‫کاهش ابعادی الکترومغناطیس‬

‫‪2‬‬
‫محمدیوسف حقی‪ ، 1‬فرهاد دارابی‬
‫گروه فیزیک ‪ ،‬دانشکده علوم ‪ ،‬دانشگاه شهیدمدنی ‪،‬تبریز ‪ ،‬ایران‬ ‫‪)1‬‬
‫گروه فیزیک ‪ ،‬دانشکده علوم ‪ ،‬دانشگاه شهیدمدنی ‪،‬تبریز ‪ ،‬ایران‬ ‫‪)2‬‬
‫*نویسنده مسئول ‪ :‬گروه فیزیک ‪ ،‬دانشکده علوم ‪ ،‬دانشگاه شهیدمدنی ‪،‬تبریز ‪ ،‬ایران‬

‫ما مدل های یک و دو بعدی را برای الکترومغناطیس کالسیک با اس‪,,‬تفاده از روش ن‪,,‬زول‪ Hadamard‬اس‪,,‬تخراج می‬
‫کنیم‪.‬الکترومغناطیس ابعاد پایین به عنوان تخصصی از ابعاد باالتر تصور می شود ک‪,‬ه در آن می‪,‬دان ه‪,‬ا در امت‪,,‬داد جهت‬
‫ه‪,,‬ای فض‪,,‬ایی اض‪,,‬افی یکن‪,,‬واخت هس‪,,‬تند‪ .,‬این اس‪,,‬تراتژی دو الکترومغن‪,,‬اطیس مس‪,,‬تقل در دو مختص‪,,‬ات فض‪,,‬ایی و چه‪,,‬ار‬
‫الکترومغناطیس مستقل در یک مختصات فضایی به دست می‌دهد‪.‬‬

‫‪ .‬مقدمه‬
‫پرسش‌هایی درباره فضا‪ ،‬مسطح بودن و تعداد ابعاد آن همیشه فیزیکدانان‪ ،‬ریاضی‌دانان و رمان‌نویسان را مجذوب خ‪,,‬ود‬
‫کرده است‪.‬ما در سه بعد فضایی زندگی می‌کنیم‪ ،‬ام‪,‬ا اغلب در م‪,‬ورد جهان‌ه‪,‬ایی ب‪,‬ا ابع‪,‬اد متف‪,‬اوت فک‪,‬ر و س‪,,‬عی می‌ک‪,,‬نیم‬
‫تصویری از چنین جهان‌هایی بسازیم که ویژگی‌های آن‌ها فراتر از ادراک حسی ما است‪ ،‬ام‪,‬ا مطمئن‪,‬ا ً دور از تص‪,‬ور م‪,‬ا‬
‫نیست‪.‬ارنفست‪ ،‬یک قرن پیش‪ ،‬به این فکر می کرد که آیا قوانین بنیادی فیزیک «به نوعی ایجاب می کنند» ک‪,,‬ه س‪,,‬ه بع‪,,‬د‬
‫(فضایی) وجود داشته باشد‪.‬او متوجه شد ک‪,,‬ه تع‪,,‬دادی از وی‪,,‬ژگی ه‪,,‬ای هندس‪,,‬ی وج‪,‬ود دارن‪,,‬د ک‪,,‬ه س‪,,‬ه بع‪,,‬د را متف‪,,‬اوت می‬
‫کنند‪.‬او مش‪,,‬اهده ک‪,,‬رد ک‪,,‬ه (‪ , )i‬در ی‪,,‬ک فضا‪-‬زم‪,,‬ان کلی (‪-)n+1‬بع‪,,‬دی‪ ،‬تع‪,,‬داد اج‪,,‬زای می‪,,‬دان الک‪,,‬تریکی براب‪,,‬ر ب‪,,‬ا تع‪,,‬داد‪,‬‬
‫بوست‌های مستقل است که به نوبه خود برابر با تعداد(‪ ,)n‬مختصات فضایی است;و (‪ ,)ii‬تعداد اجزای می‪,,‬دان مغناطیس‪,,‬ی‬
‫‪2‬همزم‪,‬ان ب‪,‬ا س‪,‬طوح دو بع‪,‬دی متم‪,‬ایز(‪ ,)iii‬این دو ع‪,‬دد ب‪,‬ا‬ ‫برابر با تعداد‪ ,‬چرخش ه‪,‬ای مس‪,‬تقل است‬
‫یکدیگر برابرند‪ ،‬ودر‪ ، 3‬فقط برای ‪ n = 3‬برابرند‪ ،‬در حالی که‪ ،‬برای تمام مقادیر دیگر ‪ ،n‬می‪,,‬دان ه‪,,‬ای الک‪,,‬تریکی و‬
‫مغناطیسی اشیایی از انواع مختلف هستند‪ .‬از این منظر‪،‬قوانین الکترومغناطیس مستلزم سه بعدی بودن فض‪,,‬ا اس‪,,‬ت زی‪,,‬را‬
‫"دوگانگی بین کمیت های الکتریکی و مغناطیسی" یکی از ویژگی های جه‪,,‬ان م‪,,‬ا است‪.‬طب‪,,‬ق گفت‪,,‬ه ‪ ،Ehrenfest‬س‪,,‬ه (و‬
‫چهار) بعد متفاوت و جالب تر به نظر می رسند‪.‬این مشاهدات اولیه توسط تحقیقات ریاضی و فیزیکی در دهه ه‪,,‬ای بع‪,,‬د‬
‫تأیید شده است‪.‬عجیب است که چنین مشاهدات فنی دانشمندان‪ ,‬را به طرح س‪,,‬ؤاالت جس‪,,‬ورانه ت‪,,‬رغیب می کن‪,,‬د‪ ,،‬ک‪,,‬ه ح‪,,‬تی‬
‫فیلسوفان نیز جرأت بیان آنها را ندارند‪.‬یکی از این سواالت‪ :‬جهان در دو یا ح‪,‬تی ی‪,,‬ک بع‪,‬د فض‪,‬ایی چگون‪,,‬ه ب‪,‬ه نظ‪,‬ر می‬
‫رسدما در این مقاله به این سوال کلی و بسیار دشوار نمی پردازیم و به پرسش‪,,‬ی س‪,,‬اده ت‪,,‬ر بس‪,,‬نده می ک‪,,‬نیم‪.‬س‪,,‬وال م‪,,‬ا این‬
‫است که قوانین الکترومغناطیس (‪ ,)EM‬در ‪ n < 3‬بعد فضایی چه شکلی می توانند داشته باشند‪.‬اندکی تأمل نشان ميدهد‬
‫که حتی این سؤال فروتنانه نیز بی‌معنا است‪ ،‬مگر اینکه «رویه‌ای» مشخص شود که فرد را قادر می‌سازد تعداد ابعاد را‬
‫کاهش دهد‪.‬علی‌الخصوص چه چیزی باید از یک جهان یک یا دو بعدی مطالبه کند؟کدام تقارن ها‪ ،‬میدان ها‪ ،‬پتانسیل ها‪،‬‬
‫نیروی لورنتس‪ ،‬معادالت ماکسول‪ ،‬محصوالت برداری‪ ،‬نسبی و ع‪,,‬دم تغی‪,,‬یر پیمان‪,,‬ه ای بای‪,,‬د اعم‪,,‬ال ش‪,,‬وند‪ .‬آی‪,,‬ا می ت‪,,‬وان‬
‫‪ EM‬را در ابعاد ‪ n < 3‬فضایی به گونه ای فرمول بندی کرد که تمام ویژگی های فوق به طور مداوم تعریف شوند؟به‬
‫منظور فرمول بندی ‪ EM‬در ابعاد فضایی ‪ ، n<3‬استراتژی پیشنهادی هادامارد در یک قرن پیش را اتخاذ می کنیم ک‪,,‬ه‬
‫به عنوان روش نزولی شناخته می شود‪.‬به قول هادامارد‪ ،‬این ایده شامل توجه به این است که کسی که کارهای بیش‪,,‬تری‬
‫میتواند انجام دهد‪ ،‬کمتر را نیز میتواند انجام دهد‪:‬پساگر بتوانیم مع‪,‬ادالت را ب‪,‬ا متغیره‪,‬ای ‪ m‬یکپارچ‪,‬ه ک‪,‬نیم‪ ،‬می ت‪,‬وانیم‬
‫همین کار را برای معادالت با متغ‪,‬یر ‪ m−1‬نیزانج‪,‬ام دهیم‪.‬ه‪,‬دف اص‪,‬لی هادام‪,‬ارد ح‪,‬ل ی‪,‬ک معادل‪,‬ه دیفرانس‪,‬یل‪ ،‬همانن‪,‬د‪,‬‬
‫معادالت موج و گرما‪ ،‬متعلق به مجموعه ای از ‪ n‬متغیر مستقل‪ ،‬با در نظر گرفتن آن به عنوان یک مورد خاص از یک‬
‫مسئله عمومی تر‪ ،‬متعلق به مجموعه بزرگتر ‪ n+1‬متغیر مستقل و با ادغام متغیر اضافی بود‪.‬توجه داشته باشید ک‪,‬ه م‪,,‬ا‬
‫در حال اتخاذ یک معنای هندسی غیررسمی از اصطالح بعد هستیم‪ .‬در فضای سه بعدی برای تعیین موقعیت ی‪,,‬ک نقط‪,,‬ه‬
‫به سه پارامتر (مختصات دکارتی) نیاز است‪.‬هادامارد به س‪,,‬ادگی یکی از آنه‪,,‬ا را ب‪,,‬رای "ن‪,,‬زول" ب‪,,‬ه فض‪,,‬ای دو بع‪,,‬دی و‬
‫متغیر دوم را هم برای نزول به فضای یک بعدی ادغام می‌کند‪.‬ق‪,,‬درت این روش در س‪,,‬ادگی مبتکران‪,,‬ه آن نهفت‪,,‬ه است‪.‬این‬
‫استراتژی ساده و در عین حال جوابگو است‪ EM :‬با ابعاد پایین ب‪,,‬ه عن‪,,‬وان ی‪,,‬ک م‪,,‬ورد خ‪,,‬اص از ابع‪,,‬اد ب‪,,‬االتر در نظ‪,,‬ر‬
‫گرفته می شود که در آن تمام مقادیر مربوطه در امتداد جهت های فضایی اضافی یکنواخت هستند‪.‬همانطور ک‪,,‬ه خ‪,,‬واهیم‬
‫دید‪ ،‬این روش‪ ،‬با الهام از روش نزولی هادامارد‪ ،‬دو ‪ EM‬مستقل در دو مختصات فضایی و چهار ‪ EM‬مستقل در یک‬
‫مختصات فضایی به دست می‌دهد‪ .‬هر مدل با ابعاد کم‪ ،‬ویژگی ها و خواص فیزیکی خاص خود را خواهد داشت‪.‬‬

‫مقدمه‪ :‬الکترومغناطیس در ابعاد ( ‪1+3‬‬

‫نقطه شروع تحلیل ما فرمول کالسیک الکترومغناطیس در سه بعد فضایی است‪.35–33‬ساختار تانسور این نظریه در‬
‫فرمول بندی آن در یک فضازمان مینکوفسکی (‪ )1 +3‬بعدی نمایان است‪.36‬‬

‫در این کار‪ ،‬تمرکز اصلی ما بر روی رفتار اجزای میدان الکترومغناطیسی‪ EM‬با کاهش ابعاد فضایی است‪ .‬بنابراین‪،‬‬
‫بارها و جریان ها بسته به مختصات فضا‪-‬زمان به عنوان منابع غیر دینامیکی در نظر گرفته می شوند‪.‬‬

‫‪ .A‬میدان ها و تانسورها‬

‫میدان ‪ EM‬در فضای مینکوفسکی (‪ )1 +3‬بعدی‪ ،‬که برای آن یک تانسور متریک ‪ η‬با اثر‬

‫( ‪ ,diag(1,−1,−1,−1) = )ηµν‬فرض می کنیم ‪ ،‬را می توان بر حسب تانسور میدان ‪ ،F‬جفت شده با جریان ‪ 4‬بردار ‪j‬‬
‫و شبه تانسور دوگانه ‪ G‬توصیف کرد‪:‬‬

‫‪,‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪.‬‬

‫)‪(1‬‬

‫در معادالت باال و در این مقاله‪ ،‬واحدهای ‪ Heaviside-Lorentz‬را اتخاذ می‌کنیم که در آن اجزای میدان الکتریکی و‬
‫مغناطیسی دارای ابعاد یکسانی هستند‪.‬‬

‫تانسورهای ‪ F‬و ‪ G‬هر دو نا متقارن رتبه‪ 2-‬هستند و دوگانگی بین آنها با روابط‬

‫‪ ,‬برای }‪ ,µ,ν ∈ {0,1,2,3‬به همراه‬

‫بیان می شود‪.‬‬

‫مولفه های ‪ E‬میدان الکتریکی و‪ B‬میدان مغناطیسی ‪ ،‬چگالی بار ‪ ، ρ‬و چگالی جریان ‪ ، J‬ساختار بلوک این کمیت ه‪,,‬ا‬
‫را تعیین‪ ,‬می کنند‪.,‬‬
 ‫)‬ ‫نشان‌دهنده جابه‌جایی‪ ،‬و تیلد نشان‌دهنده دوگانگی در ‪ R3‬است ( ترجمه نشده ص‪3‬‬ ‫با‬

‫تحت یک چرخش فضایی سه بعدی مناسب (در این مقاله ما بر تقارن های گسسته‪ ،‬مانن‪,,‬د وارونگی ه‪,,‬ای مک‪,,‬ان و زم‪,,‬ان‬
‫تمرکز نمی کنیم)‪ ،‬هر دو ‪ E‬و ‪ B‬مانند‪ 3‬بردارها تبدیل‪ ,‬می شوند‪ ،‬هیچ اختالط بین اجزای الکتریکی و مغناطیس‪,,‬ی رخ‬
‫نمی دهد‪ ،‬و ساختار بلوک (‪ )2‬از ‪ F‬و ‪ G‬حفظ شده است‪،‬‬

‫همانطور که از ویژگی کلی تانسورهای مینکوفسکی نامتقارن رتبه‪ 2-‬انتظار می رود‪ ،‬که تجزیه‪ 3 ⊕ 3‬آنها نسبت ب‪,‬ه‬
‫چرخش های مناسب )‪SO(3‬ثابت است‪.‬‬

‫به همین ترتیب‪ ،‬چرخش‌های مناسب چگالی بار ‪ ρ‬را بدون تغییر می‌گذارند و چگالی جریان ‪ J‬را مانند یک‬
‫‪3‬بردارتبدیل می‌کنند و از اختالط بین ‪ ρ‬و ‪ J‬جلوگیری و ساختار بلوک (‪ )2‬از ‪ j‬را حفظ می‌کنند‪ ،‬که در نتیجه مانند‬
‫یک بردار رفتار می‌کند که با تجزیه ثابت با ‪ 3 ⊕ 1‬توجه به )‪ SO(3‬مشخص می شود‪.‬‬

‫دینامیک توسط معادالت ماکسول در یک قاب مرجع اینرسی تعیین می شود‬

‫)‪(3‬‬

‫)‪(4‬‬

‫که از نظر میدان های الکتریکی و مغناطیسی خوانده می شود‬ ‫با‬

‫در موارد زیر‪ ،‬بیان صریح معادالت ماکسول باال در مولفه‌ها آسان خواهد بود‪:‬‬
 ‫با شروع از معادالت ماکسول‪ ،‬می توان یک معادله موج برای هر یک از اجزای میدان الکترومغناطیسی‪ EM‬بدست‬
‫اورد‪.‬‬

‫که در آن نقش منابع توسط مشتقات نامتقارن اجزای ‪ 4‬جریان‬ ‫با‬

‫ایفا می شود‪.‬‬

‫‪ .B‬پتانسیل و الگرانژی‬

‫معادالت همگن ماکسول (‪ )3‬که می تواند به صورت معادل زیر بیان شود‬

‫که محدودیت های مستقل از منبع را بر روی اجزای میدان ‪ EM‬ارائه می دهد‪ .‬این معادالت با بیان تانسور میدان بر‬
‫پتانسیل برآورده می شوند‬ ‫حسب ‪4‬بردار‬

‫در فرمالیسم غیرکوواریانس‪ ،‬رابطه بین میدان ها و پتانسیل ها خوانده می شود‬ ‫برای‬

‫به این ترتیب تعداد درجات آزادی میدان ‪ EM‬به چهار کاهش می یابد‪.‬‬

‫کاهش بیشتر‪ ،‬از این مشاهدات ناشی می‌شود که تعریف میدان‌ها بر حسب پتانسیل‌ها تحت تبدیل‌های ‪gauge‬‬

‫ثابت است‪.‬‬

‫برقرار باشد‪ ،‬آنگاه پتانسیل از معادله‬ ‫اگر انتخاب گیج به گونه ای باشد که شرط لورنتس‬
‫موج تبعیت می کند‪.‬‬
 ‫نمایش نمودار (‪ )a‬ساختار معادالت ماکسول در ابعاد ‪ 1 + 3‬و (‪ )b‬پس از اولین کاهش بعدی‪.‬‬

‫هستند‪ ,‬و یال ها جفت ها را نشان می دهند‪ ،‬دو راس اگر و فقط در‬ ‫یا منابع‬ ‫راس ها یا فیلدها‬
‫صورتی به هم مرتبط می شوند که در یک معادله دیفرانسیل ظاهر شوند‬

‫فرض استقالل ‪ z‬با خط افقی چین‌دار نشان داده می‌شود که دو بخش را که توسط معادالت میدان مستقل اداره می‌شوند‪،‬‬
‫جدا می‌کند‪.‬‬

‫سیستم ماکسول در ابعاد‪ 1 + 3‬یک نمودار متصل است و هر معادله به یک زیرگراف متصل است‪.‬‬

‫با انجام کاهش‪ ،‬نمودار به دو جزء متصل تقسیم می شود‪ :‬معادالت همگن (‪ )31(-)29‬به یک یال واحد‪ ،‬معادالت‬
‫ناهمگن (‪ )27(-)25‬به یک زیرگراف مثلثی‪ ،‬در حالی که معادالت‪ )25( .‬و (‪( )32‬که همچنین تنها معادالت شامل تمام‬
‫متغیرهای هر مجموعه هستند) بدون تغییر هستند‪.‬‬

‫که از آن می توان معادله موج (‪ )17‬برای اجزای میدان را بالفاصله استخراج کرد‪.‬‬

‫به عنوان یک مشتق نامتقارن از پتانسیل است‪ ،‬معادالت ناهمگن (‬ ‫در حالی که معادالت همگن نتیجه مستقیم بیان‬
‫‪ )4‬را می توان از چگالی الگرانژی به دست آورد‪.‬‬

‫با در نظر گرفتن مجموعه ای از معادالت اویلر‪-‬الگرانژ مرتبط با هر جزء ‪ AÂ µ‬پتانسیل‪.‬‬

‫اولین کاهش‪:‬از ‪3‬به ‪2‬بعد فضایی‬

‫میدان ها‬ ‫‪.A‬‬

 ‫اکنون استراتژی هادامارد را اعمال می کنیم و اولین کاهش را در امتداد جهت ‪ z‬انجام می دهیم و مسئله دیفرانسیل‬
‫ماکسول را به یک مسئله مستقل از ‪ z‬اختصاص می دهیم (هر جهت دیگری منجر به نتایج یکسان می شود)‪.‬‬

‫ما از معادالت ماکسول در ابعاد ‪ 1 +3‬شروع می‌کنیم و نیاز داریم که هم منابع و هم راه‌حل‌ها مستقل از ‪ z‬باشند‪ ،‬به‬
‫طوری که تمام عبارات حاوی مشتقات نسبت به ‪ z‬حذف شوند‪.‬‬

‫مشاهده این که معادالت ماکسول به دو مجموعه مستقل (غیر جفت نشده) (‪ )8(-)9‬تقسیم می شوند که هر کدام از ‪4‬‬
‫معادله ساده تشکیل شده اند‪.‬‬

‫در ادامه تمام جزئیات را خواهیم دید شکل ‪1‬را ببینید‪,‬‬

‫‪1‬بخش‬

‫اولین زیر سیستم از معادالت (‪,)14( ,)13( ,)12‬و (‪ )15‬بدست می‌آید ‪ .‬که دینامیک و محدودیت های مربوط به‬
‫اجزای میدان ‪ Ex، Ey‬و ‪ Bz‬را تعیین می کنند‪.‬‬

‫و شامل سه معادله ناهمگن‪ ،‬با عبارات منبع ‪ ,ρ, Jx‬و ‪ Jy‬است‪.‬‬

‫فقط به این زیرسیستم‬ ‫معادله پیوستگی‬ ‫توجه کنید که‪ ،‬از آنجایی که‬
‫را حفظ می کند‪.,‬‬ ‫است که حداقل ویژگی های ساختار‬ ‫مربوط می شود‪ .‬این کاهش معمول ‪ EM‬در ابعاد‬

‫شکل ‪ 2‬راببینید‬

‫‪2 .‬بخش (‪)Bx, By, Ez‬‬

‫زیرسیستم دوم از معادالت ‪)11( ,)10( ,)9( .‬و (‪ )16‬مشتق شده و شامل مجموعه مکملی از اجزای میدان است‪.‬‬

‫معادالت ماکسول در این بخش به شکل زیر کاهش می یابد‬

‫که در آن یک معادله ناهمگن منفرد با عبارت منبع ‪ Jz‬وجود دارد‪ .‬دوباره شکل‪ 2‬را ببینید‪,‬‬
 ‫نماد گذاری تانسور‬

‫در نتیجه کاهش اول‪ ،‬تانسور میدان ‪ ،EM‬جریان دوگانه و ‪ 4‬جریان به صورت زیر تقسیم می‌شوند‪:‬‬

‫که در آن اجزای مربوط به زیرسیستم اول به رنگ آبی و اجزای مربوط به زیرسیستم دوم به رنگ قرمز هستند‪ .‬با‬
‫جابجایی به نمادگذاری تانسور‪ ،‬می بینیم که دوگانگی آشکار بین بلوک های دارای رنگ مساوی در ‪ F‬و ‪ G‬نتیجه‬
‫تعامل بین(‪)1+3‬و (‪)1 + 2‬دوگانه برای یک ضد متقارن رتبه‪ 2-‬است (‪)1 + 3‬تانسور‪:‬‬

‫شکل ‪ :2‬پانل های باالیی‪ :‬منابع مستقل از ‪ z‬در یک فضای سه بعدی‪.‬پانل های پایین‪ :‬نمایش آنها در الکترومغناطیس(‪ .)1 + 2‬بخش (‪ )a( :)Ex, Ey, Bz‬یک سیم باردار‬
‫نامشخص (قرمز) و یک سیم باردار (آبی) با بردار جریان متعامد به )‪ z(b‬در دو بعد با یک بار نقطه (قرمز) و یک (( آبی) حلقه جریان دایره ای در صفحه (‪ .)x, y‬بخش (‬
‫‪ )c( :)Bx، By، Ez‬دو سیم جریان نامعین (آبی) به موازات )‪ z(d‬در دو بعد با دو بار نقطه ای آبی رنگ با عالمت مخالف نشان داده شده اند‪.‬‬

‫از این پس‪ ،‬شاخص‌های التین ‪ a، b، c‬در {‪ }2 ،1 ،0‬متفاوت هستند‪ ،‬صرف نظر از آزاد بودن یا منقبض بودن‬
‫آنها‪ .‬در شکل تانسور‪ ،‬سیستم معادالت (‪ )28(–)25‬بخش (‪ )Ex, Ey, Bz‬خوانده می شود‪.‬‬
 ‫در یک‬ ‫مانند منبع‬ ‫یک تانسور نامتقارن مرتبه ‪ 3‬است‪ ،‬در حالی که دوگانه آن‬ ‫با‬
‫فضای (‪ )1 2‬بعدی مانند یک بردار رفتار می کند‪ .‬شکل تانسور معادالت ماکسول (‪ )32(–)29‬برای بخش (‪Bx،‬‬
‫‪ )By، Ex‬خوانده می شود‪.‬‬

‫که در آن (‪ )Fa3‬اکنون یک بردار ‪ 3‬جزئی است‪ ،‬دوگانه آن ( ‪ )Gab‬یک تانسور نامتقارن مرتبه ‪ 3‬است‪ ،‬و منبع ‪j‬‬
‫‪3‬یک اسکالر است‪ .‬شکل معادالت ‪ )39(–)36( .‬شبیه معادالت نسبیتی ماکسول (‪ )4(–)3‬است‪ .‬با این حال‪ ،‬توجه‬
‫داشته باشید که در هر زیرسیستم‪ ،‬تانسور میدان و منبع انواع مختلفی از اشیاء هستند‪ ,،‬با قیاس نزدیک‌تر به حالت(‬
‫‪ )1+3‬فقط در بخش (‪ )Ex، Ey، Bz‬معتبر است‪.‬‬

‫در هر دو بخش‪ ،‬معادالت ماکسول تعیین‪ ,‬می کند‪ ,‬که اجزای میدان به صورت امواج در دو بعد منتشر می شوند‪ :‬در‬
‫جایگزین می‬ ‫واقع‪ ،‬در یک چارچوب مستقل از ‪ ،z‬عملگر داالمبر به طور موثر با‬
‫شود‬

‫و از معادله (‪)17‬بدست می آوریم‪.‬‬

‫همچنین در این مورد به شکل متفاوت معادله (‪ )41‬در بخش (‪ )Bx, By, Ez‬توجه کنید که ماهیت اسکالر مؤثر‬
‫منبع را برجسته می کند‪.‬‬

‫نکته‪ :C‬الکترومغناطیس ساکن به عنوان یک مورد خاص از کاهش‬

‫در بخش‌های فرعی قبلی‪ ،‬معادالت میدان الکترومغناطیسی را در مورد تغییرناپذیری در امتداد مختصات فضایی معین‬
‫بدست اوردیم‪.‬‬

‫شایان ذکر است که حتی مغناطیس‌های آشنا‪،‬‬

‫و الکترواستاتیک‪،‬‬
‫را می توان به عنوان موارد خاصی از معادالت ماکسول که با کاهش ابعادی به دست آمده در این مورد در امتداد محور‬
‫زمان ‪ t‬مشاهده کرد‪.‬‬

‫در واقع‪ ،‬شرط استقالل زمانی میدان ها دو بخش ایجاد می کند‪ ,،‬بخش مغناطیس استاتیک‪ ،‬که در آن اجزاء (‪Bx، By،‬‬
‫‪ )Bz‬در معادالت ظاهر می شوند‪.‬‬

‫و الکترواستاتیک‪ ،‬که در آن اجزای (‪ )Ex، Ey، Ez‬سازگار هستند‬

‫مطابقت بین مغناطیس استاتیک (‪ )47(–)46‬و (‪ EM )Ex,Ey,Bz ( )37( –)36‬از یک طرف و بین الکترواستاتیک (‬
‫‪ )49(–)48‬و (‪ EM )Bx,By,Ex ( )39( –)38‬نسبتا ً مشهود است‪.‬‬

‫استنتاج ‪ EM‬ایستا و موازی بین دو حالت کاهش مکان و زمان به صورت گرافیکی در شکل ‪ 3‬نشان داده شده است‪.‬‬

‫با این حال‪ ،‬به دلیل وجود تانسور متریک مینکوفسکی‪ ،‬کاهش ابعادی در امتداد محور زمان‪ ،‬عملگر دااالمبررا به‬
‫الپالسین کاهش می‌دهد‪.‬‬

‫و به جای انتشار موج (‪ )41( –)40‬معادالت پواسون را داریم‬

‫‪.D‬پتانسیل ها و الگرانژی‬

‫دو بخش پدید آمده از کاهش در امتداد ‪ z‬به دو بخش متمایز از تراکم الگرانژی (‪ EM )1 + 3‬مرتبط هستند‪.‬‬
 ‫شکل‪:3‬نمودار معادالت ثابت ماکسول [پانل های (‪ ،])b(-)a‬در مقایسه با نتیجه کاهش در امتداد جهت فضای سوم [پانل (‪ .])c‬استقالل زمانی با دایره چین دار در پانل (‪،)a‬‬
‫حفظ می شوند‪ ،‬هر‬ ‫و گاوس مغناطیسی‬ ‫نشان داده می شود‪ .‬در حالی که گاوس الکتریکی‬ ‫جداسازی‬
‫به یک زیرگراف مثلثی کاهش می یابد‪ .‬اثر مشابه چیزی است که در کاهش در امتداد ‪ z‬اتفاق می افتد‪.‬‬ ‫به یک یال واحد و هر جزء آمپر‪-‬مکسول‬ ‫جزء فارادی‬

‫معادالت ناهمگن (‪)37‬و (‪ )39‬را می توان از معادالت اویلر‪-‬الگرانژ به دست آورد که به ترتیب توسط دو عبارت تکی‬
‫‪ LEEB‬و ‪ LBBE‬که در مورد زمینه ها و منابع مستقل از ‪ z‬تولید شده اند‪.‬‬

‫با این حال‪ ،‬توجه داشته باشید که به طور کلی دو بخش الگرانژ از هم جدا نیستند‪ ،‬زیرا اجزای ‪ Aa‬نه تنها در ‪، LEEB‬‬
‫در امتداد مختصات کاهیده ظاهر می شوند‪.‬‬ ‫بلکه در ‪,LBBE‬نیز از طریق مشتقاتشان‬

‫با این حال‪ ،‬جداسازی می‌تواند حتی در سطح الگرانژی‪ ،‬با انتخاب یک پتانسیل مستقل از ‪ ،z‬برای میدان‌ها و منابع رخ‬
‫دهد‪.‬‬

‫مشابه درخواست پتانسیل های مستقل از زمان در ‪ EM‬ساکن‪ ،‬و به وضوح توسط معادالت‬ ‫تثبیت گیج‬
‫همگن و ناهمگن (‪)39(–)38‬مجاز است‪ ،‬چگالی الگرانژی کل را به مجموع عبارت ها به شکل زیر جدا می کند‪.‬‬

‫و‬

‫باقی می ماند‬ ‫به‬ ‫در بخش اول آزادی گیج با توجه به تحوالت‬

‫معادله اویلر‪-‬الگرانژ در یک فضای (‪-)1+2‬بعدی‪ ،‬مرتبط با چگالی های الگرانژی باال‪ ،‬که به عنوان تابعی از‬
‫متغیرهای مربوطه آنها بیان می شود‪ ،‬معادله (‪)37‬و(‪)39‬را به دست می دهد‬

‫‪ E.‬تقارن‬

‫تغییر ناپذیری در امتداد مختصات فضایی سوم‪ ،‬که ما در یک چارچوب اینرسی خاص فرض می‌کنیم‪ ،‬بدیهی است که‬
‫توسط تبدیل‌های عمومی لورنتس حفظ نمی‌شود‪.‬‬
 ‫تبدیل های لورنتس ‪ Λ‬که تغییر ناپذیری ‪ z‬را در قاب تبدیل شده حفظ می کند‪ ،‬زیر گروه ماتریس ها را با فرم بلوک‪-‬‬
‫مورب تشکیل می دهد‪.‬‬

‫)‪ L ∈ O(2,1‬و }‪Q ∈ O(1) = {+1,−1‬‬

‫ماتریس های با ‪ Q = 1‬عناصر گروه همسانگردی (گروه کوچک) بردار واحد (‪ ,)0,0,0,1‬هستند و در واقع تمام نقاط‬
‫محور ‪ z‬را ثابت می گذارند‪ .‬ماتریس های با ‪ ،Q = −1‬در عوض(‪)0,0,0,1‬را به(‪ ,))1−,0,0,0‬نگاشت و محور ‪ z‬را‬
‫معکوس کنید‪.,‬‬

‫توجه کنیدکه وارونگی محور سوم بر‬

‫دارد‪.‬عالوه ب‪,,,‬ر این میت‪,,,‬وان ان را ب‪,,,‬ه‬

‫ب‪,‬ه‬ ‫حول محور سوم به طوریکه‬ ‫یک چرخش‬ ‫عنوان ترکیب تبدیل برابری نیز دید به طوریکه‬
‫میتواند‪ ,‬اثرات عالمت را دریابد‪.‬معادالت (‬ ‫است‪.‬تنها یک ناظر اینرسی‬ ‫در حالیکه‬ ‫ازای‬
‫‪)39(–)38‬‬

‫تحت تاثیر ان قرار نمیگیرند وهر زیر سیستم اشکارا با توجه به تبدیالت در ابغاد ‪1 ,+ 2‬تغییرناپ‪,,‬ذیر اس‪,,‬ت‪.‬م‪,,‬ا همچ‪,,‬نین‬
‫ماهیت جبری تجزیه های مستلزم ساختارهای بلوکی (‪)33‬را درک میکنیم که مربوظ به تجزیه‪3 ⊕ 3‬‬

‫میدان تانسوری نامتقارن ‪F‬وتجزیه‪1⊕3‬میدان برداری ‪J‬با توجه به )‪SO(2,1‬است‪.37,38‬‬

‫بخش دوم‪:‬از دو به یک بعد فضایی‬

‫‪ A.‬میدان ها‬

‫اکنون فشرده سازی دوم را در جهت ‪ y‬انجام می دهیم‪ ،‬با این فرض که هم منابع و هم جواب های معادالت کاهیده اول‬
‫مستقل از ‪ y‬باشند‪.‬‬

‫هر زیرسیستم‪ )28(–)25( , ،‬و (‪)32(–)29‬که از اولین کاهش ناشی می شود‪ ،‬به دو مجموعه معادالت بدون جفت تقسیم‬
‫می شود‪ ،‬همانطور که به صورت گرافیکی در شکل ‪ 4‬نشان داده شده است‪ .‬به طور خاص‪ ،‬بخش (‪ )Ex، Ey، Bz‬به (‬
‫‪ )Ex‬و (‪ )Ey، Bz‬جدا می شود‪ ،‬در حالی که بخش (‪ )Bx، By، Ez‬به (‪ )By، Ez‬و (‪ )Bx‬تقسیم می شود‪.‬‬

‫‪.1‬بخش( ‪)Ex‬‬

‫بخش اول از یک جزء واحد ‪ Ex‬ساخته شده است که توسط سیستمی از دو معادله ناهمگن اداره می شود‬

‫عبارات منبع ‪ ρ‬و ‪ Jx‬تنها اجزای بردار منبع هستند که هنوز توسط باقیمانده ها به هم مرتبط هستند‪.‬‬
 ‫معادله پیوستگی ابعادی (‪-)1+3‬که می تواند با مشتق مستقیم معادالت نیز به دست آید(‪)57(–)56‬‬

‫توجه داشته باشید که دینامیک‪ ,‬در بخش (‪ )Ex‬به سرعت نور بستگی ندارد که در معادله(‪ )57‬لحاظ نشده است‪.‬‬

‫راه حل کلی‬

‫‪18‬‬
‫تایید می کند که هیچ انتشار موجی در این بخش رخ نمی دهد‬

‫یک نمایش تصویری از منابع در شکل‪)b(-)a( 5‬آورده شده است‪.‬‬

‫این مدلی است که معموالً در کوانتیزاسیون ‪ EM‬در ابعاد ‪ 1+1‬اتخاذ می شود‪.10–8‬‬

‫شکل‪4‬‬
‫‪:‬نمایش معادالت کاهش دوم‪ )a(.‬اثرات کاهش اول (خظ چین) و دوم بر روی نمودار ماکسول ‪ .‬اثرات کاهش دوم بر نمودار های کاهش اول ‪)c(.‬نمودارهای کاهش دوم ‪.‬به طور‬
‫و‬ ‫به راس‬ ‫خاص مغناظیس گاوس‬

‫مولفه ‪x‬به پیوند بین ‪ Ex‬و ‪ Jx‬کاهش می یابد‪ .‬در حالیکه دو‬ ‫به یک لبه کاهش می یابد‪.‬در مورد امپر_ماکسول‬ ‫به پیوند بین و کاهش می یابد‪ .‬هر جزازفارادی‬
‫مولفه دیگر تنها به زیر گراف های غیر ساده(مثلثی)کاهش می یابد‪.‬‬

‫‪.2‬بخش ( ‪)Ey,Bz‬‬

‫اجزای (‪ )Ey, Bz‬سیستمی از یک معادله همگن و یک معادله ناهمگن را برآورده می کنند‪.,‬‬

 ‫با عبارت منبع ‪.Jy‬‬

‫حل معادالت فوق مربوط به امواج ‪ EM‬عرضی و خطی قطبی شده است که در امتداد محور ‪ x‬منتشر می شوند‪.‬‬

‫این نظریه که انتشار موج را نشان میدهد‪ ،‬مدلی نیست که معموالً برای بحث در مورد کمی سازی ‪ EM‬در ابعاد‪1+1‬‬
‫اتخاذ می شود‪ .‬همچنین توجه داشته باشید که این نظریه شامل تعداد مساوی از اجزای الکتریکی و مغناطیسی است‪،‬‬
‫ویژگی که‪ ،‬بر اساس فرض ارنفست‪ ،1‬منحصر به مورد‪ 1+3‬است‪.‬‬

‫یک نمایش تصویری از منابع در شکل ‪5‬آورده شده است‪.‬‬

‫(‪)c‬‬ ‫(‪)a‬‬

‫(‪)d‬‬ ‫(‪)b‬‬

‫شکل‪ :5‬پانل های باالیی‪)y,z ( :‬منابع مستقل در یک فضای سه بعدی‪ .‬پانل های پایین‪ :‬نمایش آنها در (‪ )1 + 1‬الکترومغناطیس‪ .‬بخش (‪ )Ex‬در (‪)1 + 1‬الکترومغناطیس‪)a( :‬‬
‫صفحه باردار (قرمز) یکنواخت (ب) در یک بعد با بار نقطه ای (قرمز) نشان داده می شود‪ .‬بخش (‪ )Ey, Bz‬در (‪)1 + 1‬الکترومغناطیس‪ )c( :‬صفحه جریان (آبی) با بردار‬
‫جریان موازی با )‪ z، (d‬به یک منبع نقطه (آبی) تبدیل می شود‪.‬‬

‫‪.3‬بخش( ‪)By,Ez‬‬

‫اجزاء (‪ ،)By، Ez‬از یک جفت معادالت مشابه با بخش (‪ )Ey، Bz‬تبعیت می کنند‪.,‬‬
 ‫با عبارت منبع ‪.Jz‬‬

‫همچنین در این مورد‪ ،‬راه حل های امواج قطبی شده خطی هستند‪.‬‬

‫بخش‌های (‪ )Ey، Bz‬و (‪ )By، Ez‬توسط یک چرخش ‪ π/2‬از میدان‌ها و منبع حول محور ‪ x‬به هم متصل می‌شوند‪ ,،‬و‬
‫بنابراین با همان نظریه ‪ EM‬توصیف می‌شوند‪.‬‬

‫‪.4‬بخش( ‪)Bx‬‬

‫جزء ‪ Bx‬سیستمی از دو معادله همگن را برآورده می کند‬

‫که بخش را بی اهمیت جلوه می دهد‪ ،‬زیرا تنها راه حل یک میدان مغناطیسی یکنواخت و ثابت است‪ .‬توجه داشته باشید‬
‫که ‪ Bx‬به طور کامل توسط معادالت غیر دینامیکی و با شرط استقالل(‪ )y, z‬ثابت می شود‪.‬‬

‫‪B.‬نمادگذاری تانسور‬

‫پس از فشرده سازی دوم‪ ،‬هر بلوک از کاهش اول به دو بلوک فرعی تقسیم می شود‪ .‬به طور خاص‪ ،‬فیلدها و منابع به‬
‫شرح زیر از هم جدا می شوند‪:‬‬

‫عناصر هر جفت بخش [(‪ ])Bx( ،)Ex‬و [(‪ ])By، Ez( ،)Ey، Bz‬با دوگانگی به یکدیگر مرتبط هستند‪ :‬این نتیجه از‬
‫تعامل بین (‪ )1+3‬و (‪)1+1‬دوگانگی برای رتبه ‪ 2 -‬تانسور نامتقارن(‪ ، )1 + 3‬بازده‬
 ‫جایی که از این پس شاخص های التین ‪ r، s‬مقادیر {‪ }1 ،0‬را می گیرند‪ .‬در شکل تانسور‪ ،‬معادالت بخش (‪)Ex‬‬
‫خوانده می شود‬

‫بخش شامل یک میدان تانسور در ابعاد (‪ )1 + 1‬است‬

‫دوتایی اسکالر آن ‪,G23 = Ex‬و(‪ )1+1‬منبع بردار ( ‪ .)cρ,Jx ( = )jr‬بخش (‪ )Ey, Bz‬با معادالت تانسور مشخص می شود‬

‫معادل سیستم (‪ )61(–)60‬در این مورد‪ ،‬هم میدان (‪ )Ey,−Bz −( = )Fr2‬و دوگانه آن(‪)Bz,Ey ( = )Gr3−‬بردار هستند‪ ،‬در‬
‫حالی که منبع ‪ j2 = Jy‬به صورت یک اسکالر هستند‬

‫این بخش با دوگانگی به (‪ )By, Ez‬مرتبط است که با معادالت زیرمشخص می شود‬

‫و همچنین با یک میدان برداری (‪)Ez,By −( = )Fr3‬یک بردار دوگانه (‪ )By,Ez −( = )Gr2‬و یک منبع اسکالر ‪j3 = Jz‬‬
‫مشخص می شود‪ .‬در نهایت‪ ،‬شکل تانسور معادالت برای بخش ‪ Bx‬خوانده می شود‬

‫جایی که میدان اسکالر ‪ F23 = −Bx‬با تانسور دوگانه ((‪ )1 + 1‬مطابقت دارد‪.‬‬

‫ماهیت غیر دینامیکی این بخش آخر با عدم وجود منابع تأیید می شود‪.‬‬
 ‫فیلدها در همه بخش ها به طور رسمی از معادالت موجی در ابعاد (‪ )1 + 1‬تبعیت می کنند که با عملگر داالمبر‬
‫مشخص می شود‪.‬‬

‫با این حال‪ ،‬همانطور که قبالً اشاره ک‪,‬ردیم‪ ،‬انتش‪,‬ار م‪,,‬وج در واق‪,,‬ع فق‪,‬ط در بخش ه‪,‬ایی رخ می ده‪,‬د ک‪,,‬ه در آنه‪,‬ا دو فیل‪,‬د‬
‫مشخص شده است‪ ،‬در حالی که در بخش های (‪ ,)Ex‬و (‪ ,)Bx‬معادالت موج فوق اضافی هس‪,,‬تند‪ .‬قاب‪,,‬ل توج‪,,‬ه اس‪,,‬ت‪ ،‬دو‬
‫بخش که هم میدان الکتریکی و هم میدان مغناطیسی را در بر می‌گیرند‪ ،‬ک‪,‬ه ب‪,‬ه ط‪,‬ور رس‪,‬می مع‪,‬ادل یک‪,‬دیگر هس‪,‬تند‪ ,،‬از‬
‫زیرسیستم‌های مختلف فشردگی اول ناشی می‌شوند‪ .‬آنها همچنین دارای چندین وی‪,,‬ژگی مش‪,,‬ترک ب‪,,‬ا نظری‪,,‬ه عم‪,,‬ومی ‪EM‬‬
‫در ابعاد (‪ )1 + 3‬هستند‪:,‬‬

‫به عنوان نمونه ‪ )i‬تعداد اجزای الکتریکی و مغناطیسی یکسان است‪ )ii .‬تعداد‪ ,‬معادالت همگن و ن‪,,‬اهمگن یکس‪,‬ان است‪.‬‬
‫‪ )iii‬تانسور ‪ F‬و ‪ G‬دوگانه آن‪ ،‬اشیاء ریاضی از یک نوع هستند‪ )iv .‬انتشار موج وجود دارد‪ .‬از س‪,‬وی دیگ‪,‬ر‪ ،‬اش‪,,‬یاء‬
‫ریاضی دو زیرسیستم باقیمانده بسیار نامتعادل هستند‪ ,،‬زیرا (‪ ,)Ex‬با یک میدان تانسوری‪ ،‬ی‪,,‬ک دوت‪,,‬ایی اس‪,,‬کالر و ب‪,,‬دون‬
‫معادله همگن مشخص می شود‪ ،‬در حالی که (‪ ,)Bx‬دارای یک میدان اسکالر‪ ،‬یک تانسور است‪ .‬دوگانه و ب‪,,‬دون معادل‪,,‬ه‬
‫ناهمگن‪.‬‬

‫‪.c‬پتانسیل ها و الگرانژی‬

‫با توجه به فشردگی دوم‪ ،‬الگرانژین (‪ )24‬را می توان به راحتی به صورت زیر تجزیه کرد‪:‬‬

‫دینامیک در بخش‌های (‪ ،)Ey، Bz( ،)Ex‬و (‪ )By، Ez‬را می‌توان از معادالت اویلر‪-‬الگرانژ که به ترتیب با‬
‫عبارت‌های ‪ LE, LEB‬و ‪,LBE‬تعیین‪ ,‬می‌شوند‪ ،‬بدست آورد‪ ،‬همراه با فرض استقالل میدان از ‪ y‬و ‪.z‬‬

‫اصطالح ‪LB = −Bx2/2‬در عوض‪ ،‬با معادالت همگن ماکسول روی یک ثابت می شود‪ .‬با این حال‪ ،‬چهار بخش الگرانژ‬
‫به عنوان تابعی از پتانسیل‌ها از هم جدا نیستند‪ ،‬زیرا ‪ A0‬و ‪ A1‬در هر دو ‪ LEB‬و ‪ LBE‬از طریق مشتقات آنها ∂ ‪ 2Ar‬و ∂ ‪3Ar‬‬

‫به ترتیب ظاهر می شوند‪.‬‬

‫همانطور که در مورد کاهش ابعاد به (‪)1 + 2‬می‌توانیم تثبیت گیج ∂‪2Ar = ∂3Ar = 0‬را انتخاب کنیم‪ ،‬که چهار بخش را‬
‫جدا می کند‪ .‬این آزادی گیج ‪ Ar → Ar +∂rf‬را با )‪f = f(t,x‬باقی می گذارد‪.‬‬

‫در حالت جدا شده‪ ،‬معادالت اویلر‪-‬الگرانژ در ابعاد (‪ )1 + 1‬مرتبط با چگالی الگرانژ‬
 ‫پویایی ( (‪ 57(–)56‬را در بخش (‪ )Ex‬نشان می دهد‬

‫و بخش سوم‬

‫معادالت دینامیکی (‪ )61‬و (‪ )65‬میدان های عرضی را به ترتیب در بخش های (‪ )Ey، Bz‬و (‪ )By، Ez‬ارائه دهید‪.‬‬

‫‪. D‬تقارن ها‬

‫پس از فشرده سازی دوم‪ ،‬یک تبدیل لورنتس به شکل بلوک‪-‬مورب به خود می گیرد‬

‫با )‪ . L ∈ O(1,1), Q ∈ O(2‬ماتریس های ‪ Λ‬زیرگروه همسانگردی صفحه ‪ -yz‬تشکیل میدهند‪ ,‬به این ترتیب که ‪Λ(0,‬‬
‫)‪.>0,y,z)> = (0,0,y0,z0‬‬

‫ما همچنین به ماهیت جبری تجزیه‌های ناشی از ساختارهای بلوکی بعد از معادله اول پی می‌بریم‪ )33( .‬ومعادله دوم (‬
‫‪)70‬‬

‫کاهش اولی دقیقا ً تجزیه ‪ 3 ⊕ 3‬تانسور نامتقارن ( ‪)Fµν‬و تجزیه ‪ 1 ⊕ 3‬بردار ( ‪ )jµ‬نسبت به )‪O(2,1‬است‪ ،‬به تجزیه (‬
‫‪)55‬مراجعه کنید‪ . .,‬دومی تجزیه ‪ 1⊕1⊕2⊕2‬تانسور نامتقارن ‪ F‬و ‪ 1⊕1⊕2‬تجزیه بردار ‪ j‬با توجه به ‪O(1,1‬‬
‫)است‪ .‬به انشعاب(‪. )92‬‬

‫‪V .‬نتیجه گیری و چشم انداز‬

‫با اعمال کاهش ابعادی‪ ،‬دریافتیم که الکترومغناطیس کالسیک در ابعاد (‪ )1 + 3‬به دو نظریه مختلف در ابعاد (‪)1+2‬‬
‫تقسیم می‌شود‪ ،‬اگر تغییری در میدان‌ها و منابع با توجه به یک جهت فضا فرض شود‪.‬‬

‫کاهش بیشتر‪ ،‬به دست آمده با فرض عدم تغییر نسبت به یک صفحه‪ ،‬چهار بخش مستقل را به همراه داشت که توسط سه‬
‫نظریه مختلف ‪ EM‬در ابعاد (‪ )1 + 1‬توصیف شده است‪.‬‬

‫یکی از نظریه‌های هر کاهش‪ ،‬یعنی (‪ )Ex, Ey, Bz‬در ابعاد (‪ )1 + 2‬و (‪ )Ex‬در (‪ )1 + 1‬ابعاد‪ ،‬در تعمیم‌های کم‌بعد‬
‫معادالت ماکسول و در واقع دینامیک آنها ظاهر می‌شود‪ .‬توسط معادالت تانسوری با همان شکل معادالت در ابعاد (‪+ 3‬‬
‫‪ )1‬اداره می شود‪ .‬با این حال‪ ،‬این مدل‌ها تئوری‌های ‪ EM‬باقی‌مانده را پیش‌بینی نمی‌کنند‪ ،‬که نتیجه این واقعیت است‬
‫که نظریه‌های کم‌بعد هنوز در یک فضازمان بعدی(‪ )1 + 3‬جاسازی شده‌اند‪.‬‬
 ‫ناواری در کاهش و نقش تقارن برابری (که مستلزم‬-‫تحقیقات آینده به تجزیه و تحلیل عمیق‌تر الگوهای شکست گیج‬
.‫ است) اختصاص خواهد یافت‬H ‫ و‬D ‫استفاده از میدان‌های‬

‫ ما قصد داریم نقش کاهش ابعادی را در نظریه‌ها و سیستم‌های غیرآبلی که در آن‌ها میدان‌های (کالسیک‬،‫عالوه بر این‬
.‫ بررسی کنیم‬،‫و کوانتومی) با منابع دینامیکی تعامل دارند‬
1
P. Ehrenfest, “In what way does it become manifest in the fundamental laws of physics that
space has three dimensions?” In: Proceedings of the Royal Academy of Sciences at
.Amsterdam 20, 200 (1918)

.2G. H. Hardy, “A Mathematician’s Apology”’ (Cambridge University Press, 2012)

.3L. Carroll, “Alice’s Adventures in Wonderland” (1865)

.4A. de Saint-Exup´ery, “Le Petit Prince” (1943)

5
E. A. Abbott, “Flatland: A Romance of Many Dimensions” (New York: Dover Thrift
Edition, 1992). 6J. Hadamard, “Lectures on Cauchys problem in linear partial differential
.equations” (New Haven, Yale University Press, 1923)
7
S. Weinberg, The Quantum Theory of Fields. Vol. 1: Foundations (Cambridge University
.Press, 1995)
.8J. Schwinger, “Gauge Invariance and Mass. II”, Phys. Rev. 128, 2425 (1962)

.9S. Coleman, R. Jackiw, and L. Susskind, Ann. Phys. (N.Y.) 93, 267 (1975)
10
S. Coleman, “More about the Massive Schwinger Model”, Ann. Phys. (N.Y.) 101, 239
.(1976)

.11G. ’t Hooft, “A Two-Dimensional Model for Mesons”, Nucl. Phys. B 475, 461 (1974)
12
E. Witten, “θ-Vacua in Two-Dimensional Quantum Chromodynamics”, Nuovo Cim. A 51,
.325 (1979)

.13G. Parisi, “Quark imprisonment and vacuum repulsion”, Phys. Rev. D 11, 970 (1975)

I. R. Lapidus. “Classical electrodynamics in a universe with two space dimensions”, Am. J.

14

Physics 50,155 (1982)

.15E. Moreno and J. Rivas. “On electromagnetism in R2+1”, Eur. J. Physics 5, 20 (1984)

N. Wheeler. “Electrodynamics in 2-dimensional Spacetime”. Reed College, 1997. url:

16

https://www. reed . edu / physics / faculty / wheeler / documents / Electrodynamics /

Miscellaneous
17
D. Boito et al. “On Maxwells electrodynamics in two spatial dimensions”, Revista Brasileira
.de Ensino de Fisica 42, e20190323 (2020)
18
K. T. McDonald, Electrodynamics in 1 and 2 Spatial Dimensions, Joseph Henry
.Laboratories, Princeton University, 2019. http://kirkmcd.princeton.edu/examples/2dem.pdf
19
M. Lewenstein, A. Sanpera and V. Ahufinger, Ultracold Atoms in Optical Lattices:
.Simulating Quantum Many-Body Systems (Oxford University Press, New York, 2012)
20
E. Zohar, J. I. Cirac, and B. Reznik, “Simulating Compact Quantum Electrodynamics with
Ultracold Atoms: Probing Confinement and Nonperturbative Effects”, Phys. Rev. Lett. 109,
.125302 (2012)
21
D. Banerjee, M. Dalmonte, M. Mu¨ller, E. Rico, P. Stebler, U.-J. Wiese, and P. Zoller,
“Atomic Quantum Simulation of Dynamical Gauge Fields Coupled to Fermionic Matter:
.From String Breaking to Evolution after a Quench”, Phys Rev. Lett 109, 175302 (2012)
22
S. Notarnicola, E. Ercolessi, P. Facchi, G. Marmo, S. Pascazio, and F. V. Pepe, J. Phys. A:
.Math. Theor. 48, 30FT01 (2015)
23
T. Pichler, M. Dalmonte, E. Rico, P. Zoller, and S. Montangero, Phys. Rev. X 6, 011023
.(2016)
24
E. Ercolessi, P. Facchi, G. Magnifico, S. Pascazio, and F. V. Pepe, “Phase transitions in Zn
gauge models: Towards quantum simulations of the Schwinger-Weyl QED”, Phys. Rev. D
.98, 074503 (2018)
25
G. Magnifico, M. Dalmonte, P. Facchi, S. Pascazio, F. V Pepe, and E. Ercolessi, “Real Time
Dynamics and Confinement in the Zn Schwinger-Weyl lattice model for 1+1 QED”,
.Quantum 4, 281 (2020)

.26A V. Karnyukhin, R. N. Kuz’min, and V. A. Namiot, Sov. Phys. JETP 57, 509 (1983)

A. Gonz´alez-Tudela, D. Martin-Cano, E. Moreno, L. Martin-Moreno, C. Tejedor, and F. J.

27

.Garcia-Vidal, Phys. Rev. Lett. 106, 020501 (2011)

A. F. van Loo, A. Fedorov, K. Lalumi`ere, B. C. Sanders, A. Blais, and A. Wallraff, Science

28

342, 1494

.)2013(
29
P. Facchi, M. S. Kim, S. Pascazio, F. V. Pepe, D. Pomarico, and T. Tufarelli, “Bound
states and entanglement generation in waveguide quantum electrodynamics, Phys. Rev. A
94, 043839 (2016). 30C. E. M´aximo, N. Piovella, P. W. Courteille, R. Kaiser, and R.
.Bachelard, Phys. Rev. A 92, 062702(2015)
31
A. Gonz´alez-Tudela, C.-L. Hung, D. E. Chang, J. I. Cirac, and H. J. Kimble, Nat.
.Photonics 9, 320(2015)
32
T. Hill, B. C. Sanders, and H. Deng, “Cooperative light scattering in any dimension” Phys.
.Rev. A 95, 033832 (2017)

.33J. D. Jackson, Classical Electrodynamics (John Wiley & Sons, 1999)

34
R.S. Ingarden and A. Jamio lkowski, Classical Electrodynamics, Studies in electrical and
electronic engineering Vol. 12 (Elsevier Science, 1985)
35
F.W. Hehl and Y.N. Obukhov, Foundations of Classical Electrodynamics: Charge, Flux,
and Metric (Birkh¨auser, 2003)
36
A. O. Barut, Electrodynamics and Classical Theory of Fields and Particles (Dover, New
.York, 1980)
37
B. C. Hall, Lie Groups, Lie Algebras, and Representations: An Elementary Introduction
.(Springer International Publishing, Switzerland, 2015)
38
R. U. Sexl and H. K. Urbantke, Relativity, groups, particles: special relativity and
.relativistic symmetry in field and particle physics (Springer-Verlag Wien GmbH, 2001)
.39A. Sommerfeld, Electrodynamics (Academic Press, New York, 1952)