Professional Documents
Culture Documents
مردان لعنت شده
مردان لعنت شده
است) ()1
(شامل دوقسمت)
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()2
ضٌاخت وتاب:
هشداى یىِ سسَل اهللملسو هیلع هللا یلص اصآًْا تیضاسی خَدسا اعالى ًوَدُ است :: هَضَع
گناىان کبریهٔٗ..................................................................:
مردیکو از پدر خود انکار میکند ویا پدر دیگری را انتخاب می سمایدٖٓ...............:
مردیکو کج روی کند درحرم ،مردیکو طریقو ىای جاىلیت را انتخاب سمایدٖ٘..........:
مردیکو در خرید وفروش مردم قبل از رسیدن بو بازار معنی شکار کندٚٓ...............:
ومردیکو مال را نگاه دارد تا آنکو آن قیمت شود وسپس آنرا بفروشدٚٓ...............:
ونػاز بػو تػن میکنػد و خػػود را طػوری میسػازد کػو جلػب توجػو مػردم قػرار زنیکػو لبػاس تنػ
گریدٖٛ..........................................................................:
زن بی حجابٜٙ.................................................................:
ابن قين رقمه نلقا ققمن قویدن ق:از مجلػو عقوبػت ىػای گنػاه از بػنی رفػ برکػت عمػػر ،ق
برکت روزی ،برکت علم ،برکت عمل و برکت عبادت است (.الداء و الدواء ) ٜٜٔق
ش خقعب العزدزقطردف قم قوید :وقتی گناىان بسیار شود قلب سػنگنی شػده و از
سػػرزندگی و نشػػاط ب ػرای عبػػادت بػػاز میمانػػدز زی ػرا گنػػاه شماننػػد بػػاری گ ػران بػػر قلػػب سػػنگینی
میکند شمانطور کػو بػار سػنگنی بػر بػدن ا ػر میگػذارد و آنکػو بػارش گػران اسػت حػرکتش کنػد
میشود.
دک ن قاعقعا ن قم ن قوید ن :گرفتػػار گنػػاىی شػػدهای و سمیتػوانی از آن رىػػایی یػػابی؟ ایػػن
راىکار را از ابوسلیمان دارانی بشنو:
«کسػػی کػػو صػػادقانو خواىػػان تػػر شػػهوت ح ػرام باشػػد ،ا﵁ آن را از قلػػبش خػػارج خواىػػد
کرد».
ش خقعبن العزدزقطردفن ققم گیدن ق:بیشػرتین عامػل ىالکػت صػا ان ،مغػرور شػدن بػو
طاعات است و بیشرتین عامل ىال شدن گناىکاران ،کوچک مشردن گناىان .ق
دک قاعقعا قمن قویدن :قسػیاىی قلػب ىػا از زیػادی گناىػان اسػت و زیػادی گناىػان از
فراموشی مرگ.
(وَما َكا َن اللَّوُ ُم َع ِّذبػَ ُه ْم َوُى ْم یَ ْستَػ ْغ ِف ُرو َن)(سوره انفال آیو )۳۳
َ
ا﵁ آهنا را جمازات و عذابشان زمواىد کردز و درحالی کو استغفار میکنند.
احػد) مسػلمنی خبػاطر یػک گنػاه و قمه لقا قم قوید (:در جنػ ام مقاب قعث
یػػک معصػػیت شکسػػت خوردنػػد ،پػػس چگونػػو مػػا امػػروز نصػػرت و یػػاری را از ا﵁ مػػی خػواىیم
حال آنکو گناىان ما بسیار است .القوال املفید ٔ/ٕٜٛق
دک قاعقعا قم قوید :شبی سفیان وری رمحو ا﵁ تا صبح گریست .ق
سػػفیان رمحػػو ا﵁ ِخشػػتی از زمػػنی برداشػػت و گفػػت :گناىػػان از ایػػن سسػػت ترنػػد ،امػػا مػػن از
گرمی.اللهم احسن خوامت.
ّ ترس خامتو ام می
ٔ -از دوستان بد دوری کن و با آهنا رفت آمػد نکػن ،زیػرا آهنػا از مػار نیػز بػد تػر ىسػتند و
بعنوان مثال اگر از یک شخص سػیگار کػش و یػا معتػاد سػاال کنػی کػو چطػور بػو ایػن بػال
گرفتار شدی حتما میگوید کو توسط فالن دوست ،و شاعر میگوید:
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()12
ٖ -از خلػػوت کػػردن بػػا زنػػان بیگانػػو پرىیػػز کػػن ،زی ػرا شمػػانطور کػػو پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو و
سػػلم فرمػػوده اسػػت :ىػػیج مػػرد و زن (نػػا حمػػرم) خلػػوت سمیکننػػد مگػػر اینکػػو شػػیطان شػػخص
سوم آهنا خواىد بود.
٘ -اعمػػال صػػاح را بطػػور صػػحیح اذمػػام دىیػػد و ایػػن مسػػهلو خیلػػی مهػػم ىسػػت زی ػرا بعضػػی
مردم سمیتوانند بػو خداونػد بػر گردنػد و علػتش ىػم اینسػت کػو بعلػت جهػل اعمػال صا شػان
طبق قرآن و سنت نیسػت پػس ایػن سػبب کػاىش اظمػان او میشػود بػدون اینکػو بػو آن مسػهلو
پی بربد .
-ٚشمس ػػر نیکوک ػػار یک ػػی از هب ػرتین راىه ػػای ع ػػالج ىس ػػت پ ػػس اک ػػر توانس ػػتید ازداج کنی ػػد
نکنید . درن
از پلو ىای شیطانی با حذر بػاش ،بػو ایػن معنػی کػو اگػر دسػت از فیلمهػای مبتػذل تلػویزون
و انرتن ػػت کش ػػیدید ش ػػیطان مش ػػا را ب ػػو اخب ػػار ورزش ػػی ،فیلمه ػػای مس ػػتند ،راز بق ػػا و ی ػػا غ ػػریه
وسوسو میکند تا معلوماتتان افزایش یابد ولی بو حمض نزدیکی بو این آالت و ابزار کػم کػم
شػػخص را بػػو فیلمهػػای مبتػػذل میکشػػاند و ایػػن یکػػی از مکرىػػای پلیػػد شػػیطان اسػػت کػػو
کسانی کو از این اعمال دسػت کشػیده انػد را بػو ایػن وسػیلو دوبػاره بػو سػر جػای خودشػان
بکشػػاند .امیػػد اسػػت کػػو ا﵁ بػػو لطػػف و رمحػػت بیک ػران خػػودش شمػػو مػػا را از شػػر پلیػػدیها و
معاصی ذمات دىد.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()14
گٌاّاى وثیشُ:
در هپلػػوی اینکػػو افرادیکػػو لعنػػت شػػده انػػد در جهػػنم مریونػػد اف ػرادی انػػد کػػو گناىػػان کبػػریه را
اذمام میدىند وبرخی از گناىان کبریه را امام ذىبی لیست سموده کو قرار ذیل اند:
شر بو ا﵁.
آدم کشی.
جادوگری.
بی سمازی.
زکات ندادن.
بدون عذر روزی از روزىای رمضان را روزه نگرف .
با وجود توانائی حج نکردن.
نافرمانی پدر ومادر.
با اقوام وخویشان قهر وقطع روابط سمودن.
زنا.
لواطت.
سود خواری.
مال یتیم را بو ناحق وظلم خوردن.
برا﵁ ورسولش دروغ بس .
از میدان جهاد ونربد فرار کردن.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()15
ّ
تکرب.
بو دروغ گواىی دادن.
شراب نوشی.
غمار بازی.
هتمت زدن بو زنان عفیفو وپاکدامن.
خیات در مال غنیمت وبیت املال .
دزدی.
رىزنی.
قسم بو دروغ خوردن.
بو مال وآبروی مردم تعرض کردن (مال مردم خوردن وآبروی مردم رطم ).
بو ناحق مالیت گرف .
حرام خواری.
خودکشی.
دروغگوئی.
قاضی بد وخالؼ شرع .
رشوه.
زن و مرد خویش را بو یکدیگر تشبیو کردن.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()16
دیّوث بودن.
گر و کسی کو برایش حاللو می شود.
از ادرار پرىیز نکردن یعنی :بدن ولباس را از ادرار حمفوظ نداش .
ریاکاری سمودن.
علم دین برای حصول دنیا یادگرف و پوشاندن علم.
خیانت سمودن.
نیکی سمودن و آن را بر رخ افراد کشیدن واظهار احسان سمودن.
انکار تقدر سمودن.
جاسوسی سمودن.
سخن چینی.
لعنت سمودن ودشنام دادن.
عهد شکنی و بی وفائی سمودن.
سخن کهنان ّ
ومنجمان راقبول سمودن.
نافرمانی سمودن زن ازدستورات شرعی شوىر.
عکس گرف وعکاس کردن.
زمػان مصػػیبت آه و واویػػال کشػیدن ،کلمػػات خػػالؼ شػػرع گفػ ،بػػر سػػر صػػورت زدن
وگریبان دریدن.
بغاوت وسرکشی.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()17
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()19
قسوت اول
نلع
مردان ت شده
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()21
وعػػن أنػػس قػػال :لعػػن رسػػول ا﵁ صػػل ا﵁ علیػػو وسػػلم يف اخلمػػر عشػػرة :عاصػػرىا ومعتصػػرىا
وشػػارهبا وحاملهػػا وا﵀مولػ إلیػػو وسػػاقیها وبائعهػػا وآكػػل مثنهػػا واملشػػرت هلػػا واملشػػرت لػػو .رواه
الرتمذ وابن ماجو.
پیػػامرب اکػػرم ملسو هیلع هللا یلص:خ ػ ػػمر مش ػ ػ ػػروب و فروشػػنده و خریػػدار و محػػل کننػػده و سػػاقی و مصػػرؼ
کننده و مصرؼ کننده پول بو دست آمده از فروش آن را لع ػ ػػنت کرده است.
در ح ػػدیی دیگ ػػر م ػػی آیدک ػػو «ى ػػرکس شػ ػراب خب ػػورد کلم ػػو در زب ػػانش در وق ػػت وف ػػات وی
جاری سمیشود» مشکاة .
ودر ا ر دیگری آمده کو«:ىرکس شراب دنیوی را خبورد از شراب اخروی حمروم میگردد».
شیخ سردارولی اقب مػی گویػد :از مجلػو کػار ىایکػو انسػان را دیػوث میسػازد خػوردن شػراب
است.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()21
ابػػو ىریػػره میفرماید:کػػو رسػػول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص گفػػت :ا﵁ مرفرمایػػد :بػػو آدم وقػػز کػػو بػػو زمانػػو ناس ػزا
مرگویند مرا بو خشم م آورد ،روزگار ىیچ کار را سمرتوانػد اذمػام دىػد مػن کارىػاک را کػو بػو
زمانو نسبت مردىند اذمام میدىم متام امور در دسػت مػن اسػت ،شػب و روز را مػن دگرگػون
مینمامی.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
یدةٍ ،فَِإ َّن الْ َم َالئِ َك َ تَػ ْل َعنُوَُ ،ح َّز یَ َد َعها . ِ
َش َار إِ ََل أ َِخ ِیو ِِبَد َ
رسول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص میفرمایدَ :م ْن أ َ
کسػػی کػػو بػػا آىنػػی (مششػػری ،چػػاقو ،نیػػزه )...بػػو سػػوی بػرادرش اشػػاره کنػػد (او را برتسػػاند) تػػا
زمانی کو از اینکار دست بر میدارد فرشتگان او را لعنت میکنند.صحیح مسلم .ٕٙٔٙ
شیخ ابن عثیمنی می گوید :کسیکو با موتر ویا یا وسائل دو چرخو مردم را میرتساند در ایػن
حدیی شامل است (ومالئکو نیز اورا لعنت می سمایند).
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()22
هشدیىِ علیِ اهت پیاهثش ملسو هیلع هللا یلص سالح تىطذ:
س ِمنَّػػا،
السػالَ َح فَػلَػ ْػی َ
ابػػوىریره رضػػی ا﵁ عنػػو میگویػػد:رسػػول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص فرمودنػػدَ « :مػ ْػن َمحَػ َػل َعلَْینَػػا ِّ
س ِمنَّا».
َوَم ْن َغشَّنَا فَػلَْی َ
ىػػر کػػس ،علیػػو مػػا اسػػلحو بػػردارد ،از مػػا نیسػػت شمچنػػنی کسػػیکو مػػا را فریػػب دىػػد ،از مػػا
نیست.صحیح املسلم ٔٓٔ.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
پیامرب ملسو هیلع هللا یلص فرمودند :حرم مدینو ،از اینجا تا این جا است ،نباید درختش قطع شػود ،و نبایػد
در آن حاد و ای اتفاؽ بیفتػد ىػر کػس حاد ػو ای در آن اصمػاد سمایػد ،لعنػت ال هلّػو و فرشػتگان
و مردم بر وی باد.صحیح خباری.ٔٛٙٚ
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
قػػال النبػػی ملسو هیلع هللا یلص اتقػوا الالعنػػنی ،قػػالوا :الالعنػػان یػػا رسػػول ا﵁؟ قػػال :الػػذی یتخلػػی فػػی طریػػق
الناس أو فی ظلهم.صحیح مسلم.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()23
پیامرب اسالم ملسو هیلع هللا یلص میفرماید«:از دو چیز کو باعی لعنت میشوند بپرىیزیػد ،گفتنػد :ای رسػول
ا﵁ آن دو کدامنػػد؟ فرمػػود :آن دو راه مػػردم یػػا در سػػایو ای کػػو مینشػػیننند قضػػای حاجػػت
میکند».
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
ػنی.صػػحیح ػب أص ػحاه ،فعلیػػو لعن ػ ُ ا﵁ِ ،و املالئك ػ ِ ،و النػ ِ ِ
ػاس أمجعػ َ قػػال النبػػی ملسو هیلع هللا یلص :مػػن سػ َّ
اجلامع ػ
رسول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص میفرماید«:ىػر کػس کػو اصػحاب مػرا دشػنام دىػد لعنػت ا﵁ و فرشػتگان و متػام
مردم بر او باد».
امػت امجػػاع کػػرده انػػد کػػو ىػػرکس از صػػحابو عیػػب بگػػرید در کفػػر ان شػػک وشػػبهو نبػػود وقتػػل
ان باالتفاؽ واجب میباشد.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
لعن رسول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص املتشبهات بالرجال من النساء ،واملتشػبهنی بالنسػاء مػن الرجػال.مسػندامام
امحد.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()24
رسػػول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص لعنػػت کػػرده اسػػت زنػػان یکػػو خػػود را مش ػابو ،بػػو مػػردان سػػازند ،ومػػردان یکػػو
خود را مشابو ،بو زنان سازند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
نزدیکػی بػػا زن از مقعػػد و حمػػل مػػدفوع ،از گناىػػان کبػػریه اسػػت و موجػػب لعنػػت میشػػود ،در
حػػدیی صػػحیح از پی ػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم روایػػت شػػده اسػػت کػػو " :ملعػػون مػػن أتػػی
امػرأة فػػی دبرىػػا " (روایػػت إمػػام أمحػػد ٕ ،)ٜٗٚ/یعنػػی" :کسػػیکو از پشػػت (حمػػل مػػدفوع) بػػا
زنػػش آمیػػزش کنػػد ملعػػون اسػػت" و در حػػدیثی دیگػػر فرمػػوده اسػػت" :ىػػر کسػػی کػػو ىنگػػام
حػػیض (عػػادت ماىانػػو) بػػا زنػػش آمیػػزش کنػػد و یػػا از پشػػت (حمػػل مػػدفوع) بػػا زنػػش آمیػػزش
کنػػد و یػػا نػػزد کػػاىن بیایػػد ،بػػر آذمػػو کػػو ب ػػر پیػػامرب نػػازل شػػده اسػػت کفػػر ورزیػػده اسػػت"
(روایت ترمذی رقم ٔ)ٕٖٗ/
ولػػی حکمػػش ماننػػد نزدیکػػی مػػرد بػػا مػػرد (عمػػل قػػوم لػػوط) نیسػػت ،زی ػرا در مػػورد عمػػل قػػوم
لػػوط ،پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم فرمودنػػد " :مػػن وجػػدمتوه یعمػػل عم ػل قػػوم لػػوط ،فػػاقتلوا
الفاعػػل واملفعػػول بػػو " (روایػػت ابػػوداود) ،یعنػػی " :اگػػر کسػػی را دیدیػػد کػػو عمػػل قػػوم لػػوط را
اذمام میدىد ،فاعػل و مفعػول را بکشػید " ،بنػابراین حػد عمػل لػواط مػرد بػا مػرد ،قتػل اسػت،
ولی در چگونگی قتػل آن ،علمػاء اخػتالؼ نظػر دارنػد ،برخػی میگیونػد بایػد رجػم شػوند ،و
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()25
برخػػی دیگػػر میگوینػػد بایػػد از بػػاالترین نقطػػو در شػػهر بػػو پػػاینی پػػرت شػػوند ،و از ایػػن قبیػػل
روش قتل ،ولی در حکم ِ
قتل عمػل لػواط ،علمػاء اتفػاؽ نظػر دارنػد و ىػیچ اختالفػی ندارنػد،
اما در مورد نزدیکی با شمسػر از مقعػد ،ىػر چنػد ایػن عمػل از گناىػان کبػریه اسػت ولػی حػد
ندارد و حکم قتل بر او ابػت سمیشػود ،زیػرا اساسػا نزدیکػی و اسػتمتاع بػا شمسػر جػائز اسػت
ولی نزدکی از مقعد زن جائز نیست ،اما در مورد نزدیکػی مػرد بػا مػرد ،ىػر گونػو نزدیکػی از
اصل حرام است.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
یعنػػی:دو صػػدا نف ػرین شػػده انػػد در دنیػػا و آخػػرت :صػػدای آلػػت موسػػیقی ىنگػػام نعمػػت و
خوشی و صدای داد و بیداد ىنگام مصیبت.
ابػػن قػػیم مػػی گویػػد :درشػػهری کػػو موسػػیقی وربػػا رائػػج شػػد ز پػػس ىالکػػت آن شػػهر را اعػػالن
کن.
پیامرب اسالم میفرماید «:أستماع املالىي معصی واجللوس علیها فسق والتلذذ هبا كفػر » نیػل
االوطار .
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()26
یعنػی :شػنیدن موسػػیقی گنػاه بػوده ونشسػ بػر موسػػیقی فسػق ولػذت گػػرف از موسػیقی کفػػر
میباشد.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
إن رسول ا﵁ صل ا﵁ علیو وسلم لعن من مثل بالبهائم " .أخرجو أمحد ( ٕ )/
یعنی :اینکو رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیػو وسػلم لعنػت سمػوده اسػت کسػی را کػو حیوانػات را مثلػو
سماید.
ودر حػػدیی دیگػػر آمػػده«رسػػول ا﵁ ص ػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم لعنػػت سم ػػوده اسػػت کسػػی را کػػو
حیوانات مثلو کند» ٗ. ٘ٙٚ
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
قال النبی صلی ا﵁ علیو وسلمَ :لع َن ا﵁ُ َم ْن َوقَ َع عل هبیم ٍ .
رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم مردی را کو بػا حیوانػات عمػل شػهوانی را اذمػام دىػد ز لعنػت
سموده است :روایت"مسندامحد" آدرس حدیی ". "ٕٜٔٚ
ودر روایت دیگر فرموده«من أت هبیم فاقتلوه واقتلوىا معو » مشکاة .
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()27
یعنی :ىرکس کو شمرای حیوانی (لواط) کند (آن لواط کننده) وآن حیوان کشتو شوند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
در سػػنن ترمػػذی" آدرس حػػدیی" "ٖ٘ٛچنػػنی روایػػت شػػده کػػو«رس ػػول ا﵁ ص ػػلی ا﵁ علی ػػو
وسػػلم لعنػػت سمػػوده اسػػت سػػو نفػػر را ویکػػی از آن فردیکػػو امامػػت کنػػد قػػومی را ،وآن قػػوم از
آن ناراض باشد.»....
باید گفت :کو امامان امػروز کػو مػردم از ایشػان نػاراض انػد ز عامػل بػو قػرآن وحػدیی انػد کػو
مردم ایشان را بنام وىابی وسلفی یاد میکنند اصال مردم مالمت است نو عامل.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
انس رضی ا﵁ عنو می گوید :رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسػلم لعنػت سمػود فػردی را کػو « حػي
عل الفالح » را میشنود واما اجابت آنرا سمی کند(بو سماز حاضر سمیشود) سنن الرتمذی .
شػیخ خالػػد را شػد مػػی گویػد :جوانػػان امػروز از غػػم وغصػو شػػکایت مػی کننػػد پػس راه عػػالج
آن پیوس بو صفوؼ سماز گزاران است.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()28
ابػػن بطػػال رمحػػو ا﵁ میفرمایػػد :ىػػرکس گناىػػان زیػػادی دارد ومػػی خواىػػد بػػدون مػػل زمحػػت
مشمول آمرزش اهلی شود ،پس از ادای فریضو در حمل سمازش بنشیند ،تػا از دعػا واسػتغفار
فرشتگان هبره مند گردد شرح ابن بطال .
شیخ عبدالعزیزابن باز می گوید :نشس پػس از سمػاز فػرض از ارزمشنػد تػرین اوقػاتی اسػت کػو
در آن رمحت ا﵁ عزوجل نازل می شود.
-سبحان ا﵁ بگو.
در صف مجاعت از اشمیت خاصی بر خور دار است ،معاذ بن جبل کسی کػو در اشرتا
مجاعت ایستاد سمی گردید آنرا منافق می دانست.
وبودنػػد سػػلف صػػاح کػػو مػػی گفتنػػد :اقػػارب مػػا وفػػات مػػی کنػػد مػػردم تسػػلیت مػػی گوینػػد امػػا
مجاعت از ما می ماند ىیچ کسی تسلیت سمی گوید.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()29
در مسػ ػػند امحػ ػػد مشػ ػػاره حػ ػػدیی ( )ٕٜٔٚآمػ ػػده کػ ػػوَ «:ولَ َعػ ػ َػن اللَّػ ػػوُ َمػ ػ ْػن َك َمػ ػػوَ ْاﻷ َْع َم ػ ػ َعػ ػ ْػن
السبِ ِیل».
َّ
یعنی :و ا﵁ لعنت سموده است کسیکو برای نابینا راه اشتباه را نشان میدىد.
پی ػ ػػامرب ص ػ ػػلی ا﵁ علی ػ ػػو وس ػ ػػلم ب ػ ػ ػرای کس ػ ػػیکو نابین ػ ػػا اس ػ ػػت بش ػ ػػارت هبش ػ ػػت داده اس ػ ػػت
ػرب َع َّوض ػػتُوُ ِمْن ُه َم ػػا
صػ َ ػال :إِ َذا ابْػتَلَْی ػ ُ
ػت عب ػػد ِبَبیبتَی ػػو فَ َ وفرم ػػودهَّ «:
إن ا﵁ -ع ػػز وج ػػل ، -قَػ َ
اجلَنَّ َ)) یرید عینیو ،رواه البخار » .
یعنػػی :ا﵁ سػػبحانو وتعػػالی فرم ػػوده اسػػت :وقتیکػػو امتح ػػان ک ػػنم بنػػده ی خ ػػود را در مقاب ػػل
چشمانش وآن صرب کند پس در عیوض (چشمانش) جنت را میدىم.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
ب َوالِ َدهُ»..
در مسند امحد آمده کوَ «:ولَ َع َن اللَّوُ َم ْن َس َّ
یعنی :و ا﵁ لعنت سموده است کسیکو پدر(ومادر) خود را دشنام دىد.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()31
ش خقعبن العزدزقطرقدفن ققمن قویدن ق :نیکػی بػو والػدین یػا بػدرفتاری نسػبت بػو آنػان
وام ػػی اس ػػت ک ػػو خیل ػػی زود بازپرداخ ػػت میش ػػود و نوهى ػػا ب ػػو ج ػػای پ ػػدربزرگان آن را پرداخ ػػت
میکنند .در ا ر آمده کو:
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشدیىِ اص پذس خَد اًىاس هیىٌذ ٍیا پذس دیگشی سا اًتخااب های
ًوایذ:
از مجل ػػو م ػػردان لعن ػػت ش ػػده( مردیک ػػو ب ػػو پ ػػدری غ ػریاز پدرش ػػان ادع ػػا میکنن ػػد ی ػػا اینک ػػو پ ػػدر
دیگػػری را انتخػػاب سمایػػد ملعػػون بػػوده وىرگػػز بػػوی هبشػػت بػػو مشػػامش سمػػی رسػػد ).رسػػول ا﵁
صػػلی ا﵁ علیػػو وسػلم میفرمایػػد«:مػػن ادعػ أبػػا يف اإلسػػالم غػػری أبیػػو یعلػػم أنػػو غػػری أبیػػو فاجلنػ
علیو حرام» (صحیح مسلم).
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم ىػػر کػػس بػػدعتی را اذمػػام دىػػد ویػػا مبتػػدعی را جػػای دىػػد ویػػا از
بدعت دفاع سماید لعنت سموده است.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()31
پیامرب صلی ا﵁ علیو وسلم میفرماید «:ولعن ا﵁ من آو حمد ا» صحیح مسلم .
واز مبتػػدعنی عصػػر ز صػػوفیان اسػػت کػػو زنػػدگی شػػان سراسػػر امػػور بػػدعت اسػػت ا﵁ امػػت
مسلمو را از شر این گروه مشر در امان بدارد.
قب قاب قكث نرقررمنی :ق «ىرگػاه در راىػي انسػان بػدعت گػزار را مالقػػات كػػرد دح
تػو از راه دیگر برو.
ام مقالسجزیقمه لقا قم گید :ىرکػو بػا اىػل بػدعت مبػارزه میکنػد ،اورا بػو بػدگویی
از علمػػا مػػتهم میسماین ػد ..تػػا ع ػوام را از او متنفػػر و دور کننػػد..واین هبتػػان ودروغػػی از سػػوی
خود بدعتگرایان است .رسالتػو أىػل زبیػد،ص ٕٓٛق
لقمه لقا قمن قررم دن :قتػر و دور شػدن و سػالم نکػردن ش خقاإلسالمقاب قت
از اىػػل بػػدعت چػػو کػػافر یػػا فاسػػق یػػا کسػػانی کػػو آشػػکارا گنػػاه میکننػػد ،فػػرض کفػػایی
است و بر دیگر مردم مکروه است ،ق
و ىیچ کػس نبایػد بػر فػرد فاسػقی کػو فسػقش را آشػکار میکنػد و بػر مبتػدعی کػو بػدعتش را
تبلیغ میکند سالم کند».اآلداب الشرعیو۷۳۲ :
اب قي رقمه نلقا قم فرم ددن :قاسػتادمان(ابػن تیمیػو رمحػو ا﵁)میفرمػود:اگر در بػدعت
خریی میبود،آهنا(سلف صاح)از ما سبقت میگرفتندقو ما را بو آن راىنمایی میکردند ق
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()32
اگػػر بػػدعت ى ػدایت باشػػد آهن ػػا گم ػراه بودن ػػو انػػد.و اگ ػػر آنچػػو ک ػػو سػػلف ص ػػاح ب ػػرآن بودن ػػد
ىػػدایت و حػػق باشػػد(کو شمینطػػور نیػػز ىسػػت)پس بعػػد از حػػق چػػو چیػػزی جػػز گمراىػػی وجػػود
دارد.إغا و اللهفان من مصائد الشیطان ج ٔ ص .ٖٜٔ
ةقمه نلققا قمن قویدن قق :فسػاد الیهػود والنصػار ظػاىر ش خقاإلسالمققاب _ت
لعام املسلمنی أما أىل البدع فإنو ال یظهر فسادىم لكل شخص.
فسػػاد یهػػود و نصػػاری ب ػرای عمػػوم مػػردم مسػػلمان آشػػکار اسػػت ،ولػػی فسػػاد #اىل_بػػدعت
برای ىر کس مشخص نیست .جمموع الفتاو ٕٖٕٕٛ/
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
خػػالکوبی ح ػرام اسػػت و از مجلػػو گناىػػان کبػػریه میباشػػد ،بػػو ایػػن دلیػػل کػػو پیػػامرب ص کسػػی
کو خالکوبی را بر روی دیگران اذمام میدىد و کسی کو از دیگران میخواىد تػا بػر روی او
خػػالکوبی اذمػػام دىنػػد ،نفػرین کردىانػػد ،پػػس زمػػانی کػػو بػػر روی دخػػرت خردسػػالی ،خػػالکوبی
اذمػػام شػػود و ایػػن در حػػالی اسػػت کػػو خػػودش سمیتوانػػد مػػانع ایػػن کػػار شػػود ،پػػس او ىػػیچ
گناىی ندارد ،و کسی کو ایػن کػار را بػا او کػرده اسػت گناىکػار میباشػد .زیػرا خداونػد از
ىػػر شخصػػی بػػو انػػدازه تواناییػػاش انتظػػار دارد و او را مااخػػذه مینمایػػد .ایػػن دخػػرت خردسػػال
سمیتوانػػد از ایػػن کػػار جلػػوگریی کنػػد ولػػی کسػػی کػػو ایػػن کػػار را بػػا او اذمػػام داده گناىکػػار
کند. است ،و این شخص باید خالکوبی را در صورتی کو بو او آسیبی نرسد ،پا
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()33
«در خالکوبی دائػم ابتػدا نقػش را بػا سػوزنی بػر پوسػت حػک میکننػد تػا انػدکی خػون بیایػد،
سػػپس مػػاده رنگػػی را بػػر ایػػن زخػػم ق ػرار میدادىانػػد تػػا بػػو تػػدریج جػػذب پوسػػت شػػود .مػػاده
طبیعػػی مانػػدگار دیگػػر رنگػػی میتوانػػد شػػامل نیػػل ،سػػرمو ،دوده چ ػراغ ،آب تػػره یػػا ىػػر رن ػ
بصػػورت مػػایع یػػا جامػػد باشػػد کػػو بػػو آن خػػالکوبی گوشػػتی مػػی گوینػػد .و در روش ىػػای
جدید ازسوزن ىػای معػروؼ بػو سػوزن سػرطالیی اسػتفاده مػی شػود ،در ابتػدا طػرح خػالکوبی
را ب ػػا خودک ػػار ب ػػر روی ب ػػدن م ػػی کش ػػند ،س ػػپس س ػػوزن س ػػرطالیی را درون ج ػػوىر (ج ػػوىر
خودنػػویس )ropidمػػی زننػػد و بػػو آرامػػی بػػو زیػػر پوسػػت بػػدن وارد مػػی کننػػد» بنقػػل از " :
ویکیپدیا ،دانشنامو آزاد".
پوس ػػت را بص ػػورت اب ػػت تغی ػػری م ػػی دى ػػد ،ب ػػا البت ػػو ب ػػنی خ ػػالکوبی دائ ػػم ک ػػو ط ػػرح و رنػ ػ
شػدن اسػت ،فػرؽ وجػود دارد ،اولػی (یعنػی خػالکوبی دائػم) خالکوبی موقػت کػو قابػل پػا
حرام و گناه کبریه است.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
حیػوان حػػالل گوشػػتی کػػو بػػا آن لػواط شػػده باشػػد ،بایػػد کشػػتو شػػود ،و گوشػػت آن خػػورده
سمی شود ،و اگر آن حیوان متعلق بو لػواط کننػده باشػد پػس بػو ىػدر مػی رود ،و اگػر متعلػق
بو دیگری باشد باید خسارت آنرا بو مالکش بپػردازد .و لػواط کننػده ىػم تعزیػر مػی شػود ،و
بعضی با استناد بو حدیی ضعیفی گفتند :او نیز کشتو می شود.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()34
«از حسن -از یاران ابوحنیفو -روایت شده کػو ىػرکس بػو حیػوان جتػاوز کنػد مبنزلػو زناکػار
است .امام ابوحنیفو و امام مالک ،و امام شافعی بنػا بقػولی ،و املویػد بػا﵁ و الناصػر و امػام
ضمیػػی بػػن زیػػد گفتهانػػد :ایػػن عمػػل زنػػا نیسػػت بلکػػو واجػػب اسػػت کػػو چنػػنی شخصػػی تعزیػػر
شود» بنقل از " :فقو السن ".
ترمذی و ابوداود و ابن ماجو از عکرمو از ابن عباس رضی ا﵁ عنو روایت کردند کػو گفػت
یم ػ ٍ فَػػاقْػتُلُوهُ َواقْػتُلُػوا ِ
:رسػػول خػػدا صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم فرمػػود َ « :مػ ْػن َو َج ػ ْدمتُُوهُ َوقَػ َػع َعلَػػی َهب َ
ِ ِ ػال :مػػا َِمسعػ ِ ػاس :مػا َشػنْ ُن الْب ِه ِ ِ ِ ِ
صػلَّی اللَّػػوُػت مػ ْػن َر ُسػػول اللَّػػو َ یمػ ؟ قَػ َ َ ْ ُ َ َ یمػ َ» فَقیػ َػل البْػ ِن َعبَّػ ٍ َ الْبَه َ
ول اللَّ ِو َک ِرَه أَ ْن یػُ ْاَک َػل ِم ْػن َْ ِم َهػا أ َْو یػُْنتَ َف َػع ِهبَػا َوقَػ ْد
ک َشْیهًا َ ،ولَ ِک ْن أ ََری َر ُس َ َعلَْی ِو َو َسلَّ َم فِی ذَلِ َ
عُ ِم َل ِهبَا ذَلِ َ
ک الْ َع َم ُل.
یعنی « :کسی کو یافتید با چهارپایی عمل جنسی اذمام داد ،او و حیػوان را بکشػید» .بػو
ابػػن عبػػاس گفتنػػد :حیػوان چ ػرا کشػػتو شػػود؟ گفػػت :چیػػزی از رسػػول خػػدا صػػلی ا﵁ علیػػو
وسػلم در ایػن بػاره نشػػنیدم ،امػا بنظػرم رسػػول خػدا صػلی ا﵁ علیػو وسػػلم کراىػت داشػتند کػػو
از گوشػػت حی ػوانی خػػورده شػػود و یػػا از گوشػػتش سػػودی بػػرده شػػود درحالیکػػو بػػا او چنػػنی
عم ػػل ش ػػنیعی صػ ػػورت گرفت ػػو باش ػػد» .ترمػ ػػذی (٘٘ٗٔ) وأب ػػو داود (ٗ )ٗٗٙواب ػػن ماجػ ػػو
(ٗ.)ٕ٘ٙ
ابوداود و امام طحاوی این حدیی را ضػعیف دانسػتند ،و ترمػذی بعػد از روایػت آن گفتػو :
«سػػفیان ػػوری از عاصػػم از ابػػورزین از ابػػن عبػػاس رایػػت کردنػػد کػػو او گفػػت « :مػػن أتػػی
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()35
هبیم ػ فػػال حػػد علیػػو» یعنػػی :کسػػی کػػو بػػا حی ػوانی ل ػواط کنػػد حػػد زده سمػػی شػػود ..و ایػػن
حدیی از حدیی اولی صحیح تر اسػت ،و اىػل علػم نیػز بػو آن عمػل کردنػد ،و قػول امحػد
بن حنبل و اسحاؽ نیز شمنی است».
«بنظر علی رضی ا﵁ عنو و بنا بقػولی ازشػافعی گوشػت چنػنی حیػوانی کػو بػدان جتػاوز شػده
حرام است ولػی بایػد آنػرا سػربرید .وبنػا بقػول دیگػری ازشػافعی وبقػول ابوحنیفػو و ابویوسػف،
خوردنگوشت چننی حیوانی مکروه است بو کراىت تنزیهی یعنی هبرتاستکو خورده نشود.
صػػاحب "البحػػر"گفتػػو :بایػػد چنػػنی حی ػوانی س ػربریده شػػود اگرچػػو گوشػػتش خػػوردنی نباشػػد
یعن ػػی اگرچ ػػو حاللگوش ػػت ى ػػم نباش ػػد مب ػػادا ن ػػوزاد زش ػػتی و ن ػػاقص اخللق ػػو ازآن متول ػػدگردد،
شمانگوهنکو نقػل شػدىکو چوپػانی بػو حیػوانی جتػاوزکرد و بچػو نػاقص اخللقهػای زاد» بنقػل از
" :فقو السن ".
و در کتاب دائرة املعارؼ فقهی آمده « :مجهور فقهاء گفتنػد کػو بػر لػواط کننػده بػا حیػوان
حد جاری سمی شود و تنهػا تعزیػر مػی شػود ،بػو دلیػل روایتػی کػو از ابػن عبػاس رضػی ا﵁ عنػو
نقل شده کو گفت « :کسی کو با حیوانی لواط کند حد زده سمی شود» ..
امػػا بعضػػی از شػػافعیو گفتنػػد :حػػد زنػػا بػػر او جػػاری مػػی شػػود ،و ایػػن روایتػػی از امحػػد نیػػز
ىسػػت .قػػول دیگػػر نػػزد شػػافعیو آنسػػت کػػو :چػػو حمصػػن باشػػد یػػا غػػری حمصػػن در ىػػر حػػال
کشتو می شود ..
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()36
( و امػػا در مػػورد خػػود حی ػوان) مجهػػور فقهػػاء (حنفیػػو و مالکیػػو و شػػافعیو) گفتنػػد :حی ػوان
کشػػتو سمػػی شػػود ،و اگػػر کشػػتو شػػد جػػایز اسػػت از گوشػػت آن خػػورده شػػود و کراىػػت ىػػم
نػػدارد ،ولػػی ابویوسػػف و حممػػد (از شػػاگردان ابوحنیفػػو) خػػوردن آنػرا منػػع کردنػػد ،و گفتنػػد :
س ػربریده شػػود و بعػػد آتػػش زده شػػود .ولػػی ابوحنیفػػو (بػػو خػػوردن آن) اجػػازه داده ،و در کػػل
حنفیو انتفاع از حیوان را چو زنده یا مرده اش را مکروه دانستند.
و امػػا حنابلػػو گفتنػػد :حیػوان بایسػػتی کشػػتو شػػود چػػو متعلػػق بػػو خػػود لػواط کننػػده باشػػد یػػا
متعلػػق بػػو دیگ ػران ،و چػػو حػػالل گوشػػت باشػػد یػػا حػرام گوشػػت .و ایػػن رأی نػػزد بعضػػی از
شػػافعیو مقبػػول اسػػت ،بػػو دلیػػل روایػػت ابػػن عبػػاس از پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم « :کسػػی
کػػو یافتیػػد بػػا چهارپػػایی عمػػل جنسػػی اذمػػام داد ،او و حیػوان را بکشػػید» .البتػػو نػػزد شػػافعیو
قػػول دیگػػری ىسػػت :اگػػر حػػالل گوشػػت بػػود س ػربریده شػػود ،ولػػی خػػوردنش ح ػرام اسػػت»
"املوسوع الفقهی " (ٕٗ.)ٖٖ/
و عالمػػو ابػػن عثیمػػنی از فقهػػای معاصػػر گفتػػو « :اگػػر انسػػانی بػػو حی ػوان چهارپػػایی دخػػول
کػػرد ،تعزیػػر مػػی شػػود ،و خػػود حی ػوان ىػػم کشػػتو مػػی شػػود چونکػػو دیگػػر بػػو جیفػػو (پلیػػد)
تبػػدیل ش ػػده و گوش ػػتش ح ػرام شػػده ،اگ ػػر حی ػوان کش ػػتو ش ػػده متعلػػق ب ػػو ل ػواط کنن ػػده ب ػػود
(مالش بو ىدر رفتو) و اگر متعلق بو دیگری بود باید خسارت صاحبش را بپردازد.
البتػػو بعضػػی گفتنػػد :ل ػواط کننػػده بػػا حی ػوان کشػػتو شػػود ،بػػو دلیػػل حػػدیی وارده از پیػػامرب
صلی ا﵁ علیو وسلم « :من وجدمتوه علی هبیمػ فػاقتلوه واقتلػوا البهیمػ » .یعنػی « :کسػی
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()37
کػ ػػو یافتیػ ػػد بػ ػػا چهارپػ ػػایی عمػ ػػل جنسػ ػػی اذمػ ػػام داد ،او و حی ػ ػوان را بکشػ ػػید» ،و بػ ػػو دلیػ ػػل
عمومیػػت حػػدیی اىػػل علػػم بػػو آن عمػػل کردنػػد و گفتنػػد :فػػرج حیػوان بػػو ىػػیچ وجػػو حػػالل
نیست ،پس جتاوز بو آن مثل لواط است ،اما این حدیی ضػعیف اسػت ،و بػرای شمػنی اىػل
علم از آن بو سوی کمرتین حالت سوؽ یافتند یعنػی فقػط قائػل بػو کشػ حیػوان شػدند ،و
انسػػان را نبایػػد کشػػت ،زی ػرا حرمػػت (خػػون او) بیشػػرت اسػػت ،بػػا ایػػن وجػػود بػػو دلیػػل عمػػل
قبیحش تعزیر خواىد شد ،و قاعده عام اینگونو است کو تعزیر برای ىر معصیتی است کػو
نو حد دارد و نو کفاره " »..الشرح املمتع" (ٗٔ.)ٕٗ٘/
و امام ابن قدامو درباره علت کش حیوان گفتػو « :گفتنػد :حیػوان کشػتو مػی شػود وگرنػو
فاعػػل (ل ػواط کننػػده) بػػا دیػػدنش یػػادآوری و سػػرزنش مػػی شػػود ،و بعضػػی گفتنػػد :تػػا مبػػادا
جنػنی مشػػوه شػود ،و گفتنػػد :تػػا مبػادا خػػورده شػػود ،و ایػن مػػورد اشػػاره ابػن عبػػاس رضػػی ا﵁
عنو است» "املغنی" (.)ٙٓ/ٜ
خالصو آنکو :گوسفندی کو مػورد لػواط قػرار گرفتػو بایسػتی کشػتو شػود ،و نػو از گوشػت
و نو از شری آن استفاده نشود.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()38
یکػی از دسػتورات مهػم اسػالم ،حفػ و نگهػداری امػوال اسػت .اسػالم امػر سمػوده تػا مػال از
راه حػػالل کسػػب شػػود (و اصػػل در ىػػر چیػػز مبػػاح بػػودن اسػػت) و کسػػب آن ػرا از راه ح ػرام
هنی کرده ،و راىهای کسب حرام را ىم بیان کرده است .خداوند متعال میفرماید :
«و بطور یقنی آنچو را کو بر مشا حرام کرده ،برایتان بیان سموده است».
و آن عبػػارت اسػػت از گػػرف و برداشػ مػػال دیگػران بػػو صػػورت پنهػػانی و پوشػػیده( .املغنػػی
()ٕٗٓ/ٛ
و از گناىػان کبػریه میباشػد ،و حػػد آن بوسػیل کتػاب ،سػنت ،و امجػػاع امػت ،ابػت اسػػت،
السا ِرقَ ُ فَػاقطَعواْ أی ِػدیهما جػزاء ِمبَػا َکسػبا نَکػاالً ِمػن ا﵁ِ
السا ِر ُؽ َو َّ
خداوند متعال میفرماید { :و َّ
َ ََ ُْ ُ َ َ َ ً
وا﵁ُ َعز ٍیز َح ِکیم}(مائده )ٖٛ :
«دستهای مرد و زن دزد را قطع کنید (این) کیفر عملی اسػت کػو اذمػام دادىانػد و جمػازاتی
اسػػت از جانػػب خػػدا ،و خداونػػد (بػػر کػػار خػػود) چػػریه (و در قانونگػػذاری خػػویش) حکػػیم
است».
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()39
از عبػػدا﵁ بػػن عمررضػػی ا﵁ عنػػو روایػػت اسػػت ( :أن رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم قطػػع
سارقا فی جمن قیمتو ال و دراىم) (متفق علیو)« .پیػامرب صػلی ا﵁ علیػو و سػلم دسػت دزدی
را خباطر (دزدیدن) سپری کو سو درىم ارزش داشت قطع کرد».
ابػػن منػػذر گویػػد :امجػػاع کردىانػػد کػػو ىرگػػاه دو مسػػلمان آزاد و عػػادل گ ػواىی دىنػػده کػػو
شخصی دزدی کرده واجب است دستش قطع شود.
پس اگر شخصی بػالغ و عاقػل بػا اختیػار خػودش دزدی کػرد ،سػپس بػو آن اعػرتاؼ سمػود ،یػا
دو نفر عادل بو دزدی اوگواىی دادند ،واجب است کو حد بر او جػاری شػود .مشػروط بػر
اینکو آن مال بو حد نصاب رسیده و در مکانی حمفوظ قرار گرفتو باشد.
از عائشو رضی ا﵁ عنها روایت است کو پیامرب صػلی ا﵁ علیػو و سػلم فرمػود ( :التقطػع یػد
السػػارؽ إال فػػی ربػػع دینػػار فصػػاعدا) (متفػػق علیػػو)« .دسػػت دزد قطػػع سمیشػػود مگػػر در یػػک
چهارم دینار و بیشرت از آن».
ابػن منػػذر گویػػد :امجػاع کػػرده انػػد کػػو قطػع کػػردن دسػػت دزدی واجػػب اسػت کػػو بػػو انػػدازة
نصاب ،از مالی کو در مکان حمفوظی قرارگرفتو ،دزدی کرده باشد (اإلمجاع ٘ٔ.)ٖٜٔ/ٙ
حرز :ىرآنچو کو درآن مال نگهداری و حف شود حرز گویند :ماننػد :منػزل ،خزانػو ،و
مکان قفل شده ،و مانند اینها. ...
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()41
"لع ػػن رس ػػول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص آک ػػل الرب ػػا و موکل ػػو ،وکاتب ػػو و ش ػػاىدیو ،و ق ػػال :ى ػػم سػ ػواء".ص ػػحیح
مسلم ٜٔ٘ٛ
"پیػػامرب ملسو هیلع هللا یلص ربػػاخوار ،ربػػا دىنػػده ،کاتػػب و دو شػػاىد آن ػرا لعنػػت کػػرده ،و میفرمػػود :شمػػو در
گناه باىم برابراند .
امام مالک می گوید :متام قرآن را خواندم ودر آن چیزی بد تر از ربا(سود) نیافتم.
ربا یعنی اضافی (گرف یا دادن) در شػیء خمصوصػی ،و از فزونػی مشػتق شػده اسػت ،طبػق
َّاس فَال یػَ ْربُوا ِعْن َػد اللَّ ِػو » روم .ٖٜ این فرموده ا﵁ تعالیَ «:وَما آتَػْیتُ ْم ِم ْن ِرباً لَِْریبػُ َوا فِی أ َْم َو ِال الن ِ
(و آنچػػو بػػو قصػػد ربػػا مػػیدىیػػد تػػا در ام ػوال مػػردم سػػود و اف ػزایش بػػردارد نػػزد خػػدا فزونػػی
سمػػیگػػرید) یعنػػی نػػزد خداونػػد (ام ػوال) زیػػاد سمػػی شػػود و ایػػن فرمػػوده(لَِْریبُػ َػوا فِػػی أ َْمػ َػو ِال النَّػ ِ
ػاس)،
یعنی زیاد می شود.
و اصػػل آن چنػػنی ب ػػوده کػػو در زمػػان جاىلی ػػت ىرگػػاه قرض ػػی متوجػػو یک ػػی از آهن ػػا ب ػػود ،آن
بػػدىی را از او طلػػب مػػی کردنػػد و مػػی گفتنػػد :بػػو مػػا صػػد تػػا بػػده یػػا آن ػرا تػػا صػػد و پنجػػاه
براظمػان بیفػزای .وىػر گػاه قػرض او بػر صػد و پنجػػاه قػرار مػی گرفػت بػو او مػی گفتنػد :بػو مػػا
صد و پنجاه تا بده یا دویست تا براظمان قرار بده ...وبر شمنی منوال.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()41
و شرع نوعی دیگر از ربا را حرام کرده است و آن ربا در اضافو است .یعنػی زیػاد (گػرف )
در یکی از دو جنس (مبادلو شػده) ،ىػر گػاه یکػی بػا دیگػری معاملػو شػود .بگونػو ای کػو
ىػػر گػػاه طػػال بػػا طػػال معاملػػو شػػود ،ایػػن معاملػػو جػػایز نیسػػت مگػػر اینکػػو مقػػدار ىػػر دو طػػال
براب ػػر باش ػػد و دس ػػت ب ػػو دس ػػت معامل ػػو ش ػػود (در شم ػػان وق ػػت ،معاوض ػػو ص ػػورت گ ػػرید) ،و
گرف (طالىا) از دست یکدیگر و برابر بودن مقدار آهنا در ایػن معاملػو شػرط اسػت ،پػس
ىر کس بیشرت بگرید یا بیشرت بپردازد مرتکب ربا شده است ،و شمچننی ىػر گػاه یػک صػاع
گنػدم بػػا دو صػػاع از آن معاملػػو شػود ىرچنػػد کػػو بػػو صػػورت دسػت بػػو دسػػت باشػػد ،معاملػػو
ربػػوی اسػػت (.یعنػػی الزم اسػػت ىػػر دو شػػرط یعنػػی برابػػر بػػودن در میػزان و دسػػت بػػو دسػػت
تعویض کردن ،واقع شوند ).
بنابراین نو تنها بانک ،بلکػو ىػر موسسػو حقیقػی یػا شخصػیت دیگػری ایػن نػوع معػامالت را
اذمام دىد ،معاملو ربا خواىد بود .و با توجو بو اینکػو در بانکهػای ایػران ایػن نػوع معػامالت
رایج است و معموال وقتی کو فرد مبلغػی پػول در بانػک قػرار مػی دىػد پػس از انػدکی بػر آن
مبلغی اضافو بر اصل سرمایو افػزوده مػی شػود ،لػذا ایػن مبلػغ اضػافو شمػان سػود و ربػا و حػرام
است.
البتو ظاىرا برخی از حساهبا ىستند کو بر آهنا سودی تعلق سمی گرید کػو قػرار دادن پػول در
این نوع حساهبا جهت ضرورت و حف مال جایز است.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()42
اسػالم بػرای اینکػو مسػػلمانان بػو ربػا روی نیاورنػػد راىهػای شػػرعی را امػا در عػوض شػػرع پػا
پیشنهاد کرده است.
ٔ -مضاربو :یک نفػر پػول میدىػد و نفػر دیگػر بػا آن کػار میکنػد ،سػود را بػو نسػبت توافػق
تعیػػنی میکننػػد ،یعنػػی درآمػػد معاملػػو ىػػر مقػػدار کػػو باشػػد ،مطػػابق بػػا قػرارداد قبلػػی بػػنی شػػرکاء
تقسػػیم شػػود .اگػػر خسػػارتی وارد شػػد فقػػط بػػو صػػاحب مػػال اسػػت زیػرا فػػردی کػػو کػػار کػػرده
اسػػت از تػػالش و کػػار خػػود مایػػو گذاشػػتو و او ىػػم بػػو نػػوعی دچػػار خسػػارت شػػده اسػػت.
برای توضیح بیشرت در مورد مضاربو بو ( )ٖٕٛٛمراجعو کنید.
ٕ -بیػػع سػػلم :جنسػػی را کػػو در آینػػده حاضػػر میشػػود حػػاال میفروشػػد ،فػػردی نیازمنػػد پػػول
اسػػت ،جػػنس خػػود را کػػو در فصػػل یػػا زمػػان مشخصػػی آمػػاده میشػػود بػػا شػػروط مػػذکور در
کتاهبای فقو بفروش مریساند ،پول آن را حاال دریافت میکند.
ٖ -بیع موجل (قرضی) :قیمت پرداختػی در ایػن معاملػو قػدری از معاملػو نقػدی بیشػرت اسػت
دیػػن اسػػالم ایػػن نػػوع معاملػػو را بػرای سػػهولت حصػػول مصػػاح مػػردم و رىػػا شػػدن از ربػػا جتػػویز
میکند.
ٗ -گشایش ماسسات زکات کو مبالغ مجع شده را بو افراد نیازمنػد یػا فقػرای بیسرپرسػت و
بیسروسػامان یػػا غریبػان در راه مانػػده میپردازنػػد و بػو ایػػن صػػورت نیازشػان را برطػػرؼ مینمایػػد،
آنان را از مشکل مریىاند و تکافل اجتماعی را متحقق میسازد.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()43
آنچػو بیػػان گردیػػد گوشػػهای از دسػػتورات و صػػالحدیدىایی اسػػت کػػو بػرای تػػک تػػک افػراد
جامعو از جانب عقدیػو و شػریعت اسػالمی ترسػیم شػده اسػت .تػا ضػامن عػدالت اجتمػاعی
و اقتصاد و حاف کرامت و شخصیت انسػانی در طػی طریػق بػو سػوی اىػداؼ تعیػنی شػده
باشد و در این مسری نیازىایش برآورد و مصاح او را از ما حصل تالش خود تنمنی سازد.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
ٔ -پوشػػیدن لبػػاس سػػیاه ،زی ػرا بػػدعت اسػػت و از پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم وارد نشػػده
است.
ٕ -شػػیون و نوح ػػو :از ابومالػػک اش ػػعری روای ػػت اس ػػت کػػو پی ػػامرب ص ػػلی ا﵁ علی ػػو و س ػػلم
فرمػػود " :أربػػع فػػی أمتػػی مػػن أمػػور اجلاىلیػ ال یرتکػػوهنن :الفخػػر فػػی اﻷحسػػاب ،والطعػػن فػػی
اﻷنس ػػاب ،و االستس ػػقاء ب ػػالنجوم ،و النیاح ػ " «چه ػػار چی ػػز در ام ػػت م ػػن از ام ػػور ج ػػاىلی
ىس ػػتد ک ػػو از آن دس ػػت برسمیدارن ػػد ،افتخ ػػار ب ػػو نیاک ػػان ،طع ػػن در نس ػػب ،طل ػػب ب ػػاران ب ػػا
سػػتارگان ،و نوحهخ ػوانی» و فرم ػػود " :النحائح ػ إذا مل تت ػػب قبػػل موهتػػا تقػػام یػػوم القیام ػ و
علیهػ ػػا س ػ ػربال مػ ػػن قط ػ ػران و درع مػ ػػن جػ ػػرب" (صػ ػػحیح :اجلنػ ػػائز ص ، ٕٚالصػ ػػحیحو
ٖٗ ، ٚمسلم (ٖٗ« .)ٕ/ٙٗٗ/ٜاگر زن نوحو خوان قبل از مرگش توبػو نکنػد روز قیامػت
زنده میشود در حالیکو پریاىنی آغشتو بو روغن (قریمانند) و زرىای از زنگار بر تن دارد».
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()44
ٖ -زدن بو گوهنها و پاره کردن گریبػان :از عبػدا﵁ روایػت اسػت کػو پیػامرب صػلی ا﵁ علیػو
و سلم فرمود " :لیس منػا مػن لطػم اخلػدود ،و شػق اجلیػوب ،و دعػا بػدعوی اجلاىلیػ " (متفػق
علیػػو)« ،از مػػا نیسػػت کسػػی کػػو بػػر گونػػو ىػػایش بزنػػد و گریبػػانش را پػػاره کنػػد و شػػیون و
زاری جاىالنو سر دىد».
ٗ -کندن مو :از ابو برده بن ابوموسی روایت است " :وجع أبوموسػی وجعػا فغشػی علیػو،
و رأسػػو فػػی حجػػر امػرأة مػػن أىلػػو ،فصػػاحت امػرأة مػػن أىلػػو ،فلػػم یسػػتطع أن یػػرد علیهػػا شػػیها
فلما أفاؽ قال :أنا بری دمن بری منو رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو و سػلم ،فػإن رسػول ا﵁ صػلی
ا﵁ علی ػػو و س ػػلم ب ػػریء م ػػن الص ػػالق و ا القػ ػ و الش ػػاق " (متف ػػق علی ػػو) «ابوموس ػػی دچ ػػار
بیمػػاری شػػدیدی شػػد و بیهػػوش شػػد در حػػالی کػػو سػػرش در آغػػوش زنػػی از اىلػػش بػػود ،زن
فریاد کشید( ،ابوموسی) نتوانست جوابش دىد ،وقتی بػو ىػوش آمػد ،گفػت :مػن بیػزارم از
کسػػی کػػو رسػػول خػػدا صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم از او اظهػػار بیػزاری کػػرده اسػػت .پیػػامرب صػػلی
ا﵁ علیػػو و سػػلم بی ػزار اسػػت از کسػػی کػػو بػػا صػػدای بلنػػد گریػػو کنػػد و کسػػی کػػو ىنگػػام
کنػد» .الصػالق :بػا صػاد و مصیبت ،موی سرش را برتاشػد ،و کسػی کػو لباسػش را چػا
قػػاؼ ،یعنػػی زنػػی کػػو بػػا صػػدای بلنػػد گریػػو میکنػػد .ا الق ػ :زنػػی کػػو ىنگػػام مصػػیبت مػػوی
میکنػد( .فػتح البػاری ٖ ص ٘ ،ٔٙط سرش را میرتاشد .الشاق :زنػی کػو لباسػش را چػا
داراملعرف ).
٘ -ژولیػػده کػػردن مػػو :بػػو دلیػػل حػػدیثی کػػو یکػػی از زنػػان بیعػػت کننػػده (در بیعػػت عقبػػو)
روایػػت کػػرده و گفتػػو اسػػت " :کػػان فیمػػا أخػػذ علینػػا رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم فػػی
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()45
املعػروؼ الػػذی أخػػذ علینػػا أن النعصػػیو فیػػو :و أن الزممػػش وجهػػا ،و النػػدعو بویػػل ،والنشػػق
جیبػ ػ ػ ػػا ،و أن الننشػ ػ ػ ػػر شػ ػ ػ ػػعرا" (صػ ػ ػ ػػحیح :اجلنػ ػ ػ ػػائز ص ٖٓ ،د (ٖ٘ٔٔ« ،)ٛ/ٗٓ٘/از
کارىای خوبی کو پیػامرب صػلی ا﵁ علیػو و سػلم از مػا بػرآن عهػده گرفػت تػا از آن سػرپیچی
نکنػػیم ایػػن بػػود کػػو ىنگػػام مصػػیبت صػػورمتان را زمراشػػیم ،و وایػػال نگػػوییم ،و گریبػػان چػػا
نکنیم ،و موىاظمان را ژولیده رىا نکنیم».
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
روزی پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم حریػػر را در طػػرؼ راسػػتش ق ػرار داد و طػػال را در طػػرؼ
چپ و سپس فرمودند " :إن ىذین حرام علػی ذکػور أمتػی حػل إلنا هػا " (روایػت ابػو داوود،
ح ػػدیی ) ٗٓ٘ٚیعن ػػی" :ای ػػن دو چی ػػز ب ػرای م ػػردان ام ػػت م ػػن ح ػرام میباش ػػد و ب ػرای زن ػػان
حالل".
پس برای پسر بچو و یا مرد پوشیدن طال و حریر چػو کػم باشػد و چػو زیػاد ،حػرام میباشػد،
و اگر کسی نوزاد و یا بچو ی نابالغش را طػال و یػا حریػر بپوشػاند گنػاه بػر گػردن والػدینش
خواىد بود ،در واقع این عمل یک الگػوی بػد بػرای فرزنػدان خواىػد بػود کػو از کػوچکی بػو
این اشیاء حرام عادت کنند لذا باید از شمان اول جلو این فساد را گرفت.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()46
«طال و ابریشم برای زنان امػت مػن حػالل قػرار داده شػده انػد و بػرای مػردان امػت مػن حػرام
ىستند»
امػػا بػػو انػػدازه چهػػار انگشػػت و یػػا اگػػر آنچػػو بػػا ابریشػػم آمیختػػو شػػده از ابریشػػم بیشػػرت باشػػد
جایز است چون در این مورد حدیی آمده است .مسلم(ٕٔ. )ٕٜٓٙ ،ٔ٘-
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
امػػروز اکثریػػت فسػػاد ىػػا از شمػػنی وجػػو اسػػت کػػو دخػػرت ىػػای جػوان را بػػو شػػوىر سمیدىنػػد واگػػر
میدىنػػد طػػوری قیمػػت در آن میگذارنػػد کػػو جانػػب مقابػػل صػػرؼ نظػػر میکنػػد( چطػػور ایػػن
جامعػػو اصػػالح شػػود کػػو امػػروز در سػػرزمنی مػػا قیمػػت زنػػا ٓٓ٘ افغػػانی شػػده وقیمػػت نکػػاح
شرعی بیش از ٓٓٓٓ٘).
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()47
(در زمان پیامرب صلی ا﵁ علیو وسلم ازدواج را آسان کردند کػو حػرام سػخت شػود ،امػا در
زمان ما ازدواج را سخت گرفتند کو حرام آسان شود).
رس ػػول ا﵁ ص ػػل ا﵁ علی ػػو وس ػػلم میفرمای ػػد " :إذا خط ػػب إل ػػیكم م ػػن ترض ػػون دین ػػو وخلق ػػو
فزوجوه إن ال تفعلوه تكن فتن يف اﻷرض وفساد عریض " .رواه الرتمذ
یعنی:ىرگػػاه نػػزد مشػػا کسػػی بػػو خواسػػتگاری (طلػػب گػػاری) آمػػد و (دیػػن دار بػػود) واز اخػػالؽ
وی راضی بودید (پس دخرت تان را) زیر نکػاح آن در بیاوریػد ،اگػر ( دخػرت تػان را بػو نکػاح
ندىیػػد وشػػرط وشػػروط بگذاریػػد) پػػس مشػػا میشػػوید فتنػػو بػػزرگ در زمػػنی وفسػػاد گسػػرتده(را بػػو
وجود می آورید).
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
این چننی مردان در افغانستان بو خصوص در پار ىا ومراکز تفرضمی بسیار زیاد است.
عن أىب ىریرة رض ا﵁ عنو قال قال رسول ا﵁ -صل ا﵁ علیو وسػلم «: -مػن أتػ عرافػا أو
كاىنا فصدقو مبا یقول فقد كفر مبا أنزل عل حممد ».
یعنی :ابوىریره رضی ا﵁ عنو می گویػد :رسػول ا﵁ صػلی ا﵁ علیػو وسػلم فرمػود :ىرکسػکو نػزد
(فالبنی) یا کاىن(جادوگر) برود وسخن آن(کاىن ،فالبنی وجػادوگر) را قبػول کنػد پػس کػافر
شده است بو آنچو کو بو حممد صلی ا﵁ علیو وسلم نازل گردیده است.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()48
ودر حػػدیی دیگػػر مػػی آیػػد :مػػن أت ػ عراف ػاً یسػػنلو مل تقبػػل منػػو صػػالة أربعػػنی لیل ػ .جػػامع
االحادیی الصحیح .
یعنػػی :ىػػر کسػػیکو نػػزد فػػالبنی بػػرود واز آن س ػوال کنػػد ز پػػس چهػػل شػػب سمػػاز ان قبػػول سمػػی
گردد.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
کشیدن عکس جانداران ،اعػم از انسػان و حیػوان ،حػرام اسػتز خػواه ایػن عکػس بػو شػکل
جمسػػمو باشػػد یػػا بػػو صػػورت نقاشػػی روی کاغػػذ ،یػػا پارچػػو و یػػا روی دی ػوار باشػػدز زی ػرا در
وعػػده داده احادیػػی صػػحیح از آن هنػػی شػػده اسػػت و اذمػػام دىنػػده آن بػػو عػػذاب دردنػػا
شده است.
درگذش ػػتو از کان ػػال شم ػػنی تص ػػاویر ،موجب ػػات ش ػػر ب ػػو ا﵁ (ب ػػا ایس ػػتادن انس ػػاهنا در براب ػػر
تصػػاویر ،تعظػػیم ب ػرای آهنػػا ،تقػػرب جس ػ بػػو آنػػان و تکػػرمی آنػػان بػػو صػػورتیکو جػػز ب ػرای ا﵁
تعالی جایز نیست) فراىم شده است .و نیز در تصویر سازی شباىتی بو خلقػت و آفػرینش
ا﵁ تع ػػالی اس ػػت .گاىی ػػدر ای ػػن تص ػػاویر فتنهگ ػػری اس ػػت شمچ ػػون تص ػػویر زن ػػان ىنرپیش ػػو ب ػػا
بدهنای خلت و عریان و کسانیکو بو نام ملکو زیبایی مشهورند و امثال آن.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()49
از مجلو احادیثیکو در این مورد آمده و صورتگری را گناىکبریه قػرار داده ،حػدیی ابػن عمػر
ص ػػنَعُو َن َى ػ ِػذهِ ال َ
ص ػ َػوَر ِ َّ ِ
اس ػػت ک ػػو میگوی ػػد :پیامربص ػػلی ا﵁ علی ػػو وس ػػلم فرم ػػود « :إ َّن ال ػػذ َ
ین یَ ْ
َحیُ ػوا َم ػػا َخلَ ْق ػػتُ ْم» (شمان ػػا روز قیام ػػت ،ب ػػو کس ػػانیکو ای ػػن یػُ َع ػ َّػذبُو َن یَ ػ ْػوَم الْ ِقیَ َام ػ ِ ،یػُ َق ػ ُ
ػال َهل ػُ ْػم :أ ْ
جمسػػمهها را میسػػازند عػػذاب داده مػػی شػػود و بػػو آهنػػا گفتػػو مػػی شػػود :آنچػػو را کػػو خلػػق
کردىاید ،زنده کنید ).خباری (ٔ٘ – )ٜ٘مسلم (.)ٕٔٓٛ
عب ػ ػػدا﵁ ب ػ ػػن مس ػ ػػعود رض ػ ػػی ا﵁ عن ػ ػػو میگوی ػ ػػد :از پیامربص ػ ػػلی ا﵁ علی ػ ػػو وس ػ ػػلم ش ػ ػػنیدم ک ػ ػػو
ص ِّوُرو َن » . ِ ِ میفرمود «:إِ َّن أ َ
َش َّد الن ِ
َّاس َع َذابًا یػَ ْوَم الْقیَ َام الْ ُم َ
(معػػذبرتین مػػردم نػػزد ا﵁ تعػػالی کسػػانی ىسػػتند کػػو تصػػویر مػػی کشػػند ).خبػػاری (ٓ٘– )ٜ٘
مسلم ()ٕٜٔٓ
ابػػو ىریػػره رضػػی ا﵁ عنػػو میگویػػد :از رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم شػػنیدم کػػو میگفػػت«:
ػب َطمْلُػ ُػق َک َخ ْل ِق ػػی فَػ ْلیَ ْخلُ ُق ػوا َذ َّرًة أ َْو لِیَ ْخلُ ُق ػوا َحبَّ ػ ً أ َْو ِ َّ
قَػػا َل الل ػػوُ َع ػ َّػز َو َج ػ َّػل َوَم ػ ْػن أَظْلَػ ُػم دمَّػ ْػن َذ َى ػ َ
َشعِ َریًة»
«ا﵁ تعالی میفرماید :چو کسی ستمکارتر از فردی است کو تالش میکند تػا ماننػد آفػرینش
من بیافریند .پػس داهنػای گنػدم و یػا مورچهػای یػا دانػو ای جػو بیافرینػد» .خبػاری (ٖ٘، ٜ٘
)ٜٚ٘٘و مسلم (ٕٔٔٔ).
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()51
و حػػدیی عایشػػو َر ِضػ َػی اللَّػػوُ َعْن َهػػا کػػو میفرمػػود :پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم از سػػفر آمػػد و
مػػن پػػرده ای تصػػویردار بػػر طػػاقی آوی ػزان کػػرده بػػودم .وقتػػی پیػػامرب آن را دیػػد رن ػ صػػورتش
اىهو َن ِخبَْل ِق اللَّ ِو » ِ ِ َّ ِ
ضُ ین یُ َ
َّاس َع َذابًا یػَ ْوَم الْقیَ َام الذ َ متغری شد و فرمود «:یَا َعائِ َش ُ ،أ َ
َش َد الن ِ
« ای عایشو َر ِض َی اللَّػوُ َعْن َهػا ،معػذبرتین مػردم نػزد ا﵁ تعػالی در روز قیامػت ،کسػانی ىسػتند
کو تػالش مػی سماینػد تػا کػاری شػبیو خلقػت و آفػرینش ا﵁ تعػالی اذمػام دىنػد ».عایشػو َر ِض َػی
اللَّوُ َعْن َها می گوید :ما آن پرده را برداشتیم و یک یػا دو بػالش از آن درسػت کػردمی .خبػاری
(ٗ٘ )ٜ٘مسلم ()ٕٔٓٚ
حػػدیی ابػػن عبػػاس َر ِضػ َػی اللَّػػوُ َع ػْن ُهم کػػو میگویػػد :شػػنیدم کػػو پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم
س بِنَػافِ ٍخ » ِ ِ
وح یػَ ْػوَم الْقیَ َامػ َ ،ولَ ْػی َ
ِ میفرمود « :من ص َّور ص ِ
ورًة فی ال َدنْػیَا ُکلِّ َ
ف أَ ْن یػَْن ُف َخ ف َیها الػَر َ َْ َ َ ُ َ
«ىػ ػػر کػ ػػس در دنیػ ػػا صػ ػػورتگری کنػ ػػد در قیامػ ػػت وادار بػ ػػو دمیػ ػػدن روح در آن میشػ ػػود در
حالیکو توان دمیدن ندارد» .خباری (ٖ )ٜ٘ٙمسلم (ٕٓٔٔ).
از ابن عباس رضی ا﵁ عنهما روایت شده است کو پیامرب صػلی ا﵁ علیػو وسػلم میفرمایػد«:
ِّ ِ ِ ُک َل م ِ
َّم» ورةٍ َ
ص َّوَرَىا نػَ ْف ًسا فَػتُ َعذبُوُ فی َج َهن َ صَ ص ِّوٍر فی النَّا ِر َْصم َع ُل لَوُ ب ُک ِّل ُ
َُ
(ى ػػر تصویرس ػػازی در جه ػػنم اس ػػت ،بػ ػرای ى ػػر ص ػػورتی ک ػػو س ػػاختو اس ػػت روح ػػی قػ ػرار داده
میشود کو بو واسطو ی آن روح در جهنم عذاب میشود).
ِ
ػس
ػجَر َوَمػػا َال نػَ ْفػ َ
الشػ َ
اصػػنَ ْع َّ ابػػن عب ػاس رضػػی ا﵁ عنهمػػا میگویػػد « :إِ ْن ُکْنػ َ
ػت َال بػُ َّػد فَػػاع ًال فَ ْ
لَوُ»
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()51
(اگر چاره ای جز این کار نداری ،پس تصػویر درخػت و موجػودات بیجػان را ترسػیم کػن).
خباری (ٕٕٕ٘) – مسلم(ٕٓٔٔ).
عمػػوم ایػػن احادیػػی داللػػت بػػر ػػرمی تصػػویر جانػػداران دارد .امػػا کشػػیدن تصػػویر ازدرخػػت،
دریػػا ،کػػوه و چیزىػػایی شػػبیو آن شمانگونػػو کػػو ابػػن عبػػاس گفتػػو و صػػحابو بػػو آن اعرتاضػػی
نکردند ،ایرادی ندارد.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
اوال اینکو چرا زدودن ابرو گناه است و مورد لعنت خداوند قػرار میگػرید دلػیلش اینسػت کػو
پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم از ایػػن عمػػل هنػػی و لعػػن کػػرده و فرمػػوده اسػػت" " :لعػػن ا﵁
الوامش ػػات واملس ػػتومشات والنامص ػػات واملتنمص ػػات واملتفلج ػػات للحس ػػن املغػ ػریات خل ػػق ا﵁ "
(روای ػػت خب ػػاری (ٖٔ )ٜ٘ومس ػػلم (ٕٕ٘ٔ) ،یعن ػػی" :ا﵁ لعن ػػت ک ػػرده اس ػػت کس ػػی ک ػػو
خال کوبی میکند و آنکو خواىػان خػال کػوبی کننػد ،و کسػی کػو ابروىػا را باریػک میکنػد
و آنکػػو خواىػػان باریػػک کػػردن آهناسػػت ،و کسػػی کػػو بػػنی دنػػداهنا بػػو منظػػور زیبػػایی فاصػػلو
میافکند ،اینها کسانی ىستند کو آفرینش خدا را دگرگون میکنند".
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()52
و دلیل اینکو چرا زدودن ابرو از تغیری خلقػت خداونػد حمسػوب میشػود اینسػت کػو در اصػل
خلقػػت بشػػر ابػػرو وجػػود دارد و خداونػػد ابػػروی ىػػر شخصػػی را بطػػور معینػػی شػػکل داده و
آفریده ،لذا تغیری دادن آن مبثابو تغیری خلقت و آفرینش خداوند ىست.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
اوال الزم بو تذکر است کو امر خداوند و پیػامربش صػلی ا﵁ علیػو و سػلم را نبایػد بػر اسػاس
عقل و منطق قبول کرد و یا رد کرد ،بلکو فرمان خداوند و پیػامربش صػلی ا﵁ علیػو و سػلم
را مطلقا باید قبول کرد چو حکمتش را بدانیم و چو ندانیم ،خداوند میفرماید:
ول فَ ُخ ُذوهُ َوَما نػَ َها ُک ْم َعْنوُ فَانتَ ُهوا … " ﴿ا شر" ﴾ٚ :
الر ُس ُ
" َوَما آتَا ُک ُم َّ
«و ىػػر چػػو پیػػامرب بػػو مشػػا بدىػػد ،آن را بگرییػػد و ىػػر چػػو مشػػا را از آن منػػع کنػػد پػػس ،از آن
باز ایستید»
امػػا در مػػورد حکػػم گذاش ػ ریػػش ب ػرای مػػردان ،رأی مجهػػور و اکثریػػت علمػػاء و رأی راجػػح
بر اینست کو ریش را نباید دست زد بلکو ِبالت خودش باید رىا کػرد زیػرا پیػامرب صػلی ا﵁
علیو و سلم فرموده است کو" :خالفوا املشػرکنی ،وفػروا اللحػی ،وأحفػوا الشػوارب" یعنػی" :بػا
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()53
مشػرکنی خمالفػػت ورزیػػد ،ریػػش بگذاریػػد ،و سػبیل ىػػا را بچینیػػد" (صػػحیح خبػػاری) و میگوینػػد
کو تیغ زدن ریش حرام میباشد و فاعل آنرا گناىکار میداننػد ،و بعضػی از ایػن علمػاء فاعػل
آنرا فاسق میدانند و اگر بطور مستمر ریش را برتاشد او را مرتکب گناه کبریه میدانند.
مفتی شفیع می گوید :ىرشخصیکو شمیشو ریش خود را برتاشػد ،وی زنػدیق از دنیػا مػریود ،
زیػػرا حممػػد رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم بػػر گذاشػ ریػػش امػػر سمػػوده ومتػػام پیػػامربان وسػػلف
ریش داشتو اند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
ىػػرکس کػػو ب ػرادر مسػػلمان خػػود را بػػو قتػػل برسػػاند شمػػیش از رمحػػت ا﵁ سػػبحانو وتعػػالی دور
ب ػػوده ودر پیش ػػانی اش در روز حمش ػػر نوش ػػتو میباشػ ػػد(این م ػػرد از رمح ػػت ا﵁ ن ػػا آمیػ ػػد ودور
اسػػت) قػػال النبػػی صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم" مػػن أعػػان عل ػ قتػػل مػػامن شػػطر كلم ػ لقػػي ا﵁
مكتوب بنی عینیو آیس من رمح ا﵁ " .رواه ابن ماجو .
شیخ طریفی می گوید :بعد از شر بزرگرتین گناه رطم خون ناحق است.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()54
وعػػن ابػػن عبػػاس قػػال :قػػال رسػػول ا﵁ صػػل ا﵁ علیػػو وسػػلم " :أبغػػض النػػاس إَل ا﵁ ال ػ
ملحػػد يف ا ػػرم ومبتػػغ يف اإلسػػالم سػػن اجلاىلی ػ ومطلػػب دم امػػر ء بغػػری حػػق لیهریػػق دمػػو "
رواه البخار .
جاىلیت دیروز شریف تر از امروز است ،زیرا آهنا از پدران خػود تقلیػد میکردنػد ولػی امػروز
از دمشنان خویش تقلید میکنند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
نکػػاح لیػػل عبػػارت اسػػت از حػػالل گردانػػدن نکػػاح زنػػی کػػو طػػالؽ سػػوم داده شػػده ب ػرای
شمسر اولش کو او را سو طالقو کرده استز بو ایػن ترتیػب کػو زنػی کػو سػو بػار طػالؽ داده
شػػده اسػػت بػػا مػػرد دیگػػری توافػػق میکنػػد کػػو بػػا او ازدواج و آمیػػزش کنػػد ولػػی سػػپس او را
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()55
طالؽ دىد تػا بتوانػد بػو شػوىر اول برگػردد ،و از آذماییکػو در ایػن نػوع ازدواج در واقػع نػوعی
مکر و حیلو بکار گرفتو شده است و ازدواج بر روال طبیعی نیست ،کسی کو ایػن کػار را
میکند ملعون است.
و حکػػم اینسػػت کػػو اگػػر مػػرد زن خ ػػود را ب ػرای بػػار س ػػوم ط ػػالؽ داد ،دیگ ػػر سم ػػی توانػػد زن
مطلقو ی خػود را بػر خػالؼ ( طػالؽ اول و دوم زن خػود) نػزد خػود بازگردانػد ،و بلکػو اگػر
طالؽ سوم نیز جاری گشت دیگر زن بر مػرد حػرام اسػت مگػر اینکػو زن بػا اختیػار خػود بػا
مػػرد دیگػػری ازدواج کنػػد بعػػد بػػا سػػببی طبیعػػی از آن مػػرد جػػدا گػػردد ( بػػدون اینکػػو قبػػل از
نکاح توافقی بر جدایی صورت گرفتو باشد) در آنصورت زن کػو دوبػاره از شػوىر دوم خػود
جدا گشتو است ،می تواند با شوىر اول خود دوباره ازدواج کند و این حکم اسػالم اسػت
ػریهُ﴾. ِ ِ ِ ِ َّ
چنانکػػو ا﵁ تعػػالی مػػی فرمایػػد﴿ :فَػإ ْن طَل َق َهػػا فَػػال َ ػ َػل لَػػوُ مػ ْػن بػَ ْعػ ُػد َحتَّػػی تَػْنک َح َزْوجػاً َغػ ْ َ
(البقرة.)ٕٖٓ :
یعن ػػی« :اگ ػػر زن را ( بػ ػرای س ػػوم ب ػػار ) ط ػػالؽ داد بػ ػرایش ح ػػالل نیس ػػتز مگ ػػر آن ک ػػو ب ػػا
شوىری دیگر ازدواج کند»
بعبارتیز (پس از طالؽ سوم دیگر آن زن برای او حالل نیست تػا اینکػو بػا شػوىری غػری از
او ازدواج کند و با روشی معمولی از شوىر دوم جدا گردد یا شوىر دوم فوت کند)
یعنػػی اگػػر شػػوىر بػرای بارسػػوم زن خػػود را طػػالؽ داد ،سػػپس بصػػورت تػوافقی بػػا مػػرد دیگػػری
چننی کنند کو زن مطلقو بػو نکػاح آن مػرد دوم دربیایػد سػپس بعػد از آمیػزش مػرد بػا زن ،زن
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()56
را طالؽ دىد تا زن بتوانػد بػا شػوىر اول خػود دوبػاره ازدواج سمایػد ،را نکػاح حملػل گوینػد کػو
این نکاح جایز نیست و حرام است.
زیرا بنا بو حدیی صحیح دارمی کوز«لعن رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وآلو وسػلم ا﵀لػل و ا﵀لػل
لو»
«پیػامرب صػلی ا﵁ علیػو وآلػو وسػلم حملػل (حػالل کننػده زنػی کػو سػو طػالؽ شػده) و حملػل لػو
(مػػردی ک ػػو زن ب ػرایش ح ػػالل شػػده – ش ػػوىر اول) را لعن ػػت ک ػػرده اس ػػت»(.أب ػػوداود وامح ػػد
والنسائی والرتمذی وابن ماجو).
خداوند حملل و کسیکو برای او حملل گرفتو میشود یعنی شوىر اولی ،ىر دو را نفػرین کػرده
است .بروایت ترمذی کو آن را حسن صحیح دانستو است.
ایػػن نػػوع ازدواج گنػػاىی کبػػریه و عملػػی زشػػت اسػت ،و بػػو ىػػیچ صػػورت جػػایز سمیباشػػد ،چػػو
ىنگػػام عقػػد یػػا قبػػل از آن ،ایػػن شػػرط را کػػرده باشػػند ،و یػػا اینکػػو یکػػی از آهنػػا در دل نیػػت
این کار را داشتو باشد ،در ىر صورت اذمام دىنده آن ملعون است.
از عقبو بن عامر رضی ا﵁ عنو روایت است کو پیامرب صلی ا﵁ علیو وآلو وسلم فرمودند:
(أال أخػػربکم بػػالتیس املسػػتعار؟ قػػالوا :بلػػی یػػا رسػػول ا﵁ ،قػػال :ىػػو ا﵀لػػل ،لعػػن ا﵁ ا﵀لػػل و
ا﵀لل لو) صحیح ابن ماجو ٕ ٔ٘ٚوحسنو اﻷلبانی فی صحیح سنن بن ماج
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()57
«آیا مشا را از بز نر بو کرایو گرفتو شده خربدار کػنم؟ گفتنػد بلػو ای رسػول ا﵁ ،فرمػود :او
حملل است ،خداوند حملل و حملللو را لعنت کرده است».
از عمػػر بػػن نػػافع از پػػدرش رضػػی ا﵁ عنػػو روایػػت اسػػت( :جػػاء رجػػل إلػػی ابػػن عمػػر رضػػی ا﵁
عنهما فسػنلو عػن رجػل طلػق أمرأتػو ال ػا ،فتزوجهػا أخ لػو مػن غػری مػاامرة منػو لیحلهػا ﻷخیػو،
ىل ل لألول؟ قػال :ال ،إال نکػاح رغبػ ،کنػا نعػد ىػذا سػفاحا علػی عهػد رسػول ا﵁ صػلی
ا﵁ علیو وآلو وسلم) اإلرواء ٖٔٔ/ٙ
«مردی نزد ابن عمػر رضػی ا﵁ عنػو آمػد و از او دربػاره مػردی سػاال کػرد کػو شمسػرش را سػو
بار طالؽ داده اسػت و یکػی از بػرادران (دینػی اش) بػدون داشػ ىػیچ حیلػو و نقشػهای او
را بػو ازدواج خػود درآورده تػا او را بػرای بػرادرش حػػالل کنػد آیػا (ایػن زن) بػرای (شػػوىر) اول
حالل میشود؟ ابن عمر گفت :نو ،مگر اینکو ازدواج از روی میػل و رغبػت (و بػدون قصػد
لیػػل) باشػػدز چػػون مػػا در زمػػان رس ػػول ا﵁ ص ػػلی ا﵁ علیػػو وآلػػو وسػػلم ایػػن کػػار را زنػػا بػػو
حساب می آوردمی».
پػػس بػػا توجػػو بػػدین نصوصػػی کػػو گذشػػت اینگونػػو ازدواج صػػحیح نیسػػت و باطػػل اسػػت و
حکػػم عقػػود فاسػػد دارد .پػػس حملػػل بػػا ایػػن نکػػاح حمصػػن سمیشػػود ،چػػون زنػػا اسػػت وزن پػػس
ازطالؽ وی برای شوىرقبلی مباح زمواىد شػد .زیػرا لعػن ونفػرین در مػورد اذمػام عملػی صػورت
میگرید،کػػو آن عمػػل ازنظػػر ش ػریعت جایزنباشػػد .بنػػابراین بػػا ایػػن ازدواج ،زن ب ػرای شػػوىراولی
حػػالل سمیگػػردد .حتػػی اگردرىنگػػام اج ػرای صػػیغو عقػػد ،سػػخنی از لیػػل نباشػػد وآن را شػػرط
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()58
نکنند بازىم درست نیست چون نیت و قصد معترب است و مادامکو چننی قصػدی در بػنی
بوده باشد ،صحیح نیست.
اىل حدیی و اىل مدینو وفقهای مدینو ،میگویند خواه لیل و حملل بودن را درضمن عقػد
شػػرط کننػػد یػػا فقػػط بػػرآن موافقػػت کننػػد وآن را درنیػػت داشػػتو باشػػند و بػػدان تصػریح نکننػػد،
ىػػیچ فرقػػی سمیکنػػد چػػون درعقػػود آنچػػو کػػو معزیراسػػت ،قصػػد و نیػػت اسػػت ،وشػػرطیکو قػػبال
طرفنی عقد برآن توافق کننػد و بػا توجػو بػدان وارد عقػد شػوند ،درسػت ماننػد آنسػت کػو در
ىنگام عقد آن شرط راکرده باشند .و آنچو کو از الفاظ اراده میشػود ،معػانی آهنػا اسػت نػو
خ ػػود آهن ػػا و در ای ػػن ص ػػورت مع ػػانی آن الف ػػاظ حاص ػػل اس ػػت ،پ ػػس الف ػػاظ چی ػػزی نیس ػػتند،
جزوسایل وابزار ،ىرگػاه ىػدؼ و غایػات از آهنػا حاصػل باشػد ،احکػام بػر آن مرتتػب اسػت.
پػػس چگونػػو گفتػػو میشػػود،کو ایػػن ازدواج س ػبب میشػػودکو زن ب ػرای شػػوىر اولػػی آن حػػالل
گػػردد ،بػػا اینکػػو در ازدواج ب ػرای حملػػل قصػػد موقػػت بػػودن دربػػنی بػػوده اسػػت و قصػػد ادامػػو
معاش ػػرت وآمی ػػزش و قص ػػد حف ػ نس ػػل و تربی ػػت و پ ػػرورش فرزن ػػدان و اى ػػداؼ دیگػ ػرازدواج
شػػرعی ،در بػػنی نیسػػت؟ .ایػػن ازدواج صػػوری و ظػػاىری بػػی حمتػػوی و دروغ اسػػت و خیػػانتی
است کو ىرگزخداوند بدان راضی نیست ودرىیچ دینی آن را برای ىػیچ کػس مبػاح نسػاختو
و مفاسد و مضارآن بر ىیچ کس پوشیده نیست.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()59
ابن تیمیو می فرماید :دین خدا پػاکرتو برتػرازآن اسػت کػو زنػی را برمػردی حػرام کنػد ،وآنگػاه
مػردم بیاینػػد و مػرد دیگػػری را شمچػون فحلػػی بػو عاریػػو گرینػد و زن را دراختیػػار او قػرار دىنػػد،
مردیکػػو آنػػان ،در حقیقػػت سمیخواىنػػد ،زن را بػػو عقػػد ازدواج او درآورنػػد و وی را بػػو دامػػادی
خػػود بپذیرنػػد واوبػػا آن زن زنػػدگی را بعنػوان شػػوىرتا آخرعمربػػا وی بس ػربرد ،بلکػػو تنهػػا منظػػور
ایشان ازاینکػار ایػن اسػت،کو چنػنی مػردی بػرآن زن جبهػد و بػا اوشمبسرتشػود ،وبدینوسػیلو آن
زن برای شوىرزمسػتنی حػالل گػردد!! ایػن را جػز زنػا سمیتػوان نػام هنػاد ،شمانگونػو کػو اصػحاب
پیغم ػػرب آن را چن ػػنی ن ػػام هنادىان ػػد .راس ػػتی چگون ػػو ی ػػک عم ػػل حػ ػرام موج ػػب ح ػػالل ش ػػدن
چیزدیگری میشود؟ چگونو چیزیکو خود آلوده اسػت ،موجػب پػاکی چیزدیگػری ،میشػود ،و
میکند؟ است چیز دیگری را پا چیزیکو خود ذمس و ناپا
برکسػی کػػو خداونػػد ،اسػالم و نػػور اظمػػان را ،در قلػبش جػػای داده باشػػد ،پوشػیده نیسػػت کػػو
ایػػن عمػػل لیػػل ،اززشػػت تػرین زشػػتی ىاسػػت،کو ىػػیچ عػػاقلی آن را خبػػود روا سمیبینػػد ،تػػا چػػو
رسد بشریعت انبیاء بویژه شریعت بػزرگرتین و برتػرین انبیػاء کػو عػالیرتین شػریعت اسػت .پایػان
سخن ابن تیمیو.
براستی حق نیز چنػنی اسػت و مػذىب مالػک و امحػد و ػوری واىػل ظػاىر و حسػن و زمعػی
و قتاده و لیی و ابن املبار ىم شمینطور است
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()61
اما حقیقت آنست کو ازدواج حملػل ناجػایز اسػت و آنچػو کػو امػام ابوحنیفػو رمحػو ا﵁ بػر آن
فتوا داده است صحیح نیست و لذا نباید در این امػر از او تقلیػد یػا پػریوی جسػت زیػرا رای
او راجح نیست.
امػػا اینکػػو ایشػػان بػػدان فت ػوا داده انػػد ،دلیػػل بػػر ایػػن زمواىػػد بػػود کػػو مشػػمول لعنػػت ش ػػوند
والعیاذبا﵁
بلکو ایشان در ا ر اجتهاد و تالش خػود بػر کشػف رای صػحیح بػو ایػن فتػوا رسػیده انػد کػو
البتػو صػحیح نیسػت و شػاید ایشػان حػدیی پیػامرب صػلی ا﵁ علیػو وسػلم را یػا نشػنیده باشػند
یػػا آن ػرا ضػػعیف پنداشػػتو بودنػػد و ا﵁ اعلػػم ،و مػػی بینػػیم کػػو ایشػػان نکػػاح لیػػل را مکػػروه
دانستو انػد و حتػی ابویوسػف شػاگرد امػام ابوحنیفػو رای اسػتاد خػود را ( در جػواز آن) قبػول
ندارد.
از سػویی پیػػامرب صػلی ا﵁ علیػػو وسػلم مػػی فرماینػد( :إذا حکػػم ا ػاکم فاجتهػػد مث أصػاب فلػػو
أج ػران ،وإذا حک ػػم فاجته ػػد مث أخط ػػن فل ػػو أج ػػر) «ىرگ ػػاه ح ػػاکم از روی اجته ػػاد حکم ػػی را
صػػادر کنػػد و حکمػػش مطػػابق حػػق شػػود ،دو اج ػرا دارد و اگػػر از روی اجتهػػاد حکمػػی را
صادر کند و دچار اشتباه شود یک اجر دارد».متفق علیو
لػػذا بػػر اسػػاس ایػػن فرمػػایش رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم امػػام ابوحنیفػػو رمحػػو ا﵁ حتػػی بػػا
وجود رای نادرست در این قضػیو یػک ػواب را نیػز نصػیب خػود کػرده انػد زیػرا ایشػان چنػنی
اجتهاد کرده اند و اگر اجتهادشان درست می بود دارای دو واب می شدند.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()61
لذا کسی حق ندارد بر علمای امت از روی جهل خرده بگرید و مورد محلو قػرار دىػد بلکػو
شایسػػتو اسػػت کػػو پػػریوان امػػام ابوحنیفػػو رمحػػو ا﵁ تعػػالی را از آن رای ناصػواب آگػػاه کػػرد تػػا
در آن مسهلو تابع سر مذىب خود نباشند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
تعریػػف رشػػوه :آن چػػو بػػو حػػاکم و یػػا یکػػی از مسػػهولنی پرداخػػت مػػی شػػود تػػا حػػق را زیػػر پػػا
صػ ػلَّی اللَّػػوُ َعلَْی ػ ِػو َوآلِػ ِػو َو َسػ ػلَّ َم م ػػی
گذاش ػػتو و ب ػػو ن ػػاحق حک ػػم کن ػػد .در ح ػػدیی رس ػػول ا﵁ َ
الراشػػی َو الْ ُم ْرتَ ِشػی» رشػػوه دىنػػده و گرینػػده ىػر دو ملعػػون ىسػػتند .ابػػوداود فرمایػد« :لَ َعػػن َّ
(ٓ٘)ٖٛ
صػ ػلَّی اللَّػػوُ َعلَْی ػ ِػو َوآلِػ ِػو َو َس ػلَّ َم فرم ػػوده ان ػػد« :لَ َع ػػن ال ػ ّػرائِش» امح ػػد
روای ػػت ش ػػد ک ػػو رس ػػول ا﵁ َ
(٘ ،)ٕٜٚ/کسػػی کػػو میػػان رشػػوه دىنػػده و رشػػوه گرینػػده وسػػاطت مػػی کنػػد لعنػػت خػػدا بػػر
داللی می کند گناه کار اسػتز زیػرا بػر گنػاه و تعػ ّدی از
او است .کسی کو در امر رشوه ّ
دستورات خدواند شمکاری می کند.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()62
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
کسػػی دخػػرت یػػا خ ػواىر خ ػػود و یػػا دخػػرتی کػػو سرپرسػػتی اورا کػػو بػػو عهػػده دارد بػػو ازدواج
کسی دیگر درآورد بو شػرط اینکػو او ىػم دخػرت ،خػواىر ،خػواىرزاده و ...خػود را بػو ازدواج
او یا پسرش یػا برادرزادىػاش درآورد ،و اینػوع ازدواج فاسػد و حػرام ىسػت ،خػواه مهریػو بػرای
آن ذکػػر شػػده باشػػد یػػا خػػری ،زی ػرا از ابػػن عمػػر رضػػی ا﵁ عنػػو روایػػت شػػده اسػػت کػػو پیػػامرب
صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم فرمودنػػد " :أن النبػػی صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم هنػػی عػػن الشػػغار) (متفػػق
علیو) ،یعنی" :پیامرب صلی ا﵁ علیو و سلم از نکػاح شػغار هنػی کػرد» ،و در صػحیح مسػلم
از ابوىریره رضی ا﵁ عنػو روایػت اسػت کػو پیػامرب صػلی ا﵁ علیػو و سػلم از نکػاح شػغار هنػی
کرد و فرمود شغار این است کو مردی ،بو مردی دیگر بگوید " :زوجنی ابنتک و أزوجػک
ابتن ػػی ،أو زوجن ػػی أخت ػػک و أزوج ػػک أخت ػػی" (روای ػػت مس ػػلم ،)ٕ/ٖٔٓ٘/ٔٗٔٙیعن ػػی:
«دخػػرت را ب ػػو ازدواج مػػن در بی ػػاور ،ت ػػا م ػػن (در مقابػػل) ،دخ ػػرتم را بػػو ازدواج ت ػػو درآورم ،ی ػػا
خواىرت را بػو ازدواج مػن در بیػاور تػا مػن ىػم (در مقابػل) خػواىرم را بػو ازدواج تػو درآورم»،
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()63
و در حػ ػ ػ ػػدیثی دیگػ ػ ػ ػػر فرمودنػ ػ ػ ػػد " :الشػ ػ ػ ػػغار فػ ػ ػ ػػی اإلسػ ػ ػ ػػالم" (روایػ ػ ػ ػػت مسػ ػ ػ ػػلم ٘ٔٗٔ –
ٓ ،)ٕ/ٖٔٓ٘/ٙیعنی« :در اسالم شغار نیست».
لذا ،این احادیی صحیح داللت میکند بر این کو نکػاح شػغار حػرام ،فاسػد و خمػالف شػرع
و قػػانون خداونػػد اسػػت و پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم بػػنی نکػػاح شػػغاری کػػو در آن مهریػػو
ذکػػر شػػده باشػػد و نکػػاحی کػػو امس ػػی از مهریػػو بػػو میػػان نیامػػده باشػػد تفػػاوتی قایػػل نشػػده
است.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
در سلسل الصحیح روایت شده کو«:لعن رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم اخلامش وجههػا
و الشاق جیبها و الداعی بالویل و الثبور " .».
یعنی:رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم لعنت کرده اسػت کسػی را کػو مػی خراشػد روی خػود را
وپاره می کند گریبان خود را ودعا کننده میباشد بو ىالکػت(یعنی طلػب ىالکػت میکننػد کػو
من ىال شدم واز بنی رفتم).
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()64
رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم لعنػػت کػػرده اسػػت مػػرد کفػػن کػػش (کفػػن دوزد) وزن کفػػن
کش را سلسل الصحیحو ..
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
وقتیکو کسی عروسی میکند بػاز مرغػی را ذبػح میکننػد وطػری مػوتر را خػون آلػود میکننػد ،یػا
اینکو نزدیک عید کو میشود در مساجد نان میربند بنػام اینکػو«عیػد مػرده» یػا «شػب مػرده»
اسػػت ز حػػال اینکػػو شمػػو اینهػػا خرافػػات وبػػدعات وحتػػی شػػر میباشػػد .رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁
لعن ا﵁ُ َم ْن ذبَ َح لغ ِری ا﵁ِ» رواه مسلم .
علیو وسلم میفرمایدَ « :
یعنی :لعنت ا﵁ بر کسیکو ذبح بو غری از ا﵁ میکند.
«بگػػو سمػػاز و عبػػادت و زنػػدگی و مػػردم مػػن از آن خداسػػت کػػو پروردگػػار جهانیػػان اسػػت».
نس ػک شمػػان ذبیحهػػای اسػػت کػػو در اینجػػا بػػا سمػػاز ذکػػره شػػده اسػػت ،یعنػػی شمػػان طػػور کػػو
انسػػان ب ػرای غػػری خػػدا سمػػاز سمیگػػذارد ،ذبػػح ىػػم ب ػرای غػػری خػػدا سمیکنػػد در سػػورىی کػػو ر» :
صػ ِّػل لَِربػِّ َ
ک َو ْارمَػ ْػر» نیػػز رمػػر کػػو یػػک عبػػادت اسػػت ،بػػا سمػػاز متصػػال ذکػػر شػػده اسػػت ،یعنػػی فَ َ
قربػػانی فقػػط بایػػد بػرای خػدا صػػورت گػػرید ،و ایػػن عقیػػده کػػو ذبػػح میتوانػػد شػػیطان یػػا جػػن را
دفع کند ،عقیػده باطػل و شػر و شمکػاری بػا شػیاطنی اسػت .از خداونػد مسػهلت دارمی کػو
ما را از اینگونو عقاید حمفوظ بدارد .
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
از مجلػو مردانػی کػػو مػورد لعنػت ا﵁ ورسػػول آن قػرار گرفتػو انػػد کسػانی انػد کػػو لواطػت میکننػػد
ورسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم در حػػق ایشػػان میفرمػػود " :«:ملعػػون مػػن عمػػل عمػػل قػػوم
لوط " .رواه رزین».
یعنی :ملعون است(لعنت شده) کسیکو اذمام دىد عمل قوم لوط را.
متنسفانو امروز این بچو بازی در افغانستان مد وباعی افتخار شده است .
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()66
عن وا ل بن اﻷسقع قال :مسعت رسػول ا﵁ صػل ا﵁ علیػو وسػلم یقػول " :مػن بػاع عیبػا مل
ینبو مل یزل يف مقت ا﵁ أو مل تزل املالئك تلعنو " .رواه ابن ماجو.
یعنی :مردیکػو مػال عیبی(عیػب دار) را بفروشػد وخػرب ندىػد (مشػرتی) را بػو عیػب آن شمیشػو
میباشد در غضب ا﵁ یا اینکو شمیشو مالئک اورا مورد لعنت قرار میدىند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم از ساخت وساز قرب منع سموده وىر قربی کو بلنػد تػر از زمػنی
باشد دمنوع قرار داده است.
در ح ػػدیی ص ػػحیح مس ػػلم کت ػػاب االظم ػػان م ػػی آی ػػد ک ػػوَ «:والَ قَػ ػ ْػرباً ُم ْش ػػرفاً إالَّ َس ػ َّػویْػتَوُ .رواه
مسلم ».
یعنی :جاییکو قرب بلند شده(از زمنی) را میابید باید آنرا شموار کنید.
مشت سمونو خروار دو حدیی صػحیح کػو رسػول ا﵁ صػلی ا﵁ علیػو وسػلم از سػاخ چنػنی
قبور منع سموده است.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()67
ٔ :عػن أه ىریػرة قػال :قػال رسػول ا﵁ صػل ا﵁ علیػو و سػلم " :اللهػم ال جتعػل قػرب و نػا
لعن ا﵁ قوما اختذوا قبور أنبیائهم مساجد.
ٕ :عن عائش رضي ا﵁ عنهػا قالػت :قػال رسػول ا﵁ صػل ا﵁ علیػو و سػلم يف مرضػو الػذ
مل یقم منو :لعن ا﵁ الیهود والنصار اختذوا قبور أنبیائهم مساجد .
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
وعػػن ا سػػن مرسػػال ق ػػال :بلغػػا أن رس ػػول ص ػػل ا﵁ علی ػػو وسػػلم قػػال " :لعػػن ا﵁ الن ػػاظر
واملنظور إلیو " .رواه البیهقي يف شعب اإلظمان
یعنی :ا﵁ لعنت کرده کسی را کو نظر میکند طرؼ ناحمرم و(منظور مرد اسػت) وکسػی را کػو
آن نظر کرده شده است(منظور زن است).
ابن قیم می گوید :دیدن طرؼ شخص ناحمرم چهل نقصػان وضػرر را بػرای انسػان مریسػاند ،
یک ػػی آن اینک ػػو ى ػػرکس ط ػػرؼ ن ػػاحمرم ببین ػػد ا﵁ ف ػػرد دیگ ػػری را پی ػػدا میکن ػػد ک ػػو ط ػػرؼ م ػػادر
وخواىر این فرد ببیند.
شیخ ابن باز می گوید :گناه دیدن افػالم وتصػاویر برىنػو ومبتػذل نسػبت بػو زنػا بیشػرت اسػت
،زیػرا افػالم وتصػػاویر برىنػو را شػخص بػػدون درنظػر داشػػت حیػا میبینػد وآنػرا در موبایػل خػػود
ذخریه میکند وشمیشو از آن هبره ی(شهوانی) میگرید.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()68
جالػػب اینجاسػػت مػػا شمیشػػو ب ػرای زنػػان گفتػػیم خ ػواىرم چشػػمانت کجاسػػت؟! وب ػرای ب ػرادر
خود گاىی ىم نگفتیم کو برادر عقل وفکر ات کجاست؟!
وعن أه ىریرة عن النػي صػل ا﵁ علیػو وسػلم قػال " :لعػن ا﵁ السػارؽ یسػرؽ البیضػ فتقطػع
یده ویسرؽ ا بل فتقطع یده "
لعػػن ا﵁ مػػن ذبػػح لغػػری ا﵁ ولعػػن ا﵁ مػػن سػػرؽ منػػار اﻷرض ويف روای ػ مػػن غػػری منػػار اﻷرض
ولعن ا﵁ من لعن والده ولعن ا﵁ من آو حمد ا " .رواه مسلم.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
متنسفانو مردانی ىستند کو این کار امحقانو را میکنند وپرنػده ىػا را (نػو خبػاطر شػکار وسػپس
کػػو خبورنػػد) بػػا تػػری پرتػػاب میکننػػد یػا در بعضػػی منػػاطق دىػػاقنی پرنػػده ىػػا را آتػػش میزننػػد .در
حدیی صحیح می آید کو «:رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسػلم لعنػت کػرده اسػت کسػی را کػو
پرنده ی را ىدؼ تریخود قرار دىد» مشکاة .
ص ػلَّی اللَّػػوُ َعلَْیػ ِػو َوآلِػ ِػو َو َس ػلَّ َم أَ ْن از انػػس ر ِضػػی اللَّػػو عْنػػو روایػػت اسػػت کػػو «نػَهػػی رسػ ُ ِ
ػول اللَّػػو َ َ َُ َ َ َُُ
ص ََرب الْبَ َهائِ ُم» خباری ٖٔ٘٘ و مسلم ٜٔ٘ٙ تُ ْ
صلَّی اللَّوُ َعلَْی ِو َوآلِِو َو َسلَّ َم از این کو حیوانات زندانی شوند هنی کرده است.
پیامرب َ
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()69
پیامربص ػلَّی اللَّػػوُ َعلَْیػ ِػو َوآلِػ ِػو َو َس ػلَّ َم روایػػت اسػػت کػػو فرمػػودَ« :ال تَػتَّ ِخ ػ ُذوا
َ در حػػدیثی دیگػػر از
ضا» مسلم ٜٔ٘ٚ،ٜٔ٘ٛ ِِ
وح َغَر ً
َشْیهًا فیو الَر ُ
«چیزی کو روح دارد و زنده است ،نشانو قرار ندىید».
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
ابػ ػػوىریره مػ ػػی گویػ ػػد :رسػ ػػول ا﵁ صػ ػػل ا﵁ علیػ ػػو وسػ ػػلم " :لعػ ػػن عبػ ػػد الػ ػػدینار ولعػ ػػن عبػ ػػد
الدرىم .رواه الرتمذ .
یعنػػی :لعنػػت کػػرده بنػػده ی دینػػار ولعنػػت کػػرده بنػػده طػػال ونقػػره را (مفهػػوم حػػدیی :بنػػده ی
است کو با دنیا دوستی میکند.
رض لقب قع ضقمه نلقا ققم گیدن ق:داخػل شػدن در دنیػا آسػان اسػت ،رىػایی از
آن سخت است موسوع ابن أه الدنیا)٘/ٔٔ٘( :
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()71
وعػػن أه ىریػػرة قػػال :لعػػن رسػػول ا﵁ صػػل ا﵁ علیػػو وسػػلم الرجػػل یلػػبس لبس ػ امل ػرأة وامل ػرأة
تلبس لبس الرجل .رواه أبو داود
یعنی :رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم لعنت کرده است مردی را کو لبػاس زنانػو را بػو تػن مػی
کند وزنی کو لباس مردانو را بو تن میکند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
عػػن عم ػػر رضػػي ا﵁ عن ػػو ع ػػن النػػي ص ػػل ا﵁ علیػػو وس ػػلم ق ػػال " :اجلال ػػب م ػػرزوؽ وا﵀تك ػػر
ملعون " .رواه ابن ماجو والدارمي
یعنی :کسیکو رزؽ را از بریون طلب کند و کسیکو احتکار کند ملعون است.
مفهػػوم حػػدیی :اجلالػػب مػػرزوؽ یعنػػی :کسػػیکو از بػػریون بػػازار جلػػب خریدنػػد م ػواد ارتزاقػػی
کند(یعنی :دربازار معنی خرید وفروش نرود بلکو در نصف راه بازار مردم را شکار کند).
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()71
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
از مجلػػو مردانػػی کػػو لعنػػت شػػده انػػد ،مردانػػی انػػد کػػو فریػػب کػػاری و تقلػػب کػػاری در امػػور
کارىامی کنند سنن الرتمذیٔٗ. ٜٔ
رسول ا﵁ صل ا﵁ علیو وسلم میفرماید " :ملعون من ضار مامنا أو مكر بو " ترمذی .
یعنی :لعنت شده کسیکو مامنی را ضرر برساند یا شمرای آن فریب کاری کند.
تقلػػب وفریػػب کػػاری چػػو درمقابػػل کػػافر باشػػد یػػا مسػػلمان ،حػرام میباشػػد .رسػػول ا﵁ صػلی
ا﵁ علیو وسلم میفرماید «:من غش فلیس منا ».ماطا .
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
از مجلو مردانی کو لعنت شده ز مردانی اند کو بو"مسلمانان" ضرر وزیان مریسػانند ورسػول
ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم اینچننی مردان را لعنت سموده است سنن الرتمذیٔٗ. ٜٔ
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()72
ودر حػػدیی دیگػػر در صػػحیح البخػػاری مػػی آیػػد کػػو«املسػػلم مػػن سػػلم املسػػلمون مػػن لسػػانو
ویده».
یعنػػی :مسػػلمان واقعػػی کسػػی اسػػت کػػو دیگػػر مسػػلمانان از شػػر زبػػان ،ودسػػت آن در امػػان
باشد.
قسوت دوم
نلع
زانن ت شده
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()74
یکػی از زنانیکػػو مػػورد لعنػت ا﵁ ورسػولش صػػلی ا﵁ علیػػو وسػلم قػرار مػػی گػرید زنػػی اسػػت کػػو
شوىرش باالی وی غصو وقهر میشود.
ِ ِِ
ػات الر ُج ػ ُػل ْامَرأَتَػػوُ إِ ََل فَراش ػػو فَنَبَػ ْ
ػت فَػبَ ػ َ رس ػػول ا﵁ ص ػػلی ا﵁ علی ػػو وس ػػلم میفرمای ػػد :إِذَا َد َع ػػا َّ
صبِ َح .رواه البخاری . ِ
ضبَا َن َعلَْی َها لَ َعنَْت َها الْ َم َالئ َك ُ َح َّز تُ ْ
َغ ْ
ترمجو :اگر مردی شمسرش را بػو بسػرت اش خبواىػد ولػی زن خواسػتو او را نػو پزیػرد ،فرشػتگان
آن شب تا بو صبح آن زن را لعنت (نفرین) می کنند .
پیػامرب ملسو هیلع هللا یلص میفرماید:سػػو گػػروه انػد کػػو سمازشػػان از گوشهایشػان بػػاالتر سمػػریود ،بػرده ی گرطمتػػو تػػا
اینکو برگردد ،و زنی کو خبوابد در حالیکو شػوىرش از وی نگػران باشػد ،و امػام قػومی کػو از
او نفرت داشتو باشند.
زن مسلمان طوری برای شػوىرش باشػد کػو شمػانطور توقػع دارد کػو شػوىر دخػرتش چگونػو
دخرتش را خوش نگهدارد.
زنػان مسػلمان بایػد اینگونػو باشػند قػال النبػی ملسو هیلع هللا یلص:رحػم ا﵁ امػرة قامػت مػن اللیػل فصػلت
وایقظت زوجها ،فان ابی نضحت فی وجهو املاء
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()75
یعنی:رسػول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص میفرمایػد :ا﵁ رحػم کنػد بػر زنػی کػو شػب بلنػد شػود وسمػاز خبوانػد ،
وشوىرش را نیز برای سماز بیدار کند ،واگر شوىرش از خػواب زمیػزد ،بػر رویػش اب پػاش
دىد تا انکو سماز خبواند .سنن ابی داود. .
«ای شیخ! قبل از ازدواج ،دخرتی شمیشو روزه دار و پایبند بو سماز شب و سنت ىا بودم و
از خواندن قرآن بسیار لذت میربدمز اما اکنون از عبادت ىامی لذت سمیربم»!
زن گفت :ای شیخ من از قرآن و روزه و سماز از مشا میپرسم و مشا درباره شوىرم ساال
میکنی؟!
.صحیح الرتغیب .۰۱۳۱ زن حالوت اظمان را سمی چشد تا زمانیکو حق شوىرش را ادا ننماید
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()76
متنسػػفانو ام ػػروز ش ػػاىد شمچن ػػنی زن ػػان لعن ػػت شػػده ىس ػػتیم ک ػػو خ ػػود را شمانن ػػد م ػػردان مش ػػابو
ساختو اند.
رسول ا﵁ صػلی ا﵁ علیػو وسػلم میفرمایػد :لعػن رسػول ا﵁ صػل ا﵁ علیػو و سػلم املتشػبهات
بالرجال من النساء واملتشبهنی بالنساء من الرجال رواه ابوداود .
ترمجو :رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم زنانی کو خػود را مشػابو بػو مػردان میکننػد ومػردان ی
کو خود را مشابو بو قیافو زنان میکنند لعنت کرده است .
ودر حدیی دیگری در صحیح البخاری آمده است کو پیػامرب صػلی ا﵁ علیػو وسػلم فرمػوده
«ا﵁ لعنػػت کػػرده زنانیکػػو خػػود را مشػػابو بػػو مػػردان میسػػازند ،ومػػردان یکػػو خػػود را مشػػابو بػػو
زنان میسازند».
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
ترمجو :ا﵁ لعنت کرده است زنی راکو موی دیگر زنان را پیوند میدىد وزنی کػو درخواسػت
میکند موی بو سر اوبچسپانند ،وزنی را کو خالکوبی میکند اورا خالکوبی کنند .
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()77
متنسػػفانو ب ػػا شکس ػػت ى ػػای کػػو پی ػػاپی ام ػػت مس ػػلمو را رن ػػج میدى ػػد اینس ػػت ک ػػو آریش ػػگاىا
مػردان در آن) بیشػرت از مسػاجد نسبت بو مساجد زیاد تػر شػده ورفػت آمػد زنػان (واشػرتا
است .
شمنی زنػان لعنتػی در کوچػو ىػا وشػهر ىػای افغانسػتان بسػیار زیػاد اسػت کػو مػوی ىػا شمػدیگر
باؼ میدىند ،ومتنسفانو خرب شدم کو زنان یکو زنا کرده انػد و وقػت ازدواج شػان بػا مػردی
دیگری است در شمنی آریشگاه ىا مریوند وپرده بکارت ساختگی میسازند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
ام ػروز زنػػان خبػػاطر زیبائی(حمػػدود وچنػػد روزی) اعضػػای خ ػػود را خػػالکوبی میکننػػد واکثریػػت
خالکوبی ىا را عزیزان پشتون ما میکنند(مثال بنی ىردو چشم ،در بینی وغریه) .
ِ
اص ػ ػ ػلَ َ َوالْ ُم ْستَ ْو ِصػ ػ ػ ػلَ َ َوالْ َوامشػَ ػ ػ ػ َ
رس ػ ػ ػػول ا﵁ ص ػ ػ ػػلی ا﵁ علی ػ ػ ػػو وس ػ ػ ػػلم میفرمای ػ ػ ػػد :لَع ػ ػ ػػن ا﵁ الْو ِ
َ َ ُ َ
َوالْ ُم ْستَ ْوِمشََ رواه البخاری .
ترمجو :ا﵁ لعنت کرده است زنی راکو موی دیگر زنان را پیوند میدىد وزنی کػو درخواسػت
میکند موی بو سر اوبچسپانند ،وزنی را کو خالکوبی میکند اورا خالکوبی کنند .
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()78
البتػو ناگفتػػو نبایػػد گذاشػت کػػو :اگػػر زنػان یکػػو بعػػدا اگػاه میشػػوند کػػو خػالکوبی حػرام اسػػت
وکار حرام را اذمام داده اند ز پس توبو کنند امید است کو ا﵁ ایشان را عفو سماید.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
طب ػػق ای ػػن س ػػند ص ػػحیح ح ػ ػرام اس ػػت«پی ػػامرب ص ػػلی ا﵁ علی ػػو و س ػػلم فرمودن ػػد :لعػ ػػن ا﵁
الوامشات واملستومشات والنامصات واملتنمصات واملتفلجات للحسن املغریات خلق ا﵁.
یعنی :ا﵁ لعنت کرده است کسی کػو خػال کػوبی میکنػد و آنکػو خواىػان خػال کػوبی انػد
،و کسػػی کػػو ابروىػػا را باریػػک میکنػػد و آنکػػو خواىػػان باریػػک کػػردن آهناسػػت ،و کسػػی
کػو بػنی دنػػداهنا بػو منظػػور زیبػایی فاصػػلو مػی افکنػد ،اینهػػا کسػانی ىسػػتند کػو آفػرینش ا﵁ را
دگرگون میکنند.روایت خباری (ٖٔ )ٜ٘ومسلم (ٕٕٔ).
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
رس ػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم میفرمایػػد :ا﵁ لعن ػػت ک ػػرده اس ػػت کس ػػی کػػو خػػال ک ػػوبی
میکن ػػد و آنک ػػو خواى ػػان خ ػػال ک ػػوبی ان ػػد ،و کس ػػی ک ػػو ابروى ػػا را باری ػػک میکن ػػد و آنک ػػو
خواى ػػان باری ػػک ک ػػردن آهناس ػػت ،و کس ػػی ک ػػو ب ػػنی دن ػػداهنا ب ػػو منظ ػػور زیب ػػایی فاص ػػلو م ػػی
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()79
افکن ػػد ،اینه ػػا کس ػػانی ىس ػػتند ک ػػو آفػ ػرینش ا﵁ را دگرگ ػػون میکنن ػػد.روای ػػت خب ػػاری (ٖٔ)ٜ٘
ومسلم (ٕٕٔ).
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()81
رسػػول ا﵁ میفرمایػػد :إن امل ػرأة إذا خرجػػت مػػن بیتهػػا وزوجهػػا كػػاره لػػذل لعنهػػا كػػل مل ػ يف
السماء وكل شيء متر علیو غری اجلن واإلنس حز ترجع املعجم اﻷوسط(ٖٔ٘) .
یعنػػی :زنیکػػو خػػارج شػػود از خانػػو اش وشػػوىرش از ایػػن (خػػارج شػػدن) بػػدش بػػی اییػػد ،پػػس
ایػػن(زن) را متػػام فرشػػتو ىایکػػو در آمسػػان بػػوده وىرآنچػػو بػػاالی آن مػػرور میکند(بػػو جػػز انسػػان
ىػػا وجنیػػات) وایػػن لعنػػت بػػاالی آن تػػا زمػػانی اسػػت کػػو دوبػػاره بػػو خانػػو خػػود رجػػوع نکػػرده
است.
ودر حػػدیی صػػحیح درمشػػکاة املصػػابیح آمػػده«رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم میفرمایػػد:
ىرگاه زنی از خانو ی خود بریون میگردد شیطان آنرا برای دیگران مزین میسازد».
اگ ػػر از زن ػػانی ک ػػو چن ػػنی لباس ػػهایی را م ػػی پوش ػػند بپرس ػػی چػ ػرا چن ػػنی چی ػػزی را م ػػی پوشػ ػی،
خواىند گفت :چون زیباتر است… اگر چننی گفػت بػو او بگػو :بػرای چػو کسػی خػود را
زیبا کردىای؟! برای چو کسی؟ برای یک خواستگار حمرتم… یا شمسری پاک ػػدامن؟
ىرگز…خود را برای پست ترین مردان زیبا می کنند… کسانی کو تػوجهی بػو مراقبػت ا﵁
ندارنػػد… ب ػرای مردانػػی کػػو شػػرؼ و عفػػت و کرامػػت زنػػان برایشػػان ىػػیچ اشمیتػػی نػػدارد…
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()81
مردانػػی کػػو تنهػػا در پػػی شػػهوت خػػود و لػػذت نگػػاه بػػو زنػػان ىسػػتند… و ىرگػػاه زنػػی را بػػو
دست آوردند و او را مصرؼ کردند دورش میاندازند و در پػی شکاری دیگر می افتند…
بػ ػػو ا﵁ قسػ ػػم ایػ ػػن زیبػ ػػایی نیسػ ػػت کػ ػػو بػ ػػا آن خػ ػػود را در معػ ػػرض لعنػ ػػت و خشػ ػػم ا﵁ ق ػ ػرار
دىػػی…زیبػػایی حقیقػػی آن اسػػت کػػو بػػا طاعػػت ا﵁ بػػو دسػػت آیػػد…پػػس خ ػواىرم مواظػػب
باش وخودرا مورد خشم ا﵁ قرارنده!.
امام ابن ملقن میگوید کػو علمػاء گفتػو انػد :زن مسػلمان از خانػو خػارج نشػود مگػر بػو پػنج
شرط:
(❺) ازگوشػػو ىػػای راه بػػرود ودروسػػط راه نػػرود کػػو مبػػادا بػػامردان روبػػروی شػػود" .ا ِإل ْع ػالَم
ِ
َح َكام" (ٖٕٓ )ٕ/وفتاوی اىل حدیی . بَِف َوائد عُ ْم َدة اﻷ ْ
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()82
یکػػی از علمػػا مػػی گویػػد:یکی از مػػادران نػػزدم آمػػد او گفػػت پسػػر شػػهیدم چنػػنی وصػػیت
سموده است :
مػػادرم!!زمػػانی کػػو خػػرب شػػهادمت را شػػنیدی گریػػو نکػػن ...زمػػان خوان ػدن وصػػیت نامػػو ام گریػػو
نکن..
فقػط زمػانی گریػو کػن کػو مػردان مػا غػػریت و زنػان مػا عفػت را فرامػوش کننػد...وقتػی جامعػػو
مارا بی غریتی و بی حجابی گرفت مادرم گریو کن کو اسالم در خطر است...
یک ػػی از س ػػلف م ػػی گوی ػػد :زن مس ػػلمان قیم ػػت اش در زی ػػور آالت ،آرای ػػش ،وظیف ػػو
وملکی ػػت نیس ػػت ،بلک ػػو قیم ػػت آن در دی ػػن داری واخ ػػالؽ نیک ػػو وحی ػػاء وپاک ػػدامنی
است.
الزم اس ػػت اینج ػػا ی ػػادی از زن ػػان س ػػلف ص ػػاح سم ػػامی ت ػػا ب ػػدانیم تف ػػاوت راه زکج ػػا تاب ػػو
کجاست حسػػان بػػن ابػػی سػػنان از سمػػاز عیػػد برگش ػػت سػػپس زنػػش بػػو او گف ػػت:چنػػد
بػػانوی زیبػػا دیػػدی؟ ایشػػان فرمػػود :ىنگػػامی کػػو خػػارج شػػدم تػػا برگشػػتنم جػػز بػػو انگشػػت
شستم نگاه نکردم(.قصو ىای شریین حممدی وسلف صاح صفحو. )ٛٚ
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
خواىرم !با عفت زندگی کن !وبدون اجازه سرپرستت کسی دیگری را وارد زندگیت نکن.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()83
قػال النبػی ملسو هیلع هللا یلص :أظمػا امػرأة ینکحهػا الػولی فنکاحهػا باطػل ،فنکاحهػا باطػل ،فنکاحهػا
باطل جامع االحادیی الصحیح .
رسول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص میفرماید:ىر زنی کو ولی او را ازدواج ندىد ازدواجش باطل است ،ازدواجش
باطل است ،ازدواجش باطل است.
خ ػواىر مسػػلماق! (قلػػب ات را شمچػػون مسػػجد پػػا کػػن ! ورود ناپاکػػان را در آن دمنػػوع
کن ،وفقط بو کسی اجازه ورود بده کو از ا﵁ برتسد).
تازمانیکو مسلمانان پابنػد قػرآن وسػنت بودنػد چیػزی را بػو اسػم خانػو امػن سمػی شػناختند ،بػا
ظهور دظموکراسی برای زنانیکو از خانو فرار میکنند خانو امػن سػاختو ودر آذمػا طػوری بػا آهنػا
رفتار میکنند کو زمینو فراىم شود برای فرار دیگر زنان از خانو ىای شان.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
ان ِم ْػن أ َْى ِػلدر صحیح مسلم روایت است کو پیامربصلَّی اللَّو علَی ِو وآلِِو وسلَّم فرمودِ « :صػْنػ َف ِ
ُ َْ َ ََ َ َ
ِ ِ ػاب الْبػ َقػ ِر ی ْ ِ ِ النَّا ِر َملْ أ ََرُشمَا :قَػ ْوٍم َم َع ُه ْم ِسیَا ٍ
ػات،ات َعا ِریَ ٍ َّاسػو َون َسػاءٍ َکاسػیَ ٍ ضػ ِربُو َن هبَػا الن َ ط َکنَ ْذنَ َ َ
ػت الْ َمائِلَػ َِ ،ال یَػ ْد ُخ ْل َن ْ
اجلَنَّػ َ َوَال َِصم ػ ْد َن ِرضمَ َهػػاَ ،وإِ َّن ت ،رءوسػػه َّن َکنَسػػنِم ِ الْبخػ ِ
ْ َ ُْ ػیال ٍ ُ ُ ُ ُ ت ُدمػِ َ ِ
َمػػائ َال ٍ
ػریةِ َک ػ َذا َوَک ػ َذا» « دو گ ػػروه از اىػػل دوزخ ان ػػد .مػػن آهن ػػا را ندی ػػده ام: ِ ِ
وج ػ ُػد مػ ْػن َمس ػ َ ِرضمَ َهػػا لَیُ َ
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()84
«گػػروه زمسػػت» قػػومی ىسػػتند کػػو شػػالؽ ىػػایی شمچػػون دم گػػاو بػػو دسػػت دارنػػد و بػػا آن
مردم را می زنند(،کنایو از ظاملان و سػتمگران) «گػروه دوم» زهنػایی ىسػتند کػو لبػاس بػو تػن
دارن ػػدز ام ػػا خل ػػت و برىن ػػو ىس ػػتند ،خ ػػود دچ ػػار فتن ػػو ش ػػده و دیگػ ػران را ب ػػو س ػػوی فتن ػػو م ػػی
کشػػانند ،مػػوی سرشػػان شمچػػون کوىػػان شػػرت اسػػت ،ایػػن ىػػا بػػو هبشػػت راه زمواىنػػد یافػػت و
بوی آن نیز بو مشام آهنا زمواىد رسػید ،در حػالی کػو بػوی هبشػت از مسػافتهای بسػیار دور
بو مشام می رسد».
لباس دارند اما برىنو ىستندز یعنی لباس ىایی بو تن دارند کو بو علت کوتاه بودن یػا نػاز
بػػودن سػػرت و پوشػػش واجػػب ،حمقػػق سمػػی شػػودز از ایػػن رو امػػام امحػػد در مسػػند بػػودن یػػا تنػ
خود با سندی کو در آن ضػعف ىسػت از اسػامو بػن زیػد رضػی ا﵁ عنهمػا روایػت مػی کنػد
پیامربص ػلَّی اللَّػػوُ َعلَْیػ ِػو َوآلِػ ِػو َو َس ػلَّ َم نػػوعی لبػػاس بػػو مػػن داد و مػػن آن را بػػو شمسػػرم َ کػػو گفػػت:
س الْ ُقْب ِطیَّػ َ» چ ػرا آن پیامربص ػلَّی اللَّػػوُ َعلَْیػ ِػو َوآلِػ ِػو َو َس ػلَّ َم از مػػن پرسػػیدَ « :مػػا لَػ َ
ک َملْ تَػ ْلػػبَ ْ َ دادمز
لبػ ػػاس را نپوشػ ػػیده ای؟! گفػ ػػتم :ای رسػ ػػول خػ ػػدا ...آن را بػ ػػو شمسػ ػػرم دادمز فرمػ ػػودُ « :م ْرَىػ ػػا
ف َح ْج َم ِعظَ ِام َها» «بو شمسرت بگو :بػا آن لبػاس، ِ
اؼ أَ ْن تَص َ
ِ
فَػ ْلتَ ْج َع ْل َْتَػ َها غ َاللَ ً ،إِنِّی أ َ
َخ ُ
لباسػػی دیگػػر بپوشػػد(زیػػر پػػوش)ز زی ػرا بػػیم آن را دارم ک ػو حجػػم بػػدنش را نشػػان دىػػد» أمحػػد
(٘)ٕٓ٘/
شمچنػػنی بػػاز بػػودن قسػػمت بػػاالی لبػػاس ،از سػػینو بػػر خػػالؼ دسػػتور اهلػػی اسػػت ،چنػػان کػػو
ضػ ِربْ َن ِخبُ ُمػ ِرِى َّن َعلَػػی ُجیُػػوهبِِ َّن» النػػور « . ٖٔ-و بایػػد کػػو روسػػری
خداونػػد مػػی فرمایػػدَ « :ولْیَ ْ
ىایشان را بر گریباهنایشان فروگذارند».
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()85
قرطبػػی در تفسػػریش مػػی گویػػد :زن بایػػد روسػػری اش را بػػر گریبػػانش بیانػػدازد تػػا سػػینو اش را
بپوشػػاند .س ػػپس روایتػػی از عائش ػػو رض ػػی ا﵁ عنه ػػا را ذک ػػر ک ػػرده اس ػػت ک ػػو حفصػػو ،دخ ػػرت
بکرر ِض َی اللَّوُ َعْنػوُ بػرادرزاده ی عائشػو ،نػزد او آمػد در حػالی کػو گػردنش
عبدالرمحان بن ابی َ
از زیػػر لباسػػش پیػػدا بػػود ،عائشػػو آن لبػػاس را پػػاره کػػرد وگفػػت :بایػػد لبػػاس کلفػػت پوشػػید کػػو
بدن را بپوشاند« .تفسری القرطبی» (ٕٔ.)ٕٖٓ/
شمچننی لباسی کػو از قسػمت پػاینی بػاز باشػد ،اگػر زیػر آن لبػاس دیگػری نباشػد ،پوشػیدنش
جػػایز نیسػػتز و اگػػر زیػػر آن لباسػػی باشػػد اشػػکال نػػدارد ،مگػػر آنکػػو بػػو شػػکل لباسػػی باشػػد
کو مردان می پوشند کو در این صورت بو علت تشابو با لباس مردان حرام است .
سرپرست زن ،باید زن ،را از پوشػیدن ىػر نػوع لبػاس حػرام ،از بػی حجػابی و از بػریون آمػدن
در حػػالی کػػو خوشػػبو زده باشػػد ،منػػع کنػػدز زی ػرا او سرپرس ػػت زن اس ػػت و در روز قیامػػت
مورد بازخواست قرار می گرید.
عزیزاق!
از عریانی زن ىا وتنگی لباس شػان تعجػب نبایػد کػرد ،چػون تعجػب اینجاسػت کػو اینهػا از
خانو ی بریون میشوند کو در آن مردىای ىستند.
خ ػواىرم :ىرگػػاه ب ػرای تػػان گفتػػو شػػود کػػو لبػػاس تػػان گشػػاد اسػػت وشایسػػتگی مػػد بػػودن را
اسػػت وشایسػػتگی داخػػل سمػػودن مشػػا را بػػو نػػدارد ،در ج ػواب آهنػػا بگوییػػد :لبػػاس تػػان تن ػ
هبشت ندارد.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()86
در حقیقت مػرگ و زنػدگی شمػو ،در دسػت ا﵁ تعػالی میباشػد ،کسػی کػو ُمػرد مػدت عمػرش
بػػو پایػػان رسػػیده و خػػوب و بػػد او در نامػػو ی عمػػل اوسػػت .مشػػردن خػػوبی ىػػای او و نوحػػو
خوانی بر او ىػیچ فایػده ای نػدارد و از جهتػی اعػرتاض اسػت بػو پروردگػار کػو چػرا اورا مػرگ
داد و ایػػن خػػود نػػوعی کفػػر اسػػت« رسػػول ا﵁ میفرمایػػد ان املیػػت یعػػذب فػػی قػػربه مبػػا نػػیح
علیو».
قطعا میت در قربش بو سبب نوحو خوانی بر او عذاب داده میشود(صحیح مسلم)
ىرکس ػػی در ط ػػول دوران زن ػػدگی اش بای ػػد خ ػػانواده و حػػدیی ف ػػوؽ دالل ػػت ب ػػر ای ػػن دارد
اطرافیػػان خػػود را نسػػبت ب ایػػن مسػػهلو آگػػاه کنػػد کػو بعػػد از مػػرگش بػػر سػػرش نوحػػو خػوانی
نکننػػد و اگػػر در رسػػاندن ایػػن موضػػوع ب ػو خػػانواده و اطرافیػػانش کوتػػاىی کنػػد در صػػورت
نوحو خواندن بر او قطعا عذاب داده میشود .
رسػػول ا﵁ میفرمایػػد« النائحػػو اذا مل تتػػب البسػػت درعػػا مػػن جػػرب ،وس ػرباال مػػن قط ػران یػػوم
القیامػػو» زن نوحػػو خػوان اگػػر توبػػو نکػػرد ،در روز قیامػػت لباسػػی زبػػر و درشػػت و شػػلواری از
قطران( مواد آتش زا) خواىد پوشید تا از خوارش و سوخ آن دو عذاب بکشػد (.صػحیح
مسلم ٖٗ.) ٜ
و شمچن ػ ػ ػػنی میفرمای ػ ػ ػػد:ل ػ ػ ػػیس من ػ ػ ػػا م ػ ػ ػػن ض ػ ػ ػػرب اخل ػ ػ ػػدود و ش ػ ػ ػػق اجلی ػ ػ ػػوب و دع ػ ػ ػػا ب ػ ػ ػػدعوی
اجلاىلیو(صحیح البخاری).
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()87
بو صورت خود بزند و گریبان و یقو ی خود را پاره کند و بو کػار جاىلیػت فػرا کسی
خواند از ما نیست.
شمػػانطور ک ػو مالحظػػو فرمودیػػد ب ػو نوحػػو خ ػوانی وعػػده ی عػػذابی سػػخت داده شػػده پػػس از
گناىان کبریه میباشد و شخص بو وسیلو ی آن وارد جهنم میشود.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم میفرماید«:أُریت النػار ،فػإذا أكثػر أىلهػا النسػاء ،یكفػرن قیػل:
أیكفػػرن بػػا﵁؟ قػػال :یكفػػرن العشػػری ،ویكفػػرن اإلحسػػان ،لػػو أحسػػنت إَل إحػػداىن الػػدىر مث
أت من شیهاً قالت :ما رأیت من خریاً قط»(رواه البخاری).
ر ْ
یعنػػی:آتش جهػػنم بػػو مػػن نشػػان داده شػػد ،و دیػػدم كػػو بیش ػرتین أىػػل و مردمػػان آن زهنػػا را
تشػػكیل مػػي دىنػػد ،چػػون كفػػر مػػي ورزنػػد ،گفتػػو شػػد :بػػو ا﵁ كفػػر مػػي ورزنػػد؟ فرمػػود :بػػو
شوىر خود كفر مػي ورزد ،و بػو نیكیهػا او كفػر مػي ورزنػد ،اگػر بػو یكػ از آهنػا یػ دنیػا
نیك ػ و خػػوىب بكػػو ،و ی ػ خطػػا و اشػػتباه و بػػد از تػػو ببینػػد ،مػػي گویػػد :ىرگػػز و ىػػیچ
خری از تو ندیده ام .
اگر زن میخواىػد کػو خػود را از صػف زنػان ملعػون بػریون سػازد بایػد زنػدگی خػود را مثػل
زندگی سلف صاح تغری دىد روایت شده کو امام امحد برای پسرش گفػت:وقتػی مػن
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()88
ازدواج سمودم ،چهل سػال سػن داشػتم .مػن (امحػد) ومػادرت :بیسػت سػال بػاىم بػودمی و
میػػان مػػا بػػر سػػر یػػک کلمػػو ىػػم اخػػتالؼ نػػو افتاد(.قصػػو ىػػای ش ػریین حممػػدی وسػػلف
صاح) صفحوٓ. ٜ
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم میفرماید :ال ضمل المػرأة تػامن بػا﵁ والیػوم اآلخػر أن ػد علػ
میػػت ف ػوؽ ػػالث لیػػال إال عل ػ زوج فإهن ػػا ػػد علیػػو أربع ػ أشػػهر وعش ػرا جامع االحادی ػػی
الصحیح .
یعنػی :حػالل نیسػػت بػرای زنیکػو اظمػػان دارد بػو ا﵁ وروز آخػػرت اینکػو تػر زینػػت کنػد بػػاالی
مرده با التر از سو روز (جبز تر زینت در مرده شوىرش چهارماه وده روز).
مطلب حدیی اینست کػو ىػیچ زنػی خػود را بػرای شػوىرش بػی زینػت نگػاه نکنػد بلکػو بػرای
شوىرش شمیشو مزین باشد.
جالب اینجاست کو برای دیگران خػود را آرایػش میکننػد وبػرای شػوىر شػان شمػانطور چػرکنی
وبد قواره خود را نگاه میدارند.
در اینجػػا الزم اسػػت یػػادی از زنػػان صػػاح سػػلف یػػاد کنػػیم تػػا ب ػرای زنػػان ملعونػػو پنػػدی
ىػػا علیػػو کفػػار شػػهید شػػد ، باشػػد میگویند فػػردی از سػػلف صػػاح در یکػػی از جن ػ
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()89
وقتیکو خرب شهادت اورا بو شمسرش دادند او گفت :آیا شوىرم از پیش روی تری خػورده
یا از پشت سر؟! اگر از پػیش روی تػری خػورده خوشػهال باشػم! واگػر از پشػت سػر تػری
ف ػرار نکػػرده باشػػد واز خػػورده غمگػػنی باشػػم(تری خػػوردن از پشػػت سػػر اینکػػو از جن ػ
پیش روی اینکو در مقابل دمشن تری خورده باشد .
امػػروز اکثریػػت فسػػاد ىػػا از شمػػنی وجػػو اسػػت کػػو دخػػرت ىػػای جػوان را بػػو شػػوىر سمیدىنػػد واگػػر
میدىنػػد طػػوری قیمػػت در آن میگذارنػػد کػػو جانػػب مقابػػل صػػرؼ نظػػر میکنػػد( چطػػور ایػػن
جامعػػو اصػػالح شػػود کػػو امػػروز در سػػرزمنی مػػا قیمػػت زنػػا ٓٓ٘ افغػػانی شػػده وقیمػػت نکػػاح
شرعی بیش از ٓٓٓٓ٘).
(در زمان پیامرب صلی ا﵁ علیو وسلم ازدواج را آسان کردند کػو حػرام سػخت شػود ،امػا در
زمان ما ازدواج را سخت گرفتند کو حرام آسان شود).
رس ػػول ا﵁ ص ػػل ا﵁ علی ػػو وس ػػلم میفرمای ػػد " :إذا خط ػػب إل ػػیكم م ػػن ترض ػػون دین ػػو وخلق ػػو
فزوجوه إن ال تفعلوه تكن فتن يف اﻷرض وفساد عریض " .رواه الرتمذ
یعنی:ىرگػػاه نػػزد مشػػا کسػػی بػػو خواسػػتگاری (طلػػب گػػاری) آمػػد و (دیػػن دار بػػود) واز اخػػالؽ
وی راضی بودید (پس دخرت تان را) زیر نکػاح آن در بیاوریػد ،اگػر ( دخػرت تػان را بػو نکػاح
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()91
ندىیػػد وشػػرط وشػػروط بگذاریػػد) پػػس مشػػا میشػػوید فتنػػو بػػزرگ در زمػػنی وفسػػاد گسػػرتده(را بػػو
وجود می آورید).
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
یعنػػی:دو صػػدا نف ػرین شػػده انػػد در دنیػػا و آخػػرت :صػػدای آلػػت موسػػیقی ىنگػػام نعمػػت و
خوشی و صدای داد و بیداد ىنگام مصیبت.
متنسػػفانو اینچنػػنی زن ىػػا در افغانسػػتان خیلػػی زیػػاد شػػده انػػد جالػػب اینجاسػػت کػػو حکومػػت
برای ایشان ىوتل ىای مشهور ومزین را آماده میسازد ز اما علمای ربانی را زندانی میکند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
این چننی زنان در افغانستان بو خصوص در پار ىا ومراکز تفرضمی بسیار زیاد است.
عن أىب ىریرة رض ا﵁ عنو قال قال رسول ا﵁ -صل ا﵁ علیو وسػلم «: -مػن أتػ عرافػا أو
كاىنا فصدقو مبا یقول فقد كفر مبا أنزل عل حممد ».
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()91
یعنی :ابوىریره رضی ا﵁ عنو می گویػد :رسػول ا﵁ صػلی ا﵁ علیػو وسػلم فرمػود :ىرکسػکو نػزد
(فالبنی) یا کاىن(جادوگر) برود وسخن آن(کاىن ،فالبنی وجػادوگر) را قبػول کنػد پػس کػافر
شده است بو آنچو کو بو حممد صلی ا﵁ علیو وسلم نازل گردیده است.
ودر حػػدیی دیگػػر مػػی آیػػد :مػػن أت ػ عراف ػاً یسػػنلو مل تقبػػل منػػو صػػالة أربعػػنی لیل ػ .جػػامع
االحادیی الصحیح .
یعنػػی :ىػػر کسػػیکو نػػزد فػػالبنی بػػرود واز آن س ػوال کنػػد ز پػػس چهػػل شػػب سمػػاز ان قبػػول سمػػی
گردد.
خواىرم! اگر ا﵁ برایت اوالد نداد ،ىیچگاه زیارت وقرب و ولی داده سمیتواند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
الزمػ ِ ِ ِ ِ
ػان ابػن عبػػاس َرض َػی اللَّػػوُ َعْنػوُ روایػػت کػرده انػػد کػػو پیػامرب ملسو هیلع هللا یلص فرمػػود «:یَ ُکػو ُن قَػ ْػوٍم فػی آخػ ِر ََّ
اجلَنَّػ ػ ِ» «در آخ ػػر الزم ػػان گروى ػػی الس ػػو ِاد َکحو ِ
اص ػ ِػل ا َْ َم ػ ِػام َال یَِرضمُ ػػو َن َرائِ َحػ ػ َ ْ ِ ِ
َطمْض ػػبُو َن هبػَ ػ َذا َّ َ َ َ
خواىنػػد آم ػػد ک ػػو ب ػػا رن ػ س ػػیاه موىایش ػػان را رن ػ م ػػی سماین ػػدز ای ػػن گ ػػروه ب ػػوی هبش ػػت ب ػػو
مشامشان زمواىد رسید».سنن ابی داود ()ٖ٘ٗٛ
جػػابر بػػن عبػػدا﵁ میگویػػد :روز فػػتح مکػػو ،ابوقحافػػو (پػػدر ابػػوبکر ) را آوردنػػد در حػػالی کػػو
موىای سر و حماسن اش از شدت سفیدی مانند درمنو ی سفید بػود .رسػول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص فرمػود:
سیاه ،پرىیز سمایید». «اینها را با چیزی تغیری دىیدز البتو از رن
سػرخ کػدام بػاکی نػدارد ،امػام امحػد رمحػو ا﵁ ریػش خػویش را سػرخ (البتو باید گفت کو رن
میکند). می سمود وا مد﵁ پدر من نیز ریش خود را سرخ رن
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
درحػدیی صػحیح مػی آیػد کػو «:لعػن رسػول ا﵁ الرجػل یلػبس لػبس املػرأة واملػرأة تلػبس لػبس
الرجل( ».صحیح البخاری ٘ ) ٘ٛٛجامع االحادیی الصحیح.
یعنی:پیػػامرب صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم لعنػػت کػػرد مػػردی کػػو لبػػاس زنػػان را بپوشػػد و زنیکػػو لبػػاس
مردان را بپوشد.
تلویزیون ىای افغانستان وسائر مناطق بر این امػر آغشػتو انػد ،برنامػو ىػای شمچػون :تلػک ،
شبکو خنده ،خنده بازار ،شبخند وغریه اینچننی اعمال را اذمام میدىند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()93
زنانی ىستند کو خباطر یک اشتباه ،اوالدان خػود را لعنػت میکننػد ومػی گویند(پػدر لعنػت ،
یػا مػادر تػػو لعنتػی اسػت) ویػػا شمچنػنی پػػدر ومػادر شػوىرش را لعنػػت میکنػد کػو چػرا بػرای ایػػن
مرد من را زیر نکاح آوردند.
یعنی» «شمانا یكي از بزرگرتین گناىان كبریه ،این است كو شػخص ,پػدر ومػادرش را لعنػت
كن ػػد .گفتن ػػد :ا رس ػػول ا﵁! چگون ػػو ش ػػخص ,پ ػػدر وم ػػادرش را لعن ػػت م ػػي كن ػػد؟ فرم ػػود:
«شخصػػي ،پػػدر دیگػػر را دشػػنام مػػي دىػػد و او در پاسػػخ ,بػػو پػػدر ومػػادرش ،دشػػنام مػػي
دىد».
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()94
پیػامرب صػػلی ا﵁ علیػو وسػػلم میفرمایػػد« :بػو زودی در پایػػان امػت مػػن ،زنػػانی میآینػد کػػو بػػو
ظ ػػاىر ،لب ػػاس پوش ػػیدهاند ول ػػی در واق ػػع ،عری ػػان و خلتان ػػد .آهن ػػا را لعن ػػت کنی ػػد زی ػ ػرا آهن ػػا
ملعوناند» .جامع االحادیی الصحیح .
واقع ػػا بعض ػػی از زن ػػان حی ػػاء را از دس ػػت داده ان ػػد ،در غ ػػرب زن ػػان مس ػػلمان خب ػػاطر داش ػ
حجاب وپوشانیدن عورت ماىانو پػول پرداخػت میکننػد ولػی زنػان جامعػو مػا پػول میدىنػد تػا
اینچننی لباس ىای را خبرند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
چنػػنی زنػػانی دیػػده شػػده کػػو خػػون خػػود را فروختػػو انػػد وپػػول ان ػرا در خانػػو ویػػا چیػػزی دیگػػری
مصرؼ کرده اند.
،در آمػد کنیػز هنػی کػرده و بػر زنػی کػو خػالکوبی یعنی:از گرف قیمت خون ،پػول سػ
می کند و خالکوبی می شود ،ربا خوار و ربا دىنده و تصویرگر را لعنت کرده است.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()95
ابػػن حجػػر در فػػتح البػػاری مػػی گویػػد :مقصػػود ایػػن اسػػت کػػو فػػروخ خػػون شمچػػون فػػروش
مػػردار(حی ػوانی کػػو بػػدون ذبػػح شػػرعی مبػػرید) و خػػو ح ػرام اسػػت ،بنػػابراین فػػروخ خػػون و
گرف قیمت آن بو امجاع حرام است.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
یکػػی از دعاىػػای رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم اینبػػود کػػو«:اللهػػم انػػی اعوذبػػک مػػن زوج
تشیبنی قبل املشیب»(السلس الصحیحو).
یعنی :پروردگارا! پناه میربم بو تو از شمسری کو قبل فرا رسیدن پریی ،پریم کند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
صى تی حجاب:
دامػػن باشػػید ،کػػو زن و بچػػوىایتان پػػا شػػیخ االسػػالم ابػػن تیمیػػو رمحػػو ا﵁ میفرمایػػد:پػػا
دامن خواىند شد ،بو پدرانتان نیکی کنید کو فرزندانتان بو مشا نیکی خواىنػد کػرد ،چػون
جػزای ىػػر عملػی از جػػنس خػود آن عمػػل اسػت و شمانگونػػو کػو برخػػورد کنػی بػػا تػو برخػػورد
خواىد شد .جمموع الفتاو .۰۱/۰۱ :
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
قػػرب را میخورنػػد ،از آن طلػػب زنػػانی ىسػػتند کػػو در اط ػراؼ قػػرب ط ػواؼ مػػی کننػػد ،خػػا
میکننػػد ،وگػػردا گػػرد آن ػرا روشػػن میکننػػد وجالػػب اینکػػو از آن طفػػل میخواىنػػد ایػػن شػػرکیاتی
است کو زنان اذمام میدىند.
رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم میفرمایػػد «:لعػػن ا﵁ زائػرات القػػرب واملتخػػذین علیهػػا املسػػاجد
والسرج » .
یعنی :لعنت ا﵁ بر زنانیکو قبور را زیارت میکنند وآهنا را سجده گاه قرار میدىند.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()97
ودر حػػدیی صػػحیح دیگػػری آمػػده اسػػت کػػو :رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم میفرمایػػد :
لعن ا﵁ زوارات القبور .رواه ترمذی .
یعنی :ا﵁ سبحانو وتعالی زنانی کو بو زیارت قبور مریوند لعنت کرده است
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
رسػػول ا﵁ صػػلی ا﵁ علیػػو وسػػلم میفرمایػػد ":أظمػػا ام ػرأة سػػنلت زوجهػػا طالقػػا يف غػػری مػػا بػػنس
فحرام علیها رائح اجلن " .رواه أمحد والرتمذ وأبو داود وابن ماجو والدارمي .
یعنػػی :ىػػر آن زنیکػػو از شػػوىرش تقاضػػای طػػالؽ کند(بػػدون کػػدام موجػػب) پػػس بػػوی هبشػػت
بر آن حرام است.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
عػػده ی از زنػػان ىسػػتند کػػو گػػاىی بػػاد ،زمانػػو وروزگػػار را لعنػػت میکننػػد ز مػػثال اگػػر لبػػاس
شوئی داشتو باشند در شمنی ا نا باد شود باد را لعنت میکنند .
رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم میفرماید :ال تلعن الریح فإهنا منمورة و إنو من لعن شػیها لػیس
لو بنىل رجعت اللعن علیو .قال اﻷلباين يف "السلسل الصحیح " ٕ : ٘ٔ /
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()98
یعنػػی :مشػػا بػػاد را لعنػػت نکنیػػد ،زی ػرا آن از طػػرؼ پروردگػػار امػػر شػػده (زی ػرا ىػػرکس چیػػزی را
لعنت کند وآن الئق لعنت نباشد دوباره بر وی رجوع میکند).
ودر حػػدیی قدسػػی مػػی آیػػد کػػو «:قػػال ا﵁ تعػػاَل :یػػاذیا ابػػن آدم یسػػب الػػدىر وأنػػا الػػدىر
بید »(مشکاة).
یعنػػی :پسػػر آدم مػػن را اذیػػت میکنػػد (زمانػػو را دشػػنام میدىػػد) ز حػػال آنکػػو زمانػػو در دسػػت
من است.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
عده ی از زنان ىستند کو بر این شر مبتال ىستند کو می گوینػد :اگػر فػالن کػار شػود بػاز
نذر ویا ذبح میکنیم بی خرب از اینکو مورد لعنت ا﵁ قرار گرفتو اند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()99
یعنی :ىر زنیکو عطر بزند سپس از خانػو خػارج شػود واز کنػار گروىػی رد شػود تػا بػوی او را
احساس کنند پس او زنا کار است وىرچشمی کو اورا بیند زنا کار است(مسند امحد).
قػ ػػال النبػ ػػی ملسو هیلع هللا یلص أظمػ ػ ػػا ام ػ ػ ػرأه تطی ػ ػػبت ػ ػ ػػم خ ػ ػػرجت إَل املسػ ػ ػػجد لػ ػ ػػم تقبػ ػ ػػل هل ػ ػػا ص ػ ػػاله حت ػ ػ ػ
تغتػسل.ابػػن مػاجػػو.
پػػیامػػرب ملسو هیلع هللا یلص مػػی فػػرمػایػد:ىػػر زنػػی کػػو خػػود را معػطػر نػمایػد و سػپػػس ب ػػو مسج ػػد ب ػػرود ن ػػمازش
قبػػول نػیسػت مگػػر ایػنػػکو آ ػػار عػطػػر را از خػػود دور کنػػد.
پس حال شخصیکو برای مسجد نو! برای بازار ىا وبرای جلب توجػو جوانػان خػود را عطػر
آلود میسازد چو باشد..
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
قػػال رسػػول ا﵁ ملسو هیلع هللا یلص :دخلػػت ام ػراة النػػار مػػن ج ػراء ىػػرة هلػػا ربطتهػػاز فػػال ىػػي اطعمتهػػا وال ىػػي
ارسلتها ترمرم من خشاش االرض حتی ماتت ىزال.روایت امام مسلم.
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()111
یعن ػػی :زن ػػی خب ػػاطر گرب ػػو ای ب ػػو جه ػػنم رف ػػت ،انػ ػرا بس ػػتو ب ػػودز ن ػػو ب ػػو ان غ ػػذایی داد ،و ن ػػو
گذشتو بود خودش از انچو بر زمنی است خبورد تا اینکو از گرسنگی جان داد.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
عن أىب ىریرة قال :قیل للنىب -صل ا﵁ علیو وسلم -إن فالن تقوم اللیػل وتصػوم النهػار
وتفعػػل وتفعػػل اخل ػریات وتتصػػدؽ وتػػاذ جریاهنػػا بلسػػاهنا فقػػال رسػػول ا﵁ -صػػل ا﵁ علیػػو
وسػ ػػلم -ال خػ ػػری فیهػ ػػا ى ػ ػ مػ ػػن أىػ ػػل النػ ػػار(.البیهق ػ ػ ىف شػ ػػعب اإلظمػ ػػان) كنػ ػػز العمػ ػػال
ٕ٘ٔ٘ٙ
ابوىریره می گوید :برای رسول ا﵁ صػلی ا﵁ علیػو وسػلم گفتػو شػد فالنػی زن در حصػو ی از
شب سماز میخواند(قیام اللیل) وروز را روزه می گرید واین کار (خػری) را میکنػد وافعػال خػری را
اذمام میدىد وصدقو میدىد ،اما شمسػایو اش را بػو زبػان خػود (دشػنام) اذیػت میکنػد! رسػول
ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم فرمود :در این زن خریی نیست واین زن از اىل جهنم است.
عالمػػو شػػیخ ابػػن عثیمػػنی رمحػػو ا﵁ تعػػالی مػػی فرمایػػد:شایسػػتگی زن:ایػػن اسػػت کػػو خػػود زن
نیکػو باشػد ،تػػا بػا دخػرتان ىػم جػػنس خػود اسػػوه و پیشػوای خػػوبی باشػد ،امػػا زن چگونػو بػػو
صالح و شایستگی می رسد؟
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()111
ىػر زنػػی بایػػد بدانػػد کػو او بػػو صػػالح سمػػی رشػد مگػػر بػػا علػػم،و منظػورم علػػم شػػرعی و دینػػی
اسػت کػو او آن فػرا میگػرید خػواه آن را از داخػل کتػب فػرا گػػرید( اگػر دمکػن اسػت) ،خػواه
ان را از دىان علما آن فرا می گرید چو آن علما مرد و چو زن باشند.
و در عصر ما این بسیار آسان اسػت کػو زن علػم را از دىػان علمػا فػرا گػرید و ایػن بوسػیلو
نوارىػػای ضػػبط شػػده اسػػت ،و ا مػػد﵁ ایػػن نوارىػػا اگػػر در ایػػن مسػػری اسػػتفاده گردنػػد نقػػش
مهمی در توجیو جامعو بسوی آنچو خری و صالح است; دارند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
رس ػ ػػول ا﵁ ص ػ ػػل ا﵁ علی ػ ػػو وس ػ ػػلم میفرمای ػ ػػد " : :ال طمل ػ ػػون رج ػ ػػل ب ػ ػػامرأة إال ك ػ ػػان الثهم ػ ػػا
الشیطان" .رواه الرتمذ .
یعنی :ىیچگاه خلوت سمیکند مردی با زنی مگر اینکو سوم ایشػان شػیطان میباشػد(وآن بػنی
ىردو وسوسو میکند تا زمینو زنا فراىم گردد).
اوالً :فراگریی علوم سودمند فػرض کفایػو اسػت ،بنػابراین بػر امػت اسػالمی بػویژه بػر مسػهولنی
کشػور واجػػب اسػػت کػػو گروىػػی اعػػم از مػرد و زن را جهػػت فػراگریی علػػوم مػػورد نیػػاز آمػػاده
و معاجلػو ی سازند .مسهولنی امر باید چارىای برای بیداری امػت اسػالمی و حفػ فرىنػ
بیمػػاران بیاندیشػػند و امػػت را از خط ػرات و هتدیػػدات بػػو دور سػػازند .اگػػر متولیػػان امػػر ایػػن
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()112
کػػار را اذمػػام دىنػػد بػػو مسػػهولیت خػػود عمػػل سمػػوده انػػد و امیػػد ػواب دارنػػد و گرنػػو احتمػػال
وقوع بال و عذاب وجود دارد.
انی ػاً :اخ ػػتالط دانش ػػجویان پس ػػر ب ػػا دانش ػػجویان دخ ػػرت ی ػػا اس ػػتادان م ػػرد ب ػػا اس ػػتادان زن در
کػػالس درس ح ػرام اسػػت چػػون ایػػن کػػار منجػػر بػػو فتنػػو ،برانگیختػػو شػػدن شػػهوت و عمػػل
و فحشا میگردد .تازه اگػر دخػرتان قسػمتی از عورتشػان را برىنػو کننػد یػا لبػاس نػاز ،تنػ
فشػػرده بپوشػػند ،یػػا بػػا دانشػػجویان پسػػر خوشصػػحبتی و مػزاح سماینػػد ایػػن کػػار موجػػب ازدیػػاد
گناه ،جنایت ،ىرج و مرج ،ىتک ىرمت و آبروریزی میشود.
بػػر مسػػهولنی کشػػور الزم اسػػت کػػو ب ػرای پس ػران آموزشػػگاىو ىػػا ،مػػدارس و دانشػػگاىهای
جداگاهنای تدار ببینند ،تا دین و اظمان مردم حمفوظ مانده و از ىتک حرمػت ،آبروریػزی و
ىػػرج و مػػرج در زنػػدگی زناشػػویی جلػػوگریی بعمػػل آیػػد ،و بػػدین ترتیػػب اف ػراد متػػدین میتواننػػد
بدون ىیچ مشکلی بو کار تعلیم و تعلم بپردازند.
چنانچ ػػو مس ػػهولنی کش ػػور ب ػػو وظیفػ ػو ی خ ػػود عم ػػل نکردن ػػد و پسػ ػران و دخػ ػرتان را از ى ػػم
تفکیک ننمودند و جلوی دخرتان بدحجاب را نگرفتند ،برای ىػیچ کسػی جػایز نیسػت کػو
بو این نظام درسی بپیونػدد ،تنهػا کسػانی اجػازه دارنػد در ایػن مػدارس و دانشػگاىها تػدریس
کننػػد کػػو ت ػوان تغیػػری منک ػرات را داشػػتو باشػػند و در عػػنی حػػال از خودش ػان اطمینػػان کامػػل
داشتو باشند کو در فتنو نیفتند.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()113
رسول ا﵁ صلی ا﵁ علیو وسلم میفرماید :لن افلح قوم ولوا امرىم امراة .رواه البخاری
یعنی قومی کامیاب سمیشػود کػو امػری آن (ولػی عهػد آن) ویػا قاضػی آن زن باشػد ،ووالیػت
قوم را زن بو پیش بربد .
وشمچنان از شروط حاکمیت یا رىربیت :مرد بودن ،عاقل بودن ،مسلمان بػودن ،معتػدل
بودن و ...است.
ودیگػػر اینکػػو :قػػوه زنػػان نسػػبت بػػو مػػردان ضػػعیف اسػػت ،و زن نسػػبت بػػو مػػرد در اج ػرای
حدود مهربان تر اسػت ،جسػم زنػان نسػبت بػو مػردان ضػعیف تػر اسػت ،و نیػز شػجاعت
زنان نسبت بو مردان کمرت است و....
جالب اینجاسػت :مسػلمانان کػو امػروز در ذلػت بػو سػر میربنػد ،سػبب اش از حاکمػان نػا
اى ػػل م ػػردان اس ػػت زپ ػػس حال ػػت مس ػػلمانان آن وق ػػت چط ػػور باش ػػد ک ػػو ح ػػاکم ایش ػػان زن
باشد؟؟.
ودر حػػدیی صػػحیح در مشػػکاة مػػی آیػػد کػػو«ىرشخصػػیکو منسػػب وچػػوکی طلػػب کنػػد ز ا﵁
ىرگز اورا کمک سمیکند و اورا تنها میگذارد».
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()114
سخن چینی یعنی ایػن کػو انسػان حػرؼ ىػای بعضػی از مػردم را بػو قصػد اصمػاد فتنػو و فسػاد
بنی آن ىػا بػرای بعضػی دیگػر نقػل کنػدز ماننػد ایػن کػو نػزد کسػی بػرود و بگویػد :فالنػی بػو
تو چنان و چننی گفت ،تا این گونو بنی مسػلمنی دمشنػی اصمػاد کنػد .سػخن چینػی و سمػامی
از گناىػػان کبػػریه اسػػت .در صػػحیحنی از عبػػدا﵁ ابػػن عبػػاس رضػػی ا﵁ عنهمػػا روایػػت اسػػت
ک ػػو گف ػػت :پی ػػامرب ص ػػلی ا﵁ علی ػػو و س ػػلم از کن ػػار دو ق ػػرب گذش ػػت و فرم ػػود :أ ََم ػػا إِنػ َُّه َم ػػا
َّم ِِ ِ ِ ِِ ِ
یمػ َ ،وأ ََّمػا ْاآل َخ ُػر فَ َکػا َن َال یَ ْسػتَْن ِزهُ
َح ُد ُشمَا فَ َکا َن ظمَْشػی بالن َ لَیُ َع َّذبَان َوَما یػُ َع َّذبَان فی َکبِ ٍری ،أ ََّما أ َ
احػ ًػدا َو َعلَػػی َى ػ َذا نیُ ،مثَّ َغػػرس علَػػی ى ػ َذا و ِ ػب فَ َشػػقَّوُ بِػػا ْػنَ ْ ِ
ػیب رطْػ ٍ ِ ِ ٍ ِمػ َػن الْبَػ ْػوِل ،قَػ َ
ََ َ َ َ ػال :فَػ َػد َعا ب َعسػ َ
وِ
اح ًدا َ
« ایػن دو نفػر عػذاب داده مػی شػوند امػا نػو بػو خػاطر گنػاه بزرگػی ،امػا یکػی از اینهػا سػػخن
سمػػی چینػػی مػػی کػػرده اسػػت و دیگػػری از ادرار خػػود پرىیػػز سمػػی کػػرد و خػػود را از آن پػػا
کػػرد ،راوی مػػی گویػػد :آنگػػاه رسػػول ا﵁ ص ػػلی ا﵁ علیػػو و سػػلم شػػاخو ی تػػری از درخػػت
خرم ػ ػا خواسػ ػػت و آن را دو قسػ ػػمت کػ ػػرد ،و ىػ ػػر قسػ ػػمت آن را روی یکػ ػػی از آن دو قػ ػػرب
گذاشت .گفتند :چرا چننی کردی؟ فرمود :لَ َعلَّػوُ أَ ْن ُطمََّف ُ
ػف َعْن ُه َمػا َمػا َملْ یػَْیبَ َسػا امیػد اسػت
تػػا وقتػػی کػػو ایػػن دو شػػاخو خشػػک نشػػده اسػػت ،ا﵁ تعػػالی عػػذاب آنػػان را ختفیػػف دىػػد »
خباری ٕٔٛو مسلم ٕٕٜ
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()115
اجلَنَّ َ قَػت ٍ
َّات از پیامرب صلی ا﵁ علیو و سلم روایت است کو فرمودَ :ال یَ ْد ُخ ُل ْ
« سخن چنی وارد هبشت سمی شود » خباری ٙٓ٘ٙو مسلم ٘ٓٔ
بنػابر ایػن مػػامن بایػد از سػخن چینػػی پرىیػز و دوری سمایػد .امػػا زیػان ىػای سػػخن چینػی بػرای
فرد سخن چنی ،شمنی عذاب و ىشدار سختی است کو در حدیی فوؽ بیػان شػده اسػت.
ضرر سخن چینی برای جامعو این است کو باعی جدایی و تفرقو بػنی مػردم و اصمػاد فتنػو و
فساد میان آن ىا می شود.
حىن ّوٌطیٌی تا سخي چیي ٍ غیثت وٌٌذُ:ایػن گروىػی کػو سػرگرمی جملػس
آن ىا خوردن گوشت برادران مرده ی شان می باشد اینها در حقیقت امحق نػادان ىسػتندز
َحػ ُد ُک ْم أَ ْن یَنْ ُکػ َػل َْػ َػم چػػون خداونػػد متعػػال مػػی فرمایػػد « :وَال یػ ْغتَػػب بػعضػ ُکم بػعضػػا أ ُِ
ػب أ َ
َضمػ َ َ َ ْ َْ ُ ْ َْ ً
أ َِخیػ ِػو َمْیتًػػا فَ َک ِرْىتُ ُمػػوهُ » خبشػػی از آیػػو ٕٔ حجػرات و غیبػػت یکػػدیگر را نکنیػػد آیػػا فػػردی
از مشا دوست دارد کو گوشت برادر مرده ی خویش را خبورد ،آن را ناپسند می دانید.
پس این ىا کو در جمالسشان گوشت مردم را می خورنػد گنػاه کبػریه ای مرتکػب شػده انػد،
و مشا باید آن ىا را نصیحت کنیدز اگر پذیرفتنػد و عػادت خػود را تػر کردنػد چػو خػوب،
و گرنو بر تو واجب است کو با آن ىا شمنشنی نشویز چون خداوند متعال مػی فرمایػد« :
ػات اللَّ ِػو یُ ْک َف ُػر ِهبَػا َویُ ْسػتَ ْهَزأُ ِهبَػا فَ َػال تَػ ْقعُ ُػدوا َم َع ُه ْػم وقَ ْد نػََّزَل َعلَْی ُکم فِی الْ ِکتَ ِ
اب أَ ْن إِ َذا َِمسعتم آَی ِ
ُْ ْ َ ْ َ
َّم یی َغ ِػریهِ إِنَّ ُکػم إِ ًذا ِمػثْلُهم إِ َّن اللَّػو ج ِػامع الْمنػافِ ِقنی والْ َکػافِ ِر ِ حتَّػی َطمُوضػوا فِػی ح ِػد ٍ
ین فػی َج َهػن َ َ َ َ ُ َُ َ َ ُْ ْ ْ َ ُ َ
مج ًیعا (ٓٗٔ) نساء ». َِ
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()116
و در کتاب بر مشا نازل کرده کو ىر گاه شنیدید کو بو آیات خدا کفػر ورزیػده مػی شػود
و مسخره می شوند با ( کسانی کو چننی می کنند ) منشنی تا بو سػخن دیگػری بپردازنػد،
( اگػػر بػػا آن ىػػا بنشػػینید ) مشػػا ماننػػد آن ىػػا ىسػػتید ،بیگمػػان خداونػػد منافقػػان و کػػافران را
شمو در دوزخ گرد می آورد.
پػػس وقتػػی کػػو ا﵁ تعػػالی شمنشػػینان کسػػانی را کػػو بػػو آیػػات اهلػػی کفػػر ورزیػػده و مسػػخره مػػی
کنند از آن ىا قرار داده – با این کو کفر ورزیدن و مسػخره ی آیػات گنػاه بزرگػی اسػت و
ف ػػرد از دای ػػره ی دی ػػن خ ػػارج م ػػی کن ػػد – بن ػػابراین ى ػػر کس ػػی ب ػػا گناىک ػػارانی ک ػػو گناى ػػانی
کػػوچکرت از آن مرتکػػب مػػی شػػوند شمنشػػنی باشػػد او نیػػز ماننػػد آن ىاسػػت ،پػػس کسػػی کػػو
در جلسو ی غیبت نشستو مانند کسی است کو غیبت می کند و گناىکار است.
مشا باید از جملس کسػانی کػو غیبػت مػی کننػد ،جػدا شػوی و بػا آن ىػا ننشػینی .و ایػن کػو
مشػػا بػػا آن ىػػا رابطػػو ای قػػوی داری و آهنػػا دوسػػتان مشػػا ىسػػتند ،در قیامػػت بػرای مشػػا سػػودی
زمواىد داشت .و قتػی در قػربت تنهػا باشػی ایػن رابطػو و دوسػتی برایػت کػاری زمواىػد کػرد،
و بػو زودی تػو از آن ىػا یػػا آهنػا از تػو جػدا خواىنػػد شػد ،و ىػر یػک بػػا عمػل خػود تنهػا مػػی
شود.
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()117
امػػروز تلویزیػػون ىػػا خبػػاطر فریػػب دادن وختریػػب عقیػػده س ػریال ىػػا را پخػػش مػػی سمایػػد واز آن
س ػریال ى ػػا متنس ػػفانو زن ػػان س ػػاده ل ػػوح تقلی ػػد م ػػی سماین ػػد ،ویک ػػی از تقالی ػػد آهن ػػا در لب ػػاس ز
پوشیدن لباس سفید در عروسی ىا است:
شیخ ابن عثیمنی می گوید« :زن می تواند لباس سفید بپوشد بشرط آنکو بر طػرح و شػکل
لبػػاس مردانػػو نباشػػد ،و امػػا اینکػػو ایػػن پوشػػش تشػػابو سػػاخ (خػػود بػػو) کفػػار اسػػت (بایػػد
گف ػػت) :اکن ػػون ای ػػن ش ػػبهات دیگ ػػر ب ػػاقی سمان ػػده ،زیػ ػرا (تقریب ػػا) مت ػػام زن ػػان مس ػػلمانان اگ ػػر
خبواىنػد ازدواج کننػد آنػرا مػی پوشػند( ،و بػر طبػق قاعػده فقهػی) حکػم شمػراه علػتش دور مػی
زن ػػد ،ىرگ ػػاه عل ػػت وج ػػود داش ػػت (حک ػػم اب ػػت اس ػػت) و ىرگ ػػاه عل ػػت سمان ػػد (حک ػػم اب ػػت
نیست) ،پس ىرگاه تشػابو بػاقی سمانػد و ایػن (طػرز پوشػش) فػراگری شػد ىػم بػنی مسػلمانان و
ىم کفار ،حکم نیز باقی سمی ماند ،مگر آنکو در ذات خػود حػرام باشػد نػو بػو دلیػل تشػابو
(با کفار) ،در اینحالت است کو شمواره حرام است» "جمموع أسهل هتم املرأة" (ص ٕ.)ٜ
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
صػلَّی اللَّػوُ َعلَْی ِػو َوآلِػ ِػو َو َسػلَّ َم مػی فرمایػد« :الَ تُ َسػػافِ ِر الْ َم ْػرأَةُ إِالَّ َم َػع ِذی َْحم َػرٍم » «زن بػػدون
پیػامرب َ
صػلَّی اللَّػوُ َعلَْی ِػو َوآلِ ِػو َو َسػلَّ َم ایػن سػخن را در موسػم حػج بػاالی منػرب حمرم بو سػفر نػرود» پیػامرب َ
گفػت .مػردی عػرض سمػود :ای رسػول خػدا زق بػو سػفر حػج رفتػو اسػت ،و مػن بػر ای رفػ بػػو
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()118
ک صػلَّی اللَّػوُ َعلَْی ِػو َوآلِ ِػو َو َسػلَّ َم فرمػود« :انْطَلِ ْػق فَ ُح َّ
ػج َم َػع ْامَرأَتػِ َ فالن غزوه اسم نوشتو ام ،پیػامرب َ
»«برو شمراه با شمسرت حج کن » خباری( ،)ٖٓٓٙو مسلم(ٖٔٗٔ)
را رىػا کنػد و بػو شمػراه زنػش حػج صػلَّی اللَّػوُ َعلَْی ِػو َوآلِ ِػو َو َسػلَّ َم بػو او دسػتور داد کػو جنػ
پیامرب َ
سمایػػد ،پیػػامرب بػػو او نگفػػت :آیػػا زنػػت امنی ػػت دارد؟ پیػػامرب از او نپرس ػػید :آی ػػا زهن ػػایی شم ػراه او
ىستند؟ و نگفت :آیا او با شمسایو ىای خود شمػراه اسػت؟ پػس ایػن امػر داللػت مػی سمایػد کػو
بػػو طػػور کلػػی سػػفر زن بػػدون حمػػرم جػػایز نیسػػت .چػػون خطػػر ،حتػػی در ىواپیمػػا پػػیش مػػی آیػػدز
بیائید با ىم این موضوع را بررسی کنیم :
مػردی کػػو زنػش مػػی خواىػد بػػا ىواپیمػا سػػفر کنػد ،چػػو زمػانی زنػػش را بدرقػو و خػػداحافظی مػػی
کند و بر می گردد؟ وقتی کو زنش بو سالن انتظػار فرودگػاه داخػل شػود حمػرمش بػر مػی گػردد،
زن در این سالن بدون حمػرم بػاقی مػی مانػد .فػرض کنػیم شػوىر او را تػا سػوار شػدن بػر ىواپیمػا
شمراىػػی کنػػد ،آنگػػاه از او خػػداحافظی کنػػد ،ىواپیمػػا پػػرواز کنػػد ،آیػػا دمکػػن نیسػػت ىواپیمػػا از
وسط راه بػر گػردد؟ ایػن احتمػال ىسػت و دمکػن اسػت ىواپیمػا بػو خػاطر نقػص فنػی یػا اوضػاع
جػػوی بػػر گػػردد .فػػرض کنػػیم ىواپیمػػا بػػو راىػػش ادامػػو داد و بػػو مقصػػد رسػػیدز امػػا فرودگػػاه و
بانػػدىا پػػر بودنػػد و یػػا فضػػای فرودگ ػػاه ب ػرای بػػو زمػػنی نشس ػ ىواپیم ػػا مناس ػػب نب ػػود ،آنگػػاه
ىواپیمػا بػػو جػػایی دیگػػر رفػػت ،شمػػو ایػػن احتمػػاالت را بایػػد در نظػػر گرفػػت .فػػرض کنػػیم ىواپیمػػا
در وقػػت معػػنی پػػرواز کػػرد و فػػردی ق ػرار بػػود در فرودگػػاه بػػو اسػػتقبال زن بیایػػد بػػو خػػاطر کػػاری
اضػػطراری نتوانسػػت در فرودگػػاه حاضػػر شػػود .فػػرض کنػػیم حمػػرم او در وقػػت مقػػرر آمػػدز امػػا در
ىواپیمػػا چػػو کسػػی کنػػار ایػػن زن مػػی نشػػیند؟ دمکػػن اسػػت مػػردی در کنػػارش بنشػػیند ،و دمکػػن
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()119
است مرد خائنی باشد ،کو با او خبندد و با او سخن بگویػد و شػوخی کنػد ،و مشػاره تلفػن او
را بگػػرید و مشػػاره خػػودش را بػػو او بدىػػد ...آیػػا ایػػن دمکػػن نیسػػت؟ چػػو کسػػی از ایػػن خطرىػػا
سامل می ماند؟
صػلَّی اللَّػوُ َعلَْی ِػو َوآلِ ِػو َو َسػلَّ َم غیػب سمػی دانسػت امػا پروردگػارش غیػب پاسخ این است کػو پیػامرب َ
ػاب تِْبیَانًػػا لِ ُکػ ِّػل َشػ ْػی ٍء َوُىػ ًػدی مػػی دانسػػت ،خداونػػد متعػػال مػػی فرمایػػد « :ونػََّزلْنَػػا علَی ػ َ ِ
ک الْکتَػ َ َْ َ
نی » النحػل« ٜٛ-و بػر تػو کتػاب آمسػانی بػرای روشػن سػاخ ىػر ِ ِِ
َوَر ْمحَ ً َوبُ ْشَری ل ْل ُم ْسػلم َ
چیزی و راه سمودن و رمحت و مژده دادن مسلمانان نازل کردمی».
ب ػػر ح ػػذر م ػػی دارم ،یعن ػػی س ػػفر زن ب ػػدون حم ػػرم، پ ػػس م ػػن ب ػرادراق را از ای ػػن پدی ػػده خطرن ػػا
شمچنػػان کػػو آهنػػا را از تنهػػا بػػودن راننػػده بػػا زن در ماشػػنی حتػػی اگػػر در داخػػل شػػهر باشػػد بػػر
حػػذر مػػی دارم ،چػػون کػػار خطرنػػاکی اسػػت ،شمچنػػنی از تنهػػا بػػودن خویشػػاوندان شػػوىر بػػا زن
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()111
ِ ِِ
ول صػلَّی اللَّػػوُ َعلَْیػػو َوآلػػو َو َسػلَّ َم فرمػػود« :إِیػَّػا ُک ْم َوالػد ُ
َخ َ در خانػػو بػػر حػػذر مػػی دارم ،چػػون پیػػامرب َ
ػال رجػػل ِمػػن ْاﻷَنْصػػا ِر :یػػا رسػ َ ِ علَػػی الن ِ
ت»ػال :ا َْ ْمػ ُو الْ َمػ ْػو ُ ػول اللَّػػو ..أَفَػَرأَیْػ َ
ػت ا َْ ْمػ َػو؟ قَػ َ ِّسػػاءز فَػ َقػ َ َ ُ ٍ ْ َ َ َ ُ َ َ
«از وارد شػػدن بػػر زهنػػا بپرىیزیػػد ،آنگػػاه مػػردی از انصػػار گفػػت :ای رسػػول خػػدا ،خویشػػاوند
صػلَّی اللَّػػوُ َعلَْیػ ِػو َوآلِػ ِػو َو َسػلَّ َم فرمػػود :خویشػػاوند شػػوىر ماننػػد مػػرگ شػػوىر چطػػور اسػػت؟ پیػػامرب َ
است » خباری (ٕٖٕ٘) ،و مسلم(ٕ.)ٕٔٚ
عجیػػب اسػػت کػػو بعضػػی از علمػػا گفتػػو انػػد« :خویشػػاوند شػػوىر ،ماننػػد مػػرگ اسػػت» یعنػػی
بناچار باید خویشاوند شوىر نزد زن برود شمان طور کو مرگ بو ناچار و قطعاً می آید .
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
از شیخ ابن عثیمنی پرسیده شد کو :حکم رانندگی زنان چیست؟
او گفػػت :پاسػػخ ایػػن س ػاال بػػر دو قاعػػده مشػػهور بػػنی علمػػای مسػػلمنی ،مبتنػػی اسػػتز قاعػػده
اول :آنچػػو بػػو حػرام بػػی اذمامػػد حػرام اسػػت .و قاعػػده دوم :دفػػع فسػػاد بػػر جلػػب مصػػاح مقػ ّدم
است .
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()111
دلیػػل قاعػػده اول گفت ػػو اهلػػی اس ػػت کػػو م ػػی فرمایػػد « :وَال تَس ػبَوا الَّػ ِػذین ی ػ ْدعو َن ِمػػن د ِ
ون اللَّػ ِػو ْ ُ ََ ُ َ ُ
فَػیَ ُس ػبَوا اللَّػػوَ َع ػ ْد ًوا بِغَػ ِْػری ِع ْل ػ ٍم » اﻷنعػػام « ٔٓٛ-و کسػػانی را کػػو بػػو جػػای خػػدا مػػی پرسػػتند
دشنام مدىید زیرا کو آنان نیز از روی ستم ناآگاىانو خداوند را دشنام می دىند ».
در ایػن آیػو خداونػد از ناسػزا گفػ بػو معبػودان مشػػرکنی هنػی کػرده بػا اینکػو ناسػزا گفػ بػو آهنػػا
مصلحت است ،اما خداوند از آن هنػی کػرد چػون سػبب مػی شػود تػا بػو خداونػد نػا سػزا گفتػو
شود .
خداوند شراب و قمار را با اینکو منػافعی ىػم دارنػد حػرام کػرده اسػت تػا از فسػادی کػو بػر ا ػر
تناول شراب و قمار بازی پدید می آید جلػوگریی شػود .پػس بػا توجػو بػو ایػن دو قاعػده حکػم
راننػػدگی زن مشػػخص مػػی شػػودز راننػػدگی زن مفاسػػد زیػػادی دارد کػػو برخػػی عبارتنػػد از :بػػریون
آوردن حجابز چون رانندگی مستلزم ایػن اسػت کػو زن صػورت خػود را نپوشػاند ،ظػاىر بػودن
صػػورت حمػػل فتنػػو اسػػت و حمػػل نگػػاه مػػردان مػػی باشػػد ،زیبػػایی و زشػػتی زن فقػػط بػػا نگػػاه بػػو
صورت او مشخص می شػودز یعنػی وقتػی گفتػو شػود فػالن زن زیباسػت یػا زشػت اسػت ،ذىػن
فقػػط بػػو چهػػره اش بػػر مػػی گػػردد ،و اگػػر م ػراد ایػػن باشػػد کػػو غػػری از چهػػره عضػػوی دیگػػر از
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()112
اعضػػایش زیباسػػت حتمػاً بػػو بػػو صػػورت مقیػػد بیػان مػػی شػػود کػػو دسػػت ىػػا یػػا موىػػا یػػا پاىػػای
زیبػػایی دارد ،امػػا مطلػػق زیبػػایی زن بػػر اسػػاس چهػػره و صػػورتش ارزیػػابی مػػی شػػود .شػػاید کسػػی
بگویػػد :زن مػػی توانػػد نقػػاب بزنػػد عینػػک دودی بزنػػد آنگػػاه راننػػدگی کنػػد بػػدون آنکػػو صػػورتش
سمایان باشدز در پاسخ گفتو می شود :واقعیت امر بر خالؼ این استز زیرا زهنایی کػو شػیفتو
رانندگی ىستند چننی سمی کنند ،و بو فرض آنکو در ابتدای امػر زهنػا بػو شمػنی صػورت راننػدگی
کنند اما بو زودی مانند زهنای کشورىای دیگر حجاب را کنار خواىند گذاشت .
از دیگػر مفاسػػد راننػػدگی زنػػان ایػػن اسػػت کػػو شػػرم و حیػػا از زن دور مػػی شػػود ،و حػػال آن کػػو
ػان» «حیػػا جػػزء اظمػػان اسػػت» خبػػاری (ٕٗ) )ٙٔٔٛ( ،و مسػػلم( .)ٖٙچنػػان «ا یػػاء ِمػػن اإلظمػَ ِ
ََ ُ َ
صلَّی اللَّوُ َعلَْی ِو َوآلِِو َو َسلَّ َم فرموده است .حیػا خػوی زیبػایی اسػت کػو زن طبعػاً دارای
کو پیامرب َ
آن می باشد زن با داش صفت حیا از قرار گرف در معرض فتنو حفاظت می شود .
از دیگر مفاسد رانندگی زن این است کو سبب مػی شػود تػا زهنػا خیلػی از خانػو بػریون برونػد،
ص ػلَّی اللَّػػوُ َعلَْیػ ِػو َوآلِػ ِػو
و حػػال آن کػػو مانػػدن زن در خانػػو ب ػرایش هبػػرت اسػػت ،چنػػان کػػو پیػػامرب َ
َو َسػلَّ َم کػػو از شمػػو مػػردم بػػو مصػػاح مػػردم آگػػاه تػػر بػػوده اسػػت ،ایػػن را فرمػػودهز چػػون کسػػانی کػػو
عاشػػق راننػػدگی ىسػػتند از راننػػدگی لػػذت مػػی برنػػد بػػو شمػػنی دلیػػل مشػػا مػػی بینػػی کػػو بیهػػوده بػػا
ماشنی ىای خود اینجا و آذما گشت می زنند .
از مجلو مفاسد رانندگی زن این است کو زن آزادانو ىر وقت و ىػر جػا کػو خبواىػد مػی رود ،و
دمکن است شب ىا دیر وقت بیاید .وقتی بیشػرت مػردم از دیػر آمػدن پسػر جػوان بػو خانػو رنػج
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()113
مػػی برنػػد پػػس در مػػورد دخػرتان جػوان اگػػر بػػو ىػػر گوشػػو شػػهر و گػػاىی بػػریون از آن برونػػد چػػو
فکر می کنی؟
از دیگػر مفاسػد راننػدگی زن ایػن اسػػت کػو راننػدگی زن سػبب مػػی شػود تػا زن علیػو خػػانواده و
شػػوىرش متػ ّػرد کنػػد :و بػػا کػػوچکرتین نػػاراحتی کػػو در خانػػو پػػیش بیایػػد بػػا ماشػػنی خػػود از خانػػو
بریون می رود و بو نظرش با رانندگی کردن و بریون رف خودش را راحت مػی کنػد ،چنػان کػو
بعضی از پسران جوان اینگونو ىستند .
از مجلػو مفاسػػد راننػػدگی زنػػان ایػن اسػػت کػػو در مواضػػع متعػػددی سػبب فتنػػو مػػی شػػود ،ماننػػد:
توقػػف در پشػػت چ ػراغ قرمػػز ،توقػػف در پمػػپ ىػػای بن ػزین ،توقػػف در حمػػل ایسػػت و بازرسػػی،
توقػػف در کنػػار مػػنمورین راىنمػػایی و راننػػدگی بػػو ىنگػػام ارتکػػاب خػػالؼ یػػا وقػػوع تصػػادؼ،
توقػػف بػرای تنظػػیم بػػاد السػػتیکها و گػػرف پنجػػری ،ایسػػتادن در جػػاده بػػو خػػاطر خػراب شػػدن
اتومبی ػػل و در چن ػػنی م ػػوقعیتی زن نی ػػاز دارد ک ػػو کس ػػی او را کم ػػک کن ػػد ،پ ػػس زن در چن ػػنی
جاىایی چو حالی خواىد داشت؟ دمکن است با مرد پست فطرتی بػر خػورد کنػد کػو بػا او بػر
ع ّفت و آبرویش معاملو کند و بػو او بگویػد در عػوض حػل کػردن مشػکل او ع ّفػت خػود را بػو
او واگذار کند .
از دیگػػر مفاسػػد راننػػدگی زن ایػػن اسػػت کػػو ترافیػػک سػػنگنی تػػر خواىػػد شػػد ،و یػػا بعضػػی از
جوانان از رانندگی حمروم می شوند و حال آنکو مردان از زهنا بو رانندگی سزاوارترند .
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()114
از دیگػػر مفاسػػد راننػػدگی زن ،کثػػرت تصػػادفات اسػػتز چػػون زن بػػو اقتضػػای طبیعػػت خػػود از
مرد ضعیف تر و ناتوان تر است ،و وقتی با خطر روبرو شود سمی تواند کاری بکند .
از دیگر مفاسد رانندگی زنان این است کو ىزینو ىای زنػدگی بػاال مػی رونػدز چػون زن طبیعتػاً
دوست دارد نیاز ىایش بر آورده باشد ،آیا سمػی بینیػد کػو زن چقػدر دلبسػتو لبػاس اسػت و ىػر
گػػاه لبػػاس جدیػػدی بػػو بػػازار بیایػػد او لبػػاس قػػدظمی را دور مػػی انػػدازد و لبػػاس جدیػػد مػػی خػػرد،
حتػػی اگػػر مػػد جدیػػد از لباسػػی کػػو او دارد بػػدتر باشػػد؟! آیػػا سمػػی بینػػی کػػو چگونػػو در و دیػوار
اتاقش را تزئنی می کند؟! و دیگر وسایل او را می بینید کو چگونو ىسػتند؟! شمچنػنی ماشػینی
کػػو او مػػی رانػػد ىػػر وقػػت مػػدل بػػاالتری بػػو بػػازار بیایػػد ،او ماشػػنی قبلػػی را کنػػار مػػی گػػذارد و
ماشنی جدیدی می خرد.
امػػا اینکػػو سػاال کننػػده مػػی گویػػد :نظریػػو مشػػا در ایػػن مػػورد چیسػػت کػػو مػػی گوینػػد راننػػدگی زن
ضررش از سوار شدن زن ،با مرد بیگانو کمرت است؟ بو نظػر مػن ىػر دوتػا مضػرند ،و یکػی از
دیگری مضرتر است ،اما ضرورتی نیست کو حتماً زن یکی را اذمام دىد .
از آن ج ػػا کػ ػػو ىی ػػاىو و جنجػ ػػال زیػ ػػادی در م ػػورد راننػ ػػدگی زن بػ ػػو راه انداخت ػػو انػ ػػد و فشػ ػػار
مضػػاعف بػػر جامعػػو سػػعودی در ایػػن مػػورد وارد مػػی کننػػد تػػا حکومػػت ،راننػػدگی زن را بپػػذیرد،
پاس ػػخ ای ػػن س ػاال را مفص ػػل بی ػػان ک ػػردم ،ىی ػػاىو و فش ػػار از س ػػوی دمشن ػػان اس ػػالم ک ػػو آخػ ػرین
اردوگػاه ایػػن دیػػن را ىػدؼ قػرار داده انػػد عجیػب نیسػػت ،امػػا عجیػب اینجاسػػت کػػو گروىػػی از
شهروندان و ىم زبانان ما کو بو زبان ما سخن می گویند و زیر پرچم مػا ىسػتند ایػن ىیػاىو را
هشداى لعٌت ضذُ (هشداًیىِ سسَل اهلل ملسو هیلع هللا یلص اص آًْا تیضاسی خَد سا اعالى ًوَدُ است) ()115
ِ
الشیطان الرؽ الذی ُخلِ ُقوا لَوُ فَػبُلُوا ب ِر ِّؽ الن ِ
ِّفس و َىَر بُوا من ِّ
« از بنػػدگی ای کػػو ب ػرای آن آفریػػده شػػده انػػد ف ػرار کردنػػدز آنگػػاه بػػو بردگػػی نفػػس و شػػیطان
مبتال شده اند" ».شرح قصیدة ابن القیم" ﻷمحد عیسی)ٗٙٙ/ٕ( ،
اینهػػا گمػػان مػػی برنػػد کػػو پیشػػرفت مػػادی ای کػػو کشػػورىای کفػػر بػػو آن رسػػیده انػػد حمصػػول ایػػن
آزادی و بی بند و باری اسػت ،شمػو اینهػا بػو خػاطر آن اسػت کػو بسػیاری از ایشػان بػو احکػام
شریعت و دالیل و فلسفو احکام جاىل اند .از خداونػد مػی خػواىیم کػو مػا و آهنػا را ىػدایت
کند .
استثاط تاًَیسٌذُ: