫تركیبات آلی‬
‫سردرد؛ اختالل سیستم‬ ‫‪Organic compounds‬‬
‫اعصاب مركزی؛ اثرات‬
‫روی سیستم ايمنی بدن‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫دی اكسید تیتانیم‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪08/83‬‬ ‫‪676‬‬
‫تنفسی‬ ‫‪Titanium oxide‬‬
‫سوزش ششم؛ م انه و‬
‫پوست؛‬ ‫ارتو تولیدين‬
‫كلیه؛ سرطان م انه؛ مت‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪212/27‬‬ ‫‪670‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪o-Tolidine‬‬
‫هموگلوبینی‬
‫اختالالت بصری؛ اثرات‬ ‫‪A7‬‬ ‫تولوئن‬
‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪82/10‬‬ ‫‪677‬‬
‫سیستم تولید م ل زنان؛‬ ‫‪EBI‬‬ ‫‪Tlouene‬‬
‫‡ تولوئن‪2-‬و‪ -7‬يا ‪2‬و‪ -6‬دی‬
‫ايزوسیانات‬
‫حساسیت‬
‫حساسیت های تنفسی‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪3/332 ppm‬‬ ‫‪107/12‬‬ ‫(يا بصورت مخلوط)‬ ‫‪678‬‬
‫(‪)A7‬‬
‫‪Toluene -2،7- or 2،6-‬‬
‫‪diisocyanate(or as a‬‬
‫)‪mixture‬‬
‫پارا تولوئن سولفونیل كلرايد‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪183/62‬‬ ‫‪p-Toluenesulphonyl‬‬
‫‪623‬‬
‫‪chloride‬‬
‫پوست؛‬ ‫ارتو تولوئیدين‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪130/12‬‬ ‫‪621‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪o-Toluidine‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬

‫سوزش ششم ؛ م انه و‬ ‫پوست؛‬


‫متا تولوئیدين‬
‫كلیه‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪130/12‬‬ ‫‪622‬‬
‫‪m-Toluidine‬‬
‫مت هموگلوبینی‬
‫پوست؛‬
‫پارا تولوئیدن‬
‫مت هموگلوبینی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪130/12‬‬ ‫‪620‬‬
‫‪p-Toluidine‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬


‫تری بیوتیل فسفات‬
‫تنفسی و ششم؛ تهوع؛‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪266/02‬‬ ‫‪627‬‬
‫‪Tributyl phosphate‬‬
‫سردرد‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫اسید تری كلرو استیک‬
‫‪A0‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪160/08‬‬ ‫‪622‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Trichloroacetic acid‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫‪1‬و‪2‬و‪ -7‬تری كلرو بنزن‬
‫‪-‬‬ ‫‪C 2ppm‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪171/76‬‬ ‫‪626‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪benzene 1،2،7-Trichloro‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫پوست؛‬ ‫‪1‬و‪1‬و‪ -2‬تری كلرو اتان‬
‫‪13 ppm‬‬ ‫‪100/71‬‬ ‫‪620‬‬
‫مركزی؛ آسیب كبدی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪ethane 1،1،2- Trichloro‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫‪A2‬‬ ‫تری كلرو اتیلن‬
‫مركزی؛ سمیت كلیوی؛‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪101/73‬‬ ‫‪627‬‬
‫‪BEI‬‬ ‫‪Trichloroethylene‬‬
‫كاهش قوه ادراك‬
‫حساسیت های قلبی‬ ‫تری كلرو فلوئورو متان‬
‫‪A7‬‬ ‫‪C 1333ppm‬‬ ‫‪100/07‬‬ ‫‪628‬‬
‫عروقی‬ ‫‪methane Trichlorofluro‬‬
‫آسیب كبدی؛ جوشهای‬ ‫تری كلرو نفتالن‬
‫پوست‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪201/21‬‬ ‫‪663‬‬
‫شبه آكنه‬ ‫‪Trichloronapthalene‬‬
‫پوست؛‬ ‫‪1‬و‪2‬و‪ -0‬تری كلرو پروپان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪170/70‬‬ ‫‪661‬‬
‫‪A0‬‬ ‫‪propane 1،2،0-Trichloro‬‬
‫‪1‬و‪1‬و‪ -2‬تری كلرو‪1-‬و‪2‬و‪-2‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫تری فلوئورو اتان‬
‫‪A7‬‬ ‫‪1223 ppm‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪170/73‬‬ ‫‪662‬‬
‫مركزی‬ ‫‪1،1،2-Trichloro-1،2،2-‬‬
‫‪Trifuoroethane‬‬
‫‪0‬‬ ‫تری سیكل آزول‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0 mg/m‬‬ ‫‪178/27‬‬ ‫‪660‬‬
‫‪Tricyclazole‬‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫‪A7‬؛‬ ‫تری كلرو فون‬
‫‪-‬‬ ‫‪1mg/m0‬‬ ‫‪220/63‬‬ ‫‪667‬‬
‫كولین استراز‬ ‫‪Trichlorphon‬‬
‫تری اتانول آمین‬
‫سوزش پوست و ششم‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪178/22‬‬ ‫‪662‬‬
‫‪Triethanloamine‬‬
‫تری اتیل آمین‬
‫اختالالت بصری‬ ‫پوست؛‬ ‫‪0 ppm‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪131/18‬‬ ‫‪666‬‬
‫‪Triethylamine‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫‪A7‬‬
‫اختالالت سیستم‬
‫اعصاب مركزی و قلبی‬ ‫تری فلوئورو برمو متان‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1333 ppm‬‬ ‫‪177/82‬‬ ‫‪660‬‬
‫عروقی‬ ‫‪Trifluobromo methane‬‬

‫‪1‬و‪0‬و‪ -2‬تری گلیسیديل‬


‫آسیب های تولید م ل‬ ‫‪-‬اس‪ -‬تری آزينتريون‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 mg/m0‬‬ ‫‪280/22‬‬ ‫‪667‬‬
‫در مردان‬ ‫‪1،0،2-Triglycidyl-S-‬‬
‫‪Triazinetrione‬‬
‫حساسیت های سیستم‬ ‫پوست‬ ‫‪3/332‬‬ ‫‪3/3332‬‬ ‫تری ملیتیک انیدريد‬
‫‪182/12‬‬ ‫‪668‬‬
‫تولید م ل‬ ‫حساسیت‬ ‫)‪mg/m0 (IVF‬‬ ‫)‪mg/m0 (IVF‬‬ ‫‪Trimellitic anhydride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫تری متیل آمین‬
‫‪-‬‬ ‫‪12 ppm‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪28/11‬‬ ‫‪603‬‬
‫تنفسی؛‬ ‫‪Trimethyl amine‬‬
‫تری متیل بنزن (مخلوط‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫ايزومرها)‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪22 ppm‬‬ ‫‪123/18‬‬ ‫‪601‬‬
‫مركزی؛ آسم؛ اثرات خونی‬ ‫‪Trimethyl benzene‬‬
‫‪)(mixed Isomers‬‬
‫تحريک ششم بازدارنده‬ ‫تری متیل فسفیت‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪127/37‬‬ ‫‪602‬‬
‫آنزيم كولین استراز‬ ‫‪Trimethyl phosphite‬‬
‫مت همو گلوبینی؛‬ ‫‪2‬و‪7‬و‪ -6‬تری نیترو تولوئن‬
‫پوست‬
‫آسیب كبدی؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪220/10‬‬ ‫‪2،7،6-Trinitro toluene‬‬ ‫‪600‬‬
‫آب مرواريد‬ ‫)‪(TNT‬‬
‫پوست؛‬ ‫تری اورتوكرسیل فسفات‬
‫بازدارنده آنزيم‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪067/00‬‬ ‫‪Triorthocresyl‬‬
‫‪607‬‬
‫كولین استراز‬
‫‪phosphate‬‬
‫بازدارنده آنزيم‬ ‫تری فنیل فسفات‬
‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0 mg/m0‬‬ ‫‪026/27‬‬ ‫‪602‬‬
‫كولین استراز‬ ‫‪Triphenyl phosphate‬‬

‫‪170/72‬‬ ‫تنگستن‬
‫تحريک قسمت تحتانی‬ ‫‪Tungsten, as W‬‬
‫تنفسی‬ ‫فلزات و تركیبات نامحلول‬
‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬ ‫‪Metal and insoluble‬‬
‫‪606‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬
‫‪compounds‬‬
‫مركزی؛ فیبروز ريه‬ ‫تركیبات محلول‬
‫‪-‬‬ ‫‪0 mg/m0‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬
‫‪soluble compounds‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫‪A7‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪106/33‬‬ ‫ترپنتین و منوترپن های منتخب‬
‫تنفسی و پوست؛‬ ‫‪-‬‬ ‫‪Turpentine and selected‬‬
‫‪600‬‬
‫حساسیت‬ ‫متفاوت‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪Monoterpenes‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫مركزی؛ آسیب ريه‬

‫اورانیوم طبیعی‬
‫آسیب كلیوی‬
‫‪207/30‬‬ ‫تركیبات محلول و نامحلول‬
‫‪A1‬‬
‫‪3/6 mg/m0‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬ ‫‪607‬‬
‫‪BEI‬‬ ‫متفاوت‬ ‫آن بصورت اورانیوم‬
‫)‪Uranium(natural‬‬
‫‪Soluble and insoluble‬‬

‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫ان‪ -‬والر آلدئید‬


‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪76/10‬‬ ‫‪608‬‬
‫تنفسی و ششم؛ پوست‬ ‫‪n-Valer aldehyde‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫پنتوكسید واناديوم‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 mg/m0‬‬ ‫‪171/77‬‬ ‫‪Vanadium pentoxide as‬‬
‫‪673‬‬
‫و تحتانی تنفسی‬
‫‪V‬‬
‫میست روغن های نباتی‬
‫اثرات تنفسی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫متغیر‬ ‫‪671‬‬
‫‪Vagetable oils mist‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست؛‬ ‫استات وينیل‬
‫‪A0‬‬ ‫‪12ppm‬‬ ‫‪13 ppm‬‬ ‫‪76/38‬‬ ‫‪672‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪Vinyl acetate‬‬
‫مركزی‬
‫برومايد وينیل‬
‫سرطان كبد‬ ‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/2 ppm‬‬ ‫‪136/86‬‬ ‫‪670‬‬
‫‪Vinyl bromide‬‬
‫سرطان ريه؛ آسیب‬ ‫كلريد وينیل‬
‫‪A1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪62/23‬‬ ‫‪677‬‬
‫كبدی‬ ‫‪Vinyl chloride‬‬
‫آسیب های تولید م ل‬ ‫‪ -7‬وينیل سیكلوهگزان‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪137/17‬‬ ‫‪672‬‬
‫در مردان و زنان‬ ‫‪7- Vinyl cyclohexene‬‬
‫آسیب های سیستم تولید‬ ‫پوست؛‬ ‫وينیل سیكلوهگزان دی اكسید‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/1 ppm‬‬ ‫‪173/17‬‬ ‫‪Vinyl cyclohexene‬‬
‫‪676‬‬
‫م ل در مردان و زنان‬ ‫‪A0‬‬
‫‪dioxide‬‬
‫سرطان كبد و آسیب‬ ‫فلوريد وينیل‬
‫‪A2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 ppm‬‬ ‫‪76/32‬‬ ‫‪670‬‬
‫كبدی‬ ‫‪Vinyl fluoride‬‬
‫ان‪ -‬وينیل ‪ -2-‬پیرولیدون‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/32 ppm‬‬ ‫‪111/16‬‬ ‫‪677‬‬
‫‪N-Vinyl-2-pyrrolidone‬‬
‫كلريد وينیلیدن‬
‫آسیب كبدی و كلیوی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪2 ppm‬‬ ‫‪86/82‬‬ ‫‪678‬‬
‫‪Vinylidene chloride‬‬
‫فلوئوريد وينیلیدن‬
‫آسیب كبدی‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪233 ppm‬‬ ‫‪67/37‬‬ ‫‪683‬‬
‫‪Vinylidene flouride‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫وينیل تولوئن‬
‫‪A7‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬ ‫‪117/17‬‬ ‫‪681‬‬
‫تنفسی و ششم‬ ‫‪Vinyl toluene‬‬
‫وارفارين‬
‫انعقاد خون‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/1 mg/m0‬‬ ‫‪037/02‬‬ ‫‪682‬‬
‫‪Warfarin‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مبنای تعیین حد مجاز‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫وزن‬

‫نمادها‬

‫ردیف‬
‫نام علمی ماده شیمیایی‬
‫مواجهه‬ ‫مولكولی‬
‫‪STEL/C‬‬ ‫‪TWA‬‬
‫غبار شوب‬
‫‪Wood dust‬‬
‫‪A7‬؛‬ ‫سرو قرمز غربی‬
‫‪-‬‬ ‫‪3/2 mg/m0‬‬
‫حساسیت‬ ‫نامشخص‬ ‫‪Western red cedar‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫گونه های ديگر‬
‫‪-‬‬
‫سرطان زائی‬
‫آسم‬ ‫‪All other species‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪carcinogenicity‬‬ ‫‪680‬‬
‫عملكرد ريوی‬ ‫‪-‬‬ ‫بلوط و راش‬
‫‪A1‬‬
‫‪Oak and beech‬‬
‫‪-‬‬ ‫غان ؛ شوب ماهون‬
‫‪-‬‬
‫‪A2‬‬ ‫و درخت ساج ؛ گردو‬
‫‪Birch, mahogany, teak,‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪walnut‬‬
‫‪-‬‬ ‫غبار كلیه شوب های ديگر‬
‫‪A7‬‬
‫‪All other wood dusts‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫گزيلن (ايزومرهای ارتو‪ ،‬متا و‬
‫تنفسی‪ ،‬ششم و پوست؛‬ ‫‪A7‬‬ ‫پارا)‬
‫‪123 ppm‬‬ ‫‪133 ppm‬‬ ‫‪136/16‬‬ ‫‪687‬‬
‫اختالل سیستم اعصاب‬ ‫‪BEI‬‬ ‫‪Xylene) o-, m-, p-‬‬
‫مركزی‬ ‫‪)isosmers‬‬

‫متا گزيلن آلفا و آلفا دی امین‬


‫تحريک ششم؛ پوست‬ ‫پوست‬ ‫‪C 3/1mg/m0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪106/23‬‬ ‫‪682‬‬
‫‪m-Xylene α, α-diamine‬‬
‫پوست؛‬ ‫گزيلیدين (مخلوط ايزومرها)‬
‫آسیب كبدی؛‬
‫‪A0‬‬ ‫‪-‬‬ ‫)‪3/2 ppm (IVF‬‬ ‫‪121/10‬‬ ‫‪Xylidine (mixed‬‬
‫‪686‬‬
‫مت هموگلوبینی‬
‫)‪isomers‬‬
‫ايتريوم و تركیبات آن‬
‫فیبروز ريه‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪00/81‬‬ ‫‪Yttrium and‬‬
‫‪680‬‬
‫‪Compounds, as Y‬‬
‫تحريک قسمت فوقانی‬ ‫دمه كلريد روی‬
‫‪-‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪1 mg/m0‬‬ ‫‪106/28‬‬ ‫‪687‬‬
‫و تحتانی تنفسی‬ ‫‪Zinc chloride fume‬‬
‫كرومات روی‬
‫سرطان بینی‬ ‫‪A1‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪3/31 mg/m0‬‬ ‫متفاوت‬ ‫‪688‬‬
‫‪Zinc chromates, as Cr‬‬
‫اكسید روی‬
‫تب دمه فلزی‬ ‫‪-‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪01/00‬‬ ‫‪033‬‬
‫‪Zinc oxide‬‬
‫دی استئارات روی يا‬
‫‪13 mg/m0‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪23mg/m0‬‬ ‫‪602/02‬‬ ‫استئارات روی‬ ‫‪031‬‬
‫)‪7 mg/m0 (R‬‬
‫‪Zinc stearate‬‬
‫زيركونیوم و تركیباتش‬
‫‪-‬‬ ‫‪A7‬‬ ‫‪13 mg/m0‬‬ ‫‪2 mg/m0‬‬ ‫‪81/22‬‬ ‫‪Zirconium and‬‬
‫‪032‬‬
‫‪compounds, as Zr‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫ضمائم حدود مجاز مواجهه با عوامل شیمیایی‬

‫ضمیمه الف‪ :‬سرطان زایی‬


‫امروزه جامعه به مواد شیمیايی و فرايندهای صنعتی كه باعث سرطان يا افزايش ريسک ابتال به سرطان‬
‫میشوند‪ ،‬توجه و حساسیت روزافزونی دارد‪ .‬روشهای بسیار پیچیده ارزيابی بیولوژيكی و استفاده از‬
‫مدلهای سخت رياضی برای تعیین سطح ريسک سرطان زايی عوامل مختلف در بین شاغلین‪ ،‬منجر به‬
‫تفاسیر و اختالف نظرهايی در بین متخصصان جهت تعیین قابلیت سرطان زايی و يا اينكه حداك ر مقدار‬
‫مجاز مواجهه با آنها شده است‪ .‬با در نظر گرفتن جنبه های مختلف روش طبقه بندی قابلیت سرطان زايی‬
‫عوامل مختلف ارائه شده توسط ‪ ACGIH‬در اين بخش معرفی میگردد‪ .‬براساس اين روش عوامل‬
‫سرطان زا به گروههای زير طبقه بندی میشوند‪:‬‬
‫‪ -A1‬سرطان زای تائید شده انسانی‬
‫براساس مدارك مستدل از طريق مطالعات اپیدمیولوژيكی ماده شیمیايی برای انسان سرطان زا میباشد‪.‬‬
‫‪ -A1‬مشكوک به سرطان زایی در انسان‪:‬‬
‫اطالعات كیفی مربوط به سرطان زايی ماده شیمیايی در حد كفايت مورد قبول قرارگرفته است ولی‬
‫در اطالعات ارائه شده كمبودهايی بهشرح زير وجود دارد كه باعث ترديدهايی در تأثیر سرطان زايی‬
‫قطعی ماده شیمیايی در انسان میگردد‪:‬‬
‫الف‪ -‬اطالعات متناقض‬
‫ب‪ -‬اطالعات ناقص از لحاظ كمیت‬
‫ج‪ -‬ماده شیمیايی در مطالعات انجام شده بر روی حیوانات آزمايشگاهی سرطان زا میباشد و شرايط‬
‫خاص سمشناسی ماده ]دز(ها)‪ ،‬راه(های) تماس‪ ،‬اندام(های) مورد هدف‪ ،‬نوع بافت و مكانیزم(های)‬
‫اثرات وارده[ مشابهت الزم با مواجهه های شغلی كارگران را دارا میباشد‪.‬‬
‫بطور كلی طبقهبندی ‪ A1‬در شرايطی بكار میرود كه شواهد سرطان زايی انسانی يک عامل محدود‬
‫بوده اما شواهد كافی در مورد سرطان زايی آن عامل در حیوانات آزمايشگاهی مشابه انسان موجود‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪ -A3‬سرطان زای تایید شده برای حیوان با ارتباط ناشناخته بر انسان‬
‫عواملیكه سرطان زايی آنها برای حیوانات آزمايشگاهی در يک دز نسبتاً زياد با يک روش(ها)‪ ،‬محل‬
‫(های) اثر‪ ،‬سوابق و مكانیسمهايی كه ممكن است شندان مرتبط با مواجهه شاغلین نباشد‪ ،‬به اثبات رسیده‬
‫است‪ .‬مطالعههای اپیدمیولوژيكی موجود‪ ،‬افزايش ريسک سرطان زايی انسانی اين عوامل را تأيید نمی‪-‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫كنند‪ .‬شواهد موجود سرطان زايی اين عوامل را در شرايط معمول مواجهه تأيید نمیكنند مگر مواجهه‬
‫تحت شرايط غیرمعمول‪ ،‬با روشهای غیرمحتمل و حدود مواجهه غیرطبیعی باشد‪.‬‬
‫‪ -A1‬غیرقابل طبقهبندی به عنوان یك عامل سرطان زای انسانی‪:‬‬
‫عواملی كه نگرانیهايی را در مورد سرطان زايی برای انسان پديد آورده است اما به دلیل كمبود داده ها‬
‫امكان ارزيابی جامع در مورد آنها وجود ندارد‪ .‬اين مواد به علت فقدان اطالعات كافی نمیتواند به طور‬
‫صحیح مورد ارزيابی قرارگیرد‪ .‬مطالعههای انجامشده بر روی بافت زنده و بر روی حیوانات‬
‫آزمايشگاهی‪ ،‬شواهدی از سرطانزايی اين مواد را بطوری كه بتوان آنها را در يكی از گروههای قبلی‬
‫طبقهبندی نمود‪ ،‬ارائه نشده است‪.‬‬
‫‪ -A9‬مشكوک نبودن به عنوان یك عامل سرطان زای انسانی‪:‬‬
‫عواملی هستندكه بر اساس مطالعههای جامع و صحیح اپیدمیولوژيكی‪ ،‬مشكوك به سرطان زايی در‬
‫انسان نمیباشند‪ .‬اين مطالعه های اپیدمیولوژيكی دارای جامعیت الزم‪ ،‬پیگیری مناسب برنامه پژوهشی و‬
‫با سوابق مواجهه شغلی قابل اطمینان در دزهای زياد بوده است‪ .‬تجزيه و تحلیل آماری اطالعات بهدست‬
‫آمده از اين پژوهشها نشانگر عدم افزايش ريسک سرطان زای انسانی در اثر مواجهه با اين عوامل‬
‫میباشد و يا هیچ اطالعاتی در مورد سرطان زايی آنها بر روی حیوانات آزمايشگاهی موجود نمیباشد‪.‬‬
‫موادی كه هیچ گونه داده ای در مورد سرطان زايی انسانی يا حیوانی برای آنها گزارش نشده است لقب‬
‫بدون سرطان زايی را به خود اختصاص دادهاند‪.‬‬
‫مواجهههای شغلی با عوامل سرطانزا بايد در حداقل میزان نگهداشته شود‪.‬كارگرانی كه با سرطانزاهای‬
‫طبقه‪ A1‬بدون حد مجاز مشخص‪ ،‬مواجهه دارند میبايست به طور صحیح برای حذف بیشترين حد‬
‫ممكن هنگام مواجهه با اين مواد تجهیز شوند‪ .‬برای سرطان زاهای ‪ A1‬با حد مجاز)‪ (OEL‬مشخص و‬
‫سرطان زاهای گروه ‪ A1‬و ‪ ،A3‬مواجهه كارگر از كلیه روشها میبايست به طور دقیق كنترل شود تا در‬
‫نهايت مواجهه تا حد ممكن كمتر از ‪ OEL‬شود‪.‬‬

‫ضمیمه ب‪ :‬ذراتی نامحلول یا با انحالل پذیری ضعیف كه در جای دیگر مشخص نشدهاند‬
‫(‪)PNOS‬‬
‫هدف كمیته تدوين حدود مجاز عوامل شیمیايی‪ ،‬تعیین ‪ OEL‬برای كلیه موادی است كه شواهدی در‬
‫مورد اثرات بهداشتی در غلظتهای هوابرد مشخص در محیطهای كاری وجود داشته باشد‪ .‬زمانی كه‬
‫شواهد كافی در مورد يک ذره وجود داشته باشد‪ ،‬برای آن ‪ OEL‬تعیین میشود‪ .‬شنانچه اين شواهد‬
‫برای ذرات‪ ،‬كم يا ناكافی باشد‪ ،‬در يک گروه خاصی تحت عنوان ‪ PNOS‬قرار میگیرند‪ .‬كلیه ذرات‬
‫اين گروه دارای يک حد مجاز يكسان میباشند مگر آنكه مطالعه ها و پژوهشهای آتی‪ ،‬اطالعات كافی‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جهت تعیین حد مجاز مواجهه مستقل برای يک ذره را ارائه نمايد كه در اينصورت‪ ،‬آن ذره از لیست‬
‫خارج میشود‪ .‬حد مجاز مواجهه گروه ‪ PNOS‬برای موارد زير مورد استفاده قرار میگیرد‪:‬‬
‫الف‪ -‬ذره فاقد ‪ OEL‬كاربردی باشد‪.‬‬
‫ب‪ -‬ذره بايد در آب (يا ترجیحاً در مايعات موجود در ريهها) نامحلول يا انحالل پذيری كمی داشته‬
‫باشد‪.‬‬
‫ج‪ -‬سمیت ذره كم باشد‪( .‬سمیت سلولی و ژنتیكی نداشته باشد و به عبارت ديگر هیچ گونه واكنش‬
‫شیمیايی با بافت ريه نداده‪ ،‬پرتوهای يونساز تابش نكرده‪ ،‬باعث حساسیت زايی ايمونولوژيكی نشده يا‬
‫باعث اثرات سمی به جز التهاب يا مكانیسم اشغال ريه نشود)‪.‬‬
‫باور اين كمیته بر آن است كه ذراتی كه از لحاظ بیولوژيكی خن ی‪ ،‬نامحلول يا دارای انحالل د‬
‫پذيری كم باشند‪ ،‬ممكن است دارای اثرات زيان آور باشند و توصیه میشود كه غلظت ذرات قابل‬
‫استنشاق هوابرد آنها در مقادير كمتر از ‪ 0 mg/m0‬و غلظت ذرات قابل تنفس آنها كمتر از ‪13 mg/m0‬‬
‫حفظ شود تا زمانی كه حدود مجاز اختصاصی برای آنها تعیین شود‪.‬‬

‫ضمیمه ج‪ -‬معیار نمونهبرداری مبتنی بر انتخاب سایز ذرات هوابرد‬


‫مخاطرات بالقوه مواد شیمیايی كه به شكل ذرات جامد يا مايع معلق همراه با هوای تنفسی وارد بدن‬
‫میشوند بنا به داليل زير به اندازه ذرات و غلظت جرمی آنها بستگی دارد‪:‬‬
‫تأثیر اندازه ذرات در تعیین محل تهنشینی آنها در دستگاه تنفسی‬
‫بسیاری از بیماريهای شغلی مرتبط با ذراتی هستند كه در مناطق معینی از دستگاه تنفسی تهنشین‬
‫میشوند‪.‬‬
‫حد مجاز مواجهه ذرات سیلیس آزاد كريستالی در ابعاد و اندازه معینی پیشنهاد گرديده است و از‬
‫سالهای قبل مشخص گرديده كه ارتباط معنیداری بین بیماری سیلیكوزيس و غلظت جرمی ذرات قابل‬
‫تنفس سیلیس آزاد كريستالی وجود دارد‪ .‬در حال حاضر كمیته فنی با تكیه بر دو اصل ذيل در حال‬
‫بررسی مجدد ساير مواد شیمیايی است كه بهصورت ذره در محیط كار منتشر میگردند‪:‬‬
‫‪ -1‬برای هر ماده شیمیايی كه بر سالمت انسان مؤثر است اندازه ذرات نقش تعیین كنندهای دارد‪.‬‬
‫‪ -2‬غلظت جرمی ذرات مزبور در حد مجاز مواجهه مجاز تأثیرگذار است‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Respirable‬‬

‫‪2-‬‬ ‫‪Inhalable‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫حد مجاز مواجهه براساس اندازه و ابعاد ذرات به سه شكل بیان میشود‪:‬‬
‫‪ )1‬حد مجاز مواجهه ذرات قابل تنفس (‪:)IPM-OEL‬‬
‫مربوط به مواد شیمیايی است كه درصورت تهنشین شدن در هر قسمت از دستگاه تنفسی‪ ،‬مخاطره آمیز‬
‫هستند‪.‬‬
‫‪ )2‬حد مجاز مواجهه ذرات توراسیكی (‪:)TPM-OEL‬‬
‫شامل آن دسته از مواد شیمیايی است كه درصورت تهنشین شدن در هر قسمت از راههای هوايی ريه و‬
‫ناحیه تبادل گازی ايجاد مخاطره میكنند‪.‬‬
‫‪ )0‬حد مجاز مواجهه ذرات قابل استنشاق (‪:)RPM-OEL‬‬
‫شامل آن دسته از مواد شیمیايی است كه درصورت تهنشین شدن در ناحیه تبادل گازی (كیسههای‬
‫هوايی ريه) ايجاد مخاطره میكنند‪.‬‬
‫بیان كمی سه گروه از ذرات فوق الذكر بر طبق روابط زير میباشد‪:‬‬
‫الف – توده ذرات قابل تنفس‪:‬‬
‫شامل ذراتی میشود كه گرفته شدن آنها بر اساس راندمان جمع آوری زير بدون درنظر گرفتن موقعیت‬
‫نمونهبردار نسبت به مسیر جريان باد میباشد‪:‬‬
‫])‪IPM (dae)=3.2[11exp(-3.36d‬‬

‫برای ذراتی كه ‪ 3 <d≥ 133 µm‬باشد‪.‬‬


‫كه در رابطه فوق‪ ،IPM (dae) ،‬بازده جمعآوری ذرات با قطر آئرودينامیكی و ‪ dae‬قطر‬
‫آئرودينامیكی ذرات برحسب میكرومتر میباشد‪.‬‬
‫ب) توده ذرات توراسیكی‪:‬‬
‫متشكل از ذراتی است كه گرفته شدن آنها مطابق با رابطه بازده جمع آوری زير میباشد‪:‬‬
‫])‪TPM (dae)=IPM (dae)[1-F(X‬‬
‫كه در آن‪ F(X) ،‬تابع احتمال تجمعی متغیر نرمال استاندارد شده ‪ X‬است‪.‬‬
‫) ‪ln( d ae / ‬‬
‫‪X ‬‬
‫) ‪ln( ‬‬
‫‪ :ln‬لگاريتم طبیعی‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Inhalable Particulate Matter‬‬

‫‪2-‬‬ ‫‪Thoracic Particulate Matter‬‬

‫‪0-‬‬ ‫‪Respirable Particulate Matter‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪11/67 µm :Γ‬‬
‫‪/5‬‬ ‫‪=Σ‬‬

‫ج‪ -‬توده ذرات قابل استنشاق‪:‬‬


‫متشكل از ذراتی است كه گرفته شدن آنها مطابق با رابطه بازده جمعآوری زير میباشد‪:‬‬
‫])‪RPM (dae)= IPM (dae)[1-F(x‬‬

‫كه )‪ F(x‬همان مفهوم اشاره شده در بخش قبلی است اما ‪ Γ = 7/22 µm‬و ‪ ∑ =1/2‬میباشد‪.‬‬
‫مهمترين تغییر اعمال شده مربوط به اين بخش از ذرات تغییر قطر میانه از ‪ 0/2‬به ‪ 7‬میكرومتر میباشد‪.‬‬
‫اين مطلب با پروتكل سازمان بینالمللی استاندارد و كمیته تدوين استانداردهای اروپا (‪)ISO/CEN‬‬
‫تطابق دارد‪ .‬در حال حاضر هیچ تغییری برای اندازهگیری ذرات قابل استنشاق با سیكلون نايلونی ‪13mm‬‬
‫در دبی ‪ 1/0 L/min‬توصیه نمیشود‪ .‬دو آنالیز انجام شده بر روی داده های موجود نشان داده است كه‬
‫دبی ‪ 1/0 L/min‬به سیكلون نايلونی ‪ 13mm‬اجازه میدهد كه يک تقريب صحیحی از غلظت ذرات‬
‫قابل استنشاق را به نسبت يک نمونهگیر ايدهآل ذرات قابل استنشاق فراهم نمايد‪ .‬بازده جمع آوری‬
‫سايزهای مختلف ذرات با كسر جرمی هر يک در جداول زير ارائه شده است‪:‬‬

‫جدول ‪ :1‬ذرات قابل تنفس‬


‫بازده جمع آوری ذرات قابل تنفس (‪)%‬‬ ‫قطر آئرودینامیكی ذره )‪(µm‬‬
‫‪000‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪79‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪79‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪79‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪99‬‬ ‫‪00‬‬
‫‪55‬‬ ‫‪20‬‬
‫‪57‬‬ ‫‪00‬‬
‫‪59/5‬‬ ‫‪90‬‬
‫‪52/5‬‬ ‫‪50‬‬
‫‪50‬‬ ‫‪000‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫جدول ‪ :2‬ذرات توراسیک‬


‫بازده جمع آوری ذرات توراسیك (‪)%‬‬ ‫قطر آئرودینامیكی ذره )‪(µm‬‬
‫‪000‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪79‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪77‬‬ ‫‪9‬‬
‫‪70/5‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪59‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪50‬‬ ‫‪00‬‬
‫‪05‬‬ ‫‪02‬‬
‫‪20‬‬ ‫‪09‬‬
‫‪05‬‬ ‫‪05‬‬
‫‪7/5‬‬ ‫‪07‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪20‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪25‬‬

‫جدول ‪ :0‬ذرات قابل استنشاق‬


‫بازده جمع آوری ذرات قابل استنشاق (‪)%‬‬ ‫قطر آئرودینامیكی ذره )‪(µm‬‬
‫‪000‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪79‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪70‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪99‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪50‬‬ ‫‪9‬‬
‫‪00‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪09‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪9‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪00‬‬
‫ضمیمه د ‪ :‬معیار حد مجاز مواجهه شغلی برای مخلوطها‬
‫بیشتر مقادير ‪ OEL‬برای يک ماده شیمیايی منفرد تعريف شدهاند ولی در عمل اغلب شاغلین در معرض‬
‫مواجهه همزمان با شند ماده شیمیايی هستند‪ .‬در اين شرايط مقايسه مقادير مواجهه با مقادير ‪ OEL‬بايد به‬
‫شكلی انجام شود كه كارگران در معرض مخاطرات شغلی قرار نگیرند‪.‬‬
‫هنگام مواجهه با مخلوط مواد شیمیايی وضعیتهای مختلفی ممكن است رخ دهد‪ :‬اثر افزايشی زمانی‬
‫ايجاد می شود كه اثر بیولوژيكی تركیب مواد برابر مجموع اثر هر يک از مواد شیمیايی بهتنهايی باشد‪.‬‬
‫اثر سینرژيک هنگامی رخ میدهد كه اثر تركیبی حاصل از شند ماده‪ ،‬بزرگتر از مجموع اثر هر يک از‬
‫مواد به تنهايی باشد و اثر آنتاگونیسم در شرايطی است كه اثر تركیبی حاصله‪ ،‬كمتر از مجموع اثر هر‬
‫يک از مواد باشد‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫كاربرد فرمول مخلوط مواد برای حالت اثرات افزایشی‬


‫ستون آخر جدول حدود مجاز مواجهه كه نشانگر مبنای تعیین حد مجاز مواجهه است میتواند به كاربر‬
‫در خصوص احتمال اثرات افزايشی مخلوطی از مواد‪ ،‬هشدار دهد‪ .‬مواد با مبنای تعیین ‪ OEL‬مشابه‬
‫احتماالً اثرات افزايشی داشته و حد مجاز تک تک آنها بايد كمتر از مقدار ارائه شده در جدول در نظر‬
‫گرفته شود‪.‬‬
‫در صورتی كه دو يا شند ماده خطرناك با اثرات مشابه سم شناسی بر روی سیستم يا ارگان هدف وجود‬
‫داشته باشند‪ ،‬اثر تركیبی آنها بايد بیشتر از اثر انفرادی آنها مورد توجه قرار گیرد‪ .‬درصورت عدم وجود‬
‫اطالعاتی كه نمايانگر تأثیرات متقابل اين مواد بر يكديگر باشد‪ ،‬در مواردی كه اثر بهداشتی و سیستم يا‬
‫ارگان هدف آنها مشابه باشد‪ ،‬اثرات اين عوامل را بايد به صورت افزايشی درنظر گرفت‪ .‬در اين حالت‬
‫اگر حاصل جمع رابطه زير از عدد يک بیشتر شود‪ ،‬مواجهه شغلی با مخلوط مواد بیشتر از حد مجاز می‪-‬‬
‫باشد‪:‬‬
‫‪C1 C2‬‬ ‫‪C‬‬
‫‪‬‬ ‫‪ .... n‬‬
‫‪T1 T2‬‬ ‫‪Tn‬‬
‫‪ C‬نمايانگر غلظت ماده موجود در هوای محیط كار و‪ T‬حد مجاز مواجهه شغلی مربوط به آن ماده‬
‫شیمیايی میباشد‪ .‬به م ال ارائه شده در انتهای اين بخش مراجعه شود‪ .‬الزم است كه هوای محیط هم به‬
‫صورت كیفی و هم كمی آنالیز شود تا حد مجاز مواجهه مخلوط مواد تعیین شود‪.‬‬
‫‪STEL‬‬ ‫رابطه محاسباتی اثر افزايشی برای مواجهه همزمان با عوامل زيانآور با مقادير حدود مجاز شغلی‬
‫‪ TWA‬و ‪ Ceiling‬بكار میرود‪ .‬مقادير بكار رفته در فرمول برای مواد مختلف بايد تا حد امكان يكسان‬
‫باشند‪ .‬بدين معنی كه انواع حدود مواجهه شغلی )‪ (C, STEL, TWA‬با مقادير مشابه خود بررسی شوند‪.‬‬
‫شنانچه عواملی با اثرات سمشناسی مشابه‪ OEL ،‬يكسان نداشته باشند‪ ،‬استفاده از انواع مقادير حدود‬
‫تماس شغلی امكانپذير خواهد بود‪ .‬در جدول زير انواع حاالت ممكن از تركیب انواع ‪OEL‬ها كه با‬
‫فرمول اثر افزايشی قابل محاسبه خواهد بود‪ ،‬ارائه شده است‪ .‬وقتی مادهای با يک حد ‪ STEL‬يا ‪ C‬با‬
‫مادهای با ‪ OEL–TWA‬ولی بدون ‪ STEL‬مخلوط شود‪ ،‬مقايسه حد كوتاه مدت با محدوده نوسان آن‬
‫بكار میرود‪ .‬محدوده نوسان معادل ‪ 2‬برابر حد ‪ OEL–TWA‬آن ماده خواهد بود‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مدل افزايشی همچنین برای مواجهات متوالی با مواد مختلف كه در طول يک شیفت كاری رخ میدهد‬
‫نیز بكار میرود‪ .‬برای موادی كه دارای ‪ STEL( OEL – TWA‬يا محدوده نوسان) هستند نیز به همین‬
‫شكل عمل میشود‪ .‬رابطه فوق برای مواجهه های متوالی با موادی كه ‪ OEL-C‬دارند‪ ،‬كاربرد ندارد‪.‬‬

‫جدول د‪ 1-‬حالتهای مختلف تركیب احتمالی انواع حدود مجاز در فرمول اثر افزايشی مخلوط‬
‫تمام شیفت یا‬
‫ماده ‪1‬‬ ‫ماده ‪1‬‬
‫كوتاه مدت‬
‫‪OEL – TWA‬‬ ‫‪OEL – TWA‬‬ ‫تمام شیفت‬
‫‪OEL – C‬‬ ‫‪OEL – TWA‬‬ ‫تمام شیفت‬
‫‪OEL – STEL‬‬ ‫‪OEL – STEL‬‬ ‫كوتاه مدت‬
‫‪OEL – C‬‬ ‫‪OEL – C‬‬ ‫كوتاه مدت‬
‫اگر ‪ STEL‬وجود ندارد از‬
‫‪OEL – C‬يا ‪STEL‬‬ ‫محدوده نوسان استفاده شود‬ ‫كوتاه مدت‬
‫(‪ 2‬برابر ‪)TWA‬‬
‫‪OEL – C‬‬ ‫‪OEL – STEL‬‬ ‫كوتاه مدت‬

‫برای اين حالت رابطه اصالح شده به شرح زير خواهد بود‪:‬‬
‫‪C1‬‬ ‫‪C2‬‬
‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪T1STEL‬‬ ‫‪5T2‬‬
‫كه‪:‬‬

‫‪OEL – STEL : T1STEL‬‬

‫‪ OEL – TWA : T2‬ماده بدون دارا بودن ‪STEL‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫محدودیت ها و موارد خاص‬


‫قانون فوق هنگامی است ناء دارد كه براساس داليل موجه‪ ،‬اثرات اصلی مواد زيان آور مختلف‪ ،‬به‬
‫صورت افزايشی نباشد و هر يک از مواد مخلوط به صورت مستقل بر بدن تأثیر گذارند‪ .‬اين وضعیت‬
‫زمانی رخ میدهد كه اثرات سم شناسی مواد و ارگان هدف آنها مشابه نباشد‪ .‬اين وضعیت همچنین می‪-‬‬
‫تواند زمانی حادث شود كه برهمكنش مخلوط مواد باعث مهار اثر سمی آنها شود‪ .‬در شنین مواردی‬
‫مواجهه زمانی بیشتر از حد مجاز تلقی میشود كه حداقل غلظت يكی از اجزاء بیشتر از حد مجاز خود‬
‫باشد‪.‬‬
‫ممكن است برخی از آاليندههای هوا دارای اثرات سینرژيک يا تشديدی باشند در شنین حاالتی بايد‬
‫مواد شیمیايی به تنهايی تعیین و ارزيابی گردند‪ .‬هر يک از مواد با اثرات تشديدی به تنهايی الزاماً زيان‪-‬‬
‫آور نیستند‪ .‬اثرات تشديدی ماده شیمیايی میتواند از راههای استنشاق‪ ،‬م الً نوشیدن الكل هم زمان با‬
‫استنشاق مواد خوابآور (تری كلرواتیلن) باشد‪ ،‬اثرات تشديدی مخصوصاً در غلظتهای خیلی زياد‬
‫نمايان میشود و احتمال بروز آن در غلظتهای پايین كمتر است‪ .‬هنگامیكه در فرايند يا عملیاتی معین‬
‫آاليندههای مختلفی به صورت گرد و غبار‪ ،‬دمههای فلزی بخارات يا گازها در هوا منتشر میگردند‪،‬‬
‫غالباً ارزيابی مقادير سنجش شده يک ماده شیمیايی امكان پذير است‪ .‬در اين موارد حد مجاز مواجهه‬
‫شغلی كه برای قیاس بكار میرود بايد با يک ضريب مناسب كه ضريب سینرژيک است‪ ،‬كاهش يابد‪.‬‬
‫مقدار اين كاهش به عواملی نظیر تعداد مواد شیمیايی در مخلوط‪ ،‬سمیت آنها و مقدار نسبی ساير‬
‫آاليندههای موجود بستگی دارد‪ .‬فرايندهايی كه باعث تولید دو يا تعداد بیشتری از آاليندههای زيانآور‬
‫در هوا میگردند و به عنوان نمونه میتوان ذكر نمود شامل‪ :‬جوشكاری‪ ،‬تعمیرات اتومبیل‪ ،‬بالستینگ‪،‬‬
‫رنگآمیزی‪ ،‬الكزنی‪ ،‬جالكاری‪ ،‬برخی عملیات ريختهگری‪ ،‬گازهای خروجی از موتورهای ديزلی و‬
‫غیره میباشد‪.‬‬
‫رابطه اثرات افزايشی برای مخلوطی از شند عامل بكار میرود اين روابط را نبايد برای مخلوطهايی كه‬
‫اجزاء آن واكنشهای بسیار متفاوتی دارند بكار برد‪ ،‬مانند اسید سیانیدريک (‪ )HCN‬و دی اكسید گوگرد‬
‫(‪ .)SO2‬در شنین مواردی بايد فرمول اثرات مستقل مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬همچنین اين رابطه برای‬
‫مخلوطهای پیچیده با اجزاء زياد (م ل بنزين‪ ،‬خروجی ديزل‪ ،‬محصوالت تجزيه حرارتی‪ ،‬خاكستر و ‪)...‬‬
‫نبايد مورد استفاده قرار گیرد‪.‬‬
‫الزم به ذكر است كه در مخلوط مواد سرطان زا در دستههای ‪ A2, A1‬يا ‪ A0‬بايد دقت نمود‪ .‬صرف نظر‬
‫از كاربرد فرمول مخلوط از مواجهه با مخلوط مواد سرطان زا بايد اجتناب نمود يا تا حد امكان مواجهه‬
‫پايین نگه داشته شود (به بخش نمادگذاری مراجعه شود)‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مثالهای حد مجاز شغلی برای مخلوطها‬

‫مثال الف‪:‬‬
‫مواجهه هوابرد كارگری برای يک شیفت كامل و مواجهه كوتاه مدت آن پايش شده است‪ .‬نتايج پايش‬
‫در جدول زير ارائه شده است‪:‬‬
‫نتایج مواجهه كوتاه مدت‬ ‫نتایج پایش كل شیفت‬
‫عامل شیمیایی‬
‫(‪)OEL-STEL‬‬ ‫(‪)OEL-TWA‬‬
‫‪783 ppm‬‬ ‫‪163ppm‬‬
‫استون‬
‫(‪)023 ppm‬‬ ‫(‪)233 ppm‬‬
‫‪123 ppm‬‬ ‫‪23 ppm‬‬
‫استات بوتیل نوع دوم‬
‫(تعیین نشده)‬ ‫(‪)233 ppm‬‬
‫‪223 ppm‬‬ ‫‪83 ppm‬‬
‫متیل اتیل كتون‬
‫(‪)033 ppm‬‬ ‫(‪)233 ppm‬‬

‫هر سه اين مواد دارای اثرات تحريكی بر روی سیستم تنفسی بوده و بايد اثرات آنها را افزايشی در نظر‬
‫گرفت‪ .‬استون و متیل اتیل كتون دارای اثرات روی سیستم اعصاب مركزی نیز میباشند‪ .‬برای آنالیز‬
‫وضعیت موجود برای كل شیفت به روش زير محاسبه انجام میشود‪:‬‬
‫مواجهه كل شیفت كمتر از حد مجاز است‪.‬‬
‫‪C1 C2 C3‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪T1 T2 T3‬‬

‫‪160 20‬‬ ‫‪90‬‬


‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ 0.32  0.1  0.45  0.87‬‬
‫‪500 200 200‬‬

‫آنالیز مواجهه كوتاه مدت به روش زير انجام میشود‪:‬‬


‫‪C1‬‬ ‫‪C2‬‬ ‫‪C3‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪T1STEL‬‬ ‫‪5T2 T3 Stel‬‬

‫‪490 150 220‬‬


‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ 0.65  0.15  0.73  1.53‬‬
‫‪750 1000 300‬‬
‫نتیجه‪ :‬حد مجاز مواجهه كوتاه مدت مخلوط مواد موجود در هوا بیشتر از حد مجاز است‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مثال ب‪ -‬اثرات مستقل‪:‬‬


‫هنگامی كه اثرات اصلی مواد زيانآور مختلف‪ ،‬به صورت افزايشی نباشد و هر يک از مواد مخلوط‬
‫به صورت مستقل بر بدن تأثیر گذارند‪ ،‬بدين معنی كه اثر سمشناسی مشابهی نداشته باشند و اندام هدف‬
‫نیز برای مواد موردنظر يكسان نباشد‪ ،‬در اين موارد حد مجاز مواجهه شغلی مخلوط‪ ،‬مطابق با رابطه زير‬
‫خواهد بود‪:‬‬
‫‪C1‬‬ ‫‪C2‬‬ ‫‪C3‬‬
‫‪≤1‬‬ ‫‪≤1‬‬ ‫‪≤1‬‬
‫‪T1‬‬ ‫‪T2‬‬ ‫‪T3‬‬
‫هوايی حاوی غلظت سرب معادل ‪ 3/12 mg/m3‬سرب (با ‪ ) OEL =3/12‬و ‪ 3/0 mg/m3‬اسید‬
‫سولفوريک (با ‪ ) OEL =1‬موجود است‪.‬‬
‫‪0.12‬‬ ‫‪0.7‬‬
‫‪ 0.8‬‬ ‫‪ 0.7‬‬
‫‪0.15‬‬ ‫‪1‬‬
‫غلظت مخلوط كمتر از حد مجاز مواجهه شغلی است‪.‬‬

‫ضمیمه ه‪ :‬حداقل محتوای اكسیژن‬


‫تحويل اكسیژن كافی به بافتهای بدن برای ادامه حیات الزم بوده و به‪ )1 :‬سطح اكسیژن موجود در‬
‫هوای دمی ‪ )2‬وجود و يا عدم وجود بیماريهای ريوی ‪ )0‬سطح هموگلوبین خون ‪ )7‬كینیتیک اكسیژنی‬
‫كه به هموگلوبین متصل میگردد ‪ )2‬بازده قلبی و ‪ )6‬جريان خون بافتی‪ ،‬بستگی دارد‪ .‬در اين قسمت‬
‫فقط اثرات كاهش اكسیژن در هوای دمی مورد بحث قرار میگیرد‪.‬‬
‫مغز و میوكارد حساسترين بافتهای بدن نسبت به كاهش اكسیژن هستند‪ .‬عالئم اولیه كمبود اكسیژن‬
‫عبارتند از‪ :‬افزايش تهويه‪ ،‬افزايش بازده قلبی و خستگی‪ .‬عالئم ديگر ممكن است شامل سردرد‪ ،‬صدمه‬
‫به فرايندهای فكری و هو شیاری‪ ،‬كاهش هماهنگی‪ ،‬اختالل ديد‪ ،‬تهوع‪ ،‬بیهوشی‪ ،‬صرع و مرگ باشد‪ .‬به‬
‫هرحال ممكن است قبل از بیهوشی عالمت مشخصی وجود نداشته باشد‪ .‬آغاز و شدت عالئم به عوامل‬
‫متعددی م ل میزان نقصان اكسیژن‪ ،‬مدت زمان نقصان اكسیژن‪ ،‬بار كاری‪ ،‬نرخ تنفس‪ ،‬درجه حرارت‬
‫بدن فرد‪ ،‬وضعیت سالمتی فرد‪ ،‬سن و تطابق ريوی بستگی دارد‪ .‬عالئم اولیه افزايش تنفس و افزايش‬
‫ضربان قلب وقتی آشكار میشود كه اشباع اكسیژن هموگلوبین به زير ‪ 83‬درصد كاهش يابد‪ .‬در اشباع‬
‫اكسیژن هموگلوبین بین ‪ 73‬تا ‪ 83‬درصد‪ ،‬تغییرات فیزيولوژيكی در وضعیت سالمت فرد اتفاق میافتد تا‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Minimal Oxygen Content‬‬

‫‪2 - Kinetic‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫در برابر كاهش اكسیژن مقاومت كند‪ ،‬ولی در افراد در معرض خطر م ل بیماران آمفیزمی‪ ،‬اكسیژن‬
‫درمانی برای اشباع اكسیژن هموگلوبین زير ‪ 83‬درصد‪ ،‬تجويز میشود‪ .‬تا وقتی كه فشار جزئی اكسیژن‬
‫(‪ )PO2‬در مويرگهای ريوی باالی ‪ 63‬تور بماند‪ ،‬هموگلوبین بیش از ‪ 83‬درصد اشباع خواهد شد و‬
‫سطح نرمال انتقال اكسیژن در افراد بزرگسال سالم حفظ خواهد شد‪ .‬به علت فضای مرده آناتومیكی‪،‬‬
‫دیاكسیدكربن و بخار آب‪ ،‬سطح فشار جزئی اكسیژن آلوئولی ‪ 63‬تور برابر است با فشار جزئی‬
‫اكسیژن ‪ 123‬تور در هوای اطراف‪.‬‬
‫‪ NIOSH‬فشار نسبی اكسیژن آلوئولی ‪ 63‬تور را به عنوان حد فیزيولوژيكی تعیین كرده و محیطی كه‬
‫فشار جزئی اكسیژن در آن كمتر از ‪ 102‬تور باشد را به عنوان محیطی كه كمبود اكسیژن دارد‪ ،‬درنظر‬
‫گرفته است‪ .‬وجود حداقل ‪ 18/2‬درصد اكسیژن در سطح دريا ( فشار جزئی ‪ 177‬تور‪ ،‬هوای خشک)‬
‫برای اغلب اعمال كاری يک حاشیه ايمنی مناسب (مقدار كافی از اكسیژن) را فراهم میآورد‪ .‬به هر‬
‫حال اين حاشیه ايمنی به طور معنی داری با افزايش ارتفاع و افزايش بخار آب كاهش میيابد‪ ،‬به طوری‬
‫كه در ارتفاع ‪ 2333‬فوتی‪ ،‬فشار جزئی اكسیژن اتمسفری به ‪ 123‬تور میرسد و در ارتفاع بیش از‪7333‬‬
‫فوتی انتظار میرود به كمتر از ‪ 123‬تور برسد‪ .‬اثرات فیزيولوژيكی كمبود اكسیژن و تغییرات فشار‬
‫جزئی اكسیژن با ارتفاع از سطح دريا برای هوای خشک شامل ‪ 23/877‬درصد اكسیژن در جدول و‪1-‬‬
‫نشان داده شدهاست‪ .‬هیچ گونه اثرات فیزيولوژيكی به واسطه نقصان اكسیژن در افراد بزرگسال و سالم‬
‫در فشار جزئی اكسیژن بیشتر از ‪ 102‬تور يا در ارتفاع كمتر از ‪ 2333‬فوت انتظار نمیرود‪.‬‬
‫برخی ضايعات تطابق با تاريكی در ارتفاعات بیش از ‪ 2333‬فوت گزارش شده است‪ .‬در فشار جزئی‬
‫اكسیژن كمتر از ‪ 123‬تور (معادل ارتفاع حدود ‪ 0333‬فوت يا ‪ 2333‬فوت كه برای بخار آب و عبور‬
‫وقايع آب و هوايی كم فشار در نظر گرفته میشود) عالئم در كارگران تطابق نیافته شامل افزايش تهويه‬
‫ريوی و بازده قلبی‪ ،‬عدم هماهنگی و از دست دادن توجه و قدرت تفكر میباشد‪ .‬براين اساس‪،‬‬
‫‪ ،ACGIH‬حداقل فشار جزئی اكسیژن محیطی ‪ 102‬تور را توصیه میكند كه در برابر گازهای خن ی‬
‫جايگزين شونده با اكسیژن و فرايندهای مصرف اكسیژن در ارتفاعات تا ‪ 2333‬فوت محافظت ايجاد‬
‫میكند‪.‬‬
‫شكل ه‪ ،1-‬نمودار نسبت ‪ PO2‬با افزايش ارتفاع است كه نشان دهنده حداقل مقدار ‪ 102‬تور است‪ .‬اگر‬
‫فشار جزئی اكسیژن كمتر از ‪ 102‬تور باشد يا اگر كمتر از مقدار قابل انتظار برای آن ارتفاع باشد‪ ،‬مطابق‬
‫جدول ه‪ ،1-‬اقدامات جايگزينی همچون ارزيابی كامل محیطهای محصور برای شناسايی علت غلظت‬
‫پايین اكسیژن‪ ،‬استفاده از پايشهای مداوم جامع با وسايل هشداردهنده توصیه میشود‪ .‬در كارگران تطابق‬
‫يافته با ارتفاع‪ ،‬تطابق با ارتفاع میتواند ظرفیت كاری افراد را تا ‪ 03‬درصد افزايش دهد‪ .‬استفاده از‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫شرخههای كار و استراحت با كاهش بار كاری و افزاش دورههای استراحت‪ ،‬آموزش‪ ،‬بازرسی و پايش‬
‫كارگران و دسترسی سريع و راحت به تجهیزات حفاظت تنفسی تأمین كننده اكسیژن نیز مناسب است‪.‬‬
‫گازهای جايگزين اكسیژن ممكن است خاصیت قابلیت اشتعال داشته يا دارای اثرات فیزيولوژيكی‬
‫باشند‪ ،‬در اين صورت بايستی در مورد شناسايی آنها و منبعشان بررسیهای الزم به طور كامل انجام شود‪.‬‬
‫بعضی از گازها و بخارات وقتی در غلظتهای باال در هوا حضور میيابند در مرحله نخست به عنوان خفه‬
‫كننده ساده بدون اثرات عمده فیزيولوژيک عمل میكنند‪ .‬يک ‪ OEL‬ممكن است برای هر خفه كننده‬
‫ساده پیشنهاد نشده باشد زيرا فاكتور محدود كننده‪ ،‬اكسیژن موجود است‪.‬كمبود اكسیژن اتمسفری‬
‫هشدارهای كافی را فراهم نمینمايد و بیشتر خفه كنندههای ساده نیز بی بو هستند‪ .‬اين فاكتور بايستی در‬
‫محدود كردن غلظت خفه كننده به ويژه در ارتفاعات بیشتر از ‪ 2333‬فوت جايیكه ‪ PO2‬اتمسفر ممكن‬
‫است كمتر از ‪ 123‬تور باشد‪ ،‬در نظر گرفته شود‪.‬‬

‫شكل ه‪ 1-‬نمودار فشار نسبی اكسیژن (‪ )PO2‬با افزايش ارتفاع‪ ،‬كه فشار جزئی اكسیژن پیشنهادی ‪ 102‬تور است‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫جدول ه‪ 1-‬فشار بارومتريک‪ ،‬فشار نسبی اكسیژن و درصد تغییرات غلظت اكسیژن با ارتفاع و اثر فیزيولوژيكی‬
‫‪ pO2‬معادل‪ ،‬تور‬ ‫فشار‬
‫درصد اكسیژن‬
‫هوای خشك در‬ ‫بارومتریك‬ ‫ارتفاع‬
‫تأثیر فیزیولوژیكی مقادیر‬ ‫معادل‪ ،‬هوای خشك‬
‫‪1‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪ 11/918‬درصد‬ ‫تور‪ ،‬هوای‬ ‫فوت‬
‫‪pO2‬‬ ‫در سطح دریا‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫اكسیژن‬ ‫خشك‬ ‫(متر)‬
‫(درصد)‬
‫(كیلوپاسكال)‬ ‫(كیلوپاسكال)‬
‫‪-‬‬ ‫‪23/8‬‬ ‫(‪128 )21/2‬‬ ‫(‪063 )131‬‬ ‫(‪3 )3‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪23/1‬‬ ‫(‪120 )23/7‬‬ ‫(‪001 )80/7‬‬ ‫(‪1333 )032‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪18/0‬‬ ‫(‪170 )18/6‬‬ ‫(‪037 )80/7‬‬ ‫(‪2333 )613‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪17/0‬‬ ‫(‪172 )17/8‬‬ ‫(‪600 )83/0‬‬ ‫(‪0333 )817‬‬
‫(‪)1218‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪17‬‬ ‫(‪100 )17/0‬‬ ‫(‪622 )76/8‬‬
‫‪7333‬‬
‫هیچ اثری در بزرگساالن سالم‬ ‫(‪)1227‬‬
‫‪10/2‬‬ ‫(‪101 )10/2‬‬ ‫(‪620 )70/6‬‬
‫ندارد‪.‬‬ ‫‪2333‬‬
‫از دست دادن سازگاری با‬
‫(‪)1728‬‬
‫تاريكی میتواند در ارتفاعات‬ ‫‪16/6‬‬ ‫(‪126 )16/7‬‬ ‫(‪630 )73/7‬‬
‫‪6333‬‬
‫باالی ‪ 2333‬فوت اتفاق افتد‪.‬‬
‫افزايش تهويه ريوی و برون ده‬
‫(‪)2107‬‬
‫قلبی‪ ،‬عدم تعادل‪ ،‬افت دقت و‬ ‫‪16‬‬ ‫(‪121 )16/1‬‬ ‫(‪273 )00/0‬‬
‫‪0333‬‬
‫قدرت تفكر‬
‫قرار گرفتن سريع در ارتفاع‬
‫باالتر از ‪ 7333‬فوت ممكن است‬
‫باعث بیماری ارتفاع باال(آلكالوز‬
‫تنفسی‪ ،‬سردرد‪ ،‬تهوع و استفراغ)‬ ‫(‪)2707‬‬
‫‪12/7‬‬ ‫(‪110 )12/6‬‬ ‫(‪228 )07/2‬‬
‫در افراد تطابق نیافته شود‪.‬‬ ‫‪7333‬‬
‫صعود سريع ريسک ادم ريوی و‬
‫مغزی در ارتفاع باال را افزايش‬
‫میدهد‪.‬‬
‫‪-‬‬
‫(‪)2070‬‬
‫‪17/0‬‬ ‫(‪112 )17/8‬‬ ‫(‪200 )01/6‬‬
‫‪8333‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪ pO2‬معادل‪ ،‬تور‬ ‫فشار‬


‫درصد اكسیژن‬
‫هوای خشك در‬ ‫بارومتریك‬ ‫ارتفاع‬
‫تأثیر فیزیولوژیكی مقادیر‬ ‫معادل‪ ،‬هوای خشك‬
‫‪1‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪ 11/918‬درصد‬ ‫تور‪ ،‬هوای‬ ‫فوت‬
‫‪pO2‬‬ ‫در سطح دریا‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫اكسیژن‬ ‫خشك‬ ‫(متر)‬
‫(درصد)‬
‫(كیلوپاسكال)‬ ‫(كیلوپاسكال)‬
‫(‪)0377‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪17/2‬‬ ‫(‪137 )17/7‬‬ ‫(‪210 )67/8‬‬
‫‪13333‬‬
‫خستگی غیرنرمال در اعمال‬
‫(‪)0020‬‬
‫نیرو‪ ،‬عدم تعادل‪ ،‬قضاوت‬ ‫‪10/0‬‬ ‫(‪137 )10/8‬‬ ‫(‪787 )66/7‬‬
‫‪11333‬‬
‫ضعیف‪ ،‬آشفتگی عصبی‬
‫(‪)0627‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪10/2‬‬ ‫(‪133 )10/0‬‬ ‫(‪708 )60/7‬‬
‫‪12333‬‬
‫(‪)0862‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪12/7‬‬ ‫(‪87 )12/8‬‬ ‫(‪761 )61/2‬‬
‫‪10333‬‬
‫نارسايی در تنفس‪ ،‬قضاوت و‬
‫(‪)7260‬‬
‫هماهنگی خیلی ضعیف‪ ،‬بینايی‬ ‫‪12/2‬‬ ‫(‪80 )12/7‬‬ ‫(‪770 )28/1‬‬
‫‪17333‬‬
‫ضعیف‬

‫‪ - 1‬از اين رابطه محاسبه میگردد‪Pre:Sealevel  760 e ( altitudein ft / 25970) :‬‬


‫)‪ ( altitude in ft / 25970‬‬
‫‪PO2  0.20948  760  e‬‬ ‫‪ - 2‬از اين رابطه محاسبه میگردد‪:‬‬
‫)‪P%O2  20.948  760  e ( altitudein ft / 25970‬‬ ‫‪ - 0‬از اين رابطه محاسبه میگردد‪:‬‬
‫‪ -7‬اثرات فیزيولوژيكی تقريبی در سالمت بزرگساالن تحت تاثیر مدت كمبود اكسیژن‪ ،‬میزان كار‪،‬‬
‫میزان تنفس‪ ،‬دما‪ ،‬وضعیت سالمت‪ ،‬سن و تطابق ريوی میباشد‪.‬‬

‫ضمیمه و‪ :‬روش محاسبه دو طرفه برای مخلوطهای بخارحالل هیدروكربنی تصفیه شده‬
‫‪1‬‬
‫معین‬
‫هدف كمیته تدوين حدود مجاز عوامل شیمیايی‪ ،‬ارائه ‪ OEL‬برای كلیه مواد و مخلوطهايی است كه‬
‫شواهدی از اثرات بهداشتی آنها در غلظتهای معمول محیط كار وجود دارد‪ .‬زمانی كه شواهد زيادی در‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Reciprocal Calculation Method for Certain Refined Hydrocarbon Solvent Vapors Mixtures‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مورد آنها وجود داشته باشد‪ OEL ،‬تعیین میشود‪ .‬با اين وجود حاللهای هیدروكربنی اغلب تركیب‬
‫پیچیده و متغیر دارند‪ .‬در شنین مواردی استفاده از رابطه محاسباتی ارائه شده برای مخلوط مواد (ضمیمه‬
‫د) مشكل است‪ ،‬شون اين مخلوطهای نفتی دارای تعداد زيادی از تركیباتی هستند كه بسیاری از آنها‬
‫فاقد ‪ OEL‬میباشند‪.‬‬
‫روش محاسبه دوطرفه (‪ )RCP‬برای بدست آوردن حدود مواجهه شغلی (‪ )OEL‬حاللهای هیدروكربنی‬
‫تصفیه شده‪ ،‬بكار میرود‪ .‬اين حاللها اغلب بصورت مخلوطی هستند كه از تقطیر نفت خام در يک‬
‫دامنه مشخص نقطه جوش بدست میآيند‪ .‬اين مخلوطها ممكن است بیش از ‪ 233‬جزء از‬
‫هیدروكربنهای آلیفاتیک (آلكانها)‪ ،‬سیكلوآلیفاتیک (سیكلو آلكان) و آروماتیک با رنج ‪ 2‬تا ‪ 12‬كربن‬
‫باشند‪.‬‬
‫‪OEL‬‬ ‫دو جنبه ‪ RCP‬عبارتند از‪ :‬متدولوژی و مقادير راهنمای گروهی (‪ .)GGVS‬فرمول ‪ RCP‬يک‬
‫مشخص را براساس نسبت جرم مخلوط‪ GGVS ،‬و در جائیكه كاربرد داشته باشد ‪ OEL‬ماده خالص‪،‬‬
‫محاسبه میكند‪ .‬دو نمونه از ‪ GGVS‬منتشر شده در جدول ز‪ 1-‬نشان داده شده كه‪ GGVS ،‬از ستون ‪ B‬يا‬
‫‪ C‬و ‪ OEL‬از ستون ‪ D‬بدست میآيد‪.‬‬
‫‪ ACGIH‬اين روش را برای مخلوطهايی كه اثرات سمی افزايشی دارند (اثر سمشناسی مشابه بر روی‬
‫همان ارگان يا سیستم هدف)‪ ،‬بكار میبرد‪ .‬اثرات سمشناسی اصلی حاللهای هیدروكربنی شامل انحطاط‬
‫حاد سیستم اعصاب مركزی (شامل اثرات سرگیجه و خواب آلودگی تا بیهوشی) و تحريک ششم و‬
‫دستگاه تنفسی میباشد‪.‬‬
‫اگر در مخلوط هگزان نرمال ) ‪ (OEL-106 mg/m‬و متیل نفتالینها) ‪ (OEL-0 mg/m‬وجود داشته‬
‫باشد‪ ،‬كه حدود آنها كمتر از ‪ GGV‬است‪ ،‬اين اجزاء بايد جداگانه اندازهگیری و بر اساس روش ضمیمه‬
‫د ارزيابی شوند‪.‬‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Group guidance values‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مقادير راهنمای گروهی )‪(GGV‬‬ ‫جدول و‪1-‬‬

‫كاربرد‪:‬‬
‫‪ RCP‬فقط برای حاللهای هیدروكربنی كه شامل آلفاتیک های اشباع شده (نرمال‪ ،‬ايزو آلكانها و سیكلو‬
‫آلكانها) و آروماتیکها با تعداد كربن ‪ C 5  C15‬كه از مواد نفتی بدست میآيند و دارای نقطه جوش‬
‫‪ 02-023°c‬است‪ ،‬بكار میرود و برای مواد نفتی مشتق از سوختها‪ ،‬روغنهای روانكننده يا مخلوط‬
‫حاللها بكار نمیرود‪ .‬همچنین برای هیدروكربنهايی كه سمیت آنها بطور معنیداری بیشتر از مخلوط‬
‫است (م ل بنزن) نیز بكار نمیرود‪.‬‬
‫اگر تمام اجزاء مخلوط شامل موادی با ‪ OEL‬مشخص باشد‪ ،‬بايد مطابق ضمیمه عمل نمود‪ .‬هنگامی كه‬
‫استفاده از ‪OEL‬‬ ‫مخلوط شامل مقدار مشخصی از يک ماده است كه يک ‪ OEL‬دارد‪( .‬در مواردی كه‬
‫باعث كمتر شدن‪ GGV-TWAmixture‬شود)‪ ،‬همان مقادير مشخص‪ OEL‬بايد در ‪ RCP‬وارد شود (ستون‬
‫‪ D‬جدول و‪ .)1-‬هنگامیكه مخلوط به تنهايی يک ‪ OEL‬مشخص دارد‪ ،‬برای آن مقدار از روشهای اين‬
‫ضمیمه استفاده نمیشود‪ .‬رابطه محاسبه دو طرفه مخلوط عبارتست از‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫‪GGVm ixture ‬‬
‫‪Fa‬‬ ‫‪Fn‬‬
‫‪ ... ‬‬
‫‪GGVa‬‬ ‫‪GGVn‬‬
‫‪ OEL-TWA : GGVmixture‬محاسبه شده برای مخلوط‬
‫‪ : GGVa‬مقدار راهنما (يا ‪ )OEL‬برای گروه (يا ماده)‬
‫‪ : Fa‬كسر جرم مايع گروه (يا ماده) در مخلوط هیدروكربنی (بین ‪ ،)3-1‬درصد وزنی‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫در محاسبه بايد مشخص شود كه از كدام قسمت جدول (ستون‪ B‬يا ‪ )C‬استفاده میشود‪ .‬مقدار محاسبه‬
‫شده بايد به نزديكترين عدد گرد شود‪.‬‬

‫محدودیتها‪:‬‬
‫برای محاسبه فرمول بايد در تركیب مخلوط‪ ،‬جزئیات درصد جرم گروههای جدول و‪ 1-‬مشخص باشد‪.‬‬
‫‪GGV‬‬ ‫اين فرمول برای حاللهايی كه شامل بنزن يا ان‪ -‬هگزان يا متیل نفتالین كه ‪ OEL‬آنها كمتر از‬
‫است و خواص سمشناسی مشخصی دارند‪ ،‬بكار نمیرود‪ .‬در صورت وجود در مخلوط‪ ،‬اين مواد بايد‬
‫بهتنهايی با استفاده از روش ضمیمه اندازهگیری و ارزيابی شوند‪.‬‬
‫اين روش نبايد برای موقعیتهايی كه تركیب مايع از تركیب بخار متفاوت است‪ ،‬بكار رود‪ .‬در غیر اين‬
‫صورت در اين فرمول ‪ Fn‬میتواند با كسر جرم بخار (درصد وزنی بخار) برای هر گروه در مخلوط‬
‫هیدروكربنی براساس غلظتهای خاص هوابردهای اندازهگیری شده‪ ،‬جايگزين شود‪.‬‬
‫‪ GGVs‬فقط برای بخارات بكار میرود و برای میستها يا آئروسلها بكار نمیرود‪ .‬اين روش برای‬
‫مخلوط اولفینها يا ديگر تركیبات غیراشباع يا هیدروكربنهای آروماتیک پلیسیكلیک بكار نمیرود‪.‬‬

‫مثال‪:‬‬
‫حل‪ :‬مطابق ستون ‪ D‬از جدول ز‪ GGVmixture ، 1-‬به طريق زير بدست میآيد‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫‪GGVm ixture ‬‬ ‫‪ 531  550 mg / m 3‬‬
‫‪0/45 0/4 0/09 0/06‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪1500 1200 200 75‬‬
‫بنزن‪ ،‬بطور جداگانه براساس ‪ OEL‬خودش ارزيابی میشود‪.‬‬

‫مشخصات يک حالل شامل تركیب وزنی و مقادير راهنمای گروهی به قرار زير است‪:‬‬
‫)‪GGV (mg/m3‬‬ ‫درصد وزنی‬ ‫اجزاء‬
‫‪1233‬‬ ‫‪%72‬‬ ‫آلكانهای ‪ ،C0 – C7‬سیكلوآلكانها‬
‫‪1233‬‬ ‫‪%73‬‬ ‫آلكانهای ‪ ،C8 – C13‬سیكلوآلكانها‬
‫‪233‬‬ ‫‪%8‬‬ ‫آروماتیکهای ‪C0 – C7‬‬
‫‪02‬‬ ‫‪%6‬‬ ‫تولوئن‬
‫‪NA‬‬ ‫‪>%1‬‬ ‫بنزن‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

References
American Conference of Governmental Industrial (ACGIH). Threshold Limit Values for
chemical substances and physical agents and biological exposure indices. 2311, ACGIH®
Signature Publication, Cincinnati, Ohio.
The Japan Society for Occupational Health. Recommendation of Occupational Exposure
Limits. 2313, J OCC Health, 22: 037-027.

Health and Safety Executive (HSE). EH73/2332 Workplace exposure limits. 2th ed,
2311, Crown copyright, London, UK.
Occupation Safety and Health Administration (OSHA). Occupational safety and health
standards: Toxic and hazardous substances, Limit for air contaminants. 28 CFR 1813,

subpart Z, Last adopted: 2336, Washington DC, USA.


Tan K T, Lee H S, David K. The development and regulation of occupational exposure
limits in Singapore. 2336, Regulatory Toxicology and Pharmacology, 76: 106–171.
Shuker L, James K, Massey J, Levy L. Institute of Environment and Health (IEH). The
Setting and Use of Occupational Exposure Limits. 2330, ICCM, London, UK.
Walters D, Grodzki K, Walters S. The role of occupational exposure limits in the health
and safety systems of EU Member States. 1st ed., 2330, Centre for Industrial and
Environmental Safety and Health, South Bank University, CROWN copyright, London.
UK.
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫بخش دوم‬
‫‪1‬‬
‫حدود مجاز شاخصهای بیولوژیکی مواجهه‬

‫پایش بیولوژیك‬
‫پايش بیولوژيک سنجش غلظت يک ماده شیمیايی يا متابولیت های آن در ماتريس های بیولوژيک بوده‬
‫و امكان ارزيابی مواجهه كارگران با مواد شیمیايی موجود در محیط كار را در زمان های مشخص‪ ،‬از‬
‫طريق اندازهگیری نشانگرهای مناسب در نمونه های بیولوژيک (شامل ادرار‪ ،‬خون و هوای بازدم) فراهم‬
‫می نمايد‪ .‬پايش بیولوژيک مكملی جهت ارزيابی مواجهه از طريق نمونه برداری هوا بوده و با شناخت‬
‫به موقع اثرات برگشت پذير‪ ،‬نقش مهمی در كاهش ريسک های مؤثر بر سالمت كارگران دارد‪ .‬انجام‬
‫برنامه های مراقبت بهداشتی كارگران در قالب پايش بیولوژيک‪ ،‬مستلزم به كارگیری يک ساز و كار‬
‫اصولی و منظم مبتنی بر مقررات طی يک دوره زمانی طوالنی بوده و متخصصین بهداشت حرفهای را در‬
‫انجام امور زير ياری میكند‪:‬‬

‫شناسايی و تعیین مقدار ماده شیمیايی كه عالوه بر استنشاق از طريق پوست و خوراكی جذب شده‬ ‫‪‬‬

‫اطالع از مواجهات انجام شده در گذشته و ارزيابی میزان سربار بدن‬ ‫‪‬‬

‫شناسايی مواجهات غیر شغلی كارگران‬ ‫‪‬‬


‫بررسی میزان اثربخشی وسايل حفاظت فردی و كنترل های مهندسی‬ ‫‪‬‬

‫نظارت بر شیوه انجام كار‬ ‫‪‬‬

‫معموالً جهت طراحی‪ ،‬انجام و تفسیر پايش بیولوژيک در مواجهات شغلی از شاخصهای بیولوژيكی‬
‫مواجهه )‪ (BEIs‬استفاده می گردد‪ ،‬كه كاربرد اين شاخص بستگی به میزان تجربه در زمینه بهداشت‬
‫حرفهای و مستندات موجود در خصوص حد مجاز مواجهه شغلی )‪ (OEL‬دارد‪.‬‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Biological Exposure Indices‬‬

‫‪2-‬‬ ‫‪Biological Monitoring‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫شاخصهای بیولوژیکی مواجهه‬


‫شاخصهای بیولوژيكی مواجهه‪ ،‬مقادير راهنما جهت ارزيابی نتايج پايش بیولوژيک بوده و از نمونههای‬
‫جمع آوری شده از كارگران سالمی كه از راه استنشاق در مواجهه با مقادير در محدوده ‪ OEL‬میباشند‪،‬‬
‫به دست می آيد‪ .‬در اين بین موادی كه ‪ OEL‬آنها بر مبنای محافظت در مقابل آثار غیر سیستمیک‬
‫(مانند تحريک يا اختالالت تنفسی) ارائه شده‪ ،‬به علت جذب قابل مالحظه اين مواد از ساير راهها‬
‫(اغلب پوست) است ناء بوده و لذا در اين موارد نیاز به انجام پايش بیولوژيک خواهد بود‪.‬‬
‫شاخص های بیولوژيكی مواجهه به طور كلی معرف مقاديری است كه در پائین تر از آن اثرات زيان‪-‬‬
‫آوری بر سالمتی كارگران وجود نداشته باشد‪ .‬هر شند ‪ BEI‬جهت سنجش اثرات زيان آور يا تشخیص‬
‫بیماری ها توصیه نشده‪ ،‬معذلک متخصصین بهداشت حرفهای را جهت شناسايی و تعیین مقدار مواد‬
‫شیمیايی كه عالوه بر استنشاق‪ ،‬از طريق پوست يا گوارش جذب شدهاند‪ ،‬ياری میكند‪.‬‬

‫ارتباط ‪ BEI‬با ‪OEL‬‬

‫پايش هوا به منظور تعیین ‪ ، OEL‬نشان دهنده مواجهه استنشاقی بالقوه فردی يا گروهی بوده‪ ،‬در حالی كه‬
‫‪ ،BEI‬شاخص جذب ماده شیمیايی توسط فرد می باشد‪ .‬به داليل مختلف‪ ،‬میزان جذب افراد يک گروه‬
‫شاغل با يكديگر متفاوت است‪ ،‬از اين رو ممكن است بین اطالعات به دست آمده از نتايج نمونهبرداری‬
‫هوا و پايش بیولوژيكی تناقضات زير مشاهده گردد‪ .‬لذا قبل از طراحی و تفسیر برنامه پايش بیولوژيكی‪،‬‬
‫مراجعه به مستندات اختصاصی ‪ BEIs‬ضروری است‪.‬‬
‫تفاوت فیزيولوژيكی و سطح سالمتی كارگران از جمله‪ :‬ساختار بدنی‪ ،‬رژيم غذايی‪ ،‬فعالیت‬ ‫‪‬‬

‫آنزيمی و متابولیكی‪ ،‬تركیب مايعات بدن‪ ،‬سن‪ ،‬جنس‪ ،‬بارداری‪ ،‬مصرف دارو و بیماری‪.‬‬
‫فاكتورهای مواجهه شغلی مانند‪ :‬سرعت‪ ،‬شدت و مدت زمان انجام كار‪ ،‬مواجهه پوستی‪ ،‬دما و‬ ‫‪‬‬

‫رطوبت‪ ،‬مواجهه هم زمان با انواع مواد شیمیايی و ساير عادات شغلی‪.‬‬


‫برنامه زمانی نمونه برداری ‪ :‬رعايت دقیق برنامه زمانی به علت متفاوت بودن فرايندهای توزيع‪ ،‬دفع‬ ‫‪‬‬

‫و تغییرات بیوشیمیايی حاصل از مواجهه با مواد شیمیايی‪ ،‬و توصیه جهت استفاده از شاخصهای‬
‫بیولوژيكی مواجهه تنها در صورت رعايت برنامه زمانی توصیه شده‪.‬‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Occupational Exposure Limit‬‬

‫‪2-‬‬ ‫‪Schedule Sampling‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫فاكتورهای روش كار شامل‪ :‬آلودگی ثانويه نمونه‪ ،‬تخريب نمونه هنگام جمع آوری‪ ،‬نگهداری و‬ ‫‪‬‬

‫تجزيه و نیز خطا و اشتباه در انتخاب روش تجزيه‪.‬‬


‫موقعیت قرار گیری وسیله پايش هوا نسبت به منطقه تنفسی كارگر‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫توزيع اندازه ذرات و فراهم زيستی‪.‬‬ ‫‪‬‬


‫میزان اثربخشی وسايل حفاظت فردی‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫فاكتورهای مواجهه غیر شغلی مانند‪ :‬آاليندههای خانگی و محیطی‪ ،‬آلودگی آب و غذا‪ ،‬بهداشت‬ ‫‪‬‬

‫فردی‪ ،‬استعمال دخانیات‪ ،‬دارو و الكل‪ ،‬مواجهه با بعضی مواد شیمیايی كه مصرف خانگی دارند‪،‬‬
‫مواجهه با مواد شیمیايی مربوط به تفريح و سرگرمی يا موجود در ساير محیط های كاری‪.‬‬
‫اساس پیشنهاد هر ‪ BEI‬در مستندات موجود ارائه گرديده‪ ،‬اغلب ‪ BEIs‬با ‪ OEL‬ارتباط مستقیم داشته و‬
‫لذا هنگامی كه غلظت مواد شیمیايی هوابرد در محدوده ‪ OEL‬باشد‪ ،‬غلظت شاخصها قابل پیش بینی‬
‫خواهد بود‪ .‬در حالیكه مقادير برخی از شاخصها مانند سرب از ‪ OEL‬به دست نیامده و با میزان پیشرفت‬
‫اثرات بهداشتی نامطلوب ارتباط دارد‪.‬‬

‫جمع آوری نمونه‬


‫از آن جايیكه غلظت برخی از نشانگرها ممكن است سريعاً تغییر كند‪ ،‬لذا زمان جمع آوری نمونه بسیار‬
‫حائز اهمیت بوده و بايستی با دقت كنترل و ثبت گردد‪ .‬زمان نمونه برداری با توجه به زمان ماندگاری‬
‫نشانگر تعیین میگردد‪ .‬مواد شیمیايی كه در بدن تجمع میيابند‪ ،‬به زمان نمونه برداری خاصی نیاز‬
‫ندارند‪ .‬زمانهای جمع آوری نمونه توصیه شده به شرح زير می باشند‪:‬‬
‫ابتدای شیفت ‪ 16 :‬ساعت بعد از خاتمه مواجهه‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫در طی شیفت ‪ :‬در هر زمان پس از ‪ 2‬ساعت مواجهه‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫انتهای شیفت‪ :5‬در اولین فرصت پس از خاتمه مواجهه‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫انتهای هفته كاری ‪ :‬بعد از ‪ 7‬يا ‪ 2‬روز مواجهه مداوم‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Bioavailability‬‬

‫‪2-‬‬ ‫‪Household‬‬

‫‪0-‬‬ ‫‪Prior to Shift‬‬

‫‪7-‬‬ ‫‪During Shift‬‬

‫‪2-‬‬ ‫‪Prior to Shift‬‬

‫‪6-‬‬ ‫‪End of Shift‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫اختیاری‪ : 1‬در هر زمان دلخواه‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫مقبولیت نمونه ادرار‬


‫نمونههای ادرار خیلی رقیق يا خیلی غلیظ معموالً جهت پايش مناسب نیستند‪ .‬سازمان بهداشت جهانی در‬
‫خصوص حدود قابل نمونه ادرار دستورالعمل زير را ارائه نموده است‪:‬‬
‫غلظت كراتینین بین ‪ 3/0 - 0 gr/L‬يا وزن مخصوص بین ‪1/313 – 1/303‬‬ ‫‪‬‬

‫نمونه های خارج از مقادير فوق بايستی دور ريخته شده و نمونههای ديگری جمعآوری گردد‪ .‬از‬
‫كارگرانی كه به طور متوالی نمونه ادرار غیر قابل قبول داشته باشند‪ ،‬بايستی معاينات پزشكی به عمل‬
‫آيد‪ .‬غلظت آن دسته از ‪ BEIs‬كه وابسته به میزان ادرار باشد‪ ،‬نسبت به كراتینین بیان می گردد‪ .‬در‬
‫حالیكه مواد شیمیايی دفع شده از راه انتشار‪ ،‬لزومی به اصالح برون ده ادرار ندارند‪ .‬زمانی كه دادههای‬
‫میدانی اندازهگیری كراتینین در دسترس باشد‪ BEI ،‬را بايستی نسبت به كراتینین بیان نمود‪ .‬در ساير‬
‫موارد كه اصالح توصیه نشده باشد‪ BEI ،‬به صورت غلظت در ادرار گزارش میگردد‪.‬‬

‫ضمانت کیفی‬
‫پايش بیولوژيک از تمامی جوانب بايستی مطابق با يک برنامه تضمین كیفیت انجام گیرد‪ .‬نمونه ها‬
‫بايستی فاقد آلودگی ثانويه بوده‪ ،‬هنگام جمعآوری تخريب نشده و با استفاده از ظروف مناسب و ثبت‬
‫دقیق مشخصات فرد نمونه دهنده‪ ،‬زمان نمونهگیری و شرايط زمانی‪ -‬مكانی مواجهه‪ ،‬جمع آوری گردد‪.‬‬
‫روش تجزيه آزمايشگاهی بايد از صحت‪ ،‬دقت و حساسیت مناسب جهت اندازهگیری ‪ BEI‬برخوردار‬
‫بوده و تجزيه نمونه ها مطابق با ضوابط كنترل كیفیت معمول آزمايشگاهی انجام گیرد‪.‬‬
‫متخصصین بهداشت حرفهای جهت ارزيابی صحت و درستی نتايج‪ ،‬بايستی همراه با نمونه كارگر‪ ،‬يک‬
‫سری نمونه كور شامل انواع نمونه شاهد و نمونههای حاوی استاندارد افزوده‪ 5‬تهیه و به آزمايشگاه‬
‫ارسال نمايند‪ ،‬تا بدين وسیله نسبت به توانايی آزمايشگاه در اندازهگیری دقیق ‪ ،BEI‬اطمینان حاصل‬
‫كنند‪.‬‬

‫‪1 .Discretionary‬‬
‫‪- Acceptability‬‬
‫‪- Blind‬‬
‫‪- Blank‬‬
‫‪- Spiked‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫نمادهای مالحظات‬
‫"‪( "B‬زمینه)‪ :‬نشانگر مورد نظر ممكن است به میزان قابل مالحظهای در نمونه های بیولوژيک اخذ‬ ‫‪‬‬

‫شده از افرادی كه مواجهه شغلی ندارند نیز يافت شود‪ ،‬اين مقادير زمینهای در تعیین ‪ BEI‬لحاظ‬
‫شده است‪.‬‬
‫"‪( "Nq‬غیر كمی)‪ :‬بر مبنای مطالعه متون علمی موجود‪ ،‬الزم است برای اين تركیب نیز پايش‬ ‫‪‬‬

‫بیولوژيک منظور شود اما در حال حاضر اطالعات كافی جهت تعیین ‪ BEI‬اختصاصی موجود‬
‫نمی باشد‪.‬‬
‫"‪( "NS‬غیر اختصاصی)‪ :‬نشانگر غیر اختصاصی بوده و ممكن است در اثر مواجهه با ساير مواد‬ ‫‪‬‬

‫شیمیايی نیز در نمونه بیولوژيک يافت گردد‪.‬‬


‫"‪( "Sq‬نیمه كمی)‪ :‬هر شند اين نشانگر به عنوان شاخص بیولوژيک مواجهه با مواد شیمیايی‬ ‫‪‬‬

‫كاربرد دارد‪ ،‬اما اندازهگیری آن از نظر كمی به دقت قابل تفسیر نمی باشد‪ .‬لذا در مواقعی كه‬
‫انجام آزمايش كمی مقدور نباشد و يا آزمايش كمی اختصاصی نبوده و اصل نشانگر مورد سؤال‬
‫باشد‪ ،‬جهت آزمايش غربالگری و اثبات تشخیص‪ ،‬می توان از اين نشانگر استفاده نمود‪.‬‬

‫کاربرد ‪BEIs‬‬

‫شاخصهای بیولوژيكی مواجهه كه به عنوان راهنمايی جهت ارزيابی خطرات بهداشتی بالقوه در‬
‫بهداشت حرفهای كاربرد دارد‪ ،‬نشان دهنده تمايز مشخص بین مرز مواجهات خطرناك و بی خطر‬
‫نمیباشد‪ .‬به طور م ال در مواردی ممكن است باال بودن غلظت نشانگر خاصی از ‪ ،BEI‬منجر به افزايش‬
‫از ‪BEI‬‬ ‫ريسک سالمت نگردد‪ .‬شنانچه نتايج اندازهگیری نمونه های مختلف اخذ شده از يک كارگر‬
‫بیش تر باشد‪ ،‬بايستی علت موضوع بررسی و اقداماتی در راستای كاهش مواجهه انجام گردد‪ .‬همچنین‬
‫اگر نتايج اندازه گیری به دست آمده از گروهی از كارگران شاغل در يک محیط كاری واحد‪ ،‬از‬
‫مقادير ‪ BEI‬تجاوز كند‪ ،‬ثبت اطالعات مربوط به عملیات كاری و انجام تحقیقات ضرورت می يابد‪.‬‬
‫با توجه به تغییرات طبیعی غلظت ‪ BEI‬در نمونه های بیولوژيک‪ ،‬نتايج به دست آمده از يک نمونه‬
‫واحد نبايستی مالك عمل قرار گرفته و جز در مواقع نمونه برداری مكرر و يا تجزيه تكراری يک‬
‫نمونه‪ ،‬عملیات اجرايی را نبايستی به يک نمونه واحد محدود نمود‪ .‬شنانچه داليل قانع كنندهای دال بر‬
‫معنی دار بودن حتی يک نتیجه باال حاصل از مواجهه زياد وجود داشته باشد‪ ،‬بهتر است از ادامه كار‬
‫كارگر ممانعت گردد‪ .‬در مقابل مشاهدات مقادير پايینتر از ‪ BEI‬نیز لزوماً گويای عدم وجود ريسک‬
‫مؤثر بر سالمتی نمی باشد‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫شاخصهای بیولوژيكی مواجهه صرفاً جهت كنترل خطرات بهداشتی بالقوه در كارگر توصیه شده و‬
‫جهت استفاده در جمعیتهای عمومی و مواجهات غیر شغلی مناسب نمی باشد‪ .‬شاخصهای بیولوژيكی‬
‫مواجهه برای ‪ 7‬ساعت مواجهه روزانه در ‪ 2‬روز هفته كاربرد دارد‪ ،‬هر شند ممكن است در برخی‬
‫مشاغل‪ ،‬از تغییر برنامه زمان كاری استفاده شود‪ ،‬معذلک كمیته ‪ BEI‬هیچ گونه تغییر يا فاكتور اصالحی‬
‫را در ‪ BEIs‬توصیه نمیكند‪ .‬مقادير ‪ BEI‬نه خط مرزی بین سالمت و غلظت های خطرناك بوده و نه‬
‫شاخص سمیت محسوب گرديده و بايستی توسط مطلعین بهداشت حرفهای استفاده گردد‪ .‬از آن جايی‬
‫كه دانش متابولیسم‪ ،‬توزيع‪ ،‬تجمع‪ ،‬دفع و اثرات مواد شیمیائی به طور مؤثری در استفاده از ‪ BEIs‬مفید‬
‫می باشد‪ ،‬لذا هنگام تصويب ‪ BEIs‬از اطالعات توكسیكوكینتیک و توكسیكودينامیک نیز بهره‬
‫گرفته شده است‪.‬‬
‫شاخصهای بیولوژیكی مواجهه (‪)BEIs‬‬

‫زمان نمونه‬

‫ردیف‬
‫مالحظات‬ ‫‪BEI‬‬ ‫شاخص‬ ‫‪CAS3 No.‬‬ ‫ماده شیمیایی‬
‫برداری‬

‫استن‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪23 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫استن در ادرار‬ ‫]‪[60-67-1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ACETONE‬‬
‫آفت كش های مهار كننده استیل‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪ %03‬فعالیت پايه خود‬ ‫فعالیت كولین استرازی‬ ‫كولین استراز‬
‫اختیاری‬ ‫‪--‬‬ ‫‪2‬‬
‫فرد‬ ‫در گلبول های قرمز‬ ‫‪ACETYLCHOLINEST‬‬
‫‪ERAS INHIBITING‬‬
‫‪PESTICIDES‬‬

‫غیركمی‬ ‫‪--‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫آنیلین در ادرار‬

‫آنیلین آزاد شده از‬


‫غیركمی‬ ‫‪--‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫آنیلین‬
‫هموگلوبین در خون‬ ‫]‪[62-20-0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪ANILINE‬‬
‫زمینه‪،‬‬
‫‪23 mg/L‬‬
‫نیمهكمی و‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫پارا آمینوفنل در ادرار‬
‫غیراختصاصی‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Toxicokinetic‬‬

‫‪2-‬‬ ‫‪Toxicodynamic‬‬

‫‪0-‬‬ ‫‪Chemical Abstracts Service‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫شاخصهای بیولوژیكی مواجهه (‪)BEIs‬‬

‫زمان نمونه‬

‫ردیف‬
‫مالحظات‬ ‫‪BEI‬‬ ‫شاخص‬ ‫‪CAS3 No.‬‬ ‫ماده شیمیایی‬
‫برداری‬

‫آرسنیک فلزی‬
‫‪ARSENIC,‬‬
‫‪ELEMENTAL‬تركیبات‬

‫آرسنیک غیر آلی به‬ ‫غیر آلی محلول (شامل آرسنید‬

‫زمینه‬ ‫‪02 μgAs/L‬‬ ‫انتهای هفته كاری‬ ‫عالوه متابولیت های‬ ‫گالیم و آرسین)‬ ‫‪7‬‬
‫متیله در ادرار‬ ‫]‪[0773-07-2‬‬ ‫‪and‬‬
‫‪SOLUBLE‬‬
‫‪INORGANIC‬‬
‫‪COMPOUNDS‬‬
‫‪(excludes gallium‬‬
‫)‪arsenide and arsine‬‬
‫‪22μg/g‬‬ ‫اس‪ -‬فنیل مركاپتوريک‬
‫زمینه‬ ‫انتهای شیفت‬
‫كراتینین‬ ‫اسید در ادرار‬
‫بنزن‬
‫]‪[01-70-2‬‬ ‫‪2‬‬
‫ترانس‪ -‬ترانس‬ ‫‪BENZENE‬‬
‫زمینه‬ ‫‪ μg/g‬كراتینین‬ ‫انتهای شیفت‬
‫موكونیک اسید در ادرار‬

‫‪1‬و‪ 2‬دی هیدروكسی‪-‬‬


‫زمینه و‬ ‫‪2/2 mg/L‬‬ ‫‪( -7‬ان‪ -‬استیل‬
‫انتهای شیفت‬
‫غیراختصاصی‬ ‫سیستئینیل)‪ -‬بوتان در‬
‫ادرار‬
‫]‪[136-88-3‬‬ ‫‪1‬و‪ 0‬بوتادی ان‬
‫مخلوط ان‪ 1-‬و ان‪12-‬‬ ‫‪6‬‬
‫‪1،0-BUTADIENE‬‬
‫‪2 /2‬‬ ‫(هیدروكسی بوتینیل)‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪pmol/g‬‬ ‫اختیاری‬ ‫والین متصل شده به‬
‫هموگلوبین‬ ‫هموگلوبین (‪ )Hb‬در‬
‫خون‬
‫‪ -2‬بوتوكسی اتانول و‬
‫‪ -2‬بوتوكسی اتیل استات‬
‫بوتوكسی استیک اسید‬
‫‪---‬‬ ‫‪233mg/g‬كراتینین‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫]‪[111-06-2‬‬ ‫‪2-BUTOXYETHANOL‬‬ ‫‪0‬‬
‫(‪ )BAA‬در ادرار‬ ‫‪and‬‬
‫‪2-BUTOXYETHYL‬‬
‫‪ACETATE‬‬
‫‪2μg/g‬‬ ‫كادمیوم‬
‫زمینه‬ ‫اختیاری‬ ‫كادمیوم در ادرار‬ ‫‪CADMIUM‬‬
‫كراتینین‬
‫و تركیبات غیرآلی آن‬ ‫‪7‬‬
‫]‪[0773-70-8‬‬ ‫‪and‬‬
‫زمینه‬ ‫‪2μg/L‬‬ ‫اختیاری‬ ‫كادمیوم در خون‬ ‫‪INORGANIC‬‬
‫‪COMPOUNDS‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫شاخصهای بیولوژیكی مواجهه (‪)BEIs‬‬

‫زمان نمونه‬

‫ردیف‬
‫مالحظات‬ ‫‪BEI‬‬ ‫شاخص‬ ‫‪CAS3 No.‬‬ ‫ماده شیمیایی‬
‫برداری‬

‫‪-2‬تیواكسوتیازولیدين ‪-‬‬
‫زمینه و‬ ‫‪3/2 mg/g‬‬ ‫]‪[02-12-3‬‬ ‫دی سولفید كربن‬
‫انتهای شیفت‬ ‫‪-7‬كربوكسیلیک اسید‬ ‫‪8‬‬
‫غیراختصاصی‬ ‫كراتینین‬ ‫‪CARBON DISULFIDE‬‬
‫(‪ )TTCA‬در ادرار‬

‫زمینه و‬ ‫كربوكسی هموگلوبین‬


‫‪ %0/2‬هموگلوبین‬ ‫انتهای شیفت‬
‫غیراختصاصی‬ ‫در خون‬ ‫منوكسید كربن‬
‫‪CARBON‬‬ ‫‪13‬‬
‫]‪[02-12-3‬‬
‫زمینه و‬ ‫منوكسید كربن در هوای‬ ‫‪MONOXIDE‬‬
‫‪23ppm‬‬ ‫انتهای شیفت‬
‫غیراختصاصی‬ ‫بازدم‬
‫انتهای شیفت در‬
‫‪133 mg/g‬‬ ‫‪-7‬كلروكاتكول در‬
‫غیراختصاصی‬ ‫آخر‬
‫كراتینین‬ ‫ادرار‬ ‫]‪[137-83-0‬‬ ‫كلروبنزن‬
‫هفته‬ ‫‪11‬‬
‫‪CHLOROBENZENE‬‬
‫انتهای شیفت در‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪ 23mg/g‬كراتینین‬ ‫پاراكلروفنل در ادرار‬
‫آخر هفته‬
‫انتهای شیفت در‬ ‫كروم)‪ (VI‬و فیوم های‬
‫‪---‬‬ ‫‪22μg/L‬‬
‫آخر هفته‬ ‫محلول در آب‬
‫كروم كل در ادرار‬ ‫‪--‬‬ ‫‪CHROMIUM (VI),‬‬ ‫‪12‬‬
‫افزايش يافته در‬ ‫‪Water-soluble fume‬‬
‫‪---‬‬ ‫‪13μg/L‬‬
‫طول شیفت‬

‫انتهای شیفت در‬


‫زمینه‬ ‫‪12μg/L‬‬ ‫كبالت در ادرار‬
‫آخر هفته‬ ‫كبالت‬
‫]‪[0773-77-7‬‬ ‫‪10‬‬
‫زمینه و‬ ‫انتهای شیفت در‬ ‫‪COBALT‬‬
‫‪1μg/L‬‬ ‫كبالت در خون‬
‫غیراختصاصی‬ ‫آخر هفته‬
‫غیركمی و‬ ‫انتهای شیفت در‬ ‫‪1‬و‪-2‬سیكلوهگزان‬
‫‪--‬‬
‫غیراختصاصی‬ ‫آخر هفته‬ ‫دی ال در ادرار‬ ‫سیكلوهگزانول‬
‫]‪[137-80-3‬‬ ‫‪17‬‬
‫غیركمی و‬ ‫‪CYCLOHEXANOL‬‬
‫انتهای شیفت‬ ‫سیكلوهگزانول در ادرار‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪--‬‬
‫نیمهكمی و‬ ‫انتهای شیفت در‬ ‫‪1‬و‪-2‬سیكلوهگزان‬
‫‪73mg/L‬‬
‫غیراختصاصی‬ ‫آخر هفته‬ ‫دی ال در ادرار‬ ‫سیكلوهگزانون‬
‫]‪[137-87-1‬‬ ‫‪12‬‬
‫نیمهكمی و‬ ‫‪CYCLOHEXANONE‬‬
‫‪7mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫سیكلوهگزانول در ادرار‬
‫غیراختصاصی‬
‫‪3/0 mg/L‬‬ ‫دی كلرومتان‬
‫نیمهكمی‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫دی كلرومتان در ادرار‬ ‫]‪[02-38-2‬‬ ‫‪16‬‬
‫‪DICHLOROMETHANE‬‬

‫انتهای شیفت در‬ ‫ان‪ -‬متیل استامید در‬ ‫ان و ان دی متیل استامید‬
‫‪---‬‬ ‫‪ 03 mg/g‬كراتینین‬ ‫]‪[120-18-2‬‬ ‫‪N,N-‬‬
‫‪10‬‬
‫آخر هفته‬ ‫ادرار‬
‫‪DIMETHYLACETAMIDE‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫شاخصهای بیولوژیكی مواجهه (‪)BEIs‬‬

‫زمان نمونه‬

‫ردیف‬
‫مالحظات‬ ‫‪BEI‬‬ ‫شاخص‬ ‫‪CAS3 No.‬‬ ‫ماده شیمیایی‬
‫برداری‬

‫ان‪ -‬متیل فورمامید در‬


‫‪---‬‬ ‫‪12 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬
‫ادرار‬ ‫ان و ان دی متیل فورمامید‬
‫]‪[67-12-2‬‬
‫ان‪ -‬استیل‪ -‬اس‪(-‬ان‪-‬‬ ‫)‪(DMF‬‬ ‫‪17‬‬
‫ابتدای آخرين‬ ‫‪N,N-‬‬
‫نیمهكمی‬ ‫‪73 mg/L‬‬ ‫متیل كاربامويل)‬ ‫‪DIMETHYLFORMAMIDE‬‬
‫شیفت هفته‬
‫سیستئین در ادرار‬
‫‪ -2‬اتوكسی اتانول )‪ (EGEE‬و‬
‫‪---‬‬ ‫]‪[113-73-2‬‬
‫‪-2‬اتوكسی اتیل استات‬
‫انتهای شیفت در‬ ‫‪ -2‬اتوكسی استیک‬ ‫‪And‬‬ ‫)‪(EGEEA‬‬
‫‪133 mg/g‬كراتینین‬ ‫‪2-ETHOXYETHANOL‬‬ ‫‪18‬‬
‫آخر هفته‬ ‫اسید در ادرار‬
‫]‪[111-12-8‬‬ ‫‪and‬‬
‫‪2-ETHOXYETHYL‬‬
‫‪ACETATE‬‬
‫مجموع ماندلیک اسید و‬
‫نیمهكمی و‬ ‫انتهای شیفت در‬
‫‪3/0 mg/g‬كراتینین‬ ‫فنیل گلی اگزالیک اسید‬
‫غیراختصاصی‬ ‫آخر هفته‬ ‫اتیل بنزن‬
‫در ادرار‬ ‫]‪[133-71-7‬‬ ‫‪23‬‬
‫‪ETHYL BENZENE‬‬
‫نیمهكمی‬ ‫‪--‬‬ ‫اختیاری‬ ‫اتیل بنزن در هوای بازدم‬

‫زمینه و‬
‫‪ 0 mg/g‬كراتینین‬ ‫ابتدای شیفت‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪ ‬فلورايدها‬
‫فلورايدها در ادرار‬ ‫‪--‬‬ ‫‪21‬‬
‫زمینه و‬ ‫‪FLUORIDES‬‬
‫‪ 13 g/g‬كراتینین‬ ‫انتهای شیفت‬
‫غیراختصاصی‬
‫فورفورال‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪233 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫فوروئیک اسید در ادرار‬ ‫]‪[87-31-1‬‬ ‫‪22‬‬
‫‪FURFURAL‬‬
‫انتهای شیفت در‬ ‫‪2‬و‪ -2‬هگزان دی ان در‬ ‫ان‪ -‬هگزان‬
‫‪---‬‬ ‫‪3/7 mg/L‬‬ ‫]‪[113-27-0‬‬ ‫‪20‬‬
‫آخر هفته‬ ‫ادرار‬ ‫‪n-HEXANE‬‬

‫زمینه‬ ‫‪223μg/dL‬‬
‫گلبولهای قرمز‬ ‫حداقل پس از ‪1‬‬ ‫پروتوپورفیرين روی‬

‫‪133μg/dL‬‬ ‫ماه مواجهه‬ ‫(‪ )ZPP‬در خون‬


‫زمینه‬
‫خون‬ ‫سرب‬
‫]‪[0708-82-1‬‬
‫‪LEAD‬‬
‫انتهای شیفت‬ ‫دلتا آمینو لوولنیک‬
‫نیمهكمی‬ ‫‪2 mg/L‬‬ ‫‪27‬‬
‫در آخر هفته‬ ‫(‪ )ALA‬در ادرار‬

‫‪---‬‬ ‫‪03μg/dL‬‬ ‫اختیاری‬ ‫سرب در خون‬


‫تذكر‪ :‬زنان باردار با سرب خون باالتر از ‪ 13 μg/dL‬به طور بالقوه در معرض ريسک به دنیا آوردن نوزادن با سرب خون بیش از مقادير توصیه شده توسط‬
‫مركز كنترل بیماری ها (‪ ،)CDC‬قرار دارند‪ .‬ريسک نارسائی شناختی در اين كودكان باال بوده و لذا سرب خون آنان بايستی به طور منظم پايش شده و اقدامات‬
‫مناسبی جهت به حداقل رساندن مواجهه محیطی اين كودكان اتخاذ گردد‪( .‬پیشگیری از مسمومیت با سرب در نوزادان‪ - CDC -‬اكتبر ‪)1881‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫شاخصهای بیولوژیكی مواجهه (‪)BEIs‬‬

‫زمان نمونه‬

‫ردیف‬
‫مالحظات‬ ‫‪BEI‬‬ ‫شاخص‬ ‫‪CAS3 No.‬‬ ‫ماده شیمیایی‬
‫برداری‬

‫جیوه غیرآلی كل در‬


‫‪02μg/g‬‬
‫زمینه‬ ‫ابتدای شیفت‬ ‫ادرار‬
‫كراتینین‬ ‫جیوه‬
‫‪--‬‬
‫‪MERCURY‬‬ ‫‪22‬‬
‫انتهای شیفت‬ ‫جیوه غیرآلی كل در‬
‫زمینه‬ ‫‪12μg/L‬‬
‫در آخر هفته‬ ‫خون‬
‫زمینه و‬ ‫‪12 mg/L‬‬ ‫متانول‬
‫انتهای شیفت‬ ‫متانول در ادرار‬ ‫]‪[60-26-1‬‬ ‫‪26‬‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪METHANOL‬‬
‫زمینه‪،‬‬
‫در طول يا انتهای‬ ‫مت هموگلوبین در‬ ‫القاء كننده های متهموگلوبینی‬
‫نیمهكمی و‬ ‫‪--‬‬ ‫‪METHEMOGLOBIN‬‬ ‫‪20‬‬
‫‪ %1/2‬هموگلوبین‬ ‫شیفت‬ ‫خون‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪INDUCERS‬‬
‫‪ -2‬متوكسی اتانول )‪ (EGME‬و‬
‫متوكسی اتیل استات‬
‫]‪[138-76-7‬‬ ‫)‪(EGMEA‬‬
‫انتهای شیفت‬ ‫‪ -2‬متوكسی استیک‬
‫‪---‬‬ ‫‪ 1mg/g‬كراتینین‬ ‫‪and‬‬ ‫‪2-METHOXYETHANOL‬‬ ‫‪27‬‬
‫در آخر هفته‬ ‫اسید در ادرار‬
‫]‪[113-78-6‬‬ ‫‪and‬‬
‫‪2-METHOXYETHYL‬‬
‫‪ACETATE‬‬
‫‪3/7 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫‪2‬و‪ - 2‬هگزان دی ان‬ ‫متیل ان‪ -‬بوتیل كتون‬
‫]‪[281-07-6‬‬
‫‪---‬‬ ‫‪METHYL n-BUTYL‬‬ ‫‪28‬‬
‫در آخر هفته‬ ‫در ادرار‬
‫‪KETONE‬‬
‫ابتدای آخرين‬ ‫متیل كلروفرم در‬
‫‪---‬‬ ‫‪73ppm‬‬
‫شیفت هفته‬ ‫هوای بازدم‬

‫تری كلرواستیک اسید‬


‫نیمهكمی و‬
‫‪13 mg/L‬‬ ‫انتهای هفته كاری‬ ‫در ادرار‬
‫غیراختصاصی‬ ‫متیل كلروفرم‬
‫]‪[01-22-6‬‬ ‫‪METHYL‬‬ ‫‪03‬‬

‫نیمهكمی و‬ ‫انتهای شیفت در‬ ‫تری كلرواتانول كل‬ ‫‪CHLOROFORM‬‬


‫‪03 mg/L‬‬
‫غیراختصاصی‬ ‫آخر هفته‬ ‫در ادرار‬
‫انتهای شیفت در‬ ‫تری كلرواتانول كل‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪1 mg/L‬‬
‫آخر هفته‬ ‫در خون‬
‫‪7‬و‪ -7‬متیلن بیس (‪-2‬كلروآنیلین)‬
‫‪ MBOCA‬كل در‬ ‫]‪[MBOCA‬‬
‫نیمهكمی‬ ‫‪--‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫‪01‬‬
‫ادرار‬ ‫]‪[131-17-7‬‬ ‫‪7،7-METHYLENE BIS‬‬
‫)‪(2-CHLOROANILINE‬‬
‫متیل اتیل كتون )‪(MEK‬‬
‫‪2 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫‪ MEK‬در ادرار‬ ‫‪METHYL ETHYL‬‬
‫‪---‬‬ ‫‪02‬‬
‫]‪[07-80-0‬‬ ‫‪KETONE‬‬
‫]‪[137-13-1‬‬ ‫متیل ايزوبوتیل كتون )‪(MIBK‬‬
‫‪---‬‬ ‫‪1 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫‪ MIBK‬در ادرار‬ ‫‪00‬‬
‫‪METHYL ISOBUTYL‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫شاخصهای بیولوژیكی مواجهه (‪)BEIs‬‬

‫زمان نمونه‬

‫ردیف‬
‫مالحظات‬ ‫‪BEI‬‬ ‫شاخص‬ ‫‪CAS3 No.‬‬ ‫ماده شیمیایی‬
‫برداری‬

‫‪KETONE‬‬
‫‪ -2‬هیدروكسی‪ -‬ان‪-‬‬ ‫ان‪-‬متیل‪-2-‬پیرولیدين‬
‫‪---‬‬ ‫‪133 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫متیل‪-2-‬پیرولیدون در‬ ‫]‪[702-23-7‬‬ ‫‪N-METHYL-‬‬ ‫‪07‬‬
‫ادرار‬ ‫‪2PYROLIDONE‬‬
‫انتهای شیفت در‬ ‫پارانیتروفنل كل در‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪ 2 mg/g‬كراتینین‬
‫آخر هفته‬ ‫ادرار‬
‫نیتروبنزن‬
‫زمینه‪،‬‬ ‫]‪[87-82-0‬‬ ‫‪02‬‬
‫‪%1/2‬‬ ‫‪NITROBENZENE‬‬
‫نیمهكمی و‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫متهموگلوبین در خون‬
‫هموگلوبین‬
‫غیراختصاصی‬

‫پارانیتروفنل كل در‬
‫‪3/ 2 mg/g‬‬ ‫انتهای شیفت‬
‫غیراختصاصی‬ ‫ادرار‬
‫كراتینین‬
‫پاراتیون‬
‫]‪[26-07-2‬‬ ‫‪06‬‬
‫زمینه‪،‬‬ ‫‪PARATHION‬‬
‫‪ %03‬فعالیت پايه خود‬ ‫فعالیت كولین استراز‬
‫نیمهكمی و‬ ‫اختیاری‬
‫فرد‬ ‫در گلبول های قرمز‬
‫غیراختصاصی‬

‫ابتدای آخرين‬
‫زمینه‬ ‫‪ 2 mg/g‬كراتینین‬ ‫‪ PCP‬كل در ادرار‬ ‫پنتاكلروفنل )‪(PCP‬‬
‫شیفت هفته‬ ‫]‪[70-76-2‬‬ ‫‪00‬‬
‫‪PENTACHLOROPHENOL‬‬
‫زمینه‬ ‫‪2 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫‪ PCP‬آزاد در پالسما‬

‫زمینه و‬ ‫فنل‬
‫كراتینین‬ ‫‪2mg‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫فنل در ادرار‬ ‫]‪[137-82-2‬‬ ‫‪07‬‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪PHENOL‬‬
‫بای فنیل های پلی كلرينه‬
‫‪---‬‬ ‫‪22μg/L‬‬ ‫اختیاری‬ ‫‪ PCB‬كل در خون‬ ‫‪--‬‬ ‫‪08‬‬
‫)‪(PCBs‬‬
‫‪POLYCHLOROBIPHENYLS‬‬
‫هیدروكربن های آروماتیک شند‬
‫انتهای شیفت در‬ ‫‪ -1‬هیدروكسی پیرين‬ ‫‪--‬‬ ‫حلقه ای)‪(PAHs‬‬
‫نیمهكمی‬ ‫‪--‬‬ ‫‪73‬‬
‫آخر هفته‬ ‫(‪ )1-HP‬در ادرار‬ ‫‪POLYCYCLIC‬‬
‫‪AROMATIC‬‬
‫‪HYDROCARBONS‬‬
‫زمینه و‬
‫انتهای شیفت در‬ ‫‪-2‬پروپانول‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪73mg/L‬‬ ‫استون در ادرار‬ ‫]‪[60-60-3‬‬ ‫‪71‬‬
‫آخر هفته‬ ‫‪2-PROPANOL‬‬

‫مندلیک اسید به عالوه‬


‫غیراختصاصی‬ ‫‪ 733mg/g‬كراتینین‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫فنیل گلی اگزالیک‬
‫]‪[133-72-2‬‬ ‫استايرن‬
‫اسید در ادرار‬ ‫‪72‬‬
‫‪STYRENE‬‬
‫استیرن در خون‬
‫نیمهكمی‬ ‫‪3/2 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬
‫وريدی‬
‫‪---‬‬ ‫‪0ppm‬‬ ‫ابتدای شیفت‬ ‫تتراكلرواتیلن در هوای‬ ‫]‪[120-17-7‬‬ ‫تتراكلرواتیلن‬ ‫‪70‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫شاخصهای بیولوژیكی مواجهه (‪)BEIs‬‬

‫زمان نمونه‬

‫ردیف‬
‫مالحظات‬ ‫‪BEI‬‬ ‫شاخص‬ ‫‪CAS3 No.‬‬ ‫ماده شیمیایی‬
‫برداری‬

‫بازدم‬ ‫‪TETRACHLORO‬‬
‫‪ETHYLENE‬‬
‫تتراكلرواتیلن در خون‬
‫‪---‬‬ ‫‪3/2 mg/L‬‬ ‫ابتدای شیفت‬

‫تتراهیدروفوران در‬ ‫تتراهیدروفوران‬


‫‪---‬‬ ‫‪2 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫‪77‬‬
‫ادرار‬ ‫]‪[138-88-8‬‬ ‫‪TETRAHYDROFURAN‬‬
‫ابتدای آخرين‬
‫‪---‬‬ ‫‪3/32 mg/L‬‬ ‫تولوئن در خون‬
‫شیفت هفته‬
‫‪---‬‬ ‫‪3/30 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫تولوئن در ادرار‬
‫‪3/ 0 mg/g‬‬
‫زمینه‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫اتوكروزول در ادرار‬ ‫]‪[137-77-0‬‬ ‫تولوئن‬ ‫‪72‬‬
‫كراتینین‬
‫‪TOLUENE‬‬

‫زمینه و‬ ‫اسید هیپوريک در‬


‫‪ 1/ 6 g/g‬كراتینین‬ ‫انتهای شیفت‬
‫غیراختصاصی‬ ‫ادرار‬

‫‪12 mg/L‬‬ ‫انتهای شیفت در‬ ‫تری كلرواستیک اسید‬


‫غیراختصاصی‬
‫آخر هفته‬ ‫در ادرار‬
‫انتهای شیفت در‬ ‫تری كلرواتانول در‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪3/2 mg/L‬‬
‫آخر هفته‬ ‫خون‬
‫ابتدای آخرين‬ ‫تری كلرواتانول در‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪133mg/L‬‬
‫شیفت هفته‬ ‫ادرار‬ ‫تری كلرواتیلن‬
‫]‪[08-31-6‬‬ ‫‪76‬‬
‫ابتدای آخرين‬ ‫تركیبات تری كلرو‬ ‫‪TRICHLOROETHYLENE‬‬
‫غیراختصاصی‬ ‫‪123mg/L‬‬
‫شیفت هفته‬ ‫كل در ادرار‬
‫انتهای شیفت در‬ ‫تری كلرواتیلن در‬
‫نیمهكمی‬ ‫‪--‬‬
‫آخر هفته‬ ‫خون‬
‫انتهای شیفت در‬ ‫تری كلرواتیلن در‬
‫نیمهكمی‬ ‫‪--‬‬
‫آخر هفته‬ ‫هوای بازدم‬

‫اورانیوم‬
‫‪---‬‬ ‫‪233μg/L‬‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫اورانیوم در ادرار‬ ‫]‪[0773-61-1‬‬ ‫‪70‬‬
‫‪URANIUM‬‬
‫پنتوكسید واناديوم‬
‫‪---‬‬ ‫‪2 3 μg /g‬كراتینین‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫واناديوم در ادرار‬ ‫]‪[08-31-6‬‬ ‫‪VANADIUM‬‬ ‫‪77‬‬
‫‪PENTOIDE‬‬
‫;‪[82-70-6‬‬ ‫گزيلنها (آزمايشگاهی يا‬
‫متیل هیپوريک اسید‬ ‫;‪137-07-0‬‬ ‫تجارتی)‬
‫‪---‬‬ ‫‪ 1/ 2 g/g‬كراتینین‬ ‫انتهای شیفت‬ ‫‪78‬‬
‫در ادرار‬ ‫;‪136-72-0‬‬ ‫‪XYLENES‬‬
‫‪(technical or‬‬
‫]‪1003-23-0‬‬ ‫)‪commercial grade‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫)‪(NIC‬‬ ‫اعالم تغییرات در دست بررسی‬


‫مواد شیمیايی و شاخصهای بیولوژيكی مربوط به آنها به يكی از داليل زير در لیست تغییرات در دست‬
‫بررسی (‪ )NIC‬قرار گرفته و در مدت قرارگیری ‪ BEI‬در لیست‪ ،‬پیشنهادات رسیده توسط كمیته فنی‬
‫مربوطه بررسی میگردد‪.‬‬
‫پیشنهاد يک شاخص بیولوژيكی برای اولین بار‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫پیشنهاد تغییر برای يک شاخص بیولوژيكی تصويب شده‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫پیشنهاد باقی ماندن ماده شیمیايی در لیست تغییرات‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫رد پیشنهاد پذيرش و عدم خروج ‪ BEI‬مورد نظر از لیست‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫شنانچه در مدت حضور ماده شیمیايی در لیست تغییرات در دست بررسی‪ ،‬مستندات كافی مبتنی بر‬
‫علمی بودن داليل تغییر در ‪ BEI‬موجود دريافت نگردد‪ BEI ،‬تصويب شده قبلی از جانب كمیته فنی‬
‫مورد پذيرش قرار میگیرد‪ .‬اما اگر مستندات و شواهد دريافت شده در اين مدت از نقطه نظر كارشناسی‬
‫قانع كننده باشد‪ ،‬كمیته فنی مجاز به باقی گذاشتن و يا خارج نمودن ماده شیمیايی از لیست ‪ NIC‬می‪-‬‬
‫باشد‪.‬‬

‫اعالم تغییرات در دست بررسی (‪)BEIs‬‬


‫مالحظات‬ ‫‪BEI‬‬ ‫زمان نمونه‬ ‫شاخص‬ ‫‪CAS No.‬‬ ‫ماده شیمیایی‬

‫ردیف‬
‫برداری‬
‫زمینه و‬ ‫‪2 mg/L‬‬
‫غیر اختصاصی‬ ‫ابتدای شیفت‬
‫كراتینین‬ ‫فلورايدها‬
‫فلورايدها در ادرار‬ ‫‪--‬‬ ‫‪1‬‬
‫زمینه و‬ ‫‪0 mg/L‬‬ ‫‪FLUORIDES‬‬
‫غیر اختصاصی‬ ‫كراتینین‬ ‫انتهای شیفت‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Notice Intended Ghanges‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

References
ACGIH, Threshold limit values (TLVs) for chemicals substances and Physical agents
and biological exposure indices. Cincinati, Ohaio, 2311.
European Agency for Safety and Health at Work, Exploratory Survey of OELs for
Carcinogens, Mutagens and Reprotoxic Substances at EU Member States Level. 2330.
The Japan Society for Occupational Health, Recommendation of occupational exposure
limits (2313-2311), J Occup Health. 78(7): pp 037-27 (2313).
The Japan Society for Occupational Health, Recommendation of occupational exposure
limits (2337-2338) ,23(7):pp 726-70 (2337).
The Japan Society for Occupational Health, Recommendation of occupational exposure
limits (2336-2330). J Occup Health, 76(7): pp 283-036(2336).
The National Institute for Occupational Safety and Health , Manual of Analytical
Methods, NIOSH, USA (2311), available in: www.cdc.gov/niosh/docs/2330-

127/method-i.html
Occupational Safety and Health Administration, Index of Sampling & Analytical
Methods, OSHA, USA (2311), available in: www.osha.gov/dts/sltc/methods/toc.html
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫بخش سوم‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلی)‪ (OEL‬با عوامل فیزیکی محیط کار‬

‫مقدمه‬
‫در اين بخش مقادير حدود مجاز مواجهه شغلی )‪ (OEL‬شاغلین با عوامل فیزيكی شامل صدا‪،‬‬
‫ارتعاش‪ ،‬پرتوهای يون ساز‪ ،‬پرتو های فرابنفش و فرو سرخ‪ ،‬لیزر و شرايط جوی (شامل گرما و سرما)‬
‫ارائه میگردد‪ .‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی با عوامل فیزيكی نیز همانند ساير حدود تعیین شده در‬
‫اين كتابچه به شرايطی اشاره دارد كه اگر تقريباً كلیه شاغلین سالم روزانه و به طور مكرر در مواجهه با‬
‫آن قرار گیرند آثار نامطلوب قابل توجهی بر سالمت آنان ظاهر نگردد‪ .‬طبعاً اين مقادير بیان كننده مرز‬
‫قطعی سالمت و خطر نمیباشد‪ .‬اعداد ذكر شده در اين كتابچه تعیین كننده حد مجاز مواجهه شغلی با‬
‫يک عامل فیزيكی به تنهايی است و در صورتی كه فرد به طور همزمان با ساير عوامل فیزيكی يا حتی‬
‫شیمیايی تشديدكننده اثرات اين عوامل مواجهه داشته باشد‪ ،‬حد مجاز به حد مراقبت (اقدام) كاهش پیدا‬
‫میكند و مسئولین ذيربط بايد بررسیهای متناسبی برای پیشگیری از اثرات توأم تا اطمینان از حفظ‬
‫سالمت شاغلین به عمل آورند‪.‬‬
‫به واسطه تنوع عوامل فیزيكی و گستره وسیع طول موج آنها‪ ،‬در اندازهگیری و ارزشیابی اين عوامل‬
‫از روشهای علمی‪ ،‬فنون و وسايل اندازهگیری گوناگونی استفاده میشود‪ .‬به همین دلیل كاربرد حد‬
‫مجاز مواجهه شغلی عوامل فیزيكی توسط افرادی كه در زمینه روشهای اندازهگیری و ارزشیابی آن‬
‫آموزش و تجربه كافی كسب نموده باشند بسیار حائز اهمیت است‪ ،‬بديهی است به دلیل پیچیدگی‬
‫موضوع هنگام كاربرد حد مجاز مواجهه شغلی بايستی رايج ترين مستندات علمی مورد مطالعه و دقت‬
‫قرار گیرد‪.‬‬
‫بهدلیل وجود تفاوت در حساسیت افراد‪ ،‬مواجهه فرد با مقاديری در حد مجاز مواجهه شغلی يا حتی‬
‫كمتر از آن‪ ،‬میتواند در افراد حساس سبب آزار‪ ،‬بدتر شدن شرايط موجود‪ ،‬يا گاه موجب اختالل يا‬
‫صدمه فیزيولوژيک در وی گردد‪ .‬همچنین برخی افراد در مواجهه همزمان با تعدادی از عوامل فیزيكی‬
‫در محیط كار حساسیت بیش از حدی از خود نشان میدهند كه اين امر ناشی از عوامل متعددی از جمله‬
‫زمینه ژنتیک فرد‪ ،‬سن‪ ،‬عادات فردی (م الً استعمال دخانیات‪ ،‬الكل‪ ،‬يا ساير مواد مخدر) تحت درمان با‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫دارو‪ ،‬يا مواجهه های قبلی يا همزمان می باشد‪ .‬در مواجهه با برخی عوامل فیزيكی اين گروه از كارگران‬
‫را نمی توان از اثرات نامطلوب ناشی از مواجهه در حد مجاز مواجهه شغلی يا حتی كمتر از آن محافظت‬
‫نمود‪ .‬بايد اين گروه كارگران با استفاده از انجام معاينات دورهای برای اعمال محافظت بیشتر مشخص‬
‫گردند‪.‬‬
‫حد مجاز مواجهه شغلی حاضر در زمینه عوامل فیزيكی حاصل جمع بندی تركیبی از اقتباس از‬
‫نهادهای علمی و تخصصی بین المللی‪ ،‬اطالعات حاصل از تجارب صنعتی‪ ،‬مطالعات پژوهشی و تجربی‬
‫داخل و خارج از كشور‪ ،‬اجماع متخصصین و صاحب نظران و در برخی موارد تركیبی از هر سه نوع‬
‫میباشد‪ .‬حد مجاز مواجهه شغلی با عوامل فیزيكی برای عملیات بهداشت حرفهای در نظر گرفته شده‬
‫است و بايد فقط توسط مهندسین بهداشت حرفهای تفسیر و بكار گرفته شود‪ .‬حدود تعیین شده نبايد در‬
‫موارد زير بكار رود‪:‬‬
‫‪ )1‬ارزشیابی يا كنترل كیفیت عوامل فیزيكی در خارج از محیط كار‬
‫‪ )2‬به عنوان تنها برهان جهت قبول يا رد صدمات يا ناتوانی جسمی افراد‬

‫تعاریف‬
‫در اين بخش مقادير حد مجاز مواجهه شغلی تحت عناوين زير بیان گرديده است‪:‬‬
‫‪7‬‬
‫الف ‪ :‬مقدار حد مجاز مواجهه شغلی ‪ -‬میانگین وزنی زمانی ) ‪(OEL-TWA‬‬

‫منظور حد مجاز عامل مورد نظر در مواجهه ‪ 7‬ساعت كار روزانه و ‪ 73‬ساعت كار هفتگی می باشد‪.‬‬
‫حد سقفی )‪(OEL-Ceiling‬‬ ‫ب ‪ :‬مقدار حد مجاز مواجهه شغلی ‪-‬‬
‫منظور مقاديری است كه شاغلین نبايد حتی برای مدتی كوتاه در مواجهه با مقاديری بیش از حد مذكور‬
‫قرار گیرند‪.‬‬
‫ج‪ -‬حد مراقبت (اقدام) )‪(Action Limit‬‬

‫منظور مقاديری است كه مراقبت های پیشگیرانه و احتیاطی در مواجهه با عامل زيان آور شروع گردد‪.‬‬
‫اين مراقبتها شامل تدابیر مديريتی‪ ،‬پزشكی‪ ،‬فنی و حفاظت فردی میباشد تا از صدمات ناشی از‬
‫مواجهه افراد حساس و مواجهه های توأم با عوامل تشديد كننده جلوگیری شود‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Derivation‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Researchs‬‬

‫‪0‬‬ ‫‪- Consensus‬‬

‫‪7 - Time Weight Average‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫آكوستيک‬

‫مادون صوت و اصوات با دامنه فرکانس پایین‬


‫حد مجاز مواجهه شغلی فرو صوت و صوتهای با بسامد پايین به مقاديری اشاره دارد كه شنانچه‬
‫شاغلین به طور مكرر در مواجهه با آنها قرار گیرند اثر سوء مشهودی‪ ،‬منهای اثر بر شنوايی انسان‪ ،‬بر آنان‬
‫عارض نگردد‪ .‬به است ناء اصوات ضربهای با زمان تكرار كمتر از ‪ 2‬ثانیه‪ ،‬در فركانسهای يک سوم‬
‫اكتاوباند از ‪ 1‬تا ‪ 73‬هرتز‪ ،‬نبايد مقدار سقف تراز فشار صوت از )‪ 172 dB(C‬فراتر رود‪ .‬عالوه بر آن‪،‬‬
‫تراز كلی فشار صوتی وزن نیافته نبايد از مقدار سقف )‪ 123 dB(C‬افزون گردد‪ .‬معیارها نیز بايد با‬
‫استاندارد )‪ ANSI - S1.11-1876(R1887‬مطابقت نمايد‪ .‬برای اين نوع مواجههها در مقادير حد مجاز‬
‫مواجهه شغلی بیان شده برای فراصوت و صدا )‪ ، (NOISE‬جهت پیشگیری از افت شنوايی ناشی از آن‬
‫محدوديت زمانی تعیین شده است‪ .‬كاهشی در مقادير حدود مواجهه شغلی مزبور متناسب با زمان‬
‫مواجهه نیز پیش بینی شده است كه میزان اين كاهش بستگی به میزان افزايش تراز صوت داشته و به‬
‫منظور حفاظت از شنوايی افراد پیش بینی شده است‪.‬‬
‫در اين حدود مجاز‪ ،‬الگوی مكملی جهت ارزيابی مواجهه با صدا متناسب با درك شنوايی انسان نیز‬
‫توصیه شده است‪ .‬معموالً برای ارزيابی تراز فشار صوت در محیط كار در مقايسه با حدود مجاز شغلی‪،‬‬
‫تراز كلی فشار صوت در شبكه وزنی ‪ A‬اندازه گیری میشود‪ .‬ترازسنج صوت در شبكه ‪ ،A‬متناسب با‬
‫درك شنوايی انسان از صدای واقعی محیط در ترازهای فشار صوت پايین بر مبنای منحنیهای بلندی‬
‫صوت عمل میكند‪ .‬بر اساس تفسیر منحنیهای بلندی صوت در ترازهای فشار صوت باال‪ ،‬صداسنجی و‬
‫تعیین ترازكلی صدا بر مبنای شبكه ‪ A‬از اعتبار كافی متناسب با درك شنوايی انسان برخوردار نخواهد‬
‫بود‪ .‬روش تكمیلی در اين خصوص بدين صورت استكه در شرايطیكه تجزيه فركانسی در يک اكتاو‬
‫باند و در شبكه خطی از صدای محیط صورت گیرد‪ ،‬میتوان تراز معادل صدا درشبكه ‪ A‬را از طريق‬
‫نموگرامی تحت عنوان كنتورهای تراز معادل صوت در شبكه ‪ A‬برآورد نمود‪.‬‬
‫معیار جايگزين و نسبتاً محدودتر ديگر كه برای صداهای پر نوسان يا ضربهای مورد استفاده قرار‬
‫میگیرد‪ ،‬تراز فشار صوت قله )‪ (SPL-Peak‬میباشد كه بیانكننده تراز ضربهای يا كوبهای صوت بوده‬
‫و مقدار آن نبايد از )‪ 172 dB(L1‬فراتر رود‪ .‬در هنگام كاربرد اين معیار‪ ،‬وسايل سنجش بايد مطابق با‬

‫تراز صدای اندازهگیری شده در شبكه خطی‪1-‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫استاندارد ‪ ANSI-S1.7-1870(R2336), ANSI-S1.22-1881(R2330), IEC-737-1883‬باشند و‬


‫حساسیتپاسخ فركانس خطی يا وزن نیافته آنها حداقل ‪ 2‬هرتز باشد‪.‬‬

‫نكته‬
‫اصوات با دامنه فركانس پايین در ناحیه قفسه سینه میتواند باعث ايجاد رزونانس (تشديد) شده كه در‬
‫حدود ‪ 23-63‬هرتز ارتعاش كل بدن را به دنبال دارد‪ .‬اين حالت موجب آزار و ناراحتی افراد میگردد‪.‬‬
‫در شنین مواردی تراز فشار صوت بايد تا حدی كه مشكل ايجاد شده برطرف شود‪ ،‬كاهش داده شود‪.‬‬

‫فراصوت‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلی ارائه شده در اين بخش مندرج در جدول‪ 1‬به شرايطی اشاره دارد كه شنانچه‬
‫شاغلین به طور مكرر در مواجهه با اين مقادير قرار گیرند آثار نامطلوب مشهودی در توانايی شنیداری و‬
‫درك محاوره طبیعی آنان ايجاد نگردد‪.‬حدود مجاز مواجهه شغلی تعیین شده در اين مبحث‪ ،‬برای‬
‫فركانسهای فراصوت‪13‬تا‪ 23‬كیلوهرتز میباشدكه به منظور پیشگیری از عوارض ذهنی )‪(Subjective‬‬

‫بكار رفته و در جدول شماره‪ 1‬نشان داده شده است‪ .‬مقادير كلی تراز مواجهه وزنی زمانی )‪ (TWA‬برای‬
‫‪ 7‬ساعت مواجهه مانند حدود مجاز مواجهه شغلی صدا و برابر ‪ 72‬دسی بل تعیین گرديده است‪ .‬مقادير‬
‫سقف را میتوان با استفاده از يک دستگاه سنجش تراز صوت (صداسنج)‪ ،‬كه در حالت اندازهگیری‬
‫"‪ "slow‬و باند اندازهگیری يک سوم اكتاو تنظیم شده است‪ ،‬مورد سنجش قرار داد‪ .‬مقادير ‪ TWA‬را نیز‬
‫میتوان با يک دستگاه تراز سنج صوت از نوع يكپارشه )‪ (Integrating‬و در تجزيه يک سوم اكتاو باند‬
‫اندازهگیری نمود‪.‬كلیه دستگاهها بايد از حساسیت فركانسی مناسب برخوردار بوده و با ويژگیهای‬
‫مندرج در )‪ IEC 737,ANSI S1.7-1870(R2336‬مطابقت نمايند‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫جدول‪ -1‬حدود مجاز مواجهه شغلی برای فرا صوت‬


‫تراز فشار فراصوت در تجزیه یك سوم اكتاو باند‬
‫اندازهگیری شده در آب‬ ‫اندازهگیری شده در هوا‬
‫برحسب ‪dB‬‬ ‫بر حسب ‪dB‬‬ ‫فركانس مركزی تجزیه‬
‫(سر فرد درون آب)‬ ‫(سر فرد درون هوا)‬ ‫یك سوم اكتاوباند‬
‫(فشار مبنا ‪ 1‬میكرو پاسكال)‬ ‫(فشار مبنا ‪ 11‬میكرو پاسكال)‬ ‫(كیلوهرتز)‬
‫‪ TWA‬هشت‬
‫مقادیر سقف‬ ‫مقادیر سقف‬
‫ساعته‬
‫‪160‬‬ ‫*‪77‬‬ ‫*‪132‬‬ ‫‪13‬‬
‫‪160‬‬ ‫*‪78‬‬ ‫*‪132‬‬ ‫‪12/2‬‬
‫‪160‬‬ ‫*‪82‬‬ ‫*‪132‬‬ ‫‪16‬‬
‫‪160‬‬ ‫*‪87‬‬ ‫*‪132‬‬ ‫‪23‬‬
‫‪102‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1131‬‬ ‫‪22‬‬
‫‪100‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1121‬‬ ‫‪01/2‬‬
‫‪100‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1121‬‬ ‫‪73‬‬
‫‪100‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1121‬‬ ‫‪23‬‬
‫‪100‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1121‬‬ ‫‪60‬‬
‫‪100‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1121‬‬ ‫‪73‬‬
‫‪100‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1121‬‬ ‫‪133‬‬

‫* امكان بروز ناراحتی و عدم آسايش ذهنی در برخی افراد در ترازهای ‪ 02‬تا ‪ 132‬دسیبل و در‬
‫فركانسهای ‪13‬تا‪ 23‬كیلوهرتز وجود دارد‪ ،‬خصوصاً اگر اصوات ماهیتاً از نوع تونال باشند‪ .‬ممكن است‬
‫برای جلوگیری از عوارض ذهنی نیاز به اقدامات حفاظتی و كنترلهای مهندسی باشد‪ .‬برخی مواقع‬
‫ضرورتاً میبايست تراز اصوات تونال را در فركانسهای كمتر از ‪ 13 KHz‬به پايینتر از ‪ 73‬دسیبل‬
‫كاهش داد‪ .‬در اين مقادير فرض بر آن است كه انسان در آب يا محیط واسط ديگری قرار گرفته است‪.‬‬
‫در صورتی كه بین بدن و آب يا ساير محیطهای واسط تماس برقرار نباشد اين احتمال وجود دارد كه‬
‫حدود آستانه تا‪ 03‬دسیبل نیز افزايش يابد‪] .‬زمانی كه منبع فراصوت مستقیماً با بدن در تماس قرار‬
‫گیرد‪ ،‬مقادير مندرج در جدول كاربردی نخواهند داشت‪ .‬در اين موارد بايد از تراز ارتعاشی استخوان‬
‫ماستوئید استفاده نمود[ ‪ .‬در مواردی كه تراز شتاب ارتعاش بیش از ‪ 12dB‬و بیش از مرجع ‪1g/rms‬‬
‫می باشد‪ ،‬بايد مواجهه كاهش يابد يا تماس مستقیم بدن با اتصاالت محافظت شود(‪ : g‬شتاب ثقل برابر‬
‫‪ 8/73662‬متر بر مجذور ثانیه به صورت مؤثر )‪ (rms‬است)‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫حد مجاز مواجهه شغلی با صدا‬


‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی با صدا و مدت مواجهه با آن (طبق جدول شماره ‪ )2‬به شرايطی اشاره‬
‫دارد كه شنانچه شاغلین به طور مكرر در مواجهه با اين مقادير قرار گیرند آثار نامطلوب در توانايی‬
‫شنیداری و درك محاورهی طبیعی آنان ظاهر نشود‪ .‬در گذشته اختالل شنوايی در درك مكالمات به‬
‫حدی اطالق میشد كه متوسط حد آستانه شنوايی از ‪ 22 dB‬در فركانسهای ‪ 233‬و ‪ 1333‬و ‪ 2333‬هرتز‬
‫تجاوز نمايد )‪ .(ANSI S0.6-1878‬مقادير ارائه شده در اين كتابچه برای پیشگیری از افت شنوايی به‬
‫محدودة فركانسهای باالتر مانند ‪ 0333‬و ‪ 7333‬هرتز نیز گسترش يافته است‪ .‬لذا مقادير حد مجاز‬
‫مواجهه شغلی میبايست میانه )‪ (Median‬جامعه شاغلین را در مقابل افت شنوايی ناشی از صدا ) ‪(NIHL‬‬

‫در حد ‪ 2‬دسی بل در فركانسهای ‪ 0333 ، 2333 ، 1333 ، 233‬و‪ 7333‬هرتز پس از ‪ 73‬سال مواجهه‬
‫شغلی با صدا محافظت نمايد‪ .‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی به عنوان راهنما برای كنترل مواجهه با صدا‬
‫مورد استفاده قرار می گیرد و با توجه به حساسیت متفاوت افراد نبايد به عنوان مرز حقیقی بین حد ايمنی‬
‫و خطر تلقی گردد‪ .‬بايد تأكید نمود كه مقادير حد مواجهه شغلی‪ ،‬همه شاغلین را در برابر اثرات‬
‫نامطلوب مواجهه با صدا محافظت نمینمايد و برای افرادی كه مواجهه بیش از حدود تعین شده در اين‬
‫كتابچه دارند مراقبتهای پزشكی انجام گردد و برای كلیه شاغلینی كه مواجهه آنها بیش از حد مراقبت‬
‫(اقدام) است سايراقدامات پیشگیرانه حفاظت شنوايی نیز بايد انجام گردد‪.‬‬
‫براساس جدول شماره ‪ 2‬حد مجاز مواجهه شغلی با صدا بر مبنای تراز معادل فشار صوت برای ‪ 7‬ساعت‬
‫كار روزانه برابر با )‪ 72 dB(A‬است‪ .‬در صورتیكه كارگر طی نوبت كاری ‪ 7‬ساعته در مواجهه با‬
‫صدای بیش از حد توصیه شده قرار گیرد میبايست اقدامات كنترلی مديريتی و فنی جهت كاهش‬
‫مواجهه با صدا در محیط كار اجرا گردد‪ .‬عالوه بر اين حد مراقبت (اقدام) توصیه شده صدا برای شروع‬
‫برنامه حفاظت شنوايی ‪ HCP‬برای ‪ 7‬ساعت كار روزانه برابر با ‪ 72 dBA‬تعیین شده است‪ .‬اجرای برنامه‬
‫حفاظت شنوائی با در نظر گرفتن كلیه عوامل مؤثر شامل اندازهگیری و ارزيابی مدوام مواجهه كارگر‪،‬‬
‫استفاده از وسايل حفاظت شنوايی‪ ،‬آموزش و نظارت كافی بر كارگران و آزمايش شنوايی سنجی در‬
‫مواقعی كه شاغلین در مواجهه با صدای بیش از حد مراقبت (اقدام) توصیه شده (‪ 72 dB(A‬قرار دارند‪،‬‬
‫ضروری است‪ .‬طبق اين حد مجاز‪ ،‬قاعده ‪ 0‬دسی بل نیز تعیین شده است و اين بدان معنا است كه به‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Noise Induced Hearing Loss‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Action Level‬‬

‫‪0‬‬ ‫‪- Hearing Conservation Program‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫ازای افزايش ‪ 0‬دسی بل تراز فشار صوت‪ ،‬زمان مجاز مواجهه نصف خواهد شد‪ .‬به همین منظور برای‬
‫مواجهه با تراز )‪ 77dB(A‬مدت زمان مجاز ‪ 7‬ساعت تعیین شده است و اين معیار برای ترازهای باالتر به‬
‫همین صورت ادامه میيابد‪.‬‬
‫برای شاغلینی كه در محیطهای صنعتی يا مشاغل ديگر دارای فعالیت اداری يا فكری میباشند‪ ،‬همانند‬
‫اپراتورهای اتاق كنترل يا متصديان امور بانكی و ساير مشاغل دفتری ‪ ،‬هر شند حدود توصیه شده در‬
‫اين مبحث برای آنها به تمامی مرجعیت دارد‪ ،‬لیكن با توجه به فعالیت فكری آنان حد تراز معادل ‪7‬‬
‫ساعته‪ ،‬برای كنترل استرس شغلی و تأمین سالمت عصبی‪ -‬روانی آنان به میزان )‪ 02 dB(A‬تعیین می‪-‬‬
‫گردد‪ .‬اين حد قابل تسری به ساير مشاغل نمیباشد‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- office workers‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جدول ‪ :2‬مقادير حد مجاز و حد مراقبت(اقدام) مواجهه شغلی با صدا *‬


‫حد مراقبت (اقدام) تراز معادل فشار‬ ‫حد مجاز تراز معادل فشار صوت‬
‫مدت مواجهه‬
‫صوت به )‪**SPL-TWA dB(A‬‬ ‫به )‪**SPL-TWA dB(A‬‬
‫در روز‬
‫(فشار مبنا ‪ 11‬میكروپاسكال)‬ ‫(فشار مبنا ‪ 11‬میكروپاسكال)‬
‫‪00‬‬ ‫‪73‬‬ ‫‪ 27‬ساعت‬
‫‪08‬‬ ‫‪72‬‬ ‫‪ 16‬ساعت‬
‫‪72‬‬ ‫‪72‬‬ ‫‪ 7‬ساعت‬
‫‪72‬‬ ‫‪77‬‬ ‫‪ 7‬ساعت‬
‫‪77‬‬ ‫‪81‬‬ ‫‪ 2‬ساعت‬
‫‪81‬‬ ‫‪87‬‬ ‫‪ 1‬ساعت‬
‫‪87‬‬ ‫‪80‬‬ ‫‪ 03‬دقیقه‬
‫‪80‬‬ ‫‪133‬‬ ‫‪ 12‬دقیقه‬
‫‪133‬‬ ‫‪130‬‬ ‫‪ 0/2‬دقیقه‪Δ‬‬
‫‪130‬‬ ‫‪136‬‬ ‫‪ 0/02‬دقیقه‪Δ‬‬
‫‪136‬‬ ‫‪138‬‬ ‫‪ 1/77‬دقیقه‪Δ‬‬
‫‪138‬‬ ‫‪112‬‬ ‫‪ 3/87‬دقیقه‪Δ‬‬
‫‪112‬‬ ‫‪112‬‬ ‫‪ 27/12‬ثانیه‪Δ‬‬
‫‪112‬‬ ‫‪117‬‬ ‫‪ 17/36‬ثانیه‪Δ‬‬
‫‪117‬‬ ‫‪121‬‬ ‫‪ 0/30‬ثانیه‪Δ‬‬
‫‪121‬‬ ‫‪127‬‬ ‫‪ 0/22‬ثانیه‪Δ‬‬
‫‪127‬‬ ‫‪120‬‬ ‫‪ 1/06‬ثانیه‪Δ‬‬
‫‪120‬‬ ‫‪103‬‬ ‫‪ 3/77‬ثانیه‪Δ‬‬
‫‪103‬‬ ‫‪100‬‬ ‫‪ 3/77‬ثانیه‪Δ‬‬
‫‪100‬‬ ‫‪106‬‬ ‫‪ 3/22‬ثانیه‪Δ‬‬
‫‪106‬‬ ‫‪108‬‬ ‫‪ 3/11‬ثانیه‪Δ‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫* مواجهه با صداهای پیوسته‪ ،‬متناوب كوبهای با تراز فشار صوت ماكزيمم در شبكه وزن يافته ‪ C‬بیش از‬
‫‪ 173‬دسی بل مجاز نمی باشد‪.‬‬
‫** تراز فشار صوت بر حسب دسی بل با دستگاه صداسنج اندازهگیری میشود و دستگاه مذكور بايد‬
‫مطابق با ويژگیهای مندرج در استاندارد ‪ ANSI‬كد )‪ S1.7.1870(R2336‬و گروه تراز سنج صوت‬
‫‪ Type-S2A‬باشد و اندازهگیری در شبكه وزنی ‪ A‬و در وضعیت سرعت پاسخ ‪ slow‬انجام پذيرد‪ .‬اين‬
‫‪.‬‬
‫وسايل بايد به طور صحیح و با دستگاه استاندارد كالیبره شوند‬
‫‪Δ‬‬
‫در اين مقادير صدای منبع بايد به روشی غیر از روشهای كنترل مديريتی كاهش يابد و حفاظت‬
‫فردی به تنهايی نمیتواند روش كنترل تلقی گردد‪ .‬همچنین توصیه میشود برای صداهای بیش از ‪123‬‬
‫دسیبل از دوزيمتر يا صداسنج های پیشرفته موسوم به )‪ (Integrated‬استفاده گردد‪ .‬در مقاديری كه حد‬
‫مجاز آن به ثانیه اعالم شده است معموالً مصداق آن مواجهه با صدای كوبهای و ضربهای میباشد‪ .‬در‬
‫اين صورت اگر برای هر ضربه يا كوبه زمان تداومی تعیین گردد مجموع مواجهه فرد با صدا از اين حد‬
‫نبايد تجاوز نمايد‪ .‬به طور م ال اگر تراز فشار صوت ‪ 127‬دسی بل و مدت تداوم هر ضربه ‪ 3/2‬ثانیه باشد‬
‫فرد شاغل فقط مجاز به مواجهه با ‪ 10‬ضربه صوتی از اين نوع در روز میباشد‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫صدای پیوسته یا نوبتی‬
‫تراز فشار صوت بايد توسط صداسنج ‪ Type S2A‬يا دوزيمتری تعیین گردد كه حداقل با ويژگیهای‬
‫استاندارد )‪ ANSI- S1.7-1870(R2336‬يا )‪ ANSI-S1.22-1881(R2330‬برای دوزيمترهای فردی‬
‫وضعیت آهسته )‪(SLOW‬‬ ‫صدا مطابقت داشته باشد‪ .‬وسايل اندازهگیری بايد در شبكه وزن يافته ‪ A‬در‬
‫تنظیم شوند‪ .‬مدت مواجهه شاغلین نبايد از مقادير مندرج در جدول ‪ 2‬تجاوز نمايد‪ .‬اين مقادير بدون‬
‫توجه به اينكه مواجهه به صورت مداوم يا به صورت مواجهههای كوتاه مدت است‪ ،‬برای كل مدت‬
‫مواجهه كار روزانه به كار میرود‪ .‬وقتی مواجهه روزانه با صدا از دو يا شند دوره زمانی با ترازهای‬
‫متفاوت تشكیل شده باشد اثر تركیبی آنها بايد بیشتر از اثر جداگانه هر يک از مواجههها مورد نظر قرار‬
‫گیرد در شنین مواردی برای ارزيابی از رابطه زير استفاده میشود‪:‬‬
‫‪C1 C2 Cn‬‬
‫‪‬‬ ‫‪....‬‬
‫‪T1 T2‬‬ ‫‪Tn‬‬
‫در رابطه فوق ‪ Cn‬بیانگر مدت مواجهه با تراز فشار صوت معین و ‪ Tn‬بیانگر مدت مجاز مواجهه با‬
‫همان تراز فشار صوتی معین میباشد‪ .‬در صورتی كه حاصل جمع رابطه فوق از عدد يک تجاوز كند‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Continuous or Intermittent Noise‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫میزان مواجهه از مقدار حد مجاز شغلی فراتر رفته است‪ .‬تمام مواجهههای شغلی با تراز فشار صوتی ‪73‬‬
‫دسی بل ‪ A‬و بیشتر به طريق فوق محاسبه میشود‪.‬‬
‫در صورت استفاده از صداسنج معمولی اين رابطه زمانی قابل استفاده است كه صدا با تراز يكنواخت‬
‫حداقل به مدت ‪ 0‬ثانیه ادامه داشته باشد‪ .‬در غیر اين صورت بايد از دوزيمتر و يا صداسنج از نوع‬
‫)‪(Leq‬‬ ‫يكپارشه )‪ (integrated‬استفاده شود كه توانايی انجام محاسبات مربوط به تراز معادل فشار صوت‬
‫را در دوره زمانی اندازهگیری داشته باشد‪ .‬لذا در دستگاه دوزيمتری كه مطابق با اصل قاعده ‪ 0‬دسی بل‬
‫نسبت به زمان و تراز صدای ‪ 72‬دسی بل ‪ A‬برای ‪ 7‬ساعت مواجهه تنظیم شده است‪ ،‬شنانچه دوزيمتر‬
‫دوز صدا را بیش از ‪ 133‬درصد نشان دهد‪ ،‬مواجهه با صدا بیش از حد مجاز است‪ .‬لذا دوز بیش از ‪133‬‬
‫در صد دلیل بر مواجهه بیش از ‪ 72‬دسی بل ‪ A‬به ازای ‪ 7‬ساعت كار است‪ .‬به طور م ال دوز ‪ 033‬درصد‬
‫به اين معنا است كه فرد مذكو ر سه برابر بیش از مدت زمان مجاز خود با صدا مواجهه داشته است‪ .‬به‬
‫همین صورت تعیین مواجهه بیش از حد مجاز مواجهه شغلی بر اساس نتايج اندازه گیری با دستگاه‬
‫صداسنج از نوع يكپارشه هنگامی معتبر است كه معدل تراز صدا )‪ (Leq‬از مقادير مندرج در جدول ‪2‬‬
‫تجاوز نمايد‪.‬‬
‫وقتی مواجهه روزانه با صدا شامل دو يا شند دوره زمانی با ترازهای متفاوت باشد‪ ،‬راه ديگر برای‬
‫برآورد اثر تركیبی آنها‪ ،‬تبديل مقادير به تراز معادل فشار صوت )‪ (Leq‬است كه همان معدل زمانی‬
‫ترازها )‪ (SPL- TWA‬میباشد‪ .‬برای اين كار میتوان از رابطه زير استفاده نمود‪:‬‬
‫‪1 n‬‬ ‫‪LPi‬‬
‫‪‬‬
‫‪Leq (dB)  10 log   t i 10 10 ‬‬
‫‪ T i 1‬‬ ‫‪‬‬
‫در رابطه فوق‪ Leq ،‬تراز معادل مواجهه با صدا‪ ti ،‬طول زمان هر مواجهه به ساعت‪ T ،‬زمان مرجع (معموالً‬
‫‪ 7‬ساعت) و ‪ LPi‬تراز فشار صوت در هر مواجهه به )‪ dB(A‬میباشد‪ .‬پس از محاسبه تراز فوق‪ ،‬میتوان‬
‫آن را با توجه به زمان مرجع با جدول شماره ‪ 2‬مقايسه و در مورد مجاز يا غیر مجاز بودن مواجهه اظهار‬
‫نظر نمود‪.‬‬

‫الگوی مکمل جهت ارزیابی مواجهه با صدا‬


‫معموالً برای ارزيابی تراز صدا در محیط كار در مقايسه با حدود مجاز شغلی‪ ،‬تراز كلی فشار صوت در‬
‫شبكه وزنی ‪ A‬اندازهگیری میشود‪ .‬ترازسنج صوت در شبكه ‪ ، A‬متناسب با درك شنوايی انسان از‬
‫صدای واقعی محیط در ترازهای فشار صوت پايین بر مبنای منحنیهای بلندی صوت عمل میكند‪ .‬بر‬

‫‪1‬‬ ‫‪-Equivalent sound pressure level‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫اساس تفسیر منحنی های بلندی صوت در تراز های فشار صوت باال‪ ،‬صداسنجی و تعیین تراز كلی صدا‬
‫بر مبنای شبكه ‪ A‬از اعتبار كافی متناسب با درك شنوايی انسان برخوردار نخواهد بود‪ .‬روش تكمیلی در‬
‫اين خصوص بدين صورت است كه در شرايطیكه تجزيه فركانسی در يک اكتاوباند و در شبكه خطی‬
‫از صدای محیط صورت گیرد‪ ،‬میتوان تراز معادل صدا درشبكه ‪ A‬را از طريق نموگرامی تحت عنوان‬
‫كنتورهای تراز معادل صوت در شبكه ‪ A‬مطابق با شكل ‪ 1‬برآورد نمود‪.‬‬
‫ترازهای فشار صوت در يک اكتاو باند شبكه خطی را میتوان از طريق ترسیم آن بر روی اين‬
‫‪A‬‬ ‫نموگرام به يک تراز معادل صدا در شبكه ‪ A‬تبديل نمود‪ .‬بدين منظور تراز معادل صدا در شبكه‬
‫‪A‬‬ ‫متناسب با باالترين نقطه يا مكان روی خطوط هم بلندی تعیین میگردد‪ .‬تراز معادل صدا در شبكه‬
‫شبكه ‪A‬‬ ‫برآورد شده از نموگرام كه ممكن است با تراز كلی صدای اندازه گیری شده با صداسنج در‬
‫متفاوت باشد برای مقايسه با حدود مجاز مواجهه از اعتبار كافی برخوردار است‪ .‬منحنیهای شكل ‪ 1‬بر‬
‫اساس الگوی ارائه شده توسط سازمان ‪ OSHA‬و همچنین منحنی خطوط هم بلندی صوت اقتباس شده‬
‫است‪ .‬برای استفاده از اين نمودار بايد مقادير تراز فشار صوت اندازه گیری شده با آنالیز فركانس يک‬
‫اكتاو باند در شبكه خطی بر روی آن ثبت گردد‪ .‬تالقی باالترين عدد ثبت شده با هريک از خطوط‬
‫منحنی ها در سمت شپ نمودار برآورد تراز فشار صوت در شبكه وزنی ‪ A‬را نشان میدهد‪ .‬به طور‬
‫متناظر و همزمان می توان مدت زمان مجاز مواجهه شغلی با اين میزان صدا را نیز بر روی خطوط منحنی‬
‫ها تعیین نمود‪.‬‬
‫در اين شكل خط همتراز با تراز معادل فشار صوت ‪ 72‬دسی بل در شبكه وزنی ‪ A‬در واقع حد آستانه‬
‫مجاز مواجهه شغلی را در تجزيه فركانسی يک اوكتاوباند نشان میدهد و در راستای اهداف برنامه‬

‫شكل ‪ -1‬منحنیهای هم بلندی برآورد تراز معادل صوت در شبكه ‪ A‬متناسب با تجزيه فركانسی درشبكه خطی‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫حفاظت شنوايی‪ ،‬تراز صدا بر مبنای قاعده نصف شدن زمان مجاز مواجهه به ازای افزايش ‪ 0‬دسی بل‬
‫تراز فشار صوت اعمال شده است‪.‬‬

‫مثال‬
‫در اندازهگیری مواجهه يک كارگر فلز كار با صدا‪ ،‬مقادير تراز فشار صوت در شبكه خطی در تجزيه‬
‫يک اكتاوباند ])‪ [SPL-dB(L‬در جدول زير درج شده است‪ .‬تراز مجموع (كلی) برای اين مواجهه‬
‫)‪ 81/22 dB(L‬ثبت شده است‪ .‬تراز متناظر فشار صوت ])‪ [Leq-dB(A‬و مدت زمان مجاز مواجهه را‬
‫برآورد نمايید‪:‬‬

‫مالحظه میگردد كه فركانس غالب ‪ 2333‬هرتز و تراز فشار صوت در آن فركانس برابر ‪ 77‬دسی بل‬
‫بوده كه با منحنی مربوط به خط همتراز ‪ 82‬دسی بل برخورد كرده است‪ .‬اين بدان معنا است كه برآورد‬
‫تراز فشار صوت متناظر مواجهه در شبكه وزنی ‪ A‬برابر ‪ 82‬دسی بل است‪ ،‬لذا مدت زمان مجاز مواجهه‬
‫روزانه اين كارگر با اين صدا ‪ 63‬دقیقه تعیین میگردد‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪1‬‬
‫صدای ضربهای یا کوبهای‬
‫‪IEC-‬‬ ‫در صورت استفاده از وسايل اندازهگیری توصیه شده توسط )‪، ANSI-S1.7-1870(R2336‬‬
‫‪ 737-1883‬و )‪ ANSI-S1.22-1881(R2330‬صدای ضربهای يا كوبهای در هنگام سنجش صدا به طور‬
‫خودكار اندازهگیری میشود‪ .‬تنها ضابطه آن است كه دامنه اندازهگیری مورد نیاز بايد بین ‪73-173‬‬
‫دسیبل ‪ A‬و دامنه ضربه از تراز زمینه بايد حداقل ‪ 60‬دسیبل باشد‪ .‬مواجهه بدون حفاظ گوش‪ ،‬با تراز‬
‫فشار صوت بیش از ‪ 173‬دسی بل در شبكه وزن يافته ‪ C‬مجاز نمیباشد‪ .‬اگر وسیله اندازهگیری قادر به‬
‫اندازهگیری تراز قله در شبكه وزن يافته ‪ C‬نباشد آنگاه بايد اندازهگیری تراز قله )‪ (SPL- Peak‬با میزان‬
‫كمتر از ‪ 173‬دسی بل مالك اندازهگیری قرارگیرد‪ .‬اندازهگیری و اظهار نظر در مورد صداهای ضربهای‬
‫يا كوبهای همپوشان همانند صدا های پیوسته میباشد‪ .‬در خصوص صدا های ضربهای يا كوبهای در‬
‫صدای زمینه پیوسته كه شامل اين بند نمیشود‪ ،‬بايد از قواعد صداهای نوبتی كه در مبحث قبلی تشريح‬
‫گرديد استفاده شود‪.‬‬

‫تذكر‬
‫‪ )1‬برای صداهای ضربهای باالتر از ‪ 173‬دسی بل ‪ C‬در هر حال بايد از وسیله حفاظت از شنوايی‬
‫استفاده شود و برای شنین شرايطی از محافظ شنوايی (روگوشی يا توگوشی ) با ويژگیهای‬
‫)‪ MIL-STD-1707 C(1880‬به تنهايی يا توأم استفاده شود‪.‬‬
‫‪ )2‬ممكن است مواجهه با برخی از مواد شیمیايی منجر به افت شنوايی گردد‪ .‬لذا انجام شنوايی سنجی‬
‫دورهای شاغلین در محیطهايی كه عالوه بر مواجهه با صدا‪ ،‬امكان مواجهه با برخی مواد شیمیايی‬
‫نظیر تولوئن‪ ،‬سرب‪ ،‬منگنز‪ ،‬ان بوتیل الكل وجود دارد‪ ،‬تأكید میگردد‪.‬‬
‫‪ )0‬پیشنهاد میگردد كه بانوان باردار ( بعد از ‪ 6‬ماهگی) با مقادير صدای وزن يافته ‪SPL-TWA‬‬
‫بیش از)‪ 112 dB(C‬يا تراز پیک )‪ 122 dB(C‬مواجهه نداشته باشند‪ ،‬زيرا اين مواجهه میتواند‬
‫باعث افت شنوايی در جنین گردد‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Impulsive or impact Noise‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Ear muff‬‬

‫‪0‬‬ ‫‪- Ear plug‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪ )7‬وسايل حفاظت از شنوايی شخصی بوده و در هر حال بايد در نظافت و بهداشت آنها دقت و توجه‬
‫الزم معمول گردد‪ .‬تناسب و كفايت فنی اين حفاظها بايد طبق اصول محاسبات علمی يا از طريق‬
‫آزمايش مورد تأيید قرار گرفته باشد‪.‬‬
‫در موارد است نايی‪ ،‬حاصل جمع نسبت زمان مواجهه با تراز صوتی مشخص به زمان مجاز‬ ‫‪)2‬‬
‫‪C1 C2 Cn‬‬
‫[ در هر روز می تواند از يک تجاوز نمايد مشروط بر اينكه حاصل جمع ‪ 0‬روزه‬ ‫‪‬‬ ‫‪....‬‬ ‫]‬
‫‪T1 T2‬‬ ‫‪Tn‬‬

‫نسبت فوق الذكر از ‪ 2‬بیشتر نشود و اين نسبت در هر روز از ‪ 0‬باالتر نباشد‪.‬‬
‫‪ )6‬جدول ‪ 2‬مدت زمانی را برای باز توانی شنوايی در نظر گرفته است كه جمع مدت استراحت و‬
‫مدت مواجهه مجاز با صدا ‪ 27‬ساعت میگردد‪ ،‬لذا فرد در خارج از اين مدت مجاز مواجهه بايد‬
‫در استراحت صوتی باشد‪ .‬حد تعیین شده برای شرايط استراحت صوتی )‪ 03 dB(A‬تعیین شده‬
‫است‪ .‬بنابراين نبايد اين افراد در مواجهه با منابع صوتی قرار گیرند كه مخل استراحت شنوايی آنان‬
‫تلقی میشود‪.‬‬

‫ارتعاش‬

‫‪ -1‬مواجهه موضعی بدن با ارتعاش‬


‫راه انتقال انرژی ارتعاشی به بدن عمدتاً اندامهای فوقانی و تحتانی به خصوص دستها است و بدين جهت‬
‫است كه اثرات موضعی ارتعاش به نام سندرم دست و بازو ناشی از ارتعاش (‪ )HAVS‬خوانده شده‬
‫است‪ .‬مقادير"حد مجاز مواجهه شغلی" ذكر شده در جدول ‪ 0‬به آن مقدار مؤلفه شتاب و مدت مواجهه‬
‫با آن اشاره میكند كه تحت آن شرايط كارگران ممكن است مكرراً در مواجهه با ارتعاش باشند‪ ،‬بدون‬
‫آنكه از مرحله يک طبقهبندی استكهلم برای ايجاد انگشت سفید ناشی از ارتعاش )‪ (VWF‬كه در ضمن‬
‫به نام پديده رينولد با منشاء شغلی هم شناخته شده است‪ ،‬فراتر روند‪ .‬اين حد به جهت محدود بودن‬
‫اطالعات الزم درباره ارتباط بین پاسخ‪-‬دوز و عارضه ‪ VWF‬ناشی از ارتعاش‪ ،‬براساس مطالعات‬
‫اپیدمیولوژيک و در بین كارگران جنگل كاری‪ ،‬معدن و فلزكاری و بر مبنای استناد مفاد استاندارد‬
‫)‪ ISO-2078(2331‬تدوين شده است‪ .‬برای اندازه گیری ارتعاش دست‪ -‬بازو بايد از ارتعاش سنج‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Hand-Arm vibration syndrome‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Vibration- induced white finger‬‬

‫‪0‬‬ ‫‪- Raynauds phenomenon‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫انسانی كالیبرهای شده كه جرم شتاب سنج آن از ‪ 2‬گرم تجاوز ننمايد استفاده شود بايد ارتعاش در سه‬
‫جهت ‪ X,Y,Z‬مطابق مؤلفه های شكل ‪ 2‬اندازه گیری شود و باالترين شتاب ثبت شده (شتاب غالب)‬
‫مربوط به هر جهت ورود باشد و با مقادير جدول ‪ 0‬مقايسه گردد‪ .‬اين مقادير بايستی جهت كنترل و‬
‫كاهش مواجهه با ارتعاش مورد استفاده قرار گیرند و به جهت حساسیت بعضی افراد نبايد به عنوان مرز‬
‫میان ايمنی و خطر تلقی گردند‪ .‬بايد در نظر داشت كه حفاظت دست و بازو در برابر سندرم ناشی از‬
‫ارتعاش فقط با اعالم يا مراعات حد مجاز مواجهه شغلی میسر نمیگردد و برای پیشگیری از ابتال به‬
‫عارضه مذكور بايد توصیههای زير بكار رود‪:‬‬
‫‪ )1‬ابزار كار به وسايل و قطعات ضد ارتعاش مجهز باشد‪.‬‬
‫‪ )2‬از دستكشهای ضد ارتعاش‪ ،‬حین كار استفاده شود‪.‬‬
‫‪ )0‬برای كاهش مواجهه با ارتعاش‪ ،‬كار به روش مناسب انجام گیرد به طوری كه دستها و بقیه بدن‬

‫جدول ‪ :0‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی با ارتعاش دست ‪ -‬بازو‬


‫( مستند به استاندارد ‪)ISO -2078-2331‬‬
‫حد مراقبت(عمل) شتاب‬ ‫حد مجاز شتاب مؤثر**‬
‫مدت مواجهه روزانه*‬
‫مؤثر** (جهت اصلی)‬ ‫معادل(جهت اصلی)‬
‫(دقیقه)‬
‫)‪(m/s1‬‬ ‫)‪(m/s1‬‬
‫‪3/12‬‬ ‫‪3/22‬‬ ‫‪1773‬‬
‫‪3/03‬‬ ‫‪3/23‬‬ ‫‪863‬‬
‫‪3/72‬‬ ‫‪3/03‬‬ ‫‪773‬‬
‫‪1/02‬‬ ‫‪2/83‬‬ ‫‪273‬‬
‫‪2/73‬‬ ‫‪7/3‬‬ ‫‪123‬‬
‫‪0/3‬‬ ‫‪2/3‬‬ ‫‪63‬‬
‫‪7/7‬‬ ‫‪7/3‬‬ ‫‪03‬‬
‫‪0/2‬‬ ‫‪12/3‬‬ ‫‪12‬‬
‫‪13/2‬‬ ‫‪10/2‬‬ ‫‪0/2‬‬
‫حین كار گرم نگه داشته شوند و همچنین انتقال ارتعاش از ابزار مرتعش به كارگر به حداقل‬
‫ممكنكاهش يابد‪.‬‬
‫‪ ‬كل زمانی كه ارتعاش طی يک روز كاری به صورت پیوسته يا متناوب به دست منتقل میشود‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Human vibration meter‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪ ‬مقدار ‪ RMS‬مد نظر است‪ .‬معموالً ارتعاش در يک محور بیشتر از دو محور ديگر میباشد‪ .‬اگر در‬
‫يک يا شند محور میزان ارتعاش از "كل مدت مواجهه مجاز روزانه" تجاوز كند‪ ،‬از حد مجاز مواجهه‬
‫شغلی نیز تجاوز كرده است‪.‬‬

‫‪ )7‬انجام يک برنامه مراقبت پزشكی هوشیارانه میتواند سندرم دست بازو ناشی از ارتعاش از محیط‬
‫كار را حذف نمايد‪.‬‬

‫نكاتی درباره جدول ‪3‬‬


‫‪ )1‬در شكل ‪ 7‬شبكه سنجش وزنی مورد استفاده قرارگرفته است كه بهترين وسیله برای دستیابی به‬
‫مؤلفههای شتاب در فركانسهای وزن يافته میباشد‪ .‬از آنجايیكه مطالعات اخیر نشان دادهاند‬
‫شبكه وزنی فركانسی در فركانسهای باال (بیش از ‪ 16‬هرتز) حفاظت را به طور كامل تأمین‬
‫نمینمايد‪ ،‬بنابراين بايد در هنگام استفاده از ابزارآالتی كه فركانسهای باال را تولید مینمايند‬
‫جانب احتیاط را رعايت نمود‪.‬‬
‫‪ )2‬مواجهههای حاد با مؤلفههای شتاب مؤثر (‪ )rms‬در فركانسهای وزن يافته در مقاديری بیش از‬
‫حد مواجهه شغلی كه به صورت گاهگاه و يا نامكرر اتفاق می افتد (م الً ‪ 1‬روز در هفته و يا شند‬
‫روز در طی دو هفته) الزاماً زيان باالتری ندارند و در اين صورت است نائاً افزايش دوز دريافتی تا‬
‫‪ 1/2‬برابر مجاز میباشد‪.‬‬
‫‪ )0‬به نظر میرسد مواجهههای حاد با مؤلفههای شتاب مؤثر (‪ )rms‬در فركانسهای وزن يافته به میزان‬
‫سه برابر مقدار حد مواجهه شغلی‪ ،‬عوارضی مشابه اثرات ناشی از ‪ 2‬تا ‪ 6‬سال مواجهه با ارتعاش را‬
‫بهبار می آورد‪.‬‬
‫‪ )7‬برای جلوگیری از بروز عارضه ‪( HAVS‬جدول ‪ )7‬و همچنین شناخت افراد حساس به ارتعاش‪،‬‬
‫بايد معاينات پزشكی سالیانه و دورهای در مورد كارگران در معرض ارتعاشات وارد بر دست‪ -‬بازو‬
‫انجام گیرد‪.‬‬
‫‪ )2‬در موارد مواجهه مداوم‪ ،‬برای كاهش اثرات زيان آور ناشی از ارتعاش‪ ،‬برنامه كار بايد تعديل شود‬
‫و به صورت يک ساعت كار و ده دقیقه استراحت تنظیم گردد‪.‬‬
‫‪ )6‬كار بايد با روش مناسب انجام گیرد و بدين منظور بايد كارگران در خصوص استفاده از ابزارها و‬
‫فرايند های پرقدرت در حالیكه عملیات در شرايط ايمن انجام میگیرد آموزش داده شوند تا‪:‬‬
‫‪ -‬میزان نیروی مصرفی برای شنگش و گرفتن دسته ابزار به حداقل برسد‪.‬‬
‫‪ -‬بدن و دستها را گرم و خشک نگهدارند‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪ -‬از استعمال دخانیات پرهیز نمايند‪.‬‬


‫‪ -‬تا حد امكان از ابزارها و دستكشهای ضد ارتعاش استفاده نمايند‪ .‬به طور كلی‪ ،‬دستكشها برای میرايی‬
‫ارتعاش مربوط به فركانسهای باال تأثیر بیشتری دارند‪.‬‬
‫‪ )0‬وزن شتاب سنج دستگاه همراه با وسايلی كه برای مواجهه با منبع ارتعاش بكار میرود بايد بیش از‬
‫‪ 2‬گرم باشد و بايد خطای اندازهگیری در محورهای سه گانه (‪ )X,Y,Z‬كمتر از ‪ %13‬باشد‪.‬‬
‫‪ )7‬اندازهگیری ارتعاشات از نوع ضربهای با جابجايی زياد مانند آنچه كه در وسايل بادی ضربه زن‬
‫وجود دارد‪ ،‬توسط شتاب سنجهای پیزو الكتريک (با میرائی مكانیكی كم) با خطای زياد انجام‬
‫میگیرد‪ .‬با قراردادن فیلترهای مكانیكی پايینگذر‪ ،‬بین شتاب سنج و منبع ارتعاشی برای حذف‬

‫شكل ‪ -2‬سیستم ‪ Basicentric‬و بیودينامیک دست‪ ،‬نمايش محورهای مؤلفههای شتاب‬


‫‪ ISO 2078- 2331‬و )‪(ANSI S0.07 -1876(R1880‬‬

‫فركانسهای ‪ 1233‬هرتز و يا بیشتر‪ ،‬میتوان خطای سنجش در هنگام خواندن مقادير را كاهش‬
‫داد‪.‬‬
‫‪ )8‬نام سازنده و شماره نوع تمام وسايلی كه برای سنجش ارتعاش بكار میروند و همچنین مقدار‬
‫شتاب مؤثر(‪ ،)rms‬فركانس وزن يافته و محور غالب و همچنین مشخصات كالیبراتور بايد گزارش‬
‫شود‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫ارتعاش دست‪ -‬بازو از نوع پیوسته‪ ،‬منقطع‪ ،‬ضربهای یا کوبهای‬


‫)‪ISO2078(2331‬‬ ‫اندازهگیری ارتعاش بايد براساس روشها و وسايل اندازهگیری كه توسط‬
‫و)‪ ANSI S0.07 -1876(R1880‬توصیه شده انجام گیرد و خالصه آن به شرح زير است‪:‬‬
‫‪ )1‬شتاب دسته ابزار يا قطعه كار مرتعش بايد در سه محور عمود بر هم و در نقطهای نزديک به محل‬
‫ورود ارتعاش به دست اندازهگیری شود‪ .‬محورهای مزبور بايد ترجیحاً منطبق بر محورهای سیستم‬
‫بیودينامیک باشند اما از طرفی ممكن است در نزديكی سیستم ‪ Basicentric‬هم قرار گیرند كه‬
‫مبدأ مختصات سیستم مزبور متناسب با شكل قطعه و دسته ابزار در محل مواجهه دست و سطح‬
‫مرتعش قرار میگیرد (شكل‪.)2‬‬
‫‪ )2‬در هنگام اندازهگیری‪ ،‬شتاب سنج (سبک و كوشک) بايد به گونهای نصب شود كه بتواند يک يا‬
‫شند مؤلفه عمود بر هم منتشره از منبع ارتعاشی در گستره فركانس ‪ 2‬تا ‪ 1233‬هرتز را به دقت ثبت‬
‫نمايد‪ .‬هر يک از مؤلفههای شتاب را بايد در فركانس وزن يافته ثبت نمود كه اين كار را با‬
‫كمک وسايل اندازهگیری "پاسخ انسان به ارتعاش" كه مجهز به شبكه فیلتری برای سنجش شتاب‬
‫در فركانسهای مورد نظر هستند می توان انجام داد (شكل ‪.)0‬‬
‫‪ )0‬ارزيابی مواجهه با ارتعاش در سه محور (‪ )X ,Y ,Z‬بايد انجام پذيرد زيرا ارتعاش يک كمیت‬
‫برداری (دارای مقدار و جهت) میباشد‪ .‬در هر امتداد‪ ،‬ارتعاش در مدت معمول كار با ابزار‪ ،‬ماشین‬
‫يا قطعه كار پرتوان بايد به وسیله مقدار جذر مربع میانگین شتاب (‪ )rms‬مؤلفهها در فركانس وزن‬
‫يافته بر حسب متر بر مجذور ثانیه ( ‪ )m/s‬يا واحدهای شتاب جاذبه (‪ )g‬تعیین گردد‪ ،‬كه بزرگترين‬
‫مقدار ‪ ak‬اساس و پايه ارزيابی مواجهه قرار میگیرد‪ .‬برای اندازهگیری در هر محوری كه انجام‬
‫گیرد‪ ،‬انتگرال خطی برای ارتعاشاتی كه مدت آنها خیلی كوتاه و يا اساساً از نظر زمانی با يكديگر‬
‫متفاوت میباشند‪ ،‬بكار گرفته میشود‪ .‬اگر مواجهه كلی روزانه با ارتعاش در يک امتداد معین‪،‬‬
‫تركیبی از شند مواجهه در شتابهای مؤثر (‪ )rms‬مختلف باشد‪ ،‬در اين موارد شتاب معادل در آن‬
‫جهت خاص در فركانس وزن يافته بايد بر طبق رابطه زير اندازهگیری شود‪:‬‬
‫‪1‬‬

‫‪a ‬‬ ‫‪Keq‬‬


‫‪1 n‬‬
‫‪T‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ ‬‬
‫‪2‬‬
‫‪  i1 aKi Ti  ‬‬
‫‪‬‬
‫‪a  T‬‬
‫‪K1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪ ‬‬
‫‪T  ...  aKn Tn T‬‬
‫‪2‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Comtinuous , intermitent , impulsive or impact hand – Arm vibration‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Frequency- Weighted‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪T  i 1 Ti‬‬
‫‪n‬‬

‫شكل‪ :0‬خصوصیات به دست آمده بر روی شبكه فیلتری مورد استفاده در فركانس مؤثر مولفههای‬
‫شتاب (خط ممتد)‪ .‬خطوط منقطع مقاومت فیلترهايی از نوع )‪ ISO 2078(2331‬و ‪ANSI S0.07-‬‬
‫)‪ 1876(R1880‬می باشد‬

‫بطوریكه‪:‬‬
‫در اين روابط‪ T ،‬كل مدت مواجهه روزانه‪ aki ،‬مؤلفه ‪ i‬شتاب مؤثر (‪ )rms‬در فركانس وزن يافته با مدت‬
‫‪ Ti‬میباشد‪ .‬محاسبات مذكور بايد توسط دستگاههای سنجش پاسخ انسان به ارتعاش انجام شود‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جدول ‪ :7‬طبقه بندی استكهلم برای عالئم بالینی عوارض عصبی(حسی) عروقی‬
‫دست و بازو (‪ )HAVS‬ناشی از سرما‬
‫ارزیابی عروقی‬
‫درجه‬ ‫مرحله‬
‫شرح عالئم بالینی‬
‫عارضه‬ ‫عارضه‬
‫حمالتی ندارد‬ ‫‪-‬‬ ‫صفر‬
‫حمالت سفید شدن پوست انگشت فقط در نوك يک انگشت يا بیشتر عارض‬
‫خفیف‬ ‫يک‬
‫میشود‬
‫حمالت سفید شدن گاه به گاه پوست انگشت در بندهای ناخن دار و بندهای‬
‫متوسط‬ ‫دو‬
‫میانی و به ندرت در بند پروگسیمال يک يا شند انگشت ظاهر میشود‪.‬‬
‫حمالت سفید شدن پوست انگشت مكرراً در همه بندها و اغلب انگشتان ظاهر‬
‫شديد‬ ‫سه‬
‫میشود‬
‫تمام عالئم مرحله سه به اضافه اختالل تغذيه درست در نوك انگشتان‬ ‫خیلی شديد‬ ‫شهار‬
‫ارزیابی اعصاب حسی‬
‫عالئم بالینی‬ ‫مرحله‬
‫با ارتعاش مواجهه دارد ولی عالمت بالینی ندارد‬ ‫صفر (اعصاب حسی)‬
‫حالت كرختی متناوب‪ ،‬تنها و يا همراه با حس سوزن سوزن شدن در انگشتان‬ ‫يک (اعصاب حسی)‬
‫حالت كرختی متناوب و يا پايدار و تقلیل حس درك پوستی‬ ‫دو (اعصاب حسی)‬
‫حالت كرختی متناوب و يا پايدار و تقلیل حس المسه برای تشخیص موارد متفاوت‬
‫سه (اعصاب حسی)‬
‫لمس همراه با تقلیل مهارت (حركات سريع و دقیق دستی) در كارهای دستی‬
‫مراحل مختلف برای هر دست جداگانه آزمايش میشود (برای م ال‪ -‬مرحله دو در دست شپ در دو انگشت و‬
‫مرحله يک در دست راست در يک انگشت (‪)2L)2( / 1 R)1‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪ 2‬ارتعاش تمام بدن‬


‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی مندرج در جدول ‪ 2‬برای مقادير كلی و شكلهای ‪ 7‬و ‪ 2‬برای مقادير‬
‫تجزيه فركانسی ارتعاش وارده به تمامی بدن ناشی از عوامل مكانیكی )‪ (WBV‬با مقدار برآيند سه‬
‫جهت )‪ (X,Y,Z‬شتاب مؤثر )‪ (RMS‬اشاره دارد كه شنانچه شاغلین به طور مكرر در مواجهه با آن قرار‬
‫گیرند‪ ،‬احتمال عوارضی مانند كمردرد‪ ،‬اثرات سوء بر مهرههای كمر و ناتوانی در رانندگی با وسائل‬
‫نقلیه زمینی در آنان ظاهر نگردد‪ .‬حد مجاز مواجهه شغلی با ارتعاش تمام بدن متناسب با مدت زمان‬
‫مواجهه با استناد به نمودار معادله ‪ B2‬استاندارد )‪ ISO-2601-1880(R2337‬تدوين شده است‪.‬‬
‫سیستم بیودينامیک بدن در شكل‪ 6‬نشان داده شده است‪ .‬اين مقادير بايد به عنوان راهنما در كنترل‬
‫مواجهه با ارتعاش تمامی بدن مورد استفاده قرار گیرند و نبايد به عنوان مرز میان ايمنی و خطر تلقی‬
‫گردند‪.‬‬

‫نکات مهم‬
‫‪ )1‬جدول شماره ‪ 6‬ضرايب وزنی مربوط به گستره حداك ر حساسیت فركانسی شتاب ارتعاش تمام‬
‫بدن مطابق با منحنیهای پاسخ )‪ (ISO 2601‬را نشان میدهد‪.‬‬
‫‪ )2‬در هر يک از اشكال ‪ 7‬و ‪ 2‬تعدادی منحنی مستقل از يكديگر ارائه شده است كه بر اساس زمان‪-‬‬
‫های مواجهه مختلف تنظیم گرديدهاند‪ .‬منحنیهای مذكور نشان میدهد در گستره فركانس ‪7 7‬‬
‫هرتز در محور ‪ z‬و درگستره فركانس ‪ 1-2‬هرتز در محور ‪ X‬و ‪ ،Y‬در ارتعاش وارده به انسان‬
‫تشديد (رزونانس) صورت میگیرد‪ .‬محورهای مزبور در شكل ‪ 6‬تعريف شدهاند‪ .‬در شكل ‪0‬‬
‫مقادير ‪ ax,ay,az‬مؤلفههای اندازه گیری شتاب در محورهای ‪ X‬و ‪ Y‬و ‪ Z‬است كه محور ‪X‬‬
‫جهت پشت به طرف سینه‪ ،‬محور ‪ Y‬شانه به شانه و محور ‪ Z‬از پا به طرف سر میباشد‪.‬‬
‫‪ )0‬سنجش ارتعاش تمام بدن و زمان مواجهه معادل برای مواجهههای منقطع هنگامی محاسبه میگردد‬
‫كه میزان شتاب مؤثر (‪ )rms‬در طول زمان به طور محسوس متغیر است و اين نوع سنجش بايد‬
‫مطابق با توصیه های استاندارد )‪ ISO-2601-1880(R2337‬يا )‪ANSI-S0.17-1808(R1888‬‬
‫توسط دستگاههای مخصوص سنجش ارتعاش انسانی كالیبره شده با دريافت كننده بشقابی انجام‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Whole – body Vibration‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Root – Mean - square‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫پذيرد‪ .‬در دريافت كننده بايد سه شتاب سنج در جهات سه گانه نصب شده باشد كه جرم هر يک‬
‫از ‪ 17‬گرم بیشتر نباشد‪.‬‬
‫‪ )7‬حد مجاز شغلی عنوان شده برای ضرايب قله ‪ 6‬و كمتر از آن معتبر است‪ .‬ضريب قله نسبت شتاب‬
‫قله (‪ )Apeak‬به شتاب مؤثر (‪ )Arms‬میباشد‪ .‬البته سنجش بايد در يک جهت همسان در مدت يک‬
‫دقیقه برای هر يک از محورهای ‪ X‬و ‪ Y‬و ‪ Z‬انجام شود‪ .‬حد مجاز شغلی مذكور برای اثرات‬
‫ارتعاش تمامی بدن برآورد گرديده است و در صورتی كه ضريب قله بیش از ‪ 6‬باشد بايد با‬
‫احتیاط الزم مقادير مزبور را بكار گرفت‪.‬‬

‫جدول ‪ -2‬حد مجاز مواجهه شغلی با ارتعاش تمام بدن‬


‫(مستند به معادله ‪ B2‬استاندارد [‪)])ISO 2601-1880(R2337‬‬
‫حد مراقبت(عمل)‬ ‫شتاب معادل‬ ‫مدت مجاز مواجهه‬
‫( برآیند سه جهت)) ‪(m/s‬‬
‫‪1‬‬
‫(برآیند سه جهت)) ‪(m/s‬‬
‫‪1‬‬
‫(دقیقه)‬
‫‪3/07‬‬ ‫‪3/60‬‬ ‫‪1773‬‬
‫‪3/72‬‬ ‫‪3/03‬‬ ‫‪863‬‬
‫‪3/23‬‬ ‫‪3/70‬‬ ‫‪773‬‬
‫‪3/28‬‬ ‫‪1/13‬‬ ‫‪273‬‬
‫‪3/02‬‬ ‫‪1/03‬‬ ‫‪123‬‬
‫‪3/72‬‬ ‫‪1/63‬‬ ‫‪63‬‬
‫‪1/13‬‬ ‫‪1/72‬‬ ‫‪03‬‬
‫‪1/72‬‬ ‫‪2/72‬‬ ‫‪13‬‬
‫‪ )2‬حد مجاز شغلی مزبور نبايد در سازه های دريايی يا در كشتیها بكار برده شود برای ساختمانهای‬
‫ثابت مراجعه شود به‪[ANSI S0.28-1870(R2336) ] :‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫جدول ‪ -6‬ضرايب وزنی مربوط به گستره حداك ر حساسیت فركانسی* شتاب ارتعاش تمام بدن‬
‫مطابق با منحنیهای پاسخ شكل ‪ 7‬و ‪])ISO 2601-1880(R2337[ 2‬‬
‫ضرایب وزنی‬
‫فركانس ‪Hz‬‬ ‫ارتعاشات طولی ‪ ( Z‬شكل ‪)7‬‬ ‫ارتعاشات عرضی ‪( X,Y‬شكل ‪)2‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪3/23‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1/22‬‬ ‫‪3/26‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1/6‬‬ ‫‪3/60‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪3/01‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪2/2‬‬ ‫‪3/73‬‬ ‫‪3/73‬‬
‫‪0/12‬‬ ‫‪3/83‬‬ ‫‪3/60‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3/23‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3/73‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3/012‬‬
‫‪7/3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3/22‬‬
‫‪13‬‬ ‫‪3/73‬‬ ‫‪3/23‬‬
‫‪12/2‬‬ ‫‪3/60‬‬ ‫‪3/16‬‬
‫‪16‬‬ ‫‪3/23‬‬ ‫‪3/122‬‬
‫‪23‬‬ ‫‪3/73‬‬ ‫‪3/13‬‬
‫‪22/3‬‬ ‫‪3/012‬‬ ‫‪3/37‬‬
‫‪01/2‬‬ ‫‪3/22‬‬ ‫‪3/360‬‬
‫‪73‬‬ ‫‪3/23‬‬ ‫‪3/32‬‬
‫‪23‬‬ ‫‪3/16‬‬ ‫‪3/37‬‬
‫‪60‬‬ ‫‪3/122‬‬ ‫‪3/3012‬‬
‫‪73‬‬ ‫‪3/13‬‬ ‫‪3/322‬‬

‫* ‪ 7‬تا ‪ 7‬هرتز در مواردی كه ‪ ± az‬تشديد ارتعاش وجود دارد‪.‬‬


‫‪ 1‬تا ‪ 2‬هرتز در موردی كه ‪ ay‬يا ‪ ±ax‬تشديد ارتعاش وجود دارد‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫شكل ‪ :7‬حدود مجاز شتاب محور طولی (‪)az‬‬

‫بر حسب فركانس و زمان مواجهه ])‪[ISO 2601-1880(R2337‬‬


‫شتاب موثر ‪m/s2 ,)r.m.s( az‬‬

‫فركانس يا فركانس مركزی يک سوم اكتاوباند (هرتز)‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫شكل ‪ :2‬حدود مجاز شتاب محورهای عرضی (‪)ay ، ax‬‬

‫بر حسب فركانس و زمان مواجهه ])‪[ISO 2601-1880(R2337‬‬


‫شتاب موثر ‪m/s2 ,)r.m.s( ay، ax‬‬

‫فركانس يا فركانس مركزی يک سوم اكتاوباند (هرتز)‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫شكل‪ -6‬سیستم بیودينامیک بدن و جهات اصلی سنجشهای شتاب ارتعاشی‬


‫])‪[ISO 2601-1880(R2337‬‬

‫‪ )6‬خالصهای از سنجش ارتعاش تمامی بدن و روش تحلیل يافتهها به شرح زير میباشد‪:‬‬
‫الف‪ -‬در هر نقطه‪ ،‬برای حداقل يک دقیقه در محورهای بیودينامیكی كه در شكل ‪ 6‬نشان داده شده‬
‫است‪ ،‬مقادير مؤثر شتاب(‪ ،)rms‬بايد به طور همزمان و مستمر در سه محور اندازهگیری شود‪ .‬برآيند سه‬
‫جهت مالك مقايسه با اين حدود مجاز میباشد‪.‬‬
‫ب‪ -‬سه شتابسنج با وزن خیلی كم( حداك ر ‪ 17‬گرم)‪ ،‬هر كدام با يک حساسیت محور عرضی كمتر‬
‫از ‪ ، % 13‬به طور عمودی بر روی يک مكعب فلزی سبک وزن نصب شده و در داخل مركز يک‬
‫ديسک الستیكی سخت قرار داده شده است (‪ )SAE-J.1310-1882‬كل وزن اين ديسک مكعب‪،‬‬
‫شتابسنج و كابلهای آن نبايد از ‪ %13‬وزن كل مورد در حال اندازهگیری‪ ،‬بیشتر باشد‪ .‬سنجشها بايد با‬
‫قراردادن ديسک الستیكی بر روی نشیمنگاه صندلی راننده و زير باسن اپراتور در زمانی كه وسیله‬
‫ارتعاشی در حال كار است‪ ،‬انجام گیرد‪ .‬برای اندازهگیری ارتعاش وارده به كمر بايد ديسک الستیكی‬
‫بین كمر و سطح ارتعاشی قرار گیرد‪ .‬برای اندازهگیری ارتعاش وارده به پا بايد ديسک الستیكی بر روی‬
‫سطح مرتعش بین دو پا قرار گیرد به طوری كه وزن بدن روی ديسک الستیكی نیفتد و فقط پا با كناره‬
‫لبه آن مواجهه داشته باشد‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫ج‪ -‬برای هر يک از محورها‪ ،‬در يک سوم اكتاوباند (‪ 1‬تا ‪ 73‬هرتز )‪ ،‬برای مقايسه با شكل ‪ 7‬يا شكل ‪2‬‬
‫به طور متناسب بايد به طور جداگانه آنالیز فركانس به روش معادل انجام گیرد‪.‬‬
‫د‪ -‬اگر شتاب مؤثر (‪ )rms‬هر يک از محدوده بیناب در مدت زمان مربوطه‪ ،‬معادل يا بیش از مقدار ارائه‬
‫شده در شكل ‪ 7‬يا ‪ 2‬گردد‪ ،‬در اين صورت از حد مواجهه شغلی برای زمان مواجهه مورد نظر‪ ،‬فراتر‬
‫رفته است‪ .‬در اين صورت محوری كه باالترين قله بیناب منحنی ( فركانس غالب) و كوتاهترين زمان‬
‫مواجهه را قطع میكند برای تعین حد مواجهه مجاز بكار میرود‪ ( .‬همانند آنچه كه برای آنالیز فركانسی‬
‫صدا آورده شد)‪.‬‬
‫‪ )0‬كل شتاب مؤثر (‪ )rms‬وزن يافته برای هر يک از محورها با استفاده از معادله زير با ضريب وزن‬
‫يافته در محور متناسب در جدول ‪ 6‬ارائه شده است‪ .‬برای محور ‪ x‬معادله به صورت زير است‬
‫(برای محورهای ‪ Z , Y‬معادلهها و تعاريف مشابه معادله مزبور اعمال میگردد‪:).‬‬

‫‪AWX ‬‬ ‫‪ W‬‬ ‫‪AFx ‬‬


‫‪2‬‬
‫‪FX‬‬

‫در رابطه فوق ‪ Awx‬كل شتاب مؤثر وزن يافته برای محور ‪ WFX ،X‬ضريب وزن يافته برای محور ‪ X‬در‬
‫هر يک سوم اكتاو باند فركانسهای ‪ 1‬تا ‪ 73‬هرتز (جدول‪ AFX ،)7‬مقدار شتاب مؤثر (‪ )rms‬برای بیناب‬
‫محور ‪ X‬در يک سوم اكتاو باند فركانسهای ‪ 1‬تا ‪ 73‬هرتز میباشد‪.‬‬
‫اگر با استفاده از معادله فوق مقادير شتاب در سه محور يكسان باشد‪ ،‬حركت تركیبی تمامی‬ ‫‪)7‬‬
‫محورها میتواند از هر يک از مؤلفهها بزرگتر و الجرم عملكرد اپراتور وسیله ارتعاشی را بشدت‬
‫تحت تاثیر قرار دهد‪ .‬با لحاظ نمودن نتايج حاصل از معادله مذكور در معادله زير‪ ،‬میتوان نتايجی‬
‫بدست آورد كه كل شتاب وزن يافته (‪ )AWT‬را تعین نمود‪:‬‬

‫‪AWT ‬‬ ‫‪1.4 AWX 2  1.4 AWY 2   AWZ 2‬‬

‫ضريب ‪ 1/7‬را كه مقادير كل شتاب مؤثر وزن يافته در محورهای ‪ Y , X‬ضرب شده است‪ ،‬در حقیقت‬
‫نسبت مقادير منحنیهای طولی و عرضی پاسخهای معادل است كه بر اساس دامنه پاسخ حساسترين افراد‬
‫طراحی شده است‪ .‬كمیسیون جامعه اروپا پیشنهاد كرده است كه حد مراقبت (اقدام) در ‪ 7‬ساعت كار‬
‫روزانه‪ ،‬برای شتاب مؤثر وزن يافته ‪ 3/2‬متر بر مجذور ثانیه باشد‪ .‬مقدار مزبور قابل مقايسه با نتايج معادله‬
‫فوق است‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪ )8‬در طول كار روزانه ممكن است ضربههای ارتعاشی مركب‪ ،‬كوتاه مدت‪ ،‬با دامنه زياد و با ضريب‬
‫قله بیش از ‪ 6‬وجود داشته باشد‪ .‬در اين موارد‪ ،‬حد مجاز مواجهه شغلی‪ ،‬حفاظت افراد را تأمین‬
‫نخواهد كرد‪ ،‬در اين مورد روش محاسبه براساس "اصل توان ‪( " 7‬در معادله برآيند) توصیه‬
‫میگردد‪.‬‬
‫‪ )13‬ارتعاش تمام بدن را میتوان با استفاده از عايقهای مناسب ارتعاشی بر روی تجهیزات‪ ،‬نگهداری‬
‫سیستمهای تعلیق و عايقبندی ارتعاش‪ ،‬صندلیها‪ ،‬زيرپايیهای عايق ارتعاش‪ ،‬كفش ضد ارتعاش‪،‬‬
‫بالشتکهای هوايی برای نشیمنگاه صندلی‪ ،‬و كنترل از راه دور فرآيندهای ارتعاش زا‪ ،‬كنترل‬
‫نمود‪ .‬صندلی با دسته برای تكیه دادن دست‪ ،‬وجود تكیهگاه كمری‪ ،‬پشتی و صندلی قابل تنظیم‬
‫همگی از فنون مناسب برای كنترل ارتعاش میباشند‪.‬‬
‫‪ )11‬برای شاغلینی كه بر روی وسیله نقلیه كار میكنند‪ ،‬اجرای موارد زير كه در ارتباط با نحوه مناسب‬
‫انجام كار میباشد‪ ،‬توصیه میشود‪:‬‬
‫الف د اجتناب از بلند شدن يا خم شدن ناگهانی پس از مواجهه با ارتعاش‬
‫ب د استفاده از حركات ساده‪ ،‬با حداقل شرخیدن يا پیچیدن بدن در هنگام خروج از وسیله نقلیه‬

‫نكته‬
‫آنچهكه در ويرايش قبلی تحت عنوان‪ :‬مرز كاهش آسايش و مرز كاهش مهارت و خستگی به‬
‫استناد نسخه ])‪ [ISO-2601(1872‬عنوان گرديده بود نیز به منظور جلوگیری از خستگی و افت تمركز‬
‫شاغلین مورد پذيرش كمیته عوامل فیزيكی میباشد‪ .‬نحوه محاسبه هر يک از مرزهای مذكور با توجه به‬
‫مرز مقادير مجاز مندرج در جدول ‪ 2‬به صورت زير میباشد‪:‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪OEL(m/s ) = FDPB(m/s )×2‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪OEL(m/s ) = RCB(m/s )×6.03‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪FDPB(m/s ) = RCB(m/s )×0.12‬‬

‫‪1‬‬ ‫)‪- Reduced Comfort Boundary (RCB‬‬

‫‪2‬‬ ‫)‪- Fatigue-Decreased Proficiency Boundary (FDPB‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫حد مجاز مواجهه شغلی)‪ (OEL‬پرتوهای یونساز‬


‫اساس حفاظت در برابر پرتو اجتناب از پرتوگیری غیرضروری میباشد‪ .‬كمیته تعیین مقادير حد‬
‫مجاز مواجهه شغلی عوامل فیزيكی مقادير پیشنهادی كمیسیون بینالمللی حفاظت در برابر پرتوها‬
‫(‪ )ICRP‬را برای پرتوگیری شغلی پذيرفته است‪ .‬پرتوهای يونساز شامل ذرات باردار (مانند ذرات آلفا‬
‫و بتا كه از مواد راديواكتیو ساطع میشوند و همچنین ذرات نوترون كه از واكنشهای هستهای در‬
‫راكتورها و شتاب دهندهها تابش میشود) و پرتوهای الكترومغناطیس (مانند پرتو گاما تابش شده از‬
‫مواد پرتوزا و پرتوهای ايكس تابش شده از شتاب دهندههای الكترون و همچنین دستگاههای مولد پرتو‬
‫ايكس) با انرژی بیش از ‪ 12/7‬الكترون ولت (‪ )eV‬بوده كه معادل طول موجی تقريباً كمتر از ‪133‬‬
‫نانومتر (‪ )nm‬میباشند‪ ICRP .‬اصول حفاظت در برابر پرتو را به شرح زير تعیین نموده است‪:‬‬
‫توجیه كاربرد پرتوها‪ :‬كاربرد پرتوها زمانی توجیه پذير است كه برتری مزايای استفاده از پرتوها‬ ‫‪‬‬

‫در مقايسه با مضرات پرتوگیری افراد و يا جامعه با داليل مشخص محرز باشد‪.‬‬
‫استفاده بهینه‪ :‬هرگونه پرتوگیری بايد به طور منطقی كاهش يابد يا به عبارتی تا حد ممكن بايد‬ ‫‪‬‬

‫مواجهه كمتر باشد ( ‪ )ALARA‬و شرايط اقتصادی و اجتماعی نیز منظور گردد‪.‬‬
‫حد دوز فردی‪ :‬پرتوهای تابشی از منابع مختلف نبايد بیشتر از دوز تعیین شده در جدول ‪ 0‬باشد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫خط مشی حد پرتوگیری شغلی در جدول ‪ 0‬براساس توصیه ‪ ICRP‬باشد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫براساس اصل ‪ ALARA‬پرتوگیری شغلی افراد می بايست به مراتب كمتر از مقادير مجاز تعیین‬ ‫‪‬‬

‫شده باشد‪.‬‬

‫‪- International Commission of Radiation Protection‬‬


‫‪- As Low As Reasonably Achievement‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جدول ‪ -0‬مقادير توصیه شده برای مواجهه با پرتوهای يونساز‬


‫مقدار توصیه شده‬ ‫نوع پرتوگیری‬
‫دوز مؤثر‬
‫‪ 23‬میلی سیورت‬ ‫الف‪ -‬در هر سال (فقط در طی يک سال)‬
‫‪ 23‬میلی سیورت در سال‬ ‫ب‪ -‬میانگین دوره ‪ 2‬ساله‬
‫دوز معادل ساالنه برای‪:‬‬
‫‪ 123‬میلی سیورت‬ ‫الف ‪ :‬عدسی ششم‬
‫‪ 233‬میلی سیورت‬ ‫ب ‪ :‬پوست دستها و پاها‬
‫‪ 13‬میلی سیورت × سن(برحسب سال)‬ ‫دوز مؤثر تجمعی‪:‬‬
‫پرتوگیری جنین وقتی حاملگی مشخص شده باشد‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫‪ 3/2‬میلی سیورت‬ ‫دوز معادل ماهانه‬
‫‪ 2‬میلی سیورت‬ ‫دوز سطحی( ناحیه تحتانی شكم بانوان)‬
‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬
‫حد ساالنه پرتوگیری داخلی ) ‪(ALI‬‬ ‫پرتوگیری داخلی‬
‫‪20‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪ 7‬ماه كاری )‪(WLM‬‬ ‫دختران رادون‬

‫‪ -‬مجموع پرتوگیری داخلی و خارجی به است ناء مقادير ناشی از منابع طبیعی بر اساس توصیه های ‪NCRP‬‬
‫‪2- Annual Limit on Intake‬‬
‫‪- Radon Doughters‬‬
‫‪- Working Level Monts‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫ميدان ها و پرتوهاي غير يونساز‬

‫میدان های مغناطیسی پایا‬


‫شكل ‪ 0‬محدوده های پرتوهای غیر يونساز و میدانها و همچنین شمول استفاده از مقادير حد مجاز مواجهه‬
‫شغلی برای آنها را نشان میدهد‪ .‬مقادير حدود مجاز مواجهه شغلی در اين بخش مندرج در جدول ‪،7‬‬
‫مربوط به شگالی شار مغناطیسی پايا به مقاديری اشاره دارد كه شنانچه شاغلین به طور مكرر در روزهای‬
‫متوالی در مواجهه با آن قرار گیرند اثرات سوء بر سالمت آنان عارض نگردد‪ .‬مقادير تعیین شده بايد به‬
‫عنوان راهنماي ی جهت كنترل مواجهه با میدانهای مغناطیسی پايا استفاده شود ولی نبايد به عنوان مرز‬
‫مشخصی بین ايمنی و خطر تلقی گردد‪ .‬مواجهههای شغلی عادی برای تمام بدن نبايد از ‪ 63‬میلی تسال‬
‫(‪ )mT‬معادل ‪ 633‬گوس (‪ )G‬در روز و همچنین برای دستها و پاها از ‪ )6333 G( 633 mT‬در روز‬
‫تجاوز كند‪ .‬مقادير فوق براساس میانگین وزنی زمانی (‪ )TWA‬تعیین شده است‪.‬‬

‫] (‪ )G‬گوس ‪ 1 )T( =137‬تسال [‬

‫سقف مقادير توصیه شده برای تمام بدن در محیطهای كاری معمول مساوی ‪ 2T‬و برای محیطهای‬
‫كاری كنترل شده و كارگران آموزش ديده ‪ 7T‬و برای اندامهای انتهايی دستها و پاها مساوی ‪23T‬‬
‫میباشد‪ .‬احتمال دارد به علت نیروهای مكانیكی وارده از میدان مغناطیسی در وسايل و ابزاری با‬
‫خاصیت فرو مغناطیسی و بعضی از وسايل پزشكی كاشته شده در بدن‪ ،‬مخابرات ايمنی حاصل شود‪.‬‬
‫افرادی كه از وسايل ضربان ساز قلبی و وسايل پزشكی الكترونیكی مشابه استفاده میكنند نیز نبايد در‬
‫مواجهه با میدانهای بیش از ‪ 3/2‬میلی تسال (‪ )2G‬قرار گیرند‪ .‬همچنین در شار با شدت بیشتر ممكن‬
‫است اثرات سوء ايجاد شود كه حاصل نیروهای ساير وسايل كاشته شده در بدن مانند انواع بخیههای‬
‫فلزی‪ ،‬گیرههای مورد استفاده در درمان بعضی ناراحتیهای عروقی‪ ،‬همچنین انواع اندامهای مصنوعی‬
‫(پروتزهای فلزی) و غیره باشد‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫شكل ‪ -0‬محدوده های پرتوهای غیر يونساز و میدانها و شمول استفاده از مقادير حد مجاز مواجهه‬

‫جدول ‪ -7‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی برای میدانهای مغناطیسی پايا‬


‫مقدار سقف‬ ‫‪ TWA‬هشت ساعته‬

‫‪2T‬‬ ‫‪63 mT‬‬ ‫تمام بدن‬


‫‪23 T‬‬ ‫‪633 mT‬‬ ‫دستها و پاها‬
‫‪3/2 mT‬‬ ‫‪-‬‬ ‫افراد حامل وسايل پزشكی الكترونیكی‬

‫میدانهای مغناطیسی با فرکانسهای ‪ 33 KHz‬و کمتر از آن (زیر فرکانس رادیویی)‬


‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی با دامنه شگالی شار مغناطیسی ناشی از میدانهای مغناطیسی با گستره‬
‫فركانسی ‪ 03 KHz‬و كمتر از آن به مقاديری اشاره دارد كه شنانچه شاغلین به طور مكرر در مواجهه با‬
‫آن قرار گیرند اثر سوئی بر سالمت آنها عارض نگردد‪ .‬برای تعیین مقادير حد مجاز مواجهه شغلی‬
‫شدتهای میدان مغناطیسی به صورت مقادير مؤثر (‪ )rms‬داده شده است‪ .‬اين مقادير به عنوان راهنمايی‬
‫جهت كنترل پرتوگیری از میدانهای مغناطیسی با زيرفركانسهای ‪ 03KHz‬و كمتر از آن تعیین شده‬
‫است ولی نبايد به عنوان يک مرز مشخص بین ايمنی و خطر تلقی شود‪ .‬پرتوگیریهای شغلی در گستره‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫فركانس بینهايت كم (‪ )ELF‬از يک تا ‪ 033‬هرتز‪ ،‬از مقدار سقف ارائه شده در رابطه زير نبايد تجاوز‬
‫كند‪.‬‬
‫‪60‬‬
‫‪B‬‬
‫‪f‬‬
‫در رابطه فوق‪ ،‬حد مواجهه شغلی برحسب میلی تسال (‪ )mT‬می باشد و ‪ f‬فركانس برحسب هرتز است‪.‬‬
‫پرتوگیریهددای شغلی در گستره فركانس ‪ 033Hz‬تا ‪( 03 KHz‬شامل باند فركانس صوتی ] ‪ [ VF‬از‬
‫‪ 033 Hz‬تا ‪ 0 KHz‬و باند فركانس خیلی كم ] ‪ [ VLF‬از ‪ 0 KHz‬تا ‪ 03 KHz‬است) نبايد از مقدار سقف‬
‫‪ 3/2 mT‬تجاوز كند‪ .‬مقادير سقف برای فركانسهای ‪ 033 Hz‬تا ‪ 03KHz‬شامل پرتوگیری تمام بدن و‬
‫همچنین قسمتی از بدن میباشد‪ .‬مقدار حد مواجهه شغلی برای فركانسهای كمتر از ‪ 033 Hz‬در ناحیه‬
‫دستها و پاها با ضريب ‪ 13‬و همچنین برای بازو و ساق پا با ضريب ‪ 2‬میتواند افزايش يابد‪ .‬شگالی شار‬
‫مغناطیسی (‪ 63/f = )mT‬در فركانس ‪ 63Hz‬مطابق با حداك ر شگالی شار مجاز ‪ 1mT‬میباشد‪ .‬حد‬
‫مواجهه شغلی در فركانس ‪ 3/2 mT ،03 KHz‬است كه مطابق با شدت میدان مغناطیسی ‪163/ A/m‬‬
‫میباشد‪.‬‬

‫شدت جریان تماسی‬


‫شدت جريان تماسی ناشی از تماس با اجسام بدون اتصال به زمین كه بار الكتريكی القايی را در يک‬
‫میدان مغناطیسی زير راديويی كسب كرده است نمیبايست از حدود تماس نقطهای اشاره شده در زير‬
‫جهت جلوگیری از شوك های الكتريكی تجاوز نمايد‪:‬‬

‫‪ 1‬میلی آمپر در فركانس ‪ 1‬هرتز الی ‪ 2/2‬كیلو هرتز‬


‫‪ 3/7 f‬میلی آمپر در فركانس ‪ 2/2‬الی ‪ 03‬كیلوهرتز (در رابطه فركانس برحسب كیلو هرتز)‬

‫توجه‬
‫‪ -1‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی تعیین شده براساس ارزشیابی دادههای موجود از تحقیقات‬
‫آزمايشگاهی و مطالعات مربوط به پرتوگیری انسان است‪ .‬در صورت به دست آمدن اطالعات جديدتر‪،‬‬
‫تغییراتی در مقادير ارائه شده حاصل خواهد شد‪ .‬تاكنون‪ ،‬اطالعات كافی راجع به جوابهای انسان و‬
‫اثرات سوء احتمالی ناشی از میدانهای مغناطیسی در گستره فركانسی ‪ 1Hz‬تا ‪ 03KHz‬وجود ندارد تا‬
‫بتوان براساس آنها حد مواجهه شغلی را برای برآورد میانگین وزنی زمانی پرتوگیری تعیین نمود‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪Extremely – Low - Frequency‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪ -2‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی تعیین شده‪ ،‬شاغلینی را كه دارای دستگاه ضربان ساز قلبی هستند در‬
‫مقابل تداخل امواج الكترومغناطیسی با دستگاه مزبور حفاظت نمیكند‪ .‬بعضی از انواع دستگاههای‬
‫ضربان ساز قلبی به تداخل با امواج الكترومغناطیسی ناشی از خطوط انتقال نیرو (با فركانس ‪ 23‬الی ‪63‬‬
‫هرتز) در شگالی شار مغناطیسی به كوشكی‪ 3/1 mT‬حساسیت نشان دادهاند‪ .‬به علت كمی اطالعات‬
‫ارائه شده از جانب كارخانه سازنده ضربان قلبی درباره تداخل امواج الكترو مغناطیسی‪ ،‬توصیه میشود‪،‬‬
‫پر توگیری افراد حامل دستگاه مذكور و يا هر دستگاه مشابه ديگری كه در بدنشان وجود دارد در حد‬
‫‪ 3/1 mT‬و يا كمتر در فركانسهای مربوط به خطوط انتقال نیرو نگه داشته شود‪.‬‬

‫میدانهای الکتریکی پایا و میدانهای الکتریکی با فرکانس ‪ 33 KHz‬و کمتر از آن ( زیر‬

‫فرکانس رادیویی)‬
‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی تعیین شده اشاره به شدتهای میدان با فركانس راديويی (‪ 03KHz‬و‬
‫كمتر از آن) و همچنین میدانهای الكتريكی پايا در محیطهای كار بدون حفاظ دارد و نشان دهنده‬
‫شرايطی است كه تحت آن شرايط اگر كاركنان به طور مكرر در مواجهه با آن قرار گیرند‪ ،‬اثرات زيان‬
‫آوری بر سالمت آنان عارض نشود‪ .‬برای تعیین مقادير حد مواجهه شغلی شدتهای میدان الكتريكی به‬
‫صورت مقادير مؤثر (‪ )rms‬داده شده است‪ .‬اين مقادير به عنوان راهنما جهت كنترل پرتوگیری تعیین‬
‫شده است و به علت حساسیتهای فردی نبايد به عنوان مرز مشخصی بین ايمنی و خطر تلقی شود‪.‬‬
‫شدتهای میدان الكتريكی تعیین شده برای مقدار حد مواجهه شغلی به میدانهايی اشاره دارد كه در‬
‫هوا موجودند و به دور از سطوح هادیها قرار دارند (جايی كه تخلیههای جرقهای و جريانهای تماس‬
‫ممكن است مخاطرات جدی به بار آورد)‪ .‬پرتوگیری شغلی در فركانس صفر هرتز (‪ )DC‬تا ‪ 223‬هرتز‬
‫نبايد از شدت میدان ‪ 22 KV/m‬بیشتر باشد‪ .‬در فركانسهای ‪ 223Hz‬تا ‪ 0 KHz‬مقدار سقف شدت‬
‫میدان از رابطه زير به دست میآيد‪:‬‬

‫‪ E = 2/222 ×13 6 /f‬حد مواجهه شغلی بر حسب ‪V/m‬‬

‫‪ f‬فركانس برحسب هرتز است‪.‬‬


‫در حد مجاز مواجهه شغلی برای فركانسهای ‪ 0 KHz‬تا ‪ 03KHz‬مقدار سقف ‪1772 V/m‬میباشد‪ .‬اين‬
‫مقادير سقف برای فركانسهای ‪ 0‬تا ‪ 03‬كیلو هرتز برای بخشی از بدن و نیز تمام بدن در نظر گرفته‬
‫میشود‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫توجه‬
‫‪ -1‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی براساس جريانهای محدود در سطح بدن و جريانهای داخلی القايی‬
‫به مقاديری كمتر از آنچه كه تصور میرود ايجاد اثرات زيانآوری بنمايد‪ ،‬تعیین شده است‪ .‬هرشند‬
‫تاكنون داليل و شواهد كافی مبنی بر زيانآور بودن پرتوگیری شغلی از اين میدانها برای سالمت‬
‫كاركنان به دست نیامده است‪ ،‬اما نتايج برخی مطالعات آزمايشگاهی در شدتهای میدان الكتريكی‬
‫كمتر از مقادير مجاز‪ ،‬برخی اثرات بیولوژيكی را نشان دادهاند‪ .‬در صورت به دست آمدن اطالعات‬
‫جديدتر‪ ،‬تغییراتی در مقادير ارائه شده داده خواهد شد‪ .‬در حال حاضر اطالعات كافی راجع به‬
‫‪KHz‬‬ ‫پاسخهای انسان و اثرات سوء احتمالی ناشی از میدانهای الكتريكی در گستره فركانسی صفر تا‬
‫‪ 03‬وجود ندارد تا بتوان براساس آنها حد مواجهه شغلی را برای میانگین وزنی زمانی پرتوگیری تعیین‬
‫نمود‪.‬‬
‫‪ -2‬قرار گرفتن در میدانهايی با شدتی بیش از ‪ 2-0 KV/m‬بدون اتصال به زمین میتواند مخاطرات‬
‫ايمنی وسیعی به دنبال داشته باشد‪ .‬از جمله با وجود میدان الكتريكی با شدت زياد ممكن است تخلیه‬
‫الكتريكی و جريانهای تماسی ناشی از هادیهای زيرزمینی واقع در میدان‪ ،‬همراه با از جا پريدن بعالوه‬
‫ساير مخاطرات ايمنی مانند احتراق مواد قابل اشتعال و وسايل الكتريكی قابل انفجار‪ ،‬به وجود آيد‪ .‬الزم‬
‫است ضمن دقت زياد اشیاء بدون اتصال به زمین حذف شوند‪ ،‬يا مجهز به سیم اتصال به زمین گردند‬
‫(‪ ،)Earth‬و يا هنگام جابجايی آنها از دستكشهای عايق استفاده شود‪ .‬در میدانهای با شدت بیش از‬
‫‪ 12 KV/m‬الزم است از وسايل حفاظتی (م ل لباس‪ ،‬دستكش و انواع عايقهای الكتريكی) استفاده‬
‫شود‪.‬‬
‫‪ -0‬برای شاغلینی كه دارای ضربان ساز قلبی هستند‪ ،‬مقادير حد مجاز تعیین شده‪ ،‬آنها را در برابر تداخل‬
‫امواج الكترومغناطیسی با دستگاه مذكور حفاظت نمیكند‪ .‬بعضی از انواع ضربان سازهای قلبی در مقابل‬
‫تداخل با میدان های الكتريكی با فركانس مربوط به خطوط انتقال نیرو (‪ 23‬الی ‪ 63‬هرتز) حتی به شدتی‬
‫به اندازه ‪ 2 KV/m‬حساسیت نشان میدهند‪ .‬به علت كمی اطالعات ارائه شده از طرف كارخانه سازنده‬
‫درباره تداخل امواج الكترومغناطیسی با دستگاه ضربان ساز قلبی‪ ،‬تماس افراد حامل دستگاه ضربان ساز‬
‫و ساير وسايل مشابه پزشكی بايد در حد ‪ 1 KV/m‬نگه داشته شود‪.‬‬

‫پرتوهای رادیوفرکانس و ماکروویو‬


‫حد مجاز مواجهه شغلی پرتوهای راديوفركانس(‪ )RF‬و ماكروويو در فركانسهای بین ‪03KHz‬‬
‫تا ‪ 033GHz‬به مقاديری اشاره دارد كه شنانچه شاغلین به طور مكرر در مواجهه با آن قرار گیرند‪ ،‬آثار‬
‫نامطلوبی بر سالمت آنان ظاهر نگردد‪ .‬مقادير حد مواجهه شغلی پرتوهای مذكور بر حسب مقدار مؤثر‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫(‪ ، )rms‬شدت میدان الكتريكی(‪ ، )E‬شدت میدان مغناطیسی(‪ )H‬و شگالی توان معادل برای موج تخت‬
‫در فضای آزاد(‪ )S‬و جريانهای القايی(‪ )I‬به بدن كه در اثر پرتوگیری در شنین محیطی و يا در اثر‬
‫مواجهه مستقیم با ماده ای كه در معرض محیطهای مزبور بوده اتفاق میافتد‪ ،‬بیان میگردد‪ .‬جدول ‪ 8‬و‬
‫نمودار شكل ‪ 7‬حد مجاز مواجهه شغلی را برحسب فركانسهای مختلف بر حسب مگاهرتز (‪)MHz‬‬
‫نشان میدهد‪.‬‬

‫مالحظات‬
‫الف‪ -‬حد مجاز مواجهه شغلی در جدول ‪ 1‬قسمت ب‪ ،‬به مقدار پرتوگیری كه بايد براساس حد مجاز‬
‫مقدار مؤثر(‪ )rms‬جريان ‪ RF‬وارد بربدن و احتمال بروز شوك يا سوختگی حاصل از ‪ RF‬اشاره دارد و‬
‫به صورت زير مورد استفاده قرار میگیرد‪:‬‬
‫جريان‪RF‬‬ ‫‪ -1‬برای افرادی كه تكیه گاه فلزی ندارند يا به عبارتی با اجسام فلزی در تماس نیستند ‪،‬‬
‫وارده بر بدنشان از طريق هر پا كه در هر فوت (تقريباً ‪ 03‬سانتیمتر) اندازهگیری میشود نبايد از مقادير‬
‫سقف به شرح زير تجاوز نمايد‪:‬‬
‫‪( I = 1333 f‬برحسب میلی آمپر)‬ ‫(به ازای ‪)3/30 < f < 3/1 MHz‬‬
‫‪ ( I = 133‬برحسب آمپر)‬ ‫(به ازای‪)3/1 < f <133 MHz‬‬
‫‪ -2‬در شرايطی كه احتمال تماس با اجسام فلزی وجود دارد‪ ،‬حداك ر جريان ‪ RF‬در مقاومت ظاهری‬
‫بدن انسان كه با استفاده از يک جريانسنج تماسی برای تعیین میزان مواجهه انسان به هنگام گرفتن جسم‬
‫فلزی در دست بدست میآيد‪ ،‬نبايد از مقادير زير تجاوز نمايد‪.‬‬
‫‪( I = 1333 f‬برحسب میلی آمپر)‬ ‫(به ازاء ‪)3/30 < f < 3/1 MHz‬‬
‫‪( I = 133‬برحسب آمپر)‬ ‫(به ازاء ‪)3/1 < f < 133 MHz‬‬
‫وسیله مورد استفاده جهت رعايت مقادير حد مجاز شغلی مذكور بستگی به استفاده كننده دارد‪ .‬استفاده‬
‫از دستكش محافظ‪ ،‬عدم استفاده از وسايل فلزی با آموزش افراد از جمله مواردی هستند كه با كمک‬
‫آنها میتوان مواجهه شغلی را به حد مجاز رساند‪ .‬ارزيابی مقدار جريانهای القايی معموالً با وسايل‬
‫قرائت مستقیم انجام میگیرد‪.‬‬
‫ب‪ -‬حد مجاز مواجهه شغلی در جدول ‪ 1‬و قسمت الف‪ ،‬به مقدار پرتوگیری كه از طريق محاسبه‬
‫میانگین در سطحی معادل سطح مقطع عمومی بدن انسان به دست میآيد اشاره دارد (سطح تصوير‬
‫شده)‪ .‬در مواردی كه قسمتی از بدن در معرض پرتوگیری است‪ ،‬حد مجاز مواجهه شغلی را میتوان‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Free Standing individuals‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫افزايش داد‪ .‬در میدانهای متغیر و غیر يكنواخت‪ ،‬مقادير حداك ر شدت میدان ممكن است از میزان حد‬
‫مجاز مواجهه شغلی تجاوز نمايد مشروط بر آنكه متوسط مقادير در حدود مجاز تعیین شده باشد‪ .‬حد‬
‫مجاز مواجهه شغلی را میتوان با محاسبات اندازهگیری میزان جذب ويژه ‪ SAR‬مرجع نیز افزايش داد‪.‬‬

‫جدول ‪ -8‬حد مجاز مواجهه شغلی با امواج راديو فركانس و ماكروويو‬

‫قسمت الف‪ :‬ميدانهای الکترومغناطيسي *(‪ f‬فركانس بر حسب ‪)MHz‬‬


‫متوسط زمانی ‪E1‬‬ ‫شدت میدان‬ ‫شدت میدان‬
‫‪1‬‬
‫چگالی توان‪S ،‬‬
‫‪ H‬یا ‪S‬‬ ‫مغناطیسی‪،‬‬ ‫الكتریكی‪،‬‬ ‫فركانس‬
‫)‪(W/m1‬‬
‫(دقیقه)‬ ‫)‪H (A/m‬‬ ‫)‪E (V/m‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪160‬‬ ‫‪1772‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪03 KHz –133KHz‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪16/0 /f‬‬ ‫‪1772‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133 KHz –1 MHz‬‬

‫‪6‬‬ ‫‪16/0 /f‬‬ ‫‪1772/f‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪1 MHz –03 MHz‬‬


‫‪6‬‬ ‫‪16/0 /f‬‬ ‫‪61/7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪03 MHz –133 MHz‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪3/160‬‬ ‫‪61/7‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪133 MHz –033 MHz‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪f /03‬‬ ‫‪033 MHz –0 GHz‬‬
‫‪00707/2 / f 1/308‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133‬‬ ‫‪0 GHz –03 GHz‬‬

‫‪60/62 / f 3/706‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪133‬‬ ‫‪03 GHz –033 GHz‬‬

‫*‬
‫جريان حداك ر )‪(mA‬‬ ‫قسمت ب ‪ :‬جريانهای القايی و تماسی راديو فركانس‬
‫متوسط دوره زمانی‬ ‫تماس‬ ‫از طریق هر پا‬ ‫در فاصله بین دو پا‬ ‫فركانس‬
‫‪3/2 S‬‬ ‫‪1333 f‬‬ ‫‪1333 f‬‬ ‫‪2333 f‬‬ ‫‪03 KHz –133KHz‬‬
‫‪6 min‬‬ ‫‪133‬‬ ‫‪133‬‬ ‫‪233‬‬ ‫‪133 KHz -133 MHz‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Specific Absorption Rate‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫* بايد توجه داشت كه محدوده جريانهای فوق حفاظت فرد را در برابر واكنش از جا پريدن و‬
‫سوختگی كه در اثر تخلیه آنی در هنگام تماس با منبع حاصل میشود‪ ،‬به طور كامل تأمین نمینمايد‪.‬‬
‫برای كسب اطالعات بیشتر به متن مراجعه شود‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫ج‪ -‬برای پرتوگیری میدانهای نزديک در فركانسهای پايینتر از ‪ ،033 MHz‬حد مجاز مواجهه شغلی‬
‫برحسب مقدار مؤثر (‪ )rms‬شدت میدان الكتريكی و مغناطیسی در جدول ‪ ،8‬قسمت الف نشان داده شده است‪.‬‬
‫شگالی توان (‪ )S‬موج تخت معادل برحسب (‪ )mW/cm 2‬از طريق اطالعات به دست آمده از سنجش شدت‬
‫میدان از رابطه زير بدست میآيد‪:‬‬
‫‪2‬‬
‫‪S = E /0003‬‬
‫‪2‬‬
‫‪S= 00/0 H‬‬ ‫در رابطه فوق ‪ E2‬برحسب مجذور ولت (‪ )V2‬بر حسب متر مربع (‪ )m2‬میباشد و‬
‫در رابطه فوق ‪ H2‬برحسب مجذور آمپر (‪ )A2‬برحسب متر مربع (‪ )m2‬میباشد‪.‬‬
‫د‪ -‬در مواردی كه پرتوگیری از نوع پرتوهای ‪ RF‬پالسی در مدت كمتر از ‪ 133 msec‬در گستره‬
‫فركانسهای ‪ 3/1‬تا ‪ 033‬گیگا هرتز باشد‪ ،‬حداك ر مواجهه شغلی مجاز با میدان الكتريكی لحظه ای ‪133‬‬
‫كیلو ولت بر متر است‪ .‬برای پالسهايی كه بیش از ‪ 133 msec‬تداوم دارند‪ ،‬محاسبه متوسط زمانی‬
‫معمول بكار میرود‪ .‬مقادير مزبور به عنوان راهنما جهت ارزيابی و كنترل پرتوگیری امواج‬
‫راديوفركانس و ماكروويو بكار میرود و نبايد به عنوان مرز قطعی بین حد ايمنی و خطر تلقی گردند‪.‬‬
‫شكل ‪ - 7‬نمودار حد مجاز مواجهه شغلی امواج مايكرويو و راديو فركانسی‬
‫(برای جذب ويژه تمام بدن كمتر از ‪)3/7 W/kg‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Near – field exposure‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫توجه‬
‫‪ -1‬شنانچه شاغلین به طور مستمر در مواجهه با مقاديری تا حد مجاز شغلی عنوان شده قرار گیرند‪ ،‬آثار‬
‫نامطلوب بر سالمت آنان ظاهر نگردد‪ .‬معهذا هنگامی كه میتوان با روشهای ساده مانع پرتوگیری‬
‫گرديد‪ ،‬بايد از مواجهه های غیر ضروری افراد با پرتوهای راديوفركانس در مقاديری بیش از حد مجاز‬
‫شغلی تدوين شده‪ ،‬اجتناب گردد‪.‬‬
‫‪ -2‬برای میدانهای مختلط يا با باند پهن كه از فركانسهای مختلف تشكیل شدهاند و در هر فركانس‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪H ،E‬‬ ‫مقدار مشخصی از حد مجاز شغلی عنوان گرديده‪ ،‬بايد مواجهه شغلی به طور جداگانه (برحسب‬
‫يا شگالی توان) در دامنه فركانس معین در نظر گرفته شود و حاصل جمع كلیه حدود مجاز مذكور نبايد‬
‫از واحد تجاوز نمايد‪.‬‬
‫به همین روش برای شدت جريانهايی كه به صورت مختلط يا با باند پهن در فركانسهای مختلف‬
‫ايجاد شدهاند‪ ،‬مقادير حد مجاز شغلی در محدوده جداگانه شدت جريانهای ايجاد شده (برحسب‪ )I2‬در‬
‫هر دامنه فركانس معین در نظر گرفته میشوند و نبايد حاصل جمع آنها از واحد تجاوز نمايد‪.‬‬
‫‪ -0‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی جدول ‪ 8‬به مقاديری اشاره دارد كه در فركانسهای كمتر از ‪0 GHz‬‬
‫در طی هر ‪ 6‬دقیقه (‪ 3/1‬ساعت) و برای فركانسهای باالتر يعنی در ‪ 033 GHz‬در مدت زمانی كمتر‬
‫يعنی تا ‪ 13‬ثانیه تعیین شدهاند‪.‬‬
‫‪ -7‬در فركانسهای بین ‪ 3/1 GHz‬تا ‪ ،0GHz‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی برای شدت میدانهای‬
‫الكترومغناطیسی با رعايت شرايط زير قابل افزايش است‪:‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫الف‪ -‬شرايط پرتوگیری با استفاده از روشهای مناسب قابل كنترل باشد به طوری كه متوسط پرتوگیری‬
‫كل بدن يعنی ‪ SARs‬كمتر از ‪ 3/7 W/kg‬بوده و به طور متوسط مقادير قله ‪ SAR‬از ‪ 13 W/kg‬به ازاء هر‬
‫يک گرم بافت (به صورت حجم بافت در شكل مكعب تعريف شده است) تجاوز ننمايد‪ .‬به غیر از‬
‫دست‪ ،‬مچ دست‪ ،‬پا و مچ پا مقادير قله ‪ SAR‬از ‪ 23 W/kg‬به ازاء هر ‪ 13‬گرفت بافت (كه به صورت‬
‫حجم بافت در شكل مكعب تعريف شده است) می تواند تجاوز نمايد‪ .‬میانگین ‪ SARs‬در طی هر ‪6‬‬
‫دقیقه محاسبه گرديده است‪.‬‬

‫ب‪ -‬جريانهای القايی به بدن را بايد با مقادير جدول ‪ 8‬مطابقت داد‪.‬‬


‫‪ -2‬در فركانسهای بیش از ‪ 0 GHz‬تحت شرايطی كه قسمتی از بدن پرتوگیری می نمايد‪ ،‬افزايش‬
‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی مجاز میباشد‪.‬‬
‫‪ -6‬اندازهگیری شدت میدان‪ RF‬به عوامل متعددی بستگی دارد كه شامل ابعاد ‪ Prob‬و فاصله منبع از‬
‫‪ Prob‬میباشد و روشهای اندازهگیری بايد از توصیههای اعالم شده در ‪ IEEE C82.0‬سال ‪2332‬‬
‫تبعیت نمايد‪.‬‬
‫‪ -0‬در مواردی كه قله شگالی میدان الكتريكی ‪ 133 KV/m‬میباشد از هرگونه مواجهه بايد اجتناب‬
‫نمود‪.‬‬
‫‪ -7‬امواج با پهنای باند فركانسی زياد ‪ UVB‬كاربرد های جديدی برای تصوير برداری‪ ،‬ارتباطات بدون‬
‫سیم (صوت‪ ،‬داده و تصوير)‪ ،‬برشسبهای شناسايی و سیستم های امنیتی پیدا نموده است‪ .‬سیگنالهای‬
‫اين امواج شامل پالسهای كوتاه (معموالً كمتر از ‪ 13‬نانو ثانیه) و افزايش سريع زمانی(كمتر از ‪ 233‬پیكو‬
‫ثانیه)هستند كه منجر به ايجاد باند خیلی پهن میگردد‪ .‬برای پالسهای ‪ ،UWB‬میزان جذب ويژه‬
‫برحسب وات بركیلوگرم بافت به صورت زير بیان میشود‪.‬‬
‫‪SAR=S×PW×PRF×3.322‬‬

‫در رابطه فوق به ترتیب‪:S :‬شگالی توان معادل موج تخت ‪: P ،W/m2‬پهنای مؤثر باند ‪:PRF ،S‬‬
‫فركانس تكرار پالس‪ :3.322، s-1‬حداك ر جذب ويژه تصحیح شده ‪ W/kg‬بر‪ W/m2‬سطح بدن در‬
‫مواجهه با موج راديو فركانسی‪ 03‬مگاهرتز میباشد‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫محدودیت های مواجهه‬

‫‪ -1‬مواجهه با موج ‪ UWB‬بیشتر از ‪ 8‬دقیقه‪:‬‬


‫میزان جذب ويژه محدود به ‪ 3/7‬وات بركیلوگرم برای میانگین زمانی ‪ 6‬دقیقه ای متناسب با سطح جذب‬
‫ويژه ‪ 177 J/Kg‬برای ‪ 6‬دقیقه میگردد‪ .‬فركانس تكرار پالس مجاز به صورت زير محاسبه میشود‪:‬‬
‫‪144 J Kg‬‬
‫‪PRF ( s 1 ) ‬‬
‫) ‪( SA in J Kg per pulse)(360 s‬‬

‫‪ -1‬در مواجهه با موج ‪ UWB‬كمتراز ‪ 8‬دقیقه‪:‬‬


‫اين فرضیه حفاظتی ارائه شده است كه مدت زمان مجاز مواجهه ‪ ET‬با عكس مربعات جذب ويژه‬
‫متناسب است‪ .‬مدت زمان مجاز مواجهه ممكن از رابطه زير محاسبه میشود‪:‬‬

‫‪0.4 W Kg  144 J Kg‬‬ ‫‪57.6‬‬


‫‪ET ‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪‬‬
‫)‪( SAR‬‬ ‫‪( SAR) 2‬‬

‫نکاتی در مورد روش اندازه گیری امواج مایکرویو و رادیوفرکانسی‬


‫‪ )1‬اولین اقدام در فرايند اندازهگیری امواج‪ ،‬جمع آوری اطالعات الزم در محیط كار و نحوه مواجهه‬
‫افراد است‪ .‬بدين منظور می بايست مشخصات فنی منابع و همچنین مشخصات امواج انتشار يافته از‬
‫منابع به ويژه از لحاظ فركانسی‪ ،‬ساعات مواجهه افراد‪ ،‬تعداد افراد در معرض و محل های تردد و‬
‫ايستگاههای كاری مشخص گرديده و در داخل برگههای مخصوص ثبت گردد‪.‬‬
‫‪ )2‬جهت تعیین میزان مواجهه میتوان شدت مؤثر میدان الكتريكی يا میدان مغناطیسی را اندازهگیری‬
‫كرد‪ .‬در حالتی كه ارتباط بین شدتهای میدان الكتريكی و مغناطیسی مشخص است م ل محدوده‬
‫میدان دور‪ ،‬دانسیته توان تابشی نیز میتواند بر اساس داشتن مقادير میدان الكتريكی يا میدان‬
‫مغناطیسی به صورت خودكار توسط دستگاه و يا به صورت دستی محاسبه شود‪.‬‬
‫‪ )0‬دستگاههای اندازهگیری معموالً شامل آنتن دريافتكننده‪ ،‬آشكارساز‪ ،‬يک تقويتكننده و‬
‫نمايشگر میباشد‪ .‬آنتن و آشكار ساز به صورت كلی پروب يا جستجوگر نامیده میشود‪ .‬آشكار‬
‫ساز دستگاه معموالً يک ترموكوپل يا جريان ديودی است‪ .‬پروب دستگاه معموالً بر اساس مدل‬
‫آن به صورت جداگانه میتواند اختصاصاً جهت اندازهگیری میدان الكتريكی يا میدان مغناطیسی‬
‫بكار رود‪ .‬پهنای فركانسی كه در آن پروب ها قابلیت اندازهگیری دارند‪ ،‬نیز با توجه به مشخصات‬
‫منبع انتشار امواج دارای اهمیت زيادی است‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪ )7‬اغلب پروبهای دستگاههای اندازهگیری به صورت تمام جهت هستند تا پاسخی صحیح كه نحوه و‬
‫جهت نگهداری پروب دستگاه اندازهگیری تأثیری در آن نداشته باشد‪ ،‬ايجاد نمايند‪ .‬در صورتی‬
‫كه از آنتن تمام جهت استفاده نشود آنتن را جهت دار ( ‪ )directional‬گويند‪ .‬بنابراين می بايست‬
‫در زمان اندازهگیری‪ ،‬جهت میدانهای الكتريكی و مغناطیسی را تعیین و سپس متناسب با جهت‬
‫میدانهای منبع‪ ،‬جهت نگهداری آنتن تعیین گردد‪.‬‬
‫‪ )2‬اندازهگیری میدانهای راديوفركانسی معموالً میبايست در ايستگاه كاری و محل كارگر انجام‬
‫گیرد‪ .‬توصیه میشود میانگین فضايی شدت امواج در اطراف سطح بدن كارگر تعیین گردد‪.‬‬
‫بنابراين الزم است پروب دستگاه اندازهگیری در سطح زمین نگاه داشته شود و با فواصل عمودی‬
‫‪ 22‬سانتی متری در راستای بدن باال آورده شود و در هر فاصله نتايج قرائت گردند‪.‬‬

‫حدود مجاز مواجهه با پرتو فرا بنفش )‪(UV‬‬

‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی با پرتو فرابنفش (‪ )UV‬در ناحیه طیفی بین ‪ 173‬و ‪ 733‬نانومتر نشان دهنده‬
‫شرايطی است كه تحت آن شرايط شاغلین ممكن است به طور مكرر پرتوگیری نمايند بدون آنكه‬
‫اثرات زيانآوری نظیر اريتما (سرخی پوست) و ‪ Photokeratitis‬بر سالمتی آنان عارض شود‪ .‬اين‬
‫مقادير برای پرتوگیری ششم يا پوست از منابع تابشی ملتهب‪ ،‬فلورسنت‪ ،‬تخلیه بخار و گاز‪ ،‬قوسهای‬
‫جوشكاری و تابش خورشیدی كاربرد دارد‪ ،‬ولی برای لیزرهای تابشكننده فرا بنفش مورد استفاده قرار‬
‫نمیگیرد (به حد مجاز شغلی برای لیزرها مراجعه شود)‪ .‬مقادير تعیین شده برای افراد حساس به نور كه‬
‫پرتوگیری فرا بنفش دارند و يا افرادی كه همراه با پرتوگیری در مواجهه با عوامل حساسكننده به نور‬
‫قرار گرفتهاند كاربرد ندارد (به تذكر شماره ‪ 0‬توجه شود)‪ .‬مقادير پرتوگیری تعیین شده برای ششمان‬
‫افراد بدون عدسی استفاده نمیشود (به حدود مجاز مواجهه شغلی روشنايی و پرتوهای فرو سرخ‬
‫نزديک مراجعه شود)‪.‬‬
‫مقادير مذكور به عنوان راهنمايی جهت كنترل پرتوگیری از منابع تابشی پیوسته كه طول زمان‬
‫پرتوگیری بیش از ‪ 3/1‬ثانیه است مورد استفاده قرار میگیرد‪ .‬مقادير تعیین شده به منزله راهنما جهت‬
‫كنترل پرتوگیری از منابع تابش فرا بنفش بايد به كار رود ولی نبايد به عنوان مرز مشخصی بین ايمنی و‬
‫خطر تلقی گردد‪.‬‬

‫‪ -‬التهاب قرنیه ششم در مواجهه با پرتو فرابنفش‬


‫‪2 - Aphakics‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫مقادیر توصیه شده‬


‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی برای پرتوگیری شغلی از تابش فرا بنفش كه برششم يا پوست میتابد در‬
‫حالیكه مقادير شگالی شارتابشی (تابندگی) معلوم بوده و زمان پرتوگیری نیز كنترل شده است به‬
‫ترتیب زير میباشد‪:‬‬

‫بخش اول‪ -‬منبع با پهنای فرکانسی فرا بنفش (‪ 153‬الی‪ 033‬نانومتر) –خطرآسیب قرنیه چشم‬

‫الف‪ :‬در شرایط اندازهگیری چگالی شار تابشی طیفی‬


‫اولین مرحله در ارزيابی منابع اشعه فرا بنفش تعیین تابیدگی مؤثر آنها است‪ .‬برای تعیین شگالی شار‬
‫تابشی مؤثر با درنظر گرفتن منحنی اثربخشی طیفی (‪ 203‬نانومتر) از رابطه زير استفاده میشود‪.‬‬
‫‪Eeff   E S(  )  ‬‬
‫در اين رابطه‪ Eeff ،‬شگالی شار تابشی مؤثر مربوط به منبع تک رنگی با طول موج ‪ 203 nm‬برحسب‬
‫‪ E ، W/cm2‬شگالی شار تابشی طیفی با طول موج ‪ ‬بر حسب )‪ S () ، W/(cm2.nm‬اثربخشی طیفی‬
‫نسبی (بدون واحد) و ‪  ‬پهنای باند بر حسب نانومتر است‪.‬‬
‫در عمل شگالی شار تابشی مؤثر میتواند به صورت مستقیم با استفاده از راديومتر اشعه فرابنفش با‬
‫لحاظ نمودن اثر بخشی طیفی اندازهگیری گردد‪ .‬میزان مواجهه مجاز روزانه با اشعه فرابنفش بر مبنای‬
‫تابیدگی مؤثر برابر با ‪ 3/330 j/cm2‬است كه بر اين اساس حداك ر زمان پرتوگیری مجاز از رابطه زير‬
‫به دست می آيد‪:‬‬
‫‪t max  0.003 / Eeff‬‬
‫در رابطه فوق‪ t max ،‬حداك ر زمان پرتوگیری مجاز برحسب ثانیه و ‪ Eeff‬تابیدگی مؤثر نسبت به يک‬
‫منبع تک رنگ در طول موج ‪ 203 nm‬برحسب ‪ W/cm2‬است‪.‬‬
‫جدول ‪ 13‬بیانكننده حد مجاز مواجهه شغلی با پرتوهای فرابنفش بر مبنای طول موج و اثربخشی‬
‫طیفی نسبی آنها میباشد‪ .‬جدول‪11‬مدت مجاز مواجهه با پرتوهای ‪ UV‬در ناحیه طیفی اكتینیک را بر‬
‫حسب تابندگی مؤثر نشان میدهد‪.‬‬

‫‪0‬‬ ‫‪- Irradiance‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جدول ‪ -13‬حد مجاز مواجهه شغلی با پرتوهای فرابنفش و اثربخشی طیفی نسبی‬
‫اثربخشی طیفی نسبی‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫*طول موج‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫)‪S(λ‬‬ ‫‪(mj/cm )Δ‬‬ ‫‪(j/m )Δ‬‬ ‫)‪(nm‬‬
‫‪3/312‬‬ ‫‪223‬‬ ‫‪2233‬‬ ‫‪173‬‬
‫‪3/318‬‬ ‫‪163‬‬ ‫‪1633‬‬ ‫‪183‬‬
‫‪3/303‬‬ ‫‪133‬‬ ‫‪1333‬‬ ‫‪233‬‬
‫‪3/321‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪283‬‬ ‫‪232‬‬
‫‪3/302‬‬ ‫‪73‬‬ ‫‪733‬‬ ‫‪213‬‬
‫‪3/382‬‬ ‫‪02‬‬ ‫‪023‬‬ ‫‪212‬‬
‫‪3/123‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪223‬‬ ‫‪223‬‬
‫‪3/123‬‬ ‫‪23‬‬ ‫‪233‬‬ ‫‪222‬‬
‫‪3/183‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪163‬‬ ‫‪203‬‬
‫‪3/273‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪103‬‬ ‫‪202‬‬
‫‪3/033‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪133‬‬ ‫‪273‬‬
‫‪3/063‬‬ ‫‪7 /0‬‬ ‫‪70‬‬ ‫‪272‬‬
‫‪3/703‬‬ ‫‪0 /3‬‬ ‫‪03‬‬ ‫‪223‬‬
‫‪3/233‬‬ ‫‪6 /3‬‬ ‫‪63‬‬ ‫‪**227‬‬
‫‪3/223‬‬ ‫‪2 /7‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪222‬‬
‫‪3/623‬‬ ‫‪7 /6‬‬ ‫‪76‬‬ ‫‪263‬‬
‫‪3/713‬‬ ‫‪0 /0‬‬ ‫‪00‬‬ ‫‪262‬‬
‫‪1/333‬‬ ‫‪0 /3‬‬ ‫‪03‬‬ ‫‪203‬‬
‫‪3/863‬‬ ‫‪0 /1‬‬ ‫‪01‬‬ ‫‪202‬‬
‫‪3/773‬‬ ‫‪0 /7‬‬ ‫‪07‬‬ ‫‪**273‬‬
‫‪3/003‬‬ ‫‪0 /8‬‬ ‫‪08‬‬ ‫‪272‬‬
‫‪3/673‬‬ ‫‪7 /0‬‬ ‫‪70‬‬ ‫‪283‬‬
‫‪3/273‬‬ ‫‪2 /6‬‬ ‫‪26‬‬ ‫‪282‬‬
‫‪3/763‬‬ ‫‪6 /2‬‬ ‫‪62‬‬ ‫‪**280‬‬
‫‪3/033‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪133‬‬ ‫‪033‬‬
‫‪3/123‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪223‬‬ ‫‪**030‬‬
‫‪3/363‬‬ ‫‪23‬‬ ‫‪233‬‬ ‫‪032‬‬
‫‪3/326‬‬ ‫‪123‬‬ ‫‪1233‬‬ ‫‪037‬‬
‫‪3/312‬‬ ‫‪233‬‬ ‫‪2333‬‬ ‫‪013‬‬
‫‪3/336‬‬ ‫‪233‬‬ ‫‪2333‬‬ ‫‪**010‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫اثربخشی طیفی نسبی‬ ‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫*طول موج‬


‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫)‪S(λ‬‬ ‫‪(mj/cm )Δ‬‬ ‫‪(j/m )Δ‬‬ ‫)‪(nm‬‬
‫‪3/330‬‬ ‫‪1/3 ×130‬‬ ‫‪1/3 ×137‬‬ ‫‪012‬‬
‫‪3/3327‬‬ ‫‪1/0×130‬‬ ‫‪1/0×137‬‬ ‫‪016‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/3323‬‬ ‫‪1/2×13‬‬ ‫‪1/2×13‬‬ ‫‪010‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/3316‬‬ ‫‪1/8 ×13‬‬ ‫‪1/8 ×13‬‬ ‫‪017‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/3312‬‬ ‫‪2/2 ×13‬‬ ‫‪2/2 ×13‬‬ ‫‪018‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/3313‬‬ ‫‪2/8×13‬‬ ‫‪2/8×13‬‬ ‫‪023‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/33360‬‬ ‫‪7/2×13‬‬ ‫‪7/2×13‬‬ ‫‪022‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/33327‬‬ ‫‪2/6×13‬‬ ‫‪2/6×13‬‬ ‫‪020‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/33323‬‬ ‫‪6/3×13‬‬ ‫‪6/3×13‬‬ ‫‪022‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/33377‬‬ ‫‪6/7×13‬‬ ‫‪6/7×13‬‬ ‫‪027‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/33371‬‬ ‫‪0/0×13‬‬ ‫‪0/0×13‬‬ ‫‪003‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/33300‬‬ ‫‪7/1×13‬‬ ‫‪7/1×13‬‬ ‫‪000‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/33307‬‬ ‫‪7/7×13‬‬ ‫‪7/7×13‬‬ ‫‪002‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3/33327‬‬ ‫‪1/1 ×13‬‬ ‫‪1/1 ×13‬‬ ‫‪073‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3/33327‬‬ ‫‪1/0×13‬‬ ‫‪1/0×13‬‬ ‫‪072‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3/33323‬‬ ‫‪1/2×13‬‬ ‫‪1/2×13‬‬ ‫‪023‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3/33316‬‬ ‫‪1/8 ×13‬‬ ‫‪1/8 ×13‬‬ ‫‪022‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3/33310‬‬ ‫‪2/0 ×13‬‬ ‫‪2/0 ×13‬‬ ‫‪063‬‬
‫‪3/33311‬‬ ‫‪2/0×13‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪2/0×13‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪**062‬‬
‫‪3/333380‬‬ ‫‪0/2×137‬‬ ‫‪0/2×132‬‬ ‫‪003‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3/333300‬‬ ‫‪0/8×13‬‬ ‫‪0/8×13‬‬ ‫‪002‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3/333367‬‬ ‫‪7/0×13‬‬ ‫‪7/0×13‬‬ ‫‪073‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪3/333320‬‬ ‫‪2/0×13‬‬ ‫‪2/0×13‬‬ ‫‪072‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3/333377‬‬ ‫‪6/7×13‬‬ ‫‪6/7×13‬‬ ‫‪083‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪3/333306‬‬ ‫‪7/0×13‬‬ ‫‪7/0×13‬‬ ‫‪082‬‬
‫‪3/333303‬‬ ‫‪1/3×132‬‬ ‫‪1/3×136‬‬ ‫‪733‬‬

‫* طول موجهای انتخابی‪ ،‬برای ساير طول موجها بايد آنترپوله انجام شود‪.‬‬
‫** خطوط انتشار طیف بخار جیوه‬
‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪2‬‬ ‫∆‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جدول‪ -11‬مدت مجاز مواجهه با پرتوهای ‪ UV‬در ناحیه طیفی اكتینیک بر حسب تابندگی مؤثر‬
‫‪1‬‬
‫تابندگی مؤثر ‪(μW/cm ) Eeff‬‬ ‫طول زمان پرتو گیری در روز‬
‫‪3/1‬‬ ‫‪ 7‬ساعت‬
‫‪2/3‬‬ ‫‪ 7‬ساعت‬
‫‪3/7‬‬ ‫‪ 2‬ساعت‬
‫‪3/7‬‬ ‫‪ 1‬ساعت‬
‫‪1/0‬‬ ‫‪ 03‬دقیقه‬
‫‪0/0‬‬ ‫‪ 12‬دقیقه‬
‫‪2‬‬ ‫‪ 13‬دقیقه‬
‫‪13‬‬ ‫‪ 2‬دقیقه‬
‫‪23‬‬ ‫‪ 1‬دقیقه‬
‫‪133‬‬ ‫‪ 03‬ثانیه‬
‫‪033‬‬ ‫‪ 13‬ثانیه‬
‫‪0333‬‬ ‫‪ 1‬ثانیه‬
‫‪6333‬‬ ‫‪ 3/2‬ثانیه‬
‫‪03333‬‬ ‫‪ 3/1‬ثانیه‬

‫ب‪ :‬در شرایط اندازهگیری چگالی شار تابشی در سه طیف اصلی‬


‫در صورت عدم وجود نتايج اندازهگیری شگالی شار تابشی طیفی با دراختیار داشتن نتايج شگالی شار‬
‫تابشی در هر طیف ‪ B،A‬يا ‪ C‬نیز به طور جايگزين میتوان از حدود زير مندرج در جداول ‪ 12‬و ‪10‬‬
‫استفاده نمود‪ .‬اين حدود از مقادير ارائه شده در جداول ‪ 13‬و ‪ 11‬استخراج گرديده است‪.‬‬

‫جدول ‪ - 12‬حد مجاز مواجهه شغلی پرتوهای فرابنفش در طیف های مختلف‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪mj/cm‬‬ ‫‪j/m‬‬ ‫نوع پرتو‬
‫‪0333‬‬ ‫‪03333‬‬ ‫‪UVA‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪UVB‬‬
‫‪3/7‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪UVC‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫جدول ‪ - 10‬مدت مجاز مواجهه شغلی با پرتوهای ‪ UV‬در طیفهای مختلف‬


‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫طول زمان پرتوگیری‬
‫) ‪UVC(µW/cm‬‬ ‫) ‪UVB(µW/cm‬‬ ‫) ‪UVA(µW/cm‬‬
‫در روز‬
‫‪3/33317‬‬ ‫‪3/3330‬‬ ‫‪137/1660‬‬ ‫‪ 7‬ساعت‬
‫‪3/33327‬‬ ‫‪3/3330‬‬ ‫‪237/0000‬‬ ‫‪ 7‬ساعت‬
‫‪3/33326‬‬ ‫‪3/3317‬‬ ‫‪716/6660‬‬ ‫‪ 2‬ساعت‬
‫‪3/331‬‬ ‫‪3/3327‬‬ ‫‪700/0000‬‬ ‫‪ 1‬ساعت‬
‫‪3/332‬‬ ‫‪3/3326‬‬ ‫‪1666/660‬‬ ‫‪ 03‬دقیقه‬
‫‪3/337‬‬ ‫‪3/31‬‬ ‫‪0000/000‬‬ ‫‪ 12‬دقیقه‬
‫‪3/3360‬‬ ‫‪3/310‬‬ ‫‪23333‬‬ ‫‪ 13‬دقیقه‬
‫‪3/310‬‬ ‫‪3/30‬‬ ‫‪13333‬‬ ‫‪ 2‬دقیقه‬
‫‪3/360‬‬ ‫‪3/160‬‬ ‫‪23333‬‬ ‫‪ 1‬دقیقه‬
‫‪3/310‬‬ ‫‪3/00‬‬ ‫‪133333‬‬ ‫‪ 03‬ثانیه‬
‫‪3/7‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪033333‬‬ ‫‪ 13‬ثانیه‬
‫‪7‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪0333333‬‬ ‫‪ 1‬ثانیه‬
‫‪7‬‬ ‫‪23‬‬ ‫‪6333333‬‬ ‫‪ 3/2‬ثانیه‬
‫‪73‬‬ ‫‪133‬‬ ‫‪03333333‬‬ ‫‪ 3/1‬ثانیه‬

‫بخش دوم‪ -‬منبع با پهنای فرکانسی فرا بنفش طیف ‪ 318( A‬الی‪ 033‬نانومتر)‬

‫خطرآسیب شبكیه و عدسی چشم‬


‫پرتوگیری ششم بدون حفاظ از پرتوهای فرا بنفش در اين طیف نبايد از مقادير ذيل فراتر رود‪:‬‬
‫الف د دوز جذب شده ‪ 1 j/cm2‬برای مدت پرتوگیری كمتر از ‪ 1333‬ثانیه‬
‫ب د شگالی شار تابشی مؤثر ‪ 1 mW/cm2‬برای مدت پرتوگیری ‪ 1333‬ثانیه و بیشتر از آن‬

‫بخش سوم – منبع با پهنای فرکانسی باریك‬


‫منابع با پهنای باند باريک معموالً حاوی يک طول موج يا پهنای باريكی از طول موج ها هستند كه حد‬
‫مجاز آن از جداول فوقالذكر قابل تعیین است‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫تذكرات‬
‫‪ -1‬احتمال بروز سرطان پوست بستگی به عوامل مختلفی از قبیل رنگدانه پوست‪ ،‬سابقه تاولهای پوستی‬
‫ناشی از آفتاب سوختگی و دوز تجمعی پرتو فرا بنفش دارد‪.‬‬
‫‪ -2‬كارگرانی كه در محیط باز و در مناطقی با عرض جغرافیائی كمتر از ‪  73‬درجه كار مینمايند‪،‬‬
‫میتوانند در ايام تابستانی در حوالی ظهر درحد ‪ 2‬دقیقه در مدت كوتاهی پرتوگیری بیش از مقادير حد‬
‫مجاز مواجهه شغلی داشته باشند‪.‬‬
‫‪ -0‬مواجهه با پرتوهای فرا بنفش همزمان با مواجهه عمدی و غیرعمدی با مواد شیمیايی مختلف از جمله‬
‫برخی از داروها ممكن است منجر به ارتیم پوستی گردد‪ .‬در صورتی كه كارگر هنگامی كه در معرض‬
‫دوز ‪ UV‬به مقدار كمتر از حد مواجهه شغلی قرار میگیرد و واكنش پوستی نشان میدهد و اين واكنش‬
‫را قبالً نشان نداده است‪ ،‬حساسیت بیش از حد وی بايد مورد توجه قرار گیرد‪ ،‬در بین صدها عاملی كه‬
‫میتواند حساسیت شديد به پرتو ‪ UV‬ايجاد كند میتوان برخی از گیاهان و مواد شیمیايی نظیر برخی‬
‫آنتیبیوتیكها (مانند تتراسیكلین‪ ،‬سولفاتیازول) و برخی آرام بخشها (مانند ايمیپرامین)‪ ،‬برخی از‬
‫داروهای مدر‪ ،‬مواد آرايشی‪ ،‬داروهای بیماریهای روانی‪ ،‬مشتقات قطران‪ ،‬برخی از رنگها و ذغال‬
‫سنگ )‪ (Lime Oil‬را نام برد‪.‬‬
‫‪ -7‬اُزن در اثر تابش فرا بنفش با طول موج كمتر از ‪ 223‬نانومتر در هوا تولید میشود‪ .‬به مقادير حد مجاز‬
‫مواجهه شغلی اُزن در قسمت مواد شیمیايی مراجعه كنید‪.‬‬

‫حدود مجاز مواجهه با پرتو فرو سرخ )‪(IR‬‬


‫با توجه به گستردگی پرتوگیری فرو سرخ شاغلین و احتمال صدمات ششمی‪ ،‬در اين مبحث حدود‬
‫مجاز مواجهه برای پیشگیری از صدمات به شرح زير مورد توافق قرار گرفته است‪:‬‬
‫الف‪ -‬حفاظت قرنیه و عدسی‪ :‬برای اجتناب از صدمات قرنیه و اثرات احتمالی بر عدسی ششم‬
‫(بیماری آب مرواريد) پرتوگیری از اشعه فرو سرخ (‪ )003nm <  <0m‬در محیطهای خیلی گرم در‬
‫مدت زمانهای طوالنی (‪ 1333‬ثانیه و باالتر) بايد به ‪ 13 mW/cm2‬محدود شود و برای پرتوگیریهای‬
‫در مدت زمان كمتر از‪ 1333‬ثانیه میزان پرتوگیری مجاز از رابطه زير بدست میآيد‪:‬‬

‫‪‬‬ ‫‪E .  1.8t 0.75 W/cm2‬‬


‫‪3000‬‬
‫‪770‬‬

‫برای پرتوگیریهای در مدت زمان بیشتر از‪ 1333‬ثانیه میزان پرتوگیری مجاز از رابطه زير بدست‬
‫میآيد‪:‬‬

‫‪‬‬ ‫‪E  .  0.01 W/cm2‬‬


‫‪3000‬‬
‫‪770‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫ب‪ -‬حفاظت شبكیه‪ :‬برای المپ حرارتی فرو سرخ يا هر منبع فرو سرخ نزديک (‪ )near IR‬كه خارج‬
‫از طیف نور مرئی قرار دارد (با درخشندگی كمتر از ‪ ،)13 -2 cd/m2‬مقدار تابش ‪ IR-A‬يا فرو سرخ‬
‫نزديک (‪ )003nm <  <1733nm‬كه به ششم میرسد در محدوده رابطه زير برای مدت زمان مواجهه‬
‫كمتر از ‪ 713‬ثانیه قابل قبول است‪.‬‬
‫‪3.2‬‬
‫‪‬‬ ‫‪L .R. ‬‬
‫‪1400‬‬
‫‪770‬‬
‫‪  t .0.25‬‬
‫اين حد براساس قطر مردمک ‪ 0 mm‬تعیین شده است (در صورتی كه به دلیل فقدان نور كافی مردمک‬
‫تا اين اندازه باز نمیشود) و آشكار ساز زاويه میدان ديد ‪ 11 mrad‬داشته باشد‪ .‬برای مدت زمان‬
‫مواجهه بیشتر از ‪ 713‬ثانیه رابطه زير برقرار است‪.‬‬
‫‪6‬‬
‫‪‬‬ ‫‪L .R. ‬‬
‫‪1400‬‬
‫‪770‬‬
‫‪‬‬
‫برای منبع دايره ای شكل م ل المپ های روشنايی ‪ α‬برحسب راديان‪ ،‬قطرالمپ تقسیم بر فاصله تا ششم‬
‫دريافتكننده است‪ .‬برای منابع مستطیل شكل ‪، α‬میانگین بزرگترين وكوشكترين بعد منبع تقسیم بر‬
‫فاصله تا ششم دريافت كننده است‪.‬‬
‫‪lw‬‬
‫‪ (rad ) ‬‬
‫‪2r‬‬

‫‪1‬‬
‫حد مجاز مواجهه شغلی ليزر‬
‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی در برابر پرتو لیزر به شرايطی اشاره دارد كه شنانچه كلیه مشاغلین به طور‬
‫مكرر در مواجهه با آن قرار گیرند‪ ،‬آثار نامطلوب مشهودی بر سالمت آنان ايجاد نگردد‪ .‬مقادير مزبور‬
‫به عنوان راهنما برای كنترل مواجهه افراد با پرتوهای مذكور بكار میروند و نبايد به عنوان مرز قطعی‬
‫بین حد ايمن و حد خطر تلقی گردند‪ .‬حدود مواجهه شغلی براساس كاملترين اطالعات بدست آمده از‬
‫مطالعات تجربی تعیین گرديده است‪ .‬در عمل خطرات ششمی و پوستی ناشی از لیزر را میتوان با‬
‫بكارگیری تمهیدات كنترلی‪ ،‬متناسب با نوع لیزر مهار نمود‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫)‪- Light Amplification by Stimulated Emission of Radiation (LASER‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫گروه بندی لیزرها‬


‫شركت سازندهغالباً به منبع مولد لیزر برشسبی الصاق مینمايد كه طبقه خطر آنها را مشخص میكند‪.‬‬
‫معموالً الزم نیست تابندگی لیزر يا مواجهه تابشی آن برای مقايسه با حدود مواجهه شغلی برآورد گردد‪.‬‬
‫پتانسیل مواجهههای خطرناك را میتوان با بكارگیری تمهیدات كنترلی متناسب با طبقه خطر لیزر به‬
‫حداقل رسانید‪ .‬تمهیدات كنترلی بر تمام طبقات لیزرها بجز طبقة "يک" قابل اعمال است‪ .‬اين تمهیدات‬
‫‪A Guide Control For of‬‬ ‫و ساير اطالعات ايمنی لیزر را میتوان در نشريه ‪ ACGIH‬تحت عنوان‬
‫‪ Laser Hazards‬و نشريات سری )‪ ANSI- Z-106(2330‬كه توسط انستیتوی لیزر آمريكا منتشر شده‬
‫است يافت‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫روزنه محدود‬
‫در اين بخش برای مقايسه با حدود مجاز مواجهه شغلی‪ ،‬میانگین تابندگی دسته پرتوهای لیزر يا زمان‬
‫پرتودهی تمام روزنه محدود در ناحیه طیفی و زمان مواجهه مناسب برآورد میشود‪ .‬اگر قطر دسته‬
‫پ رتوهای لیزر كمتر از قطر روزنه محدود كننده باشد‪ ،‬تابندگی مؤثر دسته پرتوهای لیزر يا پرتودهی آن‬
‫را می توان از طريق تقسیم توان دسته پرتوهای لیزر يا انرژی آن بر سطح روزنه محدود كننده به دست‬
‫آورد‪ .‬فهرست روزنههای محدود كننده در جدول ‪ 17‬آمده است‪.‬‬

‫اندازه منبع و ضریب تصحیح ‪CE‬‬

‫موارد زير در طول موجهای ناحیه خطر شبكیه يعنی ‪ 733‬الی ‪ 1733‬نانومتر (‪ )nm‬اعمال میشود‪ .‬معموالً‬
‫لیزر منبع كوشكی در حد يک منبع نقطهای است و شامل يک زاويه كمتر از ‪  min‬كه برابر با ‪ 1‬میلی‬
‫راديان است‪ ،‬میباشد‪ .‬با اين وجود هر منبعی كه زاويه ‪ ‬آن از ‪ ، min‬كه از ششم ناظر اندازهگیری‬
‫میشود بزرگتر باشد‪ ،‬بعنوان يک منبع متوسط (‪ ) min <  <  max‬و يا منبع بزرگ (‪) >  max‬‬
‫منظور میشود‪ .‬برای مدت زمان پرتوگیری ‪ ،t‬زاويه ‪  max‬به صورت زير تعريف میشود‪:‬‬
‫زاویه ‪ max‬‬ ‫مدت مواجهه‬
‫‪amax = 2 mrad‬‬ ‫برای‪t ≤3/ 622 ms‬‬
‫‪amax =233 × t‬‬
‫‪3/2‬‬
‫‪mrad‬‬ ‫برای ‪3/ 622 ms> t >3/22s‬‬
‫‪amax =133 mrad‬‬ ‫برای ‪t ≥3/22s‬‬
‫‪amin =1/9 mrad‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Limiting Apertares‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫شنانچه منبع مستطیل شكل است‪  ،‬میانگین حسابی بلندترين طول و كوتاهترين بعد قابل مشاهده‬
‫میباشد‪ .‬برای منابع متوسط و بزرگ‪ ،‬حد مجاز مواجهه شغلی در جدول ‪ 2‬با ضريب تصحیح ‪ C E‬كه در‬
‫قسمت "نكات" جدول ‪ 2‬آمده است‪ ،‬تعديل میگردد‪.‬‬

‫جدول ‪ -17‬حدود شكافها برای تعیین حد مجاز مواجهه شغلی لیزر‬


‫پوست (میلی متر)‬ ‫چشم (میلی متر)‬ ‫مدت مواجهه (ثانیه )‬ ‫گستره طیفی (نانومتر)‬
‫‪-8‬‬
‫‪0/2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1×13 -3/22‬‬ ‫‪173-733‬‬

‫‪0/2‬‬ ‫‪0/2‬‬ ‫‪3/22-03×130‬‬ ‫‪173-733‬‬

‫‪0/2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1×13-10-3/22‬‬ ‫‪733-1733‬‬

‫‪0/2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪3/22-03×130‬‬ ‫‪733-1733‬‬

‫‪0/2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1×13-17-3/22‬‬ ‫‪1733-1×132‬‬

‫‪0/2‬‬ ‫‪0/2‬‬ ‫‪3/22 -03×130‬‬ ‫‪1733-1×132‬‬

‫‪11‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪1×13-17 -03×130‬‬ ‫‪1×132-1×136‬‬

‫ضرایب تصحیح ‪ C B ,CA( C,B,A‬و ‪) C C‬‬


‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی برای پرتوگیری ششم كه در جدول ‪ 12‬ارائه شده است در تمام طول‬
‫‪CA‬‬ ‫موجها كاربرد دارد‪ .‬حد مجاز مواجهه شغلی با طول موجهای بین ‪ 033nm‬و ‪ 1378 nm‬با ضريب‬
‫افزايش میيابد (به دلیل كاهش جذب توسط مالنین كه در نمودار شكل ‪ 8‬نشان داده شده است)‪ .‬در‬
‫برخی موارد كه فرد در معرض طول موجهای بین ‪ 733‬و ‪ 633‬نانومتر قرار میگیرد (به دلیل كاهش‬
‫حساسیت فتوشیمیايی در صدمات وارد به شبكیه ششم) ضريب تصحیح ‪ CB‬بايد بكار برده شود‪ .‬ضريب‬
‫تصحیح ‪ CC‬در طول موجهای ‪ 1123‬تا ‪ 1733‬نانومتر بكار میرود كه به دلیل جذب در عبور از محیط‬
‫ششم قبل از رسیدن به شبكیه است‪ .‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی مندرج در جدول ‪ 16‬در ارتباط با‬
‫پرتوگیری پوست از پرتوهای لیزر میباشد‪ .‬مقادير مزبور را میتوان به نسبت ضريب ‪ CA‬كه در شكل ‪8‬‬
‫نشان داده شده است برای طول موجهای بین ‪ 033‬تا ‪ 1733‬نانومتر افزايش داد‪ .‬برای سهولت در امر‬
‫محاسبه زمان مواجهه مجاز كه نیاز به محاسبه با توانهای جزئی دارد نمودار شكلهای ‪13‬تا ‪ 17‬را‬
‫میتوان بكار برد‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫پرتوگیری پالسی مکرر‪)RPE( 1‬‬


‫لیزرهای اسكن با موج پیوسته (‪ )CW‬و يا لیزرهای پالسی مكرر میتوانند سبب پرتوگیری پالسی مكرر‬
‫شوند‪ .‬حد مجاز مواجهه شغلی برای نگاهكردن مستقیم به پرتو در طول موجهای بین ‪ 733‬تا ‪1733‬‬
‫نانومتر و همچنین در پرتوگیری تک پالسی (پالسی با مدت زمان ‪ ) t‬ارائه شده است و با استفاده از‬
‫ضريب تصحیح كه براساس تعداد پالس در هر پرتوگیری مشخص میگردد‪ ،‬تعديل میشود‪ .‬ابتدا تعداد‬
‫پالسها (‪ )n‬در يک پرتوگیری بر حسب ‪ Hz‬محاسبه میگردد‪ .‬سپس اين مقدار كه فركانس تكرار پالس‬
‫نامیده میشود‪ ،‬در مدت زمان پرتوگیری ضريب مینمايیم‪ .‬معموالً پرتوگیری در محدودهای از ‪3/22‬‬
‫ثانیه برای منبع مرئی درخشان تا ‪ 13‬ثانیه برای منبع مادون قرمز اتفاق میافتد‪ .‬حد مواجهه شغلی تصحیح‬
‫شده برای هر پالس از رابطه زير به دست میآيد‪:‬‬

‫معادله (‪)1‬‬ ‫(حد مجاز مواجهه شغلی تک پالس) (‪ = )n -3/22‬حد مجاز مواجهه شغلی‬

‫معادله فوق فقط در شرايط ايجاد صدمات حرارتی يعنی كلیه پرتوگیریهای با طول موج بیش از ‪033‬‬
‫نانومتر و برخی از پرتوگیریها با طول موجهای كوتاهتر كاربرد دارد‪ .‬برای طول موجهای مساوی يا‬
‫كمتر از ‪ 033‬نانومتر حد مجاز تصحیح شده از معادله ‪ 1‬در صورتی استفاده میشود كه متوسط تابندگی‬
‫كمتر از حد مواجهه شغلی برای پرتوگیری مداوم باشد‪ .‬در صورتی كه مدت پرتوگیری بین ‪ 13‬ثانیه تا‬
‫‪ T1‬ثانیه باشد‪ ،‬متوسط تابندگی (يعنی پرتوگیری تجمعی كامل برای ‪ nt‬بر حسب ثانیه) نبايد از دوز‬
‫مندرج در جدول ‪ 12‬تجاوز نمايند‪ .‬توصیه میشود برای اطالعات بیشتر به منبع زير مراجعه نمايند‪:‬‬
‫‪A Guide For Control of Laser Hazards, 7th Edition, 1883, Published by ACGH.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Repetitively Palsed exposures‬‬

‫‪2-‬‬ ‫‪Continuous Wave‬‬

‫‪ -0‬برای مقادير ‪ T‬به نكات قابل توجه به هنگام استفاده از جدول ‪ 2‬مراجعه نمائید‪.‬‬
‫‪ = nt -7‬زمان هر پالس × تعداد پالس‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫جدول ‪ :12‬حد مجاز مواجهه شغلی پرتوگیری مستقیم عدسی ششم‬


‫(نگاه مستقیم به پرتو) حاصل از پرتو لیزر‬
‫زمان پرتوگیری (‪)t‬‬ ‫طول موج‬
‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫ناحیه طیفی‬
‫بر حسب ثانیه‬ ‫(‪)nm‬‬
‫‪0 mj/cm2‬‬ ‫‪ 13-8‬تا ‪0×137‬‬ ‫*‪173-273‬‬ ‫‪UVC‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪0 mj/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0×13‬‬ ‫‪273-032‬‬
‫اين محدوده نبايد از ‪ 3/26 t 3/22 j/cm2‬در ‪ t ≥ 13 s‬تجاوز نمايد‬

‫‪7 mj/cm2‬‬ ‫‪ 13-8‬تا ‪0×137‬‬ ‫‪030‬‬


‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪6 mj/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0×13‬‬ ‫‪037‬‬
‫‪13 mj/cm2‬‬ ‫‪ 13-8‬تا ‪0×137‬‬ ‫‪032‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪16 mj/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0×13‬‬ ‫‪036‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪22 mj/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0×13‬‬ ‫‪030‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪73 mj/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0×13‬‬ ‫‪037‬‬ ‫‪UVB‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪60 mj/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0×13‬‬ ‫‪038‬‬
‫‪133 mj/cm2‬‬ ‫‪ 13-8‬تا ‪0×137‬‬ ‫‪013‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪163 mj/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0×13‬‬ ‫‪011‬‬
‫‪223 mj/cm2‬‬ ‫‪ 13-8‬تا ‪0×137‬‬ ‫‪012‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪733 mj/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0×13‬‬ ‫‪010‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪603 mj/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0×13‬‬ ‫‪017‬‬
‫‪3/22‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪3/26 t‬‬ ‫‪j/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪13‬‬ ‫‪012 -733‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1/3 j/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪13‬‬ ‫"–"‬ ‫‪UVA‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪1/3 mw/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0 × 13‬‬ ‫"–"‬
‫‪ ‬اُزن ‪ O0‬توسط منابع انتشار پرتو فرا بنفش (‪ )UV‬در طول موجهای كمتر از ‪ 223 nm‬در هوا تولید میگردد‪ ،‬به بخش‬
‫حدود مجاز شغلی عوامل شیمیايی‪ -‬اُزن مراجعه شود‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جدول ‪ :16‬حد مجاز مواجهه شغلی پرتوگیری مستقیم عدسی ششم‬


‫(نگاه مستقیم به درون پرتو) حاصل از پرتو لیزر‬
‫ناحیه‬
‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫زمان پرتوگیری )‪ (t‬بر حسب ثانیه‬ ‫طول موج )‪)nm‬‬
‫طیفی‬
‫‪12×13-8 j/cm2‬‬ ‫‪ 13-11‬تا ‪13-12‬‬ ‫‪733-033‬‬
‫‪2/0 t3/02 j/cm2‬‬ ‫‪13-8‬تا ‪13-11‬‬ ‫‪733-033‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪-8‬‬ ‫‪-6‬‬
‫‪3/2 µj/cm‬‬ ‫‪ 17×13‬تا ‪13‬‬ ‫‪733-033‬‬
‫‪3/02‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-6‬‬
‫‪1 /7 t‬‬ ‫‪mj/cm‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪17×13‬‬ ‫‪733-033‬‬
‫‪13 mj/cm2‬‬ ‫‪ 133‬تا‪13‬‬ ‫‪733-723‬‬ ‫‪Light‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1mw/cm‬‬ ‫‪ T1‬تا‪13‬‬ ‫‪723-233‬‬
‫‪2‬‬
‫‪13 CB mj /cm‬‬ ‫‪ 133‬تا‪T1‬‬ ‫‪723-233‬‬
‫‪2‬‬
‫‪3/1 CB mw /cm‬‬ ‫‪ 03333‬تا‪133‬‬ ‫‪723-233‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1mw/cm‬‬ ‫‪ 03333‬تا‪133‬‬ ‫‪233-033‬‬
‫‪-8‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-10‬‬ ‫‪-11‬‬
‫‪12 CA× 13 j/cm‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪ 13‬تا‬ ‫‪033-1323‬‬
‫‪3 /02‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-11‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪2/0 CA t‬‬ ‫‪j/cm‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪ 13‬تا‬ ‫‪033-1323‬‬
‫‪3/2 CA µj/cm‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-8‬‬
‫‪ 17×13‬تا ‪13‬‬ ‫‪-6‬‬
‫‪033-1323‬‬

‫‪1/7 CAt3/02 m j/cm2‬‬ ‫‪13‬تا ‪17×13-6‬‬ ‫‪033-1323‬‬

‫‪CA3mw/cm2‬‬ ‫‪ 03333‬تا‪13‬‬ ‫‪033-1323‬‬


‫‪IR-A‬‬
‫‪1/7 Cc ×13-1(µ j/cm2‬‬ ‫‪ 13-11‬تا ‪13-10‬‬ ‫‪1323-1733‬‬
‫‪20CC× t3/02 j/cm2‬‬ ‫‪ 13-8‬تا ‪13-11‬‬ ‫‪1323-1733‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪-8‬‬ ‫‪-6‬‬
‫‪2Cc µj/cm‬‬ ‫‪ 23×13‬تا ‪13‬‬ ‫‪1323-1733‬‬
‫‪8 CC× t3/02 mj/cm2‬‬ ‫‪13‬تا‪233×13-6‬‬ ‫‪1323-1733‬‬
‫‪2Cc mw/cm2‬‬ ‫‪03333‬تا‪13‬‬ ‫‪1323-1733‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪-17‬‬ ‫‪-0‬‬
‫‪3/1 j/cm‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪ 13‬تا‬ ‫‪1731-1233‬‬
‫‪3/22‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪-0‬‬
‫‪3/26 t‬‬ ‫‪j/cm‬‬ ‫‪13‬تا ‪13‬‬ ‫‪1731-1233‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪-17‬‬
‫‪1/3 j/cm‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪13‬تا‬ ‫‪1231-1733‬‬
‫‪3/1 j/cm‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪13‬‬ ‫‪-17‬‬
‫‪ 13‬تا‬ ‫‪-0‬‬
‫‪1731-2633‬‬ ‫‪IR-B‬‬
‫‪&C‬‬
‫‪3/26 t 3/22 j/cm2‬‬ ‫‪13‬تا ‪13-0‬‬ ‫‪1731-2633‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪-17‬‬ ‫‪-0‬‬
‫‪13mj/cm‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪ 13‬تا‬ ‫‪2631-136‬‬
‫‪3/26 t 3/ 22 j/cm2‬‬ ‫‪13‬تا ‪13-0‬‬ ‫‪2631-136‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫ناحیه‬
‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫زمان پرتوگیری )‪ (t‬بر حسب ثانیه‬ ‫طول موج )‪)nm‬‬
‫طیفی‬
‫‪133mw/cm2‬‬ ‫‪ 0×137‬تا‪13‬‬ ‫‪1733-136‬‬

‫نكات قابل توجه به هنگام استفاده از جدول ‪:16‬‬


‫‪ = C A‬نمودار ‪2‬؛ ‪ C B=1‬به ازاء ‪ = 733 - 278 nm‬‬

‫] (‪ C B = 13 [ 3/312) - 223‬به ازاء ‪  = 223 - 033 nm‬؛ ‪ C c = 1‬از ‪ 033‬تا ‪ 1123‬نانومتر‬


‫](‪ Cc = 13 [ 3/171)-1123‬درطول موجهای بزرگتر از ‪ 1123‬نانومتر و كمتر از ‪ 1233‬نانومتر‬
‫‪ Cc‬از ‪ 1233‬تا ‪ 1733‬نانومتر؛ ‪ T 1 = 13s‬به ازاء ‪=733-723 nm‬‬ ‫‪=7‬‬
‫] (‪3/32 )- 223‬‬
‫[ ‪ T 1 = 13 × 13‬به ازای ‪= 723 – 233nm‬‬

‫‪ T 1 = 13s‬به ازاء ‪=233-033 nm‬‬


‫برای ششمههای متوسط يا بزرگ (م الً شبكههای ديود لیزر) در طول موجهای بین ‪ 733‬تا ‪ 1733‬نانومتر‬
‫حد مجاز شغلی پرتوگیری برای نگاه كردن مستقیم به پرتو را میتوان با ضريب تصحیح (‪ )CE‬طبق‬

‫اندازه چشمه‬ ‫زاويه چشم بيننده‬


‫ضريب تصحيح)‪(CE‬‬
‫قابل تشخيص‬ ‫و منبع تابش پرتو‬

‫‪CE = 1‬‬ ‫كوشک‬ ‫‪α ≤ αmin‬‬

‫‪CE = α / αmin‬‬ ‫متوسط‬ ‫‪αmin < α ≥ αmax‬‬

‫‪CE = 3333,‬‬ ‫‪t ≥ 536.0‬‬

‫‪CE = t, 2 < t < . 2s‬‬ ‫بزرگ‬ ‫‪α > αmax‬‬

‫‪CE = ,‬‬ ‫‪t > . 2s‬‬

‫رابطه ذيل افزايش داد‪ ،‬مشروط بر آنكه زاويه ششم بیننده و منبع تابش پرتو (اندازهگیری شده از فاصله‬
‫ششم بیننده) بزرگتر از ‪  min‬باشد‪ .‬مقدار (‪ )CE‬مطابق با جدول زير با ‪ ‬متناسب است‪:‬‬
‫زاويه ‪ 133‬میلی راديان را میتوان ‪  max‬در نظر گرفته در نقطهای كه حد مجاز شغلی به عنوان راديانس‬
‫ثابت بیان شده باشد و معادله فوق بر حسب راديانس ‪ L‬به صورت ذيل تبديل گردد‪:‬‬
‫‪2‬‬
‫‪j)cm‬‬ ‫(‪ pt‬منبع ‪ L AOE = )0/71 × 13 2(× )AOE‬برحسب (‪× Sr‬‬ ‫به ازاء ‪t < 3/622 ms‬‬
‫‪2‬‬
‫‪j)cm‬‬ ‫به ازاء ‪ L AOE = )0/6×t3/2( 3/622 s < t < 3/22s‬برحسب (‪× Sr‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪2‬‬
‫‪W )cm‬‬ ‫‪ L AOE = 7/7‬برحسب (‪× Sr‬‬ ‫به ازاء ‪t >133s‬‬

‫جدول ‪ -10‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی پرتوگیری پوستی اشعه لیزر‬


‫مدت پرتوگیری )‪(t‬‬
‫حد مجاز مواجهه شغلی‬ ‫طول موج )‪)nm‬‬ ‫ناحیه طیفی‬
‫بر حسب ثانیه‬
‫مطابق جدول ‪12‬‬ ‫‪ 13-8‬تا ‪137‬‬ ‫‪173-733‬‬ ‫*‪UVA‬‬

‫‪2 CA × 13-2 j/cm2‬‬ ‫‪ 13-8‬تا ‪13 -0‬‬ ‫‪733-1733‬‬

‫‪1/1 CA ) t3/22( j/cm2‬‬ ‫‪ 13-0‬تا ‪13‬‬ ‫‪733-1733‬‬ ‫‪LIGHT&IR-A‬‬

‫‪3/2 CA W/cm2‬‬ ‫‪ 13‬تا ‪0×137‬‬ ‫‪733-1733‬‬


‫مطابق جدول ‪16‬‬ ‫‪ 138‬تا ‪0×137‬‬ ‫‪136-1731‬‬ ‫**‪IR – B & C‬‬

‫شكاف وسیله سنجش بايد در فاصله ‪ 133mm‬يا بیش از آن از منبع پرتو قرار گیرد‪ .‬برای سطوح‬
‫تابندگی بزرگ‪ ،‬میزان حد مجاز شغلی برای مواجهه پوست در زير نويس جدول ‪ 10‬آمده است‬
‫* اُزن (‪ (O0‬توسط منابع پرتو فرابنفش (‪ )UV‬در طول موجهای كمتر از ‪ 223mm‬در هوا تولید میگردد‪.‬‬
‫به بخش حدود مجاز شغلی عوامل شیمیايی اُزن مراجعه شود‪.‬‬
‫‪ C7 =1/3‬به ازاء ‪ ،λ = 733-033nm‬برای ‪ λ = 033 1733 nm‬به نمودار ‪ 1‬مراجعه شود‪.‬‬
‫** در طول موجهای بیش از ‪ ،1733 nm‬برای سطح مقطع پرتو به میزان بیش از ‪ 133‬سانتی متر مربع و‬
‫مدت پرتوگیری بیش از ‪ 13‬ثانیه است‪ ،‬حد مواجهه شغلی از رابطه ‪ OEL = (13333/A0) mw/ cm2‬به‬
‫دست میآيد كه ‪ A0‬مساحت پوست پرتو گرفته از ‪ 133‬تا ‪ 1333‬سانتی متر مربع و ‪ OEL‬درصورتیكه‬
‫مساحت پوست پرتو گرفته بیش از ‪ 1333 cm2‬باشد‪ 13 mw/cm2‬و در صورتی كه مساحت پوست پرتو‬
‫گرفته كمتر از ‪ 133‬باشد حد مجاز شغلی ‪ 133 mw/cm2‬میباشد‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫شكل ‪ –8‬تغییرات ‪ αmax‬بر مبنای مدت زمان مواجهه‬

‫شكل‪ -13‬ضريب تصحیح‪ OEL‬در محدوده طول موج ‪ 733‬الی ‪ 033‬نانومتر‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫شكل ‪ -11‬حد مجاز مواجهه شغلی برای نگاه گردن به طور مستقیم داخل لیزر در محدوده‬
‫‪ 733‬الی ‪ 033‬نانومتر‬

‫شكل ‪ - 12‬حد مجاز مواجهه شغلی برای نگاه گردن به طور مستقیم داخل لیزر نوع پیوسته‬
‫در محدوده ‪ 733‬تا ‪ 1733‬نانومتر‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫شكل ‪ -10‬حد مجاز مواجهه شغلی با لیزر برای پوست وششم برای طول موج های‬
‫بزرگتر از ‪ 1/7‬میكرومتر‬

‫شكل‪ -17‬حد مجاز مواجهه شغلی با لیزر نوع پیوسته برای پوست وششم برای طول موج های‬
‫بزرگتر از ‪ 1/7‬میكرومتر‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫روشنايی‬
‫كمیته تعیین مقادير حد مجاز مواجهه شغلی عوامل فیزيكی پس از مطالعه و بررسی مدارك موجود و‬
‫نظر به سوابق جداول تفصیلی نسخههای قبلی كتابچه حد مجاز مواجهه شغلی با لحاظ اينكه تأمین‬
‫روشنايی كافی و مطلوب از نقطه نظر ارگونومیک و ايمنی نیز حائز اهمیت بوده و میتواند از اختالالت‬
‫اسكلتی عضالنی مرتبط با روشنايی نیز پیشگیری نمايد‪ ،‬به جای جداول قبلی از جداول فشرده جديد با‬
‫تدوين و ارائه حدود توصیه شده (الزامی و هم ارزش با ‪ )OEL‬در جداول ‪ 17‬و ‪ 18‬ارقامی را برای تعیین‬
‫میانگین شدت روشنايی عمومی داخلی اماكن مختلف بر مبنای خصوصیات مكان و دقت مورد نیاز‬
‫برای رؤيت واضح اشیاء و تصاوير به همراه شاخص يكدستی روشنايی و جدول ‪ 23‬برای محوطه ها و‬
‫معابر آورده شده است‪ .‬اين مقادير حداقل شدت روشنايی را در موارد ذكر شده تعیین نموده است‪.‬‬
‫همچنین با توجه به نیاز برخی از مشاغل به تأمین روشنايی موضعی برای انجام كار راحت حدود توصیه‬
‫شده شدت روشنايی موضعی مورد نیاز برای مشاغل مختلف در جدول ‪ 18‬آورده شده است‪.‬‬
‫شدت روشنايی مورد نیاز بر حسب لوكس (لومن بر متر مربع) انتخاب شده است‪ .‬اندازهگیری‬
‫مقادير شدت روشنايی بايد توسط دستگاه سنجش روشنايی با دقت ‪ 3/1‬لوكس و به صورت كالیبره‬
‫شده در ارتفاع سطح كار انجام شود‪ .‬معیار تعیین ايستگاههای اندازه گیری روشنايی عمومی استفاده از‬
‫روش الگويی مورد قبول انجمن مهندسین روشنايی آمريكای شمالی ‪ IESNA‬در ارتفاع عمومی سطح‬
‫كار و محاسبات مربوط به آن میباشد‪ .‬در اندازهگیری روشنايی موضعی بايد حداقل سه ايستگاه در‬
‫سطح كار(كه يكی از آنها محدوده بیشترين زمان رؤيت باشد) مورد سنجش قرار گیرد و ارقام هیچ‬
‫يک از آنها از حد توصیه شده جدول ‪ 18‬نبايد كمتر باشد‪.‬‬
‫به همین صورت در جدول شماره ‪ 23‬حدود توصیه شده میانگین شدت روشنايی مورد نیاز برای‬
‫معابر و محوطههای باز مختلف آورده شده است‪ .‬معیار تعیین ايستگاههای اندازه گیری روشنايی عمومی‬
‫در محوطهها بر اساس معیار شبكهای مورد قبول انجمن مهندسین روشنايی آمريكای شمالی در سطح‬
‫معابر و محوطهها با رعايت شاخص يكدستی توزيع روشنايی میباشد‪.‬‬
‫روشنايی اضطراری كه مربوط به زمانهای خاص نظیر قطع جريان برق اصلی‪ ،‬تعمیرات سامانه اصلی‬
‫تأمین روشنايی و هنگام حوادث است بايد به طور مجزا به گونهای تأمین شده باشد كه در هیچ‬
‫محدودهای از ‪ 23‬لوكس برای فعالیت موقت كمتر نباشد در مسیرهای عبور و محدوده های خروج‬
‫اضطراری افراد شدت روشنايی در كف مكان مورد نظر از ‪ 13‬لوكس كمتر نباشد‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Illumination Eingineering Society of North America‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫جدول ‪ -17‬حدود توصیه شده میانگین شدت روشنايی عمومی داخلی* مورد نیاز برای اماكن‬
‫مختلف (‪)Lx‬‬
‫شاخص‬ ‫میانگین شدت‬ ‫دقت وضوح‬
‫خصوصیات‬ ‫گروه‬
‫یكدستی‬ ‫روشنایی عمومی‬ ‫مثال‬ ‫اشیاء و‬
‫مكان‬ ‫مكان‬
‫‪Emin/Eavg‬‬ ‫مورد نیاز ‪Lx‬‬ ‫تصاویر‬
‫زيرزمینها‪ ،‬راهروها‪،‬‬ ‫مكانهايی با‬
‫‪3/6‬‬ ‫‪133‬‬ ‫تونلهای عبور و‬ ‫‪ 13‬سانتی متر‬ ‫تردد محدود‬ ‫الف‬
‫زيرگذرها‬ ‫افراد‬
‫مكانهايی با‬
‫انبارها و راههای‬
‫‪3/6‬‬ ‫‪123‬‬ ‫‪ 13‬سانتی متر‬ ‫توقف محدود‬ ‫ب‬
‫خروج‬
‫افراد‬
‫بارگیری و تخلیه يا‬
‫آماده سازی مواد‬ ‫كارهای‬
‫‪3/6‬‬ ‫‪233‬‬ ‫‪ 13‬سانتی متر‬ ‫ج‬
‫اولیه تولید‪ ،‬كارهای‬ ‫غیر دقیق‬
‫عمومی ساختمان‬
‫كارهای خدماتی و‬
‫تولیدی صنعتی‪،‬‬ ‫كارهای با‬
‫‪3/6‬‬ ‫‪223‬‬ ‫‪ 2‬سانتی متر‬ ‫د‬
‫سالنهای ورزشی‬ ‫دقت متوسط‬
‫عمومی‪ ،‬اماكن‬
‫كارهای اداری‪،‬‬
‫آموزشی تحريری‪،‬‬
‫بهداشتی درمانی‪،‬‬
‫‪3/6‬‬ ‫‪033‬‬ ‫‪ 2‬میلی متر‬ ‫كارهای دقیق‬ ‫ه‬
‫خط مونتاژ قطعات‪،‬‬
‫شا ‪ ،‬نساجی و‬
‫پوشاك‪ ،‬اتاق كنترل‬

‫* مبنای سنجش‪ ،‬ارتفاع عمومی سطح كار و براساس الگوهای شش گانه ‪ IESNA‬میباشد‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جدول‪ -18‬حدود توصیه شده شدت روشنايی موضعی مورد نیاز برای مشاغل مختلف (‪)Lx‬‬
‫شدت روشنایی‬
‫دقت وضوح‬ ‫خصوصیات‬ ‫گروه‬
‫موضعی مورد نیاز‬ ‫مثال‬
‫اشیاء و تصاویر‬ ‫شغل‬ ‫شغل‬
‫‪Lx‬‬
‫مشاغل تولیدی و‬ ‫كارهای معمول‬
‫‪223‬‬ ‫‪ 2‬سانتی متر‬ ‫الف‬
‫تعمیرات عادی‬ ‫غیر دقیق‬
‫مونتاژ قطعات مكانیكی‪ ،‬تعمیر‬ ‫كارهای‬
‫‪203‬‬ ‫يک سانتی متر‬ ‫ب‬
‫تجهیزات مكانیكی‬ ‫نسیتاً دقیق‬
‫مشاغل اداری‪ ،‬تحريری يا تايپی‪،‬‬
‫‪033‬‬ ‫تعمیرات و مونتاژ تجهیزات‬ ‫‪ 2‬میلی متر‬ ‫كارهای دقیق‬ ‫ج‬
‫الكتريكی‬
‫نقشه كشی‪ ،‬طراحی دقیق‪ ،‬مونتاژ‬ ‫كارهای‬
‫‪233‬‬ ‫يک میلی متر‬ ‫د‬
‫يا تعمیر قطعات ريز‪ ،‬قالی بافی‬ ‫خیلی دقیق‬
‫كمتر از يک‬ ‫كارهای‬
‫‪233-13333‬‬ ‫جراحی‬ ‫ه‬
‫میلی متر‬ ‫فوقالعاده دقیق‬

‫جدول‪ -23‬حدود توصیه شده میانگین شدت روشنايی مورد نیاز برای معابر و محوطههای باز‬
‫مختلف (‪)Lx‬‬
‫شاخص‬
‫میانگین شدت روشنایی‬ ‫مبنای‬
‫یكدستی‬ ‫خصوصیات مكان‬
‫عمومی مورد نیاز ‪Lx‬‬ ‫سنجش‬
‫‪Emin/Eavg‬‬
‫محوطه عمومی كارگاههای تولیدی و‬
‫‪3/00‬‬ ‫‪23‬‬ ‫كف زمین‬
‫ساختمانی‪ ،‬توقفگاهها‪ ،‬باراندازها‬
‫‪3/00‬‬ ‫‪23‬‬ ‫كف زمین‬ ‫راههای اصلی و شريانی‬
‫‪3/00‬‬ ‫‪12‬‬ ‫كف زمین‬ ‫راههای فرعی‬
‫‪3/00‬‬ ‫‪23‬‬ ‫كف زمین‬ ‫پیاده روها‬
‫‪3/00‬‬ ‫‪23‬‬ ‫كف زمین‬ ‫تونلهای عبور سواره‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫حدود مجاز مواجهه شغلی تنشهاي دمايی‬


‫‪1‬‬
‫الف‪ -‬تنش گرمایی‬

‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی استرس گرمايی كه در جدول ‪ 21‬آمده است به شرايطی از استرس‬
‫گرمايی اشاره دارد كه كه تحت آن شرايط‪ ،‬شاغلین میتوانند به طور مكرر در با گرما مواجهه داشته‬
‫باشند بدون آنكه اثرات سوء مشهودی در سالمت آنان ايجاد شود‪ .‬مقادير مذكور با شاخص دمای تر‬
‫گویسان )‪ (WBGT‬بر مبنای اين فرض تعیین شدهاند‪ ،‬كه كلیه افراد با شرايط گرمايی محیط كار‬
‫تطابق يافته و لباس مناسب (م الً شلوار و پیراهن سبک) بر تن داشته و به مقدار كافی آب و نمک‬
‫استفاده نمودهاند تا تحت شرايط كاری معین بدون افزايش دمای عمقی بدن از حد ‪)133/7 ºF( 07 ºC‬‬
‫بتوانند كارايی مؤثری داشته باشند‪.‬‬
‫در صورتیكه برای حفاظت در برابر ساير عوامل زيان آور محیط كار استفاده از لباس حفاظت فردی‬
‫خاص و وسايل حفاظت فردی ديگری الزم است استفاده شود‪ ،‬بايستی مقادير شاخص محاسبه شده‬
‫برای تعیین حد مجاز شغلی براساس مقادير ذكر شده در جدول ‪ 22‬اصالح گردد‪.‬‬
‫از آنجايی كه اندازهگیری میزان دمای عمقی بدن برای پايش اضافه بار حرارتی وارد بر شاغلین غیر‬
‫عملی است بايد آن دسته از عوامل محیط كه كامالً با دمای عمقی و ساير واكنشهای فیزيولوژيكی‬
‫بدن در مقابل حرارت مرتبط هستند‪ ،‬اندازهگیری شوند‪ .‬درحال حاضر شاخص ‪ WBGT‬سادهترين و‬
‫مناسبترين معیار برای تعیین استرش گرمايی است كه براساس معادالت زير محاسبه میگردد‪:‬‬
‫‪WBGT = 3.0 tnw + 3.2 tg + 3.1 ta‬‬ ‫‪ )1‬در فضای باز غیر مسقف‬
‫‪WBGT = 3.0 tnw + 3.2 tg‬‬ ‫‪ )2‬در فضای سرپوشیده يا فضای باز (سايه يا ابری)‬
‫‪tg‬‬ ‫كه در روابط فوق ‪ WBGT‬شاخص تر گویسان با واحد درجه سانتیگراد‪ tnw ،‬دمای تر طبیعی‪،‬‬
‫دمای گویسان و ‪ ta‬دمای خشک هوای محل كار میباشد‪ .‬برای تعیین مقدار ‪ WBGT‬الزم است كه از‬
‫دماسنج گویسان‪ ،‬دماسنج تر طبیعی و دماسنج خشک استفاده شود‪ .‬اندازهگیری دمای تر طبیعی و‬
‫خشک بايد در سايه انجام شود‪ .‬كار در محیط گرمتر از دمای ذكر شده در جدول ‪ 21‬وقتی مجاز است‬
‫كه اين افراد تحت مراقبتهای مرتب پزشكی قرار داشته و اثبات شود كه قابلیت تحمل حرارت محیطی‬
‫بیشتری نسبت به افراد عادی دارند‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Heat stress‬‬

‫‪2 -Wet‬‬ ‫‪Bullb Globe Temperature‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫در صورتی كه دمای عمقی بدن از (‪ 07 ºC)133/7 ºF‬فراتر رود بايد از ادامه كار فرد ممانعت بهعمل‬
‫آيد‪.‬‬

‫جدول ‪ -21‬حد مجاز مواجهه شغلی برای مواجهه با استرس گرمايی‬


‫با شاخص دمای ترگویسان (‪)WBGT‬‬
‫كار خیلی‬
‫كار سنگین‬ ‫كار متوسط‬ ‫كار سبك‬
‫سنگین‬
‫حد‬ ‫حد‬ ‫حد‬ ‫حد‬ ‫مدت زمان كار‬
‫حد‬ ‫حد‬ ‫حد‬ ‫حد‬
‫مراقبت‬ ‫مراقبت‬ ‫مراقبت‬ ‫مراقبت‬
‫مجاز‬ ‫مجاز‬ ‫مجاز‬ ‫مجاز‬
‫(عمل)‬ ‫(عمل)‬ ‫(عمل)‬ ‫(عمل)‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪01‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪ %02‬الی ‪%133‬‬
‫‪-‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪20/2‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪26‬‬ ‫‪01‬‬ ‫‪27/2‬‬ ‫‪ %23‬الی ‪%02‬‬
‫‪27‬‬ ‫‪27/2‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪22/2‬‬ ‫‪03‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪02‬‬ ‫‪28/2‬‬ ‫‪ %22‬الی ‪%23‬‬
‫‪03‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪03/2‬‬ ‫‪27/3‬‬ ‫‪01/2‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪02/2‬‬ ‫‪03‬‬ ‫‪ %3‬الی ‪% 22‬‬

‫نكات جدول ‪11‬‬


‫‪ )1‬حد مراقبت (اقدام) در واقع مشابه شرايط افراد سازش نیافته است و شرايطی را توصیف میكند كه‬
‫درحدود توصیه شده برنامههای پیشگیرانه كنترل مديريتی و پايش فردی در استرس حرارتی بكار‬
‫گرفته شود‪.‬‬
‫‪ )2‬برای تعیین درجه باركاری به جدول شماره ‪ 20‬و ‪27‬مراجعه شود‪.‬‬
‫‪ )0‬مقادير ‪ WBGT‬بر حسب درجه سانتیگراد میباشد و به نزديكترين رقم نسبت به نیم درجه گرد‬
‫شده است‪.‬‬
‫‪ )7‬محیط كار و استراحت يكسان فرض میشود‪ .‬در صورتیكه شرايط جوی اين دو محیط متفاوت‬
‫است‪ ،‬متوسط وزنی زمانی )‪ (TWA‬در طی يک ساعت محاسبه و بكار برده شود‪ .‬و در صورتی‬
‫‪TWA‬‬ ‫كه تفاوت درجه باركاری در يک ساعت وجود دارد‪ ،‬برای تعیین درجه باركاری نیز‬
‫میبايست استفاده شود‪.‬‬
‫‪ )2‬در صورتی كه لباس كار سبک و تابستانی نباشد‪ ،‬مقدار مؤثر شاخص ‪ WBGT‬بعد از اصالح اثر‬
‫كلوی لباس میبايست در جدول با حد مجاز مقايسه گردد‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Clo Value‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪ )6‬مقادير جدول ‪ 21‬براساس اسناد و مدارك بخش "رژيم كار‪ -‬استراحت" كه فرض بر ‪ 7‬ساعت‬
‫كار روزانه و ‪ 2‬روز كاری در هفته با استراحتهای مناسب میباشد تدوين گرديده است‪ .‬در‬
‫صورتی كه ساعات كار بیش از معمول روزانه باشد به بخش "كاربرد حد آستانه مجاز" اسناد‬
‫‪ ACGIH‬مراجعه شود‪.‬‬
‫‪ )0‬در جدول ‪ 21‬برای مدت ‪ 133‬كار‪ ،‬دو نوبت استراحت كوتاه ‪ 12‬دقیقهای و يک نوبت استراحت‬
‫‪ 03‬دقیقهای در طول شیفت در نظر گرفته شده است‪ .‬تناوب كار‪ -‬استراحت در حالتهای بعدی‬
‫بايد به صورت متناوب باشد و كار يكسره در اين حد مجاز ممنوع میباشد‪ .‬نوبتهای استراحت‬
‫صرف غذا‪ ،‬نماز‪ ،‬نوشیدن آب و مايعات حاوی نمک و شستشوی بدن میگردد‪.‬‬

‫جدول ‪ -22‬مقدار اصالح كننده ‪( WBGT‬بر مبنای درجه سانتیگراد) بر حسب نوع لباس‬
‫مقداری كه باید به شاخص ‪ WBGT‬محاسبه شده اضافه‬ ‫مقدار‬
‫نوع لباس‬
‫شود‬ ‫كلو*‬
‫صفر‬ ‫‪3/6‬‬ ‫لباس كار تابستانی‬
‫‪2‬‬ ‫‪1/3‬‬ ‫لباس كار يكسره نخی‬
‫‪7‬‬ ‫‪1/7‬‬ ‫لباس كار زمستانی‬
‫‪6‬‬ ‫‪1/2‬‬ ‫لباس ضد آب‬
‫‪13‬‬ ‫‪1/2‬‬ ‫لباس ضد بخارات شیمیايی‬

‫* ‪ : Clo.value‬مقدار عايق بودن لباس در برابر تبادالت حرارتی بین پوست بدن و محیط اطراف است‪.‬‬
‫يک واحد ‪ clo‬برابر ‪ 2/22‬كیلوكالری بر متر مربع بر ساعت" تبادل حرارتی" به طريقه تشعشع و جابجايی‬
‫برای هر درجه سانتیگراد تفاوت بین دمای پوست بدن و دمای خشک میباشد‪.‬‬

‫ارزیابی و کنترل تنش دمایی‬

‫یكم‪ :‬اندازهگیری عوامل محیطی‬


‫دستگاههای مورد نیاز عبارتند از‪ :‬دماسنج خشک‪ ،‬دماسنج تر طبیعی‪ ،‬دماسنج گویسان و پايه مناسب‬
‫برای نصب آنها‪ .‬در صورتی كه از دماسنج های مايعی يا ديجیتال استفاده شود همگی میتوانند بر روی‬
‫يک پايه در ارتفاع مناسب نصب شده باشند‪ .‬دماسنج های مورد استفاده بايد قبالً از نظر دقت و صحت‬
‫مورد تأيید قرار گرفته باشند‪ .‬اندازهگیری عوامل محیط بايد به شرح زير انجام شود‪:‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫الف‪ -‬گستره دماسنج خشک و دماسنج تر طبیعی بین ‪ -2‬تا ‪ 123‬درجه سانتیگراد (‪ 20‬تا ‪ 122‬درجه‬
‫فارنهايت) با دقت ‪ 3/2ºC‬باشد ضمن آنكه نبايد جريان هوا در اطراف دماسنج خشک قطع يا محدود‬
‫شود‪ ،‬دماسنج بايد در برابر تابش آفتاب و ساير سطوح بازتاب دهنده محافظت گردد‪ .‬فتیله دماسنجتر‬
‫طبیعی بايد حداقل به مدت نیم ساعت قبل از قرائت بوسیله ريختن آب مقطر توسط سرنگ روی آن‬
‫مستقیماً مرطوب شود‪ .‬فتیله بايد كامالً روی مخزن دماسنج را پوشانده يا به اندازه يک طول و بیشتر روی‬
‫مخزن دماسنج را احاطه نمايد‪ .‬فتیله بايد همیشه پاكیزه باشد و فتیله نو قبل از استفاده بايد شسته شود‬
‫همچنین برای پركردن مخزن از آب مقطر استفاده شود‪.‬‬
‫ب‪ -‬دماسنج گوی سان از يک كره توخالی مسی به قطر ‪ 12‬سانتیمتر (‪ 6‬اينچ) تشكیل شده كه سطح‬
‫خارجی آن با رنگ سیاه مات يا معادل آن پوشانده شده است‪ .‬مخزن يا قسمت حساس دماسنج در‬
‫گستره اندازهگیری ‪ -2‬تا ‪ 1133‬درجه سانتیگراد (‪ 20‬تا ‪ 212‬درجه فارنهايت) با دقت ‪ 3/2Cº‬بايد دقیقاً‬
‫در مركز اين كره مسی قرار گیرد‪ .‬قبل از هر بار قرائت بايد حداقل ‪ 22‬دقیقه دماسنج گویسان در محل‬
‫سنجش قرار گیرد‪.‬‬
‫ج‪ -‬پايه به منظور آويزان كردن سه دماسنج فوق الذكر به كار میرود‪ .‬پايه بايد به گونهای قرارداده شود‬
‫كه جريان هوا در اطراف سه دستگاه مذكور به طور طبیعی برقرار باشد و دماسنجگویسان در سايه پايه‬
‫قرار نگیرند‪.‬‬
‫د‪ -‬استفاده از ساير دماسنجهايی كه در مقايسه با دماسنجهای جیوهای در شرايط محیطی مشابه مقادير‬
‫يكسانی را نشان میدهند ( مانند الكلی يا الكترونیكی) مجاز میباشد‪.‬‬
‫ه‪ -‬دماسنج ها بايد در وضعیتی قرار داده شوند كه مقادير قرائت شده از روی آنها نمايانگر شرايطی باشد‬
‫كه شاغلین تحت آن شرايط كار يا استراحت مینمايند‪.‬‬

‫دوم‪ :‬طبقهبندی بار كاری‬


‫مجموع گرمای ايجاد شده به وسیله بدن و گرمای محیط “كل بار گرمايی” را تعیین میكند‪ .‬لذا اگر‬
‫كار بايد در محیط گرم انجام شود‪ .‬برای محافظت كارگر در برابر مواجهه با گرمای بیشتر از مقادير‬
‫مجاز بايد “درجه بار كاری” برای هر يک از مشاغل تعیین و “حد مجاز گرمايی” متناسب با “بار كاری”‬
‫شغل مورد نظر به شرح زير تعیین گردد‪:‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Total Heat Load‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫كار سبک شامل متابولیسم حداك ر ‪ 233‬كیلوكالری بر ساعت يا ‪ 733 Btu/hr‬شامل مشاغل دستی و‬
‫بازويی سبک در هنگام كار با ماشینهای كنترلی در حالتهای نشسته و يا ايستاده میباشد‪.‬‬
‫كار متوسط شامل متابولیسم ‪ 233‬تا ‪ 023‬كیلوكالری بر ساعت يا ‪ 733-1733 Btu /hr‬مانند راه رفتن‬
‫ضمن بلندكردن و هل دادن بار متوسط میباشد‪.‬‬
‫كار سنگین شامل متابولیسم ‪ 023‬تا ‪ 233‬كیلوكالری بر ساعت يا ‪ 1733-2333 Btu/hr‬مانند كلنگ زدن‬
‫و بیل زدن میباشد‪.‬‬
‫كار خیلی سنگین شامل متابولیسم بیش از ‪ 233‬كیلوكالری بر ساعت يا ‪ 2333 Btu/hr‬مانند كار در‬
‫معدن میباشد‪.‬‬
‫وقتی درجه بار كاری برای هر شغل تعیین شد میزان حد مجاز شغلی با استرس گرمايی در شغل مورد‬
‫نظر از طريق محاسبه با استفاده از جدول ‪ 21‬و توجه به جدول ‪ 22‬بهدست میآيد‪.‬‬
‫ب د بار كار يا از راه اندازهگیری متابولیسم كارگر حین كار مورد بحث و يا از طريق تخمین میزان‬
‫متابولیسم كارگر با استفاده از جداول ‪ 20‬و ‪ 27‬تعیین میگردد و سپس با مراجعه به جدول شماره ‪ 21‬حد‬
‫مجاز مواجهه شغلی برای استرس گرمايی مشخص میشود‪.‬‬

‫سوم‪ :‬برنامه كار ‪ -‬استراحت‬


‫مقادير ذكر شده در جدول ‪ 21‬براساس اين فرض استوار است كه درجه حرارت محیط كار و محل‬
‫استراحت (بر مبنای ‪ )WBGT‬مشابه و بههم نزديک میباشد‪ .‬در صورتیكه ‪ WBGT‬محیط كار و محل‬
‫استراحت متفاوت باشند‪ ،‬بايد مقادير میانگین وزنی زمانی (‪ )TWA‬برای گرمای محیطی و میزان‬
‫متابولیسم به شرح زير تعیین شود‪:‬‬
‫الف د میزان میانگین وزنی زمانی (‪ )TWA‬برای متابولیسم از معادله زير محاسبه میگردد‪:‬‬

‫‪M1t1  M 2t2  ...M ntn‬‬


‫‪M‬‬
‫‪t1  t2  ...tn‬‬
‫در رابطه فوق‪ M1 , M2 , M0,. . . Mn ،‬میزان متابولیسم تخمین زده يا اندازهگیری شده در فعالیتهای‬
‫مختلف و زمان استراحت كارگر در طی مدت ‪( t1 , t2,…, tn‬برحسب دقیقه) كه توسط زمانسنجی‬
‫تعیین شده است‪.‬‬
‫ب د میزان میانگین وزنی زمانی ‪ WBGT‬از طريق معادله زير محاسبه میشود‪:‬‬

‫‪1-‬‬ ‫‪British Thermal Unite/ Hour= Btu/hr‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪WBGT1  t1  WBGT2  t2  ...WBGTn  tn‬‬


‫‪WBGT ‬‬
‫‪t1  t2  ...tn‬‬
‫در رابطه فوق ‪ WBGT1 , WBGT2 , … , WBGTn‬مقادير اندازهگیری شده ‪ WBGT‬در محیطهای‬
‫كاری و استراحت مختلف در طی شیفت كار روزانه است و ‪ t1,t2, … , tn‬مدت زمان گذرانده شده در‬
‫هر محیط بر حسب دقیقه میباشد كه توسط زمان سنجی تعیین میگردد‪ .‬اگر مواجهه با محیط خیلی‬
‫گرم به طور مستمر در طی شند ساعت و يا در طی روز است بايد میانگین وزنی زمانی براساس زمان‬
‫مراحل كار برمبنای ‪ TWA‬يک ساعته (‪ )TWA/hr‬محاسبه شود م الً دقیقه ‪ t1, t2, … ,tn = 63‬و اگر‬
‫برنامه كار متناوب است میانگین وزنی زمانی برحسب ‪ TWA‬دو ساعته محاسبه میشود م الً‪:‬‬
‫دقیقه ‪t1,t2, … , tn = 123‬‬

‫جدول ‪ -20‬ارزيابی باركاری‬


‫متوسط میزان متابولیسم حین فعالیتهای مختلف‬
‫‪Kcal/min‬‬ ‫الف‪ -‬وضع بدن و حركت‬
‫‪3/0‬‬ ‫حالت نشسته‬
‫‪3/6‬‬ ‫حالت ايستاده‬
‫‪2/3-0/3‬‬ ‫در حالت راه رفتن‬
‫به مقدار تعین شده در حالت راه رفتن به ازاء‬
‫حركت در سر بااليی‬
‫هر متر ‪ 3/7‬اضافه شود‬
‫گستره تغییرات‬ ‫میانگین‬
‫ب‪ -‬نوع كار‬
‫‪Kcal/min‬‬ ‫‪Kcal/min‬‬
‫‪3/7‬‬ ‫سبک‬
‫‪3/2-1/2‬‬ ‫كار دستی‬
‫‪3/8‬‬ ‫سنگین‬
‫‪1/3‬‬ ‫سبک‬
‫‪3/0 -2/2‬‬ ‫كار با يک بازو‬
‫‪1/0‬‬ ‫سنگین‬
‫‪1/2‬‬ ‫سبک‬
‫‪1/3 -0/2‬‬ ‫كار با هر دو بازو‬
‫‪2/2‬‬ ‫سنگین‬
‫‪0/2‬‬ ‫سبک‬
‫‪2/3‬‬ ‫متوسط‬
‫‪2/2 -12/3‬‬ ‫كار با تمام بدن‬
‫‪0/3‬‬ ‫سنگین‬
‫‪8/3‬‬ ‫فوق سنگین‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫جدول ‪ -27‬م ال هايی از درجه بار كاری با توجه به نوع كار‬


‫درجه باركاری‬ ‫نوع كار‬
‫كار سبک دستی‬ ‫نوشتن‪ -‬بافندگی‬
‫كار سنگین دستی‬ ‫تايپ كردن‬
‫كار سنگین با يک بازو‬ ‫شكش كاری روی میخ ( كفاشی و مبل سازی)‬
‫كار سنگین با دو بازو‬ ‫سوهان كاری فلزات‪ ،‬رنده كاری شوب و كارهای باغبانی (با شن كش)‬
‫كار متوسط با همه بدن‬ ‫تمیز كردن سطح زمین‪ ،‬تكان دادن فرش‬
‫كار سنگین با همه بدن‬ ‫ريل گذاری‪ ،‬شاه كنی‪ ،‬پوست كنی تنه درختان‬

‫مونتاژ كاری با استفاده از ابزار سنگین‬ ‫م ال برای محاسبه بار كاری‪:‬‬

‫راه رفتن در امتداد خط تولید = ‪2/3 Kcal/min‬‬


‫متامتا متابولسیم بین كار سنگین با هر دو بازو و كار سبک با همه بدن = ‪0/3 Kcal/min‬‬

‫جمع = ‪2/3Kcal/min‬‬

‫متابولیسم پايه نیز اضافه میشود = ‪1/3Kcal/min‬‬

‫جمع كل متابولیسم = ‪6/3Kcal/min‬‬

‫تذكر مهم‬
‫مقادير ذكر شده برای كار مداوم وقتی قابل اجرا است كه برنامه «كار‪ -‬استراحت» برای ‪ 2‬روز در‬
‫هفته و ‪ 7‬ساعت كار روزانه با دو توقف كوتاه مدت هر يک حدود پانزده دقیقه‪ ،‬يک نوبت در صبح و‬
‫يک نوبت در بعد از ظهر و يک توقف طوالنیتر حدود نیم ساعت برای ناهار همراه باشد‪ .‬مواجهه با‬
‫مقادير بیش از حد مجاز شغلی عنوان شده وقتی مجاز است كه «استراحت اضافی» در برنامه كار‬
‫گنجانده شده باشد‪ .‬در مواردی كه در برنامه كار روزانه به جهت حرارت زياد محیط كار «استراحت‬
‫اضافی» منظور شده است‪ ،‬كلیه توقفها اعم از توقف بدون برنامه قبلی و يا موارد توقف توصیه شده‬
‫توسط مديريت يا توقفهای فنی را میتوان به حساب زمان استراحت حین كار منظور نمود‪.‬‬

‫چهارم‪ :‬تأمین آب و نمك جبرانی‬


‫در فصل گرما يا مواقعی كه كارگر با منابع تولید حرارت در مواجهه است‪ ،‬آب آشامیدنی مناسب و‬
‫كافی بايد در دسترس باشد و امكان آشامیدن آب حین كار هم بايد میسر گردد‪ .‬شرايط آب آشامیدنی‬
‫برای كارگران محیط گرم به شرح زير است‪:‬‬
‫‪ -1‬كارگران بايد ترغیب شوند كه مكرراً در فواصل كوتاه (هر ‪ 12‬تا ‪ 23‬دقیقه) به مقدار كم (حدود‬
‫‪ 123‬سانتیمتر مكعب) م الً يک فنجان آب خنک بنوشند‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪ -2‬دمای آب خنک حدود ‪ 13‬درجه تا ‪ 12‬درجه سانتیگراد (‪ 23‬تا ‪ 63‬درجه فارنهايت) و بايد نزديک‬
‫محل كار قرار داده شود تا نیازی به ترك محل كار نباشد‪.‬‬
‫‪ -0‬كارگران ترغیب شوند تا در فصل گرما و بخصوص در طی كار در محیط خیلی گرم به غذا به‬
‫مقدار مورد نیاز نمک اضافه نمايند‪.‬‬
‫‪-7‬برای كارگرانی كه با گرمای محیط تطابق نیافتهاند آب نمک در غلظت يک دهم درصد (يک گرم‬
‫نمک در يک لیتر آب يا يک قاشق غذاخوری سر صاف نمک در ‪ 2‬لیتر آب) بايد در دسترس باشد و‬
‫نمک اضافه شده قبل از توزيع بايد كامالً حل شده باشد و آب در حد مطلوب خنک باشد‪ .‬در مواردی‬
‫كه اين كار مقبولیت ندارد‪ ،‬با نظر پزشک میتوان از قرص نمک استفاده نمود‪.‬‬

‫پنجم‪ :‬سایر مالحظات‬


‫الف‪ -‬لباسكار‪ :‬مقادير حد مجاز شغلی اعالم شده برای استرس گرمايی‪ ،‬در صورتی معتبر است كه‬
‫لباس كار سبک تابستانی همانند آنچه كه معموالً كارگران هنگام كار در محیط كار به تن دارند پوشیده‬
‫شود‪ .‬شنانچه برای انجام كار معین‪ ،‬لباسكار مخصوص نیاز است و اين لباس سنگینتر است يا از تبخیر‬
‫عرق جلوگیری میكند يا ضريب عايق بودن آن باالتر میباشد و در نتیجه ظرفیت تحمل گرمايی‬
‫كارگر تقلیل میيابد و مقادير مندرج در جدول ‪ 21‬ديگر كاربرد ندارد‪ ،‬در شنین مواردی وقتی برای‬
‫انجام كاری لباس كار مخصوص مورد نیاز است‪ ،‬جهت راهنمايی در جدول ‪ 22‬برای انواع لباس كار‬
‫مقدار تصحیح ‪ WBGT‬ذكر شده است‪.‬‬
‫ب‪ -‬حد مجاز مواجهه شغلی برای استرس گرمايی بايد توسط كارشناس بهداشت حرفهای تعیین گردد‪.‬‬
‫ج د تطابق گرما و سالمتی بدن‪ :‬ضمن هفته اول مواجهه با محیط گرم‪ ،‬در نتیجه توازن عوامل متعدد‬
‫روانی و فیزيولوژيک‪ ،‬تطابق با گرما در فرد بوجود میآيد‪ .‬مقادير توصیه شده در مورد كارگرانی كه‬
‫با گرما تطابق يافتهاند و سالم میباشند معتبر است‪ .‬برای كارگرانی كه به گرما عادت نكردهاند و يا سالم‬
‫نیستند احتیاطهای بیشتری بايد مراعات شود‪.‬‬
‫دد عوارض ناشی از گرمازدگی‪ :‬گرمازدگی از جمله عوارض جدی و نامطلوب مواجهه با درجه‬
‫حرارت های باال است و ممكن است زندگی را تهديد كند و يا ضايعات غیرقابل برگشت به جا بگذارد‪.‬‬
‫بیحالی و خستگی مفرط ناشی از گرمازدگی ممكن است موجب عارضه ‪( Heat Prostration‬مجموع‬
‫عالئم سرگیجه و تهوع و حالت ‪ )Collapase‬گردد‪ ،‬كه در برخی موارد غیر قابل برگشت است‪ .‬انقباض‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Acclimatization‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Heat exhaustion‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫دردناك عضالت ‪ ،‬اگر شه ناتوانكننده است ولی غیر قابل برگشت است بخصوص اگر سريع و به‬
‫موقع درمان شود‪ .‬از ديگر عوارض ناشی از مواجهه با گرمای زياد‪ ،‬اختالل شديد الكترولیت‪ ،‬كم آبی‬
‫بدن‪ ،‬سرخی پوست و ادم گرمايی و كم شدن ظرفیتهای كار فكری و جسمی میباشد‪.‬‬
‫اگر ضمن سه ماه اول بارداری میزان دمای عمقی كارگر باردار به مدت طوالنی از ‪08ºC‬‬
‫(‪ )132/2ºF‬تجاوز كند احتمال تشكیل جنین ناقص الخلقه افزايش میيابد‪ .‬از طرف ديگر دمای عمقی‬
‫بیشتر از ‪ 07‬درجه سانتیگراد( ‪ )133/7ºF‬به طور موقتی موجب نا باروری در مرد و يا زن میشود‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫ب ـ تنش سرمایی‬

‫مقادير حد مجاز مواجهه شغلی به منظور حفظ شاغلین در برابر اثرات شديد سرما (كاهش دمای عمقی‬
‫بدن) و ضايعات ناشی از سرما تدوين شده است و بیانگر حالتی از مواجهه شغلی با سرما است كه تحت‬
‫آن شرايط شاغلین میتوانند مكرراً با سرما مواجهه داشته باشند بدون آنكه عارضه يا اختالل مشهود‬
‫ناشی از سرما در آنان بروز نمايد‪ .‬در اينجا حد مجاز مواجهه شغلی از سقوط درجه حرارت عمقی بدن‬
‫به زير ‪ 06‬درجه سانتیگراد (‪ )86/7 ºF‬جلوگیری و از ايجاد ضايعات سرمازدگی انتهای اندامها‪،‬‬
‫پیشگیری میكند (حرارت عمقی بدن‪ ،‬همان حرارت مركزی بدن است كه از طريق اندازهگیری درجه‬
‫حرارت مقعد تعیین میشود)‪ .‬در يک نوبت مواجهه اتفاقی با محیط سرد كاهش درجه حرارت مركزی‬
‫بدن به پائینتر از ‪ 02‬درجه سانتیگراد (‪ )82 ºF‬مجاز نمیباشد‪ .‬مقادير حد مجاز مواجهه شغلی‪ ،‬كل بدن‬
‫به ويژه دستها‪ ،‬پاها و سر را در برابر ضايعات سرمازدگی حفاظت مینمايد‪ .‬استفاده از لباس مناسب و‬
‫خشک(محافظ سر‪ ،‬صورت و ششم ها‪ ،‬بدن‪ ،‬دستها و پاها) كه دارای مقاومت حرارتی متناسب با‬
‫سرمای محیط و مقاوم به نفوذ آب باشد برای شاغلین مشمول اين حدود مجاز اجباری میباشد‪ .‬در‬
‫صورتی كه فرد استعمال دخانیات‪ ،‬مصرف مشروبات الكلی يا مواجهه همزمان با ارتعاش نیز داشته باشد‪،‬‬
‫اين حدود تعريف شده نمیتواند سالمت فرد را در مقابل سرما تأمین نمايد‪ .‬همچنین مرطوب يا خیس‬
‫بودن لباس به دلیل تسريع ‪ 23‬برابری انتقال حرارت نیز اجرای اين حدود مجاز را نقض میكند لذا لباس‬
‫فرد همواره بايد خشک و غیر قابل نفوذ به بدن باشد‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Heat Cramps‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Cold Stress‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫مقدمه‬
‫مواجهه مرگبار با سرما نتیجه عدم توفیق در فرار از محیط سرد و يا بهدلیل فرو رفتن در آب سرد می‪-‬‬
‫باشد‪ .‬در شنین شرايطی نشانههای بالینی مصدومین كاهش دما در جدول شماره ‪ 22‬آمده است‪ .‬شاغلین‬
‫بايد همواره از مواجهه با سرما محافظت شوند‪ .‬به طوريكه درجه حرارت عمقی مركزی بدن به كمتر از‬
‫‪ 06‬درجه سانتیگراد (‪ )86/7 ºF‬سقوط نكند‪ .‬افت درجه حرارت بدن موجب كاهش هوشیاری و تمركز‬
‫فكری میشود‪ ،‬تصمیمگیری منطقی كاهش میيابد و يا سبب بیهوشی و نهايتاً مرگ میگردد‪.‬‬
‫لرز عمومی بدن و درد در انتهای اندامهای حركتی ممكن است اخطاری زودرس و اولیه از خطر‬
‫سرمازدگی باشد‪ .‬هنگام مواجهه با سرما كه درجه حرارت مركزی بدن تا ‪ 02‬درجه سانتی گراد پايین‬
‫آمده باشد بدن شديداً دشار لرز میگردد‪ .‬اين نشانه خطر برای كارگران محسوب میشود و مواجهه با‬
‫سرما برای هر فردی كه دشار لرز شديد شد فوراً بايد قطع گردد‪ .‬به هنگام بروز لرز شديد فعالیت و كار‬
‫مفید جسمی و فكری دشار محدوديت خواهد شد‪ .‬از آنجا كه مواجهه طوالنی با هوای سرد يا فرو رفتن‬
‫در آب سرد و در دمای باالی انجماد میتواند موجب كاهش دما در حد خطرناك شود‪ ،‬لذا بايد تمام‬
‫بدن را بااقدامات زير در مقابل سرما محافظت نمود‪:‬‬
‫‪ -1‬اگر كار در محیطی انجام میشود كه درجه حرارت هوای محیط كمتر از ‪ 7‬درجه سانتیگراد (‪)73ºF‬‬
‫است برای حفظ دمای عمقی بدن به میزان بیش از ‪ 06‬درجه سانتیگراد (‪ )86/7 ºF‬بايد لباس خشک و‬
‫عايقبندی مناسب در اختیار كارگران قرار گیرد‪.‬‬
‫نظر به اين كه درجه خنکكنندگی باد سرد و توان سردكنندگی هوا از عوامل تعیین كننده هستند‪،‬‬
‫(دمای معادل سرماباد )‪ (ECT‬عبارت است از دمای معادلی كه تابعی از دمای هوا و سرعت باد مؤثر بر‬
‫تبادل دمای بدن میباشد) هرشه سرعت باد بیشتر و دمای محیط كار كمتر باشد بايد میزان عايق بودن‬
‫لباس مورد نیاز افزايش يابد‪ .‬در اين شرايط‪ ،‬استفاده از امكاناتی نظیر پاراوان محافظ باد‪ ،‬شادر يا‬
‫كانكسهای محدود كننده جريان هوا در محل كار به طور مؤكد توصیه میگردد‪.‬‬
‫دمای معادل سرماباد به ازاء دمای موجود هوا (دمای خشک) و سرعت باد در جدول ‪ 26‬نشان داده‬
‫شده است‪ .‬هنگام برآورد دمای معادل سرما و تعیین میزان عايقی لباس برای حفظ دمای عمقی بدن بايد‬
‫اثر خنکكنندگی باد و دمای هوا روی پوست در نظر گرفته شود‪ .‬در اين جدول محدودههای اخطار‬
‫برای حفظ دمای داخلی بدن در حد ‪ 06‬درجه سانتیگراد و پیشگیری از يخزدگی اندامهای انتهايی‬
‫معلوم شده است‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫)‪- Equivalent Chill Temperature (Wind chill‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪ -2‬در شرايط معمول به جز دستها‪ ،‬پاها و سر معموالً ضايعات سرمازدگی در ساير اندامها همراه با افت‬
‫دمای عمقی بدن میباشد‪ .‬شاغلین سالمند و كاركنان مبتال به بیماریهای عروقی نیازمند محافظت و‬
‫مراقبت در مقابل ضايعات ناشی از سرما میباشند‪ .‬پوشیدن لباسهای اضافی (عايق سرما) و يا كاهش‬
‫زمان مواجهه با سرما از جمله تدابیر احتیاطی است كه بايد مد نظر باشد‪.‬‬
‫تدابیر احتیاطی اتخاذ شده تابع وضع جسمی شاغلین است و بايد با مشورت و راهنمايی يک پزشک‬
‫مطلع به مسائل استرس سرما و وضعیت درمانی فرد اتخاذ گردد‪.‬‬
‫‪ -0‬وجود پناهگاه مطمئن و گرم برای استراحت در وقفههای كاری‪ ،‬لباس يدكی خشک برای تعويض‬
‫به موقع هنگام خیس شدن لباس شاغلین و همچنین امكانات تغذيه گرم‪ ،‬وسايل كمکهای اولیه و‬
‫مخابراتی برای مواقع خطر ضرورت دارد‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جدول ‪ -22‬عالئم بالینی پیش رونده نتیجه كاهش دمای عمقی بدن*‬
‫درجه حرارت‬
‫نشانههای بالینی‬ ‫عمقی‬
‫‪ºF‬‬ ‫‪ºC‬‬
‫"طبیعی" دمای مقعد‬ ‫‪88/6‬‬ ‫‪00/6‬‬
‫"طبیعی" دمای دهان‬ ‫‪87/6‬‬ ‫‪00‬‬
‫افزايش متابولیسم به منظور جبران گرمای از دست رفته‬ ‫‪86/7‬‬ ‫‪06‬‬
‫حداك ر لرز‬ ‫‪82/3‬‬ ‫‪02‬‬
‫مصدوم هوشیار است و جواب میگويد و فشار خون طبیعی است‪.‬‬ ‫‪80/2‬‬ ‫‪07‬‬
‫عالئم كاهش شديد دما در پايین تر از اين درجه حرارت‬ ‫‪81/7‬‬ ‫‪00‬‬
‫هوشیار مخدوش است‪ ،‬تعیین فشار خون مشكل است‪ ،‬مردمکها گشاد هستند ولی به نور‬ ‫‪78/6‬‬ ‫‪02‬‬
‫جواب میدهند‪ ،‬لرز متوقف میشود‪.‬‬ ‫‪70/7‬‬ ‫‪01‬‬
‫از دست دادن پیش رونده هوشیاری‪ ،‬سفتی عضالت افزايش میيابد‪ ،‬گرفتن نبض و فشار خون‬ ‫‪76/3‬‬ ‫‪03‬‬
‫مشكل است‪ ،‬تعداد تنفس كاهش میيابد‪.‬‬ ‫‪77/2‬‬ ‫‪28‬‬
‫فیبريالسیون بطنی به همراه افزايش تحريک پذيری میوكارد ممكن است عارض شود‪.‬‬ ‫‪72/7‬‬ ‫‪27‬‬
‫حركات ارادی متوقف میشود‪ ،‬مردمكها به نور جواب نمیدهند و رفلكس عمقی و محیطی‬
‫‪73/6‬‬ ‫‪20‬‬
‫تاندونی جواب نمیدهد‪.‬‬
‫مصدوم به ندرت هوشیار است‪.‬‬ ‫‪07/7‬‬ ‫‪26‬‬
‫فیبريالسیون بطنی ممكن است خود به خود عارض شود‪.‬‬ ‫‪00/3‬‬ ‫‪22‬‬
‫ورم حاد ريه (‪)pulmonary edema‬‬ ‫‪02/2‬‬ ‫‪27‬‬
‫‪01/6‬‬ ‫‪22‬‬
‫بیشترين خطر بروز فیبريالسیون بطنی محتمل است‬
‫‪68/7‬‬ ‫‪21‬‬
‫توقف قلب‬ ‫‪67/3‬‬ ‫‪23‬‬
‫پايین ترين حد اتفاقی كاهش دما كه مصدوم امكان بهبودی دارد‪.‬‬ ‫‪67/7‬‬ ‫‪17‬‬
‫در ‪ EEG‬موجی رسم نمیشود‪.‬‬ ‫‪62/6‬‬ ‫‪10‬‬
‫پايین ترين حد برای بهبودی بیماری كه به طور مصنوعی سرد شده است‪.‬‬ ‫‪77/2‬‬ ‫‪8‬‬

‫*بروز عالئم بالینی با دمای مركزی رابطه تقريبی دارد‪(.‬نقل از نشريه پزشک خانواده آمريكا‪ ،‬ژانويه‬
‫‪ 1872‬انتشارات آكادمی پزشک خانواده آمريكا)‪.‬‬
‫جدول ‪ -26‬دمای معادل سرماباد )‪ (ECT‬مؤثر بر بافتهای عمقی بدن‬
‫صفحه‬

‫* حداك ر خطر از احساس كاذب ايمنی در مواجهه كمتر از يک ساعت با پوست خشک‬
‫** خطر يخزدگی اندام در معرض سرما در يک دقیقه‬
‫*** ممكن است اندام در ‪ 03‬ثانیه دشار يخ زدگی شود‪.‬‬
‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫ارزیابی و نظارت‬
‫‪ )1‬زمانی كه سرعت جريان هوا و درجه حرارت منجر به دمای معادل سرماباد به ‪ -02‬درجه سانتیگراد‬
‫(‪ )-22/6 ºF‬برسد‪ ،‬مواجهه مستمر پوست با سرما مجاز نیست‪.‬‬
‫‪ )2‬بدون توجه به سرعت جريان هوا نیز موارد يخزدگی نسج سطحی و يا نسج موضعی عمقی در‬
‫دمای پايین تراز ‪ -1‬درجه سانتیگراد (‪ )03/2 ºF‬امكان بروز دارد‪.‬‬
‫‪ )0‬در دمای‪ 2‬درجه سانتیگراد (‪ )02/6 ºF‬يا كمتر‪ ،‬تعويض فوری لباس افرادی كه در آب فرو رفتهاند‬
‫و يا لباسشان مرطوب شده الزامی است و برای پیشگیری از عوارض و پیامدهای كاهش دمای بدن‬
‫بايد تحت درمان قرار گیرند‪.‬‬
‫‪ )7‬در جدول ‪ ،20‬برای شاغلینی كه به طرز مناسبی لباس كار پوشیدهاند‪ ،‬مقاديری توصیه شده است‬
‫كه برای تنظیم برنامه زمانبندی شده كار‪ -‬استراحت توأم با گرم شدن مورد استفاده قرار میگیرد‪.‬‬
‫‪ )2‬به منظور حفظ تداوم فعالیتهای دستی دقیق و پیشگیری از حوادث‪ ،‬الزم است دستها به طور‬
‫ويژهای به شرح زير حفاظت شوند‪:‬‬
‫الف‪ -‬اگر كارهای ظريف دستی با دستهای لخت برای مدت بیشتر از ‪ 13‬تا ‪ 23‬دقیقه در محیطی زير ‪16‬‬
‫درجه سانتیگراد (‪ )63/7 ºF‬انجام میشود‪ ،‬برای گرم نگه داشتن دستها بايد پیشبینیهای ويژه انجام‬
‫گیرد‪ ،‬بدين منظور جريان هوای گرم و بخاریهای تابشی ممكن است بكار رود‪ .‬در دمای كمتر از ‪-1‬‬
‫درجه سانتیگراد (‪ )03/2 ºF‬دستههای فلزی ابزارآالت و اهرمهای كنترل بايد با مواد عايق حرارتی‬
‫روكش شوند‪.‬‬
‫ب‪ -‬اگر دمای هوا برای كارهای نشسته به پايینتر از ‪ )63/7 ºF( 16 ºC‬و در كارهای سبک به ‪7 ºC‬‬
‫(‪ )08/2 ºF‬كاهش بايد و كارهای دستی ظريف دقیق و ماهرانه مورد نیاز نباشد‪ ،‬آنگاه شاغلین بايد از‬
‫دستكش استفاده نمايند‪.‬‬
‫‪ )6‬برای پیشگیری از يخزدگی تماسی دستها‪ ،‬شاغلین بايد از دستكشهای عايق سرما بهشرح زير‬
‫استفاده نمايند‪:‬‬
‫الف‪ -‬هر زمان كه كار در نزديكی سطوح سرد‪ ،‬با دمای كمتر از ‪ )18/7 ºF( -0 ºC‬انجام میشود‪ ،‬بايد‬
‫به يكايک افراد برای پیشگیری از ضايعات تماس اتفاقی پوست هشدار داده شود‪.‬‬
‫ب‪ -‬اگر دمای هوا ‪ )3/3 ºF( -10/2 ºC‬يا كمتر باشد دستها بايد بوسیله دستكشهای كار (دو انگشتی)‬
‫محافظت شوند‪ .‬دستگاه های كنترلی و ابزارهای كار بايد طوری طراحی شوند كه برای كار با آنها نیاز‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Mittens‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫به بیرون آوردن دستكش كار نباشد‪.‬‬


‫‪ )0‬اگر دمای محیط كار ‪ )08/2 ºF( 7 ºC‬يا كمتر باشد‪ ،‬تأمین حفاظت بیشتر تمام بدن ضروری است‪.‬‬
‫كارگران بايد لباس محافظتی متناسب با میزان سرما و فعالیت بدنی به شرح زير استفاده نمايند‪:‬‬
‫الف‪ -‬اگر سرعت جريان هوا در محل كار توسط جريان باد‪ ،‬كوران و يا وسايل تهويه مصنوعی افزايش‬
‫يابد‪ ،‬اثرات خنکكنندگی باد بايد بهوسیله نصب محافظ در محل كار و يا پوشیدن لباسهای بادگیر كه‬
‫به آسانی قابل تعويض است‪ ،‬تقلیل يابد‪.‬‬
‫ب‪ -‬اگر در كارهای سبک احتمال خیس شدن لباس وجود دارد‪ ،‬بهتر است اليه بیرونی لباس مورد‬
‫استفاده از نوع نفوذ ناپذير در برابر آب باشد‪ .‬در شین شرايطی با سنگین شدن كار‪ ،‬اليه خارجی لباس‬
‫بايد ضد آب باشد‪ .‬در صورتی كه لباس بیرونی خیس شد‪ ،‬بايد تعويض گردد‪ .‬برای پیشگیری از خیس‬
‫شدن لباس های زيرين در اثر تعريق‪ ،‬بايستی تدابیر الزم به منظور تهويه مناسب در اليه بیرونی لباس‬
‫اتخاذ گردد‪ .‬اگر قبل از ورود به محیط كار سرد لباسهای زيرين در اثر تعريق خیس شود‪ ،‬بايد آنها را‬
‫تعويض كرده‪ ،‬جورابها و قسمتهای نمدی قابل تعويض داخل كفش بايد به طور منظم تعويض شده و يا‬
‫آنكه از پوتین مناسب (ضد عرق) استفاده گردد‪ .‬دفعات تعويض بايد به طور تجربی و عملی مشخص‬
‫شود‪ .‬در مورد هر فرد و به تناسب نوع كفشی كه پوشیده و میزان تعريق پای هر فرد‪ ،‬دفعات تعويض‬
‫متغیر خواهد بود‪.‬‬
‫ج‪ -‬اگر محافظت قسمتهايی از بدن كه با سرما در مواجهه است به قدری ممكن نباشد كه مانع از‬
‫احساس سرمای شديد شود و يا از بروز سرمازدگی پیشگیری كند‪ ،‬لباس و وسايل محافظتی بايد در‬
‫حالت گرم شده آن عرضه شود‪.‬‬
‫د‪ -‬اگر لباس های موجود حفاظت مناسب را در برابر كاهش دمای بدن يا سرمازدگی فراهم ننمايد‪ ،‬تا‬
‫فراهم شدن لباس كافی و يا بهبود وضعیت هوا بايستی كار تعديل و يا متوقف گردد‪.‬‬
‫ه‪ -‬افرادی كه در دمای كمتر از ‪ )08/2 ºF( 7 Cº‬مايعات قابل تبخیر (بنزين‪ ،‬الكل و يا مواد پاككننده و‬
‫غیره) را جابجا میكنند‪ ،‬به جهت افزايش خطر بروز ضايعات ناشی از سرما كه در نتیجه خاصیت‬
‫خنکكنندگی مواد تبخیر شونده حاصل میشود‪ .‬بايد احتیاطات الزم برای پرهیز از خیس شدن لباس يا‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Impermeable to water‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Water Repellent‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫دستكش با مايعات مذكور را بهعمل آورند‪ .‬به خصوص به اثرات حاد پاشیدن مايعات سرمازا يا‬
‫مايعاتی كه نقطه جوش آنها مختصری باالتر از درجه حرارت متعارف است بايد توجه كافی بشود‪.‬‬

‫برنامه کار‪ -‬استراحت توأم با گرم شدن بدن‬


‫جدول ‪ 20‬تعیینكننده مدت هر بار مواجهه در دوره كاری ‪ 7‬ساعته میباشد و در صورت لزوم تكرار‬
‫مواجهه‪ ،‬مدت استراحت توأم با گرم شدن بدن برابر با ‪ 03‬دقیقه میباشد‪.‬‬
‫اگر كار در سرمای كمتر از‪ )18/7ºF( -0 ºC‬و يا درجه حرارت معادل سرماباد آن به طور مداوم انجام‬
‫می شود بايد پناهگاه گرمی در مجاورت محل كار مهیا گرديده و افراد برای استفاده از آن در فواصل‬
‫منظم ترغیب شوند‪ .‬دفعات استفاده از پناهگاه تابع شدت سرمای محیط كار است‪ .‬كار در دمای بین ‪11‬‬
‫تا ‪ -13‬درجه سانتیگراد بايد حداك ر در دوره های ‪ 02‬دقیقه قطع گردد و كارگر به مدت ‪ 12‬دقیقه در‬
‫پناهگاه گرم استراحت نمايد‪ .‬اين حدود مجاز برای سرعت باد كمتر از ‪ 3/2‬متر بر ثانیه (‪ 1/1‬مايل بر‬
‫ساعت) و لباس كار خشک تدوين شده است‪ .‬در شرايط سرعت باد بیشتر از اين حد به ازای هر ‪ 2‬متر بر‬
‫ثانیه ( حدود ‪ 11‬مايل در ساعت) حد مجاز مواجهه يک مرحله پايینتر خواهد بود‪ .‬به طور م ال در صورتی‬
‫كه فرد در دمای ‪ -12‬درجه سانتیگراد و جريان هوای آرام به مدت حداك ر ‪ 23‬دقیقه مواجهه داشته‬
‫است تكرار مواجهه وی در دوره ‪ 7‬ساعته در صورتی مجاز است كه حداقل‪ 03‬دقیقه در پناهگاه گرم‬
‫استراحت نموده باشد‪ .‬در صورتی كه همین كارگر در دمای مذكور و سرعت باد ‪ 2‬متر بر ثانیه مشغول‬
‫بكار باشد مدت مواجهه مجاز وی يک مرحله پايینتر‪ ،‬يعنی ‪ 03‬دقیقه مداوم خواهد بود و تكرار مواجهه‬
‫منوط به ‪ 03‬دقیقه استراحت در هر دوره میباشد‪.‬‬
‫اگر اطالعات صحیحی برای تخمین يا اندازهگیری سرعت باد موجود نیست‪ ،‬پیشنهادات زير به صورت‬
‫راهنما بكار میرود‪:‬‬
‫سرعت باد ‪ 2‬مايل در ساعت ( ‪ = )2 mph‬حركت آرام پرشم‬ ‫‪‬‬

‫سرعت باد ‪ 13‬مايل در ساعت (‪ = )13 mph‬پرشم كامالً باز شده است‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫سرعت باد ‪ 12‬مايل در ساعت (‪ =)12 mph‬صفحات روزنامه در هوا بلند شدهاند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫سرعت باد ‪ 23‬مايل در ساعت (‪ = )23 mph‬باد‪ ،‬بوران برف‬ ‫‪‬‬

‫در صورت بروز عاليمی از قبیل لرز شديد‪ ،‬احساس سرما‪ ،‬خستگی مفرط‪ ،‬خواب آلودگی‪ ،‬تحريک‬
‫پذيری و گیجی مراجعت فوری به پناهگاه ضروری میباشد‪ .‬پس از ورود به پناهگاه بايد لباس رو از تن‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Cryogenic Fluids‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Miles Per Hour‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫خارج و بقیه لباس ها شل و آزاد گردند تا عرق تبخیر شود و يا لباس با يک لباس كار خشک تعويض‬
‫گردد‪ .‬برای جلوگیری از برگشت بكار كارگران با لباس مرطوب‪ ،‬ضروری است‪ ،‬دست لباس خشک به‬
‫تعداد كافی در محل مزبور وجود داشته باشد‪ .‬در محیط سرد كاهش آب يا مايعات بدن بندرت رخ‬
‫می دهد‪ ،‬اما ممكن است استعداد ابتال به ضايعات ناشی از سرما به جهت تغییرات قابل مالحظه در جريان‬
‫خون انتهای اندامها افزايش يابد‪ .‬برای تأمین كالری و حجم مايعات دريافتی بدن‪ ،‬مايعات گرم و شیرين‬
‫در محل كار مهیا باشد‪ .‬مصرف مايعات مدر (همانند شای) بايد محدود شود‪ .‬برای انجام كار در درجه‬
‫سرمايی ‪ )13/7 ºF( -12ºC‬و يا كمتر از آن رعايت نكات زير ضروری میباشد‪:‬‬
‫‪ )1‬فرد بايد از نظر حفاظتی تحت نظارت دائم و كامل قرار گیرد‪.‬‬
‫‪ )2‬برای پیشگیری از تعريق زياد و مرطوب شدن لباسهای زيرين میزان كار نبايد سنگین باشد‪ ،‬در‬
‫صورت انجام كار سنگین بايد امكان استراحت در پناهگاههای گرم و فرصت تعويض لباسهای‬
‫مرطوب با لباسهای خشک فراهم گردد‪.‬‬
‫‪ )0‬در رو زهای اولیه اشتغال و قبل از هماهنگ شدن فرد با رفتارهای مناسب در شرايط جوی سرد‬
‫محیط كار نبايد از شاغلین به طور تمام وقت استفاده كرد‪.‬‬
‫‪ )7‬بايد حتی المقدور از لباسهای سبک‪ ،‬كم حجم و مناسب استفاده گردد تا مانع كار راحت نشود‪.‬‬
‫‪ )2‬برنامه كار بايد به گونهای تنظیم شود كه نشستن بیحركت برای مدت طوالنی به حداقل كاهش‬
‫يابد‪ .‬صندلیهای با نشیمنگاه فلزی بدون عايق نبايستی استفاده كرد‪ .‬كارگر بايد در برابر جريان‪-‬‬
‫های شديد هوا به طور مناسب حفاظت شود‪.‬‬
‫‪ )6‬نكات ايمنی و بهداشت مربوطه بايد به افراد آموزش داده شود‪ .‬حداقل برنامههای آموزشی شامل‬
‫دستورالعملهای زيراست‪:‬‬
‫الف د تمرينات استفاده از لباسهای مخصوص‬
‫ب د عادات صحیح خوردن و آشامیدن‬
‫ج د شناسايی سرمازدگی قريب الوقوع‬
‫د د شناسايی نشانه ها و عالئم بالینی كاهش دمای قريب الوقوع يا سرد شدن فزاينده بدن حتی وقتی كه‬
‫لرز ظاهر نشود‪.‬‬
‫ه د انجام كار بدون مخاطره‬
‫و‪ -‬كمک های اولیه ضروری و درخواست امداد‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جدول ‪ -20‬حدود مجاز مواجهه شغلی با سرما (برای يک دوره ‪ 7‬ساعته كار)‬
‫دمای خشك هوا ‪ºC‬‬ ‫بار كاری‬ ‫حداكثر مدت مداوم كار مجاز (دقیقه) *‬
‫‪ -13‬تا ‪11‬‬ ‫كار سبک و متوسط‬ ‫‪**02‬‬
‫كار سبک‬ ‫‪23‬‬
‫‪ -22‬تا ‪-11‬‬
‫كار متوسط‬ ‫‪63‬‬
‫كار سبک‬ ‫‪03‬‬
‫‪ -73‬تا ‪-26‬‬
‫كار متوسط‬ ‫‪73‬‬
‫كار سبک‬ ‫‪23‬‬
‫*** ‪ - 23‬تا ‪-71‬‬
‫كار متوسط‬ ‫‪03‬‬

‫* اين شرايط برای سرعت باد كمتر از ‪ 3/2‬متر بر ثانیه (‪ 1/1‬مايل بر ساعت) و لباس كار خشک تدوين‬
‫شده است‪ .‬در صورت لزوم تكرار مواجهه‪ ،‬مدت استراحت توأم با گرم شدن بدن برابر با ‪ 03‬دقیقه‬
‫میباشد‪ .‬در شرايط سرعت باد بیشتر از اين حد به ازای هر ‪ 2‬متر بر ثانیه ( حدود ‪ 11‬مايل بر ساعت) حد‬
‫مجاز مواجهه يک مرحله پايین تر خواهد بود‪.‬‬
‫** در محدوده دمايی ‪ -13‬تا ‪ 11‬درجه سانتی گراد‪ ،‬مدت استراحت توأم با گرم شدن بدن برای تكرار‬
‫مواجهه ‪ 12‬دقیقه میباشد‪.‬‬
‫*** در شرايط پايینتر از اين مرحله كارهای غیر اضطراری بايد متوقف شود‪ .‬در موارد اضطراری‬
‫مواجهه كوتاه مدت ‪ 13‬دقیقه ای برای يک بار مواجهه مجاز میباشد‪.‬‬

‫توصیههایی برای محیط كار خاص‬


‫مقررات خاص برای سردخانهها عبارتند از‪:‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫‪ -1‬در سردخانه سرعت جريان هوا بايد تا آنجا كه ممكن است به حداقل تقلیل داده شود‪ ،‬و نبايد از‬
‫يک متر در ثانیه ( ‪ )233 FPM‬تجاوز كند‪ ،‬دسترسی به هدف فوق به وسیله دستگاههای توزيع هوا كه‬
‫به طرز خاصی طراحی شدهاند امكان پذير است‪.‬‬
‫‪ -2‬به افرادی كه در مواجهه با جريان هوای موجود در سردخانه هستند میبايست لباس حفاظتی‬
‫مخصوص بادگیر داده شود‪.‬‬
‫‪ -0‬در مواردی كه كار در محیط سرد انجام میشود و فرد در مواجهه با مواد سمی و همچنین در معرض‬
‫ارتعاش است بايد احتیاطهای ويژه مبذول گردد‪ ،‬از جمله ممكن است كاهش حد مجاز شغلی به يک‬
‫مرحله پايینتر ضرورت يابد‪.‬‬
‫‪ -7‬الزم است ششم های افرادی كه در فضای باز در هوای برفی و يا وقتی پهنه وسیعی از زمین پوشیده‬
‫از يخ است كار میكنند‪ ،‬حفاظت گردند‪ .‬عینکهای ايمنی مخصوص برای حفاظت ششمها در مقابل‬
‫نور فرا بنفش و يا درخشندگی خیره كننده برف و يخ كه میتواند موجب خیرگی و ورم ملتحمه گردد‪،‬‬
‫بكار گرفته شود‪ .‬در مواردی كه زمین پوشیده از برف است و بالقوه میتواند موجب آزارهای ششمی‬
‫شود‪ ،‬پاكسازی محوطه كار از برف مزاحم توصیه میشود‪.‬‬

‫ضرورت های پایش محیط كار‬


‫وقتی دمای محیط كار كمتراز ‪ 16‬درجه سانتیگراد (‪ )63/7 ºF‬است میبايست نسبت به نصب دستگاه‬
‫مناسب برای اندازهگیری دمای محیط در محل كار اقدام نمود‪ .‬با شنین تدبیری نگهداری وضعیت دمای‬
‫محیط كار در راستای توصیههای حد مجاز شغلی میسر است‪.‬‬
‫هر زمان كه دمای هوا در محل كار به كمتر از ‪ -1‬درجه سانتیگراد (‪ )03/2 ºF‬رسید‪ ،‬بايد حداقل هر‬
‫شهار ساعت يک بار اندازهگیری دما بوسیله دماسنج خشک انجام و ثبت گردد‪.‬‬
‫در محل كار سرپوشیده كه سرعت جريان هوا بیشتر از ‪ 2‬متر در ثانیه (‪ 2‬مايل در ساعت) است حداقل‬
‫هر شهار ساعت يک بار سرعت باد بايد اندازهگیری و ثبت گردد‪.‬‬
‫در وضعیت كار در فضای باز‪ ،‬هر زمان كه دمای هوا كمتر از ‪ -1‬درجه سانتیگراد (‪ )03/2 ºF‬است‪،‬‬
‫میزان دمای هوا و سرعت باد بايد اندازهگیری و ثبت گردد‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Feet Per Minutes‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫در كلیه مواردی كه اندازهگیری سرعت جريان هوا ضروری باشد‪ ،‬درجه سرمای معادل (‪ )ECT‬با‬
‫استفاده از جدول ‪ 26‬محاسبه و هرگاه سرمای معادل (‪ )ECT‬كمتر از ‪ -0‬درجه سانتیگراد (‪ )18/7 ºF‬به‬
‫دست آيد اين شاخص بايد به همراه ساير اطالعات ثبت گردد‪.‬‬

‫مالحظات پزشكی‬
‫شاغلین بیمار و شاغلینی كه تحت درمان با داروهايی هستند كه در تنظیم درجه حرارت طبیعی بدن‬
‫دخالت میكننند و يا میزان تحمل كار در سرما را كاهش میدهند‪ ،‬بايد از كار در درجات ‪ -1‬درجه‬
‫سانتیگراد (‪ )03/2ºF‬و كمتر معاف گردند‪ .‬شاغلینی كه معموالً در درجات كمتر از ‪ -27‬درجه سانتیگراد‬
‫(‪ )-11/2 ºF‬همراه با سرعت باد كمتر از پنج مايل در ساعت و يا هوای كمتر از ‪ -17‬درجه سانتیگراد‬
‫(‪ )3/3ºF‬همراه با سرعت باد بیشتر از ‪ 2‬مايل در ساعت در مواجهه هستند‪ ،‬بايد گواهی پزشكی دال بر‬
‫مناسب بودن برای شنین مواجههای را داشته باشند‪ .‬مصدومی كه در دمای انجماد يا زير صفر میماند نیاز‬
‫به توجه ويژه دارد‪ ،‬زيرا فرد مصدوم مستعد ابتال به ضايعات ناشی از سرما است‪ .‬پیشبینیهای مخصوص‬
‫برای پیشگیری از بروز عوارض كاهش دما و انجماد نسوج آسیبديده الزم است‪ ،‬مضافاً اينكده كمک‪-‬‬
‫های اولیه درمانی بايد به فوريت انجام گیرد‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫ دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬،‫الزامات‬

References
American Conference of Governmental Industrial Hygienists, Threshold Limit Values
(TLV) and Biological Exposure Index (BEI), ACGIH, Cincinnati, 2311.

ANSI S1.7-1870 (ASA 70). American National Standard Specification for Sound Level
Meters. This Standard includes ANSI S1.7A-1872 Amendment to ANSI S1.7-

1870(R2336).
ANSI S1. 11-1876 (ASA 62). American National Standard Specification for Octave-
Band and Fractional-Octave-Band Analog and Digital Filters (R1887).

ANSI S1.22-1881 (ASA 87). American National Standard Method for the Specification
for Personal Noise Dosimeters.
ANSI S1.26-1807 (R 2330) (ASA 20). American National Standard Method for the
Calculation of the Absorption of Sound by the Atmosphere.
ANSI S0.6- 1886, American National Standards Institute: Specification for Audiometers.
ANSI, New York.
ANSI- Z-106(2330), American National Standard for Safe Use of Lasers. ANSI, New
York.
ANSI-S0.17-1808(R1888), American National Standards Institute: Guide for the
Evaluation of Human Exposure to Whole-Body Vibration. ANSI, New York.
ANSI S0.28-1870(R2336), American National Standards Institute: Guide for the
Evaluation of Human Exposure to Whole-Body Vibration in Buildings. ANSI, New
York.
ANSI S0.07-1876(R1880), American National Standards Institute: Guide for the
Measurement and Evaluation of Human Exposure to Vibration Transmitted to the Hand.
ANSI, New York.
ISO-2078-1876 (R2331), International Standards Organization: Guide for the
Measurement and the Assessment of Human Exposure to Hand Transmitted Vibration.
ISO, Geneva.
ISO-2601-1880(R2337), International Standards Organization: Evaluation of Human
Exposure to Whole-Body Vibration. ISO, Geneva.
IEC 737, International Electrotechnical Commission: Integrating-Averaging Sound Level

Meters.IEC, New York (1872).

IEEE C82.0 (2332), IEEE Recommended Practice for Measurements and Computations
of Radio Frequency Electromagnetic Fields With Respect to Human Exposure to Such
Fields, 133 kHz-033 GHz.
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

MIL-STD-1707 C, U.S. Department of Defense: Noise Limits for Military Materiel

(Metric). USA, Washington, DC (1881).


SAE-J.1310 (1882), Society of Automotive Engineers. Measurement of Whole Body
Vibration of the Seated Operator of Off Highway Work Machines. SAE, Warrendale,
PA.
Jafari MJ, Karimi A, Haghshenas M, Extrapolation of Experimental Field Study to a
National Occupational Noise Exposure Standard, Inter. J of Occup. Hyg. IJOH 2: 68-07,

2313.
Japan Society for Occupational Health, Recommendation of Occupational Exposure
Limits (2313–2311), J Occup Health, 2313; 22: 037–027.
World Health Organization, Occupational Exposure to Noise-Evaluation, Prevention and
Control, WHO, Geneva, 2311.
European Commission, Methodology for the Derivation of Occupational Exposure
Limits, EC, 2338.
World Health Organization, Occupational and community noise, WHO, Geneva, 2336.
Occupational Safety and Health Administration, OSHA Standards Development, Salt
Lake City, UT: U.S. Department of Labor. OSHA. 2313.
Occupational Safety and Health Administration, Occupational noise exposure: U.S.
Department of Labor. OSHA. 2311.

IEEE Std C82.0™-2332 (R2337) , IEEE Recommended Practice for Measurements and
Computations of Radio Frequency Electromagnetic Fields With Respect to Human
Exposure to Such Fields, 133 kHz–033 GHz.
American Conference of Governmental Industrial Hygienists, A Guide For Control of
th
Laser Hazards, Edition, , ACGIH, Cincinnati, 1883.
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫بخش چهارم‬
‫‪1‬‬
‫حدود مجاز در ارگونومی‬
‫ارگونومی علمی است كه به مطالعه و طراحی سطح مشترك انسان‪ -‬ماشین میپردازد تا از اين طريق‬
‫به پیشگیری از بیماری و آسیب و ارتقاء عملكرد شغلی كمک نمايد‪ .‬در ارگونومی تالش میشود تا‬
‫مشاغل و فعالیتها به گونهای طراحی شوند كه با توانايیهای كارگر منطبق باشند‪.‬‬
‫بعضی از عوامل فیزيكی نقش مهمی در ارگونومی ايفا میكنند كه نیرو و شتاب در حدود مجاز مواجهه‬
‫شغلی (‪ )OEL‬ارتعاش دست‪ -‬بازو و ارتعاش كل بدن مورد تأكید قرار گرفته است‪ .‬همچنین عوامل‬
‫حرارتی در حدود مجاز استرس حرارتی مورد اشاره قرار گرفته است‪ .‬نیرو از عوامل مهم ايجادكننده‬
‫آسیب ناشی از بلندكردن بار به شمار می رود‪ .‬ساير عوامل ارگونومیک حائز اهمیت شامل زمان انجام‬
‫كار‪ ،‬تكرار‪ ،‬استرسهای تماسی‪ ،‬پوسچر و عوامل روانی‪ -‬اجتماعی هستند‪.‬‬

‫آسیبهای اسکلتی – عضالنی مرتبط با کار)‪(MSDs3‬‬

‫يكی از مهمترين مشكالت بهداشت شغلی‪ ،‬آسیبهای اسكلتی‪ -‬عضالنی مرتبط با كار است كه با‬
‫بكارگیری برنامههای بهداشتی‪ ،‬ايمنی و ارگونومیكی میتوان آن را مديريت نمود‪ .‬اصطالح آسیبهای‬
‫اسكلتی – عضالنی اينگونه تعريف میشود‪ :‬هرگونه آسیب مزمن به عضالت‪ ،‬تاندونها و اعصاب كه به‬
‫علت كارهای تكراری‪ ،‬حركات سريع‪ ،‬اعمال نیروی زياد‪ ،‬پوسچر نامناسب حین كار‪ ،‬ارتعاش و يا سرما‬
‫باشد‪.‬‬
‫ساير اصطالحات كه برای آسیبهدددای اسكلتی – عضالنی مرتبط با كار بكار میروند عبارتند از‪:‬‬
‫آسیبهای ترومای تجمعی ( ‪ ،)CTDs‬آسیبهای ناشی از حركات تكراری(‪ )RMIs5‬و آسیبهای ناشی‬
‫از تنشهای تكراری (‪ .)RSIs‬برخی از اين آسیبها دارای عالئم تشخیصی اختصاصی هستند م ل سندرم‬
‫تونل كارپددددال يا تاندونیت‪ .‬ساير آسیبهای اسكلتی– عضالنی ممكن است به صورت دردهای‬

‫‪1‬‬ ‫‪Ergonomics‬‬
‫‪-‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪- Interface‬‬

‫‪0‬‬ ‫‪- Musculoskeletal Disorders‬‬

‫‪7‬‬ ‫‪- Cumulative Trauma Disorders‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪- Repetitive Motion Illnesses‬‬


‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫غیراختصاصی ظاهر شوند‪ .‬برخی ناراحتیهای موقتی و زودگذر‪ ،‬نتیجه طبیعی كار و غیر قابل اجتناب‬
‫میباشند اما ناراحتیهايی كه روز به روز بیشتر شده و با فعالیتهای شغلی يا زندگی روزانه تداخددل‬
‫میكنند‪ ،‬نبايد به عنوان نتیجه طبیعی كار در نظر گرفته شوند‪.‬‬

‫راهبردهای کنترل‬
‫با بهكارگیری برنامه جامع ارگونومیكی به بهترين نحو میتوان میزان بروز و شدت ‪ MSDs‬را كنترل‬
‫نمود‪ .‬اجزای اصلی اين برنامه به شرح زير میباشند‪:‬‬
‫شناسايی مشكالت‬ ‫‪‬‬

‫ارزيابی مشاغل مشكوك به داشتن ريسک فاكتور‬ ‫‪‬‬


‫مشخص نمودن و ارزيابی عوامل به وجود آورنده‬ ‫‪‬‬

‫مشاركت دادن كارگران به صورت آگاهانه‬ ‫‪‬‬

‫مراقبتهای بهداشتی مناسب برای كارگرانی كه دشار آسیبهای اسكلتی‪ -‬عضالنی هستند‬ ‫‪‬‬

‫زمانی كه علل ‪ MSDs‬شناسايی شد برنامه كنترل اجرايی بايد به صورت جامع به مرحله اجرا درآيد‪.‬‬
‫اين برنامه شامل سه بخش زير میباشد‪:‬‬
‫آموزش كارگران‪ ،‬سرپرستان‪ ،‬مهندسان و مديران‬ ‫‪‬‬

‫گزارش زودرس عالئم بروز آسیب توسط كارگران‬ ‫‪‬‬

‫نظام مراقبت مستمر و ارزيابی اطالعات جمعآوری شده ازبیماريها و دادههای بهداشتی و پزشكی‬ ‫‪‬‬

‫اقدامات كنترلی خاص هرشغل در ارتباط با نوع ‪ MSDs‬برنامهريددزی میشود‪ .‬اين اقدامات شامل‬
‫كنترلهای مهندسی و مديريتی است‪ .‬حفاظتهای فردی ممكن است در موارد خاص مناسب باشند‪ .‬از‬
‫میان روشهای كنترلی مهندسی به منظور كاهش يا محدود سازی ريسک فاكتورهای شغلی موارد زير‬
‫بايد مد نظر قرار گیرند‪:‬‬
‫به كارگیری روشهای مهندسی كار نظیر انجام مطالعه كار‪ -‬زمان و آنالیز حركت جهت حذف‬ ‫‪‬‬

‫اعمال فشارهای بیش از حد و حركات غیرضروری‪.‬‬


‫بكارگیری لوازم مكانیكی كمكی جهت محدودنمودن يا كاهش اعمددددددال نیروی الزم برای‬ ‫‪‬‬

‫نگهداشتن ابزار و اشیاء مورد استفاده در حین كار‪.‬‬


‫انتخاب يا طراحی ابزارهايی كه میزان نیروی مورد نیاز و زمان در دست داشتن را كاهش دهد و‬ ‫‪‬‬

‫باعث بهبود پوسچر شود‪.‬‬


‫طراحی ايستگاههای كار قابل تنظیم به منظور كاهش فواصل دسترسی و بهبود پوسچر‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫اجرای برنامههای كنترل كیفیت و نگهداری تجهیزات به منظور كاهش میزان اعمال نیرو به ويژه‬ ‫‪‬‬

‫در فعالیتهای غیر مفید‪.‬‬

‫كنترلهای مديريتی ازطريق كاهش مدت زمان مواجهه و تقسیم مواجهه بین گروه بزرگتری از كارگران‬
‫ريسک را كاهش میدهد‪ .‬م الها عبارتند از‪:‬‬
‫اجرای استانداردهايی كه به كارگران اجازه توقف يا ادامه كار را برحسب نیاز میدهد (حداقل‬ ‫‪‬‬

‫يک بار در هر ساعت كاری)‬


‫طراحی مجدد وظايف شغلی (به عنوان م ال استفاده از كارگران به صورت شرخشی يا توسعه‬ ‫‪‬‬

‫وظايف شغلی به طوری كه يک كارگر در كل طول يک شیفت كاری در يک شغل سخت‬


‫مشغول بكار نباشد‪.‬‬
‫از آنجايی كه آسیبهای اسكلتی‪ -‬عضالنی ماهیتی پیچیده دارند برای همه آنها رويكرد واحدی به منظور‬
‫كاهش شدت و بروز موارد ابتال وجود ندارد‪ .‬اصول كاربردی جهت انتخاب اقدامات به شرح زير‬
‫می باشد‪:‬‬
‫كنترلهای مهندسی و مديريتی مناسب در هر صنعت و شركتی متفاوت میباشد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫جهت انتخاب روشهای مناسب كنترلی نیاز به اظهار نظر متخصصین آگاه در اين زمینه است‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫زمان مورد نیاز جهت بهبود عالئم‬ ‫‪‬‬

‫‪ MSDs‬مرتبط با كار از شند هفته تا شند ماه متغیر است و تعیین اثر بخشی راهكارهای پیشگیری و‬ ‫‪‬‬

‫كنترلی بايد با در نظر گرفتن اين امر صورت گیرد‪.‬‬

‫عوامل غیر شغلی‬


‫از طريق اجرای كنترلهای مهندسی و مديريتی حذف تمام آسیبهای اسكلتی‪ -‬عضالنی امكانپذير نیست‪.‬‬
‫در ابتالی فرد به آسیبهای اسكلتی‪ -‬عضالنی عوامل فردی و سازمانی نیز دخالت دارند‪ .‬برخی از‬
‫مواردی كه ممكن است با عوامل غیر شغلی مرتبط باشند‪ ،‬عبارتنداز ‪:‬‬
‫سن‬ ‫‪‬‬

‫آرتريت روماتوئید‬ ‫‪‬‬

‫جنس‬ ‫‪‬‬

‫مشكالت غدد درون ريز‬ ‫‪‬‬

‫شاقی‬ ‫‪‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫ترومای حاد‬ ‫‪‬‬

‫بارداری‬ ‫‪‬‬
‫ديابت‬ ‫‪‬‬

‫شرايط جسمانی‬ ‫‪‬‬


‫سابقه آسیب‬ ‫‪‬‬

‫فعالیتهای تفريحی در اوقات فراغت‬ ‫‪‬‬

‫حدود مجاز شغلی (‪ )OEL‬پیشنهاد شده شايد نتواند افراد دارای اين شرايط مواجهه را محافظت نمايد اما‬
‫بكارگیری روشهای كنترل مهندسی و مديريتی موجب محدود كردن عوامل زيانآور ارگونومیكی‬
‫برای افرادی می شود كه زمینه ابتال به اين آسیبها را دارند و در نتیجه باعث كاهش ناتوانی میشود‪.‬‬

‫بلند کردن بار‬


‫حدود مجاز پیشنهادی بلند كردن بار در اين بخش برای انجام كارهايی است كه كارگران به طور مكرر‬
‫و روزهای متمادی با حمل بار مواجهه دارند‪ ،‬بدون اينكه در اثر انجام اين كار دشار درد در ناحیه كمر‪،‬‬
‫پشت و آسیبهای شانه شوند‪ .‬در همین راستا برخی ريسک فاكتورهای فردی و سازمانی وجود دارند‬
‫كه احتمال ايجاد درد در ناحیه پشت و آسیبهای شانه را در شاغل افزايش میدهند‪.‬‬
‫اين حدود مجاز‪ ،‬شامل سه جدول با محدوده وزنی برحسب كیلوگرم (‪ )kg‬میباشند‪ .‬برای كارهايی‬
‫كه به طور دستی فقط به شكل بلندكردن بارهای مشابه انجام میشود‪ ،‬بدن در هنگام انجام آن كار‪03o ،‬‬
‫(‪ 03‬درجه) نسبت به وضعیت طبیعی انحراف پیدا میكند‪.‬‬
‫در كار يكنواخت برداشتن بار‪ ،‬بارها مشابه بوده و نقاط شروع و پايان تكرار میشوند (با يک ريتم‬
‫يكنواخت) و كارگر در طول روز فقط كار بلندكردن بار را انجام میدهد‪ .‬ساير كارهايی كه به صورت‬
‫برداشتن و گذاشتن اجسام انجام میشوند مانند حملكردن بار‪ ،‬هلدادن و كشیدن اجسام جزء اين‬
‫حدود مجاز نمیباشند‪ .‬ضمناً اين حدود مجاز تحت شرايط فوق الذكر بايد مورد استفاده قرار گیرند‪.‬‬
‫حدود مجاز ذكر شده در جداول ‪ 1‬تا ‪ 0‬براساس دورههای زمانی برای كمتر يا بیشتر از ‪ 2‬ساعت در روز‬
‫و تكرار (تعداد بلندكردن بار در ساعت) تعريف شدهاند‪ .‬در حضور هركدام از فاكتورها يا شرايط‬
‫كاری در هنگام بلندكردن بار به شرح زير‪ ،‬به منظور كاهش محدوده وزن بار به زير حد مجاز‪ ،‬حدود‬
‫مجاز توصیه شده با نظر كارشناسی بايستی بكار گرفته شوند‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪- Lifting‬‬


‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫بیشترين میزان تكرار بلندكردن بار‪ :‬بیشتر از ‪ 063‬بار بلند كردن در ساعت‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫مدت زمان شیفت كاری‪ :‬انجام فعالیت بلندكردن بار برای مدت زمان بیش از ‪ 7‬ساعت در روز‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫عدم تقارن زياد‪ :‬بلندكردن بار با زاويه بیش از ‪ 03‬درجه نسبت به صفحه تقارن‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫بلندكردن سريع بار و جابجايی شرخشی بار (برای م ال از جايی به جای ديگر ببريم)‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫بلندكردن بار با يک دست‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫وضعیت بدنی در حین انجام كار كه مستلزم اعمال نیرو توسط قسمت پايین بدن میباشد از قبیل‬ ‫‪‬‬

‫بلندكردن بار در حالت نشسته يا زانو زده‪.‬‬


‫گرما و رطوبت زياد‪ :‬با توجه به حدود مجاز تدوين شده در زمینه استرس و تنش گرمايی‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫بلندكردن اشیاء نامتعادل (به عنوان م ال مايعاتی با مركز ثقل متغیر يا فقدان هماهنگی در تقسیم كار‬ ‫‪‬‬

‫بلندكردن بار توسط شند نفر)‪.‬‬


‫شنگش ضعیف دست‪ :‬به علت نبودن جای دست مناسب برای گرفتن بار و يا داشتن لبههای تیز يا‬ ‫‪‬‬
‫نداشتن ديگر نقاط مناسب برای شنگش بار‪.‬‬
‫عدم تعادل پاها به عنوان م ال‪ ،‬عدم توانايی جهت برقراری تعادل بدن به روی دو پا در زمان‬ ‫‪‬‬

‫ايستادن‪.‬‬
‫داشتن مواجه ه با ارتعاش تمام بدن در حین بلندكردن بار يا بلند كردن بار بالفاصله بعد از مواجه با‬ ‫‪‬‬

‫ارتعاش تمام بدن در حد مجاز يا باالتر از آن (باتوجه به حدود مجاز متداول برای ارتعاش كل‬
‫بدن)‪.‬‬

‫دستورالعمل استفاده از جداول حدود مجاز بلند کردن بار‬


‫‪ )1‬مطالعه نمودن حدود مجاز مربوط به بلندكردن بار به منظور آشنايی با حدود مجاز آنها‪.‬‬
‫‪ )2‬طبقه بندی دورههای انجام كار‪ ،‬كه اين طبقهبندی میتواند جمعاً به صورت ‪ 2‬ساعت يا كمتر از ‪2‬‬
‫ساعت و يا بیشتر از ‪ 2‬ساعت در طول روز باشد‪ .‬يک دوره كاری عبارت است از مجموع مدت‬
‫زمانی كه يک كارگر در طول يک روز آن كار را انجام میدهد‪.‬‬
‫‪ )0‬مشخص نمودن تعداد دفعات بلندكردن بار‪ ،‬كه عبارت است از تعداد دفعاتی كه كارگر در طول‬
‫يک ساعت عمل بلندكردن بار را انجام میدهد‪.‬‬
‫‪ )7‬استفاده از جدول حدود مجاز مربوطه كه برای مدت زمان و تعداد دفعات بلندكردن بار مورد نظر‬
‫تدوين شده است‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪ )2‬مشخصنمودن نواحی عمودی (شكل ‪ ،)1‬براساس موقعیت قرارگیری دستها در هنگام بلندكردن‬
‫بار‪.‬‬
‫‪ )6‬مشخص كردن نواحی افقی در هنگام بلندكردن بار (شكل ‪ )1‬به وسیله اندازهگیری فاصله افقی از‬
‫نقطه میانی استخوانهای قوزك پا تا نقطه میانی دو دست‪.‬‬
‫‪ )0‬تعییننمودن حدود مجاز مربوط به وزن بار بلند شده برحسب كیلوگرم با استفاده از نواحی عمودی‬
‫و افقی خانههای جدول و براساس بیشترين مدت زمان و فركانس بلندكردن بار‪.‬‬
‫‪ )7‬كنترل بار در نقطه مقصد‪ ،‬شنانچه بار در نقطه مقصد به صورت كنترل شده جایگذاری میگردد‬
‫(به صورت آهسته و يا با تأمل)‪ ،‬مراحل ‪ 2‬تا ‪ 0‬به جای شروع از ابتدا تكرار شود‪ .‬حدود مجاز‬
‫براساس مقدار پايینتر بین دو محدوده توصیه میگردد‪.‬‬
‫ضمناً متخصصین و كارشناسان محترم جهت آگاهی بیشتر در اين زمینه میتوانند به آيین نامه بهداشتی‬
‫حمل دستی بار مصوب وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش پزشكی (‪ )1083‬مراجعه نمايند‪.‬‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫توضیحات عالئم جداول ‪ 1‬تا ‪:3‬‬


‫‪ :A‬فاصله مابین قسمت میانی قسمت داخلی استخوان قوزك پا و بار‪.‬‬
‫‪ :B‬جابجايی بار نبايستی در دسترسی افقی بیش از ‪ 73‬سانتیمتر از قسمت میانی بینبخش داخلی استخوان‬
‫قوزك پا شروع و پايان يابد (شكل ‪.)1‬‬
‫‪ :C‬جابجايی معمول بار نبايستی در ارتفاع ‪ 03‬سانتیمتر باالتر از سطح شانه ها يا باالتر از ‪ 173‬سانتیمتر از‬
‫سطح كف شروع و پايان يابد (شكل‪.)1‬‬
‫‪ :D‬جابجايی معمول بار نبايستی برای قسمتهای سايه دار جدول انجام شود‪ .‬هنوز شواهدی برای تعیین‬
‫حدود مجاز وزن بار اين قسمتها در دسترس نیست‪.‬‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫‪ :E‬نشانه های اختصاصی آناتومیک برای ارتفاع بند انگشت برای شرايطی كه كارگر در حالت ايستاده با‬
‫بازوهای آويزان از بغل می باشد‪ ،‬فرض شده است‪.‬‬

‫جدول ‪ :1‬حدود مجاز بلند كردن بار‬


‫* برای حاالت‪:‬‬
‫الف‪ -‬كمتر يا مساوی ‪ 2‬ساعت كار در روز يا كمتر يا مساوی‪ 63‬بار برداشتن در ساعت‬
‫ب‪ -‬كمتر از ‪ 2‬ساعت كار در روز با ‪ 12‬بار برداشتن در ساعت‬
‫‪A‬‬
‫ناحیه افقی‬
‫‪B‬‬
‫گسترش يافته ‪:‬‬ ‫نزديک‪:‬‬
‫متوسط‪:‬‬ ‫ناحیه عمودی‬
‫بیشتر از‬ ‫كمتر از‬
‫‪ 03‬تا ‪ 63‬سانتیمتر‬
‫‪ 63‬تا ‪ 73‬سانتیمتر‬ ‫‪ 03‬سانتیمتر‬
‫هیچ محدوده ايمنی برای‬ ‫محدوده دسترسی مابین ‪03‬‬
‫برداشتن تكراری مشخص‬ ‫‪ 0‬كیلوگرم‬ ‫‪16‬كیلوگرم‬ ‫سانتیمتر باالتر از سطح شانه و ‪7‬‬
‫‪D‬‬ ‫‪C‬‬
‫نشده است‬ ‫سانتیمتر پايین تر ارتفاع شانه‬

‫‪E‬‬
‫‪ 8‬كیلوگرم‬ ‫‪ 16‬كیلوگرم‬ ‫‪02‬كیلوگرم‬ ‫از ارتفاع بند انگشت تا پايین شانه‬

‫‪E‬‬
‫‪ 0‬كیلوگرم‬ ‫‪ 17‬كیلوگرم‬ ‫‪17‬كیلوگرم‬ ‫از ساق پا تا ارتفاع بند انگشت‬

‫هیچ محدوده ايمنی برای‬ ‫هیچ محدوده ايمنی برای‬


‫از سطح كف تا ارتفاع وسط ساق‬
‫برداشتن تكراری مشخص‬ ‫برداشتن تكراری مشخص‬ ‫‪17‬كیلوگرم‬
‫‪D‬‬ ‫‪D‬‬
‫پا‬
‫نشده است‬ ‫نشده است‬
‫صفحه‬ ‫الزامات‪ ،‬دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬

‫جدول ‪ :2‬حدود مجاز بلندكردن بار‬


‫*برای حاالت‪:‬‬
‫الف‪ -‬بیشتر از ‪ 2‬ساعت كار در روز با بیشتر از ‪ 12‬و كمتر يا مساوی‪ 03‬بار برداشتن در ساعت‬
‫ب‪-‬كمتر يا مساوی ‪ 2‬ساعت كار در روز با بیشتر از ‪ 63‬و كمتر يا مساوی ‪ 063‬بار برداشتن در‬
‫ساعت‬
‫‪A‬‬
‫ناحیه افقی‬
‫گسترش يافته‪:B‬‬ ‫متوسط‪:‬‬ ‫نزديک‪:‬‬
‫ناحیه عمودی‬
‫بیشتر از‬ ‫‪ 03‬تا ‪ 63‬سانتیمتر‬ ‫كمتر از‬
‫‪ 63‬تا ‪ 73‬سانتیمتر‬ ‫‪03‬سانتیمتر‬

‫هیچ محدوده ايمنی برای‬ ‫محدوده دسترسی مابین ‪03‬‬


‫برداشتن تكراری مشخص‬ ‫‪ 2‬كیلوگرم‬ ‫‪17‬كیلوگرم‬ ‫سانتیمتر باالتر از سطح شانه و ‪7‬‬
‫‪D‬‬ ‫‪C‬‬
‫نشده است‬ ‫سانتیمتر پايین تر ارتفاع شانه‬

‫از ارتفاع بند انگشت تا پايین‬


‫‪ 0‬كیلوگرم‬ ‫‪ 17‬كیلوگرم‬ ‫‪20‬كیلوگرم‬ ‫‪E‬‬
‫شانه‬
‫‪E‬‬
‫‪ 2‬كیلوگرم‬ ‫‪ 11‬كیلوگرم‬ ‫‪16‬كیلوگرم‬ ‫از ساق پا تا ارتفاع بند انگشت‬

‫هیچ محدوده ايمنی برای‬ ‫هیچ محدوده ايمنی برای‬


‫از سطح كف تا ارتفاع وسط ساق‬
‫برداشتن تكراری مشخص‬ ‫برداشتن تكراری مشخص‬ ‫‪ 8‬كیلوگرم‬
‫‪D‬‬ ‫‪D‬‬
‫پا‬
‫نشده است‬ ‫نشده است‬
‫حدود مجاز مواجهه شغلي‬ ‫صفحه‬

‫جدول‪ :0‬حدود مجاز بلند كردن بار‬


‫برای حالت بیشتر از ‪ 2‬ساعت كار در روز با بیشتر از ‪ 03‬و كمتر يا مساوی ‪ 063‬بار برداشتن در ساعت‬
‫‪A‬‬
‫ناحیه افقی‬
‫گسترش يافته‪:B‬‬
‫متوسط‪:‬‬ ‫نزديک‪:‬‬ ‫ناحیه عمودی‬
‫بیشتر از‬
‫‪ 03‬تا ‪ 63‬سانتیمتر‬ ‫كمتر از‪ 03‬سانتیمتر‬
‫‪ 63‬تا ‪ 73‬سانتیمتر‬
‫محدوده دسترسی مابین ‪03‬‬
‫هیچ محدوده ايمنی‬ ‫هیچ محدوده ايمنی‬
‫سانتیمتر باالتر از سطح شانه و‬
‫برای برداشتن تكراری‬ ‫برای برداشتن تكراری‬ ‫‪ 11‬كیلوگرم‬
‫‪D‬‬ ‫‪D‬‬
‫‪ 7‬سانتیمتر پايین تر ارتفاع‬
‫مشخص نشده است‬ ‫مشخص نشده است‬ ‫‪C‬‬
‫شانه‬
‫از ارتفاع بند انگشت تا پايین‬
‫‪ 2‬كیلوگرم‬ ‫‪ 8‬كیلوگرم‬ ‫‪ 17‬كیلوگرم‬ ‫‪E‬‬
‫شانه‬
‫از ساق پا تا ارتفاع بند‬
‫‪ 2‬كیلوگرم‬ ‫‪ 0‬كیلوگرم‬ ‫‪ 8‬كیلوگرم‬ ‫‪E‬‬
‫انگشت‬
‫هیچ محدوده ايمنی‬ ‫هیچ محدوده ايمنی‬ ‫هیچ محدوده ايمنی‬
‫از سطح كف تا ارتفاع وسط‬
‫برای برداشتن تكراری‬ ‫برای برداشتن تكراری‬ ‫برای برداشتن تكراری‬
‫‪D‬‬ ‫‪D‬‬ ‫‪D‬‬
‫ساق پا‬
‫مشخص نشده است‬ ‫مشخص نشده است‬ ‫مشخص نشده است‬

‫شكل ‪ -1‬نمايش گرافیكی نواحی قائم بدن‬


‫صفحه‬ ‫ دستورالعمل و رهنمودهاي تخصصي مركز سالمت محيط و كار‬،‫الزامات‬

References
American Conference of Governmental Industrial Hygienists, Threshold Limit Values
(TLV) and Biological Exposure Index (BEI), ACGIH, Cincinnati, 2311.

You might also like