Professional Documents
Culture Documents
BBC Persian Tussi Book Two
BBC Persian Tussi Book Two
عنایت فانی
تقدیم می کنم
علیزادۀ طوسی
-1آی مردم ،بیایید همه میلیونر بشویم
نمی دانم خیلی وقت است ،یا اینکه این منم که تازگیها متوجّه
شده ام ،که آرزوی میلیونر شدن دیگر به مردمان آمریکا و اروپا و ژاپن
اختصاص ندارد .حاال مردمان آسیا و آمریکای التین هم که تا چندی پیش،
دوره به دوره ،به آنها می گفتیم فقیر ،عقب مانده ،جهان سوّمی ،و در حال
توسعه ،و کسی ازمان ایراد نمی گرفت ،دارند با عجله و چهار نعل در راه
میلیونر شدن می تازند .درست مثل اینکه در هوای دور زمین گرد ابتالء به
میلیونر شدن پاشیده باشند ،همه میکروب این بیماری را با نفسهاشان وارد
قلب و مغزشان کرده اند و حاضر نیستند تخفیف بدهند و به اصطالح
امروزیها ،سقف آرزوها شان را تا حدّ یک زندگی مرفـّه و آبرومندانه
پایین بیاورند.
آخِر سفرۀ زمین که پهن تر نشده است و نعمتهای خاکی و آبی و
هوایی خدا هم که اگر کمتر نشده باشد ،بیشتر نشده است! تازه آنوقتها که
در دنیا از هر یک میلیون نفر شاید فقط یک نفر میلیونر بود ،فقر در دنیا
کوالک می کرد .حاال جمعیت دنیا هم که ،ماشاءاهلل ،از برکت فقر و جهل
به هفت میلیارد رسیده است .پس چه طور می شود که این همه آدمیزاد ،که
نود درصدشان ریزه خوار سفرۀ زمین هستند ،همه شان بدون استثناء میلیونر
بشوند؟ با یک حساب سرانگشتی ،وقتی که یکی از آنها ،از هر راهی
میلیونر ،یعنی مثالً صاحب یک میلیون دالر بشود ،مسلّماً از بخور و نمیر هر
نفر از یک میلیون منهای یک نفر ،یک دالر کم خواهد شد! به عبارت
دیگر ،با میلیونر شدن هر فقیری ،و با میلیاردر شدن هر ثروتمندی ،بقیۀ
فقیرها فقیرتر می شوند!
حاال ببینیم میکروب این آرزوی میلیونر شدن را چه کسانی توی
هوای دور زمین می پاشند .چند وقت پیش در یک برنامۀ تلویزیونی
آمریکا ،برای همۀ هنرمندهای آماتور ،از آواز خوان و رقـّاص گرفته تا
خوش خبر باشی3 /
شعبده باز و آکروبات ،مسابقه ای گذاشته بودند .قرار بود که از صدها
نفری که در این مسابقه شرکت می کنند ،فقط به یک نفر که برندۀ اوّل
می شود ،یک میلیون دالر بدهند تا آن یک نفر میلیونر بشود و بقیه بروند
سماق بمکـّند! پنج نفر آخر همه شان واقعاً هنرمند تمام عیار بودند .اگر شما
هم این برنامه را دیده بودید ،دلتان به حال آن چهار تای دیگر آتش
می گرفت! می توانستند این یک میلیون دالر را به نسبت ،بین آن پنج نفر
تقسیم کنند :برندۀ اوّل چهارصد ،برندۀ دوّم سیصد و برندۀ سوّم و چهارم و
پنجم ،یکی صدهزار دالر! امّا نه! فقط یک نفر باید میلیونر بشود! بیخود
نیست که در انگلستان اسم یک مسابقۀ تلویزیونی را گذاشته اند« :کی دلش
می خواهد میلیونر بشود؟»
در همین بریتانیا هر روز هفته ،مخصوصاً روزهای شنبه ،بلیت بخت
آزمایی ملّی یک نفر را میلیونر می کند .یا میلیونر یا تقریباً هیچ! در یکی از
شنبه ها ،یکی از برنده ها زن فقیری بود که هشتش گرو نُهش بود .امروز
یک بلیت خرید و فردا شد صاحب پنج میلیون و دویست هزار پوند .چه
طوری؟ این طوری که دستش از آستین سازمان بخت آزمایی دُزدکی رفت
تو جیب هفت ،هشت ،ده میلیون آدمی که مثل خودش هشتشان گرو نُهشان
است و هر هفته که بلیت می خرند ،همه شان می خواهند حتماً برنده بشوند
و حساب نمی کنند که شانس بردنشان یک در صدهزار هفته است ،یعنی
اگر تقریباً دو هزار سال بلیت بخرند« ،ممکن» است که «حتماً» برنده بشوند!
اینجاست که پنداری صدایی از عالم غیب می گوید« :در دنیای
سرمایه دارها ،فقیر بودن ،با آرزوی میلیونر شدن ،و بلیت بخت آزمایی
خریدن ،یعنی با امید همیشه فقیر ماندن!»
چون در فضای «فرهنگ» جامعه اش عادت کرده بود که فکر کند که :
By
Alizadeh Toossi