سفال مینای لاجین کتابخانه سورنا

You might also like

Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 20

‫‪1‬‬

‫سفال مینای اللجین؛ فرآیند ساخت‬


‫(تاريخ دريافت‪ ،1218/4/2 :‬تاريخ پذيرش‪)1218/4/27 :‬‬

‫‪2‬‬
‫شهریار شاهانیفرا‬

‫چکیده‬
‫سفال در واقع نخستین محصول هنری و صنعتی مردمان اولیه و حاصـل نیـاز و شـعور آدمـی‪ ،‬در‬
‫به کارگیری عوامل طبیعـت اسـت و از آنجـا کـه مـواد اولیـه آن شـامل خـاک‪ ،‬آب و آتـش در‬
‫سرزمینهای محل سکونت بشر يافت میشده است‪ ،‬نشانههای تولید آن را در تمامی نقاط مسکونی‬
‫انسان مشاهده میکنیم‪ .‬هماکنون هنر سفالگری‪ ،‬به شیوههای سنتی و صنعتی در ايران رواج دارد و‬
‫از مهمترين مراکز آن اللجین همدان است‪ .‬سفالینههای ساخت اللجین بسیار متنوع اسـت و انـواع‬
‫ظروف تزئینی و مصرفی را شامل میگردد‪ .‬در اين مقاله ويژگیهای سفال اللجـین مـورد بررسـی‬
‫قرار گرفته است و از نتايج بهدست آمده میتوان به ويژگی منحصربهفرد سفالهای اللجین در تهیه‬
‫لعاب اشاره کرد‪.‬‬
‫میزان مواد به کار رفته برای تهیه انواع لعاب و تزئینات و نقش و نگارههای آن‪ ،‬سفالهای اللجـین‬
‫را متمايز کرده است تا جايی که در سال ‪ 1211‬اين شهر توسط يونسکو‪ ،‬پايتخت سفال و سرامیک‬
‫نام گرفت‪ .‬اين پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیل و با استفاده از دادههای کتابخانـهای و میـدانی‬
‫انجام شده است‪.‬‬

‫کلیدواژهها‪ :‬سفال‪ ،‬سفالگری‪ ،‬سفال مینا‪ ،‬لعاب سفال‪ ،‬اللجین‪.‬‬

‫‪ .2‬این مقاله از پژوهشی با عنوان «سفال اللجین» استخراج شده است‪.‬‬


‫‪ .1‬کارشناسی ارشد زبانهای باستانی ایران‪ .‬رایانامه‪shahriarshahani@gmail.com :‬‬
‫‪36‬فصلنامه فرهنگ مردم ايران‬

‫مقدمه‬

‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬


‫سفالگری یکی از قدیمیترین صنایع و زادگاه آن ایران استت‪ .‬قتراین موجتود از آثتار‬
‫از‬ ‫کشفشده گویای این حقیقت است که تاریخ سفالگری در ایران به هزاره هشتتم پتی‬
‫میالد بازمیگردد که مردمان آن دوران عالوه بر کشاورزی‪ ،‬برای کارهای روزانته و مراستم‬
‫به شکل ستفال‬ ‫مذهبی اشیای گوناگونی میساختند که پس از قرنها تکامل و کشف آت‬
‫در آمد‪ .‬سفالگری‪ ،‬هنری سنتی است که طی هزاران سال اصول فنی ارزشتمند ختود را تتا‬
‫به امروز حفظ کرده است‪ .‬عالوه بر ارزشهای هنری‪ ،‬با بررستی دقیتق ایتن آثتار‪ ،‬امکتان‬
‫شناخت حرفهها‪ ،‬صنایع و آثار متادی طوایتف و جوامتع بشتری در قلمترو فرهنتگهتای‬
‫گوناگون فراهم میآید‪ .‬بنا بر آنچه گذشت‪ ،‬باید سفال را به عنوان تجلتی فعالیتت ذهتن و‬
‫خالقیت و ابداع هنری انسانهای گذشته ارج نهاد؛ زیرا سفالگری هنری همگانی بوده کته‬
‫ضمن نشان دادن سلیقه ابداعکننده‪ ،‬نشانههای معینی از زندگی اجتماعی و دوره زنتدگی و‬
‫متیگتذارد و وستیله مستتقیمی بترای‬ ‫ویژگیهای مادی و معنوی آن را برای ما به نمای‬
‫شناسایی تمدن شهرها‪ ،‬اقوام و ادوار مختلف است؛ چرا که هر ملتی برای تزئین سفالهای‬
‫خوی ‪ ،‬نشانه‪ ،‬اشکال و تزئینات ویژه خود را به کار میبرده است‪ .‬سفال کهن‪ ،‬این مشتتی‬
‫خاک و گل که به دست فردی ناشناخته و هنرمند شکل گرفته و نق هتایی بتر آن اضتافه‬
‫شده و به دست ما رسیده است‪ ،‬پیامی است گویا و آموزنده از سازندگان و نقت آفرینتان‬
‫قترار گیرنتد‪ .‬بتا بهترههتایی کته‬ ‫آنها که باید با دقتت و حوصتله متورد مطالعته و بحت‬
‫باستانشناستان و پژوهشتگران از ستفال و بتویژه از نقتوش موجتود در روی آنهتا‪ ،‬بترای‬
‫شناسایی تمدنها و شیوههای گوناگون زندگی سازندگان آنها متیگیرنتد‪ ،‬بایتد گفتت کته‬
‫از تاریخ‪ ،‬در واقع خط و نوشته مردم آن روزگار بوده استت و‬ ‫نقوش روی سفالهای پی‬
‫بعدها نیز از خالصه شدن و شکل گرفتن همین نقوش‪ ،‬خطوط اولیه و تصویری به وجود‬
‫آمده و به وسیله همین تصاویر وقایع تاریخی و رویدادها و شیوة اندیشه و زندگی و مردم‬
‫روزگار گذشته مجسم گردیده و به دست بشر امروز مطالعه و بررسی شده است‪ .‬با توجته‬
‫به این مسائل از سالیان دراز سفال مورد توجه مخصوص باستانشناسان قرار گرفتت و بته‬
‫سفال مینای اللجین؛ فرآيند ساخت ‪27‬‬

‫عنوان وسیلهای برای شناخت و مطالعه تمدنهای گوناگون شناخته شد‪ .‬با ویژگیهایی کته‬
‫سفال هر تمدن و هر سرزمین از نظر ساخت و جتنس و رنتگ و نقتوش دارد‪ ،‬شناستایی‬
‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬

‫تمدنها آسانتر و عملیتر میگردد و باستانشناسان با مقایسه کاوشهتای باستتانشناستی‬


‫وگمانهزنیها‪ ،‬تمدنها را میشناسند و طبقهبندی متیکننتد‪ .‬در واقتع‪ ،‬ستفال بتزرگتترین‬
‫کمک و خدمت را به شناسایی تمدن عصر خود میکند‪ .‬در یک حفتاری بتدون ستفال در‬
‫صورتیکه تمدن‪ ،‬پیشتر شناختهشده باشد‪ ،‬شناسایی مشکلتر است‪ ،‬ولی با به دست آمتدن‬
‫سفال به صورت ظروف سالم یا حتی خردشده و با مطالعه و مقایستة آنهتا بتا ستفالهتای‬
‫شناختهشده پیشین‪ ،‬تمدن مورد نظر بازشناخته میگتردد‪ .‬گذشتته از اهمیتتی کته ستفال از‬
‫دیدگاه باستانشناسان دارد‪ ،‬باید همه مردم بویژه کسانی که به جهاتی با سفالهای قتدیمی‪،‬‬
‫از تاریخ‪ ،‬سروکار پیدا میکنند‪ ،‬به اهمیت آنها واقتف شتوند و‬ ‫بهخصوص سفالهای پی‬
‫در رساندن آنها به دست کارشناسان این موضوع کوتاهی نکننتد؛ چته بستا کته یتک تکته‬
‫سفال یا یک ظرف سفالین که در پای تپهای یا به هنگام کندوکاو زمین و دیگتر مواقتع بته‬
‫دست میآید‪ ،‬سرنخی باشد از تمدن نهفته در دل خاک که باید به وسیله کاوشگران بیترون‬
‫و‬ ‫کشیده و شناخته شود‪ .‬امروزه سفال‪ ،‬به دلیل وجود فلزات و دیگر متواد محکتم‪ ،‬نقت‬
‫اهمیت خود را در زندگی روزمره از دست داده و تقریباً به صورت تزئینی درآمتده استت‪.‬‬
‫البته در بعضی از شهرها و روستاها‪ ،‬بویژه در همدان هنوز کارگاههایی برای ساختن ستفال‬
‫و عرضه آنها به بازار وجود دارد و در کارگاههتای وزارت فرهنتگ و ارشتاد استالمی نیتز‬
‫سفالهایی با طرح و فرم امتروزی و تنهتا بته دلیتل جنبته هنتری و زیبتایی آن‪ ،‬ستاخته و‬
‫پرداخته میشود که بسیار زیبا و ارزنده است‪ .‬در ادوار گذشتته‪ ،‬بتویژه در دورههتایی کته‬
‫هنوز به کار بردن فلزات‪ ،‬گسترش نیافته بود‪ ،‬ظروف سفالین که به اشکال گوناگون ساخته‬
‫شده بود‪ ،‬در همه موارد زندگی مورد استفاده قترار متیگرفتت‪ .‬از طرفتی درون و بیترون‬
‫ظروف سفالین وسیله و مکانی بود برای تجلی پیام هنرمنتدان فراوانتی و شتکلپتذیری و‬
‫همچنین دوام زیاد سفال سبب شده است که امروزه ما در جادهای تقریباً همتوار و آستان‪،‬‬
‫بترویم‪ .‬صتورتگران ستفالهتا‬ ‫تا ادوار بسیار دور و به گذشته و تاریخ زندگی انسان پتی‬
‫‪38‬فصلنامه فرهنگ مردم ايران‬

‫حتی بسیاری از ظروف عادی و برای مصترف روزمتره را نیتز بته نقشتی دلپتذیر و گویتا‬

‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬


‫آراستهاند‪ .‬این‪ ،‬خود نشان میدهد که آنها سفال را تنها وسیلهای بترای بترآوردن نیازهتای‬
‫عادی زندگی نمیدانستته‪ ،‬بلکته بته آن‪ ،‬بته عنتوان وستیلهای بترای رستاندن پیتام ختود‬
‫زیباپستندی ختود ظتروف ستفالین را‬ ‫مینگریستهاند و بخصتوص بترای ارضتای عطت‬
‫این چنین زیبا و دلانگیز از کارگتاه ختود بیترون متیدادهانتد‪ .‬بترای تت مین ایتن منظتور‪،‬‬
‫باستانشناسان با بهرهگیری از هنر طراحی و تکنیکهای دقیتق‪ ،‬متیکوشتند بته قطعتات و‬
‫اشیای مختلفی که از مناطق باستانی به دست میآید‪ ،‬جان بدهند و بتا بته تصتویر کشتیدن‬
‫تمام نقوش به کار رفته در سفالینهها‪ ،‬به تعیین دوران مورد نظر بپردازند تا به اسرار هنتر و‬
‫بسیاری از ناشناختههای زندگی آن دوران پی ببرند‪ .‬کهنترین اشیای سفالی به دست آمتده‬
‫از کاوشهای باستانشناسی ایران مربوط به گنجدره در استان کرمانشاه است که تتاریخ آن‬
‫از میالد میرسد‪.‬‬ ‫به هزاره هشتم پی‬

‫تصویر ‪ .1‬انواع سفال اللجین‬


‫سفال مینای اللجین؛ فرآيند ساخت ‪29‬‬

‫آمادهسازی مواد اولیه برای تهیه گل سفالگری‬

‫تهیه خاک رس‪ /‬سرخ؛ که آن را «خاک کوزه» یا «خاک قصبه» مینامند‪ .‬ایتن ختاک در‬
‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬

‫اتاق کوچکی که در گوی ترکی ترپاقدان‪ /‬ترپاخدان‪ ،2‬خاکدان مینامند‪ ،‬ذخیره میشود‪.‬‬
‫تهیه گل؛ از خاک سرخ مقدار مناسبی را برمیدارند و پس از آنکه با سرند درشتت و‬
‫ریز آن را پاالی کردند‪ ،‬با چماق بزرگ چوبی که تخماق‪ 1‬مینامند‪ ،‬میکوبند تا نترم و‬
‫یکدست شود‪ .‬آنگاه آن را با نسبت خاصی از آب مخلوط میکنند تا تبدیل بته دوغتابی‬
‫شود که آن را لوا‪ 8‬مینامند‪ .‬سپس‪ ،‬دوغتاب را از التک یتا صتافی بستیار ریتز و لطیتف‬
‫میگذرانند تا کامالً از ناخالصی پاک شود‪ .‬دوغاب صافشده را چند روز به حتال ختود‬
‫میگذارند تا رطوبت آن کم شود و با چاقو قابل بریدن و حمتل باشتد‪ .‬ایتن گِتل را در‬
‫محل خنک و کمنوری قرار میدهند و به تدریج مصرف میکنند‪.‬‬
‫ورز دادن گل؛ برای استفاده نهایی از گل متورد اشتاره‪ ،‬آن را در محتل پتاکیزهای در‬
‫اختیار چند نفر‪ ،‬معموالً چند کودک‪ ،‬قرار میدهند تا آن را به مدت طتوالنی ورز دهنتد‪.‬‬
‫هدف از ورز دادن گل‪ ،‬خروج کامل هوا از آن و نشانة آماده شدن گل برای تهیه ستفال‪،‬‬
‫چسبناک شدن آن است‪.‬‬
‫خاک مورد نیاز ساخت ستفالینههتا را از زمتینهتای اطتراف روستتای دستتجرد تهیته‬
‫میکنند و با کامیون به کارگاههای سفالگری یا محلهای مخصوص ساخت گل میآورنتد‪.‬‬
‫این خاک را که به صورت کلوخهای بزرگ و کوچک است‪ ،‬با وسایل مخصوص برقی یتا‬
‫به صورت ابتدایی با تخماق چوبی میکوبند و پس از آنکه ریز شد‪ ،‬داخل تغارهای بزرگ‬
‫آهنین یا بشکه معمولی با آب مخلوط میکنند و با بیلی آن را به هم میزنند تا به صتورت‬
‫دوغاب گل یا لوا درآید و پس از آن دوغاب گل را از التک ت کته در گوشته حوضتی بته‬
‫عمق تقریبی ‪ 80‬سانتیمتر قرار میگیرد ت میگذرانند تا خاشتاک و ستنگریتزههتا را از آن‬
‫جدا کنند‪ .‬وقتی حوض پر شد‪ ،‬چند روز آن را به همان حال رها میکنند تا انتدکی ستفت‬
‫شود‪ .‬سپس با چوبی بلند خطوطی متقاطع گشطرنجی به عمق چند سانتیمتر بر روی گتل‬

‫‪1. torpâqdân/ torpâxdân‬‬


‫‪2. toxmâq‬‬
‫‪3. lovâ‬‬
‫‪42‬فصلنامه فرهنگ مردم ايران‬

‫ایجاد میکنند‪ .‬چندی بعد گل داخل حوض از محل ترسیم خطوط‪ ،‬ترک متیختورد و بته‬

‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬


‫شکل خشتهایی ضخیم درمیآید‪ .‬این خشتها را به داخل کارگاه حمل و در اتتاقی بته‬
‫نام ترپاقدان گخاکدان انبار میکنند‪ .‬قسمتی از خاک کوبیده را نیز برای پاشیدن به زیر گتل‬
‫گبه هنگام ورز دادن با پا یا دست غربال و در خاکدان کارگاه‪ ،‬انبار متیکننتد‪ .‬یتک یتا دو‬
‫نفر‪ ،‬گل را گبا سیم یا داس در تکههایی به نسبت بزرگ‪ ،‬از تتوده گتلِ انبتار شتده‪ ،‬جتدا‬
‫میسازند و نخست با پا آن را ورز میدهند‪ .‬هر بار آن را ابتدا پهن و سپس با کنتاره کتف‬
‫پا لگد میکنند و سپس آن را جمع میکنند و دوباره به همین ترتیتب ورز متیدهنتد‪ .‬ایتن‬
‫کار تا زمانی که گل کامالً آماده شود‪ ،‬تکرار میشود و ممکن است تا هفت یتا هشتت بتار‬
‫انجام گیرد‪ .‬سپس آن را به تکههای کوچکتر میبُرند و آن را بتا دستت ورز متیدهنتد و‬
‫تقریباً به شکل کلهقندهای کوچک درمتیآورنتد‪ .‬بته ایتن کلتهقنتدها در اصتطالح چونته‬
‫میگویند‪ .‬این گل برای ساخت سفال آماده است‪.‬‬

‫ساخت سفال‬

‫برای ساخت سفال‪ ،‬مقداری از گل ورز داده شده را بر روی قطعته ستنگ همتواری‬
‫ترکتی آن را پتالچیخ باستان‪ 2‬یتا ستنگ‬ ‫به درازای یک متر و پهنای نیم مترکه به گوی‬
‫گلفشاری مینامند و در سمت راست سفالگر قرار دارد‪ ،‬میگذارنتد و آن را تبتدیل بته‬
‫قطعات کلهقند مانندی میکنند و به دستت ستفالگر کته پشتت دستتگاه نشستته استت‪،‬‬
‫میدهند‪ .‬شاگرد سفالگر وظیفه دارد سطح سنگ گلفشاری را همیشه مرطوب نگاه دارد‬
‫و با کاردک یا تراش آن را تمیز کند‪ .‬سفالگر پس از قرار دادن گل بر روی چرخ کته بتا‬
‫فشار پا آن را به حرکت درمیآورد‪ ،‬بنا به نیاز بتازار‪ ،‬ظترف متورد نظتر را بتا حرکتات‬
‫انگشتان دست شکل میدهد و میسازد‪ .‬پس از ساخت ظترف نیتز بتا احتیتاط آن را از‬
‫چرخ جدا میکند و به کناری مینهد تا خودش را بگیرد و ستفت شتود‪ .‬آنگتاه ظتروف‬
‫خوبی دارد‪ ،‬قرار متیدهنتد تتا خشتک‬ ‫ساختهشده را در مکان سرپوشیدهای که هواک‬
‫شوند‪.‬‬

‫‪1. pâlčixbâsân‬‬
‫سفال مینای اللجین؛ فرآيند ساخت ‪17‬‬

‫نخستین ماده مصرفی در ساخت ظروف سفالی‪ ،‬گل رس یا خاک رس است‪ .‬ختاک‬
‫رس به دو صورت در طبیعت وجود دارد‪ .‬خاکهای اولیه‪ ،‬خاکهایی هستند که در کنار‬
‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬

‫سنگهای مادر رسوب کرده‪ ،‬به وسیله آب یا باد جابهجا نشده و به طور نستبی ختالص‬
‫باقی ماندهاند‪ .‬خاکهای ثانویه‪ ،‬خاکهایی هستند که بر اثر عوامتل طبیعتی ماننتد بتاد و‬
‫باران و جریانهای موقت یا دایمی رودخانتههتا از محتل اولیته منتقتل شتده و در ایتن‬
‫جابهجایی با مواد آلی و اکسیدهای مختلف مخلوط گردیدهانتد‪ .‬ایتن نتوع ختاکهتا در‬
‫مقایسه با خاکهای اولیه خلوص کمتری دارند‪ ،‬اما از چسبندگی بیشتتری برخوردارنتد‪.‬‬
‫مواد و مصالح مورد استفاده در سفالگری از نظتر کمیتت فیزیکتی بته دو دستته تقستیم‬
‫میشوند‪ :‬الف مواد اولیه پالستیک گشکلپذیر یا رسها ؛ به خاکهایی گفتته متیشتود‬
‫که خاصیت «پالستیسیته» دارند‪ .‬یعنی خاصیتی که ماده را قادر میسازد تا در اثتر یتک‬
‫نیروی خارجی بدون شکست و گسستگی تغییر شکل دهند و بعد از حذف یتا کتاه‬
‫نیرو‪ ،‬همچنان شکل خود را حفظ کنند‪ .‬ب متواد اولیته غیرپالستتیک‪ :‬خاصتیت تغییتر‬
‫شکل ندارند‪ .‬مواد اولیه غیر پالستیک به دو دسته تقستیم متیشتوند‪ :‬پرکننتدههتا ماننتد‬
‫سیلیس‪ ،‬سنگ چخماق و تالکه موادی غیرپالستیکی هستند که به بدنه افزوده میشتوند‬
‫و معموالً دارای نقطه ذوب باال و مقاومت شتیمیایی ختوبی هستتند‪ .‬گتدازآورها ماننتد‬
‫فلدسپات‪ 2‬گدر انگلیسی به صورت فلدسپار ضتبط شتده استت یتا اکستیدهای ستدیم‪،‬‬
‫پتاسیم‪ ،‬بور یا باریم که در بدنه و لعابسازی به کار میرود‪ .‬گدازآورهای مورد استتفاده‬
‫در سرامیکسازی‪ ،‬بسیار متنوعاند‪.‬‬
‫ابزار و وسایل تولید مانند سنگخردکن که برای تبدیل قطعههتای ستنگ بتزرگ بته‬
‫خردهسنگ استفاده میشود‪ .‬آسیاب که برای پودر کردن مواد معدنی به کار میرود‪ .‬التک‬
‫که برای دانهبندی‪ ،‬تمیز کردن و جداستازی متواد از یکتدیگر از آن استتفاده متیکننتد‪.‬‬
‫مخلوطکن که به هم زدن دوغابهتای سترامیکی و ورز دادن خمیتر سترامیک بتا ایتن‬
‫وسیله صورت میگیرد‪ .‬خشککن که برای خشک کردن دوغاب بدنههای ختام‪ ،‬قبتل از‬
‫پخت آنها را در خشککن قرار میدهند‪ .‬کوره کته بدنتههتای ختام و لعابتدار را در آن‬

‫‪1. feldspar‬‬
‫‪40‬فصلنامه فرهنگ مردم ايران‬

‫میپزند‪ .‬چرخ سفالگری که برای ساخت ظرفهای سفالی مورد استفاده قرار متیگیترد‪.‬‬

‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬


‫ابزار کوچک چرخکاری که وسایلی برای شکل دادن ظرفهای ستفالی استت و هنگتام‬
‫چرخکاری به کار میرود‪ .‬روشهای تولید سفال به شرح زیر استت‪ :‬التف روشهتای‬
‫دستساخت ب روشهتای ستاخت ظتروف بتا چترخ ستفالگری ج روش ستاخت‬
‫دوغابی‪ .‬روشهای دستساخت بیشتر حالت حجمی دارند و مانند مجسمهسازی در آن‬
‫عمل میشود‪ .‬روشهای تولید دستی به شکل فشاری ابتدا مقداری گتل را بته صتورت‬
‫گلولهای درمیآورند و سپس با انگشت شست‪ ،‬سوراخی در وسط آن ایجاد میکنند‪ .‬بتا‬
‫گردش انگشت شست در سوراخ‪ ،‬دهانه ظرف را باز میکنند و ستپس بتا کمتک ستایر‬
‫انگشتان‪ ،‬شکل دلخواه را به وجود میآورند‪.‬‬

‫پخت سفال‬

‫از آنکه کوره را روشن کنند‪ ،‬استاد در کوره متی رود و شتاگردان ستفالینههتای‬ ‫پی‬
‫لعابزده را یکی یکی بته او متیدهنتد و او آنهتا را روی طاقچتههتا متیچینتد‪ .‬استتاد‪،‬‬
‫و آنهتایی کته رنتگ زرد‬ ‫سفالینههایی را که رنگ مشتکی دارنتد‪ ،‬نزدیتکتتر بته آتت‬
‫میچیند‪ .‬همچنین دقت میکند کته ستفالینههتا از هتم فاصتله‬ ‫خوردهاند‪ ،‬دورتر از آت‬
‫داشته باشند تا به هم نچسبند‪ ،‬زیرا اگر هنگام پختن به هم بچستبند‪ ،‬دیگتر از هتم جتدا‬
‫نمیشوند‪ .‬برای اینکه ظرفهای کنار هم چیده شده بته هتم نچستبند‪ ،‬از سته شتاخهای‬
‫سفالین به نام سهپایه استفاده میکنند‪ .‬شکل سهپایهها گاهی کمی با هم فترق دارنتد کته‬
‫این تفاوت بسته به نوع سفالینههاست‪ .‬چون جای سهپایه پس از پختن در ظرفها بتاقی‬
‫می ماند‪ ،‬برای پختن سینی‪ ،‬ظرف سفالینی به نام «قابلمه» متیگذارنتد‪ .‬ایتن کتار دشتوار‬
‫است و جا و گرمای بیشتری میخواهد و رنگ ظرفها را گرانتر میفروشند‪ .‬این گونه‬
‫ظرفها لعاب ندارند‪ ،‬زیرا اگر لعاب داشته باشتند بته قابلمته متی چستبد و از آن جتدا‬
‫نمی شود‪ .‬پس از چیدن همه ظرفها‪ ،‬کوره را روشن میکنند و گرمای آن را کم کم باال‬
‫میبرند‪ .‬پس از آن که ‪ 20‬ساعت از روشن کردن کوره گذشت‪ ،‬استاد چتوبی را ستوراخ‬
‫و به درون کوره فرو می بترد‪ ،‬گرمتای کتوره ایتن چتوب را شتعلهور متیکنتد و او در‬
‫روشنایی آن چوب‪ ،‬ظرفها را می بیند‪ .‬اگر لعاب آنها هموار و یکسان و درخشان باشد‪،‬‬
‫سفال مینای اللجین؛ فرآيند ساخت ‪12‬‬

‫رنگ را خوب و رسیده میبیند و اگر تار باشد‪ ،‬بدین معناست که باید گرمتای کتوره را‬
‫بیشتر کند تا رنگ برسد‪ .‬اگر در دادن گرما دقت نشود‪ ،‬رنگ خراب میشتود و ستفالینه‬
‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬

‫از کوزهگری بسیار مهم است و بته گفتته استتادان‬ ‫بیارزش خواهد شد‪ .‬پس‪ ،‬این بخ‬
‫این رشته‪ ،‬تمام هنر کوزهگری در همین جاست‪ .‬پختن ظرفها دوازده تا چهارده ساعت‬
‫به درازا میکشد‪ ،‬پس از آن کوره را خاموش میکنند و برای سرد شدن ‪ ،‬سوراخ باالی‬
‫آن را یتتک شتتبانهروز بتتاز متتیگذارنتتد‪ .‬ستتفالگران اللجتتین‪ ،‬بشتتقاب‪ ،‬ستتینی‪ ،‬نمکتتدان‪،‬‬
‫زیرسیگاری‪ ،‬استکان‪ ،‬فنجان‪ ،‬کوزه آب‪ ،‬خمرههای گوناگون و دیزی و‪ ...‬میسازند‪ .‬برای‬
‫اینکه ظروف بزرگ گاللجین ‪ ،‬سبکتر در آیند و زودتر بپزند‪ ،‬به گل آن‪ ،‬کاه التککترده‬
‫میافزایند‪ .‬اللجین را خام لعاب میدهند و پس از لعاب دادن در کوره میپزند‪ .‬دیتزی را‬
‫از خاک سرخ میسازند و لعاب به آن نمیزنند‪ .‬کوزههای آب همیشه بتیلعتاب ستاخته‬
‫میشوند‪ .‬درون خمرههای سرکه و ترشی و مربا را لعاب میزنند‪.‬‬

‫تصویر ‪ .2‬سفال مینای اللجین‬


‫‪44‬فصلنامه فرهنگ مردم ايران‬

‫لعاب دادن سفال‬

‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬


‫سالها پی ‪ ،‬سفالگران اللجین‪ ،‬سه من قلیا را گکه از سوزاندن گیاه اشنان بته دستت‬
‫می آوردند با دو من سنگ چخماق مخلوط میکردند و تا حدود هتزار درجته حترارت‬
‫می دادند تا نوعی شیشه گسیلیکات به وجود آید‪ .‬ستپس ایتن متاده را خترد و آستیاب‬
‫میکردند و یک من و نیم از آن را با یک من سنگ چخمتاق و نتیم متن بلتور مخلتوط‬
‫میساختند و آسیاب میکردند‪ .‬به این مخلوط‪ ،‬در اصطالح یتک پسستا‪ 2‬گپستتاهی سته‬
‫منی میگفتند که برای تهیه انواع لعابها به کار میرفت؛ برای مثال برای ساخت لعاب‬
‫فیروزهای سه من از این مخلوط را با دو من اکسید قلع و نیم کیلو توفال گاکستید متس‬
‫و پنج مثقال کبالت مخلوط و آسیاب میکردند‪.‬‬

‫رنگهای سفال اللجین‬

‫سه نوع رنگ مینایی وجود دارد‪:‬‬


‫‪ .2‬رنگ مینایی طالیی ساده روی زمینه سفتید‪ .1 .‬رنتگ مینتایی جگتتری در زمینته‬
‫سفتید یا مختلوط با سایرر رنگها‪ .8 .‬رنگ مینایی چتند رنگ با درخشندگی فلتز متس‬
‫آن بسیار نازک باشد‪ ،‬رنگ مینایی زرد‪ ،‬قهتوهای یتا زیتتتونی بتر‬ ‫یا نتقره و اگتر روک‬
‫زمینه سفید‪ .‬رنگ مینایی در زمان سلجوقیان و ایلخانیان در کاشان به اوج تتتکامل ختود‬
‫رسید‪ .‬گشروه و انوشفر‪23 :2878 ،‬‬

‫تاريخچه سفال مینا‬

‫آغاز کاربرد مینا را به دشواری میتوان مشخص کترد‪ ،‬لتیکن روش مینتایی از دوران‬
‫باستان مورد استفاده بوده است‪ .‬قدیمیترین لعاب مینا که تاکنون یافتتشتده متعلتق بته‬
‫از میالد و ظرفی مصری است که با پتودر شیشته روی بدنته تتزیین شتده‬ ‫قرن ‪ 25‬پی‬
‫است‪ .‬از دوران هخامنشی آجرهای مینایی با لعاب قلیایی در آپادانای شوش یافت شتده‬
‫است که هماکنون نمونههایی از آن در موزه لوور پاریس نگهداری میشتود‪ .‬در شتوش‪،‬‬

‫‪1. passâ‬‬
‫سفال مینای اللجین؛ فرآيند ساخت ‪15‬‬

‫دو شیوه تزیین در آجرها دیده میشتود؛ آجرهتای ستیلیکونی لعتابدار بتا طترحهتای‬
‫برجسته و آجرهایی با سطح صاف که طرح منحصراً با رنگ اجرا شده استت‪ .‬ایتن نتوع‬
‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬

‫آجرها دارای ترکیبی از مخلوط شن و آهک بودهاند که هر آجر به همراه تزیین برجسته‬
‫یا بدون آن‪ ،‬در قالب شکل داده میشد و سه بار داخل کوره میرفت‪.‬‬
‫نخستین پخت‪ ،‬ساخت بدنه است که سفالگران امروزی به آن بیستکوییت متیگوینتد‪.‬‬
‫در دومین پخت‪ ،‬لعاب مینا داده میشود و در پخت نهایی لعاب سیلیکونی به عنتوان یتک‬
‫ماده شفاف و روان‪ ،‬رنگ شده با اکسیدهای گونتاگون بته آن افتزوده متیشتود‪ .‬از سترب‬
‫آنتیموان برای رنگهای زرد‪ ،‬از مس برای سبز ت آبی‪ ،‬از فرومنگنز برای ستیاه و قهتوهای و‬
‫از قلع برای ساخت لعاب مات و تولید رنگ سفید استتفاده متیشتده استت‪ .‬همچنتین در‬
‫تخت جمشید فارس شواهدی از خشتهای پخته با لعابی مشتابه مینتایی وجتود دارد‪ .‬در‬
‫ساخت سفالینههای مینایی خمیر ستفال تغییتر متیکنتد و گتل رسِ آن حتاوی ستیلیکات‬
‫آلومینیوم آبدار است که سفال از آن ساخته میشود‪ .‬خاک چینی یا کتائولین‪ ،‬ختالصتترین‬
‫نوع این خاک است‪ .‬عناصر دیگری مثل سدیم‪ ،‬پتاسیم‪ ،‬کلسیم و منیتزیم اگتر همتراه ایتن‬
‫خاک باشند‪ ،‬ناخالصیهای آن به حساب میآیند‪ .‬برای ساخت سفالینههای مینایی از خمیر‬
‫شیشه یا خاک چینی استفاده میشود‪ .‬کاربرد مینا در حالت مطلوب بتر ستطحی مشتابه بتا‬
‫شیشه انجامپذیر است؛ ساخت ظروف میناکاری بتر روی ستفالهتایی کته اغلتب حتاوی‬
‫کائولین زیاد است امکانپذیر میشود‪ .‬ظروف لعابدار سدة ششم هجری تزیین میناکتاری‬
‫داشتند و نمونههای ویژهای از آنها در دوران سلجوقی و حتدود ستالهتای ‪ 435‬تتا ‪545‬‬
‫هجری در کاشان مشاهده شده است‪ .‬در آن سفالها گرد کوارتز با کائولین آمیخته متیشتد‬
‫و سفال با بدنهای شفاف به وجود میآمد که به خصوص برای کندهکاری بدنته چنتان کته‬
‫باید محکم و مقاوم بود‪ .‬روش معمول در ساخت سفالهای مینتاییِ منتستب بته کاشتان و‬
‫برخی دیگر از شهرهای ایران مرکتزی در ستدة ششتم‪ ،‬احتمتاالً ریشته در آزمتای هتای‬
‫سفالگران نیشابور و سمرقند داشته است که تالش میکردند پتس از پختتن ستفالینههتای‬
‫دارای نق یا لعابی بر سطح‪ ،‬آنها را نق اندازی و بار دیگتر در کتوره حترارت دهنتد تتا‬
‫طرحی سفید رنگ به وجود آید‪ .‬مجموعهای از کاستههتا بتا تتاریخ ‪ 570‬تتا ‪ 530‬هجتری‬
‫نمایانگر اوج تکامل این روش است‪ .‬اسلوب فوق بسیار پیچیده و مشتمل بر چنتدین بتار‬
‫به کوره رفتن سفال در حرارتهای معموالً ‪ 750‬درجه سانتیگراد ت و کاه تدریجی ایتن‬
‫‪46‬فصلنامه فرهنگ مردم ايران‬

‫دما ت بوده است‪ .‬با آنکه رنگهای لعاب که از متواد معتدنی فلتزی و اکستیدها بته دستت‬

‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬


‫میآید‪ ،‬بسیار زیاد هستند‪ ،‬ولی همیشه این سفالها در تطبیق دادن خواصشان در کتوره بتا‬
‫لعاب مس لهساز بودهاند‪ .‬گرمای الزم‪ ،‬باع ذوب شتدن لعتاب روی ظترف یتا منجتر بته‬
‫خراب شدن رنگ میشود یا بر استحکام ت ثیر میگذارد‪ .‬مقارن با اواخر قرن ‪ 7‬هجتری‪،‬‬
‫سفالگران اسالمی به روشنی دریافتند که اگر اشیای منقوش به چند رنگ نیاز دارند‪ ،‬بته دو‬
‫راه این کار شدنی است؛ آنها یا میتوانستند رنگآمیزی را محدود به چند رنتگ کننتد کته‬
‫گرمای الزم برای پخته شدن و لعاب ظرف در یک مرحله را تحمل نمایند یا متیتوانستتند‬
‫ابتدا ظرف را لعاب دهند‪ ،‬سپس بپزند و آنگاه با رنگهتای ناپایتدار ظترف را در درجتات‬
‫پایین بار دیگر حرارت دهند‪ .‬گرفیعی‪71 :2873 ،‬‬

‫تکنیک و جنس لعاب‬


‫این لعاب از داخل کردن ‪ 7‬تا ‪ 25‬درصد اکسید قلع در مایع شیشتهگتری بته دستت‬
‫میآید‪ .‬اکسید قلع بیآنکه در مایع شیشه حل شود‪ ،‬در آن به حالت معلق متیمانتد و آن‬
‫را به رنگ سفید درمیآورد‪ .‬از اکسید فلزات در لعاب بته عنتوان عامتل رنگتی استتفاده‬
‫میشود‪ .‬ابتدا مخلوط قلع و سرب را حرارت میدهند و فلز در مجاورت هوا و حرارت‬
‫اکسید میشود و به صورت پودر زرد رنگی به نام خاک شیشه درمیآیتد‪ .‬ستپس شیشته‬
‫ذوب شده را با مواد دیگر تشکیلدهنتدة لعتاب و ختاک شیشته مخلتوط متیکردنتد و‬
‫حترارت میدادند‪ .‬این روش که با پختت بتا حتترارت کتم نامیتده متیشتود‪ ،‬یکتی از‬
‫دشوارترین مراحل ساخت در صنعت سفالگری بوده است؛ زیرا نیاز به دو بتار حترارت‬
‫و هر بار با درجات متفاوت داشته استت‪ .‬بتدین صتورت کته ابتتدا ظترف را بتا لعتاب‬
‫میپوشاندند و به کوره متیبردنتد و بتا حترارت کمتتر از ششصتد درجته سانتیگتتتراد‬
‫نقاشیها را تثبیت میکردند‪ .‬در نتوع دیگتری از ستاخت لعتاب مینتایی کته بته وستیله‬
‫هنرمندان ایرانی به حد کمال رسید‪ ،‬از سولفات مس گکات کبود و نیترات نقره و کلرید‬
‫طال و نیترات بیسموت استفاده میشد و گاهی هم کربنات نقره به کار میبردهانتد‪ .‬یتک‬
‫قسمت از مواد مزبور را با سه قسمت گل اخری و کمتی صتمع عربتی کتامالً مخلتوط‬
‫میکردند و سپس میساییدند و نترم میکردند یا آن را به صورت الیه بستیار نتازک بتر‬
‫روی ظروف لعابدار نقاشی میکردند‪ .‬گحامی‪ 42 :2834 ،‬ت ‪41‬‬
‫سفال مینای اللجین؛ فرآيند ساخت ‪17‬‬

‫نقوش سفال مینايی‬


‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬

‫تزیینات سفالهای مینایی شامل نقوش هندسی و گل و گیاه بتود کته اغلتب تمتامی‬
‫سطح داخل ظرف را میپوشاند‪ .‬کاسته مینتایی دارای نقتوش استلیمی ستیاه و ستفید و‬
‫قهوهای و ردیفی از خطوط شبهکوفی دور لبته داختل و ختارجی مربتوط بته قترن ‪7‬و‪7‬‬
‫هجری و نیز نقوش حیوانی و انسانی شامل مجالس شکار شاهان‪ ،‬داستانهای عاشتقانه‪،‬‬
‫رامشگران و نوازندگان بوده و احتماالً از شاهنامه فردوسی الهتام گرفتته استت‪ .‬از میتان‬
‫دیگتری دیتده‬ ‫از هتر نقت‬ ‫داستانهای عاشقانه‪ ،‬داستان بهرام گور و بیژن و منیژه بی‬
‫میشود‪ .‬عناصر اصلی بسیاری از این نقتوش عبتارتانتد از‪ :‬پرنتده‪ ،‬دو انستان و نقت‬
‫درختی در میانشان‪ .‬چهرههای سفالهای مینایی قرون ‪7‬و‪ 7‬کتامالً ستتتتلجوقی هستتند‪،‬‬
‫هر چتتتند جنسیت این چهرهها از هم متمایز نیست و تتتفاوتی در لباس زنانه و مردانه‬
‫وجود ندارد‪ .‬همچنین نقوش و تزیینات ظروف مینایی قابل مقایسه بتا ستبک و نقتوش‬
‫نسخ خطی مصور ایران و عتراق بتوده استت؛ گرچته چنتدان کتتاب مصتوری از دوره‬
‫سلجوقی به جای نمانده‪ ،‬ولی میتوان مینیاتورهای خطتی مصتور و رقتاء گلشتن متوزه‬
‫توپکاپی ترکیه را قابل مقایسه با نقوش ظروف مینایی دانستت‪ .‬عقیتده کارشناستان آن‬
‫است که طراحان و نقاشان نسخ خطی مصور کسانی بودند که مس ولیت نقاشی و تتزئین‬
‫ظروف مینایی را نیز بر عهده داشتند‪ .‬رنگهای به کار برده شتده بترای نقاشتی ظتروف‬
‫مینایی شامل آبی الجوردی‪ ،‬سبز‪ ،‬فیروزهای‪ ،‬قرمز‪ ،‬قهوهای یا سیاه‪ ،‬زرد و سفید بوده کته‬
‫در مواردی تمام رنگها یکجا و زمانی بعضی از رنگها برای تتزیین استتفاده متیشتده‬
‫است گعدهای عقیده دارند که از هفت رنگ یاد شده دو رنگ آبی الجوردی و فیروزهای‬
‫برای تزیین زیر لعاب استفاده میشده است ‪.‬‬
‫درباره مراکز ساخت ظروف مینایی عقاید متفاوتی از سوی کارشناسان اظهار گردیده‬
‫و از شهرهایی چون ساوه‪ ،‬نطنز‪ ،‬ری‪ ،‬سلطانآباد و کاشان به عنوان مراکتز ستاخت ایتن‬
‫نوع ظروف نام برده شده است‪ .‬بنا بر کاوشهای باستتانشناستی انجتام شتده‪ ،‬احتمتاالً‬
‫‪48‬فصلنامه فرهنگ مردم ايران‬

‫ظروف مینایی از سایر مراکز سفالسازی بته ری صتادر شتدهانتد‪ .‬اتینگهتاوزن‪ 2‬احتمتال‬

‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬


‫میدهد که حومه سلطانآباد گاراک امروزی از مراکز ساخت ظروف مینایی و الجوردی‬
‫بوده است‪ .‬از طرفی با کاوشهای اخیر معلوم شده که ساخت ظروف مینایی در جرجان‬
‫نیز متداول بوده است‪ .‬گرفیعی‪30 :2873 ،‬‬

‫مینای زراندود‬

‫برجستته ستاخته‬ ‫مشکلترین سبک ظروف مینایی پرجلوهترین آنهاست که با نقت‬


‫شده است‪ .‬سفالگران اغلب قسمتهای معین را برای زراندود برجسته میساختند‪ .‬شاخ‬
‫و برگ یا قبههای سوراخ شده قبل از اینکه ظرف بترای بتار اول در کتوره رود‪ ،‬در گتل‬
‫میشدند و سپس رنگ‪ ،‬الیه به الیه اضافه میشد‪ .‬نتیجته بته دستت آمتده بتا‬ ‫رس نق‬
‫را با تمام سفالها از دست متیدهتد‪ .‬مینتای‬ ‫پیچیدگی روبهرو میشود و تقریباً شباهت‬
‫ری ظریفتر از کاشان بوده و به نظر میرسد که کاشان به علت شهرت و ارتقای کمّتی‬
‫با تنتزل کیفی سفالینههتا مواجته گردیتده استت‪ .‬مت ستفانه بعضتی از هنرمنتدان رمتوز‬
‫سفالگری را مانند دیگر هنرهای سنتی به غیر از افراد ختانوادة ختود‪ ،‬از استتاد دیگتری‬
‫نیاموختهاند و در جایی نیز به ثبت نمیرسیده است و به همین دلیل مدرک یا نوشتتهای‬
‫که قواعد علمی و هندسی طرحها و نگارهها و تکنیک این هنر را نشان دهد‪ ،‬در دستت‬
‫نیست‪ .‬در واقع تنها طریق انتقال این هنر‪ ،‬افراد یک خانواده بودهاند که فرزند‪ ،‬شغل پدر‬
‫را پیشه کرده و شیوه و سبک او را ادامه داده است‪ .‬گصدیق و کریمی‪277 :2844 ،‬‬

‫لعابکاری‬

‫برای لعابکاری گرنگ لعابی دادن به سفالینههتای کوچتک ‪ ،‬آنهتا را در رنگتی کته‬
‫میخواهند فرو می برند تا همه جای آنها از لعاب پوشیده شود‪ .‬سپس رنگ کَعْب آنها را‬
‫پاک میکنند تا هنگام پختن که سفالینهها را روی هم متیچیننتد‪ ،‬بته یکتدیگر نچستبند‪.‬‬
‫برای لعابکاری ظرفهای بزرگ‪ ،‬رنگ را با کاسه کوچکی روی ظرف میریزند‪ .‬بترای‬

‫‪1. Ettinghausen‬‬
‫سفال مینای اللجین؛ فرآيند ساخت ‪19‬‬

‫اینکه بدانند غلظت رنگ به اندازه است یا نه‪ ،‬نخست یک سفالینه را در آن فرو میبرنتد‬
‫و بیرون می آورند و سپس با خراشیدن رنگی که بتر روی آن نشستته و دیتدن قطتر آن‬
‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬

‫رنگ‪ ،‬میزان غلظت را درمییابند‪ .‬اگر غلظت زیاد بود‪ ،‬به انتدازه الزم آب متیافزاینتد و‬
‫اگر کم بود رنگ را در آفتاب یا نزدیکی کوره میگذارند تا اندکی از آب آن بخار شتود‪.‬‬
‫البته این روش لعابکاری در ظرفهایی به کار میرود که سراسر آنها باید یتکرنتگ و‬
‫و نگار باشد‪ .‬در لعابکاری اللجین و کوزه که بزرگ و قطور هستند‪ ،‬لعتابی‬ ‫بدون نق‬
‫از پستاهی و ‪ 230‬مثقال سرب پخته به کار میبرند و ماده دیگری به آن نمیافزایند‪.‬‬

‫انواع تزئین بدنههای سرامیکی‬

‫به وسیله ابتزار برنتده‬ ‫بریده یا مشبک‪ .‬بریدن نق‬ ‫تزئین روی بدنه خام‪ :‬الف نق‬
‫کنده یا حکاکی‪ .‬کندن نقت‬ ‫بریده» مینامند‪ .‬ب نق‬ ‫و نیز از روی بدنه خام را «نق‬
‫افتزوده یتا برجستتهکتاری‪.‬‬ ‫کنده» مینامنتد‪ .‬ج نقت‬ ‫بر روی سطح بدنه خام را «نق‬
‫افزوده مینامند‪.‬‬ ‫بر روی بدنه خام را نق‬ ‫افزودن نق‬
‫تزئینات با رنگ و لعاب‪ :‬تزئینات نهایی روی بدنههای سرامیکی با اکسیدهای رنگتی‬
‫انجام میشود‪ .‬تزئین به وسیله لعابهای رنگی‪ ،‬چهار گونه است‪ .2 :‬ستفالینههتای یتک‬
‫رنگ‪ .‬از متداولترین ظروفی است که ستاخت آن تقریبتاً از ابتتدای هتزاره اول قبتل از‬
‫ظروف با لعاب یک رنتگ ادامته‬ ‫میالد مورد توجه بوده است‪ .‬در دوره اسالمی‪ ،‬پوش‬
‫پیدا کرده است و این رنگها‪ ،‬بیشتر الجوردی‪ ،‬آبی‪ ،‬سبز‪ ،‬زرد‪ ،‬قهوهای و بیشتر از همته‬
‫لعاب فیروزهای بودهانتد‪ .1 .‬تتزئین زیتر لعتاب‪ .‬در ایتن نتوع تتزئین‪ ،‬معمتوالً نقاشتی‪،‬‬
‫برجسته در زیر لعاب دیده میشود‪ .8 .‬نقاشی هفترنتگ‪ .‬ستفالگران‬ ‫کندهکاری یا نق‬
‫دوره سلجوقی پس از موفقیت در ساخت ظرفهای مختلف به نوعی ستفالینه کته بتین‬
‫هنرمندان اسالمی به نقاشی رو لعاب یا هفت رنگ معروف است‪ ،‬دست یافتنتد‪ .‬امتروزه‬
‫از این روش در ساخت ظروف و بویژه کاشی در ابعاد وسیع استفاده میشود‪ .4 .‬کاشتی‬
‫لعابپران‪ .‬بر روی سردر مسجد نطنز نوار کتیبهای با زمینه نخودی و حروف فیتروزهای‬
‫مشاهده میشود‪ .‬این کتیبه که ساخت آن به شتیوه لعتابپتران مشتهور استت‪ ،‬استتفاده‬
‫زیادی در تزئینات ظریف کاشیکاری دارد‪.‬‬
‫‪52‬فصلنامه فرهنگ مردم ايران‬

‫لعاب در سفالگری سنتی اللجین‬

‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬


‫در صورتی که سفال نیازمند لعاب باشد‪ ،‬سفال پخته شده را در اختیار لعابزن قترار‬
‫میدهند تا بنا به سفارش یا نیاز بازار لعاب بزند‪ .‬سفالگران سنتی اللجین رنگهای ستبز‪،‬‬
‫قهوهای و آبی الجوردی را میشناختند و لعاب سنتی آن را خود تولید میکردنتد‪ .‬بترای‬
‫لعاب زدن سفال آن را در اللجین‪ /‬تغار لعاب غوطهور میکنند تا لعاب‪ ،‬همه جای سفال‬
‫را فرابگیرد‪ .‬آنگاه کعب سفال‪ /‬ته سفال‪ /‬را پاک میکنند تا هنگام پخت لعتاب در کتوره‬
‫ظرفها به هم نچسبند‪ .‬سپس سفال لعابزده را در کوره میچینند‪ .‬دیزی را لعاب کامل‬
‫نمیزنند و فقط بخشی از لبه باالیی و کمر دیزی را برای زیبایی لعتاب ستبز متیزننتد‪.‬‬
‫کوزههای آب را هیچ وقت لعاب نمیزنند تا آب از درون به بیترون ترشتح کنتد و آب‬
‫داخل کوزه خنک شود‪ .‬ستطح بیرونتی و درونتی کتوزه‪ /‬خمتره را کته در انتدازههتای‬
‫گوناگون ساخته میشود‪ ،‬لعاب آبی یا سبز میزنند‪ .‬یکی از نقاط قوت و وجوه تمتایز و‬
‫البته زیباییشناختی سفال سنتی اللجین ساخت لعاب و لعاب زدن سفال بوده استت کته‬
‫مت سفانه از اوایل دهه شصت خورشیدی و با وفات لعتابستازان کهنتهکتار اللجینتی و‬
‫رواج لعاب شیمیایی‪ ،‬به طور کامتل از بتین رفتته استت‪ .‬لعتابستازان ستنتی اللجتین‪،‬‬
‫لعابهای سبز و زرد و قهوهای و آبی الجوردی را میشناختند و میساختند‪.‬‬
‫لعاب سبز‪ .‬برای ساخت لعاب سبز از این مواد استفاده متیشتده استت‪ :‬قلیتا‪ ،‬گیتاهی‬
‫است که در شورهزار میروید و برای ساخت لعاب باید نوع شیرین آن را بته کتار بترد‪ .‬از‬
‫قلیتتای شتتور در صتتابونستتازی ستتنتی استتتفاده متتیشتتده استتت‪ .‬قلیتا را در کتتوره چنتتان‬
‫میسوزاندند که شعلهور نشود‪ ،‬به هم نچسبد و به رنگ سیاه درآید‪ .‬قلیای ستیاه را آنقتدر‬
‫میکوبند تا نرم و پودر شود‪.‬‬
‫سنگ سفید که از بستر رودخانه فصلی اللجین تهیه میشود و آن را آنقدر میکوبند تتا‬
‫پودر شود‪.‬‬
‫شیشه‪ 80 ،‬کیلو قلیا و ‪ 80‬کیلو شیشه را مخلوط و در کوره ذوب میکنند کته بته ایتن‬
‫ماده شیشه میگویند‪.‬‬
‫سفال مینای اللجین؛ فرآيند ساخت ‪57‬‬

‫سرب پخته‪ ،‬ده کیلو سرب را در یک تابته‪ /‬تتاوه بتزرگ آهنتی متیریزنتد و حترارت‬
‫میدهند تا ذوب شود‪ .‬آنگاه ‪ 8‬کیلو قلع به آن میافزایند و باز حرارت میدهنتد تتا هتر دو‬
‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬

‫فلز با هم مخلوط شوند‪ .‬با گذشت زمان بهتدریج بر روی ستطح متذاب متاده خاکستتری‬
‫رنگی شکل میگیرد که لعابساز آن را به کناری میراند و جمتع متیکنتد‪ .‬ایتن متاده در‬
‫فرآیند سرد شدن‪ ،‬رنگ زرد زرنیخی به خود میگیرد‪ .‬این کار آنقدر ادامه مییابد تتا تمتام‬
‫مذاب سرب و قلع تبدیل به خاکستر زرد زرنیخی شود که به آن سرب پختته متیگوینتد‪.‬‬
‫سپس مقداری مس را بر روی خاکستر کوره میسوزانند که از سوختن آن‪ ،‬متاده خاکستتر‬
‫مانندی به نام مس سوخته به دست میآید‪ .‬در ادامه مقداری الجورد طبیعی را میستایند و‬
‫نرم میکنند و مقدار مناسبی آب به آن میافزایند تا تبدیل به دوغاب شتود‪ .‬آنگتاه ‪ 7‬کیلتو‬
‫شیشه‪ 7 ،‬کیلو سرب پخته و‪ 8‬کیلوسنگ ستفید رودخانته اللجتین را درهتم متیآمیزنتد و‬
‫آسیاب میکنند و به پودر حاصل آب اضافه میکنند تا دوغاب سفید چرکینی به دست آید‬
‫که آن را یک معیار یا یک پستاهی مینامند‪ .‬سپس‪ 230 ،‬مثقال مس سوخته را بتا ‪ 1/5‬تتا ‪4‬‬
‫مثقال الجورد آسیاب میکنند و آن را به یک معیار یا یک پستاهی میافزاینتد و ختوب بته‬
‫هم میزنند و مخلوط میکنند‪ .‬رنگ این دوغاب همچنان سفید چرکین استت کته پتس از‬
‫نشستن بر روی سفال و قرار گرفتن در کوره و پخته شدن‪ /‬رسیدن‪ /‬تبدیل به لعتاب ستبز‬
‫میشود‪.‬‬
‫لعاب زرد‪ .‬برای ساختن لعاب زرد ‪ 7‬کیلو سنگ سفید رودخانه اللجین را با ‪ 7‬کیلتو‬
‫سرب پخته مخلوط میکنند و در تابه‪ /‬تاوه آهنی حرارت میدهنتد تتا بته شتکل خمیتر‬
‫درآید‪ .‬آنگاه خمیر داغ را به یکباره در آب میریزند که بتا ایتن کتار‪ ،‬خمیتر تبتدیل بته‬
‫مادهای خشک و پوک میشود که آن را آسیاب و با آب ترکیب متیکننتد تتا تبتدیل بته‬
‫دوغاب چرکینی شود‪ .‬این دوغاب در کوره‪ ،‬تبدیل به لعاب زردرنگ میشود‪.‬‬
‫لعاب قهوهای‪ .‬برای ساختن لعاب قهوهای یک معیار یا یک پستاهی و ‪ 2/5‬کیلو مَلع‬
‫را گمادهای مانند ذغال سنگ که از معادن اطراف قتم بته دستت متیآیتد مخلتوط و در‬
‫ترکیب با آب تبدیل به دوغاب میکنند که در کوره تبدیل به لعاب قهوهای میشود‪ .‬اگتر‬
‫بخواهند لعاب مشکی به دست آورند‪ ،‬بر مقدار ملع میافزایند؛ کاستن از آن‪ ،‬لعاب رنگ‬
‫سرکهای‪ /‬قهوهای روشن‪ /‬به دست میدهد‪.‬‬
‫‪50‬فصلنامه فرهنگ مردم ايران‬

‫لعاب الجوردی‪ /‬آبی‪ .‬برای تهیه این لعاب که رنگ رایج‪ ،‬آشنا و دوستتداشتتنی و‬

‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬


‫سفالینههای قدیمی اللجین است‪ 14 ،‬کیلو سرب پخته و سه کیلو قلع را بتا‬ ‫آرام بخ‬
‫هم مخلوط‪ ،‬ذوب و پس از سرد شدن‪ ،‬آسیاب میکنند‪ .‬آنگاه ‪ 7‬کیلو از پودر بته دستت‬
‫آمده را با ‪ 8‬کیلو سنگ سفید رودخانته اللجتین و ‪ 7‬کیلتو شیشته و ‪ 87‬مثقتال الجتورد‬
‫طبیعی مخلوط و آسیاب میکنند و در ترکیب با آب از آن دوغاب به دست متیآورنتد‪.‬‬
‫این لعاب به نسبت مقدار الجورد‪ ،‬رنگی از آبی روشن تا آبی مایل به سورمهای بهدست‬
‫میدهد که نوع رایج آن‪ ،‬آبی آسمانی است‪.‬‬

‫جمعبندی‬
‫اللجین در ‪ 15‬کیلومتری شهر همدان قرار دارد و پیشینه سفالگری در آن حتداقل بته‬
‫می رسد‪ .‬در عصر حاضر‪ ،‬یکی از مهمترین رشتههای صنایع دستی ایتران‬ ‫‪ 700‬سال پی‬
‫که شهرت جهانی دارد‪ ،‬سفال و سرامیک اللجین استان همدان است که امتروزه توانتایی‬
‫هرگونه تولید و پاسخگویی به نیازهای متنوع مشتری را دارد‪ .‬این منطقه مهمترین مرکتز‬
‫سفالگری ایران استت و کارگتاههتای ستفالگری بستیاری در آن بته تولیتد محصتوالت‬
‫سرامیکی مشغول اند‪ .‬یکی از دالیل رونق و رواج سفالگری در این منطقه وجتود معتادن‬
‫مرغوب و قابل دسترس خاک رس و سیلیس است‪ .‬خاک رس قرمتز ایتن منطقته بترای‬
‫سفالگری به قدری مناسب است کته متقاضتیان زیتادی در سراستر ایتران دارد‪ .‬امتروزه‬
‫کارگاههای مجهز به دستگاههای صنعتی برای آماده کتردن خمیتر ستفالگری‪ ،‬هتواگیری‬
‫می شوند و بدون ناخالصی و در بستهبندیهای مناسب‪ ،‬این محصول را به سراسر ایتران‬
‫صادر میکنند‪ .‬خاکهای مورد مصرف به دو دسته تقسیم میشوند‪ :‬خاکهای اولیه مثتل‬
‫کائولین‪ ،‬خاک سفید و خاک آستون ور‪ 2‬که برای ساخت سرامیک بته کتار متیرونتد و‬
‫خاکهای ثانویه مثل رس که برای ساخت ستفال از آن استتفاده متیشتود‪ .‬محصتوالت‬
‫سفال و سرامیک به طور معمول به روشهای مختلف ساخته میشوند که عبارتانتد از‪:‬‬
‫روش فشتتاری‪ ،‬روش ورقتتهای‪ ،‬روش لولتتهای‪ ،‬روش چرخکتتاری‪ ،‬روش دوغتتابی‪.‬‬

‫‪ .2‬نوعی خاک رس‬


‫سفال مینای اللجین؛ فرآيند ساخت ‪52‬‬

‫روشهای فشاری‪ ،‬ورقهای و لولهای بیشتر با استفاده از مهتارت دستتان هنرمنتد و قتوه‬
‫ذوق و خالقیت وی شکل میگیرد‪.‬‬
‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬

‫آماده کردن گل رس پیچیدگی زیادی ندارد‪ .‬خاک رس اغلب دارای ناخالصی است؛‬
‫مثالً دارای ماسه زیاد یا مواد قلیایی نامناسب‪ ،‬آهک‪ ،‬گچ‪ ،‬مواد آلی و اکسید آهتن استت‬
‫که هر یک مشکالتی را بترای ستفال ستاخته شتده از گتلِ دارای ناخالصتی بته وجتود‬
‫میآورد؛ وجود ماسه آن را غیر قابل انعطاف میکند و موجب میشتود چستبندگی گتل‬
‫پیدا کند‪ .‬آهک موجود در خاک در هنگام پختتن از کربنتات کلستیم بته اکستید‬ ‫کاه‬
‫کلسیم تبدیل می شود و اکسید کلسیم در مقابل هوا تجزیه میشود و رطوبت را نیتز بته‬
‫خود جذب میکند‪ .‬اثر ذرات گچ نیز تقریباً مانند آهک است‪.‬‬
‫برخی از این ناخالصیها را به وسیله تهنشین کردن از گل رس جدا میکنند‪ .‬پتس از‬
‫تصفیه گل از مواد زاید‪ ،‬با افزودن مقداری آب به خاک‪ ،‬گل رس را به وجود میآورنتد‪.‬‬
‫این کار به دو شیوه سنتی و مکانیکی انجام میشتود‪ .‬روش ستنتی شتامل مراحتل خترد‬
‫کردن کلوخهها‪ ،‬آب زدن بته ختاک‪ ،‬لگتدکتردن گتل‪ ،‬اضتافه کتردن آب و چنتگ زدن‬
‫میشود‪ .‬روش سنتی چنانچه از نام آن نیز برمیآید‪ ،‬قدیمیتر است‪ .‬در شتیوه مکتانیکی‪،‬‬
‫به هم خوردن گتل متیشتود‪ .‬ایتن‬ ‫دایمِ پرههای خود باع‬ ‫یک همزن برقی با چرخ‬
‫روش جدیدتر و سریعتر است‪ ،‬اما مانند تمام هنترهتا اصتالت شتیوه ستنتی را نتدارد و‬
‫مزیت آن تولید بیشتر است‪ .‬پس از مخلوط کردن گتل‪ ،‬خوابانتدن و عمتل آوردن تت ثیر‬
‫مطلوبی بر روی گل متی گتذارد‪ .‬برختی ستفالگران بترای سترعت بخشتیدن بته تکثیتر‬
‫باکتریهای به وجود آورندة اسید در سفال عالوه بر قترار دادن گتل در محلتی گترم و‬
‫مرطوب‪ ،‬از گل مانده از قبل‪ ،‬به گل جدید اضافه میکننتد یتا بته آن سترکه یتا نشاستته‬
‫می زنند‪ .‬سفالگران آماده شدن گل را از بوی مخصتوص آن تشتخیص متیدهنتد‪ .‬روش‬
‫چرخکاری نیز با استفاده از چرخ ستفالگری استت‪ .‬در روش دوغتابی کته بترای تهیته‬
‫سرامیک به کار میرود‪ ،‬دوغاب تهیه شده در قالبهایی از جنس گچ ریخته متیشتود و‬
‫به این وسیله به آن شکل میدهند‪ .‬پس از اجرا‪ ،‬سفال و سرامیک خام به دست آمتده را‬
‫در کوره با دمای نهصد الی هزار درجه سانتیگراد میپزند‪ .‬فرآورده حاصل را بیسکوییت‬
‫مینامند که برای مراحل لعاب دادن و انواع رویهآراییها و تزئین استفاده میشود‪.‬‬
‫‪54‬فصلنامه فرهنگ مردم ايران‬

‫همچنین روستای اللجین همدان تعداد پرشماری نیروی انسانی ماهر دارد که با مواد‬

‫شماره ‪ 75‬و ‪ 75‬تابستان و پاینز ‪8935‬‬


‫میزان اشتغال در سطح کشور و درآمد سترانه‬ ‫اولیه در دسترس و مرغوب‪ ،‬سبب افزای‬
‫باال شدهاند‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬سازمان حمایت از صنایع کوچک یونسکو گیونیدو ‪ ،‬اللجین‬
‫همدان را در سال ‪ 2834‬به عنوان یکی از خوشههای صنعتی جهان معرفی کترده استت‪.‬‬
‫مقادیر قابل توجهی از محصوالت کارگاههای همدان به کشورهای منطقه و اروپا صتادر‬
‫میشود‪ .‬در گذشته‪ ،‬محصتوالت ستفالی بیشتتر جنبته کتاربردی داشتت‪ ،‬ولتی امتروزه‬
‫بزرگی از تولید را به خود اختصتاص داده استت‪ .‬در حتال‬ ‫محصوالت تزیینی آن بخ‬
‫حاضر‪ ،‬در این منطقه از سرامیک بهداشتی تا خمره و تنتور نتانوایی ستاخته متیشتود و‬
‫امروزه تولید سفال اللجین پیشرفت چشمگیری داشته است و به جرأت میتتوان گفتت‬
‫از رقبای اول تولید صنایعدستی سفال در داخل کشور بته شتمار متی رود‪ .‬آنچته مستلم‬
‫است‪ ،‬یکی از مهم ترین سندهایی که می تواند اصالت‪ ،‬نام کشور و تمدن متا را در قلتب‬
‫فرایند جهانی برجسته کند‪ ،‬صنایعدستی است؛ چرا که صتنایعدستتی و هنرهتای ستنتی‬
‫مجموعه هنرهای اصیل‪ ،‬بومی و مردمی هر کشور هستند که ریشه در اعتقادات‪ ،‬باورها‪،‬‬
‫آداب و رسوم‪ ،‬سنن و در مجموع فرهنگ معنوی آن جامعه دارند‪.‬‬

‫منابع‬
‫دانشتگاه‬ ‫ت حامی‪ ،‬احمد گ‪ . 2834‬مصالح ساختمان‪ .‬چ ‪ ،27‬تهتران‪ :‬چتاپ و پخت‬
‫تهران‪.‬‬
‫ت رفیعی‪ ،‬لیال گ‪ . 2873‬سفال ايران‪ ،‬از دوران پیش از تاريخ تا عصر حاضر‪ .‬تهران‪:‬‬
‫انتشارات امیرکبیر‪.‬‬
‫ت صدیق‪ ،‬مصطفی؛ کریمی‪ ،‬اصتغر گ‪« . 2844‬ستفالگری در اللجتین»‪ .‬مجلـه هنـر و‬
‫مردم‪ .‬دوره ‪ ،8‬ش ‪ ،80‬صص ‪27‬ت‪.20‬‬
‫ت شروه‪ ،‬عربعلتی؛ انوشتفر‪ ،‬محمدمهتدی گ‪ . 2878‬لعـاب‪ ،‬کاشـی‪ ،‬سـفال‪ .‬تهتران‪:‬‬
‫انتشارات جاودان خرد‪.‬‬

You might also like