تصمیم گیری جز اصلی مدیریت است. فراگرد شناسایی مسائل .تعریف و اولویت بندی آنها را مسئله یابی می نامند. فراگرد مسئله یابی به دو روش صورت میگیرد : 1 .رسمی :2غیررسمی در مسئله یابی رسمی ازیک رویه مستقیم و سه رویه غیرمستقیم است استفاده میشود. رویه مستقیم :در رویه مستقیم مدیر خودش از بروزاتفاقات به وجود مسئله پی میبرد(.تشخیص دهنده مسئله مدیر است). فراگرد مسئله یابی غیررسمی از بینش شخصی افراد ناشی میشود. فراگرد حل مسئله :به فعالیت های گسترده که به منظوریافتن و اجرای راه حل برای اصالح یک وضعیت نامطلوب انجام میشود. تصمیم گیری :فراگردی است که ازطریق آن راه حل مسئله معینی انتخاب می گردد. براگرد انتخاب :مجموعه فعالیت های است که به گزینش یک راهکاراز مجموع راهکارهای بدیل منجرمیشود. انواع تصمیم گیری های سازمانی – 1 :تصمیم گیری معمول( برنامه ریزی شده) -2تصمیم گیری غیرمعمول( برنامه ریزی نشده). :1تصمیم گیری معمول( برنامه ریزی شده) :تصمیم های هستند که بر حسب عادت .قوانین یا رویه های موجود اخذ میگردد. تصمیم های برنامه ریزی شده آزادی عمل مدیران را محدود می سازد. تصمیم های برنامه ریزی شده بخشی مهمی از وقت مدیران را آزاد می کند. :2تصمیم گیری غیرمعمول ( برنامه ریزی نشده) :تصمیم های است که در مورد مسائل غیر معمول و منحصربه فرد اتخاذ میشوند.تصمیم های برنامه ریزی نشده به سطوع باالی مدیریت اهمیت بیشتری دارد. موقعیتهای تصمیم گیری :1موقعیت اطمنان :در موقفیت اطمنان میتوانیم آینده را پیش بینی کنیم .چون اطالعات دقیق صحیح کافی و قابل اعتماد اند(.میزان اطالعات ازمیزان ابهام مات بیشتراست). : 2موقعیت مخاطره :اطالعات کامل موجود نیست .قابلیت پیش بینی کمتراست(.میزان اطالعات و میزان ابهام مات تقریبا یکسان است). :3موقعیت عدم اطمنان :اطالعات بسیارناچیزاست(.میزان اطالعات او از میزان ابهامات کمتراست). بحران عبارت از پیش آمدن حاد ثه ای ناگهانی است .مانند آتش سوزی .ورشستگی به تصمیم گیری فوری نیاز دارد. فرصت عبارت از موقعیتی است که امکان فراتر رفتن از اهداف تعیین شده را میسرمیکند. رمزاصلی موفقیت مدیران وسازمانها کشف فرصت ها است. با حل مسئله وضعیت به حالت عادی برمیگردد .اما با استفاده از فرصت نتایج سودمند حاصل میشود. بهره گیری ازفرصت هامتضمن متمرکزکردن منابع و تالش ها برای انجام کارهای مقتضی است صالحیت عبارت از داشتن توان علمی و قانونی برای اتخاذ یک تصمیم خاص است. مسئله عبارت از چیزی است که ازتوان سازمان برای رسیدن به هدف می کاهد. وضعیتی که سازمان را ازکسب اهدافش باز می دارد .مسئله است. ارزیابی تصمیم باید به زمان اتخاظ آن صورت گیرد. سیرازابهام به داده های اطالعاتی را مسئله گویند. هرعامل که مانع رسیدن به هدف باشد .مسئله است. موانع حل مسئله یا موانع در مسیراخذ تصمیم های مهم. :1اجتناب آرام :2تغیرآرام :3اجتناب دفاعی :4ترس(هراس) روش ها و فنون تصمیم گیری :1تفکرخالق :2تحقیق در عملیات :3به کارگیری استراتیژی ها و مفاهیم زیربنایی. فراگرد منطقی حل مسئله(مراحل تصمیم گیری) :ازچهار مرحله تشکیل شده است. :1شناسایی وضعیت :2راه حل یابی :3ارزیابی و انتخاب :4اجرا و پیگیری مدیران بیشتروقت خود را با حل مسئله اختصاص میدهد. اعتبار یک تصمیم یا راه حل وابسته به قابل اجرا بودن آن است. به موانع حل مسئله (ترس)مدیر ازاصالح تدریجی استفاده میکند. برنامه ریزی(پالن گذاری) برنامه ریزی عبارت از تعین هدف کوتاه و پیش بینی راه رسیدن به آن است. برنامه ریزی عبارت از تصمیم گیری درمورد اینکه چه کار های باید انجام گیرد. اثربخشی (تحقق اهداف و انجام کارهای درست).کارایی (درست انجام داده کار ها). اهداف برنامه ریزی. افزایش احتمال رسیدن به هدف .1 افزایش منفعت اقتصادی .2 متمرکزشدن .3 مهیا ساختن ابزار برای کنترول .4 برنامه ریزی نسبت به سایر وظایف مدیریت اولویت دارد. برنامه ریزی با کنترول رابطه نزدیک دارد. وظایف مدیران برنامه ریزی .1 سازماندهی .2 بسج منابع .3 هدایت و سرپرستی .4 کنترول .5 انواع برنامه ریزی (پالن گذاری) .1برنامه ریزی راهبردی(استراتیژیک) .2برنامه ریزی عملیاتی(اجرایی) .3برنامه ریزی تخصصی. پالن گذاری استرا تیژیک با دوراندیشی و درجریان پروسه منظم صورت میگیرد. تعریف پالن (برنامه) / پالن عبارت از طرح قبلی پیش بینی شده بخاطررسیدن به هدف به شکل منظم و سیستماتیک پالن از لحاظ زمان به سه دسته دسته تقسیم شده :2میان مدت :3کوتاه مدت :1دراز مدت رهیافت های گوناگون به برنامه ریزی .1برنامه ریزی از داخل به خارج و برنامه ر یزی ازخارج به داخل برنامه ریزی ازباال به پایین و برنامه ریزی پایین به باال .2 برنامه ریزی برمبنای هدف .3 برنامه ریزی برم بنای اثتثنا .4 برنامه ریزی اضطرای .5 برنامه ریزی اقتضایی .6 برنامه ریزی ازداخل به خارج برای بهترانجام شدن کارهای جاری صورت میگیرد.هدف آن یافتن بهترین شیوه انجام کاراست. برنامه ریزی از خارج به داخل یافتن فرصت های محیطی و استفاده بهینه از آن هاست. برنامه ریزی ازخارج به داخل هنگامی مفید است که سازمان بخواهد کاری منحصر به فرد انجام دهد. برنامه ریزی از باال به پایین ابتدا مدیرعالی هدف های کالن را تعین میکند.مدیران سطوح دیگردرچهار چوب هدف های کالن برنامه های خود را تدوین میکند. برنامه ریزی ازپایین به باال با تدوین برنامه هایی شروع میشود که در سطوح عملیاتی شکل میگیرد. انواع و سلسله مراتب برنامه ها برنامه ها به صورت عموم به دو دسته عمده تقسیم کرد. راهبردی .1 عملیاتی .2 برنامه های راهبردی :برای کسب اهداف جامع سازمان طراحی می شوند. راهبرد ها (استراتیژی) :عبارت از برنامه جامع واحد و کاملی اند که برای تحقق اهداف اساسی سازمان طراحی میگردد. برنامه عملیاتی و تکتیکی :اجرای برنامه های های استراتژیک و راهبردی را نشان میدهد . این برنامه مشتمل به تصمیم های کوتاه مدت اند که برای استفاده بهینه ازمنابع موجود به زمان معین اتخاظ میگ ردد. برنامه عملیاتی به دو دسته تقسیم میشود برنامه یک بارمصرف :برای کسب اهداف خاص استفاده میگردد. برنامه دایمی :برای ادا ره کردن وضع موجود و وضعیت های قابل پیش بینی استفاده میگردد. خط مشی ها خط مشی مشخص کننده محدوده ای است که تصمیم های اتی در داخل ان اتخاظ گردد انواع خط مشی .1خط مشی های اساسی .2خط مشیهای کلی .3خط مشی های خرد رویه ها رویه ها تعین کننده شیوه عمل در سطوح مختلف سازمان اند. ارتباطات ارتباطات عبارت از انتقال اطالعات از فرستده به گیرنده است .برای هردو قابل فهم باشد. عناصراصلی ارتباطات :1فرستنده :2پیام :3گیرنده ارتباطات ازحیث عکس العمل دریافت کننده به دو نوع است :2ارتباطات دو جانبه :1ارتباطات یک جانبه :1اگردریافت کننده پیام عکس العمل نشان ندهد ارتباطات یک جانبه است. :3دریافت کننده پیام عکس العمل نشان دهد ارتباطات دوجانبه است. ارتباطات یک جانبه سریع ترانجام میشود ارسال پیام در ارتباطات یک جانبه آسان تراست دقت ارتباطات یک جانبه کم تراست دقت در ارتباطات دو جانبه بیشتراست درارتباطات یک جانبه فرستنده میتواند اشتباهات خود را مخفی کند هنگامی که امور برنامه ریزی شده باشد از ارتباطات یک جانبه استفاده شود هنگامی که اموربرنامه ریزی نشده باشد از ارتباطات دو جانبه استفاده شود. انواع مسیرهای ارتباطی (سلسله مراتب سازمانی) :3مورب :2عمودی :1افقی :1ارتباطات افقی معموال از طریق رویه ها و روش های انجام کاردرمیان اعضای واحد ها و کروه های کاری متعددی انجام میشود.این نوع ارتباطات موجب بهبود روحیه اعضای سازمان میگردد. :2ارتباطات عمودی :به دو نوع است .1ازباال به پایین .2از پایین به باال :3ارمورب :در ارتباطات مورب از دو سطح جداگانه و دو حوزه کاری متفاوت باهم تبادل پیام میکند. .1در ارتباطات مورب به منظورافزایش هماهگنی وانسجام فعالیت های واحد های سازمانی استفاده میشود. ارتباطات در سطح سازمان شبکه های ارتباطی سازمانی از لحاظ شکل ساختار و عملکرد به دو نوع تقسیم میشود. :1شبکه های غیررسمی :سیستم های که در اثرتعامل افراد شکل میگیرد. :2شبکه های غیررسمی :سیستم های که در اثرفراگرد های رسمی سازمان به وجود می آید. ارتباطات هنگامی اثربخش خواهد که هردو پیام را به طریق تعبیرو تفسیرکند ارتباطات هنگامی کارا خواهد بود که پیام در کوتاه ترین زمان و با کمترین هزینه برسد. الزام به کارایی ارتباطات موجب کاهش اثربخشی پیام میگردد. سبک های ارتباطات سبک ترغیبی :برای تغیرنگرشها و افکارعمومی جامعه نسبت به سازمان استفاده میشود .1 سبک حمایتی :برای ایجاد شناخت و برقراری تفاهم وسازگاری میان افراد استفاده میشود .2 سبک دستوری :برای آموزش افراد و ابالغ دستورالعمل ها استفاده میشود .3 سبک تفویضی :برای رشد افراد و افزایش صرفه جویی در وقت مدیران استفاده میشود. .4