Professional Documents
Culture Documents
جزوه نسخه ۲۰ شب امتحان زبان
جزوه نسخه ۲۰ شب امتحان زبان
SIIIBTORSH SIIIB_TORSH
ﺑﺮﮔﯽ از اﻓﺘﺨﺎرات و رﺗﺒﻪ ﺑﺮﺗﺮﻫﺎی ﻣﺮﮐﺰ ﻣﺸﺎوره ای -آﻣﻮزﺷﯽ ﺳﯿﺐ ﺗﺮش
رﺗﺒﻪ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﺎی ﺳﯿﺐ ﺗﺮﺷﯽ در ﻫﻤﻪ ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻫﺎی ﮐﺸﻮر
ﻧﮕﯿﻦ ﺧﺎن ﺑﺎﺑﺎﭘﻮر ﻫﯿﻤﻦ اﺧﺸﯿﻊ ﺳﯿﻨﺎ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻓﺮدﯾﻦ ﻣﺮادی ﺛﻤﯿﻦ آذر
ﭘﺰﺷﮑﯽ اﺻﻔﻬﺎن ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺗﺒﺮیﺰ ﭘﺰﺷﮑﯽ اﯾﺮان ﭘﺰﺷﮑﯽﺷﻬﯿﺪﺑﻬﺸﺘﯽ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺗﻬﺮان
ﻣﯿﻨﺎ ﻧﻈﺮی اﻟﻬﻪ ﮔﻨﺠﯽ ﻋﯿﺴﯽ ﻃﻬﻤﺎﺳﺒﯽ ﻣﻬﻼ ﺗﺸﮑﺮی ﻫﺴﺘﯽ ﻓﻼح
ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺎﺷﺎن ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻫﻤﺪان ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺮج ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻣﺸﻬﺪ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﯿﺮاز
زﻫﺮا ﺻﺎدﻗﯽ ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﯿﻦ ﻋﺒﺎﺳﯽ ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﻣﺘﻈﻬﺮی ﺣﺴﯿﻦ ﺟﻨﺪ ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﯿﻦ ﻏﻼﻣﯽ
ﭘﺰﺷﮑﯽ اﯾﻼم ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺮدﺳﺘﺎن ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه ﭘﺰﺷﮑﯽ اراک ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﻬﺮﮐﺮد
ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ ﺟﻌﻔﺮی ﻣﻬﺪی وﺣﺪاﻧﯽ آﯾﺪا ﺑیﮏ زاده ﻓﺎﻃﻤﻪ اﺳﻤﻌﯿﻠﯽ اﻟﻨﺎز رﻣﻀﺎﻧﯽ
ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮔﺮﮔﺎن ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺳﺎری ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﺎﺑﻞ ﭘﺰﺷﮑﯽ اردﺑیﻞ ﭘﺰﺷﮑﯽ اروﻣﯿﻪ
ﺳﺮوش رﺋﯿﺴﯽ ﻫﯿﻮا ﺻﺎﻟﺤﯽ ﺣﺴﯿﻦ ﺷﻔﯿﻊ ﭘﻮر ﻓﺎﺋﺰه ﺳﻠﻄﺎن ﭘﻮر ﻣﺤﻤﺪاﻣﯿﻦ اﺳﮑﻨﺪری
ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺟﻬﺮم ﭘﺰﺷﮑﯽ آﺑﺎدان ﭘﺰﺷﮑﯽ دزﻓﻮل ﭘﺰﺷﮑﯽ اﻫﻮاز ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮔﯿﻼن
ﻣﻬﺘﺎب ﺑﺎﻗﺮزاده ﻏﺰل ﻋﺒﺎﺳﯽ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺻﺤﺮاﯾﯽ ﺗﯿﻨﺎ ذواﻟﻔﻘﺎری ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﺎم روﺣﺎﻧﯽ
ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺳﺒﺰوار ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﺎﻫﺮود ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻗﻢ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺳﻤﻨﺎن ﭘﺰﺷﮑﯽ زﻧﺠﺎن
ﻣﺤﻤﺪ ﺳﺎراﻧﯽ ﻧﻮﺷﯿﻦ ﺿﺎربﺎن اﻟﻨﺎز ﺑﺮاﺗﯽ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻃﺎﻫﺮی ﺳﻌﯿﺪ رﺿﺎﯾﯽ
ﭘﺰﺷﮑﯽ اﯾﺮاﻧﺸﻬﺮ ﭘﺰﺷﮑﯽ زاﻫﺪان ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﺠﻨﻮرد ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑیﺮﺟﻨﺪ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﻨﺪرﻋﺒﺎس
ﮐﯿﻤﯿﺎ ﻣﺤﻤﺪی ﺣﺴﯿﻦ ﺗﺮاﺑﯽ ﻣﯿﺮزاﺋﯽ ﻣﺎﻧﯿﺎ ﮐﺮیﻢ ﭘﻮر ﻧﺎزﻧﯿﻦ ﻏﻼﻣﯽ ﻣﺤﻤﺪﻣﻬﺪی ﻣﻮﺳﯽ ﭘﻮر
ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺮﻣﺎن ﭘﺰﺷﮑﯽ ﯾﺰد ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻗﺰوﯾﻦ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﯾﺎﺳﻮج ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻟﺮﺳﺘﺎن
ﻋﻠﯽ ﺗﺮاﺑیﺎن ﻣﺤﻤﺪ ﺣﯿﺪری ﻣﺤﻤﺪﻣﻬﺪی ﻏﻼﻣﯽ رﺿﺎ دﺳﺘﺨﻮن ﻓﺮیﺒﺎ ﺑﺮﻓﻪ ای
ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﺎﻫﺪ ﺗﻬﺮان ﭘﺰﺷﮑﯽ آﺟﺎ ﺗﻬﺮان ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﻘﯿﻪ ﷲ ﺗﻬﺮان ﭘﺰﺷﮑﯽ رﻓﺴﻨﺠﺎن ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﻢ
سالم دوستان!
الف) واژگان :این بخش خودش میتونه زیر مجموعههایی داشته باشه که در هر زیرمجموعه
توضیحات الزم رو خدمتتون نوشته م (به definitionها توجه ویژه ای داشته باشید،قطعا سوال میاد
ازشون).علی ای حال بخش اصلی،مشتمل بر لغات مهمه کتاب درسیتونه.قاعدتا وقتی این تعداد لغت
رو در هر درس آورده م،نشون می ده همشون رو مهم ارزیابی می کنم ولی اگر واقعا وقتتون تنگه،یک
سری لغات رو براتون مشخص کردم که اهمیت ویژه تری دارن و می تونید همونا رو بخونید.تمریناتمون
هم که شامل سواالت امتحان نهایی و کتاب کار می شن.
ب) گرامر :در این بخش آموزش کاملی در خصوص گرامر درستون داده شده و یکسری سواالت هم برای
تمرین بیش تر برای شما قرار داده م.سوال ها مربوط به امتحان نهایی سال های قبل و همچنین کتاب
کار خودتونه.ضمنا مثال ها هم بعضا تمرینات حل شده ی کتاب کارتون هستن،پس لطفا سیر تا پیاز
چیزایی که نوشته شده رو بخونید و حالجی کنید.راستی در بخش "آفساید" هم یک سری اشارات کوتاه
به مطالب کنکوری دارم که خوندنشون دلخواهه.
در آخر براتون آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم جزوه براتون مفید واقع بشه
ارادتمندم!
پرهام سعدی
1
Lesson 1 : Sense of Appreciation
vocabulary
2
Sense of Appreciation
found (v): تاسیس کردن
This company was founded by my grandfather
cure (n,v): درمان کردن،درمان
He spared no pains to cure sick people
distinguished (adj): شناخته شده،برجسته
James is a distinguished scientis
shout (v): فریاد زدن
Dad really shouted at me
failure (n):شکست
an economic policy that is doomed to failure
born (n,v):متولد شدن،متولد
Ferdowsi was born in a village near Toos
hug (v): بغل کردن
My uncle hugged his son
lap (n): دامان،روی ران پا
My sister sits on my mother’s lap
hard of hearing (phrase of hard): کم شنوا
We have to speak loudly because my grandmother is hard of hearing
suddenly (adv):ناگهان
diary (n): دفتر خاطرات
Suddenly my friend stole my diary and ran away
temperature (n): دما
The doctor took my temperature
repeatedly (adv): مکررا
I called him repeatedly but he didn’t answer
emotions (n): احساسات
She controlled her emotions
develop (v): توسعه دادن
solution (n): راه حل
Miriam developed a new system that could give a solution to that problem
medicine (n) : پزشکی
3
I study medicine
conditionally (adv): مشروط
We should respect our parents unconditionally (un+conditionally)
value (n,v): ارزش دادن،ارزش
generation (n): نسل
Our future generation will carry those values
calmly (adv): به آرامی
He spoke slowly and calmly
inspiration (n): الهام بخش،الهام
poet (n): شاعر
author (n): نویسنده
Hafez is known to be an inspiration for many poets and authors
honored (adj): مفتخر
Old people feel honored when we show love to them
thus (adv): بنابر این،بدین سان
deserve (v): شایستگی داشتن،الیق بودن
Thus we need to care for them because they deserve to be cared for
hence (adv): از این رو،لذا،بنابر این
A few years hence we will also grow old
duty (n): وظیفه
It’s our duty to help them when they need us
forgive (v): بخشیدن
I will never forgive her for what she did to me
later (adv,adj): بعد تر،بعدا
The project will be completed two weeks later
4
Collocations
همایندها
بعضی وقتا یه سری کلمات انقدر کنار هم تکرار می شن،که حتی اگر ترکیبشون سمی یا نامربوط هم
باشه،ما به احترام وفاداریشون کاله از سر بر می داریم و دست به ترکیبشون نمی زنیم.مثال کتابتون
روی چندتا تا همایند اول خیلی تاکید کرده و فرضا در اولی گفته ایها الناس! fast foodدرست اما quick
foodغلطه .مخلص کالم اینکه همایند ها رو حفظ حفظ باشید و فقط به همین صورتی که کتابتون
گفته درستشون بگیرید و قیمه ها رو نریزید تو ماستا (مثال quick mealداریم و ،fast foodاما fast
mealجفاست! یا فرضا strong windو heavy rainداریم منتها از اونطرف دیگه خبری از heavy wind
نیست)
غذای حاضری Fast food:
غذای حاضری Quick meal:
باد تند،باد قوی Strong wind:
باران تند،یارش سنگین Heavy rain:
اشتباه کردن Make a mistake:
تمرین کردن Do exercise:
مطالعه ی روزنامه Read a newspaper:
کم شنوا Hard of hearing:
)Sit on the sofa (not at the sofa
ضمنا By the way:
احساس سالمتی داشتن،حس خوب داشتن،خوب بودن Feel well:
خارج رفتن Go abroad:
از هیچ تالشی دریغ نکردن Spare no pains:
دمای (بدن) کسی را اندازه گرفتن Take someone’s temperature:
جای تعجب ندارد که Not surprisingly:
بغزش ترکید Burst into tears:
5
definitions
کتابتون اومده معانی یک سری کلمات یا عبارات رو به انگلیسی نوشته.قطعا از این بخش سوال دارید
(حاال در ادامه تیپ سوال هاش رو که در امتحان نهایی اومده می بینید).اگر واقعا نمی تونید کامل
حفظ کنید معانی انگلیسی رو ایرادی نداره،یه سری کلمات کلیدی در توضیحات طوالنی رو براتون
مشخص کردم،همونا رو یاد بگیرید که در توضیح چه کلمه ای به کار رفتن و سر جلسه گزینه ی درست
رو انتخاب کنید (طراحای محترم زیاد اذیتتون نمی کنن و بعیده که تغییری در خود توضیح کتاب ایجاد
کنند؛ تیپ سواالت کتاب کار و امتحان های نهایی ساالی قبل وصل کردنیه ،یعنی از شما نوشتن کامل
توضیح رو نمی خوان)
burst into tears: to cry suddenly
repeatedly: many times
forgive: to stop being angry with someone
calmly: in a quiet way
diary: a book in which you record your thoughts,your feelings or what has happened
every day.
generation: all the people of about the same age within a society
failure: a lack of success in doing something
deserve: to be worthy
appreciate: to be grateful for
6
Test time
2 Dr. Gharib was regarded as a d………. physician and he spared no pains to help sick
people.
7
Answers :
Q1 :
1 shares
2 respect
3 failure
4 later
Q2 :
1 hard
2 dedicated
3 honored
4 repeatedly
8
Grammar
جمالت مجهول
در تمام جمالت باال،ما دقیقا می دونیم که چه کسی کار مورد نظرمون رو انجام داده.به عبارتی فاعل
جمله ی ما "معلومه".ولی گاهی اوقات به هر دلیلی،یا فاعل برای ما چندان مهم نیست یا فرضا مفعول
یا کاری که انجام شده اهمیت بیش تری داره.در این مواقع فاعلمون رو در جایگاهش ذکر نمی کنیم و
جمله ی "مجهول" می سازیم(.ما فقط می تونیم با افعال مفعول پذیر جمله ی مجهول بسازیم).
یه چیز مهم دیگه رو هم باید در نظر بگیریم و اونم اینه که زمان فعل جمله ی معلوم با زمان فعل
جمله ی مجهول یکسان هستش.
جملهی باال یه جملهی خیلی ساده ی معلوم در زبان انگلیسیه.جملهای که ترتیب زیر رو داره :
9
مفعول +فعل +فاعل
خب حاال فرض کنید برامون مهم نیست میثم نامه رو ارسال کرد،فقط مهمه که نامه ارسال شد!پیش
به سوی مجهول سازی!
حاال که میثم بیچاره برامون مهم نیست،بیاید کال محوش کنیم :
……… sent the letter.
خب حاال نامه (مفعول) رو میاریم ابتدای جمله.یعنی ساختارمون این شکلی می شه :
The letter sent
االن ما هنوز جمله ی مجهول نداریم و یه کار دیگه هم مونده که باید بکنیم؛تغییر شکل فعل
اینجاست که تازه کارمون شروع می شه
انگلیسی زبان ها میان و می گن ما برای ساختن جمله ی مجهول یه قالب کلی ارائه می دیم :
در واقع هر جملهی مجهول 2،جزء ثابت و یه باکس متغیر داره که ما اون باکس رو با توجه به زمان جمله
مون پر می کنیم.
اینجا زمان فعل گذشته ی ساده هستش،پس در باکسمون wasمی ذاریم (جلوتر می گم توی باکس
چیا قرار می دیم) ،قسمت سوم فعل ،sendمثل قسمت دومش sentهستش پس داریم :
کتابتون روی سه زمان مانور داده که هر سه تا رو براتون آوردم(فرمول جمله ی معلوم رو خیلی کلی و
ساده براتون آوردم.در کنکور یا محاوره قضیه می تونه به این سادگیا نباشه ولی برای امتحانتون همین
بسه) :
راستی اگر هنوز مسلط نیستید روی قسمت سوم افعال ( ،)p.pیه سری به انتهای کتاب دوازدهمتون
بزنید و خوب خوب افعال رو حفظ کنید.ضمنا اگر فعلتون قاعده مند باشه،خیلی راحت تهش یه edمی
ذاریم و تمام!
10
نحوه ی ساخت جمله ی مجهول در زمان گذشته ی ساده :
یادتونه کاربرد های زمان حال ساده رو؟کارهای روتین یا تکراری رو با این زمان می گفتیم.قید های تکرار
مثل always,usuallyو ....می تونن نشانه ای برای این زمان باشن.
مفعول+فعل ساده+فاعل
برای زمان حال کامل همیشه این مثال رو می زنم؛فرض کن صبح از خواب بیدار می شی ،بوی نم
میاد،برگ درخت ها خیسن،زمین خیسه،هوا خنکه...
می گی " باران باریده است".یعنی اتفاقی در گذشته رخ داده ولی اثرش هنوز باقیه.
11
نحوهی ساخت جمله ی مجهول در زمان حال کامل :
شکل مجهول زمانهای "حال استمرار ی" و "گذشتهی استمرار ی" به صورت زیر است :
اگر سوال مستقیما اشاره کنه چه جملهای می خواد ( activeمی شه معلوم و passiveیعنی مجهول)
که کارمون راحته ولی اگر سوال چیزی نگفته بود چطور ی بفهمیم باید جمله رو به شکل مجهول
بیاریم؟
ضمنا وجود byیا withکه معموال در اواخر جمله میان و معنای "توسط" می دن می تونه نشانه ی خوبی
برای استفاده از این زمان باشه.
ضمنا به فعلتون دقت کنید؛اون چیزی یا کسی که اول جمله اومده،فعل رو انجام می ده یا فعل روش
انجام می شه؟ مثال در جمله ی زیر صرف نظر از ،byبه نظرتون "برج" ساخته می شود یا می سازد
(فعلمون buildهستش) ؟مسلمه که ساخته می شه (شدن شما رو یاد چی می اندازه؟)
12
مبارک بشه!ماشین خریدی،درسته؟
عجب هوای بدیه،قبول دار ی؟
در جمالت باال،قصدمون از بیان اون تیکهای که بعد از ویرگول اومده،گرفتن تاییدیه،کسب اطمینان از
موضوع یا ....هستش.انگلیسی ها هم یه همچین چیزایی دارن منتها به مراتب قاعده مند تر و اصولی
تر که بهشون می گیم دنباله ی سوالی یا tag question.دنباله های سوالی دریایی از نکته هستن (یه
تعدادیشون رو تو "آفساید" براتون گفته ام ).ولی در حد امتحانمون،چند تا نکته رو بدونیم ردیفه.
هر جا یه جمله دیدی که تهش ویرگول ،جاخالی و عالمت سوال داشت بدون دنباله سوالی دار ی
سه تا اصل مقدماتی داریم :از اصل اول توی کالسها به عنوان اصل رنگین کمون یاد میکنم.
انگلیسی ها اون قدیم ندیما معتقد بودن هرکس بتونه از زیر رنگین کمون رد بشه ،اگر آقاست می شه
خانم و برعکس .ما همین وضعیت رو درباره ی دنباله ی سوالی و جمله ی اصلی هم داریم.اگر جمله ی
اصلی مثبت باشه (اگر قید منفی ساز مثل neverنداشته باشیم و فعلمون مثبت بود می گیم جمله
مون مثبته) دنباله ی سوالی منفیه و بالعکس.یعنی فعل مثبت وقتی از روی ویرگول بپره می شه
منفی و بالعکس.
اصل دوم اینه که دنباله ی سوالی مخففه (مثال wasn’tداریم نه )was not
)She sings a song every time she takes a shower,doesn’t she?(not does not she
13
به عنوانhave/has ( یاam/is/are/was/were) بودto be اگر فعل جمله ی اصلیمون شامل افعال
خود همین فعل ها رو منفی می کنیم (یا حاال مثبت می کنیم؛ بستگی داره تو،فعل کمکی داشتیم
)جملهی اصلی چطور باشن
و اگر گذشتهdoes وdo در جمالت بدون فعل کمکی یا مدال اگر جمله اصلی در زمان حال ساده باشد از
. استفاده می کنیمdid ساده باشد از
: دقت کنید
. دنباله سؤالی آنها مثبته، یکی از قیدهای منفی ساز بیاد،اگر در جمله اصلی
They are hardly aware of the increase in birth rate, are they?
There has never been an exploitation in this company, has there?
جمله ی پایه را مبنای ساخت دنباله ی سوالی قرا می دهیم مگر اینکه در، اگر جمله ای مرکب داشتیم
: “ یا افعالی مثلI" جمله ی پایه ضمیر
14
: جمالت امر ی
استفاده میwill you? وwould you? ،could you? ،can you? برای دنباله سؤالی جمالت امر ی از
.کنیم
اما دقت کنید اگر جمله، می شودshall we? دنباله سؤالی آن، شروع شودLet’s اگر جمله اصلی با-
. شروع شد در دسته جمالت امر ی قرار می گیردLet us اصلی با
Let’s invite the neighbors over for dinner on the weekend, shall we?
Let us postpone the matter, will you?
15
Test time
2 The first fast food restaurants………. in our city thirty years ago. (open)
16
Answers :
Q1:
1 Was robbed
2 Were opened
3 Are kept
4 Is spoken
Q2:
1 isn’t it
2 Have you
3 isn’t there
4 Does he
5 didn’t she
17
writing
: andفعالیت ها و یا احساسات مشابه رو نشون می ده ،و اطالعات یا توضیحاتی رو به جمله قبلی اضافه
می کنه.
18
Test time
1 The early bird catches the worm, ……. if you want to succeed, wake up and start work
early.
2 He bought a house, found a job, …….. chose a school for his children last year.
. متن زیر را بخوانید ودر جای خالی از حروف ربط مناسب بهره ببرید: 2Q
so/and/but/or
Teachers work hard every day to make sure you have learnt your lessons, (1)......they
deserve your respect. You should know their values, (2)…… tell them that you are grateful
to them for their help. You may sometimes forget their kindness, (3) ……..you need to
remember that they shape your lives like your parents. Treat them well when they are still
around, (4) ……. you will be sorry one day.
19
Answers :
Q1 :
1 so
2 and
3 but
4 or
Q2 :
1 so
2 and
3 but
4 or
20
Lesson 2 : Look it up
vocabulary
abbreviation (n):اختصار،مخفف
SKU is the abbreviation for Stock Keeping Unit
access (n,v):دست یافتن،دسترسی
the staircase gives access to the top floor
accident (n):حادثه
I had a terrible car accident yesterday
advanced (adj):پیشرفته
My sister can speak English very fluently. she also uses an advanced dictionary
ancient (adj):باستانی
the ancient civilizations of the Mediterranean
anthill (n):النه ی مورچه
The ants came out of their anthill in groups of 8 to 10 ants
arrange (v):مرتب کردن،چیدن
We’ll need to arrange the chairs around the table.
avoid (v):خودداری کردن از،دوری کردن از
avoid excessive exposure to the sun
bilingual (adj):دو زبانه
Mary is bilingual;she can speak French and Chinese
combination (n):ترکیب
From the letters X and Y, we can get two combinations: XY and YX.
communicate (v):ارتباط برقرار کردن
the prisoner was forbidden to communicate with his family
21
compile (v):تالیف کردن
The first Persian dictionary was compiled around 1000 years ago.
confused (adj):گیج
interviewing confused old people does take longer
confusing (adj):گیج کننده
It was a confusing subject
contain (v):در بر داشتن
Try to avoid foods that contain a lot of fat.
continent (n);قاره
Asia is the largest continent on Earth
definition (n):تعریف
a dictionary definition of the verb
destroy (v):ویران کردن،تخریب کردن
The storm destroyed all the houses near the lake
effective (adj):موثر
effective solutions to environmental problems
effectively (adv):به شکلی موثر
If you know how to study more effectively, you’ll be able to learn more.
elementary (adj):مقدماتی،ابتدایی
For you as a high school student, an elementary one is OK.
endanger (v):به خطر انداختن
he was driving in a manner likely to endanger life
endangered (adj):در معرض خطر
We should protect endangered animals
entire (adj):همه ی،تمام
my plans are to travel the entire world
entry (n):مدخل،راهرو،ورودی
I circled the dictionary entry for the word ‘purpose’.
22
essential (adj);ضروری
it is essential to keep up-to-date records
expand (v):گسترش دادن
their business expanded into other hotels
figure out (v):فهمیدن،پی بردن
Mehran couldn’t figure out what the teacher was talking about.
identify (v):شناسایی کردن
the judge ordered that the girl should not be identified
guide (n,v):راهنمایی کردن
a tour guide
immediate (adj):فوری
the immediate concern was how to avoid taxes
include (v):در بر داشتن،شامل بودن
we have included some hints for beginners in this section
look up (phr v):)جست و جو کردن (کلمه در دیکشنری
Look it up in your dictionary
including (adj):شامل
languages including Welsh and Gaelic
incomprehensible (adj):غیر قابل درک
a language which is incomprehensible to anyone outside the office
increase (n,v):افزایش دادن
an increase of 28.3 per cent
infection (n):عفونت
a chest infection
intermediate (adj):متوسط
Use an intermediate dictionary like “word power”
introduce (v):عرضه کردن،معرفی کردن
Introduce them to each other
23
introduction (n):معرفی،مقدمه
your talk will need an introduction which states clearly what you are talking about and
why
international (adj):بین المللی
Mehrabad is an international airport
jump into (v):ناگهان به کاری پرداختن،پرش به
I did not read the introduction and jumped into the next part.
magnet (n):آهنربا
A simple magnet has two different heads
minor (adj):کوچک،جزئی
I suffered a minor injury for a while
monolingual (adj):تک زبانه
I am a monolingual person;I can only speak persian
offer (v):ارائه کردن،پیشنهاد دادن
He offered me a cigarette
origin (n):خواستگاه،منشا
his theory of the origin of life was accepted by a group of people
prefix (n):پیشوند
provide (v):فراهم کردن
we were provided with a map of the area
publish (v):منتشر کردن
The book will be published in 2024
quit (v):ترک کردن،خارج شدن
My uncle quit smoking 10 years ago
recommend (v):توصیه کردن
some doctors recommend putting a board under the mattress
stand for (phr v):بیانگر چیزی بودن،نشانه ی چیزی بودن
PC stands for “personal computer”
24
suffer (v):رنج بردن
he suffered intense pain
suffix (n):پسوند
suppose (v):گمان کردن،فرض کردن
I suppose I got there about noon
surround (n,v):محاصره کردن
soldiers surrounded the parliament building
symbol (n):نماد
C is the symbol for carbon.
treasure (n):گنج
A lot of national treasures are kept in museums
unchangeable (adj):غیر قابل تغییر
His personality is unchangeable
unexpectedly (adv):بر خالف انتظار
he died unexpectedly of a heart attack
unsystematically (adv):غیر سیستمی
these land mines are distributed randomly and unsystematically.
25
definitions
26
Grammar
: Whomاین ضمیر هم مثل whoفقط برای انسان استفاده می شه .این ضمیر می تونه بعد از اسمی
قرار بگیره که مفعول جمله هستش.
نکته :
به جای whomاز whoهم می تونیم استفاده کنیم.
27
: Thatاین ضمیر موصولی هم برای انسان و هم برای غیر انسان کاربرد داره و به نوعی می تونه جانشین
who/whom/whichباشد.
مثال :
If I could fly,I would travel to New York.
اگر بتوانم ( می توانستم) پرواز کنم،به نیو یورک سفر می کنم (می کردم).
دقت کنید با وجود اینکه جمله در زمان گذشته هستش ولی مفهوم اون در زمان حاله.
ساختار های هر دو جمله ی شرطی رو در جدول براتون میارم.
گذشته Would
Could
Should
Might
28
: نکته
. برای همه ی اشخاص رایج ترهwas به جایwere در جمله ی شرط استفاده از،توی شرطی نوع دوم
29
Lesson3:Renewable Energy
vocabulary
30
coal (n):زغال سنگ،زغال
rich (adj):ثروتمند،غنی
resources (n):منابع
Some countries are rich in coal resources
pollute (v):آلوده کردن
The factory has polluted the river
consume (v):مصرف کردن
The new light bulbs consume less electricity
balcony (n):بالکن
My uncle loves sitting in the balcony
variety (n):گوناگونی،تنوع
They do a variety of fitness activities.
tide (n):جریان،جزر و مد
Here you can see two high and two low tides each day
replace (v):جایگزین کردن
The factory replaced most of its workers with robots
use up (v):مصرف کردن
Don’t use up all the milk - we need some for breakfast.
forever (adv):برای همیشه
No one can live forever.
demand (n,v):تقاضا
Demand for organic food is increasing
absorb (v):جذب کردن
Plants absorb carbon dioxide.
cooperate (v):همکاری کردن
When two people cooperate with each other, they come up with better ideas.
ability (n):توانایی
He had a lot of abilities
air conditioner (n):تهویه کننده ی هوا
they are natural air cooling systems and can be used instead of electrical air conditioners
common (adj):مرسوم،متداول،عمومی
The most common type of clean energy is the solar power.
31
environment (n):محیط اطراف،محیط
The natural environment or natural world
opposite (adj):ضد،مقابل
a wind turbine works the opposite of a fan
reduce (v):کم کردن،کاهش دادن
he need for businesses to reduce costs
produce (v):تولید کردن
They produce different types of products
remind (v):یادآور شدن،یادآوری کردن
he would have forgotten my birthday if you hadn't reminded him
fossil fuels (n):سوخت های فسیلی
Oil, coal and natural gas are three common fossil fuels.
nuclear (adj):هسته ای
Nuclear weapons
radiation (n):تابش
Solar energy is produced by the radiation that reaches the earth
nowadays (adv):امروزه
Nowadays, solar energy can be converted into other forms of energy, such as heat and
electricity
pressure (n):فشار
Do not put pressure on his wound
material (n):جنس،ماده
Different types of materials might also be used in building the houses
panel (n):صفحه
roof (n):سقف
Maybe you’ve seen buildings or houses with big shiny panels on the roof
measure (n,v):اندازه گرفتن،اندازه
Let’s measure the distance and see who’s right!
gradually (adv):به تدریج
grow (v):رشد کردن
People gradually grow old
heat (n):گرما،حرارت
the room faces north and is difficult to heat
32
definitions
در درس 1کامل توضیح دادم راجع به این بخش ،ولی چون ممکنه از آخر به اول بخونید یه بار دیگه
میگم :
کتابتون اومده معانی یک سر ی کلمات یا عبارات رو به انگلیسی نوشته.قطعا از این بخش سوال دارید
(حاال در ادامه تیپ سوال هاش رو که در امتحان نهایی اومده می بینید).اگر واقعا نمی تونید کامل
حفظ کنید معانی انگلیسی رو ایرادی نداره،یه سر ی کلمات کلیدی در توضیحات طوالنی رو براتون
مشخص کردم،همونا رو یاد بگیرید که در توضیح چه کلمه ای به کار رفتن و سر جلسه گزینه ی درست
رو انتخاب کنید (طراحای محترم زیاد اذیتتون نمی کنن و بعیده که تغییری در خود توضیح کتاب ایجاد
کنند؛ تیپ سواالت کتاب کار و امتحان های نهایی ساالی قبل وصل کردنیه،یعنی از شما نوشتن کامل
توضیح رو نمی خوان)
replace :
1. to take the place of somebody or something
2. to put something back in the right place.
33
proverbs
تیپ سواال هم اکثرا به این صورته که ضرب المثل.به احتمال زیاد از ضرب المثل ها سوال خواهید داشت
من همdefinition). رو می دن و می گن توضیح مربوط بهش رو پیدا کنید (یه چیزی تو مایه های
قاعدتا باید معادل فارسی و کلیات توضیح.معنای ضرب المثل ها رو براتون آوردم هم توضیح کتاب رو
ولی من یه سر ی کلمات کلیدی رو در هر،رو بلد باشید تا اگر تیپ سوالی جدیدی دادن غافلگیر نشید
ضرب المثل معلوم کردم که ارتباط برقرار کنید بین توضیح و ضرب المثل و با دیدن اون کلمه بتونید
معنای متناظر ضرب المثل رو پیدا کنید
God helps those who help themselves : Don’t just wait for good things to happen to you.
Work hard to achieve your goals.
از خدا برکت، از تو حرکت: معادل فارسی
The early bird catches the worm:You should wake up and start work early if you want to
succeed.
سحر خیز باش تا کامروا باشی: معادل فارسی
Birds of a feather flock together:People like to spend time with others who are similar to
them
باز با باز، کبوتر با کبوتر: معادل فارسی
Actions speak louder than words : Just saying that you’ll do something doesn’t mean much.
Actually doing it is harder and more meaningful.
Practice makes perfect :You have to practice a skill a lot to become good at it
کار نیکو کردن از پر کردن است:معادل فارسی
Too many cooks spoil the broth:When there are too many people trying to lead and give
their opinions, it’s confusing and leads to bad results. Jobs and projects should have one or
two strong leaders.
34
Easy come, easy go:When you get money quickly, like by winning it, it’s easy to spend it or
lose it quickly as well
باد آوزده را باد می برد:معادل فارسی
Two heads are better than one: When two people cooperate with each other, they come
up with better ideas.
دو کله بهتر از یه کله: معادل فارسی
Don’t count your chickens before they hatch:Your plans might not work out, so don’t start
thinking about what you’ll do after you succeed. Wait until you’ve already succeeded, and
then you can think about what to do next.
جوجه رو آخر پاییز می شمارن: معادل فارسی
Out of sight, out of mind:You soon forget people or things that are no longer visible or
present
از دل برود هر آنچه از دیده برفت: معادل فارسی
کتابتون برای ضرب المثل های زیر توضیح نیاورده و فقط معادل فارسی خواسته
35
Test time
ضمنا تغییرات الزم را اعمال کنید. با استفاده از کلمات زیر جاهای خالی را پر کنید:1Q
مفهوم و تعریف ضرب المثل های ستون اول را از ستون دوم پیدا کنید (در ستون دوم یک: 3Q
).تعریف اضافه است
1 2
1. God helps those who help themselves f. Just saying that you will do something doesn` t
2. Two heads are better than one mean much. Actually, doing it is harder.
3. Action speak louder than words g. Don` t just wait for good things to happen to
4. A burnt child dreads the fire you. Work hard to achieve your goals.
h. Someone who has experienced some kind of
negative situation will try to avoid making the
same mistake.
i. People like to spend time with others who are
similar to them.
j. When two people cooperate with each other,
they come up with better idea
36
Answers :
Q1;
1 arrangements
2 reminded
3 Resourses
4 variety
5 generate
Q2;
1 B
2 D
3 D
4 C
Q3;
1 g
2 j
3 f
4 h
37
Grammar
Mustو mayو canو shouldو ......یادتونه؟ هر کدومشون یه سر ی معنی و کاربرد خاص داشتن .مثال
canرو برای بیان توانایی استفده می کردیم.یا mustبرای بیان یک اجبار قوی به کار می رفت (باید).از
اون طرف shouldرو داشتیم که یه اجبار نسبتا ضعیف تر،در حد توصیه ،رو بیان می کرد (بهتر
است،باید) may.قضیه ش چی بود؟بیان احتمال will.رو هم که دیگه همتون بلدین.
!I didn’t notice you were waiting.I will open the door for you right now
متوجه نشدم که منتظر ایستاده بودی.همین االن در را برایت باز خواهم کرد!
Elon Musk is such a powerful man. He can make changes in crypto market just by sending
a tweet
ایالن ماسک مرد قدرتمندی است.او می تواند تنها با ارسال یک توئیت،در بازار ارز های دیجیتال تغییر به
وجود آورد
that may be true.
ممکن است درست باشد.
Sanaz should really see a doctor.she looks pale.
ساناز واقعا بهتر است (باید) یک دکتر را مالقات کند.رنگ پریده به نظر می آید
you must show your ID card
باید کارت شناسایی ات را نشان بدهی
فرض کنید می خواید از دوستتون شهال دعوت کنید تا به خونه ی شما بیاد و واسه امتحان نهایی درس
بخونید!فاصله ی خونه ی شهال از خونه ی شما زیاده و شما هم که آخرت مرام و معرفت هستید،بهش
می گید:تعارف رو بذار کنار شهال،باید برات ماشین بفرستم!؛)
شما االن از یه جمله ی معلوم استفاده کردید که یه فعل مفعول پذیر داره (چه چیزی را بفرستم؟) .آیا
می تونیم این جمله رو مجهول کنیم؟ بله که می تونیم؛ماشین باید فرستاده شود.
38
اصال کاری نداره.از درس 1یادمونه که یه جمله ی مجهول دو جزء ثابت و یه باکس متغیر داره.کافیه
بدونیم باکسمون چه طور پر می شه؛
دیگه می دونم همتون نحوهی تشخیص جمله ی مجهول رو بلدین .ولی اگر هنوز بلد نیستین مراجعه
کنین به درس .1
فرض کنید بعد از یه مسافرت طوالنی،بر می گردید خونه تون و در اتاقتون رو باز می کنید.یهو می بینید
که در همه ی کمد ها بازه،لباس هاتون و عمال هر وسیله ی دیگه ای که دارید روی زمین پخش و پال
شدن و خالصه حسابی همه چیز بهم ریخته .پنجره ی اتاقتون هم-که مطمئنید موقع مسافرت رفتن
اون رو بست بودید-بازه.با پلیس تماس می گیرید و پلیس یه سر ی سواالت از شما می پرسه.خوب به
جوابی که در این سناریو می دید دقت کنید؛به پلیس می گید:وقتی من رسیدم،دزد رفته بود.
39
هر وقت بخوایم بگیم اتفاقی در گذشته قبل از اتفاق دیگه ای رخ داده،از زمان گذشته ی کامل که
معادل ماضی بعید در زبان خودمونه استفاده می کنیم (عربیتون چطوره؟بعید می شد دور.دور تر
نسبت به یه زمان دیگه)
ماضی بعید در اکثر مواقع همراه با ماضی ساده میاد.حاال ترتیبشون چیه؟ اون زمانی که نزدیک تره به
زمان حال رو به شکل ماضی ساده و زمان دور تر رو با ماضی بعید مطرح می کنیم.
پس اوال ساختار ماضی بعید مهمه،دوما تشخیص ترتیب اتفاقات و بیان هر اتفاق در زمان مناسب
خودش.
+ had + p.pفاعل
قید های alreadyو beforeو حرف ربط becauseبرای نشان دادن ترتیب اتفاقات استفاده می شن.
Beforeیعنی "قبل از" و کتابتون اون رو بعد از جمله ی گذشته ی کامل به کار برده already،یعنی "از
قبل،از پیش" و همراه جمله ی گذشته ی کامل به کار می ره because،هم یعنی "به دلیل اینکه،به
علت" و کتابتون اون رو بین گذشته ی کامل و گذشته ی ساده به کار برده،به این ترتیب که می گه
گذشته ی ساده رخ داد به علت اینکه گذشته ی کامل رخ داده بود.
40
When I arrived at the party,my grandparents had already gone home.
وقتی به مهمانی رسیدم،پدر بزرگ و مادر بزرگم قبال (پیش تر) به خانه رفته بودند.
The book had been published by the time Mark Manson got home.
کتاب تا زمانی که مارک منسن به خانه برسد (پیش از آن که به خانه رسید)،منتشر شده بود.
41
Test time
a. was produced
b. produce
c. may produce
d. may be produced
1( didn’t wash
2( hadn’t been washed
3( wasn’t washed
4( hasn’t been washed
42
Answers :
Q1 1
Q2 D
Q3 1
Q4 2
43
writing
Supporting sentence
جمله ای از پاراگرافه که بعد از جمله ی Topicمیاد و توضیح بیش تر ی راجع به اون می ده،یکسری دالیل
مختلف یا آمار و ارقام ارائه می ده تا اون رو ثابت کنه و یا شامل چند مثال درباره ی اونه.ضمنا می تونه
شامل یه حکایت یا داستان کوتاه هم باشه.
Concluding sentence
عالوه بر Topic Sentenceو Supporting Sentenceیک پاراگراف کامل به یک جمله ای نیاز داره که
نتیجه ی اون پاراگراف رو بیان کنه.این جمله معموال آخر پاراگرافتونه و یه خالصه ای از مطالب که گفته
شده رو هم می تونه بیان کنه.اساسا هدفش مرور مطالب داخل پاراگراف و بیان یه نتیجه است .البته
دقت کنید هر پاراگرافی لزوما "جمله ی نتیجه گیری" نداره.
سواالت این بخش شاید به نظر ترسناک بیان ولی نگران نباشید.ممکنه یه سر ی جمالت بهتون بدن و
بگن با اینا یه متن بنویسید که Topic Sentenceو Supporting Sentenceو Concluding Sentence
داشته باشه.جمالت به احتمال زیاد مربوط به موضوعات درس هاتون هستن( .درس اولمون راجع به
احترام به بزرگ تر ها،قدر دانی از بزگ تر ها،کمک به افراد مختلف و .....بود.درس دوم راجع به دیکشنری
و استفاده از اون و ....بود.درس سوم هم راجع به انواع انرژی ها و بازیافت و محیط زیست و .....بود.).
اول بفهمید که موضوع جمالت چیه.حاال بیاید اول کار یه جمله ی کلی راجع به موضوعتون بنویسید.مثال
توی مثال صفحه ی بعد که از امتحان نهایی ساالی قبل هم برگرفته شده،ما تشخیص می دیم که
موضوع راجع به محیط زیست و سوخت های فسیلی و .....حاال مثال می گیم "سوخت های فسیلی برای
محیط زیست خطرناکن" (اگر بتونید از یکی از جمالت هم بهره ببرید که دیگه نور علی نور)
حال بریم سراغ Supporting Sentence.دقت کنید دوستان؛حتما حتما باید تمام جمالتی که بهتون
داده شده رو به کار ببرید .می تونید جمالتی که داده شده رو با یه سر ی حروف ربط و ....به هم وصل
کنید و با یه ترتیب منطقی (معانی جمالت رو بلد خواهید بود؛زیاد سخت نمی گیرن بهتون) اونا رو
بچینید.
حاال در انتها برای بیان نتیجه گیری می تونید از عباراتی مثل in conclusion,so….یه نتیجه گیری نهایی
مطرح کنید.در واقع می تونید یکی از جمالتی که خودشون دادن و می دونید محتوای خوبی داره و می
تونه یه جمع بندی و خالصه ارائه کنه رو به عنوان جمله ی نتیجه گیری ذکر کنید.
44
مهمه که ترتیب.خالصه که اعتماد به نفس داشته باشید و دست و پا شکسته هم که شده بنویسید
.سه جمله ی اصلی رو رعایت کنید و از همه ی جمالتی که براتون نوشتن استفاده کنید
پاراگراف باید. بنویسید و ازتمام موارد ذیل در آن استفاده کنیدsave our earth یک پاراگراف با عنوان
باشدconcluding sentence supporting sentence topic sentence شامل
- Plant trees
- Use less fossil fuels
- Increase the use of solar and wind energy
- Change waste to energy
45