Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 15

‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫بخش عقاید ‪:‬‬


‫( صفحه ‪ 1‬الی ‪) 3‬‬ ‫علم عقاید ‪:‬‬

‫‪ ‬احکام شرعی به دو بخش تقسیم شده‬


‫‪ - 2‬احکام اعتقادی‬ ‫‪ -1‬احکام عملی‬
‫‪ -1‬احکام عملی ‪ :‬به اعمال ارتباط دارد و احکام فرعی نیز میگویند فرضیت نماز‪ ،‬حرام بودن زنا‬
‫‪ -2‬احکام اعتقادی ‪ :‬به عقیده ارتباط دارد و احکام اصلی نیز گفته میشود مانند باور داشتن به وحدانیت خداوند‪.‬‬
‫‪ ‬عقاید جمع عقیده است که در لغت به معنای بستن ‪ ،‬محکم شدن و گره زدن بوده و در اصطالح علوم اسالمی به دو معنا‬
‫استعمال شده است ‪:‬‬
‫‪ ‬اول ‪ :‬باور داشتن به وحدانیت اهلل تعالی و تمامی رهنمود های حضرت محمد (ص) به بشریت را عقیده می گویند ‪.‬‬
‫‪ ‬دوم ‪ :‬قضیه ها و جمالت که از چیز های مومن بحث میکند ‪.‬‬

‫موضوع علم عقاید ‪ :‬در بر گیرنده دالیل وجود اهلل یکتا ‪ ،‬بیان صفات او تعالی ‪ ،‬رسالت پیامبران و غییبات که شامل ایمان‬
‫داشتن به مالئک ‪ ،‬کتب آسمانی ‪ ،‬پیامبران ‪ ،‬روز آخرت ‪ ،‬حساب بهشت و دوزخ و تقدیر خیر و شر میباشد ‪.‬‬

‫غرض علم عقاید ‪ :‬رستگاری و نیک بختی در دنیا و آخرت میباشد ‪.‬‬

‫نام های عقیده اسالمی ‪ :‬علم توحید ‪ ،‬اصول دین ‪ ،‬فقه اکبر و ایمان ‪.‬‬

‫‪ ‬دالیل عقلی و نقلی زیاد در مورد موجودیت خداوند متعال وجود دارد‪.‬‬

‫حکم علم عقاید ‪ :‬فرض عینی و فرض کفایی میباشد ‪.‬‬

‫‪ -1‬فرض عینی ‪ :‬بصورت اجمالی به هر فرد مسلمان فرض عین است تا به آنچه که پیامبر (ص) از جانب اهلل تعالی آورده‬
‫مانند ‪ :‬توحید ‪ ،‬رسالت ‪ ،‬بهشت ‪ ،‬دوزخ ‪ ،‬روزقیامت ‪ ،‬فرضیت نماز و غیره‬
‫‪ -2‬فرض کفایی ‪ :‬فراگیری علم عقاید بصورت تفصیلی ‪ ،‬فرض کفایی است ‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 4‬الی ‪) 6‬‬ ‫ایمان به وجود اهلل تعالی ‪:‬‬

‫‪ ‬دلیل های وجود اهلل تعالی ‪ :‬در قرآنکریم و احادیث نبوی دالیل زیاد برای وحدانیت و یگانگی اهلل تعالی موجود است ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪:‬‬

‫‪1‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ ( ‬وَإِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ لَّا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ * إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی‬
‫تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ‬
‫الرِِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬و خدای شما خداوند یگانه است که غیر از او معبودی نیست اوست بخشنده مهربان ‪ ،‬بدون شک در آفرینش آسمانها‬
‫و زمین و آمد و شد شبانه روز و کشتی ها که در دریا به سود مردم در حرکت است و آنچه خداوند از آسمان آب نازل کرده و‬
‫بدان زنده نموده زمین را پس از مرگ آن ‪ ،‬و گسترده در آن انواع جنبنده گان را و در تغییر مسیر باد ها و ابر هائیکه میان زمین‬
‫و آسمان مسخر اند ‪ ،‬نشانه های است از ذات پاک او برای مردمی که عقل دارند ‪.‬‬
‫‪ ‬ذات اهلل تعالی قدیم است ‪ :‬همیشه بوده و همیشه میباشد وجودش نه ابتدا دارد و نه انتها یعنی اهلل تعالی اول است ابتدا ندارد و‬
‫آخر است انتها ندارد ‪.‬‬
‫‪ ‬حکم ایمان داشتن به وجود اهلل تعالی ‪ :‬ایمان داشتن به اهلل تعالی فرض قطعی و عینی است و منکر وجود اهلل از اسالم خارج‬
‫شده و کافر است ‪.‬‬
‫( صفحه ‪) 7‬‬ ‫وحدانیت اهلل تعالی ‪:‬‬
‫‪ ‬توحید‪ :‬توحید یکی دانستن را گویند ‪،‬در اصطالح یکی دانستن اهلل تعالی را توحید گویند‪.‬‬
‫‪ ‬اقسام توحید ‪ ۳‬نوع است ‪ -1‬توحید الوهیت ‪ -2‬توحید ربوبیت ‪ -3‬توحید اسما و صفات‬

‫( صفحه ‪ 7‬الی ‪) 8‬‬ ‫توحید ربوبیت ‪:‬‬

‫‪ ‬عقیده داشتن به اینکه فقط اهلل تعالی خالق ‪ ،‬رازق ‪ ،‬مدبر ‪ ،‬معز ‪ ،‬مذل و رساننده خیر و شر و متصرف فوق اسباب بر جمیع اشیا‬
‫فقط او میباشد ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬اللَّهُ خَالِقُ کُلِِّ شَیْءٍ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬خدا آفریده گار هر چیزی است و اوست که از هر چیزی نگهداری میکند ‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 9‬ال ‪) 12‬‬ ‫توحید الوهیت ‪:‬‬

‫‪ " ‬اله" در لغت به معبود گفته میشود معنای توحید الوهیت اینست که تنها اهلل تعالی مستحق و الیق پرستش است و در‬
‫عبودیت هیچ شریکی ندارد ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬خداست که هیچ معبودی جز او نیست و اوست زنده و بر پا دارنده ‪.‬‬
‫‪ ‬حدیث ‪ ( :‬لبیک ‪ ،‬اللهم لبیک ‪ ،‬لبیک ال شریک لک لبیک ‪ ،‬ان الحمد ‪ ،‬و النعمه ال شریک لک )‬

‫‪2‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬به فرمانبرداری تو ایستاده ام ‪ ،‬ای اهلل به هر آنچه تو بر ما فرستاده ای به اطاعت از آن آماده ام ‪ ،‬ای ذاتی که هیچ‬
‫شریک ترا نیست به اطاعت تو استاده ام ‪ ،‬به یقین همه ستایش ها تنها شایسته توت و همه نعمتها ‪ ،‬خاص از جانب توست ‪.‬‬
‫پادشاهی خاص از آن توست و ترا هیچ شریکی نیست ‪.‬‬
‫‪ ‬عبادت در شریعت به دو معنی آمده است ‪.‬‬
‫‪ -1‬به معنی خاص ‪ :‬مانند نماز ‪ ،‬روزه ‪ ،‬زکات ‪ ،‬حج و امثال اینها ‪.‬‬
‫‪ -2‬عبادت به معنی عام ‪ :‬به عبادتی گفته میشود که در تمام ابعاد زندگی امر پروردگار قبول شود‪.‬‬

‫تعریف طاغوت ‪:‬‬

‫‪ ‬به کسی گفته می شود در مقابل اهلل تعالی پیروی از او میشود ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬لَا إِکْرَاهَ فِی الدِِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِِّ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا‬
‫انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬در دین هیچ اجباری نیست و از راه از بیراهه بخوبی آشکار شده است پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا‬
‫ایمان دارد به یقین به دستاویزی استوار که آن را گسستن نیست ‪ ،‬چنگ زده است ‪.‬‬
‫‪ ‬حکم توحید الوهیت ‪ :‬فرض قطعی بوده و منکر آن کافر است‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 13‬الی ‪)16‬‬ ‫نام ها و صفات اهلل تعالی ‪:‬‬

‫تعریف اسما و صفات ‪:‬‬

‫‪ ‬اسما جمع اسم است و به آن الفاظی اطالق میگردد که در قرآن و احادیث نبوی ذکر شده است مانند ‪ :‬رحمان ‪ ،‬رحیم ‪ ،‬غفور‬
‫ودود و غیره ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪ ( :‬وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬و برای خدا نام های نیک است خدا را به آن نامها بخوانید و کسانی را که در اسماء خدا تحریف میکنند ‪ ،‬رها سازید‬
‫بزودی جزای اعمال شان را که انجام میدهند خواهند دید ‪.‬‬
‫‪ ‬حدیث ‪ ( :‬ان النبی (ص) سمع رجال یقول «اللهم انی اسالک بانک انت اهلل االحد الصمد الذی لم یلد و لم یولد و لم یکن له‬
‫کفوا احد ‪ ،‬فقال رسول اهلل (ص) لقد سال اهلل باسمه االعظم الذی اذا سئل به اعطی و اذا دعی به اجاب )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬پبامبر اکرم از شخصی شنید که میگفت ‪ :‬یا اهلل من از تو سوال میکنم که اهلل تویی ‪ ،‬ذات یکتایی ‪ ،‬بی نیاز از همه یی‬
‫‪ ،‬ذاتی که نه کسی از او پیدا شده و نه خود از کسی پدید آمده است و هیچ کسی او را همتا نیست ‪ :‬بعد از شنیدن این سخن‬
‫پیامبر اکرم (ص) فرمود یقینا این شخص از اهلل متعال به اسم اعظم او طلب کرده است که هر گاه از اهلل متعال به آن نام‬
‫چیزی خواسته شود میبخشد و اگر دعایی صورت بگیرد پذیرفته میشود ‪.‬‬

‫‪3‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ ‬صفات جمع صفت است و آن معانی کامله است که خداوند (ج) در قرآن و رسول (ص) در احادیث خود بیان کرده است مانند ‪:‬‬
‫علم ‪ ،‬قدرت ‪ ،‬اراده و غیره ‪.‬‬

‫اقسام اسما اهلل تعالی ‪:‬‬

‫‪ -1 ‬نام های ذاتی ‪ :‬تنها به دات اهلل داللت کند مانند اهلل‪.‬‬
‫‪ -2‬نام های صفتی ‪ :‬که به ذات و صفت اهلل تعالی داللت می کند مانند‪ :‬علم‪ ،‬قدیر‪ ،‬رازق‬

‫فرق بین نام های صفتی و صفات اهلل ‪:‬‬

‫‪ -2‬فرق آنها در عدد‪ ،‬صفات اهلل از اسماء آن بیشتر است‪.‬‬ ‫‪ -1‬فرق در معنا‬
‫‪ ‬حکم ایمان داشتن به اسماء اهلل تعالی فرض است‪.‬‬
‫‪ ‬نام های صفاتی اهلل تعالی توقیفی اند‪ .‬ثابت به دلیل نقلی است‪ .‬هر نام که در قرآن کریم و احادیث صحیح آمده اطالق آن به‬
‫اهلل جایز است‪ .‬هر نام که در قرآن و حدیث ذکر نباشد ناجایز است ‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 17‬الی ‪) 19‬‬ ‫تعداد اسما و اقسام صفت های اهلل تعالی ‪:‬‬

‫‪ ‬تعداد اسماء اهلل تعالی ‪ 99‬نام است ‪.‬‬

‫اقسام صفات اهلل تعالی ‪:‬‬

‫صفات ذاتی ‪:‬‬

‫‪ ‬آن دسته از صفات اهلل تعالی است که بر ضد آن صفت نشود این صفات الزمی اهلل تعالی شمرده شده و هرگز از ایزد تعالی جدا‬
‫نمیشود مانند ‪ :‬قدرت ‪ ،‬اراده ‪ ،‬سمع ‪ ،‬بصر ‪ ،‬علم ‪ ،‬حیات و کالم ‪.‬‬

‫صفات فعلی ‪:‬‬

‫‪ ‬آن دسته صفاتی است که اهلل تعالی بر ضد آن صفت شود مانند ‪ :‬تخلیق ‪ ،‬ترزیق ‪ ،‬احیا اعزاز‪.‬‬

‫صفات ذاتی اهلل تعالی ‪:‬‬

‫( صفحه ‪) 20‬‬ ‫قدرت‪:‬‬


‫‪ ‬صفت ذاتی اهلل است بواسطه آن هر موجود زنده موافق اراده خود کاری انجام با ترک می کند‪ .‬ضد آن عجز و ناتوانی است‪.‬‬
‫‪ ‬دلیل اثبات قدرت ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ )‬

‫‪4‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬یقینا اهلل تعالی به همه چیز تواناست ‪.‬‬


‫‪ ‬ایمان داشتن به صفت قدرت واجب است‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 21‬الی ‪) 23‬‬ ‫اراده‪:‬‬

‫‪ ‬پس از سنجش و هدف و غرض عقد و اقدام به کاری یا ترک عملی را گویند‪.‬‬
‫‪ ‬دلیل اثبات اراده ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬خداوند برای شما آسانی را اراده میکند و اراده نمی کند برای شما سختی را ‪.‬‬
‫‪ ‬حکم ایمان داشتن به اراده فرض است‪ .‬اراده به دو گونه است‪.‬‬
‫‪ )2‬اراده دینی و شرعی ‪.‬‬ ‫‪ )1‬اراده تکوینی و خلقی‬

‫( صفحه ‪ 24‬الی ‪) 25‬‬ ‫سمع ‪:‬‬

‫‪ ‬در لغت قوتی است تا که ذریعه آن همه صدا شنیده میشود‪ .‬ضد آن ناشنوایی ( کر بودن ) است‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 24‬الی ‪) 25‬‬ ‫بصر‪:‬‬

‫‪ ‬عبارت از حاسه بینایی است که در چشم وجود دارد بواسطه آن شکل ها ‪ ،‬رنگها ‪ ،‬روشنایی و تاریکی تفکیک میشود ضد بصر‬
‫نابینایی است ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ )‬
‫ترجمه ‪ :‬یقینا اهلل تعالی شنوا و بیناست ‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 25‬الی ‪) 26‬‬ ‫علم ‪:‬‬

‫‪ ‬علم به دانشی گفته میشود که مطابق واقع باشد و صفت ذاتی اهلل تعالی است ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬اهلل تعالی یقینا به چیز هائیکه در سینه ها پنهان است آگاه است ‪.‬‬

‫حیات ‪ :‬ضد مرگ است و به این صفت که مرگ است موصوف نمیگردد ‪.‬‬

‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ )‬


‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬به جز اهلل هیچ معبودی شایسته عبادت نیست ذاتی که زنده و استوار کننده همه کار ها است ‪.‬‬
‫‪ ‬ایمان داشتن به صفت های سمع‪ ،‬بصر‪ ،‬علم و حیات اهلل تعالی فرض است‪.‬‬

‫‪5‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫( صفحه ‪ 27‬الی ‪) 29‬‬ ‫کالم صفت اهلل تعالی است ‪:‬‬

‫‪ ‬کالم به سخنی گفته میشود که مرکب از حروف و اصوات باشد کالم صفت ذاتی اهلل تعالی است که به ضد آن گنگی موصوف‬
‫نمیشود ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَىٰ تَکْلِیمًا )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬و اهلل تعالی با موسی سخن زد سخن حق ‪.‬‬
‫‪ ‬ایمان داشتن به کالم اهلل تعالی واجب است‪.‬‬

‫تعریف قرآنکریم ‪:‬‬

‫‪ ‬کلمه قرآن مصدر است و به معنای یکجا کردن و تالوت نمودن میباشد و در‬
‫اصطالح کالم اهلل تعالی است که بر حضرت محمد (ص) به زبان عربی نازل شده است‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪ ( :‬شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬رمضان ماهیست که در آن قرآن نازل شده است ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآن کریم کالم اهلل تعالی است دارای نام های زیادی انست مانند‪ :‬الکتاب‪ ،‬قرآن‪ ،‬الحکیم‪ ،‬نور‪ ،‬الفرقان‪ ،‬الروح ‪.....‬‬

‫( صفحه ‪ 30‬الی ‪) 32‬‬ ‫ایمان به مالئکه ‪:‬‬

‫‪ ‬مالئکه جمع ملک به معنای رسالت است و در اصطالح مالئکه مخلوقات نورانی و لطیف اهلل است که از اوامر اهلل هرگز‬
‫سرپیچی نمیکنند ‪.‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬یُنَزِِّلُ الْمَلَائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬فرشتگان را با روح به فرمان خود بر هر کس از بنده گانش که بخواهد نازل میکند ‪.‬‬
‫‪ ‬حدیث ‪ ( :‬ان عایشه (رض) عن النبی (ص) قال ‪ :‬ما ذال یوصینی جبرائیل با الجار حتی ظننت انه سیورثه )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬از عایشه (رض) روایت است که رسول اکرم (ص) فرمودند ‪ :‬جبرئیل مرا پیوسته در باره حقوق همسایه ها توصیه‬
‫میکند به حدی که گمان کردم همسایه از همسایه میراث میبرد ‪.‬‬
‫‪ ‬فرشته گان دارای بال های دوگانه‪ ،‬سه گانه و چهار گانه اند‪.‬‬
‫‪ ‬ایمان داشتن به مالئکه فرض است‪.‬‬
‫‪ ‬وظایف فرشته گان ‪:‬‬
‫‪ -1‬جبرئیل ( ع ) ‪ :‬مکلف است تا به پیامبران وحی برساند و برترین همه فرشتگان است ‪.‬‬
‫‪ -2‬میکائیل ( ع ) ‪ :‬از باریدن باران و برف و دیگر حوادث طبیعی مراقبت میکند ‪.‬‬
‫‪ -3‬اسرافیل ( ع ) ‪ :‬وظیفه دمیدن صور را برای برپایی قیامت به عهده دارد ‪.‬‬
‫‪ -4‬عزرائیل ( ع ) ( ملک الموت ) ‪ :‬و همراهانش وظیفه داده شده تا روح بنده گان را قبض نمایند‬

‫‪6‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ -5‬کراما کاتبین ‪ :‬همه اعمال انساها را مینویسند ‪.‬‬


‫‪ -6‬نکیر و منکر ‪ :‬در قبر از مرده سوال میکنند ‪.‬‬

‫بخش حدیث ‪:‬‬

‫( صفحه ‪ 35‬الی ‪) 37‬‬ ‫اهمیت حدیث ‪:‬‬

‫‪ ‬تعریف حدیث ‪ :‬حدیث عبارت از اقوال افعال و تقریرات پیامبر اکرم (ص) است‪.‬‬

‫( صفحه ‪) 39‬‬ ‫انس پسر مالک ‪:‬‬

‫‪ ‬انس پسر مالک پسر نضر انصاری خزرجی‪ ،‬ده سال خدمت رسول اهلل (ص) را کرده ‪ 1200‬حدیث را روایت کرده است نماز‬
‫او با نماز رسول اهلل شباهت داشت در خرد سالی در غزوه بدر اشتراک نموده و از جمله آخرین صحابه بود که در بصره مسکن‬
‫گزین شد در سال ‪ 100‬هجری قمری در سن صد سالگی وفات کرده است ‪.‬‬

‫( صفحه ‪) 43‬‬ ‫عویمر پسر عامر ‪:‬‬

‫‪ ‬عویمر پسر عامر از قبیله خزرج مشهور به " ابو درداء " یکی از یاران فقیه محمد ( ص ) بود که آن حضرت لقب "حکیم‬
‫االمه " را برایش داده بود ‪ ،‬در تمام غزوات همراه با پیغمبر ( ص ) اشتراک نموده بود ‪ ،‬حضرت عثمان وی را قاضی دمشق‬
‫تعیین نموده بود و در سال ‪ 32‬در زمان خالفت حضرت عثمان وفات نموده و در دمشق به خاک سپرده شد ‪.‬‬

‫( صفحه ‪) 46‬‬ ‫حضرت عایشه ( رض ) ‪:‬‬

‫‪ ‬عایشه دختر ابوبکر "صدیق" در سال دوم هجرت با حضرت محمد ( ص ) ازدواج نموده و ‪ 2210‬حدیث از حضرت محمد‬
‫(ص) روایت کرده و در سال ‪ 58‬هجری وفات نموده است ‪.‬‬

‫( صفحه ‪) 52‬‬ ‫عطیه پسر عروه ‪:‬‬

‫‪ ‬عطیه پسر عروه از قبیله بنی سعد در برخی از روایات بنام عطیة بن عمرو مسمی است وروایاتی را نیز از رسول اهلل (ص) نقل‬
‫نموده است ‪.‬‬

‫( صفحه ‪) 56‬‬ ‫جابر بن عبداهلل ‪:‬‬

‫‪ ‬جابر بن عبداهلل از قبیله خزرج ‪ ،‬پدر و پسر هردو از جمله صحابه جلیل القدر بودند ‪ ،‬پیامبر (ص) در یک شب ‪ 25‬بار برایش‬
‫طلب مغفرت نمود ‪ ،‬بر عالوه غزوات بدر و احد در ‪ 19‬غزوه دیگر اشتراک نموده و در سال ‪ 78‬هجری وفات یافت‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫( صفحه ‪) 58‬‬ ‫عبدالرحمن ابن صخرالدوسی ‪:‬‬

‫‪ ‬عبدالرحمن ابن صخر الدوسی مشهور به ابوهریره در سال هفتم قبل از غزوه خیبر به سن ‪ 30‬سالگی به دین مقدس اسالم‬
‫مشرف شد و در آن غزوه نیز اشتراک نمود‪ 5374‬حدیث از حضرت محمد (ص) روایت نموده در سال ‪ 58‬هجری وفات‬
‫نموده است ‪.‬‬

‫( صفحه ‪) 62‬‬ ‫جبیر بن مطعم ‪:‬‬

‫‪ ‬جبیر بن مطعم از قبیله قریش در علم االنصاب دسترسی فراوان داشت بعد از صلح حدیبیه مسلمان شد در سال ‪ 58‬هجری‬
‫وفات یافت‪.‬‬

‫( صفحه ‪) 66‬‬ ‫صهیب فرزند سنان ‪:‬‬

‫‪ ‬صهیب فرزند سنان فرزند مالک به رومی مشهور است اولین کسی است که به دین اسالم مشرف گردید و در سال ‪ 38‬وفات‬
‫یافت‪.‬‬
‫( صفحه ‪) 85‬‬ ‫براء ابن عازب ‪:‬‬
‫‪ ‬براء پسر عازب از قبیله دوس انصار پدر و پسر هردو از جمله صحابه های جلیل القدر بودند در سال سوم هجرت در غزوه احد‬
‫و سپس در ‪ 14‬غزوه دیگر نیز اشتراک نموده است در سال ‪ 72‬هجری در کوفه وفات یافت ‪.‬‬

‫معنای کلمات‬

‫‪ -37‬لیس منا * از جمله ما‬ ‫‪ -1 ‬اوصنی * مرا نصیحت کن‬


‫‪ -38‬من دعا الی عصیبه * دعدتگری برای عصیبت‬ ‫‪ -2 ‬خذ * بگیر‬
‫‪ -39‬من قاتل علی عصیبه * جنگیدن برای عصیبت‬ ‫‪ -3 ‬االمر * کار‬
‫‪ -40‬من مات علی عصیبه * مردن در راه عصیبت‬ ‫‪ -4 ‬التدبیر * با تدبر کار کردن‬
‫‪ -41‬عجبا * عجب است‬ ‫‪ -5 ‬فامض * انجام بده‬
‫‪ -42‬المر المومن * به کار مومن‬ ‫‪ -6 ‬غیا * گمراهی‬
‫‪ -43‬ان امره کله له خیره * کارش برای او خیر است‬ ‫‪ -7 ‬فامسک * دوری کردن‬
‫‪ -44‬ان اصابته سراء * اگر به وی آسانی رسد‬ ‫‪ -8 ‬اال اخبرکم * آیا برایتان اطالع ندهم‬
‫‪ -45‬ان اصابته ضراء * اگر به او سختی رسد‬ ‫‪ -9 ‬بافضل * به بهتر از‬
‫‪ -10 ‬اصالح ذات البین * ایجاد صلح میان متخاصمان ‪ -46‬فکان خیرا له * پس برایش خیر است‬
‫‪ -47‬لقیته * با او روبرو شد‬ ‫‪ -11 ‬الحالقه * آله برنده ( از بین رفتن دین )‬

‫‪8‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ -48‬فسلم * سالم بگو‬ ‫‪ -12 ‬ما خیر * حق انتخاب داده نشده‬


‫‪ -49‬دعاک * ترا دعوت کند‬ ‫‪ -13 ‬بین امرین * بین دو کار‬
‫‪ -50‬فاجیه * اجابتش کن‬ ‫‪ -14 ‬قط * هرگز‬
‫‪ -51‬عطس * عطسه زند‬ ‫‪ -15 ‬اال اخذ * مگر اینکه انتخاب میکرد‬
‫‪ -52‬فشمته * در حقش یرحمک اهلل بگو‬ ‫‪ -16 ‬ابعد * دور ترین‬
‫‪ -53‬و اذا مرض * چون مریض شد‬ ‫‪ -17 ‬وما انتقم * انتقام نمیگرفت‬
‫‪ -54‬فعده * به عیادت او برو‬ ‫‪ -18 ‬تنتهک * زیر پا کردن‬
‫‪ -55‬و اذا مات * چون بمیرد‬ ‫‪ -19 ‬حرمه اهلل * اوامر و احکام اهلل‬
‫‪ -56‬فاتبعه * به دنبال جنازه اش برو‬ ‫‪ -20 ‬انصر اخاک * با برادرت کمک کن‬
‫‪ -21 ‬تحجزه او تمنعه من الظلم * او را از ظلم منع کن ‪ -57‬معادن * جمع معدن‬
‫‪ -58‬خیار * پسندیده‬ ‫‪ -22 ‬فان ذالک نصره * همین کمک با اوست‬
‫‪ -23 ‬الغضب من الشیطن * قهر و غضب از طرف‬
‫‪ -59‬الجاهلیه * زمان قبل از اسالم‬ ‫شیطان است‬
‫‪ -60‬اذا فقهو * وقتیکه بداند‬ ‫‪ -24 ‬خلق من النار * از آتش آفریده شده‬
‫‪ -61‬اکرههم * بدترین آنها‬ ‫‪ -25 ‬تطفا * خاموش میشود‬
‫‪ -62‬شرار * بدترین مردم‬ ‫‪ -26 ‬فلیتوضا * باید وضو بگیرد‬
‫‪ -63‬ذوالوجهین * انسان دو روی‬ ‫‪ -27 ‬خیر الناس * بهترین مردم‬
‫‪ -64‬مضجعک * خوابگاهت‬ ‫‪ -28 ‬انفعهم * نافع ترین آنها‬
‫‪ -65‬اضطجع * بخواب‬ ‫‪ -29 ‬للناس * برای مردم‬
‫‪ -66‬علی شقک االیمن * به پهلوی راست خود‬ ‫‪ -30 ‬االیمان * باور قلبی‬
‫‪ -67‬اسلمت نفسی الیک * خود را به تو تسلیم کردم‬ ‫‪ -31 ‬بضع * از عدد ‪ 3‬الی ‪9‬‬
‫‪ -68‬و فوضت امری الیک * کار خود را به تو واگذاشتم‬ ‫‪ -32 ‬شعبه * حصه‬
‫‪ -69‬والجات ظهری الیک * بتو تکیه کردم‬ ‫‪ -33 ‬افضلها * بهترین‬
‫‪ -70‬رهبه و رغبه الیک * از روی ترس از تو‬ ‫‪ -34 ‬ادنا ها * کوچکترین‬
‫‪ -72‬ال ملجا * گریز گاهی نیست‬ ‫‪ -35 ‬اماطه * دور کردن‬
‫‪ -73‬و ال منجا منک الیک * پناهگاهی از عذاب تو نیست‬ ‫‪ – 36 ‬االذی * اذیت کننده‬
‫‪ -74‬الفطره * دین اسالم‬

‫‪9‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫بخش فقه ‪:‬‬


‫( صفحه ‪ 92‬الی ‪) 93‬‬ ‫نظام اقتصادی اسالم ‪:‬‬
‫‪ ‬نظام اقتصادی اسالم عبارت از احکام و هدایات قرآن و سنت و نظریات دانشمندان که راه های بدست آوردن مال و به مصرف‬
‫رساندن آن را برای مردم بیان میکند ‪.‬‬
‫‪ ‬در دنیای معاصر به جز از نظام اقتصادی اسالم دو نظام اقتصادی دیگر وجود دارد‪.‬‬

‫کاپیتالیزم ‪ :‬نظام سرمایه داری و بازار آزاد بخش عمده نظام اقتصادی جهان غرب را تشکیل میدهد‪.‬‬

‫سوسیالیزم ‪ :‬این نظام حق کار آزاد را از مردم می گیرد وسایل تولیدی را صرفا دولتی میداند و به افراد حق داشتن ملکیت‬
‫شخصی را نمیدهد ‪.‬‬
‫( صفحه ‪ 94‬الی ‪) 95‬‬ ‫خصوصیت های اقتصاد اسالمی ‪:‬‬

‫‪ ‬در جهان امروز سه نظام اقتصادی وجود دارد‪.‬‬


‫‪ -3‬سوسیالیزم‬ ‫‪ -2‬کاپیتالیزم‬ ‫‪ -1‬اسالمی‬
‫‪ ‬در اقتصاد اسالم دو نوع ملکیت وجود دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬ملکیت عمومی‬ ‫‪ )1‬ملکیت خصوصی‬

‫( صفحه ‪ 98‬الی ‪) 100‬‬ ‫مبادی علم میراث ‪:‬‬

‫تعریف ‪ :‬میراث علمیست از انتقال ملکیت و توزیع اموال باقی ماندة از میت به مستحقین آن بحث میکند‪.‬‬

‫موضوع ‪ :‬علم میراث مال متروکه متوفی است‪.‬‬

‫شرایط میراث ‪:‬‬


‫‪ -2‬زنده بودن وارث بعد از مرگ مورث ‪.‬‬ ‫‪ -1‬مردن مورث‬
‫‪ ‬حقوق متعلق به متروکه میت ‪:‬‬
‫‪ - 2‬ادای قرضی که باالی مرده ثابت باشد‪.‬‬ ‫‪ -1‬تکفین و تجهیز میت‬

‫‪ -4‬حقوق ورثه‬ ‫‪ -3‬وصیت‬

‫گروه های وارثین قرار ذیل است ‪.‬‬

‫‪ -1‬ذوی الفروض ‪ :‬عبارت از اقاربی اند که سهم معین از متروکه میت را میگیرند ‪.‬‬

‫‪10‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ -2‬عصبه ‪ :‬اقاربی اند که از طرف پدر به میت نسبت داده میشود ‪.‬‬

‫‪ -3‬ذوی االرحام ‪ :‬اقارب میت که از جمله ذوی االرحام و ذوی الفروض نباشد ‪.‬‬

‫‪ -4‬موصی له به تمام مال ‪ :‬در صورت عدم موجودیت اشخاص ذکر شده مال متروکه به کسی داده میشود که برایش‬

‫وصیت شده باشد ‪.‬‬

‫بیت المال ‪ :‬در صورت عدم اشخاص قبال ذکر شده مال میت به بیت المال میرسد ‪.‬‬

‫‪ -3‬موروث‬ ‫‪ -2‬وارث‬ ‫‪ -1‬مورث‬ ‫‪ ‬میراث سه رکن دارد‪.‬‬


‫‪.‬‬ ‫‪ 1(1‬مورث ‪ :‬شخصی وفات یافته اطالق میگردد‬
‫‪ )2‬وارث ‪ :‬به کسی گفته میشود که مستحق میراث میگردد‬
‫‪ )3‬موروث ‪ :‬به مال یا ترکه گفته می شود‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 101‬الی ‪) 102‬‬ ‫رهنمائی قرآنکریم در مورد میراث (‪: )1‬‬

‫‪ ‬حق میراث مادر و پدر ‪:‬‬


‫‪ ‬الف) شش یک‪ :‬متوفی اوالد داشته باشد‪.‬‬
‫‪ ‬ب) اوالد نداشته باشد مادر سه یک و پدر عصبه می شود‪.‬‬
‫‪ ‬ج) در صورت موجودیت برادر و خواهر سهم مادر شش یک ‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 103‬الی ‪) 104‬‬ ‫رهنمائی قرآنکریم در مورد میراث (‪: ) 2‬‬

‫‪ ‬برای زن دو نوع حق میراث ذکر شده‪.‬‬


‫‪ ‬الف) هشت یک در صورت موجودیت اوالد‪.‬‬
‫‪ ‬ب) چهار یک عدم موجودیت اوالد‪.‬‬
‫‪ ‬در قرآنکریم برای شوهر دو نوع حق میراث ذکر شده ‪ -۱‬چهار یک ‪ -۲‬هشت یک‬
‫‪ ‬کالله‪ :‬به کسی گفته میشود که پدر و اوالد نداشته باشد‪ ،‬شش یک اگر یک برادر و خواهر مادری داشته باشد‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 105‬الی ‪) 106‬‬ ‫رهنمائی قرآنکریم در مورد میراث ( ‪: ) 3‬‬

‫‪ ‬حق میراث خواهران ‪:‬‬


‫‪ -1 ‬نصف‪ :‬در صورتی از متوفی تنها یک خواهر پدری باشد باقی مانده باشد میراث او به شکل ذیل تفسیم میشود ‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ ‬الف ‪ :‬نیم ( نصف ) ‪ :‬در صورتیکه از متوفی تنها یک خواهر پدری باقی مانده باشد ‪.‬‬
‫‪ ‬ب ‪ :‬دو ثلث ‪ :‬در صورتیکه خواهران متوفی از یک تن زیاد باشد ‪.‬‬
‫‪ -2 ‬در صورتیکه از متوفی برادران و خواهران پدری باقی مانده باشد مرد دو حصه و زن یک حصه را میگیرد ‪.‬‬
‫‪ -3 ‬اگر خواهر اوالد نداشته باشد وارث او برادرش است‬

‫( صفحه ‪ 107‬الی ‪) 121‬‬ ‫ذوی الفروض و سهام آنها ‪:‬‬

‫‪ ‬نصف‪ ،‬ربع‪ ،‬ثمن به نام نوع اول ‪.‬‬


‫‪ ‬ثلثان ‪ ،‬ثلث ‪،‬سدس به نام نوع دوم ‪.‬‬
‫‪ ‬مستحق میراث ‪ ۱۲‬نفر است ‪ ۴‬نفر مرد‪ ۸ ،‬نفر زن ‪.‬‬
‫‪ ‬پدر سه حالت دارد ‪:‬‬
‫‪ ‬برادر و خواهر اخیافی سه حالت دارد ‪.‬‬
‫‪ ‬زوج دارای دو حالت است ‪.‬‬
‫‪ ‬زوجه دارای دو حالت دارد ‪.‬‬
‫‪ ‬دختر دارای سه حالت است ‪.‬‬
‫‪ ‬خواهر اعیانی دارای پنج حالت است ‪.‬‬
‫‪ ‬مادر سه حالت دارد ‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 113‬الی ‪) 114‬‬ ‫عصبات ‪:‬‬

‫‪ ‬حق عصبه ها از میراث به اساس دوری و نزدیکی تعیین می شود‪.‬‬


‫‪ -2‬اصول میت ( پدر )‬ ‫‪ -1 ‬فروع میت ( پسران )‬
‫‪ -4‬اجزای پدر کالن میت ( کاکا )‬ ‫‪ -3‬اجزای پدر میت ( برادر )‬
‫‪ ‬حجب در لغت منع را گویند و در اصطالح علم میراث عبارت از اینکه یک شخص معین به خاطر موجودیت شخص معین‬
‫دیگر نتواند سهم میراث را اخذ نمائید ‪ .‬و به دو نوع است ‪.‬‬
‫‪ -2‬حجب حرمان‬ ‫‪ -1 ‬حجب نقصان‬
‫‪ ‬حجب نقصان در پنج نفر صدق می کند‬
‫‪ -5‬زوج‬ ‫‪ -4‬اخت االب‬ ‫‪ -3‬بنت االبن‬ ‫‪ -2‬ام‬ ‫‪ -1 ‬زوجه‬
‫‪ ‬حجب حرمان دو نوع است ‪ )1‬وارثه های که اصالً به حجب حرمان رو به رو نمی شود ‪ ۴‬است‪.‬‬
‫‪ -4‬دختر‬ ‫‪ -3‬زوج‬ ‫‪ -2‬پدر‬ ‫‪ -1 ‬پسر‬

‫‪12‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ ‬مخارج سهام ‪ :‬به دو نوع است ‪.‬‬


‫‪ -2‬ثلث ‪ ،‬ثلثان ‪ ،‬سدس‬ ‫‪ -1‬نصف ‪ ،‬ربع ‪ ،‬ثمن‬
‫( صفحه ‪ 117‬الی ‪) 118‬‬ ‫عول ‪:‬‬
‫‪ ‬عول ‪ :‬در لغت به معنی ظلم و میالن است و به معنای غلبه نیز استعمال میشود و در اصطالح علم میراث زیادت سهام بر‬
‫مخرج اولین بار عول در مسئله یی در زمان حضرت عمر مطرح شد‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 119‬الی ‪) 120‬‬ ‫تماثل ‪ ،‬تداخل ‪ ،‬توافق و تباین در بین دو عدد ‪:‬‬

‫‪ ‬تماثل‪ :‬تساوی بین اعداد را تماثل گویند مثال‪ 5:‬با ‪، 5‬یا هم ‪ 4‬با ‪. 4‬‬
‫‪ ‬توافق ‪ :‬نسبت بین اعدادی که یکدیگر را محو کرده نمی توانند اما عدد دیگر هر دو را محو کند مثال‪ 8 :‬و ‪ 20‬که یکدیگر را‬
‫محو کرده نمیتوانند اما عدد ‪ 4‬هردو را محو میکند‪.‬‬
‫‪ ‬تباین‪ :‬نسبت بین اعدادی که نه یکدیگر را محو میکنند و نه عدد سوم هر دو را محو کرده میتواند مثال‪ 9 :‬و ‪.20‬‬

‫( صفحه ‪ 121‬الی ‪) 122‬‬ ‫تصحیح ‪:‬‬

‫‪ ‬از صحت گرفته شده و در اصطالح علم میراث عبارت از توضیع سهام از کوچکترین عدد که در تقسیم آن بر مستحقین کسر‬
‫واقع نشود‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 125‬الی ‪) 126‬‬ ‫تخارج ‪:‬‬

‫‪ ‬از خروج گرفته شده در اصطالح از جمله وارثان میت یک نفر یک سهم معین را از متروکه گرفته واز متروکه باقیمانده خارج‬
‫میشود‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 127‬الی ‪) 128‬‬ ‫رد ‪:‬‬

‫‪ ‬در لغت رجوع و بازگشت را گویند در اصطالح بر گرداندن اسهام از ذوی الفروض در عدم موجودیت عصبه و ذوی الفروض‬
‫نسبی‪.‬‬
‫‪ ‬حمل ‪ :‬اگر خانمی وارث میت باشد و نیز حامله باشد در اینصورت متروکه بر ورثه تقسیم گردیده و سهم حمل موقوف گذاشته‬
‫میشود ‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 129‬الی ‪) 131‬‬ ‫جهاد ‪:‬‬

‫‪ ‬ج هاد از ریشه جهد گرفته شده به معنی کار گرفتن از نهایت قدرت و توان است‪ ،‬در اصطالح عبارت از سعی و کوشش بخاطر‬
‫مبارزه در راه خدا با جان ‪ ،‬مال و زبان است‪.‬‬

‫‪13‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ ‬در سال دوم هجرت برای مسلمانان اجازه دفاع داده شده‪.‬‬
‫‪ ‬دلیل مشروعیت جهاد ‪:‬‬
‫‪ ‬قرآنکریم ‪( :‬قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬جنگ کنید با آنانیکه ایمان ندارند نه به اهلل و نه به روز آخرت ‪.‬‬
‫‪ ‬حدیث ‪ ( :‬الجهاد ماض الی یوم القیامت )‬
‫‪ ‬ترجمه ‪ :‬جهاد تا روز برپایی قیامت ادامه دارد ‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 132‬الی ‪) 134‬‬ ‫دست آورد های جهاد ‪:‬‬

‫‪ ‬در غزوات در بین سال های دوم تا نهم ‪ 1018‬نفر کشته شده ‪ 259‬تن مسلمان و ‪ 759‬نفر کافر بود‪.‬‬
‫‪ ‬در جنگ جهانی اول ‪ 7‬میلیون کشته و ‪ 21‬میلیون زخمی شده بودند و در جنگ جهانی دوم ‪ 40‬میلیون تن کشته شدند‪.‬‬
‫‪ ‬از اهداف جهاد دفاع ‪ ،‬آزادی مستضعفان و آزادی دعوت است‪.‬‬
‫‪ ‬در وقت رویاروی لشکر کفار و مسلمانان‪ ،‬مسلمانان کافران را به سه چیز دعوت می کردند‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 135‬الی ‪) 137‬‬ ‫چه کسانی به جهاد مکلف اند ؟ ‪:‬‬

‫‪ ‬در صورتیکه جهاد فرض کفایی باشد هر کسی که توان جنگیدن را داشته باشد میتواند شرکت کند اما اگر فرض عین باشد بر‬
‫همه گان جهاد روا میگردد و جهاد بر کودکان و معیوبین فرض نیست‪.‬‬
‫‪ ‬در جهاد کشتن زن ‪ ،‬طفل ‪ ،‬کهن سال ‪ ،‬مریض ‪ ،‬مفلوج و معلول ‪ ،‬لنگ و نابینا ‪ ،‬راهبی که در کلیسا است و درگیر جنگ‬
‫نیست ممنوع است ‪.‬‬
‫‪ ‬جنگ در راه خدا بخاطر نشر دین اسالم و کلمه طیبه جایز است ‪.‬‬
‫‪ ‬جنگ در راه تعصب و نژاد پرستی ناروا است ‪.‬‬

‫( صفحه ‪ 138‬الی ‪) 141‬‬ ‫انواع جهاد ‪:‬‬

‫‪ ‬جهاد به انواع متعدد است‪.‬‬


‫‪ -2‬جهاد دعوت‬ ‫‪ -1‬جهاد مالی‪ :‬شاهرک حیاتی تمام جهاد های دیگر است‪.‬‬
‫‪ -5‬جهاد مسلحانه‬ ‫‪ -4‬جهاد سیاسی‬ ‫‪ -3‬جهاد آموزشی و تعلیمی‬

‫( صفحه ‪ 142‬الی ‪) 144‬‬ ‫صلح و احکام آن ‪:‬‬

‫‪ ‬ذمه در لغت عهد و پیمان را گویند اهل ذمه نیز از حقوقی که مسلمانان برخوردار است برخوردار اند‪.‬‬
‫‪ ‬پایمال کردن حقوق ذمی حرام است‪.‬‬

‫‪14‬‬
‫خالصه تعلیم دینی صنف دهم‬

‫‪ ‬جزیه مالی است که اهل ذمه به دوست اسالمی می پر دازد ‪.‬‬


‫‪ ‬جزیه به کودکان‪ ،‬دیوانه‪ ،‬کهن ساالن‪ ،‬نابینایان واجب نیست‪.‬‬

‫‪15‬‬

You might also like