Professional Documents
Culture Documents
اقتصاد افغانستان سمسترچهارم
اقتصاد افغانستان سمسترچهارم
اقتصاد افغانستان سمسترچهارم
اقتصاد افغانستان
رشته :اداره و مدیریت ،اداره تجارت ،محاسبه ،بانکداری ،اداره تشبث و بازاریابی
صنف13:
سمستر2:
سال1399 :
فهرست مطالب
صفحات عناوین
مقدمه1...............................................................................................................................
فصل اول
فصل دوم
أ
-3انواع منابع طبیعی از لحاظ تجدید پذیری و غیر تجدید پذیری 24............................................................
الف-فلزات 28.............................................................................................................................
ک-جنگالت افغانستان34...............................................................................................................
فصــل ســوم
صنایع افغانستان
ب
:2پروژه انکشافی علیای دریای آمو 47................................................................................................
فصل چهارم
ج
ج-موجودیت بازارفروش مناسب 61 ....................................................................................................
ج-نبود ساختار های الزم برای جمع آوری محصوالت 63 ..........................................................................
فصل پنجم
الف-توسعه مخابرات و اتباطات تجربه موفق سرمایه گذاری بخش خصوصی 74.................................................
د
-6تاریخچه بانکداری در افغانستان 75.................................................................................................
ه
مقدمه
افغانستان کشوری است که تا کنون جریان اطالعات و آگاهی پایه و تاثیرگذار بر رشد و توسعه آن
بصورت شفاف وجود ندارد.
بیشتر ارقام ارایه شده بر مبنای تخمین و برآورد می باشد تا یگ روش علمی و قابل اتکاه حد اکثری .
با این وجود برای هرنوع دست آوردها و چالش های اقتصادی افغانستانبرنامه ریزی و تدوین استراتیژی
درزمینه های گوناگون ناگزیریم از همین ارقام و اعداد تخمینی استفاده نموده و آینده را بر مبنای ان
پایه ریزی نماییم .
بنا بر این اگر در برخی موارد آمار و ارقام متعدد ارایه میگردد ،به هدف آشنایی بیشتر و گزینش ارقام
نزدیک به واقعیت صورت میگیرد تا سیاست گذار بر مبنای آن تدوین سیاست خود را استوار نماید .در
فصل اول این چپتر موقعیت جغرافیایی افغانستان،جمعیت افغانستان،تاریخچه اقتصادی افغانستان،
خصوصیات بازار اقتصادی افغانستان ،فصل دوم مفهوم منابع ،انواع منابع ،منابع طبیعی افغانستان،فصل
سوم :تعریف و مفهوم صنایع ،انواع صنایع ،انواع صنایع افغانستان ،نقش اقتصادی صنایع افغانستان،
چالشها و فرصت های صنایع افغانستان ،فصل چهارم :تعریف و مفهوم زراعت و مالداری ،انواع محصوالت
زراعتی و مالداری افغانستان ،نقش زراعت و مالداری را در اقتصاد افغانستان ،چالش ها و فرصت های
موجود در بخش زراعت و مالداری افغانستان ،فصل پنجم :خدمات تجارت را در افغانستان ،خدمات
ترانسپورتی افغانستان ،خدمات مخابراتی افغانستان ،خدمات بانکی افغانستان ،خدمات بیمه
افغانستان،خدمات تعلیم و تربیه در افغانستان و خدمات صحی را درافغانستان بصورت مجزا و با تفصیل
تشریح خواهد شد.
1
فصل اول
همان سان که در موضوعات کلیدی و حیاتی برای برنامه ریزی میان مدت و دراز مدت با فقدان آمار یا
ارقام متکی بر برآورد روبرو هستیم؛ این مشکل حتا در مورد مساحت جغرافیای کشور نیز وجود دارد که
در منابع مختلف مساحت های گوناگون ذکر شده است آنچه در ادامه به صورت اطالعات کلی و فشرده
ارایه شده است مبنی بر آمار است که سازمان سیاه آمریکا در سال 1393|20|13در مورد افغانستان
بیرون داده است
جغرافیا
2
مرز مشترک با کشور های همسایه به کیلومتر چین 76؛ ایران 936؛ پاکستان2430؛
خشکه تا نیمه خشکه؛ با زمستان های سرد و تابستان های گرم آب و هوا :
قله نوشاخ با 7485متر از سطح دریای آزاد. بلند ترین نقطه :
آمـو دریـا با 258متر از سطــح دریــای آزاد. پایین ترین نقطه :
گاز طبیعی ؛ نفت؛ ذغال سنک؛مس؛ کرومیت تالک؛ منابع طبیعی :
زمین قابل کشت12 :درصد؛ زمین های زیر کشت 18درصد زمین قابل استفاده :
تخریب خاک؛ جنگل زدایی؛ چرای پیش از حد مراتع؛ مسایل زیست محیطی :
بیابانی شدن و مین های زمینی.
3
0ــ 14سال = 42.6درصد(مرد |6733097زن)6520116 ساختار سنی جمعیت
39.5تولد در هر هزار جمعیت ( دوازده همین کشور در دنیا) نرخ زاد ولد :
میزان مرگ ومیر مادران در هنگام زایمان 460 :مورد در ( 100بیست سومین
نرخ مرگ ومیر نوزادان 119.4 :مورد به ازای هر 1000طفل که زنده به دنیا می آید
1ـ دوره اول :دوره قبل از تاریخ که انسان های آن زمان از طریق شکار و محصوالت نباتات طبیعی
امرار حیات می نمودند .الی دوره دوم اینها توانستند ظروف فلزی بسازند.
4
2ــ دوره دوم :مرحله اول این دوره سرودها است که در این دوره مردم خط را نمی شناختن ولی
تاریخ و رویداد را بشکل قصها افسانه ها نسل به نسل انتقال نموده است در این دوره سیستم تبادله
اجناس زیاد مروج بود و مردم دین را شناختن زراعت را می شناختن صنایع فلزی و اسباب زراعتی را
تولید می نمودند .مرحله دوم دوره دوم از تمدن بلخ بخدی شروع الی ورود اعراب دوام می کند تمدن
باختران؛ کوشانیان؛ هخامنشیان شامل این دوره می باشد .در این مرحاه خط زیورات سکه فلزی را می
شناختن ابزار کار استفاده از حیوانات سنگتراشی و ساختن ظروف از صنایع آن زمان بوده است.
-3دوره سوم :ورود اعراب است .در این دوره مردم افغانستان معمار نجاری فلز سازی بافندگی عطاری
تجارت را شناختن .دولت های غزنویان تیموریان بابر درانی پرقدرت و دارای اقتصاد قوی بودند .در قرن
18حضور انگلیس در هندوستان باالی اقتصاد افغانستان تاثیرات منفی را وارد نمود .در ایام سلطنت
احمدشاه درانی و تمیورشاه درانی ثروت زیادی در افغانستان تجمع نموده بود .بس از سلطنت شاه زمان
نفاق و خانه جنگی در ضیف ساختن اقتصاد افغانستان تاثیرات ناگوار نمود .از گذشته ها الی امروز بنیاد
اقتصاد مردم افغانستان زراعت مالداری و تا حدودی کم استخراج معادن احجار بوده است .برای اولین
بار در افغانستان در سال 1300هجری شمسی فابریکه تولید برق جبل السراج احداث گردید .عصر
پیشرفت و ترقی در افغانستان از زمان محمد ظاهرشاه آغاز گردید .در کشور پالنهای انکشافی 5ساله
طرح و تا 2مرحله کامالٌ تطبیق گردید .در مرحله سوم مشکالت در بودجه وارد گردیده و مرحله چهارم
نیز به صورت وفقیت آمیز به کمال رسید .در نتیجه افغانستان صاحب شاهراه حلقوی 11سد برق 5200
موسسات صنایع کوچک و فابریکات گردید .وضع حمل و نقلی خصوصی و دولتی بهتر و منظم گردید.
از تاسیسات و فابریکه های مهم آن وقت فابریکه نساجی گلبهار؛ نساجی بگرامی؛ نساجی افغانی؛ پشمینه
بافی؛ نختابی کابل؛ بوت آهو؛ پشمینه بافی قندهار؛ کود و برق مزارشریف؛ صابون سازی؛ سیلوها؛ فابریکه
سمنت غوری؛ جبل السراج و هرات؛ دو چرخه سازی پامیر؛ پالستیک سازیها؛ دستگاه ساختمانی هلمند؛
افغانی؛ بنایی؛ سپین غر؛ راه میدان سازی؛ فابریکه پایه سازی؛ تصدی جنگلک؛ فابریکه حجاری بتون؛
فابریکه حجاری و نجاری؛ کابل فلز؛ خشکشویی ها؛ کامازها؛ افسوتر؛ فابریکه های کشمش پاکی؛ بانکها
شرکتهای صادراتی بین المللی؛ بنادر تجارتی؛ سفارت خانه ها؛ وزارت خانه ها؛ تاسیسات و بناهای دولتی؛
فابریکه شکر بغالن؛ فابریکه جین و پرس مزارشریف فابریکه روغن سازی سپین زر؛ استخراج ذغال سنگ
و سایر معادن؛ ایجاد مکاتب و لیسه ها؛ توزیع کوپون مواد اولیه به مامورین؛ توشیع قوانین؛ قوای مسلح
مجهز؛ تشکیل احزاب سیاسی؛ کوپر اتیفها و اتحادیه های صنفی؛ مطابع؛ میدانهای هوای؛ محالت
5
رهایشی؛ شرکت صادراتی قالین قره قل و غیره می باشد .در آن زمان افغانستان از لحاظ تولیدات زراعتی
متکی به خود بود ساالنه صادرات میوه جات خشک تازه پوست قالین و نباتات طبی را داشت؛ که توازن
اقتصاد کشور را مستحکم حفظ نموده بود .در طول پادشاهی محمد ظاهرشاه نرخ اراسهار ثابت بوده از
34افغانی هیچگاه بلند نرفته است .تشکیل سرای صرافی شهزاده مشکالت هزاران تاجرین و سایر افغانها
را مرفرع ساخته است که الی امروز این مارکیت موجود است ؟
برنامه : GSPدر سپمتمبر سال 2007ایاالت متحده آمریکا غرض تشویق تجارت افغانستان برنامه
تجارت 32.6میلیارد دالر با افغانستان بنا نمود .در این برنامه 5000قلم اموال افغانستان می تواند بدون
محصول گمرکی داخل ایاالت متحده آمریکا شود .در صورت که دولتهای افغانستان تجارت خود را سریع
و هر سال رشد دهد می تواند تا 30سال این قرار داد را پوره نماید .در غیرآن 50سال همه صادرات
مابه نرخ خوب بازار خواهد داشت.
ادراه انکشاف صادرات افغانستان :این ادراه دولتی در سال 2006بکار آغاز نمود است هدف این اداره به
مقاصد همکاری و انکشاف تجارت دولتی و خصوصی می باشد .این اداره 2درصد مالیه حاصل می نماید.
-4واردات افغانستان
واردات افغانستان در سال 2008بالغ بر 8.27میلیارد دالر گردیده بود .واردات افغانستان به طور عمده
منسوجات؛ محصوالت نفتی ماشین آالت و دیگر کاال های سرمایه ای ؛ مواد ساختمانی و مواد غذای می
باشد .واردات از کشور های روسیه آمریکا هند چین چاپان کره جنوبی آلمان کنیا و پاکستان صورت می
6
گیرد .واردات افغانستان 5.3میلیارد در سال ( )2008می باشد به مقایسه با کشور های جهان 110مین
کشور می باشد .واردات در سال 2007مبلغ 4،5میلیارد دالر بوده است.
افغانستان بتناسب کشور ها :اتاالت متحد 29،1%پاکستان ( )23،3%هند 7،6%؛ روسیه 4،5%؛ آلمان
)2010( 4،2%
بنادر افغانستان :شیرخان بندر؛ حیرتان؛ آقنه؛ تورغندی در شمال افغانستان ؛اسالم قلعه در چابهار با
ایران ؛ سپن بولدک تورخم و غالم جان با پاکستان عاله بر این بنادر به بنادر دیگر که رسمیت ندارد در
کشور وجود دارد ولی استفاده اعظمی صورت نمی گیرد .مثالً پل بدخشان تاجکستان ؛نورستان پاکستان
فراه و نیمروز با ایران غیره دراین او اخر دولت افغانستان می خواهد یک بندر را در داخل خاک اعمار
نماید.
مجموع قروض خارجی قبل از سال 2001را که در آینده جمهوری اسالمی افغانستان باید بپردازد و یا
معافیت حاصل نماید قرار ذیل می باشد.
1ـ قروض صندوق توسعه ای حکومت کویت بالغ 21،9ملیون دالر آمریکایی
3ـ قروض صندوق انکشافی اوپک مبلغ 1،94ملیون دالر آمریکای می باشد
4ـ قروض حکومت مبلغ بر 51،04ملیون دالر آمریکایی می باشد (از درک برق حرارتی کابل)
مجموع معافیت قروض خارجی جمهوری اسالمی افغانستان به تفکیک کشور های معاف کننده و تاریخ
اعالن معافیت
1ـ حکومت چین درماه مارس 2004مبلغ 18،80ملیون دالرآمریکای قرض خودرامعاف نمود
2ـ حکومت دنمارک مبلغ 5ملیون کرون را که مبلغ 0،9ملیون دالر می شد معاف نمود
7
3ـ دولت اچلوسلواکی در ماه ژانویه 2005مبلغ 29،34ملیون دالر را معاف نمود.
4ـ دولت جرمنی در ماه سپتمبر 2002مبلغ 67،51ملیون رالر آمریکایی را معاف نمود.
5ـ دولت آلمان در ماه حوت 1385مبلغ 29،6ملیون دالر آمریکایی را معاف نمود.
-6دولت روسیه در ماه اوت سال 2007مبلغ 10316،22ملیون دالررا معاف نمود.
7ـ دولت عربستان سعودی در ماه ژانویه سال 2008مبلغ 24ملیون را معاف نمود.
8ـ دولت عراق در ماه می سال 2008مبلغ 9،5دالر قرضه خود را معاف نمود.
10ـ بانک انکشاف جهانی در ماه می 2010مبلغ 69،8ملیون دالر را معاف نمود.
11ـ دولت ایاالت متحده مبلغ 108،5ملیون دالرقرضه خودرا در ٰ 22ژونیه 2010معاف نمود
12ـ قروض جمهوری دموکراتیک جرمنی سابق بتاریخ 17مارچ 2010مبلغ ملیون دالر آمریــکایــی
قرضـــه خــــود را معــــاف نمــــود.
-5بانکداری در افغانستان
چرخش اقتصادی یک کشور توسط بانکها صورت می گیرد .گفته میتوانیم بانکهای نبض اقتصادی یک
کشور را در دست دارند .زیرا همین بانکها است که پول چاپ می کند کنترول مناسبات پولی را می
نماید از همه مهمتر سرمایه از خارج توسط همین مرجع در پروژه ها و بنیاد های جدید تاسیس یک
کشور به مصرف می رسد .در حقیقت محل حفاظت سرمایه کشور باشد .در افغانستان سیستم بانکداری
دولتی و خصوصی وجود دارد .که همه این بانکها توسط د افغانستان بانک یا بانک مرکزی افغانستان
کنترول می گردد .در سیستم دولتی عالوه بر افغانستان بانک و بانک ملی بانکهای سکتوری از قبیل
بانک پشتنی تجارتی بانک؛ بانک انکشاف زراعتی؛ بانک انکشاف صنعتی می باشد .قانون جدید بانکداری
دولت افغانستان تالش نمود تا ضمن توسعه بانک های دولتی زمینه را برای کسترش و فعالیت بانک
های خصوصی نیز فراهم نماید تا این بانک ها در راستای تحقق برنامه های اقتصادی کشور فعالیت
نمایند و منابع مالی را به سوی فعالیت های سودمند و مولد اقتصادی سوق دهند .فعالیت بانکهای
خصوصی افغانستان سریع تر از بانک های دولتی اند و دلیل آن اینست که سیستم خصوصی کامالً از
8
سیستم جدید بانکداری و انترنت مجهز می باشند .در انتقال پول از یک والیت به والیت دیگر مشکالت
مردم را مرفوع نموده اندو پس از ورود قوتهای بین المللی سیستم و نظام بانکداری کشور های غربی تا
حدود تاثیرات خود را باالی بانکهای کشور انداخته سود یا مفاد ناجایز بدست می آورند .قبالً زیاد ترین
تکس بانکی 10%بود و از سرمایه 11%درسال دولت به سهامداران مفاد می پرداخت .فعالً تکس به 20%
رسیده است .که این مفاد نمی تواند ایجاد تاسیسات بنیادی را در افغانستان نماید .کشورهای اسالمی
روش بانکی مخصوص دارند که از کشورهای غربی متفاوت اند .سرمایه نقدی بانکهای افغانستان 144،98
میلیارد می رسد که با این پول می توانند در ترقی کشور و فعالیت بانکداری اسالمی مورد استفاده قرار
گیرد.
25،28میلیارد ( )2009
20،92میلیارد ()2008
( GDP -PPPدرآمد سرانه ناخالص ملی ( مبلغ 900دالر در سال ( )2010مقایسه کشور های جهان :
218
9
2008دالر ( 2008تخمین) البته تخمینات در سال 2010به دالر آمریکای سنجیده شده است
-نیروی کار :ملیون ) ( 2004به مقایسه کشور های جهان 39 :
-تعداد بیکاران به درصد 2008 ( 35% :تخمین ) به مقایسه کشور های جهان 180 :
% -نا معلوم
10
-بودجه :
توجه داشته باشید :افغانستان مبلغ 2،6میلیارد دالر از صندوق وجهی بازسازی دریافت کرده و مبلغ 63
ملیون دالر را از صندوق و فرمایش ( 09 % 10تخمین ) بدست آورده است
6،4% -از تولید ناخالص داخلی ( سالهای ) 09 % 10به مقایسه کشور جهان 209 :
-مازاد بودجه ( ) +ویا کسری (ــ ) 14.7% :ــ از تولیدات ناخالص داخلی ( 09\10تخمین به مقایسه
کشور های جهان در مقام 203
2009 )0،9% -تخمین ) به مقایسه کشور های جهان در مقام 19قرار دارد.
)15،689% -تخمین 31دسامبر ) 2010به مقایسه کشور های جهان 50 :
-عرضه پول خورد 5،307 :میلیارد دالر ( 31دسامبر 2010تخمین ) به مقایسه کشور های جهان 78
5،659 -میلیارد دالر ( 31دسامبر 2010تخمین ) مقایسه کشور را به جهان 118 :
11
-سهام اعتباری ىاخلی :
363،6 -ملیون دالر ( 31دسامبر 2008تخمین ) مقایسه کشور را به جهان 173 :
توقع برده شده است که عواید ناخالص این کشور الی 2016به مبلغ ذیل رشد خواهد نمود .لست ذیل
توسط صندوق وجعی بین المللی ترتیب گردیده است .لست تخمینی عواید ناخالص سال گذاشته و
سالهای آینده GDP – PPP
عواید سرانه :طبق ارزیابی اداره سی آی ای در آمد سرانه افغانستان از سال 2000ـ2010
مبلغ 500میلیارد دالر و درجمله 170مین کشور جهان بشمار می رفت .طبق ارزیابی بانک جهان در
آمد سرانه افغانستان از سال 1990ــ 2010مبلغ 501میلیارد دالر در سال بود از 190کشور جهان
175مین کشور در حال پیشرفت بوده است .عواید ناخالص افغانستان به مقدار 31درصد از بخش
زراعت 26فیصد از بخش صنعت 43درصد از بخش خدمات بدست می آید .تعداد افراد مستعد بکار
حدود 15ملیون می باشد .از جمله 80درصد مشغول زراعت و مالداری 10درصد مشغول صنعت 10
درصد مشغول خدمات می باشد.
نام مملکت1979- 1978- 1977- 1976- 1975- 1974- 1973- 1972-1971-1970 :
افغانستان - 248 – 227- 208- 185- 175- 163- 134- 127- 149- 146 :
12
نام مملکت1989- 1988- 1987- 1986- 1985- 1984- 1983- 1982- 1981- 1980 :
- - - - - - - - افغانستان - :
بودجه انکشافی اصلی :شامل مساعت انکشافی است که توسط وزارت مالیه افغانستان از طریق نحوه
عملکرد های حسابدهی دولت اداره می شود و بودجه انکشافی 1389مبلغ 2،284میلیارد دالر است.
بودجه انکشافی خارج :مبالغی است که تمویل کننده گان آنرا کمک کرده و از طریق نحوه عملکرد
دولت به مصرف نمی رسد و مستقیماً توسط تمویل کننده گان به شرکای قرار دادی توزیع می گردد.
بودجه انکشافی خارجی برای سال 1389ملبغ 112میلیارد دالر می باشد .در مجموع بودجه انکشافی
توسط مراجع بین المللی تمویل می گردد .این مراجع در کنفرانس لندن 1389تعهد نمودن که 50
درصد کمک های انکشافی را از طریق حکومت افغانستان الی اخیر 1391فراهم خواهد نمود .ایجاد
بودجه ساالنه یک پروسه مغلق و طویل می باشد مسوولیت اداره این پروسه مطابق به قانون اساسی به
وزارت مالیه سپرده شده است .دوره اماده گی بودجه ساالنه مدت یک سال را دربر می گیرد و وزارت
مالیه جدول زمانی آنرا ساخته و ازآن نظارت می کند .باالتر همکاری دولتهای خارج فعالً هر وزارت خانه
افغانستان دارای استراتژی و برنامه 5ساله وبا اضافه از آنرا طرح ریزی نمودند .استراتژی وزارت مالیه
افغانستان از سال 1387الی 1392می باشد .دراین مدت طرح شده است تا به تاریخ کمکهای خارجی
تنزیل یافته به عوض آن باید 80درصد بودجه داخلی از طریق منابع داخلـی پـرداخــته شــود بودجــه
مــالی ســال 1390مبــلــغ 226میــلیــارد افغــانــی ( 4،8میلیارد دالر) پس از دوبار رد توسط
13
پارلمان افغانستان بتصویب رسید .که از که 266میلیارد افغانی مبلغ 153 , 969 , 685 , 427افغانی
( 3،27میلیارد دالر) برای مصارف بودجه عادی کشور و بالغ به 72, 550, 276, 723افغانی معادل 1,
543, 622, 909دالر آن به مصرف بودجه انکشافی می باشد .پروژه انکشافی سال 1390عبارتند از
ایجاد سرک حلقوی والیت بدخشان؛ جاده بزرگ قلعه مراد بیک الی جبل السراج؛ چاده هرات ـ چغچران؛
پروژه آبرسانی والیت نیمروز؛ بازسازی میدان هوایی والیت خوست؛ اعمار دانشگاه در والیت بغالن؛ ادامه
کار ساختمان دانشگاه هرات اعمار دانشگاه در والیت پکتیا؛ مراکز مختلف در بخش های وزارت صحت
می باشد.
1ــ عدم اداره و حاکمیت دولتی و موجودیت بی امنی و عدم دریافت کارگر در ساحه باعث عدم تطبیق
پروژه می گردد.
2ــ بعضی کمکها و عده می باشد ولی در عمل چنین کمک یا نمی رسد یا قسمتی آن می رسد و یا
ناوقت می رسـد.
3ــ بروکراسی کاغذپرانی وسایل اداری توسط دولت و شورای ملی باعث هدم تطبیق پروژه می رسد.
4ــ بعضی پروژه بنابر نفوذ قدرت که وکال پارلمان در شورای ملی دارد جبراً باالی دولت تحمیل می
نماید در حالیکه ظرفیت سازی پروژه تکمیل نگردیده ضرورت به وقت دارد تا تکمیل گردد .پروژه ها به
علت دریافت کارگر؛ کارفهم؛ قراردادی و غیره معطل می ماند.
5ــ به وقت تسلیم ندادن پروژه توسط قرارداد کننده گان می باشد .بعضاً قرارداد کننده گان هم
مشکالت و معذرت معقول و غیر معقول می یابند.
14
6ــ کنترول و نظارت بعضی از پروژه ها توسط کنترول کننده گان در جریان کار ویا در اثنای تکمیل
پروژه معطل قرارداد می شود.
بنابر آمار کمیسیون مالی مجلس نمایندگان افغانستان حدود 200پروژه برنامه ریزی شده در این سال
به اجرا گذاشته نشده و پول این پروژه ها همچنان باقی مانده است.
وزارت صحت عامه در سال 164،7ملیون دالر پالن داشت که تا فعالً 42درصد تطبیق گردیده است
این وزارت دارای 40پروژه انکشافی می باشد که پروژه های ساختمانی و سایر مسایل می باشد .علت
عدم تطبیق تدارک مواد می باشد .که وقت زیاد را دربر می گیرد.
15
طرح پروسه کابل نون
قبالً نقشه شهر کابل برای 500هزار باشنده ترتیب گردیده بود .درطی 32سال جنگ نفوس این شهر
به 4،5ملیون کشید .حدود 1،8ملیون نفر در 68%شهر کابل خارج نقشه کابل در خانه های خودسر
زندگی می نمایند؛ که بیجا ساختن آینها ناممکن است .شهر به مشکالت کانالیز اسیون آب هوای تنفسی
از دیاد کثافات مبتال است .طبق اظهارات مهندس محمد یوسف پشتون که اساس کزار کابل جدید و
وزیر انکشاف شهری در آن زمان بود؛ کابل پس از 15سال دارای نفوس 6،5یا 7ملیون خواهد بود
که برای آنها آب و هوای موجود کافی نخواهد بود .بدین منظور ضرورت است تا شهر را وسعت داد در
سال 1386مهندس یوسف پشتون پروژه ساخت کابل جدید را به جناب حامد کرزی پیشنهاد کرد.
ایشان بورد را موظف نمود تا یک شهر جدید را به منظور انکشاف تهیه منازل رهایشی برای ساکنین
کابل جستجو نموده و پالن آنرا ترتیب نمایند .برنامه ریزی این شهر در 24مارچ سال 2009به تصویب
شورای وزیران رسید .قرار است پایتخت از شهر کابل کهنه به این شهر منتقل کردد .این پروژه به چند
مرحله تقسیم شده است .مرحله اول در سال 2012شروع و در سال 2015باید ختم گردد .دراین
مرحله باید برای 400هزار نفر 80هزار مسکن اعمار گردد .پیش بینی شده است تا کار این پروژه در
سال 2025به اختتام برسد .این شهر در ولسوالی دهسبز واقع شمال کابل فعلی به مساحت 500
کیلومتر مربع پالن شده است .قرار است در این شهر 3ملیون نفوس جا داده شود .شهر کابل جدید
مطابق به مودل جدید وقت اعمار خواهد شد .مصارف مجموعی این شهر به 35میلیارد دالر کشانیده
خواهد شد .در نظر است شرکت چاپانی بنام جایکا زیر بنا این شهر را اعمار نماید.
-9فقر-:
فقر به معنی شکستن ستون فقرات یاضعف آن اطالق میگردد یا به معنی دیگر فقر به معنی سوراخ
کردن یعنی (اشترتوسط آله فلزی که به استخوان میرسد اطالق میگردد.
فقرعبارت ازنداشتن مال ویا قلت آن درنزد انسان وضد غنی است.
16
فقرعبارت ازمحروم بودن ازاحتیاجات ضروریات زندگی میباشد.
آدم سمیت نیزبه پدیده فقرتوجه نموده ومیگوید:تاامین کاالهای ضروری درمقابل کاالهای تجملی برای
همه ضروری والزمی است وخانواده فاقدآن فقیرتلقی میشود
انواع فقر:
فقرازنقطه نظر های گوناگون بررسی میشود ودارایی تقسیم بندی های ویژه است که میتوان هریک
ازآنهارا نوعی ازفقر دانست که ویژگیها وپیامدهای نیزدارند که درذیل به آن اشاره مینمایم .
: 1فقرمطلق -:آنست که انسان درپاین ترین سطح اجتماعی وصحی قرارداشته وتوان پوره کردن
ضروریات زندگی را نداشته باشد.
و یا محرومیت ازامکانات ضروری والزمی زندگی (مثال فقدان ،طعام ،لباس ومسکن ) را میتوان فقرمطلق
نامید این فقربه اساس تعریف بانک جهانی عبارت ازفقریست که اشخاص مواجه به آن روزانه کمتر ازیک
دالربرای زندگی دراختیارداشته باشند.
: 2فقرنسبی -:آنست که انسان توان پوره کردن ضروریات اولیه زندگی خود را دارد اما سطح زندگی
اش ازسطح زندگی دیگران پاینترمیباشد.
فقرنسبی ناشی ازاختالف سطح زندگی ها درزمان مختلف درمیان تک تک افراد جامعه است وهمچنین
فقریست که ازمقایسه یک شهر با شهر دیگر وکشوری با دیگر کشور ها پدید میآید.
-: 1فقرمادی -:
آنست که انسان توان پوره کردن ضروریات اولیه زندگی خود را دارد اما سطح زندگی اش ازسطح زندگی
دیگران پاینترمیباشد.
-: 2فقرمعنوی -:
17
انسان %50مادی وهمان طوریکه جسم انسان که ماده است به تغذیه وخوراک ضرورت داردودرصورت
کمبودآن جسم انسان ضعیف شده روح انسان نیزاگرتغذیه معنوی نشوددچارضعف میشود .درجامعه که
تنهابه مادیات توجه میشود وبه معنویات ارزش قایل نیستندچنین جامعه مبتال به فقرمعنوی میشوند.
-: 3فقرفرهنگی :فقرفرهنگی عبارت ازفقدان آگاهی های الزم ،تقلید کورکورانه ،عدم آگاهی ازارزش
های واالی اسالمی انسان را به فقرفرهنگی مبتال میسازد که همچون میمون های مقلد گاهی ازفرهنگ
غرب پیروی میکنند وگاه ازفرهنگ شرق گاهی ازهندویزم وگاهی از کمونیزم وگاهی ازمسیحیت وگاهی
هم ازیهودیت .
الف -:عبارت از قلت درآمد شخص که نیازمندی ضروری زندگی اش را توسط آن بدست آورده نتواند.
ب -:درآودی که احتیاجات اولیه شخص را کافی باشد اما مصارف بی جا و بی موردش مانند اسراف،
نوشیدن مخدرات،قمار وغیره کفایت نکند.
بصورت عموم اسباب فقر اقتصادى کشورها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
دوم :عدم موجودیت برنامه ریزى فعالیت هاى اقتصادى ،استفاده نادرست از منابع وعدم توازون در
فعالیت هاى اقتصادى(عامل غیر حقیقى فقر)
البته در کنار علل فوق مشکل برترى جویى و موجودیت مفکوره استعمار درکشورهاى نیرومند نیز
سبب فقر اقتصادى درکشورهاى ضعیف میشود اما این امر میتواند منحیث عامل برهم زننده نظم
فعالیت هاى اقتصادى در عنوان دوم نیز زیر مطالعه گرفته شود.
سوم :وقوع جنگها به ویژه جنگها ى دوامدار و رویدادهاى حوادث طبیعى چون زلزله ها ،سیالب ها،
خشک سالیها در مواقع مختلف ضربات بزرگى را بر پیکر اقتصاد کشور ها وارد مى کند اما این عوامل
فقر دوامدار را ببار نیاورده و با روی دست گرفتن برنامه هاى تعمیرى و همکارى میان ملت ها میتوان
به حل آن دست یافت.
18
راه های مبارزه با فقر اقتصادی در افغانستان
فقر در قاموس اقتصادى جهان مفهوم آشنائیست .بشر از بدو پیدایش خویش با این مشکل دست و
گریبان بوده ،پیوسته کوشیده است بر آن غلبه حاصل نماید و در جهان امروز کشورهاى زیادى وجود
دارند که فقر گلوى مردم شانرا مى فشارد.
منابع سرشار طبیعى با داشتن ذخایر کافى طال ،زمرد ،الجورد ،یاقوت ،بیروج ،مس ،آهن ،نقره ،نفت
وگاز ،در کنار آن داشتن زمینهاى وسیع زراعتى ،منابع کافى آبى و از همه مهمتر موقعیت ناب تجارتى
افغانستان منحیث کوتاه ترین راه اتصال اروپا و اسیاى میانه به نیم قاره هند و خلیج فارس ،همه وهمه
امکانات سرشار اقتصادى اند که افغانستان از سالها قبل در اختیار دارد که استفاده معقول از آنها بدون
شک پیام آور رشد سریع و انکشاف همه جانبه اقتصادى در کشور بوده میتواند؛ اما اتخاذ تدابیر ناقص
و نیمه تمام بیشتر ازین امر جلوگیرى نموده و ملت را با فقر اقتصادى دست به گریبان نموده است.
اگرچند در طول سه دهه گذشته یک عامل عمده و اساسى ازبین رفتن اساسات اقتصادى در افغانستان
که باعث غلبه بیشتر فقر گردیده جنگهای طوالنى و ویرانى بیشترین مراکز فعالیت اقتصادیست .زیرا
درین مدت فعالیت گاه هاى اقتصادى ییکه با ظرفیت هاى ناکافى فعالیت داشتند نیز هشتاد در صد
ازبین رفته بود
بمنظور بلند بردن عاید سرانه و مبارزه با فقر در شرایط موجود باید به اقدامات ذیل متوصل شد:
الف -فعال سازى منابع اقتصادى:
آنچه که در طول سالهاى گذشته به وفرت دیده شده این است که واحدهاى اقتصادى کامالً از نظر
افتاده و از منابع مالى استفاده مثبت وموْثر صورت نمى گیرد .در ظرف سالهای گذشته حتى جامعهء
بین المللى نیز در مواقع ضرورت به رسانیدن امداد موْقتى براى مردم اکتفاء نموده و بس .پولهاى
هنگفتی که صرف مواد اولیه مورد ضرورت مردم گردید ،به سادگى میتوانیست قسمت هاى زیادى از
زمینهاى زراعتى کشور را آماده بهره بردارى نموده و فابریکات زیادى را دو باره فعال ویا هم جدیداً
احداث نمود همچون اقدامى از یک طرف مشکل بیکارى را در جامعه تا حدودی حل میساخت از
سوى دیگر تولیدات داخلى و همچنان پیداوار زراعتى را داخل مارکیت نموده و کنترول نرخ ها را
آسانتر مى سازد.
ب -تالش در جهت خود کفایى و بلند بردن سطح تولیدات داخلى:
بلند بردن سطح تولیدات داخلى یگانه وسیله ایست که دست دولت ها را در امر کنترول اوضاع
اقتصادى در قلمرو شان درازتر مى سازد؛ زیرا رقابت هاى ناسالم در بسا از مواقع باعث بلند رفتن نرخ
امتعه و اشیایى میشود که از خارج وارد میگردد .راه هاى تقویه و انکشاف تولیدات داخلى را میتوان
19
چنین نشاندهى کرد:
اول :تهیهء ماشین آالت بمنظور میکانیزه شدن زراعت براى زمین داران بصورت قرضه:
افغانستان کشور زراعتى بوده و زمینهاى وسیع خشک و بایر اما قابل زرع را در خود دارد ،کمک و
تشویق زارعین میتواند کشور را از گاه زراعتى فراتر از مرحله خود کفایى برساند.
دوم :تهیهء ماشینهاى داراى ظرفیت کار بیشتر تولیدى براى موْسسات تولیدى بصورت قرضه.
سوم :اعطاى قرضه هاى طویل المدت و قصیر المدت براى زمین داران و مالکان یا شایقین فابریکات و
موْسسات تولیدى.
چهارم :کمک و همکارى در جهت بلند بردن کیفیت تولیدات داخلى.
20
اقتصادى از جمله تقویه و فعال سازى منابع اقتصادى ،کنترول قیم ،وحفظ موازنه(بیالنس) اقتصادى
در کشور همراه مى بود ،بدون شک میتوانست ارزشمند به حساب آید ،تنظیم فعالیت هاى اقتصادى به
اساس برنامه یا پالن معین میتواند میان تمام ساحات کار اقتصادى همکارى ایجاد نموده و موْثریت
آنها را بیشتر سازد.
21
لیست فعالیت ها:
-1مساحت کل افغانستان ،افغانستان از نظر مساحت در دنیا و طول مرز های افغانستان .
فصل دوم
22
-1تعریف منابع )(Resourcese
مفهوم منبع ،منابع و مدیریت منابع ابتدا در علم اقتصاد و میان اقتصاددانان انگلیسی با واژهی
Resourceمطرح شد و کامالً با واژهی Sourceفرق داشت و دارد (واضح است که اگر هممعنا بودند
نیازی به استفاده از دو کلمهی مستقل نبود).اما اینکه چرا Resourceو Sourceهر دو در فارسی
به یک واژه و آن هم منبع ترجمه شده اند چندان مشخص نیست ،جالب اینجاست که با وجود عربی
بودن واژهی منبع ،این واژه در زبان عربی به این معنا به کار نمیرود و واژههایی مثل مورد و وسیله به
عنوان معادل آن به کار میروند.
به هر حال ما در متمم ،از همین اصطالح غیردقیقِ رایجِ منبع و مدیریت منابع استفاده میکنیم ،اما
همواره به خاطر داشته باشید که :منبع یا Resourceیک وسیله /ابزار است و ارزش ذاتی ندارد ،این
هدف ما و نحوهی استفادهی ما از منبع برای رسیدن به هدف است که ارزش هر منبع را تعیین میکند.
بسیاری از ما با شنیدن واژهی منابع به یاد منابع طبیعی ( )Natural Resourcesمیافتیم ،البته این
مسئله کامالً قابل درک است ،منابع طبیعی یکی از مهمترین منابعی هستند که در اختیار جامعههای
انسانی قرار میگیرند ،منایع طبیعی ،منابعی هستند که بدون دخالت انسان وجود دارند .این منابع
شامل همه مشخصات ارزشمند مانند ویژگی های مقناطیسی ،گرانشی ،الکتریکی و نیروهای مختلف و
غیره می باشند .این منابع بر روی زمین عبارتند از نور خورشید ،زمین ( شامل همه مواد معدنی) ،آب،
اتمسفر همراه با تمام پوشش گیاهی ،محصوالت زراعی ،و حیوانات که بطور طبیعی بوجود می آیند .
23
فرم متناوب که باید برای بدست آوردن ،فراوری شود مانند کان های فلزی ،فلزات نادر ،نفت و بیشتر
اشکال انرژی ،وجود داشته باشد.
بحث در مورد منابع طبیعی در سرتاسر جهان بسیار زیاد است واین مباحث بطور ویژه در دوره های
کمبود و کمیابی منابع طبیعی (مصرف بیش از حد منابع طبیعی و فقدان آن)افزایش می یابد.
24
خاک را میتوان جهت پناهگاه استفاده کرد .بسیاری قبیلهها در سراسر جهان به کمک خاک برای خود
پناهگاه میساختند.
آب (:آشامیدنی فقط 0007ر 0درصد آب زمین جهت شرب مناسب است .بقیه آب ،نمک ،آب محصور
در یخچالهای طبیعی ،و یا آب آلوده میباشد).
آب شیرین که جهت آبیاری محصوالت کشاورزی استفاده میشود.
منابع آبی مانند اقیانوسها ،دریاچهها و رودخانههای جهان را میتوان جهت حمل و نقل استفاده کرد.
ماهیگیری منبع با ارزشی از مواد غذایی است که در آبهای خاصی انجام میشود.
آب رودخانهها برای تولید برق مورد استفاده قرار میگیرند.
مواد معدنی :مواد معدنی موادی هستند که به طور طبیعی از زمین استخراج می شوند .برخی از
نمونههای آن عبارتند از :زغال سنگ ،نفت ،گاز طبیعی ،آهن ،مس ،طال ،و غیره .آنها نیز توسط گیاهان
روی زمین جذب و از طریق غذا به انسان منتقل میشوند.
موادی همانند (زغال سنگ ،گاز طبیعی و سوخت های فسیلی) منابعی از انرژی میباشند.
موادی هستند که به عنوان مواد اولیه جهت تولید مواد دیگر مانند سنگ آهن ،فوالد ،و نفت خام مورد
استفاده قرار میگیرند ،از نفت خام جهت ساخت انواع محصوالت مانند بنزین ،پالستیک ،و غیره استفاده
میشود و
این مواد مثل نمک میتوانند در شکل طبیعی خود مورد استفاده قرار گیرند.
حیوانات :حیوانات به عنوان غذا استفاده میشوند ،و ضایعات آنها به عنوان کود در پرورش محصوالت
کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرند ،ما از حیوانات خز و چرم به دست می آوریم که از هر دو برای
تهیهی لباس بهره می جوییم و از حیوانات برای حمل و نقل استفاده میکنیم.
الزم است تالشهای جدی صورت پذیرد تا از منابع طبیعی به شیوهای مؤثر استفاده شود ،چرا که در
سالهای اخیر ،این منابع در نتیجهی استفادهی نسنجیده رو به زوال هستند .جدی بودن این مشکل را
میتوان از سخنان رئیس جمهور سابق آمریکا تئودور روزولت متوجه شد« :حفاظت از منابع طبیعی
مشکل اساسی است ،مگر این که ما این مشکل را حل کنیم ،و گر نه حل تمامی مسائل دیگر برای ما،
تنها اندکی سودمند خواهد بود».
این منابع را بیشتر میتوان به عنوان منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر تقسیم کرد.
25
الف-منابع تجدیدپذیر:
منابع تجدیدپذیر منابعی هستند که به صورت طبیعی دوباره پر می شوند و م میتوانند دوباره تولید
شوند ،به عنوان مثال ،گیاهان و حیوانات از این دسته هستند ،برخی از این منابع مانند نورخورشید ،هوا،
باد و آب به صورت پیوسته در دسترس بوده و چندان تحت تأثیر مصرف انسان قرار نمیگیرند.
با این حال بسیاری از منابع تجدیدپذیر نرخ جایگزینی باالیی نداشته و در صورت استفاده بیش از حد
در معرض کاهش قرار میگیرند ،این منابع نسبت به منابع تجدیدناپذیر با سرعت باالیی جایگزین
میشوند ،امروزه منابع طبیعی تجدیدپذیر ،نقش مهمی را در ابعاد مختلف زندگی بشر (اقتصادی،
اجتماعی ،فرهنگی و زیستمحیطی) ایفا میکنند ،در اغلب کشورهای در حال توسعه بر اثر تبدیل عرصه،
گسترش روزافزون شهرها ،توسعه غیراصولی صنعت ،رشد فزاینده جمعیت و فقدان برنامهریزی مناسب
برای نگهداری از منابع طبیعی ،سطح این عرصهها کاهش یافته و در خطر نابودی قرار گرفتهاست،
خسارات ناشی از این تخریب به شکلهای گوناگون از قبیل جاری شدن سیالبها و شسته شدن خاک،
پر شدن سریع مخازن سدها از رسوبات آبرفتی ،افت سطح آبهای زیرزمینی ،نابودی خاکهای
حاصلخیز ،تغییرات نامطلوب آب و هوایی ،کاهش فراوردههای جنگلی ،برهم خوردن تعادل اکوسیستم،
به مخاطره افتادن روند طبیعی محیط زیست و حیات وحش ،و گسترش بیابانها و کویرها ظاهر میشود.
ب-منابع تجدیدناپذیر:
منابع غیر قابل تجدید ،منابعی بوده که نمیتوانند دوباره تولید شوند ،به عنوان مثال ،سوختهای فسیلی
این گروه را تشکیل میدهند .در حالت دوم این منابع تمام شدنی هستند و باید به دقت مورد بهره
برداری قرار گیرند تا برای نسل آینده به اندازهکافی باقی بماند.
منابع تجدیدناپذیر یا سرعت جایگزینی خیلی کمی داشته یا اینکه به صورت طبیعی در طبیعت شکل
نمیگیرند ،منابع تجدیدناپذیر شامل موادی است که در صورت اتمام ،قابل جبران نیستند یا زمان الزم
برای تجدیدشان بهقدری طوالنی است که عمالً تجدیدپذیر محسوب نمیشوند.
استخراج منابع
استخراج منابع شامل هر فعالیتی است که منابع را از طبیعت بیرون میکشد .میزان این استفاده میتواند
از مقدارهای برداشت سنتی جوامع قبل از انقالب صنعتی تا صنعت جهانی باشد ،صنایع استخراجی در
کنار کشاورزی پایه و اساس بخش اولیه اقتصاد هستند ،استخراج ،منابع اولیه تولید میکند و سپس این
26
منابع اولیه برای افزایش بیشتر ارزش فراوری میشوند،شکار ،استخراج معدن ،حفاری نفت و گاز و جنگل
داری مثالهایی از صنایع استخراجی هستند.
منابع طبیعی میتوانند ثروت کشورها را به صورت چشمگیری افزایش دهند،با این حال ،ورود ناگهانی
پول ناشی از رونق منابع میتواند مشکالت اجتماعی از جمله تورم به صنایع دیگر ("بیماری هلندی") و
فساد ایجاد کند ،که منجر به نابرابری و عقب ماندگی میشود ،این مسئله به عنوان "نفرین منابع"
شناخته میشود.
صنایع استخراجی در کشورهای کمتر توسعه یافته یک فعالیت رو به رشد بزرگ است اما ثروت تولید
شده معموالً منجر به توسعه پایدار و رشد فراگیر نمیشود .افراد غالباً مشاغل صنعت استخراجی را متهم
به افزایش کوتاه-مدت ارزش میکنند ،چرا که کشورهای کمتر توسعه یافته در برابر شرکتهای قدرتمند
آسیبپذیر هستند.
27
30ملیون هکتار؛ کوه های پر برف می باشد .تا فعالً 286معدن فلزات 5معدن گازی در شمال تیل
مایع و سایر معدنیات کشف شده است .در افغانستان معدن بمقادیر وافر وجود دارند عبارتند از معدن
آهن در حاجی گک 108ملیون تن؛ طال در چهار منطقه؛ کرومیت حصارک؛ ذغال سنک در یازده محل
از جمله 5معدن قابل استخراج الجورد 1300تن در سرسنک بدخشان کی 12ملیون تن نفت و گاز
طبیعی مرمر سفید و رنگه می باشد عالوه براین در این کشور معادن اورانیوم خانشین والیت هلمند
سرب نقره یاقوت فیروزه زمرد نمک کلوراید گچ چونه باروت گوگرد موادخام سمنت قلعی المونیم
مگنیزیم عقیق و غیره می باشد .معدن بشکل کان و رسوبی وجود دارد.
الف-فلزات
فلزات ماده های است که می توان آن را صیقل داده وبراق کرد ( .بجز جیوه که بشکل مایع است ) یا به
طرح های گوناگون در آورد و از آن چکش های سیمی ظریف تهیه کرد .فلزات جسمی است که آزمایش
های مربوط به گرما و مهم تر از همه جریان الکتریکی را به خوبی هدایت می کند .فلزات با یکدیگر فرق
زیاد دارند؛ از جمله در رنگ و سختی و نرمی تعداد از آنها ممکن است به آسانی خم شده و یا خیلی
محکم و مقاوم می باشند.
مقصود آن مقدار باری است به فلزات تحمل کرده ؛ نشکند؛ بسیار از فلزات ؛ وقتی گرم هستند .اگر تحت
فشار قرار گیرند؛ شکل خود را زیاتر ار موقعی که سرد هستند؛ تغییر می دهند .بسیار از فلزات در زیر
فشار متغیر مانند نوسانات آسانتر از موقعی که سنگین باری را تحمل می کند می شکنند.
دلیل اول آن است که به طرح ریزی براق کردن صحیح می توان فلزات را به شکل خیلی صاف تهیه
کرد .گرچه آنها نیز تصاویر را خوب منعکس می کند ولی ظاهر سفید و درخشان بیشتر قطعات فلزی
صیقلی شده را ندارند .بطور کلی جال و درخشندگی فلز بستگی دارد به گروه الکترون های آن دارد.
الکترون ها می توانند هرنوع انرژی را که به روی فلزات می افتد جزب کند زیرا در حرکت آزاد هستند.
بیشتر انرژی الکترون ها از تابش نوری است که به آنها می افتد خواه نور آفتاب باشد یا نور برق اکثر
28
فلزات همه انرژی جذب شده را پس می دهند به همین دلیل نه تنها درخشان بلکه سفید به نظر می
آیند.
بسیار از فلزات در حرارت ویژه ای آرایش لوازم های خود را تغییر می دهند .با تغییر ترتیب آرایش لوازم
های بسیار از خصوصیات دیگر فلز نیز دگرگون می شود و ممکن است فلز کم و بیش شکننده قرارداد
باداوم و قابل دوام باشد یا اینکه انجام کار به آن آسان گردد .بسیار از فلزات در هنگام سرد بودن به
سختی تغییر شکل می پذیرند .بیشتر فلزات جامد را به زحمت می توان در اثر کوبیدن به صورت ورقه
و چکش های سیم در آورده ولی اگر فلزات گرم شود انجام هردو آســان اســت.
تاریــخــچه فلزات
فلزات برای قرن ها توجه بشر را به خود جلب کرده است چرا که مردم با استفاده از فلزات قادر به شاخت
ابزار هایی با قابلیت های باال شدند که هم در جنگ و هم در تدارکات ازآن استفاده می کردند .طال و
نقره با عیار باال از عصر سنگی برای بشر شناخته شده بوده است .استخراج سرب و نقره ازسنگ معدن
هایشان ازهزار چهارم قبل از میالد انجام می شده است.
چدن چکش خوار فوالد های آلیاژ فوالد ها ساده چدن نشکن چدن سفید چدن خاکستری
کربنی
سنگ های قیمتی ( انگلسی ) Gemstone :نمایانگر ثروت و تشخص بوده و فرمانروایان قدیم از
نگینهای که از این کانیها جواهر ساخته شده بود استفاده می کردند .از زیور های چون صدفها و سنگهای
29
زیباه و رنگین برای زنان .نیز جدا از اعتقادات جادویی و پزشکی که داشتند سبب برانگیختن تحسین
و جلب توجه مردان می شد.
تا اوایل قرن نوزدهم همچنان اعتقاد بر این بود که سنگ های قیمتی بعنوان شفا دهنده بیماریها و
ناراحتی های جسمی موثر هستند .گاهی وجود نگین یا تکه ای از سنگ جواهر در اتاق و یا نزدیک بیمار
برای التا باور به شفا برای بیمار کافی بود و یا برای برطرف کردن درد بیمار آن را بر بر روی قسمت
ناراحت بدن می گذاشتند و برای اطمینان بیشتر از شفا نگین یا تکه سنگ جواهر را به پودر تبدیل کرده
و به بیمار می خوراندند .اطالعات الزم برای تشخیص اینکه چه جواهری کدام بیماری را معالجه می کند
در کتابهای آن زمان وجود دارد .مسلم است که موفقیت در معالجه برخی بیماری های آسان و زودگذر
بعلت پودر جواهر خورانده شده نبود .بلکه دلیل اصلی تاثیر تلقین این فکر به شخص بیمار بوده است
ولی در صورتی که بیمار شفا پیدا نمی کرد دلیل آن را ارزش کم و یا ناخالص بودن پودر جواهر مصرف
شده می پنداشتند .امروز حتا در کشور پیشرفته ژاین نوعی از اینگونه خرافات بشکل قرص های کلسیم
ساخته شده از مروارید پودر شده جلوه می کند و دارای مثارف پزشکی است در نتیجه باور انسان ها به
رابطه مافوق طبیعی بین سنگ های جواهر و عالم ناشناخته آنها را مثالً به ستارگان ربط داده و هر
30
جواهر را به یک ستاره از مجموعه ستارگان زودیاک نسبت داده برای هرماه ستاره ای و جواهری مشخص
را معین کرده بودند.
تولد هر انسان را با جواهر مختص آن ستاره از مجموعه ستارگان مشخص می کردند و باور براین بود که
شخص تولد شده بوسیله نگین جواهری مختص آن ستاره حمایت می شود .انواع نگین های جواهر حتا
برای آفتاب ماه و دیگر کرات در نظر گرفته شده بود .اخیرا در بعضی از کشورها نوعی از سنگ های
قیمتی را که در معادن استخراج می شوند بعنوان سمبل کشور خود برگزیده اند .در این راستا شایان
ذکر است که از دیر باز اماکن مقدسه کلیسا ها و البسه مخصوص اجرای مراسم مذهبی توسط پاپ و
استقف ها نیز با سنگ های گران بها تزیین می شده اند .سرانجام تحت تاثیر ساختمان پیچیده اجتماعات
بشری و عوامل فردی و روانی و اجتماعی و حس رقابت و اعتقاد به جنبه های جادویی و پزشکی زیورها
و گوها و مهره ها استفاده از زینت آالتی چون گوشواره ها و خلخال ها که با نگین ها و سنگ های
قیمتی گران بها و نیمکه قیمتی تزیین می گردیدند شدت و اهمیت فراوانی یافته و با تبادله کاال و
بازرگانی رواج و توسعه جهانی یافت چنان که رفته رفته بکار گرفتن این قبیل اشیا تجملی و زینتی جزو
عادات و رسوم عمومی جوامع بشری گردیده است .بهرحال امروز جواهرات بیش از آنکه بعنوان سمبل
ماهها یا کشور ها و یا برای تزیین مطرح باشند بعنوان پشتیوانه مالی و سرمایه گذاری دراز مدت مورد
نظرند جواهرات در حقیقت سرمایه های هستند که با وجودی که جای کمی را اشغال می کند ولی
توانسته اند پیش از دیگر انواع سرمایه گذاری ها در چند دهه اخیر تورم و کاهش ارزش نقدینگی ها را
تحمل نمایند .امروز بخش هایی از گوهر شناسی جنبه علمی به خود گرفته و گوهر تراشی و ساختن
زیورهای گوناگون نیز جز رشته های هنری بشمار میرود.
در حال حاضر 20درصد مصرف جهانی انرژی را گاز طبیعی تشگیل میدهد که با آهنگ 2،4درصد
درحال رشد است.
سوخت فسیلی ( به انگلسی ) Fossil fuel :به سوخت های اطالق می شود که از سنگواره ها بدست
می آید .سوخت های فسیلی به نوع اصلی تقسیم می شدند
31
ه-منابع آب در افغانستان
افزایش نفوس در کشورهای آسیایی نسبت به تمام قارهها ازدیاد یافته است .در صورت ادامۀ چنین حالت
نه تنها کمبود آب برای کشاورزی بلکه برای نوشیدن به مشکالت مواجه خواهد شد .سالها پیش بهطور
میانگین مصارف روزانۀ مردم الی 10لیتر در روز بودهاست .در زمان ظاهر شاه ریاست آبرسانی برای هر
فرد 25-20لیتر آب سنجیده به همان پیمانه در شهر کابل آبرسانی میکرد .با افزایش نفوس و کم
سرعت بودن کار دولتی توازن توزیع الی امروز از بین رفت؛ مردم در هر گوشه و کنار از آبهای زیرزمینی
استفاده اعظمی مینمایند .طبیعتاً آبهای زیرزمینی برای زنده نگهداشتن اجسام زنده ،حفظ نباتات و
مرطوب نگهداشتن قشر و فضا زمین خلق شدهاست .مصارف آب یک نفر در کشورهای پیشرفته 500تا
600لیتر رسیدهاست؛ درحالیکه در اکثر کشورهای آسیایی توزیع آب بهطور نرمال 20تا 25لیتر
سنجیده میشود .اکنون مصارف آبی یک انسان در همۀ عرصهها روزانه 5،000الی 6،000لیتر است .
حدود 85–80درصد آبهای شیرین در عرصۀ کشاورزی 8 ،درصد آن غرض آشامیدن به مصرف می
رسد .در یک کیلو گوشت 15،400لیتر آب به مصرف رسیده که 93درصد این آب در مزرعه به مصرف
رسیدهاست .در یک کیلوگرم نان گندم 1،600لیتر آب به مصرف رسیده از جمله 70درصد این آب در
مزرعه به مصرف میرسد .در یک کیلوگرم برنج مصارف آب آن 2،500لیتر است که 69درصد این آب
در مزرعه به مصرف میرسد .در یک کیلو لباس پنبه 10،000لیر آب به مصرف میرسد از جمله 54
درصد این آب در مزرعه به مصرف رسیدهاست
میانگین مقدار بارندگی در افغانستان 250میلیمتر یا 25.0متر میباشد .مقدار بارندگی در سال 163
میلیارد مترمکعب تخمین شده میتواند؛ که از جمله 57میلیارد متر مکعب آن را آبهای سرزمینی ،و
18میلیارد مترمکعب را آبهای زیرزمینی تشکیل میدهد .متباقی طوری تبدیل به بخار و طوری جذب
در خاک و مقداری در وجود اجسام زنده و سایر ملحوظات طبیعی ذخیره میشود.
میانگین ارتفاع در افغانستان 1،200متر از سطح دریا ارتفاعات مرکزی 1،800متر جاللآباد 450متر
بدخشان 2،500متر است .بلندترین نقطۀ افغانستان نوشاخ بدخشان است که دارای ارتفاع 7،492و
پستترین نقطه رودآمو است که دارای ارتفاع 250متر ار ،سطح دریا میباشد .میانگین بارندگی در
مناطق غربی 250میلیمتر ،در مناطق جنوب شرقی 250میلیمتر ،در ساحات شمال شرقی و ارتفاعات
باالتر از 3،000متر و کوهها از 450الی 1،000میلیمتر در سال میرسد .میزان بارندگی برف در کوه
های پامیر و واخان 1،000میلیمتر یا یک متر است ،دو رود افغانستان یعنی آمودریا دارای ظرفیت 22
میلیارد مترمکعب و دریای هلمند به ظرفیت 9٫3میلیارد مترمکعب است .ضرورت است تا آب این روده
32
ها در تحت پروژهها گرفته شود تا بتواند افغانستان از فقر فرار نماید .سطح استفاده از آب آمودریا صفر
و از هلمند ناچیز است .افغانستان که دارای 25رودخانه بزرگ ،صدها رود کوچک و هزاران جوی و کوه
های پر برف دارد .طبیعتاً این کشور از لحاظ آب غنی است؛ ولی اینکه چگونه ازین استفاده نمایند
ضرورت به سرمایه ،کادر فنی و کارکنان صادق دارد .در افغانستان بیشترین آب در بخش کشاورزی به
مصرف میرسد.
براساس گزارش سازمان ملل و دانشگاه کابل سرانۀ آب در افغانستان 2،775متر مکعب به ازای هر نفر
است در صورت استفاده درست ازین آبها افزونبر ضرورت خود میتوان به کشورهای همجوار برق و
آب داد،یک عده از کشورها و ادارات خارجی که از روند کار آب افغانستان حمایت و همکاری مینمایند
عبارتند از( USAIDادارۀ انکشاف بینالمللی آمریکا) ،بانک جهانی ،اتحادیۀ اروپا ،ادارۀ کشاورزی و
خوراکۀ سازمان ملل متحد ، ،حمایت مالی و بازسازی آب کابل و هرات ، KfWادارۀ کمکهای بینالمللی
جاپان ،دولت هندوستان ،دولت ایران ،مؤسسۀ یونسکو ،ادارۀ انکشاف بینالمللی کانادا ،ادارۀ انکشاف بین
المللی انگلستان ،دانمارک ،ناروی ،مؤسسۀ یونیسف ،چین ،بانک انکشاف اسالمی ،سروی جیولوجی ایاالت
متحده آمریکا ،و مؤسسۀ هبیتات ملل متحد است.
ح-معادن افغانستان
افغانستان برخی از پیچیدهترین و متنوعترین زمینشناسی را در خود دارد .درین کشور قدیمیترین
سنگها از دوره آرچین 3800میلون سال قبل و سنگهایی از دوره پروتوزوئیک ( 570–2500ملیون
سال قبل) فنیروزوئیک 570الی 1٫6ملیون سال قبل الی امروز دیده میشود .این کشور همچنین دارای
سابقه طوالنی و پیچیده تکتونیکی است .دالیل آن تا حدودی مربوط به موقعیت آن در انتهای غربی
هیمالیا ،تصادم نیم قاره هند ،تشکیل کوههای هندوکش ،تصادم چندین پارچههای جدا شده زمین و
غیره مسایل میباشد .بدین لحاظ ذخایر معدنی افغانستان از نوع ماگمایی ،پگماتیک ،کار بونیتک،
اسکارن ،هیدروتورمال ،دگرگونی [متحوله] و رسوبی میباشد .این کشوربه نسبت کوهستانی بودنش
دارای ذخایر معدنی متنوع و فراوان میباشد
طبق اظهارات اخبار اندیپندنت و سروی جیولوژی ایاالت متحده آمریکا ارزش نفت و گاز افغانستان
222٬892٬350٬000دالر و ارزش معادن افغانستان 908٬948٬000٬000دالر ارزش مجموعی آن
1131840350000دالر یا 1131٫840تریلیون دالر میباشدو در این اواخر گروهی از ناسا آمریکا با
وسایل اشعه لیزر توانستند معادن عمق کوهها و زمینهای افغانستان را کشف ،عکسبرداری و تثبیت
33
تقریبی نمایند .تا فعالً 286معدن فلزات 5 ،میدان گازی در شمال ،تیل مایع وسایر معدنیات کشف
شدهاست .معدن فلزات افغانستان به تنهایی وجود ندارد بلکه بهطور درصدی پیدا میشود ،مثالً مس در
240نوع سنگ پیدا میشود .زیادترین آن در بورنیت CuFeS4دارای اعیار()٪63٫3مس و متباقی آهن
و سلفر است .معادن آهن در افغانستان از اهمیت بسزایی برخوردارند ،یکی از مشهورترین معادن آهن
در این کشور معدن آهن حاجیگک است که دارای 1٫8میلیارد تن آهن میباشد .معادن طال در چهار
منطقه زرکشان غزنی ،بدخشان ،خاک ریز قندهار و تخار وجود دارد .معادن کرومیت در حصارک لوگرو
و در ولسوالی زنه خوان غزنی و غیره مناطق وجود دارد .معادن زغال سنگ در یازده محل از جمله 5
معدن آن قابل استخراج میباشد ،معدن الجوردبدخشان دارای 1300تن الجورد در سرسنگ بدخشان،
معدن مس عینک لوگردارای ذخایر آهن 11٫3میلون تن ،ذخایر نفت وگاز شمال 1٫8میلیارد مترمکعب
و ذخایر نفت و گاز در هرات هلمند کتواز ،معادن سرب و روی در هشت محل و هم دارای معادن مرمر
«سفید و رنگه» میباشد .عالوه بر این در این کشور معدن یورانیوم خانشین در والیت هلمند ،تیتانیوم،
لیتیم در نمکسار هرات ،کنر و تخار ،معادن آهن در 100محل ،مس در دوازد محل ،آلومینیم والیت زابل
معدن نقره ،منیزیم ،قلعمیباشد .افغانستان دارای منرالهای کم قیمت و گرانقیمت است .منرالهای
قیمتی از قبیل کورندوم امیتس توپاز ،یاقوت در دو ناحیه ،اکومارین لعل در شغنان بدخشان ،عقیق سیاه
و رنگه ،گرانیت ،زمرد پنجشیر فیروزه ،بیرایت ،تورمالین (شاه مقصود) میباشد .هکذا معادن نمک این
کشور در اندخوی فاریاب ،دولتآباد تالقان و نمکسار هرات ،میباشد .عالوه بر این دارای معادن فلورایت،
گچ ،چونه میباشد .معدن باروت ،گوگرد در کوه البرز مزارشریف ،مواد خام سمنت در کوه جبل السراج،
غوربند ،تالک (تباشیر) در ننگرهار ،ابرک ،گانزیت ،برلیم نیوبیوم سزیوم روبیدیوم ،سنگ سلیت ،معدن
بیروچ والیت نورستان ،معدن بیرات در غوربند و پروان ،معدن سیماب در والیت غور ،فلورامیت ارزگان،
سنگ رخام در هلمند ،معادن مولیدین در زابل ،بغالن و لوگر ،معدن بریل در والیت کنر ،معدن تنتال
در نورستان ،معدن بارایت سنگالن هرات ،معدن شاه مقصود در ماهیپر کابل ،و غیره معادن را دارا بوده
و تعداد آن تا هنوز کشف نشدهاست .البته ضخامت پوست زمین در نواحی پامیر الی 75کیلومتر در
نواحی هموار 50کیلومتر ضخامت رسوبات از چند صد متر الی 20کیلومتر میباشد که مواد معدنی در
میان اینها بهشکل مواد کانی و رسوبی وجود دارد .تا اکنون تقریباً از این معادن بهرهبرداری نشدهاست.
ک-جنگالت افغانستان
جنگل های افغانستان عموما به دو دسته تقسیم می شوند :میوه دار و غیر میوه دار
34
در نواحی بدخشان و تخار کناره های دریا آمو .جنگل های انبوهی از انواع مختلف وجود دارد .مثال در
کوههای قره باتور در شرق و جنوب شرق درختان سوزنی برگ مانند درخت لمنز .نشتر .سرب .جلغوزه.
ارچه و غیره درختان پهن برگ مانند زیتون دیده می شود .در کوه های پکتیا .کنر .ننگرهار ،لغمان
ملیون درخت زیتون خودروی وجود دارد.
کوه های نورستان در حدود 2000هکتار پوشیده از درختان بلوط صنوبر .سرور آزاد .عرعر .چهارمغز
است.
کوه های سمنگان و دره نیک پیی .تاله و برفکه .غوری .دوشی و کیله گی .نهرین انواع درختان جنگلی
بادام کوهی .پسته .ارچه وجود دارد .چاه آب .کشم .جرم .تالقان .دره اشکمش .عنبرکوه خان آباد به
پیمان زیاد نسبت به پسته بادغیس و هرات درختان پسته وجود دارد .کوه های جاجی منگل جدران نیز
دارای انواع درختان میوه سیب جلغوزه .بادم کوهی به شکل خودروی هستند.
جنگل ها که در کنر و نورستان رویده است عمرشان بیشتر از 400الی 500سال است .کوه های دره
های پنچشیر و دره نجراب .تگاب .دارای جنگل های بلوط و سیاه جوب به شکل انبوع و بادم کوهی و
ارغوان به شکل پراکنده وجود دارد .کوه و دامنه کوه های نواحی والیات افغانستان 450هزاز هکتار
پسته در گذشته و از برکت طبعیت زیبا و گوارای افغانستان به شکل خود روی وجود دارد.از جمله 90
هزار هکتار در کوه دامنه های بادغیس و هرات و 70هزار هکتار در دامنه کوه های سمنگان نواحی.
سرپل ماباقی در در دامنه کوه های نواحی بغالن .تخار .بدخشان و به شکل پراکنده در نواحی جنوب
شرق کشور نیز وجود دارد .جمع آوری حاصل میوه پسته در گذشته ساالنه پول هنگفتی را به عایدات
دولت می افزاید و هم یکی از اقالم عمده صادرات افغانستان در گذشته به حساب می رود.
با وصف کمک های جامعه جهانی به بازسازی و بهسازی افغانستان در قسمت احیا و بهبود پسته زارها
اقدامات ناچیزی صورت گرفته است ولی بنیادی و بسنده نیست .به دلیل اینکه قبال اقتصاد و در آمد
ساالنه مردم محل به جمع آوری حاصالت میوه پسته وابسطه بود .جنگل های پسته خود روی بومی
افغانستان یکی از گران بهاترین و زیباترین منابع طبیعی افغانستان است و هم پناهگاه مناسب برای
زندگی جانوران و پرندگان می باشد.محل هایی که جنگل پسته به شکل خود رو می روید داری هوای
مطبوع و خوش گوار و معتدل است .نقش جنگل در تغییر آب هوا محل و منطقه تاثیر خوب دارد از
شدت سرمای زمستان می کاهد و گرمای تابستان را تقلیل می دهد .هوای محل و منطقه خود را صاف
35
و خوشگوار می سازد .جنگل محل و منطقه خود را سرسبز می سازد .هوای محیط منطقه خود را تصفیه
می کند و از تخریب خاک منطقه خود توسط بادهای تند و باران های رگبار جلوگیری می نماید .جنگل
داری اهمیت سرشار محیط زیستی واقتصادی نیز هست که بر عالوه میوه های خورارکی آن از چوب آن
نیز برای تعمیرات و سوخت گرم کردن خانه های بی ضرر به محیط زیست استفاده می نمایند.شرایط
محیطی چون آب و هوا .باد و فرسایش خاک به وسیله فرسایش بادی در تخریب جنگل اثرات خود را
بجا می گذارد .وضعیت جنگل های اکثر نواحی افغانستان از عدم بی نظارتی مسووالن نواحی در خطر
قطع بی رحمانه قرار دارد و اگر کدام اقدامی جدی در این مورد از طرف دولت و سازمان های حفاظت
از محیط زست صورت نگیرد امکان دار در آینده نزدیک ساحات باقی مانده جنگل و سرسبزی از بین
برود .همچنان در بخش چرای چاروا ها به شکل عنعنوی توسط اهالی محل و هم در فصل آمدن کوچی
چاروا دار ضررهای غیر قابل جبران را باالی جنگل ها وارد نمود.
36
سواالت فصل دوم
-1درمورد تاریــخــچه فلزات معلومات دهید.
-2سنگ های قیمتی در گذر تاریخ را تشریح کنید.
-3مهم ترین منابع طبیعی افغانستان را نام بگیرید.
-4گاز طبیعی () Natural gasراشرح دهید.
-5علت درخشش فلزات را بیان کنید.
-6منابع را تعریف کنید.
-7آلیاژ های فلزی را نام گرفته هرکدام را تعربف کنید.
-8در مورد معادن افغانستان معلومات دهید.
-9منابع آب در افغانستان را مفصال شرح دهید.
-10جنگل های افغانستان عموما به چند دسته تقسیم می شود؟ هرکدام را شرح دهید.
-1منابع حیوانی ،منابع انسانی ،منابع جوی و منابع زراعی (محصوالت کشاورزی) افغانستان
-2انواع منابع طبیعی از لحاظ تجدید پذیری و غیر تجدید پذیری
-3انواع درختان میوه افغانستان .
37
فصــل ســوم
صنایع افغانستان
اهداف آموزشی :درپایان این فصل محصالن قادر خواهند بود تا:
-1تعریف و مفهوم صنایع را بدانند
-2انواع صنایع را بشناسند
-3انواع صنایع افغانستان را شناسایی کنند
-4نقش اقتصادی صنایع افغانستان را شرح دهند
-5چالشها و فرصت های صنایع افغانستان را بدانند
بادر نظر داشت سابقهً تاریخی ثابت میشود که افغانستان از زمانه های بسیار قدیم به این طرف مرکز
مهم صنعتی(خفیفه )انواع قالین ،گلیم ،نمد ،سطرنجی و پوستیـنچه و صنعت زرگری ،مسگری ،کاللی،
و همچنان صنایع نساجی مانند تکه های پشمی و ابریشمی بشمار میرفت که در اکثر نقاط افغانستان
به مقدار متفاوت ازآنها ساخته میشد ،از جمله سایر صنایع ،صنعت قالین مهمترین صنایع دستی بشمار
میرود که باوجود رفع احتیاجات داخلی به مقدار زیادی به خارج صادر میگردد ،اگر بحث را مفصل تر
ارایه نمایم،می بینیم که در قرن 3قبل از میالد صنایع دستی مجسمه سازی در کشور رشد قابل
مالحظهً نموده بود و در قرن نهم و دهم میالدی صنایع فلزکاری مانند طال ،نقره ،آهن ،مس،سرب
و غیره انکشاف چشمگیری نموده بود.
38
-1تعریف صنایع
صنایع :جمع صناعت و جمع صنیعه ،به معنی قدیمی،هنر ،پرورش یافته دست کسی وکارنیکو میباشد
که هم بصورت طبیعی در طبیعت وجود دارد و هم توسط انسانها ساخته ،بافته و یافت میشود،در کره
زمین صنایع زیادی وجود دارد که انواع آن ذیال بیان میگردد.
-2انواع صنایع
-1صنایع دستی
-2صنایع کشاورزی
-3صنایع سنگ
-4شیمیایی و پتروشیمی
-5شیشه و سرامیک
-6ماشین آالت صنعتی
-7صنایع برق
-8پالستیک
-9صنایع فلزی
صنایع چوب -10
تجهیزات ساختمانی -11
صنایع نساجی -12
صنایع الکتریکی -13
صنایع غذایی -14
صنایع طال و جواهرات -15
صنایع کاغذ و چاپ -16
درتق سیم بندی دیگر صنایع را به صنایع خفیفه و صنایع سنگین تق سیم بندی کرده ا ست که
ذیال تشریح میگردد.
39
الف -صنایع خفیفه:
صنایع خفیفه بزرگترین بخش از رشد صنایع کل یک کشور و یک ملت است ،صنایع خفیفه یک واحد
وســـیله اســـت غرض بکار بردن انواع مختلفی از صـــنایع کاربر نهایی از قبیل برق ،معدن ،نفت و گاز،
کاالهای مصرفی ،خودروسازی و تمامی بخش تولید ابزار و اشیا سبک وزن .به عبارت دیگر ،محصوالت
صنایع کاال کاربردی برای صنایع سنگین نیز میباشد .صنایع خفیفه دارای وزن کم انتقال آن آسان و
از همه مهم تر محیط را آلوده نمیســازد و تولیدات صــنایع خفیف عبارتند از لوازم منزل ،لوازم دفتر،
پوشاک ،لوازم ورزشی ،لوازم الکتریکی ،تولیدات صنایع کوچک و غیره میباشد.
40
لیکن قبل از سال 1978صنایع کشور در سطح بسیار ابتدایی رشد کرده بود که در چوکات صنایع
خفیفه ،مواد و اشیای مورد ضرورت سکتور زراعت و غیره تولید میگردید و همچنان یک تعداد فابریکه
های صنعتی بزرگ از قبیل کارخانه های پنبه ،سمنت ،کود کیمیاوی ،کارخانجات انجینیری جنگلک و
ورکشاپ آهن در شهرهای کابل ،بغالن ،بلخ و پروان تازه تأسیس گردیده بود و اکثرا کاالهای تولیدی
صنعتی از قبیـل منسوجات ،لباس ،کفش ،فُـرنیچر ،سمنت ،خشت و اشیای پالستیکی و غیره اجناس
مورد نیاز توسط صنایع خفیفهً داخل کشور تولید و به مستهلکین عرضه میگردید .
در دههً 1970م جمهوری محمد داود خان انگیزه های خلق نمود تا صنایع شخصی را در پهلوی صنایع
دولتی توسعه بخشد ،به همین منظور درسال 1974قانون سرمایه گذاری داخلی و خارجی کشور به
تصویب رسید که مطابق آن 20فیصد محصول گمرکی باالی مواد خام و کاالهای نیمه تکمیل
وضع گردیده بود که صنایع و فابریکات تولیدی کشور در حدود 5الی 20فیصد محصول گمرکی را در
وارد کردن مواد خام مورد ضرورت شان میپرداختند.
ولی متأسفانه بعد از کودتای 7ثور 1978قانون وضع شده فسخ گردیده و تمام صنایع شخصی
ملی اعالن گردید که خسارات زیادی به فابریکات تولیدی کشور وارد نمود درهمان سال تولیدات
سکتورصنعتی 17فیصد تولیدات ناخالص ملی کشور را تشکیل میداد .که با استخدام چهل هزار کارگر
در سال 1990در حدود 360فابریکه تولیدی در شهر های هرات ،کندهار و مزارشریف فعالیت داشت،
درجریان جنگ علیه روسها تعداد زیادی از کارمندان فابریکه های صنعتی مجبور به ترک وطن شده و
به اثر سایر عوامل از کار دور گردیده و فابریکه ها یا چپاول گردید و یا از فعالیت باز ماند ،بعد از سال
1992اکثر صنایع باقی ماندهً دولتی و خصوصی در شهر کابل کامالً تخریب و اموال و وسایل آنها به
غارت رفت و اکثرا آنها به پاکستان برده شد ،سایر کارخانه جات صنعتی در اطراف کشور از چند
سال به این طرف مسدود باقی مانده بود ولی تنها صنایع که در دوران جنگ تا حدودی فعال مانده
بود صنایع دستی بود.
41
از زمانی تزیین کننده مهمان سرای شاهان این دیار بود اکنون متاسفانه رونق گذشته خود را از دست
داده است با این وجود تا هنوز نقش موثر خود را در اقتصاد خانوده های افغانستانی حفظ کرده است
عدم توجه به این صنعت آمیخته با هنر در شرایطی که نرخ بیکاری باال ( درحدود 40درصد ) و افرادزیر
خط فقر نسبی و مطلق در حدود 45درصد را تشکیل می دهد هیچ توجهی جواز ندارد لذا امید است
دولت الزم زمینه رشد و انکشاف این صنعت را بیش از گذاشته فراهم نموده و جایگاه خود را به دست
آورد.
صنایع دستی مردم افغانستان از گذشته های دور؛ از شهرت خاصی برخوردار بوده و شماری از مردم این
دیار از راه فروش این محصوالت نیازمندی های اقتصادی خود را مرفوع می ساختند زنان افغان همواره
در تولید صنایع دستی از توانایی و ظرفیت باالی برخوردار بوده و تالش می ورزند از این راه نیازهای
اقتصادی خانواده مرفوع کند .قالین گلیم خورجین برگ نمد سوزن دوزی خامک دوزی کاله دوزی و
فررش های سنتی جزی از صنایع دستی زنان افغانستان به خصوص زنان والیت بامیان دایکندی و غور
به شمار می رود .کاله سازی با پوست قره قل لباس ابرایشمی خامک دوزی زرگری رنگ ریزی حکاکی
نجاری سبد بافی و نساجی نیز ااز جمله صنایع دستی والیت هرات است صنایع دستی زنان والیت های
بلخ سمنگان سرپل جوزجان را انواع قالین گلیم قرص دوزی گا دوزی چرمه دوزی سوزن دوزی شال
بافی .زنانه و مردانه خیاطی و دوخت ده ها مدل لباس افغانی را تشکیل میدهد.
صنایع دستی افغانستان عالوه بر کمک به اقتصاد خانواده و کاهش بیکاری و افزاش درآمدربه خصوص
برای زنان روستایی گنجینه ای ازرشمندی از فرهنگ و گوناگون والیات و مناطق مختلف افغانستان بوده
که متاسفانه بی توجهی مسوالن به این صنعت در سال های اخیر باعث شده است که این گنجینه در
معرض نابودی قرار گیرد و این امر افرادی را که در مدیریت تهیه مواد اولیه این صنعت مدیریت تولید
ومدیریت فروش آن مشغول به کار هستندنگران ساخته است
نمد و گلیم که در گذشته از صنایع دستی با اهمیت زنان مناطق هزارجات و روستایی کشور به شمار
می رفت و از پشم گوسفندان این منطقه تهیه می شد اکنون دلیل عدم حمایت دولت به دست فراموشی
سپرده شده و جای خود را به تولیدات و فرش های صنعتی کشور های دیگر مانند چین ایران و ترکیه
داده است .روزی قالین دست باف افغانستان جزی بهترین فرش های دنیا محسوب گردید و پیش از 25
درصد مردم از راه تولید توزیع و فروش قالین دست بافی امرار معاش می کردند اکنون توان رقابت با
محصول کشور های دیگر را نداشته و صادرات آن به شدت کاهش یافته است.
42
ارزش تولید صنایع دستی در 1350و در پایان پالن پنج ساله سوم در حدود 5،4میلیارد افغانی برآورده
شده بود که در مجموع هشت درصد درآمد ناخالص داخلی ( )GDPکشور را به خود اختصاص داده بود.
این مبلغ در سال 1364به 1481میلیارد افغانی افزایش یافته بود که پیش از 44درصد ارزش تمام
تولیدات صنعتی در کشور ( ) 35،5میلیارد افغانی ) را احتوا می کرد .در سال 1382الی 1383و اخیر
میزان ارزش صنایع دستی که در داخل کشور خرید و فروش شده است یا به خارج صادر شده است
معلومات کافی در دست است وزارت صنایع و تجارت در این زمینه همت نموده عاله برتدوین برنامه
های هدف مند بلند مدت 5تا 10سال برای رشد و ارتقای کیفی و کمی صنایع دستی زمینه توسعه و
رشد این بخش از صنعت آمیخته با هنر را پیش از پیش فراهم نماید و چالش های موجود در این سکتور
را از طریق ارایه راه کار های مناسب و حمایت الزم برطرف نماید.
چاالش دیگری که صنعت قالین افغانی با آن مواجه است عدم صدور مستقیم قالین ها به نام محصول و
قالین افغانی است بلکه قالین های افغانی بعداز بافت برای پروسس پیشتر به پاکستان فرستاده می شود
و پس از پروسس به نام قالین پاکستانی وارد بازار های جهانی می گردد نه قالین افغانی این چالش
نیازمند توجه جدی مسوالن مربوط وبخش خصوصی می باشد تا زمینه پروسس وصدور محصول تولیدی
کشور را با مارک و برند تجاری افغانی به بازار های بین المللی را فراهم نمایند.
الیته طرح توسعه این صنعت نیاز به تدوین یک پالن و استراتیژی بلند مدت همه جانبه و فراگیری
فرهنگی هنری و اقتصادی دارد که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد.
43
آغاز به فعالیت کرده بودند نفر شرکت های تولیدی و استخراجی فوق به استثنای بخش انرژی در حدود
41111نفر مشغول کار بودند که عمدتاً در بخش صنعت ماشینی و شماری اندکی در بخش استخراج
معادن اشتغال داشتند 1382فعالیت های صنعتی مدرن و منظم نخستین بار در 1353خورشیدی با
ایجاد اولین پارک صنعتی در منطقه پلچرخی کابل بنا گذاشته شد با وجود این که چندین پارک صنعتی
در شهر های بزرکگ مثل کابل مزارشریف هرات قندهار و ننگرهار پلخمری تاسیس شده اند و به طور
متوسط در طی 10سال اخیر رشد اقتصادی در حدود 8تا 11درصد بوده اما نقش صنایع و پارک های
صنعتی موجود در تولید ناخالص داخلی و اقتصاد ملی در حدود 20تا 24درصد پیشتر نبوده است به
سخن دیگر بخش صنعت در افغانستان تاکنون فرصت ایفای نقش سازنده خود را رشد و انکشاف اقتصاد
کشور نیافته است بدون توجه جدی به مقوله صنعت فراهم آوری امکانات زیر ساخت ها و تامین انرژی
مورد نیاز شهرک های صنعت رشد و توسعه اقتصادی در کشور محقق نخواهد شد .بنابراین برای این که
کشور به سوی استقالل و خود کفایی اقتصادی حرکت کند نیازمندی برنامه ریزی و تعیین چشم انداز
ده تا بیست ساله برای تقریت و حمایت صنایع داخلی و توسعه آن از طریق مکانیزم قانونی اعطای
تسهیالت از طریق سیستم بانکی با نرخ بهره پایین و واگذاری زمین به صورت اقساط و ارزان در پارک
های صنعتی می باشد.
افغانســتان شــاهد فعالیت های بزرگ و قابل توجهی در بخش ســاختمان ســازی و ایجاد شــهرک های
م سکونی در شهرهای عمده ک شور بوده ا ست که طی سال های 2014و 729 ، 2015ساختمان به
44
ارزش بیش از 169ملیون دالر ساخته شده و 523ساختمان در دست احداث است ،در بخش شهرک
سازی ،طبق گزارش وزارت شهرسازی ،ساخت 123شهرک در دستور کار قرار دارد ،که ساخت 24
شهرک به اتمام رسیده و 45شهرک دیگر در دست ساخت است .
از بزرگترین پروژه های شهرسازی در کشور افغانستان ،می توان به ساخت و احداث شهر جدید کابل
ا شاره نمود ،این پروژه شهر سازی در شرق کابل و بین میدان هوایی بین المللی حامد کرزی و پایگاه
هوایی بگرام قرارداردکه 740کیلومتر مربع فضـــای شـــهری و دارای 440کیلومتر مربع زمین قابل
توسعه است ،پروژه کابل جدید با ایجاد حدود 600/000واحد مسکونی برای 3ملیون شهروند ،بحران
تراکم جمعیت را در پایتخت حل خواهد کرد .
افغانستان در عرصه صنعت ساختمان و ساخت و ساز به واردات نیاز داشته و از سال 2005میالدی تا
اکنون بی شترین مواد و مح صوالت ساختمانی از ک شورهای پاک ستان ،ایران و ک شورهای آ سیای میانه
وارد افغان ستان گردیده ا ست ،به دلیل وجود پروژه های بزرگ زیربنایی ،جمعیت و میزان درآمد رو به
ر شد ،تقا ضا برای م صالح ،تجهیزات و مح صوالت ساختمانی در دهه پیش رو خیلی باال پیش بینی
شده ا ست که این مواد و مح صوالت 35الی 45در صد ارزش بازار ساختمان افغان ستان را ن شان می
دهد ،ک شور افغان ستان برای ساخت پروژه های ساختمانی خود به مواد و م صالح ساختمانی ،لوازم
برقی ،تجهیزات و همچنین محصوالت مصرفی در ساخت ،اجرا و دیزاین ساختمان نیاز اساسی داشته
و دارد.
انرژی آبی
افغانستان دارای رودها و آبشارهای بسیاری است ،این رودها از میان هزاران دره با ارتفاع بلند میگذرد
که با ســاختن ســد در مســیر آنها میتوان از انرژی آنها برای تولید برق اســتفاده نمود ،کشــاورزان
45
افغانستان (به جز از لغمان جاللآباد) مدت 7–6ماه از آب به منظور کشاورزی استفاده نموده و متباقی
5ماه بدون اســتفاده به کشــورهای خارج میریزد ،ذخیره نمودن آب این مدت بهمقادیر زیاد برق برای
این کشور خواهد داد.
آمودریا دارای طول 2٬580کیلومتر است که حدود 1٬126کیلومتر آن در خاک افغانستان جریان دارد
و این دریا از لحاظ ذخایر انرژی مهمترین منبع آب و انرژی در افغانســتان شــمرده میشــود که ٪50
تمام منابع ک شور را ت شکیل میدهد ،پوتن شیال آبی دریای آمو 37٫5میلیارد کیلووات در ساعت ا ست
که از جمله 33میلیارد کیلووات ساعت به معاون عمده آن رودخانه پنج مربوط میگردد .رودخانه پنج
از منطقه زرقول در ارتفاع 4٬125متر از سطح دریا سرچ شمه میگیرد ،جای که سرعت جریان اب را
2٬050مترمکعب در دقیقه تشـکیل میدهد ،در منطقه حیرتان ارتفاع این دریا 300متر از سـطح دریا
است؛ مجموع پوتنشیال آبی رودخانه ولسوالی مرغاب و هریرود را 0٫6میلیارد کیلووات ساعت و یکجا
با معاون ا سا سی آن دریای ول سوالی ارغنداب – به 21٫5میلیارد کیلووات ساعت ا ست ،اعمار بند برق
آبی با بندهای آبگردان میتوانند تأمینکنندهای اســاســی انرژی برق در مراکز جنوبی کشــور باشــد،
دریاهای هلمند ،هریرود ،آمو ،کابل ،والیت پنجشـــیر ،کوکچه ،بلخاب ،کشـــک ،مرغاب و غیره دارای
مقادیر زیاد انرژی پوتانشیل آبی میباشند.
در سالهای پیش از جنگ افغان ستان 737میگاوات برق تولیدات دا شت به اثر جنگهای تحمیلی به
454رســیده بود ،فعالً افغانســتان 300–250میگاوات تولید و 500میگاوات آن برق وارداتی اســت.
مصارف سرانه در یکسال این کشور 26میگاوات است ،فعالً به اندازه 1٫8درصد از ظرفیت انرژی کشور
اســتفاده صــورت میگیرد .بندهای برقی که فعالً فعالند عبارتند از :ســدکجکی در والیت هلمند ،ســد
ماهیپر ،سد سروبی در مسیر راه کابل-جاللآباد ،سد نغلو در جاللآباد ،پروژه سدسلما در والیت هرات،
بند ســـرده در غزنی ،بند چک وردک در والیت لوگر ،بند برق جبل الســـراج در والیت پروان ،بند برق
کامه در والیت هلمند ،بند کوکچه در والیت بدخشـــان (افغانســـتان) ،بند داله در قندهار و بند برق
پلخمری اسـت ،که این سـد برق 10درصـد برق افغانسـتان را تأمین میکند ،یک تعداد پروژههای که
رویدست گرفته شدهاست ذیالً نگاشته میشود
46
:1پروژه بند کمال خان
کار این پروژه در ســال 1345باالی رود هلمند آغاز گردیده شــد .این پروژه به منظور آبیاری 80٬000
هکتار زمین زراعتی و ا ستح صال 8٫5میگاوات برق تهدابگذاری شدها ست .تکمیل این پروژه به سه
مرحله تقســـیم گردیهاســـت .مرحله یکم آن اعمار دیوار بهطول 600متر اســـت که با کمپانی تدس
تاجکستان به 9٫84ملیون دالر قرار داد شدهاست.
47
زراعتی موجود و 26٬000هکتار ارا ضی جدید تحت آبیاری قرار خواهد گرفت ،قرار ا ست با تکمیل این
پروژه 20میگاوات برق نیز تولید گردد.
48
پخته در داخل دریا ،و نصب دستگاه تولید برق است .در صورت اکمال ،ظرفیت تولید 9میگاوات برق و
قدرت آبرسانی به حدود 80هزار هکتار اراضی بایر والیت نیمروز را دارد.
ه-معادن افغانستان
معادن افغانستان شامل زغال سنک ،گاز طبیعی ،نمک آمونیای مایع ،گچ ،سنگ مرمر و دیگر مواد
معدنی ،صنایع کارخانه ای شامل بخش فرعی زیر است :کفش وچپلک(دمپایی)پالستیکی ،خریطه
پالستیکی ،ظروف پالستیکی وسایراشیای پالستیکی
49
اکتشاف 3میدان گازی بزرگ ،میدان گازی یتیم تاق (1960م) ،میدان گازی خواجه گوگردک (1961م)
و میدان گازی خواجه برهان (1964م) شد ،گرچه چنین کشفیات صددرصد دقیق نگردیده اما از سال
1966م تا 1981م دست کم دو میدان نفتی کوچک ،یک میدان گازی بزرگ (جرقدوق) و دو میدان
گازی دیگر کشف شدهاست که عمدتاً در بخش شمال غربی کشور است ،باالثر تحقیقات که درین اواخر
صورت گرفت حوزه شمال قسمتی از حوزه عظیم نفت و گاز آمودریا است که از نظر میزان ذخیره در
میان 152حوزه نفتی و گازی کشف شده در جهان در رده پانزدهم قرار دارد .این حوزه 400هزار
کیلومتر مربع وسعت دارد و در چهار کشور افغانستان ،تاجکستان ،ترکمنستان و ازبکستان گسترش
دارد ،ولی تحقیقاتی که توسط سازمان ناسا انجام گرفت مشخص شد که در افغانستان بیشتر از 100
نقطه نفت و گاز وجود دارد ،در حال حاضر در جمهوری اسالمی افغانستان پنج میدان نفت وجود دارند.
در هرات ممکن از همه بر سر حوزه نفت و گازخیز تیرپل مطرح بحث باشد ،که در قسمت غربی والیت
هرات موقعیت دارد .به گفته وزیر معادن و صنایع ،میدان نفت و گاز حوزه«افغان-تاجک» که در والیت
قندوز قرار دارد ،داری ذخایر نفتی در حدود 1٫6میلیارد بشکه نفت میباشد .همچنان در آیندهٰ نزدیک
تحقیقات درباره میدانهای نفت در کتواز و والیت پکتیا و همچنان در والیت هلمند آغاز خواهند شد.
حوزه نفت و گاز خیز هلمند قسمت جنوب-غربی و جنوبی افغانستان را با مساحت مجموعی 131هزار
کیلومتر مربع ( ٪20خاک کشور) احتواء میکند .حوزه نفت و گاز خیز کنر در شرق کشور موقعیت دارد.
به عقیده کارشناسان ،ذخایر دورنمایی گاز طبیعی در قسمت شمال افغانستان به بیش از 1٫569میلیارد
بشکه میرسند .بهتاریخ 28دسامبر 2011م کشور چین قرارداد 25سالهای را غرض استخراج نفتوگاز
امضا نمودند؛ که درین مدت افغانستان مبلغ 7میلیارد دالر بهدست خواهد آورد.
$56٬316٬330٬000 متر مکعب$ 3٫59/ 15٬687ملیون فوت مکعب گازحوزه آمو دریا
بشکه$43٬380٬780٬000 $ 77٫19 / 562ملیون بشکه حوزه آمو دریا گاز مایع
$222٬892٬350٬000 مجموعه
50
-2معادن زغالسنگ در افغانستان
پس از اینکه شبهقاره هند با آ سیا ت صادم میکند یک ف شار قوی باالی نقاط مرکزی افغان ستان وارد و
جنگلهای که در این م سیر قرار دا شت همه با ف شار خیلی زیاد زیر خاک شده به زغال سنگ تبدیل
میشود .به همین دلیل زغالسنگ افغانستان بهشکل یک خط طوالنی در طول بیشتر از 700کیلومتر
در ارتفاعات بلند قرار گرفته به کیفیتهای مختلف ت شکل یافتها ست ،خوبترین زغال سنگ با کیفیت
در معدن دره صــوف وجود دارد که دارای انرژی خیلی زیاد اســت ،تاکنون 11معدن زغالســنگ مورد
برر سی قرار گرفتها ست ،این ماده انرژیزا از سالیان دراز ا ست که مردم افغان ستان زغال سنگ را غرض
گرم نمودن منازل و کورههای آهنگران مورد اســتفاده قرار میدهند ،زغالســنگ پس از چوب و زغال
چوب ســومین ماده مصــرفی مردم افغانســتان برای گرم کردن اســت ،ذخایر اثبات شــده زغالســنگ
افغانستان حدود 100تا 400ملیون تن پیشبینی شدهاست ودر نقاط زیر موقعیت دارد:
51
جهانی 27،75درصد است در حالی که سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی درافغانستان به طورمتوسط
24،66درصدبوده است )2014 World Bank (.این امر می طلبد که بر بنیاد یک برنامه و استراتیژی
منسجم میان مدت بخش صنعت مورد توجه پیشتر قرار گیرد .اصول توسعه و پیشرفت کشورها بدون
توسعه صنعتی امکان پذیر نیست به سخن دیگر توسعه صنعتی اقتصادی و پیشرفت کشورهاست اما
شرط کافی نیست زیرا برای تحقق توسعه و پیشرفت هر کشور عالوه بر توسعه اقتصادی توسعه منابع
انسانی و سرمایه گذاری در این زمینه نیز الزم است همان سان که اشاره شد بخش صنعت در افغانستان
تاکنون نتوانسته است نقش وجایگاه خود دراقتصاد وپیشرفت کشوررا به دست آورد.
پس از سال 1381سرمایه گذاری در بخش صنعت افزایش یافت اما به خاطر فقدان زیرساخت ها نبود
انرژی برق کافی عدم حمایت الزم طرف دولت و فقدان یک استراتیژی مشخص در این زمینه فعالیت
های صنعتی در سال های اخیر کاهش یافته و پیشتر کارخانه های صنعتی از فعالیت باز مانده اند به
همین دلیل تاکنون بخش صنعت در روند رشد و توسعه پایدار اقتصادی ونه ویژه بر رشد تولید ناخالص
داخلی نقش قابل توجهی نداشته است .بربنیاد گزارش اداره احصایه مرکزی در طی ده سال اخیر سهم
صنعت در تولید ناخالص داخلی به طور متوسط در حدود 23فیصد و طبق آمار بانک جهانی در طی
12سال اخیر ( از سال 2002تا ) 2013در حدود 24،66درصد بوده است.
بخش صنعت در سال 1390در تولید ناخالص داخلی 21،3درصد سهم داشته است پیشتر محصوالت
صنعتی افغانستان برای مصرف داخلی تولید می شود مثل کود کیمیایی سمنت ( سیمان ) ادویه نمک
آرد نان گوشت میوه خشک صابون دستمال مخصوص تشناپ (دست شویی) و هرچند مهمترین قلم
صادارتی افغانستان را میوه های خشک به خود اختصاص داده است اما این قلم نیز در بازار جهانی سهم
بسیار ناچیز دارد که در جای خود بیان شده است اینکه به برخی از عوامل موثر بر وصیعت در کشور
اشاره خواهد شد.
52
ساختمانی دسترسی به منابع مالی حمایت از سرمایه گذاران اجرای قرار دادها و سترسی به برق در
پایین ترین رتبه این بانک قرار داشته وبد ترین وضع را از نظر بانک جهانی دارا است.
پس از احداث پارک صنعتی پلچرخی پارک های صنعتی دیگر در بگرامی در شمال کابل و پارک صنعتی
والیت هرات به جمع آن افزوده شد .ایجاد دو پارک صنعتی دیگر در شهرهای مزار شریف و قندهار چرخ
صنعت را در افغانستان به چرخش انداخت.
9پارک صنعتی که در کابل و والیت افغانستان ساخته شده صرفاً 580شرکت تولیدی فعالیت دارند که
فرصت های شغلی را برای حدود سی هزار نفر فراهم کرده اند که تعداد قابل توجه به شمار نمی رود .از
سوی دیگر تعداد زیادی از سرمایه گذاران که قبالً در پارک های صنعتی زمین خریداری و امکانات الزم
را فراهم ساخته بودند بخاطر عدم توان رقابت با کاالهای وارداتی ونبود برق انرژی فعالً تنها از سرمایه
گذاری صرف نظر کرده اند؛ بلکه حاضر اند زمین و ماشین آالتی را که خریداری کرده اند زیر قیمت
تمام شده بفروش برسانند .تعدادی از پارک های صنعتی مانند پارک صنعتی والیات ننگرهار و قندوز به
دالیل مختلف وبا گذشت چندسال فعال نشده و در اختیار صنعت کاران قرار نگرفته اند.
53
روشنی در انتظار بهبود اقتصاد کشور و کاهش بیکاری نخواهد بود .یکی از بخش های که می تواند در
این زمینه مفید واقع شود سرمایه گذاری در بخش صنعت است ( .توضیح این بحث در جای خود تحت
عنوان استراتیژی اشتغال زایی مطرح خواهد شد)
صنعت سالم به طورمعمول می تواند کیفیت و قیمت قابل قبولی و رقابت پذیر را برای مشتریان ارایه
کند .هرچه صنعت ناسالم تر باشد به همان میزان از این توانایی ها فاصله می گیرد این همان مشکلی
است که صنعت افغانستان در گذشته و حال با آن مواجه بوده و هست صنایع و صنعت کاران از توانایی
الزم در بازار رقابتی یا رقابت انحصاری برخوردار نبوده و با چالش های زیادی از قبیل نبود محیط مناسب
کار عدم دسترسی به فن آوری جدید علمی بوده خالقیت و ابتکار کم بود یا نبود انرژی برق و زیر ساخت
های الزم مواجه هستند عالوه برآن نبود نیروی کاری متخصص نیز باعث می شود که صنعت کاران در
رقابتی کردن تولیدات صنعتی و حرکت به سمت تولید و صنایع سنگین در افغانستانبا مشکل مواجه
شود.
اصالحات اقتصادی که در دوران جدید آغاز گردید فراگیر نبود بخش صنعت که می بایست مورد توجه
پیشتر قرار گیرد مغفول ماند بنابراین می توان با یک پالیسی همه جانبه و تعریف چشم انداز مشخص
در یک بازه زمانی معین وضیعت صنعت کشور را از وضع فعلی نجات داد و زمینه رقابت سالم محصوالت
تولیدی داخلی را با کاال های وارداتی از طریق نظارت مستمر و هدف مند بر بهبود کیفیت کاال های
تولیدی داخلی کاهش یا معافیت مالیاتی مواد اولیه ونیم ساخته صنعتی وارداتی و وضع مالیات بلندتر
بر کاالهای وارداتی که مشابه آن ها در داخل کشور تولید می گردند فراهم کرد آنگهی بهبودی کمتی
و کیفی صنعت و رشد آن می توان به بهبود و صنعت در بخش خدمات و کشاورزی که در رکن بنیادی
در تولید ناخالص داخلی است منجر گردد تلفیق بخش صنعت و کشاورزی که نام کشت و صنعت یاد
54
می گردد می تواند از ضایعات بخش کشاورزی که به طور معمول در هنگام برداشت اتفاق می آید
جلوگیری نموده و انواع کمپوت و کنسانتره با استفاده از محصوالت برداشت شده که به دالیلی نمی
تواند وارد بازار گردد تولید کرده و به بازار عرضه نماید.
مهمترین صنایعی که تاکنون جسته و گریخته مورد توجه قرار گرفته است عبارتند از صنعت تولید پشم
صنعت قالین بافی استخراج سنگ مرمر نفت کاز مس سنگ های گران بها صنعت پوست چرم گری
صنعت ساختمانی صنعت نجاری و روند تولید مواد زراعتی و غذایی.
انواع صنابع افغانستان را نام گرفته صنایع دستی را تعریف کنید. -3
انرژی آبی افغانستان را تشریح نموده بندهای برق افغانستان را نام بگیرید. -5
بخش صنعت در سال 1390در تولید ناخالص داخلی چند درصد سهم داشته است واضیح سازید. -9
55
-1طبقه بندی انواع صنایع افغانستان .
-2انواع صنایع و تفکیک آنها.
-3معادن نفتوگاز افغانستان با نام و موقعیت آنها .
فصل چهارم
اهداف آموزشی :درپایان این فصل محصالن قادر خواهند بود تا:
-1تعریف و مفهوم زراعت و مالداری را بدانند
-2انواع محصوالت زراعتی و مالداری افغانستان را توضیح دهند
-3نقش زراعت و مالداری را در اقتصاد افغانستان توضیح دهند
-4چالش ها و فرصت های موجود در بخش زراعت و مالداری افغانستان را شرح دهند
زراعت ستون فقرات اقتصادی افغانستان را تشکیل می دهد ،زمینه ایجاد اشتغال حدود 80درصد از
جمعیت این کشور را فراهم می کند واز سوی دیگر بیشتر از نیمی از درآمد سرانه افغانستان از طریق
زراعت تامین می شود و بیش از 55درصد از جمعیت این کشور به طور مستقیم و غیر مستقیم برای
امرار معاش خود به مزارع کشاورزی وابسته اند ،تنوع در اقلیمی در افغانستان و منابع فراوان طبیعی و
انسانی از جمله فرصتهای اصلی توسعه زراعت در افغانستان.
56
-1تعریف زراعت:
علم زراعت فعالیت های انسان را در بر میگیرد که به منظور تامین نیازهای بعضی از گیاهان و در نتیجه
یی بهره گیری از حد اکثر قدرت تولیدی آنها انجام میشود .یا زراعت عبارت از کشت و مزرعه بوده و
شغل زراعت پیشینه مغلق علمی داشته که توسط آن محصوالت حیوانی و نباتی بدست می آید
نظام زراعت در افغانستان معیشتی بوده و کماکان به طور عمیق وابسته به طبیعت است و گندم و دیگر
غله جات اصلی ترین تولیدات این کشور را تشکیل می دهد.
تولیدات زراعتی ،باغی و دامی از صادرات عمده زراعتی در افغانستان است و در آینده نیز خواهد بود در
گذشته افغانستان یکی از صادر کنندگان مهم تولیدات دامی و میوه های خشک بوده اما سه دهه جنگ
زیرساختهای را در این کشور نابود کرده و توسعه زراعت را محدود و به روند رشد اقتصادی صدمه اساسی
زده است .علیر غم تمام مشکالت و محدودیتهای ساختار زراعت از استعداد فراوانی برای رشد و توسعه
برخوردار است و می تواند ماشین اصلی برای رشد اقتصادی در این کشور باشد .از مجموعه مساحت
افغانستان ( 652هزار کیلومتر مربع) فقط 12درصد زمین ( 8ملیون هکتار) قابل کشت است و 4درصد
از این زمین نیز تحت آبیاری است 46درصد نیزچراگاه و 3درصد تحت پوشش جنگالت قرار دارد .از
نظر جغرافیایی در حدود 75درصد از زمینهای قابل کشت افغانستان در سه حوزه زراعتی از هشت حوزه
زراعتی این کشور قرار دارد که شمال؛ شرق و جنوب است .از تمام مناطق قابل کشت به دلیل کمبود
آب تنها حدود نصف آن ساالنه تحت کشت قرار می گیرند .توسعه زراعت در افغانستان با مشکالت
فراوانی روبرو است این چالشها خود به عنوان یکی از فرصتها برای توسعه زراعت افغانستان به حساب
می آید .تنوع اقلیمی در افغانستان از یکسو .منابع فراوان طبیعی و انسانی که تاکنون مورد بهره برداری
قرار نگرفته اند از جمله فرصتهای اصلی توسعه زراعت در افغانستان به شمار می رود.
57
گیاهان پزشــکی پوســت حیوانات ،و کوکنار (تریاک) بودهاســت .طبق راپور بانک جهانی و ســی آی ای
ف ست بوک با وجودی که از سال 2002تا فعالً درآمد افغان ستان به شمول کمکهای خارجی 29٬81
بلیون دالر بودها ست عواید سرانه این ک شور 1321دالراند ،افغان ستان از جمله 168ک شور 146مین
ک شور در حال ر شد میبا شد .مردم افغان ستان ٪100باالی نان گندم زندگی میکنند که 45در صد
زمینهای افغان ستان تحت زرع همین گیاه قراردارد؛ متباقی را تاجرین از ک شور قزاق ستان و پاک ستان
وارد میکنند ،علت وارد نمودن گندم این ست که یک تعداد دهاقین به ن سبت عدم ا ستفاده از سی ستم
میکانیزه زراعتی ،کمبود متخصصین ،عدم امنیت سطح محصوالت و بازدهی خیلی کم دارند ،همچنان
در 32سال جنگ نفوس از 19میلیون به 24میلون رسید و لی توسعه زمین زراعتی و میکانیزه شدن
منفی است.
در سال 1970مساحت جنگالت افغانستان 1313000هکتار بوده و سه حصه خاک را جنگالت نشتر
سرب ارچه جلغوزه و پسته در والیت کنر نورستان پکتیا و بادغیس تشکیل دادهاست 45000 ،.هکتار
زمین را در بادغیس جنگالت پ سته طبعی پو شانیدها ست ،جنگالت پ سته در والیت سمنگان بلخ نیز
وجود دارد ،با استفاده از مکانیزه شدن محصوالت آن چندین برابر خواهد شد ،بزرکترین مارکیت پسته
مغز سبز هند است.
در سال 2010افغان ستان 90در صد گندم خودرا از ک شور خود بد ست آورد و درک شورهای پی شرفته
یک انسان دریک سال کمتراز صد کیلو نان گندم را استفاده میکنند در افغانستان طبق راپورسازمان
غذائی جهان یک افغان ساالنه 152کیلو نان خ شک را به م صرف میر ساند ،بدین معنی 4 ،84ملیون
تن نان گندم ضرورت این کشور است ،درصورت استفاده از وسایل مدرن و سیستم جدید زراعتی این
حاصل را از یک میلون هکتار بدست آورده میتواند ،در حالیکه دوملیون هکتار مصروف تولید این گیاه
ا ست ،در افغان ستان مناطق لغمان ،بغالن قندوز ،خان آباد ،لوگر وهرات شرایط م ساعد به ک شت انواع
برنج دارند .کشت جواری در جاللآباد وجو جودرو ارزن در صفحات شمال خوب ارزیابی شدهاست.
58
190000 212000 267000 جو 3
183000 183000 140000 جواری 4
5000 5000 100000 ارزن 5
81000 71700 56700 حبوبات 6
2987000 3033700 3284000 مجموع غله جات 7
20500 20500 21600 کچالو 8
1172 1170 1100 لبلبو 9
3082 3100 3080 نیشکر 10
13469 11210 11029 بادام 11
2317 2380 2382 چهارمغز 12
2200 2200 2000 زیتون 13
59
3800 3500 3500 آلوبخارا 7
3800 3800 3800 توت 8
61558 61123 60820 انگور 9
2056 1924 1924 انجیر 10
1954 2774 2775 میوه جات خسته سنگی 11
22592 25142 25100 تربوز 12
24717 35460 35400 خربوزه 13
دانه های روغنی 14
170 170 170 تخم گل آفتاب پرست 15
12308 9667 9660 کنجید 16
33000 33000 33000 پنبه دانه 17
3948 1788 1780 شرشم 18
53718 69147 72200 سبزیجات تازه 19
4500 4500 4500 گیاهان دارویی(طبی) 20
60
فرصتهای عمده در بخش زراعت افغانستان
در شرایط کنونی اصلی ترین نهاد های تامین منابع مالی؛ نهاد های سنتی و محلی اند که بدلیل ریسک
فعالیت های زراعت سود زیادی را بر قرضه های خود اعمال می کند.
ب-جاده ها
برای توسعه زراعت هر کشوری جاده ها نقش اصلی را در ایجاد تسهیالت برای انتقال مواد اولیه زراعتی
و محصوالت تولید شده بازی می کند واکنون تالشهای در افغانستان وجود دارد که جاده های کنونی
بازسازی شده و جاده های جدید نیز احداث شود .بدون وجود شبکه راه ها دسترسی به بازار میسر
نخواهد بود و عمال گذار از زراعت معیشتی به بازار مدار امکان پذیر نخواهد بود .بر اساس گزارش سال
2008صندوق بین المللی پول 2هزار کیلومتر از جاده حلقه ای افغانستان بازسازی شده که 59درصد
از این مجموعه جاده های این کشور را تشکیل میدهد ،در مناطق روستایی نیز تالشهای از طریق برنامه
همبستگی ملی و برنامه عاجل کاریابی به منظور بازسازی راه ها روستایی صورت گرفته است.
61
قوانین و مقرارت نمی تواند میسر باشد .نگرانی اصلی ضعف عمده در زیرساختها و شکننده بودن بازار
این تولیدات است
ه-فناوری زراعتی
یکی از اصلی ترین روشهای بهبود تولیدات زراعتی در جهان تحول فنون زراعتی در مراحل کاشت و
برداشت محصوالت است .فنون زراعتی زارعین در افغانستان معیشتی است و نسبت به جهان و دیگر
کشور ها بسیار ساده و سنتی است ،به منظور بهبود سیستم های زراعتی می بایست اقدام جدی و عاجل
بعمل آید تا فن آوری مناسب در همه سطوح و بخش های زراعت همه گیر شود.
62
ب-خراب بودن جاده ها
دو عامل اصلی؛ توسعه جاده ها به خصوص جاده های روستایی را با مشکل روبرو کرده کوهستانی بودن
افغانستان و دیگر اینکه جاده ها در دوران جنگ ها ویران شده اند.
در حدود 40هزار روستایی که در سراسر افغانستان وجود دارد .در بیشتر از 40درصد آنها جاده های
خاکی بوده که همواره در تمام فصل سال باز هستند؛ حدود 38درصد از روستا به جاده های دسترسی
دارند که در فصل زمستان بسته هستند .تنها 20درصد روستاها به جاده های درجه یک دسترسی دارند.
به توجه به این می توان گفت که بیشتر از نصف جمیعت افغانستان به صورت دایم به جاده ها دسترسی
ندارند.
دسترسی مردم روستایی به جاده های اولیه در بعضی از والیتهای همانند بدخشان 56درصد کنر46
درصد و پنجشیر 45درصد است .ولی در والیتهای غیر کوهستانی مثل لوگر این میزان به 77درصد
کندوز 68درصد؛ کابل 68و پکتیکا 64%می رسد.
سرمایه گذاری در بخش های زیرساختها و بخصوص در بخش زراعت تجارتی بر اساس گزارش سال
2008بانک توسعه آسیایی محدود می باشد.
63
نظام بانکی نیز به تجارت و سرمایه گذاری های کوتاه مدت عالقه دارند گرچه که در سالهای اخیر نهاد
های قرضه دهنده همانند صندوق توسعه زراعت ( ) ADFآغاز به کار کرده است ولی میزان نیاز زارعین
بسیار بیشتر از توان صندوق است و از نظر جغرافیایی نیز سطح پوشش این شبکه نسبت به زارعین
افغانستان محدود است .با توجه به عدم عالقه بانک ها و شکست نهاد های مالی در این کشور برای
سرمایه گذاری در عرصه زراعت گزینه های دیگری نیز به منظور حمایت از بازار زراعتی نیاز است زیرا
رشد زراعت باعث افزایش مفاد و رشد اقتصادی خواهد شد .برای حل این مشکل سرمایه گذاری مختلط
نیز می تواند یکی از گزینه ها باشد.
64
برابر بیماریهای واکسن کرده اند 13درصد از این دامداران خدمات و اطالعاتی را از دامپزشکان دریافت
کرده اند.
65
این زمینه انجام شده یک نظام آماری دقیق و به هنگام که وضیعت زراعت و زارعین را در طول سال
زراعتی منعکس کرده تا براساس آن دولت به کمک کشاورزان پبردازد؛ هنوز ایجاد نشده است.
66
فصل پنجم
اهداف آموزشی :درپایان این فصل محصالن قادر خواهند بود تا:
-1خدمات تجارت را در افغانستان شرح دهند.
-2خدمات ترانسپورتی افغانستان را بدانند.
-3خدمات مخابراتی افغانستان را بدانند.
-4خدمات بانکی افغانستان را شرح دهند.
-5خدمات بیمه افغانستان را توضیح دهند.
-6خدمات تعلیم و تربیه در افغانستان بدانند.
-7خدمات صحی را درافغانستان شرح دهند.
اولین موبر ( ماشین ) در اوایل قرن بیستم وارد افغانستان گردید ( .تنیوال و امین )132.1382با این
وجود استفاده از وسایط موتوری برای حمل و نقل از پدیده های معاصر در کشور محسوب می گردد.
زیرا تا سال 1930م بخش بزرگی از ارتباط داخلی و خارجی توسط حیوانات مثل شتر .اسب .قاطر و االغ
صورت می گرفت .تا آن زمان راه ها یارتباطی کم عرض بوده و تنها برای عبور و مرور کاروان ها ایجاد
گردیده بود و در فواصل مشخص رباط کاروان سراها آتراق شبانه کاروان ها وجود داشتند .در افغانستان
سرک ها و احداث جاده ها پس از جنگ جهانی دوم به حیث عامل توسعه بخش در ااقتصاد مورد توجه
قرار گرفت وبه طول و عرض سرک های وجود افزود میگردد.و سرک های منتهی به مرزهای کشور های
همسایه به هدف سهولت در تبادالت کاالها و حمل و نقل اسفالت کانکریت می گردد.
-1تعریف تجارت:
تجارت و داد و ستد موتور محرک رشد اقتصادی کشور ها و نقطه آغاز فرآیند رشد و توسعه می باشد.
بییاد الیه نقش تجارت خارجی در رشد اقتصادی به مکتب سوداگری ( مرکانتلیسم ) باز می گردد .از
دیدگاه این مکتب بیالنس تجارت مثبت سبب شکوعایی و رشد اقتصادی می شود و بیالنس منفی
تجارت موجب خروج ارز از کشور و چالش های اقتصادی از جمله استتقراض خارجی می گردد .پس از
نظریه سوداگران .نظریه کالسیک ها .مهم ترین نظریه طرف دار تاثیر مثبت تجارت بر رشد اقتصادی
67
است .به عنوان مثال آدم اسمیت بر اساس اصل تقسیم بین المللی کار و مزیت نسبی عقیده داشت که
نفع حاصل از مبادالت خارجی یک کشور به ضرر کشور دیگر نیست و در تعامل بازرگانی و داد و ستد
هر دو طرف مبادله می توانند از منافع آن بهره مند شوند .نظریه کالسیک تجارت برای نشان دادن منافع
حاصل فقط به عامل هزینه و کار توجه دارد .به طور کلی آن ها معتقد بودند که توسعه تجارت خارجی
منجر به افزایش موجودی نیروی کار ذخیره سرمایه افزایش بهره وری و بهبود کارایی سرمایه و نیروی
کار شده و در نهایت منجر به گسترده حجم بازار داخلی می گردد.
68
در صد تولیدات ناخالص داخلی را تشکیل می داد .موازنه تجاری افغانستان در طی 5سال از 1378تا
1392به طور متوسط با کسری 9.2درصدی مواجه بوده است .صادرات افغانستان در سال 1392حدود
515ملیون دالر .واردات در حدود 8724ملیون دالر و کسری تجاری منفی 8209ملیون دال بوده
است.
-1صادرات افغانستان در سال 1391حدود 235ملیون دالر.و رادات درحدود 9364ملیون دالر و کسری
تجاریت منفی 9129ملیون دالر بوده است.
-2صادرات افغانستان در سال 1390حدود 376ملیون دالر واردات در حدود 6390ملیون دالر و
کسری تجاری منفی 6014ملیون دالر بوده است.
-3صادرات افغانستان در سال 1389حدود 389ملیون دالر واردات درحدود 5154ملیون دالر و کسری
تجاری منفی 4765ملیون دالر بوده است.
-4صادرات افغانستان در سال 1388حدود 403ملیون دالر و اردات درحدود 3336ملیون دالر و
کسری تجاری منفی 2933ملیون دالر بوده است.
-5صادرات افغانستان در سال 1387در حدود 454ملیون دالر و اردات در حدود 3020ملیون دالر و
کسری تجاری منفی 2475ملیون دالر بوده است.
69
های مواصالتی کشور تا حدود مورد توجه قرار گرفت و بخشی از راه های ارتباطی اسفالت گردیده که
در ادامه به آن ها اشاره می گردد.
الف-وسایط نقلیه
هم زمان با احداث و توسعه جاده ها و شبکه های مواصالتی تعداد و سایط نقلیه و عراده جات نیز افزایش
می یافت .در سال 1347ش تعداد وسایط نقلیه به 49هزار عراده می رسید که در سال 1345به 53
هزار عراده افزایش یافت و درسال 1375تعداد وسایط نقلیه موتوری به 75156عراده رسیده بود .اماردر
سال 1365به 62051عراده کاهش یافت در سال 1365از مجموع 62051عراده 20808 .عراده آن
را موتر های الری (کامیون) 7818عراده آن را تس ها و 29221عراده آن را موتر های کوچک و تیز
رفتار تشکیل می داد .در همین سال از مجموع و سایط نقلیه مذکور در حدود 33845عراده(54.6
درصد) آن مربوط به والیت کابل و بقیه مربوط به سایر والیات بوده است.
70
ب=چالش های ترانسپورت شهری
چالش های حمل و نقل عبارتند از :آلودگی هوای شهرهای بزرگ .افزایش حجم زیاد و ترافیک در شهرها
و ضیاع وقت شهروندان .بنابراین برای کاهش این مشکل باید مسوالن آمر پالن های ذیل را روی دست
بگیرند که اینک به صورت خالصه به آن اشاره می گردد .سیستم حمل و نقل شهری کنون نیازمند
اصالخات بنیادی است .دولت با کمک بخش خصوصی سیستم فعلی را به صورت کرا و موثر باز سازی
نماید .این مهم فعآل در شهر کابل جزو اولویت های یک زندگی شهری است .راه اندازی مجدد لین بس
های برقی تیز رفتار .اختصاص برخی مسیر ها به صورت ویژه ه به ناو گان حمل و نقل عمومی .احاث
سرک های حلقوی و جلوگیری از تردد وسایط شخصی در برخی از مسیر های مرکز شهر می تواند در
این زمینه موثر واقاع شود.
تمام وسایط نقلیه دولتی و شخصی هر سال به صورت تخنیکی معاینه گردد. .وبعد از معاینه و عدم
مشکل از نظر تخنیکی می بایست بر چسب گواهی معاینه تخنیکی به وسایط معاینه شده به مدت یک
سال داده شود .از سوی دیگر از ماموران ترافیک خواسته شود تا از تردد وسایط نقلیه بزرگ و کوچک
(تیز رفتار) فاقد بر چسب جلوگیری گردد .وزارت ترانسپورت به همکاری وزارت خانه های عدلیه .تجارت
و داخله بازرگانان را از طریق تدوین مقرارت و لوایح قانونی ملزم سازند که وسایط نقلیه ک ه بیش از 3
سال از تولید و ساخت آن ها گذشته باشند وارد کشور نکنند در غیر آن صورت ریاست ترافیک از توزیع
نمبر پلیت به وسایط نقلیه فاقد شرایط خود داری نماید.
71
در کشور به صورت تدریجی مورد توجه قرار گرفت برای نخستین بار در سال 1323ش (1934م) شعبه
به نام مدیریت عمومی هوانوردی ملکی تاسیس و پرواز طیاره های هوانوردی جهان در کشور آغاز گردید.
( امین .ش ) 120.2بعداز جنگ جهانی دوم پرواز طیاره های ایرانی نیز از طریق مشهد و هرات بین
کابل و تهران آغاز شد و هم چنین یک فروند طیاره دو ماشینه مربوط به شرکت هوایی هیمالیا هند از
طریق کراچی .زاهدن و قندهار به کابل پرواز می نمود .در سال 1331ش شرکت های ایر جیبوتی و
اندیاایر جهت حمل و نقل حجاج افغانی قرار دادی را با دولت افغلنستان منعقد نمود .در اواخر سال
1333شرکت هوایی افغانستان تحت نام ( د افغان هوایی شرکت ) تاسیس شد .ساخت میدان هوایی
بین المللی کابل در سال 1339آغاز و در سال 1341پایان یافت .این میدان هوایی دارای خط رنوی به
طول 3200و عرض آن 47متر بوده و تمام هواپیمایی های داخلی و خارجی از آن استفاده می نمود.
عالوه بر این میدان دارای یک ترمینال مدرن با تمام تجهیزات مثل مخابره .هواشناسی .ترافیک هوایی.
شعبات گمرک و مرکز آموزشی تخنیکی میباشد .این میدان در سال های بعد نیز توسعه یافت و ترمینال
های جدیدی بر آن افزوده شده است .درحال حاضر افغانستان دارای چهار میدان هوایی بین المللی در
کابل .قندهار .هرات و مزارشریف بوده و هم چنان دارای چندین میدان هوای ملی دیگر در سایر والیات
نیز می باشد.
72
-9میدان هوایی شرنه والیت پکتیکا
73
الف-توسعه مخابرات و اتباطات تجربه موفق سرمایه گذاری بخش خصوصی
شبکه مخابراتی تلفن و پست افغانستان تا سال 1380بسیار محدود و عقب مانده بود .قبل از آن خطوط
تلفن ثابت تنها در برخی شهر های بزرگ آن هم به صورت بسیار محدود به شهروندان خدمات ارایه می
کرد که با توجه به نیازمندی های مردم بسیار اندکی و ناچیز تلقی می گردد .یکی از نویسندگان نسبت
به وضعیت شبکه های مخابراتی قبل از دهه 80چنین می نویسد.
درافغانستان عقب نگهداشته شده از وسایل مخابراتی .تلفن و تلگراف هم میتوان نمونه های یافت .ولی
آنقدر محدود است که بزرگترین شهر های افغانستان از قبیل کابل .قندهار .هرات و مزارشریف از کمترین
امکانات در این زمینه بر خوردار اند( .دولت آبادی )335.1371در دوران جدید و از سال 1382تا اکنون
بیشترین حجم سرمایه گذاری ها که بالغ بر 2ملیارد دالر میگردد .توسط بخش خصوصی بتابر دالیل
اقتصادی و زود بازده بودن و حمایت الزم دولت در بخش مخابرات صورت گرفته است .درحال حاضر
عالوه بر شبکه مخابراتی دولتی چندین شرکت مخابراتی از قبیل شرکت افغان بیسیم .روشن.
اتصاالت.اریبا .افغان تیلیکام و سالم و عرضه خدمات مخابراتی ماهواریی و بیسیم مشغول می باشند .و
بیش از 80درصد کشور را تحت پوشش قرار داده اند .در سال های اخیر بعضی از این شرکت ها سیم
کارت های خود را به صورت رایگان در بیشتر موارد و بسیار ارزان در اختیار مردم قرار میدهند .بخاطر
حاکمیت وجود فضای رقابتی شرکت های مذکور تالش می ورزند تا از امکانات فنی و پیشرفته در
سرویس دهی خویش استفاده نموده و میزان قیمت مکالمات انترنت و سایر خدمات را هرچند کاهش
دهند هر چند تا رسیدن به حد استاندازد جهانی و حتا برابری با کشورهای هم جوار از نظر کمیت و
میزان هزینه ها فاصله دارد .وزیر وقت مخابرات در گزارش ساالنه یی این وزارت در زمستان 1386ش
از سرمایه گزاری 1میلیارد دالری 5شرکت بزرگ مخابراتی (افغان بیسیم .روشن .اتصاالت .اریبا .افغان
تیلیکام) و 15شرکت خدمات انترنتی به عنوان نمونه های از سرمایه گزاری های انجام شده سکتور
خصوصی یاد نموده و چنین گفت .خدمات مخابراتی شرکت های یاد شده مراکز تمام والیات و بیش از
250شهر را تحت پوشش قرار داده و برای بیش از 60000نفر زمینه کار مساعد شده است .به گفته
وزیر مخابراتی اکنون در افغانستان از بین هر 6نفر یک نفر تلفن همراه دارد و شمار این افراد به 4.3
ملیون تن میرسد .وی میگوید که هر ماه حدود 150000نفر به افراد که تلفن دارند اضافه می گردد .و
تخمین زده میشود که تا پایان سال 1386شمار دارنده گان تلفن به 5ملیون نفر برسد .همچنان وزیر
مخابرات در نشست از پروژه های فایبر نوری تلفن دیجیتل در شهر های بزرگ سیسیتم های مخابراتی
74
ماهواریی در قریه جات نیز به عنوان شمار از فعالیت های عمده آن وزارت خانه یاد نمود ( .روزنامه
افغانستان 1386ش )371افغانستان ( 1376الی ) 1989تا سال 80 1389درصد مردم افغانستان به
خدمات مخابراتی دسترسی پیدا کرده اند.
به نظارت وزارت مخابرات به عنوان اعطا کننده مجوز نماینده دولت ومسوول پاسخ گویی در برابرتخلفات
احتمالی شبکه های مخابراتی سکتورخصوصی برمی گردد وبرخی دیگر به اتخاذ رویه غیررقابتی شبکه
های مخابراتی موجود در زمینه محاسبه قیمت نرخ مکالمه و میزان زمان قابل سنجش و تبلیغات غیر
واقعی که در ادامه و برخی از این چالش ها به صورت گذر اشاره میگردد.
75
شرکت بعدآ بنام شرکت سهامی ملی و سپس درسال 1311بنام شرکت سهامی ملی افغان تغیر نام داد.
این شرکت در مدت کوتاه به عنوان یک موسسه متغیر ملی شناخته شد .منابع نقدی مازاد اشخاص و
موسسات را جمع آوری نموده و در اختیار موسسات و واحد های اقتصادی جهت توسعه اقتصادی قرار
داد .شرکت مزکور به اساس مصوبه هیات وزیران وقت 1311/6/28ش مجوز بانک گرفت .و در تاریخ
1312/2/9بنام بانک ملی افغان به فعالیت آغاز کرد .سرمایه ابتدایی این بانک 9.6ملیون افغانی بود که
72درصد آن متعلق به بخش حصوصی و 28درصد آن متعلق به دولت بوده است .بانک ملی افغان از
زمان تاسیس با توجه به شرایط اقتصادی وقت فالوه بر فعالیت به عنوان یک بایک تجاری در بخش
صنعت زراعت نیز خدمات ارایه نمود .مرکز این بانک در شهر کابل و شعبه های آن در ( 10شهر)مثل
شهری های هرات .قندهار .کندز .مزار شریف .فاریاب .جوزجان .بارغیس .بغالن .پروان .و ننگرهار نیز
دایر گردید این بانک در کشور های خارجی مثل آمریکا(نیویارک) انگلستان(لندن) آلمان(هامبورگ)
نمایندگی خویش را داریرنمود و نمایندگی بخش حمل و نقل و ترانزیت کاالهای تجارتی را در سه شهر
پاکستان(کراچی.پیشاورو چمن) دایر کرد که در توسعه امور بانک داری بازاریابی و تجارت نقش مهمی
در اقتصادی افغانستان ایفا نمود .بانک مذکور عالوه بر انجام امور بانک داری تجاری .و ظیفه بانک تصصی
بخش کشاورزی را نیز انجام می داد .چنانکه بانک ملی افغان زمین های بایر را در والیت های قندوز.
بغالن .واری هلمند و چخانسور خریداری نموده و در طی سال های 1317-1313محصول پنبه را در
آن ها کشت و بر داشت نمود .این بانک تا سال 1333و ظیفه بانک های تخصصی دیگری هم چون
توسعه صنعت و ساختمان را نیز انجام داده است .در واقع این بانک یک بانک تجاری بود که نقش یک
بانک جامع را نیز ایفا می کرد .بانک مذکور بعد از دهه چهل در بخش تجاری توجه زیادی نمود چنان
که شرکت های تجاری گوناگون را بدین میظور تاسیس و بر نحوه کار کرد آن ها نظارت راشت .بانک
ملی افغان از بدو تاسیس تا سال 1318ش وظایف بانک مرکزی را نیز به عهده داشته است .در سال
1318ش بانک مرکزی افغانستان (دافغانستان بانک) در کابل تاسیس شد و در 26دلو همان سال .این
بانک پول های جدیدی را به چاپ رساند .با چاپ پول های کاغذی (سکانس/بانک نوت) جدید پول
افغانستان که برای اولین بار در دوران امان اهلل خان در سال 1298شمسی به ارزش یک روپیه کابلی
به چاپ رسیده بود .وارد مرحله نوینی شد .در سال 1354ریس جمهور وقت (داود خان) بانک ملی
افغان را که متعلق به بخش خصوصی بود .دولت اعالم نمود بعد از جنگ های داخلی ( )1371فعالیت
بانک ملی افغان مانند سایر بخش های اقتصادی با رکود مواجه گردید و این حالت تا سال 1382ادامه
داشت .بعد از تصویب قانون بانک داری جدید در سال 1382این بانک یکی از دو بانک دولتی ( بانک
76
ملی افغان و بانک تجاری پشتنی) است که طبق قانون جدید فعالیت بانکی خویش را تا کنون ادامه داده
است .در سال 1333ه.ش وزارت زراعت بانک جدیدی را تحت نام بانک توسعه زراعتی با سرمایه یک
صدو پنجاه ملیون افغانی که بانک مرکزی افغانستان (دافغانستان بانک) 60در صد سهم آن را دارا بود
ایجاد نمود .این بانک از بدو فعالیت خویش به منظور سهم گیری در توسعه زراعت و به خصوص اعطای
قرضه برای دهقان ها و مالکان صنایع کوچک زراعتی فعالیت می نمود .در همین سال وزارت تجارت.
بانک تجاری پشتنی رابه منظور توسعه امور تجارت و تقویه بنیاد مالی تجار افتتاخ نمود .اساس نامه این
بانک در 41ماده ترتیب داده شده و طبق آن بانک مذکور به تاریخ 14جدی 1333ه.ش به فعالیت
آغاز نمود .در سال 1335ه ش بانک توسعه صنعتی به عنوان بانک اعتبارات صنعتی با سرمایه 200
ملیون افغانی بر اساس پیشنهاد وزارت معادن و صنایع با هدف مساعدت های مالی به موسسات تولیدی
کشور و اعطای وام رفع نیازمندی های شان به ارز خارجی تاسیس گردید که بعد از گذشت ده سال به
نام بانک انکشاف مسمی گردید .افغانستان در سال 1334ش1955/م به عضویت بانک جهانی و صندوق
و جهی بین المللی پول در آمد با توسعه مناسبات اقتصادی افغانستان با کشور های خارجی جهت فراهم
اوری تسهیالت پولی و مالی در عرصه صادرات و واردات در سال 1355ه ش مطابق برنامه های اقتصادی
دولت و رعایت احکام قانون پول بانک داری افغانستان بانک توسعه صادرات نیز تاسیس گردید .نظام
بانکی افغانستان که متشکل از بانک مرکزی و شش بانک دیگر از جمله دو بانک تجاری (پشتنی تجاری
بانک و بانک ملی) سه بانک (بانک رهنی و تعمیراتی .بانک توسعه صنعتی و بانک توسعه زراعتی) و یک
بانک دیگر به بانک صادرات بود .برای هفت دهه متوالی (1312تا1382ش) بر سرنوشت تاریخی بانک
داری افغانستان مسلط بود اما متاسفانه طی هفتاد سال عمر خود( به استثنای سال های اول تاسیس)
نتوانستند نیاز های مالی کشور را آن گونه که الزم و شایسته بود برآورده کننده و نقش خود را به عبارت
دیگر نحوه فعالیت و خدمات این بانک ها در عین حال که درعین حال که حدود به شهر های بزرگ و
مراکز چند والیت بود .بدون هیچ نوع تغیرات بنیادی و ساختاری و پیشرفت قابل مالحظه یی تا سال
1381ش ادامه یافت تامین مالی در مراکز ولسوالی ها شهر ستان های کوچک و روستا ها بیش تر از
طریق بازار مالی غیر رسمی صورت می گرفت .اعطای قرض توسط اشخاص و افراد به (خویشاوندان و
دوستان) و تاجران با دریافت بهره زیاد در حدود 24تا 60درصد ساالنه همراه بود .این وام ها معموآل
بیش تر جنبه مصرفی و استهالکی از قبیل تامین مخارج عروسی عزاداری و غیره داشته است .اما در
برخی موارد با هدف تولیدی مثل تهیه مواد اولیه واحد های صنعتی کوچک تامین بذر کود شیمیایی
هزینه های تامین وسیله شخم در امور کشاورزی اعطا می گردید .مدت این نوع وام معموآل بین نه ماه
77
تا یک سال بود .دریافت کنندگان این نوع وام باید در آخر فصل تولید زراعتی ویا بعد از فروش محصوالت
کشاورزی قرضه را همراه با بهره توافقی به قرض دهنده برمی گرداند .هر چند برخی از بانک های مذکور
از جمله بانک ملی افغان و بانک داری تجاری پشتنی تا حال به فعالیت بانکی شان ادامه داده اند.اما روند
توسعه و رشد آن ها در مقایسه با سایر بانک های خصوصی جدیدالتاسیس رضایت بخش نبوده است .با
تصویب قانون جدید بانکداری چهار بانک دیگر به خاطر فقدان شرایط قانونی نظام بانکی نتوانستند مجوز
رسمی بانک مرکزی را جهت تداوم مجدد فعالیت های بانکی و هم زمان با اصالحات اقتصادی (رویکرد
به اقتصاد بازار از اقتصاد دولتی و مدیریت شده ) و پولی و حذف سه صفر از پول ملی با کمک موسسه
برنامه تحکیم اقتصادی افغانستان( )Bearing pointو اداره توسعه بین المللی آمریکا()USAIDمتحول
گردید .طبق برنامه اصالحات پولی نخست بستر حقوقی و قانونی اصالحات بانکی از طریق تصویب قانون
بانک مرکزی ( دافغانستان بانک) در 134ماده و قانون بانکداری در 101ماده مساعد شد .و سپس نظام
بانکی بر اساس آن فعالیت خود را آغاز نمودند .بعد از توشیح و و انفاذ قانون جدید 17موسسه بانکی و
پولی از جمله دو بانک دولتی 9بانک خصوصی و 6نمایند بانک های خارجی از جمله آرین بانک شعبه
بانک ایرانی .حبیب بانک بانک پاکستانی .بانک الفالح شعبه بانک امارات متحده عربی و بانک استاندارد
پارتر شعبه بانک آمریکایی مجوز رسمی بانک مرکزی را بعد از تکمیل مراحل قانونی به دست آورده و
مشغول خدمات بانکی و تامین مالی گردیدند .هر چند بانک بانک برک چند سالی است که از فعالیت
باز مانده است .اینکه به برخی از مواد این قانون که در شکل گیری بانک داری خصوصی نقش مهمی
دارد اشره می گردد.
ماده ششم:
-1بانک مرکزی افغانستان (دافغانستان بانک) تنها مرجع صدور و لغو جواز بانکداری و اجازه نامه بانکی
برای ایجاد فروع (شعبه) و دفاتر نمایندگی می باشد.
-2جوازها و اجازه نامه های که مطابق احکام این قانون صادر می شوند برای مدت نامحدود دارای اعتبار
بوده و قابل انتقال نمی باشد و از تاریخ صدور نافذ است مگر این که در قانون طوری دیگر پیش بینی
شده باشد.
-3جواز بانک داری فقط به شرکت های که مطابق قانون افغانستان ایجاد و ثبت شده باشندو سرمایه
اولیه پرداخت شده مجاز آن ها از دو صد و پنجاه ملیون افغانی و یا مبلغ بیشتری که توسط مقرارت
78
بانک مرکزی به این منظور مشخص می گردد کمتر نباشد صادر می گردد .هر چند سرمایه اولیه طبق
مقررات جدید افغانستان بانک به یک میلیارد افغانی و یا 20ملیون دالر افزایش یافته است.
ماده هفتم:
-1درخواست برای جواز بانکداری و اجازه نامه کتبا به دافغانستان بانک ( بانک مرکزی ) افغانستان ارایه
می گردد.
-2د افغانستان بانک مکلف است قبل از تصویب در خواست جواز بانک داری یا اجازه نامه در رابطه با
وضعیت مالی سوابق شخصی حرفه ایی و جرمی مالکین و دارندگان سهم استحقاقی در باک و مدیران
بانک مورد تقاضا تحقیقات همه جانبه انجام دهد.
-3د افغانستان می تواند به منظور جبران بخشی از مخارج ناشی از اعطای جواز اجازه نامه و نظارت بر
بانک ها فیش تقاضا نماید.
-4در صورت عدم تحقق شرایط معیار های ارزیابی در خواست مندرج فقره ( )1این ماده در خواست
ارایه شده رد می گردد .هم چنین در ماده یازدهم در مورد افتتاح و ایجاد شعبه بانک های خارجی چنین
آمده است.
ماده یازدهم:
جواز بانکداری برای شرکت های تابع بانک های غیر مقیم یا شرکت های بانکی غیر مقیم و اجازه نامه
ها برای فروع و دفاتر نمایندگی داخلی بانک های غیر مقیم در صورتی صادر می شود که همکاری مبنی
بر تعیین حدود صالحیت مسولیت و طرز العمل تبادله اطالعات درمورد اداره فعالیت و شرایط مالی بانک
باشرایط بانکی غیر مقیم شرکت تابع و فروع یا دفتر نمایندگی بین دافغانستان بانک ( بانک مرکزی) و
مراجع ذیصالح خارجی نظارت کننده به امضا رسیده باشد.
79
خال فعد از گذشت 10سال می توان گفت که صنعت بانکداری پا به رشد اقتصادی افغانستان با فراز و
فرود های در چند سال اخیر رشد و شکوفایی داشته هر چند تا رسیدن به وصعیت مطلوب فاصله زیادی
دارد و تاکنون نتوانسته است اعتماد کامل مردم را جلب کند چنان که از جمعیت 29ملیون نفری این
کشور در سال 1389تنها در حدود 6درصد آنان (1711950نفر) دارای حساب بانک بوده اند مثل کار
مندان دولت معلمان .ارتش و پولیس کارمندان موسسات و شرکت های خصوصی و بازارگانان(.توسلی
غرجستانی( ) 1398.278
براساس گزارش ساالنه بانک مرکزی افغانستان در سال 1392آمار کارمندان داخلی .خارجی بدهکاران
امانت گذاران و سایر مشتریان به گونه ای زیر بوده است .کارمندان داخلی 8 . 595نفر کامندان خارجی.
117نفر .بدهکارن 64 .549نفر شپرده گذاران 2. 695 .139نفر و سایر مشتریان 2 .485نفر می باشد.
( راپور ساالنه )1392.60اکثر بانک ها تنها در مرکز کشور (کابل) و مراکز والیات و شهر های بزرگ
نمایندگی و شعبه دارند اما بیش تر شهر های کوچک مثل ولسوالی ها و عالقه داری ها از داشتن شعبه
بانکی محروم بوده و مردم مجبورند که کارهای بانکی خویش را با تحمل هزینه و حضور در مراکز والیت
انجام دهند .البته شهر های بزرگ مثل هرات قندهار آباد از این امر مستثناست زیرا با توجه به وجود
چند بندر تجاری مهم در این والیت ها بانک های تجاری نیز در این بنادر شعبه دارند .بنابر این شعبات
اکثر بانک ها در کابل و مراکز والیات محدود اند چنان که کابل بانک یکی از بانک های مهمی خصوصی
تجاری که در سال 2004م به فعالیت آغاز کرد .تنها در مدت هشت سال(تا سال 2012م) توانسته است
68شعبه و نماینگی ( 28شعبه در کابل و 40شعبه در سایر والیات) فعال نماید .وضعیت تعداد شعبه
بانک های دیگری به مراتب کم تر از این آمار است .مثآل یکی از بانک های خصوصی که نماینده و شعبه
بنک خارجی در افغانستان است آرین بانک است که به نمایندگی ازدو بانک ملی و صادرات جمهوری
اسالمی مشغول فعالیت بانکی بوده اما تنها دو شعبه یکی در کابل ودیگری در شهر هرات دارد .بر اساس
اظهارات وزیر مالیه و قت افغانستان در همایشی دو روزه تحت عنوان راه های توسعه خدمات بانکی و
چالش های پیشرو در کابل تمام بانک های افغانستن 800شعبه در سراسر افغانستان دارند (توسلی
غرجستانی 1393.279
نرخ ذخیره قانونی طبق قانون فعلی بانک داری افغانستان 8درصد است و شرایط برای افتتاح انواع
حساب نسبت به سییتم بانکداری سایر کشور ها کمی سخت گیرانه است .مثآل برای افتتاح انواع حسابات
جاری و پ انداز برای اشخاص حقیقی حداقل موجودی 5هزار افغانی ()100دالر یا معادل آن به ارزهای
80
خارجی دیگر و برای اشخاص حکمی(شرکت ها موسسات و ارگان های دولتی ) 10هزار افغانی و در
برخی از بانک ها مثل بانک بین المللی افغانستان 25هزار افغانی یا معادل آن از ارز های معتبر خارجی
است .اشخاص حقوقی عالوه باید هزینه ساالنه معادل یک هزار افغانی یا 20دالر بابت حفظ این نوع
حساب به بانک بپردازد .اشخاص حقیقی و حقوقی موظف هستند سقف فوق را تا زمانی که از خدمات
بانکی استفاده می کنند حفظ نمایند .و در صورتی که مبلغ فوق از حد نصاب کاهش یابد بانک می تواند
در قبال هر ماه 5دالر از باقی مانده حساب به نفع خود کسر نماید در نصاب کاهش یابد بانک می تواند
در قبال هر ماه 5دالر از صاحب حساب به نفع خود کسر نماید در صورت مسدود کردن حساب مبلغ
500افغانی یا 10دالر از حساب به نفع بانک اخذ می گردد .بانک برای صاحب حساب جاری دفتر چه
چک 25برگ است بار اول مجانی اعطامی کند و برای اعطا بعدی دفترچه چک 500افغانی یا 10دالری
از متقاضی اخذ می کند .البته در این اواخر بیش تر بانک ها شرایط افتتاح حساب برای اشخاص حقیقی
را تسهیل نموده و برای افتتاح حساب بانکی هزار افغانی ( 20دالر) الزم است و برای ادامه استفاده از
خدمات بانکی حفظ همین مبلغ الزم بوده به استثنای حسابی به نام حساب معاشات( salary
) accountکه بدون پیش پرداخت و جه نیز قابل افتتاح می باشد .حد اقل سپرده در حساب سرمایه
گذاری (معیادی) 100هزار افغانی یا ارزهای خارجی 2000دالر.پوند و یا یورو می باشد که در مقاطع
سه ماهه شش ماهه و یک ساله صورت می گیرد و سود(تکتانه) آن به ترتیب %4.25افغانی در سال
است .اگر سپرده سرمایه گذاری با ارز های خارجی مثل دالر باشد نرخ بهره آن به تربیب برای مقاطع
سه ماهه شش ماهه و یک ساله %28.%2.5و %3می باشد .در بخش اعطای تسهیالت بانک هاب تجاری
تنها به تجار و وام به عموم مردم خودداری می کنند و نرخ بهره دریافتی از بازارگانان باال بوده و در
حدود %17تا %20می باشد .در حال حاضر فعالیت بانکداری افغانستان بر مبنای بانکداری سنتی (ربوی)
صورت می گیرد هرچند برخی از بانک ها گیشه های را برای بانکداری اسالمی اختصاصی داده است اما
بخاطر عدم شفافیت نحوه فعالیت و اعطای تسهیالت آن ضوابط شرعی و عدم قانون مصوب در این مورد
مورد و هم چنین عدم اطالع رسانی کافی به مردم مراجعه کنندگان اطالع کافی در این زمینه نداشته
و در برخی موارد درک و فهم تفاوت میان بانکداری اسالمی و بانکداری ربوی برای آنان دشوار است.
(توسلی غرجستانی )1393.280
81
ب-وضعیت نقدینگی
پول در جریان در افغانستان در پایان سال 1389حدود 132میلیارد افغانی ثبت گردیده است که نسبت
به سال 26.6 -1388درصد رشد داشته است .مهم ترین ابزار اعمال سیاست پولی بانک مرکزی خرید
و فروش اسعار خارجی است که در سال 1389بانک مرکزی برای تثبیت ارزش پول افغانی در برابر ارز
های دیگر یک میلیارد و چهارصد و هشتاد ملیون و پنج صدو سی هزار دالر آمرکایی و در حدود 188
ملیون و 450هزار یوروبا هدف اعمال سیاست انقباضی و ثبات ارزش پول افغانی به فروش رسانده است.
( دافغانستان راپور ساالنه )1389.42در سال مالی 1392در 101بار مبلغ سه میلیارد وچهارصدو هفده
ملیون و پنج صد هشتاد و چهار هزار دالر توسط بانک مرکزی با هدف اعمال سیاست پولی و تثبیت نرخ
افغانی در مقابل ارزهای خارجی از طریق مزایده به فروش رسیده است .هم چنان بانک مرکزی افغانستان
جهت کنترول نقدینگی نا پایان سال مالی 1392هفته یک مرتبه اوراق بهادار سرمایه ای با سر رسید
های مختلف 28روزه 182روزه و برای اولین بار اوراق بهاداریک ساله ( 364روزه) به بازار عرضه نموده
است(.بانک مرکزی راپور ساالنه )1393.69
82
نخستسن بار قوانین گذار در سال ( 1334هـ ش ) در اصول نامه تجارت ( قانون تجارت ) افغانستان
فصل سیزدهم قانون مزبور را که حاوی 9حصه ( بخش ) و 76ماده می باشد به بیمه و انواع آن
اختصاص داده است .قانون گذار در کفصل مزبور که از ماده 866شروع و به ماده 942خاتمه می یابد
مفصال به مباحث بیمه های اموال حریق ترانسپورت حیات حوادث زراعتی و سرقت پرداخته است؛ بنا
براین تاریخ وضع و تصویب قانون فوق را به عنوان نخستین گام در راستای پیدایش صنعت بیمه در
افغانستان به شمار آورد به گونه ای که قبل از این تاریخ و قانون هتا نامی از بیمه را نمی توان در قوانین
موضوع کشور پیدا کرد .دومین گام موثری را که می توان در زمینه پیداش صنعت بیمه در افغانستان
نام بردتاسیس اولین شرکت بیمه تحت نام (شرکت بیمه ملی افغان ) در سال ( 1342هــ ش مطابق
1963م ) که با شراکت شرکت بیمه گاردین انگلستان صورت گرفته است .طوری که 15%سهام شرکت
مشترک به شرکت بیمه ملی افغان و 49%آن به شرکت بیمه گاردین تعلق داشته و پس از اشغال
افغانستان توسط آرتش سرخ شوروی سابق شرکت بیمه گاردین سهام خود در این شرکت مشترک را
به شرکت بیمه ملی افغان و واگذار کرده است این شرکت ما یک شرکت دولتی است از آغاز تاسیس
غیر از سالهای جنگ تا اکنون اسما به عنوان یک شرکت بیمه وجود داشته و دارد اما در میان عمل و
انجام فعالیت های بیمه ای اصال موفق نبوده و کمترین ابتکار عملی را در راستای ترویج و نهادینه سازی
بیمه در جامعه از خود به نمایش نگذاشته است .سومین اقدامی را که می شود به عنوان پیشینه بیمه
در افغانستان به شمار آورد وضع و تصویب قانون خاص بیمه ای است که در فاصله های زمانی کوتاه
همگام با تحوالت سیاسی افغانستان و تغییر حکومت ها دچار تغییرات شکلی واسمی شده و به نام های
مختلف به تصویب رسیده و قانون قبلی را ملغا اعالن نموده است البته نباید از یاد برده که این تغییرات
به خاطر ناکار آمد بودن قانون قبلی و کارا بودن قانون جدید و تالش در جهت بهبود و انکشاف قوانین
و یک سان سازی آن با نیاز های جومعه صورت نگرفته بلکه تغییرات به وجود آمد بیشتر وابسته به نوع
رژیم حاک و سلیقه های زمامداران آن بوده است .زیرا وقتی به قوانین مزبور که در زیر به آنها اشاره
خواهیم داشت نگاه میکنیم از لحاظ محتوایی تغییرات چندانی را متوجه نمی شویم .در زیر به معرفی
اجمالی قوانین بیمه ای پردازیم:
83
جریده رسمی منتشر گردیده است .قانون مزبور؛ دارای هشت فصل و پنجا وشش ماده بوده و اولین قانون
در تاریخ حقوق افغانستان بشمار می رود که به طور مستقل تحت عنوان ( قانون بیمه ) تصویب شده و
به گونه خاص امور مربوط به بیمه تحت پوشش قرار داده است.
قانون گذار در ماده اول این قانون هدف از وضع آن را تنظیم امور بیمه قلمداد کرده و در پند ( )2ماده
دوم آن از بیمه چنین تعریفی به عمل آورده است ( :بیمه عقدی که یه موجب آن شرکت بیمه در مقابل
اخذ حق البیمه معین؛ جبران خسارات وارده را برای مشتری تعهد میکند ( طبق حکم ماده اخیر ( 56
) قانون مذکور ؛ با نافذ شدن این قانون؛ مواد ( 866الی ) 942قانون تجارت ملغا شناخته شده است
البته باید متذکر شده که دو سال بعد از تصویب قانون موصوف؛ در سال 1355هــ ش؛ همزمان با
تصویب قانون مدنی افغانستان؛ در کتاب سوم آن ( عقود معینه ) ــ باب چهارم ( عقود احتمالی ) فصل
جداگانه ای به عقد بیمه اختصاص یافته که شامل دو قسمت ذیل می باشد:
در قسمت اول احکام عمومی :در برگیرنده مواد ( 1649ــ )1644بوده که به تعریف و برخی از احکام
عمومی بیمه اشاره است .طوری که در بند ( )2ماده 1644چنین مقرر داشته که ( :احکام این فصل تا
جای که با احکام قانون خاص مغایرت نداشته باشد؛ تطبیق می شود؛
قسمت دوم انواع بیمه :این قسمت به دو مبحث جداگانه؛ به ترتیب تحت عناوین بیمه حیات ( مواد
1659ــ )1650و بیمه ضد حریق ( مواد 1664ــ )1660پرداخته است.
ب ( :قانون بیمه ملی افغان) این قانون دومین قانون خاص بیمه محسوب می گردد که به تاریخ (
1357/ 11 / 1هــ ش)؛ از سوی مجلس وزرا تصویب شده به تاریخ ( 1358/3/1هــ ش ) از جانب
ریس شورای انقالبی جمهوری دمکراتیک افغانستان تایید و به شماره 430مورخ ( ( 1358/4/16جریده
رسمی منتشر گردیده است .قانون متذکر هشت فصل و چهل سه ماده می باشد .ماده اخیر قانون مزبور
چنین مقرر داشته که با نافذ شدن این قانون؛ قانون بیمه منتشره 30قوس 1353و فصل سیزدهم
اصول نامه تجارت مربوط به بیمه؛ ملغا شناخته می شود.
ج ( :قانون بیمه ) :این قانون به اعنوان سومین قانون خاص در امور مربوط به بیمه؛ در 24حوت 1367
هــ ش؛ توسط شورای وزیران تصویب و در 27ثور 1368هــ ش؛ توسط ریس جمهور افغانستان توشیح
و در جریده رسمی شماره 694مورخ 1368/3/31به نشر رسیده است .قانون مزبود دارای هشت فصل
و سی وشش ماده می باشد .طبق حکم ماده اخیر قانون موصوف؛ با نافذ شدن این قانون؛ قانون بیمه
84
منتشره شماره 430مورخ 1358/4/16جریده رسمی و فصل سیزدهم قانون تجارت منتشره مورخ
1334/9/21مربوط به بیمه ملفی شناخته شده است .این قانون در سال 1384همچنان ثبت و دوام
خویش را حفظ کرد .تا اینکه در 27قوس همان سال؛ توسط فرمان شماره ( )118ریس جمهور جمهوری
اسالمی افغانستان؛ منتشره شماره ( )874مورخ 1384/11/5جریده رسمی؛ برخی از مورد آن مورد
تعدیل قرار گرفت .با توجه با محتویات وب سایت وزارت مالیه؛ در سرطان همان سال؛ اداره ای؛ تحت
نام ( ادراه نظارت بیمه)؛ زیرا پوشش کمیسیون مستقل اصالحات اداری تاسیس شده و در 1387/2/16
بعد از تصویب شورای محترم وزیران به (کمیسیون بیمه) تغییر اسم یاقته و سرانجام بعداز فیصله اخیر
شورای وزیران؛ بنام (ریاست امور بیمه ها) تصویب و در چهار چوپ وزارت مالیه فعالیت می نماید.
ریاست مذکور؛ وظایف اعطای جواز فعالیت به شرکت ها؛ کمیشن کاران؛ نماینده تان و سرور کنندگان
بیمه و نظارت دوام دار از چگونگی فعالیت آن ها را؛ مطابق قانون عهده دار می باشد.
د :قانون بیمه { :}1387این قانون چهارمین قانون خاص در امور مربوط به بیمه بوده که به تاریخ
1387/4/24توسط شورای وزیران تصویب و در 31همان برج؛ از جناب ریس جمهوری اسالمی
افغانستان توشیح و به تاریخ 1387/5/1در شماره ( ) 954جریده رسمی منتشر شده است .قانون متذکر
دارای هشت فصل و چهل وچهار ماده می باشد .طبق عرف معمول قانون گذاری که در ماده اخیر همان
قانون جدید؛ حکم الغای قوانین قبلی مرتبط به موضوع؛ منعکس می گردد .در ماده اخیر این قانون نیز
چنین مقرر شده است که با نافذ شدن این قانون؛ قانون منتشره شماره { }694مورخ 1368/3/31
جریده رسمی و فرمان منتشره جریده رسمی شماره { }874مورخ 1384/11/5ریس جمهوری اسلمی
افغانستان در باره تعدیل و حفظ برخی از مواد قانون بیمه؛ ملغا شناخته می شود .اما قانون گذار در ماده
اخیر قانون مزبور؛ راجع به این که آیا با نافذ شدن این قانون؛ فصل سیزدهم اصول نامه ای تجارت که
اختصاص به بیمه یافته بود؛ نیز ملغا شناخته می شود یا نه ؟ اشاره نکرده است .در حالی قوانین سابق
بیمه؛ همزمان با الغای قانون بیمه قبل از خود؛ فصل سیزدهم اصول نامه ای تجارت را نیز ملغا اعلن
نموده است
سوالی که در این زمینه ممکن است مطرح گردد .این است که با توجه به این که قانون فعلی حاکم بر
امور بیمه؛ با الغای فصل سیزدهم اصول نامه ای تجارت تصویح ندارد؛ آیا میتوان فصل سیزدهم قانون
متذکر را همچنان معتبر و نافذ بر امور بیمه دانست و مبتنی بر مواد آن؛ امور بیمه را تنظیم نمود؟ این
سوال ممکن است به سوال اصول منجر گردد و آن اینکه :در صورتیکه قانون (مثالً الف) توسط قانون
85
دیگر (مثالً ب) نسخ یا لغو گردد و بعد از مدت قانون ناسخ (ب) خود؛ نیز توسط قانون جدید دیگر (مثالً
ج) ملغا یا منسوخ شناخته شود؛ آیا منسوخ شدن قانون ناسخ (ب) قانون منسوخ (الف) اعتبار سابق قبل
از نسخ را دیاره کسب خواهد کرد یا به؟ پاسخ سوال فوق منفی است؛ زیرا نسخ یا لغو برعکس تخصیص؛
جنبه انسانی داشته و اعتبار قانون قبلی را از بین می برد؛ بنابراین اگر قانون قبلی با قانون جدید نسخ
یا لغو شده باشد و سپس قانون ناسخ نیز ملغا شود؛اعتبار قانون منسوخ باز نگشته؛ بلکه هر دربی اعتبار
خواهند بود؛ زیرا نسخ به معنای سرقت کامل حاکم است و الغای قانون ناسخ مبین این حقیقت است
که قانون گذار هیچ یکی از آن دو را نمی خواهد با توجه به ایان موضوع؛ قانون گذاران قانونی فعلی بیمه؛
خواسته اند تا از مصادره به مطلوب خودداری گردد؛ زیرا فصل سیزدهم اصول نامه ای تجارت؛ توسط
یکی از قوانین خاص قبلی بیمه؛ به طور جداگانه ملغا و منسوخ اعالن شده و نیز به لغو مجدد ندارد .پس
بنابراین در حال حاضر؛ قانون حاکم و معتبر در امور بیمه؛ عبارت از قانون بیمه مصوب 1387و مواد
( 1664ــ )1644قانون مدنی مصوب 1355؛ زیرا هیچ یکی از قوانین گذشته بیمه؛ به لغوی مواد مزبور
اشاره نکرده است البته مواد نام برده قانون مدنی تا جای معابر است و قابل اجرا که با قوانین خاص
مغایرت نداشته باشد.
86
فراگیری برنامه آموزشی اداره خطرات مالی در کشور پاکستان ؛
تعدیل در طرزالعمل ریاست امور بیمه ها در قسمت شرکت ها و جریمه ای فعالیت های غیر قانونی در
کشور؛
تعدیل در طرزالعمل ریاست امور بیمه ها جهت ثبت و ثبت نام شرکت های داخلی و خارجی تفتیش؛
ایجاد گروه نظارتی برای تفتیش شرکت های بیمه که به شکل ربع وار و ساالنه اجرات می نماید ؛
ثبت و ثبت نام چهر شرکت تفتیش که خواهان تفتیش شرکت های بیمه می باشد ؛
-8تعلیم و تربیت
87
عدم دسترسی به امکانات آموزشی و مشکالت سه دهه نزاع و جنگ های فرسایشی بسیار پایین است
هرچند در طی 13سال اخیر شمار دانش آموزان و دانشجویان رشد بسیار چشم گیری داشته است اما
از لحاظ کیفی تاهنوز مشکالت و چالش های بسیاری در این راه وجود دارند که امیدواریم به تدریج
کاهش یافته و به میزان نرخ متوسط جهانی نزدیک گردد .به طور کلی 2801درصد مردم افغانستان
باسواد است که رقم بسیار پایین در سطح دنیا و کشور های هم جوار تنقی می گردد .تعلیم و تربیت در
افغانستان از گذاشته های دور با مشکالت فراوانی روبرو بوده است و در یک دهه اخیر با تمام پیشرفت
های که در این زمینه به وجود آمده است؛ بازهم تا رسیدن به سطح مطلوب و استاندارد جهانی فاصله
ای زیادی دارد .مثالً کم ترین هزینه ( 6درصد بودجه ملی در سال )1381در بخش تعلیم و تربیت
اختصاص داده شده است که این نسبت در سال 1392به 12رسیده است .در یک دهه اخیر میزان
افرادی که دوره ابتداییه مکتب را تکمیل کرده اند؛ 45درصد تخمین زده شده است که به تفکیک
جنسیت این رقم برای دختران 30درصد و برای پسران 70درصد می باشد .میزان با سواد برای سنین
15تا 24سال؛ 34درصد است و به هر اندازه که افراد جوان تر باشند .میزان نسبت باسوادی آنان
افزایش می یابد .بر اساس اهداف و شاخص توسعه هزاره ( )MDGsبناست تا سال 2020م همه اطفال
اعم از دختران و پسران قادر باشند تا دوره آموزش ابتدایی را تکمیل نمایند .براساس گزارش سازمان
علمی ــ آموزش ملل متحد ( یونسکو) در سال 1387ش در افغانستان در حدود 11ملیون نفر در
روستا ها و نقاط دور افتاده بی سواد بوده اند و در حدود 50درصد واجدان شرایط تعلیم و تربیت از
تحصیل محروم بوده و در حدود شش ملیون و دو درصد هزار دانش آموز مشغول تحصیل بوده اند( .
روزنامه افغانستان؛ 1387؛ ش )181در سال های پسین این آمار به طور معنادار و قابل توجهی افزایش
یافته و تعداد دانش آموزان در سال 1392به مرز 11ملیون نفر رسیده است.
88
ج ) تحصیالت عالی
پیشرفت و توسعه؛ حودکفایی و استقالل در زمینه های اجتماعی؛ اقتصادی؛ سیاسی و امنیتی در هر
کشور در گرو پیشرفت فنون؛ تکنولوژی و دانش و استفاده بهینه و کارا ار امکانات و توانایی های موجو
می باشد .از طرف دیگر استفاده بهینه از امکانات موجود بدون علم و اگاهی و پیشرفت علمی و دستیابی
به فناوری امکان پذیر نیست .کشور ما نیز از این قاعده مستشنی نیست و باید برای دستیابی به فناوری
و تکنولوژی و کاربردی کردن آموخته ها در دانشگاه ها می بایست در قوانین ساختاری؛ استراتیژی و
اهداف و استفاده از آخرین دستاورد های علمی روز تحول بنیادی پ ساختاری را در بخش تحصیالت
عالی ایجاد نماید .در غیر این صورت حرکت بر مبنای ساختار موجود و فرسوده آزموده شده گذشته به
جز هدر دادن امکانات مادی و سرمایه معنوی و منابع انسانی این مرزوبوم برآینده دیگری نحواهد داشت.
تعدادی اعضای کدر علمی 679نفر که در حدود 11درصد دارای مدرک دکترا؛ 41درصد مدرک
ماستری و 46درصد دارای مدرک لیسانس هستند.
تعداد اعضای کدر علمی 246نفر که در حدود 2درصد دارای مدرک دکترا؛ 62درصد داراس مدرک
ماستری و 35درصد دارای مدرک لیسانس می باشند.
89
3ــ پوهنتون پلیتخنیک:
تعداد اعضای کدر علمی 217نفر که در حدود 17/5درصد دارای مدرک دکترا؛ 53درصد دارای مدرک
ماستری و 29/5درصد دارای مدرک لیسانس هستند.
تعداد اعضای کدر علمی 232نفر که در حدود 3درصد دارای مدرک دکترا؛ 48درصد دارای مدرک
ماستری و 49درصد دارای مدرک لیسانس می باشند.
90
و غالم محمد را به کابل استخدام نمود؛ که مصروف تداوی مریضان خاندان شاهی بودن .قبل از سلطنت
امیر حبیب اهلل جراحی می گردید .این دو جراح هندی می توانستند عملیات های بسیط از قبیل سنگ
مثانه؛ کسر و غیره را اجرا نمایند .حسین قلی خان که از پدر شکسته بندی کشور عظمی را فرا گرفته
بود؛ تحت نظر این دو نفر هندی تجارت بیشتر را آموخت قلی خان افتتاح و در همان زمان تعداد
شاگردان این کورس به چهل نفر رسید .درسال )1911( 1290درمانگاه عام در کابل تاسیس گردید و
توسط داکتران هندی و تورکی بکار انداخته شد .عالوه بر درمانگاه ملکی یک شفاخانه کوچک نظامی
نیز وجود داشت که در آن هند ها کار مدیریت مستقل طبابت در کابل تاسیس شد ولی به علت کمبود
امکانات و نداشتن نیروهای الزم نتوانست توصعه یابد .در عصر نادرشاه تغیرات چشمگیری در بخش
بهداشتی رونما گردید اعمار شفاخانه علی آباد؛ سناتوریم رفقی و تاسیس دانشگاه طب کابل یکی از
دست آورد های مهم این دوره است .همچنان تاسیس مکتب طبی معاون دکتری؛ مکتب کمپیوتری
(داروساز) تاسیس مکتب پرستاری و استخدام داکتران متخصص از دولت دوست ترکیه را نیز می توان
از انکشافات و اولین گام در دره احیای طبابت در افغانستان محاسبه کرد .شفاخانه علی آباد در دامنه
کوه علی آباد با 600تختخوابی دارای بخش داخله جراحی؛ سناتوریم جلدی؛ چشم؛ عقلی عصبی؛ گوش
وگلو؛ وانتانی در سال 1311افتتاح گردید؛ وبرای طبقه اناث درمانگاه مستورات( میوند امروزی ) با
شبعات مربوط آن تاسیس گردید که بعد از تاسیس دانشگاه طب به حیث شفاخانه های تدریسی و به
نام موسسات صحی دانشگاه طبی فعالیت می نمود .در سال 1311فاکولته طب (دانشگاه طب کابل)
تاسیس شد که در کنار آن مکتب عالی دواسازی نیز در همین سال تاسیس گردید .این دانشگاه و مکتب
عالی توسط 17نفر پروفیسوران ترکی و یک استاد داخلی کیمیا به نام انورعلی در دارالمان که به نام
دارلفنون معروف بود؛ مصروف تدریس شدن؛ که از جمله 17نفر پروفیسور ترکی 11نفرآن استادان
دواسازی و رشته کیمیا بودن.
اولین دسته فرغان در سال 1317به تعداد هشت نفر از فاکولته طب و دو نفر از مکتب دواسازی درسال
1342که هنوز شفاخانه بزرگ دیگر وجود نماشد در آن زمان شفاخانه علی آباد و مستورات دیکر
شفاخانه ملکی بودن که تمام مریضان را تداوی می نمودند.
هرچند مسوالن وزارت صحت عامه درسال 1385مدعی شده بود که 85درصد کشور تحت پوشش
خدمات بهداشتیو صحی قرار دارد .ادعای که در همان زمان اغراق آمیز به نظر می رسید و این در پوشش
بعداز 8سال نیز تا کنون حاصل نشده است .افغانستان در سال 1392 /2013براساس آمارهای بین
91
المللی با نرخ رشد جمیعت 2.25درصد؛ چهل ودومین کشور دنیا و در زاد و ولد با 40تولد در هر
1000جمیعت در رتبه دوازدهم در دنیا و با میانگین سن نخستین زایش مادران درسن 20سالگی و
میزان مرگ ومیر مادران در هنگام وضع حمل 460درصد مورد هزار مادر که فرزند به نیا می آورند در
رتبه بیست و سوم کشورها ( ) 2011و با داشتن نرخ مرگ ومیر نوزادان 119.4مورد در 1000کودک
که زنده به دنیا می آیند در رتبه نخست کشورها در سطح دنیا قرار دارد .براساس گزارش های بین
المللی در سال 2004م در حدود 33درصد کودکان زیر 5سال دارای کمبود وزن بوده اند و از این
جهت افغانستان در رتبه دهم در دنیا قرار داشته است .میزان کلی باروری که در سال 2000م 6فرزند
به ازای هر زن بود؛ در سال 1392به 5.5فرزند ( 7درصد) کاهش یافته است .امید به زندگی در
افغانستان نسبت به یک دهه قبل که 44سال بود در سال 1392به 50سال افزایش یافته است و در
رتبه دوصد و نوزده هم در میان کشپر های دنیا قرار گرفته است.که متوسط عمر زنان ( 51.47سال )
بیش از مردان ( 48.8سال ) است .مردان به خاطر مواجه با جنگ؛ حوادث طبیعی و انجام کارهای شاقه
بیش از زنان در معرض آسیب پذیری و مرگ ومیر قرار دارند بنابراین تفاوت معنادار امید به زندگی میان
این دو جنسی تا حدودی طبیعی به نظر می رسد .سهم درصد مصارف صحت عامه نسبت به بودجه ملی
در 1381در حدود نیم درصد بوده است که این میزان در سال 1390به 1.7درصد و درسال 1292
به 1.6درصد رسیده است .هم چنین میزان استفاده از خدمات پزشکی در سال 1389ش ؛ برای هر یک
ملیون نفرر 194داکتر و برای هر ده هزار نفر یک تخت شفاخانه وجود داشته است .دسترسی شهروندان
شهری به آب شرب بهداشتی 78درصد و ساکنان روستایی 42درصد جمیعت بوده است .استفاده از
امکانات بهداشتی مثل حمام و تشناب عصری در مناطق شهری 60درصد و روستایی 30درصد بوده
است.
تاریخچه حمل و نقل و راه های مواصالتی افغانستان افغانستان را مفصل تشریح کنید. -3
شبکه های مخابراتی و چالش های نظارتی آنرا بیان کنید. -6
92
تاریخچه پیدایش بیمه و قانون بیمه در افغانستان را مفصل تشریح کنید. -8
منابع و مأخذ
1ــ غرجستانی؛ محمد توسلی؛ 1394؛ اقتصاد افغانستان؛ مطبعه :کاروان؛ کابل .
2ــ فرزام ،رضا ،اسلمی ،امیرحمزه ،دست آوردها و چالش های اقتصادی افغانستان 1381 ، 1390 ،ــ
1388
93