Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 47

‫ﻣﺮﮐﺰ ﻣﺸﺎوره ﺳﯿﺐ ﺗﺮش‬

‫ﺑﺰرﮔﺘﺮیﻦ ﻣﺮﮐﺰ آﻧﻼﯾﻦ آﻣﻮزﺷﯽ ﮐﺸﻮر‬

‫ﻧﺴﺨﻪ | زبﺎن اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ‬


‫ﺧﻼﺻﻪ ﺷﺐ اﻣﺘﺤﺎن‬

‫داﻧﻠﻮد ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ اﭘﻠﯿﮑﯿﺸﻦ ﺳﯿﺐ ﺗﺮش‬

‫ﺳﯿﺐ ﺗﺮش در ﺻﻔﺤﺎت ﻣﺠﺎزی‬

‫‪SIIIBTORSH‬‬ ‫‪SIIIB_TORSH‬‬
‫ﺑﺮﮔﯽ از اﻓﺘﺨﺎرات و رﺗﺒﻪ ﺑﺮﺗﺮﻫﺎی ﻣﺮﮐﺰ ﻣﺸﺎوره ای ‪ -‬آﻣﻮزﺷﯽ ﺳﯿﺐ ﺗﺮش‬

‫رﺗﺒﻪ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﺎی ﺳﯿﺐ ﺗﺮﺷﯽ در ﻫﻤﻪ ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻫﺎی ﮐﺸﻮر‬

‫ﻧﮕﯿﻦ ﺧﺎن ﺑﺎﺑﺎﭘﻮر‬ ‫ﻫﯿﻤﻦ اﺧﺸﯿﻊ‬ ‫ﺳﯿﻨﺎ ﺣﻘﯿﻘﯽ‬ ‫ﻓﺮدﯾﻦ ﻣﺮادی‬ ‫ﺛﻤﯿﻦ آذر‬
‫ﭘﺰﺷﮑﯽ اﺻﻔﻬﺎن‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺗﺒﺮیﺰ‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ اﯾﺮان‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽﺷﻬﯿﺪﺑﻬﺸﺘﯽ‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺗﻬﺮان‬

‫ﻣﯿﻨﺎ ﻧﻈﺮی‬ ‫اﻟﻬﻪ ﮔﻨﺠﯽ‬ ‫ﻋﯿﺴﯽ ﻃﻬﻤﺎﺳﺒﯽ‬ ‫ﻣﻬﻼ ﺗﺸﮑﺮی‬ ‫ﻫﺴﺘﯽ ﻓﻼح‬
‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺎﺷﺎن‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻫﻤﺪان‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺮج‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻣﺸﻬﺪ‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﯿﺮاز‬

‫زﻫﺮا ﺻﺎدﻗﯽ‬ ‫ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﯿﻦ ﻋﺒﺎﺳﯽ‬ ‫ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﻣﺘﻈﻬﺮی‬ ‫ﺣﺴﯿﻦ ﺟﻨﺪ‬ ‫ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﯿﻦ ﻏﻼﻣﯽ‬
‫ﭘﺰﺷﮑﯽ اﯾﻼم‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺮدﺳﺘﺎن‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ اراک‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﻬﺮﮐﺮد‬

‫ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ ﺟﻌﻔﺮی‬ ‫ﻣﻬﺪی وﺣﺪاﻧﯽ‬ ‫آﯾﺪا ﺑیﮏ زاده‬ ‫ﻓﺎﻃﻤﻪ اﺳﻤﻌﯿﻠﯽ‬ ‫اﻟﻨﺎز رﻣﻀﺎﻧﯽ‬
‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮔﺮﮔﺎن‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺳﺎری‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﺎﺑﻞ‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ اردﺑیﻞ‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ اروﻣﯿﻪ‬

‫ﺳﺮوش رﺋﯿﺴﯽ‬ ‫ﻫﯿﻮا ﺻﺎﻟﺤﯽ‬ ‫ﺣﺴﯿﻦ ﺷﻔﯿﻊ ﭘﻮر‬ ‫ﻓﺎﺋﺰه ﺳﻠﻄﺎن ﭘﻮر‬ ‫ﻣﺤﻤﺪاﻣﯿﻦ اﺳﮑﻨﺪری‬
‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺟﻬﺮم‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ آﺑﺎدان‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ دزﻓﻮل‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ اﻫﻮاز‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮔﯿﻼن‬

‫ﻣﻬﺘﺎب ﺑﺎﻗﺮزاده‬ ‫ﻏﺰل ﻋﺒﺎﺳﯽ‬ ‫ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺻﺤﺮاﯾﯽ‬ ‫ﺗﯿﻨﺎ ذواﻟﻔﻘﺎری‬ ‫ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﺎم روﺣﺎﻧﯽ‬
‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺳﺒﺰوار‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﺎﻫﺮود‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻗﻢ‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺳﻤﻨﺎن‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ زﻧﺠﺎن‬

‫ﻣﺤﻤﺪ ﺳﺎراﻧﯽ‬ ‫ﻧﻮﺷﯿﻦ ﺿﺎربﺎن‬ ‫اﻟﻨﺎز ﺑﺮاﺗﯽ‬ ‫ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻃﺎﻫﺮی‬ ‫ﺳﻌﯿﺪ رﺿﺎﯾﯽ‬
‫ﭘﺰﺷﮑﯽ اﯾﺮاﻧﺸﻬﺮ‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ زاﻫﺪان‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﺠﻨﻮرد‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑیﺮﺟﻨﺪ‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﻨﺪرﻋﺒﺎس‬

‫ﮐﯿﻤﯿﺎ ﻣﺤﻤﺪی‬ ‫ﺣﺴﯿﻦ ﺗﺮاﺑﯽ ﻣﯿﺮزاﺋﯽ‬ ‫ﻣﺎﻧﯿﺎ ﮐﺮیﻢ ﭘﻮر‬ ‫ﻧﺎزﻧﯿﻦ ﻏﻼﻣﯽ‬ ‫ﻣﺤﻤﺪﻣﻬﺪی ﻣﻮﺳﯽ ﭘﻮر‬
‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺮﻣﺎن‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﯾﺰد‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻗﺰوﯾﻦ‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﯾﺎﺳﻮج‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻟﺮﺳﺘﺎن‬

‫ﻋﻠﯽ ﺗﺮاﺑیﺎن‬ ‫ﻣﺤﻤﺪ ﺣﯿﺪری‬ ‫ﻣﺤﻤﺪﻣﻬﺪی ﻏﻼﻣﯽ‬ ‫رﺿﺎ دﺳﺘﺨﻮن‬ ‫ﻓﺮیﺒﺎ ﺑﺮﻓﻪ ای‬
‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﺎﻫﺪ ﺗﻬﺮان‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ آﺟﺎ ﺗﻬﺮان‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﻘﯿﻪ ﷲ ﺗﻬﺮان‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ رﻓﺴﻨﺠﺎن‬ ‫ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﻢ‬

‫رﺗﺒﻪ ﺑﺮﺗﺮ ﺑﻌﺪی ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ !‬

‫ﻣﺮﮐﺰ ﻣﺸﺎوره ﺳﯿﺐ ﺗﺮش‬ ‫ﺗﻮﺿﯿﺤﺎت‪:‬‬


‫ﺑﺰرﮔﺘﺮیﻦ ﻣﺮﮐﺰ آﻧﻼﯾﻦ آﻣﻮزﺷﯽ ﮐﺸﻮر‬ ‫رﺗﺒﻪ ﺑﺮﺗﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﻧﺪارن‪ ،‬ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ اﻧتﺸﺎر روی ﻣﺎﻫﺸﻮن رو ﻧﺪاﺷﺘﻦ‬
‫جزوه کامل امتحان نهایی دوازدهم‬
‫مولف ‪ :‬پرهام سعدی‬

‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬

‫سالم دوستان!‬

‫امیدوارم که تا االن تونسته باشید بهره ای که مد نظرتون بوده رو از ایام ببرید‪.‬‬

‫جزوه ای که پیش رو دارید متشکل از سه درسه و هر درس تشکیل شده از ‪:‬‬

‫الف) واژگان ‪ :‬این بخش خودش میتونه زیر مجموعههایی داشته باشه که در هر زیرمجموعه‬
‫توضیحات الزم رو خدمتتون نوشته م (به ‪ definition‬ها توجه ویژه ای داشته باشید‪،‬قطعا سوال میاد‬
‫ازشون)‪.‬علی ای حال بخش اصلی‪،‬مشتمل بر لغات مهمه کتاب درسیتونه‪.‬قاعدتا وقتی این تعداد لغت‬
‫رو در هر درس آورده م‪،‬نشون می ده همشون رو مهم ارزیابی می کنم ولی اگر واقعا وقتتون تنگه‪،‬یک‬
‫سری لغات رو براتون مشخص کردم که اهمیت ویژه تری دارن و می تونید همونا رو بخونید‪.‬تمریناتمون‬
‫هم که شامل سواالت امتحان نهایی و کتاب کار می شن‪.‬‬

‫ب) گرامر ‪ :‬در این بخش آموزش کاملی در خصوص گرامر درستون داده شده و یکسری سواالت هم برای‬
‫تمرین بیش تر برای شما قرار داده م‪.‬سوال ها مربوط به امتحان نهایی سال های قبل و همچنین کتاب‬
‫کار خودتونه‪.‬ضمنا مثال ها هم بعضا تمرینات حل شده ی کتاب کارتون هستن‪،‬پس لطفا سیر تا پیاز‬
‫چیزایی که نوشته شده رو بخونید و حالجی کنید‪.‬راستی در بخش "آفساید" هم یک سری اشارات کوتاه‬
‫به مطالب کنکوری دارم که خوندنشون دلخواهه‪.‬‬

‫ج) رایتینگ ‪ :‬توضیح خاصی ندارم‪،‬بخونید و کیف کنید‪‬‬

‫در آخر براتون آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم جزوه براتون مفید واقع بشه‬

‫ارادتمندم!‬
‫پرهام سعدی‬

‫‪1‬‬
Lesson 1 : Sense of Appreciation

vocabulary

Important words and phrases


respect (v): ‫احترام گذاشتن‬
Children should respect their parents
take care of (v): ‫مراقبت کردن از‬
We have to take care of elderly people
donate (v): ‫اهدا کردن‬
We can help many people by donating what they need
elderly (n): ‫افراد مسن‬
The city is building new housing for elderly
famous (adj): ‫مشهور‬
physician (n): ‫پزشک‬
Dr.Gharib was a famous physician
sofa (n): ‫کاناپه‬
Hamid sits on the sofa and watches Tv everyday
pigeon (n): ‫کبوتر‬
My grandfather feeds the pigeons everyday
dedicated (adj): )‫(اختصاصی‬،‫فداکار‬،‫ایثارگر‬
regard (n,v): ‫به شمار آوردن‬،‫در نظر گرفتن‬،‫توجه‬
She is regarded as a very dedicated nurse
appreciation (n) : ‫قدردانی‬
sense (n,v) : ‫احساس‬

2
Sense of Appreciation
found (v): ‫تاسیس کردن‬
This company was founded by my grandfather
cure (n,v): ‫درمان کردن‬،‫درمان‬
He spared no pains to cure sick people
distinguished (adj): ‫شناخته شده‬،‫برجسته‬
James is a distinguished scientis
shout (v): ‫فریاد زدن‬
Dad really shouted at me
failure (n):‫شکست‬
an economic policy that is doomed to failure
born (n,v):‫متولد شدن‬،‫متولد‬
Ferdowsi was born in a village near Toos
hug (v): ‫بغل کردن‬
My uncle hugged his son
lap (n): ‫دامان‬،‫روی ران پا‬
My sister sits on my mother’s lap
hard of hearing (phrase of hard): ‫کم شنوا‬
We have to speak loudly because my grandmother is hard of hearing
suddenly (adv):‫ناگهان‬
diary (n): ‫دفتر خاطرات‬
Suddenly my friend stole my diary and ran away
temperature (n): ‫دما‬
The doctor took my temperature
repeatedly (adv): ‫مکررا‬
I called him repeatedly but he didn’t answer
emotions (n): ‫احساسات‬
She controlled her emotions
develop (v): ‫توسعه دادن‬
solution (n): ‫راه حل‬
Miriam developed a new system that could give a solution to that problem
medicine (n) : ‫پزشکی‬

3
I study medicine
conditionally (adv): ‫مشروط‬
We should respect our parents unconditionally (un+conditionally)
value (n,v): ‫ارزش دادن‬،‫ارزش‬
generation (n): ‫نسل‬
Our future generation will carry those values
calmly (adv): ‫به آرامی‬
He spoke slowly and calmly
inspiration (n): ‫الهام بخش‬،‫الهام‬
poet (n): ‫شاعر‬
author (n): ‫نویسنده‬
Hafez is known to be an inspiration for many poets and authors
honored (adj): ‫مفتخر‬
Old people feel honored when we show love to them
thus (adv): ‫بنابر این‬،‫بدین سان‬
deserve (v): ‫شایستگی داشتن‬،‫الیق بودن‬
Thus we need to care for them because they deserve to be cared for
hence (adv): ‫از این رو‬،‫لذا‬،‫بنابر این‬
A few years hence we will also grow old
duty (n): ‫وظیفه‬
It’s our duty to help them when they need us
forgive (v): ‫بخشیدن‬
I will never forgive her for what she did to me
later (adv,adj): ‫بعد تر‬،‫بعدا‬
The project will be completed two weeks later

4
‫‪Collocations‬‬

‫همایندها‬
‫بعضی وقتا یه سری کلمات انقدر کنار هم تکرار می شن‪،‬که حتی اگر ترکیبشون سمی یا نامربوط هم‬
‫باشه‪،‬ما به احترام وفاداریشون کاله از سر بر می داریم و دست به ترکیبشون نمی زنیم‪.‬مثال کتابتون‬
‫روی چندتا تا همایند اول خیلی تاکید کرده و فرضا در اولی گفته ایها الناس! ‪ fast food‬درست اما ‪quick‬‬
‫‪ food‬غلطه‪ .‬مخلص کالم اینکه همایند ها رو حفظ حفظ باشید و فقط به همین صورتی که کتابتون‬
‫گفته درستشون بگیرید و قیمه ها رو نریزید تو ماستا (مثال ‪ quick meal‬داریم و ‪،fast food‬اما ‪fast‬‬
‫‪ meal‬جفاست! یا فرضا ‪ strong wind‬و ‪ heavy rain‬داریم منتها از اونطرف دیگه خبری از ‪heavy wind‬‬
‫نیست)‬
‫غذای حاضری ‪Fast food:‬‬
‫غذای حاضری ‪Quick meal:‬‬
‫باد تند‪،‬باد قوی ‪Strong wind:‬‬
‫باران تند‪،‬یارش سنگین ‪Heavy rain:‬‬
‫اشتباه کردن ‪Make a mistake:‬‬
‫تمرین کردن ‪Do exercise:‬‬
‫مطالعه ی روزنامه ‪Read a newspaper:‬‬
‫کم شنوا ‪Hard of hearing:‬‬
‫)‪Sit on the sofa (not at the sofa‬‬
‫ضمنا ‪By the way:‬‬
‫احساس سالمتی داشتن‪،‬حس خوب داشتن‪،‬خوب بودن ‪Feel well:‬‬
‫خارج رفتن ‪Go abroad:‬‬
‫از هیچ تالشی دریغ نکردن ‪Spare no pains:‬‬
‫دمای (بدن) کسی را اندازه گرفتن ‪Take someone’s temperature:‬‬
‫جای تعجب ندارد که ‪Not surprisingly:‬‬
‫بغزش ترکید ‪Burst into tears:‬‬

‫‪5‬‬
‫‪definitions‬‬

‫کتابتون اومده معانی یک سری کلمات یا عبارات رو به انگلیسی نوشته‪.‬قطعا از این بخش سوال دارید‬
‫(حاال در ادامه تیپ سوال هاش رو که در امتحان نهایی اومده می بینید)‪.‬اگر واقعا نمی تونید کامل‬
‫حفظ کنید معانی انگلیسی رو ایرادی نداره‪،‬یه سری کلمات کلیدی در توضیحات طوالنی رو براتون‬
‫مشخص کردم‪،‬همونا رو یاد بگیرید که در توضیح چه کلمه ای به کار رفتن و سر جلسه گزینه ی درست‬
‫رو انتخاب کنید (طراحای محترم زیاد اذیتتون نمی کنن و بعیده که تغییری در خود توضیح کتاب ایجاد‬
‫کنند؛ تیپ سواالت کتاب کار و امتحان های نهایی ساالی قبل وصل کردنیه‪ ،‬یعنی از شما نوشتن کامل‬
‫توضیح رو نمی خوان)‬
‫‪burst into tears: to cry suddenly‬‬
‫‪repeatedly: many times‬‬
‫‪forgive: to stop being angry with someone‬‬
‫‪calmly: in a quiet way‬‬
‫‪diary: a book in which you record your thoughts,your feelings or what has happened‬‬
‫‪every day.‬‬
‫‪generation: all the people of about the same age within a society‬‬
‫‪failure: a lack of success in doing something‬‬
‫‪deserve: to be worthy‬‬
‫‪appreciate: to be grateful for‬‬

‫‪6‬‬
Test time

.‫ کلمات زیر را در جای خالی مناسب قرار دهید‬: Q1

Respect - failure - shares - later

1 Parnia never……………….. her toys with her cousins

2 Students show their………….. for the teacher by not talking.

3 Their first attempt to climb Sabalan ended in ………..

4 The project will be completed two weeks ………….

.‫کلمات زیر را تکمیل کنید‬،‫ با استفاده از دانش واژگانی خود‬:Q2

1 We have to speak louder, because my grandfather is h ………of hearing.

2 Dr. Gharib was regarded as a d………. physician and he spared no pains to help sick
people.

3 Elders feel …………. when we appreciate them.

4 I have told Mohsen……………to talk politely to his teacher.

7
Answers :

Q1 :

1 shares

2 respect

3 failure

4 later

Q2 :

1 hard

2 dedicated

3 honored

4 repeatedly

8
‫‪Grammar‬‬

‫جمالت مجهول‬

‫سمیه کتابش را می خواند!‬


‫محمود در اتاق را باز کرده است!‬
‫من در واپسین دقایق‪،‬او را در آغوش گرفتم!‬

‫در تمام جمالت باال‪،‬ما دقیقا می دونیم که چه کسی کار مورد نظرمون رو انجام داده‪.‬به عبارتی فاعل‬
‫جمله ی ما "معلومه"‪.‬ولی گاهی اوقات به هر دلیلی‪،‬یا فاعل برای ما چندان مهم نیست یا فرضا مفعول‬
‫یا کاری که انجام شده اهمیت بیش تری داره‪.‬در این مواقع فاعلمون رو در جایگاهش ذکر نمی کنیم و‬
‫جمله ی "مجهول" می سازیم‪(.‬ما فقط می تونیم با افعال مفعول پذیر جمله ی مجهول بسازیم)‪.‬‬

‫مثال مجهول جمالت باال به ترتیب می شن ‪:‬‬

‫کتاب خوانده می شود!‬


‫در باز شده است!‬
‫او در واپسین دقایق‪،‬در آغوش گرفته شد!‬
‫اگر خوب دقت کنید یه سری تغییرات می بینید؛‬

‫اوال می بینید که دیگه خبری از فاعل در ابتدای جمله نیست‪.‬‬

‫دوما مفعول اول جمله قرار گرفته‪.‬‬

‫سوما فعلمون شکل جدیدی به خودش گرفته‪.‬‬

‫یه چیز مهم دیگه رو هم باید در نظر بگیریم و اونم اینه که زمان فعل جمله ی معلوم با زمان فعل‬
‫جمله ی مجهول یکسان هستش‪.‬‬

‫بریم ببینیم چطور در زبان انگلیسی مجهول بسازیم‪.‬‬

‫‪Meysam sent the letter.‬‬

‫جملهی باال یه جملهی خیلی ساده ی معلوم در زبان انگلیسیه‪.‬جملهای که ترتیب زیر رو داره ‪:‬‬

‫‪9‬‬
‫مفعول ‪ +‬فعل ‪ +‬فاعل‬
‫خب حاال فرض کنید برامون مهم نیست میثم نامه رو ارسال کرد‪،‬فقط مهمه که نامه ارسال شد!پیش‬
‫به سوی مجهول سازی!‬

‫حاال که میثم بیچاره برامون مهم نیست‪،‬بیاید کال محوش کنیم ‪:‬‬
‫‪……… sent the letter.‬‬
‫خب حاال نامه (مفعول) رو میاریم ابتدای جمله‪.‬یعنی ساختارمون این شکلی می شه ‪:‬‬
‫‪The letter sent‬‬
‫االن ما هنوز جمله ی مجهول نداریم و یه کار دیگه هم مونده که باید بکنیم؛تغییر شکل فعل‬
‫اینجاست که تازه کارمون شروع می شه‬

‫انگلیسی زبان ها میان و می گن ما برای ساختن جمله ی مجهول یه قالب کلی ارائه می دیم ‪:‬‬

‫‪+‬اسم یا ضمیر (همون مفعولی که آوردیمش اول جمله)‬ ‫‪+p.p‬‬

‫در واقع هر جملهی مجهول‪ 2،‬جزء ثابت و یه باکس متغیر داره که ما اون باکس رو با توجه به زمان جمله‬
‫مون پر می کنیم‪.‬‬

‫اینجا زمان فعل گذشته ی ساده هستش‪،‬پس در باکسمون ‪ was‬می ذاریم (جلوتر می گم توی باکس‬
‫چیا قرار می دیم)‪ ،‬قسمت سوم فعل ‪ ،send‬مثل قسمت دومش ‪ sent‬هستش پس داریم ‪:‬‬

‫‪The letter was sent.‬‬

‫کتابتون روی سه زمان مانور داده که هر سه تا رو براتون آوردم(فرمول جمله ی معلوم رو خیلی کلی و‬
‫ساده براتون آوردم‪.‬در کنکور یا محاوره قضیه می تونه به این سادگیا نباشه ولی برای امتحانتون همین‬
‫بسه) ‪:‬‬

‫راستی اگر هنوز مسلط نیستید روی قسمت سوم افعال (‪ ،)p.p‬یه سری به انتهای کتاب دوازدهمتون‬
‫بزنید و خوب خوب افعال رو حفظ کنید‪.‬ضمنا اگر فعلتون قاعده مند باشه‪،‬خیلی راحت تهش یه ‪ ed‬می‬
‫ذاریم و تمام!‬

‫نحوه ی ساخت جمله ی معلوم در زمان گذشته ی ساده ‪:‬‬

‫مفعول‪+‬قسمت دوم فعل (فعل در زمان گذشته)‪+‬فاعل‬

‫‪I played football‬‬


‫من فوتبال بازی کردم‬
‫‪I saw him in Tehran‬‬
‫من او را در تهران دیدم‬

‫‪10‬‬
‫نحوه ی ساخت جمله ی مجهول در زمان گذشته ی ساده ‪:‬‬

‫‪ + was/were + p.p‬مفعول جمله ی معلوم‬

‫‪The car was fixed yesterday‬‬


‫ماشین دیروز تعمیر شد‪.‬‬

‫یادتونه کاربرد های زمان حال ساده رو؟کارهای روتین یا تکراری رو با این زمان می گفتیم‪.‬قید های تکرار‬
‫مثل ‪ always,usually‬و‪ ....‬می تونن نشانه ای برای این زمان باشن‪.‬‬

‫نحوهی ساخت جمله ی معلوم در زمان حال ساده ‪:‬‬

‫مفعول‪+‬فعل ساده‪+‬فاعل‬

‫‪I play basketball everyday.‬‬


‫من هر روز بسکتبال بازی می کنم‪.‬‬
‫‪She watches TV every night.‬‬
‫او هر شب تلویزیون می بیند‪.‬‬

‫نحوه ی ساخت جمله ی مجهول در زمان حال ساده ‪:‬‬

‫‪+am/is/are+p.p‬مفعول جمله ی معلوم‬

‫‪Foxes are hunted for their skin‬‬


‫روباه ها به خاطر پوستشان شکار می شوند‪.‬‬

‫برای زمان حال کامل همیشه این مثال رو می زنم؛فرض کن صبح از خواب بیدار می شی‪ ،‬بوی نم‬
‫میاد‪،‬برگ درخت ها خیسن‪،‬زمین خیسه‪،‬هوا خنکه‪...‬‬
‫می گی " باران باریده است"‪.‬یعنی اتفاقی در گذشته رخ داده ولی اثرش هنوز باقیه‪.‬‬

‫نحوهی ساخت جمله ی معلوم در زمان حال کامل ‪:‬‬

‫فاعل ‪have/has+p.p +‬‬

‫‪I have read this book.‬‬


‫من این کتاب را خوانده ام‪.‬‬

‫‪James has never left the town.‬‬


‫جیمز هرگز شهر را ترک نکرده است‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫نحوهی ساخت جمله ی مجهول در زمان حال کامل ‪:‬‬

‫مفعول جمله ی معلوم ‪have been/has been + p.p +‬‬

‫‪The house has been destroyed‬‬


‫آن خانه تخریب شده است‪.‬‬

‫شکل مجهول زمانهای "حال استمرار ی" و "گذشتهی استمرار ی" به صورت زیر است ‪:‬‬

‫‪am/is/are/was/were + being + pp‬‬

‫‪The flower is being watered by my father‬‬


‫گل دارد توسط پدرم آبیاری می شود‪.‬‬

‫‪The cars were being washed in the car wash‬‬


‫ماشین ها داشتند در کارواش شسته می شدند‪.‬‬

‫اگر سوال مستقیما اشاره کنه چه جملهای می خواد (‪ active‬می شه معلوم و ‪ passive‬یعنی مجهول)‬
‫که کارمون راحته ولی اگر سوال چیزی نگفته بود چطور ی بفهمیم باید جمله رو به شکل مجهول‬
‫بیاریم؟‬

‫در معنا فعل "شدن" رو زیاد می شنویم‪.‬‬

‫ضمنا وجود ‪ by‬یا ‪ with‬که معموال در اواخر جمله میان و معنای "توسط" می دن می تونه نشانه ی خوبی‬
‫برای استفاده از این زمان باشه‪.‬‬

‫‪The car was washed by my father‬‬


‫ماشین توسط پدرم شسته شد‪.‬‬

‫ضمنا به فعلتون دقت کنید؛اون چیزی یا کسی که اول جمله اومده‪،‬فعل رو انجام می ده یا فعل روش‬
‫انجام می شه؟ مثال در جمله ی زیر صرف نظر از ‪ ،by‬به نظرتون "برج" ساخته می شود یا می سازد‬
‫(فعلمون ‪ build‬هستش) ؟مسلمه که ساخته می شه (شدن شما رو یاد چی می اندازه؟)‬

‫‪The tower………..(build) by a group of highly educated engineers.‬‬

‫‪12‬‬
‫مبارک بشه!ماشین خریدی‪،‬درسته؟‬
‫عجب هوای بدیه‪،‬قبول دار ی؟‬

‫در جمالت باال‪،‬قصدمون از بیان اون تیکهای که بعد از ویرگول اومده‪،‬گرفتن تاییدیه‪،‬کسب اطمینان از‬
‫موضوع یا‪ ....‬هستش‪.‬انگلیسی ها هم یه همچین چیزایی دارن منتها به مراتب قاعده مند تر و اصولی‬
‫تر که بهشون می گیم دنباله ی سوالی یا ‪tag question.‬دنباله های سوالی دریایی از نکته هستن (یه‬
‫تعدادیشون رو تو "آفساید" براتون گفته ام‪ ).‬ولی در حد امتحانمون‪،‬چند تا نکته رو بدونیم ردیفه‪.‬‬

‫اول ‪ :‬فرم سواالت به چه صورته؟‬

‫هر جا یه جمله دیدی که تهش ویرگول ‪،‬جاخالی و عالمت سوال داشت بدون دنباله سوالی دار ی‬

‫?………‪I’ve heard he is sick,‬‬


‫?‪Iranians are allowed to travel to turkey without visa,……..‬‬

‫دوم ‪ :‬حاال چه طور ی بسازیمشون؟‬

‫مفصله‪،‬خوب توجه کن ‪:‬‬


‫بیاید به اون جمله ی قبل از ویرگول بگیم جمله ی اصلی ‪.‬جمله ی اصلیمون بخوایم نخوایم یه فعلی‬
‫داره‪.‬تو دنباله ی سوالی باید با اون فعله باز ی کنیم‪.‬‬

‫سه تا اصل مقدماتی داریم ‪ :‬از اصل اول توی کالسها به عنوان اصل رنگین کمون یاد میکنم‪.‬‬
‫انگلیسی ها اون قدیم ندیما معتقد بودن هرکس بتونه از زیر رنگین کمون رد بشه‪ ،‬اگر آقاست می شه‬
‫خانم و برعکس‪ .‬ما همین وضعیت رو درباره ی دنباله ی سوالی و جمله ی اصلی هم داریم‪.‬اگر جمله ی‬
‫اصلی مثبت باشه (اگر قید منفی ساز مثل ‪ never‬نداشته باشیم و فعلمون مثبت بود می گیم جمله‬
‫مون مثبته) دنباله ی سوالی منفیه و بالعکس‪.‬یعنی فعل مثبت وقتی از روی ویرگول بپره می شه‬
‫منفی و بالعکس‪.‬‬

‫اصل دوم اینه که دنباله ی سوالی مخففه (مثال ‪ wasn’t‬داریم نه ‪)was not‬‬

‫)‪She sings a song every time she takes a shower,doesn’t she?(not does not she‬‬

‫اصل سوم هم اینه که ما تو دنباله ی سوالی ضمیر فاعلی داریم نه اسم‬

‫)‪Sama is a teacher,isn’t she? (not isn’t Sama‬‬

‫حاال دیگه بریم سراغ ساختن دنباله ها ‪:‬‬

‫‪13‬‬
‫ به عنوان‬have/has ‫( یا‬am/is/are/was/were) ‫ بود‬to be ‫اگر فعل جمله ی اصلیمون شامل افعال‬
‫ خود همین فعل ها رو منفی می کنیم (یا حاال مثبت می کنیم؛ بستگی داره تو‬،‫فعل کمکی داشتیم‬
)‫جملهی اصلی چطور باشن‬

Snow is white, isn't it?


You aren't English, are you?
Sina has done his homework,hasn’t he?

‫ و اگر گذشته‬does ‫ و‬do ‫در جمالت بدون فعل کمکی یا مدال اگر جمله اصلی در زمان حال ساده باشد از‬
.‫ استفاده می کنیم‬did ‫ساده باشد از‬

They live in London, don't they?


She comes from Korea, doesn't she?
He went to the party last night, didn't he?

‫ قرار می گیره‬there ‫ در دنباله سؤالی هم همون‬،‫ در جمله اصلی بیاد‬there ‫اگر‬

There is a lot of work to do today, isn’t there?

: ‫دقت کنید‬
.‫ دنباله سؤالی آنها مثبته‬،‫ یکی از قیدهای منفی ساز بیاد‬،‫اگر در جمله اصلی‬

no, none, not, few, little, hardly, never, rarely, …

They are hardly aware of the increase in birth rate, are they?
There has never been an exploitation in this company, has there?

‫دنباله ی سوالی در جمالت مرکب‬

She phoned while I was watching TV,………?


I have heard that he is ill,…….?
John would leave the town if he wasn’t sick,………….?

‫جمله ی پایه را مبنای ساخت دنباله ی سوالی قرا می دهیم مگر اینکه در‬، ‫اگر جمله ای مرکب داشتیم‬
: ‫“ یا افعالی مثل‬I" ‫جمله ی پایه ضمیر‬

‫در این صورت جمله ی‬.‫ وجود داشته باشد‬.....‫ و‬think/believe/feel/heard/suppose/(am)sure


.‫پیرو مبنا قرار می گیرد‬

14
: ‫جمالت امر ی‬

‫ استفاده می‬will you? ‫و‬would you? ،could you? ،can you? ‫برای دنباله سؤالی جمالت امر ی از‬
.‫کنیم‬

Open the door, will you? (would you?)


Have a coffee, can you? (could you?)

‫ اما دقت کنید اگر جمله‬،‫ می شود‬shall we? ‫ دنباله سؤالی آن‬،‫ شروع شود‬Let’s ‫اگر جمله اصلی با‬-
.‫ شروع شد در دسته جمالت امر ی قرار می گیرد‬Let us ‫اصلی با‬

Let’s invite the neighbors over for dinner on the weekend, shall we?
Let us postpone the matter, will you?

15
Test time

.‫ بنویسید‬،‫شکل مجهول افعال داخل پرانتز را با توجه به زمان درست‬: 1 Q

1 The robber……. by the police last week. (find)

2 The first fast food restaurants………. in our city thirty years ago. (open)

3 I have two parrots. They…….. in the cage. (keep)

4 Persian……… in Iran, Tajikstan and Afghanistan. (speak)

5 Jack’s money……… and we haven’t found it yet. (steal)

.‫ از دنباله های سوالی مناسب در جای خالی استفاده کنید‬: 2Q

1 It’s a lovely day,……….. ?

2 You haven’t done your homework,……….. ?

3 There is a problem here,……………...?

4 Hamid never says a word,…………. ?

5 Kate forgot to feed the chickens,……….. ?

16
Answers :

Q1:

1 Was robbed

2 Were opened

3 Are kept

4 Is spoken

5 Has been stolen

Q2:

1 isn’t it

2 Have you

3 isn’t there

4 Does he

5 didn’t she

17
‫‪writing‬‬

‫کلمات ربط ‪:‬‬

‫‪ : and‬فعالیت ها و یا احساسات مشابه رو نشون می ده‪ ،‬و اطالعات یا توضیحاتی رو به جمله قبلی اضافه‬
‫می کنه‪.‬‬

‫‪London is in England, and Rome is in Italy.‬‬


‫لندن در انگلیس است و رم در ایتالیا‬

‫‪ : but‬دو جمله متضاد یا مختلف رو به هم ربط می ده‪.‬‬

‫‪Reza ran fast, but he couldn't catch Ali.‬‬


‫رضا سریع می دوید‪ ،‬اما (ولی) نتوانست رضا را بگیرد‪.‬‬

‫‪ : or‬برای انتخاب کردن از بین دو چیز یا جایگزین کردن استفاده می شه‪.‬‬

‫‪You can take a train, or you can take a bus.‬‬


‫تو می توانی سوار قطار شوی‪ ،‬یا می توانیم سوار اتوبوس شوی‬

‫‪ : so‬نشون می ده که جملة دوم نتیجة جملة اوله‪.‬‬

‫‪He was feeling sick, so he went to the doctor.‬‬


‫احساس بیماری می کرد‪ ،‬بنابراین به دکتر مراجعه کرد‪.‬‬

‫‪18‬‬
Test time

.‫ جمالت زیررا با کلمات ربط داده شده کامل کنید‬: 1Q

and, or, but, so

1 The early bird catches the worm, ……. if you want to succeed, wake up and start work
early.

2 He bought a house, found a job, …….. chose a school for his children last year.

3 The glass fell down to the floor, ……… it didn’t break.

4 You can pay now, ……… when I finish your painting.

.‫ متن زیر را بخوانید ودر جای خالی از حروف ربط مناسب بهره ببرید‬: 2Q

so/and/but/or

Teachers work hard every day to make sure you have learnt your lessons, (1)......they
deserve your respect. You should know their values, (2)…… tell them that you are grateful
to them for their help. You may sometimes forget their kindness, (3) ……..you need to
remember that they shape your lives like your parents. Treat them well when they are still
around, (4) ……. you will be sorry one day.

19
Answers :

Q1 :

1 so

2 and

3 but

4 or

Q2 :

1 so

2 and

3 but

4 or

20
Lesson 2 : Look it up

vocabulary
abbreviation (n):‫اختصار‬،‫مخفف‬
SKU is the abbreviation for Stock Keeping Unit
access (n,v):‫دست یافتن‬،‫دسترسی‬
the staircase gives access to the top floor
accident (n):‫حادثه‬
I had a terrible car accident yesterday
advanced (adj):‫پیشرفته‬
My sister can speak English very fluently. she also uses an advanced dictionary
ancient (adj):‫باستانی‬
the ancient civilizations of the Mediterranean
anthill (n):‫النه ی مورچه‬
The ants came out of their anthill in groups of 8 to 10 ants
arrange (v):‫مرتب کردن‬،‫چیدن‬
We’ll need to arrange the chairs around the table.
avoid (v):‫خودداری کردن از‬،‫دوری کردن از‬
avoid excessive exposure to the sun
bilingual (adj):‫دو زبانه‬
Mary is bilingual;she can speak French and Chinese
combination (n):‫ترکیب‬
From the letters X and Y, we can get two combinations: XY and YX.
communicate (v):‫ارتباط برقرار کردن‬
the prisoner was forbidden to communicate with his family

21
compile (v):‫تالیف کردن‬
The first Persian dictionary was compiled around 1000 years ago.
confused (adj):‫گیج‬
interviewing confused old people does take longer
confusing (adj):‫گیج کننده‬
It was a confusing subject
contain (v):‫در بر داشتن‬
Try to avoid foods that contain a lot of fat.
continent (n);‫قاره‬
Asia is the largest continent on Earth
definition (n):‫تعریف‬
a dictionary definition of the verb
destroy (v):‫ویران کردن‬،‫تخریب کردن‬
The storm destroyed all the houses near the lake
effective (adj):‫موثر‬
effective solutions to environmental problems
effectively (adv):‫به شکلی موثر‬
If you know how to study more effectively, you’ll be able to learn more.
elementary (adj):‫مقدماتی‬،‫ابتدایی‬
For you as a high school student, an elementary one is OK.
endanger (v):‫به خطر انداختن‬
he was driving in a manner likely to endanger life
endangered (adj):‫در معرض خطر‬
We should protect endangered animals
entire (adj):‫همه ی‬،‫تمام‬
my plans are to travel the entire world
entry (n):‫مدخل‬،‫راهرو‬،‫ورودی‬
I circled the dictionary entry for the word ‘purpose’.

22
essential (adj);‫ضروری‬
it is essential to keep up-to-date records
expand (v):‫گسترش دادن‬
their business expanded into other hotels
figure out (v):‫فهمیدن‬،‫پی بردن‬
Mehran couldn’t figure out what the teacher was talking about.
identify (v):‫شناسایی کردن‬
the judge ordered that the girl should not be identified
guide (n,v):‫راهنمایی کردن‬
a tour guide
immediate (adj):‫فوری‬
the immediate concern was how to avoid taxes
include (v):‫در بر داشتن‬،‫شامل بودن‬
we have included some hints for beginners in this section
look up (phr v):)‫جست و جو کردن (کلمه در دیکشنری‬
Look it up in your dictionary
including (adj):‫شامل‬
languages including Welsh and Gaelic
incomprehensible (adj):‫غیر قابل درک‬
a language which is incomprehensible to anyone outside the office
increase (n,v):‫افزایش دادن‬
an increase of 28.3 per cent
infection (n):‫عفونت‬
a chest infection
intermediate (adj):‫متوسط‬
Use an intermediate dictionary like “word power”
introduce (v):‫عرضه کردن‬،‫معرفی کردن‬
Introduce them to each other

23
introduction (n):‫معرفی‬،‫مقدمه‬
your talk will need an introduction which states clearly what you are talking about and
why
international (adj):‫بین المللی‬
Mehrabad is an international airport
jump into (v):‫ناگهان به کاری پرداختن‬،‫پرش به‬
I did not read the introduction and jumped into the next part.
magnet (n):‫آهنربا‬
A simple magnet has two different heads
minor (adj):‫کوچک‬،‫جزئی‬
I suffered a minor injury for a while
monolingual (adj):‫تک زبانه‬
I am a monolingual person;I can only speak persian
offer (v):‫ارائه کردن‬،‫پیشنهاد دادن‬
He offered me a cigarette
origin (n):‫خواستگاه‬،‫منشا‬
his theory of the origin of life was accepted by a group of people
prefix (n):‫پیشوند‬
provide (v):‫فراهم کردن‬
we were provided with a map of the area
publish (v):‫منتشر کردن‬
The book will be published in 2024
quit (v):‫ترک کردن‬،‫خارج شدن‬
My uncle quit smoking 10 years ago
recommend (v):‫توصیه کردن‬
some doctors recommend putting a board under the mattress
stand for (phr v):‫بیانگر چیزی بودن‬،‫نشانه ی چیزی بودن‬
PC stands for “personal computer”

24
suffer (v):‫رنج بردن‬
he suffered intense pain
suffix (n):‫پسوند‬
suppose (v):‫گمان کردن‬،‫فرض کردن‬
I suppose I got there about noon
surround (n,v):‫محاصره کردن‬
soldiers surrounded the parliament building
symbol (n):‫نماد‬
C is the symbol for carbon.
treasure (n):‫گنج‬
A lot of national treasures are kept in museums
unchangeable (adj):‫غیر قابل تغییر‬
His personality is unchangeable
unexpectedly (adv):‫بر خالف انتظار‬
he died unexpectedly of a heart attack
unsystematically (adv):‫غیر سیستمی‬
these land mines are distributed randomly and unsystematically.

25
definitions

combination : an arrangement in a particular order

introduction: the part at the beginning of a book that gives a general

effectively: in a way that is successful and achieves what you want

arrange: to put things in a neat, attractive, or useful order

jump into: to suddenly decide to do something

suppose:think and believe

contain:have something inside

symbol:something that stands for something else

Recommend:tell somebody that something is good

26
‫‪Grammar‬‬

‫ضمایر موصولی و جمله واره ی وصفی‬

‫ضمیر های موصولی کلماتی از قبیل ‪ who/whom/which/that‬هستن و معنای "که" می دن‪.‬‬

‫انواع ضمایر موصولی معرفی شده در کتاب‬

‫‪ : Who‬بعد از اسم اشخاص ضمیر ربط ‪ who‬به کار می ره‪.‬‬

‫‪The man who lives next door is my uncle.‬‬


‫مردی که همسایه ی ماست‪،‬عمویم است‪.‬‬

‫‪The woman who called yesterday is my aunt.‬‬


‫زنی که دیروز تماس گرفت خاله ی من است‪.‬‬

‫‪ : Whom‬این ضمیر هم مثل ‪ who‬فقط برای انسان استفاده می شه ‪.‬این ضمیر می تونه بعد از اسمی‬
‫قرار بگیره که مفعول جمله هستش‪.‬‬

‫‪The person whom I phoned last night is my teacher.‬‬


‫شخصی که دیشب به او زنگ زدم‪،‬معلم من است‬

‫‪I visited the woman whom I met yesterday‬‬


‫من خانمی را که دیروز با او آشنا شدم‪،‬مالقات کردم‪.‬‬

‫نکته ‪:‬‬
‫به جای ‪ whom‬از‪ who‬هم می تونیم استفاده کنیم‪.‬‬

‫‪The woman who(m) you met yesterday is coming to dinner.‬‬

‫‪ : Which‬این ضمیر فقط برای اشیا و حیوانات استفاده می شه‪.‬‬

‫‪The car which hit me was yellow.‬‬


‫ماشینی که به من برخورد کرد زرد بود‪.‬‬

‫‪The car which I drive is old.‬‬


‫ماشینی که آن را می رانم قدیمی است‪.‬‬

‫‪27‬‬
‫‪ : That‬این ضمیر موصولی هم برای انسان و هم برای غیر انسان کاربرد داره و به نوعی می تونه جانشین‬
‫‪ who/whom/which‬باشد‪.‬‬

‫‪Marie Curie is the woman that discovered radium.‬‬


‫ماری کور ی زنی است که رادیم را کشف کرد‪.‬‬

‫جملهی شرطی نوع ‪2‬‬


‫در گذشته با جمله ی شرطی نوع ‪ 1‬آشنا شدیم‪.‬حاال می خوایم بریم سراغ شرطی نوع دوم ‪:‬‬
‫شرطی نوع دوم بیانگر یه شرط غیر قابل اجرا یا دور از انتظاره‪.‬‬

‫مثال ‪:‬‬
‫‪If I could fly,I would travel to New York.‬‬
‫اگر بتوانم ( می توانستم) پرواز کنم‪،‬به نیو یورک سفر می کنم (می کردم)‪.‬‬

‫دقت کنید با وجود اینکه جمله در زمان گذشته هستش ولی مفهوم اون در زمان حاله‪.‬‬
‫ساختار های هر دو جمله ی شرطی رو در جدول براتون میارم‪.‬‬

‫شرطی نوع ‪1‬‬

‫‪If clause‬‬ ‫‪Main clause‬‬

‫زمان حال‬ ‫)‪Will (going to‬‬


‫‪Can‬‬
‫‪Might‬‬
‫‪Should‬‬

‫شرطی نوع ‪2‬‬

‫‪If clause‬‬ ‫‪Main clause‬‬

‫گذشته‬ ‫‪Would‬‬
‫‪Could‬‬
‫‪Should‬‬
‫‪Might‬‬

‫‪If I were you‬‬ ‫‪I would buy the car‬‬

‫‪If I could speak french‬‬ ‫‪I could work as a tour guide.‬‬

‫‪28‬‬
: ‫نکته‬
.‫ برای همه ی اشخاص رایج تره‬was ‫ به جای‬were ‫ در جمله ی شرط استفاده از‬،‫توی شرطی نوع دوم‬

If I were you,I would watch the movie


If my mother were here I would ask her for help.

29
Lesson3:Renewable Energy

vocabulary

Important words and phrases


source (n):‫منبع‬
renewable (adj):‫تجدید پذیر‬
Renewable Source of energy
convert into (v):‫تبدیل کردن به‬
kinetic (adj):‫جنبشی‬
mechanical (adj):‫مکانیکی‬
Wind turbines convert kinetic energy into mechanical power
hydropower (n):)‫تولید برق از نیروی آب (نیروی برقاب‬
Hydropower or water power is produced as a result of running water
solar (adj):‫خورشیدی‬
Solar energy is the energy that comes from the sun
huge (adj):‫عظیم‬
Elephants are huge animals
wind (n,v):‫باد‬
Wind turbines are used to produce energy from wind power
blow (n,v):‫فوت کردن‬،‫وزیدن‬
Blow in your whistle!
generate (v):‫تولید کردن‬
Electricity can be generated from wind

30
coal (n):‫زغال سنگ‬،‫زغال‬
rich (adj):‫ثروتمند‬،‫غنی‬
resources (n):‫منابع‬
Some countries are rich in coal resources
pollute (v):‫آلوده کردن‬
The factory has polluted the river
consume (v):‫مصرف کردن‬
The new light bulbs consume less electricity
balcony (n):‫بالکن‬
My uncle loves sitting in the balcony
variety (n):‫گوناگونی‬،‫تنوع‬
They do a variety of fitness activities.
tide (n):‫جریان‬،‫جزر و مد‬
Here you can see two high and two low tides each day
replace (v):‫جایگزین کردن‬
The factory replaced most of its workers with robots
use up (v):‫مصرف کردن‬
Don’t use up all the milk - we need some for breakfast.
forever (adv):‫برای همیشه‬
No one can live forever.
demand (n,v):‫تقاضا‬
Demand for organic food is increasing
absorb (v):‫جذب کردن‬
Plants absorb carbon dioxide.
cooperate (v):‫همکاری کردن‬
When two people cooperate with each other, they come up with better ideas.
ability (n):‫توانایی‬
He had a lot of abilities
air conditioner (n):‫تهویه کننده ی هوا‬
they are natural air cooling systems and can be used instead of electrical air conditioners
common (adj):‫مرسوم‬،‫متداول‬،‫عمومی‬
The most common type of clean energy is the solar power.

31
environment (n):‫محیط اطراف‬،‫محیط‬
The natural environment or natural world
opposite (adj):‫ضد‬،‫مقابل‬
a wind turbine works the opposite of a fan
reduce (v):‫کم کردن‬،‫کاهش دادن‬
he need for businesses to reduce costs
produce (v):‫تولید کردن‬
They produce different types of products
remind (v):‫یادآور شدن‬،‫یادآوری کردن‬
he would have forgotten my birthday if you hadn't reminded him
fossil fuels (n):‫سوخت های فسیلی‬
Oil, coal and natural gas are three common fossil fuels.
nuclear (adj):‫هسته ای‬
Nuclear weapons
radiation (n):‫تابش‬
Solar energy is produced by the radiation that reaches the earth
nowadays (adv):‫امروزه‬
Nowadays, solar energy can be converted into other forms of energy, such as heat and
electricity
pressure (n):‫فشار‬
Do not put pressure on his wound
material (n):‫جنس‬،‫ماده‬
Different types of materials might also be used in building the houses
panel (n):‫صفحه‬
roof (n):‫سقف‬
Maybe you’ve seen buildings or houses with big shiny panels on the roof
measure (n,v):‫اندازه گرفتن‬،‫اندازه‬
Let’s measure the distance and see who’s right!
gradually (adv):‫به تدریج‬
grow (v):‫رشد کردن‬
People gradually grow old
heat (n):‫گرما‬،‫حرارت‬
the room faces north and is difficult to heat

32
‫‪definitions‬‬

‫در درس ‪ 1‬کامل توضیح دادم راجع به این بخش‪ ،‬ولی چون ممکنه از آخر به اول بخونید یه بار دیگه‬
‫میگم ‪:‬‬

‫کتابتون اومده معانی یک سر ی کلمات یا عبارات رو به انگلیسی نوشته‪.‬قطعا از این بخش سوال دارید‬
‫(حاال در ادامه تیپ سوال هاش رو که در امتحان نهایی اومده می بینید)‪.‬اگر واقعا نمی تونید کامل‬
‫حفظ کنید معانی انگلیسی رو ایرادی نداره‪،‬یه سر ی کلمات کلیدی در توضیحات طوالنی رو براتون‬
‫مشخص کردم‪،‬همونا رو یاد بگیرید که در توضیح چه کلمه ای به کار رفتن و سر جلسه گزینه ی درست‬
‫رو انتخاب کنید (طراحای محترم زیاد اذیتتون نمی کنن و بعیده که تغییری در خود توضیح کتاب ایجاد‬
‫کنند؛ تیپ سواالت کتاب کار و امتحان های نهایی ساالی قبل وصل کردنیه‪،‬یعنی از شما نوشتن کامل‬
‫توضیح رو نمی خوان)‬

‫‪variety: many different types of things or people‬‬

‫‪tide: the rise and fall of the sea‬‬

‫‪replace :‬‬
‫‪1. to take the place of somebody or something‬‬
‫‪2. to put something back in the right place.‬‬

‫‪use up : to finish something‬‬

‫‪forever: for all time.‬‬

‫‪demand: the amount of a product or service that people want.‬‬

‫‪convert: to change in form or character.‬‬

‫‪absorb: to take something in, especially gradually‬‬

‫‪33‬‬
proverbs

‫تیپ سواال هم اکثرا به این صورته که ضرب المثل‬.‫به احتمال زیاد از ضرب المثل ها سوال خواهید داشت‬
‫من هم‬definition). ‫رو می دن و می گن توضیح مربوط بهش رو پیدا کنید (یه چیزی تو مایه های‬
‫قاعدتا باید معادل فارسی و کلیات توضیح‬.‫معنای ضرب المثل ها رو براتون آوردم هم توضیح کتاب رو‬
‫ولی من یه سر ی کلمات کلیدی رو در هر‬،‫رو بلد باشید تا اگر تیپ سوالی جدیدی دادن غافلگیر نشید‬
‫ضرب المثل معلوم کردم که ارتباط برقرار کنید بین توضیح و ضرب المثل و با دیدن اون کلمه بتونید‬
‫معنای متناظر ضرب المثل رو پیدا کنید‬

God helps those who help themselves : Don’t just wait for good things to happen to you.
Work hard to achieve your goals.
‫از خدا برکت‬، ‫ از تو حرکت‬: ‫معادل فارسی‬

The early bird catches the worm:You should wake up and start work early if you want to
succeed.
‫ سحر خیز باش تا کامروا باشی‬: ‫معادل فارسی‬

Birds of a feather flock together:People like to spend time with others who are similar to
them
‫باز با باز‬،‫ کبوتر با کبوتر‬: ‫معادل فارسی‬

Actions speak louder than words : Just saying that you’ll do something doesn’t mean much.
Actually doing it is harder and more meaningful.

‫دو صد گفته چون نیم کردار نیست‬:‫معادل فارسی‬

Practice makes perfect :You have to practice a skill a lot to become good at it
‫کار نیکو کردن از پر کردن است‬:‫معادل فارسی‬

Too many cooks spoil the broth:When there are too many people trying to lead and give
their opinions, it’s confusing and leads to bad results. Jobs and projects should have one or
two strong leaders.

‫آش یا شور می شه یا بی نمک‬،‫ آشپز که دو تا شد‬: ‫معادل فارسی‬

34
Easy come, easy go:When you get money quickly, like by winning it, it’s easy to spend it or
lose it quickly as well
‫باد آوزده را باد می برد‬:‫معادل فارسی‬

Two heads are better than one: When two people cooperate with each other, they come
up with better ideas.
‫ دو کله بهتر از یه کله‬: ‫معادل فارسی‬

Don’t count your chickens before they hatch:Your plans might not work out, so don’t start
thinking about what you’ll do after you succeed. Wait until you’ve already succeeded, and
then you can think about what to do next.
‫ جوجه رو آخر پاییز می شمارن‬: ‫معادل فارسی‬

Out of sight, out of mind:You soon forget people or things that are no longer visible or
present
‫ از دل برود هر آنچه از دیده برفت‬: ‫معادل فارسی‬

‫کتابتون برای ضرب المثل های زیر توضیح نیاورده و فقط معادل فارسی خواسته‬

Cut your coat according to your cloth.


‫ پات رو از گلیمت دراز تر نکن‬: ‫معادل فارسی‬

A burnt child dreads the fire.

‫مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسه‬

Kill two birds with one stone.


‫ با یه تیر دو نشان زدن‬: ‫معادل فارسی‬

Don’t look a gift horse in the mouth


‫ دندون اسب پیشکشی رو نمی شمارن‬: ‫معادل فارسی‬

35
Test time

‫ضمنا تغییرات الزم را اعمال کنید‬.‫ با استفاده از کلمات زیر جاهای خالی را پر کنید‬:1Q

Remind generate variety arrangement resource

1 Special………. can be made for guests with disabilities.


2 The students constantly had to be……… about their homework.
3 Asia is a continent rich in natural…………… .
4 The people of this city come from a……………. Of different backgrounds.
5 Wind turbines………… electricity for the local community

.‫ کلمه ای که در هر مجموعه با دیگر گزینه ها همخوانی ندارد را انتخاب کنید‬: 2Q

1 a. water b. tree c. coal d. sun


2 a. pollution b. waste c. garbage d. resource
3 a. yard b. balcony c. roof d. motor
4 a. absorb b. use up c. generate d. digest

‫ مفهوم و تعریف ضرب المثل های ستون اول را از ستون دوم پیدا کنید (در ستون دوم یک‬: 3Q
).‫تعریف اضافه است‬
1 2
1. God helps those who help themselves f. Just saying that you will do something doesn` t
2. Two heads are better than one mean much. Actually, doing it is harder.
3. Action speak louder than words g. Don` t just wait for good things to happen to
4. A burnt child dreads the fire you. Work hard to achieve your goals.
h. Someone who has experienced some kind of
negative situation will try to avoid making the
same mistake.
i. People like to spend time with others who are
similar to them.
j. When two people cooperate with each other,
they come up with better idea

36
Answers :

Q1;

1 arrangements

2 reminded

3 Resourses

4 variety

5 generate

Q2;

1 B

2 D

3 D

4 C

Q3;

1 g

2 j

3 f

4 h

37
‫‪Grammar‬‬

‫جمالت مجهول دارای فعل وجهی‬

‫‪ Must‬و ‪ may‬و ‪ can‬و ‪ should‬و‪ ......‬یادتونه؟ هر کدومشون یه سر ی معنی و کاربرد خاص داشتن‪ .‬مثال‬
‫‪ can‬رو برای بیان توانایی استفده می کردیم‪.‬یا ‪ must‬برای بیان یک اجبار قوی به کار می رفت (باید)‪.‬از‬
‫اون طرف ‪ should‬رو داشتیم که یه اجبار نسبتا ضعیف تر‪،‬در حد توصیه‪ ،‬رو بیان می کرد (بهتر‬
‫است‪،‬باید)‪ may.‬قضیه ش چی بود؟بیان احتمال‪ will.‬رو هم که دیگه همتون بلدین‪.‬‬

‫!‪I didn’t notice you were waiting.I will open the door for you right now‬‬
‫متوجه نشدم که منتظر ایستاده بودی‪.‬همین االن در را برایت باز خواهم کرد!‬
‫‪Elon Musk is such a powerful man. He can make changes in crypto market just by sending‬‬
‫‪a tweet‬‬
‫ایالن ماسک مرد قدرتمندی است‪.‬او می تواند تنها با ارسال یک توئیت‪،‬در بازار ارز های دیجیتال تغییر به‬
‫وجود آورد‬
‫‪that may be true.‬‬
‫ممکن است درست باشد‪.‬‬
‫‪Sanaz should really see a doctor.she looks pale.‬‬
‫ساناز واقعا بهتر است (باید) یک دکتر را مالقات کند‪.‬رنگ پریده به نظر می آید‬
‫‪you must show your ID card‬‬
‫باید کارت شناسایی ات را نشان بدهی‬

‫خب حاال بریم سر اصل مطلب ‪:‬‬

‫فرض کنید می خواید از دوستتون شهال دعوت کنید تا به خونه ی شما بیاد و واسه امتحان نهایی درس‬
‫بخونید!فاصله ی خونه ی شهال از خونه ی شما زیاده و شما هم که آخرت مرام و معرفت هستید‪،‬بهش‬
‫می گید‪:‬تعارف رو بذار کنار شهال‪،‬باید برات ماشین بفرستم!؛)‬

‫شما االن از یه جمله ی معلوم استفاده کردید که یه فعل مفعول پذیر داره (چه چیزی را بفرستم؟)‪ .‬آیا‬
‫می تونیم این جمله رو مجهول کنیم؟ بله که می تونیم؛ماشین باید فرستاده شود‪.‬‬

‫حاال بحث ما اینه که چه طور یه جمله ای که شامل …‪ may/must/can/will/should,‬هست رو مجهول‬


‫کنیم؟‬

‫‪38‬‬
‫اصال کاری نداره‪.‬از درس ‪ 1‬یادمونه که یه جمله ی مجهول دو جزء ثابت و یه باکس متغیر داره‪.‬کافیه‬
‫بدونیم باکسمون چه طور پر می شه؛‬

‫‪ +‬ضمیر یا اسم مورد نظر‬ ‫‪+ p.p‬‬


‫وقتی جمله مون فعل وجهی(‪ )modal verb‬داره‪،‬برای مجهول سازی در باکس متغیر ‪ modal be‬می‬
‫ذاریم وتامام!‬
‫به مثال ها توجه کنید؛‬
‫‪The list can be arranged alphabetically.‬‬
‫لیست می تواند از نظر الفبایی چیده شود‪.‬‬

‫‪The river may be polluted with aluminum.‬‬


‫رودخانه ممکن است (احتمال دارد) با آلومینیوم آلوده شود‪.‬‬

‫‪The waste should be collected every night‬‬


‫آشغال ها باید هرشب جمع آوری شوند‬

‫دیگه می دونم همتون نحوهی تشخیص جمله ی مجهول رو بلدین‪ .‬ولی اگر هنوز بلد نیستین مراجعه‬
‫کنین به درس ‪.1‬‬

‫گذشتهی کامل (ماضی بعید)‬


‫بذارید باز هم با یکی از مثال هایی که در کالس ها می زنم شروع کنیم‪.‬‬

‫فرض کنید بعد از یه مسافرت طوالنی‪،‬بر می گردید خونه تون و در اتاقتون رو باز می کنید‪.‬یهو می بینید‬
‫که در همه ی کمد ها بازه‪،‬لباس هاتون و عمال هر وسیله ی دیگه ای که دارید روی زمین پخش و پال‬
‫شدن و خالصه حسابی همه چیز بهم ریخته‪ .‬پنجره ی اتاقتون هم‪-‬که مطمئنید موقع مسافرت رفتن‬
‫اون رو بست بودید‪-‬بازه‪.‬با پلیس تماس می گیرید و پلیس یه سر ی سواالت از شما می پرسه‪.‬خوب به‬
‫جوابی که در این سناریو می دید دقت کنید؛به پلیس می گید‪:‬وقتی من رسیدم‪،‬دزد رفته بود‪.‬‬

‫محور زمانی زیر در ذهن پلیس شکل می گیره‬

‫‪39‬‬
‫هر وقت بخوایم بگیم اتفاقی در گذشته قبل از اتفاق دیگه ای رخ داده‪،‬از زمان گذشته ی کامل که‬
‫معادل ماضی بعید در زبان خودمونه استفاده می کنیم (عربیتون چطوره؟بعید می شد دور‪.‬دور تر‬
‫نسبت به یه زمان دیگه)‬

‫ماضی بعید در اکثر مواقع همراه با ماضی ساده میاد‪.‬حاال ترتیبشون چیه؟ اون زمانی که نزدیک تره به‬
‫زمان حال رو به شکل ماضی ساده و زمان دور تر رو با ماضی بعید مطرح می کنیم‪.‬‬

‫پس اوال ساختار ماضی بعید مهمه‪،‬دوما تشخیص ترتیب اتفاقات و بیان هر اتفاق در زمان مناسب‬
‫خودش‪.‬‬

‫ساختار جمله ی معلوم در زمان گذشتهی کامل ‪:‬‬

‫‪ + had + p.p‬فاعل‬

‫برای منفی کردن کافیه یه ‪ not‬بعد از ‪ had‬بذاریم‪.‬‬

‫‪The thief had gone by the time I arrived.‬‬


‫زمانی که من رسیدم (تا من برسم)‪،‬دزد رفته بود‪.‬‬

‫‪When I got home,the baby had already fallen asleep‬‬


‫وقتی من به خانه رسیدم‪،‬بچه قبال خوابش برده بود‪.‬‬

‫‪I had never met Andrew before.‬‬


‫قبال هرگز اندرو را ندیده بودم‬

‫قید های ‪ already‬و ‪ before‬و حرف ربط ‪ because‬برای نشان دادن ترتیب اتفاقات استفاده می شن‪.‬‬

‫‪ Before‬یعنی "قبل از" و کتابتون اون رو بعد از جمله ی گذشته ی کامل به کار برده‪ already،‬یعنی "از‬
‫قبل‪،‬از پیش" و همراه جمله ی گذشته ی کامل به کار می ره‪ because،‬هم یعنی "به دلیل اینکه‪،‬به‬
‫علت" و کتابتون اون رو بین گذشته ی کامل و گذشته ی ساده به کار برده‪،‬به این ترتیب که می گه‬
‫گذشته ی ساده رخ داد به علت اینکه گذشته ی کامل رخ داده بود‪.‬‬

‫‪I had eaten lunch before I went out.‬‬


‫پیش از آنکه بیرون رفتم (قبل از آن که بیرون بروم)‪،‬نهار خورده بودم‬

‫‪Joe had studied Chinese before he moved to china.‬‬


‫جو قبل از اینکه به چین رفت (قبل از اینکه به چین برود)‪،‬چینی یاد گرفته بود‬

‫‪I knew I had seen that man somewhere before.‬‬


‫دانستم که آن مرد را قبال جایی دیده بودم‪.‬‬

‫‪40‬‬
‫‪When I arrived at the party,my grandparents had already gone home.‬‬
‫وقتی به مهمانی رسیدم‪،‬پدر بزرگ و مادر بزرگم قبال (پیش تر) به خانه رفته بودند‪.‬‬

‫‪Everything in the garden was brown because it hadn’t rained.‬‬


‫همه چیز در باغچه قهوه ای (زرد و دلمرده) بود‪،‬زیرا (به این علت که) باران نباریده بود‬

‫دیگه مطمئنم در ساخت جمالت مجهول هم به درجه ی استادی رسیدید‪.‬‬

‫ساختار جمله ی مجهول زمان گذشته ی کامل ‪:‬‬

‫‪ +‬ضمیر یا اسم مورد نظر‬ ‫‪+ p.p‬‬

‫در باکس متغیرمون ‪ had been‬قرار می دیم‬

‫‪The letter had been sent before I could stop him.‬‬


‫پیش از آن که بتوانم متوقفش کنم‪،‬نامه ارسال شده بود‪.‬‬

‫‪The book had been published by the time Mark Manson got home.‬‬
‫کتاب تا زمانی که مارک منسن به خانه برسد (پیش از آن که به خانه رسید)‪،‬منتشر شده بود‪.‬‬

‫‪41‬‬
Test time

Q1 The traffic rules ……………… very carefully by everyone.

a) must be obeyed b) should obey


c) are obeying d) has been obeyed

Q2 Some dangerous gases ………. when we burn garbage.

a. was produced
b. produce
c. may produce
d. may be produced

Q3 When I arrived at the party,most of the guests………….home.

1( Had already gone


2( Have already gone
3( Will go
4( Go

Q4 The car looked as if it ……………..for a long time.

1( didn’t wash
2( hadn’t been washed
3( wasn’t washed
4( hasn’t been washed

42
Answers :

Q1 1

Q2 D

Q3 1

Q4 2

43
‫‪writing‬‬

‫‪Supporting sentence‬‬

‫جمله ای از پاراگرافه که بعد از جمله ی ‪ Topic‬میاد و توضیح بیش تر ی راجع به اون می ده‪،‬یکسری دالیل‬
‫مختلف یا آمار و ارقام ارائه می ده تا اون رو ثابت کنه و یا شامل چند مثال درباره ی اونه‪.‬ضمنا می تونه‬
‫شامل یه حکایت یا داستان کوتاه هم باشه‪.‬‬

‫‪Concluding sentence‬‬

‫عالوه بر ‪ Topic Sentence‬و ‪ Supporting Sentence‬یک پاراگراف کامل به یک جمله ای نیاز داره که‬
‫نتیجه ی اون پاراگراف رو بیان کنه‪.‬این جمله معموال آخر پاراگرافتونه و یه خالصه ای از مطالب که گفته‬
‫شده رو هم می تونه بیان کنه‪.‬اساسا هدفش مرور مطالب داخل پاراگراف و بیان یه نتیجه است‪ .‬البته‬
‫دقت کنید هر پاراگرافی لزوما "جمله ی نتیجه گیری" نداره‪.‬‬

‫سواالت این بخش شاید به نظر ترسناک بیان ولی نگران نباشید‪.‬ممکنه یه سر ی جمالت بهتون بدن و‬
‫بگن با اینا یه متن بنویسید که ‪ Topic Sentence‬و ‪ Supporting Sentence‬و ‪Concluding Sentence‬‬
‫داشته باشه‪.‬جمالت به احتمال زیاد مربوط به موضوعات درس هاتون هستن‪( .‬درس اولمون راجع به‬
‫احترام به بزرگ تر ها‪،‬قدر دانی از بزگ تر ها‪،‬کمک به افراد مختلف و‪ .....‬بود‪.‬درس دوم راجع به دیکشنری‬
‫و استفاده از اون و‪ ....‬بود‪.‬درس سوم هم راجع به انواع انرژی ها و بازیافت و محیط زیست و‪ .....‬بود‪.).‬‬

‫اول بفهمید که موضوع جمالت چیه‪.‬حاال بیاید اول کار یه جمله ی کلی راجع به موضوعتون بنویسید‪.‬مثال‬
‫توی مثال صفحه ی بعد که از امتحان نهایی ساالی قبل هم برگرفته شده‪،‬ما تشخیص می دیم که‬
‫موضوع راجع به محیط زیست و سوخت های فسیلی و ‪ .....‬حاال مثال می گیم "سوخت های فسیلی برای‬
‫محیط زیست خطرناکن" (اگر بتونید از یکی از جمالت هم بهره ببرید که دیگه نور علی نور)‬

‫حال بریم سراغ ‪Supporting Sentence.‬دقت کنید دوستان؛حتما حتما باید تمام جمالتی که بهتون‬
‫داده شده رو به کار ببرید‪ .‬می تونید جمالتی که داده شده رو با یه سر ی حروف ربط و ‪ ....‬به هم وصل‬
‫کنید و با یه ترتیب منطقی (معانی جمالت رو بلد خواهید بود؛زیاد سخت نمی گیرن بهتون) اونا رو‬
‫بچینید‪.‬‬

‫حاال در انتها برای بیان نتیجه گیری می تونید از عباراتی مثل ‪in conclusion,so….‬یه نتیجه گیری نهایی‬
‫مطرح کنید‪.‬در واقع می تونید یکی از جمالتی که خودشون دادن و می دونید محتوای خوبی داره و می‬
‫تونه یه جمع بندی و خالصه ارائه کنه رو به عنوان جمله ی نتیجه گیری ذکر کنید‪.‬‬

‫‪44‬‬
‫مهمه که ترتیب‬.‫خالصه که اعتماد به نفس داشته باشید و دست و پا شکسته هم که شده بنویسید‬
.‫سه جمله ی اصلی رو رعایت کنید و از همه ی جمالتی که براتون نوشتن استفاده کنید‬

‫پاراگراف باید‬.‫ بنویسید و ازتمام موارد ذیل در آن استفاده کنید‬save our earth ‫یک پاراگراف با عنوان‬
‫ باشد‬concluding sentence supporting sentence topic sentence ‫شامل‬

- Plant trees
- Use less fossil fuels
- Increase the use of solar and wind energy
- Change waste to energy

: ‫جوابی که می نویسید می تونه به شکل زیر باشه‬

Save our earth


We should save our earth .for example we can plant trees,increase the use of solar and
wind energy and change waste to energy.
In conclusion,we should use less fossil fuels and increase the use of solar and wind energy.

45

You might also like