تأملاتی بر آثار بنکسی و هتل بیت‌لحم-یزدانی، حسن زاده

You might also like

Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 8

‫تأمالتی بر آثار بنکسی و هتل بیتلحم‬

‫عاطفه یزدانی ‪ /‬مینا حسنزاده‬

‫مقدمه‬
‫کسب درآمد و معاش از هنر و اثر هنری‪ ،‬اگرچه غایت آن نیست؛ اما یکی از دالیل محوری حیات و موجودیت آن است‪ .‬با وجود اینکه هنر‬
‫در سازوکار خویش‪ ،‬بیگانه با بازار و پول مینماید ولی بطن آن حوزهای استثنایی از اقتصاد را شامل میشود‪ .‬حوزهای که آبشخور فرهنگ‪ ،‬تاریخ و تمدن‬
‫را در ظرف حمایت از سیاست و پول قرار میدهد و بهواسطۀ مؤلفهها و نهادهای اجرایی و مسلط بر هنر‪ ،‬زیست آن را بقا و تداوم میبخشد‪ .‬اقتصاد هنر‬
‫اما در خاورمیانه به مدد خانههای حراج‪ ،‬گالریها و موزههای وابسته به حراجیها‪ ،‬اعداد و ارقام بسیاری را به خود دیده است؛ اعداد و ارقامی که به‬
‫فراخور خصایص و تمایالت هنر جهانی دستخوش تغییر میشوند و پیوست آن‪ ،‬هنرمندان و اثر هنری را نیز با دگرگونیهای خود همراه و همسو‬
‫میسازند‪ .‬در این کارزار درهمتنیدۀ اقتصاد‪ ،‬هنر و سیاست‪« ،‬بنکسی» تمام تعامالت و فرضیههای حاکم را به نفع تقابل هنر با سیاست بر هممیزند و از‬
‫بطن این جریان‪ ،‬به نقد شرایط حاکم میپردازد‪ .‬نمایش تسلط قدرت بر مردم‪ ،‬به یوغ بردگی درآوردن جامعه‪ ،‬پرداختن به فجایع و آوارگی ناشی از جنگ‬
‫و شرح وضعیت کودکان در شرایط حاصل از آن‪ ،‬از مضامین محوری آثار او هستند و این چشمانداز بدون مرز‪ ،‬جغرافیای خاورمیانه را به قصد هتل‬
‫«‪ »WALLED OFF‬یا «محصور با دیوار» در بیتلحم‪ ،‬در بخش تحت کنترل حکومت فلسطین افتتاح میکند‪ .‬سازه و بنایی که تجمیع نشانههای‬
‫تصویری و عناصر مشخص هنرمند در آثارش بوده و قالب معنایی خود را نیز براساس زبان گزندۀ صاحب اثر‪ ،‬بنیان ساخته است‪ .‬بنای سه طبقۀ این هتل‬
‫با ده اتاق ساخته شده و در چند متری خط مرزی اسرائیل؛ یعنی دیوار حائل بنا شده است‪ .‬عنوان هتلی با «بدترین منظره» نیز به شهرت این بنا کمک‬
‫کرده است‪ .‬تمامی امکانات الزم برای سکونت در این هتل فراهم آمده‪ ،‬اما امکانات‪ ،‬وسایل و شیوۀ طراحی آن در هیچ هتل دیگری در دنیا مشاهده‬
‫نمیشود و منحصر به این مکان است‪ .‬منظرۀ اغلب اتاقهای هتل‪ ،‬دیوار بتنی و بلند جداکنندۀ ساکنان فلسطینی و شهرکنشینهای اسرائیلی است‪.‬‬
‫درحقیقت؛ کالبد کنایی و منتقدانۀ این بنا در قیاس با اغلب آثار هنرمندان برخاسته از جغرافیای خاورمیانه که چندان راهی را برای برونرفت از بنبست‬
‫تاریخی نگاه شرقشناسانۀ غرب‪ ،‬طی نکردهاند‪ ،‬معنای حقیقی خود را عمیقتر بروز میدهد‪ .‬معنایی که از یکسو مختصات ژئوپولیتیک هنر خاورمیانه و‬
‫بافتار وابسته به آن را یادآور میشود و از سوی دیگر تقسیمبندیهای جغرافیایی ناشی از سیاست موجود در هنر را مورد نقد قرار میدهد‪ .‬اگرچه بیان‬
‫انتقادی بنکسی بهواسطۀ قرار گرفتن آثارش در چرخۀ اقتصاد‪ ،‬دارای کیفیتی متناقض است و بر هویت چندپارۀ هنر در بستر حیات امروزی صحه‬
‫میگذارد؛ اما سرشت کنایهآمیز نگاه او را مخدوش نمی سازد‪ .‬او هنر را به مثابۀ امری واالتر از سیاست و اقتصاد قرار میدهد و از منظر این امر واال به‬
‫نقد و استهزای هر دو میپردازد و خاورمیانه‪ ،‬به سبب شرایط و مفاهیم وابسته به خود‪ ،‬مناسبترین ظرف ممکن برای بیان این معنا است‪.‬‬
‫مختصات هنر خاورمیانه‬
‫هنر خاورمیانه در سالهای اخیر به واسطۀ قرار گرفتن در قامت رویدادی هنری در بخشهای گوناگون؛ هنرهای تجسمی‪ ،‬سینما و موسیقی‬
‫از سال ‪ 2000‬مورد توجه و اقبال جهانی واقع شد و برگزاری فستیوالهای هنری‪ ،‬تأسیس نگارخانهها و برگزاری حراجهایی با این عنوان‪ ،‬به جلوۀ‬
‫گستردهتر این قامت یاری رساند‪ .‬نگارش کتابهای متعدد در این زمینه و توجه منتقدان و مفسران به عنوان و مفهوم هنر خاورمیانه‪ ،‬شکلگیری جریان‬
‫هنری تازهای را بشارت میداد‪ .‬اما خاستگاه اصلی آنچه هنر خاورمیانه نام میگیرد‪ ،‬آیا وامدار شرایط فرهنگی و اجتماعی آن است و یا تنها به قصد‬
‫پاسخی برای کنجکاویهای غرب در میان سایر دستههای تقسیمبندی هنر سر برآورده است؟ این کالبد نوگرایانه که اینچنین موزهها‪ ،‬حراجیها و‬
‫منتقدان را مجذوب خود ساخته؛ واسازی کلیشههای اندیشۀ پسااستعماری در روح بازار پر رونق خویش نیست؟ بخش قابل توجهی از پاسخ سؤاالتی از‬
‫این دست را میتوان با مراجعه به گزارشهای مکتوب و استناد به آمار خرید و فروشهای صورت گرفته در حوزۀ هنر خاورمیانه جستجو کرد‪ .‬هرچند‬
‫بیش از آنکه آمار و ارقام یاریرسان پاسخ باشند‪ ،‬مسیر طی شدۀ جریان هنر خاورمیانه‪ ،‬نشان از آن دارد که غایت آن‪ ،‬فتح بازار هنر و حمایت نهادهای‬
‫هنری نظیر «خانۀ حراج کریستیز»‪ ،‬موزۀ هنر انگلستان و نیویورک و برخی خریداران ایرانی و عربی است‪ .‬تبعیت اسلوبهای بیانی هنر خاورمیانه از‬
‫قواعد عام دنیای هنر و بازار هنر بر این امر صحه میگذارد و ماهیت هنر خاورمیانه را به محور دوگانۀ غرب و شرق گره میزند‪ .‬غرب که سریر قدرت‬
‫قضاوت هنری یا غیر هنری بودن آثار را در تملک خویش دارد و فاعل شناسندۀ هنر به جهان است و شرق در هیأت موضوع شناسایی‪ ،‬معانی سر به مُهر‬
‫و دانسته نشدۀ بسیاری را در ساحت تاریخی و فرهنگی خویش مأوا داده است‪ .‬ظهور و شکوفایی هنر خاورمیانه در مفهومی که امروز میشناسیم از‬
‫تجربیات پسااستعماری تغذیه میکند و به نوعی درخواست و تمنایی تازه برای بازسازی هویت معنوی‪ ،‬ملی‪ ،‬فرهنگی و هنری خویش است‪ .‬هرچند در‬
‫مقاطعی بر سلب پیروی از پیشامدها و خوشایندهای هنر غرب تالش کرد و خود را در قامتِ بخشی انکار نشدنی از هنر امروز بدل ساخت‪ ،‬اما همچنان‬
‫مشروعیت خویش را از نهادهای هنر غرب کسب میکند‪ .‬این نکته بر این امر تأکید میکند که مختصات هنر خاورمیانه‪ ،‬مختصات ژئوپولیتیک آن است‪.‬‬
‫بنکسی و ماهیت معنایی آثار او‬
‫مختصات ژئوپولیتیک؛ هنر را به عنوان متغیری وابسته‪ ،‬در پیوندی عمیق با سیاست به عنوان متغیری مستقل قرار میدهد‪ .‬در این ارتباط‬
‫دیرین‪ ،‬هنر میتواند یا حامی سیاست باشد و یا در تقابل با آن قرار بگیرد و هنر خاورمیانه را میتوان حامی سیاست دانست‪ .‬در شرایطی که اغلب‬
‫هنرمندان برخاسته از جغرافیای خاورمیانه‪ ،‬در بنبست چنگاندازی به کلیشههای پرطمطراق شرقشناسانۀ غرب‪ ،‬گرفتار آمدهاند و یا در وارستهترین‬
‫صورت خود‪ ،‬تنها برندۀ بازار هستند‪« ،‬بنکسی» هنرمند نامآشنای اهل انگلستان‪ ،‬از یک سو محور دوگانۀ غرب و شرق و از سوی دیگر حمایت هنر از‬
‫سیاست موجود را در چالشی هوشمندانه به بازی میگیرد‪ .‬بنکسی که از دهۀ ‪ 1990‬میالدی به یک پدیدۀ فرهنگی بدل شده؛ آثار گرافیتی استنسیل شدۀ‬
‫خود در هنر خیابانی را دستمایۀ ارائۀ تفسیری هجوآمیز در مورد سیاست و مسائل اجتماعی زندگی معاصر قرار داده است‪ .‬او راهحلهای تاحدی معمایی‬
‫به مخاطب ارائه میدهد و بیننده را به تکمیل معنای خود وا میدارد‪ .‬حضور یکبارۀ آثار گرافیتی او در ساختمانهای متروکه‪ ،‬قطارهای مترو و مناطق به‬
‫ظاهر غیرقابل دسترس شهری‪ ،‬با درونمایۀ ضد جنگ و ضد نظامهای سرمایهداری‪ ،‬امپریالیسم و فاشیسم‪ ،‬هنر خیابانی را به عنوان عنصری انتقادی در‬
‫سیاست بدل کرده است؛ از اینرو اکثر سیاستمداران او را به عنوان یک وندالیسم معرفی میکنند‪ .‬در صورتی که بنکسی‪ ،‬طرفداران بینالمللیاش را در‬
‫میان نهادهای هنری و عموم مردم به دست آورده و توانسته با هویتی ناشناس‪ ،‬خیابانها و مکانهای عمومی را محلی برای عرضۀ هنر در قامت یک‬
‫مقاومت عملگرایانه قرار دهد‪.‬‬
‫بنکسی با اجرای یک اثر گرافیتی در شهر بریستول انگلیس‪ ،‬در سال ‪ ،1997‬که در آن پلیس این شهر را به سخره گرفت‪ ،‬به شهرت جهانی‬
‫رسید‪ .‬او به مرور زمان به نمادی از «جنبش جهانی دیوارنگاری» تبدیل شد و پس از خلق چندین اثر بحث برانگیز‪ ،‬مورد توجه منتقدین قرار گرفت‪ .‬در‬
‫حقیقت‪ ،‬هنر گرافیتی یا دیوارنگاری که در بسیاری از کشورها؛ غیرقابل فروش و یا بیارزش قلمداد میشد‪ ،‬با حضور و عاملیت بنکسی مشروعیت یافت‪.‬‬
‫نقاشیهای او به کرّات از روی دیوارها جدا شده و با قیمتهای قابل توجهی در صدر آثار حراجیها قرار گرفته و به فروش میرسند‪ .‬به اعتقاد برخی از‬
‫منتقدان‪ ،‬ارزش واقعی آثار او کمتر از آن چیزی است که در حراجیها مبادله میشود و این قیمتها در واقع بهایی است که برای اتفاق مفهومی که در‬
‫آن لحظه رخ میدهد‪ ،‬پرداخت میشود‪ .‬این در حالی است که خود بنکسی همواره نسبت به تجاری شدن هنر‪ ،‬واکنش نشان داده و حراجیها و محافل‬
‫هنری را مورد تمسخر و اعتراض قرار داده است‪ .‬این هنرمند در پویشهایی مبارزهطلبانه در بازار هنر؛ گاهی آثارش را به قیمتی کمتر از صد دالر به‬
‫فروش رسانده و یا آثاری را برای کمک خیریهها تولید کرده است‪ .‬امّا محبوبیت و مقبولیت روزافزون بنکسی و توجه مجموعهداران و آرتدیلرها و‬
‫گردش آثار او در دستان دالالن هنری‪ ،‬باعث شده تا حراجیهای معتبری چون «ساتبیز» و «بونامز» در به نمایش گذاشتن و تصاحب امتیاز نام و آثار او‬
‫با یکدیگر به رقابت بپردازند‪ .‬برای مثال بنکسی در سال ‪ 2009‬تابلویی تحت عنوان «شامپانزهها» برای موزۀ شهر زادگاهش بریستول‪ ،‬خلق کرد که در‬
‫آن نمایندگان مجلس انگلیس به شکل شامپانزه تصویر شدهاند‪ .‬این اثر در آن سال بیش از سیصدهزار بازدیدکننده را به موزه کشاند و عالوه بر گردش‬
‫مالی فوقالعاده‪ ،‬این موزه را به یکی از ده نمایشگاه پربازدید جهان در آن سال تبدیل کرد‪ .‬این اثر در سال ‪ 2019‬در حراج ساتبیز با رکورد پرفروشترین‬
‫اثر بنکسی به مبلغ ‪ 9/9‬میلیون پوند به فروش رسید‪ .‬عناصری نظیر؛ پلیس‪ ،‬سرباز‪ ،‬موش‪ ،‬میمون و کودکان از موارد پرتکرار در کارهای بنکسی هستند‪.‬‬
‫پلیس و سربازها نماد سرکوب و اهرمی برای صاحبان قدرت و سرمایه‪ ،‬جهت حفظ نظم در جامعهاند و موش به عنوان عنصری از زندگی شهری معاصر‬
‫و میمونها به عنوان مقلدها و شبیهترین حیوان به انسان‪ ،‬سمبل مبارزه با سرمایهداری و مؤلفههای مرتبط با آن هستند‪ .‬در یکی از گرافیتیهای او در‬
‫کنار تصویر میمونی نوشته شده است‪« :‬االن بخند‪ ،‬امّا همۀ ما یک روزی مسئول هستیم»‪ .‬کودکان نیز به عنوان ستمدیدهترین افرادی که بیشترین‬
‫آسیب را طی بحرانهای ناشی از جنگ‪ ،‬فقر‪ ،‬بازیهای سیاسی و اقتصادی تجربه میکنند‪ ،‬از دیگر عناصر اصلی آثار او هستند و همواره بیرحمی‬
‫واقعیتها‪ ،‬رنجها و حقایق تلخ زندگی امروز را به تصویر کشیدهاند‪.‬‬
‫بنکسی پیوسته در آثار خود به موضوعاتی چون جنگ‪ ،‬جامعۀ مصرفکننده‪ ،‬بحرانهای خاورمیانه‪ ،‬مهاجرت و زندگی آوارگان میپردازد و‬
‫غالباً با حرکت بر روی مرز میان هنر عام و هنر انتقادی‪ ،‬آثارش را خلق میکند‪ .‬او مفاهیم وابسته به اُبژههای تصویری را در جهت واسازی مفاهیم مورد‬
‫نظر خود دگرگون میکند و زبان جهانشمول آثار او ارمغان این تغییر و دگرگونی عامدانۀ هنرمند است‪ .‬او در واکنش به مصائب ناشی از جنگ و‬
‫بحرانهای منطقه‪ ،‬در سال ‪ ،2015‬یکی از بزرگترین مجموعه آثار اینستالیشن خود به نام «دیزمالند»‪ 1‬را که یک پروژۀ هنری موقت بود‪ ،‬در شهر‬
‫سامرست انگلستان به مدت ‪ 36‬روز به نمایش گذاشت و در کنار سایر هنرمندان مشهور چون «دیمن هرست»‪« ،‬جنی هولتزر» و‪ ...‬یک پارک تفریحی‬
‫خانوادگی را در معرض دید عموم قرار دادند که در تضاد با دیزنیلند‪ ،‬برای کودکان تلخ و نامناسب بود‪ .‬شهرکی که هیچ چیز سر جای خودش قرار‬
‫نداشت؛ امّا حقیقت تلخ‪ ،‬دستکاری شده و آسیبدیدۀ درونی زندگی به ظاهر زیبای معاصر را به نمایش میگذاشت‪ .‬آثار او از عروسکهای کودکان و‬
‫پناهندگان مهاجر خاورمیانه در قایق تا عروسک ساطور بهدست قاتل در میان اسباببازیها که به کودککشهای سراسر جهان اشاره میکرد و‬
‫اینستالیشن زنی که کبوترهای صلح به او حمله کردهاند؛ همگی در جهت نقد سیاستمداران اروپایی و سازمانهای خنثی حقوق بشر برآمدند و آنچه در‬
‫جهان معاصر ما در حال وقوع است با بیانی تلخ و رعبآور به بازدیدکنندگان یادآوری میکردند‪ .‬اما جدای از نمایش آثار‪ ،‬حضور بیش از ‪ 150‬هزار‬
‫بازدیدکننده‪ ،‬توانست درآمدی بالغ بر بیست میلیون دالر را برای این شهر کوچک رقم بزند‪ .‬این نشان میدهد که هنر بنکسی نه تنها به عنوان یک ابزار‬
‫اعتراض سیاسی بلکه به عنوان یک راهکار برای کمک به صنعت توریسم و گردشگری در برابر ناآرامیهای سیاسی در مناطق مختلف جهان بسیار‬
‫تأثیرگذار است‪.‬‬

‫‪1-‬‬ ‫‪Dismaland‬‬
‫اینستالیشن با موضوع پناهندگان سوری‪ ،‬دیزمالند‪ ،‬سامرست انگلستان‬
‫منبع تصویر‪www.artbanksy.com :‬‬

‫اینستالیشن حملۀ کبوتران صلح به یک زن‪ ،‬دیزمالند‪ ،‬سامرست انگلستان‬


‫منبع تصویر‪www.artbanksy.com :‬‬
‫حضور بنکسی در خاورمیانه‬
‫بنکسی مانند لنزی است که از دریچۀ آن‪ ،‬میتوان بخشی از زندگی حاصل از جنگ‪ ،‬آشوب و قدرتطلبیهای سیاستمداران در خاورمیانه را‬
‫به سراسر جهان نشان داد‪ .‬گاه خیابانها و دیوارهای شهرهای مختلف اروپا و امریکا محل اعتراض او میشوند و گاه دیوارنگارههای خود را در سوریه‪،‬‬
‫فلسطین‪ ،‬مصر و‪ ...‬به تصویر میکشد‪ .‬کودک و بادکنکی به شکل قلب؛ از مهمترین کارهای بنکسی هستند و او بارها و بارها نمونههای متعددی از آن‬
‫را در مکانهای مختلف جهان کشیده است که یکی از تأثیرگذارترین آنها‪ ،‬به بهانۀ آغاز سومین سال جنگ در سوریه و در واکنشی دردناک به رنج‬
‫کودکان جنگ زدۀ سوری بود‪ .‬این انتخاب و تأکید چندباره بر موجودیت و سرشت کودک در آثار او نشان از قدرت و تسلط بیچون و چرای او بر هنر‬
‫گرافیتی دارد‪ .‬از دیگر آثار مشابه با این مضمون میتوان به گرافیتی بنکسی اشاره کرد که بهعنوان نشانۀ اعتراض به زندانی کردن «زهرا دوغان»‬
‫هنرمند نقاش و روزنامهنگار کُرد در ترکیه‪ ،‬بر روی یکی از دیوارهای نیویورک تصویر شده است‪ .‬در این نقاشی؛ چهرۀ زهرا پشت میلههایی که شباهت‬
‫به میلههای زندان و خطوط شمارش روزها دارد‪ ،‬کشیده است و زیر آن نوشته است‪« :‬زهرا را آزاد کنید‪ ».‬او در اثر دیگری بر روی اردوگاه پناهندگان در‬
‫فرانسه‪ ،‬تصویری از «استیو جابز» مدیرعامل سابق و از بنیانگذاران شرکت اپل را در قامت یک پسر آوارۀ سوری به تصویر کشیده که در یک دست‬
‫کیسۀ پالستیکی و در دست دیگرش یکی از مدلهای نخستین رایانهای اپل را در دست دارد‪ .‬این اثر به طور زیرکانهای به اصالت سوریهای جابز اشاره‬
‫میکند که پدرش پس از جنگ جهانی دوّم به امریکا مهاجرت کرد‪ .‬بنکسی در اقدامی دیگر‪ ،‬با درآمد حاصل از فروش تعدادی آثار دیواریاش در شهر‬
‫بریستول‪ ،‬جهت حمایت آوارگان و پناهجویان سوری‪ ،‬یک کشتی خریداری کرد و نام آن را «لوییس میشل»‪ ،‬به یاد نویسنده و روزنامهنگار آنارشیست‬
‫فرانسوی‪ ،‬قرار داد تا وسیلهای برای نجات جان پناهجویان گرفتار در دریای مدیرانه باشد‪.‬‬
‫یکی از دغدغههای اصلی و مهم بنکسی نسبت به خاورمیانه‪ ،‬مسئلۀ آوارگان فلسطینی بوده است‪ .‬میتوان این امر را در راستای رویکرد و‬
‫بیان نقادانه و صریح او دانست‪ ،‬او از میان جغرافیای پرآشوب خاورمیانه‪ ،‬سرزمینی را مد نظر قرار میدهد که پتانسیلهای الزم و ویژه را برای خلق اثر‬
‫دارا باشد‪ .‬تاریخ و پیشینۀ رویدادهایی که بر فلسطین گذشته و مسائلی که هنوز هم در آن پابرجا است‪ ،‬از یک سو‪ ،‬نشان از انتخاب زیرکانۀ هنرمند داشته‬
‫و از سویی دیگر توانایی همراهی و هم ساز کردن رسانهها‪ ،‬منتقدان و مفسران را دارد‪ .‬پیوست همین رویکرد؛ او در پی نگرانیهای اجتماعی و سیاسی‬
‫معاصر خود نسبت به فلسطین‪ ،‬در سال ‪ 2005‬برای نخستین بار به کرانۀ باختری سفر کرد و بر روی دیوار حائل بین فلسطین و شهرکنشینهای‬
‫اسرائیلی یکی از مهمترین مجموعههای خود را خلق کرد‪ .‬دیوارنگارههای او در طی چندین سفر او به وضوح رویای آزادی فلسطین را با همان عنصر‬
‫پررنگ آثارش یعنی کودک در برابر قدرت به نمایش گذاشت‪ .‬رویای دخترکی فلسطینی که با بادکنکهایش به آن سوی دیوار حائل پرواز میکند؛‬
‫نمادی از مردم فلسطین است که پشت حصار اسرائیل محصور شده و از موطن خود بازماندهاند‪ .‬در اثر زیبای دیگری بنکسی سایۀ برج نگهبانی اسرائیل‬
‫را که بر مردم بیتلحم غزه افتاده به اسباببازی تبدیل کرده که کودکان فلسطینی سوار بر آن شادمانی میکنند‪ .‬در اثری دیگر؛ تصویر دختربچهای‬
‫فلسطینی را مشاهده میکنیم که در حال بررسی یک فرد نظامی اسرائیلی است و این تصویر در واقع وارونۀ اتفاقی است که هر روز در مناطق اِشغالی‬
‫رخ میدهد‪ .‬در ادامۀ توجه او به سرزمین فلسطین؛ بنکسی در سال ‪ 2015‬یک مستند کوتاه از سفر مخفیانهاش به غزه تهیه کرد و در ابتدای آن این‬
‫جمله را نمایش میدهد‪« :‬امسال را سالی برای کشف مقصد جدیدی کشف کنید‪ ».‬این ویدیو نشان میدهد که بنکسی به طور پنهانی از طریق یک‬
‫تونل غیرقانونی به شهر وارد شده است و خانههای ویرانشده و شهری که از سه طرف با دیوار و از سمت دیگر با قایقهای جنگی محصور شدهاند را به‬
‫تصویر کشیده است‪ .‬بنکسی در دفاع از آرمان آزادی فلسطین دیوارنگارهایی با طنز تلخ و سیاه خلق کرد‪ .‬در واقع او با آثار و فعالیتهایش در فلسطین‬
‫همۀ جهان را به دیدن و مداخله دعوت میکند‪ .‬اعتراضی بر علیه سکوت‪ ،‬نظم حاکم‪ ،‬ساختار قدرت و انگارههایی راجع به جهان فعلی که به واسطۀ‬
‫رسانهها برای ما به بدیهیاتی غیرقابل تغییر بدل شدهاند‪ .‬او در طی اینسالها تالش کرده تا ضمن اینکه با آثارش این منطقه را به یک مکان‬
‫گردشگری تبدیل کند‪ ،‬کمکهایی در جهت حمایت از مردم مناطق اِشغالی نیز انجام دهد‪.‬‬

‫گرافیتی تصویر استیو جابز‪ ،‬فرانسه‬


‫منبع تصویر‪www.news.artnet.com :‬‬

‫گرافیتی دختری با بادکنکهایش‪ ،‬دیوار حائل فلسطین‬


‫منبع تصویر‪www.artsy.net :‬‬
‫هتل بیتلحم‬
‫بنکسی در سال ‪ 2017‬و همزمان با صدمین سالگرد کنترل بریتانیا بر فلسطین‪ ،‬هتلی به نام «‪ » WALLED OFF‬یا «محصور با دیوار» را‬
‫در بیت لحم در بخش تحت کنترل حکومت فلسطین افتتاح کرد‪ .‬هتل یک بنای سه طبقه با ده اتاق است که بدون چشمانداز طراحی شده و در چند‬
‫متری خط مرزی اسرائیل یعنی دیوار حائل ساخته شده است و خیلی زود به عنوان هتلی با «بدترین منظره» شهرت یافت‪ .‬در این هتل تمامی امکانات‬
‫برای سکونت فراهم است امّا امکانات‪ ،‬وسایل و نوع طراحی آن در هیچ هتل دیگری در دنیا مشاهده نمیشود‪ .‬منظرۀ اغلب اتاقهای هتل‪ ،‬دیوار بتنی و‬
‫بلند جداکنندۀ ساکنان فلسطینی و شهرکنشینهای اسرائیلی است‪ .‬اشیا و وسایل هتل خود گویای همۀ وقایعاند؛ از فرشتههای کوچکی که با‬
‫ماسک های تنفسی در حال پروازند تا مجسمۀ سر داوود که در میان تودۀ گاز اشک آور دهان و بینی خود را پوشانده است‪ .‬او زبان تصویری عام هنر را‬
‫به خدمت میگیرد و عالوه بر تأکید بر مفاهیم کنایی‪ ،‬معانی وابسته به نشانهها و سمبلهای بصری را پروار کرده و بسط میدهد‪ .‬در بخشی از یکی از‬
‫دیوارهای هتل؛ هجوم دوربینهای مداربسته نشان از کنترلهای دائمی مردمان و عدم وجود حریم شخصی دارد‪ .‬اثر معروف دیگری از بنکسی که مرد‬
‫خشمگینی در حال پرتاب گل به جای سنگ است‪ ،‬بیننده را به تأمل بر روی مفاهیم و واژگانی چون صلح وا میدارد و البته مجسمۀ «آرتور جیمز‬
‫بالفور»‪ ،‬وزیر امورخارجۀ وقت انگلیس در حال امضای بیانیۀ بالفور که به موجب آن دولت بریتانیا در نوامبر ‪ 1917‬از تأسیس کشور اسرائیل حمایت کرد‪،‬‬
‫چرخش امضای آن ارجاعی به تأثیرات مخربی دارد که طی صد سال همچنان ادامه داشته است و بر پیشینۀ تسلط دولت بریتانیا بر فلسطین تأکید‬
‫میکند‪ .‬در این هتل‪ ،‬تمام تابلوهای مناظر زیبا در پشت تورهای شبکهای فلزی محصور شدهاند و بادکنک قلبی که یکی از عناصر و المانهای معروف‬
‫آثار بنکسی است؛ در اینجا زخمی و چسبزده‪ ،‬به نمادی از امید تبدیل شده که در پشت سیمهای خاردار در انتظار روزهایی بهتر است‪ .‬در گوشهای از‬
‫هتل نیز اثر مینیاتوری تحت عنوان «زخم بیتلحم» تصویر شده است که حضرت عیسی و حضرت مریم را در حالی نشان میدهد که دیوار باالی‬
‫سرشان با گلولۀ اسرائیلیها سوراخ شده است‪ .‬بنکسی در این اثر به مسیحیان جهان یادآوری میکند که بیتلحم محل تولد عیسی مسیح در چه‬
‫وضعیتی قرار گرفته است‪ .‬بیتلحم زادگاه حضرت مسیح و بیشتر از یک مقصد گردشگری زیارتی است‪ .‬این هتل که یک اقامتگاه‪ ،‬گالری و موزۀ دائمی‬
‫است و با نقاشی های دیواری بنکسی نه تنها به عنوان یک سمبل فریاد اعتراضی به وضعیت آوارگان فلسطینی بدل شده‪ ،‬بلکه دارای ارزش هنری و‬
‫افزودهای بسیار چشمگیر برای هویت بیتلحم به عنوان شهری توریستی است‪ .‬بنکسی در اقدامی دیگر مجموعه نقاشی سهگانهاش که در هتل به‬
‫نمایش درآمده بود را به نفع بیمارستانی در بیتلحم به حراج گذاشت‪ .‬این نقاشیها که در سال ‪ 2017‬با موضوع بحران پناهندگی اجرا شدهاند‪ ،‬به بهای‬
‫بیش از ‪ 2/2‬میلیون پوند (‪ 2/9‬میلیون دالر) در حراجی در گالری «از رامبرانت تا ریشتر» ساتبیز لندن به فروش رسیدند‪ .‬مبلغ فروش این نقاشیها صرف‬
‫ساخت بخش تازهای برای بیماریهای حاد قلبی و تجهیزات توانبخشی کودکان در انجمن اعراب بیتلحم قرار گرفت‪ .‬بنکسی برای آفریدن این‬
‫سهگانه‪ ،‬روی سه نقاشی قدیمی رنگروغن سبک دورۀ رمانتیک که چشماندازهایی از دریایی خروشان هستند‪ ،‬تصاویری از جلیقههای نجات و‬
‫شناورهای رهاشده‪ ،‬را اضافه کرده است و به بحران مهاجرت و پناهندگی اهالی خاورمیانه به اروپا اشاره دارد‪.‬‬

‫مجسمه سر داوود در میان تودۀ گاز اشکآور‪ ،‬هتل بیتلحم‬


‫منبع تصویر‪www.banksy.co.uk :‬‬

‫مجسمۀ آرتور جیمز بالفور‪ ،‬هتل بیتلحم‬


‫منبع تصویر‪www.banksy.co.uk :‬‬
‫تصویر دیوار یکی از اتاقهای هتل بیتلحم‬
‫منبع تصویر‪www.banksy.co.uk :‬‬

‫اثر مینیاتوری «زخم بیتلحم»‪ ،‬هتل بیتلحم‬


‫منبع تصویر‪www.independent.co.uk :‬‬

‫تصویر دیوار یکی از اتاقهای هتل بیتلحم‬


‫منبع تصویر‪www.banksy.co.uk :‬‬
‫حضور بنکسی در چرخۀ اقتصاد هنر‬
‫اگرچه بنکسی همیشه مخالف و منتقد سرمایهداری و بازارهای خریدوفروش آثار هنری بوده و به نقد رویکردهای سیاسی و تجاری هنر‬
‫خیابانی میپردازد و شیوۀ بیان هنری خویش را بر پایۀ اعتراض و انتقاد بنیان نهاده است‪ .‬اما آمار و ارقام پیرامون آثارش و یا رویدادهایی که به او وابسته‬
‫بوده اند؛ نه تنها نشان از جدایی او از چرخۀ اقتصاد ندارند‪ ،‬بلکه این هنرمند را به عنوان بخشی از این بازار جهانی قرار میدهند‪ .‬فعالیتهای او در‬
‫خاورمیانه اگرچه به عنوان یک راهکار و چاره برای کمک به مردم این منطقه ارائه شده و به واگویی زخمهای آنها پرداخته است‪ ،‬امّا جنبۀ تجاری و‬
‫مادی آن نیز مدنظر بوده است‪ .‬چنانچه ساخت هتل بیت لحم چه در میان مردم فلسطین و چه اسرائیل انتقاداتی نیز به همراه داشته است‪ .‬اگرچه از یک‬
‫دید‪ ،‬برخی ساکنان‪ ،‬حضور این هتل و هجوم خبرنگاران‪ ،‬روزنامهها و گردشگران و دیده شدن وضعیت زندگیشان را مثبت قلمداد میکنند‪ ،‬امّا از منظری‬
‫دیگر می توان گفت که بنکسی با استفادۀ تبلیغاتی از اعتبارش در عرصۀ جهانی توانسته توجهات را به سوی این هتل جلب کند و بیشتر جنبۀ تجاری آن‬
‫مطرح بوده و حتی ممکن است به مرور زمان‪ ،‬توجه رسانهها به این مکان تنها حس طنزآلودی به وقایع در حال وقوع بدهد و به سبب تکرار مشاهدۀ این‬
‫تصاویر‪ ،‬عادیسازی نظرکردن به رنج مردم این منطقه را فراهم آورد و خود نیز به یکی از رسانههایی بدل شود که نهاد و پشتوانۀ آن‪ ،‬محل انتقاد‬
‫بنکسی است‪ .‬در وا قع باید به این موضوع اشاره کرد که معترض بودن برای او شهرتی جهانی به همراه داشته و به بیانی دیگر بنکسی وامدار و مدیون‬
‫همین سیستم و بازیهای تبلیغاتی و رسانهای وابسته به آن است‪ .‬از سویی دیگر هویت ناشناس او به گسترش شایعات‪ ،‬داستانپردازیها از هویت او‪ ،‬هر‬
‫روز ذهن مخاطبان را بیشتر درگیر میکند و این به باال رفتن ارزش آثارش دامن میزند‪ .‬او حتی شرکت بررسی و اعتبارسنجی خود را به نام «پست‬
‫کنترل» راهاندازی کرد‪ ،‬تا در کار دالالن هنری و سوءاستفادهکنندگان از هنر خیابانی اختالل ایجاد کند؛ بنکسی سعی کرده بخش عظیمی از آثارش را به‬
‫خیابان محدود کند‪ ،‬امّا تعدادی از آثار که به خیریهها اهدا شده و یا با قیمتهای خیلی نازل به فروش رسیدهاند؛ امروزه بخشی از بازار دست دوّم آثار او‬
‫را تشکیل میدهند که حتی خود بنکسی هم تسلطی بر کنترل قیمت آنها نخواهد داشت‪ .‬از طرفی چند سالیست که آثار او مانند بومهای استنسیل‬
‫شده‪ ،‬مجسمهها‪ ،‬تعداد محدودی از نسخۀ کپی و حتی برخی گرافیتیها از بدنۀ شهر جدا شده و در نمایشگاهها و در معرض دید مخاطبان هنر قرار‬
‫میگیرد‪ .‬اختصاص مکانهای مشخص برای هنر گرافیتی روح شکلگیری این هنر را زیر سؤال میبرد و با ماهیت آن در تضاد است؛ چرا که این آثار در‬
‫صحنۀ اجتماع و خیابانها به واقعیت و معنای اصلی خود میرسند؛ امّا در چنین فضاهایی‪ ،‬مورد دید عدهای محدود قرار میگیرند و چه بسا مخاطبان‬
‫اصلی خود را که مردم و رهگذران خیابانی هستند‪ ،‬از دست میدهند‪ .‬گاه این نمایشگاهها با تأیید بنکسی و گاه توسط دالالن و آرتدیلرها برگزار‬
‫می شود‪ ،‬امّا حتی در این موارد هم بنکسی به طور غیرمستقیم از فروش آثار بهره میبرد‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬در پی محبوبیت بنکسی افزایش عالقۀ مردم به‬
‫هنر خیابانی بیشتر شد؛ چنانچه سایر هنرمندان خیابانی به عنوان بازیگران اصلی در بازار جهانی هنر ظاهر میشوند و این افزایش تبلیغات و بازار برای‬
‫هنر خیابانی‪ ،‬گرچه میتواند ثمربخش و سودمند باشد امّا نهایتاً منجر به بیش از حد تجاری شدن این ژانر میگردد‪ .‬در حقیقت حضور بنکسی در چرخۀ‬
‫اقتصاد و سیاست‪ ،‬شالودۀ بیان اعتراضی او را متناقض جلوه می دهد و توانایی آن را دارد که در صورت تداوم این امر‪ ،‬او را نیز به یکی از بازیگران این‬
‫صنعت تبدیل کند که پشت نقاب انتقاد پنهان شده و از آن ارتزاق میکنند‪.‬‬

‫نمایی از نمایشگاه آثار بنکسی در گاری لزینک لندن‬


‫منبع تصویر‪www.lazinc.com :‬‬
‫کالم آخر‬
‫هنر خاورمیانه‪ ،‬ماتریسی در همتنیده از اقتصاد‪ ،‬سیاست و نهادهای برگزارکنندۀ هنر است که در نسبت خود با سیاست‪ ،‬بیش از آنکه به تقابل‬
‫با آن بپردازد؛ حامی آن بوده است‪ .‬آثار هنرمندان بسیاری که در چرخۀ تمایالت نهادهای برگزارکنندۀ هنر گرفتار آمده و به ذائقههای حاصل از این‬
‫تمایالت تن دادهاند‪ ،‬چهرهای وابسته از این هنر میسازند‪ .‬ماهیتی که در مقبولترین صورت خویش‪ ،‬به ریسمان تقابل دین و یا سنت با عصر حاضر‬
‫میپردازد و بیان تصویری ارائه شده از خویش را در قالبهایی کلیشهای‪ ،‬جنسیتی‪ ،‬جغرافیاگریز و یا شهودگرا محدود میسازد‪ .‬بنکسی در این میان‪،‬‬
‫فصل مشترک رنجهای انسانی را که معطوف به جغرافیای خاورمیانه و سرزمین فلسطین است به همنوایی میخواند و از بطن این تکصدایی‪ ،‬هنر‬
‫خویش را دستمایهای برای واگویی فجایع و زخمهای ناشی از جنگ و سرمایهداری قرار میدهد‪ .‬مشخصترین قامت این نوا‪ ،‬در کالبد هتل «بیتلحم»‬
‫مینشیند‪ .‬سازهای که از یک سو قصد بیان سختیها و حقایق پنهان مانده از رسانه را دارد و از سوی دیگر به سبب هنرمند‪ ،‬محبوبیت و شهرت آن در‬
‫سازوکار صنعت توریسم و کسب درآمدزایی قرار میگیرد‪ .‬اگرچه بنکسی بخشی از درآمد حاصل از آثار خود را برای کمک و یاری به پناهجویان و‬
‫آوارگان صرف کرده است‪ ،‬اما این عمل او را خارج از این مدار قرار نمیدهد‪ .‬این امر و مؤلفههای وابسته به این جریان‪ ،‬حقیقت بیان شده از سوی‬
‫«تئودور آدورنو» را تصریح میکند که هرگونه نیاز مبرم برای یافتن نوعی از سخن اعتراضی‪ ،‬بیرون از روابط سرمایهداری‪ ،‬نشانۀ سازش با این روابط‬
‫است و بر قرارگیری گریزناپذیر هنرمند بر این مدار صحه میگذارد‪.‬‬

‫منابع‪:‬‬
‫تنهایی‪ ،‬ابوالحسن و دیگران (‪ ،)1389‬مقاله‪« :‬تحلیل هنر گفتمان خاورمیانه بررسی شکلگیری قواعد هنری در جامعۀ نقاشی معاصر‬ ‫‪-‬‬
‫ایران»‪ ،‬نشریۀ جامعهشناسی هنر و ادبیات‪ ،‬شماره ‪ ،2‬پاییز و زمستان‪.‬‬
‫دانشفرد‪ ،‬بهزاد (‪ ،)1393‬مقاله‪« :‬بررسی آثار ساخت دیوار حائل بر تشکیل کشور فلسطین»‪ ،‬فصلنامۀ مطالعات فلسطین‪ ،‬شماره ‪،24‬‬ ‫‪-‬‬
‫بهار‪.‬‬
‫مریدی‪ ،‬محمدرضا و دیگران (‪ ،)1392‬مقاله‪« :‬تحلیل گفتمانهای هنر در ژئوپولیتیک جهان اسالم»‪ ،‬فصلنامۀ مطالعات ملی‪ ،‬شماره‬ ‫‪-‬‬
‫‪ ،54‬تابستان‪.‬‬

‫‪- DeTurk, Sabrina (2018), The Banksy Effect and Street Art in the Middle East. www.researchgate.net‬‬

You might also like