Professional Documents
Culture Documents
از همسری که همدمش را به مام وطن داد تا پدری که پدرش را دیگر ندید و پسری که کفش هایش را زان پس نپوشید
از همسری که همدمش را به مام وطن داد تا پدری که پدرش را دیگر ندید و پسری که کفش هایش را زان پس نپوشید
پس نپوشید .همت کردند و آوین بود نیتشان صیاد دشمن بودند عباس هایی که فریاد بابایی فرزندانشان
را نشنیدند و اندرزگوی نوه شان نبودند .بر تشنه لبان کارون اژدر بودند و فهمیده تر از آنکه بگویند بهنام تر
از محمدی هست .جهان آرای دوران بودند و در دل کشوری رستگار.
مردان و زنانی که بدور از مردانگی و زنانگی ،رها از جنس و رنگ و اعتقاد گریان از آنها که برای پشت
داریشان بهشان پشت کرده بودند سنگر هارا پر تر از آزادی دربی 97میکردند .زور بازویشان نچندان اما ولی
ها داشت ایمان و ِعرقشان ،سرمای کویر را گرمای دلشان دل سرد میکرد سینه خیز سینه کش های مرز را رد
میکردند .مین میکاشتند و الله ی قرمز سبز میشد ،چشم بسته در راه وطن به زیر تانک میرفتند حتی اگر
تصدیق بعید تر از بعده ها بود .طلوع خورشید طلوعشان بود غروب خورشید طلوعشان بود جوری قدم
برمیداشتند انگار مطلعند از آنچه در طالعشان است سینه سپر و ایمان و غرور سالح آنقدر که صالح عراق را
بشد در صلح خواند .سالها بعد از دل آنان قاسمی بود هنوز ،دیگر عراق پیکار نمیکرد اما دشمن فراتر بود
و دفاع به خاک وطن خالصه نمیشد ،با موشک و تانک نه با زیرنویس و رونویس اخبار و ایالن ماسک و
دوج هایش جلو میآمدند ،اما مردم قاسم را بیش از این گران میدانستند و غرب را ارزان و وقیح تر از باقی
پول ماست ،وقت نابودی بود .دست بکار شدند و موفق اما تاریخ را نمیشود ترور کرد و ذهن هرکس در
دل خودش جاودان است و ریشه ی سردار دلها محکم تر از این است .کسی که نه فقط از اسالم و ایران ما
بلکه از تفکرات و اعتقادات ما ،از همه ی من از همه ی ما دفاع کرد.
یا علی؛