سمینار بین الملل

You might also like

Download as docx, pdf, or txt
Download as docx, pdf, or txt
You are on page 1of 10

‫دولت جمهوری افغانستان‬

‫وزارت تحصیالت عالی پوهنتون بلخ‬


‫پوهنحی حقوق و علوم سیاسی‬
‫ٔ‬

‫نظام بین المللی‬

‫استاد رهنما ‪ :‬دکتور علوم محمد طاهر{طاهر}‬


‫ترتیب کننده ‪ :‬نبیال {نبیل}‬

‫سال تحصیلی‪۱۳۹۵,..................................................................................‬‬
‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬
‫مقدمه‬

‫نظام به مجموعه اي از واحدهاي سياسي مستقل گفته مي شود که در يک ارتب اط منظم و ممت د‬
‫قرار گرفته اند و ضرورتا ً الگوي خاصي بين آنها پديدآم ده اس ت‪.‬ام روزه درجه ان نظ ام ه ای‬
‫مختلف وجودداردکه یکی ازآن نظام بین المللی است که از اهمیت ویژه برخوردارمیباشد‬

‫باتوجه به همین اهمیت موضوع مقاله رانظام بین المللی انتخاب نمودم که درقسمت های اول‬
‫نظام بین المللی را تعریف ومفهوم آنرا ازمنظر دانشمندان موردبررسی قراردادم ودرقسمت‬
‫‪.‬های بعدی درموردانواع نظام های بین المللی اشاره شده است‬

‫‪.‬امیدوارم موردپذیرش شما استاد گرانقدرواقع گردد‬


‫نظام بين المللي‬

‫‪ :‬تعريف‬

‫نظام بين المللي محيطي است که در آن‪ ،‬واحدهاي سياست بين المللي عمل ميکند‪ ،‬به طوري که‬
‫رفتار ها‪ ،‬جهت گيريها‪ ،‬نيتها و خواسته هاي واحدهاي مزبور از نظام بين المللي تأثير مي پذيرد‪ .‬قبل از‬
‫‪.‬پرداختن به اين بحث‪ ،‬الزم است ابعاد گوناگون اين نظام را تحت بررسي قرار دهيم‬

‫نظام از مجموعه اي متغير هاي وابسته به يکديگر تشکيل شده است و هر گونه تغيير در هر يک‬
‫‪.1‬از عناصر متشکلة نظام به ساير بخشهاي آن نيز سرايت ميکند و آنها را تحت تأثير قرار ميدهد‬

‫نظام بين المللي چيست؟ اصطالح نظام بين المللي را به دو مفهوم به کار مي برند‪ .‬در معناي‬
‫نخست تأکيد بر اين است که نظام بين المللي را همچون يک نظام مکانيکي واجد خصوصياتي بشمارند که‬
‫تابع نظرية عام نظامهاست و مي توان عملکرد آن را با اتکا به قواعد منطق رياضي بر مبناي مناسبات‬
‫اجزاي دروني نظام و روابط بيروني آن با محيط مورد بررسي و تحليل قرار داد‪ .‬در اين مفهوم نظام بين‬
‫المللي همچون يک نظام مکانيکي پنداشته مي شود که از يک سو داراي اجزاي تشکيل دهندة معيني است‬
‫که بر اساس مقتضيات معين با يکديگر داخل کنش و واکنش خاص مي شوند و از سوي ديگر با محيط‬
‫‪.‬بيروني مناسبات متقابلي دارد‬

‫در مفهوم دوم‪ ،‬نظام بين المللي به مجموعه اي از واحدهاي سياسي مستقل گفته مي شود که در يک‬
‫ارتباط منظم و ممتد قرار گرفته اند و ضرورتا ً الگوي خاصي بين آنها پديد آمده است‪ .‬در اين مفهوم‬
‫نظامهاي بين المللي از حيث ساختار و عملکرد در حد يک نظام مکانيکي به مفهوم دقيق کلمه گرفته نمي‬
‫شود و در چهار چوب نظرية سيستمي مورد تحليل قرار نمي گيرد‪ .‬به سخن ديگر در اين مفهوم اصطالح‬
‫‪.‬نظام با مسامحة بيشتري به کار مي رود‬

‫نظام بين المللي به مفهوم نخست‪ .‬نظام بين المللي براي بر خورداري از خصوصيات يک نظام‬
‫منسجم بايد داراي اين مشخصات باشد ‪ )1‬بوضوح از محيط پيرامونش مجزا باشد ‪ )2‬عناصر و اجزاي‬
‫دروني آن به طور واضح مشخص باشد ‪ )3‬بين اجزاي دروني نظام از يک سو و بين نظام و محيط‬
‫بيروني آن از سوي ديگر روابط معيني را بتوان تشخيص داد ‪ )4‬براي بررسي و تحليل مناسبات مذکور‬
‫‪.‬بتوان از قواعد منطق و رياضي بهره گرفت‬

‫وقتي گفتگو از نظامهاي مکانيکي است‪ ،‬يافتن اجزاي تشکيل دهندة نظام‪ ،‬مناسبات اين اجزا با‬
‫يکديگر و مناسبات کل نظام با محيط خارجي چندان دشوار نيست اما در مورد نظامهاي غير مکانيکي از‬
‫جمله نظام بين المللي کار دشوار پيش روي ماست‪ .‬با اين حال گروهي از متفکران سياست بين الملل‬

‫‪ :1‬دکتر سید عبدالعلی قوام ‪ ،‬اصول سیاست‪ ,‬خارجی و سیاست‪ ,‬بین الملل ( با اضافات ) ( تهران ‪ ،‬بهار ‪ ) 1380‬ص ‪29‬‬
‫معتقدند که در درون نظام بين الملل نيز نظام هاي مختلفي شکل گرفته است‪ .‬يکي از مهمترين اين نظام ها‬
‫‪.2‬که بسيار در بارة آن سخن گفته شده است‪ ،‬نظام توازن قواست‬

‫کاپالن يکي از متفکران بزرگ سياست بين الملل نخستين کسي بود که در کتابش با عنوان نظام و‬
‫فرايند سياست بين الملل مفهوم نظام بين المللي را مطرح کرد‪ .‬کاپالن در تاريخ روابط بين الملل شش نظام‬
‫بين المللي را مشخص کرد که از آن ميان سه نظام توازن قوا‪ ،‬دو قطبي و سلسله مراتبي مشخصات و‬
‫مرزهاي بارزتري از ديگر نظامها دارند‪ .‬هر يک از نظامهاي مذکور داراي مشخصات مشترکي هستند که‬
‫هويت آنها را به مثابة يک نظام مسلم مي دارد؛ از جمله اينکه‪ )1 :‬هر يک داراي اجزاي داخلي ( همچون‬
‫انواع بازيگران با قدرتهاي معين ) هستند ‪)2‬هر يک داراي مرزهاي قابل تشخيص و سرحد معين هستند‬
‫‪ )3.‬هر يک داراي يک سلسله قواعد اساسي خاص خود هستند‬

‫اين نظام ها همچنين تابع اصول تعادلي خاصي هستند؛ از آن جمله ‪ )1 :‬تغيير در يک قاعده موجب‬
‫تغيير در قاعده يا قواعد ديگر مي شود ‪ )2‬تغيير درگروهي از قواعد موجب تغيير ماهيت نظام مي شود ‪)3‬‬
‫نظام با محيط خود در حالت تعادل است و تغيير نظام موجب تغيير محيط مي شود و بالعکس تغيير در‬
‫‪.‬محيط به تغيير در نظام مي انجامد‬

‫اما نظرية نظام بين المللي به مفهوم فوق هنوز رشد چنداني نکرده است‪ .‬هنوز در اين مورد‬
‫مطالعات گسترده اي صورت نگرفته و اطالعات موسع و همه جانبه اي براي توضيح آن جمع آوري نشده‬
‫‪.‬است‬

‫نظام بين المللي به مفهوم" دوم‪ .‬نظام بين المللي به اين مفهوم‪ ،‬يعني مجموعه اي از کشور ها که به‬
‫مثابة واحد هاي مستقل با يکديگر وارد ارتباط منظم مي شوند و الگوهاي‪ 3‬رفتاري خاصي ميان آنها پديد‬
‫مي آيد که تابع قواعد معيني است‪ .‬بنابر اين ما در اينجا با تجزيه و تحليل سيستمي نظامي که نظام بين‬
‫المللي خوانده مي شود سروکار نداريم بلکه بيشتر مي خواهيم ببينيم که واحد هاي تشکيل دهندة اين نظام‬
‫( کشور ‪ -‬دولتها ) در رابطه با يکديگر و در ارتباط با کل نظام چگونه رفتار مي کنند و با توجه به ساز و‬
‫‪.‬کار نظام‪ ،‬مناقع ملي خود را به چه شکل پيش ميبرند و امنيت ملي خود را به چه نحو تأمين مي کنند‬

‫رفتار دولتها را تنها با تکيه بر عوامل دروني از جمله نيازهاي داخلي و خصايل ملي نمي توان‬
‫توضيح داد‪ .‬محيط بيروني‪ ،‬بويژه ساختار قدرت در نظام بين المللي نيز بر سمت گيري و اهداف آنها نقش‬
‫‪.‬اساسي دارد‬

‫دسته بندي نظامهاي بين المللي ‪ :‬به اختصار به دسته بنديهاي دو تن از معروف ترين محققان‬
‫سياست بين المل اشاره ميکنيم ‪ .‬اين دو تن که پيش ازاين نيز از آنها سخن گفته شد‪ ،‬عبارت اند از مورتون‬
‫‪.‬کاپالن و کلوي هالستي‬

‫جلیل روشندل‪ ،‬امنیت ملی و نظام های بین المللی‪ (،‬تهران‪ :‬انتشارات سمت ‪ ،)1384‬ص ‪.107‬‬ ‫‪2‬‬

‫همان اثر‪ ،‬ص ‪.108‬‬ ‫‪3‬‬


‫طبقه بندي کاپالن از نظامهاي بين المللي ‪ :‬چنانچه اشاره شد‪ ،‬مورتون کاپالن نظامهاي بين المللي‬
‫را به شش دسته تقسيم کرده است‪ .‬اين شش دسته عبارتند از‪ :‬نظام توازن قوا‪ ،‬نظام دو قطبي سست‪ ،‬نظام‬
‫دو قطبي سخت‪ ،‬نظام جهاني‪ ،‬نظام سلسله مراتبي و نظام تک وتويي‪ ،‬کاپالن اين نظامها را بر پاية نظرية‬
‫عام نظام طرح ريزي کرده است ‪ .‬معيار و مبناي اين تقسيم بندي‪ ،‬ساختار نظام ( چگونگي توزيع قدرت و‬
‫‪.‬سلطه در آن) و عملکرد يا نقش نظام است‬

‫نظام توازن قوا‪ :‬در نظام توازن قوا بازيگران اصلي کشور ها هستند‪ ،‬نه اردوگاهها و‬ ‫‪.1‬‬
‫قطبهاي قدرت‪ .‬در اين نظام نقشها از هم متمايز نيست؛ يعني چنين نيست که دولتهايي به عنوان رهبري اين‬
‫يا آن اردوگاه و دولتهاي ديگر عضو سادة اردوگاه يا اصوالً بيطرف باشند‪.‬‬

‫در چنين نظامي کشور ها عالقه مند هستند حاشية امنيتي خود را گسترش دهند و اين امر به جنگ‬
‫مي انجامد اما جنگها کوچک و محدود است؛ زيرا بازيگران نسبت به سلطه يافتن هر يک از اعضا سخت‬
‫‪.‬حساس هستند‬

‫نظام دو قطبي سست‪ :‬در اين نظام نقشها از هم متمايز شده است و ديگر کشور ها به طور ‪2.‬‬
‫منفرد اجزاي اصلي نظام نيستند‪ .‬بازيگران به دسته هاي متفاتي از جمله اردوگاه کشور ها‪ ،‬اعضاي‬
‫اردوگاه‪ ،‬اعضاي بيرون از اردوگاه و سازمانهاي بين المللي‪ 4‬تقسيم شده اند‪ .‬در اين نظام چنانچه رهبران‬
‫دو اردوگاه اصلي داراي سالح اتمي باشند و تنها کشور هايي هم باشند که سالح اتمي دارند‪ ،‬ثبات نظام‬
‫بيشتر مي شود‪ .‬در اين نظام اتحاد ها بر اساس منافع بلند مدت است‪ .‬قدرت تخريبي سالح هاي اتمي موجب‬
‫‪.‬مي شود که جنگها محدود باشد‬

‫نظام دو قطبي سخت‪ :‬نظام دو قطبي سخت نيز داراي همين مشخصات است؛ جز آنکه نقش ‪3.‬‬
‫کشور هاي غير متعهد و بيطرف بکلي محو مي شود و شدت تنشها باال مي گيرد ( نظام سالهاي ‪– 1945‬‬
‫‪) 1955‬‬

‫‪ .4‬نظام جهاني ‪ :‬نظام جهاني وقتي پديد مي آيد که تعدادي از قدرتهاي بزرگ به دليل ترس از نتايج‬
‫مسابقة تسليحاتي يا بيم از باال گرفتن منازعات‪ ،‬تبديل به يک سازمان جهاني شوند‪ .‬در اين نظام بازيگران‬
‫به سوي ارزشهاي جمعي و بين المللي تغيير گرايش مي دهند و سازمان جهاني پديد آمده بتنهايي قدرتي‬
‫بيش از قدرت هر يک از بازيگران کسب ميکند‪.‬‬
‫‪ .5‬نظام سلسله مراتبي‪ :‬ممکن است بر اثر باال رفتن تدريجي قدرت‪ ،‬اهميت و ابعاد يک سازمان‬
‫بين المللي‪ ،‬يا به دليل عملکرد موفق يک نظام جهاني ( نظام پيش گفته ) و يا در نتيجة سلطه پيروزمندانة‬
‫يک بازيگر اصلي بر ديگران يک نظام سلسله مراتبي پديد آيد‪ .‬در صورت پديد آمدن يک سازمان بين‬
‫المللي قدرتمند بر پاية داليل اول و دوم‪ ،‬سازمان پديد آمده از نوع يک سازمان فدرال ودموکراتيک خواهد‬
‫بود اما در صورت شکل گرفتن سازمان مذکور به دليل سلطه گرفتن يکي از بازيگران‪ ،‬آنچه به ظهور مي‬
‫رسد‪ ،‬يک سازمان خود کامه و آمر خواهد بود‪.‬‬
‫‪ .6‬نظام تک وتويي ‪ :‬نظام تک وتويي وقتي پديد مي آيد که تعدادي از کشور ها يا تعداد از‬
‫اردوگاهها داراي سالحهاي اتمي پيشرفته و گسترده باشند ‪ .‬در اين نظام احتمال جنگ پايين مي آيد اما بر‬

‫‪ :‬صفحه ‪111‬‬ ‫‪4‬‬


‫ميزان تشنجات افزوده مي شود و بي ثباتيهاي نسبي ايجاد مي شود‪ .‬اين نظام نسبت به نظام دو قطبي‬
‫سست‪ ،‬کم ثبات تر است‪.‬‬

‫چنانچه مشاهده مي شود‪ ،‬نظامهايي که کاپالن بر شمرده است‪ ،‬برخي درعمل و در تاريخ به وجود‬
‫آمده اند ( نظامهاي توازن قوا و دو قطبي ) و برخي ممکن است بر اساس‪ 5‬منطق نظرية نظام و تحول‬
‫شرايط موجود جهاني پديد آيند ( نظام هاي تک وتويي‪ ،‬جهاني و سلسله مراتبي )‪ .‬نگاهي به شرايط موجود‬
‫در سياستهاي جهاني نشان مي دهد که زمينة ظهور برخي اين نظامها از جمله نظام سلسله مراتبي و حتي‬
‫‪.‬نظام تک وتويي در جهان ما ديده مي شود‬

‫دسته بندي کاپالن همچنين متکي به نظرية واقعگرايي و مبتني بر اصل جستجوي امنيت از رهگذر‬
‫‪.‬قدرت است‬

‫طبقه بندي هالستي از نظامهاي بين المللي ‪ :‬کلوي هالستي عالوه بر ساختار و عملکرد نظام‪،‬‬
‫عامل ديگري را که همانا زمينة درگيري و نيروهاي دخيل در آن است‪ ،‬به معيار مشخصة نظامها افزوده‬
‫‪.‬است‬

‫هالستي صرف نظر از مالحظات کلي و تاريخي درمورد نظامهاي بين المللي‪ ،‬از پنج نوع نظام‬
‫بين المللي به اين شرح نام مي برد‪ )1 :‬نظام سلسله مراتبي ‪ )2‬نظام پراگنده ‪ )3‬نظام پراگندة قطبي ‪)4‬‬
‫نظام قطبي ‪ )5‬نظام چند قطبي‬

‫نظام سلسله مراتبي ‪ :‬در نظام سلسله مراتبي‪ ،‬يک قدرت برتر در مرکز است و قدرتهاي ‪1:‬‬
‫کوچک را سازمان مي دهد و اداره مي کند‪ .‬برقراري نظم در ميان واحدهاي کوچکتر نيز با اوست‪ .‬از‬
‫آنجا که هالستي واحدهاي سياسي را محدود به کشور ‪ -‬دولتهاي امروزي نکرده و مطالعات خود را تا‬
‫دنياي باستان و دولت ‪ -‬شهرهاي يونان نيز بسط داده است‪ ،‬مي توان گفت که مصداق اين نظام را بايد در‬
‫‪.‬دنياي باستان جست‬

‫نظام پراگنده ‪ :‬در نظام پراگنده قدرت به شکل گسترده در ميان واحدهاي متعامل پخش شده ‪2:‬‬
‫است‪ .‬در اينجا سلسله مراتب منظمي از حيث سلطه وجود ندارد و واحدهاي سياسي به لحاظ توانايي کم و‬
‫بيش به هم نزديک هستند‪ .‬بلوک بندي پايداري نيز وجود ندارد و ائتالفها موقتي و فاقد پاية عقيدتي يا‬
‫ايدئولوژيک است؛ گرچه موقعيت جغرافيايي و اقتصادي‪ ،‬برخي از واحدها را بيش از ديگران وارد قلمرو‬
‫منازعات ميکند‪ .‬چنانچه بوضوح معلوم است‪ ،‬نظام پراگندة هالستي همان نظام توازن قواي کاپالن است‪.‬‬
‫‪.‬هالستي مي گويد که اروپا در قرن هجدهم و بيشتر سالهاي قرن نوزدهم در اين الگو جاي مي گيرد‬

‫نظام پراگندة قطبي‪ :‬اين نظام هم در همين شرايط حکمفرماست؛ جز آنکه بلوکهايي نيز وجود ‪3:‬‬
‫دارد و واحدهاي نظام گرايش دارند که به رهبران يک بلوک اتکا کنند يا به آنها وابسته شوند و با اعضاي‬
‫بلوک مخالف يا کشور هاي جدا از بلوک خود رابطة محدودي داشته باشند‪ .‬اين نظام در دو دهة آخر قرن‬
‫‪.‬نوزدهم و در پنج سال پيش از جنگ جهاني دوم در پهنة مناسبات جهاني ديده مي شد‬

‫‪ :‬صفحه ‪112‬‬ ‫‪5‬‬


‫نظام قطبي‪ :‬در اين نظام‪ ،‬قدرت نظامي و اقتدار ديپلوماتيک گرد رهبران دو بلوک جمع مي ‪4:‬‬
‫شود و رهبران بلوکها بر واحدهاي کوچک سلطه دارند و آنها را با پاداش وجزا وتهديد حول سياست خود‬
‫‪.‬جمع مي کنند‬

‫نظام چند قطبي‪ :‬در اين نظام حيطة انتخاب اعضاي بلوک وسيعتر است و سياست خارجي اعضا حول ‪5:‬‬
‫ايدئولوژي و نيازهاي بلوک نمي چرخد بلکه معطوف به نياز هاي داخلي‪ ،‬افکار عمومي مردم کشور و‬
‫‪.6‬ماهيت رهبران کشور و تصميمات آنهاست‬

‫روشندل‪ ،‬همان اثر‪ ،‬صص‪.115 -110‬‬ ‫‪6‬‬


‫نتیجه گیری‬

‫درصفحات قبلی مطالعه نمودیم که نظام بين المللي محيطي است که در آن‪ ،‬واحدهاي سياست بين‬
‫المللي عمل ميکند‪ ،‬به طوري که رفتار ها‪ ،‬جهت گيريها‪ ،‬نيتها و خواسته هاي واحدهاي مزبور از نظام بين‬
‫المللي تأثير مي پذيرد‪ .‬قبل از پرداختن به اين بحث‪ ،‬الزم است ابعاد گوناگون اين نظام را تحت بررسي‬
‫‪.‬قرار دهيم‬

‫نظام از مجموعه اي متغير هاي وابسته به يکديگر تشکيل شده است و هر گونه تغيير در هر يک از‬
‫‪.‬عناصر متشکلة نظام به ساير بخشهاي آن نيز سرايت ميکند و آنها را تحت تأثير قرار ميدهد‬
‫درقسمت بعدی ازطبقه بندی نظام ها بحث کردیم که دودانشمند کاپالن وهالستی که ازنظام بین المللی انوع‬
‫مختلفی را بیان کردند معيار و مبناي تقسيم بندي کاپالن ساختار نظام ( چگونگي توزيع قدرت و سلطه در‬
‫آن) و عملکرد يا نقش نظام است‬

‫هالستي عالوه بر ساختار و عملکرد نظام‪ ،‬عامل ديگري را که همانا زمينة درگيري و نيروهاي‬
‫دخيل در آن است‪ ،‬به معيار مشخصة نظامها افزوده است‪.‬ومبنای طبقه بندی اورا زمینه درگیری‬
‫‪.‬ونیروهای دخالت کننده تشکیل میدهد‬
‫منابع ومآخذ‬

‫عبدالعلی قوام‪ ، ,‬اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل‪ ( ،‬تهران‪ :‬انتشارات وزارت فرهنگ‬ ‫‪-1‬‬
‫و ارشاد اسالمی‪ ،) 1380 ،‬صص ‪281 -276‬‬
‫مجید بزرگمهری‪ ، ,‬تاریخ روابط بین الملل‪ ( ،‬تهران‪ :‬انتشارات مهر‪ ،) 1385 ،‬صص ‪. 45‬‬ ‫‪-2‬‬
‫‪.46‬‬

‫عبدالرحمن عالم‪ ،‬بنیادهای علم سیاست‪ (،‬تهران‪ :‬انتشارات نی‪ ،)1374 ،‬ص ‪.149‬‬ ‫‪-3‬‬
‫‪ :‬دکتر سيد حسين سيف زاده ‪ ،‬اصول روابط بين الملل « الف و ب » (تهران‪ :‬انتشارات دانشگاه تهران ‪،‬‬ ‫‪-4‬‬
‫‪ ،) 1382‬صص ‪.149 – 145‬‬

You might also like