Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 6

‫جشن نوروز از منظر فقها‬

‫دکتر احمدذکی خاورنیا‬


‫امروز که مردم افغانستان با مشکالت زیادی دست و پنجه نرم می کنند و در تمام حوزه ها با ناهمواری های زیادی‬
‫مواجه اند‪ .‬فساد وبی عدالتی وظلم وستمگری به اوج خود رسیده و زمامداران نیز یکی پی دیگری آمده به عوض خدمت‬
‫به کشور به بحران آن می افزایند‪ .‬وبسیاری از نهادهای اجتماعی و استخباراتی اسالمی وغیر اسالمی‪ ،‬برای تضعیف و‬
‫بحران آفرینی و به بیراهه کشاندن جوانان وحتی نابودسازی کشور کار می کنند و سرنوشت ملت ما به دست امریکائی‬
‫ها و اروپائی ها رقم می خورد‪ ،‬در چنین وضعیتی نوشتن در بارۀ حل وحرمت برگزاری جشن نوروز ومسائل دیگری‬
‫از این قبیل ظاهرا ساده لوحانه می نماید‪.‬‬

‫اما آنچه بنده را به این کار واداشته است‪ ،‬تبلیغات وسروصداهائی است که برخی اصحاب منابر و موسسه های اسالمی‬
‫به راه انداخته و کارشان به جایی کشیده که جشن گرفتن نوروز را شرک‪ ،‬بت پرستی‪ ،‬کفر و انحراف از مسیر الهی می‬
‫دانند‪ ،‬وبدون اینکه به خود اجازه دهند تا پیرامون این موضوع تحقیق کرده وحقیقت آن را دریابند‪ ،‬فتوا صادر می نمایند‪.‬‬

‫اینکه چرا این همه بدبختی را وانهاده و به جان نوروز چسپیده اند؟ به گمان بنده این ها انگیزه هایی داردند که ذیال بیان‬
‫می دارم‪:‬‬

‫اوال‪ :‬پرواضح است که جشن نوروز‪ ،‬از جشن های ملی پارسیان و جزئی از فرهنگ آن ها به حساب می آید‪ ،‬و امروز‬
‫یگانه تمدنی که در جهان اسالم به ویژه در منطقۀ ما‪ ،‬تمدن غربی را به چالش می کشد‪ ،‬تمدن فارسی اسالمی است‪.‬‬
‫وغربی ها برای اینکه جلو گسترش این تمدن را بگیرند وبه گونه ای که از قارۀ هند بساطش را برچیدند‪ ،‬از افغانستان‬
‫نیز برچینند‪ ،‬زیر نام وعناوین نهادهای مختلف دینی و اجتماعی و… به فارسی ستیزی دست یازیده و برای نابودی این‬
‫تمدن که سال هاست بر این مرزوبوم حکومت می کند‪ ،‬توطئه می چینند؛ برای اینکه آن ها می دانند یگانه تمدنی که جلو‬
‫قلدری و آقائی آن ها را در منطقه می گیرد همین تمدن فارسی است؛ و برای برچیدن این تمدن چقدر زیرکانه است که‬
‫این ها پای دین را به میدان بکشند تا خوبتر حریف را از کار باندازند‪ ،‬و با این کار غربی ها با یک سنگ دو فاخته را‬
‫شکار می کنند‪ .‬یکی اینکه مانع توسعه و ترویج فرهنگی پارسیان مسلمان می شوند که حریف آن ها است‪ .‬دوم اینکه‬
‫طبقۀ مال را در اذهان می کوبند و برای مردم – طوریکه من در شبکه های اجتماعی می خوانم – چنین تلقین می کنند‬
‫که اسالم دین حرج و مشقت بوده و مخالف هر نوع خوشی و خوشبختی است‪.‬‬

‫ثانیا‪ :‬برخی از مالهای ما که در زمینه های علوم اسالمی معلومات اندکی دارند‪ ،‬و تمام هست وبودشان را فتاوای‬
‫قاضیخان تشکیل می دهد‪ ،‬و برای پاسخ به هر سوالی بدون در نظرداشت عصر و زمان وعادات و فرهنگ ها‪ ،‬به‬
‫اینگونه کتاب ها مراجعه می کنند‪ ،‬آن ها در می یابند که فقهای آن زمان چیزهایی در بارۀ نوروز گفته اند و این ها نیز‬
‫بدون تفکیک و ارزیابی میان صحیح وسقیم‪ ،‬چشم بسته آن فتواها را کاپی کرده به خورد مردم می دهند‪.‬‬

‫ثالثا‪ :‬یکی از راه هایی که حکام ستمگر برای دور نگهداشتن مردم از انتقاد از ایشان مناسب یافته اند‪ ،‬بزرگ کردن‬
‫حوادث و مسائل ناچیز و اشاعۀ آن ها میان مردم عوام است تا مردم را مدتی با اینگونه مسائل سرگرم کنند‪ ،‬و خود با‬
‫خیال راحت به حکومت شان ادامه دهند‪ .‬و هرگاه از اینگونه مسائل فارغ شدند موضوع بی ارزش دیگری را مطرح‬
‫کنند و افکار عمومی را مغشول سازند‪ .‬واین سیاستی است که در کشور ما‪ ،‬مو به مو مورد تطبیق قرار می گیرد‪ ،‬که‬
‫هر صاحب عقلی این را به خوبی درک می کند‪.‬‬

‫با در نظرداشت انگیزه های فوق می خواهم در بارۀ جشن نوروز از منظر مخالفان و موافقان چیزی بنویسم و امیدوارم‬
‫که نبشته ام کلیدی باشد برای کسانی که سخنان را می شوند و از بهترین هایش پیروی می کنند‪ .‬و باهلل التوفیق‪.‬‬

‫نوروز کدام روز است؟‬

‫آغاز سال طبیعی که به طور معین نخستین روز فروردین ماه وهنگام انتقال خورشید از برج حوت به برج حمل است‪،‬‬
‫آن روز را نوروز می نامند‪ .‬این روز پیشینه بلندی در اعماق تاریخ دارد و در طول قرن ها از زمان آریائیان‪ ،‬هخامنشیان‪،‬‬
‫اشکانیان وساسانیان‪ ،‬تا به امروز با همه فرود و فرازهایش از زندگی و بالندگی واعتبار خاصی برخوردار بوده است‪.‬‬
‫شاید علت بقای جشن نوروز و ماندگاریش همانا همنوائی وهمسوئی آن با زیبائی‪ ،‬لطافت‪ ،‬نشاط‪ ،‬جنبش و رویش طبیعت‬
‫باشد‪ .‬گرچه در زمان های مختلف به ویژه پس از گسترش اسالم در سرزمین های شرق وغرب جهان اسالم برخی‬
‫شکوک و شبهاتی پیرامون این روز از طرف علمای اهل سنت و تشیع وارد شده است اما این روز توانسته باگذشت‬
‫زمان های زیاد و مخالفت برخی حکومت های اسالمی راه خود را ادامه داده و تا کنون باقی بماند‪.‬‬
‫پیش از اینکه به بیان آراء فقها در زمینۀ تجلیل از نوروز بپردازم الزم می بینم تا اصول و ضوابط فقهی ای را که در‬
‫زمینۀ تجلیل از جشن ها وعیدها‪ ،‬وضع شده است را برای خوانندگان گرامی بیان دارم تا در روشنائی این اصول بتوانند‬
‫در این زمینه با مسائل عالمانه برخورد کنند‪.‬‬

‫ضوابط و قواعد فقهی در زمینۀ تجلیل از جشن ها وعیدها‪:‬‬

‫‪-۱‬اصل و قاعده در زمینه عیدها و مناسبت ها بر توسعه و تسامح و گشایش است؛ چنانچه در حدیثی از عائشه روایت‬
‫است که پیامبر خدا فرمود‪(:‬بازی کنید تا قوم یهود بدانند که در دین ما تسامح و گشایش هست)‪.‬‬

‫‪-۲‬تجلیل از آن عیدهایی برای مسلمانان نارواست که از شعائر دینی غیر مسلمانان باشد‪ ،‬در چنین صورتی اگر کسی از‬
‫عیدهای آنان تجلیل کند حدیث (کسی که خود را به قوم دیگری شبیه سازد‪ ،‬او از همان قوم است) شامل حال وی خواهد‬
‫شد‪.‬‬

‫‪-۳‬در جهان ما مظاهری است که مسلمانان و مشرکین همگی دارای آن اند مانند چیزهای مباح و پاکیزه‪ .‬و نمادهایی است‬
‫که ویژۀ مسلمانان است وهمچنان سمبول هایی است که مخصوص مشرکین است و یا اینکه از مظاهر و شعارهای آن‬
‫ها به حساب می آید؛ در چنین حالتی قاعدهای که در روشنائی آن می توان به شباهت یا عدم شباهت با مشرکین پی برد‬
‫همانا‪ :‬موافقت مشرکین در شعارها وعادت ها و جشن ها و باورهای آن ها است‪ .‬مثال هرگاه دریابیم که عیدی از عیدها‬
‫از جمله ویژگی ها و باورهای باطل آن هاست‪ ،‬در چنین صورتی موافقت با آن ها ناروا خواهد بود‪ ،‬و اگر چنین نبود‬
‫در آن صورت موافقت شان اشکالی نخواهد داشت‪ ،‬مانند‪ :‬جشن گرفتن و یا روزه گرفتن در ایام عاشورا‪.‬‬

‫با در نظرداشت این اصول اینک می پردازیم به بیان اقوال ودالئل فقهاء‪.‬‬

‫اقوال و دالئل فقهای مخالف تجلیل از نوروز‪:‬‬

‫کسانی که مخالف تجلیل از نوروز اند به دو دسته تقسیم می شوند‪:‬‬

‫دسته اول‪ :‬فقهای قدیم اند که تجلیل از نوروز را حرام پنداشته اند‪ ،‬اما از البالی اقوال آن ها چنین برداشت می شود که‬
‫حرمت تجلیل از نوروز از منظر آن ها مقید است نه مطلق به این معنا که آن ها به این باور بوده اند که تجلیل از نوروز‪،‬‬
‫عید مذهبی زردشتیان بوده ومشارکت در چنین عیدهایی را جایز نمی دانسته اند‪.‬‬

‫دسته دوم‪ :‬علمای سلفی معاصر اند‪ ،‬آن ها بنابر فهم خاصی که از بدعت دارند‪ ،‬هر عیدی – به جز عید فطر وعید قربان‬
‫– را بدعت دانسته و تجلیل از آن را انحراف از مسیر اسالم می پندارند‪.‬‬

‫که دالئل فقهای دسته اول ودوم را ذیال ذکر می کنم‪:‬‬

‫اقوال دسته اول‪ :‬اکثریت پیروان مذاهب فقهی چهارگانه به مکروه بودن جشن نوروز قائل اند؛ برای اینکه جشن گرفتن‬
‫این روز یکی از ویژگیهای مشرکین به حساب می آید وحتی برخی از آن ها به تکفیر کسانی که چنین کاری را می کنند‬
‫قول نموده اند‪.‬‬

‫فقهای احناف روزه گرفتن در روز نوروز و مهرگان را مکروه دانسته و گفته اند که در این کار تشبه به آتش پرستان‬
‫است‪ .‬و برخی از آن ها مبالغه کرده و به کافر بودن کسانی که برای تعظیم این روز به همدیگر هدیه می دهند فتوا داده‬
‫اند‪.‬‬

‫یکی از علمای احناف می گوید‪ :‬اگر کسی هدیه ای به مسلمان دیگری در روز نوروز بدهد وهدفتش تعظیم و بزرگداشت‬
‫آن روز نباشد کافر نمی شود اما مناسب است که در چنین روزی به کسی هدیه ندهد تا مشابهت با مشرکین پیدا نکند و‬
‫رسول خدا فرموده است که (کسی که خود را به قوم دیگری شبیه سازد‪ ،‬او از همان قوم است)‪ .‬و در ادامه می گوید‪:‬‬
‫اگر کسی در روز نوروز چیزی را خرید که عادتا آن را نمی خرید‪ ،‬اگر با این کار هدفش بزرگداشت از نوروز بود‬
‫کافر می شود و اگر هدفش تنها خوردن و نوشیدن و لذت بردن بود کافر نمی شود‪.‬‬

‫مالکی مذهبان نیز برخی بر کراهت و برخی بر تحریم هدیه دادن در این روز قول کرده اند‪ .‬ابن عات می گوید‪”:‬اگر‬
‫شخصی به تجلیل نوروز و مهرگان بپردازد‪ ،‬فرد غیر عادل شناخته خواهد شد”‪.‬‬

‫پیروان احمدبن حنبل جشن گرفتن نوروز ومهرگان را مکروه دانسته و تعظیم آن را حرام می پندارند‪ .‬همچنان روزه‬
‫گرفتن آن روزها را نیز مکروه می دانند اما پختن شیرینی وغذاها را حرام نمی دانند اما می گویند اگر بیشتر از مصرف‬
‫روزمره باشد نیکو نخواهد بود‪ .‬همچنان حنبلی ها دادن هدیه در روز نوروز را برای معلمان جایز می دانند‪ .‬اسحاق بن‬
‫هانی می گوید‪ ”:‬ابو عبدهللا – یعنی امام احمد‪ -‬را دیدم که در روز نوروز به فرزندش درهمی داد و برایش گفت‪ :‬این را‬
‫برای معلمت بده‪.‬‬

‫امام ذهبی می گوید‪ :‬جشن گرفتن به میالد – سال عیسوی‪ -‬و نوروز و یک جشن دیگر بنام خمیس‪ ،‬بدعتی است بد‪ .‬اگر‬
‫مسلمانی این کار را از روی باورمندی به اینگونه جشن ها انجام دهد جاهل خوانده میشود و مورد تنبیه و سرزنش قرار‬
‫داده می شود‪ ،‬و اگر این کار را برای اظهار محبت و دوستی با کافران انجام دهد نیز کار بدی را انجام داده است اما‬
‫اگر آن را از روی عادت و خوشگذارانی و تفریح و خوش سازی خانواده اش انجام دهد مساله فرق می کند و ارتباط به‬
‫نیت شخص می گیرد؛ زیرا پیامبر خدا می فرماید‪(:‬انما االعمال بالنیات) یعنی خوبی و بدی اعمال بستگی به نیت دارد‬
‫و کسیکه از این مساله آگاهی ندارد باید با روش مناسب و مالئم آگاه کرده شود‪.‬‬

‫اقوال و دالئل دسته دوم‪ :‬عدۀ دیگر که قائل به تحریم جشن نوروز اند سلفی های می باشند‪ ،‬این گروه چنانچه در باال‬
‫اشاره کردم جز تجلیل از عید فطر و قربان را بدعت و انحراف از دین می دانند‪ .‬و مستند آن ها حدیثی است که پیامبر‬
‫خدا از مشابه ساختن خود به کفار منع می کند‪ .‬و برای عدم جواز تجلیل از نوروز به حدیث صحیحی استدالل می کنند‬
‫و آن اینکه زمانی رسول خدا وارد مدینه شدند مشاهده کردند که اهل مدینه دو روز در سال را بعنوان عید اعالم کرده‬
‫اند و در آن جشن و مراسم برگزار می کنند که از آن پرسید و گفتند‪ :‬این روزی است که ما آن را جشن می گیریم‪.‬‬
‫رسول خدا فرمودند‪ (:‬پروردگار دو روز بهتری را برای تان قرار داده است و آن هم عید فطر و قربان است)‪.‬‬

‫واز منظر این ها جشن گرفتن نوروز شباهت حاصل کردن با مشرکین آتش پرست است؛ برای اینکه نوروز عید مذهبی‬
‫زردشتیان می باشد‪ .‬و گفته اند در کتاب مصنف ابن ابی شیبه که حاوی آثار می باشد در بارۀ نوروز آمده است که‪(:‬حدثنا‬
‫عباد عن سعید عن الحسن انه سئل عن صوم النیروز فکرهه و قال تعظمونه؟ )” از حسن در مورد روزه گرفتن در روز‬
‫نوروز پرسیده شد پس این را‪ -‬روزه گرفتن در روز نوروز را‪ -‬بَد پنداشت و گفت‪ :‬آیا شما آن روز را تعظیم میکنید؟ و‬
‫در همین کتاب نیز از حسن نقل شده است که گفته است(ما لکم و للنیروز‪،‬ال تلتفتوا الیه‪ ،‬انما هو للعجم) ” شمارا به نوروز‬
‫چی؟ توجهی به آن نکنید‪ ،‬نوروز مخصوص اعجمیان است‪.‬‬

‫به هر حال می توان گفت که خالصه اقوال مذاهب چهارگانه و سلفیان معاصر همین است گرچه میان عبارت های شان‬
‫تفاوت هایی وجود دارد‪.‬‬

‫اقوال و دالئل علمای موافق تجلیل از نوروز‪:‬‬

‫در مقابل‪ ،‬علمایی نیز بر جواز تجلیل و قبول تحفه های نوروزی تا زمانیکه بزرگداشتی از نوروز صورت نگیرد فتوا‬
‫داده اند‪ ،‬و اگر تجلیل از این روز حرام می بود هرگز این دسته از علماء قول به قبول هدیۀ آن ها نمی کردند‪.‬‬

‫از منظر این دسته از علماء‪ ،‬نوروز از ویژگی ها و از باورهای باطل آتش پرستان به حساب نمی آید‪ ،‬وهیچ دلیلی مبنی‬
‫بر اینکه آن دو روزی را که رسول خدا منع کرد‪ ،‬وجود ندارد که آن روزها نوروز و مهرگان باشند‪ .‬و تفسیر آن دو‬
‫روز به نوروز و مهرگان به چند دلیل اشتباه است‪:‬‬

‫اوال‪ :‬از ظاهر حدیث دانسته می شود که آن دو روز پی درپی بوده اند در حالیکه نوروز و مهرگان در ماه های مختلف‬
‫اند‪.‬‬

‫ثانیا‪ :‬مردم مدینه زمانی نوروز و مهرگان را شناختند که سرزمین فارس را در زمان حضرت عمر فتح کردند و پیش از‬
‫آن‪ ،‬از این روزها آگاهی نداشتند‪.‬‬

‫رابعا‪ :‬در حدیث می گوید‪ (:‬کان الهل الجاهلیه یومان …) “یعنی بود اهل جاهلیت را دو روز” اگر هدف از آن دو روز‪،‬‬
‫نوروز و مهرگان می بود از آن ها یاد می کرد و نام شان را می گرفت و یا اینکه می گفت این دو عید برگرفته از‬
‫پارسیان است‪.‬‬

‫رابعا‪ :‬برخی از صحابه تجلیل از نوروز را مباح دانسته اند‪ ،‬اگر مراد حدیث فوق‪ ،‬از این دو روز نوروز و مهرگان می‬
‫بود‪ ،‬هرگز صحابۀ کرام اجازۀ تجلیل را نمی دادند در حالیکه ایشان عالم تر از دیگران به این امر اند‪.‬‬

‫علمائی که قائل به جواز تجلیل از نوروز اند دالئلی برای مشروعیت آن ذکر کرده اند که ذیال آن را بیان می دارم‪:‬‬

‫در اصول بیان کردیم که اگر این روز‪ ،‬از ایام دینی مشرکین باشد بدون شک که تجلیل از آن جائز نیست‪ ،‬اما اگر از‬
‫جملۀ عادت ها و یا میان عادت و مراسم دینی مشترک باشد تجلیل از آن جائز است‪.‬‬
‫ابن جریر طبری در تاریخ خود آورده است« … پس جمشید علما را گرد آورد که چیست؟ این پادشاهی بر من باقی و‬
‫پاینده دارد؟ گفتند‪ :‬دادگستری میان خلق خدای‪ .‬پس داد بگسترد‪ .‬سپس علما را گفت که‪ :‬روز دادخواهی که من می نشینم‬
‫شما همه نزد من ایید تا هرچه روا باشد مرا بنمایید تا آن کنم‪ .‬نخستین روز به دادخواهی رفت‪ ،‬هرمزد روز بود‪ ،‬نخستین‬
‫روز ماه فروردین‪ .‬پس ان روز را نوروز نام کردند»‪.‬‬

‫راغب اصفهانی در محاضرات األدباء نیز قریب به این مضمون حکایتی ذکر کرده است‪.‬‬

‫این حکایت دال بر این است که این روز‪ ،‬به عنوان روز ملی ایرانیان بوده است نه روز مذهبی و دینی‪.‬‬

‫و نیز می گویند‪ :‬این روزها (نوروز ومهرگان) را حکما و فالسفه قدیم جشن گرفته اند برای اینکه آب وهوا در این دو‬
‫روز در حالت اعتدال بوده و شب و روز هم برابر می باشند و به ویژه در نوروز که دشت و دمن سرسبز می باشد‪.‬‬

‫اینکه حکما این روزها را به خاطر اسبابی که ذکر شد جشن گرفته اند‪ ،‬این خود دال بر این است که به طور عادت به‬
‫تجلیل از این روز می پرداخته اند نه به عنوان مراسم عبادی‪.‬‬

‫و نقل قول های زیادی را دینوری در االخبار الطوال ذکر کرده که همه مبین این واقعیت است که تجلیل پارسیان از این‬
‫روز نه بر اساس آموزه های دینی بلکه بر اساس عید ملی بوده است‪.‬‬

‫و در اصل و منشأ این روز اقوالی نقل شده است که مبین خوبی آن می باشد‪ .‬از جمله اینکه ابن عساکر (‪)۲۶۱/۲۲‬‬
‫روایتی از ابوهریره دارد که می گوید‪ :‬روزی که خداوند خاتم سلیمان به وی برگرداند‪ ،‬روز نوروز بود‪ ،‬در آن روز‬
‫شیاطین هدیه ها آوردند وهدیۀ پرستوها‪ ،‬آبی بود که با نوک های خود آورده و محضر سلیمان را آب پاشی کردند‪ ،‬از‬
‫آن به بعد مردم در نوروز به آب پاشی پرداختند‪.‬‬

‫اینکه می گوید‪ (:‬فاتخذ الناس رش الماء من ذلک الیوم) “یعنی از آن روز به بعد مردم در نوروز آب پاشی می کنند” این‬
‫خود دلیل است بر اینکه مسلمانان این کار را انجام می داده اند و در عصر علی و معاویه و اموی ها به جز عمربن‬
‫عبدالعزیز وعباسی ها‪ ،‬معمول بوده است‪.‬‬

‫ودر ارتباط به جواز هدیه دادن و پذیرفتن در این روز دالئلی ذکر کرده اند از جمله‪:‬‬

‫بیهقی (‪ )۳۹۲/۹‬باسند خود ذکر کرده که‪ :‬به علی رضی هللا عنه هدیه نوروزی آوردند‪ .‬ایشان پرسیدند این چیست؟ گفتند‪:‬‬
‫یا امیر المومنین امروز روز نوروز است‪ .‬علی گفت‪ :‬هر روز فیروز بسازید‪.‬‬

‫و در سخن علی” که هر روز فیروز بسازید” بزرگترین دلیل بر مباح بودن تجلیل و قبول کردن هدایا در این روز می‬
‫باشد‪.‬‬

‫امام بخاری در شرح حال (سعر) با سند آورده است که برای علی فالوده آوردند‪ .‬پرسید این چیست؟ گفتند‪ :‬امروز نوروز‬
‫است‪ .‬حضرت فرمود‪ :‬هر روز برای ما نوروزی بیاورید‪ .‬و با عبارت صریحتر مقریزی در امتاع االسماع این داستان‬
‫را بیان کرده و گفته است‪ :‬سپس حضرت از آن نوروزی خورد‪ .‬و زبیدی در تاج العروس و فیروز آبادی در القاموس‬
‫المحیط نیز این حکایت را بیان کرده اند‪.‬‬

‫روایتی را ابن ندیم در الفهرست و زمخشری در ربیع االبرار وبیهقی در السنن‪ ،‬خطیب در تاریخ بغداد‪ ،‬ابن حزم در‬
‫المحلی‪ ،‬هندی در کنز العمال‪ ،‬ابن خلکان در وفیات االعیان و بالذری در انساب االشراف به مناسبت بیان بیوگرافی‬
‫نُعمان بن ثابت مرزبان پدر و یا جد پدری ابوحنیفه امام مذهب احناف و پیشوای معروف فقهی اهل عراق که پدر یا جدش‬
‫اهل کابل بوده‪ ،‬روایتی را نقل کردهاند که وی به رسم آیین نوروزی فالوذج برای امام علی هدیه آورد و در این جریان‬
‫بود که امام فرمود‪(:‬نوروزنا کل یوم) و بنابر روایتی درباره روز مهرگان فرمود‪َ ( :‬مهرجونا کل یوم) با دادن هدیه هر‬
‫روز ما را نوروز و یا َمهرگان کنید‪.‬‬

‫س َمنو است که سوغاتی پارسیان و شیرینی نوروزی‬


‫واژه فالوذج که عربی همان فالوده است‪ ،‬به معنای حلوای نوروزی و َ‬
‫بوده است‪.‬‬

‫و آثار زیاد دیگری در این زمینه وجود دارد که از ذکر آن ها صرف نظر می کنم و کسانیکه بخواهند اطالع بیشتر‬
‫پیرامون این مساله بیابند به کتاب هایی که در فوق ذکر کردم مراجعه نمایند‪.‬‬
‫واز همه جالب تر اینکه امام لغویان ابن عباد کتابی زیر نام ( فضائل النیروز) نوشته کرده است‪.‬‬

‫تحلیل و ارزیابی دالئل فقهای مذاهب چهارگانه‪:‬‬

‫پرواضح است که در زمینۀ تحریم تجلیل از نوروز نصی از قرآن و سنت وجود ندارد و اگر می داشت دیگر جایی برای‬
‫بحث و جدال نبود‪ .‬و مستند فقها بر تحریم تجلیل از نوروز‪ ،‬استنباطی است که از حدیثی که در فوق ذکر گردید و آن‬
‫اینکه زمانی رسول خدا دید که انصار دو روزی را تجلیل می کنند فرمود‪ (:‬پروردگار دو روز بهتری را برایتان قرار‬
‫داده است و آن هم عید فطر و قربان است)‪ ،‬پس موضوع مورد بحث‪ ،‬مسالۀ اجتهادی است که می شود در باره آن با‬
‫استناد به دالئل‪ ،‬تجدید نظر کرد و بر حرف فقهای کرام در بارۀ حرمت تجلیل از نوروز حرفی زد و چیزی گفت‪.‬‬

‫بنابر این آنچه را فقهای دستۀ اول در زمینۀ تحریم تجلیل از نوروز ذکر کرده اند‪ ،‬از البالی سخنان شان بر می آید که‬
‫هدف شان از نوروز حرام دو چیز بوده است‪:‬‬

‫اوال‪ :‬اینکه آنان نوروز را جشن کافران وآتش پرستان می دانستند‪ ،‬و در آن زمان آتش پرستان آن را به حیث مراسم دینی‬
‫جشن می گرفتند‪ ،‬وجالب اینکه مسلمانان در آن مراسم به گونه ای از راه قبول هدایا شرکت می کرده اند‪ .‬چنانچه در‬
‫مصنف ابی شیبه آمده است(وکیع می گوید‪ :‬حسن فرزند حکم از پدرش و پدرش از ابی برزه اسلمی که صحابی رسول‬
‫خدا است‪ ،‬روایت کرده که این صحابی در همسایگی اش ساکنان مجوسی داشت و زمانیکه آنان نوروز و مهرگان را‬
‫جشن می گرفتند به خانۀ این صحابی هدیه می فرستادند و وی به خانواده اش می گفت‪ :‬هدیه های آتش پرستان اگر میوه‬
‫جات بود آن را بپذیرید و اگر غیر آن بود ( گوشت) آن را رد کنید)‪.‬‬

‫ثانیا‪ :‬خطر کفر و واقع شدن در حرام زمانی متصور است که مسلمانی نوروز را به عنوان عید دینی تجلیل کند و به‬
‫قدسیتش باور داشته باشد‪ .‬و هرگاه به قدسیت دینی آن معتقد نباشد چگونه می توان ان را حرام پنداشت؟‬

‫وقتی مبنای اقوال فقهاء بر این اصل باشد‪ ،‬می توان گفت‪ :‬آنچه امروز در کشورما و در برخی از کشورهای اسالمی‬
‫دیگر که به عنوان نوروز تجلیل می گردد هیچ ارتباطی به پیروی از جشن غیر اسالمی ندارد‪ .‬وهیچ کسی این روز را‬
‫مقدس نمی پندارد و به آن عظمتی هم قائل نیست‪ ،‬واین روز بنابر راحج هیچ ارتباطی به دیانت زردشتی ندارد‪ ،‬و پیشینۀ‬
‫تاریخی آن نیز چندان معلوم نیست‪ .‬و برخی بر این باور اند که نوروز مروج در برخی از کشورهای اسالمی با نوروزی‬
‫که زردشتیان تجلیل می کردند متفاوت است‪ ،‬به گونه ای که سال نو آن ها مانند عید اضحی و عید فطر در هر سال تغییر‬
‫می یافت و از لحاظ موقع طبیعی در ماههای مختلف آغاز و تجلیل می شد‪.‬‬

‫واهمیت این روز برای مردم ما در زیبائی و تحول شگفت در طبیعت است‪ ،‬طبیعتی که چند ماه پی در پی مردم‪ ،‬به ویژه‬
‫دهقانان را از کار وکشت وزراعت وسیاحت وگشت وگذار بازداشته بود‪.‬‬

‫علی ای حال آخرین چیزی را که فقهاء در بارۀ مشارکت در جشن نوروز بیان داشته اند این است که چنین کاری خوب‬
‫نیست و بس‪ .‬و زمانی ما می توانیم فتوا به تحریم بدهیم که هدف مسلمانان از برگزاری این جشن تعظیم و بزرگداشت‬
‫از آیین غیر اسالمی باشد‪ ،‬در غیر این با اینگونه فتواهای تحریمی‪ ،‬حکم شرعی را بر خالف معیارهای آن به کار برده‬
‫ایم‪.‬‬

‫تحلیل و ارزیابی دالئل سلفی ها‪:‬‬

‫سلفی ها در ارتباط به تحریم تجلیل از نوروز به حدیث صحیحی استناد جستند که آن را در باال ذکر کردم‪ ،‬اینک ببینیم‬
‫آیا استناد آن ها موجه وعلمی است یا خیر؟‬

‫اوال‪ :‬درحدیث مذکور از مشروعیت عید فطر و اضحی یاد شده‪ ،‬وهیچگاهی این حدیث نمی تواند دلیل بر انحصار عیدها‬
‫به همین دو عید باشد‪.‬‬

‫ثانیا‪ :‬آن دوعیدی را که انصار در زمان جاهلیت جشن می گرفتند معلوم نیست کدام عید بوده که پیامبر آن را منع کرده‬
‫و جاگزینش عید فطر و قربان را کرده است‪.‬گرچه برخی از مورخین این دو روز را بنام های (یوم السباسب و یوم السبع‬
‫که از اعیاد زمان جاهلیت بوده است)‪ ،‬ذکر کرده و در این باره حدیثی هم نقل کرده اند که پیامبر فرمود‪(:‬إن هللا تعالى‬
‫أبدلکم بیوم السباسب یوم العید) “یعنی خداوند روز سباسب را به روز عید برای تان مبدل کرده است”‪ .‬و احتمال اینکه‬
‫ان دو روز روزهای نوروز و مهرگان باشد از نگاه تاریخی و روابط میان مردم یثرب و پارسیان خیلی بعید به نظر می‬
‫آید‪.‬‬
‫ثالثا‪ :‬منحصر کردن جشن ها در دو عید اسالمی با استناد به حدیث فوق باعث می شود تا تمام جشن های ملی که در‬
‫رشد و ترقی جامعه ها نقش دارند نیز حرام دانسته شوند‪.‬‬

‫رابعا‪ :‬در ارتباط به آثار منقول در مصنف ابن ابی شیبه باید گفت که نمی توان با استناد به این آثار به منع تجلیل نوروز‬
‫دلیل گرفت‪ ،‬برا اینکه اوال اینکه این آثار حدیث نبوده بلکه قول تابعی است وثانیا آن آثار متعلق به روزه گرفتن به مناسبت‬
‫نوروز بوده که آن را مکروه دانسته نه حرام‪ ،‬و شامل بحث ما که تجلیل از نوروز است نمی شود‪.‬‬

‫خامسا‪ :‬حدیث منع مشابهت با کفار که بر آن بر منع تجلیل نوروز استدالل کرده اند بر موضوع ما صدق نمی کند؛ برای‬
‫اینکه هدف از تجلیل نوروز امروز در کشور‪ ،‬تجلیل از نوروز دینی و مذهبی و بزرگداشت از آیین معینی نیست‪ ،‬بلکه‬
‫هدف سرگرمی و تفریح وهمنوائی با صدای دل انگیز طبیعت است‪ .‬و در اصول و قواعد این بحث در اول این مقاله‬
‫گفتم که تمام انواع مشابهت ها با کفار ممنوع نیست‪ ،‬بلکه آنچه ممنوع است که از شعائر دینی آن ها باشد‪.‬‬

‫سادسا‪ :‬اگر مبنای تحریم جشن نوروز را بنابر معصیت هایی بگیریم که در این روز صورت می گیرد‪ ،‬متاسفانه باید این‬
‫را خاطر نشان کنیم که در عید سعید فطر و قربان هم چنین معصیت هایی از طرف برخی از اراذل و اوباش صورت‬
‫می گیرد‪.‬‬

‫سابعا‪ :‬در فقه اسالمی اصل و قاعده ای داریم که می گوید‪ :‬اصل در اشیاء حالل بودن است و حرام عارضی است‪ ،‬و‬
‫اثبات حرام نیاز به دلیل شرعی دارد‪ .‬و زمانی ما می توانیم به حرمت چیزی فتوا دهیم که نص صریح و قاطعی در‬
‫موضوع وجود داشته باشد‪ ،‬که در خوشبختانه در موضوع ما نص صرحی بر تحریم وجود ندارد‪.‬‬

‫آنچه گفته آمدیم مسائلی بود که بنده با تأمل و بحث پیرامون این موضوع‪ ،‬به آن دست یافته ام‪ .‬و هدفم از نبشتن این مسائل‬
‫دعوت به تجلیل از نوروز نیست فقط خواستم به خوانندگان گرامی بفهمانم که تجلیل و هدیه دادن به همدیگر در این روز‬
‫مباح بوده وهیچ اشکالی از نگاه شرعی ندارد‪ .‬و اینکه در گذشته ها برخی از فقها به تحریم آن قول کرده اند؛ برای این‬
‫بوده که آن ها گمان می کرده اند که تجلیل از این روزها از جمله شعائر مشرکین بوده است‪ ،‬درحالیکه با مراجعه به‬
‫تاریخ دریافتیم که چنین برداشتی درست نبوده و تجلیل از این روز در گذشته ها نه به عنوان جشن دینی بلکه به عنوان‬
‫جشن ملی پارسیان بوده که در زمان صحابۀ کرام نیز تجلیل می شده است و مسلمانان صدر اول نه تنها مانع آن نمی‬
‫شده اند بلکه با پذیرفتن تحفه ها وهدیه های با آنان در این جشن شریک می شده اند‪.‬‬

‫عقل و منطق نیز تجلیل از این روزها را می پسندد؛ برای اینکه با آمدن بهار همه چیز در طبیعت تغییر می کند زردی‬
‫ها به سبزی ها و خشکی ها به طراوت ها مبدل می گردد‪ .‬از پرندگان وحشی گرفته تا حیوانات اهلی همگی با همنوائی‬
‫با آهنگ طبیعت آواز می خوانند و می رقصند و درختان نیز گلهای خود را بر آنان می افشانند‪ .‬آیا در چنین روزی برای‬
‫انسان الزم نیست تا با طبیعت همصدا شده و به تجلیل از روزی بپردازد که همگان را مجذوب خود ساخته و برگۀ جدیدی‬
‫را برای زندگی باز کرده است؟‬

‫موسم گل است و جشن نوروزی *** دلتان شاد و لب تان خندان باد‬

You might also like