امر به معروف و نهی از منکر - - تفسير سوره اعراف

You might also like

Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 28

‫تفسیر سوره اعراف‬

‫امر به معروف و نهی از منکر‬

‫استاد احمد ظاهر اسلمیار (رحمه اهلل )‬

‫ترتیب کننده ‪ :‬ام عثمان موحده‬

‫‪0‬‬
‫بسم اهلل الرحمن الرحیم‬

‫در تفاسیر سوره بقره اهلل ما را از حیله بنی اسرائیل آگاه ساخته که قوم بنی‬
‫اسرائیل چگونه مکر و حیله نمودند که در روز شنبه اهلل اینها را از شکار ماهی‬
‫منع نموده بود و اینها حیله کردند که در دیگر روز ها شکار می کردند الی آخره‬
‫آیت‪..‬‬

‫در سوره اعراف‪ :‬روشنی های دیگری انداخته شده که اینها چگونه این کار را‬
‫انجام دادند؟‬

‫و به چند دسته تقسیم شدند؟‬

‫و در مقابل چی عکس العملی انجام داده شده؟‬

‫آیا کسانی بودند که اینها را نهی از منکر کردند؟‬

‫و یا کسانی بودند که مردمی بی طرفی بودند؟‬

‫و یا از آنهائی بودند که نه نهی از منکر کردند و نه بی طرف بودند‬

‫در یکجائی گناه صورت میگیرد مردم به چند دسته تقسیم می شوند‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫اول‪:‬مردمی هستند که مرتکب جرم میشوند‪.‬‬

‫دوم‪ :‬نهی از منکر می کنند‬

‫سوم‪:‬سکوت اختیار می کنند‬

‫و اهلل در سوره اعراف هر سه طبقه را برای ما معرفی کرده است و روش که اهلل با‬
‫هر طبقه اخیتار کرده را برای ما روشنی انداخته و ما طبق همین روشنی می‬
‫خواهیم زندگی خود را رنگ اسالمی ببخشیم‬

‫اعراف آیه ‪:۱۶۳‬‬

‫اض َرةَ ۡٱل َب ۡح ِر‬


‫ع ِن ۡٱلقَ ۡريَ ِة ٱلَّتِي َكان َۡت َح ِ‬
‫َو ۡسـَٔ ۡل ُه ۡم َ‬
‫ای محمد از آنان درباره ئی ساکنان( بنی قریظه‪ ،‬بنی نضیر‪ ،‬و بنی قینوقاع) از‬
‫کسانی که مخالفت علیه تو را بلند کردند از اینها بپرس از او قریه ئی که در‬
‫ساحل و بحر قرار داشت که اسم قریه‪ :‬نه در نص و نه در احادیثی رسول اهلل‬
‫صلی اهلل علیه و آله وسلم دلیلی نیست که داللت به مشخص بودن این قریه بکند‬
‫که در کدام منطقه ئی بوده و در کنار کدام ساحل و بحر و قرآن و حدیث در این‬
‫مورد نیز سکوت است‪ .‬پس واجب این است کسی که بر اهلل و رسول اهلل ایمان‬

‫‪2‬‬
‫دارد در چنین موضوعاتی نپیچد مسائلی که نه قرآنکریم و نه سنت رسول اهلل‬
‫برای مان آگاهی داده‬

‫و اصل موضوع این است که بدانیم‪ :‬مردم مرتکب چی جنایتی شدند؛ و موقف بنی‬
‫اسرائیل و دیگران در منطقه چی بود طبیعی است که رسول اهلل مکلف به این نشده‬
‫که از اینها معلومات بگیرد( یهود و بنی اسرائیل) چون اینها مردم کاذب و‬
‫دروغگو هستند و در همچو مسائلی که مربوط شرع میشود برای ما ممنوع است‬
‫که از یهود‪ /‬نصارا ‪ /‬کفار بپرسیم و اما اینجا سوالی است که آنها را ساکت میسازد‬
‫و چون آنها می دانند که قریه ئی در منطقه ئی بود در آنجا بنی اسرائیل بعضی‬
‫اجداد شان حیله کردند و اهلل آنها را تبدیل به شادی ها کرد و مطلقاً از این مسائل‬
‫آگاهی دارند و این سوال به این خاطر است که از آنها پرسان بکن خطاب به‬
‫رسول اهلل صلی اهلل علیه و آله وسلم ( سوالی که جواب دهنده سکوت میکند‪).‬‬

‫إذ‪ :‬هنگامیکه‬

‫یَعْدُونَ فی السَّبْت‪ :‬در روز شنبه تجاوز می کردند‬

‫إذ‪ :‬هنگامیکه‬

‫‪3‬‬
‫تَأْتیهمْ حیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتهمْ شُرَّعًا‪ :‬ماهیان شان میامد در این منطقه جمع می شدند‬
‫در روز شنبه‬

‫شُرَّعاً‪ :‬قد برافراشته یعنی بر سر آب می آمدند و هر کس اینها را مشاهده کرده‬


‫می توانست و اینها منع بودند که در روز شنبه این کار را بکنند (ماهی گیری)‬

‫وَیَوْمَ لَا یَسْبتُونَ لَا تَأْتیهمْ‪ :‬و در روزیکه آنها در روز های دیگری می بودند یعنی‬
‫بجز از شنبه ماهی ها برای شان نمی آمد‬

‫کَذَلكَ نَبْلُوهُم بمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ‪ )۱۶۳( :‬اعراف‬

‫و همچنان آنها را امتحان می کنیم به سبب آنچه که نافرمانی می کردند‪.‬‬

‫و اهلل اینها را پی در پی امتحان می کردند چون مردم فاسق و فاجر بودند و اینها‬
‫حیله شان قسمی بود که جال و یا بند می کردند و می انداختند در دریا تا راه‬
‫ماهی ها بند شوند و در روز دیگرش یعنی یکشنبه آن ماهی ها را جمع کرده به‬
‫خانه های شان می بردند چون نفس های شان مطلقاً از غرائض بود‬

‫‪4‬‬
‫صفت یهود ها‪ :‬مطلقاً از دایره تجاوز کننده هستند یعنی کسانی هستند که همیشه‬
‫چور و چپاول و شهوات در فطرت های شان بود و است و به مثل یك اسپ لجام‬
‫گسیخته ئی هستند که در هنگام دویدن در صحرا و کسی که باالیش سوار است‬
‫نمیتواند جلو اینرا بگیرد و او را به هر جائی میبرد‪.‬‬

‫در شرح گفته شود که‪ :‬نفس انسان دو حالت را دارد‪ :‬نفس باید مرکوب باشد و‬
‫تو راکب یعنی نفس را ما باید مرکب بسازیم و به هر جای که خواستیم ببریم و‬
‫این حالت داللت به کسی میکند که زمام نفس خود را داشته باشد‬

‫اما اگر این حالت برعکس شد به این معنی میشود که نفس راکب شد و تو‬
‫مرکوب‪.‬‬

‫ادامه شرح تفسیر‪ :‬و در این طور یك حالت که مردم به چنین حیله متصل ‪/‬‬
‫مشغول شدند موقف دیگران چی بود؟‬

‫مثالً‪ :‬در قریه اگر ‪ ۵۰۰‬نفر بوده باشد ‪ ۱۰۰‬نفر آن به این فساد مشغول شدند و‬
‫موقف ‪ ۴۰۰‬نفر دیگر چی است؟‬

‫‪5‬‬
‫چون بخاطریکه نظام نظام اسالمی است و بقیه با موسی بودند و طبیعی است که‬
‫نهی از منکر باید صورت بگیرد و اال اگر اینکار را نکنند لعنت خواهند شد‪.‬‬

‫تقسیم بندی زیبا از امت نظر به آیه ‪ ۱۶۴‬سوره اعراف‪:‬‬

‫امت اولی‪ :‬که متصل به این حیله و جنایت شدند‬

‫امت دومی‪ :‬که فعالً سخن به زبان گشودند‬

‫ٱَّللُ ُمهۡ ِل ُك ُه ۡم أَ ۡو ُم َع ِذبُ ُه ۡم َ‬


‫ع َذابٗ ا َ‬
‫ش ِديدٗ ا‬ ‫َو ِإ ۡذ قَالَ ۡت أ ُ َّم ‪ٞ‬ة ِم ۡن ُه ۡم ِل َم تَ ِع ُ‬
‫ظونَ قَ ۡو ًما َّ‬
‫و [یاد کن از] هنگامی که گروهی از آنان [به گروه دیگر] گفتند‪« :‬چرا قومی را‬
‫پند میدهید [که سرانجام‪ ]،‬اهلل آنان را هالک خواهد کرد یا به عذابی شدید گرفتار‬
‫خواهد نمود؟»‬

‫داللت به این میکند که یك امت سکوت اختیار کرده بود و در مقابل امت بود که‬
‫اینها را نهی کرده بود و این امت که سکوت کرد به امت که نهی میکرد گفت‪ :‬چرا‬
‫شما اینها را از اینکار منع می کنید و اهلل اینها را یا هالک می کند و یا عذاب‬
‫شدید در آخرت می کند‪.‬‬

‫و امت که نهی از منکر می کردند اینها گفتند‪ :‬ما بخاطر نهی از منکر این قوم و‬
‫دسته را کردیم که عذری باشد نزد اهلل تا در روز قیامت دستاویزی داشت باشیم‬

‫‪6‬‬
‫نزد رب خود که ما عذری داریم که ما اینها را نهی از منکر کردیم ولی اینها‬
‫استجابت نکردند و تا باشد اینها متقی و پرهیزگار باشند‬

‫_گروه نهی از منکر دارای دو هدف بودند‪:‬‬

‫‪ :۱‬عذر نزد اهلل‬

‫‪ :۲‬مردم متقی شوند در اینجا اهلل و در این آیت اهلل اینها را سه امت تقسیم می کند‪:‬‬

‫‪ :۱‬امت خیانت کار و مکّار‬

‫‪ :۲‬امت ساکت‬

‫‪ :۳‬امت ناهی از منکر( نهی و منع کننده )‬

‫_و این تفسیر اسالمی امت است‪_.‬‬

‫تعریف امت‪:‬‬

‫ما وقتی امت می گوئیم‪ :‬یعنی مجموعه ئی از مردمی که عقاید خاصی که دارنده‬
‫همین عقاید است را جمع کرده و محور شان عقیده است که اینها را جمع کرده و‬
‫اینرا امت می گوئیم و در اسالم باالی اینطور مردم امت اطالق میشود‪.‬‬
‫‪7‬‬
‫تعریف امت غیر از اسالم‪:‬‬

‫در شرک و کفر اطالق باالی امت آن مردمی میشود که‪:‬در یك سرزمین زندگی‬
‫می کنند و از آب و هوایش مستفید میشوند ولو که از زبان ها و ادیان مختلف‬
‫باشد فقط محوری که اینها دورش میچرخند که آن ملی گرائی است و احتماالً که‬
‫محور در بعضی مناطق زبان باشد‪/‬قومیت ‪.‬‬

‫و فرق میکند از هر مناطق ‪..‬‬

‫تعریف امت در جاهلیت معاصر‪:‬‬

‫امت به آن دسته از مردم اطالق میشود که در یك سرزمینی زندگی می کنند و‬


‫مسیر خود شانرا مشترک کردند ولو که از ادیان مختلف باشد و اینها را ادیان‬
‫مختلف جمع نکردند بلکه وطن اینها را جمع کردند‬

‫اما در حالیکه یك قریه ساحلی اهلل افراد کم را به سه دسته تقسیم میکند یعنی به‬
‫سه ملت‪:‬‬

‫‪8‬‬
‫‪ :۱‬محور اول‪:‬‬

‫ملت جنایتکار ولو که از هر قوم و قبیله ئی که باشد و محور که اینها را جمع‬


‫کرده خیانت و حیله میباشد و به حیله متوسل میشوند و جنایت می کنند‪.‬‬

‫‪ :۲‬محور دوم‪:‬‬

‫محور عقیده میباشد مردمی را جمع کرده که آنها در سایه عقیده خود حرکت می‬
‫کنند‪.‬‬

‫‪:۳‬محور سوم‪:‬‬

‫مردمی هستند که آنها را عقیده اسالمی جمع کرده اما در سایه عقیده خود حرکت‬
‫نمی کنند احتمال از زبانها‪ ،‬اقوام‪ ،‬و اقشار مختلف ملت باشد و در یك جامعه‬
‫همین قسم تقسیم بندی ها باید صورت بگیرد‬

‫مثالً ما اگر بگوئیم یك امت واحد در افغانستان هستیم‪.‬‬

‫نخیر‪ :‬ما امت واحد نیستیم؛ امت واحد داللت به این میکند که ما را عقیده جمع‬
‫کرده باشد و وقتی ما می گوئیم که ما را عقیده جمع کرده باشد‪.‬اطالق امت از این‬
‫فراتر است هر فردی که متمسك به قرآن و سنت باشد هر فردی که مومن به‬

‫‪9‬‬
‫اسالم باشد او در حقیقت جزئی از این امت است ولو که در هر گوشه و کنج دنیا‬
‫هم باشد چون مفهوم امت مفهوم وسیع است چی شرق‪ ،‬غرب‪ ،‬شمال‪ ،‬و جنوب‬
‫باشد‪.‬‬

‫و از این خاطر همه را جمع کنیم محور عقیده میباشد و هیچ تضاد و اختالفی در‬
‫اینها مشاهده نمی کنیم چون یك محور سبب یکجائی اینها شده است‪.‬‬

‫_ محور های کسانیکه مردم های جانی‪ ،‬مفسد‪ ،‬ظالم‪ ،‬ستمگر و طاغی است‪.‬در هر‬
‫جای که باشد اینها را یك محور جمع کرده که عبارت از "طغیان" است و اینها از‬
‫یك صنف و یا صف مردم هستند‪.‬‬

‫یك امت ساکت شد با اینکه مردم صالح هستند مردم جانی نیستند و به حیله‬
‫متوسل نشدند‪ .‬زمام شهوات شانرا بدست خود گرفتند مثل امت اولی دست به‬
‫جنایت نزدنند اما ساکت شدند و سکوت کردند و دلیل شان این بود که وعظ و‬
‫نصیحت برای امت اول مفید نمی باشد و می گفتند‪ :‬بگذارید شان چون اهلل یا اینها‬
‫را هالک دنیوی میکند و یا عذابی شدید در آخرت یا قیامت نصیب شان میشود‪.‬‬

‫‪10‬‬
‫و اینرا چی نوع امت می گویند‪ :‬اینطور افراد خیلی در امت اسالمی زیاد اند مردم‬
‫های که بدون طرف جانی و مفسد در جامعه نیستند و متمسك با کتاب اهلل و‬
‫سنت رسول اهلل صلی اهلل علیه و آله وسلم هستند؛ بزرگترین مشکل شان این که‬
‫اینها در حقیقت مُرده ها هستند چون اسالم تنها از ما نمی خواهد که ما صالح‬
‫باشیم و باید مصلح هم باشیم رسول اهلل در حدیثی می گویند‪ :‬و در این حدیث‬
‫رسول اهلل امت‪/‬جامعه اسالمی را به کشتی دو طبقه ئی‪ :‬که دو طبقه کشتی است‬
‫که در طبقه اول هم مسافرین است و در طبقه دوم هم و این کشتی در حال‬
‫حرکت است اگر طبقه زیرین محتاج به آب شدند و یا ضرورت به آب پیدا بکنند‬
‫اگر بگویند که ما آب را به شکل مستقیم از بحر نمی گیریم ما‬

‫یك سوراخی را ایجاد می کنیم از داخل کشتی و از اینجا آب می گیریم میکَشیم‬


‫و آب را استفاده می کنیم‪.‬‬

‫خوب پس کسانیکه در طبقه دومی است و از این سخن آگاه می شوند اگر به سر‬
‫وقت نرسند و طبقه زیرین کشتی را سوراخ کنند چی میشود؟‬

‫تمامی طبقه ها غرق می شوند و یا تمام مسافرین غرق میشوند‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫_جامعه اسالمی نیز به این شکل میباشد‪_.‬‬

‫در جامعه اسالمی دو ستون مهم و عمده عبارت از امر به معروف و نهی از منکر‬
‫میباشد و این وظیفه هر فرد است از یك فرد گرفته الی یك نظام و احتمال دارد‬
‫خود نظام همین طور یك وزارت و حزب داشته باشد و در کُل وظیفه هر فرد‬
‫است و هیچ کس اینرا رد و انکار کرده نمی تواند رسول اهلل میفرماید‪ :‬منکر را‬
‫دیدید با دست تان منع کنید‪ ،‬نشد با زبان‪ ،‬نشد به قلب تان آن عمل را بد ببینید و‬
‫قلب به این معنی است که با وی یکجا نمی روی و وی را مشاهدت نمی کنی‬

‫این منکرات درجه ثالثه وظیفه هر فرد مسلمان است‬

‫حاال‪ :‬یك طائفه متحرک‪ -‬یك طائفه مُرده‪ -‬یك طائفه جانی که همان امت اولی‬
‫یا مفسد هستند‬

‫سوره اعراف آیه ‪:۱۶۵‬‬

‫فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ به‪:‬‬

‫طائفه اولی وقتی اینرا فراموش کردند زمانی که ناهی از منکر اینها را باز داشتند‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫س ٓو ِء‪ :‬وقتی عذاب آمد ما کسانی را که از زشتی منع‬ ‫أَن َج ۡينَا ٱلَّذِينَ يَ ۡن َه ۡونَ َ‬
‫ع ِن ٱل ُّ‬
‫کردند آنها را ما نجات دادیم و همین طائفه که مردم را از منکر نهی می کردند اهلل‬
‫اینها را نجات داد‪.‬‬

‫َوأَخ َۡذنَا ٱلَّذِينَ َ‬


‫ظلَ ُمواْ‪:‬‬
‫و گرفتیم کسانی را که ظلم و ستم کردند‬

‫ِب َع َذا ِۭ ِ‬
‫ب َبـِيس‪:‬‬
‫به عذاب شدید و سخت و اینها را گرفتار عذاب سخت و شدید کردیم‪.‬‬

‫ِب َما َكانُواْ َي ۡف ُ‬


‫سقُونَ ‪:‬‬
‫به سبب آن چیزی که فسق می کردند‪.‬‬

‫(فسق خروج از شریعت را می گویند‪).‬‬

‫سوره اعراف آیه ‪:۱۶۶‬‬

‫‪13‬‬
‫فَلَمَّا عَتَوْاْ‪ :‬هنگامیکه سرکشی کردند‪.‬‬

‫عَن مَّا نُهُوا عَنْهُ‪ :‬از چیزی که نهی شده بودند؛ بر او گردن ننهادنند لبیك به گفته‬
‫های مصلحین نکردند‪.‬‬

‫قُلْنَا لَهُمْ‪ :‬گفتیم بر همین طائفه اولی‪ ،‬مفسد‪ ،‬جانی‪ ،‬و حیله گر‪،‬‬

‫کُونُوا‪ :‬باشید‪.‬‬

‫قرَدَةً خَاسئینَ‪ :‬شادی های رانده شده و اینها فوراً به شادی ها تبدیل شدند‪.‬‬

‫‪-‬مجاهد رحمه اهلل که از جمله مفسرین سلف است نقل قول میشود‪ :‬که این طائفه‬
‫سرشت و خو های شان تبدیل به سرشت و خوی شادی ها شدند اما ظاهر آیت‬
‫اینرا نمی پذیرد چون مطلقاً ظاهر آیت صریح است که اینها تبدیل به شادی شدند‪.‬‬

‫‪14‬‬
‫‪-‬سید قطب رحمه اهلل در دو جای که به تفسیر این آیت پرداخته‪ :‬سوره بقره رأی‬
‫امام مجاهد رحمه اهلل را ترجیح میدهد که داللت به این کند که اینها به حقیقت‬
‫تبدیل به شادی ها نشدند بلکه سرشت و خو های شان به شادی تبدیل شد ساده‬
‫تر(شادی مانند)‪.‬‬

‫‪-‬اما در تفسیر سوره اعراف در اینجا سید قطلب رحمه اهلل به این رأی است که‬
‫بلی تفسیر درست این است که اینها تبدیل به شادی های حقیقی شدند و ظاهر‬
‫قرآن نیز همین است و اینها سرشت و خوی شان شادی گونه از قدیم بود ولی‬
‫تبدیلی که به یکباره گی نسخ شدند‪.‬‬

‫‪-‬حالت گروه اولی‪ :‬که جانی و مفسد بودند هالک شد‪.‬‬

‫‪-‬حالت گروه دومی‪ :‬که نهی از منکر کردند نجات یافتند‪.‬‬

‫‪-‬و حالت گروه سومی‪ :‬که سکوت کردند چی شد؟!‬

‫اینها ساکت ماندند و قرآن نیز از شرح حالت اینها ساکت مانده؛ بی اهمیت مردم‬
‫هستند و از بعضی از مفسرین نقل قول میشود که اینها نیز هالک شدند‪.‬‬

‫‪15‬‬
‫‪-‬اما بعضی از مفسرین می گوید‪ :‬که نخیر هالک نشدند؛ اما چرا ذکر نشده؟ چون‬
‫اهمیت ندارد و نداشتند‪.‬‬

‫‪-‬درس های که از این می گیریم‪:‬‬

‫‪:۱‬همیشه متوجه باشیم برادران و خواهران در هر قریه که عده ئی از مردم به‬


‫فساد می پردازند و در مقابل فساد اینها مردم سه دسته میشوند‪:‬‬

‫‪-‬یك دسته‪ :‬کسانی است که نهی از منکر می کنند‬

‫‪-‬دسته دومی‪ :‬کسانی است که سکوت می کنند‬

‫‪-‬دسته سومی‪ :‬کسانی است که با همین مفسدین یکجا میشوند‪.‬‬

‫‪ :۱‬مفسدین‬

‫‪:۲‬ساکتین‬

‫‪:۳‬ناهین( کسانی که نهی می کنند‪).‬‬

‫و اینرا ما و شما فعالً در جوامع خود مشاهده می کنیم که در یك قریه شهر و یا‬
‫جائی دیگری که فساد؛ و فساد که است اشکال مختلف دارد و بزرگترین فسادی‬

‫‪16‬‬
‫که امروز ما مواجه هستیم‪ :‬فساد حکم بغیر ما انزل اهلل‪ ،‬قرآنکریم حاکم نیست‪،‬‬
‫اسالم حاکم نیست‪ ،‬به اسالم استهزاء میشود‪.‬‬

‫یك طائفه و گروپی جبار و ستمگر که حاکمیت را بدست خود گرفتند‪.‬‬

‫مردم به چند دسته تقسیم شدیم؟‬

‫‪ -۱‬عده ئی مردم به این است که سکوت‬

‫‪ -۲‬و عده ئی مردم که نهی از منکر می کنند و طبیعی است که اینها مردمی کمی‬
‫هستند‬

‫و کسانیکه سکوت کردند متوجه باشیم به چند دسته تقسیم می شوند‪ :‬بعضی مردم‬
‫به این است که اینهای که سکوت کردند دسته خائن تر از اینها نیز پیدا میشود‪.‬‬

‫بنی اسرائیل عده ئی سکوت کردند ولی فهمیدند که اینها مردم ظالم و ستمگاری‬
‫هستند؛ اما هستند کسانی در نظام اسالمی زندگی میکنند اما اسالمی که اصالً‬
‫برای شان اهمیت ندارد که کافر حاکم و یا مسلمان اینها را به کفر مردم دعوت می‬
‫کنند و یا به اسالم اینها کسانی هستند که به مجرد که شهوات بد شان متفرع(‬
‫پراکنده‪،‬پخش) شده به دنیاا سالم است و بعضی مردم در جهان اسالم اینگونه‬
‫هستند و مشاهده می کنیم قسمی که رسول اهلل صلی اهلل علیه و آله وسلم‬

‫‪17‬‬
‫میفرماید‪ :‬که خاشاک و خس سر آب در آخر زمان میشویم همین است از بس که‬
‫بی اهمیت می شویم‪.‬‬

‫‪-‬ربط آیات سوره اعراف با ایات سوره یوسف‪:‬‬

‫آیات سوره یوسف عجیب است زمانیکه زن مصر به یوسف علیه السالم می گوید‪:‬‬
‫یا با من همان عمل زشت و قبیح زنا را بکن و یا زندان یا بندی خانه را اختیار‬
‫کن؛ یوسف علیه السالم می گوید‪ :‬که ای رب من بندی خانه برای من دوست‬
‫داشتنی تر است‪ ،‬زیرا این دعوت به فسق است در حالیکه ما مسلمان ها سالهای‬
‫متمادی است که دعوت به کفر میشویم و می پذیریم نمی گوئیم به اهلل که سجن یا‬
‫زندان را می پذیریم و یا مرگ برای ما بهتر است؛ عذاب دنیا برای ما بهتر است‬
‫نسبت به اینکه کسی ما را بسوی کفر دعوت کند‪.‬‬

‫ببینید به فسق یوسف علیه السالم دعوت میشود میگوید‪ :‬نه بندی خانه برایم بهتر‬
‫است امروز ما مردم به کفر دعوت می شویم و پذیرفتیم چرا؟ به این خاطر که ما‬
‫نتوانستیم زمام شهوات خود را بگیریم؛ زمام شهوات خواهران و برادران از ما اسم‬
‫لجام گسیخته ساخته شده امروز ما مشاهده می کنیم خیلی قضیه خطرناک است‬
‫اگر یکبار مباح از دایره خود بیرون شد انسان را به حاالت بسیار خطرناک‬
‫‪18‬‬
‫میکشاند و متوجه باشیم شاید بسیاری از امور مباح باشد و متوجه باشیم که زمام‬
‫شهوات خود را مهار بسازیم چون این که حتی تعداد اکثر بخاطر همین لباس‪،‬‬
‫طال‪ ،‬زر‪ ،‬خانه‪ ،‬زن مردم رفتند کافر شدند و در پهلوی امریکائی بخاطر همین زن‬
‫و اوالد خود ایستاد شدند‪ .‬بخاطر چی؟‬

‫مختصر‪ :‬اینکه نتوانستند زمام غرائض و شهوات شانرا درست بگیرند و از دست‬
‫شان خطا رفت‬

‫و متوجه این نیز باشیم که زندگی انسان مسلمان یك اندکی خشونت در آن باید‬
‫باشد‪.‬‬

‫خشونتی که بجا و شرعی و امتیاز شریعت در آن جا دارد‪.‬‬

‫و این بودن امریکا در افغانستان تنها محصون نیست‬

‫بلکه این جنگ خیلی دامنه دار است ما امتی باشیم که باید آماده به جنگ باشیم‬
‫و ما اسرائیل را متوجه شویم که حتی هر طفل اسرائیلی آماده جنگ است اما ما‬
‫هیچ اصالً به فکرش هم نیستیم که جنگ وجود دارد یا ندارد؟!‬

‫و اگر ما زمام شهوات را بدست خود نگیریم و به این شکل لجام گسیخته شود‬
‫فردا به حرام نیز آغشته می شویم‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫‪ :۲‬اهلل انسان را مبتال از راه های مختلف میسازد و این سنت الهی است از این‬
‫کسانی که مبتال می شوند کسانی هستند که با نفس خود مجاهدت می کنند و زمام‬
‫امور خود را بدست خود می گیرند و از این امتحان مؤفقانه بدر می آیند و از این‬
‫جمله نیز کسانی هستند که کافر میشوند‪ ،‬منحرف میشوند‪ ،‬از این راه که اهلل برای‬
‫شان اختیار کرده کردند‪.‬‬

‫‪ :۳‬چیز های را که ما و شما مشاهده می کنیم به این است که در یك جامعه‬


‫اسالمی ما نیز مشاهده کنیم که یك مردم به سه بخش تقسیم می شوند مردم‬
‫متعدی( ظالم )‪ ،‬مردم دعوتگر و مصلح‪ ،‬مردم ساکت‪.‬‬

‫و هر کدام از اینها را ما می توانیم امت بگوئین چون اینها یك امت است نه بلکه‬
‫امت های مختلف است‪.‬‬

‫‪-‬هیچ چیزی بنام آزادی شخصی در اسالم اعتبار ندارد یا اینکه فردی بگوید من‬
‫آزاد هستم‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫مثالً‪ :‬بسیاری از مقوله های مردم است که می گویند‪ :‬گوسفند از پای خود بز از‬
‫پای خود‪،‬‬

‫عیسی به دین خود‪ ،‬موسی به دین خود‪ ،‬یا تو را چی؟‪ ،‬فالنی به این دین و فالن‬
‫به فالنی دین ‪...‬‬

‫نه!‬

‫در اسالم این مقوله های جاهالنه اصالً جای ندارد؛ در اسالم وقتی فرد بیرون می‬
‫شود رسول اهلل صلی اهلل علیه و آله وسلم میگوید‪ :‬حق طریق و یا راه را که در‬
‫سر راه مردم نشنید و اگر نشسته هستید حق راه را مراعات کنید‪.‬‬

‫حق نشستن چیست؟‬

‫سالم دادن‬

‫و سالم مردم را علیك گرفتن‬

‫چشم ها پائین انداخته شود‬

‫امر به معروف و نهی از منکر شود‬

‫‪21‬‬
‫فردی را مثالً‪ -:‬میبینی که موسیقی گوش میکند بگوئیم‪ :‬چرا گوش میکنی؟‪،‬‬
‫فردی لباس‪ ،‬ریش مشکل دارد وغیره به شیوه نیکو و احسن ‪..‬‬

‫و بیندیشیم نزد خود که اگر یك جامعه اسالمی به همین شکل باشد گناه در آن‬
‫جامعه باقی میماند؟ نخیر بلکه محصور ( محاصره شده‪ ،‬بسته ) به خانه ها میشود‬
‫و در بیرون کسی نمی تواند گناه بکند‪.‬‬

‫‪-‬و گناه به این شکل پخش در بین مردم نمیشود و در خانه ها هم نیز کسی‬
‫مکلف نیست که داخل خانه های مردم شود که از فالن اینطور بکن و یا نکن ‪!!..‬‬

‫هر زمانی که گناه‪ ،‬فسق و فساد دامن گیر یك امت شد یك بخش امت به این‬
‫مبتال شد این در حقیقت اعالن خطر است یا بهتر بگوئیم زنگ خطر‪.‬‬

‫زنگ خطر یعنی چی؟ یعنی زنگ عذاب آمدنی است و عذاب اشکال مختلف‬
‫بخود دارد مثالً‪ :‬زلزله‪ ،‬قحطی‪ ،‬امراض گوناگون‪ ،‬یا تسلط یافتن دشمن که انواع و‬
‫اشکال مختلف دارد‪.‬‬

‫‪22‬‬
‫‪-‬فرد دعوتگر چگونه یك هدف داشته باشد؟‬

‫هدف داعی و مصلح وقتی دعوت میکند همین دو هدف است و یا دنبال می کند‪.‬‬

‫‪ -:۱‬اینکه من بخاطر مردم را دعوت میکنم که معذرا داشته باشم به نزد اهلل‬
‫عَزَّوَجَلَّ‬

‫یعنی‪ :‬من بخاطر مردم را دعوت میکنم و نهی از منکر می کنم که ای اهلل من بنده‬
‫های تو را دعوت کردم کسانی را که امر ناشایسته ئی را می کردند و این معذرتم‬
‫نزد اهلل است‪.‬‬

‫‪ -:۲‬که مردم تبدیل به مردم متقی شوند و این چقدر هدف زیبا و مبارکی است که‬
‫انسان مصلح می خواهد دیگران نیز مصلح شوند؛ نه تنها به دایره صالح داخل‬
‫شوند بلکه باالتر از آن که متقی و پرهیزگار و عابد خوب شوند‪.‬‬

‫‪-‬و این وظیفه مسلمان است اگر مسلمان این وظیفه خود را اداء نکند در حقیقت‬
‫این خود را به عذاب اهلل نزدیك میسازد‪-.‬‬

‫‪23‬‬
‫‪-‬ساکت و یا خاموشی دو هدف دارد‪:‬‬

‫‪ -:۱‬بی اهمیت بودن‬

‫‪ -:۲‬مستحق عذاب شوند‬

‫چون اشخاص ساکت از حقایق با خبر است و در تفسیر آیت خواندیم که کسانی‬
‫که ساکت بودند به کسانی که بلند شدند و نهی از منکر می کردند آنها را نیز باز‬
‫می داشتند و می دارند‬

‫یعنی اینکه‪ :‬برای اینها مفید نیست بگذار اینها را و پشت اینها نگرد‪.‬‬

‫‪-‬پند مؤمنان را نافع و سودمند است‪-.‬‬

‫و در یك جامعه اسالمی باید پند و وعظ و نهی از منکر پی در پی باشد‪ ،‬حلقات‬


‫درسی پی در پی باشد‪ ،‬و به همین شکل مسلسل و دوامدار باشد‪.‬‬

‫چرا؟‬

‫‪24‬‬
‫چون به مجرد که این سلسله دعوت ها توقف میکند احکام شرعی فراموش‬
‫میشود؛ جای احکام شرعی را احکام کفری می گیرد؛ مردم با احکام شرعی مثل‬
‫که امروز مشاهده می کنیم‪.‬‬

‫امروز از منکری که باید نهی شود مردم نهی نمی کنند از این خاطر احکام شریعت‬
‫کوچ کرده و اگر کسی امروز بگوید موسیقی گوش نکن در جواب می گویند‪:‬‬
‫موسیقی غذای روح است‪ ،‬و یا هم تراشیدن ریش وغیره ‪..‬‬

‫و از این گذشته خوردن سود به اقسام مختلف‪ ،‬فساد اخالقی به اقسام مختلف‪ ،‬بی‬
‫حجابی و بی حیائی به اقسام مختلف‪ ،‬همه گی وغیره و اگر به یك خواهری‬
‫بگوئی حجاب!‬

‫می گوید‪ :‬همین حجاب است‪ ،‬و می گوید‪ :‬دلم پاک است خالص ‪..‬‬

‫_در اخیر‪:‬‬

‫و همیشه به یاد داشته باشیم که تاریخ اسالمی و قرآنکریم کی را پاینده و‬


‫جاویدان اسمش را نگهداشته الی تا روز قیامت او کسانی که نهی از منکر و امر به‬

‫‪25‬‬
‫معروف کرده؛ اما کسانی که کار نکردند آنها مهمل( بی فایده‪ ،‬بیکاره ) هستند و‬
‫آنها را کسی یاد نمی کند‪.‬‬

‫در تاریخ بعضی افراد و مردم های میباشد که اسم شان همیشه زنده و پاینده حفظ‬
‫میکند‬

‫و متوجه باشیم این که اعمال شان بخاطر اهلل باشند نه ریاء‪ ،‬شهرت‪ ،‬و اینجاست‬
‫که اهلل اسم آنها را جاویدان حفظ میکند یا اگر اسم شان ذکر نشود در قطار و‬
‫ردیف کسانی که مصلح بودند ذکر میشود؛ و انسان همیشه از این خوف داشته‬
‫باشد و باید همیشه متوجه به این باشیم که یکی به دیگر ما دعا بکنیم و ناصح‬
‫یکی دیگر مان باشیم‬

‫و ما همیشه به این هستیم که اهلل جامعه ما را جامعه اسالمی اسالمی با اساسات‬


‫بگرداند؛ یعنی جامعه امر به معروف و نهی از منکر بوده باشد‬

‫و نهی از منکر در دین دموکراسی منع است‪.‬چرا؟‬

‫چون فرد می گوید این کار شخصی من است؛ بسیار کسان را دیده باشیم که‬
‫موسیقی را بلند می گذارند اگر بگویم چرا؟‬

‫‪26‬‬
‫میگوید‪ :‬دلم بایسکلم!‬

‫دموکراسی است!‬

‫و این داللت به بی حیائی یك فرد میکند‪.‬‬

‫هیچ کسی از دایره نصیحت بیرون شده نمیتواند خواه هر کسی بوده باشد‪:‬عالم‪،‬‬
‫مصلح‪ ،‬متقی وغیره و این نصیحت باید در دایره ادب گفته شود که به خورد و یا‬
‫بزرگ چگونه سخن بگوئیم که مطابق برداشت های شان باشد‪.‬‬

‫تناصح ( یك دیگر را اندرز دادن ) را هرگز فراموش نباید کرد‪.‬‬

‫‪27‬‬

You might also like