Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 13

‫توث‬

‫خدای ماه و جادو‬


‫پورنیما‬

‫‪:‬عبارتند از ‪ Thoth‬نام های دیگر‬


‫● جوتی‬
‫● دیهوتی‬
‫● دهوتی‬
‫● جهوتی‬
‫● تهوتی‬
‫● تهوتی‬
‫● بدون‬
‫● زهوتی‬
‫● شپس‬
‫● ارباب خامنو‬
‫غلبه کرد و به نات اجازه داد تا پنج فرزند خود را با مهارت خود در بازی به دنیا بیاورد‪ Ra .‬توث خدایی بود که بر نفرین‬
‫این او بود که به ایسیس کمک کرد تا مراسمی را برای بازگرداندن اوزیریس از مردگان انجام دهد و سم جادویی ست را با‬
‫‪.‬قدرت جادوی خود از پسرش‪ ،‬هوروس بیرون کشید‬

‫‪.‬او حامی هوروس در طول نبرد مرگبار خدای جوان با عمویش ست بود و با خرد و جادو به هوروس کمک کرد‬

‫این توث بود که تفنوت را که پس از مشاجره با پدرش مصر را به مقصد نوبیا ترک کرد‪ ،‬به بهشت​​بازگرداند تا دوباره با‬
‫‪.‬رای متحد شود‬
‫از پدرش بیگانه شد و به نوبیا گریخت و تمام آب گرانبهای خود را با خود برد‪ .‬در این سرزمین‪ ،‬او ‪ Ra،‬چشم ‪Tefnut،‬‬
‫خود را به یک شیر تبدیل کرد‪ .‬او در حومه شهر می چرخید و شعله های آتش از چشمان و سوراخ های بینی اش بیرون می‬
‫‪.‬زد‪ .‬با شرارت‪ ،‬او خون نوشید و از گوشت حیوانات و انسان ها تغذیه کرد‬

‫با گذشت زمان‪ ،‬رع دلش برای چشمش تنگ شد و آرزو داشت دوباره او را ببیند ‪ -‬مصر خشک شده بود و زمین در هرج و‬
‫مرج بود‪ .‬او شو را به همراه توث که فرستاده خدایان و به فصاحت شهرت داشت به نزد خود فرا خواند‪ .‬راه دستور داد که‬
‫شو و توث باید به نوبیا بروند و دختر سرکشش را بازگردانند‪.‬‬

‫قبل از شروع سفر‪ ،‬شو و توث خود را به شکل بابون درآورده بودند‪ .‬بابون حیوانی است که برای توث مقدس است‪ .‬در‬
‫نهایت توث و شو تفنوت را در بیگم پیدا کردند‪ .‬توث بالفاصله شروع به تالش کرد و او را متقاعد کرد که به مصر بازگردد‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬تفنات عالقه ای نداشت‪ .‬او عاشق شکار در صحرا بود و از جایی که بود کامالً خوشحال بود‪.‬‬

‫با این حال توث تسلیم نمی‌شد و داستان‌هایی برای او به تصویر می‌کشید که از زمانی که مصر را ترک کرده بود تا چه حد‬
‫تیره و تار شده بود‪ .‬مردم مصر اگر به خانه برگردد برای او هر کاری می کنند‪ .‬در نهایت‪ ،‬با توجه به وعده‌های توث‪ ،‬تفنوت‬
‫تسلیم شد و همراه با دو بابون به مصر بازگشت‪.‬‬

‫در تمام طول مسیر‪ ،‬توث او را با داستان ها سرگرم می کرد‪ .‬تفنوت با همراهی انبوهی از نوازندگان‪ ،‬رقصندگان و بابون‌های‬
‫نوبیایی‪ ،‬پیروزمندانه به میهن بازگشت‪ .‬او از شهری به شهر دیگر رفت و رطوبت و آب را در میان شادی فراوان به ارمغان‬
‫‪.‬آورد تا اینکه سرانجام با پدرش محشور شد و به جایگاه شایسته خود به عنوان چشم او باز گشت‬
‫هنگامی که رع از زمین بازنشسته شد‪ ،‬توث را منصوب کرد و از تمایل خود برای ایجاد روح نور در دوات و سرزمین‬
‫غارها به او گفت و در این منطقه بود که خدای خورشید توث را به فرمانروایی منصوب کرد و به او دستور داد‪ .‬ثبت نام از‬
‫‪.‬کسانی که آنجا بودند و مجازات عادالنه برای آنها اعمال شود‬

‫توث نماینده رع در زندگی پس از مرگ شد که در داوری مردگان در "تاالرهای مضاعف" دیده می شود‪.‬‬

‫قدرت جادویی توث به قدری زیاد بود که مصری‌ها داستان‌هایی در مورد « کتاب توث » داشتند که به شخصی که کتاب‬
‫‪.‬مقدس را می‌خواند این امکان را می‌داد تا به قدرتمندترین جادوگر جهان تبدیل شود‬

‫کتابی که «خدای خرد با دست خود نوشت»‪ ،‬اما کتابی مرگبار بود که برای کسانی که آن را می‌خواندند‪ ،‬چیزی جز درد و‬
‫‪».‬مصیبت به ارمغان نمی‌آورد‪ ،‬علی‌رغم پی بردن به «اسرار خود خدایان» و «همه آن چیزها»‪ .‬در ستارگان پنهان است‬

‫تصویرهای توث‬

‫در هنر‪ ،‬توث را معموالً با سر یک ایبیس که برگرفته از نام او است و منحنی منقار ایبیس که شبیه هالل ماه است به تصویر‬
‫می‌کشیدند‪ .‬توث کاتب‪ ،‬داستان واقعیت ما را نوشت و سپس آن را در شبکه‌هایی قرار داد تا بتوانیم از طریق کیمیاگری زمان‬
‫‪.‬و آگاهی یاد بگیریم‬

‫او را گاهی با صورت بابون سر سگ و بدن یک مرد یا دوباره به صورت یک بابون سر سگ کامل نشان می دادند‪ .‬تصور‬
‫‪.‬منقاری هاللی شکل داشت که پرنده را به ماه متصل می کرد ‪ ibis‬می شود که‬

‫از سوی دیگر‪ ،‬بابون سر سگ حیوانی شب بود که مصریان او را می دیدند که هر روز صبح با صدای پچ پچ به خورشید‬
‫سالم می کرد‪ ،‬همانطور که توث‪ ،‬خدای ماه‪ ،‬در هنگام طلوع‪ ،‬به را‪ ،‬خدای خورشید سالم می کرد‪[ . .‬بابون ‪ -‬نماد تکامل‬
‫]‪.‬آزمایش انسان در زمان‬

‫توث کاتب‬

‫توث توسط مصریان باستان به عنوان مخترع نوشتار شناخته شد و همچنین کاتب عالم اموات به حساب می آمد و ماه گهگاه به‬
‫‪.‬عنوان موجودی جداگانه در نظر گرفته می شد‪ ،‬اکنون که توث کمتر با آن ارتباط داشت و بیشتر با خرد همراه بود‬

‫به همین دلیل توث به طور جهانی توسط کاتبان مصری باستان پرستش می شد‪.‬‬
‫همچنین‪ ،‬او به عنوان مخترع تقویم ‪ 365‬روزه (و نه ‪ 360‬روزه) شناخته شد‪ ،‬گفته می شود که او ‪ 5‬روز اضافی را با قمار‬
‫‪).‬شناخته می شد‪ ،‬در بازی تاس برنده شده بود‪ .‬برای ‪ 1/72‬نور آن (‪ Iabet 360/72 = 5‬با ماه‪ ،‬که در آن زمان به نام‬

‫خواهر ‪، Horus‬شروع به ادغام کردند‪ ،‬یک نتیجه این بود که‪ ،‬برای مدتی ‪ Ogdoad‬و ‪ Ennead‬هنگامی که سیستم های‬
‫در نظر گرفته می شد و بنابراین گفته می شد که هاثور‪/‬نویت در طول این ‪ Nephthys‬و ‪ Isis، Osiris، Set‬و برادر‬
‫مدت از بچه دار شدن نفرین شده بود‪ .‬سال (‪ )360‬روز‪ ،‬اما توانست این پنج روز را در طول ‪ 5‬روز اضافی که توث به‬
‫‪.‬دست آورد‪ ،‬داشته باشد‬

‫توث و سشات‬

‫تصور می شد که توث کاتب خدایان است که کتابخانه بزرگی از طومارها نگهداری می کرد که یکی از همسرانش سشات‬
‫‪(.‬الهه نوشتن) معشوقه آن بود‬

‫‪ .‬او توسط مصری ها با گفتار‪ ،‬ادبیات‪ ،‬هنر و یادگیری همراه بود‪ .‬او نیز اندازه‌گیر و ثبت‌کننده زمان بود‪ ،‬مانند سشاط‬

‫بسیاری از مصریان باستان بر این باور بودند که سشات نوشتن را اختراع کرد‪ ،‬در حالی که توث نوشتن را به بشر آموخت‪.‬‬
‫او به عنوان "معشوقه خانه کتاب" شناخته می شد‪ ،‬که نشان می دهد او همچنین از کتابخانه طلسم ها و طومارهای توث‬
‫‪.‬مراقبت می کرد‬
‫سشات الهه کتابخانه ها‪ ،‬همه اشکال‬
‫‪.‬نوشتن و سنجش زمان است‬

‫‪ Maat‬و ‪Thoth‬‬

‫اعتقاد بر این بود که نویسنده طلسم های کتاب مردگان هستند ‪ ،‬او یاور (و مجازات کننده) متوفی در تالش برای ورود به‬
‫‪.‬دنیای زیرین بود‬

‫در این نقش‪ ،‬همسرش معت‪ ،‬مظهر نظم بود که با قلب مرده سنجیده می شد تا ببینند آیا در طول زندگی از معات پیروی می‬
‫‪.‬کنند یا خیر‬

‫مرکز عبادت‬

‫در اواخر دوره تاریخ مصر‪ ،‬فرقه توث به دلیل مرکز اصلی آن‪ ،‬خنوم (هرموپلیس مگنا)‪ ،‬در مصر علیا نیز به پایتختی تبدیل‬
‫‪.‬شد‪ ،‬شهرت یافت و میلیون ها ابیس مرده مومیایی شده و به افتخار او دفن شدند‬

‫ظهور فرقه او همچنین منجر به این شد که فرقه او به دنبال تعدیل اساطیر برای دادن نقش بزرگتر به توث باشد‪ ،‬از جمله‬
‫‪، Ra/Atum/Nefertum/Khepri‬تغییر اسطوره کیهان شناسی اوگدواد به طوری که این توث است که در نتیجه تخمگذار‬
‫‪.‬یک تخم مرغ حاوی او ‪ ibis،‬را به دنیا می آورد‪ .‬به عنوان یک‬

‫بعداً گفته شد که این کار به شکل غاز انجام می شود ‪ -‬به معنای واقعی کلمه مانند غازی که تخم طالیی می گذارد‪ .‬تصور می‬
‫شد که صدای آواز او چهار خدای قورباغه و الهه مارهای اوگدواد را ایجاد کرده است که آواز توث را ادامه می دهند و به‬
‫خورشید کمک می کنند تا در آسمان حرکت کند‪.‬‬

‫توث در بسیاری از داستان‌ها به‌عنوان مشاور و متقاعدکننده حکیمانه وارد شد‪ ،‬و همراهی او با یادگیری و اندازه‌گیری‪ ،‬او را‬
‫‪.‬به ارتباط با سشات ‪ ،‬خدایی پیشین خرد‪ ،‬که گفته می‌شود دخترش یا به طور متفاوتی همسرش بود‪ ،‬سوق داد‬
‫ویژگی‌های توث همچنین منجر به شناسایی او توسط یونانی‌ها با نزدیک‌ترین خدای مشابه خود ‪ -‬هرمس ‪ -‬می‌شود ‪ ،‬که در‬
‫همچنین منجر شد که یونانیان مرکز فرقه توث را به نام ‪ Hermes Trismegistus،‬نهایت توث با او ترکیب شد‪ ،‬به عنوان‬
‫به معنی شهر هرمس‪ ،‬نامگذاری کنند‪Hermopolis، .‬‬

‫‪،‬توث بود‬
‫● "کسی که در مورد آسمان ها‪ ،‬ستارگان و زمین محاسبه کرد"‬
‫● "حساب زمان ها و فصل ها"‬
‫● کسی که "آسمان ها را اندازه گیری کرد و زمین را برنامه ریزی کرد"‬
‫● او "کسی که تعادل دارد" بود‬
‫● "خدای تعادل" و "ارباب تعادل"‬
‫"ربِّ کالبد االهی"‬
‫َ‬ ‫●‬
‫● "کاتبان گروه خدایان"‬
‫● "صدای را"‬
‫● "نویسنده هر اثر در هر شاخه از دانش‪ ،‬اعم از انسانی و الهی"‬
‫● او که "همه آنچه را که در زیر طاق بهشت​​پنهان است" فهمید‬
‫توث فقط یک کاتب و دوست خدایان نبود‪ ،‬بلکه مرکزی برای نظم ‪ -‬معات ‪ -‬هم در مصر و هم در دوات بود‪ .‬او «حساب‬
‫آسمانها و شمارنده ستارگان و اندازه‌گیرنده زمین» بود‪.‬‬

‫‪.‬یک فرعون مصری از سلسله شانزدهم مصر به نام دجهوتی (توث) به نام او وجود دارد که سه سال سلطنت کرد‬

‫‪ Thoth‬اطالعات بیشتر درباره‬

‫‪.‬هندسه ‪ -‬واقعیت ‪ -‬زمان واقعیت افسانه‪ ،‬ریاضی و استعاره است‬

‫به معنای " فکر ‪ Thoth‬این یک آزمایش کامپیوتری آگاهی در زمان و توهم است که توسط آگاهی فکری ایجاد شده است‪ .‬نام‬
‫‪ ".‬و " زمان " است‪ .‬توث معمار ماهری بود که نقشه واقعیت ما را بر اساس الگوهای هندسه مقدس یا ‪ 12‬حول ‪ 1‬خلق کرد‬

‫پیروی می کند و در چرخه هایی ]‪ [ON OFF ON OFF - Matter Anti-Matter‬این برنامه از کد باینری ‪1010101‬‬
‫به نام زمان تکرار می شود ‪.‬‬

‫اینجاست ‪ -‬در دوگانگی ‪ -‬دوات ‪ -‬دنیای زیرین ‪ -‬هرج و مرج ‪ -‬خال ‪ -‬مکان خلقت "خارج از جعبه" تجربه ما ‪ -‬منعکس شده‬
‫در خدایان و الهه ها‪ ،‬مناظر مصر از جمله اهرام و معابد ‪ -‬که ما تا تکامل خود تجربه می کنیم‪ .‬در کیمیاگری زمان و آگاهی‬
‫توث یک برنامه شبکه‌ای از تجربه ایجاد کرد ‪ -‬ماهیت الکترومغناطیسی برای اجازه دادن به جنبه‌های دوقطبی زمان خطی و‬
‫توهم‪ .‬با انجام این کار‪ ،‬به ‪[ 4‬زمان] و ‪[ 3‬واقعیت فیزیکی سه بعدی] می رویم‪ .‬توث وسیله نقلیه ای به شکل هرمی ساخت که‬
‫‪.‬ماهیت واقعیت را به تصویر می کشد‬

‫و بنابراین ماسه "‪ "As is Below‬را در غیرفیزیکی و نیمی را در زیر "‪ - "As is Above‬او نیمی را در باال قرار داد‬
‫را در مرکز سیاره ایجاد کرد که همه چیز از آنجا شروع شد و همه در آنجا تکامل ‪ - X Box -‬های زمان ‪ -‬ساعت شنی‬
‫‪.‬خواهند یافت‪ .‬نقطه صفر ‪ -‬زمان یا مکان تعادل‬
‫توث «خدای تعادل» بود و تصویرهایی از او را به عنوان « استاد تعادل » در نظر گرفت تا نشان دهد که او با تقدیم اعتدال‬
‫‪.‬مرتبط است ‪ -‬زمانی که روز و شب متعادل بودند‬

‫‪.‬توث نقش مهمی در طراحی و جهت گیری بسیاری از اهرام‪ ،‬معابد و زیگورات های معروف ایفا کرد‬

‫توث در نقش هرمس که مرلین و حیله گر بود‬

‫توث و دانش پنهان در چندین متون باستانی نوشته شده است که توث اثر مهمی با اهمیت کتاب مقدس نوشته است که روزی‬
‫پیدا خواهد شد‪ .‬گویا توث کتاب‌هایی نوشت که در آنها دانش افسانه‌ای درباره جادو و طلسم بیان کرد و سپس آنها را در یک‬
‫‪.‬مقبره‪/‬رحم پنهان کرد‬
‫کتاب توث ‪42‬‬

‫‪ .‬توث به عنوان هرمس در یونان باستان از متن هرمسی پیروی می کرد که از او به عنوان کوره کوسمو یاد می شد‬

‫آنچه را که می دانست‪ ،‬بر روی سنگ حک کرد [مطافور صفحه فیزیکی] سپس بیشتر اطالعات را پنهان کرد‪ .‬نمادهای‬
‫مقدس عناصر کیهانی را با استفاده از اسرار اوزیریس پنهان کرد و سکوت کرد تا سنین جوانتر ساعت کیهانی در جستجوی‬
‫‪.‬آنها باشند‬

‫گفته می‌شود که توث موفق شد اسرار آسمان‌ها را بفهمد و آنها را با نوشتن آنها در کتاب‌های مقدسی که سپس در اینجا روی‬
‫زمین پنهان کرده بود‪ ،‬آشکار کرد و قصد داشت نسل‌های آینده آن‌ها را جستجو کنند اما نسل‌های خونی آن‌ها را پیدا کنند‪.‬‬

‫برخی از این کتب مقدس به عنوان ‪ 42‬کتاب دستورالعمل یا ‪ 42‬کتاب توث نامیده می شوند که دستورالعمل های دستیابی به‬
‫‪.‬جاودانگی به اضافه ‪ 2‬کتاب دیگر را به طور جداگانه توصیف می کنند‬

‫قدمت کتابها بین قرن سوم قبل از میالد و قرن اول بعد از میالد است‪ .‬تأثیر آنها در توسعه غیبت و جادوی غربی بسیار زیاد‬
‫بوده است‪ .‬جادوگری نو بت پرستان شامل بسیاری از آیین ها و نمادهای باطنی بسیار بر اساس نوشته های هرمسی است‪.‬‬

‫طبق یکی از افسانه ها ‪ ،‬هرمس تریسمگیستوس ‪ ،‬که نوه آدم و سازنده اهرام مصر بود‪ ،‬این کتاب ها را نوشته است‪ .‬اما‪،‬‬
‫احتماالً این کتاب ها توسط چندین نفر بعدی نوشته شده است‪ .‬طبق افسانه ها‪ ،‬این کتاب ها در ابتدا بر روی پاپیروس نوشته‬
‫شده اند‪.‬‬

‫یک وقایع نگار افسانه بت پرستان‪ ،‬کلمنت اسکندریه ‪ ،‬سی و شش [‪ ]36‬از کتابهای هرمسی را شامل کل فلسفه مصر می‬
‫‪:‬گوید‬
‫● چهار [‪ ]4‬کتاب در طالع بینی‬
‫● ده [‪ ]10‬کتاب به نام هیراتیک در قانون‬
‫● ده [‪ ]10‬کتاب در شعائر و مناسک مقدس‬
‫● دو [‪ ]2‬در موسیقی‬
‫● و بقیه در نوشتن‪ ،‬کیهان شناسی‪ ،‬جغرافیا‪ ،‬ریاضیات و اندازه گیری ها و تربیت کاهنان‬
‫● شش [‪ ]6‬کتاب باقی مانده مربوط به پزشکی و بدن است که در مورد بیماری ها‪ ،‬آالت‪ ،‬چشم ها و زنان بحث می‬
‫کند‬
‫‪.‬بیشتر کتابهای هرمسی ‪ -‬همراه با دیگران ‪ -‬در جریان آتش زدن کتابخانه های سلطنتی در اسکندریه از بین رفت‬

‫کتاب های باقی مانده مخفیانه در بیابانی که در حال حاضر در آن قرار دارند‪ ،‬دفن شدند‪ .‬ظاهراً تعدادی از مبتکران مدارس‬
‫اسرارآمیز‪ ،‬فرقه های مخفی باستانی‪ ،‬مکان آنها را می دانند‪ .‬آنچه از افسانه های هرمسی باقی مانده است در طول نسل ها‬
‫منتقل شده و به بسیاری از زبان ها منتشر شده است‪.‬‬

‫‪.‬از همه مهمتر سه اثر است‬


‫مهمترین و قدیمی ترین آنها ‪ The Divine Pymander‬است ‪ .‬این شامل ‪ 17‬قطعه است که همه در یک اثر‬ ‫●‬
‫هستند‪ .‬در درون این قطعات بسیاری از مفاهیم هرمسی وجود دارد‪ ،‬از جمله حکمت الهی بود و اسرار جهان برای‬
‫هرمس آشکار شد و روشی که هرمس وزارت خود را برای گسترش این حکمت در سراسر جهان تأسیس کرد‪.‬‬
‫‪ Pymander‬الهی ظاهراً در قرن های اول پس از میالد تجدید نظر شده است اما به دلیل ترجمه های نادرست‬
‫هیچ معنایی از خود را از دست نداده است‪.‬‬

‫‪ Poimmandres‬یا ‪ The Vision‬دومین کتاب ‪ The Divine Pymander‬و شاید مشهورترین آن است‪ .‬این‬ ‫●‬
‫بینش عرفانی هرمس‪ ،‬جهان‌بینی و علوم مخفی مصریان را به فرهنگ و رشد معنوی روح مرتبط می‌کند‪.‬‬

‫اثر سوم ‪ Hermes Trismegistus -‬حکمت الواح هرمتیکا ‪ -‬زمرد است ‪.‬‬ ‫●‬
‫توث در نقش های مهم دیگر‬

‫خدایان سومری‬
‫واقعیت به عنوان یک آزمایش بیوژنتیک با مفاهیم فرازمینی به تصویر کشیده شده است‬
‫کوچکترین پسر انکی‪ ،‬نینگزیدا‪ ،‬ارباب درخت حقیقت ‪ ،‬در بین النهرین بود‪ .‬او نقش توث در مصر و هرمس جادوگر ‪-‬‬
‫‪.‬کیمیاگر را بازی کرد‬

‫آموزه های مدرسه اسرار باستانی توث به مبتدیان او که کشیشان شدند گذشته است‪ .‬آنها دانش مخفی آفرینش را پنهان کردند و‬
‫آن را در طول اعصار منتقل کردند‬

‫رم‬
‫عطارد که در اساطیر یونانی هرمس بود ‪ -‬ارتباطات‬
‫تیر ‪ -‬رسول خدایان‬
‫تیر‪ ،‬خدای تجارت و سود‪ ،‬تجار و مسافران است‪ ،‬اما در اصل تجارت ذرت است‪ .‬در زمان‌های بعد او را با هرمس یونانی‬
‫داشت که قدمت آن به ‪ 495‬قبل از میالد ‪ Aventine‬یکی دانستند‪ .‬او معبدی در رم در نزدیکی سیرک ماکسیموس در تپه‬

‫‪.‬برمی‌گردد‬

‫این معبد به نوعی نمایشگاه تجاری متصل بود‪ .‬جشن اصلی او‪ ،‬مرکورالیا‪ ،‬در ‪ 15‬می جشن گرفته می شد و در این روز‬
‫بازرگانان سر و کاالهای خود را با آب از چاه او در نزدیکی پورتا کاپنا می پاشیدند‪.‬‬

‫‪.‬در زمان امپراتوری روم‪ ،‬آیین عطارد به طور گسترده در میان مردم سلتیک و ژرمن گسترش یافت‬

‫سلت ها عطارد گولی خود را دارند و آلمانی ها او را با وودان خود می شناسند‪ .‬صفات عطارد عبارتند از کادوسیوس (عصا‬
‫با دو مار در هم تنیده) و کیف پول (نماد ارتباط او با تجارت)‪.‬‬

‫او مشابه هرمس به تصویر کشیده شده است‪ :‬شنل گشاد پوشیده‪ ،‬تاالریا (صندل های بالدار) و پتاسوس (کاله بالدار)‪ .‬عطارد‬
‫‪.‬به نام آلیپس ("با پاهای بالدار") نیز شناخته می شود‬

‫کوتزالکواتل‬
‫تقویم مایاها ‪ -‬زمان و تاریخ پایان ‪ 21‬دسامبر ‪2012‬‬
‫‪.‬شناخته شد ‪ Quetzacoatl‬و پرو به عنوان ‪ Mesoamerica‬به آتالنتیدا‪ ،‬مصر‪ ،‬سومر‪ ،‬سپس به ‪Quetzalcoatl‬‬

‫در میان آمریکای"( ‪Quetzalcoatl‬‬ ‫مار پر") نام آزتک برای خدای مار پر‬
‫باستان‪ ،‬یکی از خدایان اصلی بسیاری از تمدن های مکزیک و شمال آمریکای مرکزی است‪.‬‬
‫نام "کوئتزالکواتل" در لغت به معنای مار یا مار پرنده کوتزال با پرهای کوئتزال (که داللت بر چیزی الهی یا گرانبها دارد)‬
‫‪.‬در زبان ناهواتل است‬

‫معنای نام محلی او در سایر زبان های میان‪-‬آمریکایی نیز مشابه است‪ .‬مایاها او را به عنوان کوکولکان می شناختند ‪ .‬کیچه به‬
‫عنوان گوکوماتز‬

‫خدای مار پر در هنر و مذهب در بیشتر مناطق میان‌آمریکایی نزدیک به ‪ 2000‬سال‪ ،‬از دوران پیش کالسیک تا زمان فتح‬
‫اسپانیایی‌ها‪ ،‬اهمیت داشت‪ .‬تمدن هایی که مار پردار را می پرستیدند شامل اولمک ها‪ ،‬میکستک ها‪ ،‬تولتک ها‪ ،‬آزتک ها و‬
‫‪.‬مایاها بودند‬

‫پرستش کوتزالکواتل گاهی شامل قربانی های انسانی نیز می شد‪ ،‬اگرچه در سنت های دیگر گفته می شد که کوتزالکواتل با‬
‫قربانی کردن انسان مخالف بود‪.‬‬

‫خود دوگانگی در اسطوره ها بیداد می کند‪ ،‬و همچنین در ارتباط های نجومی‪/‬کیهانی بین کوتزالکواتل و آسمان ها و ستارگان‬
‫یافت می شود‪ .‬سؤاالت طیف وسیعی از تداعی های ستاره صبحگاهی او (به عنوان زهره) تا احتماالت ارتباط او با عطارد را‬
‫‪.‬شامل می شود‬

‫در نهایت این نمادگرایی است که در میان اسطوره و تجسم های نجومی و کیهانی آن جریان دارد که پرسش ها را مطرح می‬
‫‪.‬کند و به قدرت و فراگیر بودن کوتزالکواتل اشاره می کند‬

‫ویراکوچا‬
‫خدای اینکان‬
‫صحبت می کند که به اشکال مختلف به تصویر کشیده شده است‪ Viracocha .‬یک افسانه پیش از اینکا وجود دارد که از‬
‫دوگانگی در مورد این خدا وجود دارد که بی شباهت به خدایان در تمدن های دیگر نیست ‪ -‬خدای خوب و‬

‫جنبه جنگجو در شخصیت او‬ ‫‪.‬‬

‫ما او را در حالی می بینیم که خدا را در جامه های سفید که دانش را به ارمغان می آورد و خدای جنگجو با چوب هایی در‬
‫‪ .‬در مصر باستان نیست ‪ Ra‬دست و نماد خورشید در اطراف سرش‪ ،‬بی شباهت به خدای خورشید‬

‫همانطور که ما بعد سوم یک دوگانگی است ‪ -‬همه چیز دارای ویژگی های خوب و بد است ‪ -‬از جمله خدایان همه اسطوره‬
‫به عنوان دوگانگی به عنوان خدای خورشید خلقت [پوشیدن تاج خورشید] و خدای ماه به تصویر کشیده ‪. Viracocha -‬ها‬
‫شده است‪.‬‬

‫‪،‬ویراکوچا ‪ ،‬به عنوان خدای مار پر‪ ،‬یکی از اسرار بزرگ فرهنگ های باستانی آمریکاست‪ .‬او را صدا زدند‬
‫کوکولکان توسط مایاها‬ ‫●‬
‫‪ Quetzalcoatl‬توسط آزتک ها‬ ‫●‬
‫ویراکوچا توسط اینکاها‬ ‫●‬
‫گوکوماتز در آمریکای مرکزی‬ ‫●‬
‫‪ Votan‬در ‪Palenque‬‬ ‫●‬
‫زمنا در ایزمال‬ ‫●‬
‫مذاهب پیش از اینکاها در شهر تیاهواناکو متمرکز شده‌اند ‪ ،‬جایی که ما برای اولین بار از کیش خدای آسمان و رعد به نام‬
‫‪.‬ویراکوچا مطلع می‌شویم ‪ .‬خدایان با پیچ های تندر با زئوس خدای اصلی یونان باستان پیوند دارند‬

‫آتالنتیس ها‬
‫چیکویتت‪ ،‬تهوتی ‪ -‬زپ تپی‬
‫زپ تپی جنسیس است ‪ .‬زپ یعنی زمان ‪ .‬تپی یعنی اول ‪ .‬آنها با هم اولین بار یا عصر طالیی [کیمیاگری] هستند که در آن‬
‫خدایان در خأل حرکت کردند و واقعیت ما را ایجاد کردند‪.‬‬

‫مصریان باستان که آنها را زپ تپی نامیدند ‪ .‬آنها پانتئون خدایان مصری‪ ،‬پتاه‪ ،‬را‪ ،‬سو‪ ،‬سب‪ ،‬ست‪ ،‬اوزیریس‪[ ،‬مرتبط با‬
‫اوریون ‪ -‬خدای رستاخیز و تولد دوباره]‪ ،‬هوروس‪ ،‬ما و توث بودند که بر اساس تقدم و تقدم به این قلمرو آمدند‪ .‬اعتدال‪،‬‬
‫تقریبا ً ‪ 12500‬سال پیش ‪ -‬چند صد سال می دهد یا می گیرد‪.‬‬

‫فرمانروای آتالنتیس برای مدت زمان نامعلومی بود‪، Tehuti ، ،‬پیام مقدس آنها در لوح زمرد توث آتالنتیس که به عنوان خدا‬
‫‪.‬ثبت شد و داستان وجود آن را می‌گذراند‬

‫فارس‬
‫به عنوان پیامبر زرتشت یا زرتشت‬

‫فهرست نقش‌هایی که این روح بازی می‌کند بی‌پایان است از همه خدایان پانتئون اسطوره‌ای ‪ -‬شخصیت‌های مذهبی ‪ -‬تا افراد‬
‫مشهور در علم و تاریخ‪ ،‬نیروهای آفرینشی از جمله خدایان بیگانه و غیره‪ ...‬طبق یک سنت بسیار قدیمی ماسونی‪ ،‬خدای‬
‫مصری توث بازی‬

‫کرده بود ‪ .‬سهم عمده ای در حفظ دانش صنعت سنگ تراشی و انتقال آن به بشر پس از سیل‪ .‬واقعیت ما یک برنامه ماسونی‬
‫]است [صدای مادر ‪ -‬ایجاد هارمونیک‬

‫خدایان با سطل آب ‪...‬‬


‫حامل آب ‪ -‬رگ‬
‫کیمیاگری ‪ -‬اوروبوروس‬

‫توث در نقش نمرود که ظرفی در دست دارد ‪ -‬کشتی ‪ -‬جریان ناخودآگاه جمعی ‪ -‬شبکه ها‬
‫به نقطه صفر در زمان عصر دلو باز می گردند ‪ -‬حامالن آب‬
‫بین النهرین ‪ -‬عراق ‪ -‬مهد تمدن ‪ -‬سومر آنوناکی ‪ -‬نیبیرو‬

‫توث در نقش زرتشت ‪ -‬فروهر‬


‫نگه داشتن دایره باز ‪ -‬امگا ‪ -‬لئو‬

You might also like