Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 11

‫‪13‬‬ ‫صفحات ‪22 - 13‬‬

‫نشریههنرهای زیبا‪-‬هنرهای تجسم ‌‬


‫ی دوره‪ ،17‬شماره‪ ،4‬زمستان‪1391‬‬

‫گوپت و شیردال در خاور باستان‬

‫*‬
‫صدرالدین طاهری‬
‫استادیار گروه موزه داری‪ ،‬دانشکده مرمت‪ ،‬دانشگاه هنر اصفهان‪ ،‬اصفهان‪ ،‬ایران‪.‬‬
‫(تاریخ دریافت مقاله‪ ،91/4/27 :‬تاریخ پذیرش نهایی‪)91/9/12 :‬‬

‫چکیده‬
‫این نوش��تار تالش دارد با نگاهی بر اس��اطیر و نقش��مایه‌های به جای مانده بر روی آثار هنری‪ ،‬کهن الگوهای گوپت و‬
‫شیردال را در هنر مردمان خاور کهن تا پایان دوره آهن (سده ششم پ‪.‬م) با تأملی ژرف‌تر بر نمونه‌های ایرانی پیگیری کند‪،‬‬
‫و در این راه به پی جویی تحلیلی و تطبیقی ارتباط میان این فرهنگ‌ها بپردازد‪ .‬گوپت (انگاره ترکیبی ش��یر‪ ،‬گاو و پرنده با‬
‫س��ر انس��ان) و شیردال (انگاره ای با بدن شیر و س��ر عقاب) از بن مایه‌های کهن مورد استفاده در هنر خاور باستان از هزاره‬
‫س��وم پیش از میالد به بعد هس��تند‪ .‬به نظر می‌رسد آغازین نمونه‌های این انگاره را مصریان ساخته اند و پس از آن مردمان‬
‫میانرودان‪ ،‬عیالم و ایران باختری آن را بر دس��ت س��ازهای هنری خویش نقش کرده اند‪ .‬عقاب‪ ،‬انس��ان‪ ،‬شیر و گاو هرکدام‬
‫دارای نیروی سحرآمیز و فرمانروای قلمرو خویشتن بودند‪ .‬هنگامی‌که درهم آمیخته می‌شدند‪ ،‬برای نیایشگاه‌ها به نگاهبانانی‬
‫شکس��ت ناپذیر بدل می‌گش��تند‪ .‬بهره‌گیری از این نماد به عنوان نشان ش��گفت انگیز نیروی برتر در مصر‪ ،‬میانرودان‪ ،‬ایران‪،‬‬
‫آناتولی‪ ،‬یونان و هند با نام‌ها و توصیفات گوناگون رایج گش��ت و اهمیت بس��یاری در اس��اطیر‪ ،‬هنر و فرهنگ این سرزمین‌ها‬
‫یافت‪.‬‬

‫واژه‌های کلیدی‬
‫گوپت‪ ،‬شیردال‪ ،‬اسفینکس‪ ،‬الماسو‪ ،‬گریفین‪ ،‬مانتیکور‪.‬‬

‫*تلفن‪ ،09132221162 :‬نمابر‪.E-mail: sadreddin_tahery@yahoo.com ،0321-2223442 :‬‬


‫‪14‬‬
‫نشریههنرهای زیبا‪-‬هنرهای تجسمی دوره‪ ،17‬شماره‪ ،4‬زمستان‪1391‬‬

‫مقدمه‬
‫فرهنگ‌های خاور باس��تان می‌پردازیم که در ارتباط با یکدیگر و گاه‬ ‫در فرآیند مهاجرت نمادها میان ملت‌ها‪ ،‬الزم نیست تا تمام مفاهیم‬
‫همگرا و پیوس��ته‌اند‪ .‬وامداری فرهنگ‌های گوناگون س��اکن در این‬ ‫اس��طوره‌ای مرتبط با هر نماد نیز منتقل و پذیرفته ش��وند ‪.(Goblet,‬‬
‫سرزمین از یکدیگر به گونه‌ایست که بررسی هرکدام از آنها به تنهایی‬ ‫)‪ 1894, 140‬بسیاری از نمادها در میهن جدید خود میان اندیشه‌های‬
‫نمی‌تواند روش��نگر مفهوم یک بن مایه باش��د‪ .‬گس��تره تاریخی آثار‬ ‫کهن مردمان حل شده و کارکرد و مفهومی‌تازه می‌یابند‪ .‬برخی از نمادها‬
‫موزه‌ای گردآمده و بررسی شده در این نوشتار تا پایان دوره آهن (سده‬ ‫اما به هنگام مهاجرت در کنار فرم‪ ،‬انگاره‌ها را نیز با خود به همراه می‌برند‪.‬‬
‫شش��م پ‪.‬م) را در بر می‌گیرد‪ ،‬چرا که پس از آن با برپایی امپراتوری‬ ‫عقاب‪ ،‬انسان‪ ،‬شیر و گاو هرکدام دارای نیروی سحرآمیز و فرمانروای‬
‫هخامنشی سبک‌های هنری خاور باستان در چارچوب هنر رسمی‌و‬ ‫قلمرو خویش��تن بودند‪ .‬هنگامی‌که درهم آمیخته می‌ش��دند‪ ،‬برای‬
‫فرانژادی هخامنش��یان با یکدیگر ادغام می‌گردند‪ .‬تالش بر بررس��ی‬ ‫نیایشگاه‌ها به نگاهبانی شکست ناپذیر بدل می‌شدند که در هرکدام از‬
‫گوپت و شیردال در آثار پیشاتاریخی فالت ایران با نگاهی به تمدن‌های‬ ‫فرهنگ‌های کهن نام و ویژگی متفاوتی داشت‪ .‬این موجودات افسانه‌ای‬
‫همجوار بوده اس��ت و پی جویی این بن مایه در هنر دوران تاریخی و‬ ‫جایگاه مهمی‌در هنر و اساطیر خاور باستان داشته اند‪.‬‬
‫اسالمی‌ایران نیازمند مجالی دیگر است‪.‬‬ ‫اکنون به بررس��ی که��ن الگوه��ای گوپت و ش��یردال در میان‬

‫‪ .1‬گوپت در اندیشه و هنر مصری‬


‫به نظر می‌رسد نخستین گوپت مصری را ملکه هتشپسوت دوم‪ ،‬از‬ ‫کهن‌ترین تندیس‌ها از گوپت یا ش��یر ـ مرد را‪ ،‬مصریان در میانه‬
‫سلسله چهارم (‪ 2563‬ـ ‪ )2723‬ساخته باشد (تصویر ‪ .)3‬بزرگ‌ترین‬ ‫هزاره سوم پ‪.‬م ساخته اند‪ .‬این پیکره‌ها فرعون را با سر آدمی‌و ریش و‬
‫و مش��هورترین این تندیس‌ها در جیزه ق��رار دارد که مصریان آن را‬ ‫به هیأت شیری خمیده نشان می‌دادند‪ ،‬که نماد نیروی فرابشری او بود‬
‫ابواله��ول نام داده اند‪ .‬ای��ن گوپت بزرگ هم به سلس��له چهارم‬ ‫(هال‪ .)20 ،1380 ،‬این تندیس‌ها هنوز بدون بال هستند‪ ،‬اما در برخی‬
‫مربوط اس��ت اما تاریخ دقیق س��اخت آن آشکار نیست‪ .‬بر تخت‬ ‫موارد بال‌هایی چسبیده به بدن بر روی پیکره تراشیده شده است‪.‬‬
‫زری��ن توت عن��خ آم��ون (‪ 1300‬پ‪.‬م)‪ ،‬فرعون به س��ان گوپتی‬ ‫نامی‌که مصریان برای این تندیس‌ها داشته اند و دلیل ساختشان‬
‫نیرومند دشمنانش را نابود می‌کند (تصویر‪.)4‬‬ ‫آشکار نیست‪ .‬اما ش��اید فرعون‌ها برای نشان دادن نزدیکی خویش با‬
‫نمونه‌های بس��یاری از این گوپت‌های مصری در دس��ت اس��ت‬ ‫ایزدبانوی نیرومند شیر سر سخمت به ساختن این پیکره‌ها پرداخته‌اند‪.‬‬
‫(تصویر ‪ .)5‬پس از تس��لط هخامنش��یان بر مصر در سده ‪ 5‬پ‪.‬م نیز‬ ‫س��خمت درنده ترین و نیرومندترین جنگجو در اندیش��ه مصریان و‬
‫هنوز ساخت این تندیس‌ها رواج دارد‪.‬‬ ‫نگاهبان فراعنه در نبرد بود‪ .‬در مهری به دست آمده از مقبره هتشپسوت‬
‫در تبس (‪ 1500‬پ‪.‬م) س��خمت با بال‌هایی گشوده به نگهبانی از یک‬
‫‪.3‬گوپتوشیردالدراندیشهو‌هنرمیانرودانی‬ ‫شاهزاده ایستاده است (تصویر ‪.)1‬‬
‫از دیگر سو در اندیشه‌ی مصریان باستان‪ ،‬بخشی از روح انسان به‬
‫در پایان هزاره سوم پ‪.‬م نمونه‌هایی از تندیس‌های گاو ـ مرد در هنر‬ ‫نام «با» پس از مرگ به سان پرنده ای با سر انسان از بدن جدا می‌شد‬
‫نوسومری دیده می‌شوند‪ .‬از جمله پیکره‌ای از الرسا و پیکره دیگری که‬ ‫و زندگ��ی پس از مرگ را در کن��ار «کا» ادامه می‌داد‪« .‬با» جنبه‌ای از‬
‫آمیه آن را مربوط به گیرسو می‌داند (تصویر ‪ .)6‬این دو تپه مهم سومری‬ ‫روح بود که ویژگی‌های ش��خصی و فردی انسان را در بر داشت‪ .‬طبق‬
‫نوش��تارهای گورها‪« ،‬با» جسمانی است و پس از مرگ انسان هنوز به‬
‫خوردن‪ ،‬نوش��یدن و نزدیکی می‌پردازد‪ .‬برخی از پژوهش��گران «با» را‬
‫خود ش��خص می‌دانند نه یک روح معنوی و غیرمادی آنچنان که در‬
‫اندیشه امروزی پذیرفته شده )‪« .(Zabkar, 1968, 162‬با» می‌توانست‬
‫در‌اشیای بی‌جان نیز متجلی شود چونان که هر یک از اهرام را نمایانگر‬
‫«با» برای فرعون س��ازنده‌اش می‌دانس��ته ان��د )‪.(Allen, 2003, 28‬‬
‫در مقبره ای از س��ده ‪ 7‬پ‪.‬م در س��قاره‪« ،‬با» به شکل تعویذی زرین‬
‫یافت‌شده (تصویر ‪.)2‬‬
‫از آنجایی که هر گوپت با سر یک فرعون خاص ساخته شده است‪،‬‬
‫تصویر‪2‬ـ با‪.‬‬ ‫تصویر‪1‬ـ سخمت‪.‬‬
‫شاید بتوان پذیرفت که گوپت‌ها به گونه ای نمایانگر «با» برای آن فرعون‬
‫ماخذ‪( :‬موزه بروکلین)‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه بریتانیا)‬ ‫و نشانه ای از زندگی پس از مرگ وی بوده اند‪.‬‬
‫‪15‬‬
‫گوپت و شیردال در خاور باستان‬

‫امروز در استان ذی قار عراق قرار دارند‪.‬‬


‫یک لوح گلی دیگر نیز با نگاره گاو ـ مرد از بابل کهن (‪ 1600‬ـ‬
‫‪2000‬پ‪.‬م) به دست آمده است (تصویر ‪ .)7‬گوپت‌ها سپس بر روی‬
‫مهرهای اس��توانه ای آشوری (سده ‪ 13‬تا ‪ 11‬پ‪.‬م) و با گستردگی‬
‫بیش��تری از س��ده نهم به عنوان تندیس‌های نگاهبان نیایشگاه‌ها و‬
‫کاخ‌ها دیده می‌شوند (هال‪ .)20 ،1380 ،‬نمونه‌های بسیار ارزشمندی‬
‫از این پیکره‌ها از خرساباد و نمرود یافت شده اند (تصویر ‪.)8‬‬
‫مهم‌ترین تفاوت گوپت‌های آشوری با نمونه‌های مصری‪ ،‬افزودن‬ ‫تصویر‪4‬ـ توت‌عنخ‌آمون‪.‬‬ ‫تصویر‪3‬ـ هتشپسوت دوم‪.‬‬
‫بال‌های بزرگ جدا از بدن به آنهاس��ت‪ .‬از آنجایی که این بال‌ها نیروی‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه قاهره)‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه ملی قاهره)‬
‫افس��انه ای گوپت را افزون می‌کنند‪ ،‬پس از آن در همه بازنمایی‌ها به‬
‫عنوان یک شاخصه اصلی باقی می‌مانند‪ .‬بدین ترتیب گوپت به ترکیبی‬
‫از چهار موجود نیرومند و مهم بدل می‌شود‪ :‬سر انسان‪ ،‬بدن گاو‪ ،‬پاهای‬
‫شیر و بال‌های عقاب‪.‬‬
‫این جاندار همچنین می‌تواند ترکیبی از نمادهای چهار فصل سال‬
‫نیز باشد‪ :‬گاو (ثور) برای میانه بهار‪ ،‬شیر (اسد) برای میانه تابستان‪ ،‬عقاب‬
‫(امروز عقرب) برای میانه پاییز و آبریز (دلو) برای میانه زمستان‪.‬‬
‫یک ویژگی دیگر آنها داشتن پنج پا است‪ .‬از روبرو این پیکره‌ها با دو‬
‫پا دیده می‌شوند و از کنار با چهار پا که یکی مشترک است‪ .‬بیشتر آنها‬
‫تاجی با چهار یا شش شاخ بر سر دارند‪ .‬شاخ می‌تواند تأکیدی بر قدرت‬
‫و ذات ایزدی باشد‪ .‬به نظر می‌رسد این جانور در میانرودان نشانه ای از‬
‫دو نیروی آسمانی بوده است‪ .‬خدایبانو الماسو و ایزد شِ دو‪.‬‬
‫الما (سومری) یا الماسو (اکدی) خدایبانویی حامی‌و نگهبان است‪.‬‬
‫گونه نرینه این خدا آالد (اکدی) یا ش��دو (عبری) نامیده ش��ده است‬
‫)‪ .)Black, 2003, 112‬نگاره‌هایی از ش��دو یا الماسو برای نگهبانی از‬ ‫تصویر‪5‬ـ گوپت‌های مصری‪.‬‬
‫خانه‌ها بر روی لوح‌های گلی تراش��یده می‌شد که در زیر آستانه درها‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه بروکلین)‬

‫دفن می‌شدند‪ .‬این ایزد اغلب در دو سوی ورودی کاخ‌ها تراشیده شده‬
‫بر سنگ به نگاهبانی می‌پرداخت‪ .‬نمونه‌های بسیار بزرگی از آنها نیز در‬
‫دو سوی دروازه شهر قرار می‌گرفت‪.‬‬
‫یکی دیگر از موجودات اس��اطیری میان��رودان گاو ـ مردی به نام‬
‫کوساریکو اس��ت )‪ .(Wiggermann, 1992, 174‬انسان ـ عقاب نیز‬
‫نقش پررنگی در هنر آش��وری دارد‪ .‬گونه ای از این موجود اس��اطیری‬
‫با پوش��اک و اندام ورزیده انس��انی و س��ر و بال‌های شاهین در سنگ‬
‫نگاشته‌های آشوری حضور دارد‪ ،‬در حالی که شمشیر به کمر‪ ،‬ظرفی در‬ ‫تصویر‪6‬ـ الرسا (راست) و گیرسو (چپ)‪.‬‬
‫یک دست و میوه کاجی در دست دیگر دارد و غالباً رو به درخت زندگی‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه لوور)‬
‫ایستاده (تصویر ‪.)9‬‬
‫بر عاج‌های آشور نو دستکم دو گونه گوپت دیده می‌شوند‪ :‬گوپت‌های‬
‫تاجداری که از نیمرخ نقش شده اند و شالی از سر تا زانویشان آویخته‬
‫و گوپت‌هایی با سیمای زنانه که اندامشان از کنار و چهره شان از روبرو‬
‫حک گردیده (تصویر ‪.)10‬‬
‫نمونه دیگری که به شمار بسیار بر روی عاج تراشیده‌های آشور نو‬
‫دیده می‌شود‪ ،‬ترکیبی از شیر و شاهین است‪.‬‬
‫نگارنده در بررسی عاج‌های نوآشوری یافت شده در کاخ شلمنصر‬
‫در نمرود (مجموعه مدرسه باستان شناسی عراق‪ ،‬لندن)‪ ،‬دست‌کم چهار‬
‫گونه متفاوت از این نگاره‌ها را مشاهده نمود (تصویر ‪ .1 :)11‬موجودی‬ ‫تصویر‪8‬ـ آشوری‪.‬‬ ‫تصویر‪7‬ـ بابل‪.‬‬
‫با سر و بال‌های شاهین‪ ،‬اندام شیر و تاج مصری که بسیار باشکوه نقش‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه لوور)‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه بریتانیا)‬
‫‪16‬‬
‫نشریههنرهای زیبا‪-‬هنرهای تجسمی دوره‪ ،17‬شماره‪ ،4‬زمستان‪1391‬‬

‫تصویر‪12‬ـ چهار انجیل‌نگار‪.‬‬


‫ماخذ‪( :‬کلیسای آرل)‬
‫تصویر‪9‬ـ آشوری‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه بریتانیا)‬

‫تصویر‪13‬ـ سوریه و آناتولی‪.‬‬ ‫تصویر‪10‬ـ آشوری‪.‬‬


‫ماخذ‪( :‬موزه متروپولیتن و موزه‬ ‫ماخذ‪( :‬بنیاد راجرز و موزه‬
‫لوور)‬ ‫متروپولیتن)‬

‫تصویر‪14‬ـ نوهیتی‪.‬‬ ‫تصویر‪11‬ـ عاج‌کندهای آشوری‪.‬‬


‫ماخذ‪( :‬موزه آنکارا)‬ ‫ماخذ‪)6891,nnamrreH( :‬‬

‫انسان برای ماتیو (متی)‪ ،‬شیر برای مارک (مرقس)‪ ،‬گاو نر برای لوک‬ ‫گردیده است و گاه دست راست خود را بر سر انسانی که بر زمین دراز‬
‫(لوقا) و عقاب برای جان (یوحنا)‪.‬‬ ‫کش��یده نهاده است‪ .2 .‬موجودی با سر و بال‌های شاهین و اندام شیر‬
‫در ح��ال خوردن برگی از درخت زندگی‪ .3 .‬همان موجود در جدال با‬
‫‪ .5‬گوپت و شیردال در آناتولی و سوریه‬ ‫جنگاوری که شمشیری را در دهان او فرو می‌برد‪ .4 .‬شیردالی ایستاده‬
‫با بال‌های گش��وده‪ .‬بررس��ی این آثار نشان می‌دهد که این نمونه‌های‬
‫مهری س��یلندری از سوریه (‪ 1800‬پ‪.‬م) در متروپولیتن با نقش‬ ‫گوناگون شیردال در هنر آشوری بایست نشانگر مفاهیم متفاوتی باشند‪.‬‬
‫چند گوپت و شیردال در کنار تخت پادشاه آذین یافته است‪ .‬تندیس‬
‫یک گوپت ماده با گیسوان بلند در لوور از ‪ 1600‬پ‪.‬م به لوانت یا جنوب‬ ‫‪ .4‬گوپت در اساطیر مذهبی سامی‬
‫آناتولی منسوب است‪ .‬یک لوح سنگی از هنر هیتی سده ‪ 9‬پ‪.‬م گوپتی‬
‫ریشدار را تصویر می‌کند‪ .‬چند پالک تزیینی برنزی از سده هشتم پ‪.‬م‬ ‫نیای��ش خدای نگاهبانی مرکب از انس��ان‪ ،‬گاو‪ ،‬ش��یر و عقاب در‬
‫س��وریه در متروپولیتن نگهداری می‌شوند که به صورت گوپتی ماده‬ ‫میانرودان بر نوشتارهای مذهبی یهودیان و سپس مسیحیان نیز تأثیر‬
‫ساخته شده اند (تصویر ‪.)13‬‬ ‫نهاد‪ .‬در کتاب حزقیل نبی (س��ده ششم پ‪.‬م) چهار موجود گرد آمده‬
‫یک نمونه کمی��اب از هنر نوهیت��ی (‪ 750‬ـ ‪ 850‬پ‪.‬م) در موزه‬ ‫به دور اورنگ خداوند چنین وصف می‌شوند‪ :‬هرکدام چهار بال و چهار‬
‫آنکارا‪ ،‬تصویر جانوری تراشیده شده بر سنگ با بدن شیر‪ ،‬بال‌های عقاب‬ ‫س��یما داشتند‪ ،‬چهره انسان‪ ،‬شیر در راس��ت‪ ،‬گاو نر در چپ و عقاب‬
‫و دو س��ر انسان و شیر است (تصویر ‪ .)14‬ش��اید این موجود را بتوان‬ ‫(حزقیل‪5 :1 ،‬ـ‪ 11‬و نیز ‪9 :10‬ـ‪.)14‬‬
‫رابطی میان گوپت در هنر خاور میانه باستان با کیمرا در هنر یونانی و‬ ‫این موجودات نگاهبان در نوشتارهای عبری کروب یا کروبیم نامیده‬
‫رمی‌دانس��ت که جانوری است با سر و بدن شیر‪ ،‬یک سر بز بر شانه و‬ ‫شده اند‪ .‬در اندیشه مسیحی این چهار گونه‪ ،‬به نمادهای چهار انجیل‬
‫دمی‌به فرم مار‪.‬‬ ‫نگار بدل می‌شوند که پیرامون سریر خدا گرد آمده‌اند (تصویر ‪.)12‬‬
‫‪17‬‬
‫گوپت و شیردال در خاور باستان‬

‫فریان ریش��ه می‌گیرد‪ .‬در مرزبان‌نامه‪ ،‬دیو گاوپای در پاسخ دادن به‬ ‫‪ .6‬گوپت و شیردال در اندیشه ایرانی‬
‫پرس��ش‌های دانای دینی شکس��ت می‏خورد و از این‌رو همه دیوان‪،‬‬
‫رویه‌ی گیتی را فرو می‌‌‏گذارند و به زیرزمین و غارها می‌‏پناهند و دیگر‬ ‫‪ 6‬ـ ‪ .1‬گوپت و شیردال در نوشتارهای اوستایی و پهلوی‬
‫با آدمی‌‌زاده در نمی‌‏آمیزند‪ .‬ماتیکان یوشت فریان سيزده سده پيش از‬ ‫گوپت یا گوپت شاه جانور اساطیری بالداری با تن گاو یا شیر و سر‬
‫مرزبان‌نامه نوشته شده است (معین‪.)10 ،1322 ،‬‬ ‫انسان است (تفضلی‪.)81 ،1354 ،‬‬
‫داستان کوتاه شده چنین است‪ :‬جادوگری به نام ا َ ْخ ْت با هفتاد هزار‬ ‫شیردال موجودی افسانه‌ای با تن شیر‪ ،‬سر عقاب (به پارسی‪:‬‬
‫فرشْ ن‬
‫سپاهی وارد شهری به نام شهر پرسش‌گزاران (به پارسی میانه َ‬ ‫دال) و گ��وش اس��ب اس��ت )‪ .(MacKenzie, 1990, 345‬در‬
‫ِوزاران) می‌ش��ود‪ .‬اخت می‌گوید که اگر کس��ی از مردم شهر بتواند به‬ ‫پاره ای از نوش��تارهای پارسی میانه از آن با نام بَشکوچ یاد شده‬
‫پرسش‌‌هایش پاسخ بدهد از شهر خواهد گذشت و اگرنه‪ ،‬شهر را نابود‬ ‫)‪.(Buyaner, 2005, 19‬‬
‫خواهد کرد‪ .‬وی برای پاس��خگو شرایطی نیز می‌گذارد از جمله اینکه‬ ‫نخستین‌اش��اره‌ها به یک گاو ـ مرد در اس��اطیر ایرانی مربوط به‬
‫سن او نباید از پانزده سال بیشتر باشد‪ ،‬سنی که در اسطوره‌های ایرانی‬ ‫موجودی است که از گاو آسمانی نگاهبانی می‌کند‪ .‬انسان را جز بر پشت‬
‫آغاز سن کمال است‪ .‬مردی به نام ماراسپند به اخت خبر می‌دهد که‬ ‫گاوی آسمانی به نام سریشوک یا هدیوش سوار شدن‪ ،‬یارای سفر از‬
‫جوانی به نام یوشت فریان با این ویژگی‌ها در شهر هست و با این گفته‪،‬‬ ‫کش��وری به کشوری دیگر نبود‪ .‬سریش��وک را گوپت شاه (باشنده ای‬
‫اخت را از نابودسازی شهر بازمی‌دارد‪ .‬قرار می‌شود تا اخت نیز در پایان‬ ‫گاو‌ـ مرد که نیمی‌از او انسان و نیمه دیگر او گاو است) به دقت مراقبت‬
‫پرسش‌هایش به سه پرسش یوشت پاسخ دهد وگرنه بر سر او همان آید‬ ‫می‌کند‪ .‬این گاو‪ ،‬آخرین حیوانی است که در فرشگرد قربانی می‌شود‬
‫که خود تعیین کرد‌ه بود‪ .‬یوشت (با همراهی و یاری ماراسپند) به همه‬ ‫(هینلز‪.)43 ،1389 ،‬‬
‫‪ ۳۳‬پرسش چیستان‌وار اخت جادوگر که در زمینه‌های علوم طبیعی‪،‬‬ ‫در داستان دینیک آمده‪ :‬گوپت شا‏ه فرمانروای گوپت زمین است‪،‬‬
‫جستارهای دینی‪ ،‬اخالقی‪ ،‬اجتماعی و گاه کودکانه و شگفت‌آورند پاسخ‬ ‫ت (دادستان‬ ‫ی دائیتی ه ‏م مرز اس�� ‏‬
‫که با کش��ور ایرانویج در کرانه آبها ‏‬
‫می‌دهد‪ .‬او در این پاسخ‌ها گاه با امشاسپندان و فرشتگانی که او را در‬ ‫دینیک‪ ،‬پرسش نود‪ ،‬بند چهار)‪.‬‬
‫پناه دارند مشورت می‌کند‪ .‬در پایان یوشت سه پرسش از اخت می‌پرسد‬ ‫اغریرث‪ ،‬برادر نیک و ستوده شده افراسیاب که به دست او کشته‬
‫که اخت نمی‌تواند پاسخ بدهد و جادوگر به‌دست یوشت کشته می‌شود‪.‬‬ ‫می‌شود‪ ،‬در بندهش ایرانى و بندهش هندى‪ ،‬گوپت‪/‬گوبد (نگهبان گاو)‬
‫به گفتار ش��اهنامه‪ ،‬اسکندر نیز در خواب موجودی بسان گوپت‬ ‫لقب دارد (بهزادی‪ )114 :1368 ،‬و در گزیده‏هاى زادس��پرم نیز گوپت‬
‫می‌بیند و خوابگزاران آن را نشان مرگ او می‌دانند‪:‬‬ ‫نگهبان گاو سریش��وک است (راش��د محصل‪ .)64 ،1366 ،‬به نوشته‬
‫سرش چون سر شیر و بر پای سم‬ ‫مینوى خرد‪ :‬گوبدش��اه در ایرانویج در کش��ور خونیرث است‪ .‬و از پاى‬
‫چو مردم بر و کتف و چون گاو دم‬ ‫تا نیمه تن گاو و از نیمه تن به باال انس��ان است و همواره در کنار دریا‬
‫در باورهای ایرانی جانور افس��انه ای دیگری هم با سر انسان‬ ‫می‌نشیند‪ ،‬و پرستش ایزدان می‌کند و زوهر به آب می‌ریزد‪ .‬و به سبب‬
‫و بدن ش��یر به نام مرتی ُخوار (مرد خوار) وجود داشته است‪ .‬این‬ ‫آن زوهر ریختن او حیوانات موذی بیشماری در دریا می‌میرند (پرسش‬
‫واژه از طریق زبان یونانی به ش��کل مانتیکور در اروپا رایج ش��ده‬ ‫‪ ،61‬بند ‪ 31‬تا ‪.)35‬‬
‫)‪.)Oxford, 1971, 215‬‬ ‫زوه��ر ی��ا آب َزور (به معنای نثار ب��ه آب) در زمره مهم‌ترین‬
‫کتس��یاس پزشک یونانی دربار هخامنش��ی در کتاب ایندیکا‬ ‫مراس��م پرس��تش عملی زرتش��تیان (یس��نه) اس��ت‪ .‬ای��ن نثار‬
‫مرت��ی خ��وار را چنی��ن وص��ف می‌کند‪ :‬ای��ن جان��ور چهره ای‬ ‫ترکیبی اس��ت از مغز س��اقه گیاه هوم و ش��یره برگ انار با شیر‬
‫انس��ان‌گون‪ ،‬پوستی به سرخی ش��نگرف و بدنی چون شیر دارد‪.‬‬ ‫(‪ .)Encyclopaedia Iranica,1985, 48‬در اوس��تا ای��ن نثار‬
‫س��ه ردیف دندان دارد و چش��مانی به رنگ آبی‪ .‬دمش به س��ان‬ ‫اینگونه توصیف ش��ده است‪« :‬دارای هوم‪ ،‬دارای شیر‪ ،‬دارای انار»‬
‫کژدم است با نیش��ی به درازای یک زرع بر آن که زخمی‌همواره‬ ‫(یسنا‪‌،‬هات ‪ 66‬بند ‪.)1‬‬
‫کشنده به جا می‌نهد )‪.(Nichols, 2011, 106‬‬ ‫در «ماتیکان یوشت فریان» نیز به داستانی بر می‌خوریم که از یک‬
‫گاو ـ مرد حکایت دارد‪ .‬این کتاب به زبان پارسی میانه و دارای ‪۳۰۰۰‬‬
‫‪ 6‬ـ ‪ .2‬نقش گوپت و شیردال در هنر باستانی‬ ‫واژه اس��ت‪ .‬داستان یوشت فریان بر پایه افسانه‌ای در یشت‌های اوستا‬
‫فالت ایران‬ ‫(بخش پنجم ‪ ۸۳‬ـ ‪ )۸۱‬شکل گرفته‌است‪ .‬به گفته اوستا‪ ،‬یوشت نام‬
‫مردی بود از زرتش��تیان باورمند از خاندان فری��ان‪ .‬نام این خانواده در‬
‫این بن مایه‌ها از پایان هزاره دوم پ‪.‬م در هنر فالت ایران آشکار‬ ‫بخش‌های دیگر اوستا نیز یاد شده‌است (از جمله در یسنا ‪ ۶۴‬بند ‪.)۱۲‬‬
‫می‌گردند‪.‬‬ ‫ن ترین است (جعفری‪.)8 ،1365 ،‬‬ ‫نام یوشت‪ ،‬اوستایی و به معنای جوا ‌‬
‫‪ 6‬ـ ‪ 2‬ـ ‪ .1‬عیالم‪ :‬ش��یردال‌ها و گوپت‌ها در معماری عیالمی‌نیز‬ ‫ش��ادروان محمد معین مقایس��ه‌ای میان این داس��تان و یکی از‬
‫به عنوان نگهبان به کار رفته اند‪ .‬بر ران ش��یردالی که در شوش یافته‬ ‫قصه‌های مرزبان‌نامه انجام داده‌است‪ .‬وی در این مقایسه می‌‌نماید که‬
‫شده و در موزه شوش نگهداری می‌شود نوشته‌ای است به خط میخی‬ ‫باب چهارم از مرزبان‌نامه که با عنوان «در دیو گاوپای و دانای دینی»‬
‫عیالمی‌از اونتاش گال که آن تندیس را به اینشوشیناک خدای خدایان‬ ‫ـ یا داس��تان دیو گاوپای و دانای نیک دین ـ آمده از ماتیکان یوش��ت‬
‫‪18‬‬
‫نشریههنرهای زیبا‪-‬هنرهای تجسمی دوره‪ ،17‬شماره‪ ،4‬زمستان‪1391‬‬

‫جدال با دو ش��یردال دیده می‌شود نقش گوپت در آذین‌های اسبان‬ ‫عیالم هدیه کرده )‪.(Amiet, 1966, 390‬‬
‫لرستان از این دوره نیز بسیار رایج است‪ .‬روی صفحه سیمین دیگری‬ ‫بر دیوار آجری بزرگی از شوش سده دوازدهم پ‪.‬م گوپت‌هایی‬
‫دو شیردال بر جنازه گوزنی ایستاده اند (تصویر ‪.)20‬‬ ‫ایس��تاده در برابر درخت نخل با فرم کهن بابلی نقش گردیده اند‬
‫میوه‌ه��ای کاج س��یمینی ک��ه از کلماکره یاف��ت گردیده‌اند‬ ‫(تصویر ‪ .)15‬حلقه زرین ارجان از هزاره نخست پ‪.‬م هم با تصویر‬
‫(تصویر ‪ ،)21‬ش��اید همان آثاری باشند که شیردال‌های آشوری‬ ‫دو ش��یر بالدار غران آذین یافته اس��ت (تصویر ‪ .)16‬این نقش بر‬
‫در نیایش درخت زندگی به دست گرفته اند‪.‬‬ ‫روی مهرهای عیالم میانه نیز دیده می‌ش��ود‪ .‬از هفت تپه گوپتی‬
‫ماده با تاج به جا مانده است (تصویر ‪.)17‬‬
‫‪ 6‬ـ ‪ 2‬ـ ‪ .3‬ش�مال غرب ایران‪ :‬گوپت و شیردال در هنر شمال‬
‫غرب ایران در ابتدای هزاره نخست پ‪.‬م هم به چشم می‌خورند‪ .‬بر اثر‬ ‫‪ 6‬ـ ‪ 2‬ـ ‪ .2‬لرس�تان‪ :‬بر یک اس��تل س��نگی بازمان��ده از دوران‬
‫مهری از حسنلو گوپتی در حال نبرد با دو مرد بالدار تصویر شده و بر‬ ‫ملیش��یپاک دوم پادش��اه کاس��ی (‪ 1172‬ـ ‪ 1186‬پ‪.‬م)‪ ،‬موجودات‬
‫مهری دیگر شیردال به گوزن یورش می‌برد (تصویر ‪.)22‬‬ ‫افسانه‌ای فراوانی از جمله چند شیر بالدار دیده می‌شوند (تصویر ‪.)18‬‬
‫بر روی پالک‌های زرین زیویه‪ ،‬ردیف‌هایی از گوپت‌ها و شیردال‌ها‬ ‫در فلزکاری ابتدای هزاره نخس��ت پ‪.‬م در لرس��تان نیز جانوران‬
‫در برابر درخت زندگی ایستاده اند‪ .‬بر عاج نگاره‌های زیویه گوپت‌ها بر‬ ‫ترکیبی بسیار دیده می‌شوند‪.‬‬
‫برابر گل بزرگ رایج در هنر زیویه ایس��تاده‪ ،‬دست راست را بدان تکیه‬ ‫بر یک س��ینی س��یمین از کلماکره دو گوپت نر بر روی سر دو‬
‫داده و به پش��ت س��ر می‌نگرند (تصویر‪ .)23‬در یک نمونه بی همتا از‬ ‫گوپت ماده ترس��یم شده اند‪ .‬شیردالی با چهار بال زینت‌گر یک لوح‬
‫عاج‌های زیویه جانوری نقش ش��ده که نیمه پیشین بدن آن به سان‬ ‫برنزی کلماکره اس��ت (تصویر ‪ .)19‬بر ی��ک لگام مفرغین مردی در‬

‫تصویر‪18‬ـ کاسی‪.‬‬ ‫تصویر‪15‬ـ شوش‪.‬‬


‫ماخذ‪( :‬موزه لوور)‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه لوور)‬

‫تصویر‪19‬ـ کلماکره‪.‬‬ ‫تصویر‪16‬ـ ارجان‪.‬‬


‫ماخذ‪( :‬موزه ملی ایران)‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه ملی ایران)‬

‫تصویر‪20‬ـ لرستان‪.‬‬ ‫تصویر‪17‬ـ عیالمی‪.‬‬


‫ماخذ‪( :‬موزه کلیولند و موزه ملی ایران)‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه ملی ایران)‬
‫‪19‬‬
‫گوپت و شیردال در خاور باستان‬

‫حیوان نشان می‌دهد‪ .‬یک نمونه بی همتا نقش دو شیردال درهم تنیده‬ ‫گوپت است اما دم کژدم دارد (تصویر ‪.)24‬‬
‫است که هرکدام یک بز کوهی را به چنگ گرفته اند (تصویر ‪.)26‬‬ ‫گوپتی در موزه میهو توکیو نگهداری می‌ش��ود که متعلق به سده‬
‫گرداگ��رد جامی‌از عمارلو را س��ه ردیف گوپت با چهره ریش��دار‬ ‫هشتم پ‪.‬م غرب ایران (شاید قاالیچی بوکان) دانسته شده‪ .‬گوپت‌هایی‬
‫می‌پوشانند‪ .‬بر روی جام زرینی از املش شیر بالداری دیده می‌شود که‬ ‫نیز بر روی خش��ت‌های ن��گاره دار قاالیچی دیده می‌ش��وند‪ .‬یکی از‬
‫به هر دست بزی را شکار کرده است (تصویر ‪.)27‬‬ ‫نگاره‌های کمیاب قاالیچی ترکیبی از تن عقاب با س��ر مردی شاخدار‬
‫است (تصویر ‪.)25‬‬
‫‪6‬ـ ‪2‬ـ ‪ .5‬دوره هخامنش�ی‪ :‬در معماری هخامنش��ی پارس��ه‬
‫نگاهبان��ان ش��کوهمند دروازه‌ها‪ ،‬گوپت‌هایی با چهره مرد پارس��یند‪،‬‬ ‫‪ 6‬ـ ‪ 2‬ـ ‪ .4‬شمال مرکزی ایران‪ :‬در هنر شمال مرکزی ایران در‬
‫ش��یردال‌ها ستون‌های س��ترگ کاخ‌ها را بر دوش دارند و گوپت‌هایی‬ ‫ابتدای هزاره نخست پ‪.‬م گوپت‌ها و شیردال‌ها با چیره دستی و شکوه‬
‫نیز در برابر درخت زندگی نقش ش��ده اند‪ .‬در شوش ردیف گوپت‌های‬ ‫بسیار بر روی جام‌های زرین دیده می‌شوند‪ .‬تکوک زرینی از مارلیک با‬
‫نیرومند بر دیوارهای کاخ آپادانا به نگاهبانی ایس��تاده اند (تصویر ‪.)28‬‬ ‫نقش چهار گاو بالدار که در برابر درخت زندگی ایستاده اند آذین شده‪.‬‬
‫زیباترین تکوک‌های زرینه و س��یمینه هخامنشی بسان این دو جانور‬ ‫بر جام دیگری از مارلیک یک ردیف شیردال بر فراز یک ردیف گاو بالدار‬
‫ساخته شده اند (تصویر ‪ )29‬و نگاره آنها بر زیورهای زرین و آذین‌هایی‬ ‫در حرکتند‪ .‬یک جام زرین دیگر دو شیردال غران را بر سر جنازه چند‬
‫از الجورد حک گردیده است (تصویر ‪.)30‬‬
‫در یافته‌های پازیریک (تصویر ‪ )31‬و آثار به جای مانده از گنجینه‬
‫آموی(جیحون)(تصویر‪)32‬نیزمی‌توانردپایاینبنمایه‌هاراپیگرفت‪.‬‬

‫‪ .7‬گوپ�ت و ش�یردال در اندیش�ه و هن�ر‬


‫اورارتویی‬
‫در کاوش‌های روساهینیلی (شهر شاه روسای نخست پادشاه اورارتو‪،‬‬
‫امروزه‪ :‬توپراک قلعه‪ ،‬در نزدیکی ش��هر وان ترکیه) از سده هفتم پ‪.‬م‬
‫تندیس گوپت‌هایی به دست آمده که غالباً دست‌ها را بر روی سینه به‬
‫هم چسبانده اند‪ .‬چند نمونه عاج کند اورارتویی از سده ‪ 8‬پ‪.‬م شیردالی‬
‫را به شیوه آشوری نشان می‌دهند (تصویر ‪.)33‬‬
‫در آثار مربوط به دوران پادش��اهی سلسلۀ آراراتِ وان (سده ششم‬
‫ی‌ها و نقاشی‏های دیواری‪ ،‬سفال‬ ‫پ‪.‬م)‪ ،‬نمونه‏های بسیاری از کنده‏کار ‏‬ ‫تصویر‪21‬ـ کلماکره‪.‬‬
‫و زیورها و نیز تندیس‌هایی با نقش جانورانی چون ش��یردال‪ ،‬انسان ـ‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه ملی ایران)‬
‫ی‏شود (ایشخانیان‪.)32 ،1387 ،‬‬ ‫عقاب و همچنین انسان ـ شیر دیده م ‌‬

‫‪ .8‬گوپت و شیردال در اندیشه و هنر یونانی‬


‫ش��یردال را‪ ،‬یونانی��ان‪ ،‬گریفین (یا گریف��ون‪ ،‬التین‪ :‬گریفوس)‬
‫نامیده‌ان��د‪ .‬ش��یر پادش��اه درن��دگان و عق��اب پادش��اه پرن��دگان‬
‫ب��ود و انباش��تن ای��ن دو در انگاره گریفین او را ش��اهانه و بس��یار‬ ‫تصویر‪22‬ـ حسنلو‪.‬‬
‫نیرومن��د می‌س��اخت‪ .‬او را نگاهب��ان گنجینه‌ه��ا نیز می‌دانس��تند‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه ملی ایران)‬
‫)‪ .(Friar, 1987, 173‬برخ��ی پژوهش��گران گریفی��ن را از ریش��ه‬
‫عب��ری کروبی��م دانس��ته ان��د )‪.(Wellhausen, 1885, 304‬‬
‫گریفین کاخ کنوسوس کرت (‪ 1500‬پ‪.‬م) از کهن‌ترین نگاره‌های‬
‫گریفین یونانی است (تصویر ‪.)34‬‬
‫بنا بر اس��اطیر یونانی‪ ،‬موجودی با س��ر گاو و بدن انس��ان به‬
‫نام مینوتور توس��ط مینوس ش��اه کرت در بنایی پر پیچ و خم به‬
‫نام البیرنت نگهداری می‌ش��د‪ .‬مینوتور سرانجام به دست تسیوس‬ ‫تصویر‪23‬ـ زیویه‪.‬‬
‫پهلوان آتنی کش��ته ش��د‪ .‬نگاره جدال مینوتور و تسیوس بر روی‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه متروپولیتن و‬
‫بس��یاری از سفال‌های یونانی از س��ده هفتم پ‪.‬م به بعد به چشم‬ ‫موزه ملی ایران)‬
‫‪20‬‬
‫نشریههنرهای زیبا‪-‬هنرهای تجسمی دوره‪ ،17‬شماره‪ ،4‬زمستان‪1391‬‬

‫اورثوس (هیوالیی با دو س��ر سگ) را پدر او و اکیدنه (مار ـ زن) یا‬ ‫می‌خورد (تصویر ‪.)35‬‬
‫کیمرا را مادرش می‌داند )‪ .(Hesiod, 1914, 327‬آنها از موجودات‬ ‫اسفینکس در اساطیر و هنر یونان هیوالیی با سر زن‪ ،‬بدن شیر‬
‫دنیای زیرزمین و متعلق به اس��اطیر اولیه یونانی هستند‪ ،‬پیش از‬ ‫ماده‪ ،‬بال‌های عقاب و دمی‌با سر مار بود که نقشی بدخواهانه داشت‬
‫آن که شهریاری به خدایان اولمپ برسد‪ .‬اسفینکس همچنین نماد‬ ‫و موجب خرابی و شوربختی می‌شد‪ .‬به نظر می‌رسد واژه اسفینکس‬
‫شهر باستانی خیوس بود و از سده ششم پ‪.‬م به بعد بر روی سکه‌ها‬ ‫از فعل اس��فینگو (به معنای فشردن) آمده باشد‪ .‬شاید بدین سبب‬
‫و مهرهای مردم این شهر نمایان است‪.‬‬ ‫که شیر گلوی شکارش را می‌فشارد )‪.(Liddell, 1996, 312‬‬
‫تندیس‌هایی از اس��فینکس با چهره زنانه اغلب نشسته بر یک‬ ‫ه��رودوت در توصیف تندیس‌های مصری‪ ،‬گوپت‌های با س��ر‬
‫سرستون از یونان سده ‪ 6‬پ‪.‬م باقی مانده (تصویر ‪.)36‬‬ ‫گاو را «کریو اس��فینکس» و نمونه‌های با س��ر شاهین را «هیِراکو‬
‫مشهورترین داس��تان یونانی مرتبط با اسفینکس پرسش او از‬ ‫اسفینکس» نامیده است )‪.(Gwynn-Jones, 1998, 213‬‬
‫اودیپ اس��ت که در نگاره‌های ظروف س��فالی س��ده ‪ 5‬پ‪.‬م دیده‬ ‫در اس��اطیر یونان نیز یک اس��فینکس دیده می‌شود‪ .‬هزیود‪،‬‬

‫تصویر‪28‬ـ هخامنشی‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬پارسه و موزه ملی ایران)‬
‫تصویر‪24‬ـ زیویه‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه ملی ایران)‬

‫تصویر‪29‬ـ هخامنشی‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه ملی ایران)‬

‫تصویر‪25‬ـ قاالیچی‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه میهو و موزه ملی ایران)‬

‫تصویر‪30‬ـ هخامنشی‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه شیکاگو و موزه‬
‫متروپولیتن)‬

‫تصویر‪26‬ـ مارلیک‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه ملی ایران و موزه لوور)‬

‫تصویر‪27‬ـ عمارلو (راست) و‬


‫تصویر‪31‬ـ پازیریک‪.‬‬ ‫املش (چپ)‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه ارمیتاژ)‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه ملی ایران)‬
‫‪21‬‬
‫گوپت و شیردال در خاور باستان‬

‫‪ .9‬گوپت و شیردال در اندیشه و هنر هندی‬ ‫می‌شود (تصویر ‪ .)37‬بنابر اسطوره‪ ،‬اسفینکس بر دروازه شهر تبس‬
‫به نگهبانی ایس��تاده بود و برای راه دادن مس��افران به درون شهر‬
‫موجود ترکیبی شبیه به گوپت در اندیشه هندی وجود دارد که‬ ‫از آنان چیستانی می‌پرس��ید که متن آن در نوشتارهای نخستین‬
‫او را «پوروش��ام ریگا» (سانسکریت به معنای مرد ـ جانور) می‌نامند‪.‬‬ ‫آش��کار نشده اس��ت )‪ .(Lowell, 1981, 21‬در روایت‌های بعدی‬
‫برخ�لاف گوپت‌های مصری‪ ،‬میانرودانی‪ ،‬ایرانی و یونانی که امروز به‬ ‫چنین آمده اس��ت‪ :‬هرا (ی��ا آرس) اس��فینکس را از زادگاهش در‬
‫افس��انه‌ها پیوسته اند‪ ،‬اعتقاد به این جاندار هنوز در هند پابرجاست‪.‬‬ ‫اتیوپی (اشاره به ریش��ه خارجی جانور) به تبس فرستاده بودند‪ .‬و‬
‫تندیس‌های��ی از آن را بر در نیایش��گاه‌های هندوان می‌توان دید که‬ ‫این مشهورترین چیستان تاریخ اینگونه بود‪« :‬کدام جانور روز را با‬
‫گناهان زایران پارسا را می‌برد و از ورود نیروهای اهریمنی پیشگیری‬ ‫چهار پا می‌آغازد‪ ،‬در میانه روز بر دو پا و در شامگاه بر سه پا تکیه‬
‫می‌کند (تصویر ‪ .)38‬یک نام دیگر این موجود «ناراسیما» (سانسکریت‬ ‫می‌زند و هرچه ش��مار پاها افزون شود ناتوان تر است؟» او هرکس‬
‫به معنای مرد ـ شیر) است‪ .‬در نوشتارهای پورانی هندوان این موجود‬ ‫که پاسخ را نمی‌دانست خفه می‌کرد و می‌بلعید‪ .‬اودیپوس پاسخ را‬
‫به عنوان تجسد ویشنو در یکی از هبوط‌هایش معرفی شده‪ ،‬با پیکره‌ای‬ ‫که انسان بود دریافت‪.‬‬
‫انسانی و سر و چنگال‌های یک شیر )‪.(Deekshitar, 2004, 34‬‬ ‫برخی از پژوهشگران از چیستان دیگری نیز یاد کرده اند‪ .‬کدام دو‬
‫ش��یردال در اندیش��ه هندو و بودایی گارودا نامیده می‌شود که شهریار‬ ‫خواهرند که هریک از درون دیگری زاده می‌ش��وند‪ .‬پاسخ شب و روز‬
‫پرندگان و مرکب خدای ویشنو است‪ .‬او اندام انسانی ورزیده و سر عقاب دارد‬ ‫است که در یونانی هر دو واژه مادینه اند )‪.(Grimal, 1996, 324‬‬
‫و چون بال می‌گشاید روی خورشید را می‌پوشاند)‪.(Russel, 1916, 2231‬‬ ‫اسفینکس در پایان خود را از صخره ای که بر آن ایستاده بود‬
‫در برخی نگاره‌های هندی گارودا‪ ،‬ویش��نو و همسرش الکشمی‌را در‬ ‫فرو می‌افکند و می‌میرد‪ .‬اودیپوس را نماد گذار از دین کهن یونانی‬
‫قالب رادها و کریش��نا ب��ر دوش گرفته و پ��رواز می‌کند(تصویر ‪.)39‬‬ ‫به دین نو (پرستش خدایان المپی) دانسته اند‪.‬‬

‫تصویر‪36‬ـ اسفینکس‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه والترز و متروپولیتن)‬ ‫تصویر‪32‬ـ گنجینه آموی‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه ارمیتاژ)‬

‫تصویر‪37‬ـ اودیپ‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه گریگوریانو اتروسکو‪،‬‬
‫و بوستون)‬

‫تصویر‪33‬ـ اورارتو‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬موزه بریتانیا و موزه آنکارا)‬

‫تصویر‪38‬ـ ناراسیما‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬نیایشگاه شیوا‪ ،‬چیدامبارام)‬

‫تصویر‪34‬ـ گریفین‪.‬‬
‫ماخذ‪( :‬کاخ کنوسوس)‬

‫تصویر‪39‬ـ گارودا‪.‬‬ ‫تصویر‪35‬ـ مینوتور‪.‬‬


‫ماخذ‪( :‬موزه اسالمی‌برلین)‬ ‫ماخذ‪( :‬موزه لوور)‬
22
1391‫ زمستان‬،4‫ شماره‬،17‫هنرهای تجسمی دوره‬-‫نشریههنرهای زیبا‬

‫نتیجه‬
.‫می‌توانست نماد شهریاری بر آسمان و زمین باشد‬ ‫گوپ��ت و ش��یردال از انگاره‌ه��ای مهم اندیش��ه و هنر خاور‬
‫بدین س��ان اس��ت که ای��ن جان��وران گاه نقش��ی از نیروی‬ ‫ ش��یر و گاو هرکدام‬،‫ انسان‬،‫ عقاب‬.‫باس��تان به حس��اب می‌آیند‬
‫ گاه چون پش��تیبانی دین��ی رخ نموده اند و گاه‬،‫ش��اهان بوده‌اند‬ .‫دارای نی��روی س��حرآمیز و فرمان��روای قلمرو خویش��تن بودند‬
‫به سان موجودی هراس��ناک و خونریز با توانی فرابشری قهرمان‬ ‫هنگامی‌که درهم‌آمیخته می‌ش��دند برای نیایشگاه‌ها به نگاهبانی‬
‫ این موج��ودات ترکیبی را‬.‫داس��تان‌های اس��اطیری گش��ته اند‬ ‫شکس��ت‌ناپذیر بدل می‌شدند که در هرکدام از فرهنگ‌های کهن‬
‫می‌توان از مهم‌ترین جانوران خیالی در اس��اطیر باس��تانی جهان‬ ‫ از آنجایی ک��ه هرکدام از آنان در‬.‫ن��ام و ویژگی متفاوتی داش��ت‬
.‫به شمار آورد‬ ‫ ترکیبشان‬،‫اندیش��ه س��نتی فرمانروای قلمرو ویژه خود هس��تند‬

‫فهرست منابع‬
Friar, Stephen(1987), A New Dictionary of ‫ مذهـب و ادبیـات ش��فاهـی ارمنیان‬،‫ هنـر‬،)1387( ‫ رافائل‬،‫ایش��خانیان‬
Heraldry,Alphabooks/A & C Black. London. ،45 ‫ ش��ماره‬،‫ فصلنام��ه فرهنگی پیمان‬،‫باس��تـان؛ ژیلب��رت مش��کنبریانس‬
Goblet d'Alviella, Eugène, comte (1894), The migration .17_22‫صص‬
of symbols, A. Constable and Co. London. .‫ تهران‬،‫ آگاه‬،‫ پژوهشى در اساطير ايران‬،)1375( ‫ مهرداد‬،‫بهار‬
Grimal, Pierre(1996), The Dictionary of Classical ‫ مؤسس��ه مطالع��ات و تحقیقات‬،‫ بندهش هندى‬،)1368(‫ رقیه‬،‫به��زادى‬
Mythology. trans. A. R. Maxwell-Hyslop, Blackwell .‫ تهران‬،‫فرهنگى‬
Publishing. .‫ تهران‬،‫ بنیاد فرهنگ ایران‬،‫ مینوى خرد‬،)1354( ‫ احمد‬،‫تفضلى‬
Gwynn-Jones, P. (1998), The Art of Heraldry: origins, ‫ س��ازمان‬،‫ متن پهلوی‬،‫ ماتیکان یوش��ت فریان‬،)۱۳۶5(‫ محمود‬،‫جعفری‬
symbols, designs, London : Parkgate. .‫ تهران‬،‫انتشارات فروهر‬
Herrmann, Georgina (1986), Ivories from Room SW .‫تهران‬،‫مروارید‬،‫کهنترینسرودهاومتنهایایرانی‬:‫اوستا‬،)1371(‫جلیل‬،‫دوستخواه‬
37 Fort Shalmaneser, Ivories from Nimrud IV. London, ‫ مؤسسه مطالعات‬،‫ گزیده‏هاى زادسپرم‬،)1366( ‫ محمد تقى‬،‫راشد محصل‬
British School of Archaeology in Iraq. .‫ تهران‬،‫و تحقیقات فرهنگى‬
Hesiod (1914), Theogony. M. A. Cambridge, London, .‫ چاپ مسکو‬،‫ متن انتقادی‬،‫ شاهنامه‬،)1968(‫ ابوالقاسم‬،‫فردوسی‬
Harvard University Press, William Heinemann Ltd. ،‫ کتاب مقدس عهدعتیق و عهدجدید‬،)۱۳۷۹(‫ هنری مرتن‬،‫ ویلی��ام‬،‫گلن‬
Liddell, Henry George, Robert Scott, Henry Stuart .‫ تهران‬،‫ اساطیر‬،‫ترجمه فاضل همدانی‬
Jones, and Roderick McKenzie(1996), Greek-English .‫ تهران‬،‫ یوشت فریان و مرزبان نامه‬،)1322(‫ محمد‬،‫معین‬
Lexicon, Oxford University Press. ‫ رقیه‬،‫ فرهنگ نگاره ای نمادها در هنر ش��رق و غرب‬،)1380(‫ جیمز‬،‫هال‬
Lowell, Edmunds (1981), The Sphinx in the Oedipus .‫ تهران‬،‫ فرهنگ معاصر‬،‫بهزادی‬
Legend. Königstein im Taunus. ‫ ژاله آموزگار و احمد‬،‫ شناخت اس��اطیر ایران‬،)1389(‫ جان راس��ل‬،‫هینلز‬
MacKenzie, D. N. (1990), A concise Pahlavi dictionary, .‫ تهران‬،‫ چشمه‬،‫تفضلی‬
Reissue, with corrections. London.
Nichols, Andrew G. (2011), Ctesias: On India, Allen, James P.(2003), Oxford Guide: The Essential
Translation and Commentary, Duckworth. Guide to Egyptian Mythology, Berkley.
Oxford English Dictionary (1971), Oxford University Amiet, Pierre (1966), Élam, Auvers-sur-Oise, Archée
Press. éditeur.
Russel, RV & Lal, H. (1916), The tribes and castes of Black, Jeremy and Anthony Green (2003), An
the central provinces of India, Vol. I, Macmillan and Co., illustrated dictionary, Gods, Demons and Symbols of
London. Ancient Mesopotamia, The British Museum Press.
Wellhausen, Julius(1885), Prolegomena to the History Buyaner, D.(2005), On the etymology of Middle
of Israel, Edinburgh, Black. Persian bashkuch (winged monster), Studia Iranica, vol.
West, E. W. (1882), Sacred Books of the East, volume 34/1, pp. 19-30.
18, Oxford University Press. Deekshitar, Raja(2004), Discovering the
Wiggermann, F. A. M.(1992), Mesopotamian Anthropomorphic Lion in Indian Art, in Marg. A Magazine
Protective Sprits: The Ritual Texts, STYX Publication. of the Arts, 55/4.
Zabkar, Louis V. (1968), A Study of the Ba Concept In Encyclopaedia Iranica (1985), vol.1, London:
Ancient Egyptian Texts, University of Chicago Press. Routledge & Kegan Paul.
4
Vol 17, No. 4, Winter 2013

Gopat & Shirdal In the Ancient East

Sadreddin Taheri*
Assistant Professor, Department of Museology, Faculty of Conservation, Art University of Isfahan, Isfahan, Iran.
(Received 17 Jul 2012, Accepted 2 Dec 2012)

Abstract

T his article tries to pursuing the prototypes of


"Gopat" and "Shirdal" in the art of ancient
since late second milleniom BC. We have followed
them in the art of Elamite period, Luristan, North
Eastern people, to the Achaemenid era (uproar of and NorthWest region in Iron Age, and finally
these cultures combination), by researching their Achaemenid art. In Iranian mythology Gopat or
myths and beliefs and also looking at the motifs of Gobadshah is a creature who looks after Saryshuk,
their artifacts. With a comparative analysis we hope the supernal bull. We can find a tale about bull–
to find other evidences about cultural relationships man in "Matikan-e yusht faryan" and an Islamic
between these cultures. Gopat (winged bull/lion with replication of that, "Marzban nameh". There is
human face) and Shirdal (eagle-head lion) have another Iranian fictional creature with human head
used in ancient Eastern art since 3rd millennium and body of a lion, named "Marti khwar", who is the
BC. Man, eagle, lion and bull each have their origion of Manticore in Europian literature. Greecs
magical power and territory. When they combine named this creature griffin. The oldest image of
together, the result would be an unconquerable griffin was found in palace of Knossos, Crete (1500
guardian for shrines. These symbols were common BC). Sphinx in art and mythology of ancient Greece
signs for dominant royal power in ancient Egypt, is a monster with female head, body of a lioness,
Mesopotamia, Iran, Anatolia, Greece and India with wings of an eagle and a tail with snake head. Sphinx
different names and descriptions and had a great is malevolent and sinister. She couses damage
importance in their mythology and art. The first and misery. The most known tale about sphinx is
statues of lion–man were built by Egyptians in mid her question of Oedipus. There is also a synthetic
3rd millennium BC. These figurines were showing creature in Indian mythology named "Purusham
Pharaoh with his human head and beard and body Riga" (sanscrit: man–beast). Unlike Gopat in Egypt,
of a bowed lion, that was a symbol of supernatural Mesopotamia, Iran, Anatoly and Greece, who is just
powers. Maybe Pharaohs did that to demonstrate a part of fictions today, Indaians still believe him.
their intimacy with Sekhmet (mighty lion–head They also call him "Narasima" (sanscrit: man–
goddess). Mesopotamians added a pair of wings lion). Shirdal in Hinduism and Buddhism has called
to this mixture. After that Gopat had become a "Garuda", king of birds and roadster of god Vishnu.
combination of four formi dable and important  
creatureres, with the head of a man, body of a bull, Keywords:
feet of a lion and wings of an eagle. This beast Gopat, Shirdal, Sphinx, Lamasu, Griffin, Manticore.
was a sign of two celestial powers: the goddess
Lamasu and the god Shedu. In Cristianity these
four species turned to four evangelists, who are
gathering upon the lord throne. Man for Matthew,
lion for Mark, bull for Luke, and eagle for John.
Gopat and Shirdal were appearing in Iranian art

*
Tel: (+98-913)2221162, Fax: (+98-321)2223442, E-mail: sadreddin_tahery@yahoo.com.

You might also like