Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 26

‫ترجمه از صفحهی ‪ 1‬تا ‪15‬‬

‫الهام محقق بیگ‬


‫هنگامه ربیع همدان‬
‫هانیه عیل محولو‬
‫مسیی به سوی بهبودی‬
‫ر‬
‫مسی بهبودی از تجربیات تکاندهندهای که در این فصل توضیح داده شد‪ ،‬به آسان به دست نیمآید‪.‬‬ ‫ر‬
‫سوگواری هیچ مرگ آسان نیست‪ ،‬احساس شکاف که در تار و پود زندگ فرد پاره شده‪ ،‬و رشته های بریده‬
‫بیشی از آن زمان که از طریق تصادف‪،‬‬ ‫ی‬ ‫غیمنتظره باشد سخت تر خواهد بود‪ ،‬ی‬
‫حت‬ ‫شده زمان که مرگ ر‬
‫هان به سوی بهبودی وجود دارد‪ ،‬این فصل چند راه را‬ ‫فاجعه‪ ،‬جنگ یا جنایات اتفاق بیفتد‪ . .‬اگرچه ر‬
‫مسی ی‬
‫گیند‪ .‬با‬ ‫به تفصیل رشح داده است که به درمانگر یا همراهان بازمانده اجازه یم دهد تا کمک خود را به کار ر‬
‫ً‬
‫این حال‪ ،‬باید بدانیم که گرچه اندوه کاهش یمیابد‪ ،‬سوگواری هرگز واقعا پایان نیمیابد‪ ،‬و زمان که ما با‬
‫خاطرات خود زنده بمانیم‪ ،‬نیمتوان آن را پایان داد‪ ،‬فقدان سالها و سالها بعد احساس خواهد شد‪ .‬امید‬
‫در اینجا این است که با توجه درمان بتوان بر بیگانگ مرگ آسیب زا غلبه کرد‪ ،‬با همرایه افرادی که یم‬
‫توانند گوش کنند و با همدیل وارد فضای رنج شوند‪ ،‬که مهارت آرامش‪ ،‬بازگرداندن خواب‪ ،‬پیمایش در‬
‫ر‬
‫یان هستند‪ ،‬توضیح یم دهند‪ ،‬هر‬ ‫کابوس هارا دارند‪ .‬فصل های دیگر راه های دیگری را که بخش از این باز ی‬
‫مسیی متفاوت خواهد بود‪.‬‬ ‫ر‬
‫‪ Emina‬از راه رسید‪ ،‬یک مراسم ساده اما قدرتمند به او کمک کرد‪ .‬روزی کیسه خایک را که از یقی پدرش‬
‫تراشیده بود در وطن خود برد و در باغ در شهر جدید محل زندگ خود با خاک مخلوط کرد و گیایه‬
‫کاشت‪ .‬هر دو زنده یم مانند‪ .‬کاری که به عنوان خانواده و دوستان یم توانیم انجام دهیم‪.‬‬
‫ی‬
‫دوست خود به نوبت صحبت کنید‪ ،‬گوش‬‫بگیید و در حلقه خانواده‪/‬‬
‫همه اینها را همراه با بازماندگان در نظر ر‬
‫دهید و فکر کنید‪.‬‬
‫تغیی و مرگ چیست؟‬
‫باورها‪ ،‬افسانه ها‪ ،‬پیش فرض ها و امیدهای ما در مورد غم و اندوه و ماتم و فقدان و ر‬
‫مسی خود را یط کند‪ ،‬از غم بازماندگان حمایت کنیم و از غم یکدیگر‬ ‫چگونه اجازه دهیم غم و اندوه ر‬
‫غمگی هستیم؟ از دوستان و اعضای خانواده غایب‬ ‫ی‬
‫متفاون‬ ‫حمایت کنیم‪ ،‬در حایل که همه ما به طور‬
‫ر‬
‫دعوت کنید تا امروز در ذهن ما به ما بپیوندند‪ .‬اگر آنها اینجا بودند در مورد همه این سؤاالت (باال و ر‬
‫پایی)‬
‫چه یم گفتند؟ هر یک از ما نسخه متفاو ین از صدای خود را در اختیار خواهیم داشت‪ .‬آیا یمتوانیم کنجکاو‬
‫ی‬
‫اتفاف یمافتد؟ در مورد ضرها‬ ‫وقت همه آن صداهای غت و متنوع را گرد هم یمآوریم چه‬ ‫باشیم که ی‬
‫صحبت کنید‪ ،‬روزانه برای آنها فضا بگذارید‪.‬‬

‫یک مراسم روزانه برای نشان دادن از دست دادن پیدا کنید یا ایجاد کنید‪ .‬در نظر ر‬
‫بگیید که چگونه میل به‬
‫یادآوری و نیاز به فراموش کردن را در ذهن داشته باشید‪.‬‬
‫تغیی روی چرخ مرگ و زندگ ترسیم کنید‪.‬‬
‫از دست دادن و ر‬
‫مرن رویای شما باشد و شما از آن او باشید‪.‬‬
‫درباره رویاها صحبت کنید‪ .‬کش را دعوت کنید تا راهنمای و ی‬
‫یک رش یا طلسم امن برای کابوس ها پیدا کنید‪.‬‬
‫روی پایان های خوب رویاهای ترسناک کار کنید‪ .‬از یک الگوی خواب سالم حمایت کنید‪ ،‬نکته کلیدی این‬
‫است که هر روز در ساعت مشخیص از خواب بیدار شوید‪.‬‬
‫هان که تروما ایجاد یمکند‪:‬‬
‫سیستمهای اجتماغ که دلبستگ را تروی ج یمکنند در مقابل سیستم ی‬
‫ی‬
‫بیشی نگران کننده به نظر برسد‪ ،‬اما حاوی مطالب زیادی‬ ‫این فصل ممکن است برای خواننده حرفه ای‬
‫برای بازماندگان‪ ،‬خانواده و دوستان است‪ ،‬زیرا این فصل مربوط به جستجو و ایجاد تاب آوری در همان‬
‫چارچوب است‪.‬‬
‫انگیی که ما را تضعیف یم کند و یم تواند ایجاد کند‪.‬‬
‫زندگ ما و موقعیت های چالش بر ر‬
‫فقر و تروما‬
‫هنگایم که رمیان وقوع تروما در شاش جهان محاسبه یم شود‪ ،‬ارتباط ربی فقر و ضعف اقتصادی بسیار‬
‫بگیید‪ .‬اگرچه ممکن است همه ما با تلفات مرگبار‬ ‫آشکار است‪ .‬به عنوان مثال ر‬
‫تأثی ویروس کرونا را در نظر ر‬
‫ً‬
‫فقیتر واضح و مرگبار‬ ‫آن در اروپا و ایاالت متحده بیش از حد آشنا باشیم‪ ،‬ر‬
‫تأثیات آن در کشورهای نسبتا ر‬
‫ی‬
‫بوده است‪ .‬یک مثال قدرتمند از این موضوع توسط رمان نویس آروندان روی‪ ،‬که در فایننشال تایمز‬
‫(‪ )2020‬در مورد وضعیت هند یم نویسد ارائه شده است‪:‬‬
‫در حایل که جهان مخوف تماشا یم کرد‪ ،‬هند با تمام رشمندگ خود نابرابری وحشیانه‪ ،‬ساختاری‪ ،‬اجتماغ و‬
‫شیمیان‬ ‫تفاون ین رحمانه خود را نسبت به رنج نشان داد‪ .‬این قرنطینه مانند یک آزمایش‬ ‫ی‬ ‫اقتصادی‪ ،‬ین‬
‫ی‬
‫چیهای پنهان را روشن کرد‪ .‬به طور مثال مغازه‪ ،‬رستورانها‪ ،‬کارخانهها و صنعت‬ ‫عمل کرد که ناگهان ر‬
‫ساختوساز تعطیل شدند‪ ،‬در حایل که طبقات ثروتمند و متوسط خود را در مستعمرات محصور کردند‪،‬‬
‫شهرها و کالن شهرهای ما رشوع به ربیون کردن شهروندان طبقه کارگر خود از کارگران مهاجر خود کردند‪.‬‬
‫فقی‪ ،‬گرسنه‪ ،‬تشنه‪ ،‬رپی‬ ‫بسیاری که توسط کارفرمایان و صاحبخانههای خود رانده شدهاند‪ ،‬میلیونها انسان ر‬
‫ی‬
‫جان برای رفی‪ ،‬بدون وسایل‬ ‫و جوان‪ ،‬مرد‪ ،‬زن‪ ،‬کودک‪ ،‬افراد بیمار‪ ،‬افراد نابینا‪ ،‬افراد ناتوان‪ ،‬بدون هیچ ی‬
‫اهپیمان طوالن از خانه تا روستاهای خود را آغاز کردند‪ .‬آنها روزها به سمت بادون‪ ،‬آگرا‪،‬‬‫ی‬ ‫نقلیه عمویم‪ ،‬ر‬
‫ی‬
‫اعظمگر‪ ،‬علیگر‪ ،‬الکنو‪ ،‬گوراخپور · صدها کیلومی دورتر راه رفتند‪ .‬عده ای در راه جان باختند‪ .‬شهرها و‬
‫کالن شهرهای ما رشوع به ربیون راندن شهروندان طبقه کارگر خود مانند اقالم تعهدی ناخواسته کردند‪ .‬آنها‬
‫یم دانستند که به طور بالقوه برای کاهش گرسنگ به خانه یم روند‪.‬‬
‫شاید ی‬
‫حت یمدانستند که یمتوانند ویروس را با خود حمل کنند و خانوادهها‪ ،‬والدین و پدربزرگها و‬
‫همچنی غذا‪،‬‬
‫ر‬ ‫آشنان‪ ،‬شپناه و میلت‪ ،‬و‬
‫ی‬ ‫مادربزرگهایشان را در خانه آلوده یمکنند‪ ،‬اما به شدت به ذرهای‬
‫اگر نه عشق‪ ،‬نیاز داشتند‪.‬‬
‫تحقی قرار گرفتند‪،‬‬
‫ر‬ ‫هنگایم که آنها راه یم رفتند‪ ،‬برخ از آنها توسط پلیس مورد ضب و شتم وحشیانه و‬
‫پلیس به اجرای دقیق مقررات منع آمد و شد متهم شد‪ .‬مردان جوان را وادار به خم شدن و پریدن‬
‫شیمیان شلنگ زدند‪.‬‬‫ی‬ ‫قورباغهای از بزرگراه کردند‪ .‬در خارج از شهر یک گروه با هم جمع شده و با اسیی‬
‫چند روز بعد‪ ،‬دولت با نگران از اینکه جمعیت فراری ویروس را به روستاها شایت کند‪ ،‬مرزهای ی‬
‫ایالت را‬
‫حت برای پیادهروها مهر و موم کرد‪ .‬افرادی که روزها پیاده روی یم کردند متوقف شدند و مجبور شدند به‬ ‫ی‬
‫شهرهان که تازه مجبور به ترک آن شده بودند بازگردند‪ .‬در میان افراد مسن تر‪ ،‬خاطرات انتقال‬
‫ی‬ ‫کمپ های‬
‫جمعیت در سال ‪ ،1947‬زمان که هند تقسیم شد و پاکستان متولد شد را تداغ کرد‪ .‬با این تفاوت که این‬
‫فقیترین مردم هند نبودند‪ .‬اینها‬ ‫ی‬
‫طبقان بود نه مذهب‪ .‬ی‬ ‫مهاجرت کنون ر‬
‫حت هنوز‪ ،‬اینها ر‬ ‫ناش از شکاف‬
‫افرادی بودند که (حداقل تاکنون) کار در شهر و خانه هایشان برای بازگشت داشتند‪ .‬بیکارها‪ ،‬ینخانمان ها و‬
‫جان که مدت ها قبل از وقوع این فاجعه‪،‬‬ ‫جان که بودند‪ ،‬در شهرها و روستاها ماندند‪ ،‬ی‬‫ناامیدان همان ی‬
‫پریشان عمیق در حال افزایش بود‪.‬‬
‫این سخنان پیش بیت شده است‪ .‬فرد تزلزل ناپذیر را توصیف یمکند که به هوس ظاهری نابرابری (تفاوت‬
‫خیه یمشود‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬این جمله نشان یمدهد که فرد به‬ ‫ی‬
‫موقعیت) ر‬ ‫برجسته و آشکار در وضعیت یا‬
‫چیی که در مورد این‬ ‫توانان بر روی هوس او به تفاوت و نابرابری تمرکز کرده است‪ .‬ر‬‫ی‬ ‫نحوی شدید و بدون‬
‫توصیف تکان دهنده است آگایه از این واقعیت است که هند منابع زیادی دارد و با این حال منابع به طرز‬
‫گیی جهان به‬ ‫چشمگیی از فقرا دور شده است‪ .‬فقرا و محرومان در شاش جهان در مواجهه با همه ر‬ ‫ر‬
‫شنوشت مشابیه دچار شده اند‪ .‬حقیقت ناخوشایند این است که در کشورهای ثروتمندی مانند کشور ما‬
‫همی امر صادق است‪ .‬در بریتانیا‪ ،‬اگرچه واضح بود که سن مشخصترین عامل آسیبپذیری است‪ ،‬بار‬ ‫رنی ر‬
‫ی‬
‫مرگ بر دوش کسان بود که کمیین منابع را داشتند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬بنیاد سالمت)‪(2020‬گزارش داد که «از‬
‫ناش از کووید‪ ،19-‬نییم از آنها از ‪ 30‬درصد‬ ‫کبی با باالترین نرخ مرگ و رمی ر‬
‫‪ 10‬منطقه محیل در بریتانیای ر‬
‫فقیترین جوامع بریتانیا با مشکل مواجه هستند‪ .‬مصیبت دو چندان‬ ‫فقیترین مقامات محیل هستند و ر‬ ‫ر‬
‫گیی کووید ‪ 19‬و واکنشها به آن‪ ».‬است ‪ .‬این موضوع توسط‬ ‫سالمت و مشکالت مایل در نتیجه همه ر‬ ‫ی‬
‫گیی ها به‬ ‫محققان که در مجله اپیدمیولوژی و سالمت جامعه نوشتند تکرار شد‪" :‬از لحاظ تاریخ‪ ،‬همه ر‬
‫طور نابرابر با نرخ باالتر عفونت و مرگ و رمی در میان محروم ترین جوامع ‪ -‬به ویژه در کشورهای نابرابر‬
‫بیشی تجربه شده اند‪ .‬شواهد در حال ظهور از کشورهای مختلف نشان یم دهد‪ .‬که این‬ ‫ی‬ ‫اجتماغ‬
‫گیی کووید‪ 19-‬منعکس یمشوند‪ ".‬صحنه های مشابیه توسط محققان در‬ ‫نابرابریها امروزه در همه ر‬
‫ایاالت متحده توصیف شده است‪ ،‬به عنوان مثال‪ ،‬موسسه بروکینگز نوشت‪:‬‬
‫‪"COVID-19‬به عنوان یک موشک گرما جوی توصیف شده است که با شعت به سمت آسیب پذیرترین‬
‫ر‬
‫افراد جامعه یم رود‪ .‬النست گزارش (‪ ،)2020‬تایید کرد که" نابرابری ی‬
‫هان وجود دارد که در شهر نیویورک و‬
‫گیی‬
‫تأثی همه ر‬
‫رنگی پوست به ویژه تحت ر‬ ‫آمریکان ها و سایر جوامع ر‬
‫ی‬ ‫آفریقان‬
‫ی‬ ‫دیگر مراکز شهری‪،‬‬
‫‪COVID-19‬قرار گرفته اند‪ ".‬جهان در امان نیست‪ .‬آنها ممکن است در واقع اهداف آسان تری باشند‪.‬‬
‫چیی یم تواند طبییع تر از یک بالی طبییع باشد‬
‫چه ر‬
‫گی به طرز وحشتنایک نشان داد این است که ی‬
‫وقت فاجعه رخ یمدهد‪،‬‬ ‫چیی که این بیماری همه ر‬
‫ر‬
‫ی‬ ‫ی‬ ‫ً‬
‫بهداشت‪ ،‬اشتغال‪ ،‬دسیش به خدمات‪،‬‬ ‫آسیبپذیرترین افراد قبال به دلیل مسکن‪ ،‬آموزش‪ ،‬مراقبتهای‬
‫محیط کار و غذا ضعیف شدهاند‪ .‬این حقایق نه تنها در مورد بیماری های همه ر‬
‫گی بلکه به بالیای طبییع رنی‬
‫چیی یم تواند طبییع تر از یک بالی طبییع باشد؟ و با این‬
‫مربوط یم شود ‪.‬این مورد توجه است زیرا چه ر‬
‫حال زمان که موسسه بروکینگز در سال ‪ 2017‬اثرات طوفان ها را بر روی ایاالت متحده نشان داد که‬
‫بیشی ازمناطق آسیبدیده مهاجرت یمکنند و فقرا را پشت ش‬ ‫ی‬ ‫درنتیجه ی طوفانهای شدید ثروتمندان‬
‫یمگذارند (موسسه بروکینگز‪. )2017‬این حقایق در شاش جهان ترکیب شده است‪ ،‬برای مثال‪ ،‬هنگایم که‬
‫استفان هالگات (‪ )2020‬وضعیت را با همکارانش بررش کرد‪ ،‬آنها متوجه شدند که این فقرا هستند که در‬
‫مناطق مستعد سیل ساکن یم شوند‪ ،‬زیرا این مناطق توسط کسان که ثروتمندتر هستند و خانه و کاشانه‬
‫فقی جذاب یم کند‪ .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫زمی کاهش یم یابد و آنها را برای مردم ر‬ ‫دارند تخلیه یم شوند‪ .‬قیمت ر‬
‫زمیهای کشاورزی که در آن شغل وجود دارد‪،‬‬ ‫هان از ر‬ ‫ی‬
‫اغلب این مکانها نزدیک به مناطق صنعت یا بخش ی‬
‫فقیتر خطر سکونت در این‬ ‫ی‬
‫بهداشت نزدیک هستند‪ ،‬بنابراین افراد ر‬ ‫همچنی به مدارس و مراقبتهای‬ ‫ر‬ ‫و‬
‫تأثی یم گذارد‪ ،‬این‬ ‫ی‬ ‫ی‬
‫مکانها را برای دسیش به مزایای اجتماغ یمپذیرند‪ .‬حت زمان که جنگ بر کل جمعیت ر‬
‫نامتناست رنج یم برند‪ .‬کسان که امکانات فرار را دارند از طریق هوا به کشورهای‬ ‫ی‬ ‫فقرا هستند که به طور‬
‫هان که امکانات ندارند از مرزهای ربیالملیل به کمپهای پناهندگان و‬ ‫پناهنده یمرسند‪ ،‬در حایل که آن ی‬
‫مناطق اسکان موقت آواره یمشوند یا مجبور به انجام سفرهای خطرناک یمشوند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬همانطور‬
‫زون )‪ (1992‬توضیح داده شده است‪ ،‬جنگ و بالیای طبییع منجر به‬ ‫که توسط جونا مکری و انتون ی‬
‫انگی است که در جهان که منابع برای تغذیه مناسب همه وجود دارد‪،‬‬ ‫فقر شدید یم شود‪ ،‬شگفت ر‬
‫کشورهان رخ یم دهد که جنگ وجود دارد‪ .‬گایه اوقات به این دلیل‬ ‫ی‬ ‫موقعیت های ناامید کننده قحیط در‬
‫رخ یم دهد که کشاورزی و زیرساخت ها آنقدر از ربی رفته اند که نیم توان غذا را پرورش داد و توزی ع کرد‪ ،‬و‬
‫اغلب به این دلیل که قحیط به عنوان وسیله ای برای جنگ استفاده یم شود تا جمعیت دشمن را تضعیف‬
‫سیاست است که عدالت‬ ‫ی‬ ‫کند‪ .‬اینها نمونههای ینرحمانهای از ترکیب قوی فقر و تروما و نیاز به رویکردهای‬
‫اجتماغ را در هر رویکردی نسبت به تروما تجسم یمبخشد‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬نمونههای تاریخ فراوان از‬
‫طنیاندازی تروما در طول نسلها وجود دارد‪ .‬فراخوان عدالت اجتماغ با شنیدن اهمیت زندگ‬ ‫چگونگ ر‬
‫سیاه پوستان نمونه بارز این موضوع است‪ .‬تصور آسیب برده داری سخت است‪ ،‬زندگ به طور اساش‬
‫مختل شده است‪ ،‬این واقعیت که غارت وحشیانه مردم از غرب و انتقال آنها برای برده داری در اروپا و‬
‫گسیده بود‪ ،‬که کار برده موتور بزرگ از قدرت اقتصادی بود‪ .‬چگونه نابرابری رادیکال‬ ‫ایاالت متحده بسیار ی‬
‫غیانسان یم شوند شکوفا یم شود‪ ،‬و پیامدهای آن در نسل ها تا به امروز به شیوه‬ ‫در زمان که مردم ر‬
‫طنی انداز یم شود‪.‬‬ ‫ی‬
‫ادپرست ر‬ ‫نژ‬
‫چشم انداز نابرابری در ایاالت متحده و اروپا ساختار یافته است‪ .‬تصادف نیست که در بریتانیا و ایاالت‬
‫رنگی پوستان گذاشته است‪ .‬بحثهای سیاش در‬ ‫تأثی را روی ر‬ ‫گی وحشیانه ترین ر‬ ‫متحده‪ ،‬این بیماری همه ر‬
‫مورد دالییل که چرا باید اینطور باشد گیج شده است و با این حال آنچه واضحتر است این است که‬
‫رنگی رنگ درتبعیض هستید به‬ ‫ی‬
‫ادپرست و نابرابری دوباره مقرص هستند زیرا اگر شما فردی با نسلهای ر‬ ‫نژ‬
‫فقیتر باشید‪ .‬در اقامتگاههای شلوغ تر زندگ کنید که احتمال انتقال‬ ‫ی‬
‫این معت است که احتمال بیشیی دارد ر‬
‫جانت‬ ‫ی‬ ‫ی‬ ‫ی‬
‫ویروس بیشی است‪ ،‬کار در مناطق که شما را در معرض خطر بیشیی قرار یمدهند‪ ،‬مانند نقشهای ی‬
‫بهداشت‪ ،‬یا حضور در خط مقدم در حملونقل عمویم و سایر صنایع‬ ‫ی‬ ‫کمی محافظت شده در خدمات‬ ‫ی‬
‫ی‬
‫خدمان ‪.‬‬
‫جنسیت و تروما‬
‫تعیی کننده تروما جنسیت است‪ .‬فقط در خالصه کردن آمار ر‬
‫تأثی بالیای طبییع و‬ ‫یگ دیگر از عوامل ر‬
‫کارولی کریادو پرز(‪)2019‬یم نویسد‪" :‬این فاجعه نیست که شما را یم کشد" در واقع پیامدهای‬ ‫ر‬ ‫جنگ‪،‬‬
‫ی‬ ‫ی‬
‫گی‪ ،‬کش که نقش مراقبت بیشیی دارد و‬ ‫جنسیت فاجعه است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬در یک بیماری همه ر‬
‫گیی رخ یم دهد و این‬ ‫گید‪ .‬این واقعیت که خشونت خانگ با رشوع در ر‬ ‫بنابراین در معرض عفونت قرار یم ر‬
‫سیالئون آشکار شد‪ .‬او در کتاب‬‫کش رواندا و جنگ داخیل در ر‬ ‫گیی در بوست‪ ،‬در نسل ر‬ ‫در ‪ ,‬در ر‬
‫تأثیات زندگ بر همه ما تفکیک یمکند‪ ،‬خاطرنشان‬ ‫تأثیات بر زنان را از آمار کیل ر‬
‫قانعکنندهاش که وقوع ر‬
‫تأثیات جنگ و فاجعه بر زنان بهشدت تحمیل‬ ‫وقت زنان دیگر در تحلیل نادیده گرفته نیمشوند‪ ،‬ر‬ ‫یمکند‪ ،‬ی‬
‫هان که از زمان امضای اعالمیه حقوق‬ ‫یمشود‪ .‬در برابر آنها نکته دلخراش در اینجا این است که در جنگ ی‬
‫غینظایم بودهاند و در میان‬ ‫ر‬ ‫ر‬
‫بش سازمان ملل در سال ‪ 1948‬شاش جهان را فراگرفته است‪ ،‬اکییت کشتهها ر‬
‫آنها‪ ،‬بخش عظییم از آنها زنان بودهاند‪ .‬آنچه پرز به آن اشاره یم کند مراقبت است ‪ ،‬آوردن آب و‬
‫ً‬
‫اهید‬
‫دامیوری که معموال وظایف زنان است‪ ،‬هر دو آنها را در معرض خطر بزرگ قرار یم دهد‪ ،‬و زمان که ر ی‬
‫های مدیریت بهداشت و بالیای طبییع به کار گرفته یم شود‪ ،‬و به دلیل اینکه اثرات بدی بر زنان ندیده‬
‫ی‬
‫بیشی تقویت یم شود‪.‬‬ ‫اند‪ ،‬به طور معمول نادیده گرفته یم شوند‪ .‬در مورد زنان‬
‫هان که تروماایجاد یمکنند‬ ‫ی‬
‫سیستمهای اجتماغ که دلبستگ را گسیش یم دهند درمقابل سیستم ی‬
‫آنچه هر یک از این مثالها به وضوح نشان یمدهد این است که سیستمهای اجتماغ وجود دارند که تروما‬
‫را تروی ج یمکنند و سیستمهای اجتماغ وجود دارند که آن را بهبود یا کاهش یمدهند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬آنچه‬
‫وقت سیستمهای اجتماغ دلبستگ را تروی ج یمکنند‪ ،‬انعطافپذیری‬ ‫در اینجا پیشنهاد یمشود این است که ی‬
‫در برابر تروما ایجاد یمکنند‪ ،‬و زمان که سیستمهای اجتماغ برای دلبستگ ارزش قائل نیستند و‬
‫فرصتهای تروی ج و تداوم آن را تضعیف یمکنند‪ ،‬رشاییط را تروی ج یمکنند که تروما در آن شکوفا یمشود‪.‬‬
‫یادگیی‪:‬‬
‫ر‬ ‫نکته‬
‫سیستمهای اجتماغ که دلبستگ راتروی ج یمکنند به شکل زیر هستند‪:‬‬
‫ی‬
‫سالمت وجود دارد‪.‬‬ ‫خون به‬ ‫ی‬ ‫ی‬
‫سالمت خوب و دسیش ی‬
‫خون برای والدین وجود دارد ‪.‬‬
‫هنگام تولد فرزندان ‪,‬مرخیص ی‬
‫هان است که به اندازه کاف دارای مزایا باشد تا فضا و حریم خصویص را برای افراد‬‫مسکن شامل قسمت ی‬
‫ایجاد کند‪ .‬حق بیماری سخاوتمندانه وجود دارد‪.‬‬
‫داشی فرصت های تفریخ در فاصله پیاده روی تا خانه وجود دارد‪.‬‬ ‫ی‬ ‫طراخ مسکن با نیاز مردم به ترکیب و‬
‫حق تعطیالت سخاوتمندانه وجود دارد‪.‬‬
‫دسیس است و دستمزد و پی رشفت شغیل کاف است تا بدون جریمه‬ ‫ترتیبات کاری پاره وقت و منعطف در ی‬
‫کردن افرادی که این انتخاب ها را انجام یم دهند‪ ،‬اتفاق بیفتد‪.‬‬
‫یادگیی رابطهای را تروی ج یمکند‪.‬‬
‫ر‬ ‫ابتدان به بعد‬
‫ی‬ ‫آموزش از سالهای‬
‫مراقبت از بیمارناتوان و سالخورده ششار از ارزش های رابطه ای است‪.‬‬
‫سیستمهای اجتماغ که دلبستگ را تروی ج یمکنند در درجه اول به دلبستگ ارزش یمدهند‪ .‬این امر ی‬
‫حت‬
‫بالت و دیگران در دهه ‪ 1960‬به صورت تئوری رسمیت یابد صادق بود‬ ‫قبل از اینکه دلبستگ توسط جان ی‬
‫هان از این کار کاری است که آنا فروید (‪ )1966‬با کودکان بازماندگان‬
‫(بالت‪. )1973 ، 1969‬نمونه ی‬‫ی‬
‫چیی که آنها را انعطاف پذیر کرده بود‪ ،‬بودن در یک باند‪ ،‬دلبستگ به‬ ‫هولوکاست انجام داد‪ .‬او فهمید که ر‬
‫یکدیگر بود و به این باندها اجازه داد زمان که بعدها از کودکان در خانه های کودکان (مهدکودک ها)‬
‫نگهداری شود‪ ،‬تا زنده بمانند (فروید ‪ .)1966‬این در مورد دهکده های ربی الملیل کودکان که پس از جنگ‬
‫برای مراقبت از کودکان آواره تأسیس شده بودند رنی صادق بود‪ ،‬کودکان که آواره شده بودند و با هم سفر‬
‫شمشی نقره‬
‫ر‬ ‫الی‪،‬‬
‫کرده بودند‪ ،‬اجازه داشتند با هم زندگ کنند‪ ،‬همانطور که در داستان فوق العاده ایان ش ر‬
‫زیبان نشان داده شده است‪.‬البته اینها سیستمهای اجتماغ کوچگ هستند که در آن‬ ‫ای (‪ )1956‬به ی‬
‫هان برای بقا ایجاد شده بود‪،‬‬ ‫ی‬
‫بزرگساالن مهربان رفتارهای عجیب و غریب کودکان را که به عنوان اسیاتژی ی‬
‫مانند یناعتمادی به اقتدار‪ ،‬دزدی‪ ،‬گروه بندی علیه بیگانگان‪ ،‬از جمله خود مراقبان‪ ،‬تحمل یمکردند‪ ،‬در‬
‫حایل که در همان زمان‪ ،‬توجه و همدیل هماهنگ ارایه یمکردند‪ .‬آنچه در هر یک از این موقعیتها صادق‬
‫همچنی در مورد کودکان که از موقعیتهای آزار و اذیت و ستم فرار یمکنند این است که‬ ‫ر‬ ‫است و‬
‫وقت این‬‫اهیدهای دلبستگ خود را برای زنده ماندن تطبیق یمدهند و هر چه بچهها کوچکتر باشند ی‬ ‫ر ی‬
‫ی‬
‫اسیاتژیهای بقا رشوع یمشوند‪ ،‬بیشی درتبدیل شدن شخصیت آنها تثبیت یمشوند‪( .‬کریتندن ‪)2008‬‬ ‫ی‬
‫چیی جدا از یک فرد نیست‬ ‫این نکته پایان حایک از یک حقیقت است و آن این است که الگوهای دلبستگ ر‬
‫همی دلیل است که سیستم های‬ ‫ی‬
‫که بتوان آنرا شهم بندی کرد‪ ،‬دلبستگ ذان‪ ,‬شخصیت ما است و به ر‬
‫اجتماغ تروی ج یم کنند‪.‬‬
‫یادگیی رابطه ای‬
‫ر‬
‫یادگیی است که رابطه در قلب تالش های خود دارد‪ .‬این‬
‫ر‬ ‫یادگیی رابطه ای به سادگ به معت تمام اشکال‬
‫ر‬
‫گید‪.‬‬
‫گون و نوجوانان درس یم ر‬
‫ممکن است آشکار باشد ‪ ،‬مانند یک مدرسه که در مورد روابط ضد زور ی‬
‫کمیاز زیست شناش ‪ ،‬که مهم‬‫برای مثال ‪ ،‬قرار دادن رابطه در مرکز آموزش در مورد رابطه جنش ‪ ،‬بنابراین ی‬
‫بیشی در مورد حساسیت ‪ ،‬حفاظت‪,‬هیجان ‪ ،‬تفری ح و بازی ‪ ،‬که همه جنبه های روابط خوب‬ ‫است اما ی‬
‫هستند‪.‬‬
‫هان که‬
‫جان که آموزش به شیوه ی‬ ‫یادگیی رابطه ای رنی از طریق دیدن روابط در محل کار آموخته یم شود ی‬‫ر‬
‫یادگیی گرویه به عنوان راه پیش رو به جای تاکید‬
‫ر‬ ‫همکاری را تروی ج یم دهند ‪ ،‬به جای رقابت ‪ ،‬که در آن‬
‫جان‬
‫جان که معلمان با دانش آموزان تعامل دارند به طرق همدیل و توجه و ی‬‫بیش از حد بر موفقیت فردی ‪ ،‬ی‬
‫که قدرت در آن شمایه گذاری یم شود‪.‬‬
‫سیستم های اجتماغ که در برابر وابستگ کار یم کنند باعث آسیب یم شوند‬
‫حت این امکان وجود دارد درحایل که ما تازه درحال ربیون آمدن از ویران شمایه داری اولیه هستیم که‬‫ی‬
‫جمعیت عظییم از مردم بدلیل حصارها در شهرها اواره شده بودند رویه های کاری را بر آنان تحمیل کرد که‬
‫ی‬
‫سالمت و رفاه کار میکرد‪.‬‬ ‫علیه زندگ خانوادگ‬
‫روش که مردم تقسیم شده اند و به عنوان یک رشء و در‬ ‫سیستم های اجتماغ این کار در برابر وابستگ با ر‬
‫غی انسان شده اند‪ .‬به عبارت ساده‪ ,‬در جوامع بسیار طبقه بندی شده که در آن یک شکاف‬ ‫نهایت ر‬
‫انگیه ای برای این‬ ‫ی‬ ‫ی‬
‫گسیده ربی آنچه که باال درآمدزایان دریافت یم کنند و کسان که کمیین درآمد را دارند ‪ ،‬ر‬
‫وقت دیگران ی‬
‫کمی‬ ‫بهی است و شاوار ی‬ ‫وجود دارد که از طریق غی انسان شدن توجیه شود‪ .‬این حس که فرد ی‬
‫ر‬
‫و شاوار نیستند‪ .‬این حساسیت به این دلیل وجود دارد که فرد به نوغ از واکنش عاطق باز و مرتبط و‬
‫رابطهای نسبت به موقعیت زندگ افرادی که در نتیجه زندگ محرویم را تحمل یمکنند‪ ،‬جدا یمباشد‪ .‬به‬
‫عبارت دیگر‪ ،‬فردی که این حساسیت را دارد‪ ،‬از طریق واکنش عاطق خود به موقعیت زندگ افراد محروم‪،‬‬
‫ارتبایط مستقیم و ارتبایط با احساسات آنها برقرار نیمکند و احساس تفاوت یمکند‪.‬‬
‫وتورستی باست‬
‫ر‬ ‫پویان درجهان کوچک در زندگ مدرسه ی خوابگایه همانطور که توسط نیک دافل‬ ‫این ی‬
‫ی‬
‫(‪ )2016‬توصیف شده است‪ ،‬که در آن کودکان هشت ساله را در مدرسه مقدمان رها میکنند و با کنار‬
‫رقابت رشورانه که در آن‬
‫ی‬ ‫امیه ای از وفاداری گرویه و روحیه‬ ‫ی‬
‫گذاشی احساسات دردناک و پوشاندن آمها با ر‬
‫خارخ نمیتوانستند احساسات خود را مدیریت کنند‪.‬زندگ‬ ‫جان که افراد ی‬
‫نمیتوان ضعف نشان داد و در ی‬
‫عی حال تحت فشار عاطق مدرسه و طبقه وسیع تر آن بعنوان پرچیت در برابر‬ ‫تنگ اقتصادی و در ر‬
‫احساسات ناامیدانه خود مورد شزنش قرار گرفته است‪.‬‬
‫چیی را ایجاد یم کنند که جورج اورول (‪ )1969‬آن را به عنوان یک طبقه فرودست توصیف‬ ‫این تجربه ها ر‬
‫ی‬
‫میکند که مجهز به تسلط و حکومت است زیرا آنها در اعتقاد به برتری ذان خود و به طور پیش فرض‬
‫حقارت افراد تحت اقتدار خود را آغشته کرده اند‪.‬در واقع این طبقه آسیب دیده ای بود که تروما را به‬
‫اقیص نقاط جهان صادر کرد‪ .‬از طریق تالشهای استعماری امیاتوری بریتانیا‪.‬‬
‫یادگیی‪:‬‬
‫ر‬ ‫نکته‬
‫سیستمهای اجتماغ که علیه وابستگ کار میکنند به این صورت هستند‪:‬‬
‫ی‬
‫بهداشت سهمیه بندی شده و تبعیض‬ ‫ی‬
‫ودسیش به مراقبت های‬ ‫ی‬
‫بهداشت ضعیف وجود دارد‬ ‫مراقبت های‬
‫آمی است‪.‬‬
‫ر‬
‫حق مرخیص والدین کم یا اصال وجود ندارد‪.‬‬
‫مردم باید تمام وقت کار کنند و فراتر از آن برای رسیدن به هزینه های زندگ‪.‬‬
‫مسکن کوچک فضای بسیار کیم برای حفظ حریم خصویص و فضای باز برای زندگ آرام دارد‪.‬‬
‫ی‬
‫سخت در مورد رفاه‬ ‫استحقاق کیم برای دریافت مزایای بیماری وجود دارد بنابراین مردم مجبورند تصمیمات‬
‫اقتصادی خود در مقایل سالمت خود داشته باشند‪.‬‬
‫ی‬
‫رقابت را تروی ج میکند‪.‬‬ ‫یادگیی‬
‫ر‬ ‫آموزش ارزشهای فردی و‬
‫حق تعطیالت کیم وجود دارد و خانواده و دوستان فرصتهای ی‬
‫کمیی برای دوره های طوالن مدت رابطه و‬
‫آرامش دارند‪.‬‬
‫مراقبت از بیماران و ناتوانان و سالمندان از منابع محروم بوده و تداوم مراقبت از هم گسیخته است‪.‬‬
‫خشونت خانوادگ و تروما‬
‫خشونت خانوادگ و آسیب روان به تعریف‪ ،‬پیوستگ به معنای توجه صحیح به نیازهای عاطق دیگران‬
‫جان که‬‫است‪ .‬خشونت خانوادگ در سیستمهای اجتماغ ظهور یمکند که ارزش پیوستگ را نیمدهند‪ ،‬ی‬
‫بیشی مردان اغلب باور دارند که حق دارند رفتاری خشن‪ ،‬اجباری و ی‬
‫کنیلکننده داشته باشند‪ .‬به دالییل‬ ‫ی‬
‫ً‬
‫مربوط به تاریخچههای پاتریارکال که در ابرهای زمان گم شدهاند‪ ،‬مردان تقریبا به صورت عادتآسا‪،‬‬
‫احساس برتری خود را نسبت به زنان داخیل یمکنند‪ .‬این واقعیتها تجربه شده قرنهاست و به طور‬
‫معمول در تعامالت گایه هم بسیار ظریف امروز جامعه بازی یمشود‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬در کالسهای علوم و‬
‫ی‬
‫چیی مساوی و‬ ‫ریاضیات مختلط‪ ،‬پشان به رمیان بسیار بیشیی توجه یمبینند‪ .‬آنچه منتقل یمشود‪ ،‬نه ر‬
‫توانان ما برای برقراری رابطه مساوی را‬
‫ی‬ ‫رابطهای است‪ ،‬بلکه مجموعهای از ارزشهای ظریف است که‬
‫تأثی قرار یمدهد و این همان اساس رابطههای خراب است‪.‬‬ ‫تحت ر‬
‫کنیل خشن‬ ‫این الگوهای مشابه در خشونت خانوادگ نی تجربه یمشوند که از ظریف به صورت آشکار و ی‬
‫ر‬
‫منتقل یمشوند‪ ،‬همانطور که پت کریون در کتاب "زندگ با ستمگر" (‪ )2008‬توصیف کرده است و در‬
‫بعیص مواقع‪ ،‬زنان متوجه یمشوند که مجموعهای از ارزشها را که متناسب با خوب بودن خود نیستند‪،‬‬
‫درون سازی کردهاند‪.‬‬
‫همچنی برتری مردان را حمایت یمکنند و خود را بیهوش‪ ،‬ناقص و شایسته رد و بدل یا‬ ‫ر‬ ‫در این ارزشها‪ ،‬زنان‬
‫آمی‬
‫همچنی یمتوان حدس زد که یک سیستم اجتماغ که ینانصاف و تبعیض ر‬ ‫ر‬ ‫خشونت قلمداد یمکنند‪.‬‬
‫است و پیامهای قدرتمندی را انتقال یمدهد که ارزشمندی افراد را ینارزش یمداند‪ ،‬رشاییط را فراهم یمکند‬
‫حداکی تنش واقع یمشود‪ .‬پیوستگ خوب‪ ،‬صمیمیت را‬ ‫ر‬ ‫که اتصاالت عاطق درون خانواده و ربی افراد به‬
‫توانان مالقات با یکدیگر با آسیبپذیری و محبت با قلب و ذهت‬ ‫ی‬ ‫ارائه یمدهد و اگر صمیمیت را به عنوان‬
‫باز تعریف کنیم‪ ،‬خشونت خانوادگ عکس آن است‪.‬‬
‫بنابراین به نظر یمرسد که سیستمهای اجتماغ که پیوستگ عاطق را سخت یمکنند‪ ،‬سیستمهای اجتماغ‬
‫هستند که آسیب را ایجاد یمکنند‪.‬‬
‫ی‬
‫ارتباط عیل در دو جهت کار یمکند‪:‬‬
‫هان که به سمت هشدار بیش از حد‬‫ما در فصل پنج شاهد توصیف پیوستگ بهینه بودیم‪ ،‬و این با پیوستگ ی‬
‫کشیده یمشوند هنگایم که ترس از شخصیت والدیت وجود دارد‪ ،‬مقایسه شد‪ .‬و ی‬
‫اسیاتژی بقا کودک این‬
‫ً‬ ‫است که نیازهای پیوستگ خود را فرو کاهش یمدهد و مراقب باشد‪ ،‬و همچنی یک ی‬
‫اسیاتژی تقریبا معکوس‬ ‫ر‬
‫وجود دارد که هنگایم که والد غافلگی کننده و عاطق غایب است‪ ،‬ی‬
‫اسیاتژی بقا کودک این است که از خود‬ ‫ر‬
‫انتظار دارد توجه شود‪ .‬آنچه به طور عادت در هر دو شکل پیوستگ حاض است‪ ،‬نوغ از تقسیم شده‬
‫ً‬
‫تأمی کردن نیازها به صورت واقعا رابطه باز و متقابل‪،‬‬ ‫است‪ ،‬به طوری که احساسات آسیبپذیر به جای ر‬
‫کنیل اجباری سوق داده یمشود‪ ،‬یا اینکه نیاز آگاهانه خود را برای اتصال و عاطفت فرو کاهش‬ ‫به میان از ی‬
‫ر‬
‫ً‬ ‫ی‬
‫یمدهد و دیگران را مسئول یمسازد که این نیازها را برآورده کنند‪ ،‬که رنی یک اسیاتژی واقعا باز و متقابل‬
‫نیست‪ .‬این مثالها به طور قاطعانه هستند‪ ،‬و ظرافت نظریه پیوستگ در این است که این رفتارهای روزمره‬
‫در روابط نزدیک با شخصیتهای ما به طور عمیق تراکم شدهاند‪ ،‬بنابراین هیچ کدام به طور دقیق یکسان‬
‫همچنی به این روشها عمل یمکنند‪ ،‬سیستمهای‬ ‫ر‬ ‫چیی که وجود دارد این است که جوامع‬ ‫نیست‪ .‬ر‬
‫وقت احساسات آشکار یمشود‪ ،‬آن را به عنوان‬ ‫اجتماغ احساسات را از موقعیتها یا افراد جدا یمکنند یا ی‬
‫بیشی نگرانکنندهتر این است که احساسات دیگران با‬ ‫ی‬ ‫تعبی یمکنند‪ ،‬یا ی‬
‫حت‬ ‫غی ی‬
‫منطق و خارج از موضوع ر‬ ‫ر‬
‫ی‬
‫احساسات خودمان برابر نیستند‪ ،‬به عبارت دیگر‪ ،‬هیچ توافق ربی آنچه که ما احساس یمکنیم و آنچه که‬
‫آنها احساس یمکنند‪ ،‬وجود ندارد‪ .‬این نوع تقسیم بندی دلییل برای توجیه این است که افراد دیگر در‬
‫خارخ به طرزی متفاوت به ما مورد‬ ‫کمی تحصیل کرده‪ ،‬اعضای رنگ‪ ،‬یا ی‬ ‫جامعه‪ ،‬اغلب کسان که فقیتر‪ ،‬ی‬
‫ر‬
‫ر‬
‫همچنی دیده شده است که در شایط تروماتیک‪ ،‬ما با این روشها رفتار یمکنیم‪،‬‬ ‫ر‬ ‫گیند‪.‬‬ ‫رفتار قرار یم ر‬
‫احساسات خود را به دلیل ترس و شاشی بودن آنها‪ ،‬به طور معمول تقسیم یمکنیم و از آن خودداری‬
‫ً‬
‫توانان ما را برای انجام آنچه که برای بقا نیاز داریم‪ ،‬به خطر یماندازد‪ .‬در حداقل یک نوع‬ ‫ی‬ ‫یمکنیم‪ ،‬و احتماال‬
‫حالت که تروما به یاد آوری بدن تبدیل شده‬ ‫اسیس پس از تروما‪ ،‬این تقسیم به صورت عادت در ی‬ ‫اختالل ی‬
‫است به وقوع یمپیوندد و ما از آن خاطرات دور یمشویم زیرا تهدید یمکنند که ما را دوباره و دوباره فرا‬
‫بخش از ساختار زیرین جداسازی است‪.‬‬ ‫خواهند گرفت‪ ،‬این ر‬

‫احساسان که تهدید یمکنند که ششار و غلط کننده هستند‪ ،‬جدا یمکند‪ .‬به عنوان‬ ‫ی‬ ‫جامعه رنی خود را از‬
‫غیقابل‬ ‫مثال‪ ،‬یمتوان حدس زد که سیاستهای مهاجرت‪ ،‬پناهندگان را به خارج یماندازد زیرا آنها به طور ر‬
‫تأثی تجربیات بسیار ترسناک قرار دارند و ما ترجیح یمدهیم هیچ ارتبایط با آنها نداشته باشیم‪.‬‬ ‫تحمیل تحت ر‬
‫فقی نیمتوانند برای تغذیه کودکان خود هزینه کنند‪ ،‬تفکر‬ ‫وقت خانوادههای ر‬‫حت در موارد محیل تر‪ ،‬ی‬ ‫یا ی‬
‫منطق‪ ،‬معقول و همدردانه ناپذیر است ‪.‬پیوستگ به عنوان‬ ‫ی‬ ‫درباره نیازهای آنها و ارائه راهکارها به صورت‬
‫ٔ‬
‫هان اشاره دارد که با مدارا و‬ ‫مهربان یک کلمه دیگر برای پیوستگ یمتواند "مهربان" باشد‪ .‬مهربان به عمل ی‬
‫نگرش‬ ‫با همدردی متعادل انجام یمشوند‪ ،‬جان که تمرکز بر روی نیازهای طرف مقابل وجود دارد و با ر‬
‫ی‬
‫گید‪ .‬این نگرش تعادلیافته باید به گونهای‬ ‫توجهکننده‪ ،‬هماهنگ و همراه با نیازهای طرف دیگر صورت یم ر‬
‫ُ‬
‫باشد که نه تجاوزکننده باشد و نه ناکارآمد به دلیل حذف ناامیدکننده‪ ،‬اما به طور متقابل باشد زیرا بعد‬
‫چیی طرف مقابل را از خود جدا نیمکند و به‬ ‫انسان در آن حضور دارد و در آن آگایه وجود دارد که هیچ ر‬
‫احت یمتوانیم در آن جای نیاز باشیم‪ .‬سؤایل که از این مطرح یمشود این است که سیستمهای اجتماغ‬ ‫ر ی‬
‫چگونه یمتوانند پیوستگ و مهربان را تروی ج کنند؟ به نظر یمرسد یک پیشنهاد به ظاهر ینمعت است‪ ،‬اما‬
‫گید‪،‬‬‫وقت پیوستگ در مرکز جامعه قرار یم ر‬ ‫دلیل اینجاست که ی‬

‫سیستمهای اجتماغ که به سمت پیوستگ هدایت یمشوند‪ ،‬تالش یمکنند رشایط بهینهای را فراهم کنند که‬
‫گیی انسان‬ ‫جان که خانه‪ ،‬کار‪ ،‬تفری ح‪ ،‬مسکن و محله بر پایهی اندازه ر‬
‫پیوستگ و مهربان در آن رشد کنند‪ ،‬ی‬
‫جان که اقدامات به طور مداوم برای تقویت‬ ‫سازماندیه یمشوند و ارزش ارتباط ما با یکدیگر را یمشناسد‪ ،‬ی‬
‫جان که تقسیمشدگ‬‫جان که به طور عمیق درک یمشود که همه باید موفق باشند‪ ،‬ی‬ ‫جوامع تکامل یمکنند‪ ،‬ی‬
‫جان که پیوستگ هر کودک به والدین یا مراقبانش و کار بر اساس ارزش آن‬
‫و تفاوت ما و آنها وجود ندارد و ی‬
‫ی‬
‫تنظیم یمشود و هیچکس نیازی ندارد که با حقوف کم به قدری مبارزه کند که مجبور به ی‬
‫کاسی از محبت و‬
‫ر‬
‫آموزش مواجه‬ ‫جان که بیماریهای اجتماغ مانند خشونت علیه جنسیت از طریق‬ ‫دریافت آن شود‪ ،‬و ی‬
‫یمشوند که ارزش فرصتهای هر دو جنس را قائل است‪.‬‬
‫پیوستگ‪ ،‬خشونت و تروما خشونت سایهای است که زیر سایهی آن قرار دارد‪ .‬به نظر یمرسد باید به‬
‫ابتدان آن تسلیم شویم‪ ،‬اینکه انکار کنیم که خشونت یک ویژگ جوهری از انسانیت است‪ ،‬به‬ ‫ی‬ ‫ویژگهای‬
‫ینامیدیای ینامید و فکر کردن به اینکه یمتوانیم در جوامیع زندگ کنیم که پیوستگ و مهربان اصول راهنما‬
‫ً‬
‫باشند‪ ،‬کامال احمقانه است‪ .‬با این حال‪ ،‬در میانهی درک از تروما‪ ،‬یمتوان دریافت کرد که نیاز به خشونت از‬
‫گید و یگ از بزرگترین صدمات‬ ‫یک سیستم لیمبیک که برای ما از خطر محافظت یمکند نشأت یم ر‬
‫اجتماغ نیازهای اقتصادی شدید و پایدار است و این خشونت را ایجاد و تداوم یمدهد‪ :‬خشونت ساختاری‬
‫که من را به تجمع و محافظت و بنابراین شما را به دلیل محدودیت منابع محروم یمکند‪ .‬زندانها در شاش‬
‫جهان پر از مردان هستند که سیستم لیمبیک آنها به خشونت تمایل دارد‪.‬‬

You might also like