‫‪Chapter 20.

1‬‬

‫‪2‬‬

‫صحبت‬ ‫صحبت‬ ‫مرکز شهر برانیکا میخانه ی خراب شده‪.‬‬

‫خشش خشش‬

‫‪..‬هوف‬

‫‪3‬‬

‫خوشحالم که وسایلم سالمن‬

‫به نظر میرسه که اینجا جایی عه از شرایط این شهر میتونم یه نفس راحت بکشم‬

‫‪....‬فکر کردم که فشارهای میناتور هنوزم هست برا همین بعد از استفاده بهبودی شفاء برگشتم اینجا ولی‬

‫تق‬ ‫مرسی بابت اینکه صبر کردی‬

‫‪4‬‬

‫این کیک شیفونه که ما خیلی بهش می نازیم‪ .‬اوم‬

‫خوشمزه س‪...‬‬

‫راستی قبال هیچوقت این دور و اطراف ندیدمت مسافری؟‪/‬‬ ‫هه هه خوشحالم که اینو می شنوم‪.‬‬

‫‪5‬‬

‫راستی‪ ...‬به نظر میاد که این شهر یه خورده ناامنه این روزا‬ ‫‪...‬خــ خب بله یه همچین چیزایی‪...‬‬

‫‪.‬یه همچین چیزی تو دوره ی حکومت پادشاه شیطان قبلی اتفاق نمیفتاد‬

‫‪...‬شنیدم یه سری از این شکارچی های پاداش بگیر وحشی شدن‬

‫‪....‬اینجا واقعا جای ترسناکی شده‬

‫این مغازه قدیمیه؟‪...‬‬

‫‪.‬فکر کنید که همیشه تو این مغازه بودین اگرچه که اینجا یه بار توسط پادشاهی انسان ها تسخیر شده بود‬

‫‪6‬‬

‫!عاه معذرت میخوام‬

‫‪.‬بی مالحظگی من بود‬

‫‪.‬مشکلی نیست‪ .‬در اصل این مغازه توسط شوهرم به تنهایی اداره می شد‬

‫‪.‬منم در اصل یه مسافر بودم‪ .‬ولی وقتی اینجارو دیدم خیلی احساس راحتی کردم‪ .‬و خب بعدش اینطوری شدیم‬

‫‪7‬‬

‫خب اینجا قطعا راحته‪ .‬و کیک هاش خیلی خوشمزه س‬

‫خب پس از زمانتون تو اینجا لذت ببرید‬ ‫هه هه هه ممنونم‬
 ‫شوم‬ ‫تکان دادن‬

‫‪8‬‬

‫تق‬ ‫میخوام که واقعا وقت بذارم و از بودنم تو اینجا لذت ببرم ولی‪....‬‬
‫چه انسان عجیبی‬ ‫تو میتونی از جادو استفاده کنی که ظاهرتو عوض کنی‬
‫تو کی هستی؟‬
‫برگرد ابلیس ساما‬

‫‪9‬‬

‫‪....‬برگرد ابلیس ساما هاه؟ اون نمیتونه هنوز دوستی داشته باشه‬

‫نمیخوام اینجا قشقرق به پا کنم‪ .‬پس نظرت چیه اینو بیرون ادامه بدیم؟‬
‫تکون نخور!! بووم‬

‫‪10‬‬

‫‪....‬تمومش کنننننن!!!! د! چاره ی دیگه ای ندارم هاه‬

‫‪11‬‬

‫پرتاب پرتاب پرتاب‬

‫خش خش و وقتی که اومدم ببینم چه خبر شده‪ ...‬ببینم اینجا چی داریم دوتا شورشگر علیه پادشاه شیطان هاه؟‬

‫‪12‬‬

‫مینوتورها همونطوری که فکرشو می کردم هنوزم این دور و اطرافن‬

‫نــ نه‬ ‫‪....‬آشنای توعه؟‬

‫!ضربه هاااخ‬

‫هااااه‬ ‫‪....‬چه مرگته‪...‬؟‬

‫‪13‬‬

‫هی مغازه هایی که دوست دارمو نابود میکنن‬ ‫محض رضای خدا این مردم چه مرگشونه‪.....‬‬

‫بذارید سری بعدی خسارتشو پرداخت می کنم‬ ‫‪.‬بابت مغازه ی ارزشمندتون عذر میخوام‬

‫چرخش فووو‬

‫‪14‬‬

‫این چیز بوگندو دیگه چیه؟! رفتش‪..‬؟‬ ‫!عااهه؟!‬

‫‪15‬‬

‫کلیک‬ ‫االن باید باهاش چیکار کنم؟‬ ‫خب حاال‬

‫‪16‬‬
 ‫‪...‬نه یه مینوتوره و نه یه شیطان سیاه بال‪ ...‬ولی به نظر میاد یه چیزایی راجع به ابلیس میدونه‬

‫با توجه به شخصیت خاصش به نظر میرسه از نژاد پلننگ طالیی عه جذب جذب‬
‫پاره کردن پاره کردن‬ ‫چاقوی تیزی عه‬ ‫پاره کردن‬

‫‪17‬‬

‫دنگ هووف خوبه‬

‫قورت دادن‬ ‫االن باید امن باشه‬ ‫تکون خوردن‬

‫‪18‬‬

‫حدس می زنم باید با بهبودی شفا قبل اینکه بیدار شه یه نگاهی به گذشته ش بندازم‬ ‫اممم خیلی وقت نداری‪.‬‬ ‫‪ .‬آآخ‪....‬‬

‫اینطوری نمیشه که فقط خاطره هاشو نگاه کنم بعدشم بپیچونمش‬ ‫ولی خب‪.‬‬

‫‪...‬ولی با این حال اینطوری هم نمیشه که بکشمش‬

‫فک کنم حافظه ش رو پاک کنم خش خشش خشش‬

‫‪19‬‬

‫دنگ ولی خب هیچی جز این محرک جنسی ندارم‪ ...‬اگه دوزش رو باال ببرم فکر کنم کار کنه‬
‫از لذت سیرش میکنم بعدشم حافظه‪ /‬ش رو پاک میکنم‬

‫‪....‬حاال که فکرشو میکنم‪ .‬شانس خوبیه که مجبورش کنم واسه گناهش که به من حمله کرد تقاص پس بده‬

‫!!بهبودی شفا‬

‫‪20‬‬

‫خیلی خوب بود‪ .....‬خشش خشش‬ ‫هه‪....‬‬

‫‪21‬‬

‫‪...‬ولی همونجور که فکرشو میکردم به خوبی ستسونا یا فریا نیستش‪ ....‬هاه هاه بیشتر‬

‫‪22‬‬

‫خب حاال میدونم چرا هدفشون ابلیشه‬ ‫عاااا بیشتر‬ ‫یه سازمان شورشی علیه پادشاه شیطان فعلی هاه‪....‬‬
‫برنامه شون اینه اونو پادشاه جدید شیطان ها بکنن‬

‫‪...‬و همه ی شیطان هایی رو که االن به پادشاه فعلی وفادار هستن رو قتل عام کنن‪ ...‬خدایا‬

‫این مردم خیلی بدبختن‬

‫‪23‬‬

‫میخوام بدونم که اون مینوتورها برگشتن پایگاه شون یا نه‬ ‫خب حاال‪....‬‬

‫فکر کنم حداقل باید یه سری بهشون بزنم و ازشون تشکر کنم‬ ‫‪.‬تحت مناسبت های زیادی خیلی خوب ازمون مراقبت کردن‬

‫از ستسونا میپرسم کی شامه‪ /‬ی قوی ای داره که بوشون رو از پوشش دنبال کنه‬
‫امشب قراره خیلی خوش بگذره‪ ...‬لبخند‬ ‫و بعدش با یه حمله سوپرایزشون میکنم و همه شون رو می کشم‬