Professional Documents
Culture Documents
کسروی- القاب و پرتره های امیرکبیر
کسروی- القاب و پرتره های امیرکبیر
کسروی- القاب و پرتره های امیرکبیر
القاب و پرترههای
میرزا تقیخان امیرکبیر
éدکتر رضا کسروی* (عضو هیئت علمی دانشگاه)
ایران عص ِر قاجار
ِ *پژوهشگر القاب ،انساب ،رجالشناسی و هنر در
استاد ارجمند جناب آقای دکتر رضا کسروی سخنرانی خود را در پنجم بهمن 98در مرسه دارالفنون به سفارش این فصلنامه
به صورت یک مقاله علمی تنظیم و به مجله ارائه نمودند که از ایشان تشکر می کنیم.
51
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
ِ
مخفف (مشتق
ِ لقب امي ِرنظامى
شكل تغييريافته از ِ ِ رسمى امي ِرنظام .صاحبان اين ِ منصب
ِ ـ
جايگزين) بهترتیب عبارت بودند از محمدخان زنگنه امي ِر نظام ،ميرزا محمدتقى خان فراهانى
امي ِر نظام اتابيك اعظم و محمدقاسم ميرزا امي ِر نظام وليعهد [پیشین].
اما در سال 1285ق ،ناصرالدینشاه فرزند خود ،شاهزاده كامران ميرزا نایبالسلطنه را به
منصب «امي ِركبير» منصوب و ملقب کرد [صنیعالدوله۱۲۹۴ ،ق ،ج ۱۰۲ :۲و ]۲۳۱و ِ لقب ـ
این لقب تا پایان دولت قاجاریه بهعنوان لقب ـ منصب و سپس لقبی توصيفى (اعتمادالسلطنه،
1306ق ۲۹۷ ،۲۸۰ ،۱-۴ :و ،]۳۴۲تنها در مورد ایشان بهکار میرفت و لقبی بود مجزا از لقب ـ
متقاضیان ناکامی نیز داشت؛ از جمله حسینقلی
ِ منصب امیرنظامی .این لقب ،در دورههای بعدی ِ
لقب امیرکبیری را از شروط خود برای ِ
خان مافی نظامالسلطنه که در سال 1316ق دریافت ِ
پذیرش وزارت آذربایجان و پیشکاری ولیعهد برشمرد و مورد موافقت مظفرالدین شاه قرار نگرفت
[سپهر ۵۳۴ ،۳۵۸ :۱۳۸۶ ،و .]۸۱۵
دولتی منتشر نشده که تاکنون به رؤیت نگارنده
ِ خان امیر ،آنچه از اسناداما در باب میرزا تقی ِ
رسیده و نیز از اسناد چاپ شده در آثار پیشکسوتان (مرحوم فریدون آدمیت ،مرحوم عباس اقبال
آشتیانی ،مرحوم حسین م ّکی و سیدعلی آل داود) معلوم میشود این است که ناصرالدینشاه در
مکاتبات خود با میرزا تقیخان ،وی را صرفاً «جناب امیرنظام» خطاب میکرد [آل داود:1394 ،
۵۸۰ ،۳۸۴-۳۸۶ ،۳۰۰-۳۰۳ ،۲۶۰و .]۵۸۱در عقدنامة میرزا تقیخان با ن ّواب ملکزاده خانم
(خواهر شاه که بعدها عزتالدوله لقب گرفت) در 22ربیعاالول ،1265داماد بهصورت اتابک
اعظم امیراالمراء االفخم میرزا محمدتقی خان امیرنظا ِم سپاه منصوره ذکر شده که «اتابک اعظم»
منصب ایشان بوده است [پیشین]. ِ بـلقب وی و «امیرنظام» ،لق ِ
«امی ِرکبی ِر نظام اتابک اعظم» و «جناب صورتِ در سایر اسناد رسمی نیز از ایشان ،به
جاللتمآب اتابیک اعظم امی ِرکبیر» یاد شده است [اعتمادالسلطنه 1306 ،ق،۲۹۷ ،۲۸۹ ،۱-۴ :
عناوین «جنابِ دولتی «وقایع اتفاقیه» ،ذکر ایشان با
ِ و .]۳۴۲در برخی اسناد از جمله در روزنامة
«شخص اول دولت» رفته [وقایع اتفاقیه ]۱۳۷۳ ،و در آثار ِ اتابک اعظم امیرکبیر نظام» و نیز
عنوان «میرزا
ِ ال در «مرآتالوقایع مظفری» ،اثر میرزا عبدالحسین خان سپهر ،از متأخر ،مث ً
منصب
ِ تقیخان صدراعظم امیرنظام» بهره بردهاند [سپهر ۵۳۴ ،۳۵۸ :۱۳۸۶ ،و .]۸۱۵لقب ـ
«صدراعظم» در زمان حیاتِ امیر ،جز در ُمراسالت خارجی ،معموالً بهکار نمیرفت و پیش از
شگون بد ،از این لقب
ِ مل عباس ایروانی (حاجی میرزا آقاسی) گویا به منظور پرهیز از او نیز ّ
عنوان شخص اول اکتفاکرد. ِ استفاده نکرد و به همان
خان امیر
اما در اینجا به بحث تصویرها یا همان پرترههای موجود و منسوب به میرزا تقی ِ
میپردازیم .مشهورترین این تصویرها که قاعدتاً اغلب ایرانیان از کتابهای درسی و رسانهها آن
را بهعنوان تصویر امیرکبیر به یاد دارند ،عکسی است که بهصورت سیاه و سفید از پرترة رنگ
روغن تمامق ِد امیر ،اثر مرحوم استاد سیدحسین ارژنگی ،مشهور به «میرمص ّور» انداخته شده و ِ
صرفا تصویری خیالی از امیر است که در دورة پهلوی اول کشیده شده است .همچنین مرحوم ً
52
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
به مناسبت سالروز
شهادت امیرکبیر
میرمص ّور در 29اسفند 1308یک تصویر سیاهقلمی بهعنوان امیرکبیر از روی عکسی قدیمی
خلق کرد ،ولی اشتباه آن مرحوم این بود که عکس عباسقلی خان نوری ،ملقب به سیفالملک را
بهعنوان امیرکبیر در نظر گرفته بود .این عکس در جلد دوم کتاب مشهور مرحوم مهدی بامداد
در صفحة 232قابل مشاهده است [بامداد ،1378 ،ج ۲۰۹-۲۲۱ :۱و .]۲۳۲-۲۳۴
مرحوم یحیی ذکاء ،در کتاب «زندگی و آثار استاد صنیعالملک» به حق ،به ر ّد ادعایِ
انتساب یکی از آثار میرزا ابوالحسن خان صنیعالملک به امیرکبیر پرداخته است [ذکاء:۱۳۸۴ ،
۳-۸و .]۱۱۷-۱۱۸نگارنده با بررسی منابع متفاوت سرانجام با استناد به پرترة سیاهقلم بسیار
مشابه از میرزا محمدصادق قائممقام (که در 1275ق .چندی به لقب امینالدوله ملقب شده
بود) [صنیعالدوله ۱۳۱۳ :۱۳۷۶ ،و .]۱۵۹۵دریافت که پرترة موجود در موزة ملی ایران به این
شخص تعلق دارد و معمای مورد نظ ِر مرحوم ذکاء ظاهرا ً باید حلشده تلقی شود .پرترة سیاهقلم
البلدان ،صفحة 231از نسخة اصلی (چاپ سنگی) مذکور ،اثر ابوتراب غفاری ،در جلد دوم مرآت ُ
قابل مشاهده است [پیشین].
از برخی پرترههای تخیلی و غیرقابل ذکر که بگذریم ،بجاست که از پرترة رنگ روغنی روی
گونی ،بزرگ و تمامقد امیر نام ببریم که تصویر آن در صفحة 214کتاب بامداد منتشر شده
است [بامداد ،1378 ،ج ۲۰۹-۲۲۱ :۱و ج .]۲۳۲-۲۳۴ :۲اصل این نقاشی اینک در مدرسة
دارالفنون تهران نگهداری میشود که تصوی ِر باکیفیت آن توسط دوست و پژوهشگر گرامی،
آقای مجید عبدامین در اختیار نگارنده قرار گرفت .بعدها دوستان در مدرسة دارالفنون اجازه
دادند که عکسهای باکیفیتی از آن توسط نگارنده تهیه شود و نام نقاش هم توسط اینجانب
به کمک مؤثر آقای مهندس علی یوسفلوئی شناسایی شد .نقاش این پرتره که به منظور نصب
در دارالفنون و احتماالً در دورة پهلوی اول کشیده شده ،مصطفی نجمی (براد ِر ناص ِر نجمی) و از
شاگردان مکتب کمالالملک است .ولی این پرترة ارزشمند نیز خیالی است و سعی نقاش بر این
بوده که چهرهای خشن و مقتدر از امیرکبیر به تصویر بکشد.
پرترة مشهور بعدی نقاشی رنگ روغنی است که اینک در «کاخموزة گلستان» در معرض
دید عموم قرار دارد (تصویر .)1تاکنون چنين تصور میشد که این پرتره در زمان حیات امیر ،در
سال ۱۲۶۵ق توسط میرزا محمدابراهیم نقاشباشی اصفهانی به سفارش ناصرالدینشاه کشیده
شده است .این تصویر توسط پژوهشگران در سالهای اخیر بهعنوان پرترة معتبر امیر زینتبخش
جلد کتابهایی نیز بوده است .ولی الزم است در مورد آن مطالبی روشن شود :نخست اینکه
این نقاشی از ابتدا در کاخ گلستان قرار نداشته و حداقل تا سال ۱۳۱۶خورشیدی در مجموعة
خصوصی میرزا حسن خان مهران ،ملقب به معتضدالدوله و متخلص به «رفاهی» قرار داشته
است [صدیق .]۳۵۵ :1316 ،همچنین در یادداشتهای شادروان دکتر حسین محبوبی
اردکانی در فهرستنویسی عکسهای تاریخی ایران ،موجود در کتابخانة دانشگاه تهران ،این
نقاشی متعلق به خانوادة معتضدالدوله رفاهی عنوان شده است [محبوبی اردکانی.]۹۵ :1363 ،
نکتة دوم سبک و سیاق این پرترة رنگ روغن است که با سبکهای متداول در اوایل
53
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
سلطنت ناصرالدینشاه تفاوت دارد و به سبک اروپایی کشیده شده است .نکتة سوم اینکه با
دارشدن بوم و کهنگی روی نقاشی دیده ِ ترک ،موج توجه به قدمت نقاشی ( 1265ق ).آثاری از َ
نمیشود (اگرچه بوم و چارچوب کهنهاند) .مشخص نیست که آیا به دالیل خاصی اینگونه سالم
مانده یا در جریان مرمتهای بعدی چنین حالتی یافته است یا اینکه پرتره بر روی بو ِم کهنه
بازآفرینی شده است .عجالتاً به نظر نگارنده میرسد که نقش و نوشتة روی بوم در دورههای
بعدی بازآفرینی شدهاند و لذا در اهمیت و اصالت این نقاشی باید بهطور جدی شک کرد.
البلدان در عصر ناصری ،از این پرتره که تصور اتفاقاً به همین دلیل در تهیة کتاب مرآت ُ
زمان حیاتِ امیر کشیده شده است ،استفاده نشد و سفارش پرترة دیگر و کمابیش میشود در ِ
متفاوتی از امیر داده شد که برخالف پرترة اول که چهرهای آرام و مقتدر را نشان میدهد ،امیر را
ال درعبوس و متکبر به تصویر کشیده است (چون پرترة منسوب به میرزا ابراهیم نقاشباشی اص ً
آن دوران در کاخ گلستان نبوده است) .این پرترة دوم که اصل آن سیاهقلم است و تصویر آن در
مرآتالبلدان به چاپ رسید ،امضای نقاش را با خود ندارد ،ولی میدانیم که سیاهقلمهای منتشر
شده در مجلدات این کتاب ،کا ِر میرزا ابوتراب خان غِفاری کاشانی (سرهنگ و نقاشباشی
وزارت انطباعات و برادر میرزا محمدخان نقاشباشی کمالالملک) و نیز میرزا عباس ن ّقاش و
باسمهچی است .اما از سبک کار به نظر میرسد که کار میرزا ابوتراب خان باشد (تصویر .)3
این نقاشی سیاهقلم ،الهامبخش نقاشان دیگری در دورههای بعد شد .برای مثال ،میتوان
روغن کشیده شده توسط صمصامالدین ذوالفقاری مص ّورالممالک (معلم نقاشی ِ به پرترة رنگ
دارالفنون) در سال 1337ق ،در دوران سلطنت سلطان احمدشاه قاجار اشاره کرد که تصویر آن
را ابتدا پژوهشگر هن ِر دورة قاجار ،آقای نیایش پورحسن با بزرگواری در اختیار نگارنده قرار داد و
سپس تصویر بسیار باکیفیت آن را آقای اکبر شریفزاده مرحمت کرد (تصویر .)4
پرترة مهم دیگر در همان سال 1294ق ،یعنی همزمان با چاپ جلد نخست مرآتالبلدان،
توسط یحیی غِفاری کاشانی ،مشهور به «ابوالحسن خان ثالث» قاعدتاً به سفارش شاه و ظاهرا ً
با تکنیک آبرنگ روی کاغذ کشیده شده است (تصویر .)5
مشخص نیست کدام تصویر یا توصیف الهامبخش نقاش در خلق این اثر بوده است .این
نقاشی نیز همچون پرترة مصورالممالک دارایِ یک ایراد کوچک تاریخی است :تصویر کوچک
تمثال همایون» که بر پایین گردن یا سینة امیرکبیر قرار گرفته است، ِ «نشان
ِ ناصرالدینشاه در
شدن امیر نشان میدهد؛ ِ شاه را در سنین میانی سلطنت ،یعنی حداقل دو دهه پس از کشته
ایرادی که در پرترة محمدابراهیم نقاشباشی به این صورت به چشم نمیخورد .البته در پرترة
ِ
واقعیت نشان تمثال بدون سبیل و با کالهی کوتاهتر از
منسوب به ابراهیم نقاشباشی نیز شاه در ِ
آن دوره ترسیم شده که اشتباه است .تصویر این نقاشی را نیز آقای پورحسن مرحمت کرد.
کاشانی نقاشباشی ملقب به صنیعالملک و شاگردانش ِ اما از مرحوم ابوالحسن خان غفاریِ
قالب مینیاتور از امیرکبیر در نقش جعفر برمکی در کتاب مذ َّهب و مص َّور ِ
آبرنگ در ِ پرترهای
«هزار ویکشب» موجود است که عالقهمندان میتوانند برای مشاهدة تصوی ِر کامل و باکیفیتِ
54
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
به مناسبت سالروز
شهادت امیرکبیر
تصویر 4پرترة امیر ،اثر صمصامالدین ذوالفقاری پرترة احتماالً بازآفرینی شده از میرزا تقیخان امیرکبیر منسوب به محمدابراهیم تصویر1
مصورالممالک .رنگ روغن روی بوم .سال 1337ق نقاشباشی .رنگ روغن روی بوم .تاریخ نقاشی سال 1265ق است ،ولی جای بحث دارد .الزم به ذکر است،
(محفوظ در سازمان اسناد و کتابخانة ملی ایران) از محمدابراهیم نقاشباشی تنها یک اثر در کاخ گلستان وجود دارد که آن هم به مجموعهای خصوصی تعلق
داشته و بعدها به کاخ منتقل شده است.
تصویر 2بین چهرة امیر (راست) با امیرزاده میرزا احمدخان ساعدالملک (چپ) شباهت وجود دارد.
مشخص نیست که پسر شبیه پدر بوده یا بعدها از روی عکس پسر ،پرترة امیر در این نقاشی بازآفرینی
شده است (فرضیة نگارنده) .بهویژه آنکه چهرة امیر در این پرتره شباهتی به نقاشیهای مکتب
تصویر 5پرترة امیر ،اثر یحیی خان غفاری صنیعالملک ندارد و میدانیم که صنیعالملک در شبیهسازی و حتی نشان دادن حاالت روانشناختی
(ابوالحسن ثالث) .آبرنگ روی کاغذ .سال 1294ق. سوژههای خود استاد بوده است.
55
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
نفیس «شاهکارهای نگارگری ایران» از انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی، ِ آن به کتاب
مرحوم امیر صورتِ صفحههای 407و 409مراجعه کنند .نگارنده در اینجا تصویر بزرگشدة
را از آن نقاشی به اشتراک میگذارد [جمعی از نویسندگان( ]۴۰۷-۴۰۹ :1390 ،تصویر .)6
همچنین سه تصویر دیگر از مرحوم امیر بدون امضا ،ولی منسوب به صنیعالملک یا مکتب
شاگردان برجستهاش) در «موزة ملی َملک» (تصویر ،)7مجموعهای خصوصی ِ او (یعنی اثر برخی
ً
(تصویر )8و نیز احتماال در کاخ گلستان یا از مجموعهای خصوصی (تصویرهای )9موجودند
که به تصویر موجود از امیرکبیر در نسخة خطی کتابِ هزار و یک شب شباهت زیادی دارند.
شدن نقاشی ( 45سالگی) اشاره ِ تصویر شمارة 8در این بین ،به سن امیر در زمان کشیده
میکند و لذا در زمان حیات امیر خلق شده است .عکس رنگی از این نقاشی باکیفیت پایین ،در
تارنمای حراجی «سات ِبیز» قابلدسترسی است (تصویر .)15اما نسخة موجود عکسی است که
مستوفی اسطبل همایونی) از آن
ِ در سالهای بعد توسط ابوالقاسم نوری (پسر محمدتقی نوری،
صفحة ُمذ َّهب انداخته شده و یحیی ذکاء تاریخ عکس را دهة 1310ق .یا دیرتر تشخیص داده
است [ذکاء ۳-۸ :1384 ،و .]۱۱۷-۱۱۸
ُ
نقاشی آبرنگ دیگری از امیرکبیر (در حال مکالمه با عزیز خان سردا ِر کل) منسوب به
صنیعالملک در موزة لوور پاریس نگهداری میشود که تصویری از آن را پژوهشگر محتر ِم هنر
«س ُبکتَکین» و
نقش ُمهری با نام َآقای کیانوش معتقدی مرحمت کرد (تصویر .)10این نقاشی ِ
تاریخ 1278ق .را بر خود دارد که نشان میدهد در اختیار شخصی با این نام بوده است .این
نوع اسامی به برخی شاهزادگان قاجاریه اختصاص داشتند که از آن جمله میتوان به شاهزاده
سبکتکین میرزا فرزند محمود میرزا (پسر چهاردهم فتحعلیشان) اشاره کرد و این ِ
نقش ُمهر،
احتماالً متعلق به او باشد.
اما در اینجا میرسیم به این نکتة مهم که آیا تاکنون عکسی از مرحوم امیرکبیر شناخته
شده است یا خیر؟ برای روشن شدن مطلب الزم است نگارنده سیر زمانی (کرونولوژی) و
روششناختی (متدلوژی) بازشناسی دو عکس منتسب به میرزا تقیخان امیر را شرح دهد.
البته الزم به ذکر است که تاکنون تعدادی عکس از قاسمخان والی یا افرادی که «تقیخان» نام
داشتهاند ،به اشتباه به امیرکبیر نسبت داده شدهاند .این نوع عکسها قاعدتاً منظورنظر نگارنده
نادرستی انتساب آنها شکی نیست و اغلب از روی کماطالعی در فضای رسانهای ِ نیستند و بر
یا مطبوعاتی منتشر شدهاند.
خِ
کارشناس بره
ِ چند سال پیش عکسی آگراندیسمان شده و قدیمی (براساس نظر دو
عالوه بر نگارنده ،متعلق به اواخر قاجاریه) در ابعاد تقریباً 54در 44سانتیمتر به مالکیت نگارنده
قبلی عکس ،آن را بهعنوان عکس مرحوم امیر به منظور فروش عرضه کرده بود. صاحب ِ ِ درآمد که
ً ِ
پس از بررسی مشخص شد که حداقل دو عکس مشابه (با کمی تفاوت در حالت سوژه) قاعدتا در
مجلس عکاسی در یک روز گرفته شده بودند که اولی توسط مرحوم بامداد در سال 1347 ِ یک
خ .در صفحة 211از جلد اول کتابِ «شرح حال رجال ایران» بهعنوان میرزا تقیخان امیرکبیر
56
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
به مناسبت سالروز
شهادت امیرکبیر
معرفیشده [بامداد ،1378 ،ج ۲۰۹-۲۲۱ :۱و ،]۲۳۲-۲۳۴ولی به دالیل متفاوت تاکنون توجه
پژوهشگران را به خود جلب نکرده است.
اهمیت دو چندان مییابد که بدانیم مرحوم بامداد در شناسایی تصویرهای ِ این نکته وقتی
رجال و شرح زندگی آنها دچار کمترین لغزشها و اشتباه بوده است و نظر کارشناسی او را به
ک خود را در کانال پژوهشی و نیزعکس در تملّ ِ
ِ راحتی نمیتوان اشتباه دانست .بعدها که نگارنده
پژوهشگران
ِ در گروه مجازی وقایع اتفاقیه منتشر کرد ،نقدها و مباحث چالشی فراوانی درگرفت و
ِ
متعددی به روشن شدن ابعاد مختلف قضیه کمکهای مؤثری کردند .ولی در نهایت ،صحت انتساب
این دو عکس به میرزا تقیخان امیرکبیر تاکنون مردود نشده و لذا میتوان تا این لحظه عجالتاً
این دو تصویر (اولی منتشر شده توسط مرحوم بامداد ،یعنی تصویر ،11و دومی تصویر منتشر
شده توسط نگارنده ،یعنی تصویر )12را معتبرترین عکسهای منسوب به مرحوم امیر دانست.
در حین بررسی موشکافانة این دو تصویر توسط جمعی از پژوهشگران ،ابتدا پژوهشگر و
دوست گرامی ،آقای هومن زالپور ،تصویر باکیفیتتری از عکس معرفیشده توسط مرحوم
بامداد را در کتاب «تهران قدیم» ،اثر آقای محمدرضا حسنبیگی یافتند [حسنبیگی.]1366 ،
سپس محقق ارجمند ،آقای رضا شیرازیان ،در تماسی تلفنی با آقای حسن بیگی متوجه شد که
منبع این تصویر آقای محسن میرزایی بوده است که البته دوست و محقق عزیز ،آقای محمدرضا
بهزادی ،در آرشیو آقای میرزایی این تصویر را بهصورت بریده از روزنامه یا کتاب پیدا کردند.
سپس دوست و همکار گرامی ،خانم فاطمه ُمعزّی ،نسخة باکیفیتتری از همان تصویر معرفیشده
توسط مرحوم بامداد را در کتاب «چهرة امیر» ،اثر آقای ناصر نجمی به دست آوردند که نویسنده
آن را «عکس منحصربهفرد از آقای جاللی» بیان کرده بود (تصویر [ )11نجمی.]۹۳ :1368 ،
گرچه شادروان بهمن جاللی ،از عکاسان سرشناس معاصر ایران بود که این تصویر را در
اختیار آقای نجمی قرار داد ،ولی همچنان مرحوم بامداد در معرفی و انتشار این عکس در سال
تقدم دارد .آقای مجید عبدامین نیز با مراجعه به کتابخانة «انجمن مفاخر و آثار فضل ّ
ِ 1347
فرهنگی» ،به چاپ اول کتاب بامداد در 1347دست یافت و مشخص شد که کیفیت تصویر
منتشر شده در آن چاپ ،بیشتر از چاپهای بعدی بوده است.
تا اینجا مشخص شد که تصویر اول ،پس از مرحوم بامداد در دو کتاب دیگر هم به چاپ
رسیده ،ولی عجیب آنکه گویا توجه پژوهشگران را جلب نکرده است .در مرحلة بعد الزم شد تا به
ِ
مباحث روششناختی و فلسفة علم) کمک فرضیة مشهو ِر «ابطالپذیری» کارل ریموند پوپر (در
دالیل نقض این انتساب باشیم و تا زمانی که نتوانیم به ر ّد این انتساب دست یازیم ،آن
ِ به دنبال
دو عکس را بر پایة تشخیص بامداد و نیز حضور عکس دوم بهعنوان امیرکبیر در یک مجموعة
خصوصی ،معتبرترین عکسهای منسوب به مرحوم امیر در نظر گیریم.
نخست اینکه سوژة عکاسی در هر دو عکس ،شخصی است که با توجه به شکل و اندازة
محرمات ،قلمدان و لولة کاغذ در دست ،با ویژگیهایشال کم ِر ترمة راهراه یا ّ
کاله ،نوع پوششِ ،
یک رجل دیوانی عالیرتبه در اواخر سلطنت محمدشاه یا اوایل سلطنت ناصرالدینشاه تطابق
57
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
دارد .دوم آنکه چهره و بهویژه نوع ریش و اندازة جثة او ،با نقاشیهای صنیعالملک و مکتب او
(شاگردانش) از مرحوم امیر همخوانی دارد ،ولی به چهرة امیر در پرترة مشکوک و منسوب به
شباهت کمتری دارد .میدانیم که امیر ریشی پُرپشت ،گرد و توپی ِ محمدابراهیم نقاشباشی
داشت؛ با پیشرویِ مثلثی شکل موهای ریش به روی هر دو گونه .منتها باید در نظر گرفت که در
مینیاتورهای رایج در دورة امیر و مکتب صنیعالملک ،چهرة افراد زیباتر و ظریفتر و جثة آنها
بنا به مصلحت ،تنومندتر و با ابهتتر ،ترسیم میشد (تصویر .)13
1
ِ
به عالوه ،از روند تاریخ عکاسی در ایران نیک میدانیم که عکاسی به شیوة «داگ ِرئوتیپ»
در زمان سلطنت محمدشاه قاجار در دربار ایران رایج شد و قطعاً عکسهایی به این روش ،از
محمدشاه ،ناصرالدین میرزا ولیعهد ،حاج میرزا آقاسی ،امیرکبیر ،میرزا آقاخان نوری و اعتمادالدوله
گرفته شده که متأسفانه تاکنون منتشر و شناسایی نشدهاند [ذکاء ۳-۸ :1384 ،و .]۱۱۷-۱۱۸
عکاسی به روش «کالوتیپ» (تالبوتیپ) نیز گویا از چند سال پیش از مرگ امیر در ایران وجود
داشته و آلبوم شمارة 232موجود در کاخ گلستان که عکسهای آن توسط ملک قاسممیرزا در
رجب ( 1266در حیات و صدارت امیر) به شاه اهدا شده است ،گواهی بر این ادعا میتواند باشد.
مرحوم کمالالملک ،از عکس داگرئوتیپ ناصرالدین میرزا که توسط ژول ریشار انداخته شده
بود ،حداقل دو پردة نقاشی ـ یکی با توضیحات کامل (به خط نستعلیق سفید روی خود پردة
نقاشی) ـ کشیده است که یکی در کاخ گلستان [پیشین] و دیگری در یک مجموعة خصوصی
نگهداری میشدند و نسخة اخیر را سالها پیش نگارنده از نزدیک دیده بود .مرحوم کمالالملک
در زندگینامة تقریر شده برای مرحوم دکتر قاسم غنی عیناً بیان میکند که« :پردههایی در
دورة ناصرالدینشاه ساختهام از روی عکسهای شاه ،ایام ولیعهدی و غیره» [سهیلی خوانساری،
.]۱۷۸ :1368همچنین تابلوی رنگ روغنی از نیمتنة محمدشاه از آثار کمالالملک قاعدتاً در
انبار کاخ گلستان موجود است و به نقل از مرحوم یحیی ذکاء ،نقاش در پایین تابلو نوشته است:
«شکل شاه مرحوم است که آن را هم موسیو ریشار با داگرتیپ انداخته است ،در سنة 1260ق.
شاه مرحوم در سن سی و هشت سالگی بوده است .عمل خانهزاد محمد غفاری 1298ق»
[ذکاء ۳-۸ :1384 ،و .]۱۱۷-۱۱۸
بنابراین تا اینجا محرز است که عکاسی به شیوة داگِر در زمان مرحوم امیر در دربار ایران وجود
مسین نقرهاندود (صفحههای داگر) نقاشی نیز کشیده میشده ِ داشته و از روی این صفحههای
است .اما نکتة مورد نظر نگارنده به آنجا برمیگردد که میدانیم در دهههای بعد ،عکاسی مجدد (به
کلودیون تَر ،کلودیون خشک ،صفحات شیشهای ژالتینو برومور ،فیلم سلولزی و نظایر ِ روشهای
اینها) از روی صفحههای آسیبپذی ِر داگرئوتیپ هم انجام میشده و مهمترین سند بر این ادعا
1
معیر همان نامهای است که خجست هخانم تاجالدوله ،از همسران ناصرالدینشاه ،به دامادش ِ
خان ّ
عنوان
ِ (امیر دوست محمدخان معیرالممالک) نگاشته که ابتدا در شمارة 32مجلة بخارا در مقالهای با
«در صندوقخانة شاهی» به قلم خانم کاتیا سلماسی منتشر شد [سلماسی]۲۰۲-۲۱۴ :1382 ،
1. Daguerreotype
58
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
به مناسبت سالروز
شهادت امیرکبیر
59
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
تصویر 10پرتره تمامقد امیر .آبرنگ روی کاغذ .نقاش نامشخص است
(مکتب صنیعالملک) .از این نقاشی در موزة لوور پاریس نگهداری میشود.
تصویر 14پـرترة دقـیق و مهم امـیر در مکـتب صـنیعالملک یا منسوب به تصویر 11عکس منسوب به امیر که آقای بهمن جاللی برای انتشار در اختیار
محمدحسنخانافشار. آقای ناصر نجمی گذاشت و همان عکسی است که ابتدا مهدی بامداد معرفی کرد.
60
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
به مناسبت سالروز
شهادت امیرکبیر
جمعبندی
بهعنوان جمعبندی ،نگارنده پرترههای نقاشی شده از میرزا تقیخان امیرکبیر ،اثر
صنیعالملک و شاگردانش را و همچنین ،عجالتاً دو عکس معرفیشده از ایشان را (که قاعدتاً با
عکاسی مجدد از روی صفحات داگر یا تالبوتیپ به دست ما رسیدهاند) تا این لحظه ،شبیهترین
یا معتبرترین تصویرهای قابل انتساب به امیر میداند .در پایان بجاست که به یک نقاشی دقیق
و مهم نیز اشاره کنم؛ دقیق از نظر حاالت و لباس سوژه ،لولة کاغذ در دست ،شکل یک جفت
تمثال همایون و نوشتة دقیق روی نقاشی) .تصویر
ِ نشان
شمسة مرصع و چهرة ناصرالدینشاه در ِ
61
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398
پروندة ویژة
این نقاشی را آقایان نیایش پورحسن و محمدرضا بهزادی در اختیار نگارنده گذاشتند؛ ولی
متأسفانه کیفیت عکس چندان باال نیست و َر َقم و شرح نقاش به درستی خوانده نمیشود .چهرة
امیر در این نقاشی اگرچه به سبک مینیاتورهای ایرانی زیبا کشیده شده ،ولی به نقاشیهای
مکتب صنیعالملک شبیه است .در جایی این نقاشی را به محمدحسن خان افشار منسوب کرده
ِ
باکیفیت باالتر باید از اظهارنظر قطعی پرهیز کرد .احتمال دارد بودند ،ولی تا دسترسی به عکس
این نقاشی در دهههای 1270یا 1280ق کشیده شده باشد (تصویر .)14
سپاسگزاری
نگارنده الزم میداند از کمکهای فکری و زحمات دوستان و پژوهشگرانی که هریک به نوعی در انجام این
پژوهش به وی یاری رساندند ،قدردانی و سپاسگزاری کند :خانمها فاطمه معزی و سهیال حسینپور ،و آقایان
محمدرضا طهماسبپور ،علی یوسفلوئی ،محمدرضا بهزادی ،هومن زالپور ،نیایش پورحسن ،مجید عبد امین،
عبداهلل شهبازی ،ناصر قرهباغی ،کامران نجفزاده ،هادی میرشاهی ،رضا شیرازیان ،کیانوش معتقدی ،روزبه قهرمان،
سعید میرسعیدی ،محسن میرزایی ،محمد دروگر ،امید اخوی ،نادر هراتیان ،اکبر شریفزاده و همایون خداداد.
ذکر این نکته ضروری است که مشارکت پژوهشگران فوق در مباحث مربوط به عکسهای منسوب به مرحوم
امیر ،الزاماً به معنی موافقت همة این افراد با جمعبندیهای نگارنده نیست.
منابع
.۱اعتضادالسلطنه ،علیقلی میرزا ( .)۱۳۹۵اکسیرالتواریخ (تاریخ قاجاریه از آغاز تا سال 1259ق) .به کوشش جمشید کیانفر .انتشارات اساطیر .تهران .چاپ اول.
خاصه دولتی .تهران (در نسخة چاپ سنگی). .2اعتمادالسلطنه (مقدّ م مراغهای) ،محمدحسن ( 1306ق) .المآثر و اآلثار .دارالطباعه ّ
.3اقبال آشتیانی ،عباس ( .)1385میرزا تقیخان امیرکبیر .به کوشش ایرج افشار .مؤسسة انتشارات و چاپ دانشگاه تهران .چاپ دوم.
.4آل داود ،سید علی ( .)1394امیرکبیر و ناصرالدینشاه .کتاب رایزن .تهران .چاپ اول.
.5بامداد ،مهدی ( .)1378شرح حال رجال ایران در قرن 12و 13و 14هجری .انتشارات ز ّوار .تهران .چاپ پنجم.
.6جمعی از نویســندگان ( .)1390شــاهکارهای نگارگری ایران .وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی (مؤسسة توسعة هنرهای تجسمی معاصر ،موزه هنرهای معاصر تهران.
چاپ دوم.
.7حسن بیگی ،محمدرضا ( .)1366تهران قدیم .انتشارات ققنوس .تهران .چاپ اول.
.8روزنامه وقایع اتفاقیه :جمعه 7رجبالمرجب 1267و پنجشنبه 7ربیعالثانی .)1373(1268کتابخانة ملی جمهوری اسالمی ایران .تهران .چاپ اول.
.9ذکاء ،یحیی ( .)۱۳۸۲زندگی و آثار استاد صنیعالملک .به کوشش سیروس پرهام .مرکز نشر دانشگاهی .تهران .چاپ اول.
.10ذکاء ،یحیی ( .)۱۳۸۴تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران .شرکت انتشارات علمی و فرهنگی .تهران .چاپ دوم.
المورخین ،لسانالسلطنه) ،عبدالحســین( .)۱۳۸۶مرآتالوقایع مظفری :ذیالقعده 1314تا ذیالحجه .1324به تصحیح عبدالحسین .11ســپهر یا دبیر سپهری ( َملِک ّ
نوایی .میراث مکتوب .تهران.
.12سلماسی ،کاتیا (مهر و آبان .)۱۳۸۲در صندوقخانة شاهی .نشریة بخارا .ش .32
.13سهیلی خوانساری ،احمد ( .)1368کمال هنر (شرح زندگانی و آثار محمد غفاری کمالالملک) .انتشارات سروش با همکاری انتشارات علمی .تهران .چاپ اول.
.14صدیق (صدیقاعلم) ( .)1316تاریخ مختصر تعلیموتربیت .مطبعة روشنائی .تهران.
البلدان (دوجلدی) .به تصحیح عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث .انتشارات دانشگاه تهران. .15صنیعالدوله (مقدّ م مراغهای) ،محمدحسن ( .)۱۳۶۷مرآت ُ
.۱۶طهماسبپور ،محمدرضا ( .)۱۳۸۷ناصرالدین ،شا ِه عکاس (پیرامون تاریخ عکاسی ایران) .نشر تاریخ ایران .تهران.
.۱۷محبوبی اردکانی ،حسین ( .)۱۳۶۳فهرست عکسهای تاریخی ایران (جلد اول :دورة قاجار) .به کوشش قاسم صافی .انتشارات دانشگاه تهران.
)19نجمی ،ناصر ( .)۱۳۶۸چهرة امیر (کاوشی در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در دورة امیر کبیر) .مؤسسة مطبوعاتی عطائی .تهران.
62
سال دوم شمار ه هشتم
زمستان 1398