Download as docx, pdf, or txt
Download as docx, pdf, or txt
You are on page 1of 20

‫زیبایی‌شناسی چیست؟ ‪ 3‬رویکرد اساسی در فلسفه زیبایی شناسی‬

‫نویسنده‪ :‬شعیب! سینه سپهر‬


‫سال پیش ‪2‬‬

‫‪ ‬توییتر‪ ‬فیسبوک‪ ‬تلگرام‪ ‬واتساپ‬
‫‪https:/ / www.honarist.com/ ?p=7748‬‬

‫کپی لینک‬

‫مفهومی در رابطه با مصرف‌کننده هنر است‪ .‬هر انسان ادراکی از زیبایی دارد که با دیدن ی!!ک اث!!ر ه!!نری ب!!ه‪ (Aesthetics) ‬زیبایی‌ شناسی‬

‫دست می‌آید‪ .‬زیبایی‌شناسی رابطه نزدیکی با مفهوم‪ ‬فلسفه هنر‪ ‬دارد اما متفاوت از آن است‪ .‬زیبایی در دیدگاه ملت‌ها‪ ،‬فرهنگ‌ها و اقوام و افراد‬
‫متفاوت به اشکال گوناگونی تعریف می‌شود‪ .‬لذا نمی‌توان یک تعریف واحد و جهان‌شمول از آن ارایه کرد‪ !.‬چن!!دین فیلس!!وف برجس!!ته ت!!اریخ از‬

‫جمله بورک‪ ،‬کانت‪ ‬و هگل نظریاتی پیرامون زیبایی شناسی مطرح کرده‌اند‪ .‬در این مطلب‪ ،‬به شکلی ج!!امع ب!!ه مع!!رفی و تحلی!!ل این مفه!!وم ب!!ا‬

‫‪.‬تمامی جزییات خواهیم پرداخت‪ .‬با ما همراه باشید‬

‫‪:‬عناوین مطالب این مقاله‬


‫‪‬‬ ‫تعریف زیبایی شناسی و دامنه آن چیست؟‬

‫‪‬‬ ‫رویکرد اساسی در تعریف زیبایی شناسی و فلسفه زیبایی شناسی ‪3‬‬

‫‪‬‬ ‫شیء زیبایی‌شناسانه چیست؟‬

‫‪‬‬ ‫دریافت کننده زیبایی شناسی به چه معناست؟‬

‫‪‬‬ ‫تجربه زیبایی شناسی چیست؟‬

‫رنگین‌کمان! اغلب تمایل زیبایی‌شناسانه را در انسان جلب می‌کند‪ .‬اما چرا؟‬


‫تعریف زیبایی شناسی چیست و چه مفهومی دارد؟‬
‫ارائه یک تعریف کلی از موضوع زیبایی شناسی بسیار دشوار است‪ .‬در واقع‪ ،‬می‌توان گفت که وظیفه اصلی زیبایی شناس!!ی م!!درن ش!!رح‌دادن‬

‫اثر هنری بوده است‪ .‬ما همواره با مفاهیم جالب و تا حدودی گیج‌کننده از تجربه زیبایی شناسی آشنا هستیم‪ .‬ب!!رای مث!!ال عب!!ارات زی!!ر را ممکن‬

‫‪:‬است در مواجهه به یک اثر هنری به کار ببریم‬

‫…زیبا‪ ،‬زشت‪ ،‬متعالی‪ ،‬سلیقه‪ ،‬انتقاد‪ ،‬هنرهای زیبا‪ ،‬تدبر‪ ،‬لذت حسی‪ ،‬جذابیت و‬

‫در تمام این پدیده‌ها ما معتقدیم که اصول مشابه عملیاتی هستند و منافع مشابهی درگیر هستند‪ .‬اگر در این برداشت اشتباه ک!!نیم‪ ،‬مجب!!ور خ!!واهیم‬

‫بود ایده‌هایی مانند زیبایی و سلیقه را صرفا ً عالقه فلسفی پیرامونی کنار بگذاریم‪ .‬اگر برداشت ما درست باشد و فلسفه آن را تأیید کند‪ ،‬ما اساس‬

‫‪.‬زیبایی‌شناسی فلسفی را کشف خواهیم کرد‬

‫طبیعت و دامنه زیبایی شناسی چیست؟‬

‫دامنه زیبایی‌شناسی از فلسفه هنر که یکی از شاخه‌های آن را تش!کیل می‌ده!!د‪ ،‬گس!ترده‌تر اس!!ت‪ .‬این ن!ه تنه!!ا ب!!ا م!اهیت و ارزش ه!!نر بلک!ه ب!ا‬

‫‪.‬واکنش‌هایی که به اشیا طبیعی نشان داده‌ می‌شود در ارتباط است‪ .‬واکنش‌هایی که در زبان تحت عنوان زیبا و زشت بیان می‌شود‬

‫در ابتدا با مش!كلی روب!رو می‌ش!ویم زی!را اص!طالحاتی مانن!د زیب!ا و زش!ت در ك!اربرد آنه!ا بس!یار مبهم و از نظ!ر معن!ایی بیش از ح!د ذه!نی‬

‫‪(.‬انتزاعی) به نظر می‌رسند تا بتوانند جهان را با موفقیت به مواردی كه کاربردی باشد تقسیم كنند‬

‫تقریبا ً هر چیزی ممکن است توسط کسی یا از دیدگاهی زیبا دیده شود و افراد مختلف به دالیلی که ب!!ه نظ!!ر می‌رس!!د مش!!ترکات کمی و ی!!ا هیچ‪ ‬‬

‫چیز مشترکی ندارند‪ ،‬این واژه را روی اشیای کامالً متفاوت به کار می‌برند‪ .‬ممکن است یک باور اساس!ی وج!ود داش!ته باش!د ک!ه انگ!یزه هم!ه‬

‫قضاوت‌ها باشد‪ .‬با این حال‪ ،‬ممکن است این طور به نظر برسد که اصطالح زیبا معنایی ندارد مگر به عنوان بی!!ان ی!!ک نگ!!رش‪ ،‬ک!!ه ب!!ه نوب!!ه‬

‫‪.‬خود توسط افراد مختلف به امور کامال متفاوت متصل می‌شود‬

‫عالوه بر این‪ ،‬علی‌رغم تأکید فیلسوفان بر اصطالحات زیبا و زشت‪ ،‬بسیار مشهود است که آنها مهم‌ترین! یا مفی!!دترین آنه!!ا در بحث و انتق!!اد از‬

‫‪.‬هنر و یا در توصیف آنچه مورد توجه ما قرار می‌گیرد‪ ،‬هستند‬

‫برای انتقال آنچه در یک شعر قابل توجه است‪ ،‬ممکن است آن را کنایه‌آمیز‪ ،‬محرک‪ ،‬رسا‪ ،‬متعادل و هماهنگ توصیف کنیم‪ .‬ب!!ه همین ت!!رتیب‪،‬‬

‫در توصیف یک منطقه مورد عالقه در حومه شهر‪ ،‬ممکن است ترجیح دهیم آن را آرامش‌بخش ‪ ،‬دل‌نشین‪ ،‬خوش‌آب‌و‌هوا یا ناخوشایند توصیف‬

‫‪.‬کنیم‬

‫رویکرد زیبایی شناسی اساسی در فلسفه که باید مورد توجه قرار دهید ‪3‬‬
‫سه روش گسترده در پاسخ به این سوال که زیبایی‌شناسی چیست ارائه شده است که هر یک از نظر شهودی منطقی ب!!ه نظ!!ر می‌رس!!د‪ .‬این س!!ه‬

‫‪:‬رویکرد به شرح زیر است‬

‫رویکرد ‪ :1‬رویکرد بورک به زیبایی شناسی مبتنی بر امر متعالی و زیبا‬

‫تر‪ ،‬تجزیه و تحلیل “زبان انتقاد” که در آن قضاوت‌های خاص جدا شده و منطق و توجیه آنه!!امطالعه مفاهیم زیبایی شناختی‪ ،‬یا به طور خاص‬

‫)‪ (Sublime and Beautiful‬در رساله مع!!روف خ!!ود درب!!اره ام!ر متع!الی و زیبا )‪ (Edmund Burke‬نشان داده‌شده‌است‪ .‬ادموند بورک‬

‫نوش!!ته ش!!ده در س!!ال ‪ 1757‬تالش ک!!رد بین دو مفه!!وم! زیب!!ایی ش!!ناختی تم!!ایز قائ!!ل ش!!ود و ب!!ا مطالع!!ه خصوص!!یاتی ک!!ه آنه!!ا نش!!ان می‌دهن!!د ‪،‬‬

‫نگرش‌های جداگانه انسانی را که به سمت آنها معطوف است‪ ،‬تجزیه و تحلیل کند‪ .‬تمایز بورک بین واال و زیبا بسیار تأثیرگذار بود‪ ،‬همان‌طور‬

‫که سبک غالب انتقاد معاصر را منعکس می‌کند‪ .‬در دوره‌های اخیر‪ ،‬فیلسوفان تمایل دارند بر مفاهیم نظریه مدرن! ادبی – یع!!نی مف!!اهیمی مانن!!د‬

‫بازنمایی‪ ،‬بی!ان‪ ،‬ش!کل‪ ،‬س!بک و احساس!ات – تمرک!ز کنن!د‪ .‬این تحقی!ق ی!ک ه!دف دوگان!ه دارد‪ :‬نش!ان‌دادن! چگ!ونگی توجی!ه این توص!یفات و‬

‫‪.‬نشان‌دادن آنچه در تجربیات انسانی متمایز است‬

‫نقاشی رنگ روغن از ادموند بورک نقاشی شده در سال ‪1771‬‬


‫رویکرد ‪ :2‬رویکرد کانت مبتنی بر نظریات نقد قوه حکم‬

‫یک مطالعه فلسفی از حاالت خاص ذهنی – پاسخ‌ها‪ ،‬نگرش‌ها‪ !،‬احساسات – که در تجربه زیبایی شناختی دخیل هستند‪ .‬در کار اساس!!ی زیب!!ایی‬

‫ویژگی های متمایز زیب!ایی شناس!!ی را م!!ورد تحلی!!ل ق!!رار داد‪ .‬ب!!ه‪ (Immanuel Kant) ‬شناسی مدرن‪ !،‬کتاب نقد قوه حکم اثر‪ ‬امانوئل کانت‬
‫موجب آن موضع خاصی را نسبت به اشیا اتخاذ می‌کنیم و آنها را از عالیق علمی و نگرانی‌های عملی خود جدا می‌ک!!نیم‪ .‬بن!!ابراین کلی!!د قلم!!رو‬

‫‪.‬زیبایی‌شناختی در “بی عالقگی ” نهفته است‪ .‬نگرشی که ممکن است نسبت به هر شیئی تصور کنیم و می‌تواند به روش‌های متضاد بیان شود‬
‫نقاشی به جا مانده از ایمانوئل کانت (‪)1812‬‬

‫‪ (Georg‬اخیراً فیلسوفان – بی‌اعتماد ب!!ه نظری!!ه ک!!انت – ب!!ا تکی!!ه ب!!ر تح!!والت روانشناس!ی فلس!!فی ک!!ه م!!دیون ‪ ‬گئ‪TT‬ورگ ویلهلم ف‪TT‬ردریش هگل‬

‫است‪ ،‬سعی کرده‌اند مفهوم “نگرش زیبایی شناختی” و “تجربه زیبایی شناسی” را از راه‌های دیگر بیان‪Wilhelm Friedrich Hegel) ‬‬

‫‪.‬کنند‬

‫با در‌نظر‌گرفتن! این نظریه‌ها (ب!!رخی از آنه!!ا در ادام!!ه بحث می‌ش!!ود) ‪ (Ludwig Wittgenstein) ،‬پدیدارشناسان و‪ ‬لودویگ ویتگنشتاین‬

‫تاکید می‌کنند که باید یک تمایز اساسی بین فلسفه ذهن و روانشناسی تجربی را در نظر داشت‬

‫فلسفه علمی نیست زیرا علت پدیده‌ها را بررسی نمی‌کن!د‪ .‬فلس!فه ی!ک تحقی!!ق در راس!تای پیش!ینی ی!ا مفه!ومی اس!ت‪ ،‬و اص!!لی‌ترین نگ!!رانی آن‬

‫شناسایی و نه توضیح است‪.‬در حقیقت‪ ،‬هدف فیلسوف ارائه وسیع‌ترین توصیف ممکن از خود اشیا است‪ .‬ب!ه ط!وری ک!!ه نش!!ان می‌ده!!د چگون!ه‬

‫‪.‬باید آنها را درک کنیم و چگونه باید برای آن‌ها ارزش قائل شویم‬

‫دو روش برجسته فلسفی رایج – پدیدارشناسی و تحلیل مفهومی – این هدف را متمایز از هدف علم (و حداقل تا ح!!دی متف!!اوت) از آن می‌دانن!!د‪.‬‬

‫چرا و چگونه می‌توانیم آنچه را که هنوز شناسایی نکرده‌ایم توضیح‌دهیم؟! در حالی که مطالعات تجربی درباره تجربه زیبایی شناسی انجام ش!!ده‬

‫است (تمریناتی در روانشناسی زیبایی) ‪ ،‬اینها هیچ بخشی از زیبایی شناسی را که در این مقاله در نظر گرفته شده است‪ ،‬تشکیل نمی دهن!!د‪ .‬در‬

‫حقیقت‪ ،‬کمبود! چشم‌گیر نتیجه‌گیری آنها ممکن است به دلیل تالش آنها برای ارائه نظریه‌ای درباره پدی!!ده‌ها باش!!د ک!!ه هن!!وز ب!!ه درس!!تی تعری!!ف‬

‫‪.‬نشده‌اند‬
‫رویکرد‪ :3‬مطالعه فلسفی شیء زیبایی‌شناسانه‬

‫این روش منعکس کننده این دیدگاه است که مشکالت زیبایی شناسی در درجه اول وجود دارد زیرا جهان شامل طبقه خاصی از اش!!یا اس!!ت ک!!ه‬

‫برجسته ‪ prime‬در برابر آنها واکنش گزینشی نشان می‌دهیم و آنها را از نظر زیبایی‌شناسی توصیف می‌کنیم‪ .‬كالس معمولي كه به عنوان اشيا‬

‫زيبايي شناسايي می‌شود شامل آثار هنری است‪ .‬همه اشیا زیبایی شناختی دیگر (مناظر‪ ،‬چهره‌ها‪ ،‬اشیا و مانند آن) فقط در کالس دیگر گنجان!!ده‬

‫‪.‬می‌شوند تا حدی که بتوان آنها را به عنوان هنر دید‬

‫اگر چنین رویکردی را اتخاذ کنیم‪ ،‬تم!!ایز واقعی بین زیب!!ایی شناس!ی و فلس!فه ه!!نر متوق!!ف می‌ش!ود‪ .‬مف!اهیم زیب!ایی ش!ناختی و تجرب!!ه زیب!ایی‬

‫شناختی به ترتیب از طریق بودن‪ ،‬مفاهیم مورد! نیاز در درک آثار ه!!نری و تجرب!!ه حاص!!ل از روی!!ارویی ب!!ا آنه!!ا اس!!ت‪ .‬بن!!ابراین هگ!!ل‪ ،‬ش!!اید‬

‫مهمترین تأثیر فلسفی در زیبایی شناسی مدرن‪ ،‬وظیفه اصلی زیبایی شناسی را در مطالعه انواع مختلف هنر و محتوای معن!!وی وی!!ژه ه!!ر ی!!ک‬

‫دانست‪ .‬بیشتر زیبایی‌های اخیر به همین ترتیب روی مشکالت هنری متمرکز! شده است و می‌توان گفت اکنون بررسی زیبایی‌شناس!!ی ب!!ه ط!!ور‬

‫‪.‬کامل از طریق مطالعه هنر‪ ،‬ارتدکس است‬

‫رویکرد سوم زیبایی شناسی به تمرکز بر هنر نیاز ندارد‪ .‬حتی کسی که ه!!نر را بیش از ی!!ک جل!!وه زیبایی‌ش!!ناختی نمی‌دان!!د – ش!!اید ح!!تی ی!!ک‬

‫جلوه نسبتا ً ناچیز – ممکن است بر این باور باشد که اولین نگرانی زیبایی شناسی مطالعه اشیا تجربه زیبایی شناسی و یافتن ویژگی‌های متم!!ایز‬

‫واقعی در آنها است‪ .‬قلمرو زیبایی با این حال‪ ،‬مگر اینکه دامنه اشیا زیبایی شناختی را محدود! ک!نیم‪ ،‬بس!یار دش!وار می‌ش!ود گفت ک!!ه فرات!ر از‬

‫واقعیت ایجاد عالقه مشابه‪ ،‬چیزهای مشترک قابل توجهی دارند‪ .‬این بدان معناست که ما باید مجبور شویم ک!!ه رویک!!رد دوم زیب!!ایی شناس!!ی را‬

‫‪.‬نیز اتخاذ کنیم‪ .‬و به نظر می‌رسد هیچ راهی منطقی برای محدود کردن حوزه اشیا زیبایی شناختی به غیر از مفهوم هنر وجود ندارد‬

‫چیست؟ )‪ (The aesthetic object‬شیء زیبایی شناسانه‬

‫رویکرد سوم زیبایی شناسی با گروهی از اشیا زیبایی شناختی آغاز می‌ش!!ود و پس از آن تالش می‌ش!!ود اهمیت آن کالس را ب!!ه کس!!انی ک!!ه ب!!ه‬

‫‪.‬طور انتخابی به آن پاسخ می‌دهند ‪ ،‬نشان دهد‬

‫اما اصطالح زیبایی شناسی مبهم است و بسته به تفسیر آن‪ ،‬ممکن است دو برنامه جداگانه از زیبایی شناسی فلسفی را پیشنهاد کند‪ .‬این عب!!ارت‬

‫‪.‬ممکن است نشان دهنده هدف “عمدی” یا “مادی” تجربه زیبایی شناختی باشد‬

‫این تمایز‪ ،‬میراث فیلسوفان اسکوالستیک قرون وسطی‪ ،‬نقش عمده‌ای در پدیدارشناسی اخیر داش!!ته اس!!ت‪ .‬ب!!ه ط!!ور خالص!!ه می‌ت!!وان اینگون!!ه‬

‫‪ O‬بستگی دارد که در واقع ممکن اس!!ت اش!!تباه باش!!د‪ .‬س!!پس ‪ O‬پاسخ می‌دهند ‪ ،‬پاسخ آنها به تصوری از ‪ O‬توصیف کرد‪ :‬وقتی افراد به جسم‬

‫هدف مادی پاسخ آنها است‪ ،‬در حالی که تصور آنها هدف عمدی را تعریف می‌کند‪( .‬اصطالح عم!دی از التین ب!ه معن!ای قص!د اس!ت ‪“ ،‬ه!دف‬

‫قرار دادن”‪).‬‬
‫ذکر یک مثال‪ :‬یک شخص با دیدن پارچه‌ای سفید که در سالنی تاریک آویزان است می‌ترسد و او را با تحرب!!ه دی!!دن ی!!ک ش!!بح می‌ترس!!اند‪ .‬در‬

‫عمدی یک شبح است‪ .‬بحث فلس!فی درب!اره ت!رس ممکن اس!ت ب!ه عن!وان بحث ‪ object‬اینجا‪ ،‬شی مادی ترس از پارچه است در حالی که شی‬

‫درباره چیزهایی که از آن ترسیده شده ارائه شود‪ ،‬اما اگر چنین باشد‪ ،‬این عبارت نشان‌گر کالس اشیا عمدی ترس است و نه کالس اش!!یا م!!ادی‬

‫م!!ادی همیش!!ه ‪ object‬عمدی بخشی از یک ح!!الت ذه!!نی اس!!ت‪ ،‬در ح!!الی ک!!ه شی ‪( object‬متنوع و بی‌نهایت بی‌نظیر)‪ .‬به تعبیری مهم‪ !،‬شی‬

‫زیبایی ش!!ناختی ‪ object‬وجود مستقلی (و عینی) دارد‪ .‬بنابراین اگر بیان شی زیبایی شناختی در ساخت عمدی آن لحاظ شده باشد‪ ،‬مطالعه شی‬

‫نه به مطالع!!ه طبق!!ه مس!!تقیمی از اش!!یا بلک!!ه ب!!ه تجرب!!ه خ!!ود زیب!!ایی شناس!!ی تب!!دیل می‌ش!!ود‪ .‬ب!!ه این معناس!!ت ک!!ه این اص!!طالح در نوش!!ته‌های‬

‫‪.‬پدیدارشناسان (به عنوان مثال ‪ ،‬میکل دوفرن‪ ،‬پدیدارشناسی تجربه زیبایی شناسی] و رومان! اینگاردن وجود دارد‬

‫کدام یک از این دو رویکرد باید اتخاذ شود؟ ما می‌توانیم دلیلی را برای اتخاذ رویکردی ببینیم که تجربه زیبایی را در اولویت خود قرار ده!د! و‬

‫در درجه اول شی زیبا را به عنوان هدف عمدی آن تجربه بررسی کند‪ .‬به ه!!ر ح!ال‪ ،‬این تجرب!!ه اس!ت ک!!ه اگ!ر بخ!واهیم ارزش ح!وزه زیب!!ایی‬

‫شناسی را درک کنیم ‪ ،‬باید دلیلی را برای درگیر شدن با آن‪ ،‬مطالعه و افزودن! آن بدانیم‪ .‬تا زمانی که این ارزش را درک نک!!نیم‪ ،‬نمی دانیم ک!!ه‬

‫چرا باید چنین مفهومی را به عنوان زیبایی شناسی بسازیم و حتی کمتر از این است که چرا باید یک شاخه کامل از فلسفه را ک!ه ب!ه مطالع!ه آن‬

‫‪.‬اختصاص دارد‪ !،‬برپا کنیم‬

‫دلیل دیگری نیز خود را برای رد رویکرد زیبایی شناسی که آن را صرفا ً به عنوان فلسفه هنر می‌داند پیشنهاد می کند زیرا هنر و نهادهایی ک!!ه‬

‫آن را حفظ می‌کنند ویژگی‌های متغیر و شاید ضروری شرایط انسانی هستند‪ .‬در حالی که ما چنین اشکال هنری جداگانه‌ای مانند ش!!عر‪ ،‬رم!!ان‪،‬‬

‫موسیقی‪ ،‬نمایش‪ ،‬نقاشی‪ ،‬مجسمه‌سازی و معماری را با هم طبقه‌بندی می‌کنیم‪ .‬اختیار ما برای انجام این کار همان نتیجه فرضیه تئ!!وری فلس!!فی‬

‫است‪ .‬آیا افراد دیگر در زمان‌های دیگر و در شرایط دیگر چنین طبقه‌بندی را پیش بینی کرده و یا هدف آن را دیده‌اند؟ و اگر چنین است‪ ،‬آیا ب!!ا‬

‫اهداف مشابه‪ ،‬مشاهدات مشابه و اعتقادات مشابه انگیزه می‌گرفتند؟ ممکن است منطقی تردید داشته باشیم زیرا در ح!!الی ک!!ه تالش‌ه!!ای زی!!ادی‬

‫برای یافتن موارد مشترک – اگر فقط “شباهت خانوادگی” وجود داشته باشد – بین انواع مختلف هنری که در حال حاضر پذیرفت!!ه ش!!ده اس!!ت‪،‬‬

‫اما همه آنها به خودی خود بحث‌برانگیز بوده‌اند و هم از نظر زیبایی شناسی چندان مورد! توجه نیستند‪ .‬آن‌ه!!ا از نظ!!ر م!!ادی م!!ورد توج!!ه ق!!رار‬

‫‪.‬می‌‌گیرند (بدون اشاره به تجربیاتی که ما به آنها می‌پردازیم) ‪ ،‬به نظر می‌رسد که هنر مشترکات کمی دارند‬

‫را در نظر بگیرید که هنر با شخصیت خود به عنوان “شکل قابل توجه” متمایز می‌شود‪ .‬در ابتدا ج!!ذاب )هنر ‪ Clive Bell (1914 ،‬نظریه‬

‫است‪ .‬اما بالفاصله این ایده از سمت فرد شکاک فرو می‌ریزد‪ !.‬چه زمانی فرم “قابل توجه” است؟ تنها جوابی که اس!!تخراج می ش!!ود این اس!ت‪:‬‬

‫‪“.‬وقتی هنر باشد‪ ”.‬برای توضیح معنا‪ ،‬الزم است اصطالح قابل توجه را به اهمیت هنر محدود کنیم‬

‫عالوه بر این‪ ،‬مهم‌ترین اهمیت فلسفی آن است که نه تنها به شباهت‌های بین اشکال هنری بلکه به تفاوت آنها نیز توج!ه ش!ود‪ .‬درس!!ت اس!!ت ک!ه‬

‫تقریبا ً از هر نظر تقریبا ً هر چیزی را می‌توان زیبا دید‪ .‬در عین حال‪ ،‬تجربه ما از زیبایی بسیار به دانش شیئی که زیبایی در آن دی!!ده می ش!!ود‬
‫بستگی دارد‪ !.‬این‌که تصور کنم من می‌توانم اشیائی را که ممکن است سنگ‪ ،‬مجسمه‪ ،‬جعبه‪ ،‬میوه یا حیوان باشد به شما ارائ!ه دهم پ!وچ اس!ت و‬

‫‪.‬انتظار دارید قبل از دانستن اینکه چیست‪ ،‬به من بگویید زیباست یا نه‬

‫به طور کلی ‪ ،‬ممکن است بگوییم – در تقابل با یک سنت خاص در زیبایی شناسی که در نظریه کانت تجلی پیدا می‌کن!د – ک!ه احس!اس زیب!ایی‬

‫ما همیشه به تصوری از شی وابسته است‪ ،‬به شکلی که حس زیبایی چهره انسان است‪ .‬وابسته ب!!ه تص!!وری از این رقم اس!!ت‪ .‬ویژگی‌ه!!ایی ک!!ه‬

‫باید آنها را در اسب زیبا قلمداد کنیم باید در یک انسان زشت بدانیم و این قضاوت‌های زیبایی شناختی با توجه به تصور ما از اینکه انس!!ان‌ها و‬

‫‪.‬اسب‌ها به طور کلی چگونه تعیین می‌شوند ‪ ،‬مشخص می‌شود‬

‫به روشی مشابه‪ ،‬ویژگی‌هایی که در یک مجسمه زیبا هستند ممکن است در یک اثر معماری‪ !،‬جایی که به نظر می‌رسد ایده عملک!!رد ح!!اکم ب!!ر‬

‫ادراکات ما باشد‪ ،‬زیبا نباشند‪ .‬در هر صورت‪ ،‬برداشت ما از زیبایی یک اثر هنری ما را ملزم می‌کند که از وی!!ژگی متم!!ایز ه!!ر ش!!کل ه!!نری‬

‫آگاهی داشته باشیم و این موضوع را تا حد زیادی بی‌ربط به نگرانی‌هایمان‪ ،‬دسته اص!لی ه!!نر ک!!ه ظ!اهراً تعل!ق داش!تن‪ .‬ام!ا اگ!ر چ!نین باش!!د ‪،‬‬

‫‪.‬دشوار است که دریابیم چگونه می توانیم با مطالعه مفهوم هنر‪ ،‬حوزه مورد عالقه زیبایی را روشن کنیم‬

‫خواه این مفهوم یک اختراع اخیر باشد یا نه‪ ،‬مطمئنا ً یک وسواس جدید است‪ .‬فالسفه قرون وسطایی و رنسانس که به مشکالت زیبایی و س!!لیقه‬

‫نزدیک می‌شدند – به عنوان مثال‪ ،‬سنت توماس آکوئیناس ‪ ،‬پیتر ابالرد و حتی لئون باتیستا آلبرتی – اغلب بدون اشاره ب!!ه ه!!نر‪ ،‬زیب!!ایی را می‬

‫‪.‬نوشتند و نمونه اصلی آنها چهره و بدن انسان بود‬

‫رویکرد م!درن ب!ه زیب!ایی شناس!ی در ق!رن هج!دهم ش!کل گ!رفت‪ ،‬ب!ا تألیف!اتی در م!ورد ه!نر ژان ژاک روس!و‪ ،‬چ!ارلز ب!اتو و یوه!ان وینکلمن و‬

‫‪.‬نظریه‌های سلیقه پیشنهاد شده توسط سومین ارل شافتسبوری‪ ،‬فرانسیس هاچسون‪ ،‬لرد کمز (هنری هوم)‪ ،‬و آرچیبالد آلیسون‬

‫این رویکرد نه تنها به دلیل عالقه روزافزون! به هنرهای زیبا به عنوان یک پدیده منحصر به فرد انسانی بلکه به دلیل بیداری احساس!!ات نس!!بت‬

‫به طبیعت که طلوع جنبش رمانتیک را رقم زد‪ ،‬تحقق یافت‪ .‬در حقیقت‪ ،‬در زیبایی شناسی كانت‪ ،‬طبیعت افتخارآمیز است و تنها نمونه‌هایی از‬

‫آنچه او “زیبایی آزاد” می‌نامد بدون واسطه هیچ مفهوم آالینده‌ای قابل ارزیابی است‪ .‬از نظر کانت‪ ،‬هنر فقط یکی از موارد مورد! عالقه زیبایی‬

‫‪.‬شناسی نبود‪ .‬همچنین وابستگی آن به درک فکری دارای نقص مهلکی بود‬

‫حتی بدون اتخاذ چنین موضع افراطی‪ ،‬دشوار است بپذیریم که مفهوم شکننده و تاریخی تع!یین ش!!ده از ه!!نر می‌توان!!د وزن ی!ک نظری!!ه زیب!!ایی‬

‫شناسی کامل را تحمل کند‪ .‬اگر مورد زیبایی طبیعی را کنار بگذاریم‪ ،‬ما باید همچن!!ان وج!!ود فعالیت‌ه!!ای انس!!انی (لب!!اس‪ ،‬دکوراس!!یون‪ ،‬آداب و‬

‫آراستگی) را که در آنها ذائقه عنصر اصلی است و در عین حال کامالً از دنیای هنرهای زیبا حذف ش!!ده اس!!ت‪ ،‬تش!!خیص دهیم‪ .‬معم!!والً! تم!!ایز‬
‫بین هنرهای زیبا و هنرهای مفید و انجام فعالیت‌هایی که در شرح اخیر به آنها اشاره ش!ده اس!ت‪ ،‬مت!داول اس!ت‪ ،‬ام!ا روش!ن اس!ت ک!ه این ی!ک‬

‫‪.‬ژست بیش نیست‪ .‬نقاط شباهت بین هنر لباس و آهنگ‌سازی فقط به دلیل شباهت در عالیقی است که این هنرها برای جلب آن اهمیت دارند‬
‫به چه معناست؟ )‪ (The aesthetic recipient‬دریافت کننده زیبایی شناسی‬

‫‪.‬از هر رویکردی! که استفاده کنیم‪ ،‬یک سوال بسیار مهم وجود دارد که زیبایی شناسی به آن پاسخ می‌دهد‪ :‬سوال از گیرنده هنر‬

‫فقط موجوداتی از یک نوع خاص دارای منافع زیبایی شناختی و تجربه زیبایی شناسی هستند‪ ،‬هنر را تولید می کنند و از آن ق!!دردانی می‌کنن!!د‪.‬‬

‫مفاهیمی مانند زیبایی‪ ،‬بیان و شکل را به کار می‌گیرند‪ .‬چه چیزی باعث دسترسی این موج!!ودات ب!ه این قلم!رو می‌ش!!ود؟ این س!وال ح!داقل ب!ه‬

‫اندازه افالطون قدمت دارد اما مهم‌ترین پاسخ مدرن خود را در فلسفه کانت دریافت کرد‪ !.‬وی اظهار داش!!ت ک!!ه نخس!!ت این ک!!ه تنه!!ا موج!!ودات‬

‫عقالنی هستند که می‌توانند قضاوت کنند – قوه م!!ورد! عالق!!ه زیب!!ایی شناس!!ی – و دوم! این ک!!ه عقالنیت اعمال‌ش!!ده در قض!!اوت زیب!!ایی شناس!!ی‬

‫‪.‬ناقص است‬

‫موجودات عقالنی همان‌هایی هستند که مانند ما فکر و رفتار آنها را عقل هدایت می‌کند ‪ ،‬درمورد! این‌که چه چ!!یزی را ب!!اور ک!!نیم و چ!!ه ک!!اری‬

‫‪.‬انجام دهد تعمق می‌کنند و از طریق استدالل و اقناع بر عقاید و اعمال یک‌دیگر تأثیر می‌گذارند‬

‫كانت استدالل كرد كه عقل هم تئوريک و هم عملی است و موجودات عاقل هم رفتار و هم انديشه خود را از عقل الهام گرفته و محدود می‌كنند‪.‬‬

‫قانون هدایت‌کننده رفتار عقالنی‪ ،‬اخالقی است که در الزام طبقه‌بندی شده گنجانده شده اس!ت و این ام!ر م!ا را موظ!!ف می‌کن!د فق!ط براس!اس آن‬

‫‪.‬حداکثر عمل کنیم که در عین حال می‌توانیم به عنوان یک قانون جهانی عمل کنیم‬

‫‪.‬موجودات عاقل به موجب عقل عملی‪ ،‬خود و دیگران را در نوع خود تابع نظمی می‌دانند که طبیعت آنها نیست‬

‫آنها با قانون منطقی رفتار می‌کنند و خود را اعضای بالقوه “پادشاهی غایت” می‌دانند که در آن خواسته‌های عقل ب!!رآورده می‌ش!!وند‪ .‬عالوه ب!!ر‬

‫این‪ ،‬آنها به هر موجود عقالنی – شامل خود آنها – نگاه می‌کنند که توسط عقل و اخالق ناشی از آن مقدس شده‌اند‪ .‬آنها می‌دانند که با موجودات‬

‫عقالنی باید همیشه به عنوان هدف‪ ،‬با ارزش ذاتی رفتار شود و هرگز به عنوان اشیای صرف که باید بر اساس اهدافی که متعل!!ق ب!!ه خودش!!ان‬

‫‪.‬نیست‪ ،‬دفع شود‬

‫ظرفیت دیدن چیزهای ذاتی با ارزش‪ ،‬غیر قابل تعویض ی!!ا ب!!ه خ!!ودی خ!!ود یکی از م!!واهب مهم عق!!ل اس!!ت‪ .‬ام!!ا فق!!ط در عم!!ل م!!ا ی!ا فق!!ط در‬

‫معامالت ما با سایر موجودات استداللی اعمال نمی شود‪ .‬همچنین ممکن است با تعمق نسبت به طبیعت به طور کلی انجام ش!!ود‪ .‬در این ح!!الت‪،‬‬

‫مالحظات عملی به تعویق افتاده است ‪ ،‬و ما از طبیعت عقب می‌مانیم و با نگرانی بی‌عالقه ب!!ه آن نگ!!اه می‌ک!!نیم‪ .‬چ!!نین نگرش!!ی ن!!ه تنه!!ا ب!!رای‬

‫موجودات عاقل خاص است بلکه برای آنها ضروری است‪ .‬بدون آن‪ ،‬آنها فقط از اهمیت و رابطه خود با دنیایی ک!!ه در آن واق!!ع ش!!ده ان!!د درک‬

‫‪.‬خوبی دارند‬
‫‪.‬تدبر بی‌عالقه‪ ،‬از نظر کانت‪ ،‬هسته اصلی تجربه زیبایی شناسی و زمینه قضاوت درباره زیبایی است‬

‫وی بدین ترتیب نتیجه گیری می‌کند (‪ )1‬ک!!ه فق!!ط موج!!ودات عقالنی دارای تجرب!!ه زیب!!ایی هس!!تند‪ )2( ،‬ه!!ر موج!!ود عقالنی ب!!ه تجرب!!ه زیب!!ایی‬

‫‪.‬شناختی نیاز دارد و بدون آن به طور قابل توجهی ناقص است و (‪ )3‬تجربه زیبایی شناسی در مجاورت اساسی قضاوت اخالقی قرار دارد‬

‫فالسفه مدرن! گاهی از کانت پیروی کرده اند ‪ ،‬و گاهی او را نادیده گرفته اند‪ .‬با این حال ‪ ،‬ب!!ه ن!!درت ‪ ،‬آنه!!ا تص!!میم گرفت!!ه ان!!د ک!!ه نش!!ان دهن!!د‬

‫‪.‬تجربه زیبایی شناختی به مراتب فراتر از نژاد بشر است‬

‫به عنوان مثال‪ ،‬صحبت در مورد یک گاو‪ !،‬که در خیره شدن به منظره ای توسط احساسات زیبایی تحت ت!أثیر ق!!رار می‌گ!یرد‪ ،‬چ!ه معن!!ایی می‬

‫تواند داشته باشد؟ چه چیزی در رفتار یا ترکیب ذهنی گاو می‌تواند چنین احساسی را بروز دهد؟ گرچه ممکن است یک گاو بی‌عالق!!ه باش!د ام!ا‬

‫مطمئنا ً نمی‌تواند بی عالقه باشد‪ ،‬به روشی که موجود منطقی بی عالقه است و آن عالقه شدیدترین عالق!ه اس!ت‪ .‬در تأم!ل در چ!نین مالحظ!اتی‬

‫است که فرد می فهمد انگیزه زیبایی شناسی تا چه اندازه در طبیعت انسان نهفته است و جدا کردن! این انگیزه از زندگی پیچیده ذهنی ک!ه انس!!ان‬

‫را از حیوانات متمایز می‌کند ‪ ،‬چقدر غیرممکن است‪ .‬این شرط را بای!!د ه!!ر فیلس!!وفی در ذهن داش!!ته باش!!د ک!!ه می‌خواه!!د ب!!ا مس!!ئله بس!یار مهم‬

‫‪.‬رابطه زیبایی شناختی و اخالقی روبرو شود‬

‫تجربه زیبایی شناسی چیست؟‬

‫تجربیات زیبایی شناختی به عنوان محتمل‌ترین طیف وسیعی از پدیده‌های زیبایی شناختی و بدون پرسش از سواالت مهم فلسفی درب!!اره م!!اهیت‬

‫آنها آغاز می‌شود‪ .‬آیا می توانیم یک نظریه‪ ،‬یک نگرش‪ ،‬یک شیوه قضاوت یا یک نوع تجربه را که از نظر زیبایی شناسی خاص است ‪ ،‬ج!!دا‬

‫کنیم؟ و اگر چنین است ‪ ،‬آیا می‌توانیم اهمیتی را که باعث می‌شود این کار فلسفی به خ!!ودی خ!!ود مهم باش!!د و ب!!ه بس!!یاری از س!!واالت زیب!!ایی‪،‬‬

‫انتقاد و هنر مرتبط باشد‪ ،‬به آن نسبت دهیم؟‬

‫بسیاری از فالسفه با استناد به ك!انت‪ ،‬از ای!ده نگ!رش زیب!ایی ش!ناختی دف!اع كردن!د زی!را از نگرانی‌ه!ای عملی‪ ،‬ن!وعی “فاص!له گ!رفتن” ی!ا عقب‬

‫‪.‬ایستادن‪ ،‬به تعبیر معمول‪ ،‬جدا شد‬

‫به عنوان یک عامل در هنر و ی!ک اص!!ل زیب!ایی ش!ناختی )‪ (Edward Bullough‬بیان کالسیک این موضع “” فاصله روانی “ادوارد بولغ‬

‫است‪ .‬مقاله ای که در سال ‪ 1912‬در مجله روانشناسی انگلیس منتشر شده است‪ .‬اما این نمی‌تواند کل داستان باشد‪ .‬چه ن!!وع مس!!یری پیش بی!!نی‬

‫شده است؟‬
‫عاشقان به چه حقی محبوب خود را زیبا می‌نامند؟ آیا فاصله به معنای عدم درگیری عملی است؟ اگر چنین باشد‪ ،‬چگونه می‌توانیم به چیزه!!ایی‬

‫که برای ما هدف دارند – چیزهایی مانند لباس‪ ،‬ساختمان یا دکوراسیون‪ ،‬نگرش زیبایی شناختی داش!ته باش!!یم؟ ام!ا اگ!ر این‌ه!!ا زیب!!ایی شناس!انه‬

‫نیستند‪ ،‬آیا ما برای تعریف خود از این کلمه تالش نسبتا ً زیادی انجام نداده‌ایم؟‬

‫فرمول‌بندی خود کانت رضایت‌بخش‌تر بود‪ .‬وی دریافت‌کنندگان تجربه زیبایی را نه به عنوان فاصله زیاد بلکه بی‌عالق!!ه توص!!یف ک!!رد ب!!ه این‬

‫معنی که گیرندگان با هدف لذت نه به عنوان وسیله‌ای برای کنجکاوی و نه به عنوان وسیله‌ای برای رس!!یدن ب!!ه ه!!دف رفت!!ار نمی‌کنن!!د‪ .‬آنه!!ا آن‬

‫‪.‬شی را همانگونه كه خودش است و “جدا از هرگونه عالقه” تأمل می‌كنند‬

‫استدالل کرد که مردم! می‌توانند از نظر زیبایی‌شناختی به هر چیزی توجه کنند )‪ (Arthur Schopenhauer‬با روحی مشابه‪ ،‬آرتور شوپنهاور‬

‫‪.‬مادامی که آن را در استقالل اراده خود را حفظ کنند – یعنی بدون توجه به هر کاربردی که ممکن است استفاده کنند‬
‫آرتور شوپنهاور‪1855 ،‬‬

‫نظریه معروف هنر به عنوان نوعی فعالیت “اجرا” از قطعه‌ای با چنین دیدگاهی است که در آن خلقت و قدردانی از اضطرارهای عادی وجود‬

‫‪.‬جدا شده و به اوقات فراغت تسلیم می‌شوند‬

‫‪:‬ساده ترین راه جمع بندی این رویکرد زیبایی شناسی از نظر دو گزاره اساسی است‬

‫‪‬‬ ‫جسم زیبایی شناختی شی تجربه حسی است و به همین ترتیب از آن لذت می‌برد‪ :‬شنیده می‌شود ‪ ،‬دیده می شود یا (در حالت محدود‬

‫‪.‬کننده) به صورت حسی تصور می‌شود‬

‫‪‬‬ ‫در عین حال‪ ،‬موضوع زیبایی شناختی مورد! توجه قرار می‌گیرد‪ :‬شکل ظاهری آن موضوعی مورد عالقه ذاتی است و نه فقط به‬

‫‪.‬عنوان یک موضوع لذت حسی بلکه به عنوان مخزن اهمیت و ارزش نیز مورد مطالعه قرار می‌گیرد‬

‫فیلس!!وف ‪ (Alexander Baumgarten)،‬اولین این گزاره‌ها کلمه زیبایی شناسی را توضیح می‌دهد که در ابتدا توس!!ط الکس!!اندر باومگ!!ارتن‬

‫وام گ!!رفت ت!ا نش!!ان‌گر قلم!!رو دانش انض!!مامی باش!!د )‪ (aisthēsis‬الیب نیتسی استفاده شد‪ .‬باومگارتن اصطالح یونانی را ب!!رای ادراک حسی‬

‫(قلمرو شعر) که در آن محتوایی به صورت حسی منتقل می‌شود‪ .‬گزاره دوم‪ ،‬در اصل‪ ،‬پایه و اس!!اس س!!لیقه اس!!ت‪ .‬این انگ!!یزه تالش م!!ا ب!!رای‬

‫‪.‬ایجاد تبعیض منطقی بین آن دسته از اشیائی که شایسته توجه اندیشی هستند و مواردی که نیستند‪ ،‬را توصیف می‌کند‬

‫تقریباً همه نظریه‌های زیبایی‌شناسی ایده آلیسم پس از کانت به این دو گزاره بستگی دارد و سعی دارد ویژگی‌های تجربه زیبایی شناختی و قضاوت‬

‫‪.‬زیبایی شناختی را از نظر سنتز حس و عقلی که آنها بیان می‌کنند‪ ،‬توضیح دهد‬

‫هیچ یک از این دو پیشنهاد به وضوح مشخص نیست‪ .‬در طول بحث‌های کانت و پیروی‌های ف!!وری وی‪“ ،‬حس!ی” ب!ه “انض!مامی” ‪“ ،‬ف!رد” ‪،‬‬

‫“خ!!اص” و “معین” ش!!بیه می‌ش!!ود در ح!!الی ک!!ه “روش!!نفکر” ب!!ه “ان!!تزاعی” تش!!بیه می ش!!ود “جه!!انی” ‪“ ،‬عم!!ومی” و “غ!!یرقطعی” –‬

‫همانندسازی‌هایی که امروزه با سوءظن شدید در نظر گرفته می‌شوند‪ .‬با این وجود ‪ ،‬نظریه‌های بع!!دی باره!!ا ب!!ه این ای!!ده بازگش!!تند ک!!ه تجرب!!ه‬

‫زیبایی شناختی شامل ترکیبی خاص از مولفه‌های فک!!ری و حس!!ی اس!!ت و هم ویژگی‌ه!!ای خ!!اص آن و هم ارزش آن از چ!!نین ترکی!!بی حاص!!ل‬

‫‪.‬می‌شود‬

‫این ایده به یک‌باره باعث ایجاد تناقضاتی می‌شود‪ .‬مهم‌ترین مورد! توسط کانت مورد! توجه قرار گرفت‪ ،‬که آن را ضد سلیقه خواند‪ .‬وی استدالل‬

‫کرد‪ ،‬به عنوان یک تمرین عقلی‪ ،‬تجربه زیبایی شناختی ناگزیر باید به سمت یک انتخاب منطقی متمایل شود و بنابراین باید خ!!ود را ب!ه عن!!وان‬

‫یک قضاوت تنظیم کند‪ .‬با این حال‪ ،‬به نظر می‌رسد قضاوت زیبایی با خودش در تعارض است‪ .‬این نمی‌توان!د هم‌زم!ان زیب!!ایی ش!ناختی (بی!!ان‬

‫لذت حسی) و همچنین قضاوت (ادعای رضایت جه!انی) باش!د‪ .‬ام!ا ب!ه نظ!ر می‌رس!د هم!ه موج!ودات عقالنی‪ ،‬ب!ه دلی!ل عقالنیت خ!ود‪ ،‬در این‬
‫قضاوت‌ها نقش دارند‪ .‬از یک طرف‪ ،‬آنها در برخی از اشیا احساس لذت می‌کنند و این لذت فوری است – طب!!ق گفت!!ه ک!!انت‪ ،‬در هیچ مفه!!ومی‬

‫سازی یا تحقیق در علت‪ ،‬هدف یا قانون اساسی نیست‪ .‬از طرف دیگر‪ ،‬آنها لذت خ!ود را در ق!!الب ی!ک قض!!اوت اب!راز می‌کنن!د ‪“ ،‬مث!!ل اینک!!ه‬

‫زیبایی از کیفیت اشیا باشد” و بنابراین لذت خود را به عنوان عینی معتبر نشان می‌دهند‪ !.‬اما چگونه می‌توان!!د چ!!نین باش!!د؟ ل!!ذت ف!!وری اس!!ت ‪،‬‬

‫بدون هیچ استدالل و تحلیلی‪ .‬بنابراین چه چیزی این تقاضای توافق جهانی را مجاز می داند؟‬

‫هرچند به ایده زیبایی نزدیک می شویم ‪ ،‬این تناقض را پیدا می کنیم که در حال ظهور است‪ .‬ایده ها ‪ ،‬احساس!!ات و قض!!اوت ه!!ای م!!ا دقیق!ا ً ب!!ه‬

‫دلیل ارتباط مستقیم آنها با لذت حسی ‪ ،‬زیبایی شناختی خوانده می شوند‪ .‬از این رو ‪ ،‬نمی توان درباره زیبایی ش!!یئی ک!!ه هرگ!!ز ب!!ا آن برخ!!ورد‬

‫نکرده است قضاوت کرد‪ !.‬قضاوت های علمی ‪ ،‬مانند اصول عملی ‪ ،‬می توانند “دست دوم” دریافت شوند‪ .‬به عنوان مثال می توانم ش!!ما را ب!!ه‬

‫عنوان حقایق فیزیک یا سودمندی راه آهن به عنوان اقتدار خود در نظر بگیرم‪ .‬اما اگر آثاری از هر دو هنرمن!!د را ندی!!ده و نش!نیده باش!!م ‪ ،‬نمی‬

‫توانم شما را به عنوان شایسته لیوناردو یا موتسارت به عنوان اقتدار خود در نظر بگیرم‪ .‬به نظر می رسد از این ام!!ر نتیج!!ه می ش!!ود ک!!ه هیچ‬

‫قاعده و اصولی در مورد قضاوت زیبایی شناختی وجود ندارد ‪ ،‬زیرا من باید بالفاصله لذت را از درک موضوع حس کنم و با هیچ دلیل اثبات‬

‫کننده نمی توان در مورد آن صحبت کرد‪ .‬این همیشه تجربه است ‪ ،‬و هرگز اندیشه مفه!!ومی ‪ ،‬ح!!ق قض!!اوت زیب!!ایی ش!!ناختی را می ده!د! ‪ ،‬ب!!ه‬

‫را تغییر دهد ‪ ،‬اهمیت زیبایی شناختی آن را ن!!یز تغی!!یر ده!!د‪ .‬هم!!انطور ک!!ه ک!!انت گفت ‪ ،‬قض!!اوت ‪ al‬طوری که هر چیزی که تجربه یک شی‬

‫‪.‬زیبایی شناختی “فارغ از مفاهیم است” ‪ ،‬و زیبایی به خودی خود مفهومی نیست‬

‫به نظر می‌رسد چنین نتیجه‌ای با این واقعیت که قضاوت زیبایی‌شناختی نوعی قضاوت اس!ت‪ ،‬ناس!ازگار اس!ت‪ .‬وق!تی چ!یزی را زیب!ا توص!یف‬

‫می‌کنم‪ ،‬منظورم صرفا ً خوشایند بودن من نیست‪ :‬من در مورد آن صحبت می‌کنم ‪ ،‬نه در مورد! خودم‪ ،‬و اگر به چالش کشیده شوم‪ ،‬سعی می‌کنم‬

‫‪.‬دالیل دیدگاه خود را پیدا کنم‪ .‬من احساس خود را توضیح نمی‌دهم اما با اشاره به ویژگی‌های شی آن زمینه را برای آن فراهم می‌کنم‬

‫هر جستجوی دالیل دارای ویژگی “جهانی” عقالنیت است‪ :‬در واقع می‌گویم که دیگ!ران‪ ،‬ت!ا آنج!ا ک!ه منطقی هس!تند‪ ،‬بای!د دقیق!ا ً هم!ان ل!ذت را‬

‫داشته باشند که من احساس می‌کنم‪ .‬من که بی عالقه بوده‌ام ‪ ،‬عالیق خود را کنار گذاشته‌ام و همه آنه!!ا را ک!!ه ب!!اعث قض!!اوت من نس!!بت ب!!ه من‬

‫‪.‬می‌شود ‪ ،‬با آنها همراه می‌کنم‬

‫قضاوت سلیقه بر اساس مفاهیم است‪ ،‬زیرا در غیر این صورت حتی جای اختالف برای موضوع یا ادعای توافق الزم دیگ!!ران وج!!ود نخواه!!د‬

‫‪.‬داشت‬

‫به طور خالصه‪ ،‬ب!ه نظ!ر می‌رس!د ک!ه عب!ارت داوری زیب!ایی ش!ناختی از نظ!ر اص!طالحات متن!اقض اس!ت و در اص!طالح اول دقیق!اً اش!اره ب!ه‬

‫‪.‬مالحظات عقالنی را که در اصطالح دوم تأیید می‌کند ‪ ،‬انکار می‌کند‬


‫این تناقض‪ ،‬که ما از زبان کانت بیان کردیم ‪ ،‬برای فلسفه کانت عجیب نیست‪ .‬برعکس‪ ،‬هر فیلس!!وف ی!!ا منتق!!دی ک!!ه تجرب!!ه زیب!ایی شناس!!ی را‬

‫‪.‬جدی می‌گیرد تنش بین محدودیت‌های حسی و عقلی بر آن را تشخیص می‌دهد‬

‫از یک طرف ‪ ،‬تجربه زیبایی شناختی ریشه در لذت حسی فوری از شی خود از طریق عمل ادراک دارد‪ .‬از طرف دیگ!!ر‪ ،‬ب!!ه نظ!!ر می رس!!د‬

‫فراتر از لذت بردن از معنایی است که به قدرت استدالل ما خطور می‌کند و از آنه!!ا قض!!اوت می‌کن!!د‪ .‬بن!!ابراین انتق!!اد‪ ،‬توجی!!ه مس!تدل قض!اوت‬

‫زیبایی شناختی‪ ،‬نتیجه‌ای اجتناب‌ناپذیر از تجربه زیبایی شناسی است‪ .‬با این حال‪ ،‬دالیل مهم هرگز نمی‌توانن!!د ص!!رفا ً روش!!نفکرانه باش!!ند‪ .‬آنه!!ا‬

‫‪.‬همیشه حاوی اشاره به نحوه درک یک شی هستند‬

‫‪https://www.honarist.com/2020/11/26/aesthetic/‬‬

You might also like