Professional Documents
Culture Documents
تأملاتی بر آثار بنکسی و هتل بیتلحم-یزدانی، حسن زاده
تأملاتی بر آثار بنکسی و هتل بیتلحم-یزدانی، حسن زاده
تأملاتی بر آثار بنکسی و هتل بیتلحم-یزدانی، حسن زاده
مقدمه
کسب درآمد و معاش از هنر و اثر هنری ،اگرچه غایت آن نیست؛ اما یکی از دالیل محوری حیات و موجودیت آن است .با وجود اینکه هنر
در سازوکار خویش ،بیگانه با بازار و پول مینماید ولی بطن آن حوزهای استثنایی از اقتصاد را شامل میشود .حوزهای که آبشخور فرهنگ ،تاریخ و تمدن
را در ظرف حمایت از سیاست و پول قرار میدهد و بهواسطۀ مؤلفهها و نهادهای اجرایی و مسلط بر هنر ،زیست آن را بقا و تداوم میبخشد .اقتصاد هنر
اما در خاورمیانه به مدد خانههای حراج ،گالریها و موزههای وابسته به حراجیها ،اعداد و ارقام بسیاری را به خود دیده است؛ اعداد و ارقامی که به
فراخور خصایص و تمایالت هنر جهانی دستخوش تغییر میشوند و پیوست آن ،هنرمندان و اثر هنری را نیز با دگرگونیهای خود همراه و همسو
میسازند .در این کارزار درهمتنیدۀ اقتصاد ،هنر و سیاست« ،بنکسی» تمام تعامالت و فرضیههای حاکم را به نفع تقابل هنر با سیاست بر هممیزند و از
بطن این جریان ،به نقد شرایط حاکم میپردازد .نمایش تسلط قدرت بر مردم ،به یوغ بردگی درآوردن جامعه ،پرداختن به فجایع و آوارگی ناشی از جنگ
و شرح وضعیت کودکان در شرایط حاصل از آن ،از مضامین محوری آثار او هستند و این چشمانداز بدون مرز ،جغرافیای خاورمیانه را به قصد هتل
« »WALLED OFFیا «محصور با دیوار» در بیتلحم ،در بخش تحت کنترل حکومت فلسطین افتتاح میکند .سازه و بنایی که تجمیع نشانههای
تصویری و عناصر مشخص هنرمند در آثارش بوده و قالب معنایی خود را نیز براساس زبان گزندۀ صاحب اثر ،بنیان ساخته است .بنای سه طبقۀ این هتل
با ده اتاق ساخته شده و در چند متری خط مرزی اسرائیل؛ یعنی دیوار حائل بنا شده است .عنوان هتلی با «بدترین منظره» نیز به شهرت این بنا کمک
کرده است .تمامی امکانات الزم برای سکونت در این هتل فراهم آمده ،اما امکانات ،وسایل و شیوۀ طراحی آن در هیچ هتل دیگری در دنیا مشاهده
نمیشود و منحصر به این مکان است .منظرۀ اغلب اتاقهای هتل ،دیوار بتنی و بلند جداکنندۀ ساکنان فلسطینی و شهرکنشینهای اسرائیلی است.
درحقیقت؛ کالبد کنایی و منتقدانۀ این بنا در قیاس با اغلب آثار هنرمندان برخاسته از جغرافیای خاورمیانه که چندان راهی را برای برونرفت از بنبست
تاریخی نگاه شرقشناسانۀ غرب ،طی نکردهاند ،معنای حقیقی خود را عمیقتر بروز میدهد .معنایی که از یکسو مختصات ژئوپولیتیک هنر خاورمیانه و
بافتار وابسته به آن را یادآور میشود و از سوی دیگر تقسیمبندیهای جغرافیایی ناشی از سیاست موجود در هنر را مورد نقد قرار میدهد .اگرچه بیان
انتقادی بنکسی بهواسطۀ قرار گرفتن آثارش در چرخۀ اقتصاد ،دارای کیفیتی متناقض است و بر هویت چندپارۀ هنر در بستر حیات امروزی صحه
میگذارد؛ اما سرشت کنایهآمیز نگاه او را مخدوش نمی سازد .او هنر را به مثابۀ امری واالتر از سیاست و اقتصاد قرار میدهد و از منظر این امر واال به
نقد و استهزای هر دو میپردازد و خاورمیانه ،به سبب شرایط و مفاهیم وابسته به خود ،مناسبترین ظرف ممکن برای بیان این معنا است.
مختصات هنر خاورمیانه
هنر خاورمیانه در سالهای اخیر به واسطۀ قرار گرفتن در قامت رویدادی هنری در بخشهای گوناگون؛ هنرهای تجسمی ،سینما و موسیقی
از سال 2000مورد توجه و اقبال جهانی واقع شد و برگزاری فستیوالهای هنری ،تأسیس نگارخانهها و برگزاری حراجهایی با این عنوان ،به جلوۀ
گستردهتر این قامت یاری رساند .نگارش کتابهای متعدد در این زمینه و توجه منتقدان و مفسران به عنوان و مفهوم هنر خاورمیانه ،شکلگیری جریان
هنری تازهای را بشارت میداد .اما خاستگاه اصلی آنچه هنر خاورمیانه نام میگیرد ،آیا وامدار شرایط فرهنگی و اجتماعی آن است و یا تنها به قصد
پاسخی برای کنجکاویهای غرب در میان سایر دستههای تقسیمبندی هنر سر برآورده است؟ این کالبد نوگرایانه که اینچنین موزهها ،حراجیها و
منتقدان را مجذوب خود ساخته؛ واسازی کلیشههای اندیشۀ پسااستعماری در روح بازار پر رونق خویش نیست؟ بخش قابل توجهی از پاسخ سؤاالتی از
این دست را میتوان با مراجعه به گزارشهای مکتوب و استناد به آمار خرید و فروشهای صورت گرفته در حوزۀ هنر خاورمیانه جستجو کرد .هرچند
بیش از آنکه آمار و ارقام یاریرسان پاسخ باشند ،مسیر طی شدۀ جریان هنر خاورمیانه ،نشان از آن دارد که غایت آن ،فتح بازار هنر و حمایت نهادهای
هنری نظیر «خانۀ حراج کریستیز» ،موزۀ هنر انگلستان و نیویورک و برخی خریداران ایرانی و عربی است .تبعیت اسلوبهای بیانی هنر خاورمیانه از
قواعد عام دنیای هنر و بازار هنر بر این امر صحه میگذارد و ماهیت هنر خاورمیانه را به محور دوگانۀ غرب و شرق گره میزند .غرب که سریر قدرت
قضاوت هنری یا غیر هنری بودن آثار را در تملک خویش دارد و فاعل شناسندۀ هنر به جهان است و شرق در هیأت موضوع شناسایی ،معانی سر به مُهر
و دانسته نشدۀ بسیاری را در ساحت تاریخی و فرهنگی خویش مأوا داده است .ظهور و شکوفایی هنر خاورمیانه در مفهومی که امروز میشناسیم از
تجربیات پسااستعماری تغذیه میکند و به نوعی درخواست و تمنایی تازه برای بازسازی هویت معنوی ،ملی ،فرهنگی و هنری خویش است .هرچند در
مقاطعی بر سلب پیروی از پیشامدها و خوشایندهای هنر غرب تالش کرد و خود را در قامتِ بخشی انکار نشدنی از هنر امروز بدل ساخت ،اما همچنان
مشروعیت خویش را از نهادهای هنر غرب کسب میکند .این نکته بر این امر تأکید میکند که مختصات هنر خاورمیانه ،مختصات ژئوپولیتیک آن است.
بنکسی و ماهیت معنایی آثار او
مختصات ژئوپولیتیک؛ هنر را به عنوان متغیری وابسته ،در پیوندی عمیق با سیاست به عنوان متغیری مستقل قرار میدهد .در این ارتباط
دیرین ،هنر میتواند یا حامی سیاست باشد و یا در تقابل با آن قرار بگیرد و هنر خاورمیانه را میتوان حامی سیاست دانست .در شرایطی که اغلب
هنرمندان برخاسته از جغرافیای خاورمیانه ،در بنبست چنگاندازی به کلیشههای پرطمطراق شرقشناسانۀ غرب ،گرفتار آمدهاند و یا در وارستهترین
صورت خود ،تنها برندۀ بازار هستند« ،بنکسی» هنرمند نامآشنای اهل انگلستان ،از یک سو محور دوگانۀ غرب و شرق و از سوی دیگر حمایت هنر از
سیاست موجود را در چالشی هوشمندانه به بازی میگیرد .بنکسی که از دهۀ 1990میالدی به یک پدیدۀ فرهنگی بدل شده؛ آثار گرافیتی استنسیل شدۀ
خود در هنر خیابانی را دستمایۀ ارائۀ تفسیری هجوآمیز در مورد سیاست و مسائل اجتماعی زندگی معاصر قرار داده است .او راهحلهای تاحدی معمایی
به مخاطب ارائه میدهد و بیننده را به تکمیل معنای خود وا میدارد .حضور یکبارۀ آثار گرافیتی او در ساختمانهای متروکه ،قطارهای مترو و مناطق به
ظاهر غیرقابل دسترس شهری ،با درونمایۀ ضد جنگ و ضد نظامهای سرمایهداری ،امپریالیسم و فاشیسم ،هنر خیابانی را به عنوان عنصری انتقادی در
سیاست بدل کرده است؛ از اینرو اکثر سیاستمداران او را به عنوان یک وندالیسم معرفی میکنند .در صورتی که بنکسی ،طرفداران بینالمللیاش را در
میان نهادهای هنری و عموم مردم به دست آورده و توانسته با هویتی ناشناس ،خیابانها و مکانهای عمومی را محلی برای عرضۀ هنر در قامت یک
مقاومت عملگرایانه قرار دهد.
بنکسی با اجرای یک اثر گرافیتی در شهر بریستول انگلیس ،در سال ،1997که در آن پلیس این شهر را به سخره گرفت ،به شهرت جهانی
رسید .او به مرور زمان به نمادی از «جنبش جهانی دیوارنگاری» تبدیل شد و پس از خلق چندین اثر بحث برانگیز ،مورد توجه منتقدین قرار گرفت .در
حقیقت ،هنر گرافیتی یا دیوارنگاری که در بسیاری از کشورها؛ غیرقابل فروش و یا بیارزش قلمداد میشد ،با حضور و عاملیت بنکسی مشروعیت یافت.
نقاشیهای او به کرّات از روی دیوارها جدا شده و با قیمتهای قابل توجهی در صدر آثار حراجیها قرار گرفته و به فروش میرسند .به اعتقاد برخی از
منتقدان ،ارزش واقعی آثار او کمتر از آن چیزی است که در حراجیها مبادله میشود و این قیمتها در واقع بهایی است که برای اتفاق مفهومی که در
آن لحظه رخ میدهد ،پرداخت میشود .این در حالی است که خود بنکسی همواره نسبت به تجاری شدن هنر ،واکنش نشان داده و حراجیها و محافل
هنری را مورد تمسخر و اعتراض قرار داده است .این هنرمند در پویشهایی مبارزهطلبانه در بازار هنر؛ گاهی آثارش را به قیمتی کمتر از صد دالر به
فروش رسانده و یا آثاری را برای کمک خیریهها تولید کرده است .امّا محبوبیت و مقبولیت روزافزون بنکسی و توجه مجموعهداران و آرتدیلرها و
گردش آثار او در دستان دالالن هنری ،باعث شده تا حراجیهای معتبری چون «ساتبیز» و «بونامز» در به نمایش گذاشتن و تصاحب امتیاز نام و آثار او
با یکدیگر به رقابت بپردازند .برای مثال بنکسی در سال 2009تابلویی تحت عنوان «شامپانزهها» برای موزۀ شهر زادگاهش بریستول ،خلق کرد که در
آن نمایندگان مجلس انگلیس به شکل شامپانزه تصویر شدهاند .این اثر در آن سال بیش از سیصدهزار بازدیدکننده را به موزه کشاند و عالوه بر گردش
مالی فوقالعاده ،این موزه را به یکی از ده نمایشگاه پربازدید جهان در آن سال تبدیل کرد .این اثر در سال 2019در حراج ساتبیز با رکورد پرفروشترین
اثر بنکسی به مبلغ 9/9میلیون پوند به فروش رسید .عناصری نظیر؛ پلیس ،سرباز ،موش ،میمون و کودکان از موارد پرتکرار در کارهای بنکسی هستند.
پلیس و سربازها نماد سرکوب و اهرمی برای صاحبان قدرت و سرمایه ،جهت حفظ نظم در جامعهاند و موش به عنوان عنصری از زندگی شهری معاصر
و میمونها به عنوان مقلدها و شبیهترین حیوان به انسان ،سمبل مبارزه با سرمایهداری و مؤلفههای مرتبط با آن هستند .در یکی از گرافیتیهای او در
کنار تصویر میمونی نوشته شده است« :االن بخند ،امّا همۀ ما یک روزی مسئول هستیم» .کودکان نیز به عنوان ستمدیدهترین افرادی که بیشترین
آسیب را طی بحرانهای ناشی از جنگ ،فقر ،بازیهای سیاسی و اقتصادی تجربه میکنند ،از دیگر عناصر اصلی آثار او هستند و همواره بیرحمی
واقعیتها ،رنجها و حقایق تلخ زندگی امروز را به تصویر کشیدهاند.
بنکسی پیوسته در آثار خود به موضوعاتی چون جنگ ،جامعۀ مصرفکننده ،بحرانهای خاورمیانه ،مهاجرت و زندگی آوارگان میپردازد و
غالباً با حرکت بر روی مرز میان هنر عام و هنر انتقادی ،آثارش را خلق میکند .او مفاهیم وابسته به اُبژههای تصویری را در جهت واسازی مفاهیم مورد
نظر خود دگرگون میکند و زبان جهانشمول آثار او ارمغان این تغییر و دگرگونی عامدانۀ هنرمند است .او در واکنش به مصائب ناشی از جنگ و
بحرانهای منطقه ،در سال ،2015یکی از بزرگترین مجموعه آثار اینستالیشن خود به نام «دیزمالند» 1را که یک پروژۀ هنری موقت بود ،در شهر
سامرست انگلستان به مدت 36روز به نمایش گذاشت و در کنار سایر هنرمندان مشهور چون «دیمن هرست»« ،جنی هولتزر» و ...یک پارک تفریحی
خانوادگی را در معرض دید عموم قرار دادند که در تضاد با دیزنیلند ،برای کودکان تلخ و نامناسب بود .شهرکی که هیچ چیز سر جای خودش قرار
نداشت؛ امّا حقیقت تلخ ،دستکاری شده و آسیبدیدۀ درونی زندگی به ظاهر زیبای معاصر را به نمایش میگذاشت .آثار او از عروسکهای کودکان و
پناهندگان مهاجر خاورمیانه در قایق تا عروسک ساطور بهدست قاتل در میان اسباببازیها که به کودککشهای سراسر جهان اشاره میکرد و
اینستالیشن زنی که کبوترهای صلح به او حمله کردهاند؛ همگی در جهت نقد سیاستمداران اروپایی و سازمانهای خنثی حقوق بشر برآمدند و آنچه در
جهان معاصر ما در حال وقوع است با بیانی تلخ و رعبآور به بازدیدکنندگان یادآوری میکردند .اما جدای از نمایش آثار ،حضور بیش از 150هزار
بازدیدکننده ،توانست درآمدی بالغ بر بیست میلیون دالر را برای این شهر کوچک رقم بزند .این نشان میدهد که هنر بنکسی نه تنها به عنوان یک ابزار
اعتراض سیاسی بلکه به عنوان یک راهکار برای کمک به صنعت توریسم و گردشگری در برابر ناآرامیهای سیاسی در مناطق مختلف جهان بسیار
تأثیرگذار است.
1- Dismaland
اینستالیشن با موضوع پناهندگان سوری ،دیزمالند ،سامرست انگلستان
منبع تصویرwww.artbanksy.com :
منابع:
تنهایی ،ابوالحسن و دیگران ( ،)1389مقاله« :تحلیل هنر گفتمان خاورمیانه بررسی شکلگیری قواعد هنری در جامعۀ نقاشی معاصر -
ایران» ،نشریۀ جامعهشناسی هنر و ادبیات ،شماره ،2پاییز و زمستان.
دانشفرد ،بهزاد ( ،)1393مقاله« :بررسی آثار ساخت دیوار حائل بر تشکیل کشور فلسطین» ،فصلنامۀ مطالعات فلسطین ،شماره ،24 -
بهار.
مریدی ،محمدرضا و دیگران ( ،)1392مقاله« :تحلیل گفتمانهای هنر در ژئوپولیتیک جهان اسالم» ،فصلنامۀ مطالعات ملی ،شماره -
،54تابستان.
- DeTurk, Sabrina (2018), The Banksy Effect and Street Art in the Middle East. www.researchgate.net