آثار طلاق رجعی در فقه احناف و حقوق افغانستان

You might also like

Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 19

‫آثار طالق رجعی در فقه احناف و حقوق‬

‫احمد جاوید خلیلی‬

‫چکیده‬

‫طالق رجعی از جمله موضوعات مهم در حوزه احوال شخصیه شمرده میشود‪ ،‬در صورت بروز طالق رجعی‪ ،‬در‬
‫ایام عده‪ ،‬آثار نکاح مانند قبل از زمان طالق رجعی جاری میباشد؛ این موضوع در فقه حنفی و حقوق افغانستان‬
‫پذیرفته شده است‪ .‬چونکه اکثریت مردم افغانستان را مسلمانان تشکیل میدهد و طالق یگانه راه حل برای جلوگیری‬
‫از ظلم‪ ،‬ضرر و صدمه بیشتر برای طرفین پیشبینی شده است‪ .‬بنابر این برای مطالعه تطبیقی آثار طالق رجعی در فقه‬
‫احناف و حقوق نیاز جدی دیده میشود تا نکات اشتراک و افتراق آثار طالق رجعی را بصورت درست بدانیم‪ .‬برای‬
‫دانستن این مطلب که آثار طالق رجعی در فقه احناف و حقوق چگونه است؟ میتوان گفت که آثار طالق رجعی‬
‫در فقه احناف و قانون مدنی یکسان بوده و میان شان کدام تفاوت اساسی دیده نمیشود‪ .‬در این تحقیق سعی نمودیم‬
‫تا منابع متفاوت فقه احناف را با حقوق افغانستان که شامل قوانین مدنی و احوال شخصیه اهل تشیع میگردد‪ ،‬طور‬
‫تطبیقی مورد مطالعه قراردهیم‪.‬‬

‫کلید واژه ها‪ :‬مطلقه رجعیه‪ ،‬آثار‪ ،‬طالق‬

‫‪ .‬کارشناس ارشد حقوق خصوصی‬

‫‪0‬‬
‫مقدمه‬

‫یکی از پدیده های مهم حقوقی در زندگی بشر طالق میباشد‪ ،‬طالق از نظر امکان بازگردانیدن یا عدم‬
‫بازگردانیدن همسر به دو نوع طالق بائن و طالق رجعی تقسیم میگردد‪ .‬در طالق بائن بازگردانیدن همسر بدون‬
‫ازدواج مجدد ممکن نیست‪ ،‬که طالق بائن نیز به دونوع میباشد که هریک آثار خاص خود را دارد‪ .‬نوع دوم طالق‬
‫عبارت از طالق رجعی میباشد که موضوع تحقیق ما را تشکیل میدهد‪ ،‬در این نوع طالق در ایام عده تمام آثار‬
‫نکاح جاری میباشد زیرا فقهای احناف و قوانین افغانستان ایام عده را از ایام زندگی مشترک زوجین تفکیک‬
‫ننموده اند‪ ،‬دلیل عمده این دیدگاه را میتوان در این نکته دریافت نمود که اکثریت طالق های رجعی در ایام عده‬
‫با رجوع زوج به همسر اش از بین میرود و زندگی مشترک زوجین طور معمولی ادامه مییابد؛ بنابر این بهتر است که‬
‫ایام عده طالق رجعی مانند ایام قبل از طالق رجعی بوده باشد‪.‬‬
‫در این زمینه فقه احناف و حقوق افغانستان دارای قواعد یکسان بوده زیرا طالق رجعی در ایام عده را همانند‬
‫دوران قبل از طالق رجعی یعنی ایام زندگی مشترک زوجین دانسته است‪ .‬تقریبأ بیش از ‪ 99‬فیصد نفوس افغانستان را‬
‫مسلمانان تشکیل میدهد‪ ،‬از جانب دیگر آثار در مورد بررسی تطبیقی آثار طالق رجعی در فقه احناف و حقوق‬
‫افغانستان خیلی کم میباشد بنابر این برای آگاه ساختن قشر عظیم از جامعه از آثار این گونه طالق الزم است‬
‫تحقیقات مزیدی صورت گیرد‪ .‬زیرا با آگاه شدن مردم از آثار این گونه طالق ممکن اکثر مشکالت در ایام عده‬
‫حل گردد و در ایام عده رجوع صورت گیرد‪ .‬با مطالعه این تحقیق به این پرسش که آثار طالق رجعی در فقه احناف‬
‫و حقوق چگونه میباشد؟ میتوان در یک جمله کوتاه جواب دادکه میان فقه احناف و حقوق افغانستان تفاوت‬
‫اساسی دیده نمیشود‪.‬‬
‫در مورد این موضوع تا حال تحقیق همه جانبه صورت نگرفته است که تمام آثار طالق رجعی در فقه احناف و‬
‫حقوق افغانستان مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته باشد‪ ،‬در این زمینه میتوان گفت که تعدادی زیادی از فقها آثار‬
‫طالق رجعی را در فقه احناف بررسی و مشخص نموده اند‪ .‬در قوانین افغانستان نیز تعداد زیادی این آثار مشخص‬
‫گردیده است‪ ،‬اما هیچ اثر علمی را سراغ نداریم تا همه این آثار را بررسی نموده باشد‪ .‬بنابر این تالش نمودم تا به‬
‫روش توصیفی‪ -‬تحلیلی این تحقیق را تکمیل نمایم‪ .‬تشکر از دانشگاه ابن سینا که مهم بودن موضوع را درک نمودند‬
‫و رهنمودی برای من و سایر نویسنده گان شدند تا در این زمینه تحقیق نمائیم‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪ .1‬اثر طالق رجعی در ماهیت طالق‬
‫بنابر دیدگاه زوج حقیقی‪ ،‬ماهیت طالق رجعی شبیه عقد صرف و قبض در آن است‪ .‬لیکن بنا بر نظر زوجیت‬
‫حکمی‪ ،‬طالق رجعی ماهیتی همانند عقد بیع و حق فسخ در آن پیدا میکند‪ .‬توضیح اینکه در عقد صرف‪ ،‬از زمان‬
‫انشای عقد‪ ،‬ملکیتی برای بایع به ثمن و برای مشتری به مثمن پیدا نمیشود‪ ،‬بلکه حصول ملکیت مشروط به قبض‬
‫واقباض است‪ .‬حال بنا بر دیدگاه زوجیت حقیقی باید چنین گفت که از زمان انشای صیغه طالق‪ ،‬جدایی میان زن و‬
‫شوهر حاصل نشده است و زن و شوهر برعلق زوجیت خود باقی هستند‪ .‬حصول بینونت مشروط به شرط متأخری‬
‫است که عبارت است از انقضای عده و عدم رجوع شوهر؛ یعنی زوجیت هنگامی از بین می رودکه عده منقضی‬
‫شده و شوهر رجوع نکرده باشد (موسوی خویی‪ ،‬بیتا‪ ،‬ص ‪.) 252‬‬
‫از سوی دیگر‪ ،‬بنابر دیدگاه زوجیت حکمی‪ ،‬ماهیت طالق رجعی شبیه بیع خیاری است‪ .‬در عقد بیع خیاری بنا بر‬
‫نظر مشهور فقها‪ ،‬از حین عقد‪ ،‬بایع مالک ثمن ومشتری مالک مثمن میشود‪ ،‬گرچه ذوالخیار حق دارد ملکیت‬
‫حاصل شده را از بین ببرد‪ .‬در طالق رجعی نیز باید گفت که با انشای طالق‪ ،‬بینونت میان زن و مرد حاصل شده‬
‫است‪ ،‬لیکن مرد حق دارد با رجوع در مدت عده‪ ،‬این بینونت را از بین ببرد‪ .‬امااگر رجوع نکرد‪ ،‬بینونت متزلزل‪،‬‬
‫مستقر و ثابت میشود (حاجی ده آبادی‪ ، ۸۳5 ،‬ص ‪.)76‬‬
‫ظاهر منظور ایشان از شرط متأخر‪ ،‬مفهوم اصطالحی آن نیست واال حصول بینونت از زمان انشای صیغة طالق‬
‫خواهد بود‪ .‬بنابراین منظور از شرط متأخر معنای لغوی آن یعنی شرط بعدی است‪ .‬اثر طالق رجعی در ماهیت رجوع‬
‫و تأثیر آن بنا بر دیدگاه زوجیت حقیقی‪ ،‬رجوع نکاح جدید نیست؛ بلکه استدامه زوجیت موجودی است که در‬
‫معرض زوال قرار گرفته بود‪ .‬اما بنابر نظر زوجیت حکمی‪ ،‬رجوع همانند نکاح جدیدی است که میان زن و مرد‬
‫صورت میگیرد و با آن‪ ،‬زوجیتی که از بین رفته است دوباره ایجاد می گردد و به تعبیر صحیح‪ ،‬زوجیت جدیدی‬
‫ایجادمیگردد (صالحی مازندرانی و عبدالمجیدی‪ ، ۸95 ،‬ص ‪.) 62‬‬
‫اینکه رجوع‪ ،‬استدام زوجیت است یا ایجاد آن‪ ،‬آثار خاصی را به دنبال دارد‪ .‬یکی از این آثار آن است که در‬
‫حال احرام‪ ،‬رجوع کردن مرد محرم به زن مطلقه اش جایزاست‪ .‬گرچه همة فقها اعم از کسانی که به زوجیت حقیقی‬
‫و کسانی که به زوجیت حکمی مطلقه نظر دارند‪ ،‬به این امر قائل اند‪ ،‬اما بنا بر نظر گروه نخست‪ ،‬علت جواز رجوع‬
‫در حال احرام بسیار روشن است؛ چرا که رجوع‪ ،‬تزویج جدید نیست تا ادلةحرمت تزویج در حال احرام‪ ،‬شامل آن‬

‫‪2‬‬
‫شود‪ .‬در نتیجه دیگر الزم نیست که جواز رجوع‪ ،‬مستند به تعبد شرعی شود؛ امری که بنا بر زوجه حکمی بودن‪،‬‬
‫ظاهرا مفی ازآن نیست (حاجی ده آبادی‪ ، ۸۳5 ،‬ص ‪.)7۳‬‬
‫قابل ذکر است که میان فقهای آل بحرالعلوم‪ ،‬و حقوق دانان امامی‪ ،‬بحثی وجود دارد که آیا جواز رجوع در‬
‫مدت عده‪ ،‬حکم است یا حق؟ یکی از ثمره های این بحث این است که اگر جواز رجوع‪ ،‬حکم باشد‪ ،‬قابل اسقاط و‬
‫نقل و انتقال نیست ولی اگر حق باشد‪ ،‬ممکن است از حقوق قابل اسقاط و یا نقل و انتقال باشد وممکن است از‬
‫حقوق غیر قابل اسقاط و نقل و انتقال باشد‪ .‬حال آنچه به بحث ما مربوط میشود این است که برخی فقها‪ ،‬حکم یا‬
‫حق بودن جواز رجوع را مبتنی بر زوج حقیقی یا زوجه حکمی بودن مطلق رجعیه و از آثار آن بحث دانسته اند‪.‬‬
‫توضیحات که مطلقه اگر زوج حقیقی باشد‪ ،‬قدرت شوهر بر رجوع از آثار بقای علقه زوجیت است‪ .‬در این صورت‪،‬‬
‫هم رجوع و هم عدم رجوع از احکام سلطنت شوهر بر زنا است‪ .‬لذا در این صورت‪ ،‬رجوع شوهر در زمان عده‬
‫همانند جواز رجوع در عقود جایز و از زمره احکام به شمار می رود‪ .‬اما اگر بگوییم که مطلقه به وسیل طالق از‬
‫علقه زوجیت خارج گشته است‪ ،‬گرچه تعبد برخی از احکام زوجه بر او بار میشود‪ ،‬در این صورت رجوع مانند‬
‫خیار در عقود الزمه خواهد بود نه حکم (حاجی د آبادی‪ ، ۸۳5 ،‬ص‪.)79 .‬‬
‫اگر به فقهای امامیه نیز طور مثال بپردازیم‪ ،‬فقهای امامیه در زمینه حق یا حکم بودن رجوع‪ ،‬اتفاق نظر ندارند‪.‬‬
‫مشهورفقهای امامیه‪ ،‬حق رجوع را از احکام دانسته‪ ،‬در نتیجه قابل اسقاط نمیدانند (آل بحرالعلوم‪ ، ۸72 ،‬ص‪.)22 .‬‬
‫در مقابل‪ ،‬برخی فقها آن را از حقوق دانسته اند؛ لذا اسقاط آن راجایز شمرده اند (قمی‪ ، ۸65 ،‬ص ‪ .)5۸۵‬اسقاط‬
‫رجوع میتواند به صورت ابتدایی باشد؛ یعنی زوج به زوجه بگوید تو را طالق دادم و حق رجوعی برای من بر تو‬
‫نباشد و یا حق رجوع خود را اسقاط کردم یا به صلح انجام پذیرد‪ ،‬مائند اینکه در طالق رجعی‪ ،‬زوجه به زوج‬
‫پیشنهاد میکند که در ازای اسقاط مهریه و نفقه‪ ،‬زوج حق رجوع خود رادر عده اسقاط کند‪( .‬صالحی مازندرانی و‬
‫عبدالمجیدی‪ ، ۸95 ،‬ص‪.) 6۸ .‬‬
‫‪ .2‬آثار طالق رجعی در سیستم حقوقی افغانستان‬
‫رجوع‪ ،‬یک عمل حقوقی یک جانبه است و در واقع ایقاعی است که یا به لفظ است و یا به عملی است که‬
‫داللت بر رجوع نماید‪ .‬طبق ماده ‪ ۴9‬ق م طالق رجعی رابطه نکاح را از بین نمی برد‪ ،‬زیرا زوال این رابطه به دو‬
‫عامل بستگی دارد یکی طالق و دیگرى انقضاى عده‪ .‬بنابراین با رجوع در ایام عده همان رابطه نکاح قبل به حالت‬
‫سابق بر می گردد‪( .‬محمد جعفر جعفرى لنگرودی‪ ،‬ترمینولوژی حقوق‪،‬ص ‪.)۴۸‬‬

‫‪3‬‬
‫در قانون مدنی آمده است در طالق رجعی برای شوهر حق رجوع است ماده ‪ ۴7‬ق م طالقی که بائن نباشد‬
‫رجعی است و بنابراین چنانچه زوجه مدخوله غیر یائسه‪ ،‬بدون عوض‪ ،‬انجامگیرد‪ ،‬در غیر طالق سوم‪ ،‬رجعی خواهد‬
‫بود و همچنین اگر در طالق خلع زوجه به عوض رجوع کند‪ ،‬در آن صورت به طالق رجعی مبدل خواهد گردید‪.‬‬
‫(سید مصطفی محقق داماد‪ ،‬بررسی فقهی خانواده‪ ،‬نکاح و انحالل آن‪ ،‬ص ‪.)۴۸6‬‬
‫‪ .1-2‬آثار طالق رجعی در قانون مدنی افغانستان‬
‫ماده ‪ ۴9‬قانون مدنی چنین مقرر می دارد‪«:‬آثار ازدواج و صالحیت زوج با یک یا دو طالق رجعی تا زمانی‬
‫تکمیل عده طالق‪ ،‬از بین نرفته‪ ،‬بحال خود باقی میماند»‪.‬‬
‫نکات مستفاد از این ماده قانونی‪:‬‬
‫‪ .‬مطلقه رجعیه در حکم زوجه است‪.‬‬
‫‪ .2‬توارث بین زوجین برقرار است‪.‬‬
‫‪ .۸‬نفقه زن در ایام عده پرداخت گردد‪.‬‬
‫‪ .۴‬زوجه نمی تواند با خواهر زوجه ازدواج نماید‪.‬‬
‫‪ .5‬زوج نمی تواند زن چهارم بگیرد‪.‬‬
‫‪ .7‬حق رجوع برای مرد محفوظ است‪.‬‬

‫هریک را مورد مطالعه قرار خواهیم داد‪.‬‬

‫‪ .2-2‬آثار طالق رجعی در قانون احوال شخصیه اهل تشیع‬


‫ماده ‪ 52‬قانون احوال شخصیه اهل تشیع چنین مقرر می دارد‪«:‬‬
‫‪ .‬در مورد مطلقه رجعیه‪ ،‬در ایام عده تمام آثار عقد نکاح ثابت است؛‬
‫‪ .2‬در مواردی که طالق خلع و مبارات به طالق رجعی مبدل گردد‪ ،‬در حکم طالق رجعی می باشد؛‬
‫‪ .۸‬زوج نمی تواند حق رجوع به زوجه در عده طالق رجعی ابتدا یا در ضمن قرارداد‪ ،‬از خود ساقط یا بر آن صلح‬
‫نماید؛‬
‫‪ .۴‬زوجه نمیتواند حق رجوع به فدیه را ابتداء یا در ضمن قرارداد دیگری از خود ساقط یا به آن صلح نماید»‪.‬‬
‫در طالق رجعی‪ ،‬زندگی مشترک به ظاهر پایان می پزیرد‪ ،‬ولی بسیار از آثار زوجیت باقی است و تا زمان‬
‫سرآمدن عده ادامه دارد‪.‬‬
‫در این مدت زوج میتواند رجوع کند و زندگی زناشویی را بدون نکاح مجدد از سرگیرد‪ .‬مرد نمی تواند تا‬
‫زمانی که زن در عده است‪ ،‬با خواهر او ازدواج کند و مردی که سه زن دیگر دارد‪ ،‬در این مدت نمی تواند با زن‬

‫‪4‬‬
‫دیگر ازدواج کند‪ .‬زن نیز حق سکونت در خانه زوج و دریافت نفقه را تا پایان عده دارد و بدون اذن زوج نمی تواند‬
‫از منزل خارج شود‪( .‬شفایی‪ ، ۸۳6 ،‬ص‪.)267 .‬‬
‫‪ .3‬آثار طالق رجعی در فقه و حقوق‬
‫آثار که در طالق رجعی مرتب میگردد‪ ،‬منحصر به مدت زمان عده میباشد که هریک از این آثار را قرارذیل‬
‫تحلیل و بررسی مینمائیم‪:‬‬
‫‪ .1-3‬زوجه مستحق دریافت نفقه است‬
‫یکی از آثار طالق رجعی پرداخت نفقه میباشد‪ ،‬در این نوع طالق‪ ،‬زن در مدت زمان عده مستحق دریافت نفقه‬
‫خواهد بود‪ .‬در این نوع طالق مرد موظف است که نفقه زن را در مدت زمان عده به او پرداخت کند و زن نیز حق‬
‫مطالبه آن را خواهد داشت‪ .‬بر اساس ماده ‪ ۴9‬قانون مدنی ‪«:‬آثار ازدواج و صالحیت زوج با یک یا دو طالق رجعی‬
‫تا زمان تکمیل عده طالق از بین نرفته به حال خود باقی میماند» ‪ .‬به عبارت دیگر در دوران طالق رجعی با اینکه‬
‫طالق واقع شده است زن در حکم زوجه است و میتواند از شوهر خود نفقه دریافت کند ‪ .‬مگر اینکه طبق ماده ‪22‬‬
‫قانون مدنی به دلیل ناشزه بودن زن ‪ ،‬شوهرش وی را طالق داده باشد که در این صورت حق نفقه نخواهد داشت ‪.‬‬
‫ماده ‪ 27‬این قانون چنین مقرر میدارد‪«:‬مطلقه از تاریخ طالق تا ختم عده مستحق نفقه میگردد»‪.‬‬
‫واضح است که پس از اتمام مدت عده زن دیگر از حق نفقه برخوردار نیست ‪ .‬همچنین ‪ ،‬در صورتی که طالق‬
‫بائن باشد‪ .‬در طالق رجعی‪ ،‬مطلقه رجعیه در حکم همسر مرد است به همین علت در زمان عده برخی از آثار‬
‫زوجیت همچنان برقرار خواهد بود؛ از جمله اینکه در طول این مدت زن مستحق نفقه خواهد بود که بر اساس ماده‬
‫قانون مدنی نفقه مطلقه رجعیه در زمان عده بر عهده شوهر است‪ .‬در صورت که زن حامله باشد‪ ،‬در این‬ ‫‪27‬‬
‫صورت تا زمان وضع حمل نفقه خواهد داشت‪ .‬واضح است که پس از اتمام ایام عده زن دیگر مستحق نفقه نخواهد‬
‫بود‪( .‬کاتوزیان‪ ، ۸۳5 ،‬ص‪.) ۳۸ .‬‬
‫از دیدگاه فقه حنفی نفقه همسر فقط بعد از وفات وی کامأل ساقط میگردد نه بعد از طالق‪ .‬در صورت بروز‬
‫طالق رجعی یا بائن در هردو حالت در ایام عده نفقه ساقط نمیشود‪( .‬ندوی ر‪ .‬ح‪ ، ۸92 ،.‬ص‪.)۳۸ .‬‬
‫تأمین نفقه زن مطلقه در طالق رجعی ـ چون حکم همسر را دارد ـ بر شوهرش واجب است‪ .‬همچنین تأمین‬
‫نفقه زنی که عدهاش را از طریق وضع حمل میگذراندن واجب است (زحیلی‪ ،7931 ،‬ص‪.)711 .‬‬

‫‪5‬‬
‫‪ .2-3‬در صورت فوت یکی از زوجین‪ ،‬طرف مقابل از او ارث می برد‪.‬‬
‫یکی از آثار عقد دائم ارث بردن زن و شوهر از یکدیگر است‪ .‬در صورتی که اگر زن و شوهر در زمان فوت‬
‫دیگری در عقد هم باشند و رابطه زوجیت موجود باشد مستحق ارث خواهند بود‪ .‬البته در این مورد یک استثناء‬
‫وجود دارد و آن طالق رجعی است‪ .‬که در مدت زمان عده طالق رجعی هر یک از طرفین در زمان فوت دیگری‬
‫زنده باشد‪ ،‬به او ارث تعلق می گیرد‪ ،‬زیرا هنوز رابطه زوجیت به طور کامل قطع نشده و در حکم زن و شوهر هستند‬
‫که با رجوع شوهر در ایام عده عقد ازدواج به قوت خود پابرجاست‪( .‬کاتوزیان‪ ، ۸۳5 ،‬ص‪.)266 .‬‬
‫بر اساس ماده ‪ ۴9‬قانون مدنی اگر شوهر زن خود را به طالق رجعی مطلقه کند ‪ ،‬هر یک از آن ها که قبل از‬
‫انقضای عده بمیرد دیگری از او ارث می برد ‪ ،‬لیکن اگر فوت یکی از آنها بعد از انقضای عده بوده و یا طالق بائن‬
‫باشد ‪ ،‬طبق مواد ‪ 52‬و ‪ 55‬قانون مدنی افغانستان از یکدیگر ارث نمی برند‪ .‬بنابراین ماده در صورتی که مرد زن را‬
‫طالق بدهد و طالق از نوع رجعی باشد ‪ ،‬اگر مرد در ایام عده طالق فوت کند ‪ ،‬زن از او ارث می برد ‪ .‬همچنین ‪ ،‬در‬
‫حالتی که زن در ایام عده فوت بکند ‪ ،‬شوهر از او ارث می برد ‪ .‬اما بعد از گذشت زمان عده ‪ ،‬دیگر زوجین از هم‬
‫ارث نمی برند ‪ ،‬همچنین در حالتی که طالق بائن باشد ‪.‬در فقه حنفی نیز این موضوع پذیرفته شده است که در‬
‫البالی این تحقیق بیان گردیده است‪.‬‬
‫در صورت فوت یکی از زوجین‪ ،‬امکان غسل دادن او توسط طرف دیگر وجود دارد‪.‬‬ ‫‪.3-3‬‬
‫چونکه به مجرد وفات تمام آثار ازدواج از بین نمیرود‪ ،‬در هنگام طالق رجعی در صورت که عده هنوز تکمیل‬
‫نگردیده باشد‪ ،‬مطلقه طالق رجعی میتواند که شوهر خود را غسل بدهد‪ .‬زیرا از جمله محارم وی شمرده میشود و‬
‫بیگانه نیست‪ .‬این سخن را میتوان از ماده ‪ ۴9‬قانون مدنی افغانستان استنباط نمود‪ .‬در مذهب امام ابوحنیفه در‬
‫صورتی که مردی پیدا نشود که میت را غسل دهد‪ ،‬در اینصورت خانم میتواند که شوهر متوفی خود را غسل بدهد‪.‬‬
‫برعکس اگر زن وفات نماید و زن دیگری پیدا نشود که وی را غسل بدهد‪ ،‬در چنین حاالت مرد نمیتواند که خانم‬
‫فوت شده خود را غسل دهد‪ ،‬بلکه میتواند او یا کسی دیگری با خرقه ای پوشیده زن را تیمم بدهد‪( .‬ندوی ش‪.‬‬
‫ش‪ ، ۸9 ،.‬ص‪.) ۳5 .‬‬

‫‪6‬‬
‫‪ .4-3‬صدقه فطر مطلقه رجعیه برعهده شوهر میباشد‬
‫دلیل این مورد این است که هنوز رابطه زوجیت از بین نرفته است‪ ،‬و زوجین محرم یکدیگر اند‪ .‬در مذهب حنفی‬
‫این مورد قبول گردیده است‪ .‬اگر کسی دارای این اندازه مال باشد که زکات بر آن واجب شود‪ ،‬یا اگر این اندازه‬
‫ندارد ولی اضافه از لوازم و ضروریات زندگی روزمره وسایلی دارد که قیمت آن اندازه یک صد و چهل مثقال نقره‬
‫باشد‪ ،‬بر این چنین شخصی صدقه فطر واجب می شود‪ ،‬فرق نمی کند که مال تجارت باشد یا نه‪ ،‬سال بر آن بگذرد یا‬
‫نگذرد‪.‬کسی که دارای منزل و سایر وسایل قیمتی است طوریکه اگر فروخته شود‪ ،‬قیمت آن زیاد میشود‪ ،‬ولی این‬
‫منازل برای خودش الزم است تا به اجاره داده و از پول اجاره تامین زندگی کند‪ ،‬یا اینکه آن اسباب و وسائل برای‬
‫خودش الزم است‪ ،‬برای چنین شخصی صدقه فطر واجب نمیشود‪ .‬اگر کسی دو منزل دارد یکی برای خودش و‬
‫دیگری را به اجاره داده‪ ،‬دومی از جمله لوازم و ضروریات نیست‪ ،‬و بر آن شخصی صدقه فطر واجب میشود به‬
‫شرطی که تأمین زندگی از اجاره آن نباشد‪ ،‬والی از جمله لوازمات زندگی است‪ ،‬و صدقه فطر بر آن واجب نیست‪.‬‬
‫(مطهری‪ ۴۵۸ ،‬ق‪ ،‬ص‪.) 76 .‬‬
‫کسی دارای وسائل اضافه از ضروریات است ولی در عین حال قرضدار است‪ ،‬در اینصورت بعد از کنار گذاشتن‬
‫قرض اگر به اندازه زکات بماند صدقه فطر واجب است‪ .‬بعد از طلوع صبح روز عید صدقه فطر واجب می شود‪ ،‬لذا‬
‫اگر کسی پیش از طلوع فوت کرد‪ ،‬یا بعد از طلوع متولد شد‪ ،‬بر آنها صدقه فطر واجب نمی شود‪ ،‬و اگر بچه ای‬
‫پیش از طلوع به دنیا آمد بر پدرش الزم است که از طرف بچه صدقه فطر بدهد‪ .‬بهتر است که در وقت رفتن برای‬
‫نماز عید صدقه داده شود‪ ،‬و اگر پیش از روز عید فطر در ماه رمضان صدقه را داد یا بعد از عید اداء کرد هر دو جائز‬
‫است‪ .‬اگر اوالد صغیر تا حد نصاب مالدار هستند از ثروت خودشان صدقه فطر داده شود‪ .‬صدقه فطر بر کسی که‬
‫روزه گرفته یا نگرفته واجب است و فرقی ندارد‪ .‬اگر کسی در روز عید صدقه فطر را نداد از ذمه اش ساقط نمی‬
‫شود‪ ،‬بلکه همیشه از طرف شریعت مسئول پرداخت است تا صدقه فطر را از طرف خود و اوالد صغیر خود اداء‬
‫نماید‪ ،‬زن باید خودش صدقه فطر را اداء نماید و اگر شوهر از طرفش اداء کرد جائز است‪(.‬مطهری‪ ۴۵۸ ،‬ق‪ ،‬ص‪.‬‬
‫‪ .) 7۳‬چونکه سرمایه اکثر زن ها در اختیار مرد ها میباشد بنابر این گفته میتوانیم که پرداخت صدقه فطر زن به‬
‫عهده مرد است‪ .‬که یک منبع قوی این گفتار عرف را میتوان نام برد‪.‬‬
‫اگر دختر صغیره را به نکاح دادند و به خانه شوهر رفت‪ ،‬اگر ثروتمند است از مال خود آن صدقه فطر واجب‬
‫میشود‪ ،‬و اگر ثروتمند نیست و قابلیت خدمت به شوهر را دارا است صدقه فطر نه بر شوهر و نه بر خود آن واجب‬

‫‪7‬‬
‫است‪ ،‬زیرا که صغیر است و هنوز بالغ نگردیده است و اگر قابل خدمت برای شوهر نیست صدقه فطر بر ذمه پدر‬
‫است‪ .‬از این عبارت دانسته میشود که در صورت که غیر صغیر باشد یعنی بالغ باشد در این حالت شوهر مکلف به‬
‫پرداخت صدقه فطر وی میباشد (مطهری‪ ۴۵۸ ،‬ق‪ ،‬ص‪ .) 7۸ .‬در فقه حنفی طوریکه مطالعه نمودیم مطلقه رجعیه‬
‫در ایام عده مانند همسر حقیقی است‪ ،‬بنابر این این احکام باالی وی بار میگردد‪.‬‬
‫‪ .5-3‬هزینه کفن مطلقه رجعیه برعهده شوهر است‬
‫زیرا هنوز رابطه زوجیت از بین نرفته است و حقوق زوجه باالی زوج وجود دارد‪ ،‬برخی از فقهای احناف این‬
‫مورد را به عرف واگذار نموده اند و در کتاب های شان به این مورد اشاره ننموده اند‪ .‬که این خود بیان گر این است‬
‫که زن و شوهر هنوز رابطه حقوقی دارند و این روابط حقوقی ناشی از زوجیت با مرگ از بین نمیرود اگر از بین‬
‫میرفت در اینصورت زوجین باید از یکدیگر میراث نیز نمیبردند‪ .‬طبق ماده ‪ ۴9‬قانون مدنی افغانستان و ماده ‪52‬‬
‫قانون احوال شخصیه اهل تشیع نیز میتوان گفت که هزینه کفن مطلقه رجعیه به عهده شوهر بوده و شوهر مکلف به‬
‫پرداخت آن میباشد‪ .‬ثابت کننده این موضوع عرف و عادات میباشد‪.‬‬
‫خو استگاری از مطلقه رجعیه چه به صراحت و چه به اشاره جایز نیست‬ ‫‪.6-3‬‬
‫زیرا امکان زیاد دارد که شوهر از کردار زشت خود پشیمان گردد و یا از اشتباهات اندک خانم خود درگذرد و‬
‫به وی رجوع نماید‪ .‬فقه احناف نیز این موضوع را پذیرفته است که خواستگاری از مطلقه رجعیه درست نمیباشد‪،‬‬
‫زیرا وی در نکاح شخص دیگری قراردارد و خانم شخص دیگری است (بن بدوی‪ ، ۸9۵ ،‬ص‪.)۴۸۳ .‬‬
‫در این مورد ماده‪ 7۸‬قانون مدنی چنین مقرر میدارد‪ «:‬خواستگاری زن در عده طالق رجعی یا باین به عبارت‬
‫صریح و کنایه و در عده وفات به عبارت صریح جواز ندارد»‪ .‬ماده‪ 72‬این قانون چنین مقرر میدارد‪«:‬نامزدی با زن‬
‫جواز دارد که در قید نکاح و عده غیر نباشد»‪ .‬فقره اول ماده ‪ 6۴‬قانون احوال شخصیه اهل تشیع نیز این مورد را بیان‬
‫نموده است‪ .‬همچنین طبق ماده ‪ ۴9‬قانون مدنی افغانستان و ماده ‪ 52‬قانون احوال شخصیه اهل تشیع نیز میتوان‬
‫گفت که خواستگاری از مطلقه رجعیه بصورت صریح یا ضمنی جایز نمیباشد‪.‬‬
‫‪ .7-3‬قسم یاد کردن مبنی بر ترک روابط زناشویی برای مطلقه رجعیه صحیح است‬
‫این حکم بنام ایالءء یاد میگردد‪ ،‬ایالء در حالت صورت میگیرد که میان زوجین رابطه زوجیبت وجود‬
‫داشته باشد‪ ،‬در طالق رجعی نیز تا زمان ختم عده رابطه زوجیت میان طرفین موجود میباشد‪ .‬بنابر این ایالء یا قسم‬
‫یاد کردن به عدم نزدیکی به خانم در فقه حنفی جواز دارد‪ .‬طبق ماده ‪ ۴9‬قانون مدنی افغانستان و ماده ‪ 52‬قانون‬

‫‪8‬‬
‫احوال شخصیه اهل تشیع نیز میتوان گفت که ایالء یا قسم یاد کردن به عدم نزدیکی به مطلقه رجعیه درست‬
‫میباشد‪.‬‬
‫رجعت در طالق رجعی با کالم و سخن تحقق مییابد‪ .‬مثالً اگر شوهر خطاب به همسرش بگوید‪ :‬تو را به‬
‫همسری و نکاح قبلی بازگردانیدم‪ ،‬رجعت حاصل میشود‪ ،‬اما امام ابوحنیفه میفرماید‪ :‬رجعت باید به صورت عملی‬
‫و از طریق ارتباط زناشویی و یا مقدمات آن انجام گیرد‪ .‬در اینگونه رجعت و بازگردانیدن موافقت پدر یا ولی‬
‫همسر و مهریه و اجازه او الزم نیست‪ .‬اما رجعت در طالق بائن یعنی پس از سپری شدن عده در طالق اول یا دوم‬
‫اگر مرد بخواهد همسرش را به کانون خانواده و ادامه زندگی زناشویی بازگرداند‪ ،‬باید پس از اجازه همسر‪ ،‬تعیین‬
‫مهریه و عقد جدید‪ ،‬اقدام به این کار بنماید‪( .‬زحیلی‪ ، ۸96 ،‬ص‪.)۴5۸ .‬‬
‫زنی که شوهرش اقدام به رجعت و بازگردانیدن او مینماید‪ ،‬همه حقوق و مسئولیتهای گذشته روابط همسری‬
‫را پیدا مینماید و همه حقوق همسران اعم از هزینه‪ ،‬مخارج روزانه‪ ،‬مسکن‪ ،‬لباس وغیره به او تعلق میگیرد‪ .‬و‬
‫«ایالءء‪ ،‬اظهار‪ ،‬طالق و لعان» او جایز است و از شوهرش ارث میبرد‪ .‬الزم به یادآوری است که هر یک از زن و‬
‫شوهر در ایام عده فوت کنند دیگری از او ارث میبرد‪ .‬در مذهب امام ابوحنیفه و امام احمد جایز است در ایام عده‬
‫زن و شوهر با یکدیگر معاشرت داشته باشند و همراه با هم به مسافرت بروند و روابط زناشویی برقرار نمایند و زن و‬
‫شوهر خود را برای یکدیگر آراسته نمایند؛ زیرا قرآن در آن مدت آنها را زن و شوهرمیشمارد ومیفرماید‪:‬‬
‫«وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِن»‪ ،‬ترجمه «شوهرانشان برای بازگردانیدنشان سزاوارترند» (زحیلی‪ ، ۸96 ،‬ص‪.)۴5۸ .‬‬
‫‪ .8-3‬نزدیکی شوهر در ایام عده رجوع میباشد‬
‫نزدیکی شوهر در مدت عده به مطلقه رجعیه رجوع محسوب میشود؛ حتی اگر شوهر قصد رجوع نداشته باشد‪،‬‬
‫خواه زن راضی باشد یا نباشد (زحیلی‪ ، ۸96 ،‬ص‪.)5 ۵ .‬‬
‫پس از گذشتن عده‪ ،‬زن و شوهر سابق نسبت به هم بیگانه اند‪ .‬رابطه مالی و معنوی مهمی بین آنان وجود ندارد‪،‬‬
‫هر کدام میتواند همسر تازه بگیرد و خانواده دیگری تشکیل دهد و از این حیث بین طالق بائن و رجعی تفاوتی‬
‫موجود نیست‪ .‬ولی‪ ،‬در زمان عده رجعی شوهر میتواند از طالق رجوع کند‪ ،‬قانون هنوز زن را به دیده همسر می‬
‫نگرد و احکام زوجه را بر او بار میکند‪ .‬داشتن رابطه نامشروع با چنین زنی در حکم داشتن رابطه با زن شوهردار‬
‫است‪ .‬نفقه زن همچنان به عهده شوهر سابق است و در صورتی که یکی از دو همسر در زمان عده‪ ،‬فوت کند‬
‫دیگری از او ارث می برد ‪ .‬وجود احکام مربوط به توارث و انفاق این پرسش را به میان می آورد که‪ ،‬آیا طالق‬

‫‪9‬‬
‫رجعی نکاح را منحل می سازد و زن تابع احکام «زوجه» باقی میماند‪ ،‬یا رابطه همسری بعد از گذشتن عده قطع‬
‫میشود و پیش از آن زن همسر شوهر است؟ به نظر می رسد که قانون مدنی راه حل اول را برگزیده و مطلقة رجعیه‬
‫را در حکم همسر دانسته است‪( .‬کاتوزیان‪ ، ۸۳5 ،‬ص‪.)26 .‬‬
‫در طالق رجعی و در زمان عده زن مطلقه رجعیه حقوق و تکالیفی دارد که براساس اسالم وقانون بایداز حقوق‬
‫مزبور برخوردار بوده و به تکالیف مذکور جامه عمل بپوشاند‪ .‬در طالق رجعی‪ ،‬در زمان عده‪ ،‬مرد به زن رجوع می‬
‫کند و ممکن است این رفتار چندین بار تکرار گردد‪ .‬با توجه به قواعد فقهی و اصول دینی ممکن است این سوال در‬
‫ذهن ایجاد شود که آیا این رجوع و طالق بازیچه کردن زن نیست و آیا این رفتار باعث خدشه دار کردن منزلت زن‬
‫نمیشود؟‬
‫در پاسخ به این سوال باید گفت‪ :‬چنین برداشتی کامال خطاست زیرا‬
‫نخست) امکان رجوع فرصت مناسبی برای حفظ بقا و دوام خانواده و جلو گیری از متالشی شدن آن است؛‬
‫ثانیأ) کسی که در عده طالق رجعی است‪ ،‬در حکم زوجه است و نفقه اش بر عهده شوهر میباشد وحق دارد در‬
‫منزل او سکونت داشته باشد و حتى از او ارث میبرد‪ .‬این مسئله نوعی حمایت معیشتی از زن است‪ .‬جالب است بدانید‬
‫بسیاری از فقها و حقوق دانان آن را حکم قاعده آمره می دانند‪ ،‬نه حق‪،‬که قابل اسقاط باشد‪ ،‬زیرا‬
‫اوأل) حق رجوع‪ ،‬یک امتیاز فردی نیست که به نفع شوهر در نظر گرفته شده باشد‪ ،‬بلکه اختیاری و در راه مصلحت‬
‫خانواده و مهلتی برای تصمیم بهتر است‪.‬‬
‫ثانیأ) اسقاط آن طالق را «بائن » می کند‪ ،‬که به زن لطمه میزند‪ ،‬زیرا دیگر نمیتواند از حقوق زناشویی مانند نفقه و‬
‫ارث برخوردار شود‪( .‬احمد وند و عینی‪ ، ۴۵۵ ،‬ص‪.) ۸ .‬‬
‫اگر مقصود آن است که طالق مجدد موجب بازیچه شدن زن میشود‪ ،‬باز یادآور میشویم طالق دادن شرایط‬
‫ویژه ای دارد عالوه بر اینکه محکمه ها اگر بدانند که مرد در طالق رجعی قصد آزار دارد باید ازآن جلو گیری‬
‫کنند‪ ،‬چون مصداق سوء معاشرت و اذیت و آزار زن است و مخالف شریعت اسالمی است که می فرماید‪ :‬ترجمه‪«:‬‬
‫یا زنان را به خوبی در منزل نگه دارید و یا به خوبی رها کنید و حق طالق خود رااز ابزاری برای در تنگنا قرار دادن‬
‫آنها نسازید»؛ ر‪.‬ک به آیه ‪ 2‬سوره مبارکه طالق‪ .‬مسئله رجوع‪ ،‬دوبار بیشتر رخ نمیدهد؛ زیرا بعد از آن زن سه طالقه‬
‫میشود و برای رجوع سوم نیاز به محلل دارد و همین امرعامل بازدارندهای برای مرد در طالق سوم است‪.‬بناء این‬
‫برخورد احساسی با چنین مسائلی صحیح نیست‪ .‬بنابراین در طالق رجعی زن در حکم همسر برای مرد است و بر‬

‫‪10‬‬
‫اساس همین دلیل است که از وی ارث میبرد و تأمین نفقه و سکونت وی با مرد میباشد‪ ،‬لذا حال که چنین حقوقی‬
‫را بر مرد دارد رجوع به زن نیز به دست مرد خواهد بود و این بازیچه قرار دادن زن نیست‪( .‬احمد وند و عینی‪، ۴۵۵ ،‬‬
‫ص‪.) ۸ .‬‬
‫در طالق رجعی جدا از این که در مدت عده‪ ،‬شوهر حق رجوع دارد‪ ،‬طرفین حقوق و تکالیفی را نیز دارا می‬
‫باشند که با حقوق و تکالیف طالق بائن تفاوت دارد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬اگر در طالق رجعی‪ ،‬زن یا شوهر بمیرند‪ ،‬از هم‬
‫ارث می برند و زن مستحق دریافت نفقه است‪ .‬مرد نیز حق ندارد تا زمانی که مدت عده به پایان نرسیده است‪ ،‬مطلقه‬
‫رجعیه خود را از محل سکونتش؛ یعنی منزل خود خارج نماید‪ .‬در طالق رجعی زن و مرد از احصان خارج نمیشوند‬
‫و در این زمان اگر مرتکب زنا گردند‪ ،‬زنای آنها زنای محصنه محسوب میشود‪ .‬با وجود پیش بینی این حقوق و‬
‫تکالیف در مورد مطلقه رجعیه که منزلت او را تا شأن یک همسر حقیقی ارتقا می دهد؛ گواه این که اصأل طالقی‬
‫صورت نگرفته است‪ .‬برخی فقها وی را در مدت عده در حکم زوجه دانسته و بعضی دیگر او را زوجه حقیقی تلقی‬
‫میکنند‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬از دیدگاه برخی علما‪ ،‬طالق رجعی نهاد خانواده را از هم نمیپاشد واستمرار آن برقرار می‬
‫باشد‪ .‬حال باید دید که آیا مطلقه رجعیه زوجه حقیقی است یا در حکم زوجه میباشد‪( .‬احمد وند و عینی‪، ۴۵۵ ،‬‬
‫ص‪.) ۴ .‬‬
‫زنی که در عده طالق رجعی به سر میبرد‪ ،‬چون هنوز عقد ازدواج کامأل منحل نشده و زن همسر مرد محسوب‬
‫میشود‪ ،‬حقوق طرفین هنوز ادامه دارد‪ .‬بنابراین زن حق بیرون رفتن از خانه را بدون اجازه شوهر یا نشوز و سرپیچی‬
‫را ندارد‪ .‬از سوی دیگر بر شوهر الزم است نفقه و معاش زن را تأمین کند‪ .‬مستند این مسأله‪ ،‬اجماع فقها و روایات‬
‫)‪.‬‬ ‫وارده است (حاجی ده آبادی‪ ، ۸۳5 ،‬ص‪.‬‬
‫‪ .1-8-3‬عده طالق‬
‫یکی از مباحثی که در انحالل نکاح مطرح است از جمله در طالق بحث عده نگهداشتن زن است‪ ،‬با توجه به‬
‫اینکه بحث عده هم در منابع فقهی آمده و هم در قوانین موضوعه برای آشنایی اجمالی به طور اختصار به آن می‬
‫پردازیم‪.‬‬
‫‪ .2-8-3‬تعریف عده‬
‫عده به کسر عین و فتح دال مشدد اسم مصدر اعتداد و گرفته شده از ریشه عدد است و در اصطالح فقهی‬
‫عبارت است از مدتی که زن آزاد پس از جدایی از شوهر یا کسیکه اشتباهأ با او نزدیکی کرده در حالت انتظار‬
‫است‪ ،‬حال فرق نمی کند علت جدایی طالق باشد یا فسخ نکاح یا موت‪ ،‬یا بذل مدت و یا انقضا آن‪ ،‬علت‬

‫‪11‬‬
‫نگهداشتن عده برای زنی که رابطه زوجیت او منحل شده جلوگیری از اختالط نسب است‪ .‬منظور از انتظار‪ ،‬معادل‬
‫واژه تربص است که در خصوص عده زنان بدان تعبیر شده است (محقق داماد‪ ، ۸69 ،‬ص‪.)۴۸6 .‬‬
‫اهلل متعال میفرماید‪ «:‬والمطلقات یتربص بانفسهن ثالثة قروه » سوره بقره‪ ،‬آیه ‪ .22۳‬ترجمه‪ «:‬و زنان مطلقه باید (بعد از‬
‫طالق) به مدت سه بار عادت ماهانه( ویا سه بارپاک شدن از حیض) انتظار بکشند(و عده نگهدارند تا روشن شود که‬
‫حامله نیستند) و اگر(در ایمان خود صادق هستند و راست میگویند که) به خدا و روز رستاخیر باور دارند»‪( .‬خرمدل‪,‬‬
‫‪.) ۸62‬‬
‫زنان پس از آنکه طالق داده شد در مورد نگهداشتن عده به دو گروه تقسیم می گردد‪:‬‬
‫گروه اول زنانی که نیاز به نگهداشتن عده ندارند عبارتند از‪ :‬زنانی که شوهر به آنها نزد یکی ننموده و همچنین زنانی‬
‫یاسه احتیاج به نگهداری عده در طالق ندارد؛‬
‫گروه دوم زنانی که پس از طالق عده نگهمیدارند عبارتند از زنانی که یاسه نمی باشد و شوهر ان شان به آنها‬
‫نزدیکی نموده است‪.‬‬
‫مدت عده‬ ‫‪.3-8-3‬‬
‫زنانی که مکلف به نگهداری عده هستند در صورتی که حامله نباشند‪ ،‬مدت عده طالق آنها سه طهر یا گذشت‬
‫سه ماه خواهد بود (محقق داماد‪ ، ۸69 ،‬ص‪ .)۴9۳ .‬اما عده زن حامله در صورتی که طالق داده شود‪ ،‬پایان عده‬
‫وضع حمل است‪( .‬کاتوزیان‪ ، ۸۳5 ،‬ص‪.)۸۵7 .‬‬
‫یکی از حقوق مردان بر زنان این است که پس از جاری شدن طالق به صورتهای مختلف‪ ،‬زن برای روشن‬
‫شدن وضع بارداری و عدم بارداری مدتی را ـ که از نظر شرعی عده مینامند ـ صبر کند و این موضوع زمانی رعایت‬
‫آن ضروری است که زن طالق داده شده امکان حامله شدن را داشته باشد‪ ،‬اما اگر زنی نازا بوده یا به علت باال رفتن‬
‫سن امکان حامله بودنش وجود نداشته باشد‪ ،‬باز هم رعایت عده از آن جهت میباشد که حقی خدایی است و‬
‫مصلحت عمومی را در پی دارد و نوعی ابراز ناراحتی از فوت یا جدایی از شوهر و از دست دادن نعمت زندگی‬
‫خانوادگی به شمار میآید‪ .‬عدّه سه نوع است‪ :‬عدّه اول آن است که از طریق سه بار عادت ماهیانه یا سه بار پاک‬
‫شدن از عادات ماهیانه مراعات میشود و عدّه دوم آن است که زن مطلقهای که به خاطر باال رفتن سن یا خردسالی‬
‫عادت ماهیانه ندارد‪ ،‬به مدت سه ماه صبر مینماید و برای زنانی که شوهرشان فوت کرده چهارماه و ده روز و عدّه‬
‫سوم آن است که به هنگام طالق داده شدن یا فوت شوهر‪ ،‬همسر او حامله بوده است و عدّه او تا زمان وضع حمل‬
‫است و پس از آن پایان مییابد‪( .‬زحیلی‪ ، ۸96 ،‬ص‪.) 57 .‬‬

‫‪12‬‬
‫تمکین‬ ‫‪.4-8-3‬‬
‫تمکین در لغت به معنی دست دادن‪ ،‬به فرمان بودن‪ ،‬فرمان بردن‪ ،‬قبول کردن‪ ،‬پذیرفتن‪ ،‬پابرجا کردن‪ ،‬نیرو دادن‪،‬‬
‫قدرت دادن‪ ،‬فرمانبرداری و احترام و توانایی آمده است (معین‪.) ۸۳۵ ،‬‬
‫در اصطالح حقوقی‪ ،‬تمکین عبارت است از برآوردن نیازهای شوهر و اجابت کردن خواسته های مشروع او‪ ،‬به‬
‫عبارت دیگر دادن اختیاری از اختیارات خود به کسی در باب نکاح‪ ،‬تمکین نفس است از سوى زوجه به زوج و‬
‫اطاعت زوجه از زوج در زمینه حسن سلو ک(جعفری لنگرودی‪ ،‬ص‪.)2۸ .‬‬
‫‪ .1-4-8-3‬مصادیق تمکین‬
‫‪ -‬یکی از موارد داشتن رابطه جنسی است‪ .‬زن مکلف است نیازهای جسمی و مشروع شوهر خود را بر آورده کند‪،‬‬
‫مگر در دوران عادت ماهیانه یا بیماری که او را از انجام این وظیفه باز می دارد‪ .‬زن ملزم به تأمین خواست های‬
‫خالف شئون اخالقی یا مغایر با سالمت جسم و روح و یا روش های انحرافی نیست ولی جز در مواردی که گفته شد‬
‫اگر از شوهر خود تمکین نکند‪ ،‬شوهر میتواند از پرداخت نفقه خودداری ورزد‪.‬‬
‫‪ -‬یکی دیگر از موارد تمکین اقامت در اقامتگاه دایمی شوهر است‪ ،‬یعنی زن برای دریافت نفقه باید در خانه شوهر‬
‫زندگی کند مگر آن که حین وقوع عقد شرطی جز این شده باشد‪.‬‬
‫‪ -‬مورد سوم‪ ،‬الزام زن به حسن معاشرت با شوهر خویش است‪( .‬احمد وند و عینی‪ ، ۴۵۵ ،‬ص‪.) ۳ .‬‬
‫در صورت زنای هریک‪ ،‬زنای آنها محصنه است و با اجتماع شرایط رجم میشوند‬ ‫‪.9-3‬‬
‫زیرا در حالت طالق رجعی قرار دارند و شوهر میتواند که در هر زمانی به وی رجوع نماید‪ .‬از جانب دیگر طبق‬
‫مواد ‪ ۴9‬قانون مدنی افغانستان و ‪ 52‬قانون احوال شخصیه اهل تشیع افغانستان در مدت عده تمام آثار نکاح جاری‬
‫میباشد‪ .‬یعنی همان حالت نکاح در تمام ایام عده ادامه دارد‪ .‬که این موضوع مورد تأیید فقه حنفی نیز میباشد که‬
‫قبأل بیان نمودیم‪.‬‬
‫‪ .11-3‬تا زمانی که مطلقه رجعیه در عده است‪ ،‬شوهر نمیتواند خواهر او را به همسری بگیرد‬
‫در این مورد نیز فقه حنفی مانند حقوق بوده و کدام تفاوت اساسی میان شان دیده نمیشود‪ ،‬زیرا نظر به قیاس‬
‫میتوان گفت که زمانیکه در مدت عده طالق رجعی تمام آثار نکاح جاری باشد هم در فقه حنفی و هم در حقوق‬
‫بصورت اولی شوهر نمیتواند که با خواهر مطلقه رجعی خود در ایام عده ازدواج نماید‪.‬‬

‫‪13‬‬
‫‪ .11-3‬اگر شوهر فوت نماید‪ ،‬مطلقه رجعیه باید عده وفات نگهدارد‬
‫زیرا امکان زیاد وجود داشت که در مدت عده شوهر به خانم خود رجوع نماید‪ ،‬از جانب دیگر طبق فقه حنفی‬
‫و حقوق افغانستان آثار نکاح طور مکمل در طالق رجعی وجود دارد‪ .‬بنابر این زوجه مکلف است که عده وفات را‬
‫که همان ‪ ۴‬ماه و ‪ ۵‬روز است را نگهدارد‪.‬‬
‫در فقه حنفی نیز آمده است که هرگاه خانمی که طالق رجعی داده شده و عدهاش را آغاز کرده باشد‪ ،‬سپس‬
‫شوهرش فوت کند‪ ،‬عده طالق رجعی او به عده وفات شوهر تبدیل میشود‪( .‬زحیلی‪ , ۸96 ,‬ص‪)۴65 .‬‬
‫‪ .12-3‬زوج نمیتواند زن پنجم اختیار کند‬
‫این در حالت است که زوج چهار زن داشته باشد‪ ،‬در اینصورت تا زمانیکه زوجه چهارم در مدت عده‬
‫طالق رجعی قرارداشته باشد‪ ،‬وی نمیتواند که همسر دیگر اختیار نماید‪ .‬زیرا تا هنوز زوجه وی در طالق رجعی‬
‫قراردارد و ممکن وی به آن رجوع نماید‪ .‬از جانب دیگر تمام آثار نکاح در مدت طالق رجعی جاری میباشد‪.‬‬
‫کسی که دارای چهار همسر است‪ .‬ازدواج با زن پنجم جایز نیست‪ .‬هرچند که این اقدام در مدت زمان عدّه یکی از‬
‫آنها بوده که طالق داده شده باشد‪ .‬بلکه باید صبر نماید تا عده اش تمام شود و پس از آن همسر دیگری را اختیار‬
‫نماید‪( .‬زحیلی‪ ، ۸96 ،‬ص‪.) ۵5 .‬‬
‫‪ .13-3‬زوج نمیتواند با خواهر زوجه ازدواج کند‬
‫زیرا بر مبنای فقه حنفی و ماده ‪ ۴9‬قانون مدنی افغانستان و ماده ‪ 52‬قانون احوال شخصیه اهل تشیع هنوز آثار‬
‫نکاح ازبین نرفته و خواهر زوجه وی‪ ،‬از جمله محرمات موقتی زوج شمرده میشود‪.‬‬
‫‪ .14-3‬سکونت آثار طالق رجعی‬
‫در طالق رجعی زن در مدت زمان عده میتواند در منزل شوهر سکونت داشته باشد و مرد موظف است‬
‫قانون مدنی‬ ‫و‪7‬‬ ‫که امکان سکونت او را طبق مواد ‪ 7۴‬قانون احوال شخصیه اهل تشیع و ماده ‪5‬‬
‫افغانستان فراهم آورد‪ .‬چراکه در این نوع طالق در مدت زمان عده زن هنوز هم به عنوان زوجه شناخته‬
‫میشود و همسر مرد به شمار میرود‪ .‬فقها رأیشان بر این است که شوهر در حد توانائی باید محل‬
‫سکونتی را به صورت خرید‪ ،‬ساخت و یا اجاره برای همسرش فراهم سازد‪( .‬زحیلی‪ ،7931 ،‬ص‪.)711 .‬‬

‫‪14‬‬
‫‪ .15-3‬روابط غیر مالی‬
‫قانون مدنی و قانون احوال شخصیه اهل تشیع افغانستان درباره روابط غیرمالی در زمان عده حکمی ندارد اما‬
‫میتوان از مواد ‪ ۴9‬قانون مدنی افغانستان و ‪ 52‬قانون احوال شخصیه اهل تشیع به این نتیجه رسید که روابط غیر‬
‫مالی در ایام عده مانند ایام قبل از طالق ادامه میداشته باشد‪ .‬فقه حنفی تمام احکام زوجه را بر او بار کرده اند‪ ،‬زن‬
‫باید از شوهر خود تمکین کند و در خانه شوهر بماند و مرد باید نفقه او را بپردازد و احکام توارث نیز همچنان درباره‬
‫آنها جاری است‪ .‬بنابراین‪ ،‬زن باید به شوهر سابق خود وفادار بماند‪ ،‬تعلیمات مشروع او را در حفظ حیثیت خانواده‬
‫بپذیرد‪ ،‬او را در تربیت فرزندان کمک کند و مرد نیز وظیفه دارد که با او در تربیت و نگاهداری فرزندان کمک‬
‫کند‪( .‬کاتوزیان‪ ، ۸۳5 ،‬ص‪.)2 2 .‬‬
‫‪ .16-3‬حق همبستری ساقط میگردد‬
‫حق همبستری حق است که در حالت تعدد زوجات مطرح میگردد‪ .‬یکی از شرایط تعدد زوجات در قانون‬
‫مدنی افغانستان رعایت عدالت میان زوجه ها میباشد‪ ،‬که این عدالت حق همبستری را نیز احتوا مینماید (‪, ۸55‬‬
‫ص‪ .‬ماده ‪ .)۳7‬اگر مرد دارای همسران دیگری باشد‪ ،‬در ایام عده حق همبستری زن مرتجعه ساقط میشود‪( .‬زحیلی‪،‬‬
‫‪ ، ۸96‬ص‪.)۴5۸ .‬‬

‫‪15‬‬
‫نتیجه گیری‬
‫طالق رجعی به طالقی گفته میشود که مرد بتواند در مدت زمان عده به زندگی مشترک بازگردد و بدون‬
‫اینکه دوباره با زن عقد کند به زندگی با او ادامه دهد‪ .‬در این نوع طالق مرد میتواند تا قبل از اینکه مدت زمان عده‬
‫تمام شود در صورت پشیمانی از طالق صرف نظر نموده و به همسر خود رجوع نموده تا به زندگی مشترک شان‬
‫بازگردند‪ .‬در ایام عده طالق رجعی‪ ،‬طبق فقه حنفی تمام آثار نکاح تداوم مییابد‪ .‬که این موضوع در حقوق‬
‫افغانستان نیز تأیید شده است‪ .‬آثار که طالق رجعی از خود به جا میگزارد‪ ،‬یکی آن نفقه میباشد‪ ،‬همانطور که زوج‬
‫در ایام زندگی مشترک مکلف به تأمین نفقه زوجه خود است همینطور وی مکلف است که در ایام عده نیز نفقه وی‬
‫را پرداخت نماید‪.‬‬
‫هرگاه زوج در ایام عده وفات نماید زوجه میتواند که وی را غسل دهد‪ ،‬اما طبق فقه حنفی زوج نمیتواند که‬
‫زوجه خود را غسل دهد‪ ،‬اما اگر زن دیگری نباشد وی میتواند که با خرقه پوشیده وی را تیمم دهد‪ .‬اگر زوجه در‬
‫ایام عده وفات نماید شوهر طبق عرف و عادات و فهوی قانون هزینه تکفین وی را پرداخت مینماید و برعکس اگر‬
‫زوج در هنگام عده زوجه وفات نماید‪ ،‬در این حالت زوجه عده وفات را که چهار ماه و ‪ ۵‬روز است‪ ،‬سپری‬
‫مینماید‪ .‬در صورت وفات در ایام عده طالق رجعی‪ ،‬زوجین از یکدیگر ارث نیز میبرند‪.‬پ‬
‫یکی از آثار دیگر طالق رجعی این است که حق همبستری با همسر مطلقه رجعی را ساقط میسازد‪ ،‬این در‬
‫حالت است که زوج بیش از یک همسر داشته باشد‪ .‬زیرا همبستر شدن با مطلقه رجعی یک عمل مشابه ایقاع بوده که‬
‫با اراده یکجانبه زوج صورت میگیرد که همبستر شدن با مطلقه رجعی طبق فقه حنفی و حقوق افغانستان رجوع‬
‫پنداشته شده و آثار طالق را ازبین میبرد‪ .‬زوجه در ایام عده در منزل شوهر سکونت مینماید و شوهر مکلف است‬
‫برایش حق سکونت در منزل را مانند دوران ازدواج فراهم سازد‪.‬‬
‫آثار طالق رجعی در فقه حنفی و حقوق افغانستان کدام تفاوت اساسی نداشته زیرا هردو ایام عده در طالق‬
‫رجعی را مانند ایام زوجیت اعتبار داده اند که در این مورد هیچ تفاوت اساسی دیده نمیشود‪ .‬آثار را که فقه حنفی و‬
‫قوانین افغانستان در دورا ن زوجیت به رسمیت شناخته اند در دوران عده طالق رجعی نیز حاکم میباشد‪ .‬به استثنای‬
‫حق همبستری که این حق مصداق رجوع پنداشته شده‪ ،‬در صورت همبستری در ایام عده دوباره زوجین خانم و‬
‫شوهر میشوند و آثار طالق ازبین میرود‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫فهرست منابع‬
‫‪ .‬قرآنکریم‬
‫‪ .2‬آل بحر العلوم‪ ،‬محمد بن محمد تقی‪ ،‬بلغه الفقیه‪ ،‬چاپ چهارم‪ ،‬مکتبه الصادق‪ ،‬تهران‪ ۸72 ،‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ .۸‬امامی‪ ،‬سید حسن‪ ،‬حقوق مدنی‪ ،‬چاپ چهارم‪ ،‬اسالمیه‪ ،‬تهران‪ ،‬سال ‪ ۸۳۸‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ .۴‬احمد وند‪ ،‬خلیل اهلل; عینی‪ ،‬پروین‪،‬حقوق متقابل زوجین در دوران عده طالق رجعی‪ ،‬فصلنامه علمی حقوقی‬
‫قانون یار‪ ،‬دوره پنجم‪ ،‬شماره ‪ ، 9‬سال ‪ ۴۵۵‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ .5‬بن بدوی‪ ،‬عبدالعظیم‪ ،‬مختصر فقه از ادله قرآنکریم و سنت صحی‪ ،‬نشر احسان‪ ،‬تهران‪ ،‬سال ‪ ۸9۵‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ .7‬حاجی ده آبادی‪ ،‬احمد‪ «،‬مطلقه رجعیه‪ ،‬زوجه حقیقی یا حکمی»‪ ،‬فقه و حقوق‪ ،‬شماره ‪ ، ۳‬سال ‪ ۸۳5‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ .6‬خرمدل‪ ،‬مصطفی‪ ،‬تفسیر نور‪ ،‬انشتارات احسان‪ ،‬تهران‪ ،‬سال ‪ ۸62‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ .۳‬زحیلی‪ ،‬وهبه‪ ،‬فقه خانواده در جهان معاصر‪ ،‬نشر احسان‪ ،‬تهران‪ ،‬سال ‪ ۸96‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ .9‬سید مصطفی محقق داماد‪ ،‬بررسی فقهی خانواده‪ ،‬نکاح و انحالل آن‪ ،‬چاپ ‪ ، 5‬مرکز نشر اسالمی‪ ،‬بی جا‪ ،‬سال‬
‫‪ ۸69‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ . ۵‬شفایی‪ ،‬عبداهلل‪ ،‬احوال شخصیه شیعیان افغانستان‪ ،‬قم‪ ،‬جامعة المصطفی‪ ،‬اول‪ ،. ۸۳6 ،‬ص ‪267‬‬
‫‪ .‬صالحی مازندرانی‪ ،‬محمد‪ ،‬عبدالمجیدی‪ ،‬حسین علی‪،‬بررسی آثار و احکام طالق رجعی‪ ،‬آموزه های فقه مدنی‪،‬‬
‫دانشگاه علوم اسالمی رضوی‪ ،‬شماره ‪ ، ۸‬بهار و تابستان ‪ ۸95‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ . 2‬غروی تبریزی‪ ،‬میرزاعلی‪ ،‬التنقیح فی شرح العروه الوثقی‪ ،‬تقریرات درس آیت اهلل موسوی خویی‪ ،‬چاپ دوم‪،‬‬
‫قم‪ ،‬مؤسسه احیاء آثار االمام الخوئی‪ ،‬سال ‪ ۴27‬ق‪.‬‬
‫‪ . ۸‬قمی‪ ،‬میرزا ابوالقاسم بن محمد حسن‪ ،‬جامع الشتات‪ ،‬کیهان‪ ،‬تهران‪ ۸65 ،‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ . ۴‬قانون مدنی افغانستان‪ ،‬منتشره جریده رسمی سال ‪ ۸55‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ . 5‬قانون احوال شخصیه اهل تشیع‪ ،‬منتشره جریده رسمی سال ‪ ۸۳۳‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ . 7‬کاتوزیان‪ ،‬ناصر‪ ،‬حقوق مدنی خانواده‪ ،‬شرکت سهامی انتشار‪ ،‬تهران‪ ،‬سال ‪ ۸۳5‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ . 6‬محقق داماد‪ ،‬سید مصطفی‪ ،‬بررسی فقهی حقوق خانواده‪ ،‬ایران‪ ،‬مرکز نشر علوم اسالمی‪ ،‬چاپ شانزدهم‪ ،‬سال‬
‫‪ ۸69‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ . ۳‬محمد جعفر جعفرى لنگرودی‪ ،‬ترمینولوژی حقوق‪ ،‬نشر گنج دانش‪ ،‬سال ‪ ۸9۵‬هـ ش‪.‬‬

‫‪17‬‬
‫‪ . 9‬معین‪ ،‬محمد‪ ،‬فرهنگ فارسی‪ ،‬چاپ هجدهم‪ ،‬انتشارات امیر کبیر‪ ،‬سال ‪ ۸۳۵‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ .2۵‬مطهری‪ ,‬شیخ شفیق الرحمن‪ ،‬خالصة المسائل‪ ،‬حوزه علمیه احناف خواف‪ ،‬سال ‪ ۴۵2‬هـ ق‪.‬‬
‫‪ .2‬ندوی‪ ،‬شیخ شفیق الرحمن‪ ،‬فقه میسر بخش عبادات‪ ،‬شیخ االسالم احمد جام‪ ،‬سال ‪ ۸9‬هـ ش‪.‬‬
‫‪ .22‬ندوی‪ ،‬راشد حسین‪ ،‬فقه میسر بخش معاشرات و معامالت‪ ،‬شیخ االسالم احمد جام‪ ،‬تهران‪ ،‬سال ‪ ۸92‬هـ ش‪.‬‬

‫‪18‬‬

You might also like