Download as pdf or txt
Download as pdf or txt
You are on page 1of 430

‫ت‬ ‫م‬

‫تکسانو ی با ی‬
‫ن‬

‫نسیم‬
‫محمد طاره ی‬

Download From: www.AghaLibrary.


Download From: www.AghaLibrary.
Download From: www.AghaLibrary.
‫تقدیم به روح پاک مادرم که در سختی‌ها و دشوار‌ی‌های‬
‫زنده‌گی همواره یاوری دلسوز و فداکار و پشتیبانی محکم و‬
‫‌‬ ‫مطمئن برایم بوده‌اند‪.‬‬

‫‪Download From: www.AghaLibrary.‬‬


‫تکسانومی نباتی‬

‫پوهاند محمد طاهر نسیمی‬


‫استاد پوهنتون بلخ‬

‫زمستان ‪9316‬‬

‫‪Download From: www.AghaLibrary.‬‬


‫تکسانومی نباتی‬ ‫عنوان‪:‬‬
‫محمد طاهر نسیمی‬ ‫تألیف‪:‬‬
‫حروفچینی کامپیوتری و دیزاین کتاب‪ :‬مؤلف‬
‫چاپ اول‪ :‬تابستان ‪ 5931‬توسط انتشارات نبی زاده‬
‫چاپ دوم‪ :‬زمستان ‪ 5931‬انتشار به صورت برقی در انترنت‬
‫مولف‬ ‫ناشر‪:‬‬
‫آدرس برقی مؤلف‪nasimitaher@hotmail.com :‬‬

‫تصاویر روی جلد کتاب‪ :‬گلهای وحشی بومی افغانستان‬


‫)باال(‪1. Iris afghanica Wendelbo.‬‬
‫)چپ( ‪2. Rhodiola pachyclados (Aitch. & Hemsl.) H. Ohba.‬‬
‫)راست( ‪3. Dionysia freitagii‬‬

‫‪Download From: www.AghaLibrary.‬‬


‫پیشگفتار‬

‫کتاب دست داشته «تکسانومی نباتی» بهمنظور تدریس در سمسترهای ‪ 1‬و ‪( 1‬صنف سوم)‬
‫رشتۀ بیولوژی پوهنځيهای تعلیم و تربیۀ پوهنتونهای افغانستان‪ ،‬بر اساس مفردات درسی که‬
‫قبالً از جانب مجلس استادان محترم دیپارتمنت بیولوژی پوهنځي تعلیم و تربیۀ پوهنتون بلخ و‬
‫ریاست محترم انسجام امور اکادمیک وزارت تحصیالت عالی منظور شده‪ ،‬تحریر گردیده است‪.‬‬
‫محتویات کتاب دست داشته با در نظر داشت نیاز جامعۀ علمی افغانستان به متنهای علمی‬
‫جدید‪ ،‬پیشرفتهای همهجانبه در علم تکسانومی‪ ،‬به اتکای منابع و مآخذ معتبر و جدید‪ ،‬بهویژه‬
‫چاپ دوم کتاب ‪ Plant Taxonomy‬اثر ‪ Tod F. Stussy‬که در سال ‪ 9003‬میالدی نشر شده‪،‬‬
‫‪ Biology of Plant‬اثر ‪Peter, H. Raven, Ray F. Event & Susan E. Eichhorn‬‬
‫که در سال ‪ 5333‬میالدی نشر شده اسـت و ‪ Plant Systematics‬اثر ‪ Gurcharan sing‬که در‬
‫سال ‪ 9050‬میالدی به نشر رسیده‪ ،‬تحریر شده است‪.‬‬
‫مسلماً‪ ،‬بلند رفتن روزافزون سطح تحصیلی مؤسسات تحصیلی وزارت محترم تحصیالت‬
‫عالی و روابط و همکاریهای علمی که این مؤسسات با پوهنتونها و نهادهای تحصیلی دنیای‬
‫خارج دارند‪ ،‬ضرورت نو سازی محتویات کتب درسی را در صدر اولویتهای مدرسین گرانقدر و‬
‫محصالن قرار میدهد‪ .‬به همین دلیل تالش صورت گرفت تا محتویات کتاب «تکسانومی نباتی»‬
‫جوابگوی نیازهای استادان محترم و محصالن‪ ،‬هر دو‪ ،‬بوده باشد‪.‬‬
‫کتاب دست داشته‪ ،‬نکات و موارد زیر را در برمیگیرد‪:‬‬
‫‪ ‬استعانت از لطف الیزال الهی و امید خدمت به جامعۀ علمی افغانستان چراغ راه‬
‫مؤلف بوده است‪.‬‬
‫‪ ‬ترتیب فصلهای کتاب تکسانومی نباتی‪ ،‬با رعایت اصول نگارش کتابهای‬
‫علمی؛ صورت گرفته است‪.‬‬
‫‪ ‬در کتاب حاضر‪ ،‬اطالعات کافی درزمینۀ اساسات‪ ،‬اصول‪ ،‬قوانین و روشهای‬
‫کاری «تکسانومی نباتی» بهتفصیل ارائهشدهاند (فصل اول تا نهم)‪.‬‬

‫‪Download From: www.AghaLibrary.‬‬


‫پیشگفتار‬ ‫ح‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫در این کتاب‪ ،‬با رعایت ساختار سیستمهای طبقهبندی موردقبول منابع معتبر‬ ‫‪‬‬
‫علمی جهانی‪ ،‬مباحث مربوط به پروکریوتها (‪ ،)Kingdom Monera‬فنــجی‬
‫(‪ )Kingdom fungi‬و الجی (‪ )Kingdom Protista‬که شامل مضمون‬
‫«تکسانومی نباتی» نمیشوند و ایجاب میکند در مضمون «نباتات عمومی»‬
‫بهتفصیل مطالعه شوند‪ ،‬بهصورت مختصر مطرحشدهاند (فصل دهم)‪ .‬در مقابل‪،‬‬
‫مباحث مربوط به نباتات (‪ )Kingdom Plantae‬که موضوع اصلی مضمون‬
‫«تکسانومی نباتی» است‪ ،‬بهتفصیل موردتوجه قرارگرفتهاند (فصل یازدهم تا‬
‫چهاردهم)‪.‬‬
‫در سالهای آخر تغییرات عمدهیی در طرحهای مختلف طبقهبندی نباتات گلدار‬ ‫‪‬‬
‫ظاهرشده است؛ اما مؤلف تالش نموده است توازن کافی بین اطالعات سنتی و‬
‫دستاوردهای جدید علمی در «تکسانومی نباتی» برقرار نماید‪ .‬تمرکز ویژه بر‬
‫اطالعات در زمینههای شناسایی‪ ،‬نامگذاری و فایلوژنی نباتات گلدار صورت‬
‫گرفته است‪.‬‬
‫سیستمهای طبقهبندی که در کتاب تذکر دادهشدهاند‪ ،‬متکی به آخرین و‬ ‫‪‬‬
‫معتبرترین منابع بوده‪ ،‬مطالعه کنندهگانی که از منابع اولی به زبانهای خارجی‬
‫استفاده مینمایند‪ ،‬درمییابند که مؤلف وظیفۀ خود را با رعایت رشد آینده و‬
‫سطح برداشت فعلی جامعۀ علمی کشور اجرا نموده است‪.‬‬
‫خانوادههای نباتی که در این کتاب معرفیشدهاند‪ ،‬آنهایی هستند که دارای‬ ‫‪‬‬
‫بیشترین اهمیت برای جوامع انسانی میباشند‪ .‬برای توضیح ساختمان انواع‬
‫مربوط به این خانوادهها‪ ،‬از اشکال‪ ،‬دیاگرامها‪ ،‬بهویژه دیاگرامهای گل و فرمول‬
‫گل استفادهشده است‪ .‬اگرچه‪ ،‬خانوادهها بر اساس طبقهبندی تُورن (‪،)9009‬‬
‫تنظیمشدهاند‪ ،‬اما موقعیت این خانوادهها در سیستمهای معتبر طبقهبندی نیز‬
‫تذکر دادهشده است و برای اینکه محصالن معلومات مورد ضرورت خود را به‬
‫سهولت دریافت نموده بتوانند‪ ،‬این خانوادهها با رعایت سیستم الفبایی‬
‫تنظیمشدهاند‪.‬‬

‫‪Download From: www.AghaLibrary.‬‬


‫پیشگفتار‬ ‫خ‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ‬ازآنجاکه امروزه مهمترین منبع اطالعات در مورد تکسانومی نباتی اینترنت است‪،‬‬
‫مؤلف کوشش نموده تا محتویات علمی کتاب را با آدرسهای اینترنتی مستند و‬
‫مستدل سازد‪ .‬واضح است‪ ،‬کار با اطالعات علمی اینترنتی زمینۀ آشنایی بیشتر‬
‫محصالن با تغییرات در اطالعات علمی‪ ،‬گروههای جدید نباتی‪ ،‬باغهای نبات‬
‫شناسی‪ ،‬هرباریومها‪ ،‬فهرستها و نشرات متنوع‪ ...‬و غیره را فراهم آورده‪ ،‬باعث‬
‫انکشاف استعدادهای آنها شده‪ ،‬بر طرز فکر و سلوک آنها در موقع برخورد‬
‫بادانش تکسانومی و طبیعت اثر مثبت خواهد داشت‪.‬‬
‫‪ ‬هر فصل کتاب شامل اهداف‪ ،‬متن درسی‪ ،‬خالصۀ فصل‪ ،‬کتابنامه و‬
‫پرسشهای آموزشی میشود‪.‬‬
‫‪ ‬در آخر کتاب پاسخ به پرسشهای آموزشی‪ ،‬فرهنگ واژهها (‪ ،)Glossary‬مآخذ‬
‫اشکال و جدولها و فهرست منابع و مآخذ و فهرست اعالم یا نمایه (‪ )Index‬جا‬
‫دادهشده است‪.‬‬
‫کتاب «تکسانومی نباتی» که با مشخصات فوق تألیف شده است نهتنها برای‬
‫محصالن رشتههای بیولوژی پوهنځيهای تعلیم و تربیه مفید است؛ بلکه برای استادان و‬
‫محصالن رشتۀ زراعت پوهنتونهای افغانستان‪ ،‬نیز مفید خواهد بود‪.‬‬
‫امید است تالشهای که در جهت تألیف این کتاب صورت گرفته است‪ ،‬موردقبول‬
‫جامعۀ علمی و صاحبنظران افغانستان قرارگرفته‪ ،‬گام کوچکی درراه رفع نیازمندیهای‬
‫وزارت محترم تحصیالت عالی افغانستان به کتب درسی بوده باشد‪.‬‬
‫باوجود تالش زیاد مؤلف‪ ،‬فکر میشود اثر عاری از کمی و کاستیها نباشد‪ .‬امید‪،‬‬
‫استادان عالیقدر و صاحبنظران گرامی با ارسال نظرات مفید و عالمانۀ خود به پربار شدن‬
‫بیشتر کتاب کمک نمایند‪.‬‬
‫سپاسگزاری‬

‫نخستین مطالعات میتودیک گیاهان افغانستان توسط ‪ W. Griffith‬در سالهای ‪5393‬‬


‫تا ‪ 5385‬صورت گرفته است‪ .‬بعداً مطالعات هیئتعلمی پوهنتون کیوتوی جاپان قابلتوجه است‬
‫که گزارش کاری آنها در سالهای ‪ 5311‬تا ‪ 5311‬به نشر رسیده است‪.‬‬
‫ازجمله کارهای مهم دیگر میتوان از ‪ Flora Iranic‬نام برد که کار تهیۀ آن در سال‬
‫‪ 5319‬توسط ‪ Rechinger‬آغاز گردید‪ .‬اکنونکه کار آن خاتمه یافته است؛ مآخذ خوبی برای‬
‫حدود ‪ 530‬خانــوادۀ نباتی است‪.‬‬
‫متأسفانه‪ ،‬در جریان جنگ های داخلی و فروریزی تشکیالت دولت مرکزی‪ ،‬درزمینۀ تهیۀ‬
‫فلور و چگونگی تنوع موجودات زنده در افغانستان کار منظم و منسجم صورت نگرفته و‬
‫درنتیجه کدام نوشتۀ معتبر نیز در این رابطه در دست نیست‪ .‬باید یادآور شد که در طول‬
‫سال های جنگ داخلی و دوران حکمروایی طالبان بر کابل؛ تعداد زیاد از نمونههای تکسانومیک‬
‫و یادداشتهای تخصصی مربوطه که نتیجۀ زحمت دهها دانشمند بود‪ ،‬از بین برده شدهاند؛ اما‬
‫بعد از تشکیل دولت موقت تعداد زیادی از نهادهای بینالمللی‪ ،‬دانشمندان افغان و دانشمندان‬
‫کشورهای مختلف در این راستا کارهای مستقلی انجام دادهاند که قابل قدر بوده‪ ،‬درزمینۀ‬
‫معرفی فلور افغانستان مآخذ مهمی را تشکیل میدهند‪.‬‬
‫درواقع‪ ،‬افغانستان کشوری است که فلور و پوشش نباتی آن قبل از تجاوز شوروی سابق‬
‫و جنگهای آزادیبخش و بعداً جنگهای داخلی مطالعه شده است؛ چنانچه تعداد زیاد مقاالت‬
‫تحقیقی درزمینۀ فلورا و پوشش نباتی و فهرستهای فلورستیک بخشهای متنوع افغانستان از‬
‫گذشتههای دور در دسترس است؛ که بایست بازنگری و تجدید تحقیقشده‪ ،‬مطابق قوانین و‬
‫اصول جدید بینالمللی طبقهبندی و نامگذاری شوند‪.‬‬
‫سپاسگزاری‬ ‫ح‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پس از سقوط طالبان و به میان آمدن دولت تازه در افغانستان (‪ )5930‬فعالیتهای‬


‫مطالعۀ فلور و تنوع حیاتی در افغانستان بهوسیلۀ دانشمندان داخلی و مؤسسات بینالمللی آغاز‬
‫گردیده است‪:‬‬
‫از دانشمندان افغانی که درزمینۀ شناسایی و معرفی پوشش نباتی افغانستان کارهایی‬ ‫‪.I‬‬
‫انجام داده و مقاالت و کتب علمی چاپشده دارند‪ ،‬میتوان از دانشمند گرانقدر‬
‫پوهاند داکتر نور احمد میرازی‪ ،‬پوهاند غالم جیالنی عارض‪ ،‬محمد شفیق یونس‪،‬‬
‫پوهاند سید امیر شاه حسن یار‪ ،‬پوهاند سلطان محمد انصاری و ‪ ...‬نام برد‪.‬‬
‫از کارهای مهمی که به کمک مؤسسات و پوهنتونهای خارجی اجراشدهاند‪،‬‬ ‫‪.II‬‬
‫میتوان از دو پروژۀ مهم زیر یادآور شد‪:‬‬
‫‪ .5‬پروژۀ احیای نمونههای نباتی افغانستان‪ ،‬تحریر فلور‪ ،‬تشکیل هرباریوم و تهیۀ‬
‫لیست انواع گیــاهان (‪ )Plant species‬افغانستان که در چهارچوب وزارت‬
‫زراعت افغانستان و پوﻫﻨ ﻲ ساینس پوهنتون کابل به کمک مالی ‪ USAID‬و‬
‫زیر نظر پوهنتون تگزاس ایاالتمتحدۀ امریکا‪ ،‬تحت نــــــــــــــــام‬
‫‪ Afghanistan peace project‬فعالیت مینماید‪ .‬نتایج کار این پروژه در این‬
‫اواخر به نشر رسیده است؛ که از آدرس اینترنتی زیر قابلدسترس است‪:‬‬
‫‪http://cnrit.tamu.edu/peace/plantspecies.html‬‬
‫‪ .9‬در سالهای آخر پرو گرام محیطزیست سازمان ملل متحد‪ ‬پروژهیی را برای‬
‫بررسی وضعیت فعلی محیطزیست و ازجمله مطالعه و معرفی تنوع حیاتی‬
‫افغانستان به راه انداخته است که گزارش آن در سال ‪ 9003‬تحت عنوان‬
‫‪ Biodiversity Profile of Afghanistan‬به نشر رسیده است که از آدرس‬
‫زیر قابلدسترس است‪:‬‬
‫‪postconflict.unep.ch/publications/afg_tech/theme.../afg_biodiv.pdf‬‬

‫)‪ - United States Agency for International Development (USAID‬‬


‫)‪ - United Nations Environment Programme(UNEP‬‬
‫سپاسگزاری‬ ‫خ‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫در این گزارش تعداد انواع گیاهان عالی‪ ،‬گلسنگها و فنجی در افغانستان چنین‬
‫درجشده است‪:‬‬
‫تعداد انواع گیاهان دارای انساج انتقالی (‪ )Vascular plants‬که بومی‬ ‫‪‬‬
‫افغانستان هستند بین ‪ 9100‬تا ‪ 8000‬نوع تخمین شده است که ازجمله در‬
‫حدود ‪ 90‬تا ‪ 90‬در صد آن در افغانستان اندیمیک است‪.‬‬
‫بیشتر از هزار نوع فنجی‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ 903‬نوع گلسنگ شناختهشده است‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ .9‬در جملۀ کارهای گروهی‪ ،‬از کارهای دانشمند آلمـانــــی ‪،S. W. Breckle‬‬
‫‪ M.D.Rafiqpoor‬و همکاران میتوان نام برد که تحت نام «فلور و پوشش‬
‫گیاهی افغانستان‪ »‬به نشر رسیده است‪ .‬به عقیدۀ بروکلی دانشمند آلمانی تعداد‬
‫انواع گیاهان دارای نسج انتقالی افغانستان در حدود ‪ 1000‬نوع بوده‪ 91 ،‬تا ‪ 90‬در‬
‫صد آن اندیمیک افغانستان است (در کتاب دست داشته‪ ،‬ارقام مربوط به انواع‬
‫نباتی که در افغانستان میرویند از همین کتاب اقتباسشده است)‪.‬‬
‫درزمینۀ تألیف کتابهای درسی «تکسانومی نباتی» برای پوهنتونها‪ ،‬باید یادآور شد‬ ‫‪.III‬‬
‫که در دوران طالیی تحصیل و تدریس در پوهنتون کابل (دهه ‪ ،)10‬کتاب درسی‬
‫تحت عنوان «سیستماتیک نباتی» بهوسیلۀ دانشمند آلمانی اوالف اندرس و دانشمند‬
‫عالیقدر افغان محترم سید امیر شاه حسن یار تألیف گردید‪ .‬کتاب موردنظر که در‬
‫سال ‪ 5919‬به نشر رسید‪ ،‬معیارها و ضوابط علمی همان وقت را منعکس میساخت‪.‬‬
‫از آن تاریخ به اینسو که تقریباً چهل سال را در برمیگیرد‪ ،‬کدام اثر دیگر درزمینۀ‬
‫تکسانومی نباتی در پوهنتونهای افغانستان به چشم نخورد‪ .‬اکثر استادان محترمی‬
‫که به امر تدریس مضمون سیستماتیک نباتی مصروف هستند از همین کتاب‬

‫‪ - Flora and Vegetation of Afghanistan‬‬


‫سپاسگزاری‬ ‫د‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫استفاده مینمایند و یا اینکه از منابع پراکنده سود میجویند‪ .‬جا دارد که از هر دو‬
‫دانشمند فوقالذکر به نیکویی یاد نموده‪ ،‬خدماتشان را تقدیر نماییم‪.‬‬
‫همه شخصیتها‪ ،‬دانشمندان و نهادهای گرانقدری که از آنها یادآوری گردید و کلیه‬
‫عزیزانی که از آنها یادآوری نشده؛ اما آنها مصروف تدریس یا کار در بخش نباتات افغانستان‬
‫میباشند‪ ،‬حق بزرگ بر گردن مؤلف این کتاب دارند و جا دارد از هریکشان سپاسگزاری شود‪.‬‬
‫میخواهم از استادان عالیقدر هریک محترم پوهاند داکتر نور احمد میرازی آمر‬
‫دیپارتمنت بیولوژی پوهنځي ساینس و محترم پوهاند غالم نقشبند ناصری آمر دیپارتمنت‬
‫جنگلها و منابع طبیعی پوهنځي زراعت پوهنتون کابل‪ ،‬محترم پوهاند محمد حلیم آمر‬
‫دیپارتمنت بیولوژی و محترم پوهاند داکتر عبیداهلل پریار استاد دیپارتمنت بیولوژی پوهنځي‬
‫علوم طبیعی پوهنتون تعلیم و تربیۀ شهید استاد برهانالدین ربانی که با ابراز نظرهای عالمانه و‬
‫استادانۀ خود به پربار شدن اثر افزوده‪ ،‬با نوشتن تقریظهای تأییدیه‪ ،‬زمینۀ قبول اثر از سوی‬
‫مراجع رسمی و نیز اجازۀ انتشار آن را فراهم نمودهاند‪ ،‬صمیمانه تشکر نمایم‪ .‬آرزو میشود‬
‫خدمات صادقانۀ آن ها در جهت گسترش علم و دانایی در افغانستان‪ ،‬قبول درگاه خالق دوجهان‬
‫قرار گیرد‪.‬‬
‫از محترم پوهاند صالح محمد دوراندیش استاد دیپارتمنت زبان و ادبیات دری پوهنځي‬
‫ادبیات و علوم بشری پوهنتون بلخ و محترم پوهندوی داود شاه راجی استاد دیپارتمنت زبان و‬
‫ادبیات پوهنځي تعلیم و تربیۀ پوهنتون بلخ که زحمت مطالعه و اصالح اثر ازنظر معیارهای‬
‫زبانشناسی را بر خود هموارساخته‪ ،‬مشاورههای سودمند ابراز نمودهاند‪ ،‬سپاسگزاری میشود‪.‬‬

‫و من اهلل توفیق‬
‫پوهنوال محمد طاهر نسیمی‬
‫شهر مزار شریف – افغانستان‬
‫خزان ‪5939‬‬
‫پیشگفتار نشر برقی کتاب تکسانومی نباتی‬

‫چاپ نخست این کتاب در سال ‪ 5931‬توسط کتابفروشی نبی زاده در شهر مزار شریف‬
‫صورت گرفت‪.‬‬
‫قرار بود چاپ دوم آن توسط پروژه چاپ کتاب که مقر آن در وزارت محترم تحصیالت‬
‫عالی جمهوری اسالمی افغانستان قرار دارد و طریق کمکهای انسان دوستانۀ مردم جرمنی‬
‫تمویل میشود‪ ،‬صورت گرفته و کتاب در اختیار مؤسسات تحصیالت عالی مربوط وزارت‬
‫تحصیالت عالی قرار داده شود؛ اما به هر دلیلی کتاب برای چندین سال در آن اداره معطل‬
‫شده چاپ نشد‪.‬‬
‫ازآنجاکه کتاب تکسانومی نباتی مورد ضرورت اکثر مؤسسات تحصیالت عالی افغانستان‬
‫بود و تقاضا برای دریافت آن روزافزون بود‪ ،‬تصمیم گرفته شد این کتاب از طریق اینترنت نشر‬
‫و در اختیار متقاضیان قرار گیرد‪ .‬این حرکت مزایای زیر را در قبال دارد‪:‬‬
‫‪ .5‬کتاب در معرض دید همگان در اقصی نقاط جهان قرارگرفته‪ ،‬مشاورهها انتقادها و‬
‫پیشنهادهای اهل خبره را به خود جلب مینماید‪ .‬مسلماً نظر دانشمندانی که‬
‫بهصورت مسلکی و عملی با تکسانومی نباتی و تدریس آن سروکار دارند در اصالح‬
‫و بهبود متن تأثیر خود را خواهد داشت‪.‬‬
‫‪ .9‬محصالن با مصرف پول ناچیزی به متن علمی دسترسی داشته‪ ،‬در حیات تحصیلی‬
‫خود از آن کار میگیرند و در صورت تمایل در رابطه ابراز نظر مینمایند‪.‬‬
‫‪ .9‬وزارت تحصیالت عالی به کمبود شدید کتب درسی مواجه است‪ ،‬نشر آثار استادان‬
‫در اینترنت بخش اعظم این نیاز را مرفوع مینماید‪.‬‬
‫با تذکر نکات باال‪ ،‬کتاب «تکسانومی نباتی» تقدیم حضور همه متصدیان علم و تحصیل‬
‫قرار میگردد‪ ،‬در تحریر متن «روش امالی زبان دری پذیرفتۀ انجمن نویسندهگان افغانستان»‬
‫رعایت شده و در نوشتن مراجع و فرمتها از روش ‪ APA‬که موردقبول وزارت تحصیالت‬
‫عالی بوده و نیز از سیستمهای معتبر جهان در دنیای طبع و نشر است؛ استفاده گردیده است‪.‬‬
‫پوهاند نسیمی‬
‫فهرست مطالب‬

‫عنوان ‪ ..........................................‬صفحه‬ ‫عنوان‪ ...........................................‬صفحه‬


‫تحتفشار قرار دادن نمونه ‪41 ...............‬‬ ‫مقدمه ‪5 ................................................................‬‬
‫خشککردن نمونهها ‪41 ....................‬‬ ‫فصل اول ‪3 ...........................................................‬‬
‫نصب کردن نمونهها (‪41 ...... )Mounting‬‬ ‫کلیات ‪3 ................................................................‬‬
‫نصب برچسب بر یک نمونه ‪42 .............‬‬ ‫شناسایی ‪9 .................................‬‬
‫شناسایی نباتات ‪44 .........................‬‬ ‫شرح ‪01 ....................................‬‬
‫خالصۀ فصل ‪14 ...........................‬‬ ‫نامگذاری ‪01 ...............................‬‬
‫کتابنامه ‪14 ................................‬‬ ‫طبقهبندی ‪00 ..............................‬‬
‫پرسشهای آموزشی ‪16 .....................‬‬ ‫فایلوژنی ‪00 ................................‬‬
‫فصل چهارم ‪13......................................................‬‬ ‫اهداف تکسانومی نباتی ‪00 ..................‬‬
‫طبقهبندی سلسلهمراتب ‪13....................................‬‬ ‫سطوح پیشرفت سیستماتیک نباتی ‪01 .......‬‬
‫گروههای تکسانومیک‪ ،‬طبقهها و ردیفها‪41‬‬ ‫وضعیت امروز و فردای تکسانومی نباتی ‪01 ..‬‬
‫بهکارگیری طبقهها ‪41 ....................‬‬ ‫خالصۀ فصل ‪10 ...........................‬‬
‫مفهوم نوع ‪41 .............................‬‬ ‫کتابنامه ‪10 ...............................‬‬
‫مفهوم تکاملی نوع ‪49 ......................‬‬ ‫پرسشهای آموزشی ‪11 .....................‬‬
‫مفهوم جنس ‪60 ............................‬‬ ‫فصل دوم ‪99 .........................................................‬‬
‫مفهوم خانواده ‪61 ...........................‬‬ ‫تاریخچۀ طبقهبندی ‪99 ..........................................‬‬
‫خالصۀ فصل ‪61 ...........................‬‬ ‫سیستمهای مصنوعی ‪12 ...................‬‬
‫کتابنامه ‪61 ................................‬‬ ‫سیستمهای طبیعی ‪11 ......................‬‬
‫پرسشهای آموزشی ‪61 .....................‬‬ ‫سیستمهای فایلوژنی ‪11 ....................‬‬
‫فصل پنجم ‪31.......................................................‬‬ ‫سیستمهای معاصر طبقهبندی ‪19 ...........‬‬
‫نامگذاری ‪31..........................................................‬‬ ‫سیستم طبقهبندی (‪Angiosperm )APG‬‬
‫قوانین بینالمللی نامگذاری نباتی ‪61 ........‬‬ ‫‪24 ................... Phylogeny Group‬‬
‫قوانین ‪69 .......................... ICBN‬‬ ‫خالصۀ فصل ‪24 ...........................‬‬
‫تالش برای یکسانسازی کودها ‪000 ........‬‬ ‫کتابنامه ‪24 ...............................‬‬
‫خالصۀ فصل ‪001 ..........................‬‬ ‫پرسشهای آموزشی ‪24 .....................‬‬
‫کتابنامه ‪001 ...............................‬‬ ‫فصل سوم ‪83 ........................................................‬‬
‫پرسشهای آموزشی ‪002 ....................‬‬ ‫تهیۀ نمونه و شناسایی ‪83 ......................................‬‬
‫مواد و تجهیزات مورد ضرورت ‪41 ...........‬‬
‫فهرست مطالب‬ ‫ر‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫عنوان ‪ ..........................................‬صفحه‬ ‫عنوان‪ ...........................................‬صفحه‬


‫کتابنامه ‪044 ...............................‬‬ ‫فصل ششم ‪551 ......................................................‬‬
‫پرسشهای آموزشی ‪041 ....................‬‬ ‫اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی ‪551 ....................‬‬
‫فصل نهم ‪511 ........................................................‬‬ ‫تعریف صفت ‪001 ...........................‬‬
‫طبقهبندی فایلوژنتیک ‪511 ....................................‬‬ ‫اهمیت حضور و عدم حضور اوصاف ‪004 .....‬‬
‫اشکال اولیه و پیشرفته ‪049 .................‬‬ ‫اهمیت قایل شدن به اوصاف ( ‪Character‬‬
‫‪049 ......... Homology and Analogy‬‬ ‫‪004 .......................... )weighting‬‬
‫همسانی و همگرایی ( ‪Parallelism and‬‬ ‫اقسام اوصاف ‪004 ..........................‬‬
‫‪011 ...................... )Convergence‬‬ ‫شواهد تکسانومی ‪011 ......................‬‬
‫‪Monophyly, Polyphyly and Paraphyly‬‬ ‫خالصۀ فصل ‪010 ..........................‬‬
‫‪011 ........................................‬‬
‫روابط فایلوژنتیک ‪011 .......................‬‬ ‫کتابنامه ‪010 ..............................‬‬
‫روش تجزیهوتحلیل کالدستیک ‪014 ........‬‬ ‫پرسشهای آموزشی ‪011 ....................‬‬
‫جدول ‪ X‬صفت یک تکسون ( ‪Character x‬‬
‫فصل هفتم ‪599 ......................................................‬‬
‫‪019 ...................... )Taxon matrix‬‬ ‫تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید ‪599 ....................‬‬
‫‪041 Monophyly and Synapomorphy‬‬ ‫اشکال تغییرپذیری ‪012 .....................‬‬
‫‪040 .......................... Parsimony‬‬ ‫تغییرپذیری انکشافی ‪012 ...................‬‬
‫سیستمهای طبقهبندی فایلوژنتیک ‪041 ......‬‬ ‫تغییرپذیری محیطی ‪014 ....................‬‬
‫خالصۀ فصل ‪044 ..........................‬‬ ‫تغییرپذیری ژنتیکی ‪014 ....................‬‬
‫کتابنامه ‪044 ...............................‬‬ ‫مِکانیزمهای جدایی (‪)Isolating mechanisms‬‬
‫پرسشهای آموزشی ‪041 ....................‬‬ ‫‪014 .......................................‬‬
‫فصل دهم ‪511 .......................................................‬‬ ‫پیدایش انواع جدید (‪016 .... :)Speciation‬‬
‫گروههای عمدۀ موجودات زنده ‪511 .......................‬‬ ‫خالصۀ فصل ‪021 ..........................‬‬
‫ویروسها (‪061 ................... )Virusis‬‬ ‫کتابنامه ‪021 ..............................‬‬
‫پروکریوتها (‪062 . )Empire Prokaryota‬‬ ‫پرسشهای آموزشی ‪022 ....................‬‬
‫‪061 ................ I.Domain Bacteria‬‬ ‫فصل هشتم ‪581 .....................................................‬‬
‫‪061 ................. II.Domain Archae‬‬ ‫طبقهبندی فنتیک ‪581 ............................................‬‬
‫‪064 .............. III.Domain Eukarya‬‬ ‫اصول تکسانومی بر مبنای ریاضی ‪024 ......‬‬
‫‪069 .................... Kingdom Fungi‬‬
‫تایپهای اوصاف اساسی ‪041 ...............‬‬
‫فنجیهای حقیقی (‪)Division Eumycota‬‬
‫کود گذاری اوصاف ‪041 .....................‬‬
‫‪091 ........................................‬‬
‫گلسنگها (‪091 ................. )Lichens‬‬ ‫سنجش مشابهتها ‪041 .....................‬‬
‫‪094 ................. Kingdom Protista‬‬ ‫خالصۀ فصل ‪044 ..........................‬‬
‫فهرست مطالب‬ ‫ز‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫عنوان ‪ ..........................................‬صفحه‬ ‫عنوان‪ ...........................................‬صفحه‬


‫خالصۀ فصل ‪190 ..........................‬‬ ‫الجیها (‪094 ...................... )Algae‬‬
‫کتابنامه ‪190 ...............................‬‬ ‫خالصۀ فصل ‪112 ..........................‬‬
‫پرسشهای آموزشی ‪191 ....................‬‬ ‫کتابنامه ‪114 ..............................‬‬
‫فصل چهاردهم ‪939 ...............................................‬‬ ‫پرسشهای آموزشی ‪111 ....................‬‬
‫نباتات گلدار ‪939 ...................................................‬‬ ‫نباتات فاقد انساج انتقالی ‪116 ...............‬‬
‫اهمیت نباتات گلدار ‪194 ...................‬‬ ‫‪116 .......................... Bryophyta‬‬
‫مشخصات ویژۀ نباتات گلدار ‪194 ...........‬‬ ‫خالصۀ فصل ‪120 ..........................‬‬
‫دوران زندهگی نباتات گلدار ‪191 ............‬‬ ‫کتابنامه ‪120 ..............................‬‬
‫تصنیف نباتات گلدار ‪194 ...................‬‬ ‫پرسشهای آموزشی ‪121 ....................‬‬
‫فورمول گل ‪111 ............................‬‬ ‫فصل دوازدهم ‪989 .................................................‬‬
‫دیاگرام گل ‪111 ............................‬‬ ‫نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی ‪989 ...................‬‬
‫برخی خانوادههای مهم نباتات گلدار ‪111 ...‬‬ ‫تکامل نباتات دارای انساج انتقالی ‪122 .......‬‬
‫خالصۀ فصل ‪141 ..........................‬‬ ‫سازمان جسمی نباتات دارای انساج انتقالی‪121‬‬
‫کتابنامه ‪141 ...............................‬‬ ‫سیستمهای تولیدمثل نباتات دارای انساج انتقالی‬
‫پرسشهای آموزشی ‪142 ....................‬‬ ‫‪124 .......................................‬‬
‫تصنیف نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‪141‬‬
‫پاسخ به پرسشهای آموزشی‪911 ..........................‬‬
‫فرهنگ واژهها ‪913 ................................................‬‬ ‫خالصۀ فصل ‪140 ..........................‬‬
‫مآخذ شکلها ‪919 ..................................................‬‬ ‫کتابنامه ‪140 ..............................‬‬
‫مآخذ جدولها ‪913 .................................................‬‬ ‫پرسشهای آموزشی ‪141 ....................‬‬
‫منابع و مآخذ ‪935 ...................................................‬‬ ‫فصل سیزدهم ‪919 .................................................‬‬
‫فهرست اعالم (‪939 .................................. )Index‬‬ ‫نباتات دارای دانههای برهنه ‪919 ............................‬‬
‫(‪919 ........................................ )Gymnosperms‬‬
‫‪142 ..................... Gymnosperms‬‬
‫‪Progymnosperms(Division‬‬
‫)‪142 ......... Progymnospermophyta‬‬
‫جمنوسپرمهای منقرضشده ‪142 ............‬‬
‫جمنوسپرمهای زنده ‪144 ....................‬‬
‫فهرست شکلها‬

‫شکل ‪ ........................................‬صفحه‬
‫شکل ‪ ........................................‬صفحه‬
‫فصل سوم‬
‫فصل نهم‬
‫شکل ‪ .5-9‬کارت سوراخدار در لبه‪11 ........... .‬‬
‫شکل ‪ .5-3‬هومولوژی بین صفتها‪510 ...... .‬‬
‫شکل ‪ .9-3‬مثالهایی از همگرایی (‪ )I‬و همسانی‬ ‫فصل چهارم‬
‫(‪ )II‬بین ارگانیزمهای ‪ A‬و ‪515 ....................B‬‬ ‫شکل ‪ .5-8‬روش دندروگرام برای نشان دادن‬
‫شکل ‪ Monophyly .9-3‬و ‪519 .Polyphyly‬‬ ‫سیستم سلسلۀ مراتب‪10 .................................‬‬
‫شکل ‪ .8-3‬مفاهیم ‪ paraphyly ،monophyly‬و‬ ‫شکل ‪ .9-8‬گردآوری سلسلهمراتب گروههای‬
‫‪519‬‬
‫‪............................‬‬
‫‪................................polyphyly‬‬ ‫تکسانومیک مطابق با سیستم سلسلۀ مراتب‬
‫شکل ‪ .1-3‬کاکتوس بیسی‪ ،‬نشاندهندۀ یک‬ ‫که بهصورت روش جعبه در جعبه نشان‬
‫فایلوگرام ‪518 .....................................................‬‬ ‫دادهشده است‪15 .............................................‬‬
‫شکل ‪ .1-3‬روابط احتمالی و تاریخ تکاملی نباتات‬
‫فصل هفتم‬
‫دانهدار‪511 ........................................................‬‬
‫شکل ‪ .5-1‬پیدایش انواع جدید ‪Allopatric‬‬
‫شکل ‪ .1-3‬دیاگرام حبابی پیشنهادی‬
‫نتیجۀ جدایی جغرافیایی یک جمعیت مربوط یک‬
‫کرنکویست‪511 ................................................‬‬
‫نوع اجدادی‪580 ... .............................................‬‬
‫شکل ‪ .3-3‬نمایش ‪ X‬صفت یک تکسون‪510 .‬‬
‫شکل ‪ .9-1‬نوع زایی ‪ Allopatric‬درنتیجۀ‬
‫شکل ‪ .3-3‬به میان آمدن جمعیتهای جدید‪.‬‬
‫تفکیک و تمایز محیطی‪ ،‬سازش موفقانه فرزندان‬
‫‪519‬‬
‫با محیط و انکشاف جدایی تولیدمثلی‪585 ...... .‬‬
‫شکل ‪ .50-3‬به میان آمدن اوصاف اشتقاقی‪.‬‬
‫‪519‬‬ ‫فصل هشتم‬
‫شکل ‪ .5-3‬دیاگرام چگونهگی ساختهشدن‬
‫فصل دهم‬
‫فنونها‪518 .......................................................‬‬
‫شکل ‪ .5-50‬یک سالیم مولد زرد‪535 .......... .‬‬
‫شکل ‪539 .................. .Water Mould .9-50‬‬
‫فهرست شکلها‬ ‫ط‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪.........................................‬صفحه‬ ‫شکل ‪.........................................‬صفحه‬


‫شکل ‪ .1-55‬مرحلۀ بلوغ سپوروفایت مارکانشیا‬ ‫شکل ‪539 . . Chytridium confervae .9-50‬‬
‫‪951 ...................................................................‬‬ ‫شکل ‪539 ...... .Rhizopus stolonifer .8-50‬‬
‫شکل ‪ .1-55‬منافذ سطح فوقانی مارکانشیا‪995 .‬‬ ‫شکل ‪538 ...... .Xylaria polymorpha.1-50‬‬
‫شکل ‪ .1-55‬یک لیورورتس ساده ‪999 .Riccia‬‬ ‫شکل ‪ .1-50‬نمونهیی از مخمرها‪531 ............ .‬‬
‫شکل ‪999 ......................Marchantia .3-55‬‬ ‫شکل ‪531 .................Basidiomycete .1-50‬‬
‫شکل ‪999 .................... .gemma cups.3-55‬‬ ‫شکل ‪ .3-50‬یک فنجی ناقص‪531 .................‬‬
‫شکل ‪ .50-55‬گامتانجیای مارکانشیا‪998 ...... .‬‬ ‫شکل ‪ .3-50‬گلسنگها‪531 .......................... .‬‬
‫شکل ‪ .55-55‬سپورهای بالغ و ‪ elaters‬کپسول‬ ‫شکل ‪900 ............................ .Nostoc.50-50‬‬
‫مارکانشیا‪991 ...................................................‬‬ ‫شکل ‪ .55-50‬ساختمان یک الجی سرخ‪905 .‬‬
‫شکل ‪ .59-55‬لیورورتسهای برگ مانند‪991 .‬‬ ‫شکل ‪ .59-50‬دای اتمها‪905 .........................‬‬
‫شکل ‪ .59-55‬انتوسیروز‪993 ......................... .‬‬ ‫شکل ‪ 59-50‬ساختمان جسمی سارگوم‪909 . .‬‬
‫شکل ‪ .58-55‬یک هارن ورتس‪993 ............. .‬‬ ‫شکل ‪ .58-50‬یوگلینا‪909 ...............................‬‬
‫شکل ‪ .51-55‬یک ‪995 ............. .Sphagnum‬‬ ‫شکل ‪ .51-50‬کالمیدوموناس‪908 ................ .‬‬
‫شکل ‪ .51-55‬دستههای انتقالی در سیتای‬ ‫شکل ‪ .51-50‬ولواکس‪908 .... ......................... .‬‬
‫سپوروفایت خزۀ ‪991 ...... .Dasonia superba‬‬ ‫شکل ‪ .51-50‬ساختمان داخلی بخشی از بدن‬
‫شکل ‪ .51-55‬گامتانجیای یک خزۀ یک جنسی‬ ‫‪901 ...............................................Spirogyra‬‬
‫‪991 ...................................................................‬‬
‫فصل یازدهم‬
‫شکل ‪ .53-55‬دوران زندهگی خزه‪993 ............‬‬
‫شکل ‪ .5-55‬کالدیوگرامی که بعضی از اوصاف‬
‫شکل ‪ .53-55‬دو شکل نمویی خزه‪980 ..........‬‬
‫مشترک بین الجی سبز و نباتات عالی را نشان‬
‫فصل دوازدهم‬ ‫میدهد‪959 ......................................................‬‬
‫شکل ‪ .5-59‬سپوروفایت جوان ‪Lycopodium‬‬ ‫شکل ‪ .9-55‬گامتانجیای یک لیورورتس‬
‫که هنوز با گامتوفایت متصل است‪981 ...........‬‬ ‫(مارکانشی) ‪951 ................................................‬‬
‫شکل ‪ .9-59‬دوران زندهگی نباتات دارای انساج‬ ‫شکل ‪ .9-55‬چندین آرکیگونیا در چندین مرحلۀ‬
‫انتقالی‪983 ...................................................... .‬‬ ‫انکشاف‪951 .....................................................‬‬
‫شکل ‪ .9-59‬گامتوفایت ‪Psilotum nudum‬‬ ‫شکل ‪ .8-55‬جنین در اولین مراحل انکشاف‬
‫‪919 ..................................................................‬‬ ‫‪951....................................................................‬‬
‫فهرست اشکال‬ ‫ظ‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ ........................................‬صفحه‬ ‫شکل ‪ ........................................‬صفحه‬


‫شکل ‪ .1-59‬دانۀکاج‪935 ................................‬‬ ‫شکل ‪ Sporophylls .8-59‬و‪918 ... .Strobili‬‬
‫شکل ‪ .1-59‬مخروطهای دانهدار زرد کــــاج‬ ‫شکل ‪911 . Selaginella lepidophylla .1-59‬‬
‫‪939 .......................................Pinus contorta‬‬ ‫شکل ‪911 ..................Isoetes storkil .1-59‬‬
‫شکل ‪ 1-59‬القاح در کاجهای‪938 .................‬‬ ‫شکل ‪ .1-59‬اناتومی ساقۀ ‪913.. .Equisetum‬‬
‫شکل ‪ 3-59‬مقطع طولی دانۀ کاج‪931 ..........‬‬ ‫شکل ‪913........................ .Equisetum .3-59‬‬
‫شکل ‪ 3-59‬دوران زندهگی ‪931 ... .conifers‬‬ ‫شکل ‪ .3-59‬انکشاف و ساختمان دو شکل‬
‫شکل ‪ 50-59‬برگها و دانههای ‪Ginkgo‬‬ ‫اساسی سپورانجیمهای سرخسها‪915 ........... .‬‬
‫‪931 ...................................................... biloba‬‬ ‫شکل ‪ .50-59‬اشکال برگ در سرخس های‬
‫شکل ‪ 55-59‬وضعیت گلها و برگهـــای‬ ‫دارای ‪918............................ .Eusporangium‬‬
‫‪933 ................................. .Gnetum gnemon‬‬ ‫شکل ‪ .55-59‬برگهای گرز مانند سرخس‪911 .‬‬
‫شکل ‪ 59-59‬گناتوفایت ‪Welwitschia‬‬ ‫شکل ‪ .59-59‬سوریها‪ ،‬خوشههای از‬
‫‪933 ................................................. mirabilis‬‬ ‫سپورانجیم در سطح زیرین برگهای سرخسها‬
‫میباشند‪911 ................................................... .‬‬
‫فصل چهاردهم‬
‫شکل ‪ .59-59‬دوران زندهگی یک سرخس‬
‫شکل ‪ 5-58‬دوران زندهگی نباتات گلدار‪931 .‬‬
‫جنس ‪911 .................................Polypodium‬‬
‫شکل ‪ 9-58‬دیاگرام گل‪909 ...........................‬‬
‫شکل ‪ .58-59‬سرخس آبی ( ‪Marsilea‬‬
‫شکل ‪ 9-58‬ساختمان جسمی‪901 . Alliaceae‬‬
‫‪913 ..............................................)polycarpa‬‬
‫شکل ‪ 8-58‬ساختمان جسمی ‪903 .Araceae‬‬
‫شکل ‪ 1-58‬ساختمان جسمی ‪959 .Arecaceae‬‬ ‫فصل سیزدهم‬
‫شکل ‪ 1-58‬ساختمان جسمی ‪958 .Liliaceae‬‬ ‫شکل ‪ .5-59‬مخروطهای مادۀ یک سایکاد‬
‫شکل ‪ 1-58‬ساختمان جسمی ‪951 .Musaceae‬‬ ‫آفریقایی به نام ‪913....Encephalartos ferox‬‬
‫شکل ‪ 3-58‬ساختمان جسمی ‪953 .Poaceae‬‬ ‫شکل ‪ .9-59‬نبات نوجوان کاج ‪Pinus‬‬
‫شکل ‪ 3-58‬ساختمان جسمی ‪999 .Apiaceae‬‬ ‫‪ palustris‬با برگهای طویل سوزن مانند‪913 .‬‬
‫شکل ‪ 50-58‬ساختمان جسمی ‪Asteraceae‬‬ ‫شکل ‪ .9-59‬دستههای پنجتایی سوزن برگ و‬
‫‪991 ..................................................................‬‬ ‫مخروط در کاج ‪910.......... . Pinus longaeva‬‬
‫شکل ‪ 55-58‬ساختمان جسمی ‪Brassicaceae‬‬ ‫شکل ‪ .8-59‬مقطع طولی یک مخروط کاج‬
‫‪993 ..................................................................‬‬ ‫(مولد گرده)‪930.............................................. .‬‬
‫فهرست شکلها‬ ‫ع‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪.........................................‬صفحه‬
‫شکل ‪ 59-58‬ساختمان جسمی‬
‫‪995 .......................................henopodiaceae‬‬
‫شکل ‪ .59-58‬ساختمان جسمی‪Fabaceae‬‬
‫‪998 ...................................................................‬‬
‫شکل ‪ .58-58‬ساختمان جسمی ‪Lamiaceae‬‬
‫‪991 ...........................................‬‬
‫شکل ‪ .51-58‬ساختمان جسمی ‪.Malvaceae‬‬
‫‪993 ...................................................................‬‬
‫شکل ‪.........................................‬صفحه‬
‫شکل ‪ .51-58‬ساختمان جسمی ‪.Moraceae‬‬
‫‪989 ..................................................................‬‬
‫شکل ‪ .51-58‬ساختمان جسمی ‪.Primulaceae‬‬
‫‪988 ..................................................................‬‬
‫شکل ‪ .53-58‬ساختمان جسمی ‪.Rosaceae‬‬
‫‪981 ..................................................................‬‬
‫شکل ‪ 53-58‬ساختمان جسمی ‪983 .Rutaceae‬‬
‫شکل ‪ .53-58‬ساختمان جسمی ‪.Solanaceae‬‬
‫‪919 ...................................................................‬‬
‫فهرست جدولها‬

‫جدول ‪...............................................................................................‬صفحه‬

‫فصل دوم‬
‫‪90‬‬ ‫‪..................................................................‬‬ ‫جدول ‪ 5-9‬سیستم طبقهبندی لینه‪.‬‬
‫‪99‬‬ ‫جدول ‪ 9-9‬سیستم طبقهبندی انتونیوجوسیو‪................................................................... .‬‬
‫‪98‬‬ ‫جدول ‪ 9-9‬سیستم طبقهبندی ‪.................................................... .A. P. de Candolle‬‬
‫‪91‬‬ ‫جدول ‪ 8-9‬سیستم طبقهبندی ‪ George Bentham‬و ‪................. .Sir J.D. Hooker‬‬
‫‪91‬‬ ‫جدول ‪ 1-9‬سیستم طبقهبندی انگلر و پرانتل‪................................................................. .‬‬
‫‪93‬‬ ‫جدول ‪ 1-9‬سیستم طبقهبندی بیسی‪.............................................................................. .‬‬
‫‪93‬‬ ‫جدول ‪ 1-9‬سیستم طبقهبندی تخته جان‪....................................................................... .‬‬
‫‪85‬‬ ‫جدول ‪ 3-9‬سیستم طبقهبندی کرنکویست‪..................................................................... .‬‬
‫جدول ‪ 3-9‬نمای کلی از طبقهبندی نباتات گلدار خانم دالگرن که توسط شوهرش در‬
‫سال ‪ 5333‬به نشر رسید‪89 ................................................................................................ .‬‬
‫جدول ‪ 50-9‬سیستم طبقهبندی نباتات گلدار که در سال ‪ 9001‬توسط تورن پیشنهاد شد‬
‫‪89 ..........................................................................................................................................‬‬
‫جدول ‪ 55-9‬طبقهبندی نباتات گلدار (‪ )Magnoliophyta‬که در سال ‪ 9009‬بهوسیلۀ گروه‬
‫دانشمندان ‪ APG‬ارائهشده است (‪81 ................................................................... .)APG II‬‬
‫فصل پنجم‬
‫فهرست اشکال‬ ‫ف‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جدول ‪ 5-1‬خالصه کتگوریهای تکسانومیک و پسوندهای آنها که از سوی ‪ ICBN‬به نشر‬


‫رسیده است‪30 ...................................................................................................................... .‬‬
‫جدول ‪ 9-1‬خانوادههای سنتی‪35 ..........................................................................................‬‬
‫فصل هشتم‬
‫جدول ‪ 5-3‬اطالعات کود دار ممکن است با ‪ t‬عدد ‪ OTU‬در سطرها و ‪ n‬عدد اوصاف در ستونها‬
‫ثبت شود که جدولی با ابعاد ‪ n x t‬میسازد ‪515.....................................................................‬‬
‫جدول ‪ 9-3‬جدول مشابهتها از طریق جدولبندی ضریب مشابهتها برای هریک از ‪..........OTU‬‬
‫‪519.........................................................................................................................................‬‬
‫فصل چهاردهم‬
‫جدول ‪ 5-58‬نمایش حاالت مختلف حلقۀ گل در فرمول گل‪905....................................... .‬‬
‫مقدمه‬

‫تکسانومی (‪ ،)Taxonomy‬علمی است که با طبقهبندی (‪)Classification‬‬


‫موجودات زنده سروکار دارد‪ .‬تکسانومی نباتی (‪ )Plant taxonomy‬از علوم قدیم است که‬
‫مدتهاست بهعنوان علم شناسایی (‪ ،)Identification‬شرح (‪ ،)Description‬نامگذاری‬
‫(‪ )Nomenclature‬و طبقهبندی نباتات شناخته میشود‪.‬‬
‫حضور هزاران نوع روییدنی بر روی زمین‪ ،‬نمایانگر تنوع شکلی و محتوای حیات‬
‫است‪ .‬بعضی از این روییدنیها کوچک با حداقل سازمان بدنی بوده‪ ،‬دیگران بزرگ و درختی‬
‫با سازمان بدنی نهایت مغلقاند‪ .‬یک برآورد محتاطانه نشان میدهد که در حدود چهارصد‬
‫هزار نوع نبات بر روی زمین زندهگی میکنند که از این جمله در حدود دو صد و‬
‫هشتادوشش هزار* نوع آن را نباتات گلدار (‪ )Angiosperms‬تشکیل میدهد‪ .‬اطالعات‬
‫(‪ )Data‬در مورد آنها در طی چندین هزار سال تالش‪ ،‬جمعآوری گردیدهاند‪.‬‬
‫پروسۀ طبقهبندی مواد با پیدایش حیات بر روی زمین آغاز و ختم میشود‪ .‬هر یک از‬
‫اعضای نوع انسان (‪ )Homo sapiens‬از گهواره تا گور تکسانومیست بوده است‪،‬‬
‫طبقهبندی و تصنیف یکی از وظایف و سرگرمیهای طبیعی انسان در اعصار گذشته به‬
‫شمار میرود‪.‬‬
‫نباتات‪ ،‬نخستین همدمان انسان درروی زمین بوده‪ ،‬غذا‪ ،‬انرژی‪ ،‬پناهگاه‪ ،‬لباس‪،‬‬
‫ادویه‪ ،‬آشامیدنیها‪ ،‬اکسیژن‪ ،‬محیط زیبا برایش فراهم کرده‪ ،‬همچنان جزء بارز فعالیتهای‬
‫تکسانومیک او را تشکیل داده است‪ .‬فعالیتهای تکسانومیک انسان تنها محدود به‬
‫موجودات زنده نمیشود‪ .‬انسان آموخته است تا غذاها‪ ،‬لباسها‪ ،‬کتابها‪ ،‬بازیها‪ ،‬موترها‪،‬‬
‫مذهبها‪ ،‬پیشهها و دیگر موادی را که با آنها سروکار دارد‪ ،‬شناسایی‪ ،‬تشریح‪ ،‬نامگذاری و‬
‫طبقهبندی نماید‪ .‬چنانچه از طریق بوی کردن‪ ،‬سیر را میشناسیم‪ ،‬از طریق چشیدن‪ ،‬شکر‬

‫*‪ -‬ازآنجاییکه تعداد انواع شناختهشدۀ نباتات همهروزه ازدیاد مییابد‪ ،‬تقاضا میشود‪ ،‬با مراجعه به‬
‫اینترنت به ارقام تازه دسترسی پیدا نمایند‪.‬‬
‫‪ -‬در بعضی منابع زبان دری ‪ ،Angiosperm‬به معنی نباتات مخفی البذر آمده است‪.‬‬
‫مقدمه‬ ‫‪1‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫را به یاد میآوریم و از طریق دیدن به حیوانات‪ ،‬نامی قایل میشویم‪ .‬هنگامیکه توضیح‬
‫میدهیم‪ :‬جاده طویل است‪ ،‬علف سبز است و توپ کرهوی است؛ پس بهصورت یک‬
‫تکسانومیست عمل کردهایم‪.‬‬
‫ازآنجاییکه تکسانومی ریشههای عمیق تاریخی دارد‪ ،‬گذشتۀ آن هیچگاه‬
‫فراموششده نمیتواند و این‪ ،‬بار مسؤولیت بزرگی را بر دوش تکسانومیستها قرار میدهد‪،‬‬
‫بر آنهاست که ارزش اطالعات کهنه و تازه را بدانند‪ .‬اطالعات کهنه بر دالیل قدیم‬
‫استوارند؛ درحالیکه ایجاب میکند یافتههای تازه بهدقت تجزیهوتحلیل شده‪ ،‬با اطالعات‬
‫کهنه شریک شوند‪.‬‬
‫اصطالح ‪ Taxonomy‬به حیث یک موضوع قانونی و رسمی برای اولین بار در سال‬
‫‪ 5359‬توسط دانشمند سویسی ‪ 5113( A. P. de Candolle‬تا ‪ ،)5385‬از ترکیب دو کلمۀ‬
‫یونانی ‪ Taxis‬به معنی «تنظیم» و ‪ Nomos‬به معنی «قانون» به وجود آمده‪ ،‬در کتاب او‬
‫تحت عنوان ‪ Theorie elementaire de la botanique‬مطرح و وارد ادبیات نبات‬
‫شناسی گردید‪.‬‬
‫برای مدتهای طوالنی تکسانومی بهصورت علم شناسایی‪ ،‬نامگذاری و طبقهبندی‬
‫نباتات مطرح بود (‪.)5315 ،Lawrence‬‬
‫ازآنجاییکه شناسایی و نامگذاری شرط اول هر طبقهبندی است؛ توســـــــط‬
‫‪ ،)5319( Devis & Heywood‬تکسانومی بهصورت علمی که بامطالعۀ طبقهبندی‪ ،‬به‬
‫شمول اساسات (‪ ،)Bases‬اصول (‪ ،)Principles‬قوانین و رهنمودها سروکار دارد‪ ،‬تعریف‬
‫گردید‪.‬‬
‫تکسانومی‪ ،‬علم ترکیبی بوده‪ ،‬نتیجۀ همکاری علومی؛ مانند‪ :‬مورفولوژی‪ ،‬اناتومی‪،‬‬
‫سایتولوژی‪ ،‬توارث عمومی‪ ،‬توارث سلولی‪ ،‬کیمیا و بیولوژی مالِکیولی است و هیچ معلومات‬
‫و اطالعات مستقل مربوط خودش را ندارد‪ .‬هر انکشاف در علوم دیگر منظرۀ تازه از روابط‬
‫موجودات زنده را به نمایش میگذارد‪ .‬این مشخصۀ علم تکسانومی باعـث میشود تا‬
‫تکسانومیستها در موقع تجزیهوتحلیل اطالعات جدیدی که با پیشرفت در ساحههای‬
‫مقدمه‬ ‫‪1‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫مختلف بیولوژی از منابع متنوع بهدستآمدهاند و بهصورت پایانناپذیر تجمع کرده باهم‬
‫دیگر تداخل مینمایند‪ ،‬با مشکالت زیادی مواجه شوند‪.‬‬
‫به میان آمدن تخنیکهای تازه‪ ،‬ازیکطرف اطالعات تازهیی را برای فهمیدن روابط‬
‫موجودات زنده به وجـود میآورند؛ از طرف دیگر این تداخل اطالعات‪ ،‬گروههای تازۀ‬
‫تکسانومیک را ایجاد میکنند‪ .‬ایجاب مینمود تا روشهای جدید و تازه برای یکپارچهسازی‬
‫و ترکیب اطالعات به خدمت گرفتهشده‪ ،‬انواع جدید شناختهشده مورداستفاده قرار گیرند‪.‬‬
‫به جریان افتادن اطالعات تازه‪ ،‬نیاز تعبیر و تفسیر مجدد اطالعات کهنه‪ ،‬بازنگری‬
‫طرحهای مطالعه و شناسایی‪ ،‬ارزیابی مجدد و اصالح سیستمهای طبقهبندی و درک جدید‬
‫از روابط بین نباتات برای شناخت بهتر نباتات را به میان آورد‪.‬‬
‫به همین دلیل‪ ،‬تکسانومی به نام ترکیب پایانناپذیر و یا تالش پایانناپذیر نیز یاد‬
‫میشود‪.‬‬
‫این انتظام علمی شامل تمام فعالیتهای میشد که به انتظام و ثبت تنوع نباتی و قدر‬
‫گزاری به تفاوتها بین انواع مختلف نباتی میپرداخت‪.‬‬
‫اگرچه اصطالح ‪ Systematics‬بهصورت یک موضوع علمی در نیمۀ دوم قرن بیستم‬
‫مطرح گردید؛ اما درگذشته این اصطالح برای دورههای قابلتوجه‪ ،‬استعمال گردیده است‪.‬‬
‫اصطالح ‪ Systematics‬از کلمۀ التین ‪ Systema‬به معنی سازمان دادن‪ ،‬در کنار‬
‫هم قرار دادن مشتق شده‪ ،‬بخشی از عنوان کتاب مشهور دانشمند سویدنـــــــــــی‬
‫‪ 5101( Carolus Linnaeus‬تا ‪ ،)5113‬تحت عنوان ‪( Systema nature‬سال نشر ‪)5191‬‬
‫را تشکیل میدهد‪ .‬اصطالح سیستماتیک برای اولین بار در مقدمۀ چاپ پنجم اثر او زیر‬
‫عنوان ‪( Genera Plantarum‬سال نشر ‪ )5191‬استعمال گردیده است‪.‬‬
‫مقدمه‬ ‫‪2‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫فعالیتهای سیستماتیک‪ ،‬در مقایسه به دیگر فعالیتهای بیولوژیکی از بنیادیترین‬


‫فعالیتها هستند؛ اما برای طبقهبندی نمودن نباتات به اطالعات و معلومات از دیگر منابع‬
‫متکی است‪.‬‬
‫از زمان اختراع اصطالح تکسانومی توسط د کاندول تا زمان انتشار نظریۀ تکامل از‬
‫طریق انتخاب طبیعی‪ ،‬چارلز داروین‪ ‬دانشمند انگلیسی در سال ‪ ،5313‬اصطالحات‬
‫تکسانومی و سیستماتیک بهصورت مترادف استعمال شدهاند‪ .‬در این دوران‪ ،‬طبقهبندی نظم‬
‫طبیعت را که خداوند بزرگ خلق نموده است منعکس ساخته؛ بشر کوشش میکرد تا این‬
‫حقایق الهی را کشف نماید‪.‬‬
‫روابط موجودات زنده بهصورت قرابتهای طبیعی (‪ )Natural affinities‬بر اساس‬
‫شباهتهای کلی (‪ )Overall similarity‬در ویژهگیهای مورفولوژی؛ مانند‪ :‬شکل گل‪،‬‬
‫برگ‪ ،‬میوه و غیره نباتات بیانشده‪ ،‬این ویژهگی برای تفکیک آنها به گروههای کوچک‬
‫استعمال میگردیدند‪ .‬معموالً مشخصههای که نباتات را از هم جـدا مینمود؛ بخشی از‬
‫نامشان میشد؛ برای مثال‪ Quercus alba :‬نام علمی درخت بلوط سفید است و درخت‬
‫بلوط به دلیلی به این نام یادشده که بخش زیرین برگهایشان دارای رنگ سفید است‪.‬‬
‫بیولوژیستهایی که مصروف این فعالیتها بودند به نامهای ‪،Interchangeably‬‬
‫‪ Taxonomists‬و یا ‪ Systematists‬یاد میشدند‪.‬‬
‫داروین‪ ،‬زمینهیی برای ارزیابی روابط فایلوژنتیکی (‪)Phylogenetic relationships‬‬
‫بر اساس نژاد تکاملی (‪ )Evolutionary descent‬فراهم نمود‪.‬‬
‫پس از عصر داروین‪ ،‬بیولوژیستها نهتنها به عالقهمندی خود به طبقهبندی ادامه‬
‫دادند؛ بلکه تالش کردند تا روابط تکاملی گروهها را نیز بدانند‪ .‬عالوه بر آن‪ ،‬بعضی از‬
‫دانشمندان به پروسۀ تکامل که مِکانیزم تنوع (‪ )Diversity‬را تولید میکند‪ ،‬عالقهمند‬

‫‪ -‬نظریۀ تکامل عضوی داروین ()‪ )Darwin, Charles Robert (1809-1882‬در سال ‪،0689‬‬
‫در اثرش زیر عنوان منشأ انواع (‪)On the Origin of Species by Means of Natural Selection‬‬
‫مطرح گردیده است‪.‬‬
‫مقدمه‬ ‫‪4‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شدند‪ .‬درنتیجه‪ ،‬امروز یک تکسانومیست مجبور است تا مفاهیم مختلف تکاملی را بداند که‬
‫از یافتههای مورفولوژیکی یک قرن قبل بسیار فاصلهدارند‪.‬‬
‫روشهای جدید برای رسیدن به اهداف تکسانومی‪ ،‬عبارت از بازسازی وقایع تکاملی‬
‫با رعایت تاریخ وقوع آنها به شمول تشکیل خطوط جداگانۀ تغییرات تکاملی در اوصاف‬
‫(‪ )Characters‬موجودات زنده است‪ .‬هدف نهایی این شیوهها کشف تمام شاخههای درخت‬
‫تکاملی حیـات (‪ )Evolutionary tree‬و مستندسازی کلیه تغییرات و تشریح تمام انواعی‬
‫است که رأس این شاخهها را تشکیل میدهند‪ .‬این بدون داشتن معلومات مستند به شکل‬
‫سیستم طبقهبندی فاقد ابهام ناممکن است‪ .‬مسلماً‪ ،‬طبقهبندی بدون فهم شفاف از‬
‫شناسایی اولیه و روشهای نامگذاری ناممکن است‪ .‬همینطور‪ ،‬شناختن وسایل جدید کار‬
‫کردن با اطالعات‪ ،‬مفاهیم تازۀ فایلوژنی‪ ،‬استخدام دقیق حقایق مالِکیولی برای فهم روابط‬
‫خویشاوندی بین ‪ Taxa ‬از اهمیت مساوی برخوردار است‪.‬‬
‫اطالعات از موجودات زنده و عملکرد متقابل آنها با محیطشان گردآوریشده برای‬
‫پاسخ گفتن به پرسشها در رابطه به طبقهبندی‪( Phylogeny ،‬ترکیبی است از کلمات‬
‫یونانی ‪ Phylon‬به معنی قبیله و ‪ genesis‬به معنی منشأ و مبدأ) و پروسۀ تکامل استعمال‬
‫میگردد‪.‬‬
‫ازآنجاییکه طبیعت متنوع این مطالعات‪ ،‬توسط تئوری تکامل به وجود آمده بود‪ ،‬یک‬
‫اصطالح جمعی ضرورت بود تا این فعالیتهای مختلف را منعکس سازد و نیز بهاصطالح‬
‫دیگری نیز نیاز بود تا فعالیتهای طبقهبندی سنتی را تشریح کند‪ .‬درنتیجه‪ ،‬اصطالح‬
‫‪ Systematics‬یا بیولوژی سیستماتیک (‪ )Systematic biology‬دارای تعریفی شد که از‬
‫تکسانومی متفاوت و وسیعتر است‪:‬‬

‫‪ -‬اصطالح ‪ Taxon‬برای اولین بار در سال ‪ ،0911‬توسط دانشمند آلمانی به نام ‪Adolf Meyer‬‬
‫برای گروههای حیوانی متعلق به یک سطح طبقهبندی استعمال گردید‪ .‬استفاده از آن برای گروههای‬
‫نباتی توسط ‪ Herman J. Lam‬در سال ‪ 0996‬صورت گرفته است‪ Taxa .‬شکل جمع ‪Taxon‬‬
‫است‪.‬‬
‫مقدمه‬ ‫‪1‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ،)5319( Mayr‬سیستماتیک را چنین تعریف کرده است‪« :‬سیستماتیک عبارت از‬


‫مطالعۀ طبیعت و منشأ جمعیتهای (‪ )Populations‬موجودات زندۀ امروزی و آنهایی که‬
‫درگذشته زندهگی میکردند»‪.‬‬
‫تعریفی که توسط اغلب مردم استعمال و ترجیح داده میشود‪ ،‬متعلق بـــه‬
‫‪ ،)5315( Simpson‬است‪« :‬مطالعۀ علمی انواع و تنوع حیات در تمام کرۀ زمین‬
‫(‪ )Biodiversity‬و بررسی روابط بین آنها‪ ،‬مطالعۀ تنوع نباتات و نامگذاری آنها‪،‬‬
‫طبقهبندی و تکامل آنها»‪ .‬موصوف هدف سیستماتیک را احیای مطالعۀ انکشاف و تاریخ‬
‫تکامل حیات (‪ )Phylogeny‬و تنوع دانسته‪ ،‬تکسانومی را جزئی از علم سیستماتیک‬
‫میداند‪.‬‬
‫‪ ،)5330( Stace‬تکسانومی را با سیستماتیک منطبق دانسته آن را «مطالعه و تشریح‬
‫تنوع در موجودات زنده‪ ،‬تجسس علل و نتایج این تنوع و دستکاری اطالعات برای ایجاد‬
‫یک سیستم طبقهبندی» دانست‪.‬‬
‫‪ ،)5331( Jones & Luchsinger‬ابراز داشتند‪« :‬اگرچه‪ ،‬میان دانشمندان درزمینۀ‬
‫تفاوت بین سیستماتیک و تکسانومی توافق نظر وجود ندارد؛ با آنهم بعضی از نبات شناسان‬

‫‪ ،Population -‬گروهی از افراد مربوط یک نوع است که در زمان معین‪ ،‬با یکدیگر در یکجا‬
‫زندهگی نموده‪ ،‬قادر به تولیدمثل بوده باشند‪ .‬یک جمعیت صفتهای زیر را به نمایش میگذارد‪:‬‬
‫‪ )0‬اندازه و تراکم جمعیت‪،‬‬
‫‪ )1‬نرخ زادوولد (‪،)Natality‬‬
‫‪ )1‬نرخ مرگومیر (‪،)Mortality‬‬
‫‪ )9‬شاخص حیاتی (‪ )Vital index‬نظیر پراکندهگی‪،‬‬
‫‪ )8‬توزیع عمر مفید (‪ )8 ،)Age distribution‬ظرفیت ذاتی یک فرد یا نوع در تولیدمثل‬
‫(‪،)Biotic potential‬‬
‫‪ )1‬اشکال نمو (‪.)Growth forms‬‬
‫در این زمینه به اصطالحات اجتماع (‪ ،(Community‬به معنی کلیه انواع موجود در یک‬
‫منطقه و ‪ Ecosystem‬به معنی کلیه عوامل غیرزنده و همه ‪ Community‬های موجود در منطقۀ‬
‫مشخص و ‪ Biosphere‬به معنی بخش از طبیعت که زندهگی را تضمین نموده بتوانـــــــــــد‬
‫(‪ )Large ecosystem‬توجه نمایید‪.‬‬
‫‪ -‬اصطالح تنوع حیات (‪ )Biodiversity‬غالب اوقات برای بیان تنوع زیستی تمام کرۀ زمین‬
‫استعمال میشود‪.‬‬
‫مقدمه‬ ‫‪4‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫آنها را بهصورت شاخههای جداگانــه میشناسند»‪ .‬طبق نظریۀ این دانشمندان‬


‫«سیستماتیک عبارت از مطالعۀ تنوع نباتات و شناسایی‪ ،‬نامگذاری‪ ،‬طبقهبندی و تکامل‬
‫آنها است؛ درحالیکه تکسانومی صرف به مطالعۀ طبقهبندی میپردازد»‪.‬‬
‫‪ ،)9009( Schuh‬سیستماتیک را علم طبقهبندی بیولوژیکـــــــــــی‬
‫(‪ )Biological classification‬میداند‪.‬‬
‫‪ ،)9001( Wheeler‬سیستماتیک را چنین تعریف کرده است‪« :‬تولید ‪Cladograms‬‬
‫که تکسا را از طریق اختالفات قابلمشاهده‪ ،‬باهم متصل میسازد»‪( .‬فصل نهم این کتاب‬
‫را ببینید)‬
‫بهاینترتیب‪ ،‬درگذشته اصطالحات تکسانومی و سیستماتیک بهصورت بیربط و تبادل‬
‫پذیر استعمال شدهاند؛ بهطوریکه تفکیک کامل آنها از یکدیگر کار مشکلی گردیده است‪.‬‬
‫در کتاب دست داشته‪ ،‬اصطالحات فوق بهصورت مترادف استعمال شده‪ ،‬با چهار جزء‬
‫اساسی تکسانومی (مطالعۀ شناسایی‪ ،‬شرح‪ ،‬نامگذاری و طبقهبندی)‪ ،‬اساسات‪ ،‬رهنمودها و‬
‫قوانین آنها سروکار دارد‪.‬‬
‫با معمول شدن استفاده از کامپیوتر در کارهای علمی و اصالح روشهای آماری‪،‬‬
‫شباهتهای کلی بهصورت روابط فنتیک (‪ )Phenetic relationships‬بیان گردید که‬
‫شامل خصوصیات مشتق شده از اناتومی‪ ،‬جنینشناسی‪ ،‬مورفولوژی‪ ،‬فیزیولوژی‪ ،‬بومشناسی‪،‬‬
‫سایتولوژی‪ ،‬گردهشناسی (‪ ،)Palynology‬کیمیای نباتی (‪ ،)Phytochemistry‬جغرافیای‬
‫نباتی (‪ )Phytogeography‬و ساختمانهای ذرهبینی داخل سلول (‪)Ultrastructure‬‬
‫بهاستثنای شباهتهای فایلوژنتیک میشود‪.‬‬
‫انقالب الکترونیک در سالهای آخر همراه با انکشاف سایتهای اینترنتی شاهد آن‬
‫است که سیستماتیک به حیث بخش مستند نبات شناسی در شبکۀ جهانی مطرح است‪.‬‬
‫سیستمهای مهم و معاصر طبقهبندی نباتات دانهدار (‪ )Seed Plants‬همراه با گروههای‬
‫متنوعی که دانشمندان سازماندهی کردهاند در شبکه موجود است‪.‬‬
‫آخرین تغییرات کود گذاری نبات شناسی (‪ )Botanical code‬بااتصالهای (‪)Links‬‬
‫مقتضی از عنوانهای متنوع و پیشنویس کود حیاتی (‪ )Draft BioCode‬که تالشی است‬
‫مقدمه‬ ‫‪6‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫برای به میان آوردن کود برای تمام موجودات زنده و ‪ PhyloCode‬که کوشش برای‬
‫نامگذاری موجودات زنده بر اساس تاریخ تکامل آنهاست‪ ،‬نیز غرض مناقشه در شبکه‬
‫موجود است‪.‬‬
‫همچنین‪ ،‬اینترنت دارای سرویسهای دهنده با جستجوگر جهت یافتن‬
‫تکسانومیستها‪ ،Herbariums ،‬کتابها‪ ،‬مجلهها‪ ،‬باغها‪ ،‬خانوادهها (‪ ،)Families‬جنسها‬
‫(‪ ،)Genus; pl. Genera‬نامهای نباتی و دیگر زمینههای تکسانومی است‪ .‬این اطالعات‬
‫بهصورت دوامدار تجدید شده‪ ،‬نسخههای جدید از طرحهای نوین تکسانومی در شبکه‬
‫طــرح میشوند‪ .‬امروزه‪ ،‬شاید هیچ بخشی از نبات شناسی بهاندازۀ تکسانومی در اینترنت‬
‫موردتوجه نباشد‪ .‬بیشتر مؤسسات‪ ،‬باغهای نبات شناسی‪ ،‬انتشارات و اتحادیهها به‬
‫سرویسدهندگانی در اینترنت ارتباط دارند که دسترسی به آثار مختلف در این زمینه و‬
‫‪‬‬
‫فعالیتهای تحقیقی را سهولت بخشیدهاند‪.‬‬

‫‪ -‬مجموعۀ گیاهان خشک‪ ،‬گیاه دان‪ ،‬اتاق یا جعبه (به فصل سوم این کتاب مراجعه شود)‬
‫‪ -‬لطفا ً آدرسهای اینترنتی زیر را ببینید‪:‬‬
‫‪http://www.ohio.edu/phylocode/‬‬
‫‪http://biology.memphis.edu/bayer/Plant.Systematics‬‬
‫‪http://www.bgbm.org/iapt/biocode/biocode.html‬‬
‫‪http://www.biocode.berkeley.edu‬‬
‫فصل اول‬

‫کلیات‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬اجزای اصلی تکسانومی را شناخته تعریف کنید‪.‬‬
‫‪ .9‬اهداف تکسانومی را تشریح کنید‪.‬‬
‫‪ .9‬مراحل کاری تکسانومی نباتی را بیان نمایید‪.‬‬
‫‪ .8‬با شاخههای امروزی تکسانومی آشنا شوید‪.‬‬

‫فعالیتهای مختلف سیستماتیک‪ ،‬ما را به ایجاد یک سیستم طبقهبندی مطلوب که‬


‫جزئی از عملیۀ شناسایی (‪ )Identification process‬است‪ ،‬هدایت میکنند که شامل‬
‫شرح‪ ،‬نامگذاری و تشکیل روابط قرابتی میشوند‪.‬‬
‫این فعالیتها زمینۀ آن را فراهم میآورند تا اطالعات قسمی تنظیم گردند که توسط‬
‫دانشمندان و دیــــگر عالقهمندان بهآسانی مورداستفاده قرارگرفته‪ ،‬کار تحقیق و اکتشاف‬
‫در سیستماتیک نباتی در مناطق مختلف جهان با وسعت و سرعت بیشتر ادامه یابد‪ .‬این‬
‫اجزاء بهطور خالصه در زیر تعریف میشوند‪:‬‬

‫شناسایی‬
‫عبارت از تفکیک یک نمونۀ ناشناخته از یک تکسون شناختهشده‪ ،‬تعیین یک طبقه و‬
‫موقف (‪ )Position‬مشخص به آن در سیستم طبقهبندی موردنظر است‪ .‬شناسایی و تعیین‬
‫حدود درست یک تکسا اساس مطالعات علمی را تشکیل میدهد‪ .‬در عمل‪ ،‬شناسایی شامل‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪01‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫دریافت یک نام برای نمونۀ ناشناخته است‪ .‬شناسایی از طریق مراجعه به انواع مختلف‬
‫ادبیات نباتی و یا به دانشمندان دیگر (مستقیماً یا از طریق اینترنت) نیز صورت گرفته‬
‫میتواند (به فصل سوم این کتاب مراجعه شود)‪.‬‬

‫شرح‬
‫شرح یک تکسون شامل فهرستی از اوصاف (‪ )Characters‬و حالتهای اوصاف‬
‫(‪ )Character states or Attributes‬آن تکسون است که توسط جمالت بیان میشوند‪.‬‬
‫یک شرح مختصر فقط شامل آن اوصاف تکسانومیک میشود که آن تکسون را از‬
‫تکسونهای دیگر جدا میکنند‪ .‬این اوصاف را به نام اوصاف تشخیصــــــی‬
‫(‪ )Diagnostic characters‬یاد میکنند‪ .‬اوصاف تشخیصیۀ یک تکسون تعریف و محدودۀ‬
‫آن را تشکیل میدهد (فصل سوم این کتاب را مالحظه کنید)‪.‬‬

‫نامگذاری‬
‫نامگذاری عبارت از انتخاب یک نام صحیح برای یک تکسون است‪ .‬در این زمینه‬
‫برای نامگذاری گروههای متنوع موجودات زنده‪ ،‬قوانین بینالمللی جداگانهیی وجود دارد‪.‬‬
‫همچنان چگونهگی تعیین نام برای یک موجود زنده نیز تابع مقررات خاص بینالمللی است‪.‬‬
‫چنانچه کنگرۀ بینالمللی نبات شناسی ()‪)International Botanical Congresses(IBC‬‬
‫قوانین ویژه و پیشنهادهای الزمه برای تعیین نامهای یک تکسای نباتی را تصویب‬
‫مینماید‪ .‬قوانین و پیشنهادهای نامگذاری نباتات توسط ‪ ICBN‬مطرح و توسط اتحادیۀ‬
‫بینالمللی تکسانومی نباتی ()‪)International Association of Plant Taxonomy(IAPT‬‬
‫منتشر میشوند‪.‬‬
‫نامهای نباتی به حیث سیمبولهای یک گروه از موجودات زنده به مقصد تأمین‬
‫رابطه و به دست آوردن اطالعات استعمال میشوند؛ به همین دلیل‪ ICB،‬بانامهای نباتات‬
‫زنده و نباتات فوسیلشده سروکار دارد (فصل پنجم این کتاب را ببینید)‪.‬‬

‫)‪ - International Code of Botanical Nomenclature(ICBN‬‬


‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪00‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫طبقهبندی‬
‫طبقهبندی عبارت از تنظیم موجودات زنده به گروهها‪ ،‬بر اساس مشابهتهایشان‬
‫است‪ .‬این گروهها بازهم باهم یکجا شده‪ ،‬تشکیل گروه فراگیرتر را میدهند تا سرانجام‬
‫همه گروهها تشکیل یک گروه فراگیر را میدهند‪ .‬این انتظام افزایش فراگیری‪،‬‬
‫سلسلهمراتب (‪ )Hirarchial‬از ردیفها یا طبقههای (‪ )Ranks or Categories‬طبقهبندی‬
‫نظیر‪ :‬نوع (‪ ،)Species‬جنس (‪ ،)Genus‬خانواده (‪ ،Order ،)Family‬صنف (‪ )Class‬و‬
‫‪ Division‬را نمایش میدهند‪ .‬اقسام مختلف طبقهبندی وجود دارد‪.‬‬
‫طبقهبندی نهتنها موجودات را با در نظر داشت روابطشان در ردیفها قرار میدهد؛‬
‫بلکه دارای ارزش بزرگ در پیشبینیها نیز است (به فصل چهارم کتاب حاضر مراجعه‬
‫شود)‪.‬‬

‫فایلوژنی‬
‫فایلوژنی عبارت از مطالعۀ تبارشناسی (‪ )Genealogy‬و تاریخ تکاملی یک گروه‬
‫تکسانومیک است‪ .‬تبارشناسی عبارت از مطالعۀ روابط نیایی (‪ )Ancestral‬و دودمانی‬
‫(‪ )Lineage‬است‪ .‬این روابط توسط دیاگرامی به نام ‪ ،Phylogram‬یا یک ‪Cladogram‬‬
‫ارائه میشود‪ .‬واژۀ ‪ Cladogram‬برای طرحی که به روش ‪ Cladistic‬کارشده است به کار‬
‫میرود‪( .‬به فصل نهم کتاب حاضر مراجعه کنید)‪.‬‬

‫اهداف تکسانومی نباتی‬


‫فعالیتهای علم سیستماتیک نباتی اساس تمامی علوم بیولوژیک است و به اطالعات‬
‫اضافی که در ایجاد و اصالح طبقهبندی مفیدند‪ ،‬وابسته است‪ .‬این فعالیتها مستقیماً برای‬
‫رسیدن به اهداف زیر صورت میگیرد‪:‬‬

‫‪ -‬در سال ‪ 0991‬پانزدهمین همایش (کانگرس) بینالمللی نباتی استعمال اصطالح ‪ Phylum‬را در‬
‫نبات شناسی معادل اصطالح ‪ Division‬قرارداد‪.‬‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪01‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫ایجاد روش آسان شناسایی و برقراری ارتباط‪ .‬یک طبقهبندی کارآمد‬ ‫‪.9‬‬
‫دارای تکسایی است که بهصورت سلسلۀ مراتب تنظیمشده‪ ،‬دارای شرح و اوصاف‬
‫تشخیصی که برای شناسایی ضروریاند است‪ .‬نمونههای (‪ )Specimens‬درست‬
‫شناساییشدۀ هرباریومی‪ ،‬کلیدهای شناسایی (‪ )Identification keys‬و‬
‫کامپیوترها‪ ،‬وسایل مهم کمککننده در شناسایی هستند اصول و قوانین کود‬
‫بینالمللی نامگذاری نباتی (‪ )ICBN‬و اتحادیۀ بینالمللی تکسانومی نباتی‬
‫(‪ )IAPT‬برای اتخاذ تصمیم درزمینۀ انتخاب نام قابلقبول برای تمام جامعۀ نبات‬
‫شناسان کمک مینمایند‪.‬‬
‫تدوین فلورای (‪ )Flora‬جهانی‪ .‬اگرچه تهیۀ فلورای جهانی از طریق ثبت‬ ‫‪.2‬‬
‫توزیع جغرافیایی نباتات (‪ )Floristic‬قارهها مشکل است؛ اما با آنهم فلوراهای‬
‫قارهیی (‪)Continental Floras‬؛ نظیر‪ :‬فلورای اروپا که توسط ‪ Tutin‬و‬
‫همکاران تهیهشده‪ ،‬فلوراهای منطقهیی (‪)Regional Floras‬؛ نظیر‪ :‬فلورای هند‬
‫بریتانیایی که توسط ‪ J. D. Hooker‬نوشتهشده‪ ،‬فلوراهای محـــــــلی‬
‫(‪)Local Floras‬؛ نظیر‪ :‬فلورای دهلی که توسط ‪ J. K. Maheshwari‬تحریر‬
‫شده‪ ،‬بهخوبی تهیهشدهاند‪ .‬عالوه بر آن‪ ،‬مونوگرافهای (‪ )Monographs‬جهانی‬
‫برای جنسهای انتخابشده؛ نظیر‪ :‬جنس ‪ Crepis‬نوشتۀ ‪ Babcock‬نیز در‬
‫دسترس است‪.‬‬
‫تعیین تکامل‪ .‬بازسازی تاریخ تکامل نباتات تعیینکنندۀ بررسی روند تغییرات‬ ‫‪.3‬‬
‫تکاملی‪ ،‬اوصاف است‪.‬‬
‫ایجاد سیستم طبقهبندی که تکامل را در داخل گروه مشخص‬ ‫‪.4‬‬
‫میسازد‪ .‬معموالً‪ ،‬روابط فایلوژنی بین گروهها به کمک درخت فایلوژنی‬
‫(‪ )Phylogenetic tree‬یا ‪ Phylogram‬نمایش داده میشود‪.‬‬

‫‪ -‬کلیه گیاهان یک سر زمین‪ .‬گیاهان متعلق به منطقه یا دورۀ خاص از زمین شناسی‪.‬‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪01‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫ترکیب اطالعات موجود‪ .‬جمعآوری اطالعات از تمامی موضوعات‬ ‫‪.5‬‬


‫موردمطالعه‪ ،‬تجزیهوتحلیل آنها با استفاده از روشهای احصائیهوی به کمک‬
‫کامپیوتر‪ ،‬ترکیب این اطالعات را در قبال داشته باعث توسعه سیســتم‬
‫طبقهبندی بر اساس شباهتهای کلی میشود‪ .‬این ترکیب‪ ،‬پایانناپذیر است؛‬
‫زیرا پیشرفت علم متداوم بوده تکسانومیستها را با چالشهای متنوع مواجه‬
‫میسازد‪.‬‬
‫ایجاد منابع اطالعاتی‪ .‬استفاده از روشهای ذخیره اطالعات‪ ،‬بازیابی‪ ،‬تبادل‬ ‫‪.6‬‬
‫و کاربرد آنها‪ .‬ایجاد منابع اطالعات ارزشمند در ارتباط با انواع در حال انقراض‬
‫(‪ ،)Extinction‬تنوع ژنی و اکولوژیک‪.‬‬
‫ارائه مفاهیم جدید‪ .‬تفسیر مفاهیم قدیمی و توسعۀ روشهای جدید برای‬ ‫‪.7‬‬
‫تعیین صحیح قرابتهای تکسانومیک به زبان فایلوژنی و فنتیک‪.‬‬
‫ایجاد مراکز اطالعاتی (‪ ،)Databases‬به شمول تمام انواع نباتی (در‬ ‫‪.8‬‬
‫صورت امکان تمام موجودات) کل جهان‪ .‬چندین سازمان بزرگ جهانی‬
‫باهم دیگر همکاری نموده زمینۀ دستیابی لحظهیی (‪ )Online‬کاربران اینترنت‬
‫به نامهای تکسا‪ ،‬تصاویر‪ ،‬توضیحات‪ ،‬نامهای مترادف و اطالعات مالِکیولی را‬
‫تأمـــین مینمایند‪.‬‬

‫سطوح پیشرفت سیستماتیک نباتی‬


‫سیستماتیک نباتی از هرباریوم تا ثبت مشخصات یا معلومات نباتی در بانک اطالعات‬
‫گامهای بلندی را برداشته است‪ .‬به دلیل تنوع اوضاع جویی‪ ،‬تغییرپذیری فلوراها‪،‬‬
‫غیرقابلدسترس بودن بعضی مناطق‪ ،‬اختالف اقتصادی مناطق مختلف؛ سیستماتیک‬
‫امروزی در بخشهای مختلف جهان در سطوح متنوع پیشرفت قرار دارد‪.‬‬
‫مناطق استوایی آسیا و افریقا در زمرۀ غنیترین مناطق دارای فلور متنوع در جهان‬
‫میباشند؛ درحالیکه همین مناطق فقیرترین مناطق جهان را تشکیل داده‪ ،‬قادر به ثبت‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪02‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اطالعات تکسانومیک خود نمیباشند‪ .‬تمام اروپا‪ ،‬با سی میلیون کیلومترمربع زمین و‬
‫مردمان پولدار با منابع سرشار مالی دارای بیشتر از ده میلیون نوع نبات دارای نسج انتقالی‬
‫(‪ )Vascular Tissue‬است‪.‬‬
‫در سال ‪ Woodland ،5335‬ابراز داشت‪« :‬کشور کوچکی نظیر کلمبیا دارای تقریباً‬
‫‪ 81000‬نوع مختلف با تعداد ناچیز نبات شناس برای مطالعۀ فلورای آن کشور است‪.‬‬
‫درحالیکه بریتانیا دارای تقریباً ‪ 5910‬تکسا با هزاران پروفسور و نبات شناسان غیر‬
‫حرفهوی برای ثبت اطالعات‪ ،‬است»‪ .‬بهاینترتیب‪ ،‬پیشرفت تکسانومی را عوامل متنوع‬
‫متأثر میسازد‪ .‬امروزه پیشرفت تکسانومی در سراسر جهان به چهار مرحله متمایز تقسیم‬
‫میشود‪:‬‬
‫‪ .A‬مرحلۀ اکتشافی یا پیشگام (‪ :)Exploratory or pioneer phase‬این‬
‫مرحله آغاز تکسانومی نباتی است که شامل جمعآوری نمونه و تهیۀ گزارشهای‬
‫هرباریومی است‪ .‬موجودیت نمونههای محدود یک نوع در هرباریوم یگانه سند‬
‫تنوع آن است‪ .‬این نمونهها برای معرفی اولیۀ فلورا از طریق کشف‪ ،‬شرح‪،‬‬
‫نامگذاری و شناسایی نباتات مفید هستند‪ .‬در این مرحله‪ ،‬مورفولوژی و‬
‫پراکندهگی اطالعاتی را فراهم میآورند که تکسانومیستها به آنها اتکا‬
‫مینمایند‪ .‬در این مرحله‪ ،‬تجربه و داوری تکسانومیست مهم است‪ .‬بیشتر نواحی‬
‫استوایی افریقا و آسیا در این مرحله قرار دارند‪.‬‬
‫‪ .B‬مرحلۀ ادغام یا سیستماتیک (‪:)Consolidation or systematic phase‬‬
‫در این مرحله‪ ،‬گزارشهای هرباریومی فراوان هستند و اطالعات کافی در رابطه‬
‫به تنوع نباتـــات از منطقههای موردمطالعه قابلدسترس میباشند‪ .‬این پیشرفت‬
‫برای تهیۀ فلوراها‪ ،‬مونوگرافها و فهم اندازۀ تنوع در داخل نوع مفــید میباشند‪.‬‬
‫در یک هرباریوم دو یا بیشتر نمونهها بهاندازۀ کافی از هم متفاوت هستند که ما‬

‫‪ -‬در بعضی از منابع واژۀ ‪ Vascular‬به معنی «انتقاالتی»‪« ،‬هادی» و «وعائیه» نیز استعمال‬
‫شده است‪.‬‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪04‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫به اساس همین اختالفهای ظاهریشان آنها را متعلق به یک نوع میدانیم؛‬


‫درحالیکه مطالعۀ منطقهوی جمعیتها شامل هزاران نمونه برای فهم‬
‫وضعیتشان میگردد‪ .‬درواقع‪ ،‬تعداد زیاد نباتات یافت میشوند که به دلیل‬
‫محدودیت مواد در مرحلۀ پیشگام بهصورت نوع تشریح شده در مرحلۀ ادغام‬
‫جایگزین انواع دیگر شدهاند‪ .‬بخش اعظم اروپای مرکزی‪ ،‬امریکای شمالی و‬
‫جاپان در این مرحله قرار دارند‪.‬‬
‫‪ .C‬مرحلۀ تجربی (‪ :)Experimental or biosystematic phase‬در این‬
‫مرحله‪ ،‬بررسی گزارشهای هرباریومی و تنوع آنها کامل شده است‪ .‬بعالوه‪،‬‬
‫اطالعاتی در مورد ‪( Biosystematics‬مطالعۀ تجارب اعضای منتقلشــــــده‬
‫(‪ )Transplant experiments‬به محیط دیگر‪ ،‬اوصاف و خصوصیات نژادهای‬
‫اصالحشده (‪ )Breeding behaviour‬و کروموزومها نیز قابلدسترس است‪.‬‬
‫مطالعات کروموزومی آینده‪ ،‬روشنی بیشتر بر خویشاوندان و وضعیت آنها خواهد‬
‫انداخت‪ .‬اروپای مرکزی به این مرحلۀ سیستماتیک نباتی رسیده است‪.‬‬
‫‪ .D‬مرحلۀ جامع (‪ :)Encyclopedic or Holotoxonomic phase‬در اینجا‬
‫نهتنها سه مرحلۀ قبلی در دسترس است؛ بلکه اطالعات دربارۀ تمام ساحات نبات‬
‫شناسی نیز قابلدسترسی است‪ .‬این اطالعات جمعآوری و تجزیهوتحلیل شده‪،‬‬
‫ترکیب کاملی از تجزیهوتحلیلها جهت مشخص نمودن فایلوژنی ایجاد میشود‪.‬‬
‫جمعآوری‪ ،‬تجزیه و ترکیب اطالعات وظیفۀ یکرشتۀ مستقل تکسانومی به نام‬
‫تکسانومی بر مبنای ریاضی (‪)Numerical taxonomy or Taximetrics‬‬
‫است‪( .‬فصل هشتم این کتاب را ببینید)‪.‬‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪01‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫دو مرحلۀ اول تکسانومی اغلب در ‪ Alpha- Taxonomy‬و مرحلۀ آخــــــــر در‬
‫‪ Omega-Taxonomy‬بررسی میشود‪ .‬در حال حاضر تنها افراد کمی بر روی دایره‬
‫المعارف و تکساهای تجرید شده کار میکنند‪ .‬به همین دلــیل؛ میتوان نتیجه گرفت که‬
‫گروههای اندکی به تکسانومی اومیگا رسیدهاند و اکثر نباتات بهخصوص در نواحی استوایی‬
‫از مرحلۀ آلفا تکسانومی عبور نکردهاند‪ .‬بهاینترتیب‪ ،‬در حال حاضر تهیۀ اطالعات جامع‬
‫قابلدسترس در مـورد ‪ Plant kingdom‬غیرممکن است‪.‬‬

‫وضعیت امروز و فردای تکسانومی نباتی‬


‫استفاده از تحقیقات‪ ،‬مدارک‪ ،‬روشها و تخنیکهای جدید باعث شده است؛ تا علم‬
‫سیستماتیک حالت امروزی خود را داشته باشد‪:‬‬
‫‪ )5‬ابداع روشهای جدید ریاضی‪ ،‬جزئیات آماری و استعمال کامپیوتر باعث گردیده‬
‫تا علم تکسانومی متحمل تغیـیرات چشمگیر گردد‪.‬‬
‫‪ )9‬استفاده از میکروسکوپ الکترونی در چندین مسأله؛ مفاهیم کهنه را کامالً دچار‬
‫تغییرات ساخته است‪.‬‬
‫‪ )9‬همچنان ‪( Chromatography‬روشی است در علم کیمیا برای جداسازی اجزای‬
‫یک مخلوط با عبور دادن یک فاز متحرک از روی یک فاز ساکن) و‬
‫‪( Spectrochemistry‬شاخۀ از علم کیمیاست که با تجزیه و تفکیک مواد بر‬
‫اساس طیف نوری که جذب میکنند یا از خود ساطع مینمایند‪ ،‬سروکار دارد)‬
‫تغییرات غیرقابلپیشبینی را در علم تکسانومی وارد کردهاند‪.‬‬

‫‪ -‬در سال ‪ 0916‬نبات شناس سویدنی به نام ‪ W.B.Turrill‬اصطالحات ‪Alpha-taxonomy‬‬


‫(تکسانومی تشریحی بر اساس اوصاف مورفولوژی) و ‪( Omega-taxonomy‬تنظیم انواع به‬
‫سلسلۀ مراتب از کت گوریهای عالی یا تکسا) را برای نشان دادن رشد علم تکسانومی استعمال‬
‫کرد‪ .‬اصطالح اولیه به دلیل استعمال خواص مورفولوژیک در طبقهبندی مبین کالسیک بودن‬
‫طبقهبندی بوده و دومی که در آن منابع مختلف برای طبقهبندی استخدام میگردند مدرن تلقی میشود‬
‫‪ Omega-taxonomy‬به نام )‪ Beta-taxonomy(Macrotaxonomy‬نیز یاد میگردد‪ .‬در‬
‫بعضی از منابع این رشتهها به نام رشتههای مدرن تکسانومی یادشدهاند‪.‬‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪04‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تنوع و گوناگونی تکسانومیک نباتی منتج به شناسایی شاخههای علمی متمایز زیر‬
‫شدهاند‪:‬‬
‫در سال ‪ ،5398‬بیوسیستماتیک توسط ‪ Camp‬و ‪ Gilly‬بهصورت ‪Biosystematy‬‬ ‫‪‬‬
‫معرفی شد‪ .‬بیوسیستماتیک زمینهیی از مطالعات علمی است که با تجارب اعضای‬
‫منتقلشده‪ ،‬اوصاف و خصوصیتهای نژادهای اصالحشده‪ ،‬کروموزومها و‬
‫گوناگونی (‪ )Diversity‬در نباتات سروکار دارد‪ .‬با ازدیاد مطالعات البراتواری (به‬
‫شمول ‪ )DNA‬در سیستماتیک‪ ،‬در دهههای آخر‪ ،‬گاهی بیوسیستماتیک در انواع‬
‫مختلف مطالعات سیستماتیک تجربی بهکاررفته است‪ .‬با در نظر داشت وسعت علم‬
‫سیستماتیک‪ ،‬اندازۀ استفاده از بیوسیستماتیک محدودشده است‪.‬‬
‫‪ ‬تکسانومی تجربی (‪ )Experimental taxonomy‬یا سیستماتیک تجربـــــی‬
‫(‪ ،)Experimental systematics‬اصطالح دیگری است که اغلب اوقات برای‬
‫مطالعات البراتواری در رابطه به تجارب تولیدمثل (‪)Crossing or breeding data‬‬
‫کاربرد مییابد‪ .‬اینها تجارب مجرد علمی نیستند؛ بلکه اطالعات بهدستآمده در‬
‫البراتوار را تجزیه‪ ،‬تحلیل و مقایسه نموده‪ ،‬در جهت آزمایش فرضیهها نیز‬
‫استخدام مینمایند‪ .‬اصطالح تکسانومی تجربی از تحقیقات تجربی باالی طبیعت‬
‫انواع و عملکرد انسان و محیط باالی آنها مشتق شده است‪ .‬این علم اثرات‬
‫عوامل فوق بر تنوع مورفولوژیکی موجودات زنده را مطالعه میکند‪ .‬این علم به‬
‫نام ‪ Genecology‬نیز یاد گردیده است‪.‬‬
‫‪ ‬سیستماتیک جدید (‪ )New systematics‬در سال ‪ 5398‬توسط ‪ Hubbs‬مطرح‬
‫گردیده‪ ،‬توسط هوکسلی تأیید شد‪ .‬مرکز توجه این علم فهمیدن مِکانیزمهایی‬
‫است که بهواسطۀ آنها تنوع به وجود میآید‪ .‬اینیک شیوۀ مفید تمایز گذاری‬
‫بوده‪ ،‬به تکسانومی تجربی و بیوسیستماتیک کمک میکند‪ .‬عقیده بر این است‬
‫که با اختراع وسایل جدید‪ ،‬تجمع اطالعات علمی جدید و در فواصل مشخص‬
‫زمانی‪ ،‬امکان به میان آمدن سیستماتیکهای جدید وجود دارد که باگذشت زمان‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪06‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫کهنهشده‪ ،‬جای خود را به سیستمهای جدیدتری میدهند‪ .‬چنانچه‪ ،‬سیستماتیک‬


‫جدیدی که در باال از آن یادآوری شد؛ امروزه آنقدر از آن استــفاده نمیشود‪.‬‬
‫‪ ،)5313( Cain‬اصطالح ‪ New taxonomy‬را مطرح کرد که پس از انکشاف‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫زمینۀ پیدایش تکسانومی بر مبنای ریاضی را فراهم آورد که از طریق مفاهیم‬
‫کمی زمینۀ به میان آمدن تکسانومی مقایسهوی را فراهم میآورد‪ .‬گرچه این‬
‫آرزوی کین جامۀ عمل نپوشید؛ اما زمینۀ به میان آمدن تکسانومی بر اساس‬
‫ریاضی را فراهم آورد‪.‬‬
‫‪ Cain‬در سال ‪ 5319‬اصطالح )‪ Cryptotaxonomy(Cryptic taxonomy‬را‬ ‫‪‬‬
‫مطرح کرد که مشخصات واقعی موجودات را برای مقایسه استعمال میکرد‪.‬‬
‫تکسانومی بر اساس ریاضی‪ ،‬روشهای عددی را برای تجزیه و ترکیب اطالعات‬ ‫‪‬‬
‫بهدستآمده از زمینههای مختلف استعمال مینمایند و گروهها را بر اساس روابط‬
‫فنتیک تشکیل میدهد‪ .‬در این سیستم‪ ،‬مفهوم شباهت کلی که درگذشته‬
‫مورفولوژی بود اصالح گردیده‪ ،‬برخالف گذشته که ویژهگیهای مورفولوژی‬
‫شاخص شباهت در سیستمهای طبیعی بود‪ ،‬امروزه شباهت کلی بر اساس روابط‬
‫فنتیک تلقی میگردد (فصل هشتم این کتاب دیده شود)‪.‬‬
‫تکسانومی کیمیاوی (‪ )Chemotaxonomy‬شواهد کیمیاوی را برای حل مسایل‬ ‫‪‬‬
‫تکسانومی به کار میبرند‪.‬‬
‫)‪ Phylosystematics (Phylogenetics‬با استفاده از فایلوژنی در طبقهبندی‬ ‫‪‬‬
‫سروکار دارد‪.‬‬
‫در این اواخر‪ ،‬کالدستیک به حیث زمینۀ مهم مطالعات در مورد سیستماتیک‬ ‫‪‬‬
‫فایلوژنی انکشاف نموده است‪ .‬کالدستیک روشهای موجود را برای‬
‫تجزیهوتحلیل اطالعات فایلوژنی موازی با ‪ Taximetrics‬استعمال مینماید‪.‬‬
‫سیستمهای تکاملی (‪ )Evolutionary systems‬سیستمهای تکاملی‪ ،‬از سیستم‬ ‫‪‬‬
‫فایلوژنی تفاوت دارد زیرا در آن فاصله بین نمونههای متنوع که بهصورت‬
‫فایلوژنتیکی در کنار هم قرارگرفتهاند‪ ،‬برای تشخیص گروهها از همدیگر دارای‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪09‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اهمیت است‪ .‬این شیوه به نام‪ Electicism‬نیز یاد میشود‪ .‬طبقهبندی تکاملی‬
‫توسط دانشمندانی؛ نظیر‪ :‬سیمپسون (‪ )5313( Ashlock ،)5315‬و مایر (‪،)5335‬‬
‫حمایـــت میگردید‪.‬‬
‫‪ Synthetic biology ‬با به وجود آوردن حیات مصنوعی و بهکارگیری واحدهای‬
‫مختلف طبیعی میکوشد سیستمهای جدید وظیفهوی را بسازد‪.‬‬
‫‪ Syn-taxonomy ‬نیز مطرحشده است که با طبقهبندی جمعیتهای نباتی‬
‫سروکار دارد‪.‬‬
‫در آینده‪ ،‬چندین جنبۀ جدید در علم سیستماتیک کشف خواهند شد‪ ،‬بعضی از این‬
‫جنبهها ازاینقرارند‪:‬‬
‫به عقیدۀ ‪ ،)5330( Stace‬در حدود سه صد هزار (‪ )900000‬نوع نباتات سبز‪،‬‬ ‫‪.5‬‬
‫یکصد و پنجاههزار (‪ )510000‬نوع فنجی (‪ )Fungus; pl. Fungi‬و چندین‬
‫هزار نوع باکتری توسط دانشمندان شناساییشدهاند؛ اما در آینده‪ ،‬در سراسر‬
‫جهان‪ ،‬چندین هزار نوع جدید نباتات منتظر کشف‪ ،‬تشریح و نامگذاری خواهند‬
‫بود‪ .‬این نباتات متنوع موضوع مطالعۀ تکسانومی نباتی را تشکیل میدهند‪.‬‬
‫درواقع مادۀ خام تکسانومی نباتی را تنوع نباتات با همه جنبههای آن تشکیل‬
‫میدهد‪ .‬یکی از این جنبهها‪ ،‬مواجهشدن تکسانومیست با فعالیتها و‬
‫تخنیکهای متنوع تکسانومیک است‪.‬‬
‫مونوگرافهای گروههای زیاد نباتات تهیه خواهند شد‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫در پرتو کشفیات و تخنیکهای جدید؛ گروههای زیادی (بیشتر از قرنهای‬ ‫‪.9‬‬
‫گذشته) موردبازنگری قرار خواهند گرفت‪.‬‬
‫کشف چندین منطقه با فلورای ناشناخته موردنیاز فوقالعاده است‪.‬‬ ‫‪.8‬‬

‫‪ -‬همانطوری که مشاهده میشود؛ ‪ Fungi‬شکل جمع ‪ Fungus‬است‪ .‬در زبان دری‪ ،‬برای‬
‫سهولت در بیان موضوع پسوند جمع «ها» به کلمۀ فنجی عالوه میشود که از ناگزیری بوده‪،‬‬
‫قابلچشمپوشی است‪.‬‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪11‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫چندین فلورای قدیم ایجاب بازنگری را مینمایند‪.‬‬ ‫‪.1‬‬


‫ساحات اساسی و اصول تکسانومیک زیادی نیازمند ارزیابی مجدد هستند‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫تاکنون‪ ،‬بیولوژی اکثریت انواع نباتی مطالعه نشده است‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫منطقهای ریاضی بیشتری نیاز هستند تا در تحقیقات تکسانومی استعمال شوند‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫در آینده‪ ،‬تکسانومیست مکلف خواهد بود تا در کار طبقهبندی از تنوع دانش‬ ‫‪.3‬‬
‫ژنتیک استفاده کند‪ .‬این‪ ،‬کمک خواهد نمود تا محصوالت جدید را معرفی و‬
‫محصوالت قدیم را اصالح نماید‪.‬‬
‫در آینده‪ ،‬روشهای اصالحشدۀ جدید مطالعۀ اسیدهای هستهیی برای فهم روابط‬ ‫‪.50‬‬
‫اساسی در بین گروههای موجودات زنده‪ ،‬توسط تکسانومیست بهکاربرده خواهند‬
‫شد‪.‬‬
‫بهرهگیری از متخصصان طبقهبندی نباتی در هر برنامۀ تنوع زیستی زراعتی‬ ‫‪.55‬‬
‫امری ضروری است‪ .‬این برنامهها شامل تشخیص مستند انواع‪ ،‬دسترسی به‬
‫سابقۀ آنها‪ ،‬فراهم آوردن اطالعات دربارۀ بیولوژی‪ ،‬توزیع جغرافیایی و موطن‬
‫اصلی موجود زنده‪ ،‬سنجش مستند اطالعات در منابع‪ ،‬فراهم آوردن روشهای‬
‫تشخیص و تمایز موجودات زنده و فراهم آوردن امکانات آموزشی میگردد‪.‬‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪10‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫خالصۀ فصل‬
‫فهم هر علمی به دانستن اصطالحات ویژه وابسته است‪ ،‬اصطالحات اساسی‬
‫تکسانومی نباتی عبارت از شناسایی‪ ،‬شرح‪ ،‬نامگذاری و طبقهبندی است‪ .‬ارزشگذاری به‬
‫علوم‪ ،‬زمانی واقعی خواهد بود که اهداف آنها بر واقعیتهای عینی استوار بوده‪ ،‬برای بشر‬
‫در حال و آینده مفید و قابلدسترس باشد‪ .‬اهداف علم تکسانومی نباتی‪ ،‬شامل ایجاد روش‬
‫آسان شناسایی و برقراری ارتباط‪ ،‬تعیین تکامل‪ ،‬ایجاد سیستم طبقهبندی که تکامل را در‬
‫داخل گروه مشخص میسازد‪ ،‬ترکیب اطالعات موجود‪ ،‬ایجاد منابع اطالعاتی‪ ،‬ارائه مفاهیم‬
‫جدید‪ ،‬ایجاد پایگاههای اطالعاتی‪ ،‬به شمول تمام انواع نباتی جهان (در صورت امکان تمام‬
‫موجودات)‪ ،‬میشود‪ .‬مراحل مختلف پیشرفت سیستماتیک نباتی شامل مرحلۀ اکتشافی‪،‬‬
‫مرحلۀ ادغام‪ ،‬مرحلۀ تجربی و مرحلۀ دایره المعارف میشود‪ .‬تکامل علم سیستماتیک نباتی‬
‫باعث به میان آمدن رشتههای مختلف جدید علمی گردیده است‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪ .5‬اندرس‪ ،‬اوالف و حسن یار‪ ،‬سید امیر شاه‪ .5919 .‬سیستماتیک نباتی‪( .‬جلد‬
‫اول)‪ .‬کابل‪ :‬مطبعۀ هما‪.‬‬
‫‪2. Bhattacharyya, Baharati. (2009). Systematic botany (2nd ed.).‬‬
‫‪New Delhi: Narosa Publishing House.‬‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬ ‫‪11‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬

‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬


‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) است‪.‬‬ ‫‪ )5‬تفکیک یک نمونۀ ناشناخته از یک تکسون شناختهشده (‬
‫) یاد میشود‪.‬‬ ‫‪ )9‬علمی که شواهد کیمیاوی را در تکسانومی استخدام مینماید به نام (‬
‫) است‪.‬‬ ‫‪ )9‬علمی که با طبقهبندی جمعیتهای نباتی سروکار دارد (‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫‪ )5‬سیستماتیک نباتی تنها با طبقهبندی موجودات زنده سروکار دارد‪.‬‬
‫‪ )9‬در مرحلۀ دایره المعارف ترکیب کاملی از تحلیلها جهت مشخص نمودن فایلوژنی ایجاد میشود‪.‬‬
‫‪ )9‬روابط فایلوژنتیک توسط فایلوگرام نمایش داده میشوند‪.‬‬
‫پرسشهای انتخابی‬ ‫‪.‬‬ ‫‪III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ )5‬مشخصات کلی عبارتاند از‪:‬‬
‫ب) مشخصات فایلوژنتیک است‪.‬‬ ‫الف) مشخصات ارثی است‪.‬‬
‫د) مشخصات فیزیولوژیک است‪.‬‬ ‫ج) مشخصات مورفولوژیک است‪.‬‬
‫‪ )9‬فایلوژنی عبارت است از‬
‫ب) مطالعۀ توافق است‪.‬‬ ‫الف) مطالعۀ تکامل است‪.‬‬
‫ج) مطالعۀ تاریخ تکامل است‪ .‬د) مقایسۀ انواع است‪.‬‬
‫‪ )9‬مطالعۀ تجارب اعضای منتقلشده به محیط دیگر‪ ،‬اوصاف و خصوصیات نژادهای اصالحشده‪،‬‬
‫کروموزومها توسط کدامیک از علوم زیر صورت میگیرد؟‬
‫الف)‪ . Synthetic biology‬ب) ‪ .Taximetrics‬ج)‪ . Biosystematics‬د) ‪.Phylosystematics‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) تکسانومی کالسیک است‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Alpha-taxonomy‬‬
‫‪Beta-taxonomy‬‬
‫) علم مطالعۀ اثرات محیط بر تغییرات مورفولوژیک انواع است‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Genecology‬‬
‫) فهرستی از نباتات با ناحیۀ جغرافیایی مشخص است‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Flora‬‬
‫فصل دوم‬

‫تاریخچۀ طبقهبندی‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬با سیر انکشاف تاریخی طبقهبندی آشنا شوید‪.‬‬
‫‪ .9‬سیستمهای مختلف طبقهبندی را تعریف نمایید‪.‬‬
‫‪ .9‬با آثار مهم تکسانومیستهای مشهور جهان آشنا شوید‪.‬‬
‫‪ .8‬وضعیت امروزی تکسانومی را بدانید‪.‬‬

‫جستجو برای دریافت آغاز طبقهبندی موجودات زنده‪ ،‬ما را به گذشتههای دور که بشر‬
‫هنوز قادر به نوشتن و کتابت نبود‪ ،‬میبرد‪ .‬حیوانات گوشتخواری که بین شکارچی و شکار خود‬
‫و حیوانات نبات خواری که بین نباتات سمی و غیر سمی تفاوت قایل شده نمیتوانستند‬
‫محکومبه نابودی بودند‪ .‬این حادثۀ تلخ در طبیعت گاهگاهی اتفاق افتاده است‪ .‬حیوانات مالک‬
‫توانایی تشخیص نمونههای مشابه بوده‪ ،‬قادر به دادن پاسخ به آنها بودند‪ .‬فکر میشود‪ ،‬انسان‬
‫ابتدایی نیز عین خصوصیات را داشتهاند و قادر به تفکیک بین حیوانات و نباتاتی که بقایش را‬
‫درروی زمین تضمین میکردند‪ ،‬بودند‪.‬‬
‫هنگامیکه انسان اولیه در حدود دو تا سه میلیون سال قبل زبان را انکشاف داد‪ ،‬تبدیل به‬
‫اولین سیستماتیست بیولوژیکی گردید‪ .‬نخستین چیزهای که او دربارۀ آنها به سخن گفتن‬
‫پرداخت‪ ،‬نباتات و حیوانات بودند که او از آنها به حیث حیوانات قابلخوردن و حیوانات شکارچی‬
‫و یا نباتات قابلخوردن و نباتات غیرقابلخوردن یاد میکردند‪ .‬بهاینترتیب‪ ،‬اغلب انسانهای‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪12‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اولیه تکسانومیستهای اولیۀ نباتات یا حیوانات بودند‪ .‬نظریات ابتدایی در مورد گروههای نباتات‬
‫و حیوانات توسط این زبان ابتدایی بین انسانها بهصورت سینهبهسینه به شرکت گذاشته میشد‪.‬‬
‫مطالعات در مورد جمعیتهای انسانهای اولیۀ امروزی نشان میدهد که اینها نیز از‬
‫قابلیتهای زبانی برای تفکیک درست بین نباتات که با آنها آشنایند‪ ،‬استفاده مینمایند‪ .‬عالوه‬
‫بر آن‪ ،‬تشخیص تکساها توسط این جوامع شبیه به کارکرد دانشمندان امروزی به شکل‬
‫مصنوعی است‪ .‬این نوع طبقهبندی بهوسیلۀ جمعیتهای محدود ایجادشده که پایۀ علمی‬
‫نداشت‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬به نام تکسانومی قومی (‪ )Folk Taxonomy‬یا سیستماتیــــک‬
‫قومی (‪ )Folk systematics‬یاد میشود‪ .‬این بدان معنی نیست که سیستماتیک قومی‬
‫مستقیماً به سیستماتیک امروزی تکامل کرده است؛ اما نمیتوان منکر شد که تکسانومیستها‬
‫معلومات مفیدی از آن به دست آوردهاند‪ .‬پیشرفت تاریخی طبقهبندی نباتات به حیث یک‬
‫علم از مراحل مختلف عبور کرده است‪:‬‬
‫سیستمهای مصنوعی (‪.)Artificial systems‬‬ ‫‪‬‬
‫سیستمهای طبیعی (‪.)Natural systems‬‬ ‫‪‬‬
‫سیستمهای فایلوژنی (‪.)Phylogenetic systems‬‬ ‫‪‬‬

‫سیستمهای مصنوعی‬
‫امروزه‪ ،‬اکثریت مردم سیستمهای مصنوعی را برای طبقهبندی چیزهای بیجان‬
‫استعمال میکنند‪ .‬ازآنجاییکه در این سیستم تعداد کم اوصاف پیش از آغاز طبقهبندی‬
‫تعیین میشونــد (‪ )a priori‬مشکالت کمی برای شرح‪ ،‬اندازهگیری و مقایسۀ حالتهای‬
‫اوصاف به وجود میآید‪ .‬ردیفها (‪ )Ranks‬از طریق ذهنی و با در نظر داشت بعضی‬
‫حالتهای صفت تعیین میشوند‪.‬‬
‫سیستمهای مصنوعی برای طبقهبندی نباتات برای اولین بار توسط ‪Herbalists‬‬
‫اولیه بر اساس مشخصات ظاهری نباتات پیشکش شده است‪ .‬لینه‪ ،‬نیز سیستم مصنوعی بر‬
‫اساس ساختمان اعضای جنسی نباتات مطرح کرده است‪.‬‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪14‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .9‬تکسانومی در قرون اولیه‬


‫فرهنگهای باستانی چین‪ ،‬مصر‪ ،‬هند و عراق کشت و نسل گیری نباتات را در خود‬
‫داشته است‪.‬‬
‫تاریخ ثبتشدۀ طبقهبندی با ‪ 910( ،Theophrastus‬تا ‪ 930‬سال قبل از میالد)‬
‫فیلسوف و طبیعیدان یونانی آغاز میگردد‪ .‬او شاگرد ارسطو و افالطون بوده‪ ،‬تحت‬
‫راهنماییهای آنها نبات شناسی را در آتن میآموخت‪ .‬تعداد قابلتوجه از نباتات را‬
‫میشناخت که آنها را به علفها (‪ ،)Herbs‬بوتهها (‪ ،)Under shrubs‬درختچهها‬
‫(‪ )Shrubs‬و درختها (‪ )Trees‬تقسیم کرده بود‪ .‬وی بین نباتات فاقد دانه و گل حقیقی‬
‫(‪ )Cryptogams‬و نباتات دارای دانه و گل حقیقی (‪)Phanerogams or Spermatophytes‬‬
‫تمییز قایل شد‪ .‬او اظهار نمود که کاسه (‪ )Calyx‬و جام گل (‪ )Corolla‬برگهای‬
‫تعدیلشده هستند‪.‬‬
‫اثر مشهور او به نام تاریخ نباتات (‪ )De Historia plantarum‬از مهمترین آثار‬
‫قدیمی بیولوژی به شمار میرود که در آن تعداد زیاد نامهای نباتی تذکر دادهشده که‬
‫ازجمله چندین نام نباتی؛ نظیر‪ :‬نرگـس ()‪،)Narkissos or Narcissus(Narcissus pseudonarcissus‬‬
‫مارچوبــــه ()‪ ،)Asparagus(Asparagus officinalis‬درخت عود یا صبــــــــــــر‬
‫()‪ ،)Aloe(Aloe vera and A. ferox‬زردک ()‪ )Daucas(Daucus carota‬و ‪ ...‬غیره‬
‫که توسط تئوفراست پیشنهادشده بودند تا امروز در ادبیات نبات شناسی استعمال میشوند‪.‬‬
‫تئوفراست‪ ،‬سیستم طبقهبندی نداشت؛ بنابراین‪ ،‬برای هر نباتی بر اساس کاربردهای‬
‫دوایی یا هر صفت دیگری که برای آنها متصور بود شرح کوتاهی داده بود؛ اما او از‬
‫موجودات زندۀ میکروسکوپی اطالعی نداشت‪ .‬تئوفراست به نام پدر علم نبات شناسی‬
‫مشهور است‪.‬‬
‫کتاب علم حیات (‪ )Vrikshayurveda‬که توسط دانشمند هندی به نام ‪،Parasara‬‬
‫(‪ 590‬تا ‪ 10‬قبل از میالد) نوشتهشده؛ ازجملۀ نخستین کتابهایی است که نباتات را‬
‫بهصورت علمی توضیح مینماید‪ .‬این کتاب دارای فصلهای جداگانه در مورد مورفولوژی‪،‬‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪11‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫ویژهگیهای خاک‪ ،‬جنگلهای هند و جزئیاتی در مورد ساختمان درونی نباتات است‪ .‬او در‬
‫این کتاب راجع به تولید مواد غذایی در برگ صحبت نمود‪ .‬او نباتات را ازنظر مورفولوژی به‬
‫گروهها تقسیم نمود‪ .‬فکر میشود این کتاب قبل از تولد مسیح نوشتهشده باشد؛ اما چند‬
‫دهه پیش کشف گردید‪.‬‬
‫‪ 13( ،Caius Plinius Secundus‬تا ‪ 99‬میالدی) حقوقدان بود؛ اما در ارتش‬
‫رومیها نیز اجرای وظیفه مینمود‪ .‬مهمترین اثر پلینی زیر عنوان تاریخ طبـــیعی‬
‫(‪ )Historia naturalis‬در ‪ 91‬جلد قابلدسترسی است‪ .‬او در این کتاب جنبههای دارویی و‬
‫زراعتی نباتات شناختهشده تا آن زمان را تشریح نمود‪ .‬این کتاب در قرن ‪ 51‬در جملۀ‬
‫نخستین کتابهای درآمد که چاپ گردید‪ .‬اصطالح آلت تذکیر (‪ )Stamen‬در معنی مدرن‬
‫آن نخستین بار توسط پلینی استعمال گردید‪.‬‬
‫‪ 19( ،Pedanios Dioscorides‬تا ‪ 593‬میالدی) در ارتش رومیها طبیب بود‪ .‬او در‬
‫اثر شگفتآورش زیر نام ‪ Materia medica‬نبات شناسی و بهویژه جنبۀ دارویی تقریباً ‪100‬‬
‫نبات را به زبان یونانی توضیح نمود‪ .‬این کتاب به حیث منبع بااعتبار برای معالجه‪ ،‬سالیان‬
‫درازی مورداستفاده قرار گرفت‪.‬‬
‫‪ .9‬تکسانومی در قرونوسطی‬
‫طی قرونوسطی (‪ )Middle Ages or Medieval Ages‬که تقریباً از قرن پنجم تا‬
‫پانزدهم میالدی دوام نموده‪ ،‬مصادف با سقوط روم و انقراض امپراتوری یونان و روم بود‪،‬‬
‫پیشرفت کمی در نبات شناسی صورت گرفت‪ .‬در این مدت‪ ،‬تنها از دستنوشتههای قدیمی‬
‫رونویسی میشد که اغلب همراه با اشتباهات بود و دانش قلیلی دربارۀ علوم طبیعی توسط‬
‫اوالد بشر جمعآوری گردیده است‪.‬‬
‫مهمترین دانشمندی که در این دوره درزمینۀ تکسانومی نباتی کاری اجرا نمـــود؛‬
‫‪ 5900( Albertus Magnus‬تا ‪ 5930‬میالدی) بود که معموالً به خاطر کار فوقالعادهاش به‬
‫نامهای «آلبرت بزرگ» و «ارسطوی قرونوسطی» یاد میشود‪ .‬در کتاب رستنیهـــای‬
‫(‪ )De vegetabilis‬او نباتات دارویی موردبحث قرارگرفته است‪.‬‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪14‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫مگنوس شیمایی از طبقهبندی نباتات را طرح نمود که در آن نباتات یک مشیمه‬


‫(‪ )Monocotyledon‬از دو مشیمه (‪ )Dicotyledon‬و نباتات دارای انساج انتقالی از نباتات‬
‫فاقد انساج انتقالی (‪ )Non vascular plants‬تفکیکشده بودند‪.‬‬
‫نبات شناسی اسالمی‪ :‬طی پیشرفت مسلمانان بین سالهای ‪ 150‬تا ‪5500‬‬
‫میالدی‪ ،‬رواج مجدد آثار مشاهده گردید‪ .‬دستنوشتههای یونانی ترجمه و حفظ شدند‪ .‬افراد‬
‫توجه خود را به زراعت و طب متمرکز نموده‪ ،‬فهرستهای از نباتات دارویی تهیه نمودند‪.‬‬
‫ابنسینا یا ابوعلی سینا‪ ،‬کتاب قانون طب (‪ )Canon of medicine‬را تألیف نمود‪ .‬دانشمند‬
‫دیگری به نام ابو‪ -‬ال‪ -‬اوان (‪ )Ibn l-Awwan‬در قرن دوازدهم حدود ‪ 100‬نبات را همراه‬
‫با جنسیت آنها و نیز نقش حشرات را در گردهافشانی (‪ )Pollination‬انجیر توضیح داد‪.‬‬
‫‪ .2‬تکسانومی در قرن پانزدهم‬
‫قرن پانزدهم پیدایش دورۀ احیای مجدد علم (‪ )Renaissance‬در اروپا بود که با‬
‫نوآوریهای تخنیکی‪ ،‬اختراع ماشین چاپ و علم کشتیرانی همراه بود‪ .‬اختراع ماشین چاپ‬
‫به انتشار وسیع دستنوشتهها کمک کرد و کشتیرانی کشف نباتات جدید در مکانهای‬
‫دورافتاده را ممکن ساخت‪.‬‬
‫صنعت چاپ باعث ارزانی کتابها شد‪ .‬اولین کتابهایی که درزمینۀ طب نگاشته شد‬
‫مربوط به نباتات بودند‪ .‬این آثار که اکثراً شکل کلکسیونهای نباتی را داشته‪ ،‬توأم با‬
‫اشتباهات بودند‪ Herbal ،‬نام گرفتند و مؤلفان آنها به نام ‪ Herbalists‬یاد گردیدند‪.‬‬

‫‪ -‬مشیمه (‪ )Cotyledon‬عبارت از لپه دانه است که برای جَ نِین در حال رشد مواد مغذی و انرژی‬
‫تهیه مینماید‪ .‬درگذشته حضور و یا عدم حضور (‪ )Acotyledone‬و تعداد لپهها‬
‫(‪ )Dicotyledon & Monocotyledon‬اساس بسیاری از سیستمهای طبقهبندی را تشکیل میداد‪.‬‬
‫‪ Renaissance -‬اصطالح فرانسوی است به معنی تولد مجدد که بهصورت دورۀ تجدد ادبى و‬
‫فرهنگى بهکاربرده میشود‪.‬‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪16‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .3‬تکسانومی در قرن شانزدهم و هفدهم‬


‫نخستین هربالهای چاپشدۀ قــــــــــرن ‪ Gart der Gesundheit ،51‬یا‬
‫‪ Hortus sanitatis‬بودند‪ .‬این هربالها حاوی تصاویر ناپختۀ و خشن نباتات بوده‪ ،‬بدون‬
‫ذکر مؤلف یا مؤلفان چاپشده بودند‪ .‬بههرحال‪ ،‬قرن ‪ 51‬به نام زمان هربالیستهای بزرگ‬
‫یاد میشود‪.‬‬
‫بهترین هربالیستهای شناختهشدۀ این دوران به جرمنی منسوب هستند‪ .‬ازجملــــه‪،‬‬
‫‪ 5818( Otto Brunfels‬تا ‪ ،)5198‬با هربـــــال ‪، Herbarium vivae eicones‬‬
‫‪ 5833( Jerome Bock‬تا ‪ ،)5118‬با هـربال ‪ New kreuterbuch‬و ‪Leonhart Fuchs‬‬
‫(‪ 5105‬تا ‪ ،)5111‬با هربال ‪ De Historia Stirpium‬قابلیادآوری هستند‪ .‬تمام‬
‫هربالیستهای فوق به نام پدر نبات شناسی جرمنی یاد میشوند و هربالهایشان حاوی‬
‫تصاویر و توضیحات عالی تکسانومیک از چندین نبات بوده‪ ،‬بعضی از مشابهتهای آنها را‬
‫به نمایش میگذارند‪ .‬هیچیک از هربالیستهای مذکور کدام سیستم مشخص طبقهبندی‬
‫نباتات را پیش کش نکردهاند‪.‬‬
‫هربالیسم نشانۀ تمایل بشر به نبات شناسی است‪ .‬نباتات طبی بسیاری با موارد‬
‫استفادۀ آنها در طب مشخص شدند‪.‬‬
‫دانشمند ایتالیایی ‪ 5153( Andrea Caesalpino‬تا ‪ ،)5109‬نخستین دانشمندی است‬
‫که سعی نمود تا طرح منطقی از طبقهبندی نباتات ارائه نماید‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬موصوف به‬
‫نام نخستین تکسانومیست نیز نامیده میشود‪ .‬در اثر او تحت عنوان ‪De Plantis libri‬‬
‫شرح بیش از ‪ 5100‬نوع نبات رفته است‪ .‬او نباتات را به دودستۀ چوبی و علفی تصنیف‬
‫کرده بود‪ .‬او نقش میوه‪ ،‬دانه و جَنِین (‪ )Embryo‬را در تصنیفهای بعدی یادآور شده است‪.‬‬
‫دانشمند دومی‪ ،‬گیاهشناس سویسی ‪ 5110( Gaspard(Caspar) Bauhin‬تا ‪،)5198‬‬
‫بود که نباتات شناختهشدۀ عصر خود را جمعآوری و در دفتری ثبت نموده بـــــــــه آن‬
‫‪ Pinax theatri botanici‬نام نهاد‪ .‬این دفتر ثبت حاوی نامهای متنوع بوده‪ ،‬مباحث‬
‫معتبر در مورد نامهای مترادف (‪ )Synonymy‬در سیستماتیک نباتی را نیز در بر داشت‪ .‬در‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪19‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫آغاز‪ ،‬بین مفاهیم ‪ Species‬و ‪ Genus‬فرق قایل شد و آنها را تعریف نمود و نیز در بعضی‬
‫از موارد (نه در همه موارد) از نامگذاری دوگانه (‪ )Binomial nomenclature‬کار گرفت‪.‬‬
‫تکسانومیست انگلیسی ‪ 5191( John ray‬تا ‪ ،)5101‬از دانشمندان دیگر قرن هفدهم‬
‫اسـت‪ .‬کارهای او در دو جلد کتاب زیر عناوین ‪ )5139( Methodus plantarum nova‬و‬
‫‪ ،)5131( Historia plantarum‬چاپشده است‪ .‬او سیستم طبقهبندی را انکشاف داد که در‬
‫آن نباتات بر اساس شباهت شکلشان به دستهها تقسیم میشدند‪ .‬جان ری اولین‬
‫دانشمندی بود که علفها‪ ،‬درختچهها و درختها را به یک مشیمهییها و دو مشیمهییها‬
‫طبقهبندی نمود‪.‬‬
‫‪ 5111( Joseph Pitton de Tournefort‬تا ‪ ،)5103‬نیز به مناسبت نشر کتابهای‬
‫‪ Institutions rei herbariae‬و ‪ Elements de botanique‬از دانشمندان مطرح در نبات‬
‫شناسی است‪ .‬موصوف در حدود ‪ 3000‬نوع نبات را در ‪ 100‬جنس و سپس صنفها تنظیم‬
‫کرد‪ .‬او اولین فردی است که جنسها را نامگذاری و توصیف نمود و فهرستی از انواع تهیه‬
‫کرد؛ درصورتیکه کاسپار بوهین که جنس و نوع را تعریف کرد چنین شرحی ارائه نداد‪.‬‬
‫‪ .4‬تکسانومی در قرن هجدهم‬
‫قرن هجدهم را ازنظر تاریخ تکسانومی نباتی به نام قرن لینه‪ ‬میشناسند‪ .‬لینه‪،‬‬
‫ابداعکنندۀ سیستم نامگذاری جدید است‪ .‬لینه پسر یک کشیش سویدنی بود‪ .‬لینه در‬
‫پوهنتونهای ‪ Lund‬و ‪ Uppasala‬درسخوانده‪ ،‬درجۀ طبابت را از پوهنتون ‪Harderwijk‬‬
‫هالند به دست آورد‪ .‬پس از سپری نمودن چند سال طبابت‪ ،‬او به حیث استاد تاریخ طبیعی‬
‫پوهنتون اپاساال پذیرفتهشده بقیۀ عمر خود را در آنجا سپری کرد‪ .‬لینه اولین تکسانومیست‬
‫است که نشان داد خصوصیات تکثری نقش مهمی در تکسانومی دارد‪ ،‬او بنیانگذار سیستم‬
‫مصنوعی جنسی (‪ )Sexual system‬طبقهبندی بود‪ .‬در این سیستم‪ 98 ،‬صنف (‪)Class‬‬
‫که بهطور عموم بر اساس تعداد‪ ،‬طول‪ ،‬پیوستهگی و بعضی اوصاف دیگر عضو تکثری‬

‫‪- Carl Linne, Latinized as Carl Linnaeus or Carolus Linnaeus(1707-1778).‬‬


‫ تاریخچۀ طبقه بندی‬:‫فصل دوم‬ 11 ‫تکسانومی نباتی‬

‫ صنفها بر اساس تعداد اعضای‬.‫ قرار داشت‬،‫ بنیاد گذاشتهشده بودند‬،)Stamen( ‫تذکیر گل‬
‫ تقسیمشدهاند (در تصنیف لینه تکسون‬Order ‫) به‬Pistil or Carpel( ‫جنسی مؤنث‬
‫ لینه تمام‬،‫ بر اساس تعداد اعضای جنسی تذکیر در هر گل‬.)‫ وجود نداشت‬Family
‫ در‬.)5-9 ‫ قرارداد (جدول‬Cryptogamae ‫ خزهها و سرخسها را در صنف‬،‫ الجی‬،‫فنجیها‬
.‫ نشر گردید‬5191 ‫) او در سال‬Systema naturae( ‫ کتاب سیستم طبیعی‬،‫این زمینه‬

5-9 ‫جدول‬
.)5119( ‫سیستم طبقهبندی لینه‬
Classes
1. Monandria- stamen one
2. Diandria- stamens two
3. Triandria- stamens three
4. Tetrandria- stamens four
5. Pentandria- stamens five
6. Hexandria- stamens six
7. Heptandria- stamens seven
8. Octandria- stamens eight
9. Ennandria- stamens nine
10. Decandria- stamens ten
11. Dodecandria- stamens 11-19
12. Icosandria- stamens 20 or more, on the calyx
13. Polyandria- stamens 20 or more, on the receptacle
14. Didynamia- stamens didynamous; 2 short, 2 long
15. Tetradynamia- stamens tetradynamous; 4 long, 2 short
16. Monadelphia- stamens monadelphous; united in 1 group
17. Diadephia- stamens diadelphous; united in 2 groups
18. Polyadelphia- stamens polyadelphous; united in 3 or more
groups
19. Syngenesia- stamens syngenesious; united by anthers only
20. Gynandria- stamens united with the gynoecium
21. Monoecia- plants monoecious
22. Dioecia- plants dioecious
23. Polygamia- plants polygamous
24. Cryptogamia- flowerless plants
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪10‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سیستم طبقهبندی لینه برای تقریباً هفت دهه مورداستفادۀ دانشمندان قرار گرفت و‬
‫توسط سیستم طبیعی ‪ Antoine Laurent de Jussieu‬و ‪Augustin Pyramus de Candolle‬‬
‫تعویض گردید‪.‬‬
‫او نخستین تکسانومیستی بود که با موفقت سیستم نامگذاری دوگانه را استعمال کرد‪.‬‬
‫در این سیستم‪ ،‬هر موجود زنده توسط نام جنس (‪ )Generic name‬که به تعقیب آن‬
‫پسوند نوع (‪ )Specific epithet‬تحریر میشد‪ ،‬معرفی میگردید‪ .‬این سیستم نامگذاری‬
‫موافقت دانشمندان را جلب نموده‪ ،‬آغاز نامگذاری نبات شناسی امروزی بوده تا امروز در‬
‫سراسر جهان تطبیق میگردد‪ .‬کتاب لینه زیر عنوان انواع نباتات (‪)Species plantarum‬‬
‫در سال ‪ 5119‬برای توضیح سیستم دو نامی و ذکر تقریباً ‪ 1900‬نوع در دو جلد منتشر‬
‫گردید‪.‬‬
‫کتابهای مهم دیگر او عبارتانــــــــــــد از‪،Hortus Cliffortianus :‬‬
‫‪ Classes plantarum ،Genera plantarum‬که در سال ‪ 5191‬به نشر رسیدند و‬
‫‪ Philosophia Botanica‬که در سال ‪ 5115‬زینت چاپ یافت‪.‬‬
‫پس از مرگ لینه در سال ‪ 5113‬هرباریوم شخصی و کتابخانۀ او توسط بیوۀ او به‬
‫یک نبات شناس انگلیسی فروخته شد‪ .‬بعدها این مجموعه توسط انجمن لیـنۀ لنــــــدن‬
‫(‪ )The Linnean Society of London‬خریداری شد که تا امروز مورداستفاده قرار‬
‫میگیرند‪.‬‬
‫امروز‪ ،‬نام لینه بهواسطۀ موجودیت «مجمع لینۀ لندن» و نشر مجلههای؛ نظیر‪:‬‬
‫‪ Linnaea‬زنده است‪ .‬لینه‪ ،‬شخصیت بزرگ و فراموش ناشدنی بوده تا دنیا باقی است و تا‬
‫زمانی که تکسانومی نباتی موردبحث است؛ نام و یاد او زنده خواهد بود‪.‬‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪11‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سیستمهای طبیعی‬
‫باوجودی که لینه نخستین تکسانومیستی بود که سیستم طبقهبندی نباتات بر اساس‬
‫اعضای جنسی را بنیاد گذاشت؛ اما در سیستم او چندین نبات غیر خویشاوند در یک گروه‬
‫قرار گرفتند؛ برای مثال‪ :‬در این سیستم ‪ Prunus‬به دلیل داشتن عین تعداد اعضای تذکیر‬
‫با ‪ Cactus‬یکجا طبقهبندیشده بود‪ .‬این امر تکسانومیستهای بعد از لینه را مجبور‬
‫ساخت تا تکسانومی طبیعیتر را مطرح نمایند‪ .‬سیستمهای طبیعی قبل از نشر تئوری‬
‫تکامل داروین رایج بود‪.‬‬
‫سیستمهای طبیعی بر قرابتهای طبیعی استوارند‪ .‬اختالف بین طبقهبندیهای‬
‫مصنوعی و طبیعی بیشتر در «درجه و اندازه» است و نه در «قسم و نوع»‪ .‬در هر دو‬
‫سیستم‪ ،‬طبقهبندی بر مشابهتها استوار است‪ .‬در طبقهبندی مصنوعی بعضی از اوصاف‬
‫مهم که به سهولت قابلمشاهده باشند به حیث معیار تفکیک مشابهت یا عدم مشابهت‬
‫انتخاب میشوند؛ درحالیکه در طبقهبندی طبیعی مجموع شباهتهای مورفولــوژیکی و‬
‫حالتهای اوصاف که مشاهده میشوند به حیث معیار مشابهتها و یا عدم مشابهتها‬
‫استعمال میشوند‪ .‬انتخاب‪ ،‬مقایسه و ارزیابی اوصاف برای تعیین ردیف گروهها توسط‬
‫تکسانومیست صورت میگیرد و اوصاف تشخیصیه پس از ساختهشدن طبقهبندی و طرح‬
‫یک کلید برای شناسایی‪ ،‬مشتق میشود‪ .‬از این نظر‪ ،‬طبقهبندی طبیعـــــی را‬
‫‪ Polythetic classification‬نیز میگویند‪ .‬مهمترین سیستمهای طبیعی عبارتاند از‪:‬‬
‫نبات شناس فرانسوی ‪ 5191( Michel Adanson‬تا ‪ ،)5301‬در اثرش تحت‬ ‫‪‬‬
‫عنـوان ‪ Familles de plantes‬که در سال ‪ 5119‬به نشر رسید‪ .‬با دالیل متنوع‬
‫با انتخاب مصنوعی اوصاف موافقت نکرده‪ ،‬بیان داشت‪« :‬استفاده از اوصاف‬
‫طبیعی در طبقهبندی نسبت به اوصاف دیگر مفیدتر هستند»‪.‬‬

‫‪ -‬جنس بزرگ از نباتات درختی یا درختچهیی شامل گیالس‪ ،‬آلو‪ ،‬بادام‪ ،‬شفتالو و زردآلو میشود‪.‬‬
‫‪ -‬هر یک از نباتات گلدار دو مشیمه مربوط به خانواده ‪ Cactaceae‬و آردر‬
‫‪.Caryophyllales‬‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪11‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ‬نخستین طرح طبقهبندی بر اساس اوصاف طبیعی در ســـــال ‪ 5133‬توســـط‬


‫‪ 5183( Antoine-Laurent de Jussieu‬تا ‪ ،)5391‬فرانسوی ارائه گردید‪ .‬چهار‬
‫برادر خانوادۀ جوسیو خدمات بزرگی برای تکسانومی نباتی انجام دادهاند‪ .‬جوسیو‬
‫نباتات را به سه دستۀ عمده طبقهبندی نمود‪ :‬نباتات فاقد مشیمه‬
‫(‪ ،)Acotyledones‬نباتات یک مشیمه و نباتات دو مشیمه‪ .‬تأکید زیاد او بر‬
‫حضور یا عدم حضور و تعداد مشیمه‪ ،‬گلبرگ (‪ )Petal‬و موقعیت اعضای جنسی‬
‫تذکیر بود‪ .‬این سیستم‪ ،‬فلسفۀ سیستم طبیعی را در میان نبات شناسان بنیان‬
‫گذاشت‪ .‬تمام صد آردر که امروزه به نام ‪ Family‬شناخته میشوند در ‪ 51‬صنف‬
‫تنظیمشده بودند (جدول ‪.)9-9‬‬

‫جدول ‪9-9‬‬
‫سیستم طبقهبندی انتونیوجوسیو (‪.)5133‬‬
‫‪1. Acotyledones‬‬
‫‪2. Monocotyledones‬‬
‫‪3. Dicotyledones‬‬
‫‪i. Apetalae‬‬
‫‪ii. Monopetalae‬‬
‫‪iii. Polypetalae‬‬
‫‪iv. Diclines irregulares‬‬

‫‪ ‬خانوادۀ دیگری که معاصر خانوادۀ جوسیو بود‪ ،‬خـانوادۀ ‪5113( A. P. de Candolle‬‬


‫تا ‪ )5385‬است‪ .‬دی کاندول در کتاب خود زیر عنوان مبانی نظری نبات شناســی‬
‫(‪ ،)Theorie elementaire de la botanical‬سیستم جدیدی از طبقهبندی‬
‫نباتات را ارائه نمود‪ .‬او در طرح خود سیستم طبیعی را کامالً رعایت نموده‪ ،‬تمام‬
‫نباتات مشابه را در کنار هم قرارداد و نباتات را به دو گروه عمده طبقهبندی نمود‪:‬‬
‫نباتات فاقد انساج انتقالی (‪ )Cellulares‬و نباتات دارای انساج انتقالی‪ .‬وی تالش‬
‫نمود فهرست تمام نباتات عالی شناختهشدۀ سراسر جهان را در اثرش زیر عنـوان‬
‫‪ Prodromus systematis naturalis regni vegetabilis‬که در سال ‪ 5351‬به‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪12‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫نشر رسید‪ ،‬عرضه نماید‪ .‬تالش او در این راستا تا لحظۀ مرگش در سال ‪5385‬‬
‫ادامه یافت‪ .‬پروژۀ مشابه توسط فرزندش ‪ 5301( Alphonse‬تا ‪ )5339‬تا ‪5319‬‬
‫ادامه یافت؛ اما این پروژۀ بزرگ هیچگاه تکمیل نشد (جدول ‪.)9-9‬‬

‫جدول ‪9-9‬‬
‫سیستم طبقهبندی ‪.)5359( A. P. de Candolle‬‬
‫)‪I. Vasculares (vascular bundles present‬‬
‫)‪Class 1. Exogenae (dicots‬‬
‫‪A. Diplochlamydeae‬‬
‫‪Thalamiflorae‬‬
‫‪Calyciflorae‬‬
‫‪Corolliflorae‬‬
‫)‪B. Monochlamydeae (also including gymnosperms‬‬
‫‪Class 2. Endogenae‬‬
‫)‪A. Phanerogamae (monocots‬‬
‫‪B. Cryptogamae‬‬
‫)‪II. Cellulares (no vascular bundles‬‬
‫)‪Class 1. Foliaceae (Mosses, Liverworts‬‬
‫)‪Class 2. Aphyllae (Algae, Fungi, Lichens‬‬

‫‪ ‬آخرین‪ ،‬بهترین و مستندترین سیستم طبیعی طبقهبندی توســــــــــط‬


‫‪ 5300( George Bentham‬تا ‪ )5338‬و ‪5351( Sir Joseph Dalton Hooker‬‬
‫تا ‪ ،)5355‬مطرح گردید‪ .‬آنها نباتات را بهدقت و بر اساس طرح طبیعی‬
‫طبقهبندی کردند‪ .‬آنها بیشترین سود را از مواد موجود در هرباریوم برده‪ ،‬نتیجۀ‬
‫کار خود را در اثرشان زیر عنوان ‪ Genera plantarum‬به نشر سپردند‪ .‬در این‬
‫اثر تمام جنسهای شناختهشدۀ نباتات دانهدار به یک مشیمهییها و دو‬
‫مشیمهییها طبقهبندی گردیدهاند‪ .‬درمجموع آنها ‪ 31901‬نوع متعلق به ‪1113‬‬
‫جنس و ‪ 900‬خانواده را بر اساس مطالعات شخصیشان بر روی نباتات‪ ،‬تشریح‬
‫کردهاند‪ .‬سیستم طبقهبندی بنتام و هوکر هنوز هم از بهترین سیستمهای‬
‫طبقهبندی؛ بهویژه ازنظر کارهای البراتــواری است (جدول ‪.)8-9‬‬
‫ تاریخچۀ طبقه بندی‬:‫فصل دوم‬ 14 ‫تکسانومی نباتی‬

8-9 ‫جدول‬
‫ تا‬5319( Sir J.D. Hooker ‫) و‬5338 ‫ تا‬5300( George Bentham ‫سیستم طبقهبندی‬
.)5339
Phanerogams or seed plants
Class 1. Dicotyledons (Seed with 2 cotyledons, flowers pentamerous
or tetramerous, leaves netveined)
14 series, 25 orders and 165 families
Subclass 1. Polypetalae (sepals and petals distinct, petals free)
Series 1. Thalamiflorae (flowers hypogynous, stamens many,
disc absent)
6 orders: Ranales, Parietales, Polygalineae,
Caryophyllineae, Guttiferales and Malvales.
2. Disciflorae (Flowers hypogynous, disc present
below the ovary)
4 orders: Geraniales, Olacales, Celastrales and
Sapindales
3. Calyciflorae (flowers perigynous or
epigynous)
5 orders: Rosales, Myrtales, Passiflorales, Ficoidales
and Umbellales
Subclass 2. Gamopetalae (sepals and petals distinct,
petals united)
Series 1. Inferae (ovary inferior)
3 orders: Rubiales, Asterales and Campanales
2. Heteromerae(ovary superior, stamens in one or two
whorls, carpels more than 2)
3 orders: Ericales, Primulales and Ebenales
3. Bicarpellatae (ovary superior, stamens in one
whorl, carpels 2)
4 orders: Gentianales, Polemoniales, Personales and
Lamiales
Subclass 3. Monochlamydeae (flowers apetalous; perianth lacking
or if present not differentiated into sepals
and petals)
Series 1. Curvembryeae (embryo coiled, ovule usually 1)
2. Multiovulatae aquaticae (aquatic plants, ovules many)
3. Multiovulatae terrestres (terrestrial plants, ovules many)
4. Microembryeae (embryo minute)
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪11‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫)‪5. Daphnales (carpel 1, ovule 1‬‬


‫)‪6. Achlamydosporae (ovary inferior, unilocular, ovules 1-3‬‬
‫)‪7. Unisexuales (flowers unisexual‬‬
‫)‪8. Ordines anomali (relationship uncertain‬‬
‫)‪Class 2. Gymnospermae (ovules naked‬‬
‫‪3 families‬‬
‫)‪Class 3. Monocotyledons (flowers trimerous, venation parallel‬‬
‫‪7 series, 34 families‬‬
‫)‪Series 1. Microspermae (ovary inferior, seeds minute‬‬
‫)‪2. Epigynae (ovary inferior, seeds large‬‬
‫‪3.Coronarieae (ovary superior, carpels united, perianth‬‬
‫)‪coloured‬‬
‫)‪4. Calycinae (ovary superior, carpels united, perianth green‬‬
‫)‪5. Nudiflorae (ovary superior, perianth absent‬‬
‫)‪6. Apocarpae (ovary superior, carpels more than 1, free‬‬
‫‪7. Glumaceae (ovary superior, perianth reduced, flowers‬‬
‫)‪enclosed in glumes‬‬

‫سیستمهای فایلوژنی‬
‫انتشار تئوری تکامل عضوی داروین در سال ‪ 5313‬زمینۀ عینی انکشاف سیستماتیک‬
‫مدرن را فراهم آورد‪ .‬سیستمهای این دوره بر اساس وقایعی که درگذشته رخدادهاند استوار‬
‫بود‪ .‬نبات شناسان تالش نمودند تا در طبقهبندیهای خود روابط ارثی و فایلوژنتیک را‬
‫انعکاس دهند؛ نه اینکه خواستهها و نظریههای خود را در مورد فایلوژنی بیان کنند‪ .‬این‬
‫روابط توسط دیاگرامها نمایش داده میشدند‪ .‬اکنون‪ ،‬این طبقهبندی نباتی توسط‬
‫دانشمندان به نامهای ‪،Electic ،Evolutionary ،Phylogenetic ،Phyletic‬‬
‫‪ Syncretistic‬و ‪ Gradistic‬یاد میگردد؛ اما باوجوداین پیشرفتها‪ ،‬پروسۀ طبقهبندی‬
‫همانند گذشته صورت میگرفت اوصاف انتخاب‪ ،‬تشریح و اندازه میشدند و حالتهای‬
‫صفت همانند طبقهبندی طبیعی مقایسه میشدند‪ .‬درواقع‪ ،‬پروسۀ طبقهبندی و سلسلۀ‬
‫مراتب صنفها تغییری نکردند‪ .‬آنچه تغییر کرده بود تالش دانشمندان برای دریافت منشأ‬
‫شباهتها و اختالفها بود‪ .‬مهمترین و مشهورترین این سیستمها ازاینقرارند‪:‬‬
‫‪ 5301( Stephan Endlicher .5‬تا ‪ )5383‬و ‪5393( August Wilhelm Eichler‬‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪14‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تا ‪ ،)5333‬دو دانشمند جرمنی از نخستین دانشمندانی شمرده میشوند که کار بر‬
‫اساس این طرز فکر را آغاز نمودند‪ .‬آنها سیستمهای فایلوژنتیک طبقهبندی‬
‫نباتات را مطرح کردند‪ .‬بعداً‪ ،‬طرح آنها توسط ‪ 5388( Adolf Engler‬تا ‪)5390‬‬
‫و ‪ 5383( Karl Anton Eugen Prantl‬تا ‪ ،)5339‬تعدیل و انکشاف داده شـد‪.‬‬
‫کار این دو دانشمند زیر عنوان ‪ Die Natürlichen Pflanzenfamilien‬در‬
‫چندین جلد چاپ شد‪ .‬طرح آنها نشان میدهد که آنها از نباتات ساده شروع‬
‫کردهاند (برای مثال‪ :‬اعضای خانوادۀ ‪ Salicaceae‬دو مشیمه بوده‪ ،‬دارای گلهای‬
‫ساده هستند و شامل درختان سپیدار و بید میشود) و به نباتات حاوی گلهای با‬
‫ساختمان مغلق پایان بخشیدهاند (برای مثال‪ :‬اعضای خانوادۀ ‪ Asteraceae‬یا‬
‫‪ Compositae‬دو مشیمه اند؛ اما دارای گلهای مغلق هستند)‪ .‬امروزه‪ ،‬اکثریت‬
‫نهادهایی که با چاپ و نشر مطالب مربوط به تکسانومی سروکار دارند طرح‬
‫طبقهبندی انگلر و پرانتل را تعقیب مینمایند (جدول ‪.)1-9‬‬

‫جدول ‪1-9‬‬
‫سیستم طبقهبندی انگلر و پرانتل (‪ 5331‬تا ‪.)5351‬‬
‫‪Plant kingdom‬‬
‫} ‪Division 1.‬‬
‫‪} .........Thallophytes‬‬
‫} ‪Division 11.‬‬
‫‪Division 12. ............ Embryophyta Asiphonogama‬‬
‫‪Subdivision 1. Bryophyta‬‬
‫‪Subdivision 2. Pteridophyta‬‬
‫‪Division 13. ............ Embryophyta Siphonogama‬‬
‫‪Subdivision 1. Gymnospermae‬‬
‫‪Subdivision 2. Angiospermae‬‬
‫‪Class 1. Monocotyledoneae—11 orders, 45 families‬‬
‫)‪Order 1. Pandanales (first family Pandanaceae‬‬
‫‪........................‬‬
‫)‪Order 11. Microspermae (last family Orchidaceae‬‬
‫‪Class 2. Dicotyledoneae— 44 orders, 258 families‬‬
‫)‪Subclass 1. Archichlamydeae (petals absent or free‬‬
‫ تاریخچۀ طبقه بندی‬:‫فصل دوم‬ 16 ‫تکسانومی نباتی‬

—33 orders, 201 families


Order 1. Verticillatae (family Casuarinaceae only)
........................
Order 33. Umbelliflorae (Last family Cornaceae)
Subclass 2. Metachlamydeae (petals united)—
11 orders, 57 families
Order 34. Diapensiales (family Diapensiaceae only)
........................
Order 44. Campanulatae (Last family Compositae)

‫ تا‬5381( Charles Edwin Bessey ‫ کار‬،‫ کار مهم دیگر که معاصر انگلر بود‬.9
‫ نباتات گلدار‬،‫ بیسی‬.‫ استاد پوهنتون نبراسکای ایاالتمتحدۀ امریکا است‬،)5351
‫ او آنها را به اساس بدویت‬.‫را به اساس روابط تکاملیشان دستهبندی کرد‬
،‫) اوصافشان طبقهبندی نموده‬Advanceness( ‫) و پیشرفت‬Primitiveness(
‫ بدینصورت که گروههای ابتدایی‬،‫روابط تکاملی را بهصورت فایلوگرام نشان داد‬
‫ طرح وی مشابه‬.‫در قاعده و گروههای پیشرفته در رأس شاخهها قرار میگرفتند‬
‫) معروف شد‬Besseyan cactus( ‫نبات کاکتوس بود که به نام کاکتوس بسی‬
.)1-9 ‫(جدول‬

1-9 ‫جدول‬
.)5351( ‫سیستم طبقهبندی بیسی‬
Class 1. Alternifoliae (Monocotyledoneae)
Subclass 1. Strobiloideae (5 orders)
Subclass 2. Cotyloideae (3 orders)
Class 2. Oppositifoliae (Dicotyledoneae)
Subclass 1. Strobiloideae
Superorder 1. Apopetalae-polycarpellatae (7 orders)
Superorder 2. Sympetalae-polycarpellatae (3 orders)
Superorder 3. Sympetalae-dicarpellatae (4 orders)
Subclass 2. Cotyloideae
Superorder 1. Apopetalae (7 orders)
Superorder 2. Sympetalae (3 orders)
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪19‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .9‬دانشمندان دیگری که با سیستم طبقهبندی فایلوژنتیک موافق بودند شامـــل‬


‫‪ 5319( Richard Wettstein‬تا ‪ ،)5395‬از اتریش‪Johannes Gottfried Hallier ،‬‬
‫(‪ 5313‬تا ‪ ،)5393‬از جرمنی و ‪ 5338( John Hutchinson‬تا ‪ ،)5319‬از‬
‫انگلستان میشود‪.‬‬

‫سیستمهای معاصر طبقهبندی‬


‫در سالهای آخر چهار سیستم طبقهبندی توسط دانشمندان زیر نشر شدهاند‪:‬‬
‫‪ ‬دانشمند روسی ‪ 5350( Armen Leonovich Takhtajan‬تا ‪ ،)9003‬در سال‬
‫‪ 5318‬سیستم طبقهبندی نباتات گلدار را به نشر رسانید‪ .‬این سیستم در‬
‫سالهای ‪ 5330 ،5313‬و ‪ 5331‬زیر عنوان ‪ Flowering Plants: Origin and Dispersal‬به‬
‫زبان انگلیسی نشر و با تجدیدنظر چاپشده است‪ .‬بر اساس طبقهبندی او نباتات‬
‫گلدار یک نیایی (‪ )Monophyletic‬بـوده‪ ،‬از بعضی گروههای قدیم‬
‫‪ Gymnosperm‬منشأ گرفتهاند‪ .‬او نباتات گـــــــــــــــــلدار‬
‫‪ Division: Magnoliophyta‬را به دو صنف ‪ Magnoliopsida‬دو مشیمه و‬
‫‪ Liliopsida‬یک مشیمه طبقهبندی نمود (جدول ‪.)1-9‬‬

‫جدول ‪1-9‬‬
‫سیستم طبقهبندی تخته جان ‪.5331‬‬
‫‪Division. Magnoliophyta 2 classes, 17 subclasses, 71 superorders, 232 orders, 589 families (2‬‬
‫‪classes, 12 subclasses, 53 superorders, 166 orders, 533- families in 1987‬‬
‫‪classification); estimated genera 13,000, species 2,50,000‬‬
‫‪Class 1. Magnoliopsida (Dicotyledons) 11 subclasses, 55 superorders, 175 orders, 458‬‬
‫‪families (8 subclasses, 37 superorders, 128 orders, 429 families in 1987‬‬
‫‪classification); estimated genera 10,000, species 1,90,000‬‬

‫‪ -‬گروهی از موجودات زنده که از یک نیای تکاملی (‪ )Evolutionary ancestor‬منشأ گرفته با‬


‫گروههای دیگر شریک نشدهاند‪.‬‬
‫‪ -‬در بعضی منابع ظاهر البذر‪ ،‬بازدانگان و سوزن برگان آمده است‪ .‬در این کتاب همان واژۀ‬
‫‪ Gymnosperm‬ترجیح دادهشده است‪.‬‬
‫ تاریخچۀ طبقه بندی‬:‫فصل دوم‬ 21 ‫تکسانومی نباتی‬

Subclass 1. Magnoliidae
2. Nymphaeidae*
3. Nelumbonidae*
4. Ranunculidae
5. Caryophyllidae
6. Hamamelididae
7. Dilleniidae
8. Rosidae
9. Cornidae*
10. Asteridae
11. Lamiidae
Class 2. Liliopsida (Monocotyledons) 6 subclasses, 16 superorders, 57 orders and
131families (4 subclasses, 16 superorders, 38 orders, 104 families in 1987
classification); estimated genera 3,000, species 60,000
Subclass 1. Liliidae
2. Commelinidae*
3. Arecidae
4. Alismatidae
5. Triurididae
6. Aridae*

‫ یک سیستم جامع‬،)5339 ‫ تا‬5353( Arthur Cronquist ‫ دانشمند آمریکایی‬


‫طبقهبندی فایلوژنتیک نباتات گلدار را مطرح نمود که برای اولین بار در سال‬
‫ به‬The Evolution and Classification of Flowering Plants ‫ زیر عنوان‬5313
‫ او سرخسهای تخمدار‬.‫ با تجدیدنظر به چاپ رسید‬5335 ‫ در سال‬،‫نشر رسیده‬
‫ همچنان‬.‫ را به حیث جد احتمالی نباتات گلدار میشناخت‬)Pteridosperms(
‫ (یک‬Liliopsida ‫ (دو مشیمه) و‬Magnoliopsida ‫نباتات گلدار را به دو صنف‬
.)3-9 ‫مشیمه) طبقهبندی نمود (جدول‬

‫ شامل نباتات فوسیلی‬.‫ به معنی سرخس‬Pterid ،‫ اصطالح یونانی است‬Pteridosperms -


‫ از‬Triassic ‫ آنها در دورۀ‬.‫میشود که حد وسط بین سرخسها و نباتات دانهدار را تشکیل میدهند‬
.‫بین رفتهاند‬
‫ تاریخچۀ طبقه بندی‬:‫فصل دوم‬ 20 ‫تکسانومی نباتی‬

3-9 ‫جدول‬
.)5333( ‫سیستم طبقهبندی کرنکویست‬

Division. Magnoliophyta 2 classes, 11subclasses, 83 orders and 386 families;


219,300 species
Class 1. Magnoliopsida (Dicotyledons) 6 subclasses, 64 orders, 320 families;
169,400 species
Subclass 1. Magnoliidae (12 orders: Magnoliales, Laurales, Piperales,
Aristolochiales, Illiciales,
Nymphaeales, Ranunculales and
Papaverales)
2. Hamamelidae (11 orders: Trochodendrales, Hamamelidales,
Daphniphyllales, Didymelales,
Eucommiales, Urticales, Leitneriales,
Juglandales, Myricales, Fagales and
Casuarinales)
3. Caryophyllidae (3 orders: Caryophyllales, Polygonales
and Plumbaginales)
4. Dilleniidae (13 orders: Dilleniales, Theales, Malvales,
Lecythidales, Nepenthales, Violales,
Salicales, Capparales, Batales,
Ericales, Diapensiales, Ebenales and
Primulales)
5. Rosidae (18 orders: Rosales, Fabales, Proteales,
Podostemales, Haloragales,
Myrtales, Rhizophorales, Cornales,
Santalales, Rafflesiales, Celastrales,
Euphorbiales, Rhamnales, Linales,
Polygalales, Sapindales, Geraniales
and Apiales)
6. Asteridae (11 orders: Gentianales, Solanales, Lamiales,
Callitrichales, Plantaginales,
Scrophulariales, Campanulales,
Rubiales, Dipsacales Calycerales
and Asterales)

Class 2. Liliopsida (Monocotyledons) 5 subclasses, 19 orders, 66 families; 49,900


species
Subclass 1. Alismatidae (4 orders: Alismatales, Hydrocharitales,
Najadales, and Triuridales)
2. Arecidae (4 orders: Arecales, Cyclanthales, Pandanales and Arales)
3. Commelinidae (7 orders: Commelinales, Eriocaulales,
Restionales, Juncales,
Cyperales, Hydatellales and
Typhales)
4. Zingiberidae (2 orders: Bromeliales and Zingiberales)
5. Liliidae (2 orders: Liliales and Orchidales)
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪21‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ‬دانشمند دانمارکی ‪ 5399( Rolf Dahlgren‬تا ‪ ،)5331‬طرح جدیدی از طبقهبندی‬


‫نباتات گلدار را که بر چندین رشتۀ نبات شناسی از قبیل اناتومی‪ ،‬جنینشناسی و‬
‫کیمیا استوار بود‪ ،‬مطرح نمود که برای اولین بار در سال ‪ 5311‬زیر عنوان‬
‫‪ Botanische Notiser‬چاپ و در سالهای ‪ 5330‬و ‪ 5339‬با تجدیدنظر و عنوان‬
‫تازه تجدید چاپ گردید‪ .‬به نظر او نباتات گلدار ‪ Monophyletic‬بوده‪ ،‬صنف‬
‫‪ )= Angiospermae( Magnoliopsida‬را تشکیل میدهند‪ .‬بعداً صنف مذکور را‬
‫بــه ‪ Sub-class‬های ‪ Magnoliidae‬دو مشیمه و ‪ Liliidae‬یک مشیمه‬
‫طبقهبندی نمود‪ .‬پس از مرگ غم انگیزش در سال ‪ 5331‬که در اثر تصادم موتر‬
‫صورت گرفت‪ ،‬شوهرش به نام ‪ Gertrud Dahlgran‬کارهای وی را ادامه داده‪،‬‬
‫نتیجه را در سال ‪ 5333‬به نشر رسانید‪ .‬جدول ‪ 3-9‬نشاندهندۀ خالصۀ از طرح‬
‫بهروز شدۀ خانم دالگرن درزمینۀ طبقهبندی نباتات گلدار است که توسط‬
‫شوهرش به نشر رسیده است‪.‬‬

‫جدول ‪3-9‬‬
‫نمای کلی از طبقهبندی نباتات گلدار خانم دالگرن که توسط شوهرش در سال ‪ 5333‬به نشر‬
‫رسید‪.‬‬
‫‪Dicotyledons 25 superorders, 87 orders and 343 families‬‬
‫‪Sperorder‬‬ ‫‪Superorder‬‬
‫)‪1. Magnolianae (10 orders‬‬ ‫‪14. Rutanae‬‬ ‫)‪(9 orders‬‬
‫)‪2. Nymphaeanae (2 orders‬‬ ‫‪15. Vitanae‬‬ ‫)‪(1 order‬‬
‫)‪3. Ranunculanae (2 orders‬‬ ‫)‪16. Santalanae (1 order‬‬
‫)‪4. Caryophyllanae (1 order‬‬ ‫)‪17. Balanophoranae (1 order‬‬
‫)‪5. Polygonanae (1 order‬‬ ‫‪18. Aralianae‬‬ ‫)‪(2 orders‬‬
‫)‪6. Plumbaginanae (1 order‬‬ ‫‪19. Asteranae‬‬ ‫)‪(2 orders‬‬
‫‪7. Malvanae‬‬ ‫)‪(5 orders‬‬ ‫‪20. Solananae‬‬ ‫)‪(2 orders‬‬
‫‪8. Violanae‬‬ ‫)‪(7 orders‬‬ ‫‪21. Ericanae‬‬ ‫)‪(5 orders‬‬
‫‪9. Theanae‬‬ ‫)‪(4 orders‬‬ ‫‪22. Cornanae‬‬ ‫)‪(3 orders‬‬
‫)‪10. Primulanae (2 orders‬‬ ‫‪23. Loasanae‬‬ ‫)‪(1 order‬‬
‫‪11. Rosanae‬‬ ‫)‪(15 orders‬‬ ‫)‪24. Gentiananae (3 orders‬‬
‫)‪12. Proteanae (2 orders‬‬ ‫‪25. Lamianae‬‬ ‫)‪(3 orders‬‬
‫)‪13. Myrtanae (2 orders‬‬
‫ تاریخچۀ طبقه بندی‬:‫فصل دوم‬ 21 ‫تکسانومی نباتی‬

Monocotyledons 10 superorders, 24 orders and 104 families


1. Alismatanae (2 orders) 6. Zingiberanae (1 order)
2. Triuridanae (1 order) 7. Commelinanae (3 orders)
3. Aranae (1 order) 8. Arecanae (2 orders)
4. Lilianae (6 orders) 9. Cyclanthanae (1 order)
5. Bromelianae (6 orders) 10. Pandananae (1 order)

‫) سیستم‬9051 ‫ تا‬5390( ،Robert Folger Thorne ‫ دانشمند آمریکایی‬


‫ ساختمانهای‬،‫طبقهبندی نباتات را بر اساس اوصاف اناتومی مقایسهوی‬
‫ فوسیلشناسی نباتی‬،‫ جنینشناسی‬،)Ultrastructure( ‫ذرهبینی داخل سلول‬
‫ مورفولوژی گرده و دانه و روابط طفیلی و‬،‫ جغرافیای نباتی‬،)Paleobotany(
‫ به چاپ رسیده در سال‬5313 ‫میزبان به نشر رسانید که برای اولین بار در سال‬
‫ او تالش نمود تا روابط فایلوژنتیک میان‬.‫ آخرین نسخۀ آن منتشر شد‬9009
‫ در آغاز نباتات گلدار را‬،‫ رابرت تورن‬.‫تکساهای عالی نباتات گلدار برقرار نماید‬
‫ سپس این صنف را به سب کالسهای‬،‫ ساخته‬Annonopsida ‫شامل صنف‬
‫ یک مشیمه طبقهبندی نمود؛ اما باگذشت‬Liliidae ‫ دو مشیمه و‬Annonidae
‫) از سوی‬...‫ و‬Magnoliidae ،Magnoliopsida( ‫زمان با مفاهیم قبولشده‬
‫ در آخرین‬،‫ تخته جان و کرنکویست موافقت نموده‬:‫دانشمندان دیگر؛ نظیر‬
.)50-9 ‫نسخه از طبقهبندی خود آنها را استعمال نمود (جدول‬

50-9 ‫جدول‬
.‫ توسط تورن پیشنهاد شد‬9001 ‫سیستم طبقهبندی نباتات گلدار که در سال‬
Class Magnoliopsida
12 subclasses, 36 superorders, 85 orders, 485 families; estimated genera
13,372, species 2,53,300
Subclass
1. Chloranthidae 1 superorder, 2 orders, 9 families, 19 genera, 250 species
Superorder 1. Chloranthanae
2. Magnoliidae 1 superorder, 4 orders, 20 families, 276 genera, 8805 species
Superorder 1. Magnolianae
3. Alismatidae 3 superorders, 6 orders, 18 families, 235 genera, 3660 species
Superorder 1. Acoranae
2. Aranae
‫ تاریخچۀ طبقه بندی‬:‫فصل دوم‬ 22 ‫تکسانومی نباتی‬

3. Alismatanae
4. Liliidae 3 superorders, 5 orders,51 families, 1261 genera, 29085 species
Superorder 1. Pandananae
2. Dioscoreanae
3. Lilianae
5. Commelinidae 2 superorders, 10 orders, 35 families, 1116 genera, 23270 species
Superorder 1. Arecanae
2. Commelinanae
6. Ranunculidae 2 superorders, 8 orders, 17 families, 298 genera, 6350 species
Superorder 1. Proteanae
2. Ranunculanae
7. Hamamelididae 1 superorder, 4 orders, 22 families, 145 genera, 3870 species
8. Caryophyllidae 5 superorders, 9 orders, 46 families, 889 genera, 13875 species
Superorder 1. Berberidopsidanae
2. Caryophyllanae
3. Dillenianae
4. Santalanae
5. Balanophoranae
9. Rosidae 7 superorders, 12 orders, 83 families, 2258 genera, 48127 species
1. Celastranae
2. Violanae
3. Podostemanae
4. Oxalidanae
5. Geranianae
6. Rosanae
7. Myrtanae
10. Malvidae 5 superorders, 8 orders, 61 families, 1430 genera, 20430 species
Superorder 1. Malvanae
2. Rafflesianae
3. Capparanae
4. Huerteanae
5. Rutanae
11. Asteridae 4 superorders, 13 orders, 78 families, 2677 genera, 44970 species
Superorder 1. Cornanae
2. Ericanae
3. Aralianae
4. Asteranae
12. Lamiidae 2 superorders, 4 orders, 45 families, 2752 genera, 50310 species
Superorder 1. Solananae
2. Lamianae
Four genera (Haptanthus, Heteranthia, Pottingeria and Pteleocarpa) of uncertain
position
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪24‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سیستم طبقهبندی (‪Angiosperm Phylogeny Group )APG‬‬

‫در سالهای ‪ 5313‬و ‪ ،5335‬توسط دانشمندان سویدنی هــــــر یــــــک‬


‫‪ Kare Bremer‬و ‪ ،Livia Wanntorp‬نخستین تالشهای جدی برای انکشاف‬
‫طبقهبندی کالدستیک‪ ،‬صورت گرفت‪ .‬آنها پیشنهاد نمـودند که ایجاب میکند تا‬
‫نباتات گلدار بهصورت ‪ Subclass Magnoliidae‬در صنف ‪ Pinatae‬قرار داده شود‪.‬‬
‫آنها ادعا نمودند که ما نمیتوانیم نباتات گلدار را به یک مشیمهییها و دو‬
‫مشیمهییها تقسیم کنیم؛ زیرا این عمل باعث به میان آمدن گروه ‪Paraphyletic‬‬
‫میشود‪ .‬آنها پیشنهاد نمودند‪ :‬بایست نباتات گلدار مستقیماً به یک تعــــــداد‬
‫‪ Super order‬های یک نیایی تقسیم شوند‪.‬‬
‫درنتیجۀ تالشهای گروه کاری ‪ Angiosperm Phylogeny Group‬در سال‬
‫‪ ،5333‬سیستم طبقهبندی ‪ APG‬منتشر شد که در آن ‪ 819‬خانواده‪ ،‬به ‪ 80‬آردر یک‬
‫نیایی فرضی که در تحت یک تعداد گروههای عالی بیقاعدۀ (‪)Informal groups‬‬
‫یک نیایی؛ نظیر‪،Commelinoids ،Asterids ،Monocot ،Eudicots :‬‬
‫‪ Rosids ،Eurosids II ،Eurosids I ،Euasterids II ،Euasterids I‬و‬
‫‪ Core eudicots‬قرار دادهشدهاند‪ ،‬گروهبندی گردید‪.‬‬
‫در شروع این طبقهبندی یازده خانوادۀ تصنیف نا شده قرار داده شد‪ .‬همچنین‪،‬‬
‫چهار آردر بــدون ذکر ‪ Super order‬و ‪ 91‬خانواده که تعیین موقعیت نشده بودند‪،‬‬
‫در خاتمۀ طبقهبندی جا داده شد‪.‬‬
‫تجزیهوتحلیلهای کالدستیک‪ ،‬فایلوژنی نباتات گلدار را با جزئیات مربوطه‬
‫آشکار ساخته است‪ .‬این دستاوردها نشان میدهند که بسیاری از گروههای اساسی‬
‫باالتر از ردیف خانواده‪ ،‬همه یک نیایی هستند‪.‬‬
‫با پیشرفت درزمینۀ بیولوژی مالِکیولی و اختراع تجهیزات جدید کار با اطالعات‪،‬‬
‫بازنگریها و دست آوردهای قابلتوجه در مفاهیم کالدستیک به میان آمده است‪.‬‬

‫‪ -‬منشأ یک تکسون از بیشتر از یک تکسون نیایی‪.‬‬


‫ تاریخچۀ طبقه بندی‬:‫فصل دوم‬ 21 ‫تکسانومی نباتی‬

‫اطالعات کالدستیک اشاره میکنند که تقسیم سادۀ نباتات گلدار به یک مشیمه و‬


.‫دو مشیمه قادر نیست تا تاریخ فایلوژنتیک را منعکس سازد‬
55-9 ‫جدول‬
‫ ارائهشده‬APG ‫ بهوسیلۀ گروه دانشمندان‬9009 ‫) که در سال‬Magnoliophyta( ‫طبقهبندی نباتات گلدار‬
.)APG II( ‫است‬
Group Order Group Order
Unplaced families at base: Amborellaceae [+Cabombaceae], Chloranthaceae, Nymphaeaceae
1.rossosomatales 1.rossosomatales
6. Rosids 2. Geraniales 6. Rosids 2. Geraniales
3. Myrtales 3. Myrtales
1. Celastrales 1. Celastrales
2. Cucurbitales 2. Cucurbitales
3. Fabales 3. Fabales
7. Eurosids I 4. Fagales 7. Eurosids I 4. Fagales
5. Malpighiales 5. Malpighiales
6. Oxalidales 6. Oxalidales
7. Rosales 7. Rosales
1. Brassicales 1. Brassicales
8. Eurosids II 2. Malvales 8. Eurosids II 2. Malvales
3. Sapindales 3. Sapindales
1. Cornales 1. Cornales
9. Asterids 9. Asterids
2. Ericales 2. Ericales
1. Garryales 1. Garryales
2. Gentianales 2. Gentianales
10. Euasterids I 10. Euasterids I
3. Lamiales 3. Lamiales
4. Solanales 4. Solanales
1. Apiales 1. Apiales
2. Aquifoliales 2. Aquifoliales
11. Euasterids II 11. Euasterids II
3. Asterales 3. Asterales
4. Dipsacales 4. Dipsacales

‫ و همکاران یک تعداد تغییرات بر طبقهبندی‬Judd ‫ توسط‬،5333 ‫در سال‬


‫ یک تعداد خانوادههای‬.‫ آردر قرار داشت‬15 ً‫ پیشنهاد شد که در آن مجموعا‬،APG
‫ یک تعداد خانوادههای اصلی‬.‫بیقانون مستقیماً به این خانوادهها منتقل گردیدند‬
.‫ خانواده فهرست نشدند‬900 ‫فهرست شدند و در حدود‬
‫ به‬،‫ طبقهبندی تجدیدنظر شدۀ آنها که باکمی تفاوت‬،9009 ‫در سال‬
.‫ به نشر رسید‬،‫ شباهت داشت‬APG II ‫طبقهبندی‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪24‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫در سال ‪ ،9009‬شکل تجدیدنظر شدۀ طبقهبندی ‪ )APG II( APG‬و در سال‬
‫‪‬‬
‫‪ 9050‬نسخۀ تجدیدنظر شدۀ ‪ APG II‬تحت نام ‪ APG III‬به نشر رسید‪.‬‬
‫طبقهبندی ‪ APG II‬شامل ‪ 811‬خانواده و ‪ 81‬آردر و طبقهبندی ‪ APG III‬شامل‬
‫‪ 851‬خانواده میشود (جدول ‪.)55-9‬‬

‫خالصۀ فصل‬
‫معلومات زیادی در رابطه به دانش نبات شناسی انسانهای قبل از به میان آمدن خط‬
‫و کتابت در دسترس نیست؛ اما این واضح است که آنها در اثر تجربه میدانستند کدام‬
‫نبات خوراکی است و کدامیک خوراکی نیست‪ .‬همچنان انسانهای پیش از به میان آمدن‬
‫خط و کتابت‪ ،‬بعضی انواع مِکانیزمهای زبانی را برای تمییز نمودن نباتات مختلف به کار‬
‫میبستند‪ .‬قبایل ابتدایی در نواحی دورافتادۀ جهان هنوز هم دهانبهدهان اطالعات در مورد‬
‫نامهای حفظشده‪ ،‬استفاده از نباتات را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند‪ .‬این نوع‬
‫طبقهبندی توسط جمعیتهای محدود انسانی ایجادشده که پایه علمی نداشت؛ به همین‬
‫دلیل‪ ،‬به نام طبقهبندی قومی یاد میشود‪.‬‬
‫پیشرفت تاریخی طبقهبندی از چهار مرحلۀ مختلف عبور کرده است که از‬
‫طبقهبندیهای ساده بر اساس مورفولوژی کلی نباتات آغازشده تا آخرین سیستم فایلوژنی‬
‫با تمامی اطالعات فنتیک ادامه دارد‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪ .5‬اندرس‪ ،‬اوالف و حسن یار‪ ،‬سید امیر شاه‪ .5919 .‬سیستماتیک نباتی‪( .‬جلد اول)‪.‬‬
‫کابل‪ :‬مطبعۀ هما‪.‬‬
‫‪2.‬‬ ‫‪Singh, Gurcharan. (2010). Plant systematics (2nd ed.). New Delhi:‬‬
‫‪Oxford & IBH Publishing Co. Pvt. Ltd.‬‬

‫‪ -‬عالقهمندان میتوانند در این زمینه اطالعات بیشتر را از آدرس اینترنتی زیر به دست آورند‪:‬‬
‫‪http://www.mobot.org/MOBOT/research/ APweb /.‬‬
‫فصل دوم‪ :‬تاریخچۀ طبقه بندی‬ ‫‪26‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) میباشند‪.‬‬ ‫‪ )5‬به نظر ‪ Rolf Dahlgren‬نباتات گلدار (‬
‫) است‪.‬‬ ‫‪ )9‬به نظر ‪ Arthur Cronquist‬جد احتمالی نباتات گلدار (‬
‫) است‪.‬‬ ‫‪ )9‬سیستم طبقهبندی‪( Robert F. Thorne‬‬

‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬


‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫‪ )5‬در سیستم فایلوژنتیک روابط توسط سطوح نمایش داده میشود‪.‬‬
‫‪ )9‬مستندترین سیستم طبیعی طبقهبندی به تئوفراستس متعلق است‪.‬‬
‫‪ )9‬دی کاندول یک تکسانومیست معتقد به سیستم طبیعی بود‪.‬‬

‫پرسشهای انتخابی‬ ‫‪.III‬‬


‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ )5‬طبقهبندی طبیعی عبارتاند از تنظیم سطوح با در نظر داشت‪:‬‬
‫ب) مشخصات فایلوژنتیک نبات‪.‬‬ ‫الف) اکثریت حالتهای صفت نبات‪.‬‬
‫د) اوصاف محدود نبات‪.‬‬ ‫ج) مشخصات مورفولوژیک نبات‪.‬‬
‫‪ )9‬کتاب ‪ On the Origin of Species‬اثر کدامیک از دانشمندان زیر است؟‬
‫ب) دی کاندول‪.‬‬ ‫الف) کارل لینه‪.‬‬
‫ج ) چارلز داروین‪ .‬د) المارک‪.‬‬
‫‪ )9‬سیستم دو نامی توسط کدامیک از دانشمندان زیر برای اولین بار استعمال گردید؟‬
‫ب) دی کاندول‪.‬‬ ‫الف) کارل لینه‪.‬‬
‫د) کسپار بوهن‪.‬‬ ‫ج) چارلز داروین‪.‬‬

‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬


‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) سرخسهای تخمدار هستند‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Pteridosperms‬‬
‫‪Gradistic‬‬
‫) یکی از نامهای سیستم طبقهبندی فایلوژنتیک است‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Acotyledones‬‬
‫) نباتات فاقد مشیمه اند‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Monocotyledon‬‬
‫فصل سوم‬

‫تهیۀ نمونه و شناسایی‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬با چگونهگی جمعآوری نمونهها آشنا شوید‪.‬‬
‫‪ .9‬مراحل مختلف جمعآوری نمونه را بدانید‪.‬‬
‫‪ .9‬شناسایی را تعریف کنید‪.‬‬
‫‪ .8‬با ابزار و وسایلی که در شناسایی استعمال میشوند‬
‫معرفت حاصل کنید‪.‬‬

‫جمعآوری نباتات و تهیۀ نمونه از طبیعت‪ ،‬وظیفۀ اساسی مطالعه‪ ،‬تربیت و تحقیقات‬
‫در سیستماتیک نباتی را تشکیل میدهد‪ .‬نمونههای هرباریومی ثبت دائمی انواع نباتی از‬
‫یک منطقۀ معین در یکزمان مشخص میباشند‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬ایجاب میکند تا نباتات‬
‫بااحتیاط و دقت زیاد انتخاب و جمعآوریشده‪ ،‬نمونههای هرباریومی بایست بهصورت کامل‬
‫تهیه و حفظ شوند‪ .‬این نمونهها جهت مطالعات بعدی بسیار مناسب هستند‪.‬‬
‫نباتات به مقاصد مختلف؛ از کارهای علمی تکسانومیک گرفته تا مصارف تجارتی و‬
‫دوایی جمعآوری میشوند‪.‬‬
‫کار عملی برای جمعآوری نمونه به روشهای مختلفی صورت میگیرد‪ .‬ازآنجاییکه‬
‫بخش وسیعی از منابع طبیعی در نواحی دور از مراکز تحقیقات نبات شناسی قرار دارد‪،‬‬
‫جمعآوری تعداد زیادی نمونه در سفرهای تحقیقاتی الزامی است‪ .‬برای جمعآوری نمونهها‬
‫نکات زیر در نظر گرفته میشود‪:‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪41‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫نبات جوان‪ ،‬قوی و در حال رشد باشد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬


‫انتخاب نباتی که کلیه حاالت یک جمعیت طبیعی را نمایش دهد‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫عدم جمعآوری نباتاتی که توسط حشرات صدمهدیده باشند‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫جمع آور بخشهای زیرزمینی (ریشه‪ ،‬پیاز‪ ،‬ساقۀ زیرزمینی (‪ ،)Rhizome‬غده‪ ...‬و‬ ‫‪.8‬‬
‫غیره) نباتات چندساله‪.‬‬
‫جمعآوری آن نباتات گلدار که حاوی گل‪ ،‬میوه و دانه باشند؛ زیرا کلیدهای‬ ‫‪.1‬‬
‫شناسایی بر پایۀ همین اوصاف ساختهشدهاند‪.‬‬
‫نمونههای خشکشده‪ ،‬بایست در آب جوش انداختهشده‪ ،‬بعد از صاف و لشم‬ ‫‪.1‬‬
‫ساختن‪ ،‬به شرح آن اقدام شود‪ .‬صاف ساختن به این شیوه‪ ،‬بهویژه برای گل و‬
‫اجزای آن مفید است‪.‬‬
‫بعضاً نمونهها بسیار بزرگاند و قرار دادن آنها در کنار نمونههای عادی مشکل‬ ‫‪.1‬‬
‫است‪ .‬در این حالتها صرف بخش مهم و حیاتی نبات‪ ،‬طبق رهنمود باال خشک‬
‫و ضبط میگردد و یا اینکه نباتاتی که بزرگتر از یک صفحۀ کاغذ باشند‪ ،‬بایست‬
‫بهاندازۀ صفحۀ کاغذ کوچکشده به ترتیب شمارهگذاری شوند‪.‬‬
‫نباتات با برگهایی که به آن متصلاند جمعآوری شوند‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫نباتات چوبی با پوست و چوب آن جمعآوری شوند‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫از جمعآوری نباتات کمیاب یا غیرمعمول خودداری شود‪ .‬هیچگاه یگانه نمونه از‬ ‫‪.50‬‬
‫یک نوع ویژه جمعآوری نگردد‪.‬‬

‫مواد و تجهیزات مورد ضرورت‬


‫بعضی از تجهیزات و مواد مورد ضرورت برای جمعآوری نباتات و تهیۀ نمونههای‬
‫هرباریومی عبارتاند از‪:‬‬
‫وسیلۀ تحتفشار قرار دادن نبات (‪ :)Field Press‬این وسیله از دوتخته چوب سخت‪،‬‬
‫فلز یا تختۀ چندال به ابعاد ‪ 59‬در ‪ 53‬اینچ‪ ،‬ساخته میشود‪.‬‬
‫خشککنندهها (‪ :)Driers or Blotters‬اینها صفحههای ضخیم کاغذ جاذب‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪40‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫رطوبت و یا دیگر جذبکنندههای رطوبت به ابعاد ‪ 55‬در ‪ 51‬اینچ هستند‪ .‬روزنامههای کهنه‬
‫نیز به حیث خشککنندهها استعمال شده میتوانند‪.‬‬
‫طناب‪ ،‬بند یا تسمۀ چرمی (‪) Straps‬؛ نظیر‪ :‬ریسمان و رشتهها به طول ‪ 8-1‬فوت که‬
‫برای بسته کردن تختۀ پرس استعمال میشوند‪.‬‬
‫صفحههای مقوای موجدار (‪ :)Corrugated sheets or ventilators‬برای تهویه و‬
‫دور کردن رطوبت به ابعاد ‪ 59‬در ‪ 53‬اینچ در بین خشککنندهها‪ ،‬استعمال میشوند‪.‬‬
‫دفترچه یادداشت صحرایی (‪ :)Field Notebook‬یکی از ضروریات سفرهای تحقیقاتی‬
‫و اکتشافی درزمینۀ تکسانومی داشتن دفترچههای یادداشت ویژه است‪ .‬این دفترچهها برای‬
‫ثبت معلومات کامل؛ نظیر‪ :‬تاریخ جمعآوری‪ ،‬محل‪ ،‬موقعیت‪ ،‬مسکن طبیعی‪ ،‬ارتفاع‪ ،‬نام‬
‫محلی‪ ،‬نام علمی‪ ،‬نام خانواده شمارۀ شخص جمع کننده (‪ ...)Collector number‬و غیره)‬
‫نبات جمعآوریشده استعمال میشوند‪ .‬این اطالعات در دامن طبیعت درج دفترچۀ یادداشت‬
‫صحرایی میشوند‪.‬‬
‫وسایل حفاری (=‪ :)Digging and Clipping Tools‬از قبیل بیلچه باغبانی‪ ،‬تیشه‪،‬‬
‫چکش‪ ،‬قیچی باغبانی‪ ،‬چکش ویژۀ ژیولوژیکی و چاقوی بزرگ که برای کندن و قطع‬
‫کردن نباتات استعمال میشوند‪.‬‬
‫‪ :String tags‬از مواد ضد آب ساختهشده‪ ،‬برای برچسب زدن (‪ )Labeling‬نباتاتی‬
‫که فوراً پرس نشدهاند استعمال میشوند‪.‬‬
‫قوطی ویژه برای جمعآوری نمونه (‪ :)Vasculum‬این قوطیها از صفحههای‬
‫المونیمی یا قلع ساختهشده‪ ،‬حاوی سرپوش سبک چپراست دار هستند‪ ،‬نباتاتی که در‬
‫صحرا پرس نشدهاند؛ جهت حفاظت رطوبتشان برای مدتی‪ ،‬به داخــل این قوطیها‬
‫گذاشته میشوند‪.‬‬
‫کیسههای جمع کننده (‪ :)Collecting bags‬کیسههای پالستیکی هستند که برای‬
‫حفظ رطوبت نمونهها استعمال میشوند‪.‬‬
‫بوتلهای کلکسیون (‪ :)Collection bottles‬این بوتلها از جنس شیشه یا پالستیک‬
‫با سرپوشهای پیچی ویژه بوده‪ ،‬برای حفاظت نباتات و مواد کوچک استعمال میشوند‪.‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪41‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫مایع جلوگیری کننده از فساد (‪ :)Liquid preservative‬مایع معمولی که برای‬


‫حفاظت اجزای اناتومیکی به کار میروند عبارت از فارملین‪ -‬اسیتیک اسید‪ -‬الکول‬
‫)‪ )Formaldehyde acetic acid Alcohol(FAA‬به ترکیب ‪ 30‬سیسی ایتایل الکول‬
‫‪ 1 ،%10‬سیسی فارملین و ‪ 1‬سیسی استیک اسید کریســـتلی است؛ معموالً مخلوطی‬
‫‪ 5:9:1‬از کلوروفورم ‪ ،%31‬ایتایل الکول و استیک اسید کریستلی برای مواد سایتولوژی‬
‫قابلاستفاده است‪.‬‬
‫عدسیها دستی (‪ :)Hand lens‬به اندازههای متفاوت در صحرا برای مشاهده و‬
‫شناسایی استعمال میشود‪.‬‬
‫کاغذ مومی (‪ :)Waxed paper‬صفحههایی از کاغذهای مومی برای پرس نمودن‬
‫نباتات چسبناک و یا ضعیف استعمال میشوند‪.‬‬
‫صندوقهای ذخیره کنندۀ مقواها (‪ :)Cardboard storage boxes‬این صندوقها‬
‫برای ذخیرۀ مواد خشک استعمال میشوند‪.‬‬
‫نقشهها (‪ :)Maps‬برای تعیین موقعیت انواع ویژه مفید هستند‪.‬‬
‫نمودارهای رنگی (‪ :)Colour charts‬این مواد برای نشان دادن رنگ حقیقی یک‬
‫نبات در صحرا استعمال میشوند‪.‬‬
‫دوربین عکاسی و فیلم (‪ :)Camera and Film‬این تجهیزات برای اخذ عکس و‬
‫فیلم از نبات کاربرد دارند‪.‬‬
‫سامان و مواد دیگر مورد ضرورت در صحرا عبارتاند از‪ :‬ارتفاعسنج‪ ،‬قطبنما‪ ،‬چاقوی‬
‫جیبی‪ ،‬پنسل‪ ،‬دورکنندۀ حشرات‪ ،‬خشککنندههای نباتی قابلحمل و کیسههای ویژه برای‬
‫جمعکردن دانۀ نباتات‪.‬‬

‫تحتفشار قرار دادن نمونه‬


‫نمونهها بعد از قطع شدن یا کشیده شدن از زمین‪ ،‬بهزودی بایست تحتفشار قرار‬
‫داده شوند‪ .‬نمونه بااحتیاط بر یک صفحۀ پرس؛ نظیر‪ :‬روزنامۀ قات شده (‪ )Fold paper‬یا‬
‫کاغذ جاذب رطوبت گذاشته شود‪ .‬در صورت ضرورت‪ ،‬برگهای بزرگ یا شاخهها دور‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪41‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شوند‪ .‬نباتات بزرگ برای متناسب شدن در روزنامۀ قات شده بهاندازۀ ‪ 55‬در ‪ 51‬اینچ بایست‬
‫به شکل ‪ W ،N ،V‬و یا ‪ M‬درآورده شوند‪ .‬نمونه نباید از روزنامه قات شده برآمدهگی داشته‬
‫باشد‪ .‬نمونهها قسمی تنظیم شوند که سطح فوقانی بعضی از برگها در مقابل سطح تحتانی‬
‫بعضی از برگهای دیگر در مقابل هم قرار داشته امکان مشاهدۀ سطح زیرین برگها را نیز‬
‫فراهم آورد‪ .‬گلها قسمی بهصورت پراکنده نصب شوند که کامالً مشاهدهشده بتوانند‪.‬‬
‫هر صفحۀ که تحتفشار قرار داده میشود‪ ،‬بایست دارای شمارۀ شخص جمع کننده‬
‫باشد‪.‬‬
‫هنگام تحتفشار قرار دادن‪ ،‬نمونه در میان دو صفحۀ خشککننده یا جاذب گذاشته‬
‫میشود‪ .‬پیش از گذاشتن نمونۀ دومی یک صفحۀ چینخورده برای تهویه گذاشته میشود‪.‬‬
‫هنگامیکه نمونهها بهخوبی تنظیم شدند‪ ،‬بهوسیله ریسمان یا بند ویژه محکم بسته‬
‫میشوند؛ تا کامالً تحتفشار قرار بگیرد‪.‬‬

‫خشککردن نمونهها‬
‫بهترین روش برای خشککردن نمونه‪ ،‬قرار دادن دستگاه پرس در معرض شعاع‬
‫آفتاب است‪ .‬با در نظر داشت آبدار بودن و یا نبودن نمونه‪ ،‬کاغذ و مقواها چندین بار تعویض‬
‫میشوند تا مانع از پوپنک زدن و پوسیدن آن گردد‪ .‬با خشک شدن کامل نمونه‪ ،‬بندهای‬
‫دستگاه پرس سست میشوند‪.‬‬
‫در بعضی از مناطق جهان با استفاده از دستگاههای ویژه به خشککردن نمونهها‬
‫اقدام مینمایند؛ که بعضاً باعث تخریب نمونهها میگردد‪.‬‬

‫نصب کردن نمونهها (‪)Mounting‬‬


‫عملیۀ نصب نمودن نمونۀ خشکشده بر یک کاغذ سخت یا صفحۀ هرباریومی‬
‫(‪ )Herbarium sheets‬و نصب یک برچسب بر گوشۀ راست و پائینی این صفحه به نام‬
‫‪ Mounting‬یاد میشود‪ .‬ابعاد معیاری یک صفحۀ هرباریومی ‪11‬ر‪ 93‬در ‪91‬ر‪ 85‬سانتیمتر‬
‫است‪ .‬مقواهای سخت دستساخت‪ ،‬به حیث صفحههای هرباریومی استعمال میشوند‪.‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪42‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫قبل از نصب شدن‪ ،‬در صورت وجود گردوخاک و گل بر روی ریشه و یا ساقه و برگ‬
‫گیاه موردنظر‪ ،‬آن را با آب فراوان شستشو میدهیم و پسازآن اعضای خشکشده‪ ،‬یا آلوده‬
‫به آفت و بیماری را با قیچی جدا میکنیم‪ .‬همچنان نمونهها ضدعفونی شده‪ ،‬با مواد‬
‫کیمیاوی ویژه معامله میشوند تا از آلوده شدن بعدی آنها به آفتها جلوگیری شود‪ .‬با‬
‫استفاده از سرشهای باکیفیت عالی‪ ،‬نمونهها بر صفحههای هرباریومی نصب میشوند‪.‬‬
‫همچنان کاغذهای ویژۀ چسبدار نیز بهصورت عالوهگی استعمال میشوند‪.‬‬
‫بخشهای سست؛ نظیر‪ :‬دانهها‪ ،‬میوهها‪ ،‬گلها‪ ...‬و غیره) و اجزای جداشده از نمونه‪،‬‬
‫در داخل پاکتهای کاغذی گذاشتهشده بر عین صفحۀ هرباریومی نصــب میشوند‪ .‬از‬
‫دوختن یا نصب مجدد این اجزاء بهوسیلۀ نوارهای چسبدار جداً خودداری شود‪.‬‬

‫نصب برچسب بر یک نمونه‬


‫معموالً یک برچسب دارای ابعاد ‪1‬ر‪ 1‬در ‪1‬ر‪ 50‬سانتیمتر است که در کنار راست‬
‫بخش تحتانی یک صفحۀ هرباریومی نصب میشود‪ .‬این برچسب حاوی اطالعات دربارۀ‬
‫نمونۀ نصبشده بر صفحۀ هرباریومی است‪ .‬برای نگهداری نبات در هرباریوم‪ ،‬برچسب‬
‫دارای اهمیت فراوان بوده‪ ،‬حیثیت «کارت شناسایی» نبات را دارد‪ .‬اطالعات زیر بایست بر‬
‫یک برچسب ثبت گردد‪:‬‬
‫‪ Heading‬که نشاندهندۀ نام مؤسسه یا شخص در عین زمان حاوی نام ایالت و‬
‫کشور مربوطه است‪ ،‬نام خانوادۀ نبات‪ ،‬نام علمی نبات‪ ،‬نام محلی نبات‪ ،‬مکان‪ ،‬مسکن‬
‫طبیعی (‪ ،)Habitat‬نام جمعآوریکننده‪ ،‬شمارۀ کلکسیون‪ ،‬تاریخ جمعآوری و معلومات‬
‫اضافی؛ نظیر‪ :‬ساختمان برگ‪ ،‬گل‪ ،‬پوست ساقه‪ ،‬رنگ گل‪ ،‬کاربرد اقتصادی‪ ...‬و غیره‪.‬‬
‫این معلومات در اصطالح تکسانومی شرح گفته میشوند‪ .‬شرح مختصر شامل تنها آن‬
‫اوصاف تکسانومیک میشود که تکسا را از تکسای نزدیک آن جدا میسازد که به آن‬
‫اوصاف تشخیصی میگویند‪ .‬عملیۀ اجراشده تشخیص (‪ )Diagnosis‬نام دارد‪ .‬اوصاف‬
‫تشخیصیۀ یک تکسون‪ ،‬حدود آن را تعیین مینماید‪.‬‬
‫شرح بهصورت منظم (عادات زندهگی (‪ )Habits‬و طرز رشد‪ ،‬ساقه‪ ،‬برگها‪ ،‬گلها‪،‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪44‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫کاسبرگها (‪ ،)Sepals‬گلبرگها (‪ ،)Petals‬آلت تذکیر‪ ،‬آلت تأنیث‪ ،‬میوه ‪ ...‬و غیره) ترتیب‬
‫میشود‪ .‬برای هر صفت حالت خاصـی بیان میشود؛ برای مثال‪ :‬رنگ گل یک صفت است‬
‫و میشود که به حالتهای مختلف سرخ‪ ،‬زرد‪ ،‬سفید ‪ ...‬و غیره بوده باشد‪ ،‬یا شکل برگ که‬
‫بیضی‪ ،‬نوکدار و ‪ ...‬بوده باشد‪.‬‬
‫در تکسانومی نباتی‪ ،‬شرح با استفاده از اصطالحات ویژه برای هر صفت و یا حالت‬
‫صفت ثبت میشود تا دانشمند قادر به ثبت کامل اطالعات بوده‪ ،‬امکان مبادلۀ اطالعات با‬
‫دانشمندان دیگر فراهم آید‪ .‬ایجاد اینچنین فهرستی جامع و کامل موضوع کار تکسانومی‬
‫نباتی است‪.‬‬
‫بهطور عموم‪ ،‬پسازآن که نبات جمعآوری شد‪ ،‬در مکان خاصی به نام هرباریوم که‬
‫میتوان آن را مشابه باغ خشک دانست‪ ،‬نگهداری میشود‪ .‬هرباریوم مکانی است که‬
‫مجموعۀ منظم نمونههای نباتی در آن حفظ میشود‪ .‬معروفترین هرباریومهای جهان از‬
‫باغهای نبات شناسی آغازشده است‪ .‬باغهای نبات شناسی در ایجاد انگیزه برای دانشمندان‬
‫مفید است تا کارهای تحقیقاتی و سیستماتیک خود را گسترش دهند‪.‬‬
‫در هرباریوم‪ ،‬نمونهها بر اساس مقاصد متنوع مانند فایلوژنی ترتیب میگردند؛ اما‬
‫بهترین و قابلدسترسترین روش قرار دادن نمونهها در هرباریوم بر اساس حروف الفبا‬
‫است‪.‬‬

‫شناسایی نباتات‬
‫شناسایی پروسۀ اساسی طبقهبندی است‪ .‬ازنظر بیولوژی‪ ،‬شناسایی عبارت از تعیین‬
‫ردیف و موقعیت نبات در طبقهبندی است‪ .‬معموالً پروسۀ شناسایی شامل مقایسۀ مستقیم‬
‫یک نمونۀ ناشناخته (‪ )Unknown specimen‬با یک تکسون قبالً شناختهشده‪،‬‬
‫طبقهبندیشده و نامگذاری شده است‪ .‬همچنان این پروسه شامل استعمال کلیدهای‬
‫شناسایی میشود‪ .‬بهصورت خالصه میتوان شناسایی را چنین تعریف کرد‪:‬‬
‫‪ .i‬تعیین مشابهتها و اختالفها بین دو نمونه‪.‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪41‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .ii‬مقایسۀ مستقیم خصوصیات نمونۀ موردنظر با خصوصیات مطرحشده در کلیدها‬


‫به مقصد رسیدن به دریافت یک نام‪.‬‬
‫‪ .iii‬جایگزینی یک تکسون ناشناخته به یک موقعیت صحیح در یک سیستم‬
‫طبقهبندی معیاری‪.‬‬
‫روشهای شناسایی‬
‫شناسایی به شیوههای زیر صورت میگیرد‪:‬‬
‫‪ ‬از طریق مراجعه به هرباریوم و مقایسه نمونۀ ناشناخته با نمونههای هرباریومی‪.‬‬
‫‪ ‬مقایسۀ مشخصات یک نبات ناشناخته با مشخصات تحریر شدۀ یک تکسون‬
‫شناختهشده‪ .‬درواقع در این روش برای سهولت‪ ،‬نخست تکسونهای ممکنه در‬
‫نظر گرفته میشود و پسازآن نبات ناشناخته با مشخصات این تکسونها مقایسه‬
‫میشود‪.‬‬
‫‪ ‬با ارسال نمونه به دانشمند متخصص‪.‬‬
‫‪ ‬در سالهای آخر روش جدید تبادل اطالعات از طریق اینترنت مشاهده میشود‪.‬‬
‫شرح نباتات از نقاط مختلف دنیا در شبکه وجود دارد‪ .‬این توضیحات به شناسایی‬
‫نبات کمک میکنند‪ .‬تعدادی از فهرستهای الکترونیکی در فهرست‬
‫سرویسدهندهها موجود است‪ .‬دانشمندان از طریق اینترنت میتوانند به بسیار‬
‫سهولت باهم دیگر در تماس شده به حل مشکل بپردازند؛ تصاویر و توضیحات‬
‫نبات ناشناخته را در سایت شبکه گذاشته (‪ )Upload‬برای شناسایی آن از‬
‫دیگران کمک بگیرند‪ .‬این روش تازه در امر شناسایی با افزایش اعضا و افرادی‬
‫که در کل دنیا در این امر دخالت دارند رو به گسترش است‪.‬‬
‫‪ ‬با استفاده از انواع مختلف ادبیات تکسانومی؛ نظیر‪ :‬فلوراها‪ ،‬مونوگرافها و‬
‫کلیدهای شناسایی‪.‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪44‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫کتب تکسانومی‬

‫کتب مختلف تکسانومی‪ ،‬شرح و کلیدهای تکسانومیک دارند که برای شناسایی‬


‫مناسب و بهتر نباتات ناشناخته‪ ،‬مفیدند؛ بنابراین‪ ،‬کتابخانه مکان مهمی در فعالیتهای‬
‫تکسانومیک است و دانش موجود در کتب تکسانومی برای تحقیقات یک تکسانومیست‬
‫حیاتی است‪ .‬فهرست مراجع (‪ ،)Bibliographic reference‬ضمایم‪ ،‬فهرست اعالم یا‬
‫نمایه (‪ )Index‬و راهنماهای مختلف برای کمک به تکسانومیستها موجود است که در‬
‫کتب مربوط به تکسانومی و یا یک ناحیه جغرافیایی قرارگرفته است‪ .‬بعضی کتب مفید‬
‫تکسانومی عبارتاند از‪:‬‬
‫فلوراها‬

‫فلورا‪ ،‬فهرستی از نباتات با ناحیۀ جغرافیایی مشخص است که ممکن بهصورت‬


‫خالصه‪ ،‬ساده‪ ،‬دقیق و کامل باشد‪ .‬به مجموعه پوشش نباتی (‪ )Vegetation‬یک ناحیه‪،‬‬
‫شهر‪ ،‬یا کشور فلورای آن ناحیه گفته میشود‪ .‬گاهی فلورا به معنای عام به کتاب و یا‬
‫کتابهایی گفته میشود که حاوی شرح نباتات آن ناحیه است‪ .‬فلوراها معموالً از یک‬
‫سیستم طبقهبندی تابعیت میکنند و واحدهای بزرگ طبقهبندی؛ مانند‪ Order ،Family :‬و‬
‫‪ Class‬را مطابق آن سیستم در کنار یکدیگر قرار میدهند‪ .‬آنچه برای شناسایی یک نبات‬
‫الزم است‪ ،‬معموالً پیدا کردن جایگاه یک نبات در واحدهای طبقهبندی؛ مانند‪،Family :‬‬
‫‪ Genus‬و ‪ Species‬است‪ .‬هر فلورایی مطابق سیستم طبقهبندی خاص خود‪ ،‬نباتات آن‬
‫منطقه را در کنار یکدیگر قرار میدهد و در ابتدا با ارائه کلیدی جهت شناسایی خانوادههای‬
‫موجود در آن منطقه آغاز به شرح خانوادهها میکند‪ .‬شرح هر نبات شامل مشخصات‬
‫ظاهری آن به زبان فلورا (التین‪ ،‬انگلیسی‪ ،‬فرانسوی‪ )...‬نوشــــته میشود‪ .‬بهطور عموم‬
‫برای سهولت در دسترسی به نام نبات خاص پسازآنکه نام خانوادۀ آن مطابق کلید‬
‫مشخص شد‪ ،‬در آن خانواده به کلیدی برمیخوریم که راهنمای شناسایی جنس است و‬
‫پس از شرح جنس به کلیدی میرسیم که جهت شناسایی نوع نبات موردنظر ما مطرحشده‪،‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪46‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫با اطمینان میتوانیم نام علمی آن را بنویسیم‪ .‬فلوراها معموالً در نوشتن کلید از سبکهای‬
‫مختلفی تبعیت میکنند‪.‬‬
‫با توجه به محدوده و وسعت نواحی‪ ،‬فلوراهای مختلف وجود دارد‪:‬‬
‫فلورای محلی‪ :‬فلورای که مربوط به ناحیۀ جغرافیایی محدودی‪ ،‬یعنی ایالت‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫بخش‪ ،‬شهر‪ ،‬دره یا ناحیۀ کوهستانی کوچک است‪.‬‬
‫فلورای ناحیهیی‪ :‬این فلورا دربرگیرنده ناحیه جغرافیایی بزرگتر‪ ،‬معموالً کشوری‬ ‫‪‬‬
‫بزرگ یا یک ناحیۀ نبات شناسی است‪.‬‬
‫فلورای قارهیی‪ :‬که کل قاره را پوشش میدهد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫فلوراهای جامع (‪ :)Comprehensive treatment‬که مقیاس وسیعتری دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫گرچه‪ ،‬فلورای دنیا هنوز نوشتهنشده؛ ولی فعالیتهای مهمی درزمینۀ این هدف‬ ‫‪‬‬
‫کلی انجامشده است‪.‬‬
‫راهنماها (‪)Manuals‬‬

‫بررسی وسیعتر از فلورا است که همیشه کلیدهای شناسایی و شرح واژهنامه دارد؛ ولی‬
‫معموالً گروههای خاص و تخصصیافته نباتی را تحت پوشش قرار میدهد؛ مانند‪ :‬راهنمای‬
‫گیاهان پرورشی‪( ‬بیلی‪ ...)5383 ،‬و غیره‪ .‬تفاوت راهنما با مونوگرافها در این است که‬
‫مونوگرافها گروه تکسانومیک را بهصورت جزئیتر بررسی میکند‪.‬‬
‫مونوگرافها‬

‫بررسی جامعی از گروه تکسانومی‪ ،‬معموالً جنسهای خانواده بوده‪ ،‬تمام جزئیات‬
‫تکسانومی خانواده را عـــنوان میکند‪ .‬مونوگرافها شامل بررسی وسیع کتب و نیز‬
‫گزارشی از کار تحقیقی مؤلف است‪ .‬یک مونوگراف تمام اطالعات مربوط به نامگذاری‪،‬‬
‫‪ type‬های انتخابشده‪ ،‬کلیدها‪ ،‬توضیح کامل‪ ،‬نامهای مترادف (‪ )Synonymes‬کامل و‬
‫تصحیح نمونههای آزمایششده دارد‪.‬‬

‫‪ - Mannual of Cultivated Plants‬‬


‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪49‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫نسخۀ بازنگری شده (‪)Revision‬‬

‫نسخۀ بازنگری شده و اصالحشده جامعیت کمتری نسبت به مونوگرافها دارد‪.‬‬


‫مقدمه کمتر بوده‪ ،‬مروری خالصه دارد‪ .‬نسخۀ اصالحشده شامل همه مترادفهاست؛ اما‬
‫شرحها کوتاهترند و اغلب منحصر به ‪ Diagnosis‬است‪.‬‬
‫اجمال )‪(Conspectus‬‬

‫طرح خالصه و مؤثری از بازنگری است که در آن‪ ،‬همه تکسونها با تمام یا اکثر‬
‫مترادفها فهرست شده با ‪ Diagnosis‬کوتاه یا بدون ‪ Diagnosis‬هستند که محدودۀ‬
‫جغرافیایی آن نیز ذکر می شود‪.‬‬
‫تصاویر‪ ،‬اشکال )‪(Icones or Illustrations‬‬

‫معموالً تصاویر با تجزیه و تحلیل دقیق اجزا همزمان با متن در فلورذا ها و‬


‫مونوگرافها چاپ می شوند؛ اما گاهی به تنهایی چاپ شده به حیث وسیلۀ خوب شناسایی‬
‫اجرای وظیفه می نمایند ‪.‬‬

‫مجلهها‬

‫ازآنجاییکه فلوراها‪ ،‬راهنماها و مونوگرافها پس از پذیرفته شدن یک نمونۀ‬


‫تکسانومی انتشار مییابند و این ممکن است چندین دهه قبل از اصالحات آنها باشد‪.‬‬
‫مجلههای تکسانومیک میتوانند اطالعاتی دربارۀ نتایج تحقیقات انجامشده فراهم کنند‪.‬‬
‫اصالحات جدید در مورد تکسونهای که از یک ناحیه گزارششده است‪ ،‬تغییرات نامگذاری‬
‫و دیگر اطالعات تکسانومیک برای ادامۀ عمل ضروری است‪ .‬مجالت معمولی مرتبط با‬
‫تحقیقات تکسانومی عبارتاند از‪( Taxon :‬انجمن جهانی تکسانومی نباتی‪ ،‬برلیـــن)‪،‬‬
‫‪( Kew Bulletin‬باغهای گیاهشناسی سلطنتی کیو‪ ،‬لندن)‪Plant Systematic and Evolution ،‬‬

‫(دانمارک)‪( Botanical Journal of the Linnean Society ،‬لندن)‪Botanic Magazine ،‬‬


‫(توکیــو) و ‪( Systematic Botany‬نیویورک)‪.‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪11‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫فهرست اعالم‬

‫فهرستی از تکساهاست که بر اساس حروف الفبا مرتبشده‪ ،‬مرجع آنها نیز مشخص‬
‫است‪.‬‬
‫چکیده (‪)Synopsis‬‬

‫فهرستی از تکسونها به همراه شرح بسیار کوتاه و مختصر از آنها بوده‪ ،‬اغلب به‬
‫شکل کلید است‪.‬‬
‫فرهنگها‬

‫تعداد زیاد فرهنگها تاکنون به نشر رسیده که نهایت مفید میباشند‪.‬‬


‫کلیدهای شناسایی‬

‫کلیدهای تکسانومیک به تشخیص سریع نباتات ناشناخته کمک میکند‪ .‬آنها‪،‬‬


‫بخشهای مهم فلوراها‪ ،‬راهنماها‪ ،‬مونوگرافها و دیگر شکلهای به چاپ رسیده برای‬
‫تشخیص نباتات را تشکیل میدهند‪ .‬در سالهای آخر‪ ،‬روشهای تشخیصی شامل استفاده‬
‫از کلیدها بر اساس کارتها‪ ،‬جدولها و برنامههای کامپیوتری میشود‪ .‬این کلیدها بر‬
‫اساس اوصاف و خصوصیتهای ثابت و مطمئن بناشدهاند‪ .‬کلیدها‪ ،‬برای تشخیص مقدماتی‬
‫و سریع مفیدند و میتوانند از طریق مقایسه با توضیحاتی که در شناسایی قبلی تکسا‬
‫بهکاررفته است‪ ،‬تأیید گردد‪ .‬درگذشته‪ ،‬بهویژه در قرونوسطی‪ ،‬نباتات از طریق شرح و‬
‫تصاویر شناسایی میشدند‪ .‬در جریان قرن هفدهم‪ ،‬شناسایی نباتات از طریق شرح و‬
‫دیاگرامها صورت میگرفت‪ .‬اصطالح ‪ ،Key‬مشتق از اصطالح التین (‪ )Clavis‬بوده‪،‬‬
‫استفادۀ امروزی آن برای نخستین بار توسط دانشمند فرانسوی؛ المــــــــــــارک‬
‫(‪ 5188( Jean-Baptiste Lamarck‬تا ‪ ،))5339‬صورت گرفته است‪.‬‬
‫قبل از استفاده از کلیدها برای شناسایی نباتات‪ ،‬اوصاف زیر مطرح میشوند‪:‬‬
‫‪ .5‬طبیعت علفی یا چوبی و یکساله (‪ )Annual‬یا چندساله (‪ )Perennial‬بودن‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪10‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫نبات تعیــین میشود‪.‬‬


‫شکل برگ‪ ،‬آرایش برگی (‪ )Phyllotaxy‬و رگبندی (‪ )Venation‬آن یادداشت‬ ‫‪.9‬‬
‫میشود‪.‬‬
‫حضور یا عدم حضور و نوع گوشوارهگک (‪ )Stipule‬در جوانۀ جوان یادداشت‬ ‫‪.9‬‬
‫میشود‪.‬‬
‫رنگ شیرۀ نباتی‪( ‬شیر مانند یا رنگه) و اینکه در کدام بخش نبات وجود دارد‪،‬‬ ‫‪.8‬‬
‫یادداشت میشود‪.‬‬
‫چگونهگی پراکندهگی و پوشش سطحی نبات از قبیل مویکها‪ ،‬خارها (‪)Thorn‬‬ ‫‪.1‬‬
‫و یا ‪ Trichomes‬و غیره یادداشت میگردد‪.‬‬
‫گلها مشاهدهشده اجزای ساختمانی آن نامگذاری میشود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫تعداد و چگونهگی انتظام اعضای تذکیر و تأنیثی شمار میشود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫حضور یا عدم حضور پوشش گل (‪ )Perianth‬و انتظام آن یادداشت میشود‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫دیده شود که آیا اعضای تذکیر و تأنیثی از همدیگر جدا هستند و یا اینکه باهم‬ ‫‪.3‬‬
‫دیگر جوشخورده هستند؟‬
‫یادداشت شود که آیا ‪ Pappus‬و ‪ Epicalyx‬وجود دارد؟‬ ‫‪.50‬‬
‫یادداشت شود که آیا دیسکهای ترشحکنندۀ شهد در گلها وجود دارد؟‬ ‫‪.55‬‬
‫تعیین شود که گلها دارای تقارن شعاعی (‪ )Actinomorphic‬و یا تقارن دو‬ ‫‪.59‬‬
‫طرفی (‪ )Zygomorphic‬هستند‪.‬‬
‫تعداد و نوع اتصال آلت تذکیر یادداشت شود‪.‬‬ ‫‪.59‬‬
‫تعداد آلت تأنیث‪ Style ،‬و کالله (‪ )Stigma‬شمارش شود‪.‬‬ ‫‪.58‬‬
‫مقطع عرضی تخمدان تهیهشده‪ ،‬تعداد ‪ ،Locules‬تعداد تخمهها (‪ )Ovules‬و‬ ‫‪.51‬‬
‫همچنان چگونهگی ‪ Placentation‬مشاهده شود‪.‬‬
‫مقطع طولی گل تهیهشده؛ موقعیت تخمدان و جوش خوردن پوشش گل‬ ‫‪.51‬‬

‫‪ - sap‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪11‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫یادداشت شود‪.‬‬
‫‪ .51‬تعداد ‪ Carpels‬تعیین شود‪.‬‬
‫بر اساس ترتیب ویژهگیهایی که در باال تذکر داده شد و کاربرد کلیدها‪ ،‬دو نوع کلید‬
‫تشخیصی وجود دارد‪:‬‬
‫‪ ‬کلیدهای دوشاخه (‪.)Single access or Sequential eys‬‬
‫‪ ‬کلید چند راهه ()‪.)Multi-access (Polyclaves‬‬
‫کلیدهای دوشاخه‬

‫این کلیدها بر اساس ویژهگیهای مهم و واضح یعنی اوصاف تشخیصی‪ ،‬پایهریزی‬
‫شدهاند و چنین کلیدهایی‪ ،‬کلیدهای تشخیصی (‪ )Diagnostic keys‬هستند‪ .‬اغلب کلیدها‬
‫بر اساس یک جفت صفت ثابت؛ اما متضاد پایهریزی میشوند (مثالً چوبی در برابر علفی)‬
‫که به آنها کلیدهای دوشاخهیی دوبخشی (‪ )Dichotomous Key‬میگویند‪.‬‬
‫هر یک از اوصاف متضاد توسط یک جمله به نام راهنما (‪ )Lead‬نمایش داده‬
‫میشود‪ .‬تا جایی که امکان دارد جمالت راهنما با کلمات مشابه آغاز میشوند‪ .‬دو جملۀ‬
‫راهنما تشکیل جفت (‪ )Couplet‬را میدهند‪ .‬راهنماها‪ ،‬دندانهدار یا شمارهدار بوده میتوانند‪.‬‬
‫شناسایی از طریق انتخاب یکی از راهنماها صورت میگیرد؛ راهنمای که بهتر به موجود‬
‫زنده موردنظر مطابقت کرده بتواند انتخاب میشود‪.‬‬
‫اغلب کلیدها مصنوعی (‪ )Artificial‬یا کاربردی (‪ )Practical‬هستند‪ ،‬به این معنی‬
‫که گروهبندی زنجیرهیی کلید‪ ،‬عمداً گروههای طبیعی را نمایش نمیدهند‪ .‬هدف آنها‬
‫شناسایی آسان و مؤثر یک تکسون‪ ،‬با عدم تشویش در مورد طبقهبندی آنها به گروههای‬
‫دیگر است‪.‬‬
‫بهندرت یک کلید طبیعی یا فایلوژنتیک بوده میتواند‪ .‬در کلیدهای طبیعی بیشتر‬
‫اوصاف تخنیکی نا هویدا استعمال میشوند؛ به همین دلیل‪ ،‬این کلیدها کمتر مفید هستند‪.‬‬
‫برای استعمال کلیدهای دوشاخه بایست یک تعداد اقدامات احتیاطی در نظر گرفته‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪11‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شود‪ .‬مهمترین آن مطالعه کامل تمام بخشهای راهنماست‪ ،‬قبل از اتخاذ تصمیم در مورد‬
‫اینکه نبات با کدامیک از راهنماها بهصورت بهتر تطابق کرده است‪ ،‬هیچگاه تنها به مطالعه‬
‫راهنمای اولی اکتفا نکنید؛ باوجوداینکه به نظر آید که این راهنما مطابقت مناسب دارد‪.‬‬
‫شاید راهنمای دومی مطابقت بهتر داشته باشد‪ .‬هرگاه پس از مطالعۀ هر دو راهنما به این‬
‫نتیجه رسیدید که انتخاب بهترین مشکل است؛ بایست هر دو راهنما مطرح شوند‪.‬‬
‫دو یا بیشتر امکانات بهدستآمده بایست با توضیحات‪ ،‬تصاویر یا نمونهها مقایسه و‬
‫بعداً تصمیم الزم انتخاب گردد‪ .‬بهصورت عموم کلیدهای دوراهه به دو شکل یافت‬
‫میشوند‪:‬‬
‫‪ .I‬کلیدهای دندانهیی (‪ )Indented or Yoked key‬که در آنها هر یک از‬
‫‪ Couplet‬از حاشیۀ صفحه به یکفاصلۀ معین دندانه پیدا میکنند‪ .‬یک نمونه از کلیدهای‬
‫دندانهیی در زیر بهصورت شناسایی ‪ 1‬جنس معمولی خانوادۀ آالله (‪ )Ranunculaceae‬که‬
‫شامل ‪ Aquilegia ،Anemone ،Clematis ،Ranunculus‬و ‪ Delphinium‬میشود‪،‬‬
‫معرفیشده است‪:‬‬
‫میوه‪ ،‬گروهی از‪ ، Achenes‬گلها فاقد ‪Spur‬‬
‫گلبرگها وجود ندارد‬
‫کاسبرگها معموالً ‪ ،8‬فاقد ‪Clematis....... Involucre‬‬
‫کاسبرگها معموالً ‪ ،1‬حاوی ‪Anemone..............................Involucre‬‬
‫گلبرگها موجودند‪Ranunculus............................................................‬‬
‫میوۀ ‪ Follicles‬گلها دارای ‪Spur‬‬
‫‪ ،1 Spurs‬گلها منظم‪Aquilegia.........................................................‬‬
‫‪ ،5 Spur‬گلها نامنظم‪Delphinium....................................................‬‬

‫‪ .II‬کلیدهای دوبندی یا موازی (‪ )Bracket or Parallel key‬که در آنها غالباً دو‬


‫‪ Couplet‬در کنار یکدیگر و بهعین فاصله از حاشیۀ صفحه بهصورت سطرهای متوالی قرار‬
‫دارند‪ .‬در آخر هر سطر کلید‪ ،‬یک عدد و یا نام مربوط به ‪ Couplet‬قرار دارد‪ .‬یک نمونه از‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪12‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫کلیدهای دوبندی در زیر آورده شده است که در آن ‪ 1‬جنس خانوادۀ ‪Ranunculaceae‬‬


‫معرفیشده است‪:‬‬
‫(‪ )5‬میوه‪ ،‬گروهی از ‪ ،Achenes‬گلها فاقد ‪)9( ...........................Spur‬‬
‫(‪ )5‬میوه‪ ،‬گروهی از ‪ ،Follicles‬گلها حاوی ‪)8( ........................Spur‬‬
‫(‪ )9‬فاقد گلبرگ‪)3( .................................................................................‬‬
‫(‪ )9‬دارای گلبرگ ‪Ranunculus.....................................................................‬‬
‫(‪ )9‬معموالً ‪ 8‬کاسبرگ؛ فاقد ‪Clematis.......................................Involucre‬‬
‫(‪ )9‬معموالً ‪ 1‬کاسبرگ؛ دارای ‪Anemone..................................Involucre‬‬
‫(‪1 Spurs )8‬؛ گلها منظم‪Aquilegia.................................................‬‬
‫(‪5 Spur )8‬؛ گلها نامنظم‪Delphinium..............................................‬‬

‫در مثال باال در کنار راست ‪ Couplet‬شمارۀ آن و در پایان جمله شمارۀ مآخذ تحریر‬
‫شده است‪ .‬هنگام کار‪ ،‬هنگامیکه راهنماهای یک ‪ Couplet‬را دقیقاً مطالعه کردیم و در‬
‫آخر جمله به یک شماره برخوردیم‪ ،‬فوراً درمییابیم که شاید نبات موردنظر با توضیحات‬
‫‪ Couplet‬شماره مذکور مطابقت داشته باشد‪.‬‬
‫کلید چند راهه یا چندگانه‬

‫این نوع کلید فاقد درجهبندی است‪ .‬اوصاف بسیاری را میتوان انتخاب کرد‪ .‬کسی‬
‫که از این اوصاف اســـتفاده میکند حتی اگر اطالعاتی کافی در مورد بعضی از آنها‬
‫نداشته باشد‪ ،‬میتواند نبات را شناسایی کند‪ .‬این کلیدها حاوی فهرستی از تعداد زیاد‬
‫حالتهای اوصاف است که استعمال کننده میتواند آنها را با نمونه مطابقت دهد‪ .‬بر‬
‫اساس اینکه حالت اوصاف زیادی انتخابشدهاند؛ تکسون صحیح با تعداد قلیلی از امکانات‬
‫تعیینشده میتواند‪ .‬امروزه‪ ،‬اکثریت کلیدهای چند راهه از طریق برنامههای کامپیوتری اجرا‬
‫میشوند‪ .‬ارزشمندی بزرگ کلیدهای چند راهه در مقایسه به کلیدهای دوراهه‪ ،‬این است‬
‫که آنها اجازه میدهند اطالعات محدود و کوچک ارائه شوند؛ برای مثال‪ :‬هنگامیکه یک‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪14‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫کلید دوراهه صرف اوصاف گلها را لیست مینماید‪ ،‬سودمندی آن در مواجه با نباتات فاقد‬
‫گل تقلیل مییابد‪ .‬درحالیکه یک کلید چند راهه عالوه بر اوصاف گلها‪ ،‬حاوی تعداد زیاد‬
‫اوصاف از ریشه‪ ،‬ساقه‪ ،‬برگ‪ ،‬میوه و دانه است؛ بنابراین‪ ،‬کلید چند راهه میتواند نمونههایی‬
‫را که یک یا چند صفت را نداشته باشند نیز شناسایی نمایند‪.‬‬
‫ارزشمندی دوم کلید چند راهه این است که هرگاه نمونه بهطور کامل شناساییشده‬
‫نتواند‪ ،‬شناسایی آن به کمک کمترین اوصاف ممکن میگردد‪ .‬یگانه مورد غیر ارزشمندی‬
‫کلیدهای چند راهه غیرقابلدسترس بودن آن است؛ زیرا این کلید برای تعداد قلیلی از‬
‫گروههای تکسانومی تحریر شده است‪ .‬شناسایی ممکن است بدون وجود همۀ اوصاف برای‬
‫استفادهکننده انجام شود‪ .‬در این روشهای شناسایی‪ ،‬اغلب از کارتهای سوراخدار‬
‫(‪ )Punched cards‬اســتفاده میشود‪ .‬دو شکل اساسی کارتهای سوراخدار وجود دارد‪:‬‬
‫‪ )9‬کارتهای داری سوراخ در لبهها‬

‫در این نوع کلیدها یک کارت برای هر تکسون وجود دارد که ترکیبی از اوصاف‬
‫تکسون ویژه را نشان میدهد‪ .‬هر مشخصه توسط یک سوراخ در لبههای کارت موردنظر‬
‫نشان داده میشود‪ .‬هنگامیکه یک تکسون دارای یک مشخصۀ ویژه باشد‪ ،‬سوراخ بهوسیلۀ‬
‫بریدهگی به بیرون باز میشود‪ .‬برای شناسایی واقعی و دقیق یک نمونه‪ ،‬فهرستی از‬
‫مشخصههای نمونۀ ناشناخته تهیهشده‪ ،‬برای هر مشخصۀ که نمونه دارا است‪ ،‬سوراخ به‬
‫بیرون بازمیگردد‪.‬‬
‫کلیه کارتهای موردنیاز در یک بسته با یکدیگر نگهداری میشوند‪ .‬یک سوزن به‬
‫یکی از سوراخهای که مشخصۀ تکسون موردنظر را نمایش میدهد داخل میگردد‪ .‬بعداً‪،‬‬
‫سوزن بهطور افقی بهسوی باال و پایین حرکت داده میشود‪ .‬درنتیجه کارتهای مربوط به‬
‫کلیه تکسونهای که دارای این مشخصه هستند از بسته پایین میافتند‪ .‬کارتی که بر‬
‫سوزن باقی میماند‪ ،‬مربوط به تکسونی است که فاقد این مشخصه است‪ .‬کارتهایی که‬
‫پایین افتادهاند دوباره جمع شده و عملیۀ باال چندین بار تکرار میشود؛ تا سرانجام یک‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪11‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫کارت از سوزن پایین افتد‪ .‬تکـسونی که مشخصههای آن بر این کارت تحریر شده‪،‬‬
‫شناسایی صحیح تکسون ناشناخته است‪.‬‬
‫مشخصهها‪ ،‬همانطور که در شکل ‪ 5-9‬نشان دادهشدهاند‪ ،‬از بخشهای متنوع‬
‫انتخابشده میتوانند‪.‬‬

‫شکل ‪ 5-9‬کارت سوراخدار در لبه‪.‬‬

‫‪ )2‬کارتهای دارای سوراخ در بدنۀ اصلی‬

‫این کلیدها به این دلیل به آن نام یاد میشوند که سوراخها بهصورت قطارها در پیکرۀ‬
‫اصلی کارت ایجاد میگردند‪ .‬هر کارت به یک مشخصه (حالت صفت) اختصاص داده میشود‪.‬‬
‫برای نشان دادن موقعیت استندرد هر تکسون‪ ،‬شمارههایی بر کارتها‪ ،‬چاپ میگردند‪ .‬هرگاه‬
‫یک تکسون حاوی مشخصۀ باشد که در کارت تذکر دادهشده باشد‪ ،‬موقعیت آن ســــوراخ‬
‫میگردد‪.‬‬
‫برای شناسایی دقیق‪ ،‬همانند روش باال‪ ،‬فهرستی از مشخصههای تکسون ناشناخته تهیه‬
‫میشود و کارتهای مقتضی انتخاب میشوند‪ .‬هنگامیکه کلیه کارتهای که حاوی‬
‫مشخصههای تکسون ناشناخته میباشند‪ ،‬یکی باالی دیگری گذاشته شدند‪ ،‬پس از سوراخ‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪14‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫نمودن‪ ،‬تکسونی که حاوی کلیه مشخصههای موردنظر باشد‪ ،‬سوراخی را در کلیه کارتها نشان‬
‫خواهد داد‪ .‬موقعیت سوراخ بر کارت شناسایی درست تکسون را ارائه مینماید‪.‬‬

‫خالصۀ فصل‬
‫نخستین گام‪ ،‬کار عملی در طبقهبندی تهیۀ نمونهها است‪ .‬بایست نباتات از طبیعت به‬
‫شیوۀ مناسب جمعآوری و به البراتوار (هرباریوم) منتقل گردند‪ .‬قبل از اینکه نبات از زمین‬
‫جدا شود؛ بایست مشخصات محیطزیست آن یادداشت گردد‪ .‬بعداً با رعایت اصول علمی‬
‫خشکشده‪ ،‬سپس موردمطالعه قرار گیرند‪.‬‬
‫کارهای انجامشدۀ تکسانومیک بهطور عموم بهصورت اسناد چاپی؛ نظیر‪:‬‬
‫مونوگرافها‪ ،‬مجلهها‪ ،‬راهنماها و فلوراها ارائه میشوند‪ .‬این آثار برای معرفی نباتات حاوی‬
‫شرح و تصاویر هستند‪ .‬مهمترین خصوصیت عمدۀ آثار تکسانومیک که در باال از آن‬
‫یادکردیم داشتن کلیدهای ویژه است که از آنها هم به هدف تمرین و ممارست و هم‬
‫برای تهیۀ فلوراها استفاده میشود‪ .‬معموالً نمونههای ناشناخته از طریق کلیدها شناسایی‬
‫میشوند‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪ .5‬مظفریان‪ ،‬ولیاهلل‪ .5913 .‬ردهبندی گیاهان‪ .‬تهران‪ :‬انتشارات امیرکبیر‪.‬‬
‫‪2. Prithipalsing. (2010). An Introduction to Biodiversity (2nd ed.).‬‬
‫‪New Delhi: Anne Books. Pvt. Ltd.‬‬
‫فصل سوم‪ :‬تهیۀ نمونه و شناسایی‬ ‫‪16‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) است‪.‬‬ ‫‪ )5‬در کلیدهای موازی شمارهیی که در آخر جمله تذکر داده میشود‪ ،‬شمارۀ (‬
‫) است‪.‬‬ ‫‪ )9‬شناسایی عبارت از تعیین حدود درست برای یک (‬
‫‪ )9‬فهرستی از اوصاف و حالتهای صفت یک تکسون که توسط جمالت بیان میشونـــــــــد (‬
‫) است‪.‬‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫( ) ‪ .5‬اغلب کلیدها طبیعی هستند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬کتابهای راهنما توسط اصطالح ‪ Index‬معرفی میشوند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬تعیین یک نام برای یک نمونۀ ویژه‪ ،‬متناسب به سیستم قبولشده‪ ،‬از وظایف شناسایی است‪.‬‬
‫پرسشهای انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬کلیدهایی شناسایی که در آنها دو کوپلیت در کنار یکدیگر تحریر میشوند‪ ،‬به کدامیک از نامهای‬
‫زیر یاد میشوند؟‬
‫‪Punched Cards Keys )d .Indented key (c Polyclave key )b Bracket key(a‬‬
‫‪ .9‬کلیدهای سوراخدار بهطور عموم به یکی از مقاصد زیر استعمال میشوند‪:‬‬
‫‪ )a‬تهیۀ فلوراها‪ )b .‬تهیۀ مونوگرافها‪ )c .‬تمرین در مؤسسات تحصیلی‪ )d .‬هر سه مقصد فوق‪.‬‬
‫‪ .9‬بهترین و قابلدسترسترین روش‪ ،‬قرار دادن نمونهها در هرباریوم بر اساس‪:‬‬
‫‪ (a‬حروف الفبا است‪ ( b .‬فایلوژنی است‪ (c .‬تاریخ جمعآوری است‪ (d .‬شباهتهای ظاهری است‪.‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬

‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) کلیدهای چند راههاند‪.‬‬ ‫‪( .5‬‬ ‫‪Actinomorphic‬‬
‫‪Polyclave‬‬
‫) تقارن شعاعی یک گل را نمایش میدهد‪.‬‬ ‫‪( .9‬‬ ‫‪Acotyledones‬‬
‫) پوشش گل را به این نام یاد میکنند‪.‬‬ ‫‪( .9‬‬ ‫‪Perianth‬‬
‫فصل چهارم‬

‫طبقهبندی سلسلهمراتب‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬با ساختمان طبقهبندی سلسلۀ مراتب آشنا شوید‪.‬‬
‫‪ .9‬فرق بین طبقه و گروه را بدانید‪.‬‬
‫‪ .9‬با مشخصات طبقات طبقهبندی سلسلۀ مراتب آشنا شوید‪.‬‬
‫‪ .8‬مشخصات نوع و طبقات باالتر از آن را بدانید‪.‬‬

‫هرگاه سیستم مناسب گروهبندی (‪ )Grouping‬نباتات وجود نمیداشت اطالعات‬


‫امروزی درزمینۀ بیشتر از چهارصد هزار نوع نبات موجود روی زمین فراهمشده نمیتوانست‪.‬‬
‫معیارهای اولیه برای طبقهبندی باهم دیگر مشابه بوده‪ ،‬عبارت از اوصاف مصنوعی‪،‬‬
‫مورفولوژی کلی‪ ،‬فایلوژنی یا روابط فنتیک میباشند‪.‬‬
‫در گام نخست‪ ،‬موجودات بر اساس بعضی از مشابهتها به گروههـــــــــا‬
‫(‪ )Taxonomic groups or Taxa‬تنظیم میشوند‪ .‬این گروهها به ترتیب باهم یکجا‬
‫شده گروههای بزرگتر و کاملتر را ایجاد مینمایند‪ .‬این پروسه ادامه مییابد تا تمام‬
‫موجودات زنده در یک گروه بزرگ و فراگیر جا میگیرند‪ .‬این گروهها بر اساس‬
‫فراگیریشان تنظیم میشوند؛ تکسون با کمترین فراگیری در قاعده و تکسون با‬
‫بیشترین فراگیری در رأس قرار میگیرند‪.‬‬
‫بعداً این گروههای ساختهشده‪ ،‬تنظیمشده به طبقهها و یا ردیــــــــفهای‬
‫(‪ )Category or Ranks‬متنوع اختصاص داده میشوند که دارای سلسلۀ مراتب منظم‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسلهمراتب‬ ‫‪41‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫(‪ )Taxonomic hierarchy‬میباشند‪ .‬فراگیرترین گروه به بلندترین طبقه (بهطور‬


‫عموم یک ‪ )Division‬و گروه با کمترین فراگیری به پایینترین طبقه (معموالً یک‬
‫‪ ،)Species‬اختصاص داده میشود‪.‬‬
‫نامهای اختصاص دادهشده به گروههای تکسانومیک؛ شاخص طبقهیی است که‬
‫در آن قرارگرفتهاند‪ .‬نامهای؛ نظیر‪ Rosales :‬و ‪ Malvales‬به طبقۀ ‪ Order‬و‬
‫‪ Rosaceae‬و ‪ Malvaceae‬به طبقۀ ‪ Family‬تعلق دارند‪ .‬هنگامیکه همه گروهها به‬
‫طبقهها تعلقگرفته نامگذاری شدند‪ ،‬پروسۀ طبقهبندی تکمیل میشود‪ ،‬یا اینکه‬
‫ساختمان تکسانومیک (‪ )Taxonomic structure‬فراگیرتر ین گروه به انجام رسیده‬
‫است‪.‬‬
‫به دلیل تنظیم سلسلهمراتب طبقههایی که گروهها به آنها تعلقگرفتهاند؛‬
‫طبقهبندی انجامشده به نام طبقهبندی سلسلۀ مراتب (‪)Hierarchical classification‬‬
‫یاد میشوند‪ .‬این مفــهوم طبقهها‪ ،‬گروهها و ساختمان تکسانومیک بهصورت جعبه در‬
‫داخل جعبه یا به شکل ‪ Dendrogram‬نمایش دادهشده میتواند (شکل ‪.)5-8‬‬

‫شکل ‪ .5-8‬روش دندروگرام برای نشان دادن سیستم سلسلۀ مراتب‪.‬‬

‫گروههای تکسانومیک‪ ،‬طبقهها و ردیفها‬


‫گروههای تکسانومیک‪ ،‬طبقهها و ردیفها اجزای جداییناپذیر طبقهبندی سلسلۀ‬
‫مراتب هستند‪ Rosa alba .‬به معنی رز سفید یک ‪ Species‬بوده‪ Rosa ،‬یک ‪Genus‬‬
‫است‪ .‬اگرچه‪ ،‬در مفهوم (‪ )Concept‬و کاربرد تفاوت وجود دارد‪ .‬طبقهها‪ ،‬مشابه‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسله مراتب‬ ‫‪40‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫قفسههای (‪ )Shelves‬یک الماری بوده‪ ،‬هنگامیکه خالیاند کدام چیزی را بیان‬


‫نمیکنند‪ .‬هنگامیکه چیزی در آنها گذاشته شود معنی و مفهوم پیدا میکنند؛ مانند‪:‬‬
‫قفسۀ کتابها‪ ،‬قفسۀ بازیچهها و یا قفسۀ لباسها‪.‬‬
‫بهاینترتیب‪ ،‬طبقهها‪ ،‬مصنوعی و ذهنی بوده‪ ،‬کدام اساس واقعی یا رابطۀ عینی‬
‫با طبیعت ندارند‪ .‬طبقهها‪ ،‬در سلسلۀ مراتب و در ارتباط با طبقههای دیگر دارای‬
‫موقعیت (‪ )Position‬مشخص میباشند؛ اما هنگامیکه یک گروه به یک طبقۀ‬
‫مشخص تعلق میگیرد‪ ،‬از همدیگر جداییناپذیر شده‪ ،‬طبقه تعریف مشخص مییابد؛‬
‫زیرا اکنون حاوی چیز واقعی که در طبیعت وجود دارد‪ ،‬است‪.‬‬
‫کلمۀ ‪ Genus‬کدام معنی مشخص را نمایش نمیدهد؛ اما جنس ‪ Rosa‬مطالب‬
‫زیادی را بیان میکند‪ .‬ما اکنون قادر به صحبت کردن در رابطه به ‪ Rosa‬هستیم‪ .‬در‬
‫واقعیت امر بهاستثنای معنی دستوری کدام تفاوت دیگر بین طبقه و ردیف وجود ندارد‪.‬‬
‫بدین ترتیب‪ Rosa ،‬به طبقه ‪ Genus‬تعلق داشته‪ ،‬دارای ردیف ‪ Genus‬است‪ .‬هرگاه‬
‫طبقهها شبیه قفسهها هستند؛ ردیفها شبیه تیغههای جداکنندۀ قفسهها از یکدیگر‬
‫میباشند (شکل ‪.)9-8‬‬

‫شکل ‪ .9-8‬گردآوری سلسلهمراتب گروههای تکسانومیک مطابق با سیستم سلسلۀ‬


‫مراتب که بهصورت روش جعبه در جعبه نشان دادهشده است‪.‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسلهمراتب‬ ‫‪41‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫از طرف دیگر‪ ،‬گروههای تکسانومیک عبارت از موجودات مختلف زنده در‬
‫طبیعت میباشند‪ .‬درواقع‪ ،‬با تعلق گرفتن آنها به یک طبقه و تهیۀ یک پسوند‬
‫مناسب برای نام آنها؛ موقعیت مشخص آنها را در سیستم طبقهبندی سلسلهمراتب‪،‬‬
‫تعیین کردهایم؛ برای مثال‪ Rosaceae :‬با پسوند‪ -aceae‬یک ‪ Family‬را نشان‬
‫میدهد‪ .‬بعضی از مشخصههای مهم سیستم طبقهبندی سلسلۀ مراتب ازاینقرارند‪:‬‬
‫طبقههای باالیی سلسلۀ مراتب با گروههای فراگیر و طبقههای پایینی‬ ‫‪‬‬
‫سلسلۀ مراتب توسط گروههای کمتر فراگیر پر میشوند‪،‬‬
‫نباتات نه بهصورت طبقهها؛ بلکه بهصورت گروهها تصنیف میشوند‪ .‬به یاد‬ ‫‪‬‬
‫داشته باشید که یک نبات عضو چندین گروه تکسانومیک است که هر یک‬
‫از این گروهها به یک طبقۀ تکسانومیک متعلقاند؛ اما خود نبات به هیچیک‬
‫از طبقههای تکسانومیک تعلق ندارد‪ .‬گیاه جمعآوریشده از زمین شاید به‬
‫نــام ‪ Poa annua‬که به طبقۀ نوع اختصاص داده میشود‪ ،‬شناسایی‬
‫گردد‪ .‬این نبات یک عضو ‪( Poa‬که به طبقۀ جنس اختصاص داده‬
‫میشود)‪( Poaceae ،‬که به طبقۀ خانواده اختصاص داده میشود) و‬
‫طبقههای دیگر است؛ اما گفته نمیتوانیم که این نبات متعلق به طبقه نوع‬
‫است‪،‬‬
‫شاید یک تکسون متعلق به تکساهای دیگر بوده باشد؛ اما تنها متعلق به‬ ‫‪‬‬
‫یک طبقه است؛ برای مثال‪ Urtica dioica :‬عضو ‪،Urticaceae ،Urtica‬‬
‫‪ Urticales‬و تکساهای دیگر است؛ اما این نبات تنها متعلق به طبقۀ نوع‬
‫است‪،‬‬
‫ردیفها‪ ،‬از ردیفهای تحتانی ساخته نمیشوند؛ برای مثال‪ :‬ردیف ‪Family‬‬ ‫‪‬‬
‫از ردیف ‪ Genus‬ساختــه نمیشود؛ زیرا صرف یک ردیف ‪ Genus‬وجود‬
‫دارد‪.‬‬
‫اوصاف مشترک اعضای یک تکسون که در طبقۀ پایینی قرار دارد‪ ،‬اوصاف‬ ‫‪‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسله مراتب‬ ‫‪41‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تکسون فوقانی را نیز نشان میدهد؛ بنابراین‪ ،‬اوصاف مشترک تمام اعضای‬
‫نوع ‪Brassica‬؛ اوصاف جنس ‪ Brassica‬را نیز تشکیل میدهد‪ .‬اوصاف‬
‫مشترک جنس ‪ Brassica‬و جنسهای دیگر اوصاف تشخیصیۀ خانوادۀ‬
‫‪ Brassicaceae‬را تشکیل میدهد‪ .‬به یاد داشته باشید؛ گروههای باالیی‬
‫سیستم سلسلۀ مراتب با گروههای پایینی اوصاف مشترک کمتر دارند‪.‬‬
‫تکساهای؛ نظیر‪ Magnoliopsida :‬صرف از طریق اوصاف ترکیبی از‬
‫همدیگر تفکیک میشوند و کدام صفت تشخیصیۀ معین وجود ندارد‪ .‬به‬
‫همین دلیل‪ ،‬دو مشیمهییها از یک مشیمهییها از طریق داشتن دو مشیمه‪،‬‬
‫گلهای پنج جزئی‪ ،‬رگبرگهای مشبک و انساج انتقالی حلقهوی تفکیک‬
‫میشوند‪.‬‬

‫بهکارگیری طبقهها‬
‫طبقههای تکسانومیک دارای ارزش نسبی بوده‪ ،‬یک طبقۀ خالی کدام ارزش‬
‫نداشته قابلتعریف نیست‪ .‬مرحلۀ بسیار مهم در پروسۀ طبقهبندی‪ ،‬قرار دادن یک‬
‫تکسا به یک طبقۀ معین است‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬این ضروری است تا بدانیم که برای‬
‫قرار دادن یک تکسا در یک طبقه کدام اوصاف از آن تکسا در نظر گرفته میشود؟‬
‫تنها با استفادۀ مناسب از مفهوم طبقه است که سیستم سلسلۀ مراتب قابلفهم‬
‫میشود‪ .‬در اینجا مفاهیم کلی طبقههای سیستم سلسلۀ مراتب را به بررسی‬
‫میگیریم‪:‬‬

‫مفهوم نوع‬
‫تعریفهای متعددی از نوع ارائهشده است که شرح همۀ آنها بیهوده خواهد‬
‫بود‪ .‬بعضی از تعریفهای مهم موجود در این زمینه‪ ،‬در اینجا موردبررسی قرار‬
‫میگیرد‪:‬‬
‫نوع یک «مفهوم» است‪ .‬مفاهیم توسط مغز انسان ساخته میشوند و‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسلهمراتب‬ ‫‪42‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫ازآنجاییکه انسان بهصورت متفاوت از همدیگر فکر میکنند؛ پس تعریفهای‬


‫مختلفی از نوع نیز به میان آمده میتواند‪ .‬از طرف دیگر یک «مفهوم» دارای یک‬
‫تعریف سادۀ قابلقبول نیست‪.‬‬
‫برای نبات شناسان کلمۀ ‪ Species‬دارای معانی مختلف است‪ .‬بر اساس‬
‫تعریف ‪« :ICBN‬نوع عبارت از واحد مناسب تصنیف است که با استفاده از تمام‬
‫اطالعات قابلدسترس صورت میگیرد»‪.‬‬
‫ازنظر بیولوژی کلمۀ نوع دارای دو معنی است‪:‬‬
‫‪ .5‬نوع‪ ،‬گروهی از افراد موجودات طبیعی است که شامل یک واحد تکاملی‬
‫میباشند‪.‬‬
‫‪ .9‬نوع‪ ،‬یک طبقه در داخل سلسلۀ مراتب تکسانومیک است که توسط قوانین‬
‫متنوع نامگذاری ساخته میشود‪.‬‬
‫به اساس تعریفهای متعددی که توسط دانشمندان برای نوع ارائه گردیده‬
‫است‪ ،‬سه مفهوم برای نوع به وجود میآید‪:‬‬
‫‪ .5‬مفهوم زبانی نوع (‪.)Nominalistic species concept‬‬
‫‪ .9‬مفهوم تکسانومیک نوع (‪.)Taxonomic species concept‬‬
‫‪ .9‬مفهوم بیولوژیک نوع (‪.)Biological species concept‬‬
‫‪ .9‬مفهوم زبانی نوع‬
‫برای نامگذاری همه موجودات باید به نوع مراجعه شود‪ .‬نوع با چنین مفهومی توسط‬
‫زبان رسمی و معمول مربوطه و نه برحسب ویژهگی موجودات آن تعریف میشود‪ .‬این‬
‫مفهوم‪ ،‬نوع را بهعنوان یک طبقه در تکسانومی سلسلۀ مراتب موردبررسی قرار میدهد و‬
‫این امر ممکن است به یک نام خاص در سیستم نامگذاری دو نامی مربوط باشد‪.‬‬
‫این مفهوم فرض مینماید که خواص طبیعی کلیه موجودات زنده در داخل‬
‫تنوعپذیری (‪ )Variability‬آنها قرار دارد‪ .‬طرفداران این نظریه میپندارند که درواقع‪،‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسله مراتب‬ ‫‪44‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫صرف افراد وجود دارند و نه انواع‪ .‬به عقیده طرفداران این نظریه‪ ،‬سرحدات واقعی بین انواع‬
‫و تکسونهای باالیی مصنوعی بوده‪ ،‬بیشتر از یک میثاق چیزی دیگر نیستند‪.‬‬
‫این مفهوم ازنظر منطقی گویاست؛ ولی ازنظر علمی نامربوط است؛ زیرا هدف نهایی‬
‫قرار دادن یک گروه خاص از افراد در یک نوع است‪.‬‬
‫‪ .9‬مفهوم تکسانومیک نوع‬
‫مفهوم تکسانومیک نوع شامل سه مفهوم جداگانۀ زیر میگردد‪:‬‬
‫‪.Typological species concept .i‬‬
‫‪( Morphological species concept .ii‬در بعضـــی منابــــع‬
‫‪ Taxonomic species concept‬آمده است)‪.‬‬
‫‪.Morphogeographical species concept .iii‬‬
‫‪ .i‬مفهوم تایپ شناسی نوع‪ :‬این مفهوم برای اولین بار توسط جان ری‬
‫پیشنهاد شد و سپس توسط لینه در کتابی زیر عنوان اساس نبات شناسی‬
‫(‪ )Critica botanica‬که در سال ‪ 5191‬نشر شد‪ ،‬گسترش یافت‪ .‬لینه معتقد بود‪:‬‬
‫«اگرچه بین انواع اختالفها وجود دارد؛ اما انواع تغییرناپذیر (‪)Fixity of species‬‬
‫بوده‪ ،‬بهوسیلۀ خداوند (ج) خلقشدهاند»‪ .‬نوع مطابق این مفهوم به معنی گروهی از‬
‫افراد است که توالد و تناسل حقیقی دارند و محدودیتهایی در اختالفهای آنها‬
‫وجود دارد‪ .‬لینه در اواخر زندهگی خود از نظریۀ ثبات انواع عدول نموده‪ ،‬متقاعد‬
‫شد که یک نوع از طریق دورگهسازی (‪ )Hybridization‬به میان آمده میتواند‪.‬‬
‫او تصور نمود که در زمان خلقت‪ ،‬تعداد زیاد جنسها و افراد خلق شدند‪ .‬اینها در‬
‫جریان زمان با افراد دیگر تزویج نموده‪ ،‬باعث به میان آمدن انواع جدید شدند‪.‬‬
‫گاهی‪ ،‬این انواع با انواع دیگر از عین جنس تزویج نموده‪ ،‬واریتهها (‪)Varieties‬‬
‫را به وجـود میآورند‪ .‬مفهوم تایپ شناسی را نباید با مفهوم تایپ سازی‬
‫(‪ )Typification‬اشتباه کرد که یک روش در نامگذاری است و نامهایی برای‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسلهمراتب‬ ‫‪41‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫گروههای تکسانومیک تهیه مینماید‪.‬‬


‫‪ .ii‬مفهوم مورفولوژیک نوع‪ :‬عقیدۀ ثبات انواع‪ ،‬نخست توسط المارک و سپس‬
‫داروین به چالش کشانیده شد‪ .‬داروین (‪ )5313‬تغییرپذیری پیوسته‪ ‬و‬
‫اختالفهای ناپیوسته‪‬را تشخیص داد‪ .‬او مفهوم نوع تکسانومیک خود را بر‬
‫اساس مورفولوژی انکشاف داده به نام مفهوم نوع مورفولوژیکی‬
‫(‪ )Morphological species concept‬یادکرد‪ .‬بر اساس این مفهوم‪« :‬نوع‬
‫بهعنوان مجموعۀ افراد با ویژهگیهای مورفولوژی مشترک است که از‬
‫مجموعههای افراد دیگر با کمک تعداد ویژهگیهای مورفولوژی ناپیوسته متفاوت‬
‫میشود»‪.‬‬
‫‪ .iii‬مفهوم مورفوژیوگرافیک نوع‪ )5390( Du Rietz :‬مفهوم تکسانومیک نوع‬
‫را مطابق با نقش پراکندهگی جغرافیایی انواع تغییر داد و مفهوم انواع مورفولوژی‬
‫– جغرافیایـی (‪ )Morpho-geographical species concept‬را انکشاف داد‪.‬‬
‫بر اساس این مفهوم‪« :‬نوع عبارت از کوچکترین جمعیت است که با توجه به‬
‫اختالفهای ناپیوسته در سلسلههای‪ Biotypes‬بهصورت دائمی از‬
‫جمعیتهای دیگر جدا میشوند‪ .‬جمعیتهای که بهعنوان انواع مجزا‬
‫شناختهشدهاند و در نواحی جغرافیایی مجزا ایجاد میشوند بهطورمعمول حتی‬
‫درزمانی که با یکدیگر رشد میکنند ثابت باقی میمانند»‪.‬‬
‫تایپ مـــــورفــــولـــوژی و مـــــورفـــــولـــــوژی‪ -‬جــــغرافیایـــی‬
‫(‪ )Morphological and morpho-geographical types‬انواع تکسانومیک توسط‬

‫‪ -‬تغییرپذیری‪ ،‬زمانی پیوسته ( ‪ )Continuous or Clinal variation‬بوده میتواند که افراد یک‬


‫جمعیت به دلیل داشتن اختالفهای جزئی دریکی از اوصاف ویژۀ خود قابل تجرید از دیگران باشند‬
‫(یعنی اختالفها تدریجی و بدون انقطاع باشد)‪.‬‬
‫‪ -‬در تغییرپذیری گسسته (‪ ،)Discontinuous variation‬بین دو جمعیت شکافی وجود داشته‬
‫هر یک از جمعیتها بهوسیلۀ صفت ویژه از دیگری تنوع نشان میدهد‪.‬‬
‫‪ -‬گروهی از موجودات زنده که دارای ساختار ژنتیکی همانند هستند‪.‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسله مراتب‬ ‫‪44‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تکسانومیستها پذیرفتهشده است‪ ،‬بهرغم اینکه آنها اطالعاتی از ژنتیک‪ ،‬بیولوژی سلول و‬
‫مالیکیول‪ ،‬بومشناسی و ‪ ...‬به دست میآورند؛ اما معتقدند که باید حدود انواع را با توجه‬
‫بهویژهگیهای مورفولوژی آنها تعیین کرد‪.‬‬
‫‪ .2‬مفهوم بیولوژیکی نوع‬
‫مفهوم بیولوژیکی نوع برای نخستین بار توسط ‪ ،)5313( Mayr‬انکشاف داده شد‪ .‬او‬
‫نوع را چنین تعریف کرد‪« :‬گروههای حقیقی و بالقوه از جمعیتهای طبیعی که از طریق‬
‫تزویج نژادهای مختلف به میان آمده ازنظر تولیدمثل از گروههای مشابه مجزا میباشند»‪.‬‬
‫در این مفهوم مسایل زیر مهم تلقی میشود‪:‬‬
‫اساس وراثتی اختالفها (تنوع)‪.‬‬ ‫‪.I‬‬
‫مِکانیزم تولیدمثلی‪.‬‬ ‫‪.II‬‬
‫دورگهسازی‪.‬‬ ‫‪.III‬‬
‫مِکانیزم جدایی‪.‬‬ ‫‪.IV‬‬

‫انواع بیولوژیک دو مشخصۀ مهم زیر را به نمایش میگذارند‪:‬‬


‫‪ .5‬توالد و تناسل بین افراد جمعیت‪.‬‬
‫‪ .9‬مجزا بودن از جمعیتهای انواع دیگر ازنظر توالد و تناسل‪.‬‬
‫‪ Valenine‬و ‪ )5313( Love‬که ازجملۀ بیوسیستماتیستها شمار میشوند ابراز‬
‫داشتند‪« :‬میتوان نوع را توسط اصطالح تبادل جن (‪ )Gene exchange‬تعریف کرد»‪.‬‬
‫هرگاه دو جمعیت در تحت شرایط طبیعی یا مصنوعی بهطور آزادانه قادر به تبادل جن‬
‫باشند؛ گفته میشود این دو‪ ،‬همنوع (‪ )Conspecific‬بوده‪ ،‬متعلق به یک نوع هستند‪ .‬از‬
‫طرف دیگر هرگاه دو نوع در شرایط طبیعی و مصنوعی قادر به مبادلۀ آزادانۀ جن نبوده‪،‬‬
‫ازنظر توالد و تناسل از یکدیگر جدا باشند؛ آنها بهطور خاص جدا از یکدیگر تلقی میشوند‪.‬‬
‫این مفهوم چندین ارزشمندی دارد‪:‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسلهمراتب‬ ‫‪46‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .5‬این مفهوم واقعی بوده‪ ،‬معیارهای مشابه برای گروههای دیگر نباتات نیز قابل‬
‫تطبیق است‪.‬‬
‫‪ .9‬این مفهوم پایههای علمی دارد؛ زیرا هرگاه جمعیت جدایی تولیدمثلــــــــــی‬
‫(‪ )Reproductive isolation‬نشان دهد‪ ،‬اختالفهای مورفولوژیک باهم‬
‫مخلوط نمیشوند‪ .‬حتی اگر انواع در عین منطقه زندهگی نمایند‪.‬‬
‫‪ .9‬این مفهوم از تجزیهوتحلیل ویژهگی به میان آمده است و نیاز به تجربه و تکرار‬
‫ندارد‪.‬‬
‫در اول‪ ،‬این مفهوم برای حیوانات انکشاف داده شد؛ زیرا حیوانات ازنظر جنسی از‬
‫همدیگر متفاوت بوده‪( Polyploidy ،‬حالتی است که در آن فرد یا سلول بیشتر از حالت‬
‫عادی ‪ ،Diploid‬یک یا بیشتر کروموزوم دارد) در آنها نادر است‪.‬‬
‫هنگامیکه این مفهوم بر نباتات تطبیق گردید‪ ،‬یک تعداد مشکالت به وجود آمد‪:‬‬
‫اکثر نباتات تنها از طریق تکثر جسمی تکثیر مییابند؛ ازاینرو مفهوم جدایی‬ ‫‪‬‬
‫تولیدمثلی در آنها دیـده نمیشود‪.‬‬
‫بهطورمعمول‪ ،‬جدایی تولیدمثلی تحت شرایط البراتواری و معموالً زراعـتی‬ ‫‪‬‬
‫اثبات میشود‪ .‬این امر ممکن است مربوط به جمعیتهای وحشی نباشد‪.‬‬
‫تغییرات ژنتیکی باعث اختالفهای مورفولوژیکی شده‪ ،‬سرحدات تولیدمثلی به‬ ‫‪‬‬
‫وجود میآورد که انجام این عمل معموالً همزمان صورت نمیگیرد‪ .‬انــــواع‬
‫‪ Salvia mellifera‬و ‪ S. apiana‬ازنظر مورفولوژی از یکدیگر مجزا هستند؛‬
‫اما جدایی تولیدمثلی ندارند‪ .‬این انواع به نام ‪ Compilospecies‬یاد میشوند‪.‬‬
‫برخالف اینها‪ Gilia inconspicua ،‬و ‪ G. transmontana‬ازنظر‬
‫تولیدمثلی از هم جدا بوده‪ ،‬ازنظر مورفولوژی باهم شبیه هستند‪ .‬اینچنین انواعی‬
‫به نام نوع پنهان یا نامرئی (‪ )Sibling species‬شناخته میشوند‪.‬‬
‫باروری و عقیمی در جمعیتهای ‪ Allopatric‬صرف ازنظر تئوری باارزش‬ ‫‪‬‬
‫است‪.‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسله مراتب‬ ‫‪49‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ‬انجام تجارب باروری‪ -‬عقیمی (‪ )Fertility-sterility‬مشکل و وقتگیر است‪.‬‬


‫‪ ‬پیدایش سرحدات تولیدمثلی به معنی تولیدمثل بدون القاح (‪)Apomixis‬‬
‫نیست‪.‬‬
‫‪ ‬اطالعات ژنتیکی و تجربی الزم برای تعداد کمی از انواع وجود دارد‪.‬‬
‫‪ ،)5310( Stebbins‬با ترکیب این دو مفهوم بیان داشت‪« :‬نوع شامل جمعیتهایی‬
‫است که از یکدیگر توسط ناپیوستهگیهای کامل در نمونههای اختالفها جدا گردیدهاند و‬
‫این جدایی اساس ژنتیکی را کسب کرده است‪ .‬این جمعیتها با مِکانیزمهای جداسازی‬
‫(انواع مختلف) ممکن است در نواحی مشابه (‪ )Sympatric species‬یا نواحی مختلف‬
‫(‪ )Allopatric species‬به وجود آیند»‪.‬‬
‫خوشبختانه‪ ،‬اگرچه مفاهیم تکسانومیک و بیولوژیکی‪ ،‬بر اصول مختلف استوارند‪،‬‬
‫نوعی که توسط یکی از مفاهیم شناخته میشود‪ ،‬در اغلب موارد‪ ،‬باعث آزمایش انواع دیگر‬
‫شده میتواند‪.‬‬

‫مفهوم تکاملی نوع‬


‫این مفهوم توسط ‪ ،)5318( Meglitseh‬سیمپسون (‪ )5315‬و ‪،)5313( Wiley‬‬
‫انکشاف داده شد‪ .‬در اینجا زادوولد بین افرادی که تولیدمثل جنسی دارند‪ ،‬جزئی مهم در‬
‫پیوستهگی انواع است‪ .‬این مفهوم با تعداد وسیعی از روشهای تولیدمثل هماهنگ است‪.‬‬
‫‪ )5313( Wiley‬تعریف کرد‪« :‬یک نوع تکاملی یک خط از جمعیتهای فرزندان‬
‫اجدادی (‪ )Lineage‬است که هویت خود را با ‪ Lineage‬های دیگر حفظ نموده‪ ،‬مسیر‬
‫تکاملی و سرنوشت تاریخی خود را دارد»‪ .‬این مفهوم بسیاری از مشکالت مفهوم نوع‬
‫بیولوژیکی را ندارد‪ Lineage .‬یک سلسله از جمعیتهاست که صرف تاریخ گذشتۀ این‬
‫جمعیتها را بیان میکند؛ نه جمعیتهای دیگر را‪.‬‬
‫تشابه انواع‪ ،‬بر سیستمهای شناسایی (‪ )Recognition systems‬استوار است که در‬
‫سطوح مختلف عمل مینماید‪ .‬در انواعی که تولیدمثل جنسی دارند‪ ،‬این سیستمها شامل‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسلهمراتب‬ ‫‪61‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تفاوتهای فنوتایپی (‪ ،)phenotypic variations‬رفتاری و بیوشیمیایی میشود‪ .‬در انواعی‬


‫که تولیدمثل غیرجنسی دارند اختالفهای فنوتایپی و ژنوتایپی تشابه انواع را حفظ‬
‫مینماید‪ .‬در انواعی که بهصورت جنسی و غیرجنسی تولیدمثل مینمایند‪ ،‬ممکن است‬
‫شباهت ناشی از نقش ایکالوژیکی بوده باشد‪.‬‬
‫ردیفهای که در داخل نوع قرار دارند (‪)Infraspecific ranks‬‬
‫در بسیاری از کارهای علمی‪ ،‬نوع واحد اساسی طبقهبندی بوده‪ ،‬تکساهای که در‬
‫داخل نوع قرار دارند مطرح نیستند‪ .‬باوجودآن‪ ،‬در بسیاری از فلوراهای آسیا‪ ،‬اروپا و امریکا‬
‫تکساهای ‪ Subspecies‬وجود دارند‪ .‬کود بینالمللی نامگذاری نبات شناسی (‪ )ICBN‬پنج‬
‫ردیف داخل نوع را معرفی کرده است‪:‬‬
‫‪(Variety ، Subspecies‬التین ‪( Form ،Subvariety ،)Varietas‬التین‬
‫‪ )Forma‬و ‪ .Subform‬از این جمله ‪ Variety ، Subspecies‬و ‪ Form‬در این کتب‬
‫استفادهشدهاند‪:‬‬
‫‪ Subspecies ،)5390( ،Du Rietz ‬را جمعیتی از ‪ Biotypes‬مختلف که‬
‫کموبیش نواحی مجزایی را اشغال میکنند‪ ،‬تعریف میکند‪ .‬این جمعیتها ازنظر‬
‫مورفولوژی از هم جدا هستند؛ ولی قدرت آمیزش بین خود را دارند‪ .‬اینها به‬
‫دلیل جدایی جغرافیایی انواع‪ ،‬در مناطق جغرافیایی مختلف به حیث ‪Subspecies‬‬
‫زندهگی مینمایند‪.‬‬
‫‪ Variety ،)5390( Du Rietz ‬را جمعیتی از چندین بیوتایپ بومی یک نوع‬
‫تعریف میکند‪ .‬معموالً‪ ،‬اصطالح ‪ Variety‬برای جمعیتهای که ازنظر‬
‫مورفولوژی با یکدیگر متفاوتاند و ناحیۀ جغرافیایی محدودی را اشغال میکنند‪،‬‬
‫اطالق میشود‪ .‬ناحیۀ ‪ Variety‬محدودتر و ناحیۀ ‪ Subspecies‬وسیعتر است‪.‬‬
‫‪ ،Form ‬شکل ناپیوسته و پراکندۀ ویژهگیها و اوصاف قابلتشخیص است که‬
‫اهمیت کمی در تکسانومیدارد‪ .‬این اختالفها اندک و بهطور تصادفی رخ‬
‫میدهند‪.‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسله مراتب‬ ‫‪60‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫مفهوم جنس‬
‫جنس عبارت از طبقۀ باالتر از نوع در طبقهبندی سلسلۀ مراتب است که توسط‬
‫‪ ICBN‬قبولشده باشد‪.‬‬
‫جنس‪ ،‬نشاندهندۀ گروهی از انواع کامالً مربوط به هم است‪ .‬به نظر ‪Rollins‬‬
‫(‪« :)5319‬وظیفۀ مفهوم جنس نزدیک کردن انواع بر اساس خصوصیات فایلوژنتیک و قرار‬
‫دادن انواع مشابه در سیستم طبقهبندی عمومی است»‪.‬‬
‫‪ ،)5311( Mayer‬جنس را بهعنوان یک طبقۀ تکسانومیک شامل یک نوع یا گروهی‬
‫از انواع ‪ Monophyletic‬میشناسد که از جنسهای دیگر بهوسیلۀ یک ناپیوستهگی قطعی‬
‫(‪ )Decided discontinuouing‬جدا میشوند‪.‬‬
‫معیارهای زیر برای شناسایی جنس رعایت میشوند‪:‬‬
‫‪ .5‬جنس بایست یک واحد فایلوژنتیک بوده‪ ،‬انواع تشکیلدهندۀ آن‬
‫‪ Monophyletic‬باشند‪ .‬ماهیت گروه بایست توسط اطالعات ژنتیک سلولی و‬
‫جغرافیایی و در ارتباط با مورفولوژی تعیین شود‪.‬‬
‫‪ .9‬جنس باید واحد اکولوژیک باشد؛ یعنی انواع تشکیلدهندۀ آن بهعین شکل‬
‫زندهگی نموده‪ ،‬با قلمرو اکولوژیک (‪ )Ecologic niches‬توافق داشته باشند؛‬
‫برای مثال‪ :‬جنس ‪ Utricularia‬شامل ‪ 910‬نوع میشود که تمام آنها‪ :‬الف)‬
‫نباتات حشرهخوار هستند و ب) نباتاتیاند که قادر به زندهگی درجاهایی هستند‬
‫که اندازۀ نایتروژن در آنها کم است‪.‬‬
‫‪ .9‬جنسها باید از روی مجموعهیی از اوصاف گوناگون طبیعی شناسایی شوند؛ نه‬
‫بر اساس یک صفت واحد و یا مصنوعی و از جنسهای دیگر توسط اختالفهای‬
‫ناپیوسته بهاندازۀ کافی جدا بوده باشد؛ برای مثال‪ :‬در جنس ‪Rannunculus‬‬
‫گلها دارای تقارن شعاعی بوده‪ ،‬میوه گروهی از ‪ Achenes‬است درحالیکه در‬
‫جنس ‪ Delphinium‬گلها دارای تقارن دوطرفه بوده‪ ،‬میوهها ‪ Follicle‬است‪.‬‬
‫‪ .8‬جنس اندازۀ مشخصی ندارد‪ .‬گاهی یک نوع دارد (‪)Monotypic genus‬؛ مانند‪:‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسلهمراتب‬ ‫‪61‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ Leitneria‬و گاهی نیز بیش از ‪ 9000‬نوع دارد؛ مانند‪ .Senicio :‬تنها معیار این‬
‫است که بین دو جنس فاصله و شکاف وجود داشته باشد؛ اما جنس هنگامی یک‬
‫تکسون طبیعی است که حاوی حد مناسب انواع (‪ 30‬تا ‪ )500‬بوده باشد‪ .‬هرقدر‬
‫تعداد انواع تشکیلدهندۀ جنس بیشتر باشد؛ به همان اندازه تعداد اوصافی که این‬
‫انواع را به هم مرتبـط میسازد کمتر خواهد شد‪.‬‬
‫مفهوم خانواده‬

‫برخالف مفاهیم نوع و جنس‪ ،‬در مورد مفهوم خانواده اطالعات کمی وجود دارد‪.‬‬
‫خانواده عبارت از طبقۀ باالتر از جنس در طبقهبندی سلسلۀ مراتب است که توسط ‪ICBN‬‬
‫قبولشده باشد‪ .‬خانواده نیز گروهی از جنسهای نزدیک و مرتبط به یکدیگر است‪ .‬خانواده‪،‬‬
‫طبقۀ تکسانومیک است که ممکن فقط یک جنس داشته باشد؛ مانند‪،Podophyllaceae :‬‬
‫‪ ...Hypocoaceae‬و غیره و یا از چندین جنس تشکیلشده باشد؛ مانند‪.Asteraceae :‬‬
‫خانواده بایست از خانوادههای دیگر از طریق مشخصات ناپیوسته جداشده باشد‪.‬‬
‫گل و میوه آنقدر از اثر تغییرات محیطی متأثر نشده ازجملۀ اعضای مفید در‬
‫طبقهبندی نباتات دانهدار میباشند‪ .‬در موجودات زنده؛ مانند‪ :‬الجی و فنجی عالوه بر‬
‫اوصاف جسمی‪ ،‬سایتولوژی و بیوشیمی در تعیین سرحدات فامیلی نقش عمده را بازی‬
‫میکند‪ .‬خانوادهها را به دودسته تقسیم میکنند‪:‬‬
‫‪ .5‬خانوادههای قابلتعریف (‪ :)Definable families‬این خانوادهها بهصورت‬
‫مستقل وجود داشته و بهصورت واضح از همدیگر جدا بوده‪ ،‬تکسای طبیعی‬
‫هستند‪ .‬این خانوادهها تعداد زیاد جنسها را در بردارند که به دلیل داشتن‬
‫صفتهای معمولی و مشترک بهسختی قابلشناسایی هستند؛ مانند‪ :‬گروههای‬
‫طبیعی ‪ Umbellifera ،Crucifera ،Legume‬و ‪ Gramineae‬که در این‬
‫اواخر حیثیت خانواده را دریافتهاند‪ ،‬قرنها توسط تکسانومیستها استفادهشدهاند‪.‬‬
‫‪ .9‬خانوادههای توصیف ناشدنی (‪ :)Indefinable families‬خانوادههایی هستند که‬
‫اوصاف مشترک زیاد داشته بهآسانی قابلتشخیص نیستند‪ .‬تعداد جنسهای‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسله مراتب‬ ‫‪61‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تشکیلدهندۀ آنها کم بوده‪ ،‬بهآسانی قابلتشخیص هستند‪.‬‬

‫خالصۀ فصل‬
‫هرگاه سیستم مناسب گروهبندی نباتات وجود نمیداشت اطالعات امروزی درزمینۀ‬
‫بیشتر از ‪9‬ر‪ 5‬میلیون نبات موجود روی زمین فراهمشده نمیتوانست‪.‬‬
‫در گام نخست‪ ،‬موجودات بر اساس بعضی از مشابهتها به گروهها تنظیم میشوند‪.‬‬
‫این گروهها به ترتیب باهم یکجا شده گروههای بزرگتر و کاملتر را ایجاد مینمایند‪.‬‬
‫این پروسه ادامه مییابد تا تمام موجودات زنده در یک گروه بزرگ و فراگیر جا‬
‫میگیرند‪ .‬این گروهها بر اساس فراگیریشان تنظیم میشوند؛ تکسون با کمترین‬
‫فراگیری در قاعده و تکسون با بیشترین فراگیری در رأس قرار میگیرند‪.‬‬
‫بعداً این گروههای ساختهشده‪ ،‬تنظیمشده به طبقهها و یا ردیفهای متنوع‬
‫اختصاص داده میشوند که دارای سلسلۀ مراتب منظم میباشند‪ .‬فراگیرترین گروه به‬
‫بلندترین طبقه (بهطور عموم یک ‪ )Division‬و گروه با کمترین فراگیری به پایینترین‬
‫طبقه (معموالً یک ‪ ،)Species‬اختصاص داده میشود‪.‬‬
‫به دلیل تنظیم سلسلهمراتب طبقههایی که گروهها به آنها تعلقگرفتهاند؛‬
‫طبقهبندی انجامشده به نام طبقهبندی سلسلۀ مراتب یاد میشوند‪ .‬این مفهوم طبقهها‪،‬‬
‫گروهها و ساختمان تکسانومیک بهصورت جعبه در داخل جعبه یا به شکل نمودار‬
‫درختی نمایش دادهشده میتواند‪.‬‬
‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪ .5‬هیئت مؤلفان‪ .5913 .‬زیستشناسی عمومی (گیاهی و جانوری)‪ .‬تهران‪ :‬مرکز نشر‬
‫دانشگاهی‪.‬‬
‫‪2. Sivarajan, V. V. (1992). Introduction to the principles of plant‬‬
‫‪taxonomy (2nd ed.). New Delhi: Oxford & IBH Publishing Co.‬‬
‫‪Pvt. Ltd.‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬طبقه بندی سلسلهمراتب‬ ‫‪62‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) باشند‪.‬‬ ‫‪ .5‬انواع تشکیلدهندۀ جنس بایست (‬
‫) را میدهند‪.‬‬ ‫‪ .9‬گروهی از انواع کامالً مربوط به هم تشکیل ردیف (‬
‫‪ .9‬شیوۀ ویژۀ تولیدمثل در نباتات و بعضی حیوانات است که نیازی به القاح ندارد ( ) است‪.‬‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫( ) ‪ .5‬طبقهها از طبقههای پایینی به وجود آمده نمیتوانند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬خانوادۀ یک جنسی وجود ندارد و خانواده باید حتماً از چندین جنس به وجود آیند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬جنسها باید از روی مجموعهیی از اوصاف گوناگون شناسایی شوند‪.‬‬
‫پرسشهای انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬در سیستم طبقهبندی سلسلۀ مراتب‪ ،‬ردیف با کمترین اندازۀ فراگیری عبارت از‪:‬‬
‫‪ Family)a‬است‪ Order ) b .‬است‪ Species (c .‬است‪ Genus )d .‬است‪.‬‬
‫‪ .9‬کدامیک از اعضای زیر نباتی در تعیین سرحدات ردیف خانواده نقش دارد؟‬
‫‪ )d‬ساقه‬ ‫‪ )c‬گل و میوه‬ ‫‪ )b‬دانه‬ ‫‪ )a‬ریشه‬
‫‪ .9‬نوع عبارت از مجموعهیی از افراد است که دارای‪:‬‬
‫‪ (a‬سرحدات جغرافیایی مشخص هستند‪ )b .‬قابلیت تکثیر از طریق تزویج با یکدیگر هستند‪.‬‬
‫‪ (d‬سه مشخصۀ فوق است‪.‬‬ ‫‪ (c‬جد مشترک هستند‪.‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) جدایی تولیدمثلی را نشان میدهد‪.‬‬ ‫(‬
‫) جمعیتهایی اند که ازنظر مورفولوژی متفاوتاند و‬ ‫(‬
‫‪Monotypic genus‬‬
‫‪Variety‬‬
‫ناحیۀ جغرافیایی محدودی را اشغال میکنند‪ ،‬استعمال میشود‪.‬‬ ‫‪Reprpductive isolation‬‬
‫) جنسی است که دارای یک نوع است‪.‬‬ ‫(‬
‫‪Ecologic niches‬‬
‫فصل پنجم‬

‫نامگذاری‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬نامگذاری را تعریف کرده‪ ،‬تفاوت بین نامهای معمولی و نامهای علمی را‬
‫درک کنید‪،‬‬
‫‪ .9‬ارزش نامگذاری علمی را بیان کنید‪.‬‬
‫‪ .9‬قوانین بینالمللی نامگذاری علمی را بشناسید‪.‬‬
‫‪ .8‬اهمیت حق اولیت در نامگذاری و حق مؤلف را تشخیص دهید‪.‬‬

‫نامگذاری (‪ )Nomenclature‬عبارت از تعیین نام مناسب برای یک نبات یا یک‬


‫تکسون است‪ .‬عمالً نامگذاری پس از شناسایی صورت میگیرد‪ .‬چون پس از شناسایی‬
‫نمونۀ ناشناخته‪ ،‬مؤلف میتواند نام صحیح علمی (‪ )Scientific name‬را برایش انتخاب‬
‫نموده‪ ،‬به کاربرد‪ .‬نام علمی یک تکسون عبارت از یک واژه یا ترکیبی از واژههاست که‬
‫توسط آنها تکسون شناخته میشود‪.‬‬
‫نباتات‪ ،‬در نقاط مختلف دنیا نامهای معمولی (‪)Vernacular or Common names‬‬
‫مختلفی داشته میتوانند؛ ولی تنها استفاده از نامهای صحیح علمی دربرگیرندۀ شناسایی و‬
‫نامگذاری آنها میشود؛ زیرا استفاده از نامهای معمولی مشکلهای زیر را به وجود‬
‫میآورد‪:‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪61‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫انواع شناختهشده نام محلی ندارند‪.‬‬ ‫‪‬‬


‫نام محلی تنها در یکزبان کاربرد دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫نامهای محلی اطالعاتی دربارۀ قرابت تکسا نمیدهند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫در نباتاتی که دارای پراکندهگی وسیع هستند‪ ،‬برای یک نوع چندین نام وجود‬ ‫‪‬‬
‫دارد‪.‬‬
‫اغلب دو یا چند نوع غیرمشابه نام مشترک دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫قرنها نامهای نباتات چند نامی (‪ )Polynomial‬بودهاند؛ یعنی این نامها از بیشتر از‬
‫دو نام (عبارات توصیفی متشکل از دوازده واژه) در یک ردیف ترکیب گردیده بود‪.‬‬
‫ازآنجاییکه این اصول نامگذاری بسیار پیچیده و پرزحمت بود کسپار بوهن (‪ ،)5199‬سیستم‬
‫نامگذاری دو نامی (‪ )Binomial system‬را ابداع نمود و بعداً لینه تصمیم گرفت تا سیستم‬
‫فوق را انکشاف دهد‪ .‬او این نظریه را در اثر مشهورش زیر نام انواع نباتـــــــی‬
‫(‪ )Species plantarum‬که در سال ‪ 5119‬نشر گردید‪ ،‬طرح نمود‪ .‬دانشمندان این تاریخ را‬
‫به حیث آغاز نامگذاری علمی پذیرفتهاند‪ .‬در این سیستم‪ ،‬نام علمی یک موجود زنده که‬
‫درواقع نام نوع آن نیز است‪ ،‬از دو کلمۀ التین و یا التینی شده تشکیلشده است‪:‬‬
‫اسم جنس (‪.)Generic(Single genus) name‬‬ ‫‪‬‬
‫پسوند نوع (‪.)Specific epithet‬‬ ‫‪‬‬

‫بنابراین‪ ،‬پیاز‪ Allium cepa ،‬نام گرفت‪ .‬در این نام ‪ Allium‬اسم جنس و‬
‫‪ cepa‬پسوند نوع است‪.‬‬

‫قوانین بینالمللی نامگذاری نباتی‬


‫قوانین نامگذاری (‪ )Codes‬نباتی برای نخستین بار در آثار لینه تحت عنوانهــای‬
‫‪ )5191( Critica Botanica‬و ‪ ،)5115( Philosophia Botanica‬مطرح گردیدهاند‪.‬‬

‫‪ -‬سیستمی از واژهها‪ ،‬شکلها و عالمهها که برای نمایش بعضی مفاهیم ویژه استخدام میشوند‪.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪64‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اولین تالش جدی برای طرح قوانین عمومی برای نامگذاری نباتی توســــــــط‬
‫دی کاندول در سال ‪ 5359‬با نشر کتاب ‪Theorie elementaire de la botanique‬‬
‫صورت گرفت که در آن قوانین نامگذاری نباتی بهصورت مفصل توضیح گردید‪ .‬این قوانین‬
‫توسط فرزندش الفونس دیکاندول تعدیل و تقویتشده‪ ،‬در اثرش به نام قوانین نامگذاری‬
‫نباتی (‪ )Lois de la nomenclature botanique‬منتشر گردید‪ .‬قوانین مذکور در اولین‬
‫کنگرۀ بینالمللی نبات شناسی (‪ )IBC‬که در پاریس (‪ )5311‬دایر شد و به کود گذاری‬
‫پاریس (‪ )Paris code‬مشهور است‪ ،‬مطرح و پس از بحث و تبادلنظر‪ ،‬به حیث راهنما‬
‫برای نامگذاری قبول گردید‪.‬‬
‫کود گذاری پاریس موردقبول اکثریت دانشمندان قرار نگرفته‪ ،‬دانشمندان آمریکایی‬
‫در سال ‪ 5339‬کود جداگانۀ ‪ Rochester code‬را تأسیس کردند که در آن مفهوم ‪Type‬‬
‫معرفیشده‪ ،‬قوانین حق اولیت (‪ )Priority rules‬سختی را تصویب نمودند؛ حتی اگر نام‬
‫‪ Tautonym‬میبود (در این روش اسم جنس بهصورت پسوند نوع قبول میشد؛ نظیر‪:‬‬
‫‪.)Malus malus‬‬
‫در سال ‪ 5301‬کود گذاری وین (‪ )Vienna code‬جانشین کود گذاری پاریس گردید‬
‫که در آن قوانین کتاب «انواع نباتی» لینه بهعنوان نقطۀ شروع برای نامگذاری موردقبول‬
‫قرارگرفته‪ ،‬شرح تشخیصی انواع جدید به زبان التین (‪ )Latin Diagnosis‬ضروری شد‪.‬‬
‫عدهیی با قوانین کود گذاری وین نیز موافقت نکردند و در سال ‪ 5301‬کود گذاری‬
‫آمریکایی (‪ )American code‬جانشین آن شد که نیازی به شرح تشخیصیۀ انواع جدید به‬
‫زبان التین نداشت‪ .‬سلسلۀ تدویر جلسات کنگرۀ بینالمللی نامگذاری ادامه یافت‪.‬‬
‫سرانجام‪ ،‬در سال ‪ 5390‬پنجمین کنگرۀ بینالمللی نبات شناسی در کمبریج انگلستان‬
‫دایر و کود گذاری بینالمللی صحیحی ایجاد شد که در آن روش تایپ (‪)Type method‬‬
‫پذیرفته شد‪ ،‬تاتونیمها رد شده‪ ،‬شرح تشخیصیه انواع جدید به زبان التین موردقبول قرار‬
‫گرفت‪.‬‬
‫از آن به بعد‪ ،‬کود گذاری در کنگرههای مختلف بینالمللی نبات شناسی که هر شش‬
‫سال یکبار دریکی از شهرهای مهم دنیا دایر میگردد‪ ،‬بازنگری و تصحیح میشود‪.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪66‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫هجدهمین کنگرۀ بینالمللی نبات شناسی (آخرین) از ‪ 99‬تا ‪ 90‬جوالی ‪ 9055‬در شهر‬
‫‪‬‬
‫ملبورن کشور استرالیا دایر گردید‪.‬‬
‫انتشار کود‪ ،‬بر اساس این واقعیت است که نبات شناسی به سیستم دقیق و سادۀ‬
‫نامگذاری نیاز دارد که مورداستفادۀ نبات شناسان تمام کشورها قرارگرفته بتواند‪ .‬هدف کود‬
‫گذاری ایجاد روش نامگذاری ثابت برای انواع تکسانومیک و عدم استفاده از نامهای مبهم‬
‫و گمراهکننده در تکسانومی است‪.‬‬
‫کود ‪ ،ICBN‬شامل سه بخش اصلی و پنج ضمیمه میشود‪:‬‬
‫اصول (‪.)Principles‬‬ ‫‪‬‬
‫قوانین (‪ )Rules‬و توصیهها (‪.)Recommendations‬‬ ‫‪‬‬
‫پیشبینیها (‪.)Provisions‬‬ ‫‪‬‬

‫اصول ‪ ،ICBN‬شامل شش اصل زیر بوده‪ ،‬راهنمای تکسانومیستها برای اصالح‬


‫کود است‪:‬‬
‫نامگذاری نباتی مستقل از نامگذاری حیوانی است‪ .‬کود بهطور یکسان برای‬ ‫‪.5‬‬
‫گروههای تکسانومیک مربوط به نباتات به کار میرود (کود گذاری نباتات شامل‬
‫قارچها میشود؛ اما باکتریها را شامل نمیشود)‪.‬‬
‫کاربرد نامهای گروههای تکسانومیک (‪ )Taxa‬با نامگذاری تایپ‬ ‫‪.9‬‬
‫(‪ )Nomenclature type‬تعیین میشود‪.‬‬
‫نامگذاری یک گروه تکسانومیک بر اساس اصل اولیت انتشــــــــــــــار‬ ‫‪.9‬‬
‫(‪ )Priority of application‬نام است‪.‬‬
‫بهاستثنای حالتهای ویژه‪ ،‬هر گروه تکسانومیک با یک محدوده‪ ،‬موقعیت و‬ ‫‪.8‬‬
‫سطح خاص میتواند تنها دارای یک نام صحیح باشد که اولین نام مطابق این‬
‫قوانین است‪.‬‬

‫‪ -www.ibc2011.com/‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪69‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .1‬نامهای علمی گروههای تکسانومیک و مشتقات آنها باید التین باشد؛ یا نامهای‬
‫باشند که از زبانهای دیگر گرفتهشده‪ ،‬به شکل التین درآورده شدهاند‪.‬‬
‫‪ .1‬قوانین نامگذاری معطوف به گذشتهاند (‪)Retroactive‬؛ مگر اینکه با محدودیت‬
‫مواجه شوند‪.‬‬
‫قوانین ‪ ،ICBN‬شامل هدایتهای مفصل در مورد تمام نکات وابسته به نامگذاری‬
‫نباتات میشوند‪ .‬نامهای مخالف این قوانین اعتبار قانونی ندارند‪.‬‬
‫توصیههای ‪ ،ICBN‬بهطور عموم بخشهای عملی تطبیق قوانین را در برگرفته‪،‬‬
‫مسایل فرعی را در رابطه به نامگذاریها در آینده روشن میسازند‪.‬‬
‫پیشبینیها‪ ،‬از تطبیق آخرین قوانین نظارت میکنند‪.‬‬

‫قوانین ‪ICBN‬‬
‫‪ .9‬نامهای تکسا (‪)Names of Taxa‬‬

‫مطابق مادۀ اول کود بینالمللی‪ ،‬تکسا ردیف هر گروه تکسانومیک را مشخص‬
‫میسازد‪ .‬ردیف نوع (‪ )Species rank‬در قاعدۀ سلسلۀ مراتب ردیفها قرار داشته هفت‬
‫ردیف اصلی تکسا از باال به پایین ازاینقرارند‪:‬‬
‫)‪Kingdom (regnum‬‬
‫)‪Division or phylum (division, phylum‬‬
‫)‪Class (clasis‬‬
‫)‪Order (ordo‬‬
‫)‪Family (familia‬‬
‫)‪Genus(genus‬‬
‫)‪Species(species‬‬

‫مطابق قوانین پیشنهادی ‪ ICBN‬نام یک تکسون مافوق نوع (‪)Super species‬‬


‫همیشه با یک پسوند (‪ )Suffix‬خاتمه مییابد‪ .‬پسوند نام نشاندهندۀ ردیف آن است‪ .‬نام‬
‫ نامگذاری‬:‫فصل پنجم‬ 91 ‫تکسانومی نباتی‬

‫ بهصورت جمع‬،‫) بوده‬Uni nomials( ‫گروههای وابسته به سطوح باالتر از جنس یک نامی‬
.‫استعمال میشود‬
‫ خالصۀ کته گوری تکسانومیک و پسوند هر تکسون با مثال نشان‬5-1 ‫در جدول‬
.‫ توجه نمایید که اسامی باالتر از جنس یک اسمی هستند‬.‫دادهشده است‬

5-1 ‫جدول‬
.‫ به نشر رسیده است‬ICBN ‫خالصۀ کتگوریهای تکسانومیک و پسوندهای آنها که از سوی‬
Category Suffix Example
Kingdom (various) Chlorobionta, plantae

Phylum -phyta, Spermatophyta


(Division) -mycota(fungi) Eumycota
-phytina Pterophytina
Subphylum
-mycotina(fungi) Eumycotina
-opsida Magnoliopsida
Class -phyceae(algae) Chlorophyceae
-mycetes(fungi) Basidiomycetes
-opsidae
Pteropsisdae
-idea(seed plants)
Rosidae
Subclass -physidae(Algae)
Cyanophysidae
-
Basidiomucetidae
mycetidae(Fungi)
Superorder -anae Dillenianae
Order -ales Rosales
Suborder -ineae Rosineae
Family -aceae Brassicaceae
Subfamily -oideae Rosoidieae
Tribe -eae Brassiceae
Subtribe -inae Rosinae
GENUS -us, -um, -a, -on Pyrus, Allium, Arabis, Rosa, Polypogon
Subgenus Cuscuta subgenus Eucuscuta
Section Scrophplaria section Anastomosanthes
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪90‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Subsection‬‬ ‫‪Scrophplaria subsection Vernales‬‬


‫‪Series‬‬ ‫‪Scrophplaria series Lateriflora‬‬
‫‪Species‬‬ ‫‪Rosa canina‬‬
‫‪Subspecies‬‬ ‫‪Crepis sancta subsp.bifida‬‬
‫‪Variety‬‬ ‫‪Lantana camar var. varia‬‬
‫‪Forma‬‬ ‫‪Tectona grandis f. punctata‬‬

‫‪ .2‬نام خانواده‬
‫نام خانواده صفت جمع بوده‪ ،‬همیشه از یکی از جنسها مشتق شده‪ ،‬به آخر آن‬
‫پسوند (‪ )-aceae‬اضافه میشود؛ مثالً‪ :‬اگر جنس ‪ Rosa‬باشد نام خانواده اینطور نوشته‬
‫میشود‪Rosaceae :‬‬
‫یک استثناء در پسوند نویسی نام سطوح هشت خانواده نباتات گلدار است که‬
‫نامهای اصلی آنها مطابق این قانون نیست؛ لیکن به دلیل استفادۀ سنتی‪ ،‬آنها پذیرفته و‬
‫تأییدشدهاند‪ .‬این خانوادهها با نامهای تغییریافته (مطابق با قوانین) در جدول ‪ 9-1‬آمده‬
‫است‪.‬‬

‫جدول ‪9-1‬‬
‫خانوادههای سنتی‬
‫معادل دری‬ ‫نام جانشین‬ ‫نام سنتی (قدیمی)‬
‫‪ Brassicaceae Cruciferae‬شب بودها‬
‫‪Clusiaceae‬‬ ‫‪Guttiferae‬‬
‫باقلیها‬ ‫‪Fabaceae‬‬ ‫‪Liguminosae‬‬
‫چتریان‬ ‫‪Apiaceae‬‬ ‫‪Umbilliferae‬‬
‫‪Asteraceae‬‬ ‫‪Compositae‬‬
‫‪Lamiaceae‬‬ ‫‪Labiatae‬‬
‫خرما‬ ‫‪Arecaceae‬‬ ‫‪Palmae‬‬
‫گندمیان‬ ‫‪Poaceae‬‬ ‫‪Gramineae‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪91‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫نام تکسای باالتر از ردیف خانواده با حذف پسوند خانواده و عالوه نمودن پسوند ویژۀ‬
‫ردیف ساخته میشود‪.‬‬
‫نام ‪ Order‬از اسم یکی از خانوادهها گرفتهشده‪ ،‬در آخرش پسوند (‪ )-ales‬اضافه‬
‫میشود‪.‬‬
‫تکسای فوسیلی به حیث ‪ Morphotaxa‬تلقی میشوند‪ .‬یک ‪ Morphotaxa‬من‬
‫حیث یک تکسون فوسیلی تعریف میشود که به مقصد نامگذاری تنها بخشها‪ ،‬مراحل‬
‫زندهگی و یا حالت محافظتشدۀ آن را در برمیگیرد که توسط ‪Nomenclature type‬‬
‫مربوطه نمایش داده میشود‪.‬‬
‫‪ .3‬نام جنس‬
‫اسم جنس‪ ،‬واژۀ یک نامی است که همیشه اسم بوده‪ ،‬مؤنث‪ ،‬خنثی و یا مذکر است‬
‫که با پسوندهای زیر مشخص میشود‪ -us :‬و ‪ – pogon‬برای مذکر‪ -um ،‬برای خنثی‪-a ،‬‬
‫و ‪ –is‬برای مؤنث‪ .‬نام جنس باید با حرف بزرگ التین شروع شود‪ ،‬منابع معمول برای‬
‫تعیین نامهای جنسهای نباتات عبارتاند از‪:‬‬
‫‪ .5‬توصیفی‪ ،‬یعنی به علت خواص برگ‪ ،‬ساقه و غیرۀ خود به التین نامگذاری شده‬
‫باشد؛ مثالً‪ Xanthoxylon :‬به معنای چوب زرد‪ Hepatica ،‬به معنای برگهای‬
‫کبد مانند و ‪ Acanthospermum‬به معنای میوۀ خاردار‪.‬‬
‫‪ .9‬نام بومی نبات که بهوسیلۀ علما به التین برگشتانده شده باشد؛ مثالً‪Quercus :‬‬
‫که نام قدیمی بلوط بوده‪ ،‬توسط رومیها به التین برگشتانده شده است؛ یا‬
‫‪ Narcissus‬نام نرگس است که از کلمۀ یونانی ‪( Narcissus‬خدای یونانی که‬
‫عاشق زیبایی خودش شده بود) به التین برگشتانده شده است‪.‬‬
‫‪ .9‬برخی از جنسها بهافتخار نام علمای که آنها را کشف کردهاند یا بعضی از‬
‫شخصیتهای مهم نامگذاری میشوند؛ مانند‪ Linnaea :‬برای لینه و ‪Victoria‬‬
‫برای ملکه ویکتوریا انگلستان‪ Condollea ،‬بهافتخار ‪.A. P. de Candolle‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪91‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫نام مکان؛ مانند‪ Afghanica :‬برای افغانستان‪ Arabis ،‬برای عربستان و‬ ‫‪.8‬‬
‫‪ Sibiraea‬برای سایبریا‪.‬‬
‫اگر نام جنس دو واژهیی باشد با خط فاصله از هم جدا میشود (‪.)Uva-ursi‬‬ ‫‪.1‬‬
‫نام جنس میتواند بهتنهایی تحریر گردند؛ اما تحریر نام ‪Specific epithet‬‬ ‫‪.1‬‬
‫بهتنهایی مجاز نیست و همیشه فوراً به تعقیب نام کامل جنس و یا حرف اول نام‬
‫جنس تحریر میگردد (‪ )Rosa canina or R.canina‬و درصورتیکه نام جنس‬
‫تغییر کند بانام جنس‪ ،‬به جنس بعدی منتقل میشود‪.‬‬
‫وقتی نام جنس در یک نوع چند بار تکرار شود‪ ،‬فقط یکبار بهصورت کامل‬ ‫‪.1‬‬
‫نوشته میشود و در موارد بعدی میتوان حرف بزرگ آن را بهصورت اختصار‬
‫نوشته‪ ،‬به دنبال آن پسوند نوع ذکر شود‪.‬‬
‫درصورتیکه یک جنس به دو یا بیشتر جنسها میشکند‪ ،‬نام جنس اصلی با‬ ‫‪.3‬‬
‫‪ type‬نوع به جنس بعدی حفـــظ میگردد‪.‬‬
‫نام جنس درختان با هر پسوندی مؤنث است؛ زیرا درختان معموالً در التین‬ ‫‪.3‬‬
‫مؤنث هستند؛ مانند‪ :‬جنس درختان صنوبر (‪ ،)Pinus‬جنس درختان آلو‪ ،‬بادام‪،‬‬
‫شفتالو‪ )Prunus( ...‬و جنس درختان بلوط (‪.)Quercus‬‬
‫‪ .4‬نام نوع‬
‫نام نوع‪ ،‬دو نامی یا دو واژهیی است که شامل نام جنس و پسوند نوع است؛ مانند‪:‬‬
‫‪.Toxicodendron radicans‬‬
‫مطابق مادۀ ‪ ICBN 99‬پسوند نوع دارای مشخصات زیر است‪:‬‬
‫صفت‪ ،‬اسم‪ ،‬نام شخص یا نام محل و غیره باشد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫همیشه به حروف کوچک التین نوشته میشود؛ بهاستثنای هنگامیکه پسوند نوع‬ ‫‪‬‬
‫نام یک شخص باشد و یا اینکه از یک نام معمولی یا اسم جنس قدیم مشتق‬
‫شده باشد‪ .‬در هنگام چاپ کردن‪ ،‬نام جنس و پسوند نوع بهصورت مایل (‪)Italic‬‬
‫یا با حروف ضخیم (‪ )Boldface‬تحریر گردد و درصورتیکه با دست تحریر‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪92‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫میگردد؛ یا توسط ماشین تایپ میشود‪ ،‬بایست زیر آن خط کشیده شده‪ ،‬به این‬
‫وسیله از جملههای اطراف خود متمایز باشند‪.‬‬
‫‪ ‬پسوند نوع معموالً یک واژهیی است؛ ولی اگر دو واژهیی باشد‪ ،‬با خط فاصله از‬
‫هم جدا میشوند؛ مانند‪.Capsella bursa - pastoris :‬‬
‫‪ ‬هنگامیکه یک نوع به دو یا چند نوع دیگر تقسیم میشود‪ ،‬پسوند نوع برای‬
‫نوعی حفظ میشود که دارای ‪ type‬است‪.‬‬
‫‪ ‬نوشتن نام و یا مخف نام مؤلف پس از نام پسوند نوع حتمی بوده‪ ،‬زیر آن خط‬
‫کشیده نمیشود‪.‬‬

‫‪ .5‬نام تکساهای که در داخل نوع قرار دارند (‪)Names of infraspecific taxa‬‬


‫نام ‪ ، Subspecies‬سه نامی است و با افزودن پسـوند ‪Subspecific epithet‬‬ ‫‪‬‬
‫‪Toxicodendron radicans ssp.‬‬ ‫به نام نوع ایجاد میگردد؛ برای مثال‪:‬‬
‫‪.diversilobum‬‬
‫نام ‪ ،Variety‬درون یک ‪ ، Subspecies‬بهصورت چهار نامی تحریر میشود؛‬ ‫‪‬‬
‫مانند‪ Bupleurum falcatum ssp.eufalcatum var. hoffmeisteri :‬و‬
‫درصورتیکه متعلق به ‪ Subspecies‬نباشد‪ ،‬بهصورت سه نامی معرفی میشود؛‬
‫مانند‪:‬‬
‫‪Brassica oleracea var. capitata.‬‬
‫نام شکل (‪ ،)Forma‬نیز بهعین ترتیب تحریر میگردد؛ نظیر‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫‪Prunus cornuta forma villosa.‬‬

‫‪ .6‬روش تایپ (‪)Type method‬‬


‫مطابق مادۀ هفتم کود بینالمللی‪ ،‬نامهای گروههای مختلف تکسانومیک بر اساس‬
‫روش تایپ تعیین میشود که در آن یک نمایندۀ خاص گروه‪ ،‬منبع اصلی نامگذاری آن‬
‫گروه است‪ .‬این نماینده‪ ،‬تایپ نامگذاری (‪ )Nomenclature type‬یا بهطور سادهتر ‪Type‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪94‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫و این روش‪ ،‬تایپ بندی (‪ )Typefication‬نامیده میشود‪ type .‬حتماً نباید شاخصترین‬
‫عضو گروه باشد‪ type .‬تنها نام تکسای خاص را تثبیت میکند؛ مانند‪ :‬نمونههای‬
‫هرباریومی یا یک تصویر‪ ،type .‬نام صحیح یا نام مترادف بوده میتواند‪.‬‬
‫‪ ،Type‬به حیث مآخذ و مقصد یک نام اجرای وظیفه نموده‪ ،‬تثبیت مینماید که نام‬
‫به کدام اساس انتخابشده است؛ برای مثال‪ Mimosa :‬تایپ خانوادۀ ‪Mimosaceae‬‬
‫است‪ .‬در خانوادۀ ‪ Utricaceae‬نمونۀ تایــپ ‪ Oltrica‬است‪ .‬بهاینترتیب‪ ،‬در تکساهای‬
‫‪ Family‬و باالتر از آن‪ Genus ،‬تایپ آنها است‪ .‬نوع‪ ،‬تایپ یک جنس خاص است‪ ،‬مانند‪:‬‬
‫‪ Poa pratensis‬که تایپ جنس ‪ Poa‬است‪ .‬تایپ نوع یا تکسای ‪ ، Subspecies‬نمونهیی‬
‫است که در هرباریوم نگهداری میشود‪ .‬درصورتیکه یک تایپ حفاظتشده نتواند؛ تایپ‪،‬‬
‫شرح و یا یک تصویر بوده میتواند‪ .‬قانون کود گذاری‪ ،‬تایپها را چنین بیان مینماید‪:‬‬
‫‪ :Holotype‬نمونۀ اختصاصی که توسط مؤلف برای نشان دادن تایپ نامگذاری یک‬ ‫‪)a‬‬
‫نوع استــفاده میشود و در محل مطمئن نگهداری میشود‪ .‬اشاره به هولوتایپ‬
‫موقع معرفی نوع جدید ضروری است‪.‬‬
‫‪ :Isotype‬نسخۀ دوم هولوتایپ است که از همان مکان‪ ،‬در همان زمان و توسط‬ ‫‪)b‬‬
‫همان شخص جمعآوریشده است‪ .‬معموالً دارای شمارۀ جمعآوری مشابه بوده‪،‬‬
‫بهصورت ‪ c ،b ،a‬و ‪ d‬از هم تفکیک میگردند‪ ICBN .‬توصیه مینماید تا ‪Isotype‬‬
‫توسط نام جداگانۀ معتبر معرفی شود‪.‬‬
‫‪ :Syntype‬دو یا چند نمونه است که در صورت فقدان ‪ Holotype‬توسط مؤلف‬ ‫‪)c‬‬
‫استفاده میشود و یا بهعبارتدیگر دو یا چند نمونۀ که همزمان بهعنوان تایپ در‬
‫نظر گرفته میشوند (نسخۀ دوم از ‪ Syntype‬عبارت از ‪ Isosyntype‬است)‪.‬‬
‫‪ :Paratype‬اگر دو یا چند نمونه بهطور همزمان بهعنوان تایپ در نظر گرفته‬ ‫‪)d‬‬
‫شـــود؛ نمونهها نسبت به هم ‪ Paratype‬میشوند‪.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪91‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ :Lectotype‬وقتی ‪ Holotype‬انتخابنشده‪ ،‬یا از بین رفته باشد‪ ،‬نمونهیی از بین‬ ‫‪)e‬‬


‫‪ Paratype ،Isotype‬یا ‪ Syntype‬انتخابشده‪ ،‬بهعنوان ‪ Lectotype‬معرفی‬
‫میشود‪.‬‬
‫‪ :Neotype‬یک نمونه یا تصویر انتخابشده که مدتهاست نام نوع آن استفاده‬ ‫‪)f‬‬
‫میشود؛ اما ‪ Syntype ،Isotype،Holotype‬و ‪ Paratype‬ندارد‪.‬‬
‫‪ :Epitype‬نمونه یا تصویر انتخابشده است که ‪ Lectotype ،Holotype‬یا‬ ‫‪)g‬‬
‫‪ Neotype‬دارد؛ ولی نمیتوان آنها را بهمنظور کاربرد دقیق نام یک تکسا شناسایی‬
‫نمود‪ .‬به عبارتی نمونه تخریبشده‪ ،‬چیزی از آن مشخص نیست‪ .‬پس زمانی که‬
‫‪ Epitype‬در نظر گرفته میشود ‪ Lectotype ،Holotype‬یا ‪ Neotype‬تأییدکنندۀ‬
‫‪ Epitype‬نیز باید ذکر شود‪ .‬در بیشتر مواردی که ‪ Holotype‬وجود ندارد‪،‬‬
‫‪ Paratype‬نیز وجود نداشته‪ ،‬همه نمونهها ‪ Syntype‬خواهند بود‪ .‬زمانی که یک‬
‫نویسنده دو یا چند نمونه را بهصورت تایپ معرفی میکند‪ ،‬نمونههای باقیمانده‪،‬‬
‫‪ Paratype‬هستند و ‪ Syntype‬نمیشوند‪.‬‬
‫‪ ،Topotype‬عبارت از نام است که معموالً به نمونۀ داده میشود که از عین منطقۀ‬ ‫‪)h‬‬
‫که ‪ Holotype‬جمعآوریشده بود‪.‬‬
‫هنگامیکه برای نخستین بار یک گزینۀ ‪ Subspecies‬مشخص میگردد‪،‬‬
‫خودبهخود دو ‪ Infraspecefic taxa‬ایجاد مینماید‪ :‬یکی از آنها که تایپ نمونۀ نوع را با‬
‫خود دارد‪ ،‬باید پسوندی شبیه پسوند نوع داشته باشد؛ بهعنوانمثال‪:‬‬
‫‪ Acacia nilotica ssp.nilotica.‬این نام‪ Autonym ،‬است و نمونه‪ ،‬یک‬
‫‪ Autotype‬است‪ .‬گزینۀ دومی‪ ،‬هولوتایپ خود را داشته‪ ،‬از پسوند نوع توسط پسوند جداگانه‬
‫تفکیک میشود؛ برای مثال‪.Acacia nilotica ssp.indica.:‬‬
‫‪ .7‬ذکر نام مؤلف (‪)Authority‬‬
‫برای اینکه نام یک نبات کامل‪ ،‬دقیق و درست باشد باید بانام مؤلف یا نویسندههایی‬
‫همراه باشد که برای اولین بار آن را منتشر ساختهاند‪ .‬معموالً‪ ،‬نام مؤلفان بهصورت‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪94‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اختصاری ذکر میشود؛ مثالً ‪ Linn.‬یا ‪ L.‬برای کارل لینه‪ Benth. ،‬برای جی‪،‬‬
‫بنتام‪ Hook. ،‬برای ویلیام هوکر و ‪ DC.‬برای ‪ ... A. P. de Candolle‬و غیره‪ .‬ذکر نام‬
‫مؤلف تابع مقررات زیر میشود‪:‬‬
‫‪ .5‬نام با یک مؤلف‪ :‬زمانی که یک مؤلف نامی را پیشنهاد میکند‪ ،‬نام او پس از نام‬
‫نوع یا هر تکسای دیگر قرار میگیرد؛ مانند‪:‬‬
‫‪Solanum nigrum Linn.‬‬
‫‪ .9‬نام با چند مؤلف‪ :‬نام چند مؤلف به صورتهای زیر ذکر میگردد‪:‬‬
‫استفاده از ‪ :et‬زمانی که دو یا چند مؤلف نوع جدیدی را منتشر ساخته و یا‬ ‫‪‬‬
‫نام جدیدی مطرح میکنند‪ ،‬نام آنها توسط ‪ et‬به هم وصل میشود؛ مانند‪:‬‬
‫‪Delphinium viscosum Hook.f. et Thomson.‬‬
‫استفاده از قوسها (‪ :)Parentheses‬هنگامیکه یک نوع از یک جنس به‬ ‫‪‬‬
‫جنس دیگر منتقل میگردد‪ ،‬پسوند نوع اولیه که به نام ‪ Basionym‬یاد‬
‫میگردد باید حفظ شود؛ برای مثال‪ Myrobalamus bellirica :‬برای‬
‫اولین بار در سال ‪ 5135‬توسط ‪ Gaetner‬نامگذاری شــــــــــــد‪:‬‬
‫‪ . Myrobalamus bellirica. Gaetner.5135‬بعداً در سال ‪ 5301‬این‬
‫نبات توسط ‪ Roxb‬به جنس ‪ Terminalia‬منتقل شــــــــــد‪:‬‬
‫‪( .Terminalia bellirica (Gaetner.) Roxb.5301‬نام مؤلف یا مؤلفان‬
‫اصلی که پسوند نوع آنها تغییریافته است درون قوسها و نام مؤلف یا‬
‫مؤلفانی که نام را تغییر دادهاند‪ ،‬خارج از قوسها قــــرار میگیرد)‪ .‬در مثال‬
‫باال ‪Terminalia bellirica ،Basionym ،Myrobalamus bellirica‬‬
‫است‪.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪96‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ‬استعمال ‪ :ex‬هرگاه یک نام توسط یک نویسنده برای اولین بار و بهصورت‬


‫نامعتبر پیشنهاد و توسط نویسندۀ دیگر بهطور معتبر منتشر گردد‪ ،‬نام آنها‬
‫توسط ‪ ex‬باهم متصل میشود؛ مانند‪:‬‬
‫‪Cerasus cornuta Wall. ex Royle.‬‬
‫استعمال ‪ :in‬هنگامی مؤلفان توسط ‪ in‬به هم میپیوندند که مؤلف اولیه‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫یک نوع یا نام جدید را در مقاالت یا مطالب منتشرشدۀ مؤلف دومی منتشر‬
‫کنند‪ ،‬مانند‪:‬‬
‫‪Carex kashmirensis Clarke in Hook.f.‬‬
‫کالرک‪ ،‬نوع جدید خود را در فلورای هند بریتانوی که مؤلف آن جی‪ .‬دی‪.‬‬
‫هوکر بود‪ ،‬به نشر رسانید‪.‬‬
‫‪ ‬استعمال ‪ :Emend‬زمانی نام دو مؤلف با ‪ Emend‬به هم میپیوندد‬
‫(‪ Emendavit‬عبارت از شخصی است که تصحیح را انجام میدهد) که‬
‫دومین مؤلف تغییراتی در ‪ Diagnosis‬تکسون یا محدودۀ‬
‫(‪ )Circumscription‬آن بدون تغییر تایپ ایجاد کرده باشد؛ مانند‪:‬‬
‫‪Phyllanthus Linn. emend. Mull.‬‬
‫‪ ‬استفاده از کروشه (] [ = ‪ :)Square Brackets‬کروشهها برای نشان دادن‬
‫نقطۀ پیش از آغاز تطبیق اصل «حق مؤلف» استعمال میشوند؛ برای مثال‪:‬‬
‫نام جنس ‪ Lupinus‬توسط تورنفورت در سال ‪ 5153‬منتشر گردید؛ ولی در‬
‫سال ‪ 5119‬که تاریخ شروع نامگذاری نباتی بر اساس کتــــــاب‬
‫‪ Species plantarum‬لینه است‪ ،‬نام مناسب این جنس بهصورت‬
‫‪ Lupinus [Tourne.] Linn.‬درآمد‪.‬‬
‫‪ ‬هنگامیکه یک تکسون ‪ Subspecies‬نامگذاری میشود‪ ،‬نام مؤلف هم‬
‫برای پسوند نوع و هم پسوند ‪ Subspecies‬تحریر میگردد؛ نظیر‪:‬‬
‫‪Acacia nilotica (L.) Del. ssp. indica (Benth.) Brenan.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪99‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .8‬انتشار نامها (‪)Publication of names‬‬


‫مطابق مادۀ ‪ 93‬کود بینالمللی نامگذاری نباتی‪ ،‬یک نام صحیح قانونی که برای‬
‫نخستین بار نشر میشود‪ ،‬بایست دارای شرایط زیر بوده باشد‪:‬‬

‫فورمولبندی (‪)Formulation‬‬
‫نام باید بهطور مناسبی فورمولبندی شود و ماهیت آن بهوسیلۀ مخفف مناسب‪ ،‬پس‬
‫از نام مؤلف نشان داده شود‪:‬‬
‫‪( Sp.nov. ‬مخفف ‪ :)Species nova‬برای نام نوعی که تازه معرفیشده است؛‬
‫برای مثال‪:‬‬
‫‪Tragopogon kashmirianus G. Singh, sp. nov. (published in 1976).‬‬
‫‪( Comb.nov. ‬مخفف ‪ :)Combinatio nova‬تغییر نام یک نبات که شامل‬
‫پسوند نوع نام اولیه (‪ )Basionym‬نیز میشود‪ ،‬نام مؤلف اولیه در داخل قوسها‬
‫حفظ میشود؛ برای مثال‪:‬‬
‫‪Vallisneria natans (Lour.) Hara comb.nov. (published in 1974‬‬
‫)‪based on Physkium natans Lour., 1790‬‬
‫‪( Combet.et state. nov. ‬مخفف ‪:)Combinatio et state nova‬‬
‫هنگامیکه ترکیب جدید شامل تغییر حالت نیز میگردد؛ برای مثال‪:‬‬
‫‪Caragana opulens Kom. var. licentiana (Hand.-Mazz.) Yakovl.‬‬
‫‪comb. et stat. nov. (published in 1988 based on C.licentiana Hand.-‬‬
‫؛‪Mazz., 1933‬‬
‫ترکیب جدید شامل تغییر حالت نوع نیز میگردد‪:‬‬
‫‪C. licentiana to a variety of Caragana opulens Kom.).‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪( Nom.nov. ‬مخفف ‪ :)Nomen novum‬هنگامیکه نام اصلی تعویض شده‪،‬‬


‫پسوند نوع آن در نام جدید استعمال شده نمیتواند؛ برای مثال‪:‬‬
‫‪Myrcia lucida McVaugh nom. nov. (published in 1969 to replace‬‬
‫‪M. laevis O. Berg, 1862.‬‬
‫که یک ‪ Homonym‬غیرقانونی ‪ M. laevis G. Don, 1832‬است)‪.‬‬
‫مخففهای فوق هنگامیکه یک نام برای اولین بار نشر میشود‪ ،‬تحریر میگردند‪ .‬در‬
‫آینده‪ ،‬برای مأخذ دادن‪ ،‬این مخففها بانام نشریه‪ ،‬شمارۀ صفحه و سال نشر نشریه تعویض‬
‫میشوند‪.‬‬
‫طبع و نشر بااعتبار (‪)Valid publication‬‬

‫نام تمام انواع یا تکساهای جدید که از ‪5‬ر‪5‬ر ‪ 5391‬به بعد منتشرشدهاند؛ بایـــــــد‬
‫‪( Latin diagnosis‬ترجمۀ التین اوصاف تشخیصی) داشته باشند‪ .‬شرح کلی اوصاف یک‬
‫نوع به هر زبانی که بوده باشد بایست با شرح التین همراه باشد‪ .‬اوصاف تشریحی نامهای‬
‫منتشرشدۀ قبل از ‪ ،5391/5/5‬به هر زبانی که باشد نیازی به ‪ Latin diagnosis‬ندارد‪.‬‬
‫برای نامهایی که قبل از اول جنوری ‪ 5303‬منتشرشدهاند یک تصویر با توضیحات‬
‫(‪ )Illustration with analysis‬مربوط کافی است‪.‬‬
‫تایپ سازی (‪)Typification‬‬

‫یک ‪ Holotype‬باید تعیین شود‪:‬‬


‫‪ ‬انتشار نام یک تکسون جدید در ردیف جنس یا کوچکتر از آن از اول جنوری‬
‫‪ 5313‬به بعد زمانی معتبر است که تایپ نام مشخص شود‪.‬‬
‫‪ ‬انتشار نام یک تکسون جدید در ردیف جنس یا کوچکتر از آن از اول جنوری‬
‫‪ 5330‬به بعد زمانی معتبر است که معرف تایپ بایست شامل اصل‪ ،‬مخفف یا‬
‫معادل یکی از کلمات ‪ Typus‬و یا ‪ Holotypus‬در زبان مدرن باشد‪.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪010‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ‬برای انتشار نام یک تکسون جدید در ردیف نوع یا کوچکتر از آن از اول جنوری‬
‫‪ 5330‬به بعد که تایپ آن یک نمونۀ هرباریومی یا یک تصویر نشر نشده است؛‬
‫ذکر مشخصات هرباریومی که نمونه و تصویر در آن حفاظت میشود‪ ،‬حتمی‬
‫است‪.‬‬
‫‪ ‬انتشار نام یک تکسون جدید در ردیف جنس یا کوچکتر از آن از اول جنوری‬
‫‪ 9005‬به بعد زمانی معتبر است که توسط اصل‪ ،‬مخفف یا معادل یکی از کلمات‬
‫‪ Lectotypus‬و یا ‪ Neotypus‬در زبان مدرن مشخصشده باشد‪.‬‬
‫‪ ‬نمونۀ که به حیث تایپ انتخاب میشود؛ بایست متعلق به یکتن گردآورنده بوده‬
‫باشد‪.‬‬
‫انتشار مؤثر (‪)Effective publication‬‬

‫انتشار نام وقتی مؤثر است که از طریق فروش‪ ،‬تبادل یا هدیه به مؤسسات دولتی و‬
‫یا حداقل مؤسسات نبات شناسی با کتابخانههایی که نبات شناسان سراسر جهان به آنها‬
‫دسترسی دارند‪ ،‬بهصورت چاپی عرضه شود‪ .‬در حاالت زیر انتشار کارایی ندارد‪:‬‬
‫انتشار بهصورت دستخط (‪ )Manuscript‬یا نوشتههای تایپشده‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫گذاشتن در کلکسیونها‪ ،‬مایکرو فیلمها و باغها‪ ،‬یا دیگر منابع چاپنشده‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫انتشار از طریق اینترنت و دیگر رسانههای الکترونیکی‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫انتشار در روزنامهها‪ Catalogs ،‬از اول جنوری ‪ 5319‬به بعد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫انتشار در فهرستهای تبادل دانهها از اول جنوری ‪ 5311‬به بعد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫انتشار دستنوشتهها درصورتیکه بعضی مراحل میخانیکی و گرافیکی پاک‬ ‫‪‬‬
‫نشدنی؛ نظیر‪ :‬لیتوگرافی (‪ ،)Lithograph‬افست (‪ )Offset‬و غیره را طی کرده‬
‫باشند؛ از اول جنوری ‪ 5319‬مؤثر هستند‪.‬‬
‫بر عالوۀ شرایط فوق‪ ،‬یک نام صحیح دارای تاریخ و محل نشر است‪ .‬تاریخ نام‪،‬‬
‫همان زمان انتشار معتبر آن است‪ .‬وقتیکه شرایط برای طبع و نشر بااعتبار نام بهطور‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫همزمان فراهم نیست‪ ،‬تاریخی موردقبول واقع میشود که آخرین تغییرات را نشان دهد‪.‬‬
‫بههرحال‪ ،‬نام بایست در محل اعتبار آن بهصراحت موردقبول واقعشده باشد‪ .‬نامی که از‬
‫اول جنوری ‪ 5319‬به بعد منتشرشده باشد و شرایط انتشار معتبر بهطور همزمان را نداشته‬
‫باشد‪ ،‬انتشار معتبر محسوب نمیشود‪.‬‬
‫برای پذیرش نام تکسون جدید از فوسیل نباتات که در اول جنوری ‪ 5331‬یا پسازآن‬
‫منتشرشده‪ ،‬باید ترجمۀ التین اوصاف تشخیصی یا التین وجود داشته باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫کود توکیو شامل قوانینی میشود که در هفدهمین کنگرۀ نبات شناسی سنت لوئیس‬
‫(‪ )5333‬تأییدشده است‪ .‬نام جدید نباتات و فنجی بهمنظور معتبر شدن انتشار آنها از اول‬
‫جنوری سال ‪ 9000‬ثبت خواهند شد‪.‬‬
‫تصحیح امالی نام تأثیری بر اعتبار انتشار نام نداشته‪ ،‬برای قبول نامهای معتبر بعدی‬
‫قوانین ‪ ICBN‬در سراسر جهان نافذ است‪.‬‬
‫‪ .1‬عدم پذیرش نامها (‪)Rejection of names‬‬
‫پروسۀ انتخاب نام صحیح برای یک تکسون شامل تشخیص نامهای غیرقانونی‬
‫(‪ )Illegitimate names‬میشود‪ .‬این نامها مطابق قوانین نامگذاری نباتی نیستند‪ .‬یک نام‬
‫قانونی نباید به این دلیل رد شود که خود نام یا پسوند آن نامناسب و غیرقابلقبول است یا‬
‫نام دیگری برتر بوده‪ ،‬بهصورت بهتر شناختهشده است‪ ،‬یا اینکه معنی اصلی خود را‬
‫ازدستداده است؛ برای مثال‪ :‬نام ‪ Scilla peruviana L.5119‬نباید صرف به این دلیل رد‬
‫شود که نبات موردنظر در کشور پیرو نمیروید‪ .‬حالتهای زیر باعث عدم پذیرش نامها‬
‫میشود‪:‬‬
‫‪( Nom.nud. .a‬مخفف ‪ :)Nomen nudum‬نامی که بدون شرح باشد‪.‬‬
‫‪ .b‬نامهای که بهصورت معتبر منتشر نه شده‪ ،‬دارای فورمولبندی مناسب نیست‪،‬‬
‫فاقد تایپ سازی بوده‪ ،‬فاقد ‪ Latin diagnosis‬میباشند‪.‬‬

‫‪ St Louis -‬شهری در ایالت میسوری در غرب امریکا‪.‬‬


‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ :Tautonym .c‬کود نامگذاری حیوانی اجازه میدهد تا دو نام مشابه را بهعنوان‬


‫نام جنس و نام پسوند نوع استعمال نمود؛ مانند‪Bison bison :‬؛ اما در نامگذاری‬
‫نباتی اینگونه نامها ‪ Tautonym‬ایجاد میکنند؛ مانند‪ Malus malus :‬و‬
‫پذیرفته نمیشوند‪ .‬قابلذکر است که کلمات کامالً مشابه ‪ Tautonym‬را‬
‫تشــکیل میدهند و نامهای؛ نظیر‪ Sesbania sesban :‬و ‪Cajanus cajan‬‬
‫که در آنها شباهت کامل حروف تشکیلدهندۀ کلمه وجود ندارد‪Tautonym ،‬‬
‫شمرده نمیشوند‪ .‬تکرار شدن یک پسوند ویژه‪ ،‬در پسوند زیر نوع ‪Tautonym‬‬
‫شمرده نمیشود؛ اما ‪ Legitimate autonym‬به وجود میآورد؛ برای مثال‪:‬‬
‫‪Acacia nilotica ssp.nilotica‬‬
‫‪ :Later homonyms .d‬ازآنجاییکه هر تکسون باید یک نام صحیح داشته باشد‪،‬‬
‫کود اجازۀ استفاده از دو نام مشابه برای دو نوع یا تکسون را نمیدهد‪ .‬اگر چنین‬
‫حالتی وجود داشته باشد‪ ،‬ایجاد همنامی (‪ )Homonyms‬شده است‪ .‬نامی که در‬
‫ابتدا منتشرشــــــده‪ Earlier homonyms ،‬و نامی که بعداً منتشرشده اســت‬
‫‪ Later homonyms‬نام دارد‪ .‬کود؛ ‪ Later homonyms‬را رد مینماید حتی‬
‫اگر ‪ Earlier homonyms‬غیرقانونی هم باشد؛ برای مـــــــــثال‪:‬‬
‫‪ Zizyphus jujuba Lam., 1789‬به حیث نام صحیح برای میوۀ عناب‬
‫(‪ )jujube‬بهکاربرده شده است و نیز این معلوم شده بود که اینیـــــــک‬
‫‪ later homonym‬مـربوطه نوع ‪ Z. jufuba Mill., 1768.‬بوده است‪ .‬به‬
‫همین دلیل‪ ،‬نـــــــام ‪ Zizyphus jujuba Lam., 1789‬رد شد‪ .‬نام صحیح‬
‫عناب‪ Z. maurttiona Lam., 1789 ،‬است‪.‬‬
‫‪ :Later isoname .e‬هنگامیکه عین نامها بر اساس عین تایپها در زمانهای‬
‫مختلف و توسط ناشران متفاوت انتشاریافته باشند؛ در این صورت نام اولیه حق‬
‫نامگذاری دارد‪ .‬نام باید از همان محل نشر معتبر ثبت شود و ‪Later isonyms‬‬
‫نادیده گرفته شود‪.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪012‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪( Nomen superfluum‬مخفف ‪ :)nom. superfl.‬نام زمانی غیرقانونی و قابل‬ ‫‪.f‬‬


‫رد نمودن است که هنگام چاپ نمودن و انتشار چیزی به آن اضافه شود؛ برای‬
‫مثال‪:‬‬
‫‪ Physkium natans Lour., 1790‬منتشر شد؛ بنابراین‪ ،‬هنگامیکه به جنس‬
‫‪ Vallisneria‬منتقل گردید‪ ،‬پسوند نوع ‪ natans‬باید حفظ میشد؛ اما جوسیو نام‬
‫‪ Vallisneria physkium Juss., 1826‬را به کاربرد‪ .‬نامی که غیرضروری‬
‫تلقی گردید‪ .‬درنتیجه‪ ،‬نام صحیح ‪Vallisneria natans (Lour.) Hara., 1974.‬‬
‫است‪ .‬نامی که بر اساس عدم ضرورت به وجود آید غیرقانونی است‪.‬‬
‫نام مبهم (‪( Nomen ombiguum‬مخفف ‪ :))nom. ambig.‬نامی که توسط‬ ‫‪.g‬‬
‫نویسندهگان مختلف در مفهومهای متفاوت استفادهشده‪ ،‬باعث خطای دوامدار‬
‫شود‪ ،‬مردود است؛ برای مثال‪ :‬نام ‪ Rosa villosa‬مردود است؛ زیرا بر چندین‬
‫نوع متفاوت تطبیق گردیده‪ ،‬منشأ اشتباهات شده است‪.‬‬
‫نام ادغامشده (‪( Nomen confusum‬مخفف ‪ :))nom. confus.‬این نام در‬ ‫‪.h‬‬
‫صورتی رد میشود که از اجزای کامالً ناهماهنگ تشکیلشده باشد و انتخاب‬
‫‪ Lectotype‬صحیح را دشوار کرده باشد؛ برای مثال‪ :‬مشخصات جنس‬
‫‪ ،Acttnottnus‬از دو جنس ‪ Viburnum‬و ‪ Aesculus‬مشتق شده است؛ لذا نام‬
‫‪ Actinotinus‬مردود است‪.‬‬
‫نام مشکوک (‪( Nomen dubium‬مخفف ‪ :))nom. dub.‬نام در صورتی کنار‬ ‫‪.i‬‬
‫گذاشته میشود که کاربرد آن معلوم نباشد و بهاینترتیب ایجاد تکسون مربوطه‬
‫مشکل میشود‪ .‬لینه (‪ ،)5119‬نـام ‪ Rhinanthus crista-galli‬را به یک گروه‬
‫از چندین واریته منسوب نمود که بعداً خودش آنها را در زیر نامهای جداگانه‬
‫شرح داده‪ ،‬نام ‪ R. crista-galli L.‬را مردود ساخت‪ .‬بعداً‪ ،‬چندین مؤلف دیگر‬
‫این نام را به مقاصد متضاد به کاربردند تا اینکه سرانجام ‪ )5393( Schwarz‬آن‬
‫را در فهرست نامهای مشکوک شامل نموده‪ ،‬مردود ساخت‪.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪014‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .j‬نامهای که اساس منطقی ندارند (‪ )Monstrosity‬نیز قابلپذیرش نیستند‪ .‬نام‬


‫جنس‪ Uropedium Lindl., 1846.‬بر اساس ‪ Monstrosity‬از نـــــــوع‬
‫‪ Phragmidium caudatum (Lindl.) Royle, 1986.‬ساختهشده‪ ،‬نام‬
‫جـنس ‪ Uropedium Lindl.‬مردود شناخته میشود‪.‬‬
‫‪ .91‬اصل حق اولیت (‪)Principle of priority‬‬
‫اصل حق اولیت با انتخاب نام سادۀ صحیح برای یک گروه تکسانومیک سروکار دارد‪.‬‬
‫پس از شناسایی نامهای قانونی و غیرقانونی و رد کردن نام غیرقانونی؛ صرف یک نام‬
‫صحیح برای نمونۀ موردنظر باقی میماند‪ .‬اگر بیش از یک نام قانونی برای یک تکسون‬
‫وجود داشته باشد‪ ،‬نام صحیح‪ ،‬اولین نام قانونی در همان ردیف است‪ .‬برای تکساهای سطح‬
‫نوع و پایینتر از آن‪ ،‬نام صحیح‪ ،‬اولین نام قانونی یا ترکیبی است که بر اساس‬
‫‪ Basionym‬قانونی تهیهشده؛ مگر اینکه ترکیب‪ Tautonym ،‬یا ‪Later homonym‬‬
‫شده باشد که یک نام غیرقانونی میشود‪ .‬مثالهای زیر‪ ،‬اصل حق اولیت را نمایش میدهد‪:‬‬
‫‪ .a‬سـه نام معمولی برای نوع ‪ Nymphaea‬عبـارت از ‪،N. nouchali Burm.f., 1768‬‬
‫‪ N. stellata Willd., 1799 ،N. acutiloba DC., 1824‬و ‪N. malabarica Poir., 1798.‬‬

‫است‪ .‬با به کار بستن معیار حق اولیت‪ ،‬نام ‪ N. nouchali Burm.f.,‬به حیث نام‬
‫درست انتخاب میشود؛ زیرا دارای نخستین تاریخ نشر است‪ .‬دو نام دیگر به حیث‬
‫نامهای مترادف (‪ )synonyms‬تلقی میشوند‪ .‬چگونهگی این پروسه‪ ،‬طور زیر تحریر‬
‫میشود‪:‬‬
‫‪Nymphaea nouchali Burm.f., 1768‬‬
‫‪N. malabarica Poir., 1798‬‬
‫‪N. stellata Willd., 1799‬‬
‫‪N. acutiloba DC., 1824‬‬
‫‪ Loureiro .b‬در سال ‪ ،5310‬نوعی را زیر نام ‪ Physkium natans‬تشریح نمود‪ .‬بعداً‪،‬‬
‫در سال ‪ 5391‬این نام توسط جوسیو به جنس ‪ Vallisneria‬منتقل گردید؛ اما‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫بدبختانه وی پسوند ‪ natans‬را نادیده گرفته‪ ،‬در عوض نام ‪Vallisneria physkium‬‬
‫را به وجود آورد که یک نام ‪ Superfluous‬بود‪ .‬دو نوع آسیایی با ‪Typification‬‬
‫‪V. asiatica Miki., 1934‬‬ ‫جداگانه‪ ،‬تحت نامهای ‪ V. gigantea Graebner., 1912‬و‬
‫تشریح گردیدند‪ Hara .‬که نمونههای آسیایی را بهتفصیل مطالعه مینمود به این‬
‫نتیجه رسید که تمام این نامها به شمول ‪ V. spiralis Linn‬مترادفها میباشند‪ ،‬زیرا‬
‫بخش اعظم نمونههای آسیایی در آسیا نمیرویند‪ .‬ازآنجاکه کدام ترکیب قانونی مبنی‬
‫بر ‪ Physkium natans‬وجود نداشت‪ ،‬وی در سال ‪ 5318‬نام ‪V. natans (Lour.) Hara‬‬

‫را ترکیب نمود‪ .‬این نامهای مترادف بهصورت زیر تحریر میگردند‪:‬‬
‫‪Vallisneria natans (Lour.) Hara., 1974‬‬
‫‪Physkium natans Lour.,1790 … Basionym‬‬
‫‪V. physkium Juss., 1826 … nom. superfl.‬‬
‫‪V. gigantea Graebner., 1912‬‬
‫‪V. asiatica Miki., 1934‬‬
‫)‪V. spiralis auct. (non L., 1753‬‬
‫در این حالت‪ ،‬نام صحیح این انواع‪ ،‬تازهترین آن بر اساس قدیمترین ‪ basionym‬است‪.‬‬
‫‪ .c‬سیب معمولی در سال ‪ 5119‬توسط لینه زیر نام ‪ Pyrus malus‬شرح داده شد‪ .‬بعداً این‬
‫نوع به جنس ‪ Malus‬منتقل گردید؛ اما ترکیب ‪Malus malus (Linn.) Britt., 1888‬‬
‫به حیث نام صحیح شناخته نه شده‪ ،‬یک ‪ tautonym‬شد‪ .‬دو نام دیگر زیر جنــــــس‬
‫‪ Malus‬عبارتاند از ‪ M. pumila Mill., 1768‬و ‪.M. domestica Borkh., 1803‬‬
‫نام اولی‪ ،‬نام صحیح سیب بوده‪ ،‬مترادفها قرار زیر تحریر میشوند‪:‬‬
‫‪Malus pumila Mill., 1768‬‬
‫‪Pyrus malus Linn., 1753‬‬
‫‪M. domestica Borkh., 1803‬‬
‫‪M. malus (Linn.) Britt., 1888- Tautonym‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪014‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اگرچه‪ ،‬قدیمترین نام ‪ Pyrus malus‬کامالً قانونی است؛ اما ازآنجاکه حاال این نوع در‬
‫تحت جنس ‪ Malus‬قرار دادهشده‪ ،‬به حیث ‪ Basionym‬برای نام صحیح اجرای‬
‫وظیفه نموده نمیتواند‪ Malus malus ،‬یک ‪ Tautonym‬است‪.‬‬
‫‪ .d‬بادام برای نخستین بار در سال ‪ 5119‬توسط لینه زیر نام ‪Amygdalus communis‬‬
‫شرح داده شد‪ Miller .‬در سال ‪ 5113‬نوع دیگری را زیر نام ‪Amygdalu dulcis‬‬
‫معرفی نمود‪ .‬اکنون هردوی این نامها مترادفها تلقی میشوند‪ .‬سرانجام جنس‬
‫‪ Amygdalus‬با جنس ‪ Prunus‬مدغم شده‪ ،‬ترکیب )‪Prunus communis (Linn.‬‬
‫به وجود آمد‪ Archangeli .‬در سال ‪ 5339‬بر اساس نام اولیـــــــــه‪،‬‬
‫‪ Amygdalus communis Linn.‬را ساخت‪ .‬توسط ‪ Webb‬کشف گردید که در سال‬
‫‪ 5119‬نام ‪ Prunus communis‬توسط ‪ Hudson‬برای نوع متفاوت بهکاربرده شده‬
‫است‪ .‬نامهای مترادفی که بعداً توسط دانشمندان مختلف برای بادام ایجادشدهاند‪ ،‬در‬
‫زیر آمده است‪:‬‬
‫‪Prunus dulcis (Mill.) Webb, 1967‬‬
‫‪Amygdalus dulcis Mill., 1768— basionym‬‬
‫‪A. communis L., 1753‬‬
‫)‪P. communis (L.) Arch., 1882 (non Huds., 1762‬‬
‫‪P. amygdalus Batsch, 1801‬‬
‫هنگامیکه دو یا بیشتر نامها در یکزمان به نشر برسند‪ ،‬نامهای «متحد شده» را به‬
‫وجود میآورند‪ .‬نخستین مؤلفی که این متحدشدن را به وجود آورده است‪ ،‬حق انتخاب نام‬
‫صحیح را از میان این نامها دارد‪ Brown .‬در سال ‪ 5353‬نامهــــــــــــای‬
‫‪ Waltheria Americana L.‬و ‪ W.indica L., 1753‬را با یکدیگر ادغام نموده‪ ،‬نـــام‬
‫‪ W. indic‬را برای انواع ترکیبشده‪ ،‬انتخاب نمود‪.‬‬
‫محدودیتهای اصل حق اولیت‬ ‫‪‬‬

‫استفاده از اصل اولیت محدودیتهای زیر را در قبال دارد‪:‬‬


‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪016‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ :Starting Date ‬اصل حق اولیت از ‪5‬ر‪1‬ر‪ 5119‬با انتشار کــــــتاب‬


‫‪ Species plantarum‬لینه آغاز میشود‪ ،‬تاریخ شروع حق اولیت برای گروههای‬
‫دیگر نباتی عبارت است از‪:‬‬
‫‪ o‬نباتات دانهدار‪ ،Hepaticae ،Sphagnaceae ،Pteridophytes ،‬بخش‬
‫بزرگ الجی‪ Slime moulds ،‬و گلسنگها‪5.............‬ر‪1‬ر‪.5119‬‬
‫‪ o‬خزهها ( ‪ )Mosses‬بهاستثنای‪5........... Sphagnaceae‬ر‪5‬ر‪.5305‬‬
‫‪ o‬فنجی ‪95.........‬ر‪59‬ر‪.5305‬‬
‫‪ o‬الجی (‪5 .........)Nostocaceae‬ر‪5‬ر‪.5331‬‬
‫‪ o‬الجی (‪5 ......... )Oedogoniaceae‬ر‪5‬ر‪.5330‬‬
‫هنگام تعیین حق اولیت‪ ،‬تاریخ نشر پیشتر از این تاریخها برای گروههای ویژه‪،‬‬
‫صرفنظر میشود‪.‬‬
‫‪ :Not above family ranke ‬حق اولیت تنها بهردیف خانواده و پایینتر از آن‬
‫بهکاربرده میشود‪.‬‬
‫‪ :Not outside the rank ‬برای انتخاب نام صحیح یک تکسون‪ ،‬بایست‬
‫نامهای پسوندهای موجود در آن ردیف بررسی شوند‪ ،‬تنها هنگامیکه نام صحیح‬
‫آن ردیف وجود نداشته باشد‪ ،‬میتوان ترکیبی را با استفاده از پسوندی از ردیف‬
‫دیگر ایجاد نمود‪.‬‬
‫‪ ‬نامهای حفاظتشده ()‪:)Nomina Conservanda(nom. cons.‬‬
‫استفاده از حق اولیت تغییرات زیادی در تعداد زیادی از نامها به وجود آورده است‪.‬‬
‫برای پرهیز از این تغییرات در نامهای خانوادههای جنسهای معروف‪ ،‬بهویژه‬
‫آنهایی که حاوی تعداد زیاد انواع هستند؛ فهرستی از نامهای حفظشدۀ‬
‫خانوادهها و جنسها تهیهشده‪ ،‬با تغییرات مربوط به آنها در کود منتشر میشود‪.‬‬
‫این نامهای حفظشده بهعنوان نامهای صحیح استفاده میشوند و جایگزین‬
‫نامهای قانونی قبلی میشوند که پذیرفتهنشده‪ Nomina rejicienda(nom. rejic) ،‬را‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪019‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تشکیل دادهاند‪ .‬مثالً نام خانوادۀ چای ‪ Theaceae D.Don.,1825‬است و در‬


‫برابر نــــام ‪ ،Ternstroemiaceae Mirbe.,1813‬حفظ گردید‪ .‬جنس‬
‫‪ Sesbania Scop., 1777‬در برابـــــــر ‪ Sesbon Adans., 1763‬و‬
‫‪ Agati Adans., 1763.‬حفظ گردیده است‪.‬‬
‫حفاظت و نگهداری نامهای انواع‬ ‫‪‬‬

‫باوجود چندین اعتراض از سوی نبات شناسان زراعتی و باغداری؛ که از تغییرات‬


‫پیدرپی نامها ناشی از تطبیق اصل حق اولیت‪ ،‬به تنگ آمده بودند؛ تکسانومیستها برای‬
‫مدتهای طوالنی با حفاظت نامها در سطح نوع موافقـــت نمینمودند‪ .‬با تداوم فشارها و‬
‫کشف این نکته که ‪ Triticum aestivum‬نام صحیح گندم معمولی نیست؛‬
‫تکسانومیستها را مجبور ساخت در سال ‪ 5335‬در کنگرۀ سیدنی به حفظ نام انواعی که‬
‫اهمیت اقتصادی دارند نیز موافقت نمایند‪ .‬درنتیجه‪ Triticum aestivum Linn. ،‬نخستین‬
‫نام نوع حفظشده در کنگرۀ برلین در سال ‪ 5331‬بوده‪ ،‬در سال ‪ 5333‬به چاپ رسید‪ .‬نام‬
‫دیگری که حفظ گردیـــــــــــد ‪ Lycopersicon esculentum Mill.‬بود‪P. Miller .‬‬
‫نام جدید ‪ Lycopersicon esculentum‬را برای کچالو پیشنهاد نمود‪ .‬قبالً در سال ‪5119‬‬
‫این نوع توسط لینه بهصـورت ‪ Solarium lycopersicum‬معرفیشده بود‪ Karsten .‬در‬
‫سال ‪ 5339‬این نام را بهصورت ‪ Lycopersicum lycopersicum (Linn.) Karst.‬تغییر‬
‫داد که در آن پسوند نوع که توسط لینه بهکاربرده شده بود‪ ،‬حفظ گردید؛ اما این نام‬
‫‪ Tautonym‬شده‪ ،‬نام صحیح کچالو بوده نمیتوانست‪ .‬در سال ‪ Nicolson ،5318‬یک‬
‫اصالح امالء در نام ذکرشده را پیشنهاد نمود‪.Lycopersicon Lycopersicum (Linn.) Karst. :‬‬
‫ازآنجاکه نام پیشنهادشده آنقدر طویل نبود به حیث نام صحیح قبول شد؛ اما نظر به اینکه‬
‫نام ‪ Lycopersicon esculentum Mill., 1768‬کامالً شناختهشده بود‪ ،‬در سال ‪5339‬‬
‫توسط ‪ Terrel‬پیشنهاد حفاظت آن مطرح گردید که در کنگرۀ برلین بهصــــورت‬
‫‪ Triticum aestivum Linn.‬موردقبول واقع گردید‪.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪001‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫بعداً فهرستهای متعدد از نامهای نباتات زراعتی و باغداری حفظشده به تصویب‬


‫رسید‪.‬‬
‫‪ .99‬نامهای دورگهها (‪)Names of Hybrids‬‬
‫نامهای دورگهها با عالوه نمودن عالمت (‪ )x‬یا با افزودن پیشوند ‪ Notho-‬به واژهیی‬
‫که بهردیف تکسون اختصاص دارد نشان داده میشود‪ .‬سطوح اصلی عبارت از‬
‫‪ Nothogenus‬و ‪ Nothospecies‬میباشند‪ .‬یک دورگه بین تکساهای نامگذاری شده‪ ،‬با‬
‫قرار دادن عالمت (‪ )x‬بین نام تکسا مشخص میگردد‪ .‬بهکل این عبارت فورمول دورگه‬
‫(‪ )Hybrid formula‬میگویند‪:‬‬
‫‪1. Agrostis x Polypogon‬‬
‫‪2. Agrostis stolonifera x Polypogon monspeliensis‬‬
‫‪3. Salix aurita x S. caprea‬‬
‫‪ .92‬نامهای نباتات مزروعی (‪)Names of Cultivated Plants‬‬
‫‪‬‬
‫نام نباتات مزروعی توسط کود بینالمللی نامگذاری نباتات مزروعی (‪)ICNCP‬‬
‫تعیین میشود که برای آخرین بار در سال ‪ 5331‬به چاپ رسیده است‪ .‬بیشتر قوانین از‬
‫‪ ICBN‬گرفتهشده‪ ،‬برای واریتههای مزروعی مادۀ تشخیصیۀ ردیف )‪Cultivar (cv.‬‬
‫اضافه میشود‪ .‬نام ‪ Cultivar‬بهصورت مایل یا کج (‪ )Italic‬نوشتهنشده‪ ،‬با حروف بزرگ‬
‫شروع میشود‪ .‬این نام التین نیست؛ بلکه بیشتر نام معمولی است‪ .‬نام ‪ cultivar‬پس از‬
‫کلمۀ ‪ cv.‬قرار میگیرد؛ مانند‪ Rosa floribunda cv. Blessings :‬و یا بهصورت ساده در‬
‫بین عالمت نقلقول (‪ )Quotation mark‬قرار میگیرد؛ مانند‪:‬‬
‫’‪. Rosa floribunda ’Blessings‬‬

‫)‪ - International Code of Nomenclature for Cultivated Plants (ICNCP‬‬


‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪000‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫همچنان ‪ Cultivar‬مستقیماً پس از نام جنس (نظیر‪ ،)Hosta ‘Decorata’ :‬پس از‬


‫نام دورگه (نظیر‪ )Rosa x paulii ’Rosa’:‬یا مستقیماً در زیر یک نام معمولـــــــــــی‬
‫(نظیر‪ )Hybrid Tea Rose ’Red Lion’ :‬نامگذاری شده میتواند‪.‬‬

‫تالش برای یکسانسازی کودها‬


‫به مقصد مطالعۀ آسانتر‪ ،‬موجودات زنده در پنج کود نامگذاری متفاوت زیر قرار داده‬
‫میشوند‪:‬‬
‫نامهای نباتات توسط ‪ ICBN‬تعیین میشود‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫نامهای باکتریها توسط ‪ ICNB‬تعیین میشود‪ .‬امروزه به نام‬ ‫‪‬‬
‫)‪ Bacteriological Code (BC‬یاد میشود‪.‬‬
‫نامهای نباتات زراعتی توسط ‪ ICNCP‬تعیین میشود‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫نامهای حیوانات توسط‪ ICZN‬تعیین میشود‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫نامهای ویروسها توسط ‪ ICVC‬تعیین میشود‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫برای استفادهکنندگان عمومی از نامهای موجودات زنده‪ ،‬در موقعیتهای زیر‬


‫سردرگمی به وجود میآید‪:‬‬
‫‪ .5‬در ذکر نامها‪ ،‬قوانین مختلف‪ ،‬حاوی قراردادهای متفاوت هستند که هرکدام برای‬
‫نامهای عین ردیف تهیهشدهاند‪ .‬اگرچه‪ ،‬هرکدام از این قراردادها بر حق اولیت و نشر‬
‫استوارند‪ ،‬اما در تعیین نام صحیح از هم دیگر متفاوتاند‪.‬‬
‫‪ .9‬در تعیین کود برای آن دسته از موجودات زنده که بهصورت دقیق حیوان‪ ،‬نبات یا‬
‫باکتری نیستند و به نام ‪ Ambiregnal organisms‬یاد میشوند‪ ،‬یا آنهایی که‬

‫‪- International Code for the Nomenclature of Bacteria‬‬


‫‪ - International Code of Nomenclature for Cultivated Plants‬‬
‫‪ - International Code of Zoological Nomenclature‬‬
‫‪ - International Code of Virus Classification and Nomenclature‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪001‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫قرابتهای ژنتیکی آنها بهخوبی محقق شده؛ اما بهصورت سنتی در گروه دیگر قرار‬
‫دارند؛ مانند‪.Cyanobacteria :‬‬
‫با آغاز انقالب الکترونیک و نیاز برای داشتن ذخایر معمولی اطالعــــــــــات‬
‫(‪ )Common database‬در رابطه به موجودات زنده و برای تأمین رابطۀ جهانی؛ تالش‬
‫صورت میگیرد تا یک کود معمولی یکنواخت و یکسان ایجاد گردد‪BioCode .‬‬
‫و ‪ PhyloCode‬دو تالش برای یکسانسازی کودها است‪ .‬اولی سلسلۀ مراتب ردیفهای‬
‫سیستم لینه را حفظ مینماید؛ درحالیکه دومی سیستم فاقد ردیفها را انکشاف میدهد که‬
‫بر مفهوم سیستماتیک فایلوژنی استوار است‪.‬‬
‫پیشنویس کود زیستی (‪ )Draft BioCode‬برای یکسان کردن کود گذاری‬
‫موجودات زنده برای اولین بار در سال ‪ 5331‬آمادهشده‪ ،‬در سال ‪ 5331‬تأیید گردید‪ .‬این‬
‫پیشنویس توسط کمیتۀ بینالمللی نامگذاری دوگانـــــــــــــــه‬
‫((‪ )International Committee for Bionomenclature)ICB‬تهیه و توسط ‪Greuter‬‬
‫و همکاران (‪ )5333‬نشر شد‪ .‬متن این پیشنویس از آدرس اینترنتی زیر قابلدسترس است‪:‬‬
‫‪http://www.rom.on.ca/biodiversity/biocode/biocode.html‬‬
‫همچنان دهۀ آخر قرن بیستم شاهد انکشاف ‪ PhyloCode‬توسط کمیتۀ بینالمللی‬
‫نامگذاری فایلوژنتیک (‪،)International Committee on Phylogenetic Nomenclature‬‬
‫بر اساس مفاهیم سیستماتیک فایلوژنی‪ ،‬بود‪ .‬در این سیستم طبقهبندی بهاستثنای ردیف‬
‫نوع (‪ ،)Species rank‬سطوح دیگر حذفشده‪ ،‬کالدها (‪ )Clades‬بر اساس شناسایی‬
‫گروههای دارای یک جد (‪ )Monophyletic groups‬بازشناسی شده‪ ،‬برای مناقشه و ابراز‬
‫نظر دانشمندان‪ ،‬در شبکه موجودند‪ .‬آخرین بازنگری این سیستم در سال ‪ 9009‬به نشر‬
‫رسیده‪ ،‬از آدرس اینترنتی زیر قابلدسترس است‪:‬‬
‫‪http:// www.ohiou.edu/phlocode/.July 2002.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪001‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫خالصۀ فصل‬
‫نام وسیلۀ شناسایی یک نبات است‪ .‬نام کلید اطالعات دربارۀ یک نبات است‪ .‬نام به‬
‫حیث مآخذ برای بازیابی اطالعات و وسیلهیی برای تأمین رابطۀ مطمئن بین دانشمندان‬
‫اجرای وظیفه مینماید‪ .‬نامهای معمولی نباتات در جوامع محدود و در نقاط معینی از کرۀ‬
‫زمین استعمال شده‪ ،‬معموالً از چندین واژه تشکیلشده بودند‪ ،‬برای تبادل اطالعات علمی‬
‫در سطح جهان قابلاستفاده نیستند‪ .‬نامهای معتبر علمی نباتات که متشکل از دو بخش‪:‬‬
‫اسم جنس و پسوند نوع است‪ ،‬توسط قوانین ویژۀ که در نشستهای معین کنگرۀ بینالمللی‬
‫نامگذاری نباتی تصویب میشوند‪ ،‬تأیید و در سرتاسر جهان قابلاستفاده هستند‪.‬‬
‫کنگرۀ بینالمللی نامگذاری قوانین ویژه در مورد حق مؤلف‪ ،‬حق اولیت‪ ،‬نامگذاری‬
‫گروههای مختلف موجودات زنده‪ ،‬چگونهگی نامگذاری یک فرد از موجودات زنده ‪ ...‬و غیره‬
‫را به تصویب رسانیده؛ حتی در رابطه به چگونهگی نامگذاری نباتات فوسیلشده نیز دارای‬
‫قوانین است‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪ .5‬اندرس‪ ،‬اوالف و حسن یار‪ ،‬سید امیر شاه‪ .5919 .‬سیستماتیک نباتی‪( .‬جلد اول)‪.‬‬
‫کابل‪ :‬مطبعۀ هما‪.‬‬
‫‪2.‬‬ ‫‪Tod, F. Stuessy. (2009). Plant taxonomy (2nd ed.). New York,‬‬
‫‪NY: Columbia University Press.‬‬
‫فصل پنجم‪ :‬نامگذاری‬ ‫‪002‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) است‪.‬‬ ‫‪ .5‬دانشمندی که استفاده از نامهای دوبخشی را معمول ساخت (‬
‫‪ .9‬برای ممانعت از تعیین نامهای نامناسب برای بعضی از تکسا‪ ،‬فهرستی از نامهای حفاظتشده‬
‫) تهیه گردیده است‪.‬‬ ‫بهصورت (‬
‫) لینه آغاز میشود‪.‬‬ ‫‪ .9‬اصل حق اولیت از اول ماه می سال ‪ 5119‬با انتشار کتاب (‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫) ‪ .5‬نامهای ‪ Cultivar‬اغلب التین میباشند‪.‬‬ ‫(‬
‫) ‪ .9‬نامی که بدون شرح باشد قابلپذیرش نیست‪.‬‬ ‫(‬
‫) ‪ .9‬در کنگرۀ کمبریج روش ‪ type‬پذیرفته شد‪.‬‬ ‫(‬
‫پرسشهای انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬نام باکتریها توسط کدامیک از کودهای زیر انتخاب میشود؟‬
‫‪ICBN )d‬‬ ‫‪ICPN (c ICNB)b‬‬ ‫‪ICNCP (a‬‬
‫‪ .9‬نامهای غیرقانونی که موردپذیرش قرار نمیگیرند؛ به یکی از نامهای زیر یاد میشوند‪:‬‬
‫‪ )d‬هیچکدام‪.‬‬ ‫‪.Tatonyms )c .Basionyms)b‬‬ ‫‪.Synonyms)a‬‬
‫‪ .9‬نمونۀ اختصاصی که توسط مؤلف برای نشان دادن تایپ نامگذاری یک نوع استفاده میشود و‬
‫در محل مطمئن نگهداری میشود‪ ،‬به یکی از نامهای زیر یاد میشود‪:‬‬
‫‪.Paratype (d .Syntype (c .Isotype )b .Holotype (a‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) پیشوند نامهای دورگه است‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪notho-‬‬
‫) مادۀ تشخیصیۀ ردیف برای نباتات زراعتی است‪.‬‬ ‫(‬
‫‪Monstrosity‬‬
‫‪Monocotyledon‬‬
‫) نامهای هستند که اساس منطقی ندارند‪.‬‬ ‫(‬ ‫)‪Cultivar (cv.‬‬
‫فصل ششم‬

‫اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬اهمیت اوصاف در طبقهبندی را توضیح دهید‪.‬‬
‫‪ .9‬اقسام اوصاف را بشناسید‪.‬‬
‫‪ .9‬با شواهد تکسانومی آشنا شوید‪.‬‬
‫‪ .8‬نقش مورفولوژی در تکسانومی را تشریح نمایید‪.‬‬
‫‪ .1‬با شواهد داخل سلولی تکسانومی معرفت حاصل کنید‪.‬‬

‫تکسانومی موجودات زنده بیشتر با اوصاف مختلفی که در آنها مشاهده میشود‪ ،‬رابــــطه‬
‫دارد‪ .‬واژههای تشابه (‪ ،)Similarity‬عدم تشابه (‪ ،)Dissimilarity‬همشکلی (‪،)Resemblance‬‬
‫اختالف (‪ ... )Difference‬و غیره اصوالً غرض توضیح وضعیت اوصاف استعمال میشوند‪.‬‬
‫این کافی نیست که بدون ارائۀ دلیل قناعت بخش؛ ادعا شود‪ :‬موجود زندۀ ‪ X‬نسبت به ‪Y‬‬
‫بیشتر به ‪ Z‬شبیه است‪ .‬ارائۀ دالیل موجه بر مقایسه و ارزیابی مشخصات موجودات زنده استوار است‪.‬‬
‫شواهد تکسانومیک طبیعی موجودات زنده از طریق اوصاف تهـــیه میشوند؛ به همین دلیل‪ ،‬اوصاف‬
‫که جهت طبقهبندی موجودات زنده استخدام میشوند‪ ،‬طبیعت آنها را تعیین میکند‪.‬‬
‫تکسانومیستها در تالش دریافت اوصاف بودهاند تا بر اساس آنها سیستم طبقهبندی طبیعی‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪001‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫قابلپذیرش ایجاد نمایند‪ .‬این تالشها‪ ،‬منتج به تجمع مقدار زیاد اوصاف تکسانومیک گردیدند‪.‬‬
‫بعضی از دانشمندان تعداد قلیل و دیگران صدها صفت را استخدام کردند‪.‬‬
‫در اینجا مشکل اصلی «انتخاب اوصاف» است که در طبقهبندی استخدام میشوند؛ زیرا‬
‫انتخاب تعداد محدودی از اوصاف باعث به میان آمدن طبقهبندیهای متنوع شده میتوانند‪ .‬انتخاب‬
‫«صفت مناسب» بیشتر بر‪ :‬اهداف‪ ،‬صبر و شکیبایی محقق‪ ،‬قابلدسترس بودن اوصاف و استعمال‬
‫سنتی آنها استوار است‪.‬‬

‫تعریف صفت‬
‫صفت‪ ،‬عبارت از هر مشخصه یا حالت توصیفی شکل‪ ،‬ساختمان یا رفتار یک موجود زنده‬
‫است که بر اساس آن یک تکسانومیست به مقصد ویژه؛ نظیر‪ :‬مقایسه یا تفسیر‪ ،‬این موجود زنده‬
‫را از دیگران جدا میسازد‪ .‬بعداً حاالت این اوصاف (‪)Character state or Expressions‬‬
‫جزءبهجزء بیان میشوند‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬این حالتهای اوصاف هستند که تکسانومیستها با‬
‫آن سروکار دارند؛ برای مثال‪ :‬تعداد گلبرگها را میتوان به حیث یک صفت مطرح کرد؛ اما‬
‫هنگامیکه میگوییم‪« :‬پنج گلبرگ»؛ درواقع حالت این صفت را بیان کردهایم‪ .‬در عمل‪ ،‬صفت‬
‫عبارت از مشخصۀ ویژه است که حالت آن قابلشرح‪ ،‬اندازهگیری‪ ،‬شمارش و بررسی باشند‪.‬‬
‫هنگامیکه یک حالت صفت ویژۀ منحصر به یک تکسون بوده باشد‪ ،‬در این حالت گفته‬
‫میشود این صفت معرف ‪ Characteristic‬آن گروه است‪.‬‬
‫در پروسۀ تکسانومی‪ ،‬اوصاف به مقاصد زیر استخدام میشوند‪:‬‬
‫شناسایی‪ ،‬توصیف (‪ )Characterization‬و تعیین حدود (‪ )Delimitation‬انواع‪.‬‬ ‫‪)5‬‬
‫طبقهبندی این انواع به تکساهای باالتر‪.‬‬ ‫‪)9‬‬
‫تهیۀ معلومات برای ساختن سیستمهای جدید طبقهبندی‪.‬‬ ‫‪)9‬‬
‫تهیۀ اوصاف برای ساختن کلیدهای طبقهبندی‪.‬‬ ‫‪)8‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪004‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اهمیت حضور و عدم حضور اوصاف‬


‫کرنکویست (‪ ،)5313‬موضوع دلچسبی را برای ارزیابی اهمیت اوصاف تکسانومیک‬
‫برجسته کرد‪ .‬او بیان داشت‪« :‬حضور یک ساختمان یا یک ماده نسبت به عدم حضور آنها‬
‫مهمتر است»‪.‬‬
‫برای اثبات این ادعا‪ ،‬او توضیحات ژنتیکی را عالوه کرد‪ .‬در ادعای او آمده است که‬
‫اوصاف فنوتایپی (‪ )Phenotypic characters‬معلول عملکرد سیستم مغلق ژنها هستند؛ نه‬
‫یک جن واحد‪ .‬عدم حضور یک صفت در فنوتایپ یک نبات بیانکنندۀ عدم حضور یک سیستم‬
‫معین از ژنهاست‪.‬‬

‫اهمیت قایل شدن به اوصاف (‪)Character weighting‬‬


‫دانشمندان در تالش دریافت اوصاف هستند که بیشتر باثبات بوده‪ ،‬به آنها وزنۀ بیشتر‬
‫بدهند‪ .‬این پروسه را وزن دادن یا ارزش قایل شدن به اوصاف میگویند‪ .‬تکسانومیستها به‬
‫چهار دلیل به اوصاف اهمیت قایل میشوند‪:‬‬
‫بهآسانی مشاهدهشده میتوانند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫در گروههای طبیعی‪ ،‬اینها همبستهگی (‪ )Correlation‬زیاد نشان میدهند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫حاوی بعضی مشخصات شناختهشدۀ فایلوژنتیک یا اوصاف حفظشده هستند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫هنگام ساختهشدن گروههای طبیعی‪ ،‬اوصاف موردنظر را نشان میدهند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫اقسام اوصاف‬
‫صفت را به چهار گروه تقسیم میکنند‪:‬‬
‫اوصاف عمومی‪ ،‬اوصاف تکاملی‪ ،‬اوصاف کالدستیک‪ ،‬اوصاف فنتیک‪.‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪006‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اوصاف عمومی‬ ‫‪.I‬‬


‫اوصاف عمومی بر اساس انتظام حالتهای صفت‪ ،‬تغییرپذیری صفت و حالت صفت‪،‬‬
‫ارزشمندی ویژه و اعتبار عمومی مشخص میشوند‪.‬‬
‫‪ ‬بنیادیترین فرقی که میان حالت اوصاف قایل میشوند‪ ،‬عبارت از تقسیم آنها به‬
‫اوصاف کمی (‪ )Quantitative characters‬و اوصاف کیفـــــــــی‬
‫(‪ )Qualitative characters‬است‪.‬‬
‫‪ ‬در تشریح اوصاف کمی‪ ،‬تعداد (نظیر‪ :‬ده تا پانزده تخمدان‪ ،‬هشت تا ده آلت‬
‫تذکیر ‪ ...‬و غیره)‪ ،‬اندازه که بهصورت طول‪ ،‬عرض و محدودۀ اجزاء (نظیر‪:‬‬
‫برگهای با طول ‪ 1‬تا ده سانتیمتر و پهنای ‪ 9‬تا ‪ 1‬سانتیمتر) نمایش داده‬
‫میشوند‪.‬‬
‫‪ ‬اوصاف وابسته به شکل‪ ،‬رنگ و ساختمان؛ نظیر‪ :‬حضور یا عدم حضور جام گل‬
‫(‪ ،)Corolla‬موقعیت تخمدان‪ ،‬مویکهای موجود بر سطح نباتات‬
‫(‪ ،)Indumentums‬برجستهگیها و فرورفتهگیهای سطح دانه‬
‫(‪ )Sculpturing‬و دیگر مشخصات مشابه اوصاف کیفی هستند‪ .‬بهطور عموم‪،‬‬
‫اوصاف کیفی برای تمییز دادن تکسای نوع یا سطوح باالتر بیشتر مفید هستند؛‬
‫درحالیکه اوصاف کمی برای تفکیک طبقه پایینتر از ردیف نوع مفید هستند‪.‬‬
‫‪ ‬اوصاف تغییرپذیر توسط اصطالحات زیر بیان میشوند‪:‬‬
‫‪ ‬اوصافی که در داخل یک تکسون تغییرناپذیر (‪ )Invariant‬هستند؛ قابلتأمل‬
‫هستند یعنی ممکن این اوصاف به یک حالت واقع شوند یا اینکه کدام ارزشی‬
‫در تعیین رابطه میان تکساهای تابع (‪ )Subtaxa‬در داخل تکسون نداشته باشند‪.‬‬
‫درحالیکه در تکسانومی اوصاف تغییرپذیر (‪ )Variant‬مفید هستند‪ .‬اوصاف‬
‫تغییرپذیر نتیجۀ عملکرد ژنوتایپ موجود زنده است‪ .‬حالتهای باال را توسط‬
‫اصطالحات ‪( Plastic‬تغییرپذیری ناشی از عملکرد عوامل محیطی (نه عوامل‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪009‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫ژنتیکی) بر اوصاف موجود زنده است) و ‪( Fixed‬ثابت) نــــیز بیان میکند‪.‬‬


‫اوصاف ثابت تغییرناپذیر بوده‪ ،‬اوصاف تغییرناپذیر‪ ،‬اوصاف ثابت هستند‪ .‬اوصاف‬
‫‪ Plastic‬تغییرپذیر هستند؛ اما اوصاف تغییرپذیر‪ Plastic ،‬نیستند‪.‬‬
‫‪ ‬اوصاف که ازنظر تکسانومی مفید هستند به نام اوصاف همبسته یا غیر تصادفی‬
‫(‪ )Nonrandom character‬و آنهایی که ارزشمندی تکسانومیک ندارند به نام‬
‫اوصاف تصادفی (‪ )Random character‬یاد میشوند‪.‬‬
‫‪ ‬اوصاف همبسته آنهایی هستند که باهم یکجا ظاهر میشوند‪ .‬تحقیقات نشان‬
‫دادهاند که اوصاف همبسته دارای مسیرهای تکاملی یکسان هستند‪ .‬صفت یا‬
‫مشخصۀ که بیشترین همبستهگی را با دیگر شباهتها نشان دهد به نام‬
‫شاخصهای اوصاف (‪ )Indicator character‬یا سادهتر شاخص (‪)Indicator‬‬
‫یاد میشود‪.‬‬
‫‪ ‬برعکس‪ ،‬اوصاف اتفاقی آنهایی هستند که ندرتاً تحتفشار انتخاب قرار‬
‫میگیرند و گرایشهای قلیل تکاملی را نشان میدهند و به همین دلیل‪ ،‬به‬
‫طبقهبندی کمکی نمیکنند‪.‬‬
‫‪ ‬اوصاف‪ ،‬ارزشمندیهای ویژه را نیز معرفی میکنند‪ .‬اوصاف که تکساها را در سطوح‬
‫مختلف طبقهبندی سلسلهمراتب محدود میسازند؛ به نـــام ‪،Specific characters‬‬
‫‪ Generic characters‬و ‪ Familial characters‬یاد میشوند‪.‬‬
‫‪ ‬اوصاف که برای شناسایی‪ ،‬توصیف و تعیین حدود تکساهای سطوح پایین مفید‬
‫هستند؛ بهطور عموم طبیعی‪ ،‬ثابت و تشخیصیه (‪)Diagnostic or Key characters‬‬
‫بوده‪ ،‬تجزیهوی (‪ )Analytic‬هستند‪ .‬از طرف دیگر اوصاف که وقوعشان در‬
‫میان یک گروه زیاد بوده‪ ،‬برای گروهبندی عین تکساها برای تشکیل سطوح‬
‫باالتر‪ ،‬مفید میباشند؛ ترکیبی (‪ )Synthetic‬هستند‪ .‬با تشکیل شدن تکساهای‬
‫باالتر‪ ،‬بهتدریج تعداد اوصاف ترکیبی کاهش مییابند‪.‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ‬معموالً‪ ،‬تکسانومیستها اوصاف را بهصورت اوصاف بیولوژیـــــــــــک‬


‫(‪ )Biological characters‬و اوصاف اتفاقی (‪ )Fortuitous characters‬از‬
‫همدیگر متمایز میسازند‪ .‬اوصاف بیولوژیک آنهایی هستند که با بعضی از‬
‫وظایف حیاتی یا ارزشمندیها مرتبط بوده‪ ،‬غالباً وضعیت و حالت گلها را بیان‬
‫میکنند؛ نظیر‪ :‬گلبرگهای به هم جوشخورده (‪ ،)Sympetaly‬گل دارایی‬
‫تقارن دو طرفی (‪ ،)Zygomorphy‬ساقههای خزنده بر روی زمین (‪)Epigyny‬‬
‫‪ ...‬و غیره‪ .‬این ساختمانها در تکامل تدریجی نباتات گلدار شامل بوده‪ ،‬توسط‬
‫دو تمایل سنتی مشخص میشوند‪:‬‬
‫‪ o‬سهیم شدن در تولیدمثل‪.‬‬
‫‪ o‬سازش با گردهافشانی توسط حشرات‪.‬‬
‫‪ ‬برعکس‪ ،‬اوصاف اتفاقی اینچنین روابطی را نشان نمیدهند‪.‬‬
‫‪ ‬اگرچه ازنظر تئوری‪ ،‬تمام اوصاف برای استعمال در طبقهبندی مفید هستند؛ اما در‬
‫عمل‪ ،‬استعمال آنها برای تعداد کمی از طبقهبندیها محدود است‪ .‬این به آن دلیل‬
‫است که بعضی از اوصاف نسبت به دیگران خوب (‪ )Good characters‬یا بیشتر‬
‫قابلاعتماد هستند‪ .‬اوصاف خوب آنهایی هستند که‪:‬‬
‫با تعداد زیاد اختالفها در داخل نمونۀ موردنظر مرتبط نیستند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫تغییرپذیری وسیع ژنتیکی ندارند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫از اثر تغییرات محیطی به سهولت متأثر نمیشوند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫یک صفت تکسانومیک تنها زمانی خوب است که باثبات بوده باشند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫اوصاف بد (‪ )Bad characters‬مشخصات باال را نشان نمیدهند‪.‬‬


‫اکثریت سیستمهای طبقهبندی قبل از داروین بر اوصاف استوار بودهاند که ارزش بلند‬
‫فیزیولوژیک یا وظیفهوی داشتند‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬این سیستمها را بیشتر طبیعی میدانند؛ اما‬
‫بایست توضیح گردد که بسیاری از پدیدههای طبیعی و ارزش حیاتی بسیاری از اوصاف حتی تا‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪010‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫امروز شناختهنشدهاند‪ .‬شاید این محدودیت توسط ‪ A. P. de Candolle‬و دانشمندان بعدی‬


‫فهمیده شده بود که بهتدریج بسیاری چنین اوصاف بیولوژیک را مردود دانسته بهعوض آن‪،‬‬
‫مشخصههای اتفاقی را استخدام کردند‪.‬‬
‫اوصاف تکاملی‬ ‫‪.II‬‬
‫اوصاف تکاملی آنهایی هستند که در طبقهبندی ‪ Phyletic‬استعمال میشوند‪ .‬مهمترین‬
‫مشخصههایی که در اینجا به مقابل هم استعمال میشوند عبارت از اوصاف هومولــــوگ‬
‫(‪ )Homolgous characters‬در برابر اوصاف انالوگ (‪ )Analogous characters‬است‪.‬‬
‫‪ Homologous structures ‬عبارت از اعضاییاند که منشأ واحد دارند؛ اما شکل‬
‫متفاوت داشته وظایف مختلفی را انجام میدهند‪.‬‬
‫‪ Analogous structures ‬عبارت از اعضاییاند که وظیفۀ مشابه را انجام میدهند؛‬
‫اما منشأشان متفاوت است‪.‬‬
‫دستۀ دیگر از اصطالحات که اوصاف ‪ Phyletic‬را نمایش میدهند عبــــــــارت از‬
‫‪ Phylogenetic characters‬و ‪ Ontogenetic characters‬است‪.‬‬
‫‪ Phylogenetic characters ‬در رابطه به فایلوژنی معلومات ارائه میکند‪.‬‬
‫‪ Ontogenetic characters ‬در رابطه به چگونهگی رشد و انکشاف یک موجود زنده‬
‫معلومات میدهد‪.‬‬
‫اوصاف کالدستیک‬ ‫‪.III‬‬
‫اوصاف کالدستیک آنهایی هستند که برای بیان چگونهگی منشعب شدن فرزندان از‬
‫نیای اولیه در طبقهبندی کالدستیک استعمال میشوند‪ .‬این اوصاف بهصورت ‪ Primitive‬در‬
‫مقابــل ‪ Derived character state‬یا بهصورت مترادفهای ‪ Generalized‬در مقابـــــــل‬

‫‪ -‬اصطالحات ‪ Homology‬و ‪ Analogy‬برای اولین بار در سال ‪ 0696‬توسط ‪Oewn‬‬


‫تعریفشدهاند‪.‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ General ،Specialized‬در مقابل ‪ Primitive ،Unique‬در مقابل ‪،Advanced‬‬


‫‪ Plesiotypic‬در مقابل ‪ Apotypic‬و ‪ Plesiomorphic‬در مقابل ‪ Apomorphic‬استعمال‬
‫میشوند‪ .‬تفصیل این بحث را در فصل (نهم) این کتاب تعقیب کنید‪.‬‬
‫اوصاف فنتیک‬ ‫‪.IV‬‬
‫اوصاف فنتیک آنهایی هستند که با مشابهتهای کلی نباتات سروکار دارند‪ .‬این اوصاف‬
‫بیشتر در تکسانومی بر مبنای ریاضی مورد استعمال دارند (فصل هشتم این کتاب را ببینید)‪.‬‬

‫شواهد تکسانومی‬
‫در شرایطی که حقایق علمی از منابع مختلف وارد محافل علمی میشوند؛ برای‬
‫جستجوی اوصاف تکسانومیک بایست تمام منابع را مدنظر داشته باشیم‪ .‬یک سیستم‬
‫طبیعی طبقهبندی بایست بر اساس تجزیهوتحلیل مدارک و منابع موجود در رابطه به کلیه‬
‫اعضای یک نبات صورت گرفته باشد‪ .‬این منابع و شواهد تکسانومیک ازاینقرارند‪:‬‬
‫مورفولوژی خارجی (‪)External morphology‬‬
‫درگذشته‪ ،‬مورفولوژی مهمترین معیار طبقهبندی بوده است‪ .‬طبقهبندیهای اولیه بر‬
‫اساس اوصاف مورفولوژیکی ظاهری بودهاند؛ درحالیکه در دو قرن آخر طبقهبندی بر‬
‫اساس ساختمانهای مایکروسکوپی صورت گرفته است‪ .‬اگرچه مورفولوژی پوشش گل‬
‫عمدهترین عامل طبقهبندی بوده است؛ ولی اوصاف ظاهری و ساختمانی نیز در گروههای‬
‫خاصی از نباتات مورداستفاده قرارگرفته است‪:‬‬
‫شکل ظاهری (‪ :)Habit‬شکل ظاهری در تکسانومی اهمیت ناچیزی داشته‬ ‫‪‬‬
‫صرف در تخمین میزان سازگاری و تنظیم اکولوژیکی با محیط اهمیت دارد‪.‬‬
‫اصطالحات زیادی برای نشان دادن ساختمانهای سطح نبات بهکاربرده میشود‪.‬‬

‫‪ -‬برای درک بهتر شواهد مورفولوژیک‪ ،‬ایجاب مینماید تا محصالن به درسهای مضمون نباتات‬
‫عمومی و شاخههای متنوع آن‪ ،‬مراجعه کرده اصطالحات علمی مربوطه را بازیاب نمایند‪.‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫در تکسانومی سه دسته مشخصات سطح نباتات در نظر گرفته میشود‪ :‬شکل و‬
‫قواره (‪ ،)Configuration‬رویش ناهنجار اپیدرمس (‪)Epidermal excrescence‬‬
‫و پوشش (‪ .)Vestiture‬تمام این سه دسته مشخصات به نام مشخصات ظاهری‬
‫دستهبندی میشود‪ .‬بهعالوه‪ ،‬انواع ‪ Trichome‬و ‪ Bristle‬نیز در جملۀ‬
‫مشخصههای سطحی شمار میشوند‪.‬‬
‫بخشهای زیرزمینی‪ :‬اوصاف ‪ Rhizome‬برای شناسایی انواع مختلف جنس‬ ‫‪‬‬
‫زنبق‪ ،‬اهمیت دارند‪ .‬همچنین‪ ،‬ساختار پیاز معیار تکسانومیک مهم در جنس پیاز‬
‫(‪ )Allium‬است‪.‬‬
‫ساقه‪ :‬ساقه محور اصلی گیاه را به نمایش میگذارد‪ .‬ساقه متشکل از بندها‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫میانه بندها‪ ،‬برگها و جوانهها بربندهاست‪ .‬جوانهها به شاخهها‪ ،‬گلها و‬
‫گلآذینها (‪ )Inflorescences‬انکشاف مینمایند‪ .‬ممکن یک گیاه فاقد ساقه‬
‫(‪ )Acaulescent‬باشد یا ساقۀ مشخص (‪ )Caulescent‬داشته باشد‪ .‬ساقهها‪،‬‬
‫هوایی (‪)Erect or weak‬؛ یا زیرزمینی (‪ )Underground‬بوده میتوانند‪.‬‬
‫برگها (‪ :)Leaves‬برگ برای شناسایی در نخل (‪ ،)Palm‬بید (‪ )Salix‬و‬ ‫‪‬‬
‫صنوبر (‪ )Populus‬اهمیت دارد‪ .‬اوصاف مانند یک شانهیی (‪ ،)Unipinnate‬دو‬
‫شانهیی (‪ ،)Bipinnate‬رگبرگها و دیگر مشخصات برگ در تکسانومی مهم‬
‫هستند‪.‬‬
‫گلها (‪ :)Flowers‬اوصاف که بهطور وسیعی برای جدایی تکسا استفاده‬ ‫‪‬‬
‫میشوند شامل لفافه یا پوشش گل (‪ ،)Perianth‬کاسۀ گل (‪ ،)Calyx‬جام گل‬
‫(‪ ،)Corolla‬آلت تذکیر (‪ )Stamen‬و آلت تأنیث (‪ ،)Carpels‬موقعیت تخمدان‪،‬‬
‫نوع ‪ Placentation‬میشود‪.‬‬
‫ویژهگیهای متنوع میوه و دانه در شناسایی و ساختن کلیدهای شناسایی بسیار‬ ‫‪‬‬
‫استفاده میشود؛ مانند‪ :‬تعداد دریچههای میوه (‪ )Capsule valve‬و حضور یا‬
‫عدم حضور ‪ Pappus‬بر دانهها ‪ ...‬و غیره‪.‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪012‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اناتومی‬
‫ویژگیهای اناتومی در بیان روابط فایلوژنی نقش مهمی دارد‪ .‬در این زمینه اناتومی‬
‫چوب‪ ،‬کرکها (‪ ،)Trichomes‬اوصاف اپیدرمی (‪ ،)Epidermal features‬اناتومی برگ‪،‬‬
‫نوعیت انساج انتقالی‪ ،‬انواع ستوماتا‪ ،‬اناتومی ساقه و اناتومی پوشش گل بیشتر موردنظر‬
‫میباشند‪.‬‬
‫جنینشناسی‬
‫جنینشناسی نقش کمتری در فهم قرابتهای تکسانومیک دارد؛ زیرا ازیکطرف به‬
‫کارهای مقدماتی طوالنی و سالهای زیاد کار نیاز دارد و از طرف دیگر نتایج مطالعات‬
‫امبریولوژیک صرف مربوط به افراد تحـــت مطالعه است و نمیتواند همهگیر باشد‪.‬‬
‫مشخصات امبریولوژیک که موردنظر هستند عبارت از تولید و بالغ شدن مایکرو سپور‬
‫(‪ ،)Microsporogenesis‬انکشاف و ساختمان تخمه‪ ،‬انکشاف کیسۀ جَنِینی‪،‬‬
‫‪ Endosperm‬و انکشاف جَنِین است‪.‬‬
‫گردهشناسی (‪)Polynology‬‬
‫مطالعه گرده و سپورها به نام ‪ Polynology‬یاد میشود‪ .‬بعضی از اوصاف اساسی‬
‫گرده که برای طبقهبندی مفید هستند ازاینقرارند‪ :‬شکل و تناظر دانههای گرده‪ ،‬ساختار‬
‫دیوار گرده‪ ،‬ساختار جدار خارجی سپورها‪ ،‬برآمدهگی‪ ،‬فرورفتهگی‪ ،‬نوع‪ ،‬تعداد‪ ،‬شکل و‬
‫ساختمان منافذ سپور‪.‬‬
‫از دیوارۀ گرده برای تعیین تاریخچۀ تکاملی نباتات گلدار استفاده میشود‪ .‬بعضی‬
‫خانوادهها دانههای گردۀ متنوعی دارند (‪)Eurypalynous‬؛ درحالیکه خانوادههای دیگر‬
‫دانههای گردۀ یکسانی دارند (‪ .)Strenopalynous‬دانۀ گرده توسط دوطبقۀ اساسی‬
‫پوشانیده شده است‪ :‬الیۀ خارجی گرده ممکن بدون منفذ‪ ،‬دارای یک یا سه فرورفتهگی‬
‫طوالنی یا چندین منفذ بوده باشد؛ که بر اساس آنها طبقهبندی نباتات صورت میگیرد‪.‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪014‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Micromorphology & Ultrastructure‬‬


‫بهطور عموم اوصاف که توسط میکروسکوپ الکترونی مطالعه شدهاند ثابت و فارغ از‬
‫تأثیر حالتهای محیطی میباشند‪ .‬اگرچه میکروسکوپ الکترونی بهطور وسیع برای مطالعۀ‬
‫نباتات پست استعمال میشود؛ اما وسیلۀ بسیار دقیق برای مطالعۀ نباتات گلدار نیز است‪.‬‬
‫در سالهای آخر بهوسیلۀ میکروسکوپ الکترونی ‪ ،SEM‬ساختمان دقیق خارجی‬
‫(‪ )Micromorphology‬نباتات؛ نظیر‪ :‬آرایش و شکل سلولها و دانهها‪ ،‬اوصاف سطحی‬
‫اعضا؛ نظیر‪ :‬برجستهگیهای روی کیوتیکل و ترشح موم مطالعه شدهاند؛ درحالیکه جزئیات‬
‫کمی از اجزاء و ساختمانهای کوچک داخلی سلول (‪ )Ultrastructure‬بهوسیلۀ‬
‫میکروسکوپ الکترونی‪ TEM‬بهدستآمده است‪ .‬مطالعات ساختارهای کوچک داخل‬
‫سلولی اطالعات تکسانومیک ارزشمندی دربارۀ ساختمان نسج ‪ Phloem‬و دانههای نباتات‬
‫گلدار فراهم کرده است‪.‬‬
‫کروموزومها‬
‫کروموزومها حامل اطالعات ژنتیکی بوده‪ ،‬اهمیت قابلتوجهی در مطالعات تکاملی و‬
‫مطالعات بیوسیستماتیک؛ بهویژه گسترش مفهوم نوع بیولوژیکی داشته است‪ .‬اطالعات‬
‫کروموزومی در ربع اول قرن بیستم کمی انکشاف نمود؛ اما در سالهای آخر این اطالعات‬
‫گسترشیافته‪ ،‬شامل مفاهیم زیر میشود که در سیستماتیک نباتی از آنها اســـــتفاده‬
‫میشوند‪:‬‬
‫‪ )5‬تعداد کروموزومها‪ )9 ،‬اندازۀ کروموزومها‪ )9 ،‬مورفولوژی کروموزومها (این سه‬
‫خصوصیت کروموزومها به نام ‪ Karyotype‬یاد میشود) و ‪ )8‬رفتار کروموزومها در جریان‬
‫مایوسس‪.‬‬

‫‪ - Scaning electron microscopy‬‬


‫‪ - Transimission electron microscopy‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫استعمال خواص کیمیاوی در تکسانومی (‪)Chemotaxonomy‬‬


‫استفاده از اطالعات کیمیاوی در طبقهبندی‪ ،‬بهترین روش طبقهبندی دقیق نباتات‬
‫است‪ .‬بشر از زمانی که نباتات را بهصورت خوراکی و غیرخوراکی طبقهبندی کرد‪ ،‬با‬
‫اطالعات کیمیاوی آشنایی داشت‪ .‬آنها نباتات را توسط بوی‪ ،‬ذائقه‪ ،‬رنگ شناخته آنها را‬
‫به دستههای سمی‪ ،‬طبی‪ ...‬و غیره تصنیف میکردند‪ .‬اطالعات کیمیاوی در مورد نباتات‬
‫دارویی از قرنهای گذشته در هربالها وجود داشتهاند‪ .‬بیشترین اطالعات طی سالهای‬
‫آخر با گسترش تخنیکهای پیشرفته در مطالعۀ مالیکیولهای حیاتی؛ مانند‪ :‬ترکیب‬
‫کیمیاوی پگمنتهای تعیینکنندۀ رنگ گل‪ ،‬پروتئینها و اسیدهای هستهیی بهدستآمده‬
‫است‪ .‬امروزه‪ ،‬برای معرفی نمودن این بخش تکسانومی اصطالحاتی؛ نظیر‪:‬‬
‫(‪ Chemotaxonomy )Chemosystematics‬یا ‪ Biochemical systematic‬استعمال‬
‫میشود‪.‬‬
‫تا اکنون کدام طبقهبندی موردتوافق بر اساس موجودیت مواد کیمیاوی در نباتات در‬
‫دست نیست‪ ،)5338( Naik .‬این مواد را به بخشهای زیر تقسیم نمود‪ )5 :‬آنهایی که‬
‫مستقیماً قابلرؤیت هستند؛ نظیر‪ :‬دانههای نشایسته‪ ،‬کرستلهای کلسیم اگزالیت به نام‬
‫‪ ،Raphides‬سلیکان‪ ،‬سنگ گچ ‪ ...‬و غیره‪ )9 ،‬آنهایی که ازنظر کیمیاوی قابلآزمایش‬
‫هستند؛ نظیر‪ :‬روغنها‪ ،‬چربی‪ ،‬موم‪ ،‬فینولها ‪ ...‬و غیره و ‪ )9‬پروتئینها‪.‬‬
‫از طرف دیگر ‪ Jones‬و ‪ ،)5331( Luchsinger‬محصوالت طبیعی نباتات را که برای‬
‫طبقهبندی مفید هستند؛ بر اساس وزن مالِکیولیشان به دو گروه تقسیم کردهاند‪:‬‬
‫مرکبات دارای وزن مالِکیولی ‪ 5000‬یا کمتر از آن (‪:)Micromolecules‬‬ ‫‪.I‬‬
‫‪ :Primary metabolite ‬مرکباتی که در مسیرهای مِتابولیکی حیاتی سهم‬
‫داشته شامل سیتریک اسید (استخراجشده از ‪Aconitic acid ،)Citrus spp‬‬
‫(استخراجشده از جنس ‪ ،)Aconitum‬امینواسیدهای پروتئینی‪ ...،‬و غیره‬
‫میشود‪ .‬این مرکبات در تمام موجودات زندۀ هوازی یافت شده‪ ،‬ارزش‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪014‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تکسانومیک ندارند؛ باوجودآن بعضی وقتها تفاوت در اندازۀ این مِتابولیتها‬


‫دارای ارزشمندی تکسانومیک هستند‪.‬‬
‫‪ :Secondary metabolite ‬مرکباتی که محصول فرعی مِتابولیزم بوده‪ ،‬کدام‬
‫نقش حیاتی ندارند؛ نظیر‪ :‬روغنها‪ ،‬مومها‪ ،‬اسیدهای چرب‪ ،‬امینواسیدها‪،‬‬
‫مرکبات فینولیک‪،Alkaloids ،Cyanogenic compounds ،‬‬
‫‪ ...Terpenoids ،Glucosinolates‬و غیره‪.‬‬
‫مرکبات دارای وزن مالِکیولی بلندتر از ‪:)Macromolecules( 5000‬‬ ‫‪.II‬‬
‫مرکباتی که در انتقال اطالعات نقشی ندارند؛ نظیر‪ :‬پروتئینها‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫کاربوهایدریتهای مغلق؛ نظیر‪ :‬نشایسته‪ ،‬سلولوز‪ ...‬و غیره‪.‬‬
‫مالیکیولهای انتقالدهندۀ اطالعات؛ نظیر‪ DNA :‬و ‪.RNA‬‬ ‫‪‬‬

‫ترکیبات کیمیاوی زیادی در نباتات یافت شده است که اغلب مسیرهای بیوسنتیزی‬
‫تولیدکنندۀ آنها در گروههای نباتی متفاوت است‪ .‬در بسیاری از نمونهها‪ ،‬مسیرهای‬
‫بیوسنتیزی با طرحهای موجود طبقهبندی بر اساس مورفولوژی بهخوبی مطابقت دارند‪ .‬در‬
‫موارد دیگر نتایج‪ ،‬متفاوت است و ایجاب بازنگری را میکنند‪.‬‬
‫کرنکویست (‪ ،)5335‬نمونههای زیر را ثبت کرده است که نشاندهندۀ نقش کیمیا در‬
‫جهت حل کردن مشکالت تکسانومی میباشند‪:‬‬
‫نباتات آردر ‪ Caryphyllales‬مادۀ کیمیاوی ‪ Betalains‬تولید میکنند و‬ ‫‪)5‬‬
‫‪ Anthocyanin‬تولید نمیکند‪.‬‬
‫نباتات آردر ‪ Polygonales‬مادۀ کیمیاوی انتوسیانین تولید میکنند و بیتالین‬ ‫‪)9‬‬
‫تولید نمیکنند‪.‬‬
‫نباتات آردر ‪ Juglandales‬نباتات معطر (‪ )Aromatic plants‬هستند؛ درحالیکه‬ ‫‪)9‬‬
‫نباتات آردر ‪ Fagales‬غیر معطر هستند‪.‬‬
‫مرکبات اروماتیک عالی در نباتات صنف ‪ Lamiaceae‬یافت میشود‪.‬‬ ‫‪)8‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪016‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ )1‬در نباتات صنف ‪ Solanaceae‬مرکبات الکالوئید معمول هستند‪.‬‬


‫‪ )1‬نباتات صنف ‪ Sapindaceae‬دارای مقدار زیاد ‪ Tannins‬میباشند‪.‬‬
‫در دهههای آخر‪ ،‬استفاده از نتایج مطالعات در رابطه به ‪ DNA‬و ‪ RNA‬برای‬
‫فهمیدن چگونهگی روابط فایلوژنتیک دستاوردهای قابلتوجه داشته‪ ،‬باعث به وجود آمدن‬
‫علم جدید تحت نام سیستماتیک مالِکیولی (‪ )Molecular systematics‬شده است‪.‬‬
‫سیستماتیک مالِکیولی‬
‫تغییرات در ساختمان میکروسکوپ نوری و ساختهشدن میکروسکوپ الکترونی‪،‬‬
‫استخدام شیوههای تازۀ مطالعات بیوشیمی در تحقیقات مربوط به تشخیص مشابهتها و‬
‫اختالفها بین موجودات زنده و درنهایت راه یافتن کامپیوتر در جامعه تکسانومیستها‬
‫موجب گردید تا کار تکسانومیستها از مشاهده‪ ،‬مقایسه‪ ،‬ثبت و استخراج نتایج به اتکا به‬
‫اسناد و مدارک و شواهدی که از کار روی موجودات زنده در طبیعت‪ ،‬موزیمهای طبیعی‪،‬‬
‫باغهای وحش‪ ،‬البراتوارها‪ ،‬هرباریومها و غیره منابع به دست میآمد؛ به تجزیۀ مقداری و‬
‫توصیفی مادۀ سازنده جسم موجودات زنده بیانجامد‪ .‬بهاینترتیب‪ ،‬دانشمندان مطالعۀ تنوعات‬
‫حیات را از سطح ارگانیزم به سطح مالِکیولی ارتقاء بخشیدند‪ .‬اطالعات مالِکیولی به مقایسه‬
‫با اطالعات تهیهشده از منابع مشاهداتی از چند نگاه فرق دارد‪:‬‬
‫معلومات و اطالعات مالِکیولی بهآسانی قابلاندازهگیری هستند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫اطالعات مالِکیولی زمینۀ شناخت بهتر تکامل مالِکیولی را فراهم مینمایند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫اطالعات مالِکیولی‪ ،‬تعداد زیاد اوصاف را برای تجزیهوتحلیل فایلوژنتیک تهیه‬ ‫‪‬‬
‫نموده‪ ،‬زمینۀ مقایسۀ موجوداتی را که ازنظر فایلوژنتیک از هم اختالف دارند‪،‬‬
‫فراهم میسازند‪.‬‬
‫با انکشاف طریقههای جدید مطالعات مالِکیولی‪ ،‬امکان مقایسۀ موجودات زنده به‬ ‫‪‬‬
‫سطح مایکروسکوپی؛ مثالً‪ :‬ژنها (‪ )Genes‬فراهم میآید؛ به همین دلیل‪،‬‬
‫دانشمندان عالقهمند شدند تا موجودات زنده را بر اساس چگونهگی موجودیت‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪019‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫امینواسیدها در زنجیرهای پروتئینهای اختصاصیشان و یا با در نظر داشت‬


‫چگونهگی قرار گرفتن نوکلیوتایدها در زنجیر ‪ DNA‬و ‪DNA ،RNA‬‬
‫مایتوکاندریایی و ‪ DNA‬کلوروپالستی تصنیف نمایند‪.‬‬
‫یکی از انکشافهای هیجانانگیز سال ‪ 5330‬بهکارگیری اطالعات اسیدهای‬
‫هستهیی در تکسانومی نباتی بود‪ .‬اگرچه ازنظر تخنیکی‪ ،‬مدارک کیمیاوی بر مطالعۀ‬
‫مالیکیولهای کیمیاوی استوارند؛ اما استعمال اطالعات مربوط به اسید هستهیی‪ ،‬اطالعات‬
‫دلچسبی به تکسانومی نباتی میرساند‪ .‬این پروسه نهتنها باعث ایجاد انقالب در فهم‬
‫روابط فایلوژنتیک گردید؛ بلکه زمین‪ ،‬طرح فرضیههای جدید در فایلوژنی نباتی را نیز فراهم‬
‫میآورد‪.‬‬
‫مسلماً‪ ،‬دستیابی به اطالعات مالِکیولی بدون پیشرفت درزمینۀ تخنیکهای مطالعۀ‬
‫ترکیب مجدد ‪ )DNA Recombination( DNA‬و تخنیکهای تعامالت زنجیرهیی‬
‫پولیمراز (‪ )Polymerase chain reaction‬ناممکن بود‪.‬‬
‫استخدام روشهای باال بهویژه روشهای تعامالت زنجیرهیی پولیمراز که سرعت‬
‫عمل دانشمندان را ممکن ساخت؛ زمینۀ تعیین و تشخیص توالی نوکلیوتایدها در زنجیرۀ‬
‫‪ DNA‬را فراهم آوردند‪ .‬استفاده از زنجیرهای ‪ DNA‬با داشتن چهار نوکلیوتاید‪ ،‬نسبت به‬
‫بیست امینواسید در زنجیرهای پروتئین‪ ،‬کار تحقیق را آسانتر میکند‪ .‬هنگامیکه ساختمان‬
‫یکرشتۀ ‪ DNA‬از یک واریتۀ یک نوع‪ ،‬توضیح گردید‪ ،‬معلومات بهدستآمده در یک‬
‫کامپیوتر ذخیره میگردد‪ .‬درنتیجه‪ ،‬استفاده از کامپیوتر مقایسۀ جزئیات خصوصیات بین‬
‫تعداد زیادی ‪ Taxa‬را ممکن میسازد‪.‬‬
‫جنبههای مختلف تکسانومی مالِکیولی وجود دارد که نهایت مفید ثابتشده‪ ،‬نقش‬
‫عظیمی در فهم تکسانومی جدید دارند‪ .‬بعضی از این بخشهای تکسانومی مالِکیولی‬
‫ازاینقرارند‪:‬‬

‫ژنوم نباتی (‪)Plant genomes‬‬


‫حجرۀ نباتی دارای سه ‪ Genomes‬متفاوت است‪ :‬ژنوم کلوروپالست‪ ،‬ژنوم‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫مایتوکاندریا و ژتوم هسته‪ .‬اطالعات بهدستآمده از این سه ژنوم در تکسانومی استعمال‬


‫میشود‪ .‬این ژنوها ازنظر اندازه از همدیگر تفاوت دارند؛ برای مثال‪ :‬ژنوم کلوروپالست‬
‫کوچکتر بوده (‪ ،)135-160 Kilobase pairs or Kbp‬ژنوم مایتوکاندریا که دارای اندازۀ‬
‫‪ kbp 900-9100‬است؛ درحالیکه هسته بسیار بزرگ است‪ .‬همچنان میدانیم که‬
‫کلوروپالست و مایتوکاندریا ارگانلهایی هستند که معموالً در انجیواسپرمها صرف از طریق‬
‫مادر به ارث میرسند؛ درحالیکه هسته منشأ هر دو پدر و مادر دارد‪.‬‬
‫نقشۀ ژنی (‪)Gene mapping‬‬

‫این نقشهها نمایشدهندۀ کلیه ژنهای یک فرد میباشند‪ .‬اطالعات در رابطه به ژنوم‬
‫کلوروپالستی یا مایتوکاندریایی از طریق این نقشهها به دست میآیند‪ .‬در حال حاضر‪ ،‬تهیۀ‬
‫نقشۀ ژنومی هسته؛ نیازمند تجزیهوتحلیل ژنوتایپ دو نبات تزویج شده‪ ،‬نسل ‪ F1‬آنها‬
‫است‪.‬‬

‫توالی ژنی (‪)Gene sequencing‬‬


‫توالی ژنها (به معنی چگونهگی قرار گرفتن نوکلیوتایدها در طول بخشهای مختلف‬
‫ژنها)‪ ،‬یا مناطق کود گذاری نشده‪ ،‬بهصورت گسترده در سیستماتیک مالِکیولی استعمال‬
‫میشود‪ .‬همانطوری که گفتیم روشهای ترکیب مجدد و تعامـــالت زنجیرهیی پولیمراز‬
‫در تعیین دقیق موقعیت نوکلیوتایدها در رشتۀ ‪ DNA‬کمک میکنند‪ .‬در این اواخر‪ ،‬این‬
‫روش بهسرعت خودکار شده‪ ،‬بهآسانی میشود از آن در تکسانومی استفاده کرد‪.‬‬
‫روشهای جدیدی نیز در جریان تحقیقات تکسانومیک ابداعشدهاند که به‬
‫تجزیهوتحلیل اطالعات تکسانومیک کمک شایانی میکند‪.‬‬

‫‪ = Kilobase pairs -‬واحد اندازهگیری طول زنجیر اسید هستهیی که معادل یک هزار جفت‬
‫قلوی نایتروژن دار میشود (مخفف؛‪.) kbp‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪010‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫خالصۀ فصل‬
‫در طبیعت انواع مختلفی از نباتات یافت میشوند که دارای اشکال و ساختمانهای‬
‫رنگارنگ بوده‪ ،‬باعث زیبایی و دلچسبی محیط میگردند‪ .‬آنچه اینهمه زیبایی و‬
‫تغییرپذیری را به وجود میآورد خصوصیاتی است که در ظاهـــر آنها وجود دارد و‬
‫دانشمندان این خصوصیات را به نام صفت میشناسند‪ .‬این اوصاف هستند که بر اساس‬
‫آنها تکسانومیستها نباتات را به گروهها تقسیم میکنند‪ .‬درواقع‪ ،‬مادۀ خام کار دانشمندان‬
‫در بخش سیستماتیک نباتی اوصاف مختلف هستند که به شیوههای مختلف مورداستفاده‬
‫قرار میگیرند‪.‬‬
‫اوصاف میتواند تجزیهوی‪ ،‬ترکیبی‪ ،‬کمی یا کیفی باشند‪ ،‬در طبقهبندی بیشتر از‬
‫همهچیز بر کیفیت صفت تأکید میشود تا کمیت آن‪ .‬با در نظر داشت نقش اوصاف در‬
‫طبقهبندی؛ دانشمندان منشأ منابع طبقهبندی را در خصوصیات؛ مانند‪ :‬مورفولوژی‪ ،‬اجزای‬
‫داخلی سلول‪ ،‬ترکیبات کیمیاوی و حتی ساختار مالِکیولی نباتات جستجو میکنند‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪1. Sharma, O. P. (2004). Plant taxonomy (12th ed.). New‬‬
‫‪Delhi: Tata Mc Graw- Hill Publication.‬‬

‫‪2. Sing, V., & Jain, D. K. (2010). Taxonomy of angiosperms‬‬


‫‪(2nd ed.). New Delhi: Pastogi Publication.‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬

‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬


‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) در‬ ‫‪ .5‬یکی از انکشافهای هیجانانگیز سال ‪ 5330‬استعمال اطالعات در رابطه به (‬
‫تکسانومی نباتی بود‪.‬‬
‫) یاد میشود‪.‬‬ ‫‪ .9‬مطالعه گرده و سپورها به نام (‬
‫‪ .9‬عدم حضور یک صفت در فنوتایپ یک نبات بیانکنندۀ عدم حضور یک سیستم معین از ( ) است‪.‬‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫( ) ‪ .5‬اوصاف کمی مشخصات ظاهری نبات را معرفی میکنند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬طبقهبندیهای اولیه بر اساس اوصاف مورفولوژیکی ظاهری بودهاند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬اکولوژی نقش بزرگی در فهم قرابتهای تکسانومیک دارد‪.‬‬
‫پرسشهای انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬کدامیک از اصطالحات زیر جام گل را معرفی می کند؟‬
‫‪Carpels )d‬‬ ‫‪Corolla (c‬‬ ‫‪Stamen)b‬‬ ‫‪Calyx (a‬‬
‫‪ Karyotype .9‬کدامیک از مشخصههای زیر را معرفی میکند؟‬
‫‪ )b‬اندازۀ کروموزومها‪.‬‬ ‫‪ )a‬تعداد کروموزومها‪.‬‬
‫‪ )d‬هر سه مشخصۀ فوق‪.‬‬ ‫‪ )c‬مورفولوژی کروموزومها‪.‬‬
‫‪ .9‬اطالعات مالِکیولی به مقایسه با اطالعات تهیهشده از منابع مشاهداتی از چند نگاه فرق دارد‪:‬‬
‫‪ (a‬بهآسانی قابلاندازهگیری هستند‪ )b .‬تعداد زیاد اوصاف را تجزیهوتحلیل میکند‪.‬‬
‫‪ (c‬زمینۀ مقایسۀ موجودات زنده مایکروسکوپی را فراهم میآورد‪ (d .‬هر سه مشخصۀ فوق‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.V‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) استفاده از اطالعات کیمیاوی در طبقهبندی است‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Expressions‬‬
‫‪Chemotaxonomy‬‬
‫) اجزاء و ساختمانهای کوچک داخلی سلول‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Monocotyledon‬‬
‫) حالت اوصاف را بیان میکند‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Ultrastructure‬‬
‫فصل ششم‪ :‬اوصاف و منشأ شواهد تکسانومی‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬
‫فصل هفتم‬

‫تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬چگونهگی تغییرپذیری انواع را بیان کنید‪.‬‬
‫‪ .9‬چگونهگی پیدایش انواع جدید را تعریف نمایید‪.‬‬
‫‪ .9‬اهمیت جدایی در پیدایش انواع جدید را درک کنید‪.‬‬
‫‪ .8‬عواملی را که در پیدایش انواع جدید نقش دارند بشناسید‪.‬‬

‫توافق عمومی بر این است که افراد جمعیتها باهم شبیه نبوده‪ ،‬از هم تفاوت دارند‪ .‬اینها در‬
‫حال تغییر هستند‪ .‬تکامل بیولوژیک مسئول ایجاد اختالفها و تغییرپذیری (‪ )Variation‬در‬
‫موجودات زنده در جریان گذشت زمان است‪ .‬فوسیلهای باقیمانده از اشکال مختلف حیات شاهد‬
‫قوی تغییرپذیری انواع هستند‪ .‬نمونههای تنوع موجود امروزی در نباتات نتیجۀ عملکرد مِکانیزمهای‬
‫اساسی تکاملی؛ نظیر‪ ،Mutation :‬ترکیب مجدد (‪ )Recombination‬و انتخاب طـــبیعی‬
‫(‪ )Natural selection‬در محیط بوده‪ ،‬برای تکسانومیستها مهم هستند‪.‬‬
‫میدانیم که موجودات زنده بدون اشکال مختلف ژنوتایپ و عملکرد متقابل با محیطزیست‬
‫متغیر در طول سالهای گذشته‪ ،‬وجود داشته نمیتوانستند‪ .‬پروسههای ژنوتایپی و تغییرات محیطی‪،‬‬
‫هر دو‪ ،‬باعث به میان آمدن این خطوط تکاملی شدهاند‪ .‬کلیه اختالفها در اشکال و وظایف‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪012‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫بیولوژیک که از طریق فوسیلها دانسته میشوند و تمام نمونههای تغییرات پیوسته و گسسته‬
‫درنتیجۀ عملکرد متقابل این دو عامل به وجود آمدهاند‪ .‬مفهوم تغییرپذیری برای اولین بار توسط‬
‫المارک مطرحشده‪ ،‬بعداً بهوسیلۀ داروین انکشاف داده شد‪.‬‬

‫اشکال تغییرپذیری‬
‫تشخیص واحدهای تکسانومیک بر اساس شناسایی پیدایش و میزان گسستهگی و‬
‫تغییرپذیری در جمعیتها صورت میگیرد‪ .‬تغییرپذیری‪ ،‬زمانی پیوسته (‪)Continuous or Clinal variation‬‬
‫بوده میتواند که افراد یک جمعیت به دلیل داشتن اختالفهای جزئی دریکی از اوصاف ویژۀ خود‬
‫قابل تجرید از دیگران باشند (اختالفها تدریجی و بدون انقطاع باشد)؛ در تغییرپذیری گسســــته‪،‬‬
‫بین دو جمعیت شکافی وجود داشته هر یک از جمعیتها بهوسیلۀ صفت ویژه از دیگری تنوع نشان‬
‫میدهد‪ .‬گسستهگی بین جمعیتها نتیجۀ جدایی (‪ )Isolation‬و سازش با تغییرات مختلف محیطی‬
‫در طبیعت است‪ .‬جدایی و سازش با تغییرات محیطی نقش بزرگی در ایجاد و وسعت بخشیدن شکاف‬
‫بین جمعیتها بازی کرده‪ ،‬به تکامل مـــوقع میدهد بدون کدام اختاللی مراحل خود را طی کند‪ .‬در‬
‫نباتات تغییرپذیری به سه شکل واقع میشود‪ :‬انکشافی‪ ،‬وراثتی و محیطی‪.‬‬

‫تغییرپذیری انکشافی‬
‫معموالً تغییر در اوصاف‪ ،‬در جریان مراحل مختلف تکامل یک موجود رخ میدهد‪ .‬برگهای‬
‫جوان درخت کافور (‪ ،)Eucalyptus‬بید (‪ )Salix‬و سپیدار (‪ )Populus‬از برگهای بالغ تفاوت داشته‪،‬‬
‫سبب به میان آمدن سوءتفاهمها میگردند؛ اما بهتر است هنگام مطالعه از هر دو نوع برگ وجود‬
‫داشته باشد‪ .‬در نبات لوبیا (‪ )Phaseolus‬برگهای نخستین متقابل (‪ )Opposite‬و ساده بوده‪،‬‬
‫برگهای که بعداً میرویند متناوب و شانه مانند (‪ )Alternate and pinnately‬مرکب هستند‪.‬‬
‫ازآنجاییکه دورۀ تولید تخم در زندهگی نباتات بسیار مهم است؛ اوصافی که در این دوره ظاهر‬
‫میشوند دارای ارزش زیادی هستند‪.‬‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪014‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تغییرپذیری محیطی‬
‫عوامل محیطی در به میان آمدن خصوصیات ظاهری نباتات نقش به سزایی دارند‪ .‬ظهور‬
‫چندین شکل برگ در عین درخت (‪ )Heterophylly‬نشانۀ تغییرپذیری محیطی است‪ .‬برگهای‬
‫غوطهور در آب ‪ Ranunuculus aquatilis‬چندبخشی (‪ )Dissected‬بوده‪ ،‬برگهای خارج از آب‬
‫این نبات بریدهبریده (‪ )Lobed‬هستند‪ .‬نخستین برگهای زیرآبی نبات ‪ Slum suave‬چندبخشی و‬
‫پر مانـند (‪ )Dissected & pinnately‬بوده‪ ،‬برگهای بالغ خارج از آب این نبات پر مانند‪ ،‬مرکــب‬
‫(‪ )Pinnately compound‬و سخت میباشند‪.‬‬
‫افراد یک نوع‪ ،‬معموالً در تحت حاالت مختلف فنوتایپهای متنوع (‪)Phenotypic plasticity‬‬
‫را نشان میدهند‪ .‬این جمعیتها به نام ‪ Ecophenes‬یاد میگردند‪.‬‬

‫تغییرپذیری ژنتیکی‬
‫تغییرپذیری ژنتیکی ممکن نتیجۀ ‪ Mutation‬و یا ترکیب مجدد بوده باشد‪:‬‬
‫‪ Mutation ‬عامل به میان آمدن تغییرات ژنتیکی در ژنوتایپ موجود زندهیی است که از‬
‫زمان پیدایش از نیای اصلی متحمل تغییر وراثتی نشده است‪ .‬این عامل منبع نهایی‬
‫تغییرپذیری در نوع بوده‪ ،‬پرکنندۀ ذخیره تغییرپذیری ژنتیکی است‪.‬‬
‫‪ ‬ترکیب مجدد عبارت از ترتیب مجدد یک کروموزوم‪ ،‬به هم نزدیک کردن کروموزومهای‬
‫والدین در جریان مایوسس و القاح و تولید ژنوتایپ تازه است‪.‬‬

‫مِکانیزمهای جدایی (‪)Isolating mechanisms‬‬


‫جدایی کلید اساسی جلوگیری کننده از یکجا شدن انواع موجود از طریق ممانعت از دورگه‬
‫شدن (‪ )Hybridization‬است‪ .‬بر اساس زمان وقوع جدایی (قبل یا بعد از ترکیب زوجی) دو نوع‬
‫مِکانیزم جدایی وجود دارد‪ :‬مِکانیزمهای قبل از تشکیل زایگوت و مِکانیزمهای بعد از تشکیل زایگوت‪.‬‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .A‬مِکانیزمهای قبل از تشکیل شدن زایگوت‪.‬‬


‫مِکانیزمهای قبل از گردهافشانی‬ ‫‪.I‬‬
‫جدایی جغرافیایی (‪ :)Geographical isolation‬در این جدایی دو نوع‬ ‫‪)5‬‬
‫توسط فاصلۀ جغرافیایی بزرگتر از قابلیت گردهافشانی و پراکنده شـــدن‬
‫دانههایشان از هم جدا میشوند؛ بهطور مثال‪ :‬نبات ‪ Platanus orientalis‬از‬
‫منطقۀ مدیترانــــه و ‪( P. occidentals‬از منطقۀ امریکای شمالی) انواع قابل تذکر‬
‫هستند که عامل جغرافیایی باعث جداییشان گردیده است‪ .‬درصورتیکه اینها در‬
‫یک محل قرار داده شوند؛ قادرند با یکدیگر تزویج نمایند‪.‬‬
‫جدایی اکولوژیکی (‪ :)Ecological isolation‬دو نوع در عین منطقۀ‬ ‫‪)9‬‬
‫جغرافیایی زندهگی میکنند؛ اما زیستگاههای طبیعی مختلف را اختیار کردهاند؛ برای‬
‫مـــــثال‪ Silene alba :‬در محالت باز و خاکهای سبک میروید؛ درحالیکــه‬
‫‪ S. dioica‬در سایه و خاکهای سنگین زندهگی میکنند‪ .‬درصورتیکه‬
‫زیستگاههای آنها باهم تداخل کند امکان ایجاد دورگهها وجود دارد‪.‬‬
‫جدایی فصلی (‪ :)Seasonal isolation‬دو نوع در یک منطقه زندهگی‬ ‫‪)9‬‬
‫میکند؛ اما در فصلهای مختلف گل میدهند‪ .‬مثالً ‪ Sambucus racemosa‬و‬
‫‪ S. nigra‬تقریباً به فاصلۀ هفت هفته گل میدهند‪.‬‬
‫جدایی زمانی (‪ :)Temporal isolation‬دو نوع در عین دوره گل میدهند؛‬ ‫‪)8‬‬
‫اما در زمانهای متفاوتی از روز؛ برای مثال‪ Agrostis tennis :‬در بعدازظــــهر و‬
‫‪ A. stolonifera‬صبح هنگام گل میدهد‪.‬‬
‫جدایی رفتاری (‪ :)Ethological isolation‬دو نوع قادر به تولیدمثل باهم‬ ‫‪)1‬‬
‫هستند؛ اما قادر به قبول عوامل گردهافشانی متفاوت هستند؛ برای مثال‪ :‬گلهای‬
‫سرخ توسط مرغهای مگسخوار (‪ )Humming-birds‬و گلهای سفید توسط‬
‫شبپره (‪ )Hawk-moths‬گردهافشانی میشوند‪.‬‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪014‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ )1‬جدایی میخانیکی (‪ :)Mechanical isolation‬گردهافشانی بین دو نوع‬


‫مربوط به هم توسط تفاوت در ساختمانهای گلها ممانعت میشود‪.‬‬
‫مِکانیزمهای بعد از گردهافشانی‪.‬‬ ‫‪.II‬‬
‫‪ )5‬جدایی گامتوفایتی (‪ :)Gametophytic isolation‬در این جدایی‬
‫گردهافشانی صورت میگیرد؛ اما تیوب گــرده (‪ )Pollen tube‬انکشاف‬
‫نمیکند و اگر انکشاف هم نماید به کیسۀ جَنِینی رسیده‪ ،‬داخل تخمه شده‬
‫نمیتواند‪.‬‬
‫‪ )9‬جدایی گامتی (‪ :)Gametic isolation‬در این جدایی‪ ،‬تیوب گرده‬
‫جَنِین را به داخل کیسۀ جَنِینی میریزاند؛ اما به هم آمیختهگی اندوسپرمــی‬
‫(‪ )Endospermic fusion‬و گامتی رخ نمیدهد‪.‬‬
‫‪ .B‬مِکانیزمهای بعد از تشکیل شدن زایگوت‪.‬‬
‫‪ )5‬ناسازگاری دانه (‪ :)Seed incompatibility‬تخم و یا جَنِین نارسیده‬
‫تشکیل میشود؛ اما قادر به انکشاف و تشکیل دانۀ بالغ نیست‪ .‬این پدیده‬
‫معموالً در تزویج نباتات ‪ Primula elatior‬و ‪ P. veris.‬دیده میشود‪.‬‬
‫‪ )9‬بیحرکتی دورگه (‪ :)Hybrid inviability‬دانۀ رسیده ساختهشده‬
‫آمادۀ رشد میشود؛ اما نسل ‪ F1‬دورگه قبل از رسیدن مرحلۀ گل دادن‬
‫میمیرد‪ .‬معموالً‪ ،‬این پدیده در تزویج بین خشخاش (‪ )Papaver dubium‬و‬
‫شقایق (‪ )P. rhoeas‬رخ میدهد‪.‬‬
‫‪ )9‬عقیم بودن نسل ‪ :)F1 Hybrid sterility( F1‬دورگههای ‪ F1‬همه‬
‫قادر به زیستن بوده‪ ،‬به مرحلۀ گل دادن میرسند؛ اما ممکن گلها نارس‬
‫باشند و یا نارس بودن در آخرین لحظات تشکیل نسل ‪ F2‬رخداده درنتیجه‪،‬‬
‫نسل ‪ F1‬قادر به تولید دانههای زنده نیست‪.‬‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪016‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ )8‬غیر متحرک یا خنثی بودن نسل ‪:)F2 Hybrid inviability or Sterility( F2‬‬
‫نسل ‪ F2‬قبل از رسیدن به مرحلۀ گل دادن میمیرد یا قادر به تشکیل دانه‬
‫نیست‪.‬‬

‫پیدایش انواع جدید (‪:)Speciation‬‬


‫پروسههای مختلفی که در تشکیل نوع جدید دخالت دارند‪ ،‬تحت نام ‪Speciation‬‬
‫مـطالعه میشوند‪ .‬درواقع‪ ،‬پیدایش نوع جدید عبارت از انکشاف جمعیتهای است که با‬
‫محیط خود توافق کرده‪ ،‬بهصورت مستقل با یکدیگر تزویج و تولیدمثل نموده‪ ،‬ازنظر‬
‫تولیدمثل از دیگر جمعیتها جداشده هستند‪ .‬اختالفها در موجودات زنده مواد ارثی را تهیه‬
‫مینماید که این اختالفها در پیوند با تفاوتهای محیطی زمینۀ پیدایش انواع جدید را‬
‫فراهم میکند‪ .‬پیدایش انواع جدید ممکن بهصورت سریع (‪ )Abrupt speciation‬و یا‬
‫بهصورت تدریجی (‪ )Gradual speciation‬صورت گیرد‪.‬‬
‫پیدایش سریع انواع جدید‬
‫معموالً‪ ،‬پدیدۀ پیدایش انواع جدید بهصورت سریع در جنسهای؛ مانند‪ :‬مشنــــگ‬
‫(‪ )Tragopogon‬و ‪ Senecio‬دیده میشود‪ .‬در انواع بهخوبی از هم جداشده‪ ،‬به دلیل پیدا‬
‫شدن اختالفهای ژنومی (‪ )Genomic differences‬امکان دورگهسازی از بین‬
‫میرود‪ .‬در بعضی حاالت‪ ،‬ممکن دورگهسازی با مضاعف شدن کروموزومی همراه باشد که‬
‫نتیجۀ آن ‪ Allopolyploids‬خواهد بود‪ .‬اینچنین ‪ ،Allopolyploids‬جفت شدن‬
‫عادی کروموزومها در موقع مایوسس را نشان داده‪ ،‬جدایی کامل فنوتایپی را که نتیجۀ‬
‫جدایی ژنوتایپی انواع است‪ ،‬به نمایش میگذارد‪.‬‬
‫پیدایش تدریجی انواع جدید‬
‫پیدایش انواع جدید بهصورت تدریجی پدیدۀ رایج در طبیعت است‪ .‬این جدایی شامل‬
‫تکامل نژادی (‪ )Phyletic evolution‬میشود که در آن‪ ،‬نوع بهمرورزمان متفاوت از نیای‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪019‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫خود تکامل کرده‪ ،‬تشکیل نوع جدید را میدهد (‪ .)Phyletic speciation‬از طرف دیگر‪،‬‬
‫ممکن است جمعیتی متعلق به یک نوع منفرد؛ دو خط تکاملی جداگانه را از طریق تکامل‬
‫منشعب شونده (‪ )Divergent evolution‬طی نماید که به نام پیدایش انواع جدید‬
‫بهصورت افزایشی (‪ )Additive speciation‬یاد میگردد‪.‬‬
‫پیدایش ‪ Phyletic‬انواع عبارت از تولید شدن متوالی انواع در داخل یک نسل‬
‫تکاملی است؛ برای مثال‪ :‬نوع ‪ A‬در پایان یک دورۀ زمانی‪ ،‬از طریق انواع ‪ B‬و ‪ ،C‬بدون‬
‫تحمل کدام انشقاقی به نوع ‪ D‬تبدیل میشود‪ .‬نوع جدیدی که بدین ترتیب به میان‬
‫میآیند به نامهـــــــــای ‪ Palaeospecies ،Successional species‬و‬
‫‪.Allochronic species‬‬
‫پیدایش افزایشی انواع جدید‬
‫پیدایش انواع جدید بهصورت افزایشی رایجترین شکل پیدایش انواع جدید است که‬
‫به تغییرپذیری موجـودات زنده میافزاید‪ .‬مایر (‪ ،)5319‬وقوع پیدایش انواع جدید بهصورت‬
‫کاهشی (‪ )Reductive speciation‬را پیشنهاد کرد که در آن دو نوع مستقل اولیه باهم‬
‫دیگر ملحق شده‪ ،‬تشکیل نوع سومی را داده؛ خودشان منقرضشدهاند‪ .‬به همین ترتیب‪،‬‬
‫دورگه گیری نیز نوع جدیدی ایجاد میکند؛ اما در این شکل پیدایش انواع جدید‪ ،‬تعداد‬
‫انواع افزایـــش مییابد‪.‬‬
‫این غیرقابلتصور است که دو نوع تکاملی با یکدیگر ملحق شده تشکیل نوع جدیدی‬
‫را بدهند و خودشان منقرض گردند‪ .‬این واقعه در یک منطقۀ ویژه رخ خواهد داد و امکان‬
‫آن در تمام مناطقی که افراد این انواع زندهگی میکنند وجود ندارد‪ .‬اشکال مختلف پیدایش‬
‫انواع جدید بهصورت افزایشی ازاینقرارند‪:‬‬
‫‪Allopatric speciation‬‬ ‫‪.I‬‬
‫استقالل نسل و پیدایش انواع جدید حاصله در اثر جدایی جغرافیایی نسلها رخ‬
‫میدهد؛ یعنی پیدایش انواع جدید در اثر جدایی فیزیکی واقعی جمعیتهای بزرگ یک نوع‬
‫واحد واقع میشود‪ .‬طی یک دورۀ زمانی‪ ،‬اینچنین جدایی این نژادهای جغرافیایی جدید را‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪021‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫قادر خواهد ساخت تا انکشاف کرده‪ ،‬ترکیب ژنی را ادامه داده‪ ،‬اوصاف مورفولوژیکی و‬
‫فیزیولوژیکی آنها را کنترول کند‪ .‬انکشاف جدایی تولیدمثلی بهزودی یا دیرتر باعث به‬
‫میان آمدن انواع جدید خواهد گردید (شکل ‪.)5-1‬‬

‫‪Ancestral species‬‬

‫‪Race B‬‬ ‫‪Race A‬‬

‫‪Reproduction Isolation‬‬

‫‪Species B‬‬ ‫‪Species A‬‬

‫شکل ‪ 5 -1‬پیدایش انواع جدید ‪ Allopatric‬نتیجۀ جدایی جغرافیایی‬


‫یک جمعیت مربوط یک نوع اجدادی‪.‬‬

‫همچنین‪ ،‬ممکن است پیدایش انواع جدید ‪ Allopatric‬نتیجۀ انکشاف یک نوع‬


‫جدید در امتداد سرحدات یک جمعیت مرکزی بوده باشد‪ .‬این جمعیتهای سرحدی که به‬
‫نام نژاد (‪ )Races‬نیز یاد میشوند در جریان تمایز محیطی از جمعیت اصلی جدا میشوند‪.‬‬

‫‪ -‬نژاد عبارت است از افراد یک یکنواخت از موجودات زنده که دارای یک سلسله ویژهگیهای‬
‫ظاهری قابلتعریف و شناختهشده هستند‪ ،‬بهطوریکه بهوسیلۀ سنجش عینی میتوان آنها را از سایر‬
‫گروههای تعریفشدۀ مشابه در داخل آن نوع تفکیک کرد‪ .‬در تعریف دیگر‪ ،‬یک نژاد عبارت است‬
‫از گروهی یکنواخت که براثر تفکیک جغرافیایی از سایر گروههای مشابه منجر به پذیرش عمومی‬
‫آن بهعنوان یک گروه مجزا میگردد‪.‬‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪020‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫بعداً این نژادها مطابق محیط مربوطه متحمل سازگاری (‪)Adaptive radiations‬‬
‫شده‪ ،‬زیستگاههای ویژه خود را اختیار و اختالفهای فیزیکی و فیزیولوژیکی را انکشاف‬
‫میدهند که دیر یا زود ساختمان ژنتیکی ویژۀ خود را به دست آورده به نام ‪ Ecotypes‬یاد‬
‫میشوند‪ .‬اکو تایپها باتحمل تغییرات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی بعدی‪ Varieties ،‬یا‬
‫‪ Subspecies‬را به وجود میآورند (شکل ‪.)9-1‬‬

‫‪Ancestral species‬‬

‫‪Environmental differentiation‬‬

‫‪Subspecies B‬‬ ‫‪Adaptive Radiation‬‬ ‫‪Subspecies A‬‬

‫‪Species B‬‬ ‫‪Reproductive Isolation‬‬ ‫‪Species A‬‬

‫‪Species B‬‬ ‫‪Species A‬‬

‫شکل ‪ 9 -1‬نوع زایی ‪ Allopatric‬درنتیجۀ تفکیک و تمایز‬


‫محیطی‪ ،‬سازش موفقانه فرزندان با محیط و انکشاف جدایی‬
‫تولیدمثلی‪.‬‬

‫انکشاف جدایی تولیدمثلی‪ ،‬واریتههایی را به حیث انواع تثبیت خواهد کرد که در‬
‫صورت آمیزششان با یکدیگر خواص و خصوصیاتشان باقیمانده بتواند‪.‬‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪021‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Alloparapatric speciation‬‬ ‫‪.II‬‬


‫این شکل پیدایش انواع جدید هنگامی رخ میدهد که دو جمعیت از یک نوع اجدادی‬
‫(‪ )Ancestral species‬ازنظر مکانی از هم دیگر جدا میشوند؛ اما جدایی به آن اندازه‬
‫نیست که تشکیل نسلهای مستقل را داده بتواند‪ .‬بعداً نسل مستقل در اثر جدایی مکانی‬
‫انکشاف میکند‪ .‬این شکل پیدایش انواع جدید از پیدایش انواع جدید ‪ Allopatric‬فرق‬
‫دارد؛ زیرا در اینجا بعـــد از یک دوره زندهگی کردن در یک مکان استقالل جمعیتها‬
‫مجدداً از بین خواهد رفت؛ زیرا ممکن است دو جمعیت تمایزیافته بتوانند یک نسل تکاملی‬
‫را تشکیل دهند و پس از یک دوره زندهگی کردن در یک منطقه (‪)Sympatry‬‬
‫تغییرپذیری پیوسته را نشان دهند‪.‬‬
‫‪Parapatric speciation‬‬ ‫‪.III‬‬
‫این شکل پیدایش انواع جدید هنگامی به وقوع میپیوندد که بین دو جمعیت یک‬
‫نوع اجدادی‪ ،‬انفصال کامل رخ ندهد‪ .‬ممکن‪ ،‬انواع دختری در بعضی از وظایف باهم دیگر‬
‫شریک باشند و در این منطقۀ تماسی کوچک‪ ،‬قادر به تولیدمثل باشند‪.‬‬
‫‪Stasipatric speciations‬‬ ‫‪.IV‬‬
‫این شکل پیدایش انواع جدید به پیدایش انواع جدید ‪ Parapatric‬شباهت دارد‪ .‬با‬
‫این تفاوت که این پیدایش انواع جدید نتیجۀ تغییر شکل خودبهخودی کروموزومها است‪.‬‬
‫تنظیم زایگوتی حاصله در حالت ‪ Homozygous‬قادر به زندهگی بوده‪ ،‬در حالت‬
‫‪ Heterozygous‬قابلیت زیستی آن کاهش مییابد‪.‬‬
‫‪Sympatric speciation‬‬ ‫‪.V‬‬
‫مثال ناشی از ‪ Hybridization‬و ‪ ،Apomixis‬در زیر عنوان پیدایش سریع انواع‬
‫جدید تشریح شد‪ .‬پروسۀ پیدایش انواع جدید اکولوژیکی عملیۀ تدریجی تشکیل انواع است‪.‬‬
‫تفاوتهای اکولوژیک در زیستگاهها باعث تغییرات توافقی در جمعیت میشود که بهتدریج‬
‫پیشرفت کرده‪ ،‬نوع جدیدی را به وجود میآورد‪.‬‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪021‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫خالصۀ فصل‬
‫افراد جمعیتها باهم شبیه نبوده‪ ،‬از هم تفاوت دارند‪ .‬اینها در حال تغییر هستند‪ .‬تکامل‬
‫بیولوژیک مسئول ایجاد اختالفها و تغییرپذیری (‪ )Variation‬در موجودات زنده در جریان گذشت‬
‫زمان است‪ .‬آنچه باعث میشود تا نوع جدیدی در طبیعت به ظهور برسد جدا شدن انواع از‬
‫همدیگر است‪ .‬جدایی علل مختلف داشته درنهایت این جدایی تولیدمثلی است که باعث‬
‫میشود تا نوع جدید مستقل پا به عرصۀ وجود بگذارد‪.‬‬
‫موجودات زنده بدون اشکال مختلف ژنوتایپ و عملکرد متقابل با محیطزیست متغیر در طول‬
‫سالهای گذشته‪ ،‬وجود داشته نمیتوانستند‪ .‬پروسههای ژنوتایپی و تغییرات محیطی‪ ،‬هر دو‪ ،‬باعث به‬
‫میان آمدن این خطوط تکاملی شدهاند‪ .‬کلیه اختالفها در اشکال و وظایف بیولوژیک که از طریق‬
‫فوسیلها دانسته میشوند و تمام نمونههای تغییرات پیوسته و گسسته درنتیجۀ عملکرد متقابل این‬
‫دو عامل به وجود آمدهاند‪.‬‬
‫درواقع پیدایش نوع جدید عبارت از انکشاف جمعیتهای است که با محیط خود‬
‫توافق کرده‪ ،‬بهصورت مستقل با یکدیگر تزویج و تولیدمثل نموده‪ ،‬ازنظر تولیدمثل از دیگر‬
‫جمعیتها جداشده هستند‪ .‬پیدایش انواع جدید ممکن بهصورت سریع و یا بهصورت‬
‫تدریجی صورت گیرد‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪1.‬‬ ‫‪Prasad, Sushmita. (2011). Plant taxonomy. New Delhi:‬‬
‫‪International Scientific Publishing Academy.‬‬

‫‪2. Subrahmanyan, N. S. (2000). Modern plant taxonomy.‬‬


‫‪New Delhi: Vikas Publishing House Pvt. Ltd.‬‬
‫فصل هفتم‪ :‬تغییرپذیری و پیدایش انواع جدید‬ ‫‪022‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫‪ .5‬اعضایی که منشأ واحد دارند؛ اما شکل متفاوت داشته وظایف مختلفی را انجام میدهـــند‪،‬‬
‫) هستند‪.‬‬ ‫باهـــــــــم (‬
‫) است‪.‬‬ ‫‪ .9‬اصطالح چگونهگی رشد و انکشاف یک موجود زنده (‬
‫) استعمال میشوند‪.‬‬ ‫‪ .9‬اوصاف تکاملی آنهایی هستند که در طبقهبندی (‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫( ) ‪ .5‬یک صفت تکسانومیک تنها زمانی خوب است که باثبات بوده باشد‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬اوصاف بیولوژیک آنهایی هستند که با بعضی از وظایف حیاتی مرتبط باشند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬شکل ظاهری در تکسانومی اهمیت زیاد دارد‪.‬‬
‫پرسشهای انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬در این شکل جدایی‪ ،‬دو نوع قادر به تولیدمثل باهم هستند؛ اما قادر به قبول عوامل گردهافشانی متفاوت هستند‪:‬‬
‫‪ )d‬جدایی گامتوفایتی‪.‬‬ ‫‪(a‬جدایی گامتی‪ )b .‬جدایی رفتاری‪ (c .‬جدایی میخانیکی‪.‬‬
‫‪ .9‬دریک سیستم دقیق طبقهبندی حضور اوصاف نسبت به عدم حضور آن‪:‬‬
‫‪ )d‬در نظر گرفته نمیشود‪.‬‬ ‫‪ )a‬مهم نیست‪ )b .‬مهم است‪ )c .‬بیتفاوت است‪.‬‬
‫‪ .9‬دورگهسازی توسط یکی از اصطالحات زیر نمایش داده میشود‪:‬‬
‫‪.Hybridization (d .Isolation (c‬‬ ‫‪.Variation )b .Mutation (a‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬

‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) پروسههای هستند که در تشکیل نوع جدید دخالت دارند‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Ecophenes‬‬
‫‪Heterophylly‬‬
‫) گروهی یکنواخت که براثر تفکیک جغرافیایی از سایر گروههای مشابه‬ ‫(‬ ‫‪Speciation‬‬
‫منجر به پذیرش عمومی آن بهعنوان یک گروه مجزا میگردد‪.‬‬ ‫‪Races‬‬

‫) ظهور چندین شکل برگ در عین درخت را نــــشان میدهد‪.‬‬ ‫(‬


‫فصل هشتم‬

‫طبقهبندی فنتیک‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬با طبقهبندی به روش فنتیک آشنا شوید‪،‬‬
‫‪ .9‬اصول تکسانومی بر مبنای ریاضی را بیان کنید‪.‬‬
‫‪ .9‬چگونهگی انتخاب واحدهای عملی در تکسانومی بر مبنای ریاضی را‬
‫بدانید‪.‬‬
‫‪ .8‬نقش اوصاف در تکسانومی بر مبنای ریاضی را بشناسید‪.‬‬

‫فنتیک یا تکسانومی بر مبنای ریاضی را میتوان روشی از طبقهبندی بر اساس تعداد‬


‫زیاد اوصاف دقیقاً مشخصشده (کود گذاری شده) با اوزان برابر و مقایسۀ آنها به روش‬
‫سادۀ گروهبندی دانست‪ .‬اصطالح ‪ Phenetic‬توسط ‪ Cain‬و ‪ ،)5310( Harrison‬برای‬
‫بیان روابط بر اساس شباهتهای کلی کلیه اوصاف بدون رعایت کدام وزنی‪ ،‬پیشنهاد‬
‫گردید‪.‬‬
‫‪ Robert R. Sokal‬و ‪ ،)5319( Peter Sneath‬فنتیک را برای بیان روابط بین‬
‫تکسا بر اساس شباهتهای موجود بین اوصاف فنوتایپی مواد یا موجودات زندۀ زیر مطالعه‬
‫که بهدقت ارزیابیشدهاند‪ ،‬استعمال کردند‪.‬‬
‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪021‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫طبقهبندی فنتیک عالقهیی به تکامل موجودات نداشته‪ ،‬شباهتهای کلی‬


‫منعکسکنندۀ اوصاف و حالت اوصاف در یک موجود زنده بدون در نظر داشت تکامل آنها‬
‫است‪.‬‬
‫بدین ترتیب‪ ،‬مقایسه‪ ،‬تجزیهوتحلیل اشکال متنوع اطالعات تکسانومیک توسط‬
‫روشهای ریاضی یا کامپیوتری به نام تکسانومی بر مبنای ریاضی یاد میشود‪ .‬این روش‬
‫تکسانومی شامل ارزیابی عددی شباهتهای قرابتها بین واحدهای تکسانومی و بعداً‬
‫تنظیم این واحدها به تکسا بر اساس قرابتهای آنها میشود‪.‬‬
‫نبات شناس فرانسوی ‪ ،)5119( Adanson‬نخستین دانشمندی بود که برنامۀ‬
‫اختصاص دادن ارزشهای عددی را برای شباهتهای موجودات زنده طرح نمود‪ .‬او‬
‫کوشش نمود هر تعداد صفت که ممکن باشد در طبقهبندی استعمال کند‪ .‬به همین دلیل‪،‬‬
‫این طبقهبندی به نام طبقهبندی ادانسون یاد میشود‪.‬‬
‫در سالهای آخر بهویژه بعد از سال ‪ ،5310‬اساسات ادانسون باعث انکشاف چندین‬
‫روش جدید در تکسانومی گردید؛ که همه شامل تکسانومی بر مبنای ریاضی میشوند‪.‬‬
‫به نظر ‪:)5311( Heywood‬‬
‫«ارزیابی عددی شباهتها بین گروههای موجودات زنده و تنظیم آنها بر اساس این‬
‫شباهتها به تکساها‪ ،‬تکسانومی بر مبنای ریاضی است‪».‬‬
‫‪ Sokal‬و ‪ ،)5319( Sneath‬تکسانومی بر مبنای ریاضی را «مقایسۀ عددی‬
‫حالتهای اوصاف یا شباهتها (‪ )Affinities‬بین واحدهای تکسانومیک و تنظیم این‬
‫واحدهای به تکسا به روش عددی بر اساس شباهتهایشان» تعریف کردند‪.‬‬
‫تعبیرهای متنوعی که از تکسانومی بر مبنای ریاضی صورت گرفته‪ ،‬باعث پیشنهاد‬
‫نامهای مختلف؛ نظیر‪،Statistical taxonomy ،Statistical systematics :‬‬
‫‪ Numerical phenetics ،Quantitative taxonomy ،Mathematical taxonomy‬و‬
‫‪ Taximetrics‬به این روش گردیده است‪.‬‬
‫بهاینترتیب تکسانومی بر مبنای ریاضی شامل تنظیم اطالعات مربوط به شباهتها‬
‫به مقصد تهیۀ یک سیستم طبقهبندی است‪ .‬هدف تکسانومی بر مبنای ریاضی تعیین‬
‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪024‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫ارتباط فنتیک بین موجودات و تکسا است‪ .‬این امر جدا از ارتباط کالدستیک است که بیانی‬
‫از حالت نیای مشترک است و با یک شبکۀ منشعب از ارتباطات نیایی‪ -‬فرزندی نمایش‬
‫داده میشود‪ .‬روابط فنتیک توسط ‪ Phenogram‬نشان داده میشود؛ درحالیکه روابط‬
‫کالدستیک با ‪ Cladogram‬ارائه میشود‪.‬‬

‫اصول تکسانومی بر مبنای ریاضی‬


‫تکسانومی بر مبنای ریاضی بر اصولی استوار است که به نــــــــــــــــــام‬
‫‪ Neo-Adansonian principles‬نیز یاد میشوند‪ .‬این اصول عبارتاند از‪:‬‬
‫با اطالعات بیشتر در رابطه به تکساهای یک سیستم طبقهبندی و اوصاف‬ ‫‪.5‬‬
‫بیشتری که طبقهبندی بر اساس آنها صورت گرفته است؛ طبقهبندی بهتری‬
‫صورت خواهد گرفت‪.‬‬
‫برای به وجود آوردن تکسای جدید‪ ،‬تمام اوصاف ارزش یکسانی دارند‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫شباهتهای کلی بین دو موجود‪ ،‬وابسته به شباهتها بین اوصاف فردی هر‬ ‫‪.9‬‬
‫موجود است‪.‬‬
‫تکسای جداشده‪ ،‬قابلشناسایی و تشخیص هستند؛ زیرا ارتباط بین اوصاف‬ ‫‪.8‬‬
‫مربوط موجودات‪ ،‬متفاوت است‪.‬‬
‫نتایج فایلوژنی را میتوان از ساختار تکسانومی یک گروه و از میزان ارتباط میان‬ ‫‪.1‬‬
‫اوصاف مربوط به دست آورد و با استفاده از آن‪ ،‬فرضیههای مشخصی دربارۀ‬
‫مسیرهای تکاملی و مِکانیزم آن ارائه داد‪.‬‬
‫تکسانومی یک علم تجربی و عملی است‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫شباهتهای فنتیک اساس طبقهبندیها میباشند‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫مراحل منطقی تکسانومی بر مبنای ریاضی‬
‫در طبقهبندی عددی اصطالح ‪ Organism‬به افراد‪ ،‬جمعیتها‪ ،‬انواع‪ ،‬جنسها و یا‬
‫سطوح دیگر طبقهبندی اطالق میگردد‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬این سطوح به نام واحدهای عملی‬
‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪026‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تکسانومیک ()‪ )Operational Taxonomic Units(OTUs‬یاد میگردند‪ .‬این افراد‪،‬‬


‫جمعیتها‪ ،‬انواع یا جنسها نقطۀ آغازین طبقهبندی فنتیک را تشکیل میدهند‪ .‬ازآنجاییکه‬
‫تکسانومی بر مبنای ریاضی یک علم تطبیقی است‪ .‬جریان کار آن شامل چندین مرحله‬
‫میشود‪:‬‬
‫انتخاب واحدهای عملی برای مطالعه‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫انتخاب اوصاف‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫شرح یا سنجش حالتهای اوصاف‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫مقایسۀ حالتها به‪:‬‬ ‫‪.8‬‬
‫‪ )a‬تعیین اندازۀ شباهتهای کلی (روابط فنتیک) بین هر جفت از ‪.OTUs‬‬
‫‪ )b‬تعیین ساختار تکسانومیک؛ نظیر‪ :‬پیدا کردن گروههای احتمالی و گروههای‬
‫فرعی بین تمام ‪.OTUs‬‬
‫‪ .1‬تعیین ردیف تمام ‪ OTUs‬به داخل طبقههای سیستم طبقهبندی سلسلۀ مراتب‪.‬‬
‫این اطالعات به ثبت میرسند و شباهت یا اختالف بین واحدها با استفاده از جداول‬
‫ویژه و فورمولهای احصائیهوی مختلف تعیین میشود‪ .‬تجزیهوتحلیل نهایی شامل مقایسۀ‬
‫اطالعات مشابه و ایجاد طرحها و الگوهایی است که خالصهیی از تجزیهوتحلیل اطالعات‪،‬‬
‫ایجاد میکند‪ .‬این طرحها و الگوها برای تجزیهوتحلیل نهایی و فهم بهتر روابط به کار‬
‫میرود‪ .‬مراحل متوالی زیر برای ساختن گروههای تکسانومیک استعمال میشوند‪:‬‬
‫‪ .9‬واحدهای عملی تکسانومی بر مبنای ریاضی‬

‫اتخاذ تصمیم در مورد اینکه کدام نوع واحد باید مطالعه شود‪ ،‬در طبقهبندی عددی‬
‫اساسیترین واحد برای مطالعه ‪ OTU‬است‪ .‬در هر مطالعۀ ویژه‪ ،‬تکسایی که در پایینترین‬
‫ردیف قرار دارد یا واحدهای قاعدهوی به نام واحدهای عملی تکسانومی یا ‪ OTUs‬یاد‬
‫میشوند؛ برای مثال‪:‬‬
‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪029‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ‬هنگامیکه یک تکسانومیست‪ ،‬جمعیتی را برای دریافت اندازۀ تنوع اوصاف آن‬


‫مطالعه میکند؛ ‪ ،OTU‬یک فرد از آن جمعیت خواهد بود‪.‬‬
‫‪ ‬درصورتیکه موضوع مطالعه یک نوع منفرد که توسط جمعیتهای متنوع نمایش‬
‫داده میشود‪ ،‬بوده باشد؛ ‪ OTU‬آن جمعیت بوده میتواند‪.‬‬
‫‪ ‬در موقع ارزیابی یک جنس‪ ،‬انواع مختلف به حیث ‪ OTU‬انتخابشده میتوانند‪.‬‬
‫بهاینترتیب‪ ،‬یک ‪ OTU‬یک فرد‪ ،‬یک جمعیت یک نوع‪ ،‬یک جنس یا یک تکسون‬
‫از سطوح عالی دیگر بوده میتواند‪.‬‬
‫‪ .2‬اوصاف واحد تکسانومیک‬

‫روش فنتیک ایجاب حضور حالتهای اوصاف ویژه برای تعیین ‪ OTU‬را مینماید‪ .‬به‬
‫نظر ‪ Sneath‬و ‪)5319( Sokal‬؛ «اوصاف واحد (‪ )Unit characters‬عبارت از یک صفت‬
‫تکسانومیک دو یا بیشتر حالتهاست که در یکزمان مطالعه میشوند و منطقاً به واحدهای‬
‫فرعی تقسیمشده نمیتوانند»‪ .‬بهاستثنای واحدهای فرعی که از طریق وارد آمدن تغییرات‬
‫در روشهای کود گذاری به وجود میآیند‪ .‬معموالً اوصاف ظاهـــــــــــری‬
‫(‪ )Phenotypic characters‬به حیث اوصاف واحد استعمال میشوند؛ نظیر‪ :‬حضور یا عدم‬
‫حضور خار یا ریشک (‪ )Awn‬در یک واحد گلی علفها (‪.)Spikelet‬‬
‫برای به وجود آوردن یک طبقهبندی معتبر بایست حد اعظم اوصاف واحد (‪ n‬واحد)؛‬
‫که در هر مطالعه کمتر از ‪ 10‬صفت نباشد‪ ،‬استعمال شوند‪ .‬در خصوص انتخاب مناسب‬
‫اوصاف واحد ‪ Sneath‬و ‪ ،)5319( Sokal‬پیشــنهاد مینمایند‪:‬‬
‫‪ .5‬این اوصاف از تمام قسمتهای بدن موجودات زنده تهیهشده باشند‪.‬‬
‫‪ .9‬این اوصاف تمام مراحل زندهگی موجود زنده را نشان داده بتوانند‪.‬‬
‫‪ .9‬بایست تمام اوصاف تغییرپذیر داخل گروه استعمال شوند‪.‬‬

‫‪ -‬در بعضی منابع ‪ 11‬تا ‪ 011‬صفت پیشنهاد میشود‪.‬‬


‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪041‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .8‬این اوصاف بایست به مورفولوژی‪ ،‬فیزیولوژی‪ ،‬بومشناسی و توزیع جغرافیایی‬


‫موجود زنده رابطه داشته باشند‪.‬‬

‫تایپهای اوصاف اساسی‬


‫در این طبقهبندی نیز حاالت مختلفی که در آن شناسایی صورت میگیرد به نام‬
‫‪ Character- state‬یاد میشود‪.‬‬
‫ممکن‪ ،‬یک عضو ویژه وجود داشته باشد یا بهعکس حضور نداشته باشد؛ فعال یا‬
‫غیرفعال بوده باشد‪ .‬در این صورت؛ گفته میشود که این اوصاف دو حالتــــــــــه‬
‫(‪ )Two state character‬هستند‪ ،‬یعنی حاوی دو حالت متضاد میباشند؛ نظیر‪ :‬حضور و‬
‫عدم حضور بعضی از خصوصیات همانند‪ ،‬موجودیت یک جفت ‪ Stipules‬در قاعدۀ دم برگ‬
‫بعضی نباتات‪.‬‬
‫در بعضی از نمونههای دیگر تعداد حاالت صفت زیاد بوده؛ در این صورت گفته‬
‫میشود این اوصاف چندحالته (‪ )Multi state character‬هستند‪ .‬این اوصاف حاوی سه‬
‫یا بیشتر اشکال متضاد میباشند‪ .‬هر شکل در یک ردیف مساوی و معادل قرار داده‬
‫میشود؛ نظیر‪ :‬گل به رنگ آبی‪ ،‬نارنجی یا سرخ‪ .‬اوصاف دو حالته یا چندحالته کمی یا‬
‫کیفی بوده میتواند‪.‬‬

‫کود گذاری اوصاف‬


‫با تجمع فوقالعادۀ اطالعات در تکسانومی بر مبنای ریاضی؛ استفاده از کامپیوتر‬
‫ضروری میشود‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬قبل از اینکه اطالعات به کامپیوتر داده میشوند؛ بایست‬
‫کود گذاری مناسب شوند‪ .‬دو روش برای کود گذاری اطالعات تکسانومیک به مقصد‬
‫استفاده در تکسانومی بر مبنای ریاضی وجود دارد‪:‬‬
‫‪ ‬کود گذاری دوحالته (‪ .)Two-state coding‬در این روش‪ ،‬حضور یا عدم‬
‫حضور اوصاف توسط سیمبولهای مثبت (‪ )+‬منفی (‪ ،)-‬یک (‪ )5‬یا صفر (‪)0‬‬
‫نشان داده میشوند‪ .‬اوصاف که در ‪ OTUs‬وجود دارند توسط عالمت (‪ )+‬یا (‪)5‬‬
‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪040‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫و اوصاف که وجود ندارند توسط عالمت (‪ )-‬یا (‪ )0‬نمایش داده میشوند‪ .‬برای‬
‫‪ OTUs‬که اطالعات الزم برای مقایسه موجود نیست‪ ،‬سیمبــــــول ‪NC‬‬
‫(‪ )Not comparable‬زمانی استعمال میشود که صفتی در دیگر موجودات وجود‬
‫دارد؛ اما در موجود زیر مطالعه وجود ندارد (جدول ‪.)5-3‬‬

‫جدول ‪5-3‬‬
‫اطالعات کود دار ممکن است با ‪ t‬عدد ‪ OTU‬در سطرها و ‪ n‬عدد اوصاف در ستونها‬
‫ثبت شود که جدولی با ابعاد ‪ n x t‬میسازد‪.‬‬
‫حالت اوصاف‬ ‫)‪OTUs(t‬‬
‫(‪)n‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪B‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪D‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪NC‬‬
‫‪9‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪9‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪-‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪NC‬‬ ‫‪NC‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪NC‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪NC‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪NC‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪50‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬

‫تجربه نشان داده که به دلیل اینکه بهطور عموم اوصاف نباتی صرف به دو حالت‬
‫یافت نشده‪ ،‬تنوع فراوانی را نشـان میدهند؛ کود گذاری دوحالتی کار تکسانومیست‬
‫را زیاد ساخته مشکالت فراوانی به وجود میآورد؛ طور مثال‪ :‬هرگاه ما ‪ OTU 10‬را‬
‫با ‪ 500‬صفت برای هرکدام این ‪ OTU‬ها استعمال کرده باشیم در این صورت با‬
‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪041‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ 1000 =500x 10‬واحد اطالعات سروکار داریم که برای محاسبه آنها بایست از‬
‫برنامههای کامپیوتری استفاده نماییم‪ .‬کامپیوتر زمینۀ محاسبات دقیق را در سطوح‬
‫مختلف فراهم میکند‪.‬‬
‫کود گذاری چندحالته (‪ .)Multistate coding method‬هر صفت دارای‬ ‫‪‬‬
‫سه یا بیشتر حالتها است‪.‬‬
‫اوصاف چندحالتۀ کیفی‪ :‬به نام اوصاف چندحالتۀ مختل شده نیز یاد میشود‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫دارای سه یا بیشتر اشکال متقابل با اوزان معادل هستند‪ .‬این اوصاف به دو‬
‫روش تجزیهشده میتوانند‪:‬‬
‫‪ o‬تبدیل آنها به سلسلۀ از کود گذاری دوگانه‪.‬‬
‫‪ o‬هر موجود ‪ n‬تعداد اوصاف را عرضه میکند‪ .‬اندازۀ شباهت توسط‬
‫اصطالحات عدم تشابه (‪ ،)Dissimilarity‬شباهت کـــــــــــم‬
‫(‪ )Les dissimilar‬و شباهت بیشتر (‪ )More similar‬نشان داده‬
‫میشود‪.‬‬
‫اوصاف چندحالتۀ کمی‪ :‬سنجش اندازه‪ ،‬طول و وزن را به نمایش میگذارد‪ .‬این‬ ‫‪‬‬
‫اوصاف به اوصاف دوحالته تجزیهشده پس از درج در جدولهای مخصوص‬
‫محاسبهشده میتوانند‪.‬‬

‫سنجش مشابهتها‬
‫هنگامیکه اطالعات کود گذاری شده‪ ،‬وارد جدول ویژه گردیدند‪ ،‬مرحلۀ بعدی‬
‫محاسبۀ اندازۀ مشابهتها بین جفت ‪ OTUs‬است‪ .‬فورمولهای زیادی توسط دانشمندان‬
‫مختلف برای این مقصد پیشنهاد گردیدهاند‪ .‬شباهتهای کلی از طریق مقایسۀ هر یک از‬
‫‪ OTUs‬با دیگر ‪ OTUs‬صورت گرفته‪ ،‬نتیجه توسط جمالت؛ نظیر‪ 500 :‬درصد برای‬
‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪041‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫«مشابهت کامل» و صفر در صد برای «عدم شباهت» بیان میشود‪ .‬بعداً جدول مشابهتها‬
‫از طریق جدولبندی ضریب ‪ S‬برای هر یک از ‪ OTU‬ترتیب میگردد (جدول ‪.)9-3‬‬

‫جدول ‪9-3‬‬
‫جدول مشابهتها از طریق جدولبندی ضریب مشابهتها برای هریک از‬
‫‪.OTU‬‬
‫‪OTUs‬‬
‫‪A‬‬ ‫‪B‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪D‬‬ ‫‪E‬‬
‫‪A‬‬ ‫‪500‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪500‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪500‬‬
‫‪OTUs‬‬

‫‪C‬‬
‫‪D‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪500‬‬
‫‪E‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪500‬‬

‫معموالً‪ ،‬تشابهات فنتیک بین گروههای تکسانومیک از طریق روشهای زیر تخمین‬
‫میشوند‪:‬‬
‫‪ .5‬ضریب ارتباط (‪.)Coefficients of association‬‬
‫‪ .9‬ضریب همبستهگی ()‪.)Coefficients of correlation (r‬‬
‫‪ .9‬اندازهگیری فاصله بین ‪.OTUs‬‬
‫تجزیهوتحلیل خوشهیی‬
‫پسازآنکه جدول شباهتها ترتیب گردید؛ ‪ OTUs‬که تعداد اعضای آنها بیشترین‬
‫شباهتها را نشان میدهند در کنار هم تنظیم میگردند‪ .‬این خواسته به روشهای مختلف‬
‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪042‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫برآورده شده میتواند‪ .‬درواقع خوشه عبارت از گروهی از ‪ OTUs‬است که به کمک تخمین‬
‫مشابهتها‪ ،‬قرابتهای ‪ OTUs‬مختلف تعیین میشود‪ OTUs .‬از اقارب مشابه در تکساهای‬
‫متنوع گروهبندی میشوند‪ .‬یک سیستم تکسانومیک سلسلۀ مراتب بر اساس تشابهات یا‬
‫اختالفها بین خوشهها ساخته میشود‪ .‬سیمای اصلی تجزیهوتحلیل خوشهیی به شکل‬
‫‪ Dendrogram‬تنظیم میشود‪.‬‬
‫گروههای مشابه موجودات زنده (خوشهها) که به روش عددی مشخص میشوند به نام‬
‫‪ Phenons‬یاد میگردند‪ .‬فنونها معادل گروههای متنوع تکسانومیک هستند؛ اما اصطالح‬
‫‪ Phenons‬مترادف ‪ Taxon‬نیست‪ .‬یک فنون ممکن معادل یک ردیف طبقهبندی؛ نظیر‪ :‬نوع‪،‬‬
‫جنس‪ ،‬آردر‪ ...‬و غیره بوده باشد و یا نباشد‪.‬‬
‫‪ ،)5338( Nair‬توضیح نمود‪« :‬تعیین حدود فنون توسط ترسیم خط افقی که دندروگرام‬
‫را بهعین ارزش قطع میکند‪ ،‬صورت میگیرد؛ برای مثال‪ :‬یک خط ‪ %11‬پنج فنون را به وجود‬
‫میآورد‪5 :‬؛ ‪1‬؛ ‪1 ،1 ،9‬؛ ‪50 ،3 ،8‬؛ و درحالیکه ‪ 9‬و ‪ 3‬در ‪ %30‬شش فنون را به وجود‬
‫میآورند» (شکل ‪.)5-3‬‬

‫شکل ‪ 5 -3‬دیاگرام چگونهگی ساختهشدن فنونها‪.‬‬


‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪044‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫خالصۀ فصل‬
‫تکسانومیستها همیشه در تالش هستند تا برای شناسایی بهتر طبیعت و دست‬
‫یافتن به رازهای نهفته در آن‪ ،‬روشهای جدید ابداع و وسایل مدرنتر را به کار برند‪.‬‬
‫روشها مختلف که در تکسانومی استعمال شدهاند زمینۀ شناخت تعداد فراوان انواع را‬
‫فراهم آوردهاند‪ .‬ازجمله در طول تاریخ انکشاف تکسانومی‪ ،‬استفاده از تعداد اوصاف مورد‬
‫مناقشه بوده‪ ،‬توافق نظر وجود نداشته است‪ .‬در فنتیک (تکسانومی بر مبنای ریاضی) تعداد‬
‫زیاد حالتهای اوصاف برای هر نمونۀ تحت مطالعه مدنظر گرفته میشوند‪ .‬مسلماً با ازدیاد‬
‫تعداد حالتهای اوصاف‪ ،‬محاسبۀ آنها در ریاضی مشکل شده‪ ،‬ایجاب استفاده از ماشین به‬
‫حیث وسیلۀ کمککننده را مینماید‪.‬‬
‫با وارد شدن کامپیوتر در تکسانومی‪ ،‬ضرورت افتاد تا روشهای جدید کود گذاری و‬
‫تجزیهوتحلیل اطالعات نیز ابداع و به کار گرفته شوند‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪1. Pancy, S. N., Misra, S. P., & Trivedi, P. S. (2009). A TEXT‬‬
‫‪BOOK OF BOTANY. New Delhi: Vikas Publishing House‬‬
‫‪Pvt. Ltd.‬‬

‫‪2. Peter, H. Raven., Ray, F. Event., & Susan, E. Eichhorn.‬‬


‫‪(1999). Biology of Plants (6th ed.). New York: W.H‬‬
‫‪Freeman and company North Publishers.‬‬
‫فصل هشتم‪ :‬طبقهبندی فنتیک‬ ‫‪041‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) نشان داده میشود‪.‬‬ ‫‪ )5‬در طبقهبندی عددی روابط فنتیک توسط (‬
‫) تنظیم میشود‪.‬‬ ‫‪ )9‬سیمای اصلی تجزیهوتحلیل خوشهیی به شکل (‬
‫‪ )9‬هنگامیکه اطالعات کود گذاری شده‪ ،‬وارد جدول ویژه گردیدند‪ ،‬مرحلۀ بعدی محاسبـۀ (‬
‫) بین جفت ‪ OTUs‬است‪.‬‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫) ‪ .5‬یک فنون ممکن معادل یک ردیف طبقهبندی بوده باشد و یا نباشد‪.‬‬ ‫(‬
‫) ‪ .9‬طبقهبندی فنتیک عالقهیی به تکامل موجودات ندارد‪.‬‬ ‫(‬
‫) ‪ .9‬کود گذاری دوحالتی کار تکسانومیست را سهل میسازد‪.‬‬ ‫(‬
‫پرسشهای انتخابی‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬گروههای مشابه موجودات زنده هستند که به روش عددی مشخص میشوند؟‬
‫‪Homologous )d‬‬ ‫‪Similarity (c Phenons )b OTUs (a‬‬
‫‪ .9‬در هنگام انتخاب مناسب اوصاف واحد‪ ،‬توجه شود تا این اوصاف‪:‬‬
‫‪ )a‬از تمام قسمتهای بدن نبات تهیهشده باشند‪ )b .‬تمام مراحل زندهگی نبات را نشان داده بتوانند‪.‬‬
‫‪ )d‬هر سه صفت فوق‪.‬‬ ‫‪ )c‬تمام اوصاف تغییرپذیر داخل گروه استعمال شوند‪.‬‬
‫‪ .9‬تکسانومی بر مبنای ریاضی شامل مراحل زیر میشود‪:‬‬
‫‪ (a‬انتخاب نمونه‪ )b .‬انتخاب اوصاف‪ (c .‬تعیین ساختار تکسانومیک‪ (d .‬سه مرحلۀ فوق‪.‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) این اوصاف حاوی دو حالت متضاد میباشند‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Two state Characters‬‬
‫‪OTUs‬‬
‫) عبارت از یک صفت تکسانومیک دو یا بیشتر حالتهاست که‬ ‫(‬ ‫‪Unit characters‬‬
‫در یکزمان مطالعه میشوند‬ ‫‪Phenetic approach‬‬

‫) واحدهای عملی تکسانومی بر مبنای ریاضی هستند‪.‬‬ ‫(‬


‫فصل نهم‬

‫طبقهبندی فایلوژنتیک‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬با روش طبقهبندی بر اساس فایلوژنی آشنا شوید‪.‬‬
‫‪ .9‬چگونهگی ساختهشدن کالدوگرام را تهیه نمایید‪.‬‬
‫‪ .9‬اوصاف را در طبقهبندی فایلوژنی استخدام نمایید‪.‬‬
‫‪ .5‬تفاوتهای درخت فایلوژنی و کالدوگرام را بدانید‪.‬‬

‫پس از نشر کتاب (منشأ انواع) داروین در سال ‪ ،5313‬مشابهتها و اختالفها ناشی‬
‫از تاریخ تکامل موجودات یا ‪ Phylogeny‬آنها دانسته شد‪ .‬دانشمندان بیشتر از این عالقه‬
‫نداشتند تا تکسانومی صرف مفید و معلومات دهنده باشد؛ بلکه تکسانومی بایست روابط‬
‫تکاملی موجودات زندۀ فعلی و گذشتۀ زمین را منعکس سازد‪ .‬این وظیفه از طریق شناسایی‬
‫مشخصات (اوصاف) موجودات زنده صورت میگیرد که انواع را از یکدیگر تفکیک میکنند‪.‬‬
‫تکسانومیستها‪ ،‬اوصاف را از طریق مشاهدۀ نمونۀ مشابهتها در میان موجودات و‬
‫چگونهگی تکرار آن در شرایط اکولوژیکی و رفتاری‪ ،‬دریافت میکنند‪ .‬تجزیهوتحلیلهای‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪046‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫فایلوژنتیکی بر یافتههایی استوارند که در میان موجودات معمول بوده‪ ،‬از نیای مشترک‬
‫(‪ )Common ancestor‬به ارث برده شدهاند‪.‬‬
‫پرسش بزرگی که برای هر تکسانومیستی مطرح میشود منشأ یا مبدأ اوصاف است‪.‬‬
‫همانطوری که گفتیم‪ :‬تمام گروههای امروزی‪ ،‬درگذشته از والدینی منشأ گرفتهاند‪ .‬این‬
‫گروههای اجدادی مسیرهای مشخص تکاملی را پیموده‪ ،‬شکل امروزی را اختیار کرده‪ ،‬بر‬
‫اساس مشابهتهایشان به گروههای امروزی منسوب شدهاند‪ .‬مسیرهای تغییرات تکاملی‬
‫در میان موجودات زنده به نام روندهای تکاملی ‪ Evolutionary trends‬شناخـــته‬
‫میشوند‪.‬‬
‫‪ ،)5318( Stebbins‬روشهای مختلف را برای شناسایی روندهای تکاملی پیشنهاد‬
‫کرده است‪:‬‬
‫‪ )5‬از طریق فوسیلها‪.‬‬
‫‪ )9‬ترکیب‪ ،‬تعبیر و تفسیر خطوط مختلف شواهد از موجودات زندۀ امروزی‪.‬‬
‫مدارک فوسیلی نهایت اندک بوده‪ ،‬قادر به روشنسازی پروسههای مغلق انشعابات‬
‫تکاملی نیستند‪ .‬در عین زمان‪ ،‬اطالعات از ساحات مختلف (بهاستثنای اطالعات‬
‫مورفولوژیک) در مورد گیاهان امروزی کافی نیستند؛ بنابراین‪ ،‬تکسانومیستها برای‬
‫تشخیص روندهای تکاملی بهطور عموم بر مقایسۀ مورفولوژیک تکساهای امروزی متکی‬
‫هستند‪ .‬این پروسه شامل چهار مرحله میشود‪:‬‬
‫اشکال اولیه یا ابتدایی (‪ )Primitive or Plesiomorphic‬و عالی یا‬ ‫‪)5‬‬
‫پیشرفـــــــته (‪.)Advanced or Apomorphic‬‬
‫‪ Homology‬و ‪.Analogy‬‬ ‫‪)9‬‬
‫همسانی یا مترادف (‪ )Parallelism‬و انشعاب (‪.)Convergence‬‬ ‫‪)9‬‬
‫یک نیایی (‪ )Monophyly‬و چند نیایی (‪.)Polyphyly‬‬ ‫‪)8‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪049‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اشکال اولیه و پیشرفته‬


‫در غیاب فوسیلها‪ ،‬تعیین اوصاف اولیه و عالی گام نخست برای ساختن فایلوژنی‬
‫است‪ .‬شیوههای مختلفی برای تخمین تضادهای اوصاف؛ مانند‪ :‬تعیین مشخصههای اولیه یا‬
‫عالی پیشنهاد شدند‪ .‬در میان آنها قناعت بخشترین آنها‪ ،‬بیان میدارد‪ :‬قدیمترین حالت‬
‫صفت‪ ،‬ابتداییترین است‪.‬‬
‫بهاینترتیب‪ ،‬چنین معلوم میشود که قدیمترین حالت صفت ابتداییترین صفت بوده‬
‫باشد‪ .‬از طرف دیگر آن حالت اوصاف که در تکساهای جدید ظاهرشدهاند عالیتر باشند‪.‬‬
‫مفاهیم ابتدایی و عالی نسبی بوده‪ ،‬بدون اشاره به یک گروه یا تکسون‪ ،‬معنی ندارند‪.‬‬
‫به دلیل شکاف گستردۀ در دانش ما دربارۀ تاریخ تکامل گروههای مختلف موجودات زنده‪،‬‬
‫یگانه راه تشخیص اعضای ابتدایی هر یک از گروههای تکسانومیک داشتن تعداد بیشتر‬
‫اوصاف اولیه و تشخیص اعضای عالی از طریق مقایسۀ اوصاف اولیه غیر از آنهایی که از‬
‫بین رفتهاند یا توسط اوصاف عالی تعویض شدهاند‪ ،‬است‪.‬‬
‫‪Homology and Analogy‬‬
‫نباتات مختلف در بعضی اوصاف باهم دیگر شبیه هستند‪ .‬بر اساس شباهتهای کلی‪،‬‬
‫تکساهای گوناگون از سطوح مختلف ساخته میشوند که ممکن به علت ‪ Homology‬یا‬
‫‪ Analogy‬بوده باشد‪.‬‬
‫داروین (‪ ،)5313‬برای اولین بار اصطالحات ‪ Homology‬و ‪ Analogy‬را برای‬
‫حیوانات و نباتات به کاربرد‪ .‬به نظر داروین‪ ،‬اعضای هومولوگ آنهایی هستند که دارای‬
‫شباهت تکاملی و انکشافی بوده‪ ،‬وظایفشان شبیه هم نیستند؛ نظیر‪ :‬بال پرندهگان و بازوی‬
‫حیوانات‪ .‬شباهتهای ظاهری اعضای که از نیای مشترک اولیه منشأ نگرفتهاند‪ ،‬اعضای‬
‫آنالوگ هستند‪.‬‬
‫سیمپسون (‪ Homology ،)5315‬را بهعنوان تشابه ناشی از توارث از یک نیای‬
‫مشترک تعریف کرد و ‪ Analogy‬را نشاندهندۀ شباهت عملکردی دانست که از توارث از‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫یک نیای مشترک ناشی نمیشود؛ بلکه در جریان تکامل و طور مستقل در دودمانهای‬
‫مختلف موجودات زنده به میان میآیند و زادههای معمولی را منعکس نمیکنند‪.‬‬
‫‪ ،)5335(Wiley‬دارای تعبیر متفاوت از این دو اصطالح است‪« :‬هومولوژی عبارت از‬
‫جستجوی بهترین‪ ،‬در میان دو صفت یا دو موجود زنده برای دریافت یک صفت ویژه است»‪.‬‬
‫دو صفت هنگامی ‪ Homologous‬هستند که یکی از آنها مستقیماً از دیگری مشتق‬
‫شده باشد‪ .‬سلسلهیی از چنین اوصاف توسط اصطالحات سلسلۀ تغییرات تکاملــــــــی‬
‫(‪ )Evolutionary transformation series‬یا ‪ Morphoclines‬یا ‪ Phenoclines‬نشان داده‬
‫میشوند‪ .‬در این سلسلهها صفتی که قبالً وجود داشته است صفت ابتدایـــــــی‬
‫(‪ )Plesiomorphic or Primitive‬نام دارد که از آن یک صفت پیشرفته یا حالت تکاملی‬
‫جدیدی (‪ )Apomorphic or Advanced‬مشتق میگردد (شکل ‪.)5-3‬‬
‫سه یا بیشتر اوصاف هومولوگ بوده میتوانند درصورتیکه آنها متعلق بهعین سلسلۀ‬
‫تغییرات تکاملی باشند‪.‬‬

‫شکل ‪ 5 -3‬هومولوژی بین صفتها‪ .‬در مثال اولی‪ ،‬صفت ‪ ،A‬ابتدایی بوده‪ ،‬صفت ‪ ،B‬متکامل و پیش‬
‫رفته است‪ .‬در مثال دومی‪ B ،‬در مقایسه به ‪ ،A‬متکامل و پیش رفته است؛ اما متناسب به ‪ ،C‬ابتدایی‬
‫است‪ .‬تمام این سه صفت متعلق به سلسلۀ از تغییر شکلهای تکاملی هستند‪.‬‬

‫همسانی و همگرایی (‪)Parallelism and Convergence‬‬


‫مفهوم روابط طبیعی بین تکساهای مختلف بر شباهتهای ظاهری استوار است‪ .‬هرقدر‬
‫شباهتهای فنوتایپی بین دو گروه بزرگتر باشد به همان اندازه توانایی برای تحمل تغییرات تکاملی‬
‫هماننـد (‪ )Parallel evolutionary change‬بلند میرود‪ .‬همسانی تکاملی‪ ،‬بیانگر روابط است‪.‬‬
‫همسانی (‪ )Parallelism‬عبارت از حضور مشخصات همانند در دو یا بیشتر تکساها است که‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪010‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫دارای جد مشترک هستند؛ اما این مشخصات در جد مشترک حضور ندارد‪.‬‬


‫همگرایی (‪ )Convergence‬عبارت از حضور اوصاف همانند در دو یا بیشتر گروهها بدون جد‬
‫مشترک است که احتماالً در پاسخ به فشارهای تکاملی به میان آمدهاند‪.‬‬
‫به نظر سیمپسون (‪« :)5315‬همسانی عبارت از وقوع مستقالنۀ تغییرات در تکساهای‬
‫مختلف با جد مشترک و همگرایی عبارت از وقوع مشخصات مشابه در دو یا بیشتر‬
‫تکساهای مختلف متعلق به خطوط تاریخی مجزا است»‪.‬‬
‫هنگامیکه بر همسانی تمرکز میشود‪ ،‬تأکید زیاد بر ژنوتایپ صورت میگیرد‪.‬‬
‫«گروههای از تکسا که روابط نزدیک دارند‪ ،‬نمونههایی از مشابهتهای تکاملی نشان‬
‫میدهند؛ زیرا اینها توان باال برای تکامل داشته و اینطور معلوم میشود کـــه‬
‫‪ Mutation‬های مشابه ایجاد نمایند» (کرنکویست‪.)5313 ،‬‬
‫برای تکساهای فاقد روابط‪ ،‬استراتژیهای کمی باقیمانده‪ ،‬به سهولت از اثرات‬
‫محیطی و فشارهای انتخاب متأثــر میشوند‪ .‬تکامل همسان و همگرا و مقارن هر دو‬
‫باعث ایجاد مشابهتها میان تکساهای مختلف نباتات شده‪ ،‬روابط تکاملی بین تکساها را‬
‫منعکس میسازد‪ .‬این روابط برای تفکیک دو مفهوم تکاملی موردنیاز هستند (شکل ‪.)9-3‬‬

‫شکل ‪ 9 -3‬مثالهایی از همگرایی (‪ )I‬و همسانی (‪ )II‬بین ارگانیزمهای ‪ A‬و ‪ .B‬در همگرایی‬
‫شباهتها بین ارگانیزمها از ‪ Lineages‬مختلف مشتق میشود‪ .‬در همسانی‪ ،‬نیای واحد وجود‬
‫دارد؛ اما ‪ A‬و ‪ B‬صفتهای پیشرفته تکاملی را بهصورت مستقل کسب نمودهاند‪ .‬در هردو‬
‫‪C‬‬ ‫حالت‪ ،‬شباهتها یک ‪ Synapomorphy‬کاذب را نشان میدهند‪ .‬عدم تشابه بین ‪ B‬و‬
‫در هر دو دیاگرام ناشی از انشعاب (‪ )divergence‬است‪.‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Monophyly, Polyphyly and Paraphyly‬‬


‫در ادبیات تکسانومی و تکاملی اصطالحاتی کمی وجود دارند که بهاندازۀ اصطالحات‬
‫‪ Polyphyly ،Monophyly‬و ‪ .Paraphyly‬دستپاچگی و گیجی ایجاد کرده باشد‪ .‬اینها نتایج‬
‫وسیع داشته و بهطورکلی مناقشه برانگیز هستند‪.‬‬
‫‪ Monophyly‬منشأ یک تکسون از یک نیای واحد و ‪ Polyphyly‬منشأ یک تکسون از بیشتر از یک‬
‫تکسون نیایی معـنی میدهد (شکل ‪.)9-3‬‬

‫شکل ‪ Monophyly 9-3‬و ‪ .Polyphyly‬در دیاگرام ‪ ،I‬تکسون ‪ B‬از تکسون ‪ A‬مشتق شده است‪ .‬در دیاگرام‬
‫‪ ،II‬تکسون ‪ B‬از دو تکسای اجدادی ‪ A‬و '‪ A‬مشتق شدهاند‪.‬‬

‫استعمال این اصطالحات بهکلی نسبی بوده‪ ،‬به وابسته به این است که ما تا چه اندازه قادر به جستجوی‬
‫نیای بعضی از تکسونها درگذشته هستیم ‪.‬‬
‫سیمپسون (‪ )5315‬مونوفیلی را «اشتقاق یک تکسون از طریق یک یا بیشتر دودمانها از یک‬
‫تکسون اجدادی از عین ردیف یا سطوح پایینی‪ ،‬تعریف میکند»‪ .‬این تعریف بیانگر آن است که‬
‫درجههای متنوع یک نیایی وجود دارد‪ .‬اگر جنس ‪ X‬از جنس ‪ Z‬از طریق تنها یک نوع به میان آمده‬
‫است‪ ،‬در آن صورت این جنس در همین ردیف (جنس) یک نیایی است و همچنان در ردیف پایینتر‬
‫نوع‪ .‬در یک طرح تکسانومیک که فایلوژنی را منعکس میسازد‪ ،‬هر تکسون یک نیایی است؛ یعنی‬
‫اعضای هر تکسون (نوع‪ ،‬جنس‪ ...‬و غیره) از یک نیای واحد منشأ گرفتهاند‪.‬‬
‫هنگامیکه تمام فرزندان آخرین نیای مشترک شامل یک گروه شده نمیتواند؛ اینها توسط‬
‫اصطالح ‪ Paraphyletic‬نشان داده میشوند (شکل ‪.)8-3‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 8-3‬مفاهیم ‪ Paraphyly ،Monophyly‬و ‪ )5 .Polyphyly‬در ‪ ،X‬گروههای ‪ AB‬و ‪ CD‬یک‬


‫نیایی میباشند؛ زیرا هر یک از اینها در سطح ‪ n‬دارای یک نیای مشترک هستند‪ .‬گروه ‪ ABCD‬نیز‬
‫یک نیایی است؛ زیرا جد مشترک آنها در سطح ‪ m‬قرار دارد‪ )9.‬در ‪ ،Y‬گروه ‪Paraphyletic ،ABC‬‬
‫است؛ زیرا زادۀ ‪ D‬جد مشترک در سطح ‪ m‬از گروه بیرون مانده است‪ )9 .‬در ‪ ،Z‬گروه ‪،BC‬‬
‫‪ Polyphyletic‬است زیرا اینها از نیاهای مختلف در سطح ‪ n‬پیداشدهاند‪.‬‬

‫روابط فایلوژنتیک‬
‫باستان شناسان (‪ )Paleontology‬یا بیولوژیستهای فوسیلها عالقهمند هستند تا زندهگی‬
‫را در ادوار طوالنی گذشته مطالعه نمایند‪ .‬پیش از تالش برای بازسازی این فوسیلها‪ ،‬وظایف و‬
‫دیگر مشخصات آنها بیروننویس میشود‪ .‬باستان شناسان این موجودات زندۀ سابقه را در جای‬
‫مناسب نگهداری میکنند‪.‬‬
‫مطالب و مفاهیم بیولوژی تکاملی‪ ،‬فایلوژنی را تشکیل میدهد‪ .‬باستانشناسی و فایلوژنی‬
‫شاخههای مستقل هستند‪.‬‬
‫بسیاری از موجودات زنده مدتها پیش منقرضشده‪ ،‬فوسیلهای آنها بهسختی قابل‬
‫دستیابی هستند‪ .‬درنتیجه‪ ،‬تصویر روشنی از چگونهگی روابط بین موجودات زندۀ امروزی و‬
‫آنهایی که در دورههای گذشته منقرضشدهاند در دست نیست‪.‬‬
‫روابط بین موجودات زندۀ امروزی با آنهایی که منقرضشدهاند توسط اقسام مختلف‬
‫دیاگرامها؛ نظیر‪ ،Phylograms :‬درخت فایلوژنتیک (‪ ،Cladogram ،)Phylogenetic tree‬گل‬
‫بتههای فایلوژنتیک (‪ ،)Phylogenetic shrub‬دیاگرام حبابی (‪ )Bubble diagram‬و دیاگرام‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪012‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫دایرهوی (‪ )Circular diagram‬نمایش داده میشوند‪:‬‬


‫فایلوگرامها‪ ،‬عبارت از‬
‫دیاگرامهایی هستند که در آنها محور‬
‫پیشرفت‬ ‫اندازۀ‬ ‫عمودی‪،‬‬
‫(‪ )Apomorphy‬را نشان میدهند‪ .‬در‬
‫این دیاگرامها انواع ابتدایی در نزدیک‬
‫قاعده و انواع پیشرفته در فاصلۀ دورتر‬
‫قرار دارند؛ مانند‪ :‬کاکتوس بیسی (شکل‬
‫‪.)1-3‬‬
‫درخت فایلوژنتیک که به نام‬
‫‪ Dendrogram‬نیز یاد میشود‪ ،‬عبارت‬
‫از دیاگرامهای منشعب شونده هستند‬
‫که تاریخ تکاملی یک گروه را نمایش‬
‫میدهند‪ .‬این دیاگرامها از یک یا چند‬
‫شکل ‪ 1 -3‬کاکتوس بیسی‪ ،‬نشاندهندۀ یک فیلوگرام‪.‬‬
‫نقطه منشأ میگیرند‪ .‬در این گرافها‪،‬‬
‫روابط تکساهای مختلف با در نظر داشت مقیاس زمان نشان داده میشود‪ .‬معموالً‪ ،‬درختهای‬
‫فایلوژنتیک حاوی معلومات در رابطه به مرحلهیی که انشعابی واقعشده است و اندازۀ‬
‫تغییراتی که در انشعابات رخدادهاند‪ ،‬است‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-3‬روابط احتمالی و تاریخ تکاملی نباتات گلدار را نمایش میدهد‪ .‬محور عمودی‬
‫دیاگرام مقیاس زمان زمینشناسی (‪ )Geological time scale‬را نشان میدهد؛ یعنی محور‬
‫عمودی نشاندهندۀ پیشرفت است‪ .‬منشأ یک گروه بهصورت شاخۀ که از ساقۀ اصلی رشد‬
‫میکند و ناپدید شدن آن در جریان دورههای زمینشناسی بهصورت پایان یافتن این شاخه که به‬
‫معنی منقرض شدن گروه است‪ ،‬نمایش دادهشده است‪ .‬تنها گروههای زنده تا باالترین بخش این‬
‫دیاگرام امتدادیافتهاند؛ درحالیکه گروههای ابتدایی در نزدیک محور قرار دارند‪.‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪014‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 1 -3‬روابط احتمالی و تاریخ تکاملی نباتات دانهدار‪.‬‬

‫دیاگرام حبابی که به نام ‪ Balloon diagrams‬نیز یاد میگردد برای نخستین بار‬
‫توسط ‪ 5330 ،5311( Takhtajan‬و ‪ )5331‬و سپس توسط ‪ 5335( Cronquist‬و ‪)5331‬‬
‫مطرحشده است‪ .‬در این نوع فایلوگرامها گروهها بهصورت بالونها نمایش داده میشوند‪ .‬اندازۀ‬
‫بالون تعداد مجموعی انواع در گروه را نمایش میدهد‪ .‬این دیاگرامها (فایلوگرامها) روابط‬
‫فایلوژنتیک بین گروههای مختلف‪ ،‬تعداد نسبی انواع در هر گروه و چگونهگی پیشرفت هر گروه را‬
‫نمایش میدهند (شکل ‪.)1-3‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪011‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 1-3‬دیاگرام حبابی پیشنهادی کرنکویست‪.‬‬

‫کالدوگرامها‪ ،‬عبارت از دیاگرامهایی تکاملی شاخهیی بر اساس تجزیهوتحلیلهای‬


‫کالدستیک میباشند‪ .‬کالدوگرام‪ ،‬دیاگرامی است که تاریخ شجرهیـــــــــی‬
‫(‪ )Genealogical history‬گروههایی جداگانه (نوع یا جمعیت) را نشان میدهند؛ اما هیچگاه‬
‫افراد موجودات زنده را نشان نمیدهد‪ .‬درواقع کالدوگرام‪ ،‬عبارت از دیاگرامی است که بر‬
‫اساس پیشرفت (‪ )Apomorphy‬فرزندان به شاخهها تقسیم میشود‪ .‬طویلترین شاخه‪،‬‬
‫پیشرفتهترین گروه را مشخص میسازد‪.‬‬
‫یک روش مشخص برای انکشاف کالدوگرام توسط زولوژیست جرمن ‪W. Hennig‬‬
‫(‪ ،)5311‬پیشنهادشده است‪ .‬اصطالح ‪ Cladistics‬که در این روش مطرحشده بود توسط‬
‫‪ ،)5313( Mayr‬نیز استعمال گردید‪.‬‬
‫فایلوژنی موجودات زنده که توسط دیاگرامهای شاخهیی به نمایش گذاشته میشود؛‬
‫از طریق تجزیهوتحلیل اوصاف موجودات امروزی و موجودات منقرضشده‪ ،‬استعمال اصول‬
‫فایلوژنتیک و روشهای مربوطۀ آن‪ ،‬تعیینشده میتواند‪ .‬الگوهای منشعب شدن یک‬
‫دیاگرام مستقیماً تاریخ شجرهیی را منعکس میکنند‪ .‬کالدوگرامها برای ردیابی تاریخ‬
‫جغرافیای حیاتی (‪ )Biogeographic history‬یک گروه از موجودات زنده به کمک ثبت‬
‫محدودۀ پراکندهگی (‪ )Distributional ranges‬آنها درگذشته و حال استعمال میشوند‪.‬‬
‫سیستماتیک فایلوژنتیک نیز اطالعات کالدستیک را برای گروهبندی تکساهای خود‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪014‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫از طریق توارث شجرهیی استعمال میکند‪.‬‬


‫برای بازسازی فایلوژنی یک گروه با استفاده از اوصاف که در میان اعضای آن تنوع‬
‫ایجاد میکند‪ ،‬نخستین گام تعیین اختالف شکل هر صفت است که در نیای تمام گروه‬
‫موجود بوده است‪:‬‬
‫‪ ‬اوصاف اولیه یا ابتدایی (‪ ،)Primitive characters‬مشخصاتیاند که تمام اعضای‬
‫گروه آنها را نشان میدهند‪ .‬هنگامیکه اوصاف اولیه در تمام اعضای گروه‬
‫وجود داشته باشند به نام ‪ Symplesiomorphy‬یاد میشود‪ .‬این‪ ،‬لزوماً‬
‫نشاندهندۀ یک نیایی در گروهی از افراد نیست‪.‬‬
‫‪ ‬اوصاف مشتق شده نشاندهندۀ تعالی و پیشرفت (‪)Apomorphic characters‬‬
‫هستند که در بعضی از افراد گروه ظاهر میشوند‪ .‬هنگامیکه اینچنین ویژهگی‬
‫پیشرفت و تعالی میان دو یا بیشتر اعضای گروه شریک باشد؛ این حالت توسط‬
‫اصطالح ‪ Synapomorphy‬نمایش داده میشود که بیشتر نمایانگر یک نیایی‬
‫بودن است‪.‬‬
‫کالدستیک بر این فرض استوار است که تظاهرات اشتقاقی یا پیشرفته روابط تکاملی‬
‫را در یک گروهی از افراد شفافتر میسازد‪.‬‬

‫روش تجزیهوتحلیل کالدستیک‬


‫‪ .5‬نخستین مرحلۀ ضروری برای تجزیهوتحلیل کالدستیک انتخاب دقیق تکسایی‬
‫است که دریافت روابط تکاملی آن موردنظر است‪ .‬بهطور عموم‪ ،‬بعد از انتخاب گروه‬
‫ایجاب میکند تا پس از تجزیهوتحلیلهای الزم فایلوژنتیک سیستم مناسب طبقه‬
‫انتخاب شود‪ .‬در هر یک از این گروههای از تکسا یا جمعیت‪ ،‬بایست افراد از‬
‫همدیگر مجزا و محدود بوده‪ ،‬بهصورت فرضی یک نیایی باشند‪ .‬مهمترین‬
‫خصوصیت هر مطالعۀ سیستماتیک عبارت از شرح مفصل و درست به اتکای‬
‫بیشترین مدارک و شواهد ممکنه از ساحات مختلف بیولوژیک است‪ .‬اعتبار یک‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪016‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫مطالعۀ سیستماتیک وابسته به ارائۀ شرح دقیق و کامل از تکساهای مختلفی است‬
‫که توسط محقق آمادهشده است‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬باید ادبیات تحقیقی مناسب‬
‫انتخاب شود‪ .‬همچنان این تکساها باید ‪ Clades‬بوده باشد؛ یعنی شامل تمام‬
‫فرزندان یک جد بوده باشد‪ .‬واحدهایی که برای مطالعات کالدستیک انتخاب‬
‫میشوند بهصورت )‪ Operational Evolutionary Units (OEUs‬مشخص‬
‫میشوند‪.‬‬
‫دومین مرحله‪ ،‬انتخاب و تعیین اوصاف و حالت اوصاف است‪ .‬اوصاف که به ارث‬ ‫‪.9‬‬
‫میرسند نسبتاً ثابت بوده‪ ،‬از اثر تغییرات محیطی متأثر نمیشوند و از اوصاف دیگر‬
‫بهصورت ناپیوسته متمایز هستند‪ .‬بایست هر تکسون بهدقت بررسی شود تا دیده‬
‫شود که آیا این صفت حضور دارد یا اینکه از بین رفته است و نیز باحالت اوصاف چه‬
‫رابطه دارد؟‬
‫هنگامیکه اوصاف و حالت اوصاف انتخاب شدند‪ ،‬مرحلۀ بعدی برگزیدن‬ ‫‪.9‬‬
‫هومولوژیهاست‪ .‬اوصاف و حالت اوصاف دو یا بیشتر تکساها زمانی هومولوگ‬
‫هستند که در اجدادشان نیز حضورداشته باشد؛ زیرا داشتن نیای واحد باعـث میشود‬
‫که ژنها بهآسانی ترکیبشده زمینۀ انکشاف مشخصات معمولی را فراهم آورند‪.‬‬
‫هنگامیکه اوصاف و حالت اوصاف انتخابشده‪ ،‬هومولوژیهای آنها بررسی شد؛‬ ‫‪.8‬‬
‫اینها بهصورت ردیفی از حالت اوصاف به نام سلسلههای ‪،Morphoclines‬‬
‫‪ Phenoclines‬یا ‪ Transformation‬نمایش داده میشوند‪،Morphoclines .‬‬
‫تغییرات فرضی تکاملی را که در هر صفت واقعشدهاند‪ ،‬نمایش میدهد‪ .‬این اوصاف‬
‫یکی از دیگری تکامل نمودهاند‪.‬‬
‫مرحلۀ بعدی مطالعات فایلوژنتیک‪ ،‬تعیین قطبیت یا تضاد حالت اوصاف است‪ .‬این‬ ‫‪.1‬‬
‫بدان معنی است که تعیین شود آیا حالت اوصاف اصلی یا آغازیــــــــــــــــــن‬
‫(‪ )Primitive or Plesiomorphic‬اند؛ یا مشتق شــــــــــــــــده‬
‫(‪ .)Advanced or Apomorphic‬دو روش مقایسهوی برای ارزیابی اوصاف‬
‫استعمال میشوند‪:‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪019‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ )i‬معیار انکشافی (‪.)Ontogenic criterion‬‬


‫‪ )ii‬معیار برون گروه (‪.)Outgroup criterion‬‬
‫در هر دو روش تالش صورت میگیرد تا بین اوصاف اجدادی و اوصاف اشتقاقی تمایز‬
‫قایل شوند‪ .‬یک صفت اجدادی در مقایسه به اوصاف اشتقاقی بیشتر فراگیراست‪.‬‬
‫اطالعاتی که در معیار انکشافی استعمال میشود؛ از جنینشناسی مقایسهوی‬
‫(‪ )Comparative embryology‬بهدستآمده‪ ،‬سمت یا جهت تغییر شکل اوصــــــــاف‬
‫(‪ )Character transformation‬را ارزیابی میکنند‪ .‬تهیۀ اطالعات تکاملی برای کلیۀ نباتات‬
‫کار بس مشکل است؛ به همین دلیل‪ ،‬کالدیستهایی که در بخش نباتات کار میکنند مقایسۀ‬
‫برون گروهی را ترجیح میدهند‪ .‬در این روش اگر یک صفت مشترک میان گروه‬
‫‪ Monoplyletic‬تحت مطالعه در خارج از گروه (در تکسای بسیار وابسته) نیز یافت شود؛‬
‫احتماالً ‪ Plesiomorphic‬است‪.‬‬

‫جدول ‪ X‬صفت یک تکسون (‪)Character x Taxon matrix‬‬


‫مرحلۀ بعدی این روش؛ ساختن جدول برای ‪ X‬صفت یک تکسون است‪ .‬برای رسیدن‬
‫به این مطلوب به هر صفت و حالت صفت‪ ،‬عددی در نظر گرفته میشود‪ .‬اوصاف توسط اعداد‬
‫و یا حروف و حالت اوصاف‪ ،‬ممکن ارزش مثبت (غیر منفی) اعداد صحیح که از صفر شروع‬
‫میشود‪ ،‬داشته باشند‪ .‬حالت اوصاف با شمارههای مربوطه بهصورت متوالی و مطابق‬
‫‪ Morphocline‬فرضی برای آن صفت فهرست میشود؛ برای مثال‪ :‬برای صفت تایپ برگ‬
‫(‪ Morphocline ،)Leaf type‬اینگونه است‪:‬‬
‫‪ ]» Palmately compound‬که در آن‬ ‫‪Palmately lobed‬‬ ‫[«‪Simple‬‬
‫«‪ »Simple‬ابتدایی بوده‪ ،‬بهصورت زیر نشان داده میشود‪ « :‬صفر ‪.»9 5‬‬
‫مطابق میثاق‪ ،‬مشخصۀ اجدادی (هرگاه معلوم باشد) توسط صفر نشان داده میشود‪.‬‬
‫همچنان هرگاه مشخصات اجدادی در ‪ Morphocline‬عضو میانی بوده باشد؛ مانــــــند‪:‬‬
‫‪ .»9‬یک (‪ )5‬جد مشترک صفر و دو است‪.‬‬ ‫«صفر ‪5‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪041‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫قطبیت در جدول ‪ X‬صفت تکسون‪ ،‬توسط طرحریزی یک تکسون اجدادی فرضی‬


‫(معموالً توسط اصطالح ‪ ANC‬نمایش داده میشود) با حضور بیشترین حالت اجدادی هر‬
‫صفت؛ نشان داده میشود (شکل ‪.)3-3‬‬

‫شکل ‪ 3-3‬نمایش ‪ X‬صفت یک تکسون‪ )a .‬جدول ‪ X‬صفت یک تکسون برای اوصاف یک تا چهار‬
‫و تکساهای ‪ C ،B ،A‬و ‪ D‬و تکسون فرضی اجدادی ‪( ANC‬کود برای حالتهای اجدادی تمام اوصاف‬
‫صفر است)‪ .‬این جدول برای ساختن کالدوگرام (درخت فایلوژنتیک منشعب در دیاگرام ‪ )b‬استعمال‬
‫میشود‪ )b .‬محور عمودی کالدوگرام مقیاس زمانی است‪ .‬تکساهای زنده ‪ C ،B ،A‬و ‪ D‬در باالترین‬
‫قسمت مقیاس زمانی میباشند‪ .‬هر گره (‪ )Node‬نشانگر تکسون نیایی فرضی (‪ Y ،X )HTU‬و ‪ Z‬است‪.‬‬
‫فاصلۀ بین هر گره (‪ Clades‬یا اجداد) ردیفهایی از اجداد و زادههای جمعیتها است‪ .‬هر انشعاب‬
‫نمایشگر پیدایش نوع جدید است که منتج به دو جد ‪ XD‬و ‪ XA‬شده است‪.‬‬

‫‪Monophyly and Synapomorphy‬‬


‫گروهبندی تکسا از طریق استعمال ‪ Synapomorphies‬یعنی اوصاف مشترک‬
‫اشتقاقی صورت گرفته میتواند (شکل ‪.)3-3‬‬
‫هنگامیکه یک کالدوگرام به رؤیت جدول ‪ x‬صفت یک تکسون‪ ،‬یا مجموعهیی از‬
‫تکسا که بهصورت یک ردیف تنظیمشدهاند ساخته میشود بایست یک یا بیشتر تغییرات‬
‫تکاملی را مشترک سازد‪ .‬هر مجموعه‪ ،‬یک تکسون یک نیایی است که بهوسیلۀ یک یا‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪040‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫بیشتر حالتهای صفت اشتقاقی مشترک (‪ ،)Synapomorphies‬وصف میشوند‪.‬‬


‫هنگامیکه یک تکسون یک نیایی دقیقاً تعریف گردد؛ شامل یک تکسون اجدادی با‬
‫کلیه فرزندانش میشود‪ .‬در بخش ‪ b‬شکل ‪ 3-3‬گروه شامل‪:‬‬
‫‪ C ،B ،A ‬و ‪( D‬و اجداد اولیۀ ‪ Y ،X‬و ‪ )Z‬یک تکسون یک نیایی است که توسط‬
‫‪ Synapomorphy‬صفت (‪[ )8‬صفر ‪ ]5‬تعریف میشوند‪.‬‬
‫‪ ‬تکسون یک نیایی ‪ C ،B‬و ‪( D‬و اجداد اولیۀ ‪ Y‬و ‪ )Z‬توسط ‪Synapomorphy‬‬
‫صفت (‪[ )9‬صفر‪ -‬یک] تعریف میشوند‪.‬‬
‫‪ ‬تکسون یک نیایی ‪ B‬و ‪( C‬و جد و اولیۀ ‪ )Z‬توسط ‪ Synapomorphy‬دو صفت‬
‫(‪[ )5‬صفر‪ ]5-‬و (‪ ]9-5[ )9‬تعریف میشوند‪.‬‬
‫تغییر در صفت (‪[ )9‬صفر‪ ]5-‬نشاندهندۀ یک تغییر منحصربهفرد تکاملی برای‬
‫تکسون ‪ D‬است که معرف ‪ Autapomorphy‬است‪.‬‬
‫دو تکسای که دارای آخرین جد مشترکاند توسط اصطالح ‪ Sister Groups‬نشان‬
‫داده میشوند؛ برای مثال‪ :‬تکسون ‪ ،B‬خواهر تکسون ‪ C‬است (‪ Z‬آخرین جد اولیه است)‪.‬‬
‫بهعین ترتیب‪ ،‬تکسای ‪ B‬و ‪ C‬هر دو خواهر تکسون ‪ D‬میباشند (‪ Y‬جد اولیه است)‪.‬‬
‫‪Parsimony‬‬
‫در مطالعات کالدستیک‪ ،‬همانند تکسانومی بر مبنای ریاضی‪ ،‬اطالعات فایلوژنتیک‬
‫بهصورت عینی تجزیهوتحلیل میگردند‪ .‬هنگام ساختن یک کالدوگرام از میان امکانات‬
‫زیاد یک نمونۀ انشعاب یافته انتخاب میشود‪ .‬باکم شدن تعداد تکسای تحت مطالعه‪ ،‬تعداد‬
‫کالدوگرامها نیز کم میشود؛ برای مثال‪ :‬برای تنها دو تکسا صرف یک کالدوگرام‬
‫ساختهشده میتواند‪ ،‬برای سه تکسا سه احتمال و برای چهار تکسا ‪ 51‬احتمال مختلف از‬
‫تمام کالدوگرامهای ممکنه برای یک گروه تکسا وجود خواهد داشت که انتخاب حداقل‬
‫تغییرات حالت اوصاف (‪ )Morphoclines‬ارزشمندی خواهد داشت‪ .‬این روش به نام اصول‬
‫‪ Parsimony‬یاد میشود؛ که به معنی‪ :‬کوتاهترین مسیر فرضی تغییرات ناشی از‬
‫‪ Mutation‬قابلقبولترین مسیر تکاملی هر گروه نباتات است‪.‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪041‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سیستمهای طبقهبندی فایلوژنتیک‬


‫برای ساختن سیستم طبقهبندی فایلوژنتیک (سیستمی که انکشافهای تکاملی را‬
‫منعکس میسازد)‪ ،‬دانستن تاریخ تکاملی گروه مهم است‪ .‬تکامل به معنی ایجاد فرزندان‬
‫اصالحشده نیست‪ .‬تکامل شامل جدا شدن نسلها از همدیگر نیز میشود‪ .‬جمعیتی متشکل‬
‫از تعداد زیاد موجودات زنده در آغاز باهم دیگر شبیه معلوم میشوند؛ اما در جریان گذشت‬
‫زمان‪ ،‬جمعیتهای مشابه متحمل تغییرات شده به دو جمعیت جداگانه تقسیمشده‪ ،‬بهصورت‬
‫جداگانه تکامل مییابند‪ .‬این نسلهای مجزا از همدیگر متحمل ‪ Mutation‬شده‪ ،‬اوصاف‬
‫جدید را نشان میدهند‪ .‬تغییر در ژنوتایپ باعث به میان آمدن مشخصات فنوتایپی جدید در‬
‫این دو جمعیت جدید میشود‪ .‬درنتیجه‪ ،‬آنها بین همدیگر و با جد خود اختالفها را نشان‬
‫خواهند داد (شکل ‪.)3-3‬‬

‫شکل ‪ 3-3‬به میان آمدن جمعیتهای جدید‪ .‬جمعیت ‪ ،A‬پس از تحمل موتیشن دو نسل ‪ B‬و ‪ C‬را به‬
‫وجود میآورد‪ .‬دو جمعیت ‪ B‬و ‪ C‬پس از تحمل تغییرات ژنوتایپی و فنوتایپی از هم دیگر و جد خود متمایز‬
‫میباشند‪.‬‬

‫تغییرات وارده بر جمعیتهای اجدادی باعث به میان آمدن اوصاف اشتقاقی میشوند‪.‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪041‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ ،50-3‬تاریخ تکامل یک جمعیت اجدادی فرضی و دودمان آن را با موتیشنهایی که‬


‫باعث ایجاد تغییرات در حالتهای اوصاف در مراحل مختلف شده است‪ ،‬نمایش میدهد‪.‬‬
‫جد فرضی اوصاف زیر را نشان میدهد‪ :‬چوبی بودن‪ ،‬برگهای غدهیی نقطهدار‪ ،‬آرایش‬
‫گلآذین خوشهیی دوطرفه (‪ ،)Dichasial cyme‬گلبرگهای سرخ‪ ،‬میوۀ گوشتی و پوشش‬
‫دانه لشم‪.‬‬

‫شکل ‪ 50-3‬تاریخ تکاملی فرضی یک جمعیت اجدادی و نسلهای که از آن منشأ گرفته‬


‫و در مراحل بعدی متحمل موتیشنها و تغییر حالت اوصاف شدهاند‪.‬‬

‫در درازمدت‪ ،‬بعضی از جمعیتها‪ ،‬علفخواری (‪ )Herbaceous‬را اختیار نموده‪ ،‬عدهیی‬


‫دیگر حاوی گلبرگهای سفید شدند‪ .‬درنتیجه دو نسل‪ :‬یکی با عادت علفخواری و دیگری‬
‫با گلبرگهای سفید به میان آمدند درحالیکه خصوصیات دیگر بهعین شکل حفظ شدند‪.‬‬
‫بعداً بازهم تغییرات واقعشده در بعضی از جمعیتهای علفخوار آرایش گلآذین خوشهیی‬
‫(‪ )Polychasial cyme‬و در بعضی دیگر دانههایی با پوش خاردار را به وجود آورد‪ .‬نسل‬
‫دیگر با گلبرگهای سفید به دو نسل دیگر تقسیم شد‪ :‬دریکی دانهها خشک و در دیگری‬
‫برگها فاقد غدهها بودند‪.‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪042‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اوصاف ‪ 8 ،9‬و ‪ 1‬در تکساهای ‪ A‬و ‪ Symplesiomorphic ،B‬بوده‪ ،‬برای تکساهای‬


‫‪ C‬و ‪ D‬اوصاف ‪ 9 ،5‬و ‪ Symplesiomorphic 1‬هستند‪ .‬در حقیقت‪ ،‬تکساهای یک نیایی‬
‫‪ A‬و ‪ B‬از طریق مشخصۀ علفخواری که ‪ Apomorphic‬است قابلشناسایی هستند‪ .‬بهعین‬
‫ترتیب ‪ C‬و ‪ D‬نیز یک نیایی بوده‪ ،‬توسط گلبرگهای سفید ‪ Synapomorphy‬تعیینشده‬
‫میتوانند‪ .‬کلیه اعضاء ‪ A, B, C, D‬یک نیایی نیستند‪.‬‬
‫هنگامی نخستین کالدوگرام مشتق شد‪ ،‬کلیه تغییرات حاالت صفت باید نشانی‬
‫شوند‪ .‬تجزیهوتحلیل این تغییرات در کالدوگرام‪ ،‬در طرح فرضیۀ تغییرات تکاملی اوصاف‬
‫کمک مینمایند‪.‬‬
‫اوصاف اشتقاقی مشترک (‪ )Synapomorphies‬برای ساختن گروههای یک نیایی‬
‫مفید هستند‪ .‬بعضیاوقات واقعاً مناسب نمیباشند (برای مثال‪ :‬اگر اینیک تغییر ساده در‬
‫حالت صفت واقع شود‪ ،‬همگرایی را نشان میدهد) و بعداً یک نیایی بودن گروه قابل‬
‫پرسش خواهد بود‪.‬‬
‫در سیستماتیک فایلوژنتیک نیازهای اولیۀ زیر بایست موردنظر بوده باشند‪:‬‬
‫توضیحات اولیه تا چه حد دقیق و گسترده است؟‬ ‫‪-‬‬
‫چرا بعضی از اوصاف انتخابشدهاند و دیگران انتخابنشدهاند؟‬ ‫‪-‬‬
‫آیا هومولوژی ارزیابیشده است؟ اگر چنین کاری صورت گرفته باشد؛ آیا صفت و‬ ‫‪-‬‬
‫حالتهای صفت منشأ تکاملی معمولی دارند؟‬
‫آیا ارزشگذاری قبلی (‪ )A priori weightage‬برای اوصاف صورت گرفته است؟‬ ‫‪-‬‬
‫آیا ارزیابی قطبیت حالتهای صفت ‪ Morphocline‬بهصورت درست اجراشده‬ ‫‪-‬‬
‫است؟‬
‫آیا گروه درمجموع یک نیایی است یا نه؟ شواهد الزمۀ آن ارائه شود؟‬ ‫‪-‬‬
‫درنهایت‪ ،‬آیا کالدوگرام ساختهشده تمام این اجزاء گروهها؛ نظیر‪ :‬یک نیایی‬ ‫‪-‬‬
‫بودن‪ ،‬تغییرات حالتهای صفت و ارزیابی همگرایی و برگشت را بهدقت توضیح‬
‫میکنند؟‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪044‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫به همین دلیل‪ ،‬سیستماتیک فایلوژنتیک تکامل ساختمانی نباتات را نهتنها ازنقطهنظر‬
‫تغییرات تاریخی در سلولها‪ ،‬انساج و اعضا کاوش مینماید؛ بلکه این را نیز جستجو‬
‫مینماید تا دریابد این تغییرات چگونه واقعشدهاند؟‬

‫خالصۀ فصل‬
‫بشر همیشه عالقهمند بوده است تا منشأ اختالفها و منبع پیدایش اوصاف را بداند‪.‬‬
‫در اوایل دانشمندان موجودات زنده را بر اساس اوصافی که به چشم دیده میشدند‪،‬‬
‫طبقهبندی میکردند؛ اما با پیشرفت علوم و ساختهشدن وسایلی که قادر به مداخله و‬
‫مطالعه در داخل سلول بهویژه در داخل هستۀ آن بودند‪ ،‬سطح تحقیقات و مطالعات خود را‬
‫به گذشتۀ موجودات به اجداد و نیاکان موجودات امروزی انکشاف دادند‪ .‬دیگر به اوصاف‬
‫تنها به حیث ظواهر موجودات زنده نگه نمیکردند؛ بلکه تالش مینمودند بدانند کدام‬
‫اوصاف از اجداد به ارث رسیده‪ ،‬چه تغییراتی در طول تاریخ تکامل در این اوصاف به میان‬
‫آمده است؟ روابط قرابت توسط دیاگرامهای جدیدی به نامهای درخت تکاملی و بعداً‬
‫کالدوگرامها نمایش داده شدند که هرکدام چگونهگی تغییرات اوصاف در طول تاریخ‬
‫تکامل را منعکس میسازند‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪1. Malik, Tanweer Ahmad. (2010). A Text book of BOTANY:‬‬
‫‪Principles of Botany. Lahore: Caravan Book house.‬‬

‫‪2. Tod, F. Stuessy. (2009). Plant taxonomy (2nd ed.). New York, NY:‬‬
‫‪Columbia University Press.‬‬
‫فصل نهم‪ :‬طبقهبندی فایلوژنتیک‬ ‫‪041‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) را نشان میدهد‪.‬‬ ‫‪ .5‬محور عمودی درخت فایلوژنتیک مقیاس زمان زمینشناسی (‬
‫) است‪.‬‬ ‫‪ .9‬در یک طرح تکسانومیک که فایلوژنی را منعکس میسازد‪ ،‬هر تکسون (‬
‫) است‪.‬‬ ‫‪ .9‬نتیجۀ تجزیهوتحلیل کالدستیک‪ ،‬یک (‬
‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫‪ Monophyly ) ( .5‬منشأ یک تکسون از یک تکسون نیایی معنی میدهد‪.‬‬
‫‪ ) ( .9‬نخستین مرحلۀ تجزیهوتحلیل کالدستیک‪ ،‬انتخاب دقیق تکساست‪.‬‬
‫‪ ) ( .9‬اوصاف که به ارث میرسند نسبتاً مغلق بوده‪ ،‬از اثر تغییرات محیطی متأثر میشوند‪.‬‬
‫پرسشهای انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬فایلوگرامی که تاریخ شجرهیی گروههایی جداگانه (نوع یا جمعیت) را نشان میدهند؛ اما هیچگاه افراد‬
‫موجودات زنده را نشان نمیدهد عبارتاند از؟‬
‫‪Phylograms )d‬‬ ‫‪Cladogram (c‬‬ ‫‪Phentic )b‬‬ ‫‪Dendrograms (a‬‬
‫‪ .9‬درختهای فایلوژنتیک حاوی معلومات در رابطه به یکی از موضوعات زیر میباشند‪:‬‬
‫‪ )a‬مرحلۀ انشعاب‪ )b .‬اندازۀ تغییرات انشعاب‪ )c .‬چگونهگی تکامل‪ )d .‬الف و ب درست است‪.‬‬
‫‪ .9‬هنگامیکه تمام فرزندان آخرین نیای مشترک شامل یک گروه شده نمیتواند؛ اینها توسط یکی از اصطالحات زیر‬
‫نشان داده میشوند‪:‬‬
‫‪.Monophyly (d .Paraphyly (c .Poluphyly)b .Holophyly (a‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.VI‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) گروه یک نیایی در یک کالدوگرام است‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Clade‬‬
‫‪Homology‬‬
‫) تغییرات فرضی تکاملی را که در هر صفت واقعشدهاند‪ ،‬نمایش میدهد‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Morphoclines‬‬
‫) تشابه ناشی از توارث از یک نیای مشترک را نشان میدهد‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Analogy‬‬
‫فصل دهم‬

‫گروههای عمدۀ موجودات زنده‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬با گروههای عمدۀ موجودات زنده در جهان آشنا شوید‪.‬‬
‫‪ .9‬مشخصات ویروسها و موجودات پروکریوت را بدانید‪.‬‬
‫‪ .9‬فنجی را بشناسید‪.‬‬
‫‪ .8‬با موجودات زندۀ پروتستا آشنا شوید‪.‬‬

‫ارسطو تمام موجودات زنده را به نباتات (‪ )Plants‬که بهطور عموم حرکت ندارند و‬
‫حیوانات (‪ )Animalia‬که قادر به حرکت برای پیدا نمودن غذا هستند‪ ،‬تقسیم نمود‪ .‬لینه در‬
‫کتاب ‪ Systema naturae‬که در سال ‪ 5191‬نشر شد؛ اینها را به نامهـــــــای‬
‫)‪ Kingdom Vegetabilia (Plants‬و )‪ Kingdom Animalia (Animals‬یادکرد‪.‬‬
‫لینه مواد معدنی (‪ )Minerals‬را در کنگدام سومی به نام ‪ Kingdom Mineralia‬قرارداد‪.‬‬
‫لینه‪ ،‬کنگدام ها را به صنفها تقسیم نمود‪ .‬بعداً حیوانات در ‪ Phyla‬و نباتات در‬
‫‪ Divisions‬گروهبندی شدند‪.‬‬
‫با کشف بعضی از موجودات زندۀ یکسلولی که مشخصات شبیه نبات یا حیوان را‬
‫نشان میدادند‪ ،‬تعیین موقعیت آنها در میان یکی از این دودسته مشکل گردید‪ .‬اشکال‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪046‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫متحرک این موجودات به فایلم ‪ Protozoa‬و اشکال رنگه و باکتریها به دیویژن‬


‫‪ Thallophyta‬یا ‪ Protophyta‬جا داده شد‪.‬‬
‫با تجمع اطالعات دربارۀ باکتریها‪ ،‬سالیم مولدها‪ ،‬فنجیها و موجودات ذرهبینی‬
‫زندهیی دیگر و با ازدیاد استثناها‪ ،‬بیولوژیستها در فاصله بین سالهای ‪ 5310‬تا ‪5311‬‬
‫حداقل چهار سیستم طبقهبندی را پیشنهاد کردند که هرکدام آن کنگدام سومی‪ ،‬یعنی‬
‫اشکال مایکروسکوپی حیات را در برداشت‪.‬‬
‫در سال ‪ 5311‬طبیعیدان جرمنی‪ Ernst Haeckel ،‬سه کنگدام برجسته را برای‬
‫تکسانومی جهان پیشنهاد نمود‪ .‬کنگدام سومی که او پیشنهاد نمود‪ Protista ،‬بود که تمام‬
‫اشکال یکسلولی حیات‪ ،‬سلولهای ‪ Prokarytes‬و ‪ Eukaryoytes‬یکسلولی هر دو را‬
‫شامل میشد؛ اما ویروسها غیر سلولی تلقی شده‪ ،‬شامل هیچیک از طرحهای طبقهبندی‬
‫نمیشدند‪ .‬کنگدامهای هکل عبارت بودند از‪ Plantae ،Protista :‬و ‪.Animalia‬‬
‫نیمۀ دوم قرن نوزدهم میالدی‪ ،‬زمان محوری برای رشد تکسانومی و بیولوژی بود‪.‬‬
‫کشف تعداد زیادی فوسیل‪ ،‬جلوههای جدیدی از اشکال پیشرفتۀ حیات را به نمایش‬
‫گذاشت‪ .‬نظریه انتخاب طبیعی داروین‪ ،‬زمینۀ اساسی را برای توضیح وقوع تغییرات در‬
‫اشکال مختلف حیات‪ ،‬طی زمانهای متمادی فراهم ساخت‪ .‬توضیحات روشن گرگور‬
‫مندل‪ ‬در مورد چگونهگی توارث اوصاف و خصوصیات موجودات زنده از یک نسل به نسل‬
‫دیگر) هرچند تا قرن بعد مورد تائید قرار نگرفت)‪ ،‬زمینۀ توضیح علل وقوع تغییرات را بار‬
‫آورد‪.‬‬
‫همزمان با نشر نظریات دانشمندان در مورد تغییرپذیری اشکال حیات در طی زمان‪،‬‬
‫علوم بیولوژیکی مخصوصاً سیستماتیک مسیر تکاملی خود را پیمود‪ .‬شاید به دلیل همین‬
‫پیشرفتها بود که تصنیف جهان زنده بر اساس مشخصات ویژۀ آنها به دو گروه عمدۀ‬

‫‪ -‬مشتق شده از کلمۀ یونانی ‪ Protistos‬به معنی «اولیه»‪ .‬گاهی به نام ‪ Protoctista‬نیز یاد‬
‫میشود‪.‬‬
‫)‪ - Gregor Mendel(1884-1822‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪049‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پروکریوت و ایوکریوت میسر شد‪ .‬در سال ‪ Chatton ،5391‬پیشنهاد نمود تا جهان زنده به‬
‫دو گروه عمدۀ پروکریوت و ایوکریوت تصنیف شود‪.‬‬
‫پیشنهاد ‪ Chatton‬بهآسانی موردقبول واقع نشد؛ زیرا در سال ‪ 5393‬سیستم‬
‫طبقهبندی دیگری توسط ‪ Herbert Copeland‬پیشنهادشده بود‪ .‬در آغاز ‪Copeland‬‬
‫پروکریوتها را در کنگدام جداگانه به نام ‪ Mycota‬قرارداد‪ ،‬بعداً موصوف این نام را به‬
‫‪ Monera‬یا ‪ Bacteria‬تغییر داد‪.‬‬
‫کوپلند در سال ‪ ،5311‬سیستم چهار کنگدام را پیشنهاد نمود‪،Monera :‬‬
‫‪( Protoctista‬شامل تمام ایوکریوتها غیر از حیوانات و نباتات)‪ Plantae ،‬و ‪.Animalia‬‬
‫اهمیت این تقسیمبندی در قرار دادن موجودات زنده در دو گروه پروکریوت و‬
‫ایوکریوت بود که توسط ‪ Chatton‬پیشنهادشده بود و بهوسیلۀ ‪ Stanier‬و ‪C.B.van Niel‬‬
‫(‪ ،)5319‬گسترش یافت‪.‬‬
‫در سال ‪ ،5313‬اکولوژیست آمریکایی ‪ Robert H. Whittaker‬سیستم چهار‬
‫کنگدامه را پیشنهاد نمود‪ .‬در این سیستم‪ ،‬کنگدامهای ‪ Plantae ،Fungi ،Protista‬و‬
‫‪ Animalia‬شامل بود که در آن هنوز سلولهای پروکریوتیک و ایوکریوتهای یکسلولی‪،‬‬
‫یکجا باهم در کنگدام ‪ Protista‬قرار داشتند‪.‬‬
‫در سال ‪ ،5313‬وایتکر پالن پنج کنگدامه را اختراع نمود که در آن پروکریوتها به‬
‫کنگدام جداگانه ‪ Monera‬و ایوکریوتهای یکسلولی به کنگـــــــــــــــدام‬
‫)‪ Protista (Protoctista‬متعلق گردیدند‪ .‬پنج کنگدام وایتکر اینهایند‪:‬‬
‫‪Kingdom Monera‬‬
‫)‪Kingdom Protoctista(Protista‬‬
‫‪Kingdom Fungi‬‬
‫‪Kingdom Plantae‬‬

‫‪ -‬در تعدادی از طبقهبندیها موجودات یکسلولی ایوکریوت به کنگدامی مستقل به نام ‪Protista‬‬
‫تعلق میگیرند؛ اما در سیستم وایت کر به کنگدام پروتستا یک تعداد الجی ابتدایی که خصوصیات‬
‫قلیل یکسلولی را نشان میدهند عالوه شدهاند‪ .‬به همین دلیل در سیستم پنج کندگدامه وایتکر کنگدام‬
‫پروتستا به نام ‪ Protoctista‬یاد میگردد‪.‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪061‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Kingdom Animalia‬‬
‫در اواخر سال ‪ 5310‬بیولوژیستها شروع به تشریح و معرفی اشکالی از مایکرو‬
‫ارگانیزمها نمودند که تا آن زمان مشاهده نشده‪ ،‬شامل هیچیک از پنج کنگدام قبلی شده‬
‫نمیتوانستند‪ .‬پژوهشهای بعدی در مورد موجودات که قبالً بهعنوان ‪ Archaea‬شناخته‬
‫میشدند منجر به رسمیت شناختن آنها به حیث کنگدام کامالً متمایز ‪ Archaea‬گردید‪.‬‬
‫این کنگدام شامل باکتریهای غیر هوازی میشود که به نام ‪ Archaebacteria‬یاد‬
‫میشوند‪ Archaebacteria .‬در محیطهای فاقد اکسیژن یافت میشوند‪.‬‬
‫در سال ‪ Carl Woese ،5311‬و همکاران‪ ،‬سیستم شش کنگدامۀ‬
‫‪ Plantae ،Fungi ،Protista ،Eubacteria ،Archaebacteria‬و ‪ Animalia‬را پیشنهاد‬
‫نمودند‪.‬‬
‫کشف این موجودات موجب شد تا دانشمندان فکر مجدد به تنظیم سیستمهای‬
‫تکسانومیک و ترتیب شیمای جدید نمایند‪ .‬این انکشاف نتیجۀ پیشرفت علوم‪ ،‬به میان‬
‫آمدن تکنالوژی عصری و بهکارگیری شیوههای جدید تحقیق بود‪.‬‬
‫یک چنین مقایسهیی اهمیت زنجیر ‪ DNA‬را در مطالعات سیستماتیک نشان داده‬
‫است؛ بهطور مثال‪ ،‬تجزیهوتحلیل ‪ RNA‬ریبوزومی‪ ،‬دالیلی را به دست میدهد که‬
‫نشاندهندۀ موجودیت سه شکل عمدۀ حیات (‪ )Domains‬در روی زمین است‪.‬‬
‫با در نظر داشت نتایج تحقیقات مالِکیولی و اطالعات فایلوژنتیک‪ ،‬دانشمندان هر یک‬
‫‪ Otto Kandler ،Carl Woese‬و ‪ Mark Wheelis‬در سال ‪ 5330‬گامهای جسورانهیی‬
‫برداشته‪ ،‬کنگدامهای موجود (شش کنگدام) را به سه تکسای بزرگ و وسیع به نام‬
‫‪ Domain‬گروهبندی کردند‪ .‬بدین ترتیب بر اساس این طبقهبندی دومینها و نه کنگدامها‪،‬‬
‫بلندترین ردیف کتگوریهای تکسانومیک میباشند‪ .‬سه دومین وسیع اینهایند‪:‬‬
‫‪ .5‬دومین باکتری (‪ )Domain Bacteria‬شامل ‪.Eubacteria‬‬
‫‪ .9‬دومین آرکیا (‪ )Domain Archae‬شامل ‪.Archaebacteria‬‬
‫ گروههای عمدۀ موجودات زنده‬:‫فصل دهم‬ 060 ‫تکسانومی نباتی‬

‫ و‬Plantae ،Fungi ،Protista ‫) شامل‬Domain Eukarya( ‫ دومین ایوکریا‬.9


.Animalia
Domains ‫ را برای‬Superkingdom ‫ اصطالح‬،)5333( Schwartz ‫ و‬Margulis
‫) و‬Prokaryotae( Prokarya :‫ عبارتاند از‬Superkingdom ‫ دو‬.‫پیشنهاد نمودند‬
.)Eukaryotae( Eukarya
‫ میشود که خود به دو‬Kingdom Bacteria(Monera) ‫ شامل یک‬Prokarya
.‫ تصنیف میشد‬Eubacteria ‫ و‬Archaea ،subkingdoms
Animalia ‫ و‬Plantae ،Fungi ،Protoctista (Protista) ‫ شامل‬،Eukarya
.‫میشد‬
‫در این اواخر چندین مؤلف تالش نمودهاند تا کنگدام هفتم را ایجاد نمایند؛ اما طرز‬
.‫تلقی آنها از یکدیگر تفاوت دارد‬
،‫ را از هم جدا نمــــوده‬Eubacteria ‫ و‬Archaebacteria ،)9001 ،9009( Ross
‫ های‬Superkingdom ‫ را در زیر‬Monera ‫ و‬Protomonera ‫کنگدامهای‬
،‫ ایوکریوت‬Superkingdom ‫ در زیر‬.‫ به وجود آورد‬Eubacteria ‫ و‬Archaebacteriae
.‫ عالوه نمود‬Myxomycophyta ‫سالیم مولدها را در کنگدام هفتمی‬
‫ (سلولهای ابتدایی) و‬Progenotes ،‫دو سوپرکنگدام دیگر از موجودات زندۀ امروزی‬
:‫ نیز عالوه شدند‬،)‫ (سلولهای پروکریویتی که ایوکریوتی میشوند‬Urkaryotes
Superkingdom Progenotes....‫سلولهای اولیه که امروز نیز وجود دارند‬
Superkingdom Archaebacteriae
Kingdom Protomonera...Archaic bacteria
Superkingdom Eubacteria
Kingdom Monera.........Bacteria
Superkingdom Urkaryotes...‫سلولهای پروکریویتی که ایوکریوتی میشوند‬
Superkingdom Eukaryotes...‫سلولهای دارای هسته‬
Kingdom Protista..........Protozoans
Kingdom Myxomycophyta...Slime molds
‫ گروههای عمدۀ موجودات زنده‬:‫فصل دهم‬ 061 ‫تکسانومی نباتی‬

Kingdom Plantae............Plants
Kingdom Fungi...............Fungi
Kingdom Animalia............Animals

‫ نیز هفت کنگدام را معرفی نمودند؛ اما در تصنیف‬،)5339( Sogin ‫ و‬Patterson


‫ قرار داشته و دای اتُمها‬Protozoa (Protista) ‫آنها سالیم مولدها در تحت‬
‫ الجیها در سه‬،‫ بهطور قابلتوجه‬.‫) بهعنوان کنگدام هفتم قبول گردید‬Chromista(
-‫ (سیانوباکتریهای آبی‬Eubacterial prokaryotes :‫کنگدام مختلف توزیع گردیدند‬
،‫ الجی سرخ‬،‫ (الجی سبز‬Protozoans ‫) و‬Kelps ‫ و‬Diatoms( Chromistans ،)‫سبز‬
.)Euglenids ‫ و‬Dinoflagellates
‫ پیشنهاد نمود که ایوکریوتها را بر اساس ساختمانهای‬،)5335( Cavalier-Smith
‫ (شامل فنجیهای فاقد‬Eufungi :‫ میتوان به نه کنگدام تصنیف نمود‬،‫اجزای داخلی سلول‬
،)‫ (شامل فنجیهای که در بخش خلفی خود دارای مژهها است‬Ciliofungi ،)‫مژه‬
‫ (شامل‬Biliphyta ،(Choanociliate ،mesozoa ،‫ اسفنجها‬،‫ (شامل حیوانات‬Animalia
،)‫ (شامل نباتات سبز‬Viridiplantae ،)Rhodophyceae ‫ و‬Glaucophyceae ‫الجیهای‬
.Protozoa ‫ و‬Chromophyta ،Cryptophyta ،Euglenozoa
،Bacteria ‫) به طبقهبندی شش کنگدامۀ‬9008 ‫ و‬9000 ،5333( Cavalier-Smith
‫ آنها را در زیر دو‬،‫ برگشته‬Chromista ‫ و‬Plantae ،Fungi ،Animalia ،Protozoa
‫ است‬Bacteria ‫ پروکریوت متشکل از یک کنگدام‬.‫امپراتوری پروکریوتا و ایوکریوتا قرارداد‬
‫ نمای‬.Unibacteria ‫ و‬Negibacteria ‫ جدید تقسیم میشود؛‬Subkingdoms ‫که به دو‬
:‫کلی این تصنیف قرار زیر است‬
Empire Prokaryota
Kingdom Bacteria
Subkingdom Negibacteria (phyla Eobacteria, Sphingobacteria,
Spirochaetae, Proteobacteria,
Planctobacteria, yanobacteria)
Subkingdom Unibacteria (phyla Posibacteria, Archaebacteria)
Empire Eukaryota
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪061‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Kingdom Protozoa‬‬
‫)‪Subkingdom Sarcomastigota (phyla Amoebozoa, Choanozoa‬‬
‫‪Subkingdom Biciliata‬‬
‫)‪Kingdom Animalia (Myxozoa and 21other phyla‬‬
‫‪Kingdom Fungi (phyla Archemycota,Microsporidia, Ascomycota,‬‬
‫)‪Basidiomycota‬‬
‫‪Kingdom Plantae‬‬
‫)‪Subkingdom Biliphyta (phyla Glaucophyta, Rhodophyta‬‬
‫‪Subkingdom Viridaeplantae (phyla Chlorophyta,‬‬
‫)‪Bryophyta,Tracheophyta‬‬
‫‪Kingdom Chromista‬‬
‫‪Subkingdom Cryptista (phylum Cryptista: cryptophytes,‬‬
‫)‪oniomonads, katablepharids‬‬
‫‪Subkingdom Chromobiota‬‬

‫ویروسها (‪)Virusis‬‬
‫ویروسها متشکل از مادۀ ارثی بوده‪ ،‬عامل مرضی که در تمام اشکال حیات به‬
‫شمول انسان‪ ،‬حیوانات‪ ،‬نباتات‪ ،‬فنجیها و باکتریها یافت میشود‪ ،‬ویروسها هستند‪.‬‬
‫اندازۀ ویروسها از عامل مرض آبله (‪ )Poxviruses‬که در حدود ‪ 810‬نانومتر طول‬
‫دارد تا عامل مرض فلج اطفال (‪ )Polioviruses‬که ‪ 90‬نانومتر طول دارند‪ ،‬تفاوت‬
‫مینماید‪.‬‬
‫ویروسها در خارج از بدن میزبان به حالت خنثی به سر میبرند و قادر به تکثیر‬
‫نیستند‪ ،‬به همین دلیل‪ ،‬نمیتوان آنها را موجود زنده در نظر گرفت‪ .‬با آنهم‪ ،‬هنگامیکه‬
‫ویروسها وارد حجرۀ میزبان میشوند اسیدهای هستهیی آنها فعال گشته و منجر به‬
‫تکثیر ویروس میگردد‪ .‬از این نظر ویروسها را میتوان موجودات زنده در نظر گرفت‪.‬‬
‫طبقهبندی ویروسها بر اساس نوع مواد ارثی‪ ،‬همانندسازی و ساختمانشان صورت‬
‫میگیرد‪ .‬کمیتۀ بینالمللی نامگذاری ویروسها (‪ )ICNV‬در سال ‪ 5311‬ایجاد گردیده‪،‬‬
‫طرحی را برای طبقهبندی ویروسها ایجاد نمود که در آن ویروسها به‬

‫)‪ - The International Committee on Nomenclature of Viruses (ICNV‬‬


‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪062‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ Genera ،Subfamilies ،Families‬و ‪ Species‬تصنیف میشوند‪ .‬گزارش ‪ ICNV‬در‬


‫سال ‪ 5331‬نشان داد که بیشتر از ‪ 8000‬ویروس به ‪ 15‬خانواده طبقهبندیشدهاند‪.‬‬
‫درحالیکه تعداد بیشتر ویروسها نسبت کمبود اطالعات هنوز طبقهبندی نشدهاند‪.‬‬

‫پروکریوتها (‪)Empire Prokaryota‬‬


‫در اوایل پیدایش حیات درروی زمین‪ ،‬پیش از آنکه اکسیژن تجمع نموده‪ ،‬زندهگی‬
‫هوازی (‪ )Aerobic‬آغاز گردد‪ ،‬تنها سلولهای که بر روی زمین زندهگی میکردند؛‬
‫سلولهای پروکریوتیک بودند که در مقابل حرارت بلند آن زمان مقاومت میکردند‪.‬‬
‫باکتریها و ‪ Archaebacteria‬در جملۀ پروکریوتها شمرده میشوند‪ .‬اینها‬
‫بهصورت جداگانه یا ‪ Colony‬زندهگی میکنند‪ .‬سازمان سلولی آنها سادهتر است ولی‬
‫در میان آنها انواعی وجود دارد که درجاهای غیرقابل زیست‪ ،‬مثل چشمههای آب گرم و‬
‫نمکزارهای بازمانده از بحرها زندهگی میکنند‪ .‬مشخصات ساختمان سلولی آنها‬
‫ازاینقرارند‪:‬‬
‫‪ ‬مواد هستهیی غیر محصور در غشاء و فاقد کروموزوم‪ ،‬مادۀ وراثتی به شکل‬
‫مالیکیولهای بزرگ ‪ DNA‬حلقهوی با مقدار زیاد مالیکیولهای پروتئینهای‬
‫مختلف غیر هیستون (‪ )Histone‬که ما آنها را شبیه کروموزوم میدانیم‪ .‬این‬
‫کروموزوم در منطقۀ معینی از سایتوپالزم به نام ‪ Nucleoid‬قرار دارد‪.‬‬
‫بهعالوه ‪ ،‬در یک حجرۀ پروکریوتیک‪ ،‬قطعات کوچک از ‪ DNA‬حلقهوی‪،‬‬
‫مستقل از کروموزوم ‪ ،‬در سایتوپالزم قرار دارند که ما آنها را به نام ‪Plasmids‬‬
‫میشناسیم‪.‬‬
‫‪ Endoplasmic reticulum ،Cytoskeleton ،Plasmids ،Mitochondria ‬و‬
‫‪ Golgibody‬ندارند؛ اما یک استثنا در مورد ‪ Cyanobacteria‬وجود دارد؛ که‬
‫حاوی یک نوع مخصوص کیسههای غشایی عریض به نام ‪Thylacoids‬‬
‫میباشند که در آنها کلوروفیل ‪ a‬و دیگر پگمنتهای فوتوسنتیزی؛ نظیر‪:‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪064‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ Carotenoids‬و ‪ Phycoblines‬قرار دارند‪ .‬دو نوع ‪ Phycoblines‬در این‬


‫سلولها یافت میشود‪ :‬پگمنت ‪ Phycocyanin‬به رنگ آبی و پگمنت‬
‫‪ Phycoerythrin‬به رنگ سرخ‪ .‬باکتری بنفش نیز دارای این نوع کیسههای‬
‫غشاء دار‪ ،‬مخصوص اجزای فوتوسنتیزی میباشند‪.‬‬
‫دارای دیوار سلولی هستند که توسط سلول ترشح میشود‪ .‬دیوارۀ سلول‬ ‫‪‬‬
‫حــاوی ‪ Mucopeptide murein‬است‪ .‬غشای سلولی فاقد کاربوهایدریتها‬
‫بوده‪ Sterols ،‬ندارند‪.‬‬
‫در پروکریوتهای هوازی غشای سلولی‪ ،‬همانند غشای سلولی‬ ‫‪‬‬
‫مایتوکاندریاهای سلولهای ایوکریوت‪ ،‬حاوی زنجیرهای انتقالدهندۀ الکترون‬
‫میباشند‪ .‬در باکتریهای فتوسنتزی بنفش و سبز (نه در ‪)Cyanobacteria‬‬
‫محالت فوتوسنتیزی در غشای سلولی وجود دارد که غرض تأمین سطح کافی‬
‫دارای پیچ خوردهگیها و حلقهها است‪.‬‬
‫فاقد جریانهای سایتوپالزمی (‪ )Cyclosis‬هستند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫فاقد تولیدمثل جنسی هستند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫تقسیم هسته به طریق غیر از ‪ Mitosis‬و ‪ Meiosis‬بهصــــــــورت‬ ‫‪‬‬
‫‪ Binary fission‬اجرا میگردد‪.‬‬
‫سایتوپالزم سلولهای پروکریوت و ایوکریوت حاوی تعداد زیاد پروتئینهای‬ ‫‪‬‬
‫مغلق؛ نظیر‪ Ribosome :‬است که نقش اساسی در ترکیب مالیکیولهای‬
‫پروتئین دارند‪ .‬اندازۀ ریبوزوم در سلول پروکریوت ‪ 70S‬است؛ درحالیکه در‬

‫‪ -‬پولی میری مرکب از پولی سکرایدها و زنجیرهای پپتایدی‪ .‬به نام ‪ Peptidoglycon‬نیز یاد‬
‫میشود‪.‬‬
‫‪ -‬هریک از الکولهای استیروئیدی جامد نظیر کولسترول‪.‬‬
‫‪ -‬حرف ‪ S‬از واحد سویدبرگ (‪ )Savedberg units‬که ضریب رســـــــــــــــــــوب‬
‫(‪ )Sedimentation coefficient‬یا چگونهگی رسوب اجزا را در عملیۀ سنتریفیوژ نشان میدهد‪،‬‬
‫گرفتهشده است‪ .‬ریبوزومهای باکتریایی و ریبوزومهایی که در مایتوکاندریا و پالستیدهای سلولها‬
‫ایوکریوتی یافت میشوند نسبت به ریبوزومهای که در سایتوپالزم سلولها ایوکریوتی یافت میشوند‬
‫کوچکتر بوده‪ ،‬عملیۀ رسوب کردن آنها آهستهتر است‪.‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪061‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫ایوکریوتها ‪ .80S‬در سایتوپالزم هر سلول‪ ،‬در حدود ‪ 50000‬ریبوزوم فاقد‬


‫غشا که به سایتوپالزم ظاهـر دانهدار میبخشند‪ ،‬وجود دارند‪.‬‬
‫در صورت داشتن شالق (‪ ،)Flagellum; pl. Flagella‬شالقها فاقد ساختار‬ ‫‪‬‬
‫‪ 3‬جفت ‪ Fibril‬بیرونی ساختهشده از ‪ Microtubules‬و یک جفت فیبریل‬
‫داخلیاند‪ .‬شالقها متشکل از پروتئین پولی میری به نام ‪ Flagellin‬اند‪.‬‬
‫در زیستگاههای متنوعتری وجود دارند و مقاومتشان نسبت به عوامل بیرونی‬ ‫‪‬‬
‫زیاد است‪.‬‬
‫عدهیی تثبیتکنندۀ نایتروژن آزاد هستند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫سلولهای پروکریوت کوچک هستند (بهطور عموم ‪ 5‬تا ‪ 50‬میکرون)‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫‪Domain Bacteria‬‬ ‫‪.I‬‬


‫این دومین اکثریت پروکریوتهای پیشرفته را در برمیگیرد‪ .‬اینها از موجودات‬
‫ابتدایی که در دومین آرکیا قرار دارند در بعضی از مشخصات از قبیل طرز تغذیه و‬
‫چگونهگی تولیدمثل تفاوت دارند‪ .‬باکتریها بهشدت متنوع بوده‪ ،‬تعداد زیاد انواع آن‬
‫شناساییشدهاند‪ .‬باکتریها را به شیوههای مختلف طبقهبندی مینمایند‪ .‬در ادبیات‬
‫تکسانومیک باکتریهای سبز‪ ،‬باکتریهای بنفش‪ ،‬باکتریهای سبز‪ -‬آبی و باکتریهای‬
‫زرد‪ Oxyphotobacteria ،Chloroxybacteria ،Cyanobacteria ،‬و تعداد زیاد‬
‫نامهای دیگر برای معرفی باکتریها به چشم میخورند‪ .‬درگذشته‪ Cyanobacteria ،‬به‬
‫نام الجیهای سبز‪ -‬آبی یاد میشدند‪ .‬اینها در تمام خصوصیات به دیگر باکتریها شبیه‬
‫هستند‪ ،‬بهاستثنای اینکه در عملیۀ فوتوسنتیزشان درنتیجۀ داشتن کلوروفیل ‪ a‬همانند‬
‫الجیهای ایوکریوتی و نباتات سبز‪ ،‬اکسیژن آزاد میشود‪.‬‬
‫‪Domain Archae‬‬ ‫‪.II‬‬
‫‪ Archaebacteria‬کمتر معمول هستند؛ زیرا آن ها توسط اکسیژن کشته میشوند‬
‫و از همین رو در مناطق غیر هوازی یافت میشوند‪ Archaebacteria .‬و باکتریهای‬
‫حقیقی بر عالوۀ ‪ ، mRNA‬در خصوصیات زیادی از همدیگر تفاوت دارند‪ .‬اینها‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪064‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫یکسلولی هستند؛ اما بعضاً ساختمانهای رشتهیی و اجسام چند سلولی را نـــــشان‬
‫میدهند‪ ،‬نظر به نداشتن هستۀ مشخص سلولی‪ ،‬پالستیدها‪ ،‬مایتوکاندریا و دیگر‬
‫اورگانلهای غشایی با سلولهای پروکریوتیک مشابه هستند‪ .‬ساختمان و ردیف‬
‫مالیکیولهای مشخص در این موجودات‪ ،‬ازآنچه در سلولهای پروکریوتیک و ایوکریوتیک‬
‫وجود دارد‪ ،‬متفاوت هستند‪.‬‬
‫طرز تغذیۀ آرکیا‪ ،‬از طریق جذب )‪ (Absorbtion‬و مِتابولیزم سلفر بوده‪ ،‬تکثرشان‬
‫بهصورت انقسام ساده صورت گرفته‪ ،‬ترکیب ژنتیک در آنها دیده نشده است‪ .‬دارای اشکال‬
‫مختلف میلهیی‪ ،‬کرهوی و فنری بوده‪ ،‬متحرک )‪ (Flagellated‬یا غیر متحرکاند‪ .‬آرکیا را‬
‫به سه گروه ذیل تصنیف میکنند‪ :‬تولیدکنندهگان متان (‪ ،)Methanogens‬نمک دوستها‬
‫(‪ )Holophhils‬و حرارت دوستها (‪.)Thermophils‬‬
‫آرکیا در چگونهگی ساختمان رشتههای ‪ RNA‬رایبوزومی‪ ،‬مِتابولیزم و تثبیت‬
‫کاربندایاکساید‪ ،‬ترکیب چربی موجود در غشای سلولی (در ‪ ،Archaebacteria‬چربی‬
‫تشکیلدهندۀ غشای سلولی ایترهای منشعب (‪ )Branched ethers‬است؛ درحالیکه در‬
‫‪ Eubacteria‬چربی غشای سلولی ایستر مستقیم (‪ )Straight esters‬است‪ ،‬ساختن متان و‬
‫همچنان نظر به نداشتن ‪ Peptidoglycan‬در دیوار سلولی از باکتریها تفاوت دارند‪ .‬آرکیا‬
‫شامل کمتر از صد نوع میگردد‪.‬‬
‫‪Domain Eukarya‬‬ ‫‪.III‬‬
‫این دومین شامل موجودات زندۀ ایوکریوت میشود‪ .‬بعضی از اوصاف سلولهای‬
‫ایوکریوت ازاینقرارند‪:‬‬
‫داشتن هسته و غشای هستهیی مشخص‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫سازمان یافتن نوکلیوپروتئینها به اجسام مشخص یعنی کروموزومها‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫انکشاف روشهای جدید انقسام هستهیی ‪ Mitosis‬و ‪.Meiosis‬‬ ‫‪.9‬‬
‫عملیات جنسی حقیقی با این سلولها آغاز یافته است‪.‬‬ ‫‪.8‬‬
‫اندازۀ حجرۀ ایوکریوت نسبت به حجرۀ پروکریوت بیشتر است‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪066‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سایتوپالزم سلولهای ایوکریوت دارای حرکت سایتوپالزمی (‪ )Cyclosis‬بوده‪،‬‬ ‫‪.1‬‬


‫واکیولهای ذخیرهوی و انقباضی و پالستیدهای حقیقی دارند‪.‬‬
‫در سلولهای ایوکریوت انکشاف دانههای سایتوپالزمی (‪)Kinetosome‬‬ ‫‪.1‬‬
‫شروعشده است که بعـــداً از این دانهها شالقها‪ ،‬مژهها و سنتریولها نمو نموده‬
‫است‪.‬‬
‫مطابق شرایط محیطی‪ ،‬سلولهای اولیه یا اشکال چندین سلولی اولیه موقتاً‬ ‫‪.3‬‬
‫تحت مرحلۀ محافظهوی (‪ )Protective‬یا مرحلۀ رکودی (‪)Dormant state‬‬
‫میروند‪ .‬در این مرحله سلولها تشکیل ‪ Cyst ،Capsule‬یا ‪ Spore‬را میدهند‬
‫که بعداً با مساعد شدن شرایط دوباره فعالیتهای حیاتی را آغاز مینمایند‪.‬‬
‫سلولهای ایوکریوت‪ ،‬عالوه بر تولیدمثل نمویی (‪)Vegetative reproduction‬‬ ‫‪.3‬‬
‫یا غیرجنسی (‪ )Asexual reproduction‬بهوسیلۀ تولیدمثل جنــــــــــسی‬
‫(‪ )Sexual reproduction‬و سلولهای جنسی یکسلولی ویژه‪ ،‬به چندین‬
‫طریق‪ ،‬تولیدمثل مینماید‪ .‬یکی از این طریقهها شامل تولید ‪ Gametes‬و‬
‫دیگری شامل تولید ‪ Spores‬میشود‪ .‬در موجودات حیوانی و نباتی چند سلولی‬
‫ساختمان جنسی همیشه چند سلولی بوده‪ ،‬انساج عقیم یک پوش محافظهوی را‬
‫در اطراف ساختمان جنسی تشکیل میدهد‪.‬‬
‫سلولهای ایوکریوت‪ ،‬ممکن است غذایشان را بهوسیلۀ تمام روشهای‬ ‫‪.50‬‬
‫تغذیهوی بهاستثنای ‪ Chemosynthesis‬به دست آورند‪ .‬این اشکال تغذیهوی‬
‫عبارتاند از‪ ،Photosynthesis :‬همزیستی (‪ ،)Symbiotic‬پارازیتی‬
‫(‪ )Parasitic‬و تجزیه کردن (‪ .)Saprophytic‬هر فرد احتماالً بهوسیلۀ دو یا‬
‫بیشتر از این روشها تغذیه نماید؛ اما اکثریت به یک روش خاص‬
‫اختصاصیافتهاند‪.‬‬
‫این ‪ Domain‬متنوعترین شکل زندهگی را در برمیگیرد‪ .‬تمام نباتات حقیقی در‬ ‫‪.55‬‬
‫‪ Kingdom plantae‬و کلیه حیوانات حقیقی در ‪ Kingdom animalia‬و‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪069‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫فنجیها در ‪ Kingdom Fungi‬و موجودات دیـگر در ‪Kingdom protista‬‬


‫طبقهبندیشدهاند‪.‬‬
‫‪Kingdom Fungi‬‬
‫واژه انگلیسی ‪ Fungus‬از لغت یونانی ‪ Fungus‬به معنی «فنجی» یا «سمارق»‬
‫مشتق شده است‪ .‬فنجیها‪ ،‬گروههای متنوع از موجودات ایوکریوتی خشکی زی هستند که‬
‫به اشکال مایکروسکوپی‪ ،‬رشتهوی‪ ،‬منشعب‪ ،‬تولیدکنندۀ ‪ Spore‬فاقد کلوروفیل زندهگی‬
‫میکنند‪ .‬جسم فنجیها از ساختمانهای ریشه مانند به نام ‪ Hyphae‬یا ‪Thalus‬‬
‫ساختهشده است‪ .‬درون هایفی سایتوپالزم و هسته وجود دارد‪ .‬در طول هایفی ممکن است‬
‫دیوارهای عرضی وجود داشته باشد؛ یا اینکه هایفی تنها بهصورت لولۀ باشد که در آن تعداد‬
‫زیاد هسته قرار دارد‪.‬‬
‫در حدود صد هزار نوع فنگس وجود دارد‪ .‬تکامل این موجودات عمیقاً متغیر بوده‪ ،‬دارای‬
‫مِکانیزم تولیدمثلی و وابستهگیهای متنوع هستند‪ .‬در بین موجودات دیگر تنوع آنها منحصربهفرد‬
‫است‪ .‬برخی از اوصاف فنجیها مشابه اوصاف حیوانات و برخی دیگر شبیه اوصاف نباتات‬
‫است‪ .‬وجوه مشترک فراوانی با نباتات و پروتستاها دارند‪ .‬درواقع‪ ،‬فنجیها را گاهی جزء این‬
‫جانداران طبقهبندی میکنند؛ اما فنجیها از بسیاری جهات چنان با سایر جانداران متفاوت‬
‫هستند که بیشتر دانشمندان‪ ،‬آنها را در کنگدام مجزا قرار میدهند‪.‬‬
‫سیستمهای متنوع برای طبقهبندی فنجیها پیشنهادشده است؛ اما هنوز هم مشکل طبقهبندی‬
‫فنجیها حل نا شده باقیمانده است‪ .‬طرحی که توسط ‪ Ainsworth‬در سال ‪ 5319‬پیشنهادشده است‪،‬‬
‫زیاد استعمال میشود‪ .‬در این طرح‪ ،‬فنجیها و ‪ Slime moulds‬در ‪ Kingdom Fungi‬قرار دارند‪ .‬در‬
‫این کتاب این سیستم طبقهبندی برای فنجی انتخابشده است‪.‬‬

‫‪KINGDOM-FUNGI‬‬
‫‪Division- Myxomycota‬‬
‫‪Class 1. Acrasiomycetes‬‬
‫‪Class 2. Hydromyxomycetes‬‬
‫‪Class 3. Myxomycetes‬‬
‫ گروههای عمدۀ موجودات زنده‬:‫فصل دهم‬ 091 ‫تکسانومی نباتی‬

Class 4. Plasmodiophoromycetes
Division- Eumycota
A. Subdivision Mastigomycotina
I. Class Chytridiomycetes
1. Order Chytridiales
2. Order Blastocladiales
3. Order Monoblepharidales
II. Class Hyphochytridiomycetes
III. Class Oomycetes
1. Order Saprolegniales
2. Order Leptomitales
3. Order Lagenidales
4. Order Peronosporales
B. Subdivision Zygomycotina
I. Class Zygomycetes
1. Order Mucorales
2. Order Entomophthorales
II. Class Trichomycetes
C. Subdivision Ascomycotina
I. Class Hemiascomycetes
1. Order Endomycetales
2. Order Taphrinales
II. Class Plectomycetes
1. Order Erysiphales
2. Order Eurotiales
III. Class Pyrenomycetes
1. Order Sphaeriales
IV. Class Discomycetes
1. Order Helotiales
2. Order Lecanorales
3. Order Tuberales
4. Order Pezizales
D. Subdivision Basidiomycotina
I. Class Hymenomycetes
a) Subclass Holobasidiomycetidae
1. Order Agaricales
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪090‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪2. Order Aphyllophorales‬‬


‫‪3. Order Dacrymycetales‬‬
‫‪b) Subclass Phragmobasidiomycetidae‬‬
‫‪1. Order Tremellales‬‬
‫‪2. Order Auriculariales‬‬
‫‪II. Class Gasteromycetes‬‬
‫‪III. Class Teliomycetes‬‬
‫‪1. Order Ustilaginales‬‬
‫‪2. Order Uredinales‬‬
‫‪E. Subdivision Deuteromycotina‬‬
‫‪I. Class Blastomycetes‬‬
‫‪II. Class Hyphomycetes‬‬
‫‪III. Class Coelomycetes‬‬
‫‪Division Myxomycota‬‬
‫معموالً به نام ‪ Slime moulds‬یا ‪ Slime fungi‬یاد میشوند‪ .‬اینها دارای خواص مشترک‬
‫حیوانی و نباتی بوده‪ ،‬تشکیل ‪ 100‬نوع را میدهند‪ .‬جسم نمویی آنها از کتلۀ لزج بدون دیوار سلولی‬
‫تشکیلشده است‪ .‬آنها با جذب نمودن ذرات مواد از محیط تغذیه نموده توسط پاهای کاذب حرکت‬
‫مینمایند‪ .‬همانند دیگر فنجیها بهوسیلۀ سپورهای دارای دیوار سلولی‪ ،‬تکثیر مییابند‪ .‬پراکندهگی آنها‬
‫جهانشمول است‪ .‬فنجیهای که به نام ‪ Slime moulds‬یاد میشوند موجودات غیرعادی بوده‪،‬‬
‫دارای مشخصات زیر هستند‪:‬‬
‫‪ )5‬اینها تشکیل هایفی نمیدهند‪ ،‬جسم‬
‫نمویی آنها کدام شکل مشخص نداشته‪،‬‬
‫به نام ‪ Plasmodium‬و یا‬
‫‪ Pseudoplasmodium‬یاد میشود‪.‬‬
‫‪ )9‬در حالت نمویی‪ ،‬فاقد دیوار سلولی‬
‫میباشند‪ .‬حرکت آمیبی داشته ذرات‬
‫غذایی را بلع (‪ )Phagocytosis‬مینمایند‪.‬‬
‫شکل ‪ 5-50‬یک سالیم مولد زرد‪.‬‬
‫‪ Slime moulds )9‬صرف در تولیدمثل‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪091‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫همانند دیگر فنگسها هستند‪ .‬آنها سپورهای دارای دیوار تولید مینمایند (شکل ‪-50‬‬
‫‪.)5‬‬

‫فنجیهای حقیقی (‪)Division Eumycota‬‬


‫داشتههای علمی امروزی نشان میدهند که فنجیهای حقیقی بر اساس مورفولوژی‬
‫و تولیدمثل زوجی به چهار گروه تقسیمشده میتوانند‪،Zygomycetes ،Chytridiomycetes :‬‬
‫‪ Ascomycetes‬و ‪ .Basidiomycetes‬گروه دیگری به نام ‪ Deuteromycetes‬به دلیل عدم‬
‫موجودیت مرحلۀ تولیدمثل زوجی در آنها‪ ،‬به حیث فنجیهای ناقص شناخته میشوند‪.‬‬
‫فنجیهای که در باال به حیث یک ‪ Kingdom‬تذکر داده شدند؛ درواقع مجموعهیی از‬
‫یک تعداد موجودات غیر خویشاوند هستند که کدام جد مشترک ندارند و بر اساس‬
‫شباهتهای ظاهری‪ ،‬اکولوژیکی و به دلیل اینکه درگذشته توسط فنجی شناسان مطالعه‬
‫گردیدهاند‪ ،‬در کنار هم گروهبندیشدهاند‪ .‬اینها به پنج ‪ Sub-Divisions‬تقسیم میشوند‪:‬‬
‫‪A. Subdivision Mastigomycotina‬‬
‫موجوداتی که به نام ‪ Water Moulds‬یاد میشوند‪ ،‬شامل کلیه فنجیهای شالق دار‬
‫بهاستثنای سالیم مولد میشوند‪ Water Moulds .‬متشکل از دو شکل میباشند‪Oomycetes :‬‬
‫و ‪.Chytrids‬‬
‫‪Class Oomycetes‬‬
‫‪ Oomycetes‬فنجی آبی بوده‪ ،‬بهصورت‬
‫‪ Saprophyte‬یا پارازیت زندهگی میکنند‪ .‬چندین‬
‫عضو آن تولیدکنندهگان مرض بوده‪ ،‬دارای اهمیت‬
‫اقتصادی هستند‪ .‬آنها شبیه فنجیهای حقیقی بوده‪،‬‬
‫با جذب مواد از محیط تغذیه میکنند؛ اما دارای کدام‬
‫رابطۀ فایلوژنتیک با فنجیهای حقیقی نمیباشند‪.‬‬
‫شکل ‪.Water Mould 9-50‬‬ ‫اغلب فنجی شناسان معتقد هستند که از الجی منشأ‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪091‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫گرفتهاند و صرف قابلیت ترکیب کلوروفیل خود را ازدستدادهاند (شکل‪.)9-50‬‬


‫‪Class chytridiomycetes‬‬
‫کوچکتریـــــــن‬ ‫چتریدها‬
‫‪ Water moulds‬میباشند‪ .‬اینها در داخل‬
‫آبهای شیرین و بر سطح خاکهای‬
‫مرطوب یافــت میشوند که شامل ‪130‬‬
‫نوع میگردند‪ .‬بعضیها پارازیت دیگر‬
‫فنگسها و الجی بوده‪ ،‬دیگران به حیث‬
‫شکل ‪Chytridium confervae 9-50‬‬
‫گندیده خوار بر الشۀ حشرات مرده و‬
‫نباتات زندهگی مینمایند‪ .‬چتریدها نهتنها‬
‫در شکل؛ بلکه در طرز تولیدمثل و تاریخ پیدایش خود از همدیگر تفاوت میکنند‪ .‬تقریباً‬
‫اکثریت چتریدها چند هستهیی اند با یک دیوار جداکننده ناقص‪ .‬اینها از فنگسهای دیگر‬
‫با داشتن شالق منفرد خلفی و قابلیت تحرکشان تفکیــــک میشوند‪ .‬بعضی از چتریدها‬
‫یکسلولی بوده‪ ،‬قادر به ساختن ‪ Mycellum‬نمیباشند (شکل ‪.)9-50‬‬
‫‪B. Subdivision Zygomycotina‬‬

‫‪Class zygomycetes‬‬
‫این فنجی در خاک بهصورت سَپروفایت باالی‬
‫نباتات و حیوانات زندهگی میکنند‪ .‬بعضی از آنها‬
‫پارازیت حیوانات کوچک خاکزی و نباتات هستند‪.‬‬
‫شکل ‪.Rhizopus stolonifer 8-50‬‬
‫یک تعداد آنها امراض خطرناکی در انسان و‬
‫حیوانات خانهگی تولید میکنند‪ .‬در حدود ‪ 5010‬نوع آنها شناختهشده است‪ .‬هایفیهای‬
‫آنها جدار عرضی ندارد و بنابراین سایتوپالزم آن محتوی چندین هستۀ هاپلوئید است‪.‬‬
‫معروفترین نمونۀ این فنجی پوپنک نان (‪ )Rhizopus stolonifer‬است (شکل ‪.)8-50‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪092‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪C. Subdivision Ascomycotina‬‬

‫‪Class Ascomycetes‬‬
‫‪ Ascomycetes‬شامل ‪ 99900‬نوع میشوند‪.‬‬
‫اکثریت ‪ Ascomycetes‬بهصورت پارازیتی و یا‬
‫‪ Saprophytic‬در خشکی زندهگی میکنند‪ .‬آنها با‬
‫رنگهای مختلف سرخ‪ ،‬سبز آبی و نصواری بر روی‬
‫غذاهای انسانها و یا هرجایی که غذا و رطوبت‬
‫وجود داشته باشد‪ ،‬دیده میشوند‪ .‬این فنگسها یک شکل ‪.Xylaria polymorpha 1-50‬‬
‫تعدادشان امراض خطرناکی در نباتات تولـــید میکنند‪ .‬این گروه دارای هایفیهای با‬
‫دیوارهای عرضی سوراخدار هستند که به مایتوکاندریاها و هستهها اجازۀ عبور از یک سلول‬
‫به سلول دیگر را میدهند‪ .‬این فنجی جزء فنجیهای عالی به شمار میآیند (شکل ‪.)1-50‬‬
‫مخمرها (‪)Yeasts‬‬
‫مخمرها در آردر ‪ Saccharomycetales‬قرار داشته شکل کرهوی یا بیضهوی داشته‬
‫برخالف بقیه اعضای این صنف هایفی ندارند‪ .‬مخمرها به روش جوانه زدن و روش جنسی‬
‫یعنی آمیختن هستههایشان‪ ،‬تولیدمثل میکنند‪.‬‬
‫ماهیت انقسام هستهیی آن هنوز معلوم نیست‪.‬‬
‫مخمرها در طبیعت فراواناند و مخصوصاً درجایی‬
‫بیشتر یافت میشوند که مواد قندی زیادتر در آنجا‬
‫وجود داشته باشد‪ .‬یک تعداد مخمرها؛ مانند‪:‬‬
‫‪ Saccharomyces cerevisiae‬به شکل غیر هوازی‬
‫زندهگی کرده میتوانند‪ .‬از این مخمرها برای پندیدن‬
‫خمیر نان و تهیه الکول استفاده میشود‪ .‬عمل تخمیر شکل ‪ 1-50‬نمونهیی از مخمرها‪.‬‬
‫(‪ )Fermentation‬در شرایطی که اکسیژن محیط‬
‫کمتر باشد صورت میگیرد (شکل ‪.)1-50‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪094‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪D. Subdivision Basidiomycotina‬‬


‫‪Class Basidiomycetes‬‬
‫تکاملیافتهترین فنجی در این ‪ Subdivision‬قرار میگیرند‪ .‬شناسایی برخی از این‬
‫نوع فنگسها به علت بزرگی آنها بسیار آسان است‪ .‬فنگسهای چتری دار (سمارق) و‬
‫فنگسهایی که بهصورت سپروفایت به تنه درختان میچسبند از این گروهاند‪ .‬فنجی سیاه‬
‫قاق (‪ )Smuts‬و سرخی (‪ )Rusts‬دو پتوژن مهم در افغانستان است که ساالنه خسارات‬
‫فراوانی به محصوالت غلهجات؛ مخصوصاً گندم و جو وارد میکنند‪.‬‬
‫‪ Basidiomycetes‬دارای صفت تولید ‪ Bassidium‬و ‪ Bassidiospore‬بوده؛ به‬
‫همین دلیل‪ ،‬به این نام خوانده میشوند؛ مانند‪ :‬اسکسهای ‪ Ascomycetes‬عالی‬
‫‪ Basidium‬در باالی رشتههای دو هستهیی تولید میشوند؛ اما برعکس ‪ Ascospore‬که‬
‫در داخل ‪ Ascus‬تولید میشوند‪،‬‬
‫‪ Bassidiospore‬معموالً در خارج بسیدیا تشکیل گردیده در مجاورت هوا‬
‫پختهشده‪ ،‬به هنگام رسیدن بهطرف محیط پرتاب‬
‫میشوند‪ .‬سپورها در شرایط مساعد میرویند و تولید‬
‫هایفی درهم بافته و نمد مانندی را میکنند و مبدل‬
‫به چتری فنگس میشوند‪ .‬چترها ازلحاظ شکل و‬
‫شکل ‪Basidiomycete 1 -50‬‬ ‫اندازه و حتی دوام باهم متفاوتاند‪ .‬سماقها میتوانند‬
‫زهری و یا غیر زهری باشند (شکل ‪.)1-50‬‬
‫‪E. Subdivision Deuteromycotina‬‬
‫این گروه‪ ،‬فنگسهای را شامل میشود که‬
‫هنوز تولیدمثل جنسی در آنها شناختهنشده‪ ،‬صرف به‬
‫روش غیرجنسی تقسیم میشوند‪ .‬فنگسهای ناقص‬
‫شامل انواعی هستند که ازلحاظ ساختمان‪ ،‬هایفی و‬
‫‪ Sporangium‬به ‪ Ascomycetes‬میمانند‪.‬‬
‫شکل ‪ 3-50‬یک فنجی ناقص‪.‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪091‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫نمونههای معدودی هم به ‪ Basidiomycetes‬شباهت دارند‪ .‬این موجودات فاقد کلوروفیل‬


‫بوده‪ ،‬ساختمان جسمی آن عبارت از یک کتلۀ آمیبی خزنده و برهنه بوده که اوصاف‬
‫مشترک زیادی با فنگسها و پروتوزواها دارند (شکل ‪.)3-50‬‬

‫گلسنگها (‪)Lichens‬‬
‫از همزیستی دو موجود زنده‪ ،‬فنجی و الجی تشکیل میشود‪ .‬فنجی بهطور عموم از‬
‫گروه اسکومایسیت و الجی از نوع کلوروفایت و یا سیانوفایت یکسلولی یا رشتهوی است‪.‬‬
‫این دو در طبیعت بهصورت یک موجود با یکدیگر زندهگی میکنند و ازاینرو میتوان آنها‬
‫را مانند سائر موجودات زنده به نوع‪ ،‬جنس و گروهها طبقهبندی کرد‪ .‬در حدود ‪ 51000‬نوع‬
‫آن شناختهشده‪ ،‬انتشار وسیعی در تمام قارهها دارد‪ .‬گلسنگها روی پوست درختان‪ ،‬چوب‬
‫در حال فاسدشدن‪ ،‬صخرهها و خاک میرویند‪ .‬این نبات به باقی ماندن در شرایط ناگوار‬
‫محیطی توافق دارد‪.‬‬
‫جسم گلسنگ از هایفیهای درهم بافتۀ فنجی تشکیلشده است‪ .‬سلولهای‬
‫هایفیهای الجی با هایفیهای فنجی در تماس نزدیکاند‪ .‬فنجی اعضای مکنده به داخل‬
‫سلولهای کلوروفیل دار الجی میفرستد‪ .‬در بسیاری از انـواع هایفیهای خاصی بهصورت‬
‫‪ rhizoid‬نمو یافته آن را به تکیهگاه متصل میسازد‪ .‬هایفی گلسنگ‪ ،‬اسفنج مانند است و‬
‫بهسرعت از آب باران‪ ،‬مه و شبنم مرطوب میشود‪.‬‬
‫رشد هایفی گلسنگ کُند و بطی و حدود چند ملی متر در سال است‪ .‬الجی ترکیبات‬
‫عضوی انرژیدهنده را برای فنجی فراهم میسازد و فنجی فراهم کردن عناصر معدنی و‬
‫محافظت الجی از نور شدید را به عهده دارد‪ .‬گلسنگ نقش مهمی را در خورد کردن رویۀ‬
‫صخرهها و تشکیل خاک به عهده دارد‪ .‬گلسنگها ازنظر اقتصادی پراهمیتاند‪.‬‬
‫گلسنگها در شرایط سخت ارتفاعات کوهستانی و نقاط بیابان یافت میشوند‪ .‬این‬
‫موجودات زنده بنابراین که در مناطق صنعتی و شهرها نمیتوانند زندهگی کنند وسیلۀ‬
‫مناسب برای تشخیص میزان آلودهگی هوا شمار میشوند (شکل ‪.)3-50‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪094‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 3-50‬گلسنگها‪.‬‬

‫‪Kingdom Protista‬‬
‫الجیها (‪)Algae‬‬
‫اصطالح الجی (‪ )Algae‬از کلمۀ التین ‪ Algae‬به معنی «علف بحری» مشتق شده‬
‫است‪ .‬الجیها معموالً دارای کلوروفیل بوده‪ ،‬به حیث موجودات زندۀ ‪Photosynthetic‬‬
‫تلقی میگردند‪ .‬بعضی الجیهای ابتدایی نظر به شرایط محیطی هم ‪ Autotroph‬و هم‬
‫‪ Heterotroph‬میباشند‪ .‬فرق بین بعضی الجیها و پروتوزوای شالق دار بسیار مشکل‬
‫بوده و برخی اجسام زندۀ بیرنگ یا الجی و یا پروتوزوا محسوب میگردند‪ .‬پیکر الجی‪ ،‬به‬
‫نام ‪ Thallus‬یاد میگردد‪ .‬اندازۀ تال در الجیها از چند میکرون تا چندین متر میرسد‪.‬‬
‫همچنین‪ ،‬تال به اشکال مختلف دیده میشود‪.‬‬
‫ساختار سلولی الجیها نیز به دو صورت پروکریوتی و ایوکریوتی است‪ .‬ساختار‬
‫پروکریوتی مربوط به الجیهای سبز ‪ -‬آبی (‪ )Cyanophyta‬و ساختار یوکاریوتی مربوط به‬
‫بقیه الجیهاست‪.‬‬
‫در طبیعت الجیها در محیطهای گوناگون یافت میشوند‪ .‬بعضی از الجیها میتوانند‬
‫در محیطهای غیرمعمولی‪ ،‬مثل بحیرههای نمک‪ ،‬چشمههای آب گرم و یخچالهای‬
‫طبیعی و حتی در درون بدن و انساج موجودات زنده زیست کنند‪.‬‬
‫ گروههای عمدۀ موجودات زنده‬:‫فصل دهم‬ 096 ‫تکسانومی نباتی‬

‫ الجیها به داخل دو کنگدام‬،‫با در نظر داشت ساختمانهای مالِکیولی و ژنتیکی‬


Eubacteria ‫ الجیهای که در کنگدام‬.‫ پراکنده میباشند‬Eukaryota ‫ و‬Eubacteria
‫ قرار دارند ایوکـریوت‬Eukaryota ‫قرار دارند پروکریوت و آنهایی که در داخل کنگدام‬
‫ و‬C.V.Hook ‫ و‬G.H.Veriag ‫ خالصۀ تصنیف فایلوژنتیک الجیها که توسط‬.‫میباشند‬
:‫ ازاینقرار است‬،‫ مطرحشده است‬5331 ‫ و‬5331 ،5339 ‫همکاران در سالهای‬
I. INGDOM-EUBACTERIA
Division 1.Cyanophyta(Cyanobacteria)
Division 2. Prochlorophyta(Chloroxybacteria)
II. KINGDOM-EUKARYOTA
Division 1. Glaucophyta
Class (1) Glaucophyceae
Division 2. Rhodophyta
Class (1) Bangiophyceae
Class (2) Florideophyceae
Division 3. Heterokontophyta
Class (1) Crysophyceae
Class (2) Parmophyceae
Class (3) Sarcinochrysidophyceae
Class (4) Xanthophyceae
Class (5) Euistigmatophyceae
Class (6) Bacillariophyceae
Class (7) Raphidophyceae
Class (8) Dictochophyceae
Class (9) Phaeophyceae
Division 4. Haptophyta
Class (1) Haptophyceae
Division 5. Cryptophyta
Class (1) Cryptophyceae
Division 6. Dinophyta
Class (1) Dinophyceae
Division 7. Euglenophyta
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪099‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Class (1) Euglenophyceae‬‬


‫‪Division 8. Chlorarachniophyta‬‬
‫‪Class (1) Chlorarachniophyceae‬‬
‫‪Division 9. Chlorophyta‬‬
‫‪Class (1) Prasinophyceae‬‬
‫‪Class (2) Chlorophyceae‬‬
‫‪Class (3) Ulvophyceae‬‬
‫‪Class (4) Cladophorophyceae‬‬
‫‪Class (5) Bryopsidophycea‬‬
‫‪Class (6) Zygnematophyceae‬‬
‫‪Class (7) Trentipohliophyceae‬‬
‫‪Class (8) Klebwsormidiophyceae‬‬
‫‪Class (9) Charophyceae‬‬
‫در اینجا بعضی از دیویژنهای مهم الجیها را بهصورت کوتاه مرور میکنیم‪:‬‬
‫‪Division Cyanophyta‬‬
‫درگذشته‪ ،‬این دیویژن به نام ‪Myxophyta‬‬
‫یاد میگردید‪ .‬در این دیویژن‪ ،‬صرف یک کالس‬
‫(‪ )Cyanophyceae‬قرار دارد‪ .‬اکثر خصوصیات این‬
‫افراد متعلق به این دیویژن به باکتریها مشابهت دارد‪.‬‬
‫به همین دلیل‪ ،‬غالباً آنها را در میان باکتریها‬
‫مطالعه میکنند‪ .‬به دلیل وجود کلوروفیل ‪ a‬در‬
‫شکل ‪.Nostoc 50-50‬‬ ‫سلولها و آزاد کردن اکسیژن در عملیۀ فوتوسنتیز به‬
‫گروههای الجی مشابهت نشان میدهند‪ .‬به علت‬
‫وجود پگمنت فوتوسنتیزی آبی‪ ،‬به نام الجیهای سبز آبی یاد میگردند‪.‬‬
‫باوجودی که اکثر افراد تشکیلدهندۀ این دیویژن آبزی هستند؛ اما در خشکی نیز‬
‫یافت میشوند‪ .‬انواع آبزی آن‪ ،‬قابلیت زندهگی در آبهای شیرین و شور را داشته‪،‬‬
‫تشکیـــل ‪ Plankton‬را میدهند‪ .‬انواعی که در خشکی زندهگی مینمایند‪ ،‬بر سطح‬
‫سنگها‪ ،‬چوبها و خاک تشکیل الیهها را میدهند‪.‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫بعضی انواع آن در داخل نباتات (‪ )Endophytes‬زندهگی میکنند‪ .‬این الجیها در‬


‫تشکیل گلسنگها شرکت دارند‪.‬‬
‫اینها به اشکال یکسلولی‪ ،‬کالونیایی رشتهوی یافت میشوند‪ .‬تکثر آنها به طریق‬
‫قطعهقطعه شدن (‪ )Fragmentation‬و تولیدمثل غیرجنسی صورت میگیرد‪ .‬مهمترین‬
‫نقش اقتصادی الجیهای سبز آبی تثبیت نایتروژن و تشکیل خاک است‪ .‬عالوه بر‬
‫ارزشمندیهای ذکرشده آنها با تولید سموم در آب آثار مرگبار بر ماهیها و دیگر حیوانات‬
‫داشته زمینۀ آلودهگی آب را فراهم میآورند‪ .‬مثالهای آن ‪،Chroococus ،Nostoc‬‬
‫‪ Anacystis‬و‪ ...‬است (شکل ‪.)50-50‬‬
‫‪Division Rhodophyta‬‬
‫این الجیها شامل ‪ 91000‬نوع و ‪800‬‬
‫جنس میشود که بیشتر آنها در بحر زندهگی‬
‫میکنند؛ اما بعضی از آنها در آبهای شیرین نیز‬
‫زندهگی دارند‪ .‬این الجیها را در آبهای گرم‬
‫استوایی نزدیک جزر و مد میتوان یافت‪ .‬تعداد‬
‫اندک از این الجیها یکسلولیاند؛ اما بیشتر آنها شکل ‪ 55-50‬ساختمان یک الجی سرخ‪.‬‬
‫رشتــهیی و یا ورقهیی هستند‪ .‬کلوروفیل ‪ a‬و ‪ ،d‬کروتئینهای آلفا و بیتا‪Xanthophylls ،‬‬
‫و ‪Phycobilins‬؛ نظیر‪ Phycoerythrin :‬و ‪ Phycocanin‬در حجرۀ آنها وجود دارد‪.‬‬
‫غذای ذخیرهشدۀ آنها در سلول‪ Floridean starch ،‬است‪.‬‬
‫گامتها و سپورها شالق دار نبوده‪ ،‬تولیدمثل جنسی معموالً به طریق ‪Oogamy‬‬
‫اختصاصیافته صورت میگیرد‪ .‬جدار سلولی این الجیها دارای سلولوز است؛ اما در خارج‬
‫این طبقه دیواره‪ ،‬پولی سکرایدهای دیگری (گالکتوز سلفیت به نام ‪ )Galactons‬هم وجود‬
‫دارد که از آن مادۀ ‪ Agar‬تهیه میشود‪ .‬مادۀ دیگری به نام ‪ Carrageenan‬هم از این‬
‫الجیها به دست میآید که در صنایع لبنیات سازی صنعتی و دارویی کاربرد دارد (شکل‬
‫‪.)55-50‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪110‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Division Heterokontophyta‬‬
‫‪Class Bacillarophyceae‬‬
‫در حدود ‪ 50000‬نوع الجی طالیی قهوهیی‬
‫وجود دارد که تقریباً همهیی آنها ‪Diatoms‬‬
‫هستند‪ .‬بیشتر دای اتمها یکسلولیاند؛ اما بعضی‬
‫هم تشکیل کالونی میدهند‪ .‬در سلولهای متحرک‪،‬‬
‫شالقهایی که غیرمساویاند وجود دارند‪ .‬رنگ‬
‫شکل ‪ 59-50‬دای اتمها‪.‬‬
‫طالیی قهوهیی متمایل به زرد مربوط پگمنت‬
‫کروتئین است‪ .‬اینها دارای کلوروفیل ‪ a‬و ‪ c‬و ‪ Fucoxanthin‬اند‪ .‬اکثر اشکال سادۀ‬
‫یکسلولی شالق دار و برهنه بوده‪ ،‬توسط یک غشای نازک پوشیده شدهاند‪ .‬سلولهای‬
‫نمویی دیپالید بوده‪ ،‬غذای ذخیرهشدۀ آنها روغنها و ‪ Chrysolaminaran‬است‪.‬‬
‫دای اتمها را در آبهای شور و شیرین و خاکهای مرطوب و کلیه نقاط دنیا‬
‫میتوان یافت‪ .‬تعداد دای اتمهای الیههای سطحی آب بسیار زیاد است (شکل ‪.)59-50‬‬
‫‪Class Phaeophyceae‬‬
‫الجیهای قهوهیی در آب سرد‬
‫اقیانوسها زندهگی میکنند‪ .‬برخی باریک و‬
‫طویل بوده‪ ،‬بیشتر آنها بسیار بزرگاند؛‬
‫یعنی اشکال یکسلولی و کالونی در آنها‬
‫وجود ندارد‪ .‬سرحد بین جزر و مد آبهای‬
‫ساحلی را پُر میکنند‪ .‬همه انواع چند سلولی‬
‫بوده‪ ،‬برخی باریک و دراز‪ ،‬به اشکال ساده‪،‬‬
‫شکل ‪ 59-50‬ساختمان جسمی سارگوم‪.‬‬
‫درصورتیکه سایرین اندازۀ بزرگ و دارای‬
‫تمایزات خارجی هستند‪.‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫در این کالس ‪ 5100‬نوع الجی وجود دارد‪ .‬غالب انواع آن بهطور چسبیده در طول‬
‫سواحل صخرهیی مناطق معتدلۀ یا استوایی میرویند‪ .‬یکی از انواع آن به نـــــــــــــام‬
‫‪ Sorgassum filipendula‬ظاهر کلی الجیهای این جنس را نمایش میدهد‪ .‬این الجی‬
‫به درازای یک فوت یا بیشتر بوده‪ ،‬انشعابات زیاد دارد و حامل کیسههای هوایی کوچک‬
‫پایدار است (شکل ‪.)59-50‬‬
‫‪Division Euglenophyta‬‬
‫این دیویژن شامل ‪ 80‬جنس و بیش از ‪ 300‬نوع است‪ .‬اکثر آنها یکسلولی و‬
‫شالق دار بوده‪ ،‬یک عدۀ معدود آنها ثابت و بیحرکتاند‪ .‬این دسته ازجملۀ اجسام زندۀ‬
‫ایوکریوتیک بسیار قدیمی بوده‪ ،‬دارای اوصاف نباتی و حیوانی میباشند‪ .‬بعضی انواع بدون‬
‫رنگ آن غذا را بهصورت محلول به دست آورده‪ ،‬سایرین ذرات جامد را میبلعند اکثر در‬
‫آبهای شیرین و مخصوصاً درجاهای که مواد عضوی فراوان وجود داشته باشد زندگی‬
‫میکنند‪.‬‬
‫انواع ‪( Euglena‬جنس ‪ )Euglena‬در مقابل آلودگی محیط مقاومت زیاد دارند‪.‬‬
‫یوگلیناهای دیگر در خاکهای مرطوب‪ ،‬کنار‬
‫جویبارها و زمینهای نمکی یافت میشوند‪.‬‬
‫اینها‪ ،‬به اشکال اتوتروف و هتروتروف یافت‬
‫شده‪ ،‬به حیث تولیدکنندههای مرکبات کاربن‬
‫و منبع غذا برای حیوانات علف خوار دارای‬
‫اهمیت فراواناند‪ .‬انواع دیگر در شرایط غیر‬
‫شکل ‪ 58-50‬یوگلینا‪.‬‬ ‫هوازی در سیستمهای مُستَراح (بیتالخال)‬
‫زندهگی نموده‪ ،‬نقش عمده را در تجزیۀ مواد‬
‫عضوی بازی میکنند (شکل ‪.)58-50‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Division Chlorophyta‬‬
‫الجی سبز ازنظر مورفولوژی بسیار متنوع است‪ .‬در حدود ‪ 910‬جنس و ‪ 3000‬نوع از‬
‫اشکال یکسلولی متحرک یا ثابت وجود دارد‪ .‬اینها‪ ،‬در تمامی جاهایی که در آنها مقدار‬
‫کافی نور و رطوبت وجود داشته باشد یافت میشوند‪ .‬الجی سبز بیشتر در آبهای شیرین‬
‫زندگی میکند‪ .‬آنها به پیمانۀ کمتر در آبهای سرد نیز یافت میشوند‪ .‬اینها میتوانند‬
‫یکسلولی‪ ،Colony ،‬رشتهیی و یا غیر رشتهیی باشند‪.‬‬
‫الجی سبز‪ ،‬همانند تمام نباتات سبز تولیدکنندههای خوب طبیعت میباشند‪ .‬اشکال‬
‫آنها در ازدیاد مقدار اکسیژن حوضها و سیستمهای بدو رفت مفید است‪.‬‬
‫‪Class Chlorophyceae‬‬
‫این صنف الجیهای یکسلولی شالق دار و فاقد شالق‪ ،‬متحرک و غیر متحرک؛‬
‫نظیر‪ ،Chlamydomonas :‬کالونیایی؛ نظیر‪ Volvox :‬و منفرد آزاد را در برمیگیرد‪.‬‬
‫اعضای این کالس بهطور عموم در آبهای شیرین زندهگی میکنند‪ .‬هرچند‪ ،‬یک تعداد‬
‫اعضای یکسلولی آنها با تشکیل ‪ Planktons‬در آبهای شور ساحلی نیز یافت میشوند‪.‬‬
‫یک تعداد کلوروفایسیاها خشکی زی بوده‪ ،‬باالی برفها‪ ،‬خاک و چوبها زندهگی میکنند‬
‫(شکل ‪ 51-50‬و ‪.)51-50‬‬

‫شکل ‪ 51-50‬ولواکس‪.‬‬

‫شکل ‪ 51-50‬کالمیدوموناس‪.‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪112‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Class Charophyceae‬‬
‫این صنف شامل الجیهای سبز رشتهیی میشود‪ ،Spirogyra .‬الجی سبز‬
‫معروفترین نوع این گروه است که در حوضها و جویهای آب شیرین یافت میشوند‪.‬‬
‫سلولهای این الجیها در امتداد هم قرارگرفته‪ ،‬از انتها به هم چسبیده‪ ،‬بهصورت‬
‫هایفیهای درازی درآمدهاند‪ .‬سایتوپالزم یک واکیول بزرگ مرکزی را احاطه میکند‪،‬‬
‫کلوروپالست این الجی فنر مانند است و در اطراف آن دانههای نشایسته قرار دارد‪ .‬هسته‬
‫بهوسیلۀ غالفی از سایتوپالزم جداشده‪ ،‬در مرکز سلول قرار دارد (شکل ‪.)51-50‬‬

‫شکل ‪51 -50‬‬


‫داخلی‬ ‫ساختمان‬
‫بخشی از بدن‬
‫‪.Spirogyra‬‬

‫خالصۀ فصل‬
‫بشر از همان آغاز پیدایش‪ ،‬عالقه داشت تا موجودات زنده را بشناسد؛ تا بتواند از‬
‫آنها استفاده کند‪ .‬مطابق سطح پیشرفت علم‪ ،‬در دورههای مختلف تاریخی دانشمندان‬
‫روشهای مختلف طبقهبندی را پیشنهاد کردهاند‪ .‬تازهترین شیوۀ طبقهبندی‪ ،‬گروهبندی‬
‫موجودات زنده به سه ‪ Domin‬است‪.‬‬
‫درواقع‪ ،‬طبقهبندیها‪ ،‬ساختار طبیعت را منعکس میسازند‪ .‬در طبیعت‪ ،‬بین موجودات‬
‫زنده و جهان غیرزنده نیز یک عده موجودات قرار دارند؛ برای مثال‪ :‬ویروسها ازجملۀ‬
‫موجودات زنده هستند که اگر به داخل جسم یک موجود زنده وارد شوند‪ ،‬زنده هستند؛ اما‬
‫در محیط غیرزنده قادر به ادامۀ زندهگی نیستند‪ .‬موجودات زنده نیز بهصورت عموم به‬
‫دودستۀ عمده در طبیعت وجود دارند‪ :‬پروکریوتها و ایوکریوتها‪ .‬باکتریها و آرکی‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫باکتریها که موجودات سادۀ فاقد غشای هستهیی هستند‪ ،‬در گروه پروکریوتها قرار دارند‪.‬‬
‫بقیه موجودات زنده دارای غشای هستهیی در گروه ایوکریوتها قرار دارند‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪1. Pancy, S. N., Misra, S. P., & Trivedi, P. S. (2009). A TEXT‬‬
‫‪BOOK OF BOTANY. New Delhi: Vikas Publishing House‬‬
‫‪Pvt. Ltd.‬‬

‫‪2. Peter, H. Raven., Ray, F. Event., & Susan, E. Eichhorn.‬‬


‫‪(1999). Biology of Plants (6th ed.). New York: W.H Freeman‬‬
‫‪and company North Publishers.‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫)‬ ‫‪ .5‬تنها سلولهای که در اوایل پیدایش حیات بر روی زمین زندهگی میکردند؛ سلولهای (‬
‫بودند‪.‬‬
‫) هستند‪.‬‬ ‫‪ .9‬فنجیها گروههای متنوع از موجودات ایوکریوتی خشکی زی فاقد (‬
‫) به دست میآید‪.‬‬ ‫‪ .9‬مادۀ اگر (‪ )Agar‬از الجیهای (‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫( ) ‪ .5‬مهمترین نقش اقتصادی الجیهای سبز آبی تثبیت نایتروژن و تشکیل خاک است‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬گلسنگها وسیلۀ مناسب برای تشخیص میزان آلودهگی هوا میباشند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬الجی سبز‪ ،‬برخالف تمام نباتات سبز مصرفکنندۀ خوب طبیعت میباشند‪.‬‬
‫پرسشهای انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ Volvox .5‬در کدامیک از دیویژنهای زیر قرار دارد؟‬
‫‪Rhodophyta )b‬‬ ‫‪Heterokontophyta (a‬‬
‫‪Chlorophyta )d‬‬ ‫‪Euglenophyta (c‬‬
‫‪ .9‬تکاملیافتهترین فنجی در کدامیک از ‪ Subdivision‬زیر قرار دارد؟‬
‫‪.Zygomycotina )d .Basidiomycotina )c .Ascomycotina )b .Deuteromycotina )a‬‬
‫‪ .9‬سلولهای ایوکریوت به کدامیک از روشهای زیر تغذیه نموده نمیتوانند؟‬
‫‪Saprophytic (d‬‬ ‫‪Parasitic (c .Photosynthetic )b Chemosynthetic (a‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬
‫هدایت‪ :‬مناسبترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬

‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) حرکت سایتوپالزمی را نشان میدهد‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Sporangium‬‬
‫‪Spore‬‬
‫) واحد تکثری است که بدون القاح تشکیل نبات تازه را میدهد‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Monocotyledon‬‬
‫) عضو مولد سپور در فنجی‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Cyclosis‬‬
‫فصل دهم‪ :‬گروههای عمدۀ موجودات زنده‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬
‫فصل یازدهم‬

‫نباتات‬
‫)‪(KINGDOM-PLANTAE‬‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬با مشخصات یک نبات آشنا شوید‪.‬‬
‫‪ .9‬نقش بریوفایتها در تنوع زیستی را بیان کنید‪.‬‬
‫‪ .9‬با گروههای عمدۀ بریوفایت معرفت حاصل کنید‪.‬‬
‫‪ .8‬دوران زندهگی بریوفایتها را توضیح دهید‪.‬‬

‫نبات (‪ ،)Plant‬عبارت از یک موجود زندۀ ایوکریوت‪ ،‬دارای تعداد زیادی سلول است‬
‫که بهطور عموم فاقد اعضای حسی یا حرکت ارادی بوده‪ ،‬در صورت رشد کامل دارای‬
‫ریشه‪ ،‬ساقه و برگ میباشند‪.‬‬
‫بهصورت غیرمعمول‪ ،‬مخلوقاتی که عملیۀ فتوسنتیز را اجرا میکنند به نام نباتات‬
‫نامیده میشوند؛ اما اینها یک تاکسون مشخص را تشکیل نداده؛ بلکه انواعی را نمایش‬
‫میدهند که ارتباط قریب با نباتات ندارند‪ .‬خصوصیات بنیادی نباتات عبارتاند از‪:‬‬
‫‪ )5‬نباتات چند سلولی‪ ،‬ایوکریوت و اتوتروف میباشند‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪116‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سلولهای نباتی توسط دیوار سلولوزی احاطهشده‪ ،‬غذا را بهصورت نشایسته‬ ‫‪)9‬‬
‫ذخیره میکنند‪.‬‬
‫سلولهای نباتی دارای کلوروپالستهای اند که حاوی کلوروفیل و دیگر‬ ‫‪)9‬‬
‫پگمنتها میباشند‪.‬‬
‫باوجود استثناهایی‪ ،‬همه نباتات خشکی زی هستند‪.‬‬ ‫‪)8‬‬
‫دوران زندهگی نباتات حاوی دو مرحلۀ متناوب است‪ :‬یک مرحلۀ ‪ Haploid‬و‬ ‫‪)1‬‬
‫یک مرحلۀ ‪ .Diploid‬مرحلۀ دیپالید به نام ‪ Sporophyte‬یادشده‪ ،‬سپور تولید‬
‫میکند‪ .‬مرحلۀ هپالید به نام ‪ Gametophyte‬یاد گردیده‪ ،‬گامت تولید میکند‪.‬‬

‫نباتات فاقد انساج انتقالی‬


‫نباتاتی که در این فصل مطالعه میشوند در مقایسه با سایر نباتات ساختمان سادهتر‬
‫دارند‪ .‬مثالً در هیچکدام گل‪ ،‬میوه و دانه پدید نمیآید و در عوض این نباتات در مرحلهیی از‬
‫زندهگی خود سپور تولید میکنند که قسمتی از عملیۀ تولیدمثل را در نبات به عهده دارد‪.‬‬
‫‪Bryophyta‬‬
‫لیورورتس ها‪ ،‬هارن ورتس ها و خزه ها نباتات کوچک برگ دار یا نباتات پهن اند‬
‫که معموالً در محیط های مرطوب و گرم‪ ،‬جنگل های استوایی و یا در کناره های‬
‫چشمه ها‪ ،‬دریاها و تاالب ها‪ ،‬بیابان های خشک و حتی بر روی سنگ هایی که بسـیار‬
‫داغ می شوند نیز زنده گی می نمایند‪.‬‬
‫گاهی‪ ،‬در مناطق وسیعی از مدار قطب شمال‪ ،‬خزه ها چنان بر سرزمین ها چیره‬
‫می شوند که مانع رشد نباتات دیگر می گردند‪ .‬حتی در مناطق کوهستانی که نباتات‬
‫دیگر قادر به توافق با آن نیستند‪ ،‬خزه ها قادر به زنده گی هستند‪ .‬یک تعداد از خزه ها‬
‫قادر به زنده گی در مناطق بسیار سرد قطب جنوب هستند‪ .‬گرچ ه‪ ،‬عده یی از آن ها بر‬
‫سنگ هایی که توسط آب ابحار شسته شده اند زنده گی می نمایند ؛ اما هیچ یک از خزه ها‬
‫بحری نیستند‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪119‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫بریوفایت ها‪ ،‬به صورت قابل توجه در تنوع نباتی جهان سهم گرفته و نیز در برخی‬
‫از مناطق جهان در ذخیره کردن کاربن دارای اهمیت بوده‪ ،‬به این ترتیب در دوران‬
‫جهانی کاربن نقش بازی می کنند‪ .‬مدارک و اسناد تازه نشان می دهند که نباتات اولیه‬
‫شبیه نباتات امروزی بوده اند‪.‬‬
‫بریوفایت ها‪ ،‬در همکاری با گلسنگ ها در تبدیل سنگ ها به خاک رول اساسی‬
‫دارند‪ .‬همانند گلسنگ ها‪ ،‬بعضی از بریوفایت ها در برابر آلوده گی هوا حساس هستند و‬
‫به همین دلیل‪ ،‬در مناطقی که آلوده گی هوا وجود داشته باشد یا بریوفایت ها یافت‬
‫نمی شوند و یا اینکه عدۀ معدودی از آن ها قادر به زنده گی در این مناطق خواهند بود‪.‬‬

‫روابط بریوفایتها با گروههای دیگر‬


‫بریوفایتاها بین الجی های سبز متعلق به خانوادۀ ‪ Charophyceae‬الجی های‬
‫سبز و گیاهان دارای انساج انتقالی‪ ،‬قرار دارند‪ .‬الجی های سبز در چندین صفت مهم با‬
‫نباتات م شابهت دارند‪:‬‬
‫‪ ‬الجی سبز و نباتات هر دو‪ ،‬حاوی کلوروفیل ‪ a‬و ‪ b‬بوده‪ ،‬نشایسته را در داخل‬
‫پالستیدها ذخیره می نمایند‪.‬‬
‫‪ ‬بعضی از الجی ها ( اما نه همۀ آن ها)‪ ،‬ازنظر داشتن دیوار سلولی با ترکیب‬
‫سلولوز‪ ،‬هیمی سلولوز و مادۀ ‪ Pectin‬به نباتات شباهت دارند‪.‬‬
‫‪ ‬ساختمان مایکروسکوپی سلول های تولیدمثلی شالق دار در بعضی از الجی ها‬
‫با اسپرم ها ی نباتات عالی شباهت دارند‪ ،‬این سلول ها غیر متناظر بوده‪،‬‬
‫شالق ها از کنارۀ سلول منشأ می گیرند‪.‬‬

‫‪ - Pectin -‬یک پولی سکراید ژالیتییی ملوو در بب ه در میوههای رسیده وجود داشت ‪،‬‬
‫ب صورت مادۀ زمیی در مرباها و جیویها استعما میشوند‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪101‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ‬تولید ‪ Phytochrome‬در یک یا دو جنس الجی های سبز‪ ،‬نشان می دهد‬


‫که روابط نزدیکی بین این دو گروه وجود دارد‪.‬‬
‫‪ ‬در جریان چرخۀ سلولی‪ ،‬هر دو گروه از بین رفتن غشای هسته یی را در‬
‫جریان مایتوز به نمایش می گذارند‪.‬‬
‫‪ ‬در جریان تقسیم شدن سایتوپالزم‪ ،‬اسپندل در هر دو گروه پابرجا باقی‬
‫می ماند‪.‬‬
‫به دالیل فوق‪ ،‬تصور می شود که الجی های سبز یگانه گروه از پروتستاها هستند‬
‫که نباتات از آن ها منشأ گرفته اند‪ .‬در بین الجی های سبز‪ ،‬آردرهای ‪ Charales‬و‬
‫‪ Coleocheatales‬روابط نزدیک تری به نباتات دارند‪.‬‬
‫بریوفایت ها و نباتات حاوی انساج انتقالی در اوصاف و خصوصیات زیر از‬
‫الجی های سبز تفاوت دارند‪:‬‬
‫موجودیت گامت انجیاهای مذکر ( ‪ )Antheridium; Pl. Antheridia‬و‬ ‫‪‬‬
‫مؤنث (‪ )Archegonium; Pl. Archegonia‬با یک پوشش حفاظتی‪.‬‬
‫محافظت زایگوت و جَنِین چند سلولی در حال انکشاف سپوروفایت‪ ،‬در داخل‬ ‫‪‬‬
‫آرکی گونیم گامتوفایت‪.‬‬
‫موجودیت سپوروفایت دیپالید چند سلولی‪ ،‬باعث افزایش در تعداد مایوسس‬ ‫‪‬‬
‫و افزایش در تعداد سپورها می شود‪.‬‬
‫سپورانجیم های چند سلولی ‪ ،‬حاوی یک پوشش خنثی در بیرون و یک نسج‬ ‫‪‬‬
‫تولیدکنندۀ سپور (‪ )Sporogenous‬در داخل است‪.‬‬
‫سپورها‪ ،‬حاوی جدار سخت از مادۀ ‪ Sporopollenin‬بوده‪ ،‬در برابر‬ ‫‪‬‬
‫فاسدشدن و خشک شدن مقاوم هستند‪.‬‬

‫‪ -‬هر یک از پگمیتهای پرویتئییی سبز‪ -‬ببی ه یتوسط اشعۀ سرخ و مادون سرخ فعا شده در‬
‫پروس های گودهی و انکشاف نبایتات نقش بازی مینمایید‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪100‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫بریوفایت ها ی زنده فاقد انساج انتقالی؛ مانند‪ Xylem :‬و ‪ Phloem‬برای منتقل‬
‫نمودن آب و مواد غذایی می باشند ؛ این انساج در نباتات عالی وجود دارند‪ .‬اگرچه‪،‬‬
‫بعضی از بریوفایت ها دارای انساج هدایت کنندۀ ویژه هستند؛ اما این انساج همانند‬
‫انساج انتقالی نباتات عالی از ‪ Lignin ‬که سازندۀ چوب هست‪ ،‬تشکیل نشده است‪.‬‬
‫همچنان تفاوت ها یی در چرخۀ زنده گی بریوفایت ها و نباتات دارای انساج انتقالی‬
‫موجود است‪ .‬هرکدام از آن ها تناوب نسل های ‪ Heteromorphic‬گامت وفایتی و‬
‫سپوروفایتی را نشان می دهند‪.‬‬
‫در بریوفایت ها‪ ،‬گامت وفایت چیره بوده‪ ،‬آزادانه زنده گی می نماید؛ درحالی که‬
‫سپوروفایت آن کوچک است و به طور همیشه گی به گامت وفایت پدری متکی بوده‪ ،‬از‬
‫آن تغذیه می نماید‪ .‬برعکس‪ ،‬سپوروفایت نباتات عالی چیره بوده‪ ،‬به صورت آزادانه‬
‫زنده گی می نمایند‪ .‬عالوه بر آن‪ ،‬سپوروفایت بریوفایت غیر منشعب بوده‪ ،‬حاوی تنها‬
‫یک سپــ ورانجیم است؛ درحالی که سپورو فایت نباتات عالی منشعب بوده‪ ،‬حاوی تعداد‬
‫زیاد سپورانجیم می باشند‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬سپوروفایت نباتات عالی در مقایسه به‬
‫سپوروفایت بریوفایت تعداد بیشتر سپور تولید می نماید‪.‬‬

‫‪ -‬مادۀ عضوی اکسیژندار است که همراه با سلولوز در ترکیب چوب در نباتات نقش بازی‬
‫میکند‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪101‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 5 -55‬کالدیوگرامی که بعضی از اوصاف مشترک بین الجی سبز و نباتات عالی را نشان‬
‫می دهد‪.‬‬

‫امروزه‪ ،‬حقایق به دست آمده از تجزیه وتحلیل ردیف های نوکلیوتایدها و کشف‬
‫فوسیل ها در همکاری با مطالعات اوصاف مورفولوژیک قدیمی و اطالعات جدید از‬
‫ساختمان های مافوق مالِکیولی نشان می دهند که بریوفایت ها به شمول گروه های‬
‫نباتات امروزی‪ ،‬در داخل یک جد نباتی ‪ Monophyletic‬از همدیگر جداشده اند‬
‫(شکل ‪.)5-55‬‬

‫ساختمان بریوفایتها‬
‫بعضی از بریوفایت ها؛ برای مثال‪ Hormworts :‬و ‪ Liverworts‬بر اساس‬
‫شکل گامتوفایت شان که به طور عموم پهن بوده‪ ،‬به صورت مساوی منشعب‬
‫(‪ )Dichotomously‬می باشند‪ ،‬به حیث نباتات تال دار شناخته می شوند‪ .‬تال ها‪،‬‬
‫ساختمان های تمایز نیافته (‪ )Undifferentiated‬هستند‪ ،‬یعنی ساختمان های هستند‬
‫که به ریشه‪ ،‬ساقه و برگ تکامل نیافته اند‪ .‬یک چنین تال ها ی‪ ،‬معموالً نسبتاً نازک‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪101‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫بوده‪ ،‬به سهولت آب و کاربن دای اکساید را اخذ نموده می توانند‪ .‬بعضی از‬
‫گامتوفایت های بریوفایت ها در سطح فوقانی خود دارای قابلیت توافقی هستند که در‬
‫اثر آن قادر به جذب مقدار بیشتر کاربن دای اکساید و در عین زمان کاهش از دست‬
‫دادن آب می باشند؛ برای مثال‪ :‬منافذ سطحی یک نوع لیورورتس به نام‬
‫‪ Marchantia‬از این قابلیت برخوردار است (شکل ‪.)1-55‬‬
‫ادعا می شود که گامت وفایت بعضی از لیورورتس ها ی برگ مانند و خزه ها به‬
‫برگ ها و ساق ه های حقیقی تمایزیافته اند؛ اما بایست توضیح گردد که این ساختمان ها‬
‫برگ ها و ساقه های حقیقی نمی باشند؛ زیرا ازیک طرف از نسل گامتوفایت منشأ‬
‫گرفته اند و از سوی دیگر فاقد انساج زایلم و فلویم می باشند‪ .‬بااین حال ‪ ،‬تال بعضی از‬
‫لیورورتس ها و خزه ها حاوی قطاری از سلول ها در مرکز رشته می باشند که وظیف ۀ‬
‫انتقالی را به دوش دارند‪ .‬شاید‪ ،‬یک چنین ساختمان هایی شبیه اجداد تکاملی فلویم و‬
‫زایلم درگذشته های دور بوده باشند‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬در این کتاب این ساختمان های‬
‫برگ مانند و ساقه مانند به نام های برگ و ساقه یاد خواهند گردید‪.‬‬
‫ساختمانی شبیه ‪ Cuticle‬که بر سطح برگ ها و ساقۀ نبا تات عالی یافت‬
‫می شود‪ ،‬بر سطح بعضی از بریوفایت ها نیز دیده می شود‪ .‬منافذی که بر سطح بعضی‬
‫از گامتوفایت های بریوفایت ها ؛ نظیر‪ Marchantia :‬دیـده می شوند؛ تقریباً شبیه‬
‫آن هایی است که بر سطح سپوروفایت نباتات عالی یافت می شوند‪.‬‬
‫به طور عموم‪ ،‬گامت وفایت بریوفایت های رشته وی و برگ مانند‪ ،‬توسط‬
‫ساختمان های ریشه مانند ‪ Rhizoid‬بر زیر الیۀ خاک متصل می باشند‪ .‬رایزوئیدهای‬
‫خزه ها چند سلولی بوده‪ ،‬حاوی قطاری از سلول ها می باشند؛ درحالی که رایزوئیدهای‬
‫لیورورتس و هارن ورتس یک سلولی هستند‪ .‬به طور عموم‪ ،‬رایزوئیدهای بریوفایت ها‬
‫برای تثبیت نبات اجرای وظیفه می نماید و جذب آب و مواد معدنی مستقیماً توسط‬
‫گامتوفایت صــورت می گیرد‪.‬‬
‫خزه ها دارای موها و ساختمان هایی کمکی می باشند که به انتقال آب خارجی و‬
‫جذب آن توسط برگ و ریشه کمک می نمایند‪ .‬عالوه بر آن‪ ،‬بریوفایت ها به فنگس ها‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪102‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫و سیانوفایت ها یی که زنده گی اشتراکی دارند پناه داده؛ از این طریق به ذخایر آب و‬


‫مواد معدنی دسترسی پیدا می کند‪.‬‬
‫سلول های انساج بریوفایت ها ‪ ،‬همانند سلول های نباتات عالی توسط‬
‫‪ Plasmodsmota‬به همدیگر رابطه برقرار می نمایند‪ .‬بعضی از سلول های‬
‫‪ Charophytes‬نیز حاوی پالسمودسموتا می باشند؛ اما اندازۀ مشابهت آن ها به‬
‫سلول های بریوفایت تحت مطالعه قرار دارد‪.‬‬
‫سلول های اغلب بریوفایت ها‪ ،‬همانند نباتات عالی حاوی پالستیدهای بشقاب‬
‫شکل هستند‪ .‬برعکس‪ ،‬تمام سلول های هارن ورتس و سلول های تکثری بسیاری از‬
‫بریوفایت ها حاوی یک عدد پالستید هستند‪ .‬فکر می شود این خصوصیت از الجی های‬
‫سبز اجدادی به ارث برده شده باشد‪.‬‬
‫در جریان انقسام سلولی‪ ،‬سلول های بریوفایت ها و نباتات عالی دسته های پیش‬
‫از پروفاز ( ‪ )Preprophase bands‬حاوی مایکروتیوبیول ها را به وجود می آورند که‬
‫موقعیت دیوار سلولی را تثبیت می نمایند‪ .‬این چنین دسته ها ی در ‪Charophytes‬‬
‫وجود ندارند‪.‬‬

‫تولیدمثل در بریوفایتها‬
‫بسیاری از بریوفایت ها توسط قطعه قطعه شدن تکثیر می یاب ـــــــــــند‬
‫(‪ .)Vegetative propagation‬شکل دیگر تکثر غیر زوجی که در لیورورتس و‬
‫خزه ها دیده می شود عبارت از تولید ‪ Gemmae‬است‪ .‬جیمی جسم چند سلولی است‬
‫که در داخل ساختمانی به نام ‪ Gemma cups‬رشد می نماید‪ .‬با پخته شـدن‬
‫‪ Gemma cups‬و در اثر تماس با آب ‪ Gemmae‬آزاد می شود‪ .‬جیمی آزادشده به‬
‫گامت وفایت رشد می کند‪ .‬برعکس‪ ،‬بعضی از ‪ Charophytes‬که برای اجرای تکثر غیر‬
‫زوجی به تولید ‪ Zoospores‬شالق دار می پردازند ‪ ،‬اسپرم یگانه سلول دارای شالق‬
‫است که در بریوفایت ها تولید می شود‪ .‬این طور فکر می شود که از دست دادن قابلیت‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪104‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تولید ‪ Zoospores‬که در محیط خشکی نسبت به محیط آبی کمتر مفید است‪ ،‬به‬
‫ناپدید شدن سنتریول در سلول های بریوفایت و نباتات عالی رابطه داشته باشد‪.‬‬
‫مایتوز در بعضی از‬
‫لیورورتس ها و هارن ورتس ها‬
‫منظرۀ میانی بین مایتوز‬
‫‪ Charophytes‬و نباتات عالی را‬
‫به نمایش می گذارد و بیان کنندۀ‬
‫ناپدید شدن سنتریول در مایتوز‬
‫نباتات عالی است‪.‬‬
‫تکثر زوجی در بریوفایت ها‬
‫شامل تولید شدن ‪Antheridium‬‬
‫و ‪ Archegonium‬بر گامت وفایت شکل ‪ 9 -55‬گامتانجیای یک لیورورتس ( مارکانشیا)‪.‬‬
‫نر و یا ماده می شود‪ .‬فکر می شود ‪ ،‬در بعضی انواع ‪ Sex‬توسط توزیع کروموزوم های‬
‫معینی در جریان مایوسس تعیین می شود‪ .‬درواقع‪ ،‬کروموزوم ها ی جنسی نباتات برای‬
‫اولین بار در بریوفایت ها کشف شده است‪.‬‬
‫انتریدیوم کره وی و یا طویل‪ ،‬ساختمان ساقه مانند است که توسط یک الیۀ‬
‫عقیم به ضخامت یک سلول‪ ،‬پوشانیده شده‪ ،‬تعداد بی شمار سلول های تولیدکنندۀ‬
‫اسپرم ( ‪ )Spermatogenous cells‬را در برگرفته است‪ .‬هر یک از این سلول ها‪،‬‬
‫اسپرم های حاوی دو شالق را به وجود می آورند؛ تا با شنا کردن در محیط آبکی به‬
‫تخمۀ موجود در داخل آرکی گونیم برسد‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬آب برای القاح بریوفایت ها‬
‫از ضروریات است (شکل ‪.)9-55‬‬
‫آرکی گوینم بریوفایت ها دارای شکل پیاله مانند با گردن طویل و قاعدۀ ورم کرده‬
‫به نام ‪ Venter‬است که صرف یک تخمه را در برگرفته است (شکل ‪.)9-55‬‬
‫سلول های الیۀ خارجی گردن و ‪ Venter‬عقیم اند‪ .‬سلول های مرکزی گردن با پخته‬
‫شدن تخمه تجزیه شده‪ ،‬کانال پر از مایع را به وجود می آورد که از طریق آن اسپرم‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪101‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫به سوی تخمه شنا می نماید‪ .‬در این موقع مواد کیمیاوی ترشح می شوند که اسپرم را‬
‫جذب می نمایند‪.‬‬

‫انکشاف‪.‬‬ ‫شکل ‪ 9 -55‬چندین آرکی گونیا در چندین مرحلۀ‬

‫بعد از القاح‪ ،‬زایگوت در داخل آرکی گونیم باقی مانده از گلوکوز‪ ،‬امینواسیدها و‬
‫دیگر مواد مغذی که توسط گامت وفایت والد تهیه می شود‪ ،‬تغذیه می نماید‪ .‬این شکل‬
‫تغذیه به نام ‪ Matrotrophy‬یاد می گردد؛ بنابراین‪ ،‬زایگوت به سرعت متحمل مایتوز‬
‫شده جَنِین چند سلولی را به وجود می آورد که سرانجام به سپوروفایت بالغ انکشاف‬
‫می نماید (شکل ‪.)8-55‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪104‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫هیچ گونه رابطۀ پالسمودسموتایی‬


‫بین دو نسل وجود ندارد‪ .‬انتقال مواد‬
‫مغذی به طریقۀ ‪ Apoplastic‬صورت‬
‫می گیرد ؛ در این طریقه مواد مغذی در‬
‫طول دیوار سلولی منتقل می گردد‪ .‬این‬
‫انتقال‪ ،‬توسط پالسنتایی (‪)Placenta‬‬
‫که در فاصلۀ بین سپوروفایت و‬
‫گامت وفایت مادری قرار دارد تسهیل‬
‫می شود‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬این پالسنتا شکل ‪ 8 -55‬جَنِین در اولین مراحل انکشاف‪.‬‬
‫انالوگ پالسنتای پستانداران محسوب می شود‪ .‬پالسنتای امبریوفایت ها از سلول های‬
‫انتقال دهنده (‪ )Transfer cells‬ساخته شده است‪ .‬پالسنتای مشابه در فاصلۀ بین‬
‫سپوروفایت و گامت وفایت نباتات عالی؛ نظیر‪ Soya bean :‬و ‪ Arabidopsis‬و در‬
‫محل اتصال نسل ها ی هپالید و دیپالید ‪ Coleochaete‬قرار دارد‪ .‬موجودیت‬
‫پالسنتا در ‪ Coleochaete‬مبین این حقیقت است که ‪ Matrotrophy‬هنوز هم در‬
‫‪ Charophytes‬که به حیث جد نباتات‬
‫عالی تلقی می شوند‪ ،‬جریان دارد‪.‬‬
‫هنگامی که جَنِین بریوفایت‬
‫انکشاف نمود‪ ،‬ناحیۀ شکمی آن‬
‫(‪ )Venter‬متحمل انقسام سلولی شده‪،‬‬
‫باعث رشد سپوروفایت جوان می شود‪.‬‬
‫‪ Venter‬انکشاف یافته و بزرگ شد ۀ‬
‫آرکی گونیم‪ Calyptra ،‬نامیده‬
‫می شود‪ .‬یک بریوفایت بالغ‪ ،‬یک پا‬
‫( ‪ )Foot‬که در داخل آرکی گونیم شکل ‪ 1 -55‬مرحلۀ بلوغ سپوروفایت مارکانشیا‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪106‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫مدفون است‪ ،‬یک ساقه ( ‪ )seta‬و یک کپسول ( ‪ )Sporangium‬دارد‪ .‬سلول های‬


‫انتقالی در محل اتصال پا و آرکی گونیم تشکیل پالسنتا را می دهند (شکل ‪.)1-55‬‬

‫اصطالح ‪ Embryophytes‬یک نام مترادف مناسب برای نباتات‬


‫موجودیت جَنِین متکی به تغذیه از مادر در تمام گروه های نباتی‪ ،‬از بریوفایت تا‬
‫نباتات عالی‪ ،‬اساس استعمال اصطالح ‪ Embryophyte‬برای تمام این نباتات است‪.‬‬
‫ارزشمندی تغذیه از مادر و پالسنتا در آن است که این نباتات از محصوالت‬
‫سپوروفایت دیپالید چند سلولی استفاده می کنند‪ .‬هریک از این سلول ها ازنظر وراثتی‬
‫معادل یک زایگوت می باشند‪ .‬این سلول ها در اثر انقسام مایوسس ی که در سپورانجیم‬
‫واقع می شود ؛ تعداد زیاد سپورهای هپالید و متنوع را تولید کرده می توانند‪ .‬شاید‪ ،‬این‬
‫حالت ارزشمندی قابل توجه ی به نباتاتی فراهم نموده باشد که در این اواخر درروی‬
‫زمین زنده گی اختیار نموده اند‪ .‬تولید تعداد بیشتر سپورها در هر القاح؛ اثر‬
‫خشک سالی های شدید بر نسل نبات را خنثی می نماید‪ .‬فکر می شود نسل سپوروفایت‬
‫نباتات از زایگوتی منشأ گرفته باشد که در ‪ Charophytes‬دیده می شوند‪ .‬در این‬
‫زایگوت ها‪ ،‬مایوسس زمانی واقع می شود که زایگوت چندین تقسیم مایتوزی را پشت‬
‫سر گذاشته باشد‪ .‬تعداد بیشتر تقسیمات مایتوز که در فاصلۀ بین مایوسس و القاح واقع‬
‫می شود ‪ ،‬باعث بزرگ شدن سپوروفایت و باال رفتن تعداد سپورها می گردد‪ .‬در جریان‬
‫تاریخ تکاملی نباتات؛ تمایل بزرگ شدن نسل سپوروفایت در مقایسه به نسل‬
‫گامت وفایت دیده می شود‪.‬‬
‫اپی درمس سپوروفایت هارن ورتس و خزه ها حاوی ‪ Stomata‬است که توسط‬
‫دو سلول محافظت می شوند‪ .‬این ‪ Stomata‬ازنظر ساختمان و وظیفه شبیه ‪Stomata‬‬
‫نباتات عالی است‪ .‬یکی از وظایف آن جذب ‪ CO2‬و وظیفۀ دیگر آن تأمین جریان آب‬
‫و مواد مغذی بین نسل سپوروفایت و نسل گامتوفایت است‪ .‬سپوروفایت لیورورتس ها‬
‫فاقد ‪ Stomata‬می باشند‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪109‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اپی درمس دیوار سلولی لیورورتس و خزه ها حاوی مادۀ کیمیاوی فینولی که در‬
‫برابر فاسدشدن مقاوم است‪ ،‬می باشند‪ .‬این ماده سپورهای در حال انکشاف را حفاظت‬
‫می نمایند؛ درحالی که دیوار سلولی سپوروفای ت هارن ورتس توسط لفافۀ کیوتیکلی‬
‫پوشانیده شده اند‪.‬‬

‫ساختمان سپورها‬
‫سپورهای بریوفایت ها؛ نظیر‪ :‬سپورهای دیگر نباتات توسط یک پولی میر‬
‫بیولوژیکی به نام ‪ Sporopollenin‬که در برابر فساد و مواد کیمیاوی مقاوم است‪،‬‬
‫پوشانیده شده اند‪ .‬این غالف پولی میری زمینۀ زنده ماندن سپور را در هنگام انتشار از‬
‫یک محل به محل دیگر فراهم می نماید‪ .‬سپورهای ‪ Charophytes‬که به طور عموم‬
‫در آب منتــشر می شوند‪ ،‬توسط غالف ‪ Sporopollenin‬پوشانیده نشده اند؛ درحالی که‬
‫زایگوت آن ها توسط غالف پوشانیده شده‪ ،‬قابلیت مقاومت در برابر فشارها و حمالت‬
‫میکروبی را داشته برای مدت طوالنــــی زنده می مانند‪.‬‬
‫سپورهای بریوفایت ها جوانه زده مرحلۀ جوانی را به وجود می آورند‪ ،‬این مرحــله‬
‫در خزه ها ‪ ( Protonema; Pl. Protonemata‬متشکل از ‪ Protos‬به معنی اول و‬
‫‪ Nema‬به معنی تار) نامیده می شوند‪ .‬از ‪ ،Protonemata‬گامتوفایت و گامتانجیا‬
‫انکشاف می نماید‪ Protonemata .‬از مشخصه های اصلی خزه بوده‪ ،‬در لیورورتس ها‬
‫نــیز یافت می شوند درحالی که در هارن ورتس ها یافت نمی شوند‪.‬‬
‫‪‬‬
‫تصنیف بریوفایتها‬
‫‪Division 1. Liverworts or Hepatophyta‬‬
‫‪Division 2. Hornworts or Anthocerophyta‬‬
‫)‪Division 3. Mosses (Bryophyta‬‬
‫عالوه بر آن ‪ ،‬بریوفایت تعجب برانگیز دیگری به نام ‪ Takakia‬نیز وجود دارد‪.‬‬

‫‪ -‬بر اساس طرح ‪ Bold, Stotlar‬و ‪ )0944( Crandall- Stotlar‬و‪.)0961( Crandall- Stotlar‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫درگذشته ها‪ Takakia ،‬به حیث لیورورتس طبقه بندی می شد ؛ اما امروزه به حیث‬
‫یک خزۀ منشعب شده تلقی می گردد‪ .‬چگونه گی انشعاب تکاملی این چهار فایلم‬
‫بحث برانگیز است‪ .‬در مورد اینکه کدام گروه بیشتر به بریوفایت یا به نباتات عالی‬
‫قرابت دارد‪ ،‬توافق نظر موجود نیست‪ .‬شواهد به دست آمده از مطالعات مالِکیولی و‬
‫مطالعات فوسیلی نشان می دهند که خزه ها نسبت به لیورورتس ها به نباتات عالی‬
‫نزدیک تر هستند‪.‬‬
‫‪Division Hepatophyta or Liverworts‬‬
‫‪ Hepatics‬شامل تقریباً ‪ 1000‬نوع نبات کوچک و غیر مشخص می شود که در‬
‫یگانه صنف آن ‪ Hepatopsida‬قرار دارند‪ .‬باوجودآن‪ ،‬این ها در شرایط مطلوب؛ نظیر‪:‬‬
‫رطوبت‪ ،‬خاک های پوشیده‪ ،‬تنه و شاخۀ درختان کتله های بزرگی را تشکیل می نمایند‪.‬‬
‫تعداد قلیلی از آن ها در آب نیز زنده گی می نمایند‪ .‬نام لیورورتس از قرن نوزدهم به‬
‫این سو معمول شده است؛ زیرا مردم فکر می نمود ند که شاید این نباتات به دلیل‬
‫شباهت شکل شان به کبد‪ ،‬برای معالجۀ امراض کبد مفید باشند‪ .‬بر اساس عقاید‬
‫قرون وسطایی ظاهر یک جسم نمایانگر خواص آن جسم است‪.‬‬
‫گامت وفایت اغلب لیورورتس ها مستقیماً از سپورها رشد می یابند؛ اما بعضی از‬
‫نسل ها در گام نخست تشکیل ساختمان پروتونیما مانند را می دهند‪ .‬از این ساختمان‬
‫گامت وفایت انکشاف می یابد‪ .‬انکشاف گامت وفایت از مرستیم رأسی ادامه می یابد‪ .‬سه‬
‫شکل اساسی لیورورتس ها وجود دارند که بر اساس ساختمان‪ ،‬تفکیک شده تشکیل دو‬
‫‪ Clades‬را می دهند‪:‬‬
‫‪ Thalloid Liverworts ‬مغلق با انساج داخلی تمایزیافته‪.‬‬
‫‪ ‬لیورورتس ها ی برگ مانند و لیورورتس های ساقه یی ساده که مرکب از‬
‫نواری از انساج نسبتاً تمایز نیافته می باشند‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪110‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫لیورورتسهای تالوئید مغلق (‪)Complex Thalloid Liverworts‬‬


‫لیورورتس ها ی تالی در مناطق مرطوب‪ ،‬سایه های متراکم و دیگر شرایط‬
‫مطلوب؛ نظیر‪ :‬گلدان ها در گلخانه های سرد یافت می شوند‪ .‬تال که در قسمت میانی‬
‫خود حدود ‪ 90‬سلول و در بخش های نازک تر ‪ 50‬سلول ضخامت دارد؛ به صورت دقیق‬
‫به دو بخش نازک فوقانی ( ‪ )Dorsal‬مملو از کلوروفیل و بخش تحتانی ( ‪)Ventral‬‬
‫ضخیم بی رنگ ‪ ،‬تفکیک یافته است (شکل ‪.)a. 1-55‬‬
‫سطح تحتانی‪ ،‬حاوی رایزوئیدها و فلس ها ( ‪ )Scales‬است‪ .‬سطح فوقانی به طور‬
‫عموم به مناطق برآمده یی تقسیـم می شود که هرکدام دارای یک منفذ بزرگ است که‬
‫به یک مخزن هوا در زیر خود وصل است (شکل ‪.)b.1-55‬‬

‫شکل ‪ 1 -55‬منافذ سطح فوقانی مارکانشیا‪ )a .‬مقطع عرضی گامتوفایت مارکانشیا‪.‬‬


‫‪ )b‬الکترون مایکروگراف یک سوراخ سطحی گامتوفایت مارکانشیا‪.‬‬

‫‪ Riccia‬و ‪Ricdocarpus‬‬
‫ساختمان سپوروفایت ‪ Riccia‬و ‪ Ricdocarpus‬از ساده ترین ساختمان ها در بین‬
‫لیورورتس ها است‪.‬‬
‫‪ Ricdocarpus‬که در آب وخاک های مرطوب می روید دوجنسی ( ‪)Bisexual‬‬
‫است؛ یعنی اعضای جنسی مذکر و مؤنث در یک نبات انکشاف می نماید‪ .‬بعضی انواع‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ Riccia‬آبزی بوده‪ ،‬بقیه زنده گی در خشکـــی را می پسندند‪ .‬شاید‪ ،‬گامت وفایت ‪Riccia‬‬
‫یک جنسی و یا دوجنسی باشد‪ .‬سپوروفایت هر دو‪ Riccia ،‬و ‪ ،Ricdocarpus‬عمیقاً‬
‫در داخل گامت وفایتی که طور مساوی تقسیم شده اسـت ( ‪،)Dichotomously branched‬‬
‫مدفون بوده‪ ،‬مرکب از بیشتر از یک سپورانجیم است‪ .‬در این سپوروفایت ها کدام‬
‫مِکانیزم ویژه یی برای انتشار سپورها وجود ندارد‪ .‬هنگامی که آن بخش از گامتوفایت‬
‫که حاوی سپوروفایت بالغ است بمیرد و فاسد شود؛ سپورها آزاد می گردند (شکل ‪-55‬‬
‫‪.)1‬‬

‫شکل ‪ 1 -55‬یک لیورورتس ساده ‪ )a .Riccia‬سیستم انشعاب گامتوفایت ‪.Riccia‬‬


‫‪ )b‬سپوروفایت که در داخل گامت وفایت مدفون است‪.‬‬

‫‪Marchantia‬‬
‫یکی از لیورورتس های آشنا ‪ Marchantia polymorpha‬است که به طور‬
‫گسترده منتشر بوده‪ ،‬بر خاک ها و سنگ های مرطوب می رویند‪ .‬عده یی از آن ها‬
‫خشک سالی ها را تحمل کرده‪ ،‬در موقع م ساعد شدن شرایط دوباره فعـال می شوند‪.‬‬
‫تال هیپاتیک ها به رنگ سبز و دارای انشعابات دوتایی است که هر انشعاب آن به نوب ۀ‬
‫خود دارای انشعابا ت ثانوی است‪ .‬در مقطع تال مارکانش یا‪ ،‬نسج و آغاز تغییرات نسجی‬
‫سلول ها را می توان مشاهده کرد (شکل ‪.)3-55‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Marchantia‬‬ ‫شکل ‪3 -55‬‬


‫این نباتات به وسیلۀ قطعه قطعه شدن تال‪ ،‬سپورها‪ ،‬تشکیل جوانه هایی به نام‬
‫‪ Gemmae‬و طریقه جنسی ‪ ،‬تولیدمثل می نماید‪ .‬در مارکانشیا‪Gemmae ،‬‬
‫جوانه هایی اند که در ساختمان های پیاله شکلی به نام ‪ Gemma cups‬که بر سطح‬
‫فوقانی گامت وفایت تشکیل می شود‪ ،‬تولید می گردد‪ Gemmae .‬توسط ریزش باران‬
‫پراکنده می شوند (شکل ‪.)3-55‬‬

‫شکل ‪ )a .gemma cups 3 -55‬گامت وفایت مارکانشیا با ‪.gemma cups‬‬


‫‪ )b‬مقطع طولی ‪. gemma cups‬‬

‫سیستم جنسی‪ ،‬شامل انتریدیا و آرکی گونیا می شود که بر روی شاخه های مجزا‬
‫قرار دارد‪ .‬گامت وفایت آن در مقایسه به گامتوفایت ‪ Riccia‬و ‪ Ricdocarpus‬بزرگ تر‬
‫است‪ .‬برعکس دو جنس آخری؛ که در آن ها اعضای جنسی در طول فوقانی تال‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪112‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تقسیم شده بود‪ ،‬حاوی گامت انجیایی است که بر ساختمان ویژه یی به نام‬
‫‪ Gametophores‬می رویند‪.‬‬
‫گامتوفایت ‪ Marchantia‬یک جنسی بوده‪ ،‬جنس های نر و ماده توسط‬
‫‪ Gametophores‬شان قابل تشخیص هستند‪ .‬انتریدیا بر گامت وفورهای دیسک مانند‬
‫به نام ‪ Antheridiophores‬می رویند؛ درحالی که آرکی گونیاها بر گامت وفورهای چتری‬
‫مانند به نام ‪ Archegoniophores‬می رویند‪( .‬شکل ‪.)50-55‬‬

‫شکل ‪ 50 -55‬گامت انجیای مارکانشیا‪ )a .‬انتریدیا‪ )b .‬آرکی گونیا‪.‬‬

‫در ‪ ، Marchantia‬نسل سپوروفایت مرکب از یک پا ‪ ،‬یک ساختمان موی مانند‬


‫(‪ )Seta‬کوتاه و یک کپسول است (شکل ‪.)55-55‬‬

‫شکل ‪ 55 -55‬سپورهای بالغ و ‪ elaters‬کپسول مارکانشیا‪.‬‬


‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سپورانجیم بالغ ‪ ،‬بر عالو ۀ سپورها‪ ،‬حاوی سلول های طویلی به نام ‪Elaters‬‬
‫هستند که به صورت مارپیچی تنظیم شده‪ ،‬دارای دیوارهای ضخیم برای جذب آب‬
‫می باشند‪.‬‬
‫دیوارهای ‪ Elaters‬در مقابل تغییرات ناچیز رطوبت حساس هستند و پس ازاینکه‬
‫کپسول خ شک و باز می شود‪ Elaters ،‬پیچ وتاب خورده زمینۀ پراکنده شدن سپورها را‬
‫فراهم می نماید‪.‬‬
‫لیورورتس های تال دار شامل آردرهای ‪ Spherocarpales ،Metzgeriales‬و‬
‫‪ Marchantiales‬میشود‪.‬‬

‫هیپاتیکهای برگ مانند‬


‫لیورورتس ها ی برگ مانند گروه متنوعی هستند که ازجملۀ ‪ 1000‬نوع موجود در‬
‫فایلم هیپاتوفایتا‪ 8000 ،‬نوع آن را در برمی گیرد (شکل ‪.) 59-55‬‬
‫محل زنده گی لیورورتس ها ی برگ مانند محدود مناطق استوایی و تحت استوا‬
‫است که شدیداً مرطوب و بارانی است‪ .‬در این مناطق‪ ،‬لیورورتس ها ی برگ مانند بر‬
‫روی برگ ها و پوست درختان و سطوح دیگر نباتات زنده گی می نمایند‪ .‬همچنان‬
‫لیورورتس ها ی برگ مانند در مناطق گرم نیز به خوبی توافق نشان می دهند‪ .‬این‬
‫نباتات به خوبی منشعب هستند‪.‬‬
‫برگ های لیورورتس ها؛ نظیر‪ :‬برگ های خزه ها متشکل از یک طبقۀ ساده‬
‫سلول های تمایز نیافته هستند‪ .‬یک طریقه برای تمییز لیورورتس ها ی برگ مانند از‬
‫خزه ها‪ ،‬ساختمان برگ های شان است‪ :‬برگ های خزه ها دارای اندازۀ مساوی بوده‪،‬‬
‫به صورت فنری به دور ساقه تنظیم شده اند؛ درحالی که بسیاری از لیورورتس ها دارای‬
‫دو قطار برگ با اندازه های مساوی و یک قطار برگ های کوچک تر در طول سطح‬
‫زیرین گامت وفایت هستند‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫بسیاری از برگ ها با ساقه تشکیل زاویه را می دهند؛ درحالی که تعداد دیگر‬


‫دارای برگ های پهن هستند‪ .‬افزون بر آن‪ ،‬برگ های خزه بعضاً حاوی قسمت ضخیم‬
‫شده هستند؛ درحالی که برگ های لیورورتس ها آن را ندارند‪.‬‬
‫به طور عموم‪ ،‬در لیورورتس ها ی برگ مانند‪ ،‬انتریدیا در طرف شاخۀ کوتاه با‬
‫برگ های تغییر شکل یافته به نام ‪ Androecium‬واقع می شود‪ .‬سپوروفایت انکشاف‬
‫یابنده و همچنان آرکی گونیم که از آن انکشاف می نماید ‪ ،‬توسط یک پوش تیوب دار‬
‫به نام ‪ Perianth‬احاطه شده است ( شکل ‪ .)c.59-55‬شامل آردر ‪ Calobriales‬و‬
‫‪ Jungerminales‬میشود‪.‬‬

‫شکل ‪ 59 -55‬لیورورتس های برگ مانند‪ )a .‬انتظام ویژۀ برگ ها‪ )b .‬انتهای ی ک شاخه‪)c .‬‬
‫نوع دیگ انتظام برگ در لیورورتس ها ی برگ مانند‪.‬‬

‫‪Horn worts: Division Anthocerophyta‬‬


‫هارن ورتس ها فایلم کوچکی را تشکیل می دهند و شامل تقریباً ‪ 500‬نوع‬
‫می گردند‪ .‬گامت وفایت هارن ورتس ها (شکل ‪ )a.58-55‬ظاهراً با گامتوفایت ها ی‬
‫ساقه یی شباهت دارند؛ اما مظاهر زیادی وجود دارند که نمایانگر روابط دور بین‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫آن ها هستند ؛ برای مثال‪ :‬سلول های اغلب انواع آن‪ ،‬همانند الجی سبز‬
‫‪ Coleochaete‬حاوی کلوروپالست منفرد بزرگ با یک ‪ Pyrenoid‬هستند‪.‬‬
‫بعضی انواع هارن ورتس سلول های دارند که همانند اغلب نباتات حاوی‬
‫کلوروپالست ها ی کوچک فاقد پایرینوئید هستند؛ اما حتی در همین هارن‬
‫ورتس ها نیز سلول های رأسی حاوی پالستید منفرد است که منعکس کنندۀ‬
‫حالت اجدادی آن هاست ‪.‬‬
‫غالباً‪ ،‬گامت وفایت هارن ورتس ها طوقی شکل بوده‪ ،‬شاخه های آن‬
‫قابل رؤیت نیستند‪ .‬این ها در حدود ‪ 5‬تا ‪ 9‬سانتی متر عرض دارند‪Anthoceros .‬‬
‫حـــاوی حفره های داخلی پهناور هستند که توسط سیانوباکتری های جنس‬
‫‪ Nostoc‬اشغال شده اند‪ .‬این باکتری ها نایتروژ ن را تثبیت کرده‪ ،‬در اختیار‬
‫سلول های میزبان قرار می دهند‪.‬‬
‫گامت وفایت بعضی از جنس های ‪ Anthoceros‬یک جنسی است؛ درحالی که‬
‫دیگران دوجنسی می باشند‪ .‬انتریدیا و آرکی گونیا بر سطح فوقانی گامتوفایت‬
‫فرورفته اند‪ .‬ممکن‪ ،‬تعداد زیاد سپوروفایت بر عین گامت وفایت انکشاف نماید ‪.‬‬
‫سپوروفایت ‪ Anthoceros‬که یک ساختمان ایستادۀ طویل است؛ متشکل‬
‫از پا و یک کپسول استوانه شکل طویل یا سپورانجیم است (شکل های ‪-55‬‬
‫‪.)59‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪116‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 59 -55‬انتوسیروز‪ )a .‬مقطع طولی بخش تحتانی یک سپوروفایت‪.‬‬


‫‪ )b‬مقطع طولی یک بخش یک سپورانجیم ‪.‬‬

‫یک وجه منحصربه فرد سپوروفایت هارن ورتس ها این است که در اوایل‬
‫انکشاف‪ ،‬یک ناحیۀ تقسیم شوندۀ فعال ( ‪ )Meristem‬بین پا و سپورانجیم‬
‫انکشاف می نماید‪ .‬این مرستیم قاعده وی تا زمانی فعال باقی می ماند که شرایط‬
‫برای رشد مساعد باشد‪ .‬درنتیجه‪ ،‬سپوروفایت به طویل شدن خود برای مدت‬
‫طوالنی ادامه می دهد‪ .‬سپوروفایت سبز بوده‪ ،‬متشکل از چندین طبقه سلول ها‬
‫‪ Photosynthetic‬است‪.‬‬
‫بر عالوه ‪ ،‬سپوروفایت توسط کیوتیکلی که حاوی استوماتا است پوشانیده‬
‫شده است (شکل ‪ .)c.58-55‬حضور استوماتا در سپوروفایت هارن ورتس و‬
‫خزه ها ‪ ،‬سند قویی مبنی بر وجود قرابت تکاملی بین این ها و نباتات عالی است ‪.‬‬
‫با بالغ شدن سپورها‪ ،‬سرانجام پاره شدن سپورانجیم از ناحیۀ رأسی‬
‫شروع شده به جانب قاعدۀ آن ادامه می یابد (شکل ‪ .)b. 58-55‬معموالً‪ ،‬در کنار‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪119‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سپورها ساختمان های عقیم دراز چند سلولی نیز وجود دارد که به ‪Elaters‬‬
‫لیورورتس ها شبیه هستند ‪.‬‬

‫شکل ‪ 58 -55‬یک هارن ورتس ‪ )a .‬گامتوفایت ‪ )b .‬آزاد شدن سپورها ‪ )c.‬یک استوماتا ‪.‬‬
‫‪ )d‬سپور در حال انکشاف ‪ )e .‬سپور بالغ چسب یده به تتراد‪.‬‬

‫‪Mosses: DivisionBryophyta‬‬
‫گروه های بزرگی از موجودات زنده دارای اعضایی اند که معموالً به نام‬
‫‪ Mosses‬یاد می شوند؛ برای مثال‪ Reindeer "mosses" :‬گلسنگ ها هستند‪،‬‬
‫"‪ Scale "mosses‬عبارت از لیورورتس ها اند؛ درحالی که "‪ Club "mosses‬و‬
‫‪ Moss‬اسپانیایی به گروه های م تنوع نباتات عالی تعلق دارند‪ Sea "moss" .‬و ‪Irish‬‬
‫"‪ "moss‬الجی هستند‪ .‬خزه ها ی حقیقی به فایلم ‪ Bryophyta‬تعلق دارند که متشکل‬
‫از صنف های زیر است‪:‬‬
‫‪ Sphagnidae ‬که متعلق به آردر ‪ Sphagnales‬بوده‪ ،‬شامل خزه های‬
‫تشکیل دهندۀ زغال سنگ نارس یا تورب ( ‪ )Peat mosses‬می شود‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ Andreaeidae or granite mosses‬که متعلق به آردر ‪Andreales‬‬ ‫‪‬‬


‫بوده‪ ،‬شامل خزه های تشکیل دهندۀ سنگ خارا ( ‪)Granite mosses‬‬
‫می شود‪.‬‬
‫‪ Bryidae ‬که متعلق به آردر ‪ Bryales‬بوده‪ ،‬شامل خزه های حقیقی‬
‫می شوند‪.‬‬
‫این گروه ها خیلی از همدیگر متمایز بوده‪ ،‬در وجوه مختلف از همدیگر تفاوت‬
‫دارن د‪ .‬اطالعات مال ِکیولی و دیگر دستا وردهای علمی هویدا می سازند که ‪Peat‬‬
‫‪ mosses‬و ‪ Granite mosses‬در ابتدا از مسیر اصلی تکامل خزه ها جداشده اند‪.‬‬
‫صنف ‪ Bryidae‬بخش اعظم انواع خزه را در برمی گیرد‪ .‬در حدود تقریباً ‪ 3100‬نوع‬
‫خزه وجود داشته؛ انواع جدید در حال شناسایی و ثبت هستند‪.‬‬
‫‪Class Sphagnidae‬‬
‫صنف ‪ Sphagnidae‬شامل صرف یک جنس زنده به نام ‪ Sphagnum‬میشود‪.‬‬
‫اوصاف متمایزکنندۀ سپوروفایت و گامتوفایت؛ نظیر‪ :‬مقایسۀ ‪DNA‬؛ بیان میدارند که جنس‬
‫‪ Sphagnum‬در ابتدا از مسیر تکامل خزهها جداشده است‪ .‬تقریباً ‪ 510‬نوع ‪Sphagnum‬‬
‫زنده وجود دارند‪ .‬این نباتات‪ ،‬در محیطهای مرطوب سراسر جهان؛ مخصوصاً نیمکرۀ شمالی‬
‫پراکندهاند‪.‬‬
‫تولیدمثل جنسی ‪ ،Sphagnum‬شامل ساختهشدن انتریدیا و آرکی گونیا در نوک‬
‫شاخههای ویژه که در رأس گامتوفایت خزه موقعیت دارند‪ ،‬میگردد‪ .‬القاح‪ ،‬در اواخر زمستان‬
‫صورت گرفته و چهار ماه بعدتر سپورهای بالغ‪ ،‬از سپورانجیم آزاد میگردند‪ .‬در میان خزهها‪،‬‬
‫سپوروفایت ‪ Sphagnum‬بسیار مشخص است (شکل ‪ .)a.51-55‬کپـــسولهای کرهوی‬
‫شکل سرخ متمایل به نصواری تیرهرنگ در نوک ساقههایی به نام پایه یا تار ( ‪)Seta‬‬
‫انکشاف مینمایند‪ .‬سپوروفایت حاوی ساقۀ کوتاه است‪.‬‬
‫پراکنده شدن سپورها در ‪ Sphagnum‬تماشایی است (شکل ‪ .)c.51-55‬در نوک‬
‫کپسول ساختمان سرپوش مانندی به نام ‪ Operculum‬وجود دارد که از بقیۀ کپسول توسط‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪110‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫فرورفتهگی دایرهوی جدا میشود‪ .‬هنگامیکه کپسول بالغ گردیده‪ ،‬خشک شد؛ انساج داخلی‬
‫درهمشکسته و فشار هوای داخل کپسول سرپوش را با صدای مخصـــوص دور میکند‪.‬‬
‫هوای ذخیرهشده در داخل کپسول همراه با سپورها به بیرون فرار مینمایند‪.‬‬
‫تکثر غیر زوجی بهوسیلۀ قطعهقطعه شدن معمول است‪ .‬شاخههای جوان و ساقۀ که از‬
‫گامتوفایت جداشدهاند‪ ،‬یا برگهای صدمهدیده قادر به ساختن گامتوفایت جدید هستند‪.‬‬

‫شکل ‪ 51-55‬یک ‪ )a .Sphagnum‬یک گامتوفایت با تعدادی سپوروفایت متصل به آن‪.‬‬


‫‪ )b‬ساختمان یک برگ‪ )c .‬پراکنده شدن سپورها‪.‬‬

‫خصوصیات متمایزکنندۀ ‪ Sphagnum‬از دیگر خزهها‬


‫‪ ‬موجودیت پروتونیمای غیرعادی‪.‬‬
‫‪ ‬مورفولوژی عجیبوغریب گامتوفایت‪.‬‬
‫‪ ‬مِکانیزم انفجاری سرپوش آن‪.‬‬
‫پروتونیمای ‪ Sphagnidae‬متشکل از صفوف پهناور از رشتههای منشعب چند سلولی‬
‫نیست‪ .‬در مقابل‪ ،‬هر پروتونیما مرکب از یک صفحۀ سلولی به ضخامت یک سلول است که‬
‫از طریق یک مرستیم حاشیهوی رشد مینماید‪ .‬بر اساس این خصوصیت‪ ،‬پروتونیمای‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ Sphagnum‬به تال دیسک شکل الجی سبز به نام ‪ Coleochaete‬مشابهت دارد‪.‬‬


‫گامتوفایت عمود ایستاده از یک ساختمان جوانه مانند که از یکی از سلولها حاشیهوی رشد‬
‫مینماید‪ ،‬منشأ میگیرد‪ .‬این ساختمان حاوی مرستیم رأسی است که در سه جهت رشد‬
‫کرده‪ ،‬تشکیل انساج برگ و ساقه را میدهد‪ .‬ساقۀ گامتوفایت حاوی خوشههایی از‬
‫شاخههاست که در نــوک شاخهها تراکم آنها بیشتر شده تشکیل سر گرز مانند را میدهد‪.‬‬
‫ساقه و شاخهها حاوی برگها هستند‪ .‬برگهای شاخهها دارای کلوروفیل بوده‪ ،‬اما‬
‫برگهای ساقه معموالً حاوی مقدار کم کلوروفیل و یا فاقد آن هستند‪ .‬برگها دارای‬
‫ضخامت یک طبقه سلولها بوده‪ ،‬در مقایسه به دیگر خزهها ساختمان ویژهیی دارند‪ .‬هر‬
‫برگ مرکب از سلولهای بزرگ مرده با دیوارهای دایرهوی ضخیم است که توسط‬
‫پگمنتهای نازک سبز و یا گاهی سرخ احاطهشده است‪ .‬دیوارهای سلولهای مردۀ برگ و‬
‫اکثریت سلولهای ساقه حاوی سوراخها بوده‪ ،‬بهزودی از آب پر میشوند‪ .‬درنتیجه ظرفیت‬
‫ذخیرۀ آب این خزه ‪ 90‬چند بیشتر از وزن خشک آنهاست‪ .‬سلولهای مرده و زندۀ این خزه‬
‫توسط مرکبات فینولی که در برابر فاسدشدن مقاوم هستند‪ ،‬اشباعشده‪ ،‬دارای خواص انتی‬
‫سپتیک است‪ .‬بر عالوه‪ ،‬این خزهها با تیزابیت محیط خود از طریق آزاد کردن آیونهای‬
‫همکاری مینمایند‪.‬‬
‫به دلیل قابلیت جذب سطحی و داشتن خواص انتی سپتیک‪ ،‬مردمان قدیم از‬
‫‪ Sphagnum‬به حیث تکههای قنداق استفاده میکردند‪ .‬امروزه‪ ،‬نیز از این خزهها در زراعت‬
‫استفادۀ وسیع صورت میگیرد‪ :‬به حیث مادۀ بستهبندی ریشههای نباتات‪ ،‬برای محیط زرع‬
‫نباتات و به حیث کود در خاک‪ .‬باغداران این خزه را برای بلند بردن ظرفیت نگهداری آب و‬
‫بلند بردن تیزابیت آن به خاک عالوه مینمایند‪ .‬تالش برای به دست آوردن ‪Sphagnum‬‬
‫از زمینهای دارای زغالسنگ نارس (‪ )Peat bogs‬و بهمنظور کسب منفعت اقتصادی‪،‬‬
‫اختالالت اکولوژیکی را در قبال دارد؛ زیرا این عملیه باعث تخریب شدید زمینهای مرطوب‬
‫میشود‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اهمیت جهانی ایکالوژی سفگنوم‬


‫تقریباً یک درصد زمینهای روی زمین را ‪ Peatlands‬تشکیل میدهد و‬
‫‪ Sphagnum‬یکی از نباتات بسیار فراوان روی زمین است‪ Sphagnum .‬در چرخۀ جهانی‬
‫کاربن دارای اهمیت ویژه است؛ زیرا ‪ Peat‬مقدار زیاد کاربن عضوی را ذخیره مینماید که‬
‫توسط موجودات زندۀ بزرگ به ‪ CO2‬تجزیهشده نمیتوانند‪.‬‬
‫‪ ،Peat‬از طریق تجمع و تحتفشار قرار گرفتن خزهها‪ ،‬نیها (‪،Sedges ،)Reeds‬‬
‫علفها و دیگر نباتات به وجود میآید‪ .‬در بعضی از کشورها‪ Peat ،‬خشک‪ ،‬به حیث مادۀ‬
‫سوخت در فابریکهها و خانهها مصرف میشود‪ .‬ایکالوژیستها ابراز نگرانی مینمایند که‬
‫استفادۀ بیرویه از پیت به حیث مادۀ سوخت باعث بلند رفتن سطح ‪ CO2‬در اتموسفیر و‬
‫درنتیجه سبب گرم شدن کرۀ زمین گردیده است‪.‬‬
‫‪Class Andreaeidae‬‬
‫جنس ‪ Andreaea‬مرکب از ‪ 500‬نوع خزه ها ی علفی که بر روی سنگ ها‬
‫می رویند و دارای رنگ سبز تیره و یا سرخ متمایل به نصواری هستند‪ .‬این خزه ها‬
‫همانند ‪ Sphagnum‬دارای خصوصیات منحصربه فرد خودشان هستند‪ .‬این خزه ها‪ ،‬در‬
‫مناطق کوهستانی و نواحی قطبی یافت می شوند و به نام سنگ های گرانیتی‬
‫(‪ )Granite rocks‬نامیده می شوند‪.‬‬
‫جنس دوم ‪ ، Andreaeobryum‬معموالً در مناطق شمال شرق کانادا و مناطق‬
‫هم جوار آن آالسکا بر سنگ های کلسیمی زنده گی می نمایند‪ .‬این جنس‪ ،‬با داشتن دو‬
‫یا بیشتر قطارهای سلول ها در پروتونیما (برعکس خزه ها که دارای یک قطار سلول ها‬
‫در پروتونیما است)‪ ،‬غیرمعمول است‪ .‬رایزوئیدها با داشتن دو قطار سلول ها غیرمعمول‬
‫هستند‪ .‬کپسول ها ی کوچک توسط چهار خط عمودی (‪ )Vertical lines‬سلول های‬
‫ضعیف در امتداد محل جدا شدن سلول ها‪ ،‬نشان دار می شوند‪ .‬کپسول در باال و زیر این‬
‫خط ها سالم باقی می ماند‪ .‬این خطوط در مقابل رطوبت هوا نهایت حساس بوده‪ ،‬در‬
‫موقع خشکی هوا کپسول از محل همین خطوط باز می شود و در هنگامی که هوا‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪112‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫مرطوب باشد کپسول بسته می شود‪ .‬مدارک تازه نشان می دهند که ‪ Takakia‬رابطۀ‬
‫نزدیک با ‪ Andreaea‬و ‪ Andreaeobryum‬دارد‪.‬‬
‫‪Class Bryidae‬‬
‫صنف ‪ Bryidae‬اکثریت خزههای حقیقی را شامل میشود‪ .‬در این گروه خزه ها‪ ،‬رشته های‬
‫شاخه شاخه شدۀ پروتونیماتا مرکب از قطار سادۀ سلول ها بوده‪ ،‬مشابه الجی ســبز‬
‫رشته وی می باشند‪ .‬این نباتات از الجی سبز بر اساس ساختمان دیوارهای سلولی‬
‫مایل شان تفکیک می شوند‪ .‬گامت وفایت برگ شکل از ساختمان جوانه مانند بر سطح‬
‫پرتونیماتا انکشاف می نمایند‪ .‬در بعضی از جنس های خزه ها پروتونیما پایدار بوده‪،‬‬
‫نقش اساسی در فوتوسنتیز بازی می کند؛ درحالی که ساقه های برگی گامتوفایت‬
‫کوچک هستند‪.‬‬
‫اندازۀ اغلب خزه ها از چند میلی متر تا چند سانتی متر تغییر می کند‪ .‬این ها‪،‬‬
‫زیستگاه های متفاوت دارند‪ .‬در مناطق جنگلی و نواحی نسبتاً مرطوب روی شاخ ها و‬
‫تنۀ درختان زنده و مُرده و گاهی در خاک های نسبتاً خشک زنده گی نموده می توانند‪.‬‬
‫خزه ها معموالً نباتات مقاوم اند به طوری که حرارت خیلی متفاوت و تغییرات رطوبت را‬
‫به خوبی تحمل می کنند؛ مثالً‪ :‬در هنگام خشکی‪ ،‬آب خود را از دست می دهند و با‬
‫ظاهر خشکیده زنده گی غیرفعال دارند و در رطوبت کافی تازه شده زنده گی فعال خود‬
‫را شروع می کنند‪.‬‬

‫هستالوژی خزهها‬
‫همۀ آن ها حاوی رایزوئیدهای چند سلولی بوده‪ ،‬برگ های شان به استثنای‬
‫رگبرگ میانی به طور عموم از یک طبقه سلول ها ساخته شده اند‪ .‬برگ های بعضی از‬
‫جنس ها فاقد رگبرگ میانی هستند‪.‬‬
‫در بسیاری از خزه ها‪ ،‬ساقۀ گامت وفایت و سپوروفایت دارای یک مجرای مرکزی‬
‫متشکل از نسج هدایت دهنده به نام ‪ Hadrom‬هستند (شکل ‪.)51-55‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪c‬‬
‫شکل ‪ 51 -55‬دسته های انتقالی در سیتای سپوروفایت خزۀ ‪.Dasonia superba‬‬
‫‪ )a‬ساختمان عمومی سیتا ‪ )b.‬مقطع عرضی هایدروئید ‪ )c.‬مقطع طولی مجراهای مرکزی‪.‬‬

‫سلول های انتقال دهندۀ آب ‪ Hydroids‬نامیده می شوند‪ .‬هایدروئیدها سلول های‬


‫دراز دارای انتهای مایل نازک هستند که در مقابل آب به شدت نفوذپذیر بوده؛ مسیر‬
‫انتقالی آب و مواد معدنی را تشکیل می دهند‪ .‬هایدروئیدهای خزه ها شبیه عناصر‬
‫انتقال دهندۀ آب ( ‪ )Tracheary elements‬در نباتات عالی می باشند؛ زیرا هر دو در‬
‫موقع بلوغ فاقد پروتوپالست اند‪ .‬برعکس ‪ ،Tracheary elements‬هایدروئیدها فاقد‬
‫دیوارهای ضخیم ساخته شده از لیگنین هستند‪.‬‬
‫در بعضی از جنس های خزه ها‪ ،‬سلول های انتقال دهندۀ غذا به نام ‪Leptoids‬‬
‫وجود دارد که مجرای هایدروئید را احاطه کرده اند (شکل ‪ .)51-55‬نسج انتقال دهندۀ‬
‫غذا به نام ‪ Leptom‬یاد می شود‪ .‬لیپتوئیدها سلول های درازی هستند که در چند‬
‫خصوصیت خود به سلول های انتقال دهندۀ غذا ( ‪ )Sieve elements‬نباتات بی دانه‬
‫شباهت دارند‪ .‬در موقع بلوغ‪ ،‬هر دو نوع سلول دارای انتهای مایل سوراخ دار و‬
‫پالستیدهای زنده هستند‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سلول های انتقال دهندۀ خزه ها ‪ ،‬هایدروئیدها و لیپتوئیدها‪ ،‬با سلول های‬
‫انتقال دهندۀ بعضی از نباتات فوسیل شده شباهت دارند‪.‬‬

‫تولیدمثل خزهها‬
‫خزهها بهموازات رشد طولی و تولید شاخههای جدید جای وسیعتری را اشغال‬
‫میکنند‪ .‬پس از چندی بخشهای که شاخههای جدید را به هم متصل میکند از بین رفته‬
‫و شاخهها از یکدیگر جدا میشوند‪ .‬بهاینترتیب تعداد پایهها زیاد میشود‪.‬‬
‫هایفی از رشد و نموی سپور نیز به وجود میآید که تشکیل پروتونیما را میدهند‪.‬‬
‫پروتونیما‪ ،‬مولد پایههای متعدد است با از میان رفتن پروتونیمای کهنه‪ ،‬ارتباط پایهها از‬
‫یکدیگر گسیخته شده‪ ،‬هرکدام خزۀ جدیدی را به وجود میآورد‪ .‬قطعهقطعه شدن‪ ،‬طریقۀ‬
‫دیگر تولیدمثل غیر زوجی خزههاست‪.‬‬
‫تولیدمثل جنسی خزه ها‪ ،‬شبیه تولیدمثل لورورتس ها و هارن ورتس ها بوده‪ ،‬هر‬
‫دو گامت انجیاهای نر و ماده را تولید می نمایند (شکل ‪ .) 51-55‬تولیدمثل جنسی شامل‪،‬‬
‫یک سپوروفایت غیر منشعب متکی به مادر و پروسۀ پراکنده سازی ویژۀ سپور‪ .‬ممکن‪،‬‬
‫گامت انجیا توسط گامت وفایت برگی بالغ یا بر نوک محور اصلی یا شاخه های فرعی تولید‬
‫شود‪ .‬در بعضی از جنس ها‪ ،‬گامتوفایت یک جنسی است؛ اما در جنس های دیگر‪،‬‬
‫انتریدیا و آرکی گونیا‪ ،‬هر دو بر یک نبات تولید می شود‪.‬‬
‫آرکی گونیم شبیه بوتل است‪ ،‬در شکم آرکی گونیم حجرۀ ‪ n‬کروموزومی گامت ماده‬
‫به وجود میآید‪ .‬معموالً انتریدیا به صورت خوشه ها در داخل ساختمان های برگ مانند‬
‫به نام ‪ Splash cups‬قرار دارد (شکل ‪ .)51-55‬شکل انتریدیا در گروههای مختلف‬
‫نباتات با یکدیگر تفاوت دارد‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 51 -55‬گامت انجیای یک خزۀ یک جنسی‪ )a .‬مقطع طولی سر یک آرکی گونیا‪ )b .‬مقطع طولی‬
‫سر یک انتریدیا‪.‬‬

‫گامتها‪ ،‬دو نوعاند‪ :‬گامت نر که نسبتاً کوچک و متحرک است و در داخل انتریدیایی‬
‫که جز از ناحیه قاعده‪ ،‬از یکالیه سلولی تشکیل یافته به وجود میآید‪ .‬هنگامیکه‬
‫گامتهای نر رسیدند‪ ،‬انتریدیا با حضور آب از قسمت سرخود بازشده‪ ،‬هزاران گامت نر را که‬
‫حاوی ‪ 1n‬کروموزوم بوده‪ ،‬دو شالق دارند‪ ،‬آزاد میسازند‪ .‬این گامتها با حرکات‬
‫شالقهای خود میتوانند در قطرات آب روی خزهها جابهجا شوند‪.‬‬
‫پس از آزاد شدن گامتهای نر‪ ،‬انتریدیا پژمرده شده از بین میرود‪ .‬گامت ماده که‬
‫نسبتاً بزرگ و بیحرکت است در شکم آرکی گونیا به وجود میآید‪ .‬در مجرای گردن آرکی‬
‫گونیا مادۀ چسبناک وجود دارد‪.‬‬
‫گامت های نر ‪ n‬کروموزومی در قطرات آب باران و شبنم شنا می کنند‪ .‬چون‬
‫تعداد آن ها بسیار زیاد است عده یی از آن ها به گردن آرکی گونیم می رسد و به طرف‬
‫مایع چسبناک مجرای گردن آرکی گونیا می روند و راه خود را به طرف گامت ماده‬
‫ادامه می دهند‪ .‬پس از القاح یکی از گامت های نر با گامت ماده؛ حجرۀ ‪2n‬‬
‫کروموزومی زایگوت به وجــود می آید که در نوک ساقه خزه‪ ،‬درون آرکی گونیم قرار‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪116‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫داشته از طریق تقسیم مایتوز شروع به نمو کرده‪ ،‬در نسج رأس ساقه فرو می رود و‬
‫ساختمان ‪ Seta‬را تولید می نماید‪ .‬در انتهای باالیی ‪ Seta‬کپسول به وجود می آید که‬
‫از تقسیم سلول های درون آن سپورها به روش مایوسس حاصل می شود‪ .‬سپورها ‪1n‬‬
‫کروموزوم دارند‪ .‬پس از مدتی‪ ،‬سپورها تولید پروتونیما نموده دوران زنده گی خزه تکرار‬
‫می شود‪.‬‬
‫بالغ شدن سپورانجیم ها کپسول ‪ 1‬تا ‪ 53‬ماه را در برمی گیرد‪ .‬سپورانجیم ها در‬
‫بلندترین قسمت قرار داشته به این ترتیب به پراکنده شدن سپورها کمک می کند‪.‬‬
‫بعضی از خزه ها سپورانجیم های به رنگ روشن تولید می نمایند که حشرات را به خود‬
‫جذب می نمایند (شکل ‪.)53 -55‬‬

‫شکل ‪ 53 -55‬دوران زنده گی خزه‪ )a .‬تناوب نسل در خزه ها‪.‬‬


‫‪ ) b‬گامتوفایت بخش قابل توجه نبات خزه است‪.‬‬

‫سیتاهای بسیاری از سپوروفایت های خزه حاوی مجرا ی مرکزی از هایدروئیدها‬


‫اند که در بعضی از جنس ها توسط لیپتوئیدها احاطه شده است‪ .‬در اپی درمس‬
‫سپوروفایت خزه ها استوماتا وجود دارد‪ .‬بعضی از استــ وماتاهای خزه ها توسط یک‬
‫حجرۀ منفرد محافظ حلقه مانند احاطه می شود‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪119‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫به طور عموم‪ ،‬سلول های سپوروفایت جوان و بالغ حاوی کلوروپالست بوده‪،‬‬
‫فوتوسنتیز را اجرا می کنند‪ .‬سپوروفایت یک خزه در جریان بالغ شدن ظرفیت اجرای‬
‫فوتوسنتیز خود را ازدست داده زرد‪ ،‬بعداً نارنجی و سرانجام نصواری می شوند‪.‬‬
‫‪ Calyptra‬از آرکی گونیم مشتق شده‪ ،‬به طور عادی در باالی کپسول قرار دارد‪ .‬قبل‬
‫از پراکنده شدن سپورها‪ Calyptra ،‬محافظ دور شده‪ ،‬سرپوش کپسول منفجر می شود‬
‫و حـلقه یی از دندانه ها ‪ Peristome‬را آشکار می سازد که مدخل ک پسول را احاطه‬
‫کرده اند‪ .‬در بسیاری از خزه ها‪ ،‬هنگامی که هوا خشک می شود‪ ،‬دندانه ها آهسته آهسته‬
‫راست می شوند؛ درحالی که با مرطوب شدن هوا این دندانه ها منحنی شکل می شوند‪.‬‬
‫حرکات دندانه ها ‪ ،‬سپورها را نمایان ساخته زمینۀ آزاد شدن تدریجی آن ها را فراهم‬
‫می نماید‪ .‬داشتن ‪ ،Eristome‬مشخصۀ صنف ‪ Bryidae‬بوده‪ ،‬در دو صنف دیگر‬
‫مشاهده نمی شود‪ .‬این مشخصه برای تصنیف خزه ها استعمال می شود‪ .‬دو نمونۀ رشد‬
‫و انکشاف در میان خزه ها معمول است‪:‬‬
‫‪ ‬در شکل نرم و مخده مانند (‪ ،)Cushiony‬گامت وفایت ایستاده و کمی‬
‫منشعب بوده‪ ،‬معموالً حاوی سپوروفایت انتهایی است‪.‬‬
‫‪ ‬در نمونۀ دومی‪ ،‬گامت وفایت شدیداً منشعب و پر مانند (‪ )Feathery‬است‪.‬‬
‫این نباتات اغلب بر روی زمین می خزند‪ ،‬ازاین سبب آن ها را «خزه»‬
‫می نامند‪ .‬سپوروفایت ها غالباً به صورت جانبی رشد می نمایند (شکل ‪-55‬‬
‫‪.)53‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪121‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪(a‬‬ ‫‪(b‬‬
‫شکل ‪ 53 -55‬دو شکل نمویی خزه‪. Feathery)b . Cushiony)a .‬‬

‫معموالً‪ ،‬نمونۀ دومی نمو در آن خزه ها دیده می شود که در جنگل های بارانی و‬
‫استوایی از شاخه های درختان آویزان هستند‪ .‬نباتاتی که باالی نباتات دیگر زنده گی‬
‫می نمایند؛ اما پارازیت نیستند به نام ‪ Epiphytes‬یاد می شوند‪ .‬درختان سهولت های‬
‫متنوع یک محیط کوچک ( ‪ )Microhabitat‬را برای خزه ها و دیگر بریوفایت ها تهیه‬
‫می نمایند‪.‬‬
‫یک تعداد از جنس ها و انواع خزه ها به شدت بومی شده ‪ ،‬در مناطق محدودی؛‬
‫نظیر‪ :‬نواحی کوهستانی‪ ،‬جنگل های استوایی به حیث ‪ Epiphyte‬زنده گی می نمایند‪.‬‬
‫در این مناطق ا نواع دیگر بریوفایت کمتر دیده می شوند‪.‬‬
‫بریوفایت ها با یک تعداد از غیر فقاریه ها اثر متقابل دارند‪ .‬بعضی از غیر فقاریه ها‬
‫در داخل خزه ها زنده گی‪ ،‬تغذیه و تولیدمثل می نمایند‪ .‬بعضی از دانشمندان ابراز‬
‫نگرانی می نمایند که گسترش نواحی شهری به سوی مناطق سبز جنگلی تعداد زیاد‬
‫بریوفایت ها را نابود کرده‪ ،‬همراه با آن ها عده یی از حیواناتی را که با بریوفایـــت ها‬
‫زنده گی مشترک داشته و حتی تابه حال شناخته نشده اند‪ ،‬نیز نابود می نماید‪.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪120‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫خالصۀ فصل‬
‫نبات عبارت از یک موجود زندۀ ایوکریوت و دارای تعداد زیادی سلول است که بهطور‬
‫عموم فاقد اعضای حسی یا حرکت ارادی بوده‪ ،‬در صورت رشد کامل دارای ریشه‪ ،‬ساقه و‬
‫برگ میباشند‪ .‬خصوصیات اساسی نباتات عبارتاند از‪:‬‬
‫نباتات چند سلولی‪ ،‬ایوکریوت و اتوتروف میباشند‪ ،‬سلولهای نباتی توسط دیوار‬
‫سلولوزی احاطهشده‪ ،‬غذا را بهصورت نشایسته ذخیره میکنند‪ ،‬سلولهای نباتی دارای‬
‫کلوروپالستهای اند که حاوی کلوروفیل و دیگر پگمنتها میباشند‪ ،‬باوجود استثناهایی‪،‬‬
‫همه نباتات خشکی زی اند‪ ،‬دوران زندهگی نباتات حاوی دو مرحلۀ متناوب است‪ :‬یک‬
‫مرحلۀ ‪ Haploid‬و یک مرحلۀ ‪ .Diploid‬مرحلۀ دیپالید به نام ‪ Sporophyte‬یادشده‪،‬‬
‫سپور تولید میکند‪ .‬مرحلۀ هپالید به نام ‪ Gametophyte‬یاد گردیده‪ ،‬گامت تولید میکند‪.‬‬
‫نباتات را به گروههای زیر تصنیف مینمایند‪ :‬نباتات فاقد انساج انتقالی و نباتات دارای‬
‫انساج انتقالی‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪1. Lack, A., & David, E. (2007). Plant biology (2nd ed.). New‬‬
‫‪York, NY: Taylor &Francis Group.‬‬

‫‪2. Malik, Tanweer Ahmad. (2010). A Text book of BOTANY:‬‬


‫‪Principles of Botany. Lahore: Caravan Book house.‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪121‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) ذخیره میکنند‪.‬‬ ‫‪ .5‬سلولهای نباتی غذا را بهصورت (‬
‫) یاد میشود‪.‬‬ ‫‪ .9‬مرحلۀ دیپالید دوران زندهگی نباتات عالی به نام (‬
‫) اند‪.‬‬ ‫‪Gymnosperms .9‬؛ نظیر‪ :‬کاجها حاوی دانههای (‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫( ) ‪ .5‬بریوفایت ها در دوران جهانی کاربن نقش بازی می کنند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬بریوفایتهای زنده دارای انساج انتقالی؛ نظیر‪ :‬زایلم و فلویم هستند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬اصطالح ‪ ، Embryophte‬عدم ارتباط بین مادر و جَنِین در نباتات را نشان می دهد‪.‬‬
‫پرسشها انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬کدامیک از اجزای ساختمانی زیر در بریوفایتا دارای شالق است؟‬
‫‪Zoospores )d‬‬ ‫‪Zygote (c‬‬ ‫‪Sperm )b‬‬ ‫‪Spore (a‬‬
‫‪ .9‬درنتیجۀ جوانه زدن در بریوفایتا یکی از ساختمانهای زیر به وجود میآید‪:‬‬
‫‪.Sporangium )d .Protonema )c‬‬ ‫‪.Stomata )b .Sporopollenin )a‬‬
‫‪ .9‬کدامیک از نباتات زیر در ساختن ‪ Peat‬نقش اساسی را بازی میکند؟‬
‫‪.Sphagnum (d‬‬ ‫‪.Takakia (c‬‬ ‫‪.Ferns )b .Marchantia (a‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) سلولهای انتقالدهندۀ آب در خزهها است‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Bryidae‬‬
‫) شکلی از زندهگی خزه که در آن نبات به روی زمین میخزد‪.‬‬ ‫(‬
‫‪Hydroids‬‬
‫‪Feathery‬‬
‫) صنف خزههای حقیقی‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Cyclosis‬‬
‫فصل یازدهم‪ :‬نباتات‬ ‫‪121‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬
‫فصل دوازدهم‬

‫نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬خصوصیات جسمی نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی را توضیح کنید‪.‬‬
‫‪ .9‬چگونهگی تکامل نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی را توضیح کنید‪.‬‬
‫‪ Homospory .9‬را از ‪ Heterospory‬تفکیک کنید‪.‬‬
‫‪ .8‬چگونهگی توافق نباتات با خشکی را بدانید‪.‬‬

‫این نباتات بی دانه بوده؛ اما دارای انساج انتقالی هستند‪ .‬به نسبت داشتن انساج‬
‫انتقالی دارای قدبلند بوده‪ ،‬بر تمام روی زمین چیره هستند‪ .‬به استناد شواهد فوسیلی؛‬
‫مراحل تکاملی این نباتات ازاین قرارند‪ :‬نباتات ابتدایی در آغاز دارای صرف یک ساقه‬
‫ساده بودند که از همین ساقه اعضای دیگری؛ نظیر‪ :‬ریشه و برگ ها منشأ گرفتند‪.‬‬
‫هم زمان با ادامۀ تکامل‪ ،‬تغییراتی در اشکال ساخته شدن سپور ها‪ ،‬انتظام انساج انتقالی‬
‫و اندازۀ گامت وفایت نیز به میان آمد‪.‬‬
‫نباتات‪ ،‬مانند دیگر موجودات زنده‪ ،‬جد آب زی دارند‪ .‬تاریخ تکامل نباتات به طور‬
‫جدایی ناپذیر با توافق پیوستۀ آن ها به زنده گی در خشکی و قطع رابطۀ آن ها با آب‬
‫برای تولیدمثل ‪ ،‬رابطه دارد‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪122‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تکامل نباتات دارای انساج انتقالی‬


‫قبالً مطالعه نمودیم که نباتات و بریوفایت ها یک تعداد اوصاف مشترک دارند‪:‬‬
‫هردوی آن ها‪ ،‬تشکیل جَنِین چند سلولی دارای جد ‪ Monophyletic‬را‬ ‫‪‬‬
‫می دهند‪.‬‬
‫هردوی آن ها‪ ،‬تناوب نسل ‪ Heteromorphic‬مشابه دارند که در آن نسل‬ ‫‪‬‬
‫گامت وفایت از نسل سپور وفایت تفاوت دارند‪.‬‬
‫در بریوفایت ها نسل گامت وفایت و در نباتات عالی نسل سپوروفایت بارز‬ ‫‪‬‬
‫است؛ بنابراین‪ ،‬اشغال روی زمین توسط نسل مولد گامت بریوفایت‪ ،‬بیشتر به‬
‫موجودیت آب متکی بود تا اسپرم آن ها با شنا خود را به ‪ ovum‬برساند‪ .‬این‬
‫نیازمندی به آب باعث شد تا اندازۀ گامت وفایت اغلب بریوفایت ها‪ ،‬کوچک و‬
‫مدفون در خاک بوده باشد‪ .‬در اوایل تاریخ تکامل نباتات‪ ،‬پیدایش سیستم‬
‫انتقالی شامل زایلم و فلویم انتقال آب و مواد غذایی در داخل نبات را حل‬
‫نمود‪ .‬این یک مشکل بزرگ در نباتاتی است که در خشکی زنده گی‬
‫می نمایند‪.‬‬
‫قابلیت ترکیب لگنین که در ترکیب دیوار سلولی و جدارهای انساج‬ ‫‪‬‬
‫انتقال دهندۀ آب سهم می گیرد ‪ ،‬گام دیگری در جهت تکامل نباتات بود‪.‬‬
‫نباتات اولیه بایست با استفاده از فشار ورم سلول ها (‪)Turgor pressure‬‬ ‫‪‬‬
‫به صورت ایستاده زنده گی نمایند‪ .‬لیگنین باعث سختی دیوارهای سلولی‬
‫شده‪ ،‬زمینۀ داشتن انساج انتقالی‪ ،‬تنۀ بزرگ و قدبلند برای سپوروفایت این‬
‫نباتات را فراهم نمود‪.‬‬
‫نباتات عالی دارای قابلیت منشعب شدن از طریق فعالیت انساج مریستم‬ ‫‪‬‬
‫انتهایی (‪ )Apical meristem‬می باشند‪ .‬درحالی که در بریوفایت ها ازدیاد‬
‫طول سپور وفایت از ناحیۀ زیر رأسی صورت گرفت ه در زیر رأس ساقه صورت‬
‫می گیرد‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪124‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سپور وفایت بریوفایت ها فاقد شاخه بندی بوده‪ ،‬صرف یک سپور انجیم تولید‬ ‫‪‬‬
‫می نمایند‪ .‬در مقابل‪ ،‬سپور وفایت نباتات عالی چندین سپور انجیم تولید‬
‫می نمایند‪.‬‬
‫بخش های زیرزمینی و روی زمینی سپوروفایت نباتات دارای انساج انتقالی اولیه‪،‬‬
‫ازنظر ساختمان از همدیگر تفاوت داشتند؛ اما سرانجام این نباتات به نباتات‬
‫اختصاصی تر که حاوی ساختمان های متمایز بودند‪ ،‬انکشاف یافتند‪ .‬این نباتات متشکل‬
‫بودند از‪:‬‬
‫ریشه که برای ثابت نگه داشتن نبات و جذب آب و منرال ها اجرای وظیفه‬ ‫‪‬‬
‫می نمایند‪.‬‬
‫ساقه و برگ که سیستم مشخصی؛ مانند‪ :‬کسب انرژی از آفتاب‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫کاربن دای اکساید از اتمسفیر و آب را برای زیستن در خشکی فراهم‬
‫می نمایند‪.‬‬
‫نسل گامتوفایت به تدریج کوچک شده برای حفاظت و تغذیه متکی به نسل‬ ‫‪‬‬
‫سپور وفایت می شود‪.‬‬
‫س رانجام‪ ،‬در جریان تکامل‪ ،‬دانه ها به میان آمدند‪ .‬دانه ها ‪ ،‬عبارت از‬ ‫‪‬‬
‫ساختمان هایی هستند که سپوروفایت جَنِین ی را به وجود آورده‪ ،‬آن ها را‬
‫ازنظر تغذیه و حفاظت در شرایط زنده گی سخت در محیط خشکی تأمین‬
‫می نمایند‪.‬‬
‫معلوم است که نباتات بی دانه ‪ ،‬دانه ندارند؛ از طرف دیگر گامت وفایت اغلب‪،‬‬
‫نباتات بی دانه همانند گامت وفایت بریوفایت ها به صورت آزادانه زنده گی نموده‪ ،‬برای‬
‫حرکت اسپرم ها ی خود به آب نیازمند هستند‪.‬‬
‫به دلیل توافق آن ها به زنده گی در محیط خشکی‪ ،‬نباتات دارای انساج انتقالی‬
‫نباتات چیرۀ روی زمین هستند‪ .‬همچنان این ها از دورۀ ‪ 919( ،Devonian‬الی ‪803‬‬
‫میلیون سال قبل) به این سو با تعداد و تنوع زیاد درروی زمین وجود داشته اند‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪121‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫سازمان جسمی نباتات دارای انساج انتقالی‬


‫سپور وفایت نباتات اولیه‪ ،‬دارای انشعاب مساوی (‪ )Dichotomously‬بوده‪ ،‬فاقد‬
‫ریشه و برگ ها بودند‪ .‬با پیشرفت تکامل و تمایز یابی انساج‪ ،‬تفاوت های مورفولوژیکی‬
‫و فیزیولوژیکی در بخش های متنوع تنۀ نبات رونما گردیده‪ ،‬باعث متمایز شدن‬
‫اعضای نباتی؛ نظیر‪ :‬ساقه‪ ،‬برگ و ریشه شدند (شکل ‪.)5-59‬‬

‫شکل ‪ 5 -59‬سپوروفایت جوان ‪ Lycopodium‬که هنوز با‬


‫گامتوفایت متصل است‪ )a .‬برگ ‪ )b .‬ساقه‪ )c .‬ریشه ‪.‬‬

‫درمجموع‪ ،‬ریشه‪ ،‬سیستم ریشه وی (‪ )Root System‬را به میان آورد که باعث‬


‫تثبیت نبات در یک نقطه و جذب آب و منرال ها از خاک می گردد‪ .‬ساقه و برگ ها‪،‬‬
‫سیستم ساقه وی (‪ )Shoot system‬را به میان آورند‪ .‬این سیستم اعضای فوتوسنتیزی‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪124‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫را تشکیل دادند‪ .‬سیستم انتقالی‪ ،‬آب و منرال ها را به سوی برگ ها آورده‪ ،‬محصوالت‬
‫فوتوسنتیزی را به سراسر بدن نبات منتقل می نماید‪.‬‬
‫انواع مختلف سلول های بدن نبات به انساج انتظام یافته‪ ،‬اعضا تشکیل‬
‫سیستم ها را دادند‪ .‬سه سیستم نسجی بدن نبات عبارت اند از‪:‬‬
‫‪ Dermal tissue system ‬که الیۀ بیرونی‪ ،‬حفاظتی و پوششی نبات را به‬
‫وجود می آورد‪.‬‬
‫‪ Vascular tissue system ‬که انساج انتقالی زایلم و فلویم را تشکیل‬
‫می دهند ؛ که در داخل ‪ Ground tissue system‬قرار دارند‪.‬‬

‫سیستمهای تولیدمثل نباتات دارای انساج انتقالی‬


‫تمام نباتات دارای انساج انتقالی‪ Oogamous ،‬هستند‪ .‬به عالوه ‪ ،‬تمام نباتات‬
‫دارای انساج انتقالی‪ ،‬تناوب نسل ‪ Heteromorphic‬دارند که در آن نسل سپوروفایت‬
‫حالت چیرۀ زنده گی نبات بوده‪ ،‬در مقایسه به نسل گامت وفایت‪ ،‬ازنظر ساختمان‬
‫بزرگ تر و مغلق تر است (شکل ‪.)9-59‬‬
‫نباتات دارای انساج انتقالی اولیه‪ ،‬درنتیجۀ انقسام مایوسس صرف یک نوع سپور‬
‫تولید می نمودند‪ ،‬این چنین نباتات به نام ‪ Homosporous‬یاد می گردند‪ .‬در میان‬
‫نباتات دارای انساج انتقالی زنده‪ ،‬همانند بودن سپورها (‪ ،)Homospory‬در دیویژن های‬
‫‪ Sphenophytes ،Psilotophytes‬و بعضی از ‪ Lycophytes‬و تقریباً تمام سرخس ها‬
‫دیده می شود‪.‬‬
‫بعد از تکمیل نمودن رشد‪ ،‬این چنین سپور ها دارای قابلیت بلند برای تولید‬
‫گامتوفایت های دوجنسی ( ‪ )Bisexual Gametophyte‬می باشند که هم آرکی گونیم‬
‫و هم انتریدیم دارند‪ .‬تحقیقات نشان داده اند که گامتوفایت ها ی انواع دیپالید‬
‫سرخس های ‪ Homosporous‬ازنظر اجرای وظیفه‪ ،‬یک جنسی هستند؛ برای مثال‪:‬‬
‫هر گاه یک اسپرم از یک گامتوفایت دوجنسی مجبور به القاح نمودن یک اووم از عین‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪126‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫گامت وفایت شود؛ زایگوت حاصله‪ Homozygous ،‬خواهد بود‪ .‬مطالعات ژنتیکی نشان‬
‫می دهند که سپور وفایت اکثریت سرخس ها‪ Heterozygous ،‬هستند و درنتیجه‪ ،‬القاح‬
‫خودی (‪ ،)Self-fertilization‬فرزندی تولیـد نمی توانند‪ .‬حتی هنگامی که‬
‫گامتوفایت های دوجنسی ‪ ،‬انواع دیپالید تجرید شده‪ ،‬وادار به القاح می شوند؛ قادر به‬
‫تولید سپور وفایت جدید نیستند‪ .‬بدین گونه ‪ ،‬در عوض القاح تخم های خودی؛ اسپرم‬
‫تولیدشده توسط گامت وفایت دوجنسی‪ ،‬تخم های گامت وفایت همسایه را که ازنظر وراثتی‬
‫متفاوت اند‪ ،‬القاح می کنند‪ .‬افزون بر آن‪ ،‬در بسیاری از جمعیت های طبیعی‪ ،‬اگرچه‪،‬‬
‫شاید هر یک از گامتوفایت ها‪ ،‬آرکی گونیم و انتریدیوم تولید می کنند ؛ اما هر دو عضو‬
‫جنسی در عین زمان به بلوغ نمی رسند‪.‬‬
‫در بعضی از سرخس ها و کلیه نباتات دانه دار‪ ،‬دو نوع سپور در دو شکل مختلف‬
‫سپورانجیم ها ی متنوع تولید می شود که این حالت به نام ‪ Heterospory‬یاد می شوند‪.‬‬
‫حالت ‪ Heterospory‬چندین بار در جریان تکامل گروه های غیر وابستۀ نباتات دارای‬
‫انساج انتقالی رخ داده است‪ .‬این دو نوع سپور به نام های ‪ Microspores‬و‬
‫‪ Megaspores‬یاد می گردند که در ‪ Microsporangia‬و ‪Megasporangia‬‬
‫تولیدشده‪ ،‬ازنظر وظیفه از همدیگر تفاوت دارند‪:‬‬
‫مایکروسپورها‪ ،‬گامت وفایت مذکر (‪ )Microgametophytes‬را به وجود‬ ‫‪‬‬
‫می آورند و ‪ ،Megagametophytes‬گامت وفایت مؤنث را تشکیل می دهند‪.‬‬
‫هر دو گامت وفایت یک جنسی فوق‪ ،‬در مقایسه به گامتوفایت‬ ‫‪‬‬
‫‪( Homosporous‬سپورهای همانند) نباتات دارای انساج انتقالی‪ ،‬ازنظر اندازه‬
‫کوچک تر هستند‪.‬‬
‫در نباتات ‪( Heterosporous‬سپورهای متنوع)‪ ،‬گامت وفایت در داخل‬ ‫‪‬‬
‫دیوارهای سپور انکشاف می نماید (‪)End-osporic development‬؛‬
‫درحالی که در نباتات ‪ ،Homosporous‬گامت وفایت خارج از دیوارهای سپور‬
‫انکشاف می کنند (‪( )Ex-osporic development‬شکل ‪.)9-59‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪129‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫گامتوفایت نسبتاً بزرگ نباتات ‪ ،Homosporous‬از نسل سپوروفایت مستقل بوده‪،‬‬


‫کدام ارتباط تغذیهوی با آن ندارند‪ .‬باوجودآن‪ ،‬گامتوفایت زیرزمینی بعضی انواع؛ مانند‪:‬‬
‫‪ Psilotum‬و چندین جنس ‪ Club mosses‬مربوط خانوادۀ ‪ Lycopodiaceae‬که‬
‫سپورهای متنوع تولید می کنند‪ ،‬ازنظر مواد مغذی وابسته به فنجی مایکوریز داخلی‬
‫(‪ )Endomycorrhizal fungi‬میباشند‪ .‬جنسهای دیگر ‪Club mosses‬؛ مانند‪:‬‬
‫اغلب سرخسها و دماسبیان زنده گی مستقل داشته‪ ،‬گامتوفایت آن از طریق فوتوسنتیز‬
‫تولید غذا میکند‪.‬‬

‫شکل ‪ 9 -59‬دوران زنده گی نباتات دارای انساج انتقالی‪.‬‬

‫در مقابل‪ ،‬گامتوفایت تعداد زیاد نباتات دارای انساج انتقالی که سپورهای متنوع‬

‫‪ -‬همزیستی ‪ Mycorrhiza‬یکی از شناختهترین و درعینحال گستردهترین و مهمترین رابطۀ‬


‫همزیستی موجود در کرۀ زمین است‪ .‬اصطالح ‪ Mycorrhiza‬درواقع از دو کلمه تشکیلشده است؛‬
‫یکی کلمۀ یونانی ‪ Mikes‬به معنی فنجی و دیگری کلمهیی باریشۀ التین ‪ Rhiza‬که به معنی ریشه‬
‫است و بیانکنندۀ رابطۀ همزیستی به وجود آمده بین ریشه نبات میزبان و فنجی ‪ Mycorrhiza‬است‪.‬‬
‫هر دو موجود زنده از این همزیستی سود میبرند‪ .‬نبات برای فنجی قند تهیه میکند و فنجی به جذب‬
‫مواد معدنی و آب میپردازد‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪141‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تولید میکنند‪ ،‬بهویژه نباتات دانهدار‪ ،‬ازنظر تغذیه به نسل سپوروفایت وابسته میباشند‪.‬‬
‫درحالیکه مراحل اولیۀ تکامل نباتات از جد ‪ Coleochaete‬مانند شامل پیچیدهگی‬
‫و تغییرات در سپوروفایت و گامتوفایت گردید‪ ،‬در داخل نباتات دارای انساج انتقالی‪،‬‬
‫تکامل گامتوفایت بهوسیلۀ تمایل کلی بهسوی کاهش در اندازه و مغلق بودن وصف‬
‫شده‪ ،‬گامتوفایت نباتات گلدار کوچکترین همۀ نباتات است‪.‬‬
‫مِگاگامتوفایت نباتات گلدار‪ ،‬از هفت سلول تشکیلشده است که یکی از آنها‬
‫حجرۀ تخم (‪ )Egg cell‬است‪ .‬مایکروگامتوفایت‪ ،‬هنگام بلوغ‪ ،‬صرف سه سلول دارد که‬
‫دو عدد آنها اسپرم است‪ .‬آرکی گونیا و انتریدیایی که در کلیه نباتات دارای انساج‬
‫انتقالی بیدانه وجود دارند‪ ،‬ظاهراً در جریان تکامل به نباتات گلدار گمشدهاند‪ .‬یک‬
‫تعداد نباتات گلدار که در فصل بعدی موردمطالعه قرار خواهند گرفت‪ ،‬تولید آرکی‬
‫گونیم میدهند؛ اما فاقد انتریدیا هستند‪.‬‬
‫در نباتات دارای انساج انتقالی بیدانه‪ ،‬اسپرم متحرک با شنا در داخل آب خود را‬
‫به آرکی گونیم میرساند‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬این نباتات در زیستگاههای میرویند که آب‬
‫فراوان وجود داشته باشد‪.‬‬
‫در نباتات گلدار و اکثریت جمنواسپرمها‪ ،‬تمامدانههای گرده‬
‫(‪ )Microgametophytes‬به نزدیکی و اطراف مِگاگامتوفایت منتقل میشوند‪ .‬این‬
‫انتقال دانههای گرده به نام گردهافشانی (‪ )Pollination‬یاد میگردد‪.‬‬
‫دانههای گرده‪ ،‬جوانهزده (‪ ،)Germination‬تشکیل تیوب گرده (‪ )Pollen tubes‬را‬
‫میدهند‪ .‬از طریق این تیوب‪ ،‬اسپرم متحرک (در ‪ Cycads‬و ‪ )Ginkgo‬بهسوی تخم شنا‬
‫میکند؛ درحالیکه اسپرم غیر متحرک (در ‪ Conifers‬و ‪ )Gnetales‬به تخم منتقلشده‪،‬‬
‫القاح صورت میگیرد‪.‬‬

‫تصنیف نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬


‫مدتها قبل نبات شناسان‪ ،‬نباتات را به دو دویژن‪( Pteridophyta :‬نباتاتی که از‬
‫طریق تولید سپور تولیدمثل میکنند) و ‪( Spermatophyta‬نباتاتی که از طریق تولید دانه‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪140‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تولیدمثل میکردند) تصنیف کردهاند‪ .‬در این روش داشتن دانه اساس تصنیف را تشکیل‬
‫میداد‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬نباتات بیدانه؛ مانند‪ :‬سرخسها در دیویژن ‪ Pteridophyta‬و‬
‫نباتات؛ نظیر‪ :‬جمنواسپرم و انجیوسپرم در دیویژن ‪ Spermatophyta‬قرار دادهشده بود‪.‬‬
‫در دهههای آخر‪ ،‬مفهوم ‪ Pteridophyta‬متحمل تغییرات زیادی شده است‪ .‬دیگر‬
‫داشتن تخم از مشخصههای قویی نیست که بر اساس آن ‪ Pteridophyta‬از‬
‫‪ Spermatophyta‬جداشده بتواند‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬این سیستم طبقهبندی منسوخ گردید‪.‬‬
‫کاملترین سیستم طبقهبندی نباتات دارای انساج انتقالی بیدانه که توسط‬
‫کرنکویست (‪ )5310‬و تخته جان (‪ )5318‬استعمال شده است؛ عبارتاند از‪:‬‬
‫)‪Division Psilophyta (the psilotophytes‬‬
‫‪I.‬‬ ‫‪Class Psilophytopsida‬‬
‫‪II.‬‬ ‫‪Class Psilopsida‬‬
‫)‪Division Lycophyta (the lycophytes‬‬
‫‪I.‬‬ ‫‪Class Eligulopsida‬‬
‫‪II.‬‬ ‫‪Class Ligulopsida‬‬
‫)‪Division Sphenophyta (the horsetails‬‬
‫‪I.‬‬ ‫‪Class Sphenophyllopsida‬‬
‫‪II.‬‬ ‫‪Class Calamopsida‬‬
‫)‪Division Filicohyta or pterophyta (the ferns‬‬
‫‪I.‬‬ ‫‪Class Primofilicopsida‬‬
‫‪II.‬‬ ‫‪Class Eusporangiopsida‬‬
‫‪III.‬‬ ‫‪Class Protoleptosporangiopsida‬‬
‫‪IV.‬‬ ‫‪Class Leptosporangiopsida‬‬
‫‪Division Psilophyta‬‬
‫این دیویژن شامل دو جنس زندۀ ‪ Psilotum‬و ‪ Tmesipteris‬است‪ .‬جنس‬
‫‪ Psilotum‬که به نام سرخس جاروبی (‪ )Whisk fern‬نیز یاد میشود‪ ،‬در مناطق استوایی‬
‫و تحت استوایی پراکندهاند‪ .‬جنس ‪ Tmesipteris‬در مناطق جنوب اقیانوس آرام پراکندهاند‪.‬‬
‫هرچند‪ ،‬هر یک از این جنسها شامل نباتات ساده میشود؛ اما انشعاب تکاملی از‬
‫سرخسهای امروزی را نشــــان میدهند‪ .‬ساختمان سادۀ جسمی آنها نتیجۀ کاهش‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪141‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جسم یک جد مغلق است‪.‬‬


‫نباتات جنس ‪ Psilotum‬فاقد ریشه و برگ میباشند‪ .‬نسل سپوروفایت‪ ،‬مرکب از‬
‫ناحیۀ منشعب دوگانه با ساختمانهای فلس مانند و یک بخش منشعب زیرزمینی یا‬
‫سیستمی از رایزومها با تعداد زیاد رایزوئیدها میباشند‪ .‬اینها ‪ Homosporous‬بوده‪،‬‬
‫سپورها در داخل سپورانجیمهای که بهصورت خوشههایی سهتایی در انجام انشعابهای‬
‫کوتاه جانبی میرویند‪ ،‬تولید میشوند‪ .‬هنگام جوانه زدن سپورها تبدیل به گامتوفایت‬
‫دوجنسی میشوند که به رایزوم مشابهت دارند (شکل ‪.)9-59‬‬

‫شکل ‪ 9-59‬گامتوفایت ‪.Psilotum nudum‬‬

‫همانند رایزوم‪ ،‬گامتوفایت زیرزمینی حاوی یک فنجی همزیست است‪ .‬بهعالوه‪،‬‬


‫بعضی از گامتوفایتها‪ ،‬حاوی انساج انتقالی هستند‪ .‬اسپرم ‪ Psilotum‬دارای چندین شالق‬
‫بوده‪ ،‬برای رسیدن به تخم به آب ضرورت دارد‪ .‬در ابتدا‪ ،‬سپوروفایت به گامتوفایت توسط‬
‫ریشهیی که مواد مغذی را از گامتوفایت جذب میکند‪ ،‬متصل است‪ .‬سرانجام‪ ،‬سپوروفایت از‬
‫ریشه جداشده‪ ،‬بهصورت مدفون در داخل گامتوفایت باقی میماند‪.‬‬
‫‪Division Lycophyta‬‬
‫ده تا پانزده جنس و تقریباً هزار نوع‪ ، Lycophyta‬مسیر تکاملی را نمایش میدهند‬
‫که به دورۀ ‪ Devonian‬برمیگردد‪ .‬تعداد زیاد آردرهای الیکوفایتا وجود داشته سه آردر‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪141‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫آنکه شامل درختان خورد و بزرگ میشود‪ ،‬منقرضشدهاند‪ .‬سه آردر زندۀ آن متشکل از‬
‫علفها بوده‪ ،‬هریک صرف یک خانواده را در برمیگیرد‪.‬‬
‫نبات سپوروفایت آنها با داشتن ریشه‪ ،‬ساقه و برگ نسبت به ‪ Psilophyta‬پیشرفت‬
‫را نشان میدهند‪.‬‬
‫کلیه الیکوفایتها (زنده و فوسیل) دارای برگهای کوچک (‪ )Microphylls‬هستند‪.‬‬
‫اینگونه برگها ساده بوده‪ ،‬توسط یک دسته از انساج انتقالی به دو بخش تقسیم میشوند‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬تنوع شکلی ناچیزی داشته‪ ،‬مشخصات عمومی دیویژن ‪ Lycophyta‬را به نمایش‬
‫میگذارند‪.‬‬
‫فکر میشود‪ ،‬این برگها همانند فوسیلهای ‪ Psilophyta‬از سطح ساقه خارجشده‬
‫در جریان تکامل‪ ،‬انساج انتقالی را انکشاف دادهاند‪ .‬انساج انتقالی‪ ،‬مرکب از زایلم ابتدایی‬
‫(‪ )Tracheids‬و فلویم است‪.‬‬
‫سپورانجیا‪ ،‬بهصورت منفرد بر سطح باالیی یا متمایل به سطح محوری‬
‫‪ Sporophylls‬یا بر محور سپوروفیل میروید‪ .‬سپورها ‪ Homosporous‬یا‬
‫‪ Heterosporous‬میباشند‪ .‬در بسیاری حاالت سپوروفیلها تجمع کرده‪ ،‬ساختمانهایی‬
‫به نام ‪ Strobilus; pl. Strobili‬یا مخروطها (‪ )Cones‬را به وجود میآورند‪.‬‬
‫الیکوفایتها در میان نباتات بارز جنگلهای زغال ساز دورۀ ‪ Carboniferous‬قرار‬
‫دارند‪.‬‬
‫‪Family Lycopodiaceae‬‬
‫‪The Club Mosses‬‬
‫کلب ماسها‪ ،‬آشناترین الیکوفایتها هستند‪ .‬دو جنس زندۀ الیکوفایت متعلق به‬
‫این خانواده است‪ .‬اعضای این خانواده از قطب شمال تا استوا پراکندهاند‪ .‬اغلب انواع‬
‫استوایی متعلق به جنس ‪ Epiphyte ،Phlegmariurus‬بوده‪ ،‬بهآسانی قابلرؤیت نیستند؛‬
‫اما تعداد دیگر‪ ،‬پوششهای ضخیم را در جنگلها به وجود میآورند‪ .‬ازآنجاییکه همیشهبهار‬
‫هستند در فصل زمستان بهخوبی قابلرؤیت هستند‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪142‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اغلب جنسهای خانوادۀ ‪ Lycopodiaceae‬مرکب از رایزوم منشعب هستند که از‬


‫آن شاخههای هوایی و ریشهها منشأ میگیرد‪ .‬ساقه و برگ آن ‪ Protostelic‬هستند‪ .‬غالباً‪،‬‬
‫‪ Microphylls‬های این خانواده فنری شکل هستند؛ اما در بعضی از اعضای گروه‪ ،‬اینها‬
‫مقابل هم یا دایرهوی هستند‪ .‬این خانواده ‪ Homosporous‬بوده‪ ،‬سپورانجیمها بهصورت‬
‫منفرد بر سطح باالیی مایکروفیلهای زایا به نام ‪ Sporophylls‬واقع میشوند‪ .‬درواقع‪،‬‬
‫سپوروفیلها برگهای تغییر شکل یافته یا ساختمانهای برگ مانندی هستند که حاوی‬
‫سپورانجیمها میباشند‪ .‬در جنسهای دیگر‪ ،‬سپوروفیلهای غیر فوتوسنتیزی تشکیل‬
‫‪ Strobili‬یا ‪ Cones‬را میدهند که در نوک انشعابات هوایی قرار دارند (شکل ‪.)8-59‬‬

‫شکل ‪ Sporophylls 8-59‬و ‪.Strobili‬‬

‫بهمجرد جوانه زدن‪ ،‬سپور نباتات متعلق به خانوادۀ ‪ Lycopodiaceae‬تشکیل‬


‫گامتوفایت دوجنسی را میدهند که با در نظر داشت جنس مربوطه یا خزۀ سبزرنگ‬
‫بریدهبریدۀ نامنظم هستند؛ یا اینکه جسم زیرزمینی غیر فوتوسنتیزی دارای ساختمان‬
‫مایکوریزایی میباشند‪.‬‬
‫بالغ شدن و انکشاف آرکیگونیا و انتریدیا در گامتوفایت افراد این خانواده‪ 1 ،‬تا ‪51‬‬
‫سال را در برمیگیرد‪ .‬در جریان نمو‪ ،‬گامتوفایت آن‪ ،‬سلسلهیی از سپوروفایتها را در آرکی‬
‫گونیا به وجود میآورد‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪144‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫باوجود دوجنسی بودن گامتوفایت آنها‪ ،‬در بعضی از انواع‪ ،‬سطح القاح خـــــــودی‬
‫(‪ )Self-fertilization‬بسیار پایین است‪ .‬گامتوفایت این انواع القاح متقابــــــــــــــل‬
‫(‪ )Cross-fertilization‬دارند‪.‬‬
‫القاح آنها به آب نیاز دارد‪ .‬اسپرمی که حاوی دو شالق است بهسوی آرکی گونیم‬
‫شنا کرده‪ ،‬تخم را القاح میکند‪ .‬زایگوت در داخل شکم آرکی گونیم به جَنِین انکشاف‬
‫میکند‪ .‬ممکن است‪ ،‬سپوروفایت جوان برای مدت طوالنی در تماس گامتوفایت باقی‬
‫بمانند؛ اما سرانجام‪ ،‬مستقل به زندهگی خود ادامه خواهد داد‪.‬‬

‫‪Family Selaginellaceae‬‬
‫در میان جنسهای این خانواده‪ Selaginella ،‬دارای تقریباً ‪ 100‬نوع است که‬
‫اکثریت آنها استوایی است‪ .‬تعدادی از آنها در زمینهای مرطوب میرویند؛ درحالیکه‬
‫عدۀ دیگر زندهگی در جنگل را دوست دارند (شکل ‪.)1-59‬‬

‫‪Selaginella lepidophylla‬‬ ‫شکل ‪1 -59‬‬

‫در اصل‪ ،‬سپوروفایت علفی جنس ‪ Selaginella‬کوچکتر از بعضی افراد خانوادۀ‬


‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪141‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ Lycopodiaceae‬است‪ .‬ساقه و ریشۀ آنها ‪ Protostelic‬است‪.‬‬


‫درحالیکه افراد خانوادۀ الیکوپودیاسیا ‪ Homosporous‬هستند‪ ،‬جنس‬
‫‪ Selaginella‬دارای سپورهای نامتجانس با گامتوفایت یک جنسی میباشند‪ .‬بر سطح‬
‫باالیی هر سپوروفیل یک سپورانجیم منفرد قرار دارد‪ Megasporangia .‬بر‬
‫‪ Megasporophylls‬و ‪ Microsporangia‬بر ‪ Microsporophylls‬به وجود‬
‫میآیند‪ .‬هر دو شکل سپورانجیم بر عین ‪ Strobilus‬به وجود میآیند‪.‬‬
‫در جنس ‪ ،Selaginella‬گامتوفایت مذکر (‪ )Microgametophytes‬در داخل‬
‫مایکرو سپور انکشاف مینمایند‪ .‬این گامتوفایتها کلوروفیل ندارند‪ .‬در جریان بلوغ‪،‬‬
‫گامتوفایت مذکر حاوی سلول واحد نمویی (‪ )Prothallial, or Vegetative‬و یک‬
‫انتریدیوم که تعداد زیاد اسپرمهای دارای دو شالق را به وجود میآورند‪ ،‬است‪.‬‬
‫برای آزاد شدن اسپرمها‪ ،‬بایست دیوار مایکروسپورها بشکند‪ .‬در جریان انکشاف‬
‫گامتوفایت ماده (‪ ،)Megagametophyte‬دیوار ‪ Megaspore‬میشکند و گامتوفایت از‬
‫طریق همین شکستهگی خارج میشود‪ .‬این قسمتی از گامتوفایت ماده است که از آن آرکی‬
‫گونیم انکشاف میکند‪ .‬باوجودی که عدهیی از افراد دارای کلوروفیل هستند؛ اما اکثریت‬
‫افراد این جنس از طریق غذای ذخیرهشده در ‪ Megaspores‬تغذیه میشوند‪.‬‬
‫برای رسیدن اسپرم به تخم به آب نیاز است‪ .‬در جریان انکشاف جَنِین در خانوادۀ‬
‫‪ Lycopodiaceae‬و جنس ‪ Selaginella‬ساختمانی به نام ‪ Suspensor‬ساخته میشود‪.‬‬
‫این ساختمان در بعضی انواع غیرفعال است؛ اما در بعضی از انواع زمینۀ پیشروی جَنِین در‬
‫حال انکشاف را به داخل انساج غنی از مواد مغذی گامتوفایت ماده را فراهــم میآورد‪.‬‬
‫بهتدریج‪ ،‬سپوروفایت انکشاف کننده از گامتوفایت خارجشده‪ ،‬سرانجام زندهگی مــستقل را‬
‫آغاز میکند‪.‬‬

‫‪ = Protostele -‬در ریشۀ نباتات‪ ،‬زایلم میلۀ سختی را به وجود میآورد که بهوسیلۀ فلویم احاطه‬
‫میگردد‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪144‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Family Isoetaceae‬‬
‫یگانه جنس زندۀ این خانواده ‪ Isoetes‬است‪.‬‬
‫ممکن‪ ،‬نباتات متعلق به این جنس آبزی باشند یا‬
‫اینکه در آبگیرهایی که در بعضی از فصلهای سال‬
‫خشک هستند زندهگی میکنند‪ .‬سپوروفایت این‬
‫نباتات مرکب از ساقۀ گوشتی کوتاه زیرزمینی‬
‫(‪ )Corm‬است که دارای مایکروفیل مجوف بر سطح‬
‫فوقانی و ریشههایی بر سطح تحتانی هستند (شکل‬
‫‪.)1-59‬‬
‫شکل ‪.Isoetes storkil 1-59‬‬ ‫در این جنس هر برگ یک سپوروفیل است‪.‬‬
‫افراد متعلق به این جنس ‪ Heterosporous‬بوده‪،‬‬
‫‪ Megasporangia‬بر قاعدۀ ‪ Megasporophylls‬و ‪ Microsporangia‬بر قاعدۀ‬
‫‪ Microsporophylls‬میروید‪ .‬یک ‪ Ligule‬درست باالی سپورانجیم هر سپوروفیل قرار‬
‫دارد‪.‬‬
‫یکی از مشخصههای برجستۀ این جنس‪ ،‬حضور ‪ Cambium‬ویژه است که انساج‬
‫دومی را بر ‪ Corm‬عالوه میکند‪ .‬کامبیم‪ ،‬از خارج تنها نسج ‪ Parenchyma‬را به وجود‬
‫میآورد؛ درحالیکه از داخل نسج انتقالی ویژۀ را که مـرکب از ‪،Sieve element‬‬
‫سلولهای ‪ Parenchyma‬و ‪ Tracheids‬در قسمتهای مختلف است‪ ،‬تولید میکند‪.‬‬
‫‪Division Sphenophyta‬‬
‫مشخصات این دیویژن توسط یگانه جنس علفی ‪ Equisetum‬که دارای ‪ 51‬نوع‬
‫است‪ ،‬به نمایش گذاشــته میشود‪:‬‬
‫این جنس قدیمیترین جنس نباتات بر روی زمین است‪ .‬انواع متعلق به این جنس‬
‫به نام دماسبیان (‪ )Horse Tail‬یاد میگردند که در مناطق مرطوب پراکندهاند‪ .‬دماسبیان‪،‬‬

‫‪ -‬زائده کوچکى که بین برگ و غالف قرار دارد‪.‬‬


‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪146‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫به دلیل داشتن ظاهر درشت (ناصاف) و ساقۀ بنددار به سهولت قابلشناسایی هستند‪.‬‬
‫برگهای کوچک و فلس مانند یا مایکروفیلها بهصورت حلقهوی بر بندهای ساقه قرار‬
‫دارند‪ .‬انشعابات بهصورت جانبی از بندها منشأ گرفته با برگها متناوب هستند‪ .‬میانبندها‪،‬‬
‫راهراه و یا شیاردار بوده‪ ،‬هر شیار درشت (ناصاف) و سخت است‪.‬‬
‫دماسبیان‪ ،‬هنگام خشکسالیها برای پاک کاری ظروف آشپزخانه استعمال میشوند‪.‬‬
‫ریشهها نابجا (‪ )Adventitious‬بوده‪ ،‬از بندهای رایزومها منشأ میگیرند که در انتشار‬
‫نمویی نبات مهم است‪.‬‬
‫ساقههای هوایی این جنس‪ ،‬از انشعاب رایزوم زیرزمینی منشأ میگیرد‪ .‬شاید در فصل‬
‫نامساعد‪ ،‬نبات بمیرد؛ اما رایزومها دائمی هستند‪ .‬ساقههای هوایی ازنظر اناتومی مغلق‬
‫هستند‪( .‬شکل ‪.)1-59‬‬

‫شکل ‪ 1-59‬اناتومی ساقۀ ‪ )a .Equisetum‬مقطع عرضی ساقه که انساج برسیده را نشان میدهد‪)b .‬‬
‫اجزای مجرای انتقالی نشاندهندۀ زایلم و فلویم‪.‬‬

‫هنگام بلوغ‪ ،‬میانبندهای (‪ )Internodes‬این نبات حاوی مغز سوراخدار است که‬
‫توسط کانال کوچکی به نام ‪ Carinal canals‬احاطهشده است‪ .‬هر یک از این کانالهای‬
‫کوچک با رشتههایی از زایلم و فلویم همراهی میشوند‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪149‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫این جنس‪ Homosporous ،‬بوده‪ ،‬سپورانجیمها در گروههایی از ‪ 1‬تا ‪ 50‬تایی در‬


‫طول کنارههای ساختمانهای چتری مانند کوچک به نام ‪ Sporangiophores‬میرویند‪.‬‬
‫سپورانجیوفورها‪ ،‬باهم یکجا شده بر نوک ساقهها ‪ Strobili‬را تشکیل میدهند‪.‬‬
‫ساقههای زایای (‪ )Fertile stems‬بعضی انواع‪ ،‬حاوی مقدار کافی کلوروفیل‬
‫نمیباشند‪ .‬در این انواع‪ ،‬ساقههای زایا بهآسانی از ساقههایی نمویی (‪)Vegetative stems‬‬
‫قابلتمییز هستند‪ .‬این ساقهها در اواخر بهار ظاهر میگردند (شکل ‪.)3-59‬‬

‫شکل ‪ )a Equisetum 3-59‬یک نوع از ‪ Equisetum‬که در آن ساقههای جداگانۀ زایا و نمویی وجود‬
‫دارد‪ )b .‬شاخهشاخه شدن نمویی ‪.Equisetum arvense‬‬

‫در انواع دیگر این جنس‪ Strobili ،‬در نوک ساقههای نمویی میروند‪ .‬هنگامیکه‬
‫سپورها بالغ میشوند؛ سپورانجیمها منقبضشده از سطح طول از داخل پاره میشوند و‬
‫تعداد زیاد سپورها را آزاد میکنند‪ .‬نوارهای ضخیمی به نام ‪ Elaters‬که از جدار خارجی‬
‫سپور منشأ میگیرند‪ .‬هنگام مرطوب بودن محیط‪ ،‬به دور سپورها حلقهها را تشکیل‬
‫میدهند و زمانی که محیط خشک شد‪ ،‬باز میشوند و سپورها را به فاصلههای دور پرتاب‬
‫میکنند‪ .‬این ساختمان از آنهایی که در پراکندهسازی سپورهای ‪ Marchantia‬نقش‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫دارند بهکلی فرق دارند‪.‬‬


‫گامتوفایت این جنس‪ ،‬خشکی زی و سبز بوده‪ ،‬قادر به زندهگی مستقل هستند‪ .‬اندازۀ‬
‫آنها از چند میلیمتر تا ‪1‬ر‪ 9‬سانتیمتر در بعضی انواع‪ ،‬فرق میکند‪ .‬گامتوفایت‪ ،‬در مناطق‬
‫گل و لجن (‪ )Mud‬باقیمانده‪ ،‬از سیالبها و غنی از مواد غذایی مستقر هستند‪.‬‬
‫گامتوفایتهای که ازنظر جنسی در ظرف ‪ 9‬تا ‪ 1‬هفته بالغ میشوند‪ ،‬یا دوجنسی هستند یا‬
‫مذکر‪.‬‬
‫در گامتوفایت دوجنسی‪ ،‬آرکی گونیا قبل از انتریدیا انکشاف میکند‪ .‬این طرز‬
‫انکشاف احتماالت القاح متقابل را ازدیاد میبخشد‪ .‬اسپرمها (‪ )Antherozoids‬چند شالقی‬
‫هستند و برای رسیدن به تخمها (‪ ،)Eggs‬به آب نیاز دارند‪ .‬ممکن‪ ،‬تخمهای چندین آرکی‬
‫گونیای یک گامتوفایت منفرد القاح شده‪ ،‬به جَنِین یا یک سپوروفایت جوان انکشاف کند‪.‬‬
‫‪Division Filicophyta or Pterophyta‬‬
‫مطالعات فوسیلی نشان میدهند که سرخسها از دوران ‪ Carboniferous‬تا امروز‬
‫پراکندهاند‪ .‬انواع امروزی سرخسها شامل تقریباً ‪ 55000‬نوع میشود‪ .‬اینها بعد از نباتات‬
‫گلدار بیشترین نباتات روی زمین را با بیشترین تنوع در شکل و عادات زندهگی تشکیل‬
‫میدهند‪.‬‬
‫بزرگترین تنوع سرخسها در مناطق استوایی است که تقریباً از چهار‪ ،‬سه حصۀ‬
‫انواع آن مناطق را تشکیل میدهد‪ .‬تقریباً سوم حصۀ انواع سرخسها در مناطق استوایی‬
‫بهصورت ‪ Epiphyte‬بر شاخهها و تنۀ درختان زندهگی میکنند‪.‬‬
‫بعضی از سرخسها بسیار کوچک بوده‪ ،‬برگهای تقسیمنشده دارند؛ درحالیکه عدۀ‬
‫دیگر قدی به بلندی ‪ 98‬متر و برگهای به طول ‪ 1‬متر دارند‪ .‬قطر تنۀ این درختان در‬
‫حدود ‪ 90‬سانتیمتر و یا بیشتر از آن بوده‪ ،‬از انساج ابتدایی تشکیلشدهاند‪ .‬بخش اعظم این‬
‫ضخامت پوشش رشتهوی ریشه است‪ .‬قطر ریشۀ حقیقی در حدود ‪ 8‬تا ‪ 1‬سانتیمتر است‪.‬‬
‫یگانه سرخس زندۀ که تشکیل ‪ Vascular cambium‬را میدهد‪ ،‬جنس علفی‬
‫‪ Botrychium‬است‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪110‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫برحسب ساختمان و روش انکشاف سپورانجیمها‪ ،‬سرخسها را به دو گروه تصنیف‬


‫میکنند‪ Eusporangiate :‬یا ‪.Leptosporangiate‬‬
‫برای درک روابط میان نباتات دارای انساج انتقالی‪ ،‬تمایز بین این دو شکل‬
‫سپورانجیمها مهم است‪ .‬در ‪ ،Eusporangiate‬سلولهای والد یا اولیه بر سطح نسجی قرار‬
‫دارد که سپورانجیم را به وجود میآورد (شکل ‪.)3-59‬‬

‫شکل ‪ 3-59‬انکشاف و ساختمان دو شکل اساسی سپورانجیمهای سرخسها‪.‬‬

‫این سلولهای اولیه‪ ،‬از طریق ساختهشدن دیوارهای موازی بر سطح تشکیل‬
‫میشوند که درنتیجه سلسلۀ از سلولهای داخلی و خارجی تشکیل میگردد‪ .‬تقسیمات‬
‫بعدی الیۀ خارجی‪ ،‬در هر دو شکل سپورانجیم‪ ،‬دیوار چـــند طبقهیی سپورانجیم را به‬
‫وجود میآورد‪ .‬الیۀ داخلی‪ ،‬کتلۀ نامنظم سلولها را به وجود میآورد که درنهایــــت‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ Spore mother cells‬را تشکیل میدهد‪ .‬در بسیاری از ‪ ،Eusporangia‬در جریان‬


‫انکشاف الیۀ داخلی وسعت یافته متراکم میشود‪ .‬درنتیجه‪ ،‬در هنگام بلوغ دیوارها متشکل‬
‫از یک طبقۀ منفرد خواهد بود‪.‬‬
‫‪ Eusporangia‬که بزرگتر از ‪ Leptosporangia‬بوده‪ ،‬حاوی تعداد بیشتر سپورها‬
‫میباشند‪ ،‬مشخصۀ کلیه نباتات دارای انساج انتقالی بهاستثنای سرخسهای‬
‫‪ Leptosporangiate‬است‪.‬‬
‫در مقایسه به منشأ چند سلولی ‪ Leptosporangia ،Eusporangia‬از یک حجرۀ‬
‫ابتدایی سطحی منشأ میگیرند که بهصورت عرضی یا مایل تقسیم میشود (شکل ‪-59‬‬
‫‪ .)b.3‬بخش داخلی دو سلول که از طریق این تقسیم تولید میشود‪ ،‬شاید سلولهای را به‬
‫شرکت بگذارد که بخش اعظم ساقۀ سپورانجیمی را به وجود بیاورند و یا اینکه غیرفعال‬
‫باقیمانده در انکشاف بعدی سپورانجیم نقشی بازی نکند‪ .‬حالت آخری زیاد معمول است‪.‬‬
‫بهصورت خالصۀ‪ ،‬حجرۀ خارجی سرانجام سپورانجیم ساقه مانند را با یک کپسول‬
‫کرهوی که دارای دیواری به ضخامت یک سلول است‪ ،‬به وجود میآورد‪ .‬در داخل این‬
‫دیوار‪ ،‬ساختمان تغذیهوی به ضخامت دو سلول به نام ‪ Tapetum‬قرار دارد‪.‬‬
‫کتلۀ داخلی ‪ Leptosporangium‬سرانجام به دو ‪ Spore mother cells‬متمایز‬
‫میشود که متحمل مایوسس شده‪ ،‬هرکدام چهار سپور را تولید میکند‪ .‬بعدازاینکه‬
‫سلولهای جوان در حال تقسیم در داخل سپورانجیم تغذیه شدند‪ ،‬اطراف سپور را احاطه‬
‫کرده‪ ،‬تشکیل بر آمدهگیها و خارها را میدهند که هنگام طبقهبندی در جملۀ‬
‫مشخصههای خانوادهها و جنسها شمار میگردند‪.‬‬
‫سپورها درنتیجۀ ایجاد شکستهگی در ‪ Lip cells‬سپورانجیمها در محیط ظاهر‬
‫میگردند‪.‬‬
‫سپورانجیمها‪ ،‬ساقه مانند بوده‪ ،‬هرکدام حاوی الیۀ ویژۀ ناهموار ضخیم به نام‬
‫‪ Annulus‬است‪ .‬هنگامیکه سپورانجیمها خشک شدند؛ انقباض ‪ Annulus‬باعث پاره‬
‫شدن بخش وسطی کپسول میگردد‪ .‬انفجار ناگهانی و برگشت دوبارۀ ‪ Annulus‬به محل‬
‫اولیه‪ ،‬باعث تخلیۀ فنر مانند سپورها میگردد‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫در ‪ Eusporangia‬ساقه حجیمتر بوده‪ ،‬در آنها تخلیۀ فنر مانند سپورها دیده‬
‫نمیشود‪ .‬اغلب سرخسهای زنده‪ Homosporous ،‬بوده‪ ،‬عدۀ معدود از سرخسهای زنده‪،‬‬
‫‪ Heterosporous‬میباشند‪.‬‬

‫سرخسهای دارای ‪Eusporangium‬‬


‫‪Order Ophioglossales & Marattiales‬‬
‫دو جنس ‪( Botrychium‬شکل ‪ )a.50-59‬و ‪( Ophioglossum‬شکل ‪ )b.50-59‬از‬
‫سه جنس آردر ‪ Ophioglossales‬در مناطق شمالی ایاالتمتحدۀ امریکا پراگندهگی وسیع‬
‫دارند‪ .‬در هر یک از این جنسها‪ ،‬ساالنه یک برگ ساده از ساقه سر میزند‪ .‬هر برگ از دو‬
‫بخش تشکیلشده است‪:‬‬
‫‪ )5‬یک بخش نمویی (‪ )Blade‬که در جنس ‪ Botrychium‬به بخشهای متعدد‬
‫تقسیمشده‪ ،‬در جنس ‪ Ophioglossum‬فاقد این بریدهگیها است‪.‬‬
‫‪ )9‬یک بخش زایا‪ .‬در جنس ‪ Botrychium‬بخش زایا همانند برگهای نمویی به‬
‫قطعات تقسیمشده‪ ،‬در بخش خارجی قطعات دور حاوی دو قطار ‪Eusporangia‬‬
‫میباشند‪ .‬در جنس ‪ ،Ophioglossum‬بخش زایا تقسیم نا شده بوده‪ ،‬حاوی دو‬
‫قطار ‪ Eusporangia‬است‪.‬‬
‫‪ )9‬گامتوفایت ‪ Botrychium‬و ‪ Ophioglossum‬ساختمان طویل زیرزمینی و‬
‫تیوبی با تعداد زیاد رایزوئیدها هستند‪ .‬اینها‪ ،‬همانند ‪ Psilotophyta‬حاوی‬
‫فنجی اندوفایت هستند‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪112‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪(b‬‬ ‫‪(a‬‬
‫شکل ‪ 50 -59‬اشکال برگ در سرخس های دارای ‪.Eusporangium‬‬
‫‪ )a‬برگ تقسیمشده در جنس ‪.Botrychium‬‬
‫‪ )b‬برگ تقسیمنشده در جنس ‪.Ophioglossum‬‬

‫در جنس ‪ ،Botrychium‬معموالً گامتوفایت حاوی لبههای ظهری است که در آن‬


‫انتریدیا قرار دارد‪ .‬بهطور عموم‪ ،‬آرکی گونیا در کنار این لبهها قرار دارد‪.‬‬
‫بر اساس طبیعت گامتوفایتها‪ ،‬ساختمان برگهای آنها و چندین ساختمان‬
‫اناتومیکی دیگر‪ ،‬آردر ‪ Ophioglossales‬از سرخسهای موجود تفکیکشده‪ ،‬گروه مستقل‬
‫را به وجود میآورند‪.‬‬
‫آردر دیگر از سرخسها که حاوی ‪ Eusporangia‬است ‪ Marattiales‬است که‬
‫فوسیل بعضی از آنها در مناطق استوایی یافت شده است‪ .‬شش جنس زندۀ این آردر دارای‬
‫تقریباً ‪ 900‬نوع است‪.‬‬
‫‪Order Filicales‬‬
‫تقریباً تمام سرخسهای معمولی عضو این آردر است که دارای ‪ 91‬خانواده‪990 ،‬‬
‫جنس و تقریباً ‪ 50100‬نوع میباشند‪ .‬این آردر از ‪ Ophioglossales‬و ‪ Marattiales‬در‬
‫داشتن ‪ Leptosporangia‬و از سرخسهای آب زی با ‪ Homosporous‬بودن تفاوت‬
‫دارد‪ .‬درواقع‪ ،‬بهاستثنای ‪ Ophioglossales‬و ‪ Marattiales‬کلیه سرخسها‬
‫‪ Leptosporangia‬بوده‪ ،‬تعداد قلیلی از آنها دارای گامتوفایت زیرزمینی با فنجی‬
‫‪ Epiphyte‬هستند‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اکثر سرخسهای باغی و جنگلی مناطق گرم دارای رایزومهای هستند که ساالنه‪،‬‬
‫دستۀ جدید از برگها را تولــید میکنند‪ .‬جَنِین سرخس‪ ،‬ریشۀ حقیقی تولید میکند؛ اما‬
‫بهزودی این ریشه پژمرده شده‪ ،‬باقیماندۀ ریشه‪ ،‬نابجا یا غیر موروثی (‪)Adventitious‬‬
‫خواهد بود‪ .‬این برگها‪ ،‬از رایزوم نزدیک قاعدۀ برگ منشأ میگیرد‪ .‬برگها که به نام‬
‫‪ Fronds‬یاد میشوند‪ Megaphylls ،‬بوده‪ ،‬بخش عمده و برجستۀ سپوروفایت را به‬
‫نمایش میگذارد‪ .‬این برگها در مقایسه به برگهای ‪ Microphylls‬نباتات‬
‫‪ Lycophytes‬دارای قابلیت جذب بیشتر شعاع آفتاب هستند‪.‬‬
‫سرخسها‪ ،‬تنها نباتات بیدانه هستند که دارای برگهای ‪ Megaphylls‬انکشاف‬
‫یافته هستند‪ .‬معموالً‪ Fronds ،‬مرکب هستند‪ .‬تقریباً در کلیه سرخسهای جوان‪ ،‬برگها‬
‫پیچوتاب خورده هستند که به نام ‪ Fiddleheads‬یاد میشوند (شکل ‪.)55-59‬‬

‫شکل ‪ 55 -59‬برگهای گرز مانند سرخس‪.‬‬

‫معموالً‪ Fiddleheads ،‬و رایزومها توسط موهای فلسها که برجستهگیهای درمس‬


‫هستند‪ ،‬پوشانیده شدهاند‪ .‬این ضمایم برای طبقهبندی سرخسها دارای اهمیت هستند‪.‬‬
‫سپورانجیمهای این آردر که ‪ Homosporous‬هستند در حاشیۀ سطح تحتانی‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫برگها قرار دارند‪ .‬معموالً‪ ،‬سپورانجیمها بهصورت خوشههای به نام‬


‫)‪Sori(singular: sorus‬‬

‫بهصورت قطارهای زرد‪ ،‬نارنجی‪ ،‬نصواری یا سیاهرنگ‪ ،‬لکهها و یا تکههای در سطح زیرین‬
‫‪ Frond‬یافت میشوند (شکل ‪.)59-59‬‬

‫شکل ‪ 59-59‬سوریها‪ ،‬خوشههای از سپورانجیم در سطح زیرین برگهای‬


‫سرخسها میباشند‪.‬‬

‫در بسیاری از جنسها‪ ،‬سوری جوان توسط ساختمان سرپوش مانندی به نــــــام‬
‫)‪ Indusia (singular: indusium‬پوشانیده شده است‪ .‬این ساختمان در زمان پخته شدن‬
‫سپورانجیم خشکشده زمینۀ آزاد شـــــدن سپورها را فراهم میآورد‪.‬‬
‫شکل‪ ،‬موقعیت و حضور یا عدم حضور یک ‪ Indusium‬در طبقهبندی آردر‬
‫‪ Filicales‬دارای اهمیت هستند‪.‬‬
‫در این آردر‪ ،‬سپورها گامتوفایت مستقل‪ ،‬دوجنسی را به وجود میآورند که غالباً در‬
‫مناطق مرطوب یافت میشوند‪ .‬گامتوفایت سریعاً به ساختمان غشایی‪ ،‬هموار و قلب مانند‬
‫به نام ‪ Prothallus‬تبدیل میشود که حاوی تعداد بیشمار رایزوئید در بخش مرکزی سطح‬
‫تحتانی خود هستند‪ .‬آرکی گونیم و انتریدیا در سطح بطنی پروتال انکشاف میکند‪ .‬انتریدیا‬
‫بیشتر در میان رایزوئیدها واقعشده‪ ،‬درحالیکه آرکی گونیا نزدیک فرورفتهگی انتهای قدامی‬
‫گامتوفایت ساخته میشود‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پیدا شدن این گامتانجیاها بهصورت ارثی کنترول میشوند‪ .‬زمان پیدایش گامتانجیا‪،‬‬
‫چگونهگی سیستم تزویج آن ‪ Inbreeding‬و ‪ Outcrossing‬را متأثر میسازد‪ .‬آب برای‬
‫رسیدن اسپرم به تخم ضرورت است‪.‬‬
‫در اوایل انکشاف‪ ،‬جَنِین یا سپوروفایت جوان‪ ،‬مواد مغذی را از گامتوفایت به دست‬
‫میآورد‪ .‬انکشاف بهصورت سریع اتفاق میافتد و بهزودی سپوروفایت تبدیل به نبات‬
‫مستقل شده‪ ،‬گامتوفایت متالشی میشود (شکل ‪.)59-59‬‬

‫شکل ‪ 59-59‬دوران زندهگی یک سرخس جنس ‪.Polypodium‬‬

‫در سرخسها‪ ،‬سپوروفایت مرحلۀ چندساله بوده‪ ،‬گامتوفایت تالی (‪)Thalloid‬‬


‫کوچک‪ ،‬زندهگی کوتاهمدت دارند‪ .‬گامتوفایت رکابی شکل یا رشتهوی بعضی از سرخسها‬
‫بدون تولید سپوروفایت در محیط باقی میماند‪ .‬عالوه بر آن‪ ،‬تابهحال کسی قادر نشده است‬
‫تا در البراتوار این انواع را وادار به تولید سپوروفایت نماید‪.‬‬
‫این سرخسها از طریق تولید برآمدهگیهای نمویی به نام ‪ Gemmae‬که بعد از‬
‫رسیدن به درجۀ مناسب رشد‪ ،‬از نبات مادر جداشده‪ ،‬تشکیل نبات جدید را میدهد‪،‬‬
‫تولیدمثل میکنند‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪116‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫این سرخسها‪ ،‬از آنهایی که تشکیل سپوروفایت میدهند متمایز هستند‪ .‬از دست‬
‫دادن سپوروفایت شاید درنتیجۀ تغییرات اوضاع جویی بوده باشد‪.‬‬
‫‪Orders Marsileales and Salviniales‬‬
‫این دو آردر شامل سرخسهای آبی میشود‪ .‬اگرچه‪ ،‬این آردرها تفاوتهای‬
‫ساختمانی زیادی را نشان میدهند؛ اما مطالعات مالِکیولی نشان میدهند که این دو آردر از‬
‫یک جد مشترک خشکی زی به میان آمدهاند‪.‬‬
‫تمام سرخسهای آبی ‪ Heterosporous‬بوده‪ ،‬یگانه سرخسهای زندۀ‬
‫‪ ،Heterosporous‬سرخسهای آبی هستند‪ .‬سرخسهای آبی شامل پنج آردر میشود‪.‬‬
‫رایزوم طویل و باریک سه جنس از آردر ‪ Marsileales‬شامل ‪ Marsilea‬با تقریباً ‪ 10‬نوع‬
‫در زمینهای مرطوب رشد میکند یا اینکه غالب اوقات با برگهای شــناور بر روی آب‬
‫زندهگی میکنند (شکل ‪.)58-59‬‬

‫شکل ‪ 58-59‬سرخس آبی (‪)Marsilea polycarpa‬‬

‫برگهای ‪ Marsilea‬با برگهای شبدر مشابهت نشان میدهند‪ .‬ساختمانهای‬


‫تولیدمثلی لوبیا شکل مقاوم در مقابل خشکی به نام ‪ Sporocarps‬که تقریباً یکصد‬
‫سالخشکی را تحمل کرده‪ ،‬هنگام مساعد شدن شرایط شروع به رشد نموده تشکیل‬
‫زنجیرههای ‪ Sori‬را میدهند‪ .‬هر سوری حاوی سلسلۀ از ‪ Megasporangia‬و‬
‫‪ Microsporangia‬است‪.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪119‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫گامتوفایت شدیداً اختصاصیافته و ‪ Heterospory‬آردر ‪ Marsileales‬دالیل اولی‬


‫هستند که ما این سرخسها را به حیث آردرهای متمایز قبول کنیم‪.‬‬
‫دو جنس آردر ‪ Salviniales‬به نامهای ‪ Azolla‬و ‪ Salvinia‬نباتات کوچکی‬
‫هستند که بر روی سطح آب شناور هستند (شکل ‪.)58-59‬‬
‫هر دو جنس‪ ،‬سپورانجیمهای خود را به داخل ‪ Sporocarps‬تولید میکنند که ازنظر‬
‫ساختمان با ‪ Sporocarps‬های آردر ‪ Marsileales‬متمایز هستند‪.‬‬
‫در جنس ‪ ،Azolla‬برگهای نازک دو قطعهیی بر ساقۀ باریک میروید‪ .‬یک کیسۀ‬
‫کوچک که بر سطح باالیی قطعۀ فوتوسینتیزی هر برگ میروید‪ ،‬محل زندهگی کالونیهای‬
‫سیانوباکتری به نام ‪ Anabaena azollae‬است‪ .‬قطعۀ کوچک تحتانی هر برگ تقریباً‬
‫بیرنگ است‪ .‬به دلیل قابلیت تثبیت نایتروژن‪ ،‬جنسهای ‪ Anabaena‬و ‪ Azolla‬در‬
‫حاصلخیزی بعضی از اکوسیستمهای طبیعی مفید هستند‪.‬‬
‫برگهای تقسیمنشدۀ ‪ Salvinia‬که تقریباً تا دو سانتیمتر طول دارند؛ بهصورت‬
‫حلقهوی بر رایزم شناور (‪ ،)Floating rhizome‬میرویند‪ .‬یکی از سه برگ آویزان شده که‬
‫وارد آب میشوند دارای بریدهگی زیاد شبیه کتلهیی از ریشههای سفیدرنگ است‪ .‬این‬
‫ریشهها‪ ،‬حاوی سپورانجیمهایی هستند که باعث میشوند قضاوت شود که اینها برگهای‬
‫حقیقی هستند‪ .‬دو برگ باالیی که بر سطح آب شناور هستند‪ ،‬توسط مویکهایی پوشانیده‬
‫شدهاند تا آن را از مرطوب شدن محافظت نموده در صورت غرق شدن برگ در آب‪ ،‬این‬
‫سطح را دوباره به روی آب بیاورد‪.‬‬
‫سرخسهای که در افغانستان یافت میشوند‪ ،‬عبارتاند از‪:‬‬

‫خانوادۀ ‪Equistacae‬‬
‫‪Equistem arvense L.‬‬
‫‪Equistem ramossissimum‬‬
‫خانوادۀ ‪Marsilaceae‬‬
‫‪Marsilea quadrifolla L.‬‬
‫ نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬:‫فصل دوازدهم‬ 141 ‫تکسانومی نباتی‬

Ophiloglossaceae ‫خانوادۀ‬
Botychium lunaria(L.)Swartz
Selaginellaceae ‫خانوادۀ‬
Selaginella sanguinolenta(L.) Spring
Polypodiaceae ‫خانوادۀ‬
Asplenium ceterach L.
Asplenium rutamuraria L.
Asplenium septentrionale (L.)Hoffm
Asplenium trichomans L.
Cystopteris fragilis Bern.
Dryopteris ramosa(C.Hope)C.Ch
Polystichum lonchitis(L.)Roth
Pteridium aquilinium(L.)Kuhn
Adlanthum venustum D.Don
Chelenthes persica(Bory)Mwtt.ex Kuhn
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪140‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫خالصۀ فصل‬
‫نباتاتی که در این فصل مطالعه شدند بی دانه بوده؛ اما دارای انساج انتقالی‬
‫هستند‪ .‬به نسبت داشتن انساج انتقالی دارای قدبلند بوده‪ ،‬بر تمام روی زمین چیره هستند‪.‬‬
‫به استناد شواهد فوسیلی نباتات ابتدایی در آغاز دارای صرف یک ساقه ساده بودند که‬
‫از همین ساقه اعضای دیگری؛ نظیر‪ :‬ریشه و برگ ها منشأ گرفتند‪ .‬هم زمان با ادامۀ‬
‫تکامل‪ ،‬تغییراتی در اشکال ساخته شدن سپورها‪ ،‬انتظام انساج انتقالی و اندازۀ‬
‫گامت وفایت نیز به میان آمد‪.‬‬
‫نباتات بی دانه‪ ،‬مانند دیگر موجودات زنده جد آب زی دارند‪ .‬تاریخ تکامل نباتات‬
‫به طور جدایی ناپذیر با توافق پیوستۀ آن ها به زنده گی در خشکی و قطع رابطۀ آن ها با‬
‫آب برای تولیدمثل‪ ،‬رابطه دارد‪.‬‬
‫سپوروفایت نباتات اولیه‪ ،‬دارای انشعاب مساوی بوده‪ ،‬فاقد ریشه و برگ ها بودند‪.‬‬
‫با پیشرفت تکامل و تمایز یابی انساج‪ ،‬تفاوت ها ی مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی در‬
‫بخش های متنوع تنۀ نبات رونما گردیده‪ ،‬باعث متمایز شدن اعضای نباتی؛ نظیر‪:‬‬
‫ساقه‪ ،‬برگ و ریشه شدند‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪ .5‬اندرس‪ ،‬اوالف و حسن یار‪ ،‬سید امیر شاه‪ .5919 .‬نباتات‪( .‬جلد اول)‪ .‬کابل‪ :‬مطبعۀ‬
‫هما‪.‬‬
‫‪2. Peter, H. Raven., Ray, F. Event., & Susan, E. Eichhorn. (1999).‬‬
‫‪Biology of Plants (6th ed.). New York: W.H Freeman and‬‬
‫‪company North Publishers.‬‬
‫فصل دوازدهم‪ :‬نباتات بیدانۀ دارای انساج انتقالی‬ ‫‪141‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬

‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬


‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) بارز است‪.‬‬ ‫‪ .5‬در نباتات عالی‪ ،‬نسل (‬
‫) هستند‪.‬‬ ‫مطالعات ژنتیکی نشان می دهند که سپوروفایت اکثریت سرخس ها (‬ ‫‪.9‬‬
‫‪ .9‬در نباتات دارای انساج انتقالی مایکروسپورها‪ ،‬گامت وفایت ( ) را به وجود می آورند‪.‬‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫( ) ‪ .5‬نباتات عالی برای تولیدمثل خود به آب نیاز دارند ‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬سرخسها‪ ،‬تنها نباتات دانهدار هستند که دارای برگهای میگافیل انکشاف یافته هستند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬مایکور یزا زنده گی مشترک فنجی و ریشۀ نباتات است‪.‬‬
‫پرسشها انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬کدامیک از ساختمانهای زیر در طبقهبندی سرخسها دارای اهمیت هستند؟‬
‫‪Sporocarps )d‬‬ ‫‪Sporangium (c‬‬ ‫‪Indusium )b‬‬ ‫‪Sori (a‬‬
‫‪ .9‬در نباتات عالی انتقال دانۀ گرده به نزدیکی میگاگامت به یکی از نامهای زیر یاد میکنند‪:‬‬
‫‪.Pollination )d‬‬ ‫‪.Spiration )c‬‬ ‫‪.Germination )b‬‬ ‫‪.Sporolation )a‬‬
‫‪ .9‬کدامیک از دیویژنهای زیر نباتات عالی از طریق تولید دانه تکثر میکند؟‬
‫‪.Rhodophyta (d Eumycota (c .Spermatophyta )b Pteridophyta (a‬‬

‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬


‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) سپورهای یکسان و همشکل‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Fronds‬‬
‫‪Strobili‬‬
‫) ساختمانی است که از اثر تجمع سپوروفیلها به میان میآیند‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Feathery‬‬
‫) برگهای سرخسهای عادی به این نام یاد میشوند‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Homosporous‬‬
‫فصل سیزدهم‬

‫نباتات دارای دانههای برهنه‬


‫(‪)Gymnosperms‬‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬خصوصیات نباتات دارای دانههای برهنه را توضیح کنید‪.‬‬
‫‪ .9‬چگونهگی تکثر ‪ Gymnosperm‬ها را بیان کنید‪.‬‬
‫‪ .9‬دیویژن های عمدۀ نباتات ‪ Gymnosperm‬را از یکدیگر تفکیک‬
‫کنید‪.‬‬
‫‪ .8‬با ساختمان دانۀ نباتات ‪ Gymnosperm‬آشنا شوید‪.‬‬

‫نباتات دانهدار در حدود ‪ 911‬میلیون سال قبل‪ ،‬در اواخر دورۀ ‪ Devonian‬به میان‬
‫آمدهاند‪ .‬کلیه نباتات دانهدار که حاوی برگهای ‪ Megaphylls‬هستند شامل پنج دیویژن‪:‬‬
‫‪ Gnetophyt ،Coniferophyta ،Ginkgophyta ،Cycadophyta‬و ‪Anthophyta‬‬
‫میشود‪ .‬دیویژن ‪ Anthophyta‬نباتات گلدار (‪ )Angiosperms‬را تشکیل میدهد؛‬
‫درحالیکه چهار گروه دیگر درمجموع به نام ‪ Gymnosperms‬یاد میگردند‪.‬‬
‫قدیمترین فوسیل نباتات گلدار متعلق به ‪ 591‬میلیون سال قبل (دورۀ ‪Cretaceous‬‬
‫زمینشناسی) میشود‪ .‬در حال حاضر نیز‪ ،‬نباتات گلدار از موفقترین گروههای نباتات در‬

‫‪ -‬در بعضی منابع ‪ Angiospermae ،Angiospermatophyta‬و یا ‪ Gynoeciatse‬نیز آمده‬


‫است‪.‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪142‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫روی زمین میباشند‪ .‬در این فصل ‪ Gymnosperms‬و در فصل بعدی نباتات گلدار‬
‫مطالعه خواهد شد‪.‬‬
‫‪Gymnosperms‬‬
‫مسیر تکاملی نباتات ‪ Gymnosperm‬عادل مسیر تکاملی نباتات گلدار نیست‪ .‬در‬
‫عوض‪ ،‬نباتات ‪ Gymnosperm‬سلسلۀ از مسیرهای تکاملی نباتات دانهدار را به نمایش‬
‫میگذارند که فاقد مشخصات متمایزکنندۀ نباتات گلدار میباشند‪ .‬باوجودی که ‪ 190‬نوع‬
‫گیاه ‪ Gymnosperm‬در برابر ‪ 991000‬نوع نبات گلدار وجود دارد؛ اما با آنهم انواع‬
‫منفرد نباتات ‪ Gymnosperm‬بر سراسر جهان چیره هستند‪.‬‬
‫پیش از آغاز بحث در مورد نباتات دانهدار‪ ،‬گروهی از نباتات دارای انساج انتقالی‬
‫بیدانه را که فکر میشود جد نباتات دانهدار بوده‪ ،‬باشند‪ ،‬مطالعه میکنیم‪:‬‬
‫)‪Progymnosperms(Division Progymnospermophyta‬‬
‫در اواخر دورۀ ‪ Paleozoic‬زمینشناسی‪ ،‬گروهی از نباتات به نام‬
‫‪ Progymnosperms‬زندهگی میکردند که مشخصات حد وسط بین نباتات بیدانه و‬
‫نباتات دانهدار را نشان میدادند‪ .‬هرچند‪ ،‬این نباتات از طریق تولید سپورها تولیدمثل‬
‫میکردند؛ اما درعینحـــال دارای ‪ Secondary xylem‬شبیه ‪ Conifers‬زنده بودند‪ .‬این‬
‫نباتات به دلیل تولید ‪ Secondary phloem‬در میان نباتات چوبی دورۀ ‪Devonian‬‬
‫زمینشناسی منحصربهفرد بودند‪ .‬مدارک جمع شده در دهههای آخر نشان میدهند که‬
‫نباتات دانهدار از ‪ Progymnosperms‬تکاملیافتهاند؛ اما باوجودآن تعداد زیاد مسایل هنوز‬
‫در این راستا حل نا شده باقیماندهاند‪.‬‬

‫جمنوسپرمهای منقرضشده‬
‫دو گروه از ‪ Gymnosperm‬های منقرضشده قابلیادآوری هستند‪:‬‬
‫سرخسهای دانهدار (‪ ،)Division Pteridospermophyta‬بسیار متنوع بوده‪،‬‬ ‫‪.I‬‬
‫گروه غیرطبیعی است که از دورۀ ‪ Devonian‬تا ‪ Jurassic‬زمینشناسی زندهگی‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪144‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫میکردند‪ .‬اینها نباتات درختی با ساقۀ مستقیماً استوار و یا خوابیده و برگهای‬


‫مشابه با برگهای سرخسها است‪ .‬ظاهراً آنها مشابه سرخسهای درختی‬
‫معاصر بودند؛ اما از آنها با داشتن دانهها متمایز بودند‪.‬‬
‫گروه دیگر از جمنوسپرمهای منقرضشده عبارت از ‪ Cycadeoids‬یا‬ ‫‪.II‬‬
‫‪ Bennettitales‬است که مرکب از نباتاتی است که تا حدودی مشابه ‪Cycads‬‬
‫زنده بوده‪ ،‬دارای برگهای پهن بودند‪ .‬مطالعۀ فوسیلها در مورد برگها و‬
‫اعضای تکثری آنها نشان میدهد که آنها در دورۀ ‪ Jurassic‬وسطی‬
‫میزیستند‪.‬‬

‫جمنوسپرمهای زنده‬
‫اصطالح ‪ Gymnosperm‬از دو واژه یونانی ‪ Gymnose‬به معنی «برهنه» و‬
‫‪ Sperm‬یعنی «دانه» تشکیلشده است‪ .‬این نام بهاینعلت بهکاررفته است که در آنها‬
‫‪( Ovules‬ساختمانهاییاند که در داخل آنها تخمک (‪)Egg = Megasporangium‬‬
‫ماده تولید میشود) و دانهها‪ ،‬بر سطح ‪ Sporophylls‬و ساختمانهای انالوگ آن به وجود‬
‫میآید و مانند نباتات گلدار در داخل تخمدان محصور نمیمانند‪.‬‬
‫با کمی استثناها‪ ،‬گامتوفایت ‪ Gymnosperm‬مادۀ نباتات گلدار‪ ،‬چندین آرکی گونیم‬
‫تولید میکند‪ .‬درنتیجه‪ ،‬بیشتر از یک تخمک القاح شده‪ ،‬بیش از یک جَنِین در داخل یک‬
‫‪ Ovule‬شروع به انکشاف میکند (این پدیده به نام ‪ Polyembryony‬یاد میشود)‪ .‬در‬
‫بسیاری حاالت‪ ،‬تنها یک جَنِین زنده مانده؛ به همین دلیل‪ ،‬دانههای انکشاف یافته صرف‬
‫یک جَنِین دارند‪.‬‬
‫برخالف نباتات بیدانه‪ ،‬در ‪ Gymnosperm‬ها برای رسیدن اسپرم به تخمه به آب‬
‫نیازی نبوده‪ ،‬دانههای گرده (‪ )Pollen grains‬توسط باد به مجاورت گامتوفایت ماده در‬
‫داخل یک ‪ Ovule‬میرسند‪ .‬این عملیه به نام گردهافشانی (‪ )Pollination‬یاد میشود‪ .‬بعد‬
‫از گردهافشانی‪ ،‬گامتوفایت مذکر یک زائده لولهشکل خارجــــی را به وجود میآورد که به‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪141‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫نام لولۀ گرده (‪ )Pollen tube‬یاد میگردد‪ .‬گامتوفایت مذکر ‪ Gymnosperm‬ها و دیگر‬
‫نباتات دانهدار‪ ،‬انتریدیا به وجود نمیآورد‪.‬‬
‫در ‪ Conifers‬و ‪ Gnetophytes‬اسپرم غیر متحرک بوده‪ ،‬لولۀ گرده آنها را‬
‫مستقیماً به آرکی گونیا منتقل میکند‪ .‬در ‪ Cycads‬و ‪ Ginkgo‬القاح حالت وسطی بین‬
‫سرخسها و دیگر نباتات بیدانه و نباتات دانهدار را دارد‪ .‬به یاد دارید که گروه اولی‬
‫اسپرمهای متحرک شالق دار و گروه دومی اسپرمهای غیر متحرک تولید میکنند‪.‬‬
‫گامتوفایت مذکر سایکادها و ‪ Ginkgo‬لولۀ گردۀ تولید میکند که به آرکی گونیم داخل‬
‫نمیشوند‪ .‬در عوض‪ ،‬این ساختمان مکنده (‪ )Haustorial‬بوده‪ ،‬برای ماهها در انساج تخمه‬
‫نمو کرده مواد مغذی آن را جذب میکند‪ .‬درنهایت‪ ،‬دانۀ گرده در نزدیکی آرکی گونیم پاره‬
‫شده‪ ،‬اسپرمهای دارای چند شالق را که قادر به شنا هستند آزاد میکند‪ .‬بعداً‪ ،‬اسپرم‬
‫بهسوی آرکی گونیم شنا کرده تخمه را القاح میکند‪.‬‬
‫در ‪ Gnetophytes ،Conifers‬و نباتات گلدار‪ ،‬لولۀ گرده اسپرم را بهسوی تخمه‬
‫منتقل میکند‪ .‬در جریان این حملونقل دانۀ نبات به موجودیت آب غرض اجرای عملیۀ‬
‫القاح وابسته نیست‪ .‬حضور لولۀ گرده مکنده در ‪ Cycads‬و ‪ Ginkgo‬اشاره به آن دارد که‬
‫لولۀ گرده تکامل مییابد تا مواد مغذی را برای تولید اسپرم توسط گامتوفایت مذکر در‬
‫جریان نموی خود در داخل ‪ ،Ovule‬جذب کند‪.‬‬

‫تصنیف جمنوسپرمها‬
‫تاریخ طبقهبندی ‪ Gymnosperms‬با نباتات گلدار رابطۀ نزدیک دارد‪.‬‬
‫‪ Gymnosperms‬به حیث یک گروه همکار با نباتات گلدار در داخل نباتات دانهدار‬
‫(‪ )Phanerogams or Spermatophytes‬تلقی میشود‪ .‬تصنیف این نباتات ازاینقرار‬
‫است‪:‬‬
‫‪I.‬‬ ‫)‪Cycads(Cycadophyta‬‬
‫)شامل سرخسهای منقرضشدۀ تخمدار(‪1. Class Pterispermopsida‬‬
‫)شامل اعضای فوسیلی(‪2. Cyadeoidopsida‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪144‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫)شامل اعضای زنده و فوسیلی(‪3. Cyadopsida‬‬


‫‪II.‬‬ ‫)‪Ginkgophyta(Ginkgo‬‬
‫‪1. Class Ginkopsida(order ginkgoales, Family Ginkgoacae,‬‬
‫)‪Genus Ginkgo‬‬
‫‪III.‬‬ ‫)‪Coniferophyta (conifers‬‬
‫)شامل اعضای فوسیلی(‪1. Class Cordaitopsida‬‬
‫)شامل ‪ 10‬جنس و ‪ 100‬نوع زنده(‪2. Class Coniferopsida‬‬
‫)شامل انواع زنده(‪3. Class Taxopsida‬‬
‫‪IV.‬‬ ‫)‪Gnetophyta (gnetophytes‬‬
‫‪1. Class‬‬ ‫‪Genatopsida(Orders:‬‬ ‫‪Ephedrales,‬‬ ‫‪Gnetales,‬‬
‫)‪Welwitschiales‬‬
‫‪Division Cycadophyta‬‬
‫)‪(Order Cycadales, Family Cycadaceae, Genus Cycas‬‬
‫گیاهان متعلق به ‪ ،Cycadophyta‬شامل ‪ Gymnosperms‬فوسیلی و زنده میشود‪.‬‬
‫اینها شامل تقریباً صد نوع شده‪ ،‬خرما شکل بوده‪ ،‬در مناطق استوایی و زیر استوایی‬
‫پراکندهاند‪ .‬اغلب سایکادها نباتات بزرگ بوده‪ ،‬تنۀ آنها توسط بقایای برگهای ریخته شده‬
‫پوشانیده شده است‪ .‬برگهای فعال بهصورت خوشهیی در نوک ساقهها میرویند؛ به همین‬
‫دلیل‪ ،‬سایکادها شبیه خرما هستند‪ .‬سایکادها شدیداً سمی بوده‪ ،‬حاوی سمهای عصبی و‬
‫مقدار زیاد مواد سرطانزا میباشند‪ .‬این نباتات محل زیست مناسب ‪ Cyanobacteria‬بوده‪،‬‬
‫نقش مهمی در تثبیت نایتروژن بازی میکنند‪.‬‬
‫واحدهای تولیدمثلی آنها برگهای کم یا زیاد کاهشیافته هستند که سپورانجیمها‬
‫به آن متصل بوده‪ ،‬بهصورت خوشههای سست یا محکم به داخل ساختمانهای مخروط‬
‫مانند نزدیک نوک نبات میباشند‪ .‬مخروطهای گرده و دانۀ ‪ Cycads‬در نباتات جداگانه‬
‫واقع میشوند (شکل ‪.)5-59‬‬
‫لولۀ گرده که توسط گامتوفایت مذکر سایکادها ساخته میشوند غیر منشعب یا کمی‬
‫منشعب هستند‪ .‬در اغلب سایکادها‪ ،‬نموی لولۀ گرده نتیجۀ تخریب قابلتوجه نسج هستهیی‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪146‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫است‪ .‬پیش از القاح‪ ،‬انتهای قاعدهیی گامتوفایت مذکر متورم و طویل شده‪ ،‬اسپرم را به‬
‫نزدیکی تخمه میآورد‪ .‬بعداً این قسمت پاره میشود و اسپرمی که حاوی چندین شالق‬
‫است آزادشده‪ ،‬بهسوی تخمه شنا میکند‪ .‬هر گامتوفایت مذکر‪ ،‬دو اسپرم تولید میکند‪.‬‬
‫نقش حشرات در گردهافشانی سایکادها برجسته است‪.‬‬

‫شکل ‪ .5-59‬مخروطهای مادۀ یک سایکاد آفریقایی به نام ‪.Encephalartos ferox‬‬

‫‪Division Coniferophyta‬‬
‫(‪)Class Coniferopsida, Order Coniferales, Family Pinaceae‬‬
‫در میان ‪ ،Gymnosperms‬نباتات مربوط به دیویژن ‪ Coniferophyta‬دارای‬
‫بیشترین سطح پوشش جهانی بوده‪ ،‬بسیاری از جنگلهای وسیع نیمکرههای شمالی و‬
‫جنوبی را تشکیل میدهد‪ .‬اینها دارای اهمیت بسیار باالی اکولوژیک میباشند‪ .‬شامل ‪10‬‬
‫جنس و ‪ 110‬نوع میشوند‪ .‬غالب ‪ Conifers‬همیشهسبز هستند و شامل درختان معروف؛‬
‫نظیر‪ :‬کاج (‪ ،Tsugga ،)Pinus‬صنوبر (‪ ،Picea ،)Abies‬سرو کوهی (‪ )Juniperuss‬و ‪...‬‬
‫غـیره میشوند‪ .‬تمام گیاهان مخروط دار درختی بوده‪ ،‬گیاهان علفی نیستند‪.‬‬
‫برگهای ‪ Conifers‬مشخصههای قویی برای مقاومت در برابر خشکسالی را دارند‬
‫که نقش بزرگ در پراکندهگی اکولوژیک در فصلهای خشک بازی میکنند‪.‬‬
‫کاجها (‪ )Genus Pinus‬که تقریباً اکثریت ‪ Gymnosperms‬را در برمیگیرد‪،‬‬
‫نباتات چیره در شمال امریکا و نیمکرۀ جنوبی هستند‪ .‬تقریباً ‪ 30‬نوع کاج وجود دارد که در‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪149‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫داشتن انتظام ویژه در برگهایشان در میان ‪ Conifers‬زنده منحصربهفرد هستند‪.‬‬


‫ازآنجاییکه در بیشتر ‪ Gymnosperms‬اشکال برگ سوزنی است‪ ،‬به این گروه‪« ،‬سوزن‬
‫برگان» نیز میگویند‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬غالباً متناوب و‬
‫بهندرت حالت متقابل روی ساقه‬
‫را دارند‪ .‬اشکال برگهای‬
‫بازدانگان غالباً سوزنی و یا فلس‬
‫مانند و یا ممکن است برحسب‬
‫سن ساقههای فرعی‪ ،‬دارای دو‬
‫شکل متفاوت باشند‪ .‬شکل برگ شکل ‪ .9-59‬نبات نوجوان کاج ‪ Pinus palustris‬با‬
‫در ‪ Gymnosperms‬ابتدایی برگهای طویل سوزن مانند‪.‬‬
‫همانند برگهای پهن نباتات گلدار است؛ اما دارای رگ برگهای موازی و مستقل بدون‬
‫انشعاب هستند (شکل ‪.)9-59‬‬
‫بعد از یک یا دو سال نمو‪ ،‬یک کاج شروع به تولید دستههایی (‪ )Fascicles‬از‬
‫برگهای سوزنی شکل میکند‪ .‬هریک از این دستهها‪ ،‬بر اساس نوع مربوطه دارای یک تا‬
‫هشت برگ است (شکل ‪.)9-59‬‬
‫در یک کاج‪ ،‬یک دسته از‬
‫این برگهای سوزن مانند ازنظر‬
‫شاخههای‬ ‫مورفولوژیکی‬
‫محدودشده هستند‪ .‬در تحت‬
‫حاالت مقتضی‪ ،‬مرستیم رأسی در‬
‫داخل یکی از این دستهها‪ ،‬دوباره‬
‫نموی شکل ‪ 9-59‬دستههای پنجتایی سوزن برگ و مخروط در‬ ‫فعالشده‪ ،‬درنتیجۀ‬
‫کاج‪. Pinus longaeva‬‬ ‫نامحدود‪ ،‬تشکیل ساقۀ جدید را‬
‫میدهد و شاید هم تشکیل کاج جدید را دهد‪.‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪161‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫برگهای کاج همانند دیگر ‪ Conifers‬برای حاالت کمآبی سازگاری حاصل کردهاند‪.‬‬
‫این برگها برای چندین سال باقیمانده میتوانند‪ .‬ازآنجاییکه این برگها بیش از‬
‫یکفصل عمر دارند‪ ،‬بهآسانی از صدمات ناشی از خشکسالی‪ ،‬یخبندان یا آلودهگی هوا‬
‫متضرر میشوند‪.‬‬

‫دوران زندهگی کاجها‬


‫در کاجها و اغلب ‪ Microsporangia ،Conifers‬و ‪ Megasporangia‬در‬
‫مخروطهای جداگانه )‪ Strobilus(Strobili‬در عین درخت میرویند‪.‬‬

‫شکل ‪ 8-59‬مقطع طولی یک مخروط کاج (مولد گرده)‪.‬‬

‫مخروطهای مولد گرده (‪ )Pollen producing cones = Microsporangiate‬که‬


‫در کاجها نسبتاً کوچک هستند‪ ،‬بر یک یا دوشاخۀ تحتانی درخت و مخروطهای مولد دانـه‬
‫(‪ )Seed producing cones = Megasporangiate‬که بزرگتر هستند‪ ،‬بر شاخههای‬
‫باالیی درخت کاج میرویند‪ .‬در بعضی از کاجها‪ ،‬اینها در عین شاخه میرویند؛ به ترتیبی‬
‫که مخروط تخمک دار نزدیک رأس شاخه میروید‪ .‬ازآنجاییکه در موقع گردهافشانی گرده‬
‫مستقیماً بهطرف باال حرکت نمیتواند؛ درنتیجه‪ ،‬گردهافشانی این کاجها توسط کاج دیگری‬
‫صورت میگیرد‪.‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪160‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ Microsporophylls‬دارای انتظام فنری بوده‪ ،‬کم یا زیاد غشایی هستند (شکل‬


‫‪.)8-59‬‬
‫در سطح زیرین هریک از ‪ Microsporophylls‬دو عدد ‪ Microsporangia‬وجود‬
‫دارد‪ .‬هر یک از ‪ Microsporangia‬حاوی تعداد زیاد ‪ Microsporocytes‬یا‬
‫‪ Microspore Mother Cells‬میباشند‪ .‬در اوایل بهار ‪ Microsporocytes‬متحمل‬
‫مایوسس شده‪ ،‬هر یک چهار ‪ Microspore‬هپالید را به وجود میآورند‪ .‬هر مایکرو سپور‬
‫به دانۀ گـردۀ بالداری تبدیل میشود که حاوی دو حجرۀ پروتالی (‪،)Prothallial cells‬‬
‫یک لولۀ سلولی (‪ )Tube cell‬و یک حجرۀ زایــا (‪ )Generative cell‬است (شکل ‪-59‬‬
‫‪.)1‬‬
‫درواقع‪ ،‬این دانۀ گردۀ حاوی چهار سلول‪ ،‬عبارت از گامتوفایت مادۀ نارسیده است‪ .‬در‬
‫این مرحله‪ ،‬مخروط مولد گرده‪ ،‬محتویات خود را آزاد میکند که بعضی از آنها بهوسیلۀ باد‬
‫به مخروط دانه (تخمه) منتقل میگردد‪.‬‬

‫شکل ‪ 1-59‬دانۀکاج ‪ )a‬دانههای گرده با گامتوفایتهای نارسیدۀ‪)b .‬‬


‫دانههای گردۀ کمی رسیده با سلولهای پروتالی‪ )c .‬الکترون مایکرو‬
‫گراف دانۀ گردۀ کاج‪.‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪161‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫مخروطهای دانهدار در جوانی و قبل از القاح به نام مخروطهای تخمــــک دار‬


‫(‪ )Ovulate cones‬معروف هستند‪ .‬مخروطهای دانه (تخمک) دار‪ ،‬چوبی هستند‪ .‬اندازه‬
‫آنها برحسب نوع بسیار متغیر است‪ .‬فلسهای ‪ Ovule‬دار‪Megasporophylls ،‬‬
‫نمیباشند؛ بلکه اینها شاخههای کامالً تغییریافتۀ هستند که به نـــــــــــــــــام‬
‫‪ Seed-scale complexes‬یاد میشوند‪ .‬هر یک از ‪ Seed-scale complexes‬مرکب از‬
‫فلسهای ‪ Ovule‬دار است که بر سطح باالیی خود حاوی دو ‪ Ovule‬و یک ‪ Bract‬عقیم‬
‫است‪.‬‬
‫فلسها‪ ،‬بهصورت فنری در اطراف محور مخروط انتظام یافتهاند‪ .‬مخروط دانهدار‪،‬‬
‫ساختمان مغلق بوده‪ ،‬در مقابل مخروط‬
‫حاوی ‪ Microsporangia‬ساده بوده‪ ،‬در‬
‫آنها ‪ Microsporangia‬مستقیماً در‬
‫تماس ‪ Microsporophylls‬است‪.‬‬
‫اگرچه‪ ،‬برخی انواع ‪Conifers‬‬
‫دوجنسی (‪ )Dioecious‬اند؛ یعنی اعضای‬
‫جنسی مذکر و مؤنث در گیاهان جداگانه‬
‫قرار دارند؛ ولی اغلب آنها یک جنسی‬
‫(‪ )Monoecious‬میباشند؛ یعنی اعضای‬
‫جنسی مذکر و مؤنث بر روی یک گیاه قرار‬
‫دارد‪ .‬دو نوع مخروط معموالً روی‬
‫شاخههای مجزای یک درخت به وجود شکل ‪ 1-59‬مخروطهای دانهدار زرد کاج‬
‫‪.Pinus contorta‬‬
‫میآیند‪.‬‬
‫هر ‪ Ovule‬مرکب است از‪ Megasporangium )5 :‬چند سلولی به نام هسته‬
‫(‪ )Nucellus‬است که توسط پوستک (‪ )Integument‬ضخیمی که دارای یک سوراخ است‬
‫احاطهشده‪ .Micropyle )9 ،‬هر ‪ Megasporangium‬حاوی یک ‪ Megasporocyte‬یا‬
‫‪ Megaspore mother cell‬است که متحمل مایوسس شده تشکیل چهار ‪Megaspores‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪161‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫در یک خط را به وجود میآورد‪ .‬از چهار ‪ Megaspores‬فوق سه عدد آنکه نزدیک ‪Mi-‬‬
‫‪ cropyle‬قرار دارند به تحلیل میروند‪ .‬گردهافشانی مخروطها در فصل بهار صورت‬
‫میگیرد (شکل ‪.)1-59‬‬
‫در این مرحله‪ ،‬فلسهای مخروط ‪ Ovule‬دار به اطراف پراکنده میشوند‪ .‬هنگامیکه‬
‫دانۀ گرده بر فلــــس قرار میگیرد تعداد زیاد آنها باهم یکجا شده تشکیل قطراتی را‬
‫میدهد که از طریق مجرایی که در انتهای ‪ Ovule‬قرار دارد تراوش میشوند‪ .‬هنگامیکه‬
‫قطرههای گردهافشانی شده تبخیر شدند‪ ،‬آنها منقبض میشوند و دانۀ گرده را بهطرف‬
‫مجرای ‪ Micropyle‬و به تماس ‪ Nucellus‬حمل میکند‪ Nucellus .‬در انتهای‬
‫‪ Micropyle‬اندکی فرورفتهگی پیدا میکند که دانۀ گرده در این حفرۀ کمعمق قرار‬
‫میگیرد‪ .‬بعد از گردهافشانی‪ ،‬فلسها رشد کرده به محافظت ‪ Ovule‬رشد کننده کمک‬
‫میکند‪ .‬کمی پسازاینکه دانۀ گرده در تماس ‪ Nucellus‬قرار گرفتند‪ ،‬جوانهزده تشکیل‬
‫لولۀ گرده را میدهد‪ .‬تا این زمان‪ Megasporangium ،‬هنوز متحمل مایوسس نشده‬
‫است‪.‬‬
‫تقریباً یک ماه پس از گردهافشانی‪ ،‬چهار ‪ Megaspores‬تولید میشوند که صرف‬
‫یکی از آنها به ‪ Megagametophyte‬انکشاف میکند‪ .‬انکشاف ‪ Megaspores‬به‬
‫آهستهگی صورت میگیرد‪ .‬این پروسه حتی شش ماه پس از گردهافشانی نیز آغاز نگردیده‪،‬‬
‫به شش ماه دیگر ضرورت دارد‪ .‬در مراحل اولیۀ انکشاف مایتوز واقـــع میشود؛ اما‬
‫سلولها تولید نمیشوند‪.‬‬
‫تقریباً ‪ 59‬ماه پس از گردهافشانی‪ ،‬هنگامیکه گامتوفایت ماده حاوی تقریباً ‪9000‬‬
‫هستۀ آزاد هستند‪ ،‬ساختهشدن دیوار سلولی آغاز میگردد‪.‬‬
‫تقریباً ‪ 51‬ماه بعد از گردهافشانی‪ ،‬به تعداد دو یا سه آرکی گونیا در انتهای مایکرو‬
‫پیلی‪ Megagametophyte ،‬متمایز میشوند‪ .‬این زمان برای القاح مناسب است‪.‬‬
‫تقریباً ‪ 59‬ماه قبل‪ ،‬دانۀ گرده جوانهزده و یک لولۀ گرده تولید نموده است‪ ،‬بهتدریج‬
‫انساجی را که در مسیرش بهسوی ‪ Megagametophyte‬انکشاف کننده قرار دارد هضم‬
‫میکند‪.‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪162‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تقریباً یک سال بعد از گردهافشانی‪ ،‬حجرۀ زایای گامتوفایت مذکر چهار سلولی‬
‫متحمل تقسیمشده دو نوع سلول را به وجود میآورد‪ )5 :‬حجرۀ پایه (‪ )Sterile cell‬و ‪)9‬‬
‫حجرۀ جسمی (‪.)Spermatogenous cell‬‬
‫در مرحلۀ بعد‪ ،‬قبل از آنکه لولۀ گرده به گامتوفایت برسد‪ ،‬حجرۀ جسمی تقسیمشده‪،‬‬
‫تشکیل دو سپور را میدهد‪ .‬در این زمان‪ ،‬گامتوفایت مذکر یا دانۀ گردۀ در حال رشد‪ ،‬کامالً‬
‫بالغ شده است‪.‬‬
‫تقریباً ‪ 51‬ماه بعد از گردهافشانی‪ ،‬لولۀ گرده به سلول تخمۀ یک آرکی گونیم رسیده‪،‬‬
‫مقدار زیاد سایتوپالزم و دو اسپرم خود را به داخل سایتوپالزم تخمه تخلیه میکند‪ .‬هستۀ‬
‫یک اسپرم با هستۀ تخمه یکجا شده‪ ،‬دیگری نابود میشود (شکل ‪.)1-59‬‬

‫شکل ‪ 1-59‬القاح در کاجهای‪.‬‬

‫معموالً‪ ،‬تخمههای آرکی گونیم القاح شده شروع به انکشاف کرده تشکیل جَنِین را‬
‫میدهد (پدیدۀ ‪ .)Polyembryony‬صرف یک جَنِین بهصورت کامل انکشاف میکند؛ اما‬
‫تقریباً ‪ 9‬تا ‪ 8‬در صد دانههای کاج بیشتر از یک جَنِین داشته‪ ،‬درنتیجۀ رشد و نمو تشکیل‬
‫دو یا سه کاج را میدهند‪.‬‬
‫در جریان تشکیل جَنِین (‪ ،)Embryogeny‬چهار ردیف سلولها در نزدیکی انتهای‬
‫تحتانی آرکی گونیم تولیــد میشود‪ .‬هر یک از چهار حجرۀ ردیف باالیی (دورترین ردیف‬
‫از انتهای مایکرو پیل دار ‪ )Ovule‬شروع به ساختن جَنِین میکند‪ .‬همزمان با آن‪ ،‬چهار‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪164‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫حجرۀ ردیف تحتانی جَنِین که به نام سلولهای معلق نیز یاد میشوند‪ ،‬بهشدت طویل شده‪،‬‬
‫چهار حجرۀ در حال انکشاف را بهطرف دیوار آرکی گونیم و داخل گامتوفایت ماده میراند؛‬
‫بنابراین‪ ،‬نوع دیگری از ‪ Polyembryony‬در کاجها دیده میشود‪ .‬همانطوری که گفتیم؛‬
‫صرف یکی از جَنِینها کامالً رشـــد میکند‪ .‬در جریان تشکل جَنِین‪ Integument ،‬به‬
‫پوشش دانه انکشاف میکند‪.‬‬
‫دانۀ ‪ Conifers‬ساختمان قابلتوجه‬
‫دارد؛ زیرا در آن ترکیب شدن دو نسل‬
‫سپوروفایت دیپالید (پوشش دانه (باقیماندۀ‬
‫هسته) و جَنِین) و یک نسل گامتوفایت‬
‫هپالید به وقوع میپیوندد (شکل ‪.)3-59‬‬
‫گامتوفایت به حیث ذخیرهگاه مواد مغذی‬
‫اجرای وظیفه میکند‪.‬‬
‫شکل ‪ 3-59‬مقطع طولی دانۀ کاج‪.‬‬ ‫جَنِین مرکب است از‪ )5 :‬محور ریشه‬
‫(‪ )9 ،)Hypocotyl‬کالهک ریشه‪ )9 ،‬مریستم انتهایی دریکی از انتهاها و ‪ )8‬چندین‬
‫(معموالً هشت) برگهای دانه (‪.)Cotyledons‬‬
‫پوسته‪ ،‬مرکب از سه الیه است که الیۀ میانی سخت شده پوشش دانه را به وجود‬
‫میآورد‪.‬‬
‫معموالً‪ ،‬دانههای کاج در فصل خزان سال دوم از مخروط آزاد میشوند‪ .‬در موقع‬
‫بلوغ‪ ،‬فلسهای مخروط جداشده به دانههای بالدار اجازۀ پرواز در هوا را میدهند‪ .‬این دانهها‬
‫توسط باد به فاصلههای دور منتقل میشوند‪ .‬در بعضی انواع فلسها تا زمانی که با حرارت‬
‫زیاد مواجه نشدهاند‪ ،‬جدا نمیشوند‪ .‬هنگامیکه آتش در یک جنگل بهسرعت وســــعت‬
‫مییابد‪ ،‬آتش به درختان کاج رسیده مخروطهای مقاوم در برابر آتش خشکشده باز‬
‫میشوند و دانههایی را که برای سالها تجمع نموده بودند آزاد میکنند و زمینۀ تداوم نوع‬
‫کاج را برای سالهای بعد فراهم میآورد (شکل ‪.)3-59‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪161‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫در انواعی که حاوی دانههای بالدار نیستند؛ زمینۀ پراکنده شدن دانهها را پرندهگان‬
‫فراهم میآورد‪.‬‬

‫شکل ‪ 3 -59‬دوران زندهگی ‪.Conifers‬‬

‫کونیفرهای دیگر‬
‫‪ Conifers‬دیگر‪ ،‬فاقد خوشههای سوزنی کاجها میباشند‪ .‬شاید بعضی دیگر از آنها‬
‫در تعداد اعضای تولیدمثلیشان متفاوت بوده باشند‪ Conifers .‬زنده‪ ،‬گروه متجانس‬
‫(‪ )Homogeneous group‬را به وجود میآورند‪ .‬در اغلب ‪ ،Conifers‬بهاستثنای کاجها‪،‬‬
‫دوران زنده یک سال را در برمیگیرد‪ ،‬دانهها در عین فصلی تولید میشوند که گردهافشانی‬
‫‪ Ovules‬صورت میگیرد‪ .‬در یک چنین مخروط دارانی‪ ،‬فاصله بین گردهافشانی و القاح از‬
‫سه روز تا دو تا سه هفته فرق میکند‪.‬‬
‫جنسهای دیگر ‪ Conifers‬غیر از کاجها عبارتاند از‪،Pice ،Larix ،Abies :‬‬
‫‪ Cupressus ،Pseudotsuga ،Tsug‬و سرو کوهی یا سرو آزاد (‪.)Juniperus‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪164‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Division Ginkgophyta‬‬
‫‪ Ginkgo biloba‬که نمایندۀ زندۀ ‪ Ginkgophyta‬است به دلیل داشتن برگهای‬
‫پکه مانند با رگبرگهای منشعب بهصورت دوشاخهیی بهخوبی قابلشناسایی هستند‪.‬‬
‫اینها‪ ،‬درختان جذاب؛ اما دارای نموی بطی به بلندی ‪ 90‬متر و بیشتر از آن هستند‪.‬‬
‫برگهای که به تعداد زیاد و به آهستهگی بر شاخههای کوتاه میرویند کم یا زیاد‪ ،‬کامل و‬
‫دستنخورده بوده‪ ،‬برگهای که بر شاخههای طویل و دانهدار میرویند بهطور عموم‬
‫بریدهبریده هستند‪ .‬برعکس دیگر ‪ ،Gymnosperm‬اغلب گنکوها ‪ Deciduous‬هستند (در‬
‫فصل خزان برگریزی دارند)‪ .‬برگهایشان قبل از ریختن رنگ قشنگ طالیی را به خود‬
‫میگیرد‪ .‬گنکوها در مقابل آلودهگی هوا مقاوم بوده‪ ،‬معموالً در پارکهای شهری و‬
‫کنارههای جادهها زرع میشوند‪.‬‬
‫همانند سایکادها‪Ovule ،‬‬
‫و ‪ Microsporangia‬در درختان‬
‫مختلف گنکوها به وجود میآید‪.‬‬
‫‪ Ovules‬گنکوها بهصورت جفت‬
‫بر انتهای شاخههای کوتاه روئیده‬
‫و پس از رسیدن در خزان‬
‫دانههای پوش دار چاق را به‬
‫وجـود میآورند (شکل ‪.)50-59‬‬
‫در گنکوها‪ ،‬القاح در داخل‬
‫شکل ‪ 50 -59‬برگها و دانههای ‪.Ginkgo biloba‬‬
‫‪ Ovules‬صورت نمیگیرد؛ حتی‬
‫بعدازآنکه از نبات مادر جداشده باشد‪ .‬همانند سایکادها‪ ،‬گامتوفایت مذکر گنکوها سیستم‬
‫مکندۀ بهشدت منشعب را به وجود میآورد که از لولۀ گردۀ اولیۀ غیر منشعب انکشاف‬
‫مینماید‪ .‬نموی لولۀ گرده به داخل هسته‪ ،‬دقیقاً داخل سلولی بوده‪ ،‬کدام صدمهیی بر‬
‫‪ Nucellar‬مجاور وارد نمیکند‪ .‬سرانجام‪ ،‬بخش قاعدهوی این سیستم به ساختمان‬
‫کیسهمانند انکشاف میکند که در زمان بلوغ حاوی دو اسپرم بزرگ دارای چند شالق است‪.‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪166‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پاره شدن بخش کیسهمانند لولۀ گرده این اسپرمها را آزاد میکند تا بهسوی تخمه در داخل‬
‫‪ Ovule‬گامتوفایت شنا کنند‪.‬‬
‫‪Division Gnetophyta‬‬
‫این دیویژن شامل جنسهای ‪ Welwitschia ،Ephedra ،Gnetum‬و تقریباً ‪10‬‬
‫نوع غیرمعمول ‪ Gymnosperms‬میشود‪.‬‬
‫جنس ‪ ،Gnetum‬شامل تقریباً ‪ 90‬نوع میشود‬
‫که در میان آنها درختان و درختان باالرونده با‬
‫برگهای بزرگ چرممانند همانند دو مشیمهییها دیده‬
‫میشود‪( .‬شکل ‪ .)55-59‬این نباتات در تمام مناطق‬
‫مرطوب استوایی زندهگی میکنند‪.‬‬
‫اکثریت تقریباً ‪ 91‬نوع جنس ‪،Ephedra‬‬
‫شکل ‪ 55-59‬وضعیت گلها و‬ ‫بوتههای شدیداً منشعب با برگهای کوچک‪ ،‬فلس‬
‫برگهای ‪.Gnetum gnemon‬‬ ‫مانند و ناپیدا میباشند‪ .‬این نباتات با این ظاهر خود‬
‫تقریباً شبیه دماسبیان (‪ )Equisetum‬هستند‪ .‬اکثریت‬
‫انواع این جنس در مناطق خشک و بیابانی جهان زیست میکنند‪.‬‬
‫جنس ‪ ،Welwitschia‬متشکل از نباتات کامالً عجیبوغریب است (شکل ‪.)59-59‬‬
‫بیشترین قسمت تنۀ این نبات در خاک مدفون است‪ .‬بخش باقیماندۀ نبات که در هوا قرار‬
‫دارد مرکب از دیسک مقعر چوبی است که تنها دو برگ بزرگ را به وجود میآورد که‬
‫باگذشت زمان از طول به دو حصه تقسیم میشود‪ .‬شاخههایی که دارای مخروط هستند از‬
‫انساج مریستمی حاشیۀ این دیسک منشأ میگیرند‪ .‬این جنس در بیابانهای ساحلی جنوب‬
‫افریقا زندهگی میکند‪.‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪169‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اگرچه‪ ،‬جنسهای ‪ Gnetophyta‬به‬


‫هم دیگر روابط نزدیک دارند؛ اما اینها‬
‫ازنظر خصوصیات خود از هم دیگر تفاوت‬
‫دارند‪ .‬مثالً‪:‬‬
‫‪ ‬شباهت ‪ Strobili‬آنها به‬
‫گلآذین‬ ‫خوشههای‬
‫(‪ )Inflorescences‬نباتات گلدار‪.‬‬
‫شکل ‪ 59-59‬گناتوفایت‬ ‫‪ ‬حضور لولههای (‪ )Vessels‬بسیار‬
‫‪Welwitschia mirabilis‬‬
‫شبیه آنچه در زایلم نباتات گلدار‬
‫دیده میشود‪.‬‬
‫‪ ‬فقدان آرکی گونیا در جنسهای ‪ Gnetum‬و ‪.Welwitschia‬‬
‫تحقیقات آخر نشان میدهند که ‪ Gnetophytes‬گروهی از نباتات‬
‫‪ Gymnosperms‬با مشابهتهای زیاد به نباتات گلدار است‪ .‬در سال ‪ 5330‬گزارش شد‬
‫که بعضاً القاح مضاعف (‪ )Double fertilization‬در جنس ‪ Ephedra‬دیده میشود‪.‬‬
‫درگذشته‪ ،‬پدیدۀ القاح مضاعف منحصر به نباتات گلدار بود و شاید واقعاً در جد نباتات‬
‫گلدار و ‪ Gnetophytes‬حضورداشته است‪ .‬برخالف نباتات گلدار که در آنها القاح‬
‫مضاعف باعث تولید جَنِین و نسج تغذیهکنندۀ جَنِین به نام ‪ Endosperm‬میشود‪ ،‬در‬
‫‪ Ephedra‬و ‪ Gnetum‬القاح مضاعف باعث به میان آمدن جَنِین اضافی میشود‪.‬‬
‫شاید هیچیک از ‪ Gnetophytes‬زنده‪ ،‬جد کدام نبات گلدار نبوده باشد‪ .‬هر یک از‬
‫سه جنس زندۀ ‪ Gnetophytes‬ویژهگیهای منحصربهفرد خود را دارند‪ .‬بهطور قابلتوجه‪،‬‬
‫ساختمانهای تولیدمثلی بعضی از انواع تمام جنسهای ‪ Gnetophytes‬تولید شهد‬
‫(‪ )Nectar‬نموده حشرات را جلب میکند‪ .‬حشرات باعث گردهافشانی آنها میشود‪.‬‬
‫‪ Conifers‬های که در افغانستان یافت میشوند عبارتاند از‪:‬‬

‫‪ -‬پروسۀ اتحاد هستۀ اسپرم دومی با هستۀ گامتوفایت مؤنث که در نباتات گلدار معمول است‪.‬‬
‫ نباتات دارای دانههای برهنه‬:‫فصل سیزدهم‬ 191 ‫تکسانومی نباتی‬

Pinaceae ‫خانوادۀ‬ Cupressaceae ‫خانوادۀ‬


‫صنوبر هیمالیایی‬ )‫کاج (صبر‬
Ables spectabills(D.Don.)Spach. Cupressus sempervirens L.
‫ ارچه‬،‫سدر هیمالیایی‬ ‫سرو‬
Cedrus deodara(Lamb.)G.Do Juniperus excels M.Bieb.
‫درخت جلغوزه‬ ‫سرو عادی‬
Pinus gerardiana Wall.ex Lamb. Juniperus communis L.
‫سرپ وطنی‬ ‫سرو کوهی‬
Picea smithlana(Wall.)Boiss. Juniperus semiglobosa Regel.
Pinus brutia Ten. Ephedraceae ‫خانوادۀ‬
‫ نشتر‬،‫کاج هیمالیایی‬ Ephedra equisetina Bunge. ‫بندک‬
Pinus walliciana
Taxaceae ‫خانوادۀ‬ Ephedra gerardlana Well.ex Florin.

‫تکسوس هیمالیایی‬
Ephedra major Host subsp.
Taxus conorta Griffth.
Ephedra follata Boiss. & Kotschy ex
C.A.Mey.
Ephedra intermedia Schrenk &C.A.Mey.
Ephedra regellana Florin.
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪190‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫خالصۀ فصل‬
‫نباتات دانهدار شامل پنج دیویژن‪،Ginkgophyta ،Cycadophyta :‬‬
‫‪ Gnetophyt ،Coniferophyta‬و ‪ Anthophyta‬میشود‪ .‬دیویژن ‪ Anthophyta‬نباتات‬
‫گلدار را در برمیگیرد؛ درحالیکه چهار گروه دیگر درمجموع به نام ‪ Gymnosperms‬یاد‬
‫میگردند‪ .‬باوجودی که ‪ 190‬نوع گیاه ‪ Gymnosperm‬در برابر ‪ 991000‬نوع نبات گلدار‬
‫وجود دارد؛ اما با آنهم انواع منفرد نباتات ‪ Gymnosperm‬بر سراسر جهان چیره هستند‪.‬‬
‫در ‪ Gymnosperm‬دانهها‪ ،‬بر سطح ‪ Sporophylls‬و ساختمانهای انالوگ آن به‬
‫وجود میآید و مانند نباتات گلدار در داخل تخمدان محصور نمیمانند‪.‬‬
‫در ‪ Gymnosperm‬ها برای رسیدن اسپرم به تخمه به آب نیازی نبوده‪ ،‬دانههای‬
‫گرده توسط باد به مجاورت گامتوفایت ماده در داخل یک ‪ Ovule‬میرسند‪ .‬این عملیه به‬
‫نام گردهافشانی یاد میشود‪ .‬بعد از گردهافشانی‪ ،‬گامتوفایت مذکر یک زائده لولهشکل‬
‫خارجی را به وجود میآورد‪ .‬گامتوفایت مذکر ‪ Gymnosperm‬ها و دیگــــر نباتات‬
‫دانهدار‪ ،‬انتریدیا به وجود نمیآورند‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪ .5‬صفی‪ ،‬عبدالملک‪ ،‬فضلی‪ ،‬شهال و برهانالدین‪ .5911 .‬نبات شناسی‪( .‬جلد ششم)‬
‫کابل‪ :‬وزارت تحصیالت عالی و مسلکی‪.‬‬
‫‪2. Peter, H. Raven., Ray, F. Event., & Susan, E. Eichhorn.‬‬
‫‪(1999). Biology of Plants (6th ed.). New York: W.H Freeman‬‬
‫‪and company North Publishers.‬‬
‫فصل سیزدهم‪ :‬نباتات دارای دانههای برهنه‬ ‫‪191‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) یاد مینمایند‪.‬‬ ‫‪ .5‬نباتاتی را که دارای دانههای برهنه هستند به نام (‬
‫) به وجود نمیآورد‪.‬‬ ‫‪ .9‬گامتوفایت مذکر ‪ Gymnosperm‬ها و دیگر نباتات دانهدار (‬
‫) رابطۀ نزدیک دارد‪.‬‬ ‫‪ .9‬تاریخ طبقهبندی ‪ Gymnosperms‬با نباتات (‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫( ) ‪ .5‬در نباتات گلدار القاح طی یک مرحله صورت میگیرد‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬برگهای کاج برای حاالت کمآبی سازگاری حاصل کردهاند‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬در کاجها‪ Microsporangia ،‬و ‪ Megasporangia‬در مخروطهای جداگانه میرویند‪.‬‬
‫پرسشها انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬کدامیک از ساختمانهای زیر مشخصۀ منحصربهفرد ‪ Gymnosperms‬است؟‬
‫‪ )d‬گل‬ ‫‪ (c‬برگ‬ ‫‪ )b‬ریشه‬ ‫‪ (a‬ساقه‬
‫‪ .9‬واحد تکثری مادۀ کاج عبارت است از‪:‬‬
‫‪.Integument )d‬‬ ‫‪.Nucellus )c‬‬ ‫‪.Ovule )b‬‬ ‫‪Ovary )a‬‬
‫‪ .9‬اصطالح ‪ Dioecious‬یکی از حاالت زیر را نشان میدهد؟‬
‫‪ )a‬اعضای جنسی نر و ماده در یک نبات قرار دارد‪ )b .‬اعضای جنسی نر و ماده در دو نبات قرار دارد‪.‬‬
‫‪ (d‬نبات زایا نیست‪.‬‬ ‫‪ (c‬نبات اعضای جنسی نر و ماده ندارد‪.‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬

‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) سوراخی است در پوشش تخمک کاج‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Polyembryony‬‬
‫‪Micropyle‬‬
‫) پدیدۀ تشکیل چند جَنِین را نشان میدهد‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Endosperm‬‬
‫) پروسۀ تشکیل جَنِین را نشان میدهد‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Embryogeny‬‬
‫فصل چهاردهم‬

‫نباتات گلدار‬

‫اهداف‬
‫بعد از مطالعۀ این فصل شما قادر خواهید بود‪:‬‬
‫‪ .5‬مشخصات عمدۀ نباتات گلدار را توضیح کنید‪.‬‬
‫‪ .9‬اهمیت نباتات گلدار در زندهگی انسان را توضیح نمایید‪.‬‬
‫‪ .9‬بعضی از خانوادههای مهم نباتات گلدار را بشناسید‪.‬‬
‫‪ .8‬دوران زندهگی نباتات گلدار را توضیح کنید‪.‬‬

‫نباتات چیرۀ روی زمین که زندهگی ما را مستقیماً متأثر میسازند‪ ،‬نباتات گلدار‬
‫هستند‪ .‬درختها‪ ،‬درختچهها‪ ،‬علفها‪ ،‬باغها‪ ،‬مزارع گندم و جواری‪ ،‬گلها‪ ،‬میوهها‪،‬‬
‫سبزیها‪ ،‬نباتات گوشتی و نمونههای دارای اعضای ذخیرهوی زیرزمینی و ‪ ...‬غیره‪ ،‬با دوران‬
‫زندهگی متمایز از دیگر نباتات‪ ،‬همه نباتات گلدار هستند‪ .‬نباتات گلدار‪ ،‬حاصل نموی‬
‫تکامل طوالنی میباشند که منجر به تولید اعضای تولیدمثل بسیار اختصاصیافته که ما آن‬
‫را بهعنوان گل میشناسیم‪ ،‬گردیده است‪.‬‬
‫نباتات گلدار‪ ،‬تشکیل دیویژن ‪ Anthophyta‬را میدهند که شامل تقریباً ‪991000‬‬
‫نوع شده‪ ،‬بزرگترین دیویژن موجودات را به وجود میآورند که قادر به اجرای عملیۀ‬
‫ترکیب نوری هستند‪ .‬ازنظر شکل نمویی‪ ،‬بزرگترین تنوع را درروی زمین نشان میدهند‪.‬‬
‫ازنظر اندازه‪ ،‬از درختان کافور (‪ )Eucalyptus‬که حدود صد متر ارتفاع و ‪ 90‬متر قطر دارند‬
‫تا عدس آبی ()‪ )Duckweeds(Family Lemnaceae‬که نباتات سادۀ شناور با یک‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪192‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫میلیمتر طولاند فرق میکند‪ .‬بعضی از نباتات گلدار ساختمان تاکی داشته به درختان‬
‫جنگلی مناطق استوایی باال میشوند؛ درحالیکه دیگران ‪ Epiphytes‬هستند‪ .‬بسیاری‬
‫نباتات گلدار؛ مانند‪ :‬کاکتوس‪ ،‬به زندهگی در مناطق خشک و بیابانی سازش کردهاند‪.‬‬
‫برای بیش از صد میلیون سال (از اواخر دورۀ ‪ Cretaceous‬و اوایل دورۀ ‪Tertiary‬‬
‫زمینشناسی به اینسو)‪ ،‬نباتات گلدار‪ ،‬بر روی زمین چیره بودهاند‪.‬‬
‫حقیقتی که نباتات گلدار چیره هستند‪ ،‬به این معنا نیست که تکامل آنها پایانیافته‬
‫است‪ .‬شواهد بسیاری وجود دارد که این گروه به تغییر ادامه داده‪ ،‬احتماالً گروه بااهمیت‬
‫باقی میماند‪ .‬تعداد از خانوادههای نباتات گلدار در دوران آخر توسعهیافتهاند‪ .‬احتماالً‪،‬‬
‫باگذشت قرنها از مهمترین نباتات سطح زمین خواهند شد‪.‬‬
‫نباتات گلدار‪ ،‬مشخصههای را از خود نشان میدهند که مشتق از نیای مشترک‬
‫(‪ )Monophyletic group‬بوده‪ ،‬در دیگر نباتات دیده نمیشود‪ .‬تحقیقات جدید برای‬
‫شناخت بهتر فوسیلهای ثبتشده و نیز روشهای دقیق تجزیهوتحلیل و مقایسۀ قطعات‬
‫‪ ،DNA‬خطوط اساسی تکامل نباتات گلدار را نشان میدهند‪.‬‬
‫برحسب نوع تغذیه‪ ،‬اکثر نباتات گلدار زندهگی مستقل دارند؛ اما اشکال فاقد‬
‫کلوروفیـل (‪ Parasitic‬و ‪ )Saprophytic‬آنها نیز وجود دارد‪ .‬در حدود ‪ 900‬نوع نبات‬
‫یک مشیمۀ پارازیت و تقریباً ‪ 9300‬نوع نبات دو مشیمۀ پارازیت وجود دارند‪ .‬بعضی از‬
‫نباتات گلدار هرچند فوتوسنتیز میکنند؛ ولی فاقد ریشهاند و آب و مواد معدنی را از میزبان‬
‫خود تأمین میکنند‪.‬‬
‫گل‪ ،‬میوه و دانه ساختمانهای هستند که بدون تردید در موفقیت نباتات گلدار‪ ،‬مهم‬
‫بودهاند‪ .‬گل‪ ،‬یعنی ساختمان منحصربهفرد نباتات گلدار‪ ،‬گرده و تخمک را تولید میکند که‬
‫بهصورت دانه نمو مییابد‪.‬‬
‫بسیاری از نباتات گلدار خودگردهافشان بوده‪ ،‬یا بهوسیلۀ باد گردهافشانی میشوند‪.‬‬
‫هزاران نوع دیگر بهوسیلۀ حشرات گردهافشانی میشوند‪ .‬به وجود آمدن اندواسپرم هنگام‬
‫القاح‪ ،‬ذخیرۀ غذا برای جَنِین و نباتچۀ حاصل را در حین رشد و نمــو فراهم میسازد‪.‬‬
‫بسیاری از انواع انجیواسپرم بهسرعت بالغ شده‪ ،‬قدرت تولیدمثل زیاد داشته‪ ،‬دانههای زیاد‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪194‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫تولید میکنند‪ .‬اگرچه‪ ،‬تعداد دانۀ حاصله بهوسیلۀ نباتات گلدار ممکن است فقط قسمت‬
‫کوچک از تعداد سپورهای حاصل بهوسیلۀ یک فنجی یا سرخس باشد؛ اما ساختمان و وجود‬
‫ذخیرۀ غذایی‪ ،‬آنها را بسیار کارآمدتر مینماید‪ .‬تغییرات شکلی متـــعدد دانهها و میوهها‬
‫انتشار سریع آنان را به فاصلههای دور و بهوسیلۀ عوامل طبیعی میسر میسازد‪.‬‬

‫اهمیت نباتات گلدار‬


‫اگرچه‪ ،‬انسان از ‪ Conifers‬موادی؛ مانند‪ :‬چوب‪ ،‬کاغذ و غیره به دست میآورد‪ ،‬ولی‬
‫در میان نباتات گلدار نباتات مفید اقتصادی وجود دارند که غذا‪ ،‬الیاف‪ ،‬روغنها و ادویه را‬
‫تولید میکنند‪ .‬همه نباتات مهم غذایی از نباتات گلدار است‪ .‬اگرچه‪ ،‬نباتات چوبی و علفی‬
‫دائمی موارد استفاده وسیع دارند؛ اما علفیهای یکساله اساس زراعت جــدید میباشند‪.‬‬
‫مفیدترین نباتات یکساله هزاران سال است که کشت میگردند‪ .‬آنها شامل غالت؛ مانند‪:‬‬
‫جو‪ ،‬گندم‪ ،‬جواری‪ ،‬ارزن‪ ،‬برنج و حبوبات؛ مانند‪ :‬انواع لوبیا‪ ،‬عدس و نخود میباشند‪ .‬دانۀ‬
‫نباتات گلدار منبع مهم تغذیۀ انسانها و حیوانات و پرندهگان بوده‪ ،‬ادامۀ تکامل بر روی‬
‫زمین به موجودیت دانۀ نباتات گلدار مربوط میگردد‪.‬‬

‫مشخصات ویژۀ نباتات گلدار‬


‫باوجود بعضی استثناها‪ ،‬خصوصیاتی که نباتات گلدار را از سایر نباتات متعلق به‬
‫دیویژنهای ابتداییتر‪ ،‬متمایز میسازند‪ ،‬عبارتاند از‪:‬‬
‫وجود عناصر چوبی در نسج زایلم‪.‬‬ ‫‪)5‬‬
‫وجود ‪ Sieve tubes‬و سلولها همراه در نسج فلویم‪.‬‬ ‫‪)9‬‬
‫کیسۀ جَنِینی هشت هستهیی شامل هستههای مولد تخم‪ ،‬دو هستۀ قرینه‪ ،‬سه‬ ‫‪)9‬‬
‫هستۀ متقاطع و دو هستۀ ثانوی‪.‬‬
‫القاح مضاعف‪.‬‬ ‫‪)5‬‬
‫آالت تذکیر بسته (صرفنظر از چند استثناء)‪.‬‬ ‫‪)9‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪191‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫عالوه بر خصوصیات فوق‪ ،‬نباتات گلدار دارای برخی ویژهگیهای عمومی مشترک‬
‫هستند‪:‬‬
‫‪ )5‬وضعیت نسبی اعضای تولیدمثل مذکر که شامل چهار ‪ Sporangium‬به شکل‬
‫جفت است‪.‬‬
‫‪ )9‬محل آالت تأنیث‪ ،‬همواره در باالترین قسمت محور گل است‪ .‬رویش دانۀ گرده‬
‫بر روی کالله‪.‬‬
‫‪ )9‬انواع ضمایم گل شامل کاسبرگها‪ ،‬گلبرگها‪ ،‬آالت تذکیر و آالت تأنیث‬
‫همشکلاند‪.‬‬

‫دوران زندهگی نباتات گلدار‬


‫دوران زندهگی نباتات گلدار را میتوان به دو مرحلۀ ‪ Sporophyte‬و‬
‫‪ Gametophyte‬تقسیم کرد‪ .‬در مرحلۀ ‪ ،Sporophyte‬ریشه‪ ،‬ساقه و برگ تولید میشود و‬
‫به همین دلیل‪ ،‬به نام مرحلۀ نمویــی (‪ )Vegetative phase‬یاد میشود‪ .‬در مرحلۀ‬
‫‪ ،Gametophyt‬سلولهای نر و ماده تولید میشوند و به همین مناسبت آن را به نام مرحلۀ‬
‫زایشی (‪ )Reproductive phase‬یاد میکنند‪ .‬مرحلۀ ‪ Sporophyte‬طوالنیتر از مرحلۀ‬
‫‪ Gametophyte‬است‪ .‬محصالن عزیز جهت کسب معلومات مفصل درزمینۀ تکثر نباتات‬
‫گلدار به مضمون نباتات عمومی مراجعه نمایند‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪194‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 5 -58‬دوران زندهگی نباتات گلدار‪.‬‬

‫تصنیف نباتات گلدار‬


‫همانطوری که در فصل دوم مطالعه کردید تاریخ سیستمهای طبقهبندی نباتات گلدار‬
‫حاوی تعداد بیشمار سیستمهای طبقهبندی است‪ .‬قدیمترین سیستمهای طبقهبندی شناختهشدۀ‬
‫نباتات گلدار توسط ‪،Bessey ،Engler ،Hooker ،Bentham ،De Candolle ،De Jussieu‬‬
‫‪ Prantl‬و ‪ Hutchinson‬پیشنهادشدهاند‪ .‬درحالیکه جدیدترین سیستمهای طبقهبندی توسط‬
‫‪ Stebbins ،Cronquist ،Takhtajan‬و ‪ Thorne‬مطرح گردیدهاند و درنهایت آخرین‬
‫سیستمهای مطرح بحث عبارت از گروه ‪ )Angiosperm Phylogeny Group( APG‬و‬
‫)‪ Stevenson (AP web‬است‪.‬‬
‫با در نظر داشت تجمع لحظهیی اطالعات در زمینههای مختلف علم و باوجود عدم توافق‬
‫دانشمندان در مورد ایجاد یک سیستم طبقهبندی‪ ،‬اکثر نبات شناسان نباتات گلدار را به دو‬
‫صنف اساسی زیر تصنیف مینمایند‪:‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪196‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ )5‬یک مشیمهییها ()‪ )Monocotyledone(Monocots‬با حدود ‪ 11000‬نوع‬


‫(‪.)%10‬‬
‫‪ )9‬دو مشیمهییها ()‪ )Eudicotyledones (Eudicots‬با حدود ‪ 511000‬نوع (‪.)%90‬‬
‫تصنیف انجوسپرمها به دو مشیمهییها و یک مشیمهییها بر اساس اختالفات نمویی‬
‫و ساختمان گل و دانه بوده‪ ،‬منعکسکنندۀ تاریخ فایلوژنتیکی آنها نیست‪ .‬داشتن گل‪ ،‬یک‬
‫صفت محافظتی (‪ )Conservative character‬است‪ .‬اینچنین اوصاف در جریان تکامل‬
‫بهآسانی تغییر نمییابند‪ .‬خیلی اوقات‪ ،‬با ساختمان میوه و شکل نمویی همبسته است‪ .‬اکثر‬
‫خانوادههای نباتی‪ ،‬بر اساس شکل و ساختمان گل‪ ،‬تعــــریف میشوند؛ درحالیکه بعضی‬
‫خانوادههای بزرگ‪ ،‬دارای گلهای متمایز و مسیر نمویی ویژه هستند‪.‬‬
‫بعضی خانوادههای نباتی‪ ،‬بهویژه آنهای که اوصاف ابتدایی (فصل نهم این کتاب را‬
‫ببینید) را نشان میدهند‪ ،‬بسیار متنوع بوده‪ ،‬به دلیل داشتن اوصاف پیوسته‪ ،‬در کنار یکدیگر‬
‫طبقهبندی میشوند‪.‬‬
‫هر یک از یک مشیمهییها و دو مشیمهییها‪ ،‬اوصاف خارجی بسیار‪ ،‬بهخصوص‬
‫اوصاف مربوط به گل را بهطور مشترک دارند‪ .‬تصور میرود این جنسها در اکثر خانوادهها‬
‫از یک نیای مشترک مشتق شده‪ ،‬با یکدیگر نسبت نزدیکی دارند‪ .‬ازجمله اوصاف که برای‬
‫طبقهبندی به خانوادهها بهکاررفته‪ ،‬محل تخمدان‪ ،‬باالیی و پایینی‪ ،‬تعداد و طرز قرار گرفتن‬
‫اجزای گل‪ ،‬ترکیب یا عدم ترکیب اعضا‪ ،‬یک حلقه یا حلقههای مختلف‪ ،‬روش مجتمع‬
‫شدن گلها روی انشعاب حامل گل یا گلآذین و ساختمان دانه و میوه است‪.‬‬
‫تعداد افراد در خانوادهها اختالف زیاد دارد‪ ،‬عدهیی مرکب از یک جنساند؛ درحالیکه‬
‫سایرین محتوی بیشتر از صد جنس میباشند‪ .‬کاربرد واژۀ ‪ Family‬متداولتر از ‪ Order‬در‬
‫تصنیف نباتات گلدار است‪.‬‬
‫بامطالعۀ تکامل به این نتیجه میرسیم که نباتات معاصر با نسلهای اولیه دارای‬
‫اوصاف مشترک ذیل هستند‪:‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪199‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جام گلدارند‪ ،‬دوجنسی و منظم‪ ،‬دارای تعدادی عضو مؤنث و مذکر میباشند و‬
‫قسمتهای گل از یکدیگر متمایز است؛ به این معنی که ترکیب نشدهاند‪ .‬بهعالوه‪ ،‬اعضای‬
‫تذکیر و تأنیثی‪ ،‬گاهی جام گل‪ ،‬بهجای حلقه بهطور مارپیچ قرارگرفتهاند‪.‬‬
‫گلهای خانوادههای گوناگون نباتات گلدار شواهد کافی از تغییر شکل «نوع‬
‫ابتدایی» نشان میدهد‪ .‬غالباً دیدهشده که تکامل از وضع ساده به وضع «پیچیده» پیشروی‬
‫داشته است و این وضع بهوسیلۀ تغییرات شکلی مختلف همراه با گردهافشانی غیرمستقیم‬
‫بهوسیلۀ حشرات نشان دادهشده است‪ .‬با آنهم تکامل با تحلیل رفتن بهجای ایجاد‬
‫پیچیدهگی منجر به سادهگی شده است‪ .‬این وضع بهخصوص بهوسیلۀ تغییرات شکلی در‬
‫ساختمان گلها؛ مانند‪ :‬ناپدید شدن اعضای تذکیر و تأنیث در گلهای یک جنسی‪ ،‬فقدان‬
‫گلبرگها‪ ،‬تقلیل تعداد اعضای تذکیر و تأنیث یا کاهش تعداد تخمکها بهخوبی نشان‬
‫دادهشده است‪ .‬سایر تغییرات تکاملی مشهود ترکیب و تغییر در تقارن است‪ .‬برخی تغییرات‬
‫مشخصتری که در تکامل گل صورت گرفته است در زیر خالصه میشود‪:‬‬
‫‪ .5‬از آرایش مارپیچی به حلقهیی در قسمتهای گل‪ ،‬طرز قرار گرفتن حلقهیی یا‬
‫کوتاه شدن محور گل و نزدیکتر آوردن قسمتهای گل از مارپیچی به وجود‬
‫آمده است‪.‬‬
‫‪ .9‬از بخشهای متعدد گل به تعداد معدود‪ .‬داشتن اعضای تذکیر زیاد که وضعی‬
‫ابتداییتر از داشتن چند عضو تذکیر است و گل با دو حلقه از اعضای تذکیر که‬
‫ابتداییتر از گل با یک حلقه است‪ .‬تعداد بیشتر اعضای تأنیث زودتر از تعداد‬
‫معدود به میان میآید‪.‬‬
‫‪ .9‬از قسمتهای مشخص‪ ،‬یا مجزا‪ ،‬به قسمتهای پیوسته‪ .‬کاسبرگها و‬
‫گلبرگهای مجزا‪ ،‬ابتداییتر از قسمتهای جام گل پیوسته است و اعضای مؤنث‬
‫مجزا‪ ،‬قبل از اعضای مؤنثی که بهصورت اعضای مؤنث مرکب تشکیلشدهاند به‬
‫وجود میآیند‪ .‬اعضای تکثری مذکر در برخی خانوادهها‪ ،‬با ترکیب میلههایشان‬
‫یا بساکهایشان پیوسته شدهاند‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫از تخمدان باالیی به تخمدان پایینی‪.‬‬ ‫‪.8‬‬


‫ازگلهای دوجنسی به یک جنسی‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫از منظم به نامنظم‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫از وجود حلقههای جام تا فقدان گلبرگها‪ ،‬یا فقدان کامل جام یا وجود آن به‬ ‫‪.1‬‬
‫شکل بسیار تحلیل رفته‪.‬‬
‫تصنیف فایلوژنیتکی نباتات گلدار بر اساس قرابت وراثتی و استفاده از تعداد حداکثر‬
‫ممکن اوصاف صورت میگیرد‪ .‬اکنون معلوم شده است که نهفقط اوصاف گل؛ بلکه سایر‬
‫اوصاف؛ نظیر‪ :‬ساختمان گرده‪ ،‬تعداد و شکل کروموزوم‪ ،‬ترکیبات عضوی و تشریح داخلی‬
‫نیز میتواند در نشان دادن روابط ژنتیکی مهم باشد‪ .‬البته‪ ،‬خانوادههایی که دارای حداکثر‬
‫اوصاف مشترک هستند‪ ،‬نزدیکترین منسوبین و آنهای که حداقل اوصاف مشترک را‬
‫دارند دورترین منسوبین محسوب میشوند‪.‬‬

‫فورمول گل‬
‫فورمول گل‪ ،‬زمینۀ نمایش مناسب اوصاف گلهای انواع بهویژه جنسیت‪ ،‬تناظر‪ ،‬تعداد‬
‫و چگونهگی ساختار اجزای گل و موقعیت تخمدان را فراهم میآورد‪ .‬در جدول ‪،5-58‬‬
‫مخففهای الزم برای اعضای مهم نباتات آمده است‪:‬‬
‫بهتر است کاسۀ گل بهوسیلۀ ‪ K‬یا ‪ ،Ca‬جام گل بهوسیلۀ ‪ C‬یا ‪ CO‬لفافۀ گل‬
‫بهوسیلۀ ‪ Androecium ،P‬بهوسیلۀ ‪ Gynoecium ،A‬بهوسیلۀ ‪ G‬نمایش داده شود‪.‬‬
‫تعداد اجزای گل در حلقۀ گل بهوسیلۀ عدد مشخص معرفی میشود‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪110‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جدول ‪9-94‬‬
‫نمایش حاالت مختلف حلقۀ گل در فورمول گل‬
‫سیمبولهای‬
‫توضیحات‬ ‫‪Symbols‬‬
‫جایگزین‬
‫*‬ ‫تقارن گلها‪ ،‬شعاعی (‪)Actinomorphic‬‬
‫‪X‬‬ ‫تقارن گل‪ ،‬دو طرفی (‪)Zygomorphic‬‬
‫گل ماده (‪)Pistillate‬‬ ‫♀‬
‫گل مذکر (‪)Staminate‬‬ ‫♂‬
‫‪CA5‬‬ ‫کاسبرگ (‪ 1 )Sepales‬و آزاد‬ ‫‪K5‬‬
‫کاسبرگ ‪ 1‬و پیوسته‬ ‫)‪K(5‬‬
‫‪CA‬‬ ‫‪2+2‬‬
‫کاسبرگ ‪ 8‬در دو حلقه‬ ‫‪K2+2‬‬
‫کاسۀ گل (‪ )Calyx‬دو لبهیی‪ ،‬لبۀ باالیی با ‪ 9‬قطعه‪ ،‬لبۀ پایینی با ‪9‬‬
‫قطعه‬
‫)‪K(3/2‬‬

‫‪CA4-5‬‬ ‫تعداد کاسبرگها ‪ 8‬تا ‪1‬‬ ‫‪K4-5‬‬


‫‪CO‬‬ ‫‪5‬‬
‫گلبرگ (‪ 1 )Petals‬و آزاد‬ ‫‪C5‬‬
‫گلبرگ ‪ 1‬و پیوسته‬ ‫)‪C(5‬‬
‫جام گل (‪ )Corolla‬دو لبهیی‪ ،‬لبۀ باالیی با ‪ 9‬قطعه‪ ،‬لبۀ پایینی با ‪9‬‬
‫قطعه‬
‫)‪C(2/3‬‬

‫لفافه (‪ )Perianth‬با ‪ Tepal 1‬آزاد‬ ‫‪P5‬‬


‫لفافه با ‪ Tepal 1‬پیوسته‬ ‫)‪P(5‬‬
‫لفافه با ‪ Tepal 1‬آزاد در دو حلقه‬ ‫‪P3+3‬‬
‫‪A‬‬ ‫‪5‬‬
‫عضو تذکیر (‪ 1 )Stamens‬و آزاد‬ ‫‪A5‬‬
‫عضو تذکیر ‪ 1‬و پیوسته‬ ‫)‪A(5‬‬
‫‪A2+2‬‬ ‫عضو تذکیر ‪ 9( 8‬دراز‪ 9 ،‬کوتاه = ‪)Didynamous‬‬ ‫‪A2+2‬‬

‫‪ -‬هرگاه کاسبرگ و گلبرگ یک گل اندازه و رنگ متناظر داشته باشند‪ ،‬به نام ‪ Perigone‬یاد‬
‫میشود‪ .‬برگهای گل یک گل ‪ Perigone‬را ‪ Tepal‬مینامند‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫عضو تذکیر ‪( 1‬دو کوتاه در حلقۀ بیرونی و ‪ 8‬دراز در حلقۀ داخلی=‬


‫‪A2+4‬‬
‫‪)Tetradynamous‬‬
‫‪A2+4‬‬

‫عضو مذکر در دو گروه بههمپیوسته‪ ،‬معموالً غیرمساوی=‬


‫)‪A1+(9‬‬ ‫)‪A1+(9‬‬
‫‪Diadelphous‬‬
‫عضو مذکر متصل به گلبرگ (‪)Epipetalous‬‬
‫‪G‬‬‫‪2‬‬
‫‪ 9‬کارپل آزاد و تخمدان فوقانی‬ ‫‪G2‬‬
‫‪ 9‬کارپل پیوسته و تخمدان تحتانی‬
‫‪Epicalyx‬‬ ‫‪Epi‬‬
‫دوجنسی‬
‫زیاد‪ ،‬چندین‬ ‫∞‬

‫دیاگرام گل‬
‫دیاگرام گل‪ ،‬مقطع عرضی گل و انتظام حلقههای یک گل را از باال نمایش میدهد‪.‬‬
‫دیاگرام نهتنها موقعیت اجزای گل؛ بلکه تعداد به هم جوشخوردهگی‪ ،‬چگونهگی قرار‬
‫گرفتن در کنار هم حضور و موقعیت براکتها‪ ،‬آرایش گل‪ ،‬تعبیۀ (‪ )Insertion‬اعضای‬
‫جنسی مذکر‪ ،‬تعداد کیسههای تشکیلدهندۀ بساک‪ ،‬اینکه شکاف یا درز بساک روبهداخل‬
‫(‪ )Introrse‬است یا رو به خارج (‪ )Extrorse‬و مقطع تخمدان برای نمایش دادن طرز قرار‬
‫گرفتن پالسنتا (‪ ،)Placentation‬تعداد تخمکهای که در این مقطع مشاهده میشود و‬
‫حضور یا عدم حضور غدههای ترشحکنندۀ شهد (‪ )Nectary‬و دیگر جزئیات را نمایش‬
‫میدهند (شکل ‪.)9-58‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 9-58‬دیاگرام گل‪.‬‬

‫برخی خانوادههای مهم نباتات گلدار‬


‫تعدادی از خانوادههای یک مشیمهیی و دومشیمهیی در اینجا بهطور خالصه‬
‫بررسیشدهاند‪ .‬در این بررسی معدود‪ ،‬کوشش شده است که توجه روی گروههای مهم نبات‬
‫شناسی و اقتصادی که محصالن همهروزه با آنها سروکار دارند‪ ،‬معطوف گردد‪ .‬اسامی‬
‫علمی خانواده غالباً از شایعترین یا مهمترین جنس خانواده مشتق شده است‪ .‬اسامی عامیانه‬
‫نبات تا جای ممکن تذکر یافته است‪ .‬مباحث صفحههای آینده شامل شرح‪ ،‬ساختمانهای‬
‫مهم‪ ،‬دیاگرام گل‪ ،‬فورمول گل نوع موردبحث و شناسایی خانوادهها بر اساس طبقهبندی‬
‫بنتام و هوکر است‪.‬‬
‫تجزیهوتحلیل اطالعات نبات شناسی‪ ،‬ایجاب دانستن مشخصههای نبات موردنظر را‬
‫مینماید‪ .‬اطالعات الزمه در مورد اعضای جسم نبات؛ نظیر‪ :‬ریشه‪ ،‬برگ‪ ،‬ساقه ‪ ...‬و غیره و‬
‫مورفولوژی اعضای تولیدمثلی در نباتات مختلف از هم تفاوت دارد‪ .‬ارائۀ اطالعات تشریحی‬
‫در مورد نبات شناسی توضیحی (‪ )Phytography‬و مورفولوژی نباتی از طریق استفاده از‬
‫زبان ویژه که در آن یک سلسله واژهها و اصطالحات ویژه مورداستفاده قرار میگیرد‪،‬‬
‫ممکن خواهد بود‪ .‬این واژهها و اصطالحات هرگونه تجزیهوتحلیل در رابطه به فایلوژنی و‬
‫تکسانومیک را میسر میسازند‪ .‬واژهها و اصطالحات ویژه فنی در طول سالهای متمادی‬
‫مورداستفاده قرارگرفته‪ ،‬اکثر مراجع علمی با آنها توافق نظر دارند‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪112‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫همانطوری که پیشازاین یادآور گردید‪ ،‬دانستن این واژهها و اصطالحات از وظایف‬


‫محصالن و عالقهمندان رشتۀ تکسانومی نباتی است‪ .‬مراجعه به مضمون نباتات عمومی و‬
‫مطالعه دقیق مباحث مورفولوژی نباتی و دیگر رشتههای نبات شناسی کمک بزرگی خواهد‬
‫بود‪ .‬در کتاب دست داشته تا جایی که ایجاب مینمود بعضی از واژهگان و اصطالحات‬
‫علمی فنی نبات شناسی در آخر کتاب و در بخش «فرهنگ واژهها» تشریح شدهاند‪.‬‬

‫الف‪ -‬نباتات یک مشیمه‬


‫خانوادۀ پیاز‪ -‬آلیاسیا (‪)Alliaceae Batsch ex Borkh.‬‬

‫در مناطق دارای اقلیم استوایی و معتدل و نسبتاً کم آب بهطور گسترده‬


‫منتشر است‪ .‬شامل ‪ 30‬جنس و ‪ 5991‬نوع (در افغانستان ‪ 11‬نوع) میشود‪.‬‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
‫‪B&H‬‬ ‫‪Cronquist‬‬ ‫‪Takhtajan‬‬ ‫‪Dahlgren‬‬ ‫‪Thorne‬‬ ‫‪APG II / APweb‬‬
‫‪Division‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬
‫‪Class‬‬ ‫‪Monocotyledons Liliopsida‬‬ ‫‪Liliopsida‬‬ ‫‪Liliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬
‫‪Subclass‬‬ ‫‪Liliidae‬‬ ‫‪Liliidae‬‬ ‫‪Liliidae‬‬ ‫‪Liliidae‬‬
‫‪Series+/Superorder Coronariae +‬‬ ‫‪Lilianae‬‬ ‫‪Lillanae‬‬ ‫‪Lilianae‬‬ ‫*‪Monocots‬‬
‫‪Order‬‬ ‫‪Liliales‬‬ ‫‪Amaryllidales‬‬ ‫‪Asparagales‬‬ ‫‪Iridales‬‬ ‫‪Asparagales‬‬
‫‪*B & H, Cronquist under family Liliaceae.‬‬

‫جنسهای عمده‬
‫‪Miersia‬‬ ‫)‪(5‬‬ ‫‪،Gilliesia‬‬ ‫)‪(3‬‬ ‫‪،Allium‬‬ ‫‪(499‬‬ ‫)‪species‬‬
‫)‪ Tulbaghia(22) ،Nothoscrodwn(35‬و )‪.Agapanthus (9‬‬
‫شرح‬
‫بوتهها‪ ،‬چندساله با پیاز و ریشههای قابل انقباض‪.‬‬
‫ساقه‪ ،‬کاهشیافته‪ ،‬بهندرت با ‪ Corm‬یا ‪ .Rhizome‬عناصر انتقالدهندۀ‬
‫مواد (‪ )Vessel element‬با تعداد کمی سوراخها‪ .‬شیرۀ نباتی با بوی پیاز یا سیر که‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫نتیجۀ حضور مرکبات سلفر در آن است‪ ،‬وجود دارد‪.‬‬


‫برگها‪ ،‬بهطور عموم قاعدهوی‪ ،‬متناوب‪ ،‬ساده‪ ،‬استوانهیی یا هموار‪ ،‬معموالً‬
‫لولهیی (‪ ،)Fistular‬رگبرگ ها موازی‪ ،‬قاعدۀ برگ غالف دار‪ ،‬این غالف پوشش پیاز‬
‫را نیز تشکیل میدهد‪ ،‬گوشواره وجود ندارد‪.‬‬
‫آرایش و وضع گل‪ ،‬آرایش چتری مانند‪ ،‬در زیر گل ‪ 5‬تا ‪ 9‬براکت بزرگ که‬
‫جوانه گل را میپوشاند وجود دارد‪ ،‬پوشش الی شکفتن گلها تاج گل چتری مانند را‬
‫مستور میسازد‪ .‬بعضی انواع عوض گل پیازک (‪ )Bulbilis‬تولید مینماید‪.‬‬
‫گل‪ ،‬فاقد براکت‪ ،‬دوجنسی‪ ،‬غالباً دارای تناظر شعاعی‪ ،‬بهندرت تناظر دو طرفی‪،‬‬
‫گلها در زیر تخمدان (‪ ،)Hypogynous‬اندازۀ ‪ Pedicels‬نامساوی‪.‬‬
‫لفافۀ گل‪ ،‬با ‪ ،Tepals 1‬آزاد یا متصل در قاعده‪ ،‬گلبرگها غالباً با رگبرگ‬
‫وسطی سبزرنگ ‪ ،‬گاهی اوقات با ضمایم فلس مانندی که تشکیل جام گل را‬
‫میدهند‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ ،Stamen 1‬میله آزاد یا متصل‪ ،‬شکوفایی طولی‪ ،‬بهندرت‬
‫‪ 9‬یا ‪ Stamen 8‬فاقد بساک‪ ،‬دانههای گرده یک شکافی (‪.)Monosulcate‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با ‪ 9‬کارپل‪ ،‬پیوست‪ ،‬تخمدان فوقانی‪ ،‬طرز قرار گرفتن‬
‫پالسنتا محوری‪ ،‬دو یا بیشتر تخمکها‪ Anatropous ،‬یا ‪،Campylotropous‬‬
‫غدههای نکتار در جدار تخمدان‪ style ،‬ساده‪ ،‬کالله رأسی‪ ،‬متشکل از سه قطعه‬
‫(شکل ‪.)9-58‬‬
‫میوه‪ ،Loculicidal capsule ،‬دانهها کرهوی یا زاویهیی‪ ،‬پوشش دانه سیاه‪،‬‬
‫جَنِین خمیده (‪.)Curved‬‬
‫گردهافشانی‪ ،‬توسط حشرات‪.‬‬
‫پراکنده شدن دانه‪ ،‬توسط باد یا آب‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده شامل سیر (‪ ،)Allium satvum L.‬پیاز خوراکی کلچهیـــــــی‬
‫(‪ ،)A. cepa L.‬نوش پیاز (‪ )A. porrum‬و گندنه (‪)A. schoenoprosum L.‬‬
‫میشود که به حیث سبزیهای خوشبو و خوشمزه کننده (چاشنی یا مصالحه) زرع‬
‫میشوند‪ .‬بعضی از انواع جنس ‪ Allium‬با گل های سرخ و گالبی رنگ به حیث نبات‬
‫زینتی چندساله مورداستفاده قرار میگیرد‪.‬‬

‫ساختمان جسمی ‪Alliaceae, Subfamily Allioideae‬‬ ‫شکل ‪9-58‬‬


‫‪ :A .Allium cepa‬یک نبات با پیاز‪ ،‬برگها و بخش پایینی ساقۀ برهنه‪ :B .‬بخش باالیی ساقۀ برهنه با‬
‫آرایش گل‪ Tepals :C .‬با آالت تذکیر؛ ‪ :D‬کپسول با ‪ Style‬طویل‪.‬‬
‫‪ :E .A. humile‬نبات با گلآذین و ‪ Tepals :F .Scape‬با آالت تذکیر‪ :G .‬کپسول‪ :H .‬گلبرگها با آالت‬
‫تذکیر ‪.A. roylei‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Araceae A. L. de Jussieu Arum family‬‬


‫در سرتاسر جهان‪ ،‬به ویژه در مناطق استوایی و نیمه استوایی پراکنده بوده‪ ،‬در‬
‫جنگلهای استوایی و زمینهای مرطوب معمول هستند‪ .‬یک تعداد از انواع در‬
‫مناطق معتدل زندهگی مینمایند‪ .‬شامل ‪ 508‬جنس و ‪ 9080‬نوع (در افغانستان ‪1‬‬
‫نوع) میشود‪.‬‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
‫‪B&H‬‬ ‫‪Cronquist‬‬ ‫‪Takhtajan‬‬ ‫‪Dahlgren Thorne‬‬ ‫‪APG II / APweb‬‬
‫‪Division‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬
‫‪Class‬‬ ‫‪Monocotyledons Liliopsida‬‬ ‫‪Liliopsida‬‬ ‫‪Liliopsida Magnoliopsida‬‬
‫‪Subclass‬‬ ‫‪Arecidae‬‬ ‫‪Aridae‬‬ ‫‪Liliidae‬‬ ‫‪Alismatidae‬‬
‫‪Series+/Superorder Nudiflorae+‬‬ ‫‪Aranae‬‬ ‫‪Aranae‬‬ ‫‪Aranae‬‬ ‫*‪Monocots‬‬
‫‪Order‬‬ ‫‪Arales‬‬ ‫‪Arales‬‬ ‫‪Arales‬‬ ‫‪Arales‬‬ ‫‪Alismatales‬‬
‫‪*B &H as family Aroideae.‬‬

‫جنسهای عمده‬
‫)‪،Dieffenbachia (40) ،Amorphophalus (100) ،Pathos (55‬‬
‫)‪ Philodendron (500) ،Arisaema ( 1 5 0 ) ،Syngonium (30‬و ‪Anthurium‬‬
‫)‪.(900‬‬
‫شرح‬
‫بوتههای خشکی زی یا آبزی بوده‪ ،‬گاهی اوقات ‪ Epiphyte‬یا باالرونده‬
‫(‪ )Climbing‬هستند‪ .‬غالباً با ‪ Rhizome‬یا ‪ Corms‬و گاهی نیز شناور (‪ )Floating‬آزاد‪.‬‬
‫معموالً لعابی هستند‪ .‬در ساقه و برگ‪ Vessels ،‬وجود ندارد‪ .‬ریشه دارای ‪Vessels‬‬
‫حاوی دیوارهای انتهای نردبانی (‪ )Scalariform‬و بهندرت با ‪ Velamen‬هستند‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬از کوچک تا بسیار بزرگ با قاعدۀ غالف دار‪ ،‬متناوب‪ ،‬فنری‪ ،‬یا تنظیمشده‬
‫در دو قطار عمودی در دو سطح مقابل یک محور (‪ ،)Distichous‬دارای دمبرگها‬
‫(‪ ،)Petiolate‬یا بی دم برگ و چسبیده (‪ ،)Sessile‬با رگبرگهای موازی‪ ،‬شانه مانند‬
‫(‪ )Pinnate‬یا منشعب (‪ .)Palmate‬غالباً قلب مانند (‪ ،)Cordate‬سهگوشه (‪ )Hastate‬یا‬
‫تیر مانند (‪ .)Sagittate‬فاقد گوشواره (‪.)Stipules‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪116‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫آرایش گل‪ ،‬یک ‪ Spadix‬متشکل از ‪ Spike‬متراکم در زیر و در برگرفتهشده‬


‫بهوسیلۀ یک ‪ Spathe‬بزرگ‪.‬‬
‫گلها‪ ،‬بسیار کوچک‪ ،‬چسبیده‪ ،‬یک جنسی یا دوجنسی‪( Ebracteate ،‬به معنای‬
‫فاقد ‪ ،)Bract‬غالباً خوشبو‪ ،‬یا بد بو‪ ،‬منظم تا بسیار نامنظم‪.‬‬
‫لفافۀ گل‪ ،‬فاقد پوشش گل‪ ،‬یا با ‪ 8‬تا ‪( Tepals 1‬بهندرت ‪ )59‬آزاد یا متصل‬
‫(‪ .)Conate‬غالباً در دو حلقۀ سبزرنگ‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ 5‬تا ‪ ،Stamen 1‬آزاد یا با میلههای چسبیده‪ ،‬غالباً در دو حلقه‪،‬‬
‫بساکها (‪ )Anthers‬چسبیده از قاعده‪ ،‬شکوفایی (‪ )Dehiscence‬توسط منافذ یا پاره شدن‬
‫طولی یا عرضی‪ ،‬درز بساک پشت به عضو تکثری مؤنث (‪ ،)Extrorse‬دانههای گرده‬
‫منفذ دار یا فاقد منفذ‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با ‪ 9‬تا ‪ ،Carpel 9‬بهندرت تا ‪ .Carpel 3‬تخمدان فوقانی‪ ،‬غالباً‬
‫حاوی یک حفره در تخمدان (‪ 5 ،)Unilocular‬تا ‪ 1‬تخمک )‪ ،(Ovule‬طرز قرار گرفتن‬
‫پالسنتا (‪ )Placentation‬رأسی‪ ،‬حاشیهوی‪ ،‬کناری یا چند حفرهوی (‪ )Multilocular‬با‬
‫‪ Placentation‬محوری‪.‬‬
‫میوه‪ ،‬غالباً انگوری (‪ )Berry‬یا آلویی (‪ )Drupe‬بهندرت ‪ Utricle‬یا کپسول‪.‬‬
‫دانهها (تخمها)‪ ،‬حاوی اندوسپرم یا فاقد آن‪ ،‬یک مشیمه (شکل ‪.)8-58‬‬
‫گردهافشانی‪ ،‬بهطور عموم بهوسیلۀ حشرات‪.‬‬
‫پراکنده شدن میوهها‪ ،‬بهوسیلۀ پرندهگان و حیوانات‪.‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده شامل تعداد زیاد نباتات زینتی میشود‪ .‬کارم و ریشۀ عدۀ‬
‫زیاد آن ها به حیث غذا مورداستفادۀ انسان قرار میگیرد‪.‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 119 ‫تکسانومی نباتی‬

.Araceae ‫ ساختمان جسمی‬8-58 ‫شکل‬


‫؛‬Spathe ‫ و‬Spadix ‫ مقطع عمودی‬:B ‫ نبات با گل دارای آرایش غالفی؛‬:A .Arum maculatum
‫؛‬Pistta stratiates ‫ دانۀ‬:F ‫ مقطع میوه برای نشان دادن دانه؛‬:E ‫؛‬Gynoecium :D ‫؛‬Spadix :C
‫ مقطع طولی تخمک راست با‬:J ‫ مقطع طولی تخمدان؛‬:I ‫ مقطع عمودی گلآذین؛‬:H ‫ آرایش گل؛‬:G
:N ‫ آرایش گلآذین؛‬:M ‫؛‬Cola palustris ‫ دانۀ‬:L ‫؛‬Androecium ‫ بخشی از‬:K ‫مویکهای پالسنتایی؛‬
.(Colocasia esculenta) Carpel‫ مقطع عرضی‬:O ‫میوۀ رسیده؛‬

)Arecaceae C. H. Schultz Palm family- (=Palmae A. L. de Jussieu)( ‫خانوادۀ خرما‬


‫ یک تعداد در مناطق‬،‫در مناطق استوایی هر دونیم کره بهطور گسترده پراکندهاند‬
‫ نوع (در افغانستان تنها جنس طبیــعی‬9910 ‫ جنس و‬533 ‫ شامل‬.‫معتدله حضور دارد‬
.‫) میشود‬Nannorhops
‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Monocotyledons Liliopsida Liliopsida Liliopsida Magnoliopsida
Subclass Arecidae Commelinidae Liliidae Commelinidae
Series+/Superorder Calycinae+ Commelinanae Arecanae Arecanae Commelinids*
Order Arecales Commelinales Arecales Arecales Arecales
*B &H as family Palmae.
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪101‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جنسهای عمده‬
‫)‪، Bactris (180) ،Phoenix (17) ، Pinanga (120) ،Licuala (105‬‬
‫)‪ Areca (60) ،Calamus (350‬و )‪. Daemonorops (100‬‬
‫شرح‬
‫درختان یا درختچهها با تنۀ غیر منشعب‪ ،‬بهندرت منشعب‪ ،‬با جاهای برجستۀ برگهای‬
‫فروریخته‪ ،‬گاهی خاردار‪ ،‬گاهی دارای رایزوم‪ ،‬معموالً ‪ Tannins‬و ‪ Polyphenols‬وجود دارد‪.‬‬
‫دستههای وعائیه با پوششهای سخت رشتهوی‪ ،‬جوانۀ رأسی توسط غالف بهخوبی محافظت‬
‫میشود‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬متناوب‪ ،‬غالباً یک تاج رأسی را تشکیل میدهد‪ ،‬دمگل حضور دارد‪ ،‬با قطعات پر‬
‫(‪ )Pinnate‬مانند یا شبیه پنجه (‪ ،)Palmate‬گاهی پر مانند مرکب‪ ،‬چیندار‪ ،‬تیغه بهندرت کامل‪،‬‬
‫قطعات برگ چینخورده‪ ،‬گاهی بسیار بزرگ‪.‬‬
‫آرایش گل‪ ،‬محوری یا انتهایی‪ ،‬معموالً پوشیده توسط براکتهای بزرگ (‪،)Spathes‬‬
‫گلها افشان‪ ،‬تکرارشونده (‪ )Panicle‬یا خار مانند (‪.)Spicate‬‬
‫گلها‪ ،‬دوجنسی یا یک جنسی‪ Monoecious ،‬یا ‪ ،Dioecious‬گلها کوچک‪ ،‬تقارن‬
‫شعاعی‪ ،‬فاقد دمگل (‪ ،)Sessile‬سهبخشی (‪ ،)Trimerous‬غالباً گلها توسط براکتها از زیر‬
‫حفاظت میشوند‪.‬‬
‫لفافه‪ ،‬متنوع‪ ،‬گلبرگها ‪ ،9‬آزاد یا چسبیده‪ ،‬معموالً همانند فلسهای ماهی بروی هم قرار‬
‫دارند (‪ ،)Imbricate‬گلبرگها ‪ ،9‬آزاد یا چسبیده‪ ،‬در گلهای مذکر بهصورت سرپوش مانند‪ ،‬در‬
‫گلهای مؤنث ‪.Imbricate‬‬
‫‪ ،Androecium‬آلت تذکیر ‪ 1‬در دو حلقه‪ ،‬گاهی تعداد آن زیاد است‪ ،‬بهندرت ‪ ،9‬آزاد‪،‬‬
‫بهندرت با رشتههای به هم چسبیده‪ ،‬بساک دو خانهیی (‪ ،)Bithecous‬در ناحیۀ قاعده به هم‬
‫نزدیک (‪ )Basifixed‬یا از ناحیۀ ظهری به هم نزدیک (‪ ،)Dorsifixed‬بهندرت مختلط‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪100‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫(‪ ،)Versatile‬شکوفایی طولی‪ ،‬دانههای گرده معموالً دارای یک سوراخ (‪ ،)Monosulcate‬لشم‬


‫یا خاردار‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬معموالً با ‪ 9‬کارپل‪ ،‬آزاد یا بههمپیوسته‪ ،‬در بعضی جنسها صرف یکی از‬
‫این کارپلها بارور‪ ،‬گاهی تعداد زیاد کارپل‪ ،‬تخمدان باالیی‪ ،‬معموالً پیوستهگی پالسنتا به جدار‬
‫رحم محوری‪ ،‬بهندرت جانبی‪ ،‬معموالً کالله انتهایی‪ ،‬گاهی جانبی‪ ،‬یا قاعدهوی‪ ،‬تخمک یک‪،‬‬
‫بهندرت تا ‪ ،9‬سرباال (‪ )Orthotropous‬یا معکوس (‪.)Anatropous‬‬
‫میوه‪ ،‬توتها دارای یکدانه یا میوۀ آلویی (‪ ،)Drupe‬معموالً پوشش خارجی (‪)Exocarp‬‬
‫رشتهیی یا پوشیده شده توسط فلسهای برگشته‪.‬‬
‫دانهها‪ ،‬آزاد یا چسبیده به ‪ ،Endocarp‬اندوسپرم وجود دارد‪ ،‬جَنِین کوچک‪ .‬بزرگترین‬
‫دانه در انجیوسپرمها در نارگیل (‪ )Lodoicea maldivica‬تولید میشود (شکل ‪.)1-58‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده دارای اهمیت بزرگ اقتصادی است‪ .‬مهمترین عضو آن درخت خرمـــــــــا‬
‫(‪ )Cocos nucifera‬است‪ .‬هر قسمت تنۀ درخت خرما اهمیت ویژه دارد‪ .‬میزوکارپ میوه آن‬
‫منبع رشتههای سخت است‪ ،‬اندوسپرم دانه مولد روغن نارگیل است و برگها در تولید کاه و‬
‫پوشش بامها‪ ،‬ساختن تورها‪ ،‬بوریاها (در افغانستان از ‪ Monnorhops ritchelana‬برای‬
‫بوریابافی استفاده میشود) زنبیلها و اقسام مختلف بازیچهها و مواد زینت دهندۀ خانهها به کار‬
‫میرود‪ .‬روغن خرما از ‪ Elaeis guineensis‬استخراج میشود‪ .‬پنیر خرما (‪ )Sago‬به حیث‬
‫بزرگترین منبع کاربوهایدریتها از ‪ Metroxylon sagu‬و بعضی انواع ‪ Arenga‬و ‪Caryota‬‬
‫تهیه میشود‪ .‬از خرما شراب‪ ،‬رشتهها‪ ،‬مومها و چوبهای دست تهیه میشود‪ .‬بعضی انواع آن به‬
‫حیث نبات زینتی به کار میرود‪.‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 101 ‫تکسانومی نباتی‬

.Arecaceae‫ ساختمان جسمی‬1-58 ‫شکل‬


‫ شاخۀ آرایش گل با گل ماده در زیر و‬:C ‫ آرایش گل؛‬:B ‫ ساختمان ظاهری نبات؛‬:A ‫؛‬Cocos nucifera
.‫ مقطع عمودی گل نر‬:G ‫ گل ماده؛‬:F ‫ مقطع عمودی گل نر؛‬:E ‫ گل نر؛‬:D ‫گل نر در باال؛‬
‫ گلآذین‬:J ‫ را نشان میدهد؛‬thorns ‫ قسمتی از ساقه که‬:I ‫ شاخۀ نمویی؛‬:H ‫؛‬Calamus pseudotenuis
.‫ گلآذین گل مؤنث‬:K ‫مذکر؛‬

)Liliaceae M. damson( ‫ لیلیاسیا‬-‫خانوادۀ سوسن‬


55 ‫ شامل‬.‫ بهویژه در مناطق معتدل بهطور گسترده منتشر است‬،‫در نیمکرۀ شمالی‬
.‫ نوع) میشود‬31 ‫ نوع (در افغانستان‬181 ‫جنس و‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Monocotyledons Liliopsida Liliopsida Liliopsida Angiospermae
Subclass Liliidae Liliidae Liliidae Liliidae
Series+/Superorder Coronariae + Dioscoreanae Lillanae Lillanae Monocots*
Order Liliales Liliales Liliales Liliales Liliales
*Cronquist also included Amaryllidaceae, Asparagaceae, Alliaceae and several others under Liliaceae.
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪101‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شامل پنج سب فامیلی‪،Gilliesioideae ،Tulbaghioideae ،Allioideae :‬‬


‫‪ Agapanthoideae‬و ‪.(Syn: Amaryllidoideae) Narcissoideae‬‬
‫جنسهای عمده‬
‫)‪ Tulipa (80) ،Gogea (80) ،Fritillaria (90 species‬و )‪.Lflium (75‬‬
‫شرح‬
‫بوتهها‪ ،‬چندساله با پیازهای زیرزمینی‪ ،‬بهطور عموم باریشههای قابل انقباض‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬غالباً قاعدهیی‪ ،‬متناوب یا حلقهوی‪ ،‬معموالً خطی یا رکابی شکل‪ ،‬ساده‪،‬‬
‫رگبرگها موازی‪ ،‬فاقد گوشواره‪.‬‬
‫آرایش و وضع گل‪ ،‬معموالً ‪ ،Racemose‬گاهی اوقات ‪ Solitary‬یا شبیه چتری‬
‫(‪.)Subumbellate‬‬
‫گل‪ ،‬خوشنما‪ ،‬دوجنسی‪ ،‬تقارن شعاعی‪ ،‬بهندرت تقارن دو طرفی‪ ،‬سهبخشی‪ ،‬زیر‬
‫تخمدانی (‪.)Hypogynous‬‬
‫لفافۀ گل‪ ،‬با ‪ Tepal 1‬در دو حلقه (بیرونی کاسبرگ و داخلی گلبرگ)‪ ،‬هر دو حلقه‬
‫‪ ،Petaloid‬بهطور عموم تشکیل لوله را میدهند‪ ،‬غدههای ترشحکنندۀ نکتار در قاعدۀ‬
‫‪.Tepal‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ Stamen 1‬در دو حلقه‪ ،‬میلۀ آزاد‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با ‪ 9‬کارپل‪ ،‬پیوست‪ ،‬تخمدان باالیی‪ 9 ،‬حفرهیی (‪ )Trilocular‬با‬
‫تعداد زیاد تخمکها‪ ،‬طرز قرار گرفتن پالسنتا محوری‪ Style ،‬ساده‪ ،‬کالله (‪ )Stigma‬سه‬
‫قطعهیی‪.‬‬
‫میوه‪ ،‬کپسولها دارای شکافی در پشت‪ ،‬بهندرت انگور شکل‪ ،‬دانهها غالباً پهن با‬
‫اپیدرمس خوب انکشاف یافته‪ ،‬پوشش دانه سیاه نیست‪ ،‬جَنِین کوچک‪ ،‬اندوسپرم فراوان‬
‫(شکل ‪.)1-58‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪102‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫گردهافشانی‪ ،‬توسط حشرات‪.‬‬


‫پراکنده شدن دانهها‪ ،‬توسط باد و آب‪.‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده بیشتر بهصورت نباتات زینتی استعمال میشوند؛ نظیر‪ :‬الله (‪،)Tulipa‬‬
‫گل سرنگون یا اللۀ متعفن (‪ ...)Fritillaria imperialis L.‬و غیره‪.‬‬

‫شکل ‪ 1-58‬ساختمان جسمی ‪.Liliaceae‬‬


‫‪ :A‬بخش گلدار ‪Lilium polyphylhan‬؛ ‪ :B‬مقطع طولـــــــــــــــی گل ‪L. canadense‬؛‬
‫‪ Gynoecium of L. lancifolium:C‬؛ ‪ :D‬مقطع عرضی تخمدان ‪L. lancifolium‬؛ ‪ :E‬دیاگرام‬
‫گل؛ ‪Gynoecium :F‬؛ ‪ :G‬مقطع عرضی تخمدان‪.‬‬

‫خانوادۀ کیله (‪)Musaceae A. L. de Jussieu Banana family‬‬


‫معموالً در اراضی مرطوب پست‪ ،‬از افریقای شرقی تا جنوب جاپان و شمال استرالیا‬
‫پراکنده میباشند‪ .‬شامل ‪ 9‬جنس‪ 80 ،‬نوع میشود‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪104‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫موقعیت در طبقهبندی‬
‫‪B&H‬‬ ‫‪Cronquist‬‬ ‫‪Takhtajan‬‬ ‫‪Dahlgren‬‬ ‫‪Thorne‬‬ ‫‪APG II / APweb‬‬
‫‪Division‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬
‫‪Class‬‬ ‫‪Monocotyledons Liliopsida‬‬ ‫‪Liliopsida‬‬ ‫‪Liliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬
‫‪Subclass‬‬ ‫‪Zingiberidae‬‬ ‫‪Commelinidae‬‬ ‫‪Liliidae‬‬ ‫‪Commelinidae‬‬
‫‪Series+/Superorder Epigynae+‬‬ ‫‪Zingiberanae‬‬ ‫‪Zingiberanae‬‬ ‫*‪Commelinanae Commelinids‬‬
‫‪Order‬‬ ‫‪Zingiberales‬‬ ‫‪Musales‬‬ ‫‪Zingiberales‬‬ ‫‪Cannales‬‬ ‫‪Zingiberales‬‬

‫جنسهای عمده‬
‫)‪.Musa (33 species) and Ensete (6‬‬
‫شرح‬
‫علفهای درخت مانند دائمی با ساقههای کاذب ساختهشده از به رویهم آمدن کنارههای‬
‫غالف برگها‪ ،‬با تولیدکنندههای صمغ (‪ ،)Laticifers‬ساقههاى ریشه مانند زیرزمینى‬
‫(‪.)Rhizomatous‬‬
‫برگها‪ ،‬بزرگ‪ ،‬دارای انتظام فنری‪ ،‬ساده‪ ،‬کامل‪ ،‬حاشیهها پاره شده و تیغه دارای ظاهر پر‬
‫مانند‪ ،‬رگبندی موازی با رگ میانی قوی‪ ،‬دارای غالف در قاعده‪.‬‬
‫آرایش گل‪ ،‬آرایش خوشهیی؛ نظیر‪ Cyme :‬با یک یا بیشتر ‪ ،Spathes‬محور از یک‬
‫رایزوم منشأ گرفته به ساقه کاذب رشد مییابد‪.‬‬
‫گلها‪ ،‬یک جنسی (اعضای جنسی نر و ماده در یک نبات حضور دارد (‪))Monoecious‬‬
‫گلهای مذکر بر باالی براکت فوقانی‪ ،‬گلهای مؤنث بهصورت خوشهیی در داخل براکتهای‬
‫تحتانی‪.‬‬
‫لفافه‪ 1 ،‬عدد در دو حلقه‪ ،‬گلبرگی‪ ،‬کاسبرگ ‪ ،9‬متصل به ‪ 9‬گلبرگ‪ ،‬بهطور محدود لولهیی‪،‬‬
‫بهزودی از یک کنار از هم جدا میشود‪ ،‬بهطور مختلف در رأس دندانهدار‪ .‬گلبرگها ‪ ،9‬ازجمله ‪9‬‬
‫عدد آن دارای لبه‪ 9 ،‬عدد آن متصل با کاسبرگها‪ ،‬یک عدد آزاد‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ 1‬آلت تذکیر بارور‪ ،‬یکی آن آلت تذکیر نازا را به وجود میآورد متصل به‬
‫گلبرگها‪ ،‬رشتهها آزاد‪ ،‬بساکها خطی‪ ،‬دو کیسهیی‪ ،‬شکوفایی طولی‪ ،‬گرده چسبناک‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪101‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ،Gynoecium‬با سه کارپل بههمپیوسته‪ ،‬تخمدان تحتانی‪ 9 ،‬حفرهیی‪ ،‬تخمکها کوچک‪،‬‬


‫پیوستهگی پالسنتا به جدار رحم محوری‪ style ،‬نخ مانند‪ ،‬کالله ‪ 9‬قطعهیی‪.‬‬
‫میوه‪ ،‬توتهای طویل حاوی دانههای فراوان‪ ،‬میوهها خوشههای به هم فشرده به وجود‬
‫میآورند‪ ،‬دانهها حاوی تعداد زیاد جَنِینهای کوچک (شکل ‪.)1-58‬‬

‫شکل ‪ 1-58‬ساختمان جسمی ‪.Musaceae‬‬


‫‪ :A .Musa paradisiacal subs.sapientum‬نبات با آرایش گلی و برگهای قدیم؛ ‪ :B‬نبات جوان؛ ‪:C‬‬
‫بخش رأسی آرایش گل؛ ‪ :D‬گل مذکر ‪M. rubra‬؛ ‪ :E‬گل مذکر ‪M. rubra‬؛ ‪ :F‬مقطع عمودی گل‬
‫دوجنسی؛ ‪ :G‬میوۀ بازشده برای نشان دادن اجزای داخلی آن؛ ‪ :H‬گل دوجنسی؛ ‪ :I‬میوه؛ ‪ :J‬دانه؛ ‪ :K‬مقطع‬
‫عرضی دانه‪.‬‬

‫اهمیت اقتصادی‬
‫در بسیاری از کشورهای استوایی‪ ،‬کیله (‪)Musa paradisiaca. subsp. sapfentum‬‬
‫یکی از مواد غذایی ضـروری است‪ .‬رشتههای سخت و مقاوم ‪ Manila hemp‬از رشــــتههای‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 104 ‫تکسانومی نباتی‬

‫ به مقصد به‬Ensete uentricoso .‫ بهدستآمده در ساختن طنابها به کار میرود‬M. textilis


.‫دست آوردن رشتهها و مصرف بهصورت مواد غذایی زرع میشود‬

Poaceae Barnhart (= Gramineae A. L. de Jussieu) ‫خانوادۀ گندمیان‬

‫ نوع (در افغانستان‬3311 ‫ جنس و‬111 ‫ شامل‬.‫در سراسر جهان و در کلیه اقلیمها پراکندهاند‬
.‫چندین نوع) میشود‬

‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Monocotyledons Liliopsida Liliopsida Liliopsida Magnoliopsida
Subclass Arecidae Commelinidae Liliidae Commelinidae
Series+/Superorder Glumaceae+ Poanae Commelinanae Commelinanae Commelinids*
Order Cyperales Poales Poales Poales Poales
*B & H as Gramineae.

‫جنسهای عمده‬
،Paspahim (350) ،Festuca (430) ،Panicwn (450) ،Poa (500 species)
Bambusa ،Sporobolus (140) ،Elymus (150) ،Bromus (160) ،Stipa (300)
.Chloris (50) ‫ و‬Arundinaria (50) ،Setaria (100) ،(125)
‫شرح‬
‫ معموالً با‬،‫ درختچههای علفی بهندرت چوبی یا درختها‬،‫بوتهها‬
.Rhizomes
‫ (منشعب از‬Tillering ً‫ غالبا‬،)Stolons & Runners( ‫ خزنـده‬،‫ساقهها‬
‫) در‬Culm( ‫ ساقۀ علفی‬،‫سطح زمین) که دستههای از ساقه را به وجود میآورند‬
.‫ بندها متورم‬،)‫فاصلۀ بین بندها درون خالی (کاه‬
‫ ساده با غالفی که میانه بندها را در‬،‫ متناوب‬، Distichous ،‫برگها‬
‫ معموالً در ناحیۀ اتصال تیغه و غالف یک زایدۀ‬،‫ دارای تیغۀ خطی آزاد‬، ‫برمیگیرد‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪106‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫زبانک (‪ )Ligule‬وجود دارد‪ ،‬حاشیههای غالف باالی هم افتادهاند؛ اما با یکدیگر‬


‫جوشخورده نیستند‪ ،‬گاهی اوقات باهم یکجا شده‪ ،‬تشکیل ساختمان لوله ماننـــد را‬
‫میدهند‪ ،‬رگبرگها موازی‪ ،‬حاشیۀ برگها غالباً در موقع خشک شدن لولهشکل‬
‫هستند‪ ،‬فاقد گوشواره‪.‬‬
‫آرایش و وضع گل‪ ،‬در گلهای ‪ Racemes‬انتظام‬
‫‪ Panicles ،Spikelets‬یا ‪ .Spikes‬هر ‪ Spikelets‬با دو ‪ Glumes‬که یک یا‬
‫بیشتر گلهای کوچک (‪ )Florets‬را که در بخش باالیی یک محــور میرویند در‬
‫برمیگیرد‪ ،‬معموالً در دو قطار‪.‬‬
‫گلها‪ ،‬کوچک‪ ،‬کاهشیافته‪ ،‬تناظر دو طرفی‪ ،‬بهندرت تناظر شعاعی‪ ،‬معموالً‬
‫دوجنسی‪ ،‬بهندرت یک جنسی‪ ،‬زیر تخمدانی‪ ،‬محصور در ‪ Lemma‬و ‪ ،Palea‬دارای‬
‫ریشک (‪ )Awn‬ظهری‪ ،‬زیر انتهایی‪ ،‬یا انتهایی یا ریشک حضور ندارد‪.‬‬
‫لفافۀ گل‪ ،‬حضور ندارد یا اینکه بهوسیلۀ ‪ 9‬یا بهندرت ‪ Lodicules 9‬نمایش‬
‫داده میشود‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬معموالً ‪ ،9‬گاهی اوقات ‪ 1‬یا بیشتر‪ ،‬بهندرت یک تا دو‬
‫‪ ،Stamen‬میلهها آزاد‪ ،‬بساک متشکل از دو ‪ ،Theca‬متصل بهقاعده‪ ،‬معموالً تیر‬
‫مانند‪ ،‬شکوفایی طوالنی‪ ،‬دانههای گرده دارای یک منفذ‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬یک کارپلی‪ ،‬دو کارپلی‪ ،‬سه کارپلی‪ ،‬چند کارپلی‪ ،‬یک حفرهوی‬
‫با یک تخمک‪ ،‬طرز قرار گرفتن پالسنتا قاعدهوی‪ 9 ،9 style ،‬و بهندرت یک‪ .‬کالله‬
‫معموالً پر مانند‪.‬‬
‫میوه‪ ،‬یک گندمه (‪ ،)Caryopsis‬بهندرت انگور دانهدار (‪ )Nut berry‬یا‬
‫‪ ،Utricle‬دانه به هم جوشخورده با غالف (‪ ،)Pericarp‬جَنِین ایستاده (‪،)Straight‬‬
‫اندوسپرم متشکل از نشایسته (شکل ‪.)3-58‬‬
‫گردهافشانی‪ ،‬اکثر آنها توسط باد گردهافشانی میشوند‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪109‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده‪ ،‬دارای اهمیت فوقالعادۀ اقتصادی است‪ .‬اینها شامل مهمترین‬
‫غلهها؛ مانند‪ :‬برنج (‪ ،)Oryza sativa L.‬گندم (‪ )Triticum aestiuum L.‬و‬
‫جواری (‪ )Zea mays L.‬میباشند‪ .‬همچنان شامل محصوالت غذایی؛ نظیر‪ :‬جو‬
‫(‪ ،)Hordeum vulgare C.koch.‬جو دوسر یا کل جو (‪ ،)Avena fatua L.‬جودر‬
‫اصلی (‪ ،)Secale cereal L.‬جودر افغانی (‪)Secale afghanicum (ovilov) Roshevitz.‬‬
‫جو وحشی ( ‪ ،)Hordeum spantaneum‬ارزن (‪،)Panicum miliaceum L.‬‬
‫باجره (‪ )Sorgum biocolor(L.) Moench‬نیز میگردد‪.‬‬
‫علفها‪ ،‬به فراوانی در چمنکاریها و زیباسازی باغچهها مورداستفاده قرار‬
‫میگیرند‪ .‬نیشکر (‪ )Soccharum ofcinarum‬منبع بزرگ شکر تجارتی است‪.‬‬

‫شکل‬
‫‪ 3-58‬ساختمان جسمی ‪Poaceae‬‬
‫‪ :A .Zea mays‬بخش باالیی نبات با آرایش گل و جنس مؤنث بغلی؛ ‪ :B‬مقطع عمودی ‪Spikelet‬؛‬
‫‪ :C‬یک جفت ‪ Spikelet‬مذکر؛ ‪ Spikelet :D‬برای نشان دادن دو ‪ Florets‬زایا بازگردیده؛‬
‫‪ :E .Poa annua‬نبات با آرایش گل؛ ‪.Spikelet : F‬‬
‫‪Inflorescence :G .Avena sativa‬؛ ‪ Spikelet :H‬بازشده؛ ‪ Floret :I‬زایا‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫ب‪ :‬خانوادههای نباتات دو مشیمه‬


‫)‪Apiaceae Lindley(=Umbelliferae A. L. de Jussieu‬‬ ‫خانواده زردک‬
‫بیشتر در مناطق معتدل نیمکرۀ شمالی‪ .‬شامل ‪ 895‬جنس و ‪ 9990‬نوع (در‬
‫افغانستان ‪ 18‬جنس و حدود ‪ 530‬نوع) میشود‪.‬‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
‫‪B&H‬‬ ‫‪Cronquist‬‬ ‫‪Takhtajan‬‬ ‫‪Dahlgren‬‬ ‫‪Thorne‬‬ ‫‪APG II / APweb‬‬
‫‪Division‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬
‫‪Class‬‬ ‫‪Dicotyledons Magnoliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬
‫‪Subclass‬‬ ‫‪Polypetalae Rosidae‬‬ ‫‪Cornidae‬‬ ‫‪Magnoliidae‬‬ ‫‪Asteridae‬‬
‫‪Series+/Superorder Calyciflorae+‬‬ ‫‪Aralianae‬‬ ‫‪Aralianae‬‬ ‫‪Aralianae‬‬ ‫*‪Euasterids II‬‬
‫‪Order‬‬ ‫‪Umbellales‬‬ ‫‪Apiales‬‬ ‫‪Aralialales‬‬ ‫‪Aralialales‬‬ ‫‪Aralialales‬‬ ‫‪Apiales‬‬
‫‪*B&H Umbelliferae others as Apiaceae.‬‬

‫جنسهای عمده‬
‫)‪،Pimpinella (150) ،Ferula (150) ،Erynglum (230 species‬‬
‫)‪ Sanicula (40) ،Heracleum (60) ،Bupleurum (100‬و )‪.Chaerophyllum (40‬‬
‫شرح‬
‫بوتهها‪ ،‬با میانه بندهای درون خالی‪ ،‬معموالً معطر‪ ،‬بهندرت درختچه و باالرونده‪.‬‬
‫ساقهها‪ ،‬لولهیی با کانالهای ترشحی حاوی روغنهای ایتری و ‪،Resins‬‬
‫‪ Coumarins‬و ‪ .Terpenes‬نبات دارای چتری و ذخیرۀ قندهای سه قیمته است‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬متناوب‪ ،‬بهندرت متقابل‪ ،‬قطعهقطعه یا مرکب‪ ،‬بهندرت ساده‪ ،‬دم برگها‬
‫دارای قاعدۀ پوش دار‪ ،‬گوشواره وجود ندارد‪.‬‬
‫آرایش گل‪ ،‬چتریهای ساده یا مرکب که معموالً از زیر بهوسیلۀ ‪Involucre‬‬
‫براکتی حفاظت میشود‪ .‬گاهی همانند یک سر‪.‬‬
‫گلها‪ ،‬کوچک‪ ،‬براکتی یا غیر براکتی‪ ،‬معموالً ‪ ،Pedicelled‬بهندرت ‪Sessile‬‬
‫(بیپایه و چسبیده)‪ ،‬دوجنسی‪ ،‬بهندرت یک جنسی‪ ،‬تقارن شعاعی (بهندرت تناظر دو‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪110‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫طرفی)‪.Epigynous ،‬‬
‫لفافۀ گل‪ ،‬کاسۀ گل‪ ،‬با ‪ 1‬کاسبرگ‪ ،‬چسبیده به تخمدان‪ 1 ،‬قطعۀ معموالً کوچک‪.‬‬
‫جام گل‪ ،‬با ‪ 1‬گلبرگ‪ ،‬آزاد‪ Valvate ،‬یا همانند فلسهای ماهی رویهم چیده شده‬
‫(‪ .)Imbricate‬سر خمیده بهسوی جوانه‪ ،‬در رأس دندانهدار‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ ،Stamen 1‬آزاد‪ ،‬خمیده بهسوی جوانه‪ ،‬پیش برآمده در‬
‫گلهای بازشده‪ ،‬بساک دو تیکایی‪ ،‬شکفتهگی طولی‪ ،‬دانههای گرده غالباً حاوی سه سوراخ‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با دو کارپل پیوسته‪ ،‬تخمدان تحتانی‪ ،‬دو حفرهوی با یک تخمک‬
‫در هر اتاقک‪ ،‬طرز قرار گرفتن پالسنتا محوری‪ Style ،‬در قاعده توسط غدۀ مولد نکتار‬
‫دو قطعهیی در برگرفتهشده‪ ،‬بخش قاعدۀ ‪ Style‬با غدههای مولد نکتار تا تشکیل میوه به‬
‫حیث ‪ Stylopodium‬باقی میماند‪.‬‬
‫میوه‪ Schizocarpic ،‬که به نام ‪ Cremocarp‬یاد میشود و در هنگام بلوغ به دو‬
‫بخش به نام ‪ Mericarps‬حاوی کانالهای روغن میشکفد‪ .‬این بخشها بهوسیلۀ یک‬
‫ساقه گک معمولی به هم متصل هستند‪.‬‬
‫دانهها‪ ،‬با جَنِین کوچک‪ ،‬اندوسپرم روغنی (شکل ‪.)3-58‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده شامل نباتاتی میشود که به حیث چاشنی غذا (‪ Spices‬و‬
‫‪ )Condiments‬مورداستفاده قرار میگیرد‪ .‬زردک (‪ )Daucus carota L.‬نباتی است که‬
‫ریشههایشان اهمیت غذایی دارد‪ .‬نباتاتی که ازنظر چاشنی بودن اهمیت دارند عبارت از‬
‫شبت (‪ ،)Anethum graveolens L.‬بادیان (‪ ،)Foeniculum vulgare Miller.‬گشنیز‬
‫(‪ ،)Coriandrum sativum L.‬زیرۀ سیاه (‪ .)Carum carvi L.‬ازجملۀ نباتات طبی‬
‫میتوان از هنگ (‪ )Ferula foetida (Bunge) Regel.‬یاد نمود‪.‬‬
‫انواعی؛ نظیر‪ Coniwn ،Cicuta :‬و ‪ Oenanthe‬به حیث نباتات سمی مورداستفاده‬
‫قــــرار میگیرند‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 3-58‬ساختمان جسمی ‪.Apiaceae‬‬


‫‪ :A .Coriandrum sativum‬بخش باالیی نبات با گل و میوۀ چتری مانند؛ ‪ :B‬بخشی از برگهای تحتانی‬
‫با قطعات عریض؛ ‪ :C‬بخش داخلی گل با تناظر شعاعی؛ ‪ :D‬بخش بیرونی گل با تناظر دو طرفی؛ ‪ :E‬مقطع‬
‫عمودی گل؛ ‪ :F‬میوۀ ‪ Cremocarp‬با ‪ Stylopodium‬پایدار در رأس؛‬
‫‪ :G .Foeniculum vulgare‬قسمتی از شاخه با چتری مرکب؛ ‪ :H‬گل؛ ‪ :I‬مقطع عمودی گل؛ ‪:J‬‬
‫‪ :K .Cremocarp‬قسمت باالیی گیاه با برگهای ساده؛ ‪Cremocarp :L‬؛ ‪ :M‬قسمت باالیی نبات‬
‫‪ Eryngium biebersteinianum‬با برگهای خاردار و گردن چسبیده به شاخه‪.‬‬

‫خانوادۀ گل آفتابپرست )‪Asteraceae Martinov (= Compositae Giseke‬‬

‫پراکنده در سرتاسر جهان‪ ،‬عمدتاً در اقلیمهای معتدل و نیمه استوایی بهویژه در‬
‫مناطق کوهستانی‪ .‬در نواحی استوایی نیز یافت میشوند‪ .‬شامل ‪ 5193‬جنس و ‪99380‬‬
‫نوع (در افغانستان صدها نوع) میشود‪.‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 111 ‫تکسانومی نباتی‬

‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Dicotyledons Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida
Subclass Gamopetalae Asteridae Asteridae Magnoliidae Asteridae
Series+/Superorder Inferae+ Asteranae Asteranae Asteranae Euasterids II*
Order Asterales Asterales Asterales Asterales Asterales Asterales
*B & H as Compositae; others as Asteraceae.

‫جنسهای عمده‬
،Aster (240) ،Cousinia (600) ،Vernonia (1050) ،Senecio (1470 species)
،Hieracium(470) ،Centaurea(590) ،Eupatarium (590) ،Lactuca (90)
،Bidens (210) ،Circium (270) ،Saussurea (300) ،Helichrysum (460)
،Gnaphalium (140) ،Inula (200) ،Crepis (200) ،Chrysanthemum (200)
Tragopogon ،Taraxacum (80) ،Carduus (90) ،Helianthus (100) ،Solidago (110)
.Calendula (30) ‫ و‬Sonchus (50) ،(70)
‫شرح‬
‫ غالب ًا‬،Tubers ‫ گاهی مولد‬،Lianas ‫ بهندرت درختهای‬،‫ معموالً درختچهها‬،‫بوتهها‬
ً‫ معموال‬،‫ حضور دارند یا اینکه حضور ندارند‬Laticifers ،‫ ذخیره میشود‬Inulins
.‫ حضور دارند‬Terpenoids
‫ گوشواره وجود‬،‫ یا حلقهوی‬،‫ بهندرت متقابل‬،‫ گاهی مرکب‬،‫ متناوب و ساده‬،‫برگها‬
.‫ندارد‬
‫) حـاوی‬Receptacle( ‫) با تعداد زیاد نهنج‬Capitulum( ‫ سر کوچک‬،‫آرایش گل‬
‫ کلیه‬،‫ یا هر دو شکل با خمیدهگی شکل دومی بهسوی محیط‬Ray floret ،Disc florets
‫ با‬Capitulum ‫ بهندرت‬،‫ براکتی‬Involucre ‫ احاطهشده بهوسیلۀ‬Florets ‫اشکال سر دارای‬
.‫ یا تنظیمشده به شکل سر کرهوی‬،‫ ساده‬Floret
.Epigynous ،‫ تقارن شعاعی یا دوطرفه‬،‫ دوجنسی یا یک جنسی‬،‫گلها‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪112‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫لفافۀ گل‪ ،‬کاسۀ گل‪ ،‬وجود ندارد یا اینکه توسط ‪ Pappus‬به شکل فلسها‪،‬‬
‫میلهها‪ ،‬موهای ساده یا ساختمانهای پر مانند (‪ )Blumose‬نمایش داده میشود‪ .‬جام گل‪،‬‬
‫با ‪ 1‬گلبرگ‪ ،‬پیوسته‪ ،‬لولهیی و ‪ 1‬قطعهیی‪ ،‬یا تسمه مانند با ‪ 9‬تا ‪ 1‬دندانه‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ Stamen 1‬با میلۀ آزاد و بساکهای پیوسته (‪)Syngenesious‬‬
‫که در اطراف ‪ Style‬تشکیل یک لوله را میدهند‪ ،‬باالی گلبرگی (‪ ،)Epipetalous‬بساک‬
‫متشکل از دو ‪ ،Theca‬شکفتهگی طوالنی‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با دو کارپل پیوسته‪ ،‬یک حفرهوی‪ ،‬یک تخمک‪ ،‬طرز قرار گرفتن‬
‫پالسنتا قاعدهوی‪ ،‬تخمدان تحتانی‪ style ،‬با دوشاخه‪.‬‬
‫میوه‪ ،‬یک ‪ Achene Cypsela‬معموالً با ‪ Pappus‬در رأس‪.‬‬
‫دانه یک‪ ،‬جَنِین ایستاده‪ ،‬معموالً اندوسپرم وجود ندارد (شکل ‪.)50-58‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده‪ ،‬به مقایسۀ تعداد انواع‪ ،‬اهمیت اقتصادی کمی دارد‪ .‬یک تعداد نباتات غذایی و‬
‫دوایی شامل گل آفتابپرست (‪ ،)Helianthus annuus L.‬بومــــــــــادران‬
‫(‪ ،)Achillia millefolium L.‬کاسنی (‪ )Cichorium intybus L.‬و تــــــرخ‬
‫(‪ )Artemisia santolinifolia Turcz. Ex Krasch.‬میشود‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 50-58‬ساختمان جسمی ‪.Asteraceae‬‬


‫‪ :A .Helianthus annuus‬قسمتی از گیاه با گلآذین‪ Capitulum ،‬با ‪ Ray florets‬و ‪(Disc florets‬سر‪،‬‬
‫درخشان)؛ ‪ :B‬مقطع عمودی ‪ Ray floret‬فاقد ‪Androecium‬؛ ‪ :C‬مقطع عمودی ‪.Disc floret‬‬
‫‪ :D .Ageratum houstonianum‬قسمتی از گیاه با ‪ capitula‬خوشهیی‪ ،‬هریک صرف حـــــــاوی‬
‫‪( Disc florets‬سر صفحه مانند)؛ ‪ :E‬مقطع عمودی ‪Disc floret‬؛ ‪ Achene :F‬با ‪Pappus‬؛ ‪ :G‬گیاه‬
‫‪ Sonchus oleraceous‬با برگهای گوش مانند و ‪( ray florets‬سر تسمه مانند)؛ ‪ :H‬گیـــــــاه‬
‫‪ Launaea nudicaulis‬با سر تسمه مانند؛‬
‫‪ :I .Carthamus lanatus‬قسمتی از گیاه با برگهای خاردار و سر صفحه مانند؛ ‪ Capitulum :J‬با‬
‫‪ Involucre bracts‬خاردار؛ ‪ :K‬قسمت پایین گیاه با برگهای پر مانند؛ ‪ :L‬قسمت باالیی گیاه با یک‬
‫‪ Capitulum‬گل دهنده و یک ‪ Capitulum‬میوه دهنده؛ ‪ Ray florets :M‬با سه کروالی دندانهدار؛ ‪:N‬‬
‫‪Disc florets‬؛ ‪ Disc florets :O‬فاقد ‪ Corolla‬که ‪ Androecium‬را نشان میدهند؛ ‪.Achene :P‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 111 ‫تکسانومی نباتی‬

Brassicaceae Burnett (=Cruciferae A. L. de Jussieu) Mustard family


‫ بهویژه‬،‫ بیشتر نواحی معتدل نیمکرۀ شمالی کرۀ زمین‬،‫خانوادۀ جهانشمول بوده‬
‫ جنس و بیش‬590 ‫ نوع (در افغانستان حدود‬9910 ‫ جنس و‬980 ‫ شامل‬.‫منطقۀ مدیترانه‬
.‫ نوع) میشود‬990 ‫از‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Dicotyledons Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida Angiospermae
Subclass Polypetalae Dilleniidae Dilleniidae Liliidae Rosidae
Series+/Superorder Thalamiflorae+ Violanae Violanae Brassicanae Eurosids II*
Order Parietales Capparales Capparales Capparales Brassicales Brassicales
*B & H as Compositae; others as Asteraceae.
APG II and APweb Brassicaceae includes Capparaceae

،Erysimum(180) ،Droba (350 species) :‫جنسهای عمده‬


Sisymbrium ،Alyssum(150) ،Arabis (160) ،Cardamine (160) ،Lepidium(170)
.Brassica (50) ‫( و‬90)
‫شرح‬
Glucosinolates ‫ دوساله یا چندساله با شیرۀ نباتی آبکی حاوی‬،‫ یکساله‬،‫بوتهها‬
.‫ ستاره مانند یا سپر مانند‬،‫ منشعب‬،‫ مویکها ساده‬.)‫(روغن خردل‬
‫ معموالً دارای تیغههای‬،‫ ساده‬،)Rosettes( ‫ متناوب یا در قاعده طوقی‬،‫برگها‬
‫ گاهی داشتن پیازک در‬،‫ مرکب‬Pinnate ‫ بهندرت‬،)Dissected( ‫متشکل از چند قطعه‬
.‫ گوشواره وجود ندارد‬،‫محور یا سطح برگ‬
‫ با‬Corymb ‫ یا‬Corymbose raceme ،Racemose ‫ بهطور خاص‬،‫آرایش گل‬
.‫ در بعضی انواع گلها زیرزمینی با القاح خودی‬.‫رأس هموار‬
‫ یا بهندرت‬،‫ تقارن شعاعی‬، ‫ دوجنسی‬،‫ بهندرت دارای براکت‬،‫ فاقد براکت‬،‫گلها‬
.‫ زیر تخمدانی‬،‫تقارن دو طرفی‬
‫ گاهی کاسبرگهای‬،‫ کاسبرگ آزاد در دو حلقه‬8 ‫ با‬،‫ کاسۀ گل‬،‫لفافۀ گل‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جانبی در قاعده کیسهمانند‪ ،‬سبز یا اندکی گلبرگ مانند‪ .‬جام گل‪ ،‬با ‪ 8‬گلبرگ‪ ،‬صلیب مانند‪،‬‬
‫پنجه مانند‪ ،‬گاهی غایب‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ ،Stamen 1‬آزاد‪ ،Tetradynamus ،‬شکفتهگی طولی‪،‬‬
‫غدههای مولد نکتار در نزدیک قاعدۀ ‪ Stamen‬وجود دارد‪ .‬دانههای گرده ‪ Tricolporate‬یا‬
‫‪.Tricolpate‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با دو کارپل پیوسته‪ ،‬بهندرت ‪ 9‬کارپل یا ‪ 8‬کارپل‪ ،‬یک حفرهیی‪،‬‬
‫بهندرت یک تخمه‪ ،‬طرز قرار گرفتن پالسنتا جداری‪ ،‬تخمدان باالیی‪ ،‬ساقه گک‬
‫حمایتکنندۀ اعضای جنسی مؤنث (‪ )Gynophore‬متمایز است‪ ،5 style ،‬کالله ‪.9‬‬
‫میوه‪ Siliqua ،‬یا ‪.Silicula‬‬
‫دانه‪ ،‬با جَنِین بزرگ‪ ،‬اندوسپرم اندک یا وجود ندارد (شکل ‪.)55-58‬‬
‫گردهافشانی‪ ،‬بهوسیلۀ حشرات‪ ،‬القاح خودی‪ ،‬پراکنده شدن دانهها بهوسیلۀ باد‪.‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده یک تعداد از نباتات غذایی؛ نظیر‪ :‬ملی سرخک یا تربچـــــــــــه‬
‫(‪ ،)Raphanus raphanistrum L.‬کرم یا کلم (‪،)Brassica oleracea var. L. copitata‬‬
‫ترا تیزک (‪ ،)Lepidium sativum L.‬گلکلم یا گلپی (‪ )B. oleracea var. botrytts‬و‬
‫شلغم (‪ )B. rapa‬را در برمیگیرد‪ .‬یک عده از آنها؛ نظیر‪ :‬شرشـــــــــــــم‬
‫(‪ )Brassica campestris L.‬برای استحصال روغنها و عدۀ دیگر به حیث نباتات زینتی‬
‫استفاده میشود‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪116‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 55-58‬ساختمان جسمی ‪.Brassicaceae‬‬


‫‪ :A .Brassica campestris‬بخش باالیی نبات با ‪Inflorescence‬؛ ‪ :B‬برگ تحتانی؛‬
‫‪ :C‬مقطع عمودی گل؛ ‪ Siliqua :D‬با ‪ style‬پایدار که تشکیل منقار طویل را داده است؛‬
‫‪ :E .Capsella bursa-pastoris‬بخش باالیی نبات با ‪Inflorescence‬؛ ‪ :F‬دیاگرام گلی؛‬
‫‪ :G‬گل فاقد گلبرگ و کاسبرگ (برای آسانی مطالعه دور شدهاند)؛ ‪ Silicula :H‬با یک شکاف رأسی‬
‫حاوی ‪ style‬مقاوم‪ ،‬میوۀ مسطح در زاویۀ راست ‪.Septum‬‬
‫‪ :I .Coronopus didymus‬نبات فاقد برگها (برای آسانی مطالعه دور شدهاند) و گلآذین خوشهیی در‬
‫کنار؛ ‪ :J‬نمای باالیی گل؛ ‪ :K‬آلت تذکیر؛ ‪ Silicula :L‬دارای دو لوب و ‪ Replum‬برجسته‪.‬‬
‫‪ :M .Lobularia maritime‬کاذب و هموار ‪Silicula‬؛‬
‫‪ :N .Brassica nigra‬گل شکفته با والوهای جداکننده و دانههای متصل به سِپتم کاذب‪.‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 119 ‫تکسانومی نباتی‬

Chenopodiaceae Ventenat Goosefoot family


‫در مناطق معتدل استوایی بهطور گسترده پراکندهاند؛ اما در مناطق نسبتاً کم آب و‬
)‫ نوع (در افغانستان معلوم نیست‬5931 ‫ جنس و‬31 ‫ شامل‬.‫نمکی بیشتر معمول هستند‬
.‫میشود‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Dicotyledons Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida
Subclass Monochlamydeae Caryophyllidae Caryophyllidae Magnoliidae Caryophyllidae
Series+/Superorder Curvembryeae+ Caryophyllanae Caryophyllanae Caryophyllanae Core Eudicots*
Order Lamiales Lamiales Lamiales Lamiales Caryophyllales
*APG II and APweb under family Amaranthaceae

‫جنسهای عمده‬
Suaeda ،Chenopodium(105) ،Salsola (120) ،Atriplex (300 species)
.Salicornia (35) ‫( و‬l00)
‫شرح‬
‫ معموالً در‬،‫ بهندرت درختهای کوچک‬،‫بوتهها درختچههای کوچک‬
،‫ غالباً پوشیده با شکوفههای سفیدرنگ‬،‫ گاهی آبدار و شاداب‬،‫زیستگاه های نمکی‬
،‫ دستههای انتقالی در حلقههای متحدالمرکز‬،)Unilacunar( ‫بندها حاوی یک مجرا‬
‫ که عــوض‬PIII-C ‫ از نوع پالستید‬Sieve-tube ،‫فلویم وجود دارد‬
.‫ میباشند‬Betalains ‫ حاوی‬Anthocyanins
‫ از وجود دم برگ تا‬،‫ به ندرت متقابل‬،‫ متناوب‬،‫ از کوچک تا بزرگ‬،‫برگها‬
‫ گاهی‬،‫ کامالً یا بهطور مختلف قطعهقطعه‬،‫ ساده‬،)Sessile( ‫برگهای فاقد دم برگ‬
.‫ گوشواره وجود ندارد‬،‫گوشتی یا کاهشیافته تا سطح یک فلس‬
.Catkins ‫ گاهی‬،Panicles ‫ یا‬Spikes ،Cymose ،‫آرایش و وضع گل‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫گل‪ ،‬کوچک‪ ،‬سبزرنگ‪ ،‬دوجنسی‪ ،‬به ندرت یک جنسی و نبات ‪Dioecious‬‬


‫( وجود اعضای جنسی نر و ماده در نباتات جداگانه) یا ‪( Monoecious‬وجود اعضای‬
‫جنسی نر و ماده در یک نبات)‪ ،‬تقارن شعاعی‪ ،‬زیر تخمدانی‪.‬‬
‫لفافۀ گل‪ ،‬کاسبرگها وجود داشته گلبرگ موجود نیست‪ ،‬بهندرت آزاد‪ ،‬معموالً‬
‫مقاوم و دیرپا‪ ،‬ضمایم با برآمدهگیها‪ ،‬خارها‪ ،‬گاهی غایب‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ ،Stamen 1‬بهندرت ‪ ،9‬مقابل قطعههای لفافه‪ ،‬میله آزاد‪،‬‬
‫بساک خمیده بهطرف جوانه‪ ،Theca 9 ،‬شکوفایی طولی‪ ،‬دانههای گرده حاوی‬
‫چندین منفذ (‪ ،)Multiporate‬حاوی خارهای کوچک (‪.)Spinulose‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با ‪ 9‬کارپل پیوست‪ ،‬بهندرت تا ‪ 1‬کارپل‪ ،‬تخمدان باالیی‪ ،‬یک‬
‫حفرهوی‪ ،‬تخمک ‪ ،5‬طرز قرار گرفتن پالسنتا قاعدهوی‪.9 Style ،‬‬
‫میوه‪ ،‬یک جوز (‪ )Nut‬یا ‪ ،Utricle‬دانه عدسی شکل با جَنِین خمیده یا فنری‪،‬‬
‫اندوسپرم وجود ندارد‪ Perisperm ،‬وجود دارد (شکل ‪.)59-58‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫در این خانواده تعداد قلیلی از نباتات غذایی؛ نظیر‪ :‬لبلبو (‪)Beta vulgaris L.‬‬
‫شامل است‪ .‬از برگها و ریشۀ لبلبو در ساختن ساالد و استحصال شکر استفاده‬
‫میشود‪ .‬از برگهای پالک (‪ )Spinacia oleraceae L.‬برای پخت غذا استفاده‬
‫میشود‪ .‬از سکساول سیاه ( ‪ )Haloxylon ammodendron‬و سفید بهعنوان علوفۀ‬
‫و مواد سوخت‪ ،‬استفاده میشود‪.‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 110 ‫تکسانومی نباتی‬

.Chenopodiaceae ‫ ساختمان جسمی‬59-58 ‫شکل‬


‫ مقطع‬:C ‫ گل بازشده با حضور آلت تذکیر؛‬:B ‫ یک قسمت گلدار نبات؛‬:A .Chenopodium album
‫ دانه؛‬:D ‫عمودی گل؛‬
‫ خوشۀ میوهها؛‬:F .‫ گل‬:E .Beta vulgaris
.‫ گل‬:H ‫ یک قسمت گلدار نبات؛‬:G .Suaeda maritima

Fabaceae Lindley (=Leguminosae A. L. de Jussieu) ‫خانوادۀ باقال‬

‫ نوع (در‬53000 ‫ جنس و‬190 ‫ شامل‬.‫ عمدتاً در مناطق معتدل‬،‫پراکندهگی جهانی‬


.‫ جنس و چندین صد نوع) میشود‬10 ‫افغانستان حدود‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Dicotyledons Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida
Subclass Polypetalae Rosidae Rosidae Magnoliidae Rosidae
Series+/Superorder Calyciflorae+ Fabanae Rutanae Rosanae Eurosids I*
Order Rosales Fabales Fabales Fabales Fabales Fabales
*B & H as Leguminosae Takhtajan, Thorne, APG II and APweb as Fabaceae.
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جنسهای عمده‬
‫)‪،Cmtalaria (600) ،Indigofera (700) ،Stragalus (2000 Species‬‬
‫)‪،Dalbergia (200) ،Trifolium (300) ،Tephmsia (400) ،Desmodium (400‬‬
‫)‪ Lathyrus (150‬و )‪.Lotus (100‬‬
‫شرح‬
‫درختها‪ ،‬درختچهها یا بوتهها‪ .‬گاهی باالرونده یا چوبی‪ ،‬معموالً با داشتن‬
‫عقدهها در ریشهها‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬متناوب‪ Pinnately ،‬یا ‪ .Palmately compound‬گاهی ساده‪ ،‬همه‬
‫یا بخش باالیی برگ تبدیل به پیچک (‪ )Tendrils‬شده‪ ،‬قاعدۀ برگ برآمده‪،‬‬
‫گوشواره وجود دارد‪.‬‬
‫آرایش و وضع گل‪ Racemose ،‬در ‪ ،Racemes‬سر یا ‪ ،Spikes‬گاهی‬
‫سنبله (‪.)Clusters‬‬
‫گلها‪ ،‬براکتی‪ ،‬دوجنسی‪ ،‬تقارن دو طرفی‪.Perigynous ،‬‬
‫لفافۀ گل‪ ،‬کاسۀ گل‪ ،‬با ‪ 1‬کاسبرگ‪ ،‬کم یا بیش پیوسته‪ ،‬معموالً زنگ‬
‫(جرس) مانند‪ ،‬کاسبرگهای طاق قدامی‪ .‬جام گل‪ ،‬با ‪ 1‬کارپل‪ ،‬آزاد‪ ،‬شبیه پروانه‬
‫مرکب از ‪ Vexillum‬خلفی‪ ،‬دو بال جانبی و دو گلبرگ قدامی که از کنارهها به‬
‫هم جوشخورده تشکیل ‪ Carina‬را میدهند که ‪ Stamen‬و ‪ Pistil‬را در‬
‫برمیگیرد‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ ،Diadelphous ،Stamen 50‬گاهی‪ ،1+1 ،‬بهندرت‬
‫‪ Monadelphous‬یا آزاد‪ ،‬بساک حاوی دو تیکا‪ ،‬شکفتهگی طوالنی‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با یک کارپل‪ ،‬یک حفره با تعداد زیاد تخمک‪ ،‬طرز قرار‬
‫گرفتن پالسنتا حاشیهوی‪ ،‬تخمدان باالیی‪ ،‬یک خامۀ خمیده‪.‬‬
‫میوه‪ ،‬یک ‪ Legume‬یا ‪ ،Pod‬بهندرت ‪ .Lomentum‬گاهی ناشکوفا‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫(‪ ،)Indehiscent‬بهندرت فنری پیچخورده‪.‬‬


‫دانه‪ ،‬یک و بیشتر از آن‪ ،‬پوش دانه سخت‪ ،‬اندوسپرم قلیل یا وجود ندارد‪،‬‬
‫ذخیرۀ غذا در مشیمهها (شکل ‪.)59-58‬‬
‫گردهافشانی‪ ،‬عمدتاً بهوسیلۀ حشرات بهویژه زنبورها‪.‬‬
‫پراکنده شدن دانهها‪ ،‬به وسیلۀ باد یا حیوانات‪.‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده اهمیت اقتصادی فوقالعاده دارد‪ .‬در آن نباتات غذایی مهم از‬
‫قبیل فاصلیه (‪ ،)Phaseolus vulgaris L.‬باقالی سبز (‪ ،)P. aureus‬باقالی‬
‫سیـاه (‪ ،)P. mungo‬مشنگ (‪ ،)Pisum sativum L.‬نسک یا عــــدس‬
‫(‪ )Lens culianaris Medicus.‬نخود (‪ )Cicer arietinum L.‬و لوبیای‬
‫سودانی (‪.)Cajanus cajan‬‬
‫از سویبین (‪ )Glycine max‬و بادامزمینی (‪)Arochis hypogaea L.‬‬
‫روغن و غذاهای غنی از پروتئین به دست میآید‪ .‬مهمترین نباتی که به حیث‬
‫ادویه استفاده میشود شیرین بویه (‪ )Glycerrhiza glabra L.‬بوده‪ ،‬مهمترین‬
‫نباتات علوفهیی شامل رشقه (‪ )Medicago sativa L.‬و شبدر سهبرگه‬
‫(‪ )Trifoluim repens L.‬میشود‪ .‬نباتات زینتی معمولی آن عبارتاند از نخود‬
‫شیرین (‪ ،)Lathyrus odoratus‬اقاقیا (‪ )Robinia pseudoacacia‬و جاروب‬
‫(‪.)Cytisus scoparius‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 112 ‫تکسانومی نباتی‬

Fabaceae, subfamily Faboideae ‫ ساختمان جسمی‬59-58 ‫شکل‬


‫ گوشوارۀ دندانهدار و شاخۀ‬،‫ بخشی از نبات با سه برگ‬:A . Medicago polymorpha
‫ با آالت تأنیث‬Androecium :F ‫ ستون؛‬:E ‫ بالها؛‬:D ‫ استناد؛‬:C ‫ گل؛‬:B ‫گلدار؛‬
.Dalbergia sissoo ‫ دانۀ‬:H ‫ میوه با برجستهگیها؛‬:G ‫بههمپیوسته؛‬

Lamiaceae Martinov(=Labiatae A. L. de Jussieu) ‫خانوادۀ نعناع‬


‫ شامل‬.‫ بهطور گسترده در مناطق مدیترانهیی متمرکز‬،‫پراکندهگی جهانشمول‬
.‫ نوع) میشود‬910 ‫ جنس و حدود‬83 ‫ نوع (در افغانستان‬1330 ‫ جنس و‬918
‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Dicotyledons Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida
Subclass Gamopetalae Asteridae Lamiidae Magnoliidae Lamiida
Series+/Superorder Bicarpellatae+ Lamianae Lamianae Lamianae Euasterids I*
Order Lamiales Lamiales Lamiales Lamiales Lamiales Lamiales
*B & H as Labiatae. others as Lamiaceae.
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪114‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جنسهای عمده‬
‫)‪،Thymus (340) ،Clerodendrum (400) ،Salma (700 Species‬‬
‫)‪،Nepeta(260) ،Stachys (300) ،Scutellaria (300) ،Plectranthus (300‬‬
‫)‪Marrubium ،Lamium(50) ،Ocimum(150) ،Caliicarpa (150) ،Teucreum(200‬‬
‫)‪Lavandula (30) ،Mentha (30) ،(40‬و )‪.Tectona (3‬‬

‫شرح‬
‫بوتهها درختچههای معطر‪ ،‬گاهی درختهای کوچک یا بزرگ‪ ،‬بهندرت‬
‫باالرونده‪ ،‬ساقه چهارگوشه‪ ،‬گاهی با ‪ Suckers‬یا ‪ ،Stolons‬گاهی سبز‪ ،‬معموالً با‬
‫موهای عقدهوی‪ ،‬هنگام چند سلولی بودن موها غیر عقدهوی‪ .‬وجود روغنهای‬
‫ایتری‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬متقابل‪ ،‬ساده یا ‪ ،Pinnate compound‬معموالً معطر‪ ،‬گاهی‬
‫کاهشیافته‪ ،‬گوشواره حضور ندارد‪.‬‬
‫آرایش گل‪( Verticillaster ،‬دو حلقۀ مقابل هم از خوشههای که در ابتدا‬
‫دومحوری (‪ )Biparous‬بوده‪ ،‬درنهایت یک محوری (‪ ،)Uniparous‬تنظیمشده در‬
‫‪ Spike ،Raceme‬یا ‪.Panicle‬‬
‫گلها‪ ،‬براکتی یا غیر براکتی‪ ،‬دوجنسی‪ ،‬تقارن دو طرفی‪ ،‬زیر تخمدانی‪،‬‬
‫معموالً دو لبهیی (‪.)Bilabiate‬‬
‫لفافۀ گل‪ ،‬کاسۀ گل‪ ،‬با ‪ 1‬کاسبرگ‪ ،‬پیوسته‪ ،‬معموالً دو لبهیی‪ ،‬پایدار‪ .‬جام‬
‫گل‪ ،‬با ‪ 1‬گلبرگ‪ ،‬پیوسته‪ ،‬معموالً دو لبه‪ ،‬گاهی لبههای باالیی وجود ندارد‪ ،‬بهندرت‬
‫جام گل ‪ 8‬قطعهیی‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ 9‬تا ‪ ،Stamen 8‬متصل با گلبرگها (‪،)Epipetalous‬‬
‫معموالً ‪ ،Didynamous‬داخل شده به لولۀ جام گل‪ ،‬میله آزاد‪ ،‬شکفتهگی طولی‪،‬‬
‫دانههای گرده ‪ Tricolpate‬یا شش‪. Colpate‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪111‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ،Gynoecium‬با دو کارپل پیوسته‪ ،‬تخمدان فوقانی‪ ،‬دو حفرهوی‪ 9 ،‬تخمک در‬


‫هر اتاقک‪ ،‬درنهایت ‪ 8‬حفرهیی‪ ،‬درنتیجۀ وجود جدار (پرده) های کاذب یک تخمک در‬
‫هر اتاقک‪ ،Anatropous ،‬طرز قرار گرفتن پالسنتا محوری‪ ،‬تخمکها متصل به‬
‫کنارههای جدارهای کاذب‪ ،‬تخمدان ‪ 8‬قطعهیی‪ ،‬یک ‪ ،Gynobasic ،Style‬بهندرت‬
‫انتهایی‪ ،‬تخمدان بر دیسک نکتاری قرار دارد‪.‬‬
‫میوه‪ Schizocarp ،‬که به ‪ Nutlets 8‬یا ‪ Drupe‬یا ‪ Pod‬ناشکوفای ‪8‬‬
‫دانهیــی میشکفد‪.‬‬
‫دانه‪ ،‬با جَنِین ایستاده‪ ،‬اندوسپرم کم یا وجود ندارد (شکل ‪.)58-58‬‬
‫گردهافشانی‪ ،‬بهوسیلۀ حشرات‪.‬‬
‫پراکنده شدن دانهها‪ ،‬بهوسیلۀ باد و آب‪.‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده شامل چندین نبات میشود که در آشپزی و به حیث خوشمزه‬
‫کننده استعمال میشوند؛ نظیر‪ :‬نعناع (‪ ،)Mentha longifolla (L.) Hudson.‬نعناع‬
‫بیابانی (‪ ،)M. pipertta‬پودینۀ کوهی (‪ )Satureja hortensis L.‬و ناز بو یا ریحــــان‬
‫(‪ )Ocimum basilicum L.‬میشود‪ .‬این خانواده شامل نباتات معطر؛ نظیر‪ :‬الوندوال‬
‫(‪ )Lavandula angustifolia‬و (‪ )Rosmarinus qfficinalis‬نیز است‪ .‬بعضی انواع به‬
‫دلیل داشتن چوب سخت اهمیت اقتصادی دارد‪.‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 114 ‫تکسانومی نباتی‬

.Lamiaceae ‫ ساختمان جسمی‬58-58 ‫شکل‬


.‫ مقطع عمودی گل‬:B ‫ شاخه با گلآذین محوری و انتهایی؛‬:A .Salvia splendens
‫ گل با کوروالی دولپهیی و چهار آلت تذکیر؛‬:D ‫ قسمتی از گیاه با گلآذینها؛‬:C .Ocimum basilicum
.Gynoecium :F ‫ کوروالها پراکندهشدهاند تا آالت تذکیر دیده شوند؛‬:E
.‫ گیاه با گلآذین‬:G .Lamium rhomboideum
.‫ میوه‬:I ‫ شاخه با گلآذین پراکندهشده؛‬:H .Clerodendrum viscosum

)Malvaceae A. L. de Jussieu( ‫خانوادۀ پنیرک‬


‫ بهویژه در مناطق استوایی امریکای جنوبی‬،‫در اقلیمهای معتدل و استوایی‬
.‫ نوع) میشود‬51 ‫ جنس و‬1 ‫ نوع (در افغانستان‬9311 ‫ جنس و‬531 ‫ شامل‬.‫پراکندهاند‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Dicotyledons Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida
Subclass Polypetalae Dilleniidae Dilleniidae Magnoliidae Malvidae
Series+/Superorder Eurosids II* Thalamiflorae+ Malvanae Malvanae
Order Malvales Malvales Malvales Malvales Malvales Malvales
*APG II Malvaceae includes Tiliaceae, Sterculiaceae and Bombacaceae.
Thome under suborder Malvineae; Malvaceae, Includes Sterculiaceae and Bombacaceae and truncated
Tiliaceae (2 genera) but excludes Grewiaceae (majority genera of former Tiliaceae)
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪116‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جنسهای عمده‬
‫)‪،Dombeya (300) ،Sterculia (300) ،Hibiscus (300 Species‬‬
‫)‪ Adansonia (10) ،Tilia (50) ،Abutilon (100) ،Pavonia (200) ،Sida (200‬و‬
‫)‪.Bombax (8‬‬
‫شرح‬
‫بوتهها‪ ،‬یا درختچهها‪ ،‬بهندرت درختهای کوچک یا بزرگ‪ .‬نباتات معموالً‬
‫لعابی (‪.)Mucilaginous‬‬
‫برگها‪ ،‬متناوب‪ ،‬کوچک‪ ،‬گاهی دارای قطعات ‪ ،Palmate‬رگبندی ‪،Palmate‬‬
‫هنگام بلوغ ستاره مانند یا فلسهای سپر مانند‪ ،‬گوشواره وجود دارد‪.‬‬
‫آرایش گل‪ Cymose ،‬یا اینکه گلها منزوی محوری‪،‬‬
‫گلها‪ ،‬براکتی یا فاقد آن‪ ،‬دوجنسی‪ ،‬تقارن شعاعی‪ ،‬زیر تخمدانی‪.‬‬
‫کاسۀ گل‪ ،‬با ‪ 1‬کاسبرگ‪ ،‬کم و یا بیش پیوست‪ ،‬معموالً از زیر توسط ‪Epicalyx‬‬
‫حفاظت میشود‪.‬‬
‫جام گل‪ ،‬با ‪ 1‬گلبرگ‪ ،‬آزاد‪ ،‬مانند فلس ماهی رویهم چیده شده (‪،)Imbricate‬‬
‫غالباً در بخش تحتانی به هم چسبیده‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با تعداد زیاد ‪ ،Stamen‬میلهها باهم یکجا شده تشکیل لوله را‬
‫میدهند‪ ،Epipetalous ،‬بساک متشکل از یک تیکا‪ ،‬شکفتهگی عرضی‪ ،‬دانههای‬
‫گرده بزرگ با الیۀ خارجی خاردار‪ ،‬دارای سه منفذ یا بیشتر از آن‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با دو یا چندین کارپل پیوست‪ ،‬چند حفرهوی با تعداد زیاد تخمک‪،‬‬
‫طرز قرار گرفتن پالسنتا محوری‪ ،‬تخمدان باالیی‪ Style ،‬منشعب‪ ،‬تعداد کالله متناسب‬
‫به تعداد کارپل‪.‬‬
‫میوه‪ Loculicidal capsule ،‬یا ‪ ،Follicles ،Schizocarp‬بهندرت انگوری‪.‬‬
‫دانهها از یک تا چندین‪ ،‬جَنِین خمیده‪ ،‬فاقد اندوسپرم (شکل ‪.)51-58‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪119‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫گردهافشانی‪ ،‬بهواسطۀ حشرات‪ ،‬نکتار توسط سطح داخلی کاسۀ گل تولید‬


‫میشود‪،‬‬
‫پراکنده شدن دانهها‪ ،‬توسط باد‪ ،‬آب یا حیوانات‪.‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده شامل چندین نبات زینتی میشود‪ .‬میوههای جوان بامیــــــــــــه‬
‫(‪ )Hibiscus esculents(L.)Moench.‬و پنیرک (‪ )Malve neglecta Wallr.‬به‬
‫حیث سبزی مورداستفاده قرار میگیرد‪ .‬پنبه از انواع مختلف جنس ‪ Gossypium‬به دست‬
‫میآید‪ Cocoa .‬از دانههای ‪ Theobroma cacao‬و ‪ Cola nitida‬استخراج میشود‪ .‬از‬
‫گل ختمی (‪ )Alcea rosea L.‬به حیث نبات زینتی و طبی استفاده میشود‪.‬‬

‫شکل ‪ 51-58‬ساختمان جسمی ‪.Malvaceae‬‬


‫‪ :A .Malva parviflora‬بخشی از شاخه با گل؛ ‪ :B‬مقطع عمودی گل؛ ‪Gynoecium :C‬؛ ‪ :D‬میوه با‬
‫کالکس ماندگار‪.‬‬
‫‪ :E .Abutilon indicum‬نبات با گل و میوه؛ ‪Calyx :F‬؛ ‪ Gynoecium :G‬با چندین کارپل؛ ‪ :H‬یک کارپل‬
‫میوه دهنده برای نشان دادن دانهها بازگردیده‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪121‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫(‪)Moraceae Link‬‬ ‫خانوادۀ توت‬


‫بیشتر در مناطق استوایی و تحت استوایی با بعضی انواع در نواحی معتدل‪ .‬شامل‬
‫‪ 91‬جنس و ‪ 5500‬نوع (در افغانستان دو جنس و چند نوع) میشود‪.‬‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
‫‪B&H‬‬ ‫‪Cronquist‬‬ ‫‪Takhtajan‬‬ ‫‪Dahlgren‬‬ ‫‪Thorne‬‬ ‫‪APG II / APweb‬‬
‫‪Division‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬
‫‪Class‬‬ ‫‪Dicotyledons‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬
‫‪Subclass‬‬ ‫‪Monochlamydeae Hamamelidae‬‬ ‫‪Dilleniidae‬‬ ‫‪Magnoliidae‬‬ ‫‪Malvidae‬‬
‫‪Series+/Superorder Unisexuales+‬‬ ‫‪Urticanae‬‬ ‫‪Caryophyllanae‬‬ ‫*‪Caryophyllanae Eurosids I‬‬
‫‪Order‬‬ ‫‪Urticales‬‬ ‫‪Urticales‬‬ ‫‪Urticales‬‬ ‫‪Urticales‬‬ ‫‪Rosales‬‬
‫‪*B&H under family Urticaceae.‬‬

‫جنسهای عمده‬
‫)‪،Moms (15) ،Artocarpus (50) ،Dorstenia (110) ،Ficus (600 Species‬‬
‫)‪ Mdclura(12‬و )‪.Broussonetia(8‬‬
‫شرح‬
‫درختها‪ ،‬درختچهها‪ ،‬گاهی ‪ ،Liana‬بهندرت ‪ Epiphyte‬در مراحل اولیۀ رشد‪،‬‬
‫معموالً با شیرۀ شیری پراکنده در کلیه انساج پارانشیمی‪ Cystoliths ،‬وجود دارد‪ ،‬معموالً‬
‫تانین وجود دارد‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬متناوب (بهندرت متقابل)‪ ،‬معموالً‪ ،Distichous‬ساده با حاشیههای کامل‬
‫یا دندانهدار‪ ،‬رگبرگهای مشبک ‪ Pinnate‬یا ‪ .Palmate‬معموالً گوشواره وجود دارد‪.‬‬
‫آرایش گل‪ ،‬اشکال مختلف‪ ،‬ایستاده‪ Spike ،‬های نوسانی‪ Hypanthodium ،‬یا‬
‫‪.Raceme‬‬
‫گلها‪ ،‬کوچک‪ ،‬یک جنسی (‪ Monoecious‬یا ‪ ،)Dioecious‬تقارن شعاعی‪ ،‬زیر‬
‫تخمدانی‪.‬‬
‫لفافۀ گل‪ ،‬معموالً با ‪ 8‬تا ‪( ،Tepals 1‬گلبرگها وجود ندارند)‪ ،‬آزاد یا پیوست‪ ،‬غالباً‬
‫پایدار بوده‪ ،‬گوشتی میشود‪ ،‬گاهی حضور ندارد‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪120‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ ،Androecium‬با ‪ 8‬تا ‪( Stamen 1‬متناسب به تعداد ‪ ،)Tepals‬متقابل با‬


‫‪ ،Tepals‬میلهها آزاد‪ ،‬خمیده به سوی جوانه یا مستقیم‪ ،‬بساک با دو تیکا یا یک تیکا‪،‬‬
‫شکفتهگی طوالنی‪ ،‬دانۀ گرده دارای چندین منفذ یا با ‪ 9‬تا ‪ 8‬منفذ‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با دو کارپل پیوست‪ ،‬تخمدان باالیی‪ ،‬یک حفرهوی‪ ،‬یک تخمک‪،‬‬
‫‪ Anatropous‬به ‪ ،Campylotropous‬رأسی‪ ،‬معموالً ‪.style 9‬‬
‫میوه‪ ،‬گوشتی و مرکب (‪ ،)Sorosis‬میوۀ انجیری (‪ ،)Syconium‬گاهی‬
‫مجموعهیی از ‪ Drupes‬یا یک ‪ ،Berry‬دانه با جَنِین خمیده یا مستقیم‪ ،‬اندوسپرم وجود‬
‫دارد یا ندارد (شکل ‪.)51-58‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده به مناسبت داشتن میوههای؛ نظیر‪ :‬درخت توت (‪،)Morus alba L.‬‬
‫شاهتوت (‪ )Morus nigra L.‬انجیر (‪ ،)Ficus corica L.‬میوۀ درخت نـــــــان‬
‫(‪ )Artocarpus attilis‬مهم پنداشته میشود‪ .‬میوههای بعضی انواع به حیث سبزی پخت‬
‫میشوند‪ .‬انواع مختلف جنس ‪Ficus‬؛ نظیر‪ F. elastica :‬به حیث نباتات مولد الستیک‬
‫(‪ )rubber‬یا به حیث نباتات زینتی مورداستفاده قرار میگیرند‪.‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 121 ‫تکسانومی نباتی‬

.Moraceae ‫ ساختمان جسمی‬51-58 ‫شکل‬


‫ (حاوی‬hypanthodium ‫ مقطع طولی‬:C ‫ شاخه حاوی انجیر؛‬:B ‫ شاخه با برگها؛‬:A .Ficus cunia
‫ انجیر‬:H ‫ آلت تذکیر؛‬:G .‫ گل مذکر با یک آلت تذکیر‬:F ‫؛‬Gynoecium :E .‫ گل مؤنث‬:D ‫انجیرها)؛‬
‫ گل مؤنث با پوشش گل کامالً بسته؛‬:K ‫ شاخۀ مؤنث؛‬:J ‫ شاخۀ مذکر؛‬:I ‫؛‬Ficusreligiosa.Morus alba
.)Sorosis( ‫ میوههای گوشتی‬:N ‫ گل مذکر؛‬:M ‫ مقطع طولی گل مؤنث؛‬:L
Primulaceae Batsch ex Borkh. Primrose family
‫ شامل‬.‫ آلپ و قارۀ آسیا پراکندهاند‬،‫بیشتر در مناطق معتدلۀ شمالی بهویژه نواحی مدیترانه‬
.‫ نوع) میشود‬80 ‫ جنس و حدود‬1 ‫ نوع (در افغانستان‬5000 ،‫ جنس‬90
‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Dicotyledons Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida
Subclass Gamopetalae Dilleniidae Dilleniidae Magnoliidae Asteridae
Series+/Superorder Heteromerae+ Primulanae Primulanae Ericanae Asterids*
Order Primulales Primulales Primulales Primulales Primulales Asterales
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪121‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جنسهای عمده‬
‫)‪، Lysimachia (200) ،Dodecantheon (50) ،Primula (500 species‬‬
‫)‪ Cyclamen (15) ،Androsace (90‬و )‪.AnagaRis (28‬‬
‫شرح‪ :‬علفهای دائمی‪ ،‬معموالً با رایزوم محوری یا تکمهیی (‪ ،)Tubers‬بهندرت‬
‫یکساله‪ ،‬درختچههای کوچک‪ ،‬گاهی آبزی‪ ،‬بندها دارای یک حفره‪ ،‬ساختهشده از‬
‫پالستیدها‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬حلقههای متقابل یا متناوب‪ ،‬گاهی بهطور عموم قاعدهیی‪ ،‬ساده‪ ،‬گاهی‬
‫تقسیمشده قطعات مشخص‪ ،‬رگبندی مشبک‪ ،‬گوشواره گک وجود ندارد‪ ،‬بهندرت وجود‬
‫دارد‪.‬‬
‫آرایش گل‪ ،‬با گلهای محوری مجزا یا خوشههای افشان یا چتر مانند‪ ،‬معموالً‬
‫فاقد دمگل که مستقیماً از زمین خارج میشود (‪.)Scapigerous‬‬
‫گلها‪ ،‬دوجنسی‪ ،‬تقارن شعاعی بهندرت دو طرفی‪ ،‬زیر تخمدانی‪ ،‬بهندرت باالی‬
‫تخمدانی‪ ،‬معموالً پنجبخشی‪.‬‬
‫لفافۀ گل‪ ،‬کاسۀ گل با ‪ 1‬کاسبرگ ندرتاً ‪ 1‬یا حتی ‪ ،3‬پیوسته به هم‪ ،‬متورم یا‬
‫مجوف‪ ،‬براکتها همانند فلسها به رویهم قرار دارند یا بههمپیچیدهاند‪ .‬جام گل با ‪1‬‬
‫گلبرگ‪ ،‬بهندرت ‪ 3 ،1 ،8‬یا حضور ندارد‪ ،‬بههمپیوسته‪ ،‬تیوبها کوتاهاند‪ ،‬پیچان یا مجوف‪،‬‬
‫قطعات به رویهم قرار دارند یا بههمپیچیدهاند‪.‬‬
‫‪ :Androecium‬با ‪ 1‬آلت تذکیر‪ ،‬گاهی ‪ 8‬یا ‪ ،1‬آزاد‪ ،‬متقابل با گلبرگها‪ ،‬زیر گلبرگی‪،‬‬
‫بساک دو خانهیی‪ ،‬شکوفایی طوالنی‪ ،‬گاهی با سوراخهای رأسی‪.‬‬
‫‪ :Gynoecium‬با ‪ 1‬کارپل پیوسته به هم‪ ،‬تخمدان باالیی‪ ،‬یا نیمه تحتانی‪ ،‬یک‬
‫حفرهیی‪ ،‬تخمکها فراوان‪ ،‬از تخمک معکوس (‪ )Anatropous‬تا تخمک خمیده‬
‫(‪ ،)Campylotropous‬پیوستهگی پالسنتا به دیوار رحم آزاد مرکزی‪ Style ،‬ساده‪،‬‬
‫کالله مانند سر (‪ )Capitate‬یا جزئی و کوچک‪.‬‬
‫میوه‪ ،‬یک کپسول‪ ،‬شکوفایی متنوع‪ ،‬باز شدن توسط سرپوش پیاله مانند‪ ،‬دانهها با‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪122‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جَنِین ایستاده‪ ،‬اندوسپرم وجود دارد‪ ،‬گاهی با پوشش ویژه به نام ‪( Aril‬شکل ‪.)51-58‬‬
‫گردهافشانی توسط چندین نوع حشرات‪،‬‬
‫پراکنده شدن دانهها بهوسیلۀ آب‪ ،‬باد و مورچهها‪.‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده به دلیل حضور چندین نوع نبات زینتی مربوط جنسهای ‪ Cyclamin‬و‬
‫‪ Primula‬در آن دارای اهمیت است‪ .‬از ‪ Anagallis arvinsis‬در طبابت استفاده میشود‪.‬‬

‫شکل ‪ 51-58‬ساختمان جسمی ‪.Primulaceae‬‬


‫‪ :A .Primula longiscapa‬قسمتی از نبات با برگهای قاعدهوی و گلآذین‪ :B .‬مقطع عمودی گل‪:C .‬‬
‫مقطع عرضی تخمدان‪ :D.‬میوۀ شکوفا با دندانههای رأسی برگشته‪.‬‬
‫‪ :E . Anagallis arvensis‬قسمتی از نبات با برگهای حلقهوی و مخالف هم و گلهای جانبی‪:F .‬‬
‫نمای باالیی گل‪ :G .‬مقطع عمودی گل‪ :H .‬میوه با کالکس پایدار‪ :I .‬میوۀ ‪ Pyxidium‬با سرپوش‬
‫انتهایی که هنگام شکوفایی از کمر جدا میشود‪ :J .‬دانه‪.‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 124 ‫تکسانومی نباتی‬

)Rosaceae A. L, de Jussieu( ‫خانوادۀ گل سرخ‬


‫پراکندهگی وسیع اما بیشتر در نیمکرۀ شمالی بهویژه در مناطق معتدل و اقلیم‬
)‫ نوع طبیعی‬30 ‫ جنس و حدود‬98 ‫ نوع (در افغانستان‬9500 ‫ جنس و‬550 ‫ شامل‬.‫قطبی‬
.‫میشود‬

‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Dicotyledons Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida
Subclass Polypetalae Rosidae Rosidae Magnoliidae Rosidae
Series+/Superorder Calyciflorae+ Rosanae Rosanae Rosanae Eurosids I*
Order Rosales Rosales Rosales Rosales Rosales Rosales

،Prunus (430) ،Potentilla (500) ،Rubus (750 Species) :‫جنسهای عمده‬


،Alchemilla (220) ،Rosa (225) ،Sorbus (230) ،Cotoneaster (230) ،Crataegus (240)
.Geum (40) Fragaria(15) ،Malus (55) ،Pyrus (60) ،Spiraea (100)
‫شرح‬
ً‫ غالبا‬،)Runner( ‫ گاهی خزنده‬،)Climber( ‫ بهندرت باالرونده‬،‫ درختچهها یا درختها‬،‫بوتهها‬
.‫ بهندرت یک حفرهیی‬،)Trilacunar( ‫ بندها با سه حفره‬،‫ فاقد شیره‬،Thorns ‫ و‬Prickles ‫با‬
،Pinnate compound ‫ یا‬Palmatly compound ،‫ ساده‬،‫ بهندرت متقابل‬،‫ متناوب‬،‫برگها‬
،‫ گوشواره وجود دارد‬،‫ مشبک‬،Palmate ‫ یا‬Pinnate ‫ رگبندی‬،‫تیغۀ برگ با حاشیههای دندانهدندانه‬
.‫غالباً چسبیده به دم برگ‬
‫ گاهی‬،Cymose ‫ و‬Panicles ‫ یا چتریهای‬،Racemes ،‫ با گلهای منزوی‬،‫آرایش گل‬
.Catkin ‫ بهندرت شبیه‬،Corymbs
،‫ تقارن شعاعی‬.Dioecious ‫ یا‬Monoecious ‫ نبات‬،‫ بهندرت یک جنسی‬،‫ دوجنسی‬،‫گلها‬
‫ متمایز‬Hypanthium ‫ (واقع در اطراف تخمدان) با‬Perigynous ً‫ معموال‬،‫بهندرت تقارن دو طرفی‬
‫ آزاد یا چسبیده به کارپل با غدههای ترشحکنندۀ نکتار‬Hypanthium ،)‫ پیاله مانند استوانهیی‬،‫(هموار‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪121‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫در داخل‪ ،‬بهندرت ‪( Epigynous‬تخمدان زیرین یا واقع بر تخمدان)‪.‬‬


‫لفافۀ گل‪ ،‬کاسۀ گل‪ ،‬معموالً با ‪ 1‬کاسبرگ‪ ،‬در قاعده به هم پیوست‪ ،‬گاهی با ‪ 9‬تا ‪1‬‬
‫‪ Epicalyx‬در خارج‪ ،‬معموالً مقاوم و ماندگار‪ .‬جام گل‪ ،‬معموالً با ‪ 1‬گلبرگ‪ ،‬آزاد‪ ،‬معموالً پنجه شکل‪،‬‬
‫‪.Imbricate‬‬
‫‪ ،Androecium‬با تعداد بیشمار ‪ ،Stamen‬آزاد یا جوشخورده بهقاعده با صفحههای نکتار‪،‬‬
‫بساک با دو تیکا‪ ،‬بهندرت با یک تیکا‪ ،‬شکفتهگی طوالنی‪ ،‬دانههای گرده با سه منفذ‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با یک‪ ،‬دو یا سه تا تعداد زیاد کارپلها‪ ،‬معموالً آزاد‪ ،‬بهندرت چسبیده‪ ،‬گاهی‬
‫چسبیده به ‪ ،Hypanthium‬تخمدان باالیی یا تحتانی‪ ،‬غالباً یک حفرهیی‪ ،‬تخمکها ‪ 9 ،5‬یا بیشتر‪،‬‬
‫قاعدهوی‪ ،‬جانبی یا رأسی‪ ،‬بهندرت محوری‪.‬‬
‫میوه‪ ،‬یک ‪ Dome ،Drupe ،Achene ،Follicle‬یا انبوه (‪ .)Aggregate‬دانه با جَنِین ایستاده‪،‬‬
‫فاقد اندوسپرم (شکل ‪.)53-58‬‬
‫گردهافشانی‪ ،‬توسط حشرات‪.‬‬
‫پراکنده شدن دانهها‪ ،‬بهوسیلۀ پرندهگان‪ ،‬حیوانات یا باد‪.‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده بیشتر به دلیل میوههای آن؛ نظیر‪ :‬سیب (‪ ،)Malus domestica Bork.‬نــــاک‬
‫(‪ ،)Pyrus communis L.‬آلبالو ))‪ ،(Cerasus avium Miller (=Prunus vulgaris‬آلوی‬
‫ســـــرخ ()‪ )Prunus servasifera Ehrh. (=P.divaricata Ledeb.‬گــــــیالس‬
‫()‪ ،)Cerasus avium(L.) Moench (=Prunus avium L.‬شفتالــــــــــــــــو‬
‫((‪ ،)Persica vulgqaris Miller.)=Prunus persica [L.]Batsch‬درخت بهــــی‬
‫(‪ ،)Cydonga oblonga Miller.‬بادام وطنی (‪،)Prunus dulcis,Amygdalus communis‬‬
‫زردآلو ((‪ ...) America vulgaris Lam.)=Prunus armeniaca L.‬و غیره موردتوجه است‪.‬‬
‫گلهای زینتی معمولی؛ نظیر‪ :‬گالب (‪ ،)Rosa x damascene Mill.s.l‬تمشک (‪ ...)Rubus‬و‬
‫غیره در این خانواده قرار دارند‪ .‬پوست و چوب این خانواده نیز مصارف مختلف اقتصادی دارد‪.‬‬
‫ نباتات گلدار‬:‫فصل چهاردهم‬ 124 ‫تکسانومی نباتی‬

.Rosaceae ‫ ساختمان جسمی‬53-58 ‫شکل‬


‫ آن دور شده است؛‬Petals ‫ مقطع عمودی گل که‬:C ‫ نمای باالیی گل؛‬:B ‫ شاخه با میوه؛‬:A .Prunus domestica
‫ میوه پوشانیده‬:G ‫؛‬Petals :F ‫ دور شده؛‬petals ‫ مقطع عمودی گل با‬:E ‫ شاخه با گلآذین انتهایی؛‬:D ‫؛‬Rubus ellipticus
.‫شده توسط کالکس‬
‫ با حضور اپی‬،‫ دور شده‬Petals ‫ مقطع عمودی گل با‬:I ‫ قسمتی از شاخ با سه برگ و گل؛‬:H . Duchesnia indica
.‫ کالکس‬:J‫کالکس در بیرون کالکس؛‬
‫ پیاله مانند را‬Hypanthium ‫ مقطع عمودی گل که‬:M ‫ گل و جوانه؛‬:L ‫ شاخه با میوهها؛‬:K .Rosa pimpinellifolia
.‫ میوه با کالکس ماندگار‬:N ‫نشان میدهد؛‬
Rutaceae A. L. de Jussieu Citrus or Rue family

‫ بهویژه با پراکندهگی فوقالعاده در استرالیا و‬،‫در مناطق معتدل و استوایی‬


‫ نوع (در افغانستان دو جنس و دوازده نوع‬5110 ،‫ جنس‬519 ‫ شامل‬.‫افریقای جنوبی‬
.‫طبیعی) میشود‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
B&H Cronquist Takhtajan Dahlgren Thorne APG II / APweb
Division Magnoliophyta Magnoliophyta
Class Dicotyledons Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida Magnoliopsida
Subclass Polypetalae Rosidae Rosidae Magnoliidae Malvidae
Series+/Superorder Disciflorae+ Rutanae Rutanae Malvanae Eurosids II*
Order Geraniales Sapindales Rutales Rutales Rutales Sapindales
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪126‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫جنسهای عمده‪Citrus ،Agathosma (180) ،Zanthoxylwn (200 Species):‬‬


‫)‪ Ruta (60) ،(6‬و )‪.Murraya (12‬‬
‫شرح‬
‫درختچهها یا درختان‪ ،‬گاهی مسلح با خارها‪ ،‬بهندرت علفی‪ ،‬معموالً معطر‪ ،‬حاوی‬
‫مرکبات آلکالوئیدی و فینولی‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬متناوب‪ ،‬بهندرت متقابل‪ ،‬معموالً پر مانند مرکـــــــــــــب‬
‫(‪ ،)Compound pinnate‬گاهی یک برگه‪ ،‬بعضاً ساده‪ ،‬غدهیی‪ ،‬گوشواره گک وجود‬
‫ندارند‪.‬‬
‫آرایش گل‪ Cymose ،‬یا گلهای منفرد و مجرد‪ ،‬بهندرت ‪.Racemose‬‬
‫گلها‪ ،‬فاقد براکت‪ ،‬دوجنسی بهندرت یک جنسی‪ ،‬تقارن شعاعی بهندرت تقارن دو‬
‫طرفی‪ ،‬زیر تخمدانی‪.‬‬
‫لفافه‪ ،‬کاسه گل با ‪ 8‬یا ‪ 1‬کاسبرگ‪ ،‬بهندرت ‪ 9‬کاسبرگ آزاد‪ ،‬کم یا زیاد‬
‫بههمپیوسته‪ ،‬غدهها نقطهدار‪ .‬جام گل با ‪ 8‬یا ‪ 1‬گلبرگ بهندرت ‪ 9‬گلبرگ آزاد‪ ،‬بهندرت‬
‫بههمپیوسته‪ ،‬سرپوش مانند (‪ )Valvate‬یا همانند فلس ماهی بر رویهم قرار دارد‬
‫(‪ ،)Imbricate‬بعضیاوقات وجود ندارند‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ 3‬تا ‪ 50‬بهندرت ‪ 1‬یا بیشتر آلت تذکیر‪ ،‬آزاد یا چند دستهیی‬
‫(‪ ،)Polyadelphous‬بهندرت پیوسته به رشتهها (‪ ،)Monadelphous‬بساک دو خانهیی‪،‬‬
‫شکوفایی طولی‪.‬‬
‫کاسبرگها بههمپیوسته‪ ،‬آالت تذکیر آزاد یا دارای چندین میله‪ ،‬میوه توت مانند‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با ‪ 9‬یا ‪ 1‬کارپل بههمپیوسته‪ ،‬بهندرت یک کارپله‪ ،‬گاهی تخمدان‬
‫آزاد و صرف ‪style‬ها بههمپیوسته‪ ،‬چند خانهیی با یک یا بیشتر تخمکها‪ ،‬پیوستهگی‬
‫پالسنتا به دیوار رحم محوری بهندرت جانبی‪ ،‬تخمدان باالیی و قطعهقطعه‪style ،‬ها یک‪،‬‬
‫کالله کوچک‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪129‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫میوه‪ ،‬توت‪ ،‬آلویی (‪ ،)Drupe‬توت گوشتی با یک پوشش درشت (‪،)Hesperidium‬‬


‫میوۀ خشک ناشکوفای بالدار (‪ ،)Samara‬کپسول یا فالیکل‪ ،‬دانهها یک تا زیاد‪ ،‬جَنِین‬
‫خمیده یا مستقیم ایستاده‪ ،‬فاقد اندوسپرم یا حضور آن‪ .‬میوه دارای جدار تخمدان (گوشتی)‬
‫آبدار بوده‪ ،‬در اقشار خارجی (‪ )Exocarp‬آن غدههای متعدد مولد روغن قرار دارد (شکل‬
‫‪.)53-58‬‬

‫شکل ‪ 53-58‬ساختمان جسمی ‪.Rutaceae‬‬


‫‪ :A .Murraya panicutata‬شاخه با برگهای ‪ Pinnate‬مرکب و گلها‪ :B .‬مقطع عمودی گل‪ :C .‬گل‬
‫با گلبرگهای قطعشده که ده آلت تذکیر در دو حلقه را نشان میدهد‪ :D .‬اعضای جنسی مؤنث با‬
‫غدههای نکتار در قاعده‪.‬‬
‫‪ :E .Citrus paradise‬بخشی از یک شاخه با یک برگ و خوشهای ازگلها‪.‬‬
‫‪ :F .Zanthoxylumarmatum‬میوه‪ :G .‬شاخه با برگ مرکب‪ ،‬خارها و گلآذین‪ :H .‬گل مذکر‪.‬‬
‫‪ :I‬میوه شایزوکارپ (‪.)Schizocarpic fruit‬‬
‫‪ :J .Haplophyllum acutifolium‬بخشی از نبات با گلها‪ :K .‬گلها با گلبرگها و آلت تأنیث بزرگ‪.‬‬
‫‪ :M‬کپسول پوشانیده شده توسط غدهها‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪141‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫گردهافشانی‪ ،‬بهطور عموم توسط حشرات بهویژه زنبورها و مگسها‪.‬‬


‫پراکندهگی‪ ،‬معموالً توسط حیوانات بهندرت پرندهگان یا باد‪.‬‬
‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده به دلیل داشتن میوههای؛ نظیر‪ :‬لیمو (‪ ،)Citrus limon‬مالتــــــــه‬
‫(‪ ،)C. stnensis L. Osbsck‬سنتره (‪ C. parodist ،)C. reticulata‬دارای اهمیت زیاد‬
‫است‪ .‬همچنان ‪ Murray apanicutata‬بهعنوان درختچه زینتی کشت میشود درحالیکه‬
‫از برگ درخت ‪ M. koenigii‬بهعنوان زردچوبه استفاده میشود‪ .‬برگهای درخت‬
‫‪ Skimmia laureola‬به مقصد پاک کردن هوا سوزانده میشود‪ .‬جنسهای ‪،Ruta‬‬
‫‪ Zanthoxylum‬و ‪ Casimiroa‬به مقصد دوا مورداستفاده قرار میگیرد‪ .‬نبات‬
‫‪ Boenninghausenia‬به حیث حشرهکش بهکاربرده میشود‪.‬‬

‫‪Solanaceae A. L. de Jussieu‬‬ ‫خانوادۀ کچالو‬


‫در اقلیمهای معتدله و استوایی یافت میشود‪ ،‬تمرکز بیشتر در امریکای مرکزی و‬
‫جنوبی‪ .‬شامل ‪ 39‬جنس و ‪ 9391‬نوع (در افغانستان ‪ 1‬جنس و حدود ‪ 91‬نوع) میشود‪.‬‬
‫موقعیت در طبقهبندی‬
‫‪B&H‬‬ ‫‪Cronquist‬‬ ‫‪Takhtajan‬‬ ‫‪Dahlgren‬‬ ‫‪Thorne‬‬ ‫‪APG II / APweb‬‬
‫‪Division‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬ ‫‪Magnoliophyta‬‬
‫‪Class‬‬ ‫‪Dicotyledons‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬ ‫‪Magnoliopsida‬‬
‫‪Subclass‬‬ ‫‪Gamopetalae‬‬ ‫‪Asteridae‬‬ ‫‪Lamiidae‬‬ ‫‪Magnoliidae‬‬ ‫‪Lamiida‬‬
‫‪Series+/Superorder‬‬ ‫‪Bicarpellatae+‬‬ ‫‪Solananae‬‬ ‫‪Solananae‬‬ ‫‪Solananae‬‬ ‫*‪Euasterids I‬‬
‫‪Order‬‬ ‫‪Polemoniales‬‬ ‫‪Solanales‬‬ ‫‪Solanales‬‬ ‫‪Solanales‬‬ ‫‪Solanales‬‬ ‫‪Solanales‬‬

‫جنسهای عمده‪Lycianthus ،Lycium (90) ،Solarium (1350 Species) :‬‬


‫)‪،Capsicum (50) ،Physalts (95) ،Nicotiana (110) ،Cestrum (160) ،(190‬‬
‫)‪ Hyoscyamus (25‬و )‪.Datura (10‬‬
‫شرح‬
‫بوتهها‪ ،‬درختچهها یا درختهای کوچک‪ ،‬بهندرت ‪ .Lianas‬غالباً سمی‪ ،‬گاهی‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪140‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫با ‪ Tuber ،Prickles‬های زیرزمینی در کچالو‪ ،‬دستههای انساج انتقالی با فلویمهای‬


‫داخلی و خارجی‪.‬‬
‫برگها‪ ،‬متناوب‪ ،‬ساده‪ ،‬بهندرت ‪ ،Pinnately compound‬گوشواره وجود‬
‫ندارد‪ ،‬وجود برگهای جفت همجوار باالی ساقه معمول است‪.‬‬
‫آرایش گل‪ Cymose ،‬یا گلهای منزوی‪.‬‬
‫گلها‪ ،‬دوجنسی‪ ،‬شعاعی‪ ،‬زیر تخمدانی‪.‬‬
‫جام گل‪ ،‬با ‪ 1‬گلبرگ‪ ،‬پیوسته‪ Rotate ،‬یا ‪ ،Tubular‬بهندرت قیف شکل یا‬
‫دو لبهیی‪.‬‬
‫‪ ،Androecium‬با ‪ Stamen 1‬باال گلبرگها (‪ ،)Epipetalous‬ملحق شده در‬
‫لولۀ جام گل‪ ،‬میله آزاد‪ ،‬بساک متشکل از دو تیکا‪ ،‬بساک ‪ ،Introrse‬شکفتهگی‬
‫طولی یا بهوسیلۀ منافذ باالیی‪.‬‬
‫‪ ،Gynoecium‬با دو کارپل‪ ،‬بهندرت ‪ 9‬تا ‪ 1‬پیوسته‪ ،‬تخمدان باالیی‪ ،‬دو‬
‫حفره یی‪ ،‬طرز قرار گرفتن پالسنتا محوری‪ ،‬پالسنتا ورمکرده‪ ،‬جدارها (پردهها) مورب‬
‫(کج)‪ ،‬تخمدان معموالً بهوسیلۀ جدار (پرده) های کاذب تقسیمشده‪ style ،‬یک‪.‬‬
‫میوه‪ ،‬انگوری یا کپسول‪.‬‬
‫دانهها‪ ،‬زیاد‪ ،‬جَنِین ایستاده‪ ،‬اندوسپرم وجود دارد (شکل ‪.)53-58‬‬
‫گردهافشانی‪ ،‬بهوسیلۀ حشرات‪.‬‬
‫پراکنده شدن دانهها‪ ،‬بهوسیلۀ پرندهگان‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪141‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 53-58‬ساختمان جسمی ‪.Solanaceae‬‬


‫‪ :A . Solarium nigram‬شاخه با آرایش گلی محوری‪ -‬خارجی ‪rhipidium‬؛ ‪ :B‬مقطع عمودی گل‪.‬‬
‫‪ :C .Withania somnifera‬شاخه با خوشۀ محوری گل ‪ :D‬گل‪ :E .‬مقطع عمودی گل با جام گل زنگ‬
‫(جرس) مانند‪ :F .‬میوه محاط در یککاسۀ زنگوله مانند‪.‬‬
‫‪ :G .Datura inoxia‬شاخه با گلهای قیف مانند؛ ‪ :H‬مقطع عرضی تخمدان؛ ‪ :I‬کپسول توسط ‪Tubercle‬؛‬
‫و قسمت پایدار کالکس پوشیده شده‪.‬‬
‫‪ :J .Physalis minima‬قسمتی از گیاه با گلها؛ ‪ :K‬گلها؛ ‪ :L‬مقطع عمودی گل؛ ‪ :M‬مقطع عرضی‬
‫تخمدان با پالسنتای متورم؛ ‪ :N‬میوه؛ ‪ :O‬دانه؛ ‪ :P‬شاخۀ گل دهندۀ ‪.Atropa belladona‬‬

‫اهمیت اقتصادی‬
‫این خانواده شامل یک تعداد نباتات غذایی؛ نظیر‪ :‬بادنجان رومــــــی‬
‫(‪ ،)Lycopersicon esculentum Miller‬کچالو (‪ )Solanum tuberosum L.‬بادنجان‬
‫ســـــیاه (‪ )S. melongena L.‬و مرچ (‪ )Capsicum annuum L.‬میشود‪ .‬تنباکـو‬
‫(‪ )Nicotiana tabacum L.‬نیز در این خانواده قرار دارد‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪141‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫خالصۀ فصل‬
‫درختها‪ ،‬درختچهها‪ ،‬علفها‪ ،‬باغها‪ ،‬مزارع گندم و جواری‪ ،‬گلها‪ ،‬میوهها‪ ،‬سبزیها‪،‬‬
‫نباتات گوشتی و نمونههای دارای اعضای ذخیرهوی زیرزمینی و ‪ ...‬غیره‪ ،‬با دوران زندهگی‬
‫متمایز از دیگر نباتات‪ ،‬همه نباتات گلدار هستند‪ .‬نباتات گلدار‪ ،‬حاصل نموی تکامل‬
‫طوالنی میباشند که منجر به تولید اعضای تولیدمثل بسیار اختصاصیافته که ما آن را‬
‫بهعنوان گل میشناسیم‪ ،‬گردیده است‪.‬‬
‫نباتات گلدار‪ ،‬تشکیل دیویژن ‪ Anthophyta‬را میدهند که شامل تقریباً ‪991000‬‬
‫نوع شده‪ ،‬بزرگترین دیویژن موجودات را به وجود میآورند که قادر به اجرای عملیۀ‬
‫ترکیب نوری هستند‪ .‬ازنظر شکل نمویی‪ ،‬بزرگترین تنوع را درروی زمین نشان میدهند‪.‬‬
‫ازنظر اندازه‪ ،‬از درختان کافور که حدود صد متر ارتفاع و ‪ 90‬متر قطر دارند تا عدس آبی که‬
‫نباتات سادۀ شناور با یک میلیمتر طولاند‪ ،‬فرق میکند‪ .‬بعضی از نباتات گلدار ساختمان‬
‫تاک مانند داشته به درختان جنگلی مناطق استوایی باال میشوند؛ درحالیکه دیگران‬
‫‪ Epiphytes‬هستند‪ .‬بسیاری نباتات گلدار‪ ،‬به زندهگی در مناطق خشک و بیابانی سازش‬
‫کردهاند‪.‬‬

‫کتابنامه‬
‫جهت کسب معلومات بیشتر به کتابهای زیر مراجعه شود‪:‬‬
‫‪1. Malik, Tanweer Ahmad. (2010). A Text book of BOTANY:‬‬
‫‪Principles of Botany. Lahore: Caravan Book house.‬‬

‫‪2. Pancy, S. N., Misra, S. P., & Trivedi, P. S. (2009). A TEXT‬‬


‫‪BOOK OF BOTANY. New Delhi: Vikas Publishing House Pvt.‬‬
‫‪Ltd.‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪142‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫پرسشهای آموزشی‬
‫پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪.I‬‬
‫هدایت‪ :‬جاهای خالی جمالت زیر را با کلمات و اصطالحات مناسب پرکنید‪.‬‬
‫) یاد مینمایند‪.‬‬ ‫‪ .5‬نباتاتی را که حاوی دانههای دارای پوش هستند به نام (‬
‫) یاد میکنند‪.‬‬ ‫‪ .9‬مقطع عرضی گل و انتظام حلقههای یک گل را از باال به نام (‬
‫) قرار دارند‪.‬‬ ‫‪ .9‬برنج‪ ،‬گندم و جواری در خانوادۀ (‬
‫پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪.II‬‬
‫هدایت‪ :‬با گذاشتن (ص) و (غ) در مقابل هر جمله مشخص کنید که جمالت صحیح هستند و یا غلط‪.‬‬
‫( ) ‪ .5‬در نباتات گلدار لولۀ گرده اسپرم را بهسوی تخمه منتقل میکند و به آب نیازی نیست‪.‬‬
‫( ) ‪ .9‬برگهای نباتات یک مشیمه دارای رگبندی موازی هستند‪.‬‬
‫( ) ‪ Gynoecium .9‬مجموع آالت تذکیر یک نبات است‪.‬‬
‫پرسشها انتخابی‬ ‫‪.III‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین پاسخ برای پرسشهای ذیل را انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪ .5‬کدامیک از اصطالحات زیر مجموعۀ گلبرگها را نشان میدهند؟‬
‫‪Perianth )d‬‬ ‫‪Petals (c‬‬ ‫‪Corolla )b‬‬ ‫‪Calyx (a‬‬
‫‪ .9‬طرز قرار گرفتن پالسنتا در داخل تخمدان را به این نام یاد میکنند‪:‬‬
‫‪.Placentation )d .Insertion )c .Germination )b .Gynoecium )a‬‬
‫‪ .9‬تصنیف انجوسپرمها به دو مشیمهییها و یک مشیمهییها بر اساس یکی از دالیل زیر صورت گرفته‬
‫است؟‬
‫‪ )a‬ساختمان دانۀ آنها‪ )b .‬فایلوژنی آنها‪.‬‬
‫‪ )c‬ترکیب کیمیاوی آنها‪ )d .‬گردهافشانی آنها‪.‬‬
‫پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪.IV‬‬
‫هدایت‪ :‬بهترین اصطالحات را از ستون (‪ )A‬برای جاهای خالی در جمالت ستون (‪ )B‬انتخاب کنید‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫) سلولهای ویژه در فلویم مسؤول انتقال شیره عضوی‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Anthophyta‬‬
‫‪Strobili‬‬
‫) نسج تغذیهکنندۀ جَنِین در نباتات گلدار است‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Endosperm‬‬
‫) دیویژنی است که نباتات گلدار را در برمیگیرد‪.‬‬ ‫(‬ ‫‪Sieve tubes‬‬
‫فصل چهاردهم‪ :‬نباتات گلدار‬ ‫‪144‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬
‫پاسخ به پرسشهای آموزشی‬
‫‪Pteridosperms .5‬‬ ‫فصل اول‬
‫‪Gradistic .9‬‬ ‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬
‫‪Acotyledones.9‬‬ ‫‪ .5‬شناسایی‬
‫فصل سوم‬ ‫‪Chemotaxonomy .9‬‬
‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪Syn-taxonomy .9‬‬

‫‪ .5‬مأخذ‬ ‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬


‫‪ .9‬تکسون‬ ‫‪ .5‬غ‬
‫‪ .9‬شرح‬ ‫‪ .9‬ص‬
‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪ .9‬ص‬
‫‪ .5‬غ‬ ‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬
‫‪ .9‬غ‬ ‫‪ .5‬ج‬
‫‪ .9‬ص‬ ‫‪ .9‬ج‬
‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬ ‫‪ .9‬ج‬
‫‪a .5‬‬ ‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫‪c .9‬‬ ‫‪Alfa taxonomy .5‬‬
‫‪Genecology .9‬‬
‫‪a .9‬‬
‫‪Flora .9‬‬
‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫‪Polyclave .5‬‬
‫فصل دوم‬
‫‪Actinimorphic .9‬‬
‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬
‫‪Monophyletic .5‬‬
‫‪Perianth .9‬‬
‫‪Pteridosperms .9‬‬
‫فصل چهارم‬ ‫‪Phylogenetics .9‬‬
‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬
‫‪Monophyletic .5‬‬ ‫‪ .5‬غ‬
‫‪Genus .9‬‬ ‫‪ .9‬غ‬
‫‪Apomixis .9‬‬ ‫‪ .9‬ص‬
‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬
‫‪ .5‬ص‬ ‫‪ .5‬الف‬
‫‪ .9‬غ‬ ‫‪ .9‬ج‬
‫‪ .9‬ص‬ ‫‪ .9‬د‬
‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬ ‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫پاسخ به پرسشهای آموزشی‬ ‫‪911‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪ .9‬ص‬ ‫‪c .5‬‬


‫‪ .9‬غ‬ ‫‪c .9‬‬
‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬ ‫‪d .9‬‬
‫‪c .5‬‬ ‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫‪d .9‬‬ ‫‪Reproduction isolation.1‬‬
‫‪Variety .9‬‬
‫‪d .9‬‬
‫‪Monotypic genus .9‬‬
‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬ ‫فصل پنجم‬
‫‪Chemotaxonomy .5‬‬
‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬
‫‪Ultrastructure .9‬‬
‫‪ .5‬لینه‬
‫‪Expressions .9‬‬
‫‪Code .9‬‬
‫فصل هفتم‬ ‫‪Species Plantarum .9‬‬
‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬
‫‪Homologous .5‬‬ ‫‪ .5‬غ‬
‫‪Ontogeny .9‬‬ ‫‪ .9‬ص‬
‫‪Phyletic .9‬‬
‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪ .9‬ص‬
‫‪ .5‬ص‬ ‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬
‫‪b .5‬‬
‫‪ .9‬ص‬
‫‪d .9‬‬
‫‪ .9‬غ‬
‫‪a .9‬‬
‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬
‫‪b .5‬‬
‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫‪notho- .5‬‬
‫‪b .9‬‬
‫‪Cultivar(cv) .9‬‬
‫‪d .9‬‬
‫‪Monstrosity .9‬‬
‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫فصل ششم‬
‫‪Speciation .5‬‬
‫‪Race .9‬‬ ‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬
‫‪Heterophylly .9‬‬ ‫‪DNA .5‬‬
‫‪Polynology .9‬‬
‫فصل هشتم‬ ‫‪ .9‬ژنها‬
‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬
‫‪Phenogram .5‬‬ ‫‪ .5‬ص‬
‫‪Dendrogram .9‬‬
‫پاسخ به پرسشهای آموزشی‬ ‫‪144‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫فصل دهم‬ ‫‪ .9‬اندازۀ مشابهتها‬


‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬
‫‪Prokaryote .5‬‬ ‫‪ .5‬ص‬
‫‪Chlorophyll .9‬‬ ‫‪ .9‬ص‬
‫‪ .9‬سرخ‬ ‫‪ .9‬غ‬
‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬
‫‪ .5‬ص‬ ‫‪b .5‬‬
‫‪ .9‬ص‬ ‫‪d .9‬‬
‫‪ .9‬غ‬ ‫‪d .9‬‬
‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬ ‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫‪d .5‬‬
‫‪Two state Characters .5‬‬
‫‪c .9‬‬
‫‪Unit character .9‬‬
‫‪a .9‬‬
‫‪OTUs.9‬‬
‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫فصل نهم‬
‫‪Cyclosis .5‬‬
‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬
‫‪Spore .9‬‬
‫‪Geological time scale .5‬‬
‫‪Sporangium .9‬‬ ‫‪ .9‬یک نیایی‬
‫فصل یازدهم‬ ‫‪Cladogram .9‬‬
‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬ ‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬
‫‪ .5‬نشایسته‬ ‫‪ .5‬ص‬
‫‪Sporophyte .9‬‬ ‫‪ .9‬ص‬
‫‪ .9‬برهنه‬ ‫‪ .9‬غ‬
‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬
‫‪ .5‬ص‬ ‫‪c .5‬‬
‫‪ .9‬غ‬ ‫‪d .9‬‬
‫‪ .9‬غ‬ ‫‪c .9‬‬
‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬ ‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫‪d .5‬‬ ‫‪Clads .5‬‬
‫‪c .9‬‬ ‫‪Morphoclines .9‬‬
‫‪d .9‬‬ ‫‪Homology.9‬‬
‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫پاسخ به پرسشهای آموزشی‬ ‫‪913‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪b .9‬‬ ‫‪Hydroids‬‬ ‫‪.5‬‬


‫‪b .9‬‬ ‫‪Feathery .9‬‬
‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬ ‫‪Bryidae.9‬‬
‫‪Micropyle .5‬‬ ‫فصل دوازدهم‬
‫‪Polyembryony .9‬‬ ‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬
‫‪Embryogeny .9‬‬ ‫‪Sporophyte .5‬‬
‫فصل چهاردهم‬ ‫‪Heterozygous .9‬‬
‫‪ .9‬مذکر‬
‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬
‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬
‫‪Angiosperm .5‬‬
‫‪ .9‬دیاگرام گل‬ ‫‪ .5‬غ‬
‫‪Poaceae .9‬‬ ‫‪ .9‬غ‬
‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬ ‫‪ .9‬ص‬
‫‪ .5‬ص‬ ‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬
‫‪ .9‬ص‬ ‫‪b .5‬‬
‫‪ .9‬غ‬ ‫‪d .9‬‬
‫‪b .9‬‬
‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬
‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫‪b .5‬‬
‫‪Homosporous.5‬‬
‫‪d .9‬‬
‫‪Strobili .9‬‬
‫‪a .9‬‬
‫‪Fronds.9‬‬
‫‪ .IV‬پرسشهای مقابلهوی‬
‫فصل سیزدهم‬
‫‪Sieve tubes .5‬‬
‫‪ .I‬پرسشهای تکمیلی‬
‫‪Endosperm .9‬‬
‫‪Gymnosperm .5‬‬
‫‪Anthophyta .9‬‬ ‫‪Antheridia .9‬‬
‫‪ .9‬گلدار‬
‫‪ .II‬پرسشهای صحیح و غلط‬
‫‪ .5‬غ‬
‫‪ .9‬ص‬
‫‪ .9‬ص‬
‫‪ .III‬پرسشهای انتخابی‬
‫‪c .5‬‬
‫فرهنگ واژهها‬
‫‪A‬‬
‫‪Abrupt speciation‬؛ پیدایش انواع جدید‬ ‫‪Analogous structures‬؛ عبارت از اعضای‬
‫بهصورت سریع‪.‬‬ ‫اند که وظیفۀ مشابه را انجام میدهند؛ اما‬
‫‪Achene‬؛ میوۀ سادۀ خشک ناشکوفا که دانه‬ ‫منشأشان متفاوت است‪.‬‬
‫تنها در یک نقطۀ جدار میوه تماس دارد‪ ،‬دانۀ‬ ‫‪Anatropous‬؛ خم یا معکوس شدن ‪Ovule‬‬
‫برهنه‪.‬‬ ‫یک نبات و قرار گرفتن ‪ Micropyll‬آن‬
‫‪Actinomorphic‬؛ گلهای دارای تقارن‬ ‫بهسوی ساقۀ ‪.Ovule‬‬
‫شعاعی‪.‬‬ ‫‪Ancestral‬؛ نیایی‪ ،‬اجدادی‪.‬‬
‫سازگاری به‬ ‫‪Adaptive radiations‬؛‬ ‫‪Androecium‬؛ مجموعۀ اعضای تذکیر یک‬
‫زیستگاه ویژه‪.‬‬ ‫نبات‪.‬‬
‫‪Additive speciation‬؛ پیدایش انواع جدید‬ ‫گلدار‪.‬‬ ‫نباتات‬ ‫‪Angiosperms‬؛‬
‫بهصورت افزایشی‪.‬‬ ‫)‪Antheridium (Microgametangium‬؛‬
‫‪Adventitious‬؛ ظاهر شدن یک عضو در‬ ‫عضو مولد سپرم یک نبات است‪.‬‬
‫جای غیرمعمولی‪ -‬عالوه بر اجزایی که پیش از‬ ‫)‪Anthers(Microsporangium‬؛ عضو مولد‬
‫آن وجود داشته است‪.‬‬ ‫گرده در یک نبات‪.‬‬
‫‪Aggregate fruit‬؛ میوه مرکبی که از یک‬ ‫)‪Apomixis(Apogamy or Parthenogensis‬؛‬
‫گل واحد دارای چندین ‪ Pistils‬آزاد‪ ،‬انکشاف‬ ‫شیوۀ ویژۀ تولیدمثل در نباتات و بعضی‬
‫میکند‪.‬‬ ‫حیوانات است که در آن یک سپوروفایت بدون‬
‫‪Allochronic species‬؛ پیدایش انواع جدید‬ ‫القاح به یک گامتوفایت انکشاف میکند‪.‬‬
‫بهصورت متوالی‪.‬‬ ‫‪Apomorphic characters‬؛ اوصاف جدید و‬
‫‪Allopatric speciation‬؛ پیدایش انواع جدید‬ ‫پیشرفته‪.‬‬
‫در اثر جدایی فیزیکی واقعی (جغرافیایی)‬ ‫‪Archegonia; Singl, Archegonium‬؛‬
‫جمعیتهای بزرگ یک نوع واحد‪.‬‬ ‫عضو مولد تخمکها در نباتات بهویژه در‬
‫‪Alpha-taxonomy‬؛ تکسانومی تشریحی بر‬ ‫خزهها و سرخسها‪.‬‬
‫اساس اوصاف مورفولوژی‪.‬‬ ‫‪Autonym‬؛ نامی که برای یک ‪Tautonym‬‬
‫قانونی انتخاب میشود‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪910‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Authority‬؛ نویسندۀ معتبر‪ ،‬منبع‪ ،‬صحیح و‬ ‫‪C‬‬


‫موثق‪.‬‬ ‫‪Calyx‬؛ کاسۀ گل متشکل از کاسبرگها‪.‬‬
‫‪Autotype‬؛ نمونهیی که به حیث ‪Tautonym‬‬ ‫‪Cambium‬؛ نسج نمو کنندۀ اطرافی ساقه و‬
‫قانونی قبولشده است‪.‬‬ ‫ریشه که نموی ثانوی را ادامه میدهد‪ .‬یا‬
‫‪Awn‬؛ ریشک‪ ،‬داسه‪ .‬ساختمان خار مانند که از‬ ‫سلولهای نمو کننده میان زایلم و فلویم‪.‬‬
‫گل بعضی از نباتات؛ نظیر‪ :‬جو میروید‪.‬‬ ‫‪Campylotropous‬؛ داشتن تخمک خمیده یا‬
‫‪B‬‬ ‫معکوس‪.‬‬
‫‪Basionym‬؛ نامهاییاند که با رعایت مقررات‬ ‫‪Capitulum=Head‬؛ سر یک گل کوچک در‬
‫انتخابشدهاند‪.‬‬ ‫یک گلآذین که دارای تعداد زیاد گلهای‬
‫‪Berry‬؛ عبارت از میوهیی است که در آن تمام‬ ‫کوچک است‪.‬‬
‫دیوار میوه (‪ )Pericarp‬گوشتی است‪.‬‬ ‫‪Capsule‬؛ میوه خشکی که از یک تخمدان‬
‫‪Biodiversity‬؛ تنوع زیستی‪.‬‬ ‫مرکب انکشاف مینماید و در وقت پخته شدن‬
‫‪Biogeographic history‬؛ تاریخ جغرافیای‬ ‫به اشکال مختلف باز میشود‪.‬‬
‫حیاتی‪.‬‬ ‫‪Capsule valve‬؛ دریچههای میوه‪.‬‬
‫‪Biosystematics‬؛ مطالعۀ تجارب اعضای‬ ‫‪Carpel‬؛ یک ‪ .Megasporophyll‬یک‬
‫منتقلشده به محیط دیگر‪ ،‬اوصاف و‬ ‫‪ Pistile‬ساده که از یک برگ تغییر شکل یافته‬
‫ساختهشده است؛ یا بخشی از یک ‪Pistile‬‬
‫خصوصیات نژادهای اصالحشده‪ ،‬کروموزومها‪.‬‬
‫‪Biotypes‬؛ گروهی از موجودات زنده که‬ ‫مرکب که از یک برگ تغییر شکل یافته‬
‫دارای ‪ Genotype‬مشابه هستند‪.‬‬ ‫ساختهشده است‪.‬‬
‫‪Bisexual‬؛ موجود زندهیی که سلولهای‬ ‫‪Caryopsis‬؛ میوۀ خشک دارای یک عدد دانه‬
‫که در آن پوشش تخمدان با پوشش دانه‬
‫جنسی مذکر و مؤنث را تولید میکند‪.‬‬
‫‪Botanical code‬؛ کود گذاری نبات شناسی‪.‬‬ ‫جوشخورده است‪.‬‬
‫‪Bract‬؛ برگ متحولهیی که در گل یا گلآذین‬ ‫‪Catalogs‬؛ کتابهای فهرست‪.‬‬
‫یافت میشود‪ ،‬اما ازجملۀ اجزای گل نیست‪.‬‬ ‫‪Categories‬؛ سطوح در طبقهبندی‬
‫‪Bulbilis‬؛ یک پیازک کوچک که در محور‬ ‫سلسلهمراتب‪.‬‬
‫یک برگ بهویژه در پیاز بزرگ تولید میشود‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪915‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Catkin or Ament‬؛ گلآذین خمیدۀ فاقد‬ ‫‪Codes‬؛ سیستمی از کلمهها‪ ،‬شکلها و‬


‫گلبرگ و یک جنسی؛ نظیر‪ :‬گلهای درخت‬ ‫عالمهها که برای نمایش بعضی مفاهیم ویژه‬
‫بید‪.‬‬ ‫استخدام میشوند‪.‬‬
‫‪Cellulares‬؛ نباتات فاقد انساج انتقالی‪.‬‬ ‫‪Colony‬؛ گروهی از موجودات زندۀ مشابه که‬
‫‪Character state‬؛ حالت صفت‪.‬‬ ‫باهم بهصورت اجتماع زندهگی میکنند اما‬
‫‪Characters‬؛ هر مشخصه یا حالت توصیفی‬ ‫کدام تفاوت قابلمالحظه‪ ،‬از نگاه ساختمان و‬
‫شکل‪ ،‬ساختمان یا رفتار یک موجود زنده است‬ ‫وظیفه میان سلولها وجود ندارد‪.‬‬
‫که بر اساس آن یک تکسانومیست به مقصد‬ ‫‪Common ancestor‬؛ نیای مشترک‪.‬‬
‫ویژه؛ نظیر‪ :‬مقایسه یا تفسیر‪ ،‬این موجود زنده‬ ‫‪Compilospecies‬؛ انواعی که ازنظر‬
‫را از دیگران جدا میسازد‪.‬‬ ‫مورفولوژی از یکدیگر مجزا هستند؛ اما جدایی‬
‫‪Chemotaxonomy‬؛ روشی از طبقهبندی‬ ‫تولیدمثلی ندارند‪ .‬این انــــواع بـــه نام‬
‫است که موجودات زنده بر اساس مشابهت‬ ‫‪ Sibling species‬نیز یاد میشوند‪.‬‬
‫بعضی از مرکبات کیمیاوی به دستهها تصنیف‬ ‫‪Conspecific‬؛ هرگاه دو جمعیت در تحت‬
‫میشوند‪.‬‬ ‫شرایط طبیعی یا مصنوعی بهطور آزادانه قادر‬
‫‪Clades‬؛ گروهی از موجودات‪ ،‬دربرگیرندۀ کلیه‬ ‫به تبادل جن بوده باشند؛ گفته میشود این دو‪،‬‬
‫فرزندان تکاملی یک جد مشترک‪.‬‬ ‫همنوع بوده‪ ،‬متعلق به یک نوع هستند‪.‬‬
‫‪Cladistic‬؛ شکلی از طبقهبندی است که در‬ ‫‪Continuous or Clinal variation‬؛ تغییرات‬
‫آن موجودات زنده بر اساس اوصاف مشتق‬ ‫پیوسته‪.‬‬
‫شده از نیاکان تصنیف میشوند‪.‬‬ ‫‪Corm‬؛ یک ساقۀ زیرزمینی کوتاه و ضخیم‪.‬‬
‫‪Cladogram‬؛ دیاگرام منشعب که روابط‬ ‫‪Corolla‬؛ جام گل‪ ،‬حلقهیی از گلبرگها که‬
‫کالدستیک انواع را نشان میدهد‪.‬‬ ‫اعضای تولیدمثلی را احاطه مینمایند‪.‬‬
‫‪Classification‬؛ طبقهبندی‪ ،‬عمل دستهبندی‪.‬‬ ‫‪Corymb‬؛ یک گلآذین که قسمت فوقانی آن‬
‫‪Class‬؛ ردیفی از طبقهبندی سلسلهمراتب که‬ ‫پهن بوده‪ ،‬دمگلها (‪ )Pedicles‬در امتداد‬
‫باالتر از ‪ Order‬و پایینتر از فایلم قرار دارد‪.‬‬ ‫محور بهتدریج بهطرف نوک کوتاه شده میرود‪.‬‬
‫‪Climbing‬؛ نموی کموبیش سر باال بهوسیلۀ‬ ‫‪Corymbose‬؛ خوشۀ از گلها که ساقۀ‬
‫تکیه کردن یا پیچ خوردن به دور ساختمان‬ ‫تحتانی آن نسبتاً طویل بوده‪ ،‬درنتیجه بخش‬
‫دیگر برای اتکا‪.‬‬ ‫سر (‪ )Head‬گل محدب یا مسطح خواهد بود‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪919‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Cotyledons‬؛ برگ دانه‪ ،‬یکی از برگهای‬ ‫‪D‬‬


‫نخستین یک نبات دانهدار که بهوسیلۀ جَنِین‬ ‫‪Dehiscence‬؛ شکوفا‪ ،‬باز شدن میوه یا‬
‫در داخل دانه انکشاف مینماید‪.‬‬ ‫سپورانجیم در مرحلۀ پخته شدن‪.‬‬
‫‪Cremocarp =Schizocarp‬؛ یک میوۀ‬ ‫‪Dendrogram‬؛ نمودار درختی که‬
‫خشک ناشکوفا که هنگام بلوغ به بخشهای‬ ‫سلسلهمراتب طبقهبندی را نمایش میدهد‪.‬‬
‫(کارپلها) یک دانهیی جدا میشود‪.‬‬ ‫‪Description‬؛ شرح‪ ،‬وصف‪ ،‬توصیف‪ ،‬تشریح‪،‬‬
‫‪Cryptogams‬؛ نباتاتی که اعضای جنسیشان‬ ‫تعریف‪.‬‬
‫مخفی هستند؛ نظیر‪ :‬الجی‪ ،‬فنجیها و‬ ‫‪Diagnostic characters‬؛ اوصاف تشخیصی‪.‬‬
‫بریوفایتها‪.‬‬ ‫)‪Dichotomy(Adverb, Dichotomously‬؛‬
‫‪Cryptotaxonomy‬؛ استعمال مشخصات‬ ‫شکل انشعاب دوتایی شاخهها را گویند‪.‬‬
‫واقعی موجودات برای مقایسه‪.‬‬ ‫‪Dicotyledon‬؛ دولپه‪ ،‬نباتات دو مشیمهیی‪.‬‬
‫‪Cuticle‬؛ یک طبقه مترشحه که بخش‬ ‫‪Didynamous‬؛ گلی با دو جفت عضو تکثری‬
‫خارجی سلولهای اپیدرمس را میپوشاند‪.‬‬ ‫مذکر با طول نابرابر که بهصورت جفت واقع‬
‫‪Cyclosis‬؛ جنبشهای داخل سایتوپالزم را‬ ‫میشوند‪.‬‬
‫گویند‪.‬‬ ‫‪Dioecious‬؛ حالتی که در آن مایکروسپورها و‬
‫)‪Cyme (adj:Cymose‬؛ انتهای هموار یا‬ ‫مِگاسپورها در دو نبات مختلف تولید میشوند‪.‬‬
‫دایرهوی گلآذین‪ ،‬خوشهیی دارای گلهای‬ ‫‪Discontinuous variation‬؛ تنوع گسسته‪.‬‬
‫افشان با ساقۀ مرکزی که در آن گلهای‬ ‫‪Distichous‬؛ انتظام اجزای ساختمانی در دو‬
‫انتهایی در گام نخست میشکفند‪ .‬گلهای‬ ‫قطار عمودی مخالف هم بهصورت متناوب‪.‬‬
‫باقیماندۀ خوشه به حیث جوانههای انتهایی در‬ ‫‪Divergent evolution‬؛ تکامل منشعب‬
‫ساقههای جانبی انکشاف میکند‪.‬‬ ‫شونده‪.‬‬
‫‪Cypsela‬؛ یک میوۀ خشک ناشکوفا حاوی‬ ‫‪Division‬؛ ردیفی از طبقهبندی سلسلهمراتب‬
‫یکدانه با کاسۀ گل پیوسته‪.‬‬ ‫که پایینتر از ردیف فایلم قرار دارد‪.‬‬
‫‪Cyst‬؛ یک ساختمان مقاوم است که در تحت‬ ‫‪Draft BioCode‬؛ پیشنویس کود حیاتی‪.‬‬
‫شرایط غیرعادی در اطراف یک موجود زنده‬ ‫‪Drupe‬؛ میوۀ ناشکوفای گوشتی با یک‬
‫تشکیل میشود‪.‬‬ ‫اندوکارپ سنگی که یک عدد دانه را احاطه‬
‫میکند؛ نظیر‪ :‬شفتالو یا آلو‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪919‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪E‬‬ ‫‪ Bracts‬در خارج ‪ Calyx‬است‪ .‬یا اینکه نتیجۀ‬


‫‪Ecologic niches‬؛ قلمرو اکولوژیک‪.‬‬ ‫اتحاد کاسبرگها است‪.‬‬
‫‪Ecophenes‬؛ جمعیتهایی که افراد‬ ‫‪Epigyny‬؛ ساختمان گلی که در آن کاسه‪،‬‬
‫تشکیلدهندۀ آن فنوتایپ های متنوع را نشان‬ ‫جام و آالت تذکیر در باالی یک تخمدان‬
‫میدهند‪.‬‬ ‫تحتانی قرار دارند‪.‬‬
‫‪Ecotypes‬؛ جمعیتی از یک نوع (نژاد) که در‬ ‫‪Epipetalous‬؛ چسبیده به گلبرگ یا جام کل‪.‬‬
‫اثر انتخاب طبیعی بهصورت یک گروه مستقل‬ ‫‪Epiphyte‬؛ نباتی که باالی نبات دیگر‬
‫در یک محیط ویژه زندهگی کرده بعداً با قبول‬ ‫زندهگی میکند‪.‬‬
‫تغییرات تشکیل واریته یا ‪ Subspecies‬را‬ ‫‪Epitype‬؛ نمونه یا تصویر انتخابشده است‬
‫میدهند‪.‬‬ ‫که ‪ Lectotype ،Holotype‬یا ‪Neotype‬‬
‫‪Elaters‬؛ ساختمانهای ارتجاعی که به‬ ‫دارد؛ ولی نمیتوان آنها را بهمنظور کاربرد‬
‫پراکنده شدن دانهها کمک میکنند‪.‬‬ ‫دقیق نام یک تکسا شناسایی نمود‪.‬‬
‫‪Electicism‬؛ روشی از انتخاب اوصاف و‬ ‫‪Eurypalynous‬؛ نامشابه بودن دانههای گرده‬
‫مشخصات که در طبقهبندی تکاملی استخدام‬ ‫در یک خانواده‪.‬‬
‫میشود‪.‬‬ ‫‪Evolutionary descent‬؛ نژاد تکاملی‪.‬‬
‫‪Embryogeny,‬‬ ‫‪pl.Embryogenesis‬‬ ‫‪Evolutionary tree‬؛ درخت تکاملی‪.‬‬
‫ساختهشدن جَنِین‪.‬‬ ‫‪Experimental taxonomy‬؛ تکسانومی‬
‫‪Embryophytes‬؛ نباتاتی که زایگوت در‬ ‫تجربی‪.‬‬
‫داخل جَنِین سلولی انکشاف میکند‪.‬‬ ‫‪ Expressions‬حالت اوصاف‪.‬‬
‫‪Endophytes‬؛ نباتی که در داخل نبات دیگر‬
‫‪F‬‬
‫زندهگی میکند‪.‬‬
‫‪Endosperm‬؛ نسجی که جَنِین نباتات گلدار‬ ‫‪Family‬؛ در طبقهبندی سلسلهمراتب ردیف‬
‫را احاطه و تغذیه میکند‪.‬‬ ‫باالتر از جنس است‪.‬‬
‫‪Endospermic fusion‬؛ به هم آمیختهگی‬ ‫‪Fertility‬؛ بارآوری‪ ،‬قدرت تولید سلولهای‬
‫اندوسپرمی‪.‬‬ ‫جنسی را گویند‪.‬‬
‫‪Epicalyx‬؛ نوعی از ‪ Involucre‬که شبیه‬ ‫‪Flora‬؛ فهرستی از نباتات با ناحیۀ جغرافیایی‬
‫‪ Calyx‬است؛ اما متشکل از حلقهیی از‬ ‫مشخص‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪918‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Florets‬؛ یکی از گلهای کوچکی که سر یک‬ ‫‪Genus‬؛ اصطالحی است در تکسانومی که‬
‫گل مرکب را تشکیل میدهد‪.‬‬ ‫ردیف باالتر از نوع را نشان میدهد و جمع آن‬
‫‪Floristic‬؛ توزیع جغرافیایی نباتات‪.‬‬ ‫‪ Genera‬است‪.‬‬
‫‪Follicle‬؛ یک میوۀ خشک که بهوسیلۀ یک‬ ‫‪Gradual speciation‬؛ پیدایش انواع‬
‫کارپل تشکیل گردیده‪ ،‬در وقت پخته شدن‪ ،‬در‬ ‫بهصورت تدریجی‪.‬‬
‫امتداد یکی از درزهای خود پاره میشود‪.‬‬ ‫‪Gymnosperms‬؛ نباتاتی که دانههای آنها‬
‫‪Form‬؛ شکل ناپیوسته و پراکندۀ ویژهگی و‬ ‫برهنه هستند‪.‬‬
‫اوصاف قابلتشخیص است که اهمیت کمی در‬ ‫‪Gynoecium‬؛ مجموع کارپلها یا ‪Pistils‬‬
‫تکسانومیدارد‪ .‬این اختالفات اندک و بهطور‬ ‫های یک گل‪.‬‬
‫تصادفی رخ میدهند‪.‬‬ ‫‪H‬‬
‫‪G‬‬ ‫‪Habitat‬؛ محیط طبیعی یک موجود زنده‪،‬‬
‫‪Gametes‬؛ یک سلول جنسی که برای به‬ ‫موقعیت ویژه یک موجود زنده که در آنجا‬
‫وجود آوردن موجود زنده به القاح نیاز دارد‪.‬‬ ‫بهصورت طبیعی زنده و نمو مینماید ‪.‬‬
‫‪Gema, pl. Gemmae‬؛ پندک جسمی پیاله‬ ‫‪Herbal‬؛ کلکسیون نباتی‪.‬‬
‫شکل در بریوفایتها که بعد از نمو و انکشاف‬ ‫‪Herbarium‬؛ مجموعه گیاهان خشک‪ ،‬گیاه‬
‫به یک نبات کامل تبدیل میشود‪.‬‬ ‫دان‪ ،‬اتاق یا جعبه‪.‬‬
‫‪Genealogy‬؛ مطالعۀ تبارشناسی‬ ‫‪Herbs‬؛ الف) نبات دانهدار یکساله‪ ،‬دوساله یا‬
‫‪Genecology‬؛ مطالعۀ اثرات تحقیقات‬ ‫چندساله که تشکیل انساج چوبی دامدار را‬
‫تجربی‪ ،‬محیط و انسان باالی طبیعت انواع‬ ‫نداده؛ بلکه در آخر فصل نمویی از رشد بازماند‪.‬‬
‫‪Genes‬؛ بخشی از ‪ DNA‬که تشکیل یک‬ ‫ب) نبات یا بخشی از یک نبات که به مقصد‬
‫واحد وظیفهوی را داده باالی کروموزوم‬ ‫طبی‪ ،‬صنعتی‪ ،‬آشپزی و یا تولید بوی و مزۀ‬
‫موقعیت مشخص را اشغال میکند‪.‬‬ ‫خوش مورداستفاده قرار گیرد‪.‬‬
‫‪Genomes‬؛ سیت هپالید ژنهای یک موجود‬ ‫‪Heteromorphic‬؛ وقوع یک حالت یا‬
‫زنده‪.‬‬ ‫ساختمان در بیشتر از یکشکل‪ .‬این حالت‬
‫‪Genotype‬؛ ترکیب ژنتیکی کامل یک‬ ‫بیشتر در دوران زندهگی بعضی نباتات معمول‬
‫موجود زنده‪.‬‬ ‫است‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪911‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Heterophylly‬؛ ظهور چندین شکل برگ در‬ ‫‪Indicator character‬؛ صفت یا مشخصۀ که‬
‫عین درخت‪.‬‬ ‫بیشترین همبستگی را با دیگر شباهتها نشان‬
‫‪Heterospory‬؛‬ ‫)‪(adj:Heterosporous‬‬ ‫دهد‪.‬‬
‫داشتن بیشتر از یک نوع سپور‪.‬‬ ‫‪Indumentums‬؛ مویکهای موجود بر ردیف‬
‫‪Heterozygous‬؛ داشتن دو شکل مختلف‬ ‫نباتات‪.‬‬
‫یک جین ویژه‪ ،‬هریکی از آنها از یکی از‬ ‫‪Indusium, pl. Indusia‬؛ نسجی که ‪Sorus‬‬
‫والدین به ارث رسیده است‪.‬‬ ‫های سرخسها را میپوشاند‪.‬‬
‫‪Holotype‬؛ نمونۀ اختصاصی که توسط مؤلف‬ ‫‪Inflorescences‬؛ تنظیم گلها را در منطقۀ‬
‫برای نشان دادن تایپ نامگذاری یک نوع‬ ‫تکثری یک نبات گلآذین میگویند‪.‬‬
‫استفاده میشود و در محل مطمئن نگهداری‬ ‫‪Involucre‬؛ حلقهیی از ‪ Bracte‬که در زیر‬
‫میشود‪.‬‬ ‫یک گل منفرد یا دستهیی از گلها و یا میوه‬
‫‪Homologous structures‬؛ عبارت از‬ ‫قرار دارند‪.‬‬
‫اعضاییاند که منشأ واحد دارند اما شکل‬ ‫‪Isotype‬؛ نسخۀ دوم هولوتایپ است که از‬
‫متفاوت داشته وظایف مختلفی را انجام‬ ‫همان مکان‪ ،‬در همان زمان و توسط همان‬
‫میدهند‪.‬‬ ‫شخص جمعآوریشده است‪.‬‬
‫‪Homonyms‬؛ ‪ Tautonym‬های که در آنها‬ ‫‪K‬‬
‫عین کلمه برای جنس و نوع استعمال میشوند‪.‬‬
‫‪Karyotype‬؛ مطالعۀ اندازه‪ ،‬شکل و ساختمان‬
‫‪Homozygous‬؛ داشتن دو شکل مشابه یک‬
‫کروموزومها‪.‬‬
‫جین ویژه‪ ،‬هریکی از آنها از یکی از والدین به‬
‫‪Key characters‬؛ اوصاف اصلی‪ ،‬اوصاف‬
‫ارث رسیده است‪.‬‬
‫کلیدی‪.‬‬
‫‪Hybridization‬؛ دورگهسازی‪.‬‬
‫‪Hypogynous‬؛ نبات یا گلی که اعضای‬ ‫‪L‬‬

‫جنسی تذکیر آن در زیر تخمدان موقعیت دارند‪.‬‬ ‫‪Lectotype‬؛ وقتی ‪ Holotype‬انتخابنشده‪،‬‬


‫یا از بین رفته باشد‪ ،‬نمونهیی از بین ‪،Isotype‬‬
‫‪I‬‬
‫‪ Paratype‬یا ‪ Syntype‬انتخابشده‪ ،‬بهعنوان‬
‫‪Inbreeding‬؛ جریان جن در داخل یک‬
‫‪ Lectotype‬مـعرفی میشود‪.‬‬
‫جمعیت که افراد آن باهم ارتباط قریب دارند‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪911‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Legume‬؛ یک میوۀ خشک شکوفا که از یک‬ ‫‪Megaphylls‬؛ یک برگ با تعداد زیاد‬


‫کارپل واحد تشکیلشده‪ ،‬در موقع پخته شدن‬ ‫دستههای نسج انتقالی در یک رگ‪.‬‬
‫در امتداد درزهای خود باز میشود‪.‬‬ ‫‪Megaspore‬؛ یک ‪ Meiospore‬که در‬
‫‪Lemma‬؛ دو ‪ Bracte‬زیرین که گلهای‬ ‫‪ Megasporangium‬تولید گردیده‪ ،‬به‬
‫کوچک علفها را در برمیگیرند‪.‬‬ ‫گامتوفایت مؤنث انکشاف مینماید‪.‬‬
‫‪Ligule‬؛ زبانک‪ ،‬زائده کوچکی که بین برگ و‬ ‫‪Megasporophylls‬؛ یک برگ‪ ،‬یا برگ‬
‫غالف قرار دارد‪.‬‬ ‫متحولهیی که در آن ‪Megasporangium‬‬
‫)‪Locules(Loculus‬؛ سلول یا حفره تخمدان‬ ‫تشکیل میشود‪.‬‬
‫مرکب‪ ،‬حفره کیسه گرده‪.‬‬ ‫‪Meristem‬؛ نسج جَنِینی نباتات که قادر است‬
‫‪Loculicidal‬؛ شکفتن از طریق ‪Locules‬‬ ‫به انساج دیگر تبدیل شوند‪.‬‬
‫بهعوض ‪.Septa‬‬ ‫‪Micromorphology‬؛ مطالعۀ دقیق ساختمان‬
‫‪Lodicules‬؛ یکى از دوپایه غشاء نازک‬ ‫خارجی‪.‬‬
‫تخمدان گیاهان علفی‪.‬‬ ‫‪Microphylls‬؛ یک برگ با یک رگ که‬
‫‪Lomentum‬؛ لیگیومی که در داخل دانه‬ ‫دارای یک دسته انساج انتقالی واحد است‪.‬‬
‫منقبضشده است‪.‬‬ ‫‪Micropyle‬؛ مجرایی در پوشش یک تخمک‬
‫‪M‬‬ ‫که دخول گردۀ نباتی یا تیوب گرده را ممکن‬
‫میسازد‪.‬‬
‫‪Manuals‬؛ بررسی وسیعتر از فلورا است که‬
‫‪Microsporogenesis‬؛ بالغ شدن سپورها‪.‬‬
‫همیشه کلیدهای شناسایی و شرح واژهنامه‬
‫‪Monocotyledon‬؛ نبات یک مشیمهیی‪.‬‬
‫دارد؛ ولی معموالً گروههای خاص و‬
‫‪Monoecious‬؛ نباتی که مِگاسپورها و‬
‫تخصصیافته نباتی را تحت پوشش قرار‬
‫مایکروسپورها هردو را تولید میکند‪.‬‬
‫میدهد‪.‬‬
‫‪Monophyletic groups‬؛ گروههای وابسته‬
‫‪Matrotrophy‬؛ شکل از انکشاف جَنِینی که‬
‫به یک ریشه و اصل‪ ،‬متحداالصل‪.‬‬
‫در آن جَنِین بهوسیلۀ مادر تغذیه میشود‪.‬‬
‫‪Monotypic genus‬؛ جنسی که دارای یک‬
‫‪Megagametophyte‬؛ گامتوفایت مؤنث که‬
‫نوع است‪.‬‬
‫از اثر نموی ‪ Mega spore‬تولید میشود‪.‬‬
‫‪Morphoclines‬؛ اوصاف که مستقیماً یکی از‬
‫دیگری مشتق شدهاند‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪911‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Morphotaxa‬؛ تکسای فوسیلی‪.‬‬ ‫‪Outcrossing‬؛ آمیزش کردن دو جنس‬


‫‪Mutation‬؛ هر تغییری در ژنوتایپ یک‬ ‫مختلف باهم‪.‬‬
‫ارگانیزم‪.‬‬ ‫‪P‬‬
‫‪Mycellum‬؛ ساختمان جسمی یک فنگس که‬
‫‪Palaeospecies‬؛ نوعی که بهصورت متوالی‬
‫از یک شبکۀ هایفی تشکیلشده است‪.‬‬
‫در داخل یک نسل تکاملی به میان آمده است‪.‬‬
‫‪N‬‬ ‫‪Paleobotany‬؛ دیرینهشناسی نباتی‪ ،‬علم‬
‫‪Natural affinities‬؛ قرابتهای طبیعی‪.‬‬ ‫مطالعه و بررسی فسیلهای نباتی‪.‬‬
‫‪Nectar‬؛ یک مایع دارای قند که بهوسیلۀ‬ ‫‪Palynology‬‬
‫اعضای نباتی ترشح میشود‪.‬‬ ‫گردهافشانی شناسى‪ ،‬مبحث گردهافشانی‪.‬‬
‫‪Nectary‬؛ غدهیی در گل که نکتار را ترشح‬ ‫‪Panicle‬؛ نوعی گلآذین با یک محور اصلی و‬
‫میکند‪.‬‬ ‫چندین شاخۀ جانبی‪.‬‬
‫‪Neotype‬؛ یک نمونه یا تصویر انتخابشده‬ ‫‪Pappus‬؛ دستهیی از ساختمانهای موی مانند‬
‫که مدتهاست نام نوع آن استفاده میشود؛ اما‬ ‫که درواقع کاسۀ گل تغییر شکل یافته است‪ ،‬بر‬
‫‪ Syntype ،Isotype ،Holotype‬و‬ ‫دانه که زمینۀ پراکنده شدن آنها را فراهم‬
‫‪ Paratype‬ندارد‪.‬‬ ‫میآورد‪.‬‬
‫‪Numerical phonetics‬؛ نام دیگری از‬ ‫‪Parapatric speciation‬؛ این شکل پیدایش‬
‫تکسانومی بر مبنای ریاضی‪.‬‬ ‫انواع جدید هنگامی به وقوع میپیوندد که بین‬
‫دو جمعیت یک نوع اجدادی انفصال کامل رخ‬
‫ندهد‪.‬‬
‫‪O‬‬
‫‪Omega-taxonomy‬؛ تنظیم انواع به سلسلۀ‬ ‫‪Paraphyletic group‬؛ کلیه اعضای گروه از‬
‫مراتب از کته گوریهای عالی یا تکسا‪.‬‬ ‫یک نیای مشترک به وجود میآیند؛ اما گروه‬
‫‪Ontogeny‬؛ در رابطه به چگونهگی رشد و‬ ‫تمام نسل آن نیا را شامل نمیشود‪.‬‬
‫انکشاف یک موجود زنده از مرحلۀ سپور یا‬ ‫‪Paratype‬؛ دو یا چند نوع که بهطور همزمان‬
‫زایگوت معلومات میدهد‪.‬‬ ‫بهعنوان تایپ در نظر گرفته میشود‪.‬‬
‫‪Oogamy‬؛ شکل مخصوص از گامت که غیر‬ ‫‪Pedicels‬؛ دمگل‪ ،‬ساقۀ یک گل واحد‪.‬‬
‫متحرک است (گامت مؤنث)‪.‬‬ ‫‪Peduncle‬؛ ساقهیی که یک گلآذین را‬
‫استوار نگه میدارد‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪913‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Perennial‬؛ نباتات چندساله‪.‬‬ ‫‪Phylogenetic tree‬؛ درخت فایلوژنتیک‪.‬‬


‫‪Perianth‬؛ لفافۀ گل‪ .‬تمام کاسبرگها و‬ ‫‪Phylogeny‬؛ تکامل نژادى‪ ،‬تاریخ نژادى‬
‫گلبرگها‬ ‫جانور یا گیاه ترکیبی است از کلمات یونانی‬
‫‪Pericarp‬؛ دیوار تخمدان پختهشده یا میوه‪.‬‬ ‫‪ Phylon‬به معنی قبیله و ‪ genesis‬به معنی‬
‫‪Phanerogams‬؛ نباتات دانهدار‪.‬‬ ‫منشأ و مبدأ‪.‬‬
‫‪Phenetic relationship‬؛ خصوصیات مشتق‬ ‫‪Phylogram‬؛ دیاگرامی است که روابط‬
‫شده از اناتومی‪ ،‬جنینشناسی‪ ،‬مورفولوژی‪،‬‬ ‫فایلوژنی را نمایش میدهد‬
‫سایتولوژی‪،‬‬ ‫بومشناسی‪،‬‬ ‫فیزیولوژی‪،‬‬ ‫‪Phytochemistry‬؛ کیمیای نباتی‪.‬‬
‫گردهشناسی‪ ،‬کیمیای نباتی‪ ،‬جغرافیای نباتی و‬ ‫‪Phytogeography‬؛ جغرافیای نباتی‪.‬‬
‫ساختمانهای ذرهبینی داخل سلول بهاستثنای‬ ‫‪Pistil‬؛ یک عضو گل که تولید مینماید‪ .‬از‬
‫شباهتهای فایلوژنتیک میشود‪.‬‬ ‫یک ‪ Carpel‬یا بیشتر کارپلها ساختهشده‪،‬‬
‫‪Phenogram‬؛ دیاگرامی است که روابط‬ ‫شامل تخمدان‪ Style ،‬و کالله است‪.‬‬
‫فنتیک را نشان میدهد‪.‬‬ ‫‪Placentation‬؛ پیوستهگى پالسنتا به دیوار‬
‫‪Phenons‬؛ گروههای مشابه موجودات زنده‬ ‫رحم‪ ،‬تشکیل پالسنتا‪.‬‬
‫(خوشهها ) که به روش عددی مشخص‬ ‫‪Plant taxonomy‬؛ علم شناسایی‪ ،‬شرح و‬
‫میشوند‪.‬‬ ‫طبقهبندی نباتات‪.‬‬
‫‪Phloem‬؛ نسج انتقالی که قند و دیگر مواد‬ ‫‪Plesiomorphic characters‬؛ اوصاف اولیه‬
‫غذایی را از برگها به دیگر اعضای نباتی‬ ‫یا ابتدایی‪.‬‬
‫منتقل میکند‪.‬‬ ‫‪Pollination‬؛ عملیۀ انتقال گرده به‬
‫‪Phyletic speciation‬؛ پیدایش تدریجی انواع‬ ‫‪ Micropyle‬یا سطح پذیرندۀ گردۀ نباتی‪.‬‬
‫در اثر تکامل نژادی‪.‬‬ ‫‪Polynology‬؛ مطالعه گرده و سپورها‪.‬‬
‫‪Phyllotaxy‬؛ آرایش برگی‪ ،‬وضع برگ‪.‬‬ ‫‪Polynomial‬؛ نامهای نباتی که مرکب از‬
‫‪PhyloCode‬؛ کود برای تمام موجودات زنده‪.‬‬ ‫چندین کلمه بودند‪.‬‬
‫‪Phylogenetic relationships‬؛ روابط‬ ‫‪Polyploidy‬؛ در ژنتیک‪ ،‬حالتی است که یک‬
‫فایلوژنتیک‪.‬‬ ‫موجود زنده یا یک حجرۀ عادی ‪Diploid‬‬
‫‪Phylogenetic systems‬؛ سیستمهای‬ ‫بیشتر از دو سیت (‪ )n9‬کروموزوم دارد‪.‬‬
‫فایلوژنتیک‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪913‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Polythetic classification‬؛ نام دیگر‬ ‫آن منشأ میگیرد‪ ،‬در سرخسها و فنجیها‬
‫طبقهبندی طبیعی است‪.‬‬ ‫ساختمانی که حاوی سپور است‪.‬‬
‫‪Population‬؛ دستۀ از افراد عین نوع که یک‬ ‫‪Reductive speciation‬؛ وقوع پیدایش انواع‬
‫محل را در وقت معین اشغال نموده با افراد‬ ‫جدید بهصورت کاهشی‪.‬‬
‫یکدیگر و بعضیاوقات با افراد جمعیتهای‬ ‫‪Renaissance‬؛ دوره احیای مجدد علم پس از‬
‫خواهری امتزاج مینماید‪.‬‬ ‫قرونوسطی‪.‬‬
‫‪Pteridosperms‬؛ نباتات فوسیلی که حد وسط‬ ‫‪Reproductive Isolution‬؛ عدم قابلیت یک‬
‫بین سرخسها و نباتات دانهدار را تشکیل‬ ‫نوع به تولیدمثل با یک نوع خویشاوند ناشی از‬
‫میدهند‪ .‬آنها در دورۀ ‪ Triassic‬از بین‬ ‫موانع جغرافیایی‪ ،‬فیزیولوژیکی‪ ،‬عادات یا‬
‫رفتهاند‪.‬‬ ‫وراثت‪.‬‬
‫‪Q‬‬ ‫‪Rhizome‬؛ ساقههای زیرزمینی ریشه مانند که‬
‫بهصورت افقی میرویند‪.‬‬
‫‪Qualitative characters‬؛ اوصاف وابسته به‬
‫‪Runners‬؛ ریشههای هوایی را به این نام یاد‬
‫شکل‪ ،‬رنگ و ساختمان اوصاف کیفی هستند‪.‬‬
‫میکنند‪.‬‬
‫‪Quantitative characters‬؛ اوصاف کمی‪،‬‬
‫تعداد و اندازه‪ ،‬راه بهصورت طول‪ ،‬عرض و‬ ‫‪S‬‬
‫محدودۀ اجزاء نمایش میدهند‪.‬‬ ‫‪Schizocarp‬؛ میوهیی که در وقت پخته شدن‬
‫‪R‬‬ ‫شق میشود‪.‬‬
‫‪Race‬؛ یک نژاد عبارت است از گروهی‬ ‫‪Sculpturing‬؛ برجستهگیها و فرورفتگیهای‬
‫یکنواخت که براثر تفکیک جغرافیایی از سایر‬ ‫سطح دانه‪.‬‬
‫گروههای مشابه منجر به پذیرش عمومی آن‬ ‫‪Secondary metabolite‬؛ مرکباتی که‬
‫بهعنوان یک گروه مجزا میگردد‪.‬‬ ‫محصول فرعی مِتابولیزم بوده‪ ،‬کدام نقش‬
‫‪Raceme‬؛ گلآذین غیر منشعب و طویل با‬ ‫حیاتی ندارند‪.‬‬
‫گلهای دارای دمگل‪.‬‬ ‫‪Self-fertilization‬؛ اتحاد گامتها از عین‬
‫‪Ranks‬؛ سطوح در طبقهبندی سلسلهمراتب‪.‬‬ ‫موجود زنده‪ ،‬القاح خودی‪.‬‬
‫‪Receptacle‬؛ در نباتات گلدار‪ ،‬قاعدۀ یک‬ ‫‪Shrubs‬؛ هر یک از نباتات چوبی کوچکتر از‬
‫گل (بخش باالیی دمگل) که اعضای جنسی از‬ ‫درخت با ارتفاع تقریبی کمتر از ‪ 9‬متر که‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪910‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫چندین ساقه را در نزدیک سطح زمین تشکیل‬ ‫‪Stamen‬؛ آلت تذکیر گل که ‪ Microepore‬را‬
‫میدهد‪.‬‬ ‫تولید میکند و از بساک و رشته (میله)‬
‫‪Sieve tubes‬؛ یک ردیف سلولهای‬ ‫تشکیلشده است‪.‬‬
‫اختصاصی فلویم که انجام به انجام قرار داشته‪،‬‬ ‫‪Stasipatric speciation‬؛ این شکل پیدایش‬
‫در انتقال مواد غذایی خدمت میکنند‪.‬‬ ‫انواع جدید با پیدایش انواع جدید ‪Parapatric‬‬
‫‪Speciation‬؛ پروسههای مختلف درازمدت که‬ ‫شباهت دارد‪ .‬با این تفاوت که این پیدایش‬
‫در تشکیل نوع جدید دخالت دارند‪.‬‬ ‫انواع جدید نتیجۀ تغییر شکل خودبهخودی‬
‫‪Species‬؛ گروهی از موجودات زنده که دارای‬ ‫کروموزومها است‪.‬‬
‫دریک منطقۀ جغرافیایی زنده کرده‪ ،‬جد‬ ‫‪Sterility‬؛ عقیم بودن‪ ،‬نازایی‪.‬‬
‫مشترک داشته قادر به تزویج باهم و تولیدمثل‬ ‫‪Stipule‬؛ ضمیمهیی برگ مانند که در قاعده‬
‫هستند‪.‬‬ ‫برگ ظاهر میگردد‪.‬‬
‫‪Specific characters‬؛ اوصاف که تکساها را‬ ‫‪Strenopalynous‬؛ یکسان بوده‪ ،‬دانههای‬
‫در سطوح مختلف طبقهبندی سلسلهمراتب‬ ‫گرده در یک خانواده‪.‬‬
‫محدود میسازند‪.‬‬ ‫‪Strobilus, pl. Strobili‬؛ یک مخروط یا‬
‫‪Speciation‬؛ پروسههای مختلفی که در‬ ‫تجمع مخروط؛ مانند‪.Sporophylls :‬‬
‫تشکیل نوع جدید دخالت دارند‬ ‫‪ Under shrub‬یا ‪Subshrub‬؛ نبات که دارای‬
‫‪Spike‬؛ خوشه‪ .‬گلآذینی که گلهای فاقد‬ ‫قاعدۀ چوبی چندساله بوده‪ ،‬دارای ساقههای‬
‫دمگل در امتداد یک محور اصلی قرار دارند؛‬ ‫یکسالۀ علفی است‪.‬‬
‫نظیر‪ :‬خوشۀ گندم‪.‬‬ ‫‪Sub species‬؛ جمعیتی از ‪ Biotypes‬مختلف‬
‫‪Spikelet‬؛ سنبله گک‪ .‬یک دستهگل در‬ ‫که کموبیش نواحی مجزایی را اشغال میکنند‪.‬‬
‫غلهجات را گویند‪.‬‬ ‫این جمعیتها ازنظر مورفولوژی از هم جدا‬
‫‪Spore‬؛ یک حجرۀ تکثری که قادر است‬ ‫هستند؛ ولی قدرت آمیزش بین خود را دارند‪.‬‬
‫مستقیماً بودن نیاز به القاح به موجود زنده بالغ‬ ‫‪Successional species‬؛ انواعی که بهصورت‬
‫انکشاف نماید‪.‬‬ ‫متوالی پیداشدهاند‪.‬‬
‫‪Spur‬؛ در بعضی از انواع نباتی گلبرگها باهم‬ ‫‪Symbiosis, adj: Symbiotic‬؛ زیست‬
‫جوشخورده تشکیل ساختمان قیف مانند به نام‬ ‫باهمی دو نوع نبات که هردوی آنها یا یکی از‬
‫‪ Spur‬را میدهند‪.‬‬ ‫آنها از این اتحاد سود میجویند‪.‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪915‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Sympatric speciation‬؛ این شکل پیدایش‬ ‫مطالعۀ تنوع نباتات و نامگذاری آنها‪،‬‬
‫انواع جدید‪ ،‬انواع جدید را بدون جدایی‬ ‫طبقهبندی و تکامل آنها‪.‬‬
‫جغرافیایی جمعیتها به وجود میآورد‪.‬‬ ‫‪T‬‬
‫‪Sympatric species‬؛ انواعی که در نواحی‬
‫‪Tautonym‬؛ روشی از نامگذاری است که در‬
‫مشابه به وجود میآیند‬
‫آن اسم جنس بهصورت پسوند نوع قبـــول‬
‫‪Sympatry‬؛ زندهگی کردن انواع یا‬
‫میشد‪.‬‬
‫جمعیتهای حیوانی یا نباتی در عین منطقۀ‬
‫‪Taximetrics‬؛ طبقهبندی است که روشهای‬
‫جغرافیایی‪ .‬مخالف ‪.Allopatry‬‬
‫عددی را برای تجزیه و ترکیب اطالعات‬
‫‪Sympetaly‬؛ گلهایی با حاشیههای‬
‫بهدستآمده از زمینههای مختلف استعمال‬
‫درهمرفته که تشکیل ساختمان تیوب مانند را‬
‫مینمایند و گروهها را بر اساس روابط فنتیک‬
‫داده باشند‪.‬‬
‫تشکیل میدهد‪.‬‬
‫‪Symplesiomorphy‬؛ وجود صفت در تمام‬
‫‪Taxon, pl. Taxa‬؛ گروههای نباتی متعلق به‬
‫اعضای گروه‪.‬‬
‫یک ردیف طبقهبندی استعمال گردید‪.‬‬
‫‪Synapomorphy‬؛ شریک شدن ویژهگیهای‬
‫‪Taxonomy‬؛ علم مطالعۀ طبقهبندی‪.‬‬
‫پیشرفته میان دو یا بیشتر اعضای گروه‪.‬‬
‫‪Tendrils‬؛ یک ساختمان باریک (ساقۀ‬
‫‪Synonym‬؛ نامهای مترادف‪.‬‬
‫متحوله‪ ،‬برگ یا برگچه) که به مقابل تماس‬
‫‪Syn-taxonomy‬؛ طبقهبندی جمعیتهای‬
‫حساسیت داشته و در اطراف یک جسم پیچ‬
‫نباتی‪.‬‬
‫میخورد‪.‬‬
‫‪Synthetic biology‬؛ با به وجود آوردن حیات‬
‫‪Tepal‬؛ بخشی از لفافۀ گل که هنوز به گلبرگ‬
‫مصنوعی و استعمال واحدهای مختلف طبیعی‬
‫یا کاسبرگ متمایز نشده است‪.‬‬
‫میکوشد سیستمهای جدید وظیفهوی را‬
‫‪Thallophytes‬؛ موجوداتی بدون داشتن انساج‬
‫بسازد‪.‬‬
‫تمایزیافتۀ ریشه‪ ،‬ساقه‪ ،‬گل و برگ؛ نظیر‪ :‬الجی‬
‫‪Syntype‬؛ دو یا چند نمونۀ که همزمان‬
‫و فنجیها‪.‬‬
‫بهعنوان تایپ در نظر گرفته میشوند‪.‬‬
‫‪Thalus, pl. Thalli‬؛ یک جسم نباتی که به‬
‫‪Systematics‬؛ مطالعۀ علمی انواع و تنوع‬
‫ریشه‪ ،‬ساقه و برگ تفریق نشده است‪.‬‬
‫موجودات زنده و بررسی ارتباطات بین آنها‪،‬‬
‫فرهنگ واژهها‬ ‫‪919‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪Thorns‬؛ یک شاخۀ کوتاه یا برگ متحولهیی‬ ‫‪V‬‬


‫که دارای نوکتیز است‪.‬‬ ‫‪Variation‬؛ بروز تفاوتها در فرزندان یک نوع‬
‫‪Tracheids‬؛ سلول طویلی که دارای جدار‬ ‫که آنها را از نوع والد متمایز میسازد‪.‬‬
‫ضخیم بوده‪ ،‬در زایلم موقعیت دارد‪.‬‬ ‫‪Variety‬؛ جمعیتهای که ازنظر مورفولوژی‬
‫‪Trichomes‬؛ موی کوچک یا هر ساختمان‬ ‫با یکدیگر متفاوتاند و ناحیۀ جغرافیایی‬
‫دیگر که بر اپیدرمس نباتات یکسلولی یا‬ ‫محدودی را اشغال میکنند‬
‫غدهوی پیدا میشود‪.‬‬ ‫‪Vasculare plants‬؛ نباتات دارای انساج‬
‫‪Tubers‬؛ ساقۀ کوتاه و گوشتی زیرزمینی که‬ ‫انتقالی (هادی)‪.‬‬
‫به حیث یک عضو ذخیرهوی اجرای وظیفه‬ ‫‪Vasculum‬؛ قوطی ویژه برای جمعآوری‬
‫مینماید‪.‬‬ ‫نمونه‪.‬‬
‫‪Type‬؛ مطابق مادۀ هفتم کود بینالمللی‪،‬‬ ‫‪Vegetation‬؛ پوشش نباتی‪.‬‬
‫نامهای گروههای مختلف تکسانومیک بر‬ ‫‪Vegetative propagation‬؛ هر نوع تکثر که‬
‫اساس روش تایپ تعیین میشود که در آن‬ ‫شامل گامتها و سپورها نشود‪.‬‬
‫یک نمایندۀ خاص گروه‪ ،‬منبع اصلی نامگذاری‬ ‫‪Venation‬؛ تنظیم رگبندی در تیغۀ برگها‪.‬‬
‫آن گروه است‪.‬‬ ‫‪Vernacular names‬؛ اسمهای معمولی‬
‫‪U‬‬ ‫نباتات‬
‫‪Ultrastructure‬؛ ساختمانهای ذرهبینی داخل‬ ‫‪X‬‬
‫سلول‪.‬‬ ‫‪Xylem‬؛ نسجی که در نباتات آب و مواد‬
‫‪Umbel‬؛ گلآذینی را گویند که در آن دمگلها‬ ‫منرالی را انتقال میدهد‪.‬‬
‫از یک نقطۀ مشترک‪ ،‬از نوک یک ساقه گک‬ ‫‪Y‬‬
‫گلآذین منشأ میگیرند‪.‬‬ ‫‪Yoked key‬؛ کلیدهای دندانهیی‪.‬‬
‫‪Unisexual‬؛ وقتیکه تنها یک حجرۀ جنسی‬ ‫‪Z‬‬
‫بهوسیلۀ یک فرد تولید میشود‪.‬‬ ‫‪Zygomorphic‬؛ گلهای دارای تقارن دو‬
‫طرفی‪.‬‬
‫مآخذ شکلها‬

‫فصل سوم‬
‫شکل ‪ 5-9‬کارت سوراخدار در لبه‪ .‬صفحۀ ‪ 553‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫فصل چهارم‬
‫شکل ‪ 5-8‬روش دندروگرام برای نشان دادن سیستم سلسلۀ مراتب‪ .‬صفحۀ ‪ 83‬کتاب‬
‫شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 9-8‬گردآوری سلسلهمراتب گروههای تکسانومیک مطابق با سیستم سلسلۀ مراتب‬
‫که بهصورت روش جعبه در جعبه نشان دادهشده است‪ .‬صفحۀ ‪ 83‬کتاب شماره‬
‫‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫فصل هفتم‬
‫شکل ‪ 5-1‬پیدایش انواع جدید ‪ Allopatric‬نتیجۀ جدایی جغرافیایی یک جمعیت مربوط‬
‫یک نوع اجدادی‪ .‬صفحۀ ‪ 581‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 9-1‬نوع زایی ‪ Allopatric‬درنتیجۀ تفکیک و تمایز محیطی‪ ،‬سازش موفقانه‬
‫فرزندان با محیط و انکشاف جدایی تولیدمثلی‪ .‬صفحۀ ‪ 581‬کتاب شماره ‪98‬‬
‫فهرست مآخذ‪.‬‬
‫فصل هشتم‬
‫شکل ‪ 5-3‬دیاگرام چگونهگی ساختهشدن فنونها‪ .‬صفحۀ ‪ 988‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست‬
‫مآخذ‪.‬‬
‫فصل نهم‬
‫شکل ‪ 5-3‬هومولوژی بین صفتها‪ .‬صفحۀ ‪ 951‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 9-3‬مثالهایی از همگرایی (‪ )I‬و همسانی (‪ )II‬بین ارگانیزمهای ‪ A‬و ‪ .B‬صفحۀ‬
‫‪ 951‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ Monophyly 9-3‬و ‪ .Polyphyly‬مبحث ‪ 3-3‬کتاب شماره ‪ 50‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫مآخذ شکلها‬ ‫‪918‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 8-3‬مفاهیم ‪ paraphyly ،monophyly‬و ‪ .polyphyly‬صفحۀ ‪ 953‬کتاب شماره‬


‫‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫‪www.britannica.com‬‬ ‫شکل ‪ 1-3‬روابط احتمالی و تاریخ تکاملی نباتات دانهدار‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-3‬دیاگرام حبابی پیشنهادی کرنکویست‪ .‬صفحۀ ‪ 991‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-3‬نمونۀ از کالدوگرام تکامل نباتات‪ .‬صفحۀ ‪ 58‬کتاب شماره ‪ 51‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 3-3‬نمایش ‪ X‬صفت یک تکسون‪ .‬مبحث ‪ 91-3‬کتاب شماره ‪ 50‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 3-3‬به میان آمدن جمعیتهای جدید‪ .‬مبحث ‪ 91-3‬کتاب شماره ‪ 50‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 50-3‬به میان آمدن اوصاف اشتقاقی‪ .‬مبحث ‪ 91-3‬کتاب شماره ‪ 50‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫فصل دهم‬
‫‪Commons Wikimedia.org‬‬ ‫شکل ‪ 5-50‬یک سالیم مولد زرد‪.‬‬
‫‪en.wikipedia.org/wiki/Oomycete‬‬ ‫شکل ‪.Water Mould 9-50‬‬
‫‪www2.uni-jena.de‬‬ ‫شکل ‪.Chytridium confervae 9-50‬‬
‫‪www.britannica.com‬‬ ‫شکل ‪.Rhizopus stolonifer 8-50‬‬
‫‪Toronto-wildlife.com‬‬ ‫شکل ‪.Xylaria polymorpha 1-50‬‬
‫‪en.wikipedia.org‬‬ ‫شکل ‪ 1-50‬نمونهیی از مخمرها‪.‬‬
‫‪www.absnet.org‬‬ ‫شکل ‪.Basidiomycete 1-50‬‬
‫‪www.websers-online-dictionary.org‬‬ ‫شکل ‪ 3-50‬یک فنجی ناقص‪.‬‬
‫‪www.perspective.com‬‬ ‫شکل ‪ 3-50‬گلسنگها‪.‬‬
‫‪ailicasecchidisk.conncoll.edu‬‬ ‫شکل ‪.Nostoc 50-50‬‬
‫‪www.ucmp.berkeley.edu‬‬ ‫شکل ‪ 55-50‬ساختمان یک الجی سرخ‪.‬‬
‫‪www.daviddarling.info‬‬ ‫شکل ‪ 59-50‬دای اتمها‪.‬‬
‫‪www.visualphotos.com‬‬ ‫شکل ‪ 59-50‬ساختمان جسمی سارگوم‪.‬‬
‫‪smart-pustaka.blogspot.com‬‬ ‫شکل ‪ 58-50‬یوگلینا‪.‬‬
‫‪www.treehugger.com‬‬ ‫شکل ‪ 51-50‬کالمیدوموناس‪.‬‬
‫‪silicasecchidisk.conncoll.edu‬‬ ‫شکل ‪ 51-50‬ولواکس‪.‬‬
‫مآخذ شکلها‬ ‫‪144‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪commons.wikimedia.org‬‬ ‫شکل ‪ 51-50‬ساختمان داخلی بخشی از بدن ‪.Spirogyra‬‬


‫فصل یازدهم‬
‫شکل ‪ 5-55‬کالدیوگرامی که بعضی از اوصاف مشترک بین الجی سبز و نباتات عالی را‬
‫نشان میدهد‪ .‬صفحۀ ‪ 899‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 9-55‬گامتانجیای یک لیورورتس (مارکانشیا)‪ .‬صفحۀ ‪ 801‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست‬
‫مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 9-55‬چندین آرکی گونیا در چندین مرحلۀ انکشاف‪ .‬صفحۀ ‪ 801‬کتاب شماره ‪58‬‬
‫فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 8-55‬جَنِین در اولین مراحل انکشاف‪ .‬صفحۀ ‪ 801‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-55‬مرحلۀ بلوغ سپوروفایت مارکانشیا‪ .‬صفحۀ ‪ 801‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-55‬منافذ سطح فوقانی مارکانشیا‪ .‬صفحۀ ‪ 809‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-55‬یک لیورورتس ساده ‪ .Riccia‬صفحۀ ‪ 803‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ .Marchantia 3-55‬صفحۀ ‪ 803‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ gemma cups 3-55‬صفحۀ ‪ 803‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 50-55‬گامتانجیای مارکانشیا‪ .‬صفحۀ ‪ 803‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 55-55‬سپورهای بالغ و ‪ elaters‬کپسول مارکانشیا‪ .‬صفحۀ ‪ 803‬کتاب شماره ‪58‬‬
‫فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 59-55‬لیورورتسهای برگ مانند‪ .‬صفحۀ ‪ 803‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 58-55‬انتوسیروز‪ .‬صفحۀ ‪ 855‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 58-55‬یک هارن ورتس‪ .‬صفحۀ ‪ 855‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 51-55‬یک ‪ .Sphagnum‬صفحۀ ‪ 858‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 51-55‬دستههای انتقالی در سیتای سپوروفایت خزۀ ‪ .Dasonia superba‬صفحۀ‬
‫‪ 851‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 51-55‬گامتانجیای یک خزۀ یک جنسی‪ .‬صفحۀ ‪ 851‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫‪www.britannica.com‬‬ ‫شکل ‪ 53-55‬دوران زندهگی خزه‪.‬‬
‫مآخذ شکلها‬ ‫‪911‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫‪nhgardensolutions.wordpress.com‬‬ ‫شکل ‪ 53-55‬دو شکل نمویی خزه‪.‬‬


‫فصل دوازدهم‬
‫شکل ‪ 5-59‬سپوروفایت جوان ‪ Lycopodium‬که هنوز با گامتوفایت متصل است‪ .‬صفحۀ‬
‫‪ 891‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫‪www.mhhe.com‬‬ ‫شکل ‪ 9-59‬دوران زندهگی نباتات دارای انساج انتقالی‪.‬‬
‫‪www.plantscience4u.com‬‬ ‫شکل ‪ 9-59‬گامتوفایت ‪.Psilotum nudum‬‬
‫‪www.slideshare.net‬‬ ‫شکل ‪ Sporophylls 8-59‬و‪.Strobili‬‬
‫‪src.sfasu.edu‬‬ ‫شکل ‪.Selaginella lepidophylla 1-59‬‬
‫شکل ‪ .Isoetes storkil 1-59‬صفحۀ ‪ 889‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-59‬اناتومی ساقۀ ‪ .Equisetum‬صفحۀ ‪ 889‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ .Equisetum 3-59‬صفحۀ ‪ 883‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 3-59‬انکشاف و ساختمان دو شکل اساسی سپورانجیمهای سرخسها‪.‬‬
‫‪www.bio.miami.edu‬‬
‫شکل ‪ 50-59‬اشکال برگ در سرخسهای دارای ‪.Eusporangium‬‬
‫‪aob.oxfordjournals.org‬‬
‫‪www.fragrantica.com‬‬ ‫شکل ‪ 55-59‬برگهای گرز مانند سرخس‪.‬‬
‫‪www.plantbiology.siu.edu‬‬ ‫شکل ‪ 59-59‬سوریها‪.‬‬
‫شکل ‪ 59-59‬دوران زندهگی یک سرخس جنس ‪.Polypodium‬‬
‫‪www.eplantscience.com‬‬
‫شکل ‪ 58-59‬سرخس آبی (‪.)Marsilea polycarpa‬‬
‫‪philadelphiacountymastergardeners.blogspot.com‬‬
‫فصل سیزدهم‬
‫شکل ‪ 5-59‬مخروطهای مادۀ یک سایکاد آفریقایی به نام ‪.Encephalartos ferox‬‬
‫صفحۀ ‪ 831‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 9-59‬نبات نوجوان کاج ‪ Pinus palustris‬با برگهای طویل سوزن مانند‪ .‬صفحۀ‬
‫‪ 811‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫مآخذ شکلها‬ ‫‪144‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 9-59‬دستههای پنجتایی سوزن برگ و مخروط در کاج ‪ .Pinus longaeva‬صفحۀ‬


‫‪ 811‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 8-59‬مقطع طولی یک مخروط کاج (مولد گرده)‪ .‬صفحۀ ‪ 811‬کتاب شماره ‪58‬‬
‫فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-59‬دانۀکاج‪ .‬صفحۀ ‪ 811‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-59‬مخروطهای دانهدار زرد کاج ‪ .Pinus contorta‬صفحۀ ‪ 835‬کتاب شماره ‪58‬‬
‫فهرست مآخذ‪.‬‬
‫‪slideplayer.com‬‬ ‫شکل ‪ 1-59‬القاح در کاجهای‪.‬‬
‫‪www.studyblue.com‬‬ ‫شکل ‪ 3-59‬دوران زندهگی ‪.conifers‬‬
‫شکل ‪ 50-59‬برگها و دانههای ‪ .Ginkgo biloba‬صفحۀ ‪ 830‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست‬
‫مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 55-59‬وضعیت گلها و برگهای ‪ .Gnetum gnemon‬صفحۀ ‪ 835‬کتاب شماره‬
‫‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 59-59‬گناتوفایت ‪ .Welwitschia mirabilis‬صفحۀ ‪ 839‬کتاب شماره ‪58‬‬
‫فهرست مآخذ‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‬
‫‪www.boundless.com‬‬ ‫شکل ‪ 5-58‬دوران زندهگی نباتات گلدار‪.‬‬
‫‪www.britannica.com‬‬ ‫شکل ‪ 9-58‬دیاگرام گل‪.‬‬
‫شکل ‪ 9-58‬ساختمان جسمی ‪ .Alliaceae, Subfamily Allioideae‬صفحۀ ‪ 839‬کتاب‬
‫شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 8-58‬ساختمان جسمی ‪ .Araceae‬صفحۀ ‪ 885‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-58‬ساختمان جسمی‪ .Arecaceae‬صفحۀ ‪ 833‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-58‬ساختمان جسمی ‪ .Liliaceae‬صفحۀ ‪ 819‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 1-58‬ساختمان جسمی ‪ .Musaceae‬صفحۀ ‪ 839‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 3-58‬ساختمان جسمی ‪ .Poaceae‬صفحۀ ‪ 109‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫مآخذ شکلها‬ ‫‪913‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫شکل ‪ 3-58‬ساختمان جسمی ‪ .Apiaceae‬صفحۀ ‪ 188‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬


‫شکل ‪ 50-58‬ساختمان جسمی ‪ .Asteraceae‬صفحۀ ‪ 183‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست‬
‫مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 55-58‬ساختمان جسمی ‪ .Brassicaceae‬صفحۀ ‪ 100‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست‬
‫مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 59-58‬ساختمان جسمی ‪ .Chenopodiaceae‬صفحۀ ‪ 199‬کتاب شماره ‪58‬‬
‫فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 59-58‬ساختمان جسمی ‪ .Fabaceae‬صفحۀ ‪ 111‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 58-58‬ساختمان جسمی ‪ .Lamiaceae‬صفحۀ ‪ 111‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 51-58‬ساختمان جسمی ‪ .Malvaceae‬صفحۀ ‪ 130‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 51-58‬ساختمان جسمی ‪ .Moraceae‬صفحۀ ‪ 130‬کتاب شماره ‪ 58‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 51-58‬ساختمان جسمی ‪ .Primulaceae‬صفحۀ ‪ 191‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست‬
‫مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 53-58‬ساختمان جسمی ‪ .Rosaceae‬صفحۀ ‪ 119‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫شکل ‪ 53-58‬ساختمان جسمی ‪ .Rutaceae‬صفحۀ ‪ 109‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫مآخذ جدولها‬

‫فصل اول‬
‫جدول ‪ 5-9‬سیستم طبقهبندی لینه‪ .‬صفحۀ ‪ 901‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫فصل دوم‬
‫جدول ‪ 9-9‬سیستم طبقهبندی انتونیوجوسیو‪ .‬صفحۀ ‪ 901‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫جدول ‪ 9-9‬سیستم طبقهبندی ‪ .A. P. de Candolle‬صفحۀ ‪ 901‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست‬
‫مآخذ‪.‬‬
‫جدول ‪ 8-9‬سیستم طبقهبندی ‪ George Bentham‬و ‪ .Sir J.D. Hooker‬صفحۀ ‪ 903‬کتاب‬
‫شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫جدول ‪ 1-9‬سیستم طبقهبندی انگلر و پرانتل‪ .‬صفحۀ ‪ 958‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫جدول ‪ 1-9‬سیستم طبقهبندی بیسی‪ .‬صفحۀ ‪ 951‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫جدول ‪ 1-9‬سیستم طبقهبندی تخته جان‪ .‬صفحۀ ‪ 991‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫جدول ‪ 3-9‬سیستم طبقهبندی کرنکویست‪ .‬صفحۀ ‪ 998‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫جدول ‪ 3-9‬نمای کلی از طبقهبندی نباتات گلدار خانم دالگرن که توسط شوهرش در سال‬
‫‪ 5333‬به نشر رسید‪ .‬صفحۀ ‪ 993‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫جدول ‪ 50-9‬سیستم طبقهبندی نباتات گلدار که در سال ‪ 9001‬توسط تورن پیشنهاد شد‪.‬‬
‫صفحۀ ‪ 989‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ این کتاب‪.‬‬
‫جدول ‪ 55-9‬طبقهبندی نباتات گلدار (‪ )Magnoliophyta‬که در سال ‪ 9009‬بهوسیلۀ گروه‬
‫دانشمندان ‪ APG‬ارائهشده است (‪ .)APG II‬صفحۀ ‪ 819‬کتاب شماره ‪98‬‬
‫فهرست مآخذ این کتاب‪.‬‬
‫مآخذ جدولها‬ ‫‪161‬‬ ‫تکسانومی نباتی‬

‫فصل پنجم‬
‫جدول ‪ .5-1‬خالصه کتگوریهای تکسانومیک و پسوندهای آنها که از سوی ‪ ICBN‬به‬
‫نشر رسیده است‪ .‬صفحۀ ‪ 53‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫جدول ‪ .9-1‬خانوادههای سنتی‪ .‬صفحۀ ‪ 90‬کتاب شماره ‪ 98‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫فصل هشتم‬
‫جدول ‪ .5-3‬اطالعات کود دار ممکن است با ‪ t‬عدد ‪ OTU‬در سطرها و ‪ n‬عدد اوصاف در‬
‫ستونها ثبت شود که جدولی با ابعاد ‪ n x t‬میسازد‪ .‬مبحث ‪ 9-1‬کتاب شماره‬
‫‪ 50‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫جدول ‪ .9-3‬جدول مشابهتها از طریق جدولبندی ضریب مشابهتها برای هریک از‬
‫‪ .OTU‬مبحث ‪ 9-1‬کتاب شماره ‪ 50‬فهرست مآخذ‪.‬‬
‫فصل چهاردهم‬
‫جدول ‪ .5-58‬نمایش حاالت مختلف حلقۀ گل در فورمول گل‪ .‬صفحۀ ‪ 39‬کتاب شماره ‪98‬‬
‫فهرست مآخذ این کتاب‪.‬‬
‫منابع و مآخذ‬

‫اندرس‪ ،‬اوالف و حسن یار‪ ،‬سید امیر شاه‪ .)5919( .‬سیستماتیک نباتی‪( .‬جلد اول)‪ .‬کابل‪ :‬مطبعۀ‬
‫هما‪.‬‬
‫اندرس‪ ،‬اوالف و حسن یار‪ ،‬سید امیر شاه‪ .)5919( .‬نباتات‪( .‬جلد اول)‪ .‬کابل‪ :‬مطبعۀ هما‪.‬‬
‫بخشی خانیکی‪ ،‬غالمرضا‪ .)5939( .‬سیستماتیک گیاهی ‪ .5‬تهران‪ :‬دانشگاه پیام نور‪.‬‬
‫بهزاد‪ ،‬بهرام‪ .)5930( .‬سیستماتیک گیاهی ‪ .9‬تهران‪ :‬دانشگاه پیام نور‪.‬‬
‫دی‪ .‬وود‪ -‬جی‪ .‬ام‪ .‬لنه‪ .)5930( .‬تنوع زیستی کشاورزی‪ .‬ترجمۀ مهدویدامغانی‪ ،‬عبدالمجید‪،‬‬
‫محمد فارسی‪ ،‬بهنام کامکار‪ ،‬رضوانیمقدم‪ ،‬پرویز‪ ،‬بهزاد برزگر‪ ،‬امیر و امام‪ ،‬یحیی‪.‬‬
‫مشهد‪ :‬دانشگاه فردوسی مشهد‪.‬‬
‫صفی‪ ،‬عبدالملک‪ ،‬فضلی‪ ،‬شهال و برهانالدین‪ .)5911( .‬نبات شناسی‪( .‬جلد ششم) کابل‪ :‬وزارت‬
‫تحصیالت عالی و مسلکی‪.‬‬
‫گور چاران سینگ‪ )5931( .‬سیستماتیک گیاهی‪ .‬ترجمۀ جعفری‪ ،‬آذر نوش‪ ،‬احمدیان‪ ،‬راضیه و‬
‫زارع حسنآبادی‪ ،‬مریم‪ .‬مشهد‪ :‬جهاد دانشگاهی‪.‬‬
‫مظفریان‪ ،‬ولیاهلل‪ .)5913( .‬ردهبندی گیاهان‪( .‬جلد اول)‪ .‬تهران‪ :‬امیرکبیر‪.‬‬
‫هیئت مؤلفان‪ .)5913( .‬زیستشناسی عمومی (گیاهی و جانوری)‪ .‬تهران‪ :‬مرکز نشر دانشگاهی‪.‬‬
‫‪Bhattacharyya, Baharati. (2009). Systematic botany (2nd ed.). New‬‬
‫‪Delhi: Narosa Publishing House.‬‬
‫‪Breckle, S. W., & Rafiqpoor, M. D. (2010). Field guide Afghanistan‬‬
‫‪(flora & vegetation).. Bonn: Scientia Bonnensis.‬‬
‫‪Harris, J. H., & Harris, M. W. (2004). Plant identification terminology:‬‬
‫‪An Illustrated Glossary (2nd ed.). Utah: Spring Lake‬‬
‫‪Publication.‬‬
‫‪James Payne Smith, Jr. (1977). Vascular plant families. California: Mad‬‬
‫‪River Press, Inc.‬‬
‫‪Lack, A., & David, E. (2007). Plant biology (2nd ed.). New York, NY:‬‬
‫‪Taylor &Francis Group.‬‬
‫‪Malik, Tanweer Ahmad. (2010). A Text book of BOTANY: Principles of‬‬
‫‪Botany. Lahore: Caravan Book house.‬‬
‫منابع و مآخذ‬ 161 ‫تکسانومی نباتی‬

Michael, G. Simpson. (2006). Plant systematic. California: Elsevier


Academic Press.
Naik, V. N. (2000). Taxonomy of angiosperms (13th ed.). New Delhi:
Tata McGraw-Hill.
Pancy, S. N., Misra, S. P., & Trivedi, P. S. (2009). A TEXT BOOK OF
BOTANY. New Delhi: Vikas Publishing House Pvt. Ltd.
Peter, H. Raven., Ray, F. Event., & Susan, E. Eichhorn. (1999). Biology
of Plants (6th ed.). New York: W.H Freeman and company
North Publishers.
Prasad, Sushmita. (2011). Plant taxonomy. New Delhi: International
Scientific Publishing Academy.
Prithipalsing. (2010). An Introduction to Biodiversity (2nd ed.). New
Delhi: Anne Books. Pvt. Ltd.
Sharma, O. P. (2004). Plant taxonomy (12th ed.). New Delhi: Tata Mc
Graw- Hill Publication.
Sing, V., & Jain, D. K. (2010). Taxonomy of angiosperms (2nd ed.).
New Delhi: Pastogi Publication.
Singh, Gurcharan. (2010). Plant systematics (2nd ed.). New Delhi:
Oxford & IBH Publishing Co. Pvt. Ltd.
Sivarajan, V. V. (1992). Introduction to the principles of plant
taxonomy (2nd ed.). New Delhi: Oxford & IBH Publishing Co.
Pvt. Ltd.
Subrahmanyan, N. S. (2000). Modern plant taxonomy. New Delhi:
Vikas Publishing House Pvt. Ltd.
Tod, F. Stuessy. (2009). Plant taxonomy (2nd ed.). New York, NY:
Columbia University Press.
)Index( ‫فهرست اعالم‬

،‫) تحریر شدهاند‬Italic( ‫ کلمات و اصطالحاتی که بهصورت مورب یا کج‬:‫توجه‬


‫ در‬،‫) تحریر شدهاند‬Bold( ‫جنسهای نباتی را نشان میدهند و آنهایی که بهصورت ضخیم‬
:‫عنوانهای کتاب آمدهاند‬

A
Abies822 ,872 , Allopatric72 , ,338 ,332 ,335 ,338
Abrupt speciation832 , Allopatric speciation , 358 ,332
Abutilon332 , 831 Angiosperms ,838 ,8 ,
Achene332 ,383 , Allopatric species71 , 328 ,873
Achenes28 ,23 ,23 , Allopolyploids832 , Annual20 ,
Acotyledones22 ,32 ,33 , Alpha- Taxonomy82 , Antheridia 352 ,880 ,
Actinomorphic308 ,28 , Alpha-taxonomy88 , Antheridiophores883 ,
Adansonia332 , Alyssum382 , Antherozoids820 ,
Adaptive radiations838 , American code27 , Anthers302 ,
Additive speciation831 , Amorphophalus307 , Anthocerophyta ,881 ,
Adventitious825 ,852 , Anabaena821 , 887
Aerobic823 , Analogous characters888 , Anthoceros 887 ,
Affinities832 , Analogy ,851 ,852 ,888 , Anthocyanine887 ,
Agapanthus303 , 357 ,872 Anthocyanins381 ,
Agar802 ,808 , anatropous333 ,388 , Anthophyta ,818 ,873 ,
Aggregate332 , Anatropous ,332 ,305 , 352 ,353 ,353 ,813
Alchemilla335 , 338 Anthurium307 ,
Alkaloids887 , Ancestral88 , Apiaceae ,388 ,18 ,‫ ظ‬,‫ ش‬,
Alliaceae‫ ش‬, Andreaeobryum833 , 372
Allium ,883 ,10 ,22 , Androecium ,300 ,882 , Apical meristem 833 ,
302 ,305 ,303 ,382 ,383 ,302 ,305 Apomixis71 ,
Allochronic species831 , ,330 ,387 ,383 ,388
‫فهرست اعالم‬ 162 ‫تکسانومی نباتی‬

Apomorphic ,852 ,888 , Basidiomycetes ,818 ,10 , Bombax332 ,


873 ,822 ,827 ,820 812 ,815 Botanical code7 ,
Apomorphic characters827 , basifixed380 , Botrychium823 ,823 ,
Apoplastic 887 , Basionym805 ,17 , Bract307 ,828 ,
Arabis382 ,13 ,10 , Bassidiospore815 , Brassica ,387 ,382 ,73 ,
Araceae301 ,‫ ش‬, Bassidium815 , 382
Archaebacteria822 ,823 , BC888 , Brassicaceae ,10 ,73 ,
Archegonia 880 , Berry338 ,302 , 382 ,382 ,18
Archegoniophores883 , Besseyan cactus32 , Breeding behaviour85 ,
Aril333 , Betalains887 , Bromus387 ,
Arisaema307 , Bibliographic reference57 , Broussonetia330 ,
Artificial systems83 , Bidens383 , Bryophyta ,881 ,802 ,
Artocarpus338 ,330 , Bilabiate335 , 881
Arundinaria387 , Binomial nomenclature81 , Bulbilis305 ,
Ascospore815 , Binomial system22 , Bupleurum380 ,13 ,
Ascus815 , Biochemical systematic ,
Aster383 , 882 C
Asteraceae ,28 ,37 ,‫ ظ‬, Biodiversity27 ,2 , Calendula383 ,
372 ,385 ,383 ,18 Biogeographic history , Caliicarpa335 ,
Astragalus338 , 822 Calobriales882 ,
Atriplex381 , Biological characters881 , Calyptra 831 ,887 ,
Autapomorphy878 , Biological classification7 , Calyx ,308 ,883 ,85 ,
Authority12 , Biological species 353
Autonym12 , concept73 , Campylotropous333 ,
Autotype12 , Biosphere2 , Campylotropous ,305 ,
Aututroph812 , Biosystematics88 ,85 , 338
Awn382 ,831 , Biotypes20 ,72 , Capitulum383 ,
Azolla821 , Biparous335 , Capsule822 ,883 ,
Bipinnate883 , Capsule valve883 ,
B Bisexual 837 ,888 , Carboniferous820 ,853 ,
Bad characters880 , bithecous380 , Cardamine382 ,
Balloon diagrams825 , Blotters50 , Carduus383 ,
Bambusa387 , Blumose383 , Carotenoids823 ,
‫فهرست اعالم‬ 164 ‫تکسانومی نباتی‬

Carpel302 , Chromatography82 , Conate302 ,


Carpels883 ,81 , Chrysanthemum383 , Cones853 ,853 ,
Carrageenan808 , Chytridiomycetes818 ,810 , Coniferophyta ,877 ,873 ,
Caryopsis382 , Circium383 , 818 ,872
Catalogs808 , Clades870 ,822 ,888 , Conspecific77 ,
Categories88 , Cladistic88 , Continuous or Clinal
Cellulares33 , Cladogram823 ,837 , variation833 ,72 ,
Centaurea383 , Cladograms7 , Convergence820 ,852 ,
Chaerophyllum380 , Class10 ,21 ,57 ,81 ,88 , Cordate307 ,
Character state882 , Classification888 ,70 ,8 , Corm857 ,
Character states80 , Clerodendrum335 , Corms307 ,
Characteristic882 , Climbing307 , Corolla ,883 ,882 ,85 ,
characterization882 , Club mosses831 , 353 ,308 ,838
Characters852 ,881 ,5 , Clusters338 , Corrugate Ventilators58 ,
Charales 880 , Cmtalaria338 , Corymb382 ,
Charophyceae803 ,811 , Codes22 , Corymbose raceme382 ,
Charophytes ,885 ,883 , Coefficients of association , Cotoneaster335 ,
881 ,882 853 Cotyledons825 ,
Chemosynthesis822 , Coefficients of correlation , Couplet23 ,28 ,
Chemosystematics882 , 853 Cousinia383 ,
Chemotaxonomy ,82 , Coleochaete887 , Crataegus335 ,
352 ,882 Coleocheatales 880 , Cremocarp388 ,
Chenopodiaceae ,338 ,‫ ظ‬, Collector number58 , Crepis383 ,18 ,
372 Colony803 , Cross-fertilization 855 ,
Chenopodium338 ,381 , Colpate335 , Cryptogams85 ,
Chlamydomonas803 , Combet.et state.nov11 , Cryptotaxonomy82 ,
Chloris387 , Combinatio nova11 , Culm387 ,
Chlorophyceae ,811 ,10 , Combium857 , Cultivar(cv)80
803 Common ancestor857 , Cupressus810 ,822 ,
Chlorophyta803 ,811 , Community2 , Cushiony 830 ,831 ,
Chloroxybacteria ,827 , Comprehensive treatment , Cuticle883 ,
812 52
‫فهرست اعالم‬ 161 ‫تکسانومی نباتی‬

Cyanobacteria ,825 ,823 , Dieffenbachia307 , Ecotypes833 ,838 ,


877 ,812 ,827 Dioecious ,330 ,828 , Elaters851 ,885 ,
Cyanogenic compounds , 335 ,330 Electic32 ,
887 Diploid838 ,802 , Electicism81 ,
Cyanophyta800 ,812 , Disc florets383 , Elymus387 ,
Cycadophyta ,872 ,873 , Discontinuous variation , Embryogeny352 ,823 ,
818 ,877 833 ,72 Endocarp388 ,
Cyclamin333 , Distichous ,387 ,307 , Endophytes800 ,
Cyclosis357 ,822 ,825 , 330 Endosperm821 ,883 ,
Cymose332 , Distributional ranges822 , Endospermic fusion837 ,
Cymose ,335 ,332 ,381 , Divergent evolution831 , Ephedra810 ,821 ,822 ,
358 Diversity87 ,3 , Epicalyx308 ,
Cypsela383 , Division ,23 ,70 ,31 ,88 , Epigynous ,383 ,380 ,
Cyst822 , 10 ,21 332
Cystoliths330 , DNA881 , Epigyny880 ,
DNA Recombination881 , Epipetalous ,383 ,308 ,
D Domains820 , 358 ,332 ,335
Dalbergia338 , Dombeya332 , Epiphyte307 ,
Decided discontinuouing , Dorsifixed380 , Epiphytes 830 ,
28 Dorstenia330 , Epitype12 ,
Definable families28 , Draft BioCode888 ,7 , Equisetum ,852 ,857 ,‫ ط‬,
Dehiscence302 , Driers50 , 372 ,822 ,851
Dendrogram853 ,70 , Droba382 , Eristome 831 ,
Dendrograms872 , Drupe331 ,388 , Erynglum380 ,
Description8 , Drupe332 ,302 , Erysimum382 ,
Desmodium338 , Drupes338 , Eubacteria812 ,827 ,
Devonian873 ,873 , Eudicotyledones(Eudicots) ,
Diagnosis Latin27 , E 812
Diagnostic characters80 , Earlier homonyms803 , Euglenophyta ,808 ,811 ,
Dichotomously ,888 , Ebracteate307 , 802
832 ,888 Ecologic niches28 , Eukaryoytes872 ,
Dicotyledon87 , Ecophenes835 , Eupatarium383 ,
Didynamous335 ,308 , Ecosystem2 ,
‫فهرست اعالم‬ 164 ‫تکسانومی نباتی‬

Eurypalynous883 , Field Notebook58 , Generic epithet22 ,


Eusporangia ,823 ,828 , Field Press50 , Generic name38 ,
823 Filicales822 ,823 , Genes882 ,
Eusporangiate828 , Fistular305 , Genomes830 ,
Eusporangium823 , Fixity of species75 , Genomic differences ,
Evolutionary822 ,32 , Flaoting307 , 832
Evolutionary descent3 , Floating rhizome821 , Genus ,78 ,70 ,57 ,2 ,
Evolutionary systems82 , Flora328 ,88 , 15 ,21 ,23
Evolutionary tree5 , Florets382 , Geological time scal ,823 ,
Evolutionary trends852 , Floristic88 , 357
Exocarp331 ,388 , Folk systematics83 , Germination878 ,850 ,
Experimental systematics , Folk Taxonomy83 , Geum335 ,
87 Follicle28 , Gilliesia303 ,
Experimental taxonomy87 , Form20 , Ginkgophyta ,877 ,873 ,
Expressions882 , Fragaria335 , 818 ,827
Extinction83 , Fritillaria383 ,383 , Glucosinolates887 ,
Extrorse302 , Fronds825 , Glumes382 ,
Extrose308 , Fucoxanthin808 , Gnaphalium383 ,
Gnetophyt818 ,
F G Gnetum ,821 ,822 ,‫ ظ‬,
Fabaceae338 , Gametes822 , 377
Familial characters881 , Gametophores883 , Gogea383 ,
Family ,70 ,57 ,33 ,81 , Gametophyte ,838 ,802 , Good characters880 ,
15 ,10 ,21 812 ,837 Gradistic32 ,
Feathery 830 ,831 , Gemma cups 883 ,883 , Gradual speciation 832 ,
Ferns838 , Gemmae 883 ,883 , granite mosses 830 ,
Fertile stems851 , Gene exchange77 , Gymnosperms ,838 ,31 ,
Fertility71 , Genealogical history822 , ,877 ,872 ,873 ,873
Ferula380 , Genealogy88 , ,818 ,821 ,822 ,872
Festuca387 , Genecology87 , 818
Ficus338 ,330 , Genera Plantarum33 ,3 , Gynobasic332 ,
Fiddleheads825 , Generic characters881 ,
‫فهرست اعالم‬ 166 ‫تکسانومی نباتی‬

Gynoecium ,301 ,300 , Holophhils822 , Identification88 ,8 ,


,387 ,383 ,382 ,383 Holotype ,800 ,12 ,15 , Imbricate332 ,380 ,
,337 ,332 ,338 ,330 883 Imbricate332 ,332 ,388 ,
,358 ,332 ,338 ,332 Holotypus800 , Inbreeding827 ,
353 Homolgous characters888 , Indefinable familie28 ,
Gynophore387 , Homologous820 , Indehiscent333 ,
Homologous structures888 , Indicator character881 ,
H Homology ,852 ,888 , Indigofera338 ,
Habitat53 , 872 ,851 Indumentums882 ,
Hadrom 833 , Homonyms803 , Indusia822 ,
Haploid838 ,802 , Homosporous ,832 ,837 , Inflorescences821 ,
Hastate307 , ,852 ,853 ,853 ,858 Infraspecific taxa13 ,
Haustorial872 , ,822 ,823 ,823 ,851 Integument825 ,828 ,
Helianthus385 ,383 ,383 , 352 Introrse358 ,308 ,
Helichrysum383 , Homozygous 837 , Inula383 ,
Hepatopsida 880 , Hormworts 888 , Involucre ,380 ,23 ,23 ,
Heracleum380 , Hornworts 881 , 383
Herbal87 , Hybridization835 ,75 , Isoetaceae857 ,
Herbalists87 , Hydroids 835 , Isoetes372 ,857 ,‫ ط‬,
Herbariums2 , Hypanthodium330 , Isolation833 ,
Herbs85 , Hyphae821 , Isosyntype15 ,
Hesperidium331 , Hypocotyl825 , Isotype ,883 ,12 ,15 ,
Heteromorphic 833 ,888 , Hypogynous383 ,305 , 878
Heterophylly835 ,
Heterosporous ,823 ,857 , I J
822 IAPT88 ,80 , Jungerminales882 ,
Heterotroph812 , IBC27 ,80 , Juniperus810 ,822 ,
Heterozygous838 , ICBN ,28 ,20 ,88 ,80 , Juniperuss872 ,
Hibiscus331 ,332 , ,15 ,13 ,21 ,22 ,28 Jurassic875 ,873 ,
Hieracium383 , 883 ,888 ,808
Hierarchical Classification , ICNB883 ,888 , K
70 ICNCP883 ,888 ,880 , Karyotype838 ,885 ,
Hirarchial88 , ICVC888 , Key characters881 ,
‫فهرست اعالم‬ 169 ‫تکسانومی نباتی‬

Kinetosome822 , Local Floras88 , Megagametophyte ,852 ,


Kingdom ,820 ,871 ,21 , Locules28 , 823
812 ,818 ,821 ,822 Loculicidal capsule ,305 , Megaphylls825 ,
332 Megasporangia ,832 ,
Lodicules382 , 818 ,820
L
Lomentum338 , Megasporangiate820 ,
Lactuca383 ,
Lotus338 , Megasporangium ,875 ,
Lamiaceae ,887 ,18 ,‫ ظ‬,
Lycophyta858 ,858 , 823 ,828
372 ,337
Lycophytes825 ,837 , Megaspore828 ,852 ,
Lamium335 ,
Lycopodiaceae853 ,831 , Megaspores ,852 ,832 ,
Larix822 ,
828
Later homonyms803 , M Megasporophylls ,852 ,
Lathyrus333 ,338 , Macromolecules887 , 828 ,857
Laticifers385 , Macrotaxonomy82 , Meiosis827 ,825 ,
Latin diagnosis808 ,800 , Malus ,335 ,803 ,27 ,
Melanin352 ,
Lavandula332 ,335 , 332 Mentha332 ,335 ,
Lead28 , Malvaceae ,331 ,337 ,‫ ظ‬, Meristem 882 ,
Lebaling58 , 372 Methanogens822 ,
Lectotype12 , Manuals52 , Metzgeriales885 ,
Lemma382 , Manuscript808 , Microgametophytes ,832 ,
Lepidium387 ,382 , Marattiales823 ,823 , 852 ,850
Leptom 835 , Marchantia ,888 ,883 ,‫ ط‬, Microhabitat 830 ,
Leptosporangia823 ,828 , 375 ,851 ,838 ,883 Micromolecules882 ,
Leptosporangiate828 , Marchantiales885 , Micromorphology885 ,
Lflium383 , Marrubium335 , Microphylls853 ,853 ,
Liana330 , Marsilea ,821 ,822 ,‫ ط‬, Micropyle ,823 ,828 ,
Lianas350 ,383 , 372 352 ,818
Ligule382 ,857 , Marsileales821 ,822 ,‫ ش‬, Microsporangia ,832 ,
Liliaceae ,383 ,‫ ظ‬,‫ ش‬, Mathematical taxonomy , 852
377 832 Microspores832 ,
Lineage88 , Matrotrophy 887 ,882 , Microsporocytes828 ,
Liverworts ,881 ,888 , Mdclura330 ,
888
‫فهرست اعالم‬ 191 ‫تکسانومی نباتی‬

Microsporophylls ,857 , Morphological and morpho- Nomen ombiguuum803 ,


828 geographical types72 , Nomen superfluum803 ,
Miersia303 , Morphological species Nomenclature ,25 ,8 ,
Mitosis827 ,825 , concept72 ,75 , 888 ,888
Molecular systematics , Morphotaxa18 , Nominalistic species
882 Mosses853 ,881 ,881 , concept73 ,
Moms330 , Mounting53 , Nonrandom character882 ,
Monadelphous332 , Mucilaginous332 , Nostoc887 ,800 ,83 ,
Monadelphous338 , Multi state character850 , Nothogenus880 ,
Monocotyledon87 , Multilocular302 , Nothoscrodwn303 ,
Monocotyledone(Monocot) Multistate Coding Nothospecies880 ,
812 , Method858 , Nucellus818 ,823 ,
Monoecious385 ,380 , Mutation ,833 ,835 ,833 , Numerical phenetics832 ,
Monoecious ,330 ,828 , 878 Nut berry382 ,
330 Mycellum813 ,
Monophyletic ,28 ,38 , Myxophyta800 , O
813 ,888 Ocimum332 ,335 ,
Monophyletic groups888 ,
N Omega-taxonomy82 ,
Natural affinities3 , Ontogenetic characters888 ,
Monophylitic 888 ,
Natural selection833 , Ontogenic criterion821 ,
Monophyly ,828 ,852 ,
Natural systems83 , Oogamous 837 ,
872 ,870
Nectar821 , Oogamy808 ,
Monosulcate380 ,
Nectary308 , Oomycetes810 ,
Monosulcate305 ,
Neo-Adansonian principles , Operational taxonomic
Monotypic genus28 ,
837 units(OTUs)832 ,
Monstrosity ,883 ,805 ,
Neotype12 , Operculum 830 ,
,838 ,802 ,852 ,838
Nepeta335 , Ophioglossales823 ,‫ س‬,
353 ,818 ,878
New systematics87 , Ophioglossum823 ,823 ,
Moraceae330 ,
Nnomenclature type13 , Order ,70 ,57 ,81 ,88 ,
Morphoclines822 ,
Nom.nov11 , 18 ,10 ,21 ,23
Morpho-geographical
Nomen confusum803 , Orthotropous388 ,
species concept72 ,
Nomen dubium803 , Outcrossing827 ,
Morphogeological species
concept75 , Nomen nudum808 , Outgroup criterion821 ,
‫فهرست اعالم‬ 190 ‫تکسانومی نباتی‬

Overall similarity3 , Pedicelled380 , Phyletic evolution832 ,


Ovulate cones828 , Pedicels305 , Phyletic speciation831 ,
Ovule ,828 ,872 ,875 , Peptidoglycan827 , Phyllogram88 ,
,822 ,827 ,823 ,823 Perennial20 , Phyllotaxy28 ,
302 ,818 ,818 Perianth ,882 ,22 ,28 , PhyloCode888 ,2 ,
813 ,308 Phylogenetic888 ,32 ,
P Pericarp382 , Phylogenetic systems83 ,
Palaeospecies831 , Peristome 831 , Phylogenetic tree83 ,
Palea382 , Petaloid383 , Phylogenetics82 ,
Paleobotany33 , Petals353 ,308 , Phylogeny ,857 ,35 ,2 ,
Paleozoic873 , Petiolate307 , 817
palmate380 , Phaeophyceae811 , Phylogram83 ,
Palmate330 ,332 , Phagocytosis818 , Phylosystematics88 ,82 ,
Palmately compound ,821 , Phanerogams872 ,85 , Phytochemistry7 ,
338 Phenetic852 , Phytochrome 880 ,
Palmete307 , Phenetic relationship7 , Phytogeography7 ,
Palynology7 , Phenetics83 , Phytography303 ,
Panicles381 , Phenoclines822 ,820 , Pice822 ,
Panicwn387 , Phenogram852 ,837 , Picea810 ,872 ,
Parallelism820 ,852 , Phenons853 , Pimpinella380 ,
Parapatric838 , Phenotypic887 , pinnate380 ,
Parapatric speciation , Phenotypic characters831 , Pinnate ,335 ,382 ,307 ,
838 Phenotypic plasticity835 , 335
Paraphyly828 , Philodendron307 , Pinnately338 ,
Parasitic813 ,822 , Phloem888 ,885 , Pinus ,872 ,13 ,‫ ظ‬,‫ ط‬,
Paratype883 ,12 ,15 , Photosynthesis822 , ,372 ,810 ,828 ,871
Parenchyma857 , Phycobilins808 , 377
Parsimony878 , Phycoblines823 , Pistillate308 ,
Paspahim387 , Phycocyanin825 , Placentation ,308 ,28 ,
Pathos307 , Phycoerythrin808 ,825 , 353 ,302
Pavonia332 , phyletic32 , Plankton800 ,
Peat mosses 830 ,881 , Phyletic832 ,888 , Plant genomes830 ,

Download From: www.AghaLibrary.


‫فهرست اعالم‬ 191 ‫تکسانومی نباتی‬

Plant kingdom82 , Prickles358 ,335 , Racemose ,382 ,383 ,


Plant taxonomy ,838 ,8 , Primary metabolite882 , 338
833 Primitive characters827 , Races830 ,
Plasmids823 , Primula333 ,333 ,837 , Random character882 ,
Plasmodium818 , Priority22 , Rank21 ,
Plasmodsmota 883 , Progymnosperms873 , Ranks21 ,88 ,
Plastic882 , Prokarytes872 , Receptacle383 ,
Plectranthus335 , Prothallus822 , Reductive speciation831 ,
Plesiomorphic ,852 ,888 , Protista812 ,871 ,872 , Renaissance87 ,
821 ,822 ,820 Protoctista871 , Reproductive isolation72 ,
Poa381 ,387 ,15 ,78 , Protonemata881 , Rhizoid883 ,
Poaceae352 ,387 ,18 , Protostelic853 , Rhizomatous385 ,
Pod332 ,338 , Prunus ,335 ,13 ,13 , Rhizome307 ,303 ,883 ,
Polioviruses823 , 332 Rhodophyta808 ,811 ,
Pollen grains875 , Pseudotsuga822 , Riccia883 ,888 ,‫ س‬,
Pollen tubes 850 , Psilophyta853 ,858 , Ricdocarpus883 ,888 ,
Pollination ,878 ,850 , Psilotophytes837 , Rochester code27 ,
875 Psilotum ,858 ,831 ,‫ ط‬, Rosa ,880 ,18 ,10 ,70 ,
polyadelphous332 , 372 332 ,335 ,888
Polyembryony ,823 ,875 , Pteridophyta878 ,858 , Rosaceae ,78 ,70 ,‫ ظ‬,
825 Pteridosperms30 , 372 ,337
Polymerase chain reaction , Pyrus332 ,335 ,10 , Rubus332 ,335 ,
881 Runners387 ,
Polynology883 , Q Rusts815 ,
Polynomial22 , Qualitative characters887 ,
Polyphyly ,828 ,852 ,83 , Quantitative characters887 , S
373 Quantitative taxonomy , Saccharomycetales813 ,
Polyploidy72 , 832 Sagittate307 ,
Populations2 , Salicornia381 ,
Potentilla335 ,
R Salma335 ,
Raceme330 , Salsola381 ,
Poxviruses823 ,
Racemes338 ,382 , Salvinia821 ,
Preprophase bands 883 ,
Racemose332 , Salviniales821 ,822 ,

Download From: www.AghaLibrary.


‫فهرست اعالم‬ 191 ‫تکسانومی نباتی‬

Samara331 , Slime moulds818 ,818 , Spike335 ,307 ,


Sanicula380 , Smuts815 , Spikelet831 ,
Saprophytic ,813 ,822 , Solanaceae358 ,882 , Spikelets382 ,
813 ,802 Solidago383 , Spikes381 ,382 ,
Saussurea383 , Solitary383 , Spinulose330 ,
Savedberg units825 , Sonchus383 , Spiraea335 ,
Scalariform307 , Sorbus335 , Spirogyra373 ,805 ,83 ,
Scales 888 , Sori822 ,822 , Sporangiophores851 ,
Schizocarp332 ,332 , Sorosis338 , Sporangium ,882 ,812 ,
Schizocarpic388 , Spadix307 , 357 ,878 ,838
Sculpturing882 , Spathe307 , Spore828 ,822 ,
Scutellaria335 , Spathes385 ,380 , Sporobolus387 ,
Secondary metabolite887 , Speciation832 , Sporocarps821 ,822 ,
Selaginella ,852 ,855 ,‫ ط‬, Species ,70 ,57 ,81 ,88 , Sporophylls ,853 ,853 ,
372 ,870 ,12 ,18 ,21 ,23 ,23 372 818 ,875
Self-fertilization ,832 , 352 ,802 Sporophyte ,838 ,802 ,
855 Species nova11 , 352 ,812
Senecio383 ,832 , Specific characters881 , Sporopollenin 838 ,880 ,
Sepales308 , Specific epithet22 , Spur23 ,23 ,
Sessile380 , Spectrochemistry82 , Stachys335 ,
Sessile381 ,380 ,307 , Spermatogenous cells , Stamen ,838 ,883 ,82 ,
Seta832 ,830 ,883 , 885 ,382 ,383 ,302 ,305
Setaria387 , Spermatophyta ,850 ,10 , ,330 ,387 ,383 ,388
Sexual system81 , 858 ,338 ,332 ,335 ,338
Shrubs85 , Spermatophytes872 , 358 ,332
Sibling species72 , Sphagnales 881 , Stamens308 ,
Sida332 , Sphagnidae 830 ,881 , Staminate308 ,
Sieve elements 835 , Sphagnum ,838 ,830 ,‫ ط‬, Stasipatric speciation ,
Sieve tubes815 , 375 ,833 838
Silicula387 , Sphenophyta857 ,858 , State Derived character ,
Siliqua387 , Sphenophytes837 , 888
Sisymbrium382 , Spherocarpales885 , Statistical systematics832 ,

Download From: www.AghaLibrary.


‫فهرست اعالم‬ 192 ‫تکسانومی نباتی‬

Statistical taxonomy832 , Syncretistic32 , Tertiary813 ,


Sterculia332 , Syngenesious383 , Tetradynamus387 ,
Sterility71 , Syngonium307 , Teucreum335 ,
Stigma383 , Synonymy82 , Thalloid827 ,888 ,880 ,
Stipa387 , Syn-taxonomy81 , Thalus821 ,
Stipule28 , Synthetic biology81 , Theca330 ,382 ,
Stipules307 ,850 , Syntype883 ,12 ,15 , Thermophils822 ,
Stolons335 ,387 , Systema nature3 , Thorns335 ,
Stomata 838 ,882 , Systematic biology5 , Thylacoids823 ,
Straps or Ropes Rope58 , Systematics37 ,2 ,3 , Thymus335 ,
Strobili820 ,853 ,853 , Sythetic32 , Tilia332 ,
Style383 , Tillering387 ,
Stylopodium388 , T Tmesipteris858 ,
Suaeda381 , Tannins882 , Tracheary elements 835 ,
Subform20 , Tapetum828 , Tracheids853 ,
Subspecies 20 , Taraxacum383 , Tragopogon383 ,832 ,
Subtaxa882 , Tatonym805 , Transplant experiments85 ,
Subumbellate383 , Tautonym808 ,27 , Trichomes883 ,
Successional species831 , Taxa21 ,22 ,21 ,5 , Tricolpate387 ,
Suffix10 ,21 , Taximetrics832 ,88 ,82 , Tricolporate387 ,
Super species21 , Taxon821 ,5 , Trifolium338 ,
Suspensor852 , Taxonomic groups21 , Trilocular383 ,
Syconium338 , Taxonomic hierarchy21 , trimerous380 ,
Taxonomic species
Symbiotic822 , Tsug822 ,
concept73 ,
Sympatric speciation , Tsugga872 ,
Taxonomy ,883 ,23 ,8 ,8 ,
838 Tubers383 ,
875 ,833 ,838
Sympatric species71 , Tulbaghia303 ,
Tectona335 ,18 ,
Sympatry838 , Tulipa383 ,383 ,
TEM885 ,
Sympetaly881 , Turgor pressure833 ,
Tendrils338 ,
Symplesiomorphy827 , Two state character850 ,
Tepal383 ,308 ,
Synapomorphies873 ,878 , Two-state Coding850 ,
Tephmsia338 ,
Synapomorphy870 ,827 , Type13 ,27 ,
Terpenoids887 ,

Download From: www.AghaLibrary.


‫فهرست اعالم‬ 194 ‫تکسانومی نباتی‬

Typification800 ,75 , Valvate332 , Vexillum 338 ,


Typological species Valvate388 , Vienna code27 ,
concept75 , Variation833 ,833 , Volvox802 ,803 ,
Typus800 , Varieta13 ,
Vascular cambium820 , W
U
Vascular Tissue83 , Water Moulds818 ,
Ultrastructure885 ,33 ,7 , Welwitschia ,821 ,822 ,
Vasculum58 ,
Undershrubs85 , 377
Vegetation328 ,57 ,
Uni nomials10 ,
Vegetative propagation ,
Unilacunar381 , X
883
Unilocular302 , Xanthophylls808 ,
Vegetative stems851 ,
Unipinnate883 , Xylem 888 ,
Velamen307 ,
Unit characters831 ,
Venation28 , Z
Unknown specimen55 ,
Venter 887 , Zoospores838 ,883 ,
Utricle330 ,382 ,302 ,
Vernonia383 , Zygomorphic308 ,28 ,
Versatile380 , Zygomycete818 ,
V Verticillaster335 ,
Valid publication800 , Vessels307 ,821 ,

Download From: www.AghaLibrary.


‫زندهگی نامه‬

‫پوهاند محمد طاهر نسیمی فرزند محمد نسیم در جدی ‪ 5990‬در گذر سه دکان شهر مزار‬
‫شریف متولدشده‪ ،‬تعلیمات ابتدایی را در مکتـب سلطان غیاثالدین (‪ )5981‬و تعلیمات‬
‫متوسط و ثانوی را در لیسۀ باختر (‪ )5915‬شهر مزار شریف و تحصیالت عالیاش را در‬
‫بخش کیمیا و بیولوژی پوهنځي تعلیم و تربیۀ پوهنتون کابل (‪ )5911‬به پایان رسانیده؛ در‬
‫همان سال به حیث استاد در موسسۀ عالی تربیۀ معلم بلخ مقررشد‪ .‬موصوف در سال ‪5911‬‬
‫با رتبۀ علمی پوهیالی وارد کدر علمی پوهنځي تعلیم و تربیۀ پوهنتون بلخ گردیده؛ در سال‬
‫‪ 5939‬به درجۀ علمی پوهاندی ترفیع نمود‪.‬‬
‫از پوهاند محمد طاهر نسیمی‪ ،‬کتابهای درسی «تکسانومی نباتی» و «اناتومی و‬
‫فزیولوژی انسان» به چاپ رسیده که در پوهنتونهای افغانستان تدریس میگردد‪ .‬موصوف‪،‬‬
‫در کنفرانسها و سیمنیارهای متعدد میتودیک و اکمال تخصص اشتراک ورزیدهاند‪ .‬پوهاند‬
‫نسیمی‪ ،‬مقالههای تحقیقی روی مسایل روز بیولوژی نگاشته که در مجلههای علمی معتبر‬
‫داخل کشور به چاپ رسیدهاند‪.‬‬

‫‪Download From: www.AghaLibrary.‬‬

You might also like