Professional Documents
Culture Documents
00-84 C112207
00-84 C112207
پایۀ دوازدهم
متوسطه
ّ دورۀ دوم
وزارت آموزش و پرورش
سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي
عربی ،زبان قرآن ( )3ـ پایۀ دوازدهم دورۀ دوم متوسطه ـ 112207 نام کتاب:
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی پدیدآورنده:
دفتر تألیف کتاب های درسی عمومی و متوسطه نظری مدیریت برنامه ریزی درسی و تألیف:
دمحمد دلبـــری ،سکينه
ّ سي
محمديان ،علی جان بزرگی ،حسن حيـــدریّ ، محی الدّ ين بهرام ّ شناسه افزوده برنامه ریزی و تألیف:
فتّاحی زاده ،معصومه ملکی و فاطمه يوسف نژاد (اعضای شورای برنامه ريزی)
ابــاذر عباچــی ،علــی چراغــی ،حبيــب تقوايــی و عــادل اشــکبوس (اعضــای گــروه تأليــف) ـ
محمــد کاظــم بهنیــا (ويراســتار)
عــادل اشــکبوس (س ـر گروه تألیــف) ـ ّ
اداره ّ
کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی مدیریت آمادهسازی هنری:
محمد مهدی ذبیحــی فرد (مدیر هنــری ،طراح ّ احمدرضــا امینــی (مدیــر امــور فنــی و چــاپ) ـ شناسه افزوده آماده سازی:
جــــلد و صفحـه آرا) ـ آزاده امینیــان (تصویرگــر) ـ فاطمه گیتی جبین ،آذر روســتایی فیروزآباد،
زینــت بهشتی شــیرازی و راحلــه زادفتح الــه (امــور آماده ســازی)
تهران :خیابان ایرانشــهر شــمالی ـ ســاختمان شــمارۀ ٤آموزش و پرورش (شــهید موسوی) نشانی سازمان:
تلفن٩ :ـ ،٨٨٨٣١١٦١دورنگار ،٨٨٣٠٩٢٦٦ :کد پستی١٥٨٤٧٤٧٣٥٩ :
وبگاه www.chap.sch.ir :و www.irtextbook.ir
شــرکت چــاپ ونشــر کتاب هــای درســی ایــران تهــران :کیلومتــر ١٧جــادۀ مخصــوص ناشر:
کــرج ـ خیابــان ( ٦١داروپخــش) تلفــن ٥ :ـ ،٤٤٩٨٥١٦١دورنــگار،44985160 :
صندوق پستی١٣٩ :ـ ٣٧٥١٥
شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران «سهامی خاص» چاپخانه:
چاپ سوم 1399 سال انتشار و نوبت چاپ:
شابک 6ـ3100ـ 05ـ964ـ978
6ـ 3100ـ 05ـ 964ـ ISBN: 978
): قال ْالِما ُم الْ ُخ َم ُّ
يني ( َ
َلص ْف َح ُة
ا َّ اِ ْعلَموا اَل َّن ُّص اَلْ َم ْوضو ُع
ج
موضوع منت درس دوم ،داستان نوبل است .تن ّوع متون ،دانش آموز را به کتاب درسی 4
عالقه مند می سازد .اين منت نيز برای دانش آموزان جالب و خواندنی است .نتيجه گريی
و پيام درس مهم است .هر اخرتاع و نوآوری می تواند دو چهرۀ خوب و بد داشته باشد.
قواعد درس دوم دربارۀ حال است .در بخش حال ،سعی شده است که مهم ترين مطالب
آموزش داده شود و از طرح مباحث کم اهم ّيت در اين زمينه خودداری شده است.
5موضوع منت درس سوم سه داستان کوتاه و گوناگون تاريخی است .دانش آموزان
اصو ًال از خواندن داستان و متون تاريخی ل ّذت می برند.
قواعد درس سوم ،دربارۀ استثناء و اسلوب حرص است .در کتاب درسی هرچند قاعدۀ اسلوب
استثناء و حرص با هم آمده اند؛ ا ّما اسلوب حرص از مبحث اسلوب استثناء تفکيک شده است.
6موضوع منت درس چهارم دربارۀ نظام طبيعت است .موضوعی بسيار مهم که هرچه
آگاهی دانش آموز در اين مورد بيشرت شود ،سودمندتر است و تذ ّکر دربارۀ حفاظت از
محيط زيست همواره شايسته و بايسته است.
قواعد درس چهارم دربارۀ مفعول مطلق است .هامنند دروس قبلی هدف در مفعول
مطلق شناخت اين ساختارها به منظور ترجمۀ صحيح است.
موضوع منت درس پنجم شعر زيبای «يا إلهي» است .منت درس کوتاه است ،در عوض 7
تـمرين دوم درس پنجم طوالنی است .دانش آموزان می توانند شعر درس را حفظ کنند
و در يک کار گروهی در کالس درس رسود آن را اجرا کنند.
بخش اسلوب ندا فقط مهم ترين مطالب
قواعد درس پنجم دربارۀ اسلوب نداست .در ِ
در اين بخش تدريس شده است.
نيازی به ارائۀ جزوۀ مک ّم ِل قواعد به دانش آموز نيست .هرچه الزم بوده در کتاب 8
آمده است .قواعد کتاب به صورت خودآموز نوشته شده است .از دانش آموزی بخواهيد
با صدای رسا بخش اِ ْع َلموا را در کالس بخواند .آنگاه هر جا الزم شد در هنگام خواندن،
سؤاالتی را از سايرين بپرسيم.
د
9تعريب ،تشکيل و اِعراب گذاری از اهداف کتاب درسی نيست .امسال و در طول پنج
کل کتاب درسی کام ًال
سال گذشته در اين مورد هيچ مترين و آموزشی وجود نداشته استّ .
اعراب گذاری شده است تا دانش آموز دچار مشکل قرائت نشود .شايسته است ط ّراحان آزمون،
متون و عبارات امتحانی را کام ًال حرکت گذاری کنند.
تحليل رصفی در چارچوب آموخته های دانش آموز است. 10
چنني قواعدی در کتاب تدريس نشده است:
نوع بناء ،نوع ضمري ،اسم موصول ،جـامد و مشتـق ،صفـت مش ّبهـه ،اسم زمـان ،اسم آلت ،غري
توجه شود.
منرصف و ...بنابراين ،شايسته است به اين مورد در ط ّراحی سؤاالت امتحانی و کنکور ّ
11تبديل «مذ ّکر به مؤ ّنث» يا «مخاطب به غري مخاطب» يا «جمع به غري جمع» و بالعکس
و موارد مشابه و نيز ساخنت هرگونه جمله از اهداف کتاب نيست.
معنای کلامت در هر آزمونی در جمله خواسته می شود .در چند مترين کتاب معنای 12
کلمه بريون از جمله خواسته شده است؛ ا ّما شيوۀ طرح آن همراه با يک نـمونه جهت تسهيل
آموزش و ارزشيابی است.
کلامتی که معنايشان در پاورقی نوشته شده ،از اهداف کتاب است و در امتحانات از آن 13
سؤال طرح می شود.
روخوانی های دانش آموز و ف ّعاليت های او در بخش مکالـمه در طول سال نـمرۀ شفاهی 14
دانش آموز را در نـمرۀ ميان نوبت تشکيل می دهد.
15در کتاب ،جای کافی برای نوشنت ترجمه و ّ
حل تـمرين در نظر گرفته شده است تا به دفرت
تـمرين نيازی نباشد.
از همکاران گرامی خواستاريم تا با رويکرد دفتـر تأليف کتاب های درسی همگام شوند؛ 16
کتاب های درسی «عربی ،زبان قرآن» مجموعه ای یکپارچه اند و آموزش برخالف اهداف درسی
به روند آموزش آسیب می زند.
خوشحال می شويم از نظر ّيات شام آگاه شويم؛ می توانيد از طريق وبگاه گروه عربی پيغام
بگذاريد.
نشانی وبگاه گروه عربی :
www.arabic-dept.talif.sch.ir
هـ
سخنی با دانش آموز
اين کتاب ادامۀ پنج کتاب پيشني است .بسياری از آموخته های پنج سال گذشته در
متون ،عبارات و تـمرين های اين کتاب تکرار شده است .ترجمۀ متون و عبارات آن
مصحح دارد .در صورتی که پنج کتاب قبلی را
بر عهدۀ شامست و دبري نقش راهنام و ّ
خوب آموخته باشيد ،به راحتی می توانيد متون را ترجمه کنيد.
استفاده از کتاب کار توصيه نـمی شود .در کتاب هايی که به نام تيزهوشان يا آمادگی
برای کنکور و مسابقات ط ّراحی می شود ،موارد بسياری می آيد که از اهداف آموزشی
معم دارد ،يا اينکه حجمش بسيار است به نحوینيست .بسياری از پرسش ها جنبۀ ّ
که دانش آموز در پاسخ دهی وقت کم می آورد؛ اگر در آزمون های آمادگی برای آزمون
سؤاالت اين آزمون ها از نظر
ِ رسارسی رشکت می کنيد شايسته است بدانيد که بسياری از
اصولِ آموزش زبان ،نه تنها مورد تأييد نيستند؛ بلکه خالف اهداف اند و موجب نااميدی
و دلرسدی می شوند .هدف ط ّراحان چنني آزمون هايی ته ّيۀ سؤاالتی است که آن قدر
پيچيده و گنگ باشند که داوطلب نتواند به سادگی پاسخ دهد ،يا زمان پاسخگويی به
آنها مناسب نيست؛ لذا نـمرۀ کسب شده در چنني آزمون هايی نشانگر وضع ّيت علمی
شام نيست.
برای يادگريی هر زبانی بايد بسيار تکرار و تـمرين کرد .اگر می خواهيد در درس عربی
مو ّفق تر باشيد ،پيش مطالعه کنيد.
هدف اين کتاب فهم منت است .اگر شام بتوانيد متون عربی را خوب بخوانيد ،درست
بفهميد و درست ترجمه کنيد ،خود به خود می توانيد از فارسی به عربی نيز ترجمه
کنيد و حتّی سخن بگوييد؛ شام می توانيد از آيات و احاديث کتاب های درسی عربی در
انشا و مقاله نويسی و به هنگام سخرنانی استفاده کنيد.
«کتاب گويا» نيز برای پايۀ تحصيلی دوازدهم ته ّيه شده است تا با تل ّفظ درست متون
آشنا شويد.
ترجمۀ متون و عبارات کتاب و ّ
حل تـمرين ها در کالس می تواند به صورت گروهی باشد.
و
سخنی ويژه با مديران مدارس
سات آمادگی برای کنکور ،استاندارد و مورد تأييد کارشناسان و اهل
مؤس ِ
اغلب آزمون های ّ
فن نيستند؛ سؤاالت آنها دارای تلۀ آموزشی و فاقد ارزش علمی اند؛ لذا نـمی توان ميزان تالش
مؤسسات
توجه به اين آزمون ها سنجيد .بسيار ديده شده است که اين ّ
دبري و دانش آموز را با ّ
معمگونه ،خارج از کتاب و بی ربط به اهداف دروس ط ّراحی می کنند.
مطالبی ّ
اين کتاب با وقت دو ساعت تدريس در هفته ،نيازی به کتاب کار ندارد .بسياری از کتاب های
کار ،مطلبی ابتکاری و نو ندارند .تنها با الگوبرداری از کتاب درسی تـمرينات بيشرتی طرح
شده است که موجب خستگی دانش آموز می شوند .اگر مدرسۀ شام ساعت اضافه به دبري
اختصاص داده ،بهرت است که اين زمان رصف تقويت مهارت های شفاهی زبان شود .بيش ِرت
مهارت شفاهی مانند خواندن،
ِ آنچه برای دانش آموز بعد از دانش آموختگی می ماند ،همني
شنيدن و سخن گفنت است.
ز
1 ا ََّلد ْر ُس ْ الَ َّو ُل
ُ ُ ْ َ ُ ُ ِّ ْ
ـسـنُـه.
ئ ما يـح ِ
قـيـمـة کـل ِ ٍ
ـر ام
أَم ُري الْ ُمؤ ِمن َني َع ٌّ
لـي
ارزش هر انسانی به آن چيزی است که آن را به خوبی انجام می دهد.
اَلـدَّ ْر ُس ْالَ َّو ُل
لـي ِم َن ْالَشعــا ِر الْ َمنسوبَــ ِة إلَـی ْال ِ
مام َع ٍّ
3
ــــجم اَ ْل ُ
ــم ْع َ
«جمع :ا َلْ َعصاب» اَلدّاء :بيماری وی :به هم پيچيده شد اِنْطَ ٰ
اَلْ َعظْم :استخوان «جمع :اَلْ ِعظام» = اَلْ َم َرض ≠ ا َلشِّ فاء ،ا ِّ
َلص َّحة (مضارع :يَ ْنطَوي)
اَللَّ ْحم :گوشت «جمع :ا َللُّحوم» َز َع َم :گمان كرد أَبْ َص َر :نگاه كرد
اَل ُّنحاس :مس ِس ٰ
وی ُ :جز اَلْ َبدَل :جانشين «جمع :ا َْلَبدال»
اَلطّيـن ،اَلطّيـ َنة :گِل ،سرشت اَلْجِ ْرم :پيکر «جمع :ا َْلَ ْجرام»
اَلْ َع َصب :پی ،عصب اَلْ َحديد :آهن
4
عـــ َللَـمـــوا
ـمـــوا عـــ
ا ِ اِ
روف الْ ُمشَ َّبه ِة بِالْ ِف ْعلِ َو ال ال ّناف َي ِة لِلْ ِج ْن ِس
َمعانِـي الْ ُح ِ
روف الْ ُمشَ َّبه ُة بِالْ ِف ْعلِ
1ــ الْ ُح ُ
با معانی دقيق حروف پرکاربرد «إ َّن ،أَ َّن ،کَـأَ َّن ،لٰـ ِکـ َّن ،لَـ ْي َ
ـت ،لَـ َع َّـل» آشنا شويد:
إنَّ :جملۀ پس از خود را تأکيد می کند و به معنای «قطعاً ،همانا ،به درستی که ،بی گمان»
است؛ مثال:
حس َ ْ
َّ َ ُ ُ ْ ُ ْ َ
نيـن﴾ اَلتَّو َبة 120 : ﴿ ...إن اهلل ال يضيع أج َر الم ِ
بی گامن خدا پاداش نيکوکاران را تباه نـمی کند.
5
کَأَ َّن إرضا َء َجميعِ ال ّناسِ غايَ ٌة ال تُ ْد َر ُ ك.
گويی خشنود ساخنت همۀ مردم ،هدفی است که به دست آورده نـمی شود.
لٰـ ِک َّن :به معنای «ولی» و برای كامل كردن پيام و بر طرف كردن ِ
ابهام جملۀ قبل از خودش
است؛ مثال:
َ َْ ُ َ َ
َ ّ ٰ
انلاس َول َّ ََ
﴿ ...إن َ
اهلل لـذو فضل ع ّ َ َ َّ
اس ال يشكرون﴾ اَ ْل َب َق َرة 243 :
کن أكثـر انل ِِ ِ ٍ
بی گامن خدا دارای بخشش بر مردم است ،ولی بيشرت مردم سپاسگزاری نـمی كنند.
بی گامن ما قرآن را به زبان عربی قرار داديم اميد است شام خردورزی کنيد.
حروف مشبَّهة بالفعل بر سر جملۀ اسميّه (مبتدا و خبر) می آيند و هنگامی که بر اسم ظاهر
وارد می شوند ،آن را به عنوان اسم خود ،منصوب می کنند؛ ولی اِعراب خبر را تغيير نـمی دهند.
7
يـن الْکَريـ َم َت ِ
يـن. اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ ( :)1تَرجِ ْم هات ِ
َيـن ْاليَ َت ِ
روف الْ ُمشَ َّب َه ِة َو َخ َبـ َرها؛ ثُ َّم ا ْذکُ ْر إعرابَـ ُهما. اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ (َ :)2ع ِّي ِ
ـن ْاس َم الْ ُح ِ
..............................................................................................................................................................
..............................................................................................................................................................
3ــ اِبْ َحثْ َع ْن َمع َنی «الْ َع ّصا َر ِة»ِ 3فـي الْ ُمع َج ِم؛ لَ َع َّل الْ َکلِ َم َة َمکتوبَ ٌة فيـ ِه!
..............................................................................................................................................................
..............................................................................................................................................................
خوب است بدانيد که خبـ ِر الی نفی جنس اغلب به صورت «جا ّر و مجرور» می آيد؛ مثال:
يت .ال خائِ َن في فَري ِقنا .ال شَ َّك في ِه.
ال َر ُج َل في الْ َح ْفلَ ِة .ال ما َء في الْبَ ِ
-1خوب است بدانيد که گاهی خبر الی نفی جنس حذف می شود؛ مانند :ال إلٰ َه [ َموجودٌ] ّإل اللّهُ .و ال شَ َّك .و ال بَأْ َس.
9
حاديث َح َس َب َقوا ِع ِد ِ
الدَّرس. َ اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ ( :)3تَرجِ ْم ٰه ِذ ِه ْالَ
ـن ْاس َم ال ال ّناف َي ِة لِلْجِ ْن ِس َو َخ َب َرها.
ثُ َّم َع ِّي ِ
ْ ْ َ َ ّ َ َ ْ َ
سول اللّ ِه
َر ُ ـل.
ـول إل مع الـ ِفـع ِ 1ــ ال خـيـر يف ق ٍ
.............................................................................................................................
ْ َّ َ َ
ـس .أمي ُر الْ ُمؤمنين ّ
علي ـجهـا ِد انلـف ِ 2ــ ال ِجـهـاد ک ِ
.............................................................................................................................
َ َ ْ َ َ ْ َ ُ
3ــ ال ِلـبـاس أجـمـل ِمـن الـعـافيـ ِة .أمي ُر الْ ُمؤمنين ّ
علي
.............................................................................................................................
َ َ َ َْ َ ْ َ َ ْ َ ْ
ـه َ
ب .أمي ُر الْ ُمؤمنين ّ
علي ـل و ال مرياث کـالد ِ
4ــ ال فـقـر کـالـج ِ
.............................................................................................................................
َ َ ْ َُ َ ْ َ
ب .أمي ُر الْ ُمؤمنين ّ
علي 5ــ ال سوء أسوأ ِمن الک ِذ ِ
.............................................................................................................................
اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ ( :)4اِ ْم َ ِل الْ َفرا َغ في ما َيلـي ،1ثُ َّم َع ِّيـ ْن نَو َع «ال» فيـ ِه.
َ ََْ
َ َّ َ
1ــ ﴿ ...هل يستوي ال َ ََْ َّ َْ َْ َ
ــذين ال يعلمون ﴾...ا َل ُّز َمر 9 : ين يعلمـون َو ال ِ
آيا کسانی که می دانند و کسانی که ............................برابرند؟
ً َ َ َ ْ ْ َ َ ُ ُ َّ ْ َ
ل جـميعـا ﴾...يونُس 65 : ﴿و ال يـح ُزنـك قولـهم إن ال ِع َّزة ِ ِ 2ــ
گفتارشان تو را ............................؛ زيرا ارجمندی ،همه ............................خداست.
قيـن﴾ اَلْب َقرة2 : دی لِلْ ُم َّت َ
ُ ً
ب 2فيـ ِه هتاب ال َريْ َ ك الْک ُ ٰ َ
َ َ ِ 3ــ ﴿ذل ِ
آن کتاب ...................................هدايتی برای پرهيزگاران است.
يـن .﴾...اَلْ َب َق َرة256 :
ّ ْ َ
4ــ ﴿ال إکراه فـي الد ِ
............................در دين . ............................
َ ُ َْ َ ّ ْ ُ ْ
ساکيـن ِمـما ال تأکلونَ .ر ُ
سول اللّ ِه 5ــ ال تط ِع ُمـوا ال َم
. ....................................................................................
-2اَل َّر ْيب :شک -1ما َيلـي :آنچه می آيد
10
ـمـاريـن
اَلـا َّتَلـ َّتـمـاريـن
وضيحات التّال َي ِة ِم ْن ُمع َج ِم ال َّد ِ
رس. ِ اَل َّتمري ُن ْالَ َّو ُل :ضَ ْع في الْ َفرا ِغ کَلِ َم ًة ُم ِ
ناس َب ًة لِلتَّ
ديــد ُم َو ِّص ٌل لِلْ َحـــرا َر ِة َو الْکَهــ َربا ِء.
نص ٌر ِفلِ ّز ٌّي کَالْ َح ِ 1ــ ا َلـ ُ ............................ع ُ
ِسم الْ َح َيوانِ تُص َن ُع ِمن ُه أَط ِع َم ٌة. 2ــ ا َلـ ............................ما َّد ٌة َحمرا ُء ِمن ج ِ
3ــ اَلْـ َ ............................خ ْي ٌط أَبْ َي ُض ِفـي الْج ِْس ِم يَ ْجري فيـ ِه ال ِْح ُّس.
َوي ِم َن الْج ِْس ِم َعلَی ِه لَ ْح ٌم. 4ــ ا َلـِ ............................ .ق ْس ٌم ق ٌّ
اب ُم ْختَلِ ٌط بِـالْما ِء.
5ــ ا َلـ ............................تُر ٌ
اَلْ َخ ْيط :نخ اَلْ ُم َو ِّصل :رسانا اَلْ َحمراء :ا َْلَ ْح َمر
طلـوب ِم َ
نـك. َ اَل َّتمري ُن الثّانـي :اِ ْستَ ْخـر ِْج ِم ّما يَلـي الْ َم
َو دا ُؤ َك ِم َنك َو ال ت َـشْ ُع ُر فيك َو ما تُ ْب ِص ُر
َدوا ُؤ َك َ
1ــ اَلْ ُمبتَ َدأَ َو إِ ْعرابَ ُه............................................................................................................................... :
فيك انْطَ َوى الْعالَ ُم ْالَك َبـ ُر َو َ أَ تَ ْز َع ُم أَن ََّك ِج ْر ٌم َصغي ٌر
ابـي.................................................................................................... : 2ــ اِ ْس َم التَّفضيلِ َو َم َحلَّ ُه الْ ِ ْعر َّ
أَبو ُه ُم آ َد ٌم َو الْ ُ ُّم َح ّوا ُء اس ِمن جِه ِة ْالبا ِء أَكْفا ُ ء ا َل ّن ُ
خ َبـ َر َو إِ ْعرابَ ُه.................................................................................................................................. : 3ــ اَلْ َ
َو لِل ِّرجا ِل َعلَى ْالفعا ِل أَسما ُء َو قَ ْد ُر ك ُِّل ا ْمرِئٍ ما كا َن يُ ْح ِس ُن ُه
جم َع الْ ُمک ََّس َر.................................................................................................................................. : 4ــ اَلْ َ
هل الْ ِعل ِْم أَحيا ُء اس َموتَـى َو أَ ُ فَال ّن ُ فَ ُف ْز ِب ِعل ٍْم َو ال تَطْل ُْب ِب ِه بَ َد الً
هي. ........................................................................................................................................ : عل ال َّن ِ5ــ ِف َ
اس ِلُ ٍّم َو ِلَ ْب إنَّـ َما ال ّن ُ ب أَيُّ َها ال ِ
ْفاخ ُر َج ْهالً بِال َّن َس ْ
6ــ ا ِ ْس َم الْفا ِعلِ....................................................................................................................................... :
ُحاس أَ ْم َذ َه ْب ديد أَ ْم ن ٍ أَ ْم َح ٍ َه ْل تَرا ُهم ُخلِقوا ِمن ِفضَّ ٍة
جهول ............................................................................................................................... : عل الْ َم َ 7ــ اَلْ ِف َ
َهل ِس َوی لَ ْح ٍم َو َعظ ٍْم َو َع َص ْب بَ ْل تَرا ُهم ُخلِقوا ِمن طي َن ٍة
عل الْ ُمضا ِرعَ ................................................................................................................................ : 8ــ اَلْ ِف َ
فاف َو أَ َد ْب َو َحيا ٍء َو َع ٍ إنَّـ َما الْ َف ْخ ُر لِـ َعقلٍ ثاب ٍِت
9ــ اَلْجا َّر َو الْ َمجرو َر.............................................................................................................................. :
11
اَل َّتـمري ُن الثّالِ ُث :اِ ْم َ ِل الْ َفرا َغ في ت َر َج َم ِة ما يَلـي؛ ث ُ َّم َع ِّيـ ْن نَو َع «ال» فيـ ِه.
َ َ ُ ُّ
ين يدعـون ِمن دون اهلل فـيسبوا َ َ
﴿و ال تـسـبـوا ال َ
َ َْ َّ َ ُ ُّ
اهلل ﴾...ا َْلَنعام 108 : ِ ِ 1ــ
و کسانی را که به جای خدا فرا می خوانند ............................که به خدا دشنام دهند . ...
ْ ُ ْ َ ين ي ُ َ ُّ َ َّ ُ َ ْ ُ ْ َ
ـك َّال َ
سارعون 1فِـي الكـف ِر ﴾...اَلْمائِدَة 41 : ِ 2ــ ﴿يا أيها الرسول ال يـحزن
ای پيامبر ،کسانی که در کفر شتاب می ورزند تو را . ............................
ََ َ ُ َ ّ ْ َ َّ
3ــ ﴿ ...ربنا َو ال تح َملنا 2ما ال طاقة لنا بِ ِه ﴾...اَلْ َب َق َرة286 :
12
اَل َّتمري ُن ال ّراب ُِع :ت َ ْرج ِِم الْ َحاديثَ ،ث ُ َّم َع ِّيـنِ الْ َم َ
طلوب ِم َنك.
َ ََ اس ُم ا َ َ ْ ك َطعام ال يُ ْذ َك ُر ْ ُ ُّ
(نائِ َب الْفا ِع َل َو نو َع ال) هلل علي ِه ...ال ب َركة في ِهَ .ر ُ
سول اللّ ِه ِ 1ــ
ٍ
............................................................................................................................................................................
(نَو َع الَ ،و ُمضا َّد َعدا َوة) سول اللّ ِه
َ َ َ ُ َْ َ ُ
ال ت ُسبوا الناس فـتـكت ِسبوا الع َ
داوة بينـهمَ .ر ُ
ّ َ َ َ َ ُّ
5ــ
............................................................................................................................................................................
ـالز ْرع إذا َكثُ َر َعلَي ِه الْ ُ
َ َّ ْ َ ْ َ َ ُ َ َّ ُ ُ َّ َ َ ّ َ َ َ ُ ْ 2
ماء. ِ ك ـموت ي ب ل ق ال نإ ف
ِ ِ راب الش 6ــ ال تـميتوا القلوب بِكثر ِة الط ِ
عام و
اب الْ َکلِ ِ
مات الَّتي تَحتَها َخطٌّ) (نَو َع الَ ،و إعر َ سول اللّ ِه
َر ُ
............................................................................................................................................................................
الم.
َ ْ َ ُّ 4
ك ال اد ق ن كونوا ق ـح َّق م ْن أَ ْهل الْباطل و ال تَأ ْ ُخ ُذوا الْباط َل م ْن أَ ْهل الْ َ
ـح َّ 7ــ ُخ ُذوا 3الْ َ
ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ
اب الْ َکلِ ِ
مات الَّتي تَحتَها َخطٌّ) (نَو َع الَ ،و إعر َ عيسی بْ ُن َمريَ َم
َ
............................................................................................................................................................................
-3خذوا :بگرييد ( أَ َخ َذ :گرفت) ُ مات :مريا ْند)-2ال ُتـميتوا :نـمريانيد(أَ َ -1الـ َم ْف َسـدَة :مایۀ تباهی
13 -4کونوا :باشيد ( کان :بود)
اَل َّتمري ُن الْخا ِم ُس :لِـلـتَّـ ْر َجـ َمـ ِة.
جلِسوا..................................... :
ال ت َ ْ جل َْسنا.......................................... :
َ 1ــ َجل ََس :نشست
اِ ْ
جلِ ْس َن........................................ : اَلْجالِس...................................... :
جلِسي....................................:
ال تُ ْ أَ ْجلِ ْ
س........................................... : 2ــ أَ ْجل ََس :نشانيد
َسيُ ْجلِ ُ
س...................................... : جلِسوا................................... :
لَ ْم يُ ْ
لَ ْن يُ َعلِّ َم..................................... : قَ ْد يُ َعلِّ ُم...................................... : 4ــ َعلَّ َم :ياد داد
لِـ ُي َعلِّ ْم........................................ : أُ َعلِّ ُم............................................. :
کانا يَ ْقطَعانِ ..............................: ق ُِط َع............................................. : 5ــ قَطَ َع :بُريد
ال ت َ ْقطَ ْع...................................... : اَلْ َمقْطوع................................... :
َسـيَ ْنق َِط ُع................................... : اِنْ َقطَ َع :بُريده شد ما انْ َقطَ َع..................................... : 6ــ
لَ ْن يَ ْنق َِط َع.................................. : .................................... ا َِلنْ ِقطاع:
14
السا ِد ُسَ :عيِّـنِ ْاس َم الْفا ِعلَِ ،و ْاس َم الْ َمفعو ِلَ ،و ْاس َم الْ ُمبالَ َغ ِةَ ،و ْاس َم الْ َمکانِ َ ،و ْاس َم اَل َّتمري ُن ّ
مات الْ َح ْمرا ِء. التَّفضيلِ في ٰه ِذ ِه الْ ِعبار ِ
ات؛ ث ُ َّم َعيِّـ ْن تَ ْر َج َم َة الْ َکلِ ِ
َْ َْ ْ َ ْ َْ ْ َ ً َْ َْ ٰ َ َّ ُ ْ
﴿سبحان الي أسی بِـعب ِدهِ لال ِم َن المس ِج ِد الَرام إلـی المس ِج ِد ال ٰ
قیص ﴾...ا َلْ ْسراء1 : 1ــ
ِ
االقصی حرکت داد.
ٰ پاک است آن [خدایی] که بنده اش را شبانه از مسجد الحرام تا مسجد
َ ْ َ َّ َ ْ َ َ َْ
يه أحس ُن إن ربك َ َّ َ َّ َ َ ْ َ َّ ْ ُ
هو أعل ُم بِـمن ضل عن سبي ِلـ ِه ﴾...ا َل َّن ْحل125 : ﴿َ ...و جا ِدلـهم باليت َ
ِ 2ــ
و با آنان با [شیوه ای] که نکوتر است بحث کن .قطعاً پروردگارت به [حال] کسی که از راهش
گم شده ،داناتر است.
َ َ ُْ َ َْ
﴿ ...يقولون بـأفواهـهم ما ليس يف قلوبـهم َو ُ ُ َ َ َْ َ َ
اهلل أعل ُم بِـما يـکتمون﴾ ُآل ِعمران167 : ِ ِ ِ ِ ِ 3ــ
با دهان هايشان (زبان هايشان) چيزی را می گويند که در دل هايشان نيست و خدا بــه آنچــه
پنهان می کنند داناتر است.
َّ َ
انلفس لـأمارة بـالسو ِء إل ما ر ِ َّ ّ ْ َ َ َّ ٌَ
﴿و ما أب ِّرئ نفيس إن َّ
َ َّ َُ ُ َ ْ
حم ربـي ُ ﴾...
يوسف53 : ِ 4ــ
و نفْسم را بی گناه نـمی شمارم؛ زيرا نفس ،بسيـار دستــور دهنــده به بدی است؛ مگر اينــکه
پروردگارم رحم کند.
َ
خاشعون﴾ اَلْ ُمؤ ِمنونَ1 :و 2 َ َ ُ َ َّ َ ْ ََْ َ ُْ
ـهم ِ
﴿قد أفلح المؤ ِمنون الين هم يف صالتِ ِ 5ــ
به راستی که مؤمنان رستگار شده اند؛ همانان که در نـمازشان فروتن اند.
َ َ ُ ُْ َ ّ َّ َ َ ْ َ
يوب﴾ اَلْمائِدَة109 :
﴿ ...قالوا ال ِعلم لا إنـك أنت علم الغ ِ 6ــ
گفتند :هيچ دانشی نداريم؛ قطعاً تو بسيار دانای نهان ها هستی.
ُّ ْ ُ ْ
﴿َ ...و أحسنوا إن َ
اهلل يـحب المحس َ ُ َّ َ ْ
نيـن﴾ اَلْ َب َق َرة195 : ِ ِ ِ 7ــ
و نيکی کنيد؛ زيرا خدا نيکوکاران را دوست می دارد.
ً ً َ ْ
﴿و جعلـنا الس َ
َ َ َّ َ َْ َ
ماء سقفا مـحفوظا ﴾...ا َْلَنبياء32 : 8ــ
و آسمان را سقفی نگه داشته شده قرار داديم.
15
الساب ُِع :ضَ ْع في الْ َفرا ِغ کَلِ َم ًة ُم ِ
ناس َب ًة. اَل َّتمري ُن ّ
١ــ ُس ِئ َل الْ ُمدي ُر :أَ في الْ َمد َر َس ِة طالِ ٌب؟ فَأَجاب ...... « :طالِ َب ُهنا».
هل َو ......أَ َ ُ
کث ال ُّز َمال ِء خائفونَ. 3ــ ٰهذَا التَّمری ُن َس ٌ
5ــ ت َـ َم َّنی الْ ُمزا ِرعُ ...... « :الْ َمطَ َر يَنز ُِل کَثيـرا ً!»
الص ْ َب ِم ُ
فتاح الْ َف َر ِج؟ 6ــ أال تَ ْعلَ ُم َّ ......
16
اَل َّتمري ُن الثّا ِم ُن :ضَ ْع في الْ َفرا ِغ کَلِ َم ًة ُم ِ
ناس َب ًة.
1ــ اِعلَموا أَ َّن ......ال ّناسِ إلَيکُم ِمن نِ َع ِم اللّٰ ِه َعلَيکُم .ا َلْ ما ُم الْ ُح َسي ُن
َريـب
َريب قَريبـاً ق ٍ
ق ٌ
اسـتَـغـ ِفـ ُروا اللّٰ َه إ َّن اللّٰ َه َ ......رحـيـ ٌم﴾ اَلْ َب َق َرة199 :
6ــ ﴿ َو ْ
واصالً ِ
واصلٍ واص ٌل ِ
ِ
17
خوب است بدانيــم كه در فرهنگ های لغت عربی:1
حرف ا ّول اصـلیِ فعل فـا ُء الفعـل ،حرف دوم اصـلی عيـ ُن الفعـل و حرف سـوم اصـلی
ال ُم الفعل نام دارد؛ مثال :يَ ْذ َه ُب = يَ ْف َع ُل
يــــــــــــــــذ هـــــــــــــــــب
ال ُم الفعل حرف مضارع فا ُء الفعل عي ُن الفعل
هرگاه مقابل فعل ،عالمت فتحه ( ـَ ) بود ،يعنی عين الفعل فتحه دارد ،يا الف است؛ مثال:
ـب است . يعنی مضار ِع آن يَ ْذ َه ُ َذ َه َب ـَ :
يعنی مضار ِع آن يَنـا ُم است. نـا َم َـ :
هرگاه مقابل فعل ،عالمت ض ّمه ( ـُ ) بود ،يعنی عين الفعل ض ّمه دارد ،يا واو است؛ مثال:
ـب است . يعنی مضار ِع آن ،يَ ْكتُ ُ كَتَ َب ـُ :
يعنی مضار ِع آن يَ ُ
قـول است. َ
قـال ـُ :
هرگاه مقابل فعل ،عالمت کسره ( ـِ ) بود ،يعنی عين الفعل كسره دارد ،يا ي است؛ مثال:
ـس است . يعنی مضار ِع آن يَ ْجلِ ُ َجل ََس ـِ :
يعنی مضار ِع آن يَسيـ ُر است. سـا َر ـِ :
َ ْ
ـح َ َ َّ ْ َ َ ُ َْ َ ْ ُ ْ
ـت ـعـة بِـمـا ت ـطـيـت القـالـيـم الـسـب ـو أع َو ا ِ
هلل ،ل
َ ْ َ َ ُ َ ٰ َْ َ ْ َْ
ـمـلـ ٍة أ ْسـلـبُـهـا ـصـي َ
اهلل فـي ن َ ـلـى أن أع أفـال ِكـهـا ع
ـعـلْ ُ
ـت. ـعـيـرة ،مـا فَ َ
ٍَ ُ ْ َ َ
ـب ش جـل
لـي
ا َلْ ما ُم َع ٌّ
به خدا ،اگر رسزمني های هفتگانه با هرچه زير آسامن هايشان هست به من
پوست جويی را از
ِ داده می شد تا در مورد مورچه ای از خدا نافرمانـى كنم و
آن به زور بگريم ،انجام نـمی دادم.
اَلدَّ ْر ُس الثّانـي
اَلْ َو ْجـهُ ال ّنا ِف ُـعَ ،و الْ َو ْجـهُ الْ ُم ِض ُّر
َ َ ً َ ُ َ ْ َ ْ َ ْ ُ ّ ّ َ ُ َُ َّ َّ
ـحات إنا ال نضيع أج َر من أحس َن عمال﴾ اَلْ َک ْهف30 :
ِ
﴿إن ال َ
ين آمنوا َو ع ِملوا الصا ِل
بـي ُس ِّم َي عام أَل ٍْف َو ث َـمانِـ ِمئَ ٍة َو ث َالث َ ٍة َو ث َالثي َن ُولِ َد في َم ْملَ َک ِة ُّ
«الس َويد» َص ٌّ في ِ
السائِلِ
ليسرين» ّ«أَلْ ِفرِد نوبِل» .کا َن والِ ُد ُه قَ ْد أَقا َم َم ْص َنعاً لِ ِصنا َع ِة ما َّد ِة «ال ّنيـترو ِغ ِ
السريعِ ِالنْ ِفجارَِ ،ولَ ْو بِـالْ َحرا َر ِة الْقَليلَ ِة.
َّ
اِ ْهتَ َّم أَلْ ِفرِد ُم ْن ُذ ِص َغ ِر ِه بِـ ٰه ِذ ِه الْما َّد ِةَ ،و َع ِم َل َعلَی تَطْويرِها ُم ِج ّدا ً ،لِـ َي ْم َن َع انْ ِفجا َرها.
ري فيـ ِه تَجا ِربَـ ُهَ ،ولٰ ِک ْن َم َع الْ َ َس ِف انْ َف َج َر الْ ُم ْختَـ َبـ ُر َو انْ َه َد َم نی ُم ْختَ َبـرا ً َصغيرا ً لِـ ُي ْج َ بَ ٰ
اص َل َع َملَـ ُه لی َرأْ ِس أَخيـ ِه الْ َص َغ ِر َو قَتَلَـ ُهٰ .ه ِذ ِه الْحا ِدث َ ُة لَ ْم ت ُْض ِع ْف َع ْز َمـ ُه ،فَ َق ْد و َ َع ٰ
يناميت» الَّتي ال تَ ْن َف ِج ُر إلّ بِـإرا َد ِة الْ نسانِ . ِ َدؤوباًَ ،حتَّی ْاستَطا َع أَ ْن يَ ْختَـ ِر َع ما َّد َة «ال ّد
ِکات الْبِنا ِء َو الْ َمناج ِِم َو الْ ُق ّواتُ لی ِشرائِـ ِه ُر َؤسا ُء شَ ر ِ يناميت ،أَقْ َب َل َع ٰ
َ بَ ْع َد أَنِ ا ْختَـ َر َع ال ّد
يناميت في َجميعِ أَنْحا ِء الْعال َِم. ُ الْ ُم َسلَّ َحـ ُة َو ُهم ُمشتاقو َن ِل ْس ِت ْخدا ِمـ ِه ،فَـانْتَشَ َر ال ّد
20
ات الْ َمصانِعِ َو الْ َمعا ِملِ في ِعشْ ري َن َد ْولَ ًةَ ،و ک ََس َب ِم ْن ٰذلِ َك قا َم أَل ِفرِد بِـإنشا ِء َعشَ ر ِ
ْنی أَغنيا ِء الْعال َِم.
ث َر َو ًة کَبيـ َر ًة ِج ّدا ً َحتّ ٰی أَ ْص َب َح ِم ْن أَغ ٰ
الص ْع َبـ َة في َح ْف ِر ْالَنفاقِ َو فَق َِد ْاستَفا َد ْالنسا ُن ِم ْن ٰه ِذ ِه الْما َّد ِةَ ،و َس َّهل َْت أَعمالَـ ُه َّ
إلی ُسهو ٍل وات َو إنشا ِء الطُّ ُرقِ َو َح ْف ِر الْ َمناج ِِم َو تَ ْحويلِ الْجِبا ِل َو التِّال ِل ٰ شَ ِّق الْ َق َن ِ
صالِ َح ٍة لِل ِّزرا َع ِة.
رض في قَنا ِة ِـواسطَ ِة ٰه ِذ ِه الْما َّد ِة تَفْجيـ ُر ْالَ َِو ِم َن ْالَعما ِل الْ َعظي َم ِة الَّتي تَـ َّم ْت ب ِ
يناميت بَلَ َغ أَ ْربَعيـ َن طُ ّناً.
ِ «بَ َنما» بِـ ِمقدا ٍر ِم َن ال ّد
روب َو کَثُـ َرتْ أَدَواتُ الْ َقتْلِ َو يناميت ،اِزْدا َد ِت الْ ُح ُ َ َو بَ ْع َد أَنِ ا ْختَـ َر َع نوبِل ال ّد
ريب بِـ ٰه ِذ ِه الْما َّد ِةَ ،و إ ْن کا َن َغ َر ُضـ ُه ِمنِ ا ْخ ِتـرا ِعـ ِه ُمسا َع َد َة الْ نسانِ في َمجا ِل
التَّ ْخ ِ
ْالعما ِر َو الْبِنا ِء.
21
الص ُح ِف الْ َف َرنسيَّ ِة ِع ْن َد َم ْو ِت أَخيـ ِه ْال َخ ِر ُعنواناً َخطَأً:
نَشَ َرتْ إ ْح َدی ُّ
وت الَّذي أَ ْص َب َح غَن ّياً ِم ْن ِخال ِل إيجا ِد طُ ُرقٍ لِـ َقتْلِ الْ َم ِ
زيد «ماتَ ألفرد نوبل تا ِج ُر الْ َم ِ
اس». ِم َن ال ّن ِ
خاف أَ ْن يَ ْذکُ َر ُهشَ َع َر نوبِل بِال َّذنْ ِب َو بِـ َخ ْي َب ِة الْ َ َملِ ِم ْن ٰهذَا الْ ُعنوانِ َ ،و بَ ِق َي َحزيناً َو َ
ِـاس ِمنی ُم َؤ َّس َس ًة لِـ َم ْن ِح الْ َجوائِ ِز الشَّ هيـ َر ِة ب ْ ِالسو ِء بَ ْع َد َموتِـ ِه .لِ ٰذلِ َك فَ َق ْد بَ ٰاس ب ّ ال ّن ُ
ـشرا ِء الْ َجوائِ ِز ال َّذ َهب َّيـ ِة لِکَي يُ َص ِّح َح َخطَأَ ُه.«جائِ َز ِة نوبِل»َ .و َم َن َح ث َ ْر َوتَـ ُه لِ ِ
جاالت َح َّد َدهاَ ،و إلی َم ْن يُفي ُد الْ َبشَ ريَّـ َة في َم ٍ ت ُـ ْم َن ُح ٰه ِذ ِه الْجائِ َز ُة في ک ُِّل َس َن ٍة ٰ
الم َو الْکيميا ِء َو الْفيزيا ِء َو الط ِِّّب َو الْ َ َد ِب و . ... الس ِهي َمجاالتُ َّ َ
َولٰ ِک ْن َه ْل تُ ْعطَی الْ َجوائِ ُز الْ َيو َم لِ َم ْن ه َو أَ ْه ٌل لِ ٰذلِ َك؟!
ْمـي َو ابْ ِتکا ٍر ِفـي التِّقن َّي ِة َو ْجهانِ : لِـک ُِّل ا ْخ ِتـرا ٍع ِعل ٍّ
َو ْج ٌه نا ِف ٌعَ ،و َو ْج ٌه ُم ِض ٌّر.
َو َعلَی ْالنسانِ الْعا ِقلِ أَ ْن يَ ْستَفي َد ِم َن الْ َو ْج ِه ال ّنا ِفعِ.
22
ــــجم اَ ْل ُ
ــم ْع َ
23
َحــ ْو َل الـ َّن ِّ
ــص
نی نوبِل ُم ْختَ َبـرا ً َولٰ ِک َّن ُه انْ َف َج َر َو انْ َه َد َمَ ،و ت ََس َّب َب بِـ ْقتَلِ . ........................
6ــ بَ ٰ
عات الْ َحديثَ َة سا َع َد ِت الْ َبشَ َر لِـتَ ْسهيلِ أُمو ِر الْ َحيا ِة.
5ــ إ َّن الْ ُمختَـ َر ِ
ِ
يناميت إشا َعـ َة الْـ ُح ِ
روب. 6ــ کا َن َغ َر ُض نوبِل ِمنِ ا ْخ ِتـرا ِع ال ّد
24
عـــ َللَـمـــوا
ـمـــوا عـــ
ا ِ اِ
اَلْـحـال (قيد حالت)
آيا ترجمۀ اين سه جمله يکسان است؟
الفَ .رأَيْ ُت َولَدا ً َم ْسرورا ً .بَ .رأَيْ ُت الْ َولَ َد الْ َم ْسرو َر .جَ .رأَيْ ُت الْ َولَ َدَ ،م ْسرورا ً.
پسر را خوشحال ديدم. پس ِر خوشحال را ديدم . پس ِر خوشحالی را ديدم.
َم ْسرورا ً در جملۀ الف و اَلْ َم ْسرو َر در جملۀ ب چه نقشی دارند؟
آيا َم ْسرورا ً در جملۀ ج نيز همان نقش را دارد؟
حالت يک اسم را هنگام وقوع فعل نشان می دهند. برخی کلمات در جملهِ ،
1
به چنين کلماتی در فارسی «قيد حالت» و در عربی «حال» می گوييم.
اِشْ تَغ ََل َمـنـصـو ٌر ِفـي الْ َمز َر َعــ ِة نَـشـيـطـاً.
حال (قيد حالت)
مرجع قيد حالت و مطابقت قيد حالت با مرجعش از نظر عدد و جنس ،از اهداف آموزشی کتاب درسی
ِ تشخيص
ِ -1
نيست( .تدريس «صاحب حال» از اهداف کتاب درسی نيست).
25
در زبان عربی بسياری از اوقات قيد حالت در انتهای جمله می آيد؛ مانند:
ْحال» ِفـي الْ ُج َملِ ال ّتال َي ِة. اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسـكَ َ .ع ِّي ِ
ـن «ال َ
1ــ َو َص َل الْ ُمسا ِفرانِ إلَی الْ َمـطا ِر ُمتَأَ ِّخـ َريْـنِ َو َرکِبـا الطّائِـ َرةَ.
2ــ ت َ ْجتَ ِه ُد الطّالِبَ ُة في أَدا ِء واجِباتِها راضيَ ًة َو ت ُسا ِع ُد أُ َّمـها.
3ــ يُشَ ِّج ُع الْ ُمتَ َف ِّرجو َن فَريقَـ ُهـ ُم الْفائِ َز فَرِحيـ َن.
4ــ ا َلطّالِ َبتـانِ ت َـقْـ َرآنِ ُد َ
روسـ ُهما ُم ِج َّدتَـيـنِ .
در جملۀ الف قيد حالت به صورت ماضی استمراری ترجمه می شود.
ـن «ال َ
ْحال». اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسـكَ .تَ ْرجِ ِم ْال ِ
يات الْکَريـ َم َة ،ثُ َّم َع ِّي ِ
ً ُ َ َ ْ ُ
1ــ ﴿َ ...و خـ ِلـق النسان ضعيفـا﴾ ا َل ِّنساء28 :
............................................................................................................................................................................
ْ َُ َْْ َ َ َ ْ َ
﴿و ال ت ِهنوا َ 1و ال تـح َزنوا َو أنت ُم العـلـون ُ ﴾...آل ِعمران139 :
2ــ َ
............................................................................................................................................................................
يـن مبش َ
انلبي َُ َ ِّ ّ
انلاس أمـة واحدة فـبعث ُ
اهلل َّ 3ــ ﴿اکن ّ ًَ َ ََ َ ُ ُ َّ ً َ
ين ﴾...اَلْ َب َق َرة213 : ِ
............................................................................................................................................................................
َّ ً
ـك راضيـة م ْرضيـة﴾ اَلْ َف ْجر 27 :و 28
َ ً َ ِّ
انلف ُس المطمئنـة * ارجعـي إ ٰ َ
4ــ ﴿يا أيتها َّ ْ ْ ُ ْ َ َّ ُ ْ َ َّ ُ َ
لـی رب ِ ِ ِ ِ
............................................................................................................................................................................
َ َّ َ َ ُ ْ َ َ َّ 2
الزکـاة آمنُوا َّال َ
ين يُقيمون الصالة و يؤتون ـه َو َّال َ
ين َ َّ َ ُّ ُ ُ ُ َ َ ُ ُ ُ
5ــ ﴿إنما ويلـکم اهلل و رسول
َ ُ ْ
َو هم را ِ
کعـون﴾ اَلْمائِدَة55 :
............................................................................................................................................................................
اب ُمختَلِ ٌط بِالْما ِءَ ،و قَ ْد يُ َس َّمی ِب ٰذلِ َك َو إ ْن زال َْتَ 1ع ْنـ ُه ال ُّرطوبَ ُة.
تُر ٌ 1ــ اَلْـقَنا ُ ة
3ــ ا َلطّـيـن ِ علْ ٌم يَبْ َحثُ َع ْن َخصائِ ِص الْ َموا ِّد َو الظَّوا ِه ِر الطَّبيعيَّ ِة َو الطّاقَـ ِة.
ّاش ه َو الْ َح َيوا ُن اللَّبو ُن الْ َوحي ُد الَّذي يَـق ِْد ُر َعلَی الطَّ َيـرانِ 4؟
4ــ ...الْ ُخف َ
.........................................................................................................................................................
-2د ُُّب الْباندا :خرس پاندا واصم» ْعاص َمة :پايتخت «جمع :اَلْ َع ِ
-1اَل ِ
-4اَل َّر ْمز :نـماد ،سمبل «جمع :ا َل ُّرموز» الصوت َّي ُة :تارهای صوتی «ا َلْ َ ْحبال :جمع /الْ َح ْبلُ :مف َرد» -3ا َْلَ ْح ُ
بال َّ
31
رفـي»
الص ُّ به بيان ويژگی های دستوریِ کلمۀ بيرون از جمله ،در زبان عربی «ال َّت ُ
حليل َّ
می گويند.
ِ
عالمت انتهای کلمه در زبان به ذکر نقش دستوریِ کلمه يعنی جايگا ِه آن در جمله و
عربی «اِعراب» می گويند.
أ .اِ ْس ٌمَ ،ج ْم ُع تَكْسيـرٍ ،اِ ْس ُم فا ِعلٍ ُ ،م َع َّر ٌف ِبأَلُ ،م ْع َر ٌب ُمبْتَ َدأٌ َو َم ْرفو ٌع بِـالضَّ َّم ِة
اَلْ ُع ّم ُل 1ــ
فا ِع ٌل َو َم ْرفو ٌع بِـالضَّ َّم ِة ب .اِ ْس ُم ُمبالَغَـ ٍةَ ،ج ْم ٌع ُمک ََّسـ ٌر َو ُم ْف َر ُد ُه «الْعا ِم ُل»
ِص َف ٌة َو َم ْرفو َع ٌة بِالتَّبَعيَّ ِة لِـ َمـوصـو ِفـهـا أ .اِ ْس ُم فا ِعلٍ َ ،ج ْم ٌع ُم َذكَّ ٌر سالِ ٌمُ ،م َع َّر ٌف ِبأَل
اَلْ ُمجتَهِدو َن 2ــ
ضاف إلَي ِه َو َم ْجرو ٌر بِـ «و» يف «ـون» نـي ُم ٌ ب .اِ ْس ُم َمفْعـو ٍلُ ،مثَ ّنـیُ ،م َذكَّـ ٌر ،نَ ِك َرةٌَ ، ،م ْب ٌّ
باب اِف ِتعالَ ،م ْعلو ٌم ،ال ِز ٌم َ ٌ
خبـر 1
َ أِ .ف ْع ٌلَ ،ج ْم ٌع ُم َذکَّ ٌر غائِ ٌب ،ث ٌّ
ُالثـي َمزي ٌد ِم ْن ِ
3ــ
يَشْ تَ ِغلو َن
ُالثـي ُم َج َّر ٌدُ ،متَ َعـ ٍّد فا ِع ٌل بِ .ف ْع ٌل ُمضا ِرعٌَ ،ج ْم ٌع ُم َذکَّ ٌر ُمخاط ٌَبَ ،م ْج ٌ
هول ،ث ٌّ
ضاف إلَي ِه َو َم ْجرو ٌر ُم ٌ أ .اِ ْس ُم َمفْعو ٍلُ ،م ْف َر ٌدُ ،م َع َّر ٌف ِبأَل
اَلْ َم ْص َنعِ 4ــ
َم ْجرو ٌر ِب َح ْر ِف َج ٍّر (يف الْ َم ْص َنعِ :جا ٌّر َوم ْجرو ٌر) ب .اِ ْس ُم َمكانٍ ُ ،م ْف َر ٌدُ ،م َذكَّ ٌرَ ،م ْع ِرفَ ٌة
باب إ ْفعالَ ،م ْج ٌ
هول الثـي َمزيدٌ ِمنْ ِ ماض ُ ،2م ْف َردٌ ُم َذ َّك ٌر ُم َ
خاط ٌبُ ،ث ٌّ أِ .ف ْع ٌل ٍ
نَ َج َح ْت 5ــ
بِ .ف ْع ٌل ٍ
ماضُ ،م ْف َر ٌد ُم َؤنَّثٌ غائِ ٌب ،ث ٌّ
ُالثـي ُم َج َّر ٌدَ ،م ْعلو ٌم ،ال ِز ٌم
ُمبْتَ َدأٌ َو َم ْرفو ٌع بِـالضَّ َّم ِة أَ .م ْص َد ٌرَ ،ج ْم ٌع ُم َذكَّ ٌر سالِ ٌمُ ،م َع َّر ٌف ِبأَل
ا َلطّالِباتُ 6ــ
فا ِع ٌل َو َم ْرفو ٌع بِـالضَّ َّم ِة ب .اِ ْس ُم فا ِعلٍ َ ،ج ْم ٌع ُم َؤنَّثٌ سالِ ٌمَ ،م ْع ِرفَ ٌة
باب اِفْ ِتعالٍُ ،م ْف َردٌُ ،م َذكَّ ٌرُ ،م َع َّر ٌف ِبأَل َم ْجرو ٌر ِب َح ْر ِف َج ٍّر (يف ِال ْم ِتحانِ :جا ٌّر َوم ْجرو ٌر) أَ .م ْص َد ٌر ِم ْن ِ
ا َِل ْم ِتحانِ 7ــ
ب .اِ ْس ُم تَفْضيلٍ ُ ،م ْف َردٌُ ،م َذكَّ ٌرَ ،م ْع ِرفَ ٌة بِالْ َعلَم َّي ِة ِ 3صفَـ ٌة َو َم ْجرو َر ٌة بِـالتَّـ َبـعـ َّيـ ِة لِـ َمـوصـو ِفـهـا
ِ -2ف ْع ٌل ٍ
ماض :فعل ماضی -1ذکر اعراب خرب ،وقتی به صورت فعل است ،از اهداف کتاب نيست.
َ -3م ْع ِر َف ٌة بِالْ َعلَم َّي ِة :معرفه به َعلَم بودن
32
السا ِد ُس :لِـلـتَّـ ْر َجـ َمـ ِة.
اَل َّتمري ُن ّ
1ــ کَتَ َب :نوشت
لِ َم ال ت َ ْکتُبيـ َن َد ْر َس ِك؟ قَ ْد کُ ِت َب التَّمري ُن:
...................................................................... ......................................................................
33
5ــ َع ِم َل :کار کرد ،عمل کرد
أَ ت َ ْع َملو َن ِفي الْ َمص َنعِ؟ لِ َم ما َع ِملْتُم بِواجِباتِکُم؟
...................................................................... ......................................................................
34
ْحال» ِفـي الْ ِعبار ِ
ات التّال َي ِة. الساب ُِعَ :ع ِّيـنِ «ال َ
اَل َّتمري ُن ّ
عاش بِـ َو ْج َهيـنِ ،ماتَ ِ
خاسرا ً. 1ــ َم ْن َ
.........................................................................................................................................................
1
2ــ أَق َوی ال ّن ِ
اس َم ْن َعفا َعد َّو ُه ُمقتَ ِدرا ً.
.........................................................................................................................................................
3ــ ِعن َد ُوقو ِع الْ َمصائِ ِب ت َـذ َه ُب الْ َعدا َو ُة َسري َعـ ًة.
.........................................................................................................................................................
.........................................................................................................................................................
.........................................................................................................................................................
6ــ إذا طَلَبْ َت أَ ْن ت َن َج َح في َع َملِ َك فَـ ُق ْم ِب ِه َوحيدا ً َو ال تَتَ َوک َّْل َعلَی ال ّن ِ
اس.
.........................................................................................................................................................
-2أَ ْذن ََب :گناه کرد َ -1عفا ـ ُـ :عفو کرد
35
حیح ِفي الْ ُمفــ َر ِد َو َجم ِعــ ِه. اَل َّتمري ُن الثّا ِم ُنَ :عیِّنِ َّ
الص َ
36
3 ا ََّلد ْر ُس الثّالِ ُث
ْ َ َ ُ ََ ْ ُ ْ َ َ ّ ً َ َ ْ َ َ
هلل ِلـنـت لـهـم ولـو كـنـت فـظـا
ـبـمـا رحـمـ ٍة ِمـن ا ِ
﴿ف ِ
ْ َ ْ َ َ ْ َ ّ َ ْ َ ْ َ
ـو ِلـك ﴾... ـب لـانـفـضـوا ِمـن ح
غـلـيـظ الـقـل ِ
ُآل ِعمران159 :
[برکت] رحمتی از سوی خدا با آنان نرمخو شدی ،و اگر تندخو و
ِ پس به
سنگدل بودی ،بی گامن از اطرافت پراکنده می شدند.
اَلدَّ ْر ُس الثّالِ ُث
الث ِق َص ٍص َقصيـ َر ٍة (بِـ َت َص ُّر ٍف)
ثَ ُ
.1اِ ْح ِتـرا ُم ْالَ ِ
طفال
َ .و بَ ْع َد لَ َح ٍ
ظات جا َء ابْ ُنـ ُه َو َسلَّ َم َعلَی وم کا َن َر ُج ٌل جالِساً ِعن َد َرسو ِل اللّ ِه
ذاتَ يَ ٍ
؛ ث ُ َّم ر َاح نَ ْح َو والِ ِد ِه ،فَـ َق َّبلَـ ُه ْالَ ُب َو أَ ْجل ََسـ ُه ِعن َد ُه .فَر َِح َر ُ
سول اللّ ِه بـي
ال َّن ِّ
بـي ؛ ث ُـ َّم را َح ْ
ـت نَ ْح َو ِم ْن َع َملِـ ِهَ .و بَ ْع َد قَليلٍ جا َءتْ ِب ْنتُـ ُهَ ،و َسلَّ َم ْت َعلَی ال َّن ِّ
والِ ِـدها .أَ َّما الْوالِـ ُد فَـلَ ْم يُقَـ ِّبلْـها َو لَـ ْم يُ ْجلِ ْسـها ِع ْنـ َد ُه .فَـانْـ َز َع َج َر ُ
سول اللّ ِه
قال« :لِ َم تُ َف ِّر ُق بَ ْيـ َن أَطْفالِ َـك؟!»
َو َ
نَ ِد َم ال َّر ُج ُل َو أَ َخ َذ يَ َد ِب ْن ِتـ ِه َو قَ َّبلَـهاَ ،و أَ ْجل ََسـها ِعن َد ُه.
.2اَلشَّ ْيما ُء ِب ْن ُت َحلي َم َة
أُ ْخ ٌت ِم َن ال َّرضا َع ِة ْاس ُمـ َها الشَّ ْيما ُء. كانَ ْت لِـ َرسو ِل اللّ ِه
َصغيـرا ً َو تُال ِع ُبـ ُه َو ت ُ
َقول: کانَ ِت الشَّ ْيما ُء ت َ ْح ُض ُن ال َّن َّ
بـي
1
َحتّ ٰی أَرا ُه يا ِفعاً َو أَ ْم َردا يا َربَّـنا أَبْ ِق لَـنا ُم َح َّمدا
38
شَ دي َد التَّ َعل ُِّق بِـها ِفـي الطُّفولَ ِة؛ فَـ َم َّر ِت الْ َيّا ُم َو في َغ ْز َو ِة ُح َنيْـن بـي
َو كا َن ال َّن ُّ
الس َن ِة الثّا ِم َن ِة بَ ْع َد الْ ِه ْج َر ِة َوقَ َع ِت الشَّ ْيما ُء أَسيـ َر ًة بِـ َي ِد الْ ُم ْسلِميـ َن؛ فَـقال َْت لَـ ُهم :
ِفـي َّ
ِم َن ال َّرضا َع ِة »...؛ فَـلَ ْم يُ َص ِّدقوا قَ ْولَـها ،فَـأَ َخذوها ِعن َد بي «إنّـي َلُ ُ
خت ال َّن ِّ
َرسو ِل اللّ ِه ،فَـ َع َرفَـها َو أَكْ َر َمـها َو بَ َس َط لَها رِدا َء ُه؛ ث ُ َّم أَ ْجل ََسها َعلَي ِهَ ،و َخ َّيـ َرها
القا َم ِة َم َعـ ُه ُم َع َّز َز ًة أَ ِو الْ َعو َد ِة إلَی قَو ِمـها سالِ َم ًة راضيَ ًة ،فَـا ْختا َر ِت الشَّ يْما ُء
بَيْـ َن ْ ِ
َ ،و أَ ْر َسلَـها إلَی قَو ِمـها بِـإعزازٍ. سول اللّ ِه قَو َمـها ،فَـأَ ْعتَقَـها َر ُ
بـي
خالق ال َّن ِّ فَأَ ْسلَ َم ْت َو دافَ َع ْت َع ْن أَخيها َو َد َع ْت قَو َمها إلَی الْ ِ
سالم َو بَيَّ َن ْت أَ َ
لَ ُهم فَأَ ْسلَموا.
َ ُ َْ ُ َْ ً ّ ََ َ ُ َ ُ َ َْ ْ
ــر
ما ِمن رج ٍل يغ ِرس غرسـا إل كتب اهلل لـه ِمـن ال ِ
ج
ك الْ َغ ْ
ـر ِس.
َْ َ َ ْ ُ ُ ْ َ َ ٰ َ
قدر ما يـخرج ِمن ثـم ِر ذل ِ
َر ُ
سول ال ّل ِه
40
ُهما يَغرِسانِ فَسائِ َل في بِدايَ ِة َحياتِـ ِه َما الْ َجدي َد ِة.
ــــجم اَ ْل ُ
ــم ْع َ
اَلْ َعودَة :برگشتن = ا َل ُّرجوع اِنْف ََّض :پراكنده شد قی ،يُبْقي) أَبْ ِ
ـق :نگهدار (أَبْ ٰ
َغ َر َس ـِ :كاشت (مضارع :يَ ْنف َُّض) ا َْلثْـمار :ميوه دادن
اَلْ َغ ْرس :نهال ،كاشتـنِ نهال اَلْ َج ْوز :گردو َأثْـ َم َر :ميوه داد
غ ُ
َليظ الْ َقل ِْب :سنگدل َحضَ َن ُـ :در آغوش گرفت اِخْتا َر :برگزيد = اِنْتَخ ََب
اَلْفَسيلَة :نهال َخ َّيـ َر :اختيار داد (مضارع :يَخْتا ُر)
«جمع :اَلْفَسائِل» داف ََع :دفاع كرد أَ ْع َت َق :آزاد كرد
اَلْف ّ
َظ :تندخو َد َع ْت :مؤن ِّث « َدعـا» (دعوت کرد) ا َْلعزاز :گرامی داشتـن
ال َع َب :با ...بازی كرد ر َاح ُـ :رفت = َذ َه َب «بِـإعزازٍ :با ع ّزت»
لِ ْن َت :نرم شدی اَل ِّرداء :روپوش بلند و گشاد روی أَكْ َر َم :گرامی داشت
(ماضی :ال َن ـِ ،مضارع :يَليـ ُن) ديگر جامه ها ا َْلقا َمة :ماندن
ما َأ ْس َر َع :چه شتابان است! اَل َّرضا َعة :شير خوارگی ا َْلَ ْم َرد :پسر نوجوانى كه سبيلش
َم َّر ُـ :گذر كرد (مضارع :يَـ ُم ُّر) درآمده ،ولی هنوز ريش در نياورده اَلشَّ يخ :پيـرمرد ،پيشوا
اَلْ ُم َع َّزز :گرامی «جمع :ا َلشُّ يوخ» است.
اَلْيا ِفع :جوان كم سال اَلْ َعجوز :پيـرمرد ،پيـرزن أَ َم َل ـُ :اميد داشت
«جمع :اَلْ َعجائِز» اِنْ َز َع َج :آزرده شد
41
َحــ ْو َل الـ َّن ِّ
ــص
1ــ ما قال َِت الشَّ ْيما ُء لِلْ ُم ْسلِمي َن حي َن َوقَ َع ْت ِفـي الْ َ ْسـ ِر ؟
.........................................................................................................................................................
نوشروا ُن أَ ْن يُ ْعطَی الْف َّل ُح؟
2ــ كَ ْم دينارا ً أَ َم َر أَ ِ
.........................................................................................................................................................
؟ 3ــ ِم ْن أَ ِّي شَ ي ٍء انْ َز َع َج َر ُ
سول اللّ ِه
.........................................................................................................................................................
4ــ ماذا كا َن يَ ْغر ُِس الْف َّل ُح الْ َعجوزُ؟
.........................................................................................................................................................
5ــ َم ْن قَ َّب َل الْوالِ ُد ِفـي الْبِدايَ ِة؟
.........................................................................................................................................................
هـي الشَّ يمـا ُء؟
6ــ َمـ ْن َ
.........................................................................................................................................................
حا ِمدا ً. ّإل يف صالَ ِة ِال ْم ِتحانِ ال ُّز َمال ُء َح َض
مستثنی
ٰ ادات استثناء مستثنی منه
ٰ
حا ِمدا ً. ّإل يف صالَ ِة ِال ْم ِتحانِ َح َضوا ال ُّز َمال ُء
مستثنی
ٰ ادات استثناء مستثنی منه
ٰ
الْــــ ِعـلْـ َم. ُـــل شَ ـــي ٍء يَـ ْنـق ُ
ُـص بِـالْ نـفـاقِ إلَّ مثال ديگر :ک ُّ
مستثنی
ٰ ادات استثناء مستثنی ِمنه
ٰ
.........................................................................................................................................................
ْ َ َْ َْ َ
2ــ ﴿فسجد المالئکة کهم أجعون * إل إبليس استک َ
ب َو اکن ِم َن الاکفِ َ
رين﴾ ص 73 :و 74
ّ َ َ ُ ُ ُّ ُ َ ْ َ َ َ َ َ َْ
ِ
.........................................................................................................................................................
ت1يف َسبيل اهللَ ،و َعيْ ٌ
ـن
َْ ٌ َ َ ْ
ـن :عيـن س ِهر الث أَعيُ
َ ٌ ََْ ْ َ ّ َ َ
ث إل ة قيامال م و ي ـة باكي ـن ـل َعيْ ُ ُّ
3ــ ك
ِ ِ ٍ ِ ٍ
َ ْ4 َ ْ َ ْ 3 َْ ٌ تَ 2ع ْن َ ُغ َّض ْ
سول اللّ ِه هللَ ،و عيـن فاضت ِمن خشي ِة ا ِ
هللَ .ر ُ ـحار ِم ا ِ
ِ م
.........................................................................................................................................................
ُ7 َ َّ ُ َ َّ ْ ْ ّ
4ــ کـل وعـا ٍء يضيق بـما ج ِعل فيـ ِه إل و َ ُ َ ُ6 َ5 ُ ُّ
سع .ا َْلما ُم َع ٌّ
لـي عـاء ال ِعل ِم؛ فـإنـه يت ِِ ِ ِ
.........................................................................................................................................................
9
َ .مث ٌَل َع َر ٌّ
بـي 5ــ ک ُُّـل شَ ي ٍء يَ ْر ُخ ُص 8إذا کَثُـ َر إلَّ الْ َ َد َب؛ فَـإنَّـ ُه إذا کَثُـ َر غَال
.........................................................................................................................................................
در اسلوب حصر می توانيم عبارت را به صورت مثبت و مؤکَّد نيز ترجمه کنيم.
در کتابخانه ،تنها کاظم را ديدم.
ما شا َهدْتُ ِفـي الْ َم ْکتَبَـ ِة إلّ ِ
کاظماً.
در کتابخانه ،کسی جز کاظم را نديدم.
-1در اسلوب حرص يافنت مستثنی و مستثنی منه از اهداف آموزشی و ارزشيابی نيست .
45
سلوب الْ َحص ِر ِم ْن أُ ِ
سلوب ِال ْس ِتثنا ِء. ات ال ّتال َي َة ،ثُ َّم َم ِّيـ ْز أُ َ
اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ .تَ ْرجِ ِم الْ ِعبار ِ
ْ ٌَ ّ َ
َ ُ ُّ ْ
1ــ َ َ ْ
﴿و ما الـحياة ادلنيا إل ل ِعب َو له ٌو ﴾...ا َلْ َنعام32 :
............................................................................................................................................................................
َ َّ ْ َ ْ ُ ْ ْ َ ْ ُ َ َْ
هلل إل القوم الاكفِرون﴾ ُ
يوسف87 : 2ــ ﴿ ...ال ييأس ِمن رو ِح ا ِ
............................................................................................................................................................................
ّ َ ُ َ
3ــ ﴿إن النسان لـفـي خس إل ال َ َّ َّ ُ ْ َ َ َّ ْ
ـحات ﴾...اَلْ َع ْصر 2 :و 3
ِ ين آمنوا َو ع ِملوا الصا ِل ٍ
............................................................................................................................................................................
4ــ َحضَ َر َجمي ُع الط ُّّل ِب في صالَ ِة ِال ْم ِت ِ
حانات إلّ َجوادا ً.
............................................................................................................................................................................
مات الْ َح ْمرا ِء. اَل َّت ْمري ُن الثّانـي :اِقْ َرأِ ال َّن َّص التّ َ
الـي 2؛ ث ُ َّم َع ِّيـ ْن ت َر َج َم َة الْ َکلِ ِ
أُ ْر ِسل ُ
ْـت............................................................................. :
5ــ اُکْتُ ْب ُمتَرا ِد َف « َجل ََس» َو «بُ ِعث ُْت» َو «أَ ْح َس ُن» ِفـي ال َّن ِّص.
............................................................................................................................................................................
6ــ اُکْتُ ْب َج ْم َع التَّکسيـ ِر لِـ ٰه ِذ ِه الْ َسما ِءَ « :رسول» َو «جا ِهل» َو «أَفضَ ل» َو «تَعليم».
............................................................................................................................................................................
48
اَل َّت ْمري ُن الثّالِ ُثَ :ع ِّيـنِ الْ َکلِ َم َة الْغَري َب َة في ک ُِّل َمجمو َع ٍة َم َع بَيانِ َّ
الس َب ِب.
اَلْـوِعـاء
اَلْ َعجـوز ا َلْ َ ْمــ َرد
1ــ اَلْيا ِفــع
ا َلشّ ّ
ـاب
ا َِّلس ْروال
اَلْقَميص
اَلْفُستان
ا َلــ ِّرداء
2ــ ا َل َّرصيـد
ا َْلُ ُســود
ا َلذِّئـاب اَلْ ِکـالب
اَلْقَصيـر 3ــ ا َْلَفراس
ا َْلَ َخوات
ا َْلبــار ا َْلَ ْجـداد
ا َلْ ُ َّمهات
4ــ ا َْل ْخـ َوة
ا َلـثَّـ َمـر اَلْغ ْ
ُـصن
اَلْـجِـذْع 5ــ اَلْ ِقـشْ ـر
اَلْـفَـ ّظ
ا َلتُّــفّـاح اَلْ ِع َنـب
ا َلـ َّنـ ْوم
اَلْـ َجـ ْوز
6ــ اَلْفُستُق
49
اَل َّت ْمري ُن الْخا ِم ُس:
ِــم الْ َ َ
فعــال. أ .ت َــ ْرج ِ
ل َْم َي ْن َف ِت ْح: َرجا ًء ،اِق َ ِْت ْحنَ:
.7اِنْ َف َت َح :گشوده شد .1تَق َ ِْت ْحنَ :پيشنهاد می دهيد
....................................... .......................................
ال نَ َتظا َه ُر: ال تَ ْب َت ِعدْ :
.8تَظا َه َر :وانـمود کرد .2تَ ْب َت ِعدُ :دور می شوی
....................................... .......................................
َس َن َت َوک َُّل: أَ ْ ِ
سعْ:
.9تَ َوک ََّل :توکّل کرد ُسعُ :می شتابی
.3ت ْ ِ
....................................... .......................................
َعلِّ ْمنـي: أَ ْع َت ِذ ُر:
َ .10عل ِّْم :آموزش بده .4يَ ْع َت ِذ ُر :پوزش می خواهد
....................................... .......................................
لَ ْن َي ْرجِ َع: ال ُيقاتِ ْل:
َ .11ي ْرجِ ُع :بر می گردد .5قات ََل :جنگيد
....................................... .......................................
لِ َي ْن َج ْح: ما ْاس َت ْهلَکْنا:
.12يَ ْن َج ُح :موفّق می شود .6اِ ْس َت ْهلَكَ :مرصف کرد
....................................... .......................................
ْری:
َلصغ ٰ
ا ُّ اَلْ ُمشَ ِّج َعة:
َ .11صغُـ َر :کوچک شد .5شَ َّج َع :تشويق کرد
....................................... .......................................
اَلتَّدْ ريس: اَلْ ُم َع َّيـن:
َ .12د َّر َس :درس داد َ .6ع َّيـنَ :مشخّص کرد
....................................... .......................................
50
ابـي لِلْ َکلِ ِ
مات الَّتي تَحتَـها َخطٌّ. السا ِد ُسَ :عيِّـنِ الْ َم َح َّل الْ عر َّ
اَل َّتمري ُن ّ
ـاس نِ ُ
ـصـف الْ يـمـانِ . 1ـ ُمـدارا ُة الـ ّن ِ
.. ............................................................................................................................................................................
..........................................................................................................................................................................
..........................................................................................................................................................................
3ـ يا َحبيبي ،ال تَق ُْل کَالماً إلَّ الْ َح َّق أَبَدا ً.
.. ............................................................................................................................................................................
..........................................................................................................................................................................
..........................................................................................................................................................................
..........................................................................................................................................................................
51
الساب ُِع :أ .اِبْ َحثْ َعنِ الْ َسما ِء التّال َي ِة في ما يَلـي. اَل َّتمري ُن ّ
(اِ ِ
سم الْفا ِعلِ َو ْاس ِم الْ َمفعو ِل َو ْاس ِم الْ ُمبالَ َغ ِة َو ْاس ِم التَّفضيلِ َو ْاس ِم الْ َمکانِ )
ّ َّ َّ ْ َ َ َ ّ َ ٌ
...﴿ .1إن انلفس لـأمارة بِالسوءُِ ﴾...
يوسف53 :
ْ َ ْ َ َّ َ ْ َ ْ .2ــخوان أَ َ
قـد ُم ُ
ـــهـم. ِاعـلـم بِـأن خـيـر ال ِ
َ َّ
الـذ ِّ غـراق فـي الْ َ
ُ ْ ْ َ ُ ْ ُ
لي
ٌّ ع
َ م
ُ ماَل
ْ ا . م و دح
ِ ـم ِ ال ـمـق
أکـبـر الـح ِ .3
ً َ َ َ َ ُ َ ِّ َ َ ْ ُ َ َ ُ ْ َ ْ َ
سـك ِلبيـك و معل ِمـك و إن کنت أميـرا .ا َْلما ُم َع ٌّ
لي .5قم عن مـج ِل ِ
52
4 ا ََّلد ْر ُس ال ّراب ُِع
دات نِ ِ
ظام الطَّبي َع ِة: َو ِم ْن ُم َه ِّد ِ
«تَلَ ُّوثُ الْ َهوا ِء الَّذي يُ َس ِّب ُب أَمطارا ً َحمض َّي ًة».
بيدات ال ِّزراع َّيـ ِة َو الْ َ ْس ِم َد ِة الْکيمياويَّـ ِة». «الکْثا ُر ِفـي ْاس ِت ِ
خدام الْ ُم ِ َو ْ
الصناع َّيـ ِة َو الْ َمنزِل َّيـ ِة». َو «إيجا ُد ال ُّن ِ
فايات ِّ
فَـ َي ِت ُّم التَّوا ُز ُن ِفـي الطَّبي َع ِة ِم ْن ِخال ِل ُوجو ِد َروا ِب َط ُمتَ ِ
داخلَ ٍة بَ ْيـ َن الْکائِ ِ
نات الْ َح َّيـ ِة
َو بيئَ ِتـهاَ ،ولٰ ِك ْن ظَلَ َم ْالنسا ُن الطَّبي َع َة في نَشاطاتِـ ِه الَّتي ت ُ َؤ ّدي إلَی ا ْخ ِتال ِل ٰهذَا
التَّوازُنِ ظُلماً ِ
واسعاً!
54
لی أَفْعا ِل الْ نسانِ الْ ُم َخ ِّربَ ِة لِـلْبيئَ ِة:
َو ْال َن لِـ َن ْق َرأْ ٰه ِذ ِه الْ ِق َّص َة ِقرا َء ًة َدقي َق ًة لِكَـي نَطَّلِ َع َع ٰ
کی أَ َّن ُمزارِعاً کانَ ْت لَـ ُه َمز َر َع ٌة کَبيـ َر ٌة فيـها َخ ْضراواتٌ َو أَشجا ٌر کَثيـ َرةٌَ .و کا َن
يُ ْح ٰ
يُ َربّـي في َمز َر َع ِتـ ِه أَنوا َع الطُّيورِ ،ذاتَ يَ ٍ
وم ال َح َظ الْ ُمزا ِر ُع أَ َّن َع َد َد أَفرا ِخ الطُّيو ِر
يَ ْنق ُُص ت َدريج ّياً .بَ َدأَ الْ ُمزا ِر ُع يُ َف ِّک ُر في َس َب ِب ٰذلِ َك َو يُرا ِق ُب الْ َمز َر َع َة لَيالً َو نَهارا ً؛
فَـال َح َظ أَ َّن َع َددا ً ِم َن ال ِ
ْبومات ت َْس ُک ُن قُ ْر َب الْ َمز َر َع ِة ،فَـتَ ْه ُج ُم َعلَی الْ َفرا ِخ ُهجوماً
کَبيـرا ً َو تأْکُلُـها .فَـ َق َّر َر الْ ُمزا ِر ُع التَّ َخل َُّص ِم ْنـهاَ ،و ٰهکَذا فَ َع َل.
55
َو بَ ْع َد شُ هو ٍر شا َه َد الْ ُمزا ِر ُع أَ َّن الْ َخ ْضر ِ
اوات بِـالْ َمز َر َع ِة تَتَ َع َّر ُض لِ ْـلَکْلِ َو التَّل َِف؛ َو
لَ ّما راق ََب ْالَم َر ُمراقَ َب ًة شَ دي َدةً ،ال َح َظ أَ َّن َمجمو َع ًة کَبيـ َر ًة ِم ْن ِفئْـرانِ الْ َحقْلِ ت َ ْه ُج ُم
اوات َو تَأْکُلُـها.
َعلَی الْ َخ ْضر ِ
أَ َخ َذ الْ ُمزا ِر ُع يُ َف ِّک ُر« :لِماذَا ازْدا َد َع َد ُد ِفئْـرانِ الْ َحقْلِ ازْديادا ً كَبيـرا ً»؟!
إلی َخبيـ ِر ال ِّزرا َع ِة َو ْاستَشا َر ُه .ف َ
َـقال لَـ ُه الْ َخبيـ ُر: فَـ َذ َه َب ٰ
ناك بوماتٌ کَثيـ َر ٌة في ِمنطَ َق ِتـکُم»؟! «کَ ْي َف يَکو ُن ٰذلِ َكَ ،و ُه َ
ْبومات بِـ َقتْلِ الْکَثيـ ِر ِم ْنـها». قال لَـ ُه الْ ُمزا ِر ُع« :إنّـي ت َ َخل َّْص ُت ِم َن ال ِ َ
ظام الطَّبي َع ِة تَ َع ّد َي الظّالِمي َن ،فَـالْبوماتُ کانَ ْت لی نِ ِ قال الْ َخبيـ ُر« :إنَّ َـك ت َ َع َّديْ َت َع َٰ
لی ِفئْـرانِ الْ َحقْلِ إضافَـ ًة إلَی الْ َفرا ِخَ .و بَ ْع َد التَّ َخل ُِّص ِم ْن أَکْثَـ ِر ال ِ
ْبومات تَتَ َغذ ّٰی َع ٰ
لیفاظ َع ٰ َصحيح ٰهذَا الْ َخطَ ِأ بِـال ِْح ِ َ َيـك ت ازْدا َد َع َد ُد ِفئْـرانِ الْ َحقْلِ .کا َن الْواج ُ
ِب َعل َ
َـستُشا ِه ُد َمشاکِ َل َجدي َد ًة ْبومات؛ فَـ ِإنِ ْاستَ َم َّر ِت الْحالَ ُة ٰهکَذا ،ف َ طُيور َِك ال بِـ َقتْلِ ال ِ
َعيش فيـها ُمشا َه َد ًة ُم ْؤلِ َم ًة». ِفـي الْبيئَ ِة الَّتي ت ُ
ماح لِـل ِ
ْبومات الس َ َو ٰهکَذا قَ َّر َر الْ ُمزا ِر ُع ال ِْحفا َظ َعلَی الْ َفْرا ِخ َو َّ
ریَ ،و أَکَل َْت ِفئْـرا َن الْ َحقْلِ،
بِـ ُدخو ِل َمز َر َع ِتـ ِه .فَـازْدا َد َع َد ُدها َم َّر ًة أُ ْخ ٰ
إلی حالَ ِتـ َها الطَّبيع َّي ِة.
َو عا َد ِت الْبيئَ ُة ٰ
56
ــــجم اَ ْل ُ
ــم ْع َ
اَلْ ِفــ ْئـرانِ :موش ها تَ َع َّر َض :در معرض قرار گرفت أَرونـي :نشانم دهيد
«واحد آن :اَلْ َفأْ َرة» تَ َغ ّذ ٰی :تغذيه کرد «أَروا +نون وقاية +ي»
قَــ َّر َر :تصميم گرفت (مضارع :يَتَ َغذ ّٰی) ا َِل ْس ِتقرار :آرامش و ثبات
اَلْکا ِئنات :موجودات اَل َّتلَ ُّوث :آلودگی ا َْلَ ْس ِمدَ ة :كودها «مفرد :ا َّ
َلسماد»
اَلْ ُمزارِع :كشاورز = اَلْف َّلح اَل َّتوازُن :تعادل اِطَّل ََع :آگاهی يافت
اَلْ ُم َهدِّ د :تهديد كننده اَلْ َحقْل :كشتزار «جمع :اَلْ ُحقول» «مضارع :يَطَّ ِل ُع»
ُم ْؤلِم :دردآور اَلْ َح ْمض َّية :اسيدی ا َْلَفراخ :جوجه ها
هُناكَ :آنجا ،وجود دارد اَلْخَبيـر :كارشناس «جمع: «مفرد :اَلْ َف ْرخ» = اَلْ ِفراخ
لی بَ ٍ
عض : يَ ُ
عيش بَعضُ ها َع ٰ اَلْ ُخبَـراء» ا َْلکْــثـــار :بسيــار گردانيدن ،
از يکديگر تغذيه می کنند اَلْخَضْ راوات :سبزيجات زياده روی
راق ََب :مراقبت كرد اَلْبي َئة :محيط زيست
ـی :پرورش داد
َر ّب ٰ تَ َحق ََّق :تحقّق يافت
(مضارع :يُ َربّـي) تَ َعدّ ٰی :دست درازی كرد
ماح لِـ :اجازه دادن َ
به(س َم َح ـَ) َلس ُ
ا َّ (مضارع :يَتَ َع ّد ٰی)
57
َحــ ْو َل الـ َّن ِّ
ــص
نات الْ َح َّي ِة َو بيئَ ِتها تُ َؤ ّدي إلَی ا ْخ ِتال ِل التَّوازُنِ ِفـي الطَّبي َع ِة. 1ــ ا َل َّروا ِب ُط الْ ُمتَ ِ
داخلَ ُة بَ ْي َن الْكائِ ِ
........................ 2ــ كـا َن الْـف َّـل ُح يَـ ْمـلِ ُـك َمـز َر َعـ ًة فـي شَ مـا ِل إيـران يَـ ْز َر ُع فـيـ َها الـ ُّر َّز .
........................ هي الَّتي ت َـأْك ُُـل أَفْـرا َخ الـطُّيـورِ . ِ
ْـبومـات َ 3ــ ظَـ َّن الْـ ُمزا ِر ُع أَ َّن ال
........................ ـح لِـلثَّعالِ ِب بِـال ُّدخـو ِل ٰ
إلی َمـز َر َعـ ِتـ ِه . 4ــ ا َلـ ّزا ِر ُع لَـ ْم يَ ْ
ـسـ َم ْ
........................ ْبومات في َمـ ْز َر َعـ ِتـ ِه.
5ــ کـا َن الْ ُمزا ِر ُع يُـ َربِّـي الطُّيـو َر َو ال ِ
........................ 6ــ ِفـي ال ِّنهايَ ِة حافَ َظ الْ ُمزا ِر ُع َعلَی الطُّيو ِر َو أَفْـر ِاخـها.
........................ الصناع َّي ُة تَ ْهديدا ً لِـ ِن ِ
ظام الطَّبي َع ِة. 7ــ تُـ َع ُّد ال ُّنفاياتُ ِّ
اوات َو ت َـأْکُلُـها.
2ــ كان َْت َم ْجمو َع ٌة کَبيـ َر ٌة ِم َن (الثَّعالِ ِب الْ ِفئرانِ )تَـ ْه ُج ُم َعلَی الْخَضْ ر ِ
لی بَ ْع ٍض يُ َحق ُِّق إِيجا َد (ال ُّنفايَ ِة التَّوازُنِ ِ )فـي الطَّبي َع ِة.
وانات بَ ْع ِضها َع ٰ
3ــ َع ْي ُش الْ َح َي ِ
58
عـــ َللَـمـــوا
ـمـــوا عـــ
ا ِ اِ
فعول الْ ُمطل َُق
اَلْ َم ُ
به ترجمۀ چهار جملۀ زير دقّت کنيد.
از خدا آمرزش خواستم. 1ــ اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه.
از خدا بی گمان آمرزش خواستم. 2ــ اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاس ِتغْفاراً .
از خدا صادقانـه آمرزش خواستم. 3ــ اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاس ِتغْفارا ً صا ِدقاً .
از خدا ِ
مانند درستکاران آمرزش خواستم. 4ــ اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاس ِتغْفا َر ّ
الصالِحي َن .
چه رابطه ای ميان دو کلمۀ «اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ » و « ْاس ِتغْفار» در جمالت باال وجود دارد؟
مصدر «اِ ْس ِتغْفار» در جملۀ دوم ،سوم و چهارم چه مفهومی را به جمله ها افزوده است؟
نقش کلمۀ «اِ ْس ِتغْفار» در جمالت دوم ،سوم و چهارم «مفعول مطلق» است.
اين مصدر در جملۀ دوم بر انجام فعلِ «اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ » تأکيد کرده است.
به مصدر «اِ ْس ِتغْفار» در جملۀ دوم «مفعول مطلق تأکيدی» گفته می شود و در ترجمۀ
فارسیِ آن از قيدهای تأکيدی مانند «بی گمان» « ،حتماً» و «قطعاً» استفاده می کنيم.
«الصالِحي َن» در جمالت سوم و چهارم چه نقشی دارند؟ دو کلمۀ «صا ِدقاً» و ّ
ٌ
مضاف اليه است ،نو ِع گاهی «مفعول مطلق» به کمک کلمۀ بعد از خودش که صفت يا
انجام گرفتنِ فعل را بيان می کند؛ مانند «اِ ْس ِتغْفار» در جملۀ سوم و چهارم ،که به آن «مفعول
مطلق نوعی» گفته می شود.
59
الـصـالِـحـيـ َن .اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاسـ ِتـغْـفــارا ً صـا ِدقــاً.
اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاسـ ِتـغْـفـا َر ّ
مفعول مطلق نوعی صفت ٌ
مضاف اليه مفعول مطلق نوعی
ِ
«مانند» استفاده در ترجمۀ مفعول مطلق نوعی (که مضاف واقع شده است) از قيد
می کنيم؛ مثال:
ِ
مانند درستکاران از خدا آمرزش خواستم. اِ ْستَ ْغ َف ْرتُ اللّ َه ْاس ِتغْفا َر ّ
الصالِحي َن.
در ترجمۀ مفعول مطلق نوعی (که موصوف واقع شده است) می توانيم صفت را به
صورت قيد ترجمه کنيم و نيازی به ترجمۀ مفعول مطلق نيست؛ 1مثال:
ت َ ْجتَ ِه ُد ْالُ ُّم لِـتَربيَ ِة أَ ْوال ِدها ا ْج ِتهادا ً بالِغاً.
مادر برای تربيت فرزندانش بسيار تالش می کند.
-1ترجمه ،هرن و ذوق در کنار توانـمندی های گوناگون زبانی است و ترجمۀ صحيح به سياقِ عبارت و نکات بسياری
بستگی دارد .آنچه در کتاب در زمينۀ ترجمه می آيد ،فقط يک راهناميی است.
60
باب قاعده ِ
مند «ثالثی مزيد» آشنا شديد که عبارت اند از: در پايۀ دهم با هشت ِ
ت َـعـلـيـم يُـ َعـلِّـ ُم َعـلَّـ َم تَفعيل اِفـ ِتـخـار يَـفتَ ِخـ ُر اِفـتَـخَـ َر اِف ِتعال
ت َــقَـدُّم يَتَ َق َّد ُم ت َ َق َّد َم ت َ َف ُّعل اِس ِتخدام يَستَ ِ
خد ُم اِستَخ َد َم اِس ِتفعال
ُمسا َعدَة يُسا ِع ُد سا َعـ َد ُمفا َعلَة إِرســـال يُـ ْر ِس ُـل أَ َ
رس َـل إفعـال
اکنون با چند مصدر از فعل های «ثالثی مج ّرد» که در اين درس به کار رفته اند ،آشنا شويد.
«سماعی»اند؛ مصدرهای ثالثی مج ّرد بی قاعده اند .در اصطالح گفته می شود اين مصدرها َ
يعنی شنيداری اند و بايد از قبل شنيده شده باشند؛ ا ّما مصدرهای ثالثی مزيد چنين نيستند؛
برای نـمونه وقتی که وزن «اِفتَ َع َل ،يَفتَ ِع ُل ،اِف ِتعال» را حفظ باشيد ،به سادگی می دانيد
مصد ِر فعل های اِعتَـ َر َف و اِشتَـ َر َ ك عبارت است از :اِع ِتراف و اِش ِتراك؛ پس مصدرهای ثالثی
مزيد «قياسی»اند؛ يعنی وقتی که وزن ماضی ،مضارع ،امر و مصدر يک باب را بلد باشيم؛ با
مقايسه کردن ،بقيّۀ فعل ها و مصدرهای آن باب را می شناسيم؛ ا ّما وقتی بدانيد مصد ِر فعلِ
ظَلَ َم« ،ظُلْم» است؛ نـمی توانيد مصد ِر فعل های َصبَـ َرَ ،ذکَ َر و قَ َرأَ را حدس بزنيد.
61
چند مصدر ثالثی مج ّرد:
ظُـلْـم يَظلِ ُم ظَلَ َم َصـبْـر يَصبِـ ُر َصبَـ َر
ِقـرا َءة يَق َرأُ قَـ َرأَ ِذکْــر يَذکُ ُر َذکَـ َر
طَ َيـران يَطيـ ُر طـا َر ُهجوم يَ ْه ُج ُم َه َج َم
نَـــ ْوم يَنـا ُم نـا َم ُخروج يَ ْخ ُر ُج َخ َر َج
از آنجا که «مفعول مطلق» مصدری از فعلِ جمله است؛ بنابراين آشنــايـی با مصدرهـای
ياد شده الزم است.
62
فعول الْ ُمطْل ََقَ ،و ا ْذکُ ْر نَوعَهُ . اِ ْخ َت ِب ْر نَف َْسكَ .اِنْ َت ِخ ِب ال َّتر َج َم َة َّ
الصحي َح َة ،ثُ َّم َع ِّي ِ
ـن الْ َم َ
ً َ ْ ً َ
1ــ ﴿فـاصب ْ
ـر صبـرا جـميال﴾ اَلْ َمعارِج5 :
ْ َ
ِ
الف .قطعاً شکيبايی کن .ب .به زيبايی صبر کن.
ً ْ ً َ
2ــ ﴿ ...اذک ُروا َ ُْ ُ
اهلل ِذکرا کثيـرا﴾ ا َْلَحزاب41 :
الف .خدا را هميشه ياد کنيد .ب .خدا را بسيار ياد کنيد .
ً َ
3ــ ﴿...کـل َم ُ َ َّ
اهلل مویس تـکـليما﴾ ا َل ِّنساء164 :
الف .خدا با موسی قطعاً سخن گفت .ب .خدا با موسی سخنی گفت .
الف .و مانند مالئک فرود آمدند .ب .و فرشتگان قطعاً فرود آورده شدند.
63
ـمـاريـن
اَلـا َّتَلـ َّتـمـاريـن
وضيحات التّاليَ ِة ِم ْن ُم ْع َج ِم ال َّد ِ
رس. ِ ناسبَ ًة لِلتَّ
اَل َّت ْمري ُن ْال َّو ُلَ :عيِّـ ْن كَلِ َم ًة ُم ِ
............................ 1ــ أَنوا ٌع ِم َن ال َّن ِ
باتات الَّتي يَتَ َغذَّی الْ نسا ُن بِـها.
............................ واس َعـ ٌة خَضْ را ُء تُـ ْز َر ُع فيـها أَنوا ُع الْ َمحاصيلِ.
2ــ أَ ْر ٌض ِ
............................ 3ــ عـالِـ ٌم ُمتَ َخ ِّص ٌص بِـأُمـو ِر ِمـ ْهـ َنـ ٍة أَ ْو َعـ َمـلٍ أَ ْو بَـرنـا َمـ ٍج.
............................ ِ
ـعـيـف. 4ــ َمـوا ُّد کيمياويَّـ ٌة َو طَبيعـيَّـ ٌة لِـتَـقـويَـ ِة الـتُّـر ِ
اب الـضَّ
ط ِم ْن أَعدائِـ ِه............................ . عيش تَ ْح َت الْ َ ِ
رض يَ ْنق ُُل دا َء الطّاعونِ ؛ َو الْ ِق ُّ 5ــ َحيَوا ٌن َصغي ٌر يَ ُ
َتی » -2اَلْ َمأْ ُد َبة :مائِ َد ُة الضّ يافَـ ِة -3اَلْعـا ِئل :اَلْفَقيـر -4اَلْ َمـ ْج ُف ّو :اَلْـ َمـطـرود -1اَلْ ِف ْت َية :ا َلشَّ باب « ُمف َر ُد ُه :اَلْف ٰ
-7اِق َت ٰ
دی :تَـبِـ َ ع -6اَلْ َمأْموم :ا َلتّابِع ،اَلَّذي َخل َْف ْالمامِ -5اَلْ َمدْ ُعـ ّو :اَلَّذي قَ ْد َد َع ْونا ُه
تيق « َج ْم ُعهُ :ا َْلَطْمار» -11اَلطُّ ْعم :ا َلطَّعـام فـی ِب ِهَ :ج َعلَـ ُه کافيـاً -10اَلطِّ ْمر :ا َلل ُ
ِّباس الْ َع ُ -8اِ ْس َتضا َء :طَل ََب الضَّ ـ ْو َء -9اِكْ َت ٰ
َلصواب (درستی) َلسداد :ا َّ -14ا َّ -13أَعینونـي :اُن ُْصرونـي -12اَلْ ُق ْرصِ :قط َع ٌة ِم َن الْخُب ِز َو نَ ْح ِو ِه دائِ ُّ
ري الشَّ کلِ
64
در بصـره نامـۀ چهــل و پنجــم نهج البالغـه به عثامن بن ُحنَيف استاندار اميـر الـمؤمنني علـی
ا ّما پس [از ياد خدا و پيامرب] اى پرس ُحنَيف ،به من [خرب] رسيد كه مردى از مردان 1برصه ،تو را به
مهامنـى خويش فرا خواند و تو به رسعت به سوى آن شتافتى.
ِ سفرۀ
مهامنـى مردمى را بپذيرى كه تهيدستشان رانده و ثروتـمندشان دعوت شده است.
ِ گامن نـمى كردم
آگاه باشيد که هر رهروی پيشوايی دارد كه از او پريوى مىكند و از نور دانشـش روشنى می جويد.
آگاه باشيد امامتان از دنيايش به دو جامۀ کهنه و از خوراکش به دو قرص نان بسنــده کرده است.
آگاه باشيد که قطعاً شام نـمی توانيد چنني کنيد؛ ولی با پارسايی و تالش و پاكدامنى و درستی ،مرا يارى دهيد.
............................................................................................................................................................................
«اِفْ ِتعال».............. .............. : لی َوزْنِ لی َوزْنِ «أَفْ َعل َْت» َو الْ ُ ْخ ٰ
ری َع ٰ 3ــ َع ِّيـ ْن ِم َن ال َّن ِّص کَلِ َم ًة َع ٰ
.............. .............. 4ــ َع ِّيـ ْن نَو َع ِف ْعلِ «ال تَق ِْدرونَ» و صي َغتَـ ُه:
65
اَل َّتمري ُن الثّالِ ُث :ت َ ْرج ِِم الْ َکلِ ِ
مات التّال َي َة.
اِ ْس ُم الْفا ِعلِ اَلْ َم ْصدَ ر ا َْلَ ْم ُر َو ال َّن ْه ُي اَلْ ُمضا ِر ُع َو الْ ُمس َتق َب ُل اَلْاميض
اَلْ ُم ْر ِسلونَ: ا َْل ْرسال: أَ ْر ِسلوا: َس ْو َف يُ ْر ِس ُل: قَ ْد أَ ْر َس َل:
............................ فرستادن ............................ ............................ ............................
اَلْ ُمنتَبِهيـ َن: ا َِلنْ ِتباه: اِنْتَبِهوا: َسـتَ ْنتَبِهونَ: اِنْتَبَـهَ:
............................ ............................ ............................ ............................ آگاه شد
اَلْ ُم ْن َس ِحب: ا َِلن ِْسحاب: ال تَ ْن َس ِح ْب: ال يَ ْن َس ِح ُب: اِن َْس َحبْـتُم:
............................ ............................ عقب نشينی نکن ............................ ............................
اَلْ ُم ْستَـرجِع: ا َِل ْس ِتـ ْرجاع: ال ت َْستَـ ْرجِعي: يَ ْستَـ ْر ِج ُع: َما ْاستَـ ْر َج َع:
............................ ............................ ............................ پس می گريد ............................
اَلْ ُمجا ِدالنِ : اَلْ ُمجا َدلَة: ال ت ُجا ِدلوا: لَ ْم يُجا ِد ْل: ما جاد ََل:
............................ بحث کردن ............................ ............................ ............................
اَلْ ُمتَ َذکِّراتُ : ا َلتَّ َذکُّر: تَ َذکَّ ْر: يَتَ َذکَّرانِ : ت َ َذکَّ َر:
............................ به ياد آوردن ............................ به ياد می آورند ............................
اَلْ ُمتَ ِ َ
ناصينِ : ناص:
ا َلتَّ ُ َناصوا:
َرجا ًء ت َ ناصونَ: تَتَ َ َناصوا:
ت َ
............................ همياری کردن ............................ ............................ ............................
اَلْ ُم َس ِّجلَةُ: ا َلتَّ ْسجيل: َس ِّج ْل: ت َُس ِّجليـ َن: قَ ْد َس َّج َل:
............................ ضبط کردن ............................ ............................ ............................
سان.
ِّ ْ ِّ َ 1
الل ن م ن ج الس ب 2ــ ال َش َء أَ َح ُّ
ق
ِ ِ ِ ِ
...................................................................................................................................................................
َ ْ َ ُ ُ َ َّ ٌ َ ٌ َ ْ َ َ ْ َ َ
کيْ َ
ـت. 3ــ الياة مست ِمرة سواء ض ِحکـت أم ب
...................................................................................................................................................................
الز َم ُ ً ُ َ ِّ ْ ُ َ ْ َ ْ ُ َ ِّ ْ ُ ْ
ـن. ـه َّ ان َصغيـرا يؤدب
وال ِ
4ــ من لم يؤدبـه ال ِ
...................................................................................................................................................................
ً ً ْ َ ْ واط ُن الْ َف ُ َ َْ ُْ
هيم بِـنَظافـ ِة اليئَ ِة اه ِتماما با ِلغا. 5ــ يهت ُّم الم ِ
...................................................................................................................................................................
يوج ُد أَ َح ٌد اک ِم ٌل َّإل َ
اهلل.
َ َّ ُ
ـه ال َ يب في ِه؛ ِلنعـسبَب َزلَّـة أَ ْو َ 6ــ ال ُيتْ َ
ـر ُك َّ
الص ُ
ديق ب َ
ٍ ٍ ِ ِ
..................................................................................................................................................................
َ َ ْ ُ َ ُ ِّ ُ َ َ ُ ْ َ َ َ 3 ُ َ ُ ْ َّ َ َ ُ ِّ ُ َ َ ُّ 2
ک ُص َ
عوب ٍة. 7ــ يری المتشائِم الصعوبة يف ک فرص ٍة؛ أما المتفائِل فـيـری الفرصة يف
..................................................................................................................................................................
-3اَ ْل ُمتَفا ِئل :خوش بني -2اَ ْل ُمتَشا ِئم :بدبني -1اَ ِّ
لس ْجن :زندان
67
اغات التَّـر َج َم ِة؛ ث ُ َّم أَ ْعر ِْب ما أُشيـ َر إلي ِه ِب َخطٍّ.
السا ِد ُس :أَکْ ِم ْل فَر ِ
اَل َّتمري ُن ّ
3 2 1
بَ ْع ُض الطُّيو ِر قَ ْد تَلْ َجأُ إلَی ِحيَلٍ لِـطَ ْر ِد ُم ْفتَر ِِسها َع ْن ُعشِّ ـهاَ ،و ِم ْن ٰه ِذ ِه ال ِْحيَلِ أَ َّن أَ َح َد
5 4
ری َح َيواناً ُم ْفتَرِساً قَريباً ِم ْن ُعشِّ ـ ِه ،يَتَظا َه ُر أَما َمـ ُه بِـأَ َّن َجنا َحـ ُه َمکْسو ٌر ،فَـ َيتْ َب ُع
الطُّيو ِر حي َن يَ ٰ
6
َريس َةَ ،و يَ ْبتَ ِع ُد َعنِ الْ ُع ِّش ابْ ِتعادا ً کَثيـرا ًَ .و ِعن َدما يَتَأَکَّ ُد الطّائِــ ُر
الْ َح َيوا ُن الْ ُم ْفتَـر ُِس ٰه ِذ ِه الْف َ
7
ِمــ ْن ِخدا ِع الْ َعد ِّو َو ابْ ِتعا ِد ِه ِم ْن ُعشِّ ـ ِه َو إِنقا ِذ َحيا ِة ِفر ِاخـ ِه ِم َن الْ َم ْو ِت يَطيـ ُر بَ ْغتَـ ًة طَ َيـراناً
َسريعـاً.
-2اَلْ ِح َيل :چاره انديشی ها «مفرد :اَلْحيلَة» -3اَلْ ُم ْف َتـرِس :درنده ،جانو ِر شكارچی درنده -1لَ َجأَ :پناه ُبرد
-7اَلْ ِخداع :نيـرنگ -6تَأَکَّدَ ِم ْن :از ...مطمنئ شد -4اَلْ َمکْسور :شكسته -5تَب َِع :تعقيب كرد
68
ابـي لِلْ َکلِ ِ
مات الَّتي ت َحتَـها َخطٌّ. الساب ُِعَ :عيِّـنِ الْ َم َح َّل الْ عر َّ
اَل َّتمري ُن ّ
ً ً ُ َ َ َ َ َ ْ ّ
﴿إنـا فـتـحـنـا لـك فـتـحـا مـبـيـنـا﴾ اَلْفَتح1 : 1ــ
..................................................................................................................................................................
ً َ َ ـحن ن ََّ ُْ
﴿إنا ن ُ ََ َ ْ ّ َ
ـزلـنا عليـك القرآن تنـزيال﴾ ا َلْ نسان23 : 2ــ
..................................................................................................................................................................
َ َ َـر کـالـجـه َ
ال فـق َ َ ْ َ ْ َ ْ
ب .ا َْلما ُم َع ٌّ
لـي ـل و ال میـراث کـاألد ِ
ِ 3ــ
..................................................................................................................................................................
َّ ْ ْ َ َ َّ ُ
ـه يَ ُ ْ َ ُ ُ ُ ُّ َ
زيـد. نـفـاق إل الـ ِعـلـم؛ فـإن
ِ ـص کـل شـي ٍء بِـال 4ــ يـنـق
..................................................................................................................................................................
ْ َ ُ َ َ َْ ادلنيا َعيْ َش الْ ُف َقرا ِء َو ُي َ َ ُ َْ ُ
اسبَة الغنياءِ. اس ُ
ب يف ال ِخر ِة م خيل يف ُّ 5ــ يعيش ال
..................................................................................................................................................................
69
1 2
3 4
70
5 ا ََّلد ْر ُس الْخا ِم ُس
72
ــــجم اَ ْل ُ
ــم ْع َ
اَلْ ُمجيب :پاسخ دهنده أَنِـ ْر :روشن كن (أَنا َر ،يُنيـ ُر) اِ ْح ِمني :از من نگهداری كن
می ـِ ،يَ ْحمي /اِ ْحمِ +نون ا َِلن ِْشراح :شادمانی ،فراخی ( َح ٰ
اَلْ َب َسمات :لبخندها وقاية +ي)
أَ ِع ّنـي :مرا ياری كن (أَعا َن ،يُعيـ ُن «مفرد :اَلْبَ ْس َمة»
اَلْ َح ّظ :بخت /أَ ِع ْن +نون وقاية +ي)
73
عـــ َللَـمـــوا
ـمـــوا عـــ
ا ِ اِ
أُ ْس ُ
لوب ال ِّندا ِء
به دو جملۀ فارسی زير دقّت کنيد.
سعديـا مرد نکونـام نـميـرد هرگز.
ای ساربان آهسته ران ،کار ِام جانم می رود.
سعدی و ساربان در دو جملۀ باال «منادا» ناميده می شوند .منادا در لغت يعنی «صدا زده شده».
اکنون به جمالت عربی زير دقّت کنيد.
يا طالِ ُب ،ت َ
َعال. يا ا َللّ ُه ،اِ ْر َح ْمنا. الس ِ
ادات. يا َس ِّي َد ّ
يا تِلمي َذ ُة ،ت َعالَـي. يا َز ْهرا ُء ،اِ ْجتَهِدي. جيب ال َّد َع ِ
وات. يا ُم َ
حرف ندا در جمالت باال کدام است؟ مهم ترين حرف ندا در زبان عربی «يا» است.
کلمات قرمز رنگ در جمالت باال «منادا» ناميده می شوند.
گاهی حرف ندا حذف می شود و اين را از مفهوم و قرائن عبارت يا متن می توان فهميد؛
مانند « َربَّنا» در اين آيه که در اصل «يا َربَّنا» بوده است:
َ َ ًَ ُّ ْ َ َّ
﴿ ...ربنا آتِنا فِـي ادلنيا حسنة ﴾...اَلْبَ َق َرة201 :
74
چرا در جملۀ نخست بعد از حرف ندای «يا» کلمۀ «أَيُّ َها» و در جملۀ دوم «أَيّتُ َها» به کار
رفته است؟
أَيُّها برای مذکّر و أَيَّتُها برای مؤنّث است.
در «يا أَيُّـ َها الْ َوال ُد» و «يا أَيّتُـ َها الْ َبناتُ » « ،يا» حرف ندا و «أَيُّـ َها ْالَوال ُد» و «أَيّتُـ َها الْ َبناتُ »
گروه منادايی هستند.
در اين حالت «أَيُّها» و «أَيّتُها» ترجمه نـمی شوند.
حرف ندای «يا» بر س ِر اسم بدون ا َل می آيد؛ مثال :يا َولَ ُد ،يا ِب ْن ُت
منادی «ال» داشته باشد ،با «أَيُّها» و «أَيَّتُها» به کار می رود؛ مثال: ٰ ا ّما اگر
أَيُّ َها الْ َولَ ُد ،أَيَّتُ َها الْ ِب ْن ُت (يا أَيُّ َها الْ َولَ ُد ،يا أَيَّتُ َها الْ ِب ْن ُت)
لفظ جاللۀ «اللّه» به دو صورت منادا واقع می شود( :يا ا َللّ ُه) و (ا َللّٰ ُه َّم) و هيچ فرقی با
هم ندارند.
گاهی در منادا ضمير «ي» حذف می شود؛ مانند:
يا َر ِّب ( َر ِّب) = يا َربّـي يا قَ ْو ِم = يا قَومـي
75
اِ ْخ َتبِـ ْر نَف َْسكَ .تَ ْرجِ ِم الْ ُج َم َل ال ّتال َي َة؛ ثُ َّم َع ِّي ِ
ـن الْ ُم ٰ
نادی.
ُُ َ ْ ُ ََ ُ ُُ َْ َ َ َْ َ ْ َ ْ َ ُّ ُْ
1ــ ﴿قل يا أيها الاکفِرون * ال أعبد ما تعبدون * و ال أنتم اعبِدون ما أعبد﴾ اَلْکا ِفرونَٰ 1 :
إلی 3
.........................................................................................................................................................
َ َ َّ ْ ُ َ َّ ْ ُ ّ َّ
2ــ ﴿رب اجعلين م َ َّ ُ ْ َْ َ ِّ
قيم الصال ِة َو ِمن ذريتـي 1ربـنا َو تقبل دعـا ِء ﴾2إبراهيم40 :
.........................................................................................................................................................
َ ْ َ
ـر َك 3ب َ ِّ َ
3ــ ﴿يا أيُّ َ
ـهـا النسـان مـا غ َّ ُ ْ َ
ـربـك الـکـريـم﴾ ا َِلنْ ِفطار6 : ِ
ِ
.........................................................................................................................................................
ْ ً ُ4ــ َ ُ َ ْ َّ َّ
يـمان ُ ﴾...آل ِع ْمران193 :
ِ ﴿ربـنا إِنـنا س ِمعنا مناديا ينادي ِلل
.........................................................................................................................................................
ْ َْ ُُ ّ َ َْ َ َ ًَ
ض ﴾...ص26 :
ِ ر ال ـي ف
ِ ة5ــ ﴿يا داود إِنا جعلناك خليف
.........................................................................................................................................................
َ ُ ِّ َ َ َْ ْ َ ْ ُ ُ َ ّٰ ُ َّ ّ َ ْ َ ُ َ ْ َ
6ــ اللهم ،إِنـي أسألك بِاس ِمك ،یا اهلل ،یا رحـمان ...يا خي الغافِرين ،...يا ساتِر کـل
َ َ ْ َ َ ْ اذلنوب ،...يا َم ْن َس َ َ ْ َ َ
َ ّ َ ُّ َ ْ
ت القبيح ،...يا أحسن الـخا ِلقني .م ْن دُعاء ال َج ْوشَ نِ الکَبي ِر
ْ ْ ِ ِ ِ يوب ،...ياغفار
مع ٍ
...............................................................................................................................................................................
...............................................................................................................................................................................
َ -3غ َّر ُـ :فريب داد -2دُعا ِء :دعايم (دُعاء +ي) -1اَل ُّذ ّر َّيـة :فرزندان ،دودمان
76
ـمـاريـن
اَلـا َّتَلـ َّتـمـاريـن
به پرسش امام حسن نامۀ سی و يکم نهج البالغه ،از سفارش امام علی
رس دلبندم ،خودت را ميان خويشنت و ديگرى [همچو] ترازويی قرار بده؛ پس آنچه را براى خودت
پ ِ
دوست مىدارى براى غري خودت [نيز] دوست بدار؛ و برايش ناپسند بدار آنچه را برای خودت ناپسند
می داری؛ و ستم مكن ،چنانكه دوست ندارى ستمدیده شوی؛
-1اَلْميزان :آلَـ ٌة يُ ْع َر ُف بِـها َو ْز ُن شَ ي ٍء -2أَ ْحب ِْبِ :ف ْع ُل ْالَ ْم ِر ِم ْن ت ُِح ُّب
77
َ ْ َ ْ ُ ُ1 َ َْ َ َ ْ ْ َ ُ ُّ َ ْ ُ ْ َ َ َ ْ َ َ ْ ْ
حـه ِم ْن استَق ِب ْح ِم ْن نف ِسـك ما تستق ِب ـحب أن يـحسن إلـك؛ و و أح ِسن كما ت ِ
ُ ُّ َ ْ َ َ َ 2 َ َُْ َغيْ َ
ب أن يُقال لـك. ـح
ـرك؛ ...و ال تقل ما ال ت ِ
ِ
و نيىك كن ،چنانكه دوست مىدارى به تو نيىك شود؛ و آنچه را برای غري خودت زشت مىدارى براى
خودت [هم] زشت بدار؛ ...و چيزی را که دوست نداری برای تو گفته شود [در حقّ ديگران] مگو.
ابـي لِـ «نَفْس» في «نَف َْس َك» َو «نَف ِ
ْس َك»؟ ....................................... ما ه َو الْ َم َح ُّل الْ عر ُّ 1ــ
2ــ ما هـ َو نَ ْو ُع ِف ْعلِ «ت َ ْک َر ُه» َو صي َغتُـ ُه؟ .......................................
أَ کَلِ َم ُة «ميزانا ً» َمع ِرفَـ ٌة أَ ْم نَ ِک َرةٌ؟ ....................................... 3ــ
أَ ال ِز ٌم ِف ْع ُل «ال تَق ُْل» أَ ْم ُمتَ َع ٍّد؟ ....................................... 4ــ
باب ِف ْع ُل «أَ ْ
ح ِس ْن»؟ ....................................... ِم ْن أَ ِّي ٍ 5ــ
6ــ ا ُ ْذکُ ْر ِف ْعلَيـنِ لِ ْلَ ْمـرِ ....................................... :
ُمبْتَ َدأٌ َو َم ْرفو ٌع أ .اِ ْس ٌمُ ،م ْف َر ٌدُ ،م َذكَّ ٌرُ ،م َع َّر ٌف ِبأَل
ا َل َّر ُج ُل 1ــ
فا ِع ٌل َو َم ْرفو ٌع بَ .م ْص َد ٌرُ ،م َذكَّ ٌرَ ،م ْع ِرفَةٌَ ،مبْ ٌّ
ني
ضاف إلَيـ ِه َو َم ْجرو ٌر ُم ٌ أ .اِ ْس ُم فا ِعلٍ ُ ،م َؤنَّثٌ ُ ،م َع َّر ٌف بِـالْ َعلَم َّي ِةُ ،م ْع َر ٌب
الْ َع ّل َم ُة 2ــ
ِص َف ٌة َو َمرفو َع ٌة بِالتَّ َبع َّي ِة لِ َموصو ِفها ب .اِ ْس ُم ُمبالَغَـ ٍةُ ،م ْف َر ٌدُ ،م َع َّر ٌف بِـأَلُ ،م ْع َر ٌب
صوب باب تَفْعيلُ ،متَ َع ٍّدُ ،م ْع َر ٌب َمف ٌ
ْعول َو َم ْن ٌ أِ .ف ْع ٌل ُمضا ِرعٌُ ،م ْف َر ٌد ُم َؤنَّثٌ غائِ ٌب ،ث ٌّ
ُالثـي َمزي ٌد ِم ْن ِ
3ــ
تَ َح َّدثَ
1
َخبَـ ٌر ُالثـي َمزي ٌد ِم ْن ِ
باب ت َ َف ُّعلَ ،م ْعلو ٌم ،ال ِز ٌم ماضُ ،م ْف َر ٌد ُم َذکَّ ٌر غائِ ٌب ،ث ٌّ بِ .ف ْع ٌل ٍ
َم ْجرو ٌر ِب َح ْر ِف َج ٍّر أ .اِ ْس ُم َمفْعو ٍلُ ،م َع َّر ٌف بِـأَلَ ،ج ْم ٌع ُم َذكَّ ٌر سالِ ٌمَ ،م ْب ٌّ
نـي
4ــ
َلطُّل ِب
ا ّ
ضاف إلَي ِه َو َم ْجرو ٌر ُم ٌ ب .اِ ْس ُم فا ِعلٍَ ،ج ْم ُع تَكْسريٍ و ُم ْف َر ُد ُه «الطّالِب»ُ ،م ْع َر ٌب
َم ْجرو ٌر ِب َح ْر ِف َج ٍّر (يف الْ َم ْد َر َس ِة :جا ٌّر َو َم ْجرو ٌر) أ .اِ ْس ُم َمكانٍ ُ ،م ْف َر ٌدُ ،م َؤنّثٌ َ ،م ْع ِرفَةٌُ ،م ْع َر ٌب
اَلْ َم ْد َر َس ِة 5ــ
ِص َف ٌة َو َم ْجرو َر ٌة بِالتَّ َبع َّي ِة لِ َموصو ِفها ب .اِ ْس ُم تَفْضيلٍ ُ ،م ْف َر ٌدُ ،م َع َّر ٌف ِبأَلَ ،م ْب ٌّ
نـي
أِ .ف ْع ٌل ُمضا ِرعٌُ ،م ْف َر ٌد ُم َؤنَّثٌ غائِ ٌب ،ث ٌّ
ُالثـي ُم َج َّر ٌدَ ،م ْعلو ٌمُ ،م ْع َر ٌب ،ال ِز ٌم
6ــ
تَ ْذ َه ُب
نـي
باب ت َفا ُعلَ ،مبْ ٌّ ُالثـي َمزي ٌد ِم ْن ِ بِ .ف ْع ٌل َم ْج ٌ
هولُ ،م ْف َر ٌد ُم َذكَّ ٌر ُمخاط ٌَب ،ث ٌّ
نصوب َو الْ ُج ْملَ ُة ْاسم َّيةٌ. ْعول َو َم ٌ َمف ٌ أ .اِ ْس ُم َمفعو ٍلُ ،م َع َّر ٌف بِـالْ َعلَم َّي ِةَ ،م ْب ٌّ
نـي
7ــ
اَلْ ُم َعلِّ َم ُة
فا ِع ٌل َو َمرفو ٌع َو الْ ُج ْملَ ُة ِف ْعل َّيـةٌ. ب .اِ ْس ُم فا ِعلٍ ُ ،م ْف َر ٌدُ ،م َؤنَّثٌ ُ ،م َع َّر ٌف ِبأَلُ ،م ْع َر ٌب
َم ْجرو ٌر ِب َح ْر ِف َج ٍّر (إلَی اَلْ َم ْكتَ َب ِة :جا ٌّر َو َم ْجرو ٌر) أ .اِ ْس ُم َمکانٍ ُ ،م ْف َر ٌدُ ،م َؤنَّثٌ ُ ،م َع َّر ٌف ِبأَل
اَلْ َم ْكتَبَ ِة 8ــ
ضاف إلَي ِه َو َم ْجرو ٌرُم ٌ ب .اِ ْس ُم تَفْضيلٍ ُ ،م ْف َر ٌدَ ،م ْع ِرفَةٌُ ،م ْع َر ٌب
-1ذکر اعراب خبـر ،وقتی به صورت فعل است ،از اهداف کتاب نيست.
79
حیح ِفي الْ ُمف َر ِد َم َع َج ْم ِع ِه. اَل َّتمري ُن الخا ِم ُسَ :عیِّنِ َّ
الص َ
80
ابـي لِلْ َکلِ ِ
مات الَّتي تَحتَـها َخطٌّ. السا ِد ُسَ :عيِّـنِ الْ َم َح َّل الْ عر َّ
اَل َّتمري ُن ّ
َ ََ ُ َّ
انلاس اعبدوا ربـک ُ
ـم الـذي خلقـکـم ﴾...اَلْبَ َق َرة21 : ﴿يا أيها ّ َ َّ ُ ُْ ُ َ ُّ َ 1ــ
.........................................................................................................................................................
إبليس ما لـك أل تـکون َم َ
ـع ّ
الساج َ
دين﴾ اَل ِ ُ َ َ َ َّ َ
ْـح ْجر32 : ِ ﴿يا 2ــ
.........................................................................................................................................................
ٌَ َ َّ َ َ َ َّ
واسعة ﴾...اَلْ َعنکَبوت56 :
﴿يا ِعبادي الذين آمنوا إن أرضـي ِ 3ــ
.........................................................................................................................................................
ُْ ُ ْ َ َ َ ُ
لـيَ ،سيِّ ُد الکالمِ القرآن.
:يا َع ُّ هلل
4ــ قال رسول ا ِ
.........................................................................................................................................................
ُ َْ َ ْ َ َّ َ ْ ُ ُ ْ َ
ـر ُه طـول ال َمـل نياه اشتَغل
1
قـد غ 5ــ يا من بِـد
ُ ْ ْ
بر ُصندوق ال َع َمـل َو الْ َق ُ ً َْ ُ
ال َموت يَـأتـي بَغتَـة
.........................................................................................................................................................
.........................................................................................................................................................
ح ََ َّ َّ ْ َ َّ ُ َ َ َ َ َ
ـم ِة. هلل؛ يا نبـي الر
6ــ السالم عليك يا رسول ا ِ
.........................................................................................................................................................
81
الساب ُِع :لِلتَّـر َج َمـ ِة.
اَل َّتمري ُن ّ
لِـيَ ْس َم ْح . ........................... :لَ ْن يَ ْس َم َح............................ : 1ــ يَ ْس َم ُح :اجازه می دهد
اُکْـتُـ ْم .............................. :ال ت َـکْـتُ ْم............................ :
2ــ ت َ ْکتُ ُم :پنهان می کنی
اَلْ ُم َقلَّد............................... : اَلْ ُم َقلِّد .............................. : 3ــ يُ َقلِّ ُد :تقليد می کند
قَ ْد َرفَ َع.............................. : ما َرفَ َع ............................. :
4ــ َرفَـ َع :بـرداشـت
سـا ِعـ ْد.............................. : يُسا ِع ُد .............................. : 5ــ سا َع َد :کمک کرد
لَ ْم يَ ْص َن ْع............................ : ال يَ ْص َن ُع. ........................... : 6ــ يَ ْص َن ُع :می سازد
ا َلتَّدريس............................ : يُ َد ِّر ُس ............................... :
7ــ َد َّر َس :درس داد
اَلْ َمکتوب............................ : اَلْکاتِب ............................. : 8ــ کَتَ َب :نوشت
اَلْ َع ّل َمة............................... : ا َلْ َعلَم .............................. : 9ــ َعلِ َم :دانست
َلصبّار................................ :
ا َّ َلصابِر ............................. :
ا ّ
10ــ َصبَ َر :صبر کرد
اَلْ َمعبود............................. : اَلْ َمعابِد ............................ :
11ــ َعبَ َد :عبادت کرد
ا َلْ َصا ِغر............................. : غری ............................ :
َلص ٰ
ا ُّ 12ــ ا َلْ َصغَر :کوچک تر
82
أَيُّ َها الْ َ ِح ّبا ُء،
ن َْستَو ِد ُعـ ُک ُم اللّ َه،
َو نَ ْرجو لَ ُک ْم َحيا ًة َمليئَ ًة بِال َّنجا ِح
السال َم ِة،
َم َع َّ
في أَمانِ اللّ ِه.
83
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی جهت ایفای نقش خطیر خود در اجرای سند تح ّول بنیادین در آموزش و پرورش و
برنامۀ درسی ملّی جمهوری اسالمی ایران ،مشارکت معلّمان را به عنوان یک سیاست اجرایی مهم دنبال می کند .برای تحقّق
برخط اعتبارسنجی کتاب های درسی راه اندازی شد تا با دریافت نظرات معلّمان ّ این امر در اقدامی نوآورانه سامانۀ تعاملی
دربارۀ کتاب های درسی نونگاشت ،کتاب های درسی را در ا ّولین سال چاپ ،با کمترین اشکال به دانش آموزان و معلّمان
ارجمند تقدیم نماید .در انجام مطلوب این فرایند ،همکاران گروه تحلیل محتوای آموزشی و پرورشی استان ها ،گروه های
آموزشی و دبیرخانۀ راهبری دروس و مدیریّت محترم پروژه آقای محسن باهو نقش سازنده ای را بر عهده داشتنـد .ضمـن
ارج نهادن به تالش تمامی این همکاران ،اسامی دبیرانی که تالش مضاعفی را در این زمینه داشته و با ارائۀ نظرات خود
سازمان را در بهبود محتوای این کتاب یاری کرده اند به شرح زیر اعالم می شود.
اسامی دبیران شرکت کننده در اعتبارسنجی کتاب عربی ،زبان قرآن ( ) 3ـ کد 112207
استان محل خدمت نام و نام خانوادگی ردیف استان محل خدمت نام و نام خانوادگی ردیف
کرمانشاه 24بهبود ناصری خراسان رضوی فاطمه زهرا گندم کار 1
ايالم 25فرشته بیگی ايالم سميره داراخاني 2
لرستان 26مهستی رايگان سمنان خدیجه حسینی 3
كرمان 27معصومه فدایی آذربايجان شرقي مالحت سالک مراد 4
سمنان 28حدیثه متولّی مازندران نسرین نظری 5
آذربايجان غربي 29هما فرجی خوزستان حمیال چرنگ 6
سيستان و بلوچستان 30غالمرضا شفیعی شهرستان های تهران سکینه فتّاحی زاده 7
فارس 31علیرضا طریقت میمندی البرز معصومه پویا 8
کرمانشاه 32خسرو گروسی گيالن سیده زهرا حسینی طالمی
ّ 9
شهر تهران محمد جال
ّ 33 شهرستان های تهران محمد طایفه خانی
ّ 10
قزوين 34علي كريمي ارقيني شهرتهران 11آمنه آقایی نعمتی
کردستان 35پرستو اصغری آذربايجان شرقي 12مهدی شفایی
بوشهر 36بشرا ربیعی کرمان 13حکیمه حسنزاده جعفری
خراسان جنوبي 37محسن محسنی گلستان 14فتّانه سوادکوهی
يزد 38علی اکبر علی کریمی مازندران 15ملیحه خادملو
البرز 39رمضانعلی کاسک پورکوشاهی لرستان 16مهدی زندیه شیرازی
هرمزگان 40مینا افریشم خراسان جنوبي 17مهدی باقری نیا
بوشهر 41غالمرضا یرشی فارس 18شهرام رضایی
زنجان 42علی بیگدلی کردستان 19بابک قجر
مرکزي 43اکرم بغدادی قزوين 20فاطمه خامدا
چهارمحال و بختياري 44سیامک ظفری زاده آذربايجان غربي 21اسماعیل ّ
محمدزاده
مرکزی 45منصوره خوشخو همدان 22محسن شبستانی
گلستان 23علی یازرلو