Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 19

‫ارتباط با خدا‬

‫زندگی در هماهنگی با عشق‬


‫خداوند‬
‫نویسنده‪ :‬مسیح )‪(A.J. Miller‬‬

‫محتوا‪:‬‬

‫‪ .۱‬حقیقت فردی‬
‫‪ .۲‬قانون جذب و پاکسازی عاطفی‬
‫‪ .۳‬چند توصیهی عملی‬

‫‪ .۱‬حقیقت فردی‬

‫پیشرفت سریع به سوی خداوند‪ ،‬و بنابراین دریافت‬


‫سریع عشق الهی که این پیشرفت را ممکن میسازد‪،‬‬
‫فقط میتواند توسط روحی به دست آید که پیوسته در‬
‫هماهنگی با حقیقت زندگی کند‪ .‬وقتی میگوییم یا فکر‬
‫میکنیم که آروز داریم عشق الهی واقعا ً در جان ما‬
‫جاری شود؛ و بااینوجود از دریافت عشق خداوند آگاه‬
‫میکنیم که آروز داریم عشق الهی واقعا ً در جان ما‬
‫جاری شود؛ و بااینوجود از دریافت عشق خداوند آگاه‬
‫نیستیم‪ ،‬آنگاه باید با یک حقیقت مهم روبهرو شویم و‬
‫آن این است که خواستهای صادقانه و برآمده از جان‬
‫نداریم! وقتی این نکته را به برخی افراد میگویم حس‬
‫میکنند که به آنان حمله کردهام‪ ،‬زیرا که باور دارند که‬
‫آرزویشان صادقانه و پاک است‪ .‬سپس از آنان‬
‫میپرسم که آیا بطور پیوسته )هر روز و بیشتر ساعات‬
‫روز( احساس میکنند که عشق الهی وارد جان آنان‬
‫میشود؟ بیشتر آنان صادقانه پاسخ میدهند که چنین‬
‫احساسی ندارند‪ .‬سپس از آنان میپرسم که چرا‬
‫چنین است‪ .‬بیشتر آنان دلیلش را نمیدانند ولی گمان‬
‫دارند که خواست آنان برای عشق الهی خالصانه‬
‫است!‬
‫ولی اگر خواست ما از جان ما و خالص باشد‪ ،‬خالق‬
‫ما بیدرنگ به اشتیاق ما پاسخ میدهد و عشق خودش‬
‫را به ما میبخشد‪ .‬او هرگز رساندن عشق خودش را‬
‫به روحی که حقیقتا ً آن را آرزو کرده باشد به تاخیر‬
‫نمیاندازد‪ .‬خداوند هرگز و هیچگاه چیزی را که از‬
‫روی انگیزهی خالصانهی جان درخواست شده باشد‬
‫دریغ نمیکند‪ .‬خداوند در قوانین عشق خود کام ً‬
‫ال‬
‫وفادار است و هرگز از پاسخدهی به آرزوهای پاک و‬
‫خالص درنمیماند‪.‬‬
‫وفادار است و هرگز از پاسخدهی به آرزوهای پاک و‬
‫خالص درنمیماند‪.‬‬

‫بسیار اهمیت دارد تا یک واقعیت حیاتی را درک کنیم‪.‬‬


‫اگر عشق الهی را دریافت نکنیم ولی فکر کنیم که‬
‫مشتاق آن هستیم‪ ،‬آنگاه دلیل آن “راههای اسرارآمیز‬
‫خداوند” نیست ــ آنگونه که برخی چنین میخوانند! ــ‬
‫بلکه دلیلش این است که خواست و اشتیاق خود ما‬
‫خالص و صادقانه نیست یا انگیزهی آن خالصانه‬
‫نبوده‪.‬‬

‫رابِط جان ما برای اتصال به خداوند‪ ،‬روحالقدس‬


‫‪ Holy Spirit‬است که به جریان عشق خداوند اجازه‬
‫میدهد که وقتی خالصانه آن را بطلبد‪ ،‬در جان ما‬
‫جاری گردد‪.‬‬
‫روحالقدس همان روح حقیقت است‪ .‬روحالقدس‬
‫وقتی که جان ما در وضعیت خواستههای ناپاک‪،‬‬
‫غیرحقیقی یا ناصادقانه است نمیتواند ارتباط را نگه‬
‫بدارد‪ .‬اگر انتخاب کنیم که دروغ بگوییم یا حقیقت را‬
‫در مورد شوق و اشتیاق و احساسهای خود پنهان‬
‫کنیم ــ حتی از خودمان ــ آنگاه بطور خودکار ارتباط با‬
‫روحالقدس را میشکنیم و از این لحظه برای خالق ما‬
‫غیرممکن میشود تا عشق خود را به ما ببخشد؛ مگر‬
‫اینکه با زندگی در حقیقت عاطفی‪ ،‬باردیگر این ارتباط‬
‫غیرممکن میشود تا عشق خود را به ما ببخشد؛ مگر‬
‫اینکه با زندگی در حقیقت عاطفی‪ ،‬باردیگر این ارتباط‬
‫را برقرار کنیم‪ .‬این کام ً‬
‫ال بستگی دارد به افکار‪ ،‬کالم‬
‫و اعمال خود ما‪ ،‬که انگیزهی آنها احساسها و عواطف‬
‫واقعی ما هستند؛ و زمانی که ما از ارادهی آزاد خود‬
‫طوری استفاده کنیم که مانع ارتباط ما با روحالقدس‬
‫باشد‪ ،‬خداوند بدون شکسنت قوانینی که خودش آفریده‪،‬‬
‫نمیتواند عشق خود را به ما ببخشد ــ و او هرگز‬
‫چنین کاری نخواهد کرد‪.‬‬

‫در رابطه با حقیقت دو نوع گناه وجود دارد‪:‬‬


‫گناهان ارتکابی ‪ commission‬و گناهان غفلتی‬
‫‪ .omission‬وقتی دروغ بگوییم ــ چه به خودمان‪ ،‬چه‬
‫به خداوند یا به فردی دیگر ــ مرتکب گناه ارتکابی‬
‫شدهایم زیرا دروغ‪ ،‬دلیلش هرچه باشد‪ ،‬نتیجهی‬
‫خواست ما است برای غلطجلوهدادِن حقیقت‪ .‬خواسته‬
‫برای غلط جلوهدادن حقیقت از عاطفهای در درون ما‬
‫سرچشمه میگیرد که با خوشبختی و قوانین خداوند‬
‫)حتی قانون عشق طبیعی( هماهنگ نیست و قبل از‬
‫اینکه بتوانیم با خواستهای خالص عمل کنیم‪ ،‬باید این‬
‫دلیل عاطفی را پیدا کنیم‪ ،‬با آن برخورد کنیم و از‬
‫وجود خود بیرون کنیم‪.‬‬
‫وجود خود بیرون کنیم‪.‬‬

‫وقتی که حقیقت را از خودمان‪ ،‬خداوند یا از دیگران‬


‫پنهان میکنیم دچار “گناه غفلتی” هستیم‪ .‬وقتی‬
‫حقیقت را نگه داشته و آن را دریغ میکنیم و در رابطه‬
‫با خود‪ ،‬دیگران و خداوند باز یا شفاف نیستیم؛ چون‬
‫انگیزهی این نگهداشنت و بازگو نکردِن حقیقت درواقع‬
‫عواطف و خواستههای درونی ما است که با قوانین‬
‫خداوند هماهنگ نیست؛ پس قبل از اینکه بتوانیم‬
‫انتظار داشته باشیم تا عشق خداوند را دریافت کنیم‪،‬‬
‫باید این دالیل عاطفی را که سبب پنهانداشنت حقیقت‬
‫میشوند در خود پیدا کرده‪ ،‬با آنها برخورد کنیم و آنها‬
‫را از وجودمان دور کنیم‪.‬‬

‫بهعبارت دیگر‪ ،‬اگر دروغ بگوییم یا حتی حقیقت را‬


‫مخفی کنیم و از بازبودن و شفافبودن با خود‪ ،‬دیگران‬
‫و خداوند غفلت کنیم‪ ،‬آنگاه درگیر گناهانی از نوع‬
‫ارتکابی یا غفلتی نسبت به حقیقت هستیم و نتیجهی‬
‫این گناه این است که ارتباط با روحالقدس الهی را‬
‫گسستهایم و عشق الهی او دیگر قادر نخواهد بود تا‬
‫در جان ما جاری شود‪.‬‬
‫بدون حقیقت‪ ،‬عشق الهی نمیتواند جریان‬
‫داشته باشد‪.‬‬
‫داشته باشد‪.‬‬

‫حتی اگر وضعیت ما برای خودمان قابل مشاهده‬


‫نباشد‪ ،‬خالق ما و تمام روحهای آسمانی از هرگونه‬
‫نقص‪ ،‬خطا‪ ،‬باور‪ ،‬خواسته‪ ،‬شوق‪ ،‬عاطفه و آرزو در‬
‫درون ما‪ ،‬که در مخالفت با دریافت عشق خداوند توسط‬
‫ما جان ما باشد‪ ،‬آگاه هستند‪ .‬آنان همگی منتظر ما‬
‫هستند تا از خطاهای درون خود آگاه شویم‪ .‬باید این‬
‫نکته را تاکید کنم‪ :‬خداوند قبل از اینکه بتواند عشق‬
‫بیشتری از خود به ما ببخشد‪ ،‬منتظر ما است تا از‬
‫خطاهای درونی خود آگاه شویم‪ .‬ما بااینکه یاری‬
‫خداوند‪ ،‬دوستان آسمانی و تمام کسانی که در موقعیت‬
‫روحی بهتری از ما هستند را داریم‪ ،‬این مسئولیت‬
‫ما است که خطاهای درونی خود را پیدا کنیم‪.‬‬
‫همچنین‪ ،‬وقایع همزمان ــ شامل اشخاص یا‬
‫موقعیتهایی که بتوانند خطاهای ما را به ما نشان‬
‫دهند ــ نیز به ما کمک میکنند‪.‬‬
‫روح ما وقایع و موقعیتهایی را به خود جذب خواهد‬
‫کرد که برای افشاکردن خطاهای ما ضروری هستند؛ و‬
‫این یکی از عملکردهای قانون جذب الهی است‪.‬‬

‫پس ما باید خود واقعیمان را از دیدگاه خداوند ببینیم‪،‬‬


‫بجای اینکه بخواهیم خود را از دیدگاه خود یا دیگران‬
‫مشاهده کنیم‪ .‬یکی از بزرگترین دالیل رکود در دریافت‬
‫بجای اینکه بخواهیم خود را از دیدگاه خود یا دیگران‬
‫مشاهده کنیم‪ .‬یکی از بزرگترین دالیل رکود در دریافت‬
‫عشق الهی‪ ،‬خواستهی شخصی ما برای نگهداشنت‬
‫مفاهیم ذهنی از خودمان است؛ در تالش برای پرهیز‬
‫از روبهروشدن با عواطف و خطاهای درونی‪.‬‬

‫‪ .۲‬قانون جذب و پاکسازی عاطفی‬

‫چون خالق ما همیشه عاشق ما است و میخواهد که‬


‫راه درست را پیدا کنیم‪ ،‬همواره از فرشتگان‪ ،‬وقایع و‬
‫موقعیتها برای روبهروشدن ما با خطاهای درونی‬
‫خودمان استفاده میکند و قانون جذب را آفریده تا‬
‫جان ما را قادر کند تا با خطاهای درونش برخورد‬
‫داشته باشد و این قانون همیشه جاری است‪ :‬چه‬
‫شخص عشق الهی را دریافت کرده باشد و چه دریافت‬
‫نکرده باشد‪.‬‬

‫روحی که دچار خطا است معمو ً‬


‫ال درد و رنج را به خود‬
‫ت جسمانی داشته باشد‬ ‫جذب میکند‪ ،‬چه آن درد طبیع ِ‬
‫ال نتیجهی انکار فعاالنهی عواطف درونی‬‫) که معمو ً‬
‫است( و چه دردهای عاطفی باشد‪ .‬معموالً بسیاری از‬
‫ما در برخورد با عواطف درونی خود مقدار زیادی ترس‬
‫داریم؛ و بنابراین به سبب همین ترس‪ ،‬قبل از اینکه‬
‫مایل به روبهرو شدن به حقیقت درونی خود شویم‪ ،‬نیاز‬
‫داریم؛ و بنابراین به سبب همین ترس‪ ،‬قبل از اینکه‬
‫مایل به روبهرو شدن به حقیقت درونی خود شویم‪ ،‬نیاز‬
‫به مقدار بیشتری از دردهای فیزیکی و عاطفی داریم‪.‬‬
‫ترس سبب افشا شدن تمام انتظارات کاذب که واقعی‬
‫مینمایند میشود)‪FEAR =False‬‬
‫‪(Expectations Appearing Real‬‬
‫زمانی که ما در عشق الهی کامل شدیم‪ ،‬ترسی وجود‬
‫ق کامل ترس را میزداید‪.‬‬ ‫نخواهد داشت‪ .‬عش ِ‬

‫تقریبا ً تمام رنجهای جسمانی ریشه در عواطف دارند‪.‬‬


‫تمام رنجهای عاطفی و فیزیکی نتیجهی گناه هستند؛‬
‫چه آن گناه از خودمان سر زده باشد و چه نتیجهی‬
‫گناهان والدین‪ ،‬محیط‪ ،‬فرهنگ و غیره باشد که بر جان‬
‫ما اثر گذاشته‪ .‬و سپس‪ ،‬پیامد آنها تاثیر در بدنهای‬
‫روحی و جسمانی ما است‪ .‬تاثیر تمام گناهان‪،‬‬
‫صرفنظر از اینکه دلیل آن چه بوده‪ ،‬میتواند از‬
‫دورن ما پاک شود‪ ،‬و این به خواستهی شخصی و‬
‫پاک ما برای واردشدن به یک ارتباط عمیق شخصی با‬
‫خالق خودمان بستگی دارد‪ .‬با دریافت عشق الهی‪ ،‬این‬
‫عشق یک تاثیِر پاککننده بر جان ما دارد که به نوبهی‬
‫خود وضعیت بدن روحی و بدن جسمانی ما را به‬
‫سمتی هدایت میکند که دیگر رنج را تجربه نکنیم‪ .‬اگر‬
‫به پیشرفت خود ادامه دهیم تا در موقعیت یکیشدن با‬
‫خداوند قرار بگیریم‪ ،‬در آن زمان تمام رنجهای روی‬
‫به پیشرفت خود ادامه دهیم تا در موقعیت یکیشدن با‬
‫خداوند قرار بگیریم‪ ،‬در آن زمان تمام رنجهای روی‬
‫زمین متوقف خواهند شد؛ بجز رنجهایی که توسط‬
‫دیگران‪ ،‬با استفاده از ارادهی آزادشان در عملکردشان‬
‫در مخالفت با قوانین خداوند‪ ،‬ایجاد شده است )و‬
‫حتی تاثیرات این اعمال نیز بطور عمده کاهش پیدا‬
‫میکند‪(.‬‬

‫خالق ما سیستم بدنهای ما را طوری کامل آفریده که‬


‫میتواند درد را اندازه بگیرد و درد همیشه نشانگر این‬
‫است که چیزی در درون ما درست نیست‪ .‬درد فیزیکی‬
‫پاسخی است برای حفاظت از بدن جسمانی ما و درد‬
‫عاطفی برای حفاظت از بدن روحی ما ایجاد میشود‪.‬‬
‫برای نمونه‪ ،‬اگر دست خود را روی اجاقی داغ قرار‬
‫دهیم فورا ً درد حاصل از سوخنت را احساس میکنیم‬
‫آن را پس میکشیم؛ پس این درد سبب میشود تا از‬
‫سوخنت و تباهشدن کامل دست خود توسط آتش پرهیز‬
‫کنیم‪ .‬پس این درد محافظ بدن جسمانی ما است و به‬
‫ما یادآور میشود که قرار دادن بدن در نزدیکی آتش‬
‫به بدن ما آسیب خواهد زد‪ .‬این سبب میشود تا در‬
‫موقعیتهای دیگری که میتواند سبب درد شود مراقب‬
‫خود باشیم‪.‬‬

‫به همین ترتیب‪ ،‬درد عاطفی یک یادآوری است که اگر‬


‫به همین ترتیب‪ ،‬درد عاطفی یک یادآوری است که اگر‬
‫به اعمال خود که در ناهماهنگی با خلقت ما است‬
‫ادامه دهیم‪ ،‬پیامدهای آن را دریافت خواهیم کرد‪ .‬برای‬
‫نمونه‪ ،‬اگر من به بیان خشم خود نسبت به هرکسی که‬
‫ال تنها خواهم ماند‬‫سر راهم قرار گیرد ادامه دهم‪ ،‬کام ً‬
‫یا با افراد خشمگین دیگر همنشین خواهم بود؛ زیرا‬
‫افرادی که دوستدار آرامش باشند خواهان همنشینی‬
‫با من نبوده و دوستی با من ارزشی برایشان ندارد‪.‬‬
‫اگر به گناه ادامه دهم‪ ،‬وضعیت جان من به تنزل و‬
‫انحطاط ادامه میدهد‪ .‬باید راهی پیدا کنم تا خشم‬
‫خود را آزاد کنم و به اندوه خود ـــ که به دیگران‪ ،‬خودم‬
‫و مخلوقات زندهی خداوند آسیبی نمیرساند ـــ متصل‬
‫شوم‪.‬‬

‫در ادامهی مثال عاطفی‪ ،‬اگر انتخاب کنم که اندوه خود‬


‫را که سبب خشم من است تخلیه نکنم‪ ،‬و سپس اگر‬
‫انتخاب کنم که خشم و اندوه خود را سرکوب کنم‪،‬‬
‫درنهایت افسرده خواهم شد؛ و چنان ناشاد خواهم بود‬
‫که احساس میکنم زندگی ارزش زندهبودن را ندارد‪.‬‬
‫بااین وجود‪ ،‬وقتی به اندوه خود وصل شوم‪ ،‬حقیقت را‬
‫در مورد آن تشخیص دهم و آن را تخلیه کنم و با‬
‫خالقم در موردش صحبت کنم‪ ،‬اکنون عملکرد عشق او‬
‫ال بر اندوه خود چیره‬‫به من کمک خواهد کرد تا کام ً‬
‫خالقم در موردش صحبت کنم‪ ،‬اکنون عملکرد عشق او‬
‫به من کمک خواهد کرد تا کام ً‬
‫ال بر اندوه خود چیره‬
‫شوم و علت آن فراموش شود؛ و بعالوه‪ ،‬چون علت آن‬
‫ازبین رفته است‪ ،‬دیگر قادر نخواهم بود که خشمگین‬
‫یا افسرده شوم‪.‬‬

‫پس درد عاطفی من نشانگر این است که من دارای‬


‫عواطف‪ ،‬باورها‪ ،‬تمرینها‪ ،‬افکار‪ ،‬کلمات یا اعمالی‬
‫هستم‪ ،‬یا در محیطی زندگی میکنم که با قوانین‬
‫خداوند هماهنگ نیست؛ و برای اینکه دیگر این دردهای‬
‫عاطفی را تجربه نکنم‪ ،‬باید انتخاب کنم که سببهای‬
‫درد عاطفی خود را که ریشه در جان دارند بشناسم و‬
‫آنها را تخلیه کنم‪.‬‬
‫به عبارت دیگر‪ ،‬باید تغییر را انتخاب کنم و یک اشتیاق‬
‫عاطفی برای تغییر داشته باشم‪.‬‬

‫‪ .۳‬چند توصیهی عملی‬

‫چنانچه گفتهام‪ ،‬یکی از بزرگترین علتهای رکود ما‬


‫خودداری و سرپیچی از پذیرش متواضعانهی وضعیت‬
‫عاطفی و روحی خودمان است و سپس امتناع از‬
‫انتخابی برای پرورش خواستهای برای تغییر این‬
‫وضعیت‪ .‬تاوقتی که میخواهیم مفاهیم نادرست‬
‫ذهنیمان را از خودمان نگه داریم و بازتابی نادرست‬
‫وضعیت‪ .‬تاوقتی که میخواهیم مفاهیم نادرست‬
‫ذهنیمان را از خودمان نگه داریم و بازتابی نادرست‬
‫از موقعیت واقعی خود به دیگران ارائه دهیم‪ ،‬برایمان‬
‫غیرممکن خواهد بود تا عشق بیشتری از خداوند‬
‫دریافت کنیم‪.‬‬

‫پس چگونه مشخص کنیم که واقعا ً کیستیم؟ پرسیدن از‬


‫دیگران دشوار است زیرا تازمانی که آنان آشکارا در‬
‫وضعیت روحی و عاطفی بهتر از ما نباشند‪ ،‬شاید آنان‬
‫نیز مفاهیم اشتباهی در مورد حقیقت و عشق داشته‬
‫باشند و شاید مفاهیم نادرستتری به ما آموزش دهند‬
‫که بعدها مجبور هستیم برای پیشرفتمان آنها را از‬
‫جان خود پاک کنیم‪.‬‬

‫آیا بهواقع میخواهیم که خود را واقعا ً بشناسیم؟ یا‬


‫اینکه تا وقتی روی زمین هستیم‪ ،‬با نگهداشنت مفاهیم‬
‫کاذب از خود‪ ،‬راضی هستیم و ترجیح میدهیم که در‬
‫موقعیت جهل زندگی کنیم؟‬
‫در نهایت‪ ،‬چه اکنون این کار را بکنیم و چه بعدها‪ ،‬و‬
‫چه این را برخالف تمام قوانین خداوند با فریاد و‬
‫پایکوفنت انجام دهیم )که سبب درد و رنج فیزیک و‬
‫عاطفی بیشتری برایمان خواهد شد(؛ و یا با هماهنگی‬
‫با آن قوانین کار کنیم )که کمترین درد را برایمان‬
‫دارد‪ (،‬در نقطهای نیاز داریم تا یک خواستهی خالص‬
‫با آن قوانین کار کنیم )که کمترین درد را برایمان‬
‫دارد‪ (،‬در نقطهای نیاز داریم تا یک خواستهی خالص‬
‫برای شناخت خودمان داشته باشیم‪.‬‬
‫این نکته هم در مورد دنبال کردن و رسیدن به کمال در‬
‫راه عشق طبیعی ‪ Natural Love‬صدق میکند و هم‬
‫در مورد طریق عشق الهی ‪.Divine Love‬‬

‫البته بهترین کار این است که تصمیم بگیریم در مورد‬


‫ال باخود‪ ،‬با دیگران و‬‫وضعیت عاطفی و روحی خود کام ً‬
‫بویژه با خالق خودمان باز و صادق باشیم‪ .‬با توجه به‬
‫داشنت “طبیعت گناهآلود” خود‪ ،‬چگونه به این دست‬
‫پیدا کنیم؟ منظور از “طبیعت گناهآلوده” این است که‬
‫ال تمایلی کهنه برای انکار وضعیت واقعی خود‬ ‫ما معمو ً‬
‫داریم که به سبب تمام عواطف خطا در درون‪ ،‬در ما‬
‫تثبیت شده است‪ .‬بعالوه‪ ،‬شاید یک خواسته و اشتیاق‬
‫برای انجام کارهایی داشته باشیم که با قوانین‬
‫اخالقی یا معنوی خداوند )قوانین عشق طبیعی(‬
‫هماهنگ نباشند؛ و تازمانی که باور داشته باشیم که‬
‫میتوانیم بدون پرداخت جریمه به این کارها ادامه‬
‫دهیم‪ ،‬به بدتر کردن وضعیت جان خود ادامه میدهیم و‬
‫بنابراین درد را در خود افزایش میدهیم تا زمانی که‬
‫حقیقت را تشخیص دهیم‪.‬‬
‫حقیقت را تشخیص دهیم‪.‬‬

‫تنها راهی که میتوانم پیوسته بدون محدودیت پیشرفت‬


‫کنم این است که بپذیرم در وضعیت خطا هستم و فقط‬
‫خداوند منبع حقیقت مطلق است؛ و اینکه باید در درون‬
‫خود یک آرزوی خالص برای یافنت حقیقت او ایجاد‬
‫کنم‪ .‬این تنها راهی است که مرا آزاد خواهد کرد‪ .‬برای‬
‫این کار باید شروع کنم تا خودم را طوری ببینم که‬
‫خداوند مرا میبیند‪ ،‬و باید از قلب خودم آرزو کنم‬
‫تا خداوند و حقیقتهای او را بشناسم‪ .‬باید به خداوند‬
‫متکی بشوم ‪ .God-reliant‬یکی از منافع این عمل‬
‫این است که همچنین خودم را بطور کامل خواهم‬
‫شناخت و خودم را در موقعیتی قرار خواهم داد تا قادر‬
‫باشم بطور پیوسته عشق خداوند را دریافت کنم‪ .‬عشق‬
‫او تنها عنصری است که میتواند مرا به یک فرشتهی‬
‫الهی دگرگون کند‪ ،‬و همچنین در درونم خوشبختی‬
‫غیرقابل وصفی را ایجاد خواهد کرد‪.‬‬

‫اگر از ورود عشق الهی به درون جان خود آگاه نباشم‬


‫و گمان کنم که خواهان ورود آن هستم‪ ،‬آنگاه باید‬
‫چیزی اشتباه در درون من باشد که این وضعیت وجود‬
‫دارد‪ .‬بااینکه فکر می کنم خواهان عشق او هستم‪،‬‬
‫باید انگیزهی صادقانه برای خواسته ای پاک نداشته‬
‫باشم‪ .‬پس صادقانه و باز باید خودم را زیر سوال ببرم‬
‫باید انگیزهی صادقانه برای خواسته ای پاک نداشته‬
‫باشم‪ .‬پس صادقانه و باز باید خودم را زیر سوال ببرم‬
‫که آیا میخواهم به ورای این وضعیت رکود بروم و‬
‫عشق خالق خودم را تجربه کنم یا نه؟ این کار را با‬
‫پرسیدن چند سوال مهم در هر روز انجام میدهم‪:‬‬

‫‪ .۱‬در زندگی فعلی من چه وقایعی رخ میدهد که نشان‬


‫میدهد من با عشق خداوند هماهنگ نیستم و چگونه‬
‫این وقایع را در زندگی خود جذب کردهام؟‬
‫‪ .۲‬این وقایع چه عواطفی را در من برمیانگیزد و آیا‬
‫این عواطف در هماهنگی با حقیقت و عشق هستند؟‬
‫‪ .۳‬آیا هیچ درد عاطفی یا فیزیکی را احساس میکنم؟‬
‫اگر چنین است‪ ،‬چه دالیلی در باورها‪ ،‬عواطف‬
‫خواستهها یا آرزوهای من میتواند وجود داشته باشد‬
‫که من این دردها را تجربه میکنم؟‬
‫‪ .۴‬خودم را نزد دیگران چگونه به تصویر میکشم؟ آیا‬
‫از نظر عاطفی صادق و باز هستم؟‬
‫‪ .۵‬آیا هنوز هم کارهایی میکنم که خداوند یا‬
‫فرشتگان آسمانی انجام نمیدهند؟‬
‫‪ .۶‬واقعا ً در درون خود چه احساسی دارم و برای‬
‫انکار احساسات خود از چه ابزارهایی استفاده‬
‫میکنم؟‬
‫‪ .۷‬آیا تمامی اعمال من اخالقی بودهاند؟ اگر نه‪ ،‬علت‬
‫عاطفی نادرستی و غیراخالقی بودنم چیست؟‬
‫‪ .۷‬آیا تمامی اعمال من اخالقی بودهاند؟ اگر نه‪ ،‬علت‬
‫عاطفی نادرستی و غیراخالقی بودنم چیست؟‬

‫چنانچه بیشتر شما میدانید‪ ،‬من بیشتر اوقات یک‬


‫دفترچه یادداشت همراه خود دارم که از آن برای‬
‫نوشنت چیزهایی که در زندگیم استفاده میکنم که در‬
‫هماهنگی با قوانین عشق خداوند نیستند و بر اساس‬
‫صداقت خودم به این پرسشهای باال پاسخ میدهم‪.‬‬
‫سپس من از این موضوعها در نیایشهای خود با پدرم‬
‫استفاده میکنم‪.‬‬

‫چون از وضعیت گناه میآیم‪ ،‬گاهی در طول پیشرفت‬


‫خود درد فیزیکی را احساس کردهام و بازهم نتوانستم‬
‫علت عاطفی یا روحی آن را پیدا کنم‪ .‬یا که ناامیدی را‬
‫تجربه کردهام‪ .‬در چنین مواقعی‪ ،‬این موارد را به شدت‬
‫در دعاهایم با پدر بیان می کنم و از او میخواهم که‬
‫در چند روز آینده‪ ،‬با هر روشی که در اختیار دارد‪،‬‬
‫علت واقعی آن را به من نشان دهد‪ .‬سپس تالش‬
‫میکنم تا به تمام وقایع و موقعیتهایی را که در طول‬
‫چند روز آینده پیش میآیند توجه کنم تا ببینم که‬
‫خداوند علت را از چه راهی به من میگوید‪ .‬مخصوصا ً‬
‫مراقب هستم تا به همه چیز توجه کنم‪ ،‬حتی چیزهایی‬
‫که شاید جزیی خوانده شوند‪ ،‬زیرا دریافتهام که بیشتر‬
‫اوقات چیزهایی را که ذهنم فوری آنها را رد میکند و‬
‫که شاید جزیی خوانده شوند‪ ،‬زیرا دریافتهام که بیشتر‬
‫اوقات چیزهایی را که ذهنم فوری آنها را رد میکند و‬
‫بارها به من نشان داده شده‪ ،‬همانهایی هستند که‬
‫سبب رکود من بودهاند‪ .‬خداوند چنان نسبت به من‬
‫مهربان و سخاوتمند است که پیوسته به من نشان‬
‫میدهد که در درونم چه چیزی اشتباه است‪ ،‬حتی اگر‬
‫بارها آن مورد را نادیده گرفته باشم‪ ،‬و هرچه به سمت‬
‫او نزدیکتر باز میگردم‪ ،‬پیوستگیِ عشق او را بیشتر‬
‫به یاد میآورم‪.‬‬

‫من این کارها و بیشتر از اینها را انجام میدهم زیرا‬


‫بیشترین خواسته و آرزوی من در زندگی این است که‬
‫خالق خود را صمیمانه بشناسم‪ .‬این خواسته تا جایی‬
‫که به یاد میآورم همیشه با من بوده است‪ .‬شوق و‬
‫اشتیاق شدید من رابطه با اوست‪ .‬او عشق پایانناپذیر‬
‫من است‪ .‬برایم دشوار است که با کلمات بتوانم‬
‫خواستهام برای خداوند را توصیف کنم و وقتی فقط به‬
‫آن فکر میکنم نمیتوانم مانع جاری شدن اشکهایم‬
‫شوم‪ .‬هر خواستهی دیگری در من در درجهی بعدی‬
‫قرار دارد‪ .‬تشخیص میدهم که نمیتوانم بدون‬
‫روبهروشدن با تمام و هریک از خطاهای درونی خودم‬
‫که مرا در فاصله با او قرار میدهد‪ ،‬به او نزدیکتر‬
‫شوم‪ .‬و چنانکه خواستهام برای خداوند امری شخصی‪،‬‬
‫واقعی و احساسی است‪ ،‬پس این را یک مسئولیت‬
‫شوم‪ .‬و چنانکه خواستهام برای خداوند امری شخصی‪،‬‬
‫واقعی و احساسی است‪ ،‬پس این را یک مسئولیت‬
‫شخصی میدانم که شرایط درونی من است که مانع‬
‫پیشرفت من به سوی او میشود‪ .‬تا زمانی که جان من‬
‫وجود دارد‪ ،‬این برای همیشه وضعیتی است که جویای‬
‫آن هستم‪.‬‬

‫بدون روبهروشدن با حقیقت فردی‪ ،‬و بدون دیدن‬


‫ی عاطفی و روحی در درون‪ ،‬رسیدن به‬ ‫موقعیت واقع ِ‬
‫خداوند ممکن نیست‪ .‬نمیتوانیم تا رسیدن به مقصود‬
‫بطور ساختگی و غیرواقعی عمل کنیم‪ ،‬نمیتوانیم شوق‬
‫خداوند را جعل کنیم‪ :‬یا یک احساس شوق عاطف ِ‬
‫ی‬
‫محکم و واقعی وجود دارد‪ ،‬یا وجود ندارد و باید آن‬
‫اشتیاق را پرورش داد و تغذیه کرد تا به شناخت‬
‫حقیقت الهی برسیم‪ .‬نمیتوانیم اشتیاق برای خداوند را‬
‫جعل کنیم‪ :‬یا اشتیاقی برای شناخت او داریم‪ ،‬یا اینکه‬
‫نیاز داریم که بخواهیم عواطفی را که سبب رد کردن آن‬
‫میشود از خود بزداییم‪.‬‬

‫پس بجای اینکه از پیشرفت خود ناامید شوید‪ ،‬به‬


‫خودتان اجازه دهید تا احساسات‪ ،‬خواستهها و‬
‫اشتیاقهای خود را دوباره بازبینی کنید و کام ً‬
‫ال آماده‬
‫باشید تا با حقیقت خودتان‪ ،‬چنانچه خداوند شما‬
‫را میبیند‪ ،‬روبهرو شوید‪ .‬اگر چنین کنید‪ ،‬درخواهید‬
‫باشید تا با حقیقت خودتان‪ ،‬چنانچه خداوند شما‬
‫را میبیند‪ ،‬روبهرو شوید‪ .‬اگر چنین کنید‪ ،‬درخواهید‬
‫یافت که رابطهی شما با او برای همیشه رشد‬
‫خواهد کرد‪.‬‬

‫من این نامه را دوباره خواندم و بااینکه کامالً‬


‫احساسات مرا بیان نمیکند‪ ،‬امیدوارم که برایتان مفید‬
‫بوده باشد‪.‬‬
‫لطفا ً به یاد داشته باشید که شما را بسیار دوست دارم‬
‫و آرزویم این است که شما به رشد خود ادامه داده و‬
‫به خالق خود نزدیکتر شوید‪.‬‬

‫خدانگهدار‬
‫با عشق‪ AJ :‬آلن جان‪.‬‬

You might also like