ازدواج دختران امام كاظم (ع) اصلی

You might also like

Download as docx, pdf, or txt
Download as docx, pdf, or txt
You are on page 1of 14

‫ازدواج دختران امام كاظم (ع)‬

‫مصطفى صادقى كاشانى‬

‫چكيده‬

‫گفته مىشود دخ تران ام ام ك اظم (ع) ازدواج نكردن د‪ .‬اين ب ه دلي ل وص يت آن حض رت ب ود‪ .‬منش أ اين س خن‪،‬‬
‫گزارش ى از يعق وبى م ورخ اس ت ك ه در اين مقال ه ب ه نق د و بررس ى آن مىپردازيم‪ .‬آنگون ه ك ه از مجم وع‬
‫گزارشهاى تاريخى و روايات منابع اسالمى برمىآيد‪ ،‬مىتوان سخن يعقوبى را تأييد كرد؛ ه ر چن د ام ام معص وم‬
‫بر خالف سنت نبوى وصيت نفرموده‪ ،‬بلكه آن حضرت بر اس اس رواي تى‪ ،‬ب ه ازدواج ك ردن فرزن دانش تأكي د‬
‫مىكنند‪.‬‬

‫واژگان كليدى‪ :‬امام كاظم (ع)‪ ،‬دختران‪ ،‬ازدواج‪ ،‬وصيت‪.‬‬

‫مقدمه‬

‫ازدواج از سنتهايى است كه در اسالم بر آن تأكيد شده و همه بزرگان به ويژه معصومان و شخص رس ول خ دا‬
‫(ص) به آن پاىبند بودند و خود و خانوادهشان به اين سنت عمل كردن د‪ .‬ام ام ك اظم (ع) تنه ا ام امى هس تند ك ه‬
‫درب اره ازدواج فرزن دان ايش ان تردي دهايى وج ود دارد ك ه ب ه رغم ك ثرت فرزن دان دخ تر و پس ر‪ ،‬ب رخى‬
‫تاريخنويسان از شوهر نكردن دختران آن حضرت خبر دادهاند‪ .‬اين خبر‪ ،‬منشأ گفتوگو و رّد و قبوله ايى توس ط‬
‫نويسندگان شده است‪.‬‬

‫ص‪239 :‬‬

‫تحقيق حاضر‪ ،‬در پى بررسى اين موض وع اس ت ب ا اين س ؤال ك ه چ ه ش واهدى ب ر درس تى ي ا نادرس تى اين‬
‫گزارش وجود دارد؟‬

‫اين نوشتار‪ ،‬در موضوع خود داراى پيشينه است‪ ،‬اما به گمان نگارنده‪ ،‬اين بررسىها كافى نيس ت و نگ اهى ك ه‬
‫نوشته حاضر دارد با آنها متفاوت است‪ .‬مقالهاى با عنوان «سبب ترك ازدواج دخ تران موس ىبن جعف ر (عليهم ا‬
‫السالم)» اثر سيدعباس رفيعىپور علويج ه در مجموع ه مق االت كنگ ره حض رت معص ومه (عليه ا الس الم)‪ 1‬و‬
‫بخشى كوتاه از مقاله «معصومه آلرسول» نوشته فاطمه غفارنيا در همان مجموعه مقاالت‪ 2‬وجود دارد ك ه ه ر‬
‫دو به صراحت سخن يعقوبى مورخ را رّد كردهاند‪ .‬اما به نظر مىرس د دالي ل آن ان ب راى رّد وى ك افى نيس ت‪.‬‬
‫برخى كتابهايى كه درباره زندگانى امام هفتم نوشته شده نيز به مناسبِت فرزن دان آن حض رت‪ ،‬ب ه اين موض وع‬

‫‪ . 1‬ج ‪ ،1‬ص ‪.433 -417‬‬

‫‪ . 2‬ج ‪ ،4‬ص ‪.97 -95‬‬


‫اشارهاى كوتاه دارند‪ .‬در فضاى مجازى نيز پاسخهايى به اين پرسش داده شده ك ه غالب ًا منش أ واح دى دارن د و‬
‫اين مقاله به بررسى آنها مىپردازد‪.‬‬

‫هدف از اين تحقيق‪ ،‬كمك به حّل پرسشى درباره زندگانى ائم ه اس ت‪ .‬چ ون بخش ى از زواي اى رفت ارى آن ان و‬
‫خانوادههايشان‪ ،‬همچنان جاى س ؤال و بررس ى دارد و ض رورت نش ان دادن رفت ار آن بزرگ واران ب ه عن وان‬
‫الگوى زندگى‪ ،‬نيازى است كه اين تحقيقها را ضرورى مىنمايد‪.‬‬

‫در اين نوشتار‪ ،‬ابتدا به بيان اقوال و گزارشهايى مىپردازيم كه درباره ازدواج دخ تران ام ام هفتم وج ود دارد و‬
‫در قسمت دوم‪ ،‬به دنبال شواهدى مىگرديم كه به اثبات يا نفى اين روايتها كمك كند‪ .‬در بحث س وم تالش خواه د‬
‫شد تحليلى از مجموع اخبار و گزارشها ارائه شود‪.‬‬

‫ص‪240 :‬‬

‫الف) گزارشها‬

‫درباره ازدواج دختران امام كاظم (ع) سه دسته گزارش يا روايت وجود دارد‪ :‬نخس ت س خن يعق وبى اس ت ك ه‬
‫مىگويد‪« :‬امام وصيت فرمود دخترانش ازدواج نكنند و آن ان هم ش وهر نكردن د‪ ».‬دوم گ زارش كت اب ت اريخ قم‬
‫است كه مىگويد‪« :‬آنان ازدواج نكردند‪ ».‬سوم وصيتنامه امام كاظم (ع) است ك ه ازدواج دخ ترانش را مش روط‬
‫به اجازه امام رضا (ع) مىكنند‪.‬‬

‫يعقوبى نخستين كسى است كه گزارش ازدواج نكردن دختران امام كاظم (ع) را آورده و س خن او منش أ اص لى‬
‫اين بحث است‪ .‬همه كسانى كه اين موضوع را نقل كردهاند‪ ،‬مستقيم يا با واسطه از وى روايت مىكنن د‪ .‬يعق وبى‬
‫هنگام ياد كردن از فرزندان حضرت مىنويسد‪:‬‬

‫او وصيت كرد دخترانش ازدواج نكنند‪ .‬پس هيچيك ازدواج نكردند مگر امسلمه كه در مصر به قاس مبن محم د]‬
‫ديباج [بن جعفر] صادق [شوهر كرد‪ .‬اين ازدواج‪ ،‬سبب نزاعى ميان دو خانواده شد و شوهر‪ ،‬قسم ياد ك رد ك ه‬
‫‪3‬‬
‫جامه از آن دختر دور نكند و هدفش از اين ازدواج‪ ،‬فقط آن بوده كه امسلمه را به حج ببرد‪.‬‬

‫يعقوبى از قديمترين تاريخنگاران اسالمى است كه وفات او را ح دود س ال ‪ 290‬هج رى ذك ر مىكنن د‪ 284( .‬ي ا‬
‫زنده در سال ‪ .)292‬درباره گرايش مذهبى وى‪ ،‬تقريبًا بر تشيع‪ ،‬بلك ه ام امى ب ودن او اتف اق نظ ر وج ود دارد‪.‬‬
‫البته شيوه تاريخنگارى وى بر سبك معمول مورخان اهلسنت يعنى گزارش تاريخ سياس ى و روي دادهاى خالفت‬
‫است‪.‬‬

‫ص‪241 :‬‬

‫‪ . 3‬تاريخ يعقوبى‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪.415‬‬


‫دومين كتابى كه درباره اين موضوع به صراحت سخن گفته‪ ،‬تاريخ قم است كه در آن مىخوانيم‪:‬‬

‫به من رسيده است كه رضائيه دختران خود را به شوهر نمىدادند؛ زيرا كه كسى كه همسر و همكفو ايشان ب وده‬
‫باشد‪ ،‬نمىيافتند و موسى بن جعفر (ع) را ‪ 21‬دختر ب وده اس ت و از اين جهت هيچ يكى را از ايش ان ب ه ش وهر‬
‫نداده است تا غايتى كه اين معنى در ميان دختران ايشان عادت شده اس ت و محّم دبنعلىالرض ا ب ه ش هر مدين ه ده‬
‫ديه وقف كرده است بر دختران و خواهران خود كه شوهر نكردهاند و از ارتفاع ات آن ديهه ا‪ ،‬نص يب و قس ط‬
‫‪4‬‬
‫رضائيه كه به قم ساكن بودهاند‪ ،‬از مدينه جهت ايشان آورده‪.‬‬

‫متن اصلى تاريخ قم كه به زبان عربى بوده و در قرن چهارم نوشته شده‪ ،‬ام روزه در دس ت نيس ت و آنچ ه نق ل‬
‫شد‪ ،‬از ترجمه اين كتاب است كه در قرن نهم نگاشته شده است‪.‬‬

‫كاوش در منابع روايى و كتب تاريخ اس الم و ائم ه و ب ه وي ژه انس اب طالبي ان‪ ،‬ج ز اين دو م ورد را ب ه دس ت‬
‫نمىدهد‪ .‬اما متأخران و معاصرانى كه از اين موضوع سخن مىگويند‪ ،‬همه از يعقوبى نق ل مىكنن د‪ 5‬و دي ده نش ده‬
‫كسى به تاريخ قم ارجاع دهد‪.‬‬

‫سند مهم ديگرى كه به ازدواج دختران امام كاظم (ع) اشاره دارد‪ ،‬وصيتنامه آن حضرت است ك ه در دو كت اب‬
‫كافى و عيون االخبارالرضا وجود دارد‪ 6.‬ايشان در اين وصيت‪ ،‬ازدواج دخ ترانش را ب ه فرزن دش ام ام رض ا‬
‫(ع) مىسپارند و تأكيد مىكنند كه غير از امام رضا (ع) كسى حق دخالت در امر ازدواج آنان را ندارد‪،‬‬

‫ص‪242 :‬‬

‫چون وى به امر ازدواج خانوادهاش آگاهتر است‪ 7.‬حضرت در ادامه مىفرمايند‪:‬‬


‫‪8‬‬
‫هر يك از همسرانم شوهر كنند‪ ،‬حق بازگشت ندارند مگر آنكه على بخواهد؛ دخترانم هم اينگونهاند‪.‬‬

‫وصيت ديگرى در اين دو كتاب هست كه شباهت زيادى به وصيت پيشين دارد‪ 9.‬در اين متن هم به نق ل از ام ام‬
‫مىخوانيم‪:‬‬

‫‪ . 4‬تاريخ قم‪ ،‬ص ‪.221‬‬

‫‪ . 5‬احقاقالحق‪ ،‬ج ‪ ،28‬ص ‪585‬؛ مسنداالمام الكاظم‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪180‬؛ حياة االمام موسى بن جعفر‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪.497‬‬

‫‪ . 6‬كافى‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪317‬؛ عيون اخبار الرضا‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪.35‬‬

‫‪ «. 7‬و إن أراد رجل منهم أن يزّو ج اخته فليس له أن يزّو جها إال بإذنه و أمره‪ ،‬فإّنه أعرف بمناكح قومه ‪.»...‬‬

‫‪ «. 8‬و بناتى بمثل ذلك وال يزّو ج بناتى أحد من إخوتهن من امهاتهن و ال سلطان و ال عّم إال برأيه( عيون‪ :‬و ال عمل لهن اال برايه) و مشورته‪،‬‬
‫فان فعلوا غير ذلك فقد خالفوا هّللا و رسوله و جاهدوه فى ملكه و هو أعرف بمناكح قومه‪ ،‬فان أراد أن يزّو ج‪ ،‬زّو ج و ان أراد أن يترك ترك‪».‬‬

‫‪ . 9‬كافى‪ ،‬ج ‪ ،7‬ص ‪54‬؛ عيوناخبارالرضا‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪.38‬‬


‫اگر يكى از دخترانم ازدواج كرد‪ ،‬در اموال من حقى نخواه د داش ت‪ ،‬مگ ر آنك ه ب ه خان ه پ در برگ ردد‪ .‬ض منًا‬
‫‪10‬‬
‫فرزندان دخترىام در اين اموال حقى ندارند‪.‬‬

‫مطلب جالب توجه اينكه آنچه از وصيتهاى ائمه در دست است‪ ،‬از امام كاظم (ع) نق ل ش ده و كلي نى آنه ا را در‬
‫‪11‬‬
‫باب «صدَقات الَنبى و َفاطمه و االئمه و وصاياهم» آورده است‪.‬‬

‫آنچه امام كاظم (ع) درباره دختران خود فرموده‪ ،‬در وصاياى ديگر ائمه به چشم نمىخ ورد ت ا بت وان درب اره آن‬
‫مقايسه يا تطبيقى انجام داد‪.‬‬

‫ب) شواهد نفى يا اثبات‬

‫بهترين راه براى بررسى اين موضوع‪ ،‬مراجعه به گزارشهايى است كه درباره ازدواج دختران امام ك اظم (ع)‬
‫وجود دارد‪ .‬با توجه به تعدد دختران آن حضرت‪،‬‬

‫ص‪243 :‬‬

‫اگر گزارشهايى از شوهران يا فرزندان آنان يافت شود‪ ،‬خبر يعق وبى نقض خواه د ش د‪ .‬مراجع ه ب ه آث ارى ك ه‬
‫فرزندان حضرت را شمارش كردهاند‪ ،‬جز نام آنها مطلبى به دست نمىدهد‪ .‬براى نمونه‪ ،‬از كتب تاريخ و انساب‬
‫به چند اثر اشاره مىشود‪:‬‬

‫شيخ مفيد در پايان زندگانى امام كاظم (ع) ذيل باب «عدد أوالده و طرف من أخبارهم» مىنويسد‪:‬‬

‫آن حضرت ‪ 37‬فرزند داشت‪ :‬فاطمه كبرا‪ ،‬فاطمه صغرا‪ ،‬رقيه‪ ،‬حكيمه‪ ،‬امابيه ا‪ ،‬رقي ه ص غرا‪ ،‬كلثم‪ ،‬اّم جعف ر‪،‬‬
‫لبابه‪ ،‬زينب‪ ،‬خديجه‪ ،‬عّليه‪ ،‬آمنه‪ ،‬حسنه‪ ،‬بريهه‪ ،‬عايشه‪ ،‬اّم سلمه‪ ،‬ميمونه و أّم كلثوم ك ه م ادران هم ه اينه ا كن يز‬
‫‪12‬‬
‫بودند‪.‬‬

‫شيخ مفيد سپس آگاهىهايى درباره فرزندان امام هفتم ارائه مىدهد‪ ،‬اما به دخ تران آن حض رت ي ا ازدواج آنه ا ي ا‬
‫شوهرانشان اشارهاى نمىكند‪ .‬به طور كلى‪ ،‬شيوه وى همين اس ت ك ه در پاي ان زن دگى ه ر ام ام‪ ،‬بخش ى را ب ه‬
‫فرزندان او اختصاص مىدهد و درباره مهمترين فرزندان ام ام مط البى را بي ان مىكن د‪ .‬اين مط الب در كتابه اى‬
‫‪13‬‬
‫اعالمالورى و كشفالغمه هم آمد است‪.‬‬

‫‪ «. 10‬فان تزوجت امرأه من ولد موسى بن جعفر فال حّق لها فى هذه الصدقة حتى ترجع إليها بغير زوج‪ ،‬فإن رجعت كان لها مثل حّظ التى لم‬
‫تتزوج من بنات موسى ‪ ...‬و ليس لولد بناتى فى صدقتى هذه حق إال أن يكون آباؤهم من ولدى‪».‬‬

‫‪ . 11‬كافى‪ ،‬ج ‪ ،7‬ص ‪.47‬‬

‫‪ . 12‬ارشاد‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪.244‬‬

‫‪ . 13‬اعالم الورى‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪36‬؛ تذكرهالخواص‪ ،‬ص ‪315‬؛ كشفالغمه‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪ 746‬و ‪.747‬‬
‫پيش از اين در كتاب تاريخ اهلالبيت كه گاه ب ه ابنابىثلج و گ اه ب ه جهض مى ي ا ديگ ران نس بت داده مىش ود‪ ،‬ن ام‬
‫پانزده نفر از دختران امام آمده و تفصيل و توضيحى درباره آنان داده نشده اس ت‪ 14.‬مورخ ان و مح دثان ديگ ر‬
‫‪15‬‬
‫مانند طبرسى‪ ،‬ابنجوزى و اربلى هم فقط نام دختران امام را آوردهاند‪.‬‬

‫از نسبشناسان‪ ،‬ابونصر بخارى‪ ،‬امام كاظم (ع) را صاحب ‪ 22‬دختر مىداند‪ ،‬اما‬

‫ص‪244 :‬‬

‫نامى از هيچيك نمىبرد و سخنى درباره دختران بيان نمىكند‪ 16.‬ابنصوفى‪ ،‬آن حض رت را داراى ‪ 22‬پس ر و ‪37‬‬
‫دختر دانسته و از آنان نام برده است‪ 17.‬البته در غالب كتب انساب مانند جمهره‪ ،‬الفخرى و عم دهالطالب‪ ،‬ن امى‬
‫از دختران امام نيست؛ چون نسبنويسان در صدد بيان نسل و نسب افراد هستند و اين موضوع‪ ،‬جز با اش اره ب ه‬
‫فرزندان پسر محقق نمىشود؛ از اين رو‪ ،‬انتظار نمىرود كه از دختران ائمه ياد كنند‪.‬‬

‫اكنون از گزارشهايى كه درباره ازدواج دختران امام وجود دارد‪ ،‬سخن مىگوييم‪:‬‬

‫‪ . 1‬نخستين مورد همان است كه يعقوبى در ادامه نفى ازدواج دختران امام به آن اشاره كرده است‪ .‬وى مىگوي د‪:‬‬
‫«امسلمه با قاسمبنمحمد در مصر ازدواج كرد‪ ».‬منظور وى قاسم‪ ،‬مش هور ب ه طيب پس ر محم د ديب اج اس ت و‬
‫محمد ديباج فرزند امام صادق (ع)؛ بنابراين امسلمه با پسر عموى خود عق د بس ت ت ا از مص ر ب ه مك ه ب رود‪.‬‬
‫گزارش عقد اين دو نفر در جاى ديگرى يافت نشد‪ .‬جست وجو درباره فرزندان قاسم و نام م ادر آن ان هم كمكى‬
‫به اين بحث نمىكند؛ زيرا مورخان و نسبشناسان از همسر وى يا مادر فرزندانش ياد نكردهاند‪.‬‬

‫‪ . 2‬فخر رازى مىنويسد‪« :‬هرويه گمان كردهاند كه مادر جعفرالملكبن محمدبن عبدهّللا بن محمدبن عم ر اط رف‪،‬‬
‫زينب دختر موسى بن جعفر بوده است‪ 18».‬ظاهرًا منظور از هرويه‪ ،‬اهل هرات است‪ .‬جعفرالملك ك ه نس ب او‬
‫به عمر اطرف فرزند امام على (ع) مىرسد‪ ،‬از حجاز به هند گريخت و در آنجا با استقبال م ردم روبهرو ش د و‬
‫‪19‬‬
‫در مولتان هند به حكومت رسيد و نسل او در آن ديار مشهورند‪.‬‬

‫ص‪245 :‬‬

‫‪ . 14‬تاريخ اهل البيت‪ ،‬ص ‪.107‬‬

‫‪ . 15‬مجموع اقوال درباره فرزندان امام كاظم‪ ،‬نك‪ :‬مسند االمام الكاظم‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪ 177‬به بعد؛ همچنين رساله فى تواريخ النبى و اآلل‪ ،‬ص ‪.85‬‬

‫‪ . 16‬سرالسلسله العلويه‪ ،‬ص ‪.36‬‬

‫‪ . 17‬المجدى‪ ،‬ص ‪.298‬‬

‫‪ . 18‬الشجره المباركه‪ ،‬ص ‪.206‬‬

‫‪ . 19‬همان‪ ،‬ص ‪208‬؛ عمدهالطالب‪ ،‬ص ‪.335‬‬


‫سخن فخر رازى درباره همسرى زينب با پدر جعفرالمل ك ج اى ديگ رى ي افت نش د و او هم ب ا تردي د‪ ،‬عب ارت‬
‫«زعم الهرويه» را نقل كرده كه گويا براى خودش هم ثابت نبوده است‪.‬‬

‫‪ . 3‬در كتاب اخبارالزينبات‪ ،‬منسوب به يحيىبنحسن عبيدلى نسابه‪ ،‬فاطمه دختر امام كاظم (ع) ب ا كني ه اّم الذري ه‪،‬‬
‫همسر قاسمبنمحمد دانسته شده كه همراه پدر و مادرش به مصر نزد احمدبنطولون رفت‪ 20.‬منبع اين سخن معتبر‬
‫نيست‪.‬‬

‫مرحوم شوشترى مىگويد‪« :‬كتاب اخبارالزينبات كه ب ه يحيىبنحس ن عل وى (م ‪ )277‬نس بت داده مىش ود‪ ،‬س اخته‬
‫معاندان و مشتمل بر مطالبى نادرست است‪ 21».‬همچنين مقالهاى به بررسى اين كتاب پرداخته و نويسنده پس از‬
‫بررسى آن از زواياى گوناگون‪ ،‬انتساب كتاب را به عبيدلى نادرست مىداند و مىنويسد‪« :‬ظاهرًا اين كتاب توسط‬
‫كسانى ساخته شده كه خواستهاند مزار زينب كبرا (عليها السالم) را در مصر نشان دهن د»؛‪ 22‬زي را اين كت اب‪،‬‬
‫منبع اصلى براى وجود مرقد حضرت زينب در مصر است‪ 23.‬اخبارالزينبات نخستين بار در سال ‪ 1333‬توسط‬
‫سيدحسن محمد قاسم مصرى در كشور مصر‪ ،‬ض من رس الهاى درب اره حض رت زينب (عليه ا الس الم) منتش ر‬
‫شد‪ 24‬و سپس شهرت يافت و مكرر چاپ شد‪ .‬فهرستنويسانى كه از يحيى بن الحسن علوى عبيدلى ي اد كردهان د‪،‬‬
‫‪25‬‬
‫نامى از اين كتاب نبردهاند‪.‬‬

‫اين مطلب به اين شكل در جاى ديگرى يافت نشد‪ .‬البته س خاوى از ق بر امالذري ه همس ر قاس مالطيب در مص ر‬
‫سخن مىگويد‪ ،‬اما از اينكه او دختر‬

‫ص‪246 :‬‬

‫امامكاظم (ع) است حرفى نزده‪ ،‬بلكه مىنويسد‪:‬‬

‫و بالتربه ايضًا قبر السيده أم الذريه زوجه القاسم الطيب و هى تحت القبه الى جانب قبر ولدها كانت من الزاهدات‬
‫‪26‬‬
‫العابدات وهى مذكوره فى طبقات االشراف‪.‬‬

‫بنابراين قبرى منسوب به همسر قاسم بن محمد در مصر هست‪ ،‬ام ا اينك ه او دخ تر ام ام ك اظم (ع) باش د دلي ل‬
‫روشنى ندارد‪ .‬از طرفى‪ ،‬روشن نيست سخاوى (درگذشته در اواخر قرن نهم)‪ ،‬اين مطلب را از نس خه منس وب‬
‫به عبيدلى گرفته يا نسخه اخبارالزينبات از كتاب س خاوى اس تفاده ك رده اس ت‪ .‬احتم ال ديگ ر اين ك ه منش أ اين‬
‫‪ . 20‬اخبارالزينبات‪ ،‬ص ‪.132‬‬

‫‪ . 21‬قاموسالرجال‪ ،‬ج ‪ ،11‬ص ‪.38‬‬

‫‪ . 22‬سيدحسن فاطمى‪ ،‬بررسى اعتبار كتاب اخبارالزينبات‪ ،‬مجله كتابهاى اسالمى‪ ،‬ش ‪ ،21‬تابستان ‪.1384‬‬

‫‪ . 23‬موسوعه كربال‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪645‬؛ بررسى اعتبار كتاب اخبار الزينبات‪.‬‬

‫‪ . 24‬نك‪ :‬مقدمه كتاب الذريعه‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪.332‬‬

‫‪ . 25‬نك‪ :‬رجال نجاشى‪ ،‬ص ‪441‬؛ فهرست طوسى‪ ،‬ص ‪.505‬‬

‫‪ . 26‬تحفهاالحباب‪ ،‬ص ‪211‬؛ و به نقل از او‪ :‬اعالمالنساء‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪.427‬‬


‫اقوال‪ ،‬همان گزارش يعقوبى است و منظور از امالذريه‪ ،‬معناى لغوى آن اس ت يع نى م ادر فرزن دان قاس م؛ ب ه‬
‫خصوص كه چنين كنيهاى نهتنها در رديف دختران امام هفتم ذكر نشده‪ ،‬بلكه در ميان عرب هم معمول نب وده و‬
‫مشابه آن در نامهاى زنان يافت نشد!‬

‫در هر صورت هيچيك از اين دو منبع براى اثبات اينكه همسر قاس مالطيب‪ ،‬دخ تر ام ام هفتم ب وده اس ت‪ ،‬ك افى‬
‫نيست‪.‬‬

‫‪ . 4‬همچنين در كتاب اخبارالزينبات آمده كه زينب دختر امام كاظم (ع) همراه شوهرخواهرش قاسم بن محم د بن‬
‫جعفر الصادق به مصر هجرت كرد‪ 27.‬البته مؤل ف كت اب‪ ،‬اين مطلب را اينگون ه آورده ك ه‪« :‬ج دم گفت گم ان‬
‫مىكنم زينب دختر موسىبن جعفر (عليهما السالم) به مص ر هج رت ك رده اس ت»‪ 28.‬گوي ا اين مطلب ب ر اس اس‬
‫گزارش يعقوبى و با توجه به آن تنظيم شده است‪.‬‬

‫البته زيارتگاهى منسوب به زينب دختر امام كاظم (ع) در اطراف اصفهان پيدا‬

‫ص‪247 :‬‬
‫‪29‬‬
‫شده كه بررسىها نشان مىدهد منبع اين سخن هم اعتبارى ندارد‪.‬‬

‫‪ . 5‬ياقوت حموى مىگويد‪« :‬در قرافه مصر‪ ،‬قبرى منسوب به آمنه دختر موسى بن جعفر وج ود دارد‪ 30».‬كت اب‬
‫المجدى هم از وجود اين قبر خبر داده است‪ 31.‬اما هيچيك از اين گزارشها‪ ،‬به ازدواج آنان يا فرزندانشان اش اره‬
‫نكردهاند‪.‬‬

‫‪ .6‬نسبشنايان مىگويند‪ :‬جعفر بن عبيد هّللا بن امام كاظم‪ ،‬مشهور به ابن أّم كلثوم اس ت‪ .‬منظ ور از امكلث وم دخ تر‬
‫امام كاظم است (ع) زيرا جعفر در دامان عمهاش امكلثوم رشد يافت و اين زن به منزله مادرش ب ود‪ 32.‬پس اين‬
‫نسبت هم دليلى بر ازدواج نيست‪ ،‬بلكه فرزند برادر را بزرگ كرده است‪.‬‬

‫‪ .7‬طبرى ذيل رويدادهاى سال ‪ 231‬قمرى‪ ،‬نقل مىكند كه امابيها دخ تر موس ىبن جعف ر (عليهم ا الس الم) در اين‬
‫سال از دنيا رفت‪ 33.‬مورخان بعدى مانند ابناثير و ابنكثير نيز اين مطلب را ب ه نق ل از ط برى آوردهان د‪ 34.‬ام ا‬

‫‪ . 27‬اخبارالزينبات‪ ،‬ص ‪.133‬‬

‫‪ . 28‬همان‪.‬‬

‫‪ . 29‬بررسى احوال فرزندان امام موسى كاظم( ع)‪ ،‬ص ‪.261‬‬

‫‪ . 30‬معجمالبلدان‪ ،‬ج ‪ ،5‬ص ‪.142‬‬

‫‪ . 31‬المجدى‪ ،‬ص ‪298‬؛ تحفهاالحباب‪ ،‬ص ‪206‬؛ اعالمالنساء‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪.17‬‬

‫‪ . 32‬المجدى‪ ،‬ص ‪ 299‬و ‪.306‬‬

‫‪ . 33‬تاريخ طبرى‪ ،‬ج ‪ ،9‬ص ‪.145‬‬

‫‪ . 34‬الكامل‪ ،‬ج ‪ ،7‬ص ‪26‬؛ البدايه و النهايه؛ ج ‪ ،10‬ص ‪.307‬‬


‫هيچيك توضيح بيشترى درباره وى ندادهاند‪ .‬اين پرسش هم وجود دارد كه چگونه از بين آن هم ه دخ تران ام ام‬
‫كاظم (ع) فقط مرگ امابيها ثبت شده اس ت؟ آي ا وى ويژگىاى داش ته ي ا از آنج ا ك ه اين مورخ ان غالب ًا ب ه ثبت‬
‫تاريخ سياسى مىپردازند‪ ،‬امابيها مانند برادرانش نقشى در رويدادهاى سياسى داشته است؟‬

‫‪ .8‬گفتهاند حكيمه دختر امام كاظم (ع) قابله امام جواد (ع) بود‪ 35.‬در جاهاى ديگ رى مانن د ش هادت ام ام ج واد‬
‫(ع) هم از او نام برده مىشود‪ 36.‬اما در اين روايت‪ ،‬توضيح ديگرى درباره شخصيت و خانواده وى نيست‪.‬‬

‫ص‪248 :‬‬

‫‪ .9‬ابنفندق‪ ،‬مادر حسين بن محمد بن حسين بن عيسى بن زيد را دخ تر ام ام ك اظم (ع) دانس ته اس ت‪ 37.‬ام ا اين‬
‫مطلب خبرى واحد است كه در منبع ديگرى نيامده و ابنفندق هم با اطمينان از آن خبر نداده است‪ ،‬بلكه مىگوي د‪:‬‬
‫«چنين گويند كه مادر او دختر موسى كاظم (ع) بود»‪ .‬بنابر اعتمادى به اين سخن نيست‪.‬‬

‫‪ .10‬در روايات از شخصى به نام «هاشميه مواله رقيه بنت موسى» ياد شده اس ت‪ 38.‬در اينج ا ن يز ن ام يكى از‬
‫دختران امام كاظم (ع) آمده‪ ،‬اما مىدانيم كه وجود موال براى زن‪ ،‬ارتباطى با ازدواج او ندارد‪.‬‬

‫‪ .11‬در فروع فقهى‪ ،‬پرسشى از امام رضا (ع) درباره خواجگان شد‪ .‬آن حض رت فرم ود‪« :‬اينگون ه اف راد ب ر‬
‫دختران امام كاظم (ع) وارد مىشدند در حالى كه آنان پوششى نداشتند‪ 39».‬قط ع نظ ر از ص حت و س قم خ بر و‬
‫بحث فقهى آن‪ ،‬اينجا هم نامى از دختران امام برده شده و نامى از خانواده و شوهران در آن وجود ندارد‪.‬‬

‫آنچه گفته شد‪ ،‬همه اخبار يا گزارشهايى است كه درباره دختران امام كاظم (ع) يافتيم و گم ان ب ر اين اس ت ك ه‬
‫جز اين‪ ،‬مطلبى درباره آنها وجود ندارد‪ .‬اين شواهد‪ ،‬هيچيك دليلى بر وج ود همس ر ي ا ازدواج يكى از دخ تران‬
‫نيست؛ زيرا برخى از آنها اساسًا ازدواجى را گزارش نمىكنند و برخى هم كه بر ازدواج داللت دارن د‪ ،‬از نظ ر‬
‫منبع ضعيف هستند‪.‬‬

‫ج) تحليل و بررسى‬

‫اكنون چند دسته مطلب در اختيار ماست‪:‬‬

‫اول آنكه يعقوبى به صراحت‪ ،‬ازدواج دختران امام كاظم (ع) را منتفى و علت آن را وصيت پدرشان مىداند‪.‬‬

‫‪ . 35‬مناقب ابن شهر آشوب‪ ،‬ج ‪ ،4‬ص ‪394‬؛ الدرالنظيم‪ ،‬ص ‪.703‬‬

‫‪ . 36‬مناقب ابن شهر آشوب‪ ،‬ج ‪ ،4‬ص ‪.394‬‬

‫‪ . 37‬تاريخ بيهق‪ ،‬ص ‪.285‬‬

‫‪ . 38‬ارشاد‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪.245‬‬

‫‪ . 39‬عيون االخبارالرضا‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪19‬؛ كافى‪ ،‬ج ‪ ،5‬ص ‪.532‬‬


‫ص‪249 :‬‬

‫دوم‪ ،‬وصيتنامه آن حضرت در كافى و عيون االخبار‪ ،‬ازدواج آنان را به اجازه امام رضا (ع) مشروط ك رده و‬
‫البته نسبت به اصل آن نهى يا منعى نفرموده است‪.‬‬

‫سوم‪ ،‬گزارشهاى مستقيم يا غيرمستقيم از همسرى دختران ام ام ب ا ب رخى اف راد اس ت‪ .‬منظ ور از مس تقيم آنك ه‬
‫صريحًا سخن از ازدواج زده ش ده و منظ ور از غيرمس تقيم‪ ،‬اش اره ب ه فرزن دى از ايش ان اس ت‪ .‬از اين مطلب‬
‫نتيجه گرفتيم ك ه هيچ گزارش ى از ازدواج يكى از دخ تران ام ام ي ا وج ود فرزن دى ب راى يكى از ايش ان‪ ،‬قاب ل‬
‫اعتماد و اعتبار نيست‪.‬‬

‫در بررسى و تحليل اين اقوال و روايات‪ ،‬مىتوان گفت كه امام كاظم (ع) بر اساس سيره مش خص معص ومان و‬
‫تأكيد اسالم بر اين سنت‪ ،‬از ازدواج دخترانش منع نكردند‪ .‬فقط در وصيتنامه‪ ،‬شرطى براى اين ازدواجها ق رار‬
‫دادند كه اين شرط مخالفتى با قرآن و سنت ندارد‪ .‬اما آنچه اتفاق افتاد‪ ،‬ازدواج نكردن آنها بود‪.‬‬

‫آنچه باقى مىماند‪ ،‬سخن يعقوبى و علت ازدواج نكردن آنهاست‪ .‬تصور بر اين است ك ه يعق وبى در نق ل مطلب‪،‬‬
‫قدرى به خطا رفته باشد‪ .‬امام وصيت فرمود كه دخترانش جز با اجازه امام رضا (ع) شوهر نكنند ولى اوض اع‬
‫به گونهاى شد كه آنان شوهر نكردن د‪ .‬اين تص ريح وص يت ام ام نيس ت‪ ،‬بلك ه از آن برداش ت ش ده اس ت‪ .‬گوي ا‬
‫مشروط كردن ازدواج دختران به اذن برادرشان‪ ،‬اين نتيجه را در پى داش ته اس ت‪ .‬تص ور اينك ه يعق وبى همين‬
‫مطلب را با تفاوت و قدرى خطا نقل كرده‪ ،‬شواهدى است كه نشان مىدهد وى رواياتى از محافل امامي ه گرفت ه‪،‬‬
‫در حالى كه ديگر مورخان اين اخبار را نياوردهاند؛ مثل سخنى از ابوذر كه بر اساس عقايد شيعه امامي ه اس ت‬
‫و ديگران به ندرت آن را گفتهاند‪ .‬او با اشاره به آيه ‪ 33‬آلعمران (ِإَّن َهَّللا اْص َطفى آَد َم َو ُنوح ًا َو آَل ِإْب راِهيَم َو آَل‬
‫ِع ْم راَن َع َلى اْلعاَلِم يَن ) و تجليل از ام ام على (ع)‪ ،‬آن حض رت را وص ى حض رت محم د (ص) و وارث علم او‬
‫مىداند و مىگويد‪« :‬اگر آنكه را خدا خواسته بود انتخاب مىكرديد ‪ ...‬دو نفر‬

‫ص‪250 :‬‬

‫اختالف نمىكردند‪ 40».‬اين مطلب در ديگر كتب تاريخ سياسى صدر اسالم يافت نشد ولى در منابع ش يعه هس ت‪.‬‬
‫مورد ديگر سخن مالك اشتر هنگام بيعت با امير مؤمنان (ع) است‪:‬‬
‫‪41‬‬
‫«هذا وصى األوصياء‪ ،‬و وارث علم األنبياء‪».‬‬

‫اين هم به منابع شيعى اختصاص دارد‪ .‬جويريه بن مسهر از مبغوضان بنىاميه بود كه به دلي ل تش يع كش ته ش د‪.‬‬
‫يعقوبى تنها مورخى است كه از او به تصحيف نام مىبرد‪ 42.‬اين نمونهها‪ ،‬به خوبى نش ان مىده د ك ه اين م ورخ‬
‫شيعى امامى‪ ،‬اين روايات را متأثر از منابع و محافل علمى و حديثى اماميه نقل كرده است‪ .‬از سوى ديگر ذك ر‬

‫‪ . 40‬تاريخ يعقوبى‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪.171‬‬

‫‪ . 41‬همان‪ ،‬ص ‪.179‬‬

‫‪ . 42‬يعقوبى در كتاب تاريخ خود( ج ‪ ،2‬ص ‪ )214‬از او نام برده‪ ،‬ولى به تصحيف حويزه گفته است‪.‬‬
‫نكردن اسناد‪ ،‬همچنين تحريف و تصحيفها در كتاب يعقوبى و اش كاالت ناش ى از منحص ر ب ودن نس خه آن‪ ،‬اين‬
‫احتمال را تقويت مىكند كه وى مطلبى جز آنچه در وصيت امام كاظم بود‪ ،‬در نظر نداشته است‪.‬‬

‫دقت در دو عبارت و نزديك بودن آنها به يكديگر‪ ،‬احتمال اين خطا را تأييد مىكند‪:‬‬

‫‪ .1‬تاريخ يعقوبى‪« :‬أوصى موسى بن جعفر أال تتزوج بناته»‪.‬‬

‫‪ .2‬وصيتنامه امام (در كافى و عيوناالخبار)‪:‬‬

‫«وال يزّو ج بناتى أحد من إخوتهن من امهاتهن و ال سلطان و ال عّم (عمل لهن) إال برأي ه و مش ورته‪ ،‬ف ان فعل وا‬
‫غير ذلك فقد خالفوا هّللا و رسوله و جاهدوه فى ملكه و هو أعرف بمناكح قومه‪».‬‬

‫علت ازدواج نكردن دختران امام‬

‫اگر آنچه گفتيم درست باشد و دختران امام ك اظم (ع) ازدواج نك رده باش ند‪ ،‬درب اره علت اين ك ار فرض يهها و‬
‫احتماالتى قابل طرح است‪ .‬البته آنچه به ذهن‬

‫ص‪251 :‬‬

‫مىرس د بيش از فرض يه و احتم ال نيس ت؛ زي را دالي ل محكمى هم راه آن نيس ت‪ 43‬ت ا بت وان آن را ب ه منزل ه‬
‫فرضيهاى علمى مطرح كرد‪.‬‬

‫فرضيه نخست‪ :‬در وصيت امام بر نكتهاى تأكيد شده كه مىتوان د راهگش ا و كلي دى باش د‪ .‬ام ام مىفرماي د‪« :‬اگ ر‬
‫دخترى ازدواج كرد‪ ،‬ديگر حقى در اموال پدر ندارد‪ ».‬البته علت اين امر بر ما پوشيده اس ت و نمىدانيم چ را آن‬
‫حضرت با وجود اموال فراوان‪ ،‬استفاده آنها را براى دختران شوهردار خود منع فرمودند‪.‬‬

‫از وصيتنامه استفاده مىشود كه حساسيتى درب اره ازدواج دخ تران آن حض رت‪ ،‬وج ود داش ته ك ه ايش ان چ نين‬
‫توصيههايى فرمودند‪ .‬اينكه فقط امام رضا (ع) حق شوهر دادن آن ان را دارد و اينك ه اگ ر ازدواج كردن د‪ ،‬حقى‬
‫در ام وال آن حض رت نخواهن د داش ت‪ ،‬مط البى اس ت ك ه نش اندهنده خصوص يتى درب اره ازدواج دخ تران آن‬
‫حضرت است؛ در صورتى كه فرزندان امام از كنيزان متعدد بودهاند و هر يك يا چند دختر‪ ،‬برادرانى از م ادر‬
‫جداگانه داشتهاند كه امور آنها را سرپرستى كند‪ .‬در هر صورت‪ ،‬گويا نتيجهاى كه از اين وصيت به دست آمد‪،‬‬
‫اين بود كه دختران براى محروم نشدن از حقوق مادى و اموال منقول و غير منقول پدر‪ ،‬به ازدواج تن ندهند‪.‬‬

‫فرضيه دوم‪ :‬به فرض آنكه دختران امام از كنيزان متعدد به شمار آمده و هنگام شهادت آن حضرت‪ ،‬در كودكى‬
‫يا سنين زير بلوغ بودهاند‪ ،‬اين احتمال هست كه تا زمان شهادت امام رضا (ع) يعنى بيست سال پس از ش هادت‬
‫پدرشان‪ ،‬سن آنان مقتضى ازدواج نبود و پس از شهادت برادرشان نيز خالف وصيت صريح پ در عم ل مىش د‪،‬‬
‫از اين رو شوهر نكردند‪.‬‬

‫‪ . 43‬چون دست ما از گزارشها و روايات در اينباره كوتاه است‪.‬‬


‫فرضيه سوم‪ :‬شايد سختگيرى امام به علت برخى سوءاستفادههاى مخالفان‬

‫ص‪252 :‬‬

‫حضرت بوده باشد‪ .‬اين فرضيه نيز بر اين فرضيه مبتنى است ك ه ث ابث ش ود س فر حض رت معص ومه (عليه ا‬
‫السالم) به طرف مرو‪ ،‬در پى خواستگارى مأمون از ايشان بود‪ 44.‬اين مطلب نيز در منابع معتبر و متقدم نيامده‬
‫است تا بتوان بر آن اساس چنين گمانى را داشت‪ .‬در اين باره‪ ،‬داليل ديگرى هم ذك ر ش ده ك ه قاب ل نق د و گفت‬
‫‪45‬‬
‫وگوست‪.‬‬

‫يكى سخن نويسنده تاريخ قم است كه «رضائيه دختران خود را به شوهر نمىدادند؛ زي را ك ه كس ى ك ه همس ر و‬
‫همكفو ايشان بوده باشد نمىيافتند»‪ .‬اين دليل نمىتواند درست باشد؛ چون در زن دگى فرزن دان ائم ه قب ل و بع د از‬
‫امام هفتم چنين چيزى يافت نمىشود و حتى گاه آنها با افرادى ازدواج كردهاند كه از دش منان ي ا دس تكم مخالف ان‬
‫امامت اهلبيت (عليهم السالم) بودهاند‪ .‬ازدواج دختران پيامبر (ص) و اميرمؤمنان (ع) با اف رادى معلومالح ال‪،‬‬
‫ازدواج سكينه دختر امام حسين (ع) با افرادى از خاندان زبير به ويژه مصعب‪ ،‬نمونه ك وچكى از ع دم همت ايى‬
‫در فرهنگ و عقيده است‪.‬‬

‫ديگر اينكه گفته مىشود خفقان و اختناق در عصر هارون‪ ،‬به حدى بود كه كسى جرأت نداش ت ب ا دخ تران ام ام‬
‫كاظم (ع) ازدواج كند و دامادها در خطر شديدى بودن د‪ 46.‬اين مطلب هم از نظ ر ت اريخى نمىتوان د تأيي د ش ود؛‬
‫زي را اواًل ائم ه ش يعه پيوس ته توس ط حاكم ان ام وى و عباس ى تحت نظ ر ب وده و در وض عيت خفق ان ب ه س ر‬
‫مىبردهاند و هيچگاه مسائل خانوادگى آنان تحتالشعاع اين وضعيت قرار نگرفته است‪ .‬ثانيًا اگر وض عيت خ اص‬
‫دوران امام كاظم (ع) را بپ ذيريم‪ ،‬اين وض عيت در م دت هف ده س ال ام امت حض رت رض ا (ع) و حض ور آن‬
‫حضرت در‬

‫ص‪253 :‬‬

‫مدينه (از سال ‪ 183‬يعنى سال شهادت پدر تا اواخر ‪ 200‬يعنى خروج به سمت مرو) وجود نداشت و اوضاع به‬
‫گونهاى بود كه آن حضرت بر خالف معمول ائمه پيش از خود‪ ،‬حتى ام امتش را اعالم ك رد و تعجب ش يعيانش‬
‫را برانگيخت‪ 47.‬ثالثًا خفقان و سختگيرى هر چه هم زياد باشد‪ ،‬به گونهاى نيست كه هيچيك نتواند به اين خاندان‬

‫‪ . 44‬سخن از خواستگارى حضرت معصومه( عليها السالم) در كتابهاى انوارالمشعشعين‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪275‬؛ گنجينه آثار قم‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪384‬؛‬
‫انوار پراكنده‪ ،‬ص ‪ ،148‬نقل و رد شده است‪.‬‬

‫‪ . 45‬در فضاى مجازى‪ ،‬اين دو پاسخ به سؤال طرح شده‪ ،‬آمده است‪.‬‬

‫‪ . 46‬حضرت معصومه فاطمه دوم‪ ،‬ص ‪.117‬‬

‫‪ . 47‬ارشاد‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪255‬؛ اعالمالورى‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪.60‬‬


‫نزديك شود و از حدود پانزده‪ 48‬دختر امام‪ ،‬هيچكدام نتوانند ازدواج كنند‪ .‬اگر اينطور است‪ ،‬خ انواده پ ر جمعيت‬
‫امام چگونه زندگى مىكردند؟ به هر حال افرادى از فاميل و خويشاوندان نزديك هستند كه بتوانند با اينان وصلت‬
‫كنند؛ در حالى كه هيچ گزارشى از دستگيرى يا سختگيرى نسبت به منسوبان امام يا خانواده ايشان ديده نشد‪.‬‬

‫نتيجه‬

‫آگاهىهاى ما درباره اصل ازدواج دختران امام ك اظم (ع) كام ل نيس ت و ب ه تب ع آن ازدواج نك ردن ايش ان‪ ،‬ب ه‬
‫روشنى معلوم و قابل اظهار نظر نخواهد بود‪ .‬سخن يعقوبى در اينباره صريح است و وصيتنامه ام ام ن يز ابه ام‬
‫را برطرف نمىكند‪ .‬از سوى ديگر‪ ،‬مراجعه به منابع تاريخى و روايى‪ ،‬خبرى درست و مورد اعتماد از ازدواج‬
‫ايشان به ثبت نرسانده است‪ .‬اگر مقاله حاضر نتوانس ته تحقي ق و بررس ى در اين موض وع را ب ه اتم ام رس اند‪،‬‬
‫پيشدرآمدى خواهد بود براى بررسىهاى بيشتر‪ .‬ضمن آنكه به اين نكته توجه مىدهد كه سخن تاريخنگارانى چ ون‬
‫يعقوبى يا قمى‪ ،‬به راحتى قابل رّد نيست و در نقد آن با استناد به برخى باورهاى كالمى يا روايات مشهور نبايد‬
‫شتاب كرد‪.‬‬

‫ص‪254 :‬‬

‫منابع‬

‫‪ .1‬ابن ابى الثلج (م ‪ ،)325‬تاريخ أهل البيت‪ ،‬قم‪ :‬آل البيت‪ 1410 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .2‬ابن الصوفى‪ ،‬محمد عمرى علوى (م ‪ ،)466‬المجدى فى أنس ابالطالبيين‪ ،‬قم‪ :‬كتابخان ه آيتاهلل مرعش ى‪1422 ،‬‬
‫ق‪.‬‬

‫‪ .3‬ابن عنب ه‪ ،‬جمالال دين احمدحس ينى (م ‪ ،)828‬عم دهالطالب فى انس اب آل ابىط الب‪ ،‬قم‪ :‬مؤسس ه انص اريان‪،‬‬
‫‪ 1417‬ق‪.‬‬

‫‪ .4‬ابن كثير دمشقى‪ ،‬ابولفداء (م ‪ ،)774‬البدايه و النهايه‪ ،‬بيروت‪ :‬دارالفكر‪ 1398 ،‬م‪.‬‬

‫‪ .5‬اربلى‪ ،‬على بن عيسى (م ‪ ،)692‬كشفالغمه‪ ،‬قم‪ :‬نشر رضى‪ 1421 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .6‬بخارى‪ ،‬ابونصر‪ ،‬سر السلسله العلويه‪ ،‬قم‪ :‬نشر رضى‪.1371 ،‬‬

‫‪ .7‬تهرانى‪ ،‬آقابزرگ‪ ،‬الذريعه الى تصانيف الشيعه‪ ،‬بيروت‪ :‬داراالضواء‪ ،‬بىتا‪.‬‬

‫‪ .8‬جزرى‪ ،‬على بن اثير (م ‪ ،)630‬الكامل فى التاريخ‪ ،‬بيروت‪ :‬دارصادر‪ 1385 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ . 48‬اين كمترين رقمى است كه براى دختران امام گفتهاند‪.‬‬


‫‪ .9‬حسين بن يحيى‪ ،‬عبيدلى‪ ،‬اخبارالزينبات‪ ،‬قم‪ :‬نشر محمدجواد مرعشى نجفى‪ ،‬بىنا‪ 1401 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .10‬حموى‪ ،‬ياقوت بن عبدهّللا ‪ ،‬معجمالبلدان‪ ،‬بيروت‪ :‬داراحياء التراث العربى‪ ،‬بىتا‪.‬‬

‫‪ .11‬رجال نجاشى‪ ،‬تحقيق آيتاهلل شبيرى زنجانى‪ ،‬قم‪ :‬مؤسسه النشر االسالمى‪ 1416 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .12‬زاه دى‪ ،‬س يد ياس ين‪ ،‬بررس ى اح وال فرزن دان ام ام موس ى ك اظم (ع)‪ ،‬قم‪ :‬انتش ارات جامعهالمص طفى‪،‬‬
‫‪.1390‬‬

‫‪ .13‬سبط بن جوزى‪ ،‬تذكرهالخواص‪ ،‬قم‪ :‬نشر رضى‪ 1418 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .14‬س خاوى‪ ،‬على بن احم د‪ ،‬تحفهاالحب اب و بغيهالطالب فىالخط ط و الم زارات‪ ،‬الق اهره‪ :‬مكتبهالكلي ات‬
‫االزهريه‪ 1406 ،‬ق‪.‬‬

‫ص‪255 :‬‬

‫‪ .15‬شوشترى‪ ،‬قاضى نورهللا‪ ،‬احقاق الحق‪ ،‬قم‪ :‬كتابخانه آيت هللا مرعشى‪ 1409 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ . 16‬شوشترى‪ ،‬محمدتقى‪ ،‬رساله فى تواريخ النبى و اآلل‪ ،‬قم‪ :‬انتشارات جامعه مدرسين‪ 1423 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ ،-.17‬قاموسالرجال‪ ،‬قم‪ :‬انتشارات جامعه مدرسين‪ 1419 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .18‬شيخ صدوق‪ ،‬عيون اخبارالرضا‪ ،‬تهران‪ :‬نشر جهان‪ 1378 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .19‬شيخ طوسى‪ ،‬محمد بن الحسن (م ‪ ،)460‬فهرست‪ ،‬تحقيق جواد قيومى؛ بىجا‪ :‬مؤسس ه نش ر الفقاه ه‪1417 ،‬‬
‫ق‪.‬‬

‫‪ .20‬شيخ مفيد (م ‪ ،)413‬ارشاد‪ ،‬بيروت‪ :‬تحقيق و نشر مؤسسه آل البيت الحياء التراث‪ 1416 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .21‬طبرسى‪ ،‬فضل بن حسن (م ‪ ،)548‬اعالم الورى باعالم الهدى‪ ،‬قم‪ :‬تحقيق و نشر مؤسس ه آل ال بيت الحي اء‬
‫التراث‪ 1417 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .22‬طبرى‪ ،‬محمد بن َج رير (م ‪ ،)310‬تاريخ طبرى (ت اريخ االمم و المل وك)‪ ،‬تحقي ق محمدابوالفض ل اب راهيم‪،‬‬
‫بيروت‪ :‬دارالتراث العربى‪ ،‬بىتا‪.‬‬

‫‪ .23‬عطاردى‪ ،‬عزيزهللا‪ ،‬مسنداالمام الكاظم‪ ،‬مشهد‪ :‬آستان قدس رضوى‪ 1409 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .24‬فاطمى‪ ،‬سيدحسن‪ ،‬بررسى اعتبار كتاب اخبارالزينبات‪ ،‬مجله كتابهاى اسالمى‪ ،‬ش ‪ ،21‬تابستان ‪.1384‬‬

‫‪ .25‬فخر رازى‪ ،‬محمدبنعمر (م ‪ ،)606‬الشجرهالمباركه فىانسابالطالبيه‪ ،‬قم‪ :‬كتابخانه آيتاهلل مرعشى‪ 1419 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .26‬فقيه گيالنى‪ ،‬محممهدى‪ ،‬انوار پراكنده‪ ،‬قم‪ :‬مسجد جمكران‪.1376 ،‬‬

‫‪ .27‬قرشى‪ ،‬باقر شريف‪ ،‬حياه اإلمام موسى بن جعفر (ع)‪ ،‬بيروت‪ :‬دارالبالغه‪ 1413 ،‬ق‪.‬‬
‫‪ .28‬قمى‪ ،‬حسن بن محمد بن حسن‪ ،‬تاريخ قم‪( ،‬نوشته در ‪ ،)378‬ترجمه حس ن بن على بن حس ن عب دالملك قمى‬
‫(در ‪ ،)805‬تحقيق سيدجالل الدين تهرانى‪ ،‬تهران‪ :‬توس‪.1361 ،‬‬

‫ص‪256 :‬‬

‫‪ .29‬قمى‪ ،‬عباس فيض‪ ،‬گنجينه آثار قم‪ ،‬قم‪ :‬مهر استوار‪.1349 ،‬‬

‫‪ .30‬كّح اله‪ ،‬عمر رضا‪ ،‬اعالم النساء‪ ،‬دمشق‪ :‬مؤسسهالرساله‪ 1379 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .31‬كلينى‪ ،‬محمد بن يعقوب (م ‪ ،)329‬كافى‪ ،‬تحقيق علىاكبر غّفارى‪ ،‬بيروت‪ :‬داراالضواء‪ 1405 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ .32‬لبيب بيضون‪ ،‬موسوعه كربالء‪ ،‬بيروت‪ ،‬مؤسسهاالعلمى‪ 1427 ،‬ق‪.‬‬

‫‪ . 33‬مجموعه مقاالت كنگره بزرگداشت حضرت فاطمه معصومه (عليها السالم)‪ ،‬قم‪ :‬زائر‪.1384 ،‬‬

‫‪ .34‬نائينى قمى‪ ،‬محمدعلى‪ ،‬انوارالمشعشعين‪ ،‬قم‪ :‬كتابخانه آيتاهلل مرعشى‪.1381 ،‬‬


‫‪49‬‬
‫‪ .35‬يعقوبى‪ ،‬احمد بن ابى يعقوب (م ‪ ،)284‬تاريخ يعقوبى‪ ،‬بيروت‪ :‬دارصادر‪ ،‬بىتا‪.‬‬

‫ص‪257 :‬‬

‫‪ 49‬همايش سيره و زمانه امام كاظم عليه السالم (‪ :1392‬قم)‪ ،‬مجموعه مقاالت همايش سيره و زمانه امام كاظم عليه السالم‪2 ،‬جلد‪ ،‬مركز مديريت‬
‫حوزههاى علميه ‪ -‬قم ‪ -‬ايران‪ ،‬چاپ‪ 1392 ،1 :‬ه‪.‬ش‪.‬‬

You might also like