Professional Documents
Culture Documents
سیاست های شاه عباس اول در رونق تجای ایران
سیاست های شاه عباس اول در رونق تجای ایران
كليدواژهها
صفويه ،شاه عباس اول ،اقتصاد ،تجارت ،اقدامات
مقدمه
ثبات سياسي ،مركزيت شديد و امنيت داخلي به خصوص نظام راهداري موجب شد كه اقتصاد ايران در زمان
شاه عباس اول در مسير ترقي و شكوفايي گام نهد .يكي از چشمگيرترين ويژگيهاي اقتصاد اين دوره رشد
تجارت بود كه بيش از پيش توسعه يافت و موجب رونق اقتصادي كشور شد .افزايش توليدات كشاورزي و
صنعتي و توسعه معامالت داخلي و خارجي ،بهافزايش جمعيت ،فعاليت دائمي بازارها ،ايجاد مشاغل توليدي،
معامله گري و گردش پول كمك كرد.
باتثبيت اوضاع در اين دوره ،شهروندي گسترش يافت و حرفههاي گوناگون شهر نشيني به وجود آمد و حومه
شهر ،مواد خام اوليه را براي تهيه مصنوعات و امتعه تأمين ميكرد و در راههاي ارتباطي امن كه به وسيله
راهداران نظارت مي شد ،كاروانهاي بي مار ،به صورت منظم و وقفه ناپذير به حركت درآمدند .شهرهاي
اصفهان ،تبريز،اردبيل ،كاشان ،يزد ،بندر عباس ،همدان ،قزوين ،مشهد و بار فروش در دوران سلطنت شاه
عباس اول از نظر تجارت و توليدات صنعتي و كشاورزي گسترش يافتند.
بنا به نوشته«اولئاريوس» در تمام آسيا و حتي در تمام اروپا كشوري يافت نميشد كه تجارتش را به اصفهان
نفرستاده باشد كه بعضي از آنها عمده فروش و برخي ديگر خرده فروش بودند .وي ميگويد در بازار اصفهان
عالوه بر تجار ايراني ،از بازرگانان هندي ،تاتارهاي خوارزمي ،ترك ،ختايي ،بخارا ،يهودي ،ارمني ،گرجي ،و
در كنار آنها تجار اروپايي ا زانگلستان ،هلند ،فرانسه ،ايتاليا و اسپانيا مشاهده ميشوند .اولئاريوس ،عده
هندي ها را در اصفهان بالغ بر دوازده هزار نفر ذكر ميكند كه به فروش پارچههاي ابريشمي و نخي مشغول
بودند1 .
«ماند لسلو» تجارت ايران با اروپاييان را با عبارت زير توصيف ميكند« :هلنديها و انگليسيها از آن جا پول
نقد و بعضي از كاالهايي را ميآوردند كه يا به اروپا وارد ميكنندو يا اينك كه به هند ميبرند تا به قيمت خوبي
بفروشند .هلنديها نسبت به ديگران بهتر جاافتادهاند و در تمام ايران به تجارت فلفل ،جوزهندي ،ميختك و
ساير ادويه جات مشغول هستند هر چند كه آنها حاضر هستند در داد و ستد خود پول نقد و به خصوص ريال
و ريكس دالر اسپانيولي بدهند كه ايرانيان آنها را نسبت به ساير پولها ترجيح ميدهند چراكه آنها را ذوب
كرده و براي خود سكههايي با سود بيشتر ضرب ميكنند .انگليسيها پارچههاي انگليسي ،حلبي ،فوالد،
پارچههاي هندي و ابريشمي و پنبههاي غيرهندي خود را يا مفروشند و يا مبادله ميكنند .هنديان ،ساتن زرباف
و سيم باف ايران ،پارچههاي ابريشمي و پنبه رويزي ايراني را كه كليچه ناميده ميشود و الكاتيفر پرتغالي،
ابريشم خام ،پنبه ،روبار ،آب زعفران ،و گالب را خريداري ميكنند2» .
داكت كه در سال 1573م به كاشان رفته تحت تأثير فراواني انواع كاالها در بازار آن شهر قرار گرفت 3 .و
كارترايت در سال 1600م كاشان را انبار كاالهاي همه شهرهاي ايران مينامد و ميگويد« :ابريشمي كه ساالنه
براي بافت وارد كاشان ميشود بيشتر از پنبهاي است كه وارد لندن ميگردد4 » .
«توماس هربرت» در سفر خودبه ايران در سال 1617م هنگام ديدار از كاشان ،اين شهر را با چهار هزار خانواده
مهمتر از شهرهاي يروك ونورويچ در انگلستان ميداند5 .
محصول صنعتي كاشان دراين دوره ،انواع پارچه هاي حرير بود .تجارت اين كال ،عده بي شماري ا زبازرگانان
را از اطراف واكناف كشور به اين شهر كشانيده بود .مقدار زيادي از اين محصول به هند و ساير ممالك آسيايي
صادر ميشد .در اصفهان نيز صنعت طال كاري و نقره سازي و زري دوزي واهميت تجاري بود و تا اواخر عهد
صفويه موقعيت خود را حفظ كرد .اين امر در نوشتههاي سياحاني كه از آن ديدن كردهاند پيداست .تا رونيه،
شاردن ،كارري و ديگران از جمعيت و بزرگي شهر تبريز و بازارها و كاروانسراهاي عالي آن و نير موقعيت
مهم تجاري شهر سخن گفتهاند .گروه بي شماري از تجار و بازرگانان مختلف از مليتهاي گوناگون در اين شهر
به تجارت مشغول بودند .عده زيادي صنعت گر ابريشم بافت ماهر در تبري وجودداشتند كه نفيس به عمل
ميآوردند .تمام محصول ابريشم خام گيالن به تريز غوارد ميشد ودر آنجا براي تهيه نخ و پارچههاي ابريشمي
مصرف ميشده است6 .
بزرگترين و مهمترين مال التجاره ايران در اين دوره ،ابريشم طبيعي محسوب ميشد كه عمدتاً از استانهاي
شمالي :استرآباد ،مازندران و گيالن و به ميزان كمتري در خراسان و اطراف يزد توليد ميشد در اين ميان ابريشم
گيالن از اهميت ويژه اي برخوردار و سهم بيشتري را دارا بود .از اين نظر گيالن و مازندران از شهر مهم در نزد
سالطين صفوي بودند و ابريشم گيالن در تمام كشورهاي اروپايي اشتهار خاص داشت و توانست بازرگان
خارجي را به سوي خود بكشاند.
قسمتي از محصول ابريشم توليدي در اين زمان ،به خارج صادر ميشد و بقيه در داخل به مصرف تهيه
پارچههاي لطيف ابريشمي ميرسيد .اين پارچهها در كارخانه هاي معروف يزد ،كاشان ،اصفهان و غيره به عمل
ميآمد كه از اين محصول نيز قسمتي در داخل به فروش ميرفت و قسمتي به بازارهاي خارجي عرضه ميشد.
7به واسطه همين محصول ابريشم ،حكومت صفويان با اغلب كشورهاي خارجي مناسبات تجاري گسترده پيدا
نمود و به بعضي از ممالك ،عمال و نماينده بازرگاني فرستاد .چنانكه «شاردن» ،ضمن تحسين از توسعه
مناسبات بازرگاني در عهد صفويه مينويسد« :بازرگانان ايراني در تمام نقاط از سوئد گرفته تا چين ،نماينده
دارند و به كار بازرگاني مشغولاند» 8
در اين عصر ،بندر هرمز براي شاه عباس از لحاظ صدور ابريشم ايران كه در انحصار خزانه شاهي بود اهميت
فراوان داشت .در طي قرن دهم هجري قمري ،هرمز توانست نقش تجاري خود را با داشتن يك «حمل و نقل
بزرگ» ايفا كند .زيرا هرمز مركزي بود براي هلند ،ايران ،عربستان ،عثماني و همه مناطق و كشورهاي دور و
نزديك ،معموالً مملو از ايرانيان ،ارمنيان ،تركها و همه مليتهاي ديگر نظير و نيزيان بود كه در آنجا براي
خريد ادويه جات و سنگهاي قيمتي كه به فراواني از هند به هرمز آورده ميشد حضور داشتند .اين كاالها
سپس از آن از طريق خشكي به ونيز فرستاده ميشدند.
در هر سال دو بار كاروانهاي بزرگي از نواحي مديرتانه و ايران ،مال التجارههاي خود را به هرمز مياوردند و
كاالهاي خويش را عرضه ميكردند واز اين جهت ترافيك بزرگي در هرمز به وجود ميآمد و بازرگانان
گوناگون به خريد و فروش ميپرداختند9 .
شاه عباس سعي داشت كه ابريشم ايران از طريق راه كاروان روي عثماني كه با ايران دشمن بود و عوارض
گزافي بابت عبور دريافت ميكرد به اروپا صادر نشود بلكه از راه دريايي و هرمز و دور افريقا ارسال گردد و
مخارج حمل ابريشم از طريق مذبور راه ارزانتر از راه عثماني يا راه ولگا ،خزر تمام ميشد ونفع بيشتري براي
شاه داشت .به دنبال اعزام نمايندگان و سفرايي از جانب شاه عباس به دربار كشورهاي اروپاييي جهت انجام
مذاكره درباره صدور ابريشم و ديگر كاالهاي ايران و آمدن عامالن آن كشورها به ايران ،سرانجام رقابت
كشورهاي مختلف در ايران جهت خريد ابريشم آغاز شد.
با تأسيس كمپاني هاي مختلف هند شرقي انگليس و هلند و در اخر كمپاني فرانسه و ورود به بازار تجارت
ايران دوره اي از رقابت اين كمپاني ها آغاز شد .اين شركتها توانستند تجارتخانههايي در ايران و مخصوصاً
در گيالن ،اصفهان ،هرمز و شهرهاي ديگر تأسيس نموده و مشغول داد و ستد كاالهاي ابريشمي و غير آن
شوند .درنتيجه به ويژه تجارت ابريشم در ايندوره ،يكي از راههاي عمده تأمين درآمد دولت صفوي محسوب
ميگشت كه از فروش آن ،ساليانه مبالغ هنگفتي عايد خزانه شاهي ميشد .تجارت فراوردههاي ابريشمي
(انواع منسوجات و فروشهاي ابريشمي) كه خود يكي از اقالم مهم صادراتي ايران را در عصر صفوي تشكيل
ميداد نيز ساليانه پول هنگفتي را وارد مملكت ميكرد و مشتريان فراواني را از اكناف عالم به اين سو
ميكشانيد.
مالياتي كه از توليد كنندگان ابريشم و ديگر محصوالت كشاورزي مطالبه ميشد و نيز حقوق گمركي و عوارض
راهداري كه از محمولهها و كاروانهاي تجاري دريافت ميشد مبلغ بسياري ميشد كه به خزانه دولت وارد
ميشد.
نتيجه
از آنچه بيان شد مي توان نتيجه گرفت كه شاه عباس با برقراري امنيت سياسي واقتصادي ،ايجاد كاروانسراها،
سخت گيري و مبارزه با راهزنان و دزدان و حفظ راهها ،پشتيباني از ترقي و رشد تجارت و صنايع و حرف و
حتي در برخي جنبه ها ،معاف داشتن مردم از پرداخت ماليات ،توانست به امر تجارت رونق خاصي ببخشد و
در اين امر انحصار ابريشم را كه يكي از كاالهاي استراتژيكي بود خود به دست گرفت.
او با اقدامات خود در زمينه افزايش و ترقي تجارت ،ضمن بهبودي اين امر ،از يك طرف عايدات دربار شاهي
را از راه فروش كاالهاي ايران من جمله ابريشم افزونتر ساخت واز طرف ديگر با افزايش توليد ابريشم در
كشور ،درآمد وثروت بازرگانان از راه تجارت ابريشم و ساير كشاورزان و توليدكنندگان مناطق ابريشم خيز به
واسطه توليد و فروش آن باال رفت به گونهاي كه اولئاريوس مينويس« :ابريشم ثروت هنگفتي را براي
ايرانيان به ويژه آنان كه چندين محوطه براي پرورش كرم ابريشم دارند به ارمغان ميآورد26 » .
همچنيناين اقدامات كه رشد توليد ابريشم و ساير محصوالت ،و تسهيل امر داد و ستد را به دنبال داشت موجب
روابط هر چه بيشتر ايرانيان با كشورهاي اروپايي گرديد و رقابت دولتها و كمپانيهاي مختلف را در تجارت
ايران موجب گشت .از اين رو معاهداتي مختلفي نيز در زمينه تجارت (به ويژه ابريشم) دراين دوره بين ايران
و اروپاييان منعقد شد و ايران در طي قرون دهم و يازدهم هجري در تجارت ابريشم به مقام شاياني دست پيدا
كرد.
پينوشتها و يادداشتها
-1اولئاريوس ،آدام ،سفرنامه آدام اولئاريوس ،ترجمه حسين كردبچه ،ج ،2بي جا :شركت كتاب براي همه،
،1369ص .611
2- meindelslo, J, A, Beshryvingh van de gedenkwaerdige zeeenlandt – reyza dooe
persiennaae oost-indien, PARIS, 1679, pp, 11-12
نقل از :عيساوي ،چارلز ،تايخ اقتصادي ايران ،ترجمه يعقوب آژند ،چاپ دوم ،تهران ،نشر گسترده،1369 ،
صص .15-16
3- ducket, Jeffrey, account relation to Iran, in , R Hakluyt, 1589, p 424.
معتضد ،خسرو ،حاج امين الضرب و تاريخ تجارت و سرمايهگذاري صنعتي در ايران( ،تهران):انتشارات
جانزاده ،1366 ،ص .111
-4ايرانشهر ،نشريه شماره 22كميسيون ملي يونسكو در ايران ،ج ،2چاپخانه دانشگاه شيراز ،1343 ،ص
.920
5- Herbert, Thomas, Travels in Persia 1627-29, London, bread travelers, 1928, P
184.
-6كارري ،جملي ،سفرنامه كارري ،ترجمه عباس نخجواني و عبداللعلي كارنگ ،آذربايجان شرقي ،اداره
فرهنگ و هنر ،1348 ،ص .148-58
-7درباره تبريز ،ر .ك :كارري ،جملي ،پيشين ،ص ،21تاورنيه ،ژان باتيستف سفرنامه تاورنيه ،ترجمه ابوتراب
نوري ،چاپ چهارم ،تهران :انتشارات كتابخانه سنايي و تأييد اصفهان ،1369 ،ص ،67شاردن ،ژان ،سياحتنامه
شاردن ،ترجمه محمد عباسي ،ج ،2تهران :انتشارات امير كبير ،1345 ،ص .289
8- The cambidge History of Iran, vol, 6, London, Cambridge university press,
1980, p 437.
مقايسه شود با :تاورنيه ،ژان باتيست ،ص ،602كارري ،جملي ،پيشين ،ص .149
-9شاردن ،ژان ،پيشين ،ج ،4ص .371
-10درباره اهميت تجاري هرمز بنگريد به :ابن بطوطه ،سفرنامه ،ترجمه محمد علي موحد ،ج ،1تهران،
بنگاه ترجمه و نشر كتاب ،ص . 268سمرقندي ،عبدالرزاق ،مطلع سعدين و مجمع بحرين ،ج ،2در حوادث
سال 458ﻫ .ق ،قائم مقامي ،جهانگير ،اسناد فارسي و عربي و تركيب دولت پرتغال ،تهران ،1354 ،ص 33و
بعد اقبال ،عباس ،مطالعاتي در باب بحرين و جزاير و سواحل خليج فارس ،تهران ،1328 ،ويلسن ،آرنولد،
خ ليج فارس ،ترجمه محمد سعيدي ،تهران ،انتشارات علمي و فرهنگي ،1310 ،نوايي ،عبدالحسين ،ايران و
جهان ،ج ،1تهران :مؤسسه نشر هما ،1370 ،صص .248-258
-11جهت آگاهي از اقدامات شاه عباس در امر تجارت ،ر .ك :تاورنيه ،ژان باتيست ،پيشين ،ص ،618و بعد
The Cambridge history of Iran 6, pp 435-440.
طاهري ،ابوالقاسم ،تاريخ سياسي واجتماعي ايران از مرگ تيمور تا مرگ شاه عباس ،چاپ دوم ،تهران :شركت
سهامي كتابهاي جيبي و انتشارات فرانكلين ،1354 ،صص .338-339فلسفي ،نصراهلل ،زندگاني شاه عباس
اول ،ج ،5چاپ چهارم ،تهران :انتشارات علمي ،1367 ،صص .227-23
-12بنگريد به :دالواله ،پيترو ،سفرنامه پيترو دالواله ،ترجمه شعا ع الدين شفا ،چاپ دوم ،تهران :انتشارات
علمي و فرهنگي ،1370 ،صص .142-147
13- steens gaard, the asian trade revolution of the seventeenth century, chivago,
1973, p 381.
-14تاورنيه ،ژان باتيست ،پيشين ،صصص .403-405
-15درباره اشكال مختلف شكنجه و مجازات راهزنان و دزدان دستگير شده ر ،ك :تاورنيه ،ژان باتيست،
پيشين ،صص 606-614كارري ،جملي ،پيشين ،صص .137-138تركمان ،اسكندربيك ،تاريخ عالم آراي
عباسي ،ج ،3به اهتمام ايرج افشار ،تهران ،انتشارات امير كبير و كتابفروشي تأييد اصفهان ،1350 ،ص ،1103
دالواله ،پيشرو ،پيشين ،صفحات مختلف ،منجم ،جالل الدين محمد ،تاريخ عباسي يا روزانه مالجالل ،به
كوشش سيف اهلل وحيدنيا ،تهران ،انتشارات وحيد ،1366 ،صص 190 ،120-121و ،421فلسفي ،نصراهلل
پيشيني ،ج ،2صص .503-508
16- the Cambridge history of iran , vol 6, p 453.
درباره اقدامات راه سازي شاه عباس در مازندران ،ر ،ك:تاريخ عالم آراي عباسي ،تصحيح محمد اسماعيل
رضواني ،ج ،3تهران:دنياي كتاب ،1377 ،صص 1643و .1641
-17درباره وضعيت كاروانسراها در ايران به مأخذ زير مراجعه شود:تاورنيه ،ژان باتيست ،پيشين ،صص -130
. 122كارري ،جملي ،پيشين ،صفحات مختلف ،سيرو ،ماكسيم ،كاروانسراهاي ايران و ساختمانهاي كوچك
ميان را ،ترجمه عيسي بهنام ،قاهره ، 1949 ،صفحات مختلف ،شاردن ،ژان ،پيشين ،مجلدات مختلف شاردن
فقط در اصفهان ،1802باب كاروانسرا احصا كرده است.
Siroux, maxime, les caravanserais routiers safavids, in : Iranian studies, vol 7,
1974, pp, 348-362.
-18وارتمان ،لودويك ،سفرنامه هاي اروپاييان ،ترجمه غالمرضا ورهرام ،تهران ،مؤسسه انتشارات امير كبير،
،1364صص ،73-74تاج بخش ،احمد ،ايران در زمان صفويه ،تبريز ،انتشارات كتابفروشي چهر،1440 ،
ص .55
-19والسر ،سيبيال شوشتر ،ايران صفوي از ديگاه سفرنامه هاي اروپاييان ،ترجمه غالمرضا ورهرام ،تهران،
مؤسسه انتشارات امير كبير ،1364 ،صص ، 73-74تاج بخش ،احمد ،ايران در زمان صفويه ،تبريز ،انتشارات
كتابفروشي چهر ،1441 ،ص .55
The canbridge history of iran, p 444.
-20تركنان ،اسكندرييكه ،پيشين ،ج ،3ص .1801
-21والئاريوس ،آدام ،پيشين ،ص ،611دالواله ،پيترو ،پيشين ،صص ،142-147تاورنيه ،ژان باتيست،
پيشين ،ص ،409كاتف ،فدت آفاناس يويچ ،سفرنامه كاتف ،ترجمه محمد صادق همايونفرد ،تهران ،چاپ
شركت ديااستريپ ،1365 ،ص .64
-22درباره كوچاندن ارامنه از نواحي ارمنستان به اصفهان و مازندران توسط شاه عباس ،ر.ك .تركمان،
اسكندرييكه ،پيشين ،ج ،2صص ،668-669تاورنيه ،ژان باتيست ،پيشين ،صص ،400 ،401شاردن ،ژان،
پيشين ،ج ،8صص . 94-95قوكاسيان ،هراند( ،شاه عباس و ارامنه جلفاي اصفهان) ،مجله هور ،ش ،34
فروردني ،1353 ،صص .60-62فلسفي ،نصر اهلل پيشين ،ج ،1ص ،47و بعد ،ج ،3صص .1107-1119
Gregorian, varta, minorities of isfahanl : the Armenian community of Istahan
1587 – 1722 in : Iranian studies, vol 11, 1978, pp 658-661.
-23در اين باره ،ر .ك :دالواله ،پيترو ،پيشين ،صص .170-171
-24تاورنيه ،پان ،باتيست ،پيشين ،ص ،515مينورسكي ،سازمان اداري حكومت صفوي ،ترجمه مسعود
رجب نيا ،تهران ،انتشارات اميركبير ،1370 ،ص .31
-25درباره ن قش ارامنه در تجارت و اقتصاد صفويه ،ر.ك :سفرنامه تاورنيه ،صص .401-405فلسفي،
نصراهلل ،زندگاني شاه عباس ج ،3صص .1107-1151
Gregorian, varta, op, cit
-26اولئاريوس ،آدام ،پيشين ،ص .63
فهرست منابع
-ابن بطوطه ،سفرنامه :ترجمه محمد علي موحد ،ج ،1تهران :بنگاه ترجمه و نشر كتاب،
-اولئاريوس ،آدام ،سفرنامه اولئاريوس ،ترجمه حسين كردبچه ،ج ،2تهران:كتاب براي همه.1369 ،
-ايرانشهر ،نشريه شماره 22كميسيون ملي يونسكو در ايران ،ج ،2چاپخانه دانشگاه شيراز.1343 ،
-تاج بخش ،احمد ،ايران در زمان صفويه تبريز :انتشارات كتابفروشي چهر.1440 ،
-تارونيه ،ژان باتيست ،سفرنامه تاورنيه ،ترجمه ابوتراب نوري ،چاپ چهارم ،تهران ،انتشارات كتابخانه سنايي،
.1360
-تركمان ،اسكندربيك ،تايخ عالم آراي عباسي ،به اهتمام ايرج افشار ،ج ،3تهران :انتشارات امير كبير و
كتابفروشي تأييد اصفهان.1350 ،
-دالواله ،پيترو ،سفرنامه پيترو دالواله ،ترجمه شعاع الدين شفا ،چاپ دوم ،تهران :انتشارات علمي و فرهنگيف
.1370
-سيرو ،ماكسيم ،كاروانسراهاي ايران و ساختمانهاي كوچك ميان راه ،ترجمه عيسي بهنام ،قاهره.1949 ،
-شاردن ژان ،سياحتنامه شاردن ،ج 2و 4ترجمه محمد عباسي ،تهران :انتشارات امير كبير.1345 ،
-طاهري ،ابوالقاسم تاريخ سياسي و اجتماعي ايران از مرگ تيمور تا مرگ شاه عباس .چاپ دوم ،تهران،
شركت سهامي كتابهاي جيبي و انتشارات فرانكين.1354 ،
-عيساوي ،چارلز ،تايخ اقتصادي ايران ،ترجمه يعقوب آژند ،چاپ دوم ،تهران ،نشر گسترده.1369 ،
-فلسفي ،نصراهلل ،زندگاني شاه عباس اول ،ج ،3 ،2 ،1و 5چاپ چهارم ،تهران ،انتشارات علمي.1367 ،
-تاريخ روابط ايران و اروپا در دوره صفويه ،قسمت اول ،تهران :چاپخانه ،ايران.1316 ،
-قائم مقامي ،جهانگير ،اسناد فارسي و عربي و تركي دولت پرتغال ،تهران.1354 ،
-قوكاسيان ،هراند( ،شاه عباس و ارامنه جلفاي اصفهان) مجله هور ،شماره ،44فروردين.1353 ،
-كاتف ،فدت آفاناس يوپچ ،سفرنامه كاتف ترجمه محمد صادق همايونفرد .تهران :چاپ شركت ديااستريپ،
.1356
-كارري ،جملي ،سفرنامه جملي كارري ،ترجمه عباس نخجواني و عبدالعلي كارنگ ،آذربايجان شرقي ،اداره
فرهنگ و هنر.1348 ،
-معتضد ،خسرو ،حاج امين الضرب و تاريخ تجارت وسرمايه گذاري صنعتي در ايران ،تهران ،انتشارات
جانزاده.1366 ،
-منجم ،جالل الدين محمد :تاريخ عباسي يا روزنامه مالجالل ،به كوشش سيف اهلل وحيدنيا ،تهران ،انتشارات
وحيد.1366 ،
-منشي ،اسكندربيك ،تاريخ عالم آراي عباسي ،تصحيح محمد اسماعيل زضواني ،ج ،3تهران :دنياي كتاب،
.1377
-نوايي،عبدالحسين ،ايران و جهان ،ج ،1تهران :مؤسسه نشر هما.1377 ،
-والسر ،سيبيال شوستر ،ايران صفوي از ديدگاه سفرنامههاي اروپاييان ،ترجمه غالمرضا ورهرام ،تهران :مؤسسه
انتشارات امير كبير.1364 ،
- Herbert, themas, travels in Persia 1627- 29, London, bread way thravellers,
1928.
- siroux, maxime, les caravanserais routiers safavids, in Iranian studies, vol 7,
1974, 343-362.
- steens gaard, the asian revolation of the seventeenth century, Chicago, 1973.
- the Cambridge history of Iran , vol 6 (the timurid and safavid periods) , edited
by peter Jackson and Laurence lockhart, London, Cambridge vniversity press,
1980.