Professional Documents
Culture Documents
شایمن
شایمن
پس از گرفتن یک تاریخچه ی دقیق و تعیین عیب انکساری ،نخستین مرحله ی مهم در مدیریت مشکالت تطابقی ،مشکالت حرکتی چشم و اختالتالت ییر
استرابیسمی دید دو چشمی ،تست های تشخیصی روتین می باشد .دراین فصل راجع به روش تست های ارزیابی تطابق ،دید دوچشمی و مهارت های اوکوتالرموتور
بحث می کنیم و تاکید ما بر ارائه ی نکات و مالحظات مهم و مقادیر مورد انتظار برای انواع تست ها می باشد .اصول و ستاپ این تست ها در پیوست همین فصل
بطور خالصه آورده شده است و در منابع دیگر با جزئیات توصیف می گردد.
تمامی اندازه گیری های تطابق و وضعیت ترازی چشم ها ( ،) alignmentنیاز به یک اصالح حداکثر مثبت دقیق و باتالنس دو چشمی دارد .بهتر است که برای به دست
آوردن رفرکشن حداکثر مثبت ،یک تکنیک رفرکشن دو چشمی انجام دهیم .انجام چنین تکنیکی نیاز به تعیین اولیه ی آبجکتیو عیب انکساری دارد که می توان برای
تعیین آن از رتینوسکوپی استاتیک ،اتورفرکشن یا حتی اصالح انکساری قبلی بیمار استفاده نمود .برای انجام یک رفرکشن دو چشمی ما روش زیر را توصیه می کنیم
:
02
.1ازخط ( 02یا دو خط باتالتر از آستانه ی حدت بینایی ) استفاده کنید.
02
.0چشم چپ بسته می شود ،مقدار مثبت(هربار+2/02دیوپتر)به یافته ی آبجکتیو اضافه کنید تا جایی که چشم راست به سختی قادر به خواندن خط آستانه ( )02باشد.
اگر مثبت زیادی استفاده شود ،انجام مرحله ی بعدی دشوار خواهد شد و بنابراین ممکن است نیاز باشد که اندکی مقدار مثبت را کم کنید ( –2/02حداکثر)
.0تست کراس سیلندر جکسون را انجام دهید.افزودن مثبت در مرحله ی باتال ،کمک می کند تا بیمار پاسخ های دقیق تری در تست کراس سیلندر داشته باشد.
.2سه پریزم دیوپتر BUمقابل چشم راست و سه پریزم دیوپتر BDمقابل چشم چپ قرار دهید و 2//2مثبت به هرچشم بیافزایید.
.6با اضافه کردن مثبت به چشم با دید واضح تر ،باتالنس را انجام دهید تا بیمار گزارش کند که هردو چشم به یک میزان تار شده اند.
02
را بخواند.توجه داشته باشید که مقدار منفی را به طور دلخواه ./پریزم دیسوسیه کننده را خارج کرده و به آرامی مقدار منفی اضافه کنید تا جایی که بیمار بتواند خط
02
اضافه نکنید !
. 8اسالید وکتوگرافیک را در پروژکتور و analyzerها را در فوروپتر قرار دهید .تارگت ( Iتارگتی که حروفی در دوسمت راست وچپ دارد ) را در دید بیمار قرار دهید و
از وی سوال کنید که آیا هر دو سمت اسالید به یک میزان واضح هستند ؟ اگر چنین نباشد 2/02 ،مثبت به چشم با دید واضح تر اضافه کنید .این یک باتالنس دو
چشمی است اما یک رفرکشن دو چشمی واقعی که د ر واقع باید تست کراس سیلندر جکسون نیز تحت این شرایط انجام گیرد ،نمی باشد .عموما ضرورت ندارد که در
این جا JCCرا انجام دهید مگر این که بیمار آستیگماتیسم قابل توجهی داشته باشد یا مشکوک به فوریای تورشنال باشیم.
.9اندازه گیری های مربوط به associated phoriaو تست استریوپسیس را انجام دهید.
2
02
را بخواند ،چک کنید که آیا افزودن 2/02منفی به صورت دو چشمی ،حدت .12به اسالید استاندارد برگردید و حدت بینایی را چک کنید .اگر بیمار نتواند خط
12
بینایی را بهبود می بخشد یا خیر.یالبا ضرورت ندارد که بیشتر از 2/2دیوپتر منفی به طور دو چشمی اضافه کنید .مقدار منفی را به طور دلخواهی اضافه نکنید !
وقتی حدت بینایی بین دو چشم بسیار نابرابر باشد (مانند آمبلیوپی ) ،تکنیک رفرکشن ماکزیمم مثبت نیز با مشکل مواجه می شود .در این شرایط هیچگونه تکنیک
رفرکتیوی به خوبی عمل نمی کند ،در این حالت پس از تعیین حداکثر مثبت برای چشم خوب ،از رتینوسکوپی برای باتالنس استفاده می شود (رفلکس های
رتینوسکوپی برای دو چشم یکسان شوند ).
مالحظات عمومی
ارزیابی دید دو چشمی مراحل مجزا و متعددی را دربرمی گیرد .فاز نخست ،اندازه گیری مقدار یا مگنیتود و جهت فوریا در دور و نزدیک و نسبت تقارب تطابقی به
تطابق ( ) است .روش های مرسوم برای اندازه گیری این ها شامل کاورتست ،تست فوریای ون گرف و تست مودیفاید تورینگتون می باشد .تست فیکسیشن
دیسپاریتی متد جدیدتر ارزیابی دید دو چشمی می باشد و اطالعات افزوده ای را فراهم می کند که باید این اطالعات را نیز در ارزیابی وضعیت دید دو چشمی مد نظر
قرار داد .مزیت اولیه ی تست فیکسیشن دیسپاریتی این است که تحت شرایط دو چشمی یا associatedانجام می شود برخالف تست های دیگرکه تحت شرایط
dissociatedانجام می گیرند.
مرحله ی دوم ،ارزیابی ورژنس فیوژنال مثبت و منفی بو سیله ی اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم می باشد .اندازه گیری های مستقیم توسط step and
smooth vergence testingانجام می گیرد که هدف اصلی آن ها ارزیابی ورژنس فیوژنال است .اندازه گیری های ییر مستقیم ،تست های تطابق نسبی منفی (NRA
) ،تطابق نسبی مثبت ( ،fused cross cylinder ،)PRAسهولت تطابقی دو چشمی ( )BAFو رتینوسکوپی MEMرا شامل می شود که عموما به عنوان تست های عملکرد
تطابقی در نظر گرفته می شوند .از آن جائیکه این تست ها تحت شرایط دو چشمی انجام می گیرند ،بطور ییرمستقیم عملکرد دو چشمی را نیزارزیابی می کنند .نتایج
اینگونه تست ها را می توان به منظور تائید یا رد احتمال یک مشکل دید دو چشمی مورد استفاده قرار داد .در فصل دوم ،آنالیز این اندازه گیری های ییر مستقیم با
جزئیات بحث می شود.
ارزیابی مرسوم و سنتی ورژنس فیوژنی ،فقط اندازه گیری محدوده های ورژنسی smoothیا آمپلیتود ورژنسی را توسط پریزم های ریزلی فوروپتر شامل می شود .در
سال های اخیر روش های دیگری جهت ارزیابی ورژنس فیوژنال معرفی شده اند .یکی از این متد ها ،تست step vergenceمی باشد که خارج از فوروپتر و توسط
یک پریزم بار انجام می شود .متد دیگری که جهت ارزیابی فیوژنال ورژنس عالوه بر روش مرسوم انجام می شود ،تست سهولت ورژنسی می باشد .این تست نیز خارج
از فوروپتر و توسط یک پریزم مخصوص انجام می گیرد که این پریزم مختص این تست طراحی شده است .توانایی بیمار در ایجاد تغییرات سریع و بزرگ در ورژنس
فیوژنی طی یک مدت زمان معین ،ارزیابی می گردد .یک تفاوت مهمی که بین متد های مختلف ارزیابی ورژنس فیوژنی وجود دارد ،مربوط به اندازه گیری آمپلیتود
ورژنسی در مقابل سهولت ورژنسی می باشد .تست های ورژنس stepو smoothبه منظور ارزیابی دامنه ی ورژنسی بیمار طراحی شده اند در حالی که تست سهولت
ورژنسی ،داینامیک های ورژنس را اندازه گیری می کند Grisham .رابطه ای بین داینامیک های ورژنس و سیمپتوم در افراد مورد مطالعه اش پیدا کرد .تحقیق وی
نشان داد که تاخیر ورژنسی ( ) vergence latencyو سرعت ورژنسی ( ) vergence velocityدر ارزیابی دید دو چشمی ،اهمیت تشخیصی دارند .ممکن است بیماری
دامنه های ورژنس فیوژنی نرمال داشته باشد اما از نظر سهولت یا داینامیک های ورژنسی مشکل داشته باشد .تنها با استفاده از رویکرد smooth vergenceچنین
مشکلی تشخیص داده نخواهد شد Gall .دریافت که استفاده از پریزم های 0BIو 10BOبرای تست سهولت ورژنسی می تواند بیماران دارای سیمپتوم را از افراد فاقد
سیمپتوم تمیز دهد.
3
جدول 1.1مراحل مهم در ارزیابی دید دو چشمی
کاورتست
فوریای ون گرف و اندازه گیری فوریا و نسبت های
مودیفاید تورینگتون
فیکسیشن دیسپاریتی
ارزیابی ورژنس فیوژنال مثبت و منفی
نکته ی مهم دیگر در تست دامنه یا سهولت ورژنس فیوژنال ،عملکرد بیمار طی مدت زمان می باشد .سوالی که مطرح است این است که آیا بیمار توانایی جبران یک
میزان مشخص پریزم طی یک مدت زمان طوتالنی را دارد .سابقا دامنه های ورژنسی فقط یکبار اندازه گیری می شدندولی تحقیقات نشان می دهند که ممکن است
یک بار اندازه گیری کافی نباشد .در عوض این تست ها باید چندین مرتبه تکرار شوند و باید سهولت و ارزیابی پاسخ های بیمار با گذشت زمان نیز در ارزیابی ها
گنجانده شود.
سومین پارامتری که باید مورد ارزیابی قرار گیرد ،دامنه ی تقاربی است که عموما از آن به نام نقطه ی نزدیک تقارب ( ) NPCنام برده می شود .این تست خصوصا در
تشخیص یکی از شایع ترین اختالتالت دید دو چشمی (ناتوانی تقارب ) اهمیت ویژه ای دارد .نکات مهم در انجام این تست ،تارگت یا تارگت های مورد استفاده و
عملکرد بیمار با گذشت زمان می باشد.
آخرین جنبه ی ارزیابی دید دو چشمی ،بررسی وضعیت حسی یا سنسوری می باشد .ساپرشن و استرئوپسیس جنبه های اصلی ارزیابی را در بر می گیرند .برای کسب
اطالعات از وضعیت حسی می توان از بسیاری از تست هایی که تاکنون ا شاره شده استفاده نمود .در این تست ها می توان وجود ساپرشن را بررسی کرد .تست
مخصوصی که می تواند جهت ارزیابی ساپرشن مورد استفاده قرار گیرد ،تست چهار نقطه ی ورث می باشد .بر اساس یک قانون کلی ،اندازه گیری های استرئوپسیس
در اختالتالت ییر استرابیسمیک دید دو چشمی به ندرت تحت تاثیر قرار می گیرند .با این وجود ساپرشن جزئی یک یافته ی شایع در این اختالتالت می باشد.
ارزیابی کامل دید دو چشمی باید تمامی چهار مورد ذکر شده را در بر گیرد .ارزیابی حداقل و مختصر شامل ، NPCکاور تست در دور ونزدیک ،محدوده های ورژنس
(تست ورژنس ) stepدر دور و نزدیک و تست استریوپسیس می باشد.اگر بیماری با سیمپتوم مراجعه کند و این ارزیابی مختصر و حداقلی اطالعات جامعی را در اختیار
قرار ندهد ،تست های تکمیلی مانند اندازه گیری های ییر مستقیم عملکرد دو چشمی همراه با ارزیابی سهولت و فیکسیشن دیسپاریتی باید انجام گیرد.
.1هدف :کاور تست یک متد آبجکتیو ارزیابی وجود ،جهت و مگنیتود فوریا می باشد.
4
.0نکات مهم :
الف-کنترل تطابق :مهم ترین جنبه ی روش کاور تست یا هرگونه تست ترازی دوچشمی ( ) binocular alignmentدیگر ،کنترل تطابق است .مطالعه ای که توسط
Howarthو Heronانجام گرفت ،اهمیت سیستم تطابق را به عنوان یک عامل بالقوه ی ایجاد کننده ی تغییرات و تناقضات در اندازه گیری های کلینیکال هتروفوریا
تائید نمود .تطابق کم تر منجر به تخمین بیشتر می زان اگزوفوریا یا تخمین کم تر ایزوفوریا خواهد شد .تطابق بیشتر به نتایج عکس خواهد انجامید .برای به
حداکثررساندن کنترل تطابق طی کاور تست می توان از دو تکنیک استفاده نمود که باعث افزایش توجه بیمار به تست می شوند .معاینه کننده می تواند به منظور حفظ
توجه و تطابق بیمار ،از تارگت های فیکساسیون متعدد استفاده کند .برای این کار می توان از Gulden fixation stickها استفاده کرد که در هر دو طرف آن ها
02
تارگت های 02قرار دارد.استیک بطور متناوب برای تغییر تارگت ها برگردانده می شود .از بیمار خواسته می شود که طی انجام کاور تست ،تارگت را شناسایی کند.
روش مفید دیگر حرکت دادن جزئی تارگت ( یک تا سه میلی متر) از چپ به راست بین حرکت دادن کاور پدل می باشد .معاینه کننده به دنبال حرکت پرسوت کوچک
در چشمی که کاور از روی آن برداشته می شود ،می گردد .اگر این حرکت پرسوت وقتی تارگت از چپ به راست حرکت داده می شود ،رخ دهد بیانگر توجه بیمار به
تارگت می باشد .توجه به تارگت به برقراری تطابق کمک می کند.
ب -آبجکتیو بودن :از آنجائیکه کاور تست یک تکنیک آبجکتیو می باشد ،یکی از ارزشمند ترین متد ها جهت ارزیابی شاخص های حرکتی بایناکوتالریتی می باشد و
خصوصا در کودکان کم سن بسیار ارزشمند است.
پ-تکرار پذیری Johns:دریافت که کاورت تست متناوب ( آلترنیت ) همراه با خنثی سازی توسط پریزم تکرارپذیری intraexaminerو interexaminerباتالیی دارد.
. 0مقادیر مورد انتظار:گرچه یافته های مورد انتظار برای کاور تست هنوز بطور خاص مورد مطالعه قرار نگرفته ،انتظار داریم که مشابه مقادیر تست فوریا باشد .در فاصله
ی دور ،مقدار مورد انتظار یک پریزم اگزوفوریا با انحراف معیار یک و در فاصله ی نزدیک ،مقدار مورد انتظار سه پریزم اگزوفوریا با انحراف معیار سه می باشد.
اوکلودر
: Setup
.1اگربیماربرای کار نزدیک از عینک استفاده می کند ،باید هنگام تست عینک بزند.
02
.0برای تست در فاصله ی دور ،یک حرف 02را روی چارت حدت بینایی دور ،برای بیمار جدا کنید.
02
.0برای تست در فاصله ی نزدیک Gulden fixation stick ،را در فاصله ی 42سانتی متر از صورت بیمار نگه دارید و توجه بیمار را به یک حرف 02جلب کنید.
.1از بیمار بخواهید که به حرف تارگت فیکس کرده و در سراسر تست آنرا واضح نگه دارد.
الف.یک پریزم looseبا قدرت نزدیک به دامنه ی تخمینی خود انتخاب کنید.
ب.یک چشم را به وسیله ی اوکلودر کاور کنید و پریزم را پشت اوکلودر قرار دهید ( در این حالت چشم مقابل فیکس می کند)
پ.اوکلودر را به چشم مقابل منتقل کنید و به حرکت چشم پشت اوکلودر توجه کنید (طی ACTفقط به چشم پشت پریزم نگاه کنید)
ت.مقادیر متفاوت پریزم را امتحان کنید تا توسط متد براکتینگ به خنثی سازی برسید.
.1هدف :تست فوریای ون گرف یک متد سابجکتیو ارزیابی وجود ،جهت و مگنیتود فوریا می باشد.
.0نکات مهم
الف.کنترل تطابق :کنترل تطابق در ارزیابی فوریا توسط روش ون گرف نیز اهمیت دارد .تاکید به این مسئله توسط توصیه به بیمار حیاتی است .ایلب کلینیسین ها فقط
به بیمار می گویند که به یک تصویر نگاه کند و وقتی تصویر دیگر درست باتال یا پایین آن قرار گرفت ،گزارش کند .جهت اطمینان از تطابق دقیق تر باید معاینه کننده
بگوید:
می خواهم که به تصویر پایین نگاه کنید و بسیار مهم است که در تمام زمان انجام تست آن را واضح نگه دارید .همچنانکه که آنرا واضح می کنید وقتی که تصویر
باتالیی درست باتالی تصویر پایینی قرار گرفت ،گزارش کنید.
با وجود این که توصیه به واضح نگه داشتن تارگت همیشه در تست فوریا انجام نمی شود ،عدم توجه به این موضوع ممکن است به بروز اختالفات و کم شدن
اطمینان و صحت تست بیانجامد .نکته ی مهم دیگری که خصوصا در کودکان باید در نظر داشت این است که آیا بیمار روش تست را فهمیده است؟ ایلب معاینه
کنندگان از توضیح زیر جهت بیان هدف تست استفاده می کنند:
به خط پایینی نگاه کنید و زمانی که خط باتالیی درست روی آن قرار گرفت (مانند دکمه های یک پیراهن ) به من بگویید.
گرچه این توضیح ممکن است برای کودکان با سن بیشتر و بزرگساتالن کافی باشد ،ما دریافته ایم که کودکان /ساله و کوچکتر این الگو را به خوبی انجام نمی دهند.
جهت کمک به فهم کودکان کم سن توصیه می شود که خارج از فوروپتر و با استفاده از انگشتان دست روش کار توضیح داده شود .از کودک خواسته می شود که به
انگشتان دست معاینه کننده نگاه کند که به صورت یکی باتالی دیگری نگه داشته می شوند و از بیان زیر استفاده می شود :
به انگشت پایینی نگاه کن و وقتی انگشت باتالیی من درست روی انگشت پایینی قرار گرفت به من بگو (انگشتان را از هم دور کرده و دوباره نزدیک می کنیم تا هم
تراز شوند)
6
استفاده از این متد به معاینه کننده امکان می دهد تا دریابد که کودک درکی از آنچه مورد انتظار است ،دارد .گرچه تکنیک ون گرف بطور رایج در کلینیک ها استفاده
می شود مطالعه ای توسط Raineyنشان داد که این روش کم ترین تکرارپذیری را بین تست های مختلف اندازه گیری فوریا دارد.
ب.میزان اطمینان تست ( Rouse :) reliablitiyمیزان اطمینان باتالیی را در ارزیابی فوریا در کودکان ده تا یازده سال توسط متد ون گرف بین جلسات مختلف گزارش
کرد.
. 0مقادیر مورد انتظار :در فاصله ی دور ،مقدار مورد انتظار یک پریزم اگزوفوریا با انحراف معیار یک و متوسط مقدار مورد انتظار در نزدیک ،سه پریزم اگزوفوریا با
انحراف معیار سه ،برای کودکان و جوانان می باشد .برای پرزبایوپ ها ،متوسط مقادیر مورد انتظار یک پریزم ایزوفوریا با انحراف معیار یک برای دور و هشت پریزم
اگزوفوریا با انحراف معیار سه در نزدیک می باشد.
فوروپتر
02
تارگت
02
: Setup
.1بیمار راحت پشت فوروپتر می نشیند و کارکشن دور خود را به چشم می زند.
02
.0ازیک حرف تکی 02روی چارت دور استفاده می شود.
.0پریزم های ریزلی مقابل دو چشم قرار داده می شود ( 12 to 10 base-inمقابل چشم چپ و 6 base- downمقابل چشم راست)
روش :
.1از بیمار بخواهید هر دو چشم خود را باز کند و بگوید که چند تارگت می بیند.
.0از بیمار بخواهید که به تصویر پایین نگاه کند ( توسط چشم چپ دیده می شود ) و در سراسر زمان تست آن را واضح نگه دارد.
. 0توصیه ها:من تارگت باتالیی را به اطراف حرکت خواهم داد تا جایی که درست باتالی تارگت پایینی قرار گیرد.به تارگت پایینی نگاه کنید و آنرا واضح نگه دارید و
هنگامیکه تارگت باتالیی دقیقا روی تارگت پایینی قرار گرفت ،به من بگویید.
.2مقدار و جهت پریزم را وقتی که بیمار هم ترازی تارگت ها را گزارش می کند ،ثبت کنید.
02
.6این روش را دوباره با استفاده از حرف 02در 42سانتی متری تکرار نمائید.
.0این تست کمترین تکرار پذیری را بین تست های مختلف ارزیابی ترازی حرکتی دارد.
7
فوریای عمودی :
فوروپتر
02
تارگت تکی
02
Setup
.1بیمار راحت پشت فوروپتر می نشیند و کارکشن دور خود را به چشم می زند.
02
.0از یک حرف 02روی چارت دور استفاده کنید.
.0پریزم های ریزلی را مقابل دو چشم قرار دهید (ده تا دوازده پریزم base- inمقابل چشم چپ و 6پریزم base-downمقابل چشم راست.
روش :
.1ازبیمار بخواهید که دو چشم خود را بازکند و بگوید چند تارگت می بیند .باید دو تارگت دیده شود.
. 0از بیمار بخواهید که به تارگت باتالیی نگاه کند (توسط چشم چپ دیده می شود ) و در تمام زمان تست آنرا واضح نگه دارد.
.0توصیه ها :من تارگت پایینی را به سمت باتال حرکت خواهم داد تا جایی که کنار تارگت باتال قرار گیرد .به تارگت باتالیی نگاه کنید و آنرا واضح نگه دارید و هنگامی
که تارگت پایینی دقیقا کنار تارگت باتالیی قرار گرفت به من بگویید.
.2مقدار و جهت پریزم را هنگامی که بیمار ترازی تارگت ها را گزارش می کند ،ثبت نمائید.
02
.6همین روش را با استفاده از تارگت 02در 42سانتی متری تکرار کنید.
. 1اگر بیمار توضیحات را متوجه نمی شود نوع ترازی را که انتظار می رود توسط انگشتان خود به بیمار نشان دهید.
.1هدف :این تکنیک یک متد سابجکتیو ارزیابی وجود ،جهت و مگنیتود فوریا می باشد.
.0نکات مهم
الف .کنترل تطابق:در تست تورینگتون ،تاکید به بیمار جهت واضح نگه داشتن حروف روی چارت طی انجام تست اهمیت دارد.در یک مطالعه ای که توسط Rainey
انجام گرفت ،نتایج هفت روش مختلف ارزیابی فوریا به منظور تعیین تکرارپذیری تست های کلینیکال مورد مقایسه قرار گرفت.محققین دریافتند که روش modified
، Thoringtonتکرارپذیرترین متد می باشد در صورتی که متدهای ون گرف ضعیف ترین تکرارپذیری را دارد.
ب.خارج از فوروپت ر انجام گرفتن تست :یک مزیت مهم این تکنیک این است که می توان در بیمارانی که تست آن ها توسط فوروپتردشوار می باشداز آن استفاده
کرد.برهمین اساس تکنیک modified Thoringtonدرکودکان زیرهفت یا هشت سال ارزشمند می باشد.همانگونه که در باتال نیز اشاره شد ،مشخص شده که
تکرارپذیرترین متد ارزیابی فوریا می باشد.
8
. 0مقادیرمورد انتظار :در فاصله ی دور ،مقدار مورد انتظار یک پریزم اگزوفوریا با انحراف معیار یک و متوسط مقدار مورد انتظار در نزدیک سه پریزم اگزوفوریا با انحراف
معیار سه می باشد.
Penlight
مادوکس راد
کارت تورینگتون
: Setup
. 0بیمار مادوکس راد را مقابل چشم راست خود نگه می دارد (شیارهای مادوکس راد در جهت افقی ) بنابراین یک خط عمودی قرمز می بیند.
.0کارت تورینگتون در فاصله ی 42سانتی و یک penlightپشت سوراخ مرکزی کارت قرار داده می شود.
روش :
. 0از بیمار بخواهید شماره ای را که خط روی آن قرار گرفته گزارش کند و این که آیا سمت راست یا چپ صفر قرار دارد.
. 4برای اندازه گیری فوریای عمودی ،مادوکس راد به گونه ای قرار می گیرد که شیارهای آن در جهت عمودی باشد و بیمار یک خط افقی می بیند.
. 2از بیمار بخواهید شماره ای را که خط از روی آن می گذرد را گزارش کند واین که آیا سمت باتال یا پایین صفر قرار دارد.
نکات مهم:
. 1کنترل تطابق با تذکر دادن به بیمار که حروف روی کارت را در تمام مدت زمان تست واضح نگه دارد.
.0مشخص شده که این تست بهترین تکرارپذیری را بین تست های سابجکتیو مختلف دارا می باشد.
. 0این تست می تواند برای بیمارانی که نمی توانند توسط فوروپتر معاینه شوند ،ارزشمند باشد.
.1هدف :تست فیکسیشن دیسپاریتی جهت ارزیابی دید دو چشمی تحت شرایط associatedاست و این برخالف کاورتست ،تست ون گرف و تکنیک تورینگتون می
باشد که تحت شرایط dissociatedانجام می گیرند.
.0نکات مهم:
9
الف .تست فیکسیشن دیسپاریتی تحت شرایط دو چشمی انجام می گیرد:مشکل اصلی اندازه گیری تیپیک فوریا این است که ارزیابی تحت شرایط دیسوسیه صورت
می گیرد.طبق گفته ی ، Wickخطای ورژنس تحت شرایط دوچشمی ایلب به اندازه ی خطای تحت شرایط تک چشمی نمی باشد.درنتیجه ممکن است درمواردی
بیمار سیمپتوم داشته باشد اما آنالیز مرسوم فوریا و ورژنس علت واضحی را برای سیمپتوم های بیمار ثابت نکند .گرچه برخی متخصصین استفاده از تست فیکسیشن
دیسپاریتی را بطور روتین پیشنهاد می کنند ،ما در یافته ایم که در اکثر موارد ،تست های فوریا و ورژنس جهت دستیابی به تشخیص و پلن درمانی کافی می باشد .در
شرایطی که تشخیص مبهم بوده یا نیاز به تجویز پریزم باشد ،تست فیکسیشن دیسپاریتی یک مکمل مناسب می باشد.
ب Associated phoria .در مقابل ارزیابی : forced vergence fixation disparityدستگاه های مختلفی جهت ارزیابی فیکسیشن دیسپاریتی موجود است.دستگاه
های قدیمی تر مانند ملت یونیت ،امریکن اپتیکال وکتوگرافیک اسالید ،کارت بوریش یا Bernell lanternجهت تعیین associated phoriaاستفاده می
شوند.اسوشیتد فوریا مقدار پریزمی است که برای خنثی کردن عدم ترازی خطوط ( ) misalignmentتالزم می باشد.با این وجود مطالعات نشان داده است که استفاده
ازتست forced vergence fixation disparityاحتمال بیشتری دارد که اطالعات تالزم برای تشخیص بیماران دارای سیمپتوم را فراهم کند .تست forced vergence
fixation disparityباید در ارزیابی انحرافات افقی مورد استفاده قرار گیرد و برای انحرافات عمودی ،تست associated phoriaکافی می باشد.
پ.تعیین پریزم اصالحی :فیکسیشن دیسپاریتی در حال حاضر متد انتخابی برای تعیین میزان پریزم تجویزی برای اختالتالت دید دو چشمی می باشد .متدهای دیگر
نسبت به آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی مقادیری بیشتر برای پریزم محاسبه می کنند.
: نسبت
.1هدف :جهت تعیین تغییرات تقارب تطابقی ( ) ACوقتی که بیمار به میزان مشخصی تطابق می کند یا تطابقش را ریلکس می کند.
.0نکات مهم:
یک شاخص کلیدی در تشخیص نهایی می باشد .همچنین یکی درآنالیزاطالعات اپتومتری اهمیت دارد.یافته ی الف.اهمیت در تشخیص و درمان:تعیین نسبت
باتال همراه است و عموما به ازمهم ترین یافته ها در تعیین توا لی درمان مناسب برای یک شرایط مشخص می باشد .برای مثال ایزوفوریای نزدیک با یک نسبت
نرمال یا کم همراه باشد ،رویکرد درمانی انتخابی اصالح توسط پریزم یا ویژن تراپی لنزهای مثبت به خوبی پاسخ می دهد .اگرهمان میزان ایزوفوریا با یک نسبت
یا هردو خواهد بود.
محاسبه ای ( ) calculatedنامیده می شود با بیمار وجود دارد.متد نخست که نسبت ب.نسبت محاسبه ای در مقابل گرادینت :دو متد جهت تعیین نسبت
استفاده از فرمول زیر تعیین می گردد:
)=IPD(cm)+NFD(m) (Hn-Hf
که IPDفاصله ی بین مراکز مردمک بر حسب سانتی متر NFD ،فاصله ی فیکساسیونی نزدیک برحسب متر Hn ،فوریای نزدیک (ایزو مثبت و اگزو منفی ) و Hf
فوریای دور (ایزو مثبت و اگزو منفی ) ،خواهد بود.
در فردی با IPD=62mmکه دو پریزم اگزوفوریای دور و ده پریزم اگزوفوریای نزدیک دارد ،چقدر است؟ مثال:نسبت
=6+2.4(-12+0)=6+2.4(-8)=6+(-0.0)=0.8
باتال با ایزوی زمان استفاده از این فرمول باید توجه داشت که از عالمت های صحیح برای ایزوفوریا و اگزوفوریا استفاده کرد.براساس یک قاعده ی کلی نسبت
گرادینت () gradientنامیده می پایین با ایزوی کمتریا اگزوی بیشتردر نزدیک همراه خواهد بود.متد دوم نسبت بیشتر یا اگزوی کمتر در نزدیک و یک نسبت
01
شود و با اندازه گیری دوباره ی فوریا با استفاده از لنزهای -1.22یا -0.22تعیین می گردد.تغییری که توسط این لنز منفی در فوریا ایجاد می گردد مبین نسبت
برابر با 2:1 خواهد بود.برای مثال اگر فوریای نزدیک با یافته ی سابجکتیو برابر دو پریزم ایزوفوریا باشد و با لنز -1.22برابر با /پریزم ایزوفوریا گردد ،نسبت
وجود داشته باشد .برای مثال بیماران دارای فزونی تباعد و فزونی تقارب هردو نسبت است .ممکن است تفاوت های قابل توجهی بین این دو روش تعیین نسبت
گرادینت تقریبا نرمال دارند.همین پدیده ممکن است در ناتوانی تقارب نیز رخ دهد .نسبت محاسبه ای باتال دارند در حالی که بسیاری از این بیماران نسبت های
محاسبه ای پایین خواهد بود درحالیکه ممکن است نسبت گرادینت ط بیعی باشد .دلیل این تفاوت ها مربوط به اثر تقارب پروکزیمال و لگ تطابق می باشد.نسبت
محاسبه ای به علت تاثیر ورژنس پروکزیمال که بر اندازه گیری فوریای نزدیک موثر می باشد ،معموتال بزرگ تر از نسبت گرادینت است .از آنجائیکه نسبت گرادینت
بوسیله ی تست فوریای نزدی ک در یک فاصله ی ثابت اندازه گیری می شود ،ورژنس پروکزیمال ثابت بوده و بر نتیجه ی نهایی اثرگذار نمی باشد .لگ تطابق نیز
تفاوت بین اندازه گیری های محاسبه ای و گرادینت نسبت را باعث می شود .گرچه محرک تطابقی درنزدیک 0.22دیوپترمی باشد ،پاسخ تطابقی به طور تیپیک
کمتر از محرک تطابقی است.این تفاوت بین محرک و پاسخ سیستم تطابقی ،لگ تطابقی نامیده می شود .لگ تطابقی عموما +2.02تا +2./2می باشد .از آنجائیکه
محاسبه ای است. گرادینت معموتال کمترازنسبت بیمار برای یک محرک تطابقی مشخص تمایل به انجام تطابق کمتری دارد ،نسبت
،ناتوانی در کنترل تطابق می باشد .معاینه کننده باید تاکیدات تالزم را انجام دهد ،وضوح تارگت حیاتی پ.کنترل تطابق :یک عامل ایجاد کننده ی خطا در ارزیابی
است .فهم این که چگونه تغییر در پاسخ تطابقی از یک اندازه گیری به اندازه گیری دیگر بر نتایج تاثیر منفی می گذارد ،آسان است .تعیین نسبت گرادینت نیاز به
دوبار اندازه گیری فوریای نزدیک دارد نخست فقط با رفرکشن سابجکتیو و سپس با افزودن -1.22دیوپتر روی مقدار سابجکتیو .اگر بیمار برای اندازه گیری نخست به
کمتر برآورد می شود .بنابراین حفظ وضوح تارگت توسط بیمار حیاتی است طور دقیق تطابق کند اما برای اندازه گیری دوم تطابق کمتری انجام دهد ،نهایتا نسبت
و توصیه می شود که گهگاه از بیمار خواسته می شود تا حروف را بخواند.
ت : Response versus stimulus ratio.در ارزیابی سیستم های تطابقی و دو چشمی ،معموتال محرک را در فاصله ی 42سانتی متری ارائه می کنیم که یک نیاز
تطابقی 0.22دیوپتری ایجاد می کند که به آن محرک تطابقی اطالق می گردد.با وجود اینکه محرک تطابقی 0.22دیوپترمی باشد ،پاسخ تطابقی عموما حدود ده
درصد کمتر از محرک تطابقی می باشد .یافته ی مورد انتظار برای رتینوسکوپی MEMکه پاسخ تطابقی را ارزیابی می کند یک لگ تطابقی حدود +2.02تا +2.2خواهد
بود .آگاهی از تفاوت بین محرک و پاسخ تطابقی اهمیت دارد وباید درنظر داشت که اکثر بیماران حدود 12درصد تطابق کمتر انجام می دهند .این موضوع در مقایسه
دارد .برای مثال فرض کنید که فوریا در نزدیک گرادینت تمایل به کمتر برآورد کردن نسبت ی بین نسبت محاسبه ای و گرادینت اهمیت پیدا می کند.نسبت
گرادینت برابر 4:1خواهد بود .حال اگر 12پریزم اگزوفوریا اندازه گیری شده و با لنزهای -1.22نیز 6پریزم برآورده شده است .براساس این اطالعات نسبت
برابر 4.42:1 فرض کنیم که بیمار حدود 12درصد کمتر تطابق کرده باشد ،فوریا به میزان 4پریزم و تطابق به میزان 2./2Dتغییر کرده است و با این فرض نسبت
خواهد بود.
: نسبت
.1هدف:جهت تعیین میزان تغییر در تطابق وقتی بیمار به میزان مشخصی تقارب می کند یا تقارب خود را ریلکس می کند.
.0نکات مهم:
الف .اهمیت در تشخیص و درمان:نسبت به طور رایج در کلینیک ارزیابی نمی شود .تعیین این نسبت در آنالیز اطالعات اپتومتری اهمیت دارد .گاهی نسبت در
تشخیص نهایی یک شاخص با اهمیت می شود .همچنین ممکن است در تعیین درمان مناسب نیز نقش کلیدی ایفا کند .برای مثال در فزونی تباعد و دیگر موارد
به تعیین آن کمک می کند. اگزوفوریای باتال در فاصله ی دور ممکن است استفاده از لنزهای Addمنفی سودمند باشد و دراین موارد آنالیز نسبت
00
،باید از تارگت blue- freeیا پین هول ها جهت برطرف نمودن تاری استفاده نمود .هنوز متد :جهت اندازه گیری کلینیکال نسبت ب .تعیین کلینیکال نسبت
پذیرفته شده ای برای تعیین نسبت وجود ندارد .یک روش ممکن استفاده از تارگتی به نام Wesson DOGهمراه با رتینوسکوپی دینامیک می باشد.جهت انجام این
تکنیک از بیمار خواسته می شود که به این تارگت در چهار فاصله ی مختلف نگاه کند و همزمان رتینوسکوپی دینامیک انجام می شود به این ترتیب می توان میزان
تطابق را در سطوح ورژنسی مختلف تعیین نمود.
: stimulus versus responseبرخالف سیستم تطابقی که ممکن است تفاوت قابل توجهی بین محرک و پاسخ وجود داشته باشد ،محرک ورژنسی و پاسخ پ.
محرک و پاسخ وجود ندارد. ورژنسی عموما برابرند .بنابراین نیازی به تمیز بین نسبت
برای جوانان 2.22 D per meter angleمی باشد .یک meter angleبرابر ده درصد فاصله ی IPDبرحسب میلی .0مقادیر مورد انتظار :مقدار مورد انتظار نسبت
متر می باشد بنابراین برای بیماری با IPDبرابر 22میلی متر ،یک meter angleبرابر 2پریزم می باشد و برای بیماری با IPDبرابر 69میلی متر ،یک meter angle
برابر 6.9پریزم می شود .برای اهداف کلینیکال ،یک meter angleرا حدود 6پریزم در نظر می گیریم .از آنجائیکه تفاوت اندکی بین محرک ورژنسی و پاسخ
با سن نسبت معکوس دارد. پاسخ ( )responseوجود خواهد داشت .نسبت محرک ( ) stimulusو نسبت ورژنسی وجود دارد ،تفاوت اندکی بین نسبت
فوروپتر
02
تارگت
02
: Setup
.1بیمار راحت پشت فوروپتر می نشیند و کارکشن دور بیمار تنظیم می شود.
02 02
.0از یک حرف 02یا خط عمودی 02برای فاصله ی 42سانتی متری استفاده کنید.
.0پریزم های ریزلی را مقابل دو چشم قرار دهید و پریزم ده یا دوازده BIرا مقابل چشم چپ و پریزم شش BDرا مقابل چشم راست ست کنید.
روش :
.1از بیمار بخواهید که دو چشم خود را باز کند و بگوید که چند تارگت می بیند.
.0از بیمار بخواهید که به تارگت پایینی نگاه کند ( توسط چشم راست دیده می شود) و در تمام مدت زمان تست آنرا واضح نگه دارد.
. 0توصیه ها :من تارگت باتال را به اطراف حرکت خواهم داد تا دقیقا روی تارگت پایینی قرار گیرد.به تارگت پایینی نگاه کنید و آنرا واضح نگه دارید و هنگامی که تارگت
باتالیی دقیقا روی تارگت پایینی قرار گرفت به من بگویید.
.2میزان و جهت پریزم را هنگامی که بیمار ترازی تارگت ها را گزارش می کند ،ثبت کنید.
.6نخست لنزهای -1.22را به طور دو چشمی به اصالح دور اضافه کنید و همین روش را تکرار نمائید.
نکات مهم:
02
. 1کنترل تطابق برای هر دو اندازه گیری با تاکید بر اهمیت واضح نگه داشتن تارگت ،حیاتی است.
Penlight
مادوکس راد
کارت تورینگتون
: Setup
.0بیمار مادوکس راد را مقابل چشم راست خود نگه می دارد ( شیارهای مادوکس راد در جهت افقی) و بیمار یک خط قرمز عمودی می بیند.
.0کارت تورینگتون را درفاصله ی 42سانتی متری و یک penlightپشت سوراخ مرکزی کارت قراردهید.
روش :
. 0از بیمار بخواهید شماره ای را که خط از روی آن می گذرد را گزارش کند و همچنین اینکه خط سمت راست یا چپ صفر قرار دارد.
.4نخست لنزهای -1.22را به طور دوچشمی به اصالح دور اضافه کنید و همین روش را تکرار کنید.
نکات مهم:
.1کنترل تطابق با تاکید بر اهمیت واضح نگه داشتن تارگت ،حیاتی است.
.1هدف :تست ورژنس smoothجهت ارزیابی آمپلیتود و ریکاوری ورژنس فیوژنال در دور و نزدیک می باشد و به عنوان یک اندازه گیری مستقیم ورژنس فیوژنی در
نظر گرفته می شود.
.0نکات مهم:
الف .آمپلیتود در مقابل سهولت :تست ورژنسی smoothشایع ترین متدی است که برای ارزیابی دامنه ی پاسخ ورژنسی برای ورژنس فیوژنی مثبت و منفی ،مورد
استفاده قرار می گیرد .یافته ی تاری میزان ورژنس فیوژنال بدون تطابق می باشد .یافته ی breakمیزان ورژنس فیوژنی و تقارب تطابقی ( )ACرا نشان می دهد.یافته
ی ریکاوری اطالعاتی درباره ی توانایی بیمار در بازیابی دید واحد دو چشمی پس از ایجاد دوبینی دراختیارقرار می دهد.با وجود این که Smooth vergence testing
اطالعات مهمی در مورد دامنه ی ورژنس فیوژنی فراهم می کند ،مطالعات نشان داده که امکان دارد دامنه های فیوژنی نرمال باشد اما هنوز مشکل وجود داشته باشد
که از این حالت به نام نقص ورژنس فیوژ نی نام برده می شود .باید تست های دیگری نیز جهت ارزیابی سهولت فیوژنی انجام شود.
03
ب .میزان اطمینان ( Rouse :)reliabilityمیزان اطمینان intraexaminerمتوسطی را هم در خالل جلسات و هم بین جلسات برای تست ورژنس smoothون گرف
در کودکان ده تا یازده سال گزارش کرد .نتایج نشان داد که تفاوت هایی به اندازه ی 10پریزم در جلسات فالوآپ حتی بدون مداخله ی درمانی دیده می شود .بنابراین
برای ارزیابی تاثیر درمان نظیر ویژن تراپی باید اثبات شود که یک تغییر بزرگ تر از 10پریزم واقعی بوده و نتیجه ی تغییرات اندازه گیری نمی باشد.
پ smooth vergence.در مقابل : step vergenceهردو برای ارزیابی آمپلیتود ورژنس فیوژنال طراحی شده اند.مزیت تست step vergenceاین است که خارج از
فوروپتر انجام می شود .این مسئله هنگام معاینه ی کودکان مزیت مهمی می باشد .زیر سن هشت یا نه سال ،کودکان سریع خسته می شوند و ممکن است تکان
بخورند و این امر تست با فوروپتر را با مشکل مواجه می سازد .از آنجائیکه مشاهده ی چشم های کودک پشت فوروپتر ییر ممکن است ،معاینه کننده نمی تواند از
صحت پاسخ های بیمار اطمینان حاصل کند .مطالعات نشان داده است که یافته های مورد انتظار برای این دو متفاوت می باشد.
.0مقادیر مورد انتظار :در جدول مقادیر مورد انتظار برای break ، blurو recoveryبرای ورژنس فیوژنی مثبت و منفی با استفاده از تست ورژنس smoothآمده است.
.0نکات مهم :تست خارج از فوروپتر انجام می شود.وقتی کودکی مورد ارزیابی قرار می گیرد که بسیار اکتیو بوده یا پاسخ های قابل اعتمادی نمی دهد ،تست ورژنس
stepیک آلترناتیو مفید خواهد بود .چشم های کودک قابل مشاهده هستند زیرا تست توسط یک پریزم بار انجام می گیردو درواقع تست آبجکتیوتر می باشد .به جای
اتکا به پاسخ های بیمار ،معاینه کننده خود می تواند از بین رفتن باینوکوتالریتی کودک را مشاهده نماید.
.0مقادیرمورد انتظار:مشخص شده که مقادیر مورد انتظار برای بزرگساتالن و کودکان متفاوت می باشد .جدول مقادیر breakو recoveryرا برای ورژنس فیوژنی مثبت
و منفی برای کودکان و بزرگساتالن فهرست می کند.
فوروپتر
02
کارت نزدیک و یک خط عمودی از حروف
02
: Setup
.1بیمار راحت پشت فوروپتر می نشیند و کارکشن دور بیمار تنظیم می شود.
.0کارت نزدیک در فاصله ی 42سانتی متری از بیمار با روشنایی خوب قرار داده می شود.
.0پریزم های ریزلی مقابل دو چشم قرار داده می شود و روی مقدار صفر ست می شود .
روش:
. 1از بیمار بخواهید که دوچشم خود را بازکند و بگوید که چند تارگت می بیند.بیمار باید یک تارگت ببیند.اگر بیمار دیپلوپی را گزارش کند ،پریزم BIیا BOاضافه کنید
تاجایی که فیوژن برقرارشود .این نقطه ی شروع تست خواهد بود.
04
.0از بیمار بخواهید که به تارگت نگاه کند و آنرا واضح و واحد نگه دارد.
. 0توصیه ها :من لنزها را مقابل چشمان شما تغییر خواهم داد .سعی کنیدتا جایی که می توانید این خط حروف را واحد و واضح نگه دارید وبه محض اینکه حروف تار
یا دوتایی شدند گزاش کنید.
.6به اضافه کردن پریزم base-inادامه دهید تاجایی که بیمار دو بینی را گزارش کند)break(.
./پس از ، break pointدو تا چهار پریزم دیگر اضافه کنید و سپس شروع به کاهش پریزم base-inکنید تا جایی که بیمار دید واحد را گزاش کند()recovery
نکات مهم:
فوروپتر
02
کارت نزدیک با یک خط افقی از حروف
02
: Setup
.1بیمار راحت پشت فوروپتر می نشیند و کارکشن دور بیمار تنظیم می شود.
.0کارت نزدیک در فاصله ی 42سانتی متری از بیمار با روشنایی خوب قرار داده می شود.
.0پریزم های ریزلی مقابل هردو چشم قرار داده می شود و هردو پریزم روی صفر ست می شوند.
روش:
.1از بیمار بخواهید که هردو چش م خود را بازکند و بگوید چند تارگت می بیند .بیمار باید یک تارگت ببیند.اگر بیمار دیپلوپی را گزارش کند ،پریزم BIیا BOاضافه کنید
تا فیوژن برقرار شود.این نقطه ی شروع برای تست خواهد بود.
.0از بیماربخواهید به تارگت نگاه کند و آنرا واضح و واحد نگه دارد.
05
.0توصیه ها :من لنزها را مقابل چشم شما تغییر خواهم داد .سعی کنید تا حروف را تا جایی که می توانید واحد نگه دارید و به محض اینکه حروف دوتا شدند ،گزارش
کنید.
.4پریزم base-upرا فقط مقابل چشم راست ( )right infravergenceبه میزان دو پریزم در ثانیه اضافه کنید.
.6به میزان یک تا دو پریزم از break pointبگذرید و سپس شروع به کاهش پریزم base-upکنید تا جایی که بیمار دوباره دید واحد را گزارش کند()recovery
نکات مهم:
پریزم بار
02
تارگت )Gulden fixation stick(02
: Setup
. 1اگر بیمار از عینک برای کار نزدیک استفاده می کند ،باید هنگام تست از آن استفاده شود.
.0تارگت در فاصله ی 42سانتی از صورت بیمار در سطح چشم نگه داشته می شود.
روش:
.1به بیمار بگویید :از شما می خواهم به حرف روی stickنگاه کنید .وقتی که این ابزار اندازه گیری کننده را مقابل چشم شما می گیرم ممکن است تار یا دوتایی
ببینید .نگاه خود را روی حرف تارگت نگه دارید و سعی کنید آنرا واضح و واحد نگه دارید و وقتی تار یا دوتا شد به من بگویید.
.0با پریزم base- inمقابل چشم راست شروع کنید .مقدار پریزم را مقابل چشم راست به میزان دو پریزم در ثانیه افزایش دهید و وقتی تارگت به اطراف حرکت کرد یا
دوتا شد ،متوقف کنید.
.0همواره پریزم بار را باتالی چشم نگه دارید و به آهستگی پریزم بار را پایین آورید ،مقدار پریزم base-inیا base-outرا افزایش دهید .وقتی بیمار تاری دید را گزارش
کرد ،مقدار پریزم را به ذهن بسپارید.
.4به اضافه کردن پریزم ادامه دهید تا جایی که بیمار دوبینی را گزارش کند و مقدار پریزم را در ذهن خود ثبت کنید.
.2حدود 4پریزم دیگر مقدار base-inرا افرایش دهید و سپس با ریت دو پریزم در ثانیه ،پریزم base-inرا کاهش دهید تا بیمار دید واحد را بدست آورد (تالزم نیست
که حتما دید واضح باشد) .مقدار پریزم را در ذهن ثبت کنید.
06
.6یافته های break ،blurو recoveryرا ثبت کنیدبرای مثال 6/10/8یعنی بیمار در 6پریزم ،تاری را گزارش کرده ،در 10پریزم دو بینی و در 8پریزم دوباره دید
واحد را گزارش نموده است.
نکات مهم:
.0تاکید بر اهمیت سعی جهت واضح و واحد نگه داشتن تارگت تا حد امکان
. 1هدف:تست سهولت ورژنسی به منظور ارزیابی داینامیک های سیستم فیوژنال ورژنس و توانایی پاسخ آن طی یک پریود زمانی می باشد .توانایی انجام تغییرات
ورژنسی سریع و مکرر در یک دوره ی زمانی را می توان به عنوان اندازه گیری staminaدر نظرگرفت و این پارامتری است که به طور کلینیکال ارزیابی می
کنیم.شاخص دیگری که توسط تست سهولت ورژنسی به طور ییر مستقیم ارزیابی می شود sustaining ability ،می باشد وبه توانایی فرد در حفظ ورژنس در یک
سطح مشخص برای یک دوره ی زمانی گفته می شود(در مقابل تغییر سریع سطح ورژنس)
.0نکات مهم:
الف .دامنه در مقابل سهولت :از آنجائیکه ممکن است علی ریم داشتن دامنه های نرمال ورژنس فیوژنی ،مشکالت سهولت ورژنسی وجود داشته باشد ،هردوی این
جنبه ها باید در یک بیمار دارای سیمپتوم مورد ارزیابی قرار گیرد .ما زمانی استفاده از تست سهولت ورژنس را پیشنهاد می کنیم که بیماری با سیمپتوم های مربوط به
اختالل دید دوچشمی مراجعه کند و تست های دیگر هیچگونه مشکلی را نشان ندهند .چنین بیماری ممکن است دامنه های فیوژنال ورژنس نرمال داشته اما مشکل
کاهش سهولت داشته باشد.
ب .قدرت پریزم و تارگتی که باید استفاده شود :تا همین اواخر ،اطالعات نرم کم و اتفاق نظر کمی دررابطه با قدرت پریزم مورد استفاده در این تست وجود
داشت Buzzelli.استفاده از پریزم های 16BOو 4BIرا توصیه کرد .پیشنهاد رایج دیگر 8BIو 8BOاست Gall .و همکارانش نخستین مطالعه ی سیستمیک سهولت
ورژنسی را انجام دادند و دریافتند که قدرت انتخابی 0BIو 10BOمی باشد.این ترکیب پریزم ها بیشترین قابلیت را برای تشخیص افراد دارای سیمپتوم از فاقد سیمپتوم
داشته است .همچنین دریافتند که این ترکیب پریزم ها نتایج تکرارپذیری برای تست سهولت ورژنسی نزدیک داشته است .در مطالعه ی دیگری Gallو همکارانش سه
02
تارگت با جهت عمودی مختلف را برای تست سهولت ورژنسی با هم مقایسه کردند .این تارگت ها شامل یک ستون عمودی از حروف ، 02یک تارگت آناگلیفیک با
زمینه ی سیاه و دایره های Wirtبا جهت عمودی بودند .این مطالعه جهت تعیین این که آیا استفاده از تارگت دارای ساپرشن کنترل برای تست سهولت ورژنسی
02
اهمیت دارد ،انجام گرفت .آن ها دریافتند که سهولت ورژنسی مستقل از نوع تارگت بوده و یک ستون عمودی از حروف 02یک تارگت مناسب می باشد.
.0مقادیر مورد انتظار :براساس مطالعه ی ، Gallیافته ی مورد انتظار برای سهولت ورژنسی با استفاده از پریزم های 0base-inو 10base-outبرابر cpm12در نزدیک
می باشد.
: Setup
.1اگر بیمار برای کار نزدیک از عینک استفاده می کند باید حین انجام تست به چشم بزند.
07
.0تارگت در فاصله ی 42سانتی متری از صورت بیمار در سطح چشم قرار دارد.
روش:
. 1به بیمار بگویید :از شما می خواهم که به حرف تارگت نگاه کنید .وقتی این ابزار اندازه گیری کننده را مقابل چشم شما قرار می دهم ،شما دوتا خواهید دید .سعی
کنید که تارگت را هرچه زودتر واضح و واحد کنید و به محض اینکه واضح و یکی شد بگویید حاتال.
.0از پریزم base outیا base inشروع کنید و تعداد cpmهای بیمار را در 62ثانیه شمارش کنید (یک سیکل کامل کردن موفقیت امیز هردو پریزم می باشد)
.4اگر بیمار نتواند با پریزم base inیا base outاین کار را انجام دهد 2cpm ،ثبت کنید و قید کنید که base inیا base outرا رد می کند.
مثال ها:
.1بیمار توانسته 18فلیپ را در مدت یک دقیقه کامل کند ،این برابر 9سیکل می شود.
.0اگر بیماری نتواند هرگز دید واضح و واحد را بدست آورد چنین ثبت می شود 2cpm :و هردو پریزم را رد کرده است.
.0اگر بیماری نتواند دید واضح و واحد را با پریزم base-inبدست آورد چنین ثبت می شود 2cpm :و پریزم base-inرا رد کرده است.
.4اگر بیماری نتواند دید واضح و واحد را با پریزم base – outبه دست آورد چنین ثبت می شود 2cpm :و پریزم base- outرا ردکرده است.
نکات مهم
.0تاکید بر اهمیت دست یابی به دید واحد و واضح با سرعت هرچه بیشتر
.1هدف :هدف از نقطه ی نزدیک تقارب ارزیابی آمپلیتود تقاربی می باشد .دور بودن NPCتوسط اپتومتریست ها ایلب به عنوان معیار تشخیص ناتوانی تقارب استفاده
می شود.
الف .تارگت مورد استفاده :تارگت های متعددی برای تست NPCمطرح شده اند .پیشنهادات متنوع اند و عبارتند از :تارگت تطابقی ،نور ،نور همراه با فیلتر قرمز مقابل
یک چشم و نور همراه با عینک سبز و قرمز .برخی پیشنهاد می کنند که تارگت های مختلفی باید استفاده شود تا تعیین گردد که آیا تفاوتی بین تارگت های مختلف
وجود دارد .ما توصیه به دو بار اندازه گیری نقطه ی نزدیک تقارب می کنیم نخست با یک تارگت تطابقی و سپس با استفاده از یک penlightهمراه با عینک سبز و
قرمز.
ب .ایا تکرار تست اطالعات کلینیکی مفیدی در اختیار قرار می دهد؟ تست NPCبه طور مرسوم با حرکت دادن آهسته ی یک تارگت به سوی چشم ها انجام می گیرد
تا جایی که بیمار دیپلوپی را گزارش کند یا معاینه کننده متوجه شکستن فیوژن گردد این نقطه به نام break pointنامیده می شود .سپس تارگت به آهستگی از بیمار
دور می شود تا فیوژن گزارش شود یا معاینه کننده هم ترازی مجدد چشم ها را ببیند که نشانه ی ریکاوری فیوژن می باشد.
08
اصالحات متعددی به این روش مرسوم به منظور افزایش حساسیت آن وارد شده است Mohindra ، Wick.و Molinaryتوصیه کردند که تست NPCباید چهار تا پنج بار
تکرار شود .توصیه ی آن ها بر اساس ادعای Davisاست که بیماران فاقد سیمپتوم تغییر کمی در نقطه ی نزدیک تقارب با تکرار تست نشان می دهند درحالی که
بیماران دارای سیمپتوم با تکرار تست ،تقارب بسیار کمتری خواهند داشت.بنابراین این توصیه به منظور افزایش حساسیت تشخیصی نقطه ی breakدر تست NPC
می باشد Scheiman .و همکارانش دور شدن نقطه ی نزدیک تقارب را پس از تکرار هم در افراد نرمال و هم بیماران مبتال به ناتوانی تقارب پیدا کردند.با این حال در
افراد دارای دید دو چشمی نرمال میزان این پس رفتگی کم (کمتراز یک سانتی متر) بود.در گروه مبتال به ناتوانی تقارب ،میزان پس رفتگی 1.22سانتی متر پس از
پنج تکرار و حدود 4سانتی متر پس ازده تکرار بود .این یافته ها نشان می دهد که تست NPCباید حدود ده مرتبه تکرار شود تا اطالعات کلینیکال مفیدی را در اختیار
قرار دهد Maples .و Hoenesنیز تغییرات در نقطه ی نزدیک تقارب را پس از تکرار بررسی کردند و دریافتند که نقاط breakو recoveryبا تکرار چند باره ی تست
تغییر محسوسی نمی کنند.
پ.آیا استفاده از فیلتر قرمز یا عینک سبز و قرمز اطالعات کلینیکی مفیدی را در اختیار می گذارد؟ معیار دیگری که برای ارزیابی توانایی تقارب به کار می رود ،نقطه
ی ریکاوری یا نقطه ای است که فرد فیوژن خود را دوباره به دست می آورد(پس از شکسته شدن فیوژن) Capobianco .گزارش کرد که تقاوت زیاد بین نقاط شکست
و ریکاوری مشکالت بیشتر تقارب را نشان می دهد .وی همچنین تکرار تست را به همراه یک فیلتر قرمز مقابل یک چشم مطرح کرد و ادعا نمود پس رفتگی بیشتر
نقطه ی نزدیک تقارب با فیلتر قرمز یک مشکل تقارب جدی تری را نشان می دهد.متخصصین زیادی این روش را به عنوان بخشی از ارزیابی استاندارد دامنه ی
تقارب توصیه کردند Scheiman .تفاوت آماری قابل مالحظه ای بین breakو recoveryبا تارگت تطابقی و نتایج تست با استفاده از نور و عینک سبز و قرمز در
بیماران مبتال به ناتوانی تقارب پیدا کرد .برای افراد مبتال به ناتوانی تقارب ،میانگین breakبا تارگت تطابقی 9.0cmو با نور و عینک سبز وقرمز میانگین breakبرابر
14.8cmبود .یافته ی recoveryبا تارگت تطابقی 10.0cmو با نور و عینک سبز وقرمز 1/.6cmبود .برای breakو recoveryیک تفاوت حدود 2.2cmبین تارگت
تطابقی و penlightبه همراه عینک سبز وقرمز وجود داشت .تفاوت های آماری قابل مالحظه ای بین تارگت تطابقی با penlightتنها و penlightبا ترکیب penlight
و عینک سبز و قرمز یافت نشد .در افراد با دید دو چشمی نرمال تفاوت های معناداری بین هیچ یک از شرایط فوق الذکر وجود نداشت .میانگین breakبین 0.4تا
0.9و میانگین ریکاوری بین 4.0و 2بود.
Pickwellو همکارانش متد دیگری برای ارزیابی توانایی تقارب معرفی کردند که تقارب پرشی یا Jump convergenceنامیده می شود.در این روش ،نخست فرد به
تارگتی در فاصله ی 6متر فیکس می کند وسپس فیکساسیون خود را به تارگتی در فاصله ی 12سانتی متری تغییر می دهد Pickwell .گزارش کرد که تست تقارب
پرشی اهمیت کلینیکال بیشتری داشته و نسبت به نقطه ی نزدیک تقارب یک روش حساس تری جهت تعیین وجود مشکالت تقارب می باشد .در مطالعه ی ایشان ،
محققین اثربخشی تست NPCاستاندارد(تقارب پرسوت ) و روش تقارب پرشی را در گروهی متشکل از /4نفر با تقارب ناکافی مقایسه نمودند .پنجاه نفر از /4نفر
تقارب پرسوت نرمال و کاهش تقارب پرشی را نشان دادند .فقط پنج نفر که تست تقارب پرشی را با موفقیت انجام داده بودند در روش تقارب پرسوت عملکرد ضعیف
نشان دادند .محققین به این نتیجه رسیدند که تست تقارب پرشی با احتمال بیشتری ناکافی بودن تقارب را نسبت به اندازه گیری نقطه ی نزدیک تقارب ،نشان می
دهد.در مطالعه دیگری Pickwellو Hampshireدریافتند که در یک نمونه ی 112نفری از افراد مبتال به ناکافی بودن تقارب ،ضعف تقارب پرشی نسبت به ضعف
تقارب پرسوت یا تعقیبی ،بیشتر با سیمپتوم همراه است .یک مشکل تست تقارب پرشی عدم وجود مقادیر نرمال برای تست می باشد .شایمن در مطالعه ای در سال
0220برای افراد با دید دو چشمی نرمال میانگین 02 cpmبا انحراف معیار 12و برای افراد مبتال به ناتوانی تقارب میانگین 00 cpmبا انحراف معیار 11را پیدا کرد.
. 0مقادیر مورد انتظار:گرچه این تست بطور رایج جهت تشخیص ناتوانی تقارب مورد استفاده قرار می گیرد ،تا کنون مقادیر نرمال آن برای کودکان یا بزرگساتالن
گزارش نشده است Hayes .و همکارانش 09/کودک دبستانی را مورد مطالعه قرار دادند و مقدار آستانه را 6cmتوصیه کردند Maples .و Hoenesمقدار مشابه و آستانه
ی 2cmرا گزارش کردند .شایمن یک جمعیت بزرگسال را مورد مطالعه قرار داد و اظهارکرد که در صورت استفاده از تارگت تطابقی ،مقدار آستانه ی 2 cmبرای
breakو مقدار /cmبرای ریکاوری باید در نظر گرفته شود .با استفاده از نور و عینک سبز وقرمز ،مقدار آستانه برای breakبرابر /cmو برای recoveryبرابر 12 cm
می باشد.
09
Penlight
Setup
. 1اگر بیمار برای کار نزدیک از عینک استفاده می کند باید حین انجام تست به چشم بزند.
روش :
.1به آرامی تارگت را به سمت بیمار در سطح چشم و بین دو چشم بیمار حرکت دهید.
. 4به محض اینکه دیپلوپی ایجاد شد ،تارگت را یک تا دو اینچ دیگر نزدیک کرده و سپس از بیمار دورکنید.
.6همچنین به دقت چشم ها را در نظر بگیرید و ببینید که آیا چشم ها همکاری با هم را ازدست می دهند یا خیر( معموتال یک چشم به سمت خارج منحرف می شود)
./فاصله ای که بیمار دوبینی را گزارش می کند و فاصله ای که دوباره دید واحد را گزارش می کند ،ثبت کنید.
.8اگر فکر می کنید که دیسوسیه کردن ممکن است نقطه ی نزدیک تقارب دورتری را نشان دهد ،تست را با استفاده از یک penlightو عینک سبز و قرمز تکرار کنید.
نکات مهم
.0به چشمان بیمار نگاه کنید و سعی کنید که به طور آبجکتیو breakو recoveryرا مشخص کنید.
21
جدول مقادیر مورد انتظار تست دید دو چشمی
.1هدف :تست های NRAو PRAبه عنوان بخشی از ارزیابی تطابق و دید دو چشمی در نزدیک مورد استفاده قرار می گیرند.هدف اولیه ی این تست ها تعیین این است
که آیا بیمار برای کار نزدیک به ادیشن نیاز دارد یا خیر .در یک فرد ییر پرزبایوپ ،این دو یافته باید تقریبا باتالنس باشند ( NRA=+0.22و )PRA= -0.22باتالتربودن
مقدار NRAاز PRAبیانگر این است که بیمار ممکن است نیاز به ادیشن داشته باشد .این تست در جمعیت پرزبایوپ نیز به منظور تعیین لزوم ادیشن و همچنین تعیین
مقدار ادیشن مورد نیاز مورد استفاده قرار می گیرد .از NRAمی توان جهت تعیین اینکه آیا بیمار در سابجکتیو رفرکشن اورماینوس شده است ،استفاده نمود NRA .روی
سابجکتیو تجویزی انجام می شود که تطابق را در دور کامال برطرف می کند .از انجاییکه فاصله ی تست برابر 42سانتی متر می باشد ،بیمار برای واضح دیدن تارگت
تقریبا 0.2Dتطابق خواهد کرد ،بنا براین حداکثر میزان تطابقی که ریلکس می شود نیز برابر 0.2Dخواهد بود .بنابراین اگر یافته ی NRAبیشتر از 0.22باشد نشان دهنده
20
ی این است که بیمار اور ماینوس شده است.در این جا ما بر استفاده ی دیگر تست های NRAو PRAتاکید داریم .ازاین تست ها می توان جهت آنالیز ییر مستقیم
تطابق و ورژنس استفاده کرد که با جزئیات در فصل دوم توضیح داده شده است.
.0نکات مهم:
الف.چگونگی توصیه به بیمار :مهم است که از بیمار بخواهیم که طی انجام این تست ها ،تارگت را واضح و واحد نگه دارد .به طور مرسوم به بیمار چنین گفته می
شود :همچنان که من لنزها را مقابل چشمان شما اضافه می کنم ،حروف را تا جایی که می توانید واضح نگه دارید و به من بگویید که چه موقع حروف تار می شوند.
ما اعتقاد داریم که درخواست از بیمار تا دیپلوپی را گزارش کند نیز حائز اهمی ت است زیرا این تست ها به طور ییر مستقیم توانایی حفظ فیوژن با استفاده از ورژنس
فیوژنی مثبت و منفی را نیز نشان می دهند.
ب.یافته ی NRAباتال :یک یافته ی باتالی NRAبیان گر این است که بیمار در سابجکتیو ،اور ماینوس شده است.
پ.درچه حدی باید PRAمتوقف شود ؟حداکثر مقداری که برای NRAانتظار می رود به دتالیلی که در باتال اشاره شد برابر +0.22می باشد.اما نقطه ی پایانی مشخصی
و ورژنس فیوژنی منفی متفاوت خواهد بود .مثال های زیر این تفاوت های برای PRAوجود ندارد .نقطه ی پایانی PRAبسته به دامنه ی تطابقی بیمار ،نسبت
تعیین نقطه ی پایانی برای PRAرا نشان می دهد:
برابر ، 0:1ورژنس base-inنزدیک 10/02/10 :و یافته ی مورد انتظار PRAبرابر -6.22 بیمار اول :دامنه ی تطابقی ،10Dنسبت
در این بیمار ما انتظار داریم که بیمار تا حدود -.6.22دیوپتر بتواند تارگت را واحد و واضح نگه دارد .همچنانکه که لنزهای منفی بطور دوچشمی اضافه می گردد ،بیمار
برای حفظ وضوح مجبور به تطابق می شود ،این برای بیمار مشکل ساز نیست زیرا دامنه ی تطابقی برابر 10دیوپتراست .در همین حین بیمار باید دید واحد دوچشمی
را نیز حفظ کند .همچنان که بیمار تطابق می کند ،نسبت باعث ایجاد تقارب می گردد که باید توسط ورژنس فیوژنی منفی برآن یلبه گردد.برای هر یک دیوپتر
تطابق ،بیمار باید از دو پریزم ورژنس فیوژنی منفی استفاده نماید .از آنجائیکه این بیمار 10دیوپتر تطابق و 10پریزم نیز ورژنس فیوژنی منفی دارد ،قادر به حفظ دید
واحد دو چشمی تا حدود -6.22دیوپتر خواهد بود.
، 4:1:ورژنس base-inنزدیک 12/02/12:و یافته ی مورد انتظار PRAبرابر -0.22 بیماردوم-دامنه ی تطابق ، 10:نسبت
باتالیی دارند ،محدوده های فیوژنال ،کاهش خواهد یافت .همانطور که مشخص است بیماران دوم و سوم که نسبت نقطه ی پایانی PRAبا افزایش نسبت
پایین ورژنس منفی پایین تری دارند.بیمار چهارم یافته های مشابه بیمار اول دارد با این تفاوت که دامنه ی تطابقی فقط دو دیوپتر می باشد.گرچه این بیمار نسبت
و ورژنس فیوژنی منفی نرمالی دارد ،به علت کم بودن دامنه ی تطابقی ،تاری با -0.22دیوپتر انتظار می رود.برخالف NRAکه ماکزیمم end pointآن همواره +0.22
می باشد ،ماکزیمم end pointبرای PRAبه فاکتورهای متعددی بستگی دارد .از آنجاییکه هدف اصلی تست های NRAو PRAتعیین باتالنس بودن این دو مقدار می
باشد ،توصیه می شود که پس از رسیدن به مقدار -0.22تست PRAمتوقف شود.
.0مقادیر مورد انتظار :مقادیر مورد انتظار برای NRAبرابر +0.22Dبا انحراف معیار 2 2و برای PRAمقادیر مورد انتظار برابر -0.0/با انحراف معیار 1 22می باشد.
فوروپتر
22
02
کارت نزدیک با یک خط عمودی از حروف
02
:Setup
.1بیمار راحت پشت فوروپتر می نشیند و کارکشن دور بیمار قرار داده می شود.
.0کارت نزدیک در فاصله ی 42سانتی متری از بیمار با روشنایی خوب قرار می گیرد.
روش:
.1ازبیمار بخواهید به تارگت نگاه کند و آنرا واضح و واحد نگه دارد.
. 0توصیه ها :من لنزها را مقابل چشم شما تغییر خواهم داد .سعی کنید تاجایی که می توانید این خط حروف را واضح و یکی نگه دارید و وقتی حروف تار یا دوتایی
شدند به من بگویید.
.0لنزهای مثبت را با فواصل +2/02اضافه کنید تا جایی که بیمار نخستین تاری پایدار یا دیپلوپی را گزارش کند.
.4مقدارمثبتی را که روی کارکشن دور بیمار اضافه شده به عنوان NRAثبت کنید.
.6لنزهای منفی را با فواصل -2.02اضافه کنید تا جایی که بیمار نخستین تاری پایدار یا دیپلوپی را گزارش کند.
./مقدارمنفی را که روی کارکشن دور بیمار اضافه شده به عنوان PRAثبت کنید.
.8وقتی به مقدار -0.22بیشتراز کارکشن دور رسیدید ،تست PRAرا متوقف کنید.
نکات مهم:
مالحظات کلی
گرچه آنومالی های فیوژن حسی می توانند در استرابیسم بسیار شدید باشند ،در اختالتالت دید دو چشمی ییر استرابیسمی ،آنومالی های حسی شدت کم تری
دارند.بیشتر بیماران مبتال به آنومالی های ییراسترابیسمی دید دو چشمی ،استریوپسیس نرمال دارند یا کاهش اندک استریوپسیس را نشان می دهند .ساپرشن در
هتروفوریا شایع است اما شدت کمتری دارد و اسکوتوم ساپرشن نسبت به استرابیسم کوچکترمی باشد.گرچه وضعیت حسی یک مسئله ی بسیار مهم در هتروفوریا نمی
باشد ،وجود ساپرشن یا کاهش استریوپسیس در تعیین پیش اگهی و توالی درمان حائز اهمیت می باشد.در بسیاری از موارد وجود ساپرشن را می توان توسط تست های
دید دو چشمی که تاکنون بررسی شده ،تعیین نمود .طی تست نقطه ی نزدیک تقارب ،فوریای لترال نزدیک و تست ورژنس فیوژنال ممکن است بیماران توانایی درک
دیپلوپی را علی ریم عدم توازی محورهای بینایی نداشته باشند که نشان دهنده ی ساپرشن می باشد.
23
ارزیابی ساپرشن
. 1هدف :یک تست سابجکتیو می باشد و به منظور ارزیابی وجود و سایز اسکوتوم ساپرشن استفاده می شود و به عنوان یکی از دقیق ترین متدهای ارزیابی ساپرشن در
نظر گرفته می شود.
.0نکات مهم:
الف .تعیین سایز اسکوتوم ساپرشن :اندازه ی اسکوتوم ساپرشن را می توان با دور کردن تست از بیمار تعیین کرد.همچنان که flashlightاز بیمار دور می شود ،تارگت
زاویه ی کوچکتری ایجاد می کند .برای مثال درفاصله ی 00سانتی متری ،تارگت یک زاویه ی حدود 4.2درجه را ایجاد می کند .در یک متر زاویه ای که ایجاد می
شود تقریبا 1.2درجه خواهد بود .در انجام تست چهار نقطه ی ورث flashlight ،ابتدا در فاصله ی 00سانتی متری نگه داشته می شود و ازبیمار که عینک سبز و قرمز
به چشم دارد سوال می شود که تعداد نقاطی را که می بیند گزارش کند .اگر بیمار چهار نقطه را گزارش کند ،معاینه کننده باید به آهستگی flashlightرا تا فاصله ی
یک متری دور کند .اگر بیماری در 00سانتی متری چهار نقطه اما در یک متری دو یا سه نقطه را گزارش کند ،یک اسکوتوم ساپرشن کوچک وجود دارد .اگر پاسخ
سه یا دو نقطه در 00سانتی متر ی نیز بیان شود ،اسکوتوم ساپرشن بزرگ تر است.اندازه ی اسکوتوم ساپرشن اهمیت دارد زیرا یک رابطه بین اندازه ی اسکوتوم
ساپرشن و میزان استریوپسیس وجود دارد.هرچه اسکوتوم ساپرشن بزرگ ترمی شود ،استریوپسیس کاهش می یابد.
ب .تعیین شدت یا عمق ساپرشن:ارزیابی شدت اسکوتوم ساپرشن اهمیت دارد .امکان دارد که یک اسکوتوم ساپرشن کوچک شدت بیشتری داشته و درمان آن نسبت
به یک اسکوتوم بزرگ تر ولی با شدت کمتر ،دشوارتر باشد.جهت ارزیابی عمق ساپرشن ،معاینه کننده می تواند تست چهار نقطه ی ورث را با روشنایی طبیعی و
سپس با خاموش کردن روشنای ی اتاق انجام دهد .روشنایی طبیعی شرایط بینایی نرمالی را ایجاد می کند و احتمال بیشتری دارد که پاسخ ساپرشن را به همراه داشته
باشد .بنابراین اگر ساپرشن با خاموش کردن روشنایی اتاق نیز وجود داشته باشد ،شدت بیشتری دارد.
.0مقادیر مورد انتظار :پاسخ مورد انتظار با این تست گزارش چهار نقطه هم در 00سانتی متری وهم در فاصله ی یک متری می باشد.
تست های بسیار دیگری نیز جهت بررسی ساپرشن موجود است که شامل تست های آبجکتیو و سابجکتیو می باشند .تست های سابجکتیو رایج شامل امریکن اپتیکال
وکتوگرافیک اسالید ،ملت یونیت نزدیک ،لنزهای باگولینی و cheiroscopic tracingها هستند .تست 4base-outیک متد آبجکتیو ارزیابی ساپرشن می باشد .ما
استفاده از تست چهار نقطه ی ورث را به دلیل دردسترس بودن ،قیمت پایین ،راحتی استفاده و دقت آن در تعیین ساپرشن توصیه می کنیم .توضیح کامل در مورد این
وسیله و روش های کلینیکال خاص آن در منابع دیگر وجود دارد.
ارزیابی استریوپسیس:
استریوتست رندات
. 1هدف :استریوتست رندات یک تست سابجکتیو می باشد که به منظور ارزیابی وجود و درجه ی استریوپسیس استفاده می شود و دارای تارگت های استریوپسیس
لوکال و گلوبال می باشد.
.0نکات مهم:
الف .گلوبال در مقابل لوکال :دو تکنیک بطور رایج جهت ارزیابی استریوپسیس مورد استفاده قرار می گیرد .اولی که استریوپسیس لوکال یا contourنامیده می شود از
دو تارگت مشابه استفاده می کند که به طور لترال displaceشده اند ،Titmus stereofly .دایره های Wirtو حیوانات نمونه هایی ازاین تارگت ها هستند.یک مشکل
این نوع تارگت های استریوپسیس این است که بیماران فاقد استریوپسیس ممکن است با استفاده از نشانه های تک چشمی ( )monocular cuesقادر به حدس زدن
پاسخ صحیح باشند cooper.و Warshowskiدریافتند که به وسیله ی تشخیص تک چشمی جابجایی یکی از دایره های wirtمی توان پاسخ صحیح را برای چهار
24
دایره ی نخست مشخص کرد .این مسئله ممکن است هنگام معاینه ی کودکی که به جهت راضی کردن معاینه کننده سعی در حدس زدن پاسخ صحیح دارد ،حائز
اهمیت باشد .البته برای بیماری که پاسخ های دقیقی دارد و سعی درگمراه نمودن معاینه کننده ندارد ،این تست به خوبی عمل می کند.
دومین تکنیک استریوپسیس به وسیله ی تارگت های گلوبال می باشد که این مشکل را برطرف می کنند.تارگت های گلوبال دربرگیرنده ی یکسری نقاط
استریوپسیس رندم هستند که فاقد نشانه های تک چشمی می باشند.درنتیجه حدس زدنی که در مورد استریوپسیس contourاشاره شد در استریوپسیس گلوبال
مشکل ساز نیست .دیگر تفاوت بین استریوپسیس لوکال و گلوبال مربوط به ارزش آن ها در تعیین وجود یک استرابیسم کانستنت می باشد cooper .و Feldman
استفاده از تست های است ریوپسیس را در تشخیص استرابیسم مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که هیچ بیمار استرابیسمیکی توانایی پاسخ گویی به استریوگرام رندات
با دیسپاریتی 662ثانیه بر کمان را ندارد .بنابراین یک تارگت استریوپسیس رندم دات نیز در تشخیص وجود استرابیسم موثر می باشد .در مورد تارگت های
استریوپسیس contourیک بیمار دارای استرابیسم constantگاهی می تواند تا /2ثانیه بر کمان استریوپسیس را درک کند .از تارگت های رندم دات می توان جهت
تعیین وجود استرابیسم conatantاستفاده کرد و تارگت های استریوپسیس contourرا می توان جهت تعیین وجود یا عدم وجود استریوپسیس محیطی به کار برد.
استریوپسیس محیطی هر مقداری بزرگتر از 62ثانیه بر کمان در نظر گرفته می شود .بنابراین هردونوع تارگت های استریوپسیس ارزشمند هستند و بهتر است که از
هردو در ارزیابی استریوپسیس استفاده نمود به صورتی که می توان فقط از یک تست مانند استریوتست رندات یا دو تست استفاده کرد.
ب .تارگت های پوتالروید در مقابل تارگت های آناگلیفیک:ارزیابی مرسوم و سنتی استریوپسیس شامل اندازه گیری رتینال دیسپاریتی توسط تارگت های پوتالریزه و
عینک های پوتالریزه می باشد .تارگت هایی معرفی شده اند که نیاز به استفاده از هیچگونه عینکی ندارند و اندازه گیری های استریوپسیس توسط این تارگت ها به
خوبی با آن هایی که نیاز به عینک پوتالریزه دارد ،مطابقت می کند.فرمت دیگری که برای اندازه گیری استریوپسیس وجود دارد شامل استفاده از عینک سبز وقرمز
جهت ارائه ی تصاویر دارای دیسپاریتی به چشم راست وچپ می باشد که تحت عنوان تست آناگلیفیک شناخته می شود .این تارگت ها به گونه ای طراحی شده اند که
مشخصات تارگت مانند دیسپاریتی ،اندازه و شکل مشابه تارگت های مشابه پوتالریزه می باشد Yamada .دریافت که این متد نتایجی به دست می دهد که قابل
مقایسه با مشابه پوتالریزه آن می باشد و خصوصا جهت بررسی وجود استریوپسیس رندم دات یا گلوبال در بیماران ارزشمند است.ورژن red/greenتست استریوپسیس
Random dot butterflyو تست Random dot letter E/EDWبه منظور بررسی وجود استرابیسم constantاز نظر هزینه آلترناتیو خوبی هستند .از نظر اندازه گیری
سطح استریوپسیس ، contourیافته های آن ها توافق کمتری بین متد های red/greenو پوتالریزه نشان می دهد.بنابراین اگر هدف بهبودی کیفی استریوپسیس
contourپس از درمان باشد ،تست های پوتالریزه ممکن است مناسب تر باشند.
.0مقادیر مورد انتظار:یک فرد با دید دو چشمی نرمال قادراست به 02ثانیه بر کمان استریوپسیس با محرک های contourدست یابد و با تارگت های رندم دات نیز
درک استریوپسیس پیدا کند.
اصول کلی:
ارزیابی سنتی عملکرد تطابقی شامل اندازه گیری دامنه ی تطابقی توسط متد پوش آپ یا داندرز یا روش لنز منفی می باشد.این روش های محدود با مشکالتی همراه
هستند .در سالیان اخیر محققین بسیاری بر اهمیت کلینیکی تست پاسخ تطابقی و سهولت تطابقی عالوه بر اندازه گیری آمپلیتود تاکید کرده اند .حالت مهمی که ممکن
است وجود داشته باشد این است که ممکن است فردی سیمپتوم های آستنوپی را تجربه کند وعلی ریم داشتن اختالل تطابقی ،دامنه ی تطابقی نرمال داشته باشد.
مطالعات بسیاری رابطه ی بین سهولت تطابقی و سیمپتوم ها را مورد بررسی قرار داده اند.براساس گزارش های Hennesseyو ، Levineافراد دارای سیمپتوم نسبت به
افراد فاقد سیمپتوم در تست های سهولت تطابقی تک چشمی و دوچشمی عملکرد ضعیف تری دارند Lui .و همکارانش بطور آبجکتیو تغییرات در تاخیر و سرعت پاسخ
تطابقی را قبل و بعد از ویژن تراپی اندازه گیری ک ردند .این حقیقت که نتایج سهولت تطابقی با سیمپتوم های بیمار ارتباط دارند و می توان پس از درمان تغییراتی را در
سهولت تطابقی مشاهده کرد خود مبین این است که یک تکنیک ارزیابی ارزشمند می باشد وباید بخشی از ارزیابی روتین عملکرد تطابقی باشد .سومین جنبه ی
ارزیابی ،پاسخ تطابقی نیز مورد مطالعه قرار گرفته است.مشخص شده که پاسخ تطابقی عموما به اندازه ی محرک تطابقی نمی باشد .از آنجائیکه بیشتر تست های
اپتومتری تکیه بر محرک دارند و محرک و پاسخ تطابقی را برابر در نظر می گیرند ،معاینه کننده ممکن است در مواجه با آنومالی های تطابقی یا دو چشمی دچار
اشتباه گردد .بنابراین اندازه گیری دقیق پاسخ تطابقی اهمیت دارد .رتینوسکوپی MEMرایج ترین روشی است که می توان جهت این ارزیابی استفاده نمود Rouse .و
همکارانش میزان اطمینان رتینوسکوپی MEMرا بررسی کرده و مقادیر نرمال آنرا بیان کرده اند.دیگر متد کلینیکال ارزیابی پاسخ تطابقی ،رتینوسکوپی Nottمی باشد
که برخالف رتینوسکوپی MEMکه از لنزها برای خنثی کردن رفلکس استفاده می شود ،در رتینوسکوپی Nottمعاینه کننده رتینوسکوپ را به سمت بیمار یا دور از بیمار
25
حرکت می دهد تا نقطه ی خنثی مشاهده گردد Goss.و همکارانش قابلیت اطمینان interexaminerرتینوسکوپی MEMو Nottرا در 22فرد جوان مورد مطالعه قرار
دادند .نتایج مطالعه ی آن ها توافق نزدیکی را بین این دو نشان داد .اندازه گیری ها توسط رتینوسکوپی MEMنسبت به Nottبیشتر صورت می گیرد Wick.و Hall
روابط میان سه مشخصه ی تطابق را که معموتال مورد تست قرار می گیرند ،مطالعه کردند .آن ها 022کودک را تحت یربالگری قرار دادند و پس از یربال کردن آن
هایی که استرابیسم یا عیب انکساری قابل توجه داشتند ،دریافتند که فقط 4درصد در تمامی سه جنبه ی عملکرد تطابقی مشکل داشتند.نتایح آن ها بیانگر آن است
که پیش بینی نتایج یک تست براساس نتایج تست های دیگر ،امکان پذیر نمی باشد.بنابراین وقتی مشکوک به اختالل تطابقی باشیم ،تمامی جنبه های تطابق شامل
آمپلیتود ،سهولت و پاسخ را باید مد نظر قرارداد .یک ارزیابی کامل تطابق باید دربرگیرنده ی تمامی اجزای ذکر شده باشد .ارزیابی حداقلی باید شامل دامنه ی تطابقی ،
سهولت تطابقی و رتینوسکوپی MEMباشد .یافته های مورد انتظار برای تمامی تست های تطابقی درجدولی امده است.
الف .اندازه گیری دقیق فاصله :اندازه گیری دقیق فاصله ای که بیمار تاری را گزارش می کند ،حیاتی است.حتی خطاهای کوچک اندازه گیری می تواند به تفاوت های
زیادی در نتایج بیانجامد.برای مثال نقطه ی پایانی ( )endpointبرابر 2سانتی متر،برابر آمپلیتود 02دیوپتر خواهد بود درحالی که تاری در فاصله ی 6سانتی مترمبین
آمپلیتود 16دیوپتر است .جهت کاهش این مشکل می توان آمپلیتود پوش آپ را توسط لنزهای -4.22اندازه گیری کرد .این اصالح نقطه ی پایانی را دورتراز بیمار
قرار می دهدو امکان اندازه گیری دقیق تر endpointرا فراهم می کند.
ب.بررسی پاسخ بیمار :در کودکان باید بطور متناوب از کودک خواسته شود تا حروف را بخواند تا اطمینان حاصل گردد که حرف تارگت تارنشده باشد .یک روشی که
می توان از آن استفاده کرد این است که می توان تست را از فاصله ی بسیار نزدیک آیازکرد و به جای پرسیدن اینکه چه موقع پرینت تار می شود ،چارت را از کودک
دور کرد تا اولین جایی که بتواند حروف را بخواند .درمطالعه ای که نتایج متد سنتی ارزیابی دامنه تطابقی (متد )push-upرا با متد pull-awayمقایسه کرد تفاوت
معناداری مشاهده نشد.
پ.بزرگنمایی نسبی ناشی از فاصله :یک مشکل متد پوش آپ این است که حروف به علت بزرگنمایی نسبی ناشی از فاصله دیگر زاویه ی مورد انتظار برای یک حرف
02 02 02 02
در ده سانتی متری خواهد در فاصله ی 02سانتی متر و یک حرف در فاصله ی 42سانتی متری برابر با یک حرف را ایجاد نمی کنند .یک حرف
102 62 02 02
بود.بنابراین تست پوش آپ دامنه ی تطابقی را بیشترتخمین می زند Hamasaki.یک تخمین بیشتر حدود دو دیوپتررا گزارش کرد .یک راه حل برای این مشکل تغییر
سایز حروف در 02سانتی متری و دوباره در ده سانتی متری می باشد.
. 0مقادیرمورد انتظار :نرم های مختلفی را می توان برای دامنه ی تطابقی تک چشمی مورد استفاده قرار داد .جداولی که توسط Duaneو Dondersطراحی شده یافته
های مورد انتظار بر اساس سن را نشان می دهد.رایج ترین سیستم فرمول Hofstetterمی باشدکه براساس ارقام دوئن است .میانگین آمپلیتود در هر سنی را می توان
1 1
12 - 4به دست آورد. بااستفاده ازاین فرمول محاسبه کرد 18.2 - 0 age:حداقل دامنه ی مورد انتظار برای هر سنی را می توان با استفاده از فرمول .
.0نکات مهم:
الف .عدم وجود بزرگنمایی نسبی که نتایح پوش آپ را تحت تاثیر قرار می دهد:مشکلی که درمورد دامنه ی پوش آپ وجود دارد این است که ممکن است به علت
بزرگنمایی نسبی تارگت ناشی از نزدیک کردن تارگت به چشم ها ،دامنه را بیشتربرآوردکند.درمتد لنزمنفی ،فاصله ی تست ثابت می ماند و لنزهای منفی با فواصل -
2.02اضافه می شود.
26
ب .مشکل کوچک نمایی :درحالی که متد پوش آپ ممکن است به علت بزرگنمایی تارگت آمپلیتود را بیشتر برآورد کند ،متد لنز منفی ممکن است به علت کوچک
نمایی تارگت ،دامنه را کم تر برآ ورد نماید .وقتی بیمار تارگت را با افزایش مقادیر لنزهای منفی مشاهده می کند ،کوچک نمایی اتفاق می افتد.برای جبران این مشکل
فاصله ی تست را 00سانتی متر در نظر می گیریم ولی مقدار دیوپتریک آن را 0.22Dلحاظ می کنیم.
.0مقادیر مورد انتظار :مقدار مورد انتظار برای آمپلیتود لنز منفی حدود دو دیوپتر کمتراز متد پوش آپ می باشد.
: Setup
.0معاینه کننده باید تارگت را نزدیک به چشم بیمار نگه داشته و تست را آیازکند.
.4اگر بیماراز عینک استفاده می کندباید حین انجام تست به چشم داشته باشد.
روش:
.1تارگت را به آرامی ازچشمان بیمار به میزان یک تا دو سانتی متر در ثانیه دور کنید.
.0تارگت تاجایی که فرد حرف روی استیک را گزارش کند ،از بیمار دور می شود.
نکات مهم:
فوروپتر
کارکشن دور
27
:Setup
.1بیمارراحت پشت فوروپتر می نشیند و از روی کارکشن دور خود نگاه می کند.
.0یک تارگت نزدیک با روشنایی مناسب (یک خط باتالی حدت بینایی بیمار) در 42سانتی متری ست می شود.
روش:
. 1توصیه ها به بیمار :من لنزها را در مقابل چشمان شما تغییر خواهم داد.سعی کنید که پس ازهر تغییر لنز پرینت را واضح نگه دارید و وقتی متوجه شدید که حروف
کمی تار شدند ( هنوز قابل خواندن هستند اما با تالش نیز واضح نمی شوند) به من بگویید.
.0لنزهای منفی را با فواصل 2.02به طور دو چشمی اضافه کنید.وقتی بیمار نخستین تاری پایدار را گزارش کرد ،قدرت لنز ثبت می شود.
.0برای تبدیل دامنه به دیوپتر 0.22D ،به ازای فاصله ی کاری به میزان منفی اضافه شده اضافه کنید.
مثال:
نکات مهم:
.1هدف :ارزیابی stamanaو داینامیک های پاسخ تطابقی.اهداف این تست مشابه آن چیزی است که برای تست سهولت فیوژنی گفته شد.
.0نکات مهم:
الف .سن :مقادیرنرم برای این تست ها ابتدا برای جوانان مشخص گردید.سواتالتی دررابطه با میزان اعتبار اختصاص این نرم ها به جمعیت های سنی دیگر وجود
داشته اس ت نظیر کودکان دبستانی و بزرگساتالن بین سنین سی تا چهل سال.ازآنجائیکه تست سابجکتیو می باشد نتایجی که از کودکان به دست می آید ممکن است
همواره قابل اطمینان نباشد.مطالعه ی Scheimanنشان داد که تست سهولت تطابقی در کودکان زیر 8سال نتایج بحث برانگیزی دارد.همان مطالعه ثابت کرد که
مقادیر مورد انتظار برای تست سهولت تطابقی برای کودکان مدرسه ای متفاوت می باشد.اخیرا Siderovو DiGuglielmoتست سهولت تطابقی را در بزرگساتالن سی تا
چهل و دوسال مورد تحقیق قرار دادندوکاهش شدیدی در مقادیر مورد انتظار برای این گروه سنی در مقایسه با مقادیر مورد انتظار برای جوانان ،یافتند Yothers.و
همکارانش براین عقیده بودند که تفاوت بین پاسخ های کودکان مدرسه ای و بزرگساتالن به علت کاهش آمپلیتود تطابقی با افزایش سن می باشد.آن ها اظهار کردند
که تست استاندارد سهولت تطابقی برای یک بیمارده ساله با دامنه ی تطابقی دو چشمی ( 10Dفاصله ی تست 42سانتی متر 16درصد آمپلیتود دوچشمی و لنزهای
مثبت و منفی دو 00 ،درصد آمپلیتود می باشند) و یک بیمار سی ساله با آمپلیتود دو چشمی ( 2Dفاصله ی تست 42سانتی متری 22درصد دامنه ی دو چشمی و
لنزهای مثبت و منفی دو 82 ،درصد آمپلیتود می باشد) بسیار متفاوت است.برهمین اساس پیشنهاد به تغییر تست BAFبراساس اندازه گیری دامنه ی تطابقی پوش آپ
کردند.دربررسی شان دریافتند که تست تنظیم شده براساس آمپلیتود نسبت به تست مرسوم ،بهتر کودکان دارای سیمپتوم را از کودکان فاقد سیمپتوم تمیز می دهد.
28
ب.دستورالعمل :درتست بزرگساتالن معاینه کننده می توانداز بیمار درخواست کند زمانی که تارگت واضح می گردد ،گزارش کند اما در کودکان مدرسه ای ممکن است
متد قابل اطمینانی نباشددرعوض درکودکان می توان از تارگتی نظیر کارت های راک تطابقی استفاده کرد.با استفاده از این تارگت معاینه کننده ازکودک می خواهد تا
شماره ها ،تصاویر یا حروف را پس ازفلیپ کردن لنزها بخواند.اگر کودک بتواند بطور دقیق شماره ها را بخوانداین نشان دهنده ی تطابق دقیق می باشد.اگرازاین
دستورالعمل استفاده می شود باید مقادیر مورد انتظار مختلفی را مورد استفاده قرارداد.
پ.تست تک چشمی در مقابل تست دو چشمی :آیا باید تست به صورت تک چشمی و دو چشمی انجام شود؟ این امر نیاز به سه بار تکرار تست دارد که ممکن است
برای ارزیابی روتین زمانبرباشد.تست دو چشمی یک ارزیابی ارتباط بین تطابق و ورژنس بوده و یک اندازه گیری دقیق سهولت تطابقی نمی باشد .اگر بیمار دید دو
چشمی داشته باشد برای مثال افزودن لنزهای منفی نیازمد این است که بیمار جهت حفظ وضوع ،تطابق خود را تحریک کند .همچنان که بیمار تطابق انجام می دهد
،تقارب تطابقی نیز تحریک می شود و بیمار باینوکالریتی خود را ازدست خواهد داد مگر این که یک پاسخ جبرانی انجام دهد .برای جلوگیری از شکستن
باینوکوتالریتی ،بیمار بایداز ورژنس فیوژنی منفی برای یلبه بر تقارب ناشی از تطابق استفاده نماید .بنابراین با افزودن لنزهای منفی توانایی بیمار در تحریک تطابق و
ورژنس فیوژنی منفی هردو ارزیابی می گردد.اگر مشکلی در هریک ازاین موارد وجود داشته باشد منجربه عملکرد ضعیف خواهدشد .ما استفاده روتین از تست BAFرا
توصیه می کنیم.پاسخ نرمال در تست BAFنشان دهنده ی عملکرد نرمال در هردو جنبه می باشد.اگر بیماری درتست دو چشمی مشکل داشته باشد آنگاه باید تست
تک چشمی نیز انجا م شود.در این شرایط تست تک چشمی ،تشخیص دهنده خواهد بود.اگر بیماری نتواند لنزهای منفی را به صورت تک چشمی و دوچشمی واضح
کند ،یک مشکل تطابقی وجود دارد و اگر بیمار تست تک چشمی را با موفقیت انجام داده و درتست دوچشمی مشکل داشته باشد ،مشکل دید دو چشمی محتمل تر
خواهد بود.
ت .تارگتی که برای تست دو چشمی استفاده می شود:اهمیت استفاده از ساپرشن کنترل در انجام تست BAFدر تحقیقات مورد تاکید قرار گرفته است.تارگتی که به
طور عام استفاده می شود Bernell NO.9 vectogramمی باشد .این یک تارگت پوتالروید می باشد که یه خط آن توسط چشم راست ،یک خط توسط چشم چپ و
یک خط توسط هردوچشم دیده می شود.این تارگت درمطالعاتی که مقادیرنرمال رابرای بزرگساتالن مشخص کرده نیز مورد استفاده قرارگرفته است و درنتیجه تارگت
وکتوگرام شماره ، 9تارگت ان تخابی می باشد.تارگت های دوچشمی دیگردارای ساپرشن کنترل نیز می توانند مورد استفاده قرارگیرند اما باید به یاد داشت که مقادیر
مورد انتظار برای این تست براساس تارگت NO.9 vectogramمی باشد.
. 0مقادیرموردانتظار :جدول مقادیر مورد انتظاررا برای کودکان مدرسه ای نشان می دهد .برای بزرگساتالن ما مقادیر تنظیم شده براساس آمپلیتود و مقادیر جدول را
پیشنهاد می کنیم.
وسایل موردنیاز:
:Setup
. 1اگربیمار ازعینک برای کار نزدیک استفاده می کند ،باید برای تست به چشم بزند.
.0تارگت را در فاصله ی 42سانتی متری ازصورت بیمار در سطح چشم قراردهید و لنز +0.22Dرا مقابل چشمان بیمار بگیرید.
.1ازبیماربخواهید تا سعی کند با سرعت هرچه بیشتر حروف را واضح و واحد کند.
29
.0از بیماربخواهید به محض اینکه حروف واضح شدند ،بگوید واضح
. 0وقتی حروف واضح شدند ،به سرعت فلیپررا بچرخانید تا سمت منفی مقابل همان چشم قرارگیرد و دوباره از بیمار بخواهید که حروف را بخواند و وقتی حروف واضح
شدند یا ناپدید شدند گزارش کند.
. 4به تغییر لنزهای فلیپربرای یک دقیقه ادامه دهید و تعداد سیکل هایی که دریک دقیقه بدست می آید را شمارش کنید.
. 2اگربیمارقادربه انجام موفقیت آمیز تست دوچشمی نباشد ،همین رویه را به صورت تک چشمی تکرار کنید .تنها تفاوت تست تک چشمی این است که بیمار فقط باید
وضوح تارگت را گزارش کند(دیپلوپی دیگرمسئله نمی باشد)
. 6تعداد سیکل ها در دقیقه را ثبت کنید .اگر یک سمت فلیپرها ( مثبت یا منفی) برای بیمار دشوارترباشد یاهیچ سمتی دشوارترازدیگری نباشد ،ثبت کنید.
.1تفاوت تست دراین گروه سنی در فاصله ی کاری و قدرت لنز مورد استفاده می باشد.
.0ما توصیه به استفاده از روش amplitude scaled facility approachمی کنیم که درابتدای این فصل اشاره شد.
.0هنگام استفاده از این متد ،قدرت لنز و فاصله ی کاری براساس دامنه تطابقی انتخاب می شود.
.4برای مثال اگر بایک بیمار 00ساله با دامنه ی تطابقی /.2Dکار می کنید ،باید از لنزهای +1.22Dو -1.22Dاستفاده شود و تارگت درفاصله ی 00سانتی متری از
بیمار قرار گیرد.
مثال ها:
.0بیماری که اصال نتوانسته -0.22Dرا واضح کند 2cpm :و fails minus
.4اگر بیمار دیپلوپی را گزارش کند 2cpm :و diplopia with +0.22Dیا diplopia with – 0.22D
نکات مهم:
رتینوسکوپی MEM
.0نکات مهم:
الف .تست باید با مقدار سابجکتیو انجام شود :رتینوسکوپی MEMیک فرم رتینوسکوپی نزدیک می باشد.کارت های MEMبرای رتینوسکوپ Welch Allynطراحی شده
اند وبه سر رتینوسکوپ متصل می شوند.فاصله کاری برای بزرگساتالن 42سانتی متر و فاصله ی ( Harmonفاصله ی آرنج بیمارتا بند انگشت میانی دست)برای
کودکان می باشد.کارت MEMمناسب براساس سن بیمار و میزان سواد بیمار انتخاب می شود.همچنان که بیمار حروف روی کارت را می خواند ،رتینوسکوپی در راستای
31
محور افقی انجام می شود و میزان مثبت یا منفی مورد نیاز برای خنثی کردن حرکت رفلکس رتینوسکوپی تخمین زده می شود.لنزباید به سرعت مقابل چشم حرکت
داده شود تا تخمین دقت کافی داشته باشد .مهم است که لنز را برای مدت طوتالنی جلوی چشم نگه نداریم زیرا می تواند پاسخ تطابقی را تغییر دهد.تفسیر یافته های
تست MEMبا این فرض انجام می شود که محرک تطابقی در آن فاصله تا صفر کاهش یافته است .اگربیمارکارکشن سابجکتیو خود را به چشم نداشته باشد یا اصالح
بیمار کمتر یا بیشتر انجام شده باشد ،تفسیر نتیجه ی MEMتحت تاثیر قرار خواهد گرفت .برای مثال یافته ی MEMبرابر +1.02Dنشان دهنده ی تطابق کم
( )underaccommodationمی باشد .حال اگر بیمار یک هایپروپ بوده و عینکش را به چشم نداشته باشد ،یافته ی MEMدر این فرد در واقع وجود این هایپروپی
اصالح نشده را نشان می دهد.بطور مشابه یک مایوپ اصالح نشده ممکن است مثبت کمتر از انتظار را در رتینوسکوپی MEMنشان دهد.
ب .نتایج تست MEMهم عملکرد تطابق وهم عملکرد دو چشمی را ارزیابی می کند:هرتستی که تحت شرایط دو چشمی انجام می شود تحت تاثیر هم تطابق و هم
عملکرد دید دو چشمی قرارمی گیرد.بنابراین گرچه MEMیک تست عملکرد تطابق درنظر گرفته می شود ،دید دو چشمی را نیز مورد ارزیابی قرار می دهد.برای مثال
یافته ی مثبت کمتر ازمقدار مورد انتظار ممکن است نشان دهنده ی تطابق بیشترناشی ازفرونی تطابق( )Accommodative excessیا اگزوفوریای باتال و کاهش ورژنس
فیوژنی مثبت باشد.بیماری که اگزوفوریای باتال و ورژنس فیوژنی مثبت ناکافی دارد ،ممکن است از تقارب تطابقی جهت کمک به فیوژنال ورژنس استفاده کندو این امر
فرد را قادر می سازد تا باینوکوتالریتی خود را حفظ کند گرچه ممکن است به تاری دید به علت تطابق بیشتر بیانجامد.همین دلیل در مورد یافته ی مثبت بیشتر از انتظار
نیز صدق می کند.این امر می تواند نشان دهنده ی تطابق کمتربه علت کمبود تطابق( )accommodative insufficiencyیا ایزوفوریای باتال وکاهش ورژنس فیوژنی
منفی باشد.
پ.شرایط نوری:درانجام رتینوسکوپی ، MEMاستفاده از روشنایی نرمال اتاق اهمیت دارد.تطابق تحت تاثیر شرایط روشنایی می باشد و کمبود روشنایی پاسخ تطابقی را
تغییرخواهدداد.بنابراین تطابق باید تحت روشنایی نرمال وشرایطی که بیمار به طور همیشگی استفاده می کند ،تست شود.
.0مقادیرموردانتظار:مقدارمورد انتظار برای رتینوسکوپی MEMبرابر +2.02تا +2.2با انحراف معیار +2.02Dمی باشد.یافته ی کمتر ازپالنو یا بیشتراز +2./2Dبنابراین
شک برانگیز خواهد بود.
کارکشن مناسب
رتینوسکوپ
لنزهای Loose
:Setup
. 0معاینه کننده روبروی بیمار می نشیندو تارگت در فاصله ی مطالعه ی همیشگی بیمار یا فاصله ی هارمون قرارمی گیرد.
.0باید روشنایی مناسب باشد به گونه ای که بیماربتواند به راحتی حروف یا تصاویر روی کارت MEMرا بخواند.
.4کارت MEMمناسب براساس سطح مطالعه ی بیمار انتخاب می شود .کارت انتخابی می تواند حروف بزرگ یا کوچک داشته باشد.
روش:
.1توصیه ها :هردوچشم خودرا بازنگه دارید و حروف روی کارت را بلند بخوانید.
30
.0به وسیله ی رتینوسکوپ یک Sweepانجام داده و سعی کنید تا میزان with motionیا against motionرا برای هر مریدین تخمین بزنید .حرکت sweepingرا به
دفعات تالزم تکرارکنید و اندازه گیری هارا برای چشم دیگرتکرارنمائید.
.0جهت آزمون تخ مین ،همچنان که نور رتینوسکوپ را درچشم حرکت می دهید ،یک لنزآزمایشی خنثی کننده را به سرعت مقابل یک چشم قراردهید.اگرحرکت
withبود ،یک لنز مثبت اضافه کنیدو اگر حرکت againstبود ،یک لنز منفی اضافه نمائید.وقتی که میزان درست لگ یا لید در آن مریدین اندازه گیری شود ،یک
پاسخ خنثی ( )neutral responseبا لنز انتخابی مشاهده خواهد شد.
نکات مهم:
.1سعی کنید میزان لنزتالزم جهت خنثی کردن حرکت را تخمین بزنید.
.0هنگام استفاده ازلنزها سعی کنید تا مدت زمان قرارگیری لنز در مقابل چشم را به حداقل برسانید.
. 0نکات مهم :از آن جاییکه تست فیوزد کراس سیلندریک متد سابجکتیو می باشد ،استفاده از آن در کودکان زیر هشت یا نه سال دشوار می باشد .عموما انجام
رتینوسکوپی MEMآسانتر و سریع تر خواهد بود.همچنین این تست به اندازه ی رتینوسکوپی ، MEMتکرارپذیر نمی باشد.
.0مقادیرمورد انتظار:مقدار مورد انتظار برای تست فیوزد کراس سیلندر دو چشمی +2.2Dبا انحراف معیار 2 2می باشد.
دامنه ی تطابقی
02 کودکان هشت تا دوازده سال /.2 cpm :با انحراف معیار
32
02 کودکان هشت تا دوازده سال 2.22 cpm :با انحراف معیار
معاینه ی حرکات چشمی سه مرحله ی جداگانه را شامل می شود :ارزیابی پایداری فیکساسیون ،عملکرد ساکاد و عملکرد پرسوت .اختالتالت حرکتی چشم می توانند
هشداردهنده ی یک بیماری سیستم اعصاب مرکزی یا مشکالت عملکردی یا تکاملی باشند .همواره باید این نکته را درنظر داشت که ناهنجاری های پایداری
فیکساسیون ،ساکاد و پرسوت ممکن است نیاز به یک ارزیابی نورولوژیک داشته باشند که باجزئیات در فصل 10بحث می شود .دلیل اصلی برای ارزیابی کلینیکال
عم لکرد حرکتی چشم این است که فرآیند مطالعه نیازمند یک سری حرکات ساکاد و فیکسیشن های چشمی می باشد.تحقیقات نشان داده است افرادی که ضعف در
مطالعه دارند و با سرعت کم تری مطالعه می کنند ،فیکسیشن های کوچک تر وبیشتری را انجام می دهند.با این وجود تحقیقات بیشتری جهت کشف رابطه ی بین
حرکات چشمی و مطالعه نیاز می باشد واین حقیقت که افراد دارای ضعف مطالعه رفتار متفاوتی دارند منجر به افزایش عالقه جهت ارزیابی این مهارت ها گردیده است.
این تست توانایی بیمار در حفظ فیکسیشن پایدار روی یک تارگت فیکساسیونی را ارزیابی می کند.نکته ی مهم این است که ایلب ارزیابی فیکسیشن در معاینات
روتین مورد توجه قرار نمی گیرد.درخواست ازبیمارتا طی ارزیابی اولیه یا طی کاورتست روی یک تارگت فیکس کند ،جهت ارزیابی وضعیت فیکسیشن کافی است.
ممکن است اختالتالت فیکسیشن متعددی رخ دهد که ممکن است نشان دهنده ی آنومالی های ارگانیک یا عملکردی باشند .تمامی بیماران ییراز کودکان ،بیماران
مظطرب ،هایپراکتیو یا بی توجه باید قادر به حفظ فیکساسیون دقیق بدون هیچ گونه حرکت قابل مشاهده ی چشم ها برای ده ثانیه باشند.
ساکادها:
فرمت تست:
روش های مختلفی برای ارزیابی ساکادها معرفی شده اند.این تست ها ممکن است شامل مشاهده ی مستقیم توسط معاینه کننده و تست های timed/standardized
شامل visual-verbal formatو ثبت آبجکتیو حرکات چشمی با استفاده از ابزارهای الکترواکولوگرافیک ،باشند.با این حال هریک از این سه متد دارای مزایا و معایبی
می باشند .روش های Infrared limbal sensingمانند Readalyzerو ،VisagraphIIپرهزینه بوده و ممکن است استفاده از آن ها در کودکان دشوارباشد.تکنیک های
سابجکتیو شامل مشاهده ی حرکات چشمی بیمار همراه با مقیاس های اندازه گیری ،مطرح شده اند.این مقیاس های اندازه گیری سابجکتیو بوده و ممکن است
کلینیسین های بی تجربه در استفاده ی موثر از آن ها با مشکل مواجه باشند.مشکل دیگری که در این روش وجود دارد این است که حرکات چشمی که با استفاده
ازاین روش ها مشاهده می شود ،ممکن است به خوبی با حرکات چشمی که هنگام مطالعه از آن استفاده می شود ،همخوانی نداشته باشد .گرچه سابقا سواتالتی
دررابطه با قابلیت اطمینان و تکرارپذیری این مقیاس های اندازه گیری سابجکتیو وجود داشته است ،مطالعه ی Maplesو Ficklinنشان داد مقیاس های اندازه گیری
که برای تست NSUCO oculomotor testاستفاده می شود ،قابل اطمینان و تکرارپذیراست.
33
تست های مشاهده ی مستقیم:
تستی که ما دراین گروه از تست ها پیشنهاد می کنیم NSUCO oculomotor test ،است و نخستین تست مشاهده ی مستقیم استاندارد می باشد .این تست دربرگیرنده
ی یک دستورالعمل استاندارد ،تارگت های مناسب ،دستورالعمل هایی دررابطه با قرارگیری تارگت ،یک سیستم امتیازدهی استاندارد واطالعات نرم می باشد .در تست
های مشاهده ی مستقیم فرد از یک شی به شی ء دیگر نگاه می کند در حالی که معاینه کننده ساکادهای بیمار را مشاهده می نماید .برای تست ساکاد از بیمار خواسته
می شودمستقیما درمقابل معاینه کننده بایستد .از دو تارگت استفاده می شود و تارگت ها در فاصله ی هارمون قرارداده می شود(فاصله دورتراز 42سانتی مترنباشد).
معاینه کننده تارگت ها را به گونه ای نگه می دارد که هر تارگت حدود 12سانتی متر از midlineبیمار فاصله داشته باشد و از بیمار خواسته می شود که با دستور
معاینه کننده نگاه خود را ازیک تارگت به تارگت دیگر تغییر دهد و این روند ادامه پیدا می کند تا جایی که بیمار پنج یا ده حرکت فیکسیشن را ازیک تارگت به تارگت
دیگر کامل کند.هیچ توصیه ای مبنی بر حرکت یا عدم حرکت سر به بیمار داده نمی شود .معاینه کننده حرکات ساکاد را مشاهده کرده و عملکرد بیمار را در این چهار
گروه ،امتیازدهی می کند :حرکت سر ،حرکت بدن،توانایی و دقت .با این حال مقیاس های اندازه گیری مختلفی نیز به منظور یکسان سازی بهتر مشاهدات مطرح شده
است .فقط تست NSUCO oculomotor testثابت شده که هم قابل اطمینان و هم تکرارپذیر می باشد.جدول زیرمقادیر نرمال را برای این تست نشان می دهد.تست
مشاهده ی مستقیم یک نقطه ی شروع مناسب در ارزیابی ساکاد ها می باشد Maples .اظهارکرد که چنانچه بیمار در این تست با شکست مواجه شود ،معاینه کننده
می تواند با اطمینان به اختالل اوکولوموتور ،شک کند.با این حال اگربیماری این تست را با موفقیت انجام دهد ،این احتمال وجود یک اختالل اوکولوموتوررا کامال رد
نمی کند .اگر در تاریخچه ی بیمار اختالل حرکتی چشم وجود داشته باشد ،باید تست های مکمل نظیر تست visual-verbal formatیا ثبت آبجکتیو حرکات چشمی
نیز انجام گیرد.
توانایی:
دقت ( :آیا بیمار می تواند به دقت و با ثبات فیکساسیون را انجام دهد به گونه ای که حرکت اصالحی نیازنباشد)
اورشوت یا آندرشوت جزئی بطور دائم ( بیشتر از 22درصد زمان) وجود داشته باشد0:
اورشوت یا آندرشوت جزئی به صورت اینترمیتنت ( کمتراز 22درصد زمان) وجود داشته باشد4:
آلترناتیو دیگر در استفاده از این تست ها ،فرمت visual-verbalمی باشد.این تست ها کم هزینه و به آسانی قابل استفاده اند و یک ارزیابی کیفی از حرکات چشمی
درشرایط مطالعه فراهم می آورند.این تست ها عملکرد اوکولوموتور را برپایه ی سرعت ارزیابی می نمایند به این صورت که یکسری حروف ارائه می شود سپس توسط
فرد شناخته شده و با دقت نام برده می شود Richman.و همکارانش درمورد میزان اطمینان این تکنیک های ارزیابی سواتالتی را مطرح کردند از جمله این که این
روش ها فرآیند automaticityنام بردن حروف را نادیده می گیرند.آن ها تست جدیدی را معرفی کردند که DEM testنامیده می شود و این متغیر در آن دخالتی
ندارد.متد دوم استفاده از timed and standardized testها است .این تست ها متنوع اند عبارتنداز King-Devick ، Pierce saccadeو تست های .DEMتمامی این
سه تست اساس یکسانی دارند.ازبیمار خواسته می شود تا یک سری اعداد را با سرعت هرچه بیشتر بدون استفاده از انگشت یا پوینتربخواند .زمان پاسخ گویی و تعداد
خطاها با جدول مقادیر مورد انتظار تست مقایسه می گردد .یک مشکل بالقوه ی این تست ها این است که کودکان ممکن است اعداد را آهسته بخوانند زیرا با نام
بردن اعداد مشکل دارند .هردو تست Pierceو King-Devickتوانایی تمیز یک مشکل ساکادیک را از دشواری نام بردن اعداد ندارند( automaticity of letter
.)namingتست DEMروش انتخابی است زیرا این مشکل در آن وجود ندارد.مشکل دیگری که دراستفاده از تست های visual-verbal formatوجود دارد ،قابلیت
اطمینان است.این مسئله بسیار اهمیت دارد زیرا تست DEMبه طور رایج جهت ارزیابی پیشرفت بیمار در ویژن تراپی مورد استفاده قرارمی گیرد.یک نگرانی که دراین
زمینه وجود دارد مربوط به مسئله تغییر و بهبود ناشی ازتاثیرات یادگیری است Oride.و همکارانش اثر یادگیری قابل مالحظه ای را با تست های پیرس و کینگ-
دویک ،گزارش کردند.با وجود اینکه براساس گزارش DEM ، Garziaیک تست قابل اطمینان و تکرارپذیر می باشد Rouse ،و همکارانش نتایج متناقضی را گزارش
کردند Rouse .و همکارانش سی دانش آموز را با استفاده از DEMمورد ارزیابی قرار دادند و دو هفته بعد مجددا تست کردندو همبستگی بسیارکمی را برای امتیازDEM
پیدا کردند که یک یافته ی مهم برای تشخیص می باشد.اخیرا Tassinaryو DeLandقابلیت اطمینان DEMرا در بیماران تحت ویژن تراپی مورد تحقیق قرار دادند
وقابلیت اطمینان خوب تا عالی را گزارش کردند.این مطالعه اهمیت بسیاری دارد زیرا نخستین مطالعه ای است که قابلیت اطمینان DEMرا در بیماران تحت ویژن تراپی
بررسی کرده است.مشخصا مطالعات بیشتری جهت اظهارنظر قطعی درباره ی قابلیت اطمینان DEMنیازمی باشد.
سومین روش ارزیابی ساکادها ،ثبت آبجکتیو حرکات چشمی است .ابزارهای کلینیکالی که برای این منظور وجود دارد عبارتنداز Readalyzerو .Visagraph IIاین
سیستم ها شامل عینک های اینفرارد و یک یونیت ثب کننده هستند و هردوی آن ها به یک کامپیوتر PCمتصل می شوند.ثبت آبجکتیو حرکات چشمی مزایای
بسیاری نسبت به مشاهده ی مستقیم و تست های timed/standardizedدارد از جمله این که یک روش آبجکتیو بوده و به مهارت معاینه کننده وابسته نمی باشد و
یک ثبت دائمی از ارزیابی بیمار فراهم می گردد.همچنین اطالعات حاصل از ثبت آبجکتیو کامل تر می باشد و اطالعاتی را درباره ی تعداد فیکسیشن ها ،رگرشن ها ،
مدت فیکسیشن ها ،ریت مطالعه ،اثربخشی نسبی و grade equivalenceفراهم می کند.تمامی این اطالعات را می توان با مقادیر نرم برای کودکان تا بزرگساتالن
مقایسه نمود.مشکل آن ها قیمت باتالی این دستگاه ها می باشد.همچنین انجام این تست در بیماران بی توجه ،هایپراکتیو یا بیمارانی که فیکسیشن ضعیفی دارند،
دشوارمی باشد .با این وجود این دستگاه ها به طور رایج در معاینات اپتومتری مورد استفاده قرار می گیرند.تا امروز پروتوکول استاندارد و پذیرفته شده ای وجود
ندارد Colby.و همکارانش اثبات کردندکه ویزاگراف IIدریک گروه متشکل از 22دانشجوی سال اول اپتومتری به خوبی عمل کرد و اطالعاتی را فراهم کرد که نشان
گرهای قابل اعتماد مهارت مطالعه بودند.آن ها پیشنهاد کردند که قبل ازاندازه گیری های واقعی حداقل یک تمرین انجام شود .براساس مطالعه ی جدید تری باید
حداقل سه تمرین جهت اطمینان از معتبربودن و استیبل بودن پاسخ ها در بیماران بزرگسال ،قبل ازتست با ویزاگراف IIانجام شود Giuffreda.و همکارانش یکسری
guidelineها راجهت دست یابی به سطوح مطالعاتی قابل اطمینان،معتبرو استیبل مورد تحقیق قراردادند.آن ها براهمیت ستاپ صحیح عینک های مورد استفاده و
ماده ی textهمچنین دستورالعمل کامل ،واضح تاکید کردند .در تنها مطالعه ای که تکرارپذیری ویزاگراف را در کودکان مورد بررسی قرارداده Borsting ،و
همکارانش 00کودک را مورد بررسی قراردادند .ازمایشات با ویزاگرف در یک جلسه انجام گرفت و یک هفته بعد نیزتکرارگردید .آن ها اطالعات مربوط به تکرارپذیری
را گزارش کردند که به تعیین اینکه آیا تغییرات در حرکات چشمی طی ویژن تراپی حقیقی بوده یا ناشی از تغییرات نرمال هستند ،کمک می کند.
35
توصیه ها :ما استفاده از ترکیب مشاهده ی مستقیم ،استفاده ازمقیاس های اندازه گیری و اطالعات نرم جداول را به همراه تست DEMتوصیه می کنیم که باید
اطالعات کافی را جهت تصمیم گیری های تشخیص و درمانی فراهم کنند .برای معاینه کنندگانی که تمایل داشته باشند درصد قابل توجهی از کار کلینیکی خود را به
مشکالت اوکولوموتور اختصاص دهند Readalyzer ،و Visagraph IIتوصیه می شود زیر ا توانایی فراهم کردن اطالعات آبجکتیو نسبت به پیشرفت ویژن تراپی را
دارند.
پرسوت :
فرمت تست:
روش های تست حرکات پرسوت به اندازه ی روش های تست ساکاد ها نیستند.مشاهده ی مستقیم بیمار همچنانکه یک تارگت درحال حرکت را دنبال می کندرایج
ترین تکنیک کلینیکال می باشد و مقیاس های اندازه گیری متعددی برای مشاهده ی مستقیم حرکات پرسوت معرفی شده است.ما به دتالیل گفته شده استفاده ازتست
اوکولوموتور NSUCOرا توصیه می کنیم.برای انجام تست ازبیمار خواسته می شود مستقیما در مقابل معاینه کننده بایستد.ازیک تارگت استفاده می شود و تارگت
درفاصله ی هارمون که دورتراز 42سانتی متر از بیمار نباشد ،نگه داشته می شود.معاینه کننده تارگت را در خط میانی ( )midlineبدن بیمار نگه می دارد و به صورت
دایره وار (بیشتراز 02سانتیمترنباشد) حرکت می دهد واز بیمار خواسته می شود تارگت را حین حرکت تعقیب کند.دو حرکت درجهت عقربه های ساعت و دو حرکت
خالف جهت عقربه های ساعت به تارگت داده می شود.هیچ دستورالعملی مبنی بر حرکت یا عدم حرکت سر به بیمار داده نمی شود.معاینه کننده حرکات پرسوت را
مشاهده می کند و عملکرد بیمار را از چند منظر امتیازدهی می کند:حرکت سر ،حرکت بدن ،توانایی و دقت.
توانایی
توانایی کامل کردن نیم روتیشن را چه درجهت و چه خالف جهت عقربه های ساعت نداشته باشد1:
یک روتیشن را دریکی از دو جهت کامل کند اما دو روتیشن را کامل نکند0:
دو روتیشن را دریک جهت کامل کند اما کم تر از دو روتیشن را در جهت دیگر کامل کند4:
دقت :
هیچ تالشی جهت دنبال کردن تارگت انجام نشود یا نیاز به بیش از ده رفیکسیشن داشته باشد1:
سه تا چهاررفیکسیشن0:
عدم رفیکسیشن2:
حرکت سر و بدن:
گرچه مقیاس های اندازه گیری متعددی جهت یکپارچه سازی مشاهدات مطرح شده است ،تست اوکولوموتور NSUCOتنها هم قابل اطمینان و هم تکرارپذیر می
باشد .مشاهده ی مستقیم جهت ارزیابی پرسوت ها همان محدودیت های مشاهده ی مستقیم ساکادها را دارد.گرجه آموزش این تکنیک به یک کلینیسین بی تجربه
آسان به نظر می رسد ،اموزش مشاهداتی که مدنظرمی باشد ،دشواراست.دیگر تستی که گاهی برای ارزیابی پرسوت استفاده می شود Groffman tracing ،می باشد
اما متاسفانه مطالعه ای جهت اثبات قابلیت اطمینان و اعتباراین تست انجام نگرفته است.
:Setup
.0دو تارگت در فاصله ی هارمون که دورتراز 42سانتی متر نباشد ،قرار می گیرند.
.4معاینه کننده تارگت ها را به گونه ای نگه می دارد که هر تارگت ده سانتی متر از midlineبیمارفاصله داشته باشد.
روش :
. 1توصیه ها :وقتی من گفتم به تارگت اول نگاه کنید و دوباره با اشاره من به تارگت دوم نگاه کنید .به یاد داشته باشید تازمانی که نگفتم به تارگت ها نگاه نکنید.
.0معاینه کننده شروع به گفتن شماره تارگت ها کرده و تا زمانی که بیمار ده ساکاد انجام دهد ،این روند را تکرار می کند(.پنج بار به یک تارگت و پنج بار به تارگت
دیگر)
. 0معاینه کننده حرکات ساکاد را مشاهده می کند و به عملکرد بیمار از چهار جنبه امتیاز دهی می کند(حرکت سر ،حرکت بدن ،توانایی و دقت )
نکات مهم:
پرسوت:
:Setup
37
.1بیمار مستقیما مقابل معاینه کننده می ایستد.
.0هیچ توصیه ای مبنی بر حرکت یا عدم حرکت سر به بیمار داده نمی شود.
.0تارگت درفاصله ی هارمون که دورتراز 42سانتی متر از بیمار نباشد ،قرار می گیرد.
روش:
.1توصیه به بیمار :همچنان که من تارگت را به صورت دایره ای حرکت می دهم به تارگ نگاه کنید.
.0معاینه کننده تارگت فیکساسیون را در مسیری که قطرآن از بیست سانتی متر بیشتر نباشد در راستای midlineحرکت می دهد.
. 0معاینه کننده حرکات پرسوت را مشاهده می کند و به عملکرد بیمار از چند منظر امتیاز می دهد(حرکت سر ،حرکت بدن ،توانایی ودقت )
.1در توصیه به بیمار حرفی در مورد حرکت سر یا بدن زده نمی شود.
.0حرکت تارگت در یک مسیر دایره ای با دیامتر کمتر از بیست سانتی متر و در راستای midlineبیمار می باشد.
خالصه :
ما دراین فصل در مورد موضوعات مهمی که باید در ارزیابی مهارت های تطابقی ،دو چشمی و حرکتی چشم مد نظر قرار گیرد ،تاکید کردیم.همچنین به توالی
پیشنهادی این تست ها در هر سه زمینه همراه با مقادیر مورد انتظارآن ها اشاره کردیم.یک ارزیابی جامع از این جنبه ها را می توان در یک مدت زمان اندک با استفاده
ازتجهیزات بسیارساده انجام داد.با توجه به شیوع باتالی اختالتالت تطابقی ،حرکتی و دید دو چشمی در جمعیت عموم ،ترکیب این تست ها جهت ارزیابی دقیق این
جنبه ها برای کلینیسین ها ضروی است.
38
فصل 0
رویکردهای تحلیلی مختلفی در منابع اپتومتری به چشم می خورد که هریک شاخص ها ،مزایا و معایب خاص خودرادارند.هریک ازاین سیستم ها محدودیت هایی
دارند که منجربه عدم مقبولیت گسترده ی آن ها گردیده است و اپتومتریست ها طی سال های اولیه ی فعالیت خود معموتال رویکرد شخصی خود را دارند که ایلب
ترکیبی از سیستم های مختلفی است که طی دوران تحصیل خود فراگرفته اند.چهار روش که به طور رایج تری در منابع مورد استفاده قرار می گیرند
عبارتندازآنالیزگرافیکال ،رویکرد تحلیلی ، )Optometric extension program( OEPسیستم آنالیز مورگان و آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی که پس از توضیح آن ها یک
روش آنالیزبا جزئیات ارائه خواهد شد که در تمام این کتاب مورد استفاده قرارخواهد گرفت.
آنالیزگرافیکال:
آنالیزگرافیکال متدی برای ترسیم یافته های تطابقی و دید دوچشمی جهت تعیین این است که آیا می توان دریک بیمار انتظار دید دوچشمی واضح ،واحد و راحت را
داشت.یافته هایی که معموتال ترسیم می شوند عبارتنداز break ،base-in to blur ،dissociated phoriaو ،base-out to blur,break and recovery ، recovery
، PRA،NRAدامنه ی تطابقی و نقطه ی نزدیک تقارب.
مزایا:
نخستین مزیت سیستم آنالیزگرافیکال این است که امکان مشاهده ی رابطه ی میان یافته های اپتومتریک مختلف را فراهم می کند و بنابراین یک سیستم عالی به
و رابطه ی یافته های NRAو منظور معرفی مفاهیم آنالیز می باشد.عرض منطقه ی دید واحد و واضح دو چشمی ،رابطه ی بین فوریا و ورژنس فیوژنال ،نسبت
PRAبا ورژنس فیوژنی و/یا تطابق به وضوح روی گراف قابل بررسی می باشد .برای دانشجویانی که برای نخستین باردرمورد تطابق و دید دوچشمی مطالعه می کنند،
توانایی گراف در ارائه ی مشاهداتی یافته ها می تواند یک ابزار یادگیری بسیار قدرتمند باشد .سالیان مدید آنالیز گرافیکال یک روش آموزشی استاندارد در بسیاری از
دانشگده های اپتومتری بوده است.آنالیز گرافیکال همچنین شناسایی یافته های مشکل دار را تسهیل می کند.وقتی اطالعات روی یک گراف ترسیم می شود ،یک
الگوی شاخص حاصل می شود و اگر یافته های مربوط به یک فرد از این الگوی تیپیک انحراف پیدا کند می تواند نشان دهنده ی خطا بودن و ییر قابل اطمینان
بودن یافته ها باشد.علی ریم اینکه هدف آنالیزگرافیکال ارائه ی مشاهداتی اطالعات تطابقی و دید دو چشمی می باشد guideline ،های بسیاری به منظور آنالیز این
یافته ها طی سالیان معرفی شده است.معروف ترین این guidelineها معیار sheardsبوده است.بر اساس ادعای شرد ،برای راحت بودن فرد باید ذخیره ی فیوژنی دو
برابر تقضای فیوژنی یا همان فوریا باشد .برای مثال برای ده پریزم اگزوفوریا ،ورژنس فیوژنی مثبت باید بیست پریزم باشد تا معیار sheardرا برآورده سازد.از این
معیار می توان جهت تعیین میزان پریزم تالزم برای راحتی بیمار و تعیین اینکه آیا لنز یا ویژن تراپی برای بیمار مناسب خواهد بود یا خیر ،استفاده نمود.
معایب:
سیستم گرافیکال توانایی مشخص نمود ن برخی مشکالت دو چشمی ،تطابقی و اوکولوموتور را ندارد.در استفاده از رویکرد آنالیز گرافیکال ،اطالعات مهمی چون
سهولت تطابقی ،سهولت فیوژن ،فیکسیشن دیسپاریتی و رتینوسکوپی MEMدر آنالیزجای داده نمی شوند .این موضوع حائز اهمیت می باشد زیرا از بین 12آنومالی
تطاب قی ،حرکتی چشم و دید دو چشمی که در فصول بعد مورد بحث قرار می گیرند ،پنج مورد (فزونی تطابق ،عدم سهولت تطابقی ،ناپایداری تطابقی ،نقص ورژنس
فیوژنی را نمی توان با استفاده از آنالیز گرافیکال تشخیص داد.برای مثال یک فرد مبتال به عدم سهولت تطابقی ممکن است دامنه ی تطابقی نرمال ،تطابق نسبی
مثبت و منفی نرمال داشته باشد .وقتی اطالعات براساس اصول آنالیز گرافیکال ترسیم شده و براساس معیار sheardمورد آنالیز قرار می گیرند ،یک گراف نرمال
حاصل شده که توانایی تشخیص مشکل را نخواهد داشت.عدم سهولت تطابقی را فقط با انجام و آنالیز تست سهولت تطابقی می توان تشخیص داد و این تست یک
جزء در سیستم گرافیکال نمی باشد بنابراین شرایطی مانند عدم سهولت تطابقی را نمی توان با استفاده از رویکرد آنالیزی گرافیکال مرسوم تشخیص داد.
39
آنالیز گرافیکال جهت تعیین این که آیا مشکل وجود دارد یا خیر به شدت به معیارها مانند معیارهای شرد و پرسیوال بستگی دارد.با این وجود این معیارها را فقط می
توان به عنوان یک راهنما درنظر گرفت.گرچه معیار sheardاز زمان معرفی آن مورد قبول اپتومتری قرار گرفته است ،تاکنون مطالعات اندکی جهت تائید اعتبار آن
صورت گرفته است.مطالعه ی Dalzielنشان داد که یک برنامه ی ویژن تراپی که به منظور بهبود ورژنس فیوژنی بنا به معیار sheardانجام گرفته بود در بهبود
سیمپتوم های بیماران نیز موثر بود Sheedy .و Saladinرابطه ی بین آستنوپی و آنالیز اندازه گیری های مختلف مربوط به باتالنس اوکولوموتوررا مورد مطالعه قراردادند.
هدف آن ها تعیین این مسئله بود که کدام اندازه گیری به بهترین نحو بیماران دارای سیمپتوم را از فاقد سیمپتوم تفکیک خواهدکرد.این مطالعه نشان داد که معیارشرد
برای عموم جمعیت و اگزوفوریا بهترین بود اما ارزیابی شیب منحنی فیکسیشن دیسپاریتی برای ایزوفوریا ها ،بهترین بود Worrell .و همکارانش تحمل پذیری پریزم
تجویزی بر اساس معیار شرد را از جانب بیماران مورد ارزیابی قرار دادند .آن ها برای هر فرد دو جفت عینک تجویزکردند.عینک ها از هر منظر مشابه بودند و فقط یکی
از عینک ها شامل پریزم بر مبنای معیار شرد بود .نتایج این مطالعه نشان داد که بیماران مبتال به ایزوفوریا عینک پریزم دار را ترجیح دادند در حالی که بیماران مبتال به
اگزوفوریا عینک فاقد پریزم را ترجیح دادند.گرچه این مطالعات به گونه ای تایید کننده ی معیار شرد هستند این نکته نیز وجود دارد که ممکن است در مواردی این
معیار توانایی شناسایی بیماران دارای سیمپتوم را نداشته باشد و بنابراین ممکن است همواره موثرترین متد برای تعیین درمان مناسب نیز نباشد.
دیگر مشکل آنالیز گرافیکال این است که برای اهداف کلینیکال بسیار موجز می باشد و استفاده از آن نیز زمانبر و طاقت فرسااست.گرچه ایلب دانشجویان اپتومتری
case analysisرا با گراف آنالیز شروع می کنند ،تعداد کمی به گراف کردن اطالعات طی دوران فعالیت خود ادامه می دهند.اصول کلی ترسیم اطالعات طاقت فرسا و
زمانبر می باشد .یک کلینیسین با تجربه به ندرت نیاز به ترسیم اطالعات اپتومتریک جهت دست یابی به تشخیص و درمان مناسب دارد.
سیستم مورگان برپایه ی مطالعات وی در سال 1944می باشد .مورگان این مفهوم را مطرح کرد که آنالیزنتایج گروهی ازاطالعات اهمیت دارد.درروش مورگان ،اهمیت
کمی به تغییرات یک تست خاص نسبت به نرم آن داده می شود.مورگان دریافت که قادر است تمامی اطالعات را براساس جهتی که تست ها تمایل به تغییر دارند ،به
گروه هایی تقسیم بندی کند.جهت آنالیز اطالعات اپتومتری براساس رویکرد تحلیلی مورگان ،نخست باید یافته ها را با جدول یافته های مورد انتظار مورگان مقایسه
نمود و به دنبال تغییرات در گروه های Aو Bگشت.نکته ی مهم در این سیستم این است که هیچ یافته ای به تنهایی اهمیتی ندارد.بلکه وقتی یک گروه به کلی در
یک جهت خاص تغییر کند ،این از نظر کلینیکال مهم تلقی می گردد.اگر یافته های گروه Aباتال بوده و اطالعات گروه Bپایین باشند ،یک مشکل تقاربی وجود
دارد.اگر یافته های گروه Bباتال بوده و یافته های گروه Aپایین باشند ،نشان دهنده ی یک خستگی تطابقی می باشد.یافته های گروه Cجهت تعیین این که لنزها ،
پریزم یا ویژن تراپی باید به عنوان درمان درنظر گرفته شود ،مورد استفاده قرار می گیرد.بنابراین رویکرد مورگان تالش می کند تا یک سیستم آنالیتیکالی را ارائه کند
که به آسانی قابل استفاده بوده و تحت تاثیر دقت و اهمیت هریک از اطالعات قرار نگیرد.
Base – outدور 9/19/12 :با انحراف معیارهای 8 ، 4و 4به ترتیب برای blurو breakو recovery
41
1
دامنه ی تطابقی :سن 18 - 0با انحراف معیار 0
گروه :A
PRA
دامنه تطابقی
گروه : B
رتینوسکوپی نزدیک
NRA
گروه : C
فوریا
نسبت
مزایا:
نخستین مزیت این روش این است که به جای اطالعات تکی ،بررسی گروهی از یافته ها اهمیت دارد .مورگان تاکید می کند که اگر یک یافته خارج از رنج نرمال
باشد ،این لزوما به این معنی نیست که بیمار مشکل دارد.همچنین بیان می کند که این اطالعات آماری بر جمعیت ها و نه لزوما افراد دتاللت دارد.
40
دیگر مزیت این سیستم انعطاف پذیری و آسانی استفاده از آن است( در مقایسه با پیچیدگی و سختی آنالیزهای گرافیکال و آنالیتیکال).
معایب:
نخستین محدودیت رویکرد مورگان این است که گروه هایی که توسط مورگان در سال 1942توصیف شدند هنوز به روز نشده اند تا برخی تست های جدید تر
اپتومتریک را که مشخص شده یافته های کلینیکال مهمی را در اختیار قرار می دهند ،شامل گردند.در نتیجه توانایی تشخیص برخی مشکالت دید دو چشمی ،
تطابقی و اوکولوموتور را ندارد.در استفاده از آنالیز مورگان اطالعات مهمی چون سهولت تطابقی ،سهولت فیوژن ،فیکسیشن دیسپاریتی ،رتینوسکوپی MEMو یافته
های موتیلیتی در آنالیز شامل نمی شوند.
مورگان( ابداع کننده ی آنالیز دید دو چشمی ) اطالعات فورومتری را روی 822فرد بزرگسال ییر پرزبایوپ (بین سنین 02تا 42سال ) جمع آوری کرد و مورد آنالیز
قرار دا د .وی نرم های کلینیکال را برای این گروه از بیماران تعیین کرد که یافته های مورد انتظار برای ارزیابی کلینیکال را نشان می دهند و برای تعیین یافته های
شک برانگیز ،نصف انحراف معیار از میانگین را درنظر گرفت.مورگان همچنین با تعیین ضریب همبستگی برای یافته های مختلف ،الگویی از یافته های کلینیکال را
مورد ارزیابی قرارداد که نتایج آن در جدولی ارائه شده اند.این یافته ها قدرت کیفی این ارتباطات را نشان می دهند.برای مثال همبستگی بین PRCو NRAبرابر +2.2
بود که یک همبستگی متوسط می باشد.یک رابطه ی مستقیمی بین این دو شاخص وجود دارد ،هرچه PRCبزرگتر باشد NRA ،نیز بیشتر خواهد بود.در بسیاری از موارد
،تطابق می تواند ورژنس را محدود کند و برعکس ورژنس می تواند تطابق را محدود نماید.این رابطه می تواند امکان سندرم های کلینیکال را نشان دهد.مورگان ثابت
کرد که شاخص های معینی از ZCSBVتمایل به اجماع دارند.یافته های گروه Aی مورگان دامنه ی تطابقی PRA ،و NRCهستند.یافته های گروه Bنیز NRAو PRC
گرادینت و محاسبه ای می باشد.وقتی یافته های گروه A هستند.مورگان همچنین گروه دیگری را درنظرگرفت که شامل فوریاهای دور ونزدیک و نسبت های
پایین باشند ،یافته های گروه Bتمایل به افزای ش دارند ،مورگان از این حالت به نام خستگی تطابقی تعبیر می کند .درمان های انتخابی ایلب ادیشن مثبت برای مطالعه
یا تمرینات بینایی هستند که باتالنس بهتری بین یافته های Aو Bبرقرار خواهند کرد.وقتی اطالعات گروه Bپایین و گروه Aباتال باشند ،این حالت خستگی تقاربی
نامیده می شود .درمان انتخابی پریزم BIجهت باتالنس این دو گروه یا تمرینات تقارب فیوژنی ( )BOخواهد بود.
42
فیکسیشن دیسپاریتی یک عدم ترازی کوچک چشم ها تحت شرایط دو چشمی می باشد.این عدم ترازی از فیکسیشن بایفووه آل دقیق بسیارکوچک بوده و مگنیتود آن
فقط چندین دقیقه بر کمان می باشد.متد های کلینیکال متعددی جهت ارزیابی فیکسیشن دیسپاریتی معرفی شده اند شامل ملت یونیت ،امریکن اپتیکال وکتوگرافیک
اسالید ، Bernell lantern ،کارت وسون و دیسپارومتر .آسوشیتد فوریا یا مقدار پریزم تالزم جهت خنثی کردن فیکسیش دیسپاریتی با استفاده از ملت یونیت ،امریکن
اپتیکال وکتوگرافیک اسالید و برنل لنترن اسالید تعیین می شود.کارت وسون و دیسپارومتر امکان آنالیزدقیق تر فیکسیشن دیسپاریتی را فراهم می کنند .با استفاده از
این ابزارها ،می توان منحنی فیکسیشن دیسپاریتی را ترسیم کرد و چهار پارامتر تشخیصی منحنی را مورد آنالیز قرار داد.این شاخص ها عبارتنداز نوع منحنی ،شیب
منحنی ،محل تقاطع منحنی با محور xو محل تقاطع منحنی با محور yکه توضیح عمیق آن ها در فصل مربوطه آمده است .استفاده از اطالعات فیکسیشن
دیسپاریتی به عنوان یک متد مفید برای آنالیز و تشخیص مشکالت سیستم اوکولوموتور شناخته شده است.نخستین مزیت آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی این است که
ارزیابی تحت شرایط دو چشمی و شرایط دید واقعی انجام می گیرد.مطالعات نیز نشان داده که آنالیز دید دو چشمی با استفاده از فیکسیشن دیسپاریتی در تعیین
بیمارانی که احتماتال دارای سیمپتوم خواهند بود ،مفید می باشد.برخی متخصصین اظهار کرده اند که اطالعات فیکسیشن دیسپاریتی ممکن است موثر ترین متد برای
تعیین مقدار پریزم تجویزی برای اختالتالت دید دو چشمی باشد.
مزایا :نخستین مزیت آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی این است که اطالعات تحت شرایط دو چشمی جمع آوری می شوند.دیگر سیستم های تحلیلی مبتنی بر تست فوریا و
ورژنس تحت شرایط دیسوسیه انجام می گیرند که ممکن است عملکرد سیستم را تحت شرایط دید دو چشمی به درستی منعکس نکنند.برای مثال در حدود یک سوم
بیماران ،شرایطی به نام فیکسیشن دیسپاریتی پارادوکسیال وجود دارد و حالتی است که فیکسیشن دیسپاریتی در جهت مخالف فوریا می باشد.مطالعات نشان داده که
فیکسیشن دیسپاریتی موثرترین متد تعیین مقدار پریزم برای درمان اختالتالت دید دو چشمی معین می باشد.
معایب:
فیکسیشن دیسپاریتی تکنیکی برای ارزیابی دید دو چشمی است و اطالعات مستقیمی راجع به تطابق یا اختالتالت حرکتی چشم فراهم نمی کند.
:Analytical analysis
دیگر رویکرد case analysisسیستم آنالیزتحلیلی می باشد .این سیستم توسط OEPمعرفی شده است و احتیاجات سخت و مراحل متعددی دارد.
در رویکرد آنالیز تحلیلی 01 ،تست خاصی ( )pointsکه تست OEPتوصیه شده باید انجام شوند وباید دستورالعمل ها به دقت رعایت شود.هرگونه انحرافی از
دستورالعمل روتین نتایج و سیستم آنالیتیکال را بی ارزش می کند.نتایج معاینات باید با جدول مقادیر مورد انتظار که توسط OEPمعرفی شده ،مقایسه گردند وبه دنبال
آن فرآیند Chainingیا گروه بندی داده ها انجام می شود chaining.به این معنی است که تمامی یافته هایی که باتال هستند باتالی خط کسری و داده هایی که پایین
هستند زیر خط کسری نوشته می شوند.سپس داده ها براساس قواعد مشخصی گروه بندی می شوند.مثال زیر نمونه ای ازchainingرا نشان می دهد:
مزایا:
43
آنالیز تحلیلی مفاهیم متعددی را در سیستم مشارکت می دهد که منشا آن ها از فلسفه ی بینایی OEPمی باشد.دو مثال درزیر توضیح داده می شوند:
مفهوم یک :وضعیت سیستم بینایی می تواند با گذشت زمان بدتر شود OEP :تاکید می کند که مشکالت بینایی طی زمان به وجود می آیند و در نتیجه ی عادت کردن
به شرایط استرس زا بدتر می شوند(مطالعه یا کار نزدیک بسیار زیاد).آنالیز تحلیلی به فرد اجازه می دهد تا شرایط فعلی یا بدتر شدن مشکل بینایی را ارزیابی کرده و
درمان براس اس این بدترشدن تجویزگردد.اگر درمان با استفاده از لنزها یا ویژن تراپی انجام نشود ،ادامه مطالعه منجر به عادت پذیری هایی می گردد که فرم مشکالت
ورژنس فیوژنی و تطابقی ،عیب انکساری و استرابیسم به خود می گیرند.این مفهوم با تصور مرسوم و قدیمی متفاوت است که اعتقاد دارد اختالتالت بینایی در نتیجه
ی تغییرات خود به خودی یا ناتوانی در تکامل اتفاق می افتند.
مفهوم :0می توان ازمشکالت بینایی جلوگیری کرد :فلسفه ی OEPاعتقاد دارد که مشکالت بینایی در نتیجه ی عادت پذیری به تقاضای نزدیک ( nearpoint
) demandsبه وجود می آیند.از آن جاییکه آنالیز داده ها می تواند مرحلی فعلی مشکل بینایی را مشخص کند ،تغییرات جزئی را می توان زود هنگام تشخیص داد.با
مداخله ی مناسب توسط لنزها ،پریزم و ویژن تراپی می توان از بسیاری از مشکالت بینایی جلوگیری کرد.
معایب:
رویکرد آنالیتیکال اساسا توسط اعضای OEPمورد استفاده قرار می گیرد و به دتالیل عمده ای استفاده ی عام پیدا نکرده است.
مشکل اصلی این است که دانشجو یا پراکتیشنر باید با پروتوکول های تست های OEPآشنا باشد.درصورتی که این پروتوکول ها با دقت رعایت نشوند ،سیستم ییر
قابل استفاده می شود.از آن جایی که اکثر دانشکده های اپتومتری این سیستم را آموزش نمی دهند ،دانشجویان عموما با دستورالعمل های آن نا آشنا هستند.
فهم و پذیرش فلسفه ی OEPنیاز اصلی این سیستم می باشد OEP.اساسا یک ارگان آموزشی تحصیالت عالیه است.دانشجویان در کالج های اپتومتری عموما فقط
اطالعات مقدماتی نسبت به OEPپیدا می کنند .بنابراین فهم این که چرا دانشجویان کمی با این رویکرد احساس راحتی می کنند ،آسان است.
OEPبا استفاده از ادبیاتی نوشته می شود که یالبا با ادبیات کالسیک اپتومتری که در دانشکده های اپتومتری تدریس می شود ،متفاوت است .تعاریفی مانند تطابق ،
تقارب recovery ، break ، blur ،و فوریا همگی متفاوتند .اگریک اپتومتریست بخواهد از آنالیز تحلیلی استفاده کند نیاز به یک دوره زمانی دارد تا این ادبیات را فرا
بگیرد.برای دانشجو یا پراکتیشنری که سال های متمادی را صرف آموختن یک ادبیات برای اپتومتری کرده است ،تالش بیشتری که نیاز است خود یک مانع می باشد
و باید قبل از این که استفاده از سیستم آنالیز OEPامکان پذیر باشد ،این تالش انجام شود.
Base-inدورx/9/2:
Base-outنزدیک12/01/12 :
Base-inنزدیک14/00/18 :
+0.22D : NRA
-0.22D : PRA
44
تمامی سیستم هایی که بررسی شدند به علت محدودیت هایی که گفته شد ،نتوانسته اند مقبولیت عام پیدا کنند.ادامه ی این فصل به سیستم case analysisای
اختصاص داده می شود که در سراسر این کتاب مورد استفاده قرار خواهد گرفت.این رویکرد از اجزای اصلی چهار سیستم گفته شده حاصل شده است و تالش دارد تا
بیشتر معایب آن ها را برطرف نماید.استفاده ازآن به اپتومتریست امکان می دهد تا با انعطاف بیشتری عمل کند( به جای استفاده ی محدود از فقط یکی از روش های
دیگر)
رویکرد آنالیز ترکیبی یک سیستم آنالیز می باشد که تالش دارد از بیشتر جنبه های مثبت رویکرد های آنالیز دیگر استفاده کرده و از مشکالت مربوط به این سیستم ها
اجتناب نماید.این رویکرد نیاز به سه مرحله ی مجزا دارد:
این فرمت از مفاهیم سیستم آنالیز OEPاستفاده می کند chaining ، Checking :و . typingگرچه معایب آنالیز تحلیلی که درواقع سختی وخشکی 01معاینه و
مشکالت ادبیاتی هستند را ندارد .رویکرد آنالیز ترکیبی همچنین از شاخص های مهم سیستم های دیگر نیز استفاده می کند:
از برخی مفاهیم سیستم OEPاستفاده می شود :وضعیت سیستم بینایی می تواند با گذشت زمان بدتر شود و می توان از مشکالت بینایی جلوگیری کرد.
اساس سیستم مورگان که بررسی گروهی یافته ها به جای داده های تکی اهمیت دارد ،پارامتر کلیدی در رویکرد آنالیز ترکیبی می باشد.
داده های فیکسیشن دیسپاریتی که تحت شرایط دو چشمی انجام می شود نیز در آنالیز گنجانده می شود.
رویکرد آنالیز ترکیبی ،آنالیز ، ocular motorسهولت تطابقی ،سهولت ورژنسی ،رتینوسکوپی MEMو داده های فیکسیشن دیسپاریتی را نیز شامل می شود .هیچ
سیستم آنالیز دیگری از تمامی این اطالعات استفاده نمی کند.
برای استفاده از این سیستم آنالیز ،اپتومتریست باید نسبت به موارد زیر آگاه باشد:
رابطه ی بین یک یافته با یافته ی دیگر یا چگونگی گروه بندی کردن یافته های جمع آوری شده
یک سیستم تقسیم بندی که اکثر مشکالت یا سندرم های بینایی را دسته بندی کرده باشد.
جداول 1.9 ، 1.4 ، 1.0و 1.11تست های اپتومتریک رایج و مقادیر مورد انتظار آن ها را لیست می کند.این جداول ترکیبی از داده های مربوط به یافته های مورد
انتظار مورگان همراه با یافته های جدیدتر برای تست های سهولت تطابقی ،سهولت ورژنسی ،ورژنس ، stepرتینوسکوپی MEMو تست فیکسیشن دیسپاریتی هستند.
به محض اینکه یافته ها گروه بندی شده و trendمشخص می شود ،می توان سندرم مورد نظر را از میان 12مشکل شایع تطابقی ،حرکتی چشمی و دید دو چشمی ،
انتخاب کرد.این تقسیم بندی اصالحی بر تقسیم بندی شناخته شده ی Duane-Whiteمی باشد که توسط Wickمطرح شده است.
اورتوفوریا در دور و اگزوفوریا در نزدیک – ناتوانی تقارب () convergence insufficiency
اگزوفوریا در دور ،اگزوفوریای بیشتر در نزدیک – ()convergence insufficiency
ایزوفوریا در دور ،اورتوفوریا در نزدیک ()divergence insufficiency
اورتوفوریا در دور ،اورتوفوریا در نزدیک – نقص ورژنس فیوژنی ()fusional vergence dysfunction
ایزوفوریا در دور ،همان میزان ایزوفوریا در نزدیک ()basic esophoria
اگزوفوریا در دور ،همان میزان اگزوفوریا در نزدیک ()basic exophoria
هتروفوریای عمودی:
47
ill-sustained accommodation
accommodative excess
accommodative infacility
مشکالت اوکوتالرموتور:
داده های اپتومتریکی که می توانند جهت تعیین وضعیت PFVبیمار مورد استفاده قرار گیرند ،دراین دسته قرار می گیرند وشامل تمامی داده هایی هستند که بطور
مستقیم یا ییر مستقیم PFVرا در دور و نزدیک ارزیابی می کنند.
همچنانکه پریزم base – outاضافه می شود ،ازبیمار خواسته می شود تارگت را تا حد امکان واحد و واضح نگه دارد و وقتی تارگت تاریا دوتایی می شود ،گزارش کند.
این نیازمند این است که بیمار جهت حفظ فیکسیشن بای فووه آل تقارب کند وتطابق خود را دریک حد مشخص حفظ کند(هم دور وهم نزدیک ) .همچنین باید
دانست همچنانکه پریزم اضافه می شود و بیمار تقارب می کند ،پاسخ تطابقی نیز به علت افزایش تطابق ورژنسی ،افزایش پیدا می کند.میزان تطابق ورژنسی که
دارد.بیمارباید جهت یلبه بر این افزایش تطابق ناشی از ورژنس ،تطابق خود را ریلکس کند.وقتی بیمار دیگر نتواند این کار را تحریک می شود بستگی به نسبت
انجام دهد ،تاری رخ می دهد.همچنانکه پریزم base- outپس از نقطه ی تاری اضافه می شود ،وقتی دیگر فیوژن امکان پذیر نباشد ،دیپلوپی اتفاق می افتد.یک
جنبه ی مهم این تست این است که پریزم به صورت آهسته و تدریجی اضافه می شود زیرا این تکنیک نیاز دارد تا بیمار تطابق را دریک حد مشخص حفظ کند و
تطابق تقاربی نمی تواند برای کمک به تقارب استفاده شود.بنابراین بیمار باید از PFVاستفاده کند.اگر بیمار تالش کند از تقارب تطابقی استفاده کند ،تاری را گزارش
خواهدکد.
تست ورژنس stepمشابه smooth vergenceمی باشد فقط خارج از فوروپتر و توسط پریزم بار انجام می گیرد.از آن جاییکه به جای پریزم های ریزلی از یک پریزم
بار استفاده می شود ،تقاضای پریزماتیک به صورت مرحله ای ارائه می شودو این برخالف تقاضای smoothاست که توسط پریزم ریزلی ارائه می گردد .مطالعه ای
نشان داد که یافته های مورد انتظار برای این تست متفاوت ازتست ورژنس فیوژنی smoothبرای کودکان می باشد.
48
این تست PFVرا به صورت ییر مستقیم ارزیابی می کند NRA.با ارزیابی رنج های ورژنس فیوژنی به طریق smoothقابل قیاس می باشد زیرا لنزها به صورت آهسته
و تدریجی ارائه می شوند.در NRAاز بیمار خواسته می شود همچنانکه پاسخ تطابقی را تغییر می دهد ،تقارب را دریک سطح معین حفظ نماید.همچنانکه لنزهای مثبت
با فواصل +2.02Dاضافه می شود ،از بیمار خواسته می شود تارگت را واحد و واضح نگه دارد وبه این منظور باید تطابق خود را ریلکس کند .به این ترتیب هرگونه
دارد.اگر بیمار اجازه دهد چشم هایش همچنانکه ریلکس کردن تطابق با کاهش در تقارب تطابقی همراه خواهد بود.مقدار تغییر تقارب تطابقی بستگی به نسبت
تطابق ریلکس می شود ،متباعد شوند دیپلوپی را گزارش خواهد کرد.جهت یلبه بر این کاهش تقارب تطابقی بیمار باید از میزان کافی PFVاستفاده نماید .بنابراین
نتیجه ای که در تست NRAحاصل می شود می تواند به وضعیت سیستم PFVبستگی داشته باشد.البته نقطه ی پایانی NRAهمچنین می تواند بسته به توانایی بیمار در
ریلکس تطابق همچنانکه لنزهای مثبت ارائه می گردد ،محدود شود.جهت تعیین اینکه کدام فاکتور ،تطابق یا PFVباعث ایجاد تاری شده اند ،می توان وضعیت تطابقی
بیمار را به صورت تک چشمی تست کرد.اگر بیمار بتواند +0.22Dرا تک چشمی کامل کند اما فقط +1.22Dرا به صورت دو چشمی کامل نماید ،فاکتور اصلی PFV
خواهد بود.راه دیگر جهت تمایز این دو کاور کردن یک چشم است پس از اینکه بیمار در تست NRAتاری را گزارش می کند.اگر تارگت تحت شرایط تک چشمی
واضح گردد ،سیستم ورژنس فیوژنی مشکل دارد.
این تست ازاین منظر مشابه NRAمی باشد که همزمان با تغییر پاسخ های تطابقی نیاز به حفظ تقارب در یک سطح معین دارد.همچنانکه لنزهای +0.22Dبه صورت
دو چش می ارائه می شوداز بیمار خواسته می شود تا دید دوچشمی واضح و واحد را حفظ کند.به این منظور بیمار باید برای واضح نگه داشتن تارگت ،حدود 0.22 D
تطابق خود را ریلکس کند(پاسخ تطابقی واقعی حدود ده درصد کمتراز محرک تطابقی می باشد).ریلکس کردن حدود دو دیوپتر تطابق باعث کاهش در تقارب تطابقی
می گردد و میزان این کاهش مستقیما بستگی به نسبت خواهد داشت .با درنظرگرفتن نسبت برابربا ، 2:1اگر بیماردو دیوپتر تطابق را ریلکس کند ،چشم
های وی 12پریزم تمایل به تباعد دارند .اگر این اتفاق بیفتد بیمار دو تصویرخواهد دید.ازآنجاییکه بیمار باید دید واضح و واحد را حفظ کند ،به این منظور باید از 12
پریزم PFVبرای جبران کاهش تقارب تطابقی استفاده نماید.نقطه ی پایانی این تست می تواند توسط دو فاکتور تعیین شود :اگربیمار PFVناکافی داشته باشد یا قادر به
ریلکس کردن سیستم تطابقیش نباشد.تمایز این دو فقط نیاز به کاور کردن یک چشم دارد.اگرتارگت تحت شرایط تک چشمی واضح شود ،فاکتور محدود کننده ،
سیستم ورژنس فیوژنال می باشد.
ازبیمار خواسته می شود همچنانکه تارگت به سمت بینی اش حرکت می کند ،دید واحد را حفظ کند.به این منظور بیمار می تواند از ترکیبی از انواع مختلف تقارب
استفاده نماید شامل تقارب تطابقی PFV ،و تقارب پروکسیمال.اگر PFVناکافی باشد ،ممکن است بر توانایی بیمار در دست یابی به یافته ی مورد انتظار این تست ،تاثیر
بگذارد .بنابراین دور بودن نقطه ی نزدیک تقارب یک اندازه گیری ییر مستقیم PFVمی باشد.
هر دو تست تحت شرایط دو چشمی انجام می گیرند و پاسخ تطابقی را ارزیابی می کنند.یافته ی نرمال حدود +2.02تا +2.22برای رتینوسکوپی MEMو +2.22تا
+2./2برای fused cross cylinderمی باشد.وقتی بیماری با اگزوفوریا و کاهش یافته های گروه PFVمراجعه می کند MEM ،و فیوزد کراس سیلندر ایلب مثبت کمتر
از انتظار را نشان می دهند .مثبت کمتر در این تست ها به تطابق بیشتر برای محرک معین تفسیر می شودو این یک پاسخ رایج در بیمار مبتال به اگزوفوریا و کاهش
PFVخواهد بود.فرد تقارب تطابقی را جایگزین فقدان PFVمی کند.با تطابق بیشتر ،بیمار تقارب تطابقی بیشتری برای کمک به یلبه بر اگزوفوریا دارد.
خالصه:
این هفت تست گروه PFVرا تشکیل می دهند.در صورت وجود اگزوفوریا و سیمپتوم ها ،یافته های گروه PFVعموما کمتراز مورد انتظار خواهد بود و MEMو FCC
تمایل به نشان دادن تطا بق بیشتر(مثبت کمترازمورد انتظار) دارند .تمامی اطالعات این گروه اطالعاتی درباره ی سیستم PFVبیمار و توانایی بیمار برای جبران
اگزوفوریا در اختیار قرار می دهند.گهگاه ممکن است یافته های سهولت پایین بوده درحالی که یافته های آمپلیتود نرمال هستندو این نمونه ای از حالتی است که با
رویکرد آنالیز گرافیکال تشخیص داده نمی شود.
همچنانکه پریزم base-inبطور تدریجی اضافه می شود ازبیمار خواسته می شود تارگت را تاحدممکن واضح و واحد نگه دارد و ووقتی تارگت تار یا دوتایی می
شود،گزارش کند.این تست نیازمند این است که بیمار جهت حفظ فیکسیشن بای فووه آل تباعد کند و تطابق را دریک حد مشخص حفظ کند.همچنین باید دانست
همچنانکه پریزم اضافه می شود و بیمار تباعد می کند ،پاسخ تطابقی تدریجا درنتیجه ی کاهش تطابق ورژنسی ،کاهش پیدا می کند.میزان کاهش تطابق ناشی از
ورژنس بستگی به نسبت دارد.بیمار باید جهت یلبه بر این کاهش تطابق ورژنسی ،تطابق خود را فعال کند .وقتی بیمار دیگر نتواند این کار را انجام دهد ،تاری رخ
می دهد.با تاکید بر لزوم حفظ وضوح ما بیمار را مجبور می کنیم تا برای یلبه بر پریزم base-inاز NFVاستفاده نماید.یک جنبه ی مهم این تست این است که پریزم
به صورت آهسته و تدریجی اضافه می گردد.
علی ریم اینکه ارائه ی تقاظای پریزماتیک متفاوت از تست smoothمی باشد ،دستورالعمل و احتیاجات تست مشابه تست smoothمی باشد.
این تست NFVرا به صورت ییر مستقیم ارزیابی می کند.لنزها به آهستگی با فواصل 2.02ارائه می شوند که این روش را قابل قیاس با تست smooth vergenceمی
کند.در ، PRAبیمار باید همزمان که پاسخ تطابقی را تغییر می دهد ،تقارب خود را در یک سطح معین حفظ نماید.همچنانکه لنزهای منفی اضافه می گردد ،بیمار باید
دید واضح و واحد راحفظ کند .به این منظور باید تطابق را تحریک کند.این تحریک تطابق با افزایش تقارب تطابقی همراه می باشد.میزان این افزایش تقارب تطابقی
دارد.در این جا بیمار بایک چالش مواجه می شود.بیمار باید جهت حفظ وضوح تطابق کند اما تطابق بطور اتوماتیک باعث تقارب بیشتر می بستگی به نسبت
گردد.این تقارب اضافی منجربه دیپلوپی خواهد بود زیرا تارگت در 42سانتی متری باقی می ماند.جهت جلوگیری از دیپلوپی ،بیمار باید برای یلبه بر تقارب تطابقی به
استفاده از NFVپناه آورد.میزان NFVمورد نیاز دوباره به نسبت وابسته است.بنابراین روش PRAتنها مشخص کننده ی توانایی بیمار در تحریک تطابق نمی باشد
بلکه منعکس کننده ی وضعیت NFVنیز می باشد.نقطه ی پایانی این روش هم ناتوانی در تحریک تطابق و هم کاهش NFVمی باشد.وقتی نقطه ی پایانی فرامی رسد،
برای تشخیص فاکتور محدود کننده می توان یک چشم را کاورکرد.اگر تارگت واضح گردد بیانگر آن است که فاکتورمربوطه کاهش NFVاست.
این روش از این منظر مشابه PRAمی باشد که همزمان با تغییرات پاسخ تطابقی نیاز به حفظ تقارب در یک سطح مشخص دارد.همچنانکه لنزهای -.0.22Dبه طور
دوچشمی ارائه می شوند ،ازبیمار خواسته می شود دید را واضح و واحد نگه دارد.بنابراین باید جهت حفظ وضوح ،دو دیوپتر تطابق را تحریک نماید.این دو دیوپتر
بستگی دارد.با درنظر گرفتن یک نسبت ، 2:1اگربیماردو دیوپتر تحریک تطابق باعث افزایش تقارب تطابقی می گردد.میزان افزایش تقارب مستقیما به نسبت
تطابق را تحریک کند ،چشم ها به میزان 12پریزم متقارب خواهند شد.اگر بیمار اجازه ی این فرآیند را بدهد ،دو تارگت خواهد دید.از آنجائیکه نیاز است تارگت را هم
واضح و هم واحد نگه دارد ،باید برای جبران افزایش تقارب تطابقی ،از 12پریزم ورژنس فیوژنی منفی استفاده نماید.نقطه ی پایانی این تست می تواند به علت دو
51
فاکتور باشد :بیمار NFVناکافی داشته یا توانایی تحریک دو دیوپتر تطابق را ندارد.جهت تمایز این دو ،یک چشم کاور می شود.اگر تارگت تار باقی بماند ،مشکل در
سیستم تطابقی است واگر تارگت واضح گردد ،فاکتور محدود کننده NFVخواهد بود.
وقتی NFVپایین باشد ،هم MEMوهم فیوزد کراس سیلندر تمایل به نشان دادن مثبت بیشتراز انتظار را دارند واین پاسخ نشان دهنده ی تالش بیمار در کم ترین
استفاده ی ممکن از تطابق برای حفظ دید دو چشمی است.با کاهش پاسخ تطابقی ،تقاضا برای NFVنیز کاهش می یابد.
خالصه:
با درنظر گرفتن اینکه بیماری با سیمپتوم های دید نزدیک مربوط به ایزوفوریا مراجعه کرده است ،یافته های گروه NFVتمایل دارند ازمقدار مورد انتظار کمتر باشند در
حالی که MEMو FCCتطابق کمتر(مثبت بیشترازانتظار) را نشان می دهند.گاهی فقط یافته های سهولت پایین هستند و اندازه گیری های امپلیتود نرمال می
باشند.تمامی داده های این گروه اطالعاتی درباره ی وضعیت سیستم NFVو توانایی بیمار برای جبران ایزوفوریا فراهم می کنند.
درارزیابی سیستم تطابقی باید دو فاکتور رامد نظر قرارداد.نخست ما می توانیم تطابق را تحت شرایط تک چشمی به بهترین نحو ارزیابی کنیم.این مسئله تاثیراختالتالت
دید دوچشمی روی نتایج تست را برطرف می کند.برخی از روش های تستی که درگروه PFVو NFVقرار دارند ،تحت شرایط دو چشمی انجام می گیرند.برخی از این
روش ها همچنین می توانند اطالعاتی راجع به سیستم تطابقی دراختیارقرار دهند.باید دانست که این تست ها فقط در صورت تحت تاثیر نبودن سیستم دید دو چشمی
،بررسی کننده ی سیستم تطابقی هستند.تست های این گروه شامل ، PRA ،NRAسهولت تطابقی دو چشمی ،رتینوسکوپی MEMو تست fused cross cylinder
هستند.برای مثال یافته ی PRAپایین می تواند نشان دهنده ی ناکافی بودن تطابق یا مشکل ایزوفوریا و NFVپایین باشد .درصورتی accommodative
insufficiencyتشخیص داده می شود که تست های دیگر NFVکافی رانشان دهند.همانطور که قبال نیز اشاره شد ،نقطه ی پایانی برای PRAمی تواند هم عدم
توانایی در تحریک تطابق یا ناکافی بودن NFVباشد.دومین فاکتور مهم این است که هم مهار و هم تحریک تطابق باید ارزیابی شود و نتایج آن بطور جداگانه
تفسیرگردد.
این تکنیک با اندازه گیری های ورژنس فیوژنی با استفاده ازتست smooth vergenceقابل مقایسه می باشد و به ما حداکثرمیزان تطابق در دسترس را می دهد.روش
استاندارد یک بار اندازه گیری دامنه ی تطابقی برای هر چشم می باشد.تحت این شرایط ما اطالعات کمی نسبت به این که بیمار باچه کیفیتی قادر به استفاده
ازآمپلیتود تطابقی می باشد یا آیا می تواند آن را طی یک مدت زمان قابل قبول حفظ کند ،داریم.جهت افزایش قدرت تشخیصی این روش نیاز است اندازه گیری سه تا
چهار بارتکرار شود یا تست درانتهای معاینه مجددا تکرار گردد .انجام این دو مورد اطالعات بیشتری درمورد توانایی پایداری تطابق به دست خواهدداد.یافته ی دامنه ی
تطابقی کم ترازمورد انتظار دریک فرد ییر پرزبایوپ نشان دهنده ی ناتوانی تطابق می باشد.دراین مورد تمامی تست هایی که نیاز دارد تا بیمار تطابقش را تحریک کند
تمایل دارند کمترازمقدار مورد انتظار باشند .این تست ها شامل سهولت تطابقی تک چشمی با لنزهای منفی ،سهولت تطابقی دوچشمی با لنزهای منفی و PRAمی
باشد.وجود یک دامنه ی تطابقی کافی احتمال آنومالی تطابقی رارد نمی کند.مشکل سهولت ،مشکل پایداری یا عدم توانایی ریلکس تطابق می تواند با یک دامنه ی
تطابقی نرمال نیز وجود داشته باشد.درنتیجه تست های بیشتری نیاز می باشد.
این روش نیازمند این است تا بیمار تغییرات سریع و بزرگ در پاسخ تطابقی ایجاد نماید.محرک تطابقی از +0.22Dبه -.0.22Dبا هرفیکسیشن تغییر می کند.وقتی
بیماری که با سیمپتوم های نزدیک مراجعه کرده تست می گردد ،این پروسه باید برای یک دقیقه ادامه یابد.تعداد سیکل هایی که در یک دقیقه کامل می شود با
جدول یافته های مورد انتظار مقایسه می گردد و این امکان ارزیابی توانایی بیمار در ایجاد تغییرات سریع و بزرگ در سطح تطابق و توانایی پایداری تطابق طی یک
دوره زمانی طوتالنی رافراهم می کند.چهارنتیجه ی محتمل وجود دارد:
عملکرد مناسب با لنز منفی و عملکرد نامناسب با لنز مثبت :چنین پاسخی نشان دهنده ی تطابق بیش ازحد ،اسپاسم تطابقی یا accommodative excessمی
باشد.این مشکل می تواند فقط یک آنومالی تطابقی به تنهایی باشد گرچه ایلب یک آنومالی دید دوچشمی علت اصلی می باشد.برای مثال بیماری با اگزوفوریای باتال،
یک نقطه ی نزدیک تقارب دور وکاهش PFVتمایل به تطابق بیشتر و استفاده از تقارب تطابقی جهت کمک به سیستم PFVناکافی خود دارد و این به فرد اجازه می
دهد تا اگزوفوریای باتالی خود را جبران کند.اوراکومودیشن دائمی منجربه اسپاسم تطابقی و مایوپی ثانویه خواهد شد.
عملکرد کافی با لنزهای مثبت و عملکرد ناکافی با لنزمنفی :این بیمار مشکل تحریک تطابق و ایلب کاهش دامنه ی تطابقی خواهد داشت.این پاسخ بیماری است که
با accommodative insufficiencyیا مشکل ناپایداری تطابق مراجعه می کند.یافته های دیگری که این تشخیص را تائید می کند شامل کاهش ، PRAباتال بودن
یافته های MEMو FCCمی باشد.
رتینوسکوپی :MEM
این روش یک ارزیابی آبجکتیو پاسخ تطابقی بیمار می باشد.دیگر روش هایی که برای ارزیابی تطابق و باینوکوتالریتی مورد استفاده قرار می گیرند توانایی بررسی پاسخ
تطابقی واقعی را ندارند.بطور تیپیک تارگت را درفاصله ی 42سانتی متری ارائه می کنیم که یک محرک تطابقی 0.22Dایجاد می کند.یافته های مورد انتظار برای
رتینوسکوپی MEMبرابر +2.02تا +2.22می باشد.یافته ای که حاصل می شود را می توان به منظور تایید وجود آنومالی تطابقی یا دوچشمی ،مورد استفاده
قرارداد.یافته ی مثبت بیشتر از انتظار ،تشخیص Accommodative insufficiencyرا پررنگ می کند.یافته های مربوط دیگر شامل کاهش ، PRAباتال بودن FCCو
مشکل سهولت تطابقی با لنزهای منفی ،می باشد.مثبت کمتراز انتظار در MEMو کراس سیلندر نشان دهنده ی اسپاسم تطابقی یا فزونی تطابق خواهد بود .یافته های
مربوط دیگر شامل کاهش ، NRAو مشکل سهولت تطابقی تک چشمی با لنزهای مثبت می باشد.
مثبت بیشترازانتظار تطابق کمتر را نشان می دهد که در Acc. Insufficiencyرخ می دهد .مثبت کم تر به عنوان تطابق بیشتر(اوراکومودیشن) تفسیر می شود و می
تواند نشانگر اسپاسم یا فزونی تطابق باشد.
اگربیماری یافته های دید دو چشمی نرمال داشته باشد(فوریا NFV ،و ، )PFVنتایج تست هایی مانند PRA ، NRAو سهولت تطابقی دوچشمی می تواند در تایید وجود
یک آنومالی تطابقی و مشکالت مربوط به رابطه ی بین تطابق و ورژنس ،مفید باشد.برای مثال اگر یک فوریای نرمال وجود داشته باشد و NFVنیزکافی باشد ،نقطه ی
پایانی PRAعموما براساس توانایی بیمار درتحریک تطابق ،تعیین می گردد.اطالعاتی که در این مورد حاصل می شود را می توان همراه با نتایج تست های تطابقی
دیگر به منظور تعیین ماهیت آنومالی تطابقی ،به کار برد.
خالصه :
درارزیابی سیستم تطابقی ،مهم است که تست های تک چشمی به کار ببریم .درصورت کافی بودن ورژنس فیوژنی مثبت و منفی می توان از اطالعات حاصل از روش
های دیگر به منظور ارزیابی سیستم تطابقی ،استفاده نمود .در تشخیص آنومالی های تطابقی ،تست هایی که توانایی بیمار را در ایجاد تغییرات سریع و بزرگ در
سطح تطابقی و حفظ پایداری با گذشت زمان می سنجند ،حساسیت بیشتری دارند.این تست ها شرایطی را فراهم می کنند که با استفاده ی نرمال از تطابق و گزارش
های آستنوپی نزدیک ،همخوانی بهتری دارند.
52
Right infravergenceورژنس فیوژنال جبرانی برای انحراف هایپرراست می باشدو right supravergenceورژنس فیوژنال جبرانی برای انحراف هایپوی راست می
باشد.وقتی سوپراورژنس راست اندازه گیری می شود ،پریزم base-downمقابل چشم راست اضافه می شود وازبیمار خواسته می شود تارگت را تاحد امکان واحد نگه
دارد و وقتی تارگت دوتاشد،گزارش نماید.این تست توانایی بیمار را در حفظ ترازی بای فووه آل همچنان که پریزم bas-downبه آهستگی اضافه می شود ،بررسی می
کند.وقتی دیپلوپی اتفاق می افتد ،این به عنوان یافته ی breakثبت می شود .سپس پریزم کاهش می یابد تا نقطه ی ریکاوری تعیین گردد.اینفراورژنس راست با
اضافه کردن پریزم bas-upمقابل چشم راست ،اندازه گیری می شود.
برخالف تست فیکسیشن دیسپاریتی افقی ،تست forced vergenceضروری نمی باشد.در عوض میزان پریزمی که آسوشید فوریا را به صفر می رساند به عنوان دقیق
ترین و قابل قبول ترین متد تجویز پریزم برای انحرافات عمودی ،درنظر گرفته می شود.
داده های اپتومتریکی که می توانند جهت تعیین وضعیت مهارت های حرکتی چشم بیمار مورد استفاده قرارگیرند در این دسته قرار می گیرند.برخالف گروه های قبلی
که شامل تست هایی بودند که بطور مستقیم و ییر مستقیم فانکشن مورد نظر را ارزیابی می کنند ،فقط تست های مستقیم برای فیکسیشن ،ساکاد و پرسوت ها وجود
دارد.
وضعیت فیکسیشن:
یک تست ساده است که در آن ازبیمار خواسته می شود فیکسیشن را برای حداقل ده ثانیه حفظ کند و معاینه کننده بطور سابجکتیو کیفیت فیکسیشن را برای این
زمان ده ثانیه ای ارزیابی می نماید.
توانایی ساکادیک:
شایع ترین متد برای ارزیابی توانایی ساکادیک استفاده از تست اوکولوموتور NSUCOمی باشد که درفصل قبل توضیح داده شده است.اگر شک به مشکلی براساس این
تست یا تاریخچه ی بیمار وجود داشته باشد ،بهتراست DEMرا انجام دهیم.این تست اطالعاتی درباره ی کیفیت توانایی ساکادیک همراه با یافته های مورد انتظار
براساس سن و سطح بیمار فراهم می کند.
توانایی پرسوت:
شایع ترین متد برای ارزیابی توانایی پرسوت ،استفاده از تست اوکولوموتور NSUCOاست که در فصل اول توصیف شده است.
تست هایی نظیر کاورتست و متدهای مختلف تست فوریا اهمیت دارند زیرا نقطه ی شروع را برای این رویکرد آنالیزفراهم می کنند.نمونه های این قبیل تست ها
ارزیابی فوریاهای دور ونزدیک با استفاده از مادوکس راد ،تست تورینگتون یا تکنیک ون گرف و کاور تست در دور ونزدیک می باشند.دو یافته ی مهمی که از این
تست ها به دست می آیند ،جهت فوریا و مگنیتود آن در دور ونزدیک می باشد.سیستم تقسیم بندی که دراین کتاب استفاده می شود به شدت بستگی به اطالعات
فوریای دور ونزدیک دارد.اکثر آنومالی های دید دوچشمی شایع که در این کتاب بررسی می شوند ،همگی براساس این رابطه ی فوریای نزدیک-دور تعریف می
شوند.فوریای دور منعکس کننده ی ورژنس تونیک بوده و وقتی بیمار روی یک تارگت دور فیکس کرده و فیوژن شکسته می شود و تطابق ریلکس شده و عیب
انکساری اصالح شده ،اندازه گیری می شود.ورژنس تونیک پاسخ ورژنسی در موقعیت استراحت آناتومیکال می باشد که توسط تونوس عضالت خارج چشمی حفظ می
می باشد.رابطه ی مهم دیگری که باید درنظر گرفته شود بین فوریا و ورژنس فیوژنی جبرانی می باشد.تمایل چشم ها به شود.فوریای نزدیک براساس نسبت
انحراف از فیکسیشن بای فووه آل توسط ورژنس فیوژنی کنترل می شود.اگر اگزوفوریا وجود داشته باشد ،ورژنس جبرانی PFVاست.در مورد ایزوفوریا NFV ،ورژنس
جبرانی خواهد بود.برای انحراف هایپرراست ،اینفراورژنس راست ذخیره ی جبرانی است .در مواجهه با بیمار مبتال به هتروفوریا ،نه تنها اندازه گیری های مستقیم
53
بلکه داده های ییر مستقیم را نیزباید مدنظر قرار داد .اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم از گروه ها پیشترلیست شده اند.برای مثال در مورد اگزوفوریا و سیمپتوم
های استنوپی ،انتظار داریم که تمامی یا بیشتر یافته های گروه ، PFVکمتر از مورد انتظار باشند.وجود یک اگزوفوریای قابل توجه در کاور تست باید توجه را به یافته
های گروه PFVجلب نماید.ایزوفوریای قابل مالحظه یک معاینه ی کامل داده های گروه Bرا می طلبد.در ییاب یک فوریای قابل توجه در دور و نزدیک ،اپتومتریست
توجه خود رابه یافته های گروه تطابق متوجه خواهد کرد.
فیکسیشن دیسپاریتی:
مزیت اولیه ی آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی این است که ارزیابی تحت شرایط دو چشمی و بنابراین شرایط طبیعی تر صورت می گیرد.تست فوریا یا ورژنس که تحت
شرایط دیسوسیه انجام می گیرد ممکن است عملکرد واقعی سیستم را تحت شرایط دوچشمی منعکس نکند.مطالعات نشان داده است که آنالیز دیددوچشمی با استفاده
ازفیکسیشن دیسپاریتی در تعیین بیمارانی که احتماتال دارای سیمپت وم خواهند بود ،مفید می باشد .فیکسیشن دیسپاریتی وقتی بیشترین ارزش را دارد که تست های
دیگر دلیلی را برای شکایات بیمار ،نشان نمی دهند.در این موارد فیکسیشن دیسپاریتی ممکن است دلیلی را برای مشکل بیمار پیدا کند.
: نسبت
تعیین کننده ی اساسی این رابطه می باشد ،یک بخش حیاتی رابطه ی بین انحرافات دور و نزدیک یک بخش مهم case analysisمی باشد.از آنجاییکه نسبت
همچنین یک فاکتور اساسی است که توالی درمان را در بیماران دارای هتروفوریا تعیین می کند.این مسئله با جزئیات در فصول بعد آنالیز به شمار می رود.نسبت
مورد بحث قرار می گیرد.
به عنوان اپتومتریست ما با تعداد مشخصی ازآنومالی های تطابقی ،حرکتی چشمی و آنومالی های دید دو چشمی ییر استرابیسمی در کلینیک مواجه هستیم و سیستم
های تقسیم بندی متعددی نیز برای کمک به دسته بندی این اختالتالت موجودند.شاید شایع ترین آن ها تقسیم بندی Duaneباشد:
Convergence insufficiency
Convergence excess
Divergence insufficiency
Divergence excess
این تقسیم بندی توسط دوئن برای استرابیسم مطرح شد و سپس به آنومالی های دو چشمی ییر استرابیسمی نیز اعمال گردید.این یک تقسیم بندی توصیفی است که
لزوما بر اتیولوژی دتاللت نمی کند.مشکالت دوچشمی براساس نوع هتروفوریای اندازه گیری شده در دور ونزدیک ،توصیف می شوند.تقسیم بندی دوئن محدودیت
هایی دارد و همانطور که در باتال مشاهده می شود فقط چهار حالت رادربرمی گیرد .از نظر کلینیکال ما ترکیبات بسیار دیگری را یافته ایم که درتقسیم بندی دوئن قرار
نمی گیرند.برای مثال یک مشکل این تقسیم بندی همانطور که توسط wickمطرح گردید این است که جایگاهی برای انحرافات اگزو یا ایزویی که در دور و یکسان
به یک میزان هستند ،ندارد.شرایط دیگری که در تقسیم بندی دوئن وجود ندارد ،نقص ورژنس فیوژنی می باشد.این شرایطی است که در آن فوریای قابل مالحظه
ای در دور و نزدیک وجود ندارد اما رنج های ورژنس فیوژنی افقی در هردو جهت base-inو base-outکاهش می یابند .به علت وجود محدودیت های متعددwick ،
یک سیستم تقسیم بندی آلترناتیو برای آنومالی های دید دو چشمی مطرح کرد که در امتداد تقسیم بندی دوئن بوده و براساس فوریای دور(ورژنس تونیک) و نسبت
می باشد.این تقسیم بندی تمامی ترکیبات ممکن را وارد تقسیم بندی می کند و سیستمی است که در این کتاب برای اختالتالت دید دو چشمی مورد استفاده قرار
خواهد گرفت.در این سیستم 9تشخیص ممکن (به جای چهار مورد توصیف شده توسط دوئن) وجود دارد.این نه تشخیص ممکن را می توان به سه گروه اصلی
،تقسیم نمود.در هریک از این سه گروه ،سه ترکیب ممکن وجود دارد:اگزوفوریا،اورتوفوریا یا ایزوفوریا در دور.فزونی و مشکالت دید دو چشمی براساس نسبت
کمبود تقارب و فزونی و کمبود تباعد شامل می شوند اما یک تفاوت عمده این است که تقسیم بندی ما دو نوع فزونی تقارب و کمبود تقارب دارد.به عالوه نقص
ورژنس فیوژنال و ایزوفوریا و اگزوفوریای ، basicتشخیص های ممکن هستند.از آنجائیکه درمان برای هریک از این تقسیم بندی های مختلف متفاوت می باشد،
احساس می کنیم که بهتراست در تقسیم بندی اختالتالت دو چشمی و تطابقی ،تا حد ممکن به صورت شاخص بررسی گردد .نه آنومالی دید دو چشمی که در جدول
54
زیر آمده اند ،همگی مشکالت هتروفوریای افقی هستند.هتروفوریای عمودی نیز می تواند اتفاق بیفتد.مشکالت هتروفوریای عمودی به صورت هایپرفوریای راست یا
چشم تقسیم بندی می شوند .سیستم تقسیم بندی مشکالت تطابقی که در این کتاب استفاده می شود توسط داندرز معرفی شده ونزد متخصصین اپتومتری نیز
محبوبیت یافته است .این تقسیم بندی ،ناکافی بودن تطابق ،ناپایداری تطابق ،فزونی تطابق و عدم سهولت تطابقی را دربرمی گیرد.در رابطه با آنومالی های اوکوتالر
موتور ما فقط از یک گروه تشخیصی با نام نقص اوکوتالر موتور استفاده می کنیم .این گروه به شرایطی اختصاص دارد که در آن ها مشکالت فیکسیشن ،ساکاد و
پرسوت وجود دارد .با آشنا شدن با این سیستم تقسیم بندی و سندرم های ممکن مختلف ،اطالعات تالزم برای آنالیز داده های اپتومتریک کامل می شود .شاخص های
هریک از این 12اختالتالت دو چشمی ،تطاب قی و حرکتی چشمی به طور مختصر در قسمت بعدی این فصل توضیح داده می شودو در فصول نهم تا سیزدهم درباره
ی این شرایط با جزئیات بحث می شود (درباره ی شاخص ها ،تشخیص افتراقی و درمان اپتومتریک هر حالت)
پایین:
نرمال:
باتال:
acc insufficiency.1
ill-sustained acc.0
acc excess.0
acc infacility.4
55
آنومالی های حرکتی چشمی
پایین و اگزوفوریای متوسط تا باتال در نزدیک دارد. این یک بیماری است که در دور اورتوفوریا (ورژنس تونیک نرمال) ،یک نسبت
شاخص ها:
ساین ها:
56
دارد و بنابراین فوریای نزدیک بسیار بزرگ تراز فوریای دور خواهد بود.تفاوت این بیمار با این بیماری است که اگزوفوریا در دور(ورژنس تونیک کم) و نسبت
اگزوفوریای نوع قبل در فوریای دور است.
شاخص ها
سیمپتوم ها
ساین ها:
پایین دارد و بنابراین فوریای دور بسیار بزرگ تر از فوریای نزدیک خواهد بود. این بیماری است که ایزوفوریا(ورژنس تونیک باتال) در دور و نسبت
شاخص ها:
سیمپتوم ها
57
آستنوپی همراه با فعالیت های دور
تاری اینترمیتنت در دور
دیپلوپی اینترمیتنت در دور
سیمپتوم ها در انتهای روز بدتر می شود.
این سیمپتوم ها عموما طوتالنی مدت خواهند بود.
ساین ها:
این بیماری با اورتوفوریا در دور و نزدیک یا یک میزان اندک ایزوفوریا یا اگزوفوریا در دور و نزدیک می باشد .شاخص مهم دراین بیمار فوریا نیست بلکه یافته های
ورژنس فیوژنال هستند .نقص ورژنس فیوژنی اختاللی است که در آن رنج های ورژنس فیوژنی در هردو جهت base-inو base-outکاهش می یابند.وقتی بیماری
علی ریم عدم وجود یک فوریای قابل توجه ،دارای سیمپتوم باشد شرایط دیگری را نیزباید مد نظر قرار داد(آنیزوکونیا ،سیکلوفوریا ،هایپروپی مخفی و هایپرفوریا)
شاخص ها:
سیمپتوم ها:
تمامی موارد زیر با مطالعه یا فعالیت های نزدیک دیگر همراه می باشند.
ساین ها:
58
سهولت تطابقی تک چشمی نرمال
نرمال دارد و بنابراین فوریای نزدیک تقریبا برابر با فوریای دور خواهد بود. این بیماری است که اگزوفوریا در دور و یک نسبت
شاخص ها:
ساین ها:
نرمال دارد و بنابراین فوریای نزدیک تقریبا برابر فوریای دور خواهد بود. این بیماری است که ایزوفوریا در دور و یک نسبت
شاخص ها
سیمپتوم ها:
ساین ها:
باتال می باشد.بنابراین یک میزان قابل توجه ایزوفوریا در نزدیک وجود دارد. این بیماری با اورتوفوریا در دور(ورژنس تونیک نرمال) و یک نسبت
شاخص ها:
سیمپتوم ها:تمامی موارد زیر با مطالعه یا فعالیت های نزدیک دیگر همراه می باشند.
ساین ها:
باتال دارد.بنابراین مقدار ایزوفوریای نزدیک بسیار بزرگتر از ایزوی دور این بیماری است که ایزوفوریای کم تا متوسط در دور(ورژنس تونیک باتال) و یک نسبت
خواهد بود.
شاخص ها:
سیمپتوم ها :تمامی موارد زیر با مطالعه یا فعالیت های نزدیک دیگر همراهند.
61
آستنوپی و سردردها
تاری اینترمیتنت
دیپلوپی اینترمیتنت
سیمپتوم ها در انتهای روز بیشتر است
سوزش و اشک ریزش
عدم توانایی در تمرکز
حرکت حروف روی صفحه
خواب آلودگی هنگام مطالعه
کاهش ادراک مطالعه با گذشت زمان
سرعت پایین مطالعه
اگر ایزوفوریا در دور به اندازه ی کافی بزرگ باشد ،ممکن است سیمپتوم های دیپلوپی اینترمیتنت ،تاری و آستنوپی در دور نیز وجود داشته باشد.
ساین ها:
باتال دارد.بنابراین مقدار اگزوفوریا در نزدیک بسیار کم تر از این بیماری است که یک میزان اندک تا متوسط اگزوفوریا در دور (ورژنس تونیک پایین) و یک نسبت
دور خواهد بود.
شاخص ها
سیمپتوم ها :
ساین ها:
60
NFVمحدود و PFVکافی
مشکالت فیوژن درجه اول و دوم
عموما استریوپسیس نرمال در نزدیک
انحرافات عمودی را می توان هم به صورت هایپر وهم هایپو بیان کرد.اگر انحراف عمودی یک هتروفوریا باشد ،هایپرفوریای راست همان هایپوفوریای چشم می
باشد.به طور مرسوم انحراف عمودی به صورت هایپرفوریای راست یا چشم بیان می شود.
شاخص ها:
سیمپتوم ها
ساین ها:
Accommodative insufficiency
شاخص ها
سیمپتوم ها
62
ساین ها:
شاخص ها
سیمپتوم ها
ساین ها:
آمپلیتود تطابقی نرمال اگر فقط یکبار اندازه گیری شود ،کاهش آمپلیتود با پنج تا ده بار تکرار تست
PRAپایین
شکست در سهولت تطابقی تک چشمی و دوچشمی با لنزهای منفی ،عملکرد بیمار با گذشت زمان کاهش می یابد.
ایزوفوریا در نزدیک
MEMو fused cross cylinderباتال
شاخص ها
سیمپتوم ها
ساین ها
63
ایزوفوریا در نزدیک و گهگاه دور
شکست در سهولت تطابقی تک چشمی و دو چشمی با لنزهای مثبت
شاخص ها
سیمپتوم ها
ساین ها
برخی کلینیسین ها مشکالت اوکوتالر موتور را به انواع نقص ساکادیک و نقص پرسوت تقسیم بندی می کنند.براساس تجربه ی ما ،بسیار نادر است که فقط در یکی
ازاین موارد(ساکاد و پرسوت) مشکل وجود داشته باشد.عموما بیماران مبتال به مشکالت حرکتی چشم دارای مشکالت فیکسیشن ،ساکاد و پرسوت هستند .در این
کتاب از اصالح ocular motor dysfunctionاستفاده می شود و این حالتی است که تمامی این سه جنبه تحت تاثیر قرار می گیرند.
شاخص ها
سیمپتوم ها
ساین ها
64
عملکرد ضعیف در ویزاگراف
امتیاز کمتر از !2در تست DEM
امتیاز کمتراز 12درتست اوکولوموتورNSUCO
تست های اولیه case history :و تست های ردکننده اتیولوژی ییر فانکشنال:
آنومالی های تطابقی ،حرکتی چشمی و دید دو چشمی یالبا با ساین ها و سیمپتوم های شاخصی همراه می باشند.ساین ها و سیمپتوم های تیپیک عبارتنداز:
یک نکته ی کلیدی این است که آیا الگو یا رابطه ای بین سیمپتوم ها و استفاده ازچشم ها وجود دارد.کلینیسین باید دریابد که آیا افزایش در شدت سیمپتوم ها
درانتهای روز ،وقتی که بیمار خسته است یا پس از استفاده طوتالنی مدت ازچشم ها ،ایجاد می شود.اگر چنین الگویی وجود نداشته باشد ،باید اتیولوژی های دیگری را
نیز درنظر داشت مانند عوامل ییر فانکشنال و تمارض.
65
عوامل ییر فانکشنال بسیاری برای اختالتالت تطابقی ،حرکتی چشمی و دید دو چشمی وجود دارد.بسیاری از این عوامل را می توان با گرفتن یک تاریخچه ی مناسب
بررسی و رد نمود.حتی اگر محتمل ترین تشخیص ،مشکل تطابقی یا دوچشمی باشد ،شرایط دیگر را باید بااستفاده از تاریخچه و تست های حداقل دیگر ،ارزیابی
نمود.درفصول 9تا 10درباره ی این اختالتالت ییر فانکشنال با جزئیات بحث می شود.حداقل اطالعاتی که برای رد اتیولورژی های ییر فانکشنال برای اختالتالت
تطابقی ،اوکوتالرموتور و دید دوچشمی ،تالزم است عبارتنداز:
چارت زیر این مسئله را نشان می دهد که پروسه ی تعیین دقیق تشخیص بایدبعد از رد عوامل جدی تر برای این سیمپتوم ها ،شروع شود.حدت بینایی ،ارزیابی
مردمکی ،تست کامیتانسی ،تست های بررسی سالمت چشمی و رفرکشن همگی جنبه های حیاتی تشخیص افتراقی هستند
66
سیمپتوم های مربوط به استفاده از چشم ها
اگزوی دور – بررسی و آنالیز داده های گروه – PFVداده های PFVپایین است -ارزیابی نسبت
حدت بینایی نرمال
و مقایسه ی فوریای دور ونزدیک :سه حالت دارد.1 :فوریای نزدیک بزرگتراز دور( Conv
.0 )insuffفوریای دور ونزدیک برابر( .0 )basic exoفوریای دور بزرگتر ازنزدیک() div.excess سالمت چشمی نرمال
ایزوی دو_ بررسی وآنالیزداده های گروه – NFVداده های NFVپایین است -ارزیابی نسبت فوریای دور ونزدیک
و مقایسه ی فوریای دور ونزدیک :سه حالت دارد .1 :فوریای نزدیک
بزرگترازدور(.0 ) conv.excessفوریای دور ونزدیک برابر(.0 )basic esoفوریای دور بزرگتر از
نزدیک ()diverg.insuff
بررسی و آنالیز داده های گروه : accسه حالت دارد.1 :پایین بودن تست های تحریک تطابقی
(.0 )acc insuffپایین بودن تست های ریلکس تطابقی (.0 )acc.excessپایین بودن تست عدم وجود فوریای قابل توجه
های تحریک و ریلکس تطابقی هردو()acc.infacility در دور ونزدیک
مورد اول :ارزیابی و آنالیز داده های فیکسیشن دیسپاریتی = یافته های ییر نرمال فیکسیشن دیسپاریتی – فیکسیشن دیسپاریتی
مورد دوم :آنالیز داده های مربوط به تشخیص نقص ورژنس فیوژنی -فوریای اندک ،یافته های BIو BOپایین و سهولت تطابقی داده های گروه
دو چشمی پایین – NRAو PRAپایینfusional vergence dysfunction - تطابقی نرمال
مورد سوم :تست های هایپروپی مخفی ،سیکلوفوریا ،فوریای سیکلوورتیکال و آنیزوکونیا :خود سه حالت دارد:
حالت اول :سیکلوپلژیک هایپروپی بیشتری نشان می دهد -هایپروپی latent
حالت دوم :مثبت بودن تست های فوریای سیکلوورتیکال -فوریای سیکلوورتیکال
حالت سوم :مثبت بودن تست های آنیزوکونیا -آنیزوکونیا
مورد چهارم :ارزیابی و وضعیت موبیلیتی -نقص عملکرد ساکادیک و پرسوت – نقص اوکوتالر موتور
ایا واقعا بیمار سیمپتوم دارد؟ (سیمپتوم های بیمار درست بیان شده اگر هرچهار مورد نرمال بود:
است)
(چارتی که پروسه ی case analysisرا نشان می دهد)
67
فوریای قابل توجه در دور و نزدیک وجود دارد:
همین که کلینیسین پی برد تاریخچه ی بیمار یک اختالل تطابقی ،دوچشمی یا موتیلیتی را نشان می دهد و عوامل ییر فانکشنال و عیب انکساری را رول آت نمود ،
توجه اصلی را باید به آنالیز و تشخیص نوع آنومالی تطابقی یا دید دوچشمی معطوف نماید.نقاط اولیه در فرآیند ، case analysisفوریاهای دور ونزدیک و نسبت
می باشند.مرحله نخست تعیین فوریاهای دور ونزدیک است که براساس اطالعات آن نقطه ی شروع برای آنالیز داده ها ،تعیین می گردد.مرحله ی بعدی در پروسه ی
آنالیز ،تعیین مقدار فوریا و م قایسه ی آن با داده های نرم می باشد.نتیجه اپتومتریست را به بررسی و آنالیز گروهی تست ها جهت رسیدن به تشخیص مورد نظر
رهنمون می سازد.تاکید بر این مسئله مهم است که فوریا یا هر داده ی دیگری به تنهایی اهمیت چندانی ندارد .برای مثال اگر بیمار ایزوفوریک است ،اپتومتریست باید
توجه خود را به داده های گروه NFVمعطوف نماید ،فرض کلینیکال در این نقطه این است که سیمپتوم های بیمار ثانویه به ایزوفوریا و کاهش NFVمی باشد.سه حالت
و رابطه ی بین ممکن ،فزونی تقارب ،کمبود تباعد یا ایزوی بیسیک خواهند بود .جهت تعیین اینکه کدام یک ازاین سه مورد را باید در نظر گرفت ،باید نسبت
فوریای دور و نزدیک را مورد آنالیز قرارداد.براساس این مرحله ،اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم NFVرامی توان مورد مطالعه قرار داد.برای مثال اگر بیماری
با 10پریزم ایزوفوریا در نزدیک و دو پریزم ایزوفوریا در دور مراجعه کند ،اپتومتریست Conv.excesssرا به عنوان محتمل ترین فرض در نظر خواهد گرفت و برای
تائید تشخیص خود به داده های گروه NFVدر نزدیک توجه خواهد کرد.یک حالت ممکن این است که یافته های گروه NFVدر مقایسه با یافته های مورد انتظار پایین
هستند و این فرض را تایید خواهد کرد و به اپتومتریست اجازه می دهد تا به تشخیص Conv.excessدست یابد.با این حال اگاهی از حاتالت ممکن دیگر اهمیت دارد
که در چارت ذکر شده اند .وجود ایزوفوریای نزدیک به تنهایی ،لزوما بیان گر این نیست که مشکل بیمار مربوط به ایزوفوریا و کبود NFVمی باشد .حاتالت بسیاری
وجود دارد که در آن ها ایزوفوریا دیده می شود در حالی که اتیولوژی حقیقی یک مشکل تطابقی می باشد.بنابراین اگر ایزوفوریا وجود داشته باشد ،نخستین قدم بررسی
داده های گروه NFVخواهد بود.اگر داده های NFVدر محدوده ی نرمال باشند ،باید به داده های گروه تطابق ( )ACCتوجه نمود.
CASE-0.1
یک بیمار پسر 10ساله با شکایت تاری دید پس از 2تا 12دقیقه مطالعه و گزارش eye strainمراجعه کرده است .تاریخچه ی بیمار و تست های مربوط به عوامل
ییر فانکشنال منفی بودند.
نتایج معاینات:
02
ورژنس base-inدورx///4 : حدت بینایی دور اصالح نشده OD ، 02:و OS
02
ورژنس base-outدور9/18/10 : حدت بینایی نزدیک اصالح نشده OD :و : OS
02
فوریای لترال نزدیک4 base-out : نقطه ی نزدیک تقارب با تارگت تطابقی 0.22cm :تا 2cm
نقطه ی نزدیک تقارب با 0.22cm : penlightتا 2cmفوریای لترال نزدیک با 8base-out : -.122
NRAو PRAبه ترتیب +1.22 :و -0.22 فوریای لترال دور :اورتوفوریا
68
دامنه ی تطابقی پوش آپ 10 :هر دوچشم
مردمک ها نرمال بودند وتست های خارجی وداخلی نیز نرمال بودند ،انحراف کامیتانت بوده و تست دید رنگ عملکرد نرمال نشان داد.
:Case analysis
یافته های دوچشمی در این فرد اورتوفوریا در دور و 4پریزم انحراف ایزو در نزدیک نشان می دهد.براساس چارت ،در صورت وجود ایزوفوریا در نزدیک ،نخستین کار
مشاهده ی داده های گروه NFVبرای تایید convergence excessمی باشد.اما ورژنس base-inنزدیک ، 12/19/11سهولت ورژنسی ، PRA= -0.22D ، 10cpm
NRA=+1.22Dبوده و سهولت تطابقی دو چشمی نیز مشکلی را با لنزهای منفی نشان نداد اما بیمار قادر به واضح کردن تارگت با لنزهای +0.22Dحتی با یک بار
تالش نبوده است.سهولت تطابقی تک چشمی نیز مشکلی با لنزهای منفی نشان نمی دهد اما بیمار توانایی واضح دیدن رابا +0.22Dحتی برای یک بارندارد.داده های
گروه NFVبه خوبی نشان می دهند که NFVدر محدوده ی نرمال است.بنابراین فرض Conv. Excessرد می شود و محتمل ترین احتمال نوعی اختالل تطابقی خواهد
بود .تمامی یافته هایی که توانایی بیمار را درریلکس تطابق ارزیابی می کنند(رتینوسکوپی ،MEMسهولت تطابقی تک چشمی و دوچشمی با +0.22Dو )NRAپایین
هستند .بنابراین تشخیص Acc.excess ،می باشد.
:Case 0.0
یک بیمار دانشجوی 02ساله با شکایت تاری دید و ناراحتی اطراف چشم پس از 12دقیقه مطالعه مراجعه کرده است.
نتایج معاینات:
02
ورژنس base-inدورx/8/0 : VA دور OD 02 :و OS
02
ورژنس base-outدورx/02/10: ODو OS VA نزدیک:
02
سهولت ورژنسی نزدیک10cpm: NPC با تارگت تطابقی2cm to /.22 cm:
فوریای لترال نزدیک4esophoria: NPC با نور2cm to /.22 cm :
فوریای لترال نزدیک با 8esophoria : -1.22 کاورتست دور:اورتوفوریا
ورژنس base-inنزدیک12/18/12: کاورتست نزدیک4esophoria :
ورژنس base-outنزدیک10/00/11 : سابجکتیو OD :و plano : OS
NRAو +0.22 D : PRAو -1.22D فوریای لترال دورorthophoria :
سهولت تطابقی دو چشمی 2cpm:و fails -0.22D آمپلیتود تطابقی پوش آپ OD 2D :و OS
رتینوسکوپی +1.02 D :MEM سهولت تطابقی تک چشمی OD:و Ocpm : OSو fails -0.22
مردمک ها نرمال نرمال بودند و نتایج تمامی تست های خارجی و داخلی نیز منفی بود ،انحراف کامیتانت بوده و تست دید رنگ عملکرد نرمال نشان داد.
:Case analysis
69
تست اولیه اورتوفوریا در دور و 4 esophoriaدر نزدیک نشان می دهد و conv.excessمحتمل ترین فرض اولیه خواهد بود.آنالیزداده های گروه NFV ، NFVنرمال را
با تست های مستقیم نشان می دهد NRA=+0.22D .بوده و PRAبه -1.22Dکاهش پیدا کرده است.به عالوه سهولت تطابقی دو چشمی نشان می دهد که بیمار می
تواند +0.22Dرا به آسانی واضح کند اما توانایی واضح کردن -0.22Dرا حتی یک بارهم ندارد.وقتی سهولت تطابقی به صورت تک چشمی نیز ارزیابی می شود ،بیمار به
واضح کردن +0.22Dبه راحتی ادامه داده اما بازنتوانسته -0.22Dرا واضح نماید.هیچگونه انحرافی در داده های گروه NFVمشاهده نمی شود.با اینحال برخی تست
ها( ، PRAسهولت تطابقی دوچشمی) NFV ،پایین نشان می دهد و برخی (سهولت ورژنس و ورژنس smothبا )base-inنشان می دهند که NFVدر محدوده ی نرمال
می باشد.دراین فرد اندازه گیری های مستقیم NFVمقادیر نرمال و اندازه گیری های ییر مستقیم وجود یک مشکل را نشان می دهند.دراین حالت چارت اپتومتریست
را به داده های گروه accهدایت می کند .مشخص است که دراین فرد تمامی داده هایی که توانایی بیمار را درتحریک تطابق ارزیابی می کنند( ،PRAرتینوسکوپی MEM
و سهولت تطابقی تک چشمی با )-0.22 Dپایین بوده و انحراف مشخصی در این گروه مشاهده می شود.تشخیص accommodative insufficiency ،خواهد بودPRA .
و سهولت تطابقی دو چشمی دراین فرد فقط عدم توانایی بیمار را در تحریک تطابق منعکس می کنند.
Case 0.0
بیمار 18ساله ای با شکایت عدم توانایی مطالعه ی راحت برای بیش از 12دقیقه مراجعه کرده است.پس ازده دقیقه چشم هایش دچار سوزش می شوند و حروف تار می
شود و اگر مطالعه را ادامه دهد ،دوبینی پیدا می کند.
نتایج معاینات:
02
ورژنس base-inنزدیک4/6/-0: VAاصالح نشده ی دور و نزدیک OD:و : OS
02
آمپلیتود تطابقی پوش آپ OD:و 10D : OS سابجکتیو OD:و plano : OS
سهولت تطابقی تک چشمی OD:و 10cpm : OS فوریای لترال دورorthophoria :
مردمک ها نرمال بودند و نتایج تست های خارجی و داخلی منفی بودند ،انحراف کامیتانت بوده و تست دید رنگ عملکرد نرمال را نشان داد.
Case analysis
71
بیمار قبلی نیز با اورتوفوریا و 6پریزم ایزوفوریا مراجعه کرده بود ،دوباره محتمل ترین فرض convergence excessمی باشد.آنالیزداده های گروه NFV ، NFVپایین را
توسط اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم نشان می دهد.بنابراین تشخیص Covergence excess ،تایید می شود.
مورد 0.1و 0.0اهمیت بررسی گروهی اطالعات را به جای تشخیص فقط براساس یک یا دو داده نشان می دهد.درتمامی این سه مثال ها بیمار با سابقه ی سیمپتوم
های نزدیک همراه با مطالعه مراجعه کرده است و درتمامی موارد عوامل ییر فانکشنال وجود نداشت.در تمامی مثال ها به علت وجود ایزوفوریای بیشتر در نزدیک
نسبت به دور conv.excess ،محتمل ترین تشخیص به نظر می رسد.با این حال در case 0.1و ، 0.0تشخیص اصلی یک اختالل تطابقی بوده و در ، case 0.0
conv excessمی باشد.ایزوفوریا می تواند درنتیجه ی استفاده از تطابق بیش ازحد به منظور حفظ وضوح طی مطالعه ،باشد.در acc excessعلت ایزوفوریا را می توان
تقارب ناشی از overaccommodationدانست.
اگر اگزوفوریای قابل توجهی درمقایسه با مقادیر مورد انتظار وجود داشته باشد ،چارت آنالیز توجه اپتومتریست را به داده های گروه PFVمعطوف می کند.اگر اگزوفوریا
در دور بزرگتر از نزدیک باشد ،فرض اولیه ی dive.excessمی باشد.اگرانحراف نزدیک بزرگتر باشد ،فرض ما بر conv insuffمی باشد.اگر انحراف در دور و نزدیک
برابر باشد ،اگزوفوریای basicوجود دارد.
،نقاط شروع آنالیزهستند.با اینحال عدم وجود یک فوریا قابل توجه نیزنیازمند آنالیز می باشد که درچارت توضیح در رویکرد آنالیز ترکیبی ،فوریای دور و نسبت
داده شده است.در چارت علل ممکن متعددی به چشم می خورد :اختالل تطابقی ،اختالل اوکوتالر موتور ،اختالل ورژنس فیوژنی ،فیکسیشن دیسپاریتی ،هایپروپی
، latentفوریای سیکلوورتیکال یا آنیزوکونیا.محتمل ترین حالت ،آنومالی تطابقی می باشد.اگر تطابق برپایه ی آنالیز داده های گروه accنرمال باشد ،باید فرض را بر
نقص اوکوتالر موتور یا اختالل ورژنس فیوژنال ،قرار داد.اگر این فرض نیز منفی باشد ،تست فیکسیشن دیسپاریتی مناسب می باشد و درنهایت شرایطی چون latent
، hyperopiaفوریای سیکلوورتیکال و آنیزوکونیا باید درنظر گرفته شود.
:Case 0.4
بیمار 12ساله ای که با سابقه ی آستنوپی به دنبال اندکی مطالعه مراجعه کرده است.
نتایج معاینات:
02
ورژنس base-inنزدیک6/12/4 : VAاصالح نشده دور و نزدیک :
02
سهولت ورژنسی نزدیک 4cpm :و رد BIو BO NPCبا نور2 to /.2cm :
سهولت تطابقی تک چشمی OD :و 10 D : OS فوریای لترال دورorthophoria :
70
سهولت تطابقی دو چشمی 0cpm :و مشکل با 0 ورژنس base-inدورx/2/4 :
مردمک ها نرمال بودند و نتایج تست های اکسترنال و اینترنال نیز منفی بود ،انحراف کامیتانت بوده و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال را نشان داد.
:Case analysis
دراین فرد ،فوریای قابل مالحظه ای وجود ندارد.به عالوه آنالیز داده های گروه تطابق نیز یافته های نرمال را هم در تحریک و هم ریلکس تطابق نشان می دهد.در
این شرایط ،محتمل ترین فرض fusional vergence dysfunction ،می باشد.جهت تعیین این که آیا این شرایط وجود دارد یا خیر ،اپتومتریست باید هردو گروه داده
های PFVو NFVرا آنالیزکند و به دنبال کاهش یافته های ورژنسی در هردوجهت base-inو base-outباشد.در ، FVDهردو اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم
PFVو NFVکمتراز مورد انتظار خواهد بود.اگر این یافته ها نرمال باشند ،تست و آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی باید انجام گیرد.در این فرد داده ها ،تشخیص FVDرا تائید
می کند.
درموارد دیگر ،کلید تشخیص اولیه ،تاریخچه ی بیمار می باشد و این خصوصا در ocular motor dysfunctionاهمیت دارد.یک تاریخچه ی شاخص در case 0.2
مشاهده می شود:
:Case 0.2
Jimmyازطرف معلمش برای ارزیابی بینایی ارجاع شده است .وی هنگام مطالعه مکررا خطوط را جا می اندازد و توانایی ادامه ی کار نزدیک را نداشته و هچنین درک
ضعیفی دارد.قبال مورد معاینه ی کامل بینایی قرار نگرفته است.وی هیچگونه سیمپتوم ، eyeatrainتاری یا دیپلوپی را گزارش نکرده است و اصوتال در زمینه ی مطالعه
مشکل دارد.این مشکالت مطالعه گویا از ابتدا وجود داشته اما طی سال اخیر افزایش یافته است .با این وجود اینکه مهارت های واژگان باتالی متوسط دارد ،دائما در
تست های ادراکی عملکرد ضعیف نشان می دهد.عالوه براین سرعت مطالعه ی وی بسیار پایین تر از حد مورد انتظار می باشد.به جهت وجود این مشکالت والدین
وی ابتداکار را با یک معلم شروع کردند.پس از چندین هفته کار با ، jimmyمعلم وی ارزیابی بینایی را به علت مشاهدات فوق ،توصیه کرده است .ارزیابی مدیکال
سالمت کودک را نشان داده و وی هیچگونه داروی ی نیز استفاده نمی کند.دراین فرد سابقه ی گم گردن خطوط و ادراک ضعیف قویا احتمال یک هتروفوریای
سیکلوورتیکال یا مشکل حرکتی چشم را نشان می دهد.بهترین رویکرد در چنین فردی ،آنالیز داده های ورژنس فیوژنی عمودی و گروه اوکوتالر مو تور می باشد.
شرایطی نیز وجود دارد که تمامی ارزیابی ها نتایج منفی نشان می دهند.درچنین مواردی باید سیمپتوم های بیمار دوباره ارزیابی شود و تعیین گردد که آیا این سیمپتوم
ها با استفاده از چشم ها ارتباط دارند .باید دوباره از بیمار سوال شود و اپتومتریست باید موارد زیر را درنظر بگیرد:
خالصه:
72
رویکرد آنالیز ترکیبی ،سیستمی است که تالش می کند ازبیشترجنبه های مثبت روش های آنالیز دیگر استفاده کرده و از مشکالت مربوط به این روش ها اجتناب
نماید.این نیاز به سه مرحله ی مجزا دارد:
.0گروه بندی یافته هایی که از یافته های مورد انتظار انحراف دارند
درفصول بعد هریک از حاتالت به تفصیل مورد بررسی قرار می گیرند ،شامل اطالعات اتیولوژی ،وقوع ،تشخیص افتراقی و درمان.
73
فصل سوم
برای اختالتالت تطابقی و ییر استرابیسمیک ،مسئله ی اصلی بیمار برطرف شدن سیمپتوم ها یا نقص عملکرد بینایی می باشد(.مانند توانایی محدود در حفظ دید واضح
هنگام مطالعه) .هدف پراکتیشنر بهبود فانکشن های بینایی مشخصی به یک طریق قابل اندازه گیری می باشد.معیاری که پراکتیشنرها برای تعریف اصالح فانکشنال
در این موارد دارند در واقع ترکیبی از کاهش سیمپتوم ها و بهبود عملکردهای قابل اندازه گیری بینایی می باشد.پس از درمان ،بیمار باید احساس کند که سیمپتوم
هایش برطرف شده یا به میزان قابل مالحظه ای کاهش یافته است.عالوه براین یافته های تست های تطابقی و دید دو چشمی باید درمحدوده ی یافته های مورد
انتظار که در فصل اول بیان شده اند ،قرار گیرد.محققین یک سری پرسش نامه هایی را در رابطه با سیمپتوم ها و کیفیت زندگی زندگی ابداع کرده اند که برای اهداف
تحقیقی مورد استفاده قرار گرفته اند و می توانند در کلینیک های اپتومتری نیز مورد استفاده قرار گیرند و این پرسش نامه ها به معاینه کنندگان امکان می دهند تا قبل
و پس از درمان این سیمپتوم ها را به نحو قابل اعتمادی اندازه گیری و بررسی نمایند.
گروه بررسی کننده ی درمان ) CITT( conv insuffسری مطالعاتی را برای طراحی یک پرسش نامه از سیمپتوم های این شرایط انجام دادند تا برای ارزیابی نتایج
درمان در مطالعات CITTمورد استفاده قرار دهند.این پرسش نامه ( )CISSنخستین پرسش نامه ی استاندارد می باشد که مشخص شده برای اندازه گیری نوع و
74
فرکانس سیمپتوم ها قبل وبعد از درمان در بیماران مبتال به convergence insufficiencyمعتبر و قابل اطمینان است .این پرسش نامه می تواند در ارزیابی کلینیکال
جهت مقایسه ی سیمپتوم ها قبل و بعد از مداخله ی اپتومتری برای بیماران مبتال به CIو اختالتالت تطابقی و دوچشمی دیگر ،مورد استفاده قرارگیرد CISS.دو فاکتور
سیمپتوم ها را آنالیز می کند نخست ای ن که آیا سیمپتوم وجود دارد و دوم فرکانس وقوع این سیمپتوم ها چقدراست .این پرسش نامه دربرگیرنده ی 12آیتم می باشد.
بیمار یکی از پنج جواب ممکن را برای هرآیتم انتخاب می کند(هرگز ،به میزان کم ،گاهی اوقات ،تقریبا همیشه و همیشه) .برای هر سوال از صفر تا چهار امتیاز داده
می شود که 4برای بیشترین فرکانس وقوع سیمپتوم ها است( همیشه) .امتیاز هر 12آیتم با هم جمع می شود تا امتیاز نهایی CISSبه دست آید .کم ترین امتیاز
ممکن ( 2تقریبا هیچ سیمپتومی وجود ندارد) و بیشترین امتیاز ممکن ( 62اکثر سیمپتوم ها وجود دارد) می باشد.برای کودکان نه تا هفده ساله ،مشخص شده که امتیاز
16یا بیشتر ،کودکان دارای CIو سیمپتوم را از کودکان دارای دید دوچشمی نرمال تفکیک می کند .برای بزرگساتالن ( 18سال وباتالتر) امتیاز 01یا باتالتر حائز اهمیت
می باشد.
COVDQOLیک ابزار ارزیابی کلینیکال می باشد که می تواند جهت ارزیابی تغییرات در سیمپتوم ها قبل و بعد از درمان مورد استفاده قرارگیرد .بطور اورجینال با 02
آیتم طراحی شده اما ورژن 19آیتمی آن برای استفاده ی کارآمدتر جایگزین شده است.مشخص شده که هردوفرم اورجینال و خالصه ی آن ،ابزارهای ارزیابی قابل
قبولی برای کودکان وبزرگساتالن می باشند.فرم خالصه ی آن 19آیتم را دربرمی گیرد وبرای هر آیتم ،بیمار ازپنج پاسخ ممکن یکی را انتخاب می کند(.هرگز ،فقط
یکبار،گاهی اوقات ،بسیاریا همواره) .به این آیتم ها از (2هرگز) تا (4همواره) امتیاز داده می شود.بنا براین بیشترین امتیازبرابر ( /6بیشترین میزان سیمپتوم ) و کم ترین
امتیاز 2است .تحقیقات قبلی نشان می دهد که یک امتیاز 02یا بیشتر بیانگر آن است که بیمار سیمپتوم های قابل مالحظه ای دارد .بسیاری از محققین برای ارزیابی
سیمپتوم ها قبل و بعد از ویژن تراپی ،فرم خالصه ی COVD-QOLرا مورد استفاده قرار داده اند و گزارش کرده اند که یک ابزار کلینیکال ارزشمند می باشد .ما به
کلینیسین ها توصیه می کنیم که برای ارزیابی سیمپتوم ها قبل وبعد از درمان مشکالت تطابقی ،دید دو چشمی و حرکتی ،یکی از این دو ابزار ارزیابی را انتخاب
نمایند.
توالی عمومی درمان برای آنومالی های تطابقی و آنومالی های ییر استرابیسمیک دید دو چشمی:
(کم ،نرمال یا باتال) توالی درمان را تعیین می کند.جهت فوریای دور و آنالیز داده های گروه بندی شده در این سیستم پیشنهادی برای درمان فوریاها ،نسبت
شاخص های درمان را تعیین می نماید اعم از اینکه پریزم base-outیا base-inباید تجویزگردد یا ماهیت ویژن تراپی که توصیه می شود.
.0لنز ادیشن
.0پریزم
.4اوکلوژن
.2ویژن تراپی برای آمبلیوپی ،ساپرشن ،تناظر ییرنرمال و عملکرد فیوژن حسی
.6جراحی
75
اصالح اپتیکی آمتروپی:
اصل اول در تمامی بیماران دارای آنومالی های تطابقی ،حرکتی چشمی و آنومالی های دو چشمی ییر استرابیسمی ،اصالح اپتیکی آمتروپی می باشد.تجویز لنزبرای
اصالح عیب انکساری عموما به عنوان یک درمان برای مشکالت دید دو چشمی و تطابقی در نظر گرفته نمی شود زیرا ما به طور روتین لنز کارکشن ها را تجویز می
کنیم.با اینحال این تجویزها ایلب در مدیریت این شرایط (آنومالی ها) حیاتی هستند و باید اصالح آمتروپی به عنوان اصل اول در نظر گرفته شود.
براساس یک قاعده ی کلی ،تجویز برای هرگونه عیب انکساری قابل توجه توصیه می گردد .جدول 0.1برپایه ی مطالعه ی Orindaبوده و معیار را برای عیب
انکساری قابل توجه را نشان می دهد .باید به این معیار فقط به عنوان یک راهنما نگاه کرد و در مورد هربیماری باید فاکتورهای متعددی را مدنظر قرارداد .علل
گوناگونی برای اساس این رویکرد که باید نخست اصالح عیوب انکساری را انجام داد ،وجود دارد.وجود عیب انکساری قابل توجه ممکن است:
منجربه تطابق کمتر یا بیشتر گردد وبه اختالتالت عملکرد تطابق بیانجامد.
منجربه یک فوریای باتال و یک تقاضای ( )demandییرمعمول برای ورژنس فیوژنی منفی یا مثبت شود.
ایجاد عدم تعادل بین دو چشم کند که باعث مختل شدن فیوژن حسی می شود.
توانایی فیوژن را به علت تاری تصاویر شبکیه ای ،کاهش دهد
استراتژی تجویز نخست برای عیوب انکساری باتال بر پایه ی این فرض است که ممکن است یک رابطه ی موثر بین عیب انکساری و آنومالی های تطابقی و
دوچشمی وجود داشته باشد.براساس گزارش Dwyerو ، Wickیک یا چند ماه پس از تجویز عینک برای 140بیمار ییر استرابیسمی که دچار عیب انکساری و آنومالی
ورژنس یا آنومالی تطابقی یا هردو بودند ،بهبودی در عملکرد دید دوچشمی رخ داد.بیشتر کارکشن ها از نظر پاور کم یا متوسط بوده و براساس راهنمای جدول 0.1
تجویز شده بودند .بازگشت عملکرد ورژنسی یا تطابقی نرمال بسته به نوع عیب انکساری ،جهت محور آستیگمات ،سن و نوع آنومالی ورژنسی ،متفاوت بود.این نتایج
استراتژی تجویز نخست برای عیب انکساری باتال را تایید می کند .تفاوت هایی در عیوب انکساری بین بیماران دارای انحرافات ایزو و اگزو وجود دارد .انحراف ایزو
تمایل دارند با مقادیربیشتر هایپروپی همراه باشند در صورتی که انحرافات اگزو تمایل دارند با مایوپی همراه باشند.با تجویز برای عیب انکساری ،تالش می کنیم تا
فاکتور اتیولوژیک محتمل را به حداقل برسانیم .در تجویز برای آمتروپی مهم ا ست که درنظر داشته باشیم ،کارکشن وضعیت ورژنسی چشم ها را براساس نسبت
تحت تاثیر قرار می دهد.درنتیجه عموما تجویز ماکزیمم مثبت را برای انحرافات ایزو و حداقل مثبت را برای انحرافات اگزو ،توصیه می کنیم .کارکشن اپتیکی
همچنین ممکن است بر دید دوچشمی اثر منفی داشته باشد.یک نمونه ی آن بیمار اگزوفوریکی با هایپروپی اصالح نشده برابر دو دیوپتر می باشد .با اصالح آمتروپی ،
بیمار ممکن است آستنوپی و دیپلوپی را تجربه کند.نمونه ی رایج دیگر ،یک بیمار ایزوفوریک با چهار دیوپتر هایپروپی اصالح نشده می باشد .با تجویز کارکشن بیمار
ممکن است اگزوفوریک شود.مدیریت این بیماران پیچیده تر بوده و نیاز به استفاده از اصول دیگری دارد که دراین کتاب مورد بحث قرار می گیرند.اگر یک عیب
76
انکساری باتال وجود داشته باشد عموما ازبیمار خواسته می شود تجویز را برای 4تا 6هفته استفاده کند و سپس ارزیابی مجددی برای بررسی دوباره ی وضعیت فانکشن
دو چشمی وتطابقی ،انجام می شود.دربرخی موارد اختالتالت برطرف شده و درمان دیگری تالزم نمی باشد.اگر اختالتالت تطابقی ،اوکوتالرموتور یا دو چشمی پس از
استفاده از کارکشن ادامه پیدا کنند ،ممکن است آلترناتیو های درمانی دیگری نیز درنظر گرفته شود.یک نمونه ی تیپیک بیماری است که با سابقه ی eyestrainهمراه
با فعالیت های بینایی مراجعه می کند و ارزیابی بیمار ،دو دیوپتر هایپروپی اصالح نشده در هرد وچشم همراه با acc. Insufرا نشان می دهد.درمان مناسب تجویز
برای هایپروپی و ارزیابی مجدد بیمار پس از 4تا 6هفته جهت بررسی وضعیت تطابق می باشد .اگر بیمار همچنان احساس ناراحتی داشته باشد و مشکل تطابقی نیز
باقی باشد ،درمان دیگری تجویز می گردد.گهگاه اصالح یک عیب انکساری قابل توجه منجربه برطرف شدن آنومالی تطابقی یا دو چشمی ثانویه خواهد شد.
سیکلوپلژیک رفرکشن:
رتینوسکوپی استاتیک و سابجکتیو رفرکشن dryجهت تعیین عیب انکساری در بیشتر موارد ،کافی است .وقتی ایزوفوریا وجود داشته باشد یا مشکوک به هایپروپی
latentباشیم ،سیکلوپلژیک رفرکشن ممکن است کمک کننده باشد.برای کودکان زیر سه سال ،یک قطره سیکلوپنتوتالت نیم درصد و تکرار آن پس از پنج دقیقه ،
یلظت و دوز پیشنهادی می باشد.برای کودکان سه سال و بزرگتر ،دوز مورد نیاز همان دوز پیشنهادی برای کودکان زیر سه سال می باشد ولی یلظت یک درصد آن
توصیه می گردد.پس از حدود 42دقیقه دوباره رتینوسکوپی انجام می شود.جهت تعیین کارکشن نهایی ،نکات زیر را باید درنظر داشت:
تونوس عضله ی سیلیاری :اگر سیکلوپلژی کامل حاصل شود ،تونوس طبیعی عضله ی سیلیاری نیز ریلکس خواهد شد وبنابراین مثبت بیشتری از آنچه می توان تجویز
کرد ،یافت خواهد شد.اگر مطمئن هستیم که سیکلوپلژی کامل حاصل شده است ،باید حدود 2./2Dاز یافته ی netکم کنیم.
نوع عیب انکساری :در مایوپ ها معموتال ضروت ندارد که 2./2مثبت کم شود اما در هایپروپ ها ضروری است.
وضعیت دید دو چشمی :اگر ایزوفوریا یا ایزوتروپی اینترمیتنت وجود داشته باشد ،حداکثر مثبت باید تجویز گردد.
توافق کمی در تجویز مقادیر کم عیب انکساری وجود دارد .عیب انکساری کم را می توان عیوب انکساری کم تراز مقادیر جدول 0.1تعریف کرد .یک نمونه بیماری
است که با سابقه ی eye strainهنگام مطالعه و رفرکشن زیر مراجعه کرده است:
سوالی که کلینیسین باید بدان پاسخ دهد این است که آیا چنین عیب انکساری می تواند علت ناراحتی بیمار باشد.این تصمیم گیری باید براساس تست های مکمل و
آنالیز داده های تطابقی و دو چشمی صورت گیرد.دوحالت ممکن است وجود داشته باشد :نخست ممکن است بیمار مشکالت تطابقی و دوچشمی قابل مالحظه ای نیز
داشته باشد.فرض کنید این بیمار یک نقطه ی نزدیک تقارب ، 6in/10inاورتوفوریا در دور و 10پریزم اگزوفوریا در نزدیک داشته باشد و داده های گروه PFVکاهش
شدید PFVرا نشان دهد .در صورت وجود چنین شرایطی ،مقدار کم عیب انکساری فقط زمانی اهمیت پیدا می کند که تصاویر شبکیه ای واضحی که توسط رفرکتیو
کارکشن حاصل می شود ،فیوژن را بهبود بخشیده و به درمان بیمار کمک نماید.حالت ممکن دیگر بیماری با عیب انکساری کم خواهد بود که تمامی تست های
تطابقی و دید دوچشمی وی در محدوده ی مورد انتظار می باشند .دراین مورد ممکن است کلینیسین هیچگونه علت بینایی دیگری برای ناراحتی بیمار پیدا نکرده و
باید نسبت به تجویز مقدار کم عیب انکساری ،تصمیم گیری نماید.بهتراست دراین شرایط سواتالت دیگری نیز درباره ی ماهیت سیمپتوم ها پرسیده شود تا مشخص
گردد که آیا واقعا رابطه ای بین ناراح تی بیمار و استفاده از چشم ها وجود دارد.اگر براساس این سواتالت مکمل ،مشخص گردد که چنین رابطه ای وجود دارد ممکن
است تجویز برای عیب انکساری کم گاهی اوقات کمک کننده باشد خصوصا اگر آستیگماتیسم کم مخالف قاعده یا ابلیگ وجود داشته باشد .براساس تجربه ی ما یالبا
77
عال وه بر این عیب انکساری کم ،اختالل تطابقی ،اوکوتالر موتور یا اختالل دید دوچشمی نیز موجود است .بسیار ییر معمول است که یک عیب انکساری کم به تنهایی
عامل سیمپتوم های شدید باشد.متخصصین دیگری موضوع تجویز برای عیوب انکساری پایین را مورد بررسی قرار داده اند Blume .گزارش کرد سیمپتوم های مربوط
به عیوب انکساری کم شامل تاری جزئی دید ،سردردها و ناراحتی چشم هنگام فعالیت های بینایی ازقبیل مطالعه و کارهای نزدیک دیگر ،می باشد.گزارش هایی
وجود داشته که تاثیر مثبت تجویز عیوب انکساری اندک را اثبات کرده اند.با این حال آنالیز حیاتی تطابق و دید دو چشمی در بیشتر این ها یا انجام نگرفته یا گزارش
نشده است.عدم وجود داده های مربوط به عملکرد تطابقی و دو چشمی ،تفسیر این گزارش ها را دشوار می سازد.
انیزومتروپی شرایطی است که وضعیت انکساری یک چشم با چشم دیگر متفاوت می باشد.یک اختالف یک دیوپتر یا بیشتر در اسفر یا سیلندر از نظر کلینیکال ،
اهمیت دارد .یک مفهوم اساسی که در اصالح انیزومتروپی باید درنظر گرفته شود این است که تصاویر شبکیه ای واضح فیوژن را تسهیل می نماید .بنابراین قاعده ی
کلی ،اصالح کامل آنیزومتروپی می باشد.اگر بیمار آمبلیوپیک باشد ،عامل ایجادکننده ی این آمبلیوپی عیب انکساری تصحیح نشده می باشد .تا زمانی که عیب
انکساری اصالح نشود ،دلیلی ندارد که انتظار بهبودی ماکزیمم حدت بینایی ،پاسخ تطابقی و مهارت های دوچشمی را داشته باشیم .یک استثنای ممکن بیماری است
که ممکن است در صورت اصالح ،بیشتر سیمپتوماتیک شود .برای مثال بیمار بزرگسالی که نیاز به یک اصالح سیلندریکال یک چشم دارد .برای این بیماران تجویز
کمتر انجام می شود و در موارد دیگر ،آنیزومتروپی بطور کامل اصالح می گردد .در تجویز برای انیزومتروپی دو موضوع دیگر نیز وجود دارد که باید به آن توجه شود.
موضوع اول امکان ایجاد آنیزوکونیا است .آنیزوکونیا به عنوان شرایطی تعریف می شود که در آن تصاویر دو چشم ازنظر اندازه یا شکل یا هردو نابرابر می باشند.تفاوت
اندازه ی تصویری که توسط اصال ح ایجاد می شود ممکن است باعث ایجاد سیمپتوم شده و فیوژن حسی را تحت تاثیر قرار دهد.با وجود اینکه آنیزوکونیا ممکن است
گهگاه در کلینیک دیده شود ،فقط درصد اندکی از بیماران مبتال به آنیزومتروپی را تحت تاثیر قرار می دهد.تصمیمی که باید در این جا گرفته شود این است که آیا
عینک یا لنزهای تماسی ،تجویزگردد.قانون Knappراهنماهایی را در اختیار قرار می دهد و تجویز عینک برای انیزوکونیای ثانویه به تفاوت های طول محوری و
تجویز لنزهای تماسی برای آنیزومتروپی ناشی از تفاوت های رفرکتیو را پیشنهاد می کند.ازآنجاییکه بیشتر آنیزومتروپی ها ناشی از تفاوت های طول محوری هستند،
براساس قانون ، Knappعینک متد انتخابی خواهد بود .از نظر کلینیکال ما دریافته ایم که این موضوع صحت ندارد ودلیل آن مشکل دیگری است که در اصالح
آنیزومتروپی ایجاد می شود .یک کارکشن آنیزومتروپیک ،وقتی بیمار نگاه خود را از یک جهت به جهت دیگر تغییر می دهد همواره باعث ایجاد تفاوت های
پریزماتیک می گردد.هرچه میزان آنیزومتروپی بیشتر باشد ،تفاوت های پریزماتیک بیشتر خواهد بود و این باعث یک مشکل فیوژن حرکتی شده و demandروی
ورژنس فیوژنی افقی و عمودی وارد می کند.گرچه آنیزوکونیا فق ط در درصد کمی از بیماران اتفاق می افتد ،این مشکل حرکتی همه ی آنیزومتروپ ها را پس از
اصالح با عینک ،تحت تاثیر قرار می دهد .در نتیجه در موارد آنیزومتروپی ،لنزهای تماسی متد انتخابی می باشند.
استفاده ی دیگر لنزها در درمان اختالتالت دید دو چشمی و تطابقی تغییر demandسیستم های تطابقی یا دید دوچشمی می باشد.اطالعات کلینیکال مهمی که در
تعیین موثر بودن این رویکرد مورد استفاده قرار می گیرند ،در جدول 0.0و 0.0لیست شده اند .این نکته که case analysisباید بر اساس گروه داده ها باشد در مورد
تصمیم گیری درباره ی اثربخشی احتمالی لنزهای ادیشن نیز صدق می کند.جدول 0.0هشت یافته را لیست می کند که باید در تعیین اینکه لنزهای ادیشن مثبت باید
تجویز شوند یا خیر ،در نظر گرفته شوند.جدول 0.0یافته هایی را که درتجویز لنزهای ادیشن منفی باید مورد توجه قرار گیرند را لیست می کند .نخستین یافته ای که
بیشتر از مقدار مورد انتظار باشد ،استفاده از لنزهای ادیشن عموما روش می باشد .اگر نسبت به تعیین اثربخشی لنزهای ادیشن کمک می کند ،مقدار نسبت
باتال نشان می دهد که می توان تغییر بزرگی را در ترازی دوچشمی توسط لنزهای ادیشن کم قدرت ایجاد نمود .یک نسبت موثری خواهد بود.یک نسبت
در رنج نرمال باشد( 0:1تا (/:1قبل از پیش بینی میزان ارزش تجویز لنزهای بیانگر آن است که استفاده از لنزها اثر مطلوب ناچیزی خواهد داشت .وقتی نسبت
Addباید دیگر داده های جدول 0.0و 0.0را مدنظر قرارداد .مهم است که نسبت به تاثیر لنزهای مثبت یا منفی روی تمامی یافته ها ،اگاهی داشته باشیم .جدول 0.4
و 0.2نمونه هایی از این تاثیرات را نشان می دهند .اگر نسبت به تاثیر تجویز مثبت یا منفی ادیشن روی تمامی تست های تشخیصی مختلف آگاهی داشته باشیم ،
78
تصمیم گیری درباره ی درمان مناسب در هربیماری ،آسان تر می گردد .رایج ترین نمونه ی اثربخشی استفاده از لنزها در عدم وجود عیب انکساریconv excess ،
می باشد.در این حالت بیمار عموما هیچ فوریای قابل توجهی در دور نخواهد داشت و یک میزان متوسط تا باتالی ایزوفوریا در نزدیک دارد.یافته های گروه ورژنس
به طور تیپیک باتال می باشد.این یافته ها نشان می دهند که می توان با تجویز لنزهای فیوژنی منفی پایین بوده که نشان دهنده ی کاهش NFVمی باشد و نسبت
برابر 12:1داشته باشد و base-in مثبت برای نزدیک ،تغییر قابل توجهی در مقدار ایزوفوریای نزدیک ایجاد کرد.اگر بیمار 10پریزم ایزوفوریا در نزدیک ونسبت
نزدیک نیز 4/6/0باشد ،انتظار می رود +1.22 Dادیشن تاثیر مفید قابل مالحظه ای داشته باشد.دراین فرد add ،منجربه کاهش فوریای نزدیک تا 0پریزم ایزوفوریا
خواهد شد و انتظار می رود رنج base-inنیز توسط این ادیشن افزایش یابد.با این حال اگر داده های کلینیکال متفاوت بوده و بیمار ایزوفوریای متوسط درنزدیک به
پایین داشته باشد ،استفاده ازلنزهای addممکن است برای برطرف شدن شکایات بیمار کافی نباشد .نمونه ی کالسیک عدم اثربخشی استفاده از همراه یک نسبت
لنزها در ییاب عیب انکساری conv . insuff ،می باشد.دراین مورد ،فوریای دور قابل توجه نمی باشد و ممکن است یک اگزوفوریای متوسط تا باتال درنزدیک همراه با
پایین ،یک نقطه ی نزدیک تقارب دور و کاهش داده های گروه ، PFVوجود داشته باشد .استفاده از لنزها در این حالت انتظار نمی رود که برای ایجاد یک نسبت
برابر 0:1و base-outنزدیک 0/4/ -0داشته باشد ،استفاده از تغییر مطلوب در فوریای نزدیک ،کمک کننده باشد.اگربیمار 10 exophoriaدرنزدیک با یک نسبت
،استفاده از لنزها دراین شرایط استراتژی -1.22 Dیا حتی -0.22Dدرنزدیک تاثیر کمی بر اگزوفوریا یا base-outخواهد داشت .پس به علت پایین بودن نسبت
موثری نخواهد بود .استفاده از لنزهای ادیشن مثبت یا منفی خصوصا برای شرایط ذکر شده در جدول 0.6کمک کننده می باشد .معیار تجویز لنزهای ادیشن مثبت
براساس اطالعات جدول 0.0می باشد.این جدول تمامی یافته هایی را که در تصمیم گیری نهایی برای تجویز addمثبت دخیل هستند ،فهرست می کند .این مفهوم
که گروهی از اطالعات را باید به جای یافته های تکی مورد آنالیز قرار داد ،درمورد لنزهای ادیشن مثبت نیز صدق می کند case.های 12.0 ، 12.1و 12.0در فصل
دهم مثال های شاخصی را برای تعیین میزان اد مثبت تجویزی مطرح می کنند.در تجویز لنزهای ادیشن مثبت ،تجویز بای فوکال تقریبا همواره ارجح می باشد .برای
کودکان زیر ده سال ،توصیه می کنیم ارتفاع سگمنت در مارجین تحتانی مردمک باشد تا اطمینان حاصل شود که کودک از میان سگمنت مطالعه می کند .سگمنت
flat-top 08-mmدر کودکان کم سن خوب عمل می کند.در کودکان بزرگتر و بزرگساتالن ارتفاع سگمنت باید در مارجین پلک تحتانی ست شود .لنزهای ادیشن منفی
نیز باید درموارد معینی درنظر گرفته شوند.لنزهای ادیشن منفی برای اگزوفورها یا اگزوتروپ ها مورد استفاده قرارمی گیرند.دراین موارد ،لنزها به منظور کاهش زاویه ی
ان حراف با استفاده از تقارب تطابقی جهت کمک به ورژنس فیوژنال ،استفاده می شوند.این لنزها را می توان به صورت لنزهای تمرینی فقط برای ویژن تراپی فعال یا
استفاده ی عمده ،تجویزنمود.وقتی به عنوان یک ابزار تمرین استفاده می شوند ،مقادیر زیاد منفی تجویز می گردد.برای یک اگزوتروپ constantتجویز 6یا /
دیوپتر منفی ادیشن ،ییر معمول نخواهد بود .به منظور تعیین میزان تجویز ،کلینیسین کمترین مقدار منفی که به بیمار اجازه ی فیوژن می دهد را تعیین خواهد
نمود.همچنانکه درمان پیشرفت می کند و توانایی فیوژن بیمار بهبود پیدا می کند ،قدرت لنزها به تدریجا کاهش داده می شود.لنزهای addرا می توان برای مصرف
تمام مدت نیز تجویز کرد و تجویز به منظور کاهش مدت زمان وقوع اگزوتروپی اینترمیتنت یا فراهم کردن فیوژن راحت تر در اگزوفوریای باتال ،صورت می گیرد.وقتی
فاکتور اساسی در تعیین مقدار منفی تجویزی نمی تجویز برای این هدف باشد ،مقادیر کمتر منفی (یک تا دو دیوپتر) استفاده می شود .در چنین مواردی ،نسبت
باشد .هدف از ادیشن منفی ایجاد محرکی برای تقارب می باشد و همین که این امر صورت گرفت ،بیمار قادر به حفظ فیوژن با استفاده از ورژنس فیوژنی خواهد بود.
79
مالحظات تجویز لنزهای ادیشن مثبت
شرایط عدم استفاده شرایط استفاده تست
پایین باتال نسبت
مایوپی هایپروپی عیب انکساری
اگزوفوریا ایزوفوریا فوریای نزدیک
NRAپایین PRAپایین NRA/PRA
پایین متوسط تا باتال BASE-OUTنزدیک
پایین باتال رتینوسکوپی MEM
نرمال پایین دامنه ی تطابقی
fails plus fails minus سهولت تطابقی
سن
نه سال یا بیشتر کمترازشش سال
برابر ، 8:1ادیشن )+1.22D نمونه ای از تاثیر لنزهای مثبت روی نتایج تست ها(نسبت
حدود 8دیوپتر کاهش ایزوفوریا فوریای نزدیک
کاهش حدود 1.22D NRA
افزایش حدود 1.22 D PRA
کاهش حدود 8پریزم BASE-OUTنزدیک
افزایش حدود 8پریزم BASE-INنزدیک
کاهش مثبت رتینوسکوپی MEM
افزایش حدود 1.22 D دامنه ی تطابقی
عملکرد بهتر با -0.22 D سهولت تطابقی
81
نمونه ای از تاثیر لنزهای منفی روی نتایج تست ها
حدود 8پریزم کاهش اگزوفوریا فوریای نزدیک
افزایش حدود 1.22 D NRA
کاهش حدود 1.22 D PRA
افزایش حدود 8پریزم BASE-OUTنزدیک
کاهش حدود 8پریزم BASE-INنزدیک
افزایش مثبت رتینوسکوپی MEM
کاهش حدود 1.22 D دامنه ی تطابقی
عملکرد بهتر با +0.22 D تست سهولت تطابقی
پریزم:
استفاده از پریزم در درمان آنومالی های دید دو چشمی را باید درتمامی موارد مدنظر قرارداد .به طور کل پنج حالت وجود دارد که درآن ها استفاده از پریزم ممکن است
کمک کننده باشد:
اگریک هتروفوریای لترال بزرگ یا یک استرابیسم اینترمیتنت وجود داشته باشد ،ممکن است تجویز پریزم جهت کاهش demandروی ورژنس فیوژنال ،مفید
نرمال یا پایین دارد.پریزم می تواند به عنوان یک درمان موقتی تا کامل باشد.پریزم بیشترین تاثیر را در موارد ورژنس تونیک باتال یا ایزوفوریای دور همراه با نسبت
شدن برنامه ی ویژن تراپی یا جهت برطرف کردن سیمپتوم های بیمار بدون ویژن تراپی تجویز گردد.گرچه استفاده از پریزم برای درمان هتروفوریا توسط متخصصین
بسیاری توصیه شده است ،تحقیقات بسیار محدودی در رابطه با موثربودن آن وجود دارد.مطالعه ای توسط Worrellاثربخشی پریزم تجویز شده براساس معیار sheard
را مورد بررسی قرار داد .آن ها دریافتند که پریزم فقط در موارد ایزوفوریای دور توسط بیماران ترجیح داده می شود.برای اگزوفوریا و ایزوفوریا در نزدیک ،محققین
80
هیچگونه ترجیحی برای عینک های پریزم دار پیدا نکردند Payne.و همکارانش مطالعه ی مشابهی را روی پریزم تجویز شده براساس تست فیکسیشن دیسپاریتی
انجام دادند.آن ها دو جفت عینک تجویز کردند که ازهر نظر مشاب ه بودند و فقط یکی دارای پریزم و دیگری فاقد پریزم بود.پس از استفاده از هردو جفت عینک برای
مدت دوهفته ،از افراد خواسته شد تا یکی را براساس ترجیح خود انتخاب نمایند.تمامی ده فرد عینک پریزم دار را انتخاب کردند.درمطالعه ی دیگری که اثربخشی
عینک های پریزم دار را برای درمان Conv . insuffارزیابی نمود Stavis ،دریافت که بیماران بهبودی سیمپتوم های آستنوپیک و سردرد را پس از دوهفته استفاده از
پریزم ،گزارش کردند.گرچه محققین گروه کنترلی را برای این تحقیق درنظر نگرفته بودند.پس راهی وجود ندارد تا بفهمیم که آیا بهبودی سیمپتوم ها به علت اثر
پریزم بوده است یا خیر .تاکنون تمامی تحقیقاتی که دررابطه با تاثیر پریزم base-inدر درمان conv . insuffانجام گرفته است ،کاستی های اساسی و فراوانی داشته
اند مانند کوچک بودن نمونه ،عدم استفاده از گروه کنترل ،عدم رعایت randomizationو عدم شفاف سازی نتایج معاینات Scheiman.و همکارانش نیز یک آزمایش
کلینیکال ( ) a randomized double masked,placebo – controlled clinical trialدر رابطه با اثر عینک های مطالعه ی دارای پریزم base-inبرای درمان
convergence insufficiencyدر کودکان انجام دادند.آن ها دریافتند که عینک های دارای پریزم base-inموثرتراز عینک های مطلعه ی آزمایشی (فاقد پریزم)
نبودند .هیچ یک از این دو گروه تغییرات قابل توجهی در نقطه ی نزدیک تقارب یا ورژنس فیوژنی مثبت در نزدیک نشان ندادند ،با این وجود نزدیک نیمی از کودکان
درهریک از دوگروه گاهش قابل توجه سیمپتوم ها را گزارش کردند(.کاهش سیمپتوم ها در هردو گروه به حدی که از نظر کلینیکال آسیمپتوماتیک باشد ،نبود).
محققین این بهبود سیمپتوم ها را به اثر placeboنسبت دادند .در مطالعه ی دیگری که دارای گروه گنترل نیز بود Oleary ،و Evansاثر پریزم (بر اساس اسوشیند
فوریا) در بهبود ریت مطالعه و کاهش سیمپتوم ها را در بیماران دارای هتروفوریا مورد مطالعه قرار دادند .در 28بیمار دارای اگزوفوریا ،با پریزم تجویزی بین 2.2تا 0.2
،بهبود قابل مالحظه ای مشاهده نشد .درگروه اگزوفورهایی که نیاز به 0.2تا 0.2پریزم دیوپتر داشتند ،افزایش قابل توجهی از نظر آماری در سرعت مطالعه برای آن
هایی که از عینک پریزم دار استفاده کرده بودند ،مشاهده شد( 0.0درصد سریع تر) با این حال این مسئله وجود دارد که آیا این تغییر از نظر کلینیکال قابل توجه می
باشد؟ برای مثال متوسط ریت مطالعه با پریزم 122.4 ،کلمه در دقیقه و در گروه آزمایشی 142./کلمه در دقیقه بود .تغییر قابل توجهی در سیمپتوم ها در هیچ یک از
دو گروه ایجاد نشد .برای بیماران مبتال به ایزوفوریا ،هیچ گونه بهبودی در ریت مطالعه یا سیمپتوم ها با پریزم در مقایسه با لنزهای آزمایشی ،مشاهده نگردید .بنابراین
گرچه پریزم بخشی از توالی درمان می باشد ،باید آگاه بود که اسناد تایید کننده ی استفاده از آن در حال حاضر ،قدرتمند نمی باشد .برای شناخت کاربرد های مناسب
تر پریزم برای اختالتالت دید دو چشمی ،نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد .روش هایی که یالبا برای تجویز پریزم مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از آنالیز
فیکسیشن دیسپاریتی ،معیار sheardو معیار . Percival
فیکسیشن دیسپاریتی عموما مطلوب ترین متد برای تجویز پریزم افقی می باشد.میزان پریزم را می توان براساس سه معیار تعیین کرد :اسوشیتد فوریا ،مرکز تقارن
منحنی یا بخش فلت منحنی .معیاری که استفاده می شود بستگی به ماهیت منحنی forced fixation disparityدارد.اگر منحنی فیکسیشن دیسپاریتی استیپ باشد،
اسوشیتد فوریا بهتر عمل می کند .مرکز تقارن منحنی زمانی موثرتر است که بخش فلت روی منحنی متوسط باشد.وقتی منحنی یک بخش فلت بزرگی داشته باشد،
پریزم کافی نیازاست تا بخش فلت منحنی را به سمت محور xنزدیک کند.این مفاهیم با جزئیات در فصل مربوطه ،بحث می شود.
معیار : Sheard
Sheardاظهار نمود برای اینکه بیمار راحت باشد ،ورژنس فیوژنی جبرانی باید دو برابر فوریا باشد.برای اگزوفوریا ،ورژنس جبرانی base-outیا PFVو برای ایزوفوریا ،
ورژنس جبرانی base-inیا NFVمی باشد .شرد اظهار می کند که اگر این معیار برآورده نشود ،پریزم باید تجویز گردد .گرچه این معیار می تواند بر هرنوعی از
هتروفوریا دتاللت داشته باشد ،تحقیقات نشان می دهد معیار Sheardبرای اگزوفورها بهتر عمل کند.از نظر کلینیکال می توان از فرمول زیر برای تعیین پریزم تجویزی
جهت برآورده کردن معیار Sheardاستفاده نمود:
0 1
Prism needed(P)= 0phoria - 0compensating fusional vergence
82
برای مثال اگر بیماری 12پریزم اگزوفوریا داشته باشد و یافته ی base-out to blurنیز 12پریزم باشد ،مقدار پریزم مورد نیاز برابرخواهد بود:
0 1
P = 0(12) - 0(12)=6.6/-0.00=0.04 Δ
دراین مورد جهت برآورده شدن معیار ، Sheardتالزم است 0پریزم base-inتجویز گردد.در این فرد پریزم base-inاستفاده می شود زیرا انحراف اگزوفوریا است.
معیار : Percival
مانند ،sheardپرسیوال نیز راهنمایی برای تجویز پریزم مطرح نمود.تحقیقات کلینیکال اندکی به منظور تایید این معیار وجود دارد.با این وجود مطالعات نشان می دهد
که معیار پرسیوال در ایزوفوریا موثرتر می باشد.براساس معیار پرسیوال ،عملکرد بیمار باید در یک سوم میانی رنج ورژنسی قرار گیرد.این مستقل از فوریا بوده و می
تواند با استفاده از فرمول زیر بیان گردد:
1 0
P= G- L
0 0
Pپریزم تجویزی G ،محدوده ی ورژنس لترال بزرگ تر( base-inیا )base-outو Lمحدوده ی ورژنس لترال کوچک تر( base-inیا .)base-outاگر مقدار Pمثبت
شود ،نشان دهنده ی مقدار پریزم تجویزی می باشد.اگر صفر یا یک مقدار منفی شود ،نیاز به پریزم نمی باشد.
مثال : 0.1
1 0
P= 0(18) - 0(6) = 6-4=0
در این فرد 0پریزم base-inنیاز خواهد بود زیرا انحراف اگزوفوریا می باشد.
مثال:0.0
1 0
P = 0(01) - 0(18) = - 2
در این مورد پریزم ضرورت ندارد زیرا حاصل یک مقدار منفی می باشد.
از میان ده آنومالی ییر استرابیسمی دید دو چشمی که در فصل دوم مطرح شده اند ،پریزم برای basic esophoria ، divergence insufficiencyو هتروفوریای
عمودی و به میزان بسیار کمتری برای convergence insufficiencyو ، basic exophoriaموثرتر می باشد.یک شاخص مهمی که بین این چهار شرایط مشترک
83
باتال همراه می باشند مانند Dive. Excessو ، conv . excessپریزم نسبت به لنزها کمتر موثر می باشد.با پایین تا نرمال است .در شرایطی که با می باشد،
توجه به میزان موفقیت باتالی ویژن تراپی در مشکالت ییر استرابیسمی دید دو چشمی و محدودیت تحقیقات درمورد درمان با پریزم relieving prism ،ها اصوتال باید
زمانی استفاده شوند که ورژنس تونیک باتالیی ( ایزوفوریا) در دور وجود داشته باشد یا شرایط دیگری که در آن ها ویژن تراپی ییرمحتمل است نتایج خوبی در پی
داشت ه باشد.ما عموما استفاده از پریزم را برای مواردی درنظر می گیریم که بطور موفقیت آمیزی به ویژن تراپی پاسخ نمی دهند یا برای کسانی که ویژن تراپی را به
دتالیل اقتصادی یا علل دیگر ،نمی پذیرند.
باتال: شرایط
نرمال: شرایط
اختالتالت ورتیکال:
ویژن تراپی پریزم
فوریای عمودی
Londonو Wickگزارش کرده اند که اصالح فیکسیشن دیسپاریتی عمودی ممکن است تاثیر مثبتی بر انحراف افقی داشته باشد.براساس این یافته ،آن ها اظهار کردند
که چنانچه انحرافات عمودی وافقی همزمان وجود داشته باشند ،کلینیسین باید نخست اصالح پریزم را برای جزء عمودی درنظر بگیرد .با این حال Wickبیان می کند
در تمامی موارد نیاز به تجویز پریزم عمودی نمی باشد و پریزم عمودی باید زمانی تجویز گردد که منجربه بهبود عملکرد بینایی ( کاهش ساپرشن و افزایش رنج های
فیوژنی) گردد .چنانچه درمان یک هتروفوریای افقی به خوبی پیشرفت نکند ،باید به دنبال یک جزء عمودی گشت که ممکن است در ابتدا تشخیص داده نشده باشد.
پریزم عمودی به میزان 2.2 Δنیز ممکن است برای فیوژن سودمند باشد .قابل قبول ترین معیار جهت تعیین مقدار پریزم عمودی ،تجویز بر اساس اندازه گیری
84
اسوشید فوریا می باشد که با استفاده از یک وسیله ی فیکسیشن دیسپاریتی تعیین می گردد .در هتروفوریای عمودی ،پریزمی تجویز می گردد که فیکسیشن
دیسپاریتی را به صفر کاهش می دهد.متد دیگری که مطرح شده ،معیار sheardاست .پریزم عمودی کافی تجویز می شود تا شرایطی ایجاد گردد که درآن ورژنس
عمودی دو برابر فوریای عمودی باشد.اسناد کافی اثبات می کند که استفاده از اسوشیتد فوریا نسبت به معیار sheardارجح می باشد.
در مقادیر باتالی هتروفوریا یا زمانی که یک استرابیسم اینترمیتنت وجود داشته باشد ،پریزم گاهی اوقات در فاز اولیه ی ویژن تراپی سودمند می باشد .پریزم در این
شرایط جهت کاهش demandکلی روی سیستم دید دو چشمی تجویز می گردد.برای مثال پریزم base-outبه منظور کاهش demandروی NFVمورد استفاده قرار
خواهد گرفت .این به کلینیسین کمک می کند تا بطور آسان تری نقطه ی شروع را برای ویژن تراپی پیدا کند.وقتی پریزم برای این هدف تجویز می شود ،عینک های
پریزم دار عموما طی درمان در مطب یا درمان در خانه مورد استفاده قرار می گیرند.
گرچه ممکن است برای بیماری ویژن تراپی توصیه شود ،فاکتورهایی وجود دارند که ممکن است پیش آگهی ویژن تراپی راکاهش دهند.این فاکتورها عبارتند
ازهمکاری ،انگیزه ،سن بیمار ،مشکالت برنامه ریزی و مسائل اقتصادی .اگر کودکی به علت سن کم توانایی همکاری نداشته باشد یا یک بیمار بزرگسال توانایی یا
تمایل انجام ویژن تراپی را نداشته باشد یا کمبود زمان یا مشکالت مالی برای ویژن تراپی وجود داشته باشد ،پریزم آپشنی است که باید درنظر گرفت.
اگر سیمپتوم های بیمار پس از برنامه ی ویژن تراپی ادامه پیدا کند ،باید پریزم را درنظر گرفت.دراین موارد پریزم جهت کاهش demandروی سیستم ورژنس فیوژنی ،
تجویز می گردد.معیار برای تجویز مشابه معیار توضیح داده شده برای پریزم افقی و عمودی می باشد.
اوکلوژن:
اوکلوژن یک آپشن درمانی مورد استفاده ی رایج در درمان استرابیسم وشرایط همراه آن نظیر آمبلیوپی ،فیکساسیون ییر مرکزی ،ساپرشن و تناظر ییر طبیعی می
باشد.شرایطی نیز وجود دارد که در آن اوکلوژن در درمان بیماران دارای هتروفوریا ضروری می باشد و باید آن را باید به عنوان بخشی از مالحظات درمانی در مدیریت
آنومالی های دید دوچشمی ییر استرابیسمی درنظرداشت .اوکلوژن زمانی استفاده می شود که هتروفوریا همراه با آمبلیوپی آنیزومتروپیک باشد.مدت زمان اوکلوژن در
آمبلیوپی آنیزومتروپیک اهمیت دارد .پیشنهاد ما بر پایه ی مطالعاتی است که اثربخشی اوکلوژن رادرصورت دو ساعت در روز پچ همراه با یک ساعت فعالیت های
02 02 02
بینایی نزدیک برای آمبلیوپی متوسط( 02تا )82و شش ساعت پچ در روز همراه با یک ساعت فعالیت های بینایی در روز برای آمبلیوپی عمیق ( 122یا بدتر) ،اثبات کرده
اند.این باید برنامه ی اولیه باشد.اگر بهبودی در فالو آپ مشاهده نشود ،میزان patchingرا باید افزایش داد .دیگر نوع اوکلوژن که باید در هتروفوریا مورد توجه قرار
گیرد ،استفاده از اکلوژن منطقه ای توسط یک لنز است.این نوع اوکلوژن خصوصا زمانی ارزشمند است که استرابیسم در یک فاصله یا جهت نگاه و هتروفوریا در فاصله
یا جهات دیگر نگاه وجود داشته باشد.نمونه ای آن بیماری با 00پریزم اگزوتروپی constantراست در فاصله ی دور و 2پریزم اگزوفوریا در نزدیک می باشد.آپشن
درمانی مناسب در این مورد اوکلوژن بخش باتالی لنز چشم راست خواهد بود (بخش پایینی لنز آزاد است) .این اوکلوژن به افزایش باینوکوتالریتی در نزدیک کمک می
کند و از ساپرشن و آداپتاسیون های دیگر درفاصله ی دور جلوگیری می نماید.
ویژن تراپی:
درصد قابل توجهی از بیماران دارای مشکالت تطابقی و دید دو چشمی توسط لنزها یا پریزم یا هردو به طور موفقیت آمیزی درمان نمی شوند.ازمیان 12اختالل
تطابقی ،حرکتی و دید ودوچشمی ،فقط basic esophoria ، conv.excess ، dive. Insuff ، acc.insuffو هتروفوریای عمودی توسط لنزها یا پریزم به آسانی درمان
85
می شوند.پریزم عموما برای div. insuffبیشتر موثر می باشد.آنالیز داده های شرایط دیگر نشان می دهد اپتیک و پریزم انتظار نمی رود که کامال موثر باشد .هدف از
تجویز لنز یا پریزم برای بسیاری از این شرایط ،افزایش حداکثری باینوکوتالریتی می باشد.ویژن تراپی درمان انتخابی برای fusional ، dive . excess ، conv.insuff
acc . infacility ، acc. Excess ، basic exophoria ، vergence dysfunctionو ocular motor dysfunctionمی باشد.ویژن تراپی می تواند هم به تنهایی یا در
ترکیب با لنز یا پریزم برای درمان basic esophoria ، conv . excess ، acc. Insuffو هتروفوریای عمودی نیز به طور موفقیت آمیزی مورد استفاده قرار گیرد.
تحقیقات مربوط به اثر بخشی ویژن تراپی در اختالتالت دید دو چشمی ،تطابقی و اختالتالت حرکتی چشمی :
Evidence-based practiceتبدیل به یک مفهوم مهم در تمامی حرف وابسته به سالمت از جمله اپتومتری شده است evidence based practice.به صورت
((ترکیب بهترین اسناد تحقیقاتی با تجربه ی کلینیکی و اهمیت بیمار))تعریف می شود.بهترین اسناد معموتال در تحقیقات کلینیکال مربوطه یافت می شود که بااستفاده
از متودولوژی دقیق انجام گرفته اند.مطالعات تحقیقاتی کلینیکال را می توان براساس متودولوژی آن ها تقسیم بندی کرد (که گاهی از آن ها به levels of evidence
تعبیر می شود ) وروی یک هرم نشان داد.یک کلینیسین ممکن است همواره به بهترین سطح( )level of evidenceبرای پاسخ گویی به یک سوال کلینیکال دست
نیابد .بیس این هرم ضعیف ترین سطح بوده و معموتال رایج ترین نوع مطالعات در دسترس می باشد .همچنانکه که به سمت باتالی هرم پیش می رویم ،تعداد مقاتالت
در دستر س نیز کاهش می یابد اما ارتباط و پیوستگی آن با موقعیت کلینیک افزایش می یابد .در صورت عدم وجود بهترین سطح ، evidenceکلینیسین باید بخش
های پایینی هرم و انواع دیگر مطالعات را در نظر بگیرد.
Meta – analysisتعدادی از مطالعات معتبر را روی یک موضوع مورد بررسی قرار می دهد و نتایج آن ها را با استفاده از متد های آماری پذیرفته شده ترکیب می کند
گویی که نتایج همگی مربوط به یک مطالعه ی بزرگ هستند.
Systematic reviewروی یک موضوع کلینیکی فوکوس می کندو به یک سوال مشخص پاسخ می دهد .یک جستجوی تحقیقاتی گسترده جهت تعیین تمامی
مطالعات با متودولوژی دقیق ( )soundانجام می گیرد مطالعات مرور شده و ارزیابی می شوند و نتایج براساس معیار از پیش تعیین شده خالصه می گردند.
Randomized clinical trialsپروژه های دقیقی هستند که اثر یک درمان را بر روی بیماران حقیقی مورد مطالعه قرار می دهند.شامل متود هایی هستند که biasرا به
حداقل می رسانند و امکان مقایسه ی بین گروه های مداخله و گروه های کنترل(بدون مداخله ی درمان) را فراهم می کنند.
: Cohort studiesجمعیت بزرگی را در برمی گیرند و بیمارانی را که شرایط مشخصی دارند یا درمان خاصی را طی زمان دریافت کرده اند مورد فالوآپ قرار داده و آن
ها را با گروه دیگری که این شرایط را نداشته یا درمان را دریافت نکرده اند ،مورد مقایسه قرار می دهند .این مطالعات مشاهداتی بوده و به اندازه ی مطالعات
randomized controlledقابل اعتماد نیستند و این دو روش به جز متغیر مورد مطالعه از جهات مختلف دیگر با هم تفاوت دارند.
Case reportsو case seriesمجموعه گزارش های مربوط به درمان بیماران یا گزارش مربوط به یک بیمار هستند .ازآن جاییکه گزارش های مربوط به افراد هستند
و از گروه های کنترل جهت مقایسه ی نتایج استفاده نمی کنند ،فاقد اعتبار آماری هستند.
مطالعاتی جهت ارزیابی کیفیت متودولوژیک مقاتالت journal articlesدر تخصص های گوناگون مدیکال انجام گرفته است.براساس معیاراستانداردی برای ارزیابی
دقت متودولوژیک و ارتباط کلینیکال مقاتالت تحقیقی مختلف Mc Kibbon ،اثبات کرد که فقط هفت درصد از مقاتالتی که در 02ژورنال کلینیکی برتر در زمینه ی
پزشکی داخلی جنرال به چاپ رسیده بودند ،این معیار را در رابطه با کیفیت متودولوژیک باتال و ارتباط کلینیکال( )clinical relevanceبرآورده کرده بودند.مطالعه ی
مشابه دیگری در زمینه ی فیزیکال تراپی نشان داد که فقط یازده درصد استاندارد از پیش تعریف شده را برآورده کرده بودند Lai.و همکارانش نیز مطالعه ی مشابهی را
روی مقاتالت افتالمولوژی انجام دادند و دریافتند که فقط 14./درصد مقاتالتی که مربوط به درمان بودند ،ارزیابی متودولوژیک را پاس کرده بودند.گرچه مطالعه ی
مشابهی در مقاتالت اپتومتری در رابطه با ویژن تراپی صورت نگرفته است ،احتمال می رود که نتایج قابل مقایسه با تخصص های دیگر باشند .بیشتر مقاتالت مربوط به
اثربخشی ویژن تراپی براساس case reportها cohort study ،ها و literature reviewها هستند .تعداد کمی مطالعات placebo-controlledو تعدادی نیز
86
randomized clinical trialدر گذشته به چاپ رسیده است.اسناد ،استفاده از ویژن تراپی برای مشکالت ییر استرابیسمیک ،تطابقی و مشکالت حرکتی چشم را
حمایت می کند.همانند دیگر حرف وابسته به سالمت ،اپتومتری نیاز به تالش بیشتر جهت انجام مطالعات بیشتری با طراحی دقیق به منظور بررسی اثر بخشی درمان
های رایج ،می باشد .مشخص شده که ویژن ت راپی جهت انجام موارد زیر در اختالتالت تطابقی ،اوکوتالر موتور و اختالتالت دید دوچشمی ییر استرابیسمی ،موثر می
باشد:
تصمیم گیری جهت توصیه ی ویژن تراپی باید بر پایه ی آنالیز دقیق فاکتورهای زیر صورت گیرد:
ویژن تراپی یک پروسه ی نیازمند یادگیری بوده و بنابراین نیاز به سطح معینی از بلوغ و هوش دارد.گرچه ویژن تراپی برای نوزادان و کودکان نیز یک آپشن مناسب
می باشد ،فقط برای درمان بیماران استرابیسمیک و آمبلیوپیک در این سن مورد استفاده قرار می گیرد.با اینحال نیازمند آن است که passiveبوده وبا جلسات درمانی
کوتاه مدت با حداقل همکاری ممکن ،انجام شود .ویژن تراپی برای بیماران دارای هتروفوریا همانگونه که در این کتاب توضیح داده می شود نیاز به توجه خوب و
توانایی تمرکز برای مدت زمان قابل توجهی دارد .ارتباط حسی و توانایی رعایت دقیق دستورالعمل ها و عملکرد مستقل همگی کاراکترهای مهمی برای درمان ویژن
تراپی موفقیت آمیز می باشند.سن یک فاکتوری است که بر موفقیت برنامه ی ویژن تراپی تاثیر گذار می باشد .براساس یک قانون کلی برنامه های ویژن تراپی به
ندرت قبل از سن 6سالگی برای بیماران مبتال به هتروفوریا انجام می گیرند .کودکان ییر بالغ یا افرادی که هوش کمی دارند ممکن است حتی در سنین باتالتر نیز
کاندید خوبی نباشند.از طرف دیگر ،اگر مشکل استرابیسم یا آمبلیوپی باشد ،کودکان با سن سه یا چهار سال برای ویژن تراپی آماده هستند.در این موارد درمان نسبت
87
به درمان مورد نیاز برای هتروفوریا passive ،تر می باشد .بنابراین تصمیم گیری در مورد ویژن تراپی نیاز به تجربه و قضاوت کلینیکال نسبت به سن کودک ،سطح
بلوغ ،هوش و تشخیص کلینیکی دارد .گرچه سن پایین یا عدم بلوغ یک محدودیت می باشد ،هیچ حد باتالیی برای آن وجود ندارد .مادامی که بیمار انگیزه داشته و
بتواند با درمانگر ارتباط برقرار کند ،ویژن تراپی می تواند موفقیت آمیز باشد.مطالعات نشان داده که میزان موفقیت ویژن تراپی در درمان اختالتالت دید دو چشمی در
پرزبایوپ ها ،عالی است.بسیاری از کلینیسین ها که با ویژن تراپی سروکار دارند ،ویژن تراپی را برای بزرگساتالن به علت آسانی پیشرفت ویژن تراپی به علت انگیزه و
درک بیمار بزرگسال ،ترجیح می دهند .ا لبته برخی از بیماران بزرگسال ممکن است قادر به انجام برنامه ی ویژن تراپی نبوده یا تمایل به انجام آن نداشته باشند .عدم
تمایل ،عدم توانایی درشرکت و عدم توانایی تمرکز و مشکالت رفت و آمد و مشکالت اقتصادی نیز ممکن است با ویژن تراپی ارتباط داشته باشد.
بسته به آنالیز داده ها در گروه های مختلفی که درفصل دوم بیان شدند ،ممکن است یک یا چندین آلترناتیو وجود داشته باشد.جدول 0./آپشن های درمانی موجود
براساس تشخیص را لیست می کند .مهم است که بدانیم گرچه ویژن تراپی در تمامی 12اختالل تطابقی و دوچشمی شایع ،یک آپشن به خوبی قابل استفاده می باشد،
لنزهای ادیشن و پریزم فقط آپشنی برای برخی از تشخیص ها هستند .پریزم برای divergence insufficiencyو انحرافات عمودی بسیار سودمند است ،برای
ایزوفوریای basicکمک کننده و گاهی در موارد convergence insufficienncyو اگزوفوریای basicارزشمند می باشد.استفاده از لنزهای addیک آپشن قابل
استفاده برای 4حالت از 10تشخیص ممکن می باشد basic exophoria ، conv excess ، acc imsuff :و .divergence excessبرای این تصمیم گیری بهتر است
از جداول 0.0و 0.0استفاده کنیم که معیار را جهت تعیین اینکه آیا لنزهای ادیشن سودمند خواهند بود ،نشان می دهد .جدول 0.6شرایط دو چشمی و تطابقی را که به
خوبی به لنزهای ادیشن مثبت و منفی پاسخ می دهند ،فهرست می کند.
برای هربیمارباید پیش آگهی برای درمان موفقیت آمیز توسط ویژن تراپی ،مشخص شود.پیش آگهی برای همه ی مشکالت تطابقی و مشکالت ییراسترابیسمی دید
دو چشمی به ییر از ، divergence insufficiencyخوب تا عالی است .مطالعاتی که اثربخشی کلینیکال ویژن تراپی را برای اختالتالت تطابقی مورد بررسی قرار داده
اند ،تقریبا در نه مورد از ده مورد موفقیت را نشان داده اند Daum .در مطالعه ای گذشته نگر روی 96بیمار ،بهبودی نسبی یا کلی مشکالت آبجکتیو و سابجکتیو را
در 96درصد بیماران مورد مطالعه ،پیدا کرد Hoffman .و همکارانش در یک نمونه از 82بیمار دارای مشکالت تطابقی ،میزان موفقیت ویژن تراپی را 8/.2درصد
گزارش کردند .مطالعات دیگری با استفاده از تکنیک های ارزیابی آبجکتیو ،تغییرات واقعی فیزیولوژیکی که در نتیجه ی ویژن تراپی اتفاق می افتد را مورد ارزیابی
قرار داده اند Bobier ، Liu .و sivakدریافتند که داینامیک های پاسخ تطابقی پس از ویژن تراپی بطور قابل توجهی تغییر کردند Liu .و همکارانش متوجه شدند که
تاخیر پاسخ تطابقی کاهش و سرعت پاسخ تطابقی افزایش پیداکرد Bobier .و sivakکاهش در سیمپتوم ها را همراه با تغییرات آبجکتیو در داینامیک های تطابقی
مشاهده کردند .محققین متعددی نشان داده اند که ویژن تراپی در اختالتالت دید دو چشمی ییر استرابیسمی منجر به بهبود رنج های ورژنس فیوژنال گردید .بیشتر
مطالعات استفاده از ویژن تراپی را در درمان convergence insufficiencyو مشکالت ییر استرابیسمی دیگر همراه با اگزوفوریا ،مورد بررسی قرار داده اند.در دو مورد
placebo-controlled randomized clinical trialمشخص گردید که ویژن تراپی در مطب یک درمان موثری برای conv insuffسیمپتوم زا بوده است و سیمپتوم ها
وساین ها را بهبود بخشیده است .همین مطالعات همچنین نشان دادند تمرین pencil pushupدرخانه ( )home basedبرای درمان conv insuffموثر نبوده است.
مطالعات دیگری از گروه های آزمایشی و کنترل به منظور بررسی اثربخشی ویژن تراپی دو چشمی استفاده کرده اند Daun .اثربخشی ویژن تراپی را در بهبود PFV
مورد ارزیابی قرارداد(با استفاده از .)double-blind placebo-controlled experimental designوی تغییرات قابل توجهی را از نظر آماری در ورژنس در گروه آزمایشی
،یافت (تغییری در گروه کنترل مشاهده نشد) Vaegan .نیز بهبودی زیاد و پایداری را در رنج های ورژنسی در گروه آزمایشی اش پیدا کرد ولی تغییری در گروه کنترل
مشاهده نشد coopER.و همکارانش نیز بیماران دارای CIرا مورد مطالعه قرار دادند و کاهش قابل توجه آستنوپی و افزایش ورژنس فیوژنی را پس از درمان ،گزارش
کردند.مطالعات متعددی نیز استفاده از ویژن تراپی را به عنوان یک آپشن درمانی برای ، convergence excessارزیابی کرده اند Gallaway.و Scheimanگزارش
های مربوط به 80بیمار مبتال به CEکه ویژن تراپی را کامل کرده بودند ،مرور کرده و به این نتیجه رسیدند که 84درصد برطرف شدن کامل سیمپتوم ها را گزارش
88
کردند .آن ها افزایش قابل توجهی را در NFVپیدا کردند .محققین دیگری نیز کاهش سیمپتوم ها و افزایش NFVرا گزارش کرده اند.مطالعات کلینیکالی نیز به منظور
بررسی تاثیر درمان ocular motor dysfunctionانجام گرفته اند Wold .و همکارانش روی یک نمونه از 122بیماری که برنامه ی ویژن تراپی را برای مشکالت
مختلفی کامل کرده بودند (شامل مشکالت تطابق ،دید دوچشمی ،پرسوت و ساکاد) ،گزارش کردند.عملکرد ساکادیک و پرسوت با استفاده از روش های کلینیکال
سابجکتیو که درفصل اول بیان شدند ،تعیین گردید.ویژن تراپی شامل سه جلسه ی یک ساعته در روز بود.تعداد جلسات از 00تا 20بود .این بیماران فقط دارای
اختالتالت حرکتی چشم نبودند بلکه تقریبا همگی آن ها مشکالت تطابقی و دید دو چشمی نیز داشتند .مقایسه ی تست های قبل و بعد از درمان تغییرات قابل توجهی
را از نظر آماری در عملکرد ساکادیک و پرسوت نشان دادند .دریک مطالعه ی کلینیکال Rounds ،وهمکارانش از سیستم ثبت حرکات چشمی ویزاگراف برای ارزیابی
حرکات چشمی قبل و بعد از ویژن تراپی استفاده کردند.محققین از 19فرد بزرگسال با مشکالت مطالعه استفاده کردند آن ها را به دو گروه آزمایشی (10نفر)و گروه
کنترل(9نفر)تقسیم بندی کردند .گروه آزمایشی به مدت 4ه فته ویژن تراپی به منظور افزایش مهارت های اوکوتالر موتور دریافت کردند .ویژن تراپی شامل سه جلسه
بیست دقیقه ای ویژن تراپی در مطب و شش جلسه ی بیست دقیقه ای در خانه در هفته برای مدت 4هفته بود .برای گروه کنترل هیچگونه مداخله ای صورت
نگرفت.گرچه تغییرات قابل توجهی از نظر آماری مشاهده نشد ،گروه آزمایشی بهبود مهارت های حرکتی را حین مطالعه درمقایسه با گروه کنترل نشان دادند(رگرشن
های کمتر،کاهش تعداد فیکسیشن ها) Young .و همکارانش نیز از دستگاه ثبت آبجکتیو حرکات چشمی به منظور ارزیابی حرکات چشمی قبل و بعد از درمان استفاده
کردند .آن ها 10کودک مدرسه ای را مورد مطالعه قرار دادند که در یربالگری بینایی با شکست مواجه شده بودند .هریک از کودکان پنج جلسه ی ویژن تراپی پنج
دقیقه ای در روز برای مدت 6هفته داشتند.در مجموع 6ساعت ویژن تراپی حرکات چشمی ،دریافت کردند .تست های بعد از درمان یک کاهش قابل مالحظه در
تعداد فیکسیشن ها ،افزایش سرعت مطالعه و کاهش مدت زمان فیکسیشن را نشان دادند punnett.و steinhauerدو رویکرد مختلف را برای درمان حرکات چشمی
مورد مطالعه قراردادند .آن ها اثربخشی ویژن تراپی برای حرکات چشمی را با استفاده از فیدبک و بدون فیدبک باهم مقایسه کردند.آن ها از Eye Tracبرای مونیتور
کردن حرکات چشمی استفاده کردند و نه فرد را مورد مطالعه قراردادند.آن ها دریافتند که استفاده از فیدبک گفتاری و reinforcementطی ویژن تراپی منجربه نتایج
بهتری می گردد Fayos .و Giuffredaاز oculomotor-based auditory biofeedbackبرای بهبود توانایی ساکادیک و مطالعه در 12فرد 18تا 08ساله استفاده
کردند .یازده نفر از دوازده نفر درجات متفاوتی از بهبودی در مطالعه را نشان دادند.کاهش در تعداد ساکادها و رگرشن ها هنگام مطالعه و افزایش ریت مطالعه مشاهده
شد.محققین دریافتند که oculomotor-based auditory biofeedbackمی تواند یک ابزار تمرینی موثر باشد .گرچه میزان موفقیت برای تمامی اختالتالت دو چشمی ،
موتیلیتی و تطابقی عالی می باشد ،همه بیماران دارای این مشکالت ممکن است کاندیدهای خوبی برای ویژن تراپی نباشند.قبل از توصیه ی ویژن تراپی مواردی چون
انگیزه ،سن ،توانایی برقراری ارتباط و فاکتورهای اقتصادی را باید مدنظر قرارداد.
مسائل اقتصادی:
باهوش بودن ،همکاری خوب داشتن و انگیزه ی باتالی بیمار ممکن است برای تضمین یک برنامه ی ویژن تراپی موفق کافی نباشد .اگر هزینه ی ویژن تراپی برای
خانواده مشکل ساز باشد ،مشکالت complianceو تداوم به نتایج ناکافی خواهد انجامید.باید درباره ی مسائل اقتصادی با بیمار صحبت شود.
انگیزه:
نباید اهمیت انگیزه را نادیده گرفت .هر اپتومتریستی که در زمینه ی ویژن تراپی فعالیت کرده ،موفقیت های قابل توجه و شگفت آوری را در مواردی با پیش آگهی
ضعیف تجربه کرده است .بالعکس موارد ساده ی CIبا پیش آگهی های عالی در صورت عدم وجود انگیزه می توانند با شکست مواجه شوند .قضاوت درباره ی سطح
انگیزه ی بیمار همواره آسان نیست.در مواجه بایک فرد بزرگسال ،عموما راحت تر می توان تصمیم گیری کرد که آیا انگیزه ی کافی وجود دارد .نحوه ی بیان
سیمپتوم ها از جانب بیمار و اثرات مشکل بینایی روی عملکرد بیمار معموتال می تواند به فهم خوبی از مطلوبات بیمار بیانجامد .در مورد یک کودک ،تصمیم گیری
همواره آسان نیست .کودکان ممکن است در توصیف احساسات و سیمپتوم هایشان ،بی ریبت یا ناتوان باشند.در این موارد ،کلینیسین باید به والدین نسبت به فهم و
انگیزه شان نگاه کند و امیدوار باشد که والدین کودک را ترییب نمایند .ما توصیه می کنیم که مسئله ی انگیزه به عنوان یک فاکتور کلیدی در توصیه ی ویژن تراپی
درنظر گرفته شود.در یک بیمار با انگیزه ی بسیار باتال ،حتی اگر پیش آگهی ضعیف باشد ،باید ویژن تراپی انجام شود.
89
رابطه ی بین شکایت اصلی بیمار و یافته های اپتومتریک:
گرچه مشخص شده که ویژن تراپی برای اختالتالت دید دو چشمی ییر استرابیسمی ،اختالتالت تطابقی و مشکالت اوکوتالر موتور یک رویکرد درمانی بسیار موثرمی
باشد ،شرایطی نیز وجود دارد که ممکن است درآن ویژن تراپی مناسب نباشد.بیشتر کلینیسین ها به دقت به رابطه ی بین سیمپتوم های بیمار و یافته های کلینیکال
توجه می کنند وزمانی که یک رابطه ی آشکاری پیدا شود عموما درمان توصیه می گردد .مثالی از هماهنگی بین سیمپتوم ها ویافته ها بیماری است که با شکایات
دیپلوپی اینترمیتنت و eye strainهنگام مطالعه مراجعه می کند و یافته ها شامل دور شدن نقطه ی نزدیک تقارب ،اگزوفوریای زیاد در نزدیک و کاهش PFVمی
باشد .با اینحال ممکن است بیمار با داشتن یافته های مشابه فاقد سیمپتوم باشد و این یک قضاوت کلینیکال است که آیا ویژن تراپی باید در این مورد درنظرگرفته
شود .یک کلینیسین زیرک نسبت به پرهیز بیمار از مطالعه یا کارهای نزدیک دیگر کسب اطالع خواهد کرد.ایلب همین که کلینیسین شروع به بررسی این مسئله می
کند ،مشخص می شود که بیمار مطالعه نمی کند یا در شرایط معینی از آن اجتناب می کند زیرا منجر به ناراحتی وی می گردد .یک مثال کالسیک کودکی با
مشکالت یادگیری می باشد .کودکان دارای این مشکل برای مدت زمان طوتالنی مطالعه نمی کنند و بنابراین شکایاتی از سیمپتوم های تیپیک مربوط به مشکالت
تطابقی و دید دو چشمی ،بیان نمی کنند.بنابراین عدم وجود سیمپتوم ها به این معنی نیست که کودک تحت تاثیر آنومالی بینایی قرار نگرفته باشد.در این موارد نیز
باید درمان اختالل بینایی در نظر گرفته شود.عالوه بر مسئله ی پرهیز از مطالعه ،توضیح دیگر برای عدم وجود سیمپتوم ها در صورت وجود اختالل دو چشمی قابل
توجه ،ساپرشن می باشد.برای مثال بیماری با یک CIشدید که یک اگزوتروپی اینترمیتنت در نزدیک وجود دارد ،ممکن است ساپرس کند.ساپرشن نیاز به یلبه بر
انحراف را برطرف کرده و بنابراین آستنوپی را کاهش داده یا برطرف می نماید.در صورت پرهیز از کار نزدیک یا ساپرشن ،توصیه ی ویژن تراپی ممکن است هنوز هم
مناسب باشد.در بیشتر شرایطی که یک مشکل تطابقی ،حرکتی یا دو چشمی وجود دارد و بیمار فاقد سیمپتوم می باشد ،دلیلی مشابه موارد فوق الذکر را می توان پیدا
کرد.بنابراین مهم است که رابطه ای بین یافته ها و سیمپتوم ها پیدا کرده یا مسائلی مانند پرهیز و ساپرشن را نیز تحقیق کرد.
همین که تشخیص یک مشکل تطابقی ،حرکتی چشم یا مشکل دید دو چشمی داده شد ،مرحله ی بعدی انتخاب آلترناتیوهای درمانی مناسب می باشد.آلترناتیوهای
درمانی مواردی هستند که در این فصل توضیح داده شده اند :اصالح اپتیکی آمتروپی ،لنزهای ادیشن ،پریزم ،اوکلوژن ،ویژن تراپی و جراحی .وقتی بیش از یک آپشن
درمان قابل استفاده وجود داشته باشد ،یک فاکتوری که باید درن ظر گرفته شود ،زمان تالزم برای برطرف شدن سیمپتوم ها می باشد.اساسا باید رویکرد درمانی انتخاب
شود که مشکل بیمار را هرچه سریع تر و آسانتر برطرف می کند.بنابراین اگر آنالیز داده ها نشان دهد که لنزها یا پریزم ممکن است موثر باشند ،باید ابتدا این آپشن
های درمانی را درنظر گرفت .اگر لنزها و پریزم رویکردهای درمانی قابل قبولی باشند ،اثرات سودمند این آپشن ها سریعا اتفاق می افتد.چندین هفته ویژن تراپی ممکن
است قبل از این بیمار تغییرات مفید را تجربه کند ،نیاز باشد .شرایطی وجود دارد که مدت زمان آپشن های درمانی مختلف برای بیمار بسیار حائز اهمیت می باشد.برای
مثال افراد پرمشغله و دانشجویان که با سرعت هرچه بیشتری نیاز به نتایج مثبت دارند.دربیشتر موارد ،دوره ی زمانی گرچه مهم است اما مهمترین مسئله نمی باشد .اثر
طوتالنی مدت آپشن درمانی ممکن است حیاتی ترین فاکتور باشد.گرچه استفاده از لنزها و پریزم ممکن است به جهت دوره زمانی کوتاه مطلوب باشد ،باید در نظر
داشت اثر طوتالنی مدت لنزها و پریزم این است که به بیمار اجازه می دهد علی ریم وجود یک دیسفانکشن ،عملکرد راحتی داشته باشد.برای حفظ این راحتی بیمار
با ید به استفاده از تجویز ادامه دهد.اثر طوتالنی مدت ویژن تراپی ایجاد فیوژن حسی و حرکتی نرمال و بهبود مهارت های تطابقی به منظور یلبه بر اختالل دو چشمی ،
حرکتی یا تطابقی می باشد .این تفاوت مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
جراحی:
گرچه نیاز به جراحی برای درما ن آنومالی های دید دو چشمی ییراسترابیسمی بسیارییر معمول می باشد ،جراحی باید حداقل به عنوان یک آپشن درمان در نظرگرفته
شود.یک حالتی که ممکن است کلینیسین نیاز به جراحی را در نظر بگیرد ،وجود یک فوریای بسیار بزرگ می باشد.اگر مگنیتود انحراف افقی از 02پریزم تجاوز کند،
پیش آگهی برای درمان موفقیت آمیز با ویژن تراپی کاهش می یابد.گاهی پس از آنکه تمامی آپشن های ییرجراحی مورد امتحان قرارگرفتند ،ممکن است بیمار
شکایت از ناراحتی یا تاری دید در انتهای روز داشته باشد.در این شرایط ممکن است فوریای اصلی بسیار بزرگ بوده باشد و علی ریم بهبود یافته های تطابقی و تقاربی
91
،بیمار ناراحت باقی می ماند Gallaway.و همکارانش و Frantzمواردی از درمان اگزوتروپی اینترمیتنت با ویژن تراپی را گزارش کردند .در مطالعه ی اولی نیاز به
مداخله ی جراحی بود زیرا تاری و آستنوپی پس از ویژن تراپی ادامه پیدا کرد درحالیکه بیمار در مطالعه ی دومی به علت complianceضعیف با لنزها ،پریزم و ویژن
تراپی ،نیاز به جراحی پیدا کرد .باید بر ییر محتمل بودن توصیه ی جراحی برای آنومالی دو چشمی ییر استرابیسمی تاکید کرد Herman.بر روی نمونه ی بزرگی از
بیماران دارای CIگزارش کرد.وی نتیجه را طی ده سال ثبت کرد و دریافت که تقریبا 1022بیمار به وسیله ی اورتوپتیک باگذشت زمان درمان شدند و 14نفر(تقریبا
یک درصد) همچنان شکایت از ناراحتی داشته و نیازمند سرجری بودند .اثربخشی مداخله ی جراحی برای آنومالی های دو چشمی ییراسترابیسمی مبهم می باشد.
مطالعات بسیار اندکی گزارش شده است .گزارش های اندکی وجود دارد که اثر بخشی جراحی را برای CIمورد مطالعه قرار داده اند .گزارش های Von Noordenو
Hermannنشان می دهد که جراحی یک رویکرد موثر برای بهبود سیمپتوم های این بیماران می باشد .با این حال Haldiدریافت که پنج نفر از شش بیمار در نمونه
اش بازگشت انحراف اگزو و عدم بهبود سیمپتوم ها رانشان دادند.به طور خالصه توصیه ی جراحی برای یک آنومالی ییر استرابیسمیک دید دو چشمی بسیار ییر
محتمل می باشد .به عالوه هیچگونه مطالعه ی مشخصی که نشان دهد جراحی دراین موارد یک استراتژی درمانی موثر می باشد ،وجود ندارد .با این حال ممکن است
اپتومتریست دریابد که در برخی موارد با مگنیتود فوریای بسیار باتال یا استرابیسم اینترمیتنت ،تنها ویژن تراپی ممکن است یکسری سیمپتوم ها را برای بیمار باقی
بگذارد .در این موارد جراحی باید در نظر گرفته شود.
خالصه:
درمان اختالتالت تطابقی ،اوکوتالر مو تور و دید دو چشمی یکی از مهمترین جنبه های درمان اپتومتریک می باشد .بیماران معموتال پس از تالش های ییر موفقی که
برای کمک به شرایطشان امتحان کرده اند ،به مطب ما مراجعه می کنند.اگر ما قادر به برطرف کردن سیمپتوم ها و مشکالت بیناییشان باشیم ،رضایت بیمار بسیار
باتال خواهد بود .نخستین هدفی که ما در مدل ارائه شده در این فصل بر آن تاکید کردیم ،اهمیت درنظر گرفتن تمامی آپشن های درمانی برای هر اختالل تطابقی ،
حرکتی یا آنومالی دید دو چشمی می باشد .این رویکرد اطمینان می دهد که هیچ آپشن درمانی مورد بی توجهی قرار نگرفته و باعث افزایش وتسریع موفقیت می
گردد.
90
فصل 4
یک اپتومتریست مراقب اولیه ( )primary care optometristبه این صورت تعریف می شود :پراکتیشنری با مسئولیتی درحال پیشرفت در قبال تمامی مراقبت های
بینایی( ،)visualچشمی( )ocularو دیگر مراقبت های مربوطه در جمعیتی از بیماران .اپتومتری مراقبت اولیه ( )primary care optometryبر کسب و حفظ سطح
باتالیی از دانش و توانایی کلینیکال در تمامی حوزه های مربوط به چشم/بینایی و دیگر حوزه های مربوط به سالمت چشمی ،تاکید دارد .آنچه در مراقبت اولیه ی
بینایی ( ) primary vision careانتظار می رود ،آگاهی نسبت به تمامی حوزه های مراقبت چشمی می باشد که براساس آن فرد ارائه دهنده تشخیص می دهد که چه
کاری تالزم است برای بیم ار انجام شود تا آنرا فراهم کرده یا برای درمان مناسب ارجاع دهد .بنابراین ،اپتومتریست مراقب اولیه باید قادر به معاینه ،تشخیص و درمان
بیشتر بیماران دراکثر اوقات باشد و هر بیماری که به اپتومتریست مراقب اولیه مراجعه می نماید باید انتظار یک نتیجه ی رضایت بخش را داشته باشد حتی اگر شامل
یک ارجاع مناسب باشد .با بست دادن این مدل به مشکالت دید دو چشمی ،تطابقی و حرکات چشمی ،اپتومتریست مراقب اولیه باید قادربه معاینه ی روتین و
تشخیص این مشکالت ،درمان برخی از آن ها و ارجاع های مناسب درصورت نیاز برای تشخیص و درمان کامل تر باشد .به عقیده ی ما ،اپتومتری مراقبت اولیه
شامل تشخیص اختالتالت روتین دید دوچشمی ،تطابقی و اختالتالت حرکتی چشم می باشد.درمان این مشکالت با استفاده از لنزها ،پریزم ،اوکلوژن و ویژن تراپی در
منزل نیز در قلمروی مراقبت اولیه قرار می گیرد .اختالتالت دو چشمی ،تطابقی و حرکتی پیچیده و ویژن تراپی در مطب به طور معمول موارد درمانی و مراقبتی
پیشرفته ای هستند و نیاز به تمرینات کلینیکال بیشتر ،فضای کلینیکال کافی ،توانایی آموزش تراپیست ها و وسایل دارد.در نوشتن ویرایش های اول و دوم این کتاب
،هدف ما ارائه ی منبعی بود ک ه هم برای اپتومتریست هایی که در زمینه ی مراقبت پیشرفته ی اختالتالت دوچشمی ،تطابقی و حرکتی چشم فعالیت می کنند و هم
برای اپتومتریست هایی که با تاکید کمتری روی این شرایط کار می کنند(بدون ویژن تراپی در مطب) ،قابل استفاده و ارزشمند باشد .ما دریافتیم که بسیاری از
اپتومتریست ها معتقد بودند که تشخیص روتین که درفصل اول مورد بحث قرار گرفت برای استفاده ی روتین در فعالیت های مراقبتی اولیه ( )primary careبسیار
جامع و بسیط می باشد .به عالوه بسیاری از اپتومتریست هایی که در زمینه ی مراقبت اولیه فعالیت می کنند ،ویژن تراپی در مطب را به عنوان یک رویکرد درمانی
پیشنهاد نمی کنند.این دکترها عموما بر استفاده از لنزها ،پریزم ،ویژن تراپی در منزل و در برخی موارد ارجاع به همکار اپتومتریست با تجربه ی حرفه ای در حوزه ی
ویژن تراپی ،تکیه می کنند.این فصل فقط به عنوان منبعی برای مدیریت اولیه ی ( )primary careاختالتالت دید دو چشمی ،تطابقی و حرکتی چشم ،نگارش شده
است .در جدول زیر تکنیک های تشخیصی و درمانی که ما برای حوزه ی مراقبت اولیه توصیه می کنیم ،خالصه شده است:
92
AC/Aباتال AC/Aنرمال AC/Aکم
اگزو نرمال ایزو اگزو نرمال ایزو اگزو نرمال ایزو فوریای دور
ارتو ایزو ایزو بیشتر اگزو نرمال ایزو اگزو بیشتر اگزو ارتو فوریای نزدیک
ارزیابی ورژنس
X Y Y X Y Y X y Y Base-outدور
y Y X Y Y X y Y x
Base-inدور
نیاز به ارزیابی اینکه آیا فوریای عمودی در کاورتست دیده می شود یا سیمپتومی وجود دارد ( .مثل جابجای در حین خواندن ،گم کردن خطوط) Supraو infra
Z Y Y X Y Y X X z Base-outنزدیک
Z X X Y Y X y Y z Base-inنزدیک
Y X X X X X X X y
NPC
سهولت
Z X X X X X X X z نزدیک با BI 0و 10BO
اسوشیتد فوریا
Y Y Z Y Y Z y y z افقی
X X X X X X X X X عمودی
y Y Y Y Y Y y Y y کامیتانس
تطابق
X X X X X X X X X آمپلیتود پوش آپ
X X X X X X X X X سهولت تطابقی
y X X Y Y y Y Y Y
لگ MEM
وضعیت حسی
Y Y Y Y Y y Y y Y استریوپسیس
Y Y Y Y Y y y y y ساپرشن
درمان
A A A A A A A A A بهترین اصالح
+1.02 +1.02 +1.02 با ادیشن نزدیک( ،)+1.02اگر یافته های تست های تطابقی ییرنرمال بود ،در لنز مثبت در نزدیک
بیماران ایزوفوریا ،پریزم BOبرابر با یک سوم فوریای دور ،تجویز گردد.
)BI(b BO )BI(b BO )BI(b BO پریزم
افقی
تجویز پریزم عمودی برابر با فوریای همراه ،در صورت وجود سیمپتوم(.گم کردن خطوط در حین مطالعه ،گرفتن خطوط اشتباه). عمودی
ارجاع برای b b A A b A A b ویژن تراپی در خانه
تمرینات
کلینیکی
93
تشخیص:
فصل اول شامل ارائه ی جامعی از case historyو تست های تشخیصی مورد نیاز جهت مدیریت اختالتالت دید دو چشمی ،تطابقی و اختالتالت حرکتی چشم بود.
اپتومتریست های مراقب اولیه ممکن است ازفصل اول این کتاب به عنوان یک رفرنس استفاده کنند .این فصل یک ارزیابی ساده تری را ارائه می کند .استفاده از این
رویکرد به اپتوم تریست اجازه می دهد با سرعت بیشتری بیشتر این مشکالت را تشخیص دهد و درصورت نیاز برای ارزیابی و درمان جامع تر بیمار را به همکار دیگری
ارجاع دهد.
استفاده از یک پرسش نامه ی کتبی نظیر CISSیا VQSمی تواند به تعیین نیاز برای تست های دید دو چشمی و تطابقی کمک کند.این پرسش نامه ها که در شکل
های 4.1و 4.0نشان داده شده اند ،ابزارهای استانداردی هستند که مشخص شده برای اندازه گیری نوع و فرکانس سیمپتوم ها برای بیماران دارای convergence
insufficiencyو اگزوتروپی اینترمیتنت معتبر و قابل اطمینان می باشن د .با اینحال هردوی آن ها می توانند در کلینیک به منظور تعیین اینکه آیا بیماری سیمپتوم های
مربوط به اختالتالت دید دو چشمی ،تطابقی یا حرکتی چشمی دارد ،مورد استفاده قرار گیرند CISS.دربرگیرنده ی 12آیتم می باشد .بیمار یک مورد را از میان پنج
پاسخ ممکن انتخاب می کند(هرگز ،به ندرت ،گاهی اوقات ،تقریبا ایلب و همواره) .به هرپاسخ از صفر تا چهار امتیاز داده می شود و امتیاز 4نشان دهنده ی بیشترین
فرکانس وقوع سیمپتوم می باشد(همواره) .امتیاز 12آیتم با هم جمع شده تا امتیاز CISSبه دست آید و کمترین امتیاز ممکن صفر (تقریبا فاقد سیمپتوم) و بیشترین
امتیاز ممکن ( 62سیمپتوماتیک) خواهد بود .برای کودکان 9تا 1/ساله ،یک امتیاز بیشتر از 16برای CISSنشان دهنده ی سیمپتوم های قابل توجه می باشد .برای
بزرگساتالن ( 18سال و بیشتر) یک امتیاز بیشتراز 01برای CISSقابل توجه است .ابزاردیگری به نام VFSیا vision function scaleبرای افزایش کیفیت ارزیابی
بینایی و به منظور اندازه گیری فانکشن های بینایی در بیماران دارای اگزوتروپی اینترمیتنت توسط McKeonابداع شده است .اجزای آن سیمپتوم ها ،عملکرد فیزیکال و
role functioningهستند VFS.مورد اصالح قرارگرفته است (سه پرسش آن در رابطه با جنس ،سن و احساس درستی پاسخ های بیمار حذف شده اند) و به نام VQS
نام گذاری شده است .کاربرد های متعدد ، VQSاعتبار محتوای آن را تاییدمی کند .برای مثال VQSبین بیماران دارای آستنوپی و فاقد آستنوپی که هتروفوریا ،حدت
بینایی و سالمت چشمی نرمال دارند ،تمیز می دهد.بیمار یکی از شش پاسخ ممکن را انتخاب می کند(تمامی زمان ،بیشتر اوقات ،میزان قابل توجهی از زمان ،برخی
اوقات ،میزان اندکی از زمان و هیچگاه) .هر پاسخ ازصفر تا شش امتیاز می گیردکه 6نشان دهنده ی بیشترین فرکانس وقوع سیمپتوم می باشد(.تمامی اوقات).سپس
نه آیتم به یک درصد تبدیل می شوند.امتیاز کمتراز /1درصد برای VQSبا اطمینان باتالیی سیمپتوم های قابل توجه را برای بیماران باتالی هشت سال نشان می
دهد.پس از اینکه سیمپتوم ها وساین های تیپیک مربوط به اختالتالت دید دو چشمی ،تطابقی و اختالتالت حرکتی چشم در case historyمشخص شدند(یا توسط
پرسش نامه ی استاندارد) ،ارزیابی دید دو چشمی مراحل مجزا و متعددی را در برمی گیرد.پروتوکولی که ما پیشنهاد می کنیم نیاز به حداقل زمان و کمترین ابزار دارد و
بیشتر وسایل مورد نیاز آن در اکثر آفیس های مراقبت اولیه موجود می باشد database.حداقلی پیشنهادی ما برای معاینه ی ( primary careپس از تعیین عیب
محاسبه ای ،نقطه ی نزدیک تقارب ،سهولت ورژنسی وتست تطابق(آمپلیتود و سهولت دوچشمی) می انکساری) شامل کاورتست در دور ونزدیک ،تعیین نسبت
باشد.ستاپ و به کارگیری این روش ها با جزئیات دراین فصل مورد بحث قرار می گیرد.
94
همیشه تقریبا ایلب گاهی اوقات هرگز به ندرت
ایا چشمان شما هنگام مطلعه یا انجام کار نزدیک احساس خستگی می کنند؟ .1
آیا چشمان شما هنگام مطالعه یا انجام کار نزدیک احساس ناراحتی می کنند؟ .0
آیا هنگام مطالعه یا انجام کارنزدیک سردرد دارید؟ .0
آیا هنگام مطالعه یا انجام کارنزدیک احساس خواب آلودگی می کنید .4
آیا هنگام مطالعه یا انجام کارنزدیک تمرکزخود را ازدست می دهید؟ .2
آیا هنگام مطالعه مشکل به یادآوری مطالب دارید؟ .6
آیا هنگام مطالعه یا انجام کارنزدیک دوبینی دارید؟ ./
آیا هنگام مطالعه حروف حرکت،پرش یا حالت شناور روی صفحه دارید؟ .8
آیا احساس می کنید که به کندی مطالعه می کنید؟ .9
آیا چشمان شما هنگام مطالعه یا انجام کارنزدیک صدمه می بینند؟ .12
آیا چشمان شما هنگام مطالعه یا انجام کارنزدیک احساس درد یا جراحت می .11
کنند؟
آیا هنگام مطالعه یا انجام کارنزدیک احساس فشاراطراف چشمان خود می .10
کنید؟
آیا احساس می کنیدکه حروف هنگام مطالعه یا انجام کار نزدیک تارشده یا از .10
فوکوس خارج می شوند؟
آیا هنگام مطالعه یا انجام کارنزدیک مکان را گم می کنید؟ .14
آیا هنگام مطالعه مجبور به خواندن دوباره ی یک خط می شوید؟ .12
×4 ×0 ×0 ×1 ×2
.0هنگام انجام فعالیت های خاصی مانند مشاهده ی تلویزیون ،فیلم ها ،رانندگی ،مطالعه ،نوشتن یا خیاطی ،وضوح دید خود را چگونه ارزیابی می کنید؟
عالی خیلی خوب خوب متوسط ضعیف
.0تا چه میزان طی چهار هفته ی گذشته اپیزود های تاری دید یا دوبینی داشته اید؟
هیچگاه تمامی اوقات بیشتر اوقات میزان قابل توجهی از زمان برخی اوقات میزان اندکی از زمان
. 4تا چه میزان مشکالتی که با چشمانتان دارید توانایی شما را در انجام فعالیت های خاص یا مدت زمانی که نیاز به انجام آن ها دارید ،محدود می کند؟
هیچگاه بطور متوسط کمی ایلب به شدت
.2تا چه حدی هنگام مطالعه کردن یا کپی کردن ،مکان را گم می کنید ،خطوط را جا انداخته یا دوبار می خوانید؟
تمامی اوقات بیشتر اوقات میزان قابل توجهی از زمان برخی اوقات میزان اندکی از زمان هیچگاه
95
.6تا چه حدی نور روشن یا تاریکی توانایی شمارا در انجام فعالیت های خاص تحت تاثیر قرار می دهد؟
هیچگاه بطور متوسط کمی ایلب به شدت
./تا چه حدی چشمان شما طی 4هفته ی گذشته دچار آبریزش ،خارش ،قرمزی یا تورم شده اند؟
تمامی اوقات بیشتر اوقات میزان قابل توجهی از زمان برخی اوقات میزان اندکی از زمان هیچگاه
. 9تا چه حد نسبت به انحراف چشمتان به سمت داخل یا خارج یا حرکت خود به خودی چشمانتان یا عدم توانایی در انجام کارهایتان به علت مشکل چشمتان ،احساس
شرمندگی می کنید؟
هرگز به شدت ایلب بطور متوسط اندکی
ارزیابی تشخیصی:
اندازه گیری های دقیق ترازی ( )alignmentو تطابق به وسیله ی عملکرد رفرکشن حداکثر مثبت همراه با باتالنس دو چشمی تسهیل می شوند.چنین معاینه ای ایلب
به دنبال تعیین آبجکتیو عیب انکساری انجام می گیرد که می توان برای تعیین آن از رتینوسکوپی استاتیک یا اتورفرکشن استفاده کرد یا حتی با رفرکتیو کارکشن قبلی
بیمار شروع نمود .برای انجام رفرکشن دوچشمی حداکثر مثبت ،ما روش زیر را توصیه می کنیم:
02
.1از خط 02یا دو خط باتالی آستانه ی حدت بینایی بیمار استفاده کنید.
02
.0چشم چپ بسته می شود ،مثبت به یافته ی آبجکتیو اضافه کنید(هربار )2.02Dتا جایی که چشم راست به سختی قادر به خواندن خط آستانه ی 02باشد .اگر از
مثبت ز یادی استفاده شود ،انجام مرحله ی بعدی دشوار خواهد بود و بنابراین ممکن است نیاز باشد اندکی به عقب برگردید( -2.02Dحداکثر)
. 0تست جکسون کراس سیلندر را انجام دهید( افزودن مثبت در مرحله ی قبل به بیمار اجازه می دهد تا پاسخ های دقیق تری در JCCداشته باشد)
.4با بستن چشم راست ،همین مراحل را برای چشم چپ تکرار نمائید.
0 .2پریزم BUمقابل چشم راست و 0پریزم BDمقابل چشم چپ و +2./2Dبه هرچشم بیافزایید.
. 6باتالنس دیسوسیه را انجام دهید(با اضافه کردن مثبت به چشمی که تارگت را واضحترمی بیند تا جایی که گزارش شود هردو تارگت به یک میزان تار هستند)
02
./پریزم دیسوسیه را خارج کنید و به آهستگی منفی اضافه کنید تا بیمار بتواند 02را بخواند .مقدار منفی را به طور دلخواه اضافه نکنید.
.8اسالید وکتوگرافیک را در پروژکتور و آنالیزرها را در فوروپتر قرار دهید .تارگت Iرا که حروفی در هر دوسمت دارد در معرض دید بیمار قرار داده و از وی بپرسید که
آیا هردو تارگت به یک میزان واضح هستند.اگر چنین نباشد +2.02D ،به چشم مربوط به اسالید واضح تر اضافه کنید .این یک باتالنس دو چشمی است اما یک
رفرکشن دو چشمی حقیقی نمی باشد.
96
.9تست استریوپسیس را انجام دهید.
02
.12به اسالید استاندارد برگردید و حدت بینایی را چک کنید .اگر بیمار نتواند 12را بخواند ،چک کنید که آیا -2.02Dبه طور دو چشمی حدت بینایی را بهبود می بخشد.
یالبا نیاز نیست که بیشتر از -2.22Dاضافه کنید .مقدار منفی را به طور دلخواه اضافه نکنید.
وقتی حدت بینایی بین دو چشم بسیار نابرابر باشد(مانند آمبلیوپی) ،تکنیک رفرکشن حداکثر مثبت با مشکل روبرو می شود ،دراین شرایط هیچگونه تکنیک رفرکتیوی
به خوبی عمل نمی کند و پس از رسیدن به حداکثر مثبت در چشم خوب ،از رتینوسکوپی برای تعیین باتالنس استفاده می شود( رفلکس های رتینوسکوپی برای هردو
چشم یکسان شوند).
مالحظات کلی
ارزیابی مقدماتی ( ) primary careباینوکوتالر ویژن مراحل مجزا و متعددی را شامل می شود.فاز نخست اندازه گیری مگنیتود و جهت فوریا در دور و نزدیک همراه با
محاسبه ای می باشد .در شرایط مراقبت اولیه ،مناسب ترین روش اندازه گیری فوریا کاورتست است. تعیین نسبت
.1هدف :کاورتست یک متد آبجکتیو ارزیابی وجود ،جهت و مگنیتود فوریا می باشد.
.0نکات مهم:
الف -کنترل تطابق :مهم تری ن جنبه ی روش کاورتست یا هرگونه تست ترازی دوچشمی دیگری کنترل تطابق است.تطابق کم تر منجربه برآورد بیشتر مقداراگزوفوریا
یا برآورد کم ترایزوفوریا خواهدشد.تطابق بیشتربه نتایج عکس خواهد انجامید .برای به حداکثررساندن کنترل تطابق طی کاورتست دو روش وجود دارد .معاینه کننده
می تواند جهت حفظ توجه و تطابق از تارگت های فیکسیشن متعدد استفاده نماید و به این منظور می توان از Gulden fixation stickها استفاده کرد که دارای تارگت
02
در هردوسمت استیک می باشند.از بیمار خواسته می شود طی انجام کاورتست تارگت را مشخص کند.این اصالحات باعث افزایش توجه روی تارگت می های
02
شوند.روش مفید دیگر اندکی حرکت دادن تارگت از چپ به راست (یک تا سه میلی متر) بین حرکات کاور پدل می باشد.معاینه کننده به دنبال یک حرکت پرسوت
کوچک در چشمی که آنکاور می شود ،می گردد و اگر زمانی که تارگت از چپ به راست حرکت داده می شود ،حرکت پرسوت اتفاق بیفتد ،نشان دهنده ی توجه
بیمار به تارگت می باشد.توجه به تارگت باعث تحریک تطابق می گردد.
ب.آبجکتیو بودن:ازآنجائیکه کاور تست یک تکنیک آبجکتیو است ،یکی از ارزشمند ترین متدها برای ارزیابی شاخص های حرکتی باینوکوتالریتی می باشد و خصوصا
هنگام کار با کودکان ارزشمند می باشد.
. 0مقادیر مورد انتظار :گرچه یافته ی مورد انتظار برای کاورتست به طور خاص مورد مطالعه قرار نگرفته است ،مقدار مورد انتظار فوریای دور (ورژنس تونیک) یک پریزم
اگزوفوریا با انحراف معیار یک و متوسط فوریای نزدیک مورد انتظار 0پریزم اگزوفوریا با انحراف معیار سه می باشد.
.1هدف :جهت تعیین تغییری که در تقارب رخ می دهد زمانی که بیمار از دور به نزدیک نگاه می کند.
97
.0نکات مهم:
یک کاراکترکلیدی در تعیین تشخیص نهایی می باشد و همچنین یکی از مهم ترین یافته هایی است که برای تعیین الف -اهمیت در تشخیص و درمان :یافته ی
باتال عموما به خوبی به لنزهای مثبت پاسخ می توالی درمان مناسب در هر شرایط خاص مورد استفاده قرار می گیرد.برای مثال ،ایزوفوریای نزدیک با نسبت
نرمال یا پایین همراه باشد ،رویکرد درمان پیشنهادی پریزم یا ویژن تراپی یا هردو خواهد بود. دهد.اگر همان مقدار ایزوفوریا با یک نسبت
محاسبه ای با استفاده از فرمول زیر تعیین می شود: محاسبه ای :نسبت ب -نسبت
که IPDفاصله ی بین مراکز مردمک برحسب سانتی متر NFD ،فاصله ی فیکسیشن نزدیک برحسب متر Hn ،فوریای نزدیک و Hfفوریای دور می باشد(ایزو مثبت و
اگزو منفی)
برای مثال IPD=62mmوبیمار در دور دو پریزم اگزوفوریک و در نزدیک 12پریزم اگزوفوریک می باشد(فاصله ی کاری نزدیک 42سانتی متر).
هنگام استفاده از این فرمول به یاد داشته باشید که از عالمت های صحیح برای ایزوفوریا و اگزوفوریا استفاده کنید.یک قانونی که دراین زمینه وجود دارد این است که
پایین به ایزوی کم تر یا اگزوی بیشتر در نزدیک خواهد باتال منجربه یافته ی ایزوی بیشتر یا اگزوی کمتردر نزدیک خواهد شد و یک نسبت یک نسبت
انجامید.
،ناتوانی در کنترل تطابق می باشد .تاکید بروضوح تارگت حیاتی است زیرا تغییر در پاسخ تطابقی از یک اندازه پ – کنترل تطابق :یک عامل ایجاد خطا در ارزیابی
گیری تا اندازه گیری دیگر بر نتایج اثرگذار می باشد.
محاسبه ای مورد انتظار برابر 6:1با انحراف معیار دو می باشد. .0مقادیر مورد انتظار :نسبت
ارزیابی ورژنس:
Gallدریافت که استفاده از 0پریزم BIو 10پریزم BOبرای تست سهولت ورژنسی می تواند بیماران دارای سیمپتوم را از افراد فاقد سیمپتوم تمیز دهد .ما استفاده از
تست سهولت ورژنس را برای تمامی بیماران primary careتوصیه می کنیم.در این شرایط اندازه گیری های رنج ورژنسی فقط نیاز است که روی بیماران خاص و در
جهت های انتخابی انجام شود .برای مثال ارزیابی امپلیتود های تقاربی در بیماران دارای اگزوفوریای دور سود مند بوده اما تعیین توانایی تباعدی این بیماران حائز
اهمیت نمی باشد.
اندازه گیری جزئی و دقیق رنج ورژنس ایلب دریک مطب primary careشلوغ می تواند به تعویق بیفتد(انجام نشود).
98
تست سهولت ورژنس:
علی ریم احتمال عدم انجام تست رنج های ورژنسی ،برخی از ارزیابی های مربوط به ورژنس اهمیت دارد.استفاده از سه پریزم BIو دوازده پریزم BOبرای تست
سهولت ورژنسی می تواند بیماران دارای سیمپتوم را از فاقد سیمپتوم تفکیک نماید.
. 1هدف :تست سهولت ورژنس جهت ارزیابی داینامیک های سیستم ورژنس فیوژنی و توانایی پاسخ گویی در یک پریود زمانی طراحی شده است.
.0نکات مهم:
و الف -قدرت پریزم و تارگت مورد استفاده Gall :و همکارانش یک مطالعه ی سیستماتیک روی سهولت ورژنس انجام دادند و دریافتند که مگنیتود انتخابی 0BI
10BOمی باشد .این ترکیب پریزم بیشترین کارایی را برای تفکیک افراد دارای سیمپتوم از افراد فاقد سیمپتوم داشته و همچنین نتایج تکرارپذیری برای تست سهولت
ورژنسی به همراه داشته است .در مطالعه ی دیگری Gallسه تارگت مختلف با جهت عمودی را برای تست سهولت ورژنس با هم مقایسه کرد و دریافت که سهولت
02
ورژنسی تقریبا مستقل از تارگت بوده و یک ستون عمودی از حروف 02تارگت مناسبی می باشد.
سومین حوزه ی مربوط به ورژنس که باید ارزیابی گردد ،آمپلیتود تقاربی می باشد که عموما از آن به نقطه ی نزدیک تقارب تعبیرمی شود.این تست خصوصا در
تشخیص یکی از شایع ترین اختالتالت دید دو چشمی convergence insufficiencyاهمیت دارد.نکات مهم شامل نوع تارگت یا تارگت های مورد استفاده و عملکرد
طی زمان می باشد.
. 1هدف :هدف از تست نقطه ی نزدیک تقارب ارزیابی آمپلیتود تقارب است.مشخص شده که دور بودن نقطه ی نزدیک تقارب توسط اپتومتریست ها به عنوان مورد
استفاده ترین معیار برای تشخیص convergence insufficiencyمی باشد.
.0نکات مهم:
الف -تارگت مورد استفاده و تعداد دفعات انجام تست :ما توصیه به دو تا چهار بار تکرار تست نقطه ی نزدیک تقارب با استفاده از تارگت تطابقی و سپس با استفاده از
چراغ قوه همراه با عینک سبز و قرمز می کنیم.
فیکسیشن دیسپاریتی:
تست فیکسیشن دیسپاریتی یک متد جدیدتر ارزیابی دید دو چشمی بوده و اطالعاتی را فراهم می کند که باید در ارزیابی مقدماتی( )primary careدرتصمیم گیری
برای تجویز پریزم برای هتروفوریای عمودی ،درنظر گرفته شود.مزیت اولیه ی تست فیکسیشن دیسپاریتی این است که تحت شرایط دو چشمی یا اسوشیتد انجام می
شود برخالف تست های دیگری که تحت شرایط دیسوسیه انجام می گیرند.
. 1هدف :بر خالف کاورتست که در آن یک چشم کاور شده و فیوژن شکسته می شود ،تست فیکسیشن دیسپاریتی جهت ارزیابی دید دو چشمی تحت شرایط اسوشیتد
طراحی شده است.
99
.0نکات مهم:
الف -تست فیکسیشن دیسپاریتی تحت شرایط دو چشمی انجام می شود :مشکل اصلی در اندازه گیری تیپیک فوریا این است که ارزیابی تحت شرایط دیسوسیه
صورت می گیرد.گرچه برخی کلینیسین ها استفاده ی روتین از تست فیکسیشن دیسپاریتی را توصیه می کنند ،ما دریافته ایم که در بیشتر موارد ،تست فوریا/ورژنس
در دست یابی به تشخیص و پلن درمانی کافی است .در شرایطی که تشخیص مبهم بوده یا نیاز به تجویز پریزم عمودی یا پریزم BOمی باشد ،تست فیکسیشن
دیسپاریتی یک مکمل مهم می باشد.
ب -تعیین مقدار پریزم:فیکسیشن دیسپاریتی درحال حاضر متد انتخابی جهت تعیین مقدار پریزم تجویزی برای هتروفوریای عمودی می باشد.
مالحظات کلی:
ارزیابی سنتی فانکشن تطابقی شامل اندازه گیری دامنه ی تطابقی با استفاده از متد داندرزپوش آپ می باشد.تست پاسخ و سهولت تطابقی نیز عالوه بر آمپلیتود تطابقی
حائز اهمیت می باشد.یک مفهوم مهم این است که ممکن است فردی سیمپتوم های آستنوپی را تجربه کرده و علی ریم نرمال بودن آمپلیتود تطابقی ،یک اختالل
تطابقی داشته باشد Wick.و Hallرابطه ی میان سه حوزه ی تطابق که بطور معمول تست می شوند را مورد مطالعه قرار دادند(دامنه ،سهولت و پاسخ تطابقی) .آن ها
022کودک را تحت یربالگری قرار دادند و پس از کنار گذاشتن آن هایی که استرابیسم یا عیب انکساری باتال داشتند ،دریافتند که فقط 4درصد در تمامی سه فانکشن
مربوط به تطابق مشکل داشتند .نتایج آن ها نشان می دهد که پیش بینی نتایج یک تست براساس نتایج تست های دیگر ،امکان پذیر نیستminimum database.
پیشنهادی ،ارزیابی آمپلیتود و سهولت تطابقی می باشد.اگر ادیشن نزدیک نیز جزء آپشن های درمان باشد ،رتینوسکوپی MEMرانیز باید در معاینه در نظر گرفت.
جدول 4.0یافته های مورد انتظار را برای تمامی تست های تطابقی لیست می کند.
1
دامنه ی تطابقی (کمترین مقدار مورد انتظار) 12 -4 age :با انحراف معیار 0
( 2قدرت لنز بر پایه ی )amplitude scaled testing سیزده سال تا بزرگساتالن 12.2 cpm :با انحراف معیار
Push-up Amplitude
.0نکات مهم:
011
الف -اندازه گیری دقیق فاصله :اندازه گیری دقیق فاصله ای که بیمار تاری را گزارش می کند ،حیاتی است .حتی خطاهای کوچک اندازه گیری می تواند به تفاوت
های بزرگی در نتایج بیانجامد.جهت کاهش این مشکل ،می توان دامنه ی پوش آپ را با استفاده از لنزهای -4.22Dاندازه گیری کرد .این اصالح نقطه ی پایانی را
دورتر از بیمار قرار می دهد و امکان اندازه گیری دقیق تر endpointرا فراهم می کند.
ب -مونیتور کردن پاسخ بیمار :مهم است که بطور متناوب از بیمار بخواهیم تا حروف را بخواند تا اطمینان حاصل گردد که حرف پرینت تار نشده است.
02
را پ-بزرگنما یی نسبی فاصله :یک مشکل متد پوش آپ این است که به علت بزرگنمایی نسبی فاصله دیگر حروف یک زاویه ی مورد انتظار برای یک حرف
02
02 02
تشکیل نمی دهند.یک حرف 02در 42سانتی متری معادل یک حرف 102در 12سانتی متری می باشد.بنابراین تست پوش آپ ،آمپلیتود تطابق را بیشتر برآورد می
کند .یک راه حل برای این مشکل کاهش سایز حروف در 02سانتی متری و دوباره در 12سانتی متری می باشد.
.0مقادیر مورد انتظار :یک سیستم رایج مورد استفاده ،فرمول هافستتر است که براساس ارقام دوئن می باشد .کم ترین آمپلیتود مورد انتظار برای هرسن را می توان با
1
استفاده از این فرمول محاسبه نمود . 12 - 4 age :برای یک بیمار 02ساله ،حداقل دامنه ی مورد انتظار برابر است با . 12 – 02/4 = 12D
.1هدف :جهت ارزیابی staminaو داینامیک های پاسخ تطابقی .اهداف این تست مشابه تست سهولت ورژنسی می باشد.
.0نکات مهم:
الف -سن :نرم های این تست ابتدا برای افراد جوان گزارش شده اند .سواتالتی در رابطه با اعتبار بست این نرم ها به جمعیت های دیگر وجود دارد نظیر کودکان
مدرسه ای و بزرگساتالن بین سنین 02تا 42سال Yothers .پیشنهاد به تغییر تست سهولت تطابقی دو چشمی بر اساس اندازه گیری آمپلیتود پوش آپ
کرد ،)amplitude scaled facility(.به این جهت که آن ها دریافتند amplitude scaled testingبهتر از لنزهای مثبت و منفی دو ،بیماران دارای سیمپتوم را از فاقد
سیمپتوم تمیز می دهد.
ب-دستورالعمل :درتست بزرگساتالن و کودکان با سن بیشتر ،کلینیسین می تواند از بیمار بخواهد تا زمانی که تارگت واضح شد ،گزارش کند.
پ-تست تک چشمی در مقابل دو چشمی :ما استفاده ی روتین از تست سهولت تطابقی دو چشمی را پیشنهاد می کنیم.اگر بیمار با تست دوچشمی مشکل داشته باشد
،می توان تست تک چشمی را انجام داد.وقتی بیمار نتواند لنزهای منفی را به صورت دو چشمی و تک چشمی واضح کند ،یک مشکل تطابقی وجود دارد .اگر بیمار در
تست دو چشمی با شکست مواجه شده و تست تک چشمی را پاس کند ،مشکل دید دو چشمی محتمل تر است.
ت-تارگت مورد استفاده برای تست دو چشمی :اهمیت استفاده از ساپرشن کنترل در انجام تست BAFدر مقاتالت مورد تاکید قرارگرفته است .تارگتی که به طور معمول
استفاده می شود No.9 vectogram ،می باشد.این یک تارگت پوتالروید می باشد که یک خط آن توسط چشم راست ،یک خط توسط چشم چپ و یک خط توسط
هردو چشم دیده می شود.
.0مقادیر مورد انتظار :جدول 4.4مقادیر مورد انتظار را برای amplitude scaled facilityنشان می دهد.
010
تست های تطابقی مکمل:
رتینوسکوپی :MEM
گرچه برخی کلینیسین ها بر استفاده ی روتین تست های ارزیابی پاسخ تطابقی ،پافشاری می کنند (رتینوسکوپی ، )MEMما دریافته ایم که در بیشتر مواردی که در
مطب primary careدیده می شوند ،تاریخچه ی دقیق و تست آمپلیتود و سهولت تطابقی جهت دست یابی به یک تشخیص مقدماتی و پلن درمانی کافی می
باشد.در شرایطی که تشخیص مبهم می باشد یا ادیشن نزدیک درنظر گرفته می شود ،رتینوسکوپی MEMمی تواند یک مکمل مهم برای معاینه باشد.
.1نکات مهم:
الف -تست باید با رفرکشن سابجکتیو انجام شود :رتینوسکوپی MEMیک نوع رتینوسکوپی نزدیک می باشد .کارت های MEMبرای رتینوسکوپ Welch – Allyn
طراحی شده اند و به سر رتینوسکوپ متصل می شوند.برای ارزیابی مقدماتی ،فاصله ی کاری باید 42سانتی متر باشد .کارتی انتخاب می شود که متناسب با سن و
سطح سواد بیمار باشد.همچنان که بیمار حروف روی کارت را می خواند ،رتینوسکوپی در راستای محور افقی انجام می شود و مقدار مثبت یا منفی تالزم برای خنثی
کردن حرکت رفلکس رتینوسکوپی ،تخمین زده می شود و جهت تایید تخمین ،لنزی به سرعت مقابل چشم قرار داده می شود.
ب-نتایج تست MEMمنعکس کننده ی فانکشن تطابقی و دوچشمی می باشد :هر تستی که تحت شرایط دو چشمی انجام گیرد ،تحت تاثیر هردو فانکشن تطابق و دو
چشمی قرار می گیرد.بنابراین گرچه MEMیک تست عملکرد تطابقی در نظر گرفته می شود ،دید دو چشمی نیز ارزیابی می گردد.برای مثال یافته ی مثبت کمتر از
مورد انتظار نشان دهنده ی تطابق بیشتر ثانویه به acc. Excessیا اگزوفوریای باتال و کاهش ورژنس فیوژنی مثبت می باشد .همین دلیل در مورد یافته ی مثبت
بیشتراز انتظار برای رتینوسکوپی MEMنیز دتاللت می کند که می تواند نشان دهنده ی تطابق کمتر ثانویه به acc . insuffیا ایزوفوریای باتال و کاهش ورژنس فیوژنی
منفی باشد.
پ-شرایط نوری:هنگام انجام رتینوسکوپی ، MEMمهم است که از شرایط نور نرمال اتاق استفاده کنیم .تطابق تحت تاثیر شرایط روشنایی قرار می گیرد و تاریکی
ممکن است پاسخ تطابقی را تغییردهد .بنابراین تطابق باید تحت شرایط نوری تست شود که بیمار بطور معمول از آن استفاده می کند.
ت-تعیین ادیشن نزدیک:رتینوسکوپی MEMمتد انتخابی برای بررسی مقدار ادیشن نزدیک برای تجویز در اختالتالت دید دوچشمی می باشد.متد های دیگر تمایل به
محاسبه ی مقادیر کمتری برای ادیشن نزدیک نسبت به آنالیز MEMدارند.
.0مقادیر مورد انتظار :مقدار مورد انتظار برای رتینوسکوپی MEMبرابر +2.02Dتا +2.22Dبا انحراف معیار +2.02Dمی باشد.بنابراین یافته ی پالنو یا مثبت بیشتر از
+2./2Dشک برانگیز می باشد.
آنالیز مقدماتی مشکالت شایع تطابقی و مشکالت ییر استرابیسمی دید دو چشمی:
ما به عنوان اپتومتریست با تعداد معینی از آنومالی های تطابقی ،اوکوتالر موتور و آنومالی ییر استرابیسمی دید دوچشمی در کلینیک مواجه هستیم و تعداد مشخصی
مشخص شدند ،می توان سندرم مورد نظر را از سیستم تقسیم بندی برای کمک به دسته بندی این اختالتالت وجود دارد.همین که فوریای دور و نزدیک و نسبت
میان 12مشکل شایع تطابقی ،موتیلیتی و دوچشمی ،انتخاب کرد.این تقسیم بندی اصالحی بر تقسیم بندی Duane-Whiteمی باشد که توسط Wickپیشنهاد شده
است.
012
آنومالی های دو چشمی:
هتروفوریای عمودی:
Accommodative insufficiency
Ill-sustained accommodation
Accommodative excess
Accommodative infacility
013
مودالیته ها و راهنماهای عمومی درمان و پیش آگهی:
مدل درمان primary careکه در اینجا ارائه می کنیم بر اساس اطالعات فصول اول و دوم در رابطه با تشخیص ،آنالیز و تقسیم بندی می باشد.برای استفاده از این
اطالعات به عنوان یک راهنمای کلی در درمان یک اختالل دید دو چشمی خاص ،نخست تالزم است که براساس ارزیابی کلینیکال تعیین کنیم که آیا اگزوفوریا،
پایین ،نرمال یا باتال همراه می باشد.به عالوه باید تعیین شود که آیا این یافته ها با سیمپتوم های اورتوفوریا یا ایزوفوریا در دور وجود دارد و اینکه آیا با یک نسبت
مربوط به یک مشکل دید دو چشمی همراه می باشند .در رابطه با آنومالی های تطابقی ،باید معلوم شود که آیا مشکل در تحریک یا ریلکس تطابق یا هردو وجود
دارد .هدف اولیه ی این مدل تاکید بر اهمیت درنظر گرفتن تمامی آپشن های درمانی برای هر آنومالی تطابقی ،اوکوتالر موتور و دید دو چشمی می باشد.تعداد
محدودی آپشن درمانی برای بیمار مبتال به این اختالتالت وجود دارد .در مدیریت چنین بیمارانی بهتر است تا این عادت در نظر گرفتن هر آپشن و سپس استفاده از آن
یا رد آن را برای بیمار مورد نظر کسب کنیم.با استفاده از این رویکرد اطمینان حاصل می گردد که هیچ آپشن درمانی مورد بی توجهی قرار نمی گیرد و منجر به
موفقیت بیشتر و سریع تری می گردد .برای مثال برخی از آپشن های درمانی ممکن (اوکلوژن ،ویژن تراپی برای آمبلیوپی و ARCو جراحی) به ندرت در درمان مقدماتی
( ) primary careمشکالت تطابقی و مشکالت ییر استرابیسمی دید دوچشمی ضرورت دارند.درموارد هتروفوریای همراه با آنیزومتروپی ،ایلب اوکلوژن و درمان
آمبلیوپی ضروری خواهد بود.در شرایط بسیار نادری و در مواجهه با هتروفوریاهای با مگنیتود بسیار باتال ،ممکن است جراحی تالزم باشد.بنابراین گاهی تالزم است برای
برخی بیماران ارجاع برای این آپشن های درمانی را درنظر بگیریم.
براساس یک قانون کلی ،توصیه می شود که نخست تجویز برای عیوب انکساری باتال صورت گیرد.جدول 4.2براساس مطالعه ی Orindaبوده و معیار عیب انکساری
قابل توجه را نشان می دهد.استراتژی تجویز برای عیوب انکساری باتال بر پایه ی این فرض است که ممکن است یک رابطه ی ایجادی/تاثیری ()cause/effectبین
عیب انکساری و آنومالی های تطابقی و دید دو چشمی وجود داشته باشد.در تصمیم گیری برای تجویز آمتروپی باید در نظر داشت که کارکشن بر وضعیت ورژنس
اثر می گذارد .درنتیجه ما تجویز حداکثر مثبت را برای بیماران دارای انحرافات ایزو و حداقل مثبت را برای بیماران دارای انحرافات اگزو چشم ها براساس نسبت
توصیه می کنیم.اگر یک عیب انکساری باتال وجود داشته باشد ،از بیمار خواسته می شود تا کارکشن را برای چهار تا شش هفته استفاده کند و سپس ارزیابی مجدد
فانکشن تطابقی و دید دو چشمی انجام می گ یرد .در برخی موارد ،اختالتالت قبلی برطرف شده و درمان دیگری تالزم نخواهد بود .برای مثال Dwyerو Wickبهبود
فانکشن دید دو چشمی را پس از یک تا دو ماه استفاده از کارکشن انکساری در 140بیماران ییر استرابیسمی که دارای عیب انکساری و یک آنومالی ورژنسی یا
تطابقی بود ند ،گزارش کردند.اگر اختالتالت تطابقی ،اوکوتالر موتور یا دو چشمی پس از استفاده از کارکشن نیز وجود داشته باشند ،آلترناتیو های درمانی دیگر باید در
نظر گرفته شود.
014
Case 4.1
رابرت یک حسابدار 41ساله با شکایت ، eye strainتاری دید ،سوزش و سردرد پیشانی مراجعه کرده است .این مشکالت هر بعدازظهرشروع می شوند و برای مدت
6ماه است که رخ می دهند .وی پیش از این از عینک استفاده نکرده است .تست بیمار +0.22Dدر هردو چشم ،اورتوفوریا در دور و 8پریزم اگزوفوریا در نزدیک بدون
کارکشن را نشان می دهد .با کارکشن در دور 6پریزم اگزوفوریک و در نزدیک 12پریزم اگزوفوریک می شود.
در این مورد ،بیمار هنگام مطالعه ناراحت بوده و نیاز به یک کارکشن برای هایپروپی دارد .در زمینه ی مراقبت اولیه ،باید تجویز کامل برای بیمار انجام شود و از بیمار
خواسته شود تا از عینک بطور تمام وقت استفاده کند و پس از 4تا 6هفته برای ارزیابی مجدد مراجعه نماید .اگر سیمپتوم ها باقی مانده باشند ،می توان ویژن تراپی را
توصیه کرد.
دیگر استفاده ی مهم لنزها در درمان اولیه ی اختالتالت دید دو چشمی و تطابقی تغییر demandسیستم های دید دو چشمی و تطابقی است.تست حیاتی که به تعیین
بیانگر آن است که می توان توسط لنزهای ادیشن کم ،تغییری بزرگی در ترازی می باشد.یک نسبت اثربخشی لنزهای ادیشن کمک می کند ،مگنیتود نسبت
پایین بیانگر آن است که استفاده از لنز addتاثیر مطلوب کمی خواهد دوچشمی ایجاد نمود و استفاده از لنز ادیشن عموما یک رویکرد موثر خواهد بود.یک نسبت
داشت .رایج ترین مثال برای موثر بودن استفاده از لنزها در ییاب عیب انکساری convergence excess ،می باشد.در این حالت بیمار بیمار فوریای قابل توجهی در
باتال ،می توان با تجویز لنزهای مثبت برای نزدیک تغییر قابل مالحظه ای را دور نداشته و ایزوفوریای متوسط تا باتالیی در نزدیک دارد.در صورت وجود یک نسبت
نرمال) ،آنگاه در میزان ایزوفوریا در نزدیک ایجاد کرد .با این حال اگر داده ها متفاوت بوده و بیمار ایزوفوریای متوسط در دور و نزدیک داشته باشد(یک نسبت
یک مقدار کم پریزم base-outشکایات بیمار را به نحو موثر تری برطرف خواهد نمود.
در تجویز لنزهای ادیشن مثبت ،تجویز بایفوکال تقریبا همواره ارجح می باشد.سگمنت flap-top 08 mmبرای کودکان به خوبی عمل می کند .برای کودکان زیر ده
سال ،توصیه می شود که ارتفاع سگمنت فلت تاپ در حاشیه ی تحتانی مردمک یا اندکی باتالتر از آن ست شود تا اطمینان حاصل گردد که کودک از میان سگمنت
نگاه می کند .برای کودکان بزرگتر و بزرگساتالن می توان ارتفاع سگمنت فلت تاپ را در لبه ی پلک تحتانی ست کرد یا از یک لنز پروگرسیو high-setاستفاده نمود.
تعیین ادیشن نزدیک نیاز به آگاهی از میزان تطابق (یا تالش تطابقی) مورد استفاده دارد .جهت به حداکثر رساندن ریلکس شدن تطابق در دور ،عموما رفرکشن جهت
دست یابی به بهترین حدت بینایی با حداکثر لنز مثبت ممکن ( حداقل منفی) انجام می شود.رفرکشن حداکثر مثبت اشیای دور را در دور ترین نقطه ی کانونی از
(در مورد بیماران convergence excessکه شبکیه قرار می دهد .همین که رفرکشن حداکثر مثبت انجام گرفت ،ادیشن نزدیک را می توان با استفاده از نسبت
015
در نزدیک ایزوفوریک تر از دور هستند) یا رابطه ی بین پاسخ تطابقی در دور ونزدیک (در مورد بیماران با مشکالت تطابقی که فوریای قابل توجهی در دور یا نزدیک
ندارند) ،تعیین نمود .خوشبختانه ادیشن نزدیکی که در هر دو مورد به خوبی عمل می کند قدرتی تقریبا به اندازه ی +1.02 Dدارد.
نیاز به آگاهی از میزان تغییر در ایزوفوریای نزدیک توسط ادیشن نزدیک دارد.جدول 4.6 در ، primary care practiceتعیین ادیشن نزدیک بر اساس نسبت
نشان می دهد که ادیشن نزدیک +1.02 Dتاثیر مثبتی بر ایزوفوریای نزدیک برای اکثر بیماران دارای convergence excessخواهد داشت .محاسبات جدول 4.6
نشان می دهد که ادیشن نزدیک +1.02 Dبیشترین تاثیر را بر تطابق (یا تالش تطابقی) خواهد داشت و متعاقبا بر روی ایزوفوریای نزدیک اثرگذار خواهد بود .گرچه
همواره این گونه نیست ،تجویز یک ادیشن نزدیک +1.02Dهمواره تاثیر قابل توجهی بر ایزوفوریای نزدیک خواهد داشت و در زمینه ی پرایمری می تواند به عنوان
یک ادیشن پیش فرض برای بیماران دارای مشکالت دید دو چشمی مورد استفاده قرار گیرد .این ادیشن نزدیک +1.02Dرا می توان بر اساس اندازه گیری های
کاورتست ( باقی ماندن ایزوفوریا با این میزان ادیشن بیانگر آن است که ادیشن نزدیک قوی تری باید در نظر گرفته شود) یا رتینوسکوپی ( MEMلید تطابقی یا یافته ی
منفی نیاز به یک ادیشن ضعیفتر را نشان می دهد) ،تغییر داد.
محاسبه ای 8/1فوریای نزدیک پیش بینی شده با ادیشن 2 :اگزو فوریای دور :ارتو فوریای نزدیک 2 :ایزو نسبت
محاسبه ای 12/1فوریای نزدیک با ادیشن 0.2 :اگزو فوریای دور :اورتو فوریای نزدیک 12 :ایزو نسبت
محاسبه ای 10/1فوریای نزدیک با ادیشن :اورتو فوریای دور :اورتو فوریای نزدیک 12 :ایزو نسبت
:Case 4.0
یک بیمار 12ساله با شکایت ، eyestrainتاری دید و عدم توانایی تمرکز هنگام پس از ده دقیقه مطالعه مراجعه کرده است .این مشکالت وی را از شروع سال
محاسبه ای در این تحصیلی رنج داده است .رفرکشن +1.22Dدر هردو چشم ،فوریای دور 4ایزوفوریا و فوریای نزدیک 02ایزوفوریا ( )IPD=28mmبود .نسبت
فرد 8:1می باشد.یافته های تست های نقطه ی نزدیک توسط رفرکشن سابجکتیو عبارت بود از:
NRA=+0.22D
Base-out near:16/06/16
016
BAF: Diplopia with -0.22D
MAF: 10 cpm
باتالاست ،تجویز برای آمتروپی در این فرد اهمیت دارد .تجویز +1.22 Dفوریای نزدیک را به حدود 10ایزوفوریا کاهش خواهد داد .آنالیز به علت این که نسبت
داده های نزدیک نشان می دهد که تمامی اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم ورژنس فیوژنی منفی پایین می باشند .استفاده از لنزهای ادیشن مثبت در این مورد
توصیه می شود که ایزوفوریای باقی مانده را برطرف خواهدکرد ،همچنین رابطه ی NRAو PRAرا باتالنس کرده و یافته های MEMو BASE-INرا نرمال
خواهدنمود.آنالیز نشان می دهد که یک ادیشن +1.22 Dتا +1.02 Dمناسب می باشد.تجویز نهایی عبارت است از:
OD:+1.22D
OS:+1.22
+1.02D add
کلینیسین ها به طور معمول به جای پاسخ تطابقی به محرک تطابقی توجه می کنند.پاسخ تطابقی به طور قابل مالحظه ای کوچک تر از محرک تطابقی است .به علت
تکنیک رفرکتیو و عمق کانونی چشم ،همچنانکه شی ء نزدیک می شود ،دایره ی تاری تا محدوده های عمق کانون حرکت می کند و برای تقریبا +2./2Dمحرک
تطابقی ،تغییری در تطابق به علت رفرکشن و عمق کانونی چشم ایجاد نمی گردد .فاصله ی عمق کانونی همراه با لگ تطابقی نرمال 2.22Dیا بیشتر باعث می شود
وقتی فیکسیشن از دور به فاصله ی 42سانتی متر تغییر می کند فقط 1.02تا 1.22دیوپتر تغییر تطابقی حاصل شود.و این میزان بسیار کمتر از محرک تطابقی ( 0.22
) Dمی باشد .این به این معنا است که برای بیماران دارای مشکالت تطابقی و بدون فوریای قابل توجه در دور ونزدیک ،یک ادیشن نزدیک +1.02 Dمی تواند در
درمان اولیه ( )primary careمورد استفاده قرار گیرد و مطمئن بود که این ادیشن سیمپتوم های تطابقی را برطرف خواهد نمود.به طور تیپیک می توان از ادیشن
نزدیک +1.02Dبیشتر اوقات و بدون نیاز به تست های دیگر استفاده نمود .با اینحال برای بازبینی این ادیشن نزدیک پیش فرض ،رتینوسکوپی MEMتست انتخابی
می باشد.در رتینوسکوپی ، MEMلید تطابقی ( یافته ی منفی) بیانگر آن است که یک ادیشن ضعیف تر برای نزدیک باید درنظر گرفته شود در صورتی که وجود لگ
(یافته ی منفی) بیانگر آن است که مقدار ادیشن نزدیک می تواند افزایش پیدا کند.
لنزهای ادیشن منفی نیز باید در موارد خاصی در نظ ر گرفته شوند .لنزهای ادیشن منفی برای کاهش زمان وقوع اگزوتروپی اینترمیتنت یا فراهم کردن فیوژن بهتر در
اگزوفوریای باتال مورد استفاده قرار می گیرند.وقتی برای این منظور استفاده می شوند ،مقادیر اندک منفی ( -1.22تا )-0.22به کار می روند.در بیشتر موارد می توان از
فاکتور حیاتی در تعیین میزان منفی -1.02Dاورکارکشن به عنوان پیش فرض برای بیماران در primary care practiceاستفاده کرد.در این موارد نسبت
می گذارد و تجویزی نمی باشد .هدف از ادیشن منفی در این بیماران کاهش اثر منفی ای است که تقارب روی تطابق و وضوح دید دور در نتیجه ی نسبت
همچنین ایجاد محرکی برای تقارب می باشد .همین که این اتفاق افتاد ،بیمار توانایی برقراری فیوژن با استفاده از ورژنس فیوژنی را پیدا می کند.
017
نمونه ی کالسیک برای عدم موثربودن استفاده از لنزها در ییاب عیب انکساری Convergence insufficiencyاست .در این حالت ،فوریای دور به طور تیپیک قابل
پایین وجود دارد .استفاده از لنزها در این حالت جهت دست یابی به یک تغییر مطلوب در فوریای توجه نبوده و اگزوفوریای متوسط تا باتال در نزدیک و نسبت
نزدیک انتظار نمی رود که موثر باشد.
پریزم:
پریزم در درمان آنومالی های دید دوچشمی مفید بوده و باید در تمامی موارد مورد توجه قرار گیرد.عموما دو حالت وجود دارد که درآن ها استفاده از پریزم ممکن است
در درمان مقدماتی( )primary careمفید باشد.
شرایط با باتال
ویژن تراپی لنزهای ادیشن Convergence excess
لنزهای ادیشن ویژن تراپی Divergence excess
شرایط با نرمال:
ویژن تراپی و اد مثبت پریزم base-out Basic esophoria
اد منفی ،پریزم base-in ویژن تراپی Basic exophoria
ویژن تراپی Fusional vergence dysfunction
اختالتالت ورتیکال:
ویژن تراپی پریزم عمودی فوریای عمودی
از بین آنومالی های دو چشمی ییر استرابیسمی ذکر شده ،پریزم برای basic esophoria ، divergence insufficiencyو هتروفوریای عمودی بیشتر موثرمی باشد و
به میزان بسیار کمتری در convergence insufficiencyو .basic exophoriaجدول 4./مواردی را که در آن ها پریزم احتماتال موثر می باشد ،لیست می کند.
018
:Horizontal relieving prism
اگریک هتروفوریای لترال بزرگ یا یک استرابیسم اینترمیتنت وجود داشته باشد ،ممکن است تجویز پریزم جهت کاهش تقاضا برای ورژنس فیوژنی و کاهش سیمپتوم
نرمال تا پایین ،بیشترین تاثیر را دارد Worrell .و همکارانش اثربخشی های بیمار سودمند باشد.پریزم در موارد ایزوفوریا در دور (ورژنس تونیک باتال) با یک نسبت
پریزم تجویزی براساس معیار شرد را بررسی کردند و دریافتند که پریزم در موارد ایزوفوریای دور از جانب بیماران ترجیح داده می شود .برای اگزوفوریا و ایزوفوریا در
نزدیک ،هیچگونه ترجیحی برای عینک های پریزم دار پیدا نکردند Payne .و همکارانش دو جفت عینک تجویز کردند که از هر نظر به هم شبیه بودند فقط یک
جفت دارای پریزم (تعیین شده توسط تست فیکسیشن دیسپاریتی) و دیگری فاقد پریزم بود.پس از استفاده از هردو جفت عینک برای دو هفته ،تمامی ده فرد عینک
پریزم دار را انتخاب کردند.براساس اطالعات منتشر نشده ای از ،wickمقدار پریزم محاسبه شده براساس معیار sheardبرای بیماران دارای ایزوفوریای دور به اندازه ی
مقدار محاسبه شده بر اساس آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی می باشد و مقدار پریزم حدود یک سوم فوریای دور است .براساس این یافته در primary care practice
می توان مقدار پریزم base-outرا برای ایزوفوریای دور به اندازه ی یک سوم فوریای دور تجویز نمود.دریک scheiman ، randomized clinical trialو همکارانش
دریافتند که عینک های مطالعه ی دارای پریزم base-inدر درمان convergence insufficiencyدر کودکان 9تا 1/ساله موثرتر از رفرکتیو کارکشن تنها
نبودند.گرچه مطالعه ی مشابهی در مورد بزرگساتالن صورت نگرفته ،تاثیر ویژن تراپی برای بیماران دارای انحرافات اگزو معموتال عالی است.بنابر این برای بیماران با
اگزوفوریای دور ،ما توصیه به تجویز پریزم نمی کنیم.این بیماران توسط ویژن تراپی به آسانی و به طور موفقیت آمیزی درمان می شوند و باید توسط پراکتیشنرهای
مراقب اولیه برای درمان ارجاع شوند.
Case4.0
بیمار 02ساله ای با شکایت دیپلوپی اینترمیتنت مراجعه کرده که هنگام نگاه کردن به دور بدتر می شود.این مشکل برای چندین سال وجود داشته است .رفرکشن بیمار
محاسبه ای برابر 0:1است .تجویز آمتروپی در این مورد تقریبا +2.22Dچشم راست و چپ ،فوریای دور 12پریزم ایزوفوریا و در نزدیک اورتو می باشد.نسبت
هیچگونه تاثیری بر ایزوفوریای دور نخواهد داشت و آن را از 12به 9پریزم دیوپتر کاهش می دهد.و همچنین نمی توان لنزهای ادیشن مثبت را در دور برای
Divergence insufficiencyدر نظر گرفت زیرا باعث تاری دید دور می گردد.در ، primary care practiceمی توان تجویز کارکشن حداکثر مثبت را به همراه 0
پریزم ( base-outیک سوم فوریای دور) در نظر گرفت ،اگر بیمار همچنان سیمپتوماتیک باقی بماند ،بیمار باید برای ویژن تراپی ارجاع گردد.
درتجویز پریزم در ، primary care practiceوقتی قدرت پریزم 1.02یا کمتر باشد تقریبا همواره قدرت پریزم در یک لنز تجویز می شود و اگر قدرت پریزم 1.2یا
بیشتر باشد ،پریزم بین دو لنز تقسیم می گردد .لنزهای پلی کربنات به علت افزایش ایمنی آن ها تبدیل به لنزهای انتخابی شده اند .با این حال عدد Abbyلنزهای
پلی کربنات باعث گزارش color fringesاز جانب بیماران می شود و این اثر با تجویز پریزم تشدید می گردد زیرا خود پریزم نیز گاهی اوقات باعث این اثر می شود .با
افزایش قدرت پریزم برای کاهش این تاثیرات ،پراکتیشنر باید CR-09یا متریال با ایندکس باتال را به جای پلی کربنات در نظر بگیرد .پوشش آنتی رفلکتیو برای این
منظور ارزشمند بوده و باید برای تمامی تجویزهای شامل پریزم مورد استفاده قرار گیرد.
براساس گزارش Londonو ، Wickاصالح فیکسیشن دیسپاریتی عمودی ممکن است تاثیر مفیدی بر انحراف افقی داشته باشد.برا اساس همین یافته ،آن ها پیشنهاد
کردند که چنانچه انحراف افقی و عمودی ه ردو وجود داشته باشد ،کلینیسین نخست باید اصالح توسط پریزم را برای جزء عمودی در نظر بگیرد Wick .پیشنهاد می
کند که پریزم عمودی در صورتی باید تجویز گردد که منجر به بهبود عملکرد بینایی نظیر کاهش ساپرشن و افزایش رنج فیوژنی گردد .حتی پریزم عمودی به میزان
2.2نیز ممکن است برای فیوژن سودمند باشد.
019
آسوشیتد فوریای عمودی :
به طورکلی می توان مقدار پریزم مورد نیاز برای کاهش فیکسیشن دیسپاریتی به صفر را تجویز کرد و مطمئن بود که سیمپتوم های بیمار را به نحو قابل مالحظه ای
کاهش خواهد داد.از آنجائیکه انجام این اندازه گیری بسیار آسان می باشد ،این فرم تست فیکسیشن دیسپاریتی تبدیل به تست انتخابی برای هتروفوریای عمودی
شده است.اندازه گیری های اسوشیتد فوریا را می توان با استفاده از امریکن اپتیکال وکتوگرافیک اسالید ،تست Turvilleو ملت یونیت نزدیک انجام داد.
بیمار 1/ساله ای با شکایت سرعت پایین مطالعه ،گم کردن مکان هنگام مطالعه ،خواندن همان خط و سردرد پس از تقریبا 02دقیقه مطالعه مراجعه کرده است.وی
اظهار می کند که پلک زدن تاری نزدیک را برطرف می کند .کارکشن کنونی بیمار مشابه یافته های رفرکتیو می باشد:
OD:-1.22 D
OS:-1./2 D
تمامی تست ها روی لنزهای همیشگی بیمار انجام گرفته است .کاور تست و تست مادوکس راد دو پریزم هایپرفوریای چپ را در تمامی جهات نگاه در دور و نزدیک
نشان می دهد.یافته ی اسوشیتد فوریا 1./2پریزم هایپراسوشیتد فوریای چپ در دور و نزدیک بود.تغییری در اسوشیتد فوریا با تغییر جهت نگاه مشاهده نشد.یافته های
تطابقی نرمال بودند(لگ ، 2./2D:دامنه 14:و سهولت دو چشمی 6cpmبا فلیپرهای مثبت و منفی دو در نزدیک) .براساس یافته های معاینات ،کارکشن همیشگی
بیمار با توجه به توانایی های تطابقی و فیوژنی ،کافی بود .کارکشن مایوپی به تنهایی وسپس با پریزم 1./2 base-downمقابل چشم چپ در تریال فریم قرار داده شد
و ازبیمار خواسته شد به مدت ده تا پانزده دقیقه تحت هردو شرایط مطالعه کند.وی با اضافه شدن پریزم ،احساس eye strainکمتر و حرکات چشمی دقیق تری را
گزارش کرد و بر همین اساس پریزم تجویز گردید.با این تجویز جدید ،بیمار کاهش در دفعات گم کردن مکان هنگام مطالعه را گزارش کرد و هیچگونه سیمپتومی را
هنگام مطالعه تجربه نکرد.
اوکلوژن یک آپشن درمانی رایج مورد استفاده در درمان استرابیسم و شرایط مربوط به آن می باشد :آمبلیوپی ،فیکسیشن ییر مرکزی ،ساپرشن و تناظر ییرطبیعی
شبکیه ای .وقتی هتروفوریا با آمبلیوپی آنیزومتروپیک همراه باشد ،ایلب درمان passiveبا استفاده از اوکلوژن یا آتروپین پنالیزیشن تالزم می باشد .توصیه ی ما برای
آمبلیوپی آنیزومتروپیک شامل چهار مرحله می باشد:
.0لنزهای ادیشن یا پریزم در صورت نیاز جهت کمک به توازی محور های بینایی
.0درمان پسیو توسط دو تا شش ساعت اوکلوژن مستقیم یا آتروپین پنالیزیشن (یک قطره آتروپین سولفات در چشم با دید بهتر در زمان خواب دو بار در هفته )
.4ویژن تراپی فعال جهت بهبود حدت بینایی و بهبود فانکشن دو چشمی
بسیاری از اوقات در ، primary care practiceبیمار فقط توسط مرحله ی اول یعنی اصالح کامل انکساری بهبود پیدا می کند.یالبا لنزهای ادیشن یا پریزم جهت
کمک به ترازی محورهای بینایی و درمان پسیو با استفاده از دو تا شش ساعت اوکلوژن مستقیم در روز یا آتروپین پنالیزیشن (یک قطره آتروپین سولفات در چشم با
دید بهتر هنگام خواب دو بار در هفته ) ،تالزم می باشد.اگر ویژن تراپی اکتیو برای بهبود حدت بینایی و عملکرد دو چشمی تالزم باشد ،می توان بیمار را ارجاع کرد.
001
توالی درمان برای آمبلیوپی آنیزومتروپیک
.1اصالح انکساری کامل
.0کمک به ترازی محورهای بینایی در صورت نیاز :
الف -لنزهای ادیشن اگر:
نسبت باتال
تطابق ناکافی
ب-پریزم اگر:
ایزوفوریا در دور ()base-out
هایپرفوریا ()base-down
.0اوکلوژن مستقیم ( ، part timeدو تا شش ساعت در روز)
یا آتروپین پنالیزیشن چشم با دید بهتر (یک قطره دو بار در هفته )
.4ویژن تراپی
الف-تک چشمی :افزایش حدت تک چشمی
ب-بهبود فانکشن دو چشمی
Case 4.2
دختر 10ساله ای با شکایت تاری دید وقتی از کتاب به تخته سیاه نگاه می کند ،مراجعه کرده است.وی همچنین شکایت از سردرد های نامنظم داشته و اظهار کرده
که چشم راست بیشتر از چشم چپش وی را آزار می داده است .والدینش گزارش کردند که دو سال قبل معاینه شده اما از تجویز استفاده نکرده است .معاینات سالمت
چشمی نرمال بودند .حدت بینایی و رفرکشن با سیکلوپلژی به این صورت بود:
2پریزم ایزوفوریای کامیتانت در شش متری و 8پریزم ایزوفوریا در 42سانتی متری وجود داشت .استریوپسیس در 42سانتی متری 122ثانیه بر کمان با دایره های
رندات بود.ساپرشن وجود نداشت .فیکسیشن در هردو چشم مرکزی بود.
تجویز 2.22 Dکمتراز یافته ی سیکلوپلژیک صورت گرفت .از بیمار خواسته شد یک ماه بعد برای ارزیابی مجدد مراجعه نماید اما تا سه ماه بعد مراجعه نکرد .در دو روز
نخس ت استفاده از عینک جدید دیپلوپی را گزارش کرد اما اکنون بدون شکایت به صورت تمام وقت از عینک استفاده می کند.
Aided VA
OD:02/12-0
OS:02/02
OU:02/12
000
وضعیت ترازی نیز به صورت دو پریزم ایزوفوریا در 6متر و 4پریزم ایزوفوریا در 42سانتی متری بود .استریوپسیس در 42سانتی متری با دایره های رندم دات 02
ثانیه بر کمان بود.
:Passive Therapy
درمان پسیو شامل اوکلوژن ( ) patchingیا پنالیزیشن (درمان با آتروپین) چشم با دید بهتر می باشد .هردو درمان بیمار را وادار به استفاده از چشم آمبلیوپ می کنند و
با فعال کردن مجدد راه های بینایی ،بینایی را در چشم آمبلیوپ بهبود می بخشند .بنابراین وقتی بیمار با کارکشن تنها بهبود پیدا نکند ،ما توصیه به استفاده از اوکلوژن
مستقیم پاره وقت (دو یا شش ساعت در روز بسته به حدت بینایی اصالح شده) یا آتروپین پنالیزیشن می کنیم .انتخاب اولیه با توجه به مسائل حساسیت به نور و اثرات
جانبی آتروپین ،اوکلوژن است.برای افرادی که به یک نوع درمان به طور کامل پاسخ نمی دهند برای رسیدن به حداکثر بهبود حدت بینایی ،می توان درمان دیگر را
در نظر گرفت .به طور کلی هردو درمان باید قبل از روی آوردن به درمان دیگر برای سه ماه ادامه پیدا کنند.
استفاده از اوکلوژن:
برای آمبلیوپی متوسط(بهتراز )02/122با دوساعت پچ در روز شروع کنید و برای آمبلیوپی شدید( 02/122و کمتر) پچ اولیه باید شش ساعت در روز باشد.بیماران باید هر
شش هفته فالوآپ شوند .اگر حدت بینایی حداقل یک خط بهبود یابد ،دوز اوکلوژن را می توان به همان میزان دوز ابتدایی ثابت نگه داشت .اگر حدت بینایی یک خط
نیز بهبود پیدا نکند ،توصیه به دو برابر کردن ساعت اوکلوژن در روز می کنیم.
استفاده از آتروپین:
آتروپین پنالیزیشن برای مدت 122سال برای درمان آمبلیوپی مورد استفاده قرارگرفته است.گرچه بیمارانی که با آتروپین درمان می شوند نسبت به افرادی که با
اوکلوژن درمان می شوند ،درمدت زمان طوتالنی تری به حداکثر حدت بینایی دست پیدا می کنند ،هدف نهایی که بهبود حدت بینایی می باشد برای هردو درمان
اساسا یکسان است.مطالعات نشان داده است که استفاده از آتروپین یک درصد دو بار در هفته به اندازه ی استفاده ی روزانه از آتروپین موثرمی باشد.
ویژن تراپی به عنوان یک درمان برای اختالتالت تطابقی ،حرکتی چشم و دید دو چشمی که به لنزها و پریزم پاسخ نمی دهند ،شناخته شده است.گرچه داده هایی از
مطالعات گذشته نگر و case studyها در رابطه با تایید این روش وجود دارد ،داده های randomized clinical trialها بیانگر آن است که ویژن تراپی در خانه به
اندازه ی ویژن تراپی در آفیس موثر نمی باشد .گروه تحقیق کننده روی درمان convergence insufficiencyویژن تراپی office-basedرا با home based pencil
push upو home based computer therapy plus pencil push upsمقایسه کرد .نتایج نشان داد که دو درمان home – basedموثرتراز درمان آزمایشی
( )placeboنبودند وفقط حدود 42درصد از بیماران با نقطه ی نزدیک تقارب نرمال و رنج نرمال ورژنس فیوژنی مثبت در نزدیک پس از درمان home-basedفاقد
سیمپتوم بودند.در مقابل حدود /2درصد بیمارانی که درمان ویژن تراپی office-basedرا دریافت کرده بودند ،با بهبود یافته های کلینیکال فاقد سیمپتوم شده بودند.از
نظر تئوریک ،درمان در منزل باید موثر باشد زیرا بسیاری از روش هایی که در خانه استفاده می شوند مشابه روش های مورد استفاده در مطب هستند.با این وجود
دتالیل بسیاری برای موثرتربودن درمان در آفیس وجود دارد که شاید محتمل ترین علت تحت نظربودن بیمار توسط درمانگر با تجربه در مطب می باشد .ما توصیه می
کنیم که آخرین اطالعات راجع به میزان موفقیت آپشن های درمانی مختلف به بیماران داده شود و 4هفته ویژن تراپی در خانه برای بیماران دارای شرایط مناسب
تجویز گردد .در سال های اخیر نرم افزارهای کامپیوتری ابداع شده که به بیماران امکان می دهد تا ویژن تراپی در خانه را آسان تر انجام دهند.اگر ویژن تراپی در خانه
در کاهش سیمپتوم های بیمار در مدت 4هفته موفقیت آمیز نباشد ،بیمار باید برای ویژن تراپی office-basedارجاع شود.
002
نقاط شروع سیستم هستند.عدم وجود یک فوریای قابل توجه نیز آنالیز داده ها را هدایت می کند به این صورت که در رویکرد آنالیز ترکیبی ،فوریای دور و نسبت
چارت آنالیز اتیولوژی های مختلفی را مطرح می کند :اختالل تطابقی ، fusional vergence dysfunction ، ocular motor dysfunction ،فیکسیشن دیسپاریتی،
هایپروپی ، latentفوریای سیکلوورتیکال یا آنیزوکونیا .علت تیپیک معموتال وجود یک آنومالی تطابقی می باشد.اگر تطابق بر اساس آنالیز آمپلیتود(نقطه ی نزدیک
تطابق) ،سهولت و لگ تطابقی نرمال باشد و latent hyperopiaنیز وجود نداشته باشد ،باید فرض را بر ocular motor dysfunctionیا fusional vergence
dysfunctionقرارداد.اگر این مورد نیز منفی باشد ،تست فیکسیشن دیسپاریتی مناسب می باشد.در نهایت باید حاتالتی چون فوریای سیکلوورتیکال و آنیزوکونیا را
درنظر گرفت.
مفاهیمی که برای مالحظات درمانی اختالتالت دید دو چشمی مطرح کردیم در مورد مشکالت تطابقی نیز صدق می کند.خستگی تطابقی می تواند ثانویه به عیب
انکساری اصالح نشده نظیر هایپروپی و آستیگماتیسم رخ دهد .یک فرد دارای 0دیوپتر هایپروپی باید 0.22 Dبرای فاصله ی کاری 42سانتی متری و سه دیوپتر نیز
برای یلبه بر هایپروپی تطابق کند.خستگی عضالنی ناشی از 2.22 Dتطابق ایلب به سیمپتوم های همراه مشکالت تطابقی می انجامد.مقادیر کم آستیگماتیسم و
آنیزومتروپی نیز می تواند به خستگی تطابقی بیانجامد اگر تطابق در تالش برای رسیدن به وضوح نوسان داشته باشد.بیماران مایوپیک نیز گهگاه هنگام مطالعه با
عینک جدید احساس ناراحتی می کنند.این ممکن است ناشی از خستگی تطابقی باشد و باید در هر پلن درمانی درنظر گرفته شود.بنابراین نخستین مالحظه ی درمانی
،اصالح عیب انکساری می باشد .ماهمان مع یاری را برای تجویز پیشنهاد می کنیم که قبال در همین فصل اشاره شد .لنزهای ادیشن نیز نقش مهمی در درمان
دیسفانکشن تطابق بازی می کنند.از بین مشکالت تطابقی مختلف accommodative insufficiency ،و ill-sustained accommodationبه لنزهای مثبت ادیشن
بهتر جواب می دهند .نکته ی مهم این است که در هر اختالل تطابقی که بیمار مشکالت تحریک تطابقی را تجربه می کند ،لنزهای ادیشن مثبت مناسب می
باشند .مشکالت تطابقی که در آن مشکل در ریلکس کردن یا تغییر تطابق ( سهولت) می باشد ایلب به خوبی به لنزهای ادیشن پاسخ نمی دهند.بنابراین acc excess
و acc infacilityعموما نیاز به درمانی ییر از لنزهای addدارند.پریزم که در موارد ایزوفوریای دور یا هایپرفوریا اهمیت دارد ،برای دیسفانکشن تطابقی استفاده نمی
شود مگر این که یک مشکل دید دو چشمی همراه با آن وجود داشته باشد .بنا به اهداف این فصل ،ما فرض می کنیم که اختالل تطابقی به تنهایی وجود دارد و
بنابراین پریزم در توالی درمان برای دیسفانکشن تطابقی در نظر گرفته نمی شود.نکات ذکر شده در رابطه با ویژن تراپی در خانه در مورد اختالتالت تطابقی نیز صدق
می کند .در سال های اخیر نرم افزارهای کامپیوتری ابداع شده که به بیماران امکان می دهد تا ویژن تراپی درمنزل را برای مشکالت تطابقی آسانتر انجام دهند.ما
توصیه می کنیم که برای بیماران دارای شرایط مناسب 4 ،هفته ویژن تراپی در خانه تجویز گردد .اگر 4هفته ویژن تراپی در خانه موفقیت آمیز نباشد ،بیمار باید برای
ویژن تراپی در مطب ارجاع شود.
خالصه:
در درمان primary careمشکالت دید دو چشمی ،استفاده از لنزها ،پریزم و درمان passiveاهمیت دارد.پس از تعیین عیب انکساری ،روش های تشخیصی
محاسبه ای ،نقطه ی نزدیک تقارب ،سهولت ورژنسی ،اسوشیتد فوریای عمودی و تست ضروری عبارتند از کاور تست در دور ونزدیک ،تعیین نسبت
تطابق(آمپلیتود و تست سهولت تطابقی دو چشمی ) .درمان Primary careشامل بهترین اصالح دور همراه با استفاده از لنزهای ادیشن مثبت برای بیماران دارای
باتال می باشد.لنزهای ادیشن منفی ممکن است گاهی جهت تسهیل فیوژن در بیماران دارای انحرافات اگزوی مشکالت تطابقی و ایزوفوریای نزدیک با یک نسبت
دور مورد استفاده قرار گیرند .مقادیر اندک پریزم base – outبرای کاهش سیمپتوم ها در بیماران با ایزوفوریای دور استفاده می شود و درمان پسیو مانند اوکلوژن یا
آتروپین یا هردو برای بیماران دارای آمبلیوپی آنیزومتروپیک تالزم است .ویژن تراپی در خانه می تواند در موارد انتخابی استفاده شود .بیمارانی که نیاز به تشخیص دقیق
تر یا ویژن تراپی در مطب داشته باشند باید توسط پراکتیشنر مراقب اولیه به پزشک متخصص در زمینه ی درمان مشکالت دید دو چشمی ،ارجاع شوند.
003
بخش دوم
004
فصل پنجم
روش های ویژن تراپی دو چشمی به طور مرسوم به دو گروه عمده تقسیم می شوند.گروه نخست که تحت عنوان instrument trainingشناخته می شود شامل
تمامی تکنیک هایی است که در آن ها از بیمار خواسته می شود تا مستقیما به داخل یک دستگاه نگاه کند .در این روش حرکت بیمار محدود بوده و ممکن است
مشاهده ی چشمان بیمار دشوار باشد.این روش ها نسبت به فرم های دیگر تراپی کم تر طبیعی بوده یا مصنوعی تر می باشند.رایج ترین مثال آن نیز استفاده از
ابزارهای استریوسکوپیک می باشد.گروه دوم که free space trainingنامیده می شود شامل تکنیک هایی می باشد که در آن ها بیمار در یک محیط با محدودیت
کم تر قرار می گیرد ،حرکت بیمار ممکن بوده و مشاهده ی چشمان بیمار آسان تر می باشد.این نوع ویژن تراپی به شرایط دید نرمال نزدیک تر بوده و نسبت به
، instrument trainingکمتر مصنوعی می باشد.پس از آنالیز دقیق هریک از دو گروه ،مشکالت متعددی آشکار می گردد .مشکل اول عدم وجود یک معیار دقیق
برای قرار دادن یک روش خاص در یکی از این دو گروه است .برای مثال گرچه Aperture Ruleعموما یک تکنیک فضای آزاد در نظر گرفته می شود ،بیماری که از
این وسیله استفاده می کند باید مستقیما درمقابل وسیله قرار گرفته و به داخل آن نگاه کند.این مسئله در مورد double mirror sterepscopeنیز صادق است .گرچه
این دو وسیله از لنز یا پریزم استفاده نمی کنند ،کامال مشابه instrument deviceها مانند استریوسکوپ می باشند .مشکل دیگر در چگونگی دسته بندی روش های
آناگلیفیک و پوتالروید فیلتر است .آیا این تکنیک ها حقیقتا free spaceهستند یا این که فیلترها با شرایط بینایی نرمال تداخل داشته و آنرا تغییر می دهند؟ ما اعتقاد
داریم که free spaceدر مقابل instrumentیک تقسیم بندی یلط است که بسیاری از وسایل و روش ها را بالتکلیف می گذارد .ما یک تقسیم بندی را برای روش
ها و ابزارهای ویژن تراپی توصیه می کنیم که تا حد زیادی بر اساس نوع وسیله ی مورد استفاده می باشد .این تقسیم بندی به صورت زیر است :
005
.4کایذ ،مداد و فعالیت های متفرقه
.2استریوسکوپ ها
.6پس تصویرها ،پدیده های انتوپیک و تکنیک های الکتروفیزیولوژیک
این سیستم تقسیم بندی در سراسر فصول ششم تا هشتم که تکنیک های ویژن تراپی مرسوم توضیح داده می شوند ،مورد استفاده قرار می گیرد .جدول 2.1روش ها
و ابزارهای متعددی را لیست می کند که در این شش گروه تقسیم بندی قرار می گیرند.مفهوم شرایط تمرینی طبیعی در مقابل مصنوعی نیز یک مفهوم مهم می باشد
که در این کتاب بر آن تاکید خواهیم کرد .این توافق نظر وجود دارد که روش های ویژن تراپی که به شرایط دید نرمال نزدیک هستند ،در دست یابی به اهداف مورد
انتظار ویژن تراپی موثرتر می باشند.
آن اگلیف ها و پوتالرویدها فیلترهایی هستند که نور را از قسمتی ازتارگت مورد مشاهده بالک می کنند در نتیجه بخشی از تارگت توسط یک چشم و بخش دیگر توسط
چشم دیگر قابل مشاهده می باشد.این تکنیک ها بطور گسترده برای بیماران دارای هتروفوریا استفاده می شوند.
مزایا:
آناگلیف ها( تارگت های سبز و قرمز) و پوتالرویدها امکان کنترل خوب پارامترهای محرک را فراهم می کنند .تار گت های بسیار متنوعی شامل تارگت های درجه دوم
،درجه سوم ،محیطی ،تطابقی و ییر تطابقی موجود هستند .این تکنیک ها برای ساپرشن کم عمق تا متوسط خوب عمل می کنند و می توانند برای تمرین ورژنس
پرشی ( )jump vergenceیا ورژنس smoothمورد استفاده قرار گیرند .از آنجاییکه بیمار مجبور به نگاه کردن به داخل یک دستگاه نیست ،این روش ها نسبت به
instrument deviceها به شرایط دید نرمال ،نزدیکترند.
معایب:
کودکان ممکن است عالقه ی خودرا ازد ست بدهند و مهم است که برای حفظ عالقه از تارگت های متنوعی استفاده نماییم.عیب اولیه ی تکنیک های پوتالروید هزینه
ی باتالی آن ها است .پوتالروید ها تقریبا ده برابر گران ترازآناگلیف ها هستند .مشکل دیگر پوتالروید ها این است که اگر بیمار سرش را تیلت دهد ،هردو تارگت می
توانند توسط هردو چشم دیده شوند و این به بیمار اجازه می دهد علی ریم اینکه ساپرس می کند ،هردو تارگت را ببیند .گرچه آناگلیف ها ارزانتر هستند ،این فیلترها (
خصوصا قرمز) تیره تر از پوتالروید ها هستند و ممکن است ساپرشن را تشدید کنند .یک مشکل بالقوه ای که هم با آناگلیف ها وهم پوتالرویدها وجود دارد این است که
اگر ساپرشن متناوب سریع وجود داشته باشد ممکن است تعیین اینکه آیا واقعا ساپرشن وجود دارد یا خیر ،دشوار باشد.
لنزها تقاضای تطابقی و ورژنسی را تغییر می دهند در صورتی که پریزم ها و آینه ها جهت نور را تغییر می دهند.لنزها ،پریزم ها و آینه ها ایلب همراه با آناگلیف ها و
پوتالروید ها استفاده می شوند وجزو پرکاربردترین روش ها برای بیماران دارای هتروفوریا می باشند.این روش ها برای تمرین آنتی ساپرشن و ورژنس فیوژنی همچنین
درمان تطابقی و اوکوتالر موتیلیتی مفید می باشند.
مزایا:
لنزها برای درمان تطابقی بسیار موثرند .این وسایل همچنین به کلینیسین امکان می دهند تا میزان demandرا برای تمامی تکنیک های دو چشمی و تطابقی افزایش
یا کاهش دهد و همچنین می توانند برای تمرین Smooth vergenceو Jump vergenceمورد استفاده قرار گیرند.
006
معایب:
کودکان ممکن است interestخود را از دست بدهند و استفاده از تارگت های متنوع برای حفظ عالقه اهمیت دارد.
سپتوم یک دیواره جداکننده است که دید هر چشم را در فضای نرمال جدا می کند بنابراین یک چشم بخشی از تارگت و چشم دیگر بخش دیگری از تارگت را می
بیند .یک نمونه ی آن Remy separatorمی باشد aperture .یک فضای پنجره مانند است که دید هر چشم را جدا می کند بنابراین یک چشم فقط بخشی از تارگت
و چشم دیگر بخش دیگری از تارگت را می بیند Aperture rule .یک تکنیک ویژن تراپی محبوب است که بر اساس apertureعمل می کند.
مزایا:
تقریبا تارگت های متنوعی موجود است و تارگت های بیشتری نیز می تواند توسط کلینیسین ساخته شود .روزنه ها و سپتوم ها در درمان بیماران با ساپرشن کم تا
متوسط به خوبی عمل می کنند.
معایب:
حفظ توجه کودک در این تکنیک ها گاهی دشوار می باشد.موقعیت سر نیز در سپتوم ها و روزنه ها حائز اهمیت است و بیمار باید بدون حرکت نشسته و موقعیت سر
خواسته شده را حفظ کند Demand .تارگت را نمی توا ن روی صفر ست کرد و این بیمار را مجبور می کند که یک حرکت فیوژنال ورژنس ابتدایی انجام دهد .به همین
دلیل روزنه ها و سپتوم ها عموما پس از آناگلیف ها ،پوتالرویدها و لنزها و پریزم ها وآینه ها مورد استفاده قرار می گیرند.
این دسته شامل تمامی تکنیک های تمرینی است که روی یک کایذ پرینت می شوند و برای تمرین ورژنس ،تطابق و حرکات دقیق چشمی طراحی شده اند.بسیاری
از تمرینات مربوط به حرکات چشم وقتی با آناگلیف ها ترکیب شوند ،برای تمرین ساپرشن نیز مفید می باشند .تکنیک دیگری که دراین دسته قرار دارد brock ،
stringمی باشد که یک طناب دارای چندین مهره است و بر اساس دیپلوپی فیزیولوژیک مورد استفاده قرار می گیرد.
مزایا:
این تکنیک ها عموما ارزان ترین روش های درمانی هستند .تارگت های متنوعی موجود است و این تکنیک ها برای ساپرشن کم تا متوسط خوب عمل می کنند.این
تکنیک ها خصوصا برای درمان تقارب استفاده می شوند.
معایب:
استریوسکوپ ها بر پایه ی تقسیم فضای فیزیکی به دو ناحیه ی مجزای بینایی که هر ناحیه توسط فقط یک چشم قابل رویت باشد ،طراحی شده اند و این توسط
دیسوسیه کردن چشم ها بطور مکانیکی با استفاده از یک سپتوم ( )Brewster stereoscopeیا استفاده از دو تیوب یا آینه ی مجزا ()Wheatstone stereoscope
انجام می گیرد .به عالوه استریوسکوپ ها از لنزها و پریزم ها (استریوسکوپ بریوستر) یا آینه ها (استریوسکوپ های ویتستون) استفاده می کنند که امکان انجام تست
007
و تمرین در فواصل شبیه سازی شده ی مختلف را فراهم می کنند .در بیشتر موارد ویژن تراپی برای بیماران هتروفوریک می تواند بدون استفاده از استریوسکوپ ها با
موفقیت کامل گردد instrument training .در شرایط زیر سودمند می باشد:
اگر بیمار مشکل فیوژن با تکنیک های مربوط به دسته های دیگر داشته باشد :برخی بیماران در ابتدا به تکنیک های instrument trainingکه محرک را تحت شرایط
بینایی مصنوعی تری ارائه می کنند ،بهتر پاسخ می دهند.گرچه این ییر معمول بوده و بطور کلی ییر قابل پیش بینی می باشد و بهتر است وقتی بیماری به خوبی به
تکنیک های فضای آزاد پاسخ نمی دهد ،روش های استریوسکوپیک را امتحان کنیم.
پس از اینکه بیمار تکنیک های ییراستریوسکوپیک توصیف شده در فصول ششم تا هشتم را که طبیعی تر هستند ،کامل می کند :ایلب انجام برخی تمرینات با
استریوسکوپ ها در این نقطه سودمند می باشد زیرا این تمرینات اجازه می دهند تا انعطاف پذیری قابل مالحظه ای برای تارگت مورد استفاده و فاصله ای که درمان
در آن انجام می شود ،به وجود آید.در شرایطی مانند ، divergence excessسخت ترین کار تمرین با یک تارگت درجه اول و در دور می باشد.استریوسکوپ ها به
خوبی این نوع محرک را فراهم می کنند.
جهت ایجاد تنوع که یک مالحظه ی مهم در ویژن تراپی است :استفاده از استریوسکوپ ها روش دیگری برای بهبود رنج و سهولت ورژنس فیوژنی می باشد.یک
تکنیک موثری که فقط با استریوسکوپ ها امکان پذیر است tromboning ،نامیده می شود.ترومبونینگ را با استریوسکوپ نوع بریوستر می توان انجام داد و وروشی
است که در آن یک تارگت به سمت بیمار نزدیک یا از بیمار دور می شود .یک جنبه ی جالب این تکنیک این است که همچنانکه تارگت به بیمار نزدیک می شود ،
باید برای حفظ وضوع تطابق و برای حفظ فیوژن ،تباعد کند و همچنانکه تارگت دور می شود باید تطابق را ریلکس کرده و تقارب نماید .این برخالف چیزی است که
در شرایط دید نرمال اتفاق می افتد و به همین علت است که این روش ارزشمند می باشد.
مزایا:
مزیت اولیه ی این روش برای آنومالی های ییر استرابیسمی دید دو چشمی ،توانایی ارائه ی تارگت های متنوع در موقعیت فاصله ی دور و بینابینی و توانایی انتخاب
تارگت های درجه اول ،دوم و سوم می باشد.استریوسکوپ ها حتی در موارد ساپرشن عمیق می توانند موثر باشند.
معایب:
ییر طبیعی بودن ماهیت instrument trainingعیب این رویکرد می باشد .سواتالتی در مورد پایداری بهبود دید دو چشمی خارج از محیط دستگاه وجود دارد.
استریوسکوپ ها گران تین تکنیک های ویژن تراپی هستند و می توانند سنگین و حجیم و بزرگ باشند .در نتیجه انواع آن برای درمان در مطب مناسب تر از درمان
در خانه می باشند.
دسته ی ششم :پس تصویر ها ،پدیده های انتوپیک و تکنیک های الکتروفیزیولوژیک
تکنیک های این دسته در درمان آمبلیوپی ،فیکسیشن ییر مرکزی ،تناظر شبکیه ای ییر طبیعی ،استرابیسم کانستنت و نیستاگموس مورد استفاده قرار می گیرند .از
آن جاییکه این موارد خارج از حوزه ی این کتاب هستند ،به اکثر این روش ها اشاره نخواهیم کرد .نمونه هایی از تکنیک های این دسته دستگاه هایی برای ایجاد پس
تصویر ،نقطه ی ماکسول ،هدینگر براش و auditory feedbackهستند .پس تصویرها گاهی در درمان ocular motor dysfunctionاستفاده می شوند و این روش
ها را توضیح خواهیم داد.
008
دسته بندی ابزار و روش های ویژن تراپی
stereoscopes.1
Brewster stereoscopes
Wheatstone stereoscopes
Haploscopes
Cheiroscopes
Anaglyphs and Polaroid filters .0
Tranaglyphs
Vectograms
Bar readers
TV trainer
Computer programs using red/blue or red/green glasses
Lenses , prisms and mirrors .0
Flip lenses
Loose lenses
Flip prisms
Loose prisms
Prism bars
Hand-held mirrors
septums and apertures .4
Aperture Rule
Remy separator
Tasks based on Turville test
paper , pencil and miscellaneous .2
Lifesaver cards
Free space cards
Eccentric cards
Barrel card, three dot card
Brock string
Computer techniques
Hart chart and other miscellaneous charts
Letter tracking
Tracing
.afterimages , entopic phenomena and electrophysiologic technique6
Devices for creating afterimages
Maxwell spot
Haidinger brush
Auditory biofeedback
مهم است که بدانیم یکسری اصول و راهنماهای کلی وجود دارد که درمورد تمامی تکنیک های ویژن تراپی دتاللت، قبل از توصیف گروه های مختلف ویژن تراپی
ویژن تراپی از بسیاری جهات مشابه انواع درمان های. تطابقی و موتیلیتی وجود دارد، می کند همچنین اصول و راهنماهای خاصی برای تکنیک های دید دو چشمی
009
دیگری است که دربرگیرنده ی یادگیری و آموزش می باشند .اگر به انواع دیگر یادگیری بنگریم ،در می یابیم که guidelineهای خاصی جهت تسهیل یادگیری و
موفقیت وجود دارد .از آن جاییکه ویژن تراپی را می توان نوعی یادگیری و آموزش در نظر گرفت ،باید اصول و راهنماهای مشابهی برای دست یابی به موفقیت مورد
استفاده قرار گیرد .راهنماهای زیر براساس تئوری پایه ای آموزش می باشند .قبل از آیاز ویژن تراپی ،مالحظات مربوط به توالی درمان را در نظر بگیرید .در برنامه ی
ویژن تراپی همواره قبل از شروع درمان برای ورژنس فیوژنی ،درمان برای آمبلیوپی و ساپرشن را در نظر بگیرید.
سطحی را تعیین کنید که بیمار بتواند به راحتی عمل کند :کار کردن روی این سطح شناخت فید بک های مهم ،استراتژی ها و اهداف ویژن تراپی را برای بیمار آسان
تر می کند و باعث افزایش اطمینان به نفس و انگیزه ی وی می گردد.
آگاهی از سطح ناکامی :عالئم ناکامی شامل تنشن عصبی و عضالنی عمومی ،عملکرد همراه با تردید و پرهیز از ادامه ی کارمی باشد.
از مدد کاری مثبت استفاده کنید :بیمار باید برای انجام کار مورد تشویق قرار گیرد حتی اگر نتواند با موفقیت آنرا کامل کند.این تشویق ها می تواند به صورت شفاهی
باشد یا شرکت دادن بیمار در روشی باشد که از آن لذت می برد Feldman .به طور مفصل اصول مختلف رفتاری مربوط به ویژن تراپی را توصیف کرده است که یک
رفرنس ارزشمند برای کلینیسین هایی است که با ویژن تراپی سروکار دارند.
حفظ یک سطح موثر تمرین :از سطحی شروع کنید که انجام کار آسان باشد و به تدریج سطح دشواری را افزایش دهید و با دقت به دنبال عالئم ناکامی در انجام کار
باشید.تمرینات بینایی باید در جهت موفقیت باشد یعنی بیمار بتواند بطور موفقیت آمیزی عمل کند به جای دادن فعالیت هایی که خیلی دشوار باشند.
تاکید به بیمار که تغییرات باید در سیستم بینایی خودش رخ دهد Birnbaum :در تعریف برخی از مفاهیم حیاتی که ویژن تراپیست باید نسبت به آن ها آگاهی داشته
باشد ،بیان می دارد که چه باید انجام شود و بر چگونگی انجام ویژن تراپی و نقش ویژن تراپیست متمرکز می گردد .این نقش به عقیده ی Birnbaumچینش دقیق
شرایط می باشد تا یادگیری اتفاق بیف تد .نقطه نظر وی با عقیده ی ما موازی می باشد که بر استفاده از اصول تئوری آموزش تاکید دارد.مهم تر از آن و شاید کلید ویژن
تراپی ،آموزش به بیمار در ایجاد تغییرات در فانکشن بینایی می باشد( در مقابل فقط دست یابی به معیار معینی برای تکنیک های خاص) .ایلب وقتی بیماران وارد
برنامه ی ویژن تراپی می شوند ،این احساس را پیدا می کنند که ابزارها ،لنزها یا پریزم هستند که بر تغییرات در سیستم بیناییشان تاثیر می گذارند.در صورتی که
صحیح نبودن این قضیه به بیمار گفته نشود ،بیمار ممکن است تصور کند که این آیتم های خارجی کلید های موفقیت در ویژن تراپی هستند Birnbaum .تاکید می
کند که بیمار باید آگاه باشد ،تغییرات حقیقتا به طور داخلی و در سیستم بینایی و نه بطور خارجی در وسایل وابزار مورد استفاده در ویژن تراپی ،اتفاق می افتند .برای
تحقق این هدف ،زبانی که در ارتباط بین اپتومتریست و بیمار استفاده می شود حیاتی است Birnbaum .چند مثال عالی را مطرح می کند برای مثال .در انجام یک
تکنیک فیوژنال ورژنس کلینیسین ممکن است بگوید :تالش کنید تا تصویر را یکی نگه دارید .مشکلی که این دستور العمل دارد این است که هرچند از بیمار خواسته
می شود تا تالش ک ند ،دستورالعمل ها در رابطه با آن چیزی است که برای تارگت ها اتفاق می افتد ( به جای تغییراتی که بیمار باید به طور داخلی و در سیستم
بیناییش ایجاد کند تا به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کند) Birnbaum .اشاره می کند که بهتر است از دستور العمل زیر استفاده شود:
به بیما ر توضیح دهید که اگر تصویر به صورت دوتایی است به این علت است که در فضا خیلی دور یا خیلی نزدیک را نگاه می کند .برای آنکه تصویر دوباره یکی شود،
بیمار نیازدارد تا نزدیک تر یا دورتر را نگاه کند و باید قضاوت کند که در کدام نقطه از فضا اگر چشمانش قرار گیرد ،تصویر یکی خواهد شد .مفهوم مهم این است که
فقط یک تکنیک خاص نیست که به موفقیت در ویژن تراپی می انجامد در عوض فاکتور کلیدی مسئولیت بیمار در ایجاد تغییرات داخلی می باشد.
آگاه ساختن بیمار از اهداف ویژن تراپی :بیمار باید بداند که چرا در برنامه ی ویژن تراپی قرار گرفته است .بیمار باید قادر به توضیح مشکلش باشد و این که چگونه این
مشکل بر عملکردش تاثیر می گذارد و اهداف ویژن تراپی چیست .این مسئله هم برای کودکان وهم بزرگساتالن صادق است .حتی در مورد یک کودک ،تراپیست باید
تا حدی برای آگاه ساختن کودک از این که مشکل چشمانش چیست و چرا ویژن تراپی ضرورت دارد ،تالش کند .برای هر تکنیک ویژن تراپی ،کودک باید قادر به
توضیح آن چه که باید در یک روش مورد نظر انجام شود ،باشد.
021
اهداف واقع بینانه ای داشته باشید و انعطاف پذیری را برای این اهداف یا endpointها حفظ کنید :برای تمامی تکنیک های درمانی ،اهداف معینی وجود دارد که
انتظار داریم قبل از پرداختن به روش دیگر ،بدان ها دست پیدا کنیم .در این کتاب ما از این اهداف به نام end pointیاد می کنیم .برای مثال در فصل ششم ما
توصیه به قطع روش tranaglyphمی کنیم وقتی که بیمار بتواند 02پریزم base-outرا فیوز کند یا برای سهولت تطابقی وقتی که بیمار بتواند 10 cpmرا با لنزهای
02
،کامل کند .باید دانست که این نقاط پایانی فقط راهنما هستند و انعطاف پذیری و قضاوت کلینیکال در تصمیم گیری برای مثبت و منفی دو با استفاده از تارگت
02
پرداختن به یک روش دیگر ،اهمیت دارد .هدف ویژن تراپی برطرف کردن مشکالت بیمار با سرعت هرچه بیشتر می باشد.
از تکنیک های ویژن تراپی استفاده کنید که برای بیمار ،فید بک فراهم می کنند :وقتی فیدبک درباره ی عملکرد بیمار برای تراپیست یا خود بیمار در دسترس باشد ،
درمان به نحو موثر تری پیشرفت می کند .مکانیسم های فیدبک متعددی که در ویژن تراپی مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از:
دیپلوپی
تاری
ساپرشن
Luster
Kinesthetic awareness
Small in , large out (SILO) response
Float
Localization
Parallax
Diplopia
دیپلوپی یک فیدبک قدرتمند بوده و توضیح آن به بیمار نسبتا آسان است .اگر بیماری در یک روش تراپی دیپلوپی را تجربه کند ،این فیدبک سریع را دریافت می کند
که چشم هایش را به طور مناسبی alignنکرده است .مهم است که برای بیمار متد هایی برای یلبه بر دیپلوپی فراهم کنیم .این متدها در زیر توضیح داده می شوند.
Blur
به بیمار توضیح دهید که تاری این فیدبک را نشان می دهد که سیستم فوکوس چشم ،فوکوسینگ کمتر یا بیشتر از حد انجام داده است .همین که بیمار کنترل روی
سیستم تطابقی پیداکند ،باید قادر باشد تغییرات تالزم را در تطابق برای یلبه بر تاری ایجاد نماید.
Suppression
ساپرشن نیز یک مکانیسم فیدبکی است که توضیح آن برای بیماران آسان می باشد .تقریبا تمامی روش های ویژن تراپی دو چشمی شامل المان هایی در تارگت ها
هستند که می توانند جهت مونیتور کردن ساپرشن مورد استفاده قرار گیرند.برای مثال ایلب یک حرف Rو یک حرف Lپرینت شده در تکنیک های ورژنس تراپی
وجود دارد R .توسط چشم راست و Lتوسط چشم چپ دیده می شود .اگر یکی از این حروف توسط بیمار دیده نشود ،وی فیدبکی درباره ی ساپرشن دریافت می کند.
تکنیک های دیگر از محرک های مختلفی مانند نقطه ،کراس یا خطوط عمودی یا افقی برای کمک به مونیتور کردن ساپرشن استفاده می کنند .در تمامی موارد
کلینیسین باید نشانگرهای ساپرشن را برای هر تکنیک مشخص کرده و از این نشان گر ها برای آگاه ساختن بیمار از ساپرشن استفاده کند.
020
Luster
درک ترکیبی از رنگ های مختلف است وقت ی که از بیمار خواسته می شود تا تارگت ها با رنگ های مختلف را با هم فیوز کند .گاهی بیماران وقتی تارگت های دارای
رنگ های متفاوت را فیوز می کنند ،اثر shimmeringرا گزارش می کنند .روش های ویژن تراپی که از تارگت های قرمز و سبز استفاده می کنند به درک luster
منت ج می شوند .کلینیسین باید بیمار را آگاه سازد که تصویر فیوز شده ترکیبی از این دو رنگ می باشد.عدم وجود lusterاز نظر کلینیکی اهمیت دارد .برای مثال اگر
بیمار فقط قرمز یا فقط سبز را ببیند یک فرض ممکن این است که ممکن است وی ساپرس کرده باشد.
Kinesthetic awareness
یک نکته ی مهم در تمامی تکنیک های ویژن تراپی برای تطابق و دید دو چشمی تاکید بر آگاهی از احساس تطابق یا تقارب می باشد .مااز بیمار می خواهیم تا قادر
باشد تفاوت بین تحریک و ریلکس تطابق و تفاوت بین تقارب و تباعد را احساس کند .هنگام انجام هر تکنیک ،از بیمار خواسته می شود تا احساس خود را توضیح
دهد .این روش باعث می شود که شما چشمانتان را فعال یا ریلکس کنید ؟ ایا این باعث می شود که احساس کنید چشمانتان نزدیک را نگاه کرده و کراس می کنند یا
دور را نگاه کرده و چشمانتان ریلکس می شوند؟ اگر بیمار قادر به درک این موضوع باشد ،درمان بطور قابل مالحظه ای سریع تر پیشرفت می کند.
SILO response
آکرونیم عبارت small in , large outاست .حالتی است که وقتی از بیمار خواسته می شود همچنانکه تقاضای تباعدی یا تقاربی تغییر می کند ،فیوژن را حفظ کند
وی تغییرات ادراکی را تجربه خواهد کرد( .)perceptual changesخصوصا همچنانکه تقاضای تقاربی افزایش پیدا می کند و بیمار فیوژن خود را حفظ می کند ،تارگت
ممکن است کوچک تر به نظر برسد و اینکه به سمت نزدیک تر یا داخل حرکت می کند )small and in(.این بخش SIاز آکرونیم SILOمی باشد .برعکس همچنانکه
تقاضای ت باعدی افزایش می یابد و بیمار فیوژن را حفظ می کند ،تارگت ممکن است بزرگتر به نظر برسد و یا اینکه به نظر می رسد تارگت دورتر یا به سمت خارج
حرکت می کند .این LOآکرونیم است .)large and out(.اساس پدیده ی size constancy ، SILOمی باشد Leibowitz .و همکارانش و Leibowitzو Mooreنقش
تطابق و تقارب در size constancyرا مورد مطالعه قرار دادند و یافته های خود را به عنوان توضیحی برای پدیده ی SILOارائه کردند .محققین در نظر داشتند که
وقتی جهت نگاه از دور روی یک شی ء نزدیک شیفت می کند ،برای آنکه مشاهده کننده دید واحد و واضح را حفظ کند باید تغییراتی در تطابق و تقارب رخ دهد .آن
ها دریافتند که این حرکات تطابقی و تقاربی این انتظار را ایجاد می کنند که با تغییر در سایز تصویر شبکیه ای همراه باشند .با در نظر گرفتن این تغییر ،بیمار آنرا
اصالح کرده و بدین ترتیب size constancyرا حفظ می نماید .بر اساس این تئوری ،وقتی مشاهده کننده با نزدیک شدن یک شی ء تطابق و تقارب انجام می دهد ،
سایز تصویر شبکیه ای افزایش پیدا می کند .بنابراین سیستم ادراکی باید برای حفظ size constancyو کم کردن اندازه ی تصویر یک اصالح انجام دهد .همچنانکه
یک شی ء دور تر می شود ،اندازه ی تصویر شبکیه ای کاهش می یابد و سیستم ادراکی باید تصویر را بزرک کند .بنابراین اثر کاهشی سیستم ادراکی ثبات تصویر که
به طور نرمال با تقارب و تطابق همراه می باشد به این درک منجر می شود که گویی شی ء کوچکتر می شود .به طور مشابه اثر افزایشی که به طور نرمال با ریلکس
شدن تطابق همراه است منجربه این درک می شود که شی ء در تکنیک های تباعدی بزرگ تر می شود .بنابراین تغییر اندازه مستقیما با تغییرات تطابق و ورژنس
ارتباط دارد .درمورد تغییرات آشکار فاصله ،افراد پاسخ های متفاوتی می دهند.برخی گزارش می کنند همچنانکه شی ء نزدیک تر می شود ،کوچک تر می
گردد( .) SILOبرخی گزارش می کنند که تصویر کوچک تر شده و به سمت دورتر یا خارج حرکت می کند( .)SOLIاین پاسخ های متفاوت را می توان بر این اساس
توضیح داد که افراد ازنشانگرهای متفاوتی برای درک فاصله استفاده می کنند .یک امکان این است که فرد از ورژنس برای درک فاصله استفاده می کند .این فرد درک
می کند که شی ء نزدیک می شود زیرا تقارب می کند و از تجربه ی قبلی این را می داند برعکس وقتی فرد تباعد می کند ،وی از تجربه ی قبلی می داند که شی ء
باید به طرف دورتر حرکت کند .آن هایی که از ورژنس جهت درک فاصله استفاده نمی کنند احتماتال از سایز به عنوان یک فاکتور استفاده می کنند.فردی که از تغییرات
سایز به عنوان یک فاکتور استفاده می کند انتظار می رود که SOLIرا گزارش نماید .برای مثال وقتی فرد با استفاده از تارگت وکتوگرام تقارب می کند ،وی درک
خواهد کرد که تارگت کوچک تر می شود ( براساس مطالعه ی . )Leibowitzبه علت اینکه تارگت کوچک می شود ،فرد چنین احساس می کند که تارگت به سمت
خارج یا دورتر حرکت می کند .این فرد بر اساس تجربه ی قبلی چنین فکر می کند که وقتی یک تارگت کوچکتر می شود ،عموما به این معنی است که دورتر می
022
شود .همچنین یک دلیل هندسی برای پدیده ی SILOنیز وجود دارد .تصاویر 2.6و 2./پاسخ مورد انتظار را برای تقاضای تقاربی و تباعدی دریک تکنیک فیوژنال
ورژنس به تصویر می کشند .در تصویر ، 2.6چشم راست تارگت سمت چپ و چشم چپ تارگت سمت راست را نگاه می کند .محورهای بینایی بین چشمان بیمار و
تارگت ها کراس پیدا می کنند و مکانی در فضا را نشان می دهند که در آن بیمار تارگت فیوز شده را درک می کند .بنابراین به نظر خواهد رسید که تارگت نزدیک
شده یا به سمت داخل حرکت می کند .این تصویر همچنین نشان می دهد که تارگت فیوز شده کوچک تر از هردوی تارگت های واقعی به نظر خواهد رسید .تصویر
2./یک دلیل هندسی برای درک LOدر یک تکنیک تباعد می باشد.در این تصویر چشم راست تارگت راست و چشم چپ تارگت سمت چپ را نگاه می کند .تصویر
فیوز شده جایی درک می شود که محورهای بینایی کراس می کنند که پشت صفحه ی تارگت ها خواهد بود .بنابراین تارگت فیوز شده دورتر و همانطور که تصویر
2./نشان می دهد ،بزرگ تر درک می شود.
وقتی فردی از ورای لنزهای مثبت یا منفی تطابق می کند ،تغییرات ادراکی در اندازه و فاصله ی شی ء مشابه آنچه در باتال توضیح داده شده ،اتفاق می افتد .با اینحال
دتالیل این تغییرات ادراکی باید متفاوت باشد زیرا در مورد لنزها سایز تصویر شبکیه ای تغییر می کند در صورتی که در مورد ورژنس ،سایز تصویر رتین ثابت باقی می
م اند.لنزهای منفی باعث کوچک نمایی و لنزهای مثبت باعث بزرگنمایی تصویر شبکیه ای می شوند .یک توضیح ممکن برای تغییرات ادراکی که با لنزها اتفاق می
افتد این است که لنزهای منفی تصویر شبکیه ای را کوچک کرده و باعث پاسخ کوچک تر می شوند در صورتی که لنزهای مثبت ،تصویر رتین را بزرگ کرده و به
پاسخ بزرگتر ،می انجامند .بر اساس تغییر درک شده در اندازه ،بیمار برای خود چنین دلیل می آورد که برای لنزهای منفی تارگت کوچکتر شده پس باید دورتر باشد
باشد و برای لنزهای مثبت ،تارگت بزرگ شده پس باید نزدیک تر باشد .این یک پاسخ SOLIخواهد بود و یافته ی مورد انتظار با لنزها می باشد.
از مقاتالت و تجربه ی کلینیکی کامال آشکار است که پاسخ ، SILOتنها یافته ی نرمال یا مورد انتظار برای تکنیک های ورژنس یا تطابقی نمی باشد .این در مورد
لنزها نیز صحت دارد .یک پاسخ SOLIلزوما نشان دهنده ی یک مشکل دو چشمی یا تطابقی نمی باشد .درعوض منعکس کننده ی استایل ادراکی فرد و توجه به
محرک بینایی می باشد.در حالیکه درک کوچک ترشدن شی ء با تقاضای تقاربی و لنز منفی و بزرگ شدن آن با تباعد و لنز مثبت به نظر می رسد که تقریبا عمومیت
داشته باش د ،درک تغییر فاصله توسط هیچ ابزاری قابل پیش بینی نمی باشد .بر اساس تجربه ی کلینیکی ،ما در یافته ایم که بزرگساتالن احتمال بیشتری دارد که
پاسخ SOLIبه جای SILOبدهند .یک توضیح ممکن برای این مسئله این است که به احتمال بیشتر پاسخی را می دهند که فکر می کنند درست است برای مثال
همچنانکه تارگت کوچک تری می شود ،تصور می کنند که شی ء باید از آن ها دور تر شده باشد .کودکان در درکشان تعصب کم تری داشته و چیزی را که می بینند
گزارش می کنند مثال شی ء کوچک تر و نزدیک تر شده است .باید به یاد داشته باشیم که ارزش اصلی پدیده ی ، SILOفراهم کردن فیدبک برای بیمار در مورد
عملکردش می باشد .تا زمانی که بتوان یک الگوی پایدار و درست را تعریف کرد ،استفاده از آن به عنوان یک فید بک سودمند می باشد .بنابراین اگر بیماری همچنان
احساس می کند که با افزایش تقاضای تقاربی ،تارگت به نظر کوچک و دورتر می رسد ،این همچنین یک تکنیک فید بک مفید برای این بیمار می باشد .با اینحال
توصیه می شود در ابتدا کمی زمان بگذاریم تا بیمار را نسبت به آنچه که می بیند اگاه کنیم و سعی کنیم پاسخ SILOرا از بیمار بگیریم .پاسخ SILOمطلوب می باشد
زیرا به تراپیست امکان می دهد تا به بیمار نسبت به آنچه که طی تراپی اتفاق می افتد ،آگاهی دهد.برای مثال اگر یک تکنیک تقارب را انجام می دهیم ،توانایی
تفهیم بیمار که باید ضمن جداشدن تارگت ها ،چشمانش را کراش کرده و نزدیک تر را نگاه کند ،کمک کننده می باشد .اگر بیمار درک کند که تارگت کوچکتر شده
و نزدیک تر می گردد ،این مفهوم نگاه به نزدیکتر و کراس کردن چشم ها را جا می اندازد .اگر بیمار SILOرا تجربه کند ،تراپیست می تواند این موارد را بپرسد :می
بینی همچنانکه من تارگت ها را جدا می کنم ،چگونه تارگت ها نزدیک تر و کوچک تر به نظر می رسند ؟ این فیدبکی برای شما است در مورد اینکه چگونه چشمان
شما طی این روش عمل می کنند .تارگت به نظر می رسد که به شما نزدیک تر می شود زیرا هرچه این روش سخت تر می شود ،شما نزدیک تر را نگاه می کنید .اگر
پاسخ SILOرا نتوان جا انداخت ،کلینیسین مجبور است از فید بک های دیگر جهت تفهیم مفهوم نگاه به نزدیک استفاده کند.
Float
023
ادراکی است که وقتی طی ویژن تراپی تقاضای تقاربی به تباعدی تغییر پیدا می کند ،تارگت به سمت نزدیک تر یا دورتر حالت شناور یا معلق پیدامی کند .در تقارب ،
تارگت باید به سمت نزدیک تر یا داخل و در تباعد به سمت دورتر ،شناور شود.این درک در حقیقت بخشی از پدیده ی SILOمی باشد .همانگونه که پیشتر اشاره شد ،
تمامی بیماران نزدیک تر شدن تارگت با تقارب یا دورشدن با تباعد را نمی بینند .اگر بتوان این پاسخ را از بیمار گرفت ،یک فید بک بسیار سودمند می شود که می
تواند توسط تراپیست برای بیان مفهوم نزدیک تر نگاه کردن طی تقارب و دورتر نگاه کردن طی تباعد ،مورد استفاده قرار گیرد.
Localization
یکی از فید بک های ارزشمند موجود برای ورژنس تراپی می باشد .اشاره به توانایی بیمار در مشخص کردن مکان تارگت وقتی فیوژن اتفاق می افتد ،دارد و بر پایه
ی مفهوم دیپلوپی فیزیولوژیک می باشد .تصویر 2.6مفهوم localizationرا نشان می دهد .در تصویر 2.8بیمار در حال کار کردن با وکتوگرام Quoitو فیوز کردن
یک تقاضای تقاربی است .محور های بینایی قبل از تارگت ها کراس می کنند و بیمار باید تارگت را کوچک تر و نزدیک تر درک کند .حال از بیمار خواسته می شود تا
یک پوینتر برداشته و جایی که تارگت شناور را می بیند مشخص نماید .هدف این است که بیمار تارگت را مشخص کرده و یک تارگت و یک پوینتر را درک کند .اگر
بیمار پوینتر را در ناحیه ای قرار دهد که محور های بیناییش کراس می کنند ،یک تارگت و یک پوینتر درک خواهد کرد .اگر بیمار به دورتر یا نزدیک تر از محل تقاطع
محور های بیناییش اشاره کند ،دیپلوپی تارگت یا پوینتر را گزارش خواهد کرد .اهمیت localizationاین است که به بیمار امکان می دهد تا فهمی از این که چه
تغییراتی باید طی تراپی در سیستم بیناییش بیفتد ،پیدا کند .اگر بیمار بتواند تارگت را مکان یابی کند ،وی خواهد فهمید که وقتی تارگت ها برای ایجاد یک تقاضای
تقاربی از هم جد ا می شوند ،برای حفظ دید واحد و فیوژن باید نزدیکتر را نگاه کند و چشم هایش را کراس کند .ما نمی توانیم بر اهمیت فهم بیمار از تغییراتی که باید
در یک روش مورد نظر رخ دهد ،تاکید بیش ازحد کنیم .ایلب وقتی برای اولین بار از بیمار خواسته می شود تا طی کانورژنس تراپی مکان یابی کند ،وی با مشکل رو
به رو می شود .در ابتدا ممکن است بیمار به جای محل تالقی محور های بینایی به صفحه ی حقیقی تارگت اشاره نماید .بهتر است گفته شود :ما هردو می دانیم که
تارگت آنجا عقب هستند ،من از شما می خواهم تالش کنید تا این احساس را پیدا کنید ک ه کجارا نگاه می کنید و کجا تارگت شناور می باشد .اگر بیمار همچنان در
localizationمشکل داشته باشد ،مرحله ی بعدی آگاه نمودن بیمار از مفهوم دیپلوپی فیزیولوژیک و استفاده از این پدیده برای شروع کار بیمار می باشد .توضیحی که
ما برای بیمارانمان استفاده می کنیم چنین است :سیستم بینایی به این صورت عمل می کند که چنانچه شی ءی که به طور مستقیم به آن نگاه می کنیم به صورت
یکی دیده شود ،تمامی اشیای دیگر به صورت دوتایی دیده خواهند شد .برای نشان دادن این پدیده می توان از بیمار خواست تا به پوینتر نگاه کند و شما شی ء دیگر
را در بکگراند نگه دارید .اجازه دهید تا بیمار این مفهوم را چندین دقیقه تمرین کند تا با این موضوع احساس راحتی پیدا کرده و برای تجربه ی دیپلوپی فیزیولوژیک
رضایت داشته باشد .به بیمار نشان دهید که وقتی شی ء دورتر ( به صورت دوتایی دیده می شود) به شی ء فیکساسیون نزدیک شود ،آنهم به صورت یکی دیده
خواهدشد اگر تقریبا در همان پوزیشن در فضا قرار گیرد .اگر بیمار این مفهوم را دریابد که ما می توانیم دید واحد را تجربه کنیم اگر به جایی که چشمانمان نگاه می
کنند اشاره کنیم ،این ایده را می توان برای تکنیک های ویژن تراپی به کار بست .برای مثال فرض کنید که بیماری با استفاده از ورژنس فیوژنی مثبت Quoit ،
vectogramرا فیوز می کند .ما از بیمار می خواهیم جایی که quoitرا درک می کند ،مکان یابی و مشخص کند .با اینحال بیمار به خیلی دور اشاره کرده و دیپلوپی
پیدا می کند .اگر بیمار مفهوم دیپلوپی فیزیولوژیک را بفهمد ،ما می تواینم چنین بگوییم :از شما می خواهم پوینتر رادرمحل اسالیدها نگه داشته و مستقیما به آن
نگاه کنید .تالش نکنید که طناب ها را یکی کنید .اگر شما به پوینتر نگاه کنید ،دو طناب در پشت خواهید دید.حال به آهستگی پوینتر را به سمت خود نزدیک کنید ،
همواره مستقیما به پوینتر نگاه کرده و دو طناب را نیز در نظر داشته باشید .همچنین که این کار را می کنید در خواهید یافت که ،همچنانکه شما پوینتر را به سمت
خود حرکت می دهید ،به نظر می رسد که دو طناب به هم نزدیک تر می شوند .به حرکت دادن پوینتر به سمت خود به آهستگی ادامه دهید و در خواهید یافت که در
فاصله ای ،شما یک پوینتر و یک طناب خواهی د دید .این جا مکانی است که شما باید برای انجام تمرین به آن نگاه کنید.آیا احساس می کنید که نزدیک تر را نگاه
می کنید؟ تالش کنید تا جایی که باید به آن نگاه کنید را احساس کنید .ایا اکنون می دانید برای اینکه یک طناب ببینید باید به کجا نگاه کنید؟ آیا می بینید که طناب
به سمت نزدیک تر به شما شناور است؟ عموما بیمار در این که به سرعت پوینتر را برداشته و به درستی مکان یابی کند ،ناتوان است.با این حال با تکرار ،اکثر
بیماران به زودی یاد می گیرند که طی درمان تقارب چه باید بکنند .همین که بیماران این مفهوم را گرفتند ،ادامه ی درمان راحت خواهد بود Localization .یک فید
بک بسیار قدرتمند برای درمان تقارب می باشد .در درمان تباعد ،استفاده از آن دشواتر بوده اما هنوز می تواند یک راهنمای مفید برای درمان باشد .مشکل اول در
مورد دایورجنس این است که همچنانکه تقاضای ورژنس فیوژنی افزایش پیدا می کند ،شی ء از بیمار دورتر شده و بیمار دیگر نمی تواند به آن اشاره کند زیرا بسیار
024
دور تر از آن است که بتوان بطور فیزیکی توسط پوینتر به آن رسید .مشکل دیگر این است که بسته به نوع تارگت مورد استفاده ،بیمار باید به شی ء ای نگاه کند که
به سمت دورتر حرکت می کند و از یک بک گراند کدر گذر می کند .برای مثال اگر ما ازیک وکتوگرام نظیر Quoitها همراه با polachrome illuminated trainer
استفاده می کنیم ،ازبیمار خواسته می شود که به طنابی که پشت زمینه ی سفید معلق است ،نگاه کند.توانایی مردم در مشاهده به شدت متفاوت بوده و عدم توانایی
در انجام چنین کاری با استفاده از localizationبرای دایورجنس تراپی تداخل می کند .در عوض برطرف کردن این مشکل دوم ساده بوده و شامل انتخاب تارگت
هایی می باشد که روی پالستیک شفاف پرینت می شوند مانند وکتوگرام ها ،تراناگلیف ها ،دایره های فضای آزاد و دایره های اکسنتریک .به عالوه اگر قرار باشد
تارگت ها در یک هولدر نگه داشته شوند ،باید نگه دارنده نیز شفاف باشد .مشکل اول ( عدم توانایی در اشاره کردن به تارگت با افزایش تقاضای تباعدی ) نیز قابل
حل است .روش دایورجنس تراپی که در ادامه می آید یک تکنیک تمرینی بسیار قدرتمند بوده و در بیشتر شرایط به پیشرفت عالی درمان خواهند انجامید.از بیمار
خواسته می شود که چندین فوت جلوتر از یک توپ اویخته شده از سقف بایستد .ارتفاع این توپ باید قابل تغییر باشد تا تراپیست بتواند ارتفاع را تغییردهد به گونه ای
که برای هر بیمار در سطح چشم باشد .یک وکتوگرام Quoitدر یک هولدر شفاف قرار داده می شود و ازبیمار خواسته می شود تارگت را در فاصله ای به اندازه ی طول
دستان خود نگه دارد به این ترتیب می تواند توپ را در بک گراند ببیند که مستقیما در مرکز quoitقرار می گیرد .همچنانکه تارگت های quoitبرای ایجاد یک
تقاضای تباعدی به آهستگی از هم جدا می شوند ،از بیمار خواسته می شود فیوژن خود را حفظ کرده و بگوید در کجا تارگت در حالت شناور می باشد .در این نقطه
تراپیست توپ را برای ایجاد یک حرکت قوسی به سمت یا دور تر از بیمار ،هل می دهد .بیمار باید درک کند که توپ در جلو یا پشت quoitحرکت می کند که خود
توپ به نظر می رسد که پشت صفحه ی تارگت های واق عی معلق می باشد .همچنانکه تارگت ها جدا می شوند ،بیمار به حرکت به سمت عقب ادامه خواهد داد تا
جایی که توپ در جلو و پشت quoitنوسان پیدا کند .به محض اینکه این درک شد ،این تجربه ی ایازین بیمار خواهد بود و فید بک تالزم را برای وی فراهم می کند
تا بفهمد که چه زمانی فیوژن طی دایورجنس تراپی اتفاق می افتد و یاد می گیرد که اگر چیزی از وی دورتر شود باید چشمانش را ریلکس کند.
Parallax
پاراتالکس درک حرکت تارگت فیوز شده با حرکت بیمار می باشد .اگر بیمار یک ست تارگت را برای تقارب فیوز کند و به سمت راست حرکت کند ،وی باید ببیند که
تارگت به سمت راست حرکت می کند .برای دیمند تقاربی ،تارگت در همان جهت حرکت بیمار حرکت می کند .در مورد دایورجنس ،تارگت باید خالف جهت حرکت
بیمار ،حرکت کند .پس اگر بیماری در جهت تباعد کار کند و به سمت چپ حرکت کند ،تارگت باید به نظر برسد که به سمت راست حرکت می کند .اگر همان بیمار
با برداشتن دوگام به عقب به سمت دورتراز تارگت حرکت کند ،تارگت باید به سمت دورتر از وی حرکت نماید .آگاهی از پاراتالکس می تواند توسط تراپیست در
مونیتورکردن پاسخ های یک کودک مورد استفاده قرار گیرد .تراپیست می تواند به طور متناوب از کودک بخواهد تا به سمت راست و چپ یا عقب و جلو حرکت کند و
درمورد حرکت تارگت از کودک سوال کند .برای بیماران مسن تر ،پاراتالکس فیدبک دیگری است که می تواند جهت فراهم کردن اطالعات درباره ی اینکه آیا بیمار
کار را به نحو مطلوب انجام می دهد ،مورد استفاده قرار گیرد.
مفاهیم پایه ای متعددی برای تمامی تکنیک های ویژن تراپی دو چشمی وجود دارد .برای افزایش رنج های ورژنس فیوژنال ،تکنیک مورد نظر باید یکی از این دو
مورد را انجام دهد :حفظ تطابق در سطح مورد نظر و تغییر محرک سیستم ورژنسی یا حفظ ورژنس در یک سطح و تغییر محرک تطابق .شایع ترین رویکردی که در
تکنیک های ویژن تراپی دو چشمی مورد استفاده قرار می گیرد ،حفظ تطابق در یک سطح است که عموما فاصله ی 42سانتی متری از بیمار می باشد .همچنانکه
بیمار تارگت را واضح نگه می دارد ،تقاضای ورژنسی تغییر می کند .برای تقارب ،صفحه ی ورژنس به سمت بیمار حرکت داده می شود و برای تباعد نیز صفحه ی
ورژنس به سمت پشت صفحه ی تطابق ،حرکت داده می شود .هرچه فاصله ی بین صفحه ی تطابق و صفحه ی ورژنس بیشتر باشد demand ،روی سیستم
02
در 42 ورژنس فیوژنی بیشتر خواهد بود .این مفاهیم در تصاویر 2.10و 2.10توضیح داده شده اند .مثالی از این نوع روش این است که بیمار روی یک تارگت
02
سانتی متری فیکس کند و همچنانکه شما به تدریج تقاضای تقاربی را افزایش می دهید ،دید واحد و واضح را حفظ کند .برای حفظ وضوح بیمار باید تطابق را 42
سانتی متری حفظ کند و برای حفظ دید واحد دو چشمی ،بیمار باید همچنانکه پریزم base – outاضافه می گردد ،تقارب کند .تنها راه تقارب وقتی تطابق ثابت نگه
داشته می شود ،استفاده از ورژنس فیوژنی مثبت می باشد .مفهوم مهم دیگر که باید در نظر داشت این است که با مجبور کردن بیمار به اینکه تطابق را ثابت نگه دارد
025
از ت قارب تطابقی نیز جلوگیری می شود و بیمار باید از ورژنس فیوژنی استفاده کند یا دیپلوپی را تجربه نماید .مجبور به استفاده از ورژنس فیوژنال با کنترل تطابق
اساس بسیاری از تکنیک های تراپی دو چشمی می باشد.همچنین یک تکنیک فیوژنال ورژنس را می توان به گونه ای طراحی کرد که ورژنس در سطح مورد نظر
حفظ شده و تطابق تغییر کند .یک نمونه ی آن این است که از بیمار خواسته می شود تا همزمان با افزودن لنزهای مثبت و منفی ،دید واحد را حفظ کند (سهولت
تطابقی) .مهم است که بدانیم هردو مدل اساسا هدف یکسانی را دنبال می کنند .هرگونه تکنیکی که باعث گردد صفحات تطابق و تقارب از هم دور شوند ،دشواری یا
تقاضای کار را افزایش خواهد داد .برعکس اگر تراپیست بتواند این دو صفحه را به هم نزدیک تر کند ،انجام کار آسان تر می شود.این مفاهیم مکررا هنگام کار کردن
با یک بیماری که با پیشرفت کار مشکل دارد یا نیاز به تمرین در سطح باتالتری دارد ،مورد استفاده قرار می گیرند .دو متد برای تغییر ارتباط بین صفحه ی تطابق و
صفحه ی ورژنس استفاده از لنزها و پریزم ها هستند .شکل 2.10استفاده از لنزها با یک تکنیک تقارب را توضیح می دهد .در این تصویر ،تطابق در سطح مورد نظر
می باشد و تقاضای تقاربی base-out 16است .اگر بیمار با فیوز کردن این سطح مشکل داشته باشد ،می توان لنزهای منفی را اضافه کرده که انجام کار را آسانتر می
کند زیرا صفحه ی تطابق را به صفحه ی تقارب نزدیک تر کرده و تقاضای تقاربی را کاهش می دهد .اگر 16 base – outبرای بیمار بسیار آسان باشد ،تراپیست می
تواند لنزهای مثبت را اضافه کند .همانگونه که در تصویر 2.14مشخص شده ،این صفحه ی تطابق را از بیمار دورتر می کند و فاصله ی بین صفحات تطابق و
ورژنس را افزایش می دهد .برای تغییر ارتباط بین این دو صفحه می توان از پریزم نیز استفاده کرد .در شکل ، 2.12بیمار در صفحه ی مورد نظر تطابق می کند و
دیمند ورژنس base-outمی باشد .اگر پریزم base-inاضافه شود ،این صفحه ی ورژنس را به صفحه ی تطابق نزدیک تر می کند و دشواری کار را کم تر می کند.
افزودن base-outفاصله ی بین این دو صفحه را بیشتر خواهد کرد و سطح دشواری کار را افزایش خواهد داد.
. 1قبل از شروع ویژن تراپی ،دیگر مالحظات درمانی ذکر شده در فصل سوم را بررسی نمایید :در تمامی اختالتالت تطابقی و دید دو چشمی ،مهم است که اصالح
اپتیکی آمتروپی ،لنز ادیشن ،پریزم و اوکلوژن را قبل از شروع ویژن تراپی ،در نظر داشته باشیم.
. 0در برنامه ریزی ویژن تراپی ،همواره قبل از فیوژنال ورژنس ،تراپی برای درمان آمبلیوپی و ساپرشن را در نظر بگیرید :اکثر بیماران دارای اختالتالت دید دو چشمی
ییر استرابیسمی ،حدت بینایی نرمال در هرد دو چشم دارند و فقط یک ساپرشن مرکزی کم را تجربه می کنند.در مورد این بیماران ،روش های درمان آمبلیوپی و
ساپرشن ضرورت ندارند .در حقیقت ،اگر شما در ابتدا بر نشانگرهای ساپرشن در اینگونه بیماران تاکید داشته باشید ،ممکن است بیماران به علت عدم توانایی شان در
فیوز کردن بدون ساپرشن مرکزی ،اذیت شوند که منجر به دلسری آن ها می گردد Flax .اظهار می کند که همچنانکه ورژنس فیوژنی بهبود پیدا می کند ،ساپرشن
دیگر یک آداپتیشن ضروری نخواهد بود و برطرف می گردد.با این حال اگر آمبلیوپی یا ساپرشن عمیق وجود داشته باشد ،باید روش هایی را برای برطرف نمودن
آمبلیوپی و کاهش شدت ساپرشن قبل از تاکید بر ورژنس فیوژنی در نظر بگیریم .تصمیم گیری در مورد درمان آمبلیوپی آسان است و براساس وجود یا عدم تشخیص
آمبلیوپی می باشد.تصمیم گیری در مورد تجویز تکنیک های آنتی ساپرشن دشوار تر می با شد .نتایج ارزیابی تشخیصی می تواند کمک کننده باشد .دربیماری که طی
تست نقطه ی نزدیک تقارب و تست ورژنس فیوژنی ،دیپلوپی را گزارش نمی کند ،ساپرشن به اندازه ی کافی عمیق می باشد تا بر عملکرد بیمار طی درمان دید دو
چشمی تاثیر بگذارد .در برخی موارد تعیین گستره ی سا پرشن تا زمانی که ویژن تراپی آیاز گردد ،امکان پذیر نمی باشد .همچنان که روش های متعددی امتحان می
شود ،مشخص می شود که توجه باید به برطرف کردن ساپرشن معطوف گردد .یک نمونه ی آن بیماری است که فقط می تواند به صورت اینترمیتنت فیوژن کند و
یک تارگت سبز یا قرمز را گزارش می کند و به ندرت قادر به دیدن هردو تارگت سبز و قرمز به طور همزمان می باشد.
.0درمان را با تاکید بر جهت مشکل آیاز کنید :برای مثال برای convergence insufficiencyابتدا بر درمان تقارب تاکید داشته باشید ،برای convergence excess
با درمان تباعد شروع کنید .با اینحال ایلب بهتراست که در یک یا دو جلسه ی اول ،ویژن تراپی را در جهتی شروع کنید که برای بیمار آسانتر می باشد .هدف از این
رویکرد نشان دادن روش های مختلف و دست یابی به برخی موفقیت ها می باشد .همین مفهوم در مورد آنومالی های تطابقی نیز صدق می کند .برای مثال برای
accommodative excessبا تاکید بر پالس شروع کنید یا برای accommodative insufficiencyبر ماینوس تاکید کنید.
. 4کار را با تکنیکی شروع کنید که در حد توانایی بیمار باشد :دوباره اهمیت دست یابی به موفقیت زود هنگام مورد تاکید قرار می گیرد.
026
. 2عموما با تارگت های محیطی با تقاضای استریوپسیس باتال آیاز کنید و به تدریج به تارگت های مرکزی تر بروید:بیماران دارای اختالتالت دید دو چشمی ییر
استرابیسمی عموما هنگام نگاه به یک تارگت دارای استریوپسیس یا تارگت های فیوژن درجه سوم ،موثرتر عمل می کنند .بنابراین با تارگت هایی شروع کنید که
موفقیت زود هنگام را تضمین می کنند و به تدریج به تارگت های دشوارتر بروید.توالی ای که برای مشکالت هتروفوریا استفاده می شود به صورت تارگت های فیوژن
درجه سوم به درجه دوم به درجه اول می باشد .در بیشتر موارد هتروفوریا ،فعالیت های فیوژنی درجه اول نیاز نیستند.
. 6اجازه ی کمی تاری بدهید( پاسخ تطابقی نامناسب) اگر به بیمار کمک می کند :تارگت هایی که نیازمند تطابق دقیق هستند در ابتدا دشوارتر می باشند .اگر بیماری
تالش کند تا یک تقاضای تقاربی را فیوز کند و PFVمحدود داشته باشد ،ایلب تالش خواهد کرد تا با ورژنس تطابقی به ورژنش فیوژنال کمک کند .اگر از تارگت
هایی با جزئیات تطابقی دقیق استفاده کنید ،بیمار در صورت استفاده از تقارب تطابقی قادر به حفظ وضوح هنگام فیوژن نخواهد بود.از آنجاییکه هدف اولیه ی ما
موفقیت می باشد ،از تارگت هایی استفاده می کنیم که نیاز به تطابق دقیق ندارند .بنابراین در مراحل اولیه ی تراپی به بیماران اجازه داده می شود تا اندازه ای از
ورژنس تطابقی برای کمک به ورژنس فیوژنی استفاده نمایند.
. /در نهایت هردو ورژنس فیوژنی مثبت و منفی و ریلکس و تحریک تطابق را صرف نظر از تشخیص اصلی تمرین دهید:اگر درمان فقط شامل تکنیک های تقاربی یا
تباعدی باشد ،ممکن است بیمار توانایی عملکرد موثر در جهتی که تمرین داده نمی شود را از دست بدهد .برای مثال یک بیمار دارای conv insuffکه فقط درمان
کانورجنس را انجام داده ممکن است در پایان درمان بهبود PFVو یک نقطه ی نزدیک تقارب نرمال پیدا کند اما NFVممکن است پایین باشد و ممکن است بیمار یک
PRAپایین و عدم توانایی در واضح کردن لنزهای منفی دو در تست سهولت تطابقی دو چشمی و یافته ی MEMباتال ،پیدا کند.گرچه درمان به طور موفقیت آمیزی
convergence insufficiencyرا برطرف کرده ،ممکن است بیمار هنوز به علت این مشکل جدید ایجاد شده ،ناراحت باشد .برای جلوگیری از این شرایط ،توصیه می
شود که در اواسط ویژن تراپی کار با ورژنس در جهت مخالف مشکل را شروع کنید.
. 8ابتدا بر آمپلیتود و سپس سهولت پاسخ تطابقی یا پاسخ ورژنس فیوژنی تاکید نمایید :درمان دید دو چشمی را می توان عموما به دو طریق انجام داد .متد نخست
slidingیا tonic vergenceمی باشد .در روش ورژنس تونیک ،تقاضای ورژنسی به طریق بسیار تدریجی افزایش می یابد .متد دوم phasic vergence training
می باشد که jumpیا step vergence trainingنامیده می شود.در این نوع رویکرد ،تقاضای ورژنسی به صورت مراحل بزرگ و مجزا تغییر داده می شود .تحقیقات
جهت مقایسه ی تاثیر این دو نوع روش صورت گرفته است .داده ها نشان می دهد که هردو روش در افزایش ورژنس فیوژنی موثر می باشند گرچه تمرین ورژنس
فازیک بهبودی های بیشتری را نشان می دهد .ما توصیه می کنیم که هردو نوع روش ها مورد استفاده قرار گیرد و آیاز کار با تکنیک های sliding vergenceباشد.
این تکنیک ها درابتدا برای بیمار آسانتر می باشد.تالزم نیست که یک زمان قابل توجهی را برای افزایش دامنه های ورژنس فیوژنی صرف کنیم .در عوض همین که
مهارت های ورژنس فیوژنی توسعه پیدا کرد ،روش های استپ ورژنس را می توان مورد استفاده و تاکید قرار داد .در مورد درمان تطابقی ،نخست مهم است که به
تحریک و ریلکسیشن نرمال تطابق بدون تاکید بر سرعت پاسخ تطابقی ،دست پیدا کنیم .یک رنج +0.22تا -6.22یک هدف قابل قبول برای کودکان مدرسه ای و
نوجوانان می باشد .این مقدار بستگی به دامنه ی تطابقی و سن دارد .بیماران مسن تر باید قادر به دست یابی به یک رنجی با لنزهای منفی برابر با نصف دامنه ی
تطابقی باشند.عموما آسانتر است که از رنج های کم به زیاد برویم .به محض اینکه رنج نرمال شد ،متغیر زمان باید وارد کار شود .با لنز های +2.22و -2.22شروع
کنید و به تدری ج رنج را تاحدی که مناسب سن بیمار باشد ،افزایش دهید.هدف افزایش سرعت و کاهش تاخیر پاسخ تطابقی می باشد.
. 9تاکید بر کیفیت و نه کمیت هنگام تمرین ورژنس فیوژنی و تطابق :اسناد نشان می دهد که تمرین فازیک ممکن است موثرتراز روش های تونیک باشد.تکنیک هایی
که بر سرعت ورژنس فیوژنی و پاسخ های تطابقی و stepتاکید می کنند ،مطلوب تر از تغییرات smoothمی باشند.
.12یکسان کردن آمپلیتود و سهولت چشم های راست و چپ هنگام تمرین مهارت های تطابقی
027
ویژن تراپی دو چشمی :راهنماهای خاص
. 1قبل از شروع ویژن تراپی ،دیگر مالحظات درمانی ذکر شده در فصل سوم را دنبال کنید :در تمامی موارد ، ocular motor dysfunctionمهم است که اصالح
اپتیکی آمتروپی و لنز ادیشن را قبل از شروع ویژن تراپی در نظر داشته باشید.
. 0کار را با تکنیکی شروع کنید که در حد ظرفیت های بیمار باشد :اهمیت دست یابی به موفقیت زود هنگام مورد تاکید قرار می گیرد.
.0نخست بر دقت و سپس سرعت حرکات چشمی ساکادیک یا پرسوت تاکیدکنید :بسیاری از کودکان دارای ، ocular motor dysfunctionمشکالت توجه و
شناختی نیز دارند .در حقیقت گاهی مشخص نیست که آیا این عدم توجه یا تکانش اتیولوژی برای فیکسیشن ضعیف و مشکالت تکانشی هستند یا مشکالت موتیلیتی
اساس این مشکالت می باشند.
.4برای ساکادها ،از حرکات چشمی بزرگ( )grossبه کوچک ( )fineبروید :برای پرسوت ها این ترتیب برعکس است ( از حرکات چشمی کوچک به بزرگ)
. 2درمان موتیلیتی را تک چشمی آیاز کنید و تا زمانی که توانایی دو چشم تقریبا برابر شود ،ادامه دهید :همین که مهارت های تک چشمی برابر ،دقیق و سریع شدند
،فعالیت های اوکوتالر موتیلیتی دو چشمی را شروع کنید.
./پیچیدگی کار را افزایش دهید تا پرسوت ها و ساکادهای منعطف تری ایجاد گردد
نخست بر دقت و سپس سرعت حرکات چشمی ساکادیک یا پرسوت تاکید داشته باشید.
028
برای ساکادها ،از حرکات چشمی بزرگ به کوچک بروید .برای پرسوت ها این ترتیب برعکس است ( از حرکات چشمی کوچک به بزرگ).
درمان موتیلیتی را تک چشمی شروع کنید و تازمانی که هردو چشم تقریبا توانایی یکسان پیدا کنند ،ادامه دهید .همین که مهارت های تک چشمی برابر ،
دقیق و سریع شدند ،فعالیت های موتیلیتی دو چشمی را شروع کنید.
حرکات سر را طی حرکات چشمی پرسوت و ساکادیک برطرف نمایید.
پیچیدگی کار را تا ایجاد پرسوت ها و ساکاد های اتومات رفلکسیوتر ،افزایش دهید.
.1قبل از شروع درمان آنتی ساپرشن ،دیگر مالحظات درمانی توصیف شده در فصل سوم را دنبال کنید.
. 0سازمان دهی محیط تمرین به گونه ای که احتمال ساپرس کردن بیمار کمتر باشد :سطح یا عمق ساپرشن برای هر بیماری می تواند از خفیف تا بسیار عمیق
متغیرباشد .یک فاکتور کلیدی در درمان ساپرشن انتخاب شرایط ایلومینیشن و محرک به گونه ای است که احتمال ساپرشن کاهش پیدا کند .یک روش برای درجه
بندی یا اندازه گیری عمق یا شدت ساپرشن تعیین شدت محرک مورد نیاز برای درک هردو تارگت توسط بیمار می باشد .هرچه ساپرشن عمیق تر یا شدید تر باشد ،
شدت محرک تالزم برای برطرف کردن آن نیز بیشتر می باشد .از نظر کلینیکال ما راه های متعددی برای اصالح شدت محرک یا کاراکترهای محرک داریم:
اگر بیماری ساپرس می کند ،ما می توانیم احتمال ساپرشن را با افزایش روشنایی تارگت ،کنتراست و فوکوس و با حرکت دادن تارگت کاهش دهیم .مثالی از یک
شرایط محیطی که ساپرشن را دشوار می کند استفاده از یک نور روشن در حال حرکت در یک اتاق کامال تاریک می باشد .همچنانکه درمان پیشرفت می کند ،از
بیمار خواسته می شود همچنانکه شدت محرک کمتر می شود ،درک دیپلوپی را حفظ کند .شدت نسبی محرک مفهوم مهم دیگر در تالش برای برطرف کردن
ساپرشن می باشد .از نظر کلینیکال ،تغییر شدت محرک برای یک چشم موثرتراز تغییر آن برای هردو چشم با هم می باشد .برای مثال اگر بیماری تمایل به ساپرس
کردن چشم راست داشته باشد ،قرار دادن یک شیشه ی قرمز در مقابل چشم چپ برای افزایش لومینانس نسبی چشم راست احتمال بیشتری دارد که بر ساپرشن یلبه
نماید (در مقایسه با افزایش دو چشمی لومینانس) .راه دیگر در اصالح محیط صحبت در مورد شرایط محیطی طبیعی در مقابل مصنوعی می باشد .بیماران تحت شرایط
محیطی طبیعی ،تمایل به ساپرس دارند .وقتی شرایط دید مصنوعی تر می شود ،پایداری ساپرشن دشوار تر می شود.بنابراین قانون کلی کلینیکال در درمان آنتی
ساپرشن این ا ست که هرچه محیط مصنوعی تر باشد ،ساپرس کردن برای بیمار دشوار تر خواهد بود .ما معموتال درمان ساپرشن را در شرایط مصنوعی آیاز می کنیم و
به تدریج به سمت شرایط دید طبیعی تر می رویم .یک مثال از این پیشرفت استفاده از نور چراغ قوه و عینک سبز و قرمز برای درمان آنتی ساپرشن می باشد .بیمار
عینک سبز و قرمزرا به چشم می زند و نور اتاق کامال خاموش می شود و تنها تارگت قابل مشاهده نور چراغ قوه یا penlightمی باشد.این یک شرایط محیطی بسیار
مصنوعی می باشد و ایلب برای برطرف نمودن ساپرشن کافی خواهد بود .اگر کافی نباشد ،می توان نور را از این سو به سوی دیگر حرکت داد یا کلینیسین می تواند
به سرعت یک اوکلودر را از یک چشم به چشم دیگر حرکت دهد .به محض اینکه بیمار بتواند دیپلوپی را تحت این شرایط حفظ کند ،می توان روشنایی اتاق را به
تدریج افزایش داد تا زمانی که بیمار بتواند درک دیپلوپی را با روشنایی کامل اتاق حفظ کند.سپس برای طبیعی تر کردن شرایط ،عینک سبز و قرمز برداشته می شود
که تدریجا مجدد به ساپرشن خواهد انجامید .بنابراین دوباره روشنایی اتاق کاهش داده می شود تا جایی که بیمار دیپلوپی را گزارش نماید .سپس روشنایی اتاق به
تدریج افزایش داده می شود تا بیمار سرانجام دیپلوپی را با روشنایی کامل و بدون فیلترهای سبز و قرمز درک کند .این پروسه به طور تیپیک ممکن است نیاز به دو تا
چهار هفته هم درمان در آفیس و هم در مان در خانه داشته باشد.
029
تغییر روشنایی تارگت :با توجه به مفهوم شدت نسبی تارگت ،بهتر است که از تارگت روشن تر برای چشم ساپرس کننده استفاده کنیم .همچنان که تمایل به ساپرس
کاهش پیدا می کند ،تفاوت در ایلومینیشن تدریجا کاهش می یابد تا جایی که بیمار بتواند دیپلوپی را با تارگت هایی با ایلومینیشن یکسان حفظ کند.
تغییر کنتراست تارگت :وقتی کنتراست باتال باشد ،احتمال ساپرشن کم می شود .کار کردن با یک تارگت روشن در یک اتاق تاریک کنتراست را افزایش می دهد .اگر
از دو شی ء استفاده می کنید همواره تارگت با کنتراست بیشتر را مقابل چشم ساپرس کننده قرار دهید.
تغییر فوکوس تارگت :اگر از دو تارگت استفاده می شود ،تارگتی که توسط چشم یالب دیده می شود باید دی فوکوس باشد تا شدت محرک آن را کاهش دهد.
حرکت تارگت :چه از یک تارگت یا دو تارگت استفاده شود ،حرکت همواره تمایل به دشوار نمودن ساپرشن دارد .دوباره ،تغییر دادن شدت نسبی محرک موثر تر می
باشد .بنابراین اگر از دو تارگ ت استفاده می شود ،حرکت تارگتی که توسط چشم ساپرس کننده دیده می شود ،کمک کننده تر می باشد.
فلشینگ تارگت :این تکنیک بر پایه ی این حقیقت می باشد که پس از ارائه ی محرک ،یک مدت زمان جزئی طول می کشد تا ساپرشن آیاز گردد .فلشینگ تارگت
به ما اجازه می دهد تا محرک را برای پریود های کوتاه تری ارائه کنیم و ساپرشن را تحت این شرایط برطرف نماییم.
سازمان دهی محیط تمرین به گونه ای که احتمال ساپرس کردن بیمار کمتر باشد.
استفاده از مفهوم شدت نسبی محرک .تغییر شدت محرک برای یک چشم موثر تر از تغییر شدت آن برای هردو چشم بطور همزمان می باشد.
تغییر کنتراست تارگت :در شروع درمان ،از یک نور روشن به عنوان تارگت در یک اتاق تاریک به منظور افزایش کنتراست استفاده کنید.
تغییر ایلومینیشین تارگت :افزایش ایلومینیشین برای چشم ساپرس کننده همراه با کاهش ایلومینیشین برای چشم یالب
تغییر فوکوس تارگت :تارگت را برای چشم یالب دی فوکوس کنید و تارگت را برای چشم ساپرس کننده فوکوس کنید.
استفاده از حرکت تارگت
شروع درمان تحت شرایط مصنوعی و سپس با پیشرفت درمان ،حرکت به شرایط دید طبیعی تر
شروع درمان با تارگت های بزرگ محیطی و سپس کاهش تدریجی اندازه ی تارگت ها
خالصه :
آسان ترین جنبه ی ویژن تراپی طراحی برنامه ی درمان و لیست کردن روش هایی است که باید برای یک بیمار مورد نظر انجام شود .دشوار تر از طراحی برنامه ،
انجام واقعی آن می باشد .آموزش بیم اران که باید به دنبال چه چیزی باشند ،چگونه بر موانع یلبه کنند و چگونه تغییرات را تفسیر کنند ،کلید انجام موفقیت آمیز آن
می باشد .مفاهیم کلی و اطالعات ارائه شده در این فصل برای موفقیت برنامه ی ویژن تراپی حیاتی می باشد.
031
فصل ششم
Variable Tranaglyphs
اهداف
تمامی اسالیدهای تراناگلیف های متغیر به صورت جفت هستند که یکی قرمز و دیگری به رنگ سبز پرینت می شوند .این دو اسالید جز رنگ و دیسپاریتی از جهات
دیگر مشابه می باشند .این تارگت ها به گونه ای طراحی می شوند که امکان ایجاد تقاضای تقاربی یا تباعدی را به وسیله ی جداکردن افقی آن ها فراهم می کنند.
تصاویر 6.1و 6.0تراناگلیف های مختلف را به تصویر می کشند .به طور مرسوم این روش ها با شیشه ی قرمز روی چشم راست و شیشه ی سبز روی چشم چپ
انجام می شوند.وقتی عینک سبز و قرمز روی چشم قرار می گیرد ،چشم راست فقط اسالید سبزرنگ و چشم چپ فقط تارگت قرمز رنگ را می بیند.تقاضای تقاربی با
حرکت دادن اسالید سبز رنگ به سمت چپ و اسالید قرمز رنگ به سمت راست ایجاد می گردد.این چشم راست را مجبور می کند تارگت سبز رنگ را که به سمت
چپ حرکت می کند و چشم چپ تارگت قرمز را که به سمت راست حرکت داده می شود ،دنبال کند.همانطور که در شکل 6.0مشخص است این امر به یک حرکت
تقاربی منجر می شود.اگر تارگت سبز به سمت راست و تارگت قرمز به سمت چپ حرکت داده شود ،دایورژنس تحریک می گردد .تمامی تارگت های تراناگلیف در
پایین خود یک scaleدارند که مقدار تقاضای پریزماتیک در هر جدایی مورد نظر تارگت ها را نشان می دهد.با اینحال این scaleفقط در صورتی صحیح می باشد که
بیمار در فاصله ی 42سانتی متری به تارگت نگاه کند.اگر بیمار به نزدیک یا دورتر از این فاصله حرکت کند ،این میزان دیگر درست نخواهد بود .بنابراین مهم است
که بدانیم چگونه دیمند ورژنسی محاسبه می گردد .اساس این محاسبه ،تعریف پریزم دیوپتر می باشد .یک پریزم دیوپتر به صورت جدایی یک سانتی متر در فاصله ی
یک متری تعریف می شود .جهت تعیین اینکه چگونه این تعریف در مورد فواصل دیگر عمل می کند ،می توان از فرمول زیر استفاده کرد:
122 cm /1 cm = 42 cm /x cm
122 x = 42cm
X=2.4cm 2r 4mm
بنابراین در 42سانتی متری 4 ،میلی متر جدایی تارگت ها برابر با یک پریزم دیوپتر می باشد .برای استفاده از این فرمول از نظر کلینیکال ،تراپیست باید فاصله ی
بین نقاط مشابه را روی تراناگلیف اندازه گیری کند و این فاصله را برحسب میلی متر بر 4تقسیم نماید تا میزان demandرا به پریزم دیوپتر تعیین کند (.هر 4میلی
متر جدایی برابر یک پریزم دیوپتر تقاضای ورژنسی می باشد) .بطور مشابه اگر فاصله ی کاری به 02سانتی متر کاهش پیدا کند ،حال جدایی تارگت ها به میزان 0
میلی متر برابر با یک پریزم دیوپتر می شود .بنابراین با کاهش فا صله ی کاری ،شما میزان دشواری کار را برای یک فاصله ی مورد نظر بین تارگت ها افزایش می
دهید.درحال حاضر هشت variable tranaglyphمختلف توسط شرکت Bernellتولید می شود:
032
clown : 626یا دلقک : 212فیوژن محیطی
:621خرگوش یا bunny
spiral :622
گرچه این اسالیدها از جهات مختلف با هم تفاوت دارند ،تفاوت اصلی آن ها در سایز تارگت ها است و اینکه تراناگلیف را می توان یک تارگت مرکزی یا محیطی در
نظر گرفت .وقتی یک محرک بزرگ باشد و جزئیات مرکزی خیلی کمی داشته باشد ،تارگت محیطی نامیده می شود .این نوع تارگت اصوتال فیوژن محیطی را تحریک
می کند.محرک هایی نظیر تراناگلیف هایی که در تصویر 6.0نشان داده شده اند ،تارگت های مرکزی در نظر گرفته می شوند زیرا جزئیات مرکزی بیشتری دارند و
خطوط و جزئیات آن ها کوچک تر و ریزتراز شکل 6.1هستند .دیگر تفاوت تراناگلیف ها در سایز جزئیات در هر تارگت و بنابراین میزان کنترل تطابق می باشد.
تراناگلیف هایی نظیر آن هایی که در شکل 6.1نشان داده شده اند ،جزئیات ریزی ندارند در صورتی که تراناگلیف های شکل 6.0دارای خطوط ریزی می باشند .بسته
به مرحله و اهداف تراپی ،یک نوع تراناگلیف ممکن است مناسب تر از انواع دیگر باشد .برای مثال در اوایل تراپی ،ایلب توصیه می شود که از تارگت های مرکزی
دارا ی جزئیات ریز استفاده نشود .این تارگت ها نیازمند تطابق بسیار دقیق از جانب بیمار می باشند .اگر بیماری برای convergence insufficiencyدرمان می شود و
PFVپایینی دارد ،بهتر است در ابتدا به بیمار اجازه ی استفاده از حدی تقارب تطابقی جهت کمک به دست یابی فیوژن بدهیم .اگر تارگتی با جزئیات تطابقی کوچک
مورد استفاده قرار گیرد ،بیمار تاری دید را گزارش خواهد کرد .استفاده از یک تارگت محیطی بدون جزئیات به بیمار اجازه می دهد تا در ابتدا با موفقیت عمل کند.در
مراحل بعدی ویژن تراپی ،برای اطمینان از تطابق دقیق مهم است که از تارگت هایی با بیشترین جزئیات ممکن استفاده نماییم .تراناگلیف ها همچنین مقادیر
دیسپاریتی مختلفی دارند .نخستین تراناگلیف که در تصویر 6.1مشخص شده هیچگونه دیسپاریتی ندارد در صورتی که تراناگلیف های تصویر 6.0مقادیر متفاوت
دیسپاریتی از یک ناحیه تا ناحیه ی دیگر داخ ل تراناگلیف دارند .تمامی تراناگلیف های دارای دیسپاریتی به گونه ای طراحی می شوند که دیسپاریتی در بخش های
مختلف اسالید متفاوت می باشد .برای مثال در مورد اسالید های 621و ، 626عکس مرکزی در صفحه ی مورد نظر و دایره ی بزرگ کناری روی عکس قرار دارد
( base-outبیشتر) .تارگت های روی اسالید راست باتالی تارگت مرکزی ( base-outبیشتر) و عکس ها باتالی دایره ها هستند .تارگت های سمت چپ پشت تارگت
مرکزی (تباعد بیشتر) و عکس ها پشت دایره ها هستند .از آنجاییکه تراناگلیف ها امکان تغییر تقاضای ورژنسی را می دهند ،در اوایل تراپی بسیار مفید می باشند و
معموتال نخستین تارگت هایی هستند که برای افزایش PFVو NFVتجویز می شوند .در شروع تراپی ،ممکن است برای بیمار دشوار باشد تا در جهت مشکلش فیوز
کند.برای مثال در یک بیمار ، convergence insufficiencyهرگونه تقاضای تقاربی ممکن است در ابتدا دشوار باشد .مزیت تکنیک تراناگلیف متغیر این است که به
شما امکان می دهد تا درمان را در جهت دایورجنس شروع کنید و به تدریج تقاضای تباعدی را کاهش دهید.
مرحله ی اول
بیمار عینک سبز و قرمز را به چشم می زند و تارگت های تراناگلیف در dual polachrome illuminated trainerست می شوند .همچنان که بیمار به تارگت نگاه می
کند از وی پرسیده می شود که چه می بیند .بیمار باید قادر به توصیف تصویر باشد که شامل دو دایره ی بزرگ می باشد که توسط چهار دایره ی کوچک احاطه شده
اند .بیمار باید بیان کند که دایره ی بزرگ داخلی باید به وی نزدیک تر بوده و حالت شناور داشته باشد .اگر بیمار به طور خود به خود به این سواتالت پاسخ ندهد ،
سواتالت دیگری مطرح می شود تا این اطالعات مورد نظر بدست آید .به محض اینکه بیمار عمق را در دایره ها درک کند ،به مرحله ی دوم می رویم.
مرحله ی دوم
033
به بیمار گفته می شود چهار دایره ی محیطی را نادیده بگیرد و روی دو دایره ی بزرگ تمرکز کند .همچنانکه بیمار به دوایر بزرگ نگاه می کند ،به آهستگی دو ورقه
برای ایجاد یک تقاضای تقاربی کوچک و س پس یک تقاضای تباعدی کوچک از هم جدا می شوند .از بیمار بخواهید تالش کند تا دوایر را واضح و یکی نگه دارد و
بگوید چه می بیند .بیمار باید بگوید وقتی شما تقاضای تقاربی ایجاد می کنید ،تارگت ها کوچک تر و نزدیک تر می شوند و با هرگونه تقاضای تباعدی بزرگ تر و
دورتر می شوند .این همان پاسخ SILOاست که درفصل قبل توضیح داده شد.اگر بیمار قادر نباشد بطور همزمان این را توصیف کند ،مهم است که برای رسیدن به
این پاسخ ها سواتالت دیگری مطرح گردد .سواتالت تیپیک عبارت است از :آیا تصویر بزرگ تر یا کوچک تر می شود ؟ آیا تصویر نزدیک تر شده یا به دور تر حرکت
می کند؟ همین که بیمار SILOیا SOLIرا تجربه کند ،در مورد دیپلوپی ،تاری localization ، Float ،و پاراتالکس از وی سوال کنید .به بیمار توضیح دهید که این
ها فید بک هایی هستند که در سراسر تراپی برای کمک به مونیتور کردن پاسخ هایش مورد استفاده قرار می گیرند.
مرحله سوم
حال ورقه ها را در صفر ست کنید و به بیمار توضیح دهید که می خواهید کاری که باید وی انجام دهد را شرح دهید که شامل سه مرحله ی جداگانه می باشد:
.1از بیمار بخواهید تا ورقه ها را به عدد 0 base- outجدا کند و تالش کند تا دایره ها را واحد و واضح نگه دارد .وی باید قادر باشد عمق را در دوایر درک کند.
. 0از بیمار بخواهید پوینتر را به دست گیرد و به محلی که دوایر شناور را می بیند اشاره کند .مطمئن شوید که بیمار یک پوینتر و یک ست از دوایر را می بیند .به بیمار
بر اهمیت kinesthetic awarenessو احساس کراس کردن چشم هایش تاکید کنید.
. 0حال از بیمار بخواهید تا پوینتر را پایین بیاورد و به دورتر از دایره ها به نقطه ای دورتر برای چندین ثانیه نگاه کند و سپس فیوژن را به دست آورد.ازبیمار بخواهید
فیوژن را برای ده ثانیه حفظ کند ،دوباره به دور نگاه کرده و مجددا به نزدیک تر نگاه کرده وفیوژن کند .از بیمار بخواهید سه مرتبه این کار را تکرار کند .همین که
بیمار بتواند وقتی اسالید های تراناگلیف در 0 base –outست می شوند ،این مراحل را انجام دهد ،از بیمار بخواهید به اندازه ی سه عدد دیگر base-outتارگت ها
را جدا کند و مراحل اول تا سوم را تکرار کند .در برخی سطوح بیمار حتی قادر نخواهد بود حتی مرحله ی اول را با موفقیت کامل کند(دایره ها را واضح و یک ببیند)در
این زمان باید به بیمار متدی برای حل این مشکل آموزش دهید .خواستن از بیمار تا دیسپاریتی را کاهش دهد تا جایی که بتواند دوباره فیوژن کند یک استراتژی
موثری نمی باشد.اگر بیمار دوبینی را تجربه می کند از تکنیک فیدبک localizationاستفاده کنید یا به وی نشان دهید که چگونه فیوژن را دوباره بدست آورد.
مرحله ی چهارم
همین مراحل برای دایورجنس تراپی دنبال می شوند به جز اینکه بیمار بطور فیزیکی قادر به مشخص کردن مکانی که در آن تارگت را درک می کند نخواهد بود .پس
از 6تا ، 8base –inمکان تارگت درک شده بسیار دورتر و پشت تارگت ها خواهد بود که بیمار بتواند به آن اشاره کند .اگر بیمار مشکل دارد ما توصیه می کنیم که
روش ذکر شده برای dive.localizationکه درفصل قبل توضیح داده شده با استفاده از یک Quoit vectogramو یک Marsden ballاستفاده شود.
در فصل پنجم در مورد تفاوت های بین روش های تونیک و فازیک صحبت کردیم .تکنیک های تراناگلیف که تا اینجا توصیف شد بر متد تونیک یا slidingتکیه
دارند .این ها در فاز ابتدایی تراپی سودمند هستند و برای بهبود آمپلیتود پاسخ ورژنس فیوژنی طراحی شده اند .به محض اینکه بیمار به یک سطح متوسطی از تقارب و
تباعد دست پیدا کرد( 02 to 02 base –outو ، )12 to 12 base-inمی توان از تراناگلیف ها برای ایجاد یک demandنوع استپ یا فازیک و برای بهبود سهولت
فیوژنی استفاده نمود.
روش های توصیه شده برای تکنیک های ویژن تراپی آناگلیف و پوتالروید :
مرحله اول
034
الف.بیمار فیلترهای مناسب را به چشم می زند.
مرحله دوم
الف.ایجاد یک مقدار اندک تقاضای ورژنس base – out / base – inو گرفتن درک پاسخ ، SILOوضوح ،پاراتالکس localization ، Float ،و عدم وجود ساپرشن
مرحله سوم
الف.بیمار همچنانکه تارگت ها با فواصل 0 base-outیا base-inجدا می شوند ،فیوژن را حفظ می کند.
پ .شکستن فیوژن بیمار با به دور نگاه کردن یا کاور و آنکاور کردن یک چشم و سپس بازیابی فیوژن برای 12ثانیه و تکرار این روند برای سه مرتبه
ت.افزایش جدایی تارگت ها به میزان 0پریزم و تکرار مراحلPhasic or step vergence therapy
راه های متعددی برای ایجاد یک تقاضای ورژنسی استپ وجود دارد:
.1تغییر فیکسیشن از تارگت به نقطه ی دیگری از فضا :از بیمار خواسته می شود تا به تراناگلیف فیوز کرده ،سپس برای چندین ثانیه دورتر را نگاه کرده و مجددا به
نزدیک نگاه کرده و فیوژن را بازیابد.
. 0شکستن فیوژن با کاور کردن یک چشم :پس از اینکه بیمار تراناگلیف را فیوز کرد ،وی را مجبور کنید تا برای شکستن فیوژن برای 2تا 12ثانیه یک چشمش را
کاور کند .بیمار سپس چشمش را آنکاور کرده و دوباره فیوژن را به دست می آورد.
الف .همزمان که بیمار یک تارگت تراناگلیف را در یک دیمند تقاربی یا تباعدی مورد نظر فیوز می کند ،می توان پریزم اضافی در مقابل چشمان بیمار برای ایجاد یک
تغییر بیشتر در تقاضای ورژنسی قرار داد.
ب.برای ایجاد یک تغییر ورژنسی stepمی توان از لنزهای فلیپ نیز استفاده نمود .اگر لنزهای +0.22 Dدر مقابل چشمان بیماری که 02 base – outرا فیوز می کند
بزرگتر باشد ، برای بیمار مورد نظر دارد .هرچه نسبت قرار داده شود ،یک تقاضای تقاربی اضافه به وجود می آید.میزان دقیق این demandبستگی به نسبت
برابر 8:1داشته باشد ،لنزهای +0.22 Dبیمار را مجبور خواهد کرد تا برای حفظ وضوح دو تقاضای ورژنسی نیز بیشتر می شود .برای مثال اگر بیمار یک نسبت
دیوپتر تطابق را ریلکس کند .در نتیجه وی 16پریزم تقارب تطابقی را ریلکس خواهد کرد .برای حفظ دید واحد دو چشمی بیمار مجبور است از 16پریزم PFVاستفاده
کند .بطور آلترناتیو بیمار ممکن است بطور کامل تطابق را ریلکس نکند و توسط آن مقدار PFVتالزم برای حفظ دید دو چشمی را کاهش دهد .اگر چنین اتفاقی بیفتد
وی یک تارگت تار را گزارش خواهد کرد .روش دیگر برای فهم تاثیر لنز بر تقاضای ورژنسی توجه به صفحات تطابق و ورژنس می باشد.وقتی لنزهای مثبت اضافه
می شوند ،صفحه ی تطابق از بیمار د ورتر می شود در حالیکه صفحه ی ورژنس در همان مکان خود باقی می ماند واثر آن افزایش فاصله ی بین این دوصفحه و
افزایش در تقاضای تقاربی می باشد.
035
.4ست کردن دو تراناگلیف مختلف در یک :dual polachrome illuminated trainerیک جفت تارگت را می توان در باتال و دریک تقاضای تقاربی و جفت دیگررا در
پایین و در تقاضای تقاربی دیگری ست کرد .از بیمار خواسته می شود تارگت باتالیی را فیوز کند ،برای ده ثانیه آنرا نگه دارد و سپس فیکسیشن را به تارگت پایین
تغییر دهد و برای 12ثانیه فیکسیشن را حفظ کند .همچنان که دیمندها تغییر داده می شود ،این روش را می توان چندین مرتبه تکرار کرد.
. 2استفاده از فلیپرهایی که در یک سمت آن ها قرمز سمت راست و سبز سمت چپ و در سمت دیگر آن ها قرمز سمت چپ و سبز سمت راست باشد :وقتی بیمار از
یک سمت فلیپر به تارگت نگاه می کند demand ،درجهت کانورجنس می باشد و وقتی که فیلترها به سمت دیگر فلیپ می شوند ،همان تارگت یک تقاضای
تباعدی ایجاد می کند .می توان از فیلترهای پوتالروید در فلیپرها به همین منوال استفاده کرد.
تارگت های تراناگلیف می توانند برای درمان سهولت تطابقی دو چشمی مورد استفاده قرار گیرند .از یک تراناگلیف دارای تارگت های جزئیات ریز استفاده می شود و
همزمان که بیمار هر تقاضای ورژنسی را فیوز می کند ،از لنزهای فلیپ برای ایجاد یک تقاضای تطابقی دو چشمی استفاده می گردد .در این روش بیمار باید ورژنس
را در دیمند مورد نظر حفظ کند و تطابق را تغییر دهد.
تراناگلیف ها می توانند برای ورژنس تراپی در تقریبا هر فاصله ی کاری مورد استفاده قرار گیرند .در تقریبا تمامی موارد ،تراپی در نزدیک ( 42سانتی متری) شروع می
شود زیرا تمرین رنج های ورژنسی در نزدیک آسان تر می باشد.در مواردی چون ، div insufficience ، div excessایزوفوریا و اگزوفوریای بیسیک ،ورژنس تراپی در
فواصل بیشتر از 42سانتی متری تالزم می باشد.بیمار می تواند چندین فوت دورتراز تارگت تراناگلیف حرکت کند .باید به یاد داشته باشیم همچنان که فاصله ی کاری
افزایش پیدا می کند ،مقدار تقاضا برای هر جدایی تارگت ها کاهش می یابد ،تقاضای تطابقی کاهش پیدا می کند و تارگت مرکزی تر می شود .بنابر این تارگت ها
برای جبران تغییر ناشی از فاصله ی کاری بایداز هم جدا شوند .دورتر از فاصله ی یک متر ،تارگت ها دیگر موثر نخواهند بود زیرا برای تشخیص جزئیات بسیار
کوچک می شوند .برای کار کردن در فواصل بیشتر از یک متر می توان از یک اورهد پروژکتور استفاده نمود .تراناگلیف در یک هولدر شفاف قرار می گیرد و روی یک
اورهد پروژگتور قرار داده می شود .بیمار می تواند تا میزان تالزم دور بایستد و همان روش هایی که قبال توصیف شده اند را می توان انجام داد.
روش های دیگر توصیه شده برای تکنیک های تراپی دید دو چشمی
.6استفاده از لنزهای فلیپ پوتالروید یا آناگلیف به تناوب بین تقاضای تباعدی و تقاربی
036
.8تغییر فاصله ی فیکسیشن و حرکت به فاصله ای که انجام کار دشوارتر باشد.
متدهای مختلف افزایش و کاهش سطح دشواری کار در جدول 6.0خالصه شده اند:
تباعد تقارب
تقارب
لنزهای منفی و پریزم base-inسطح دشواری را با کاهش فاصله ی بین صفحات تطابق و ورژنس ،کاهش می دهند BIM .آکرونیمی است که توسط کلینیسین ها
مورد استفاده قرار می گیرد جهت یاد آوری اینکه base-inو لنزهای منفی تاثیر مشابهی بر سطح دشواری کار دارند .راه دیگر برای کاهش دیمند ،افزایش فاصله ی
کاری می باشد.به یاد آورید که تقاضای پریزماتیک که توسط هرگونه جدایی تارگت ها ایجاد می گردد بر اساس فاصله ی کاری تعیین می شود.در فاصله ی کاری 42
سانتی متر 4 ،میلی متر برابر یک پریزم دیوپتر می باشد .جدایی 4میلی متر در فاصله ی 82سانتی متری فقط نیم پریزم دیوپتر می شود .لنزهای مثبت ،پریزم
037
base-outو کاهش فاصله ی کاری سطح دشواری را با افزایش فاصله ی بین صفحات تطابق و ورژنس ،افزایش می دهند BOP .آکرونیمی است که توسط
کلینیسین ها برای به یاد داشتن اثر مشابه پریزم base-outو لنزهای مثبت در سطح دشواری کار مورد استفاده قرار می گیرد.
تباعد
لنزهای مثبت ،پریزم base-outو افزایش فاصله ی کاری سطح دشواری کار را کاهش و لنزهای منفی ،پریزم base-inو کاهش فاصله ی کاری سطح دشواری
کار را افزایش می دهند.
برای تعیین اینکه چه موقع این تکنیک تراپی را متوقف کنیم ،مهم است که تشخیص اصلی و سایز هتروفوریا را در نظر بگیریم .یک راهنمای کلی قطع این روش
است وقتی که بیمار قادر باشد:
Variable Vectograms
اهداف و استفاده از وکتوگرام های متغیر مشابه چیزی است که در مورد تراناگلیف های متغیر گفته شد .در حقیقت تنها تفاوت واقعی بین این دو تکنیک در نوع تارگت
بوده به این صورت که در وکتوگرام ها از متریال پوتالروید و در تراناگلیف ها سبز و قرمز می باشد .از نظر تاریخی ،وکتوگرام های متغیر چندین سال قبل از تراناگلیف
های متغیر به وجود آمدند .دلیل اصلی برای معرفی تارگت های تراناگلیف بحث هزینه بود .یک ست از وکتوگرام های متغیر تقریبا هشت تا ده برابر بیشتر از یک ست
تارگت تراناگلیف قیمت دارد .تارگت های مختلف که در سری های ترانا گلیف ها موجود می باشند بسیار با تارگت های سری های وکتوگرام همخوانی دارند .اهداف ،
توصیف و ستاب ،روش ها ،فاکتورهای مهم و تمامی مطالب دیگری که در مورد تراناگلیف ها بیان شدند ،در مورد وکتوگرام های متغیر نیز صدق می کنند .از نظر
کلینیکال یک تفاوت مهم بین وکتوگرام ها و تراناگلیف ها وجود دارد .گزارش هایی مبنی براین وجود داشته است که بیماران مشکل بیشتری را با تارگت های نوع
تراناگلیف تجربه می کنند .استفاده از تارگت های سبز و قرمز به نظر می رسد که خصوصا برای بیماران دارای ساپرشن شدید و آنومالی های شدید تطابقی یک مانع
برای فیوژن ایجاد می کند .یک توضیح تئوریک محتمل برای این مشکل توسط Bogdanovichمطرح شده است .وی خاصیت متریال های سبز و قرمز را مورد
مطالعه قرار داد و دریافت که شیشه هایی که در حال حاضر در دسترس می باشند می توانند نابرابری های قابل توجهی در ایلومینانس رتین ایجاد نمایند.این نابرابری
ها ممکن است تمایل به ساپرشن را تشدید نمایند .آن ها همچنین مشکالتی ghost imagesو خطای کروماتیک لترال را پیدا کردند که می توانند بر دید دو چشمی
تاثیر گذار باشند.
Nonvariable Tranaglyphs
اهداف
اهداف تراناگلیف های ییر متغیر مشابه اهدافی است که برای تراناگلیف های متغیر بیان شد.
Red/green glasses
Pointer
تراناگلیف های ییر متغیر یک ست از شش تارگت پالستیکی هستند که توسط شرکت برنل تولید می شوند .تارگت ها سبز و قرمز هستند و روی یک بکگراند شفاف
پرینت می شوند .برخالف سری ها 222و 622ییر متغیر هستند .این به این معنی است که هر اسالید یک دیسپاریتی مشخصی دارد .فقط یک اسالید پالستیکی
برای هر تارگت وجود دارد بر خالف تراناگلیف های متغیر که دارای دو اسالید برای هر تارگت می باشند .بنابراین دیسپاریتی را نمی توان همانند تراناگلیف های متغیر
تغییر داد .در عوض demandبا تغییر فیکسیشن از یک تارگت به تارگت دیگر روی یک اسالید مورد نظر تغییر می کند.روش دیگر برای تغییر demandاستفاده از
لنزها یا پریزم یا هردو می باشد .برای تغییر از کانورجنس به دایورجنس به سادگی جای شیشه ها عوض می شود و قرمز از چشم راست روی چشم چپ قرار داده می
شود یا می توان اسالید را چرخاند و لنز قرمز را روی چشم راست نگه داشت .برخالف تراناگلیف ها و وکتوگرام های متغیر ،تمامی تارگت ها در این سری ها یک
تقاضای ورژنسی ثابت را ارائه می کنند و نیاز به یک حرکت فیوژنال ورژنس ابتدایی برای فیوژن دارند( ورژنس تراپی پرشی یا فازیک) .اما تراناگلیف ها و وکتوگرام
های متغیر می توانند قبل از افزایش demandدر ابتدا روی سفر ست شوند .بنابراین تراناگلیف های ییر متغیر یک تکنیک دشوارتری در نظر گرفته می شوند.
روش های تراپی با تراناگلیف های ییر متغیر سری های 22
بیمار عینک سبز و قرمز را به چشم می زند و تارگت های تراناگلیف در dual polachrome illuminated trainerست می شوند .همچنان که بیمار به تارگت نگاه می
کند از وی پرسیده می شود که چه می بیند .بیمار باید قادر باشد تا بگوید که محرک های مختلفی را در صفحات مختلفی می بیند.برخی تارگت ها در جلوی صفحه ی
تراناگلیف دیده می شوند و بقیه پشت صفحه ی تراناگلیف دیده می شوند .در هر کارت تراناگلیف ییر متغیر ،تقاضای تقاربی و تباعدی درست کنار تارگت ها پرینت
می شوند .این تقاضاهای پریزماتیک تنها در صورتی دقیق هستند که تکنیک در 42سانتی متری انجام شود .برای تعیین مقدار تقاضای پریزماتیک در هر فاصله ی
دیگری از فرمول توضیح داده شده استفاده می شود.
مرحله ی دوم:
به بیمار گفته می شود تا به تارگت باتال سمت چپ نگاه کند و تالش کند تا یک تصویر واضح ببیند .از وی خواسته می شود تا فیوژن را برای ده ثانیه نگه دارد .به بیمار
آموزش داده می شود تا پوینتر را در دست بگیرد و به مکانی که هریک از تارگت های شناور را می بیند ،اشاره نماید .اطمینان حاصل می شود که بیمار یک پوینتر و
یک ست از تارگت ها را هر باری که پوینت می کند ،می بیند .بر اهمیت kinesthetic awarenessیا احساس نزدیک نگاه کردن و کراس کردن چشم ها تاکید
کنید.
حال از بیمار خواسته می شود تا پوینتر را پایین بیاو رد و برای چندین ثانیه به نقطه ای دورتر از تارگت نگاه کند و سپس دوباره فیوژن را به دست آورد .از بیمار خواسته
می شود برای 12ثانیه فیوژن را نگه دارد ،دوباره به دور نگاه کرده و سپس مجددا به محل مورد نظر نگاه کرده و فیوژن کند .بیمار سه مرتبه این کار را تکرار می
کند .اگر بیمار قادر به فیوز کردن یک تارگت مورد نظر نباشد ،مهم است که از تکنیک localizationکه قبال برای تراناگلیف های متغیر توضیح داده شده استفاده
039
نماییم .سپس از بیمار خواسته می شود تا به تارگت بعدی نگاه کرده و سعی کند تا فیوز کند .وی باید به تغییر فیکسیشن از یک تارگت به تارگت دیگر برای چندین
دقیقه ادامه دهد .دیگر روش های تراپی که می توان با تراناگلیف های ییر متغیر انجام داد همراه با فاکتورهای مهم و متدهای تغییر دیمند ،در جداول 6.0و 6.0
لیست شده اند.
این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی بیمار قادر باشد به طور موفقیت آمیزی دید دو چشمی واحد و واضح را با تمامی شش اسالید در سری های 222برای
کانورجنس و اسالید های اول تا چهارم برای دایورجنس به دست آورد.
از اواسط ، 1982نرم افزار کامپیوتری برای ویژن تراپی موجود بوده است .اکنون برنامه هایی موجود هستند که شامل تکنیک هایی برای تمرین تطابق ،ورژنس
فیوژنی ،ساکادها ،پرسوت ها وعملکردهای ادراکی بینایی متعددی می باشند.این تکنیک ها معموتال نیاز به استفاده از شیشه های آناگلیفیک یا کریستال مایع دارند.
درحال حاضر دو نرم افزار کامپیوتری موجود می باشد که توسط اپتومتریست ها برای ویژن تراپی در آفیس مورد استفاده قرار می گیرد و دو نرم افزار نیز برای ویژن
تراپی home-basedوجود دارد .یک سوال مهم این است که چراباید استفاده از برنامه های کامپیوتری را برای ویژن تراپی در نظر بگیریم .بسیاری از این تکنیک
هایی که در این فصل توصیف می شوند نسبتا ارزان قیمت بوده و اثربخشی شان را طی سالیان ثابت کرده اند.مزایای کامپیوتری کردن ویژن تراپی چیست که سرمایه
گذاری بیشتر در زمینه ی سخت افزار و نرم افزار را تضمین می کند؟ Press ، Cooperو Mainoاین موضوع را مورد بررسی قرار دادند .آن ها مشکالت زیر را برای
تکنیک های سنتی ییر کامپیوتری گزارش کردند:
متدهای تغییر پارامترهای محرک آهسته و ییر قابل اعتماد می باشند.
تکنیک های سنتی ایلب نیاز به یک پزشک یا تکنیسین با تجربه دارند تا پاسخ های بیمار را تفسیر کرده و از این اطالعات جهت تغییر شرایط محرک به
منظور بهبود پاسخ دو چشمی استفاده نماید.
برای کودکان یا بزرگساتالنی که به دتالیل متعددی به دقت پاسخ نمی دهند ،تکنیک های سنتی مشکل و استفاده از آن ها ییر قابل اطمینان خواهد بود.
کودکی که پاسخ مورد انتظار را یاد می گیرد و تمایل به راضی کردن تراپیست دارد ،ممکن است پاسخ صحیح را بدهد درحالیکه به هدف مطلوب دست پیدا
نکرده باشد.
برای آموزش صحیح ،فیدبک ها باید دقیق ،سریع ،مداوم و بدون تعصب باشد.در تکنیک های تراپی سنتی ،فیدبک ایلب توسط تراپیست فراهم می
گردد .ویژن تراپی ایلب توسط یک تراپیست هدایت می شود که بطور همزمان با دو یا چندین بیمار دیگر نیز کار می کند.بنابراین فیدبک ممکن است
همواره به میزان مطلوب مداوم و سریع نباشد.
مزیت ویژن تراپی کامپیوتری این است که بر مشکالت فوق الذکر یلبه می کند.به عالوه تکنیک های کامپیوتری امکان استانداردسازی تکنیک های تراپی را فراهم
می کنند و توسط آن قابلیت اطمینان را بهبود می بخشند و بر اساس تجربه ی کلینیکی ما یک ابزار انگیزشی ارزشمند می باشند .هم کودکان و هم بزرگساتالن از
تکنیک های کامپیوتری در مقایسه با تکنیک های سنتی لذت بیشتری می برند و توجه بیشتری نیز نشان می دهند .همچنین تحقیقاتی صورت گرفته که اثربخشی
ویژن تراپی کامپیوتری برای بهبود فانکشن بینایی را اثبات می کند.
041
Office based computer vision therapy software for binocular vision
یک پکیج نرم افزاری که ما در یافته ایم ارزش قابل مالحظه ای دارد Computer orthoptics VTS0 Liquid crystal system ،می باشد .نیاز به استفاده از فیلترهای
کریستال مایع دارد و بنابراین در این فصل توضیح داده می شود .این نرم افزار شامل روش های متنوع و گسترده ای است که برای ویژن تراپی office – basedبرای
تطابق ،ورژنس و اختالتالت حرکتی چشم مناسب می باشند.ما سعی نداریم که یک توصیف کاملی از این نرم افزار ارائه کنیم .بلکه بر روش هایی که از استریوگرام
های رندم دات استفاده می کنند ،تاکید خواهیم کرد .برنامه ها دائما اصالح و اضافه می شوند و هرکسی که به ویژن تراپی عالقه مند باشد باید با تمامی کمپانی هایی
که در پایان فصل لیست شده اند ،در تماس باشد.
اهداف:
توصیف و ستاپ:
این برنامه از شیشه های پرسرعت کریستال مایع استفاده می کند که منجر به حذف شدن کامل تارگت ها می شوند .گردشی که توسط شیشه های پرسرعت کریستال
مایع ایجاد می شود باعث می شود که محرک دو چشمی بطور متناوب 62بار درهر ثانیه تیره شود .شیشه ها با مونیتور رنگی مچ می شوند که آن نیز با 62هرتز بین
چشم چپ و راست تناوب می کند.این اجازه می دهد تا تارگت های دو چشمی تقریبا بدون ghostingبه هرچشم ارائه شوند .این شیشه ها مشکالت مربوط به
فیلترهای قرمز و سبز و قرمز و آبی نظیر کیفیت پایین تر فیوژن به علت ، color rivalryتقاضای تطابقی متفاوت ناشی از خطای کروماتیک و کرومواستریوپسیس را
ندارند .نرم افزار Computer orthoptics VTS0 Liquid crystal systemهمچنین می تواند برای پروجکت کردن محرک روی یک اسکرین بزرگ جهت ایجاد تارگت
های محیطی استفاده شود و می تواند در مراحل ابتدایی تراپی یا هنگام کار کردن با یک بیمار دارای اختالل دید دو چشمی در فاصله ی دور ،کمک کننده باشد.
خاصیت استروپسیس رندم دات این نرم افزار مزیت های متعددی دارد که آنرا به یکی از قدرتمند ترین روش های ویژن تراپی موجود تبدیل می کند:
یکی از معدود تکنیک هایی است که از تارگت های استریوپسیس رندم دات استفاده می کند.
تکنولوژی کریستال مایع تمایل به حداقل رساندن ساپرشن دارد.
040
متد تغییر پارامترهای مح رک سریع و قابل اعتماد می باشد .تقاضای ورژنسی اگر بیمار پاسخ صحیح دهد بطور اتوماتیک یک پریزم دیوپتر افزایش می یابد
و اگر پاسخ نادرست باشد ،دو پریزم کاهش داده می شود.
از آنجاییکه محرک یک تارگت استریوپسیس رندم دات می باشد ،بیمار فقط در صورتی می تواند کار را انجام دهد که به درستی فیوژن کند .بنابراین این
روش آبجکتیو بوده و بستگی به توانایی بیمار در بیان اینکه چه می بیند و چه چیزی را تجربه می کند ،ندارد و این تکنیک را برای کودکان کم سن و
ناتوان در صحبت کردن ،ارزشمند می کند .تراپیست بهتر می تواند کودکی را که پاسخ مورد انتظار را در تکنیک های دیگر یاد گرفته و سعی در راضی
کردن تراپیست دارد ،مدیریت کند.
فیدبک دقیق ،سریع ،مداوم و بدون تعصب می باشد.
بیمار می تواند بطور مستقل با کامپیوتر کار کند و این تراپیست را آزاد می گذارد تا با بیمار دیگری کار کند.
امتیاز دهی به طور اتوماتیک توسط کامپیوتر انجام می شود.
برنامه ی Multiple choise vergence programیک برنامه ی بیسیک تراپی دید دو چشمی می باشد که می تواند در فاز بسیار ابتدایی ویژن تراپی مورد استفاده قرار
گیرد .بیشتر قابل قیاس با استفاده از تراناگلیف ها و وکتوگرام های م تغیر می باشد .دیمند ابتدا روی صفر ست می شود و همچنین می تواند در جهتی ست گردد که
برای بیمار راحت تر می باشد.محرک این برنامه یک مربع بزرگ با یک مربع رندم دات استروپسیس کوچکتر داخل آن می باشد که در باتال ،پایین ،راست یا چپ مربع
بزرگ تر قرار گرفته است .از بی مار خواسته می شود تا دسته ی زواستیک را در جهتی که مربع کوچکتر را می بیند حرکت دهد ( .پنج اندازه ی تارگت موجود است ،
بسیار بزرگ ،بزرگ ،متوسط ،کوچک و بسیار کوچک) .این تکنیک برای استفاده در فاصله ی 42سانتی متری طراحی شده است .تقاضای ورژنسی که توسط
کامپیوتر مشخص می شود بر پایه ی این فرض است که بیمار در فاصله ی 42سانتی متری از اسکرین قرار گرفته است .اگر فاصله ی کاری کوتاه تر یا بیشتر باشد
شما باید این اعداد را بر اساس فرمول گفته شده تنظیم کنید.
بیمار در 42سانتی متری از اسکرین می نشیند و عینک قرمز /آبی را به چشم می زند .برنامه ی رندم دات از منوی زیر برای ورژنس انتخاب می شود .ما توصیه می
کنیم که مدت زمان تراپی به سه دقیقه تغییر داده شود .پارامترهای دیگر می تواند همان مقدار پیش فرض نرم افزار باشد .براساس تشخیص بیمار base-in ،یا base-
outانتخاب می شود .از بیمار خواسته می شود که تعیین کند مربع کوچک کجا قرار گرفته و دسته ی ژواستیک را در این ناحیه قرار دهد .اگر مربع کوچک باتالست ،
دسته را جلو می آورد ،اگر سمت راست است ،دسته را به راست حرکت می دهد و به همین ترتیب .کلید این برنامه این است که اگر بیمار قادر به فیوز کردن نباشد ،
هیچ راهی برای وی وجود ندارد تا این کار را با موفقیت انجام دهد یا چنین به تراپیست القا کند که به درستی عمل می کند .در مقایسه با تکنیک های دیگر ویژن
تراپی ،فراگرفتن پاسخ های مورد انتظار آسان است.
دیگر روش های تراپی که می توان با این نرم افزار اورتوپتیک انجام داد:
به محض اینکه بیمار توانست به 42تا 22 bas-outو حدود 12تا 12 base-inدست پیدا کند ،برنامه ای را انتخاب کنید که بر سهولت ورژنسی تاکید می کند و یک
تقاضای ورژنس پرشی یا فازیک را پرزنت می کند و این برنامه step-jump vergenceنامیده می شود .این برنامه بطور اتوماتیک از یک تقاضای تقاربی به یک
تقاضای تباعدی به طریق گام به گام می رود.برای مثال شما ممکن است از 12 base-outو 2base-inشروع کنید .پس از اینکه بیمار به درستی به 12 base-out
پاسخ داد کامپیوتر به 2 base-inو سپس به همین ترتیب / base-in ، 10 base –out ، 6 base – in ، 11 base –outو الی اخر سوئیچ می کند.وقتی بیمار بتواند
با موفقیت به 42 base-outو 16 base – inدست یابد ،می توانید برنامه ی Jump – Jump vergenceرا انتخاب کنید .این برنامه یک demandمتناوب بین
تقارب و تباعد به صورت رندم ( نه پله ای ) ارائه می کند .می توان تغییرات متعددی در این تکنیک به منظور تغییر نوع فعالیت و سطح دشواری انجام داد .این ها
شامل همان هایی هستند که با جزئیات برای دیگر تکنیک های ویژن تراپی دو چشمی بیان شدند.
042
فاکتورهای مهم :در انجام این روش ،مهم است که بر نکات ذکر شده در زیر تاکید کنیم.
تغییر سطح دشواری کار :متدهای مختلف افزایش و کاهش سطح دشواری در جدول 6.0خالصه شده اند.
نقطه ی پایانی :این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی بیمار قادر باشد با 42تا 22 base-outو 12تا 12 base-inبه دیددو چشمی واحد و واضح دست یابد.
دیگر پکیج نرم افزاری موثر )CAVT( Computer Aided vision therapy ،می باشد .برنامه ی computer vergences programاز این نرم افزار می تواند در
مشکالت ورژنسی مورد استفاده قرار گیرد .برخالف computer orthoptics programاین برنامه نیاز به استفاده از فیلترهای قرمز/آبی داردcomputer vergences .
programده روش را پیشنهاد می دهد .یک روشی که براساس یافته ی ما موثرتر می باشد ،استریوگرام های رندم دات می باشد .این روش خصوصا به خاطر استفاده
از محرک استریوپسیس رندم دات موثر می باشد که مزایای ان در باتال توصیف شده است.
اهداف:
توصیف و روش های تراپی :در این روش ،تارگت ها حاوی استریوگرام های رندم دات هستند .دو تارگت پرزنت می شوند.هر تارگت شامل یک شکل پنهان دارای
دیسپاریتی می باشد .وقتی دو تصویر فیوز می شوند ،شکل پنهان از نقاط مشخص می شود و به نظر روی نقاط رندم پدیدار می گردد .بیمار شکل مربوطه را از میان
هشت الگو انتخاب می کند .برنامه بطور اتوماتیک پس از یک پاسخ صحیح دیسپاریتی را افزایش و در صورت نادرست بودن پاسخ کاهش می دهد.
فاکتورهای مهم :در انجام این روش ،مهم است که بر نکات لیست شده در جدول 6.4تاکید کنیم.
043
تغییر سطح دشواری کار :برنامه ی کامپیوتری بطور خودکار سطح دشواری کار را افزایش یا کاهش می دهد.
نقطه ی پایانی :این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی بیمار قادر باشد با 42تا 22 base-outو 12تا 12 base-inبه دید دو چشمی واحد و واضح دست پیدا کند.
اهداف
هدف از استفاده از پریزم های لوز یا فلیپ تکمیل کردن دیگر تکنیک های فیوژنال ورژنس تراپی می باشد.پریزم می تواند جهت افزایش یا کاهش سطح دشواری کار
مورد استفاده قرار گیرد .بنابراین پریزم در تمامی فازها ی ویژن تراپی ارزشمند می باشد .در مراحل آیازین ویژن تراپی وقتی بیمار برای شروع مشکل داشته باشد ،
پریزم می تواند برای کمک به بیمار تا به فیوژن دست پیدا کند ،استفاده گردد .در مراحل بعدی ،پریزم می تواند جهت افزایش تقاضای پریزماتیک تکنیک های
توصیف شده در این فصل نظیر تراناگلیف ها ،وکتوگرام ها aperture rule ،و دایره های اکسنتریک یا فضای آزاد مورد استفاده قرار گیرد .پریزم فلیپرها نیز می توانند
در فازهای میانی و نهایی ویژن تراپی جهت ایجاد یک تقاضای سهولت ورژنسی مورد استفاده قرار گیرند.
Any binocular target with suppression controls such as brock string , tranaglyphs , vectograms , aperture Rule , Eccentric circles ,free space
fusion cards and Lifesaver cards
توصیف و ستاپ:
با هریک از روش های دو چشمی لیست شده در باتال ،پریزم های لوز یا فلیپ جهت افزایش یا کاهش سطح دشواری مورد استفاده قرار می گیرند .برای مثال اگر بیمار
با یک Quoit vectogramکانورجنس تراپی انجام می دهد و کار برایش بسیار راحت می باشد ،می توان از پریزم base-outاضافی جهت افزایش سطح دشواری کار
استفاده نمود .بطور مشابه اگر بیمار حتی در شروع کانورجنس تراپی با مشکل مواجه است ،پریزم base-inمی تواند به منظور کاهش دشواری کار استفاده گردد .در
مراحل میانی و پایانی تراپی ،ایجاد یک تقاضای ورژنسی نوع فازیک اهمیت دارد .این مفهوم بطور عمیق در فصل پنجم توصیف شده است .استفاده از پریزم در
فلیپرها یک متد ایده آل به منظور برآورده کردن این هدف می باشد .همزمان که بیمار هر دیمند ورژنسی مورد نظر را فیوز می کند ،پریزم های فلیپ را می توان
مقابل چشمان بیمار قرار داد .این بیمار را مجبور می سازد تا یک تغییر سریع از یک تقاضای ورژنسی به تقاضای ورژنسی دیگری بدهد .هدف کاهش مدت زمان تالزم
برای انجام این تغییرات توسط بیمار می باشد.
Aperture Rule
اهداف
Flip lenses
Flip prisms
Pointer
توصیف و ستاپ:
برخالف تکنیک های آناگلیفیک و پوتالروید ،این تکنیک نیاز به عینک های سبز و قرمز یا پوتالروید ندارد .بلکه فیوژن بر اساس )base-out( chiastopic fusionیا
)base-in( orthopicاتفاق می افتد Chiastopic fusion .وقتی رخ می دهد که محورهای بینایی بیمار نسبت به فاصله ی فیکساسیونی تارگت های مورد استفاده
کراس می کنند .در orthopic fusionمحور های بینایی نسبت به فاصله ی فیکسیشن تارگت ها آنکراس می شوند .فیوژن chiastopcو orthopicبا جزئیات بیشتر
بعدا در همین فصل توضیح داده می شوند Aperture Rule .در مقایسه با تراناگلیف ها یا وکتوگرام های متغیر یک تکنیک دشوارتری می باشد زیرا حتی در شروع کار
،یک تقاضای دایورجنس یا کانورجنس مشخصی وجود دارد .با تراناگلیف ها یا وکتوگرام ها ،تارگت ها را می توان در ابتدا در صفر ست کرد یا حتی در جهت ورژنسی
که برای بیمار راحت تر می باشد ،حرکت داد Aperture Rule .شامل یک روزنه ی خط کش مانند ،دو اسالید پالستیگی –یک نوع با یک روزنه و نوع دیگر با دو
روزنه -و 10کارت با دیسپاریتی های مختلف از 0.2تا 02پریزم دیوپتر می باشد .تارگت ها هم برای تقارب و هم تباعد استفاده می شوند.برای تغییر از تقارب به
تباعد ،تراپیست اسالید یک روزنه ای ()base-outرا جایگزین اسالید دو روزنه ای( )base-inمی کند.کارت ها ترکیبی از تارگت های درجه دوم ( )flat-fusionو درجه
سوم ( ) stereopsisهستند .هر کارت همچنین دارای نشانگرهای ساپرشن و کنترل کننده های تطابق می باشد .یک ست کارت برای کودکان بسیار کم سن وجود
دارد که Bernell-N-stein Bearsنامیده می شود ویک ست کارت استاندارد نیز موجود است که sport/action targetsنامیده می شود.هر کارت یک ست کوچک از
دایره های اکسنتریک دارد که به عنوان یک تارگت فیوژن درجه سوم عمل می کند.وقتی بیمار فیوز می کند باید گزارش کند که دایره ی داخلی با کانورجنس نزدیک
تر می شود و با دایو رجنس دایره ی خارجی نزدیک تر می گردد .به عالوه باتالی این دایره ها یک کراس کوچک وجود دارد که توسط یک چشم دیده می شود
وهمچنین یک نقطه ی کوچک وجود دارد که توسط چشم دیگر دیده می شود .این تارگت ها به عنوان ساپرشن کنترل عمل می کنند .این تارگت های درجه سوم و
آنتی ساپرشن ابزارهای فیدبک بسیار مهمی برای بیمار هستند و نیز می توانند توسط تراپیست به منظور مونیتور کردن صحت پاسخ های بیمار مورد استفاده قرار گیرند.
این تکنیک برای فاصله ی 42سانتی متری طراحی شده است .بر اساس فرمولی که پیش تر بیان شد ،می دانیم که در 42سانتی متری 4 ،میلی متر برابر یک پریزم
دیوپتر است .اندازه گیری فاصله ی بین نقاط مشابه روی کارت یک ،دیسپاریتی یک سانتی متر را نشان می دهد .بنابراین کارت شماره یک ،تقاضای 0.2پریزم
دیوپتری ارائه می کند .جدایی روی کارت 10برابر 10سانتی متراست و تقاضای ورژنسی 02پریزم دیوپتر می باشد .شرکت Bernellکارت ها را به گونه ای طراحی
کرده که شماره ی هر کارت فاصله ی بین مراکز تارگت های آن را برحسب سانتی متر نشان می دهد .بنابراین برای محاسبه ی تقاضای پریزماتیک هر تارگت ،فقط
شماره ی کارت در عدد 0.2ضرب می گردد.
Single apertureرا در عالمت شماره 0روی Aperture Ruleقرار دهید و کارت ها را در موقعیت خود که با نوشته ی ((کارت را اینجا قراردهید)) مشخص شده ،
بگذارید .به کارت شماره دو برگردید .از نظر کلینیکال فیوز کردن کارت دو راحت تر از کارت شماره یک می باشد .بنابراین توصیه به شروع با این کارت می کنیم.
انتهای Aperture Ruleروبه روی پل بینی بیمار قرار می گیرد .بطور متناوب چشمان راست و چپ بیمار را کاور کنید و مطمئن شوید که وی یک تارگت را با چشم
045
راست و یک تارگت را با چشم چپ می بیند .ک اور پدل را خارج کرده و از بیمار بپرسید که با دو چشم باز چه می بیند .بیمار دوبینی ،ساپرشن را گزارش خواهد کرد یا
اینکه قادر خواهد بود دو تارگت را فیوز کرده و یک تارگت می بیند.توضیح دهید که هدف دست یابی به دید واضح و واحد می باشد.اگر بیمار قادر به فیوژن نباشد ،می
توانید از همان تکنیک هایی استفاده نمایید که برای روش های ویژن تراپی دو چشمی قبلی بیان شدند.این ها شامل kinesthetic awarenessنگاه به نزدیک و دور ،
لوکالیزیشن ،لنزها و پریزم می باشد .برای استفاده از تکنیک localizationبا Aperture Ruleاز بیمار خواسته می شود تا پوینتر را مستقیما پشت تک روزنه بگیرد .به
بیمار گفته می شود تا مستقیما به پوینتر نگاه کند .اگر بیمار این کار را انجام دهد ،وی یک پوینتر و یک تارگت را گزارش خواهد نمود .جهت فهم این ،مهم است که
درباره ی مفهوم صفحات تطابق و تقارب که در فصل پنجم توصیف شدند ،فکر کنیم .در استفاده از اپرچر رول برای کانورجنس تراپی ،صفحه ی تطابق تقریبا در
صفحه ی کارت ها می باشد .صفحه ی تقارب درست در نقطه ای است که تک روزنه قرار دارد .با حرکت دادن پوینتر به این نقطه و آموزش به بیمار تا به پوینتر
فیکس کند ،ر خ دادن فیوژن محتمل می باشد .همین که بیمار فهمید کجا را باید نگاه کند ،پوینتر را بردارید .با کمی تمرین ،بیمار به زودی قادر خواهد بود تا بدون
حمایت پوینتر فیوز کند .به محض اینکه فیوژن گزارش شود ،از بیمار راجع به وضوح تارگت ،نشانگرهای آنتی ساپرشن و اینکه آیا عمق را در دوایر درک می کند یا
خیر ،سوال کنید .از بیمار بخواهید فیوژن را تا ده شماره حفظ کند ،به طور موقتی به دور نگاه کرده و سپس تالش کند به سرعت هرچه تمام تر دوباره فیوژن را بدست
آورد.این رویه باید چندین مرتبه تکرار شود .سپس کارت بعدی در جایگاه قرار داده می شود و تک روزنه به پوزیشن مناسب خود منتقل می شود و تمامی این روند
تکرار می گردد .همین روش های کلی برای دایورجنس تراپی انجام می شوند به جز اینکه اسالید دو روزنه ای جایگزین تک روزنه می شود.شکل 6.10موقعیت
صفحه ی تطابق و صفحه ی تقارب را وقتی که بیمار از تک روزنه استفاده می کند ،نشان می دهد .هرچه فاصله ی بین این دو صفحه بیشتر باشد ،تقاضا برای
ورژنس فیوژنی بیشتر خواهد بود .وقتی شما از یک کارت به کارت دیگر تغییر می دهید ،تک روزنه به بیمار نزدیک تر می گردد و این بیانگر آن است که دیمند بیشتر
می گردد .وقتی ا ز اپرچر رول برای دایورجنس تراپی استفاده می کنید ،صفحه ی تطابق همچنان در کارت های محرک باقی می ماند اما صفحه ی ورژنس پشت
کارت های محرک خواهد بود.دیگر روش های تراپی ،فاکتورهای مهم و متدهای افزایش و کاهش demandدر جداول 6.0 ، 6.0و 6.4لیست شده اند.
نقطه ی پایانی:این تکنیک را متوقف کنید وقتی بیمار قادر باشد با تمامی 10کارت برای تقارب و با 6کارت برای تباعد ،دید دو چشمی واضح و واحد را با موفقیت به
دست آورد.
اهداف
Modified Remy separatorبرپایه ی اصول Remy separatorاست (یک وسیله ی ویژن تراپی که از یک سپتوم استفاده می کند) .به علت نوع ستاپ فیزیکی این
وسیله ،ارزش اصلی آن برای دایورجنس تراپی می باشد .در صورتی که از پریزم base-outاضافی استفاده نشود ،وسایل نوع Remy separatorفقط تقاضای تباعدی
046
را پرزنت می کنند .مقدار تقاضای تباعدی را می توان براساس فرمولی محاسبه کرد که پیش تر در این فصل برای Aperture Ruleارائه گردید .برای مثال اگر تارگت
ها به میزان 42میلی متر از هم جدا شوند ،تقاضای تباعدی 12 base-inمی باشد(.هر چهار میلی متر برابر یک پریزم دیوپتر در 42سانتی متری)Base-in demand .
با جداکردن تارگت ها افزایش و با نزدیک کردن تارگت ها به هم ،کاهش می یابد .دو کمپانی اصلی که در ایاتالت متحده ابزار ویژن تراپی را تولید می کنند ،در حال
حاضر Remy separatorرا تولید نمی کنند .این وسیله را می توان از کمپانی های اروپایی خریداری کرد .با این حال ساخت یک Remy separatorبا استفاده از
تارگت های استریوگرام یا کارت های فیوژن فضای آزاد Aیا Bیا کارت های Lifesaverهمراه با یک سپتوم ،آسان می باشد .به سادگی یک سپتوم مقوایی بسازید و
اطمینان حاصل کنید که طول سپتوم 42سانتی متر باشد و سپتوم را دربرابر تارگت قرار دهید.
Modified Remy separatorبرای دایورجنس تراپی مورد استفاده قرار می گیرد .از آنجاییکه بیمار باید یک تغییر ورژنسی stepایجاد کند ،این تکنیک دشوارتر از
تراناگلیف ها یا وکتوگرام های متغیر می باشد .برای برخی بیماران انجام آن ممکن است آسان تر از کار کردن با دایره های اکسنتریک یا free space fusion cards
Bباشد .تفاوت اصلی بین Modified Remy separatorو Eccentric circlesیا free space fusion cardsBاین است که سپتوم دو تصویر آزاردهنده ای که با
Eccentric circlesیا free space fusion cardsدرک می شوند را برطرف می کند .این تکنیک برای درمان در خانه مفید می باشد پس از آنکه بیمار کمی پیشرفت
را در ویژن تراپی تجربه می کند و استفاده از Aperture Ruleرا برای دایورجنس تراپی با موفقیت آیاز کرده باشد .اگر بیمار مشکل پیدا کند ،لنزهای مثبت برای
شروع کمک کننده می باشند .بیمار را مجبور کنید تالش کند تا تارگت ها را فیوز کند و فیوژن را برای ده ثانیه نگه دارد سپس دور را نگاه کرده و دوباره فیوژن را به
دست آورد.همچنانکه بیمار پیشرفت می کند ،میزان مثبت را کم کنید .تقاضای تباعدی را همچنین می توان با جداکردن تارگت ها ،اضافه کردن لنزهای منفی یا
استفاده از پریزم bae-inافزایش داد .تقاضای تباعدی را می توان با نزدیک کردن تارگت ها به هم ،استفاده از لنزهای مثبت و پریزم base-outکاهش داد.
نقطه ی پایانی:
این تکنیک را متوقف کنید وقتی بیمار بتواند با یک تقاضای تباعدی حدود !2 base – inفیوژن را بدست آورد.
اهداف
Flip prism
Pointer
این دیگر تکنیک فضای آزاد نوع chiastopicیا orthopicمی باشد.پریزم ها ،لنزها یا عینک ها نیاز نیستند .بلکه بیمار با تقارب کردن در جلوی صفحه ی تطابق
( )chiastopicیا تباعد کردن پشت صفحه ی تطابق ( )orthopicفیوز می کند .تصویر 6.12ستاپ دایره های اکسنتریک و مکان صفحات تطابق و ورژنس را زمانی
که بیمار تقارب می کند ،به تصویر می کشد .طی انجام کانورجنس ،تطابق تقریبا در کارت ها می باشد در صورتی که ورژنس در جلوی کارت ها قرار دارد .در مورد
دایورجنس ،تطابق هنوز تقریبا در صفحه ی کارت ها است اما صفحه ی ورژنس پشت کارت ها قرار دارد .کارت ها یک تارگت درجه سوم (استریوپسیس) را پرزنت می
کنند .هر کارت همچنین دارای نشانگرهای آنتی ساپرشن و کنترل کننده های تطابق می باشد.اگر این روش را با تکنیک Aperture Rulrمقایسه کنیم ،درمی یابیم
که هردو روش برپایه ی اصول یکسانی هستند و هردو نمونه هایی از فیوژن chiastopic/orthopicمی باشند .وقتی بیماری با دایره های اکسنتریک و کارت های
فیوژن فضای آزاد Aبرای کانورجنس کار می کند ،چشم راست کارت سمت چپ و چشم چپ کارت سمت راست را می بیند .وقتی که چشم راست روی تارگت چپ
فیکس می کند ،تصویر کارت راست روی نیزال رتین چشم راست پروجکت می شود .بنابراین چشم راست دو تصویر را درک خواهد کرد .همین در مورد چشم چپ نیز
دتاللت می کند.چشم چپ به تارگت سمت راست فیکس می کند و تصویر کارت سمت چپ روی نیزال رتین چشم چپ پروجکت می گردد .وقتی بیمار در صفحه ی
مناسب تقارب کند ،دو تصویر میانی اورلب کرده و بیمار chiastopic fusionرا درک خواهد کرد .همچنین وی دو تارگت دیگر را نیز درک خواهد کرد یکی سمت چپ
و دیگری سمت راست تارگت فیوز شده .به علت اکسنتریک بوده دایره های د اخلی روی کارت ها ،رتینال دیسپاریتی ایجاد شده و بیمار استریوپسیس یا درک عمق
پیدا خواهد کرد .برای کانورجنس تراپی ،دایره های اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد ممکن است در ابتدا دشوارتر از Aperture Ruleباشند زیرا وقتی بیمار
به درستی فیوژن کند ،به جای یک س ت سه ست از دایره ها را خواهد دید .برای دایورجنس تراپی ،دایره های اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد معموتال آسان
تر از اپرچر رول می باشند زیرا شفاف بوده و به بیمار اجازه می دهند تا از میان تارگت نگاه کند .تنها تفاوت بین اپرچر رول و کارت های فیوژن فضای آزاد در تک
روزنه یا دو روزنه می باشد که دو تصویر کناری آزار دهنده را حذف می کند.یکی از باور های نادرست در مورد دایره های اکسنتریک این است که حروف Aو Bپرینت
شده در زیر کارت ها متدی برای تغییر کار از کانورجنس به دایورجنس می باشند .این فکر که نگه داشتن کارت هابا عالمت Aها کنار هم یک کار تقاربی و نگه
داشتن Bها کنارهم یک کار تباعدی می باشد ،ناصحیح است .عالمت های Aو Bفقط برای کمک به تراپیست در مونیتور کردن پاسخ های بیمار می باشند .وقتی
کارت ها به صورت Aها کنار هم قرار می گیرند و بیمار base-outرا فیوز می کند ،وی دایره ی خارجی را نزدیک تر درک خواهد کرد .وقتی یک تقاضای تباعدی را
فیوز می کند و عالمت های Aکنار هم هستند ،بیمار دایره ی داخلی را نزدیک تر درک خواهد کرد.این درک استریوپسیس یا FLOATاگر کارت ها با عالمت های B
کنار هم قرار گیرند ،برعکس خواهد بود .پس تارگت برای دایورجنس یا کانورجنس تراپی استفاده می شود و تنها متغیر کاری است که بیمار با چشمانش انجام می
دهد .برخالف دیگر روش های ویژن تراپی دو چشمی که پیش تر توصیف شدند ،برای دایره های اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد Aهیچ scaleای برای
نشان دادن تقاضای پریزماتیک وجود ندارد.بلکه تراپیست باید از فرمول ارائه شده که پیشتر بیان شد جهت تعیین تقاضای پریزماتیک در یک جدایی مورد نظر از تارگت
ها استفاده کند .مقدار دیمند در هر جدایی مورد نظر به فاصله ی کاری و فاصله ی بین نقاط مشابه روی دو کارت بستگی خواهد داشت.برای مثال اگر کارت ها در
یک فاصله ی کاری 42سانتی متری قرار داده شوند و 10سانتی متر از هم جدا شوند ،مقدار تقاضا 02پریزم دیوپتر خواهد بود .بنابراین دایره های اکسنتریک و کارت
های فیوژن فضای آزاد ایلب وقتی استفاده می شوند که بیمار با موفقیت تراناگلیف های متغیر ،تراناگلیف های ییر متغیر و روش های Aperture Ruleرا کامل کرده
باشد .با این حال بیمارانی هستند که قادر به کار کردن با این روش ها حتی در مراحل اولیه درمان می باشند .در حقیقت برای بسیاری از بیماران دایره های اکسنتریک
و کارت فضای آزاد خصوصا برای دایورجنس تراپی آسانتر از Aperture Ruleمی باشند .منعطف بودن در برنامه ی ویژن تراپی اهمیت دارد .ما یک توالی خاص را در
فصول 9تا 10پیشنهاد کرده ایم اما توالی های دیگر نیز ممکن ا ست در موارد خاص به خوبی عمل کند .همچنین باید در نظر داشت که هدف از ویژن تراپی کامل
کردن موفقیت آمیز درمان با سرعت هرچه بیشتر می باشد .بنابراین اگر بیماری بتواند یکی از روش های این توالی پیشنهادی را به آسانی انجام دهد ،باید از آن روش
048
گذر کرد .کلینیسین باید از توالی پیشنهادی در این فصل فقط به عنوان یک راهنما استفاده کند.هدف تعیین روش هایی است که بیمار به سختی قادر به انجام آن ها
می باشد و عبور کردن از آن هایی است که انجام آن برای بیمار راحت می باشد .اگر دایره های اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد Aدر اواخر برنامه ی ویژن
تراپی معرفی شوند ،معموتال آموزش بیمار برای فیوز کردن آن ها آسان است .در این زمان بیمار با تمامی متدهایی که قبال برای کمک به وی طی کانورجنس و
دایورجنس تراپی اموزش داده شده ،آشنا می باشد و یالبا قادر به بسط این مهارت ها برای هر تکنیک جدیدی خواهدبود.
بیمار کارت ها را به دست می گیرد یا کارت ها در یک پوتالکروم ایلومینیتد ترینر ،هوریزونتال هولدر یا هر وسیله ی مناسب دیگری قرار داده می شود .کارت ها باید
حدود 42سانتی متر از بیمار قرار گیرند .نخست کارت ها را به گونه ای قرار دهید که عالمت های Aشان به هم بچسبند .بیمار باید در این نقطه دو کارت را ببیند.
حال از بیمار بخواهید تالش کند تا چشمانشان را کراس کرده و احساس نزدیک تر نگاه کردن را به دست آورد .اگر بیمار نتواند به طور خودکار این کار را انجام دهد از
لوکالیزیشن توسط پوینتر استفاده کنید تا محلی را که بیمار بای د برای دست یابی به فیوژن به آن تقارب کند را به وی نشان دهید .به بیمار بگویید وقتی فیوژن را به
دست آورد ،سه ست دایره را خواهد دید .به بیمار توضیح دهید که باید فقط روی ست میانی تمرکز کند و دو تصویر کناری را نادیده بگیرد .حال درمورد ست میانی
کارت ها از بیمار سوال کنید.بیمار باید قادر باشد بگوید که دو دایره را می بیند که یکی بزرگ تر از دیگری می باشد و دایره ی بزرگتر به نظر می رسد که به وی
نزدیک تر می باشد .به عالوه بیمار باید کلمه ی (( )clearرا با فوکوس ببیند .اگر بیمار بطور خودکار این اطالعات را ندهد ،جهت گرفتن این پاسخ از بیمار از وی
سواتالت هدایت کننده پرسیده می شود .باید بیمار را اگاه کرد که درک عمق یک فید بکی نسبت به عملکرد وی می باشد .اگر بیمار با موفقیت chiastopic fusionرا
وقتی که عالمت های Aی کارت ها کنار هم هستند ،انجام دهد ،رینگ بزرگ تر به نظر نزدیک تر خواهد آمد .همین که بیمار توانست به فیوژن دست پیداکند ،از
وی بخواهید تا برای ده ثانیه این پوزیشن نگاه را نگه دارد ،سپس به طور موقت به دورتر نگاه کرده و دوباره به کارت ها برگشته و فیوژن را بازیابد .از بیمار بخواهید
این کاررا ده مرتبه تکرار کند و سپس کارت ها را یک سانتی متر از هم جدا کرده و کل این روند را تکرار کند .به این پروسه ادامه دهید تا بیمار قادر باشد با حدود 10
سانتی متر جدایی کارت ها ،فیوژن را به دست آورد ،به دور نگاه کند و مجدد به کارت ها بازگردد و فیوژن را بازیابی کند.دیگر روشی که می توان با دایره های
اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد Aانجام داد این است که بیمار از دو یا چندین ست کارت استفاده کند.کارت ها باید در جهات مختلف نگاه قرار داده شوند و
بیمار باید بطور متناوب از یک جهت نگاه به جهت دیگر نگاه کند و کارت ها را فیوز کند .می توانید به بیمار آموزش دهید ابتدا اورتوپیک فیوژن و سپس کیاستوپیک
فیوژن را با تغییر از یک ست کارت ها به ست دیگر انجام دهد .هدف از این روش ترکیب ورژنس تراپی با ساکاد می باشد.این کار را به شرایط دید نرمال نزدیک تر
می کند .همین روش های کلی برای دایورجنس تراپی انجام می گیرند فقط بیمار باید پشت صفحه ی کارت ها تباعد کند .از آن جاییکه ممکن است نگاه کردن به
پشت یک شی ء کدر برای برخی بیماران دشوار باشد ،کارت های شفاف برای دایورجنس تراپی موجود می باشند .بیماران ایلب در ابتدا با این روش کمی مشکل پیدا
می کنند .نشان دادن به بیمار که برای دست یابی به اورتوپیک فیوژن کجاراباید نگاه کند ،کمک کننده است .به این منظور یک پوینتر را به دیوار درسطح چشم بیمار
بچسبانید و ازبیمار بخواهید حدود سه تا چهار فوت روبروی دیوار بایستد و کارت های دایره های اکسنتریک شفاف ر ا در حدود 02سانتی متری از چشمانش
بگیرد.سپس به بیمار بگویید به پوینتر روی دیوار نگاه کند و همزمان نسبت به دایره ها نیز آگاه باشد .بیمار باید قادر باشد سه ست از دایره ها را ببیند .اگر نتواند این
درک را پیدا کنید 6 ،اینچ به جلو یا عقب گام بر می دارد تا زمانی که سه دایره را درک کند .سپس به بیمار بگویید به ست میانی تمرکز کرده و تصاویر کناری را
نادیده بگیرد .همین که بیمار توانست این درک را پیدا کند ،وی را مجبور کنید تا همان روش های گفته شده برای کانورجنس تراپی را تکرار نماید .تنها تفاوت این
است که به علت پایین تر بودن محدوده ی فیزیولوژیک تباعد ،جدایی نهایی تارگت ها کوچک تر خواهد بود .فیوژن با جدایی حدود 6تا 8سانتی متر کافی می
باشد.کار نهایی این است که بیمار فیوژن کیاستوپیک واضح را به دست آورد ،برای ده ثانیه آنرا نگه دارد و سپس به اورتوپیک فیوژن سوئیچ کند و برای ده ثانیه آنرا
حفظ کند و بیمار به این تناوب برای چندین دقیقه ادامه می دهد .هدف این است که بیمار قادر باشد با حداکثر میزانی که برایش ممکن باشد به 02cpmتناوب دست
پیدا کند .این حداکثر جدایی بین تارگت ها به سایز و جهت فوریا ،نسبت تقارب تطابقی به تطابق و فاصله ی کاری بستگی دارد .دیگر روش های تراپی ،فاکتورهای
مهم ،متدهای افزایش و کاهش دیمند در جداول 6.0و 6.0و 6.4لیست شده اند.
نقطه ی پایانی:
049
این تکنیک را متوقف کنید زمانی که بیمار قادر باشد:
با 10سانتی متر جدایی کارت ها به کیاستوپیک فیوژن واضح و با 6سانتی متر جدایی تارگت ها به اوتوپیک فیوژن واضح با موفقیت دست پیدا کند .این ها فقط
و فاصله ی کاری خواهد داشت. راهنما هستند و نقطه ی پایانی برای هربیماربستگی به سایز و جهت فوریا ،نسبت
تغییر بین فیوژن کیاستوپیک و اورتوپیک وقتی کارت ها 6سانتی متر از هم جدا باشند به میزان 02 cpm
حفظ فیوژن کیاستوپیک و اوتوپیک با 6سانتی متر جدایی کارت ها همزمان با حرکت دادن کارت ها به صورت جانبی یا دورانی
اهداف
Flip lenses
Flip prism
Pointer
توصیف و ستاپ
کارت های تالیف سیور و کارت های فیوژن فضای آزاد Bاساسا مشابه دایره های اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد Aمی باشند .تنها تفاوت این است که به
جای تغییر دیمند با افزایش فاصله ی کارت ها ،تارگت های دارای فواصل مختلف پرینت شده روی کارت ها وجود دارد.
روش تراپی:
در انجام کانورجنس تراپی با کارت های Lifesaverو کارت های فیوژن فضای آزاد Bاز بیمار خواسته می شود تا تارگت پایینی را فیوز کند که کم ترین دیمند را دارد
آنرا برای ده ثانیه نگه دارد و سپس به تارگت بعدی جامپ کرده و آنرا فیوزکند.این روند برای تمامی تارگت های کارت برای چندین دقیقه تکرار می شود .برای
دایورجنس تراپی ،عموما کارت های واضح مورد استفاده قرار می گیرد .اگر بیمار با کیاستوپیک یا اورتوپیک فیوژن مشکل دارد ،از روش هایی استفاده می شود که
051
برای دایره های اکسنتریک و کارت فیوژن فضای آزاد Aتوصیف شدند .دیگر روش های تراپی ،فاکتور های مهم و متدهای افزایش و کاهش دیمند مشابه موارد
لیست شده در جداول 6.0و 6.0و 6.4می باشند.
نقطه ی پایانی:این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی که بیمار قادر باشد:
با موفقیت فیوژن کیاستوپیک و اوتوپیک را برای تمامی تارگت های روی کارت های تالیف سیور و کارت های فیوژن فضای آزاد Bبه دست آورد.
بین فیوژن کیاستوپیک و اورتوپیک برای تمامی تارگت های روی کارت سوئیچ کند.
فیوژن کیاستوپیک و اورتوپیک را برای تمامی تارگت ها با حرکت دادن جانبی یا دورانی کارت ها حفظ کند.
Brewster Stereoscopes
اهداف
Keystone stereoscope
Bernell-O-scope
Stereoscopic cards
Bioptograms
Keystone AN series
Keystone BU series
Other
Flip lenses
Flip prisms
Pointer
050
توصیف و ستاپ
استریوسکوپ نوع بریوستر وسیله ای است که برای جداکردن فیلدهای دو چشم با استفاده از یک سپتوم طراحی شده است.سیستم اپتیکی آن شامل اسفرهای +2.22
Dمی باشد.مراکز اپتیکی لنزها معموتال به اندازه ی 92 mmبا هم فاصله دارند که یک پریزم base-outایجاد می نماید زیرا فاصله ی مراکز اپتیکی بیشتر از میانگین
فاصله ی بین مراکز مردمک بیمار می باشد .تارگت های استریوسکوپ را می توان در فواصل مختلفی قرار داد از موقعیت فاصله ی دور ( 02 cmاگر لنزها 2دیوپتر
باشند) تا موقعیت فاصله ی نزدیک .بنابراین تراپیست قادر به تغییر هردو تقاضای تطابقی و تقاربی می باشد.تارگت های مختلفی در حال حاضر توسط شرکت های
برنل و کیستون تولید می شوند .تارگت های متعددی وجود دارد که برای موارد زیر طراحی شده اند:
کارت های مخصوص براساس شرایط بیمار و اهداف خاص برنامه ی تراپی انتخاب می شوند .برای مثال در مراحل اولیه ی تراپی برای یک بیمار دارای divergence
، excessتارگت های فیوژن درجه سوم انتخاب می گردند .با پیشرفت درمان ،هدف تغییراز کارت های درجه سوم به درجه دوم و سپس کارت های درجه اول می
باشد .فاصله ی کاری نیز بر اساس مشکل بیمار انتخاب می گردد .برای بیمار دارای فزونی تباعد ،درمان در موقعیت فاصله ی نزدیک شروع می شود و با پیشرفت
تراپی به موقعیت فاصله ی دور پیش می رود.
هنگام استفاده از استریوسکوپ نوع بریوستر ،تعیین تقاضای تطابقی و ورژنسی اهمیت دارد.
تقاضای تطابقی:
از آنجاییکه قدرت لنزهای استریوسکوپ و فاصله ی تارگت از صفحه ی لنز مشخص است ،به راحتی می توان تقاضای تطابقی را با استفاده از فرمول زیر تعیین کرد:
A = (1/TD)-Pکه Aتطابق برحسب دیوپتر TD ،فاصله ی بین تارگت و صفحه ی لنز و Pقدرت لنزهای استریوسکوپ می باشد.
مثال :شما با استریوسکوپی با لنزهای +2.22 Dو یک lens separationبرابر 92میلی متر کار می کنید .اگر کارت استریوسکوپ را در فاصله ی 02سانتی متری
قرار دهید ،تقاضای تطابقی چقدر است؟
در فاصله ی کاری 02سانتی متر ،هیچ تقاضای تطابقی وجود ندارد .این ( distance settingموقعیت فاصله ی دور) برای این استریو سکوپ می باشد.
مثال :اگر تارگت را به فاصله ی کاری 10 cmانتقال دهیم ،تقاضای تطابقی چقدر می شود؟
052
در فاصله ی کاری 10سانتی متری ،تقاضای تطابقی حدود 0.2 Dمی باشد.
تقاضای تقاربی:
Flaxفرمولی را ارائه کرد که برای هرنوع استریوسکوپ نوع بریوستر قابل استفاده می باشد و امکان محاسبه ی سریع تقاضای ورژنسی را برای کاربرد روتین کلینیکال
فراهم می کند .این فرمول همچنین مستقل از فاصله ی IPDبیمار می باشد.
) C = (P X LS) – ( TS/TDکه Cتقاضای ورژنسی بر حسب پریزم دیوپتر P ،قدرت لنزهای استریوسکوپ LS ،فاصله ی مراکز اپتیکی لنزهای استریوسکوپ TD ،
فاصله ی استریوگرام تا لنزهای استریوسکوپ و TSفاصله ی بین نقاط متناظر استریوگرام می باشد .لنزهای مثبت یک تقاضای تقاربی و مقادیر منفی یک تقاضای
تباعدی ایجاد می کنند .یکی از علت های سادگی استفاده از این فرمول بخش PXLSآن است که در استفاده از یک دستگاه مورد نظر با جدایی لنز مشخص ،ثابت
می باشد.پس تا وقتی که از یک دستگاه استفاده می کنید ،این بخش فرمول مشخص می باشد.
نمونه :شما با استریوسکوپی با لنزهای +2.22 Dو lens separationبرابر 92 mmاستفاده می کنید .تقاضای ورژنسی برای یک تارگت 62میلی متری که در 02
سانتی متری ست شده ،چقدر است؟
مثال :اگر از همان استریوسکوپ مثال قبل و همان کارت استفاده کنید و کارت را این بار در فاصله ی 10سانتی متری ست کنید ،تقاضای ورژنسی چقدر می شود؟
در تمرین دادن اختالتالت دید دو چشمی ییر استرابیسمی ،استریوسکوپ ها عموما فقط در اواسط یا اواخر برنامه ی ویژن تراپی مورد استفاده قرار می گیرند .در این
زمان بیمار شناخت خوبی از احساس تقارب و تباعد دارد و دارای رنج های ورژنس فیوژنی قابل قبولی می باشد .استریوسکوپ ها برای بردن بیمار به یک سطح باتالتر
و درگیر کردن وی با تارگت های متفاوت تر در موقعیت های کمتر طبیعی تر ،استفاده می شوند .همچنین برای فراهم نمودن تارگت های های متنوع تر و حفظ
سطح باتالیی از عالقه و انگیزه در بیمار مورد استفاده قرار می گیرند .نوع کارت استریوسکوپ و فاصله ی کاری بر اساس نوع اختاللی که تحت درمان می باشد و
اهداف تراپی انتخاب می شوند .به بیمار آموزش دهید تا به داخل استریوسکوپ نگاه کند و بگوید چه می بیند .انتظار داریم که بیمار گزارش کند که تارگت واضح و
یکی است و هرگونه عمق را توصیف کند .بسیاری از کارت ها دارای یک سری حروف یا اعداد هستند که هریک دیسپاریتی متفاوتی دارند .از بیمار بخواهید تا
فیکسیشن را از یک عدد به عدد دیگر تغییر دهد و فیکسیشن را در هر عدد برای 2ثانیه نگه دارد .برخی کارت ها دارای تارگت های جامپ ورژنس می باشند به این
معنی که این ها دو یا چند تارگت با دیسپاریتی های متفاوتی هستند .هنگام استفاده از یک کارت جامپ ورژنس ،از بیمار خواسته می شود تا یک تارگت را برای 12
ثانیه فیکس کند ،آنرا واحد و واضح نگه دارد و سپس فیکسیشن را به تارگت دیگر تغییر دهد .این کار را چندین مرتبه تکرار کنید و سپس کارتی با دیمند کمی بیشتر
انتخاب کنید .دیگر روشی که با استریوسکوپ ها محبوبیت دارد ،ترومبونینگ است .در این روش ،بیمار به آهستگی کارت را از دور به نزدیک حرکت داده و سعی می
کند تا دید دو چشمی واضح را حفظ کند .سپس کار دوباره به موقعیت دور منتقل می گردد .دیگر روش های تراپی که می توان انجام داد همچنین مالحظات مهم و
متدهای افزایش و کاهش سطح دشواری کار مشابه موارد لیست شده در جداول 6.0و 6.0و 6.4می باشند.
نقطه ی پا یانی :این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی که بیمار قادر باشد با موفقیت دید دو چشمی واضح را با کارت های انتخابی در فاصله ی انتخابی به دست آورد.
Cheiroscope
053
ابزارهای نوع بریوستر دیگری معرفی شده اند که هدف متفاوتی را دنبال می کنند .)Keystone correct –Eye-scope( .این وسیله که گاهی چیروسکوپ نیز نامیده
می شود می تواند به عنوان یک ابزار تشخیصی جهت ارزیابی پایداری دو چشمی ،ترازی دو چشمی و وجود و شدت ساپرشن مورد استفاده قرار گیرد .به عنوان تراپی
جهت بهبود پایداری دو چشمی و کاهش یا برطرف نمودن ساپرشن مورد استفاده قرار می گیرد.
روش تشخیصی:
تارگتی که برای چیروسکوپ استفاده می شود در شکل 6.01نشان داده شده است .یک سمت کایذ دارای یک تارگت بوده و سمت دیگر آن خالی است .کایذ در
موقعیت فاصله ی دور روی چیروسکوپ قرار داده می شود به صورتی که سمت خالی آن مقابل چشم یالب می باشد .از بیمار خواسته می شود تا به داخل چیروسکوپ
نگاه کند و تارگتی را که می بیند با استفاده از کایذی که مقابلش قرار داد و یک مداد ،ترسیم نماید.
تفسیر:
همچنانکه بیمار ترسیم می کند ،باید از وی پرسیده شود که آیا مداد یا هر بخشی از تصویر به نظر ناپدید می شود.وقتی ترسیم کامل شد ،فاصله ی بین نقاط متناظر
را اندازه گیری کنید .فاصله ی //تا 82میلی متر پاسخ اورتوفوریا را نشان می دهد .فاصله ی بیشتر از 82میلی متر یک وضعیت اگزوفوریا و فاصله ی کم تر از //
میلی متر یک وضعیت ایزوفوریا می باشد .اگر ترسیم بیمار باتالتر یا پایین تر از تصویر اصلی باشد ،فوریای عمودی تشخیص داده می شود .اگر تارگت با دست چشم و
در مقابل چشم چپ ترسیم شود و باتالتر از تصویر اصلی باشد ،یک هایپرفوریای چپ وجود دارد .اگر بیمار در تالش برای ترسیم ،دستش را تغییر دهد یا در ترسیم
بیمار انحراف و کج شدگ ی وجود داشته باشد ،تشخیص ناپایداری دو چشمی داده می شود .اگر بیمار گزارش کند که بخش هایی از تصویر یا مداد ناپدید می باشد ،
ساپرشن وجود دارد .در برخی بیماران ،ساپرشن به قدری عمیق است که قادر به ترسیم تصویر نمی باشند.
روش تراپی:
تارگت چیروسکوپیک را روی چیروسکوپ قرار دهید و وسیله را در موقعیت فاصله ی دور ست کنید.تارگت را به گونه ای قرار دهید که مقابل چشم متناظر با دست ییر
یالب بیمار باشد.از بیمار بخواهید تا به داخل وسیله نگاه کند و تارگت را ترسیم کند .اگر ساپرشن یا ناپایداری دو چشمی وجود داشته باشد ،پیشنهادات زیر عموما
کمک کننده می باشد:
اگر بیمار به علت خارج شدن تصویر از صفحه یا نزدیک بودن آن به سپتوم ،قادر به ترسیم آن نباشد ،گوشه های تصویر را در قسمت خالی کایذ ترسیم کنید .این
ساختار تصویر را مشخص می کند و تمایل به کاهش ناپایداری دارد .کناره های تصویر را به گونه ای ترسیم کنید که نقاط مشابه حدود 82میلی متر از هم فاصله
داشته باشند .اگر بیمار یک اگزوفوریای باتال دارد ،کناره های تصویر را دورتر ترسیم کنید (در 92میلی متر یا بیشتر) بالعکس اگر بیمار یک ایزوفوریای باتال دارد ،کناره
های تصویر را نزدیک تر به هم ترسیم کنید (حدود /2میلی متر) .همچنانکه تونایی بیمار بهبود پیدا می کند هر بار یک کناره را پاک کنید و ترسیم را به موقعیت
اورتوفوریا نزدیک تر کنید.
اگر بیمار به صورت اینترمیتنت ساپرس می کند ،وی می تواند یک خط کوتاه با مداد بکشد ،مداد را از روی کایذ بلند کرده و دوباره یک خط کوتاه دیگر بکشد( خط
چین) .بیمار این کار را ادامه می دهد تا ترسیم کامل گردد .همچنانکه مهارت های بیمار بهبود پیدا می کند ،وی می تواند خطوط بلندتر و بلندتری بکشد.
روش دیگری که گاهی در صورت ساپرس کردن بیمار کمک کننده می باشد ،استفاده از خطوط هاشور افقی می باشد.
054
Wheatstone Stereoscope
اهداف:
Stereoscopic cards
Flip lenses
Flip prisms
توصیف و ستاپ:
در مقابل استریوسکوپ نوع بریوستر که از یک سپتوم برای جدا کردن فیلدهای دو چشم استفاده می کند ،استریوسکوپ های نوع ویتستون این کار را با استفاده از
تارگت های تکی یا آینه ها انجام می دهند .رایج ترین استریوسکوپ ویتستونی که برای درمان اختالتالت ییر استرابیسمی دید دو چشمی مورد استفاده قرار می گیرد ،
Bernell variable prismatic stereoscopeمی باشد که در تصویر 6.02نشان داده شده است .آمبلیوسکوپ ماژور نیز دیگر استریوسکوپ نوع ویتستون می باشد
که اساسا برای تشخیص و درمان استرابیسم استفاده می شود .گرچه یک وسیله ی مهم برای تشخیص و درمان استرابیسم می باشد ،به ندرت در درمان اختالتالت دید
دو چشمی ییر استرابیسمی مورد استفاده قرار می گیرد و بنابراین ما در این کتاب درباره ی ماژور آمبلیوسکوپ صحبت نمی کنیم .ما توضیح خود را در این فصل به
Bernell variable prismatic stereoscopeمحدود می کنیم .فاصله ی کاری برای این وسیله 00سانتی متر است و از آنجاییکه هیچگونه لنزی وجود ندارد ،
تقاضای تطابقی سه دیوپتر می باشد.این تقاضای تطابقی را می توان توسط لنزهای مثبت یا منفی تغییر داد .تقاضای ورژنسی براساس فاصله ی جدایی استریوسکوپ
تعیین می گردد .تقاضای پریزماتیک را می توان مستقیما از روی scaleدستگاه خواند .همچنانکه استریوسکوپ دور می شود ،تقاضای ورژنس base-inایجاد می
شود و وقتی به هم نزدیک می شود ،ورژنس base – outایجاد می گردد.
Bernell variable prismatic stereoscopeمی تواند برای بیماران ییر استرابیسمی برای توسعه ی رنج های فیوژنی و سهولت فیوژنی مورد استفاده قرار گیرد.
ارزش اصلی این وسیله فراهم کردن تنوع در برنامه ی ویژن تراپی و حفظ سطح باتالیی از عالقه و انگیزه برای بیمار می باشد .کارت های متنوعی برای این وسیله
وجود دا رد که از تارگت های فیوژن درجه اول تا سوم متغیر می باشند.کارت ها براساس اهداف تراپی انتخاب می شوند .وقتی کارت ها انتخاب شدند ،روی قسمت
های سمت راست و چپ این وسیله قرار داده می شوند .از بیمار خواسته می شود تا بینی اش را مقابل راس دستگاه نگه دارد و بگوید چه می بیند .همین که مشخص
شد بیمار دید دو چشمی واحد و واضح دارد ،به آهستگی استریوسکوپ را برای ایجاد تقاضای base-outو base-inبه داخل یا خارج حرکت می دهد .به بیمار گفته
می شود تا جایی که می تواند دید واحد و واضح را نگه دارد .روش دیگر این است که بیمار تارگت ها را چندین سانتی متر جدا می کند ،دید واحد و واضح را بدست
055
می آورد ،به طور موقت به دور نگاه می کند و دوباره به جلو نگاه کرده و فیوژن می کند .از بیمار خواسته می شود تا این کار را در هر سطح چندین مرتبه تکرار کند.
دیگر روش های تراپی ،فاکتورهای مهم و متدهای افزایش و کاهش سطح دشواری کار مشابه موارد لیست شده در جداول 6.0و 6.0و 6.4می باشند.
این تکنیک تراپی را متوقف کنید زمانی که بیمار قادر باشد با کارت های انتخاب شده با موفقیت دیددوچشمی واحد و واضح را با 02 base – outو 12 base-inبه
دست آورد.
Brock String
اهداف
Brock string
Flip lenses
Flip prism
Pencil
براک استرینگ یک طناب بلند سفید رنگ با سه مهره ی متصل به آن با رنگ های مختلف می باشد .اصوتال در بیماران دارای convergence insufficiencyجهت
بهبود احساس و آگاهی از تقارب و نرمال کردن نقطه ی نزدیک تقارب مورد استفاده قرار می گیرد .همچنین می تواند در ایزوفورها جهت بهبود دقت پاسخ ورژنسی
استفاده شود .برای استفاده از براک استرینگ یک انتهای آن به دستگیره در یا محل مناسب دیگری متصل می شود و بیمار انتهای دیگر طناب را در پل بینی اش نگه
می دارد.
مرحله اول
ما توصیه به استفاده از فقط دو مهره در حدود 4فوتی طناب می کنیم .به بیمار آموزش دهید که نخ را صاف روبروی پل بینی اش بگیرد.یک مهره (مهره ی قرمز
رنگ) را حدود دو فوت از بیمار و مهره ی دیگر را (مهره ی سبز رنگ) یک فوت نزدیکتراز مهره ی اول ست کنید .از بیمار بخواهید تا به مهره ی نزدیکتر نگاه کرده و
بگوید چه می بین د .به علت دیپلوپی فیزیولوژیک بیمار باید گزارش کند که یک مهره ی سبز و دو مهره ی قرمز می بیند .به عالوه بیمار باید دو نخ را درک کند که در
056
مهره ی سبزرنگ تقاطع می کنند به صورتی که یک نخ از چشم راست و نخ دیگر از چشم چپش امتداد پیدا می کند.از بیمار بخواهید به مهره ی دور(قرمز) فیکس کند
و حال باید یک مهره ی قرمز و تقاطع نخ ها در مهره ی قرمز رنگ را گزارش نماید.بیمار همچنین دو مهره ی سبزرنگ خواهد دید .مهم است که معنی تمامی این
حاتالت را به بیمار توضیح دهیم .ما توضیح زیر را توصیه می کنیم:
این روش برای آموزش به شما که چگونه چشمان خود را کراس کنید ،طراحی شده است .این تکنیک برای شما فیدبکی فراهم می کند که چگونه چشمان شما در
تمامی اوقات کار می کنند .سیستم بینایی به این صورت عمل می کند که هرگاه چشمان شما به نقطه ای نگاه می کنند ،شما دید واحد را درک می کنید .تمامی
آبجکت های دیگر در جلو یا پشت آبجکتی که به آن نگاه می کنید ،به صورت دوتایی دیده خواهند شد .اگر به مهره ی سبز نگاه کنید شما یک مهره ی سبزرنگ ،
دو مهره ی قرمز رنگ پشت آن و یک نخ می بیند که درست در محل مهره ی سبز کراس می کند و یک حرف Xرا می سازد .جایی که شما تقاطع دو نخ را درک می
کنید در واقع جایی است که چشمان شما هدف گیری می کنند .بنابراین اگر شما سعی کنید که به مهره ی سبز نگاه کنید اما نخ ها به نظر دورتر از این مهره کراس
کنند ،این نشان می دهد که شما بسیار دور را نگاه می کنید.از این اطال عات برای درست کردن پوزیشن چشم خود استفاده کنید و نزدیک تر را نگاه کنید .اگر بیمار در
انجام هریک از اهداف لیست شده در باتال مشکل داشته باشد ،تکنیک های وجود دارد که تراپیست می تواند برای حل این مشکل از آن ها استفاده نماید:
از بیمار بخواهید مهره ای که سعی در فیوز کردن آن دارد را لمس کند .این فیدبک گاهی برای کمک به بیمار تا دید واحد را به دست آورد کافی می باشد.
به بیمار پیشنهاد کنید تا احساس نزدیک نگاه کردن و کراس کردن چشم هایش را به دست آورد.
همین که بیمار توانست مهره های نزدیک و دور را فیوز کند ،از وی بخواهید تا فیکسیشن را در مهره ی اول برای پنج ثانیه حفظ کند و سپس فیکسیشن را به مهره
ی دور تغییر دهد و برای پنج ثانیه نگه دارد .بیمار این کار را سه مرتبه تکرار می کند و سپس مهره ی نزدیک را یک اینچ نزدیکتر کنید و همواره مهره ی دور را در دو
فوتی نگه دارید .بیمار را مجبور کنید تا تناوب فیکس کردن مهره های نزدیک و دور را برای 2ثانیه و سه مرتبه تکرار کند .به نزدیک کردن مهره ی نزدیک ادامه
دهید تا بیمار بتواند بطور موفقیت آمیز در فاصله ی دو اینچی از بینی اش تقارب کند.
مرحله ی دوم
اگر بیمار بتواند در فاصله ی یک تا دو اینچی در بینی اش تقارب کند ،یک درک خوبی از احساس تقارب یا کراس کردن چشم هایش پیدا خواهد کرد .مرحله ی
بعدی bug on stringنامیده می شود و با همان ستاپ توصیف شده در باتال انجام می شود فقط مهره ها از نخ خارج می شوند .هدف از این ستاپ دوم توسعه ی
توانایی تقارب با خارج کردن بخشی از ساختار تراپی می باشد .از بیمار بخواهید تا به انتهای بسیار دور نخ فیکس کند و تالش کند تا تقاطع دو نخ را در انتهای نخ
ببیند .حال از بیمار بخواهید تا بسیار آهسته فیکسیشن را نزدیک و نزدیک تر بیاورد تا جایی که درفاصله ی یک اینچی فیکسیشن انجام دهد.باید به بیمار تاکید کرد
که تغییر فیکسیشن از دور به نزدیک باید بسیار تدریجی باشد .پس از اینکه بیمار توانست در تمام مسیر تا بینی اش تقارب کند ،پروسه را برعکس کرده و از بیمار
بخواهید تا به تدریج به سمت انتهای نخ تباعد کند .این روش را چندین دقیقه تکرار نمایید.
مرحله ی سوم
روش نهایی عدم استفاده از کل طول نخ می باشد .از بیمار بخواهید تالش کند تا احساس نزدیک نگاه کردن را به دست آورد و سعی کند تا بطور اختیاری چشمانش را
متقارب کند .این کانورجنس باید بسیار آهسته و تدریجی باشد.
057
براک استرینگ می تواند به طریق مختلف دیگری نیز مورد استفاده قرار گیرد .برای دشوار تر کردن کار ،می توان از فلیپ پریزم جهت افزایش سطح دشواری کار
استفاده نمود .همچنانکه بیمار به هرنقطه ای از نخ تقارب می کند ،می توان پریزم را مقابل چشمانش قرار داد و بیمار باید همچنانکه پریزم از base-inبه base-out
تغییر می کند ،فیوژن را حفظ نماید .براک استرینگ همچنین می تواند برای درمان ساکاد و پرسوت استفاده گردد .در فاز نهایی درمان ocular motor dysfunction
،یک هدف مهم ترکیب ساکاد ها و پرسوت ها همراه با تغییر در ورژنس و تطابق می باشد .یک روش رایج برای ساکادیک تراپی استفاده از براک استرینگ های
متعدد می باشد .برای مثال سه نخ که نقطه ی اتصاشان یکی است در جهات مختلف نگاه ست می شوند .یکی سمت راست بیمار دومی مستقیم و سومی سمت چپ
بیمار قرار می گیرد .از بیمار خواسته می شود تا انتهای تمامی سه نخ را روبروی پل بینی اش نگه دارد .از آنجاییکه هر نخ دارای دو مهره می باشد ،شش تارگت
فیکسیشن وجود خواهد داشت که از نظر مکان با هم تفاوت دارند ( چپ به راست و دور به نزدیک) .از بیمار خواسته می شود تا از یک تارگت به تارگت دیگر با هر
الگویی که مدنظر شماست نگاه کند .هدف بازیابی سریع دید واحد دو چشمی پس از هر تغییر فیکسیشن می باشد .محل اتصال براک استرینگ های مختلف را می
توان به گونه ای تغییر داد که یک بعد عمودی نیز پیدا کنند .یک روش رایج مورد استفاده برای پرسوت تراپی این است که انتهای نخ به یک مداد متصل شده و بیمار
مداد را در فاصله ی طول بازویش نگه می دارد .از بیمار خواسته می شود به آهستگی نخ را به صورت دورانی حرکت دهد و همزمان فیوژن را در مهره ی دور یا
نزدیک حفظ کند .این ستاپ پرسوت ها را با ورژنس و تغییرات ساکادیک ترکیب می کند.
فاکتورهای مهم
تاکید بر این که نخ و مهره ها هیچ کاری انجام نمی دهند بلکه تغییرات داخلی بوده و در سیستم بینایی خود بیمار اتفاق می افتند.
لنزهای منفی و پریزم base –inسطح دشواری را کاهش می دهند .دیگر راه کاهش دشواری ،دورکردن مهره ها از بیمار می باشد.
لنزهای مثبت ،پریزم base –o utو کاهش فاصله ی کاری ،سطح دشواری را افزایش می دهند.
نقطه ی پایانی:
058
به طور اختیاری تقارب کند.
Barrel card
اهداف
Barrel card
توصیف و ستاپ
ستاپ کارت برل در شکل 6.09نشان داده شده است .این یک کارت سفید رنگ با سه تارگت رنگی در هر سمت کارت می باشد .این تارگت ها در یک سمت کارت
قرمز رنگ و در سمت دیگر سبز رنگ می باشند .اصوتال برای بیماران conv. Insufجهت ایجاد احساس و آگاهی تقارب و نرمال کردن نقطه ی نزدیک تقارب مورد
استفاده قرار می گیرد .مفهوم و اصول آن مشابه براک استرینگ می باشد .عموما از کارت برل پس از اینکه بیمار توالی براک استرینگ را با موفقیت کامل کرد یا برای
تنوع استفاده می کنیم.
از بیمار بخواهید برل کارت را مقابل پل بینی اش نگه داشته و به دورترین تارگت آن فیکس کند .بیمار باید قادر به توصیف یک تارگت باشد که رنگ آن ترکیبی از
رنگ های قرمز و سبز می باشد .دو تارگت دیگر باید به صورت دوتایی دیده شوند.سپس بیمار به تارگت میانی فیکس می کند ،برای 12ثانیه فیکسیشن را نگه می
دارد و سپس به نزدیک ترین تارگت فیکس می کند و برای 12ثانیه نگه می دارد .بیمار به تناوب فیکسیشن از یک تارگت به تارگت دیگر ادامه می دهد .فاکتورهای
مهم و متدهای افزایش و کاهش دشواری کار مشابه موارد توصیف شده برای براک استرینگ می باشند.
نقطه ی پایانی:
059
Antisuppression procedures
Bar reader
اهداف
اهداف bar readerفراهم نمودن یک ساپرشن چک طی BAFتراپی یا تراپی برای سهولت فیوژنی می باشد.
Flip lenses
Flip prisms
توصیف و ستاپ
بار ریدر یک تکه پالستیک با نوارهای متناوب قرمز و سبز یا متریال پوتالروید می باشد bar reader .می تواند روی هرگونه متریال کاری قرار گیرد و وقتی بیمار
عینک سبز و قرمز یا عینک پوتالروید را به چشم می زند ،فیدبکی برای ساپرشن فر اهم می کند .همانطور که در فصل پنجم نیز بیان کردیم ،تمامی روش های ویژن
تراپی برای موثر بودن باید برای بیمار فیدبکی درباره ی عملکردش فراهم کنند .هرزمانی که بیمار مشغول انجام یک فعالیت دو چشمی باشد ،ساپرشن می تواند رخ
دهد .اگر تکنیک تراپی نتواند فیدبکی برای کلینیسین و بیمار فراهم نماید ،نمی توان آن را تکنیک موثری دانست .فصل هفتم BAF therapyرا توصیف می کند .این
تکنیک دو چشمی بوده و می تواند توسط بار ریدر انجام شود .وقتی با بیماری کار می کنید که تمایل به ساپرس کردن دارد ،استفاده از یک ساپرشن کنترل نظیر bar
readerاهمیت پیدا می کند.
برای شناخت تکنیک های که در آن ها استفاده از بارریدر کمک کننده می باشد ،به فصل هفتم رجوع کنید.این ها شامل موارد زیر هستند:
فلیپ پریزم
برای تمامی این روش ها ،از بار ریدر می توان جهت درمان ساپرشن همچنین ورژنس یا تطابق استفاده نمود.
061
TV trainer
اهداف
TV trainer
Red/green glasses
Television set
توصیف و ستاپ
TV trainerیک ورقه ی پالستیگی است که یک سمت آن تماما سبز و سمت دیگر آن تماما قرمز می باشد .این ورقه ی پالستیکی معموتال دارای دو دهانه ی مکنده
است به گونه ای که می تواند به آسانی به تلویزیون متصل گردد .این وسیله به تلویزیون متصل می شود و بیمار باید عینک سبز و قرمز را به چشم بزند .چشم مقابل
فیلتر قرمز از بخش قرمز رنگ TV trainerو چشم مقابل فیلتر سبز از بین قسمت سبز رنگ TV trainerنگاه می کند .اگر بیمار هنگام تماشای تلویزیون ساپرس کند
،یک سمت TV trainerسیاه خواهد شد .برای مثال اگر چشم راست ساپرس کند ،تصویر تلویزیونی پشت نیمه ی قرمز رنگ TV trainerییر قابل مشاهده خواهد
شد .تی وی ترینرها همچنین از متریال پوتالروید نیز ساخته می شوند .ورژن پوتالروید یک مشکل جدی دارد که برای تمامی تکنیک های پوتالروید صادق است ،اگر
کودک سرش را به سمت شانه ی راست یا چپ تیلت کند ،کل اسکرین علی ریم وجود ساپرشن می تواند از ورای TV trainerدیده شود .از آنجاییکه تی وی ترینر
ایلب برای بیماران جوان استفاده می شود ،این مسئله بسیار اهمیت دارد .اگر بیمار نتواند هنگام استفاده از تی وی ترینر وضعیت مستقیم سر را حفظ کند ،ارزش آن از
بین می رود TV trainer .وسیله ای است که فیدبکی درباره ی ساپرشن برای بیمار فراهم می کند .بیمار تشویق می شود تا به وسیله ی پلک زدن ،تقارب یا تباعد (
بسته به تشخیص ) یا حرکت به سمت نزدیک تر یا دورتر از تلویزیون ،ساپرشن را برطرف کند.
TV trainerیک درمان فرم passiveدر نظر گرفته می شود .بیمار به طریق معمول تلویزیون تماشا می کند و فقط تی وی ترینر روی تلویزیون قرار داده می شود.
بیمار تشویق می شود تا از ورای هردو سمت پالستیک نگاه کند .در صورت وقوع ساپرشن ،تماشای تلویزیون ییر ممکن می گردد .این امر توجه را به ساپرشن جلب
می کند و بیمار را به انجام کاری برای برطرف کردن ساپرشن مجبور می کند.
جهت افزایش یا کاهش سطح دشواری کار می توان از لنزها یا پریزم استفاده کرد یا فاصله ی کاری را افزایش یا کاهش داد.
بسیاری ازبیماران تمایل به ساپرس کردن در یک فاصله نسبت به فواصل دیگر دارند .برای مثال بیماری دارای divergence excessوقتی ساپرس می کند که اشیاء
در فاصله ی دور قرار گیرند اما در نزدیک دید دو چشمی نرمال خواهد داشت .بیمار دارای convergence insufficiencyعکس این عمل را انجام خواهد داد .هنگام
استفاده از تی وی ترینر برای بیمار divergence excessابتدا با فاصله ی کاری کم شروع کنید .اگر بیمار بتواند در فواصل کاری کوتاه با موفقیت عمل کند ،می توان
فاصله ی کاری را به تدریج افزایش داد.
060
لنزها:
درکار کردن با تی وی ترینر در هر فاصله ای ،می توان از لنزهای منفی به صورت دو چشمی جهت افزایش یا کاهش دشواری کار استفاده کرد .اگر بیمار اگزوفوریک
باشد ،لنزهای منفی عموما فیوژن و حذف ساپرشن را آسانتر می کنند .اگر بیمار ایزوفوریک باشد ،لنزهای منفی سطح دشواری کار را با قراردادن دیمند بیشتری روی
NFVافزایش خواهند داد .اگر یک مشکل تطابقی مانند acc . insuffیا عدم سهولت تطابقی وجود داشته باشد ،استفاده از لنزهای منفی ممکن است موثر
نباشد.لنزهای مثبت اهمیت کمی دارند زیرا TV trainerعموما در فواصل کاری بیشتر از 2فوت استفاده می گردد.
پریزم:
پریزم نیز می تواند برای افزایش یا کاهش سطح دشواری کار استفاده شود .از هردو پریزم base-inو base-outمی توان استفاده کرد .با استفاده از یک فلیپر که یک
سمت آن base-outوسمت دیگر آن base-inباشد ،می توان درمان سهولت فیوژنی را همزمان که کودک تلویزیون تماشا می کند ،انجام داد .در این حالت ،تی
وی ترینر یک ساپرشن کنترل برای تکنیک سهولت فیوژنی فراهم می نماید .پریزم نیز در برطرف کردن ساپرشن بیمار کمک کننده می باشد .اگر بیمار اگزوفوریای
باتالیی در دور دارد و هنگام استفاده از تی وی ترینر ساپرس می کند ،پریزم base-inممکن است فیوژن را تسهیل کرده و ساپرشن را کاهش دهد.
نقطه ی پایانی برای این تکنیک زمانی است که بیمار بتواند دید واحد دو چشمی را بدون ساپرشن در فاصله ی مورد نظر حفظ کند.
اهداف
هدف از عینک قرمز و سبز و نور چراغ قوه کاهش شدت و فرکانس ساپرشن می باشد .به علت آنکه بیمار در این روش دیسوسیه می شود ،دیپلوپی فیزیولوژیک رخ
می دهد .بنابراین این روش نباید وقتی بیمار استرابیسمیک است و تناظر شبکیه ای ییر نرمال دارد ،استفاده شود.
Red/green glasses
Penlight or transilluminator
A rheostat to control room illumination or several sources of room illumination that can be controlled independently
توصیف و ستاپ
برای انجام این تکنیک تراپی ،بیمار عینک سبز و قرمز را به چشم می زند و 6پریزم دیوپتر base-downرا مقابل چشم یالبش نگه می دارد و به یک penlightیا
چراغ قوه نگاه می کند .فاکتور مهم در این روش توانایی کنترل نور اتاق می باشد .بهتر است این تکنیک را در یک اتاق دارای رئوستا انجام دهیم .همانگونه که در
فصل پنجم بیان گردید ،یکی از نکات اساسی در درمان ساپرشن سازماندهی محیط درمان به گونه ای است که احتمال ساپرس کردن بیمار کمترین باشد .از نظر
کلینیکال روش های مختلفی برای تغییر محرک جهت کاهش احتمال ساپرشن وجود دارد .این شامل موارد زیر می باشد:
062
تغییر روشنایی تارگت
تغییر کنتراست تارگت
تغییر فوکوس تارگت
حرکت دادن تارگت
فلشینگ تارگت
رئوستا به کلینیسین اجازه می دهد تا روشنایی اتاق را تغییر دهد و به سطحی از روشنایی دست پیدا کند که به بهترین نتیجه می انجامد .ما معموتال ساپرشن تراپی را در
شرایط مصنوعی آیاز می کنیم و تدریجا به سمت شرایط دید طبیعی تر می رویم .استفاده از عینک سبز و قرمز و نور نمونه ای از یک روش درمانی است که از این
توالی برای درمان ساپرشن استفاده می نماید.
همچنانکه بیمار عینک سبز و قرمز را به چشم زده و پریزم 6را مقابل یک چشمش نگه داشته ،روشنایی اتاق خاموش می شود تا زمانی که تنها تارگت قابل مشاهده
نور چراغ قوه یا ترنس ایلومینیتور باشد .از بیمار بپرسید چند تارگت می بیند و چه نورهایی دیده می شوند .این یک محیط بسیار مصنوعی می باشد و ایلب جهت
برطرف نمودن ساپرشن کافی خواهد بود .اگر چنین نباشد ،می توان نور را از یک سمت به سمت دیگر برد یا کلینیسین می تواند باسرعت یک اوکلودر را از یک چشم
به چشم دیگر حرکت دهد .همین که بیمار توانست دیپلوپی را تحت این شرایط حفظ کند ،روشنایی اتاق را می توان به تدریج افزایش داد تا بیمار بتواند درک دیپلوپی
را با روشنایی کامل اتاق حفظ نماید .برای طبیعی تر کردن شرایط ،سپس عینک سبز و قرمز برداشته می شود که عموما منجر به بازگشت ساپرشن می گردد .اگر
چنین اتفاقی بیفتد ،روشنایی اتاق دوباره کاهش داده می شود تا بیمار دیپلوپی را گزارش کند .دوباره روشنایی اتاق به تدریج افزایش داده می شود تا بیمار نهایتا بتواند
دیپلوپی را با روشنایی کامل و بدون فیلترها ی قرمز و سبز درک کند .این پروسه به طور تیپیک ممکن است نیاز به دو تا چهارهفته درمان در خانه و مطب داشته باشد.
این روش را متوقف کنید وقتی که بیمار بتواند دیپلوپی را بدون عینک سبز و قرمز در روشنایی نرمال اتاق حفظ کند.
اهداف
هدف از Vertical prism dissociationکاهش تمایل بیمار به ساپرس کردن می باشد .از پریزم عمودی برای ایجاد دیپلوپی طی نگاه دو چشمی استفاده می شود.
پریزم دیسوسیشن عمودی برای بیمارانی استفاده می شود که ساپرشن متوسط تا عمیق دارند که در آنیزومتروپیا ،هتروفوریای باتال یا استرابیسم اینترمیتنت شایع می
باشد .در این موارد ساپرشن با درمان ورژنس فیوژنی تداخل می کند .اگر از تکنیک هایی مانند وکتوگرام ها ،تراناگلیف ها ،اپرچر رول ،دایره های اکسنتریک یا
کارت های فیوژن فضای آزاد استفاده شود ،بیمار ممکن است به علت ساپرشن اینترمیتنت در پیشرفت ناتوان باشد.
توصیف و ستاپ
063
در درمان ساپرشن ،مهم است که روشنایی اتاق و کاراکترهای تارگت را به گونه ای انتخاب کنیم که تمایل به محدود کردن ساپرشن داشته باشند .این مفاهیم در
فصل پنجم بیان شده اند .معموتال این روش با روشنایی کم اتاق و یک penlightشروع می شود Penlight .را در فاصله ی حدود 2تا 12فوتی قرار دهید .فاصله ی
مورد نظر را بر اساس مشکل بیمار انتخاب کنید .اگر ساپرشن بیمار در دور بیشتر باشد ،تکنیک را در یک فاصله ی نزدیک آیاز کنید.اگر ساپرشن در نزدیک بدتر است
،در یک فاصله ی دورتر شروع کنید .قاعده ی کلی این است که در فاصله ای شروع کنید که بیمار بتواند با موفقیت عمل کند و تدریجا به فاصله ای که بیمار در آن
مشکل دارد پیش بروید .از بیمار بخواهید تا به تارگت نگاه کند و پریزم 6base-downرا مقابل چشم یالب خود بگیرد( چشمی که تمایل به ساپرشن ندارد) .اگر سن
بیمار به اندازه ی کافی باشد بهتراست تا خود بیمار پریزم را نگه دارد .بیمار حاتال باید دیپلوپی را تجربه کند .همچنانکه بیمار دیپلوپی را حفظ می کند ،به تدریج
روشنایی اتاق را برقرار کنید .اگر روشنایی توسط یک رئوستا کنترل شود ،این کار آسانتر انجام می گیرد .در ییر اینصورت داشتن چندین منبع نوری ممکن است موثر
باشد .هدف توانایی بیمار در حفظ دیپلوپی می باشد همچنانکه روشنایی اتاق از کم به روشنایی نرمال تغییر می کند .همچنین می توان جهت افزایش سطح دشواری
کار ،استفاده از پریزم عمودی را با روش های ساکادیک و پرسوت ترکیب کرد .می توان از تارگت های متعدد استفاده نمود و بیمار همچنانکه از یک تارگت به تارگت
دیگر ساکاد انجام می دهد ،باید دیپلوپی را حفظ کند .یک روش رایج استفاده از هارت چارت می باشد و بیمار خط اول حروف را با نگاه کردن به تصویر باتال و خط
بعدی را با نگاه کردن به تصویر پایین می خواند .بیمار به تناوب بی ن این دو تصویر ادامه می دهد .همچنین می توان تارگتی را در یک وسیله ی چرخان قرار داد و
بیمار همزمان که دیپلوپی را حفظ می کند بین تصاویر باتالیی و پایینی تناوب می کند و تالش می کند تا فیکسیشن دقیق را روی تارگت درحال چرخش نگه دارد.
این تکنیک آنتی ساپرشن را می توان همزمان با توسعه ی احساس تقارب و تباعد مورد استفاده قرار داد .همزمان که بیمار دیپلوپی را تجربه می کند از وی خواسته
می شود تا با تقارب و تباعد کردن تصاویر را به صورت جانبی حرکت دهد .برای مثال اگر بیمار اگزوفوریک است و تصویر پایینی توسط چشم راست دیده می شود ،
وی دیپلوپی کراس را تجربه خواهد کرد و تصویر پایینی سمت چپ تصویر باتالیی خواهد بود .از بیمار خواسته می شود تا تصویر پایینی را به سمت راست تصویر باتالیی
با کانورجنس کردن حرکت دهد.
نقطه ی پایانی :این تکنیک تراپی را متوقف کنید زمانی که بیمار بتواند دیپلوپی را تحت شرایط روشنایی نرمال حفظ کند.
Mirror Superimposition
اهداف
توصیف و ستاپ
جهت انجام ، Mirror Superimpositionبیمار یک آینه ی کوچک را با زاویه ی 42درجه مقابل یک چشم می گیرد و از میان آینه یک تارگت را می بیند و با چشم
دیگر به تارگت دیگری نگاه می کند .بیمار باید تالش کند تا یک تصویر را روی تصویر دیگر منطبق کند .این تکنیک عموما فقط زمانی ضرورت دارد که ساپرشن
عمیق بوده و با روش های ویژن تراپی دو چشمی مانند تراناگلیف ها ،وکتوگرام ها ،اپرچر رول و دایره های اکسنتریک یا کارت های فضای آزاد ،تداخل کند.
064
همزمان که بیمار با یک چشم به یک تارگت فیکس می کند ،آینه ای را با زاویه ی 42درجه مقابل چشم دیگر نگه داشته و تارگت دیگری را می بیند .هدف این
است که بیمار بطور همزمان از هردو تصویر درک پیدا کند .از تارگت های مختلفی می توان با Mirror Superimpositionجهت تغییر دشواری کار استفاده کرد.
معموتال از تارگت های درجه اول و دوم استفاده می شود .نمونه هایی از این تارگت ها در تصاویر 6.00و 6.04نشان داده شده اند .تارگت های درجه اول که تارگت
های سوپرایمپوزیشن نیز نامیده می شوند ،استفاده از دو تارگت کامال متفاوت را شامل می شوند .شکل 6.00یک ست نمونه از تارگت های درجه اول را نشان می
دهد که با Mirror Superimpositionمورد استفاده قرار می گیرند .با استفاده از این تارگت ها بیمار باید دیدن همزمان دایره و مربع را گزارش نماید .ساپرس کردن
این تارگت ها دشوار بوده و عموما در فازهای اب تدایی آنتی ساپرشن تراپی استفاده می شوند .تارگت های درجه دوم یا تارگت های فلت فیوژن تارگت های یک شکلی
هستند که ساپرشن چک ها را در طراحیشان دارند .نمونه ای از یک تارگت درجه دوم در شکل 6.04نشان داده شده است .وقتی این تارگت ها برای Mirror
Superimpositionاس تفاده شوند ،بیمار یک مربع با ساپرشن چک های عمودی و افقی آن را می بیند .دیگر متغیری که در Mirror Superimpositionاهمیت دارد ،
سایز تارگت می باشد .فصل پنجم فاکتورهای مختلفی را بیان می کند که باید در درمان ساپرشن مورد توجه قرار گیرند .یکی از این فاکتورها سایز تارگت می باشد .ما
عموما آنتی ساپرشن تراپی را با تارگت های محیطی بزرگ شروع می کنیم و تدریجا به سمت تارگت های کوچکتر و مرکزی تر پیش می رویم.
نقطه ی پایانی:
این روش معموتال تا زمانی ادامه پیدا می کند که بیمار بتواند درک هر دو تصویر را با تارگت های کوچک مرکزی درجه اول حفظ کند .معیار دیگری که می تواند در
تصمیم گیری راجع به متوقف کردن این تکنیک مورد توجه قرار گیرد ،عملکرد بیمار در روش های دو چشمی دیگر می باشد .اگر بیمار بتواند بطور موفقیت آمیزی با
تراناگلیف ها ،وکتوگرام ها ،اپرچر رول و دایره های اکسنتریک یا کارت فیوژن فضای آزاد کار کند Mirror Superimposition ،دیگر ضرورت ندارد.
استفاده از روش های ویژن تراپی سنتی برای درمان درخانه همواره چالش برانگیز بوده است .این تکنیک ها نیازمند آنست که والدین یا بیمار پاسخ ها را تفسیر کرده و
از این اطالعات جهت تغییر شرایط محرک به منظور فائق آمدن بر موانع در پروسه ی تراپی برآید .والدین و بیماران عموما مهارت های تالزم برای این تصمیم گیری
ها را ندارند .به عالوه برای کودکان یا بیماران مسن تری که به دتالیل گوناگون به دقت پاسخ نمی دهند ،تکنیک های سنتی ممکن است دشوارتر و ییر قابل اعتماد
باشند .بیماری که پاسخ مورد انتظار را یاد گرفته و تمایل به خرسند نمودن تراپیست دارد ممکن است پاسخ صحیح بدهد در حالی که به هدف مطلوب دست پیدا نکرده
باشد .ورژن های home-basedتکنیک های ویژن تراپی کامپیوتری که برای استفاده در مطب توصیف شدند نیز اکنون در دسترس هستند و یک آلترناتیو ارزشمند
برای ویژن تراپی در خانه می باشند.
یک نرم افزار ویژن تراپی محبوب که برای ویژن تراپی home – basedطراحی شده است HTS ،می باشد .شامل یک برنامه ی چهار مرحله ای درمانی برای ورژنس
تراپی می باشد و یک روش عالی برای تکمیل office therapyمی باشد HTS .همچنین برنامه هایی برای تطابق ،ساکاد و پرسوت تراپی دارد .یک ویژگی برجسته ی
این برنامه آپشن مونیتور کردن عملکرد بیمار در خانه و اصالح برنامه درصورت نیاز بر اساس عالقه می باشد.
Computer aided vision therapy : computer vergences program – Random dot stereograms
CAVTبرنامه های home therapyبرای دید دو چشمی ،حرکات چشمی و تراپی مربوط به پروسه شدن اطالعات بینایی دارد .ما در یافته ایم که برنامه ی computer
vergences programبرای ویژن تراپی در خانه برای اختالتالت ورژنسی مفید می باشد .روش – Random dot stereogramsاین برنامه ،پیشنهاد ما برای تراپی
home – basedمی باشد.
065
فصل هفتم
Accommodative procedures
Anaglyphs,Polaroids and Liquid crystal filters
Red – red rock
Computer orthoptics VTS0 liquid crystal system : accommodative program
Lenses , Prisms and Mirrors
Lens sorting (monocular)
Loose lens rock (monocular)
Biocular loose lens rock
Binocular accommodative facility
Paper , Pencil and Miscellaneous tasks
Hart chart distance-to-near accommodative rock (monocular)
Computer Home Therapy procedures
Home therapy system
Red-red Rock
اهداف
شرایط حقیقتا، گرچه هردو چشم در این روش باز هستند. نمونه ای از یک روش آناگلیفیک می باشد که اهداف آن بهبود دامنه و سهولت تطابقی استRed-red rock
فیلترهای قرمز و سبز مقابل دو چشم قرار می گیرند و.درنظر گرفته می شودbiocular نمی باشد زیرا فیوژن مرکزی امکان پذیر نیست بنابراین یک روشbinocular
. هیچ چشمی نمی تواند هردو تارگت را همزمان ببیند، به علت ماهیت تارگت ها
Red/green glasses
Halberg-type clips
Trial lenses
توصیف و ستاپ
کاشی ها و. تراپیست کاشی های سفید رنگ و یک اسالید قرمز رنگ مچینگ با حروف سیاه را انتخاب می کند. نشان داده شده است/.1A ستاپ این روش در شکل
بیمار عینک. اسالید قرمز رنگ شفاف با حروف سیاه به صفحه ی روشن یک چیروسکوپ در نزدیک متصل می گردد. نشان داده شده است/.1B اسالید در تصویر
066
سبز و ق رمز را با لنز قرمز روی چشم راست و لنز سبز روی چشم چپ به چشم می زند .به بیمار یک ست از کاشی های سفیدرنگ داده می شود که حروف پرینت شده
روی آن قرمز رنگ هستند .روی اسالید قرمز رنگ شفاف ( 42سانتی متر مقابل بیمار) ،همین حروف به رنگ سیاه می باشند .چشم با لنز قرمز فقط حروف روی
اسالید قرمز و چشم با لنز سبز فقط حروف روی کاشی های سفیدرنگ را می بیند .بیمار به اولین کاشی سفیدرنگ نگاه می کند و پرینت را واضح می کند (چشم با لنز
سبز) تا حرفی را که باید روی اسالید قرمز بیابد را شناسایی کند .سپس تالش می کند تا حرف مچینگ را روی اسالید قرمز پیدا کند .به این منظور بیمار باید از چشم
راستش با فیلتر قرمز استفاده کند .بنابراین هردو چشم باز هستند و فیوژن مرکزی امکان پذیر نمی باشد بلکه برای انجام این روش بیمار از چشم راست به چپ تناوب
می کند .افزودن لنزهای clip-onبه عینک سبز و قرمز جزء تطابقی را به این روش اضافه می کند .قدرت این لنزها با فواصل کم افزایش داده می شود تا زمانی که
بیمار بتواند این کار را با لنزهای +0.22 Dتا -6.22 Dانجام دهد.
سطح اول:از بیمار خواسته می شود تا این روند مچ کردن را بدون در نظر گرفتن زمان کامل کند .لنزهای مثبت و منفی را می توان جلسه به جلسه تغییرداد به گونه ای
که چشم راست گاهی تارگت را از ورای لنزهای مثبت و گاهی از ورای لنزهای منفی نگاه می کند.
سطح دوم :جهت افزایش سطح دشواری کار ،متغیر زمان نیز وارد می شود .فاکتورهای مهم و متدهای افزایش و کاهش سطح دشواری در زیر لیست شده اند:
توانایی واضح کردن تارگت با حداکثر سرعت ممکن هنگام تغییر لنزها
067
کاهش سایز پرینت
نقطه ی پایانی:
برای بیماران زیر بیست سال ،این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی که بیمار قادر باشد تا با موفقیت 02 cpmرا با +0.22 Dو -6.22 Dواضح کند .برای بیماران
باتالی بیست سال ،نقطه ی پایانی بستگی به دامنه ی تطابقی دارد .این روش را متوقف کنید زمانی که بیمار بتواند لنزهای منفی برابر نصف دامنه ی تطابقی را واضح
نماید.
اهداف
هدف از این روش بهبود آمپلیتود و سهولت تطابقی می باشد .گرچه هردو چشم برای انجام این روش باز هستند ،یک روش biocularدرنظر گرفته می شود .از عینک
های کریستال مایع استفاده می شود و هیچ یک از دو چشم نمی تواند هر دو تارگت را ببیند.بنابراین تکنیکی است که برای بهبود دامنه و سهولت تطابقی تک چشمی
طراحی شده است.
توصیف و ستاپ
این برنامه ی کامپیوتری چهار جعبه را پرزنت می کند که حرف Cداخلشان قرار دارد .ابتدا فقط چشم راست تارگت را می بیند .حرف Cبه صورت رندم در جهات باتال ،
پایین ،چپ یا راست ظاهر می شود .از بیمار خواسته می شود تا game padرا در جهتی که حرف Cقرار دارد برای هریک از باکس ها تغییر دهد( از چپ به راست).
پاسخ های درست به یک صدای ((بیپ)) و پاسخ های نادرست به صدای ((بوپ)) منتهی می شوند .پس از آنکه به تمامی چهار جعبه ی نخست پاسخ داده شد ،یک
ست دومی از باکس ها ظاهر می گردد که فقط با چشم چپ دیده می شوند .همزمان که بیمار به تارگت ها نگاه می کند ،فلیپرهای تطابقی (که توسط نرم افزار ارائه
می شود) مقابل چشمان بیمار قرار داده می شوند .یک چشم تارگت را از ورای یک لنز منفی و چشم دیگر تارگت را از ورای یک لنز مثبت می بیند .برای مثال ،فلیپر
تطابقی سطح اول یک لنز +2./2 Dمقابل یک چشم و یک لنز -1.22 Dمقابل چشم دیگر دارد و فلیپر تطابقی سطح ششم یک لنز +0.2 Dو یک لنز -2.22 Dرا
شامل می شود.
نقطه ی پایانی:
برای بیماران زیر سن بیست سال ،نقطه ی پایانی کامل کردن برنامه با استفاده از فلیپرهای تطابقی سطح ششم می باشد.
اهداف
Lens sortingیک تکنیک تطابقی تک چشمی است که جهت توسعه ی توانایی آگاهی از ریلکس و تحریک تطابقی طراحی شده است .هدف دوم آموزش به بیمار
است تا بطور اختیاری تطابق را تحریک یا ریلکس نماید.
Accommodative rock cards or age-appropriate reading material in various print sizes from 02/82 to 02/02
Eye patch
توصیف و ستاپ
لنزهایی که برای این روش استفاده می شود بستگی به سن بیمار دارد .در تمامی شرایط باید مراقب بود که لنزهای منفی را به میزان کمتر از نصف آمپلیتود تطابقی
بیمار انتخاب کرد .وقتی با یک بیمار 02ساله با دامنه ی تطابقی برابر 8 Dکار می کنیم ،بیشترین لنز منفی که استفاده می شود برابر با 4 Dخواهد بود .برای مثال
فرض می کنیم که بیمار زیر 02سال سن داشته باشد .یک چشم بیمار بسته می شود و از بیمار خواسته می شود تا به متریال مطالعه با سایز پرینت حدود 02/02نگاه
کند .یک لنز منفی باقدرت متوسط ( )-0.22 to -2.22 Dمقابل چشم راست بیمار قرار داده می شود و از وی خواسته می شود تا پرینت را واضح کند .سپس لنز منفی
خارج شده و یک لنز مثبت با قدرت کم جایگزین آن می شود ( )+1.22 D to +1.22 Dو دوباره از بیمار خواسته می شود تا پرینت را از ورای لنز مثبت واضح کند .پس
از تکرار این کار برای چندین مرتبه ،از بیمار پرسیده می شود تا تفاوتی را که با لنزهای منفی و مثبت تجربه می کند ،توصیف نماید .اگر بیمار قادر به توصیف هیچ
تفاوتی نباشد ،سواتالت زیر پرسیده می شود:
کدام لنز باعث می شود تا احساس سختی و تالش بیشتری داشته باشی؟
هدف اینست که بیمار دریابد که وی می تواند سیستم تطابقی را هم تحریک و هم ریلکس کند و یاد بگیرد که این کار را به صورت اختیاری انجام دهد .هر سوال
دیگری که بیمار را به این هدف نزدیک کند مناسب است .همین که بیمار بتواند توصیف کند که پرینت با لنزهای منفی کوچک تر شده و به نظر نزدیک تر یا دورتر
می گردد ،هدف دوم این است که بیمار یک kinesthetic awarenessاز تطابق پیدا کند .ما می خواهیم بیمار قادر باشد تا تفاوت بین احساس تحریک و ریلکس
تطابق را درک نماید .ایلب تالزم است تا سواتالت خاصی بپرسیم و زمانی را برای توضیح آنچکه بیمار تجربه می کند ،صرف کنیم .نمونه ای از این توضیح این است :
آیا این لنز باعث می ش ود که شما سخت تر کار کنید یا همچنان به چشمان شما فشار وارد می کند؟ این احساس فوکوس کردن است .اگر نتوانستید توسط این لنز
واضح ببینید ،تالش کنید تا احساس فشار ،نزدیک نگاه کردن یا فوکوس کردن چشمانتان را به دست آورید( .برعکس با لنزهای مثبت از بیمار می خواهید تا احساس
دور نگاه کردن ،ریلکس کردن چشم ها را به دست آورد) .همین که بیمار بتواند تفاوت بین نگاه کردن از یک لنز مثبت و منفی را درک کند ،وی برای شروع روند
lens sortingآماده می باشد .حال تراپیست شش تا هشت لنز بدون عالمت را روی میز در مقابل بیمار قرار می دهد .از بیمار خواسته می شود تا لنزها را از قوی ترین
به ضعیف ترین مرتب کند .قوی ترین لنزی است که وی را مجبور می کند تا بیشترین فوکوس را انجام دهد و ضعیف ترین لنزی است که بیشترین ریلکسیشن را
ایجاد می کند .از فواصل زیاد لنزها شروع کنید مانند . +0.22 , +1.02 , -1.22, -0.22 , -0.22 , -4.22همچنانکه توانایی بیمار در احساس و تشخیص بین تحریک و
069
ریلکس تطابق بهبود پیدا می کند ،از فواصل کمتر برای لنزها استفاده کنید .هدف نهایی این است که بیمار بتواند تفاوت های بسیار کوچک و به سختی قابل
تشخیص نظیر 2.2 Dرا بشناسد.
گاهی بیمار به علت ACC. Insuffیا ACC .excessدر واضح کردن لنزهای مثبت یا منفی ناتوان خواهد بود .برای حل این مشکل ،از لنزهایی استفاده کنید که بیمار
بتواند از عهده ی آن ها برآید .برای مثال اگر بیماری مشکل فزو نی تطابق دارد و حتی نمی تواند مقادیر اندک مثبت را واضح کند ،فقط از لنزهای منفی استفاده کنید.
اینجا هدف این است که بیمار قادر باشد تا تفاوت بین مقادیر اندک و زیاد منفی را درک کند .همچنانکه تراپی پیشرفت می کند و توانایی تطابقی بهبود پیدا می کند،
می توان لنزه ای مثبت را به تدریج ارائه کرد .راه دیگر برای حل این مشکل استفاده از لنزهایی که بیمار با آن ها مشکل دارد اما یک پرینت بزرگ تر می باشد .برای
بیمار دارای عدم سهولت تطابقی که با هردو لنز مثبت و منفی مشکل دارد ،بهترین متد برای آسانتر کردن کار استفاده از پرینت با سایز بزرگ تر می باشد .همچنانکه
بیمار بهبودی در سهولت تطابقی را نشان می دهد ،تراپیست روش را دشوارتر می کند و سایز پرینت می تواند کوچکتر شود تا جایی که از تکنیک به صورت استاندارد
استفاده گردد.
برای دشوارتر کردن کار ،می توان فواصل لنزها را تا 2.02کوچک کرد .رویکرد دیگر وارد کردن متغیر زمان است و تعیین اینکه بیمار تا چه حد می تواند با سرعت
هشت لنز را مرتب کند.
نقطه ی پایانی:
این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی که بیمار قادر باشد با موفقیت هشت لنز را به فواصل نیم دیوپتر به ترتیب از بیشترین منفی به بیشترین مثبت مرتب کند.
اهداف
اهداف loose lens rockبازیابی دامنه و سهولت تطابقی نرمال می باشد .هم رنجی که بیمار می تواند تطابق کند و هم سرعت پاسخ تطابقی در این تکنیک اهمیت
دارد.
071
وسایل مورد نیاز
Eye patch
توصیف و ستاپ
سطح اول :ستاپ این روش در شکل /.0نشان داده شده است .چشم چپ بیمار اوکلود می شود و از بیمار خواسته می شود تا پرینت را همچنانکه لنزهای مثبت و
منفی به صورت متناوب در مقابل چشمش قرار داده می شوند ،در فاصله ی 42سانتی متری واضح کند .لنزهای اولیه براساس نتایج تست های تشخیصی انتخاب می
شوند .در فاز اولیه این تکنیک ،برای واضح کردن و خواندن پرینت زمان کافی به بیمار داده می شود .هدف فقط دست یابی به دید واضح بدون در نظر گرفتن فاکتور
زمان می باشد .برای کودکان و نوجوانان همین که بیمار بتواند +0.22 Dتا -6.22 Dرا واضح کند ،زمان هدف بعدی می باشد .برای بزرگساتالن حداکثر لنز منفی باید
برابر نصف دامنه ی تطابقی مورد انتظار باشد.
سطح دوم :حال از بیمار خواسته می شود تا با سرعت هرچه بیشتر وضوح را به دست آورد .از لنزهای با قدرت کم استفاده کنید و از بیمار بخواهید تا پرینت را توسط
+2.22و -2.22به میزان 02 cpmواضح کند .وقتی این کار انجام شد ،قدرت لنزها را افزایش دهید تاجاییکه بیمار بتواند 02 cpmرا با +0.22 Dو -4.22 Dانجام
دهد( .برای بزرگساتالن مقدار لنز منفی نباید از نصف دامنه ی تطابقی مورد انتظار تجاوز کند) .فاکتورهای مهم و متدهای افزایش و کاهش سطح دشواری کار در
جداول /.1و /.0لیست شده اند.
نقطه ی پایانی:
برای بیماران زیر بیست سال ،این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی که بیمار قادر باشد با موفقیت +0.22 Dو -6.22 Dرا 02 cpmواضح کند .برای بیماران باتالی
بیست سال ،نقطه ی پایانی بستگی به دامنه ی تطابقی دارد .این روش وقتی متوقف می شود که بیمار بتواند لنزهای منفی برابر نصف دامنه ی تطابقیش را واضح
نماید.
اهداف
اهداف این روش بازیابی آمپلیتود و سهولت تطابقی نرمال و همزمان با آن برطرف کردن ساپرشن می باشد .هم رنجی که بیمار می تواند تطابق کند وهم سرعت پاسخ
تطابقی در این تکنیک اهمیت دارند .گرچه این روش ایلب ضرورت ندارد ،ما استفاده از آنرا زمانیکه برطرف کردن ساپرشن یکی از اهداف درمان باشد ،توصیه می
کنیم.
Halberg clips
070
6 Δ loose prism
سطح اول :ستاپ این روش اساسا مشابه آن چیزی است که برای loose lens rockبیان گردید .تفاوت اصلی این است که هردو چشم باز است و بیمار یک پریزم
عمودی 6را مقابل یک چشم برای دیسوسیه کردن چشم ها نگه می دارد .این کار را می توان با استفاده از یک تریال فریم یا Halberg clipsبا تجویز کنونی بیمار یا
عینک با شیشه های پالنو انجام داد .به علت وزن تریال فریم ،حتی اگر بیمار از عینک استفاده نمی کند ،بهتر است که عینک های تمرینی پالنو را در دسترس داشته
باشیم .از یک پرینت با سایز 02/02تا 02/02استفاده می شود که مناسب سطح مطالعه ی بیمار باشد و فاصله ی کاری باید 42سانتی مترباشد .پریزم عمودی نیز
مقابل یک چشم قرار گرفته و لنزهای مثبت پایین مقابل یک چشم و منفی پایین مقابل چشم دیگر قرار داده می شود .بیمار باید دیپلوپی را گزارش نماید .از وی
خواسته می شود تا نخست به تارگت پایینی توجه کرده و پرینت را واضح کند .پس از اینکه بیمار یک خط را خواند ،باید پرینت روی تارگت باتالیی را واضح کرده و
یک خط را بخواند.در فاز نخست این تکنیک ،زمان کافی برای واضح کردن و خواندن پرینت به بیمار داده می شود .هدف تنها دست یابی به دید واضح بدون توجه به
فاکتور زمان می باشد .همین که بیمار بتواند +0.22تا -6.22را واضح کند ،سرعت هدف بعدی می باشد.
سطح دوم :حال از بیمار بخواهید با سرعت هرچه بیشتر وضوح را بدست آورد .از لنزهای کم قدرت استفاده کنید و از وی بخواهید تا پرینت را بالنزهای +2.22و -
2.22به میزان 02 cpmواضح کند .وقتی این کار را انجام داد ،قدرت لنزها را افزایش دهید تا جایی که بیمار بتواند 02 cpmرا با +0.22و -4.22کامل کند.
فاکتورهای مهم و متدهای افزایش یا کاهش سطح دشواری کار در جداول /.1و /.0لیست شده اند.
نقطه ی پایانی:
برای بیماران زیر 02سال ،این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی که بیمار قادر باشد با موفقیت +0.22 Dو -6.22 Dرا 02 cpmواضح کند .برای بیماران باتالی
بیست سال ،نقطه ی پایانی بستگی به دامنه ی تطابقی دارد .این روش را وقتی متوقف کنید که بیمار بتواند لنز منفی برابر نصف دامنه ی تطابقیش را واضح نماید.
اهداف
اهداف BAFکاهش تاخیر و افزایش سرعت پاسخ تطابقی تحت شرایط دو چشمی است.
Flip lenses in various powers : 2 22 to 0 22 in 2.02 increments
Accommodative rock cards or other age-appeopriate reading material in various print sizes from 02/82 to 02/02
Any binocular vision target such as vectograms,tranaglyphs,aperture rule , eccentric circles or free space fusion cards
توصیف و ستاپ
072
روش : 1این روش در تصویر /.4.Aتوضیح داده شده است .یک بار ریدر سبز و قرمز و عینک سبز و قرمز همراه با متریال مطالعه مناسب با سن بیمار مورد استفاده
قرار می گیرند .بیمار عینک قرمز و سبز را به چشم می زند و به متریال مطالعه با سایز پرینت 02/02نگاه می کند .بار ریدر روی باتالی متریال مطالعه قرار می گیرد .با
لنزهای +2.22و -2.22شروع کنید و لنزهایی را تعیین کنید که بیمار بتواند با حداقل تالش واضح کند .این نقطه ی شروع خواهد بود .برخی بیماران بسته به مشکلی
که دارند در این مرحله با مثبت یا منفی مشکل پیدا می کنند .لنز های فلیپ مقابل چشمان بیمار قرار داده می شوند و از بیمار خواسته می شود تا پرینت را واضح
نماید .بیمار یک خط از پرینت را می خواند و لنزهای فلیپ به سمت دیگر چرخانده می شوند و یک محرک تطابقی جدید ارائه می گردد و دوباره از بیمار خواسته می
شود تا پرینت را واضح کند و یک خط را از ورای لنز های فلیپ بخواند .پس از تکرار این روش برای چندین مرتبه ،از بیمار خواسته می شود تا تفاوت احساس لنزهای
منفی و مثبت را توصیف کند .اگر بیمار قادر به توصیف هیچ تفاوتی نباشد ،سواتالت زیر پرسیده می شود:
هدف این است که بیمار دریابد که می تواند سیستم تطابقی را تحریک و ریلکس کند و یاد بگیرد که بطور خودکار این کار را انجام دهد .هر سوال دیگری که بیمار را
برای رسیدن به این هدف کمک کند مناسب می باشد .همین که بیمار توانست توصیف کند که پرینت با لنزهای منفی کوچک تر می شود و نزدیک تر یا دورتر به نظر
می رسد ،هدف دوم کمک به بیمار در ایجاد یک kinesthetic awarenessاز تطابق می باشد .ما می خواهیم که بیمار توانایی درک تفاوت بین ریلکس و تحریک
تطابق را پیدا کند .ایلب تالزم است که از سواتالتی این چنین استفاده کنیم :آیا این با عث می شود که کار دشوارتر گردد یا به چشمانتان فشار وارد کنید؟ این احساس
فوکوس کردن است .اگر نتوانستید با این لنز واضح ببینید ،تالش کنید تا احساس فشار ،نزدیک نگاه کردن یا فوکوس کردن چشمانتان را به دست آورید( .برعکس با
لنزهای مثبت از بیمار می خواهید تا احسا س دور نگاه کردن و ریلکس کردن چشم ها را به دست آورد) .همین روش می تواند با استفاده از عینک های پوتالروید و بار
ریدر پوتالروید انجام شود.
روش دوم BAF :تراپی می تواند با استفاده از هرگونه تارگت فیوژنال ورژنس تراپی انجام شود .روش هایی چون وکتوگرام ها ،تراناگلیف ها ،اپرچر رول ،دایره های
اکسنتریک همگی تکنیک های ارزشمندی برای BAFتراپی هستند .این تکنیک ها در فصل پنجم توصیف شده اند .فاکتورهای مهم و متدهای افزایش و کاهش
سطح دشوای کار در جداول /.1و /.0لیست شده اند.
نقطه ی پایانی:
این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی که بیمار قادر باشد با موفقیت +0.22و -0.22را 02 cpmبدون ساپرشن واضح نماید.
اهداف
اهداف Hart chart rockبازیابی دامنه و سهولت تطابقی نرمال می باشد .هم رنجی که بیمار می تواند تطابق کند و هم سرعت پاسخ تطابقی در این تکنیک حائز
اهمیت می باشند.
073
وسایل مورد نیاز
Eye patch
توصیف و ستاپ
سطح اول :بیمار چشم چپش را بوسیله ی پچ چشمی می بندد .از بیمار خواسته می شود تا چارت کوچک را در فاصله ی 42سانتی متری نگه دارد ،به خط باتال
فوکوس کند و وقتی واضح شد با صدای بلند بخواند .پس از خواندن خط باتالیی روی چارت نزدیک ،از بیمار خواسته می شود تا به دومین خط از چارت دور نگاه کند و
وقتی واضح شد با صدای بلند بخواند .بیمار به تناوب از چارت نزدیک به چارت دور برای چندین دقیقه ادامه می دهد .کل این توالی با بستن چشم راست برای چشم
چپ تکرار می شود.
سطح دوم :از بیمار خواسته می شود تا چارت کوچک را در فاصله ی معادل طول بازو نگه دارد و حروف روی خط باتالیی چارت را همچنانکه چارت را به آهستگی
نزدیک می کند ،بخواند .وقتی بیمار دیگر نتوانست خط را واضح نگه دارد ،به خط دوم از چارت بزرگ تر شیفت می کند که در حدود 12فوتی قرار دارد .بیمار همین
روند را با سومین خط چارت کوچک تکرار می کند ،آنرا نزدیک کرده و حروف را می خواند .همین روش را با انتقال پچ به چشم راست تکرار کنید.
سطح سوم :برای افزایش سطح دشواری ،از بی مار خواسته می شود تا چارت نزدیک را در یک تا دو اینچی نگه دارد و به دورتر از نقطه ای که تاری دید را گزارش
می کند حرکت دهد و فیکسیشن را از چارت دور به چارت نزدیک تغییر دهد .هر بار که بیمار فیکسیشن را تغییر می دهد یک خط را می خواند .فاکتورهای مهم و
متدهای افزایش و کاهش سطح دشواری کار در جداول /.1و /.0لیست شده اند.
نقطه ی پایانی :برای بیماران زیر بیست سال ،این تکنیک تراپی را متوقف کنید زمانیکه بیمار بتواند با موفقیت چارت نزدیک را وقتی در سه اینچ از چشم هایش نگه
داشته شده ،واضح کند و سپس فیکسیشن را تغییر داده و چارت دور را در فاصله ی ده فوتی واضح نماید .برای بیماران باتالی بیست سال ،نقطه ی پایانی بستگی به
دامنه ی تطابقی دارد .این روش وقتی متوقف می شود که بیمار بتواند چارت نزدیک را در فاصله ی معادل نصف دامنه ی تطابقیش با موفقیت واضح کند.
یک نرم افزار ویژن تراپی محبوب که برای درمان تطابقی home-basedطراحی شده home therapy system ،می باشد که شامل روشی برای درمان سهولت
تطابقی تک چشمی می باشد .این برنامه دارای فلیپرهای متعددی می باشد که به بیمار اجازه می دهد تا به آهستگی از مقادیر پایین تا باتالتر قدرت لنز پیشرفت کند.
همانند برنامه ی ، HTSتراپیست یا اپتومتریست آپشنی برای مونیتور کردن عملکرد بیمار در خانه و اصالح برنامه در صورت لزوم با استفاده از اینترنت دارد.
074
فصل هشتم
اهداف
اهداف Loose prism jumpsبهبود دقت و سرعت حرکات چشمی ساکادیک می باشد .این روش همواره به صورت تک چشمی انجام می گیرد.
A variety of fixation targets to be used at distance and near , ranging in size from 02/62 to 02/02
توصیف و ستاپ
همچنانکه بیمار به یک تارگت به صورت تک چشمی نگاه می کند ،یک پریزم مقابل چشم فیکس کننده قرار داده می شود.از آنجاییکه پریزم تصویر شی ء فیکسیشن
را به خارج از فووه آ منتقل خواهد کرد ،برای بازیابی فووه آل فیکسیشن یک ساکاد تالزم خواهد بود .هدف این است که بیمار قادر باشد با سرعت و دقت فیکسیشن را
بازیابد .به عالوه ،یک هدف مهم این است که بیمار به مقادیر بسیار کوچک پریزم حساس باشد .همانطور که قبال نیز اشاره شد ،یک نکته در تراپی برای ساکادها
حرکت از حرکات ساکادیک بزرگ و grossبه حرکات کوچک و fineمی باشد .بنابراین این روش باید با پریزم با مقدار زیاد آیاز شود و یک کاهش تدریجی در
مگنیتود پریزم داده شود تا جاییکه بیمار بتواند با موفقیت با 2.22پریزم دیوپتر کارکند .دیگر متغیر مهم سایز شی ء فیکسیشن می باشد .با تارگت های بزرگ تر شروع
075
کنید ( )02/62و سایز تارگت را کاهش دهید تا جایی که بیمار بتواند با پرینت 02/02و 2.22پریزم دیوپتر کار کند .وقتی تراپیست با بیمار کار می کند ،محل قاعده
ی پریزم باید هر بار تغییر داده شود ( left ، right ، down ، upیا هر ترکیب دیگر) .بنابراین جهت حرکت ساکادیک مورد نیاز نامعلوم خواهد بود.
نقطه ی پایانی
این تکنیک تراپی را متوقف کنید وقتی که بیمار قادر باشد یک ساکاد سریع و دقیق با استفاده از 2.2پریزم دیوپتر و تارگت 02/02در فواصل کاری دور و نزدیک
انجام دهد.
اهداف
اهداف هارت چارت برای ساکادیک تراپی افزایش سرعت و دقت فیکسیشن ساکادیک می باشد.
Eye patch
هارت چارت را در فاصله ی 2تا 12فوتی از بیمار قرار دهید .چشم چپ بیمار را با پچ چشمی اوکلود کنید و از بیمار بخواهید تا نخستین حرف در ستون اول و سپس
نخستین حرف در ستون دهم را بخواند ،سپس دومین حرف از باتال در ستون اول و دومین حرف از باتال در ستون دهم ،سومین حرف از باتال در ستون اول و سومین
حرف از باتال در ستون دهم و به همین منوال .به همین کار ادامه دهید تا بیمار تمامی حروف ستون اول و دهم را بخواند .همچنانکه بیمار حروف را می خواند ،پاسخ
های وی را ثبت کنید و وقتی کار کامل شد از بیمار بخواهید تا دقتش را چک کند .دیگر تکنیک ساکادیک تراپی این است که بیمار خطاهایش را چک کند .حال بیمار
مجبور است برای چک کردن خطاها ساکاد هایی را از دور به نزدیک انجام دهد.همین که این کار در حدود 12ثانیه و بدون خطا کامل گردید ،می توانید سطح
دشواری کار را به طرق مختلفی افزایش دهید .از بیمار بخواهید تا به خواندن حروف در ستون های دیگر ادامه دهد .خصوصا پس از کامل کردن ستون های یک و ده
،بیمار ستون های دوم و نهم ،سوم و هشتم ،چهارم و هفتم و پنجم و ششم را خواهد خواند .خواندن ستون های میانی دشوارتر است زیر توسط تارگت های دیگر
احاطه شده اند .یک سطح دشوارتر کار می تواند با انجام ساکادها از باتالی یک ستون به پایین ستون دیگر حاصل گردد .به جای ساکاد چپ به راست و راست به چپ
بیمار مجبور خواهد بود تا یک ساکاد مایل انجام دهد .برای مثال از بیمار بخواهید تا حرف باتال در ستون اول و سپس حرف پایینی در ستون دهم را بخواند .این الگو را
برای تمام چارت ادامه دهید .تغییرات بسیار دیگری جهت افزایش دشواری کار امکان پذیر می باشد شامل استفاده از هارت چارت های متعدد ،استفاده از هارت چارت
های دو بخشی و ...
هدف از Letter and symbol trackingافزایش سرعت و دقت فیکسیشن ساکادیک می باشد .این روش ها عموما برای کودکان مورد استفاده قرار می گیرند.
Paper clip
Eye patch
توصیف و ستاپ
تصاویر 8.1و 8.0دو نمونه از این workbookها را نشان می دهند .هر دو جهت بهبود دقت و سرعت ساکادیک طراحی شده اند .برای استفاده ی مکرر از این ورک
بوک ها توصیه می کنیم که صفحه ی مورد استفاده را با یک ورقه ی پالستیکی کاور کنید و پالستیک را توسط یک paper clipنگه دارید .ما از ورقه های شفاف
اورهد برای این منظور استفاده می کنیم .همانطور که در تصویر 8.1مشاهده می کنید ،هر صفحه ی lettertrackingشامل دو یا چند پاراگراف می باشد که دارای
یکسری حروف رندم هستند .یکی از چشمان بیمار بسته می شود و به بیمار گفته می شود تا از باتال و راست شروع کند و از چپ به راست اسکن کند تا نخستین حرف
aرا بیابد و یک خط دور آن بکشد .سپس از بیمار خواسته می شود تا خیلی سریع حرف bرا پیدا کند و روی ان کراس بکشد و این کار را برای کل پاراگراف ادامه دهد
و حروف را به ترتیب الفبا پیداکند.هدف کامل کردن ای ن کار با سرعت هرچه بیشتر می باشد .تراپیست باید زمان را ثبت کند .دقت بیمار نیز باید ارزیابی گردد .برای
مثال اگر بیمار برای یافتن سریع حرف dاسکن می کند و بطور ناخود آگاه آنرا رد کند و یک حرف dدیگر را در پاراگراف مشخص کند وی قادر به یافتن تمام حروف
الفبا در پاراگراف نخواهد بود .ورک بوک پنج حرف با سایز مختلف دارد که سطح دشواری را تغییر می دهند .باید توصیه شود پس از آنکه بیمار یک حرف مورد نظر را
پیدا و مارک کرد ،مداد را کامال از روی کاعذ بلند کند بنابراین بیمار مجبور خواهد بود تا از ساکاد برای یافتن حرف بعدی استفاده نماید .اگر کودک با این کار مشکل
داشته باشد می توان از symbol trackingاستفاده کرد .کودکان به علت عدم آشنایی با الفبا ممکن است گاهی مشکل پیدا کنند .این امر می تواند باعث آزار بیشتر
کودک گردد و این تکنیک را برای کودک بسیار ناخوشایند سازد .در چنین شرایطی از symbol trackingاستفاده کنید که از تصاویر ،اشکال ،ارقام بزرگ و حروف
کمتر استفاده می کند .بنابراین انجام کار آسانترشده و برای کودکان یا کسانی که اختالتالت موتیلیتی بسیار شدیدی دارند بسیار سودمند می باشد.
نقطه ی پایانی
این تکنیک تراپی را متوقف کنید زمانیکه عملکرد بیمار در هر دو چشم تقریبا برابر باشد و وقتی بیمار بتواند با موفقیت پاراگراف هارا در حدود یک دقیقه کامل کند.
Visual Tracing
اهداف
Paper clip
077
Eye patch
تصویر 8.0تصویری از ورک بوک های visual tracingرا نشان می دهد .ورک بوک شامل فعالیت های ترسیمی می باشد که به تدریج سطح دشواری آن ها از
شروع تا انتهای کتاب افزایش پیدا می کند.دو متد تراپی وجود دارد که می تواند مورد استفاده قرار گیرد .آسان ترین روش این است که یکی از چشم های بیمار را
اوکلود کنید و از بیمار بخواهید تا مداد را روی حرف Aقرار دهد و تا انتهای خط ،خط را دنبال کند .هدف تعیین شماره ای است که درانتهای خطی که با Aشروع می
شود قرار دارد.از بیمار بخواهید تا این کار را ادامه دهد تا پاسخ را برای هریک از خطوط بیابد .همچنانکه دقت و سرعت بیمار بهبود پیدا می کند سطح دشواری بعدی
اضافه می شود .در این تکنیک ،بیمار باید همین کار را فقط با استفاده از چشم هایش انجام دهد .بیمار باید بدون استفاده از مداد برای دنبال کردن خط یک حرکت
پرسوت انجام دهد.
نقطه ی پایانی
هیچ راهنمای کلینیکال خاصی برای این روش وجود ندارد .م ا این تکنیک را زمانی متوقف می کنیم که بیمار بتواند با یک میزان قابل قبولی از دقت و سرعت عمل
کند.
Flashlight Tag
اهداف این روش بهبود سرعت و دقت حرکات چشمی پرسوت می باشد.
Two flashlights
Eye patch
توصیف وستاپ
تکنیک ساده ای است که در آن تراپیست یک flashlightو بیماریک flashlightدیگر را نگه می دارد .تکنیک به صورت تک چشمی انجام می شود .با استفاده از
فلش تالیت خود یک الگویی را روی دیوار ایجاد کنید و از بیمار بخواهید تا الگوی شما را دنبال کند و نورش را بر شما منطبق نماید .با الگوهای قابل پیش بینی و
تکرارپذیر شروع کنید و به تدریج الگوهای رندم و ییر قابل پیش بینی را طرح کنید.
یکی از مهم ترین تحوتالت در ابزارهای ویژن تراپی در سال های اخیر معرفی کامپیوتر بوده است .کامپیوترها برای ایجاد محرک و اعمال تغییرات ضروری برای
تکنیک های ویژن تراپی ایده آل می باشند .این امر خصوصا برای تمرین حرکات چشمی صحت دارد .برنامه های عالی و متعددی برای این منظور وجود دارد .دو
سیستمی که در دسترس هستند برنامه هایی از computer orthopticsو computer assisted vision therapyمی باشند .هر دو سیستم برنامه های بسیاری دارند
که برای تمرین ساکاد و پرسوت طراحی شده است .تمامی این برنامه ها به پراکتیشنر اجازه ی تغییر عمده ی پارامترها و مونیتور کردن دقیق پیشرفت را می دهند.
توانایی تغییر محرک به یک طریق کنترل شده این امکان را فرا هم می کند که تراپی در سطحی آیاز گردد که بیمار می تواند با موفقیت انجام دهد و به تدریج دیمند
افزایش پیدا کند .ما به شدت توصیه به استفاده از ابزارهای کامپیوتری ویژن تراپی می کنیم.
078
اهداف
.اهداف این تکنیک ها بهبود دقت و سرعت حرکات چشمی پرسوت و ساکاد می باشد
Eye patch
توصیف و ستاپ
روش هایی که ما دریافته ایم برای دو.توصیف برنامه های نرم افزاری مختلف موجود برای تمرین ساکاد ها و پرسوت ها برای این کتاب بسیار طوتالنی خواهد شد
هر کلینیسینی که با. آگاه باشید که لیست نرم افزارهای موجود به طور مرتب بهبود و گسترش پیدا می کند.برنامه ی عمده مناسب می باشند در زیر لیست شده است
.ویژن تراپی سروکار دارد باید نسبت به این پیشرفت ها مطلع باشد
Pursuits
Saccades
Visual memory
Tachistoscope
Visual search
Visual scan
Visual tracings
Afterimage techniques
Afterimages
079
اهداف
اهداف این روش ها بهبود دقت حرکات چشمی ساکادیک و پرسوت با فراهم کردن فیدبک نسبت به عملکرد می باشد.
Eye patch
توصیف
تقریبا از هر Photographic flash deviceمی توان برای ایجاد پس تصویر استفاده کرد .تنها تغییری که ضرورت دارد استفاده از نوار مشکی رنگ الکتریکال جهت
ایجاد یک اسلیت باریک روی دستگاه فالش می باشد .جهت ایجاد پس تصویر ،یکی از چشمان بیمار اوکلود می شود و از بیمار خواسته می شود تا به مرکز اسلیت
عمودی روی flash unitنگاه کند .سیستم فلش را فعال کنید و سپس از بیمار بخواهید تا به سرعت پلک بزند یا چراغ های اتاق را روشن و خاموش کنید .این روش
ها جهت آگاه ساختن بیمار از پس تصویر کمک کننده می باشد .به بیمار توضیح دهید که هرجایی را که نگاه کند ،پس تصویر را خواهد دید .توضیح دهید که پس
تصویر برای فراهم کردن فیدبک استفاده می شود .استفاده از پس تصویر می تواند تقریبا هر تکنیک اوکوتالر موتور را بهبود بخشد .ایلب با تکنیک ساکادیک هارت
چارت و وسیله های اتوماتیک چرخان مورد استفاده قرار می گیرد.
HTSپیش تر در فصل ششم توصیف گردید HTS .دارای یک تکنیک ساکادیک و یک تکنیک پرسوت می باشد .همانند برنامه ی ، HTS vergence program
تراپیست یا اپتومتریست این آپشن را دارد که عملکرد بیمار را در خانه مونیتور کند و برنامه را در صورت لزوم و توسط اینترنت اصالح نماید .به عالوه Home therapy
systemبرنامه ی home-basedدیگری را به نام ADRiNET Dynamic Readerطراحی کرده است .این برنامه دارای سه روش می باشد که بر حرکات چشمی
ساکادیک دقیق طی خواندن متن تاکید دارند.
: Moving Text Dynamic Readingمتریالی که باید خوانده شود در مرکز اسکرین باقی می ماند و از باتال به پایین صفحه حرکت نمی کند بنابراین حرکات چشمی
ساکادیک ضرور ندارند.
: Standard Dynamic Readingپرینت چپ به راست و باتال به پایین حرکت می کند .ریت مطالعه در سطحی شروع می شود که برای بیمار راحت باشد و با پیشرفت
بیمار افزایش پیدا می کند.
081
بخش سوم
درمان
080
فصل نهم
پایین همراه می باشندConvergence insufficiency and divergence insufficiency : شرایطی که با نسبت
پایین بحث می کند .با وجود اینکه تفاوت های قابل این فصل در مورد شاخص ها ،تشخیص و مدیریت اختالتالت دید دو چشمی ییراسترابیسمی با نسبت
مالحظه ای بین این شرایط وجود دارد ،براساس سیستم تقسیم بندی که در فصل دوم توصیف شده ،در یک گروه قرار می گیرند .ویژگی مشترک حاتالتی که در این
فاکتور عمده ای است که توالی می باشد .این تشابه مهم است زیرا اساس پلن درمانی می باشد .خصوصا نسبت فصل توصیف می گردد ،پایین بودن نسبت
پایین همراه می تصمیمات درمانی را در بیماران دارای هتروفوریا تعیین می کند .درنتیجه استراتژی های عمومی درمان برای تمامی شرایط دو چشمی که با نسبت
پایین دتاللت می کند ،هر باشند ،مطرح می شوند .گرچه تفا وت های مهمی بین این شرایط وجود دارد .پس از بررسی اصول کلی که بر تمامی اختالتالت با نسبت
حالت بطور جداگانه جهت برجسته کردن تفاوت ها در شاخص ها ،تشخیص و درمان ،توصیف می شود .حاتالت خاصی که در این فصل توصیف می شوند ،
divergence insufficiencyو فرم های متعدد convergence insufficiencyمی باشند.
پایین : مروری بر اصول کلی درمان برای هتروفوریای همراه با نسبت
بستگی جدول 9.1موارد درمانی متعددی را که در فصل سوم ارائه گردید ،لیست می کند .توالی خاصی که باید برای این فاکتورها در نظر گرفت اساسا به نسبت
(پایین ،نرمال یا باتال) ،توالی درمان را مشخص می کند .جهت فوریا (اگزوفوریا ،ایزوفوریا یا هایپرفوریا ) اختصاصات درمان را تعیین دارد .بنابراین مقدار نسبت
می نماید اعم از اینکه چه نوع پریزمی ( base-up ، base-in ، base-outو )base-downباید تجویز شود یا اینکه در فازهای ابتدایی ویژن تراپی بر کانورجنس یا
پایین ،توالی درمان خاصی که ما پیشنهاد می کنیم در جداول 9.0و 9.0لیست شده است. دایورجنس تاکید گردد .برای اختالتالت دید دو چشمی همراه با نسبت
پایین را از مقایسه ی این دو جدول برخی شباهت ها را نشان می دهد و همچنین تفاوت های مهمی را نیز مشخص می کند .تفاوت اصلی که مشکالت با نسبت
حاتالت همراه با نسبت های باتال و نرمال متفاوت می سازد ،عدم اثربخشی لنزها در ایجاد یک تغییر موثر در سایز هتروفوریا می باشد .مثالی از آن در case 9.1آمده
است.
Case9.1
یک بیمار 01ساله با شکایت دیپلوپی اینترمیتنت مراجعه کرده است که هنگام نگاه به دور بدتر می شود .این مشکل برای چندین سال وجود داشته است .رفرکشن
محاسبه ای دراین مورد 0:1است .تجویز آمتروپی در این مورد بیمار ، +2.2 OD and OSفوریای دور 12 esophoriaو فوریای نزدیک اورتو می باشد .نسبت
تقریبا هیچ تاثیری بر ایزوفوریای دور نخواهد داشت و آنرا از ده پریزم به نه پریزم دیوپتر کاهش خواهد داد والبته نمی توان لنزهای ادیشن مثبت در دور را برای ناتوانی
پایین در مثال 9.0توضیح داده شده است. تباعد در نظر گرفت زیرا منجر به تاری دید دور می گردد .مثال دیگر عدم اثربخشی لنزها در موارد نسبت
Case 9.0
یک دختر 14ساله با شکایت های ، eye strainتاری دید و اشک ریزش پس از ده دقیقه از شروع مطالعه مراجعه می کند .نقطه ی نزدیک تقارب 02 cmاست و
برابر 0:1است .)IPD=62mm( .اصالح اورتوفوریا در دور و ده پریزم اگزوفوریای نزدیک وجود دارد .یافته ی سابجکتیو -0.22 D OD and OSمی باشد و نسبت
آمتروپی یا استفاده از لنزهای ادیشن در این مورد نیز دوباره تاثیر کمی بر مگنیتود انحراف خواهد داشت.
بنابراین مالحظه ی درمانی استفاده از لنزهای ادیشن در نزدیک انتهای لیست در جداول 9.0و 9.0قرار دارد .با این حال اصالح اپتیکال آمتروپی هنوز نخستین نکته
ای است که کلینیسین باید مدنظر قرار دهد .همانگونه که در فصل سوم بیان کردیم ،مالحظه ی نخست در تمامی بیماران با آنومالی های تطابقی و آنومالی های دو
پایین گرچه لنزها تاثیر کمی بر سایز انحراف دارند اما وجود یک عیب انکساری اصالح نشده چشمی ییر استرابیسمی ،اصالح اپتیکی آمتروپی می باشد .در موارد
ممکن است یک عدم باتالنس بین دو چشم ایجاد نماید .این عدم باتالنس ممکن است به اختالتالت فیوژن حسی بیانجامد یا به علت تاری تصاویر شبکیه ای توانایی
فیوژنی را کاهش دهد .بر طبق یک قاعده ی کلی وقتی CIبا 2.2Dیا بیشتر آنیزومتروپی همراه باشد ،یک کارکشن انکساری باید تجویز گردد .اگر CIبا مایوپی همراه
باشد ،قضاوت به این سادگی نخواهد بود .اگر یک مقدار کم مایوپی وجود داشته باشد ،ممکن است مایوپی ثانویه به CIباشد .یک سیکلوپلژیک رفرکشن ممکن است
در تعیین اینکه آیا اسپاسم تطابقی وجود دارد ،کمک کننده باشد .در این حالت مایوپی ممکن است ثانویه به مشکل دید دو چشمی باشد و نباید با تجویز لنز منفی
درمان شود .در عوض ویژن تراپی باید تجویز شده و عیب انکساری مونیتور شود .این مسئله با جزئیات بیشتر در این فصل بررسی می شود .در موارد متوسط تا باتالی
مایوپی ،تجویز منفی ضرورت دارد .مقادیر متوسط آستیگماتیسم خصوصا آستیگماتیسم مخالف قاعده و مایل می توانند ناراحتی طی کار نزدیک را تشدید کنند .نیم
دیوپتر یا بیشتر آستیگماتیسم مخالف قاعده یا مایل و یک دیوپتر یا بیشتر آستیگماتیسم موافق قاعده باید اصالح شود .در مورد ، DIوجود هایپروپی یا آنیزومتروپی
اهمیت دارد .گرچه تجویز آمتروپی در این موارد اهمیت دارد ،ضرورتی ندارد که بیمار برای 4تا 6هفته از عینک استفاده کند و سپس نسبت به درمان های دیگر اقدام
گردد زیرا تاثیر آن بر سایز انحراف ناچیز است .در تجویز نهایی برای این بیماران مهم است که تعیین کنیم که آیا انحراف ورتیکال وجود دارد London .و Wickثابت
کردند که تجویز برای مقادیر اندک انحرافات عمودی می تواند اثر مثبتی بر انحراف افقی داشته باشد .ما برای انحرافات عمودی به کوچکی 2.2پریزم نیز توصیه به
تجویز می کنیم ( تجویز بر پایه ی ارزیابی فیکسیشن دیسپاریتی) .یک تفاوت کلیدی بین توالی درمان CIو ، DIتاثیر متفاوت پریزم افقی برای این دو حالت می باشد.
استفاده از پریزم یکی از اولین مالحظات برای DIمی باشد .گزارش شده که تجویز پریزم base-outموثرترین استراتژی درمان برای DIمی باشد .برای ، CIتجویز
083
پریزم base- inجایگاه تقریبا پایینی در جدول توالی مالحظات درمانی دارد .در یک ، randomized clinical trialتجویز عینک های مطالعه ی پریزم دار ( بر پایه
ی معیار شرد) موثرتر از عینک های مطالعه ی آزمایشی در درمان CIسیمپتوماتیک در کودکان نبود .تقریبا نیمی از کودکانی که به آن ها هریک از دو گروه داده شد ،
یک کاهش قابل توجه از نظر آماری را در سیمپتوم ها گزارش کردند اما کاهش در سیمپتوم ها در حدی که بتوان از نظر کلینیکال آنرا فاقد سیمپتوم (آسیمپتوماتیک )
در نظر گرفت ،نبود .ویژن تراپی آپشن درمانی اصلی برای CIمی باشد در صورتیکه ارزش بسیار کمتری در DIدارد .ویژن تراپی به این علت برای DIچالش برانگیز
است که بهبود فیوژنال دایورجنس در دور یکی از سخت ترین اهداف ویژن تراپی می باشد .گرچه آمبلیوپی در آنومالی های ییر استرابیسمی دید دو چشمی شایع
نیست ،اگر فوریا با یک مقدار قابل توجه آنیزومتروپی همراه باشد ،آمبلیوپی رخ خواهد داد .در این موارد یکی از اولین مالحظات باید درمان آمبلیوپی با استفاده از
اوکلوژن و ویژن تراپی باشد .استفاده از اوکلوژن و روش های ویژن تر اپی خاص برای درمان آمبلیوپی و ساپرشن همراه آن همواره باید بالفاصله بعد از تجویز برای
آنیزومتروپی و تجویز پریزم برای جبران فوریای عمودی ،در نظر گرفته شود .در موارد CIیا DIهمراه با آنیزومتروپی ،ما اوکلوژن part timeرا توصیه می کنیم .دو
تا سه ساعت اوکلوژن با پچ اپک همراه با ویژن تراپی فعال معموتال جهت برطرف نمودن آمبلیوپی کافی است .جزئیات کامل تر در مورد ارزیابی و مدیریت آمبلیوپی
آنیزومتروپیک در فصل 1/آمده است .با این حال در تقریبا تمامی موارد ،آمبلیوپی در CIیا DIوجود نخواهد داشت .بنابراین پس از اصالح آمتروپی و پریزم ،ویژن
تراپی مورد بعدی خواهد بود .ویژن تراپی به قدری برای CIموثر می باشد که باید همواره به عنوان درمان انتخابی برای این حالت پرزنت شود .آخرین مالحظه ی
درمانی در جداول 9.0و 9.0سرجری است .در فصل سوم توضیح دادیم که خیلی به ندرت ممکن است برای CIسرجری ضرورت داشته باشد .برای ، DIجراحی
احتمال بیشتری دارد که ضرورت پیدا کند .عموما ترکیبی از رویکرد های ییر جراحی موثر خواهد بود .با این حال اگر مگنیتود انحراف دور بزرگ باشد و تمامی
رویکردهای ییر جراحی نیز در کاهش سیمپتوم های بیمار موفقیت آمیز نباشند ،ممکن است سرجری گاهی مفید باشد.
پایین : پیش آگهی برای اختالتالت دید دو چشمی همراه با نسبت
با استفاده از رویکرد درمانی که در باتال پیشنهاد شده ،پیش آگهی برای درمان CIعالی است .ویژن تراپی آپشن درمانی اصلی برای CIاست و مطالعات متعددی
اثربخشی آنرا ثابت کرده اند و میزان موفقیت بین 82تا 92درصد می باشد .تقریبا تمامی کتب مرجع شناخته شده ،ویژن تراپی یا اورتوپتیک را به عنوان رویکرد
درمانی ترجیحی برای CIتوصیه می کنند .مشخص شده که ویژن تراپی برای تمامی سنین موثر می باشد .ویژن تراپی در صورت انگیزه و کامپلیانس خوب باید تقریبا
در تمامی موارد موثر باشد .برای ، DIپریزم مودالیته ی درمانی اصلی است گرچه استفاده از لنزها ،لنزهای ادیشن و ویژن تراپی ممکن است مفید باشد .از آن جاییکه
پریزم در مدیریت DIبسیار اهمیت دارد ،مگنیتود انحراف حیاتی است .اگر مقدار ایزوفوریا در دور کمتر از 12پریزم باشد ،بیشتر بیماران می توانند با موفقیت درمان
شوند .همچنان که انحراف دور افزایش پیدا می کند ،پیش آگهی برای بهبود کامل سیمپتوم ها نیز کاهش می یابد .گرچه DIضعیف ترین پیش آگهی را در بین
آنومالی های ییر استرابیسمی دید دو چشمی دارد ،باید دانست که حتی برای این شرایط نیز پیش آگهی خوب است.
پایین : خالصه ی نکات کلیدی در درمان بیماران دارای فوریای همراه با
،لنزهای اد تاثیر بسیار کمی بر پایین ،عدم تاکید بر لنزهای اد می باشد .به علت پایین بودن نسبت نکته ی مهم در توالی درمان مشکالت دید دو چشمی با
زاویه ی انحراف دارند .برای این مشکالت پریزم افقی و ویژن تراپی آلترناتیو های درمانی اصلی می باشند .پریزم افقی برای DIو ویژن تراپی برای CIبیشترین
اثربخشی را دارد.
Convergence insufficiency
تعریف و شیوع
CIشرایطی است که در آن یک اگزوفوریا در نزدیک ،اورتوفوریا یا اگزوفوریای کم در دور ،یک نقطه ی نزدیک تقارب دور ،کاهش ورژنس فیوژنی مثبت ( )PFVو
پایین وجود دارد .از بین مشکالت دید دو چشمی مختلف CI ،شایع ترین است و بیشترین توجه را به خود جلب کرده است .شیوع CIحدود 0تا 2 یک نسبت
084
درصد جمعیت گزارش شده است .یکی از مشکالت این مطالعات اولیه عدم وجود یکپارچگی و استاندارد در تعریف CIمی باشد .اخیرا Scheiman ،و Rouse
فرکانس CIرا در کودکان دبستانی در دو موقعیت کلینیکال و مدرسه مورد مطالعه قرار دادند .این محققین نسبت به تعریف واضح CIمراقب بودند .شایمن CIرا به
صورت شرایطی با دور شدن نقطه ی نزدیک تقارب همراه با حداقل سه یافته ی پایین دیگر از این دسته ها تعریف کرد :اندازه گیری های مستقیم یا ییر مستقیم
پایین .آن ها یک شیوع 2.0درصد را در جمعیتی از 1622کودک پیدا کردند( شش تا هجده سال). ، PFVاگزوفوریای بیشتر در نزدیک نسبت به دور و نسبت
Rouseاز اصطالح definite convergence insufficiencyجهت توصیف بیماری با اگزوفوریای نزدیک که 4پریزم دیوپتر بیشتر از فوریای دور باشد ،یک نقطه ی
نزدیک تقارب دور و PFVناکافی استفاده کرد .با استفاده از این تعریف خاص ،آن ها یک فرکانس 6درصد را در کودکان در موقعیت کلینیک و 4.0درصد در موقعیت
مدرسه یافتند Porcar .و Nartinez-Palomeraمطالعه ی مشابهی در یک موقعیت دانشگاهی انجام دادند .آن ها CIرا به عنوان اگزوفوریای بیشتر از 6پریزم دیوپتر
پایین ،کاهش PFVدر نزدیک ویک نقطه ی نزدیک تقارب دور تعریف کردند .آن ها یک شیوع /./درصد را در جمعیتی از 62دانشجوی در نزدیک با نسبت
دانشگاهی گزارش کردند.
شاخص ها:
بیشتر سیمپتوم ها با مطالعه یا فعالیت های نزدیک دیگر همراه می باشند .شکایات شایع عبارتنداز eye strain :و سردرد پس از مدت زمان کوتاه مطالعه ،تاری دید ،
دیپلوپی ،خواب آلودگی ،دشواری تمرکز ،از دست دادن ادراک با گذشت زمان ،احساس فشار و حرکت پرینت .برخی بیماران دارای CIفاقد سیمپتوم می باشند.
Cooperو Duckmanاظهار کردند که این عدم وجود سیمپتوم ها ممکن است ناشی از ساپرشن ،اجتناب از فعالیت های بینایی نزدیک ،یک آستانه ی درد باتال یا
بستن یک چشم هنگام مطالعه باشد .کلینیسین ها باید همواره نسبت به اجتناب از مطالعه یا فعالیت های نزدیک دیگر در بیمار مبتال به CIکه هیچ سیمپتومی را
گزارش نمی کند ،کسب آگاهی کنند .اجتناب از مطالعه نیز یک دلیل مهم برای توصیه ی درمان همانند هریک از سیمپتوم های دیگر همراه با CIمی باشد .علی ریم
اینکه سیمپتوم های CIبطور رایج در مقاتالت گزارش شده اند ،تاکنون هیچ بررسی استانداردی جهت مشخص کردن نوع و فرکانس سیمپتوم ها در این جمعیت وجود
نداشته است Borsting .و همکارانش اطالعات مربوط به اعتبار اسناد مربوط به CI symptom surveyرا جمع آوری کردند .این پرسش نامه CISS ،نخستین ابزار
استاندارد است که مشخص شده برای اندازه گیری نوع و فرکانس سیمپتوم ها قبل وبعد از درمان برای بیماران دارای CIمعتبر و قابل اطمینان می باشد .این پرسش
نامه را می توان در کلینیک به منظور مقایسه ی سیمپتوم ها قبل و بعد از مداخله ی اپتومتریک برای بیماران دارای CIو اختالتالت دو چشمی و تطابقی دیگر مورد
استفاده قرار داد CISS .امکان آنالیز دو فاکتور از سیمپتوم ها را فراهم می کند :نخست اینکه آیا سیمپتوم وجود دارد و دوم اینکه سیمپتوم ها به چه میزان (با چه
فرکانسی ) رخ می دهند .پرسش نامه شامل 12آیتم می باشد .بیمار یکی از پنج پاسخ ممکن را انتخاب می کند( هرگز ،به ندرت ،گاهی ،تقریبا ایلب و همواره) .به
هر پاسخ از صفر تا چهار امتیاز داده می شود به گونه ای که 4بیشترین فرکانس وقوع سیمپتوم (همواره) را نشان می دهد .امتیاز 12آیتم برای دست یابی به امتیاز
CISSبا هم جمع می شوند .کم ترین امتیاز ممکن صفر ( تقریبا بدون سیمپتوم) و بیشترین امتیاز ممکن ( 62بیشترین فرکانس سیمپتوم ) است .برای کودکان نه تا
هفده ساله مشخص شده که یک امتیاز 16یا بیشتر افراد دارای CIسیمپتوماتیک را از افراد دارای دید دو چشمی نرمال متمایز می کند .در بزرگساتالن ( هجده سال و
بیشتر) یک امتیاز CISSبرابر 01یا بیشتر حائز اهمیت می باشد .دیگر پرسش نامه ی سیمپتوم که می تواند در کالج اپتومتریست ها مورد استفاده قرار گیرد COVD- ،
QOLاست که درفصل سوم توصیف شد .محققین متعددی در رابطه با استفاده از فرم کوتاه COVD-QOLجهت ارزیابی سیمپتوم ها قبل و بعد از ویژن تراپی گزارش
کردند و دریافتند که این ارزیابی یک ابزار کلینیکال ارزشمند می باشد.
ساین ها:
عیب انکساری:
یک نقطه ی نزدیک تقارب دور استوارترین(مستحکم ترین) یافته در CIدر نظر گرفته می شود .مطالعه ای که توسط Hayman ، Rouseو Husseinانجام شد ،نشان
داد که دور بودن نقطه ی نزدیک تقارب توسط 94درصد اپتومتریست های مورد مطالعه در تشخیص CIمورد استفاده قرار گرفته است02 .درصد از دکترها معتقد
بودند که تنها یک معیار برای تشخیص CIکافی است و رایج ترین معیار مورد استفاده نیز نقطه ی نزدیک تقارب بود .مقادیر نرمال برای نقطه ی نزدیک تقارب در
کودکان مدرسه ای و جوانان گزارش شده است Hayes .و همکارانش 09/کودک مدرسه ای را با استفاده از پروتوکول استاندارد مورد مطالعه قرار دادند .آن ها استفاده
از مقدار cutoffبرابر 6تا 12سانتی متر را برای کودکان توصیه کردند Maples .و Hoenesمقدار مشابهی را در کودکان با یک مقدار cutoffبرابر 2 cmگزارش
کردند Scheiman .و همکارانش 1/2بزرگسال را مورد مطالعه قرار دادند و یک مقدار cutoffبرابر 2تا /سانتی متر را پیشنهاد کردند .تست نقطه ی نزدیک تقارب به
طور مرسوم با نزدیک کردن یک تارگت به طور آهسته به سمت چشم ها انجام می شود تا جایی که بیمار دیپلوپی را گزارش کند یا معاینه کننده متوجه شکست فیوژن
گردد .اصالحات متعددی به این رویکرد مرسوم جهت حساس تر کردن تست در مقاتالت ذکر شده است Wick .و Mohindraو Molinaryتوصیه کردند که تست نقطه
ی نزدیک تقارب چهار تا پنج مرتبه تکرار شود Davis .ادعا کرد که بیماران فاقد سیمپتوم تغییر اندکی را در نقطه ی نزدیک تقارب با تکرار تست نشان می دهند در
صورتی که بیماران دارای سیمپتوم تقارب بسیار کم تری با تکرار تست دارند .این توصیه جهت بهبود حساسیت تشخیصی نقطه ی شکست در تست نقطه ی نزدیک
تقارب می باشد Scheiman .و همکارانش ارزش تکرار تست NPCرا تایید کردند .آن ها یک رگرشن را در نقطه ی نزدیک تقارب پس از تکرار هم در افراد نرمال و
هم بیماران CIپیدا کردند .با این حال میزان رگرشن در افراد دارای دید دو چشمی نرمال کم بود ( کمتراز یک سانتی متر) .در گروه ، CIمیزان رگرشن 1.2 cmپس از
پنج بار تکرار و حدود 4 cmپس از ده بار تکرار تست بود .این یافته ها بیانگر آن است که تکرار تست نقطه ی نزدیک تقارب ممکن است اطالعات کلینیکی
سودمندی را در اختیار قرار دهد اما تست باید حدود ده مرتبه تکرار شود Maples .و Hoenesنیز تغییرات در نقطه ی نزدیک تقارب را پس از تکرار مورد بررسی قرار
دادند و دریافتند که شکست و ریکاوری تقارب با تکرار چند باره ی تست تغییر محسوسی نمی کنند .معیار دیگری که در ارزیابی توانایی تقاربی استفاده می شود ،نقطه
ی ریکاوری یا نقطه ای است که فرد فیوژن را پس از از دست دادن آن طی تست کانورجنس پوش آپ ،دوباره به دست می آورد Capobianco .گزارش کرد که
تفاوت زیاد بین ریکاوری و برک مشکالت بیشتر تقارب را نشان می دهد .وی همچنین اظهار کرد که اگر نقطه ی نزدیک تقارب با یک penlightو سپس یک
penlightو یک شیشه ی قرمز مقابل چشم راست بیمار ارزیابی گردد ،تست حساس تر می شود .محققین بسیاری این روش را به عنوان بخشی از ارزیابی استاندارد
دامنه ی تقارب پیشنهاد کردند Scheiman .دریافت که در افراد نرمال تفاوت قابل توجهی در نقطه ی نزدیک تقارب هنگام اندازه گیری با یک تارگت تطابقی ،نور یا
نور همراه با عینک سبز و قرمز وجود نداشت .افراد دارای CIدور شدن بیشتر برک و ریکاوری را با نور و عینک سبز و قرمز در مقایسه با تارگت تطابقی نشان دادند.
متوسط برک با تارگت تطابقی 9.0 cmو با نور و عینک سبز و قرمز میانگین برک 14.8 cmبود .یافته ی ریکاوری با تارگت تطابقی 10.0 cmو با نور و عینک سبز و
قرمز 1/.6 cmبود .برای هم برک و هم ریکاوری یک تفاوت حدود 2.2 cmبین تارگت تطابقی و نور و عینک سبز وقرمز وجود داشت .تفاوت های قابل توجه از نظر
آماری برای تارگت تطابقی در مقایسه با نور یا نور در مقایسه با نور همراه با عینک سبز و قرمز یافت نشد .بنابراین به نظر می رسد که استفاده از نور و عینک سبز و
قرمز ارزش تشخیصی در تمیز بیماران CIاز افراد نرمال داشته باشد .در نهایت Dorth ، Pickwellو Stephensمتد دیگری برای ارزیابی توانایی تقاربی توصیف کردند
که تقارب پرشی نامیده می شود .در این روش فرد نخست به یک تارگت در 6متری فیکس می کند و سپس فیکسیشن را به تارگتی در 12سانتی متری تغییر می
دهد Dorth ، Pickwell .و Stephensو Pickwellو Hampshireگزارش کردند که این تست تقارب پرشی اهمیت کلینیکال بیشتری داشته و نسبت به نقطه ی
نزدیک تقارب یک روش حساس تری برای تعیین وجود مشکالت تقاربی می باشد.
بیماران دارای CIعموما اگزوفوریای بیشتر در نزدیک ،کاهش PFVو یک نقطه ی نزدیک تقارب دور دارند .برخی محققین پیشنهاد کرده اند که یک تفاوت 12پریزم
دیوپتر بین فواصل دور و نزدیک یک راهنمای (گاید تالین) سودمند می باشد .این پیشنهاد هیچگونه پایه ی تحقیقاتی محکمی ندارد و باید فقط به عنوان یک گاید
پایین انتظار می رود ،فکر کنیم .از آن تالین مورد استفاده قرار گیرد .به جای اتکا به این گاید تالین بهتر است تا درباره ی تفاوتی که بر اساس وجود یک نسبت
086
کم تر از 0:1پایین در نظر گرفته می شود ،تفاوتی به اندازه ی 8دیوپتر بین دور و نزدیک برای تشخیص CIکافی خواهد بود .کلینیسین ها جاییکه یک نسبت
همچنین باید از قضاوتشان استفاده کنند و برای رسیدن به تشخیص عالوه بر مقدار زاویه انحراف در دور و نزدیک به کاراکترهای دیگری نیز توجه کنند .برای مثال ،
انحراف نزدیک ممکن است یک استرابیسم اینترمیتنت یا کانستنت و در مقابل انحراف دور یک فوریا باشد .این یافته همراه با دور بودن نقطه ی نزدیک تقارب به
تشخیص CIخواهد انجامید حتی اگر تفاوت مگنیتود انحراف کمتراز 8پریزم دیوپتر باشد .بنابراین مقایسه ی نسبت زمانی که انحراف وجود دارد همچنین مگنیتود در
دور و نزدیک بخش مهمی از پروسه ی تشخیص می باشد.
: نسبت
محاسبه ای پذیرفته شده و یک فاکتور مهم درمان می باشد. پایین (کم تر از ) 0:1عموما در CIوجود دارد .این بر پایه ی نسبت یک نسبت
تمامی تست های مستقیم PFVدر CIپایین خواهد بود .این ها شامل ورژنس های استپ و اسموث و جامپ می باشد.به عالوه تست هایی که بطور ییر مستقیم PFVرا
ارزیابی می کنند نیز همچنین پایین خواهند بود .تست هایی که به صورت دو چشمی با لنزهای مثبت انجام می شوند توانایی بیمار را در ریلکس کردن تطابق و کنترل
ترازی دو چشمی با استفاده از PFVارزیابی می کنند .دو نمونه از این تست ها تطابق نسبی منفی ( )NRAو تست سهولت تطابقی دوچشمی می باشند .یافته ی پایین
در هریک از این تست ها ممکن است ناشی از عدم توانایی در ریلکس کردن تطابق یا کاهش PFVباشد .تشخیص افتراقی بر اساس ارزیابی تطابق تحت شرایط تک
چشمی است .یک تکنیک ساده و مفید کاور کردن یک چشم است پس از آنکه بیمار در تست NRAتاری را گزارش می کند .اگر تاری ادامه پیدا کند ،مشکل تطابقی
است ( .)ACC.. excessاگر دید بیمار واضح شود ،مشکل مربوط به دید دو چشمی است ( .)PFVتوانایی تطابقی تک چشمی نرمال در تست های دیگر کاهش PFVرا
نشان می دهد .دیگر تست ییر مستقیم مهم ،رتینوسکوپی MEMمی باشد .یافتن یک نتیجه ی ییر نرمال در این تست در CIییر معمول نمی باشد .یافته ی مثبت
کمتر از مورد انتظار بیانگر آن است که بیمار از تقارب تطابقی برای کمک به PFVجهت حفظ دید دو چشمی استفاده می کند .در برخی موارد یک Acc excessثانویه
همراه با CIوجود دارد .در چنین مواردی عالوه بر عالئم گفته شده در باتال ،بیمار در سهولت تطابقی تک چشمی با لنزهای مثبت نیز ضعیف عمل خواهد کرد .کاور
کردن یک چشم پس از تست NRAهمانگونه که در باتال گفته شد در تشخیص افتراقی سودمند می باشد .وقتی یک acc excessهمراه با CIوجود داشته باشد ،تصور
می شود که مشکل تطابقی ثانویه به استفاده ی بیش از حد از تقارب تطابقی جهت کمک به PFVناکافی باشد .این استفاده ی مداوم از تالش تطابقی زیاد ممکن است
به اس پاسم تطابقی بیانجامد .در چنین مواردی ،بیمار ممکن است تاری دید دور را نیز گزارش کند .در ابتدا تاری دید دور زودگذر است .اگر این شرایط بدون درمان
باقی بماند ،تاری دید دور ممکن است با ایجاد مایوپی دائمی گردد.
087
ساین ها
دور بودن نقطه ی نزدیک تقارب
اگزوفوریای بیشتر در نزدیک نسبت به دور
نسبت پایین
اندازه گیری های مستقیم ورژنس فیوژنی مثبت :
کاهش ورژنس smooth
کاهش ورژنس step
کاهش سهولت ورژنسی
اندازه گیری های ییر مستقیم : PFV
NRAپایین
دشواری با لنزهای مثبت طی تست سهولت تطابقی دو چشمی
یافته ی پایین MEM
اگر acc excessنیز وجود داشته باشد:
دشواری با لنزهای مثبت طی تست سهولت تطابقی تک چشمی
اگر acc insufficiencyنیز وجود داشته باشد:
دشواری با لنزهای منفی طی تست سهولت تطابقی تک چشمی
PRAپایین
آمپلیتود تطابقی پایین
بهبودی احتمالی در نقطه ی نزدیک تقارب با لنزهای مثبت
CIیک شرایط خوش خیم و بدون عواقب جدی جز سیمپتوم های بینایی لیست شده در جدول 9.4در نظر گرفته می شود .تمیز آن از دیگر اختالتالت دید دو چشمی
همراه با اگزوفوریا نظیر اگزوفوریای بیسیک ( انحراف برابر در دور و نزدیک ) و فزونی تباعد( اگزوفوریای بیشتر در دور) نسبتا آسان است Richman .و Cronحالتی به
نام pseudoconvergence insufficiencyرا توصیف کردند که ممکن است با CIاشتباه گرفته شود Pseudoconvergence insufficiency .شرایطی است که در آن
مشکل اصلی accommodative insufficiencyمی باشد .آمپلیتود تطابقی و تمامی تست های دیگری که توانایی تحریک تطابق را ارزیابی می کنند ،کاهش می
یابند .عقیده بر این است که این شرایط اساسا یک accommodative insufficiencyبا یک CIثانویه است .بیمار برای هر تقاضای مورد نظر تمایل به کم ترین میزان
تطابق ممکن دارد .در نتیجه ،تقارب تطابقی کاهش پیدا می کند و دیمند بیشتری روی PFVقرار می دهد .اگر بیمار یک اگزوفوریک متوسط باشد و PFVمرزی داشته
باشد ،این تقاضای اضافی می تواند ایجاد یک CIنماید Case 9.0 .مثالی از pseudoconvergence insufficiencyمی باشد.
Case 9.0
جوزف یک بیمار 10ساله است که شکایت از eye strainو تاری دید پس از ده دقیقه مطالعه دارد .وی سالمت بوده و هیچ دارویی مصرف نمی کند .وی برای چندین
سال مورد معاینه قرار گرفته و آخرین معاینه ی وی دو سال پیش بوده است .در آن زمان وی هیچ شکایتی نداشته است .یافته های معاینات قبلی و اخیر وی در زیر
لیست شده اند:
088
معاینه ی اخیر معاینه ی قبلی تست
02 cm 12 cm نقطه ی نزدیک تقارب
6 D 12 D آمپلیتود تطابقی
orthophoria orthophoria فوریای دور
11 exophoria 2 exophoria فوریای نزدیک
1.6:1 4:1 نسبت محاسبه ای
4/10/4 12/18/12 )Base-out (near
)6 cpm (slow with base-out 10 cpm Vergence facility
+0.22 D +0.22 D NRA
-1./2 D -0.22 D PRA
BAF
)4 cpm (fails - 10 cpm
MEM retinoscopy
+1.22 D OU +2.02 2U IPD
28mm 28 mm
در این جا نخستین باری که بیمار معاینه شده ،یافته ها می تواند به راحتی با true CIاشتباه شود.یافته های کلیدی برای تشخیص افتراقی دامنه ی تطابقی و تست
های دیگری هستند که توانایی تحریک تطابق را ارزیابی می کنند .در CIواقعی ،این یافته ها نرمال هستند .اگر هم مشکل تطابقی وجود داشته باشد ،معموتال
Accommodative excessمی باشد .بنابراین اگر دامنه ی تطابقی کاهش یافته باشد ،همراه با دیگر تست هایی که توانایی تحریک تطابق را ارزیابی می کنند ،
pseudo CIتشخیص احتمالی است .از آن جایی که بیمار به کم ترین میزان ممکن تطابق می کند ،میزان اگزوفوریای نزدیک افزایش می یابد و PFVکاهش پیدا می
کند .از نظر کلینیکال تکرار تست نقطه ی نزدیک تقارب با +2./2یا +1.22ممکن است عملکرد را در موارد pseudo CIواقعا بهبود بخشد .با لنزهای مثبت پایین ،
بیمار ممکن است با دقت بیشتری تطابق کند که باعث بهبود نقطه ی نزدیک تقارب می گردد.
CIهمچنین می تواند با شرایط جدی دیگری همراه باشد .شرایطی به نام فلج تقارب ( )convergence paralysisوجود دارد که یک اختالل supranuclear gaze
disorderاست که باید رول آت شود .بیماران دارای این شرایط می توانند به طور کامل چشم هایشان را طی حرکات کونژوگه اداکت کنند و انحراف کامیتانت است.
فلج تقارب می تواند ثانویه به اینفارکشن ایسکمیک ،دمیه لینیشن و آنفوتالنزا و دیگر عفونت های ویروسی رخ دهد .وقتی ثانویه به آنفوتالنزا باشد ،می تواند موقتی یا
پایدار باشد .اگر فلج تقارب بدون درگیری تطابقی یا مردمک و دیگر شاخص های بیماری سیستم اعصاب مرکزی باشد ،ممکن است تمیز آن از CIفانکشنال دشوار
باشد .تمیز دهنده ی اصلی تاریخچه است .یک دیپلوپی و آستنوپی باشروع حاد شک برانگیز است .تاریخچه ی بیمار دارای CIعموما با شکایت های مزمن و طوتالنی
مدت همراه می باشد .دور بودن نقطه ی نزدیک تقارب همچنین ثانویه به بیماری پارکینسون ،سندرم ، parinaudخستگی رکتوس داخلی در مولتیپل اسکلروزیس و
میاستنیا گراویس گزارش شده است .بنابراین باید نسبت به تشخیص افتراقی CIآگاه بود و نخست اختالتالت جدی تر که می توانند باعث CIشوند را رول آت کرد.
جدول 9.2حاتالت مختلفی را لیست می کند که باید در تشخیص افتراقی CIمد نظر قرار گیرند.
089
جدول : 9.2تشخیص افتراقی CI
اختالتالت فانکشنال
Pseudoconvergence insufficiency
Basic exophoria
Divergence excess
بیماری های جدی تری که باید رول آت شوند
خستگی رکتوس داخلی ثانویه به : فلج تقارب ثانویه به :
مولتیپل اسکلروزیس ایسکمیک اینفارکشن
میاستنیا گراویس دمیه لینیشن
جراحی استرابیسم قبلی آنفوتالنزا و عفونت های ویروسی دیگر
بیماری پارکینسون
سندرم parinaud
خالصه :
اتیولوژی جدی باید در تمامی موارد CIرول آت شود .این تشخیص افتراقی به ماهیت سیمپتوم های بیمار بستگی دارد .به طور تیپیک CIبا شکایت های طوتالنی مدت
و مزمن و تاریخچه ی سالمت منفی بروز می کند .همچنین تاریخچه ی بیمار از نظر مصرف داروهای تاثیر گذار بر تطابق منفی است .اختالل فانکشنال اصلی که باید
از CIتمیز داده شود pseudo CI ،است که یک اتیولوژی تطابقی دارد .در مدیریت یک مورد CIکه تصور می رود یک پایه ی فانکشنال داشته باشد ،اگر سیمپتوم ها
و یافته ها مطابق انتظار بهبود پیدا نکنند ،باید اتیولوژی را مجددا مد نظر قرار داد .فلج تقارب همراه با بیماری های جدی دیگر یک شروع حاد دارد و مشکالت
مدیکال یا سیمپتوم های نورولوژیک معموتال وجود دارد.
درمان :
لنزها :
در تمامی موارد دیسفانکشن های دو چشمی ،اوکوتالر موتور و تطابقی ،نخستین مالحظه ی درمانی اصالح هرگونه عیب انکساری قابل توجه می باشد .در مورد
convergence insufficiencyاگر یک مقدار قابل توجه مایوپی وجود داشته باشد ،تجویز عینک اهمیت دارد .اگر یک میزان کم مایوپی وجود داشته باشد ،امکان
دارد که مایوپی ثانویه به CIباشد .وجود acc excessاین نتیجه گیری را قطعی می کند .در چنین مواردی ما تجویز عینک برای مقادیر کم مایوپی را توصیه نمی
کنیم .در عوض ویژن تراپی باید جهت برطرف نمودن هم CIو هم AEباید تجویز گردد .همچنانکه تراپی پیشرفت می کند ،عیب انکساری باید مونیتور شود .اگر
تغییری در مایوپی اتفاق نیفتد ،عینک را می توان پس از کامل شدن تراپی تجویز کرد .شیوع هایپروپی در CIبه نظر نمی رسد که بیشتر از عموم جمعیت باشد .با
پایین است ،اگر یک میزان باتالی هایپروپی وجود داشته اینحال اگر هایپروپی وجود داشته باشد ایجاد یک مشکل در درمان می کند .حتی با وجود اینکه نسبت
باشد ،اصالح عیب انکساری به افزایش مقدار اگزوفوریا خواهد انجامید .این تقاضای بیشتری را روی PFVقرار می دهد و ممکن است سیمپتوم های بیمار را تشدید
نماید .در برخی موارد یک مشکل مرزی ( )border lineممکن است ا ز نظر کلینیکال حائز اهمیت شده یا ممکن است اگزوفوریا در نزدیک به اگزوتروپی اینترمیتنت
تبدیل شود .مثال 9.4مثالی از تاثیر اصالح هایپروپی بر borderline CIمی باشد.
091
Case 9.4
رابرت یک حسابدار 41ساله است که با شکایت ، eyestrainتاری دید ،سوزش و سردرد در ناحیه ی فرونتال مراجعه کرده است .این مشکالت هر بعدازظهر طی
ساعت کاری شروع می شود و برای 6ماه است که اتفاق می افتد .وی هرگز قبال از عینک استفاده نکرده است .تست ، +0.22 OD and OSاورتوفوریا در دور و 8
پریزم اگزوفوریا در نزدیک را بدون کارکشن نشان می دهد .با کارکشن در دور 6و در نزدیک 12پریزم دیوپتر اگزوفوریک می شود.
در چنین مواردی باید تصمیم گیری کنیم که آیا سیمپتوم های بیمار ثانویه به عیب انکساری اصالح نشده ،ناتوانی تقارب یا هردو هستند Case 9.4 .نشان می دهد
که بیمار هنگام مطالعه ناراحت بوده و نیاز به کارکشن برای هایپروپی دارد .با این حال با کارکشن یافته ها CIرا نشان می دهد .چندین آلترناتیو درمانی برای این بیمار
می تواند توصیه شود:
تجویز کامل و آموزش به بیمار تا از عینک به صورت تمام وقت استفاده کند و پس از 4تا 6هفته مجددا مراجعه کند .اگر سیمپتوم ها ادامه پیدا کردند ،می
توان ویژن تراپی را تجویز کرد.
تجویز به صورت پارشیال و آموزش به بیمار تا ازعینک به صورت تمام وقت استفاده کند و 4تا 6هفته بعد مراجعه کند .اگر سیمپتوم ها همچنان وجود
داشت ،می توان ویژن تراپی را توصیه کرد.
تجویز کامل و آموزش به بیمار تا از عینک به صورت تمام وقت استفاده کند و همزمان شروع ویژن تراپی
تجویز پارشیال و همزمان ویژن تراپی .پس از کامل شدن ویژن تراپی ،تغییر تجویز و افزایش مقدار مثبت
بهترین رویکرد بستگی به نوع شرایط و فلسفه ی درمانی کلینیسین دارد .در این مورد ما یک تجویز پارشیال ( )+1.22 OD and OSرا همراه با ویژن تراپی توصیه می
کنیم که به برطرف شدن سریع سیمپتوم های بیمار خواهد انجامید .همینکه PFVو نقطه ی نزدیک تقارب بهبود پیدا کرد ،می توان مثبت بیشتری تجویز کرد.
پریزم :
اگر انحراف ورتیکال وجود داشته باشد ،توصیه می کنیم که پریزم عمودی پیش از شروع ویژن تراپی تجویز شود.موثرترین متد برای تعیین مقدار پریزم عمودی
آسوشیتد فوریا است که می توان آن را با هرگونه ابزار فیکسیشن دیسپاریتی اندازه گیری کرد .در اکثر موارد ،استفاده از پریزم base – in relievingدر CIضرورت
ندارد .تحقیقات اندکی در تایید تجویز پریزم base-inبرای CIوجود دارد .در تنها ، placebo-controlled randomized clinical trialشایمن دریافت که تجویز
عینک های مطالعه ی دارای پریزم ( base-inبر اساس معیار شرد) موثرتر از عینک های مطالعه ی آزمایشی (فاقد پریزم ) برای درمان CIدر کودکان نبود .مطالعه ی
بیشتری در رابطه با عینک های مطالعه ی دارای پریزم base –inدر جمعیت بزرگسال نیاز است .از پریزم base-inمی توان در مواردی از CIاستفاده کرد که ویژن
تراپی موفقیت آمیز نبوده یا وقتی بیمار قادر به انجام ویژن تراپی نباشد اما استفاده از آن به عنوان درمان اولیه و اصلی در کودکان را نمی توان تضمین کرد و اطالعات
اندکی در رابطه با تایید استفاده از آن در بزرگساتالن وجود دارد .برای تجویز پریزم base – inبرای CIدر صورت نیاز باید از آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی استفاده شود.
ویژن تراپی:
090
ویژن تراپی home – basedو درمان pencil push-up
درمان )PPT( pencil push – upیا ویژن تراپی home-basedایلب برای CIتوصیه می شود .شایمن و همکارانش یک بررسی را با استفاده از یک نمونه ی رندم از
860اپتومتریست و 860افتالمولوژیست انجام دادند .پرسشی را به اپتومتریست ها و افتالمولوژیست های ایاتالت متحده میل کردند و از پزشکان درخواست کردند تا
بگویند که چه درمان یا درمان هایی را برای CIسیمپتوماتیک تجویز می کنند و به عقیده ی آن ها کدام درمان ها بیشتر موثر می باشند .برای اپتومتریست ها ،رایج
ترین درمان PPTبود ( 06درصد و سپس 00( home – based vision therapyدرصد) و سپس 16( office – based vision therapyدرصد) .درمورد
افتالمولوژیست ها رایج ترین درمان PPTبود ( 22درصد) و سپس 01( home – based vision therapyدرصد) و پریزم 12( base – inدرصد) .بررسی دیگری از
افتالمولوژیست های پدیاتریک نیز نتایج مشابهی به دست داد به این صورت که رایج ترین درمان 20( PPTدرصد) و سپس ویژن تراپی در خانه ( 08درصد)بود.
بنابراین بسیاری از پراکتیشنرها بر این عقیده اند که PPTیک روش درمانی موثر برای CIمی باشد و به نظر می رسد که رایج ترین روش تمرین در خانه است که به
بیماران داده می شود .اساس تکنیک PPTتوسط Duck – Elderو Wybarتوصیف شد:
تمریناتی به منظور بهبود نقطه ی نزدیک تقارب هستند و به این صورت انجام می گیرند که بیمار یک تارگت را در فاصله ای معادل طول بازویش نگه می دارد و
سپس تدریجا تارگت را به سمت چشمش می آورد و در تمام زمان فیکسیشن بای فووه آل را حفظ می کند .این تمرینات باید چندین مرتبه در روز برای چندین دقیقه
انجام شود .عموما استفاده از تارگتی برای ایجاد دیپلوپی فیزیولوژیک ،توصیه می شود .گرچه PPTبه طور گسترده توسط کلینیسین ها تجویز می شود ،تاکنون
هیچگونه randomized clinical trialاثربخشی آن را مورد مطالعه قرار نداده است Scheiman ، Gallaway .و Malhotraیک مطالعه ی ییر کنترلی اولیه جهت
بررسی اثربخشی PPTبرای درمان CIانجام دادند 02 .فرد بین سنین 9تا 21سال دارای CIسیمپتوماتیک مورد مطالعه قرار گرفتند .تمامی این افراد پیش از شروع
درمان پرسش نامه ی سیمپتوم را کامل کردند .از آن ها خواسته شد تا PPTرا در خانه برای 12دقیقه و پنج روز در هفته انجام دهند .جهت مونیتور کردن کامپلیانس ،
از افراد خواسته شد تا یک فرم روزانه را پرکنند .فالوآپ برای 6هفته برنامه ریزی شد .تست اولیه در این جلسه ی فالوآپ نیز تکرارشد .تنها 10نفر برای فالوآپ پس از
6هفته مراجعه کردند .از بین این ها فقط 4نفر براساس نتایج معاینات پس از درمان جزو نرمال تقسیم بندی می شدند .تمامی افراد حدی بهبودی سیمپتوم ها را
تجربه کردند با اینحال فقط یک نفر برطرف شدن کامل سیمپتوم ها را گزارش کرد .عدم تداوم درمان در این مطالعه یک مشکل اساسی بود و به نظر می رسد که
مشکل ذاتی این درمان باشد.گروه ارزیابی درمان ) CITT( CIسه randomized clinical trialرا جهت مطالعه ی اثربخشی درمان های مختلف برای CIدر کودکان 9
تا 1/سال و بزرگساتالن 18تا 02سال کامل کردند .در یک randomized clinical trialکوچک از 4/کودک سیمپتوماتیک دارای ، CIاین گروه دریافت که pencil
push – upدر خانه موثرتر از درمان آزمایشی ( )placebo therapyنبود Pencil push – ups .به طور قابل توجهی سیمپتوم ها ،نقطه ی نزدیک تقارب یا ورژنس
فیوژنی مثبت را بهبود نبخشید .از بین 11کودکی که با پنسیل پوش آپ تحت درمان قرار گرفتند هیچ یک معیار تالزم برای موفقیت یا بهبودی را پیدا نکردند .در
مطالعه ی مشابه دیگری روی بزرگساتالن جوان ،گروه CITTدریافت که home-based pencil push – upمنجر به یک تغییر قابل توجه در نقطه ی نزدیک تقارب یا
ورژنس فیوژنی مثبت نگردید وفقط 02درصد از بیماران در پایان درمان فاقد سیمپتوم بودند .در یک randomized clinical trialبزرگ ،گروه 001 ، CITTکودک
دارای CIسیمپتوماتیک را مورد مطالعه قرار دادند و اثربخشی چهار درمان را مقایسه کردند .آن ها بهبودی های قابل توجه از نظر آماری را در سیمپتوم ها ،نقطه ی
نزدیک تقارب و ورژنس فیوژنی مثبت در گروه درمان ویژن تراپی office – basedیافتند .تغییرات قابل توجه از نظر آماری درگروه home – based PPTیافت نشد.
بنابراین گرچه PPTساده و ارز ان می باشد ،تایید علمی در رابطه با اثربخشی آن وجود ندارد و بیشتر بیماران عالقه ی خود را به این روش از دست می دهند و درمان
را متوقف می کنند .پس PPTیک آپشن درمانی قابل دوام برای CIنمی باشد .استفاده از ویژن تراپی home-basedشدید تر برای CIممکن است برای بیمارانی که
قادر به مشارکت در برنامه ی ویژن تراپی office-basedنمی باشند ،یک آپشن ارزشمند و قابل تداوم باشد.در سال های اخیر نرم افزارهایی توسعه پیدا کرده که به
بیماران امکان انجام تکنیک های ویژن تراپی را در خانه می دهد .تکنیک هایی نظیر ، pencil push – upsاستریوگرام ها ،پریزم لوز ،براک استرینگ ،کارت های
Lifesaverیا دایره های اکسنتریک به طور مرسوم برای ویژن تراپی home – basedتجویز شده اند .جهت استفاده از این تکنیک ها به طور موثر ،این روش ها
ایلب نیاز به یک دکتر یا تکنیسین با تجربه دارند تا پاسخ ها ی بیمار را تفسیر کرده و از این اطالعات جهت تغییر شرایط محرک به منظور بهبود پاسخ دو چشمی
استفاده نماید.از آن جاییکه بیمار یا والدین چنین تجربه ای را ندارند ،این روش ها در صورتی که منحصرا در خانه انجام گیرند ،ممکن است موثر نباشند.همچنین در
092
مورد کودکان یا ه ر بیماری که به دتالیل مختلفی به دقت پاسخ نمی دهد ،تکنیک های سنتی دشوار و ییر قابل اطمینان می گردد .کودکی که پاسخ مورد انتظار را
فراگرفته و تمایل شدید به خرسند کردن والدین خود دارد ممکن است پاسخ صحیح بدهد در حالی که به هدف مطلوب دست پیدا نکرده باشد .یک تراپیست آموزش
دیده می تواند این رفتار را کشف کند اما والدین کودک ممکن است چنین توانایی نداشته باشند)HTS vergence and accommodation( Home Therapy System .
و برنامه های کامپیوتری ویژن تراپی بر مشکالت فوق الذکر یلبه می کنند .نیاز به تفسیر زیادی نیست ،کامپیوتر همواره یک سطح تمرینی مناسب را حفظ می کند و
نیاز نیست که والدین کودک بر تراپی وی نظارت کنند .این نرم افزار ویژن تراپی home-basedاساسا از استریوگرام های رندم دات به عنوان تارگت استفاده می کند.
Cooperو Cooper ، Feldmanو Citronو Cooperو همکارانش اثربخشی استریوگرام های رندم دات را برای بهبود فانکشن بینایی با استفاده از استریوگرام های
رندم دات کامپیوتری که بسیار مشابه محرک مورد استفاده در نرم افزار کامپیوتری HTS vergence and accommodationبودند به اثبات رساندند .با این حال این
مطالعات دربرگیرنده ی home-based therapyنبودند .تکنیک در موقعیت مطب مورد مطالعه قرار گرفت .مطالعات اندکی اثربخشی ویژن تراپی home-basedرا
مورد بررسی قرار داده اند.بیشتر مطالعات case reviewهای گذشته نگری بودند که فاقد گروه کنترل بودند .گرچه این مسئله ارزش نتایج را محدود می کند ،این
مطالعات ثابت می کنند که ویژن تراپی در خانه می تواند موفقیت آمیز باشد Aziz .و همکارانش اثربخشی اورتوپتیک home-basedرا برای 62اگزوفور بین سنین 2تا
/0سال ( متوسط ) 11.9گزارش کردند .تراپی درخانه شامل ، pencil push – upاستریوگرام ها و loose prism jumpبود .از بیماران خواسته شد تا این روش ها را
6روز در هفته و حدود 02دقیقه در روز انجام دهند .محققین گزارش نکردند که چه زمانی بیماران را فالو کردند اما بیان کردند که دوره ی درمان از یک تا 00.2ماه (
متوسط 8.0با انحراف ) 6.6بود .حدود 92درصد بیماران در پایان درمان فاقد سیمپتوم بودند .نقطه ی نزدیک تقارب در 82درصد بیماران نرمال شد و 24./درصد نیز
به ورژنس فیوژنی مثبت نرمال دست پیدا کردند .این نتایج کامال خوب بوده و نزدیک به میزان موفقیت ذکر شده برای ویژن تراپی office – basedبود .گرچه عدم
وجود گروه کنترل و unmasked examinersممکن است باعث بیشتر برآورد شدن میزان موفقیت شده باشد .در یک randomized clinical trialکه توسط CITT
انجام گرفت office based vergence /accommodative therapy ،با home-based pencil push-ups ، placebo office – based therapyو home-based
computer vergence /accommodative therapy plus pencil push – upsمقایسه گردید .این گروه آخری یک هوم تراپی گسترده تری نسبت به پنسیل پوش
آپ ساده بود .نتایج نشان داد که office based vergence /accommodative therapyموثرتراز home-based PPTیا home-based computer vergence
/accommodative therapyو PPTهم در بهبود سیمپتوم ها و هم ساین های کلینیکال CIسیمپتوماتیک بود .دو درمان home – basedدر بهبود سیمپتوم ها
موثرتر از office-based placebo therapyنبودند .میانگین یافته های ورژنس فیوژنال پس از درمان در گروه هوم تراپی گسترده تر به طور قابل مالحظه ای بهتر از
گروه PPTبه تنهایی بود .با اینحال فقط حدود 02درصد از بیماران گروه – home-based computer vergence /accommodative therapy plus pencil push
upsبه معیار تالزم برای موفقیت یا بهبودی پس از 10هفته درمان دست یافتند و در مقابل /0درصد از گروه office-based therapyو 41درصد در گروه home-
based PPTبه این معیار دست پیدا کردند.
از نظر ایده آل ما برنامه ی ویژن تراپی office –basedرا برای CIپیشنهاد می کنیم .چنین برنامه ای عموما نیاز به 10تا 04جلسه دارد .تعداد کل جلسات بستگی
به شدت شرایط ،سن بیمار و انگیزه و کامپلیانس وی با روش های ویژن تراپی در خانه دارد .بزرگساتالن با انگیزه گاهی می توانند ویژن تراپی را برای CIدر 10
جلسه با موفقیت کامل کنند.
تمامی تکنیک های ویژن تراپی که در زیر پیشنهاد شده اند ،با جزئیات در فصول 6تا 8توصیف شده اند.
093
فاز اول:
فاز نخست تراپی جهت برآورده کردن اهداف لیست شده در جدول 9.6طراحی شده است .از آنجاییکه ویژن تراپی نیاز به ارتباط و همکاری بین تراپیست و بیمار دارد ،
برقراری ارتباط کاری با بیمار طی چند جلسه ی نخست اهمیت دارد .برقراری چنین رابطه ای برای موفقیت ویژن تراپی حیاتی است و بنابراین باید یک هدف خاص
جلسات اولیه باشد .برخی ا ز نکات کلیدی که نیاز است توصیف و روشن شوند ،ماهیت مشکل بینایی تحت درمان ،علت لزوم ویژن تراپی و اهداف ویژن تراپی می
باشد .گرچه این نکات عموما قبل از شروع ویژن تراپی شرح داده شده اند ،ممکن است برداشت ها و تصورات نادرستی از جانب بیمار وجود داشته باشند زیرا بسیاری از
مردم دانش قبلی اندکی از ویژن تراپی دارند .اختصاص زمان اندکی جهت شرح این مفاهیم می تواند بسیار ارزشمند باشد .در فاز نخست آگاه ساختن بیمار از مکانیسم
های فیدبک مختلفی که در سراسر تراپی مورد استفاده قرار خواهند گرفت ،اهمیت دارد .اگر بیمار شناخت خوبی از نه فیدبک لیست شده در جدول 9./پیدا کند ،
تراپی سریع تر پیشرفت خواهد کرد .این فیدبک ها با جزئیات در فصل پنجم شرح داده شده اند .نخستین هدف درمان آموزش مفهوم و احساس تقارب است .بیمار باید
قادر باشد بطور ارادی به هر فاصله ای از 2سانتی متری تا 6متری تقارب و تباعد کند .همین که بیمار بتواند به طور ارادی یک حرکت کانورجنس کنترل شده را
انجام دهد ،دست یابی به دیگر اهداف برنامه ی ویژن تراپی بسیار آسانتر می گردد .سه روش رایج مورد استفاده جهت محقق کردن این هدف براک استرینگ bug ،
on stringو کارت Red/green Barrel cardمی باشند .بیماران CIعموما مقادیر base-out to blur , break and recoveryبسیار محدودی دارند .دیگر هدف
اولیه ساختن یک رنج ورژنسی نرمال برای ورژنس دیمند نوع تونیک یا smoothمی باشد .کار با یک تقاضای ورژنسی اسموث در بخش نخست برنامه ی ویژن تراپی
برای بیمار آسان تر است .این به بیمار اجازه می دهد تا کار را با تطابق و کانورجنس در یک سطح آیاز کند .سپس می توان به آهستگی تقاضای تقاربی را افزایش داد
که نیاز مند آن است تا بیمار تطابق را در 42سانتی متری حفظ کند و صفحه ی تقارب نزدیک تر می شود .با این حال مهم است که سریعا به فاز بعدی که جامپ
ورژن س یا ورژنس پرشی است برویم که باعث کوتاه شدن دوره ی تراپی می شود .دیگر مزیت شروع کار با روش های smooth vergenceاین است که در برخی
موارد ارائه ی هرگونه ی کانورجنس دیمند باعث ساپرشن یا دیپلوپی می گردد .تکنیک های اسموث ورجنس در چنین بیمارانی یک نقطه ی شروعی برای تراپی
فراهم می کنند .اگر بیمار قادر به فیوز کردن هیچ تقاضای تقاربی نباشد ،می توان کار را به یک تقاضای تباعدی شروع کرد .برای مثال می توان یک تراناگلیف متغیر
را در 12 base-inست کرد و سپس به تدریج به صفر کاهش داد .این رویکرد به بیمار اجازه می دهد تا به یک شروع دست پیدا کرده و موفقیت را تجربه کند و تغییر
از 12 base-inبه صفر را می توان نسبت به نقطه ی شروع یک کانورجنس تراپی درنظر گرفت .سرعت در ابتدا اهمیت چندانی ندارد و ما فقط از بیمار می خواهیم تا
همچنانکه تقاضای تقاربی افزایش پیدا می کند ،قادر به حفظ فیوژن باشد .ابزاری که می توان به منظور محقق نمودن این اهداف استفاده کرد ،تراناگلیف های متغیر
،وکتوگرام های متغیر و استریوسکوپ پریزماتیک متغیر هستند .این سه ابزار می توانند به منظور ایجاد یک افزایش تدریجی در کانورجنس دیمند مورد استفاده قرار
گیرند .در بسیاری از موارد CIدر ییر پرزبایوپ ها ،یک مشکل تطابقی نیز وجود دارد .در این صورت آخرین هدف فاز نخست تراپی نرمال کردن دامنه ی تطابقی و
توانایی تحریک و ریلکس تطابق می باشد .اگر فانکشن تطابقی نرمال باشد ،عموما ضرورتی ندارد که زمان زیادی را صرف کار با سیستم تطابقی کنیم .تکنیک های
تطابقی را می توان در فصول /و 8یافت loose lens rock ، Lens sorting .و Hart chartبه طور رایج در فاز نخست تراپی مورد استفاده قرار می گیرند.
نقطه ی پایانی :فاز نخست تراپی پایان می یابد وقتی که بیمار بتواند:
10 cpmرا با لنزهای مثبت و منفی دو با استفاده از تارگت 02/02در سهولت تطابقی کامل کند .نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز اول در جدول 9.8بطور
خالصه آورده شده است .این برنامه همچنین شامل تکنیک های مختلفی است که می تواند توسط بیمار در خانه جهت کامل کردن درمان در مطب مورد استفاده قرار
گیرد.
094
: فاز اول- CI اهداف ویژن تراپی برای: 9.6 جدول
برقراری یک رابطه ی کاری با بیمار
. آگاه ساختن بیمار از مکانیسم های فیدبکی که در سراسر تراپی مورد استفاده قرار می گیرند
برقراری تقارب ارادی
)) (تقاضای ورژنسی اسموث یا تونیکPFV( نرمال کردن دامنه های ورژنس فیوژنی مثبت
نرمال کردن آمپلیتود تطابقی و توانایی تحریک و ریلکس تطابق
095
فاز دوم :
فاز دوم تراپی جهت برآورده کردن اهداف لیست شده در جدول 9.6طراحی شده است .همین که smooth PFVنرمال شد ،باید بر تقاضای ورژنسی فازیک یا جامپ
تاکیدشود .هنوز می توان از تراناگلیف ها و وکتوگرام های متغیر استفاده کرد .با این حال باید برخی اصالحات جهت ایجاد یک تقاضای ورژنس استپ صورت گیرد:
تکنیک های ارزشمند دیگر در این مرحله تراناگلیف های ییر متغیر ،اپرچرل رول ،دایره های اکسنتریک ،کارت های فیوژن فضای آزاد ،کارت های تالیف سیور و
برنامه ی computer orthoptics jump vergence programمی باشند .بر خالف فاز اول که سرعت فاکتور مهمی نبود ،طی فاز دوم تراپی تاکید باید به جای جنبه
های کمی ( مگنیتود) بر جنبه های کیفی (سرعت و دقت) فیوژن باشد .افزایش سرعت پاسخ ورژنس فیوژنی و کیفیت ریکاوری فیوژن اهمیت دارد .دومین هدف این
فاز تراپی شروع کار با دامنه های ورژنس فیوژنی منفی است .اگر کل برنامه ی ویژن تراپی در بیماران CIبه تکنیک های کانورجنس اختصاص یابد ،یافتن کاهش در
NFVییر معمول نمی باشد .همین که بیمار شروع به نشان دادن smooth PFVنرمال کرد ،مهم است که همچنین تراپی را با تقاضای ورژنس نگاتیو اسموث نیز
انجام دهیم .همان تکنیک هایی که در فاز اول برای کار با PFVبیان شدند برای NFVتکرار می شوند .در نهایت طی پایان این فاز تراپی ،تکنیک های نوع سهولت
NFVرا نیز با استفاده از همان روش های ذکر شده برای تقاضای ورژنس جامپ برای PFVانجام دهید.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی فاز دوم وقتی فرا می رسد که بیمار بتواند:
کارت 10را با استفاده از تقارب و کارت شش را با استفاده از تباعد با اپرچر رول فیوز کند.
دایره های اکسنتریک یا کارت های فیوژن فضای آزاد را با استفاده از تقارب ( 10سانتی متر جدایی کارت ها) و تباعد ( 6سانتی متر جدایی کارت ها) فیوز کند .نمونه
ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز دوم در جدول 9.8خالصه شده است .این برنامه همچنین شامل تکنیک های مختلفی می باشد که می تواند توسط بیمار در خانه
جهت تکمیل درمان در مطب استفاده گردد.
096
: – فاز دومCI نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای: 9،8 جدول
جلسات نهم و دهم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-out
Non variable tranaglyphs
Tranaglyph 212 or the Quoit vectogram : base – in
Bicocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
جلسات یازدهم و دوازدهم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base – out
Aperture Rule : base – out
More central tranaglyphs or the vectograms : base – in
Bicocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
جلسات سیزدهم تا شانزدهم
:در مطب
Aperture Rule : base – out
Eccentric circles or free space fusion cards
Computer orthoptics random dot vergence program : both base-in and base-out
Aperture Rulr : base-in
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-in
Bicocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards
: فاز سوم
تا کنون بیمار با تکنیک های کانورجنس یا دایورجنس بطور جداگانه کار کرده. طراحی شده است9.6 فاز سوم تراپی جهت محقق ساختن اهداف لیست شده در جدول
برای تحقق این اهداف. اکنون هدف افزایش توانایی بیمار در تغییر از تقاضای تقاربی به تقاضای تباعدی و ترکیب روش های ورژنسی با ورشن ها می باشد.است
هر بار که فلیپرها را. می توان از وکتوگرام ها به همراه فلیپرهای پوتالروید یا از تراناگلیف ها همراه فلیپرهای قرمز و سبز استفاده کرد.چندین روش عالی وجود دارد
همچنین دایره های اکسنتریک کیستون یا کارت های شفاف فیوژن فضای آزاد متدهای عالی و ارزان قیمتی. دیمند از تباعد به تقارب تغییر می کند، تغییر می دهیم
حال بیمار باید از تقارب. بیمار قبال یاد گرفته که چگونه این کارت ها را با تقاضای تقاربی و تباعدی به طور جداگانه فیوز کند.برای دست یابی به این اهداف می باشند
هدف پایانی تراپی ترکیب کردن روش. سرعت یا تعداد سیکل ها در دقیقه مورد تاکید قرار می گیرد، همچنانکه این مهارت بهبود پیدا می کند.به تباعد سوئیچ کند
097
های ورژنسی با ورشن ها و ساکادها می باشد .تحت شرایط دید طبیعی بیماران تالش می کنند همچنانکه فیکسیشن را از یک مکان به مکان دیگر تغییر می دهند ،
ورژنس دقیق را حفظ کنند .بنابراین ترکیب ورژنس تراپی با ورشن ها و ساکادها حائز اهمیت می باشد .می توان از تکنیک هایی نظیر ، brock string with rotation
eccentric or lifesaver cards with rotationبه این منظور استفاده کرد.
نقطه ی پایانی :فاز سوم وقتی پایان پیدا می کند که بیمار بتواند دید دو چشمی واضح را با کارت های اکسنتریک که کنار هم نگه داشته شده اند و به آهستگی در هر
دو جهت کانورجنس و دایورجنس حرکت داده می شوند ،حفظ کند .از آنجاییکه اهداف ویژن تراپی برطرف کردن سیمپتوم های بیمار و نرمال کردن یافته های دو
چشمی و تطابقی می باشد ،یک ارزیابی مجدد باید تقریبا اواسط برنامه ی ویژن تراپی و دوباره در پایان تراپی انجام شود .رفرنس پوینتی که برای تعیین زمان ارزیابی
اول وجود دارد زمانی است که بیمار بتواند کار با تکنیک های جامپ ورژنس مانند اپرچر رول را شروع کند .طی این ارزیابی ها ،کلینیسین باید به شکایات بیمار رجوع
کند و تعیین کند که آیا اکنون بیمار راحت می باشد .تمامی تست های فانکشن دو چشمی و تطابقی باید تکرار شود و با یافته های اولیه و همچنین یافته های مورد
انتظار مقایسه شوند .وقتی تم امی اهداف ویژن تراپی حاصل شد و برنامه ی ویژن تراپی کامل گردید ،ما توصیه به برنامه ی ویژن تراپی در خانه به صورت جدول 9.9
می کنیم .برای سه ماه اول پس از کامل شدن ویژن تراپی ،بیمار با برنامه ی ورژنس و تطابق ، HTSدایره های اکسنتریک یا کارت های فیوژن فضای آزاد سه بار در
هفته و هر بار ده تا پانزده دقیقه کار می کند.بیمار پس از سه ماه دوباره ارزیابی می شود ،اگر تمامی یافته ها نرمال بوده و بیمار راحت باشد ،میزان درمان در خانه را
می توان کاهش داد .برای 6ماه بعد از بیمار خواسته می شود تا همان روش ها را یک بار در هفته برای پنج تا ده دقیقه انجام دهد .ارزیابی بعدی شش ماه بعد است.
اگر تمامی یافته ها نرمال بوده و بیمار همچنان فاقد سیمپتوم باشد ،ما به بیماران توصیه می کنیم تا با HTSو دایره ای اکسنتریک یا کارت های فضای آزاد در اولین
روز هر ماه جهت مونیتور کردن سیستم بینایی کار کنند .اگر بیمار قادر به انجام این روش ها مطابق انتظار باشد ،در آن ماه نیاز به هیچگونه درمانی ندارد .اگر بیمار
احساس کند که عملکردش ضعیف شده باید با تکنیک ها کار کند تا زمانی که به سطح عملکرد مورد انتظار دست پیدا کند .سپس به بیماران توصیه می کنیم تا برای
معاینه روتین بطور سالیانه مراجعه کنند.
098
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : base – in
جلسات بیست و سوم و بیست و چهارم:
در مطب :
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards with rotation and versions
Lifesaver cards with rotation and versions
Computer orthoptics vergence program with rotation
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : base-in/base-out
خالصه :
برنامه ی ویژن تراپی ساده ای که در باتال توصیف شد رویکردی است که به برطرف شدن موفقیت آمیز سیمپتوم های بیمار و نرمال شدن داده های اپتومتریک خواهد
انجامید .تعداد جلسات تقریبی بوده و از بیماری تا بیمار دیگر متفاوت است .به یاد داشته باشید که کار کردن با تمامی روش های پیشنهاد شده در این فصل ضرورت
ندارد .هدف دست یابی به یک نتیجه ی موفقیت آمیز با سرعت هرچه بیشتر می باشد .اگر یک روش پیشنهادی برای بیمار راحت باشد ،به سراغ تکنیک بعدی
بروید.بر اساس تجربه ی ما بزرگساتالن با انگیزه عموما می توانند برنامه ی ویژن تراپی را در حدود نصف زمان تالزم برای کودکان کامل کنند .متغیر دیگر استفاده از
تکنیک های تراپی در منزل جهت کامل کردن روش های تراپی در مطب می باشد .تراپی در منزل می تواند برای یک بیمار بزرگسالی که انگیزه ی بسیار باتالیی دارد
،سودمند باشد .همچنین می تواند برای یک کودک با انگیزه با کامپلیانس باتال که والدین وی توانایی عملکرد به عنوان تراپیست در منزل را داشته باشند ،به خوبی
عمل کند .در برخی موارد ،والدین کودک ممکن است با وی تقابل تالزم را نداشته باشند و در این صورت تراپی در منزل کمک کننده نخواهد بود.
جراحی :
استفاده از لنزها ،پریزم و ویژن تراپی در درمان convergence insufficiencyبه قدری موفقیت آمیز است که سرجری تقریبا هیچگاه ضرورت پیدا نمی کند.
Case studies
Timmyیک پسر یازده ساله است که با شکایت های ، eyestrainسوزش و خیس شدن چشم ها هنگام مطالعه مراجعه کرده است .این مشکالت اندکی پس از شروع
سال تحصیلی آیاز شده است .وی احساس می کند که می تواند برای مدت 12دقیقه قبل از شروع ناراحتیش مطالعه کند .وی همچنین اظهار می کند که پس از
مطالعه برای 12دقیقه ،حروف روی تخته برای چندین دقیقه تار شده و سپس واضح می شود .تمامی این مشکالت به سمت انتهای روز بدتر می شوند .تاریخچه ی
مدیکال وی منفی است و هیچ دارویی مصرف نمی کند .این اولین معاینه ی تیمی بوده و ییر از اسکرینینگ های گهگاهی مدرسه وی هرگز چنین مشکلی نداشته
است.
099
: نتایج معاینات
. انحراف کامیتانت بود و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال را نشان داد، مردمک ها نرمال بودند و تست های سالمت خارجی و داخلی نیز نرمال بودند
Case analysis
. شروع از آیاز سال تحصیلی بوده و سیمپتوم ها اندکی پس از شروع مطالعه رخ می دهند.به نظر می رسد که سیمپتوم های بیمار ناشی از استفاده از چشم هایش باشد
base ( نقطه ی نزدیک تقارب دور است و هردو یافته های مستقیم. شروع شودPFV آنالیز باید با اطالعات گروه، به علت وجود مقدار باتالی اگزوفوریا در نزدیک
راconvergence insufficiency پایین است و تشخیصAC/A به عالوه نسبت. ) پایین هستندMEM وBAF ، NRA( نزدیک و سهولت ورژنسی ) و ییر مستقیمout
حدت بینایی دور اندکی کاهش یافته و یافته های سابجکتیو یک. دیگر فاکتور جالب توجه در این مورد شکایت از تاری هنگام نگاه به تخته می باشد.قطعی می کند
211
مقدار اندک مایوپی در چشم راست با یک میزان اندک آستیگماتیسم مخالف قاعده را در چشم چپ نشان می دهد .با این حال سیکلوپلژیک رفرکشن هایپروپی اندک
را نشان می دهد .بنابراین وقتی تمامی دیتاهایی که ت وانایی بیمار در ریلکس کردن تطابق را ارزیابی می کنند ،آنالیز می شوند ،مشخص می شود که یک مشکل
ACC excessنیز وجود دارد NRA .و رتینوسکوپی MEMپایین تر از مقدار مورد انتظار هستند و بیمار قادر به واضح کردن مثبت در هردو تست BAFو MAFنمی باشد.
بنابراین تشخیص در این مورد یک CIهمراه با یک AEثانویه است .فرض این است که به علت اگزوفوریای باتال ،کاهش PFVو دور بودن نقطه ی نزدیک تقارب ،
بیمار از تقارب تطابقی برای کمک به حفظ ترازی چشم ها استفاده می کند .این استفاده ی بیش از حد از تطابق می تواند به اسپاسم تطابقی یا ACC excessبیانجامد.
درمان:
علی ریم یک کاهش مختصر حدت بینایی دور ،آمتروپی به علت وجود AEاصالح نشد .پریزم عمودی به علت عدم وجود انحراف عمودی ضرورت نداشت و تجویز
پریزم افقی نیز تا مشخص شدن نتایج ویژن تراپی به تعویق افتاد .لنزهای ادیشن به علت پایین بودن نسبت AC/Aتجویز نشد .یک برنامه ی ویژن تراپی تجویز شد و
18جلسه ی 42دقیقه ای ویژن تراپی در مطب تالزم بود .ازتوالی پیشنهاد شده در جدول 9.8پیروی شد( هفته ای دو بار) .پس از نه هفته ،بیمار برطرف شدن تمامی
شکایت های اولیه را گزارش کرد و قادر بود به راحتی و به هرمدت زمانی مطالعه کند .ارزیابی مجدد در این نقطه یافته های زیر را به دست داد:
Johnیک دانشجوی سال اول دانشگاه و 19ساله است که با شکایات سردرد eyestrain ،و تاری دید پس از ده تا پانزده دقیقه مطالعه مراجعه کرده است .وی
همچنین شکایت از ناراحتی عمومی چشم در یروب و تاری دید هنگام رانندگی خصوصا در شب داشت .گرچه وی مشکالت مطالعه را در زمان دبیرستان نیز داشته
است ،هیچگاه این مشکالت به اندازه ای نبوده است که وی ر ا مجبور به مراجعه به دکتر کند .وی به یاد می آورد که در زمان ابتدایی از عینک مطالعه استفاده می
کرده است اما نمی تواند به یاد آورد که عینک به وی کمک می کرده است یا خیر .آخرین بار چهار سال پیش معاینه شد .تاریخچه ی مدیکال وی منفی بود.
نتایج معاینات:
210
Cover test ( distance , uncorrected) : 0 esophoria
Cover test (near , uncorrected) : 6 exophoria
Subjective : +1./2 OD and OS , 02/02
Distance lateral phoria :orthophoria
Base – in vergence (distance) : x/8/4
Base – out (distance) : x/16/12
Vertical associated phoria (distance) : no vertical deviation
Near lateral phoria : 12 exophoria
-1.22 gradient : / exophoria
Gradient AC/A ratio : 0:1
Calculated AC/A ratio : 0:1
Base – in vergence (near) : 10/19/11
Base – out vergence (near) : 4/8/0
)Vergence facility : o cpm (fails base out
Vertical associated phoria(near) : no vertical deviation
NRA : +0.22
PRA : - 0.22
Accommodative amplitude ( push – up ) : 10 D OD and OS
MAF : 9 cpm OD and OS
BAF : 0 cpm , slow with +0.22
MEM retinoscopy : +2.02 OD and OS
مردمک ها نرمال بودند ،تست های سالمت خارجی و داخلی نیز نرمال بودند ،انحراف کامیتانت بود و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد.
Case Analysis
اگزوفوریای باتال در نزدیک با کارکشن نقطه ی شروع آنالیز است و بیانگر لزوم توجه به داده های گروه PFVمی باشد .این دیتاها مشکل هم در اندازه گیری های
مستقیم (ورژنس base – outو سهولت ورژنسی در نزدیک ) و هم اندازه گیری های ییر مستقیم ( نقطه ی نزدیک تقارب و BAFبا لنزهای ) +0.22را نشان می
دهد .یک CIبه وضوح دیده می شود .یک فاکتور بغرنج در این مورد وجود یک میزان متوسط هایپروپی می باشد.
درمان
در این مورد کلینیسین باید نسبت به موارد زیر تصمیم گیری کند:
آیا سیمپتوم های بیمار ناشی از هایپروپی تصحیح نشده CI ،یا هردو می باشد؟
آیا باید تجویز برای هایپروپی انجام شود ،در این صورت آیا این به بیشتر شده اگزوفوریا و قرار دادن یک تقاضای بیشتر روی PFVناکافی بیمار نخواهد انجامید؟
اگر فقط CIرا درمان کنیم ،ممکن است که بیمار به علت هایپروپی اصالح نشده همچنان ناراحت باقی بماند؟
به علت وجود یک مقدار قابل توجه هایپروپی در این مورد ،لنز تجویز شد .با این حال به علت وجود ، CIفقط یک تجویز پارشیال داده شد .تجویز ابتدایی +1.22 OD
and OSبود .این عینک ها برای استفاده ی تمام وقت تجویز شدند زیرا بیمار هنگام رانندگی شکایت از آستنوپی و تاری دید داشت .پریزم و لنزهای اد در این مورد به
212
علت عدم وجود انحراف عمودی و پایین بودن نسبت AC/Aاستفاده نگردید .بیمار تاحدی با عینک بهبود پیدا کرد و قادر بود حدود 02دقیقه بدون ناراحتی مطالعه کند
و درانتهای روز احساس راحتی بیشتری می کرد و هنگام رانندگی دید واضح تری را گزارش کرد .برنامه ی ویژن تراپی جهت درمان CIدر 10جلسه تجویز شد( توالی
پیشنهاد شده در جدول .) 9.8جان یک بار در هفته برای ویژن تراپی در مطب مراجعه می کرد و روش های ویژن تراپی در خانه نیز برای تمرین بین جلسات داده شد.
برخی از تکنیک هایی که برای درمان در خانه مورد استفاده قرار گرفتند ، HTS vergence and accommodation ،براک استرینگ ،دایره های اکسنتریک ،کارت
های تالیف سیور و فلیپرهای مثبت و منفی بودند .ارزیابی در پایان ویژن تراپی یافته های زیر را به دست داد:
Charlesیک مرد /8ساله است که شکایت از دوبینی اینترمیتنت داشته است که در کارش اختالل ایجاد می کرده است .بر اساس گزارش وی این مشکل وی را
برای چندین سال آزار می داده و قبال توسط سه پزشک دیگر مورد معاینه قرار گرفته است .یکی از دکترها عینک وی را تغییر داد و پریزم اضافه کرد ،دکتر دیگر گفت
که هیچ مشکلی وجود ندارد و دیگری تمرینات pencil push – upرا توصیه کرد .از نظر سالمت وضعیت وی عالی است و هیچ دارویی مصرف نمی کند.
تجویز کنونی:
OD : +1.02 – 1.22 X 92 . +0.02 add
OS : +1.22 – 2./2 x 92 , +0.02 add
تجویز دکتر دیگری که پریزم تجویز کرده بود مشابه تجویز فوق بود و فقط 0 base –inدر ODو OSداشت.
VA ( distance corrected) : 02/02 OD and OS
VA (near ,corrected) : 02/02 OD and OS
Near point of convergence with penlight : 42 cm
Cover test (distance) : 0 exophoria
Cover test (near) : 14 exophoria
Subjective
OD : +1.02 – 1.22 X 92 , +0.02 add
OS : +1.22 – 2./2 X 92 , +0.02 add
Distance lateral phoria : 1 exophoria
Base – in (distance) : x/6/0
Base –out vergence (distance) : x/16/8
213
Vertical associated phoria(distance) : no vertical deviation
All near testing through +0.02 sdd
Near lateral phoria : 12 exophoria
Calculated AC/A ratio : 0:1
Base – in vergence (near) : x/00/10
Base-out vergence (near) : x/8/-4
)Vergence facility : 0 cpm (slow on base – out
Vertical associated phoria (near) : no vertical deviation
NRA : +2./2
PRA: -2./2
Accommodative amplitude (push – up ) : 2.22 D OD and OS
مردمک ها نرمال بودند و تست های سالمت داخلی و خارجی نیز منفی بود ،انحراف کامیتانت بوده و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد.
Case analysis
به علت وجود اگزوفوریای باتال در نزدیک ،آنالیز داده های PFVنقطه ی شروع منطقی در این مورد می باشد .هردو اندازه گیری های مستقیم ( base-outو سهولت
ورژنسی در نزدیک ) و ییر مستقیم ( نقطه ی نزدیک تقارب و )NRAپایین هستند .اگزوفوریای باتال ،دور بودن نقطه ی نزدیک تقارب و کاهش PFVوجود مشکل CI
را نشان می دهد .جنبه ی جالب توجه این مورد ترکیب CIبا پرزبایوپی است.
درمان
یک برنامه ی ویژن تراپی برای Charlesتجویز شد 10 .جلسه ی تراپی در مطب برای برطرف شدن سیمپتوم ها و کامل شدن درمان تالزم بود( توالی پیشنهاد شده در
جدول 9.8انجام شد به جز درمان تطابقی آن ) .در پایان تراپی ،نقطه ی نزدیک تقارب 2تا /سانتی متر و PFVنیز X/06/08بود .چارلس به کارکردن با دایره های
اکسنتریک ( هم کانورجنس و هم دایورجنس تراپی) سه بار در هفته ادامه داد .معاینه ی دو سال بعد نشان داد که وی همچنان راحت بود و یافته های دید دو چشمی
وی به همان صورت باقی مانده بود .ییرمعمول نیست که CIبا پرزبایوپیا همراه باشد CI .شایع ترین مشکل دید دو چشمی در پرزبایوپیا می باشد که ایلب باعث
آستنوپی ،دیپلوپی و سیمپتوم های دیگر می شود .متاسفانه مشکالت این قبیل گاهی نادیده گرفته می شوند یا در این جمعیت درمان نمی شوند زیرا این تصور
نادرست وجود دارد که ویژن تراپی در بزرگساتالن موثر نمی باشد .با این حال محققین بسیاری در رابطه با درمان CIدر پرزبایوپی موفقیت های عالی را گزارش کردند.
پرزبایوپ های مبتال به CIباید به همان طریق ییر پرزبایوپ ها درمان شوند .این بیماران عموما بسیار با انگیزه هستند و جزو ساده ترین بیماران برای درمان توسط
ویژن تراپی می باشند.
Jenniferیک دختر 12ساله است که با شکایت های تاری دید و eyestrainپس از پنج تا ده دقیقه مطالعه مراجعه کرده است .وی نسبت به زمان شروع این
مشکالت اطمینان ندارد اما تصور می کند که این مشکالت قبال نیز وی را آزار می داده است .وی هرگز قبال معاینه ی چشمی نداشته است و وضعیت سالمت وی
نرمال می باشد.
نتایج معاینات
214
Near point of convergence
Accommodative target : 02 cm
Penlight : 02 cm
Cover test (distance): orthophoria
Cover test (near) : 8 exophoria
Subjective
OD : +2.22 , 02/02
OS :+2.22 , 02/02
Distance lateral phoria: 1 base-in
Base – in vergence (distance): x///4
Base-out (distance) : x/02/12
Near lateral phoria : / base-in
-1.22 gradient : 0 base-in
Gradient AC/A ratio : 4:1
Calculated AC/A ratio : 0.6:1
Base-in vergence (near) : 6/18/12
Base – out vergence (near) : 4/10/8
)Vergence facility : 9 cpm (slow with base out
NRA : +0.22 D
PRA : -1.22
Accommodative amplitude (push – up ) : 8 D OD and OS
MAF : 0 cpm slow with -0.22 , OD and OS
BAF : 0cpm difficulties with -0.22 , no problem with +0.22
MEM retinoscopy : +1.02 OD and OS
مردمک ها نرمال بودند و تمامی تست های سالمت داخلی و خارجی نیز منفی بودند ،انحراف کامیتانت بود و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد.
Case analysis
به علت وجود اگزوفوریا در نزدیک ،ارزیابی داده های PFVنخستین مرحله در آنالیز این بیمار می باشد .گرچه اندازه گیری های مستقیم PFVدر این مورد پایین
هستند( ورژنس base-outو سهولت ورژنس) ،یافته های ییر مستقیم نرمال ( ) BAF with +0.22 ، NRAیا باتال ( )MEMهستند .بنابراین گرچه اگزوفوریا در نزدیک ،
دور بودن نقطه ی نزدیک تقارب و کاهش PFVبر تشخیص CIدتاللت می کند ،مشکل دیگری نیز همزمان وجود دارد .با یک نگاه دقیق تر به داده ها می توان
دریافت که تمامی تست هایی که توانایی بیمار را در تحریک تطابق ارزیابی می کنند نیز ییر طبیعی هستند .نتایج ، MAFآمپلیتود تطابقی PRA ،و رتینوسکوپی MEM
بیانگر تشخیص accommodative insufficiencyمی باشد.
درمان
وقتی CIبا AIهمراه باشد ،مهم است که در رابطه با احتمال CIکاذب فکر کنیم .بیماری که با تطابق کردن مشکل دارد ،ممکن است تطابق کمتر انجام دهد که
منجر به یک مقدار بیشتر اگزوفوریا و دو ر شدن نقطه ی نزدیک تقارب می گردد .گاهی تکرار کاور تست و تست نقطه ی نزدیک تقارب با لنزهای مثبت به کاهش
اگزوفوریا و بهبود نقطه ی نزدیک تقارب می انجامد .چنین حالتی تشخیص Pseudo CIرا تایید می کند .با این حال در بسیاری از موارد این بهبودی با لنزهای مثبت
215
اتفاق نمی افتد .حتی اگر مقدار مثبت سریعا یافته های دو چشمی را بهبود نبخشد ،ممکن است CIکاذب وجود داشته باشد .در این مورد ،مثبت کم تاثیری مثبتی بر
نقطه ی نزدیک تقارب نداشت .در هرحال AIرا همراه با مشکل تقارب درمان می کنیم .ما در این کیس +2./2 D OUبرای مطالعه همراه با یک برنامه ی ویژن
تراپی تجویز کردیم(جدول .)9.8پس از 18جلسه ی 42دقیقه ای در مطب ،جنیفر بهبود یافته و تمامی یافته ها نرمال شدند .وی به استفاده از عینک مطالعه ادامه
داد و از برنامه ی استاندارد ویژن تراپی ، maintenanceپیروی کرد.
Convergence insufficiencyشایع ترین فرم اختالل دید دو چشمی است که کلینیسین ها با آن سروکار دارند .این اختالل در تمامی گروه های سنی و حتی جمعیت
پرزبایوپ ها نیز وجود دارد .تحقیقات نشان داده که روش هایی که در موارد 9.2تا 9.8توصیف شدند ،تقریبا همواره برای این شرایط موثر می باشند و برای تمام
گروه های سنی به خوبی و به طور یکسان عمل می کنند.
Divergence insufficiency
اصطالح divergence insufficiencyنخستین بار توسط دوئن مورداستفاده قرارگرفت .وی DIرا به صورت شرایطی تعریف کرد که درآن یک ایزوفوریا به میزان 0تا
8پریزم در دور و ایزوفوریای اندک در نزدیک ،ورشن های نرمال و کاهش دایورجنس در دوروجود دارد.از بین مشکالت دیددوچشمی ییر استرابیسمیک مختلف DI ،
کمترین شیوع را دارد وکمترین میزان توجه رابه خود مع طوف کرده است .گرچه ناتوانی تباعد ییر شایع می باشد ،باعث سیمپتوم های قابل توجهی می شود که ممکن
است در صورت تشخیص صحیح این شرایط این سیمپتوم ها بهبود یابند DI .همچنین می تواند با آنومالی های بینایی دیگری اشتباه گرفته شود که اتیولوژی های
بسیاری جدی دارند.
شاخص ها:
ساین ها:
مگنیتود انحراف
بیماران دارای DIایزوفوریای بیشتر در دور نسبت به نزدیک ،کاهش NFVو یک انحراف کامیتانت دارند .شاخص تمایزدهنده انحراف بزرگتر در دور است که می تواند
یک فوریا ،ایزوتروپی اینترمیتنت یا یک ایزوتروپیای کانستنت باشد .دوئن در تعریفش از این شرایط اظهار کرد که میزان 0تا 8ایزوفوریا در دور و یک ایزوفوریای
جزئی در نزدیک ویژگی آنومالی بود .وی یک تفاوت مشخص تری را بین انحرافات دور و نزدیک گزارش نکرد Prangen .و Oaks ، Kochو Burianنیز این بیان را
تایید کردند که مقدار انحراف ایزو باید در دور بزرگتراز نزدیک باشداما مگنیتود خاصی را مشخص نکردند Harbison ، Moore .و Stockbridgeدر یک نمونه از 16
مورد DIگزارش کردند که مقدار انحراف ایزو در دور از 8تا 02پریزم دیوپتربا یک میانگین 16پریزم دیوپتربود .درنزدیک ،انحراف همواره ایزوی کمتری با یک
اختالف 4تا 18پریزم دیوپتر بود .محققین دیگر معتقد بودند که یک تفاوت 12پریزم از یک فاصله تا فاصله ی دیگر یک گایدتالین مناسب می باشد .این پیشنهاد
هیچ اساس تحقیقاتی محکمی ندارد و فقط باید به عنوان یک راهنما مورد استفاده قرار گیرد .به جای اتکا به این گاید تالین ما دریافته ایم که بهتر است درباره ی
تفاوتی که براساس یک نسبت AC/Aپایین انتظار می رود ،فکر کنیم .از آنجاییکه یک نسبت AC/Aکمتر از 0:1پایین در نظر گرفته می شود ،تفاوتی به اندازه ی 8
بین دور و نزدیک جهت تایید تشخیص DIکافی است .بنابراین کلینیسین ها باید به قضاوتشان تکیه کنند و عالوه بر مگنیتود زاویه انحراف در دور و نزدیک به شاخص
های دیگر نیز توجه کنند تا به تشخیص برسند .این شاخص های مکمل در زیر توصیف شده اند.
216
نسبت زمانی که انحراف رخ می دهد:
یک شاخص مهم نسبت زمانی است که انحراف در دور در مقایسه با نزدیک رخ می دهد .هرزمانی که یک استرابیسم اینترمیتنت وجود داشته باشد ،شناخت نسبت
زمانی که انحراف وجود دارد ،حائز اهمیت می باشد .برای مثال ممکن است دوبیمار با یک ایزوتروپیای اینترمیتنت در دور مراجعه کنند .گرچه در نگاه اول به نظر
شرایط یکسانی دارند ،ممکن است به علت تفاوت در مدت زمانی که انحراف وجود دارد ،بسیار متفاوت باشند .ممکن است بیمار اول در 92درصد زمان ایزوتروپی
اینترمیتنت داشته باشد در حالیکه در دومی انحراف فقط 2درصد زمان وجود داشته باشد .تفاوت زیاد در فرکانس انحراف به یک پلن درمانی متفاوت خواهد انجامید.این
شاخص همچنین در آنالیز انحرافات دور ونزدیک باید مد نظر قرار گیرد.یک بیمار DIممکن است یک انحراف ایزو داشته باشد که فقط اندکی در دور بزرگتر از نزدیک
است یا ممکن است انحراف یک ایزوتروپی اینترمیتنت در دور ویک ایزوفوریا در نزدیک باشد .بنابراین تفاوت زیاد در نسبت زمانی که انحراف وجود دارد می تواند به
اندازه ی تفاوت بین مگنیتود دور و نزدیک مهم باشد.
نسبت AC/A
یک نسبت AC/Aپایین در DIوجود دارد.این عموما بر پایه ی AC/Aمحاسبه ای پذیرفته شده و یک مالحظه ی مهم در درمان می باشد.
تمامی اندازه گیری های مستقیم NFVدر دور در DIپایین خواهند بودصرف نظر از اینکه NFVبا تکنیک های اسموث ،استپ یا جامپ اندازه گیری شود.برخالف
ارزیابی دید دوچشمی در نزدیک ،تست های استانداردی برای ارزیابی ییر مستقیم NFVدر دور وجود ندارد.
تمایل روشنی در منابع در رابطه با عیب انکساری در DIمشخص نشده است .به نظر نمی رسد که شیوع هایپروپی در DIبیشتر از عموم جمعیت باشد.این یک شاخص
مهم کلینیکال می باشد .وجود هایپروپی اصالح نشده یک فاکتور اتیولوژیک ممکن برای ایزوتروپی در دور خواهد بود.آسان بودن برطرف کردن هایپروپی توسط
کارکشن آنرا یک ویژگی مطلوب از نقطه نظر درمان می کند .متاسفانه هایپروپی به ندرت با DIهمراه می باشد.
کامیتانسی:
یک شاخص مهم divergence insufficiencyماهیت کامیتانت انحراف می باشد به این معنی که ورشن ها در تمامی جهات نگاه نرمال هستند و تفاوتی در مگنیتود
فوریا یا استرابیسم در موقعیت های مختلف نگاه و با فیکسیشن هریک از دوچشم وجود ندارد .کامیتانسی یک یافته ی کلیدی است که DIرا از حاتالت جدی تر نظیر
فلج عصب ششم تمیز می دهد.
سیمپتوم ها:
شایع ترین سیمپتوم ، DIدیپلوپی اینترمیتنت می باشد.دیپلوپی در نگاه به دور برجسته تر می شود .یک ویژگی مهم این سیمپتوم این است که شروع آن ناگهانی نمی
باشد .معموتال بیمار گزارش می کند که دیپلوپی برای یک مدت طوتالنی وجود داشته و ماهیت آن تغییر نکرده است .گزارش شده که دیپلوپی پس از استراحت کاهش
می یابد یا کامال برطرف می گردد .سیمپتوم های دیگر عبارتنداز :سردرد ها ،خستگی چشمی ،حالت تهوع ،گیجی ،train and car sickness ،سردردهای ،panoramic
تاری دید ،مشکل فوکوس از دور به نزدیک و حساسیت به نور
217
جدول : 9.12ساین ها و سیمپتوم های DI
ساین ها:
ایزوفوریای بیشتر در دور نسبت به نزدیک
فرکانس انحراف ایزو در دور بیشتر از نزدیک می باشد
نسبت AC/Aپایین (متد محاسبه ای)
کاهش ورژنس فیوژنی منفی در دور
عدم عیب انکساری قابل توجه
انحراف کامیتانت
دید واحد با recession
سیمپتوم ها:
طوتالنی مدت
دیپلوپی اینترمیتنت در دور
بدتر شدن دیپلوپی در صورت خستگی
سردردها
Eyestrain
حالت تهوع
گیجی
Train and car sickness
سردردهای پنورامیک
تاری دید
دشواری فوکوس از دور به نزدیک
حساسیت به نور
DIیک شرایط خوش خیم و بدون عواقب جدی جز سیمپتوم های بینایی لیست شده در جدول 9.12در نظر گرفته می شود.با این حال مشابه حاتالت متعدد دیگری
می باشد و از این جهت یک تشخیص افتراقی دقیق اهمیت دارد.این حاتالت عبارتنداز divergence paralysis ،basic esophoria، Convergence excess :و six
. nerve palsyتمامی این ها می توانند با یک انحراف ایزو در دور بروز کنند .علت ایجاد دو حالت آخر ایلب می تواند خطرناک باشد .بنابراین باید نسبت به تشخیص
افتراقی DIآگاه بود و نخست اختالتالت جدی تر را رول آت کرد ،اختالتالتی مانند divergence paralysisو six nerve palsyکه می توانند شرایط مشابه DIداشته
باشند و آنرا تظاهر کنند.جدول 9.11شرایط متعددی را لیست می کند که باید در تشخیص افتراقی DIمدنظر قرارگیرند.
ازمیان چهار حالتی که باید رول آت شوند CE ،و BEبه راحتی رد می شوند زیرا هیچکدام با ایزوی بیشتر در دور نسبت به نزدیک یا با بیشتربودن فرکانس ایزو در دور
نسبت به نزدیک بروز نمی کنند CE .شرایطی است که درآن ایزوی بیشتر در نزدیک نسبت به دور وجود دارد و ایزوی بیسیک با انحرافات تقریبا برابر در دور و نزدیک
بروز می کند.
218
: Six nerve palsy
هردو فلجی یکطرفه و دوطرفه ی عصب زوج ششم شباهت بیشتری به DIدارند با این تفاوت که در این شرایط یک انحراف ییر کامیتانت وجود دارد .از تکنیک های
کلینیکال متعددی نظیر اندازه گیری انحراف در موقعیت های اصلی نگاه ،تست شیشه ی قرمز و Hess-Lancaster screenمی توان به منظور تعیین کامیتانسی
استفاده کرد.
:Divergence paralysis
دشوارترین کار برای کلینیسین تمیز DIاز فلج تباعد خواهد بود.
جدول 9.10ساین هاو سیمپتوم های divergence paralysisرا لیست می کند .مهم ترین ویژگی آن دیپلوپی ناگهانی با ایزوتروپی شدید در دور می باشد .میزان
دیپلوپی و مگنیتود انحراف همچنان که شی ء مورد نظر به سوی بیمار نزدیک می شود ،کاهش می یابد تا جایی که در یک فاصله ی معینی ،دید دو چشمی وجود
دارد .دوئن همچنین گزارش کرد که divergence paralysisمشابه DIیک انحراف کامیتانت می باشد .سیمپتوم دیگری که گهگاه با divergence paralysisهمراه
می باشد ،سردرد است .تفاوت کلیدی بین سردرد در DIو DPشروع ناگهانی سیمپتوم در حالت دوم می باشد.گهگاه اما نه همیشه افتالموسکوپی پاپیل ادما را در
بیماران divergence paralysisنشان می دهد .ممکن است یک الگوی Aبا انحراف ایزوی بیشتر در جهت نگاه باتال و کاهش ایزو در نگاه به پایین وجود داشته باشد.
آیا divergence paralysisیک پدیده ی متمایز است ؟ مناقشات قابل توجهی دررابطه با ماهیت DPوجود دارد و برخی متخصصین نسبت به اعتبار DPبه عنوان یک
پدیده ی تشخیصی طرح پرسش کرده اند .اکثر محققین DPرابه صورت شرایطی با شاخص های ذکرشده در باتال توصیف کردند .با اینحال Jampolskyمعتقد بودکه
ساین هاوسیمپتوم های کلینیکال divergence paralysisمشابه فلجی م الیم تا متوسط فلجی عصب زوج ششم می باشد .ممکن است که یک فلجی دوطرفه ی
عصب ششم یک divergence paralysisرا تداعی کند .ارزیابی دقیق کامیتانسی باید بخشی از تشخیص افتراقی DPباشد .به عالوه باید به دقت به دنبال endpoint
nystagmusگشت که تشخیص فلجی دوطرفه ی عصب ششم را تایید خواهدکرد.
اتیولوژی DP : DPدر بسیاری از شرایط اثرگذاربرسیستم اعصاب مرکزی مشاهده شده است ، chorea( .انسفالیت ، lues ،مولتیپل اسکلروزیس ،ترومای سر ،خونریزی
مغزی ،افزایش فشار داخل جمجمه ای ،تومور مغزی و ضایعات عروقی ساقه ی مغزی.
خالصه :
DIباید از فلج تباعدی همچنین فلجی عصب زوج ششم CE ،و ایزوفوریای بیسیک تمیز داده شود.این تشخیص افتراقی به شدت به ماهیت سیمپتوم های بیمار
بستگی دارد .به طور تیپیک بیماران DIبا یک سابقه ی طوتالنی مدت دیپلوپی اینترمیتنت مراجعه می کنند که طی نگاه به دور برجسته تر می باشد .در DPو فلج
عصب ششم نیز دیپلوپی در فاصله ی دور بیشتر است اما شروع به صورت حاد می باشد .گرچه در DIو DPدیپلوپی اساسا در تمامی جهات نگاه یکسان است ،در
فلجی عصب زوج ششم انحراف ییر کامیتانت می باشد.در فلجی یکطرفه یا دوطرفه ی عصب زوج ششم ،ممکن است endpoint nystagmusوجود داشته باشد.
همچنین DIرامی توان به راحتی از فزونی تقارب ( )CEتمیزداد که در CEانحراف ایزو در نزدیک بزرگ تر از دور بوده و سیمپتوم ها نیز در نزدیک شدیدتر هستند.
همچنین باید DIرااز ایزوفوریای بیسیک ()basic esophoriaتمیز داد که در BIمگنیتود انحراف در دور ونزدیک برابرمی باشد .دیگر شاخص های تمایزدهنده عبارتنداز:
219
Divergence insufficiencyبا خستگی بدتر می شود اما divergence paralysisو فلجی عصب زوج ششم در تظاهرشان استیبل هستند .بنابراین در ، DIدیپلوپی با
خسته شدن بیمار بدتر می شود.
دیپلوپی که از جانب بیماران DIگزارش می شود عمومادر مقایسه با divergence paralysisو فلجی عصب ششم شدت کمتری دارد.
گاهی اوقات DPو six nerve palsyبا پاپیل ادما همراه می باشد.
در DPیا ، six nerve palsyبیمار ممکن است ساین ها و سیمپتوم های دیگری چون احساس گیجی ،احساس رخوت ،استفراغ ،تحریک پذیری ،اختالل در راه
رفتن و distal paresthesiaداشته باشد.
در فلجی زوچ ششم ،انحراف ییر کامیتانت است و ممکن است endpoint nystagmusوجود داشته باشد.
تشخیص افتراقی حیاتی است زیرا همانطور که گفته شد عوامل حاتالت متعدد تحت بررسی از مهم تا خطرناک متغیر می باشند DI .یک پدیده ی خوش خیم و مجزا
است در حالی که DPو فلجی عصب ششم ممکن است با پاتولوژی ساقه ی مغز و اختالتالت عروقی همراه باشد .حدود یک سوم بیماران تا پنج سال دیگر زنده نمی
مانند .تمامی بیمارانی که مشکوک به divergence paralysisیا six nerve palsyباشند نیاز به ارزیابی سریع و دقیق نورولوژیک دارند.
درمان:
ما توصیه به توالی درمان جدول 9.0می کنیم( پس از آنکه مشکالت نورولوژیک رول آت شدند)
لنزها:
در تمامی موارد دیسفانکشن های دوچشمی و تطابقی ،نخستین مالحظه ی درمانی اصالح هرگونه عیب انکساری قابل مالحظه می باشد .هرچند در مورد ، DIاصالح
عیب انکساری عموما تاثیر مفید ناچیزی بر کاهش زاویه ی انحراف دارد .همانگونه که قبال نیز بیان گردید ،به نظر نمی رسد که شیوع هایپروپیا در DIبیشتر از عموم
جمعیت باشد .به عالوه DIمعموتال با یک نسبت AC/Cپایین همراه است .هردوی این فاکتورهااحتمال موثربودن لنزها در درمان این شرایط را به شدت کاهش می
دهند.با این حال اگر هایپروپی وجود داشته باشد ،باید حداکثر مثبت را جهت کاهش انحراف تابیشترین حد ممکن تجویز نمود.
پریزم:
201
اگر یک انحراف عمودی وجود داشته باشد ،پریزم عمودی باید تجویز گردد .برای ، DIپریزم افقی عموما مهم ترین آپشن درمان است .در اکثر موارد ،استفاده از پریزم
افقی ضروری بوده و نخستین و موثرترین رویکرد برای divergence insufficiencyمی باشد .برای تعیین مگنیتود می توان از متدهای مختلفی استفاده کرد .می توان
از تکنیک هایی استفاده کردکه دیددوچشمی را تحت شرایط دیسوسیه ارزیابی می کنند مانند فوریای ون گرف و آنالیز ورژنس با استفاده از معیار . Sheardیک
آلترناتیو مناسب استفاده از آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی می باشد .بیشتر متخصصین اکنون آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی رامتد انتخابی می دانند زیرا باینوکوتالریتی را
تحت شرایط آسوشیتد و احتماتال شرایط طبیعی تری ارزیابی می کند .به طور کل باید حداقل پریزم تالزم برای برطرف شدن سیمپتوم های بیمار را تجویز کرد .مشخص
شده که پریزم تعیین شده بر اساس فیکسیشن دیسپاریتی عموما کمتراز مقدار تعیین شده توسط متدهای دیگر می باشد .آسوشیتد فوریا که توسط Mallet unitو
American optical vectographic slideاندازه گیری می شود تمایل به بیشتر برآوردکردن مقدار پریزم مورد نیاز دارد و بنابراین متد ترجیحی برای تعیین پریزم افقی
نمی باشد .در عوض ممکن است از کارت Wessonبرای رسم منحنی forced vergence fixation disparityاستفاده شود .این رویکرد امکان اندازه گیری دقیق
فیکسیشن دیسپاریتی را به همراه اسوشیتد فوریا ،نوع منحنی و شیب منحنی فراهم می کند .از بین این چهار یافته ،شیب منحنی اطالعات اصلی برای تجویز پریزم را
در اختیار قرار می دهد .گایدتالین های رسم این منحنی هاو تجویز پریزم براساس این اطالعات در فصل 12با جزئیات توضیح داده شده است .کارت وسون فقط برای
تست نزدیک طراحی شده است B-VAT .یک ابزار در دسترس می باشد که می تواند برای ارزیابی فیکسیشن دیسپاریتی در فاصله ی دور مورد استفاده قرار گیرد .این
ابزار می تواند برای رسم منحنی forced vergence fixation disparityدر دور همچنین برای اندازه گیری اسوشیتد فوریا مورد استفاده قرار گیرد .امریکن اپتیکال
وکتوگرافیک اسالید می تواند برای اندازه گیری اسوشیتد فوریا استفاده گردد .از آنجاییکه DIمعموتال فقط در دور ایجاد سیمپتوم می کند ،می توان یک کارکشن فقط
برای فعالیت های دید دور یا برای استفاده ی تمام وقت تجویز کرد .ایلب بیماران DIمی توانند این پریزم base-outاضافی را در نزدیک تحمل کنند زیرا PFVمعموتال
کافی می باشد .اگر بیماری نتواند پریزم base-outرا برای کار نزدیک تحمل کند ،ویژن تراپی جهت توسعه ی PFVمی تواند تجویز گردد.
ویژن تراپی:
اگر تجویز پریزم در برطرف کردن سیمپتوم های بیمار موفقیت آمیز نباشد ،ویژن تراپی مورد توجه قرار می گیرد .گرچه اطالعات شاخصی در رابطه با اثربخشی ویژن
تراپی در موارد DIدر دسترس نمی باشد ،در رابطه با انحرافات ایزوی دیگر اطالعات کافی وجود دارد که نشان می دهد ویژن تراپی باید در درمان انحراف ایزو موثر
باشد .عموماگاید تالین های زیر سودمند می باشد:
ویژن تراپی را در نزدیک و ازجایی شروع کنید که بیمار بتواند با موفقیت عمل کند و تدریجا به سمت فواصل دورتر بروید.
در هرفاصله ای ،با تارگت های فیوژن محیطی شروع کنید و به سمت تارگت های مرکزی بروید.
تراپی را با محرک درجه سوم شروع کنید و به سمت محرک های درجه دوم وسپس اول بروید.
اهداف کلی افزایش دامنه ی NFVدر دور و بهبود سهولت ورژنسی می باشد که به بیمار اجازه می دهد تا تغییرات سریع در ورژنس و تطابق به راحتی و بدون دیپلوپی
ایجاد کند.
فازاول:
فاز نخست تراپی جهت محقق نمودن اهداف لیست شده در جدول 9.10طراحی شده است .اهداف اولیه آموزش مفهوم و احساس تباعد و شروع کار با NFVدر نزدیک
می باشد .گرچه هدف نهایی برای DIبهبود NFVدر دور می باشد ،شروع تراپی در نزدیک بسیار آسانتر است .روش هایی که می توان برای این اهداف اولیه استفاده
کرد براک استرینگ ،bug on string ،تراناگلیف های متغیر و وکتوگرام ها هستند.
200
: فازاول تراپی وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند:نقطه ی پایانی
. را در نزدیک با یک تراناگلیف یا تکنیک قابل مقایسه ی دیگر فیوز کند12 base-in حدود
آورده شده9.14 نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز اول در جدول. در سهولت تطابقی کامل کند02/02 رابا لنزهای مثبت و منفی دو توسط تارگت10 cpm
.است
: فازاول- Divergence insufficiency نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای: 9.14 جدول
:جلسات اول و دوم
درمطب
فیدبک های مختلف و اهمیت کار، اهداف ویژن تراپی، توصیف مشکالت بینایی
Brock string
Tranaglyphs or vectograms:base-in
Begin with a peripheral target such as tranaglyph 212 or the Quoit vectogram
Computer Orthoptics Random dot program : base-in
:درخانه
HTS vergence and accommodation programs
Brock string
:جلسات سوم و چهارم
در مطب
Bug on string
Tranaglyphs or vectograms:base-in
Use targets with more central demand (clown . Bunny tranaglyphs , clown , Topper vectograms)
Computer Orthoptics Random dot program : base-in
: جلسات پنجم تا هشتم
در مطب
Bug on string
Tranaglyphs or vectograms:base-in
Use even more detailed targets such as tranaglyph sports slide and Faces targets and the Spriangle vectogram
Computer Orthoptics Random dot program : base-in
:درخانه
HTS vergence and accommodation programs
202
فاز دوم :
فازدوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 9.10طراحی شده است .همین که Smooth NFVدر نزدیک نرمال شد ،تقاضای ورژنسی فازیک یا جامپ باید
مورد تاکید قرار گیرد .هنوز می توان از تراناگلیف هاو وکتوگرام هااستفاده کرد.گرچه باید اصالحات جهت ایجاد یک تقاضای ورژنسی استپ انجام گیرند.تکنیک های
ارزشمند دیگر در این مرحله تراناگلیف های ییر متغیر ،اپرچر رول ،دایره های اکسنتریک ،کارت های فیوژن فضای آزاد ،کارت های Lifesaverو برنامه ی
Computer Orthoptics Jump vergence programهستند .برخالف فازاول که درآن سرعت یک مهم نیست ،طی فازدوم تراپی باید تاکید به جای مگنیتود بر جنبه
های کیفی فیوژن باشد.افزایش سرعت پاسخ ورژنس فیوژنی و کیفیت ریکاوری فیوژن اهمیت دارد.دیگر هدف این فاز تراپی شروع کاربا دامنه ها وسهولت PFVمی
باشد.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی فاز 0وقتی فرامی رسد که بیمار بتواند:
کارت 10را با استفاده از کانورجنس و کارت 6را با استفاده از دایورجنس توسط اپرچررول فیوزکند.
دایره های اکسنتریک یا کارت های فیوژن فضای آزاد را با استفاده از کانورجنس ( 10سانتی متر فاصله ی دوکارت) و دایورجنس ( 6سانتی متر فاصله ی دوکارت)
فیوزکند .نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز 0در جدول 9.14آمده است.
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with
درخانه :
HTS vergence and accommodation programs
درخانه:
HTS vergence and accommodation programs
جلسات سیزدهم تا شانزدهم:
درمطب:
Aperture Rule:base-in
Eccentric circles or free space fusion cards :base-in
Computer orthoptics random dot vergence program : both base-in and base-out
Aperture Rule:base-out
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand ; base-out
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with
درخانه:
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles :base-in
فازسوم:
پس از دست یابی به اهداف فاز اول ودوم ،هدف بعدی شروع کار تمرین در فاصله ی دور و حرکت از نزدیک به دور می باشد .این کار را می توان در مراحل مختلفی
انجام داد .برای مثال پس از کاربا تکنیک هایی چون تراناگلیف ها ،وکتوگرام هاو دایره های اکسنتریک در 42سانتی متری ،همین روش ها را می توان در یک متری
تکرار کرد .همین که موفقیت در این فاصله حاصل شد ،همزمان که فاصله افزایش پیدامی کند ،باید ازتارگت های دیگری استفاده کرد .تراناگلیف ها و وکتوگرام ها را
می توان روی یک اورهد پروژکتور ،پروژکت کرد یا از دایره های اکسنتریک بزرگ پرینت شده روی کایذ 8.2X11 inمی توان استفاده کرد.تکنیک دیگری که می
توان برای تمرین NFVدر دور بکاربرد ،استفاده از پریزم لوز با تارگت های مناسب حاوی ساپرشن کنترل می باشد.نمونه ای ازاین تارگت ها درفصل ششم نشان داده
شده است.وقتی پریزم base-outبرای DIتجویز می شود نیز ممکن است ویژن تراپی تالزم باشد .گاهی این پریزم در کاهش سیمپتوم های بیمار در دور موفقیت آمیز
است اما وقتی برای تمام وقت استفاده شود ایجاد ناراحتی در نزدیک می کند.یک آپشن تجویز دو جفت عینک است که فقط عینک دور دارای پریزم باشد .آپشن دیگر
ویژن تراپی جهت توسعه ی PFVدر نزدیک است که به بیمار اجازه می دهد تا با این تقاضای تقاربی اضافی به راحتی عمل کند .یک برنامه ی ویژن تراپی مشابه انچه
در ابتدای این فصل برای CIبیان شد ،مناسب خواهد بود .یک ارزیابی مجدد باید اواسط برنامه ی ویژن تراپی و دوباره در پایان تراپی انجام شود .تمامی تست های دو
چشمی و تطابقی باید تکرار شوند و با یافته های ابتدایی همچنین مقادیر مورد انتظار مقایسه شوند .وقتی تمامی اهداف ویژن تراپی حاصل گردید و برنامه ی ویژن
تراپی کامل شد ما برنامه ی maintenanceجدول 9.9را توصیه می کنیم.
204
جدول : 9.14نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای - DIفاز سوم:
جلسات هفدهم تا بیستم
درمطب
Tranaglyphs or vectograms at 1m
Eccentric circles or free space fusion cards: base-in at 1m
Computer orthoptics random dot vergence program : step-jump at 1m
درخانه:
HTS vergence and accommodation programs
Large Eccentric circles at 1m
جلسات بیستم تا بیست و چهارم
در مطب :
Tranaglyphs or vectograms projected with overhead projector
Large eccentric circles at distance
درخانه:
HTS vergence and accommodation programs
Large eccentric circles at distance
برخالف CIکه آسان ترین اختالل دید دوچشمی از نظر درمان با ویژن تراپی می باشد DI ،مشکل ترین است .اگر استفاده از لنزها ،پریزم base-outدر برطرف کردن
سیمپتوم های بیمار کامال موثر نباشد ،ویژن تراپی باید انجام گیرد.
سرجری:
درمان اپتومتریک DIشامل لنزها ،پریزم و ویژن تراپی می باشد .خوشبختاته در موارد بسیار نادری مداخله ی جراحی ضرورت پیدا می کند Prangen .و Kochاظهار
کردند که بیماران DIریسک جراحی ضعیفی دارند Dunnington .سرجری را برای انواع مقاوم تر این شرایط پیشنهاد کرد Burian .معتقد بود که رسشن دوطرفه ی
رکتوس خارجی روش انتخابی است البته فقط در صورتی که پریزم تراپی امتحان شده باشد.
Case studies
Case studyهای زیر نمونه هایی از بیماران DIهستند که کلینیسین ها با آن ها برخورد می کنند.
Case 9.9
Suzanneیک دختر 16ساله است که با شکایت دوبینی گاهگاهی مراجعه کرده است .دوبینی خصوصا هنگامی که وی در مدرسه از تخته یادداشت برداری می کند و
هنگام رانندگی آزار دهنده می شود .آخرین معاینه ی چشمی وی حدود دو سال پیش بوده و در آن زمان هیچ مشکلی پیدا نشد .اما مادرش به یاد می آورد که حدود
چهار سال پیش نیز سوزان شکایت از دوبینی داشت .در آن زمان دکتر وی اعتقاد داشت که یک مشکل بینایی وجود دارد اما این مشکل به قدری جدی نیست که نیاز
به درمان داشته باشد .سوزان از نظر سالمت وضعیت خوبی دارد و هیچگونه دارویی مصرف نمی کند .همچنین عملکرد خوبی در مدرسه داشته ،اشتهای خوبی دارد و
الگوهای خواب وی نیز نرمال است.
205
نتایج معاینات:
Case analysis
تمامی داده های نزدیک در این فرد نرمال هستند .یک مقدار باتالی ایزوفوریا در دور وجود دارد و NFVدر دور کاهش یافته است .محتمل ترین تشخیص divergence
insufficiencyمی باشد .گرچه در چنین مواردی تامل در مورد تشخیص افتراقی لیست شده در جدول 9.11اهمیت دارد ،تاریخچه نشان می دهد که مشکلی وجود
ندارد .سوزان حداقل 4سال پیش نیز شکایت از دوبینی داشت .احتمال دارد که علت ناراحتی کنونی وی نیاز به یادداشت برداری بیشتر از تخته در مدرسه و شروع
رانندگی وی باشد .از نظر تاریخچه ی سالمت ،خوراک و وضعیت خواب خوب است .عملکرد وی در مدرسه کاهش چشمگیری را نشان نمی دهد .بنابراین سوزان
نوجوانی است که در تمامی حوزه ها به خوبی عمل می کند فقط اینکه شکایت از دوبینی گهگاهی دارد .تاریخچه DIرا نشان می دهد و ماهیت کامیتانت انحراف
فلجی عصب زوج ششم را رد می کند .پس divergence insufficiencyمحتمل ترین تشخیص می باشد.
206
درمان
چون لنزها انحراف ر ا اندکی کاهش می دهند ،جهت اصالح هایپروپی تجویز شدند هرچند نسبت AC/Aپایین می باشد .به عالوه پریزم base-outبه عینک وی
اضافه گردید .مقدار پریزم بر اساس اندازه گیری اسوشیتد فوریا در دور با استفاده از American optical fixation disparity targetتعیین گردید .مقدار اسوشیتد فوریا
با این وسیله 6 base-outبه دست آمد .تجویز نهایی عبارت بود از:
از سوزان خواسته شد تا از عینک در مدرسه و برای رانندگی برای مدت 4هفته استفاده کند و برای ارزیابی مجدد مراجعه کند .پس از ارزیابی مجدد ،وی برطرف
شدن سیمپتوم ها را با عینک جدیدش گزارش کرد .کاور تست با عینک 0 esophoriaدر دور و 6 exophoriaدر نزدیک بود .ورژنس base-inدر دور x///0بود.
از سوزان خواسته شد تا به استفاده از عینک به همین منوال ادامه دهد و یک سال دیگر مراجعه کند و اگر مشکلی داشت زودتر مراجعه کند .این یک caseتیپیکال DI
است .عینک مثبت پایین و پریزم base – outبدون نیاز به ویژن تراپی موثر بودند.
Case 9.12
Gregیک حسابدار 00ساله است که با شکایت دوبینی گهگاهی و eyestrainمراجعه کرده است .دوبینی بیمار را هنگام رانندگی یا فعالیت های بینایی دیگر در دور
مانند تماشای تلویزیون آزار می دهد .در پایان روز ،وی ایلب eyestrainرا به صورت یک احساس فشار روی چشم هایش تجربه می کند .وی این مشکالت را برای
چنین سال داشته است و در گذشته به او عینک داده شده است .عینک مشکالت را کم تر کرده اما به طور کامل برطرف ننموده است .در حقیقت عینکی که یک سال
پیش برای بیمار تجویز شده هنگام مطالعه وی را کمی راحت تر کرده است .وی گاهی اوقات حتی هنگام مطالعه با عینکش eyestrainرا تجربه می کند .تاریخچه ی
سالمت وی منفی است و هیچگونه دارویی مصرف نمی کند.
تجویز کنونی
OD : plano with 2 base - out
OS : plano with 2 base – out
VA ( distance , uncorrected ) : 02/02 OU
VA (distance , corrected ) : 02/02 OU
VA ( near , uncorrected ) : 02/02 OU
VA ( Near , corrected ) : 02/02 OU
Near point of convergence
Accommodative target : 2 cm
Penlight : 2 cm
Cover test ( distance,uncorrected) : 12 esophoria
Cover test ( near,uncorrected) : orthophoria
Cover test ( near , corrected) : 12 exophoria
Subjective
OD : plano , 02/02
207
OS : plano , 02/02
Distance lateral phoria : 12 esophoria
Base – in vergence (distance ) : x/0/-4
Base – out vergence (distance) : 12/14/8
Vertical associated phoria ( distance) : no vertical deviation
Near lateral phoria : orthophoria
-1.22 gradient : 0 esophoria
Gradient AC/A ratio : 0:1
Base-in vergence (near): 10/18/9
Base-out vergence (near) : 12/14/12
Vertical associated phoria (near) : no vertical deviation
NRA : +0.02
PRA : -0.22
Acc amplitude (push – up ) : 12 D 2D and OS
MAF : 9 cpm OU
BAF: / cpm
MEM retinoscopy : +2.22 OU
مردمک ها و تست های سالمت خارجی و داخلی نرمال بودند ،انحراف کامیتانت بود و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد.
Case analysis
سابقه ی دیپلوپی و آستنوپی طوتالنی مدت همراه با ایزوفوریای باتال در دور و یک نسبت AC/Aپایین به وضوح بر تشخیص divergence insufficiencyدتاللت دارد.
این بیمار در گذشته توسط پریزم تحت درمان قرار گرفته و گرچه عینک به شرایط وی کمک کرده است اما به طور کامل سیمپتوم های وی را برطرف نکرده است.
چالشی که در این کیس وجود دارد مربوط به درمان و نه تشخیص آن است.
درمان:
دو مشکل در این فرد وجود دارد .مشکل اول این است که با وجود این تجویز کنونی نیز ( )12 base-outبیمار هنوز کمی دیپلوپی و ناراحتی را گزارش می کند و
مسئله ی دوم این است که با عینک ،بیمار مشکل آستنوپی هنگام مطالعه پیدا می کند .آنالیز اطالعات نزدیک با این تجویز دلیل این مشکل را نشان می دهد .کاور
تست در نزدیک با این تجویز 12 exophoriaمی باشد PFV .در نزدیک بدون عینک 12/14/12و با پریزم PFV ، 12 base – outحدود 12پریزم کاهش خواهد
یافت .بنابراین با عینک ،بیمار یک مقدار باتالی اگزوفوریا با کاهش رنج PFVدر نزدیک نشان می دهد .استفاده از پریزم اضافی در این فرد توصیه نمی شود .اسوشیتد
فوریا با تست فیکسیشن دیسپاریتی ثابت می کند که 8تا 12پریزم base-outیک میزان مناسب و قابل قبول پریزم می باشد .ویژن تراپی جهت حل هردو مشکل
فوق الذکر تجویز گردید .هدف نخست بهبود PFVدر نزدیک بود و هدف دوم نیز بهبود NFVدر دور بود .این برنامه ی ویژن تراپی حدود 0ماه به طول انجامید و
شامل 14جلسه در مطب بود .ما توالی ویژن تراپی جدول 9.14را د نبال کردیم .پس از ویژن تراپی ،بیمار قادر بود تا با راحتی بیشتری از عینک پریزم دار طی مطالعه
استفاده کند و شکایات مربوط به فعالیت های دید دور نیز نداشت .کاور تست روی این تجویز 4 esophoriaدر دور و 12 exophoriaدر نزدیک بود PFV .در نزدیک با
عینک 18/08/04و NFVدر دور X///2بود.
208
DIیک اختالل کلینیکال مهم است گرچه نادرترین مشکل دید دو چشمی می باشد .بیماران دارای انحراف ایزوی بیشتر در دور نسبت به نزدیک ،یک انحراف
کامیتانت و دیپلوپی یک چالش تشخیصی برای کلینیسین ایجاد می کنند DI .که یک شرایط خوش خیم می باشد باید از فلج تباعدی و فلج عصب زوج ششم تمیز داده
شود که این حالت اتیولوژی هایی با ماهیت جدی تری دارند .بنابراین آگاهی از ساین ها وسیمپتوم های شاخص این اختالتالت اهمیت دارد .تشخیص divergence
paralysisو six nerve palsyنیاز به ارجاع برای معاینه ی نورولوژیک دارد .در صورتی که تشخیص DIداده شد ،این شرایط عموما توسط ترکیبی از پریزم ،لنزها و
ویژن تراپی درمان می گردد.
209
فصل دهم
شرایطی که با نسبت AC/Aباتال همراه می باشند Convergence excess and Divergence excess :
این فصل در مورد شاخص ها ،تشخیص و درمان اختالتالت ییراسترابیسمی دید دو چشمی با نسبت AC/Cباتال بحث می کند .همانطور که در فصل قبل نیز اشاره شد
،نسبت AC/Aفاکتور عمده ای است که توالی تصمیمات درمانی را در بیماران دارای هتروفوریا تعیین می کند .در نتیجه استراتژی های عمومی درمان برای تمامی
شرایط دو چشمی همراه با نسبت AC/Aباتال مطرح می شوند .با این حال تفاوت های چشمگیری بین بیماران دارای نسبت AC/Aباتال که convergence excess
دارند و آن هایی که divergence excessدارند ،وجود دارد .پس از مروری بر اصول کلی که به تمامی اختالتالت با نسبت AC/Aباتال دتاللت می کند ،هر حالت به
طور جداگانه جهت نشان دادن تفاوت ها در شاخص ها ،تشخیص و درمان ،مورد بررسی قرار می گیرد .حاتالت خاصی که در این فصل مورد بحث قرار می گیرند،
فرم های مختلف CEو DEمی باشند.
توالی های درمان برای اختالتالت دید دو چشمی همراه با یک نسبت AC/Aباتال ،در جداول 12.1و 12.0لیست شده اند .تفاوت اصلی که مشکالت با نسبت AC/A
باتال را از شرایط همراه با نسبت های AC/Aپایین و نرمال متمایز می سازد ،اثربخشی نسبی لنزهای ادیشن در ایجاد یک تغییر موثر در سایز هتروفوریا می باشد .به
عنوان مثال بیماری با CEرا در نظر بگیرید:
Case 12.1
پسر 12ساله ای با شکایت ، eyestrainتاری دید و عدم ت وانایی در تمرکز هنگام مطالعه پس از ده دقیقه مراجعه کرده است .این مشکالت وی را از شروع سال
تحصیلی مورد اذیت قرار داده است .رفرکشن ، +1.22 OD and OSفوریای دور 4 esophoriaو فوریای نزدیک 02 esophoriaبود .)IPD = 28 mm( .نسبت AC/A
محاسبه ای در این فرد 8:1بود .تست نزدیک با مقدار سابجکتیو نتایج زیر را به دست داد:
NRA : +0.22
PRA : - 1.22
Near lateral phoria : 0 esophoria
Base – in (near) : 4/12/4
Base-out ( near) : 16/06/16
Vergence facility : o cpm , diplopia with base-in
MEM : +1.02 OD and OS
BAF : diplopia with -0.22 . 2cpm
MAF : 10 cpm
به علت باتال بودن نسبت ، AC/Aتجویز برای آمتروپی در این کیس اهمیت دارد .تجویز +1.22 Dفوریای نزدیک را به حدود 0 esoکاهش خواهد داد .آنالیز داده های
نزدیک نشان می دهد که تمامی اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم ورژنس فیوژنال منفی پایین هستند .استفاده از لنزهای ادیشن مثبت در این مورد توصیه می
شود که ایزوفوریای باقی مانده را برطرف خواهد کرد ،رابطه ی NRAو PRAرا باتالنس کرده و یافته های MEMو base-inرا نیز نرمال خواهد کرد .آنالیز نقطه ی
نزدیک در این مورد نشان می دهد که یک addبرابر +2./2تا +1.22مناسب می باشد .مثال دیگر برای اثر بخشی لنزهای اد در موارد AC/Aباتال در مثال 12.0
توضیح داده شده است.
Case 12.0
221
یک بیمار دختر 4ساله برای معاینه ی چشمی مراجعه کرده است زیرا براساس گزارش والدین کودک ،چشم راست وی در انتهای روز و زمانی که خسته می شود ،به
سمت خارج انحراف پیدا می کند .والدین از سال گذشته متوجه این موضوع شدند و احساس می کنند که مدت زمانی که چشم انحراف پیدا می کند ،افزایش یافته
است .رفرکشن ، +2.02 OD and OSکاور تست در دور یک اگزوتروپی اینترمیتنت راست 02پریزم دیوپتر ( 12درصد زمان انحراف ) بود .در نزدیک ،کاور تست 2
exophoriaبود .نسبت AC/Aمحاسبه ای برابر 10:1بود .آمتروپی در این مورد قابل توجه نمی باشد اما استفاده از لنزهای اد می تواند در درمان این بیمار کمک
کننده باشد .به علت وجود نسبت AC/Aباتال ،می توان جهت کمک به کنترل انحراف عینک تجویز کرد .استفاده از -1.22 D OUبه طور قابل مالحظه ای زاویه ی
انحراف را در دور کاهش خواهد داد .از آنجاییکه این تجویز می تواند به یک مقدار باتالی ایزوفوریا در نزدیک بیانجامد ،تجویز بای فوکال نیز مناسب می باشد .در این
مورد ،تجویز -1.2Oبا یک add = +1.22به علت باتال بودن نسبت AC/Aیک تکنیک درمان اپتیکال ارزشمند می باشد .اگر این کودک بزرگتر بود ،ویژن تراپی
برای درمان DEکافی بود .در کودکان پیش دبستانی که ممکن است درمان توسط ویژن تراپی دشوار باشد ،لنزهای اد یک آپشن درمانی موقتی مهم هستند.
اصالح اپتیکال آمتروپی هنوز نخستین نکته ای است که باید در نظر گرفته شود .همچنین همانگونه که در case 12.0مالحظه گردید ،لنزهای addedنزدیک باتالی
لیست در جدول 12.1می باشند .در موارد AC/Aباتال ،کارکشن عیب انکساری ممکن است به دو علت کمک کننده باشد .نخست اینکه وجود یک عیب انکساری
اصالح نشده ممکن است ایجاد یک عدم باتالنس بین دو چشم کند و به اختالتالت فیوژن حسی بیانجامد یا اینکه ممکن است به علت تاری تصاویر شبکیه ای ،
توانایی فیوژنی را کاهش دهد .دلیل دوم این است که به علت باتالبودن نسبت ، AC/Aاصالح آمتروپی ممکن است یک تاثیر مطلوب بر مگنیتود انحراف داشته باشد.
در تجویز نهایی برای این بیماران ،مهم است که تعیین کنیم که آیا انحراف عمودی وجود دارد .همانگونه که در فصول قبلی توصیف شد ،اصالح حتی مقادیر اندک
انحرافات عمودی می تواند یک تاثیر مطلوبی بر انحراف افقی داشته باشد .ما برای انحرافات عمودی به کوچکی 2.2پریزم دیوپتر نیز توصیه به تجویز می کنیم .یک
تفاوت کلیدی بین توالی درمان CEو DEاین است که ایزوفورها در مقایسه با اگزوفورها احتمال بیشتری دارد که از پریزم افقی بهره ببرند .استفاده از پریزم base-out
یک مالحظه ی درمانی زود هنگام و اولیه در CEاست اما استفاده از پریزم ، base – inنزدیک انتهای لیست برای DEمی باشد .به علت موثر بودن لنزهای اد ،
پریزم به ندرت برای CEهمراه با ورژنس تونیک نرمال( اورتوفوریا در دور) ضرورت پیدا می کند .مثالی از ارزش پریزم base-outدر درمان CEدر مثال 12.0آمده
است.
220
Case 12 .0
یک بیمار خانم 01ساله با شکایت دیپلوپی اینترمیتنت هنگام رانندگی و مطالعه مراجعه کرده است .دیپلوپی هنگام مطالعه بدتر بوده و بیمار همچنین شکایت از
eyestrainبرای بیشتر از 12دقیقه مطالعه دارد .گرچه وی همواره این مشکالت را داشته است ،از زمان شروع به کارش این مشکالت تشدید شده زیرا 8ساعت در
روز کار دفتری انجام می دهد .رفرکشن سیکلوپلژیک plano OD and OSرا نشان داد .کاور تست 8 esophoriaدر دور و 16 esophoriaدر نزدیک بود .نسبت AC/A
محاسبه ای برابر 9.4:1بود( .)IPD = 60mmاین یک convergence excessبا ورژنس تونیک باتال یا یک مقدار متوسط ایزوفوریا در دور می باشد .از آنجاییکه عیب
انکساری وجود ندارد ،استفاده از لنزها در تجویز برای دور یک آپشن نمی باشد .بیمار یک نسبت AC/Aباتالیی دارد و انحراف نزدیک را می توان به راحتی با استفاده
از لنزهای اد کاهش داد .با این حال تجویز پالنو با یک addبرابر +1.22فقط شکایت های نزدیک بیمار را برطرف خواهد کرد و بیمار همچنین هنگام رانندگی
دیپلوپی را تجربه خواهد کرد .استفاده از پریزم base-outیک آپشن مهم در این نوع کیس ها می باشد .مگنیتود پریزم را باید بر اساس ارزیابی فیکسیشن دیسپاریتی
تعیین کرد .تجویز نهایی در این فرد عبارت خواهد بود از:
پیش آگهی برای اختالتالت دید دو چشمی همراه با نسبت های AC/Aباتال :
پیش آگهی برای درمان موفقیت آمیز convergence excessعالی است .در بسیاری از موارد استفاده از لنزها ،لنزهای اد و پریزم کافی خواهد بود .اگر بیمار پس از
این مداخالت ،همچنان سیمپتوماتیک باشد ،می توان از ویژن تراپی استفاده کرد و عموما به موفقیت خواهد انجامید .بنابراین ناتوانی در درمان موفقیت آمیز CEنادر
خواهد بود .ناتوانی درمان در این بیماران تقریبا همواره ناشی از پرهیز بیمار در استفاده از عینک یا کامپلیانس ضعیف با ویژن تراپی می باشد .درمان CEبا ویژن تراپی
در منابع مورد توجه قرار گرفته است Shorter .و Hatchدر 10بیمار مبتال به CEکه تحت ویژن تراپی قرار گرفتند ،در یافتند که 8نفر از 10بیمار( 66درصد) بهبود
سیمپتوم ها را گزارش کردند و 2نفر از این 8بیمار( 60.2درصد) افزایش NFVرا نشان دادند .این تغییرات از نظر آماری قابل توجه نبودند با این حال Grishamو
همکارانش و Wickهرکدام یک کیس CEرا گزارش کردند که افزایش NFVو کاهش سیمپتوم ها را پس از ویژن تراپی نشان داد Ficarra .و همکارانش یک بررسی
222
گذشته نگر روی 01بیمار (متوسط سن )12.9با CEانجام دادند .میانگین تعداد جلسات ویژن تراپی 19.4بود .یک کاهش قابل توجه در سیمپتوم ها و بهبودی قابل
مالحظه در NFVو PRAوجود داشت .محققین دریافتند که مهم ترین فاکتور در تعیین موفقیت مگنیتود فوریای نزدیک قبل از ویژن تراپی بود Gallaway .و
Scheimanنیز یک آنالیز گذشته نگر روی 80بیمار که برای CEبا ویژن تراپی درمان شدند ،انجام دادند .بر خالف مطالعه ای که توسط Ficarraصورت گرفت که
در کلینیک اپتومتری دانشگاه انجام گرفت ،این مطالعه شامل بیماران کلینیک خصوصی بود .بنابراین تست استاندارد شده و دو کلینیسین تمامی اندازه گیری ها را
انجام دادند .تغییرات قابل توجه از نظر آماری در اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم NFVیافت شد و 84درصد بیماران برطرف شدن کامل سیمپتوم ها را
گزارش کردند .به نظر می رسد که ویژن تراپی یک آلترناتیو ارزشمند برای بیماران دارای CEباشد .درمقابل موفقیت لنزهای ادیشن در DE ، CEبه خوبی به ویژن
تراپی جواب می دهد .مطالعات بسیاری اثربخشی ویژن تراپی را برای divergence excessمورد ارزیابی قرار دادند Goldrich .در رابطه با موفقیت ویژن تراپی در یک
نمونه از 08بیمار DIگزارش نمود .وی معیاری را برای نتایج عالی ،خوب ،متوسط و ضعیف تعریف کرد .برای قرار گرفتن در گروه عالی ،بیمار باید عاری از آستنوپی
می شد ،در تمامی اوقات فوریا داشت و نیز یافته های دوچشمی نرمال پیدا می کرد .قرار گرفتن در گروه خوب به این معنی بود که بیمار فاقد سیمپتوم می شد و در
تمامی اوقات فوریا داشت اما می توانست در برخی تست های دید دو چشمی نقص داشته باشد .نتیجه ی متوسط به این معنی بود که استرابیسم اینترمیتنت گهگاه در
کاور تست مشاهده می شد و نتیجه ی ضعیف نیز نشان می داد که بهبودی اندکی رخ داده است .بیست بیمار ( /1.4درصد) نتیجه ی عالی و سه بیمار ( 12./درصد)
نتیجه ی خوب به دست آوردند .بنابراین در 80.1درصد بیماران ،ویژن تراپی در برطرف کردن استرابیسم اینترمیتنت و آستنوپی موفق بود .برای افراد در گروه عالی ،
میانگین تعداد جلسات تراپی 02.0بود و برای گروه خوب نیز 08.0بود .فقط یک بیمار پس از درمان نتیجه ی ضعیف را نشان داد Pickwell .نتایج ویژن تراپی را در
14بیمار DEگزارش کرد .ده بیمار به یک سطح رضایت بخش دست پیدا کردند ،دو بیمار بهبود قابل اندازه گیری نشان دادند و دو بیمار دیگر تراپی را قبل از کامل
شدن رها کردند Daum .یک مطالعه ی گذشته نگر روی 18بیمار DEانجام داد .مدت زمان درمان به طور ییر معمولی کوتاه بود (فقط 2.0هفته ) که معنی نتایج
حاصله را سوال برانگیز می کند .با این حال وی نکات متعددی را در رابطه با پیش اگهی مطرح کرد .وی دریافت که موفقیت درمان در افرادی که زاوایای انحراف
کوچک تری داشتند وفاقد انحراف عمودی بودند ،به طور شایان توجهی بهتر بود .محققین دیگری که اثربخشی ویژن تراپی برای اگزوتروپی اینترمیتنت را مورد مطالعه
قرار دادند DE ،را از انواع دیگر اگزوتروپی اینترمیتنت جدا نکردند .گرچه این مسئله آنالیز را دشوار تر می کند ،نتایج همچنان برای آگاهی از اثربخشی ویژن تراپی
برای DEمناسب هستند DI .شایع ترین نوع اگزوتروپی اینترمیتنت می باشد که برای آن سرجری احتمال دارد توصیه شود .در نتیجه می توان گفت بسیاری از بیمارانی
که در این مطالعات مورد بررسی قرار گرفته اند ،استرابیسم نوع divergence excessداشتند .در مطالعه ای روی 0/اگزوفور Sanfilippo ،و ، Clahaneنتیجه ی
عالی را در 64.2در صد و نتیجه ی خوب را در 9./درصد و نتیجه ی متوسط را در 00.6درصد پیدا کردند .فقط یک بیمار ( 0.0درصد ) یک نتیجه ی ضعیف را
نشان داد .محققین 64.2درصد را به عنوان درمان و 00.0درصد را به عنوان بهبودی نسبی وضعیت در نظر گرفتند .آن ها همچنین اطالعات مفیدی در رابطه با
فاکتورهای مختلفی که بر اثربخشی درمان اثر می گذارند ،در اختیار قرار دادند Cooper .و همکارانش در رابطه با یک مطالعه ی گذشته نگر روی 180اینترمیتنت
اگزوتروپ که فقط با اورتوپتیک درمان شدند ،گزارش کردند .آن ها یک نتیجه ی خوب در 28./درصد و یک نتیجه ی متوسط در 08.4درصد ،یافتند .فقط 2.6
درصد از نمونه ی آن ها در پیشرفت با اورتوپتیک ناتوان بودند Coffey .و همکارانش 29مطالعه ی مربوط به درمان اگزوتروپی اینترمیتنت را مورد بررسی قرار دادند و
میزان موفقیت ها را جمع آوری کردند و ریت موفقیت را محاسبه کردند 08 :درصد برای اور ماینوس تراپی 08 ،درصد برای پریزم تراپی 0/ ،درصد برای اوکلوژن ،
46درصد برای سرجری و 29درصد برای ویژن تراپی .همچنین Cooperو Medowمقاتالت را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که DEدر بیماران زیر
6سال باید به دقت و با احتیاط درمان شود تا خطر احتمال ایجاد آمبلیوپی و از بین رفتن دائمی استریوپسیس کاهش یابد .آن ها در ابتدا رویکرد های ییر جراحی
مختلفی را چون پچینگ ،ماینوس لنز تراپی و در مان آنتی ساپرشن در خانه پیشنهاد کردند .فقط در صورتی که انحراف باقی بماند یا افزایش پیدا کند باید مداخله ی
جراحی در نظر گرفته شود .آن ها پیشنهاد کردند که در کودکان باتالی 6سال ،ویژن تراپی درمان انتخابی می باشد مگر آنکه انحراف بزرگتر از 02پریزم دیوپتر باشد.
پس منابع و مقاتالت اثر بخشی ویژن تراپی در درمان DEرا تایید می کنند و وقتی میزان موفقیت جراحی را با ویژن تراپی مقایسه می کنیم متوجه می شویم که ویژن
تراپی باید نخستین آپشن درمانی باشد .همچنین باید فاکتورهای منفی از نظر پیش آگهی را به خاطر داشته باشیم .فاکتورهای منفی عبارتند از :زاویه ی انحراف
بیشتر از ، 02یک جزء عمودی بزرگ و عدم کامیتانسی.
223
خالصه ی نکات کلیدی در درمان بیماران دارای فوریای همراه با نسبت AC/Aباتال :
تعیین کننده ی اصلی توالی درمان در مشکالت دید دو چشمی با AC/Aباتال ،موثربودن لنزهای اد می باشد .به علت باتال بودن نسبت ، AC/Aلنزهای ادیشن تاثیر
قابل مالحظه ای بر زاویه ی انحراف دارند و بنابراین یک مالحظه ی درمانی اولیه می باشند .وقتی ایزوفوریا در دور وجود داشته باشد و اصالح هایپروپی برای کاهش
فوریا به یک سطح قابل قبول ،کافی نباشد ،پریزم base-outگاهی مفید می باشد .برخی اوقات ،استفاده از لنزها ،لنزهای اد و پریزم برای راحتی بیمار کافی
نخواهند بود و ویژن تراپی ضرورت پیدا می کند.
Convergence excess
CEشرایطی است که در آن یک ایزوفوریا در نزدیک ،اورتوفوریا یا ایزوفوریای کم تا متوسط در دور ،کاهش NFVو یک نسبت AC/Aباتال وجود دارد .از بین مشکالت
دید دو چشمی ییر استرابیسمی مختلف که در کلینیک دیده می شوند CE ،یکی از شایع ترین هاست Hokoda .در جمعیتی از افراد سیمپتوماتیک که برای درمان
بینایی مراجعه کرده بودند ،یک میزان شیوع 2.9درصد را پیدا کردند و در مقابل برای convergence insufficiencyمیزان شیوع 4.0درصد یافت شد Scheiman .و
همکارانش نیز شیوع بیشتری برای CEدر مقایسه با CIپیدا کردند .آن ها یک مطالعه ی آینده نگر روی 1622کودک بین سنین 6تا 18سال انجام دادند و یک
شیوع 8.0درصد را پیدا کردند Porcar .و Nartinez – Palomeraیک شیوع 1.2درصد را برای CEیافتند.
شاخص ها
سیمپتوم ها
بیشتر سیمپتوم ها با مطالعه یا کار نزدیک دیگر همراهند .شکایات شایع عبارتند از eyestrain :و سردرد پس از مدت زمان کوتاه مطالعه ،تاری دید ،دیپلوپی ،خواب
آلودگی ،مشکل تمرکز و ازدست دادن ادراک با گذشت زمان .برخی بیماران مبتال به CEفاقد سیمپتوم هستند .این مسئله ممکن است ناشی از ساپرشن ،اجتناب از
فعالیت های بینایی نزدیک ،یک آستانه ی درد باتال یا اوکلوژن یک چشم هنگام مطالعه باشد .اگر بیماری با CEعدم وجود سیمپتوم های دیگری را گزارش کند،
کلینیسین ها باید همواره نسبت به اجتناب از مطالعه یا کارهای نزدیک دیگر کسب اطالع کنند .پرهیز از مطالعه یک دلیل مهم برای درمان همانند هریک از سیمپتوم
های دیگر همراه CEمی باشد.
ساین ها
CEممکن است با هایپروپی همراه باشد .این یک ویژگی مطلوب است زیرا به علت باتال بودن نسبت ، AC/Aاصالح هایپروپی به کاهش در مگنیتود ایزوفوریا در
نزدیک و دور خواهد انجامید .همانگونه که پیش تر بیان گردید ،یکی از دتالیل اصلی برای عدم موفقیت در درمان ، CEعدم قبول بیمار در استفاده از عینک می باشد.
گرچه این مسئله بسیار نادر می باشد ،آلترناتیو درمان دیگری نیز وجود دارد که می تواند در چنین مواردی در نظر گرفته شود .وقتی تمامی اقدامات جهت مجبور کردن
بیمار به استفاده از عینک یا لنز تماسی با شکست مواجه شود ،درمان فارماکولوژیک آخرین اقدامی است که می توان مورد امتحان قرار داد .به علت اثرات جانبی و
کامپلیکیشین های این داروها ،فقط باید زمانی از این رویکرد استفاده شود که بیمار بسیار سیمپتوماتیک بوده یا انحراف به صورت اینترمیتنت باشد و مدت زمانی که
چشم انحراف پیدا می کند نیز قابل توجه و در حال افزایش باشد .درمان فارماکولوژیک شامل استفاده از قطره ی ) echothiophate iodide ( phospholine iodideیا
پماد ) DFP( diisopropyl pluorophosphateمی باشد .هر دوی این ها عوامل آنتی کولین استراز هستند که باعث میوزیس و سیلیاری اسپاسم می شوند .این نیاز به
تالش تطابقی را کاهش داده یا برطرف می کند و به این ترتیب به تقارب تطابقی کم تر و کاهش ایزوفوریا می انجامد .محلول اکوتیوفات آیوداید در یلظت های 2.20
224
2.102 ، 2.26 ،و 2.02درصد موجود می باشد .ما استفاده از محلول اکوتیوفات آیوداید 2.20درصد را یک بار در روز ( شب ها) برای یک هفته توصیه می کنیم.
استفاده از Tylenolدر هفته ی اول به کاهش سردرد های ناشی از سیلیاری اسپاسم کمک می کند .پس از هفته ی نخست ،یلظت را به 2.26درصد افزایش دهید و
وضعیت بیمار را دو هفته بعد مجددا ارزیابی کنید .اثرات جانبی و کامپلیکیشین های ناشی از اکوتیوفات آیوداید عبارتند از :سردرد ،کیست های آیریس برگشت پذیر ،
کاتاراکت و افزایش ریسک دتچمان رتین .استفاده ی همزمان از phenylephrin 0.2مشخص شده که ایجاد کیست های آیریس را به حداقل می رساند .پماد DFP
نیز یک آنتی کولین استراز است که می تواند برای درمان CEمورد استفاده قرار گیرد .یک نوار 2.02اینچی از پماد 2.202درصد هر شب استفاده می شود .تیلنول باید
در هفته ی اول یا دوم جهت کاهش سردرد های ناشی از سیلیاری اسپاسم مورد استفاده قرار گیرد .اثرات جانبی مشابه موارد ذکر شده برای اکوتیوفات می باشند .وقتی
از این دارو ها استفاده می شود باید ارزیابی بیمار جهت مونیتور کردن از نظر اثرات جانبی و کامپلیکیشین ها به طور ماهیانه صورت گیرد .اگر سیمپتوم ها کاهش پیدا
کنند یا نسبت زمانی که انحراف رخ می دهد به طور قابل توجهی کاهش پیدا کند ،می توان درمان را با ارزیابی های ماهیانه ادامه داد.
بیماران دارای CEعموما ایزوفوریای بیشتر در نزدیک ،یک نسبت AC/Aباتال و کاهش NFVدارند .برخی متخصصین پیشنهاد کرده اند که یک تفاوت 12پریزم دیوپتر
از یک فاصله تا فاصله ی دیگر یک گایدتالین مناسب می باشد .به جای تکیه به این گاید تالین ما دریافته ایم که بهتر است در مورد تفاوتی که بر اساس وجود یک
نسبت AC/Aباتال انتظار می رود فکر کنیم .از آن جاییکه یک نسبت AC/Aبیشتر از ، /:1زیاد در نظر گرفته می شود ،تفاوتی به اندازه ی 0پریزم دیوپتر بین دور و
نزدیک برای تشخیص CEکافی خواهد بود .کلینیسین ها باید از قضاوتشان استفاده کنند و برای رسیدن به تشخیص عالوه بر مگنیتود زاویه ی انحراف در دور و
نزدیک ،بر شاخص های دیگری تکیه کنند .به عنوان مثال ،انحراف نزدیک ممکن است یک استرابیسم اینترمیتنت یا کانستنت و در مقابل انحراف دور یک فوریا
باشد .این یافته نیز بر تشخیص CEدتاللت دارد .بنابراین مقایسه ی مدت زمانی که انحراف وجود دارد همچنین مگنیتود در دور و نزدیک یک بخش مهم پروسه ی
تشخیص می باشد.
نسبت : AC/A
یک نسبت AC/Aباتال ( )/:1همواره در convergence excessوجود دارد .این بر پایه ی AC/Aمحاسبه ای پذیرفته شده و یک فاکتور مهم در درمان می باشد.
تمامی تست های مستقیم NFVدر CEتمایل به پایین بودن دارند .این ها شامل ورژنس های استپ ،اسموث و جامپ می باشد .به عالوه تمامی تست هایی که به
طور ییر مستقیم NFVرا ارزیابی می کنند نیز پایین خواهند بود .تست هایی که به صورت دو چشمی با لنزهای منفی انجام می گیرند ،توانایی بیمار را در تحریک
تطابق و کنترل ترازی دو چشمی با استفاده از NFVارزیابی می نمایند .دو مثال از این تست ها PRAو تست BAFبا لنزهای منفی هستند .یک یافته ی شاخص در CE
گزارش دیپلوپی به جای تاری به عنوان نقطه ی پایانی در تست PRAو BAFمی باشد .در حقیقت سوال درباره ی دیپلوپی هنگام انجام این تست ها در بیماری که
مشکوک به داشتن CEاست ،اهمیت دارد .یافته ی پایین در PRAیا تست BAFممکن است ناشی از عدم توانایی در تحریک تطابق یا کاهش NFVباشد .تشخیص
افتراقی بر اساس ارزیابی تطابق تحت شرایط تک چشمی است .یک تکنیک ساده و کمک کننده کاور کردن یک چشم است پس از آنکه بیمار تاری را در تست PRA
گزارش می کند .اگر تاری ادامه پیدا کند ،مشکل معموتال تطابقی است ( acc insufficiencyیا . )ill – sustained accommodationاگر دید بیمار واضح گردد ،
مشکل مربوط به دید دو چشمی می باشد( .)NFVتوانایی تطابقی تک چشمی نرمال در تست های دیگر NFVکافی را نشان می دهد .دیگر تست ییر مستقیم مهم
، NFVرتینوسکوپی MEMمی باشد .یافتن یک نتیجه ی ییر معمول در این تست در CEییر معمول نمی باشد .یافته ی مثبت بیشتر از مقدار مورد انتظار بیانگر آن
است که بیمار از کم ترین تطابق ممکن جهت کاهش استفاده از تقارب تطابقی ،استفاده می نماید .این مقدار ایزوفوریا و تقاضا برای NFVرا کاهش می دهد .در برخی
موارد ، CEیک مقدار کم تا متوسط ایزوفوریا در دور وجود دارد .این ناشی از یک میزان متوسط تا باتالی ورژنس تونیک می باشد .در چنین مواردی عالوه بر کاهش
NFVدر نزدیک ،یافته های دور نیز پایین خواهند بود.
225
جدول :12.0ساین ها و سیمپتوم های : convergence excess
سیمپتوم ها ساین ها
Eyestrainهنگام مطالعه ایزوفوریای بیشتر در نزدیک نسبت به دور
سردرد های هنگام مطالعه فرکانس انحراف ایزو در نزدیک بدتر از دور می باشد
عدم توانایی در تمرکز هنگام مطالعه نسبت AC/Aباتال ( متد محاسبه ای )
مشکالت ادراکی هنگام مطالعه مقدار متوسط هایپروپی
دوبینی گاهگاهی انحراف کامیتانت
تاری دید تست های مستقیم ورژنس فیوژنال منفی:
کاهش ورژنس فیوژنی منفی smoothدر نزدیک
کاهش jump NFVدر نزدیک
تست های ییر مستقیم ورژنس فیوژنال منفی:
تطابق نسبی مثبت پایین ()PRA
شکست در تست سهولت تطابقی دو چشمی با -0.22
یافته ی MEMرتینوسکوپی باتال
رول آت کردن اتیولوژی های جدی در تمامی موارد CEاهمیت دارد .تشخیص افتراقی به شدت به ماهیت سیمپتوم های بیمار بستگی دارد .به طور تیپیک بیماران CE
با شکایت های طوتالنی مدت و مزمن مراجعه می کنند .تاریخچه ی سالمت منفی بوده و بیمار هیچگونه داروی موثر بر تطابق مصرف نمی کند CE .همراه با بیماری
های جدی تر یک شروع حاد دارد و مشکالت مدیکال یا سیمپتوم های نورولوژیک معموتال وجود دارد .اختالتالت فانکشنالی که باید از true convergence excess
تمیز داده شوند ،ایزوفوریای بیسیک DI ،و ایزوفوریای ثانویه به آنومالی های تطابقی می باشند CE .یک شرایط خوش خیم بدون عواقب جدی جز سیمپتوم های
بینایی لیست شده در جدول 12.0درنظر گرفته می شود .افتراق آن از دیگر اختالتالت بینایی همراه با ایزوفوریا نظیر ایزوفوریای بیسیک ( انحراف برابر در دور و
نزدیک ) و ( DIایزوفوریای بیشتر در دور) نسبتا آسان است CE .همچنین باید از ایزوفوریای نزدیک ثانویه به آنومالی های تطابقی تمیز داده شود .به این منظور نیاز به
آنالیز دقیق داده های تطابقی و دید دو چشمی داریم Case .های 0.1تا 0.4مثال هایی از پروسه ی آنالیتیکال هستند که کلینیسین باید آنرا دنبال کند.
Convergence excessیا ایزوفوریای نزدیک همچنین می تواند با شرایط جدی تری همراه باشد .شرایطی به نام اسپاسم تطابقی یا تقاربی ممکن است رخ دهد که
یک یافته ی کلینیکال آن ممکن است ایزوفوریا در نزدیک باشد .اسپاسم تطابقی ممکن است فانکشنال باشد اما ممکن است به علت بیماری جدی تری اتفاق بیفتد.
برخی از علل شایع تر التهاب لوکال و ضایعات سیستم اعصاب مرکزی می باشند .التهابات چشمی مانند اسکلریت ،آیریتیس و یووه آیتیس می توانند باعث اسپاسم
تطابقی یک طرفه و ایزوفوریا شوند .این مسئله بیانگر آن است که ارزیابی اسلیت لمپی یک تست مهم در تشخیص افتراقی CEمی باشد .اختالتالت سیستم اعصاب
مرکزی مانند sympathetic paralysisو سیفلیس ممکن است به اسپاسم تطابقی و ایزوفوریا بیانجامند .عالوه بر این داروهای مختلفی ممکن است ایجاد اسپاسم
تطابقی دوطرفه و ایزوفوریا کنند .برخی از داروهای رایج تری که این تاثیرات را ایجاد می کنند عبارتنداز ، pilocarpine ،eserine :دوزهای باتالی ویتامین B1و
سولفونامید ها .در درمان یک کیس CEکه تصور می رود یک پایه ی فانکشنال داشته باشد ،اگر سیمپتوم ها و یافته ها مطابق انتظار بهبود پیدا نکنند باید اتیولوژی
شرایط را مجددا مورد توجه قرارداد.
226
اختالتالت فانکشنالی که باید رول آت شوند :
Basic esophoria
Divergence insufficiency
Accommodative excess
بیماری های جدی که باید رول آت شوند:
اسپاسم تطابق/تقارب ناشی از التهاب لوکال نظیر اسکلریت ،آیریتیس و یووه آیتیس
اسپاسم تطابق/تقارب ناشی از sympathetic paralysisیا سیفلیس
اسپاسم تطابق/تقارب ناشی از داروهای ، pilocarpine ، Eserineدوزباتالی ویتامین B1و سولفونامیدها
درمان :
لنزها:
در تمامی موارد دیسفانکشن های دو چشمی و تطابقی ،نخستین مالحظه ی درمانی اصالح هرگونه عیب انکساری قابل توجه می باشد .در مورد ، CEاگر یک مقدار
قابل توجه هایپروپی وجود داشته باشد ،تجویز حداکثر مثبت اهمیت دارد +2.2(.یا بیشتر) .در CEهمراه با ورژنس تونیک باتال ،یک معاینه ی سیکلوپلژیک باید قبل از
تعیین تجویز ،انجام شود.
لنزهای : added
به علت وجود یک نسبت AC/Aباتال ،استفاده از لنزهای اد مثبت در نزدیک در موارد convergence excessبسیار موثر خواهد بود .فصل سوم اطالعات کلینیکال
مهمی که باید در تعیین اینکه آیا ادیشن مثبت باید تجویز شود را مطرح می کند .گرچه نسبت AC/Aیک یافته ی کلیدی می باشد ،مهم است که همه ی داده های
جدول 12.2را در نظر بگیریم.
227
پایین باتال نسبت AC/A
مایوپی هایپروپی عیب انکساری
اگزوفوریا ایزوفوریا فوریای نزدیک
NRAپایین PRAپایین NRAو PRA
پایین نرمال تا باتال Base-outدر نزدیک
پایین باتال رتینوسکوپی MEM
نرمال پایین دامنه ی تطابقی
مثبت را رد کند منفی را رد کند تست سهولت تطابقی
در تجویز لنزهای اد مثبت ،هدف تعیین کم ترین مقدار مثبتی است که سیمپتوم های بیمار را برطرف خواهد کرد و داده های اپتومتریک را نرمال خواهد نمود.
متدهای متنوعی به منظور محاسبه ی مقدار مثبت اضافی برای تجویز در بیماران CEپیشنهاد شده است .برخی از متد های محبوب تر ،آنالیز رابطه ی NRAو ، PRA
رتینوسکوپی MEMیا رتینوسکوپی های نزدیک دیگر ،استفاده از نسبت AC/Aو آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی ،هستند .ما توصیه به استفاده از گروهی از یافته ها به
جای تکیه بر فقط یک تست می کنیم .همانگونه که در فصل دوم بیان شد ،اتکا بر فقط یک تست ممکن است پاره ای اوقات گمراه کننده باشد .از داده های
اپتومتریک لیست شده در جدول 12.2می توان جهت تعیین مقدار مثبت تجویزی استفاده کرد .برای مثال case 12.1را که در اوایل فصل مطرح شد در نظر بگیرید.
پس از تجویز +1.22برای اصالح هایپروپی ،بیمار هنوز 0ایزوفوریا در نزدیک و یک PRAپایین ،کاهش base-inدر نزدیک ،یافته ی +1.02 MEMو دیپلوپی با
لنزهای منفی طی تست BAFدارد .هردو رابطه ی NRAو +0.22 ( PRAو )-1.22و رتینوسکوپی MEMبیانگر نیاز به تجویز +2./2تا +1.22برای نزدیک می باشند
و نسبت AC/Aنشان می دهد که فوریای نزدیک باید با این تجویز به حدود 0 exophoriaبرسد.
پریزم :
اگر یک انحراف عمودی وجود داشته باشد ،توصیه می کنیم که پریزم ورتیکال تجویز گردد .موثرترین متد برای تعیین مقدار پریزم عمودی ،اسوشیتد فوریا می باشد
که می توان با هرگونه وسیله ی فیکسیشن دیسپاریتی آنرا اندازه گیری کرد .به علت باتال بودن نسبت ، AC/Aاستفاده از لنزها به قدری موثر است که پریزم افقی به
ندرت ضرورت پیدا می کند مگر برای CEکه با ورژنس تونیک باتال ( ایزوفوریای متوسط تا باتال در دور) همراه باشد .وقتی که یک میزان متوسط تا باتالی ایزوفوریا در
دور وجود داشته باشد ،پریزم base-outباید تجویز گردد .تصمیم گیری در رابطه با تجویز پریزم base-outباید بر اساس وجود یا عدم وجود سیمپتوم های مربوط به
دید دور باشد .اگر تجویز پریزم نیاز باشد ،تست فیکسیشن دیسپاریتی موثرترین متد برای تعیین مقدار پریزم افقی می باشد.
اگر NFVبه شدت کاهش یافته باشد ،مگنیتود ایزوفوریا بسیار بزرگ باشد یا بیمار حتی پس از استفاده از عینک نیز ناراحت باقی بماند ،ویژن تراپی باید تجویز گردد.
یک برنامه ی ویژن تراپی برای CEعموما نیاز به 10تا 04جلسه در مطب دارد .اگر از رفرکتیو کارکشن و لنزهای اد استفاده شود ،تعداد جلسات ممکن است کم تر
شود .همچنین تعداد کلی جلسات تراپی بستگی به سن بیمار و انگیزه و کامپلیانس وی دارد.
228
فاز اول:
فاز نخست تراپی جهت محقق ساختن اهداف لیست شده در جدول 12.6طراحی شده است .همانگونه که در فصل نهم نیز اشاره شد ،ویژن تراپی نیاز به ارتباط و
همکاری بین تراپیست و بیمار دارد و برقراری یک رابطه ی کاری با بیمار طی جلسات نخست اهمیت دارد .هدف نخست تراپی آموزش مفهوم و احساس تباعد و
توانایی تباعد دقیق می باشد .بیمار باید قادر باشد تا به طور ارادی به هر فاصله ای از 2سانتی متر تا 6متر تقارب و تباعد کند .روش های رایج جهت برآورده کردن
این هدف brock stringو bug on stringهستند .بیماران CEعموما base-in to blur , break and recoveryبسیار محدودی دارند .بنابراین دیگر هدف فاز
نخست ویژن تراپی نرمال کردن آمپلیتود NFVمی باشد .هدف اولیه ساختن یک رنج ورژنسی نرمال برای تقاضای ورژنسی نوع smoothیا تونیک می باشد .کار با
یک تقاضای ورژنسی اسموث در بخش اول برنامه ی ویژن تراپی برای بیمار راحت تر می باشد .این دیمند نیازمند آن است که بیمار کار را با تطابق و کانورجنس در
یک سطح شروع کند .سپس می توان به آهستگی تقاضای تباعدی را ارائه کرد که نیازمند آن است که بیمار تطابق را در 42سانتی متری نگه دارد و صفحه ی تقارب
را دورتر قرار دهد .مزیت دیگر روش های smooth vergenceاین است که در برخی موارد ارائه ی هر گونه دایورجنس باعث ساپرشن یا دیپلوپی می گردد .تکنیک
های smooth vergenceیک نقطه ی شروع برای تراپی در چنین بیمارانی فراهم می کنند .اگر بیمار قادر به فیوز کردن هیچ تقاضای تباعدی نباشد ،می توان کار را
با یک تقاضای تقاربی آیاز کرد .برای مثال می توان یک تراناگلیف متغیر را در 12 base-outست کرد و سپس به تدریج به صفر کاهش داد .این رویکرد حداقل به
بیمار اجازه می دهد تا به یک شروع دست پیدا کند و تاحدی موفقیت را تجربه نماید .تغییر از 12 base-outبه صفر را می توان نسبت به نقطه ی شروع یک
دایورجنس تراپی در نظر گرفت .سرعت در ابتدا اهمیت اندکی دارد .بلکه فقط از بیمار می خواهیم تا همچنانکه تقاضای تباعدی افزایش پیدا می کند ،قادر به حفظ
فیوژن باشد .ابزاری که می توان برای ایجاد یک افزایش تدریجی و smoothدر دایورجنس دیمند مورد استفاده قرار داد عبارتند از تراناگلیف های متغیر ،وکتوگرام
های متغیر و استریوسکوپ پریزماتیک متغیر .در برخی موارد CEدر ییر پرزبایوپ ها ممکن است یک مشکل تطابقی نیز وجود داشته باشد .اگر چنین باشد ،آخرین
هدف فاز اول تراپی نرمال کردن د امنه ی تطابقی و توانایی تحریک و ریلکس تطابق می باشد .اگر عملکرد تطابقی نرمال باشد عموما نیازی نیست که زمان زیادی را
صرف کار با سیستم تطابقی کنیم .تکنیک های تطابقی را می توان در فصل هفتم یافت loose lens rock ، lens sorting .و روش های Hart chartبه طور رایج
در فاز نخست تراپی مورد استفاده قرار می گیرند.
نقطه ی پایانی :فاز اول تراپی وقتی پایان پیدا می کند که بیمار بتواند :
حدود 12 base-inرا در 42سانتی متری با استفاده از یک تراناگلیف یا تکنیک دایورجنس دیگر فیوزکند.
10 cpmرا با استفاده از لنزهای مثبت و منفی دو و تارگت 02/02در MAFکامل کند .نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز اول در جدول 12./آمده است.
229
: فاز اول- convergence excess برنامه ی ویژن تراپی برای: 12./ جدول
جلسات اول و دوم
: در مطب
فیدبک های مختلف و اهمیت کار، اهداف ویژن تراپی، بحث درباره ی مشکل بینایی
Brock string : concentrate on developing feeling of diverging
Lens sorting
Loose lens rock ( begin with plus if acc excess , with minus if acc insufficiency)
Tranaglyphs or vectograms : divergence
Begin with a peripheral target such as tranaglyph 212 or the Quoit vectogram
Computer orthoptics random dot program : divergence
: درخانه
HTS vergence and accommodation programs
Brock string
:فاز دوم
تقاضای ورژنسی فازیک یا جامپ باید، نرمال شدsmooth NFV همین که. طراحی شده است12.6 فاز دوم تراپی جهت محقق کردن اهداف لیست شده در جدول
. هنوز می توان از تراناگلیف ها و وکتوگرام های متغیر استفاده کرد اما باید اصالحات خاص جهت ایجاد یک تقاضای ورژنسی استپ را انجام داد.مورد تاکید قرار گیرد
:این موارد عبارتنداز
تکنیک های ارزشمند دیگر در این مرحله تراناگلیف های ییر متغیر ،اپرچر رول ،دایره های اکسنتریک ،کارت های فیوژن فضای آزاد ،کارت های Lifesaverو
برنامه ی computer orthoptics jump vergence programهستند .بر خالف فاز اول که در آن سرعت فاکتور مهمی نیست ،طی فاز دوم تراپی تاکید باید به جای
آمپلیتود بر جنبه های کیفی فیوژن باشد .افزایش سرعت پاسخ ورژنس فیوژنی و کیفیت ریکاوری فیوژن اهمیت دارد .دومین هدف این فاز تراپی شروع کار با دامنه
های ورژنس فیوژنی مثبت می باشد .همان تکنیک هایی که در فاز اول برای کار با NFVاستفاده شدند برای PFVتکرار می شوند .در نهایت در پایان این فاز تراپی
تکنیک های نوع سهولت برای PFVبا استفاده از همان تکنیک های فوق الذکر برای تقاضای ورژنسی جامپ برای ، NFVانجام می گیرند.
230
Aperture Rule : divergence
Eccentric circles or free space fusion cards : divergence
Computer orthoptics random dot vergence program : both divergence and convergence
Aperture Rule : convergence
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : convergence
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : divergence
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی فاز 0وقتی فرا می رسد که بیمار بتواند:
کارت 10را با استفاده از کانورجنس و کارت 6را با استفاده از دایورجنس توسط اپرچر رول فیوز کند.
دایره های اکسنتریک یا کارت های فیوژن فضای آزاد را با استفاده از کانورجنس ( 10سانتی متر جدایی کارت ها) و دایورجنس ( 6سانتی متر فاصله ی کارت ها) فیوز
کند.
فاز سوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 12.6طراحی شده است .تا این جا بیمار در هردو جهت کانورجنس یا دایورجنس به طور مجزا کار کرده است.
حال هدف افزایش توانایی بیمار در تغییر از تقاضای تقاربی به تباعدی و ترکیب روش های ورژنسی با ورشن ها و ساکادها می باشد .روش های خوب متعددی برای
کمک به تحقق این اهداف م وجود هستند .می توان از وکتوگرام ها با فلیپرهای پوتالروید یا تراناگلیف ها با فلیپرهای سبز و قرمز استفاده کرد .هر بار که فلیپرها تغییر
می کنند ،دیمند از دایورجنس به کانورجنس تغییر می کند .دایره های اکسنتریک کیستون شفاف یا کارت های فیوژن فضای آزاد برنل ،متدهای عالی و ارزان قیمت
برای دست یابی به این هدف می باشند .حال از بیمار باید از دایورجنس به کانورجنس برود .همچنانکه این مهارت بهبود پیدا می کند ،سرعت یا تعداد سیکل ها در
دقیقه مورد تاکید قرار می گیرد .هدف نهایی تراپی ترکیب روش های ورژنس با ورشن ها و ساکاد ها می باشد .تحت شرایط دید نرمال بیماران همچنانکه فیکسیشن
را از یک مکان به مکان دیگر تغییر می دهند سعی در حفظ ورژنس دارند .بنابراین احساس می کنیم که ترکیب ورژنس تراپی با ورشن ها و ساکاد ها اهمیت دارد.
برای تحقق این هدف می توان از از تکنیک هایی چون eccentric circles and free space fusion cards with rotation or ، brock string with rotation
lateral movementsو Lifesaver cards with rotationاستفاده کرد .برنامه ی computer orthoptics programکه ورژنس افقی را با روتیشن ترکیب می کند
نیز برای این هدف سودمند می باشد.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی برای این فاز از تراپی وقتی فرا می رسد که بیمار بتواند با دایره های اکسنتریک یا کارت های فیوژن فضای آزاد همچنان که کنار هم
قرار گرفته اند و به آهستگی روتیت می شوند ،دید واحد و واضح دو چشمی را حفظ کند .از آن جاییکه اهداف ویژن تراپی برطرف کردن سیمپتوم های بیمار و نرمال
کردن یافته های دو چشمی و تطابقی می باشد ،یک ارزیابی مجدد باید حدود 6هفته از شروع برنامه ی ویژن تراپی و دوباره در پایان تراپی انجام شود .تمامی تست
های دو چشمی و تطابقی باید تکرار شوند و با یافته های اولیه و همچنین یافته های مورد انتظار مقایسه شوند .وقتی همه ی اهداف ویژن تراپی حاصل شد و برنامه
ی ویژن تراپی کامل شد ،ما home vision therapy maintenance programجدول 9.12را توصیه می کنیم.
232
فاز سوم: CE برنامه ی ویژن تراپی برای: 12./ جدول
: جلسات هفدهم تا بیستم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards
Computer orthoptics random dot vergence program : step-jump vergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : divergence
:جلسات بیست و یکم و بیست و دوم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards
Lifesaver cards
Computer orthoptics random dot vergence program ; jump-jump vergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : convergence and divergence
:جلسات بیست و سوم و بیست وچهارم
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards with rotation and versions
Lifesaver cards with rotation and versions
Computer orthoptics vergence program with rotation
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : divergence and convergence
یک رویکردی است که به برطرف شدن موفقیت آمیز سیمپتوم های بیمار و نرمال شدن داده های اپتومتریک خواهد12./ و12.6 فاز ها و اهداف ذکر شده در جداول
بزرگساتالن عموما می توانند برنامه ی ویژن تراپی را در نصف، بر اساس تجربه ی ما. تعداد جلسات تقریبی است و از بیماری به بیمار دیگر متفاوت می باشد.انجامید
تراپی در منزل. متغیر دیگر استفاده از تکنیک های تراپی در منزل جهت کامل کردن فعالیت های ویژن تراپی در مطب می باشد.زمان تال زم برای کودکان کامل کنند
همچنین اگر بیمار یک کودک با انگیزه با کامپلیانس باتال باشد یا والدین کودک ظرفیت عملکرد به.می تواند در یک بیمار بزرگسال با انگیزه مورد استفاده قرار گیرد
در برخی موارد با اینحال والدین کودک ممکن است تقابل تالزم را با کودک نداشته باشند و دراین.عنوان تراپیست در منزل را داشته باشند نیز ممکن است موثر باشد
.صورت تراپی در منزل کمک کننده نخواهد بود
: سرجری
. به قدری موفقیت آمیز است که سرجری به ندرت ضرورت پیدا می کندconvergence excess پریزم و ویژن تراپی در درمان، استفاده از لنزها
Case studies
233
. هستند که کلینیسین ها با آن ها برخورد می کنندCE های زیر نمونه هایی از انواع بیمارانCase study
Case 12.4
وی بیان می دارد که این مشکالت. و تاری دید پس از پانزده تا بیست دقیقه مطالعه مراجعه کرده استeyestrain ساله است که با شکایات12 یک دخترJessica
تاریخچه ی مدیکال وی. وی تاکنون معاینه ی چشمی نداشته است. آیاز شده است، در سال تحصیلی جاری وقتی معلمین شروع به دادن تکالیف بیشتری کرده اند
.منفی است و هیچ دارویی مصرف نمی کند
:نتایج معاینات
Case analysis
234
با توجه به ایزوفوریای زیاد در نزدیک ،بهترین راه در این مورد آنالیز داده های گروه NFVمی باشد .برای این بیمار ،تمامی یافته های مستقیم و ییر مستقیم NFVییر
طبیعی هستند .یافته های مستقیم ( NFVدر نزدیک و سهولت ورژنسی ) به شدت کاهش یافته اند .به عالوه تست های ییر مستقیم ( BAF ، PRAو رتینوسکوپی ) MEM
همگی مشکل ایزوفوریا NFV /پایین را نشان می دهند .فوریای دور اورتو است و نسبت AC/Aگرادینت و محاسبه ای هردو باتال هستند .این یافته ها به وضوح دتاللت
بر تشخیص convergence excessبا ورژنس تونیک نرمال دارد.
درمان :
به علت اینکه عیب انکساری وجود ندارد ،رویکرد اول در این کیس تجویز لنزهای addedفقط برای نزدیک می باشد .برای تعیین مقدار مثبت تجویزی ،ما چندین
یافته ی کلیدی را مورد آنالیز قرار دادیم از جمله نسبت ، AC/Aرابطه ی NRAو ، PRAیافته های ورژنس فیوژنی و رتینوسکوپی .MEMدراین مورد رابطه ی NRAو
PRAو همچنین رتینوسکوپی MEMیک addحدود +1.02را پیشنهاد می کنند.نسبت AC/Aنشان می دهد که یک ادیشن +1.02فوریای نزدیک را به حدود ارتو
کاهش خواهد داد و رنج های NFVدر نزدیک را حدود 12پریزم دیوپتر افزایش خواهد داد .بنابراین ما +1.02 OD and OSبرای تمامی کارهای نزدیک تجویزکردیم.
یک تصمیمی که کلینیسین ها باید در تجویز لنزهای ادیشن مثبت بگیرند این است که لنزهای تک دید یا بایفوکال تجویز کنند .ما عموما برای کودکان مدرسه ای
تجویز بای فوکال را توصیه می کنیم تا مجبور نباشند برای نگاه ب ه معلم یا تخته سیاه عینک را بردارند .بر اساس تجربه ی ما کودکانی که از عینک های تک دید
استفاده می کنند به علت نیاز به برداشتن مداوم عینک ،عینکشان را گم می کنند ،می شکنند یا خط می اندازند .وقتی کودک پخته تر می شود و قادر به مراقبت
صحیح از عینکش باشد ،تجو یز تک دید یک آپشن ارزشمند می شود .برای جوانان و بزرگساتالن ما معایب و محاسن لنزهای تک دید و بای فوکال را توضیح می
دهیم و به بیمار کمک می کنیم که خود تصمیم گیری نهایی را انجام دهد .با این حال برای اکثر بیماران تجویز یک بای فوکال آلترناتیو رضایت بخش تری می باشد.
گرچه بای فوکال توصیه ی اولیه ی ما برای کودکان مدرسه ای می باشد ،گاهی اوقات از جانب والدین در رابطه با تجویز بای فوکال برای کودک با مخالفت روبرو می
شویم .در این شرایط بهتر است مزایای بای فوکال را کامال توضیح دهیم و اگر همچنان والدین کودک ناراضی باشند ،تجویز تک دید انجام دهیم و از والدین کودک
می خواهیم تا به دقت کامپلیانس کودک را در رابطه با مصرف عینک و توانایی مراقبت از عینک مونیتور کنند .والدین همواره بعدا پس از اینکه به شخصه مشکالت
مربوط به لنزهای تک دید را تجربه می کنند ،خود رایب به بای فوکال می شوند .در این فرد ،جلسه ی فالوآپ پس از شش هفته نشان داد که جسیکا به خوبی از
عینک استفاده می کند و برطرف شدن کامل سیمپتوم ها را گزارش کرد .بنابراین ما مجبور به درمان دیگری نبودیم.
Case 12 .2
Marylinیک دانش آموز دبیرستانی 16ساله است که با شکایت عدم توانایی در مطالعه برای بیش از ده دقیقه مراجعه کرده است .وقتی برای مدت زمان طوتالنی تری
مطالعه می کند ،یک احساس فشار روی چشم هایش می کند که به سرعت تبدیل به سردرد اطراف چشم هایش می شود .وی همچنین مشکل ادراک هنگام مطالعه
دارد و هنگام مطالعه احساس خواب آلودگی به وی دست می دهد .آخرین معاینه ی وی حدود یک سال پیش بوده که همین سیمپتوم ها را داشته است .در آن زمان
دکتر وی عینک مطالعه تجویز کرده که به وی کمک کرده است .با اینحال حتی با این عینک نیز هنوز هنگام مطالعه احساس ناراحتی می کند .تاریخچه ی سالمت
وی منفی است.
235
Cover test ( near) : 12 esophoria
Subjective :
OD : plano – 202 x 182 , 02/02
OS : plano , 02/02
Distance lateral phoria : 1 exophoria
Base-in vergence (distance) : x/8/2
Base-out vergence (distance) : x/02/12
Near lateral phoria : 16 esophoria
-1.22 gradient : 02 esophoria
Gradient AC/A ratio : 9:1
Calculated AC/A ratio : 10.2 : 1
Base-in vergence (near): x/0/-0
Base-out vergence : 12/16/6
Vergence facility : o cpm , diplopia with base-in
NRA : +0.22
PRA : diplopia with plano
Accommodative amplitude : 10 D OD and OS
MAF :
OD : 12 cpm and OS : 11 cpm
BAF : diplopia with -0.22
MEM retinoscopy : +1.22
مردمک ها نرمال بودند و تمامی تست های سالمت خارجی و داخلی نیز منفی بودند ،انحراف کامیتانت بود و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد .تجویز
کنونی وی نیز +1./2 OD and OSبود.
Case analysis
آنالیز بسیار شبیه case 12 .4می باشد .به علت وجود ایزوفوریا ،آنالیز باید با بررسی داده های NFVشروع شود .بر اساس یک نسبت AC/Aباتال و یافته های پایین
NFVبا اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم به تشخیص CEبا ورژنس تونیک نرمال می رسیم .هردو یافته ی MEMو رابطه ی NRAو PRAیک تجویز حدود
+1.02را برای نزدیک پیشنهاد می کنند.
درمان
نکته ی جالب در مورد این کیس این است که بیمار قبال نیز از تجویز +1./2استفاده می کرده است .این اساسا تجویزی است که بر اساس آنالیز داده می شود .وی با
عینکش کاهش سیمپتوم ها را گزارش کرد اما هنوز هنگام مطالعه احساس ناراحتی می کرد .بنابراین ما توصیه به ادامه ی استفاده از عینک کردیم و همچنین یک
برنامه ی ویژن تراپی را شروع کردیم .برنامه ی ویژن تراپی 02جلسه به طول انجامید و ما جدول 12./را دنبال کردیم .وی دو هفته ی دیگر مراجعه کرد و تکنیک
های ویژن تراپی درخانه برای ده دقیقه در روز و پنج روز در هفته به وی داده شد .ارزیابی مجدد در پایان تراپی یافته های زیر را به دست داد ( بدون عینک):
236
Vergence facility : 9 cpm
NRA : +0.22
PRA : -1.02
MEM : +1.22 OD and OS
را9.12 جدولmaintenance ما برنامه ی.ماریلین به استفاده از عینک مطالعه اش ادامه داد و گزارش کرد که می تواند به راحتی برای هرمدت زمانی مطالعه کند
.توصیه کردیم
: Case 12.6
ساله است که توسط مادرش برای معاینه آورده شده زیرا مادرش متوجه شده که ایلب هنگامی که چیزی می خواند چشمانشان را می مالد و گاهی6 یک پسرPaul
همچنین بنا به گفته ی مادرش وقتی پائول سن کمتری. مادرش وقتی که سه ساله بود سابقه ی سرجری برای انحراف چشمش داشت.یک چشمش را می بندد
. تاریخچه ی سالمت وی منفی بود. پائول هرگز قبال معاینه ی چشمی نداشته است.داشت گهگاه متوجه کراس کردن چشمانش می شد اما متوقف شد
: نتایج معاینات
IPD = 24mm
VA ( distance , uncorrected): 02/02 OD and OS
VA ( near , uncorrected ) : 02/02 OD and OS
Near point of convergence
Accommodative target : 2 cm
Penlight : 2 cm
Cover test ( distance) : 12 esophoria
Cover test ( near) : 00 , intermittent (deviates with prolonged cover) , alternating esotropia
Cover test ( near with +0.22): 6 esophoria
Subjective
OD : +1.22 , 02/02
OS :+1.22 , 02/02
Cycloplegic :
OD : +1.22 , 02/02
OS : +1.22 , 02/02
Base-in vergence ( distance) : x/0/2
Base-out vergence ( distance) : x/14/12
Associated phoria measured with the AO vectographic target : 0 base-out
Gradient AC/A ratio : 8:1
Calculated AC/A ratio : 8.8 :1
Base-in vergence (near) : x/1/-4
Base-out vergence (near) : x/08/16
Vergence facility: 2 cpm , diplopia with base-in
NRA : +0.22
PRA : diplopia with plano
237
Accommodative amplitude (push – up ) : 12 D OD and OS
MAF : 6 cpm OD and OS
BAF : diplopia with -0.22
MEM retinoscopy : +1./2
مردمک ها نرمال بودند و تمامی تست های سالمت خارجی و داخلی نیز نرمال بودند ،انحراف کامیتانت بود و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد.
Case analysis
دراین مورد یک مقدار زیاد ایزو در دور و نزدیک وجود دارد .انحراف نزدیک به طور قابل توجهی بزرگ تر از انحراف دور می باشد .یافته های ( NFVهردو اندازه گیری
های مستقیم و ییر مستقیم) پایین هستند .نسبت AC/Aبا هردو متد گرادینت و محاسبه ای باتالست .براساس این اطالعات به تشخیص convergence excessبا
ورژنس تونیک باتال می رسیم.
درمان:
به علت وجود ورژنس تونیک باتال ،تجویز حداکثر مثبت برای اصالح هایپروپی اهمیت دارد .با +1.22فوریای دور همچنان / esophoriaبود .با ، +1.22کاور تست
در نزدیک یک ایزوفوریای 10تا 14پریزم دیوپتر را نشان داد .آنالیز رابطه ی NRAو PRAو رتینوسکوپی MEMنیاز به یک ادیشن حدود +1.02تا +1.22را نشان
داد .با این ادیشن ،انحراف نزدیک به حدود دو پریزم دیوپتر ایزوفوریا کاهش یافت .اگر ما تجویز زیر را انجام دهیم :
OD : +1.22
OS : +1.22 with a +1.22 add
بیمار همچنان /پریزم ایزوفوریا در دور و 0پریزم ایزوفوریای نزدیک خواهد داشت .احساس کردیم که انحراف باقی مانده در دور بسیار بزرگ است و بنابراین پریزم
base-outرا بر اساس اندازه گیری اسوشیتد فوریا تجویز کردیم .به علت تجویز پریزم ، base-outادیشن نزدیک را نیز به +1.22کاهش دادیم .تجویز نهایی عبارت
بود از:
خالصه :
Convergence excessیکی از شایع ترین اختالتالت دید دو چشمی می باشد .به علت باتال بودن نسبت AC/Aلنز ها و لنزهای ادیشن بسیار موثر هستند و در بسیاری
از موارد برای درمان CEکافی می باشند .در موارد CEهمراه با ورژنس تونیک باتال ممکن است نیاز به تجویز پریزم base-outباشد .وقتی مگنیتود ایزوفوریا زیاد باشد
و NFVبه شدت کاهش یافته باشد ،ممکن است ویژن تراپی ضرورت پیدا کند.
Divergence excess
DEشرایطی است که در آن یک مقدار بیشتر اگزوفوریا در دور نسبت به نزدیک وجود دارد .دیگر شاخص های مهم شامل تمایل انحراف به اینترمیتنت بودن و تغییر با
توجه به شرایط توجه بیمار ،عدم وجود آمبلیوپی و استریوپسیس نرمال در نزدیک هستند .مطالعات متعددی شیوع DEرا در جمعیت استرابیسمی ها مورد تحقیق قرار
238
داده اند .در جمعیتی از 1222اگزوتروپ Bair ، consecutiveدریافت که /.2درصد از نوع divergence excessبودند Pickwell .در مطالعه ی مشابهی دریافت که
/درصد از 022فرد مبتال به استرابیسم با DEتشخیص داده شدند .در یک مطالعه ی جدیدتر Wick ،و همکارانش شیوع بیشتری برای DEپیدا کردند .آن ها گزارش
کردند که 04درصد از اینترمیتنت اگزوتروپ ها الگوی DEداشتند.
شاخص ها :
ساین ها:
مگنیتود انحراف
بیماران دارای DEاگزوفوریای بیشتری در دور نسبت به نزدیک دارند .در نمونه ای از /6بیمار Bair ، divergence excessدریافت که میانگین انحراف در دور 09و
در نزدیک 10پریزم دیوپتر بود .انحراف در DEهمواره یک انحراف کامیتانت می باشد .این به این معنی است که انحراف در تمامی موقعیت های نگاه یکسان می
باشد .ویژگی تمایز دهنده ،انحراف بیشتر در دور است که می تواند یک فوریا ،یک اگزوتروپی اینترمیتنت یا یک اگزوتروپی کانستنت باشد .برخی متخصصین پیشنهاد
کرده اند که یک تفاوت 12تا 12پریزم دیوپتر از یک فاصله تا فاصله ی دیگر یک گایدتالین مناسب می باشد .با این حال این پیشنهاد فقط باید به عنوان یک راهنما
مورد استفاده قرار گیرد .همانگونه که قبال گفته شد ،کلینیسین ها باید از قضاوتشان استفاده کنند و برای رسیدن به تشخیص عالوه بر مگنیتود زاویه ی انحراف در
دور و نزدیک به ویژگی های دیگری توجه کنند .این ویژگی ها در زیر توصیف می شوند .گزارش شده که یک انحراف عمودی در نزدیک 22درصد از بیماران DE
وجود دارد Dunlap .و Gaffneyاظهار کرده اند که این جزء عمودی ممکن است مربوط به اوراکشن عضله ی مایل تحتانی باشد .تا زمانی که این انحراف عمودی
تحت شرایط فیوژن جبران شود ،معموتال از نظر گلینیکال مهم نبوده و نیاز به درمان خاصی ندارد.
یک شاخص مهم مدت زمانی است که انحراف در دور در مقایسه با نزدیک اتفاق می افتد .بیماران divergence excessایلب با یک اگزوتروپی اینترمیتنت در دور
مراجعه می کنند و متوسط مگنیتود انحراف در دور حدود 02می باشد .به گفته ی Cooperمکانیسم های تشدید کننده ی متعددی برای این انحراف اینترمیتنت وجود
دارد .انحراف اینترمیتنت طی فعالیت های دور وبا عدم توجه ،خستگی ،بیماری یا حواس پرتی تمایل به آشکار شدن دارد .از آن جاییکه روش کاور تست تحت
شرایطی انجام می شود که توجه بیمار باتالست ،ممکن است گاهی کشف یک استرابیسم اینترمیتنت در موقعیت مطب برای کلینیسین دشوار باشد در حالی که گزارش
انحراف چشم از جانب والدین می شود Cooper .اعتقاد دارد که در چنین شرایطی ،مشاهدات والدین احتماتال صحیح تر از کاور تست معاینه کننده خواهد بود .این
شاخص مدت زمان وقوع انحراف همچنین باید هنگام آنالیز انحرافات دور و نزدیک مد نظر قرار گیرد .یک بیمار مبتال به DEممکن است انحراف اگزویی داشته باشد
که فقط اندکی در دور بیشتر از نزدیک باشد در صورتی که ممکن است انحراف یک اگزوتروپی اینترمیتنت در دور و یک اگزوفوریا در نزدیک باشد .پس تفاوت قابل
توجه در مدت زمانی که انحراف اتفاق می افتد می تواند به اندازه ی تفاوت در مگنیتود دور و نزدیک مهم باشد.
نسبت : AC/A
این باور که یک نسبت AC/Aباتال در DEوجود دارد برپایه ی این حقیقت است که انحراف اگزو در دور بیشتر از نزدیک می باشد .برای مثال بر اساس میانگین
انحراف 09پریزم دیوپتر در دور و 9پریزم دیوپتر در نزدیک که توسط Bairگزارش گردید ،میانگین نسبت AC/Aمحاسبه ای برابر 14.2/1خواهد بود .با این وجود
مطالعاتی که نسبت AC/Aرا با استفاده از متدهای فیکسیشن دیسپاریتی یا گرادینت تعیین کرده اند ،میانگین نسبت های AC/Aبسیار کمتری را گزارش کرده اند.
Martens ، Ogleو Dyerدریافتند که میانگین نسبت AC/Aمحرک با استفاده از متد فیکسیشن دیسپاریتی برابر 0.2:1بود و Von Noordenمیانگین نسبت AC/A
محرک گرادینت را از 0.0:1تا 9.2:1پیدا کرد .در یک مطالعه ی جدید تری Ciuffreda ، Cooper ،و Krugerیک نمونه ی کوچک از بیماران DEرا مورد مطالعه
239
قرار دادند و از اینفرارد اپتومتر جهت ارزیابی آبجکتیو پاسخ تطابقی استفاده کردند .با استفاده از این متد آن ها قادر به اندازه گیری هردو نسبت های AC/Aمحرک
( )stimulusو پاسخ ( )responceبودند .آن ها نسبت های AC/Aمحرک باتالیی را با استفاده از نتایج کاورتست دور و نزدیک پیدا کردند ( .)12.4:1با این حال ارزیابی
آبجکتیو نسبت های AC/Aپاسخ را از 0.6 :1تا 4.9 :1با یک میانگین 4.0 : 1نشان داد .این نتایج ثابت می کنند که این باور پذیرفته شده که نسبت AC/Aدر DE
باتالست ممکن است صحیح نباشد .این یک یافته ی مهم است زیرا مستقیما بر شناخت ما از ماهیت اصلی divergence excessاثر می گذارد .معموتال می توان
نسبت AC/Aباتالی همراه با DEرا به تفاوت در سایز زاویه ی انحراف در نزدیک و دور نسبت داد .نسبت AC/Aنرمالی که توسط Ciuffreda ، Cooperو Kruger
ثابت شده همراه با مطالعات دیگری که از متدهای گرادینت استفاده کرده اند ،این باور را با چالش مواجه می سازد .محققین بر این باورند که نسبت های AC/A
محاسبه ای باتالیی که در DEیافت می شود ناشی از اثرات تقارب فیوژنی و تقارب پروکسیمال می باشد .اثرات تقارب فیوژنال به تغییر موقتی در موقعیت عاری از
فیوژن چشم ها ( ) fusion freeبه دنبال یک مدت زمان کوتاه ورژنس پایدار اشاره دارد .یک مثال تجربی از این پدیده افزایش در ایزوفوریا پس از اندازه گیری رنج
های PFVمی باشد .این پدیده ممکن است به توضیح یافته های کلینیکال در شرایطی که simulated divergence excessنامیده می شود ،کمک نماید .در این
شرایط ،انحراف نزدیک پس از 02تا 42دقیقه اوکلوژن به مگنیتود انحراف دور نزدیک می شود .این تغییر در انحراف نزدیک مربوط به از بین رفتن تدریجی پس
اثرات تقارب فیوژنی می باشد .تحت شرایط فیوژن ،بیمار دائما از تقارب برای یلبه بر انحراف اگزوی نزدیک استفاده می کند .وقتی انحراف نزدیک با استفاده از روش
کاور تست اندازه گیری می شود ،مگنیتود کامل به علت اثرات تقارب فیوژنی به دست نمی آید .پس از مدتی اوکلوژن ،پس اثرات تقارب فیوژنی تمام می شود و
مگنیتود کامل انحراف آشکار می گردد .در برخی موارد ، DEحتی پس از مدت زمان طوتالنی اوکلوژن ،انحراف نزدیک به طور قابل توجهی کم تر از انحراف دور باقی
می ماند .این شرایط true divergence excessنامیده می شود .حتی در این شرایط AC/A ،گرادینت تمایل به نرمال بودن دارد .در چنین مواردی نه مفهوم AC/A
باتال و نه پس اثرات فیوژنال کانورجنس نمی تواند زاویه ی کوچک تر انحراف در نزدیک را توضیح دهد Ciuffreda ، Cooper .و Krugerپیشنهاد می کنند که اثرات
تقارب پروکسیمال علت یافته های دایورجنس اکسس واقعی می باشد .بنابراین در ، divergence excessمهم است که هردو نسبت های AC/Aمحاسبه ای و
گرادینت را ارزیابی کنیم .اگر هردو باتال بودند ،رویکرد درمانی پیشنهاد شده برای نسبت های AC/Aباتال مناسب خواهد بود .اگر نسبت AC/Aگرادیان باتال نباشد ،در آن
صورت استفاده از لنزهای اد احتماتال یک استراتژی درمان موثر نخواهد بود و رویکرد درمان پیشنهاد شده در فصل 11برای اختالتالت دو چشمی همراه با نسبت AC/A
نرمال کاربردی تر خواهد بود.
نسبت : CA/C
گرچه نسبت CA/Cدر حال حاضر به طور رایج در شرایط کلینیکال اندازه گیری نمی شود ،به احتمال زیاد تبدیل به یک فاکتور مهم در آنالیز داده های اپتومتریک در
آینده خواهد شد .در DEو دیگر موارد اگزوفوریای باتال در دور ،نسبت CA/Cممکن است یک نقش کلیدی در تعیین درمان مناسب ایفا نماید .برای مثال وقتی بیمار
CEبرای فیوز کردن در دور تقارب می کند ،معموتال تطابق بیشتری به علت تطابق ناشی از تقارب وجود خواهد داشت .برای بیمار DEکه قادر به نشان دادن این
تطابق اضافی نباشد ،مقادیر اندک لنز منفی ادیشن ممکن است به حفظ دید واحد و واضح دو چشمی کمک کند.
یک جنبه ی جالب DEاین است که علی ریم یک اگزوفوریای باتال PFV ،ها معموتال نرمال هستند .وقتی تارگت های چون وکتوگرام های برنل برای اندازه گیری
ورژنس فیوژنی مورد استفاده قرار می گیرند ،هردو رنج های تقارب و تباعد مشابه مقادیر یافت شده در افراد نرمال هستند .این یک یافته ی مهم است و بیانگر آن
است که نباید DEرا به سادگی فقط یک مشکل فوریای باتال و ورژنس فیوژنال جبرانی پایین در نظر گرفت .گرچه این مدل برای توضیح برخی شرایط دید دو چشمی
چون CIو CEمفید می باشد اما DEممکن است یک اتیولوژی متفاوتی داشته باشد.
Wickو همکارانش در مطالعه ای شیوع بیشتری از مایوپی و آنیزومتروپی در divergence excessنسبت به جمعیت نرمال پیدا کردند.
241
سازگاری های حسی :
با وجود این که اگزوتروپی اینترمیتنت در DEشایع است ،این بیماران به ندرت شکایت از دیپلوپی دارند .برای یلبه بر دیپلوپی ،بیماران DEباید یا ساپرس کنند یا
ARCو یا ترکیبی از این دو را تجربه کنند .بر اساس گزارش برخی محققین وقتی که انحراف اتفاق می افتد ،ساپرشن رخ می دهد Cooper .و Feldmanوقتیکه بیمار
DEدر دور استرابیسمیک می شود ARC ،را گزارش کردند Wick .و همکارانش دریافتند که حدود 02درصد از بیماران DEوقتیکه انحرافشان آشکار می شود ،ترکیبی
از ساپرشن و تناظر ییر طبیعی را نشان می دهند .همچنین دریافتند که وقتی انحراف در دور کانستنت باشد 22 ،درصد از این بیماران تناظر شبکیه ای ییر طبیعی
دارند .از آنجاییکه تناظر ییر طبیعی ایلب در DEوقتی که انحراف آشکار می شود ،وجود دارد مهم است که در طراحی برنامه ی تراپی این مسئله را در نظر بگیریم.
برای مثال یکی از اهداف اولیه ی ویژن تراپی برای ، DEآگاه ساختن بیمار از دیپلوپی است وقتی که چشم ها انحراف پیدا می کنند .این رویکرد تراپی فقط در
صورتی مناسب است که بیمار تناظر شبکیه ای نرمال داشته باشد .بنابراین انجام تست مخصوص برای تناظر شبکیه ای ییر طبیعی هنگام ارزیابی یک بیمار دارای DE
اهمیت دارد .ما استفاده از تست پس تصویر هرینگ بیلچوفسکی را برای ارزیابی تناظر شبکیه ای در بیماران DEتوصیه می کنیم .برای انجام این تست ،چشم چپ
اوکلود می شود و بیمار همزمان به یک تارگت روی یک فلشر الکترونیک فیکس می کند .کلینیسین electronic strobeرا روشن می کند که ایجاد یک پس تصویر
افقی در چشم راست می کند .سپس چشم راست اوکلود می شود و یک پس تصویر عمودی برای چشم چپ ایجاد می شود .سپس بیمار به یک تارگت کوچک روی
دیوار فیکس می کند و موقعیت پس تصویر های افقی و عمودی را نسبت به هم گزارش می کند .گزارش یک کراس کامل تناظر شبکیه ای نرمال را نشان می دهد.
انحراف پس تصویر ها یک پاسخ تناظر شبکیه ای ییر طبیعی را نشان می دهد.
سیمپتوم ها:
شایع ترین شکایت بیماران مربوط به مسئله ی زیبایی ( )cosmeticمی باشد .عموما والدین به این علت کودکشان را برای معاینه می آورند که متوجه شده اند گاهی
اوقات چشم کودک به سمت خارج انحراف پیدا می کند .سیمپتوم های سابجکتیو در DEنادر هستند .به علت وجود ساپرشن یا تناظر شبکیه ای ییر طبیعی یا هردو ،
دیپلوپی رایج نمی باشد گر چه گاهی اوقات گزارش می شود .گزارش آستنوپی که شاخص آنومالی های دو چشمی و تطابقی دیگر می باشد در بیماران DEکمتر رایج
است .ییر از مسئله ی زیبایی ،تنها سیمپتوم هایی که در DEگزارش می شوند ،فوتوفوبیا و بستن یک چشم در نور روشن می باشد.
DEباید از انحرافات اگزوی دیگر نظیر CIو اگزوفوریای بیسیک تمیز داده شود .تشخیص DEاز CIبسیار روشن است .بحث های بیشتری در مقاتالت در رابطه با
تشخیص true DEاز simulated DEو اگزوفوریای بیسیک وجود داشته است .باید دانست که تمیز true DEاز simulated DEیک مسئله ی مربوط به جراحی است
زیرا برخی کلینیسین ها روش های جراحی مختلفی را برای این دو شرایط توصیه می کنند Burian .و Spiveyدر موارد true DEرسشن هردو عضله ی رکتوس
خارجی و برای simulated DEرسکشن رکتوس داخلی همراه با رسشن رکتوس خارجی را در همان چشم توصیه کردند 91 ، Von Noorden .بیمار DEرا مورد مطالعه
240
قرار داد و میزان موفقیت را برای انواع trueو simulatedبر اساس نوع جراحی انجام شده مورد مقایسه قرار داد .وی دریافت که وقتی قبل از عمل تمیز بین true
DEاز simulated DEداده شود و براین اساس روش جراحی مناسب انتخاب شود ،نتایج بهبود پیدا می کنند Wickens .گزارش کرد که در نمونه اش از 22بیمار ، DE
نوع جراحی انجام شده تفاوت اندکی در نتایج حاصله برای simulated DEیا true DEایجاد کرد.بنابراین ارزش اصلی این تشخیص افتراقی برای درمان جراحی DE
می باشد .در رابطه با درمان اپتومتریک DEهیچ اهمیت کلینیکالی برای این تشخیص افتراقی ثابت نشده است Kran .و Duckmanمدعی بودند که کلینیسین ها باید
رویکرد درمانی متفاوتی برای این دو شرایط داشته باشند .با این حال هیچگونه تایید تحقیقاتی برای ادعای آن ها وجود ندارد Pickwell .در رابطه با این مسئله مطالعه
کرد و دریافت که true and simulated DEبه ویژن تراپی به طور متفاوتی پاسخ نمی دهند .ویژن تراپی رویکرد درمانی اصلی برای هردو شرایط می باشد و درمان
مورد نظر برای این دو شرایط تفاوت چشمگیری ندارد .تنها تفاوت مربوط به ارزش بالقوه ی لنزهای ادیشن در true DEمی باشد .با این وجود باید به یاد داشته باشیم
که Ciuffreda ، Cooperو Krugerحتی در بیمارانی که true DEرا نشان دادند ،نسبت های AC/Aنرمالی را پیدا کردند .بنابراین تحقیقات اندکی در رابطه با اثبات
اهمیت کلینیکال تمیز نوع trueاز simulatedوجود دارد .حتی برای مداخله ی جراحی نیز اهمیت این تشخیص افتراقی به طور واضح به اثبات نرسیده است .اما از
آن جاییکه این تعریف وجود دارد و گاهی اوقات ار تباط با متخصصین دیگر در رابطه با این مسئله ضرورت پیدا می کند ،بحث هایی در رابطه با آن وجود داشته است.
True DEشرایطی است که در آن یک اگزوفوریای بیشتر در دور نسبت به نزدیک وجود دارد ،نسبت AC/Aباتالست ( وقتی انحراف دور با انحراف نزدیک مقایسه می
شود ) ،آمبلیوپی وجود ندارد و استریوپسیس در نزدیک نرمال می باشد simulated DE .همین شاخص ها را دارد اما با تست های دیگری مشخص می شود که مگنیتود
فوریا در نزدیک تقریبا برابر دور می باشد .دو تست شاخصی که پیشنهاد شده اند تست اوکلوژن و تست +0.22 OUمی باشند .در هردو تست زاویه ی انحراف در
نزدیک برابر زاویه ی انحراف در دور می شود( تا 12پریزم دیوپتر) و این شرایط simulated divergence excessنامیده می شود Burian .و 02 Franceshettiتا
42دقیقه اوکلوژن را پیشنهاد کردند .پس از این مدت زمان اوکلوژن ،مهم است که به بیمار قبل از انجام کاور تست اجازه ی بازیابی دید دو چشمی داده نشود .پس
همزمان که پچ برداشته می شود یک چشم کاور می شود و سپس کاور تست آلترنیت برای اندازه گیری زاویه ی انحراف انجام می گیرد .تست +0.22 OUبا ارزیابی
زاویه ی انحراف نزدیک با سابجکتیو و دوباره با افزودن ادیشن +0.22انجام می شود .اگر نتایج دور و نزدیک تا 12پریزم در این دو حالت اختالف داشته باشند بیمار
simulated DEدارد.
خالصه :
جراحان استرابیسم بر اهمیت تمیز true DEاز simulated DEتاکید می کنند زیرا درمان سرجیکال برای این دو شرایط متفاوت می باشد .نیاز به این تشخیص افتراقی
برای ویژن تراپی ثابت نشده است .گرچه برخی محققین ادعا کرده اند که برنامه های ویژن تراپی باید برای این دو حالت متفاوت باشند ،هیچ مطالعه ی کلینیکالی
جهت تعیین این ل زوم صورت نگرفته است .بر اساس تجربه ی ما ،برنامه ی ویژن تراپی که در ادامه می آید برای هردو شرایط به خوبی عمل می کند و بنابراین تمیز
true DEاز simulated DEضرورتی ندارد.
درمان:
لنزها :
در مورد ، divergence excessتجویز برای هرگونه عیب انکساری قابل توجه اهمیت دارد .اگر یک نسبت AC/Aباتال وجود داشته باشد ،تجویز برای هرگونه عیب
انکساری مایوپی تاثیر مطلوبی بر زاویه ی انحراف در دور خواهد داشت .مگر آنکه یک مقدار متوسط تا باتالی هایپروپی وجود داشته باشد که معموتال بهتر است به علت
افزایش سایز زاویه ی انحراف که انتظار می رود ،تجویز صورت نگیرد .همانگونه که قبال نیز اشاره کردیم ،تجویز عینک برای مقادیر باتالی آنیزومتروپیا اهمیت دارد.
پریزم :
242
اگر یک انحراف ورتیکال وجود داشته باشد ،توصیه می کنیم که پریزم عمودی تجویز گردد .موثرترین متد برای تعیین مقدار پریزم عمودی اسوشیتد فوریا است که
می توان با هر ابزار فیکسیشن دیسپاریتی آن را اندازه گیری نمود .یافتن یک انحراف عمودی در DEوقتی که بیمار استرابیسمیک می شود ،ییرمعمول نمی باشد .با
این وجود تحت شرایط فیوژن ،انحراف عمودی معموتال وجود ندارد .بنابراین استفاده از پریزم عمودی عموما در موارد DEضرورت پیدا نمی کند .به علت این که ویژن
تراپی برای DEبسیار موفقیت آمیز می باشد ،پریزم افقی تقریبا هیچگاه ضرورت ندارد.
لنزهای منفی اد گاهی در درمان divergence excessبه عنوان بخشی از پلن کلی درمان سودمند می باشند .شرایطی وجود دارد که در آن ها لنزهای اد ممکن است
ارزشمند باشند .همانگونه که قبال گفته شد اگر نسبت CA/Cباتال باشد ،بیمار ممکن است قادر به مهار تطابق در دور نباشد ،مقادیر اندک لنزهای منفی ادیشن ممکن
است به بیمار در حفظ دید واحد و واضح دو چشمی کمک کند .استفاده از لنزهای منفی اد را همچنین می توان به عنوان ابزاری برای کمک به بیمار طی ویژن تراپی
فعال در نظر گر فت .وقتی برای این منظور استفاده می شوند ،مقادیر باتالی منفی را می توان در نظر گرفت .برای یک اگزوفوریا با زاویه ی انحراف بزرگ یا اگزوتروپیا
،تجویز 6تا /دیوپتر منفی به عنوان لنز تمرینی ییر معمول نمی باشد .برای تعیین مقدار تجویز ،کلینیسین حداقل مقدار منفی را خواهد یافت که به بیمار اجازه می
دهد تا فیوز کند .سپس پاور لنزهای منفی همچنانکه تراپی پیشرفت می کند و توانایی بیمار در فیوز کردن بهبود پیدا می کند ،به تدریج کاهش خواهد یافت .این
لنزها فقط طی ویژن تراپی فعال مورد استفاده قرار می گیرند .لنزهای اد منفی را همچنین می توان برای کودکان DEقبل از سن مدرسه در نظر گرفت .خصوصا اگر
کودک برای ویژن تراپی در مطب بسیار کم سن و سال باشد و اگر انحراف به صورت اینترمیتنت باشد که در دور به اگزوتروپی کانستنت تبدیل می شود .در چنین
مواردی ،لنزها ممکن است به کاهش موقتی زاویه ی انحراف کمک کنند و عموما برای تمام وقت مورد استفاده قرار می گیرند .هدف کاهش مدت زمانی است که
اگزوتروپی اینترمیتنت رخ می دهد .وقتی تجویز برای این هدف باشد ،مقادیر کمتر منفی ( 1.22تا 0.22دیوپتر) مورد استفاده قرار می گیرند .هدف از اد منفی ایجاد
محرکی ب رای تقارب می باشد .همین که این انجام گرفت ،بیمار قادر به حفظ فیوژن با استفاده از ورژنس فیوژنی خواهد بود .از آن جاییکه استفاده از لنزهای ادیشن
منفی برای تمام وقت ایجاد یک تقاضای تطابقی اضافی در نزدیک می کند ،این رویکرد عموما فقط در کودکان قبل از سنین مدرسه مورد استفاده قرار می گیرد .اگر
از این رویکرد برای کودکان بزرگتر استفاده می شود ،عموما نیاز به یک بای فوکال می باشد تا اجازه ی دید راحت هنگام مطالعه را بدهد .جدول 12.9یافته هایی را
لیست می کند که باید برای تجویز لنزهای اد منفی مورد توجه قرار داد.
243
حداقل سه استراتژی ویژن تراپی متفاوت برای DEپیشنهاد شده است .رویکرد نخست که در منابع اورتوپتیک محبوب می باشد ،به شدت تاکید بر توسعه ی آگاهی از
دیپلوپی ،استفاده از اوکلوژن جهت برطرف کردن ساپرشن دارد .این استراتژی بر پایه ی این مفهوم است که بیماری که نسبت به زمان آشکارشدن استرابیسم آگاه
شود ،قادر به بازیابی فیوژن خواهد بود .مرحله ی اول در این رویکرد اوکلوژن دائم یا کانستنت برای مدت دو ماه می باشد .پس از حدود یک ماه از اوکلوژن ،روش
های آگاهی از دیپلوپی تجویز می شوند .تکنیک ها برای کار با هم دیپلوپی پاتولوژیک (وقوع دیپلوپی زمانی که بیمار استرابیسمیک است) و هم دیپلوپی فیزیولوژیک (
وقوع دیپلوپی زمانیکه بیمار فیوز می کند) طراحی شده اند .همانگونه که قبال نیز بیان شد ،هنگام کار با دیپلوپی پاتولوژیک مهم است که به یاد داشته باشیم که بیمار
ممکن است تناظر شبکیه ای ییر طبیعی داشته باشد .اگر تناظر ییر طبیعی وجود داشته باشد باید اصالحاتی را در رویکرد ویژن تراپی انجام داد .خصوصا باید از تکنیک
های آنتی ساپرشن که بر اساس درک دیپلوپی پاتولوژیک هستند ،اجتناب کرد اما از تکنیک هایی که بر پایه ی دیپلوپی فیزیولوژیک هستند هنوز می توان استفاده
کرد .برخی متخصصین اورتوپتیک تراپی را فقط محدود به کار با آگاهی از دیپلوپی می کنند وبرخی نیز کار با ورژنس فیوژنی را نیز توصیه می کنند .با این حال تاکید
اصلی بر اوکلوژن و تکنیک های آنتی ساپرشن می باشد .رویکرد دوم بر پایه ی یافته های Brockبوده و توسط Flaxو Selenowمحبوبیت یافته است ،به طور
قابل توجهی متفاوت بوده و خصوصا از تکنیک های آگاهی از دیپلوپی پاتولوژیک اجتناب می نماید Flax .و Selenowبر اهمیت انتخاب دقیق شرایطی تاکید می
کنند که به افزایش دید دو چشمی کمک می کنند .هدف شروع تراپی تحت شرایط مطلوب و سپس حرکت تدریجی به سمت شرایطی است که استرابیسم اینترمیتنت
را تشدید می کنند .بیماران DEهنگامی که به تارگت های استریوپسیس (فیوژن درجه سوم) در نزدیک نگاه می کنند ،آسان تر به باینوکوتالریتی دست پیدا می کنند.
بنابراین رویکرد Flaxو Selenowدر ابتدا تاکید بر استفاده از تارگت های درجه سوم و سپس معرفی تارگت های فیوژن درجه دوم و در نهایت درجه اول می باشد.
این توالی در نزدیک شروع می شود و سپس در فواصل بینابینی و در نهایت در فاصله ی حدود 6متر تکرار می گردد .این ها شرایطی هستند که تحت آن ها DE
تمایل به آشکار شدن دارد .هدف از این استراتژی تراپ ی آموزش به بیمار است تا در فقدان عواملی که باعث ترویج دید دو چشمی می شوند ،باینوکوتالریتی را حفظ
کند Flax .و Selenowبر این باورند که آگاهی از دیپلوپی به عنوان یک نتیجه ی طبیعی این رویکرد تمرینی می باشد و نیازی نیست که به طور خاص مورد تاکید
قرار گیرد .آن ها معتقد بودند که آگاهی از دیپلوپی مکانیسمی نیست که توسط افراد نرمال برای حفظ دید دو چشمی مورد استفاده قرار گیرد و بنابراین نباید مکانیسمی
باشد که در ویژن تراپی برای کمک به بیمار DEجهت بازیابی دید دو چشمی مورد تاکید قرار گیرد .در عوض آن ها اظهار داشتند که همچنان که بیمار DEدید دو
چشمی نرمال را باز می یابد ،وی به یک Postural awarenessیا احساس kinestheticدید دو چشمی دست پیدا می کند .رویکرد سوم که توسط Cooperو
Leymanتوصیه شده ترکیبی از دو رویکرد فوق الذکر می باشد .آن ها توصیه به شروع تراپی با روش های آگاهی از دیپلوپی و سپس پیروی از توالی تراپی توصیه
شده توسط Flaxو Selenowکردند Cooper .احساس می کند که بهتر است ا بتدا آگاهی از دیپلوپی را توسعه دهیم زیرا بیمار را قادر می سازد هنگام وقوع انحراف
فیوژن را بازیابد و مدت زمان تراپی را کوتاه می کند .از آن جاییکه هدف کلی ویژن تراپی باید برطرف کردن سیمپتوم ها و بازسازی دید دو چشمی نرمال با سرعت
هرچه بیشتر باشد ،ما رویکرد توصیه شده توسط Cooperو Leymanرا پیشنهاد می کنیم .با وجود اینکه رویکرد Flaxو Selenowمی تواند در درمان DEموثر باشد،
ما همچنین دریافته ایم که تاکید بر آگاهی از دیپلوپی در اوایل برنامه ی درمان تمایل به کوتاه کردن مدت زمان تراپی دارد .منعطف بودن حائز اهمیت می باشد زیرا
حدود 02تا 02درصد بیماران DEبا تناظر شبکیه ای نرمال هرگز قادر به دست یابی به آگاهی از دیپلوپی نخواهند بود با این وجود هنوز می توانند به موفقیت دست
پیدا کنند.
برنامه ی ویژن تراپی توصیف شده درزیر اساسا برای بیماران DEای طراحی شده است که اگزوفوریک هستند یا آن هایی که وقتی انحراف آشکار می گردد ،تناظر
شبکیه ای نرمال دارند .اگر یک استرابیسم کانستنت در دور وجود داشته باشد یا انحراف در اکثر اوقات وجود داشته باشد ،ممکن است تناظر ییر طبیعی وجود داشته
باشد .در این صورت برنامه ی توصیف شده در زیر باید تغییر کند .تغییر اول حذف کردن تمامی تکنیک های آنتی ساپرشن بر پایه ی دیپلوپی پاتولوژیک می باشد.
ویژن تراپی برای divergence excessنیاز به 04تا 06جلسه دارد .تعداد کل جلسات بستگی به شدت شرایط ،سن بیمار و انگیزه و کامپلیانس وی با روش های
ویژن تراپی درخانه دارد .برنامه ی ویژن تراپی برای DEنسبت به شرایط دو چشمی و تطابقی دیگر طوتالنی تر می باشد که علت آن نیاز به شروع تراپی در نزدیک و
سپس حرکت به دور و همچنین نیاز به کار روی آگاهی از دیپلوپی دارد .با این حال ییر از روش های آنتی ساپرشن که در اوایل تراپی انجام می گیرند ،برنامه ی ویژن
244
تراپی به علت شباهت اهداف درمان با اهداف مربوط به اختالتالت دو چشمی دیگر ،مشابه آن ها می باشد .گرچه DEاساسا یک مشکل دید دور می باشد ،اهداف
اولیه نرمال کردن تطابق و مهارت های ورژنس فیوژنی در نزدیک می باشد .همچنانکه این توانایی ها بهبود پیدا می کند ،فاصله ی کاری به تدریج افزایش داده می
شود و توالی حرکت از تارگت های درجه سوم به دوم به اول در فواصل بینابینی و در نهایت فواصل دور تکرار می شود.
فاز اول:
فاز اول تراپی جهت محقق کردن اهداف لیست شده در جدول 12.12طراحی شده است .همانگونه که در مورد تمامی برنامه های ویژن تراپی دیگر بیان کردیم ،طی
جلسات اول برقراری یک رابطه ی کاری با بیمار و آگاه ساختن بیمار از مکانیسم های فیدبک مختلفی که در سراسر تراپی مورد استفاده قرار خواهند گرفت ،اهمیت
دارد .اولویت فاز اول باید بر آنتی ساپرشن تراپی باشد .روش های بسیاری می توانند برای تحقق این هدف مورد استفاده قرار گیرند .تعدادی از محبوب ترین این روش
ها را در فصول ششم تا هشتم بیان کردیم که عبارتند از براک استرینگ ، TV trainer ،عینک سبز و قرمز و ، penlightمتد پریزم دیسوسیشن عمودی mirror ،
superimpositionو cheiroscopic tracingها .البته تمامی روش های ویژن تراپی دو چشمی ساپرشن را تمرین می دهند زیرا تمامی تکنیک های دو چشمی شامل
نشان گر های آنتی ساپرشن می باشند .مهم است که به یاد داشته باشیم اهداف مختلفی برای آنتی ساپرشن تراپی وجود دارد .یک هدف ایجاد آگاهی از دیپلوپی است
زمانی که انحراف آشکار می گردد ( دیپلوپی پاتولوژیک) .این نوع آنتی ساپرشن تراپی فقط زمانی مناسب می باشد که وقتی چشم منحرف می گردد ،تناظر شبکیه ای
نرمال وجود داشت ه باشد .اگر تناظر ییر طبیعی وجود داشته باشد فقط باید از آنتی ساپرشن تراپی بر اساس دیپلوپی فیزیولوژیک استفاده نمود .تکنیک های موثر برای
تمرین دیپلوپی پاتولوژیک ،عینک سبز و قرمز ونور ،متد ورتیکال پریزم دیسوسیشن و mirror superimpositionهستند .هدف دوم ایجاد آگاهی از دیپلوپی است
زمانی که انحراف به صورت latentمی باشد ( دیپلوپی فیزیولوژیک) .از این تکنیک ها حتی اگر هنگام آشکار شدن انحراف تناظر ییر طبیعی وجود داشته باشد نیز
می توان استفاده کرد .براک استرینگ و کارت برل نمونه هایی از روش هایی هستند که برای رسیدن به این هدف مورد استفاده قرار می گیرند .هدف نهایی آنتی
ساپرشن تراپی برطرف کردن ساپرشن مرکزی و محیطی است زمانی که بیمار فیوز می کند .تکنیک هایی چون ، mirror superimposition ، TV trainer
cheiroscopic tracingها ،وکتوگرام ها ،تراناگلیف ها ،اپرچر رول و تقریبا تمامی تکنیک های دو چشمی را می توان برای این هدف مورد استفاده قرار داد .طی
این فاز تراپی ،مهم است که کار روی برقراری دامنه های ورژنس فیوژنی برای هم کانورجنس و هم دایورجنس را شروع کنیم .همانطور که در اوایل این فصل نیز
توضیح داده شد ،به نظر می رسد که DEیک اساس فیزیولوژیک متفاوت نسبت به شرایطی چون CIو CEداشته باشد و نمی توان آن را فقط به عنوان یک انحراف
اگزوی دور با PFVپایین درمان کرد و مطالعات نشان داده است که PFVعموما نرمال بوده و NFVممکن است در DEنقص داشته باشد .در بیشتر شرایط دو چشمی ،
تاکید اولیه بر توسعه ی آمپلیتود و بهبود داینامیک های ورژنس فیوژنی جبرانی می باشد .برای مثال در ، CIابتدا بر PFVتاکید می گردد و در CEنیز NFVتاکید اولیه
می باشد .در مورد DEفاز اول تراپی جهت کار با هردو PFVو NFVبا تاکید بر PFVطراحی شده است .انتخاب تارگت هایی که شرایط مطلوبی برای فیوژن ایجاد می
کنند ،یک جنبه ی حیاتی ویژن تراپی برای DEمی باشد .این انتخاب دقیق شاخص های تارگت در فاز اول شروع می شود و باید در سراسر برنامه ی درمان نیز ادامه
پیدا کند .در فاز اول بنابراین ما از تارگت های درجه سوم (ا ستریوپسیس) در نزدیک را استفاده می کنیم و با هردو دامنه های PFVو NFVکار می کنیم .همان تکنیک
هایی که برای اختالتالت دو چشمی دیگر استفاده می شوند برای DEنیز موثر می باشند .توالی ویژن تراپی دو چشمی توصیف شده در فصل نهم برای CIبه عنوان
تراپی اولیه در نزدیک برای DEنیز به خوبی عمل می کند( .تراناگلیف ها و وکتوگرام ها و به دنبال آن تراناگلیف های ییر متغیر ،اپرچر رول و کارت های فیوژن
فضای آزاد یا دایره های اکسنتریک ) .هدف پایانی فاز اول برقراری دامنه و سهولت تطابقی نرمال می باشد .در بسیاری از موارد DE ،با یک آنومالی تطابقی همراه
است .در این صورت تاکید اولیه باید بر بهبود آن جنبه ای از تطابق باشد که دچار نقص است .برای مثال اگر ACC. Insuوجود داشته باشد ،هدف اولیه بهبود توانایی
بیمار در تحریک تطابق خواهد بود .حتی اگر تطابق به نظر کافی باشد ،حدی درمان تطابقی باید در اوایل تراپی جهت به حداکثر رساندن توانایی تطابقی انجام شود.
این بسیار مهم است زیرا وقتی بیمار شروع به توسعه ی آگاهی از دیپلوپی می کند ،وی عموما با استفاده از تقارب تطابقی فیوژن را بازخواهد یافت.
نقطه ی پایانی :فاز اول تراپی وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند:
دیپلوپی فیزیولوژیک را در براک استرینگ در هردو فاصله ی نزدیک و دور تجربه کند.
245
حدود 02 base-outو 12 base-inرا با استفاده از تارگت های فیوژن درجه سوم در نزدیک فیوز کند.
اگر بیمار تناظر نرمال داشته باشد ،این فاز یک نقطه ی پایانی دیگر نیز دارد و آن زمانی است که بیمار بتواند:
نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز اول در جدول 12.11آمده است.
فاز دوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 12.12طراحی شده است .همین که بیمار بتواند تارگت های فیوژن درجه سوم را در نزدیک طی کانورجنس و
دایورجنس تراپی فیوز کند ،هدف بعدی ارائه ی تارگت های درجه دوم ( )flat fusionو درجه اول ( )superimpositionدر نزدیک می باشد .هردو تمرین PFVو NFV
باید انجام شود .روش هایی که می توان استفاده کرد شامل اپرچر رول ،کارت های ، mirror superimposition ، Lifesaverدستگاه های استریوسکوپیک و برنامه
های کامپیوتری می باشند .همچنین کلینیسین ها می توانند به راحتی تارگت های درجه اول و دوم را نظیر دایره های اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد و
کارت های ، Lifesaverبسازند .نمونه هایی از این تارگت ها در فصل ششم نشان داده شده است .این ها با استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری گرافیکی موجود ساخته
می شوند .همچنین می توان تارگت های درجه اول و دو م را بدون کامپیوتر و با رسم ساده ی تصاویر مجالت درست کرد .برای ایجاد یک تارگت درجه دوم یک خط
عمودی روی یک تصویر و یک خط افقی روی تصویر دیگر رسم می شود .وقتی که بیمار این تارگت را فیوز می کند ،یک کراس درک خواهدکرد.اپرچر رول یکی از
تکنیک های ویژن تراپی محبوب است که اساسا شامل تارگت های درجه دوم می باشد .همانطور که در تصویر 12.0دیده می شود ،دیمند استریوپسیس وجود ندارد
مگر برای تارگت دوم که شامل دایره های اکسنتریک روی هر کارت می باشد .با این وجود تارگت اول درجه دوم است .دیگر ابزار عالی برای این فاز درمان
است ریوسکوپ می باشد .سری های متعددی از کارت های استریوسکوپیک که شامل تارگت های درجه اول ،دوم و سوم می باشند ،موجود است .هدف دیگر این فاز
تمرکز روی سهولت NFVو PFVاست ( تقاضای ورژنسی جامپ یا فازیک) .رویکرد و تکنیک های مناسب آن مشابه آن هایی است که برای CIدر فصل نهم توصیف
گردید.
نقطه ی پایانی :فاز دوم تراپی وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند:
حدود 02 base-outو 12 base-inرا با استفاده از تارگت های فیوژن درجه دوم و اول در نزدیک فیوز کند.
247
. را با استفاده از تباعد با اپرچر رول فیوز کند6 را با استفاده از تقارب و کارت10 کارت
) سانتی متر فاصله ی تارگت ها6 ( سانتی متر فاصله ی تارگت ها) و دایورجنس10( دایره های اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد را با استفاده از کانورجنس
. آمده است12.11 نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز دوم در جدول.فیوز کند
: فاز دوم- divergence excess نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای: 12.11 جدول
: جلسات نهم و دهم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : convergence and divergence
Non variable tranaglyphs
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
Computer orthoptics random dot program : divergence
Stereoscopes : second – degree targets
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Penlight antisuppression
TV trainer
Non variable tranaglyphs
: جلسات یازدهم و دوازدهم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : convergence and divergence
Aperture Rule : convergence and divergence
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
Stereoscopes : second –degree targets
Computer orthoptics second-degree fusion targets : divergence and convergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Penlight antisuppression
TV trainer
: جلسات سیزدهم تا شانزدهم
: در مطب
Eccentric circles or free space fusion cards
Computer orthoptics second – degree targets : both divergence and convergence
Aperture Rule : convergence and divergence
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
Stereoscopes : second – degree targets
248
درخانه :
HTS vergence and accommodation programs
TV trainer
Eccentric circles or free space fusion cards
فاز سوم تراپی چهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 12.12طراحی شده است .مهم ترین هدف این فاز تراپی شروع درمان در فواصل بینابینی می باشد .اکنون
که بیمار می تواند با دستگاه های مختلف در نزدیک با موفقیت کار کند ،معموتال تکرار همین تکنیک ها در فواصل دورتر بسیار آسان است .یک روش بسیار موثر
استفاده از تراناگلیف های پ روجکت شده روی دیوار یا اسکرین توسط یک اورهد پروجکتور می باشد .این تکنیک به خوبی عمل می کند زیرا بیمار با کار طی فاز های
اول و دوم آشناشده و مهارت های مورد نیاز را طی جلسات اولیه آموخته و به کار گرفته است .یک اورهد پروجکتور هنگام استفاده از تارگت های درجه اول و دوم
سودمند می باشد .همان تارگت هایی که برای تراپی در نزدیک ساخته شده اند ،بزرگ تر شده و روی متریال شفاف اورهد پرینت می شوند یا می توان تارگت های
درجه اول و دوم را به آسانی روی کایذ 8.2 x 11 inبوسیله ی دست یا برنامه های گرافیکی کامپیوتری طراحی کرد .تارگت های درجه سوم بزرگ نظیر دایره های
اکسنتریک در دسترس می باشند .متد دیگر ارائه ی محرک در فواصل بینابینی استفاده از استریوسکوپ می باشد .فاصله ی کاری را می توان توسط استریوسکوپ
های نوع بریوستر تغییر داد و تارگت های بسیار متنوعی نیز موجود می باشد .هدف دوم فاز سوم توسعه ی سهولت NFVو ( PFVتقاضای ورژنسی جامپ یا فازیک) در
فواصل بینابینی می باشد .به این منظور ،کلینیسین تارگت ها و تکنیک هایی را انتخاب می کند که تقاضاهای نوع جامپ ورژنس را پرزنت می کنند نظیر دایره های
اکسنتریک بزرگ jump duction stereograms ،و تارگت های درجه اول و دومی که برای تراپی در خانه ساخته شده اند.
نقطه ی پایانی :فاز سوم تراپی وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند:
حدود 02 base-outو 12- base-inرا با استفاده از تارگت های فیوژن درجه سوم ،دوم و اول در فواصل بینابینی فیوز کند .نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای
فاز سوم در جدول 12.11آمده است.
249
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : convergence and divergence
Lifesaver cards
Homemade second – degree targets
جلسات بیست و یکم و بیست و دوم:
در مطب :
Tranaglyphs or vectograms projected at distances from 1 to 2 ft : convergence and divergence
Computer orthoptics second – degree fusion targets : convergence and divergence
Stereoscope techniques using second- and first –degree targets
First – degree targets at 1 to 2ft
فاز نهایی تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 12.12طرلحی شده است .هدف اصلی این فاز از تراپی استفاده از تارگت های درجه سوم ،دوم و اول در
فواصل 0تا 6متر ،کار با هردو PFVو NFVمی باشد .از همان تکنیک ها و ابزارهای فاز سوم می توان در فواصل بیشتری استفاده کرد .یک روش مهمی که در این
مرحله مورد استفاده قرار می گیرد Cheiroscopic tracing ،می باشد .این روش برای فاز نهایی درمان DEایده آل است زیرا متدی برای ارائه ی محرک تحت
شرایط سخت تر و چالش انگیز تری می باشد .به یاد آورید که سخت ترین کار برای DEتارگت درجه اول در موقعیت نگاه دور می باشد .چیروسکوپیک تریسینگ ها
به شدت برای این بیماران دشوار هستند زیرا محرک ساختار بسیار کوچکی داشته و در بی نهایت اپتیکی ست می شود .هدف نهایی ترکیب روش های ورژنس با
ورشن ها و ساکادها است .این کار را می توان با استفاده از همان روش های ذکر شده برای CEانجام داد .در مورد ، DEانجام این تکنیک ها در فواصل بینابینی و دور
نیز اهمیت دارد.
نقطه ی پایانی :فاز چهارم تراپی وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند:
حدود 02 base-outو 2 base-inرا با استفاده از تارگت های درجه دوم و اول در دور فیوز کند .نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز چهارم در جدول 12.11
امده است .
251
: – فاز چهارمDE اهداف ویژن تراپی برای: 12.12 جدول
کار با ورژنس، متر6 تا0 دوم و اول در فواصل، ادامه ی تراپی با استفاده از تارگت های درجه سوم
فیوژنی مثبت و منفی
ترکیب روش های ورژنس با تغییرات در تقاضای تطابقی
ترکیب روش های ورژنس با ورشن ها
تمامی تست های فانکشن. به شکایات اصلی بیمار توجه کنید و ببینید که ایا اکنون بیمار راحت است.ارزیابی مجدد باید در اواسط و دوباره در پایان تراپی انجام شود
وقتی تمامی اهداف ویژن تراپی حاصل شد و برنامه ی ویژن.دو چشمی و تطابقی باید تکرار شوند و با یافته های اولیه همچنین مقادیر مورد انتظار مقایسه گردند
. را توصیه می کنیم9.12 جدولmaintenance ما برنامه ی ویژن تراپی، تراپی کامل گردید
250
برنامه ی ویژن تراپی توصیف شده در جداول 12.12و 12.11رویکرد سیستماتیکی است که به برطرف شدن موفقیت آمیز سیمپتوم های بیمار و نرمال شدن داده
های اپتومتریک خواهد انجامید .تعداد جلسات تقریبی است و از بیماری به بیمار دیگر متفاوت می باشد .کار کردن با همه ی روش های گفته شده ضرورت ندارد.
هدف باید کسب موفقیت با سرعت هرچه بیشتر باشد .اگر یک روش برای بیمار بسیار راحت باشد ،به سراغ تکنیک بعدی بروید .همانطور که در فصل نهم نیز بیان شد
،متغیر تراپی در منزل نیز اهمیت دارد .یک بزرگسال با انگیزه که ساعات زیادی را در خانه کار می کند ممکن است قادر به کامل کردن تراپی در زمان کوتاه تری
باشد .استفاده از رویکرد پیشنهاد شده در این فصل باید به دست یابی به میزان موفقیت عالی که در منابع گزارش شده است ،منجر گردد.
سرجری :
درمان هتروفوریا و استرابیسم اینترمیتنت در بیماران DEشامل به کاربردن لنزها ،پریزم و ویژن تراپی می باشد .این رویکرد به میزان موفقیت عالی می انجامد که در
ابتدای همین فصل بیان شد .در نتیجه جراحی همواره باید تا معلوم شدن نتایج درمان محافظه کارانه ( )conservativeبه تعویق بیفتد .وقتی بیمار عالقه مند به روش
ییر ج راحی نباشد ،بی انگیزه بوده یا یک انحراف با مگنیتود زیاد داشته باشد ،ممکن است سرجری تالزم باشد .اگر انحراف بیشتر از 02تا 02پریزم دیوپتر باشد ،
براساس منابع ترکیبی از ویژن تراپی و به دنبال آن سرجری و ویژن تراپی بعد از عمل ممکن است برای دست یابی به بهترین نتیجه ضروری باشد .بررسی موفقیت
جراحی به عنوان تنها متد درمان برای divergence excessنتایج بسیار ناامید کننده ای را نشان می دهد Flax .و Selenowیک مرور بسیار گسترده در منابع و
مقاتالت انجام دادند و داده های حاصل از 1492روش جراحی را برای اگزوتروپی اینترمیتنت مورد آنالیز قرار دادند .گرچه آن ها بین انواع مختلف اگزوتروپی تمیز قائل
نشدند ،محتمل است که اکثر این موارد DEباشند و همچنین جراحی برای CIبه شدت نادر می باشد .فقط دو سوم نمونه به بهبود وضعیت زیبایی (کازمتیت) دست
پیدا کردند و فقط یک سوم عملکرد دو چشمی نرمال همراه با تراز شدن محورهای بینایی پیدا کردند .به عالوه یک نفر از هر شش بیمار در این نمونه هیچ بهبودی
پیدا نکردند یا در جراحی آسیب دیدند .همچنین Cooperو Leymanمقاتالت در رابطه با اثربخشی سرجری برای DEرا مورد بررسی قرار دادند و میزان درمان
فانکشنال را از 10تا 0/درصد پیدا کردند .ما توصیه می کنیم که سرجری فقط بعد از استفاده از لنزها ،پریزم و ویژن تراپی در نظر گرفته شود .این رویکرد به میزان
موفقیت بسیار خوبی از 82تا 92درصد می انجامد.
Case study
تاریخچه :
Angelیک پسر 12ساله است که به علت انحراف به سمت خارج چشم چپ برای معاینه ی چشمی آورده شده است .گرچه مادرش از دو یا سه سالگی انجل متوجه
این مشکل شده است وی احساس می کند که در حال بدتر شدن است .در گذ شته فقط زمانی که خسته می شد یا در انتهای روز چشم به سمت خارج انحراف پیدا می
کرد اما مادرش احساس می کند که اکنون در اکثر اوقات روز چشم انحراف پیدا می کند Angel .هیچ شکایتی ندارد و همچنین اظهار می کند که دیدش واضح بوده و
هرگز دوبینی را تجربه نکرده است .ما ق ادر به بررسی عکس های بیمار در سال های ابتدای کودکیش بودیم .عکس ها نیز نشان دادند که وقتی کم سن تر بود نیز
انحراف به صورت اینترمیتنت وجود داشت .در برخی عکس ها چشم ها کامال alignبودند .انجل از نظر سالمت خوب بوده و هیچ دارویی مصرف نمی کند.
252
Penlight : / cm
)Cover test ( distance ): 02 intermittent , left exotropia ( deviates 02 %
Cover test (near) : 2 exophoria
Subjective :
2D : +2.02 , 02/02
OS : +2.02 , 02/02
Distance lateral phoria : suppression
Base –in vergence (distance) : suppression
Base – out vergence (distance) : suppression
Near lateral phoria : 6 exophoria
-1.22 gradient : 0 exophoria
Gradient AC/A ratio : 4:1
Calculated AC/A ratio : 10:1
Base-in vergence (near) : 12/16/10
Base-out vergence (near) : x/12/12
NRA : +1./2
PRA : -1.22
Acc amplitude : 10 D OD and OS
MAF : 4cpm OD and OS
BAF : 0 cpm
MEM retinoscopy : +2.02 OD and OS
مردمک ها نرمال بودند ،تمامی تست های سالمت خارجی و داخلی منفی بودند ،انحراف کامیتانت بود و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد.
Case analysis
کاور تست یک انحراف اگزوی بسیار بزرگ تری را در دور نسبت به نزدیک نشان می دهد و نسبت AC/Aمحاسبه ای باتالست .وقتی که فوریا یک انحراف اگزوی
قابل توجه را نشان می دهد ،آنالیز داده ها باید با داده های گروه PFVشروع شود .دراین مورد نتایج بر تشخیص divergence excessدتاللت دارد .به عالوه آنالیز
داده های تطابقی نیز مشکالت هم تحریک و هم ریلکس تطابق را نشان می دهد .انجل با هردوی NRAو PRAمشکل داشت BAF ،و MAFکاهش یافته است .پایین
بودن MAFثابت می کند که مشکل تک چشمی است و ناشی از یک مشکل تطابقی ونه مشکل دید دو چشمی می باشد .بنابراین تشخیص divergence excess
همراه با accommodative infacilityاست.
درمان
تجویز شد .بیست و دو جلسه ویژن تراپی در AIو DEعیب انکساری در این مورد قابل توجه نیست و نیاز به تجویز عینک نمی باشد .ویژن تراپی جهت درمان هردو
را دنبال کردیم .در ارزیابی نهایی یافته ها به صورت 12.11مطب طی یک دوره ی سه ماهه همراه با ویژن تراپی در خانه تالزم بود .ما برنامه ی ویژن تراپی جدول
زیر بود:
Cover test (distance) : 16 exophoria
Cover test ( near) : 4 exophoria
Subjective
OD : +2.02 , 02/02
253
OS: +2.02 , 02/02
Distance lateral phoria : 14 exophoria
Base – in vergence (distance) : x/12/0
Base-out vergence ( distance) : 10/08/16
Near lateral phoria : 4 exophoria
-1.22 gradient : 1 esophoria
Gradient AC/A ratio : 2 :1
Calculated AC/A ratio : 12 : 1
Base-in vergence ( near) : 16/04/14
Base-out vergence (near) : x/02/02
NRA : +0./2
PRA : - 0.22
ACC amplitude : 10 D OD and OS
MAF : 14 cpm OD and OS
BAF : 12 cpm
MEM retinoscopy : +2.02 OD and OS
خالصه و نتیجه گیری :
این فصل در مورد تشخیص و درمان اختالتالت دو چشمی همراه با نسبت AC/Aباتال بحث کرد .این شرایط DEو دو نوع CEیکی با ورژنس تونیک نرمال ( اورتو در
دور) و دیگری با ورژنس تونیک باتال ( ایزوفوریا در دور ) بودند .تمامی این سه شرایط می توانند با استفاده از ترکیبی از لنزها ،لنزهای اد و ویژن تراپی درمان شوند .ما
یک توالی درمان را پیشنهاد کردیم که برای این شرایط متفاوت می باشد .لنزهای اد و پریزم افقی برای CEو ویژن تراپی تکنیک ارزشمندتری برای DEمی باشد.
254
فصل یازدهم
این فصل درباره ی شاخص ها ،تشخیص و درمان اختالتالت ییر استرابیسمیک دید دو چشمی با نسبت AC/Aنرمال بحث می کند .گرچه تفاوت های شایان توجهی
بین این شرایط وجود دارد ،براساس سیستم تقسیم بندی توصیف شده در فصل دوم در یک گروه قرار می گیرند .ویژگی مشترک شرایطی که در این فصل مطرح می
شوند ،نرمال بودن نسبت AC/Aمی باشد .این تشابه حائز اهمیت است زیرا اساس پلن درمانی را تشکیل می دهد .خصوصا نسبت AC/Aفاکتور عمده ای است که
توالی تصمیمات درمانی را در بیماران دارای هتروفوریا تعیین می نماید .در نتیجه استراتژی های عمومی درمان برای تمامی شرایط دو چشمی همراه با نسبت AC/A
نرمال مطرح می شوند و با توجه به این که تفاوت چشمگیری بین این شرایط وجود دارد پس از بررسی اصول کلی که به تمامی اختالتالت با نسبت AC/Aنرمال
دتاللت می کند ،هر حالت به طور جداگانه جهت برجسته کردن تفاوت در شاخص ها ،تشخیص و درمان توصیف می شود .حاتالتی که در این فصل توصیف می شوند ،
دیسفانکشن ورژنس فیوژنی ،اگزوفوریای بیسیک و ایزوفوریای بیسیک می باشند.
مروری بر اصول کلی درمان برای هتروفوریای همراه با نسبت AC/Aنرمال :
جدول 11.1توالی آپشن های درمانی را که در فصل سوم بیان شد ،لیست می کند .توالی خاصی که برای این فاکتورها در نظر گرفته می شود اساسا بستگی به
نسبت AC/Aدارد .توالی های درمانی خاص برای اختالتالت دید دو چشمی همراه با نسبت AC/Aنرمال در جداول 11.0 ، 11.0و 11.4لیست شده اند .بر خالف
شرایط همراه با نسبت های AC/Aپایین که در آن ها استفاده از لنزهای addedخیلی کمک کننده نیست ،در حاتالت همراه با نسبت AC/Aنرمال ،لنزهای اد گاهی
اوقات مفید هستند .در نتیجه آپشن لنزهای ادیشن نزدیک تر به باتالی لیست در جداول 11.0و 11.4می باشد .اصالح اپتیکی آمتروپی هنوز نخستین نکته ای است
که یک کلینیسین باید در نظر داشته باشد .همانگونه که در فصل سوم نیز اشاره شد ،مالحظه ی نخست برای تمامی بیماران با آنومالی های تطابقی و آنومالی های
ییر استرابیسمی دید دو چشمی ،اصالح اپتیکال آمتروپی است .در موارد AC/Aنرمال ،لنزها ممکن است یک اثر متوسط بر سایز انحراف داشته باشند .تجویز برای
هایپروپی در ایزوفوریای بیسیک یا تجویز مایوپی در اگزوفوریای بیسیک عموما کمک کننده خواهد بود .در تجویز نهایی ،مهم است که نخست تعیین کنیم که آیا
انحراف ورتیکال وجود دارد .ما برای انحرافات عمودی به کوچکی 2.2پریزم دیوپتر نیز توصیه به تجویز بر اساس ارزیابی فیکسیشن دیسپاریتی می کنیم .همانگونه
که در فصول ابتدایی نیز گفته شد ،یک تفاوت کلیدی بین توالی درمان ایزوفوریا و اگزوفوریا اثربخشی متفاوت پریزم افقی و ویژن تراپی برای این شرایط می باشد.
پریزم افقی در ایزوفوریا موثرتر از اگزوفوریا می باشد .بنابراین استفاده از پریزم یک مالحظه ی زودهنگام تر برای ایزوفوریای بیسیک نسبت به اگزوفوریای بیسیک می
باشد .دیسفانکشن ورژنس فیوژنی بنا به تعریف با فوریای بسیار کمی همراه است و درنتیجه پریزم افقی برای این شرایط در نظر گرفته نمی شود .ویژن تراپی در
اگزوفوریا موثرتر از ایزوفوریا می باشد .ویژن تراپی بدون کمک پریزم افقی ایلب برای درمان اگزوفوریای بیسیک کافی است .این تفاوت ها در توالی مالحظات درمانی
در جداول 11.0 ، 11.0و 11.4دیده می شوند .گرچه آ مبلیوپی در آنومالی های ییر استرابیسمی دید دو چشمی رایج نیست ،اگر فوریا با یک میزان قابل توجه
آنیزومتروپی همراه باشد ،آمبلیوپی رخ خواهد داد .در چنین مواردی یکی از نخستین مالحظات باید درمان آمبلیوپی با استفاده از اوکلوژن و ویژن تراپی باشد .استفاده از
اوکلو ژن و روش های ویژن تراپی خاص برای درمان آمبلیوپی و ساپرشن همراه آن باید بالفاصله پس از تجویز برای آنیزومتروپیا یا تجویز پریزم برای جبران انحراف
عمودی در نظر گرفته شود.در موارد ایزوفوریای بیسیک ،اگزوفوریای بیسیک و دیسفانکشن ورژنس فیوژنی ما اوکلوژن part –timeرا توصیه می کنیم .دو تا سه
ساعت اوکلوژن با استفاده از پچ اپک همراه با ویژن تراپی فعال معموتال جهت برطرف کردن آمبلیوپی کافی می باشد .جزئیات کامل در رابطه با ارزیابی و درمان
آمبلیوپی آنیزومتروپیک در فصل 1/آمده است .با این وجود در بیشتر موارد آمبلیوپی در اختالتالت ییر استرابیسمی دید دو چشمی با نسبت AC/Aنرمال وجود ندارد.
بنابراین پس از اصالح آمتروپی و پریزم ،ویژن تراپی برای ساپرشن و بهبود حسی و حرکتی مورد درمانی دیگر می باشد .آخرین مالحظه ی درمانی در جداول نیز
255
سرجری است .جراحی هرگز برای دیسفانکشن ورژنس فیوژنی ضرورت ندارد زیرا همیشه با یک فوریای بسیار اندک همراه است .برای ایزوفوریا و اگزوفوریای بیسیک
نیز لزوم جراحی ییر محتمل می باشد.
جدول : 11.1توالی مالحظات در درمان آنومالی های ییر استرابیسمی دید دو چشمی :
اوکلوژن برای آمبلیوپی اصالح اپتیکی آمتروپی
ویژن تراپی برای آمبلیوپی قدرت لنز ادیشن
ویژن تراپی برای ساپرشن پریزم افقی
ویژن تراپی برای عملکرد حسی حرکتی و سرجری پریزم عمودی
عموما ترکیبی از روش های ییر جراحی موثر خواهد بود .با این حال وقتی مگنیتود انحراف بزرگ باشد و تمامی روش های ییر جراحی نیز در کاهش سیمپتوم های
بیمار موفقیت آمیز نباشد ،ممکن است گاهی اوقات سرجری کمک کننده باشد.
256
پیش آگهی برای درمان شرایط دو چشمی با نسبت های AC/Aنرمال :
تمامی شرایطی که در این فصل توصیف می شوند می توانند با استفاده از توالی درمانی که پیشنهاد کرده ایم به نحو موثری درمان شوند .گرچه تحقیقات اندکی درمان
ایزوفوریای بیسیک را مورد بررسی قرار داده اند هیچ دلیلی وجود ندارد که چنین فکر کنیم که استفاده از ترکیب لنزها ،پریزم و ویژن تراپی برای ایزوفوریای بیسیک
باید نسبت به انحرافات ایزوی دیگر مانند convergence excessو divergence insufficiencyکمتر موثر باشد Daum .اثربخشی تمرینات بینایی را برای بهبود رنج
های ورژنس فیوژنی در 04فرد بزرگسال فاقد سیمپتوم مورد مطالعه قرار داد .وی افزایش قابل توجهی را در هردو ورژنس فیوژنی مثبت و منفی با استفاده از فعالیت
های نوع تونیک و فازیک ثابت کرد .بنابراین در استفاده از ویژن تراپی برای بهبود NFVدر ایزوفوریای بیسیک نیز تایید وجود دارد .همچنین مشخص شده که ویژن
تراپی برای انحرافات اگزوی بیسیک نیز بسیار موثر می باشد Daum .دریافت که 96درصد بیمارانش با انحرافات اگزوی بیسیک با ویژن تراپی به درمان کامل یا نسبی
دست پیدا کردند .عالوه براین مطالعات دیگری نیز اثبات کرده اند که ویژن تراپی در بهبود PFVبسیار موفقیت آمیز است .محققین متعددی نیز اثربخشی ویژن تراپی
را برای دیسفانکشن ورژنس فیوژنی مورد تحقیق قرار داده اند Cohen ، Hoffman .و Feuerیک میزان موفقیت 94درصد را در رابطه با نرمال شدن یافته های دو
چشمی و برطرف شدن سیمپتوم ها در چنین مواردی گزارش کردند Grisham .افراد با دیسفانکشن ورژنس فیوژنی را مورد مطالعه قرار داد و توانست اثبات کند که
ویژن تراپی می تواند برای نرمال کردن سهولت ورژنسی مورد استفاده قرار گیرد.
به علت نرمال بودن نسبت ، AC/Aلنزهای اد تاثیر متوسطی بر زاویه ی انحراف دارند .برای ایزوفوریای بیسیک ،لنزهای ادیشن ممکن است به تنهایی کافی باشند
گرچه پریزم افقی و ویژن تراپی نیز ایلب ضرورت دارند .برای اگزوفوریای بیسیک و دیسفانکشن ورژنس فیوژنی ،ویژن تراپی مدالیته ی درمانی اصلی است.
برخالف اختالتالت ییر استرابیسمی دید دو چشمی دیگری که در این کتاب توصیف گردید ،دیسفانکشن ورژنس فیوژنی جزو تقسیم بندی دوئن نیست .تقسیم بندی
دوئن و تعریف اختالتالت دید دو چشمی بر مرکزیت نسبت AC/Aو مگنیتود فوریا در دور یا نزدیک می باشد و اساسا تقسیم بندی شامل اختالتالتی است که در آن ها
انحراف بیشتر از میانگین 4تا 6پریزم دیوپتر در نزدیک و بیشتر از اورتوفوریا در دور باشد .بیماری که سیمپتوماتیک بوده و یک فوریای در محدوده ی نرمال در دور و
نزدیک داشته باشد در تقسیم بندی دوئن قرار نمی گیرد .آیا اصال چنین شرایطی وجود دارد ؟ آیا بیمارانی وجود دارند که علی ریم داشتن فوریای نرمال در دور و
نزدیک و عملکرد تطابقی نرمال ،دارای سیمپتوم باشند؟ بسیاری از متخصصین چنین حالتی را توصیف کرده اند علی ریم اینکه همه ی آن ها از اصطالح fusional
vergence dysfunctionاستفاده نکرده اند Schapero .شاخص های ده گروه مشکل بینایی بیسیک را که در فعالیت اپتومتریک دیده می شوند ،توصیف کرد .گروه
نهم وی شرایطی است که در آن ورژنس تونیک نرمال است ( فوریای نرمال در دور) ،نسبت AC/Aنرمال است و هردو PFVو NFVپایین هستند .وی معتقد بود که
اتیولوژی در این موارد ممکن است یک مشکل فیوژن حسی مانند عیب انکساری اصالح نشده یا آنیزوکونیا ،یک انحراف عمودی کوچک یا برخی بیماری های
سیستمیک باشد .توصیه ی وی رول آت کردن بیماری سیستمیک و برطرف کردن موانع فیوژن حسی با استفاده از لنزها و پریزم می باشد .وی اظهار کرد که در اکثر
موارد ،رفع اختالل حسی به بهبود فیوژن حرکتی بدون ویژن تراپی خواهد انجامید Cohen ، Hoffman .و Feuerشرایطی را توصیف کردند که general skills case
نامیده می شود .به گفته ی آن ها این شرایطی است که در آن ایزوفوریا یا اگزوفوریای اندک با رنج های ورژنس فیوژنی محدود ،ساکاد ها و پرسوت های ناکافی ،
ساپرشن و تطابق نرمال وجود دارد .محققین دیگر نیز اساسا همین ویژگی ها را توصیف کردند و از اصالحاتی چون inefficient binocular visionیا sensory
fusion deficiencyاستفاده کردند Grisham .از اصطالح fusional vergence dysfunctionبرای توصیف یک اختالل دید دو چشمی استفاده کرد که در آن نقص
هایی در داینامیک های ورژنس فیوژنال وجود دارد .در موقعیت آزمایشگاه وی از هاپلوسکوپ جهت ارزیابی تاخیر ورژنسی ،سرعت ورژنسی برای PFVو NFVاستفاده
نمود .وی گروهی از بیماران را افتراق داد که دارای فوریای قابل توجهی در دور و نزدیک نبودند و نقایص در تاخیر و سرعت پاسخ ورژنسی را نشان دادند .وی
257
همچنین اظهارکردکه می توان این بیماران را از نظر کلینیکال با انجام تست سهولت ورژنسی تشخیص داد .این تست در فصل اول توصیف شده است .ما نیز موافقیم
که از نظر کلینیکال حالتی وجود دارد که در آن نسبت AC/Aنرمال است ،فوریاها برای هم دور و هم نزدیک در محدوده ی مقادیر مورد انتظار هستند و یافته های
ورژنس فیوژنی در هردو جهت PFVو NFVمحدود هستند Grisham .همچنین بیان کرد که گاهی رنج های ورژنس فیوژنی smoothنرمال هستند و فقط تست
سهولت ورژنسی مشکل دارد .این بیماران همچنین شکایت از ساپرشن مرکزی داشته و شکایت از سیمپتوم های شاخص اختالتالت دید دو چشمی دیگر دارند .به
عقیده ی ما اصطالح fusional vergence dysfunctionکه توسط گریشام مورد استفاده قرار گرفت بهتر این شرایط را توصیف می کند و اصطالحی است که ما در
این کتاب استفاده می کنیم Fusional vergence dysfunction .یک گروه تشخیصی بسیار مهم است و شرایطی است که می تواند به آسانی توسط کلینیسین هایی
که نسبت به این اختالل آگاه نیستند ،مورد یفلت قرار گیرد .برای مثال بیماری با سیمپتوم های آستنوپیک ،عدم عیب انکساری ،سالمت چشمی نرمال ،فانکشن
تطابقی و نسبت AC/Aنرمال مراجعه می کند و فوریاهای دور و نزدیک هم در رنج نرمال هستند .در این شرایط بسیاری از کلینیسین ها ممکن است حتی تست
سهولت ورژنسی را نیز انجام ندهند زیرا فوریا در تمامی فواصل نرمال است .با توجه به این یافته ها ،کلینیسین ممکن است به بیمار بگوید که هیچ مشکل بینایی برای
توجیح سیمپتوم هایش وجود ندارد .با این حال این یافته ها شاخص دیسفانکشن ورژنس فیوژنی می باشد و تشخیص نیاز به انجام هردو تست smooth vergenceو
سهولت ورژنسی دارد .شیوع این شرایط به وضوح در منابع مشخص نشده است .شایمن و همکارانش 1622کودک (سنین 6تا )18را مورد مطالعه قرار دادند و یک
شیوع فقط 2/6درصد را گزارش کردند Porcar .و Nartinez-palomeraیک جمعیت دانشگاهی را مورد مطالعه قرار دادند و یک شیوع 1.2درصد را پیدا کردند .بر
اساس این دو مطالعه می توان دریافت که این شرایط نسبت به CIیا CEشیوع بسیار کم تری دارد.
شاخص ها :
سیمپتوم ها:
بیشتر سیمپتوم ها با مطالعه یا کار نزدیک دیگر همراه می باشند .شکایات رایج عبارتنداز eyestrain :و سردرد پس از مدت زمان کوتاه مطالعه ،تاری دید ،خواب
آلودگی ،مشکل تمرکز و از بین رفتن ادراک با گذشت زمان .برخی بیماران با دیسفانکشن ورژنس فیوژنال فاقد سیمپتوم می باشند .همانگونه که در فصول 9و 12نیز
بیان شد ،این عدم وجود سیمپتوم ها ممکن است ناشی از ساپرشن ،اجتناب از فعالیت های بینایی نزدیک ،یک آستانه ی درد باتال یا اوکلوژن یک چشم هنگام
مطالعه باشد .اگر بیماری با دیسفانکشن ورژنس فیوژنال سیمپتومی گزارش نمی کند ،کلینیسین ها باید همواره نسبت به اجتناب از مطالعه یا کارهای نزدیک دیگر
کسب اطالع کنند .اجتناب از مطالعه یک دلیل مهم برای درمان همانند هریک از سیمپتوم های دیگر همراه با دیسفانکشن ورژنس فیوژنی می باشد.
ساین ها:
گرچه تمایل مشخصی در رابطه با عیب انکساری در منابع و مقاتالت مشخص نشده ،بر اساس تجربه ی ما بیشتر مردم با دیسفانکشن ورژنس فیوژنی عیب انکساری
قابل توجهی ندارند.
بیماران دارای دیسفانکشن ورژنس فیوژنی فوریاهایی دارند که بر اساس جدول یافته های مورد انتظار مورگان در رنج نرمال می باشد .معموتال در دور ارتوفوریک هستند
ویک مقدار اندک اگزوفوریا یا ایزوفوریا در نزدیک دارند.
258
نسبت : AC/A
از آنجاییکه دیسفانکشن ورژنس فیوژنی اختاللی است که درآن هردو PFVو NFVکاهش یافته اند ،انجام تمامی تست هایی که به طریق مستقیم یا ییر مستقیم رنج
ها و سهولت ورژنسی را ارزیابی می کنند ،اهمیت دارد .بنابراین تست های مستقیم دامنه های ورژنسی مانند تست ورژنس مثبت و منفی smoothدر دور و نزدیک
تمایل دارند که کم تر از مقدار مورد انتظ ار باشند .اگر این یافته ها نرمال باشند ،ارزیابی سهولت ورژنس اهمیت دارد .ممکن است علی ریم داشتن رنج های اسموث
نرمال ،سهولت ورژنس ییر طبیعی باشد.تست های ییر مستقیم ورژنس نظیر PRA ، NRAو سهولت تطابقی دو چشمی نیز ممکن است کاهش نشان دهند .برخالف
اختالتالت دو چشمی دیگری که در فصول قبل توصیف شدند ،هردوی NRAو PRAپایین خواهند بود و بیمار هم با مثبت و هم با منفی در تست BAFمشکل خواهد
داشت .دوباره این نتایج مشکالت با هردوی PFVو NFVرا نشان می دهد .البته یافته های پایین در NRAو PRAو BAFمی تواند نشان دهنده ی مشکل عدم سهولت
تطابقی نیز باشد .بنابراین انجام تست سهولت تطابقی تک چشمی اهمیت دارد .در دیسفانکشن ورژنس فیوژنی ،نتایج این تست نرمال خواهد بود که تایید می کند
مشکل در حوزه ی ورژنس و نه تطابق می باشد .همچنین یافتن ساپرشن مرکزی اینترمیتنت طی تست های دو چشمی رایج است .این نوع ساپرشن را می توان طی
تست فوریا ،ورژنس و BAFکشف کرد.
259
تشخیص افتراقی :
برای تشخیص افتراقی دیسفانکشن ورژنس فیوژنی ،جدول 11.6را ببینید .از آن جاییکه این بیماران سیمپتوماتیک بوده و فوریا در تمام فواصل نرمال می باشد ،
محتمل ترین فرض یک اختالل تطابقی است .اگر تست تطابق نرمال باشد ،دیسفانکشن ورژنس فیوژنی محتمل می شود .ما همچنین توصیه به رول آت کردن
فیکسیشن دیسپاریتی ،هایپروپی مخف ی ،سیکلوفوریا ،انحراف ورتیکال و آنیزوکونیا می کنیم .وقتی این فاکتورهای اتیولوژیک نیز رد شدند fusional vergence ،
dysfunctionمحتمل ترین تشخیص می شود .یک شرایطی که می تواند با دیسفانکشن ورژنس فیوژنی اشتباه شود ،عدم سهولت تطابقی است .همانگونه که
درفصل 10توضیح داده می شود acc infacility ،شرایطی است که بسیاری از سیمپتوم ها و ساین های دیسفانکشن ورژنس فیوژنی را دارد .ساین تشخیص کلیدی
این است که در FVDتمامی تست های تطابقی تک چشمی نرمال هستند.
لنزها:
سیمپتوم هایی که به طور رایج در دیسفانکشن ورژنس فیوژنی یافت می شود ممکن است همچنین در بیماران دارای عیب انکساری اصالح نشده یا هایپروپیای latent
نیز وجود داشته باشد .بنابراین رد کردن هایپروپی latentبا انجام یک رفرکشن سیکلوپلژیک و اصالح هرگونه عیب انکساری تصحیح نشده اهمیت دارد.
پریزم :
اگر انحراف عمودی وجود داشته باشد ،توصیه می کنیم که پریزم ورتیکال قبل از شروع ویژن تراپی تجویز گردد .موثرترین متد برای تعیین میزان پریزم عمودی ،
اسوشیتد فوریا است که می توان با هر دستگاه فیکسیشن دیسپاریتی آن را تعیین نمود .استفاده از پریزم افقی base-inدر fusional vergence dysfunctionتالزم
نیست زیرا فوریا در دور و نزدیک نرمال می باشد.
یک برنامه ی ویژن تراپی برای دیسفانکشن ورژنس فیوژنی عموما نیاز به 10تا 04جلسه در مطب دارد .تعداد کل جلسات تراپی بستگی به سن بیمار و انگیزه و
کامپلیانس وی دارد .بزرگساتالن با انگیزه گاهی می توانند ویژن تراپی را برای FVDبا موفقیت در 12تا 10جلسه کامل کنند.
تمامی تکنیک های ویژن تراپی توصیه شده در زیر به تفصیل در فصول ششم تا هشتم توصیف شده اند.
261
فاز اول:
فاز نخست تراپی جهت محقق کردن اهداف لیست شده در جدول 11./طراحی شده است .همانگونه که در فصول پیشین گفته شد ،برقراری یک رابطه ی کاری با
بیمار طی جلسات نخست و آگاه ساختن بیمار از مکانیسم های فیدبک مختلفی که در سراسر تراپی مورد استفاده قرار خواهند گرفت ،اهمیت دارد .رویکرد اصلی که
برای دیسفانکشن ورژنس فیوژنی استفاده می شود ،کار به سمت ایجاد رنج ها و سهولت نرمال PFVو NFVمی باشد .از آن جاییکه عموما کار با PFVآسان تر است ،
توصیه به شروع تراپی با استفاده از تکنیک های کانورجنس می کنیم .بنابراین هدف نخست تراپی آموزش مفهوم و احساس تقارب می باشد .بیمار باید قادر باشد بطور
ارادی به هر فاصله ای از 2سانتی متری تا 6متری تقارب و تباعد نماید .همین که بیمار بتواند یک حرکت تقاربی کنترل شده را شروع کند ،نیل به اهداف دیگر
برنامه ی ویژن تراپی بسیار آسان تر می گردد .سه روش رایج جهت تحقق این هدف bug on string ، Brock stringو red/green barrel cadهستند .به طور
همزمان تالش برای نرمال کردن دامنه های PFVصورت می گیرد .هدف اولیه بازسازی یک رنج ورژنسی نرمال برای تقاضای ورژنسی نوع تونیک یا smoothاست.
در بخش اول برنامه ی ویژن تراپی ،کار با تقاضای ورژنسی smoothبرای بیمار راحت تر است .ابزارهایی که می توان برای رسیدن به این هدف استفاده کرد ،
تراناگلیف های متغیر ،وکتوگرام های مت غیر و استریوسکوپ پریزماتیک متغیر برنل می باشند .از این ابزارها می توان جهت افزایش تدریجی و آهسته در کانورجنس
دیمند استفاده نمود .همچنانکه بیمار در PFVپیشرفت می کند ،کار با NFVنیز با استفاده از همان تکنیک ها شروع می شود .بنا به تعریف بیماران با تشخیص
دیس فانکشن ورژنس فیوژنی مشکالت تطابقی ندارند .با این وجود تکنیک های تمرین تطابق ایلب در فاز نخست تراپی مفید هستند زیرا می توانند به درک احساس
نزدیک نگاه کردن و تقارب و تباعد کمک کنند.قطعا اگر بیمار عالوه بر دیسفانکشن ورژنس فیوژنی یک اختالل تطابقی نیز داشته باشد ،تکنیک های تطابقی اهمیت
دارند .تکنیک های تطابقی در فصل هفتم توصیف شده اند loose lens rock ، lens sorting .و روش های Hart chartبه طور رایج در فاز نخست تراپی مورد
استفاده قرار می گیرند.
نقطه ی پایانی :فاز اول تراپی وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند:
حدود 02 base-outو 12 base-inرا با استفاده از تراناگلیف یا تکنیک قابل مقایسه ی دیگر فیوز کند.
10 cpmرا در سهولت تطابقی با استفاده از لنزهای مثبت و منفی دو و تارگت 02/02کامل کند.
260
: فاز اول- fusional vergence dysfunction نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای: 11.8 جدول
: در مطب- جلسات اول و دوم
فیدبک های مختلف و اهمیت کار، اهداف ویژن تراپی، بحث درباره ی مشکل بینایی
Brock string
Lens sorting
Loose lens rock (begin with plus if acc excess, with minus if acc insufficiency)
Tranaglyphs or vectograms: convergence
Begin with a peripheral target sush as tranaglyph 212 or the Quoit vectogram
Computer orthoptics random dot program : convergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Brock string
جلسات سوم و چهارم
: در مطب
Bug on string
Loose lens rock
Tranaglyphs or vectograms : convergence and divergence
Use targets with more central demands ( Clown . Bunny tranaglyphs , Clown,Topper vectograms)
Computer orthoptics random dot program : convergence and divergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Loose lens rock
جلسات پنجم تا هشتم
: در مطب
Barrel card
Voluntary convergence
Loose lens rock
Tranaglyphs or vectograms: convergence and divergence
Use even more detailed targets such as tranaglyph sports slide and Faces targets and the Spirangle vectogram)
Computer orthoptics random dot program : convergence and divergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
: فاز دوم
تقاضای ورژنسی فازیک یا، نرمال شدندsmooth NFV وsmooth PFV همین که. طراحی شده است11./ فاز دوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول
با این حال تغییرات تالزم جهت ایجاد یک تقاضای ورژنسی استپ. هنوز می توان از تراناگلیف ها و وکتوگرام های متغیر استفاده کرد.جامپ باید مورد تاکید قرار گیرد
: این ها عبارتنداز.باید انجام گیرد
262
کاور و آنکاورکردن یک چشم
تکنیک های ارزشمند دیگر در این مرحله تراناگلیف های ییر متغیر ،اپرچر رول ،دایره های اکسنتریک ،کارت های فیوژن فضای آزاد ،کارت های Lifesaverو
computer orthoptics jump vergence activitiesهستند .برخالف فاز اول که در آن سرعت فاکتور مهمی نبود ،طی فاز دوم تراپی تاکید باید به جای جنبه های
کمی (مگنیتود) بر جنبه های کیفی (سرعت و دقت ) فیوژن باشد .افزایش سرعت پاسخ ورژنس فیوژنی و کیفیت ریکاوری فیوژن اهمیت دارد.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی فاز دوم وقتی فرا می رسد که بیمار بتواند:
کارت 10را با استفاده از کانورجنس و کارت 6را با استفاده از دایورجنس در اپرچر رول فیوز کند.
دایره های اکسنتریک یا کارت های فیوژن فضای آزاد را با استفاده از تقارب ( 10سانتی متر فاصله ی کارت ها) و تباعد( 6سانتی متر فاصله ی کارت ها) فیوز کند.
نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز دوم در جدول 11.8آمده است .این برنامه شامل تکنیک های مختلفی است که می تواند جهت کامل کردن تراپی در مطب
توسط بیمار در منزل انجام گیرند.
جدول : 11./اهداف ویژن تراپی برای دیسفانکشن ورژنس فیوژنی – فاز دوم :
نرمال کردن سهولت ورژنس فیوژنی مثبت ( تقاضای ورژنسی جامپ یا فازیک)
نرمال کردن سهولت ورژنس فیوژنی منفی ( تقاضای ورژنسی جامپ یا فازیک)
جدول : 11.8نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای دیسفانکشن ورژنس فیوژنی – فاز دوم :
جلسات نهم و دهم
در مطب :
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : convergence
Non variable tranaglyphs : convergence
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
جلسات یازدهم و دوازدهم
در مطب :
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : convergence and divergence
Aperture Rule : convergence and divergence
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
263
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
جلسات سیزدهم تا شانزدهم
در مطب :
Aperture Rule : convergence and divergence
Eccentric circles or free space fusion cards : convergence and divergence
Computer orthoptics random dot vergence program : both convergence and divergence
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards
فاز سوم :
فاز سوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 11./طراحی شده است .تا این جا بیمار بطورجداگانه با تکنیک های تقاربی یا تباعدی کار کرده است .حال
هدف افزایش توانایی بیمار در تغییر از تقاضای تقاربی به تقاضای تباعدی وترکیب روش های ورژنس با ورشن ها می باشد .چندین روش عالی برای کمک به دست
یابی به این هدف موجود اس ت .می توان از وکتوگرام ها با فلیپرهای پوتالروید یا تراناگلیف ها با فلیپرهای قرمز و سبز استفاده کرد .هر بار که فلیپرها تغییر داده می
شوند ،دیمند از کانورجنس به دایورجنس تغییر می کند .دایره های اکسنتریک شفاف کیستون یا کارت های فیوژن فضای آزاد برنل شفاف نیز متد های ارزان و خوبی
برای رسیدن به این هدف می باشند .بیمار قبال فرا گرفته که این کارت ها را با یک تقاضای تقاربی یا تباعدی بطور جداگانه فیوز کند .حال بیمار از تقارب و تباعد
سوئیچ می کند .همچنان که این مهارت ها بهبود می یابند ،سرعت یا تعداد سیکل ها در دقیقه مورد تاکید قرار می گیرد .هدف نهایی تراپی ترکیب روش های
ورژنس با ورشن ها و ساکادها می باشد .تحت شرایط دید طبیعی ،بیماران همچنانکه فیکسیشن را از نقطه ای به نقطه ی دیگر تغییر می دهند ،سعی در حفظ
ورژنس دقیق می کنند .بنابراین ترکیب ورژنس تراپی با ورشن ها و ساکادها اهمیت دارد .برای رسیدن به این هدف تکنیک هایی چون brock string with rotation
eccentric circles or free space fusion cards or Lifesaver cards with rotation or lateral movements and saccads ،می توانند مورد استفاده قرار
گیرند.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی برای فاز سوم وقتی فرا می رسد که بیمار بتواند:
دید واحد و واضح دو چشمی را با دایره های اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد همچنان که کنار هم نگه داشته شده اند و به آهستگی چرخانده می شوند ،
حفظ کرده و تقارب و تباعد کند.
از آنجاییکه اهداف ویژن تراپی برطرف کردن سیمپتوم های بیمار و نرمال کردن یافته های دو چشمی و تطابقی است ،یک ارزیابی مجدد باید تقریبا در اواسط برنامه
ی تراپی و دوباره در پایان تراپی انجام شود .یک نقطه ی مرجع برای تعیین زمان انجام ارزیابی اول زمانی است که بیمار بتواند کار با تکنیک های جامپ ورژنس نظیر
اپرچر رول را شروع نماید .طی این ارزیابی ها ،کلینیسین باید به شکایات اصلی بیمار رجوع کند و تعیین کند که آیا اکنون بیمار راحت است .تمامی تست های
فانکشن دو چشمی و تطابقی باید تکرار شده و با یافته های اولیه همچنین یافته های مورد انتظار مقایسه شوند .وقتی تمامی اهداف ویژن تراپی حاصل گردید و برنامه
ی ویژن تراپی کامل شد ،ما برنامه ی home vision therapy maintenanceجدول 9.12را توصیه می کنیم.
جدول : 11./اهداف ویژن تراپی برای دیسفانکشن ورژنس فیوژنی – فاز سوم :
افزایش توانایی تغییر از تقاضای تقاربی به تقاضای تباعدی
ترکیب روش های ورژنس با تغییرات در تقاضای تطابقی
264
ترکیب روش های ورژنس با ورشن ها و ساکادها
: نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای دیسفانکشن ورژنس فیوژنی – فاز سوم: 11.8 جدول
جلسات هفدهم تا بیستم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with polarid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards
Computer orthoptics random dot vergence program : step-jump vergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : convergence
جلسات بیست و یکم و بیست و دوم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards
Lifesaver cards
Computer orthoptics random dot vergence program : jump-jump vergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : divergence
جلسات بیست و سوم و بیست و چهارم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards with rotation and versions
Lifesaver cards with rotation and version
Computer orthoptics vergence program with rotation
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : divergence / convergence
ذکر شده رویکردی است که به برطرف شدن موفقیت آمیز سیمپتوم های بیمار و نرمال شدن یافته های اپتومتریک11.8 برنامه ی ویژن تراپی ساده ای که در جدول
به یاد آورید که کار کردن با تمامی روش های توصیف شده در این فصل ایلب. تعداد جلسات تقریبی است و از بیماری به بیمار دیگر متفاوت می باشد.خواهد انجامید
اگر مشخص شود که یک روش پیشنهادی برای بیمار راحت است به. هدف دست یابی به یک نتیجه ی موفقیت آمیز با سرعت هرچه بیشتر می باشد.ضرورت ندا رد
.سراغ تکنیک دیگر بروید
: سرجری
265
.سرجری در فیوژنال ورژنس دیسفانکشن ضرورت ندارد
: Case study
وی این مشکالت را برای چندین. و تاری دید پس از حدود بیست دقیقه مطالعه مراجعه کرده استeyestrain ساله است که با شکایات16 یک پسر دبیرستانیJohn
آخرین دکتری که حدود یک سال پیش وی را معاینه کرده بود به وی عینک.سال داشته است اما در مراجعات قبلیش هیچ دکتری قادر به کمک به وی نبوده است
تاریخچه ی مدیکال وی منفی است و هیچ. هفته استفاده از آن را متوقف کرد4 احساس کرد که عینک مطالعه به وی کمک نکرده و پس از حدودJohn .مطالعه داد
.دارویی مصرف نمی کند
: نتایج معاینات
266
MEM retinoscopy : +2.02
مردمک ها نرمال بودند و تمامی تست های سالمت خارجی و داخلی نیز منفی بودند ،انحراف کامیتانت بود و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد.
Case analysis
از آنجاییکه فوریا در دور و نزدیک نرمال است ،محتمل ترین علت سیمپتوم های بیمار ،یک اختالل تطابقی می باشد .آنالیز نتایج تست تطابق یک دامنه ،سهولت و
پاسخ تطابقی نرمال را نشان می دهد NRA .و PRAهردو پایین هستند اما با توجه به فانکشن تطابقی نرمال ،این یافته ها یک مشکل در ورژنس فیوژنال را بازتاب می
دهند .دیگر علت محتمل فیوژنال ورژنس دیسفانکشن می باشد .هردو یافته های PFVو NFVدر اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم ورژنس فیوژنی پایین هستند.
PRA ، NRAپایین و کاهش BAFنشانگر مشکالت در ورژنس فیوژنی است .این یافته ها به یک تشخیص fusional vergence dysfunctionمنتج می گردد
درمان
ما به Johnگفتیم که انتظار نمی رود که تجویز قبلی مشکلش را برطرف کند .آمتروپی قابل توجه نیست و چون انحراف عمودی نیز وجود نداشت ،عینک تجویز نشد.
ما یک برنامه ی ویژن تراپی برای نرمال کردن یافته های ورژنس فیوژنی و برطرف کردن سیمپتوم ها تجویز کردیم John .دو بار در هفته مراجعه می کرد و به وی
روش های تمرین در منزل نیز داده شد .ما توالی جدول 11.8را دنبال کردیم و 16جلسه ویژن تراپی در مطب جهت رسیدن به نتیجه ی موفقیت آمیز کافی بود .در
پایان تراپی بیمار گزارش کرد که قادر است برای هر مدت زمان دلخواه و بدون هیچ ناراحتی مطالعه کند .یک ارزیابی مجدد پس از 16ویزیت یافته های زیر را به
دست داد:
Basic Esophoria
ایزوفوریای بیسیک نخست توسط دوئن توصیف گردید .شرایطی است که در آن ورژنس تونیک باتالست و نسبت AC/Aنرمال می باشد.در نتیجه یک میزان برابر
ایزوفوریا در دور و نزدیک و کاهش NFVدر هر دو فاصله وجود دارد .شیوع این شرایط به وضوح در منابع مشخص نشده است Scheiman .و همکارانش 1622کودک
بین سنین 6تا 18سال را مورد مطالعه قرار دادند و یک شیوع فقط 2./درصد را پیدا کردند Porcar .و Nartinez – Palomeraیک جمعیت دانشگاهی را مورد
مطالعه قرار دادند و یک شیوع 1.2درصد را پیدا کردند.
شاخص ها :
سیمپتوم ها :
267
چون ایزوفوریا در تمامی فواصل وجود دارد ،بیماران ممکن است با سیمپتوم های مربوط به مطالعه و کارهای نزدیک دیگر و همچنین سیمپتوم های همراه با فعالیت
های دور مراجعه کنند .شکایات شایع مربوط به مطالعه و کارهای نزدیک عبارتنداز ، eyestrainسردرد ،تاری دید ،دیپلوپی ،خواب آلودگی ،دشواری تمرکز و از بین
رفتن ادراک با گذشت زمان .مشکالت دور شامل تاری دید و دیپلوپی هنگام رانندگی و تماشای تلویزیون همچنین در کالس درس می باشند .همانند اختالتالت دید دو
چشمی دیگر ممکن است بیمارانی علی ریم داشتن ایزوفوریای بیسیک بدون سیمپتوم باشند.
ساین ها :
ایزوفوریای بیسیک ایلب با هایپروپی همراه است .این یک ویژگی مطلوب است زیرا در صورت نرمال بودن نسبت ، AC/Aاصالح هایپروپی به کاهش در مگنیتود
ایزوفوریا در نزدیک و دور خواهد انجامید.
بیماران با ایزوفوریای بیسیک یک میزان برابر ایزوفوریا در دور و نزدیک با کاهش NFVدر هردو فاصله دارند.عموما اگر انحرافات (دور و نزدیک ) تا 2پریزم دیوپتر با
هم اخ تالف داشته باشند می توانند برابر در نظر گرفته شوند .انحراف می تواند یک فوریا ،یک استرابیسم اینترمیتنت یا یک استرابیسم کانستنت باشد.اندکی اندکی در
منابع راجع به شیوع این فرم های مختلف ایزوفوریای بیسیک وجود دارد .بر اساس تجربه ی ما ،بیشتر موارد basic esophoriaهتروفوریا یا استرابیسم اینترمیتنت
هستند.
نسبت : AC/A
یک نسبت AC/Aنرمال همواره در ایزوفوریای بیسیک وجود دارد .این بر پایه ی نسبت AC/Aمحاسبه ای پذیرفته شده و یک فاکتور مهم در تصمیم گیری درمان می
باشد.
همانگونه که در تصویر 0.0نشان داده شده ،نقطه ی شروع آنالیز اطالعات برای ایزوفوریای بیسیک انحراف ایزو در هردو فاصله می باشد .تست های مستقیم NFV
در هردو فاصله ی دور و نزدیک در ایزوفوریای بیسیک پایین خواهند بود .این ها شامل ورژنس های استپ smooth ،و jumpمی باشد .به عالوه تمامی تست های
نقطه ی نزدیک که به صورت ییر مستقیم NFVرا ارزیابی می کنند نیز پایین خواهند بود .تست هایی که به صورت دو چشمی با لنزهای منفی انجام می گیرند ،
توانایی بیمار را در تحریک تطابق و کنترل ترازی دو چشمی با استفاده از NFVارزیابی می نمایند.دو نمونه ی آن ها PRAو تست BAFبا لنزهای منفی می باشند .یک
یافته ی شاخص در ایزوفوریای بیسیک گزارش دیپلوپی به جای تاری در تست PRAو BAFمی باشد .در حقیقت در انجام این تست ها در بیماری که مشکوک به
داشتن ایزوفوریای بیسیک است ،سوال درباره ی دیپلوپی اهمیت دارد .دیگر تست ییر مستقیم ، NFVرتینوسکوپی MEMاست .یافته ی MEMمثبت بیشتر از مورد
انتظار به این معنی است که بیمار از کم ترین تطابق ممکن جهت کاهش استفاده از تقارب تطابقی استفاده می کند .این تقاضا را روی NFVکاهش می دهد.
268
سیمپتوم ساین
سردردهای طوتالنی ایزوفوریای برابر در دور و نزدیک
Eyestrain نسبت AC/Aنرمال (متد محاسبه ای)
تاری دید هایپروپی ایلب وجود دارد
تست های مستقیم ورژنس فیوژنال منفی در دور و نزدیک :
Step vergenceپایین
Smooth vergenceپایین
Jump vergenceپایین
تست های ییر مستقیم ورژنس فیوژنی منفی در نزدیک :
PRAپایین
سهولت تطابقی دو چشمی پایین با لنزهای منفی
رتینوسکوپی MEMباتال
تشخیص افتراقی انحراف ایزوی بیسیک در جدول 11.12آمده است .ایزوفوریای بیسیک یک شرایط خوش خیم و بدون عواقب جدی ییر از سیمپتوم های بینایی
لیست شده در جدول 11.9در نظر گرفته می شود .تمیز آن از اختالتالت دید دو چشمی دیگر همراه با ایزوفوریا نظیر ( convergence excessایزوفوریای بیشتر در
نزدیک) و ( divergence insufficiencyایزوفوریای بیشتر در دور) ،نسبتا آسان است .ایزوفوریای بیسیک یا ایزوفوریا در نزدیک همچنین می تواند با شرایط جدی
تری همراه باشد .تاریخچه اهمیت خاصی دارد .همانگونه که قبال نیز اشاره کردیم ،یک مشکل دید دو چشمی با شروع حاد شک برانگیز است .شروع حاد ایزوفوریا
مشکالتی چون فلجی عصب زوج ششم و divergence paralysisرا هشدار می دهد.
خالصه :
اتیولوژی جدی باید در تمامی موارد ایزوفوریای بیسیک رول آت شود .این تشخیص افتراقی به شدت به ماهیت سیمپتوم های بیمار بستگی دارد .به طور تیپیک
ایزوفوریای basicبا شکایات مزمن و طوتالنی مدت بروز می کند .تاریخچه ی سالمت منفی است و بیمار هیچگونه داروی تاثیر گذار بر تطابق مصرف نمی کند.
بیسیک ایزوفوریای همراه با بیماری های جدی یک شروع حاد داشته و مشکالت مدیکال یا سیمپتوم های نورولوژیک معموتال وجود دارد .اختالتالت فانکشنال اصلی
که باید از ایزوفوریای بیسیک تمیز داده شوند CEو DIهستند.در مدیریت یک کیس بیسیک ایزوفوریا که تصور می رود اساس فانکشنال داشته باشد ،اگر سیمپتوم ها و
یافته ها مطابق انتظار بهبود پیدا نکنند ،بهتر است که اتیولوژی شرایط را مجددا مورد توجه قرار داد.
درمان :
لنزها:
269
در بیسیک ایزوفوریا اگر یک مقدار قابل توجه هایپروپی وجود داشته باشد ،مهم است که حداکثر مثبت تجویز شود .بهتر است که قبل از تعیین تجویز یک معاینه ی
سیکلوپلژیک انجام گیرد.
لنزهای :added
به علت وجود یک نسبت AC/Aنرمال ،استفاده از لنزهای اد مثبت در نزدیک به طور متوسط در موارد بیسیک ایزوفوریا موثر می باشد .فصل سوم داده های کلینیکال
مهمی را توصیف می کند که باید در تعیین لزوم تجویز مثبت اضافی در نظر گرفته شوند .گرچه نسبت AC/Aیافته ی کلیدی است ،مهم است که تمامی داده های
لیست شده در جدول 11.11مورد توجه قرار گیرد.
در تجویز لنزهای اد مثبت هدف تعیین کم ترین مقدار مثبتی است که سیمپتوم های بیمار را برطرف خواهد کرد و یافته های اپتومتریک را نرمال خواهد نمود .متدهای
متنوعی برای محاسبه ی مقدار مثبت اضافی جهت تجویز برای بیماران با basic esophoriaپیشنهاد شده است .برخی از متدهای محبوب تر آنالیز رابطه ی NRAو
، PRAرتینوسکوپی MEMیا رتینوسکوپی های نزدیک دیگر ،استفاده از نسبت AC/Aو آنالیز فیکسیشن دیسپاریتی هستند .ما توصیه به استفاده از گروهی از یافته ها
به جای تکیه فقط بر یک تست می کنیم .همانگونه که در فصل سوم اشاره شد ،اتکا بر فقط یک تست ممکن است گاهی گمراه کننده باشد .دیتاهای اپتومتریک
جدول 11.11را می توان جهت تعیین مقدار مثبت تجویزی مورد استفاده قرار داد.
پریزم :
اگر یک انحراف ورتیکال وجود داشته باشد ،توصیه می کنیم که پریزم عمودی تجویز شود .موثرترین متد برای تعیین مقدار پریزم عمودی ،اسوشیتد فوریا است که
می توان هرگونه دستگاه فیکسیشن دیسپاریتی آنرا اندازه گیری کرد .به علت باتال بودن نسبت ، AC/Aاستفاده از لنزها به تنهایی همواره موثر نخواهد بود .این خصوصا
وقتی هایپروپی قابل توجهی وجود نداشته باشد ،صحت دارد .در چنین مواردی باید قطعا horizontal relieving prismتجویز گردد .اگر قرار است تجویز پریزم
base-outصورت گیرد ،تست فیکسیشن دیسپاریتی موثرترین متد برای تعیین مقدار پریزم افقی می باشد.
271
اگر ایزوفوریای بیسیک با هایپروپی همراه نباشد ،ویژن تراپی عموما ضرورت دارد .متغیر های دیگر شامل وضعیت NFVو مگنیتود ایزوفوریا می باشند .هرچه مقدار
ایزوفوریا د ر دور و نزدیک بیشتر باشد ،احتمال آنکه ویژن تراپی ضرورت پیدا کند نیز بیشتر است .یک برنامه ی ویژن تراپی برای بیسیک ایزوفوریا عموما نیاز به 10
تا 04جلسه در مطب دارد .تعداد کل جلسات تراپی بستگی به سن بیمار و انگیزه و کامپلیانس وی دارد .برنامه ی ویژن تراپی برای ایزوفوریای بیسیک مشابه CEاست
با این تفاوت که طی فازهای دوم و سوم ،تراپی در فواصل بینابینی و دور انجام می شود.
تمامی تکنیک های ویژن تراپی که در زیر توصیه شده اند با جزئیات در فصول 6تا 8توصیف شده اند.
فاز اول:
فاز نخست تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 11.10طراحی شده است .هدف نخست تراپی آموزش مفهوم و احساس تباعد و توانایی دقیق تباعد انجام
دادن است .بیمار باید قادر باشد که بطور ارادی به هر فاصله ای از 2سانتی متری تا 6متری تقارب و تباعد کند .روش های رایج مورد استفاده برای نیل به این هدف
brock stringو bug on stringهستند .بیماران دارای بیسیک ایزوفوریا عموما یافته های base-in to blur , break and recoveryبسیار محدودی دارند .بنابراین
هدف دیگر فاز نخست ویژن تراپی نرمال کردن دامنه های NFVمی باشد .هدف ابتدایی بازسازی یک رنج ورژنسی نرمال برای تقاضای ورژنسی نوع smoothیا
تونیک می باشد .در برخی موارد ایزوفوریای بیسیک در ییر پرزبایوپ ها ممکن است یک مشکل تطابقی نیز وجود داشته باشد .در این صورت هدف نهایی فاز نخست
تراپی نرمال کردن آمپلیتود تطابقی و توانایی تحریک و ریلکس تطابق است .با این وجود اگر فانکشن تطابقی نرمال باشد عموما لزومی ندارد که زمان زیادی را صرف
کار با سیستم اکومودیشن کنیم loose lens rock ، Lens sorting .و روش های Hart chartبه طور رایج طی فاز نخست تراپی مورد استفاده قرار می گیرند.
نقطه ی پایانی :فاز نخست تراپی وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند :
حدود 12 base-inرا توسط یک تراناگلیف یا تکنیک قابل مقایسه ی دیگر فیوز کند.
10 cpmرا در سهولت تطابقی با استفاده از لنزهای مثبت و منفی دو و تارگت 02/02کامل کند .نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز اول در جدول 11.10
آمده است.
270
: فاز اول- basic esodeviations نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای: 11.10 جدول
جلسات اول و دوم
: در مطب
فیدبک های مختلف و اهمیت کار، اهداف ویژن تراپی، توصیف ماهیت مشکل بینایی
Brock string : concentrate on developing feeling of diverging
Lens sorting
Loose lens rock ( begin with plus if acc excess, with minus if acc insufficiency)
Tranaglyphs or vectograms : divergence
Begin with a peripheral target such as 212 tranaglyph or the Quoit vectogram
Computer orthoptics random dot program : divergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Brock string
جلسات سوم و چهارم
: در مطب
Bug on string: concentrate on feeling of diverging
Loose lens rock
Tranaglyphs or vectograms : divergence
Use targets with more central demand ( Clown , Bunny tranaglyphs , Clown , Topper vectograms)
Computer orthoptics random dot program : divergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Loose lens rock
جلسات پنجم تا هشتم
: در مطب
Loose lens rock
Tranaglyphs or vectograms : divergence
Use even more detailed targets such as tranaglyph Sports slide and Faces targets and the Spirangle vectogram)
Computer orthoptics random dot program : divergence
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
: فاز دوم
باید تقاضای ورژنسی نوع فازیک یا جامپ مورد، نرمال شدsmooth NFV همین که. طراحی شده است11.10 فاز دوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول
. همچنان می توان از تراناگلیف ها و وکتوگرام های متغیر استفاده کرد اما باید تغییرات تالزم جهت ایجاد یک تقاضای ورژنسی استپ انجام گیرد. تاکید قرار گیرد
کارت های تالیف سیور و روش، کارت های فیوژن فضای آزاد، دایره های اکسنتریک، اپرچر رول، تکنیک های ارزشمند در این مرحله تراناگلیف های ییر متغیر
بر خالف فاز اول که در آن سرعت فاکتور مهمی نبود طی فاز دوم تراپی باید تاکید به جای مگنیتود بر جنبه های کیفی.های کامپیوتری جامپ ورژنس می باشند
همان تکنیک. می باشدPFV هدف دوم این فاز تراپی شروع کار با دامنه های. افزایش سرعت پاسخ ورژنس فیوژنی و کیفیت ریکاوری فیوژن اهمیت دارد.فیوژن باشد
272
های استفاده شده در فاز اول برای کار با NFVبرای PFVنیز تکرار می شوند .طی پایان این فاز تراپی تکنیک های سهولت PFVنیز شروع می شود و از همان تکنیک
های گفته شده برای تقاضای ورژنسی جامپ برای NFVاستفاده می شود .در نهایت یک هدف مهم این فاز از تراپی شروع درمان در فواصل بینابینی می باشد .حال که
بیمار توانسته با دستگاه ها و روش های مختلف در نزدیک کار کند ،معموتال تکرار این تکنیک های مشابه در فواصل دورتر معموتال بسیار آسان است .یک روش بسیار
موثر استفاده از تراناگلیف ها ی پروجکت شده روی دیوار یا یک اسکرین توسط یک اورهد پروجکتور می باشد .این تکنیک به خوبی عمل می کند زیرا بیمار با انجام
کار آشناست و باید همان مهارت هایی را که طی جلسات اولیه آموخته ،به کار گیرد .دیگر متد ارائه ی محرک در فواصل بینابینی استفاده از استریوسکوپ است.
فاصله ی کاری را می توان به طور مرسوم در استریوسکوپ های نوع بریوستر تغییر داد و تارگت های بسیار متنوعی نیز موجود هستند.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی فاز دوم وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند :
کارت 10را با استفاده از کانورجنس و کارت 6را با استفاده از دایورجنس توسط اپرچر رول فیوز کند.
دایره های اکسنتریک یا کارت های فیوژن فضای آزاد را با استفاده از تقارب ( 10سانتی متر فاصله ی کارت ها) وتباعد( 6سانتی متر فاصله ی کارت ها) فیوز کند.
حدود 02 base-outو 12 base-inرا با تارگت های تراناگلیف پروجکت شده در سه متری فیوز کند .نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز دوم در جدول
11.10آمده است.
جدول : 11.10نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای - Basic esodeviationsفاز دوم :
جلسات نهم و دهم
در مطب :
Tra naglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : divergence
Non variable tranaglyphs
Tranaglyph 212 or the Quoit vectogram : convergence
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
جلسات یازدهم و دوازدهم
در مطب :
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : divergence
Aperture Rule : divergence
More central tranaglyphs or the vectograms : convergence
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
273
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
جلسات سیزدهم تا شانزدهم
در مطب :
Aperture Rule : divergence and convergence
Eccentric circles or free space fusion cards : divergence
Computer orthoptics random dot vergence program : both divergence and convergence
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : convergence
Tranaglyphs or vectograms at 1m
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : divergence
فاز سوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 11.10طراحی شده است .تا این جا بیمار به طور جداگانه در جهات تقارب و تباعد کار کرده است .اکنون
هدف افزایش توانایی بیمار در تغییر از یک تقاضای تقاربی به تباعدی و ترکیب روش های ورژنس با ورشن ها و ساکاد ها می باشد .چندین روش عالی جهت دست
یابی به این هدف وجود دارد .می توان از وکتوگرام ها با فلیپرهای پوتالروید یا تراناگلیف ها با فلیپرهای سبز و قرمز استفاده کرد .هر بار که فلیپرها تغییر داده می شود ،
دیمند از تباعد به تقارب تغییر می کند .دایره های اکسنتریک کیستون شفاف یا کارت های فیوژن فضای آزاد برنل شفاف نیز متدهای ارزان و عالی برای دست یابی به
این هدف می باشند .هدف دیگر تراپی ترکیب روش های ورژنس با ورشن ها و ساکادها است .تکنیک هایی چون eccentric ، brock string with rotation
circles or free space fusion cards with rotation or lateral movementو Lifesaver cards with rotationمی توانند جهت دست یابی به این هدف مورد
استفاده قرار گیرند .هدف آخر فاز نهایی ویژن تراپی نیز کار با دایورجنس در فواصل 0تا 6متر می باشد .همان تکنیک هایی که طی فاز دوم در 1.2تا سه متر استفاده
شدند را می توان در فواصل بیشتر تکرار کرد.
نقطه ی پایانی برای فاز سوم وقتی فرا می رسد که بیمار بتواند:
دید واضح و واحد دو چشمی را با دایره های اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد همزمان که آن ها را روتیشن می دهد و کانورجنس و دایورجنس تراپی انجام
می دهد ،حفظ نماید.
دید واحد دو چشمی را با دایره ه ای اکسنتریک بزرگ و تارگت های دیگر در دور حفظ کند .وقتی همه ی اهداف ویژن تراپی حاصل شد و برنامه ی ویژن تراپی کامل
گردید ما برنامه ی home vision therapy maintenanceجدول 9.12را توصیه می کنیم.
274
: – فاز سومbasic esodeviations نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای
: در مطب-جلسات هفدهم تا بیستم
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards
Computer orthoptics random dot vergence program : step-jump vergence
Tranaglyphs or vectograms at 1m
Eccentric or free space fusion cards : divergence at 1m
Computer orthoptics random dot vergence program : step-jump vergence at 1m
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : divergence
جلسات بیست و یکم و بیست و دوم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards
Lifesaver cards
Computer orthoptics random dot vergence program : jump-jump vergence
Tranaglyphs or vectograms projected with overhead projector
Large eccentric circles at distance
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : convergence and divergence
جلسات بیست و سوم و بیست و چهارم
: در مطب
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards with rotation and versions
Lifesaver cards with rotation and versions
Computer orthoptics vergence program with rotation
Tranaglyphs or vectograms projected with overhead projector
Large Eccentric circles at distance
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fudion cards : divergence and convergence
تعداد. یک رویکردی است که به برطرف شدن موفقیت آمیز سیمپتوم های بیمار و شدن یافته های اپتومتریک خواهد انجامید11.10 و11.10 فازها و اهداف جداول
.جلسات تقریبی است و از بیماری به بیمار دیگر متفاوت می باشد
: سرجری
. پریزم و ویژن تراپی در درمان بیسیک ایزوفوریا به قدری موفقیت آمیز است که سرجری تقریبا هیچگاه ضرورت پیدا نمی کند، استفاده از لنزها
275
: Case study
: تاریخچه
وی برای. دوبینی بدتر می شود، وقتی به معلم یا تخته نگاه می کند. ساله است که با شکایت دوبینی گهگاهی در مدرسه مراجعه کرده است14 یک بیمارSusan
مادرش به یاد می آورد که وقتی سوزان دو یا سه ساله بود به علت کراس نگاه.چندین سال است که این مشکل را دارد اما درمانی برای وی صورت نگرفته است
. تاریخچه ی سالمت وی منفی است و هیچگونه دارویی مصرف نمی کند.کردن چشم هایش وی را نزد دکتر چشم برده است
: نتایج معاینات
276
تست فیکسیشن دیسپاریتی با امریکن اپتیکال وکتوگرافیک اسالید در دور یک اسوشیتد فوریای برابر 4 base-outرا نشان داد .مردمک ها نرمال بودند و تمامی تست
های سالمت خارجی و داخلی نیز منفی بودند ،انحراف کامیتانت بود و تست دیدرنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد.
نقطه ی شروع آنالیز داده ها ایزوفوریا با مگنیتود باتال در دور و نزدیک می باشد NFV .در هردو فاصله ی دور و نزدیک به شدت کاهش یافته است به طوری که تست
base-inدور با دیپلوپی همراه است .ایزوفوریا با مگنیتود برابر در دور و نزدیک ،کاهش ، NFVسهولت ورژنسی ضعیف و نسبت AC/Aنرمال بیانگر تشخیص بیسیک
ایزوفوریا می باشد.
درمان
بر اساس توالی درمان جدول ، 11.0مقدار کل هایپروپی را تجویزکردیم که زاویه ی انحراف را به حدود 10در دور و 12در نزدیک کاهش داد .براساس نتایج
فیکسیشن دیسپاریتی همچنین پریزم 4base-outرا تجویز کردیم .تجویز نهایی +1.22 OD and OSبا یک ادیشن +1.22و 0 base-outدر هر چشم بود .سوزان
این عینک را برای 4هفته به چشم زد و سپس برای ارزیابی مجدد مراجعه نمود .وی بهبود سیمپتوم ها را گزارش کرد و درمان دیگری تالزم نبود.
Basic exophoria
Basic exophoriaنخست توسط دوئن توصیف گردید .شرایطی است که در آن ورژنس تونیک پایین است و نسبت AC/Aنرمال می باشد.در نتیجه یک مقدار برابر
اگزوفوریا در دور و نزدیک با کاهش PFVدر هردو فاصله وجود دارد Daum .روی جمعیتی از 1//بیمار با انحراف اگزو گزارش کردconvergence insufficiency .
شایع ترین نوع انحراف اگزو با یک شیوع 60.1درصد بود .اگزوفوریای بیسیک انحراف اگزوی شایع بعدی با یک شیوع 0/.6درصد بود .شیوع این حالت بطور واضح
در منابع ذکر نشده است Scheiman .و همکارانش 1622کودک ( 6تا )18سال را مورد مطالعه قرار دادند و یک شیوع فقط 2.0درصد را پیدا کردند Porcar .و
Nartinez –Palomeraیک جمعیت دانشگاهی را مورد مطالعه قرار دادند ویک شیوع 0.1درصد را یافتند.
شاخص ها :
سیمپتوم ها :
از آنجاییکه اگزوفوریای بیسیک در تما م فواصل وجود دارد ،بیماران ممکن است با سیمپتوم های مربوط به مطالعه و کارهای نزدیک دیگر و همچنین سیمپتوم های
مربوط به فعالیت های دور مراجعه کنند .شکایات شایع هنگام مطالعه عبارتنداز ، eyestrainسردرد ،تاری دید ،دیپلوپی ،خواب آلودگی ،دشواری تمرکز و ازبین رفتن
ادراک با گذشت زمان .مشکالت مربوط به دور ،تاری دید و دیپلوپی هنگام رانندگی و تماشای تلویزیون و همچنین در محیط کالس درس می باشند .همانند
اختالتالت دید دو چشمی دیگر ممکن است که بیمارانی علی ریم داشتن اگزوفوریای بیسیک فاقد سیمپتوم باشند.
ساین ها :
277
عیب انکساری فاکتور اتیولوژیک مهمی در اگزوفوریای basicنمی باشد .اگر مایوپی وجود داشته باشد ،اصالح عیب انکساری به یک کاهش متوسط در مگنیتود
اگزوفوریا در نزدیک و دور خواهد انجامید.
به علت باتال بودن مگنیتود انحراف اگزو در اگزوفوریای بیسیک ،نقطه ی نزدیک تقارب ایلب دور می باشد.
بیماران با اگزوفوریای بیسیک یک مقدار برابر اگزوفوریا در دور و نزدیک با کاهش PFVدر هر دو فاصله دارند .عموما اگر انحرافات تا 2پریزم دیوپتر اختالف داشته
باشند ،مساوی درنظر گرفته می شوند Daum .پیشنهاد کرد که اگر انحراف دور بیشتر از 6پریزم دیوپتر باشد ،انحراف نزدیک باید تا 9پریزم با آن اختالف داشته
باشد تا بتوان آن را اگزوفوریای بیسیک در نظر گرفت و اگر انحراف دور 2پریزم دیوپتر یا کم تر باشد ،انحراف نزدیک باید تا 0پریزم دیوپتر با آن اختالف داشته
باشد.دیگر یافته ی جالب توجه مطالعه ی Daumاین است که اگزوف وریای بیسیک بیشترین درصد استرابیسم کانستنت را بین سه گروه انحرافات اگزو داشت 16 .
درصد انحرافات اگزوی بیسیک در نمونه اش استرابیسم کانستنت 49 ،درصد اینترمیتنت و 02درصد نیز latentبودند .در مقابل فقط دو درصد بیماران
convergence insufficiencyو یک درصد بیماران divergence excessکانستنت بودند .متوسط زاویه ی انحراف 12.2پریزم دیوپتر در دور و نزدیک برای
انحرافات اگزوی بیسیک بود.
نسبت : AC/A
یک نسبت AC/Aنرمال همواره در اگزوفوریای بیسیک وجود دارد .این برپایه ی AC/Aمحاسبه ای پذیرفته شده و یک فاکتور مهم هنگام تصمیم گیری درمان می
باشد Daum .یک نسبت AC/Aبرابر 6.0 : 1را در نمونه اش از 49انحرافات اگزو با مقدار برابر پیدا کرد.
نقطه ی شروع آنالیز داده ها برای اگزوفوریای ، basicانحراف اگزو در هردو فاصله می باشد .تست های مستقیم PFVدر هردو فاصله ی دور و نزدیک تمایل به پایین
بودن دارند .این ها شامل ورژنس های نوع استپ smooth ،و جامپ می باشد .عالوه بر این تمامی تست های نزدیک که به صورت ییر مستقیم PFVرا ارزیابی می
کنند نیز پایین خواهند بود .تست هایی که به صورت دو چشمی با لنزهای مثبت انجام می شوند توانایی بیمار را در ریلکس کردن تطابق و کنترل ترازی دو چشمی با
استفاده از PFVارزیابی می کنند .دو نمونه ی آن NRAو تست BAFبا لنزهای مثبت هستند .دیگر تست ییر مستقیم ، PFVرتینوسکوپی MEMاست .یافتن یک نتیجه
ی ییر طبیعی در این تست در اگزوفوریای بیسیک ییر معمول نمی باشد .یافته ی MEMمثبت کم تر از مقدار مورد انتظار به این معنی است که بیمار از بیشترین
تطابق ممکن جهت افزایش استفاده از تقارب تطابقی استفاده می کند .این تقاضا را روی PFVکاهش می دهد.
278
دور بودن نقطه ی نزدیک تقارب
اگزوفوریای برابر در نزدیک و دور
نسبت AC/Aنرمال
تست های مستقیم ورژنس فیوژنی مثبت در دور و نزدیک :
Step vergenceپایین
Smooth vergenceپایین
Jump vergenceپایین
تست های ییر مستقیم ورژنس فیوژنال مثبت در نزدیک :
NRAپایین
پایین بودن سهولت تطابقی دو چشمی با لنزهای مثبت
MEM retinoscopyپایین
سیمپتوم ها :
دشواری تمرکز روی موضوع مطالعه Eyestrain
از دست دادن ادراک با گذشت زمان سردردها
حرکت پرینت تاری دید دور و نزدیک
احساس فشار اطراف چشم ها دوبینی در دور و نزدیک
خواب آلودگی
تشخیص افتراقی اگزوفوریاهای بیسیک در جدول 11.12آمده است Basic exophoria .یک شرایط خوش خیم و بدون عواقب جدی ییر از سیمپتوم های بینایی
لیست شده در جدول 11.12در نظر گرفته می شود .تمیز آن از اختالتالت دید دو چشمی دیگر همراه با اگزوفوریا نظیر ( convergence insufficiencyاگزوفوریای
بیشتردر نزدیک) و ( divergence excessاگزوفوریای بیشتر در دور) نسبتا آسان است .با این وجود ییر معمول نیست که اگزوفوریای بیسیک با شرایط خطرناک تری
همراه باشد و این امکان باید همواره مد نظر باشد .فاکتور کلیدی سابقه ی انحراف است .عموما انحرافات اگزوی فانکشنال به صورت long standingهستند و
بیماران شکایات مزمن و تالش های قبلی برای حل مشکل را گزارش می کنند .اگر تاریخچه یک شروع حاد مشکل را نشان دهد باید نسبت به اتیولوژی شرایط شک
کرد .اگزوفوریای بیسیک همراه با بیماری های جدی یک شروع حاد دارد و مشکالت مدیکال و سیمپتوم های نورولوژیک معموتال وجود دارد .جدول 11.12شرایطی را
لیست می کند که باید در تشخیص افتراقی اگزوفوریای بیسیک مورد توجه قرار گیرند .در درمان یک کیس بیسیک اگزوفوریا که تصور می رود اساس فانکشنال داشته
باشد ،اگر سیمپتوم ها و یافته ها مطابق انتظار بهبود پیدا نکنند باید مجددا اتیولوژی شرایط را مورد توجه قرار داد.
279
بیماری های جدی که باید رول آت شوند:
فلج تقارب ناشی از :
Ischemic infarction
Demyelination
Flu or other viral infection
Parkinson disease
Parinaud syndrome
خستگی رکتوس داخلی ناشی از :
مولتیپل اسکلروزیس
میاستنیا گراویس
جراحی استرابیسم در گذشته
درمان :
لنزها :
معموتال عیب انکساری باتال در انحرافات اگزوی basicوجود ندارد .اگر مایوپی وجود داشته باشد ،تجویز عینک کمک کننده است .به علت نرمال بودن نسبت ، AC/A
تجویز لنزهای منفی تمایل به کاهش متوسط زاویه ی انحراف در دور ونزدیک خواهد داشت .در صورت وجود هایپروپی ،تصمیم گیری درباره ی تجویز پیچیده تر می
شود .برای مقادیر کم تا متوسط هایپروپی تا حدود +1.22توصیه به تامل می کنیم تا بیمار در ویژن تراپی پیشرفت کند .تجویز قبل از ویژن تراپی مگنیتود انحراف
اگزو را افزایش خواهد داد و ممکن است سیمپتوم های بیمار را تشدید نماید .وقتی مقدار هایپروپی بیشتر از +1.22باشد عموما بهتر است یک تجویز پارشیال انجام
دهیم و همچنانکه بیمار در ویژن تراپی پیشرفت می کند ،اصالحات و تغییرات تالزم را انجام دهیم .همانگونه که قبال نیز گفته شد ،تجویز برای مقادیر باتالی
آستیگماتیسم و آنیزومتروپی اهمیت دارد.
لنزهای اد می توانند به علت نرمال بودن نسبت AC/Aابزار موثری در درمان انحرافات اگزوی بیسیک باشند .در انحرافات ایزو ،لنزهای اد ایلب برای استفاده ی تمام
وقت در فرمت بای فوکال تجویز می شوند .در مورد انحرافات اگزو ،لنزهای ادیشن عموما به صورت تمام وقت تجویز نمی شوند .در عوض به عنوان ابزار کمکی طی
ویژن تراپ ی برای تسهیل فیوژن در انحرافات اگزوی بیسیک مورد استفاده قرار می گیرند .اگر انحراف بزرگ باشد ،اینترمیتنت یا کانستنت باشد و بیمار در مراحل اولیه
ی ویژن تراپی مشکل داشته باشد ،لنزهای اد ممکن است کمک کننده باشند.
پریزم :
Daumدریافت که 21درصد نمونه اش انحرا ف عمودی داشتند .اگر یک انحراف ورتیکال تحت شرایط فیوژن وجود داشته باشد ،توصیه می کنیم که پریزم عمودی
تجویز گردد .موثرترین متد برای تعیین مقدار پریزم عمودی اسوشیتد فوریا است که می توان با هرگونه ابزار فیکسیشن دیسپاریتی آن را اندازه گیری کرد .پریزم افقی
باید به عنوان یک مالحظه در درمان انحرافات اگزوی بیسیک مطرح باشد .به علت پیش آگهی عالی ویژن تراپی ،استفاده از پریزم base-inبرای این شرایط عموما
تالزم نیست .وقتی مگنیتود انحراف اولیه زیاد باشد( بیش تر از 02پریزم دیوپتر) ،ممکن است پریزم base-inدر پایان ویژن تراپی اگر بیمار به طور کامل راحت نباشد
،کمک کننده باشد.
281
ویژن تراپی :
یک برنامه ی ویژن تراپی برای basic exophoriaعموما نیاز به 10تا 04جلسه در مطب دارد اگر انحراف latentیا اینترمیتنت باشد .اگر استرابیسم کانستنت وجود
داشته باشد ،گاهی درمان بیشتر طول می کشد .تعداد کل جلسات بستگی به سن بیمار و انگیزه و کامپلیانس وی دارد .برنامه ی ویژن تراپی برای اگزوفوریای بیسیک
مشابه برنامه ی convergence insufficiencyاست با این تفاوت که طی فاز های دوم و سوم ،تراپی در فواصل بینابینی و دور انجام می گیرد.
تمامی تکنیک های ویژن تراپی توصیه شده در زیر به تفصیل در فصول 6تا 8توصیف شده اند.
فاز اول:
فاز نخست تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 11.16طراحی شده است .هدف نخست تراپی آموزش مفهوم و هدف تقارب است .بیمار باید قادر باشد به
طور ارادی به هرفاصله ای از 2سانتی متر تا 6متر تقارب و تباعد کند .همین که بیمار بتواند به طور ارادی یک حرکت تقارب کنترل شده را انجام دهد ،انجام اهداف
دیگر برنامه ی ویژن تر اپی بسیار آسان تر می گردد .سه روش رایج که برای رسیدن به هدف نخست مورد استفاده قرار می گیرند bug on string ، brock string ،
و red/gree barrel cardهستند .بیماران بیسیک اگزوفوریا عموما یافته های base-out blur , break and recoveryبسیار محدودی دارند .بنابراین هدف دیگر
فاز نخست ویژن تراپی نرمال کردن دامنه های PFVمی باشد .هدف اولیه بازسازی یک رنج ورژنسی نرمال برای ورژنس دیمند نوع smoothیا tonicمی باشد .با
این حال حرکت هرچه سریع تر به فاز بعدی که جامپ ورژنس می باشد ،مهم است و باعث کوتاه شدن دوره ی تراپی می گردد .ابزارهایی که می توان جهت رسیدن
به این اهداف استفاده کرد شامل تراناگلیف های متغیر ،وکتوگرام های متغیر و استریوسکوپ پریزماتیک متغیر نوع برنل هستند .از این وسایل می توان برای افزایش
آهسته و تدریجی در تقاضای تقاربی استفاده کرد .اگر یک مشکل تطابقی نیز وجود داشته باشد ،هدف نهایی فاز نخست تراپی نرمال کردن دامنه ی تطابقی و توانایی
تحریک و ریلکس کردن تطابق می باشد .با این وجود اگر فانکشن تطابقی نرمال باشد عموما لزومی ندارد که زمان زیادی را صرف کار با سیستم اکومودیشن نماییم.
تکنیک های تطابقی در فصل /توصیف شده اند loose lens rock ، lens sorting .و روش های Hart chartبه طور رایج در این فاز تراپی مورد استفاده قرار می
گیرند.
نقطه ی پایانی :فاز اول تراپی وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند:
حدود 02 base-outرا توسط یک تراناگلیف یا تکنیک قابل مقایسه ی دیگری فیوز کند.
10 cpmرا در سهولت تطابقی با استفاده از لنزهای مثبت و منفی دو و تارگت 02/02کامل کند .نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز اول در جدول 11.1/
آمده است .این برنامه شامل تکنیک هایی است که می تواند توسط بیمار در منزل جهت تکمیل تراپی در مطب مورد استفاده گردد.
280
نرمال کردن آمپلیتود تطابقی و توانایی تحریک و ریلکس کردن تطابق
: فاز اول- نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای اگزوفوریای بیسیک: 11.1/ جدول
جلسات اول و دوم
: در مطب
فیدبک های مختلف و اهمیت کار، اهداف ویژن تراپی، توصیف ماهیت مشکل بینایی
Brock string
Lens sorting
Loose lens rock (begin with plus if acc excess , with minus if acc insufficiency)
Tranaglyphs or vectograms : base-out
Begin with a peripheral target such as tranaglyph 212 or the Quoit vectogram
Computer orthoptics random dot program : base-out
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Brock string
جلسات سوم و چهارم
: در مطب
Bug on string
Loose lens rock
Tranaglyphs or vectograms ; base-out
Use targets with more central demand (Clown , Bunny tranaglyphs , Clown, Topper vectograms)
Computer orthoptics random dot program : base-out
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
Loose lens rock
جلسات پنجم تا هشتم
: در مطب
Barrel card
Voluntary convergence
Loose lens rock
Tranaglyphs or vectograms : base-out
Use even more detailed targets such as tranaglyph Sports slide and Faces targets and the Spirangle vectogram
Computer orthoptics random dot program : base-out
: در خانه
HTS vergence and accommodation programs
: فاز دوم
تقاضای ورژنسی فازیک یا جامپ باید مورد، نرمال شدsmooth PFV همین که. طراحی شده است11.16 فاز دوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول
. همچنان می توان از تراناگلیف ها و وکتوگرام های متغیر استفاده کرد اما باید تغییرات تالزم جهت ایجاد یک تقاضای ورژنسی استپ صورت گیرد.تاکید قرار گیرد
282
تکنیک های ارزشمند دیگر در این مرحله تراناگلیف های ییر متغیر ،اپرچرل رول ،دایره های اکسنتریک ،کارت های فیوژن فضای آزاد ،کارت های Lifesaverو
computer orthoptics jump vergence activitiesهستند .برخالف فاز یک که در آن سرعت فاکتور مهمی نیست ،طی فاز دوم تراپی باید تاکید به جای جنبه های
کمی (مگنیتود) بر جنبه های کیف ی ( سرعت و دقت ) فیوژن باشد .افزایش سرعت پاسخ ورژنس فیوژنی و کیفیت ریکاوری فیوژن اهمیت دارد .هدف دوم این فاز
تراپی شروع کار با دامنه های NFVمی باشد .همین که بیمار شروع به نشان دادن smooth PFVکرد ،مهم است که تراپی را با تقاضای smooth NFVانجام دهیم.
همان تکنیک های استفاده شده در فاز اول برای کار با PFVبرای NFVتکرار می شوند .همچنین وارد کردن تکنیک های نوع سهولت NFVبا استفاده از همان تکنیک
های گفته شده برای jump PFVتوصیه می شود .در نهایت یک هدف مهم این فاز از تراپی شروع درمان در فواصل بینابینی می باشد .حال که بیمار توانسته با دستگاه
ها و روش های مختلف در نزدیک با موفقیت کار کند ،معموتال تکرار تکنیک های مشابه در فواصل بیشتر بسیار آسان است .یک روش بسیار موثر استفاده از تراناگلیف
های پروجکت شده روی دیوار یا یک اسکرین توسط یک اورهد پروجکتور می باشد .این تکنیک به خوبی عمل می کند زیرا بیمار با انجام کار بسیار آشناست و فقط
باید همان مهارت هایی را که طی جلسات اولیه فراگرفته ،بکار برد .تارگت هایی که روی کایذ 8.2X11 inپرینت می شوند و در فصل نهم برای DIتوصیف شدند
برای انحرافات اگزوی بیسیک نیز مناسبند .متد دیگر ا رائه ی محرک در فواصل بینابینی استفاده از استریوسکوپ ها است .فاصله ی کاری را می توان به طور مرسوم
در استریوسکوپ های نوع بریوستر تغییر داد و تارگت های بسیار متنوعی نیز موجودند.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی فاز دوم وقتی فرامی رسد که بیمار بتواند:
کارت 10را با استفاده از تقارب و کارت 6را با استفاده از تباعد با اپرچر رول فیوز کند.
دایره های اکسنتریک یا کارت های فیوژن فضای آزاد را با استفاده از تقارب ( 10سانتی متر فاصله ی کارت ها) و تباعد ( 6سانتی متر فاصله ی کارت ها) فیوز کند.
حدود 02پریزم دیوپتر را با استفاده از کانورجنس و 12پریزم دیوپتر را با استفاده از دایورجنس با تارگت های تراناگلیف پروجکت شده در سه متری توسط اورهد
پروجکتور فیوز کند.نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز دوم در جدول 11.1/آمده است.
جدول : 11.1/نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای اگزوفوریای بیسیک – فاز دوم :
جلسات نهم و دهم
در مطب :
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-out
Non variable tranaglyphs
Tranaglyph 212 or the Quoit vectogram : base-in
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
جلسات یازدهم و دوازدهم
283
در مطب :
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-out
Aperture Rule : base-out
More central tranaglyphs or the vectograms : base-in
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
جلسات سیزدهم تا شانزدهم
در مطب :
A perture Rule : convergence and divergence
Eccentric circles or free space fusion cards
Computer Orthoptics Random dot vergence program : both base-in and base-out
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-in
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
Tranaglyphs or vectograms at 1m
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards
فاز سوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 11.16طراحی شده است .تا این جا بیمار بطور مجزا با کانورجنس و دایورجنس کار کرده است .حال هدف ما
توسعه ی توانایی بیمار در تغییر از یک تقاضای تقاربی به یک تقاضای تباعدی و ترکیب روش های ورژنس با ورشن ها و ساکادها است .چندین روش خوب برای
دست یابی به این هدف وجود دار د .می توان از وکتوگرام با فلیپرهای پوتالروید یا تراناگلیف ها با فلیپرهای قرمز و سبز استفاده کرد .هر بار که فلیپرها تغییر داده می
شوند ،دیمند از تقارب به تباعد تغییر می کند .دایره های اکسنتریک کیستون شفاف یا کارت های فیوژن فضای آزاد برنل شفاف نیز متدهای ارزان و عالی برای نیل
به این هدف می باشند .دیگر هدف تراپی ترکیب روش های ورژنس با ورشن ها و ساکادها می باشد .برای رسیدن به این هدف می توان از تکنیک هایی نظیر brock
eccentric circles and free space fusion cards with rotation and/or lateral movements ، string with rotationو Lifesver cards with rotation
استفاده نمود .هدف نهایی این فاز از تراپی کار با تقارب در فواصل 0تا 6متر می باشد .همان تکنیک هایی که در فاز دوم در فواصل بینابینی استفاده شدند در فواصل
دورتر تکرار می شوند.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی برای فاز سوم وقتی فرا می رسد که بیمار بتواند:
دید واحد و واضح دو چشمی را با دایره های اکسنتریک و کارت های فیوژن فضای آزاد همچنانکه کارت ها را به آهستگی روتیشن می دهد و تقارب و تباعد انجام می
دهد ،حفظ کند.
دید واحد و واضح دوچشمی را با دایره های اکسنتریک و تارگت های دیگر در دور حفظ نماید.
وقتی تمامی اهداف ویژن تراپی حاصل شد و برنامه ی ویژن تراپی کامل گردید ما برنامه ی home therapy maintenanceجدول 9.12را توصیه می کنیم.
284
فازها و اهداف ذکر شده در جداول 11.16و 11.1/یک رویکردی است که به برطرف شدن موفقیت آمیز سیمپتوم های بیمار و نرمال شدن داده های اپتومتریک
خواهد انجامید .تعداد جلسات تقریبی است و از بیماری به بیمار دیگر متفاوت می باشد.
سرجری :
استفاده از لنز ها ،پریزم و ویژن تراپی در درمان بیسیک اگزوفوریا به قدری موفقیت آمیز است که سرجری تقریبا هیچگاه ضرورت پیدا نمی کند .اگر مگنیتود انحراف
بزرک تر از 02پریزم دیوپتر باشد برخی بیماران به برطرف شدن کامل سیمپتوم ها دست پیدا نمی کنند .در چنین مواردی ارجاع برای سرجری باید در نظر گرفته شود.
جدول : 11.1/نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای اگزوفوریای بیسیک – فاز سوم :
جلسات هفدم تا بیستم
در مطب :
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards
Computer Orthoptics Random dot vergence program : step – jump vergence
Tranaglyphs or vectograms at distance
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : base-out
جلسات بیست و یکم و بیست و دوم
در مطب :
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards
Lifesaver cards
Computer orthoptics random dot vergence program : jump-jump vergence
Distance fusion targets at distance
در خانه :
HTS vergence and accommodation programs
Eccentric circles or free space fusion cards : base-in
286
فصل دوازدهم
محققین بسیاری گزارش کرده اند که آنومالی های تطابق به طور رایج در کلینیک اپتومتری دیده می شوند .گرچه مطالعات اندکی در رابطه با شیوع اختالتالت تطابقی
درعموم جمعیت یا جمعیت های کلینیکال وجود دارد ،مطالعات حاضر این ادعا را تایید می کنند Hokoda .نمونه ای از 119بیمار سیمپتوماتیک را مورد مطالعه قرار
داد و دریافت که دیسفانکشن تطابقی شایع ترین وضعیت بود .بیست و پنج نفر از 119فرد اختالتالت دوچشمی یا تطابقی داشتند و 82درصد از 02نفر نیز مشکالت
تطابقی داشتند Cohen ، Hoffman .و Feuerدر رابطه با اثربخشی ویژن تراپی برای ییراسترابیسمی ها در یک نمونه از 109نفر گزارش کردند .از بین 109فرد مورد
مطالعه 60 ،درصد دیسفانکشن تطابقی داشتند .در مطالعه ای روی 1622کودک بین سنین 6و 18سال Scheiman ،و همکارانش دریافتند که 0.0درصد کودکان
دارای 1.2 ، accommodative excessدرصد دارای عدم سهولت تطابقی و 0.0درصد نیز دارای accommodative insufficiencyبودند .شیوع کل مشکالت
تطابقی نیز 6درصد بود Porcar .و Nartinez – palomeraدر مطالعه ای روی 62دانشجو دریافتند که 12.8درصد افراد acc excessو 6.0درصد نیز
accommodative insufficiencyداشتند و شیوع کل مشکالت تطابقی 1/درصد بود .یکی از تالش های اولیه جهت تقسیم بندی آنومالی های تطابقی توسط دوئن
در 1912انجام گرفت .وی نتایج 1/2بیمار را مورد بررسی قرار داد و یک تقسیم بندی را مطرح کرد که شامل کمبود تطابقی (،)insufficiency of accommodation
ناپایداری تطابق ( ،)ill-sustained accommodationفزونی تطابق ( ، inertia of accommodation ،)excessive accommodationنابرابری تطابق( inequality of
)accommodationو فلج تطابق( )paralysis of accبود .این تقسیم بندی مقبولیت عمده ای پیدا کرده است .محققین دیگری که درباره ی تقسیم بندی ،تشخیص و
درمان آنومالی های تطابقی بحث کرده اند اساسا از تقسیم بندی اولیه ی دوئن استفاده کرده و تغییرات کمی در آن ایجاد کرده اند .تقسیم بندی آنومالی های تطابقی
که ما در این فصل ا ستفاده می کنیم نیز بر پایه ی تقسیم بندی دوئن بوده و به صورت زیر می باشد:
Accommodative insufficiency
Ill – sustained accommodation
Paralysis of accommodation
Unequal accommodation
Accommodative excess
Accommodative infacility
استراتژی های عمومی درمان برای دیسفانکشن تطابقی :
اصالح آمتروپی
لنزهای added
ویژن تراپی
مفاهیمی که برای توالی مالحظات درمانی در اختالتالت دید دو چشمی بیان کردیم در مورد مشکالت تطابقی نیز صدق می کند .خستگی تطابقی می تواند ثانویه به
عیب انکساری اصالح نشده نظیر هایپروپیا و آستیگماتیسم رخ دهد .یک هایپروپ 0سه دیوپتری باید 0.2دیوپتر برای فاصله ی کاری 42سانتی متر و سه دیوپتر نیز
برای یلبه بر هایپروپی تطابق کند .خستگی عضالنی ناشی از 2.22دیوپتر تطابق ایلب به سیمپتوم های مشکالت تطابقی خواهد انجامید .مقادیر اندک آستیگماتیسم
و آنیزومتروپیا چنانچه تطابق برای رسیدن به وضوح دائما نوسان داشته باشد نیز می تواند به خستگی تطابقی منتج شود .ممکن است مایوپ ها هنگام مطالعه با
عینکشان ناراحتی را تجربه کنند .این ممکن است ناشی از خستگی تطابقی باشد و باید در پلن درمانی در نظر گرفته شود .بنابراین نخستین مالحظه ی درمانی اصالح
عیب انکساری می باشد .ما برای تجویز همان معی ار توصیف شده در فصل سوم را به کار می بریم .لنز های اد نیز نقش مهمی در درمان دیسفانکشن تطابقی ایفا می
287
کنند .از بین مشکالت تطابقی مختلف accommodative insufficiency ،و ill – sustained accommodationبه لنز های ادیشن مثبت بهتر پاسخ می دهند.
مفهوم مهم این است که هرگونه اختالل تطابقی که در آن بیمار مشکل در تحریک تطابق را تجربه می کند برای تجویز لنزهای اد مثبت مناسب خواهد بود .مشکالت
تطابقی که در آن ها مشکل در ریلکس کردن تطابق یا سهولت تطابق است به خوبی به لنز های addedجواب نمی دهند .بنابراین accommodative excessو
accommodative infacilityعموما نیاز به درمانی ییر از لنزهای ادیشن دارند .پریزم که در موارد اختالتالت دید دو چشمی حائز اهمیت می باشد ،برای دیسفانکشن
تطابقی استفاده نمی شود مگرآنکه یک مشکل دید دو چشمی نیز وجود داشته باشد .برای اهداف این فصل ما فرض می کنیم که دیسفانکشن تطابقی به تنهایی وجود
دارد .بنابراین پریزم جزء توالی درمان برای اختالل تطابقی نمی باشد .آخرین مالحظه ی درمان استفاده از ویژن تراپی جهت بازسازی فانکشن تطابقی است .ویژن
تراپی عموما در درمان acc excessو acc infacilityضرورت دارد و در بسیاری موارد در درمان acc insufficiencyو ill – sustained accنیز حیاتی می باشد.
سرجری که یک مالحظه ی درمانی برای مشکالت دید دو چشمی بود ،هیچ جایگاهی در دیسفانکشن تطابقی ندارد.
با مروری بر منابع و مقاتالت به مطالعات بسیاری برمی خوریم که اثربخشی ویژن تراپی را در بهبود فانکشن تطابقی به اثبات رسانده اند Rouse .با مروری بر تحقیقات
درمان اختالل تطابقی به نتایج زیر رسید:
منابع و مقاتالت به طور منسجم ویژن تراپی را به عنوان یک درمان موثر برای نقایص تطابقی تایید می کنند.
مشخص شده که روش های ویژن تراپی عملکرد تطابقی را به طور موثر بهبود می بخشند و سیمپتوم های همراه آن را کم کرده یا برطرف می نمایند.
تغییرات واقعی پاسخ فیزیولوژیک تطابقی در اثر تراپی شناسایی شده که احتمال اثرات آزمایشی ( )placebo effectsدر موفقیت درمان را رد می کند.
تایید منابع و مقاتالت در این رابطه از دو منظر قابل بررسی است :تحقیقات اساسا علمی و تحقیقات کلینیکال .تحقیقات علمی نشان داده اند که افراد می توانند
بیاموزند که بطو ر ارادی پاسخ تطابقی را تغییر دهند .این مطالعات ثابت می کنند که می توان کنترل ارادی تطابق را تمرین داده و آن را به شرایط محرک مختلفی
بسط داد .محققین دیگر تالش کرده اند تا اساس فیزیولوژیک برای بهبود فانکشن تطابقی را تعیین کنند Liu .و همکارانش و Bobierو Sivakمطالعاتی را
سازماندهی کردند تا تعیین کنند که کدام جنبه های تطابق تحت تاثیر ویژن تراپی قرار می گیرند .اهمیت این دو مطالعه این است که آن ها از روش های آبجکتیو
جهت مونیتور عملکرد تطابقی استفاده کردند .این دو تحقیق به وضوح بهبود آبجکتیو در داینامیک های پاسخ تطابقی را اثبات کردند .در هردو مطالعه سرعت
( )velocityپاسخ تطابقی افزایش و تاخیر ( ) latencyپاسخ تطابقی کاهش یافت .عالوه براین هردو مطالعه توانستند نشان دهند که تست کلینیکال سهولت تطابقی به
خوبی با تکنیک های آبجکتیو آزمایشگاهی همخوانی داشت .این نتایج اهمیت استفاده ی کلینیکال از تست سهولت تطابقی را نشان می دهد .مطالعات کلینیکال
مربوط به اثربخشی ویژن تراپی برای دیسفانکشن تطابقی نیز میزان موفقیت بسیار خوبی را نشان داده اند .این مطالعات گذشته نگر شامل 022بیمار می شوند.
Cohen ، Hoffmanو Feuerدر نمونه ای از 82بیمار با دیسفانکشن تطابقی گزارش کردند و یک میزان موفقیت 8/.2درصد را برای نرمال کردن توانایی تطابقی
پیدا کردند .به طور میانگین حدود 02ویزیت نیاز بود Pierce ، Wold .و Keddingtonتاثیر ویژن تراپی را در 122بیمار مورد مطالعه قرار دادند و تغییرات قابل توجه
از نظر آماری هم در آمپلیتود و هم سهولت تطابقی پیدا کردند .بیماران سه بار در هفته با میانگین حدود 02ویزیت تحت درمان قرار گرفتند Daum .در یک مطالعه ی
گذشته نگر روی 114بیمار با دیسفانکشن تطابقی یک میزان موفقیت کامل یا نسبی 96درصدی را با حدود 4هفته تراپی پیدا کرد .مطالعات متعددی نیز جهت کنترل
تاثیرات placeboیا Hawthorneصورت گرفته اند .عالوه بر کاری که توسط Liuو همکارانش و Bobierو Sivakانجام گرفت و در باتال بیان شد Cooper ،و
همکارانش از متد matched-subjects crossover designبرای کنترل اثرات placeboاستفاده کردند .آن ها پنج فرد با اختالتالت تطابقی و آستنوپی را مورد
مطالعه قرار دادند .افراد به دو گروه کنترل و گروه آزمایشی ( )experimentalتقسیم شدند .گروه آزمایشی دوازده جلسه ی سی دقیقه ای ویژن تراپی تطابقی انجام
دادند و برای گروه کنترل نیز همان تعداد جلسات تراپی با استفاده از لنزهای پالنو انجام گرفت .پس از فاز نخست تراپی ،گروه آزمایشی شش هفته دیگر تمرین مشابه
288
گروه کنترل دریافت کردند و برای گروه کنترل نیز تمرینات انجام شده برای گروه آزمایشی انجام گرفت .چهار نفر از پنج نفر افزایش دامنه یا سهولت تطابقی و بهبود
سیمپتوم ها را پس از درمان نشان دادند و این تغییرات فقط طی فاز experimentalبه وقوع پیوست .دو مطالعه ی کنترلی دیگر نه تنها بهبودی در عملکرد تطابقی و
برطرف شدن سیمپتوم ها را نشان دادند بلکه همچنین قادر به اثبات یک تاثیر انتقالی ( )transfer effectبرای عملکرد های بیمار بودند Weisz .نشان داد که عملکرد
بیماران در کارهایی که با کایذ و قلم سروکاردارند پس از درمان تطابقی بهبود یافت و Hoffmanبهبود عملکرد ادراکی ( )perceptualرا پس از درمان ثابت کرد.
دیگر آپشن درمانی مهم برای دیسفانکشن تطابقی استفاده از لنزهای مثبت است .همانگونه که در ادامه ی فصل بیان خواهد شد ،لنزهای ادیشن مثبت برای acc
insufficiencyو ill-sustained accommodationاستفاده می شوند Daum .اثربخشی لنزهای مثبت برای درمان accommodative insufficiencyرا مورد ارزیابی
قرار داد .از بین 1/نفر مورد مطالعه 20 ،درصد بهبودی کامل سیمپتوم ها و 02درصد کم تر شدن نسبی مشکالتشان را گزارش کردند .درصد بیشتری از بیماران با
لنزهای مثبت در مقایسه با ویژن تراپی هیچ بهبودی پیدا نکردند( 10درصد در مقابل 4درصد) .این نشان می دهد که حتی برای گروه acc insufficiencyنیز در
برخی موارد ویژن تراپی تنها آلترناتیو موثر درمان است Daum .به این نتیجه رسید که به نظر اکثر بیماران با توجه به محدودیت های اپتیکال ادیشن مثبت در نزدیک
و نسبتا آسان بودن تمرینات ،اورتوپتیک درمان انتخابی است.
): Accommodative insufficiency ( ill-sustained accommodation , paralysis of accommodation and unequal accommodation
Accommodative insufficiencyشرایطی است که در آن بیمار در تحریک تطابق مشکل دارد .ویژگی شاخص آن کم تر بودن دامنه ی تطابقی از مقدار مورد انتظار
برای سن بیمار می باشد .برای تعیین کم ترین حد دامنه ی مورد انتظار برای یک بیمار ما استفاده از فرمول Hofstetterرا توصیه می کنیم که بر اساس آن حد پایین
دامنه برابر ) 12 – (2.02 x age of patientمی باشد .اگر آمپلیتود دو دیوپتر یا بیشتر کم تر از این حد باشد ،ییر طبیعی در نظر گرفته می شود .عالوه بر پایین بودن
آمپلیتود تطابقی که ویژگی شاخص acc insuffاست ،شاخص های مهمی دیگری نیز وجود دارد که در قسمت های بعد مورد بحث قرار خواهند گرفت .باید دانست
که بنا به تعریف پرزبایوپیا یک پدیده ی متمایز از accommodative insufficiencyمی باشد .پرزبایوپیا شرایطی است که در آن دامنه ی تطابقی به حدی کاهش
یافته است که دید واضح و راحت در نزدیک امکان پذیر نمی باشد .این پدیده معموتال بین سنین 42و 42سال رخ می دهد .سیمپتوم های پرزبایوپی مشابه acc insuff
هستند .با این وجود در پرزبایوپی ،آمپلیتود تطابقی با توجه به سن بیمار ییرطبیعی نیست .بلکه آمپلیتود برای سن بیمار مناسب بوده اما برای آنکه اجازه ی دید واضح
و راحت را در نزدیک بدهد بسیار پایین است .وقتی راجع به accommodative insufficiencyصحبت می کنیم عموما اشاره به شرایطی داریم که ییر پرزبایوپ ها را
تحت تاثیر قرار می دهد Ill-sustained acc .یا خستگی تطابقی نیز توسط اکثر متخصصین به عنوان یک زیر مجموعه ی AIدسته بندی شده است Duane .و Duck
– Elderو ill-sustained acc ، Abramsرا به عنوان مرحله ی اولیه ی AIتوصیف کردند .این شرایطی است که در آن آمپلیتود تطابقی تحت شرایط تست تیپیکال
نرمال می باشد اما با گذشت زمان کاهش می یابد .بنابراین اگر مشکوک به ناپایداری تطابق باشیم ،مهم است که اندازه گیری دامنه ی تطابقی چندین مرتبه تکرار
شود .شرایط دیگری که می توان جزء زیر مجموعه ی AIقرار داد ،فلج تطابقی است .شرایط بسیار نادری است که با انواع عوامل ارگانیک نظیر عفونت ها ،گلوکوم ،
تروما ،مسمومیت با سرب و دیابت همراه می باشد و همچنین می تواند به صورت یک حالت موقتی یا دائمی در اثر تروما به سر رخ دهد .فلج تطابق می تواند یکطرفه
،دوطرفه ،ناگهانی یا پنهانی باشد .اگر یکطرفه باشد به دسته ی دیگری از دیسفانکشن های تطابقی به نام نابرابری تطابق منتج می گردد .دیگر علت ممکن نابرابری
تطابق آمبلیوپی فانکشنال است .برخی محققین دریافته اند که از بین مشکالت تطابقی مختلف accommodative insufficiency ،شایع ترین است Hokoda .در
مطالعه ای در رابطه با شیوع اختالتالت تطابقی و دید دو چشمی دریافت که 22درصد بیماران با آنومالی های تطابقی AIداشتند 114 ، Daum .بیمار را که با
دیسفانکشن تطابقی تشخیص داده شده بودند مورد مطالعه قرار داد و دریافت که 84درصد آن ها AIداشتند .با این حال Scheimanو همکارانش در مطالعه شان ،
شیوع یکسانی از سه مشکل اصلی تطابق گزارش کردند( acc infacility , 1.2 % ، Acc excess , 0.0%و Porcar .)acc insufficiency , 0.0%و – Nartinez
Palomeraدریافتند که 12.8درصد افراد مورد مطالعشان acc excessو 6.0درصد نیز acc insufداشتند.
289
شاخص ها
سیمپتوم ها:
سیمپتوم های acc insufدر جدول 10.1ارائه شده اند .رایج ترین شکایت ها تاری ،سردرد ،eyestrain ،دوبینی ،مشکالت مطالعه ،خستگی ،دشواری تغییر فوکوس
از فاصله ای به فاصله ی دیگر و حساسیت به نور هستند .همچنین ممکن است بیماران شکایت از عدم توانایی تمرکز ،کاهش ادراک با گذشت زمان و حرکت حروف
روی صفحه داشته باشند .تمامی این سیمپتوم ها با مطالعه یا کارهای نزدیک دیگر همراه می باشند Rouse ، Borsting .و Chuگزارش کردند که کودکان دارای
دیسفانکشن تطابقی سیمپتوماتیک فرکانس بیشتری از مشکالت عملکردی در مدرسه و مشکالت توجه دارند .برخی بیماران با acc insufficiencyفاقد سیمپتوم می
باشند .برای مثال Daum ،دری افت که دو درصد بیماران در نمونه اش هیچ سیمپتومی نداشتند درحالی که به وضوح دارای ناتوانی تطابق بودند .درچنین مواردی
محتمل ترین علت اجتناب از مطالعه و کارهای نزدیک دیگر می باشد .از آن جاییکه کلینیسین ها عموما تصمیمات درمانی خود را بر پایه ی وجود و شدت سیمپتوم
های بیمار قرار می دهند ،باید در نظر داشته باشیم که اجتناب از مطالعه باید به عنوان یک سیمپتوم در نظر گرفته شود و یک دلیل مهم برای شروع درمان همانند
هریک از سیمپتوم های دیگر همراه accommodative insufficiencyمی باشد.
ساین ها:
ساین های acc insufدر جدول 10.1ارائه شده اند accommodative insufficiency .اختاللی است که در آن بیمار با هرگونه تست اپتومتریک که نیاز به تحریک
تطابق داشته باشد ،مشکل دارد .هرتستی که شامل استفاده از لنزهای منفی باشد عموما به یک یافته ی پایین خواهد انجامید .شاخص ترین ساین کاهش آمپلیتود
تطابقی می باشد .بیمار دارای accommodative insufficiencyهمچنین یافته های پایین در تطابق نسبی منفی ( ،)PRAهردو تست سهولت تطابقی تک چشمی
( )MAFو سهولت تطابقی دوچشمی ( )BAFبا لنزهای منفی و مثبت بیش تر از مورد انتظار در رتینوسکوپی MEMو تست فیوزد کراس سیلندر خواهد داشت .همچنین
ممکن است ACC insufبا یک مشکل دید دو چشمی همراه باشد .یافتن یک مقدار اندک ایزوفوریا در این موارد معمول است .یک توضیح محتمل این است که بیمار
از innervationsبیشتری به منظور یلبه بر مشکل تطابقی استفاده می کند که تقارب تطابقی را تحریک نموده و ایجاد ایزوفوریا می نماید .همچنین شرایطی به نام
ناتوانی تقارب کاذب وجود دارد که به acc insufنسبت داده شده است .در چنین مواردی بیمار مشکل تطابق داشته و بنابراین برای محرک تطابق کمتری انجام می
دهد .در نتیجه تقارب تطابقی کمتری در دسترس قرار می گیرد ،اگزوفوریای اندازه گیری شده بیشتر بوده و دیمند بیشتری روی تقارب فیوژنی مثبت قرار می گیرد .به
طور تیپیک چنین بیمارانی به علت کاهش دامنه ی تطابقی و فقدان تقارب تطابقی یک نقطه ی نزدیک تقارب دور خواهند داشت .ما یک کیس
pseudoconvergence insufficiencyرا در فصل نهم بیان کردیم.
نقطه ی شروع آنالیز دیتاهای تطابقی و دید دوچشمی ،فوریای دور و نزدیک می باشد .در موارد دیسفانکشن تطابقی ییر معمول نیست که فوریا در محدوده ی مقادیر
مورد انتظار باشد .همانگونه که در باتال نیز بیان کردیم acc insuf ،می تواند با اگزوفوریا یا ایزوفوریا همراه باشد .در چنین مواردی آنالیز دقیق گروه یافته های مناسب
اهمیت دارد .برای مثال در بیمار ( case 10.1بعدا در همین فصل مطرح می شود) ،بیمار با سیمپتوم های تاری دید و eyestrainپس از 12دقیقه مطالعه مراجعه
کرده است .کاور تست در دور اورتو و در نزدیک دو پریزم دیوپتر ایزوفوریا می باشد .پس از برطرف کردن عیب انکساری و عوامل ارگانیک ،بهترین رویکرد ابتدایی
تمرکز روی ایزوفوریا و مشکل ورژنس فیوژنی منفی در نزدیک می باشد .بنابراین گروه داده های NFVرا آنالیز خواهیم کرد که شامل ورژنس base-inدر نزدیک ،
،PRAتست BAFبا لنزهای منفی ،رتینوسکوپی MEMو تست فیوزد کراس سیلندر هستند Case 10.1 .نشان می دهد که اندازه گیری های ییر مستقیم NFVییر
طبیعی هستند .بیمار یک PRAپایین و یافته ی BAFپایین دارد و رتینوسکوپی MEMنیز مثبت بیشتر از مورد انتظار را نشان می دهد .این دیتاها می تواند منعکس
کننده ی یک مشکل تطابقی ( که در آن بیمار مشکل تحریک تطابق دارد) یا یک convergence excessباشد .کلید تمیز این دو از یکدیگر ،اندازه گیری های
مستقیم NFVاست .در این مورد هر دو یافته های ورژنس smoothو stepاساسا نرمال هستند و این مشکل دید دو چشمی را رد می کند .همین که مشکل دید دو
291
چشمی رد شد ،ما آنالیز داده های گروه سیستم تطابق را توصیه می کنیم .این داده ها یک دامنه ی تطابقی پایین و عدم توانایی در واضح کردن -0.22در MAFهمراه
با کاهش ، PRAیافته ی MEMباتال و عدم توانایی در واضح کردن لنزهای -0.22به صورت دو چشمی را نشان می دهند .این یافته ها وقتی به عنوان یک گروه آنالیز
می شوند ،نشان می دهند که بیمار با تمامی تست های نیازمند تحریک تطابق مشکل دارد و این تشخیص accommodative insufficiencyرا قطعی می کند.
تشخیص افتراقی accommodative insufficiencyدر جدول 10.0آمده است Acc insuf .یک شرایط خوش خیم و بدون عواقب جدی ییر از سیمپتوم های بینایی
ذکر شده در نظر گرفته می شود .تمیز آن از دیگر اختالتالت تطابقی نسبتا آسان است .تنها حالتی است که با یک کاهش آمپلیتود تطابقی همراه می باشد .به عالوه
درحالیکه بیمار acc insuffبا تمامی تست های نیازمند تحریک تطابق مشکل دارد ،بیمار acc excessبا تمامی تست های نیازمند ریلکس تطابق مشکل دارد .بیمار
acc infacilityهم با تحریک و هم ریلکس تطابق مشکل دارد .فلج تطابقی شرایطی است که در آن دامنه ی تطابقی به شدت کاهش یافته و معموتال بیماری موضعی
یا سیستمیک وجود دارد یا بیمار از دارویی استفاده می کند .گرچه accommodative insufficiencyعموما یک اتیولوژی فانکشنال دارد ،ممکن است همراه با بیماری
چشمی ،اختالتالت عمومی سیستمیک و نورولوژیک و همچنین ضایعاتی که ایجاد توقف در عصب دهی پاراسمپاتیک سیلیاری بادی می کنند ،رخ دهد .همچنین
داروهای چشمی و سیستمیک متنوعی می توانند به acc insufبیانجامند .منابع مختلفی این اتیولوژی های ییر فانکشنال را به تفصیل توصیف می کنند .جدول 10.0
که توسط Londonطراحی شده ،عوامل ییر فانکشنال مشکالت تطابقی را لیست می کند .قبل از تصمیم گیری در مورد پلن درمانی برای accommodative
insufficiencyهمواره مهم است که این عوامل ییر فانکشنال را رول آت کنیم .تشخیص افتراقی به شدت به تاریخچه بستگی دارد .بیمارانی که با ناکافی بودن
تطابق ناشی از هریک از بیماری های لیست شده در جدول 10.0م راجعه می کنند سابقه ی بیماری در گذشته یا زمان حال خواهند داشت .گرفتن تاریخچه ی بیماری
هایی چون دیابت ،انسفالیت ،مولتیپل اسکلروزیس ،ماتالریا و تیفوئید در بیماری با این گونه مشکالت آسان خواهد بود .این امر در مورد داروهای لیست شده در جدول
10.0نیز صدق می کند Accommodative insufficiency .ثانویه به عوامل فانکشنال با شکایات طوتالنی مدت و مزمن همراه خواهد بود و تاریخچه ی سالمت و
مصرف دارو نیز منفی است .بنابراین در بیشتر موارد تشخیص افتراقی دشوار نمی باشد .با این حال اگر سیمپتوم ها و یافته ها در درمان یک acc insufکه به نظر می
رسد یک پایه ی فانکشنال داشته باشد مطابق انتظار بهبود پیدا نکنند باید اتیولوژی شرایط را دوباره مورد توجه قرار داد.
290
جدول : 10.0تشخیص افتراقی : accommodative insufficiency
اختالتالت فانکشنال:
Pseudoconvergence insufficiency
Basic exophoria
Divergence excess
Accommodative excess
Accommodative infacility
عوامل ییر فانکشنال : accommodative insufficiency
یکطرفه دوطرفه
بیماری لوکال چشمی : داروها:
آیریدوسیکلیت الکل
گلوکوم Artane
متاستاز کوروئید گانگلیون بالکرها
زخم در اسفنکتر آیریس فنوتیازیدها
ترومای بالنت آنتی هیستامین ها
آپالزی سیلیاری بادی سیکلوپلژیک ها
اسکلریت محرک های سیستم اعصاب مرکزی
سندرم Adie ماری جوآنا
بیماری عمومی :بزرگساتالن بیماری جنرال :بزرگساتالن
سینوزیت آنمی
Dental caries انسفالیت
پارکینسون دیابت ملیتوس
بیماری ویلسون مولتیپل اسکلروزیس
ضایعات مغز میانی مایوتونیک دیستروفی
آنوریسم شریان posterior communicating ماتالریا
تیفوئید
توکسمیا
بوتولیسم
Whooping cough بیماری جنرال :کودکان
Tonsillitis
آنمی
دیفتری
mumps
مسمومیت با سرب و آرسنیک
سرخک
نوروافتالمیک:
تب اسکارلت
نوروافتالمیک:
هرپس زوستر
ضایعات در سندرم ادینگر وستفال
سندرم هورنر
تروما به ناحیه ی craniocervical region
fascicular nerve III lesion
تومور پینه آل
سندرم پری ناد
پلی نوروپاتی
پلیومیلیت قدامی
292
درمان:
لنزها :
از آنجاییکه یک عیب انسکاری اصالح نشده می تواند عامل خستگی تطابقی باشد ،توصیه می کنیم که اصالح آمتروپی نخستین مالحظه ی درمانی باشد .در بیماران
دارای accommodative insufficiencyحتی مقادیر اندک عیب انکساری ممکن است حائز اهمیت باشد .تجویز برای مقادیر اندک هایپروپی ،آستیگماتیسم و تفاوت
های اندک در عیب انکساری دو چشم ممکن است باعث بهبود سریع سیمپتوم های بیمار گردد.
لنزهای :Added
آنالیز یافته های نزدیک در accommodative insufficiencyبه وضوح نشان می دهد که این بیماران برای استفاده از لنزهای ادیشن مثبت مناسب هستندPRA .
پایین ،دشواری واضح کردن منفی طی تست سهولت تطابقی ،دامنه ی تطابقی پایین و رتینوسکوپی MEMباتال همگی داده هایی هستند که نشان دهنده ی نیاز به
تجویز لنزهای مثبت برای نزدیک می باشند .مقدار ادیشن مثبت را می توان به آسانی با آنالیز این دیتاها تعیین نمود .در مورد NRA ، case 10.1برابر +0.22و PRA
برابر -1.22است و این یک addبرابر +2./2را نشان می دهد .این بیمار نتوانسته لنزهای -0.22را طی تست سهولت تطابقی واضح نماید و رتینوسکوپی MEMنیز
+1.22بوده است .از آن جاییکه یافته ی نرمال +2.2می باشد ،یافته ی MEMنیاز به اد برابر +2.22را نشان می دهد.گهگاه بیماران مایوپیک پس از تجویز نخست
یا تغییر زیاد در تجویز مشکل تطابق پیدا می کنند .در چنین مواردی ایزوفوریا در نزدیک نیز یک یافته ی رایج می باشد .اگر یافته ها حاکی از accommodative
insufficiencyباشد باید بایفوکال تجویز گردد .وقتی یک علت ارگانیک برای acc insufیا حتی فلج تطابقی وجود داشته باشد ،لنزهای ادیشن یک مالحظه ی
درمانی مهم به شمار می روند .در چنین مواردی فلج تطابقی موقتی است .لنزهای اد مثبت به عنوان یک راه حل موقتی همزمان با درمان شرایط ایجاد کننده ی acc
insufسودمند می باشند .اگر علت فلج تطابقی را نتوان برطرف کرد و شرایط به صورت پایدار و ییر پیش رونده باشد ممکن است نیاز باشد که لنزهای اد مثبت به
طوردائمی استفاده شوند .پس از درمان مدیکال می توان یک دوره ی آزمایشی ویژن تراپی را نیز امتحان کرد .نابرابری تطابق ثانویه به علل ارگانیک نیز به لنزهای اد
مثبت به خوبی پاسخ می دهد .در چنین مواردی یالبا نیاز است که ادیشن های نابرابر تجویز گردد.
یک برنامه ی ویژن تراپی برای acc insufficiencyعموما نیاز به 10تا 04جلسه در مطب دارد .تعداد کل جلسات تراپی بستگی به سن بیمار و انگیزه و کامپلیانس
وی دارد.
تمامی تکنیک های ویژن تراپی که در زیر توصیف می شوند با جزئیات در فصول ششم تا هشتم توصیف شده اند.
فاز اول:
فاز نخست تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 10.0طراحی شده است .پس از برقراری یک رابطه ی کاری با بیمار و آگاه ساختن وی از مکانیسم های
فیدبک مختلفی که در سراسر تراپی مورد استفاده قرار خواهند گرفت ،هدف ن خست تراپی بهبود توانایی بیمار در تحریک تطابق و نرمال کردن آمپلیتود تطابقی می
باشد .تاکید طی این فاز تراپی بر مگنیتود و نه سرعت پاسخ تطابقی می باشد .اساسا در ابتدا لنزهای منفی مورد استفاده قرار می گیرند و در اواخر فاز اول شروع به
استفاده از لنزهای مثبت و منفی می کنیم .روش های مفید عبارتند از Hart chart ، lens sortingو .loose lens rockبه علت ارتباطاتی که بین تطابق و ورژنس
وجود دارد ،کارکردن همزمان با تکنیک های کانورجنس نیز کمک کننده می باشد .هدف کمک کردن به بیمار در درک احساس و مفهوم نزدیک نگاه کردن ،تقارب و
تطابق می باشد .بنابراین انجام روش های تقاربی طی فاز اول سودمند است .روش های مناسب عبارتند از ، brock stringتراناگلیف ها و برنامه ی computer
293
.orthoptics random dot programروش های تراپی home-basedدر جدول 10.4لیست شده اند .نرم افزار HTSحاوی روش های بسیار خوبی برای تطابق و
ورژنس می باشد.
نقطه ی پایانی :فاز نخست تراپی وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند:
حدود 02 base-outرا با استفاده از تقارب توسط تراناگلیف ها یا تکنیک تقاربی دیگری فیوز کند.
حدود 42 base-outرا با استفاده از تقارب با computer orthoptics random dot programفیوز کند.
یک برنامه ی ویژن تراپی برای فاز اول در جدول 10.4آمده است .این برنامه همچنین شامل تکنیک های مختلفی است که می تواند توسط بیمار درخانه به منظور
تکمیل تراپی در مطب مورد استفاده قرار گیرد.
جدول : 10.0اهداف ویژن تراپی برای accommodative insufficiencyو - ill-sustained accommodationفاز اول:
برقراری یک رابطه ی کاری با بیمار
آگاه ساختن بیمار از مکانیسم های فید بک مختلفی که در سراسر تراپی مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
نرمال کردن آمپلیتود تطابقی و توانایی تحریک تطابق
توسعه ی تقارب ارادی
توسعه ی احساس نزدیک نگاه کردن و تطابق
نرمال کردن دامنه های ورژنس فیوژنی مثبت ()smooth or tonic vergence demand
294
Hart chart rock
Loose lens rock , minus lenses
Bug on string
Tranaglyphs or vectograms : base-out
)Use targets with more central demand (Clown , Bunny tranaglyphs , Clown , Topper vectograms
Computer Orthoptics Random Dot program : base-out
در خانه :
HTS accommodation program
Loose lens rock
Brock string
جلسات پنجم تا هشتم
در مطب :
Hart chart rock
Loose lens rock , add plus lenses
Barrel card
Voluntary convergence
Tranaglyphs or vectograms : base-out
Use even more detailed targets such as tranaglyph Sports slide and Faces targets and the Spirangle vectogram
Computer Orthoptics Random Dot program : base-out
در خانه:
HTS accommodation program
Hart chart rock
HTS vergence program
فاز دوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 10.0طراحی شده است .برخالف فاز اول ،باید سرعت پاسخ تطابقی مورد تاکید قرار گیرد .عالوه براین ادامه
ی استفاده از لنزهای مثبت و منفی اهمیت دارد .هدف آنست که بیمار قادر باشد با سرعت هرچه بیشتر تطابق را ریلکس و تحریک نماید .همان تکنیک های مورد
استفاده در فاز اول ر ا می توان با تاکید بر سرعت پاسخ تطابقی تکرار کرد .ما همچنین کار با روش های سهولت تطابقی دو چشمی مانند red-red rockو bar
readerو سهولت تطابقی دو چشمی با تارگت هایی چون وکتوگرام ها و تراناگلیف ها را شروع می کنیم .همچنین دایورجنس تراپی را با کانورجنس تراپی ضمیمه
می کنیم و به سراغ تکنیک های دوچشمی می رویم که تاکید بر تغییرات فازیک ورژنس دارند .در انتهای این فاز بیمار باید از اپرچرل رول و computer random dot
vergence programبرای هردو تقارب و تباعد استفاده کند.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی فاز دوم وقتی فرا می رسد که بیمار بتواند:
لنزهای +0.22/-6.22را به صورت تک چشمی و پرینت با سایز 02/02به میزان بیست سیکل در دقیقه واضح کند.
لنزهای +0.22/-0.22را به صورت دو چشمی با پرینت با سایز 02/02به میزان پانزده سیکل در دقیقه واضح کند.
کارت 10را با استفاده از تقارب و کارت 6را با استفاده از تباعد توسط اپرچرل رول فیوز کند.
نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز دوم در جدول 10.4آمده است.
295
: – فاز دومill-sustained accommodation وaccommodative insufficiency اهداف ویژن تراپی برای: 10.0 جدول
نرمال کردن توانایی تحریک و ریلکس تطابق
واردکردن متغیر سرعت به تکنیک های تطابقی
)smooth or tonic ( نرمال کردن دامنه های ورژنس فیوژنی منفی
)jump or phasic vergence demand ( PFV نرمال کردن سهولت
)jump or phasic vergence demand ( NFV نرمال کردن سهولت
: فاز دوم- Acc insufficiency نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای: 10.4 جدول
جلسات نهم و دهم
: در مطب
Loose lens rock : use both plus and minus lenses and incorporate speed as a factor
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-out
Non variable tranaglyphs
Tranaglyph 212 or the Quoit vectogram : base-in
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with
: در خانه
HTS accommodation program
HTS vergence program
Loose lens rock ( emphasized speed)
جلسات یازدهم و دوازدهم
:درمطب
Loose lens rock : use both plus and minus lenses and incorporate speed as a factor
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-out
Aperture Rule : base-out
More central tranaglyphs or the vectograms : base-in
:در خانه
HTS vergence program
جلسات سیزدهم و شانزدهم
: در مطب
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with
Aperture Rule : base-out
Eccentric circles or free space fusion cards : base-out
Computer Orthoptics Random Dot program : both base-in and base-out
Aperture Rule : base-in
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-in
: در خانه
Eccentric circles or free space fusion cards : base-out
HTS vergence program
296
فاز سوم :
فاز سوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 10.0طراحی شده است .طی فاز سوم ،تاکید بر ترکیب کردن تراپی تطابق و دید دو چشمی می باشد .تکنیک
های دو چشمی فازیک چون اپرچر رول ،دایره های اکسنتریک ،کارت های فیوژن فضای آزاد و برنامه ی computer orthoptics step-vergence program
مناسب هستند .سهولت تطابقی دو چشمی با فلیپ لنزها باید همراه با تکنیک های دو چشمی فازیک فوق الذکر استفاده شود .همچنین ترکیب تراپی تطابقی و
دوچشمی با ساکادها و ورشن ها اهمیت دارد .حرکت دادن دایره های اکسنتریک یا کارت های فیوژن فضای آزاد به موقعیت های مختلف نگاه یا استفاده از چندین
ست کارت در موقعیت های مختلف همراه با لنزهای فلیپ یک روش عالی برای نیل به این هدف می باشد .تکنیک های دیگری چون brock string with rotation
و computer orthoptics vergence procedures with rotationنیز سودمند می باشند.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی برای این فاز تراپی زمانی فرا می رسد که بیمار قادر باشد تا دید واحد و واضح دو چشمی را با کارت های فیوژن فضای آزاد یا کارت
های دایره های اکسنتریک همچنانکه آن ها را به آهستگی روتیشن می دهد و لنزهای فلیپ مثبت و منفی دو نیز استفاده می کند ،حفظ نماید .یک ارزیابی مجدد باید
پس از سه تا چهار هفته انجام شود تا تعیین گردد که آیا پیشرفتی حاصل شده است .اگر بهبودی حاصل نشده باشد ممکن است یک اساس ارگانیک برای کاهش
دامنه ی تطابقی وجود داشته باشد و باید لنزهای اد مثبت تجویز شده و ویژن تراپی متوقف گردد .اگر پیشرفت کافی باشد ،بیمار دوباره در اواسط و مجددا در پایان
تراپی ارزیابی می گردد .وقتی تمامی اهداف ویژن تراپی حاصل شد و برنامه ی ویژن تراپی کامل گردید ،ما برنامه ی home therapy maintenanceذکر شده در
فصل نهم را توصیه می کنیم.
جدول : 10.0اهداف ویژن تراپی برای accommodative insufficiencyو - ill-sustained accommodationفاز سوم :
ترکیب تراپی سهولت تطابقی با تکنیک های دید دو چشمی
توسعه ی توانایی تغییر از یک تقاضای تقاربی به تباعدی
ترکیب روش های ورژنس با ورشن ها و ساکادها
297
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards : base-in
Computer Orthoptics Random Dot Vergence program : jump-jump vergence
: در خانه
HTS vergence program
Eccentric circles or free space fusion cards : base-in
جلسات بیست و سوم و بیست و چهارم
: در مطب
Binocular accommodative therapy with 0 and the eccentric circles
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards with rotation and versions
Lifesaver cards with rotation and versions
Computer orthoptics vergence program with rotation
: در خانه
Eccentric circles or free space fusion cards : base-in/base-out with 0
HTS vergence program
Case studies
گرچه وی این سیمپتوم ها را در سراسر دوران. دقیقه مطالعه مراجعه کرده است12 پس ازeyestrain ساله است که با شکایات تاری دید و1/ یک بیمارJanet
دو سالJanet . تاریخچه ی مدیکال وی منفی است و هیچ دارویی مصرف نمی کند. این مشکالت از شروع سال تحصیلی بدتر شده است، دبیرستان داشته است
.پیش معاینه شده و دکتر وی نیز گفته که وضعیت چشم هایش خوب است
:نتایج معاینات
298
Base-out vergence (distance) : x/18/12
Near lateral phoria : 0 esophoria
-1.22 gradient : 8 esophoria
Gradient AC/A ratio : 6.8:1
Base-in vergence (near) : 8/02/10
Base-out vergence (near): 6/1//12
Vergence facility : 14 cpm
NRA: +0.22
PRA : -1.22
Accommodative amplitude : / OD and OS
MAF : 2 cpm , fails minus OD and OS
BAF : 2 cpm , fails minus
MEM retinoscopy : +1.22 OD and OS
مردمک ها نرمال بودند و تمامی تست های سالمت خارجی و داخلی منفی بودند ،انحراف کامیتانت بود و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد.
Case analysis
باتوجه به تاریخچه به نظر می رسد که سیمپتوم های بیمار ناشی از استفاده از چشم هایش می باشد .تاریخچه ی مدیکال وی منفی بوده و هیچ دارویی مصرف نمی
کند .مشکالت از شروع سال تحصیلی بیشتر شده و سیمپتوم های وی اندکی پس از شروع مطالعه رخ می دهند .این تاریخچه بیانگر یک عامل فانکشنال می باشد.
به علت وجود ایزوفوریا در نزدیک ،آنالیز باید با داده های گروه NFVشروع شود .یافته های ییر مستقیم ( BAF ، PRAو رتینوسکوپی )MEMهمگی نشان دهنده ی
یک مشکل بالقوه ی NFVهستند .با این وجود یافته های مستقیم ( ورژنس base-inدر نزدیک و سهولت ورژنسی) نرمال می باشند .بنابراین مشکلی که بیمار با
لنزهای منفی تجربه می کند به نظر نمی رسد که ناشی از NFVپایین باشد .واضح است که ژانت با تمامی کارهایی که نیازمند تحریک تطابق می باشد ،مشکل دارد.
آمپلیتود تطابقی پایین ،کاهش ، PRAعملکرد ضعیف در MAFو BAFو یافته ی MEMباتال همگی شاخص های accommodative insufficiencyهستند.
درمان
عینک مطالعه برای ژانت تجویز شد .تجویز نهایی بر اساس آنالیز تست های تطابقی و دوچشمی و رفرکشن بود .از روی سابجکتیو ،رابطه ی NRAو PRAنیاز به یک
addبرابر +2./2را نشان داد .یافته ی MEMحدود +1.22بیشتر از مقدار مورد انتظار بود و فوریای نزدیک دو ایزوفوریا با نسبت AC/Aبرابر 6.8 :1بود .با توجه به
این یافته ها ما یک تجویز +1.02برای نزدیک ODو OSانجام دادیم .از بیمار خواستیم که عینک را برای مطالعه بزند و پس از شش هفته برای ارزیابی مجدد مراجعه
نماید .پس از شش هفته بیمار بهبود کامل تمامی سیمپتوم ها را هنگام استفاده از عینکش گزارش کرد .ارزیابی در این زمان یافته های زیر را به دست داد.
NRA : +0.22
PRA: -1.22
MAF: 4cpm
BAF: 4cpm
MEM retinoscopy: +1.22
Amplitude of accommodation : 9D OD and OS
299
گرچه بیمار آسیمپتوماتیک بود اما یافته ها هنوز مشکل در تحریک تطابق را نشان می داد .ما هیچگونه درمان دیگری تجویز نکردیم زیرا بیمار با نتیجه کامال راضی
بود حتی بااینکه مجبور بود از عینک مطالعه استفاده کند .آپشن دیگر می تواند ویژن تراپی در تالش برای نرمال کردن عملکرد تطابقی باشد و بیمار را کمتر به عینک
وابسته کند .این کیس نمونه ای از شایع ترین فرم acc insufficiencyبود .رفرکتیو کارکشن و لنزهای اد ایلب برای بهبود سیمپتوم های بیمار کافی می باشند .اگر
بیمار همچنان ناراحت باشد یا یافته ها پس از 4تا 6هفته زدن عینک نرمال نشوند ،می توان برنامه ی ویژن تراپی جداول 10.0و 10.4را توصیه کرد.
Stanیک بیمار 10ساله است که با شکایات ناراحتی ،تاری دید و اشک ریزش پس از سی تا چهل دقیقه مطالعه مراجعه کرده است .این مشکالت حدود شش تا نه
ماه پیش شروع شده اند و بیمار قبل از این به دو دکتر چشم دیگر نیز مراجعه کرده است که هیچ یک موفق به تشخیص مشکل چشم وی نشده بودند .بیمار قبل هیچ
مشکلی با چشم هایش نداشته و عینک استفاده نمی کرده است .وی کامال سالمت بوده و دارویی مصرف نمی کند.
نتایج معاینات:
311
BAF : 0 cpm , difficulty with minus lenses and quad performance deteriorates after 02 seconds
MEM retinoscopy : +2./2 OD and OS
مردمک ها نرمال بودند و تمامی تست های سالمت خارجی و داخلی نیز منفی بودند ،انحراف کامیتانت بود و تست دید رنگ نیز عملکرد نرمال نشان داد.
Case analysis
فوریای دور و نزدیک هردو در این مورد نرمال می باشند .بنابراین بهترین رویکرد آنالیز داده های گروه تطابق است .نگاه به این داده ها مشکالتی را در تست BAFو
MAFنشان می دهد .تعداد سیکل ها در دقیقه مرزی هستند .یافته ی مهم خراب شدن تدریجی عملکرد بیمار با لنزهای منفی پس از 02ثانیه می باشد .با مشاهده ی
این یافته ما تست دامنه ی تطابقی را حدود 12مرتبه طی یک دقیقه تکرار کردیم و آمپلیتود تطابقی به تدریج با گذشت زمان کاهش یافت و در نهایت 8D OD and
OSبود .یافته های دیگر اساسا در رنج نرمال بودند گرچه PRAکمی کاهش نشان می داد .این کیس شاخص ناپایداری تطابق می باشد .می توان به سادگی دریافت
که چرا دو دکتر قبلی این مشکل را تشخیص ندادند .احتماتال تست سهولت تطابقی انجام نشده و دامنه ی تطابقی فقط یک بار اندازه گیری شده است .بنابراین باید
نسبت به این شرایط آگاه باشیم و تست های مناسب را جهت استخراج نتایج معنی دار انجام دهیم.
درمان
نخست استفاده از لنزها و لنزهای ادیشن در این فرد در نظر گرفته می شود .عیب انکساری وجود ندارد اما یک کاهش جزئی در PRAوجود دارد و یافته ی MEMدر
حد باتالی دامنه ی نرمال خود می باشد .هردوی این یافته ها نشان می دهند که ممکن است لنزهای ادیشن مثبت برای نزدیک کمک کننده باشند .در مطرح کردن
آپشن های درمانی با بیمار و والدینش مشخص شد که آن ها تمایل دارند این مشکل را بدون نیاز به عینک در صورت امکان حل کنند .بنابراین ما ویژن تراپی را
تجویز کردیم و برنامه ی ویژن تراپی جداول 10.0و 10.4را دنبال کردیم .هجده جلسه تراپی نیاز بود و درپایان درمان نیز یک ارزیابی مجدد صورت گرفت که نتایج
زیر را به دست داد:
حال Stanهنگام مطالعه راحت بود و می توانست برای هر مدت زمان دلخواهی بدون تاری یا ناراحتی مطالعه کند .ما وی را از ویژن تراپی فعال معاف کردیم و برنامه
ی maintenanceذکر شده در فصل نهم را تجویز کردیم.
Case 10.0
Acc insufficiencyمی تواند گاهی اوقات با convergence insufficiencyهمراه باشد .درچنین مواردی اختالل تطابقی ممکن است مشکل اصلی باشد .برای مثال
ناتوانی تقارب کاذب به case 9.0در فصل نهم رجوع کنید.
Accommodative excess
شاخص ها:
سیمپتوم ها:
بیشتر سیمپتوم ها با مطالعه یا کارهای نزدیک دیگر همراه می باشند .شکایات رایج عبارتند از تاری دید eyestrain ،و سردرد پس از مدت زمان کوتاه مطالعه ،
فوتوفوبیا ،دشواری توجه و تمرکز هنگام مطالعه و دیپلوپی .سیمپتوم تاری دید ممکن است هم با نزدیک و هم با فعالیت های دور مانند نگاه به تخته ،تماشای
تلویزیون و رانندگی همراه باشد .یک ویژگی تاری دید accommodative excessاین است که ایلب متغیر بوده و به سمت انتهای روز یا پس از کار نزدیک طوتالنی
مدت بدتر می شود.
ساین ها:
312
تمامی تست های اپتومتریک که نیاز دارد بیمار تطابق را ریلکس کند در accommodative excessکاهش نشان خواهد داد .بیمار با لنزهای مثبت در تست سهولت
تطابقی تک چشمی و دوچشمی و NRAمشکل خواهد داشت .رتینوسکوپی MEMو فیوزد کراس سیلندر مثبت کم تر از مقدار نرمال را نشان خواهند داد .همانند تمامی
اختالتالت تطابقی ،یافتن یک اختالل دید دو چشمی شایع می باشد .باید به یاد داشت که این معیارها نسبت به آنچه توسط محققین دیگر پیشنهاد شده جامع تر می
باشد .هردو ایزوفوریا و اگزوفوریا می تواند با accommodative excessهمراه باشد .اگر مشکل تطابقی اولیه باشد ،بیمار برای محرک تطابق بیشتری انجام خواهد
داد .این به تقارب تطابقی بیشتر و ایزوفوریا در نزدیک می انجامد .دیگر حالت ممکن این است که convergence insufficiencyاختالل اولیه و accommodative
excessثانویه باشد .به این صورت که بسیاری از بیماران CIاز تقارب تطابقی برای کمک به ورژنس فیوژنال مثبت ناکافی خود استفاده می کنند .استفاده ی مداوم از
تقارب تطابقی ممکن است به accommodative excessبیانجامد.
نقطه ی شروع آنالیز دیتاهای تطابقی و دید دو چشمی فوریای دور و نزدیک می باشد .در موارد دیسفانکشن تطابقی ییر معمول نیست که فوریا در محدوده ی مقادیر
مورد انتظار باشد .همانگونه که در باتال اشاره کردیم accommodative excess ،می تواند با اگزوفوریا یا ایزوفوریا همراه باشد .بنابراین در چنین مواردی آنالیز دقیق
گروه داده های مناسب اهمیت دارد .برای مثال بیمار case 10.4با سیمپتوم تاری دید پس از پانزده تا بیست دقیقه مطالعه مراجعه کرده است .همچنین اظهار می کند
که هنگام رانندگی پس از یک روز کا ری ،دید وی نسبت به صبح تار می شود .کاورتست در دور اورتو و در نزدیک دو پریزم ایزوفوریا است .پس از رد کردن عوامل
رفرکتیو و ارگانیک ،بهترین رویکرد ابتدایی ،تمرکز روی ایزوفوریا و کاهش NFVدر نزدیک می باشد .بنابراین داده های گروه NFVرا آنالیز خواهیم کرد که شامل
ورژنس base-inدر نزدیک ، PRA ،تست BAFبا لنزهای منفی ،رتینوسکوپی MEMو تست فیوزد کراس سیلندر می باشد .در case 10 .4مشخص است که اندازه
گیری های ییر مستقیم NFVهمگی نرمال هستند .بیمار یک PRAنرمال و یافته ی نرمال BAFبا لنزهای منفی دارد .رتینوسکوپی MEMمثبت کم تر از مورد انتظار را
نشان می دهد .یافته های ورژنس استپ و اسموث هم نرمالند .بنابراین این دیتاها مبین مشکل convergence excessیا ایزوفوریا با کاهش NFVنمی باشد .همین
که مشکل دید دو چشمی رد شد ،توصیه به آنالیز داده های گروه تطابق می کنیم .این دیتاها یک دامنه ی تطابقی نرمال ،عدم توانایی در واضح کردن +0.22در
MAFهمراه با کاهش NRAو عدم توانایی در واضح کردن +0.22به صورت دوچشمی را نشان می دهد .این یافته ها وقتی به صورت یک گروه آنالیز می شوند ،
بیانگر آنند که بیمار با تمامی تست های نیازمند ریلکس تطابق مشکل دارد و تشخیص accommodative excessرا قطعی می نماید.
تشخیص افتراقی accommodative excessدر جدول 10.6آمده است Acc excess .یک شرایط خوش خیم بدون عواقب جدی ییر از سیمپتوم های بینایی ذکر
شده در نظر گرفته می شود .باید از اختالتالت تطابقی دیگر تمیز داده شود .کلید تشخیص افتراقی این است که یک بیمار دارای accommodative excessدر تمامی
تست هایی که توانایی بیمار را در ریلکس کردن تطابق ارزیابی می کنند ،عملکرد ضعیف خواهد داشت .در accommodative insufficiencyمشکل با لنزهای منفی
می باشد و در عدم سهولت تطابقی نیز عملکرد با هردو لنز مثبت و منفی کاهش خواهد یافت .همانگونه که در اوایل فصل گفته شد یک فرم کمتر شایع acc excess
در منابع گزارش شد ه است که ممکن است یک علت ارگانیک داشته باشد .اسپاسم رفلکس نزدیک ثانویه به بیماری ها و داروهای لیست شده در جدول 10.6می
باشد .در تمامی موارد accommodative excessباید اتیولوژی های جدی تر رول آت شود .این تشخیص افتراقی به ماهیت سیمپتوم های بیمار بستگی دارد .به طور
تیپیک بیماران دارای acc excessبا شکایت های مزمن و طوتالنی مدت و یک تاریخچه ی سالمت منفی مراجعه می کنند .همچنین تاریخچه ی بیمار از نظر مصرف
داروهای مصرف گذار بر تطابق منفی می باشد .در درمان یک کیس accommodative excessکه تصور می رود یک اساس فانکشنال داشته باشد ،اگر سیمپتوم ها و
یافته ها مطابق انتظار بهبود پیدا نکنند باید اتیولوژی شرایط را مجددا مورد توجه قرار داد.
314
درمان
لنزها :
از آنجاییکه عیب انکساری اصالح نشده می تواند یک عامل خستگی تطابقی باشد ،توصیه می کنیم که اصالح آمتروپی باتال نخستین مالحظه ی درمانی باشد .در
مورد بیماران دارای ،accommodative excessحتی مقادیر اندک عیب انکساری ممکن است حائز اهمیت باشد .تجویز برای مقادیر اندک هایپروپی ،آستیگماتیسم و
تفاوت های اندک در عیب انکساری بین دو چشم ممکن است باعث بهبودی سریع سیمپتوم های بیمار گردد.
لنزهای : added
آنالیز یافته های نزدیک در accommodative excessبه وضوح بیانگر آن است که این بیماران برای استفاده از لنزهای اد مثبت مناسب نخواهند بود ، NRA .دشواری
واضح کردن مثبت طی تست سهولت تطابقی ،دامنه ی تطابقی نرمال و MEMپایین همگی مثال هایی از دیتاهایی هستند که حاکی از آنند که ادیشن مثبت کمک
کننده نخواهد بود.
یک برنامه ی ویژن تراپی برای accommodative excessنیاز به 10تا 04جلسه در مطب دارد ( اگر ویژن تراپی office-basedباشد) .تعداد کل جلسات بستگی به
سن بیمار و انگیزه و کامپلیانس وی دارد.
تمامی تکنیک های ویژن تراپی که در زیر توصیف می شوند با جزئیات در فصول ششم تا هشتم توصیف شده اند.
فازاول:
فاز اول تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 10./طراحی شده است .پس از برقراری یک رابطه ی کاری با بیمار و آگاه ساختن وی از مکانیسم های
فیدبک مختلفی که در سراسر تراپی مورد استفاده قرار خواهند گرفت ،هدف نخست تراپی بهبود توانایی بیمار در ریلکس کردن تطابق می باشد .تاکید در این فاز به
جای سرعت پاسخ تطابقی بر مگنیتود تطابق است .روش های مفید عبارتند از Hart chart ، lens sortingو .loose lens rockبه علت ارتباطاتی که بین تطابق و
ورژنس وجود دارد ،کار کردن همزمان با تکنیک های دایورجنس نیز کمک کننده می باشد .هدف کمک به بیمار در درک احساس و مفهوم ریلکس کردن تقارب و
تطابق می باشد .بنابراین انجام روش های دایورجنس طی فاز اول مفید می باشد .روش های مفید شامل وکتوگرام ها ،تراناگلیف ها و computer orthoptics
random dot programهستند .روش های تراپی در خانه در جدول 10.8لیست شده اند .نرم افزار HTSنیز روش های خوبی برای کانورجنس و دایورجنس تراپی
دارد.
نقطه ی پایانی :فاز اول تراپی وقتی پایان می یابد که بیمار بتواند:
315
لنزهای +0.22را به صورت تک چشمی با پرینت با سایز 02/02واضح کند.
حدود 12پریزم دیوپتر را با استفاده از دایورجنس توسط تراناگلیف ها یا تکنیک دیگری فیوز کند.
12پریزم دیوپتر را با استفاده از دایورجنس توسط Computer orthoptics random dot programفیوز کند.
نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز اول در جدول 10.8آمده است .این برنامه همچنین حاوی تکنیک های مختلفی است که می تواند توسط بیمار در منزل
جهت تکمیل تراپی در مطب مورد استفاده قرار گیرد.
فاز دوم تراپی جهت تحقق اهداف لیست شده در جدول 10./طراحی شده است .بر خالف فاز اول باید سرعت پاسخ تطابقی مورد توجه قرار گیرد .به عالوه مهم است
که شروع به استفاده از لنزهای منفی و مثبت همراه با هم کنیم .هدف این است که بیمار قادر به تحریک و ریلکس تطابق با سرعت هرچه بیشتر باشد .همان تکنیک
های مورد استفاده در فاز اول را می توان با استفاده از لنزهای مثبت و منفی با تاکید بر سرعت پاسخ تطابقی تکرار کرد .ما همچنین شروع به کار با روش های BAF
نظیر red-red rockو bar readerو سهولت تطابقی دو چشمی با تارگت هایی چون وکتوگرام ها و تراناگلیف ها می کنیم .همچنین حاتال کانورجنس تراپی را با
دایورجنس تراپی همراه می کنیم و به سمت تکنیک های دو چشمی می رویم که بر تغییرات ورژنسی فازیک تاکید دارند .در پایان این فاز بیمار باید از اپرچرل رول و
computer orthoptics random dot programبرای کانورجنس و دایورجنس تراپی استفاده کرده باشد.
نقطه ی پایانی :نقطه ی پایانی فاز دوم وقتی فرا می رسد که بیمار بتواند:
لنزهای +0.22/-6.22را به صورت تک چشمی با پرینت 02/02به میزان بیست سیکل در دقیقه واضح کند.
لنزهای +0.22/-6.22را به صورت دو چشمی با پرینت 02/02به میزان بیست سیکل در دقیقه واضح نماید.
کارت 10را با استفاده از کانورجنس و کارت 6را با استفاده از دایورجنس توسط اپرچر رول فیوز کند.
نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای فاز دوم در جدول 10.8آمده است .این برنامه همچنین حاوی تکنیک های مختلفی است که می تواند توسط بیمار در منزل به
منظور تکمیل تراپی در مطب مورد استفاده قرار گیرد.
: فاز دوم- accommodative excess نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای: 10.8 جدول
جلسات نهم و دهم
: در مطب
Loose lens rock : use both plus and minus lenses and incorporate speed as a factor
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-in
Non variable tranaglyphs
Tranaglyph 212 or the Quoit vectogram : base-out
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
: در خانه
HTS vergence program
HTS accommodation program
Loose lens rock ( emphasized speed)
جلسات یازدهم و دوازدهم
: در مطب
Loose lens rock : use both plus and minus lenses and incorporate speed as a factor
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with 0
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-in
Aperture Rule : base-in
Non variable tranaglyphs with
: در خانه
More central tranaglyphs or the vectograms : base-out
جلسات سیزدهم تا شانزدهم
: در مطب
Binocular accommodative therapy techniques : use any of the binocular techniques listed above with
Aperture Rule : base-in and base-out
Eccentric circles or free space fusion cards : base-in
Computer Orthoptics Random Dot program : both base-in and base-out
Tranaglyphs or vectograms with modifications to create jump vergence demand : base-out
: در خانه
HTS vergence program
Eccentric circles or free space fusion cards : base-in
: فاز سوم
318
طی فاز سوم تاکید بر ترکیب ویژن تراپی تطابقی با تراپی دو چشمی می باشد .تکنیک های دو چشمی فازیک نظیر اپرچر رول ،دایره های اکسنتریک ،کارت های
فیوژن فضای آزاد و برنامه ی computer orthoptics step-jump vergenceمناسب می باشند .باید همراه با تکنیک های دو چشمی فازیک فوق الذکر BAF ،با
لنزهای فلیپ را انجام داد .همچنین ترکیب تراپی تطابقی و دو چشمی با ساکادها و ورشن ها اهمیت دارد .حرکت دادن دایره های اکسنتریک یا کارت های فیوژن
فضای آزاد به موقعیت های مختلف نگاه یا ا ستفاده از ست های مختلف کارت ها در موقعیت های مختلف همراه با فلیپ لنزها یک روش عالی جهت دست یابی به
این هدف می باشد .تکنیک های دیگری چون brock string with rotationو computer orthoptics vergence procedures with rotationنیز کمک کننده
می باشند.
نقطه پایانی :نقطه ی پایانی برای این فاز از تراپی وقتی فرا می رسد که بیمار قادرباشد دید واحد و واضح دو چشمی را با کارت های فیوژن فضای آزاد یا دایره های
اکسنتریک همچنان که به آهستگی آن ها را روتیت می کند و با استفاده از لنزهای فلیپ مثبت و منفی دو ،حفظ کند .همانگونه که در فصول قبل نیز توصیه کردیم ،
یک ارزیابی مجدد باید تقریبا در اواسط و دوباره در پایان تراپی انجام شود .وقتی همه ی اهداف ویژن تراپی حاصل شد و برنامه ی ویژن تراپی کامل گردید ،ما برنامه
ی home vision therapy maintenanceتوصیف شده در فصل نهم را توصیه می کنیم.
جدول : 10.8نمونه ای از برنامه ی ویژن تراپی برای - accommodative excessفاز سوم :
جلسات هفدهم تا بیستم
در مطب :
Binocular accommodative therapy with and Aperture Rule
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards ; base-in and base-out
Computer Orthoptics Random Dot program : step-jump vergence
در خانه :
HTS vergence program
Eccentric circles or free space fusion cards : base-in and base-out
جلسات بیست و یکم و بیست و دوم
در مطب :
Binocular accommodative therapy with and Aperture Rule
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards ; base-in and base-out
Computer Orthoptics Random Dot program : jump-jump vergence
در خانه :
HTS vergence program
Eccentric circles or free space fusion cards : base-in and base-out
جلسات بیست و سوم و بیست و چهارم
در مطب :
319
Binocular accommodative therapy with and the eccentric circles
Tranaglyphs or vectograms with Polaroid or red/green flippers
Eccentric circles or free space fusion cards with rotation and versions
Computer Orthoptics Random Dot program with rotation
: در خانه
HTS vergence program
Eccentric circles or free space fusion cards : divergence /convergence with
Case studies
برخی روزها چشم. ساله است که با شکایت تاری دید اینترمیتنت هنگام رانندگی و خستگی چشم ها در پایان روز کاری مراجعه کرده است00 یک حسابدارJim
در رابطه با شکایت تاری هنگام رانندگی وی احساس می کند که.هایش به قدری خسته می شوند که توانایی خواندن روزنامه در بعدازظهر از وی سلب می شود
وی کارش را حدود یک سال پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه شروع.دیدش هنگام رفتن به سر کار خوب است اما در شب و هنگام بازگشت به خانه تار می گردد
جیم اخیرا توسط پزشک. در کودکی بارها چشمانشان تحت معاینه قرار گرفته و هربار نرمال بوده است.کرده و اظهار می کند که مشکالتش پیشرفت کرده است
.عمومیش معاینه شده و همه چیز نیز نرمال بوده است و هیچ دارویی نیز مصرف نمی کند
نتایج معاینات
Case analysis
چون فوریای نزدیک ایزو است ،آنالیز باید با داده های گروه NFVشروع شود .در این مورد هردو اندازه گیری های مستقیم و ییر مستقیم NFVکافی را نشان می
دهند .ورژنس های smoothو همچنین یافته های PRAو BAFنرمال هستند .همانگونه که در فصل دوم نیز گفتیم ،مرحله ی بعدی آنالیز داده های گروه تطابق می
باشد .تمامی تست های تطابقی مشکل ریلکس کردن تطابق را نشان می دهد .یافته های NRAو MAFپایین هستند و رتینوسکوپی MEMنیز اوراکومودیشن را نشان
می دهد .بر اساس این آنالیز به تشخیص accommodative excessمی رسیم .سیمپتوم های این مورد شاخص acc excessهستند .بیمار شکایت از تاری دید دور
داشته که در انتهای روز بدتر می شده است .این اتفاق را می توان بر پایه ی تشخیص توضیح داد .پس از یک روز کاری کامل ،سیستم تطابقی وی در اسپاسم بوده و
باعث تاری دید دور می گردد.
درمان
ما یک برنامه ی ویژن تراپی را تجویز کردیم که 12جلسه و سه ماه به طول انجامید .ارزیابی مجدد در پایان تراپی یافته های زیر را نشان داد :
Acc excessبه طور رایج با CIهمراه می باشد .در بیشتر موارد نیز اختالل تطابقی ثانویه به مشکل تقارب است .یک بیمار دارای CIعموما یک نقطه ی نزدیک تقارب
دور ،اگزوفوریا در نزدیک و کاهش PFVدارند .این قبیل بیماران ایلب از تطابق زیادی جهت تحریک تقارب تطابقی به منظور کمک به PFVناکافی استفاده می کنند.
اگر این الگو برای مدت زمان طوتالنی ادامه پیدا کند ،ممکن است acc excessرخ دهد .به case 9.2در فصل نهم مراجعه کنید.
302