Professional Documents
Culture Documents
Ortho
Ortho
ارتوپدی
دانشکدهی پزشکی شیراز
4دی 8931
فهرست
این نوشتار بر اساس فیلمهای آموزشی گروه ارتوپدی دانشکدهی پزشکی شیراز تهیه
شدهاست .پس از مطالعهی این مجموعه میتوانید جهت تفهیم آموختهها از چند
نسخهی من بهره ببرید .فیلمها را نیز
دوره نمونه سؤال امتحانی موجود در آرشیو
میتوانید از همین آرشیو دریافت نمایید .ویراستار مایل است از 4تن از نویسندگان
جلسات :زهرا شحنهزاد ،فاطمه ملکی ،محمدامین مسیبی و مهین بناوند به پاس
همکاری شایان و بردباری فراوان در تهیهی جزوات سالیان اخیر سپاس گزارد.
آرشیو فایلهای پزشکی شیراز:
ارتباط با ویراستار:
نوای یار ،شیراز 4 ،دی 1358
جلسهی 1
استادجواددهقانی
نویسنده :کیوان فرهادی
1
تئوریبالینیارتوپدی
)1. Ignacio Ponseti (3 Jun 1914 – 18 Oct 2009 برای تشخیص این بیماری ،ارزیابی بالینی برای وجود 1
.2در اهمیت آغاز اقدام درمانی سریع به طور اغراقآمیز گفته میشود که اگر نوزادی با دفورمیتی ( Varus ،Adductus ،Cavusو )Equinusکه قابل
پرزنتیشن پا (بریچ) متولد شد و clubfootداشت ،حتی قبل از خارجشدن سر بهتر است
گچگیری آغاز شود .منظور تأکید بر درمان سریع است.
اصالح نباشند کافی است و نیاز به اقدام بیشتری نمیباشد.
3
تئوریبالینیارتوپدی
پس از پایان گچگیریها به مدت 3تا 1ماه از full time manipulationبه دست آمده نگه داشتهشود .گچ برای 0تا 7
ً
braceاستفاده میشود ( 23ساعت در روز از بریس استفاده روز روی پا میماند و مجددا یک بار دیگر گچگیری انجام میشود.
ً
شود .سه بازهی 25دقیقه هم صرف ورزش و شستوشوی پا معموال گچگیری را باید 0تا 6بار انجام داد تا دفورمیتی اصالح
ً
گردد) .سپس به مدت 1سال باید کفشها در زمان خواب شود .بهترتیب ابتدا ،cavusسپس ،varus ،adductusو نهایتا
پوشیدهشوند. equinusاصالح میشوند (.)CAVE
4
جلسهی2
استادجواددهقانی
نویسنده :محمدرضا ولی
adulthoodمیشود (تصویر زیر). استابولوم ،پوشش مناسب برای سر فمور ایجاد نمیگردد و
subluxationو dislocationبهوفور دیده میشود.
انواع مختلف :Dysplastic hip
:Subluxed -1سر فمور در جای مورد انتظار نیست و
بیرون آمده و در رفته ،اما ارتباط غضروفی بین سر فمور و
استابولوم پابرجاست (دررفتگی کامل نیست).
5
تئوریبالینیارتوپدی
تروکانتر مستقر میکنیم .خط واصل این دو باید از ناف بگذرد .در پس تشخیص زودهنگام بسیار مهم بوده ،موفقیت درمان را
موارد dislocationتروکانتر باال رفته و خط مذکور از زیر ناف باال میبرد و نیاز به تکرار جراحی و عوارض را میکاهد .همین
میگذرد. موضوع اهمیت غربالگری را نشان میدهد .در همهی نوزادان،
غربالگری در خط اول به صورت معاینهی بالینی صورت میپذیرد
و در صورت مشکوکبودن معاینه و یا high riskبودن نوزاد،
سونو انجام میشود .در مواردی که سونو یا معاینهی غیر طبیعی
دارند ،معاینه توسط متخصص نیز ضرورت دارد .ویزیت دوم این
ً
نوزادان تا 8هفتگی حتما باید انجام شود .عالیم مشکوک باید در
پروندهی سالمت ثبت شده و ارجاع صورت پذیرد.
-3توجه به چینهای پوستی groinو :buttock
چین پوستی نشانگر تفاوت طول دو اندام است .وقتی لگن به باال معاینه؛ در دوران نوزادی
در رفته و dislocationداریم ،چین زیاد شده و عمق آن نیز همانطور که گفتهشد ،معاینهی بالینی در غربالگری بسیار
فزونی مییابد. مهم است .در معاینه 5نکتهی کلیدی باید مد نظر باشد:
:Range of Abduction -4در ،DDHدر یک سمت -1تاریخچهی ریسکفاکتورها :ریسکفاکتورها
abductionمحدودتر است .در عکس زیر ،پای سمت راست عبارتند از سابقهی خانوادگی ،DDHغیرطبیعیبودن اندام
محدودتر است و چینهای پوستی سمت راست نیز عمیقتر تحتانی بهخصوص ،metatarsus adductusتورتیکولی و
میباشند. .breech presentationبعضیها اولین بچهی دختر را هم
ریسکفاکتور در نظر میگیرند.
-2اختالف طول اندام (Leg Length
:)Differenceبرای بررسی آن دو معاینه ذکر شدهاست.
زانوها و هیپها را فلکس میکنیم و آ) در
پاها را به هم میچسبانیم .اگر زانوها در یک سطح نبودند ،یعنی
:Tests of stability -5دو معاینهی Barlowو یک سمت کوتاهتر است و بررسی بیشتر الزامی میباشد.
Ortolaniدر این قسمت وجود دارد .ابتدا بارلو صورت میپذیرد و
سپس ارتوالنی انجام میشود (راهنما برای حفظ :در الفبای
انگلیسی bقبل از oاست).
اندام را adductکرده ،دست را روی زانو در تست
میگذاریم و به سمت پوستریور فشار میدهیم تا ببینیم هیپ به
سمت عقب dislocateمیشود ،یا خیر .درواقع بارلو برای ما نام دارد که سودش در آن ب) معاینهی دیگر
مفصل هیپ ناپایداری را مشخص میکند که اگرچه locate است که بر خالف معاینات دیگر DDH ،دوطرفه را نیز نشان
است ،قابلیت دررفتگی دارد (شکل صفحهی بعد). میدهد .در این معاینه یک انگشت را بر ASISو دیگری را بر
6
جلسهی:2
انتهای طیف (بیماری شدیدتر یا عدم درمان) fixed راستای فمور روی تروکانتر قرار میگیرد .تروکانتر به سمت باال
dislocationرا داریم که شدیدترین حالت است و دیگر جا هم pushمیشود و همزمان ابداکشن پا صورت میگیرد .معاینه در
نمیرود .توجه داشتهباشید که معاینهی مکرر در DDHهیچ صورتی مثبت تلقی میشود که زیر دست کالنک را حس کنیم
ضرری ندارد. (نه اینکه کلیک بشنویم ،شنیدن کلیک مهم نیست و به دلیل
عضلهی سواس است) .معاینهی ارتوالنی مثبت یعنی هیپ در
7
تئوریبالینیارتوپدی
پس از مدتی توصیه شد با پوشک حجیم هیپ را به سمت پ) حالت hyperextentionدر آرنج و زانو داشتهباشیم؛ و
abductionببرند و دیده شد در این حالت DDHکاهش ت) dorsiflexionخیلی زیاد در مچ پا دیدهشود.
مییابد .هماکنون نیز در نوزادان مشکوک تا معاینهی دوم توصیه جهت درک بیشتر به تصویر زیر توجه نمایید.
میکنیم با همین abductionقنداق شوند.
:Primary acetabular dysplasia -4ناشایع
است .در این افراد استابولوم قدرت رشد کافی را ندارد.
Conditionهای همراه:
ً
حتما در نوزادان با موارد زیر DDH ،هم در نظر گرفتهشود.
این موارد را به عنوان ریسکفاکتور میشناسیم: :Breech position -2حالت frank breechاز
()%22-15 همهی حالتها بدتر است (مورد Cدر شکل زیر).
حالتی که forefootبه
سمت مدیال انحراف دارد ( .)%12-1.5چین پوستی عمیق در
سمت مدیال دیدهمیشود و خطی که از وسط پاشنهی پا عبور
میکند ،از بین انگشتان سوم و چهارم میگذرد (حالت نرمال بین
انگشتان اول و دوم است).
8
جلسهی:2
غربالگری با سونو: مییابد .بیماران چین پوستی ندارند و زانوشان صاف است و بدین
تا حدی کمککننده است ،اما فقط در صورت انجام توسط ترتیب تشخیص دادهمیشوند.
فردی که خبره باشد مفید است .به دلیل سختی ،گرانی و ...در
همه توصیه نمیشود ،بلکه فقط برای افراد high riskکه
سابقهی خانوادگی ،معاینهی مشکوک و ...دارند پیشنهاد میگردد.
غربالگری با :X-ray
برخالف سونوگرافی بسیار کمککننده است .عیب آن این
است که در سنین زیر 4ماه تشخیص بسیار دشوار است؛ چون
هنوز مرکز ثانویهی استخوانیشوندهی سر فمور تشکیل از طیف neural tube defectsاست .فرم
نشدهاست .اما بعد از 5-4ماهگی یک pelvic X-rayبسیار خفیف این طیف spina bifidaمیباشد که المیناها به هم
مفید میباشد. نرسیدهاند .در فرمهای شدیدتر به ترتیب مننژ ،نخاع و رشتههای
نکات تفسیر :X-ray عصبی نیز بیرون میزنند .معاینهی پشت بچه از نظر پاتولوژی
پوست skin patch ،و dimplingباید با وسواس زیاد جهت
تشخیص این نقایص صورت پذیرد .در مننگومیلوسل به دلیل
عدم تعادل بین ابداکتور ،ادداکتور و فلکسورهای مفصل هیپ،
دررفتگی بهوفور دیدهمیشود.
در سمت راست تصویر ،مفصل هیپ در رفته و فاصلهی نیست .پس در هیپ چپ DDHمطرح است (درواقع هیپ چپ
تروکانتر و ایلئوم (بازوی عضلهی ابداکتور) کم شدهاست .وقتی در inferior lateral zoneقرار دارد).
بیمار پای سمت مشکلدار را باال میگیرد ،لگن پایین نمیافتد؛ Shenton line -4را از بوردر inferiorگردن فمور تا
چون ابداکتور سمت سالم پا را باال نگه میدارد .اما وقتی پای بوردر inferiorراموس باالیی پوبیس میکشیم .در حالت نرمال
سمت سالم را باال میگیرد ،لگن سمت سالم پایین میافتد و تنه انحناها در راستای هماند و شکستگی نداریم.
به سمت ناسالم (که dislocationدارد) مایل میشود. -5بررسی رشد حفرهی استابولوم :سمت لترال سقف
اگر در هر دو سمت در رفتگی داشتهباشیم waddling استابولوم را به خط Hilgenreinerوصل میکنیم و زاویهی
gaitرؤیت میشود و لوردوز کمری به صورت جبرانی زیاد ایجادشده را در نظر میگیریم .هر چه زاویه افقیتر باشد ،رشد
میشود. استابولوم مناسبتر است.
در جدول زیر ،معاینات و یافتههای ذکرشده به تفکیک -6در عکس دقت کنیم که سر فمور کوچک نباشد.
دوران سنی جمعبندی شدهاست: در عکس صفحهی قبل ،هیپ چپ و در عکس زیر ،هیپ
Physical Examination Findings by Age in DDH راست نرمال نیستند.
Neonates
Dislocatable
Reducible
Klisic’s sign
Infants
)Dislocatable (occasionally
)Reducible (occasionally
Klisic’s sign
Decreased abduction
Galeazzi’s sign
معاینه؛ در سنین باالتر
Walking Childs
:Telendelenburg sign
Remains dislocated
Klisic’s sign
Decreased abduction
Galeazzi’s sign
Short leg
)Increased lordosis (in bilateral DDH
نکته :در infancyمطابق جدول dislocatableو
reducibleگاه دیدهمیشوند و گاه دیدهنمیشوند .این دو مورد
در واقع معادل همان بارلو و ارتوالنی هستند .همچنین لوردوز
جبرانی فقط در DDHدوطرفه ،آن هم در walking child
دیدهمیشود.
01
جلسهی:2
00
تئوریبالینیارتوپدی
01
جلسهی3
استادجواددهقانی
نویسندگان :یاسمن طاهری ،مینا ملکزاده ،فاطمه قاسمی ،پرنیان عجم ،روژین فرامرزی
31
تئوریبالینیارتوپدی
ناحیهی اپیفیز در بچهها باعث استئومیلیت و عفونت ناحیهی شکل زیر شکستگی دیستال فمور را در یک کودک نشان
متافیز نیز شود .درنتیجه آرتریت عفونی در بچهها میتواند میدهد Periosteum .در سمت intact ،concaveباقی مانده
بهراحتی موجب استئومیلیت شود (قسمت Aدر تصویر زیر). و در سمت convexپاره شدهاست .همین موضوع باعث میشود
که استخوان در سمت شکستگی بهراحتی به صورت بسته جا
(درمان بسته در بچهها شایعتر است و خاصیت استئوژنیک
ِ بیفتد
periosteumباعث استخوانسازی سریعتر میشود).
طور خاص centerاشعه همانجایی باشد که مورد هدف است؛ سلولهایی که شروع به تکثیر
ً
مثال ا گر هدف بررسی ساق پا است باید centerاشعه هم روی زیاد کردهاند.
ً
ساق پا باشد .اگر centerاشعه مثال روی زانو باشد ،هر چند که دو الیهی نخست ماتریکس زیادی دارند و در برابر نیروهای
ساق پا هم در عکس پیداست ،کیفیت مناسب و کافی نیست. لغزشی ( )Shearing forceمقاوم هستند.
سلولهایی با سایز بزرگ.
ضعیفترین الیه و محل شایع شکستگیهاست.
شروع
استخوانیشدن در این الیه است .در برابر آسیب مقاوم میباشد.
31
تئوریبالینیارتوپدی
میافتد .در عکس زیر ،برجستگیهایی که در ناحیهی کورتکس هستند و در عکس ساده دیده نمیشوند)ِ bone scan :و .MRI
میبینید ،نشاندهندهی buckling fractureاست (تشخیص -ارزیابی bone scan :vascularityو .MRI
دشوار است) .ولی این شکستگیها stableهستند و گاهی بدون در تصویر بعد که عکس APآرنج یک کودک است،
گچگرفتن هم میتوان آنها را درمان کرد ،به شرطی که اطمینان مشاهده میکنید که مراکز استخوانسازی ثانویه در ناحیهی
داشتهباشید که هر دو کورتکس درگیر نباشند. دیستال هومروس تشکیل نشدهاند .همچنین مراکز ثانویهی سر
رادیوس و olecranonهم به وجود نیامدهاند .اگر شکستگی در
این نواحی باشد ،در X-rayساده قابل تشخیص نیست.
نوع :۱شکستگی فقط در طول صفحهی رشد است :Greenstick fractures -۴با مکانیسم خمیدگی
ً
صفحهی رشد از هم باز شده که این بازشدگی معموال در الیهی یا bendingبه وجود میآیند .در سمت tensionجایی که
هایپرتروفیک است. استخوان کش میآید ،کورتکس دچار failureمیشود و
نوع :۲شکستگی در طول صفحهی رشد که به سمت شکستگی اتفاق میافتد .در سمت مقابل فقط پالستیک
متافیز هم رفتهاست. دفورمیتی داریم .این شکستگیها یککورتکسی هستند؛ در یک
نوع :۳شکستگی در طول صفحهی رشد که به سمت سمت کورتکس شکسته و سمت مقابل نشکسته و فقط
اپیفیز حرکت میکند .بر خالف دو نوع قبلی عالوه بر الیهی پالستیک دفورمیتی دارد .چون یک سمت فقط پالستیک
هایپرتروفیک ،الیههای زایا و پرولیفراتیو هم درگیر هستند و دفورمیتی دارد ،جااندازی این شکستگی سخت است و باید
ً
شکستگی در درون مفصل است .پس میتواند یک ناهمواری یا کورتکس هر دو سمت کامال شکستهشود تا بتوان آن را به طور
incongruityهم در سطح مفصل ایجاد کند. صحیح جا انداخت.
نوع :۴شکستگی در طول صفحهی رشد حرکت نمیکند،
بلکه از متافیز به سمت صفحهی رشد و سپس اپیفیز حرکت
میکند (هر سه الیهی متافیز ،فیز و اپیفیز) .مانند نوع ،۳الیهی
هایپرتروفیک و الیههای زایا و پرولیفراتیو درگیر هستند .این نوع
نیز ناهمواری یا incongruityدر سطح مفصل ایجاد میکند.
عالوه بر این ،مشکل دیگر این است که اگر استخوان به همین
:Salter-Harris Classification
حالت باقی بماند ،ممکن است متافیز به صفحهی رشد یا اپیفیز
جوش بخورد که این حالت یک barیا مانع جلوی رشد صحیح شایعترین طبقهبندی برای آسیبهای صفحهی رشد است.
صفحهی رشد ایجاد میکند.
نوع :۵در این تایپ لهشدگی یا crushingدر صفحهی
ً
رشد داریم .تشخیص دشوار است و معموال چند ماه یا چند سال
رشد صفحهی رشد مشخص شد تشخیصبعد که آسیب در ِ
دادهمیشود .پس یک تشخیص retrogradeاست.
شکستگیهای نوع ۱و ۰که در آنها صفحهی رشد آسیب
ً
کمتری دیده ،معموال با ( closed reductionجااندازی بسته) و
( immobilizationبیحرکتی با گچ) قابل درمان هستند ،به
استثنای شکستگیهای دیستال و پروگزیمال فمور .اگر
نتوانستیم از این روشها استفاده کنیم ،از جراحی کمک
میگیریم.
در شکستگیهای نوع ۳و 4از روش Open Reduction
) & Internal Fixation (ORIFبرای درمان استفاده
31
تئوریبالینیارتوپدی
هر چه کمتر باشد ،بهتر است. میکنیم .صفحهی رشد باید به طور دقیق جا انداختهشود و سطح
ً
شکستگیهای باز معموال با مفصلی باید هموار گردد.
تأخیر بیشتری جوش میخورند. در تصویر زیر یک شکستگی نوع ۳را میبینید که از
پدیدهی remodelingدر اطفال باعث میشود ما در حین صفحهی رشد آمده و وارد اپیفیز شدهاست که به طور خاص به
درمان میزان کمی از انحراف را بپذیریم و اجازه دهیم که این این شکستگی در ناحیهی ankleدر anterolateralاپیفیز
انحراف کم در طول رشد درمان شود. تیبیا Tillaux fractureمیگوییم.
در کودکان چون شکستگی زود جوش میخورد ،مدت
زمانی که اندام در گچ میماند کوتاهتر است .از طرف دیگر
احتمال خشکی مفاصل در اثر گچگرفتگی کمتر میباشد.
در کودکان علیرغم این که ریمدلینگ وجود دارد ،تالش
میکنیم که ( alignmentواروس/والگوس) length ،و
در تصویر زیر برای فیکسکردن از پیچ استفاده شدهاست.
rotationبه حالت طبیعی برگردد و جااندازی را بهوسیلهی
روشهایی مثل castنگه میداریم .گاهی اوقات میتوانیم برای
اصالح انحرافات مقداری تغییر در castایجاد کنیم؛ مانند cast
wedgingکه یک طرف گچ را باز کرده ،اندام را صاف میکنیم و
دوباره گچگیری انجاممیدهیم .شکستگیهای intraarticular
ً شکستگیهای صفحهی رشد:
از این روش پیروی نمیکنند و برای این شکستگیها باید حتما
یک جااندازی دقیق و آناتومیکال داشتهباشیم که در بیشتر بیشتر در الیهی هایپرتروفیک هستند .البته مطالعات اخیر
مواقع نیاز میشود از روش باز استفاده کنیم. نشان دادهاست که حتی در شکستگیهای نوع ۱و ۰هم ممکن
در جااندازیهای به روش بسته باید یک sedationکافی است خط شکستگی از الیههای دیگر بگذرد و الیههای بیشتری
داشتهباشیم .برای conscious sedationدر کودکان از کتامین درگیر شوند ،ولی احتمال این موضوع کم است.
استفاده میشود .روشهای بستهی جااندازی در اطفال کاربرد
زیادی دارند؛ به استثنای شکستگیهای باز intraarticular ،و اصول درمان شکستگیها در کودکان
.multi trauma شکستگی کودکان خیلی سریعتر جوش میخورد .این
در کودکانی که چندین شکستگی دارند ،سعی میکنیم با جوشخوردن سریعتر به موارد زیر وابسته است:
جراحی fixکنیم تا سریعتر حرکت و راهرفتن را به کودک هر چه سن کمتر باشد ،جوشخوردن سریعتر
برگردانیم و مراقبت از کودک را راحتتر کنیم .در کودکان است.
ریمدلینگ وجود دارد ،اما ما سعی داریم در درمان اول به آن هر چه شدت آسیب کمتر باشد،
اتکا نکنیم و سعی میکنیم که یک reductionمناسب جوشخوردن بهتر انجام میشود.
داشتهباشیم. هر چه به صفحهی رشد نزدیکتر
در شکستگیهایی که در صفحهی رشد میباشند باید دقت باشد ،زودتر جوش میخورد.
31
جلسهی:3
ً
:Cast burnsزمانی که گچ را باز میکنیم ،اره استخوان شکسته بیشتر از حد میشود .در بزرگساالن معموال
vibrationدارد و چون داغ میشود ،میتواند باعث سوختگی کوتاهی دیدهمیشود .در شکستگیهای فمور بهویژه در سنین
گردد. زیر ۱سال شایع است.
یکی از complicationهای گچگرفتگیها بهخصوص در یعنی جوشنخوردن که در اطفال
بخش اطفال hip spicaاست که اگر شکم را سفت گچ برخالف بزرگساالن چندان شایع نیست .در شکستگی کوندیل
گرفتهباشند ،میتواند cast syndromeایجاد کند که شامل خارجی هومروس دیدهمیشود.
vomitingو acute gastric distentionاست و به دلیل فشار نکروز استخوان ناشی از عدم خونرسانی
به دئودنوم و sup. mesenteric arteryمیباشد. که در کودکان نادر است .در شکستگیهای گردن فمور و تالوس
دیدهمیشود.
در شکستگی پروگزیمال
تیبیا خیلی شایع است .وقتی گچگیری صحیح است و
جوشخوردگی نیز حاصل شده ،اما طی چند ماه میبینیم که زانو
به سمت والگوس میرود.
دیگر عوارض:
Remodeling :Malunion -بد جوشخوردن
ا گر در استخوان انحراف وجود داشتهباشد ،رشد صفحهی :Limb length discrepancy -اختالف طول اندامها
رشد و وجود periosteumباعث اصالح آن میشود. :Physeal arrest -توقف رشد صفحهی رشد
شکستگیهایی که در آنها صفحهی رشد درگیر باشد یا ً
Cross union -یعنی جوشخوردگی نابهجا؛ مثال بین
نزدیک به صفحهی رشد باشند ،زمان جوشخوردن کمتری تیبیا و فیبوال یا اولنا و رادیوس (محدودیت supinationو
دارند .مدت زمان جوشخوردن شکستگیهای صفحهی رشد .)pronationاین پدیده به طور خاص در فورآرم دیدهمیشود.
نصف زمان مورد نیاز برای جوشخوردن شکستگیهای دیافیز Complicationهای مربوط به بافت نرم:
است .یکی از پدیدههایی که در ریمدلینگ نقش دارد ،افزایش در آسیبهای وسکوالر باید پالس دیستال اندامها را
سرعت جوشخوردن است. detectکرد و اگر تقارن نداشت یا ضعیف بود ،بررسیهای
در موارد زیر نمیتوان چندان به ریمدلینگ امید داشت: بیشتری را باید انجام داد.
-۱شکستگیهای ،midshaft ً
آسیبهای نورولوژیک :معموال شکستگیهای بسته یک
-۰در بچههای بزرگتر نزدیک به انتهای رشد ،و neurapraxiaایجاد میکنند که ممکن است بهتدریج بهبود
-۳باالی %۳۲-۰۲انحراف :میزانی که میتوان امید یابد.
داشت یک انحراف در طول رشد اصالح شود ،خیلی زیاد نیست سندروم کمپارتمان در کودکان شایع است و عوارض غیر
( .)%۳۲-۰۲انحراف باالی این مقدار را نمیتوان انتظار داشت قابل جبرانی میگذارد.
که خودبهخود خوب شود. Cast soresو pressure ulcersدر اثر گچگیری غلط به
ً
بعضی از شکستگیها اصال remodelنمیشوند؛ مثل وجود میآیند.
02
جلسهی:3
هر گاه توقفی در رشد ایجاد شود ،بعد از آن که استخوان دفورمیتیهای rotationalکه در آنها پا به مقدار زیاد به سمت
دوباره شروع به رشدکردن میکند ،یک سری خطوط اسکلروتیک داخل یا خارج چرخیدهاست ،یا شکستگیهای .intraarticular
ً
به نام Park-Harris linesدر متافیز استخوان به وجود میآید. اگر تا پایان رشد استخوانی (معموال ۱6سالگی) بیش از ۰
ً
معموال این خطوط ۳ماه بعد از شکستگی ظاهر میشوند. سال باقی ماندهباشد ،میتوان به ریمدلینگ اتکا کرد .اگر کمتر
-۱اگر خطوط اسکلروتیک موازی صفحهی رشد باشند، از ۰سال ماندهباشد ،نمیتوان به ریمدلینگ امید بست.
رشد به طور کامل برگشتهاست (آسیب در صفحهی رشد ایجاد ریمدلینگ در شکستگیهایی که نزدیک دو انتها هستند
نشدهاست). (نزدیک به صفحهی رشد) شایعتر است؛ بهخصوص اگر
angulationو دفورمیتی در صفحهی حرکت مفصل باشد .یکی
از مکانهای شایع ریمدلینگ ،پروگزیمال هومروس است.
پس ریمدلینگ وابسته به این موارد است:
-۱چهقدر از رشد باقی مانده،
-۰کجای استخوان شکسته،
-۳یکیبودن planeدفورمیتی با planeمفصل،
-۰اگر خطوط به موازات صفحهی رشد نباشند ،نشان -4وضعیت صفحهی رشد (صفحهی رشد آسیب
صفحهی رشد آسیب دیدهاست .انتظار داریم بهتدریج سمت رشد دیستال فمور خیلی زیاد است ،پس ریمدلینگ بیشتری
در آپوفیز نیروها به صورت تنشن و کشش است ،برخالف -۳ممکن است این خطوط دیدهنشوند که به معنی عدم
اپیفیز که نیروها فشاری ( )compressionهستند .صفحههای توقف در رشد است.
رشدی که در آپوفیز قرار دارند healingضعیفتر و درمان سایر روشهای تشخیصی:
سختتری دارند. Scanogram -یا Orthoroentgenogramامکان
در تصویر زیر یک آسیب آپوفیزی میبینیم که ناشی از مقایسهی طول اندامها را فراهم میکند.
کندگی توبروزیتی تیبیاست: CT-scan -و MRIصفحهی رشد ،آسیب آن و وجود
physeal barرا به ما نشان میدهند.
Map bar -محل دقیق barرا برای برداشتن در جراحی
نشان میدهد.
انواع :Physeal bar
اطراف صفحهی رشد را درگیر میکند (پریفرال).
Angular deformityمیدهد.
شکستگیهای خاص در سنین کودکی سنترال (وسط صفحهی رشد) قرار دارد .صفحهی
ناشی از ضعیفشدن استخوان رشد را گیر میاندازد ( tentمیکند) و موجب کوتاهی میشود.
هستند و با نیرویی کمتر از حد معمول ایجاد میشوند. ( combinedپریفرال و سنترال) که کوتاهی ایجاد
در یک تومور معروف به نام میکند.
ً درمان :Physeal bar
کودکان وجود دارد که معموال بیناین است ،ولی میتواند استخوان
را ضعیف کند و باعث شکستگی شود: بستگی به این دارد که چه قدر از صفحهی رشد باقی مانده
یا چه میزان دفورمیتی وجود دارد )۱( :میتوان barرا برداشت،
( )۰صفحهی رشد سمت مقابل را برای اصالح انحراف
دستکاری کرد ،یا ( )۳از روشهایی برای افزایش مجدد طول
اندام استفاده نمود.
در تصمیمگیری برای درمان چند فاکتور مهم وجود دارد:
-۱بیشتر از ۰سال از رشد باقی ماندهباشد؛
اگر این تومورها بیناین باشند ،درمان مثل درمان شکستگی
-۰میزانی از صفحهی رشد که آسیب دیدهاست ،کمتر از
معمولی است ،ولی اگر malignantباشند ،باید به برداشتن
%۱۲باشد؛ و
تومور به طور خاص فکر کنیم.
-۳انحراف بیشتر از ۰۲درجه نباشد .اگر بیشتر باشد ،به
گاهی شکستگیهای پاتولوژیک با وجود بیناینبودن نیاز به
جز برداشتن بار نیاز به یک استئوتومی اصالحی نیز دارد.
ً
جراحی دارند؛ مثال وجود کیست در پروگزیمال فمور کودک
نکته :صفحهی رشد عالوه بر اپیفیز ،در آپوفیزها هم
) که به علت تحمل وزن (
ً وجود داردApophysis .ها صفحاتی هستند که انتهاشان به
زیاد و احتمال شکستگی مجدد باید حتما fixشود (تصویر بعد).
مفصل نمیرسد و به یک تاندون وصل میشوند.
00
جلسهی:3
01
تئوریبالینیارتوپدی
نکتهی مهم دیگر در مورد بچهها را خارج کنیم ،یا خیر؟ در کودکان که
ً
میباشند که میتوانند باعث شکستگی شوند و به دو دلیل معموال رشد سریعی دارند و ممکن است این وسایل وارد کانال استخوان
دیر تشخیص دادهمیشوند( :آ) بیماران تا زمانی که عالمت شوند ،برخالف بزرگساالن تمایل به خارجکردن آنها داریم.
نداشتهباشند ،مراجعه نمیکنند ،و (ب) پزشک عکس نمیگیرد؛
ً
هر بچهای را که با bone painآمد ،حتما باید رادیوگرافی کنیم.
اگر در رادیوگرافی اولیه چیزی ندیدیم و یک ماه بعد بیمار
ً
مجددا با درد مراجعه کرد ،دوباره او را رادیوگرافی میکنیم تا به
تشخیص برسیم (.)serial radiography
ً
این کودکان معموال با هیستوری یک injuryمراجعه
ً
میکنند .پس داشتن هیستوری تروما کامال طبیعی است.
عکس زیر از یک دختر ۱۰ساله است که با هیستوری تروما یک نکتهی خیلی مهم در شکستگی کودکان توجه به
و mild tendernessآمده .عکس سمت راست فقط یک non-accidental injuriesمیباشد؛ یعنی شکستگیهایی که
periosteal reactionرا نشان میدهد .اما در عکس ۰ماه بعد هستند .چند ویژگی مهم دربارهی آنها: تعمدی و
(سمت چپ) به طور کامل قسمت زیادی از استخوان درگیر شده multiple -۱هستند؛
و یک sun burst patternایجاد شدهاست که با تومورهای -۰در مراحل مختلف healingمیباشند؛
Ewingو استئوسارکوما دیده میشود. history -۳کودک یا والدین واضح و clearنمیباشد؛
( :circumstantial evidences -4آ) کودک با
شکستگی سر فمور ،اما دارای آثار سوختگی و کبودی( ،ب)
آسیبهای intraabdominalو intracranialو (پ)
مراجعهی دیر برای درمان.
-۱بعضی از شکستگیها مثل اسکال و پوستریور rib
ً
شکستگیهای اطفال شایعاند و معموال توسط یک ارتوپد بسیار مهم و مشکوک به child abuseهستند.
جنرال قابل درمان هستند .بیشتر این شکستگیها بدون توجه -6بعضی الگوهای شکستگی( :آ) corner fractureکه
به نوع درمان خوب میشوند (مهمتر از نوع درمان ،انجام درمان گوشهی متافیز جدا شدهاست ،و (ب) Bucket handleکه
است) .آسیبهای ماسکولواسکلتال اطفال و بزرگساالن با هم چیزی مانند دستهی سطل از روی متافیز بلند شده .این
متفاوتاند. شکستگیها ناشی از tractionو روتیشن اندام هستند.
فاکتورهای مهمی نتیجهی درمان در کودکان را تعیین -7شکستگیهای سنهای خاص( :آ) شکستگی شافت
میکنند :سن ،مکانیسم آسیب و آسیبهای همراه. فمور در کودک زیر یک سال که اصال راه نمیرود( ،ب)
امروزه به دلیل وسواس بیشتر والدین و نیز پیشرفت هومروس در کودکان زیر ۳سال ،و پ) شکستگی استرنوم.
روشهای جراحی تمایل به درمانهای جراحی در اطفال بیشتر اهمیت تشخیص این شکستگیها جلوگیری از تروماهای
شدهاست. بعدی است که میتوانند حتی life threateningباشند.
01
جلسهی 4
استادحمیدنمازی
نویسنده :کیوان فرهادی
در ناحیهی فلکسور رتیناکولوم variationهایی وجود دارد Carpal Tunnel Syndrome -1
که برای ما مهماند .به این دلیل که شناخت عصب مدین و سندروم تونل کارپال شایعترین nerve entrapmentدر
شاخهی recurrentآن در درمان جراحی این سندروم مهم اندام فوقانی است .در این سندروم عصب مدین در ناحیهی مچ
است ،به بررسی این variationها میپردازیم .عصب مدین پس دست گیر میافتد و complicationهایی را برای فرد به دنبال
از خروج از تونل کارپال ،به 5شاخهی اصلی تقسیم میشود که میآورد .ابتدا بیحسی ( ،)numbnessاحساس خارش و سوزش
یکی از آنها recurrent branchاست. ( )tinglingو اختالل حس شبانه ()nocturnal paresthesia
ً
رخ میدهد که معموال در ناحیهی 5.3انگشت سمت رادیال
وجود دارد .بیمار در بعضی حرکات ،بهویژه حرکات fixمانند کار
با ماوس کامپیوتر یا خواندن کتاب ،دچار مشکل میشود .پس از
مدتی با پیشرفت بیماری فرد دچار آتروفی و ضعف در کارکرد
انگشت شست و عضالت تنار میگردد.
آناتومی:
عصب مدین در زیر فلکسور رتیناکولوم از تونل کارپال
شاخهی ریکارنت در سمت رادیال عضالت انگشت شست
میگذرد و در این ناحیه تحت فشار است .این فشار به هر دلیلی
را عصبدهی میکند و باعث حرکت این انگشت میشود.
که باشد (ایدیوپاتیک ،تومور ،بیماریهای روماتوئید ،نقرس و)...
ادامهی این شاخه مسئول حس انگشت شست و قسمت رادیال
در ابتدا میتواند به صورت neurapraxiaباشد و سپس پیش
انگشت دوم است.
ً رود و axon lossداشتهباشیم.
معموال این شاخه از سمت رادیال جدا میشود ،اما گاهی از
سمت اولنار جدا شدهاست .شاخهی ریکارنت که از سمت رادیال
جدا میشود ،خود variation 5عمده دارد:
وقتی شاخهی ریکارنت قبل
از تمامشدن تونل کارپال ،از درون این تونل بیرون بیاید؛
شاخهی ریکارنت قبل از
تمامشدن عصب مدین در تونل کارپال جدا شود ،اما تونل را
52
تئوریبالینیارتوپدی
داخل فشار دهیم internal rotation ،خیلی راحت انجام سوراخ نکند و بیرون نیاید و بعد از تمامشدن تونل خارج شود.
میشود. شاخهی
درمان: ریکارنت بعد از اتمام تونل کارپال جدا شود.
ً
معموال درمان این سندروم غیر جراحی است .ابتدا splint
داده میشود که بهتر است در حالت neutralباشد تا فشار
داخلی کمپارتمان کمینه باشد.
NSAIDsو استروئیدها (ارزش درمانی استروئیدها مورد
سؤال است) جزء درمانهای پیشنهادی هستند.
Nerve gliding exerciseها را نیز میتوان در
درمانهای غیر جراحی انجام داد .توصیه میشود یک دورهی
کامل درمان غیر جراحی برای بیمار انجام شود .اگر این درمان
مؤثر نبود ،سراغ جراحی میرویم.
ً تستهای بالینی:
جراحی معموال به دو صورت openو اندوسکوپیک انجام
:Tinel’s test -1در ناحیهی مچ دست روی عصب
میشود .در روش openبرشی در ناحیهی پروگزیمال پالم ،به
مدین پرکاشن انجام میشود .عصب مدین به علت فشار
موازات کریز تنار و در 6میلیمتری آن داده میشود تا عصب
تحریکپذیر است و فرد در ناحیهی انگشتان سمت رادیال دچار
مدین آزاد شود.
tinglingمیشود.
:Phalen’s test -2در واقع یک تست برانگیزنده
Cubital Tunnel Syndrome -2
( )provocativeاست .فرد دستش را در حالت palmar
سندروم دیگری در اندام فوقانی است .در این سندروم
flexionقرار میدهد .این حالت فشار را روی تونل کارپال و به
عصب اولنار در ناحیهی آرنج دچار گرفتگی میشود و منجر به
تبع آن عصب مدین افزایش میدهد و باعث میشود فرد دچار
کاهش حس 5.3انگشت سمت داخلی (اولنار) و آتروفی و
tinglingشود.
تضعیف قدرت دست میگردد.
وقتی elbowدر حالت extensionاست ،فضای تونل
کوبیتال برای عبور عصب اولنار مناسب است ،اما با فلکشن آرنج
فضای داخل تونل کوبیتال کمتر میشود .در حداکثر فلکشن،
%33کاهش فضا درون این تونل دیدهمیشود.
Electrodiagnostic studyها مانند EMG-NCV
(نوار عصب و عضله) در بسیاری از اوقات منفی هستند و این
سندروم را تشخیص نمیدهند .پس بهتر است با استفاده از loss of ext. rotation ( Scratch collapse test -3
معاینه و تست تینل به تشخیص برسیم. :)forceبا scratchکردن ناحیهی مچ ،چرخش خارجی
ً
این سندروم به 5نوع تقسیم میشود: عضالت شانه موقتا مختل میشود .اگر دست فرد را به سمت
52
جلسهی:4
اکسپلور و پروتکت میشود (زیرا نورومای این عصب مشکلآفرین Weakness -5وجود ندارد؛
است) .سپس عصب اولنار را زیر اپیکوندیل داخلی پیدا کرده و Weakness -2داریم ،اما آتروفی وجود ندارد؛ و
آن را با ریلیزکردن دو سر FCUبه صورت آنتریور transpose -5آتروفی دیدهمیشود.
میکنیم. آناتومی:
با ریلیزکردن مقداری از بالک ماهیچهای سمت مدیال عصب اولنار از زیر اپیکوندیل داخلی و بین دو سر FCU1
فلکسورها تونلی از فاسیای عضله به وجود میآوریم و عصب را رد میشود .کاهش فضایی که زیر اپیکوندیل داخلی رخ میدهد،
درون آن قرار میدهیم تا دوباره به سمت پوستریور نیاید. منجر به فشار روی عصب اولنار و اولنار پالسی میگردد.
52
تئوریبالینیارتوپدی
ً
کنیم ،ترانک و rootباالی کالویکل ،دویژنها دقیقا پشت
کالویکل و کوردها زیر کالویکل قرار دارند.
الگوهای شایع بیماری:
ً
ریشههای C5و C6معموال دچار ruptureمیشوند؛ زیرا
ً
بافتهای نگهدارندهی قوی دارند .در مقابل C8 ،و T1معموال
دچار avulsionمیگردند .البته ممکن است در شبکهی بازویی
انواع این مشکالت را داشتهباشیم ،حتی در دو سطح از شبکه .در
intact SNAP1 اگر ،dermatomal anesthesia
داشتهباشیم ،اوالژن است و اگر impaired SNAP
مشاهدهشود ،راپچر میباشد.
در دوسوم اوقات سوپراکالویکوالر یعنی ریشهها و ترانکها
درگیر هستند .اینفراکالویکوالرها (دویژن ،کورد و برنچها)
یکسوم موارد را تشکیل میدهند .بیماری در %31اوقات
panplexusاست.
ً
معموال افرادی که اوالژن دارند ،دردهای شدیدی تجربه
ً
میکنند .اگر درد به دنبال راپچر باشد ،معموال با جراحی بهبود
مییابد. ریشههای C5و C6با هم upper trunkرا تشکیل
ضایعات را به دو دستهی pre / post ganglionicتقسیم C7بهتنهایی middle trunkرا میسازد C8 .و T1به هم
میکنیم .موارد زیر نشاندهندهی راپچر preganglionicاست: میپیوندند و lower trunkرا تشکیل میدهند.
-5آسیب Long thoracic nerve Divisionها از تقسیم ترانکها ایجاد میشوند 5 .دویژن
-2آسیب Dorsal scapular nerve پوستریور posterior cordرا میسازند .ترانکهای باالیی و
Horner Sx -5 میانی lateral cordرا تشکیل میدهند و دویژن جلویی ترانک
Absent Tinel’s in neck -3 کوردها به شاخههای مختلف تقسیم شده و درنهایت
Intact SNAP with dermatomal anesthesia -6 اعصاب محیطی را میسازند؛ یک شاخه از کورد لترال به عصب
شدت بیماری ممکن است از partialتا completeباشد. شاخهای از کورد مدیال است.
اگر ضایعه بیشتر از دو تا سه ماه باشد ،میتوان حدس زد که از تجمیع کوردهای لترال و مدیال ،عصب مدین شکل
برگشتپذیر نیست (.)complete میگیرد .عصب اولنار از کورد مدیال جدا میشود.
اگر از نظر آناتومی grossیا surface anatomyبررسی
1. Sensory Nerve Action Potential
52
جلسهی:4
باالیی و C7را برای دویژن پشتی ترانک میانی در نظر میگیریم. روشهای تصویربرداری:
:Nerve transferوقتی pre/post ganglionic Chest X-ray (inspiration/Expiration) -5از
داریم اما شانس عصبدهی عضلهی هدف کم است ،از free نواحی سرویکال ،شولدر و هومروس؛
functional muscle transferها میتوانیم استفاده کنیم. MRI -2مخصوص root avulsion؛ و
مزیت آن این است که نزدیک به end organاست و از CT / MR angiography -5
injury zoneدور میباشد. جراحی:
:Extra plexus کانترااندیکاسیونهای جراحی دو دستهاند)5( :
C7 transfer -5 :Mainبیمار توقع غیر منطقی از نتیجهی جراحی داشتهباشد .و
T3 :Intercostal nerve transfer -2تا T6را به عصب ( :Relative )2سن ،stiffness ،آسیب مغزی یا نخاعی،
ماسکولوکوتانئوس میزنند T2 .را به النگ توراسیک و T1را به ،spontaneous ongoing recoveryآسیب C8-T1و
سوپرااسکاپوالر میپیوندند. طوالنیشدن بیماری بیش از 5سال.
-5عصب فرنیک را میتوان استفاده کرد. شبکهی بازویی باید به صورت روتین اکسپلور شود؛ زیرا
-4در اوالژنهای C5و C6میتوان triple nerve تشخیص avulsionقبل از عمل ،در کمتر از %21مواقع
transferیا four nerve transferانجام داد؛ این اعصاب را درست در میآید.
به هم وصل میکنند: :Key landmarksاوموهایوئید ،پکتورال مینور و شریان
آ) :Suprascapular Spinal accessoryاین transverse cervicalرا باید حین جراحی مد نظر قرار داد.
اتصال از دو اپروچ آنتریور و پوستریور میتواند صورت بگیرد. :Intraoperative assessmentsحین عمل میتوان
مزیت پوستریور حفظ تراپزیوس است و distal repairبهتر و از مودالیتههای مختلف استفاده کرد:
lesionکمتری داردSecondary lesion .ها و ضایعات دیستال :SSEV1/MEV2 -5تشخیص اوالژن
را میتوان تشخیص داد .معایب آن احتمال کاتکردن تراپزیوس :NAP3 -2تشخیص نوروما
و رسیدن فیبرهای عصبی کمتر به end organاست. differentiate :Choline acetyltransferase -5
ب) Ant branch of axillary Long head of triceps motor fibers
پ) Biceps (musculocutaneous) Ulnar nerve الگوهای مختلفی از تروما ممکن است ایجاد شود .راپچرها
ت) Brachialis Median و اوالژنها در جاهای مختلفی ممکن است عارض شوند.
:Pan plexusاکسپلور روتین نباید فراموش شود. اگر راپچر C5و C6داشتهباشیم ،میتوان با ،nerve graft
در صورت داشتن pan plexusاولویت به این ترتیب است: سوپرااسکاپوالر و دویژنهای آنتریور و پوستریور را عصبدهی کرد.
Elbow flexion -5 در راپچر C6 ،C5و C5 ،C7را برای عصب سوپرااسکاپوالر
Shoulder abduction -2 و دویژن پشتی ترانک باالیی C6 ،را جهت دویژن جلویی ترانک
Hand sensation (lateral cord) -5
Wrist extension & finger flexion (basic -4
)1. Somatosensory Evoked Potentials (SSEP
)hand function )2. Motor Evoked Potentials (MEP
Intrinsic hand -3 3. Nerve Action Potential
52
تئوریبالینیارتوپدی
FFMT1 ماه از6 تا5 ،در روشهای میکروسرجری جدید nerve graft ، اگر روت داشتهباشیم،در اپروچ ترادیشنال
ً
معموال فلکشن و اکستنشن انگشتان در اولویت.استفاده میشود .انجام میدهیم
.هستند : اتصاالت از این قرار است، کوچک باشدC5 اگر
Single stage وdouble stage به دو صورتFFMT C5 C5-C6 (post)
03
جلسهی5
استادسیدمحمدطحامی
نویسندگان :زهرا شحنهزاد ،محمد حیدری عبدی
13
تئوریبالینیارتوپدی
وtrunk یاthigh درrotation فرد سعی دارد،درد زیاد :تقسیمبندی آسیبهای مفصل هیپ
. را محدود کندhip درflexion شامل:Intra-articular pain (groin pain) -1
. و غضروفهاستlabrum ،استئوآرتریت و پاتولوژیهای هیپ
مثالی از این حالتFemoroacetabular impingement
غضروفها در مفصل هیپ افزایشcoverage است که در آن
.مییابد
درگیری قسمت:Lateral hip structures -2
خارجی هیپ که شامل آسیب اندامهای ماهیچهای یا بورساها
.trochanteric bursitis است؛ مثل
:Management
شایعترین مورد آن:Symphyseal structures -3
RICE (rest, ice, compression, elevation) for )آ
. میباشدosteitis pubis
در ابتدا باید خونریزی را با:at least 48 hours, NSAIDS
آسیبهای ناحیهی:Abdominal structures -4
anti- استفاده از. کنترل نماییمelevation وice ،rest
را شامل میشود؛ مثلlower abdomen وinguinal
.ها میتواند مؤثر باشدinflammatory
.هرنیاهای ورزشی
.Bed rest 1-2 days in severe cases )ب
برایX-ray :referral must be made, X-ray )پ
. شکستگی انجام میشودR/O
:Padding should be used upon return )ت
برای محافظت از آسیب مجدد هنگام بازگشت بهPadding
.فعالیتهای ورزشی است
:Quadriceps Contusions -2
ایجادtraumatic direct blow این مورد نیز بهوسیلهی
transitory loss of function ، عالیم آن شامل درد.میشود :Contusion -1
. استimmediate و خونریزی وسیع و از شایعترین آسیبهای.به معنی برخورد یا لهشدگی است
: اصول آن مشابه مورد قبل است:درمان محسوبthigh وpelvis ،ورزشی در اندام تحتانی شامل هیپ
؛RICE (rest, ice, compression, elevation) )آ بسته به شدت آسیب میتواند سطحی یا عمقی و وسیع.میشود
After 48 hours start heat, NSAIDs and )ب .یا محدود باشد
؛rehabilitation :Iliac crest contusion (hip pointer) -1
Early detection and ensure that all )پ عالیم آن. (ضربهی مستقیم) استdirect blow ناشی از
؛bleedings have stopped transitory paralysis of soft وspasm ،pain شامل
؛Crutches for more severe cases )ت همچنین به علت. (از کار افتادگی موقت) میباشدstructures
13
جلسهی:5
جراحی زمانی انجام میشود که ناحیه بسیار دردناک باشد و ث) Isometric quadriceps contractions should
دامنهی حرکتی محدود شدهباشد .جراحی باید یک سال پس از begin as soon as tolerated؛
اطمینان از توقف استخوانسازی انجام شود. ج) Heat, massage, ultrasound to prevent
:Groin Strain -3 myositis ossificans؛
به معنی کشآمدن کشالهی ران است و در بین آسیبهای چ) Padding for additional protection upon
ورزشی تشخیص آن دشوار میباشد .بیشتر در دورههایی از .return to play
فصلهای مسابقات دیده میشود که بدن ورزشکار هنوز به تا 84ساعت اول باید جلوی خونریزی گرفتهشود؛ برای
اندازهی کافی به منظور آمادگی گرم نشدهاست و strengthو این کار اطراف زانو را wrapمیبندیم .همچنین نباید اجازه داد
flexibilityکم است (در اوایل و اواخر فصل مسابقات). که خونریزی موجب کاهش دامنهی حرکتی گردد .برای
استراحت میتوان به بیمار عصا داد .بعد از آرامشدن درد بایستی
بالفاصله ورزشهای مربوط به تقویت عضالت چهارسر را اجرا
کرد.
عالیم آن شامل ضعف عضله ،خونریزی داخلی و درد در اثر blunt traumaهای مکرر ،در ناحیهی آسیبدیده
است .ارگانها و تاندونهای هدف هر کدام میتوانند دچار differentiationبافتی رخ داده و سپس در آن ناحیه ectopic
-1آسیب عضلهی :Adductor longusدر فوتبال، در معاینهی اولیه ممکن است گرما تنها یافته باشد ،اما
هاکی ،اسکی و trackشایع میباشد؛ زیرا این ورزشها احتیاج به بهتدریج فرد دچار درد ،تورم و ضعف عضله میشود و با افزایش
active adductionظاهر میشود .همچنین درد آنها پس از X-rayپس از گذشت 2تا 6هفته از injuryمیتواند
فعالیت کمی کاهش مییابد .درد از originشروع شده و به استخوانسازی نابهجا را به صورت calcium deposition
groinکشیدهمیشود. نشاندهد.
وزنهبرداری ،تپهنوردی ،دویدن با مانع و rowingدیده میشود. جلوگیری از تکرار آسیبهای مجدد است.
11
تئوریبالینیارتوپدی
داده و strengthو stabilityایجاد کنیم .همچنین باید از انجام در این آسیب شاهد التهاب بورسا در محل اتصال تاندون
فعالیتهای منجر به درد خودداری شود. به استخوان هستیم .درد و تندرنس در عمق محل insertion
ب) NSAIDsو کورتیکواستروییدها میتوانند در کاهش تاندون ایجاد میشود.
درد مؤثر باشند .در صورت نیاز جراحی ترمیمی انجام میشود. همچنین در forceful hip flexingدرد به groinنیز
:Avulsion Fractures -5 کشیدهمیشود.
در نوجوانان و افرادی که هنوز صفحات رشدشان به طور -3آسیب عضلهی :Rectus femorisآسیب به
کامل بسته نشده دیدهمیشود .نیز در ورزشهایی که با صورت پارگی و strainingاست .در شوتزدن ( )kickingو
سرعتگیری و کاهش سریع سرعت همراه هستند رخ میدهد. شروع دویدن سریع دیده میشود.
مکانیسم آن به این صورت است که تاندونی که به محل درد در حین (برخالف آسیب ادداکتور النگوس) و پس از
insertionیا originاین استخوانها متصل است ،در اثر فعالیت وجود دارد و هنگام hip flexionیا knee extension
انقباض شدید موجب کندهشدن قسمتی از استخوان میشود. تشدید میشود.
محلهای شایع درگیری: اصول کلی درمان groin strainها:
آ) ( ASISعضلهی ،(Sartorius آ) rest :RICEدر اینجا مهمترین درمان است؛
ب) ،)rectus femoris attachment( AIISو ب) NSAIDsیا analgesicها برای 84تا 22ساعت؛
پ) ( Ischial tuberosityعضالت همسترینگ). پ) شناسایی دقیق عضالت درگیر؛
ا
درد به صورت لوکال ،شدید و ناگهانی است و معموال با ت) تقویت قدرت عضالنی و range of motionبه
محدودیت حرکت همراه است .تورم و point tendernessاز محض کاهش درد؛ و
عالیم دیگر آن میباشد. ث) ارجاع به متخصص به هنگام درد غیرعادی در .groin
ا
درمان معموال با ،restکاهش فعالیت و graduated :Hip Labral Tears -4
exerciseاست. البروم به ثبات مفصل هیپ و افزایش حجم استابولوم
:Osteitis pubis -6 کمک میکند Labral tears .ممکن است در اثر فعالیتهایی
ا
این آسیب در اثر واردشدن استرس مکرر به سمفیز پوبیس با repetitive overuseایجاد شوند؛ مثال ورزشهایی همراه با
ایجاد شده و بیشتر در distance runnerها دیدهمیشود. چرخش یا دویدن زیاد .همچنین تروماهای حادی چون
dislocationاز علل دیگر هستند.
ا
معموال در مراحل اولیه به صورت asymptomaticو بدون
درد ظاهر میشود ،اما میتواند باعث قفلشدن مفصل یا
clickingو catchingآن شود .درد در groinایجاد میشود و
میتواند همراه با stiffnessو کاهش ROMباشد.
درمان:
عالیم آن شامل درد مزمن و التهاب groinاست .درد در
آ) در مراحل اولیه به صورت conservativeاست؛ با
حین دویدن و نشستوبرخاست ظاهر میشود .همچنین روی
فیزیوتراپی و ورزشهای مخصوص سعی داریم ROMرا افزایش
point tenderness ،pubic tubercleداریم.
13
جلسهی:5
شدت آن وابسته به میزان شوک و احتمال آسیب داخلی درمان آن با NSAIDs ،restو ورزش تدریجی است.
است و outcomeآن تا حد زیادی به درمان اولیه بستگی دارد. :Dislocated Hip -7
ا
در این آسیب حتما باید فرد ارجاع دادهشود. به طور کلی رخدادن آن در ورزشها کمتر دیدهمیشود.
:Legg-Calvé-Perthes Dx (Coxa Plana) -9 بیشتر در موتورسواری ،دوچرخهسواری و گاهی در کشتی
در این حالت avascular necrosis ،در سر فمور ایجاد رخمیدهد.
میشود ،اپیفیز دچار fragmentationشده و غضروف مفصلی
نکروتیک و مسطح میشود .در اثر علل متفاوتی ایجاد میگردد،
اما entityاصلی شناختهشده نیست .این آسیب در کودکان 8تا
01ساله رخمیدهد.
13
تئوریبالینیارتوپدی
13
جلسهی:5
خود میکشد .در صورت آسیبدیدگی ACLاستخوان تیبیا جلو شد ،دامنهی حرکتی را با ورزشهای تقویتی مثل isometric
میآید. quadriceps exerciseها برمیگردانیم .تا زمانی که
فرد extensionکامل زانو را به دست نیاورده استفاده از عصا
توصیه میشود.
تستهای تشخیصی:
یکی از آسانترین و حساسترین
تستهای تشخیص پارگی رباط صلیبی است .در این بررسی اگر
:PCL3 injury -3 افزایش شلی داشتیم و نقطهی توقف محکمی وجود نداشت،
ناشایع است .اگر زانو 81درجه خم باشد و ضربه از قدام تست مثبت است.
13
تئوریبالینیارتوپدی
34
جلسهی6
استادامیرامینیان
نویسنده :محمدامین مسیبی
14
تئوریبالینیارتوپدی
در عکس زیر ،استخوان بازو در قسمت میانی دچار آبسهی ارگانیسمهای ایجادکننده:
مدوالری شده که درنهایت involucrumتولید کردهاست: در neonateها به ترتیب این ارگانیسمها شایعترند-1 :
-0 ،GBSاستافیلوکوک اورئوس ،و .E. coli -3
در childrenترتیب شیوع چنین است -1 :استافیلوکوک
اورئوس Serratia -3 ،E. coli -0 ،و -4سودوموناس (در زیر
4سال Hibنیز شایع بوده که با واکسیناسیون کمتر شدهاست).
تظاهرات بالینی: در بیماران Sickle cellاستافیلوکوک اورئوس و
بیماران عالیم زیر را دارند: بهخصوص سالمونال بیشتر دیدهمیشوند .در drug abuserها
-1درد روی استخوان درگیر، استافیلوکوک اورئوس و سودوموناس شایعترند.
-0تندرنس در محل عفونت، به طور کلی استافیلوکوک اورئوس شایعترین عامل ایجاد
-3در کودکان لنگیدن (weight bearing( )limping استئومیلیت است.
ندارند و اندام تحتانی را روی زمین فشار نمیدهند)، پاتولوژی:
-4تب ممکن است وجود داشتهباشد یا خیر، انتشار هماتوژن شایعترین مکانیسم ایجاد بیماری است.
-0گاهی عالیم سیستمیک مانند،malaise ،fatigue : باکتریها از طریق عروق nutrientبه بافت استخوان وارد و در
آنورکسی و سردرد ،و آنجا کلونیزه میگردند تا بدین ترتیب التهاب آغاز شود .اگر این
-6در مواردی ،hotnessاریتم و تورم بافت نرم. التهاب کنترل نشود ،گسترش عفونت سبب pus formation
تشخیص: شده و به دنبال آن sub-periosteal abscessشکل میگیرد.
ابتدا عالیم بالینی مهماند که در باال به آنها اشاره شد. درنهایت با ایجاد سینوسی بین استخوان و پوست ،ترشحات به
سپس به lab dataتوجه شده و ESR ،WBCو CRPارزیابی بیرون میریزند .این فرآیند در انتها سبب (bone infarction )1
میشوند .روشهای تصویربرداری شامل ،CT-scan ،X-ray (یا )sequestrumشده و سپس باعث (sub-periosteal )0
MRIو bone scanمیباشد .اسکن استخوان با تکنسیوم، ( new bone formationیا )involucrumمیشود .این دو
گالیوم یا ایندیوم انجام میشود .برای تشخیص نوع ارگانیسم باید مورد مراحل انتهایی استئومیلیت هستند و بیشتر در التهابهای
مطالعات میکروبیولوژیک انجام داد. مزمن استخوان دیدهمیشوند.
نه حساس :Lab dataدر استئومیلیت بررسی در عکس زیر involucrum ،در ناحیهی دیستال فیبوال
است و نه ویژگی دارد .مقدار آن میتواند از رینج نرمال تا حدود وجود دارد:
10هزار باشد.
ا
در این بیماری افزایش مییابد که تقریبا حدود %92
حساس است ،اما ویژه نیست و بیشتر برای پیگیری و فالوآپ
نسبت به ESRحساسیت و ویژگی باالتری کاربرد دارد.
ا
دارد ،اما کامال specificنیست و جهت فالوآپ بیماری استفاده
میشود.
14
جلسهی:6
ا
ضایعات همراه با تشکیل حفرات آبسهای باشند ،به صورت گاز :X-rayعکسهای ساده حساسیت پایینی دارند .معموال
دیدهمیشوند .محدودیت CT-scanاین است که پس از گذشت در 3تا 0روز اول فقط یک soft tissue edemaمشاهده
یک هفته مثبت میشود. میشود .بعد از 7تا 12روز در بیش از %66مواقع X-rayنرمال
:MRIجهت تشخیص زودهنگام بیماری کمککننده است .برای مشاهدهی یک ضایعهی لوسنت در X-rayباید
است ،اما همه جا در دسترس نمیباشد. حداقل 32تا %02از قسمت مینرال استخوان تخریب شدهباشد.
ا
:Microbiological studiesمرحلهی انتهایی معموال پس از گذشت 08روز X-ray ،مثبت میشود و ضایعه را
تشخیص است .باید با needle aspirationیا جراحی نمونه میتوان مشاهدهکرد.
گرفت (نمونهگیری با سواب از ترشحات یا سینوس کمککننده یافتههای X-rayچنین است :یک ضایعهی لوسنت در
نیست) .در %02بیماران استئومیلیت که تحت درمان قرار کورتکس استخوان همراه با تخریب کورتکس .در مراحل انتهایی
نگرفتهاند ،کشت خون ممکن است مثبت شود که در تشخیص همان ضایعهی لوسنت و لیتیک مشاهده میشود که در اطراف
عامل بیماری کمککننده است. توسط یک استخوان اسکلروتیک پوشیده شده (.)sequestrum
تشخیصهای افتراقی:
-1تومورها شامل :استئوئید استئوما ،کندروبالستوما،
،Ewing sarcomaمتاستاز ،و لیمفوما،
-0تروما،
،Myositis ossificans -3
-4اریتما ندوزوم، :Bone scanبرای تشخیص آسانتر و سریعتر عفونت
-0سلولیت ،و استخوانی استفاده میشود که طی 48تا 70ساعت اولیه میتواند
.Eosinophilic granuloma -6 به تشخیص بیماری کمک کند (افزایش جذب) .اگر با
Managementو درمان:
تکنسیوم 99-انجام شود ،حدود %92حساسیت دارد ،اما
:Management
همچنان specificنمیباشد .حدود %64مثبت کاذب دارد که
-1آنتیبیوتیک تزریقی :باید از آنتیبیوتیکهای به دلیل تروما ،جراحی ،تومورها و عفونت بافت نرم است.
وسیعالطیف به مدت 4تا 6هفته استفاده کنیم. اسکن با WBCهای نشاندارشده با ایندیوم 111-نسبت
-0دبریدمان جراحی :در مواردی که بیمار پای دیابتی دارد به اسکن تکنسیوم و گالیوم دقیقتر است و در افتراق بین
یا از استئومیلیت مزمن رنج میبرد .در موارد استئومیلیت استخوان عفونی و استخوانی که دچار افزایش turn overشده
ا ا
هماتوژن حاد که معموال در کودکان رخ میدهد ،معموال درمان
کمک میکند Turn over .ممکن است به این دالیل باشد:
با آنتیبیوتیک کافی میباشد.
شکستگی ،جراحی ،استئوآرتروپاتی و تومورها.
پاهای دیابتی اغلب به صورت استئومیلیت مزمن و :CT-Scanدر مواردی که X-rayو اسکنهای
ا
پلیمیکروبیال (چندارگانیسمی) هستند .حتما نیاز به دبریدمان استخوانی کمککننده نیستند و عفونت در استخوانهای خاصی
جراحی و حتی در مواقع لزوم آمپوتاسیون دارند. مانند استرنوم ،ورتبرا ،پلویس و کالکانئوس است استفاده میشود.
در ،CT-scanضایعات به صورت لوسنت مشاهده میشوند .اگر
14
تئوریبالینیارتوپدی
-3در بیماران ،sickle cellسالمونال همراه با :Hyperbaric oxygen (HBO) -3از این روش هم در
استافیلوکوک اورئوس شایعتر هستند .در آنها میتوان از مواردی استفاده میشود.
کلوکساسیلین به همراه سفوتاکسیم استفاده کرد .بیماری sickle :Empirical therapy in adults
cellشانس استئومیلیت را باالتر میبرد. -1در موارد هماتوژن که شایعترین عامل استافیلوکوک
الگوریتم اپروچ به استئومیلیت: اورئوس است ،میتوان از سفازولین یا کلوکساسیلین همراه یا
بدون جنتامایسین استفاده کرد.
-0در IV drug abuserها که استافیلوکوک اورئوس و
سودوموناس شایعترند ،از سفازولین یا کلوکساسیلین به همراه
جنتامایسین استفاده میشود.
در موارد مراجعهی افراد IV drug abuserبا back
ا
painیا تب ،حتما باید vertebral osteomyelitisبررسی
گردد .همچنین هرگونه آبسهی اپیدورال (به دلیل افزایش
شانس پارالیز) باید رد شود.
-3بیماران دیابتی و بیمارانی که مشکل وسکوالر دارند،
چندارگانیسمی هستند .در این موارد میتوان از کلیندامایسین به
همراه سیپروفلوکساسین استفاده نمود .همچنین در موارد شدید
میتوان از ایمیپنم و پیپراسیلین-تازوباکتام بهره برد.
-4در بیمارانی که به دنبال استفاده از پروتزها دچار عفونت
ا
میشوند ،شایعترین عوامل معموال استافیلوکوک اورئوس و
-2آرتریت عفونی استافیلوکوک اپیدرمیدیس هستند .در اینها از وانکومایسین به
در تمامی سنین ممکن است رخ دهد ،اما در کودکان همراه جنتامایسین استفاده میکنیم.
ا Post-traumatic osteomyelitis ها %12
شایعتر است .معموال به صورت مونوآرتیکوالر میباشد .درگیری
پلیآرتریت در کمتر از %12اطفال و کمتر از %02بزرگساالن موارد open fractureها و حدود %0از puncture woundها
دیدهمیشود .شایعترین مفاصل درگیر زانو و هیپ هستند. را تشکیل میدهند .شایعترین عامل آنها سودوموناس ائروژینوزا
دیدهمیشود .در دوسوم موارد سن بیمار کمتر از 0سال میباشد. :Empirical therapy in kids
عوامل شایع در neonatesبیشتر GBSو استافیلوکوک اورئوس -1در neonatesکه شایعترین عوامل GBSو
هستند .در سنین باالی 3ماه استافیلوکوک اورئوس GAS ،و استافیلوکوک اورئوس هستند ،میتوان کلوکساسیلین و
در teenagersو :young adultsبیشتر نایسریا گنوره -0در کودکان با سن باالتر که استافیلوکوک اورئوسHib ،
شایع میباشد .ممکن است عالیم ژنیتال و اورال با هم ظاهر و استرپتوکوک شایعاند ،از کلوکساسیلین استفاده میکنیم.
11
جلسهی:6
این بیماران به صورت Hotبوده و افزایش شوند .در نوع کالسیک عفونت نایسریا گنوره ،تریاد مهمی وجود
uptakeنشان دادهمیشود. دارد )1( :پلیآرتریت مهاجر )0( ،تنوسینوویت ،و ( )3درماتیت.
آنالیز مایع مفصلی: مایع مفصلی در این موارد ممکن است منفی باشد ،اما در صورت
ا
آنالیز مایع مفصلی باید حتما انجام شود؛ شایعترین مفصل مشاهدهی تریاد فوق باید درمان را آغازید.
ا
درگیر زانو است که آسپیراسیون مایع آن میتواند سریع انجام معموال به صورت acute onsetشروع میشود .درد بیمار
شود .اگر مفصل هیپ درگیر باشد ،به علت سختی نمونهگیری درون مفصل میباشد و با حرکتدادن مفصل بدتر میشود.
ا ا
باید حتما نمونه زیر گاید سونوگرافی یا با فلوروسکوپی گرفتهشود. بچهها معموال با لنگیدن ( )limpingمراجعه میکنند یا تالش
مایع مفصلی باید از جهات مختلفی بررسی شود: دارند که اندام تحتانی خود را بر روی زمین قرار ندهند .در %82
-شفافیت ،رنگ ،ویسکوزیته؛ از اطفال و بیش از %42بزرگساالن تب مشاهده میشود.
-میکروارگانیسمهای هوازی ،بیهوازی و قارچها؛ :Predisposing factors
Gram stain -؛ -1هر گونه بیماری و درگیری مفصل مانند استئوآرتریت،
ا
:Cell count and differential -معموال WBC نقرس و آرتریت روماتوئید،
بیشتر از 02هزار؛ -0جراحی،
-گلوکز :در موارد آرتریت عفونی نسبت گلوکز مایع به سرم ،IV drug abuse -3و
کمتر از نصف میشود؛ -4آرتریت عفونی ایاتروژنیک (به دنبال تزریق درون مفصل
-کریستالها. یا آسپیراسیون).
میتوان با arthroscopyاز بافت سینوویال نمونهبرداری معاینه:
کرد. بیماران سعی میکنند تا مفصل را در موضعی قرار دهند که
ا
حاالت مختلف آنالیز مایع مفصلی: راحتترین حالت را داشتهباشند (معموال به صورت slightly
مایع شفاف با رنگ ،clearویسکوزیتهی .)flexionمفصل اکثر بیماران دچار تورم ،قرمزی و گرمی است
باال WBC ،کمتر از 022و PMNکمتر از %00؛ و در palpationدردناک است Flexion .و extension
ا
مایع شفاف ،رنگ مفصلها سبب درد شدید در بیمار میشود .معموال بیماران
ا
تقریبا زرد ،ویسکوزیتهی باال WBC ،بین 022تا 0هزار و PMN effusionشدید در مفصل دارند.
کمتر از %00؛ تشخیص:
ا
مایع ،translucent عالیم بالینی حتما باید بررسی شوند .نتایج آزمایشگاهی از
رنگ زرد ،ویسکوزیتهی پایین WBC ،بین 0هزار تا 12هزار و مهم هستند ESR .در %92مواقع و ، نظر
PMNبیشتر از %02؛ مثبت میشودWBC .میتواند به صورت نرمال یا افزایشیافته
مایع کدر ،رنگ /dirtyزرد ،ویسکوزیتهی متغیر، ممکن است مثبت شود. باشد .در 00تا %02موارد
WBCبیشتر از 02یا 82هزار و PMNبیشتر از %70؛ و نکتهی خاصی نداریم ،مگر آن که بیماری قبلی در
مایع خونی ،رنگ قرمز ،ویسکوزیتهی در مفصل وجود داشتهباشد X-ray .ممکن است وجود joint
متغیر WBC ،بین 022تا 0هزار PMN ،بین 02تا .%70 effusionرا نشان دهد.
14
تئوریبالینیارتوپدی
14
جلسهی7
علیاصغرکوثری
استاد
نویسندگان :محمدامین مالعلیزاده ،سیدمجید حیدری ،پریماه شهروان ،نیلوفر کریمی کوهنجانی
74
تئوریبالینیارتوپدی
شکستگیهای سر رادیوس 4تایپ دارند: -2در اطفال که ممکن است proneکردن کودک سخت
باشد ،در حالت supineدررفتگی را جا میاندازیم .امتداد نیروها
مانند حالت proneاست.
پس از انجام جااندازی ،بسته به این که جااندازی و
دررفتگی stableیا unstableباشد درمان متفاوت است:
دررفتگیهای stableمواردی هستند که آرنج پس از
ا
جااندازی ،دوباره بهراحتی در نمیرود .معمول آرنجی که در
میرود ،در فلکشن 09درجه حالت پایداری دارد و در اکستنشن
ممکن است دوباره در برود .اگر آرنجی به دنبال دررفتگی در حد
ا فاصل فلکشن 09درجه تا فلکشن کامل دچار دررفتگی شود،
درمان این شکستگیها معمول بیحرکتی به مدت 2هفته است
ا
که ممکن است با آتل یا آویز ( )slingگردن انجام شود. unstableتلقی میگردد و بیمار معمول نیاز به درمان جراحی
درمان اینها بر برای ترمیم لیگامانها و stableکردن آرنج دارد .ولی اگر
این اساس که جابهجایی در حرکات supinationیا pronation دررفتگی stableباشد ،بیمار را با 2هفته آتلگیری مرخص کرده
آرنج اختالل ایجاد کردهباشد یا خیر ،متفاوت است .اگر بالک و بعد از 2هفته حرکات آرنج را برای بیمار شروع میکنیم.
حرکتی در supinationیا pronationداشتهباشیم ،درمان در مواردی که همراه با زخم،open dislocation ،
جراحی لزم است و اگر محدودیت حرکتی ایجاد نشدهباشد، آسیبهای عروقی و instabilityبعد از جااندازی باشند ،نیاز
آتلگیری کافی است .البته بیماری که با شکستگی سر رادیوس است که بیمار تحت درمان جراحی قرار بگیرد .در بقیهی موارد
مراجعه میکند ،ممکن است درد داشتهباشد و جهت بررسی همان درمان conservativeبا آتل کافی است.
ROMهمکاری نکند .گاهی داخل مفصل لیدوکائین تزریق شکستگی همراه با دررفتگی:
میکنیم تا درد بیمار کم شود و به دنبال آن ROMآرنج را در همراه با دررفتگی ممکن است شکستگی هم دیده شود که
ا
حرکات supinationو pronationبررسی مینماییم .این نوع معمول شکستگی coronoidو سر رادیوس میباشد .به آن
شکستگیها را میتوانیم با mini screwهای ظریف یا با triple triadهم میگویند که نشاندهندهی آسیب شدید
ا
پالکهای ظریف سر رادیوس فیکس کنیم. ناحیهی آرنج است .چنین آرنجی معمول unstableاست و برای
درمان بعد از جااندازی باید شکستگیهای همراه آرنج فیکس
شوند و لیگامانها ترمیم گردند تا آرنج دچار دررفتگی مجدد
نشود.
-2شکستگیهای سر رادیوس:
یکی از شکستگیهای شایع ناحیهی آرنج است که با دو
مکانیسم اتفاق میافتد :یکی شکستگی ایزولهی سر رادیوس
نیاز به (بدون دررفتگی) و دیگری شکستگی سر رادیوس همراه با
درمان جراحی دارد .در این نوع که امکان فیکسکردن قطعات دررفتگی آرنج یا شکستگی .coronoid
74
جلسهی:7
-1شکستگی ممکن است بر اثر ترومای مستقیم باشد؛ شکسته وجود ندارد ،باید این قطعات را خارج کنیم و به جای
یعنی بیمار با ناحیهی آرنج به زمین برخورد میکند .در این موارد آنها پروتز بگذاریم.
شکستگی همراه با خردشدگی در ناحیهی olecranonداریم.
ا
-2در تروماهای غیرمستقیم که بیمار با آرنج نسبتا فلکس
به زمین برخورد میکند ،یک tractionاز جانب عضلهی
tricepsبه زائدهی olecranonوارد میشود و یک avulsion
ا
fracture of olecranonاتفاق میافتد .در این موارد معمول
در شرایط فعلی ایران به دلیل تحریم و کمیاببودن پروتز
شکستگی از نوع simpleو بدون خردشدگی است. ا
سر رادیوس ،ممکن است سر رادیوس کامال برداشته شود .در این
در شکستگیهای olecranonهم اگر جابهجایی ا
حالت معمول در موارد آسیب ایزولهی سر رادیوس مشکلی برای
نداشتهباشیم ،یا بیمار به دلیل مشکالت مدیکال شرایط درمان
بیمار ایجاد نمیشود ،ولی اگر همراه با شکستگی سر رادیوس
جراحی نداشتهباشد ،درمان بیحرکتی با گچ یا آتل به مدت چند
شکستگی coronoidو آسیبهای لیگامانی هم داشتهباشیم،
هفته توصیه میشود .اگر شکستگی همراه با جابهجایی یا
بهتر است excisionسر رادیوس انجام نشود یا اگر انجام شد ،با
instabilityآرنج ،یا شکستگیهای دیگر آرنج مثل شکستگی
پروتز جایگزین گردد.
سر رادیوس یا coronoidباشد ،نیاز به درمان جراحی دارد. ا
اکثرا درمان جراحی
در شکستگیهای olecranonچند روش فیکسکردن
لزم است؛ زیرا همراه با دررفتگی آرنج هستند و باعث
وجود دارد .روش معمول استفاده از پیچ و پالک مخصوص
instabilityاین مفصل میشوند.
ناحیهی olecranonاست که بهخصوص در مواردی که
-3شکستگیهای :coronoid
شکستگی همراه با خردشدگی است ،از این وسیله میتوانیم
شایع نیستند و ممکن است همراه با دررفتگیهای آرنج
استفاده کنیم.
دیده شوند .برحسب اندازهی قطعه ،میزان جابهجایی و همراهی
روش دیگر ،فیکسکردن قطعات شکسته با tension
با دررفتگی آرنج ،گاه تحت درمان جراحی قرار میگیرند.
band wiringاست؛ یعنی شکستگی را با دو پین داخل
-4شکستگیهای :olecranon
استخوانی فیکس میکنند .سپس قطعات شکسته را بهوسیلهی
میتوانند به شکلها و در positionهای مختلف اتفاق
سیم فلزی که از داخل استخوانها و اطراف پینها عبور میکند
بیفتند .ممکن است همراه با ( comminutionخردشدگی) یا
به محل شکستگی کامپرس میکنند .این کار باعث میشود
دررفتگی آرنج باشند.
unionشکستگی سریعتر اتفاق افتد.
74
تئوریبالینیارتوپدی
استئوپروز در استخوانی است که مدتها زیر پیچ و پالک قرار را باز کنیم (امکان دارد تاندون یا عضلهای در مفصل گیر
داشتهاست .پس بعد از خارجکردن پیچ و پالک ،برای مدتی کردهباشد).
بیحرکتی به بیمار توصیه میشود. در مواردی که شکستگی اولنا با جابهجایی اندک داریم
:Compartment syndrome -6یک عارضهی حاد ( displacementکمتر از %09و angulationکمتر از 19
است که در شکستگیهای ساعد (بهویژه همراه با آسیبهای درجه) ،از درمان گچگیری استفاده میکنیم .ولی در اکثر
بافت نرم) دیدهمیشود .درمانهای مختلفی از جمله elevation شکستگیهای با جابهجایی و شکستگیهای پاتولوژیک درمان
دارد (تا تورم بیمار کاهش پیدا کند) .اگر کارساز نبود برای بیمار جراحی اندیکاسیون دارد .اکثر شکستگیهای ساعد با پیچ و
فاشیوتومی ساعد انجام میشود. پالک فیکس میشوند.
عوارض شکستگیهای ناحیهی ساعد:
ا
-3شکستگیهای دیستال رادیوس :Infection -1معمول به دنبال شکستگیهای باز دیده
یکی از شایعترین شکستگیهای بدن است .در افراد جوان میشود.
ا
به دنبال high energy traumaمثل سقوط از ارتفاع یا :Malunion -2معمول به دنبال درمانهای
تصادفات ،و در افراد مسن به دنبال زمینخوردگی ساده در conservativeمثل گچگیری ساعد رخ میدهد .اگر
کسانی که استئوپروز دارند اتفاق میافتد .در افراد دچار شکستگی استخوانهای رادیوس و اولنا دچار دفورمیتی شوند ،امکان دارد
ا در روتیشن ساعد مشکل ایجاد گردد.
دیستال رادیوس معمول یک دفورمیتی واضح به نام dinner
fork deformityدیدهمیشود (چنگالیشدن مچ دست). :Nonunion -3وقتی استخوانهای ساعد پس از 6ماه
unionپیدا نکنند .گاه نیاز است که برای بیمار fixationمجدد
انجام شود و از گرفت استخوانی استفاده گردد.
:Radio-ulnar synostosis -4سینوستوز درواقع
ا
یک پل استخوانی است که بین رادیوس و اولنا و معمول در سطح
شکستگی ایجاد میشود .آسیب بافت نرم موجود در فضای بین
استخوانی رادیوس و اولنا یا قطعات شکستگی که در آن فضا قرار
:Colle’s fracture -1 میگیرند ،میتوانند در بروز این عارضه تأثیر داشتهباشند .هنگام
شایعترین شکستگی دیستال رادیوس است .شکستگی ایجاد سینوستوز ،ساعد قدرت پرونیشن و سوپینیشن خود را از
ا
دیستال رادیوس که معمول در فاصلهی 1اینچی (یا 250تا 0 دست میدهد .پس بیمار باید تحت عمل جراحی قرار گیرد .نیاز
سانتیمتری) آن دیده میشود ،ممکن است همراه با شکستگی است پل استخوانی را برداریم و برای جلوگیری از تشکیل مجدد
دیستال اولنا یا زائدهی styloidآن نیز باشد .اگر قطعهی آن یک عضله یا فلپ چربی یا بافتهای دیگر بین دو استخوان
شکستگی به سمت عقب حرکت کند ،به آن Colle’s fracture قرار دهیم.
میگویند .مکانیسم آسیب چنین است که بیمار با وضعیت :Refracture -5وقتی شکستگی فیکس شده و بعد از
outstretched handبا کف دست به زمین میخورد و قطعهی 150تا 2سال که پیچ و پالک خارج میشود ،استخوان دوباره
شکسته به سمت posteriorحرکت میکند. دچار شکستگی گردد .این موضوع به دلیل ایجاد ضعف و
05
تئوریبالینیارتوپدی
شود .در صورت رفعنشدن عالیم باید عصب exploreو آزاد برای جااندازی ابتدا یک ترکشن طولی به انگشتان وارد
گردد. میکنیم .با این کار قطعات شکسته از هم باز میشوند .سپس با
-3آسیب تاندون :Extensor pollicis longus نیرویی خالف جهت قطعهی شکسته ،شکستگی را جا
این تاندون با توجه به آناتومیاش و نزدیکی به استخوان ،مستعد میاندازیم .اگر جااندازی بهخوبی انجام شد ،امکان دارد برای
سایش در محل شکستگی degeneration ،و حتی پارگی است. بیمار گچ بگیریم و این درمان نهایی بیمار باشد.
ا
معمول این آسیب به صورت مزمن بعد از گذشت چند ماه از درمان:
شکستگی ایجاد میشود .با توجه به این که ترمیم خودبهخودی در شکستگیهای
آن بهخوبی انجام نمیشود ،گاه به صورت tendon transfer با جابهجایی اندک جااندازی را انجام میدهیم و گچ میگیریم.
درمان میگردد (از تاندونهای دیگر برای ترمیم آن استفاده
میشود). در مواردی که خردشدگی در ناحیهی متافیز داریم ،نیاز است که
:Reflex sympathetic dystrophy (RSD) -4 قطعات شکسته با pinبه استخوان پروگزیمال fixشوند .بعد از
درمان آن فیزیوتراپی و یکسری حرکات و درمانهای دارویی گذاشتن پین ممکن است گچ یا آتل گرفتهشود.
است. در شکستگیهای خردشدهی
دیستال رادیوس ،قطعات با کشش طولی جااندازی میشوند و
-4شکستگیهای ناحیهی مچ دست سپس برای نگهداشتن آن از external fixatorیا پیچ و
مفصل رادیوکارپال شامل استخوانهای رادیوس ،اولنا و 8 پالکهایی که برای جراحی باز به کار میروند ،استفاده میشود.
استخوان کارپال میباشد .استخوانهای کارپال در دو ردیف قرار استفاده از
گرفتهاند: پیچ و پالک برای فیکسکردن قطعات شکسته ،بهخصوص در
:Proximalشامل triquetrum ،lunate ،scaphoidو موارد شکستگی بارتون.
.pisiform عوارض:
:Distalشامل capitate ،trapezoid ،trapeziumو :Malunion -1به دنبال درمان نامناسب (بیمار مراجعه
.hamate نکند و عمل نشود) یا استئوپروز در ناحیهی شکستگی .قطعهی
شکسته در جای نامناسب قرار میگیرد (بهویژه در شکستگیهای
Colle’sبه سمت خلف حرکت میکند) .این افراد قادر به انجام
حرکات سنگین نمیباشند .درمان آن استئوتومی و گرفت
استخوانی است .در دیستال اولنا ترمیم لیگامانی یا excision
انجام میشود.
-5آسیب عصب مدین :میتواند به دلیل ترومای اولیه،
تورم در اثر شکستگی ،فشار قطعات شکسته به عصب ،طی
-5شکستگی اسکافویید:
جااندازی ،یا قرارگیری مچ دست در موقعیت نامناسب (فلکشن
از میان استخوانهای کارپال ،اسکافویید شایعترین
بیش از حد) رخ دهد .در هر صورت علت زمینهای باید برطرف
استخوانی است که دچار آسیب میشود .خونرسانی آن از
05
تئوریبالینیارتوپدی
عالیم بهوضوح دیدهمیشوند .درمان آن vascular graftاست ناحیهی دیستال به پروگزیمال است .قسمت پروگزیمال آن با
ا
که از distal radiusگرفتهمیشود. قسمت دیستال رادیوس مفصل میشود و معمول سطح غضروفی
هنگام درد و آسیب مچ دست باید به دررفتگی دارد که عروق به آن وارد نمیشوند؛ درنتیجه شکستگی در
استخوانهای کارپ توجه شود .در رادیوگرافی ،APاین ناحیهی میانی ( )waistیا پروگزیمال اسکافویید باعث اختالل در
استخوانها باید در یک خط قرار بگیرند .اگر خط به صورت قوس خونرسانی و avascular necrosisمیشود.
منظم نباشد ،نشاندهندهی دررفتگی است. شکستگی به دنبال زمینخوردن رخ میدهد و با درد و
tendernessدر ناحیهی snuffboxهمراه است .باید
رادیوگرافی ،APلترال و scaphoid viewانجام دهیم .اگر
شکستگی دیدهنشود ،ولی بیمار عالیم داشتهباشد ،گچ میگیریم
و 0-2هفته بعد گرافی مجدد انجام میدهیم .در این زمان اگر
شکستگی وجود داشتهباشد ،مشخص میشود (چون طی این
زمان ماکروفاژها به محل آسیب حمله میکنند ،بافت مرده را از
بین میبرند و شکستگی بهتر دیده میشود) .اگر شکستگی
-5شکستگی و دررفتگیهای :lunate ا
دیدهشد (که معمول بدون جابهجایی است) ،گچگرفتگی را ادامه
استخوان lunateیک استخوان هاللیشکل مانند قرص میدهیم .اگر درد کاهش یافت و در رادیوگرافی بعدی شکستگی
ماه است که در کاپ استخوان رادیوس قرار میگیرد .استخوان دیدهنشد ،میتوان درمان را متوقف کرد .به بیمار توصیه میشود
capitateبا lunateمفصل میشود و در امتداد سومین متاکارپ که در صورت بروز مشکل مراجعه کند.
است .همهی این استخوانها در یک امتداد قرار دارند .حتی در MRIنیز برای تشخیص موارد مشکوک مناسب است.
فلکشن و اکستنشنهای مچ دست هم این ارتباط حفظ میشود. اگر شکستگی همراه با جابهجایی بیش از ،1 mm
angulationبیش از 49-09درجه ،شکستگی پروگزیمال
اسکافویید bone loss ،fracture malalignment ،و
دررفتگی perilunateباشد ،نیاز به جراحی دارد (به روش
پیچهای داخل استخوانی یا پین).
عوارض شکستگی اسکافویید:
عارضهی شایعی است که در اثر
خونرسانی نامناسب یا درمان نامناسب (عدم مراجعه به پزشک)
این بیماران عالوه بر درد و محدودیت حرکت مچ دست، رخ میدهد .بیمار با درد مزمن مچ دست مراجعه میکند .در
ممکن است به خاطر حرکت استخوان lunateبه سمت جلو رادیوگرافی در محل شکستگی قبلی اسکلروز یا کیست
دچار فشار روی عصب مدین هم شوند .نیاز است برای چنین دیدهمیشود .درمان آن bone graftو fixationاست.
بیمارانی بهسرعت درمان جااندازی بسته انجام شود .در فرصت در رادیوگرافی اسکلروز و استئوپروز میبینیم که
مناسب جراحی باز انجام میشود. به علت کاهش جذب کلسیم و بیحرکتی است .در MRIاین
07
جلسهی:7
ا ا
همین شکل (در حالت )malrotationجوش بخورد ،بیمار بعدا معمول شکستگی اسکافوئید به صورت شایع همراه با
در خموراستکردن انگشتان دچار مشکل میشود. دررفتگیهای lunateدیده میشود .اسکافویید را با پیچ یا پین
Fixationشکستگی با پیچ یا پین انجام میشود. فیکس میکنند .دررفتگیها را نیز stableساخته و لیگامانها در
:Bennett fracture-dislocation -5 صورت امکان ترمیم میشوند.
در عکس بعد ،یک شکستگی خاص به نام شکستگی- تعدادی آسیب مختصر نیز ممکن است در مچ دست به
ا
دررفتگی Bennettداریم که داخل مفصلی است و partial وجود آید؛ مثال پارگی لیگامان بین استخوان اسکافویید و lunate
articularمیباشد. و افزایش فاصلهی بین این دو استخوان .دررفتگی نداریم ،اما
این آسیب لیگامانی ممکن است باعث درد مزمن شود .چنانچه
بیمار اذیت شود ،به درمان جراحی نیاز است.
اگر angulationشکستگی خیلی زیاد و بیشتر از 49 ایجاد یک ضایعهی خاص (گیرکردن adductor pollicisبین
درجه باشد ،نیاز به درمان جراحی است. دو سر لیگامان) ممکن است بهراحتی با درمان غیر جراحی
ا
بیمارانی که angulationمختصر دارند ،بعدا از نظر ترمیم نشود .چنین بیماری اگر با تأخیر 1-2ماهه مراجعه کند،
عملکرد مشکل پیدا نخواهندکرد و فقط از نظر ظاهری ممکن با توجه به این که دیگر امکان ترمیم لیگامان وجود ندارد ،به
است که برجستگی سر متاکارپ 0دیدهنشود .در هر حال بازسازی لیگامان با یک لیگامان دیگر به عنوان گرفت نیاز است.
angulationقابل قبول برای متاکارپ 0حدود 09الی 49درجه پس بهتر است که این بیماران زودتر تشخیص دادهشوند و درمان
است .البته در متاکارپهای دیگر این زاویه کمتر میباشد. جراحی انجام دهند.
بیحرکتیهای ناحیهی دست: عکس بعد مربوط به پارگی ulnar collateral ligament
بهتر است در ( functional positionمقداری فلکشن در است .در تست استرس میبینید که مفصل به سمت رادیال
MCPها و extensionدر )IPانجام شود .این حالت به حفظ subluxشدهاست.
جااندازی شکستگی کمک میکند.
ا
برای جااندازی مفاصل PIPمعمول دفورمیتی را بیشتر و درمان بیحرکتی را ادامه میدهند .این کار اشتباه است و باعث
میکنیم و بعد به قاعدهی بند میانی هل داده و جااندازی کاهش دامنهی حرکت در انگشتان میشود.
میکنیم. -7دررفتگی مفاصل MCPو :IP
همراه با دررفتگی ممکن است شکستگی هم اتفاق بیفتد یک آسیب شایع دیگر دررفتگی انگشتان در مفاصل MCP
این شکستگیها عوارض بالیی دارند .درمان آنها جااندازی و IPاست که همراه با آسیبهای ورزشی دیده میشود .جااندازی
ا ا
بسته است .بسته به این که قطعهی شکستهشده چه سایزی باید سریعا انجام شود .این آسیب معمول بیماران را به مراکز
داشتهباشد ،ممکن است درمان جراحی نیز نیاز شود. اورژانس میکشاند که ممکن است متخصص ارتوپدی حضور
:Mallet finger -0 نداشتهباشد.
یک flexionناگهانی در مفصل DIPبه انگشت وارد نحوهی جاانداختن این مفاصل:
ا
میشود .ممکن است تاندون extensorکه در انتهای انگشت به معمول برای جااندازی مفاصل یک tractionطولی به
بند دیستال متصل شده پاره شود یا با یک قطعهی استخوان دچار مفصل وارد میکنیم .اما این کار در مفاصل MCPو PIPانجام
ا
avulsion fractureگردد .معمول بیماری که مراجعه میکند نمیشود؛ به این دلیل که اگر کشش در این مفاصل ایجاد شود،
درد در مفصل DIPدارد و قادر به اکستنشن کامل آن نیست. ممکن است یک دررفتگی simpleرا به یک دررفتگی
complexتبدیل کنیم .کشش طولی باعث میشود
لیگامانهای اطراف مفصل پاره شده و در مفصل گیر کنند .وقتی
چنین اتفاقی میافتد ،دیگر درمان جااندازی بسته کارساز نبوده و
باید جراحی باز انجام شود.
شکل صحیح جااندازی مفاصل MCPاین است که ما یک
اگر قطعهی استخوانی کوچک باشد یا فقط آسیب تاندونی فشار موضعی در قاعدهی قسمت دیستال دررفتگی وارد کنیم.
داشتهباشیم ،درمان با آتل و بیحرکتی مفصل DIPبرای 4تا 8 درواقع قسمت دیستال را روی متاکارپ یا مفصل پروگزیمال سر
هفته است. میدهیم.
04
تئوریبالینیارتوپدی
04
جلسهی8
امیدرضامؤمنزاده
استاد
نویسندگان :مهدیهسادات سیدی ،آنیتا ابوالفتحی ممتاز ،شایسته شاکرمی ،فاطمه بالدیفر ،فریبا جاللی
95
تئوریبالینیارتوپدی
تفاوت displacementو :dislocation وسکوالریتی انتهای اندام را چک کنیم؛ زیرا اگر missشود،
:Dislocationدربارهی مفصل به کار میرود؛ یعنی حیات اندام به خطر میافتد.
مفصل از جا خارج شده و ارتباط سطوح مفصلی از دست -4آسیب تاندونهای rotator cuffدر %15موارد و
رفتهاست. بهخصوص در افراد مسن رخ میدهد و میتواند پروگنوز بیمار را
:Displacementبرای شکستگی به کار میرود و میزان تحت تأثیر قرار دهد.
جابهجایی حاصل از شکستگی را بیان میکند. عکسبرداری:
است که در آسیبهای نمای بعدی اگر به شکستگیهای شانه شک کردیم ،باید عکس
اطراف شانه به بررسی dislocationمفصل و همچنین بسیار کمککننده است. بگیریم X-ray .در نمای
displacementاستخوان در شکستگیهای شافت و توبروزیتی برای گرفتن این نما باید دوربین اشعه با خط sagitalبدن 45
بزرگ و کوچک کمک میکند. درجه زاویه داشتهباشد؛ زیرا اسکاپوال حدود 45درجه از خط
coronalانحراف دارد .اگر بخواهیم مفصل گلنوهومرال و
فضای بین مفصلی آن را واضح ببینیم ،باید در نمای true AP
عکس بگیریم (عکس صفحهی قبل).
است که در آن اسکاپوال نمای بعدی
روش تشخیصی طالیی برای بیان و تفسیر به شکل Yمیافتد .دستهی Yتنهی اسکاپوال است ،مرکز آن
آسیبهای شانه و پروگزیمال هومروس است؛ مثال ممکن است گلنوئید ،قسمت پشتی آکرومیون و spineو قسمت جلویی
در X-rayفکر کنیم surgical neckشکسته است ،اما با CT coracoid processمیباشد .در وسط این Yباید پروگزیمال
scanمتوجه شویم شکستگی در anatomical neckبودهاست. هومروس دیدهشود .برای گرفتن این تصویر فیلم رادیولوژی بر
تشخیص این مورد خیلی مهم است؛ زیرا خونرسانی در صفحهی استخوان اسکاپوال عمود شده و اشعه از پوسترومدیال
anatomical neckخیلی کمتر از surgical neckمیباشد. تابانده میشود Scapular Y view .از این نظر مفید است که
پس CT scanپروگنوز و planدرمانی را هم مشخص میکند. نشان میدهد شکستگی پروگزیمال هومروس چه مقدار
انواع شکستگی: displacementبه سمت جلو یا عقب دارد .نیز نشان میدهد
عضالت rotator cuffشامل ،supraspinatus سر هومروس درست در جایش قرار گرفته یا dislocationدارد.
teres minor ،infraspinatusو subscapularisمیباشند.
به هر کدام از 4قسمت سر هومروس ،شافت ،توبروزیتی
بزرگ و توبروزیتی کوچک یک پارت میگوییم .در شکستگی هر
کدام از این پارتها ،جابهجایی بیش از 1سانتیمتر و
angulationبیش از 54درجه از نظر بالینی اهمیت دارد و باید
reductionانجام شود (بسته یا باز) .عضالت متصل به
استخوانها دلیل این چرخش یا جابهجایی هستند؛ مثال به
توبروزیتی کوچک عضلهی ساباسکاپوالریس متصل است که با
06
جلسهی:8
سوپرااسپیناتوس و ترس مینور در جای خود باقی میماند .اما انقباض خود باعث adductionو internal rotation
شافت و سر هومروس به سمت جلو جابهجا شدهاند .پس استخوان میشود .عضلهی سوپرااسپیناتوس به توبروزیتی بزرگ
توبروزیتی بزرگ دچار یک avulsion fractureمیشود. متصل میشود و استخوان را abductو external rotate
Avulsionاصطالحا جداشدن یک آپوفیز یا یک قطعهی میکند .پس در شکستگی توبروزیتی بزرگ ،قطعهی شکسته به
استخوانی است که یک یا چند لیگامان یا تاندون به آن متصل سمت پشت external rotateمیشود.
باشند .اکثر شکستگیهای توبروزیتی بزرگ با مکانیسم Two-part fractureنوعی شکستگی است که در آن
anterior dislocateمفصل شانه ایجاد میشوند. [ 2الی ]4پارت شکستهاند و 1پارت displaceشدهاست
(جابهجایی بیش از 1سانتیمتر یا تغییر بیش از 54درجه).
-6شکستگی تنهی هومروس :عضلهی pectoralis
majorکه به دیوارهی داخلی biceps grooveمتصل است،
باعث adductionو internal rotationمیشود و تنه را به
سمت medialمیکشاند.
-2شکستگی توبروزیتی کوچک :با جابهجایی زیاد
(بیش از 1سانتیمتر) و چرخش بیش از 54درجه همراه است.
در عکس APممکن است اگر دقت نکنیم ،متوجه شکستگی
پس از reductionاستخوان ،توبروزیتی بزرگ را به روش نشویم .اما در عکس axillary viewبهوضوح شکستگی را
ORIFدر جای خود قرار داده و با یک پیچ fixمیکنیم. میبینیم .برای تشخیص قطعی میتوان از CT scanکمک
-4شکستگی :surgical neckیک two-part Fx گرفت.
است .شکستگیهای توبروزیتیهای بزرگ و کوچک و surgical اگر شکستگی را درمان نکنیم ،بیمار complicateشده و
neckدر صورتی که displaceباشند میتوانند two-part Fx در طوالنیمدت دچار mechanical blockدر internal
را ایجاد کنند. rotationمیشود؛ یعنی وقتی بیمار میخواهد دست را در حالت
بعد از شکستگی ،surgical neckشافت به سمت مدیال adductionو internal rotationقرار دهد ،لبهی داخلی
جابهجا میشود که به علت کشش عضلهی pectoralis major توبروزیتی کوچک به جلوی گلنوئید گیر میکند .در این حالت نه
میباشد. تنها درجات آخر internal rotationاز دست میرود ،این
وقتی بیمار با شکستگی مراجعه میکند ،ممکن است سر حرکت ضعیف نیز خواهدشد .در این شکستگی ،با جراحی پارت را
تیز استخوان در محل شکستگی به عصب یا شریان آ گزیالری در سر جای خود fixمیکنیم که اصطالحا به آن ORIF
آسیب بزند .اگر این موضوع بررسی نشود ،حیات اندام به دلیل ( )Open reduction & internal fixationمیگویند.
آسیب شریان به خطر میافتد .ممکن است به دلیل آسیب عصب -3شکستگی توبروزیتی بزرگ :در عکس بعد بیمار
آگزیالری و فلج عضلهی دلتوئید ،بیمار نتواند دستش را باال ببرد. دچار fracture-dislocationدر مفصل شانه شدهاست؛ یعنی
پس در هنگام مراجعهی بیمار به اورژانس آسیبهای واردشده به سر هومروس از مفصل گلنوئید به سمت جلو جابهجا شدهاست.
نورووسکوالر را بررسی و در پروندهی بیمار ثبت میکنیم. توبروزیتی بزرگ با نیروی عضالت اینفرااسپیناتوس،
06
تئوریبالینیارتوپدی
که بخش عمدهای از خونرسانی سر هومروس و سطح مفصلی :3-part & 4-part fracturesبرای مثال
آن را بر عهده دارد. شکستگیهایی که شامل توبروزیتی بزرگ و surgical neck
میشوند و پروگزیمال هومروس نسبت به شافت جابهجایی یا
چرخش دارد در این گروه قرار میگیرند .اگر جابهجایی زیاد باشد،
به هیچ وجه درمان غیرجراحی قابل قبول نیست و ORIFباید
انجام شود.
اگر سن بیمار باال باشد ،باید مستقیما تعویض مفصل انجام
شود .زیرا ممکن است در این نوع شکستگی سر هومروس
در موارد زیر ریسک AVNباالتر است: avascularشود ( .)AVN: Avascular necrosisدر افراد
-1وقتی شکستگی با head dislocationهمراه باشد. جوان ریسک AVNکمتر است و ORIFاقدام ارزشمندی است.
در یک شکستگی خردشده که توبروزیتی بزرگ و سر هومروس در افراد مسن به دلیل افزایش ریسک ،AVNاز همان ابتدا
جدا و dislocateهستند و surgical neckنیز شکسته است، مفصل را تعویض میکنیم.
احتمال آسیب به شریانهای نامبرده باال میباشد و شانس سر هومروس همیشه در معرض avascularityاست و
AVNافزایش مییابد. ممکن است در ۶ماه تا ۲سال پس از عمل عالیم آن را نشان
-۲وقتی dislocationدر شافت نسبت به سر هومروس بدهد .در آن هنگام collapseو deformشدن سر هومروس
بیش از 1سانتیمتر باشد ،لبهی تیز شکستگی میتواند به آن دو که باعث ساییدگی مفصل میشود در عکس X-rayظاهر
شریان آسیب بزند .حتی اگر این آسیب به صورت مکانیکال اتفاق میگردد.
افتادهباشد ،تنشنی ( )tensionکه روی این عروق ایجاد میشود پس ما ORIFرا به یک فرد مسن تحمیل نمیکنیم؛ زیرا
میتواند باعث آسیب شریانها و AVNشود. احتمال avascularityسر هومروس باالتر است .در این حالت
-3وقتی سر هومروس از anatomical neckطوری فرم گرد سر هومروس از یین میرود و لبهی خشن آن به گلنوئید
شکسته باشد که سطح مفصلی به صورت یک shellنازک آسیب میزند .درنتیجه بیمار دچار DJD1میشود که درد طوالنی
دیدهشود ،احتمال AVNباالتر میرود. دارد و درنهایت مجبور به تعویض مفصل خواهیمشد .بنابراین در
در این شکستگیها ،نگهداری و فیکسکردن سر هومروس شکستگیهای 4-partبا جابهجایی زیاد در افراد مسن،
تنها در افراد جوان ارزشمند است .در افراد مسن ریسک AVNرا مستقیما جراحی تعویض مفصل انجام میدهیم .سر هومروس با
تحمیل نمیکنیم و مستقیما تعویض مفصل انجام میدهیم. یک پروتز فلزی جایگزین میشود .در ادامهی زندگی بیمار ،این
headدیگر دچار مشکالت بعدی نخواهدشد.
-2شکستگیهای کالویکل ):Risk of avascular necrosis (AVN
معموال علت اصلی آنها زمینخوردن است .گاه آسیب جریان خون پروگزیمال هومروس از شریان آگزیالری با دو
چنان شدید است که ممکن است مهرههای گردن نیز آسیب شاخهی ant. & post. circumflex humeral artery
کالویکل یک استخوان بلند است که در سمت مدیال با 1. Degenerative Joint Disease
02
جلسهی:8
به این دلیل که حداقل 4سانتیمتر shorteningدر محل استرنوم مفصل استرنوکالویکوالر و در سمت لترال با آکرومیون
شکستگی رخ داده ،کل اندام هم حدود 4 cmبه axial اسکاپوال مفصل آکرومیوکالویکوالر را میسازد.
skeletonنزدیکتر شدهاست.
درنهایت ( lever armبازوی محرک) تمام عضالتی که به
پروگزیمال هومروس مفصل میشوند ،به دلیل این shortening
کوتاهتر میگردد .پس effectآنها از دست میرود یا کاهش
همیشه در شکستگی اندام باید به فکر آسیبهای همراه
مییابد .به دلیل کوتاهشدن عضلهی سوپرااسپیناتوس (که از
هم باشیم .در عکس زیر همراه با شکستگی کالویکل،
supraspinatous fossaبه توبروزیتی بزرگ وصل میشود) و
dislocationدر مفصل آکرومیوکالویکوالر نیز وجود دارد؛ یعنی
ساباسکاپوالریس (که از subscapular fossaبه توبروزیتی
کالویکل از انتهای خارجی از جلوی آکرومیون خارج و به سمت
کوچک اتصال مییابد) ،بیمار قادر نخواهدبود دست خود را
باال displaceشدهاست.
بهخوبی باال آورد .به دلیل کوتاهی تمام عضالت این ناحیه در
صورت عدم درمان صحیح ،بیمار در آینده دچار خستگی و ضعف
عضالنی خواهدشد.
گاه شکستگی در قسمت دیستال کالویکل رخ میدهد.
اهمیت آن در این است که از زائدهی کورا کوئید به distal end
کالویکل دو رباط مهم به نامهای کونوئید و تراپزوئید متصل شکستگیهای کالویکل ممکن است در یکسوم میانی
میشوند .به این دو رباط ،جمعاcoracoclavicular ، آن رخ دهند و میتوانند simpleیا comminutedباشند.
ligamentمیگویند. Comminutionاصطالحی است که برای خردشدن یک
وقتی شکستگی در انتهای دیستال کالویکل رخ دهد ،با استخوان در محل شکستگی به کار میرود.
آسیب این دو رباط اتصال کالویکل به axial skeletonعمال از شکل زیر عکس APشانهی راست با شکستگی در یکسوم
دست میرود .پس کالویکل به سمت پروگزیمال جابهجا شده و میانی کالویکل است که همراه با comminutionمیباشد.
proximal displacementزیادی را مشاهده خواهیمکرد.
در شکستگیهای کالویکل نیز مانند شکستگیهای
پروگزیمال استخوان بازو ،جابهجایی همراستا با برآیند نیروهایی
است که عضالت به استخوان وارد میکنند؛ مثال در
شکستگیهای قسمت میانی کالویکل ،عضلهی SCMقسمت
پروگزیمال را به سمت باال میکشد .عضلهی pectoralis
majorکه به قسمت پروگزیمال استخوان بازو متصل است، دو قطعه دیده میشود که بهاصطالح قطعات butterflyیا
نیروی زیادی را در شکستگیهای کالویکل ایجاد نمیکند (هر پروانهای نام دارند .به علت overlapقطعهی مدیال روی
چند clavicular headاین عضله از کالویکل originگرفته و قطعهی لترال shortening ،زیادی در محل شکستگی
03
تئوریبالینیارتوپدی
در شکستگی انتهای تحتانی کالویکل بدون پارگی رباط شکستگیهای کالویکل میتوانند در سه محل middle
coracoclavicularو بدون جابهجایی انتهای پروگزیمال آن، (بیش از ،)%07مدیال و لترال (دیستال) آن باشند.
درمان جراحی الزم نیست. شکستگیهای مدیال شیوع کمتری دارند.
جراحی: شکستگی کالویکل میتواند همراه با آسیبهایی مثل
در صورتی که جابهجایی زیاد و نیز shorteningدر بخش شکستگی دندهها یا نوموتوراکس باشد.
دیستال یا پروگزیمال کالویکل رخ دادهباشد ،درمان جراحی به لبهی تیز کالویکل ،میتواند در زیر پوست ایجاد tentکند
صورت ORIFانجام میگردد .عدم جراحی باعث کوتاهی اندام، یا باعث برجستگی ( )bumpشود .گاهی لبهی این شگستگی
ایجاد droopingیا افتادگی شانه و درد و خستگی این مفصل بهقدری تیز میباشد که میتواند پوست را زخم کند .چنین
خواهدشد. مواردی از indicationهای جراحی در شکستگیهای کالویکل
میباشند.
-3شکستگیهای اسکاپوال عکس زیر مربوط به بیماری است که با شکستگی
تنهی استخوان کتف مثلثیشکل میباشد .در سطح کالویکل با جابهجایی زیاد مراجعه کردهاست .در معاینه
انگشتی جلویی کتف ،subscapular fossaبرجستگی انگشتهای وی سرد هستند و به علت خونرسانی نامناسب به
ِ
کوراکوئید و همچنین گلنوئید و neckآن دیدهمیشوند. اندام ،آنژیوگرافی (آرتریوگرافی) برای وی انجام شدهاست؛ به این
آکرومیون که از پشت به جلو آمده با کالویکل مفصل صورت که dyeبه داخل شریان سابکالوین تزریق شده و در
آکرومیوکالویکوالر را میسازد. محلی مشاهده میکنیم که هیچ رنگی به سمت انتهای اندام
نرفتهاست .درنتیجه متوجه آسیب به شریان آگزیالری میشویم.
این آسیب در شکستگیهای کالویکل بسیار شایع میباشد و
خود شکستگی نگران آسیب واردشده به شریان
بیشتر از ِ
آ گزیالری هستیم.
خیلی خوب جوش میخورد و معموال دچار nonunionنمیشود teres minorهر دو به greater tuberosityمتصل میشوند.
( cancellous boneاست) .عملکرد اندام نیز پس از این عضالت در پشت بهترتیب ماهیچههای سوپریور و
جوشخوردن دچار اختالل نمیشود .اما اگر بیش از 45درجه پوستریور از cuffرا میسازند که با عضلهی ساباسکاپوالریس
چرخش یا بیش از 1تا 2سانتیمتر جابهجایی وجود داشتهباشد، در جلوی rotator cuffمفصل شانه را تشکیل میدهند.
به دلیل خستگی و ضعف اندام بعد از جوشخوردن ،بهتر است شکستگی کاسهی گلنوئید:
شکستگی fixگردد. شکستگیهای استخوان کتف ممکن است در مفصل
:Floating shoulder باشند؛ مانند شکستگی در گلنوئید (شکستگی در سه حالت
حالتی به نام floating shoulderوجود دارد که در آن .)transverse, ant. border & inferior of glenoid
بیش از دو منطقهی اصلی که اندام را به axial skeleton این شکستگیها بسیار مهم هستند؛ زیرا اگر درمان مناسب
متصل میکنند دچار آسیب پارگی یا شکستگی شدهاند. صورت نگیرد و قطعه یا خط شکستگی جابهجا شدهباشد ،حتما در
در عکس بعد ناحیهای به نام superior shoulder آینده باعث degenerationمفصل خواهدشد؛ برای مثال در
suspensory complexدیدهمیشود که اندام فوقانی را به بدن صورت بروز شکستگی در inferiorحتما لبههای تیز شکستگی
،coracoid process (شامل میکند وصل باعث آسیب به سر استخوان بازو شده و مریض دچار درد،
،distal end of clavicle ،coracoclavicular lig ساییدگی و degenerationدر این مفصل میشود .اکثرا نیاز به
coracoacromial lig ،acromioclavicular joint & ligو درمان جراحی و internal fixationدارند.
neckاسکاپوال). در جداشدن ant.و inf.گلنوئید اگر درمان جراحی انجام
نشود ،عالوه بر ساییدگی مفصل در آینده ،به علت جداشدن
لبهی قدامی گلنوئید instabilityمفصل در سطح قدامی رخ
میدهد؛ شانه مداوما از سمت قدامی خارج میشود یا مریض
احساس دررفتگی شانه دارد .پس برای جلوگیری از instability
و دررفتگی مفصل شانه ،درمان جراحی باید انجام گیرد.
شکستگی در لبهی پوستریور گلنوئید نیز نیاز به درمان
جراحی دارد .در غیر این صورت با مکانیسم مشابه در مورد فوق،
اگر این کمپلکس را یک حلقه تصور کنیم ،هنگامی با آسیب به سر استخوان بازو سبب ایجاد ساییدگیinstability ،
instabilityدر آن ایجاد میگردد که از دو جا شکسته شود .اگر شانه در سطح پشتی و دررفتگی این مفصل از پشت میشود.
از دو جا شکسته شدهباشد ،اندام فرد آویزان میشود و از axial CT scanدر تشخیص ،تعیین الگوی شکستگی و تعیین
skeletonجدا میگردد و میافتد .در شکستگی ،پارگی یا planدرمانی کمک زیادی میکند.
دررفتگی دو بخش از این کمپلکس ،حداقل یک بخش باید شکستگی گردن گلنوئید:
درمان شود تا پایداری حفظ گردد. اگر جابهجایی زیاد نباشد ،نیاز به درمان جراحی ندارد؛ چون
09
تئوریبالینیارتوپدی
00
جلسهی9
استادسعیدسلوکی
نویسندگان :علی ترابی ،فاطمه سوایی
76
تئوریبالینیارتوپدی
پاراکلینیک
پس از معاینه ،اولین قدم به منظور تشخیص ماهیت
ضایعه ،پارا کلینیک است.
:X-ray -1
راحتترین و ارزانترین روش است .متأسفانه گاهی
فراموش میشود و بیمار با MRIیا CT scanمیآید .در عکس
ساده ممکن است اطلعات بهدستآمده کافی باشند و نیازی به
اقدامات دیگر نباشد.
در عکس زیر ضایعه در پروگزیمال فیبوال است .بوردر عکس چه مواردی را نشان میدهد؟
نامشخصی دارد و سر فیبوال دیده نمیشود .واکنش پریوستی -1محل ضایعه :استخوان از سه قسمت اپیفیز ،متافیز
وسیعی دیده میشود و به نفع بدخیمی است: و دیافیز تشکیل شدهاست .عکس برای تشخیص محل تومور در
ً
هر سه قسمت بسیار کمککننده است؛ مثل برای ضایعات
اپیفیزی تنها چهار تشخیص افتراقی وجود دارد:
کندروسارکوما از ،giant cell tumor کندروبلستوما،
عفونت و استئومیلیت. نوع ،clear cellو
،Ewing sarcoma ضایعاتی که دیافیز را میگیرند:
fibrous ،eosinophilic granulomatosis
.leukemia ،lymphomaو ،dysplasia
-2خوشخیمی یا بدخیمیNarrow transitional :
ً
عکس بعد exostosisرا نشان میدهد که بوردر مشخصی zoneهنگامی است که بتوان حاشیهی تومور را کامل مشخص
دارد و ضایعه خوشخیم است: کرد؛ یعنی ناحیهای که بافت تومورال تمام میشود و بافت نرمال
شروع میشود باریک است .این حالت به نفع خوشخیمبودن
ضایعه است .ولی در حالت wide transitional zoneنمیتوان
این دو ناحیه (تومورال و نرمال) را از هم تشخیص داد که به
معنی بدخیمی ضایعه است.
-3تخریب کورتکس
-4واکنش پریوستی
در عکس بعد ضایعه در ناحیهی متافیز است (دست سمت
چپ عکس) .بوردر مشخص دارد که به معنی narrow
تعدادی عکس دیگر نیز در فیلم توضیح دادهمیشوند که transitional zoneاست .یک شکستگی پاتولوژیک را نیز
برای جلوگیری از افزایش حجم در جزوه قرار نمیگیرند. میتوان دید (دست سمت راست عکس):
76
جلسهی:9
-4مشاهدهی calcificationدر تومور ،در حالی که عکس شماتیک از تشخیصهای افتراقی ضایعات با توجه
ممکن است در عکس ساده دیده نشود؛ و به محل آنها و سن بیماران:
cortical distraction -5که در عکس ساده دیده
نمیشود.
به طور کلی بهترین روش برای بررسی بافت استخوانی
CT-scanاست .بهترین روش ارزیابی بافت نرم MRIمیباشد.
در عکس زیر ضایعهی کورتیکال در تیبیا وجود دارد و در
ً
CTحاشیهی آن دقیقا نشان داده شدهاست:
ً
دستکاری حین عمل ممکن نیست. تکنسیوم (خصوصا در تومورها استفاده میشود) ،ید ،111-یا
:Staging ایندیوم) و ورود آنها به خون ،این مواد در هر جایی از بدن که
اهمیت آن در نحوهی درمان است. فعالیت استئوبلستی دارد ،جذب میشوند و میتوان آن محل را
Staging Compartmental Grading در اسکن دید.
Ia Intra Low grade در bone scanبه علت دفع کلیوی تکنسیوم ،کلیه و مثانه
Ib Extra Low grade
IIa Intra High grade
بهخوبی مشخص هستند .اگر در ناحیهی آرنج افزایش uptake
IIb Extra High grade دیدهشود ،در اکثر اوقات ضایعهای وجود ندارد و ناشی از تزریق
III Any Any ً
مادهی رادیواکتیو در آن ناحیه است .معموال محل تزریق با فلش
در stage IIIتنها وجود متاستاز مهم است؛ به بیان دیگر مشخص میشود ،اما اگر محل تزریق مشخص نبود ،باید از
متاستاز به معنی stage IIIمیباشد و در استیجهای دیگر مریض پرسیدهشود .اگر محل ضایعه و تزریق یکسان بود،
متاستاز نداریم. پاتولوژیک نیست.
تعریف :compartmentتعدادی بافت عضلنی به :MRI -4
همراه عروق و اعصاب که توسط fasciaاحاطه شدهاند .در برای بررسی بافت نرم استفاده میشود .وسعت درگیری
تومورهای استخوانی ،استخوان نیز یک کمپارتمان در نظر گرفته بافتهای نرم اطراف تومور استخوانی و میزان درگیری کانال را
میشود .بنابراین اگر ضایعه داخل استخوان باشد ،به آن نشان میدهد.
intracompartmentalمیگویند .اما اگر ضایعه استخوان را :Lab data -5
تخریب و بافتهای عضلنی را نیز درگیر کرد ،به آن برای تشخیص عفونت کاربرد دارد؛
extracompartmentalگفته میشود. ممکن است باال رود که علت آن میتواند
عفونت یا مالتیپل میلوما باشد؛
درمان ً ً
حتما باید چک شوند .معموال هر
پس از این که جواب پاتولوژی نوع تومور را مشخص کرد، گاه فعالیت استئوبلستی وجود داشتهباشد Alk. p ،باال میرود.
باید درمان آغاز شود .درمان اکثر تومورها جراحی است ،اما پیش در سن رشد ،باالبودن آلکالین فسفاتاز نرمال است؛
از آن ،از adjuvant therapyبرای کوچکشدن تومور استفاده اگر شک به مالتیپل میلوم داشتهباشیم،
میشود: Bence-Jones proteinرا در ادرار بررسی میکنیم؛ و
-1رادیوتراپی:
تابیدن X-rayبر تومور ،موجب تولید رادیکالهای آزاد در -7بیوپسی:
سلول میشود که باعث تخریب DNAو نابودی سلول میگردد. برای تشخیص قطعی ،به بیوپسی از قسمتی از تومور و
یکی از عوارض این روش ،ازبینرفتن صفحهی رشد است؛ به ارسال به آزمایشگاه پاتولوژی نیاز داریم .بیوپسی باید بعد از انجام
گونهای که فردی با تومور در اندامها پس از رادیوتراپی ،دچار تمام مراحل رادیولوژی انجام گیرد .زیرا پس از هر گونه
کوتاهوبلندشدن اندامها میشود .یا اگر تومور در ستون فقرات دستکاری در بافت نرم هنگام جراحی و گرفتن بیوپسیMRI ،
باشد ،موجب اسکولیوز یا دفورمیتیهای دیگر میگردد. تمام ناحیه را درگیر نشان میدهد و افتراق درگیری واقعی و
67
جلسهی:9
میرود .با دیدن این علمت ،اولین تشخیص استئوئید استئوما -2شیمیدرمانی:
است .عکس ساده کمککننده است ،اما برای دیدن nidus :Neo-adjuvant chemotherapy (Aشیمیدرمانی را
(هستهی مرکزی) به CT-scanنیاز داریم .نیدوسها درواقع قبل از عمل جراحی به بیمار میدهند ،که موجب دو اثر مهم
استئوبلستهای نابالغ هستند .تمام علیم این بیماری به علت میشود( :آ) کوچکتر شدن ضایعه که باعث برداشتن راحتتر
همین نیدوس است و اگر بیمار درمان شود ،اما نیدوس خارج تومور میگردد .و (ب) حفظ سطح سرمی دارو که موجب
نشود ،هیچکدام از علیم برطرف نمیشوند. ازبینرفتن سلولهای آزادشده حین جراحی میشود.
درمان: :Adjuvant chemotherapy (Bاز شیمیدرمانی به
-1هر شب آسپرین یا داروهای analgesicمصرف شود. عنوان درمان پس از عمل جراحی استفاده میشود.
ً
بیماران معموال به علت طوالنیبودن دورهی درمان نمیپذیرند. انواع درمان جراحی:
ً
-2یک راه دیگر جراحی است که معموال تکهای از هنگامی که داخل تومور
استخوان را که نیدوس در آن قرار دارد خارج میکنند .در این را خالی میکنیم و میتراشیم .نام دیگر آن ،کورتاژ است .از این
ً
حالت استخوان خطر شکستن دارد .پس باید فیکس شده و جای روش معموال برای تومورهای خوشخیم و کیستهای استخوانی
خالی با گرافت استخوانی پر شود. استفاده میشود.
:Radiofrequency (RF) -3در این روش زیر گاید CT اطراف هر تومور یک بافت
استخوان را سوراخ کرده و به نیدوس میرسند .پروب به آنجا reactiveنیز وجود دارد .در این روش علوه بر تومور ،بافت
فرستاده شده و دما را تا 02درجهی سانتیگراد باال میبرد که reactiveهم برداشته میشود.
منجر به سوختن سلولهای نیدوس و برطرفشدن علیم هنگامی که علوه بر تومور و
میشود .هیچگونه عوارضی ندارد. بافت reactiveاطراف 2 ،تا 5سانتیمتر از بافت نرمال اطراف را
در عکس زیر در پروگزیمال فمور اسکلروز وجود دارد که در خارج کنند .در اکثر جراحیهای تومورهای بدخیم ،از این روش
وسط آن ،نیدوس دیده میشود .تشخیص استئوئید استئوماست: استفاده میشود .علت برداشتن بافت نرمال ،خارجکردن
سلولهای تومورالی است که ممکن است در این ناحیه وجود
داشتهباشند .پس شانس عود کاهش مییابد.
برداشتن کل کمپارتمان و
جایگزینی با پروتز یا آلوگرافت.
62
جلسهی:9
و پروگزیمال تیبیا) است ،اما پروگزیمال هومروس یا هر استخوان منظور از simple bone cystهمان UBCاست که
دیگری را نیز ممکن است درگیر کند. شایعترین محل آن در پروگزیمال هومروس میباشد و در male
عالیم آن شامل درد و توده است .درد ممکن است حتی دو برابر femaleدیده میشود .هیچگونه علمتی ندارد و
ً
مدتها قبل از بروز توده وجود داشتهباشد ،اما تشخیص تشخیص آن به صورت تصادفی است .معموال در اثر تروما به بازو
دادهنشود و با بروز توده به نوع ضایعه پی بردهشود. و دردناکشدن آن ،با عکس رادیولوژی متوجه cystمیشوند؛
ً
تشخیص و درمان :در X-rayیک metaphyseal یعنی اگر تروما وارد نشود ،ممکن است فرد کل متوجه وجود
lesionدیده میشود که مدوال را درگیر کرده و periosteal تومور نشود.
reactionدارد. درمان :بر اساس یک تئوری در PGE2 ،UBCباالست
که باعث افزایش فعالیت استئوکلستها شده و درنتیجه
استخوان خوردهمیشود .پس اگر بتوان با مهار PGE2جلوی
فعالیت استئوکلستها را گرفت ،ممکن است ضایعه درمان
شود .یکی از درمانها تزریق استروئید ( 2تا 3تزریق به فاصلهی
چند ماه) در ضایعه است .به دنبال آن PGE2مهار شده ،فعالیت
استئوکلستها کاهش یافته و استئوبلستها فعال میشوند که
موجب بهبود کیست میگردد.
گاهی اوقات بیماران دچار شکستگی میشوند .همزمان با
به علت بدخیمبودن ضایعه bone scan ،CT-scan ،و
جوشخوردن شکستگی ممکن است ضایعه نیز بهبود یابد .اما
MRIهمان ابتدا انجام شده و پس از آن بیوپسی گرفته میشود.
اگر ضایعه در محل شکستگی نباشد یا به درمان تزریقی جواب
سپس بیمار را تحت neo-( Pre-Op chemotherapy
ندهد ،کورتاژ ( )intraregional resectionو bone graft
)adjuvant therapyقرار میدهند .سعی در نگهداشتن عضو
انجام میدهند.
است ،اما ممکن است مجبور به amputationشوند.
ً اگر UBCدر پروگزیمال فمور باشد ،به دلیل تحمل وزن با
در موارد زیر حتما باید amputationانجام شود: ً
کوچکترین ضربهای ممکن است بشکند .پس این بیماران حتما
-1در MRIدرگیری نورووسکوالر دیده شود؛
باید جراحی شوند .در این حالت علوه بر کورتاژ و ،bone graft
-2در پاتولوژی high grade tumor ،دیده شود.
ممکن است fixatorهم گذاشته شود تا مانع شکستن گردد.
استئوسارکوما از نظر سلولی انواعی دارد ،که شامل
فیبروبلستیک ،کندروبلستیک ،و telangiectaticاست .مورد
تومورهای بدخیم استخوان
آخر بسیار high gradeبوده و بیمار ممکن است چند ماه پس از
استئوژنیک سارکوما:
تشخیص بمیرد؛
این تومور بدخیم بوده و دومین تومور شایع استخوانی است.
-3جوابندادن به شیمیدرمانی قبل از عمل
پیک سنی آن 8تا 25سال میباشد Sex ratio .در هر دو جنس
()enlargement of tumor at Pre-Op chemotherapy؛
یکسان است ،البته در مردان به میزان کمی ممکن است بیشتر
و
دیده شود .بیشترین محل درگیری در اطراف زانو (دیستال فمور
63
تئوریبالینیارتوپدی
عکس زیر مربوط به استئوسارکوما در پروگزیمال فمور است :pathologic fracture -4در این مورد اختلف نظر
(سمت چپ) .با 2 wide resectionتا 5سانتیمتر از بافت وجود دارد .عدهای معتقد به amputationهستند؛ زیرا
نرمال اطراف را برمیدارند (سمت راست): خونریزی در اثر شکستگی باعث نفوذ سلولهای تومورال به
بافتهای اطراف میشود و extracompartmental tumor
ایجاد میکند .اما عدهای معتقد هستند که میتوان آنها را مانند
تومور اولیه درمان کرد.
یک معضل در کودکان این است که با wide resection
صفحهی رشد هم برداشته میشود .درنتیجه اندام کوتاه میگردد.
با استفاده از پروتز ،expandableجلوی کوتاهی اندام را
میگیرند .هر چند ماه یک بار با چرخاندن پروتز طول اندام را زیاد
عکس بعد استئوسارکوما در دیستال فمور را نشان میدهد.
میکنند.
Wide resectionانجام و پروتز گذاشته شدهاست.
64
جلسهی01
استادامیررضاوثوقی
نویسندگان :فاطمه ملکی ،محمد فیجان ،عرفان نقش
57
تئوریبالینیارتوپدی
تشخیص :برای همهی بیمارانی که با شکستگی ankle -3لیگامانهای سمت مدیال که دیستال تیبیا یا قوزک
مراجعه میکنند ،عکس ساده ( )X-rayدر 3نمای ،AP داخلی را به کالکانئوس و تالوس متصل میسازند.
Mortiseو لترال درخواست میدهیم.
در بیمارانی که با tibia plafondمیآیند ،به علل زیر
درخواست CTمیدهیم )1( :شکستگی داخل مفصل دارند؛ ()2
برای این که planeهای شکستگی را تشخیص بدهیم (عکس
ساده دید مناسبی نمیدهد)؛ ( )3تعداد قطعات شکسته را
بفهمیم؛ ( )4تصمیمگیری بهتر برای عمل داشتهباشیم؛ و ()5
پروگنوز بیمار را بهتر تشخیص دهیم.
فقط برای شکستگیهای درمان :درمان
non-displacedبه کار میرود؛ زیرا کوچکترین جابهجایی
ممکن است بعدا باعث ساییدگی مفصل و درد شدید شود.
کانترااندیکاسیونهای مطلق جراحی: :Pilon (Plafond) fracture -1
،Non-ambulatory patients -1 شکستگیهایی در سطح مفصلی دیستال تیبیا هستند .دو
،Very poor soft tissue envelope -2و نوع اصلی دارند:
.Bad vascular supply of the limb -3 تحت تأثیر انرژی کمی ایجاد میشوند.
از تکنیک closed reductionو castingدر درمان غیر Comminutionپایینی دارند .قطعات شکستهی داخلمفصلی
جراحی استفاده میکنیم .بسته به شرایط ،نوع شکستگی و میزان کم است Displacement .کمی در سطح مفصلی دیدهمیشود.
جوشخوردن ،ممکن است پای بیمار به مدت 6تا 12هفته در آسیب بافت نرم جزیی است.
گچ باشد. تحت تأثیر انرژی زیاد ایجاد
دو روش داریم: در درمان میشوند Comminution .باالیی دارند و سطح مفصلی خرد
Open Reduction & Internal Fixation -1 شدهاست .احتمال شکستگی فیبوال وجود دارد .آسیب بافت نرم
( :)ORIFباید به صورت اورژانس طی 44-24ساعت نخست شدید است و اکیموز و بوالی وسیع دیدهمیشود.
انجام شود .ترجیح بر این است که جراح باتجربه این عمل را
انجام دهد و تمام وسایل الزم جهت عمل جراحی وجود
داشتهباشد.
:Two stage protocol -2بیشتر انجام میشود .به
علت وجود تاول و اکیموز وسیع ،نمیتوان آن ناحیه را برش داد و
عمل کرد .پس بهتر است جراحی طی دو مرحله صورت پذیرد:
مرحلهی اول :یک spanning external fixatorروی
ankleمیگذاریم تا از التهاب و تحریک بیشتر بافت نرم
57
جلسهی:01
فشارآوردن روی آن محل انجام میدهیم .اگر مجددا وضعیت را جلوگیری و بافت تا حدی ریکاور شود.
unstableدیدیم ،مجبور میشویم با پیچ یا پین فیکس کنیم. مرحلهی دوم :فیکساتور اکسترنال را برمیداریم و
پس از جراحی باید حتما CT-scanانجام شود تا مطمئن شویم )ORIF( internal fixationانجام میدهیم .مرحلهی دوم
قطعه در محل صحیح قرار گرفته و perfect reductionانجام معموال پس از گذشت 1تا 2هفته از مرحلهی اول انجام میشود.
شدهاست. :Tillaux fracture -2
:Ankle fracture -3 معموال در کودکان 14-12ساله ایجاد میشود .ضایعه در
با بررسی استخوانهای مچ پا و وضعیت مفاصل و سمت لترال اپیفیز دیستال تیبیا میباشد (لیگامان ant. inf.
لیگامانها تصمیم میگیریم که بیمار را عمل کنیم یا خیر. .)tibiofibularنمای ( mortiseعکس APاز ankleدر حالی
گرفتن یا نگرفتن عکس از بیمارانی که با پیچخوردگی مچ پا که هیپ 15تا 22درجه internal rotationدارد) بهترین نما
به اتفاقات مراجعه میکنند ،بر اساس Ottawa ankle rules برای دیدن شکستگی تیال است.
تصمیمگیری میشود:
اگر بیمار در قوزک داخلی ،خارجی یا هر دو درد داشت و
یکی از 3مورد زیر نیز موجود بود ،حتما باید عکس بگیریم:
-1سن بیمار باالی 55باشد؛
-2بیمار بدون کمک عصا نتواند راه برود؛ و
-3درد و تندرنس در لبهی پشتی هر کدام از قوزکها وجود
داشتهباشد.
در کودکان هنگام بستهشدن صفحهی رشد ،ابتدا قسمت
بارها پیش آمده که بر اساس این قوانین از بیمار عکس
،centerسپس medialو درنهایت قسمت دیستال بسته
گرفتهنشده ،اما وی شکستگی داشتهاست .پس ترجیح بر این
میشوند.
است که به دلیل موارد قانونی از هر بیماری با پیچخوردگی مچ پا
چون در اطفال لیگامان قویتر از اپیفیز است ،وقتی یک
عکس بگیریم.
انرژی external rotationیا eversionشدید ایجاد شود ،به
بر این اساس که چه تعداد از استخوانهای مچ پا شکسته و
جای پارهشدن لیگامان ،قطعهی لترال اپیفیز کنده میشود.
چه تعداد لیگامان درگیر شدهاست ،وضعیت stabilityبیمار
این نوع شکستگی در تایپ 3دستهبندی Salter-Harris
مشخص میشود.
قرار میگیرد (به صفحهی 11رجوع شود) .چون شکستگی درون
در عکس رادیوگرافی میتوان یک ringفرض کرد که
مفصل و در صفحهی رشد است ،رداکشن و فیکسکردن
شامل این موارد باشد :قوزک داخلی ،لیگامان دلتویید ،تالوس،
آناتومیک آن اهمیت زیادی دارد.
لیگامانهای فیبوال یا دیستال تیبیا و لیگامانهای لترال
در perfect reductionباید مقدار displacement
(سندسموز ،تالوفیبوالر جلویی و پشتی و کالکانئوفیبوالر) .وقتی
کمتر از 2 mmباشد .اگر در عکس ساده displacement
این رینگ از 1نقطه بشکند یا یکی از رباطها پاره شودstable ،
ببینیم ،یعنی مقدار آن بیش از 2 mmاست و در این صورت
محسوب میگردد و میتوان بدون نیاز به عمل فقط گچ گرفت.
اقدامات زیر را باید انجام داد:
اگر دو نقطه (استخوان یا لیگامان) یا بیشتر شکسته یا پاره
Closed reductionرا با internal rotationپا و
55
تئوریبالینیارتوپدی
اگر این زاویه در پای بیمار نسبت به پای سالم 5درجه (یا
12تا 15درجه) تغییر کردهباشد ،نشاندهندهی پارگی
لیگامانهای این ناحیه و بازشدن این قسمت است. اگر بیشتر از 5 mmباشد
مقدار نرمال این زاویه 43درجه یا اختالف clear spaceهای مدیال و سوپریور (تیبیوتاالر) بیش
است و در تشخیص کوتاهی فیبوال کاربرد دارد. از 2 mmباشد ،در وهلهی اول نشاندهندهی پارگی رباط
سندسموز و سپس درگیری لیگامانهای دلتویید است.
این فاصله باید زیر
5 mmباشد (در عکس فوق :زیر )6تا نرمال تلقی شود.
حدود 1 cmباالی مفصل
قرار دارد .باید بیش از 5 mmباشد (در نمای mortiseنرمال آن
بیش از 1 mmاست) .در عکس بعد یک 11 overlap
میلیمتری دیدهمیشود که نرمال است .اگر tibiofibular
clear spaceبیشتر و overlapکمتر شود (یعنی فیبوال و تیبیا
از هم جدا شوند) ،نشاندهندهی پارگی رباط سندسموز در این
ناحیه است.
57
جلسهی:01
57
تئوریبالینیارتوپدی
ضربه از داخل شروع شده ،سندسموز را پاره کرده ،به :Posterior malleolar fracture -6
سمت باال حرکت میکند و فیبوال را میشکند (فیبوال کوتاه قوزک پشتی در پوستریور tibia plafondقرار دارد .اگر در
میشود) .گاهی اوقات ممکن است قوزک داخلی نشکند و فقط عکس لترال بیشتر از %25از سطح مفصل درگیر باشد ،حتی با
لیگامان دلتویید پاره شود .درنتیجه در عکس چیزی مشاهده جابهجایی حدود 2-1 mmنیاز به fixationدارد .در غیر این
نمیکنیم (استخوانها سالم هستد و رباطها پاره میشوند) .این صورت ،معموال به fixationنیازی نیست.
بیماران حتما باید عمل شوند و احتمال میسشدن آنها بسیار :Bimalleolar fracture -7
زیاد است. در عکس مشاهده میکنید که قوزکهای داخلی و خارجی
هر دو شکستهاند Clear space .بیشتر از 5 mmو سندسموز
-2شکستگیهای ناحیهی Foot پاره است .پس 3قسمت آسیب دیده و نیاز به جراحی دارد.
آناتومی: لیگامان دلتویید معموال سالم است.
هر پا از 24استخوان (در مجموع 56استخوان؛ یعنی
حدود یکچهارم استخوانهای بدن) 33 ،مفصل و بیش از 122
تاندون ،ماهیچه و لیگامان تشکیل شدهاست .به سه قسمت
آناتومیک تقسیم میشود (به عکس صفحهی 1رجوع شود):
:Hindfoot -1از استخوانهای کالکانئوس و تالوس
تشکیل شدهاست؛
:Trimalleolar fracture -8
:Midfoot -2استخوانهای ناویکوالر ،کونیفورم و
هر سه قوزک داخلی ،خارجی و پشتی شکستهاند .در این
کوبوئید در این ناحیه هستند؛ و
مورد هم چون سه قطعه درگیر شده به عمل جراحی نیاز است .در
:Forefoot -3شامل انگشتان و متاتارسها.
این نوع شکستگی معموال سندسموز نیز صدمه میبیند.
استخوانهای سزاموئید در تاندونها قرار میگیرند و در حرکت
:Maisonneuve fracture -9
آنها نقش دارند .دو تا از شایعترین آنها زیر سر متاتارس اول
قرار دارند.
78
جلسهی:01
متاتارسهای 4و 5حرکت و متاتارسهای 1تا 3 بیشتری نسبت به DIPو PIPدارند و تعدادی از پاتولوژیها در
stabilityرا ایجاد میکنند .به همین دلیل زیر متاتارسهای 1تا این مفاصل دیدهمیشوند .مفاصل تارسومتاتارسال ()Lisfranc
medial longitudinal arc 3را داریم و از این قسمت است بسیار مهماند و در ایجاد stabilityقسمت داخلی پا نقش دارند.
که تاندون ،اعصاب و عروق رد میشوند تا حس و خونرسانی مفصل )Chopart( Transverse tarsalبین کوبوئید و
قسمتهای جلویی پا تأمین شود. کالکانئوس ،و ناویکوالر و تالوس قرار دارد .مفصل سابتاالر
عمدهی stabilityکه در ناحیهی مدیال ایجاد میشود (تالوکالکانئار) بین استخوانهای تالوس و کالکانئوس است.
توسط متاتارس 2است (متاتارس 2بیشتر به سمت پروگزیمال ترکیب مفاصل سابتاالر ،تالوناویکوالر و کالکانئوکوبوئیدال
میآید) .درنتیجه متاتارس key stone 2پایداری کل مفاصل باعث حرکات چرخشی supination ،و pronationمیشوند؛
Lisfrancاست .همچنین این متاتارس در آرک کف پا در بدین صورت که تالوس ثابت است و سه استخوان کوبوئید،
باالترین نقطه قرار میگیرد .درنتیجه اگر سر جای خود قرار ناویکوالر و کالکانئوس حول سر آن میچرخند.
نگیرد ،ممکن است متاتارسهای 4 ،3 ،1و 5نیز در محل خود
استوار نشوند.
شکستگیهای مینور شامل اوالژنها (در پروسس ،گردن و :Talar fracture -1
تنه) و osteocartilaginous fragment fractureها تالوس از آن جهت که insertionماهیچهای ندارد و تقریبا
میشوند. %62از غضروف تشکیل شده یک استخوان خاص است .در باال
مهمترین شکستگیها مربوط به گردن و تنه هستند. با تیبیا ،در پایین به کالکانئوس و در جلو با ناویکوالر مفصل دارد.
شکستگی گردن شایعتر است %52 ،شکستگیها را شامل به علت غضروفیبودن ،کوچکترین ناهمواری در هرکدام از این
میشود و مکانیسم اصلی آن forceful dorsiflexion سه قسمت باعث میشود سطح مفصلی بهسرعت و باشدت بسیار
میباشد. زیاد دچار ساییدگی شود و درد شدیدی ایجاد کند.
برای مثال فرض کنید کارگری از ارتفاع به پایین پرت به علت نداشتن ماهیچه ،جریان خونی که از طریق
میشود و روی کف پا به زمین میافتد .وقتی پا در حالت تاندونها و ماهیچهها باشد ندارد و خونرسانی آن خاص خودش
dorsiflexionشدید قرار میگیرد ،گردن تالوس به قسمت است؛ بیشتر خونرسانی آن بهوسیلهی شریانهای پرونئال و
جلویی plafondتیبیا گیر میکند و میشکند .با توجه به میزان تیبیال جلویی است که قوسی را بر روی گردن تالوس ایجاد
انرژی زیادی که آزاد میشود ،حتی ممکن است dislocation میکنند و به صورت retrogradeخونرسانی را انجام میدهند.
تنه رخ دهد .این موضوع اساس تقسیمبندی Hawkins مقداری از خون آن نیز توسط شریان دلتویید تأمین میشود که از
است: شریان تیبیال خلفی منشأ میگیرد .پس اگر تالوس از قسمت
یک شکستگی non-displacedاست .چندان گردن و تنه دچار شکستگی شود ،خونرسانی قسمت پشت از
شایع نیست .معموال حتی در بهترین شرایط و بهترین مراکز جلو جدا میشود و ممکن است دچار استئونکروز گردد .پس
درمانی که بیمار سریعا تحت درمان قرار میگیرد ،بین 2تا %13 عالوه بر این که شکستگیهای تالوس باعث آرتریت میشوند،
موارد دچار استئونکروز میشود. یکی از مهمترین عوارض این شکستگیها استئونکروز قسمت
تنه میباشد.
78
جلسهی:01
،Anatomic fracture reduction -2 اتفاق میافتد و ممکن است قطعهی تنه به سمت پوسترولترال یا
،Stable fixation -3 معموال پوسترومدیال ankleجابهجا شود .معموال در %122-42
،Facilitate union -4و موارد AVNدیدهمیشود .جاانداختن این نوع دررفتگی بسیار
.Avoid complications -5 سخت است.
باید سریعا این دررفتگی را جا بیندازیم؛ زیرا: اصطالح extruded talusیعنی وقتی که تالوس از
آ) قطعهی جداشده به عروق و اعصاب فشار وارد میکند، مفصل دچار دررفتگی میشود ،پوست را زخم کرده و از آن بیرون
اما باید خونرسانی را حفظ کنیم .در غیر این صورت ممکن است میزند .ممکن است وقتی بیمار به اتفاقات مراجعه میکند ،تنهی
خونرسانی پا از مچ به پایین از بین برود؛ تالوس را نداشتهباشد؛ زیرا این قسمت در صحنهی تصادف بیرون
ب) معموال این قطعه زیر پوست گیر میکند و فشار شدیدی افتاده و از دست رفتهاست .گاهی نیز بیمار این قسمت را به
را روی پوست ایجاد میکند .درنتیجه ممکن است باعث نکروز همراه خود به بیمارستان میآورد.
پوست شود؛ و
پ) هرچه زودتر تالوس را جا انداخته و فیکس کنیم،
احتمال نکروز استخوان کمتر میشود.
Stable fixationیعنی بهوسیلهی پیچ این قسمت را
سفت کنیم تا بیمار هرچه سریعتر range of motionو توانایی
عالوه بر مفاصل سابتاالر و تیبیوتاالر،
حرکت خود را بازیابد .همچنین با این کار احتمال union
تالوناویکوالر نیز جابهجا یا subluxمیشود .این نوع دررفتگی
شکستگی را بیشتر و complicationها را کمتر میکنیم.
نادر است .این تایپ را آقای Canaleدر سال 1714به این
Complicationها:
تقسیمبندی اضافه کرد .این نوع دررفتگی تنها در حد کیس
-1به طور کلی در %54-21موارد AVNدیدهمیشود.
ریپورت است .اما به طور کلی نتیجهی آن مانند تایپ 3میباشد و
%42 -2بیماران دچار malunionمیشوند که معموال در
نزدیک به %122استئونکروز داریم.
varusاتفاق میافتد؛ یعنی ممکن است بیمار بعدا با hindfoot
varusو افزایش قوس کف پا مراجعه کند.
-3احتمال nonunionوجود دارد.
%72-32 -4از این افراد دچار آرتریت میشوند .البته
درصد زیادی از این آرتریتها بدون عالمت هستند و بیمار درد
چندانی را احساس نمیکند. تشخیص :به این علت که شکستگی درون مفصل است،
:Subtalar dislocation -2 حتما باید CT-scanانجام شود تا پلن جراحی و پروگنوز بیمار
معموال بسته به این که فشار از کدام سمت وارد شود، مشخص گردد.
استخوان تالوس به عنوان محور قرار میگیرد ،مفاصل درمان :اهداف درمانی که برای شکستگیهای تالوس
تالوناویکوالر و سابتاالر dislocateمیشوند و درنتیجه داریم شامل موارد زیر هستند:
استخوانهای ناویکوالر ،کالکانئوس و کوبوئید حول تالوس ،Immediate reduction -1
78
تئوریبالینیارتوپدی
spineبهخصوص در ناحیهی thoracolumbar junction جابهجا میگردند Medial dislocation .که low energy
شدهباشند .در %26موارد صدمات دیگری در اندام تحتانی است ،شایعتر است ( %45موارد) Lateral dislocation .فقط
دیدهمیشود. در %15موارد دیدهمیشود و high energyاست.
این شکستگیها بیشتر در افراد جوانی که کارگر هستند و
از ارتفاع به پایین پرت میشوند رخ میدهند .به صورت
درونمفصلی یا برونمفصلی رخ میدهند که در حالت
درونمفصلی بیشتر توجه ما روی مفصل سابتاالر است .حالت
درونمفصلی خود به دو دسته تقسیم میشود:
پس از ضربه ،خط
درمان :معموال به صورت بسته جااندازی میشود
شکستگی به سمت پشت میرود و توبروزیتی کالکانئوس به
(بهخصوص .)medial dislocationبرای این کار باید
صورت یک زبانهی یکتکه آزاد میشود.
sedationکافی بدهیم .زانو را خم کرده ،یک حرکت traction
انجام میدهیم و حرکت reverseنسبت به دفورمیتی را اعمال
میکنیم تا باعث reductionشود .این روش معموال تا %72
مواقع موفق است .اگر مفصل جا نیفتاد ،شاید تاندون یا بافت نرم
گیر کرده و از reductionجلوگیری میکند .پس باید در اتاق
خط شکستگی تا
عمل مفصل را باز کرد.
ناحیهی پشت توبروزیتی نیامده و قطعهی شکستگی در سطح
Lateral subtalar dislocationها معموال با احتمال
مفصل و به صورت خردشده است.
کمتری توسط closed reductionجااندازی موفق دارند.
این نوع dislocationمعموال outcomeخوبی ندارد .تا
%47موارد به صورت radiographicallyدچار آرتریت
میگردند و در حدود %62موارد این آرتریت symptomatic
میشود که بعدا نیاز به عمل جراحی خواهدداشت.
:Calcaneal fracture -3
:Radiographic Evaluationاز لحاظ رادیوگرافی دو
در شکستگیهای کالکانئوس complicationهای
زاویه داریم که بسیار مهم هستند:
زیادی دیدهمیشود (البته نه به اندازهی تالوس) %2 .تمام
بین دو خط قرار گرفتهاست .خط
شکستگیها را تشکیل میدهند و تقریبا در %15-62موارد در
اول از باالترین قسمت توبروزیتی کالکانئوس ( )aبه باالترین
سطح مفصلی استخوان هستند (عموما posterior facetکه با
قسمت posterior facetآن ( )bوصل میشود .خط دوم از
تالوس مفصل سابتاالر را درست میکند) .مفصل
باالترین قسمت anterior processکالکانئوس ( )cبه باالترین
کالکانئوکوبوئید کمتر درگیر میشود.
قسمت posterior facetآن وصل میگردد .زاویهی
در %15-12موارد به این علت که مکانیسم اصلی آسیب
تشکیلشده بین 22تا 42درجه است که مشخصا با واردشدن
axial loadاست ،ممکن است بیماران دچار شکستگیهای
78
جلسهی:01
جوان دیده میشوند .مکانیسم آسیب عمدتا به سه شکل است: ضربه و کالپس سطح مفصلی این زاویه به سمت صفر میرود.
:Crush injury -1پرتشدن چیزی روی پا یا گیرکردن پا
در تصادفات؛
:Axial load -2مثل پرتشدن از ارتفاع که وقتی پا در
plantar flexionباشد ،ممکن است متاتارس 2از مفصل در
برود؛ و
-3در ورزشکاران (بهخصوص کشتیگیرها) به علت
فشاری که به این ناحیه وارد میشود ،ممکن است رباطها پاره
در قسمت لترال کالکانئوس قرار
شوند avulse ،کنند یا شکستگی ایجاد گردد.
دارد و شامل زاویهی بین دو خط موازی با lateral border of
عالیم بالینی:
posterior facetو anterior processاست .نرمال این زاویه
-1درد در ناحیهی midfootکه به همین دلیل بیماران
بین 122تا 142درجه میباشد .وقتی شکستگی ایجاد میشود،
نمیتوانند وزن بدن را روی پا بگذارند؛
این زاویه بر خالف زاویهی Bohlerزیاد میشود و به سمت 142
-2ورم شدید؛ و
درجه میرود.
-3اکیموز (بهویژه در سطح کف پا).
تشخیص شکستگیها به مراتب آسانتر از پارگی رباط
است؛ زیرا پارگی رباط را با عکس ساده نمیتوان تشخیص داد.
عکس لترال میتواند به تشخیص آسیب Lisfrancکمک
کند؛ در عکس لترال در صورتی که stepمشاهدهشود،
نشاندهندهی این آسیب است.
77
تئوریبالینیارتوپدی
خطی است که از سمت مدیال ناویکوالر به باشد .نیز سطح لترال متاتارس اول باید در امتداد سطح لترال
سطح مدیال medial cuneiformمیرسد .امتداد این خط باید first cuneiformقرار گیرد.
از وسط متاتارس اول بگذرد .در غیر این صورت آسیب لیسفرانک در عکس obliqueباید سطح مدیال متاتارس سوم در
باعث حرکت استخوانها به لترال شده و بیمار نیاز به عمل دارد. امتداد سطح مدیال lateral cuneiformو همچنین سطح
مدیال چهارمین متاتارس در امتداد سطح مدیال استخوان
کوبوئید باشد.
نکتهی مهم دیگر دیدن حالت پلکانی در سطح بیس
متاتارسها میباشد که به علت پروگزیمالترشدن بیس متاتارس
دوم است.
تقسیمبندی لیسفرانک:
کندهشدن مدیال یا لترال بهتنهایی:
خونرسانی متاتارس پنجم از دیافیز به سمت پروگزیمال متاتارس و انگشت اول به سمت مدیال و
است ()retrograde؛ به همین علت زمانی که شکستگی بقیهی متاتارسها و انگشتان به سمت لترال جابهجا شدهاند:
همزمان در دیافیز نیز باشد ،ممکن است شکستگیها به علت
عدم خونرسانی مناسب جوش نخورند .البته zone 1به دلیل
cancellousبودن معموال جوش میخورد.
نکتهی بسیار مهم این است که به zone 1فاسیای پالنتار
و peroneus brevisمتصل میشوند و ممکن است در
شکستگی این ناحیه این ساختارها جابهجایی زیادی داشتهباشند.
درمان :باید حدود 1.5ماه پا درون گچ قرار گیرد .اگر
شکستگی در سطح مفصل باشد و مفصل بیش از 2 mmجابهجا
درمان :باید حتما alignmentاصالح شود .حرکت
شدهباشد ،عمل الزم است.
چهارمین و پنجمین مفصل تارسومتاتارسال حفظ شود (در این
در شکستگیهای zone 3الزم است حتی تا سه ماه پا را
مفاصل پیچ نمیگذاریم و فقط با پین به صورت موقت آنها را در
درون گچ نگه داشته و اجازهی وزنگذاری نیز به مریض ندهیم.
جای خود نگه میداریم) ،اما در بقیهی مفاصل میتوان ثبات را
سپس اگر جوش نخورد ،عمل میکنیم .در ورزشکاران حرفهای
با پیچ برقرار نمود.
بهتر است همان اول جراحی کنیم تا از حرفهی خود دور نمانند.
وقتی پیچ میگذاریم ،در لیگامان پارهشده بافت اسکار
:Phalangeal fracture -6
تشکیل میشود و بدین ترتیب پایداری ناحیه تأمین میگردد.
شکستگی بند انگشت پنجم از همه شایعتر است .معموال
:Metatarsal fracture -5
به طور اتفاقی مثال به لبهی میز میگیرد و میشکند .درمان آن
شکستگی متاتارس پنجم از همگی مهمتر است .این
تنها tapingاست؛ به این صورت که به مدت 2تا 3هفته
شکستگی میتواند به 3صورت زیر باشد:
انگشت را به انگشت چهارم چسب میکنیم و از کفشهایی که ته
،Avulsion :Zone 1 -1باالتر از سطح مفصلی؛
آنها سفت است استفاده مینماییم.
:Zone 2 -2در سطح مفصلی؛ و
:Zone 3 -3در دیافیز.
75
تئوریبالینیارتوپدی
77
جلسهی11
استادجواددهقانی
نویسنده :مهین بناوند
این سلولها از سلولهای بنیادی استخوانها ساختارهای ترابکوالیی دارند .ترابکوالها در راستای
ا
هماتوپوئیتیک ( )monocyte precursor cellsمنشأ نیرویی که اعمال میشود قرار میگیرند .این استخوانها معموال
میگیرند .چند هستهای هستند و وظیفهی آنها bone در لگن و پروگزیمال و دیستال استخوانهای بلند مشاهده
هورمون پاراتیروئید از طریق تحریک استئوبالستها، کالژنها به صورت رندوم و نامنظم قرار گرفتهاند .چنین
استئوکالستها را فعال میکند. استخوانی را در فرد بزرگسال فقط در محل fracture healing
98
تئوریبالینیارتوپدی
انواع استخوانسازی
:Intramembranous (periosteal) -1افزایش
قطر ( )widthاستخوانهای دراز از طریق این فرآیند است.
استئوبالستها از پریاستئوبالستها تمایز مییابند و استئوئیدها
ترمیم شکستگی را تولید میکنند .در این فرآیند غضروف تشکیل نمیشود.
پاسخ عروقی در ترمیم شکستگی: :Endochondral -2افزایش طول ()length
برای این که healingاتفاق بیفتد باید خونرسانی کافی و استخوانهای دراز در صفحات رشد از طریق این فرآیند است.
ثبات مکانیکی در محل شکستگی داشتهباشیم. استئوبالستها cartilage precursorها را lineمیکنند.
-1خونرسانی کافی :وقتی شکستگی رخ میدهد، کندروسیتها هایپرتروفی شده و سپس دژنره و کلسیفیه میشوند
growth factorها آزاد میشوند و آنژیوژنز و vasodilationرا ( )area of low oxygen tensionتا به استخوان تبدیل گردند.
ا
تحریک میکنند .در شکستگی معموال جریان خون زیاد میشود غضروف قبل از کلسیفیهشدن vascular invasionدارد
و دو هفته پس از شکستگی ،پیک جریان را خواهیمداشت. ( )increasing oxygen tensionو عروق ایجاد میشوند.
89
جلسهی:11
استخوانسازی ،استخوانها در مسیری که به آنها نیرو وارد میشود .همینطور اگر stabilityخیلی زیاد باشد (حرکت
میشود ریمدل میشوند ) (Wolff’s lawو کانال استخوانی ناچیز) ،باز هم اجازهی ایجاد کالوس را نمیدهد.
89
تئوریبالینیارتوپدی
فاکتورهای کنترلکنندهی ترمیم میشود .در این حالت بافت فیبروز تشکیل میشود .در این فرآیند
فاکتورهای شیمیایی: شاهد نکروز نیز هستیم.
ا
:Growth factors -1 اگر دو لبهی شکستگی کامال به
آ) ،)TGF( Transforming growth factors هم متصل شدهباشند (پالک ،تصویر بعد) ،در فرآیند healing
ا
ب) ،)BMP( Bone morphogenetic proteins مستقیما استخوان المالر تشکیل میشود.
پ) ،)FGF( Fibroblast growth factors
ت) ،)PDGF( Platelet-derived growth factorsو
ث) )ILGF( Insulin-like growth factors؛
Cytokines -2؛
Prostaglandins/Leukotrienes -3؛
:Hormones -4
آ) استروژن :تحریک بهبود شکستگی ()؛
ب) هورمونهای تیروئیدی :تحریک استئوکالستها و
( bone resorptionعکس اثر استروژن) :؛
پ) گلوکوکورتیکوئیدها :مهار جذب کلسیم در لولهی
گوارش افزایش PTHافزایش osteoclastic bone :Indirect (secondary) -2به آن ترمیم
)( resorption؛ اندوکوندریال هم میگویند .در این فرآیند حرکت بیشتری در
ت) هورمون پاراتیروئیدی :تحریک استئوبالستها و محل شکستگی وجود دارد ،اما نه آن قدر که فرآیند ترمیم را دچار
bone formationدر هنگام )( intermittent exposure؛ مشکل کند .به علت وجود حرکت ،کالوس تشکیل میشود .این
و مکانیسم سریعتر است؛ به همین علت در بیماران میتوان nail
ث) هورمون رشد :افزایش تشکیل کالوس و استقامت (تصویر زیر) را سریعتر از پالک خارج کرد.
شکستگی از طریق )( (Somatomedin-C) IGF-1؛ و
.Growth factor antagonists -5
فاکتورهای آناتومیک لوکال:
:Soft tissue injury -1شکستگی به صورت یک
آسیب بافت نرم است که به حدی شدید بوده که موجب
شکستگی در استخوان هم شدهاست .پس در هر شکستگی،
بافت نرم نیز آسیب دیدهاست؛
:Interruption of local blood supply -2در این
حالت بهبود هم دچار مشکل میشود؛
89
جلسهی:11
89
جلسهی21
استادجواددهقانی
نویسندگان :مهدی برومند ،علی جاهدی ،علی جلوداریان ،امیرحسین افاضاتی ،بهار منظری توکلی
032درجه ( )neck-shaft angleدر عکس APحدود 7 Femoral Neck Fractures -1
است Anteversion .گردن استخوان از باال در کاتهای در آمریکا سالیانه 052هزار مورد شکستگی hip
آگزیال حدود 02 7درجه است. (پروگزیمال فمور) اتفاق میافتد و به نظر میرسد تا سال 0252
Calcar femoraleقسمت posteromedialپروگزیمال این مقدار 0برابر میشود؛ زیرا این شکستگیها با استئوپروز و
استخوان فمور است که بسیار denseبوده و در stability افزایش سن جامعه مرتبط هستند .این شکستگیها موربیدیته،
استخوان نقش دارد. مورتالیته و هزینههای درمانی باالیی دارند.
شکستگی گردن فمور از نظر اپیدمیولوژی یک توزیع
bimodalدارد و در سنین باال و در جوانان دیدهمیشود .در
سنین باال (بیش از 52سال) بیشتر ناشی از استئوپروز است.
ریسکفاکتورهای دیگر آن عبارتاند از سیگار BMI ،زیر ،۹۱
کافئین ،الکل و ....در سنین جوانی در اثر تروماهای high
energyایجاد میشود.
ا
صفحات رشد پروگزیمال استخوان فمور معموال در ۹۱
سالگی بسته میشوند .زاویهی بین گردن فمور و شافت آن
59
تئوریبالینیارتوپدی
است ،جنبههای بیومکانیکال شکستگی را میسنجد و نیروی کامل است ،اما جابهجایی (والگوس یا واروس) وجود ندارد.
خط
شکستگی کامل است و در سر استخوان مقداری واروس
دیدهمیشود.
59
جلسهی:21
59
تئوریبالینیارتوپدی
فیکسکردن داریم .اما در افراد مسن در صورتی که شکستگی زخم بستر و ...هم ایجاد میکند.
جابهجا نشدهباشد ،فیکس (پیچگذاری) و در صورتی که جابهجایی شکستگی گردن فمور اورژانس جراحی محسوب میشود؛
رخ دادهباشد ،آرتروپالستی میکنیم. زیرا جراحی زودهنگام میتواند با unkinkیا آزادسازی عروق و
دو نوع تعویض مفصل داریم: کاهش تامپوناد درون کپسول شانس avascular necrosisرا
فقط یک سمت تعویض میشود. کاهش دهد.
ریسک عمل پایینتر است و دررفتگی کمتر دیدهمیشود ،ولی در افراد جوان در اولین فرصت عمل جراحی برای
شانس جراحی مجدد وجود دارد .به دو نوع unipolarو فیکسکردن گردن استخوان انجام میدهیم .در افراد پیر
bipolarتقسیم میشود .امروزه از bipolarاستفاده میشود. میتوانیم تا stableکردن شرایط بیمار تا ۲۲ساعت عمل را به
احتمال نیاز به جراحی مجدد کمتر تأخیر بیندازیم.
است ،اما احتمال دررفتگی باالتر میباشد .در توتال ،فانکشن :Reduction & Fixation
بیمار بهتر میباشد .جراحی توتال سنگینتر از hemiاست. مهمترین نکته این است که رداکشن و جااندازی خوبی
ا
:Special Problems داشتهباشیم .برای داشتن یک رداکشن خوب ،معموال از سه پیچ
:Stress fractures -1 استفاده میکنند که محل این پیچها مهم است؛ هر چه پیچها در
یک نوع شکستگی گردن فمور میباشد که در خانمها، فضای بیشتری توزیع شدهباشند ،موفقیت fixationبیشتر
بهویژه خانمهایی که دارای آمنوره و اختالالت تغذیهای خواهدبود.
( )Anorexia nervosaهستند بیشتر دیدهمیشود .اگر این
خانمها با درد hipمراجعه کنند ،باید به stress fractureشک
کرد.
ا
در افراد با نقایص هورمونی و نیز کسانی که اخیرا فعالیت
شدیدی شروع کردهباشند ،شانس باالیی برای این شکستگی
وجود دارد.
شامل درد در جلوی groinدر هنگام فعالیت، در بعضی شکستگیها مانند شکستگیهای baseگردن
ا فمور ( )basicervicalیا آنهایی که comminutionخاصی
کاهش رینج حرکتی و احتمال وجود antalgic gaitاست .حتما
باید knee ،backو هیپ سمت مقابل معاینه شوند. دارند ،از روش Dynamic hip screwنیز استفاده میشود.
عکس ساده است ،اما ممکن است اولین اقدام Fixationاز نظر جراحی ریسک پایینتری دارد ،اما
تا دوسوم موارد چیزی در عکس ساده یافت نشودBone scan . احتمال جراحی مجدد بیشتر است.
حساسیت و ویژگی مناسبی دارد .بهترین راه تشخیص MRI تعویض مفصل:
میباشد که %022حساسیت و ویژگی دارد .با MRIمیتوان ( Replacementتعویض مفصل) جراحی سنگینتری
موارد دیگر مانند سینوویت ،آسیبهای تاندونها و لیگامانها، است ،اما احتمال جراحی مجدد در آن کمتر است و بیماران
نئوپالسمها AVN ،و ...را نیز تشخیص داد. سریعتر میتوانند راه بیفتند.
بر اساس محل شکستگی است: در شکستگی گردن فمور در افراد جوان تمایل به
59
جلسهی:21
55
تئوریبالینیارتوپدی
در قسمت پوسترومدیال زانو مقداری ( tetheringتنگی :Atrophic or oligotrophic unionنه کالوس
فضای) عروقی و در قسمت پوسترولترال دور سر فیبوال تترینگ ایجاد شده و نه جوشخوردگی رخ داده؛ یعنی بیولوژی بدن بیمار
عصب پرونئال دیدهمیشود. مناسب نبودهاست.
تعریف: در شکستگیهای shaftآسیبهای neurovascular
ا
Dislocationبه معنی disarticulationبین تیبیا و باید بررسی شوند که برای این کار حتما میبایست پالس distal
ا
فمور است و معموال حداقل ۲تا از 5تاندون پاره میشوند. چک و با سمت مقابل مقایسه شود .اگر آسیب عروقی رخ
در بسیاری از موارد این dislocationبه صورت خودبهخود دادهباشد ،اورژانس محسوب میشود و باید external fixation
خوب میشود (جا میرود) و X-rayطبیعی است .پس برای را در طول کافی انجام داد (برای جلوگیری از آسیبهای وسکوالر
تشخیص باید شک بالینی قوی داشت. در جراحیهای بعدی) .گاه فاسیاتومی نیز الزم است انجام شود
دررفتگیها ممکن است بر اثر آسیبهایی با انواع میزان که بستگی به مدت زمان پس از آسیب عروقی دارد.
انرژی باشند: موارد زیادی از شکستگی شافت را میتوان از ابتدا nail
ا
:High energy -۹شانس باالی آسیب عروق و اعصاب، گذاشت و الزم نیست حتما externalبگذاریم.
آسیب شکم ،سینه و سر؛
:Low energy -۲شانس آسیب عروق و اعصاب کمتر Knee Dislocations -4
است؛ و آناتومی:
:Very low energy -5در افراد خیلی چاق اتفاق
میافتد ،ولی برعکس low energyاحتمال آسیب عروق و
اعصاب باال میباشد.
ساختارهای مهم:
Lateral condyleرا به تیبیا وصل میکند و
مانع جابهجایی به سمت جلو و روتیشن میشود.
تستهای معاینه Lachman’s :و .Pivot shift
Medial condyleرا به تیبیا وصل میکند و
مانع جابهجایی به سمت عقب میشود ،ولی در روتیشن اثر ندارد. زانو از 5استخوان فمور ،پاتال و تیبیا تشکیل شده ،ولی
تست معاینه.Posterior drawer : شکل آن به صورتی است که این 5استخوان بهتنهایی پایداری
دو قسمت superficialو deepدارد. آن را ایجاد نمیکنند و پایداری زانو به 5تاندون (درون مفصلی:0
تست معاینهی valgus stress test :superficialدر 52 ACLو PCLو خارج مفصلی LCL :0و ،)MCLمینیسک و
درجه فلکشن زانو. عضالت دیگر هم بستگی دارد .در پوسترولترال زانو ماهیچهی
تست معاینهی deepو کپسول :تست والگوس در full پاپلیتئوس قرار دارد.
.extension
1. Anterior & Posterior Cruciate Ligaments
جلوی varusزانو را میگیرد.
2. Lateral & Medial Collateral Ligaments
112
جلسهی:21
peroneal ،extensor hallucis longusو anterior تست معاینهی Varus stress test :LCLدر فلکشن 52
tibialisرا بر عهده دارد. درجهی زانو .در full extensionکپسول معاینه میشود.
عصب تیبیال حس کف و لترال footو حرکت posterior معاینه:
tibialisو flexor hallucis longusرا تأمین میکند. همانطور که گفتهشد ،بسیاری از موارد knee
در موارد آسیب عصبی احتمال این که آسیب خودبهخود dislocationعکس X-rayطبیعی دارند .در موارد
خوب شود بسیار کم میباشد (زیر .)%۲2 knee hyperextension ،popliteal ecchymosisو distal
بررسی رباطها به علت painfulبودن سخت میباشد و thigh bruisingباید به knee dislocationشک کرد .در
نمیتوان اگزمهای معمول زانو را انجام داد ،به جز اگزم باید وضعیت نورووسکوالر سنجیده شود.
ا
varus/valgusو hyperextensionکه به صورت gentle در موارد drop footحتما آسیب عصب پرونئال باید
میتوان معاینه کرد .بقیهی اگزمها در اتاق عمل و تحت بررسی شود (بیمار نمیتواند dorsiflexionداشتهباشد).
بیهوشی انجام میشود. در این آسیبها باید به دررفتگی زانو شک کرد:
:Management Lower ext long fx -۹
ا
X-ray -۹که زانو را معموال طبیعی نشان میدهد. Polytrauma -۲
-۲بررسی نورووسکوالر Head injury -5
Initial stability -5را چک میکنیم که همان :Isolated femoral shaft fx -5در شکستگی فمور،
varus/valgusو hyperextensionاست. در یکسوم تا نصف موارد رباطهای زانو هم پاره شدهاند.
-5جاانداختن زانو و حفظ آن که میتوان با کمک splint :Isolated tibial shaft fx -۶احتمال پارگی رباطهای
یا external fixatorانجام داد. زانو در این حالت کمتر از مورد قبل است.
ا
برای جاانداختن زانو معموال به sedationنیاز است .اگر جا Ipsilateral femoral and tibial fx -۱
انداختیم و reduceباقی ماند splint ،یا braceکافی است .ولی بهترین معیار بررسی عروق در ،knee dislocation
اگر جا انداختیم و در میرفت باید از external fixatorکمک ABI0است (نسبت فشار خون ankleبه )brachialکه اگر زیر
ا
بگیریم .اگر نتوانستیم زانو را جا بیندازیم ،در این صورت از 2.۱باشد ،حتما imaging studyمثل CT-angioصورت
جراحی باز و سپس external fixatorاستفاده میکنیم. میپذیرد و با جراح عروق کانسالت میکنیم .در موارد باالی 2.۱
Buttonholedشدن کوندیلها در بافت مدیال الگوی مریض میبایست observeشود و هنوز نگرانی وجود دارد.
کالسیک زانویی است که جا نمیرود .این اتفاق به صورت نکته CT-angio :در بررسی عروق و MRI/MRAدر
( dimple signفرورفتگی در پوست مدیال زانو) دیدهمیشود. بررسی رباطها مفید میباشند.
در معاینهی نورولوژیک در وهلهی اول عصب پرونئال را
بررسی میکنیم ،به خصوص در موارد varus hyper-
extension type injuryهمراه با روتیشن .عصب پرونئال
حس قسمت پشتی footو همچنین حرکت ماهیچههای
CT-angio ،MRI/MRA -۶و آنژیوگرافی.
1. Ankle-Brachial Index
113
تئوریبالینیارتوپدی
111
جلسهی31
استادجواددهقانی
نویسنده :کیوان فرهادی
تعریف و اپیدمیولوژی
استئوپروز (پوکی استخوان) شایعترین بیماری استخوان
است .پس بهتر است با آن آشنا شویم.
به کاهش در تودهی استخوانی به دلیل افزایش سن
استئوپروز میگویند .علت آن عدم تعادل بین فعالیت
استئوبالستها و استئوکالستهاست که میکروآرکیتکچر
استخوانها را به هم میزند.
در شکستگی ،hipبیشتر موارد مربوط به اینترتروکانتر و تعریف :WHOکاهش در تودهی استخوانی و تخریب
گردن فمور است: میکروآرکیتکچر استخوان که منجر به افزایش شکنندگی و
ریسک شکستن استخوان میشود.
01میلیون آمریکایی به استئوپروز مبتالیند و 43میلیون
نفر از مردم آمریکا استئوپنیک هستند 011 .میلیون نفر در
سراسر دنیا استئوپروز دارند .با تعمیم نسبت 0به 4در آمریکا به
کل دنیا ،میتوان گفت حدود 011میلیون نفر در جهان استئوپنی
دارند .به عبارت دیگر حدود 0میلیارد نفر در دنیا هستند که
استئوپروز یا استئوپنی دارند .پس این بیماری بسیار شایع است.
شکستگی مچ دست شیوع کمتری دارد:
ساالنه حدود 0.1میلیون fractureبه دلیل استئوپروز رخ
میدهد011 .هزار مورد مربوط به ستون مهرهها411 ،هزار تا در
لگن و 011هزار مورد مربوط به مچ دست میباشد.
همانطور که گفتهشد شکستگیها در vertebral body
ً
شایعترند (011هزار مورد) .این شکستگیها عمدتا به صورت
compressionو لهشدگی هستند و با wedgeشدن مهرهها قوز
ایجاد میکنند:
501
تئوریبالینیارتوپدی
-3ژنتیک :اختالل گیرندهی کلسیتونین ،گیرندهی Primary osteoporosisدر خانمها 3برابر شایعتر از
استروژن ،زنجیرهی کالژن ،COL1A1اختالل گیرندهی آقایان است .البته استئوپروز secondaryکه به دلیل افزایش
ویتامین Dو .LRPS1 سن نیست و ناشی از بیماریهای دیگر است (هایپوگنادیسم،
-4بیماریها :سوء جذب ،بیماریهای کبدی، glucocorticoid excessو الکلیسم) ،در آقایان بیشتر
هایپرتیروئیدیسم ،دیابت شیرین تایپ ،Iبعضی از سرطانها، دیدهمیشود.
نارسایی مزمن کلیوی ،COPD ،آرتریت روماتوئید و سارکوئیدوز. Post-menopausal osteoporosisبیشتر در
مشکالت بینایی و عدم تعادل در ریسک fractureمهماند. خانمهای 11تا 01سال دیدهمیشودSenile osteoporosis .
این ریسکفاکتورها به دو دستهی قابل تغییر و غیر قابل پس از 01سالگی بیشتر مشاهده میگردد .پس در بازهی سنی
تغییر تقسیم میشوند: 11تا 01سال شیوع در خانمها بیشتر است ،اما در سنین باالی
،BMD2 :Modifiable -1مصرف الکل ،وزن ،مصرف 01تفاوت نسبت چندانی بین آقایان و خانمها دیدهنمیشود.
سیگار ،فعالیت فیزیکی کم ،برخی بیماریها (مانند دیابت،RF ، استئوپروز ثانویه ممکن است در هر سنی ایجاد شود.
اپیلپسی و بیماریهای GIو غدد) ،و مصرف داروها. در سنین 11تا 01سال که فرد چندان مسن نشدهاست،
:Non-modifiable -2سن ،جنس ،نژاد ،شکستگی شکستگی مچ دست شیوع بیشتری دارد .در 01تا 01سالگی
قبلی ،سابقهی خانوادگی مثبت ،منوپاز زودرس ،و .BMD شکستگی ستون مهرهها و در 01تا 01سالگی شکستگی لگن
بیشتر مشاهده میشود .دلیل این توزیع سنی به ضعیفترشدن
پاتوفیزیولوژی رفلکسها و قدرت عکسالعمل فرد برمیگردد .در سنین پایینتر
استئوبالستها استخوانسازی میکنند و استئوکالستها فرد میتواند دست خود را سریعتر حایل کند ،پس شکستگی مچ
باعث resorptionو ایجاد cavityدر استخوان میشوند. دست بیشتر رخ میدهد .در سنین باالتر سرعت واکنش برای
استئوسیتها رگوالتورهایی هستند که پاسخ استخوان را به حایلکردن دست کم است و لگن میشکند.
استرسهای مختلف تعیین میکنند.
هر گاه تعادل بین استئوبالستها و استئوکالستها به ریسکفاکتورها
سمت جذب استخوان پیش رود ،دانسیتهی استخوان شروع به -1سبک زندگی :تحرک کم ،خانمهای Caucasian
کاهش میکند. شمال اروپا ،مصرف سیگار ،افراد سبکوزن ،مصرف ناکافی
طبق نمودار صفحهی بعد ،ابتدا تعادل به سمت پروتئین ،مصرف زیاد الکل ،سابقهی خانوادگی مثبت ،منوپاز
استئوبالستهاست و دانسیتهی استخوان افزایش مییابد (تا 01 زودرس و خانمهایی که شیردهی با کمبود ویتامین Dداشتهاند.
الی 41سالگی) .سپس یک فاز پالتو وجود دارد .با افزایش سن -2داروها :فنیتوئین ،داروهای سایتوتوکسیکSSRI ،ها،
استئوکالستها فعالتر میشوند و تودهی استخوانی شروع به آنتیرترووایرال تراپی ،سیکلوسپورین ،فروزماید ،متوتروکسات،
کاهش میکند .در خانمها این کاهش تودهی استخوانی پس از گلوکوکورتیکوئیدهاPPI ،ها ،ویتامین Aو ....در ریسک استئوپروز،
منوپاز شیب تندتری دارد که در آقایان دیدهنمیشود. گلوکوکورتیکوئیدها و فنیتوئین مهمترند .اگر ریسک fractureرا
در نظر بگیریم ،بنزودیازپینها را نیز که باعث خوابآلودگی ،عدم
1. Low-density lipoprotein receptor-related protein
2. Bone Mass Density
تعادل و زمینخوردن میشوند باید لحاظ کرد.
501
جلسهی:31
تشخیص
X-rayباریکشدن کورتکسها ،از بین رفتن ترابکوالهای
استخوانی (بهویژه در پروگزیمال فمور) و کیفوز در ناحیهی
مهرهها را نشان میدهد .البته حساسیت و ویژگی قابل قبولی
ندارد و باید بیش از %41تودهی استخوانی کاهش یابد تا در X-
rayقابل نمایش باشد.
روش تشخیصی دقیق DEXA2 Scan ،است .این روش
0عدد ( T scoreمقایسه با افراد جوان) و ( Z scoreمقایسه با پروگنوز
افراد همسن) میدهد .صفر تا -0نرمال است -0 .تا -0.1 مهمترین فاکتور تعیینکنندهی شکستگی در افرادی که
استئوپنی و زیر -0.1استئوپروز محسوب میشود. استئوپروز دارند ،سابقهی شکستگی قبلی با low energy
traumaاست.
افرادی که دچار شکستگیهای ورتبرا میشوند ،طی 1
سال آینده %01افزایش مورتالیتی دارند .شکستگی ورتبرا با
موربیدیتیهای زیر نیز همراه است:
،back pain -0
-0کاهش وزن،
پیشگیری -4کاهش تعادل ،و
برای پیشگیری باید توجه کنیم که زمان برای افزایش Respiratory compromise -3که منجر به
دانسیتهی استخوان محدود است (تا حدود 01الی 41سالگی restrictive lung diseaseو نومونیا میشود.
فرصت داریم) .پس بهخصوص برای خانمها توصیه میکنیم که شکستگیهای لگن نیز با %01-01مورتالیتی طی یک تا
در سنین پایین مصرف کافی کلسیم و ویتامین Dداشتهباشند و دو سال پس از شکستگی همراهاند.
ورزشهای high-impactمثل دویدن انجام دهند. بهترین شاخص برای تعیین ریسک شکستگیFRAX1 ،
پیشگیری از شکستگی :عمدهی شکستگیهای ناشی از scoreاست FRAX .توسط WHOپیشنهاد شده و ریسک 01
ً سالهی شکستگی hipو major osteoporosis related
پوکی استخوان به دلیل زمینخوردن است که عمدتا در منزل رخ
میدهد. fractureها را حساب میکند .در این محاسبه فاکتورهای
باید به داروهای مصرفی توجه داشت و داروهایی که باعث مختلفی مثل سن ،جنس ،سابقهی شکستگی قبلی،BMI ،
ً مصرف استروئید ،وجود استئوپروز ثانویه ،سابقهی شکستگی لگن
پوکی استخوان یا عدم تعادل میشوند تجویز نکرد؛ مثال از
بنزودیازپینها انواع طوالنیاثر را تجویز نکنیم .در صورت تجویز در والدین ،مصرف سیگار و الکل ،نژاد و ...دخیلاند.
501
تئوریبالینیارتوپدی
بیسفسفوناتها استئونکروز فک و افزایش شانس شکستگی باید به مشکالت بینایی افراد مسن نیز توجه کرد؛ زیرا باعث
سابتروکانتریک است .پس به طور معمول تجویز این داروها زمینخوردن بیمار میشوند.
ً
دورهای است (معموال 4تا 1سال تجویز و سپس reassess پس در پیشگیری سه جنبهی ( )0جلوگیری از بروز
ً
میشوند) ،مگر در افرادی که قبال شکستگی داشتهاند ،سن استئوپروز (تغییر سبک زندگی در سنین پایین برای افزایش
باالی 01دارند یا با وجود مصرف دارو دچار شکستگی شدهاند که تودهی استخوانی) )0( ،استئوپروز ثانویه (به دلیل بیماریها یا
در این افراد دارو را تا آخر عمر ادامه میدهیم. داروها) و ( )4پیشگیری از شکستگی مطرح هستند.
اندیکاسیونهای درمان دارویی:
-0بیمارانی که شکستگیهای استئوپروتیک دارند؛ درمان
-0بیمارانی که استئوپنیک هستند ،اما ریسک ورزش در تمام سنین مؤثر است؛ در سنین پایین به افزایش
ً
fractureشان طبق FRAX scoreباالست (مثال باالی تودهی استخوانی و در سنین باالتر به قویماندن رفلکسها و
)%01؛ و جلوگیری از زمینخوردن کمک میکند.
-4بیمارانی که استئوپروز دارند ( T scoreکمتر از .)-0.1 دریافت کلسیم و ویتامین Dنیز در همهی سنین مؤثر
درمانهای جراحی: هستند.
در شکستگیهای ورتبرا که قوز و کیفوز ایجاد میکنند، درمانهای دارویی:
vertebroplastyیا kiphoplastyانجام میشود که شامل کلسیم ،D-بیسفسفوناتهاHRT1 ،ها ،درمانهای
تزریق سیمان در bodyمهرههاست. جایگزینی استروژن ،کلسیتونین ،رالوکسیفن و تریپاراتاید
در شکستگیهای هیپ از وسایلی با استحکام باال که داروهای اصلی در درمان استئوپروز هستند .برخی داروها برای
بتوان آنها را زودتر ambulateکرد استفاده میشود؛ زیرا ورتبرا و برخی جهت لگن مفیدند؛ البته HRTو دارویی مانند
حرکتنکردن در افراد مسن بسیار خطرناک است. آلندرونات برای هر دو به کار میروند.
گاهی اوقات در شکستگیهای پروگزیمال فمور تعویض مکانیسم عمل برخی داروها بهویژه بیسفسفوناتها
مفصل یا آرتروپالستی انجام میشود .مزیت آرتروپالستی این کاهش turn overاستخوان است که ممکن است در درازمدت
است که اجازه میدهد بیماران سریعتر به حرکت برگردند. عوارضی به همراه داشتهباشد .دو عارضهی شایع
501